جنبش راه سبز - خبرنامه |
- فرمانده ناجا: گروگانگیر سیدنی کلاهبرداری بود که از ایران فرار کردهبود
- کودک خشونتدیده در آینده بازتولید خشونت میکند
- گروگانگیری در یک مدرسه پیشاور با ۱۳۰ کشته و ۱۲۲ زخمی
- مطهری: تداوم موضوع حصر، غده چرکینی برای نظام است
- زیباکلام: صحبتهای مشاور احمدینژاد درباره حصر غیرقانونی است
- پورمحمدی: حصر را دولت و قوه قضاییه به تنهایی نمیتوانند پیگیری کنند
- عارف: اصلاحطلبي در ذات انقلاب است و تفكر اصلاحات هيچگاه در جايگاه اپوزيسيون قرار نميگيرد
- گزارش تصویری// سخنرانی شریعتمداری در دانشگاه تهران
- شش ساعت مذاکرات ایران و آمریکا در ژنو؛ ادامه گفت و گوها امروز
- انتقاد از سخنان محمدخامنهای درباره هاشمی
فرمانده ناجا: گروگانگیر سیدنی کلاهبرداری بود که از ایران فرار کردهبود Posted: 16 Dec 2014 09:39 AM PST جرس: فرمانده نیروی انتظامی ایران میگوید، محمدحسن منطقی که روز سهشنبه پس از گروگانگیری در سیدنی استرالیا به همراه دو گروگان کشته شد، پس از «کلاهبرداری» در سال ۷۵ از ایران «فرار» کرده بود.
به گزارش ایسنا، اسماعیل احمدی مقدم، روز سهشنبه ۲۵ آذر، گفت: «فردی به نام منطقی که در سال ۷۵ یک آژانس مسافرتی داشت و از شهروندان کلاهبرداری کرده بود در همان سال به مالزی و سپس به استرالیا فرار کرد.»
وی اضافه کرد: «ما در سال ۷۹ موضوع را به پلیس استرالیا اعلام کردیم، اما چون این کشور با ما قرارداد استرداد مجرمان را ندارد، اعلام کرد که نمیتواند این فرد را به کشور برگرداند.»
همچنین به گزارش ایرنا فرمانده نیروی انتظامی گفت که کشور استرالیا اثر انگشت وی را برای پلیس ایران فرستادهاست.
این درحالی است که خبرگزاری ایسنا به نقل از آقای احمدی مقدم نوشت: «اثر انگشت این فرد را ما نداریم، با این وجود از طریق اینترپل به آنان اعلام کردیم که اثر انگشت را برای ما بفرستند و ما حتی آمادگی داریم که از طریق ارسال نمونه دیانای و تطبیق آن با خانواده این فرد صحت موضوع را بررسی کنیم.»
محمدحسن منطقی، پناهنده ۵۰ ساله ایرانی در استرالیا، روز دوشنبه ۲۴ آذر به وقت محلی اقدام به گروگانگیری دهها نفر در کافه «لینت» شهر سیدنی کرده بود.
او بامداد سهشنبه و در پی حمله نیروهای پلیس به این کافه، همراه با دو تن از گروگانها کشته شد.
فرمانده نیروی انتظامی روز سهشنبه در ادامه سخنان خود تأکید کرد: «این آدم کلاهبردار بوده و برای اینکه پناهندگی بگیرد ادعای سیاسی بودن و روحانیت کردهاست.»
محمد حسن منطقی خود را «شیخ هارون» مینامید و لباس روحانیت شیعه بر تن میکرد اما پس از مدتی، سنیمذهب شده بود.
آقای احمدی مقدم با تشبیه این ماجرا به «یک نمایشنامه» افزود: «نمیخواهیم بگوییم که استرالیا پشت این کار بوده اما به نظر میرسد دستهایی پشت پرده است و کشورهای غربی قصد دارند تا با مرتبط کردن این موضوع با ایران کمکاریهای خودشان در مقابله با تروریست را به حاشیه ببرند.»
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز روز سهشنبه در گزارشی با اشاره به «تحت تعقیب بودن» آقای منطقی در ایران مدعی شد که انتشار اخبار گروگانگیری این «استرالیایی» در رسانههای غربی، نشان میدهد که آنها «در صدد پنهان کردن سالها حمایت جدی استرالیا از این متهم فراری تحت تعقیب اینترپل هستند.»
به گزارش رسانههای استرالیا، پلیس این کشور، محمدحسن منطقی را فردی معرفی کرده که سوابق متعدد خلافکاری نزد پلیس استرالیا داشتهاست.
بر اساس این گزارشها، او هفت سال پیش نامههای کینهتوزانهای به خانواده چند تن از سربازان استرالیایی که در خاورمیانه کشته شده بودند، نوشت و از آن زمان در کانون توجه پلیس قرار گرفت.
این شخص همچنین سال گذشته به مشارکت در قتل همسر سابقش متهم شد. همسر وی به ضرب چاقو کشته و جسدش سوزانده شده بود.
بنا بر گزارشها، اقدام گروگانگیری توسط محمد حسن منطقی پس از آن صورت گرفت که وی روز جمعه در آخرین تلاشی که در دادگاه عالی استرالیا برای تبرئه خود انجام داد ناموفق ماند.
به گزارش سایت اینترنتی روزنامه استرالیایی «دی اِیج» او همچنین به حدود ۵۰ مورد تعرض جنسی متهم شده بود.
|
کودک خشونتدیده در آینده بازتولید خشونت میکند Posted: 16 Dec 2014 08:34 AM PST ![]() گفتگو با سعید پیوندی جرس- آیدا قجر: با وجود قوانین ممنوعیت تنبیهبدنی دانشآموزان در نظام آموزشی و میثاقهای حقوق کودکان که جمهوری اسلامی نیز آن را امضا کرده٬ همچنان این نوع خشونت علیه کودکان در محیطهای آموزشی ایران دیده میشود. معضلی که رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز در گسترش اخبار آن نقش داشته و مسولان را وادار به اعلام موضع کرده است. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید: آقای پیوندی! چطور تنبیه بدنی از سوی برخی از خانوادههای دانشآموزان پذیرفتهشده است؟ تنبیه بدنی دانشآموزان مسالهی جدیدی نیست اما با وجود مخالفتهای بسیار با این رفتار و وجود قانون ممنوعیت آن٬ هنوز هم دیده میشود که برخی از خانواده این روش تربیتی را در سیستم آموزشی پذیرفتهاند. در حالیکه بعضی اوقات تنبیه فیزیکی دانشآموزان منجر به آسیبهای جبرانناپذیر و حتی مرگ دانشآموزان هم شده است.
در گذشتههای دور٬ تنبیه بچهها نه فقط در ایران بلکه در خیلی جاهای دنیا همواره وسیلهای مطلوب برای تربیت آنها به شمار میرفت. رفتاری که چه برای بزرگان خانواده و چه برای کسانی که به نحوی در تربیت بچه شرکت داشتند٬ مانند معلمان مشروع بود.
در اروپا نیز تنبیه بچه در افکار عمومی٬ بازنماهای افراد و وجدان عمومی مسالهای مشروع و پذیرفتهشده بود. برخی جوامع روی این موضوع کار کردهاند که چرا از نظر روانشناسی و جامعهشناسی٬ تنبیه بچهها باعث نمیشود که نتیجهی مطلوب مورد نظر به دست آید. در این جوامع کمکم وجدان جدیدی شکل گرفت و خانوادهها٬ معلمان و کسانی که در تربیت بچه نقش دارند به این نتیجه رسیدند که تنبیه بدنی عواقب سنگینی دارد و رفتاری ضد تربیتی است.
نه فقط در اشعار بلکه در ضربالمثلها و کتابها نیز وجود دارد. به طور مثال ضربالمثلی داریم که میگوید «چوب معلم گله هرکی نخوره خله» یا مثلا در برخی کتابهای تربیتی به صراحت عنوان شده که نمیتوان بدون کتکزدن٬ بچهها را کنترل کرد.
مسالهی جالبتوجه دیگر در زمینهی تنبیه بدنی دانشآموزان و کودکان٬ برتری است که کودک کتکخورده در جمع دوستاناش پیدا میکند. به طور مثال در برخی موارد بچهای که در خانه یا مدرسه کتک میخورد٬ بچهای را که از تنبیه بدنی دور بوده مورد تمسخر قرار میدهد و او را در گفتار عامیانه «لوس» یا «بچهننه» میخواند. در واقع تنبیه بدنی به نوعی فضیلتانگاری میشود.
برخی از کتابهای راهنمای تربیت دینی که در اختیار عموم قرار میگیرد به موضوعاتی اشاره دارد که در آن تنبیه بدنی کودکان مورد تشویق قرار گرفته است. نقش برخی بارهای مذهبی را تا چه اندازه در جا افتادن این فرهنگ موثر میدانید؟
فکر میکنید به رسمیت نشناختن حقوق فردی کودکان نیز در تثبیت این فرهنگ نقش دارد؟ به طور مثال در برنامهی «ماه عسل» تلویزیون ایران٬ مجری برنامه به خانوادهای که فرزندخواندهی خود را از دست داده بود٬ کودکی را به عنوان هدیه٬ تقدیمشان کرد. این نگاه ابزاری به کودکان چه نقشی در تداوم این فرهنگ ایفا میکند؟
اگر به سیستم آموزشی بازگردیم٬ دانشآموزان در مدارس به طرق مختلف مورد خشونت قرار میگیرند. پیشتر کودکان را فلک میکردند٬ امروز هم اخبار بسیاری از تنبیه بدنی کودکان در شهرها و روستاهای مختلف منتشر میشود. در عینحال محدودیتهای بسیاری نیز برای دانشآموزان از سوی مدارس تعیین میشود. خاستگاه برخورد پادگانی با دانشآموزان در سیستم آموزشی ایران چیست؟
مسالهی دیگری نیز در سیستم آموزشی ما جدا از تنبیه بدنی وجود دارد؛ نوعی خشونت پنهان که به کودکان آموزش داده میشود. به طور مثال در مدارس تنها اهل کتاب به رسمیت شناخته میشوند و خصوصیاتی برای دختر و پسر تعیین میشود که به نوعی آموزشدهندهی تبعیض است. مسالهای که در مورد اقلیتهای مذهبی٬ جنسی و … نیز بیان میشود. آیا این رفتار برآمده از فرهنگ است یا نظام سیاسی در آن دخالت دارد؟
فکر میکنم جوامع ابراهیمی تا حدودی از این تجربهی تاریخی عبور کردهاند که در آن هویت مذهبی فرد٬ اصلیترین شناسهی او بود و همهچیز بر اساس آن تعریف میشد. یا در دیگر مثال زن یا مرد بودن. از زمانیکه کشورها به شکل دولت و ملت درآمدند٬ هویت مذهبی٬ مسالهای ثانوی شده و به جای آن هویت شهروندی به وجود آمده که صرفنظر از دیگر هویتها٬ اصل برابریست که در نظر گرفته میشود. اما تحولی اساسی در دنیا اتفاق افتاده که در همهی جوامع یکسان پیش نرفته است. جوامعی داریم که این تفاوتها و غیرخودی بودن را پذیرفته و بخشی از آموزش٬ فرهنگ و وجدان عمومیشان شده. بچهها در این جوامع یاد میگیرند که غیرخودی را از نظر هویت دینی٬ نژادی و وضعیت اجتماعی پیش از هر چیز به عنوان یک انسان ببینند. میتوانیم چنین آموزشی داشته باشیم که جامعهای ایجاد کند که تبعیض در آن منفی تلقی شود و در مقابل میتوانیم جامعهای داشته باشیم که هویتی را بر دیگری برتری میدهد. در چنین حالتی پیامدهایی ایجاد میشود که باید پذیرفت. به طور مثال وقتی شما هویت مذهبی را عنوان هوایت اصلی افراد میدانید٬ تفاوت زن و مرد هم بخشی از این هویت مذهبی میشود.
|
گروگانگیری در یک مدرسه پیشاور با ۱۳۰ کشته و ۱۲۲ زخمی Posted: 16 Dec 2014 04:50 AM PST جرس: شبهنظامیان طالبان پاکستان صبح امروز (سهشنبه) با حمله به مدرسهای وابسته به ارتش در پیشاور حدود ۵۰۰ دانشآموز و مدرس را به گروگان گرفتند.
این گروگانگیری ساعت ۱۴ و ۵۰ دقیقه به وقت تهران با حمله نیروهای ارتش به مدرسه و کشته شدن ۱۳۰ تن و زخمی شدن ۱۲۲ تن دیگر خاتمه یافته است.
به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه اسکای نیوز عربی، طالبان پاکستان در بیانیهای مسوولیت گروگانگیری این افراد را بر عهده گرفته است.
نواز شریف، نخستوزیر پاکستان و ممنون حسین، رئیس جمهوری با محکومیت این حمله در شهر پیشاور گفتند از نزدیک پیگیر ماجرا هستند.
در همین حال "محمد عمر خراسانی"، سخنگوی طالبان به خبرگزاری رویترز گفته است: عاملان انتحاری ما وارد مدرسه شدند. به آنها دستور داده شده که به کودکان آسیبی نرسانند و فقط پرسنل نظامی را هدف بگیرند. این حمله به تلافی حمله ارتش به وزیرستان شمالی صورت گرفته است.
وی افزوده است: تحریک طالبان پاکستان این اقدام را با هدف انتقام انجام داد و ما از این پس هر نهاد وابسته به ارتش را هدف میگیریم مگر اینکه عملیاتها و کشتار فراقانونی زندانیان ما متوقف شود. اکنون خانوادههای نیروهای امنیتی دردی را که مردم ما احساس میکنند، تجربه میکنند. زندانیان ما کشته میشوند و اجسادشان در جادهها انداخته میشود.
گروگانگیران شش مرد مسلح با یونیفورم نظامی بودند که به داخل مدرسه نفوذ کردند.
در عملیات اخیر ارتش پاکستان علیه شبهنظامیان طالبان در وزیرستان شمالی و منطقه خیبرپختونخوا، صدها تن از اعضای طالبان کشته شدهاند.
یک کارگر مدرسه و یک دانشآموز در گفتوگو با شبکه تلویزیونی جئو پاکستان گفتهاند، مهاجمان به سالن اجتماعات مدرسه حمله کردند و در زمان وقوع حمله، گروهی از مربیان نظامی مشغول آموزش کمکهای امدادی به دانشآموزان بودند.
تعدادی از رهبران جهان از جمله دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس ، فرانسوا اولاند، نخستوزیر فرانسه و نارندا مودی، نخستوزیر هند این حملات وحشیانه را به شدت محکوم کردند. مودی در پیام توییتری خود نوشت: قلب من با تمامی کسانی است که عزیزان خود را امروز از دست دادند. ما را در غم و در رنج خود شریک بدانید. این وحشیگری که جان انسانهای بیگناه را گرفته و کودکانی را که در مدرسه بودند هدف قرار داده بیمعنی و غیرقابل توصیف است. من به شدت این عمل وحشیانه را محکوم میکنم. |
مطهری: تداوم موضوع حصر، غده چرکینی برای نظام است Posted: 16 Dec 2014 04:15 AM PST جرس: علی مطهری که شامگاه ۲۴ آذرماه در دانشگاه یزد حضور یافته بود، پس از ارائه سخنانش درخصوص وحدت حوزه و دانشگاه، پاسخگوی سوالات دانشجویان در حوزههای مختلف بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش مجلس در مبارزه با فساد اداری گفت: مبارزه با فساد نیازمند اراده کل نظام و در این رابطه باید همه دستگاهها دست در دست هم بدهند.
وی افزود: ریشه فساد در اقتصاد دولتی است و مشکل دیگر ما نهادهای اقتصادی غیر رسمی است که از امتیازاتی برخوردارند که موجب اختلال در نظم اقتصادی کشور میشوند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا از دولت روحانی انتقاد نمیکنید، گفت: اینگونه نیست! من در صحن علنی از وزیر کشور بخاطر عدم اجرای قانون عفاف و حجاب سوال کردم و وزیر کشور کارت زرد گرفت. البته که دولت فعلی را بیشتر قبول داریم و آن را قانون گراتر از دولت قبل میدانیم.
نماینده مردم تهران همچنین در پاسخ به سوالی درباره افق مذاکرات ایران با غرب گفت: پیشبینی من این است که توافق هستهای زودتر از ۷ ماه انجام خواهد شد، البته ایران سود خود را از مذاکرات برده است چون ایران از انزوا خارج شده و ایرانهراسی نیز به شدت قبل نیست.
وی همچنین متذکر شد، اگر کار به گزینه نظامی کشید، ایرانیان بهتر از قبل مقاومت میکنند، چراکه دیدند غرب زیادهخواه است.
این نماینده اصولگرا تصریح کرد: آمریکا در خاورمیانه و در ارتباط با کشورهای همسایه به ایران نیازمند است، همچنانکه ایران نیز به لغو تحریمها نیاز دارد. اوباما به مسلمانان گرایش دارد و مایل است تا این مسئله را حل کند.
وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر رویکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس دهم که اسفندماه ۹۴ برگزار خواهد شد، گفت: نمیتوان از الان رفتار شورای نگهبان را پیشبینی کرد. اگرچه که امیدوارم شورای نگهبان روشهای قبلی را کنار بگذارد.
وی گفت: اکثر اصلاحطلبان علاقهمند به نظام و شخص رهبرانقلاب هستند و امیدواریم سختگیریها کم شود تا موجبات تقویت نظام فراهم شود و حضور پرشور مردم را در انتخابات شاهد باشیم.
مطهری همچنین به شورای نگهبان توصیه کرد، تشکیل یک مجلس اصلاح طلب را ترسناک نداند.
در ادامه جلسه، بنابر اعلام مجری، بیشتر سوالات حول مسائل سال ۸۸ بود که علی مطهری در واکنش به آن گفت: از بس از بنده در این مورد سوال شده، متخصص حوادث ۸۸، حصر و رفع حصر شدهام.
وی گفت: من طراحی ۱۰-۲۰ ساله خوانده حوادث سال ۸۸ را قبول ندارم. فتنه واژه خوبی برای آن جریانات است چون تشخیص حق از باطل مشکل شده بود و باید صبر کرد تا گرد و غبارها بنشیند.
مطهری افزود: عوامل مختلفی در شکل گیری فتنه نقش داشتند، خود آقای موسوی و کروبی هم در این نقش داشتند که اعتراض را استمرار بخشیدند و باید زودتر مسئله را جمع میکردند. آقای احمدینژاد هم مقصر بود و برخی نهادها هم موثر بودند.
وی تاکید کرد: دوام این وضع به نفع هیچکس در نظام ما نیست. ما دلمان برای انقلاب و نظام میسوزد، باید تلاش کنیم این شکاف و تفرقه را حل کنیم و نباید بر طبل تفرقه کوبید.
فرزند شهید مطهری تاکید کرد: تداوم این موضوع، غده چرکینی برای نظام است. وی گفت: اگر یکی از این آقایان که به سالمندی رسیدهاند، در این شرایط از دنیا بروند، غده چرکینی در جامعه ایجاد میشود.
مطهری تصریح کرد: حل این موضوع با گفتگو میسر است و ما پشت صحنه مشغولیم!
وی در این خصوص که برخی میگویند اینها باید توبه و اظهار پشیمانی کنند، گفت: وقتی اجازه نمیدهیم آنان حرف بزنند، چگونه بیایند توبه کنند؟!
این پاسخ با تشویق دانشجویان همراه بود و در پایان مراسم شعارهایی در حمایت از حصر و رفع حصر از سوی موافقان و مخالفان سر داده شد.
لازم به ذکر است این مراسم باحضور حدود ۴۰۰ دانشجو در دانشگاه یزد برگزار شد و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی یزدی نیز در این مراسم حضور داشتند. دبیر تشکل توسعه و اعتدال دانشگاه یزد هم در ابتدای مراسم پیشنهاد تشکیل دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح کرد. |
زیباکلام: صحبتهای مشاور احمدینژاد درباره حصر غیرقانونی است Posted: 16 Dec 2014 03:49 AM PST جرس: صادق زیباکلام درباره نامه رامین به رئیسجمهور میگوید: جدا از ملاحظات دیگر، آنچه که آقای رامین در این نامه مطرح میکنند این است که در این یکصد سال که صحبت از مشروطه، قانون اساسی و قانونگذاری شده، همه شوخی بوده است.
محمدعلی رامین مشاور رسانهای احمدینژاد در نامهای سرگشاده خطاب به روحانی هشدار داده: "تا زمانی که این افراد (محصوران وقایع 88) تحت نظر و مراقبت امنیتی هستند، امکان ترور آنها توسط عوامل بیگانه وجود ندارد، اما اگر رها شوند و در اختیار دوست نمایان مکار قرار بگیرند، چه کسی "فتنه ترور” آنها را مهار خواهد کرد؟" این نامه در حالی منتشر میشود که در روزهای اخیر احمدینژاد و حلقه نزدیکان او پرجنبوجوشتر جلوه میکنند. صادق زیباکلام هرچند که دوران احمدینژاد را تمامشده میداند اما منکر تلاش وی برای بازگشت به قدرت نمیشود.
زیباکلام درباره نامه محمدعلی رامین به روحانی و تاکید بر اینکه اگر از محصوران رفع حصر شود، ترور خواهند شد به «آفتاب» میگوید: «آقای رامین در این صحبت در واقع کاری را که اصلا قانونی نیست توجیه میکنند. اول اینکه اگر آقای روحانی یا هر مسئول دیگری این تصمیم را در شورای عالی امنیت ملی گرفته بوده که این افراد در حصر باشند، مبنای تصمیمگیری این نبوده که ظرف دو یا پنج سال آینده یا تا آخر عمر در حصر باشند. تصمیمی که عقلا و منطقا گرفتهشده این بوده که این افراد مدت زمانی را در حصر بمانند تا مقداری جو آرام شود و نظام به اوضاع مسلط شود سپس آنها را آزاد کنند.»
این تحلیلگر سیاسی به روند نگهداری محصوران اشاره و تاکید میکند: «فرض کنید که به این شکل نبوده و نیت این بوده که این افراد تا آخر عمر در حصر بمانند. خوب این خلاف قانون است. زیرا اگر شما قصد دارید فردی را زندانی و ... یا در حصر خانگی قرار دهید باید یک دادگاه قانونی این رای را صادر کند. این امکان ندارد که مطرح کنند تصمیم گرفتیم بنابرمقتضیاتی این افراد فعلا در حصر باقی بمانند.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران توضیح میدهد: «در گذشته مخالفان خود را در حبس و حصر نگه میداشتند اما ما در کشور قانون اساسی، قوه قضاییه و دادگستری داریم. قانونگذاری یکصد سال است که در کشور ما بهوجود آمده است. چگونه میتوان سه نفر را بدون اینکه محاکمه شوند، جرم و اتهام آنها مشخص شود و حتی بتوانند از خود دفاع کنند در حصر نگه داشت.»
زیباکلام برداشت خود از نامه منتشر شده رامین را اینگونه عنوان میکند: «جدا از ملاحظات دیگر آنچه که آقای رامین مطرح میکنند این است که در این یکصدسال که صحبت از مشروطه، قانون اساسی و قانونگذاری شده اینها همه شوخی بوده است.»
زیباکلام در واکنش به این صحبتها مطرح میکند: «به نظر من آن کسی که قرار است برای این افراد حکم اعدام صادر کند، ابتدا باید بگوید که اصلا جرم این افراد چیست؟ و بعد هم بگوید که براساس کدام قانون این افراد را به اعدام محکوم میکند؟»
او ادامه میدهد: «این صحبتیهای آقای رامین هم غیرقانونی است. ایشان مطرح کرده چون دادگاه این افراد را به اعدام محکوم میکند پس بهتر است که فعلا محاکمه نشوند. این هم خلاف قانون است. چون اگر این افراد جرمی مرتکب شدهاند باید محاکمه شوند.»
زیباکلام درباره نگارش نامه بهوسیله رامین میگوید: «ایشان در مقطعی با آقای احمدینژاد بوده است. حالا چون ستاره بخت و اقبال آقای احمدینژاد را رو به افول و تمامشده میدانند؛ قصد دارند، خود را از وی جدا نشان دهند و به طرف اصولگرایان بیایند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی درباره تحرکات اخیر نزدیکان احمدینژاد معتقد است: «من فکر میکنم صورت مسئله روشن است. اگر آقای روحانی تا حدودی بتواند موفق شود به خصوص در مسئله هستهای، هیچ شانسی نه برای آقای احمدینژاد، نه برای مشایی، نه اصولگرایان تندرو و نه حتی اصولگرایان میانهرو باقی نمیماند. اما اگر آقای روحانی موفق نشود دیگران باید خیلی جدی به فکر بازگشت به قدرت باشند.»
زیباکلام درباره تلاش برای بازگشت به قدرت احمدینژاد و نزدیکان او میگوید: «مسلم است که قدرت چیزی نیست که آدمها بتوانند به راحتی از آن بگذرند. بنابراین تا زمانی که احتمال رسیدن به قدرت وجود دارد هم آقای احمدینژاد، هم اصولگرایان دیگر تلاش خود را میکنند تا به قدرت باز گردند.»
|
پورمحمدی: حصر را دولت و قوه قضاییه به تنهایی نمیتوانند پیگیری کنند Posted: 16 Dec 2014 03:49 AM PST نهاد تصمیمگیری شورایعالی امنیت ملی است جرس: وزیردادگستری تاکید کرد: نهاد تصمیمگیری پیرامون مسئله حصر شورای امنیت ملی است و دولت و قوه قضاییه به تنهایی نمیتوانند برای حل این موضوع پیگیری کنند. مضاف بر اینکه این بحث تا به امروز در دولت مطرح نبوده است.
مصطفی پورمحمدی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره مسئولیت ویژه خود در مورد حصر در دولت، بیان کرد: هیچگونه مسئولیت ویژهای نداشتهام.
وزیر دادگستری تصریح کرد: اتفاقا از من در اینباره سوال پرسیدهاند و توضیح دادهام که نهاد تصمیمگیری در اینباره شورایعالی امنیت ملی است و همچنان هم آن نهاد مسئول پیگیری است و دولت در تصمیات دخیل نبوده٬ هرچند به عنوان شریک تصمیمگیری این نهاد محسوب میشود.
وی اضافه کرد: بنابراین اگر تصمیمی باشد و حرکتی بخواهد در اینباره صورت بگیرد٬ باید در شورایعالی امنیت ملی تصمیم گرفته شود، از این جهت دولت و قوه قضاییه به تنهایی نمیتوانند تصمیمگیری کنند.
وزیر دادگستری تاکید کرد: تا به امروز اصلا بحث دولت مطرح نبوده است که ما بخواهیم به عنوان کابینه دولت نظری بدهیم.
مصطفی پورمحمدی گفت: ممکن است آقای روحانی هم پیگیریهای کردهاند ولی نمیدانم این پیگیرهای به کجا رسیده است. شاید ایشان هم در شورایعالی امنیت ملی پیگیر بودهاند، اما کلا پیگیری درون دولتی در کار نبوده است.
|
عارف: اصلاحطلبي در ذات انقلاب است و تفكر اصلاحات هيچگاه در جايگاه اپوزيسيون قرار نميگيرد Posted: 16 Dec 2014 02:56 AM PST جرس: محمدرضا عارف با بیان این که "بر اين باورم كه تفكر اصلاحات عين تفكر انقلاب اسلامي است" گفت: اصلاحطلبي در ذات انقلاب است؛ تفكر اصلاحات هيچگاه در جايگاه اپوزيسيون قرار نميگيرد و همواره به عنوان يك جريان در درون نظام مطرح است.
عارف همچنین در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفت: بگذاريد يك خاطره تعريف كنم، در سال ٦٣ در يك مرحله تا شنبه شب بنده در فهرست كابينه آقاي مهندس موسوي به عنوان وزير ارتباطات بودم. در ساعت هشت شبشنبه نام من از فهرست خط زده شد، هيچگاه موضعي منفي در اين امر نگرفتم. حتي به من رسما اطلاع داده نشد كه فرداي آن روز در مجلس حضور نداشته باشم. هيچوقت از اين امر گله نكردم. خوشحال هم بودم به اين دليل كه مسووليت سنگيني را از روي دوشم برداشته بودند. در حكومتي كه ادعا ميكنيم به خاطر تكليف و به خاطر خدا مسووليت ميپذيريم، اگر مسووليت از دوش انسان برداشته شود جاي گله و شكايت نيست و انسان در محيط و فضايي ديگر به خدمت ميپردازد.
گفتوگوی محمدرضا عارف با روزنامه اعتماد در ادامه آمده است:
آقاي خاتمي در اين ماههاي اخير چندباري مساله تعامل با حاكميت را مطرح كردهاند. چه اتفاقي افتاده است كه ايشان به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد با حاكميت تعامل كرد؟ آيا اين تعامل در گذشته وجود نداشته است؟
شما از آقاي خاتمي بايد منظور اصلي شان را بپرسيد. اما معتقدم اصلاحطلبان بخش اصلي نظام محسوب ميشوند. اين حرف به اين معناست كه ما اصلاحطلبان به عنوان يكي از دو تفكر اصلي درون نظام وجود داريم كه ممكن است نامش هر چه باشد، چپ باشد يا راست باشد. هر چه هست تفكر اصلاحات، تفكر درون انقلاب است. بنابراين تعامل با ديگر جريانهاي سياسي درون نظام معنا پيدا ميكند. تعامل براي نزديك شدن دو جناح قابل طرح است و براي نزديك شدن ديدگاهها بههمديگر لازم و ضروري است.
بر اين باورم كه تفكر اصلاحات عين تفكر انقلاب اسلامي است و اصلاحطلبي در ذات انقلاب است؛ تفكر اصلاحات هيچگاه در جايگاه اپوزيسيون قرار نميگيرد و همواره به عنوان يك جريان در درون نظام مطرح است.
جنابعالي بارها به اين مساله اشاره كردهايد كه اصلاحطلبي هويت انقلابي دارد و اصلا نميتوان آن را از نظام منفك كرد اما ميبينيم كه در تمامي اين ١٧ سال براي همين جريان درون نظام، اتفاقاتي ميافتد كه ناگوار است.
بله به اين باورم. ما بايد با ساز و كار قانوني و دموكراسي رقابت درون نظام را بپذيريم. متاسفانه به اين دليل كه در سياست كشور، بعضا اخلاق رعايت نميشود و ساز و كار همكاري و هم افزايي را خوب بلد نيستيم، به حذف رقيب ميپردازيم و نميخواهيم بپذيريم كه رقيب وجود دارد و ما حق حذف رقيب را نداريم. من شخصا به جمله زنده باد مخالف معتقدم. اينكه مخالف ميتواند مارا به چالش بكشد باعث ميشود كه عملكرد ما بهتر شود. اميدوارم با توجه به فضاي جديد كشور، هر دو جناح از اتفاقات سالهاي گذشته درس بگيرند و در يك فضاي صميمي به رقابت بپردازند. بايد بدانيم كه هيچ يك از دو جناح درون نظام حذف شدني نيستند.
اكنون كه فضاي كنشگري سياسي در حد وسيع و حرفهيي براي اصلاحطلبان فراهم نيست و نيروهاي سياسي اين جناح از موقعيت خوبي براي بازيگري سياسي برخوردار نيستند، آيا اين وضعيت محصول رفتار غيراخلاقي جناح رقيب اصلاحطلبان است؟
من فكر ميكنم كه بخش عمده آن محصول رفتار جناح رقيب است و البته بخشي هم مربوط به ضعفهاي خودمان است.
اين بخش كه مربوط به نواقص اصلاحطلبان است را شرح ميدهيد؟ تندرويها و كندرويهاي ما چه بوده است؟
اينكه ما در يك جبهه سياسي نتوانيم در مقاطعي به يك عمل مشترك و تفاهم برسيم در واقع ضعف ما است و ما را آسيبپذير ميكند.
مثل چه مقاطعي؟
مانند انتخابات ٨٤ و ٨٨ كه جبهه اصلاحات نتوانست به اجماع برسد و كانديداهاي درون جبهه اصلاحات نتوانستند به نفع يكي كنار بكشند.
يعني سختي كنار كشيدنها در بزنگاههاي حساس مانند انتخابات رياستجمهوري يكي از جديترين نقاط ضعف اصلاحطلبان بوده؟
دقيقا، البته اين مساله خاص اصلاحطلبان نيست. اصولا هنوز به ساز و كار حركت جبههيي در يك موضوع مهم سياسي با وجود شعارهايي كه ميدهيم نتوانستيم خوب عمل كنيم. بايد ساز و كار اجماع در درون جبهه و ائتلاف با جريان رقيب را تمرين كنيم. ميتوانيم و بايد با توجه به اهداف سياسي مشترك همكاري با يكديگر را تمرين كنيم.
پس اصلاحطلبان هم دچار اين مشكلات شدهاند؟
متاسفانه اين نقيصه در همه جريانات سياسي كشور وجود دارد. خودخواهي و خودبزرگبيني، عدم تحمل ديگران و تلاش در جهت حذف رقيب يكي از چالشهاي جريانات سياسي كشور است.
شما چقدر در جهت رفع اين مشكل تلاش كردهايد؟
همواره سعي كردهام در حد توان ناچيزم در اين مسير قرار نگيرم.
حداقل كاري كه انجام شد اين بوده كه خودتان شخصا گرفتار اين فضا نشويديا حداكثر كاري كه ميتوانستيد بكنيد؟
بگذاريد يك خاطره تعريف كنم، در سال ٦٣ در يك مرحله تا شنبه شب بنده در فهرست كابينه آقاي مهندس موسوي به عنوان وزير ارتباطات بودم. در ساعت هشت شبشنبه نام من از فهرست خط زده شد، هيچگاه موضعي منفي در اين امر نگرفتم. حتي به من رسما اطلاع داده نشد كه فرداي آن روز در مجلس حضور نداشته باشم. هيچوقت از اين امر گله نكردم. خوشحال هم بودم به اين دليل كه مسووليت سنگيني را از روي دوشم برداشته بودند. در حكومتي كه ادعا ميكنيم به خاطر تكليف و به خاطر خدا مسووليت ميپذيريم، اگر مسووليت از دوش انسان برداشته شود جاي گله و شكايت نيست و انسان در محيط و فضايي ديگر به خدمت ميپردازد.
شما اشاره كرديد كه بخشي از مشكلاتي كه اصلاحطلبان با آن مواجه هستند، مربوط به برچسبها و تهمتهايي است كه جناح رقيب ميزند. اما هر چه امروز بكاريم فردا درو خواهيم كرد. آنچه كه اصلاحطلبان امروز درو ميكنند يقينا چيزي است كه خودشان در گذشته كاشتهاند. ما در گذشته چه كرده ايم؟
ما نتوانستيم شعارها و گفتمان خود را در يك تشكيلات منسجم كه مسووليتها و وظايف و اختيارات مشخص باشد، عملياتي كنيم. مهمترين مساله ما در اين سه دهه گذشته حركت گعدهيي بوده است و متاسفانه اصولا نگاه غالب ما همين رفتارهاي گعدهيي و هياتي بوده است و دنبال حاكميت حزب و تشكيلات نبودهايم. با اين شرايط نميتوان در سياست و حكومت كاري جدي از پيش برد. بايد همه تشكلهاي سياسي با شناسنامهيي شفاف و روشن بيايند و مسووليت بپذيرند. بزرگترين معضل ما اين است كه هيچ كس در اين كشور مسووليت نميپذيرد. هشت سال آقاي احمدينژاد به كمك اصولگرايان روي كار ميآيد و كسي يا تشكيلاتي مسووليت اين دوره را نميپذيرد.
يعني معتقديد در اين امر چندان متفاوت از اصولگرايان نيستيم؟
بله، عدم پاسخگويي و عدم تحمل نقد، مشكل عمومي جريانات سياسي كشورمان است. ما در كجا آمديم و مشفقانه عملكرد خود را بررسي كرديم؟ همواره ميگوييم زمان حساس و خاصي است و رقيب مراقب است و نبايد حرفي بزنيم! در حالي كه اين نگاه، نگاه غلطي است و جلوي پويايي، نشاط و زندهماندن يك جريان و گفتمان را ميگيرد و مسووليتپذيري را از بين ميبرد.
در واقع اين ترس وجود دارد كه وقتي خود را نقد ميكنيم رقيب دستاويزي براي خود پيدا كند؟
بله. ما نيازمند فضايي صميمي و دوستانه و سالم هستيم كه گروهها در آن نقد را بپذيرند و خود را اصلاح كنند. در كشور آلمان در سالهاي اخير يكي از وزرا در جايي از تز دكتراي خود بدون مرجع دهي از مطلبي استفاده ميكند اين فرد مجبور به استعفا ميشود. كجا در كشور ما درخطاهاي محرز چنين اتفاقي افتاده است؟
به نظر شما دليل عدم بلوغ سياسي و توسعهنيافتگي سياست ورزان چيست؟
در واقع ما شعارها وارزشهاي انقلاب را نتوانستهايم در فعاليتها حاكم كنيم. لذا روز به روز آستانه تحمل ديگران را در خودمان كاهش دادهايم. بايد با استفاده از همه ارزشها و شعارهاي انقلاب، به خودسازي فرهنگي و سياسي بپردازيم و قانون اساسي و قانون را فصلالخطاب همكاريها و رفع اختلافات سياسي قرار دهيم.
چه كسي بايد استفاده ميكرد؟ شما اشاره كرديد كه سال ٨٤ علت اصلي عدم موفقيت اصلاحطلبان در انتخابات، حركت گعدهيي و نداشتن رفتار حزبي حرفهيي بود، سوال اينجاست چقدر اشتباه بوده و اشتباه است كه سرنوشت اصلاحات را به سرنوشت يك فرد گره بزنيم؟ اين سوال را به اين دليل ميپرسم كه جنابعالي هنوز هم ميگوييد اگردر انتخابات سيد محمد خاتمي انصراف بدهد من نيز انصراف ميدهم.
رويكرد من هميشه رسيدن به اجماع و وحدت درون جبههيي بوده است. وحدت و خرد جمعي را همواره دنبال كردهام و بر اين باورم كه براي پيروزي، هيچ راهي به جز ساماندهي تشكيلاتي و وحدت نظر نداريم.
آقاي دكتر جواب سوالم را نگرفتم. واقعا درست است كه سرنوشت يك گفتمان و جريان سياسي را به سرنوشت يك نفر وابسته كنيم؟
خير. بنده با اين موضوع مخالف هستم. البته ما در شرايط خاص كشور راهي جز اين نداشتيم و در حركت درازمدت بايد تشكيلات حاكم شود و خردجمعي مبناي حركت قرار بگيرد. ما مرامنامه بنياد اميد ايرانيان را طوري نوشتيم كه بايد بعد از ١٠سال نقش فرد در آن از بين برود و كليه تصميمات و اقدامات با اتكاي نظر مراجع ذيربط در تشكيلات بنياد باشد و نقش فردي افراد، خود را در نقش جمعي بيابد.
آقاي دكتر، اصلاحطلبان طي ١٧ سال گذشته فراز و نشيبهاي متفاوتي را تجربه كردهاند. در حال حاضر هم به نظر ميرسد كه قوه عاقله گفتمان اصلاحطلبي قايل به اصلاح برخي اشتباهات استراتژيك و تاكتيكي خود هستند. در اين ميان هم آقاي خاتمي بسيار تعديل شده و تلطيف شده نسبت به گذشته سخن ميگويند كه گويي قراراست بدبينيهاي حاكميتي به اصلاحطلبان را مبدل به خوشبيني كنند. به واقع ميتوان اين بدبينيها و سوءظنها را به خوشبيني و حسن ظن حاكميت به اصلاحطلبان تبديل كرد؟
بله، ما خود را بخشي از جريانات داخل نظام ميدانيم و قطعا خوشبيني و حسنظن حاكميت براي انجام وظيفه و حضور يك ضرورت است و اميدوارم جريانات داخل نظام بتوانند در چارچوب قوانين و مقررات فعاليتهاي خود را ساماندهي كنند. الان مهمترين مساله ما انتخابات سال آينده است. ما نياز به مشاركتي بالاتر از مشاركت سال ٩٢ داريم. بايد در يك فضاي مثبت به سمت انتخابات مجلس آينده حركت كنيم. بر اين باوريم كه با تعامل با دستاندركاران انتخابات و حركت در چارچوب سياستهاي كلي و قانون ميتوانيم به نتيجه برسيم و يك انتخابات پرشوري داشته باشيم.
شما به عنوان فردي كه جغرافياي ذهني اصلاحطلبان را ميدانيد و خودتان هم نسبت به برخي تندرويها در گذشته انتقاد داريد فكر ميكنيد دوباره اجازه بازيگري سياسي به اصلاحطلبان مفروض بر تحقق اين فرضيات داده خواهد شد؟به نظر جنابعالي اصلاحطلبان چگونه ميتوانند از ديوارهاي آهنيني كه مقابلشان براي كنشگري سياسي قرار دارد، عبور كنند؟ به واقع اصلاحطلبان با چه روش و منشي ميتوانند با كساني كه اصلاحطلبان را فتنهگر ميدانند و مينامند وارد تعامل و گفتوگو شوند؟
جناح رقيب به همه اصلاحطلبان فتنهگر نميگويد. اميدوارم در فضاي سياسي خوبي كه امروز در كشور وجود دارد، دو جريان اصلي كشور با تعامل و همدلي و با در نظر گرفتن مشتركات و اهداف مهم نظام بتوانند با همديگر همكاري صميمانهيي داشته باشند و در يك فضاي خوب به رقابت بپردازند و به همين منظور من مساله اجماع درون اصلاحات و ائتلاف با گروه رقيب را در انتخابات سال آينده مطرح كردم اگر ما بتوانيم از ٣٠٠ كرسي مجلس، ١٠ درصد آن يعني حدود ٣٠ كرسي را ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان مشترك كنيم، اين ٣٠ نماينده محور تفاهم و همدلي در مجلس خواهند شد.
بله اين پيشنهاد يك راهبرد كوتاهمدت است كه ميتواند موثر واقع شود اما من ميخواهم ديدگاه وراهكارهاي شما رادر مورد منافع كلي بدانم. شما اشاره كرديد كه جناح رقيب ميخواهد اصلاحطلبان را حذف كند، به نظر شما آيا اين جريان به اين راحتيها دست از اين راهبردشان برخواهند داشت؟
خير، هر گروه سياسي ميخواهد در قدرت بماند. ما تا حدي هزينههاي برخي تندرويها رادادهايم و اين بهانه و وسيلهيي براي برخوردهاي حذفي شده است. اتفاقاتي كه در دوره اصلاحات و قبل و بعد از آن افتاد بهانهها را به دست جناح مقابل داده است. بنابراين ما بايد تلاش كنيم كه ديگر بهانه به دست رقيب ندهيم و با رقيب تا آنجا كه ميتوانيم تعامل داشته باشيم.
آيا اصولگرايان تندرو سررشته بهانههاي گذشته را رها خواهند كرد؟
به هر حال جز تعامل، چارهيي نداريم.
پس استراتژي آقاي خاتمي مبني بر تعامل با حاكميت درست است؟
ما داخل نظام هستيم. اين مساله مربوط به جناحهاي داخل نظام است كه بايد تعامل داشته باشيم.
فكر ميكنيد مجوز بازيگري سياسي براي اصلاحطلبان با توجه به حوادث ٨٨ داده شود؟
چرا داده نشود. من كانديداي رياستجمهوري در سال ٩٢ بودم. ملاك عمل همگان بايد قانون باشد، همه بر اساس قانون عمل كنيم. اگر قانون اعمال شود همه نفع ميبرند.
چه كسي بايد قانون را رعايت كند؟
نهادهايي كه مسوول اين امر هستند.
به هر دليلي ممكن است قانوني رفتار نكنند؟
چرا ما از الان بايد بدبين باشيم؟
به اين دليل كه نشانهها و پالسهايي از هماكنون داده ميشود كه نميتواند خيلي براي اصلاحطلبان اميدواركننده باشد.
نبايد قضاوت و پيشداوري داشته باشيم. ما با خوشبيني و تعامل بايد سعي كنيم در چارچوب قانون عمل كنيم و ديگران را به اجراي دقيق قانون بهخصوص با توجه به نظر مقام معظم رهبري كه راي مردم را حقالناس دانستند تشويق كنيم.
اصلاحطلبان با چه سازوكاري بايد وارد انتخابات مجلس شوند؟ آيا چهرههايي كه هزينه دادهاند در اردوگاه و اتاق فكر اصلاحطلبان بايد حضور داشته باشند يا خير؟
اصلاحطلبان بايد حتيالامكان با سازوكار اجماعي وارد انتخابات شوند، ما نميتوانيم مانع حضور افراد شويم. اما ملاك عمل ما بايد حركت در چارچوب قانون و تلاش جهت حضور حداكثري مردم در انتخابات باشد.
نقطه تمايز محمدرضا عارف با ديگر اصلاحطلبان چيست؟
من خودم را با ديگر اصلاحطلبان مقايسه نميكنم. اما ملاك حضور و فعاليت ما همان شعارهايي است كه كه در مرامنامه بنياد اميد ايرانيان آمده است؛ اخلاق، خردورزي و عقلانيت را مبناي حركت خود قرار ميدهيم و منافع دراز مدت خود و كشور را در نظر ميگيريم. طبيعتا اگر ما منافع درازمدت را دنبال كنيم از منافع كوتاهمدت خود دست برميداريم. همچنين توجه به شرايط و موقعيتها شايد يكي ديگر از ويژگيهاي تشكل ما باشد. با اين رويكرد در انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي حضور خواهيم داشت.
اصلاحطلبان در مقطعي تجربه در اختيار داشتن مجلس و دولت را داشتهاند. مفروض بر چراغ سبز به اصلاحطلبان براي بازيگري سياسي و احتمال اينكه اصلاحطلبان بتوانند اكثريت صندليهاي سبز رنگ مجلس را از آن خود كنند بازهم اين سوال وجود دارد كه اين تجربه محتمل چه تفاوتي با تجربه سالهاي ٧٦ و ٧٧خواهد داشت؟اصلا مبنا را بر اين ميگيريم كه جنابعالي به عنوان سر ليست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس باشيد و اجماعي از سوي اصلاحطلبان روي اسم شما صورت گرفت و فرض ميكنيم كه محمد رضا عارف رييس مجلس دهم شد و مجلس اصلاحطلبان هم تشكيل شد. اين مجلس چه تفاوتهايي با مجلس ششم خواهد داشت؟
البته بهتر است فعلا وارد مصاديق و نام افراد نشويم. اينكه چه كسي ميآيد و چه كسي رييس ميشود از يك سو چندان مهم نيست و از سوي ديگر هم، زود است درباره چنين مسائلي اظهارنظر شود.
به اعتقاد شما تحصن مجلس ششم يك اشتباه استراتژيك از سوي اصلاحطلبان بود؟
بله. قطعا بايد جلوي چنين رويكرد و اتفاقاتي را بگيريم. بايد درون نظام و با سازوكارهايي كه درون نظام انديشيده و طراحي شده است عمل كنيم و من مطمئنم با بهرهگيري از اين رفتار، در هيچ موردي به بن بست نميرسيم.
حالا بعد سياسي اين ماجرا را كنار بگذاريم. از لحاظ مديريتي و قانونگذاري ، مجلس اصلاحطلب و مورد نظر آقاي عارف بايد چه هيبت و هويتي داشته باشد؟
توجه به منافع ملي و حركت در چارچوب افقهاي درازمدت و اسنادبالادستي توسعه و پيشرفت كشور، دور شدن از بخشينگري و پرداختن به مسائل جزيي حوزه انتخابيه كه ما در همه مجالس خودمان اين را مشاهده ميكرديم و خوشحال بوديم كه با تشكيل شوراهاي شهر و روستا نمايندگان به مسائل ملي و كلان ميپردازند ولي عملا چنين نشد.
راهبرد مشخصي براي تبديل مسائل منطقهيي به مسائل ملي داريد؟
بايد برنامه مشخصي داشته باشيم. بايد به مردم اينگونه بگوييم كه اگر ما پيروز شديم با برنامه حركت ميكنيم و اين كار مشخص را در اولويت خود در چهار سال نمايندگي قرار ميدهيم.
چه كارهايي؟
مجلس بايد به اولويتهاي كشور بپردازد و به شرايط دولت توجه كند. دولت بايد احساس كند كه مجلس پشتوانه اوست. البته نظارت مجلس از جمله تحقيق و تفحص و سوال و استيضاح را رد هم نميكنيم. استيضاح حق مجلس است اما بعد از اثبات برادرياش. در حال حاضر عملكرد مجلس نهم با سال اول دولت آقاي روحاني را مشاهده ميكنيد، ما بايد اين مساله را اصلاح كنيم. ما به مجلسي احتياج داريم كه بتواند شرايط موجود را درك كند و دغدغه اصلي آن منافع ملي و اولويتهاي دراز مدت كشور باشد و حركت برنامهيي و به دولت راهبرد بدهد و به او كمك كند.
آيا از توان شما و تشكيلاتي كه راهاندازي كردهايد برميآيد چنين مجلسي را تشكيل دهيد و مديريت كنيد؟
بله. با همكاري ديگر نمايندگان ما برنامه خواهيم داد و تلاش ميكنيم در صورت پيروزي، اجرايي شدن آن را با توجه به قانون اساسي پيگيري كنيم.
سه اولويت اصلياي كه در مجلس بايد نهادينه و پيگيري شود از منظر شما چيست؟
ما هنوز برنامه راهبردي را نهايي نكردهايم. بايد برنامه مشخص و راهبردي را با توجه به اولويتهاي كشور ارايه كنيم. اما آنچه ميتوانم بگويم اين است كه براي اجرايي شدن آن، تعامل، تفاهم و همدلي با مردم و ديگر جريانات سياسي لازم است.
آيا اين مساله جمعالاضداد نيست؟
خير، من تاكنون سعي كردهام با هر دو جناح ارتباط خوبي داشته باشم و در كارهايم از توانايي و نكته نظرات همه دوستان استفاده كنم.
چطور اين تعامل را برقرار كردهايد؟
اين كار با سعه صدر و حركت در چارچوب مشتركات و منافع ملي، عملي است. خوشبختانه ما در راهبردهاي اصلي داراي ارزشهاي مشترك هستيم و اختلاف در تاكتيكها هم طبيعي است. نظريهيي را كه هميشه دنبال كردم، ائتلاف بالاي ٥٠درصد بوده است.
ائتلاف بالاي ٥٠ درصد به چه معنا؟
به اين معنا كه اگر با شخصي بيش از ٥٠ درصد اشتراك نظر داشتم مشاجره نميكردم و سعي ميكردم با فعاليت و حركت مشترك اختلافات را كاهش دهم و عموما موفق بودهام.
مثلا در مجمع تشخيص مصلحت نظام وقتي كنار آقاي حدادعادل مينشينيد، گلايهيي نسبت به برخي اظهارنظر اصولگرايان نميكنيد؟
در مسائلي كه مطرح ميشود سعي ميكنيم با ايشان و ساير دوستان به نظر مشترك برسيم. البته با ايشان و ساير دوستان گعده دوستانه داريم.
آيا تلاش كردهايد جداي از اظهارات غيرمنصفانهيي كه برخي اصولگرايان تندرو در قبال اصلاحطلبان دارند، نگاه اصولگرايان معتدل را به اصلاحطلبان تغيير دهيد و آنها را آگاه كنيد؟
در اين زمينه همواره تلاش كردهام. در فاصله زماني سالهاي ٨٨ تا ٩٢ بسيار تلاش كردم كه فاصلهها را كم كنم، اما روند حاكم بر چهار سال گذشته و قدرت حاكم در اين چند سال به ما اجازه حركت چنداني نداد تا بتوانيم گام عمليايبرداريم. اميدوارم در فضاي جديد بتوانيم با يكديگر تعامل داشته باشيم.
سختيها و مصايبي كه پيشروي سياستورزي محمدرضا عارف وديگر اصلاحطلبان وجود دارد، چيست؟
معتقدم بايد به درون جناح خودمان بپردازيم و آسيبشناسي دقيقي از رفتارهاي خودمان داشته باشيم. من الان از رقيب گله نميكنم. مساله اصلي، تكرويهاي داخل جناح اصلاحطلبي است و من بيشتر نگران آن هستم. اگر اينها را حل كنيم ميتوانيم با رقيب هم كنار بياييم. به همين دليل هم تاكيد ميكنم به جاي اينكه به دنبال منافع گروهي خود باشيم، به پيروزي جناح خود و تفكر خود فكر كنيم. توقع حداقلي و مسووليت حداكثري در حال حاضر بسيار مهم است. سازمانهاي سياسي مختلفي درون جبهه اصلاحات وجود دارد. اگر بنا باشد كه هر كدام به دنبال سهمخواهي حداكثري باشند، به جايي نميرسيم.
اخيرا در بخش خبري ٢٠:٣٠ سخني از شما درباره حوادث ٨٨ و شخصيتهاي دخيل در اين ماجرا پخش شد كه با واكنش روابط عمومي دفتر شما مواجه شد خواستم اصل ماجرا را از شما جويا شوم؟
در مراسم بزرگداشت ١٦ آذر كه در دانشگاه شهيد بهشتي سخنراني داشتم-كه از همين جا از برگزاركنندگان اين مراسم و دانشجويان عزيز تشكر ميكنم- در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان درباره اطلاق لفظ «سران فتنه» توضيحاتي دادم، از جمله اشاره داشتم بر اين نكته كه رهبر معظم انقلاب در اين خصوص اظهاراتي مطرح كردند از جمله اينكه اين صفت را به عوامل خارجي و امريكا و انگليس مرتبط دانستند كه متاسفانه بخش خبري ٢٠:٣٠ به صورت تقطيع شده سخنان من را پخش كرد البته انتظار ندارم در يك بخش خبري محدود تمام سخنانم پخش شود ولي انتظار اين است جملات قبل و بعد از اين گفته پخش شود تا القاي برخي مفاهيم ديگر نشود. به همين دليل براي جلوگيري از برخي تفاسير ناصواب اطلاعيهيي كوتاهي از سوي دفترم منتشر شد. اميدوارم همانطور كه در سخنراني دانشگاه اروميه مطرح كردم مديريت محترم جديد صدا وسيما پيام انتخابات ٩٢ را دريافت كند و در راستاي وحدت و همدلي همه اقشار ملت عمل كند و از تعميق برخي شكافها كه بهواسطه عملكرد بعضا نادرست اين رسانه در گذشته ايجاد شده بود، جلوگيري كند.
|
گزارش تصویری// سخنرانی شریعتمداری در دانشگاه تهران Posted: 16 Dec 2014 01:35 AM PST سخنرانی حسین شریعتمداری در دانشگاه تهران به تشنج کشیده شد |
شش ساعت مذاکرات ایران و آمریکا در ژنو؛ ادامه گفت و گوها امروز Posted: 15 Dec 2014 10:51 PM PST جرس: معاونان وزرای امور خارجه ایران و آمریکا در نخستین روز از مذاکرات ژنو شش ساعت درباره همه موضوعات هسته ای مذاکره کردند و امروز نیز این مذاکرات را ادامه خواهند داد.
به گزارش ایرنا، هیات های مذاکره کننده هسته ای ایران و آمریکا در سطح معاونان وزرای خارجه و کارشناسان روز گذشته در دو دور با یکدیگر مذاکره کردند و امروز نیز این مذاکرات را از سر می گیرند.
در مذاکرات امروز هلگا اشمید و استفان کلمنت به ترتیب معاون و دستیار ویژه کاترین اشتون مشاور ویژه اتحادیه اروپا در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 حضور دارند.
سید عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران دوشنبه شب از فضای حاکم بر مذاکرات هسته ای در ژنو ابراز رضایت کرد.
وی گفت: در این نشست، درباره تمامی مسائل مطرح بخصوص موضوع تحریم ها، بحث های مفصلی در سطح معاونان و کارشناسان صورت گرفت.
عراقچی ادامه داد: عصر سه شنبه گفت وگوهای دوجانبه با سایر کشورهای عضو 1+ 5 ادامه می یابد و چهارشنبه نیز جلسه ای با همه اعضا خواهیم داشت.
معاون وزیر امور خارجه با بیان اینکه بحث ها اکنون بسیار جزیی و ریز شده است، خاطرنشان کرد: در برخی از موارد راه حل هایی وجود دارد و در بعضی از مراحل باید بیشتر تلاش و بحث شود.
وی با اشاره به اینکه هنوز در موقعیتی نیستیم که در باره نتایج نهایی آن قضاوت کنیم، گفت: فضای جلسات بسیار خوب است اما برای رسیدن به راه حل هنوز فاصله وجود دارد.
در این دور از مذاکرات که نخستین دور مذاکرات جامع در دوره تمدید هفت ماهه است و احتمالا آخرین دور مذاکرات در سال 2014 میلادی خواهد بود، ریاست هیات ایرانی را «سید عباس عراقچی» و «مجید تخت روانچی» به ترتیب معاونان حقوقی و بین الملل و اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه برعهده دارند. ریاست هیات آمریکایی را نیز «وندی شرمن» برعهده دارد. علاوه بر عراقچی و روانچی، «حمید بعیدی نژاد»، «داود محمدنیا»، «محمد امیری»، «حسین زمانی نیا» و یک کارشناس حقوقی اعضای تیم هسته ای ایران را در این مذاکرات تشکیل می دهند.
اعضای تیم مذاکره کننده آمریکا نیز در این دور از مذاکرات علاوه بر شرمن، عبارتند از: مدیرکل ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در امور ایران عراق و کشورهای خلیج فارس، مشاور ارشد معاون وزارت امورخارجه در امور کنترل تسلیحات و امنیت بین المللی، مدیرکل شورای امنیت ملی آمریکا در امور عدم اشاعه، مشاور حقوقی وزارت امور خارجه، مدیرکل دفتر ایمنی و امنیت اتمی وزارت انرژی، مشاور ارشد وزارت خزانه داری در امور تحریم ها، مشاور ارشد معاون وزارت امور خارجه.
دور قبلی مذاکره ایران و 1+5، 26 آبان ماه تا سوم آذرماه در شهر وین اتریش در سطح وزیران امور خارجه برگزار شد ولی طرفین نتوانستند در سوم آذرماه(24 نوامبر) که دومین ضرب الاجل تعیین شده برای دستیابی به توافق نهایی بود، به تفاهم برسند.
از این رو، وزیران امور خارجه 1+5 با وجود تایید پیشرفت مذاکرات اعلام کردند که برای رسیدن به توافق جامع نیاز به زمان بیشتری است و تهران با پیشنهاد تمدید مذاکرات برای هفت ماه دیگر موافقت کرد.
مذاکرات برای هفت ماه و هفت روز دیگر تمدید شد تا طرفین در چهار ماه نخست به توافق سیاسی یا کلی دست یابند و در سه ماه دیگر، جزئیات تفاهم را مکتوب کنند. |
انتقاد از سخنان محمدخامنهای درباره هاشمی Posted: 15 Dec 2014 10:51 PM PST سید مهدی طباطبایی در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی جرس: یک استاد اخلاق در مورد مصاحبه اخیر سیدمحمد خامنهای، برادر رهبر جمهوری اسلامی، در مورد ماجرای مک فارلین گفت: من به شدت نگران سوالکننده و پاسخ دهنده در آن مصاحبه شدم و هستم نمیدانم چرا برخی میخواهندبا بیان مطالبی جامعه را ملتهب کنند.
سید مهدی طباطبایی در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی، با بیان اینکه پس از خواندن مصاحبه آقای سید محمد خامنهای با یک نشریه وابسته به دولت قبل بر خودم واجب دانستم به مسائلی که در آن نشریه به چاپ رسید واکنش نشان دهم، گفت: باید تاکید کنم که ما همیشه گرفتار بداخلاقیهای بسیار در کشورمان بودهایم و الان هم خالی از آن نیستیم. من میخواهم به مردم هشدار بدهم که بدانند دستهایی در کار بوده و هست تا موضوعی که ضرورت ندارد امروز مطرح شود، اینگونه و به یک شکل دیگر مطرح میشود.
سخنان محمد خامنه ای را در اینجا بخوانید
وی با اشاره به اینکه مصاحبه اخیر نمیتواند موضوعی عاری از سیاست باشد، تاکید کرد: من در جریان این مطلبی که توسط آقای سید محمد خامنهای مطرح شده است بوده و هستم؛ کاملا هم مطلع میباشم. بنده در آن زمان هم نماینده مجلس و هم عضو کمیسیون سئوالات بودم.کمیسیونی که تعیین میکرد چه سئوالاتی و چگونه از وزرا و مسولان مطرح شود.
این استاد اخلاق تصریح کرد: همه آقایان میدانند که در آن زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی عبارات مهمی فرمودند: ایشان تاکیدکردند که دو دستگی انجام نشود زیرا این خلاف اسلام، آموزههای دینی و خلاف انصاف است. حضرت امام(ره) تاکید کردند: هیچ توقعی نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچاند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تاثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحث تاثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مساله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در روزی که هفته وحدت است چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟
وی افزود: گفته شده است که آیتالله هاشمی رفسنجانی از همان اوایل انقلاب به دنبال ارتباط با آمریکا بوده است! این کذب است. بنده چه زمانی که نماینده مجلس بودم و چه در حال حاضر نه اعتقاد و نه باور داشتم که آیتالله هاشمی میخواسته به نوعی با آمریکا ارتباط برقرار کند.
سید مهدی طباطبایی با بیان اینکه باید یک کلمه درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی آنروز و امروز بگویم، گفت: آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از مطیعترین و فرمانپذیرترین اشخاص در اطراف حضرت امام(ره) بود. بنده تمامی اطرافیان امام(ره) را در آن زمان را به طور کامل میشناختم اما آیتالله هاشمی امکان نداشت اقدامی خلاف نظر حضرت امام انجام دهد و یا خدای نکرده ذرهای شبهه در ذهن خودش نسبت به امام داشته باشد تا جایی که ذهن یاری میکند و تاریخ نشان میدهد ایشان مشاور امینی برای امام بوده و هیچ توبیخی هم از امام نداشتهاند.
وی با اشاره به سخنان آیتالله سید محمد خامنهای در خصوص ماجرای مک فارلین تصریح کرد: بنده زودتر از هر کسی از قضیه مکفارلین باخبر شدم. همان روزی که این افراد وارد کشورشدند به حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی رسیدم و از وی درخصوص ورود یکسری افراد خاص با هواپیمای خاص سئوال پرسیدم. خوب بنده در آن زمان نماینده مجلس بودم، آقای هاشمی رفسنجانی تنها یک کلمه پاسخ دادند و گفتندامام در جریان امر قرار دارد خیال شما راحت باشد. من هم آن زمان که نماینده مجلس بودم و هم اکنون به آقای هاشمی اطمینان داشته و دارم وقتی که گفتند امام در جریان هستند بنده دیگر پیگیری نکردم و آرام شدم.
وی هدف سفر مک فارلین به تهران را همان چیزی عنوان کرد که مسئولان وقت تشریح کردند و گفت: ماجرا همان چیزی بود که آقایان مذاکرهکننده آن را اعلام کردند هم آیتالله هاشمی رفسنجانی هم آقای محسن رضایی که درجریان این مذاکرات بودند را از یاران و معتمدین امام (ره) میدانم.
این نماینده سابق مجلس با تاکید بر اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی به مانند قلمی در دست حضرت امام(ره) بود،افزود: این جسارت به ساحت حضرت امام(ره) است که بگوئیم ایشان در جریان امور کشور قرار نداشتند یا اطلاعات نادرست به ایشان داده میشده است. این تصور توهمی بیش در کارنامه سیاسی امام نیست.
سید مهدی طباطبایی تاکید کرد: هنوزم هم نمیتوانم قبول کنم که امام(ره) در جریان این ملاقات نبوده باشند زیرا ایشان در مصالح انقلاب،اسلام و مردم با کسی تعارف نداشتند و قدرتمندانه برخورد میکردند.من در مقالات روزنامههای غیر فارسی آن زمان میخواندم که آمریکا به شدت نگران قاطعیت و آگاهی رهبر انقلاب از امور داخل و خارج از کشور بودند.آنها حتی در تحلیلهایشان اذعان میکردند که علم امام(ره) نسبت به مسائل روز دنیا از سیاستمداران آنان هم بیشتر و هم جامعتر است.
وی با تاکید بر اینکه امام خمینی یک قدرت قوی سیاسی، دینی و علمی بودند، خاطرنشان کرد: ساواک نیز در شرح حال امام (ره) نوشته بود که ایشان مردی مقتدر، توانمند و با هوش است. حال این نکته حائز اهمیت است که شخصیت برجسته، مقتدر و آگاهی مثل حضرت امام خمینی (ره) چطور میتوانستند در جریان مسئله به این مهمی (مک فارلین) نباشند!
این استاد اخلاق با اشاره به نامه طرح امضا از وزیر امور خارجه وقت توسط چندنفر از نمایندگان و شخص آقای سید محمد خامنه ای، گفت: آن روزی که این مطلب در مجلس شورای اسلامی عنوان شد، برنامهریزان اصلیاش 2 نفر بودند: آقایان سید محمد خامنهای و زوارهای که از قدیم با هم رفاقت داشتند و حقوقدان هم بودند. این دو استدلالهای قانونی برای کار خودشان میآوردند، من هم با همان استدلالهای قانونی به آنها میگفتم که طبق قانون اگر هم مذاکراتی صورت گرفته قطعا رهبرانقلاب نظر مثبت داشتند که این اتفاق افتاده است، اما آنها زیربار نمیرفتند. من هم چون اعتقاد داشتم که این اقدام با هماهنگی حضرت امام بوده است طرح سئوال از وزیر خارجه را امضاء نکردم. ببینید در آن مقطع امضاء من برای آن چند نفر بسیار مهم بود؛زیرا بنده عضو کمیسیون سئوالات از وزرا بودم و امضای من خیلی میتوانست به اجرای حرکت آنان کمک کند که بنده امتناع کردم. کماکان معتقدم که اما از ماجرای مک فارلین کاملا آگاه بودند. این خیلی ناگوار است که آقایان عنوان میکنند برخی از اقدامات به امام(ره) تحمیل میشده است، من نگرام که یک رهبر فرزانه هوشمند را طوری دیگر ترسیم میکنند.
آقای طباطبائی ادامه داد: آقایان میخواهند بگویند کسی که پایهگذار انقلاب اسلامی بوده، آیتالله و مرجع تقلید بوده، تمام قدرتهای دنیا و رژیم ستمگر شاه نیز بر اشرافیت آن بر مسایل داخلی و خارجی اعتراف میکردند؛فردی بیاطلاع از امور بوده است! بنده شخصا معتقدم مطرح کردن این موضوع از گناهان کبیره است. زیرا مرجعیت ما به هیچ عنوان در هیچ دورهای هیچگونه ضعفی نداشتهاند.
این استاد اخلاق تاکید کرد: آقای سیدمحمد خامنهای یک انسان متدین و دیندار است اما در این قضیه چرا اینگونه نظر دادند را نمیدانم؟ ما باید بدانیم که دشمنان انقلاب در حال حاضر به طریقههای گوناگون در پی ضربهزدن به روحانیت بخصوص مراجع بزرگوار دین اسلام هستند. وی تاکید کرد: گفتهاند فاصلهای میان آیتالله هاشمی و آیتالله منتظری بوده است و هر کدام میخواستند به نوعی خود را نزدیکتر به امام(ره) بکنند! این سخنان امروز و در این شرایط بر خلاف واقعیت چرا باید عنوان شود؟ ببینند آیتالله هاشمی رفسنجانی اینقدر متانت داشت که شاید اگر زورش میرسید آیتالله منتظری را منهای مهدی هاشمی میکرد قطعا این اقدام را انجام میداد. این دو بزگوار این دو عالم به یکدیگر بسیار علاقمند بودند. خود بنده به پشتیبانی و اصرار آیتالله منتظری و آیتالله هاشمی در شهر تهران ماندم و به فعالیتهای دینی و مذهبی پرداختم.
سید مهدی طباطبایی با تاکید بر اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله منتظری هیچگاه در مقابل یکدیگر نبودهاند بلکه معتقدم در کنار هم بوده و سعی کردهاند نظام و انقلاب از توطئه دشمنان در امان نگهدارند، گفت: حتی حضرت امام(ره) نیز خیلی تلاش کردند که آیتالله منتظری را نسبت به خطر گروهی از افراد که در اطراف ایشان بودند مطلع بکنند.
وی در ادامه گفت: به نوعی گفته شده است که آمریکا و گروههای صهیونیستی میخواستند برای امام جانشین معلوم بکنند و باجانشین آن ارتباط برقرار بکنند ! این مطلب به هیچ عنوان قابل قبول نیست، این گفته را توهین به انقلاب و حضرت امام(ره) و روند شکل گیری انقلاب و تعیین رهبری بوسیله خبرگان میدانم.
وی افزود: عنوان شده است که آیتالله هاشمی رفسنجانی تمایلی برای رهبری داشته است، این موضوع اصلا کذب است، آقای هاشمی و تمام دلسوزان نظام دغدغه اصلیشان حفظ نظام و انقلاب بوده و خواهد بود. در آن زمان و پس از رحلت حضرت امام(ره) هیچ یک از بزرگان نظام نگاهی به جایگاه رهبریت نداشتند. خاطرم است که آیتالله هاشمی صراحتا اعلام کردند که آیتالله خامنهای بعد از امام در جمع آن روز بهترین فردی است که میتواند در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن بکوشد. آنوقت آن مصاحبه (مصاحبه آقای سید محمد خامنهای) اگر به دقت خوانده و تحلیل شود باید چگونه انتخاب خبرگان را تفسیر کرد؟
سید مهدی طباطبایی خاطرنشان کرد: ارتباط صمیمی و نزدیک آیتالله هاشمی رفسنجانی و حضرت آیتالله خامنهای چه در گذشته و چه در طول انقلاب و چه در حال حاضر بر هیچ کس پوشیده نیست.آقای هاشمی تمام تلاش خودش را کرده است که جایگاه رهبری هیچگاه لطمه و صدمهای از سوی دشمنان نظام، انقلاب و روحانیت نبیند. آیتالله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب و رهبری جاننثاری کرده است.
این نماینده سابق مجلس با اشاره به اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی میتوانست در دولت هشتم و نهم خیلی از حرفها را بزند و باعث روشن شدن خیلی از مسائل شود اما عشق به رهبری، نظام و انقلاب باعث سکوت وی شد،گفت: باید مردم بدانند چرا آیتالله هاشمی رفسنجانی در تیررس حملات دشمنان قرار گرفته است. باید بگویم هاشمی نقش مهمی در انقلاب داشته و همیشه سپر حملات دشمنان نظام بوده است.
وی افزود: باید توجه داشت که دشمن در برنامههای تخریبی خود که به سراغ روحانیون بینام و نشان نمیرود! بلکه به سراغ افرادی میآید که هم نظرشان برای افراد جامعه مهم است و هم جایگاه اجتماعی قوی دارند و هم در میان مسئولان چهره قابل احترام و تاثیرگذاری هستند. مهدی طباطبایی با تاکید بر اینکه الان ضربه زدن به اصل روحانیت در صدر برنامههای دشمنان قرار دارد،تصریح کرد: شما نگاه کنید میآیند به سراغ آیتالله هاشمی رفسنجانی که یار و همراه امام(ره) و رهبری بوده است. ببینید در چند سال اخیر برخی از رسانههای وابسته به جریانات معلومالحال چه تلاش مضاعفی کردهاند که به جامعه و مردم القاء کنند بین رهبری و آیتالله هاشمی فاصله است، در صورتیکه همگان میدانند که این حرکت و این اقدامات راه به جایی نخواهد برد. من باز هم تاکید میکنم اینها با این کارهایشان دارند ضرر به نظام میزنند، ضربه به دین میزنند وناآگاهاند و نمیدانند که دارند چه میکنند.
این استاد اخلاق با بیان اینکه مردم و مسئولان ما همیشه مطیع رهبری نظام بودهاند و خواهند بود،تاکید کرد:آنانی که نان خود را پست، مقام و جایگاه خود را در اختلاف بین مسئولان نظام میدانند، بدانند که جز رسوایی برای خودشان، به چیز دیگری دست نخواهند یافت.
مهدی طباطبایی در پایان گفت: باید اعلام کنم که اگر تاریخ انقلاب توسط روایت کنندگان دست دوم و سوم نقل شود قطعا به انحراف کشیده خواهند شد، باید مسایل انقلاب توسط افرادی که در بطن انقلاب بودند نقل شود و باید بگوییم در بعضی موارد متاسفانه نقل تاریخ مدتی است در اختیار افراد دست دوم و سوم خارج از موضوع قرار گرفته است. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 1600 Amphitheatre Parkway, Mountain View, CA 94043, United States |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر