هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

گفتار روزانه شنبه 10 دی ۹۰:فایل صوتی

سلام
لطفآ برای تماس با محسن سازگارا و فرستادن پیشنهادهای خود 
به آدرس زیر ایمیل بزنید:

فایل صوتی زیر به این ایمیل اتچ شده 
Mohsen_Sazegara_20111231_Audio.wma 
این فایل را می توانید از ایمیل باکس خودتان به کامپیوتر خود دانلود کنید و هم 
می توانید به دیگران فوروارد کنید 
  
منابع دیگر: 
وب سایت محسن سازگارا
فیس بوک:
یوتیوب: 


بایگانی فایل ها در 
4shared




--
__________ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید __________
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از
Label
برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
_______________________ اشتراک _______________________
برای مشترک شدن در این گروه آدرس زیر را درست همینطور که هست کپی کنید
واز ایمیل باکس خود به این آدرس ایمیل بفرستید
mohsen_sazegara+subscribe@googlegroups.com
پس از فرستادن ایمیل به آدرس بالا، برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید لینکی را که در آن ایمیل هست کلیک کنید
____________________ لغو اشتراک _______________________
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از میل باکس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
mohsen_sazegara+unsubscribe@googlegroups.com

Latest News from Iran Green Voice for 12/31/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حمید مافی

 

در حالی که روزهای پایانی ثبت نام نامزدهای انتخاباتی مجلس سپری می شود خبری از ثبت نام شخصیت های نزدیک به اصلاح طلبان و جنبش سبز منتشر نشده و شخصیت های حقیقی و حقوقی اصلاح طلب و نزدیک به جنبش سبز به صورت رسمی اعلام کرده اند که در انتخابات شرکت نمی کنند.

اما شرکت نکردن و نامزد انتخابات نشدن یک بخش از اتحاد برای تحریم انتخابات است و تلاش برای فراگیر شدن تحریم فعال انتخابات موضوعی دیگر.

برای تحریم فعال باید چه کرد؟ چگونه می توان دیگران را به تحریم فعال در انتخابات فراخواند؟ تفاوت تحریم با عدم شرکت چیست؟

ندای سبز آزادی در گفت و گو با دکتر محمد ملکی، فعال سیاسی دیرپای ملی و مذهبی، و اولین استاد دانشگاه تهران بعد از انقلاب به بررسی چگونگی راهکار تحریم در انتخابات پرداخته است. این معترض سیاسی ۷۸ ساله اما بر این باور است که در شرایط فعلی باید از عدم شرکت یا تحریم گذشت و به دنبال راهکار عملیاتی تحریم فعالانه رفت.

دکتر محمد ملکی به دلیل صراحت بیان و مواضع سیاسی اش در دهه ۶۰ (به مدت ۵ سال)، و بعدتر در سال‌های ۷۹-۸۰ و ۱۳۸۸ ماه‌ها در حبس و تحت فشار و بدرفتاریهای گوناگون قرار داشته است. وی هم اینک به قید وثیقه آزاد است.

 

گفت و گوی ندای سبز آزادی با دکتر محمد ملکی را در ادامه می خوانید.

 

دو سال بعد از انتخابات سال ۸۸، انتخابات مجلس نهم اسفند ماه برگزار می شود. در حالی که آقای خاتمی پیش از این شرط ها و لوازمی را برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات مطرح کرده بود، حال بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند. آیا این موضع گیری به معنای تحریم انتخابات است؟

 

من پیش از این در مورد شرط های آقای خاتمی نظرات خودم را گفتم و نوشتم. سه شرط آقای خاتمی بسیار مبهم و قابل تفسیر است، اولا ایشان می گویند آزادی زندانیان سیاسی، مقصود ایشان از زندانیان سیاسی چه کسانی هستند؟ آیا از نظر جناب ایشان زندانیان سیاسی فقط دوستان اصلاحاتی ایشانند یا این تقاضا شامل گروههای دیگر هم می گردد؟ دوم در مورد آزادی احزاب آیا از نظر ایشان جز چند حزب وابسته به اصلاح طلبان حزب دیگری مورد نظر می باشد؟

به هر حال از همان روزی که آقای خاتمی چنین شرط هایی را گذاشتند معلوم بود این شروط عملی نخواهد شد و حتما خود آقای خاتمی هم به این امر واقف بود. حال که بقول شما بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند باید به جدال لفظی این که این عمل "تحریم" است یا "عدم شرکت" پایان داد و وارد عمل شد.

 

عدم شرکت در انتخابات چه تفاوت هایی با تحریم دارد؟

 

به نظر من کسانی که از کاربرد کلمه "تحریم" می ترسند نمی خواهند رابطه خود را با نظام به کلی قطع کنند، آنها هنوز فکر می کنند این نظام اصلاح شدنی است و رویای آنها بازگشت به "دوران طلائی" است. مسئله، کاربرد کلمه "تحریم" یا "عدم شرکت" نیست، باید این عدم حضور یا تحریم به شکل یک کار فعال و هدفمند درآید.

 

برخی از کارشناسان معتقدند که باید از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت بهره گرفت. به باور شما این راهکار امکان پذیر است؟ اگر پاسخ تان مثبت است، سبزها و اصلاح طلبان و نیروهای خواستار تغییر چگونه باید عمل کنند؟

 

بله می توان از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت استفاده کرد، اما تا زمانی که اصلاح طلبان روشن نفرمایند چگونه می خواهند نظام را اصلاح کنند و نظر خود را نسبت به نظام و قانون اساسی نظام و بدعت های غلطی که در این سالها گذاشته شد به صراحت اعلام نکنند صحبت از تغییر بیشتر به بازی با کلمات می ماند. به هر حال آنها که به تغییر ساختاری معتقد هستند، تاکتیک های بسیاری را می توانند به کار بگیرند که یقینا با بررسی پیشنهادهای مختلف، بهترین روش، مورد بهره گیری قرار می گیرد.

 

چگونه می توان تحریم فعال را به عنوان یک راهکار در پیش گرفت؟

 

تفاوت "تحریم فعال" و "غیرفعال" در این است که در تحریم فعال، تحریم کنندگان وارد صحنه می شوند و از هزینه های آن ترسی به دل راه نمی دهند، ولی در تحریم غیرفعال تحریم کنندگان فقط سر صندوق ها حاضر نمی شوند و رای نمی دهند. راهکارهای عملیاتی برای تحریم فعال بسیار است که همراه با  توزیع پوستر، نامه و انواع شیوه های تبلیغاتی شروع می شود و به موازات آن تجمعات مردمی در پارک ها و میادین شهرها باهدف روشنگری مردم تشکیل می گردد. البته راه های فراوان دیگری وجود دارد که می تواند به وسیله همراهان و همفکران ارائه گردد.

 

منتقدان تحریم بر این باورند که در انتخابات مجلس با توجه به بافت های قومی و قبیله ای امکان تحریم گسترده وجود ندارد، به نظر شما چه راهکاری برای همه گیر شدن تحریم انتخابات مجلس حتی در مناطق کوچک نیز، وجود دارد؟

 

من معتقدم باید نسل جوان بویژه دانشجویان این رسالت را به عهده بگیرند و با رفتن به مناطق کوچک و روستاها کار تبلیغاتی برای آگاه سازی مردم انجام دهند. فراموش نکنیم که ما امروز بیش از ۳ میلیون دانشجو داریم که بخش مهمی از آنها از روستاها و شهرستان‌ها برخاسته اند و حتما می توانند از عهده این کار برآیند؛ همان گونه که در پیروزی آقای خاتمی در دور اول ریاست جمهوری نقش دانشجویان در روستاها بسیار چشم گیر بود. حال نیز عزیزان دانشجو می توانند در آگاهی دهی هموطنان روستایی نقش خود را بازی کنند.

 

 


 


دومین مراسم سالگرد شهادت مصطفی کریم بیگی با حضور خانواده شهدای جنبش سبز و جمعی از دوستان و علاقمندان وی بر گزار شد.

 

به گزارش تحول سبز در این مراسم جمعی از خانواده های شهدای جنبش سبز از جمله خانواده سهراب اعرابی، محمد مختاری، محمد کامرانی، امیر جوادی فر، علی حسن پور، احمد نجاتی کارگر و سعید زینالی حضور داشتند. همچنین گروهی از زندانیان کهریزک و دوستان و اعضای خانواده این شهید مظلوم روز عاشورا از دیگر حاضران در برنامه بزرگداشت شهید مصطفی کریم بیگی بودند.

 شهید مصطفی کریم بیگی، جوان ۲۷ ساله، یکی دیگر از شهدای عاشورای خونین است.

وی در روز عاشورا و در حوالی خیابان نوفل لوشاتو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان سپرد. خانواده این شهید پس از دو هفته بیخبری مطلق از او و درحالیکه تصور میکردند وی در روز عاشورا دستگیر شده است، در روز دوشنبه ۲۱ دی ماه عکس و پیکر او را در پزشک قانونی کهریزک شناسایی میکنند.

اما ماموران حتی پس از شناسایی پیکر این شهید، حاضر به تحویل جسد وی به خانواده نشدند. سرانجام با وجود سکونت او در تهران به دلیل فشار ماموران امنیتی خانواده این شهید مجبور شدند تا او را هنگام غروب آفتاب در شهریار کرج دفن کنند.


 


محمد نوریزاد شانزدهمین نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی را منتشر کرد.

این نامه در شرایطی منتشر می شود که برخی از شخصیت های سیاسی و مذهبی نیز در پاسخ به فراخوان آقای نوریزاد، در هفته گذشته نامه هایی را خطاب به آیت الله خامنه ای که اینک بیش از هرزمان دیگری مورد انتقاد قرار دارد، منتشر کرده اند.

آقای نوریزاد در نامه شانزدهم خود به رهبر جمهوری اسلامی به خیزش مردم در کشورهای عربی اشاره می کند و  می نویسد: درهمه ی این کشورهایی که مردمانشان دست به شورش زده اند و می زنند، برآمدن حاکمان درسالهای نخست با شور و شوق و استقبال اغلب مردم همراه بوده اما به مرور با درازناکی عمر حاکمیتشان، همان شور مردمی، به شورشی از کدورت و نقد و اعتراض انجامیده است. عجبا که رد پای تک تک این عارضه های مشترک، درمیان ما نیز قابل رؤیت است. یعنی جمهوری اسلامی ایران را نیز می توان درامتداد آنها جای داد و سرنوشت آنان را برای این تجویز کرد. پس قبول می فرمایید همایش شتابزده ی “بیداری اسلامی” وتخلیه ی سراسیمه ی خیزش مردمان عرب به حساب شخصی جمهوری اسلامی، بیش از آن که معطوف به اسلام و الگو برداری از انقلاب ما باشد، به همان نگرانی از سرنوشت مشترک بند است. وگرنه یک عرب منفرد ازمیان میلیونها معترض مصری پرچمی از ما برمی افراشت و سراغی از ما می گرفت و نشانی از اسلام نفس بریده ی ما می گرفت. نه این که آرزویش، اسلامی باشد که در ترکیه سربرآورده و نفس می کشد.

به گزارش وبسایت رسمی محمد نوریزاد، متن کامل این نامه بدین شرح است:

سلام به محضر رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران

حضرت آیت الله خامنه ای

می دانم به کبوتران، چشمی از مهر دارید. این پرنده ی نمکین، از دیرباز با انسانِ تاریخ درآمیخته است و به او این اجازه را داده تا به بهانه ی تماشای او، به پرواز و به آسمان بنگرد. کیست که کبوتران را دوست نداشته باشد؟ بویژه آنکه دوتا دوتا لب پنجره ای یا بام خانه ای یا شاخه ی درختی بنشینند و بغبغو بکنند و صدای گفتگویشان را به گوش ما وشما برسانند. چه خوب اگر پرده ها پس می رفت و بضاعتِ شنوایی ما فزونی می گرفت و ما مفهوم پچپچه های آنان را شنود می کردیم. آنجا که یکی به دیگری می گوید: خواهر؟ ودیگری پاسخ می دهد: جان خواهر. اولی ادامه می دهد: این آقا سید علی را می بینی که دارد قدم می زند؟ به نظر تو اگر می دانست فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد، باز از سرخیرخواهی و دلسوزی دیگران درمی گذشت و به راهی که می رود اصرار می ورزید؟

رهبرگرامی،

چندی پیش پیاده ازجایی می گذشتم. صدای حزن آلود مردی که از بلند آوازگیِ فریدون می خواند، مرا به حلقهی مردم پیوست. درمیان حلقه، مردی ساز می نواخت و پسرک سرتراشیده ای می رقصید. دهان مرد پوک بود. دندان نداشت. به همین خاطرکلمات را خمیرمی کرد. دهان بی دندان او، کلمه ها را از ریخت می انداخت اما همین کلمه ها، درحفره ی دهان مرد چرخ می خوردند و هریک باری از حزن به دوش می گرفتند و بیرون می خزیدند. کمانچه ی مرد مگر حریف حُزنی می شد که از دهان او فرو می بارید؟عجبا که با همین صدای حزن آلود و ضجه ی کمانچه، پسرک می رقصید. وچه نرم و چابک. هرکه اسکناسی نشان او می داد، انگشتان لاغر پسرک، اسکناس را درهوا می ربود. با چه مهارتی. چشم همه با پسرک بود. وحال آنکه هم سوزساز مرد وهم صداقت صدای او، چشم همه را بارانی کرده بود. همه که رفتند، مرد بی دندان با لهجه ای که خراسانی می نمود صدا درداد: نرگس، کجایی بابا؟

دانستم پسرکِ سرتراشیده دختراست و مرد بی دندان کور. اما مگر فرقی می کرد؟ درآن غربت خاک آلود، مجمجه ی دو کبوتری که بر سیم برق نشسته بودند شنیدنی بود: خواهر؟ جان خواهر. کاش یکی پیدا می شد و صدای ضجه ی ما را هم می شنید. بله خواهر، راست می گویی. ما چقدر داد بزنیم آهای ایرانیان، فاجعه درست پشت دیوارخانه های شما رقص می کند.

دوستی که حرفه اش واکاوی رسانه های فارسی زبان داخلی بود می گفت: هیچ رسانه ای نیست– چه مکتوب وچه مجازی – که من هرروزخبرها و تحلیل های کلی و جزیی آن را نبینم و نخوانم. می گفت: به تناسب قراردادی که با دستگاههای مختلف بسته ام، گزیده ی خبرها را برمی گزینم و در فایل ها و پرونده های جداگانه جا می دهم تا همان خبرها را به صورت بولتن روزانه به دستگاههای طرف قرارداد تحویل دهم. می گفت: عصاره ی خبرهای مربوط به ایران را که جمع آوری می کنم، به یک افسردگی هرروزه دچارمی شوم. چرا که عمده ی خبرهای مربوط به ایران، محدود است به قتل و غارت و دروغ و فریبکاری وهدر دادن سرمایه های ملی و ورشکستگی کارخانجات و بیکاری واعتیاد و تن فروشی و خفیف شدن ایران در آمارهای جهانی واختلاس و رانت خواری وارتباط دزدان اموال عمومی با صاحب منصبان و درمجموع: یک بی سرانجامی مکرری که به آذینی از فریب آلوده است.

من می گویم: چند خبرمربوط به پرتاب ماهواره ی امید و موشک شهاب وتوفیق دانشمندانمان درداستان سلول های بنیادین و دانش هسته ای را اگر که برجسته کنیم وبا تکرار هرروزه ی آنها برای خوبانمان مراسم تجلیل عَلَم کنیم، همچنان با غلبه ی اخبار ناگوار و آزار دهنده مواجهیم و شاهد یک سرگشتگی مفرط در کلیت کشور. درست دریک چنین بلبشویی از اوضاع درهم پیچ است که ما با سماجت، کف دست برسینه ی خود می نشانیم و به همگانِ دنیا خبرمی دهیم: این خیزشی که در کشورهای عربی پا گرفته، متأثراز ماست. ازما. ازما. ازما.

رهبرگرامی،

نمی دانم تا چه حد با من موافقید که این داستان بهارعربی یا عنوانی که ما برایش پدید آورده ایم و از آن به ” بیداری اسلامی” یاد می کنیم، بیش از آن که به اسلام و اسلامخواهیِ مردمِ مصر و لیبی و تونس و بحرین و یمن مربوط باشد، اتفاقا به سرنوشتِ خود ما مربوط است. دراین میان اما تفکیک قیام مردم سوریه از دیگر خیزش ها، وانتساب آن به استکبارآمریکا وهم پیمان صهیونیستی اش، وجانبداری آشکارما از بشار اسد، فرشِ فکریِ ما را دربرابرچشم جهانیان می گستراند، ونام ما را درکنار نام کسانی که پایه های بقای خود را با دست های خونین خود رنگ می زنند ثبت و ضبط می کند.

ازهمه ی اینها به کنار، داستان برگزاریِ همایشِ شتاب زده ای به اسم بیداری اسلامی در تهران، بیش از آنکه به قیام کنندگان خدا قوتی بگوید، به مردمِ خودِ ما می گفت: ” آهای ای همه ی ایرانیان، خوب بنگرید که این همایش، در تجلیل ازدیگرقیام کنندگان آنهم دردیگر کشورهاست. نه شما، که بخواهید در فردا روزی علیهِ خود ما قیام بفرمایید”.

پچ پچ کبوتران سالن کنفرانس چه شنیدنی است: خواهر؟ جان خواهر. می بینی سخنرانان چه بی پروا دروغ می گویند؟ خواسته های مردم مصرکجا و این چیزهایی که اینها می گویند کجا؟

از نجوای کبوتران که در گذریم، همگانِ ما می دانیم که برگزاری آن همایشِ عجولانه در تهران، واحتمالاً همایش هایی که این روزها بناست به کالبد فرسوده ی ما انرژی دروغین تزریق کنند، دراصل، یک فرار به جلوی خام و نسنجیده محسوب می شوند. چرا که ما، نه که ازخیزشِ مردم خودمان و اعتراض های فروخورده ی آنان درهراسیم، از همین روی به دیگر مردم معترضِ جهان – حتی به مردمِ معترض انگلستان و آمریکا – آفرین می گوییم، وهمزمان دست به گلوی مردم خود می بریم و اعتراضشان را به اجانب ربط می دهیم و برسرشان می کوبیم. با اصرار فراوان، حرکت های اعتراضیِ مردمان دیگر را به رسمیت می شناسیم و جنبش مردم خود را به فتنه تفسیر می فرماییم.

به دوستی که از لقمه های همان “همایش بیداری اسلامی” فراوان خورده بود، گفتم: مباد خام تر از دلایل برگزاری این همایش، به این فکر کنیم که قیام کنندگان کشورهای عربی، از ما آموخته اند که چه بخواهند، و با سران حکومتشان چه بکنند؟ وباز به او گفتم: آوازه ی تنگناهایی که مردم ایران را درمیان گرفته، دلخراش تر از آن است که مردمی را درهرکجای دنیا حسرت به دلِ ما بکند. آخر چرا باید مردم مصر و یمن و تونس و لیبی با نگاه به ما، حسرتناکِ این شوند که همانند ما شوند؟

خواهر؟ جان خواهر. بگویم چرا مردم لیبی آن بلا را برسر قذافی آوردند و مردم مصر آن بلا را برسرمبارک، ومردم یمن و تونس و بحرین نیز؟ به خاطر رهبری های طولانی، و رهبری های فرا قانونی، وتلنبار آسیب ها و فشارها، و تحقیرمستمرِ مردم، وبه هیچ گرفتن قانون، وپروار شدن نظامیان و ویژه گان، وفرارنخبگان، وخانه نشینی شایستگان، وحاکمیت غلیظ سانسور، ونقد ناپذیری مسئولان، وجوابگو نبودن آنان درقبال قانون وپرسش های فراوان مردم، وعقب ماندن کشوردرهرزمینه، وغارت اموال عمومی،و رانت خواری های تمام نشدنی ، ورواج رُعبِ ناشی ازدخالت سیستم های خوفناک امنیتی درمناسباتِ دم دستی حتی، ودخالت نظامیان درامور سیاسی و دخالتشان درهرکجا، ودستگاه قضاییِ منحط وفشل و سفارش پذیر، با دادگاههای سیاسی غیرعلنی و اعدام ها و حبس های بدون دادگاه و بدون دلیل، ومجلسی نمایشی و ناکارآمد و حرف گوش کن، ودانشگاههای افسرده، وبیکاری فراوان، ورواج اعتیاد و تن فروشی و بزهکاری، ونبود شادمانی های جمعی. بازهم بگویم؟ کبوتر دوم می گوید: من نگران طبیعتی هستم که درایران به سمت مرگ می دود و هم ما را هم ایرانی ها را یک به یک می کشد.

کبوتر اول به سخن نخست خود باز می رود: کیست درجهان که به اسلام این نظام متمایل باشد؟ مگر نه این که قرار بود اسلام در این مُلک، بیماری ها را شفا بدهد؟ ببین چه به روز این اسلام آمده که جسم زخمین او برزمین افتاده و دست التماس به سمت همه بالا برده که: شما را بخدا دست از من بدارید. از جان من چه می خواهید؟ اگر به نام و نان و نوا بود که رسیدید، شما را به خدایی که می پرستید بیایید و این مختصر جان مرا مستانید!

رهبرگرامی،

سرزمین کهن و زیبا و غنی ای که شما رهبری آن را به عهده دارید، به آسیبی سخت درافتاده است. اما آنچه که بیش از همه، همه را می آزارد، لکنتی است که برزبان مردم نشسته. ما وشما، مردم خود را ترسانده ایم؟ همه را، حتی بزرگانی را که یک روز برای خودشان کسی بوده اند و در دستگاه اسلامی و انقلابی ما آمد و رفتی داشته اند!

من در نامه ی پانزدهم خود از شانزده شخصیت سیاسی و علمی و دینی و دوهمسرشهید تقاضا کردم که در نگارش نامه به من بپیوندند و برای جناب شما نامه بنویسند و با شما درد دل کنند. تا کنون بجز دونفر، یکی از داخل و یکی از خارج، کسی به سخن من و به درخواست من اعتنا نکرده است. وحال آنکه من به همدلی آنان ایمان دارم. تک به تک آنان با من همسخن و همدل اند اما ترس از داغ و درفشی که دستگاههای امنیتی ما برای معترضان تدارک دیده اند، و ترس از کفن پوشان و اوباشانی که نعره کشان والله اکبر گویان به فحاشی و تخریب خانه ی علما و منتقدان مجاهده می کنند، باعث شده است که کسی را شهامت سخن گفتن با شما نباشد.

به شکلی غیرمستقیم برای آقای هاشمی پیغام فرستادم که برای جناب شما نامه ای بنویسد و درآن نه راجع به انشقاق مردم و واژگونی های عنقریب، بلکه راجع به ابرهای آسمان با شما سخن بگوید. این که مثلاً هوا خوب است و بارانی در راه است. شما آیا باورتان می شود آقای هاشمی، که یک روز همه ی تریبون ها و رسانه ها برای انعکاس اندیشه ها وسخنان و نوشته های او خیز برمی داشتند، از این که برای شما چیزکی بنویسد می هراسد؟ یا مثلاً جناب آیت الله وحید خراسانی و جناب آیت الله جوادی آملی؟ همه را ترسانده ایم آقا. تا چه شود؟ تا همچنان خیمه ی خود و خویشان و هوادارانمان برسرمسندها گسترانیده باشد؟ با آنکه خود دراین باره بارها سخن گفته ایم: ترساندن مردم و نشاندن لکنت برزبانشان، درهرکجا وبویژه در یک نظامی که مدعی مسلمانی است، یک جرم و یک گناه و یک حرام محرز است.

خواهر؟ جان خواهر. می دانی چرا کسی از بزرگان و آیت الله ها جوابی به نامه ی نوری زاد نداده و نمی دهد؟ بخاطر این که اجابت نوری زاد، بلافاصله به اجابت از تقاضای یک فتنه گرتفسیرمی شود. و این یعنی دوستان کفن پوش بلدند با آیت اللهی که سخن به اعتراض گردانیده و در لابلای کلمه ها و جمله ها صدای نازکی خوابانده که آن صدای ضعیف می نالد: آخرچرا؟، چه بکنند و چه بلایی برسر او و برسر آبرویش بیاورند.

رهبرگرامی،

این لکنت بزرگ همان است که شما را در یک سوی و مردمان بسیاری را در دیگر سوی نشانده است. درفاصله ی میان شما و این مردم، وسعتی از بی اعتمادی به ما و شما و بی اعتمادی به قانون و علم و ایمان وعاطفه برنشسته است. حالا خودِ جناب شما بفرمایید آیا مردمان مصرو تونس و لیبی، حسرتناک این هستند که ازهمین حالات جاریِ ما الگو بگیرند؟ وبشوند آنچه که ما اکنون هستیم؟

اگر که خوب بنگریم خواهیم دید: درهمه ی این کشورهایی که مردمانشان دست به شورش زده اند و می زنند، برآمدن حاکمان درسالهای نخست با شور و شوق و استقبال اغلب مردم همراه بوده اما به مرور با درازناکی عمر حاکمیتشان، همان شور مردمی، به شورشی از کدورت و نقد و اعتراض انجامیده است. عجبا که رد پای تک تک این عارضه های مشترک، درمیان ما نیز قابل رؤیت است. یعنی جمهوری اسلامی ایران را نیز می توان درامتداد آنها جای داد و سرنوشت آنان را برای این تجویز کرد.

پس قبول می فرمایید همایش شتابزده ی “بیداری اسلامی” وتخلیه ی سراسیمه ی خیزش مردمان عرب به حساب شخصی جمهوری اسلامی، بیش از آن که معطوف به اسلام و الگو برداری از انقلاب ما باشد، به همان نگرانی از سرنوشت مشترک بند است. وگرنه یک عرب منفرد ازمیان میلیونها معترض مصری پرچمی از ما برمی افراشت و سراغی از ما می گرفت و نشانی از اسلام نفس بریده ی ما می گرفت. نه این که آرزویش، اسلامی باشد که در ترکیه سربرآورده و نفس می کشد.

انتخاباتی سرنوشت ساز درپیش است. شما می توانید بدون بها دادن به خواست حداقل بیست میلیون مردم ایران، به همان راهی بروید که تا کنون بدان اصرار ورزیده اید. می توانید بدون حضور این جماعت معترض، به مجلس مطلوب خود دست ببرید. و حتی بدون حضور این مردم، مابقی عمر خود را سپری کنید و با قلبی مطمئن و ضمیری امیدوار به فضل خدای خوب به دیار باقی سفر کنید. اما چه درد که شما با این گزینش یکجانبه، به سرعت از خاطره ها محو خواهید شد و به فهرست حاکمانی خواهید پیوست که با مردمشان نامهربان بوده اند و اعتنایی به خواست و اعتراض آنان نداشته اند.

بیایید و این سخن کبوتران بام خانه ی خود را بشنوید که با نگاه به قدم زدن های شما با هم نجوا می کنند: خواهر؟ جان خواهر. کاش این آقا سیدعلی برای ایران و ایرانیان کیخسرو می شد، نه جمشید. که اولی در اوج اقتدار وعزت و بهره مندی وهمراهی غلیظ مردم، به گوشه ای خزید و به عبادت فروشد. ودومی از نردبان پادشاهی بالاتر رفت تا مگربرجایگاهی برترنشیند. اولی به نامی نیک دست یافت و دومی به گودالی از بدنامی فرو غلتید. وکبوتر دوم بغبغو می کند و می گوید: بله خواهر، این آقا سیدعلی برای کیخسرو شدن برازندگی بیشتری دارد تا جمشید. کاش سید قدر خودش را می دانست.

صدای صادقانه ی آن آوازه خوان پوک دهان نیز همین را می گفت:

فریدون فرخ فرشته نبود زمشک و زعنبر سرشته نبود زداد ودهش یافت این نیکویی تو داد و دهش کن فریدون تویی
راستی آیا بزرگواری می فرمایید به دزدان اطلاعات و دزدان سپاه دستورصادرکنید هرچه را که از من ودیگران برداشته اند، به ما بازبگردانند؟ به آنها بفرمایید: ناسلامتی قرار است ملت های دیگر از ما سرمشق بگیرند. به آنها بفرمایید: با این دزدی های مستمر، مثلاً با بردن آلبوم خانوادگی یک متهم، و استفاده ی وحشیانه از عکس ها و تصاویرآن، وبا بردن وسایل کاری و شخصی سایرین، کسی به ما و انقلاب ما نگاه نمی کند که! حالا دزدی های بزرگ و کهکشانی شما ها – که جای گفتن آن اینجا نیست – بماند برای یک فرصت دیگر.

بدرود تا جمعه ی آینده.
با احترام و ادب: محمد نوری زاد              نهم دیماه سال نود


 


دیدار رهبر جمهوری اسلامی با سفرا و مدیران وزارت امور خارجه، امسال با حاشیه هایی همراه بوده است.

این دیدار، معمولا هر سال تابستان انجام می شد. اما امسال به دلایل نامشخص، در زمستان برگزار شده است.

یکی از کارمندان وزارت امور خارجه درباره دیدار امسال به "ندای سبز آزادی" گفت: در دیدار امسال، نارضایتی سفرا و دیپلمات ها از وضعیت کشور، بیش از سال های پیش نمایان شد.

در دیدار اخیر آقای خامنه ای با سفرای وزارت خارجه که در دفتر رهبری برگزار شد، غضنفر رکن آبادی، سفیر جمهوری اسلامی در لبنان و سهرابی سفیر ایران در قطر، به منظور تملق و چاپلوسی از باقی سفرا خواسته اند تا شعارهایی نظیر «حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما» و «ما اهل کوفه نیستیم» سر دهند، اما با اعتراض دو تن از سفرا مواجه شدند که به نشانه اعتراض و تمسخر می پرسیدند « مگر آقای خامنه ای تنهاست؟»

این کارمند وزارت امور خارجه که خود در جلسه حضور داشته در ادامه گفت: هنگام ورود رهبری نیز تنها چند نفر این شعار را سر دادند و اکثریت سکوت کردند که سکوت آنان مشهود بود.


 


رسانه های حکومتی راه پیمای های پس ازنماز جمعه و شرکت کنندگان این راهپیمایی ها را گروه های خودجوش مردمی می نامند اما خبرگزاری دولتی ایرنا درگزارشی از نمازجمعه قم به حضور سازمان یافته و گسترده نیروهای سپاه درنمازجمعه اعتراف کرده است.

ایرنا درباره حاشیه های نمازجمعه قم نوشت :حضور نیروهای نظامی و انتظامی خصوصا سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در نمازجمعه عبادی سیاسی قم بسیار چشمگیر و مشهود بود.

برخی از رزمی كاران و ورزشكاران بسیجی به مناسبت نه دی به صورت گروهی در نمازجمعه قم شركت كردند، در پشت لباس این گروه'رزمی كاران ذوالفقار' نوشته شده بود.

 


 


محسن قرائتی رییس ستاد اقامه نماز کشوربا بیان اینکه بالاترین حقوق درحوزه علیمه ۲۵۰ هزار تومان است گفت که برخی طلبه‌ها حقوقی کمتر از یک کارگر افغانی می‌گیرند.وی همچنین مدعی شد که در هر کشوری که دانشگاه بیشتر است، آمار فساد هم بیشتر است.
قرائتی بدون ارائه آمار و ارقام مدعی شد : مطلب تلخ این است که در هر کشوری که دانشگاه بیشتر است، آمار فساد هم بیشتر است و این است که علم به تنهایی نتیجه ندارد و اخلاق و تربیت نمی‌دهد و با کامپیوتر و روانشناسی و جامعه‌شناسی و این‌ها کسی تربیت نمی‌شود.
رییس ستاد اقامه نماز کشور باز هم بدون ارائه آماری مشخص مدعی شد :در زمان شاه طلبه‌ شدن یعنی فقر و الان هم زندگی طلبه‌ها ضعیف است، حال اگر چند آخوند، وکیل و وزیر و قاضی شدند دلیل این نیست که همگانی است؛ برخی طلبه‌ها حقوقی کمتر از یک کارگر افغانی می‌گیرند و بالاترین حقوق در حوزه ۲۵۰ هزار تومان است و کدام آخوند را دیده‌اید که برج و مزرعه داشته باشد؟ هر چند پولدار بودن بد نیست، از چه راهی پول در آوردن مهم است.
به گزارش ایسنا وی در مرکز تربیت معلم شهید بهشتی ، اظهار داشت: انسان از چند راه « جهل، هوس و تحرک‌های بیرونی» گزیده می‌شود که ولایت فقیه از این سه راه بیمه است.
وی اظهار داشت: تعلیم و تربیت باید هدفمند باشد و اگر کسی تمام افراد بی‌سواد را بگیرد و دیپلمه تحویل بدهد اما آنان تارک الصلاه باشد، ذخیره‌ای برای آخرت خود ندارد.


 


محمدجواد حق‌شناس از برگزاری سومین جلسه رسیدگی به اتهامات روزنامه توقیف شده «اعتماد ملی» در روز یکشنبه ۱۱ دیماه خبر داد.

محمدجواد حق‌شناس در گفت‌وگو با ایسنا  افزود: در جلسه اول رسیدگی به این پرونده که در ۲۴ مهرماه برگزار شد بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، به دفاع از کلیات پرداختم و در جلسه دوم هم که در روز ۴ دیماه برگزار شد وارد بندهای شکایت شدم.
وی گفت: تا جلسه دوم ۱۹ مورد از شکات که در مجموع ۳۴ مورد بودند از شکایت‌شان صرف نظر کردند و ۱۵ مورد باقی ماند.

حق شناس با بیان این‌که از موارد کیفرخواست شش بند باقی مانده که دفاع از آن‌ها در جلسه روز یکشنبه انجام خواهد شد، گفت: از این شش بند سه مورد مربوط به شکایت مدعی العموم و سه مورد دیگر مربوط به سازمان تربیت بدنی ، سردار باقرزاده رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و سازمان نظام دامپزشکی است.
مدیر مسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی تصریح کرد: به نظر می رسد این جلسه آخرین جلسه دادگاه باشد و بعد از آن هیات منصفه با استماع آخرین دفاع در مورد تک تک شکایات اظهار نظر کرده و نهایتا قاضی و هیات مستشاری نسبت به صدور رای در مرحله اول اقدام می کنند.
وی گفت: یکی از شکات که همان صندوق ذخیره فرهنگیان است در ابتدای جلسه قبل از شکایتش انصراف داد..

 


 


لیلا خالدی، وب سایت جرس

برادر گرامی آقای نوری زاد؛

سلام!

چنان که ملاحظه می کنید گویا مردم ترجیح داده اند به خود شما نامه بنویسند. راستش من به این دلیل برای شما می نویسم که اساساً با شماست که حرف دارم و پس از عمری زبان من با زبان شماست که مشترک شده است.

بگذارید نخست خود را معرفی کنم: من زنی چپ و از زندانیان دهۀ 60 هستم. به عنوان یک هموطن بسیاری حرف ها با شما و دوستان مذهبی دیگر که زمانی مدافع این حکومت بوده اند دارم. می دانید، ما و شما سال های دراز در دو سوی دیواری بلند و گذرناپذیر زیستیم و این دیوار زبان ما، آمال ما، فرهنگ ما و کلام ما را برای دوره ای طولانی از شما متفاوت ساخت. ما در درون زندان و زیر فشار و شکنجه و یا در دربه دری، بیکاری و در وحشت از آینده و شما آن طرف دیوار، آن طرف میز و برخی در مسند قدرت زندگی کردید. ما و شما در ظاهر در یک کشور اما در واقعیت در دو سیارۀ گوناگون زیستیم. همین زندگی متفاوت ما را از شما دور کرد آن قدر که زمانی دراز گذشت و ما به کلی گفت و گو با شما را از یاد بردیم. اصلا ما زبان مان با شما متفاوت شد، فارسی ما فارسیی نبود که شما صحبت می کردید.

می دانم که مدتی است قصه این طرفی ها را هم می شنوید، اما بگذارید نخست من هم روایت خودم را از آن سالها بگویم:

به گذشته و به سال های زندان که نگاه می کنم حتی روزی را به خاطر نمی آورم که فارغ از درد و فشار زندانبان بوده باشد. دوره بازجویی، شلاق، کتک و تحقیر، مدت های طولانی انفرادی و سلول ، بندهای بی هواخوری، محروم از غذای کافی و هجوم گاه و بیگاه زندانبانان عربده کش، کف بر دهان و قسی القلب. راستش را بخواهید خودم هم باورم نمی شود ما از آن دوزخ که لقب دانشگاه اسلامی بدان داده بودند، از آن دالان وحشت گذر کردیم، زنده ماندیم، جز عده ای دچار جنون نشدیم و از بیخ و بُن عقل مان را از کف ندادیم. در حیرتم که پس از دیدن آن همه خشونت و بی رحمی چه گونه توانستیم بار دیگر سرپا بایستیم و زندگی عادی از سر بگیریم، تشکیل خانواده بدهیم، بچه دار شویم و به بچه هامان عشق و احترام به انسان را بیاموزیم.

یادم هست سال 60، در بند 240 زندان اوین با ششصد نفر دیگر هم بند بودم. ساختمان دو طبقه قدیمی آجر قرمز ساخت اسرائیل شش اتاق داشت که مملو از انسان هایی بود که به دلایل گوناگونی دستگیر شده بودند. آن موقع ها "زیربازجویی ها" را مستقیم به بند می آوردند. زندانی ها را صبح برای بازجویی می خواندند و شب با پاهای آش و لاش و باندپیچی شده بر می گرداندند. هم بندان زیر بغل زندانی شکنجه شده را می گرفتند و به اتاقش راهنمایی می کردند. بعضی از آنها کودکی همراه خود داشتند، بعضی شان مادرانی بودند در دهه شصت و هفتاد عمر و بعضی دخترکانی که هنوز چهره ها شان نشان از کودکی داشت. دهشتناک ترین زمان روز، از غروب آفتاب شروع می شد که اسامی اعدامی ها را می خواندند. دختران جوانی که با بدرقۀ چشمان اشکبار دوستان، لبخند بر لب و سرودخوانان به سوی مرگ می رفتند و ما را در حیرت عظمت وجودشان وشجاعت بی بدیل شان باقی می گذاردند. هرگز نفهمیدم سرشت آنها از چه بود که لبخند زنان از جان شیرین دست می شستند و در اوج جوانی با زندگی وداع می گفتند. ساعتی بعد صدای دهشتبار شلیک همزمان صدها گلوله شنیده می شد و پس از آن "الله اکبر" قاتلان که با تیرهای خلاص همراهی می شد. با شمردن تیرهای خلاص می توانستیم بدانیم آن شب، آخرین شبِ چند انسان بوده است.

قصه غصه های ما بی شمارند آقای نوری زاد، چنانکه بازگویی بخش اندکی از آنها هم از حوصله این نوشتار خارج است، اما حالا که پس از مدت ها با شما سخن می گویم بگذارید بیشتر بگویم؛ ما هنوز خیلی حرف ها با شما داریم:

از روزهای حبس در زندان مخوف سه هزار -کمیته مشترک- برایتان بگویم که برخی از ما حتی از "تجمل" داشتن سلول نیز محروم بودیم و هفته ها را با چشم بند در راهروها به سر بردیم. تمام سهم ما از زندگی، یک پتوی سیاه سربازی چهارتا شده بود که روی آن "قدم می زدیم" و "ورزش می کردیم". یادم هست وقتی زندانیان شکنجه شده را با پاهای خونین به دستشوئی

می بردند و برخی مجبور به خزیدن روی زمین بودند، صدای زنان پاسدار بند را می شنیدم که با خنده به هم می گفتند:" دست برادر فلانی درد نکنه، این نتیجه زحمت اونه ها!" هرگز نتوانستم چنان خشونتی را باور و هضم کنم که انسانی بتواند به رنج و درد انسانی دیگر بخندد حتی اگر او را دشمن بپندارد.

روزهای بازجویی سپری شدند و من به بند عمومی آمدم. آنجا تواب ها را داشتیم، انسان هایی که زیر فشار طاقت فرسا و غیرانسانی بازجوها خود را و انسانیت شان را انکار می کردند. داستان ها داشتیم با آن ها. به آنها می گفتند کلاه بیاورید، سر می آوردند. با حمایت زندانبان ها، آنها ما را نجس می خواندند، چون نماز نمی خواندیم و بر درستی مواضع سیاسی مان پا می فشردیم. ما "نجس" بودیم چون برای میهن بلازده مان عدالت، آزادی و استقلال طلب می کردیم. ما "نجس" بودیم چون میان مردم بذر دوستی و شعور پراکنده بودیم، به بسیاری سواد آموخته بودیم و به زنان حقوق انسانی شان را یادآور شده بودیم. ما "نجس" بودیم چون کرامت انسان را طلب کرده بودیم و برای هموطن خود زندگی در خور شان او آرزو کرده بودیم. گویا همین دیروز بود که پاسدار مسئول بند از بلندگو فریاد می کشید:" نماز نخون ها فقط حق دارن نفس بکشن، فقط نفس!" نمی دانید که در آن فضا نفس کشیدن هم چه کار طاقت فرسایی بود.

ما آن روزها را گذراندیم و به دهشت بار ترین روزهای زندگی مان در سال 67 رسیدیم. تابستان آن سال زنان و دختران مجاهد را دسته دسته از بندمان بردند و به دار آویختند و ما را در ناباوری باقی گذاردند. یادم هست از زندانیان مجاهد می پرسیدند اتهامشان چیست؟ اگر کسی جرات می کرد به جای "منافق" بگوید "مجاهد" حکم مرگ خود را امضا کرده بود. باورتان می شود؟ انسانی حتی نتواند نام گروه سیاسی خود را بر زبان بیاورد. در درد و حیرت از دست دادن هم بندی هامان بودیم و نمی دانستیم فاجعه ای دیگر درست چند قدمی مان در جریان است؛ همزمان داشتند مردان را پس از دادگاه های چند دقیقه ایِ مرگ دسته دسته به درۀ نیستی می فرستادند.

نیمه شهریور همان سال پس از آن که "حساب مردها را رسیدند"، به سراغ ما زنان آمدند و ما را به جرم نماز نخواندن به تحمل ضربات شلاق محکوم کردند. آقای نیری رئیس "دادگاه" در همان جلسات چند دقیقه ای به ما "مژده" داد که "می خواهند پس از آن احکام بر زمین مانده اسلام را با جاری کردن حد ِ حتی الموت (شلاق تا مرگ) بر زنان زندانی اجرا کنند." غیر قابل باور است می دانم! ما را هر روز پنج بار (پس از هر اذان) و هر بار پنج ضربه شلاق می زدند تا شاید پس از تحمل 25 ضربه در روز ایمان بیاوریم به آنچه که آنها دین می خواندندش. در اینجا به ویژه باید از دو تن از دوستانم برایتان بگویم که 21 روز مداوم (بله، 21 روز) در اعتصاب غذای خشک به سر بردند، شلاق خوردند و حاضر به تسلیم نگردیدند. شما که اعتصاب غذای خشک از سر گذرانده اید، می دانید این یعنی چه.

آن سال ها گذشتند- سال هایی که درد آن تا دم مرگ همراه ما خواهد بود. سال هایی که ما هرگز با شما سخن نگفتیم چرا که ما این سوی دیوار بودیم و شما آن سو.

برادر مسلمان، آقای نوری زاد؛

پس از دو دهه سکوت و سخن نگفتن با شما، ناگاه در سال 88 به کودتای انتخاباتی رسیدیم و پس از آن در حیرت و تعجب شاهد فراز دیگری از زندگی مردم مان شدیم. با چشمان شگفت زده به تماشای معجزه ای نشستیم که باورش به راستی دشوار بود ؛ جنبش سبز! بار دیگر سیل عظیم مردمی را دیدیم که به جادوی قدرتمند همدلی دست به دست هم خروشان به خیابان ریختند و فریاد زدند :" نه!" آری ما شاهد این موج عظیم شدیم و با ناباوری در میان افواج توفندۀ انسانی بار دیگر پس از سه دهه شما را بازیافتیم. این بار، شما نه آن سوی مرز و دیوار، نه در کسوت بازجو و شکنجه گر یا همدل آنها، نه در پشت میز قدرت، بلکه در این سو و در میان مردم بودید و این به گمان من، از مهم ترین و زیباترین برکات این جنبش بوده است. اتحادی که ما همه سال ها بر ضرورت شکل گیری آن پا فشردیم و کسی گوشش بدهکار نبود، عملا زیر ضربات باتون و در میان مه غلیظ گاز اشک آور و زیر رگبار گلوله ها در خیابان شکل گرفت و با خونی که بر بدن های مجروح مان جاری شد، قوام یافت.

بیش از دوسال از روزهایی که مردم چون سیل به خیابان می ریختند گذشته است. اکنون ماه ها و روزهای خاصی را می گذرانیم؛ بیش از سیصد روز است آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد در حصر به سر می برند، عزیزان مان در این گوشه و آن گوشه در زندان و تبعیداند و جوانان مان در بی تابی بروز یک اتفاق و یک تغییر کیفی نا امید می شوند و اختیار و تحمل از کف می دهند. اما دلم می خواهد به شما و به همه عزیزان دیگر، به همه خواهران و برادرانم بگویم می دانید این جنبش ثمره چه خون هایی است؟ می دانید چه انسان های نازنینی در این دیار ِدرد و خون جان باختند تا مردم جرات کنند "نه" بگویند؟ شما ندیدید سال های کتاب سوزان را، ما دیدیم، شما ندیدید سال های دستگیری های خیابانی و هجوم به منازل را، ما دیدیم، شما ندیدید سال هایی که تنها بازماندۀ فرزند و همسر و برادر آدم ها ساک کوچکی بود که در لونا پارکِ اوین تحویل خانواده می دادند. آنچه را که این جنبش به وجودش آورده پاس بداریم که این روز ها و این فریادها و این اعتراضی که اکنون در سکوت خشم آلود مردم جاری است، نتیجه همه آن لحظاتی است که شریف ترین فرزندان این آب و خاک در انفرادی ها سپری کردند، رنج و دردی است که بر تخت های شلاق و یا در دستبند قپانی تحمل کردند و بهای سرهایی است که بر دار شدند.

برادر عزیز، آقای نوری زاد،

شما و افرادی مانند شما در پیوستن دوباره تان به مردم بهای سنگینی پرداخته و می پردازید، می دانیم. به غیر از اخبار زندان و خاطرات و نوشته های زندانیان، خیلی ها را می شناسم که پیگیرانه نامه های شما را دنبال، شجاعت شما را تحسین و در باره سخنان شما با هم گفت و گو می کنند. ما از نامه های شما می آموزیم و با خواندن جزئیات ِ مگو که سخن گفتن از آنها سال ها ممنوع بوده است، سرشار از شادی می شویم.

هر کس که نداند ما خیلی خوب می دانیم زندان، دستگیری، بازجویی، تلفن های گاه و بیگاه با شماره ناشناس، دفتر اطلاعات و پیگیری و فشار روانی بر خانواده و عزیزان یعنی چه. از نظر من و امثال من ارزش این نامه ها با توجه به بهایی که شما و خانواده تان بابت نوشتن شان می پردازید صد چندان می شود. این نامه ها گواه آنند که ملت ما زیر فشار سر خم نکرده است و آقایان هرگز نتوانسته اند هیمنه قدرت را که در بهمن 1357 در هم شکسته شد، بازسازی کنند. این ملت در سیاه ترین سال ها حرف خود را زد و اعتراضش را کرد؛ لیست بلند اعدامی ها، زندان رفته ها، شکنجه شده ها، از کار اخراج شده ها، کتک خورده ها و سیلی خورده ها، موید این ادعاست. اکنون اگر بسیاری مردم مانند خود من به ظاهر ساکت اند و حرفی از همدلی به گوش شما نمی رسد این بدان معنا نیست که صدای شما شنیده نمی شود و یا عظمت کاری که می کنید درک نمی شود. شاید فکر کنید که تاثیر این نامه ها تنها بر دوستان تان است که با شما در آن سوی دیوار بوده اند. خواستم بگویم، خیر، ما هم خیلی خوب می فهمیم ارزش کاری که می کنید چیست، دلیری تان را ارج می نهیم و در برابر عظمت آن سر تعظیم فرود می آوریم.

می دانم که در لحظات تاریکی و فشار به خاطر سپردن "این نیز بگذرد!" کاری است بسیار دشوار و گاه نشدنی. می دانم در این روزها به یاد داشتن "سیاه ترین لحظه روز درست پیش از طلوع آفتاب است" امری است ناممکن. می دانم هنگامی که در اضطراب آیندۀ نامعلوم برای خود و عزیزان تان قلب تان در سینه بیقرار می تپد و در ذهن تان هزار داستان دهشتبار بالا و پایین می شود، دل قوی داشتن دست نایافتنی می نماید. بله، در زیر شلاق خشونت و تهدید، مثبت اندیشیدن محال به چشم می آید، می دانم. و شاید در این شرایط سخن گفتن و دلگرم کردن بیهوده به نظر بیاید،اما برادر عزیز، با این وجود من دلم میخواهد به شما یادآور شوم در مبارزه شرافتمندانه و صادقانه ای که در پیش گرفته اید تنها نیستید و درودهای گرم و صمیمانه و دعاهای ملتی همراه شماست.

سرتان سلامت و سربلند، عمر شرافتمندانه تان مستدام، دلتان سبز و زبان سرخ تان بُراتر!

زندانی سیاسی دهه 60

 


 


احسان هوشمند، وب سایت نوروز

مقدمه
توسعه يکي از مفاهيم جاري و پر مصرف است؛ از مطالب روزنامه‌ها و نشريه‌ها گرفته تا متون سياسي، اداري و علمي، از محاورات روزمره تا مناظره‌هاي سياسي و فرهنگي همه و همه به اين مفهوم ارجاع مي‌دهند. بارها و بارها واژه توسعه مورد استفاده و استناد قرار مي‌گيرد، بي آنکه گويندگان و يا نويسندگان توافق روشني درباره این مفهوم داشته باشند. اقتصاد توسعه، به عنوان بخشي از علم اقتصاد، جامعه‌شناسي توسعه نيز به عنوان حوزه‌اي از جامعه‌شناسي، مردم‌شناسي، علوم سياسي و مديريت و غيره از جمله علومي هستند که هر يک موضوع و مفهوم توسعه را به نوعي و از منظري مورد توجه قرار مي‌دهند. در هر يک از دانش‌ها و علومي که نام برده شد نظريه‌هاي گوناگوني درباره توسعه ارايه و نظريه‌هاي رقيب به موازات يکديگر و گاه در مقابل يکديگر ظاهر شده‌اند، اما در تمامي اين تلاش‌هاي نظري از نظريه‌هاي کلاسيک تا تئوري‌هاي پست مدرن، آنچه مطمح نظر بوده بهبود سطح زندگي و کاهش رنج‌ها و آلام مردم است. بر همين سياق در مقاله حاضر، آن بخشي از شاخص‌هاي توسعه در استان سیستان و بلوچستان مورد توجه قرار گرفته که با زندگي روزمره مردم در ارتباط بوده و تغيير در آن شرايط و بهبود شاخص‌هاي مورد بررسي مي‌تواند به کاهش رنج‌ها و دردها مردمان اين بخش از ديارمان ياري رساند .

موقعيت جغرافيايي استان سيستان و بلوچستان
استان سيستان و بلوچستان به عنوان پهناورترين استان کشور با وسعتي حدود 181758 كيلومتر مربع، در جنوب شرقي کشور قرار گرفته است. استان سيستان و بلوچستان از دو منطقه سيستان و بلوچستان تشکيل مي‌شود .اکثريت سيستاني‌ها شيعه واکثر بلوچ‌ها سني مذهب هستند. اين استان از شمال به استان خراسان جنوبي و کشور افغانستان، از شرق به کشورهاي پاکستان و افغانستان، از جنوب به درياي عمان و از مغرب به استان‌هاي کرمان و هرمزگان محدود مي‌شود.
شمال استان يعني منطقه سيستان با دو مشخصة اقليمي و جغرافيايي يعني بادهاي 120 روزه و وجود رودخانه هيرمند و درياچة هامون به عنوان بزرگترين درياچه آب شيرين جهان شناخته مي‌شود. ولي خشکسالي مزمن و ديرينه و همچنين محدوديت‌هايي که دولت افغانستان بر راه سرريز آب رودخانة هيرمند ايجاد کرده در کنار بادهاي موسمي و نيز گرماي هوا موجب شده است تا اين منطقه از خشکسالي شديدي در رنج باشد.
هرچند منطقه جنوبي استان يعني بلوچستان داراي طبیعتي کوهستاني است اما در اين حوزه نيزگرماي زياد و فقدان بارندگي موجب کم آبي گسترده شده است. وجود قله نسبتاً بلند تفتان در اين منطقه بر تنوع اقليمي بلوچستان افزوده است.

شاخص‌هاي جمعيتي استان
استان سيستان وبلوچستان شامل ۱0 شهرستان به نام‌هاي ايرانشهر، چابهار، خاش، زابل، زاهدان، زهک، سراوان، سرباز، کنارک و نيک‌شهر است. همچنين اين استان پهناور از 37 بخش، ۳2 شهر و 98 دهستان تشکيل شده ‌است. بزرگترين و پر جمعيت‌ترين شهر استان، زاهدان با بيش از ۵85842 نفر جمعيت است و کم جمعيت‌ترين شهر اين استان شهر کوچک سرباز است که فقط ۱7865 نفر جمعيت دارد.

1_0.jpg
نتايج سرشماري 1385 نشان مي‌دهد که جمعيت استان سيستان و بلوچستان 2405742 نفر است. جمعيت استان در سرشماري قبلي يعني سرشماري 1375 برابر با 1722579 نفر گزارش شده بود .

2_1.jpg

همانگونه که جدول شماره دو نشان مي‌دهد استان سيستان و بلوچستان از نظر نرخ رشد جمعيت نسبت به ساير نقاط کشور و نيز ميانگين کشوري وضعيت متفاوتي دارد. اين تفاوت‌ها را چنين مي‌توان نشان داد:
نخست آنکه نرخ رشد جمعيت استان از ميانگين کشوري بالاتر است. دوم،نرخ رشد جمعيت استان سيستان و بلوچستان در سه سرشماري اخير يعني سرشماري سال‌هاي 1365 و 75 و 85 از نرخ رشد کشوري بالاتر بوده است. يکي از بالاترين نرخ‌هاي رشد جمعيت کشور به اين استان اختصاص دارد.
بالاتر بودن نرخ رشد جمعيت در استان سيستان و بلوچستان هم شامل مناطق روستايي است و هم شهري. يعني هم نرخ رشد جمعيت در مناطق روستايي و هم نرخ رشد جمعيت در حوزه هاي شهري سيستان و بلوچستان بالاتر از نرخ کشوري است. به عنوان نمونه نرخ رشد جمعيت کشور در سال هاي 1375 تا 1385 برابر با61/1 گزارش شده اما همين نرخ براي استان سيستان و بلوچستان 40/3 مي‌باشد. مناطق شهري استان نرخ رشد15/4 و مناطق روستايي نرخ 66/2 را در ده سال اخير تجربه کرده‌اند در حالي که اين نرخ براي مناطق شهري و روستايي کشور 74/2 و 49/0- مي‌باشد.
اين داده‌ها نشان مي‌دهد كه عليرغم موفقيت کشور در اجراي سياست‌هاي کنترل مواليد؛ اين سياست‌ها در اين استان توفيق چنداني نداشته‌اند. پرسش آن است كه آيا اين نرخ بالاي رشد جمعيت ناشي از ضعف و کم‌کاري دستگاه‌هاي بهداشتي مستقر در منطقه است؟ يا رشد جمعيت تحت تأثير آموزه‌هاي مذهبي در منطقه است؟ آيا ميان فقر عمومي در منطقه و رشد جمعيت رابطه وجود دارد؟ و پرسش‌هاي ديگري از اين است كه بي پاسخ مانده‌اند. اين دلايل و علل هر چه باشد، نرخ بالاي رشد جمعيت مي‌تواند به عنوان يکي از شاخص‌هاي مهم توسعه نايافتگي منطقه قلمداد شود.

3_0.jpg

جدول شماره 3 نشان مي‌دهد از مجموع 2405742 جمعيت استان سيستان و بلوچستان حدود6/49 درصد جمعيت استان در مناطق شهري ساکن هستند. به سخن ديگر برخلاف روند تحولات کشوري که جمعيت شهرنشين بر ساکنان روستا پيشي گرفته است همچنان در استان سيستان و بلوچستان جمعيت روستايي بيش از جمعيت شهري است.

4_1.jpg

جدول شماره 4 نشان مي‌دهد بيش از 50 درصد از جمعيت استان سيستان و بلوچستان در روستا ها ساکن هستند.

5_0.jpg
گستردگي استان و نيز خشکي و غير قابل سکونت بودن برخي مناطق استان موجب شده تا در اين استان پهناور تراکم نسبي جمعيت بسي کم‌تر از ديگر مناطق ايران و معدل کشوري باشد.

6_0.jpg

افزون بر رشد بالاي جمعيت يکي ديگر از ويژگي‌هاي جمعيتي استان نسبت بالاي خانوارهايي با تعداد بيش از پنج نفر است. در حالي که 21/32 درصد از خانوارهاي کل کشور داراي پنج نفر و بيشتر هستند، در سيستان و بلوچستان اين نسبت بيش از نيمي از خانوارهاي استان راشامل مي‌شود. نتايج سرشماري 1385 نشان مي‌دهد که 61/51 درصد از خانوارهاي استان پنج نفره و بيشتر هستند.

7_0.jpg

در خصوص بعد خانوار جدول شماره 7 به مقايسه متوسط افراد خانوار در استان با کل کشور پرداخته است. جدول نشان مي‌دهد متوسط افراد خانوار در استان سيستان و بلوچستان 11/5 نفر است. اين وضعيت درکل کشور03/4 نفر است. اين نسبت در سرشماري 1375، 90/5 نفر متوسط افراد خانوار براي سيستان و بلوچستان و 84/4 نفر براي کل کشور گزارش شده است. اين وضعيت نشان مي‌دهد بعد خانوار در ده سال 1375 تا 1385 کاهش داشته اما فاصله با کل کشور تغيير چنداني نکرده است.

8_0.jpg

يکي ديگر از شاخص‌هاي جمعيتي مورد بررسي در اين مقاله ساختار سني استان سيستان و بلوچستان است که از طريق داده‌هاي جمعيتي گروه‌هاي سني احصا مي شود. در جدول شماره 8 توزيع نسبي جمعيت کشور بر حسب درصد و بر مبناي تقسيم‌بندي در سه گروه عمده سني صفر تا 14 ساله، 15 تا 64 ساله و 65 ساله و بيشتر نمايش داده شده است. بالا بودن درصد جمعيت در گروه اول يعني صفر تا 14 ساله و کمي جمعيت در گروه آخر يعني 65 ساله نشانگر ساخت جوان جمعيت است. داده‌هاي جدول نشان مي‌دهد درصد جمعيتی گروه صفر تا 14 ساله استان سيستان و بلوچستان بسيار بالاتر از ميانگين کشوري است. در حالي که صفر تا 14 ساله‌هاي کل کشور 08/25 درصد است اين نسبت براي استان 85/38 درصد و براي گروه سني 65 ساله و بيشتر در حالي که معدل کشوري 19/5 گزارش شده براي استان تنها 95/2 درصد است. اين آمارها از سويي نشانگر جواني ساختار جمعيت استان سيستان و بلوچستان در مقايسه با کل کشور است و از سوي ديگر از پايين بودن شاخص اميد به زندگي در اين استان حكايت دارد.

شاخص‌هاي توسعة استان سيستان و بلوچستان

9_0.jpg

يکي از مهترين شاخص‌هاي معرّف توسعه اجتماعي و نيز توسعه پايدار ميزان با سوادي است. ميزان باسوادي جمعيت شش ساله و بالاتر استان سيستان و بلوچستان درمجموع و نيز به تفکيک شهر و روستا از معدل کشوري پايين‌تر و حتي در رتبه آخر استان‌هاي کشور قرار دارد. جدول شماره 9 نشان مي‌دهد در حالي که ميانگين 61/84 درصد جمعيت شش ساله‌ها و بالاتر کشور با سواد هستند در استان سيستان و بلوچستان اين نسبت 01/68 درصد است. به سخن ديگر حدود 32 درصد از جمعيت لازم‌التعليم استان بي سوادند. اين نسبت براي مناطق روستايي استان 82/59 درصد است. يعني حدود 40 درصد روستائيان لازم‌التعليم بي سوادند. شکاف بالاي معدل کشوري با وضعيت استان نشان مي‌دهد از نظر شاخص سواد وضعيت استان سيستان و بلوچستان بسيار نامناسب است.
يکي ديگر از داده‌هاي مربوط به موضوع توسعه، شاخص‌هاي مربوط به نيروي کار است و يکي از نخستين و مهمترين موانعي که در راه بررسي اين مقوله پيش مي‌آيد، آمار مبهم و متناقض است.

10_1.jpg

11_1.jpg

جدول شماره 10 و 11شاخص عمده نيروي کار در جمعيت 10 ساله و بيشتر را در سال‌هاي 1380 و 1385 به تصوير مي‌کشد. همچنين به طور مشخص‌تر نرخ بيکاري جوانان 15 تا 24 ساله مورد بررسي قرار گرفته است. نگاهي به داده‌هاي جدول بيش از آنکه معرف وضعيت بيکاري در استان باشد زمينه‌ساز بروز شک و ترديد در صحت آمارهاي رسمي است. چرا که بيشترين کاهش آمار بيکاري در طي 5 سال در کل کشور طبق آمارهاي مرکز آمار ايران مربوط به استان سيستان و بلوچستان است که از رقم 3/35 درصد بيکاري در سال 1380به 9/10 درصد در سال 1385کاهش يافته است. به هيچ وجه معلوم نيست که چگونه در طي پنج سال نرخ بيکاري به اين صورت کاهش يافته است. به ويژه آنکه در حوزة تاسيس واحدهاي صنعتي اشتغال‌زا و يا در بخش‌هاي خدماتي، معادن، کشاورزي و دامداري استان نيز دگرگوني خارق‌العاده‌اي ظهور و بروز نداشته است. هر چندکه در همين آمارهاي مبهم و متناقض نيز نرخ دو رقمي بيکاري نشانگر وضعيت نامطلوب اشتغال در اين استان مي‌باشد.

12_0.jpg

جدول شماره 12 تعداد کارگاه‌هاي صنعتي استان را در سال 1385 به تصوير مي‌کشد. وضعيت غم‌انگيز بخش صنعت استان سيستان و بلوچستان از خلل اين آمارها کاملاً نمايان است. ازمجوع 16018 کارگاه صنعتي کشور در سال 1384استان سيستان و بلوچستان داراي 138کارگاه صنعتي است، يعني 86/0درصد (هشتاد وشش صدم درصد) کارگاه‌هاي صنعتي کشور در استان سيستان و بلوچستان قرار دارد. اين آمار نشان مي‌دهد که سهم استان از کارگاه‌هاي صنعتي کشور حتي به يک درصد هم نمي‌رسد. وجود 5 کارگاه صنعتي داراي 100 نفر و بيشتر کارکن در استان، از مجموع 1982 کارگاه در کشور، نشان مي‌دهد اين نسبت براي اين دست از کارگاه‌ها به 25/. درصد (بيست و پنج صدم درصد) هم نمي‌رسد.

13_0.jpg

در حوزه بهره‌برداري از معادن وضعيت استان سيستان و بلوچستان تفاوت چنداني با وضعيت واحدهاي صنعتي ندارد. وجود تنها 36 معدن در حال فعاليت با 785 نفر شاغل نشان‌دهنده نقش حداقلي معادن در ساختار اقتصادي منطقه است. سهم استان از شاغلان بخش معدن حدود يک درصد از کل شاغلان کشوري است. سهم معادن در حال بهره‌برداري نيز در همان حدود يک درصد معادن درحال بهره‌برداري کشور را تشکيل مي‌دهد.

14_1.jpg
از نظر تعداد مؤسسات درماني و تعداد تخت بيمارستاني به عنوان شاخص‌هاي بهداشتي نيز متأسفانه وضعيت استان سيستان و بلوچستان چندان رضايت‌بخش نيست. وجود تنها 13 مؤسسه درماني در اين استان پهناور در سال 1385به معناي محروميت شديد استان در بخش درمان و پزشکي است. 2117 تخت نيز براي بستري شدن بيماران در استان تأييدي بر اين محروميت است. در حالي که استان سيستان و بلوچستان بيش از ده درصد از وسعت کشور را در بر مي‌گيرد و حدود 41/3 درصد جمعيت کشور نيز در استان ساکن مي‌باشند اما سهم مؤسسات درماني کشوري مستقر در استان 68/1 درصد و سهم تخت بيمارستاني 82/1 درصد گزارش شده است.
از نظر شاخص‌هاي فرهنگي و ورزشي نيز وضعيت استان در مقايسه با ميانگين کشوري چندان مثبت نيست. به عنوان نمونه مي‌توان به وضعيت نشر کتاب و يا نشريات محلي اشاره کرد. در سال 1385 تنها 23 جلد کتاب در سطح استان منتشر شده است. از اين تعداد 9 مورد تأليف و 14 مورد ترجمه است. همچنين در سال 1385 در استان پهناور سيستان و بلوچستان تنها يك سينما فعال بوده است. ظرفيت اين سينما 470 نفر گزارش شده است. جالب آنکه اين سينما نيز نه در مرکز استان يعني زهدان، بلکه در زابل فعال بوده است. بنا بر گزارش سالنامه آماري، استان در سال‌هاي گذشته داراي 3 سينماي فعال بوده است که در سال 1385 به يك سينما کاهش يافت. همچنين در سال 1385 در سطح استان 16 نشريه با 41000 تيراژ ماهانه منتشر شده است. استخرهاي فعال استان نيز از 9 استخر فعال در سال 1382 به 4 استخر در سال 1385تقليل يافته‌اند. همچنين در چند دهة اخير و به دنبال گسترش دانشگاه‌هاي استان ميزان اشتغال به تحصيل جوانان استان در سطوح مختلف دانشگاهي روز به روز گسترش قابل توجهي داشته است. تربيت نيروي متخصص مورد نياز اين استان و ساير نقاط کشور مي‌تواند يکي از کارکردهاي اين وضعيت باشد. اما در کنار اين کارکرد مثبت؛ در دو دهة اخير تغيير الگوي پذيرش دانشجو و حرکت به سوي محلي گزيني و بومي گرداني دانشگاه‌ها مي‌تواند پيامدهاي منفي به دنبال داشته باشد. هم اينک بيش از 95 درصد از داوطلبان استان سيستان و بلوچستان در دانشگاه‌هاي سطح استان پذيرفته مي‌شوند. اين رقم بالاي بومي گزيني دانشجو از چند جنبه مي‌تواند مورد بازنگري قرار گيرد.
از سويي استان سيستان و بلوچستان يکي از محروم‌ترين استان‌هاي کشور است وپذيرش دانشجوي بومي در دانشگاه‌هاي كشور نوعي «بي‌عدالتي آموزشي» را دامن مي‌زند و اثرات آن تا مدت‌ها ماندگار و ملموس خواهد بود از آنجايي بسياري از امكانات آموزشي، اساتيد مجرب و فرصت‌هاي علمي در تهران، اصفهان، شيراز، مشهد و تبريز و چند نقطه ديگر از كشور متمركز شده است. آيا اين عادلا‌نه است كه دانشجوي تهراني و اصفهاني و تبریزی در تهران و اصفهان و تبریز بتوانند تحصيل كنند، اما دانشجوي منطقه محروم سراوان در دانشگاه‌هاي به نسبت محروم استان ؟
همچنين اين وضعيت مي‌تواند در آينده به بازتوليد گسترده محروميت و گسترش نابرابري توسعه‌اي در مناطق مختلف كشور در اين مناطق منجر شود. آيا سطح آموزش و دسترسي به منابع علمي ‌و كمك آموزشي و استاد و پژوهش در همه مناطق كشور همسنگ است؟ پيامد اين نابرابري به جز در فارغ‌التحصيلا‌ن دانشگاه‌ها و جامعه و استان مربوطه در كجا نمايان مي‌شود؟ مگر غير از اين است كه اين فارغ‌التحصيلا‌ن بايد مسئوليت‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي حركت به سوي توسعه را بر دوش بگيرند؟
ضمن آنكه به دليل تمركز امكانات صنعتي، علمي‌، فرهنگي و اقتصادي و پژوهشي كشور در چند مركز كشور اگر دانشجويي در اين مراكز پذيرفته شود در حين تحصيل فرصت استفاده از اين ظرفيت‌ها را يافته والبته ديگران در اين خصوص محروم خواهند بود. آيا با عدالت اجتماعي سازگار است كه گروهي در دوران تحصيل ماقبل دانشگاهي در منطقه‌اي محروم، در همان منطقه هم در دانشگاه پذيرفته شوند و البته فرصت‌هاي دسترسي كمي‌ به مراكز علمي‌، پژوهشي و اقتصادي و صنعتي داشته باشند و گروهي بالعكس از ابتداي تحصيل در منطقه‌اي برخوردارتر شروع كنند وتا انتهاي تحصيل از مزاياي آن منطقه هم برخوردار باشند.
علاوه بر اين محلي گزيني و بومي‌گرداني دانشگاه‌ها امكان انتخاب و حق انتخاب را از داوطلبان سلب مي‌كند. اگر داوطلب تهراني مايل به ادامه تحصيل در بلوچستان باشد امكان بسيار كمي خواهد داشت. و يا داوطلب همداني نمي‌تواند در يزد تحصيل كند و اين گذشته از آنكه با عدالت سازگار نيست و حق انتخاب ملي را ناديده مي‌گيرد، نشان مي‌دهد كه از اين به‌ بعد ايرانيان براي حضور در گوشه و كنار كشور (به جز محل سكونت) نيازمند مقدمات بسياري همراه با موانع گوناگوني هستند. گسترش محلي‌گرايي، عدم دسترسي به فرصت‌هاي اقتصادي براي مناطق محروم‌تر و از همه بدتر گسترش احساس غريبگي در ميان ايرانيان. از پيامد‌هاي اينگونه طرح‌ها است كه بدون جامع‌نگري و صرفاً با نگاهي بخشي‌نگر به برنامه‌ريزي مي‌پردازد.
از طرف ديگر «عدم ارتباط و قطع ارتباط نخبگان مناطق محلي با نخبگان و مردم ديگر نقاط ايران» كاركرد منفي ديگر اينگونه طرح‌ها است و انسجام ملي و همبستگي ملي ايرانيان به‌ عنوان يك استراتژي و راهبرد مهم از منظر طراحان اينگونه طرح‌ها مغفول مانده و خساراتي بر آن وارد مي‌شود. آمد و شد نخبگان علمي مناطق مختلف كشور به اقصي نقاط كشور ضمن ايجاد زمينه مفاهمه و ارتباط گسترده‌تر و آشنايي ايرانيان با يكديگر زمينه نزديكي بيشتري ميان آنان را فراهم كرده و در يك منظر كلا‌ن و آينده‌نگر منافع ملي را مطمح نظر قرار خواهد داد. با اجراي اينگونه طرح‌هاي بخشي‌نگر به جز كشيده شدن ديواري بلند ميان ايرانيان چه چيزي به دست مي‌آيد؟ در اين طرح جايگاه ملي‌انديشي كجاست؟ كاركرد گسترش محلي‌گرايي رودررو قرار گرفتن محلي‌انديشي با ملي‌انديشي است و البته در اين كارزار، ملي‌انديشي مغلوب محلي‌انديشي خواهد بود.

16_0.jpg

يکي از مباحثي که در ادامه مورد بررسي قرار مي گيرد شاخص ازدواج و طلاق است. درسال 1385 در کل کشور نسبت طلاق به ازدواج 08/12 درصد و در مناطق شهري 15/14 درصد و در مناطق روستايي 88/6 درصد گزارش شده است. ميزان طلاق در مناطق روستايي استان سيستان و بلوچستان با 12/2 درصد يکي از پايين ترين نرخ‌هاي طلاق در کشور محسوب مي شود. نسبت طلاق به ازدواج در مناطق شهري نيز2/6 درصد و در کل استان 48/4 درصد گزارش شده است. همه اين آمارها نشانگر نرخ پايين طلاق در سطح استان در مقايسه با کل کشور مي باشد.
يکي ديگر از ويژگي‌هاي جمعيتي استان بنا بر موقعيت مرزي استان، حضور تعداد زيادي از اتباع خارجي به ويژه اتباع افغانستان و پاکستان است. بنا بر آمارهاي مربوط به سرشماري 1385 از مجموع 2405742نفر جمعيت سرشماري شده استان حدود 112329نفر داراي تابعيت افغاني و 4579تابعيت پاکستاني داشته‌اند.

17-1.jpg

آمارهاي ارايه شده در بخش‌هاي پيشين نشان مي‌دهد از نظر شاخص‌هاي توسعه انساني و توسعه اقتصادي و اجتماعي اين بخش مهم از ايران يعني استان سيستان و بلوچستان وضعيت رضايت‌بخشي ندارد. دروازه ايران به شرق به ويژه شبه قاره هند يعني استان سيستان و بلوچستان با ساحل طولاني برکرانة درياي عمان، متأسفانه با مشکلات عديده‌اي روبرو است. گستردگي زياد سرزميني، همسايگي زميني با دوکشور پاکستان و افغانستان، در مجاورت آب‌هاي بين‌المللي و اقيانوس هند، قرار گرفتن در نزديکي مراکز توليد مواد مخدر در آن سوي مرزها و برخي تحرکات نظامي گروه‌هاي سياسي مسلح و حضور گسترده مهاجرين افغاني بر اهميت اين استان افزوده است. براي مطالعه‌اي که توسط راقم اين سطور درباره وضعيت استفاده از مديران بومي و محلي در چند استان قومي کشور صورت گرفت، مطابق با دسته‌بندي‌هاي نظام اداري کشور، مديران در سه سطح عالي، مديران مياني و مديران پايه دسته‌بندي شده‌اند. منظور از مديران عالي, استانداران، معاونان استاندار، مديران عامل بانک‌ها و رؤساي دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها مي‌باشد. مديران مياني شامل معاونين رؤساي دانشگاه‌ها، مديران کل استانداري، رؤساي سرپرستي‌ها و منطقه‌هاي بانک‌ها، شهرداران مراکز استان‌ها، فرمانداران مراکز استان و شهرستان‌هاي بيش از 300 هزار نفر جمعيت، رؤساي دانشکده‌ها، رؤساي بيمارستان‌هاي بزرگ و رئيس مرکز آموزش مديريت دولتي استان، فرمانداران شهرستان‌ها و معاونان فرماندار، مديران عامل و معاونان مديران عامل شرکت‌هاي استاني ،رؤساي بيمارستان‌هاي کوچک، مديران مراکز آموزش کشاورزي و امثال اين دسته از مديران را شامل مي‌شوند. مديران معمولي يا پايه هم شامل رؤساي ادارات، بخشداران، معاونان دادگستري شهرستان‌ها و مديران مشابه است.
جدول شماره 17نشان مي‌دهددر سال 1382 اکثريت قابل ملاحظه‌اي از مديران اين استان -6/65 درصد- يعني 525 نفراز 800 مدير اين استان بومي هستند. هر چند در ميان مديران عالي مديران بومي حضور ندارند اما اين آمارها نشان مي‌دهد اکثر مديران استان بومي هستند. افزايش شمار فارغ‌التحصيلان دانشگاهي و ارتقاي انتظارات مردم منطقه موجب شده بود تا در اوايل دهة هشتاد آمار مديران محلي رشد قابل ملاحظه‌اي داشته باشد. اگر چه اين آمار نشان نمي‌دهد چه تعداد از مديران استان سيستاني يعني شيعه مذهب و چه تعداد سني مذهب و بلوچ مي‌باشند. ولي شواهد نشان مي‌دهد در سطح استان و در سطح کشور نخبگان و تکنوکرات‌هاي سني مذهب کمتر در موقعيت شغلي و مديريتي عالي مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

18_0.jpg

جدول شماره 18 گزارشي از برخي آسيب‌هاي اجتماعي را به تصوير مي‌کشد.آمارها نشان مي‌دهد سهم استان از هشت آسيب اجتماعي ارائه شده در سطح کشور بسيار کم و کمتر از نسبت جمعيتي استان به کل کشور است.

نتيجه گيري
استان سيستان و بلوچستان در جنوب شرقي کشور و در کرانه‌هاي درياي عمان و در همسايگي کشورهاي افغانستان و پاکستان قرار دارد. اين وضعيت به علاوه گستردگي و پهناوري استان مي‌تواند توان بالقوة زيادي براي توسعه منطقه و حتي کشور مهيا سازد. گسترش شمار دانش آموختگان دانشگاهي را نيز بايد بر اين مزيت‌ها افزود. تنوع آب و هوايي و وجود معادن در منطقه را هم بايد بر فهرست توانمندي‌هاي بالقوة استان افزود. تقويت بازارچه‌هاي مرزي و بنادر استان حتي مي‌تواند فرصت‌هاي کم نظير و مناسبي براي صادرات و واردات کشور فراهم سازد.
با وجود اين توان، هنوز استان سيستان و بلوچستان محروم‌ترين استان کشور محسوب مي‌شود. رشد نسبتاً بالاي جمعيت، بيکاري گسترده، ورود گسترده مواد مخدر از مرزهاي شرقي، تعداد اندک مراکز توليدي و صنعتي، کم رونقي دامداري و کشاورزي و بخش معدن، عدم دسترسي مناسب به مراکز بهداشتي و درماني، بي‌سوادي گسترده و مواردي از اين دست نشان مي‌دهد مردمان اين بخش از ايران با رنج‌ها، دردها و کمبود‌هاي بيشماري دست به گريبانند. وضعيت شاخص‌هاي توسعة درون استاني نيز نشان مي‌دهد اين محروميت‌ها در داخل استان شکل قومي ندارد و شمال و جنوب استان يعني منطقه سيستان و ناحيه بلوچستان با محروميت‌هاي گسترده‌اي روبرو هستند. اين وضعيت و نيز توسعه نايافتگي ديگر بخش‌هاي کشور نشان مي‌دهد يکي از مبرم‌ترين و اساسي‌ترين نيازهاي کشور توجه به حقوق اساسي ملت به ويژه تلاش براي دستيابي همه ايرانيان به فرصت‌هاي برابر توسعه‌اي است. عزم ملي براي دستيابي به توسعه پايدار و تمرکز همه دلسوزان، فرهيختگان و روشنفکران بر گفتمان توسعه مي‌تواند بر کاهش اين شکاف‌هاي توسعه‌اي تأثير گذار باشد.

منبع:فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو شماره 57 فروردین 1390 صفحات29 تا 43

يادداشت‌ها:
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

-ريچارد پيت، الين ريچارد هارت ويک،1384 نظريه‌هاي توسعه ترجمه: مصطفي ازکيا، اسماعيل رحمانپور، رضا صفري شالي، نشر لويه.
-آمارهاي اين بخش از نتايج سرشماري 1385 استان سستان و بلوچستان اخذ شده است.
- خانوار چند نفركه با هم در يك اقامتگاه زندگي مي‌كنند و با يكديگر هم‌خرج هستند و معمولاً با هم غذا مي‌خورند يك خانوار را تشكيل مي‌دهند. بنابراين لازم نيست اعضاي يك خانوار حتماً با يكديگر رابطه خويشاوندي داشته باشند. بدين معني كه خانوار لزوماً ‌با خانواده يكي نيست، فردي كه به تنهايي زندگي مي‌كند نيز خانوار تلقي مي‌شود.
خانوار معمولي :خانوار با تعريف فوق. اكثر افراد كشور را در بر مي‌گيرد و به همين دليل. اين گونه خانوارها (خانوار معمولي) نيز ناميده مي‌شوند.
-آمارهاي اين بخش از کتاب سالنامه آماري کل کشور در سال 1385 و نيز کتاب سالنامه آماري استان سيستان و بلوچستان در سال‌هاي 85 و 84 و 1380اخذ شده است.
-آمارهاي دانشجويي از سازمان سنجش آموزش کشور اخذ شده است.
-آمارهاي اين بخش نتيجه يک مطالعه اسنادي توسط احسان هوشمند در سال 1383 در سطح 6 استان خوزستان، سيستان و بلوچستان،ايلام، کرمانشاه، کردستان و آذربايجان غربي است.


 


اختلاف بین اصولگرایان حامی رهبری و دولت دراستان همدان سبب شد که گروه های فشار حامی رهبری اجازه ادامه سخنرانی به استاندار این استان را ندهند.علت این امراز سوی باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به نهادهای امنیتی است وابستگی استاندار به جریان انحرافی ذکر شده است.نامی که برخی حامیان رهبری برای حامیان احمدی نژاد برگزیده اند.

براساس باشگاه خبرنگاران گزارش داده است کرم رضا پیریایی استاندار همدان امروز به عنوان سخنران پیش از خطبه های نمازجمعه مرکز استان در حال سخنرانی بود و حدود ۲۰دقیقه از سخنرانی وی می گذشت که نمازگزاران جمعه همدان شعارهایی علیه جریان انحرافی سر دادند.

استاندار همدان نیز با شنیدن این شعارها سخنرانی خود را نیمه تمام گذاشت و با بیان اینکه تقدس نمازجمعه حفظ نشده است، محل نمازجمعه را ترک کرد.

باشگاه خبرنگاران دلیل قطع این سخنرانی  را ارتباط نزدیک استاندارهمدان  با جریان حامیان دولت که حامیان رهبری آنان را جریان انحرافی می نامند ذکر کرده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 12/31/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ده ها هزار نفر از معترضان سوريه جمعه در مناطق مختلف اين کشور همزمان با حضور ناظران اتحاديه عرب تظاهرات کردند. با اين حال نيروهای امنيتی و نظامی، به سمت تظاهر کنندگان آتش گشودند و دستکم ۴۰ نفر از آن ها را کشتند. بدين ترتيب شمار کشته شدگان در سوريه از روز دوشنبه زمان آغاز ماموريت ناظران اتحاديه عرب، به حدود ۲۰۰ نفر رسيد.فعالان سوری می گویند،ده ها هزار نفر از معترضان سوريه جمعه در مناطق مختلف اين کشور همزمان با حضور ناظران اتحاديه عرب تظاهرات کردند. با اين حال نيروهای امنيتی و نظامی، به سمت تظاهر کنندگان آتش گشودند و دستکم ۴۰ نفر از آن ها را کشتند. بدين ترتيب شمار کشته شدگان در سوريه از روز دوشنبه زمان آغاز ماموريت ناظران اتحاديه عرب،  تا روز جمعه به حدود ۲۰۰ نفر رسيد. بنا بر اعلام شورای عمومی انقلاب سوريه، در شهر دوما واقع در حومه دمشق، برای اولين بار از زمان آغاز اعتراض ها در نه ماه پيش، دستکم ۱۰۰ هزار نفر تظاهرات کردند. اين تظاهرات در حضور ناظران اتحاديه عرب برگزار شد. معترضان می خواستند ميزان خشم خود را به ناظران نشان دهند. يکی از ناظران در جمع تظاهر کنندگان سخنرانی کرد و گفت که وظيفه هيات اعزامی اتحاديه عرب سرنگونی نظام بشار اسد نيست بلکه ماموريتی انسانی دارد و می خواهد امنيت را به سوريه بازگرداند. در دوما، تظاهر کنندگان با نيروهای امنيتی درگير شدند و به سمت آن ها سنگ پرتاب کردند. نيروهای امنيی هم به سمت آن ها گاز اشکاور و گلوله جنگی شليک کردند. فعالان سوری میگویند، در مناطق مختلف ادلب صدها نفر به خيابان ها آمدند. ميدان های مختلف شهر حماه پر شد از معترضانی که يک صدا برای سرنگونی نظام بشار اسد شعار دادند. حمص هم با وجود محاصره توسط نيروهای امنيتی و گلوله باران برخی محله ها، شاهد حضور ده ها هزار نفر از معترضان در خيابان ها بود. وضعيت در درعا، ديرالزور، حسکه و شماری ديگر از مناطق نيز به همين ترتيب بود. گزارش ها از دستگيری ده ها نفر از معترضان در مناطق مختلف حکايت می کند. در لاذقيه معترضان نيروهای امنيتی را متهم کردند که از خودروهای حامل اسم «ناظران اتحاديه عرب» استفاده می کنند تا بتوانند مخالفان را به دام بيندازند. عقب نشينی اتحاديه عرب اتحاديه عرب جمعه از سخنان محمد الدابی رئيس هيات ناظران اتحاديه عرب در خصوص حمص که اوضاع در اين شهر «اطمينان بخش» توصيف کرد، عقب نشينی کرد. نبيل العربی دبير کل اتحاديه عرب گفت که «منظور آقای الدابی پايبندی دولت سوريه به همکاری با هيات ناظران است و نه وضعيت ميدانی اين شهر.» ناظران وظيفه دارند اوضاع را زير نظر گرفته و مطمئن شوند نظام سوريه،  طرح اتحاديه عرب را که با ان موافقت کرده، اجرا می کند. برپايه اين طرح دولت سوريه متعهد شد به حضور نيروهای مسلح خود در مناطق مسکونی پايان دهد و همه دستگير شدگان نا آرامی های اخير را آزاد کند. روز دوشنبه  آقای الدابی به همراه شماری از ناظران، به شهر حمص رفت. بنا بر گزارش ها، حمص از هفته ها پيش در معرض گلوله باران تانک های ارتش قرار دارد. نبیل العربی گفت که نيروهای دولتی سوريه امنيت ناظران را تامين نمی کنند و اين خود ناظران هستند که تشخيص می دهند به چه مناطقی بروند. سخنان نبیل العربی بر خلاف سخنان جهاد مقدسی سخنگوی وزارت امور خارجه سوريه در مصاحبه با با روزنامه لبنانی السفير است که تاکيد کرد ناظران در حمايت نيروهای امنيتی به سر می برند. از سويی تصاوير منتشره از حضور اتحاديه عرب در حمص نشان می دهد که شماری از ناظران، در معرض گلوله نيروهای امنيتی قرار گرفتند. روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط به نقل از منابع اتحاديه عرب تير اندازی به سمت ناظران را تاييد کرد. وزارت امور خارجه روسيه در بيانيه ای که بر روی سايت خود منتشر کرد، از سخنان آقای الدابی درباره اوضاع حمص استقبال کرد و آن را نشانی از «بی طرف بودن» ناظران دانست. برنار والروز سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه اما نسبت به عدم توانايی ناظران اتحاديه عرب برای انجام ماموريتشان ابراز نگرانی کرد. او در اين باره گفت که کوتاهی زمان حضور ناظران در حمص باعث می شود نتوانند حقيقت را در اين شهر دريابند. سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان هم گفت که ناظران تا پايان ماموريتشان به دست آوردن اطلاعات کامل، نبايد اظهار نظر علنی کنند.
 


ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می گوید شورای نظامیان حاکم بر مصر به آن پترسون، سفیر آمریکا در قاهره اطمینان داده است که ماموران امنیتی مصر دیگر به نهادها و گروههای حقوق بشری فعال در این کشور یورش نخواهند برد. ماموران امنیتی مصر روز پنج شنبه به دفاتر 17 نهاد حقوق بشری و غیر دولتی محلی و بین المللی یورش بردند و اموال آنها، از جمله اسناد و وسایل را ضبط کردند. این اقدامات با انتقاد شدید آمریکا و شماری از کشورهای اروپایی روبرو شد.
 


دولت جدید محافظه کار اسپانیا برنامه ای را برای ذخیره حدود 9 میلیارد یورو(12 میلیارد دلار) از محل  کاهش هزینه های جاری و افزایش مالیات ها اعلام کرد. نخست وزیر اسپانیا میزان کسری بودجه سال جاری دولتش را حدود 8 درصد اعلام کرد که 2 درصد بیشتر از پیش بینی دولت سوسیالیست قبلی است. حزب محافظه کار اسپانیا که در انتخابات ماه گذشته حزب سوسیالیست را شکست داد، وعده داده است کسری بودجه را به 4.4 درصد در سال آینده کاهش دهد.
 


عباس رنجبر، رئیس مرکز ملی خشکسالی ایران از احتمال ادامه خشکسالی در مناطق جنوبی ایران در سال آینده خبر داده است. او به خبرگزاری فارس گفته است که وضعیت بارندگی در کل کشور بخصوص در جنوب در دی ماه امسال خوب نبوده که در صورت ادامه، پیش بینی می شود خشکسالی ادامه یابد. نیمه جنوبی ایران بیش از سه سال است که دچارخشکسالی است.
 


خبرگزاری ايلنا گزارش داد که اعضای هيات تحقيق و تفحص مجلس از صندوق بازنشستگی صنعت فولاد ايران آغاز به کار کردند. پیشتر گزارش هایی در مورد پرداخت نشدن حقوق حدودا یک ماه و نیم ۸۰ هزار بازنشسته صنعت فولاد ايران انتشار یافته بود. خبرگزاری ايلنا گزارش داد که اعضای هيات تحقيق و تفحص مجلس شورای اسلامی از صندوق بازنشستگی صنعت فولاد ايران آغاز به کار کردند. نمايندگان مجلس روز سه شنبه با ۱۵۴ رای موافق، با تحقيق و تفحص از عملکرد صندوق بازنشستگی صنعت فولاد کشور موافقت کرده بودند. اعضای اين هيات پس از آن انتخاب و شروع به کار کردند که گزارش هايی در مورد پرداخت نشدن حقوق ۸۰ هزار بازنشسته صنعت فولاد ايران بين يک تا دو ماه اخير انتشار يافت. مشکل ۸۰ هزار بازنشسته صنعت فولاد ايران از روز ۲۳ آذر سال جاری در رسانه ها مورد توجه قرار گرفت که گفته شد ۳۲ هزار بازنشسته کارخانه ذوب آهن اصفهان تنها ۷۵ هزار تومان از حقوق بازنشستگی آبان ماه خود را دريافت کرده اند. وبسايت قانون آنلاين با اعلام اين مطلب نوشت که مسئولان ذوب آهن هيچ زمانی را برای پرداخت باقيمانده حقوق اين ۳۲ هزار بازنشسته مشخص نکردند. قانون آنلاين اشاره کرد که ذوب آهن اصفهان بايد ماهيانه حدود ۴۰۰ ميليارد ريال بابت حقوق بازنشستگان خود پرداخت کند و اضافه کرد: به نظر می‌رسد در هشتمين ماه سال جاری، کفگير مالی اين شرکت به ته ديگ خورده است و تا پايان سال، به بيش از ۱۲۰۰ ميليارد ريال نقدينگی، آن هم فقط برای پرداخت حقوق به اين بازنشستگان نياز دارد. بر اساس اين گزارش، حقوق بازنشستگان ذوب آهن اصفهان در ماه های قبل از اين نيز طی ۲ يا ۳ مرحله به حساب آن‌ها پرداخت می‌شده است. وبسايت قانون آنلاين در عين حال خبر داد که خيابان نشاط اصفهان در طول چند روز در نيمه دوم آذرماه شاهد حضور صدها معترض بازنشسته ذوب آهن بوده است که به دنبال حقوق خود در مقابل اداره بازنشستگی شرکت ملی فولاد تجمع کرده‌ بودند. همزمان، خبرگزاری های فارس و ايلنا گزارش هايی در مورد تجمع گروهی از اين بازنشستگان در مقابل مجلس در تهران منتشر کردند. تجمع کنندگان گفته بودند که به پرداخت نشدن حقوق ماهيانه و همچنين مابه‌التفاوت حقوقی شان معترض هستند. وبسايت قانون آنلاين درباره عدم اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق ۳۲ هزار بازنشسته ذوب آهن اصفهان نوشت اين کارخانه هنوز به اين طرح نپيوسته و اين موضوع باعث شده است که حقوق بازنشستگان اين شرکت حداقل ۵۰ درصد کمتر از هم رديفان آن‌ها در ديگر شرکت‌های فولاد، از جمله شرکت فولاد مبارکه اصفهان باشد. اما ريشه مشکل ۸۰ هزار بازنشسته صندوق بازنشستگی صنعت فولاد چيست؟ اينگونه که از سخنان ابراهيم دستمزد، رئيس کانون بازنشستگان ذوب آهن اصفهان و دبير کانون های بازنشستگی فولاد و معادن ذغال سنگ ايران، بر می آيد، دليل اصلی، واگذاری واحدهای فولاد کشور به بخش خصوصی بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ريشه اين مشکل بوده است. آقای دستمزد اين واگذاری را بدون مطالعه و شتاب زده توصيف کرده و گفته است که مشکل نقدينگی صندوق بازنشستگی صنعت فولاد باعث شده است که در خدمت رسانی درمانی برای ۴۰۰ هزار عضو خانواده بازنشستگان اين صنعت نيز اخلال ايجاد شود. اين در حالی است که به گزارش خبرگزاری فارس، محسن کوهکن، نماينده لنجان در مجلس، گفته است که در قانون بودجه ۹۰، مجلس برای اين صندوق مصوبه‌ای داشت تا دولت به اين بازنشستگان کمکی کند. آقای کوهکن نگفت که آيا دولت محمود احمدی نژاد، اين مصوبه را اجرا کرده است يا نه، با اين همه اشاره کرد که در پی اعتراض بازنشستگان صنعت فولاد، علی لاريجانی، رئيس مجلس، برای رفع مشکلات آنان به دولت نامه نوشت. به گزارش خبرگزاری ايلنا، اين نماينده مجلس همچنين ابراز اميدواری کرد که مشکلات صندوق بازنشستگی صنعت فولاد با پرداخت بدهی توسط دولت به صورت اصولی رفع شود.
 


روز جمعه هزاران نفر درمنطقه کردنشین ترکیه در مجاورت مرزعراق برای خاکسپاری 35 غیر نظامی کُرد گردهم آمدند. در برخی شهرهای منطقه نیز تظاهرات و درگیری هایی با ماموران امنیتی رخ داد. چند صد تن هم در شهرهای اربیل و سلیمانیه عراق تظاهرات کردند.  رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، با ابراز تاسف از کشته شدن این افراد، گفت که ارتش این کشورآنها را اشتباها بجای اعضای حزب کارگران کردستان ترکیه، پ کا کا گرفته بود و تحقیقاتی آغاز شده است.
 


ابوالفضل قدیانی، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و زندانی سیاسی، آیت لله خامنه ای را سلطانی جائر و ستمگرتوصیف کرده است. آقای قدیانی در نامه ای سرگشاده، نوشته است که ملت ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی آن همه رنج نکشید، و او وامثال او جان و مال و آزادی خود را نگذاشتند تا انقلاب اسلامی پیروز شود و امروز فردی به نام ولایت فقیه، قانون را بازیچه اعمال قدرت مطلقه و مادام العمرخود کند. ابوالفضل قدیانی در دی ماه 88 به جرم توهین به رئیس جمهوری، به یکسال حبس محکوم شده بود و چند روز پیش دادگاه انقلاب او را به جرم توهین به رهبری به سه سال زندان دیگر محکوم کرد.
 


ابوالفضل قديانی، زندانی سياسی، در نامه ای با انتقاد از سياست های رهبر ايران، او را با عناوينی مانند «مستبد امروز، سلطان جائر و خودکامه» خطاب قرار داد و خواستار دست کشيدن او از قدرت شد.  ابوالفضل قديانی، عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی  و زندانی سياسی، در نامه ای با انتقاد از سياست های رهبر جمهوری اسلامی ايران، او را با عناوينی مانند «مستبد امروز، سلطان جائر و خودکامه» خطاب قرار داد و خواستار دست کشيدن او از قدرت شد. آقای قديانی اولين بار در دی ماه ۸۸ بازداشت و به اتهام توهين به محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، به يک سال زندان محکوم شد. اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی چند روز پيش به اتهام توهين به رهبری به ۳ سال زندان ديگر محکوم شد. اين در حالی بود که ابوالفضل قديانی در جلسه محاکمه دو ماه قبل خود در دادگاه انقلاب، شرکت نکرده و آن را غير قانونی دانسته بود، زيرا به گفته او، دادگاه سياسی بايد علنی و با حضور هيئت منصفه باشد. به گزارش سايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی، اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در اين نامه با اشاره به تظاهرات روز عاشورای معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری در سال ۸۸ ،  تظاهرات طرفداران آيت الله خامنه ای در روز ۹ دی همان سال را «اردوکشی خيابانی اصحاب استبداد» ناميد که به گفته او، «پس از قلع و قمع آزادی خواهان و حق جويان به دستور مستبد حاکم به خيابان ها آورده شدند .... و مداحی اربابشان را کنند.» آقای قديانی همچنين نوشته است که «صحنه گردان ناشی اين نمايش»، «اين حماسه خويش پرداخته را يوم الله نام نهاده و بر آن است که از اين غده پوسيده برای عريانی تن پادشاه، قبايی بدوزد و مشروعيت از دست رفته را به بزرگداشت اين به اصطلاح يوم الله چاره ای انديشد.» اين زندانی سياسی در زندان اوين با اشاره به اينکه اقداماتی مانند تظاهرات روز ۹ دی، «افاقه ای به حال روزگار رو به افول استبداد نمی کند» افزوده است:«امروز که چهره نکبت بار استبداد سلطانی بار ديگر آشکارا در اين مملکت رخ نمايی کرده و بر حيات و ممات ساکنان آن حکومت می کند، نمی توان در برابر آن سکوت کرد و دم نياورد.» ابوالفضل قديانی در نامه خود اعلام کرده است که «من و امثال من در راه پيروزی انقلاب جان، مال و آزادی خويش را نگذاشته ايم که سه دهه بعد آقای علی خامنه ای اينگونه بر کشور سلطنت کند.» در اين نامه که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ايران نوشته شده، آمده است: «ملت  از مشروطه تا انقلاب اسلامی آن همه رنج نکشيد تا امروز فردی به نام ولايت فقيه قانون را در تمامی مراتب به بازيچه ای برای اعمال قدرت مطلقه خويش بدل سازد.» آقای قديانی در نامه خود که در زندان اوين نوشته شده، گفته است:«خيال مستبد امروز ايران اين است که آرای اين مردم در تعيين سرنوشت شان .... برگه های قماری شوم در دست اوست» و «به مانند هر سلطان جائری، زندان، حصر، و خفه کردن هر بانگ مخالفی در صدر سياست های مملکت داری رهبری قرار گرفته است.» اين زندانی سياسی با اشاره به برخورد حکومت با منتقدين و مخالفان افزوده است که  شايد در نظر آيت الله خامنه ای، «با قدرت مطلقه ای که در دست دارند، حبس مخالفان و نه سلب حيات آنان، حاصل لطف ملوکانه باشد، اما واقعيت آن است که اين استبداد از تمام توان و بنيه خود برای سرکوب و بسط خفقان بهره می جويد و از هيچ خشونتی دريغ نمی ورزد.» با اين همه، ابوالفضل قديانی اشاره کرده است که دو موضوع مانع سرکوب افزون تر مخالفان توسط رهبری است؛ اول، ترس او و دوم، آگاهی و مقاومت گسترده وسيع مردم. اين فعال سياسی زندانی در نامه اش، درصدر آنچه «جرائم رهبری» ناميد، اعمال استبداد در کشور دانسته و نوشته است: «اگر ايشان مسئوليت جناياتی همچون شليک گلوله جنگی در معابر عمومی به شهروندان معترض حاضر در يک راهپيمايی مسالمت آميز و آنچه از شکنجه و تجاوز ... در کهريزک و يا ساير بازداشتگاه های پيدا و پنهان امنيتی و انتظامی آورده است، منتسب به فعل ماموران خود کند، استبداد جرمی است که او خود مباشرتا مرتکب شده است و به هيچ روی قابل انکار نيست.» به نوشته آقای قديانی، «قبضه کردن قدرت و قايل شدن حق مطلقه‌ی ابدی ... در اداره امور مملکت ايران، عملا مقابله با خواست تاريخی ملتی است که لااقل در ۱۵۰ سال گذشته، در جهت نفی استبداد و سلطنت مطلقه ... از پای ننشسته اند.» او اين تقابل را استبداد به نام دين خدا دانسته و آن را «جرمی نابخشودنی» و «خيانتی آشکار در حق آرمان ها و منافع ملی» توصيف کرده است. اين فعال سياسی زندانی در بخش ديگری از نامه خود به آيت الله خامنه ای با اشاره به تحولات در کشورهای عربی و تغيير حکومت های تونس و مصر نوشته است: «در حالی که بهار عربی کاملا شبيه جنبش سبز مردم ايران است که عليه ديکتاتوری و استبداد به پاخاسته اند و فرياد آزادی سر می دهند، مستبدان حاکم بر ايران آن قيام های ملی را به خود نسبت می دهند و به گونه ای تاسف بار داد سخن در مدح آنچه بيداری اسلامی می نامند، سر می نهند.» ابوالفضل قديانی همچنين به فسادهای مالی بزرگ در ايران، مانند پرونده اختلاس ۳ هزار ميليارد تومانی اشاره کرده و نوشته است:«خودکامگی، ام المفاسد است و اين عمده فسادی است که يک کشور را به قهقرا و نگونبختی می کشاند.» وی اشاره کرده که بزرگترين فساد مالی تاريخ ايران «در دوره دولت و مجلس مطلوب و منتخب آقای خامنه ای براساس گزارش دستگاه قضايی منتسب به وی» رقم خورده و افزوده است:«عملا دولت دست نشانده ايشان در قامت دزدان سرگردنه و همچون مهاجمان مغول و تاتار به غارت بيت المال اين ملت مظلوم سرگرم است.» آقای قديانی نتيجه گرفته است که علت اين پرونده های فساد مالی را بايد در استبداد مقام رهبری جستجو کرد. اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در بخش ديگری از نامه خود با اشاره به تشديد تحريم ها عليه ايران نوشته است:«اينکه امروز تحريم های گسترده و سايه شوم جنگ، اقتصاد اين کشور را به سوی اضمحلال برده و ترکتازی سران سپاه مجالی برای کسب و کار و فعاليت اقتصادی آزادانه و مستقل مردم عادی باقی نگذاشته، حاصل چيست؟ جز خودکامگی شخص رهبری در عرصه های مختلف حيات سياسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ايران؟» ابوالفضل قديانی در ادامه چنين شرايطی را «تحقير و خفت ملی ايران در صحنه بين المللی» دانسته و افزوده است:«اگر آقای خامنه ای سرخوش از ساخت ناوشکن جنگی به دنبال دزدان دريايی در خليج عدن است، اينها جز هدر دادن منابع ملی چه منفعتی برای ملتی دارد که حتی حق ندارد بداند درصد بيکاری اش واقعا چقدر است؟ و يا در زير بار تورم چند درصدی کمر خم می کند؟» او در مورد انتخابات مجلس که قرار است در اسفند سال جاری برگزار شود، نوشته است:«صاحبان قدرت که اين روزها در تدارک انتخاباتی صوری و نمايشی در جهت اثبات ادعای مشروعيت شان هستند، اگر واقعا بر اين باورند که رهبرشان محبوب ترين چهره در نزد مردم است و ملت در ليبک به او به سوی صندوق های رای خواهند شتافت برای سنجش اين ادعا يکبار هم که شده به حق تضمين شده ملت در اصل ۲۷ قانون اساسی گردن نهند و با آزاد ساختن رهبران شجاع و مقاوم جنبش سبز اعتراضی؛ آقايان موسوی و کروبی، بنگرند که چگونه سيل مشتاق ميليون ها ايرانی آزادی خواه در خيايان ها جاری می شود که فاتحه استبداد را می خوانند.» آقای قديانی در اين نامه نوشته است که «رهبر کنونی ايران شجاعت در اختيار قرار دادن چنين فرصتی را به مخالفان خود ندارد» و افزوده است که او «بايد انتظار آن را داشته باشد که مردم تحت ستم از هر فرصت و روزی برای ابراز مخالفت با او بهره بگيرند.» اين زندانی سياسی، تحريم يکپارچه و فعال انتخابات مجلس را که انتخاباتی غيرقانونی ناميده، مجالی خوانده است که  بی اعتباری و عدم مشروعيت نظام کنونی و عالی ترين مقام آن را نشان خواهد داد؛ نظامی که به گفته او، «نه جمهوری است و نه اسلامی». ابوالفضل قديانی در پايان نامه اش به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است که «اعمال استبدادی و خودکامگی» از سوی او «نظام بر آمده از انقلاب اسلامی را به فرسودگی و آستانه فروپاشی کشانده است.» اين زندانی سياسی از آيت الله خامنه ای خواسته است که اگر در پی راه و علاج است، به جای تغييرساختار رياستی به پارلمانی، از قدرت دست بکشد و از سر راه ملت و جمهوری اسلامی کنار برود.
 


وب سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام  مسدود شده است. محمد هاشمی، رئیس دفتر آقای رفسنجانی به خبرگزاری ایلنا گفته است که شرکت اینترنتی خدمات دهنده به این وب سایت، پنجشنبه شب اعلام کرد که به آنها دستور داده شده، دیگر به سایت آیت‌الله رفسنجانی سرویس ندهند. محمد هاشمی افزوده که پیش از آن، گروهی که ماهیتش روشن نیست، خواستار پالایش سایت و حذف خطبه‌های آخرین نماز جمعه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در 26 تیرماه 88 شده بود. آقای رفسنجانی در آن نماز جمعه، خواستار «آزادی زندانیان سیاسی و جلب رضایت معترضان» پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم شده بود.
 


مهلت ثبت نام دواطلبان نمايندگی نهمين دوره مجلس روز جمعه خاتمه يافت. به گفته وزیر کشور بیش از پنج هزار نفر برای انتخابات مجلس ثبت نام کرده اند. این در حالی است که ۷ هزار و ۵۹۷ برای مجلس هشتم داوطلب شده بودند.مهلت قانونی ثبت نام دواطلبان نمايندگی نهمين دوره مجلس شورای اسلامی که از روز شنبه سوم دی ماه سال جاری در ۲۰۷ حوزه انتخابيه در ايران آغاز شده بود، در ساعت۱۷ روز جمعه نهم دی ماه خاتمه يافت. به گزارش خبرگزاری مهر،  مصطفی محمد نجار، وزير کشور ايران، روز جمعه در جريان بازديد از ستاد انتخابات کشور گفت، بيش از پنج هزار نامزد نمايندگی برای شرکت در نهمين دوره انتخابات مجلس نام نويسی کرده اند. مصطفی محمد نجار  گفته است:آخرين آمار از سراسر کشور تا ساعت ۱۷:۵۳ دقيقه  روز جمعه حکايت از ثبت نام پنج هزار و ۲۸۳ نفر دارد که از اين ميان ۳۹۰ نفر را بانوان شامل می شوند. وزير کشور ايران می گويد، استان تهران با يک هزار و ۶ دواطلب بيشترين ثبت نام کننده برای انتخابات مجلس نهم را داشته است. به گفته وی استان بوشهر با ۳۷ نفر و خراسان شمالی با ۳۸ نفر کمترين مراجعه کنندگان برای ثبت نام در نهمين دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را داشته اند. وزير کشور ايران می گويد، آمار نهايی ثبت نام کنندگان نهمين دوره مجلس روز شنبه منتشر خواهد شد. در سال ۱۳۸۶ در انتخابات مجلس هشتم،  ۷ هزار و ۵۹۷  داوطلب نمايندگی مجلس برای شرکت درانتخابات مجلس هشتم ثبت نام کردند که براساس گزارش رسانه های ايران،  سه هزار نفر  از اين داوطلبان انتخابات مجلس رد صلاحيت شدند. پروین احمدی نژاد، خواهر محمود احمدی نژاد نامزد انتخابات مجلس نهم شد ​​ ثبت نام خواهر احمدی نژاد در همين حال، گزارش ها حاکی از ثبت نام  گسترده اصولگرايان طرفدار آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، و همچنين  طرفداران محمود احمدی نژاد، رييس جمهور ايران، برای انتخابات مجلس نهم است. به گزارش خبرگزاری مهر، پروين احمدی نژاد، خواهر محمود احمدی نژاد با حضور در ستاد انتخابات برای شرکت در انتخابات ثبت نام کرده است. پروين احمدی نژاد، که هم اکنون عضو شورای شهر تهران است، می گويد،  از حوزه انتخابيه گرمسار داوطلب نمايندگی در انتخابات مجلس نهم شده است. علی لاريجانی، رييس مجلس هشتم ، نيز روز جمعه از حوزه انتخابيه قم ثبت نام کرده است. به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، روز پنجشنبه شماری از چهرهای اصولگرای مجلس هشتم از جمله :محمدرضا باهنر، سيدشهاب‌الدين صدر، حسن غفوری‌فرد، محمداسماعيل کوثری، پرويز سروری، اسدالله بادامچيان، اميدوار رضايی، علی مطهری، و عليرضا زاکانی ثبت نام کرده اند. در حالی که  طرفداران آيت الله خامنه ای و دولت محمود احمدی نژاد دواطلب انتخابات مجلس نهم شده اند،  که اصلاح طلبان و مخالفان اعلام کرده اند در اين انتخابات شرکت نخواهند کرد. محمد خاتمی، رييس جمهور سابق ايران، ماه گذشته گفته بود، شرکت در اين انتخابات «بی معنا است» محمد خاتمی سال گذشته سه پيش شرط برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم مطرح کرده بود. وی خواهان «آزادی زندانيان سياسی، پايبندی همگان به قانون اساسی و فراهم شدن امکان برگزاری انتخابات سالم و آزاد» شده بود. انتخابات مجلس نهم قرار است روز دوازدهم اسفندماه سال جاری برگزار شود و نخستين رای گيری در جمهوری اسلامی پس از نا آرامی های گسترده و اعتراض ها به نتيجه انتخابات دهم رياست جمهوری است. در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸، هواداران ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، نامزدهای انتخابات، حکومت جمهوری اسلامی را به «تقلب گسترده و مهندسی آرا» به نفع محمود احمدی نژاد متهم کردند. اعتراض مخالفان با سرکوب وسيع نيروهای امنيتی و انتظامی روبرو شد و در جريان تيراندازی نيروهای بسيج و سپاه به سوی معترضان، بيش از ۷۰ نفر کشته شدند. هزاران نفر نيز در جريان اين سرکوب ها، بازداشت و روانه زندان شدند.
 


 پروين احمدی نژاد، خواهر رئيس جمهوری ايران خود را نامزد نمايندگی مجلس شورای اسلامی در انتخابات اسفندماه کرده است.   پروين احمدی نژاد عضو شورای شهر تهران است،  اما از حوزه گرمساردر استان سمنان داوطلب نمايندگی مجلس شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، خانم احمدی نژاد موقع ثبت نام  در حمايت از محمود احمدی نژاد گفته است که رئيس جمهوری را فردی مکتبی، ولايی و عدالت خواه می داند و با طرح شماری از نمايندگان فعلی مجلس برای سوال از او موافق نيست.
 


در مرحله نيمه نهايی جام حذفی فوتبال ايران، ميزبان ها به پيروزی رسيدند. تيم های استقلال تهران و شاهين بوشهر در فينال برای تصاحب جام قهرمانی مقابل هم قرار خواهند گرفت.در مرحله نيمه نهايی جام حذفی فوتبال ايران، ميزبان ها به پيروزی رسيدند. تيم های استقلال تهران و شاهين بوشهر در فينال برای تصاحب جام قهرمانی مقابل هم قرار خواهند گرفت. استقلال که قهرمان نيم فصل ليگ برتر هم هست؛ مقابل تيمی به پيروزی رسيد که در ليگ دسته اول حضور دارد و در جام حذفی با غلبه بر تيم های تراکتورسازی تبريز و فولاد خوزستان شگفتی ساز شده بود. شاهين بوشهر هم در شرايطی راهی فينال شد که مديرعامل ندارد و با مشکلات مالی فراوانی دست به گريبان است. اين تيم در فصل اخير، هرچند هفته يک بار مديرعامل تازه ای داشته و بحران مالی اش به اندازه بود که در مرحله يک هشتم نهايی جام حذفی، سرمربی اين تيم استعفا داد و حاضر به ادامه همکاری نبود. تعدادی از بازيکنان نيز خواستار جدايی شده بودند. پس از صعود استقلال تهران و شاهين بوشهر به فينال جام حذفی، عزيزالله محمدی رييس سازمان ليگ برتر از برگزار بازی نهايی در زمين بی‌طرف خبر داد. هنوز شهر محل برگزاری اين مسابقه مشخص نشده است شاهين بوشهر اما فقط مقابل مس کرمان ميزبان بود و پيش از آن در رشت و مشهد مقابل داماش و ابومسلم به ميدان رفت. سازمان ليگ اعلام کرده است که به خاطر تراکم بازی ها، امکان برگزاری اين بازي ها به صورت رفت و برگشت وجود ندارد. شرح ديدارهای مرحله نيمه نهايی در ادامه آمده است. استقلال تهران ۱ شهرداری ياسوج ۰ ديدار تيم های استقلال و شهرداری ياسوج در ورزشگاه آزادی در حضور حدود ۱۵ هزار تماشاگر برگزار شد. استقلال در دقيقه هشت توسط عمران زاده به گل رسيد اما به دليل خطا روی دروازه بان شهرداری، اين گل پذيرفته نشد. آبی پوشان به حملات خود ادامه دادند و حتی در دقيقه ۲۱ شليک زيبای مجتبی جباری به تير دروازه برخورد کرد. در دقيقه ۳۷ نيز آرش برهانی يک موقعيت مناسب را از دست داد. در نيمه دوم آبی پوشان به بازی هجومی خود ادامه دادند. نتيجه تلاش استقلالی ها گل دقيقه ۵۵ حنيف عمران زاده بود که با يک شوت از راه دور به دست آمد. استقلالی ها بعد از اين گل باز هم تلاش کردند تا گل های بيشتری به ثمر برسانند اما حسين هوشيار دروازه بان شهرداری ياسوج عملکرد خوبی داشت و با درخشش خط دفاعی تيمش، مانع از افزايش گل های تيمی شد که در صدر جدول رده بندی ليگ برتر فوتبال ايران قرار دارد. در تيم استقلال مهدی رحمتی، حنيف عمران زاده، ميثم حسينی، علی حمودی، پژمان منتظری، مجتبی جباری، اسماعيل شريفات (جواد شيرزاد)، فريدون زندی، آندارنيک تيموريان، آرش برهانی (گوران ژرکوويچ) و محسن يوسفی به ميدان رفتند. پرويز مظلومی پس از برتری تيمش گفت: به تيم شهرداری تبريک می‌گويم که ضد فوتبال بازی نکرد و به دنبال بازی جوانمردانه بود. قدرت ما بيشتر بود و سرتر بوديم، از بازيکنان استقلال گله مندم که چرا با داشتن اين همه موقعيت فقط يک بار دروازه حريف را باز کردند. گرچه موقعيت‌های گلزنی زيادی به دست آورديم و در عمق دفاع حريف بسيار خوب حرکت کرديم. مظلومی به موقعيت اين تيم در فصل نقل و انتقالات نيز اشاره کرد و گفت:  ژرکوويچ بازيکن جديدمان فقط يک هفته با تيم تمرين کرده و بازيکن خوبی است. وضعيت مهرداد پولادی از مس کرمان نيز روز شنبه مشخص می‌شود. احتمالاً او را با جاسم کرار معاوضه خواهيم کرد. در ادامه اين نشست خبری، جمشيد غديری سرمربی شهرداری با اشاره به مصدوميت زودهنگام مهاجم تيمش در اين بازی و تعويض او در دقيقه ۱۸ گفت: مقداد قباخلو آقای گل ليگ دسته اول است که در دقايق ابتدايی مصدوم شد و او را از دست داديم. با اين حال ياسوجی ها جوانمردانه بازی کردند و زحمت خود را کشيدند. روی گلی هم که خورديم دروازه بان ما مقصر نبود. غديری گفت: حنيف عمران زاده در عمرش چنين گلی نزده بود و ديگر هم نخواهد زد! اگر اين گل را نمی‌خورديم شايد گل ديگری دريافت نمی‌کرديم، البته استقلال موقعيت‌های گلزنی زيادی داشت و ما از اين نتيجه راضی هستيم. شاهين بوشهر ۲ مس کرمان ۰ پيش از برگزاری بازی استقلال با شهرداری ياسوج، شاهين بوشهر با برتری مقابل مس کرمان به فينال جام حذفی رسيد. اين بازی در ورزشگاه بهشتی بوشهر و در حضور ۱۵ هزار تماشاگر برگزار شد. مهدی نوری در دقيقه ۶۷ و ايوان پتروويچ در دقيقه ۷۲ برای شاهين بوشهر گلزنی کردند. محمود رفعيی داور مسابقه؛ مسعود نظرزاده از شاهين بوشهر را در دقيقه ۸۹ اخراج کرد. شاهين بوشهر تيمی است که مديرعامل ندارد و با مشکلات مالی فراوانی هم دست به گريبان است. با اين حال توانسته به فينال جام حذفی برسد و در آستانه فصل آينده ليگ قهرمانان آسيا قرار بگيرد. فيروز کريمی پس از پايان بازی و صعود تيمش به فينال، درباره مسائل مالی تيمش گفت: چهار بازيکن بيشتر از بقيه پول گرفته‌اند که اشتباه است. به مسئولان گفتم بايد در پرداخت پول عدالت را رعايت کنند. کمک های مالی مانند کت و شلوار هم نبايد بعد از عيد باشد. بهتر بود قبل از مسابقه به بازيکنان پرداخت شود. کريمی در ادامه گفت: من ۲۴ جام قهرمانی گرفتم و می‌خواهم با شاهين بوشهر بيست و پنجمين قهرمانی خود را جشن بگيرم. بازی نهايی جام حذفی آنقدر اهميت دارد که سازمان ليگ دو سه بازی ليگ را جابه جا کند، تا فينال به صورت رفت و برگشت برگزار شود. به اعتقاد سرمربی شاهين بوشهر اين تيم می‌تواند در تيم ملی نيز بازيکن داشته باشد. او يک مرتبه نيز با اعتراض به عدم حضور بازيکنان شاهين در اردوی تيم ملی گفته بود؛ چشمان مربيان تيم ملی آب مرواريد دارد و بازيکنان شاهين را نمی بيند! کميته انضباطی فدراسيون فوتبال هم او را با اتهام توهين به کادر فنی تيم ملی جريمه کرد. کريمی با اشاره به آن مصاحبه و جريمه سه ميليون تومانی گفت: «اکنون می‌گويم چشمان مربيان تيم ملی نه تنها مشکل ندارد بلکه چشمان آنها مثل چشم‌های عقاب است و ذره‌ای در ته دريا را هم می بيند». ميروسلاو بلاژويچ سرمربی مس کرمان در جلسه خبری پس از مسابقه حاضر نشد.
 


فعالان سوری  از کشته شدن دستکم ده نفر توسط نیروهای سوری در تظاهرات امروز جمعه خبر می دهند بر اساس این گزارش ها پنج نفر در شهر درعا و پنج نفر در حما کشته شده اند. شهر درعا ، خاستگاه اعتراضات ۹ ماهه سوریه است. دیده بان حقوق بشر سوریه همچنین گزارش داده است که پس از برگزاری نماز جمعۀ امروز، بیش از ۲۵۰ هزار نفر در شهرهای مختلف استان ادلب دست به تظاهرات زده اند. به گزارش فعالان سوری، از زمان حضور ناظران اتحادیه عرب در سوریه تابحال، دستکم ۱۳۰ نفر، از جمله شش کودک، توسط نیروهای حکومتی کشته شده اند.
 


ثبت نام نامزدهای انتخابات نهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی در ساعت ۱۷ امروز جمعه بوقت تهران پایان یافت. مصطفی محمد نجار، وزیر کشور ایران تعداد کل کسانی را که برای ثبت نام مراجعه کرده اند پنج هزار و ۲۸۳ نفر اعلام کرد. به گفته وی، از این شمار، ۳۹۰ نفر زن و بقیه مرد بوده اند. وزیر کشور گفت: بيشترين تعداد ثبت نام كنندگان از استان تهران با هزار و شش نفر و سپس استان فارس با  ۳۵۰ نفر بوده است و استان های  خراسان شمالی با ۳۸ نفر و بوشهر با ۳۷ نفر كمترين آمار را داشته‌اند.
 


جزیره ساموا در جنوب اقیانوس آرام، از مرز زمان گذشت و تقویم خود را یک روز جلو کشید. ساموا و جزیره مجاور آن « توکه لو » طی مراسمی؛در نیمه شب پنجشنبه ۲۹ دسامبر ، بدون گذراندن جمعه، پا به  روز شنبه ۳۱ دسامبر گذاشت و روز جمعه سی دسامبر از تقویم این کشور حذف شد. ساموا در مرزِ خط قراردادی شمالی جنوبی ای قرار دارد که تعیین کننده تقویم جهانی است. براین اساس، تقویم ساموا تا بحال یک روز عقب تراز کشورهای نیمکرۀ شرقی بود. با گسترش مبادلات جهانی، این امر  در ارتباطات این کشور با  دیگر کشورهای جهان مشکلات متعددی ایجاد کرده بود.
 


رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، امروز جمعه، از کشته شدن ۳۵ غیر نظامی کرد در حمله هوائی ترکیه ابراز تاسف کرد و تائید کرد که کشته شدگان اعضای ( پ کا کا ) ،حزب کارگران کرد ترکیه، نبوده اند. چهارشنبه شب، در حمله هواپیماهای  ترکیه  به افرادی که، به گفته اردوغان، تصور می رفت چریک های ( پ کا کا ) بودند، ۳۵ نفر کشته شدند. این حمله در روستایی در منطقه مرزی ترکیه با عراق انجام گرفت. ارتش ترکیه نیز، در اقدامی نادر، مرگ این افراد را به بازماندگانشان تسلیت گفت. حزب ( پ کا کا ) پیشتر اعلام کرده بود که  کشته شدگان نه افراد این حزب، بلکه قاچاقچیان محلی بوده اند. اردوغان امروز این موضوع را تایید کرد و گفت تصاویر مخابره شده توسط هواپیماهای بی سرنشین نشان می داد که حدود چهل نفر در این منطقه که حوزه عملیات پ کا کا است در حال فعالیت های مشکوک بودند. این حادثه خشم اهالی محل را بشدت برانگیخته است.
 


سخنگوی رزمایش دریایی « ولایت ۹۰ » گفت: مرحله تاکتیکی این رزمایش، امشب جمعه به پایان می رسد و سومین مرحلۀ این رزمایش یا مرحلۀ « قدرت »، بامداد شنبه آغاز خواهد شد و تا روز ۱۲ دی ماه ادامه خواهد یافت. به گفته این سخنگو، شلیک موشک های برد بلند و کوتاه ساحل به دریا، پرتاب انواع موشک های سطح به سطح و سطح به هوا و پرتاب اژدر  زیرسطحی؛ از شاخصه های مرحلۀ « قدرت »  رزمایش است.
 


مدیرکل امور بین الملل دفتر رئیس جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: محمود احمدی نژاد در نیمه دوم دی ماه به کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه، اکوادور و کوبا سفر می کند. نخستین مقصد محمود احمدی نژاد ونزوئلا است. وی سپس قرار است  در نیکاراگوئه در مراسم تحلیف « دانیل اورته گا » شرکت کند که  در انتخابات اخیر نیکاراگوئه مجددا به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شد. احمدی نژاد در کوبا و اکوادور نیز قرار است با مقامات بلندپایه این کشورها دیدار و گفتگو کند. ایران در آخر آذرماه یک شبکه بیست و چهارساعته اسپانیایی زبان راه انداخت که هدف اصلی آن کشورهای آمریکای لاتین است.
 


گزارش‌ها از ایران حاکی از مسدود شدن وب سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. رئیس دفتر آقای هاشمی علت این اقدام را عدم حذف آخرین خطبه‌های نماز جمعه آقای هاشمی از این وب سایت اعلام کرده است.گزارش‌ها از ایران حاکی از مسدود شدن وب سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران و رئیس کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وب سایت آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر به انعکاس سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های این چهره سیاسی جمهوری اسلامی می‌پرداخت و دیدگاه‌های مخالف یا موافق آقای هاشمی نیز در آن بازنشر می‌شد. پایگاه اطلاع رسانی اکبر هاشمی رفسنجانی از روز پنجشنبه از دسترس خارج شده بود و اکنون آن گونه که محمد هاشمی، مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید، شرکت اینترنتی میزبان این سایت از ادامه خدمات به آن شانه خالی کرده است. محمد هاشمی در این زمینه به خبرگزاری ایلنا گفته است که در روزهای گذشته از مدیریت سایت خواسته شده بود که اقدام به پالایش این سایت کند و مصادیق پالایش نیز به گفته آقای هاشمی «حذف خطبه‌های آخرین نماز جمعه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» اعلام شده است. اکبر هاشمی رفسنجانی که تا پیش از انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ یکی از تأثیرگذارترین چهره‌ها در عرصه سیاسی ایران بود، از زمان ایراد آخرین خطبه نماز جمعه خود در ۲۶ تیر ماه ۸۸ که در آن خواستار تغییر روش حکومت در قبال اعتراض‌ها و رسیدگی به خواسته‌های معترضان شده بود، همواره مورد حمله و انتقاد گروه‌های هوادار رهبر جمهوری اسلامی قرار داشت، و اکنون اقدام به مسدود کردن پایگاه اطلاع‌رسانی وی می‌تواند حلقه تازه‌ای از همین فشارها باشد. محمد هاشمی، مسئول دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد کیفیت قطع خدمات میزبانی به سایت آقای هاشمی رفسنجانی نیز گفته است که «با توجه به اینکه سرور اصلی سایت آیت‌الله هاشمی از طریق شرکت افرانت پشتیبانی می‌شود، شب گذشته (پنجشنبه) شرکت افرانت اعلام کرد که بنا به دستور ابلاغ شده، این شرکت دیگر قادر به سرویس‌دهی سایت آیت‌الله رفسنجانی نمی‌باشد و متعاقباً پس ازچند دقیقه، سایت از دسترس خارج شد.» آقای هاشمی افزوده است که در خواست پالایش متحوای سایت اکبر هاشمی رفسنجانی «از سوی گروهی منتسب به گروه نظارت تارنما» و از طریق «ایمیل» ارائه شده و «بی‌توجهی مدیریت سایت به این درخواست غیرقانونی و تعجب‌آور، در ‌‌نهایت منجر به از دسترس خارج شدن سایت آیت‌الله هاشمی شده است.» وی افزوده است که با توجه به آنکه «مشخص نیست این دستور از سوی چه کسانی صادر شده است، به احتمال زیاد اقدامات و پیگیری‌های لازم از روز شنبه توسط مدیریت سایت صورت می‌گیرد.» خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ تیرماه ۸۸ اکبر هاشمی رفسنجانی که وی را برای همیشه از اقامه نماز جمعه محروم کرد، ناظر به خواسته‌هایی از جمله «آزادی زندانیان سیاسی و جلب رضایت معترضان» بود و اکبر هاشمی رفسنجانی در طول بیش از دو سالی که از انتخابات مناقشه برانگیز خرداد ۸۸ می‌گذرد، بارها بر این خواسته‌ها تأکید کرده و متن سخنانش در این خطبه‌ها چندین بار در وب سایت وی باز نشر شده است. آقای هاشمی رفسنجانی که پیش از انتخابات نیز با ارسال نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، نسبت به شرایط برگزاری انتخابات و اتهام‌های منتسب شده به وی و دیگر چهره‌های تأثیرگذار دولت‌های قبل توسط محمود احمدی‌نژاد هشدار داده بود. با این حال این نامه نیز مشمول پاسخ صریح آیت‌الله خامنه‌ای نشد و رهبر جمهوری اسلامی تنها در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ماه خود که مضمون آن برخورد صریح با معترضان به نتایج انتخابات بود، به دوستی ۵۰ ساله خود با آقای هاشمی اشاره کرد اما در عین حال تصریح کرد که در اختلاف نظر میان اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد «نظر آقای رئیس‌جمهور به بنده نزدیک‌تر است.» آقای هاشمی پس از آن در کمتر مراسم رسمی با حضور آیت‌الله خامنه‌ای شرکت کرد و هرگز مورد اشاره مستقیم رهبر جمهوری اسلامی قرار نگرفت گرچه هواداران آیت‌الله خامنه‌ای، اشاره‌های رهبر جمهور اسلامی به «خواص بی‌بصیرت» را عمدتاً معطوف به وی می‌دانستند. هاشمی رفسنجانی همچنین پس از درگذشت آیت‌الله مشکینی ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشت گرچه در سال ۸۹ با اعلام نامزدی محمدرضا مهدوی کنی، از نامزدی برای ریاست خبرگان انصراف داد و کرسی هدایت این جمع متشکل از نخبگان روحانی را که در گزینش رهبری نقش عمده دارد، به آیت‌الله مهدوی کنی سپرد. آقای هاشمی اکنون تنها سکان‌دار مجمع تشخیص مصلحت نظام است گرچه نقش این نهاد که به ابتکار آیت‌الله خمینی شکل گرفته و بعدها در قانون اساسی گنجانده شده، اکنون در ضعیف‌ترین وضعیت ممکن است و زمزمه‌هایی مبنی بر ضرورت حذف این نهاد در صورت تجدید نظر در قانون اساسی وجود دارد.
 


شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان روز جمعه به نقل از «مقامات ضدتروریسم غربی» خبر داده است که رهبران گروه تروریستی القاعده در تلاش برای سازمان‌دهی پایگاهی در کشور لیبی چند عضو «باتجربه» این گروه را به لیبی فرستاده‌اند.شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان روز جمعه به نقل از «مقامات ضدتروریسم غربی» خبر داده است که رهبران گروه تروریستی القاعده در تلاش برای سازمان‌دهی پایگاهی در کشور لیبی چند عضو «باتجربه» این گروه را به لیبی فرستاده‌اند. سی‌ان‌ان از قول منبع اطلاعاتی خود می‌گوید که یکی از این اعضای القاعده از شورشیان باسابقه است که پیشتر در بریتانیا به ظن شرکت در حوادث تروریستی دستگیر و بازداشت شده است. آن طور که در گزارش سی‌ان‌ان آمده است، ایمن الظواهری،‌رهبر القاعده، خود شخصاً این عضو بریتانیایی گروهش را پس از آن که معمر قذافی کنترل خود را بر کشورش از دست داد به لیبی گسیل داشته است. گروه تروريستی القاعده که پس از کشته شدن اسامه بن‌لادن به طور موقت سیف‌العدل را به رهبری خود برگزیده بود در خردادماه سال جاری اعلام کرد که ايمن الظواهری، نفر دوم اين گروه، را به عنوان جايگزين اسامه بن‌لادن انتخاب کرده است. منبع اطلاعاتی غربی سی‌ان‌ان گفته است که این عضو القاعده در ماه مه سال جاری وارد لیبی شده و تاکنون در شرق این کشور در نزدیکی مرز مصر به عضوگیری برای القاعده مشغول بوده است. به گزارش سی‌ان‌ان، یک عضو عملیاتی دیگر القاعده که تابعیت دوگانه اروپا و لیبی را دارد در راه خود از منطقه مرزی افغانستان و پاکستان به لیبی در کشوری نامشخص دستگیر شده است. از زمان اوج‌گیری اعتراضات مردم لیبی به حکومت معمر قذافی که عاقبت به سرنگونی و مرگ او انجامید، سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی غربی بارها از احتمال تقویت اسلام‌گرایان افراطی و به‌ویژه القاعده در کشور لیبی و ایجاد پایگاهی برای تروریست‌ها در این کشور ابراز نگرانی کرده‌اند. به گزارش سی‌ان‌ان، گروه‌های شورشی سال‌های سال است که در منطقه شرقی لیبی حضور دارند، گرچه تا زمانی که قذافی بر سر کار بود، «با بی‌رحمی سرکوب می‌شدند». سی‌ان‌ان همچنین به بخشی از اسناد کشف‌شده القاعده در عراق در سال ۲۰۰۶ اشاره می‌کند که حکایت از آن دارند که «بسیاری» از جنگجویان القاعده متولد یا اهل شرق لیبی‌اند. به گفته عده‌ای از تحلیل‌گران، نرخ بالای بیکاری در میان جوانان لیبی، تبعیض و نابرابری گسترده در زمان حکومت قذافی و همین طور نفوذ شورشیان لیبیایی القاعده بر این جوانان که در افغانستان جنگیده‌اند در راندن نسلی جدید به سوی تروریسم نقش فراوان داشته است.
 


مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا به رادیو فردا می‌گوید که با توجه به تحولاتی که در هفته‌های اخیر رخ داده، از جمله پیوستن ایتالیا به صف همراهی با تحریم‌های ایران، بیش از هر زمان دیگر قطعات پازل برای مدیریت تحریم‌ها علیه ایران تکمیل شده است.مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که با توجه به تحولاتی که در هفته‌های اخیر رخ داده و از جمله پیوستن ایتالیا به صف همراهی تحریم‌های ایران، اکنون بیش از هر زمان دیگر قطعات پازل برای مدیریت تحریم‌ها علیه ایران تکمیل شده است. مهرداد عمادی همچنین پیش‌بینی می‌کند که با توجه به یکپارچگی مدیریت تحریم بین کشورهای مختلف، در ۱۰ هفته آینده شاهد شوک سنگینی در ارتباط با ایران خواهیم بود. گفت‌وگوی علیرضا کرمانی با مهرداد عمادی در مورد وضعیت تحریم‌های ایران مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با رادیو فردا تأکید کرده است که برای نخستین بار پس از آنکه اتحادیه اروپا به رهبری تحریم‌ها علیه ایران پیوسته، تمام تکه‌های پازل [تحریم‌ها] در جای درست خود قرار دارند. وی این موضوع را این گونه تشریح می‌کند که از یک سو کشورهای منطقه که باید در سطح افزایش عرضه نفت و مدیریت محدودیت‌های مالی با بانک مرکزی ایران کار کنند، نقش خود را ایفا کرده‌اند، از دیگر سو فعالیت‌های تحریم‌شکنانه ایران از کانال ترکیه، به صورت روزافزون مدیریت می‌شود که دیگر انجام آن ممکن نباشد و در نهایت موانع مدیریت تحریم‌ها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز رفع شده است. آقای عمادی که از نزدیک روند مذاکرات اخیر در مورد تحریم فشارها علیه ایران را دنبال کرده است، در زمینه موانع مدیریت تحریم‌ها در سطح اتحادیه اروپا نیز این موضوع را معلول برخی از مسائل اقتصادی کشورها یا رفتارهای قانون‌شکنانه شرکت‌های داخلی، توصیف کرده که تا کنون موجب شده بود در عمل تحریم‌ها مدیریت نشود یا صورت نگیرد. وی همچنین تصریح کرده است که «برای نخستین بار ما شاهد یکپارچه بودن نظرات و مدیریت تحریم در سطح اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، کره جنوبی، آمریکا و در منطقه عربستان و امارات، به عنوان دو بازیگر بسیار مهم منطقه‌ای هستیم.» این کارشناس اقتصادی اتحادیه اروپا در گفت‌وگوی خود با رادیو فردا پیش‌بینی کرده است که «این یکپارچگی اثر خود را ظرف کمتر از ۱۰ هفته نشان دهد و باید شاهد شوک سنگینی باشیم که نتیجه کامل شدن قطعات پازل تحریم ایران است.» به گفته آقای عمادی این شوک «هم بر روی میزان ارزی که ایران خواهد توانست در پیش فروش نفت به دست آورد و هم در مورد امکاناتی که بانک مرکزی ایران خواهد توانست برای ادامه تجارت خارجی ایران فراهم کند» قابل انتظار است. مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در این میان تغییر موضع دولت جدید ایتالیا «در چارچوب مدیریت و همکاری برای تحریم‌های بیشتر» را بسیار حائز اهمیت توصیف کرد و با اشاره به عدم آمادگی ایتالیا در زمان زمامداری سیلویو برلوسکونی برای همراهی با فشارها، موضع جدید ایتالیا را برای گام بسیار مهمی برای پیشبرد اهداف تحریم‌ها علیه ایران توصیف کرد. ایتالیا روز پنجشنبه اعلام کرد که «به عنوان کشوری که ۱۳ درصد نفت خام مورد نياز خود را از ايران تهيه می‌کند معتقد است که هرگونه تحريم نفتی ايران باید به گونه‌ای باشد که ايران درآمد بيشتری کسب نکند» اما در عین حال خواستار آن شد که «موافقت‌ها و همکاری‌های نفتی سابق ايتاليا با ايران» تحت تأثیر این تحریم‌ها قرار نگیرد. در این زمینه ماریو مونتی، نخست‌وزیر ایتالیا، روز پنجشنبه در رم با اشاره به سه دور میزبانی ایتالیا در گفت‌وگوی بین‌المللی معطوف به تحریم ایران گفت که «ائتلافی دیپلماتیک از کشورهایی که سیاست خارجی نزدیک به هم دارند و از تحریم نفت ایران حمایت می‌کنند تشکیل شده، اما ایتالیا خواهان آن است که شرکت نفتی انی، به عنوان استثنا از این دایره تحریم بیرون گذاشته شود.» اکنون مهرداد عمادی با اشاره به نقش دیپلماسی آمریکا و اتحادیه اروپا و نارضایتی آشکار عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از عدم همراهی ایتالیا، در تغییر موضع این کشور، یادآور شده است که «ترکیب سخت‌تر شدن موضع امریکا و آلمان و فرانسه از یک سو و همراهی دو ماهه اخیر بریتانیا، عربستان و امارات باعث شد ایتالیا این نقش و مسئولیت را جدی‌تر گرفته و خواستار آن شود که به سرعت مشکلی که در مورد شرکت انی وجود دارد، هرچه سریع‌تر مدیریت کند تا بتواند یکی از اعضای فعال مدیریت تحریم‌ها علیه ایران باشد.» نقش عربستان و امارات در گسترش تحریم‌های ایران مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا همچنین در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با رادیو فردا گفته است که «از ۹ روز پیش تا به حال، به خاطر دو موضوع دیگر نگرانی در مورد به وجود آمدن کاهش عرضه نفت، به خاطر تحریم نفت ایران وجود ندارد؛ برنامه دقیق عربستان برای جبران کاهش نفت و اقدامات امارات در زمینه تجارت با ایران.» آقای عمادی این مسئله را این گونه تشریح کرده است که «در ملاقاتی که بین مقام‌های سعودی و مقام‌های آمریکا و بریتانیا در ۱۵ روز پیش اتفاق افتاد، عربستان سعودی به صورت دقیق ارقامی که طی چند هفته تولید خود را به چه حدی برساند، اعلام کرد. این پیش‌بینی حالت عملی داشت و مشخص بود که در چه خط زمانی، قابل پیاده کردن است که از این لحاظ حائز اهمیت است و نشان می‌دهد که بزرگترین تولید کننده نفت در جهان برای جبران این کاهش برنامه بسیار دقیقی دارد.» وی همچنین در مورد نقش امارات نیز افزوده است که «در همین چارچوب امارات برای نخستین بار پذیرفت که در چارچوب اعتبارات بانکی بانک مرکزی و شفافیت صد در صدی که در دو سال گذشته از امارات خواسته شده، عمل کند. این شفافیت در این حد خواهد بود که حتی ریشه‌های تشکیل سرمایه و انتصاب مدیران نهادهایی که با امارات ارتباط دارند را از ایران خواهد خواست.» بر اساس پیش‌بینی این کارشناس اقتصادی اقدام امارات «به طور کلی کیفیت تجارت با ایران را زیر و رو می‌کند و نگرانی‌هایی هم که ایران در این چند هفته داشت به همین خاطر بوده است.» جمهوری اسلامی در روزهای گذشته از زبان مسئولان سیاسی و نظامی خود اعلام کرد که در صورت تحریم نفت ایران، توانایی بستن تنگه هرمز را که در حدود بیست درصد نفت داد و ستد شده جهان از آن می‌گذرد، دارد. این موضع ایران بلافاصله با واکنش ایالات متحده مواجه شد و ناوگان پنجم آمريکا مستقر در آب‌های خلیخ فارس اعلام کرد: «هرکسی که تهديد به وقفه در آزادی دريانوردی در  يک تنگه بين‌المللی کند کاملاً بيرون از جامعه جهانی قرار دارد و هرگونه وقفه‌ای [در این موضوع] تحمل نخواهد شد.» تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، از سوی مارک تونر، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز «رجزخوانی» توصیف شد و ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز روز پنجشنبه با «غیرمعقولانه» خواندن رفتارهای ایران، تصریح کرد که تنها چیزی که می‌توان حدس زد این است که ایران در حال احساس فشار تحریم‌های بین‌المللی است و تشدید فشارها بر بخش نفت ایران، سبب چنین واکنش‌هایی شده است.»
 


گزارش‌ها از وضعیت پرونده معترضان به سیاست‌های جمهوری اسلامی در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه و حامیان تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در جریان مسابقات این تیم در لیگ بر‌تر فوتبال ایران، حاکی است که هفتاد و هفت شهروند آذربایجانی از سوی شعبه ۱۰۴ جزایی تبریز در مجموع به ۳۵ سال حبس تعزیری و ۲۲۴۰ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.گزارش‌ها از وضعیت پرونده معترضان به سیاست‌های جمهوری اسلامی در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه و حامیان تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در جریان مسابقات این تیم در لیگ بر‌تر فوتبال ایران، حاکی است که هفتاد و هفت شهروند آذربایجانی از سوی شعبه ۱۰۴ جزایی تبریز در مجموع به ۳۵ سال حبس تعزیری و ۲۲۴۰ ضربه شلاق محکوم شده‌اند. یاشار حکاک‌پور، سخنگوی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ)، در گفت‌وگو با رادیوفردا می‌گوید در حکم صادره از سوی قاضی شکوه تازه، اتهام این افراد «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات اعتراضی» در حمایت از دریاچه ارومیه و همچنین «سر دادن شعارهای آذربایجانی» در جریان بازی‌های تیم فوتبال تراکتورسازی عنوان شده است. در همین باره در نیمه دوم برنامه دریچه از مهتاب وحیدی راد بشنوید شهریورماه سال جاری هزاران نفر از مردم تبریز و ارومیه در اعتراض به خشک شدن دریاچه معروف این شهر و رد طرح دو فوریتی آبرسانی به این دریاچه در مجلس ایران و سخنان عده‌ای از نمایندگان مبنی بر کوچ دادن آذربایجانی‌ها، دست به تجمعات اعترضی زدند که با واکنش شدید نیروهای امنیتی و انتظامی ایران مواجه و در جریان آن صدها نفر دستگیر شدند. این اعتراضات در بازی‌های تراکتورسازی طی لیگ بر‌تر فوتبال ایران نیز تکرار شد که در جریان درگیری‌ها شماری از طرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی بازداشت شدند. از آن جمله ۱۸ شهریورماه در جریان مسابقه فوتبال تراکتورسازی با استقلال، طرفداران تراکتورسازی شادمان از نتیجه برد ۲-۳ تیم‌شان، برای برپایی جشن به خیابان‌ها ریختند و شعارهایی در حمایت از دریاچه ارومیه و خواسته‌های زبانی و ملی آذربایجانی‌ها در ایران سر دادند. به گزارش سایت گل، از تبریز خیابان ولی عصر، محله ائل گلی و فلکه آبرسان مملو از جمعیت بود. به علت ازدحام، فلکه آبرسان بسته شده بود و شعار «ارومو گولو جان وئریر، مجلیس اونون قتلینه فرمان وئریر» با این معنی که «دریاچه ارومیه در حال احتضار است؛ مجلس شورای اسلامی هم فرمان قتلش را صادر می‌کند» در خیابان‌های شهر سر داده ‌شد. به گفته آقای حکاک‌پور، از میان ۱۱۲ متهم، پنج تن به یک سال حبس تعزیری و ۷۰ ضربه شلاق، ده نفر به شش ماه حبس تعزیری و ۴۰ ضربه شلاق، بیست و پنج تن به ۹۱ روز حبس تعزیری و ۳۰ ضربه شلاق و سی و هفت تن به شش ماه حبس تعلیقی به مدت سه سال و ۲۰ ضربه شلاق محکوم شده‌اند. دادگاه همچنین در خصوص پرونده ۹ تن از متهمین به اسامی علی شاهد، کیومرث قربانی نیکنام، عارف حسن‌پور، حسن زادباقر، علی زادباقر، بهنام چمنی، خسرو عبداللهی، امیر شریف، مهدی شریف، که زیر سن قانونی بودند قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده را جهت بررسی به دادگاه اطفال ارجاع داد. حکاک‌پور می‌گوید بازداشت‌شدگان عموما در دوران بازداشت از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده‌اند و در بازداشتگاه‌های امنیتی مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته‌اند. پیشتر خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، خبر داده بود که حجت‌الاسلام محمدعلی موسوی ، رئیس دادگستری آذربایجان غربی، مهرماه سال جاری، با متهم کردن معترضان به خشک شدن دریاچه ارومیه به «لجاجت با نظام» حامیان این اعتراضات را کسانی دانسته بود که «معتقدند می‌توان علیه خدا هم راهپیمایی کرد». محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران، نیز اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه را «برخی سر و صداهای بلند شده» توصیف کرد و با طبیعی دانستن خشک شدن این دریاچه گفت: «دریاچه ارومیه هر ۵۰۰ سال با چنین شرایطی روبه‌رو می‌شود.» دولت آقای احمدی‌نژاد با گسترش اعتراضات مردمی، ۱۷ شهریورماه اعلام کرد که ۹۵۰ میلیون دلار برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده است. دریاچه ارومیه که نیمی از آب خود را از دست داده است و در برخی نقاط آن، آب تا ۱۰ کیلومتر پس‌روی داشته است، با ادامه این روند تخمین زده می‌شود که تا سه سال آینده خشک شود و، به گفته محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، «در این صورت ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و توفان بر سر ۶ میلیون نفر ساکن مناطق اطراف خواهد ریخت». کار‌شناسان مستقل علت خشک شدن دریاچه ارومیه را سدسازی بی‌رویه بر روی رودهای منتهی به این دریاچه دانسته و می‌گویند در صورت بازکردن دریچه سد‌ها امکان ممانعت از این فاجعه زیست‌محیطی که حیات بیش از پانزده میلیون نفر از ساکنان اطراف آن را تهدید می‌کند وجود دارد. به گفته سخنگوی آداپ، حکومت ایران مانع از برگزاری هر گونه تجمعات مسالمت‌آمیز در شهرهای آذربایجان می‌شود و خواسته‌های مدنی فعالان آذربایجانی برای دفاع از حق داشتن محیط زیستی سالم و در حمایت از حقوق ملی و زبانی‌شان را «به شدید‌ترین وجه ممکن سرکوب می‌کند».
 


کارلوس کی‌روش در پیامی خطاب به مسئولان، مربیان و فوتبالیست‌های تیم ملی ایران تاکید کرده است که اگر خرداد ۱۳۹۱ را جدی نگیرند، ماه آینده‌ای برای ایران در راه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل وجود نخواهد داشت.کارلوس کی‌روش در پیامی خطاب به مسئولان، مربیان و فوتبالیست‌های تیم ملی ایران تاکید کرده است که اگر خرداد ۱۳۹۱ را جدی نگیرند، ماه آینده‌ای برای ایران در راه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل وجود نخواهد داشت. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید: «از زمانی که من وارد ایران شدم، از رئیس فدراسیون گرفته تا تمامی مسئولان ورزش، همگی تاکید کرده‌اند که اولویت اول فوتبال ایران صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ است. اکنون زمانی است که باید در عمل نیز این را نشان بدهند.» سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران که واپسین روزهای مرخصی‌اش را در امارات سپری می‌کند، از دست‌اندرکاران ورزش ایران خواست با حمایت‌های همه‌جانبه خود راه را برای صعود تیم ملی هموار کرده و «نشان دهند که برای دستیابی به این اولویت، تا چه اندازه حاضرند از تیم کشورشان حمایت کنند». در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴، ایران با ۱۱ امتیاز در صدر جدول گروه پنجم از مرحله اول رقابت‌های گروهی در منطقه آسیا قرار دارد. قطر با ۹ امتیاز در رده دوم ایستاده. آخرین بازی ایران، روز ۲۹ فوریه سال آینده میلادی، دهم اسفند ۱۳۹، در ورزشگاه آزادی مقابل قطر برگزار خواهد شد و اگرچه صعود ایران قطعی شده، اما برای حفظ صدرنشینی و تداوم شکست‌ناپذیری‌اش، نباید بازنده از میدان خارج شود. پس از آن مرحله دوم رقابت‌های گروهی آغاز می‌شود که تاکنون صعود تیم‌های ایران، استرالیا، ژاپن، ازبکستان، اردن و عراق به این دور از رقابت‌ها قطعی شده. سرنوشت سایر تیم‌ها نیز در بازی آخر مشخص خواهد شد. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با تاکید بر دشواری‌های دور بعدی بازی‌ها می‌گوید: این پیام را کاملاً شفاف و روشن به بازیکنان، مربیان و تمامی هواداران فوتبال می‌دهم که جام جهانی ۲۰۱۴ برای ما شروع شده است. وب‌سایت فدراسیون فوتبال ایران به نقل از او نوشته است که او طی ده روز آینده به ایران بازخواهد گشت. طبق هماهنگی و توافق کارلوس کی‌روش با سازمان لیگ، قرار بر این بود که شروع اردو برای دیدار با قطر، تداخلی با لیگ نداشته باشد و در برگزاری معمول آن خللی وارد نشود. علت توافق این بود که دیدارهای لیگ به طور منظم انجام شود و وقفه‌ای در آن پدید نیاید تا زمانی که ایران دیدارهای حساس‌تری را پیش رو دارد، کی‌روش نیز فرصت بیشتری برای برپایی اردوهای ملی داشته باشد. سرمربی سابق رئال مادرید درباره اردوی بعدی می‌گوید: طبق هماهنگی با سازمان لیگ، اردوی بعدی تیم ملی از ۲۸ بهمن، هفدهم فوریه، آغاز خواهد شد و تا روز دیدار با قطر ادامه خواهد داشت. کی‌روش می‌گوید از فدراسیون فوتبال ایران، برنامه‌ریزی برای یک دیدار تدارکاتی در دوم یا سوم اسفند را در تهران و اگر نشد در امارات، درخواست کرده است. سرمربی تیم ملی اما مرحله بعدی را برنامه اصلی تیم ملی می‌داند و از خرداد ۱۳۹۱ به عنوان «ماهی حیاتی» در سرنوشت تیم ملی ایران یاد می‌کند. کی‌روش می‌گوید برای این سه دیدار حیاتی در خردادماه «یک مشکل بسیار بزرگ داریم که متاسفانه هنوز حل نشده». اشاره او به دیدارهای مرحله یک‌شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان آسیاست که در روزهای نهم و دهم خرداد برگزار خواهد شد، یعنی دقیقاً چهار روز قبل از نخستین دیدار ایران در مرحله آخر مقدماتی جام جهانی. ایران در این ماه، سه دیدار پیاپی را در طول ۱۰ روز برگزار خواهد کرد و الزاماً باید ملی‌پوشان را به طور کامل و تمام‌وقت در اختیار داشته باشد. از طرفی اگر دو سهمیه قطعی ایران در لیگ قهرمانان تبدیل به سه سهمیه شود، کار تیم ملی دشوار‌تر نیز خواهد شد. در پی مکاتبات فدراسیون فوتبال ایران، هنوز فیفا و کنفدراسیون آسیا با تغییر برنامه فصل آتی لیگ قهرمانان موافقت نکرده‌اند. مربی سابق منچستر‌ یونایتد می‌گوید: پس از دیدار با قطر تا خردادماه، اردوهای تیم ملی متوقف نمی‌شود و اردوی کوتاه‌مدت متوالی برگزار خواهد شد تا آمادگی و شرایط بازیکنان به صورت مداوم مورد ارزیابی قرار گیرد. مسئله حضور اشکان دژاگه در تیم ملی ایران پرسش دیگری است که کی‌روش به آن پاسخ داده. او می‌گوید: از نقطه نظر فنی، شرایط این بازیکن برای من روشن و قابل قبول است. اما متاسفانه بار قبل مشکلاتی در انجام روال اداری پیش آمد که او نتوانست به ما ملحق شود. امیدوارم برای آینده، بهانه‌ای از این جهت وجود نداشته باشد. کی‌روش همچنین در پیامی به خانواده فوتبال ایران گفت: این دلگرمی و اطمینان را می‌دهم که ما با جدیت، تمام امور را پیگیری می‌کنیم. با قاطعیت می‌گویم که در کارمان چیزی کم نمی‌گذاریم. اما از سوی دیگر برای چندمین بار تاکید می‌کنم که ما آینده‌ای در جام جهانی ۲۰۱۴ نخواهیم داشت، اگر در ژوئن ۲۰۱۲ (خرداد ۹۱) نتوانیم موفق شویم. همه باید درک کنند که جام جهانی برای ما در خرداد آینده رقم می‌خورد. ایران در مرحله بعد در یک گروه پنج تیمی، باید هشت بازی رفت و برگشت برگزار کند و ۹ امتیاز از سه دیدار خردادماه، یعنی بیش از ۳۰ درصد کل امتیاز‌ها در این هشت دیدار. گاسپار: تیم‌های عربی را از نزدیک آنالیز کردم مربی دروازه‌بان‌های تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید که قبل از این که کی‌روش به مرخصی برود، مسئولیت نظارت بر لیگ را به عهده دستیارانش، یعنی او، آنتونیو سیموئز، امید نمازی و مک درموت گذاشت. دن گاسپار در ادامه گفت: ما از نزدیک با حضور در ورزشگاه‌ها یا از طریق دی‌وی‌دی تمام بازی‌ها را دیدیم و آنالیز کردیم. همچنین من طبق برنامه قبلی، عازم قطر شدم تا تیم‌های حاضر در بازی‌های کشورهای عربی را که احتمال دارد در مرحله بعد حریف ما باشند زیر نظر بگیرم. در رقابت‌هایی که گاسپار به آن اشاره می‌کند، برخی تیم‌ها با بازیکنان امید و خود شرکت کرده بودند، اما بحرین، قطر، کویت و عراق با بازیکنان اصلی به میدان آمده بودند. قطر چند بازیکن اصلی‌اش را در اختیار نداشت، زیرا آنها با تیم السد در جام باشگاه‌های جهان شرکت کرده بودند. دن گاسپار سابقه هدایت دروازه‌بان‌های تیم ملی پرتغال در تمام رده‌های سنی را دارد. او همین مسئولیت را در تیم‌های اسپورتینگ لیسبون، ناگویا گرامپوس ژاپن، نیویورک مترو استارز، تیم ملی آفریقای جنوبی، بنفیکا و پورتو نیز برعهده داشته است. با توجه به حضور ثابت مهدی رحمتی، شهاب گردان و علیرضا حقیقی در اردوی تیم ملی ایران، گاسپار در این باره که آیا امکان دعوت از دروازه‌بان‌های جدیدی به اردو وجود دارد یا خیر، گفت: ما دائماً بازیکنان را در پست‌های گوناگون مورد ارزیابی قرار می‌دهیم و هیچ بازیکنی در هیچ پستی، مهره ثابت نیست. بازیکنان باید جایگاه خود در تیم ملی را با کار و تلاش به دست بیاورند و تغییرات هر لحظه ممکن است.
 


سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، تهدیدهای اخیر ایران مبنی بربستن تنگه هرمز را «رفتاری غیرمنطقی» خواند. ویکتوریا نولند این تهدید ها را ناشی از تاثیر تحریم ها دانست و گفت: «می توان حدس زد که تاثیر گزنده تحریم های بین المللی بر ایران آغاز شده و افزایش فشار، به خصوص بربخش نفت ایران، به اندازه ای  گزنده بوده که موجب این واکنش ها شده است.» در جنگ لفظی بین تهران و واشنگتن بر سر بسته شدن تنگه هرمز، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، روز پنج شنبه گفته بود: «در صورتی که منافع حیاتی ایران تهدید شود،ایران تهدید را در مقابل تهدید قرار می دهد و از اِعمال استراتژی های خود دست بر نمی دارد.» پیش از آن، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران گفته بود در صورت تحریم نفت ایران، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.
 


کره شمالی روز جمعه هشدار داد که همچنان بر امتناع از همراهی با همسایه جتنوبی خود پافشاری خواهد کرد و سیاستمداران «دست نشانده و ابله» کره جنوبی نباید چشم به راه تغییری در روابط دو کشور باشند.کره شمالی روز جمعه هشدار داد که همچنان بر امتناع از همراهی با همسایه جتنوبی خود پافشاری خواهد کرد و سیاستمداران «دست نشانده و ابله» کره جنوبی نباید چشم به راه تغییری در روابط دو کشور باشند. این نخستین موضع‌گیری آشکار کره شمالی در برابر همسایه جنوبی‌اش، از زمان به قدرت رسیدن کیم جونگ اون رهبر جوان این کشور است، و در بیانیه‌ای رسمی از سوی کمیسیون دفاع ملی پیونگ یانگ اعلام شده است. در این بیانیه که دو روز پس از مراسم بزرگداشت و خاکسپاری کیم جونگ ایل، رهبر سابق کره شمالی، منتشر شده دولت لی میونگ باک، رئیس جمهور کره جنوبی، «گروهی خیانتکار» معرفی شده و تأکید شده است که حاکمیت جدید کره شمالی نیز، «هیچ سر وکاری» با این گروه نخواهد داشت. پس از مرگ کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی، کره جنوبی تنها به گروه معدودی از شهروندان غیرسیاسی خود اجازه حضور در پیونگ یانگ و ادای احترام به رهبر پیشین کره شمالی را داد که این اقدام با انتقاد شدید کره شمالی همراه شد. در میان معدود شهروندان کره جنوبی که اجازه یافتند در مراسم بزرگداشت رهبر پیشین کره شمالی حضور یابند، یک همسر رئیس‌جمهور سابق و نیز یک از زنان پیشرو در عرصه اقتصاد کرده دیده می‌شود. در مراسم تشییع پیکر رهبر پیشین کره شمالی که بامداد چهارشنبه، ۱۱ روز پس از درگذشت وی برگزار شد، هیچ‌یک از نمایندگان دیپلماتیک خارجی دعوت نشدند گرچه خبرگزاری فرانسه به نقل از وزارت خارجه چین خبر داد که سفیر چین در پیونگ‌یانگ «بنا به قرار قبلی» در آیین‌های این تشییع جنازه شرکت کرده‌است. روز جمعه گذشته نیز مسئولان سازمان ملل متحد اعلام کردند که به دنبال درخواست هیئت کره شمالی، طرح یک دقیقه سکوت در سازمان ملل اجرا شده‌است اما چندین کشور از اجرای آن خودداری کردند. به گزارش خبرگزاری‌ها، ایالات متحده، ژاپن، بریتانیا، فرانسه، آلمان و بیشتر اعضای اتحادیه اروپا از جمله کشورهایی بودند که از مشارکت در این برنامه خودداری کردند. شبه جزیره کره که از اوائل قرن بیستم میلادی به اشغال ژاپن درآمده و به خاک این کشور الحاق شده بود، پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم دو پاره شد و به تصرف اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده درآمد و در پی آن، پس از سه سال جنگ خونین میان بخش‌های شمالی و جنوبی آن، با انعقاد پیمان آتش‌بس رسماً به دو کشور کره شمالی و جنوبی تقسیم شد. پس از آن سال‌ها بر روابط دو کشور کره شمالی و جنوبی، تنش حکم‌فرما بود تا آنکه در سال‌های اخیر چندین ملاقات میان رهبران دو کشور برگزار شد که امید می‌رفت این دیدارها به بهبود روابط این دو همسایه جنوبی و شمالی بینجامد. با این حال بلندپروازی‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی و تغییر کادر رهبری در کره جنوبی، مانع از به نتیجه رسیدن این تلاش‌ها شد و اکنون با به قدرت رسیدن رهبری جدید در کره شمالی نیز، تأکید این کشور آن است که هیچ چشم‌انداز تازه‌ای در آینده روابط دو کشور پدید نیامده است. خاندان کیم از سال ۱۹۴۸ که کیم ایل سونگ، پدر کیم جونگ ایل با حمایت اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری دموکراتیک خلق کره را پایه‌گذاری کرد تاکنون بر مسند قدرت نشسته‌اند. کیم جونگ-اون، که به عنوان جانشین برای رهبری کره شمالی انتخاب شده با وجود اینکه سابقه فعالیتی چندانی ندارد، سال گذشته درجه ژنرال چهارستاره دریافت کرد و در حزب حاکم کره شمالی نیز منصب‌های ارشد به او اعطا شده‌است.
 


هجوم نیروهای پلیس مصر به دفتر ۱۷ سازمان مدافع حقوق بشر و دموکراسی در این کشور در روز پنج‌شنبه انتقاد و ابراز «نگرانی عمیق» ایالات متحده را به دنبال داشت. آمریکا تلویحاً اشاره کرد که این اقدام ممکن است بر کمک نظامی میلیاردی این کشور به مصر اثر منفی داشته باشد.هجوم نیروهای پلیس مصر به دفتر ۱۷ سازمان مدافع حقوق بشر و دموکراسی در این کشور در روز پنج‌شنبه انتقاد و ابراز «نگرانی عمیق» ایالات متحده را به دنبال داشت. آمریکا تلویحاً اشاره کرد که این اقدام ممکن است بر کمک نظامی میلیاردی این کشور به مصر اثر منفی داشته باشد. خبرگزاری رویترز به نقل از خبرگزاری رسمی مصر، منا، می‌گوید که این گروه‌های طرفدار حقوق بشر و دموکراسی به قصد بررسی کمک‌های خارجی دریافتی آنها مورد بازرسی قرار گرفته‌اند. خبرگزاری منا همچنین بر اساس بیانیه دفتر دادستانی مصر به «شواهدی» اشاره کرد مبنی بر «نقض قوانین داخلی مصر از جمله فقدان مجوز» از سوی این گروه‌های حقوق بشری. رویترز دو سازمان آمریکایی مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان، آی‌آر‌ای، و مؤسسه ملی دموکرات‌ها، ان‌دی‌آی، را از جمله سازمان‌های مورد تهاجم نیروهای پلیس مصر معرفی کرده است که پس از ضبط اسناد و مدارک‌شان پلمب شده‌اند. مؤسسه ملی دموکرات‌ها در ای‌میلی به خبرگزاری‌ها اعلام کرده است که دفاتر این سازمان در شهرهای قاهره،‌ اسکندریه، و آسیوت مورد بازرسی قرار گرفته و پلیس اسناد و ابزار و وسایل موجود در این دفاتر را ضبط کرده است. وزارت خارجه آمریکا در واکنش به این اتفاق در کشور متحد خود در آفریقا با یادآوری «همکاری‌های دوجانبه چندین ساله» دو کشور از مقامات مصری خواست که بلافاصله از آزار کارکنان سازمان‌های غیردولتی دست بردارند. ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، حتی تلویحاً فرماندهان ارتش مصر را تهدید کرد که در صورت عدم بهبود در اوضاع تصویب کمک نظامی سالانه به مصر در کنگره آمریکا با دشواری روبه‌رو خواهد شد. مصر سالانه ۱.۳ میلیارد دلار از ایالات متحده کمک نظامی دریافت می‌کند. در همین حال وزارت خارجه آلمان نیز اعلام کرده است که روز جمعه سفیر مصر در برلین را برای ارائه توضیح فراخواهد خواند. به گزارش خبرگزاری رویترز، بنیاد آلمانی کنراد آدنائر نیز از جمله سازمان‌هایی است که روز پنج‌شنبه در قاهره هدف هجوم پلیس این شهر قرار گرفته است. از سوی دیگر و در واکنش به این اقدام پلیس، ۲۷ گروه مدافع حقوق مدنی در مصر در بیانیه‌ای مشترک اقدام پلیس قاهره در هجوم به دفاتر سازمان‌های حقوق بشر و دموکراسی را «کارزار شورای نظامی مصر برای بدنام کردن فعالان» مدنی و سیاسی توصیف کرده‌اند. این گروه‌های مدافع حقوق مدنی و بشر ضمن آن که چنین اقدامی را حتی در زمان دیکتاتوری حسنی مبارک «بی‌سابقه» توصیف کرده‌اند می‌گویند که هدف از این اقدام تنها «سرپوش گذاشتن بر شکست شورای نظامی در مدیریت کشور» است. پیشتر نیز هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، با انتقادی شدیداللحن از فرماندهان نظامی مصر به «تحقیر سیستماتیک» زنان در جریان اعتراضات خیابانی در این کشور اعتراض کرد. در جریان این اعتراضات در ماه جاری میلادی در قاهره دست‌کم ۱۷ نفر جان خود را از دست داده‌اند.
 


نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) امروز (جمعه) اعلام کردند که در جریان عملیات نظامی مشترک با نیروهای افغان علیه طالبان، دست کم سه تن از فرماندهان طالبان کشته و 11 تن از اعضا و طرفداران آنها دستگیر شده‌اند. بنا بر بیانیه نیروهای ناتو، در این عملیات نظامی مشترک که ابتدای این هفته در منطقه بک وا دراستان فرح صورت گرفت، سه تن از فرماندهان طالبان کشته شدند. 11 تن از اعضا و طرفداران طالبان نیز درجریان یک رشته عملیات دیگر دستگیر شده اند.
 


در پی حمله هوایی اسرائیل به ناحیه‌ای واقع در شرق شهر غزه در روز جمعه، دست کم یک تن کشته و یک تن دیگر مجروح شدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، ارتش اسرائیل در بیانیه‌ای هدف این حمله را گروهی از افراد خواند که سرگرم فراهم کردن مقدمات برای شلیک راکت به سوی اسرائیل بودند. هویت قربانیان این حادثه تاکنون اعلام نشده است.
 


حمله پلیس مصر به شماری از دفاتر سازمان‌های غیردولتی حامی حقوق بشر، با انتقاد آمریکا مواجه شد. ماموران پلیس مصر روز پنجشنبه به دفاتر ۱۷ سازمان محلی و بین المللی طرفدار حقوق بشر حمله بردند. آمریکا ضمن محکوم کردن این اقدام، از احتمال بازنگری در کمک نظامی سالانه خود به مصر خبر داد. میزان کمک سالانه آمریکا به مصر به  یک میلیارد و سیصد میلیون دلار بالغ می‌شود. بنا بر اعلام خبرگزاری رسمی مصر، مِنا، در تحقیقات بعمل آمده از سوی دستگاه قضایی مصر این سازمان‌های غیردولتی متهم به نقض قوانین شده‌اند.
 


مخالفان حکومت سوریه با اعلام فراخوان، از معترضان خواسته‌اند که بعد از برگزاری نماز جمعه در تظاهرات ضدحکومتی شرکت کنند. این فراخوان یک روز پس از آن صورت می‌گیرد که روز پنجشنبه به گفته فعالان سوری دست کم ۲۵ نفر از معترضان به دست نیروهای امنیتی سوریه کشته شدند. همزمان ناظران اتحادیه عرب نیز برای ارزیابی پای‌بندی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، به تعهداتش مبنی بر پایان سرکوب معترضان، در این کشور حضور دارند.
 


 مقام‌های روسيه روز جمعه اعلام کردند که آتش سوزی در زيردريايی هسته‌ای اين کشور را پس از ۹ ساعت مهار کرده‌اند. به گفته وزير امور اضطراری روسيه به دنبال تلاش‌های بعمل آمده برای غرق کردن موضعی اين زيردريايی، دامنه آتش محدود شده است. بنا بر اعلام مقام‌های روسی اين زيردريايی که برای پرتاب موشک‌های بالستيک قاره پيما به کار گرفته می‌شده است، موجب نشت هيچگونه مواد راديواکتيوی نشده است. به دنبال بروز اين آتش سوزی، رآکتور هسته ای اين زيردريايی به حالت تعطيل درآمده و تمامی تسليحات موجود در اين زيردريايی ۱۶۷ متری به مکان ديگری منتقل شده‌اند.
 


یک سخنگوی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه اعلام کرد در پی اعتراض سازمان ملل به حملات راکتی اخیر به اردوگاه اشرف، مقام‌های عراقی وعده دادند که از این حملات جلوگیری کنند. اردوگاه اشرف، ، در نزدیکی بغداد، محل سکونت سه هزار و چهارصد تن از اعضای مجاهدین خلق ایران، این هفته دو بار مورد حمله راکتی قرار گرفت. بنا بر این گزارش، مقام‌های عراقی اشاره‌ای به هویت عوامل دست اندرکار این حملات نکرده‌اند. این حملات چند روز پس از آن صورت گرفت که دولت عراق ضرب الاجل تخلیه اردوگاه اشرف را به مدت شش ماه دیگر تمدید کرد.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته