سعید زندگانی
جرس – در اولین پرده به استقبال اصغر فرهادی می رویم که هنگام ورود به ایران گذرنامه اش را توقیف کردند و گفتند برای «پاره ای توضیحات» باید به اداره امنیت مراجعه کند؛ پرده دوم گزارشی است از خانه سینما که بالاخره درآتش کینه جواد شمقدری دوپاره شد؛ در پرده سوم از کنسرت شهرام ناظری گزارش می دهیم که آوازخوان می ترسید از شوروشوق مردم سقف سالن پائین بیاید؛ پرده چهارم نقل قولی است از منیژه حکمت که توضیح داده چگونه دخترش پگاه آهنگرانی را پس از سخنرانی در حضور روحانی، مورد بازجوئی قرار داده اند؛ پرده پنجم حکایتی است از حاشیه های جشن 80 سالگی داوری اردکانی و سانسور خبری حضور خاتمی درآن؛ پرده ششم خبری است از هگمتانه که پس از «میمند» کرمان، حالا آتش در اراضی این منطقه تاریخی افتاده است؛ و پرده آخر گزارشی است از بافت تاریخی یزد که برای وسعت دادن به محوطه «امامزاده جعفر» بولدوزرها به جان این بافت افتاده اند!
فرهادی چه «توضیحاتی» باید بدهد؟
o
در سال1997 که عباس کیارستمی «نخل طلا» جایزه اول معتبرترین جشنواره سینمائی جهان را در «کن» فرانسه برای فیلم «طعم گیلاس» گرفت، روی صحنه با «کاترین دنوو» بازیگر نامدار و کهنه کاری که این جایزه را به او داد، دست داد. همین حرکت موجب شد که برادران بسیجی هنگام ورود او به ایران، به فرودگاه مهرآباد به استقبالش بروند تا وقتی فیلمساز پا به خاک وطن می گذارد، حال او را سرجایش بیاورند. در همان دوره «یوسف شاهین» فیلمساز مصری بخاطر یک عمر فعالیت سینمائی، جایزه ویژه جشنواره کن را دریافت کرد و با استقبالی پرشکوه وارد کشورش شد. همین موضوع موجب شد که کیارستمی وضع فیلمسازی در ایران را چنین تشریح کند: "فرق ما با دیگران این است که خیابانهای قاهره را هنگام بازگشت یوسف شاهین چراغانی کردند، اما عده ای آمده بودند به استقبال من تا کتکم بزنند"!
از آن ماجرا شانزده سال می گذرد، اما انگار در هنوز به روی همان پاشنه می چرخد اما به گونه ای دیگر. اصغر فرهادی سه شنبه گذشته پس از ماهها کار و فعالیت در خارج از کشور، شرکت در جشنواره های مختلف و بردن جوایز متعدد به ایران بازگشت تا کارهایش را در وطن ادامه بدهد؛ اما درهمان بدو ورود پاسپورتش را توقیف کردند و پس از ساعتی که آنرا به او بازگرداندند، از برنده جایزه اسکار خواستند یک روز دیگر برای ادای «پاره ای توضیحات» به نشانی که در اختیارش قرار گرفته مراجعه کند. کسی نمی داند فرهادی برای ادای چه توضیحاتی باید به آن محل مراجعه کند؛ اما از آنجا که او در گفت و گو با رسانه های خارجی وارد معقولات سیاسی نمی شود و همواره گفته است که حرفهایش را با فیلمهایش می زند، شاید «توضیحات» مورد نظر در همین حد باشد که چرا شئونات را رعایت نکرده و با «آنجلینا جولی» دست داده یا چرا به «برنیس بژو» بازیگر فیلمش دست زده است؟ در هرحال، توقیف گذرنامه فیلمسازی که برخی از منتقدین فیلم او را یکی از شاخص ترین فیلمسازان حال حاضر جهان می دانند، و انعکاس آن در رسانه های بین المللی، صورت خوشی ندارد.
سی و یکمین جشنواره فیلم «مونیخ» در آلمان آخرین ایستگاهی بود که فرهادی پس از توقف درآن راهی تهران شد. در مونیخ فیلم «گذشته» روز جمعه 14 تیرماه با حضور خود فرهادی به نمایش درآمد و به دنبال آن او دریک گفت و شنود مفصل با نمایندگان رسانه ها و تماشاگران فیلمش شرکت کرد. فرهادی در بازگشت به تهران نیز با دوربین برنامه تلویزیونی"هفت" به گفت وگو پرداخت و با تعدادی از مردم و علاقه مندانش که در فرودگاه حاضر بودند، خوش و بش کرد و حتی باوجود خستگی بسیار، باخوشروئی تمام دقایقی صرف امضا دادن و عکس گرفتن با آنان کرد.
فرهادی تنها فیلمساز ایرانی است که موفق به کسب جایزه اسکار برای کارگردانی فیلم "جدایی نادر از سیمین" در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان شده است در حالیکه نامزد دریافت همین جایزه برای فیلمنامه غیراقتباسی فیلم خود نیز بود. وی همچنین اولین فیلمساز ایرانی است که جایزه معتبر «گلدن گلوب» سال ۲۰۱۲ میلادی را به خاطر کارگردانی و نویسندگی «جدائی» دریافت کرده است. در همان سال و در نظرسنجی مجله تایم، وی رتبه چهارمین شخصیت تاثیرگذار در میان ۱۰۰ شخصیت برتر سال را به خود اختصاص داد و به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره تأثیرگذار سال ۲۰۱۲ از سوی این مجله معرفی شد. پس از آن فرهادی در پاریس فیلم «گذشته» را ساخت که «برنیس بژو» برای بازی درآن به عنوان بهترین بازیگر جشنواره فیلم کن برگزیده شد. این فیلم این روزها در ایران و فرانسه بطور همزمان روی پرده است. گزارشها حاکی است که فروش داخلی «گذشته» با اینکه به زبان اصلی و با زیرنویس فارسی نشان داده می شود، از یک میلیاردتومان گذشته و در فرانسه یک میلیون نفر تاکنون به تماشای آن رفته اند!
شمقدری دستوراحمدی نژاد را نخواند، خانه سینما دوپاره شد

جواد شمقدری رئیس سازمان سینمائی نتوانست به کینه ای که از خانه سینما دارد غلبه کند وهنگامی که پس از دستور احمدی نژاد به او برای برگزاری مجمع عمومی خانه سینما و بازگشائی این نهاد، فرهاد توحیدی او را بازنده جنگ با سینماگران اعلام کرد، فرمان برگزاری مجمع عمومی را با حضور یازده صنف مورد تائید خود با عنوان «مجمع عمومی اصناف خانه سینمای ایران» صادر کرد که این مجمع روز چهارشنبه 19 تیرماه نخستین هیئت مدیره نهادی را که به «خانه سینما2» معروف شده است، انتخاب کرد. حالا سینماگران ایران که عضو 23 صنف مختلف هستند، منتظرند تا مجمع عمومی «خانه سینما1» ششم مرداد تشکیل شود تا درآن به بررسی اساسنامه اصلاح شده از سوی هیئت هفت نفره بپردازند. این دعواها نشان می دهد که احمدی نژاد نتوانست بازگشائی خانه سینما را به نام خود ثبت کند و باید منتظر ماند تا این نهاد بزرگ هنری دردولت حسن روحانی تکلیف خود را برای ادامه فعالیت بازشناسد!
ضیاءهاشمی رئیس اتحادیه تهیهکنندگان که دست راست شمقدری در نبرد با اهالی سینما به شمار می رود و میزبان مجمع عمومی «خانه سینما2» هم بود، در این مورد گفت: "ما از صنوف عضو خانه سینما درخواست کرده بودیم تا ظرف 48 ساعت برای قانونی شدن، اقدام کنند اما هیچکدام این کار را انجام ندادند. ما در هشت بند با یکدیگر تفاهم کرده بودیم که آنها به هیچ کدام عمل نکردند به همین دلیل توافقات قبلی ما منتفی است. وقتی آنها به یکی از بندها توجه نکردند، طی مذاکره ای که با سازمان سینمایی داشتیم، اجازه برگزاری این مجمع را گرفتیم." هاشمی درباره استفاده از نام خانه سینما عنوان کرد: "ما با وکیل صحبت کردیم و می توانیم این کار را انجام دهیم. اگر هم این امکان فراهم نشد از نام دیگر مانند خانه اصناف سینمای ایران استفاده می کنیم. مطمئن باشید ما ساختمان خانه سینما را هم از آنها می گیریم"!
یازده صنف ثبت شده در سازمان سینمائی، عصر 19 تیر ماه با حضور در محل اتحادیه تهیهکنندگان سینما، انتخابات خود را در پی فراخوان مجمع عمومی با عنوان «خانهی اصناف سینمای ایران» برگزار کردند. خبرنگاران و نمایندگان رسانه های خبری اجازه حضور در این مجمع را پیدا نکردند و محمدحسین فرحبخش تهیهکننده سینما که در این جلسه حاضر بود به خبرنگاران گفت: "در این انتخابات که بیش از 50 نفر از 11 صنف قانون حضور داشتند، اعضای هیات مدیره بدین شرح انتخاب شدند: بیژن محتشم، حبیبالله کاسه ساز، امیررضا معتمدی، سهیلا نجم و اصغر محبی. محسن روزبهانی و یونس صباحی هم به عنوان اعضای علیالبدل انتخاب شدند." این مجمع با مجوز رییس سازمان سینمایی در حالی برگزار شد که او در نامهی 15 تیر ماه در پی تاکید احمدی نژاد مبنی بر بازگشایی خانه سینما اعلام کرد که فراخوان برگزاری مجمع عمومی خانه سینما در 19 تیرماه که توسط صنوف قانونی اعلام شده است (مجمع عمومی مدنظر شید ضیاء هاشمی) تا اطلاع ثانونی به تأخیر میافتد، یا کن لم یکن اعلام میشود. اما این مجمع عمومی سرانجام با توجه به چالشهای جدید برای بازگشایی خانه سینما به عنوان مجمع عمومی خانهی اصناف سینمای ایران (خانه سینما2) برگزار شد.
از سوی دیگر هیئت مدیره خانه سینما فراخوان مجمع عمومی را برای 6 مرداد ماه در روزنامههای کثیر الانتشار اعلام کرده است که دستور جلسهی آن بررسی و تصویب یا رد مفاد پیشنهادی برای اصلاح اساسنامهی خانه سینماست. جمال خندان وکیل و مشاور حقوقی خانهی سینما پیش از برگزاری مجمع عمومی عصر 19 تیر ماه، تاکید کرد که این مجمع متعلق به خانه سینما نیست و این موضوع را به ادارهی ثبت شرکتهای قوه قضائیه اعلام شده است. وی در این مورد به «ایسنا» گفت: "این مجمععمومی متعلق به خانه سینما نیست، چه اینکه هیات مدیره ، بازرس و اغلب قریب به اتفاق صنوف سینمایی عضو خانه سینما از چگونگی درخواست و تشکیل این مجمع عمومی مطلع نیستند و ما این موضوع را به اداره ثبت شرکتهای قوه قضاییه نیز اعلام کردهایم که صورتجلسه احتمالی افراد مذکور ربطی به خانه سینما ندارد. در عین حال به دوستانی که احیاناً در صدد برگزاری این مجمع عمومی غیرقانونی به نام خانه سینما هستند متذکر میشویم که مطابق قانون اشخاصی که با خدعه و نیرنگ خود را عضو مجمع عمومی معرفی نموده و در اخذ رای شرکت نمایند به مجازات حبس محکوم خواهند شد."
پیش از برگزاری مجمع عمومی «خانه سینما2» فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما نیزعنوان کرده بود که سوءاستفاده از عنوان خانه سینما برای یک تشکل جدید تبعات قانونی دارد و این مساله از طریق وکیل خانه سینما پیگیری می شود. وی افزود: "کسانی که میخواهند با صنوف دیگر مجمع عمومی برگزار کنند، بهتر است به فکر یک تشکل دیگر باشند نه اینکه از عنوان خانه سینما استفاده کنند." توحیدی درباره صحبت های هاشمی رئیس اتحادیه تهیهکنندگان مبنی بر اینکه خانه سینما برای مجمع عمومی 6 مرداد ماه میخواهد از اساسنامه قبلی استفاده کند، گفت: "مسئله خانه سینما فقط به اعضا آن ارتباط دارد. بهتر است آنها در اینباره صحبت نکنند و پاسخی برای آنها نداریم." یکی از مسائل اصلی که موجب اختلاف هیئت مدیره خانه سینما و سازمان سینمائی است، این است که شمقدری در اساسنامه اصلاح شده دست برده است. از جمله اینکه در ماده ۲۴ از فصل چهارم که درباره ارکان خانه سینماست، شمقدری پیشنهاد داده که بررسی و تصویب تغییرات اساسنامه خانه سینما و مصوبات مذکور پس از تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل اجرا است؛ در حالیکه در اساسنامه مصوب این بند اینگونه تغییر کرده «بررسی و تصویب تغییرات اساسنامه خانه سینما و ارائه آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.»
شور و شادی مردم در کنسرت شهرام ناظری
.jpg)
آخرین اجرای شهرام ناظری و گروه مولوی در میان استقبال پرشور مردم شامگاه دوشنبه 17 تیرماه در سالن میلاد (برج میلاد تهران) برگزار شد. ناظری که پس سالها از اجرای کنسرتهای خود در داخل کشور ابراز رضایت و شادمانی می کرد، در آخرین شب با اشاره به نتایج انتخابات ریاست جمهوری خطاب به دوستدارانش گفت: "دراین سهشب شادی مردم به حدی بود که من وحشت کردم از اینکه سقف پایین بیاید؛ به هرحال این روزها اتفاقاتی افتاده که مردم خوشحالترند. در این شبها شادی زیادی از شما به ما رسید و من در حین اجرای قطعات کردی نفهمیدم چه کسی میخواند و چه کسی میزند؟ همه شادی کردند و اولین باری بود که اینقدر شور میدیدم."
صابر نظرگاهی (تار، سه تار، دیوان)، شهرام محمدی( دیوان، سه تار، دف )، بابک غسالی (عود)، نگار خار کن ( کمانچه آلتو)، شهریار نظری (دف)، راشد بابا شهابی( کمانچه) و فرهاد صفری (تنبک و باژنگ) اعضای گروه مولوی بودند که در این سه شب شوالیه آواز ایران را همراهی کردند. صحنه اجرا مزین به چند شمع و نمایی از قونیه بود و اشعار پارسی هم در جای جای صحنه به چشم میخورد. ناظری وقتی پا به صحنه گذاشت، گفت: امشب مروری بر آثار گذشته خواهیم داشت. البته همه شهرام ناظری را با طرحها و ایدههای نو میشناسند اما چند سالی بود که تقاضا برای مرور این آثار زیاد بود. امشب قطعات خاطرهانگیزی را خواهید شنید که شاید با آنها زندگی کردهاید و امیدوارم شب خوبی فراهم کنیم." او سپس سهتار خود را به دست گرفت و قطعه «حلاج» با شعری از محمدرضا شفیعیکدکنی را در دستگاه راست پنجگاه اجرا کرد. پس از پایان این قطعه، نوازندگان در میان تشویقهای پی در پی حاضران روی صحنه آمدند و درنخستین همراهی با ناظری قطعه "پرواز" در مایه دشتی و در ادامه تصنیف «سرمست»، ساز و آواز و تصنیف «لولیان» را اجرا کردند:
ای لولیان ای لولیان دیوانه شو دیوانه شو
ناظری در ادامه مژده داد که "شب را ادامه میدهیم تا ببینیم به کجا میرسیم؟ شب دراز است و قلندر بیدار"! آنگاه نوبت بیات اصفهان با غزل پرشور مولانا رسید:
دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن
چون خموشان بیگنه روی بر آسمان نکن
هنگام اجرای قطعه «الا یا ایهاالساقی» دف شهریارنظری با همخوانی مردم جلوه ویژه ای پیدا کرد. پس از پایان این قطعه ناظری بدون هیچ تاملی «اندک اندک جمع مستان میرسند» را خواند. اما دیگر نوبت بخش کردی اجرا رسیده بود و در حالی که صابر نظرگاهی و شهرام محمدی برای نواختن دیوان آماده میشدند، ناظری در سخنانی گفت: "چند قطعه را از موسیقی مناطق "کرد" برایتان انتخاب کردهایم. آهنگهای کردی شور و حس خاصی دارند و قوی و پرتحرکاند. در فرهنگ کرد رزم و بزم در کنارهماند. شاید ببینید که مثلا دوهزار نفر کرد در حالی که تفنگ به دست دارند، میرقصند." سپس قطعاتی از مقامهای موسیقی کردی از کرمانشاه و سنندج اجرا شد و حاضران را به وجو آورد. شدت تشویقها به حدی بود که ناظری با دست اشاره میکرد که صدای موسیقی را نمی شنود و از حاضران خواست آرامتر تشویق کنند و رو به مردم گفت: "شما باید میآمدید روی صحنه و ما میآمدیم جای شما! این همه شور شما را که البته خیلی هم زیباست نمیتوانم کنترل کنم."
با درخواستهای پی در پی مخاطبان، قطعه «یک شب آتش در نیستان میفتاد» اجرا شد و شب خاطرهانگیز شهرام ناظری به پایان رسید. همخوانی تماشاگران در اجرای قطعات مختلف مربوط به دهه 60 و یادآوری روزهای گذشته یکی اززیبایی های این اجرا بود که این همراهی در اجرای تصنیف «دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد» به اوج خود رسید. جالب اینکه با وجود اینهمه همراهی و شور و شعف، برگزاری کنسرتهای ناظری درکمال آرامش و نظم و با کمترین تاخیر برگزار شد. برخی از تماشاگران با لباس های کردی طراوت و رنگ زیبایی از موسیقی محلی را به سالن میلاد بخشیده بودند.
بازجوئی از پگاه آهنگرانی پس از صحبت با روحانی
پگاه آهنگرانی، بازیگری که یکی از اعضای ستادهای انتخاباتی حسن روحانی بود و در همایش اعضای این ستادها از رئیس جمهوری منتخب خواسته بود که برای مسئولیتهای مختلف از انسانهای کارآمد استفاده کند، پس از آن مراسم سر از اداره امنیت عمومی تهران در آورده و مورد بازجوئی قرار گرفته است. این در حالی است که این بازیگر جوان به تازگی به جمع عوامل سازنده فیلم سینمایی «عرق سرد» جدیدترین اثر مسعود کیمیایی پیوسته؛ فیلمی که فیلمساز کهنه کار سینمای ایران آنرا با حضور بازگران صاحب نامی چون محمدرضا فروتن، مهناز افشار، پولاد کیمیایی، شقایق فراهانی و تینا پاکروان می سازد. این اولین همکاری کیمیائی با آهنگرانی است که سال گذشته در جشنواره فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای فیلم "دربند" دریافت کرد.
ماجرای بازجوئی از پگاه آهنگرانی را مادرش «منیژه حکمت» کارگردان و تهیه کننده شناخته شده سینما مطرح ساخت که پنجشنبه 14 تیرماه در دومین نشست هم اندیشی زنان و مطالبات آنان از دولت یازدهم طی سخنانی گفت: "حرف زدن پگاه با روحانی در جلسه ای که چند روز پیش برگزار شد موجب احضار او شد. به پگاه گفتند که به راحتی پنج سال حکم برای او صادر می کنند و به قول خودشان او را به هلفدونی می اندازند. من فکر می کنم اصلا ایده آلیست نباشیم و تکلیف خودمان را با خودمان مشخص کنیم تا چهار سال دیگر که سرخورده شدیم و خواستیم دوباره به آقای روحانی رای بدهیم نگوییم وای چه اتفاقی افتاد؟ تکلیف مان را واقعاَ با خودمان روشن کنیم که در چه بستری داریم حرکت می کنیم، ببینیم چه ویرانه ای به جای مانده و به آقای روحانی رسیده؟ ما تا به اینجا رسیده ایم تلاطمات بسیاری را دیده ایم و همیشه هم در فشار بوده ایم حتا در زمان اصلاحات؛ ولی همیشه هم پای کار بودیم و پای اصول مان ایستاده ایم و هنوز هم هستیم. همین که الان باز هم خیلی ها را اینجا می بینم، پس مشخص است که ما زنان هنوز هستیم و ریشه های جامعه مدنی هنوز خشک نشده. برگ هایش را خشکاندند ولی ریشه هایش را من همینجا در این جلسه می بینیم و واقعاَ خوشحالم."
حکمت افزود: "اما در مورد مطالبات مان از آقای روحانی، ما تنها کاری که می خواهیم بکنند این است که این نگاه امنیتی را از بالای سر نهادهای مدنی و فرهنگی و فعالان حوزه های مختلف بردارد، آن وقت ما خودمان بلدیم و به خوبی می دانیم چه کار کنیم و چگونه مسائل مان را پیش ببریم؟ چون ما مدام داریم تهدید می شویم آن هم بی دلیل، چون جرم مان این است که اول زن هستیم، دوم کنشگریم، سوم کار فرهنگی می کنیم، چهارم هم این که در جمهوری اسلامی زندگی می کنیم. باز هم در آخر می خواهم تاکید کنم که ایده آلیست نباشیم چون سرخوردگی دوباره ما را نابود و ویران می کند و دوباره موج مهاجرت و هزاران بدبختی و آخرش هم از دل این سرخوردگی یک احمدی نژاد دیگر سربیرون خواهد زد"!
سانسور خاتمی در 80 سالگی داوری
.jpg)
اگرچه در مراسم جشن هشتاد سالگی رضا داوری اردکانی فیلسوف نامدار معاصر که به همت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی برگزار شده بود، چهره اصلی و میهمان برجسته سیدمحمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران بود که با وجود اینکه قرار نبود صحبتی در این مراسم داشته باشد، به خواست حضار ناچار شد در پایان چند دقیقه ای در مورد داوری سخن بگوید؛ اما حضورش همچنان با سانسور رسانه ای مواجه شد و نشان داد که با وجود اندک گشایشی که پس از انتخابات در فضای رسانه ای رخ داده، هنوز نوشتن از خاتمی و انتشار تصویری از او چندان خوش آیند مقامات ارشد نظام نیست و خبرگزاریها و روزنامه های وابسته به جناح حاکم به خوبی این موضوع را در گزارشهائی که از این مراسم منتشر ساختند، رعایت کردند.
مراسم با پیام دکتر حسین نصر در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد و دکتر علیاکبر ولایتی، دکتر غلامعلی حداد عادل، دکتر فاطمه طباطبائی (همسر شادروان احمد خمینی) دکتر افتخارحسین عارف رییس موسسه فرهنگی اکو، دکتر محمد رجبی رییس کتابخانه مجلس، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، احمد مسجدجامعی، دکتر صادق خرازی نماینده پیشین ایران در سازمان ملل، دکتر محقق داماد، دکتر خسروپناه، دکتر اعوانی، دکتر شمس، دکتربهاء الدین خرمشاهی، محیط طباطبائی، مهندس میرسلیم، حجت الاسلام دعایی و محمد تابش سخنرانان این همایش بودند که با حضور جمع کثیری از اساتید و چهرههای برجسته علمی از فرهنگستان علوم و علوم پزشکی ایران برگزار شد.
وقتی سید محمد خاتمی وارد فرهنگسرا شد، عکاسان هجوم آوردند تا لحظه ورود او را ثبت کنند که تقریبا مراسم تحت الشعاع حضور وی قرار گرفت. رهبر جبهه اصلاحات در انتهای مراسم که تا دیر وقت طول کشیده بود با اصرار حاضران چند دقیقه ای سخن گفت و در پایان مژده داد که "حال می رسیم به قسمت خوب مراسم که صرف شام است." خاتمی در سخنان خود تصریح کرد: "وقتی سیاست از تفکر دور می شود و همچون سیاهچالی همه ارزشهای انسانی را در خود می بلعد و دین وفرهنگ را به تسخیر خود در می آورد، استاد داوری به ما این تذکر را می دهد که مرز میان تفکر و سیاست زدگی را تشخیص دهیم. این همه بزرگی و علم و دانش وفرهنگ توام بوده و هست با تواضع استاد داوری که هر چه عمر پر برکت ایشان افزوده شد این تواضع بیشتر شد. این همه بزرگی وقتی شکوه می یابد که با نجابت استاد همراه می شود؛ نجابتی که از پدر و مادر بزرگوار و به ویژه مادر بزرگوارشان به ارث رسیده است."
دکتر داوری نیز در این مراسم با اشاره به این که سیاست مینویسم اما سیاسی نیستم خاطر نشان کرد که قدر ابتکارهای خاتمی را ندانستیم. محمد تابش نماینده اردکان در مجلس و پسر خواهر خاتمی، در سخنرانی خود اصرار داشت که بگوید دکتر داوری زاده اردکان است و زادگاهش را سخت و بسیار دوست دارد. او در وصف صفات دکتر داوری چند بار بر این نکته تاکید کرد و موجب شد صادق حرازی در سخنان خود از آن به طنز یاد کند و بگوید: "آقای تابش اصرار عجیبی دارد که بگوید اردکان یونان کوچک است و من هم برای فضیلت ریا بر این نکته تاکید می کنم"!
ازدحام جمعیت در مراسم به اندازه ای بود که ورودی سالن و فضای بیرون آن مملو از جمعیت بود. برنامه تا دیر وقت به درازا انجامید به گونه ای که دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر شهرام پازوکی و دکتر علی اصغر مصلح که جزو سخنرانان بودند برای سخرانی دعوت نشدند. عنوان شده بود که در این مراسم دکتر محمدرضا عارف سخنرانی خواهد کرد ولی او در این مراسم حضور نداشت. در مراسم کلیپی از گفته های دختران داوری اردکانی و نوه های او در وصف پدرشان پخش شد. به مجری مراسم به سبب کمبود وقت گفته شده بود که میان برنامه شعر نخواند و صرفا سخنرانان را معرفی کند؛ ولی او مانند اغلب مجریان همایشها و مراسم اینچنینی، توجهی به این هشدار نکرد!
آتش در هگمتانه
هفته پیش، از آتش سوزی در ده هکتار از زمین های سایت گردشگری دهکده تاریخی «میمند» در استان کرمان خبر دادیم. چند روز بعد خبر رسید که چنین اتفاقی در «هگمتانه» روی داده است. یک فعال میراث فرهنگی از وقوع آتشسوزی در چهار هکتار از محوطهی تاریخی «هگمتانه» در استان همدان خبر داد. حسین زندی در گفت و گو با «ایسنا» با اشاره به اینکه این آتشسوزی ظهریکشنبه 16 تیر اتفاق افتاد، اظهار کرد: "این اتفاق در چهار هکتار از اراضی پوشیده از علوفه در محوطهی تاریخی هگمتانه در اطراف بناهای تاریخی داخل محوطه مانند دو کلیسا، موزهی هگمتانه و ترانشههای جدیدی که توسط باستان شناسان باز شده بود، رخ داده است. دو هفته گذشته نیز یک بار دیگر چنین اتفاقی برای محوطهی تاریخی هگمتانه رخ داد که یک هکتار از این علوفهها که در همین موقعیت بودند در آتش سوختند؛ ولی متاسفانه علت آن نیز هنوز مشخص نشده است."
او با تاکید بر اینکه خوشبختانه به هیچ یک از بناهای تاریخی موجود در محوطهی تاریخی هگمتانه در دو آتشسوزی رخ داده آسیب ظاهری وارد نشده است، گفت: "با این وجود نباید فراموش کرد که چنین اتفاقاتی علاوه بر آسیب زدن به منظر محوطه، خاک این محوطه تاریخی را نیز میسوزاند. همچنین دودهای که از بروز آتشسوزی در فضای محوطه پخش میشود، میتواند به آثار تاریخی آسیب وارد کند. چرا زمانی که برای چنین محوطه تاریخی مهمی نگهبان داریم، باید آتشسوزی آن هم برای دوبار در آن رخ دهد؟ آیا نباید در چنین محوطهی مهم تاریخی، دست کم یک سیستم حفاظتی یا سنسوری که نسبت به بروز چنین اتفاقاتی حساس باشد، نصب کرد تا با بلند شدن هر دوده یا کمترین اتفاق و سرو صدایی بتوان از گسترش یا بروز آن جلوگیری کرد؟"
تخریب بافت تاریخی یزد بخاطر امامزاده جعفر؟

تعداد امامزاده های ایران در سال ۹۰ نسبت به تعداد امامزادهها در سال نخست انقلاب، هفت برابر شده است. در این سال تعداد امامزادههای رسمی و مورد تایید سازمان اوقاف و امور خیریه نزدیک به ۱۱ هزار اعلام شده و از بین ۱۲۴ هزار پیامبر، مقبره ۳۳ پیامبر نیز درایران است. یکی از این امامزاده ها، «امامزاده جعفر» در یزد است که از نوروز امسال بخاطر ساخت و ساز و بزرگ کردن محوطه آن که گفته می شود برای استفاده از قبرفروشی صورت می گیرد، بولدوزرها به جان بافت تاریخی و باارزش شهر یزد افتاده اند که خوشبختانه چندروز پیش مدیر پیشین اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد از دستور شهردار یزد برای توقف این عملیات خبر داد و افزود: "پروژهی توسعهی امامزاده جعفر این شهر تا تکمیل بررسی کارشناسی نهایی چهارهکتار بافت تاریخی اطراف آن، در جلسه ای با حضور مدیریت شهری و متولیان میراث فرهنگی استان مورد بررسی قرار گرفت و دستور توقف آن صادر شد."
محمدرضا سیدحسینی دربارهی تخریب بافت تاریخی یزد به بهانهی «طرح جامع آستان مقدس امامزاده جعفر(ع)»، با تأکید بر خلاف بودن تخریب بافت تاریخی یزد که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است، گفت: "تا کنون که در صحن امامزاده فقط کار قبرفروشی انجام شده است؛ امیدوارم با اجرایی شدن این پروژه در این امامزاده، قبرفروشی در صحنهای آن رخ ندهد. در بحث دیگر جایگاه امامزادهها باید در حدی باشد که مردم در فضای امامزادهها با روش و محیط زندگی معصومین ما آشنا شوند. این که دائما به نام امامزادهها تخریب کنیم و خیابانها را به میادین اصلی شهرهایمان برسانیم درست نیست؛ در این حالت نمیتوانیم نشان دهیم که امامزادهها سادهزیست و بین مردم بودهاند، در واقع با این کار میان ائمه و مردم فاصله میاندازیم." وی که از شهریور 83 تا اوایل 85 رییس سازمان میراث فرهنگی استان یزد بود، افزود: "در چند سال گذشته، کاری که با میراث فرهنگی صورت گرفت، مغولها در زمان حمله به ایران انجام ندادند. کسانی که این کارها را میکنند باید به تاریخ جواب دهند، قطعا دولتهای بعدی از این افراد بازخواست میکنند"!
علی محمد پیمانچی مالک یکی از خانههای تاریخی قرارگرفته در بخشی از بافت تاریخی یزد که براساس طرح توسعهی امامزاده جعفر یزد احتمال تخریب آن وجود دارد، به «ایسنا» توضیح داد: "افرادی به خانهی برخی مالکان در این منطقه آمده و آنها را تهدید کردهاند تا خانههایشان را بفروشند. متولیان آستانهی امامزاده جعفر یزد برای تخریب این بافت تاریخی آمادگی پیدا کردهاند. بهنظر میرسد اعضای هیأت امنای امامزاده جعفر تصمیم گرفتهاند تعدادی از خانههای تاریخی را که برخی از آنها به دورهی قاجار تعلق دارند، تخریب کنند، چون حتی حاضر هستند این خانهها را با قیمتهای بالاتر بخرند." وی با اشاره به وجود حسینیهی 700 سالهی «کرمانیها» در این بافت تاریخی که احتمال تخریب آن نیز وجود دارد، ادامه داد: "اینکه چه کسی این تصمیمها را گرفته است، جای بحث دارد؛ ولی متولیان میخواهند وسعت این امامزاده را به اندازهی حرم امام رضا (ع) گسترش دهند. این در حالی است که مالکان خانههای واقع در این بافت، از این تخریبها ناراضی هستند. فرمانداری به ما اطمینان داده است که بهدلیل نارضایتی مالکان، هیچ خانهای در این بافت خراب نمیشود؛ ولی افرادی به خانههای مردم میآیند و میخواهند آنها خانهی خود را بفروشند. این اقدامات باعث تیز شدن دندان زمینفروشها در یزد میشود. مردم در این بافت تاریخی نماز میخوانند، در امامزاده نیز بعد از گسترش و اجرایی شدن طرح متولیانش، قرار است مردم دعا و نماز بخوانند؛ ولی اگر این پروژه همچنان بدون رضایت مالکان اجرا شود، خواندن هیچ نمازی در این امامزاده درست نیست."

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر