جنبش راه سبز - خبرنامه |
- هاشمی رفسنجانی: با صراحت اعلام میکنیم که فلسطینیان را مسلح کردیم
- تلاش مشترک نخست وزیر و مخالفان برای جلوگیری از تجزیه بریتانیا
- تفهیم اتهام و آزادی موقت دکتر حسین رفیعی با صدور قرار ۵۰۰ میلیون تومانی
- محمدرضا خاتمی ممنوع الخروج شد
- جلایی پور: غفلت دولت روحانی، نتایج سال ۸۸ را پدید میآورد
- بستهنگار: مرحوم طالقانی معتقد بود با منتقدان باید رفتار مناسبی داشت
- تهدید شهرام جزایری به شکایت از رسانه ها
- پاسدار جزایری: غربی ها صلاحیت ندارند درباره حقوق بشر در ایران صحبت کنند
- اژهای: خبرنگاران واشنگتنپست در زندان هستند
- منابع خبری: میرحسین موسوی در سلامت است
هاشمی رفسنجانی: با صراحت اعلام میکنیم که فلسطینیان را مسلح کردیم Posted: 10 Sep 2014 09:31 AM PDT جرس: رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر این که مواجهه مسلمانان با دشمنانی همچون اسرائیل بدون حمایت دولتها امکان پذیر نیست، اظهار کرد: اگر دولتهای اسلامی واقعا بخواهند که به اسلام عمل کنند هیچ حجتی برای ترک تکلیف خود ندارند و باید این اقدام را انجام دهند.
به گزارش ایسنا، اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش بینالمللی علمای اسلام در حمایت از مقاومت فلسطین با بیان اینکه خداوند مکررا مسلمانان را عتاب میکند که چرا در راه مستضعفین و مظلومین و در مقابل ادعاها و اعلام حضورهای ناحق جهاد نمیکنید خاطرنشان کرد: جهان اسلام از حدود 60کشور اسلامی تشکیل شده است. قرآن کریم از مسلمانان وحدت خواسته و آنها را از تنازع نهی صریح کرده و به آنها در این زمینه هشدارهایی داده است که چنانچه تنازع داشته باشید فشل میشوید و ابهت خود را از دست میدهید.
وی با تاکید بر اینکه شرایط امروز امت اسلامی چیزی نیست که مورد رضایت خداوند متعال باشد، اظهار کرد: ما حق نداریم که نعمات ارزشمندی که خدای متعال در اختیار مسلمانان جهان قرار داده است را هدر بدهیم. مشکل کار ما اینجاست که ما با یکدیگر متحد نیستیم و تصمیم گرفتن مشترک برای ما به امری دشوار تبدیل شده است که این اتفاق تضییع حق مسلمین است و به فکری دقیقی نیاز دارد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به چگونگی به اجرا درآمدن صحبتهای مطرح شده در همایشهای وحدت مسلمین گفت: علما و بزرگان میتوانند تصمیمات بزرگی در زمینه تصمیمگیری مشترک انجام دهند به طور مثال ما چندی پیش مشاهده کردیم که پس از فراخوان آیتالله سیستانی از مردم برای مقابله با گروه داعش مردم استقبال باشکوهی کردند و برای مقابله با این گروه هجوم میآوردند.
وی با بیان اینکه ما در این موضوع مشاهده کردیم که یک عالم بدون دراختیار داشتن ابزار اجرایی و امکانات توانست نتیجه خوبی بگیرد تاکید کرد: اکثر علما در بلاد خود دارای نفوذ و شخصیت تاثیرگذاری هستند.
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه مواجه با دشمنانی همچون اسرائیل بدون مشارکت دولتها امکان پذیر نیست گفت: دولتها باید در این زمینه پاسخگو باشند. چنانچه دولت ها بخواهند به اسلام عمل کنند هیچ حجتی برای ترک تکلیف ندارند و باید این اقدام را انجام دهند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر یک دولت اسلامی در دنیا از مستضعفین حمایت میکند اظهار کرد: امروز سالهاست ایران تحت تحریم همه جانبه است. در سالهای اخیر نیز تحریمها همه گیرتر شده است، اما با صراحت اعلام میکنیم که ما فلسطینیان را برای دفاع از غزه مسلح کردیم ما با صراحت قبول کردیم که حزب الله لبنان را مسلح کردیم تا در جنگ 33 روزه مقاومت کرده و پشت اسرائیل را بر زمین بمالد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: غزهای که در دوران مقاومت خود را مسلح کرد توانست 50 روز مقاومت کند و سرانجام با التماس اسرائیل آتش بس برقرار شود. |
تلاش مشترک نخست وزیر و مخالفان برای جلوگیری از تجزیه بریتانیا Posted: 10 Sep 2014 04:33 AM PDT جرس: رهبران سه حزب اصلی بریتانیا برای جلوگیری از تجزیه این کشور به اسکاتلند سفر میکنند. به گزارش بی بی سی، روز چهارشنبه، ١٩ شهریور (١٠ سپتامبر)، دیوید کامرون، نخست وزیر و رهبر حزب حاکم محافظه کار، اد میلیبند، رهبر حزب کارگر، حزب اصلی مخالف در پارلمان، و نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات و عضو دولت ائتلافی، در اقدامی مشترک برای قانع کردن اهالی اسکاتلند به دادن رای مخالف در همه پرسی روز ١٨ سپتامبر به این بخش از بریتانیا سفر میکنند. گروهی از اعضای ارشد این احزاب نیز به همین منظور در اسکاتلند حضور دارند. در حالیکه معمولا، رهبران دولت و احزاب مخالف در مورد مسایل مختلف به خردهگیری و حملات لفظی متقابل به یکدیگر میپردازند، این سه نفر در اقدامی کمسابقه، به طور مشترک از موضعی واحد بر منافع ناشی از حفظ وحدت بریتانیا برای شهروندان این کشور، از جمله مردم اسکاتلند تاکید نهادهاند. آنان با صدور بیانیه مشترکی گفتهاند: "موضوعات فراوانی ما را از یکدیگر جدا میکند، اما یک موضوع وجود دارد که ما بر سر آن صمیمانه با هم توافق داریم: پادشاهی متحده یکپارچه بهتر است." سفر رهبران احزاب اصلی به اسکاتلند از این جهت نیز قابل توجه است که به طور معمول، جلسه روزهای چهارشنبه مجلس عوام به سئوال از نخست وزیر اختصاص دارد که عموما صحنه انتقاد تند و حملات مخالفان به دولت و در مقابل، تلاش نخست وزیر برای پاسخ دادن به آنان است. از این جلسات به عنوان محکی برای توانمندی سیاسی رهبران حزبی و اعتبار سیاستهای آنان یاد میشود. با سفر رهبران احزاب اصلی به اسکاتلند، جلسه مجلس عوام در این چهارشنبه بدون حضور نخست وزیر و بدون درگیری لفظی معمول بین او و رهبر مخالفان برگزار میشود. قرار نیست این سه نفر در اسکاتلند در یک محل در کنار هم ظاهر شوند و مقامات حزب کارگر، که در مقایسه با حزب محافظه کار، به طور سنتی موقعیت بهتری در میان رایدهندگان اسکاتلند داشته، گفتهاند ظاهر شدن دیوید میلیبند در کنار آقای کامرون ممکن است تاثیر اظهارات آقای میلیبند را کاهش دهد. ![]() پرچم ملی اسکاتلند بر فراز ساختمان نخست وزیری به اهتزاز درآمد روز گذشته، به نشانه اهمیتی که اسکاتلند برای بریتانیا دارد، پرچم ملی اسکاتلند بر فراز ساختمان نخست وزیری بریتانیا به اهتزاز درآمد در حالیکه پیش از آن نیز، دولت و رهبران احزاب مخالف وعده داده بودند که در صورت باقی ماندن اسکاتلند به عنوان بخشی از بریتانیا، اختیارات بیشتری از جمله در امور مالی به دولت محلی آن سرزمین داده خواهد شد. سفر رهبران حزبی به اسکاتلند در حالی صورت میگیرد که براساس آخرین نظرسنجی که اوایل این هفته انجام شد، آمار طرفداران جدایی اسکاتلند از بریتانیا اندکی از مخالفان پیشی گرفته در حالیکه تا همین اواخر، تمامی نظرسنجیها از پیش بودن مخالفان استقلال اسکاتلند حکایت داشت. انتشار نتایج این نظرسنجی با استقبال الکس سالموند، رهبر حزب ملیگرای اسکاتلند و وزیر اول دولت محلی، که مبتکر برگزاری همهپرسی جدایی اسکاتلند بوده، مواجه شده است. آقای سالموند گفته است تلاش مشترک احزاب عمده بریتانیا برای برانگیختن اسکاتلندیها به دادن رای مخالف در همهپرسی نشانه استیصال و نگرانی آنان از شکست در همهپرسی است. وی گفته است که "دیوید کامرون، اد میلیبند و نیک کلگ رویهمرفته بیاعتبارترین سیاستمدارانی هستند که وستمینستر به خود دیده است و حضور مشترک آنان در اسکاتلند باعث تقویت جبهه طرفداران رای مثبت میشود." کاخ وستمینستر مقر پارلمان بریتانیا و نماد دولت مرکزی مستقر در لندن است. انتقاد دربار از مبارزات سیاسی ![]() دربار بریتانیا درخواست از ملکه برای اظهار نظر در مورد همهپرسی استقلال اسکاتلند را رد کرده است در خبری دیگر در همین مورد، سخنگوی کاخ باکینگهام نسبت به اظهارات برخی از مخالفان استقلال اسکاتلند در مورد موضعگیری ملکه الیزابت دوم در این زمینه واکنش تندی نشان داده است. در روزهای اخیر، برخی از شخصیتهای مخالف جدایی اسکاتلند گفته بودند که ملکه از جدایی اسکاتلند ناخرسند است و از او خواسته بودند برای حفظ یکپارچگی کشورش مداخله کند. سخنگوی دربار گفته است که "بیطرفی ملکه در امور سیاسی یکی از اصول بنیادین دموکراسی ماست و ملکه در طول سلطنت خویش همواره به این اصل پایبند بوده است. مقام ملکه ورای مباحث سیاسی است و متصدیان مناصب سیاسی ملزم هستند از این موقعیت حراست کنند." وی افزوده است که هرگونه اظهارنظری حاکی از تمایل ملکه برای تاثیرگذاری بر نتیجه همهپرسی کاملا مردود است و تصمیمگیری در این زمینه بر عهده مردم اسکاتلند است. در صورت جدایی اسکاتلند از بریتانیا، کشور واحدی که حدود سیصد سال پیش تشکیل شد، به دو کشور مستقل تجزیه میشود هر چند دولت محلی اسکاتلند تاکید داشته است که در صورت کسب استقلال، کشور جدید همچنان نظام سلطنت مشروطه به ریاست ملکه را حفظ خواهد کرد. در حال حاضر، الیزابت دوم علاوه بر بریتانیا، ریاست تعداد دیگری از کشورهای جهان، از جمله استرالیا، کانادا، زلاند نو را نیز برعهده دارد. ![]() براساس طرح الکس سالموند، ملکه رئیس کشور جدید خواهد بود استقلال اسکاتلند باعث تجزیه کشور واحدی میشود که حدود سیصد سال پیش شکل گرفت. در سال ١٦٠٣ میلادی، الیزابت اول، فرمانروای انگلستان، بدون برجای گذاشتن وارث درگذشت و تاج و تخت این کشور به جیمز ششم، پادشاه وقت اسکاتلند و از خویشاوندان او رسید که با عنوان جیمز اول سلطنت انگلستان را نیز در دست گرفت. از آن زمان تا سال ١٧٠٦ و تصویب "قانون وحدت انگلستان و اسکاتلند" در پارلمانهای دو کشور و امضای "پیمان وحدت" در سال ١٧٠٧، انگلستان و اسکاتلند دارای یک پادشاه اما دو دولت مجزا بودند. در آن سال، با تشکیل کشور "بریتانیا"، پارلمان و دولت اسکاتلند منحل و اختیارات آنها، به پارلمان و دولت مرکزی در لندن واگذار شد. در سال ١٨٠١، پارلمان بریتانیا جزیره ایرلند را که برای چندین قرن، با عنوان یک مملکت جداگانه، عملا توسط دولت انگلستان اداره میشد، رسما به مملکت بریتانیا ملحق کرد و نام کشور جدید شامل جزیره بریتانیای کبیر (انگلستان به علاوه منطقه ویلز همراه با اسکاتلند) و جزیره ایرلند را به "پادشاهی متحده" تغییر داد. با استقلال بخش جنوبی ایرلند در سال ١٩٢١، پادشاهی متحده شامل بریتانیا و ایرلند شمالی است. پادشاهی متحده در داخل و خارج کشور غالبا به اسم غیر رسمی آن "بریتانیا" خوانده میشود. منطقه اسکاتلند در شمال جزیره بریتانیای کبیر واقع شده، وسعت آن به حدود ٧٨ هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن به پنج و نیم میلیون نفر میرسد. درآمد سرانه اسکاتلند کمی بیش از ٤٣ هزار و سیصد دلار است. در حال حاضر، کل خاک پادشاهی متحده (همراه با اسکاتلند) ٢٤٣ هزار و ششصد کیلومتر مربع و جمعیت آن کمی بیش از ٦٤ میلیون نفر و درآمد سرانه در آن حدود ٤٣ هزار و هشتصد دلار است. |
تفهیم اتهام و آزادی موقت دکتر حسین رفیعی با صدور قرار ۵۰۰ میلیون تومانی Posted: 10 Sep 2014 04:33 AM PDT جرس: حسین رفیعی فعال ملی مذهبی روز دوشنبه ۱۷ شهریور پس از احضار به دادسرای شهید مقدس (اوین)، تفهیم اتهام شد.
به گزارش سایت ملی مذهبی این عضو شورای فعالان ملی مذهبی با قرار۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شده است. رفیعی استاد دانشگاه و از فعالان ملی مذهبی است که چندی پیش خانه او با یورش ماموران امنیتی مواجه شد و بسیاری از وسایل وی ضبط شد. در تیر ماه سال جاری وی در نامه ای به حسن روحانی از رفتار نامناسب و توهین آمیز نیروهای امنیتی هنگام تفتیش منزلش انتقاده کرده بود. رفیعی در بخشی از نامه خود آورده بود:” جناب آقای روحانی می دانید چرا دانشگاهیان از ادبیات، مواضع و تحلیل های منطقی و ملی شما و توافق مفید ژنو، دفاع علنی نمی کنند؟ چون در وزارت خانه زیر مجموعه شما شمشیر در کف زنگی مست است و هنوز بعد از ۳۵ سال وزارت اطلاعات نتوانسته است یک تیم عملیاتی حرفه ای ، خبره و متشرع برای بازرسی از خانه های شهروندان تربیت کند! من از این جوانان ماجراجوی عملیاتی گله ای ندارم ، به مسئولان و روسای این وزارت خانه عریض و طویل که تاکید می کنند که ” ما را می شناسند” اعتراض است. من به زودی تمام این نوشته های این چند ساله را در رسانه های مجازی منتشر می کنم تا افکار عمومی قضاوت کند و شما هم از این طریق مطلع شوید که بر حامیان شما چه می گذرد همانگونه که قبلا بر حامیان آقای خاتمی اصلاح طلب گذشت.” همچنین درخشنده تیموریان همسر این فعال ملی مذهبی نیز در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهورنسبت به رفتار توهین آمیز نیروهای امنیتی اعتراض و تاکید کرده بود:” کجای اسلام گفته شده است که به خانه دیگران بدون اجازه هجوم برید و وسایل خصوصی آنها را تجسس کنید؟ این چه اسلامی است که آسایش را از روزه دار در ماه رمضان سلب می کند؟ کجای اسلام آمده است که وسایل افراد را بدون رضایت آنها و بی دلیل ضبط کنید؟ اینان چه مسلمانانی هستند که وحشیانه به یک دختر حمله می کنند، روسری از سرش می کشند و لباسش را پاره می کنند؟! خلخال پای یک زن یهود آه از نهاد امیر المومنین در می آورد ، حال این مدعیان ولایت از دست و پای کبود و زخمی دختر من شاد می شوند و با خنده از رافت اسلامی سخن می گویند؟! اینان چه مامورانی هستند در یک دولت اسلامی که به خانه زن مسلمانی یورش می برند و حتی فرصت بر سر کردن روسری و پوشیدن مانتو را به او نمی دهند؟” حسین رفیعی از فعالان ملی مذهبی است که در سال های گذشته از منظر دفاع از منافع ملی پرونده هسته ای ایران را مورد نقد قرار داده است. |
Posted: 10 Sep 2014 02:36 AM PDT جرس: محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم، رئیس سابق حزب مشارکت و برادر رئیس جمهور اصلاحات، از کشور ممنوعالخروج شد.
سیدمحمدرضا خاتمی در گفتوگو با ایلنا، در خصوص انتشار اخباری مبنی بر ممنوعالخروج شدن وی گفت: من نیز در فرودگاه متوجه ممنوعالخروج شدن خود شدم. وی ادامه داد: این مسئله بدون اطلاع قبلی صورت گرفته و با توجه به اینكه من از یكی از حقوق شهروندی خویش محروم شدهام باید از این مسئله مطلع و دلیل آن را میدانستم. این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینكه ماموران در فرودگاه هیچ اطلاعی از ممنوعالخروجی من نداشتند، اظهار داشت: ماموران حتی از اینكه من باید از چه مرجعی این مسئله را پیگیری كنم نیز اطلاعی نداشتند. خاتمی تاكید كرد: تعجبآور است كه عدهای بدون توجه به قوانین و مقررات كسانی را از حقوق شهروندیشان محروم میكنند و حتی آنها را از این محرومیت مطلع نمیكنند. این در حالی است كه ممكن است این افراد برای آن مسئله هزینههایی نیز کرده باشند. نائب رئیس مجلس ششم شورای اسلامی با اشاره به حكم ممنوعالخروجی قبلی خود خاطرنشان كرد: قبلا نیز چنین حكمی صادر شده بود و البته از قبل به من نیز خبر داده بودند و من به این حكم اعتراض كردم و حكم ممنوعالخروجی نیز لغو شده بود. خاتمی با بیان اینكه دلیل صدور چنین تصمیمی را نمیداند، یادآور شد: من نمیدانم این احكام از كجا صادر شده و دلیل این مسئله چیست. |
جلایی پور: غفلت دولت روحانی، نتایج سال ۸۸ را پدید میآورد Posted: 10 Sep 2014 01:20 AM PDT جرس: حمیدرضا جلایی پور هشدار داد که "در صورت غفلت دولت روحانی (از برنامه اعلامیاش) و کوتاهی اصلاحطلبان در اصلاحجویی" امکان تسلط مجدد دوبارهٔ تندروها وجود دارد.
آرمان نوشت: حمید رضا جلایی پور را در مقابل پرسشهایی قرار دادیم که بیشتر و پیشتر جنبه واکاوی نقش اصلاح طلبان در جامعه پرداختیم. از او سؤال پرسیدیم که آیا همچنان اصلاح طلبان به دنبال قدرت هستند یا اصلاحات جامعه مدنی را کلید زدهاند؟ همین باعث شد تا بخش دوم مقاله ویژگیهای اصلاحات در دوره روحانی در اختیار جامعه قرار بگیرد. دکتر حمیدرضا جلایی پور استاد دانشگاه تربیت مدرس در قسمت دوم مقاله بازخوانی اصلاحات به ویژگیهای اصلاحات جامعه محور میپردازد. بخش دوم مقاله که در اختیار روزنامه آرمان قرار گرفته است در ذیل آمده است: اصلاحطلبان در شرایط کنونی، که مجلس نهم زیر نفوذ برخی از نیروهای عدم هماهنگ با دولت است، از دولت روحانی انتظار ندارند که در زمینههای فرهنگی و سیاست داخلی اقدامات عاجل و چشمگیر و نهادینه شده را به نمایش بگذارد. این وضعیت به معنای مشکل بودن اصلاحات در جامعه است. اما در همین شرایط هم دولت میتواند (واصلاحطلبان هم انتظاردارند) با چندین برنامه دست به اصلاحاتی موضوعی بزند. اجرای این اصلاحات موضوعی میتواند توان جامعه را در برابر تندروها بیشتر کند. چند نمونه از این برنامههای اصلاحِ موضوعی که دولت در پی تدوین یا اجرای آن است به شرح ذیل است. در کجا دولت روحانی موفق بود برنامه دیپلماتیک دولت در توافق ژنو برای مهار تحریمها؛ طرح دولت در زمینه مهار تورم و رکود و بازگرداندن رونق به اقتصاد کشور؛ طرح مهار تخریب محیط زیست (مثل دریاچه ارومیه)؛ طرح توقف توزیع بنزین آلاینده و کشنده (که به بهبود هوای تهران انجامید)، طرح ارتقای نظام تأمین اجتماعی و رفاه شهروندان خصوصاً برای اقشار آسیبپذیرمثل طرح سلامت و طرح بیمه همگانی (که هرچه وزارت بهداشت و درمان در این زمینه خوب کار کرده وزارت رفاه روحانی کاری در سطح ملی نکرده) طرح رعایت حقوق شهروندی خصوصاً در میان اقوام و مذاهب؛ طرح تدوین علل فساد ساختاری و راههای مقابله با آن؛ طرح اصلاحی در سازمان مدیریت امور استخدامی کشور برای باز گرداندن شایستهسالاری به بوروکراسی کشور؛ طرح اصلاحی بازبینی و کار آمد کردن نظام مالیاتی کشور (تا دولتی که خرجش از محل مالیات تأمین نمیشود به جای بحرانزدایی بحرانزایی نکند)؛ طرح صادقانه، شفاف و به روز نگه داشتن آمارهای مربوط به آسیبهای اجتماعی و شکاف طبقاتی؛ طرح بازگرداندن استقلال دانشگاهها و احیای روح تحقیق علمی و رعایت ضوابط شایستهسالاری در جذب اساتید و دورههای عالی تحصیلی و طرحها و برنامههای دیگر. اصلاحطلبان با این که به صورت سازمانیافته در دولت روحانی حضورندارند ولی از اجرای برنامههای اصلاحی موضوع محوردولت حمایت میکنند و در تدوین و اجرای آن مشارکت جدی میکنند. اجرا ی این طرحهای اصلاحیِ موضوع محور بخشی از مشکلات مردم را میکاهد. 3- در همین سطحِ اصلاحات سیاست محورهدف کوتاه مدت اصلاحطلبان عملکرد موفق در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در دو سال آینده است. هدف اصلاحطلبان در این آینده نزدیک ایجاد مجالسی با اکثریت اصلاحطلبی نیست بلکه اصلاحطلبان کوشش میکنند مجالسی تشکیل شود که تعداد تندروها آنها کمتر باشد تا دولت بتواند با همکاری مجلس در جهت حل معضلات جامعه گامهای مؤثرتری را بردارد. بنابراین در این سطح یکی از اقدامات مهم این است که اصلاحطلبان با استفاده از تجربه شورای هماهنگی اصلاحات و تجر به موفق شورای مشاوران اصلاحطلب (که با هدایت سیدمحمدخاتمی از ماهها قبل از انتخابات 92 فعال شده است) برعمق،وسعت و انسجام تشکلیابی خود بیفزایند تا مجلسی با اکثریتی از میانه روهای اصولگرا، اعتدالگرا و اصلاحطلب شکل بگیرد. در ضمن این حرکت در چارچوب حرکت بلندمدت اصلاحطلبان به سوی نظام چندحزبی و رقابتی نیزهست. اصلاحات جامعه محور با اینهمه اصلاحطلبان برای حرکتهای اصلاحی فقط به بالا و دولت نگاه نمیکنند و با تأسی به امکانات جامعه، افراد و تشکلهای اصلاح جو تمرکز خود را به جای سیاست و دولت برنیروها و امکانات جامعه مدنی قرار میدهند. آنها برای کاهش تبعیضها و معضلات جامعه به فکراجرای طرحها و جهتگیریهایی هستند که مشکلات جامعه را با کمک نیروهای جامعه مدنی کم میکند. اصلاحطلبان جامعه محور کوشش میکنند به شرحی که میآید با تقویت فعالیتهای داوطلبانه و بدون چشمداشت، نیرویی در جامعه تقویت شود که بتواند بخشی از مشکلات جامعه را نیز کاهش دهد: 1- به محض اینکه از اصلاحات جامعه محور سخن میرود به درستی اهمیت تقویت نهادهای نمایندگی گروههای متکثر اجتماعی، مدنی، صنفی و رسانههای مستقل مطرح میشود. اما در شرایط کنونی جامعه ایران ازاین اقدامات باید فراتر برود که به شش تجربه آن اشاره میشود. تجربه اول: این که در اصلاحات سیاستمحور به فعالیت شهروندان سیاسی طبقه متوسط توجه میشود ولی در اصلاحات جامعه محور شهروندان غیر سیاسی طبقه متوسط نیز مورد توجه اند. در طبقه متوسط که افراد غیرسیاسی نیز حضور دارند افرادی هستند که علاقهمندند از طریق نهادهای مدنی و خصوصاً گروههای خودیاری به کمک شهروندان آسیب دیده بیایند. تشکلهای خیریه ای فقط یک نمونه از گروههای خودیاری است. اگرنهادهای مدنی بر ارزشهای مدنی مثل آزادی، برابری، حقوق فردی و حق انتخاب سبکهای زندگی متنوع تأکید میکنند گروههای خودیاری، اهداف ملموستری را برای اصلاح امور شهروندان و کاهش رنج و تبعیض در دستور کار قرار میدهند. اصلاحطلبان جامعه محورهمچنین میتوانند برای تخفیف آسیب های اجتماعی همکاری میان سازمانهای دولتی که وظایف رفاهی به عهده دارند را با گروههای خودیاری و اقشار نیازمند در شهرها افزایش دهند. تجربه دوم: مواجهه اصلاحطلبان با آسیبهایی است که خانواده ایرانی را در معرض خطر قرار داده است. به نظر میرسد«خانواده مدنی» الگوی غالب در حداقل یک چهارم خانوادههای ایران است و با رشد و تعمیق این الگو در جامعه میتوان بنیانهای خانواده را از بخشی از آسیب های کنونی در امان نگاه داشت و بسیاری از نابرابریها و آفات خانوادههای مردسالار را در قالب تقویت الگوی خانواده مدنی، کاهش داد (نگاه کنید به مقاله جلائیپور به همایش اعتدال، تحت عنوان خانواده مدنی یا سفید، 1393). بنا براین ، اصلاحطلبان،جوانان اصلاحجو را که اشتغال خود را حل کردهاند تشویق میکنند در حالی که اصلاحطلبی را در سطح سیاسی تعقیب میکنند از اصلاحجویی در سطح جامعه و خصوصاً در سطح خانواده غافل نشوند و با تشکیل خانواده مدنی و در قالب تقویت روابط برابر و بهنجار و اخلاقی زوجین و فرزندان در این خانوادهها مردمسالاری را در ایران از پایه تقویت کنند. تجربه سوم تجربه سوم این که به رغم محدودیتهایی که قدرت در راه رونق احیاگری و اصلاحگری وجود دارد اصلاحطلبان جامعه محور نیازهای دینی و فعالیتهای دینی خود را در فضاهای مذهبی احیاگرانه و اصلاحگرانه دینی جستجو میکنند. تجربه چهارم: تجربه چهارم«فراغت و تفریحات شهروندان» در جامعه امروز ایران است. در شرایط فعلی پر کردن ساعات فراغت فقط یک کار لوکس نیست بلکه یکی از نیازهای اساسی برای زندگی (و یکی از سپهرهای مهم اقتصاد ایران) است. اصلاحطلبان در این زمینه کوشش میکنند از قالبهای تفریحی ای استفاده کنند که هم سلامت شهروندان را تأمین کند و هم باعث پیوستگی اجتماعی و همافزایی آنها در حلقههای اجتماعی کوچک شود. در این زمینه اصلاحطلبان هنوز در آغاز راه هستند و وزارت ورزش و جوانان هم تاکنون طرحهای قابل توجهی ارائه نداده است. (در شرایط فعلی مهمترین قالبهای گذران فراغت در میان جوانان اصلاح طلب میهمانیهای دورهای، ورزش های جمعی، تشکیل جشن های تولد، روضههای دورهای، گفت و گوهای آن لاین، گعدههای محفلی، طبیعت گردیهای چند روزه است). در اصلاحات جامعه محور این که اصلاحطلبان را به طورهمدلانه و تنگاتنگی با پویشهای اجتماعی در جامعه ایران دارند. هرچند مطالبات و انتظارات فعالان مؤثر در پویشهای اجتماعی از اصلاحطلبان بسیار بیشتر و تجربه پنجم: ریشهای تر است. تجربه ششم: قلب تپنده مردمسالاری عرصه عمومی نقد و بررسی (دربارهٔ مسائل اساسی جامعه) است که باید امنیت و پویایی و حیات آن هم از سوی دولت و هم از سوی نیروهای جامعه مدنی پاس داشته شود. با اینهمه در شرایطی که تندروها برای عرصه عمومی آفلاین محدودیت ایجاد میکنند عرصه عمومی آنلاین میتواند یکی از بسترهای کمهزینهٔ آگاهیگستری و گفت وگوی آزاد بر سر خیر عمومی باشد. به رغم نفوذی که اصلاحطلبان در عرصه مجازی دارند اما هنوز سایتها، صفحات اجتماعی، وبلاگها و رسانههای مجازیشان از کمیت و کیفیت لازم برخوردار نیست.با این حال به رغم تمایل تندروها فضای مجازی این ظرفیت را دارد که عرصه گفت و گوی سازنده سه جریان تعیینکننده اصولگرایان، اصلاحطلبان و تحولطلبان شود. در مجموع این شش نمونه نشان میدهد که اصلاحات جامعه محورمیخواهد ضمن تقویت جامعه اولاً دولت را در اجرای برنامههای اصلاحی کمک کنند و ثانیاً به خاطرناتوانیهای دست نامرئی در اقتصاد، قلب نامرئی جامعه کالازده ایران را تقویت کنند. تلقی از مردمسالاری در اصلاحات سه اهمیت حرکت اصلاحی در دو زمینه اصلاحات سیاستمحور و اصلاحات جامعهمحور بر اساس تلقی خاصی از پیشبرد مردمسالاری در ایران کنونی شکل گرفته است. اصلاحطلبان از تلقی «ایستگاهی» از تحقق مردمسالاری فاصله گرفتهاند و به تلقی «تمرینی» از مردمسالاری نزدیکتر شدهاند. در تلقی متعارف دموکراسی (و توسعه سیاسی) بهصورت ایستگاهی در نظر گرفته میشود. بدین معنا که برای رسیدن به دموکراسی مراحل و ایستگاههایی را باید طی کرد. بةعنوان نمونه عدهای معتقدند ابتدا باید به ایستگاه تأمین امنیت و بعد به ایستگاه توسعه اقتصادی برسیم و در ایستگاه بعدی نوبت به مردمسالاری میرسد. یا عدهای میگویند تا جامعه از مرحله سیاسی تغییرات بنیادی ساختاری و حقوقی گذر نکند نه مردمسالاری شکل میگیرد و نه توسعه همهجانبه رخ میدهد. در نقد این دیدگاه ایستگاهی میتوان گفت اولاً دههها است که ایران از ایستگاه حداقلهای رشد اقتصادی برای تحقق مردمسالاری گذشته است. ثانیاً کسانی که از ایستگاه تغییرات ساختاری صحبت میکنند به پیامد سخنشان در جامعه رانتی توجه ندارند. اما در تلقی «تمرینی» از مردمسالاری پیشبرد سازوکارهای مردمسالاری فقط متکی به تمرین دموکراسی در سازوکارهای سیاسی در عرصه رسمی سیاسی (مثل تمرین در عرصه مبارزات انتخاباتی یا تمرین در عرصه تشکلیابی سیاسی) نیست، بلکه اصلاحطلبان کوشش میکنند تمرین مردمسالاری را در واحدهای کوچک اجتماعی مثل خانواده، نهادهای مدنی، صنفی و شبکههای اجتماعی و عرصه عمومی (خصوصاً عرصه عمومی در فضای آنلاین)، پویشهای اجتماعی و عرصه دینورزی احیاگرانه و اصلاحگرانه نیز دنبال کنند. غنی شدن چنین فعالیتهایی جامعه مدنی را قوی میکند و میتواند به از رمق انداختن تندروی در عرصه سیاسی کمک کند. با تمرین بیشتر مردمسالاری در جامعه زمانی میرسد که اصلاحات حقوقی با توافق و اجماع نخبگان در بالا و نیروهای جامعه مدنی در پایین با هزینه کمتر و تداوم بیشتر صورت میگیرد. ممکن است علاقهمندان به تغییرات ساختاری انتقاد کنند که دیدگاه «تمرینی» به دموکراسی برای اینکه به نتیجه برسد عمر نوح میخواهد. در پاسخ باید گفت دموکراسی و تحکیم آن اتفاقاً صبر و مداومت و هشیاری دایمی میخواهد. همچنین دیر به نتیجه رسیدن بهتر از آن است که جامعه را برای رسیدن به مردمسالاری حداکثری و اصولی با وضعیت بیثباتی و هزینههای اقتصادی روبهرو کنیم. سه پایه اصلاح طلبی اصلاحطلبان بهخوبی میدانند که سه پایه در کنار هم جامعه را از افتادن به ورطه بیثباتی حفظ میکند و اصلاحطلبی سه میخواهد بدون تضعیف این سه پایه اصلاحجویی را پیگیری کند. اگر با تضعیف این سه پایه بیثباتیهای حاد در جامعه رخ دهد در آن صورت اولین قربانی آن امنیت و نظم و همین مردمسالاری حداقلی موجود است. هرجا ناامنی رخنه کرده است تندروها اولین برنده آن بودهاند و تقویت مردمسالاری را به تعویق انداختهاند. سه پایه وضع معیشتی اولین پایه از سه پایه، وضع معیشتی عامه مردم است که اصلاحطلبان از آن غفلت نمیکنند و به همین دلیل از سیاستهای بحرانزدایِ اقتصادی دولت روحانی به طور قاطع دفاع میکنند. پایه دوم پیوندهای دینی و نهادهای دینی است که باعث حفاظت از جامعه میشود. اصلاحطلبان دولتی شدن دین را نقد میکنند، از احیاگری و اصلاحگری در سپهر دین حمایت میکنند. اگر نیروهای نظامی و امنیتی کشوری ضعیف شود، نه فقط در آن کشور دموکراسی تقویت نمیشود، بلکه نظم و امنیت عمومی مردمش در معرض خطر قرار میگیرد (کافی است نگاهی به وضعیت کشورهای عراق، یمن، لیبی و مصر و اخیراً اوکراین در سالهای اخیر داشته باشیم). بنابراین، اصلاحطلبان در نقد افراط گرایی عملکرد افراطگرایان را نقد میکنند ولی از نیروهای نظامی و امنیتی در چارچوب انجام وظیفه قانونی و متعارف شان دفاع قاطع میکنند. رابطه اعتدالگرایی و اصلاحطلبی در اصلاح سه اعتدالگرایی و اصلاحطلبی در شرایط فعلی جامعه به سه دلیل همدیگر را تکمیل میکنند و حتی به یکدیگر نیازمند و وابستهاند. اول اینکه هم اعتدالگرایان و هم اصلاحطلبان هر دو در برابر تندروها قرار دارند. این درست است که تندروها پس از تحمیل هشت سال هزینه بر جامعه ایران در انتخابات ٩٢ شکست خوردند. اما رفتار بعدی آنها نشان میدهد که آنان شکست خود را قبول نکردهاند و معتقدند چیزی عوض نشده است. آنها در انتخابات ٩٢ از انسجام، انعطاف، چابکی، و فرصتسازی اصلاحطلبان، در حمایت یکپارچهشان از روحانی و رأی مردم به او غافلگیر شدند و کوشش دارند همچنان برای جامعه مدنی تنگنا درست کنند و اعتدالگرایان در دولت روحانی را در حالت ارعاب نگه دارند تا این دوره تمام شود. تندروها بیشتر انتظار دارند دولت روحانی بحران تحریمهای اقتصادی را تا حدی تعدیل کند تا دوباره دلارها به ایران بیاید و به اقتصاد تخریب شده سر و سامان دهد. اما اگر دولت روحانی بخواهد پا را فراتر گذارد و به فکر گشایش فرهنگی بیفتد، قصد دارند مجریان او را از طرق مختلف در نگرانی نگه دارند. دلیل دوم این است که اگر اعتدالگرایان مضمون اعتدالگرایی را بیش از التزام به مشی سیاسی میانهروانه (در برابر افراطگرایی) بدانند و اعتدالگرایی را در محتوا و گفتمانی مؤثر جستجو کنند لاجرم باید به مردم نشان دهند که حل معضلاتی که جامعه با آن روبرو است (که در ابتدای مقاله به دوازده معضل اشاره کردیم) برای آنها نیز هدفی جدی است. اینکه سخن سیدمحمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان در جامعه به رغم خواست تندروها نفوذ و طنینی دارد به خاطر این نیست که هاشمی سردار سازندگی بود و خاتمی رئیسجمهور اصلاحطلبان بود. بلکه به این خاطر است که این شخصیتها در هشت سال گذشته خصوصاً پس از سال ٨٨ به رغم اینکه زیر بمباران کلامی و اظهارهای تندروها بودند، در کنار مردم ایستادند. مردم هم در انتخابات ٩٢ به نظر آنها، که رأی به روحانی بود، احترام گذاشتند. روحانی و همکارانش چه کنند؟ خوشبختانه در شرایط فعلی به نظر میرسد برای روحانی و همکارانش توجه واقعی به معضلات جامعه هدفی جدی است. بنابراین در وضعیت کنونی تفاوت محتوایی زیادی بین گفتمان اعتدالگرایی و اصلاحطلبی نمیبینیم و هر دو نیرو یک مضمون گفتمانی را در جامعه دنبال میکنند (البته در بیان، اصلاحطلبان هدف مردمسالاری را با صراحت بیشتری بیان میکنند). هر گفتمانی، از جمله اعتدالگرایی، اگر بخواهد از کنار معضلات جامعه بگذرد و با آن شوخی کند شعارها و نفوذش به وضعیتی مشابه «مکتب ایرانی» و «مهرورزی» و «مدیریت جهانی» دولت قبل دچار میشود. دلیل سوم رابطه اعتدال گرایی و اصلاح طلبی دلیل سوم اینکه دولت اعتدالگرای روحانی در یک سال گذشته با جدیت نشان داده است که بازگرداندن روند رشد و توسعه کشور، خصوصاً رشد اقتصادی، را هدف گرفته است. این دولت نمیخواهد با تبلیغات، چاپ اسکناس، عددسازی و آمار بیپایه به اقتصاد ایران رونق دهد. برای رونق اقتصادی روحانی راهی ندارد جز اینکه محیط کسب و کار جامعه را برای تولیدکننده ایرانی در یک رقابت سالم، خلاق و قانونی مساعد کند. از این رو برای بازگرداندن امنیت، آرامش و اعتماد به محیط کسب و کار نمیتوان التزام به ساز و کارهای مردمسالاری را جدی نگرفت. بر خلاف چند دهه پیش، اکنون روشن شده است که توسعه اقتصادیای که با توسعه سیاسی همراه نباشد به رشد اقتصادی غیرمولد، رانتی و بدقواره میانجامد و میتواند به مرتعی برای جولان مافیاهای اقتصادی در پیوند با منافع اقتصادی تندروها تبدیل شود. آیا در افق اصلاحات سه تندروها از میان میرود و نباید نگران بود؟ بر اساس آنچه تاکنون ذکر شد ممکن است خواننده تصور کند که در افق آینده این اصلاحجویی است که به پیش میرود و افراطگرایی لاجرم ضعیف میشود و به حاشیه میرود. نگارنده امید دارد که چنین اتفاقی بیفتد ولی این اتفاق به هوشیاری و آمادگی دائم دولت اعتدالی و اصلاحطلبان، آگاهی مردم در جامعه مدنی و خصوصاً به خردگرایی و واقعبینی بلند مدت هسته قدرت بستگی دارد. غفلت دولت روحانی، نتایج سال 84 را پدید میآورد با این همه دو دلیل ذیل نشان میدهد که نباید نسبت به آینده خوشخیال بود و در صورت غفلت دولت روحانی (از برنامه اعلامیاش) و کوتاهی اصلاحطلبان در اصلاحجویی امکان تسلط مجدد دوبارهٔ تندروها هست. دلیل اول اینکه، همانطور که اشاره شد، تندروها در هشت سال گذشته با کمک دولت تقویت شد و همچنان برقرار است، پس از انتخابات ٩٢ هم ضربات اساسی خورده است و افشای تخلفات هشت سال گذشته بیمناکش کرده است. هرچه جامعه ایران از لحاظ بینالمللی، اقتصادی و سیاست داخلی در مسیر عادی و ثبات بیشتر قرار بگیرد منافع تندروها محدودتر خواهد شد و همین تحدید و تهدید منافعشان انگیزه آنها را برای کارشکنی و بازگشت افزایش میدهد. لذا دولت و جامعه مدنی نباید از ایستادگی مدنی در برابر شگردهای تخریبی و جنگ روانی تندروها غافل شوند - یکی از پادزهرهای درمان این طیف شفاف سازی است. قلب، خاورمیانه دلیل دوم اینکه ایران در قلب خاورمیانه بیثبات که جای خود دارد، حتی اگر به وضعیت کشورهای اروپایی (که بحرانهای کمتری از کشورهای خاورمیانه دارند) توجه کنیم دوباره شاهد بازگشت جریانهای تندرو در این کشورها هستیم. در یک تبیین مبنایی میتوان گفت از سه سده پیش، یعنی از زمانی که احترام به ویژگیهای مشترک انسانها (نه ویژگیهای متمایز کننده انسانها) و حقوق برابر آنها یا حقوق شهروندی و حقوق بشر مورد توجه فرهیختگان و سپس اقشار مختلف مردم قرار گرفته، دشمنان این عامگرایی هم به حیات خود ادامه دادهاند. مظاهر برجسته این رویارویی در قرن بیستم در اروپا ظهور فاشیسم، نازیسم و استالینیسم بود، اما مظاهر کمتر شاخص این افراطگرایی همچنان در این جوامع دیده میشود. بنابراین، باید این فرض احتیاطی را همیشه داشت که تندروها حتی پشت در همه کشورهای توسعهیافته و با جامعه مدنی قوی نیز خوابیده است. چه رسد به ایران که با مدرنیته بدقواره بستر مناسبتری برای رشد تندروها فراهم ساخته است. بنابراین اصل هوشیاری (و دوری از خوشخیالی) یک اصل اساسی برای همه اصلاحجویان و اعتدالگرایان و شهروندان ایرانی در سالهای آتی است تا از بازگشت خالی بندهای خود حق بین ثانی و ثالث پیشگیری کنند. جمعبندی ١) مهمترین تحول در اصلاحات سه (نسبت به اصلاحات یک و دو) این است که اصلاحطلبان به بلوغ رسیدهاند و اصلاحطلبی را در دو زمینه مکمل اصلاحطلبی سیاستمحور و اصلاحطلبی جامعهمحور دنبال میکنند. اصلاحطلبان آموختهاند که تک زمینه ای و فقط سیاست محورنباشند و پرداختن به هر یک از زمینهها نباید آنها را از دیگری غافل کند. همچنین اصلاحطلبان در اصلاحات سه برای تقویت اصلاحات سیاستمحور و جامعهمحور از ائتلاف با سایر نیروهای سیاسی و اجتماعی استقبال میکنند، مشتاق گفت و گو با اصولگرایان بر سر چگونگی مواجهه با معضلات پیش گفته هستند و بالاخره اصلاحطلبان برخلاف تندروها هسته قدرت را با افراط گرایی یکی نمیدانند. ٢) تلقی اصلاحطلبان از مردمسالاری دیگر مبتنی بر تلقی ایستگاهی نیست و از مردمسالاری «تمرینی» در همه سطوح و سپهرهای زندگی- از رقابتهای انتخاباتی، نهادهای مدنی و گروههای خودیاری گرفته تا نهاد خانواده- دفاع میکنند. ٣) اتحاد دولت اعتدال و اصلاحطلبان در جامعه مدنی یک اتحاد اصولی، راهبردی و گفتمانی است. یکی از شروط موفقیت دولت اعتدالی در اجرای برنامههای انتخاباتیاش حفظ و افزایش حمایت جامعه مدنی و عقبه رأی به روحانی از طریق حل معضلات دوازده گانه است. ٤) تقویت سازوکارهای مردمسالاری دیگر تنها یک هدف اخلاقی و سیاسی نیست بلکه شرط اساسی حرکت جامعه ایران به سمت رشد اقتصادی و توسعه همه جانبه نیز هست. ٥) اگر بخواهیم خوش بینانه به آینده نگاه کنیم و هوشیاری اعتدالگرایان و اصلاحطلبان را مفروض بگیریم میتوان گفت با روی کار آمدن دولت اعتدالی و تعمیق اصلاحات سه روند مثبتی در ایران در حال تقویت شدن است. برای روشن کردن وضعیت این روند مثبت به یک توضیح کوتاه نیاز داریم. با اینکه انقلاب اسلامی در سال ٥٧ به پیروزی رسید و از آن پس باید سازماندهی و نظم عادلانه و روابط مبتنی بر احترام متقابل با دیگر کشورها مورد توجه همه نیروهای برآمده از انقلاب قرار میگرفت. اما در میان نیروهای طرفدار انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تاکنون دو نوع راهبرد متضاد در اداره جامعه تعقیب شده است. یکی راهبرد انقلابیگری حتی پس از انقلاب است. پس از انقلاب هدف این راهبرد تعمیق آزادی، عدالت، دموکراسی و ارزشهای اخلاقی نبود، بلکه عملاً تقابل با آمریکا و غرب هدف اصلی قرار گرفت. راهبرد دوم توجه به رفاه، آزادی، عدالت، دموکراسی و ارزشهای اخلاقی، تأکید بر ساماندهی و توسعه جامعه و تاکید بر عادیسازی و بهبود مناسبات کشور با همه جوامع و دولتها (به غیر از اسرائیل که این روزها بیشتر از گذشته هم جنایت میکند) بوده است. روند مبارکی که میتواند با پیگیری هوشیارانه و صادقانه اصلاحات سه رخ دهد این است که مانند دوره اصلاحات خاتمی حامیان راهبرد دوم از دو سو (هم از سوی دولت و هم از سوی جامعه مدنی) تقویت شوند و جامعه در وضعیت تعادل بهتری قرار بگیرد. دیدیم در دوره عکس اصلاحات (١٣٨٤-١٣٩٢) جامعه کمی از تعادل خارج شده بود. انتظار این است که دکترحسن روحانی همانطور که توانسته با ایجاد هماهنگی در هسته قدرت برنامه توافق ژنو را تا به اینجا با موفقیت به پیش ببرد، پس از آن بتواند با ایجاد هماهنگی هسته اصلی قدرت را نیز حامی راهبرد دوم کند یا حداقل از میزان انتقاد بر سر این راهبرد بکاهد. متأسفانه در گذشته زورآزمایی حاملان این دو راهبرد متضاد مذکور در میان نیروهای حامی انقلاب و جمهوری اسلامی سرعت اصلاح و توسعه جامعه ایران را کند کرده و در توسعه ناقص ایران نقش داشته است. در حالی که در همین دوره زمانی چندین کشور از کشورهای جهان سوم مثل کره، هند، اندونزی، برزیل، مالزی و ترکیه به جمع کشورهای توانمند تولیدی و توسعهیافته جهان پیوستهاند و قدرت بیشتری در حل معضلات شهروندانشان دارند واتفاقا تأثیر گذاری بین المللی آنها نیز افزایش یافته است. |
بستهنگار: مرحوم طالقانی معتقد بود با منتقدان باید رفتار مناسبی داشت Posted: 10 Sep 2014 12:03 AM PDT جرس: محمد بستهنگار روزنامهنگار، فعال سیاسی و داماد آیتالله طالقانی، در سالگرد درگذشت آن مرجع مبارز خاطر نشان کرد که ایشان معتقد بود باید با دگراندیشان و منتقدان رفتاری مناسب داشت.
35 سال پیش در چنین روزی آیتالله سیدمحمود طالقانی درگذشت. جامعه رخت سیاه بر تن پوشید و ملت ایران عزدار شد. مردی که ابوذر زمانه نامیده شد و همه گروهها و جریانها، وی را پدر خود میدانستند. اگر آیتالله طالقانی امروز زنده بود، چه میکرد و چه دغدغههایی داشت؟ چه چیزی موجب جذب جوانان انقلابی به وی شد که او را پدر خویش میدانستند؟ چه مسائل و ارزشهایی در اندیشه او جریان داشت؟ همه اینها را محمد بستهنگار پاسخ میدهد. محمد بستهنگار روزنامهنگار، فعال سیاسی و داماد آیتالله طالقانی است که از میانه دهه 30 شمسی همراه و همگام با آیتالله طالقانی بوده و این همراهی و همگامی با پیوندی که وی با خانواده آیتالله طالقانی بست، مستحکمتر و عمیقتر نیز شد. بستهنگار به این مسئله تاکید کرد آیتالله طالقانی فقط برای نفی استبداد مبارزه نکرد و به آزادی عمیقا اعتقاد داشت. وی بیان میکند که آیتالله به نقش مردم و دمکراسی شورایی اعتقاد داشت و اگر ایشان زنده بود مدارا از دغدغههایش بود و ابوذروار بر سر چپاولگران و غارتگران اموال بیتالمال فریاد میکشید. مشروح مصاحبه ایلنا با محمد بستهنگار در پی میآید: آقای بستهنگار! شما از جمله افرادی بودید كه سالها در كنار مرحوم آیتالله طالقانی فعالیتهای مبارزاتی داشتید و از نزدیكان سببی ایشان نیز محسوب میشوید. از نحوه آشنایی خود با ایشان صحبت میكنید. من از سال 37 یا 38 بود، با مرحوم طالقانی، مهندس بارزگان و دكتر سحابی آشنایی پیدا كردم. من در آن سالها دغدغههای بسیاری داشتم و آثار بسیاری از متفكران را نیز خواندم ولی هیچ كدام از آنها من را ارضا نمیكرد تا اینكه با مسجد هدایت آشنا شدم. نحوه سخنرانیها، موضوع مطالب و تفسیر قرآن ایشان من را با جامعه و مسائل روز آشنا كرد. از نحوه آشناییتان صحبت كردید و اینكه آثار متفكران دیگری هم خوانده بودید كه شما را ارضا نكرده بود. چه چیزی در آثار و سخنرانیهای مرحوم طالقانی دیدید كه موجب شد تا شما جذب شوید؟ آنچه موجب میشد این بود كه سخنرانیها و تفاسیر مرحوم طالقانی، تفاسیری دانشمندانه نبود كه همانند علما در یك كتابخانه بنشیند و تفسیر بنویسند بلكه تفسیری بود كه از بینش طالقانی جوشیده بود. این بینش همراه با عمل بود، عمل در مبارزه با استبداد، مبارزه با استعمار، مبارزه با استثمار. این مبارزه فقط علیه استبداد نبود بلكه روی دیگر استبداد كه مسئله آزادی بود را نیز دنبال میكردند. آقای طالقانی فقط در پی نفی استبداد نبود بلكه میخواست آزادی را نیز به جامعه ارمغان ببخشد. به ایمان قلبی مرحوم طالقانی به مسئله آزادی اشاره كردید. آزادی در اندیشه مرحوم طالقانی چه جایگاهی داشت؟ من كتابی در این باره با نام "طالقانی؛ نظریهپرداز دمكراسی شورایی" نوشتم كه اخیر منتشر شده است و آزادی و دمكراسی شورایی در اندیشه طالقانی را در این كتاب بیان كردم. ایشان به دمكراسی پارلمانی معتقد بود كه از مبانی دمكراسی یكی حق انتخاب و آزادی افراد در انتخاب است. دیگری حق پرسش و به زیر كشیدن است. مرحوم طالقانی همواره و بارها نسبت به آزادی و آنهم در همه ابعاد سخن گفته بود. طالقانی میگوید كه آزادی بزرگترین هدیه الهی به انسان است و میگفت انسان آزاد آفریده شده است كه هیچ كس نمیتواند آن را سلب كند. اصولا تمامی انقلابها برای باز كردن بندها بوده است. یا در جای دیگری بیان كرده بودند كه هر مذهب و مكتبی كه بشر را در محدوده خویش قرار دهد و آزادی فكر و اندیشه را از فرد بگیرد، این مسئله ضدبشری است. شوراها از دیگر مسائل كلیدی در اندیشه مرحوم طالقانی است. ایشان تاكید زیادی بر مسئله شوراها داشتند. دلیل تاكیدات ایشان چه بود؟ ایشان به مسئله دمكراسی معتقد بود. مرحوم طالقانی در سالهای 34 كه كتاب "تنبیهالامه و تنزیهالمله" علامه نائینی را شرح و توضیح دادند، در آخر آن شرح و توضیح میگوید كه در گذشته انبیا محیط رشد و شكوفایی را برای افراد فراهم میكردند و اینك نمیتوان با زور و اسلحه فردی را هدایت كرد. معتقد بودند كه رای دادن همان كار هادیانه گذشته را میكند كه حكومتی در جهت صالح به وجود آورند. مرحوم طالقانی بیان میكردند امكانپذیر نیست كه صالحان بیایند و جامعه ما را اصلاح و هدایت كنند. ایشان از یكسو متوجه نارساییهای دموكراسی بود و برای همین به دموكراسی هدایت شده متعهد و معتقد بودند. مرحوم طالقانی برای رفع عیب دمكراسی به خود دموكراسی پناه برد. ایشان میگفتند كه شوراها میتواند مشكلات و معایب دموكراسی را رفع كند. شوراها نیز این نبود كه مردم 30 نفر را انتخاب كنند و تمام. ایشان میگفتند كه در هر مرحله باید یك شورا تشكیل شود و مشكلات هر محله، توسط افراد همان محله حل گردد. نمایندگان هر محله، شورای محلات را تشكیل دهند و شورای محلات، شورای شهر را تشكیل دهند. آیتالله طالقانی هیاتی را برای تنظیم آئیننامه شوراها كردند و شش نفر را انتخاب كردند كه یكی از آنها مرحوم كاتوزیان بود و آئیننامهای مترقی تنظیم شد كه اگر اجرا میشد بسیاری از مشكلات امروز دیگر نبود. مرحوم طالقانی از جمله روحانیونی بودند كه به كار حزبی اعتقاد داشتند و خود از موسسان نهضت آزادی بودند. دلیل اینكه ایشان به كار حزبی و تشكیلاتی اعتقاد داشتند، چه بود؟ آیتالله طالقانی با مرحومان بارزگان و سحابی از سال 1321 به بعد حشر و نشر داشتند و با انجمنهای اسلامی در ارتباط بودند. این ارتباط و حشر و نشر تعاملی بود و نه یكطرفه، این ارتباط تعاملی و دوسویه موجب ارتقا تفكر ایشان میشد و از سوی دیگر، ایشان خود را محدود به یك گروه و یك دسته نكرده بود و هم با نیروهای چپ و هم با نیروهای ملیگرا و هم نیروهای مذهبی در ارتباط تنگاتنگ بود. این ارتباطات گسترده موجب میگردید كه تا مرحوم طالقانی نسبت به مسائل روز و دنیا شناخت بهتری داشته باشند و با مسائل نوین آشنا باشند. ایشان پس از كودتای 28 مرداد عضو نهضت مقاومت ملی میشوند و با نیروهای بسیاری مرتبط بودند و در سال 39 كه جبهه ملی دوم تشكیل میشود، از تاسیسكنندگانش است. سپس نیز به همراه مرحوم بازرگان و مرحوم سحابی نهضت آزادی را پایهگذاری میكنند. مرحوم طالقانی اولین خطیب نماز جمعه تهران بودند. نماز جمعه را ایشان بر اساس چه ضرورتی پایهگذاری كردند و تفاوت نماز جمعه ایشان را با نماز جمعه امروز در چه میدانید؟ ایشان از جمله كسانی بودند كه به وجوب نماز جمعه اعتقاد داشتند. ایشان بیان میكردند كه نماز جمعه، یك نماز اجتماعی سیاسی كه در هفته مسائل جامعه در آن باید مطرح شود، است و باید پایگاهی برای افزایش وحدت و آگاهی جامعه باشد. ایشان توسط آقای منتظری به امام پیشنهاد دادند و امام بیان كردند كه خود ایشان این مسئولیت را برعهده بگیرند. به عنوان سوال آخر؛ فكر میكنید اگر مرحوم طالقانی هماینك زنده بودند چه مسئله به دغدغه ایشان تبدیل شده بود. اگر ایشان زنده بودند، چند دغدغه داشتند. دعوت به مدارا از دغدغههای ایشان بود. اعتقاد داشتند كه باید با دگراندیشان و منتقدان رفتاری مناسب داشت. از سوی دیگر ایشان ابوذر زمان بود و ابوذروار علیه مفسدان و چپاولگران اموال بیتالمال فریاد میزد. |
تهدید شهرام جزایری به شکایت از رسانه ها Posted: 10 Sep 2014 12:03 AM PDT جرس: شهرام جزایری که هم اکنون در بازداشتگاه اوین به سر می برد، ضمن اعتراض به گمانه زنی های رسانه ای درباره آزادی خود، رسانه ها را تهدید به شکایت کرد.
وی ادامه داد: رسانه ها با جوسازی های رسانه ای موجبات هتک حیثیت زندانیان فراهم کرده و این موضوع خلاق نص صریح قانون اساسی و سایر قوانین مرتبط است. جزایری یادآور شد: همان طور که قبلا نیز بارها گفته ام اگر به اقدامات دستگاه قضایی اعتماد داریم باید اجازه دهیم قوه قضاییه طبق قانون کار رسیدگی خود را به اتمام برساند و اینگونه گمانه زنی ها به روند صحیح پرونده و اجرای حکم آسیب جدی وارد می کند. وی تصریح کرد: همان گونه که مقامات قضایی اخیرا نیز تاکید کرده اند هر زمان دوران محکومیت بنده به اتمام برسد یقینا و بدون شک حتی بدون یک ثانیه تاخیر آزاد خواهم شد و به قول آنان آزادی همه زندانیان از جمله شهرام جزایری پس از اتمام مدت محکومیت شرعا و قانونا الزامی است. جزایری در خصوص تاریخ دقیق آزادی خود گفت: اینکه تاریخ دقیق پایان مدت محکومیت بنده چه زمانی است آن را نیز مقامات قضایی برابر مستندات قانونی و احکام قطعی صادره و ابلاغ شده به آمار محاسبه و به طور کاملا دقیق البته با حساسیت های ویژه و بسیار سختگیرانه تقویم کرده اند به گونه ای تا روز آخر در زندان بمانم و از مرخصی قانونی متصل به آزادی مشابه سایر زندانیان، محروم باشم. وی افزود: خوشبختانه در این کشور قانون حکمفرماست و در مورد آزدی بنده نیز این قانون اجرا خواهد شد. جزایری اضافه کرد: به صراحت تاکید می کنم از این لحظه به بعد هر رسانه ای له یا علیه آزادی بنده بدون طی مراتب قانونی اطلاع رسانی کند با قاطعیت شکایت می کنم زیرا پس از 13 سال حبس، فرزندان خردسالم چشم به راه آمدن پدرشان هستند.
علی اصغر جهانگیر رییس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور روز گذشته ( سه شنبه) در حاشیه تودیع و معارفه معاونین حقوقی سابق و جدید قوه قضاییه در جمع خبرنگاران در خصوص تاریخ آزادی جزایری گفت: دوران زندانی شهرام جزایری باید ظرف همین مدتها تمام می شده اما با توجه به پیگیری از دادگستری تهران فعلا آنها نظرشان این است که باید در زندان باشد. |
پاسدار جزایری: غربی ها صلاحیت ندارند درباره حقوق بشر در ایران صحبت کنند Posted: 09 Sep 2014 11:49 PM PDT جرس: معاون ستاد کل نیروهای مسلح از "عملکرد آشفته غربی ها در عرصه رعایت حقوق انسان ها" خبر داد و گفت: غربی ها صلاحیت ندارند درباره حقوق بشر ایران صحبت کنند.
وی افزود:هم اکنون اتحادیه اروپا تحت تأثیر امریکا و صهیونیزم بین الملل میلیون ها انسان را در آفریقا، آسیا و سایر نقاط جهان، با تحریم های غذایی و دارویی و نیز هجمه های فرهنگی و سیاسی تحت فشار اذیت و آزار قرار داده است.
سردار جزایری با تاکید بر اینکه براساس اسناد و شواهد موجود، در حال حاضر غرب یکی از دوران های سخت و آشفتگی خود را در رعایت حقوق انسان ها می گذارند و آمار حاکی از مشکلات عدیده اروپایی ها و آمریکایی ها در این زمینه می باشد، تصریح کرد: امروز بر کسی پوشیده نیست که اندیشه اومانیسم به پایان خود رسیده و بسیاری قوانین و مقررات با منشاء لیبرال دمکراسی، انسان امروزی را با پوچ گرایی روبرو کرده است . لذا اروپا و آمریکا فاقد صلاحیت برای ورود در عرصه حقوق بشر و رفتار مبتنی بر آموزه های دین مبین اسلام می باشد.
رییس ستاد تبلیغات دفاعی کشور خاطر نشان کرد:یکی از راهبردهای دشمن در جنگ نرم، مشغول سازی ایران به موضوعات مختلف و ابهام آفرینی در مورد نگاه اسلام به انسان و موقعیت حقوق بشر در کشورمان است. این در حالی است که از قبل مشخص بود چنانچه دشمن در مصاف هسته ای با جمهوری اسلامی ایران به پایان راه برسد، موضوع دیگری از جمله مسأله حقوق بشر را در دستور کار خود قرار خواهد داد.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر اینکه به هیچ وجه اجازه ورود غرب به موضوع حقوق بشر و امثال آن به اروپایی ها و آمریکایی ها داده نخواهد شد گفت:چگونه ممکن است اجازه داده شود دولت های اروپایی که بر خلاف نص صریح همه ادیان الهی کشتار انسان ها را جایز می دانند و هر روز که می گذرد بی بند و باری و فساد اخلاقی ، روابط نا مشروع و همجنس گرایی در میان آنها بیشتر رواج می یابد، حق اظهار نظر و مذاکره پیرامون رعایت حقوق انسان ها را داشته باشند.
معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی کشور در پایان تصریح کرد: قطعاً مسؤلین کشور، روحانیت معظم، خبرگان، کارشناسان و آحاد مردم اجازه چنین مداخله ای را به خارجی ها نخواهند داد. |
اژهای: خبرنگاران واشنگتنپست در زندان هستند Posted: 09 Sep 2014 11:32 PM PDT جرس: معاون اول قوه قضائیه گفت: اتفاق خاصی در پرونده خبرنگاران واشنگتن پست رخ نداده و این افراد همچنان در زندان هستند.
به گزارش ایسنا، غلامحسین محسنی اژهای در حاشیه مراسم تحلیف کارآموزان قضایی که صبح امروز در ساختمان مرکزی قوه قضائیه برگزار شد در جمع خبرنگاران محسنیاژهای درباره افزایش پهنای باند اینترنت و حضور اعضای قوه قضاییه در شورای عالی مجازی گفت: از قوه قضاییه شخص آیتالله آملی لاریجانی و دادستان کل کشور در این شورا حضور دارند و مسائل با مشورت آنها پیش میرود.
معاون اول قوهقضاییه ادامه داد: بارها عرض کردةایم که باید در دو جنبه خدمات ارزان قیمت و محتوای صحیح و بهداشتی گامهایی برداشته شود. در مورد خدمات ارزان باید زیرساختهایی ایجاد شود که در این موضوع اینترنت با کمترین قیمت در دسترس مردم قرار بگیرد. سخنگوی قوهقضاییه اضافه کرد: در مورد محتوا ما همیشه تاکید بر اینترنت بهداشتی داشتهایم یعنی همانطور که مردم نیاز به آب و غذا دارند و متقاضی آن هستند در اینترنت هم به همین صورت است مردم متقاضی غذای بهداشتی و آب بهداشتی هستند بنابراین اینترنت بهداشتی نیز یکی از تقاضای مردم است.
محسنیاژهای ادامه داد: در مورد زیرساختهای ایجاد شده ما همیشه گلایه داشتهایم که چرا مسئولین در این راه گام برنمیدارند ما توقع داریم با تلاشها و ملیکردن اینترنت بتوانیم اینترنت بهداشتی را به مردم عرضه کنیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه پرونده مربوط به خبرنگاران واشنگتن پست در چه مرحلهای قرار دارد؟ گفت: هیچ اتفاق خاصی در این پرونده رخ نداده و این افراد همچنان در زندان بسر میبرند.
جیسون رضاییان و یگانه صالحی، دو خبرنگاری هستند که شب ۳۱ تیرماه امسال در تهران دستگیر شده اند، و غیر از یک تماس تلفنی کوتاه یک روز پس از بازداشت، با خانواده خود هیچ تماسی نداشته اند. |
منابع خبری: میرحسین موسوی در سلامت است Posted: 09 Sep 2014 11:22 PM PDT جرس: در پی انتشار برخی نقل قول ها در رسانه ها و شبکه های اجتماعی پیرامون "وخامت حال میرحسین موسوی"، منابع خبری موثق اعلام کرده اند که وی در سلامت کامل به سر می برد.
به گزارش کلمه، همزمان با عارضه جسمی و بستری شدن رهبری در بیمارستان به علت بیماری، شایعه ای از سوی برخی منابع مشکوک در رسانه ها منتشر و سپس به سرعت در شبکه های اجتماعی پخش شد مبنی بر اینکه سلامت رهبر جنبش سبز به خطر افتاده است. اما پیگیری ها نشان می دهد این شایعه از اساس دروغ است و مشخص نیست هدف از انتشار آن چیست. در همین حال یکی از پزشکان معتمد دولت که معتمد خانواده نیز هست، بر صحت و سلامت کامل نخست وزیر دوران جنگ تاکید کرده و علاوه بر آن قول داده امور مربوط به وضعیت پزشکی او و همسرش را که مدتی است به تاخیر افتاده، پیگیری کند. خانواده موسوی بارها تاکید کرده اند که اخبار دقیق و صحیح درباره این چهره مورد اعتماد مردم را صرفا از رسانه رسمی معرفی شده پیگیری کنند و به شایعاتی که اغلب به صورت هدفمند و با اهداف خاص منتشر می شوند، توجه نکنند. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر