جنبش راه سبز - خبرنامه |
- روشنفكري ما از نابالغي رنج ميبرد
- یرای شیر مردِ آرامِ مسیحی
- پیام محمد خاتمی به مناسبت سال نو میلادی: بپا خیزیم و خشم را به محبت تبدیل کنیم
- چیزهایی برای کش ندادن، چیزهایی برای کش دادن
- فاضل میبدی: سودجویان و منفعت طلبان اجازه رفع حصر را نمی دهند
- سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز شد
- تشییع جنازه ی ۵ ساله یک فتنه
- رییس قوه قضائیه: در حصر هیچ خلاف قانونی صورت نگرفته است
- سخنگوی دولت: همه چیز کشور نباید موضوع نظامی باشد
- علی مطهری: روحانی در مسئله رفع حصر کوتاهی کرده است
روشنفكري ما از نابالغي رنج ميبرد Posted: 31 Dec 2014 09:22 AM PST گفتگو با محمدرضا تاجیک تودهها براي كشف حقيقت ديگر احتياجي به روشنفكر ندارند
به نظر فوكو اكنون روشنفكران به كار كردن عادت كردهاند، اما نه به عنوان وجهي از جنبه كلي و جهانشمول و نمونه و نماينده عادل و بر حق همه، بلكه در بخشهايي خاص، همخوان با شرايط ويژه زندگي و كارشان اين بيشك به آنها آگاهياي بارها بيواسطهتر و مشخصتر از مبارزات ميدهد
شايد اين نيز يكي از طنزهاي تلخ تاريخي ما باشد كه بيآنكه شربتي از لب لعل روشنفكر چشيده باشيم، بيآنكه روي مهپيكر او را سير ديده باشيم، بيآنكه در گلستان وصالش چميده باشيم و بيآنكه به وداعش رسيده باشيم، به بدرقهاش رفتيم و رفتن و دور شدنش را شاهد بوديم. شايد روشنفكر بدان معنا كه در غرب متولد شد و معنا يافت، هيچگاه در سرزمين ما مجال تولد نيافته باشد، شايد اساسا دوران روشنفكران ايدئولوگ و آوانگارد بهسر آمده است و شايد آن نقش كه براي روشنفكر در تصور تاريخي خود تصوير كرده بوديم، نقشي بوده است بر سرابِ خيال و آرزو. نميدانم، اما ميدانم روشنفكر ايراني، در گذران عمر كمتر از يك سده خود، همواره خود را وجدان خودآگاهي و فصاحت و آگاهي و رهايي دانسته و به عنوان سالار حقيقت و عدالت سخن گفته و حق اين گونه سخن راندن را تنها بر خود روا دانسته است. اين روشنفكر، همواره بر اين انتظار بوده كه سخنهاي او را به عنوان سخنگوي همگان بشنوند، و همواره هويت و مشروعيت خويش را در جهانشمولي پيامش جستوجو كرده و شأن و منزلت «آوانگاردي» (پيشتازي) را صرفا زيبنده و برازنده خود فرض كرده است. روشنفكر ايراني، افزون بر شناسهها و خصيصههايي همچون «وجدان خودآگاهي» و «سالاري حقيقت و عدالت»، از آغاز بر اين احساس بوده كه با گوهر مدرنيته كه «خرد خودبنياد نقاد» است (يعني خردي كه اولا، حجيت و اعتبار مدعايش قائم به خود عقل است، نه به چيزي بيرون از آن، و ثانيا، نقاد است و جرات پرسشگري و نقد را به غايت واجد است) پيوندي بنيادين دارد، از اين رو، زماني طولاني از عمر نه چندان طولاني خود را مصروف گره زدن هويت خود را با هويت انسان مدرن غربي و گفتمان مدرنيته كرده است. لكن، هيچگاه در سپهر نظام انديشگي او، تمايزي ميان «عقل» و «نقد» قديم و «عقل» و «نقد» جديد، حاصل نشده و بالمآل، در بستر گفتمان وي، عقل، همان عقل «مفسر» قديمي و «نقد» همان «نقد» تفسيري قديمي تعريف ميشده است. او هيچگاه نتوانسته خود را به عقلي «متصرف» و «نقد»ي بنيادين و شالودهشكن همنشين سازد. اين روشنفكر در ضمن همواره از نوعي بيماري راديكاليسم و سكتاريسم رنج ميبرده است. آنچه ميان روشنفكران ايراني، اعم از چپ و راست مشترك بوده، به تعبير شايگان، اين واقعيت بوده كه هر دو گروه روشنفكري همواره «ريشه» را بر «انديشه» ترجيح دادهاند. يكي ريشههاي نژادي را شرط متمدن شدن معرفي كرده، ديگري ريشههاي طبقاتي را ملاك دانسته و برخي نيز بر ريشههاي معرفتشناختي و ديني تاكيد ورزيدهاند. از اين رو، جاي شگفتي نيست كه در نزد بسياري از روشنفكران چپ و راست ايراني، كسب قدرت سياسي همواره بر تقويت جامعه مدني تقدم داشته است. در تاريخ معاصر ايران، روشنفكران سياسي و سياسيون روشنفكر، به جاي اينكه به تقويت جامعه مدني و نهادينه كردن فرهنگ دموكراسي در جامعه بپردازند، تلاش خود را مصروف كسب قدرت سياسي كردهاند. نمونه بارز اين نوع روشنفكر را ميتوان در سيماي «روشنفكر انقلابي چپ» (در اشكال و صور گوناگون آن) يافت. رسالت روشنفكر در اين فضاي گفتماني، عبارت است از سازماندهي روزمره دايمي انقلاب و كسب قدرت سياسي. اين روشنفكر، امر انقلابي، امر سياسي و خيزش اجتماعي را در معناي ايدئولوژيك آن ميپسندد و سخت بر اين اعتقاد است كه از امر عادي، امر شخصي، امر هنري و امر مبتذل، نميتوان امر سياسي ساخت. چنين روشنفكري طبعا نميپذيرد كه بايد با همين مردمان، كه ميان جواد يساري و يوهان سباستيان باخ در نوسانند، كه ميان موسيقي پاپ و بتهون در نوسانند، كه ميان كارلوس كاستاندا و مولوي در نوسانند، كه ميان فردبودگي و جمعبودگي در نوسانند، كه ميان سنت و مدرن و پسامدرن در نوسانند، كه ميان جنبشهاي اجتماعي قديم و جديد در نوسانند، رخدادي آفريد. خلاصه كنم. اگر روشنفكري را مترادف منورالفكري بگيريم، يا آن را در پرتوي كنش توليد و توزيع و تزريق آگاهي و خودآگاهي تعريف كنيم، بايد از سپري شدن دوران آن سخن بگوييم، اما اگر آن را در معناي انتلكتوئل به كار ببريم، كماكان ميتوانيم اميد به برآمدن لعلي از كان بصيرت و تابش خورشيد دانش و سعي باد و باران كنش رهاييبخش آن داشته باشيم.
همانگونه كه تصريح كردم دوران روشنفكران ايدئولوگ سالار حقيقت و فصاحت و خودآگاهي بهسر آمده است. اما اين به معناي «پايان روشنفكري» در تمامي اشكال و صور آن نيست. روشنفكري نيك ميداند كه در هر شرايطي چگونه ققنوسوار از خاكستر خود برخيزد. تاريخ اكنون ما، شايد تاريخ تولد و بالندگي روشنفكر خاص (آن گونه كه فوكو به تعريف آن ميپردازد) باشد: روشنفكري كه به نام نامي تاريخ و از كليتي به نام جامعه يا مردم يا طبقه سخن نميگويد، روشنفكري كه از استعداد تشخيص مقتضيات مرحله كنش خاص براي مردماني خاص با خواستها و تقاضاهاي خاص برخوردار است، روشنفكري كه پذيراي «عبور از موقعيت و وضعيت يك ناقد و نافي صرفِ «تاريكي» تلاش ميكند تا «شمعي» برافروزد، روشنفكري كه از استعداد بازنمايي، متجسم كردن، و تقرير و تدوين يك پيام، يك نظر، يك رويكرد، يك فلسفه و عقيده خاص در زمان خاص و براي مردماني خاص برخوردار است، روشنفكري كه خود را موجودي نادر - كه صرفا حامي معيارهاي ابدي حقيقت و عدالت «آنجهاني» است يا قلمروي پادشاهي خود را قلمروي «اينجهاني» نميداند – تعريف نميكند، روشنفكري كه هستي و رسالت خود را در پرتو شناسههايي نظير: فرار از تعهد، در برج عاج خود ماندن، خلوتگزيني، وقف شدن در مسائل بغرنج و پيچيده، در قلمرو موضوعات رمزي و اسرارآميز ماندن، تصوير نميكند. همانگونه كه فوكو تصريح ميكند، اكنون... روشنفكران به كار كردن عادت كردهاند، اما نه به عنوان وجهي از جنبه كلي و جهانشمول و نمونه و نماينده عادل و بر حق همه، بلكه در بخشهايي خاص، همخوان با شرايط ويژه زندگي و كارشان (مسكن، بيمارستان، تيمارستان، آزمايشگاه، دانشگاه، روابط خانوادگي) . اين بيشك به آنها آگاهياي بارها بيواسطهتر و مشخصتر از مبارزات ميدهد و آنها اينجا با مسائلي روبهرو ميشوند كه خاص و غيركلي هستند... اين چيزي است كه من روشنفكر خاص مينامم، در مقابل روشنفكر كلي. تودهها براي كشف حقيقت ديگر احتياجي به روشنفكر ندارد. آنها همهچيز را به كمال ميدانند، بدون وهم، از او بسيار بهتر ميدانند و به خوبي قادر به بيان حقايقند ولي نظامي از قدرت وجود دارد كه سد راه اين سخن و اين دانش ميشود. اكنون، چه با «روشنفكر خاص» فوكو موافق باشيم يا نه، ميتوانيم آن «پايان» را «آغاز»ي ديگر در تاريخ روشنفكري فرض كنيم، و به استمرار جريان روشنفكري در هيبت و هويت متفاوت و خاص جامعه و تاريخ اكنون خود اميدوار باشيم.
ترديدي نيست كه بسياري از روشنفكران امروز ما از نوعي «نابالغي خودكرده و دگركرده» رنج ميبرند. بسياري از اين بسياران، بر اين تصور است كه بتهاي پندار را شكسته و رستهاند، غافل از اينكه در همان دم گرفتار بتهاي پندار خودساخته و دگرساختهيي هستند كه در هالههاي قدسي محصورند، بسياري از اين بسياران، بر گرداگرد رژيم انديشگي و صدقي خود ديواري از جنس شيشه كشيده كه هر صدايي آن را به ارتعاش درميآورد، هر سنگريزهيي در آن خراش مياندازد، هر دم و بازدمي آن را كدر ميكند و دستي روي آن لك مياندازد و بسياري از اين بسياران، در آيينه شكسته نگاه خود، جز «خود» و «خودي» نميتوانند ديدن و جز انعكاس صداي خود نميتوانند شنيدن.
اگرچه، در تحليل نهايي، معتقدم كه روشنفكر بايد از استعداد و شناسههايي همچون «خلق انديشههاي نو، فراتر رفتن از سنتها و چارچوبهاي رايج انديشه، علاقه به مصلحت عمومي، انجام كار فكري مستمر به عنوان حرفه اصلي (در مقابل كار بدني)، نقد وضع موجود سياسي- اجتماعي، عدم وابستگي به علايق طبقاتي خاص، پرداختن به مشربها و ايدئولوژيهاي سياسي، عرضه سبكها و شيوههاي زندگي جديد، تعقل و تفكر در امور جامعه و سياست و فرهنگ، آگاهي از منازعات و كشمكشها در جامعه بر سر قدرت سياسي، خلق و انتقال فرهنگ، خلق نظريههاي اجتماعي، ارتباط با بعد ذهني حياتِ اجتماعي در مقابل بعد عيني و توليدي آن، عرضه سمبليك منافع اجتماعي طبقات حاكم يا غير حاكم، پشت كردن به سنتهاي عاميانه، هدايت جامعه به سوي خواستها و علايق و آرمانهاي راستين در مقابل علايق روزمره و گذرا، شناخت مشكلات و تعارضات اصلي جامعه و ارايه راهحل و پيشبيني مسائل آينده، بازانديشي و نوانديشي، علاقه به مسائل انتزاعي و كلي، دردشناسي اجتماعي در مقابل دانشمندي به مفهوم سنتي آن و بدبيني و بياعتمادي نسبت به صاحبان قدرت، برخوردار باشد، اما با وجود تمامي اين شناسهها معتقدم روشنفكر فردي است اينمكاني و اينزماني كه قادر است با مردم خود رابطه تفهيم و تفهمي برقرار كند، با آنان ديالوگ داشته باشد و متواضعانه بپذيرد كه حوادث و رخدادهاي عظيم و شگرف زمانه همان تجلي و ترجمان ايدههاي مردمان در صحنهيي هستند كه امكان و استعداد فلسفيدن و فيلسوفي كردن ايدههاي خود را ندارند، معتقدم روشنفكر بايد از ادب و آداب «با مردم» و «در مردم» زيستن برخوردار باشد - به تعبير فوكو، نقش روشنفكر ديگر اين نيست كه خود را «كمي جلوتر و در كنار» تودهها قرار دهد تا بتواند حقيقت سركوب شده را براي ديگران بيان كند، برخلاف، نقش او مبارزه عليه آن شكلهايي از قدرت است كه او را در حوزه «دانش»، «خودآگاهي»، و «سخن» مفعول و عامل خود ميكنند - و معتقدم، نخست، بايد نهيب را از توهين متمايز كرد، دوم، بايد مقدم و مرجح بر مردم، خود (خود روشنفكر) را موضوع مخاطب اين نهيب فرض كرد: خود روشنفكري كه همواره تاخير تاريخي دارد و هر وقت از تعطيلات تاريخي برميگردد، واقعه و رخدادي حادث شده است و آنچه براي او باقيمانده، انداختن آستر و روكش تحليلي خود (آنهم از جنس آموزههاي ديگران) روي آن واقعه و رخداد و مصادره نظري كردنِ آن است. سوم، حتي اگر اين «نهيب روشنفكري» را مترادف «نقد» بگيريم و بپذيريم كه ويژگي اصلي روشنفكر، انتقادي انديشيدن است، بايد به اين آموزه پوپري نيز تن بسپاريم كه تفكر انتقادي، آن تفكري است كه بتواند در تمامي مقدمات ايجاد خودش و در تمامي پيامدهاي منتج از خودش شك بكند. نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
Posted: 31 Dec 2014 09:03 AM PST داوود حشمتی شیعه و سنی و مسیحی نداره. مسیحیهای این خاک هم حیدریاند.سال نوی مسیحی بر همه مسیحیان مبارک
|
پیام محمد خاتمی به مناسبت سال نو میلادی: بپا خیزیم و خشم را به محبت تبدیل کنیم Posted: 31 Dec 2014 08:42 AM PST جرس: محمد خاتمی در پیامی به مناسبت سال نو میلادی خاطرنشان کرد: به پا خیزیم و طوفان جنگ و خشم و خون و تحقیر انسان را به نسیم مهربانی و همزیستی و عدالت و اخلاق تبدیل کنیم.
متن پیام رئیس جمهور اسبق ایران به شرح زیر است:
به نام خداوند، آفریدگار انسان، زندگی و زیبایی با یاد و نام مبارک ” روح خدا” و” کلمه او” حضرت عیسی مسیح (ع) دو هزار و پانزدهمین سال میلادی آغاز می شود. در حالی که پیام صلح و زندگی و مهربانی و دادگری این پیامبر بزرگ که همچون برادر بزرگوارش پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) انسان را آزاد و برخوردار و با اخلاق وزندگیش را آباد و مبتنی بر عدالت خواسته بود در هیاهوی خشونت و نفرت و افراط و واپس گرایی و سرکوب و اشغال گم شده است. من ضمن عرض تبریک به همه مسیحیان جهان به ویژه هم وطنان عزیز عیسوی ام و به همه آزادگان نیک اندیش و انسان دوست و بالاخص به همه آنان که با دعوت به خرد، منطق، مدارا و صلح در پیشبرد گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها قدم برداشته اند. از خداوند منان می خواهم که ما را در همدلی و هم گامی در مبارزه با بیداد، استبداد، استعمار ، فزون خواهی و تعصب و افراط و جنگ و ترورکام روا بدارد. به پا خیزیم و طوفان جنگ و خشم و خون و تحقیر انسان را به نسیم مهربانی و همزیستی و عدالت و اخلاق تبدیل کنیم. سید محمد خاتمی ۱۰ دی ۱۳۹۳ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ |
چیزهایی برای کش ندادن، چیزهایی برای کش دادن Posted: 31 Dec 2014 05:29 AM PST سید علیرضا بهشتی شیرازی آقای تلویزیون! برنامه این روزها را دوباره و چند ده باره از اول پخش کن. مقامات می پسندند، ولی پنج سال گذشته چند درصد از بینندگانت را به خاطر این دروغ ها از دست دادی
ولى مى گویى مجسمه صداقت که خود ماییم! منتهی تیغت نه در آسمان و نه در زمین، که احتمالأ حتى پیش گوینده اى که متن هاى فتنه را مى خواند هم نمى برد. آیا حدیث نبوى (ص) – نعوذ باللّه – دروغ است یا تو دروغى؟
منبع: کلمه نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
فاضل میبدی: سودجویان و منفعت طلبان اجازه رفع حصر را نمی دهند Posted: 31 Dec 2014 05:26 AM PST ![]() جرس: محمدتقی فاضل میبدی ادبیات و صحبت های نومحافظه کاران در نشست ها و مصاحبه های 9 دی را ناشی از پیگیری های اخیر برای رفع حصر می داند و تاکید می کند: قطعا صحبت هایی که انجام می شود تاثیر می گذارد. رفع حصر چند بار هم تا مرز حل شدن رفته اما متاسفانه سودجویان و کسانی که منافعشان در این است که بحران در کشور ادامه داشته باشد، چه در مجلس چه جاهای دیگر اجازه نداده اند. اینها منافع جناحی خود را می بینند.
به مناسبت سالروز 9 دی نومحافظه کاران اصولگرا در جلسات مختلف با ادبیاتی تندتر از همیشه به گروه های اصلاح طلب و محصوران تاختند. از صدورحکم اعدام گرفته تا برانداز خواندن اصلاح طلبان. به گزارش آفتاب، محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد جمکران در همایش پتک جمهوریت بر سر اشرافیت گفت: بنده پس از ماجرای ۱۶ آذر در دانشگاه تهران سخنرانی داشتم و آیهای را برای مردم قرائت کردم که قبل از ترجمه آن، مردم حکم خود را مبنی بر اعدام سران فتنه صادر کردند. او می افزاید: "مدعیان خط امام” که ضد خط امام عمل می کنند و می خواهند براندازی کنند، باید به سخت ترین شکل ممکن کشته شوند! محمدتقی فاضل میبدی درباره این نوع ادبیات به آفتاب می گوید: من معتقدم کسانی که با این نوع ادبیات در عرصه سیاست صحبت می کنند نه اسلام و نه فرهنگ ایرانی را درست نشناخته اند. زیرا نه در فرهنگ اسلام و نه فرهنگ ایرانی به این اندازه خشونت وجود ندارد. ادبیاتی که مدام به دنبال قتل، غارت و اعدام است، ریشه در تاریخ بنی امیه و بنی عباس دارد. معمولا رقبای خود را به چوبه دار و تیغه اعدام می سپردند. او ادامه می دهد: حالا کسانی هم که منافع آنها در خطر است همانند سیاست های گذشته عباسیان، دائم به دنبال بحران می گردند که در مملکت با قتل و غارت اهداف خود را جلو ببرند. وگرنه ما در تاریخ اسلام، از صیغه پیامبر هیچ گاه چنین ادبیات و برخوردهایی را نسبت به مخالفان نداشته ایم. این فعال سیاسی اصلاح طلب عنوان می کند: به نظر من کسانی که جریان 9 دی را به این شکل دنبال می کنند؛ افرادی هستند که در انتخابات اخیر شکست خورده اند. با همه برنامه هایی که داشتند، تنها 4 میلیون رای در برابر هجده میلیون رای به دست آورند. زخم خورده و در حال بازسازی خود هستند. اما نمی دانند که مردم ایران با اینگونه بازسازی ها موافق نیستند و هیچ وقت اینها را تحمل نمی کنند. قطعا اینها در انتخابات آینده هم بازنده خواهند بود. عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم مطرح می کند: اخلاق اسلامی و دینی با این ادبیات همخوانی ندارد. معتقدم اینکه یک معمم چنین صحبت هایی را انجام دهد، از جایی حمایت می شود اما اینکه آنجا کجاست بحث دیگری است. این استاد دانشگاه مطرح می کند: من بر این باورم این گروه هایی که به این شکل با خشونت به جلو می آیند تا آبروی ایران و اسلام را بریزند، بدون وابستگی به خارج نمی توانند. حالا آن خارج کجاست، کیست؟ باید گشت و پیدا کرد. چون این افراد خیلی هدایت شده کار می کنند. فاضل میبدی می گوید: صداوسیما هم متاسفانه امسال به گونه ای خشن در این مسئله وارد شد که سابقه نداشت. این برخوردها اگر در زمان امام (ره) بود ایشان تحمل نمی کردند. به هر حال عکس العمل ها نسبت به افرادی مانند آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی مناسب نیست. ما نمی گوییم خطا نکرده اند، از هر فردی خطا سر می زند. همان گونه که محصوران بارها خود اعلام کرده اند که آماده محاکمه هستند. او ادامه می دهد: اما جریانی که دادگاه و قانون را نمی شناسد و همیشه با ادبیات خشن قصد خارج کردن رقیب خود از میدان یا سپردن به چوبه دار را دارد؛ مشخص است که از جایی هدایت می شود. وگرنه کشوری که قانون اساسی، قوانین جزایی، قوانین مدنی، قاضی و قوه قضاییه دارد چگونه افرادی می آیند و به این شکل اظهارنظر می کنند؟ مشخص است که از جایی آب می خورد. عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم توضیح می دهد: قوه قضاییه باید با این افراد برخورد کند. در جریان دولت های نهم و دهم این همه افراد پول مردم را اختلاس کردند، بردند و خوردند؛ چرا یکی از این آقایان بلند نشد و انتقاد نکرد؟ ساکت نشستند و حتی تایید می کردند. دلیل این موضوع این بود که منافع این آقایان هم تامین بود. شوخی نیست میلیاردها پول مملکت معلوم نیست که به کجا رفته و چند روزی یک بار گوشه ای از آن کشف می شود، کسی هم دادش بلند نیست. اما در یک مورد خاص همه داد بر می آورند، که چوبه دار را بلند و اعدام کنیم. او می افزاید: من تاکید می کنم که این حضرات نه اسلام و نه فرهنگ ایرانی را نشناخته اند. کشور ما قانون دارد اگر کسی مجرم است دادگاه داریم و اگر نیست، حق متهم کردن او را ندارند. در راستای نشست هایی که اصولگرایان به مناسبت 9 دی برگزار کردند، مرتضی آقا تهرانی دبیرکل جبهه پایداری در گفت و گویی با خبرگزاری فارس درباره فشارها برای رفع حصر عنوان کرده: حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید تعهد کتبی بدهند در صورت صدور حکم اعدام آنها از سوی دادگاه٬ کشور را به هم نریزند. او افزوده: این افراد باید «تعهد کتبی» و «نوشته» بدهند که کشور را به هم نمیریزند چراکه آنها آداب «جرزنی» را از اول بلد هستند. فاضل میبدی در واکنش به این صحبت ها و اینکه قبلا از تمایل مردم برای محاکمه و اعدام محصوران حرف می زدند و حالا از آشوب می ترسند، مطرح می کند: این افراد 4 میلیون رای داشتند و هجده میلیون نفر به آنها نه گفتند، چند میلیون هم در انتخابات شرکت نکردند که آنها هم در واقع به همین آقایان نه گفتند. کدام مردم؟ اگر راست می گویند رفراندوم بگذارند، تبلیغات هم یک سویه نباشد و صداوسیما هم بی طرف برخورد کند، آن گاه تکلیف روشن می شود. این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به خبرنگار آفتاب مبنی بر اینکه آیا این عکس العمل ها و استفاده از این نوع ادبیات به دلیل تلاش هایی است که در این چند وقت برای رفع حصر صورت گرفته؟ می گوید: قطعا به این شکل است. صحبت هایی که انجام می شود تاثیر می گذارد. صحبت های افرادی مانند آقای مطهری و افرادی که خدا را می شناسند، از خدا می ترسند، برای مملکت و حکومت و جمهوری اسلامی احترام قائل هستند و تلاش می کنند تا این مشکل حل شود. چند بار هم تا مرز حل شدن رفتند اما متاسفانه سودجویان و کسانی که منافعشان در این است که بحران در کشور ادامه داشته باشد، یا در مجلس یا جاهای دیگر اجازه نداده اند. اینها منافع جناحی خود را می بینند.
|
Posted: 31 Dec 2014 05:06 AM PST در کشور نیوزیلند در قاره اقیانوسیه جرس: سال 2015 آغاز شد . به گزارش ایسنا، سال نوی میلادی با پایان 31 دسامبر و آغاز اول ژانویه در ساعت 12 نیمه شب آغاز میشود که این زمان در کشور نیوزیلند در قاره اقیانوسیه فرا رسیده است. |
Posted: 31 Dec 2014 04:57 AM PST کامیار بهرنگ امروز کسی را نمی توان پیدا کرد که منصفانه به این قصه پر غصه نگاه کند و امر رهبر بر ادامه ی این حصر را نبیند
بصیران بی بصیرت جلوگیری از سوریه شدن ایران ! بازداشت موقت ۵ ساله اوباما یا با اونا یا با ما در پایان ذکر این نکته ضروری است که بازگشت به دوره ی حصر ظالمانه ی مرحوم آیت الله منتظری نیز میتواند یکی دیگر از دلایل شکل دهی این هجمه را پیدا کرد. در آن دوران نیز اصرار میشد که حکم حصر مرحوم منتظری به امضای آقای خاتمی؛ رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی وقت است، اما مصاحبه های آقای احمد منتظری در این مورد مشخصا اشاره میکند که ایشان باور به این ندارند که آقای خاتمی موافق حصر بوده و تنها امری که از سوی رهبر اعلام شده است را در آن شورا تصویب کردند و ایشان تنها آن حکم را به اجبار جایگاه قانونی امضا کرده اند. نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
رییس قوه قضائیه: در حصر هیچ خلاف قانونی صورت نگرفته است Posted: 31 Dec 2014 03:48 AM PST جرس: رییس قوه قضائیه با بیان اینکه در محاکمه سران فتنه هیچ مشکل و خوفی از احدی نداریم، گفت: پرونده های این ها را به اندازه کافی مملو از موارد اتهامی می دانیم؛ قوه قضاییه نیز به لطف خدا به اندازه کافی اقتدار دارد و در وقت لازم که مجوز داشته باشیم به محاکمه این افراد خواهیم پرداخت.
به گزارش میزان، صادق آملی لاریجانی در جلسه عالی مسئولان قضایی با گرامیداشت مراسم حکومتی 9 دی به گوشه هایی از حوادث سال 88 اشاره کرد و مدعی شد: لُب فتنه 88 یک کودتا است، بنده نمی خواهم ادعا کنم که همه کسانی که به دنبال این مسیر رفتند به دنبال براندازی بودند ولی در مسیر براندازی قرار گرفتند و معتقدیم حتما یک طراحی بیگانه در پشت این قضیه وجود داشته است. وی با اشاره به اهمیت 9 دی افزود: اهمیت حماسه 9 دی همین است که در یک فرصت کاملا بجا با اتکا به انوار الهی و ائمه اطهار مردم به صحنه آمدند و این فتنه را تحمل نکردند.
|
سخنگوی دولت: همه چیز کشور نباید موضوع نظامی باشد Posted: 31 Dec 2014 03:31 AM PST جرس: سخنگوی دولت گفت: انتظار داریم آقای سرافراز بتواند به نحو شایستهای نسبت به افزایش و ارتقاء جایگاه رسانهی ملی اقدام کند.
به گزارش ایرنا، محمد باقر نوبخت در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران مصوبات آخرین جلسه شورای اقتصاد را مورد توجه قرار داد و گفت: در راستای توسعه کشور و افزایش تولید و رفع محرومیت از برخی از شهرها و روستاها مصوب شد که وزارت نفت با 4.7 دهم میلیارد دلار تمامی روستاها وشهرهای کشور را که به آنها گاز رسانی انجام نشده است گاز رسانی کند.
وی افزود:کلیه روستاهایی که حداقل 20 خانوار و یا صدنفر جمعیت داشته باشند، مشمول این مصوبه قرار میگیرند و در این مصوبه تصریح شده که به روش لوله گذرای . سی ان جی و سایر روشها این خانوارها که دو میلیون و 363 هزار خانوار خواهند بود از نعمت گاز برخوردار شوند.
وی در ادامه سرمایه گذاری بالغ بر 15 میلیارد دلار برای ایجاد ظرفیت تولید و فراورش بیش از 550 هزار بشکه در روز در میادین آزادگان شمالی و جنوبی و یاران جنوبی و خط انتقال آنها به پایانههای صادراتی را از دیگر مصوبههای شورای اقتصاد عنوان کرد.
سخنگوی دولت اضافه کرد: مساله تولید نفت و ظرفیت آن برای کشورهای نفت خیز به عنوان یکی از مولفههای اقتصادی محسوب میشود.
وی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا، دربارهی نگاه دولت به موضوع تحریمهای جدید آمریکا نسبت به برخی از شرکتها و شخصیتها با تاکید بر این که ما این تحریمها را مردود میدانیم گفت: حتی اگر توجیه شود که این تحریمها تحریم جدیدی نیست، ولی علامت جدید و منفی که آمریکاییها میدهند قلمداد میشود وما این تحریمهای جدید را غیر عادلانه، غیر قانونی و نادرست میدانیم و آن را رد می کنیم.
وی در پاسخ به سوال دیگر ایسنا، مبنی بر این که آیا سخنگوی دولت با توجه به مسئولیت جدیدیش در این سمت باقی خواهد ماند گفت: با توجه به مسئولیت من در معاونتهای دیگر عنوان ابوالمشاغل را مطرح کردند، اما به هر ترتیب ما امانتدار جمعی هستیم و ممکن است کلمهای ناسنجیده گفته شود که اختلاف برانگیز باشد، اما سخنگویی از من زمان بر نیست این ساعات، ساعات سختی است که ما شفاف گویی و امانت داری میکنیم.
خبرنگاری درمورد تعامل دولت با رئیس سازمان صدا و سیما از نوبخت پرسید که وی در این باره گفت: ما باید با صدا و سیما متعامل باشیم ومطالب آنها را بشنویم و توقعات و انتظارات دولت را برای آنها اعلام کنیم. در برخی از موارد صدا و سیما این فرصت را فراهم میکند تا دولت بتواند نظرات خود را بیان کند. ولی در برخی موارد من فکر میکنم جناب آقای دکتر سرافراز باید تجدید نظر کند؛ چرا که کاملا به صورت محسوس احساس میشود که در جایگاه و رویکرد ملی در رسانهی ملی صحبت نمیشود.
وی گفت: برخی رسانهها عنوان خبرگزاری را برای خود انتخاب کردهاند باید بدانند که با یک سایت معمولی فرق میکند و لازم است تا رعایت اخلاق و امور حرفهای را داشته باشند و خود را در حد یک سایت اپوزیسیون مخالف دولت محدود نکنند. حال به ویژه این انتظار از رسانهی ملی هم میرود. به همین جهت آقای دکتر فرحزاد که از شخصیتهای محترم و ارزشمند نظام هستند باید فرصت کنند و این دست از مسائلی که در برخی از بخش ها اتفاق می افتد را مورد توجه قرار دهند. به هر ترتیب در صدا و سیما نیروهای بسیار فهیم و باشخصیت و علاقمند به کشور وجود دارد ولی این که برخی بخشهای تولیدی و خبری بخواهند مطالب غیر واقعی و غیر اخلاقی نشان دهند درست نیست.
نوبخت تاکید کرد:اخلاق فقط بخشهای منکراتی که در ذهن برخی است، نیست. دروغ گفتن ، و تحریف کردن و ذهن جامعه را با یک کلمه و جمله مشوش کردن درست نیست به همین جهت ما انتظار داریم جناب آقای دکتر سرافراز بتواند به نحو شایستهای نسبت به افزایش و ارتقاء جایگاه رسانه ملی اقدام کند.
خبرنگاری هم در مورد توصیه رئیس قوه مقننه نسبت به افزایش بودجه نظامی از نوبخت پرسید که وی در این باره گفت: واقعیت این است که یک کشور با موقعیت جمهوری اسلامی ایران در همه ابعاد باید توسعه یافته و قوی شود و در بخش نیروهای مسلح نیز نیاز به تقویت است، اما به هر ترتیب منابع ما محدود است و ما باید تخصیص بهینه منابع داشته باشیم. وی گفت: با همه تلاش و علاقهای که دولت برای تقویت بنیه دفاعی دارد آن مقدار که شایسته نیروهای مسلح است را توان نداریم. نوبخت با بیان این که من ارقام نادرستی را که سایتهای بیگانه نسبت به تقویت نیروهای مسلح بیان کردند، نادرست میدانم گفت: همه چیز در بودجه منعکس است و اگر مجلس محترم و رئیس قوه مقننه بخواهد مقداری به این مبلغ اضافه کند و از جایی داشته باشد، ما هم از آن استقبال میکنیم. خبرنگاری به نوبخت گفت که آقای رئیس جمهور در اظهاراتی گفتند که موضوع موشکی برای ما اقتدار ایجاد نمیکند، نظر شما در این باره چیست؟ که سخنگوی دولت پاسخ داد: به یک قسمتی از موضوع توجه شده و به یک قسمتی توجه نشده است و ایشان تاکید داشتند که ما به اقتدار موشکی نیازمندیم، اما همه چیز کشور نباید موضوع نظامی باشد. حال اگر این موضوع گفته شده به منزله نفی اقتدار موشکی نیست. هم اکنون هم شاهد هستیم که آقای رئیس جمهور در جمع نیروهای مسلح هستند و حضور ایشان گویای اهمیت این موضوع است. |
علی مطهری: روحانی در مسئله رفع حصر کوتاهی کرده است Posted: 31 Dec 2014 01:47 AM PST جرس: علی مطهری معتقد است: فشار افکار عمومی باعث خواهد شد که مسئولان از راه غلط خود بازگردند و به عدالت تن بدهند. علی مطهری در گفتگو با روزنامه “مردم امروز” در مورد رفع حصر از رهبران جنبش سبز، مسئله زندانیان بند ۳۵۰ و عدم طرح سئوال وی، وضعیت اصولگرایان و … به سوالاتی پاسخ داده است. متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است: علی مطهری پیش از آنکه در دنیای سیاست مطرح شود با نام فرزند شهید آیت الله مطهری نزد اذهان عمومی شناخته شده بود. اکنون و در گذر این سالها علی مطهری چقدر توانسته است مثل پدرش در دنیای سیاست به ویژه در موضوع برخورد با انحرافات سیاسی و اعتقادی رفتار کند؟ شما در زمان انتخابات مجالس قبل یک چهره نافذ بین اصولگرایان و مورد حمایت جدی آنان بودید. اما رفته رفته و در گذر زمان از این حمایتها کاسته و در ازای آن پایگاه اجتماعی شما نزد جریانهای اعتدالی و حتی اصلاح طلب تقویت شد. چه عاملی موجب این تغییر و دگرگونی بود؟ شما تغییر کردید یا اصولگرایان تغییر کردند یا شاید عملکرد شما به عنوان یک نماینده مجلس برای حامیان گذشتهتان غیر مترقبه بود؟ نظرتان درباره موضع گیریهایی که اخیرا علیه شما صورت میگیرد چیست؟ این موضعگیریها قبلتر به ندرت صورت میگرفت ولی اکنون به نظر می رسد که حداقل طیف تندرو مجلس و جریانهای سیاسی افراطی خارج از مجلس شما را به لیست سیاه خود اضافه کردهاند. مخالفت با سخنرانی شما در دانشگاه گیلان و فریادهای اعتراضآمیز در صحن علنی به نطقهای شما تنها نمونههایی از این مساله است. مسئله دانشگاه گیلان جالب بود. من برای بزرگداشت میرزاکوچکخان دعوت شدم و چون برنامه دانشگاه یزد را داشتم و از طرفی فرصت مطالعه ویژه درباره میرزا را نداشتم دعوت را نپذیرفتم و عذرخواهی کردم اما دو روز بعد دیدم در سایتها چند انجمن دانشجویی گیلان و بعد امام جمعه رشت و بعد نماینده نهاد رهبری در دانشگاه گیلان حملات زیادی به من کرده بودند که علت آن را نفهمیدم. ظاهراً فکر میکردند در دانشگاه گیلان برنامه دارم و ترسیده بودند. مساله اعتبارنامه شما به کجا رسید؟ این مساله یکی دیگر از جریانهای تخریبی علیه شما بود که طی چند روز اخیر از سوی برخی خبرگزاریها تحت هدایت تعدادی از نمایندگان و جریان های سیاسی دنبال شد. شما نمایندگی مجلس را چگونه ارزیابی میکنید و اگر روزی بنا باشد که در یک سمت دیگری به فعالیت سیاسی یا فرهنگی خود ادامه بدهید، آن سمت چه خواهد بود؟ من بیشتر به کارهای علمی و همان تدوین آثار پدرم علاقه دارم و کاری که در دانشگاه دارم، ولی به حسب نیاز انقلاب وارد هر صحنهای خواهم شد. از نظر شما مجلس نهم در مقایسه با مجالس دیگر چقدر کارآیی داشته است؟ فکر میکنید مجلس آینده باید چه شاخصههایی داشته باشد؟ عملکرد اعضای جبهه پایداری در برخی تصمیمگیریها خیلی از مخاطبان مجلس را به این سوال وا میدارد که چگونه یک جریانی که اقلیت مجلس را در اختیار دارد میتواند در بخشی از تصمیمگیریها نفوذ پیدا کند و صاحب منابع اطلاعاتی و البته محرمانهای باشد. این نفوذ و قدرت از کجا نشات میگیرد که حتی به راحتی میتواند در برابر سیاستهای کلان نظام ایستادگی کرده و در موضوع مهمی چون مذاکرات هستهای هر مسالهای را زیر سوال ببرند؟ در چند سال اخیر بحث برخورد با مفاسد اقتصادی بیش از هر زمان دیگری مطرح میشود. چرا علیرغم وجود چندین و چند دستگاه و نهاد نظارتی باز هم این فسادها تکرار میشود؟ برخیها اعتقاد دارند که برای تقویت مجلس شورای اسلامی باید تغییری در روند انتخابات صورت بگیرد. عدهای تدوین طرحهایی چون ارتقای سطح تحصیلات و سوابق اجرایی نمایندگان یا استانی شدن انتخابات را پیشنهاد میکنند، عدهای تغییر نگرش شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدها را پیشنهاد داده، عدهای بر تغییر سازوکار مجلس تاکید دارند و در نهایت عدهای تقویت احزاب را به عنوان کانونهای پرورش نخبههای سیاسی راهکار اصلی میدانند. پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟ موضعگیری شما درباره حوادث سال ۸۸ و درخواستتان برای پایان حصر تا کجا ادامه خواهد داشت؟ شما بر برگزاری یک دادگاه صالح در این مساله تاکید دارید اما به نظر میرسد که قرار نیست موافقتی با پایان حصر و برگزاری دادگاه صالح جهت بررسی اتهامات صورت بگیرد . در شرایطی که مقامات دولتی بارها تاکید داشتهاند که دولت به تنهایی نمیتواند در حل پرونده حصر کارآمد باشد، پیشنهاد شما به عنوان یکی از افرادی که پیگیری پرونده را بر عهده گرفته است برای حل این مساله چیست؟ در حوزه مطبوعات هم این خط قرمزها وجود دارد و خصوصاً قوه قضائیه با دادسرای فرهنگ و رسانه مانع آزادی بیان شده و گاهی هیئت نظارت بر مطبوعات را در مقابل عمل انجام شده قرار میدهد. دانشگاهها هم هنوز فضای آزاد اظهارنظر را پیدا نکردهاند اگرچه بهتر شده است ولی هنوز رعب آن دوره هشت ساله در دل دانشجو و استاد وجود دارد. احزاب قوی هم هنوز شکل نگرفتهاند و همین خطوط قرمز مصنوعی و فضای امنیتی مانع کار آنهاست. خط قرمز ما باید فقط آشوب و تخریب و اقدام مسلحانه باشد نه انتقاد و اعتراض. ما هیچ براندازی غیر از مجاهدین خلق و گروه فرقان و پژاک و مانند اینها نداریم. روش برخورد ما با منتقدان و مخالفان باید مانند برخورد علی علیهالسلام با منتقدان خود باشد که تا قبل از دست بردن به سلاح، نهایت آزادی را به آنها داده بود ولی ما یک منتقد را از هستی ساقط میکنیم. نطق مخالفت شما با آقای فرهادی بدون شک متفاوتترین نطقتان در مجلس شورای اسلامی بود. خیلیها عقیده دارند که شما نه در مخالفت با وزیر علوم که در مخالفت با مجلس شورای اسلامی آن نطق را ایراد کردید. چه شد که تصمیم به چنین کاری گرفتید و بفرمایید که این، تصمیم خودتان بود یا کسی پیشنهاد چنین نطقی را به شما داده بود؟ عضویت شما در هیات نظارت بر مطبوعات یک نقطه امید برای رسانههای مستقل بود. اما کنارهگیری شما از حضور در انتخابات این هیات باعث شد که حداقل بخشی از جامعه مطبوعاتی کشور را نگران کند. بهتر نبود که علیرغم بداخلاقیهای صورت گرفته در کمیسیون فرهنگی از انتخابات کناره گیری نمیکردید؟ آیا برای دوره بعدی مجلس شورای اسلامی کاندیدا میشوید؟ تاکنون جلسات متعددی بین اصولگرایان برگزار شده است. برخی از اصولگرایان شرط موفقیت را دوری از جریانهای نزدیک به احمدینژاد و پایداری میدانند و در مقابل آن، جریانهایی چون جامعه اسلامی مهندسین بر اجماعی تمام عیار بین اصولگرایان تاکید دارند. آیا این اختلاف نظر از همین حالا نمی تواند برای ائتلاف آنان در انتخابات مجلس دردسرساز شود؟ محوریت اصلی اصولگرایان در نبود آقایان مهدوی کنی و عسگر اولادی بهتر است چه فرد یا افرادی باشند؟ مشکل اساسی اصولگرایان که دست و بال آنها را بسته است همین مسئله است در حالی که خود مقام رهبری هم چنین روشی را نمیپسندند. آنها اول باید تکلیف خودشان را با این موضوع روشن کنند تا بتوانند وحدت پیدا کنند. به بیان دیگر آنها اول باید وحدت در اصول و مبانی فکری خود پیدا کنند تا وحدت خارجی و عملی هم پیدا شود. و الاّ همه از ولایتفقیه و آزادی و عدالت و استقلال حرف میزنند در حالی که هرکدام مقصود خاص خودش را دارد و به اصطلاح این الفاظ، مشترک لفظی است نه مشترک معنوی. اما در مورد افرادی که به جای آقایان مهدویکنی و عسگر اولادی محور وحدت اصولگرایان باشند، معتقدم که اولا نیازی نیست که حول افراد وحدت شود بلکه محور باید همان اصول و مبانی فکری مشخص و مورد توافق باشد. آقایان مهدویکنی و عسگراولادی هم چندان محور نبودند و حرف آنها چندان مطاع نبود. ولی اگر نیاز به حَکَم وجود داشته باشد فکر میکنم آقایان ناطق نوری و علی لاریجانی از معتدلها و آقایان حسینیان و حداد عادل از تندروها و آقای بادامچیان از مؤتلفه میتوانند شورایی را تشکیل دهند. با ورود جامعه روحانیت یا جامعه مدرسین در این مسائل مخالف هستم چون به جایگاه اینها آسیب میزند و اینها باید حالت پدرانه داشته و اختصاص به گروه خاص نداشته باشند بلکه چتری بر اصولگرا و اصلاحطلب باشند. این دو جامعه باید روش مؤسس خود یعنی شهید مطهری را که تعصب گروهی نداشت دنبال کنند. آقای لاریجانی در صدد تشکیل حزبی با عنوان رهروان ولایت هستند. فکر میکنید تشکیل چنین حزبی چقدر میتواند کارآمد باشد؟ آیا بهتر نبود که ایشان در تشکلهای سابق اصولگرایان به فعالیت حزبی خود ادامه دهند؟ |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 1600 Amphitheatre Parkway, Mountain View, CA 94043, United States |