سعید زندگانی
جرس : در پرده اول به مراسم نکوداشت فعالین ستادهای انتخاباتی حسن روحانی می رویم که «پگاه آهنگرانی» در آن از رئیس جمهوری جدید خواست تا کار را به دست کاردان بسپارد، چون خودیهای بی کفایت دشمن هستند؛ در پرده دوم بیانیه تئاتریها را خطاب به روحانی می خوانیم که خواسته اند واژه «هنر» به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اضافه شود؛ گزارشی اززندگی و مرگ استاد آواز احمد ابراهیمی، در پرده سوم آمده؛ در گزارش پرده چهارم می خوانید که چگونه سازمان سینمائی دستور احمدی نژاد برای بازگشائی خانه سینما را دور می زند؛ حضور پیمان معادی در یک نقش اصلی هالیوودی، موضوع گزارش پرده پنجم است؛ خبر فعال شدن دوباره کمال تبریزی در تلویزیون و سینما را در پرده ششم می خوانید؛ و آخرین پرده گزارشی است از جشن 89 سالگی آقای بازیگر و سخنان بزرگان فرهنگ و هنر در مورد او.
پگاه آهنگرانی به روحانی:دشمن ما خودی بی کفایت است

نامش «پگاه آهنگرانی» است و مادرش «منیژه حکمت» که تهیه کننده و کارگردان سینماست. این بازیگر جوان سینما و تئاتر ایران اگرچه در زمینه کاری خود یک «ستاره» نامدار نیست، اما در زمینه های سیاسی و اجتماعی چهره ای شناخته شده است. هم او بود که چهارسال پیش، دهمایش بزرگ انتخاباتی میرحسین موسوی در سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی، پس ازسخنرانی محمد خاتمی، پشت میکروفون رفت و وعده دیدار در جشن پیروزی را سرداد؛ وعده ای که نه تنها نگذاشتند عملی شود، بلکه چندی بعد خود اورا که می خواست برای گزارش جام جهانی فوتبال زنان به آلمان بیاید، دستگیر کردند و مدتی میهمان اوین بود. پگاه آهنگرانی پس از آن دستگیری هم دست از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی برنداشت و در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری برای انتخاب حسن روحانی بسیار کوشید وپس از انتخابات نیزیکی از سخنرانان اصلی همایش فعالین ستادهای رئیس جمهوری منتخب بود و ازاو خواست تا مدیریت کارها را به دست افراد کاردان بسپارد، چرا که «نه فقط در این هشت سال، بلکه چندین هزار سال است که بزرگترین دشمن ما خودی بیکفایت بوده. بده بستان با آدمهای این کاره کمهزینهتر وعاقلانهتر از سر و کله زدن با موجودی است که بیکفایتی خود را به دست شبکه دوستان و قضا و قدر، تقدیر الهی و ایشاالله ماشاالله میاندازد"! پگاه آهنگرانی در سخنان خود خطاب به روحانی ادامه داد:
"حداقل میشود امیدوار بود که یک فرد متخصص فرد مسئولی هم باشد. چرا که یک فرد مسئول از بار مسئولیت ترس دارد. چرا؟ چون یک فرد مسئول یک تنه به جنگ با دشمن فرضی نمیرود و میداند چه طور از امکانات موجود استفاده کند. چرا که یک فرد مسئول میداند که برای ساختن آمده نه برای تخریب. چرا که یک فرد مسئول میداند که چطور از موجودات بیکفایت کار بکشد. به خصوص که تنها چیزی که کمبودش را نداریم، آدم باکفایت است. لطفاً برای وزارت کشاورزی کسی را که از کشاورزی سر رشته دارد انتخاب کنید یا برای وزارت آموزش و پرورش، کسی را انتخاب کنید که مدیریت کلان آموزش را بشناسد یا برای وزارت ارشاد از کسی که شان و حرمت هنر و هنرمند را درک میکند، استفاده کنید. یعنی کسی که بتواند شعارهای شما را در عرصه هنر و فرهنگ و آزادی بیان و اندیشه که به شکوفایی هنر میانجامد عملی سازد. باشد که در انتهای این چهار یا هشت سال مجبور نباشیم بگویید مخروبه تحویل گرفتیم و مخروبه تحویل میدهیم. باشد که درگیری مردم دغدغههای فردی باشد نه مشکلات اجتماعی. محدودیتهایمان محدودیتهای ذهنی باشد نه تحمیلی. باشد که باغبانمان باغبان باشد نه برجساز. باشد که مدیرانمان مدیر باشند نه فقط انقلابی. آزادهها آزاد، مومنین مومن، سارقین محبوس و صالحین خوشحال. در نهایت همانطور که عرض کردم بودنم فایدهای جز اتلاف وقت نداشت، ولی اگر کمکی از من نوعی خواستید روی من حساب کنید."
تئاتریها وزارت «فرهنگ وهنر» می خواهند
هیئت مدیره خانه تئاتر ایران، در بیانیه ای ضمن تبریک به حسن روحانی، خواستار اضافه شدن واژه «هنر» به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. در این بیانیه آمده است: "سخنان اخیر شما البته اگر بدان عمل بشود، نویدبخش سالهایی خوش برای فرهنگ و هنر کشور است که گفته اید «اعتدال مشی و شیوهای است که راه تندروی و افراط و شعار و خودمحوری و خودشیفتگی را نمیپیماید. عقلانیت و اعتدال متکی به مشورت و خرد جمعی و برآورد هزینهها و فایدههاست و متکی به این است که مسیر قانون گرایی را دنبال کند، در مسیر افراط و تندروی و تفریط قرار نگیرد. البته در مصداق هر موردی در جایش توضیح خواهم داد که چه گونه میتوانیم با مشی اعتدال به اهداف دست یابیم. مثلا به جای این که در امور اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دولت مستقیم مداخله کنم بیشتر از انجمنها و تشکلهای صنفی و تخصصی بهره خواهم برد و استفاده خواهم کرد در هر زمینهای با مشورت تصمیم خواهم گرفت و کار به خود مردم واگذار خواهد شد.»
این بخشی از سخنان امیدبخش اخیر شماست. ما نیز در این سالها همینها را میخواستیم و البته احترام به آزادی بیان در چارچوب قانون را که در سخنان شما سهوا ناگفته مانده بود. خانهی تئاتر تنها تشکل غیردولتی است که هیات مدیرهی آن هر دو سال طی انتخابات آزاد توسط اعضای آن انتخاب میشوند. این خانه با ورود شما و در دست گیری سکان اجرایی کشور با اتکا به سخنان امیدبخش اخیر امیدوار است گامهایی استوار برای بهبود وضعیت ناگوار تئاتر کشور برداشته شود. سالهای گذشته بیش از پیش دورانی تلخ برای تئاتر ایران بوده است. بیاعتنایی به وضع معیشتی هنرمندان تئاتر، نپرداختن بودجهی تصویب شدهی تئاتر به تئاتریها، بیاعتنایی به نمایش ایرانی، سانسور فراقانونی، دخالت نهادهای غیر مسئول و غیر مرتبط با تئاتر، بیاعتنایی به نهاد قانونی خانهی تئاتر و صدور بخشنامههای ناکارشناسانه، بازدارنده و مناقشه برانگیز در سالهای گذشته بیش از پیش روزگار را به کام هنرمندان این عرصه تلخ کرده است. بیشک نبود واژهی هنر در عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیاعتنایی به هنر به ویژه تئاتر دامن زده است. امید که واژهی هنر به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد افزوده شود.امید که با انتخاب وزیری کاردان و فرهنگ و هنر دوست سالهایی روشن و بارور برای تئاتر ایران در پیش باشد."
یک هفته پس از شهناز، ابراهیمی هم درخاک رفت

یک هفته پس از خاکسپاری استاد جلیل شهناز «شهنواز تار ایران» که شهرام ناظری او را «آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی» خوانده بود، استاد احمد ابراهیمی آخرین بازمانده از نسل آوازخوانان هم عصر بنان نیز روی در نقاب خاک در کشید و این بار ناظری درسوگ همکار پیش کسوت خود در یادداشتی نوشت: "در اين سالها اهل هنر از جور روزگار همچون برگهاي ستمديده پاييزي يك به يك بر زمين ميريزند و آب از آب تكان نميخورد. استاد احمد ابراهيمي، معلم و استاد برجسته آواز درنهايت سادگي،
درويشي و معصوميت جهان بيوفا را وداع گفت. وي صاحب سبكي ويژه و منحصربهفرد بود. استاد احمد ابراهيمي بيريا و عاشقوار زندگي كرد و قلندروش بذر عشق را پاشيد ورفت. نامش جاويد!"
رضا مهدوی مدیر پیشین مرکزموسیقی حوزه هنری نیز گفت: "چند سالی است که ما پیشکسوتان و اساتید موسیقی ایرانی را با روند سریعی از دست میدهیم و با مرگ این بزرگان گویا برگریزان موسیقی ایرانی فرارسیده است که این اتفاق خوشایندی برای جامعه موسیقی ایران نیست. استاد احمد ابراهیمی از جمله هنرمندان تاثیرگذار موسیقی ایرانی بود که مردم برای اولین بار درتلویزیون با چهره و هنراو آشنا شدند. در واقع او یکی از معدود هنرمندانی بود که قبل از انقلاب روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و برای مردم با صدای خوشی که داشت هنرنمایی کرد. متاسفانه جایگاه والای زندهیاد ابراهیمی آنطور که شایسته هنر این هنرمند بود مورد توجه قرار نگرفت، چراکه وی به دلیل درگیر شدن در فعالیتهای اداری، از موسیقی برای ذوق و نه برای امرار معاش استفاده می کرد و به همین دلیل آنچنان که باید مانند همنسلان خود برای مردم معرفی نشد؛ درحالیکه زنده یاد ابراهیمی یکی از بهترین ردیفدانان موسیقی ایرانی بود که متعلق به مکتب خاصی هم نبود و همین رویکرد باعث شده بود که شاگردان زیادی در محضر این هنرمند تلمذ کنند."
شادروان احمد ابراهیمی در سال 1305 در «اورامانات» کردستان به دنیا آمد و سوم تیرماه امسال در سن 87 سالگی و براثر عارضه قلبی در تهران درگذشت و صبح پنجشنبه پس از مشایعت از تالار وحدت، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او دوازده سال بیشتر نداشت که همراه خانواده به تهران آمد و در پایتخت ساکن شد و از سال 1327 آموزش آواز و موسيقي را نزد استاداني چون ابوالحسن صبا، مرتضي محجوبي، حسين تهراني، غلامحسين بنان و اديب خوانساري پی گیری کرد. ابراهيمي از سال 1333 تا 1335 همراه با مرحوم محمد ميرنقيبي با اركستر مرتضيخان محجوبي در رادیو همكاري داشت و از اوايل دهه 40 تا سال 1354 رياست دفتر كل اداره فعاليتهاي هنري برعهده وی بود. او اولین آواز خوانی بود که بر صفحه تلویزیون ملی ایران ظاهر شد و پس از انقلاب نيز مدتي مدير امور اداري سازمان ملي فلكلور ايران بود. استاد ابراهیمی ازجمله موسيقيداناني بود كه بيشتر عمرش را صرف برنامههاي كلان اشاعه موسيقي و تدريس هنرجويان موسيقي كرد و در ساليان اخير با خانه موسيقي ايران نيز همكاري داشت و چند آلبوم موسیقی نیز منتشر ساخت.
سازمان سینمائی دستور احمدی نژاد را دور می زند!
روزگار احمدی نژاد چنان شده است که دراین هفته های آخر دولت حتی رئیس سازمان سینمائی و معاونش نیز، حرفهای او را برای بازگشائی «خانه سینما» به سکه ای نمی خرند و با اصرار بر اینکه آن خانه ویران و منحل شده است، می خواهند در همین چند هفته باقیمانده «خانه سینما»ی دیگری بسازند، اگرچه اکثریت قریب به اتفاق اهالی سینمای ایران همراه آنان نباشند. سه شنبه گذشته بود که دستوری از سوی احمدی نژاد خطاب به جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی منتشر شد که در آن بطور مستقیم از او خواسته شده بود که بدون تنگ نظری و استفاده از قدرت سازمانی، به فوریت نسبت به بازگشایی خانه سینما اقدام نماید. احمدی نژاد که رئیس شورایعالی سینما نیز هست، نوشته بود: "جناب آقای شمقدری چرا اینقدر بسته و با تنگنظری برخورد میشود. باید اجازه داد یک نهاد صنفی کار خودش را بکند. اکثریت قاطع اعضای خانه سینما متعهد به کشور و ارزشهای الهی و انسانی هستند. کاری نشود که گرایشات و اغراض شخصی و گروهی به نام انقلاب معرفی و یا خدای ناکرده با استفاده از قدرت سازمانی تحمیل گردد. فوری مشکل را حل کنید و اعلام نتیجه شود"!
اما جواد شمقدری در واکنش به دستور مجدد احمدی نژاد برای بازگشایی خانهی سینما به «ایسنا» گفت: "ما آخرین وضعیت را به آقای احمدینژاد توضیح دادهایم و ایشان متوجه شدند که دوستان خانهی سینما در حال شیطنت وشانتاژ هستند و نمیخواهند این نهاد صنفی در این دولت باز شود." رئیس سازمان سینمایی افزود: "آخرین وضعیت همان مسیری است که قبلا هم به آن اشاره کرده بودیم، ما این مسیر را به آقای احمدینژاد توضیح داده بودیم. وقتی که ما شرایط را به آقای رئیس جمهور توضیح دادیم ایشان متوجه شدند که دوستان خانهی سینما در حال شیطنت و شانتاژ هستند. نامه کمی با تداخل زمان مواجه شده بود و همین امر اشتباهاتی را به وجود آورده است. نامهی خانهی سینما مربوط به فروردین است و ما اوایل اردیبهشت موضوع هیأت بازگشایی را با آقای دکتر احمدینژاد مطرح کرده و ایشان نیز موافقت کردند."
پس از سخنان شمقدری، محمد شیخان معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهور، با تاکید بربازگشایی خانه سینما، زمان دستور احمدی نژاد را پس ازدیدار شمقدری و ارائه توضیحات وی و نه قبل از آن دانست. وی تاکید کرد: "نظر رییسجمهور همچنان بر این است که خانه سینما باید بازگشایی شود و نباید با تنگنظری مانع فعالیت یک نهاد صنفی شد. آقای رییسجمهور همانطور که تاکید کردهاند، معتقدند عموم هنرمندان کشور متعهد به چارچوبها و ارزشهای موجود هستند." شیخان با اشاره به اظهارات شمقدری مبنی بر اینکه «نامه خانه سینما مربوط به فروردین است و ما اوایل اردیبهشت موضوع هیأت بازگشایی را با آقای دکتر احمدینژاد مطرح کرده و ایشان نیز موافقت کردند» اظهار کرد: "نکته مهم این است که دستور رییسجمهور مربوط به پس از شنیدن توضیحات آقای شمقدری در اردیبهشتماه میشود و پس از آن دستور اخیر صادر شده است و لذا دستور صریح رییس جمهور ابهامی ندارد و شامل تداخل زمان نگشته است."
فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما نیز پس از انتشار دستور احمدی نژاد، اظهار داشت: "متاسفیم که تاکنون این دستور پنهان شده است و روشن است که چرا پنهان شده است چون نمیخواستند مشکلات بصورت قانونی حل شود. رفع این مشکل از مجاری قانونی به نفع جامعهی اصناف سینمای ایران بود اما این اراده وجود نداشت. مواضع آقای احمدینژاد برای ما روشن بود و امیدواریم موانع برطرف شود تا کارنامهی سازمان سینمایی بیش از این سیاه نشود." توحیدی درپی بیانیهی اخیر 23 صنف و واکنش نسبت به فراخوان برگزاری مجمع عمومی و غیرقانونی خواندن آن همچنین توضیح داد: "دو قرائت برای بازگشایی خانه سینما وجود دارد، قرائتی که معتقد است چه براساس اساسنامه موجود و چه براساس اساسنامه اصلاح شده هیات مدیره خانه سینما برگزارکننده مجمع عمومی خانه سینما باشد واعضاء اصناف 29 گانه، حاضر در مجمع عمومی باشند اما قرائت دیگر برای بازگشایی خانه سینما حضور اصنافی که توسط دولت برخلاف موازین تشکیل شدهاند و برگزاری یک مجمع عمومی است که ما زیر بار این مجمع عمومی نمیرویم."
از سوی دیگر رؤسای اصناف خانه سینمای ایران طی بیانیهای اعلام کردند مجمع عمومی فراخوان داده شده جعلی و غیرقانونی است. در متن این بیانیه آمده است در روز سه شنبه چهارم تیر ماه 1392 فراخوان برگزاری "مجمع عمومی خانه سینما" با عنوان «جامعه اصناف سینمای ایران» از سوی شورای موسوم به روسای اصناف سینمای ایران منتشر شد به اطلاع میرسانیم همه چیز این "خانه سینما" ، این "مجمع عمومی" و این " شورای اصناف " منتسب به ما ، جعلی و غیر قانونی است. عنوان "خانه سینما" و "جامعه اصناف سینمای ایران" متعلق به ما است که دارای اساسنامة به ثبت رسیده در اداره ثبت شرکتها ( به شماره 7674 مورخ 13/7/72) است و براساس همین هویت قانونی ، دستور انحلال خانه سینما که از سوی «هیأت نظارت بر فعالیت موسسات فرهنگی وزارت ارشاد» صادر شده بود را در دیوان عدالت اداری ( دادنامه 910437 مورخ اول خرداد ماه 91 ) لغو کردیم و هم اکنون در حال پیگیری لغو تصمیم دوم هیات مذکور در خصوص توقف فعالیت خانه سینما نیز هستیم.
اما برای جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی، در برروی همان پاشنه قدیمی می چرخد. او که به نظر می رسد عداوتی شخصی با سینماگران عضو خانه سینما دارد که در این مدت ریاست اورا جدی نگرفته اند، به معاون اجرائی خود مهدی عظیمی میرآبادی حکم برگزاری مجمع عمومی خانه سینما را برای انتخاب هیئت مدیره جدید داده است. عظیمی که معلوم نیست بتواند تا پایان دولت احمدی نژاد بتواند به این دستور عمل کند، در گفت و گوئی که همان روز انتشار دستور احمدی نژاد در خبرگزاری «فارس» منتشر شد، گفته است: "خانه سینما طبق مفاد صریح قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به طور دائم تعطیل شده است. بنابراین در حال حاضر مجموعهای تحت عنوان «خانه سینما» وجود خارجی ندارد و بالطبع نه هیات مدیره و نه مدیرعامل و نه صنوف وابسته به آن رسمیت ندارند. بنده بارها تذکر دادم و تاکید کردم این صحبتهایی که انجام میشود مسولیتهایی است که دوستان برای خودشان فراهم می کنند البته اینکه خودشان دوست دارند برای خودشان مشکل ایجاد کنند به خودشان مربوط میشود. هیاتی 7 نفره اساسنامه جدید خانه سینما را نوشتند و همین مبنای بازگشایی خانه سینما است. این بازگشایی در واقع به نوعی باز تشکیل است"!
پیمان معادی در یک نقش اصلی هالیوودی

پیمان معادی بازیگر نقش اول فیلم برنده اسکار «جدائی نادر از سیمین» برای بازی در دو پروژه بزرگ سینمائی هالیوود انتخاب شده است. او پس از پایان «آخرین شوالیه ها» به زودی در یک فیلم سینمایی با «کریستن استیوارت» ستاره سری فیلمهای «گرگ و میش» که پولسازترین بازیگر زن هالیوود در سال 2012 است، در نقش اصلی همبازی میشود. این فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» Camp X-Ray نام دارد و «پیتر ستلر» آن را بر مبنای فیلمنامهای از خودش کارگردانی خواهد کرد. «کریستن استیوارت» در این فیلم نقش یک سرباز آمریکائی به نام «کول» را بازی میکند که بین او و علی (پیمان معادی) یکی از زندانیان گوانتانامو که هشت سال است در زندان به سر میبرد، دوستی غیر معمول شکل میگیرد. «اردوگاه اشعه ایکس» را «جیناگوان و سوفیالین» تهیه میکنند و «دیوید گوردون گرین» یکی از مدیران تولید این پروژه است. معادی که به زبان انگلیسی مسلط است، فیلم «آخرین شوالیهها» به کارگردانی «کازواکی کیریا» را در مرحله پس از تولید دارد که در آن با «مورگان فریمن» بازیگر سیاه پوست و پیش کسوت برنده جایزه اسکارهمبازی است. شهره آغاداشلو نیز یکی دیگر از بازیگران این فیلم چند ملیتی است که هم اکنون مراحل تولید خود را پشت سر می گذارد و زمستان ۲۰۱۳ بر روی پرده سینماها خواهد رفت. رسانه های کره نسبت به این فیلم اکشن، توجه چشمگیری را نشان داده اند، اما هنوز اخبار و جزئیات بیشتری از آن منتشر نشده است.
معادی در ایران این روزها در فیلم سینمایی «ملبورن» به کارگردانی نیما جاویدی بازی میکند و در مقام کارگردان فیلم «برف روی کاجها» را روی پرده سینماها دارد. حضور سینمایی او به عنوان بازیگر با فیلم «درباره الی» ساخته اصغر فرهادی آغاز شد و با نقش آفرینی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» موقعیت خود را تثبیت کرد. معادی برای این فیلم جایزه خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم برلین دریافت کرد. او چندی پیش نامه ای بلند خطاب به مسئولین سینمائی دولت احمدی نژاد و در مورد شرایط بد سینمای ایران منتشر ساخت که در پایان آن آمده بود:
شما اهل به خود آمدن نيستيد ، نبوديد ... اما بدانيد سکوت ما از سر بي کسي ست ...
مارا در اين بي کسي گِل گرفته ايد و دل اين نسل براي " ناخدا خورشيد" ها تنگ است ...
ما خون دل ميخوريم و بزرگان اين سينما سکوت ميکنند ....
شما هم ميتازيد ....
آقاي اخراجيها
آقاي پايان نامه
آقاي ضد سينما
اينجا هرچه شود ..... هر چه باشد ....هنوز ايران است
«دردسرهای شیرین» از سد سانسور ارشاد گذشت
طلسم بیکاری کمال تبریزی هم پس از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری شکست وعلاوه بر اینکه پروژه تلویزیونی تاریخی او «سرزمین کهن» پس از ماهها توقف، تولید خود را از سر گرفت، فیلمنامه «دردسرهای شیرین» نیز ازاداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمائی مجوز ساخت دریافت کرد. محمدعلی حسیننژاد تهیهکننده «دردسرهای شیرین» در این مورد و در گفت و گوئی با «مهر» با بیان این مطلب که پیشتولید این فیلم سینمایی تا هفته آینده آغاز میشود، گفت: "شکوه عشق در کنار مقولاتی چون پاکی طبیعت و محیط زیست، انرژی های پاک، و مصرف بهتر و پاکتر منابع و نعمات خداوندی دستمایههای اصلی قصه فیلم هستند. راوی قصه در فیلم «شیرین» است، دختری تحصیلکرده و پایبند به اصول که ماجرای آشنایی خود و خانوادهاش را با کسی که قرار است به خواستگاری او بیاید برای مخاطب تعریف میکند. این قصه از فرم و محتوای بدیعی برخوردار است که شاید بتوان فیلمی را که از روی آن ساخته میشود نوع تازهای از طنز رمانتیک یا «کمدی رمانتیک» توصیف کرد."
حسین نژاد توضیح داد: "طی دو سه سال گذشته مطالعه و تحقیقات زیادی درباره ضرورت های استفاد بهینه از انرژی های تجدیدناپذیر و نیز بهرهگیری از انرژی های پاک و تجدیدپذیر انجام شده و طرح سناریوی این فیلم سینمایی را با فیلمنامهنویسان مختلفی در میان گذاشته و سرانجام توسط علی میرمیرانی کار نگارش سناریوبه به سرانجام رسیده است. کمال تبریزی از کارگردانان خوشذوق سینمای ایران به حساب میآید و امیدوارم با همکاری تبریزی بعد از فراهم شدن امکانات ویژه مورد نیاز این پروژه در مرحله پیش تولید، فیلمی موفق و تاثیرگذار ساخته شود. به گونهای که در داخل و خارج از کشور مخاطبان بتوانند با شخصیتهای قصه ارتباط برقرار کنند. مدیر تولید این پروژه صادق آذین است و به احتمال زیاد ابراهیم غفوری مدیریت فیلمبرداری آنرا برعهده خواهد داشت."
حرفهای بزرگان در 89 سالگی آقای بازیگر
.jpg)
ماجرائی که هنگام ثبت نام اسفندیار رحیم مشائی در انتخابات ریاست جمهوری بر سرعزت اله انتظامی آمد، در جشن تولد او نیز نقل مجلس بود و محمود دولت آبادی گفت که اگر بجای انتظامی بود، نسبت به آن واکنشی متفاوت نشان می داد. با ابتکار روزنامه «شرق»، جمعه سی و يکم خرداد، ساعت هفت شب تعدادی از هنرمندان معتبر گردهم آمدند تا جشن ۸۹ سالگی عزتالله انتظامی، هنرمند نامآور و «آقای بازيگر» را جشن بگيرند. دراين مراسم نجفدريابندری، شهرام ناظری، کيومرث پوراحمد، پيمان معادی، آيدين آغداشلو، کيانوش عياری، اکبر زنجانپور، هادی خانيکی، فلور انتظامی، محمود دولتآبادی، ناصر تقوايی، فريدون عموزاده خليلی، عليرضا زريندست و شاهرخ تويسرکانی حضور داشتند و برخی به کوتاهی در مورد او صحبت کردند.
کیومرث پوراحمد گفت: "نکته مهم درباره استاد انتظامی اين است که آنقدر برای کارشان تقدس قايلند که در هر فيلمی بازی نمیکنند؛ و به همين دليل در هر فيلمی بازی نکردهاند و هر پولی هم نگرفتهاند و با حقوق بازنشستگی گذران زندگی میکنند؛ و مهمتر اينکه خودفروشی نکردهاند." اکبرزنجانپور گفت: "هنرمند واقعی وظيفهاش اين است که بداند برای چه زندگی میکند وعزتالله انتظامی میداند که برای چه زندگی میکند. اميدوارم هنرمندان بدانند که برای چه زندگی میکنند." شهرام ناظری ناظری هم گفت: "استاد عزتالله انتظامی، يکی از سرمايههای ايران هستند که در صفحات تاريخ، نامش جاودانه خواهد شد." هادی خانیکی افزود: "«پیير بورديو»، جامعهشناس غربی، در تعريف خود از سرمايههای موجود در جامعه معتقد است در کنار سه سرمايه، سرمايه چهارمی وجود دارد بهنام «سرمايه فرهنگی» که آقای انتظامی از اين دست سرمايه هستند. بهدليل تاثيرات فرهنگی - هنری که در کل جامعه گذاشتند، بهتر است بهجای «عزت سينمای ايران» به «عزت جامعه ايران» از ايشان ياد کنيم."
اما محموددولت آبادی نگاهی انتقادی داشت: "در اين مراسم شرکت کردم تا به آقای عزتالله انتظامی تبريک بگويم و همينطور به همسر و خانواده ايشان. جا دارد در اين مراسم به دو نکته اشاره کنم؛ اول اينکه اظهارنظر درمورد اينکه آقای انتظامی «اسطوره» هستند، چندان درست نيست. برای اينکه ما در دوره جديد زندگی میکنيم. به قول برشت در نمايشنامه «آدم، آدم است»، انتظامی هم مثل همه ما آدم است؛ پس نه فريبخورده و نه ربوده شده و نه قرار بوده است «رستم دستان» باشد. او هنرمندی است بسيار مهم که در زمان حضور دارد و بيش از نيم قرن است که میکوشد اگر شد يک گام هنر نمايش را پيش ببرد با توجه به شرايط کشور ما. منتها ايرادی که به آقای انتظامی میگيرم اين است که چرا در قضيه اخير انتخابات رياستجمهوری شايعاتی برايش به وجود آوردند و ديگر اينکه چرا او در مقام بزرگ هنرنمايش ايران سفت و محکم نايستاد و اشخاص از زاويههای گوناگون شروع کردند به توجيه و چه و چه... او در هنر و نمايش شخصيتی معتبر است. با اين حال دو ويژگی که او دارد و من ندارم را تحسين میکنم؛ يکی اينکه او تاکنون سلامتیاش را حفظ کرده و من متاسفانه از خودم کمتر مراقبت کردهام و ديگر اينکه او در برخی مواقع از نرمشهايی برخوردار است که من برخوردار نيستم. با وجود اين مسايل من هميشه او را دوست و محترم داشته و دارم و اميدوارم مستدام و پايدار باشند و شما همگان بتوانيد در جشن يکصدسالگی او شرکت کنيد."
در پایان مراسم، انتظامی بود که سخن گفت: "من از رييسجمهور منتخب ايران درخواست دارم همانطور که وعده دادند به تحقق صلح و آرامش در کشور عمل کنند. ايشان معتقدند که ايران با هيچکس سر جنگ ندارد." وی با اشاره به وقايع سوريه آرزو کرد که ايران هيچوقت به آن سرنوشت دچار نشود. انتظامی بر ضرورت «تعامل» ديپلماسی ايران با غرب و تنشزدايی تاکيد کرد. او درادامه با اشاره به پيگيری وضعيت «بنياد فرهنگی هنری و موزه عزتالله انتظامی» از رييس جمهور منتخب درخواست کرد تا ملاقاتی حضوری با ايشان داشته باشد و اين مساله هرچهسريعتر حل شود.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر