جنبش راه سبز - خبرنامه |
- اتهامزنیهای مدیر کیهان؛ دانشجویان سکوت نکردند
- بازی های هویتی
- پاسخی به رییس ستاد انتخابات۸۸
- محسن رهامی: کار اصلی روحانیت تجارت گوشت، آهن و شکر نیست
- اعزام سعید رضویفقیه با دستبند و پابند به دادسرای اوین، برای تفهیم اتهام
- معاونت مطبوعاتی ارشاد: خبرگزاری فارس متعلق به بسیج است و رسانهای خصوصی نیست
- روایت یک سینماگر از شلاقزدن سینماگران در وزارت ارشاد دهه ۶۰
- ۴۰ هزار نفر از بازنشستگان دولت به «کمفروشی» تأمین اجتماعی معترضاند
- انتقال مهدیه گلرو به سلول دو نفره در بند ۲ الف
- نعمت احمدی: احمدینژاد و نزدیکانش از خواب زمستانی بیدار شدهاند
اتهامزنیهای مدیر کیهان؛ دانشجویان سکوت نکردند Posted: 15 Dec 2014 08:05 AM PST ![]() نیلوفر زارع جرس: همایشی تحت عنوان « ۱۸۱۱ روز مطالبه، یادمان خروش انقلابی علیه فتنهگران» امروز در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد و حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان سخنرانی اصلی آن بود. برگزاری این همایش در شرایطی است که اصولگرایان از لغو سخنرانی برخی از همفکرانشان همزمان با روز دانشجو ناراضی بودند و دولت حسن روحانی را به نقض آزادی بیان منتقدان متهم کردند. انها اکنون تنها در فاصله یک هفته بعد از مراسم روز دانشجو با برگزاری همایش علیه جنبش سبز در دانشگاه تهران به دنبال نشان دادن پایگاه خود بودند.
گروهی از دانشجویان هوادار جنبش سبز که در سالن سخنرانی شرکت داشتند بارها با شعارهایشان از میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کردند. آنها شعارهایی نظیر« یا حسین میرحسین» و « میرحسین دوستت داریم» سردادند و روی یکی از پلاکاردهای آنان نوشته شده بود « دلواپس کسی هستیم که خط قرمزش رای ما بود.» دانشجویان همچنین با شعار« آشوب برو بیرون» و « وجدان نداری، شریعت نداری » خواهان خروج شریعتمداری از فضای دانشگاه بودند.
نقش نامعلوم دولت
حتی روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران نیز با انتشار یادداشتی در شماره امروز( دوشنبه) خود به هزینههای حصر رهبران جنبش سبز برای نظام اعتراف کرده و نوشته بود: «وضعیت موجود جز اینکه هزینهای را بر نظام تحمیل میکند، صرفه دیگری ندارد و تنها به بستری جهت حفاظت از آنها تبدیل شده است». با این حال به نظر میرسد که کماکان آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین پشتیبان حصر رهبران جنبش سبز حاضر به تغییر دیدگاه خود نیست و در این فضا چهرههایی نظیر حسین شریعتمداری هم فضا را برای اتهامزنیهای خود مهیا میبینند. |
Posted: 15 Dec 2014 08:03 AM PST خالد توکلی گذر از لابه لای هویت های ثابت (هویت به مثابه جعبه روبیک)
شووینیستها ، نژاد پرستها و فاشیستها به آواز من گوش ندهند ... زیرا که من طرفدار صلح هستم، من کنار آنانی هستم که حقشان پایمال شده است! در مقابل یک نژاد پرست ترک ، کردم و در مقابل یک نژاد پرست کرد، ترکم. «احمد کایا[۲]» مرا باور نکنید، من در هر لحظه متفاوت هستم و زندگی جز از لحظات ساخته نشده است (گالو: ۱۳۷۸). (روزا لوکزامبورگ) بخش عمده ای از مفاهیم رایج در علوم اجتماعی به گو نه ای هستند که با توجه به اوضاع و شرایط مختلف و متفاوت فرهنگی و اجتماعی، معنی و مفهوم و میزان توجه به آنها دچار قبض و بسط و تغییر و تحول میشود. این امر موجب شده است ارائه ی تبیین، تعریف، گزاره و قانون شفاف، دقیق، عام و فراگیر در مورد مفاهیم علوم اجتماعی دشوار و تا حد زیادی ناممکن شود. «هویت[۳]» از جمله مفاهیم و مسائل پیچیده و غامضی است که از این قاعده مستثنا نیست، به همین دلیل ارائه ی تحلیل و تعریفی دقیق و فراگیر از آن از سوی عالمان علوم اجتماعی، اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است. این دشواری موجب شده است شاهد وجود تعاریف و تفاسیر متفاوتی از هویت باشیم که در هر یک از رشته های مختلفی چون روانشناسی، روانکاوی، روانشناسی اجتماعی، مردم شناسی، علوم سیاسی و جامعه شناسی از ابعاد مختلف آن ارائه شده است.
مهمترین بحثی که در مورد معنی و مفهوم هویت وجود دارد این است که این واژه در اصل دو جنبه ی متفاوت دارد و در دو معنای متضاد به کار می رود: از یک سو به معنای مشابهت و همسانی و از سوی دیگر به معنای تمایز و تفاوت است (گل محمدی، ۲۲۲). به عبارت دیگر «مفهوم هویت به طور همزمان میان افراد یا اشیاء دو نسبت محتمل برقرار می سازد: از یک طرف، شباهت و از طرف دیگر، تفاوت» (جنکینز، ۵). بدین گونه در فرایند شدن و ساختن هویت خویش، فرد از یک سو بایستی با جماعت همرنگ شود، بر نکات مشابه مهر تأیید بزند و در همان حال، برای تثبیت آن چه ساخته و پرداخته است با دیگری نیز مرزبندی ایجاد و بر تفاوت تأکید می نماید.
- هویت مدرن مشخصاً تفکیک شده[۷] است، - هویت مدرن مشخصاً اندیشنده[۸] است، - هویت مشخصاً فردیت یافته[۹] است (همان: ۸۶-۸۴).
اکنون به مدعای اصلی این نوشتار برمی گردیم:
------------------------ - ابراهیمی، قربانعلی و عباس بهنوئی گدنه (۱۳۸۹) بررسی جامعهشناختی رابطه سرمایه فرهنگی و هویتهای اجتماعی فردی و جمعی در بین جوانان: مطالعه موردی شهر بابلسر، مجله تخصصی جامعهشناسی، سال اول، پیششماره سوم. - اینس، مارتین و مانوئل کاستلز (۱۳۸۴) گفتوگوهایی با مانوئل کاستلز، ترجمه حسن چاوشیان و لیلا جوافشانی، تهران، نشر نی، چاپ اول. - برگر، پیتر و دیگران (۱۳۸۱) ذهن بیخانمان : نوسازی و آگاهی، ترجمه محمد ساوجی، تهران، نشر نی، چاپ اول. - توسلی، غلامعباس (۱۳۶۹) نظریههای جامعهشناسی، تهران، سمت، چاپ اول. - جلاییپور، حمیدرضا و محمدی، جمال (۱۳۸۷): نظریههای متأخر جامعهشناسی، تهران، نشر نی، چاپ اول. - جنکینز، ریچارد (۱۳۸۱) هویت اجتماعی، ترجمه تورج یاراحمدی، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، چاپ اول. - حاجیانی، ابراهیم (۱۳۷۹) مسألهی وحدت قومی و الگوی سیاست قومی در ایران، نامهی انجمن جامعهشناسی ایران، شمارهی ۳. - دان، رابرت (۱۳۸۴) نقد اجتماعی پستمدرنیته: بحرانهای هویت، ترجمه صالح نجفی، نشر پردیس دانش، تهران، چاپ اول. - دیلینی، تیم (۱۳۸۷) نظریههای کلاسیک جامعهشناسی، ترجمه بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران، نشر نی، چاپ اول. - ریتزر، جورج (۱۳۷۷) نظریهی جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارت علمی، چاپ سوم. - سروش، عبدالکریم (۱۳۷۰) رازدانی روشنفکری و دینداری، تهران، نشر صراط، چاپ اول. - شایگان، داریوش (۱۳۸۱) افسونزدگی جدید: هویت چهلتکه و تفکر سیار، ترجمه فاطمه ولیانی، تهران، نشر و پژوهش فرزان، چاپ سوم. - کوزر، لیوییس (۱۳۶۹) زندگی و اندیشهی بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم. - گالو، ماکس (۱۳۷۸) زن شورشی: زندگی و مرگ رزا لوکزامبورگ، ترجمه مجید شریف، موسسهی خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم. - گلمحمدی، احمد (۱۳۸۱) جهانیشدن فرهنگ، هویت، تهران، نشر نی، چاپ اول. - گیدنز، آنتونی (۱۳۷۸) تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی، چاپ اول. - یورگنسن، ماریان و فیلیپس، لوئیز: ۱۳۹۲، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه هادی جلیلی، نشر نی، چاپ دوم.
[1] - دکترای جامعه شناسی توسعه ی اقتصادی kh.tavakoli@gmail.com [2] - این عبارت را از صفحهی فیسبوک «فریده فتاحی قاضی» برگرفتهام. [3] - Identity [4] - Salience [5] - Life plan [6] - Open [7] - Differentiated [8] - Reflective [9] - Individuated [10] - Institutional roles [11] - fragmented [12] - overdetermined نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
Posted: 15 Dec 2014 08:03 AM PST مرتضی کاظمیان این مکتوب میکوشد تنها با استناد به گزارش «کمیته صیانت از آرای موسوی» به برخی از ادعاها و دروغهای کامران دانشجو پاسخ گوید.
کامران دانشجو در همان ابتدای مصاحبه با اشاره به این نکته که «بنده از چند ماه قبل از برگزاری انتخابات حس میکردم مشکلاتی به وجود خواهد آمد و میدانستم مسائلی در حال وقوع است»، میگوید: «هدف اصلی آنها از زمانی که اقدام به تشکیل کمیته صیانت از آرا کردند، بیشتر مشخص شد، البته من بلافاصله با تشکیل این کمیته مخالفت کردم. استدلال بنده هم این بود که هر تشکل و حزبی میتواند درون خود ساختار جدیدی ایجاد کند، اما نمیتواند برای مجموعه برگزارکننده انتخابات و در وهله اول برای مردم، تعیین تکلیف کند، زیرا ساختار انتخابات مشخص است و وظیفه صیانت از آرای مردم هم در قانون اساسی بهعهده شورای نگهبان گذاشته شده است... من از زمانی که بحث صیانت از آرای مردم، از طرف عدهای خاص مطرح شد، نیت اصلی آنها را فهمیدم.» این ادعای دانشجو درحالی مطرح میشود که یکی از شاخصههای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه، امکان نظارت مستقل و آزاد و امن شهروندان، و بهخصوص نامزدهای انتخابات، در روند برگزاری آن، و درنهایت، و در صورت وجود هرگونه شکایت و ابهام، اعتراض به مرجع صالح و مستقل است. اگر «ریگ»ی به کفش وزیر کشور نبود و برگزارکنندگان انتخابات نبود، نه تنها با وجود این کمیته مخالفتی نداشتند، بلکه درهای کشور را به روی ورود ناظران نهادهای مستقل بینالمللی باز میگذاشتند.
دانشجو مدعی میشود: «ما برای افرادی که از طرف نامزدها معرفی میشوند، کارت ناظر صادر میکردیم. برای ستاد آقای موسوی بیشترین کارت ناظر صندوق صادر شد، آنچه به یاد دارم، حدود ۲۴ هزار کارت برای ستاد وی صادر شد. فکر کنم بعد از آن ستاد آقای کروبی بود که ۱۸ هزار کارت ناظر صندوق برای ستاد این نامزد صادر شد.» این درحالی است که کمیته صیانت از آرا تصریح میکند: «مسئولان وزارت کشور و بسياری از فرمانداريها، تخلفات بسياری را مرتکب شدند، از جمله: عدم صدور کارت برای صدها نفر از افراد معرفی شده به بهانه نقص مدارک و عدم جايگزينی آنها با افراد ديگری که معرفی شدند. فرمانداران برخلاف قانون و بنا به ميل و سليقه خود با دستکاری در فهرست معرفیشدگان، شماره شعب اخذ رأی تعيين شده برای ناظران را تغيير دادند. کارتهای صادره در موارد متعددی بهصورتی بوده که امکان استفاده از آن وجود نداشته و ناظر نمیتوانسته با ارائه آن عملاّ در شعب حضور يابد. به عنوان نمونه در موارد زيادی نام افراد اشتباه قيد شده و يا حتی در مواردی عکس مردان به کارت زنان و يا بالعکس الصاق شده بود. در موارد زيادی شماره صندوقهايی که ناظر برای آن معرفی شده بود با شماره صندوقی که در محل بوده مطابقت نداشته و ناظر معرفی شده توسط مسئولان صندوق پذيرفته نشده و امکان حضور و نظارت ممکن نبوده است. در موارد متعددی کارتهای ناظرين معرفی شده از طرف يک نامزد برای نامزد ديگری ارسال گرديده و به علت ضيق وقت امکان رفع اين اشتباه و جابجايی وجود نداشته است. اقدام فوق موجب شد که مثلاً در تهران نمايندگان ستاد آقای مهندس موسوی در حدود ۵۰ درصد از شعب نتوانند حضور يابند و بسياری ديگر نيز به دليل ناآشنايی با محل و يا دوری راه با تأخير زياد در شعب حضور يافتند. بدين ترتيب امکان حصول اطمينان از خالی بودن صندوقها قبل از شروع رأی گيری فراهم نشد. از بين ناظرين حاضر شده در شعب اخذ رأی نيز در موارد متعددی، بر خلاف نص صريح قانون و مجازاتهای در نظر گرفته شده برای متخلفان از آن، نمايندگان نامزدها از شعب اخذ رأی اخراج شدهاند و يا اجازه اعمال وظايف نظارتی خود را نيافتهاند. با قطع سيستم پيامک به عنوان وسيله اصلی ارتباطی نمايندگان با کميته صيانت از بامداد روز رأیگيری و قطع تلفنهای ثابت کميته صيانت در اواخر زمان رأیگيری و هنگام اوج کاری کميته مذکور اختلال جدی در کار نظارت ايجاد نمودند.» این درحالی است که دانشجو تصریح میکند و مدعی میشود که مهندس موسوی «در همه صندوقها ناظر داشت.» او البته ناخودآگاه، به نکتهی جالب توجهی در مورد تهران اشاره میکند: «صندوقی در یک خیابان بود و در خیابان مجاور، یک صندوق دیگر وجود داشت. ناظر صندوق ظرف ۵ دقیقه از این خیابان به آن خیابان میرسید. این ناظر میتوانست یک ساعت کنار یک صندوق باشد، بعد از آن بر صندوق مجاور نظارت کند.»!؟
دانشجو در مورد بحث کمبود برگ رأی و تعرفه در برخی حوزهها میگوید: «ما ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تعرفه اضافه برای استانها فرستادیم. برای این کار بالگرد و هواپیما هم آماده بود... هیچ کجا با کمبود تعرفه مواجه نشد...د هیچکسی نبود که بخواهد رأی بدهد و رأیش گرفته نشود، حتی وقتی که ما خواستیم در را ببندیم و گفتند زمان به پایان رسیده، گفتیم هر کسی که در صف ایستاده به داخل حوزه اخذ رأی بیاید.» این درحالی است که کمیته صیانت از آرا، اعلام میکند که: «هزاران شعبه اخذ رأی در مناطق مختلف کشور از جمله استانهای آذربايجان شرقی، فارس، تهران و لرستان از ساعت ۱۰ و ۱۱ صبح دچار کمبود تعرفه اخذ رأی شدند و اين امر موجب توقف چند ساعته رأیگيری در آنها گرديد. با توجه به ميليونها تعرفه مازاد تعلل شديدی که در جريان توزيع تعرفههای انتخاباتی به چشم میخورد کاملا ابهامبرانگيز بود؛ به ويژه که اين کمبود تعرفه بيشتر در شهرهای بزرگ و شهرهايی مانند تبريز، شيراز، مناطق شمالی و شرقی و غربی تهران ديده میشد. امری که برای اولين بار در ۳۰ سال گذشته مشاهده شد و مناطقی که طبعا ميزان بالای آراء در آنها قابل پيشبينی بود و مشکل و مانعی برای رساندن تعرفه نيز وجود نداشت.» قابل تأمل آنکه دانشجو در بخش دیگری از مصاحبه، بهگونهای غیرمستقیم مشکل تعرفه را میپذیرد: «کمبود تعرفه در انتخابات اولین بار نبود که اتفاق میافتاد. در گذشته نیز این نوع مشکلات مسبوق به سابقه بود.» بماند که مطابق گزارش کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی، در انتخابات ۱۳۸۸ با وجود اينکه مرکز آمار ايران و سازمان ثبت احوال، جمعيت افراد واجد شرايط رأی دادن را حدود ۴۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کردند، حدود ۵۹ میلیون و ۶۰۰ هزار برگه تعرفه رأی با شماره سريال چاپ شده بود. نیز «براساس اعلام مسولان ذيربط و تأييد برخی از اعضاء شورای نگهبان، يک روز قبل از انتخابات ميليونها برگه تعرفه ديگر بدون شماره سريال در چاپخانه بانک مرکزی چاپ شده است. چاپ اين تعداد تعرفه اضافی با وجود رقم قابل توجه بيش از ۵۹ ميليون تعرفه قبلی، آن هم بدون شماره سريال به خودی خود مورد ترديدی جدی در فرآيند برگزاری انتخابات و قابل تأمل است.» دانشجو در مصاحبهی خود بار دیگر از پاسخ دادن به پرسشهایی از این دست، پرهیز کرد: ـ تعداد واقعی تعرفههای چاپ شده در روز ۲۱ خرداد ۸۸ چقدر بوده و اين تعرفهها چگونه توزيع شده است؟ ـ چاپ ميليونها برگ تعرفه جديد بدون شماره سريال با اجازه آيتالله جنتی که نه تعداد آن مشخص است و نه محل استفاده از آنها طبق کدام اختيارات قانونی است؟ ـ ۲۲ تا ۳۲ ميليون تعرفه مازاد بر نياز واقعی که در اختيار مجريان امر انتخابات قرار گرفته است و در نوع خود طی ۳۰ سال و ۲۹ انتخابات اخير بیسابقه بوده با چه هدفی چاپ و توزيع شده است؟ ـ چرا با وجود دهها ميليون مازاد تعرفه در هزاران شعبه اخذ رأی در مناطق مختلف کشور از جمله استانهای آذربايجان شرقی، فارس، تهران و لرستان از ساعات ۱۰ و ۱۱ صبح کمبود تعرفه باعث متوقف شدن روند رأیگيری شد؟
دانشجو در بخشی از مصاحبه، تناقض غریبی را ابراز میکند. او از یکسو از مهندس موسوی انتقاد میکند که «حدود ساعت ۱۱ شب در حالی که روند رأیگیری ادامه داشت، شنیدم آقای موسوی اعلام کرده: من با اختلاف بسیار زیاد برنده انتخابات هستم!»، و از سوی دیگر، خود دانشجو تصریح میکند و میافزاید که «وقتی خبر پیروزی آقای موسوی در انتخابات را شنیدم، مسئول رایانه را صدا کردم و گفتم: آرا شمارش شده است؟ گفتند نه. بعد به اتاق رایانه رفتم، چون کسی نمیتوانست وارد شود. مشاهده کردیم شمارش آرا برخی از صندوقهای سیار آماده است و شمارش صندوقهای کوچک نیز شروع شده است. صندوقهای سیار و کوچک چیزی حدود ۳ میلیون یا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار رأی بود که تا آن لحظه شمارش شده بود. چیزی حدود ۷۳ یا ۷۴ درصد آرا به آقای احمدینژاد تعلق داشت.» مشخص نیست که چگونه و چرا باید ادعای دانشجو (دال بر غلبهی ۷۳ درصدی احمدینژاد با تکیه بر گزارش کامپیوترهای دراختیار زیرمجموعهی نظامی ـ امنیتی وی) را پذیرفت، و ادعای موسوی را مبنی بر پیروزی در انتخابات نپذیرفت!؟ حال آنکه مهندس موسوی مبتنی بر مجموعه شواهد و گزارشهای میدانی ناظران و مطلعان از سطح کشور، چنین ادعایی را مطرح کرد. فراموش نکنیم که انتخابات ۸۸، انتخابات کاملا متفاوتی بود؛ خود دانشجو به صراحت میگوید: «میزان مشارکت مردم در انتخابات ۸۵ درصد بود؛ بعد از رأی به جمهوری اسلامی ایران که بالای نود درصد بود، انتخابات سال ۸۸ بیشترین مشارکت را داشت. تعداد بالایی از افرادی که واجد شرایط رأی دادن بودند، در آن انتخابات شرکت کردند.» این خیل گسترده و سیل جمعیتی که روانهی صندوقها شده بود، البته ـ و چنانکه میلیونها ایرانی «وجدان کردند» ـ برای گفتن «نه» به احمدینژاد بود؛ و نه برای حمایت از وی و دادن رأی به او.
در مورد صندوقهای سیار، البته نمیتوان از بیان نکتهای مهم پرهیز کرد؛ آنچه که در گزارش کمیته صیانت از آرا آمده: طبق ماده قانون انتخابات رياستجمهوری تخصيص شعب سيار، صرفا برای مناطق صعبالعبور کوهستانی و نقاط دور دست و اماکن شبانهروزی نظير بيمارستانها و زندانهاست که تشکيل شعب ثابت مقدور نيست؛ ليکن ديده شد که صندوقهای سيار در ميادين و خيابانهای اصلی شهرها و در نقاطی به کار گرفته شد که صندوقهای ثابت در نزديکی آنها مستقر بود. اين اقدام غيرقانونی در شرايطی صورت پذيرفته که برخلاف نص صريح متن ماده واحده قانون حضور نمايندگان کانديداها در شعب ثابت و سيار، اغلب نمايندههای نامزدها در صندوقهای سيار همراه نبودند، و ناظرين معرفی شده با عدمپذيرش از طرف فرمانداریها يا عدمامکان همراهی با صندوقهای سيار در زمان جابجايی مواجه شدهاند.
در مورد چگونگی شمارش و نجمیع آرا نیز، بیان نکاتی، قابل اهمیت است و در مقطع بیان ادعاهای دانشجو، نیازمند بازخوانی؛ کمیته صیانت از آرا تصریح میکند: «وزارت کشور پيش از برگزاری انتخابات، در پاسخ به درخواست رسمی ستادهای انتخاباتی آقايان مهندس موسوی و کروبی اعلام نموده بود شمارش آراء بهصورت دستی انجام خواهد شد و سيستم طراحی و نصب شده رايانهای برای کاری آزمايشی است. اما در عمل وزارت کشور بر خلاف مقررات مذکور و نامه فوق عمل نمود و آرای شمارش شده در هر شعبه به طور مستقيم و پيش از طی مراحل ارسال به هیأت اجرايی بخش و نهايتاً فرمانداريها و خارج از نظارت ناظران نامزدها مستقر در فرمانداريها و وزارت کشور به صورت رايانهای به ستاد انتخاباتی وزارت مذکور ارسال و در همانجا نتايج تجميع و اعلام شد. علاوه بر تخلف صريح مذکور آنچه که نتايج اعلام شده را مورد ترديد جدی قرار میدهد و احتمال اعلام مديريت و مهندسی شده آراء را تقويت میکند آن است که: درحالیکه رأی گيری در برخی شعب اخذ رأی ادامه داشت، وزارت کشور با اعلام نتايج مربوط به پنج ميليون رأی شمارش شده جهت گيری تعيين پيروز انتخابات را روشن نمود. تعجيل وزارت مذکور در اعلام نتايج باعث شد نسبت آرای نفرات اول و دوم بهگونهای غيرعادی به صورت خطی حفظ شود و آرای باطله و سفيد نداشته باشيم. نکتهای که پس از اعلام نتايج مربوط به سی ميليون رأی شمارش شده مورد توجه قرار گرفت و تصحيح شد.»
این مکتوب بیش از حجم یک یادداشت، مفصل شد و مطول؛ در مورد کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸، حرف و سخن کم نیست؛ تا زمانیکه دادگاهی مستقل و صالح و بیطرف و فضای آزاد و امنی برای طرح ادعاها و اعتراضها، مهیا نباشد، هزار و یک حرف مانده همچنان باقی است. بهویژه آنکه دو نامزد معترض آن انتخابات در بازداشت غیرقانونی و حبس خانگی باشند، و دهها فعال سیاسی حامی آنان و جنبش سبز در زندان. در مصاحبهی کامران دانشجو، به اسم برخی افراد اشاره شده که در ستادهای آقایان کروبی و موسوی، دارای سمت و عنوانی حقوقی بودهاند. البته بر آنان است که در مورد ادعاها و اظهارات دانشجو سخن گویند یا نه؛ جانب «حقیقت» را گیرند، یا همچنان «مصلحت» پیشه کنند. مستندها و بررسیها و ارزیابیهای گوناگونی نیز در مورد کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ منتشر شده؛ گزارشهایی که برخی مطلعان آنها را تنظیم و مطرح کردهاند یا برخی ناظران و تحلیلگران بیطرف، نگاشتهاند. برای جستوجوگران حقیقت، گواه و دلیل، پرشمار است. در مورد کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸، دیگر سخن گفتن از برخی جزییات، فاقد هرگونه اهمتی شده؛ بر ناظران منصف و شهروندان آگاه، مشهود و مشهور است که عزم هستهی اصلی قدرت و تمایل شخص رهبر جمهوری اسلامی، تداوم دولت بیکفایت ناکارآمد و فاسد احمدینژاد بود، هرچند به قیمت سوءاستفاده از مشارکت مدنی شهروندان و خیانت به اعتماد آنان. کمتر منصفی است که بر اختلاف رای فاحش اعلام شده (بیش از ۲۴ میلیون رای برای احمدینژاد و بیش از ۱۳ میلیون رأی برای موسوی) به تلخی، لبخند نزند. بیگمان، در این روزهای مانده تا تظاهرات حکومت ساخته و کارناوال جنجالی ۹ دی، تهمتها و دروغها و تحریفهایی از این دست که کامران دانشجو مطرح کرده، مکرر در مکرر از بلندگوهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی، منتشر خواهد شد. مبلغان و مروجان، و هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی اما نیک میدانند که «شکاف» معنادار و اختلاف نظر فاحش میان نگاه و ارزیابی اکثریت جامعه و آنان، باقی است. میلیونها ایرانی آنچه را در روز انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ و نتایج آن، از نزدیک لمس و «وجدان کردند»، به پای فریب و تحریف و تزویر، نمیریزند؛ بهویژه آنکه برای پیگیری اعتراض سبز، خون دهها شهروند آزادیخواه و پرسشگر (از ندا و سهراب تا هاله و ستار) بر زمین ریخت، و هزاران ایرانی معترض، هدف خشونت خونین و سرکوب غیرانسانی قرار گرفتند. راهی اگر هست ـ که هست ـ نه از دل تداوم تهدید و تحریف و خشونت و حبس، که از درون مدارا و گفتوگو و انصاف و آزادی و امنیت میجوشد و تمکین به خواست مدنی اکثریت مردم. نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
محسن رهامی: کار اصلی روحانیت تجارت گوشت، آهن و شکر نیست Posted: 15 Dec 2014 05:58 AM PST جرس: محسن رهامی گفت: در حال حاضر همه چیز مخلوط شده و هر کس در همه کار دخالت می کند، کار اصلی روحانیت تجارت گوشت، آهن و شکر نیست و اینها ربطی به روحانیت ندارد، الان شما نوع نگاه و احترامی که به روحانیت می شود با سی چهل سال قبل مقایسه کنید، وقتی روحانیت از وظیفه ی اصلی خودش دور شود، مردم حق دارند بدبین شوند. و در این میان نه تنها روحانیت بلکه دین هم آسیب می بیند.
در این مراسم رهامی که موضوع سخنان خود را استراتژی تلفیقی اهل بیت (ع) بعد از واقعه ی عاشورا عنوان کرد، گفت: سوال اصلی این است که بعد از قضایای عاشورا آیا اهل بیت (ع) برای ادامه ی نهضت و تعیین تکلیف جامعه ی اسلامی و مقابله با حکومت تا دندان مسلحی که تمام ارکان اقتصادی و تبلیغاتی را نیز در دست داشت و برای مخالفین و منتقدین امکان نفس کشیدن نبود و به روشهای گوناگون مخالفین را می کشت استراتژی مشخصی داشتند؟ یا فاقد استراتژی بودند و آن قضایا حادثه ای اتفاقی بود، و اگر پاسخ مثبت است و استراتژی وجود داشت، استراتژی اهل بیت چه بود؟ آیه ای هست در سوره ی رعد (آیه ی هفتم) که معنایش این است خداوند آب زلالی را از آسمان نازل می کند، و این آب باران در مسیرهای خود که قرار می گیرد، هر مسیری به اندازه ی خودش مقداری را می گیرد.
وی ادامه داد: معارف الهی هم چنین است و وقتی این معارف وارد سرزمینهای مختلف می شود در هر محیطی بر اساس برداشتهای مردم آن سرزمین رنگهای گوناگون به خود می گیرد. و این چنین می شود که به عنوان مثال در مورد نماز هر مذهب اسلامی متفاوت با مذهبی دیگر وضو می گیرد و نماز می خواند، واقعه ی عاشورا نیز چنین است و هر کس در طول زمان چیزی را به عاشورا اضافه کرده و می بینیم که یک جا سینه زنی رواج گرفته، جایی دیگر قمه زنی، و جایی هم زنجیر زنی پیدا شده. در این واقعه هم، مانند بسیاری از فروعات دینی، در مورد عمل امام حسین در عاشورا ما به فروعات دست چندم آن چسبیده ایم. بنابراین تکلیف ما این است که حادثه ی عاشورا را ورای اضافات پیدا کنیم، چرا که آب زلال است که جامعه را حیات می بخشد.
این استاد حوزه ودانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: الان اینکه جهان اسلام دچار اوضاع اسفناکی شده به این خاطر است که آدمهای نالایقی که دید آنها تا نوک بینی شان می رسد حاکم شده اند و در کنار این حاکمان، ملاها و آخوند های درباری فتواهای تفرقه انگیز صادر می کنند و امروزه تعداد مسلمانانی که بدست اهل قبله و با آرم اشهد ان لا اله الا الله در کشورهای عراق، پاکستان، افغانستان، یمن، شمال آفریقا و.. کشته می شوند بیش از هر زمان دیگری است و این دوران یکی از بدترین دورانهای مسلمین است و تمام اینها به این دلیل است که در فروعها گیر کرده ایم و اینکه مثلا چرا آن گروه مسلمان قبر را بلند ساختند و یا چرا مثل ما وضو نمی گیرد یا مانند ما نماز نمی خواند و به دنبال این صدور انواع و اقسام فتواهای تکفیر.
دبیرکل انجمن اسلمی اساتید دانشگاه افزود: به عاشورا نباید به عنوان حادثه ای تاریخی نگاه کنیم چرا که حادثه ی تاریخی جریانی در گذشته است، باید عاشورا تبدیل به درسی برای خودمان و برای امروز و فردا و زندگی آینده ی ما شود. در سفری که چندی قبل برای انجام مطالعه تحقیقاتی و انجام چند سخنرانی به دعوت چند نفر از دوستان به پنسیلوانیای آمریکا داشتم، در آنجا بازدیدی هم از زندان آن شهر داشتم که دیدم حدود 20 درصد زندانیان، مسلمان هستند، برای من این سوال ایجاد شد که آمریکا که 20 درصد مسلمان ندارد پس چطور است 20 درصد زندانیان پنسلوانیا، مسلمانند، بعد از پرسش و پاسخ متوجه شدم که اکثر زندانیان در طول مدت زندانشان دین اسلام را از طریق تبلیغاتی که توسط دیگر زندانیان صورت گرفته و همچنین تبلیغات و ارتباطاتی که دیگر گروههای مسلمان با اینها و خانواده های این زندانیان داشته اند و در حل مشکلات زندگی اینها انجام داده اند انتخاب کرده اند. و آنها اسلام را طوری فهمیده اند که مشکلات همدیگر را حل کنند و آنوقت ما در ایران از همسایه خودمان خبر نداریم.
دکتر رهامی پژوهشگر دینی ادامه داد: استراتژی اهل بیت در زمان افزایش خشونت عریان بنی امیه به چند دسته تقسیم شد: عده ای مانند حضرت زید و طرفدارانش به درگیری مستقیم با حکومت روی آوردند که اینها بیشتر فعالیتشان بعدها به سمت جنوب کشیده شد. عده ای دیگر هم از سادات بنی الحسن در سمت شمال (طبرستان سابق) با حکومت وقت درگیری نظامی داشتند و در این فضایی که درست شده بود امام باقر که دید روایات جعلی زیادی ساخته شده و معارف الهی از بین می رود بدنبال ایجاد یک نهضت فکری بود، و شاگردان زیادی در این زمینه تربیت کرد.
این روحانی حقوقدان گفت: مرحوم کلینی بحثی دارد در مورد عقل و جهل و می گوید باید راهی برای داناتر کردن مردم پیدا کرد، مشکل دنیای اسلام این است که بدن رشد می کند اما مغز به اندازه ی آن رشد نمی کند. در حال حاضر همه چیز مخلوط شده و هر کس در همه کار دخالت می کند، کار اصلی روحانیت تجارت گوشت، آهن و شکر نیست و اینها ربطی به روحانیت ندارد، الان شما نوع نگاه و احترامی که به روحانیت می شود با سی چهل سال قبل مقایسه کنید، وقتی روحانیت از وظیفه ی اصلی خودش دور شود، مردم حق دارند بدبین شوند. و در این میان نه تنها روحانیت بلکه دین هم آسیب می بیند. روحانی باید معلم باشد و کار معلم تربیت آدم است، پیامبر معلم بود، یعلمه الکتاب والحکمه، خدا در قرآن به ن والقلم قسم خورده، جبرییل به پیامبر می گوید اقرا: بخوان، و یا پیامبر به مردم می گوید معجزه من کتاب است، نه اینکه کر و کور را شنوا و بینا کنم، اما با همه ی اینها ما کمترین درصد مطالعه را داریم، جامعه ای که کتاب نخواند دانا وتوانا نمی شود.
رهامی در پایان گفت: حکومت بنی امیه وقتی از درگیری با مخالفان مسلح زیدی و ... فارغ شد وبه اهمیت آگاه کردن جامعه و تاثیر تربیت شاگردان آگاه و عالم برای جامعه پی برد، فضا را برای امامان بست و می بینیم که از دوران امام کاظم (ع) سختگیری ها و زندان رفتن ها افزایش پیدا می کند، و همه به این خاطرست که حاکمان مستبد می دانند که اگر آزادی بیان و اطلاع رسانی باشد و جامعه آگاه و دانا بار بیاید دیگر جایی برای استبداد باقی نخواهد ماند و چنین است که در طول تاریخ همیشه با پیامبران و افرادی که به دنبال آگاهی مردم بودند برخوردهای ناصواب شده است.
|
اعزام سعید رضویفقیه با دستبند و پابند به دادسرای اوین، برای تفهیم اتهام Posted: 15 Dec 2014 04:51 AM PST جرس: سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار زندانی، صبح دیروز برای تفهیم اتهامات تازه به دادسرای اوین انتقال یافت؛ انتقالی که در برخوردی توهین آمیز و خلاف شان زندانیان سیاسی، همراه با دستبند و پابند صورت گرفت.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که برای صبح روز یکشنبه از سوی شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین احضار شده بود، توسط بازپرس خورشیدی مورد تفهیم اتهام گرفت.
دادسرا اتهام اجتماع و تبانی و اخلال در نظم عمومی از طریق برگزاری تجمعات غیرقانونی را به وی تفهیم کرده است؛ اتهاماتی که مصداق آنها سخنرانی این روزنامهنگار در شهر همدان اعلام شده است.
رضوی فقیه پیش از این هم در خصوص آن سخنرانی، در دو عنوان اتهامی توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود.
ماموران زندان، این روزنامهنگار زندانی را صبح روز یکشنبه با دستبند و پابند از زندان رجاییشهر به دادسرای اوین منتقل کردند تا در بازپرسی شعبه دوم دادسرای شهید مقدسی اوین مورد تفهیم اتهام قرار گیرد.
بنابر ادعای بازپرس پرونده، ۱۳ نفر دیگر از دعوتکنندگان و میزبانان وی در همدان نیز احضار و بازجویی شدهاند.
رضوی فقیه سال گذشته پس از سخنرانی در همدان بازداشت شد و حکم یک سال حبس وی در پرونده قبلی، اجرا شد. او از آن زمان در زندان رجاییشهر کرج محبوس است.
|
معاونت مطبوعاتی ارشاد: خبرگزاری فارس متعلق به بسیج است و رسانهای خصوصی نیست Posted: 15 Dec 2014 04:51 AM PST جرس: در پی انتشار گزارشی در خبرگزاری فارس درباره انتشار لیست یارانه حمایتی بیمه خبرنگاران، روابط عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توضیحاتی را منتشر و طی آن تاکید کرده است: خبرگزاری فارس به نیروهای مسلح (سازمان بسیج مستضعفین) تعلق دارد و رسانه ای خصوصی تلقی نمی شود.
متن این پاسخ و توضیح به این شرح است:
مدیرمسئول محترم خبرگزاری فارس باسلام احتراماً، عطف به مطلب مندرج در آن رسانه درباره فهرست یارانه بیمه خبرنگاران خواهشمند است جوابیه زیر را با توجه به ماده 23 قانون مطبوعات درج فرمایید: 1) حمایت از رسانه ها برای بیمه همکاران خود یکی از سیاستهای محوری این وزارتخانه در هدفمندی یارانه های مطبوعاتی است زیرا علاوه بر تقدیر از کارآفرینی رسانه ها و حمایت از قشر شریف روزنامه نگار، بیمه خبرنگاران را از طریق اصولی تعقیب می کند. 2) مطابق بسته حمایتی سال 93 که در راستای سیاست شفافیت دولت «تدبیر و امید» قبلاً اطلاع رسانی شده است، تأمین همه یا بخشی از بیمه پرداختی رسانه ها برای همکاران خود در دستور کار قرار دارد. چنانچه قبل از انتشار تحلیل خود به جدول مندرج در بسته حمایتی مراجعه می فرمودید از ضوابط و تفاوت حمایت رسانه های سراسری و غیرسراسری، دولتی یا عمومی و خصوصی، دوره های مختلف انتشار و ... مطلع می شدید. به عنوان مثال چنانچه فهرست همکاران بیمه ای یک روزنامه سراسری یا خبرگزاری کمتر از 25 نفر باشد قابل حمایت نیست و ضمناً سقف حمایت بیمه ای این نوع رسانه، یکصد نفر است. امّا همین نصاب ها برای یک هفته نامه محلّی به ترتیب 10 و 40 نفر است. 3) خبرگزاری فارس به نیروهای مسلح (سازمان بسیج مستضعفین) تعلق دارد و رسانه ای خصوصی تلقی نمی شود. 4) مطابق ضوابط مندرج در بسته یادشده، و در راستای تفاوت گذاشتن بین نحوه حمایت رسانه های بخش خصوصی و رسانه هایی که از بیت المال ارتزاق می کنند، رسانه های گروه دوم با ضریب نصف مورد حمایت قرار می گیرند. چنین رسانه هایی عملاً با دو محدودیت محاسباتی مواجه هستند: سقف نفرات و ضریب پنجاه درصدی بابت دولتی یا عمومی بودن. 5) همچنین برای حمایت از بیمه رابطان خبری خبرگزاری ها در استانها سهمیه ای جداگانه برای بیمه یکصدنفر از آنان، لحاظ شده است که چنانچه در فهرست ارسالی خبرگزاری ها، عزیزانی از این گروه هستند حق بیمه آنان جداگانه به خبرگزاری مربوط پرداخت می شود. 6) یکی از دلایلی که مبالغ واریزی، ارقام متغیرها و فرمول محاسباتی رسماً اعلام می شود احتمال وجود اشتباه و آمادگی رفع اشتباهات است. قطعاً تأیید می فرمایید این روش شفاف که به پاسخگویی منجر می شود به عدالت نزدیکتر است. اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی نیز در طول یکسال گذشته و در بیانیه اعلام یارانه ها از صاحبان امتیاز درخواست می کرده است چنانچه حق آنان تضییع شده اعلام نمایند تا بلافاصله اصلاح شود. همچنان که در جدول یارانه بیمه نیز ملاحظه می فرمایید نام برخی رسانه ها دو بار آمده است که نشانگر پرداخت این یارانه بابت شش ماهه دوم سال قبل و شش ماهه نخست امسال است. خوشبختانه قبل از کشف جنابعالی، چند رسانه که میزان دریافتی آنان با فرمول اعلامی مغایرت داشت از طریق صحیح خود پیگیر شدند و اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی به صدور اصلاحیه برای آنان و رسانه های مشابه (جمعاً 9 رسانه) اقدام کرد که جدول آن بعد از واریز به حساب آنان در سایت معاونت مطبوعاتی قابل مشاهده است. 7) صاحب امتیاز روزنامه خبرجنوب، همواره شخص حقیقی بوده است و آقای دکتر انتظامی قبلاً نیز در آن روزنامه سمتی نداشته اند. صاحب امتیازی روزنامه خبر ورزشی نیز همزمان با تصدی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی، اولاً از شخصیت حقوقی به حقیقی تغییر یافته است و ثانیاً با توجه به قانون منع تصدی همزمان، مؤسسه ای که ایشان مدیرعامل آن بوده اند، رسماً نیز منحل شده است و لذا فرضیاتی که مطرح فرموده اید از اساس، نادرست است. 8) نمایندگی مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات مطابق ماده 10 قانون مطبوعات با رأی مستقیم آنان صورت می گیرد و چنانچه از انتخاب ایشان برای ششمین دوره متوالی ناخشنود هستید شایسته است به موکلان ایشان اعتراض نمایید. ضمناً سیاق بخش پایانی تحلیل آن رسانه، شائبه بی احترامی و بلکه توهین به سایر اعضای محترم هیأت نظارت بر مطبوعات را نیز دارد. روابط عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی |
روایت یک سینماگر از شلاقزدن سینماگران در وزارت ارشاد دهه ۶۰ Posted: 15 Dec 2014 04:30 AM PST جرس: حسین فرحبخش تهیهکننده و کارگردان سینمای ایران همزمان با رونمایی از کتاب مصاحبهها و گفتارهای سینمایی سیدمحمدبهشتی از مدیران پیشین سینمای ایران، گفت و گویی داشت که در نوع خود عجیب بود اما در این میان حاوی یک ادعای بزرگ نیز بود که ظاهراً پیش از این نیز بیان شده اما هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفته است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا زمان دستگیری حکم قضایی داشتند، گفت: تا آنجا که میدانم وزارت ارشاد مسئولیت برای دستگیری ندارد و وزارت ارشاد هم جایی برای بازداشت نیست اما در هر حال من حکمی ندیدم و به هر حال در آن سالها حراست آنجا اسلحه داشت و با بیسیم و کلاشینکف آمده بودند و طبیعتاً من مجبور بودم همراهشان به حراست وزارت فرهنگ و ارشاد بروم.
علیخانی تاکید کرد: لیست فیلمها موجود است و اتفاقاً قبل از این چنین ماجرایی برای ما به وجود بیاورند، تلویزیون پس از انقلاب خیلی از این فیلمها را از بنده خریده بود و تا آن زمان پخش میکردند که در این زمینه به فیلمهای «بیدار باش»، «نبرد العلمین» و «رنجرها» میتوانم اشاره کنم. به همین دلیل این ادعا که ما خودمان به واسطه آنچه بر ما رفته بود، امضایش کردیم، فاقد صحت بود.
|
۴۰ هزار نفر از بازنشستگان دولت به «کمفروشی» تأمین اجتماعی معترضاند Posted: 15 Dec 2014 04:29 AM PST جرس: جمعی از مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی که براساس مقررات بازنشستگی پیش از موعد دستگاههای دولتی بازنشسته شدهاند؛ سازمان تامین اجتماعی را به بدحسابی در محاسبه مستمریهای خود متهم میکنند.
به گزارش ایلنا، این گروه از مستمریبگیران تامین اجتماعی که شمار آنها تا حدود ۴۰ هزار نفر میرسد تا پیش از بازنشسته شدن برابر قوانین کار و تامین اجتماعی در استخدام دستگاههای دولتی بودند که در فاصله سالهای ۸۶ تا ۸۹ با مصوبه دولت و مجلس، از مزایای پنج سال سنوات ارفاقی استفاده کرده و پیش از موعد بازنشسته شدهاند.
بر اساس مقرراتی که به بازنشستگی پیش از موعد این گروه از کارگران دولت منجر شد؛ سازمان تامین اجتماعی در زمان صدور حکم بازنشستگی بابت هر کارگر مشمول حق بیمه و مستمری مربوط به سنوات ارفاقی را به نرخ روز دریافت کرده است و علاوه بر آن نیز بابت هر سال باقیمانده تا پر شدن سابقه پرداخت حق بیمه، مبلغ اضافی دیگری را که بصورت پلکانی و با ضریب ۱. ۱ محاسبه میشده است را دریافت کرده است.
براین اساس چنانچه در سال ۸۶ قرار بود تا یک کارگر شاغل در دستگاه دولتی با استفاده از این مصوبه پس از ۲۵ سال پرداخت حق بیمه بصورت پیش از موعد بازنشسته شود، دولت در مقام کارفرما میبایست از یکسو به نرخ سال ۸۶ معادل ۵ سال حق بیمه و مستمری را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت میکرد و از سوی دیگر بابت همین ۵ سال مبلغ اضافی دیگری را که با ضریب ۱. ۱ و بصورت پلکانی و تصاعدی محاسبه میشد را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند.
طبق گفته این گروه از بازنشستگان، سازمان تامین اجتماعی در شرایطی که بابت بازنشستگی پیش از موعد آنها همه هزینههای جانبی را محاسبه و از کارفرما دریافت کرده است، اما در محاسبه و پرداخت مستمری آنها بدحسابی و کم فروشی میکند.
براین اساس در شرایطی که مبنای محاسبه مستمری بازنشستگی بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی میانگین جمع حقوق بیمه پرداخت شده دو سال آخر سابقه کاری است؛ سازمان تامین اجتماعی مستمری این تعداد از بازنشستگان پیش از موعد را بدون محاسبه هزینههای مربوط به سنوات ارفاقی محاسبه کرده است.
معترضان به این شیوه محاسبه سازمان تامین اجتماعی مدعیاند که برابر قانون وقتی کارفرمایان آنها همه هزینههای اضافی بازنشستگی پیش از موعد آنها را پرداخت کرده است دلیلی ندارد که این هزینهها در محاسبه مستمریهای آنها لحاظ نشود.
بازنشستگان معترض میگویند مستمری آنان که بدون محاسبه ۵ سال ارفاق سنوات بازنشسته شدهاند، با یک بازنشسته معمولی که با سنوات کامل بازنشسته شده است حدود یک میلیون تومان اختلاف دارد.
این گروه از بازنشستگان با یادآوری اینکه در فاصله سالهای ۸۶ تا ۹۰ حدود ۵ هزار نفر از آنها با طرح دعوی در دیوان عدالت اداری توانستند سازمان تامین اجتماعی را نسبت به تغییر شیوه محاسبه مستمریهای خود وادار سازند، افزوند: از سال ۹۰ سازمان تامین اجتماعی در شیوه بازنگری مستمری همه بیمه شدگانی که چنین وضعیتی بازنشسته بودند تجدید نظر کرد اما در نهایت از سال ۹۱ تاکنون این سازمان به استناد رای جدید دیوان عدالت اداری در محاسبه مستمریهای آنها به شیوه سابق کم فروشی و بدحسابی کرده و هزینههای مربوط به سنوات ارفاقی را نادیده گرفته است.
|
انتقال مهدیه گلرو به سلول دو نفره در بند ۲ الف Posted: 15 Dec 2014 03:45 AM PST جرس: مهدیه گلرو، فعال سیاسی و اجتماعی که بیش از ۵۰ روز است به خاطر اعتراض به اسیدپاشیهای اصفهان در بازداشت به سر میبرد به سلول دو نفره منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار جرس، این سلول دو نفره نیز در بند ۲ الف و به کوچکی سلول قبلی است.
مهدیه گلرو، تنها به دلیل شرکت در تجمع مسالمتآمیز مقابل مجلس در اعتراض به اسیدپاشیها بازداشت شد و حدود ۴۵ روز را در انفرادی گذراند و اکنون بیش از ۵۰ روز است که در بازداشت به سر میبرد.
پیشتر بیش از سیصد تن از کنشگران جامعه مدنی طی نامهای به رئیس جمهور، خواستار آزادی مهدیه گلرو شده و تاکید کرده بودند: او یکی از صدها زنی است که در چارچوب قانون و به شکلی کاملا مدنی، دل نگرانی خود را نسبت به اسیدپاشیهای اخیر در اصفهان به گوش مسئولان رساند. وی از جمله فعالان مدنی مسالمت جو و شناخته شدهای است که همراه با دیگر کنشگران جامعه مدنی و جنبش زنان، در ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ به مقابل مجلس شورای اسلامی رفت تا توجه نمایندگان مجلس را به فاجعه اسیدپاشی که خشونت عریان علیه زنان است جلب کند. اما متاسفانه پس از گذشت سه روز از طرح این درخواست مدنی، «مهدیه گلرو» را در ۴ آبان ماه بازداشت کردند و وی تاکنون در سلول انفرادی زندان اوین به سر می برد. این درحالی است که تلاش مدنی «مهدیه گلرو» فقط طنین مسالمت آمیز صدای دختران جوان این مملکت است که از وقایع اسیدپاشی آزرده و خشمگین شدند.
مهدیه گلرو پیش از این در آذرماه سال ۸۸ بازداشت شد و از سوی دادگاه به تحمل ۲ سال و ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به دو سال حبس کاهش یافت. اما مجددا در طی دوران زندان به شش حبس دیگر به اتهام “تبلیغ علیه نظام” محکوم شد.
وی اردیبهشت ماه سال ۹۱ پس از سپری کردن ۳۰ ماه حبس در زندان اوین، آزاد شده بود. |
نعمت احمدی: احمدینژاد و نزدیکانش از خواب زمستانی بیدار شدهاند Posted: 15 Dec 2014 02:36 AM PST جرس: نعمت احمدی در واکنش به نامه سرگشاده محمدعلی رامین مشاور مطبوعاتی احمدینژاد درباره رفع حصر و ترور محصوران، این صحبتها را برنامهریزی شده عنوان کرد و گفت: شخصا اینگونه صحبتکردن را در قالب حرکات اخیر تیم آقای احمدینژاد میدانم. آقای احمدینژاد خود با الهام به کربلا میرود و راهپیمایی میکند، آقای مشایی اعلام میکند که از سیاست کنارهگیری میکند، آقای رامین هم از ترور صحبت میکند. این آقایان دارند از خواب زمستانی بیدار میشوند.
به گزارش آفتاب، وی همچنین در قسمت دیگری از این نامه مطرح کرده است: "آیا به عنوان یک شخصیت امنیتی، احتمال نمیدهید که با فرض "رفع حصر بدون توبه”، حتی اگر خود مجرمان قصد ادامه خیانت نداشته باشند، کسانی "دوستنما” در قالب حمایت از آنها، انواع بلواها را بهنام حمایت از اشرار ۸۸ طراحی و اجرا کنند؟... برای مقابله با ... مداخله آمریکا، نظام مجبور خواهد شد، پس از پنج سال صبر وتحمل، قوه قضائیه را به محاکمه و اعدام این خائنان فرا بخواند؟ آیا با مبانی حقوقی و شرعی خودتان، هرکدام از این سران فتنه به چندین بار اعدام محکوم نخواهند شد؟ آیا مدارای کنونی نظام و مراقبت های همه جانبه از آنها بهتر از اعدام این ها نیست؟ مصلحت را شما در کدام راه می بینید؟"
برخی این صحبتهای رامین را خط دادن به مخالفان رفع حصر و همچنین دخالت در کار قوه قضاییه دانستهاند. وی به صورت تلویحی نتیجه محاکمه محصوران را در نامه خود اعدام اعلام کرده است.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 1600 Amphitheatre Parkway, Mountain View, CA 94043, United States |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر