هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 11/16/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رسا ، رسانه سبز ایران

برنامه های ۲۴ آبان ۱۳۸۹ 


 


ندای سبز آزادی: نتایج یک تحقیق دانشگاهی نشان می دهد که بیش از ۴۵ درصد مردم تهران، ماهواره می‌بینند که میانگین تماشای آن دو ساعت در روز است. همچنین در میان شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، شبکه خبری بی بی سی و شبکه فارسی وان بیشترین مخاطبان را دارند.
به گزارش جهان، استاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: در میان شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، شبکه خبری بی بی سی و شبکه فارسی وان بیشترین مخاطبان را در بردارد و ویژگی‌های مخاطبان از نظر گردانندگان این رسانه‌ها، میل به تفریح و سرگرمی بیشتر، میل به جدا شدن از محدودیت‌ها و خطوط قرمز، علاقه‌مندی به همدلی با جوامع غربی و غیرمذهبی و از همه مهمتر نارضایتی از هنجارهای حاکم (سیاسی، ‌اجتماعی، فرهنگی، دینی و…) است.
دکتر جبلی در خصوص وضعیت موجود شبکه‌های ماهواره‌ای از لحاظ بینندگان اظهار کرد: حدود ۱۷ هزار شبکه باز و بدون محدودیت وجود دارد که ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد که عمدتا مبلغ عریانی هستند و در این میان بیش از ۴۰ شبکه فارسی زبان وجود دارد که مضامین سیاسی، فیلم و سریال، شو و موسیقی و تبلیغ کالا را در بر می‌گیرد که میزان رشد آنها تاکنون زیاد بوده است.
وی افزود: براساس آمارهای موجود بیش از ۴۵ درصد مردم تهران ماهواره می‌بینند و میانگین تماشای آن دو ساعت در روز است و تماشای برنامه‌های علمی زیر ۵ درصد است.
به گفته وی، در حالی که تماشای فیلم و سریال بیش از ۵۰ درصد بیننده دارد و در میان شبکه‌های فارسی زبان شبکه فارسی وان ۵۰ درصد بیننده، PMC نزدیک به ۴۰ درصد و سایر موارد ۱۰ درصد است و شبکه خبری B.B.C فارسی نیز بین شبکه‌های سیاسی بیشترین بیننده را دارد.

 


 


ندای سبز آزادی: احمد توکلی با انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت اول احمدی‌نژاد در خصوص واردات بی‎رویه به کشور، دولت نهم را متهم کرد که با حذف موانع غیر تعرفه‌ای، پدر تولید داخلی را درآورد.
به گزارش خبر، ماده ۹۶ لایحه برنامه پنجم توسعه مربوط به اعمال موانع غیرتعرفه‎ای برای واردات در طول برنامه پنجم بود که رئیس مرکز پژوهش‌ها با ارائه پیشنهادی اصلاحی در این خصوص گفت: سازمان جهانی تجارت معروف به WTO بر این اساس خلق شد که اگر موانع تولید برداشته شود، تولید بالا می‌رود.
وی افزود: باید کاری کنیم که کشورهای دنیا برای محصولات ما موانع غیرتعرفه‌ای‌شان را حذف کنند تا ما هم برای کالاهای آنان این کار را بکنیم. اما کشورهای دنیا که عضو WTO هستند، از آن وقت می‏‌گیرند و این قانون را برای مدتی اجرا نمی‌کنند. مثلا چین ۱۴ سال و عربستان ۹سال وقت گرفته اما دولت نهم این اشتباه را کرد و بدون عضویت در WTO موانع غیرتعرفه‎ای را حذف کرد و پدر تولید داخل را درآوردند.
به گفته وی، این نوع استقبال از واردات در حالی که صنایع ما نوپا هستند، باعث لطمه خوردن به تولید و صنعت داخلی می‎شود. از این رو باید موانع غیرتعرفه‏‌ای را به نفع تولید ملی حفظ کرد.

 


 


ندای سبز آزادی: یاسر رحمانی دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی این دانشگاه، پس از یک سال ونیم بلاتکلیفی، با حکم کمیته انضباطی مرکزی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، از دانشگاه اخراج شد.
به گزارش دانشجو نیوز، یاسر رحمانی در شهریور ماه ۱۳۸۷، با شکایت حراست دانشگاه، به اتهام “نشر اکاذیب و افترا” به حراست دانشگاه در مصاحبه با “رادیو زمانه”، به کمیته انضباطی دانشگاه علوم پزشکی شیراز احضار شد.
پس از حضور وی در این کمیته و دفاع جسورانه از عملکرد خود و انجمن اسلامی دانشگاه و ناتوانی کمیته انضباطی در برابر او و اثبات اتهام انتسابی، اعضای این کمیته و حراست دانشگاه، طبق یک برنامه از قبل هماهنگ شده با اداره اطلاعات فارس، پرونده اش را به بهانه بررسی بیشتر به کمیته انضباطی مرکزی وزارت بهداشت ارجاع دادند. او پس از حضور در کمیته مرکزی با اتهامات زیادی مواجه شد که نشان از خصومت ورزی و برنامه ریزی مفصل برای حذف این فعال دانشجویی داشت. اتهاماتی که هیچ نشانی از واقعیت نداشتند.
گفته می‌شود که استاندار فارس نیز به دلیل انتقاد صریح و بی پرده ی یاسر رحمانی از عملکرد او و دولت متبوعش (علی الخصوص در مورد ماجرای سد سیوند که پخش فیلم این انتفاد در رسانه های مجازی و یوتیوب بازتاب گسترده ای به دنبال داشت) به هنگام حضور در دانشگاه شیراز، به دنبال انتقام جویی از این عضو دفتر تحکیم وحدت بود.
در دی ماه ۱۳۸۷ به دنبال پلمپ غیرقانونی و دستبرد شبانه مامورین حراست به دفتر انجمن اسلامی، و نقش یاسر رحمانی در افشای این اقدامات غیرقانونی حراست و ریاست دانشگاه، وی یک روز قبل از امتحانات پایان ترم، ابتدا توسط رییس دانشگاه به مدت یک ماه و سپس توسط کمیته انضباطی مرکزی وزارت بهداشت به مدت دو ماه به دانشگاه و کلیه محیط های دانشگاهی از جمله خوابگاه و بیمارستان ها ممنوع الورود شد. سپس در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ کمیته انضباطی مرکزی وزارت بهداشت حکم به اخراج وی از دانشگاه داد.
اما یاسر رحمانی با پیگیری و گرفتن وکیل و شکایت از کمیته انضباطی مرکزی به دیوان عدالت اداری توانست حکم مربوطه را در مرحله تجدید نظر به حالت تعلیق درآورد، که البته این روند نزدیک به یک سال به درازا انجامید. در طول این مدت مسئولین دانشگاه علوم پزشکی شیراز به طور غیر قانونی و برخلاف آیین نامه انضباطی دانشجویان، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، از تحصیل وی جلوگیری به عمل آوردند، که تا هم اکنون نیز ادامه دارد. گفتنی است حکم اخراج یاسر رحمانی از دانشگاه، بی سابقه ترین و سنگین ترین حکم برای یک فعال دانشجویی، در تاریخ دانشگاه های دولتی پس از انقلاب است.
خاطر نشان می شود در طول این مدت حراست دانشگاه و مسئولین امنیتی استان فارس برای خدشه وارد کردن به فعالیت های این فعال دانشجویی و دفتر تحکیم وحدت دروغ های بسیاری مثل مصاحبه و اعترافات ساختگی را به این فعال دانشجویی باسابقه و خوشنام نسبت دادند که قویا از سوی وی تکذیب شد.

 


 


ندای سبز آزادی: نماینده مردم اردکان در مجلس قانون فعلی کار را نیازمند اصلاح و بازنگری دانست و از ضایع شدن حق و حقوق برخی کارگران یزد به دلیل خلاءهای قانونی انتقاد کرد.
به گزارش مهر، محمدرضا تابش ظهر دوشنبه در جلسه بررسی مشکلات جامعه کارگری استان یزد اظهار داشت: دیدگاه مجلس برای کمک و دستگیری از طبقات کم درآمد جامعه بسیار مثبت است.
وی برخی معضلات موجود در جامعه کارگری را مربوط به موانع قانونی دانست و ادامه داد: این قوانین یا باید اصلاح شود و یا قوانینی مبتنی بر مقتضیات حال حاضر کشور تدوین شود.
تابش ادامه داد: این امر بر عهده نمایندگان است اما انعکاس این موارد از سوی تشکلهای کارگری می تواند در بهبود، تسریع و اعمال نظرات آنها در اصلاح و تدوین قوانین جدید موثر باشد.
وی افزود: البته ایراداتی در دستورالعملها و آیین نامه های اجرایی همچنین نحوه و چگونگی اجرای قوانین وجود دارد که در برخی موارد سبب ایجاد مشکل شده که این موارد نیز باید از طریق هیئت دولت، کمیسیونهای مجلس و تعامل مدیران اجرایی، پیگیری و رفع شود.
قانون کارگر و کارفرما باید تامین کننده حقوق هر دو قشر باشد

نماینده مردم اردکان در مجلس با بیان اینکه قانون کار تنظیم کننده رابطه کارگر و کارفرما است و باید تامین کننده حقوق هر دوی آنان نیز باشد، افزود: در قانون کار باید نگاه عدالت جویانه حاکم شود تا هم کارفرما بتواند بهره ای از امکانات ببرد و هم کارگر در مقابل عرضه توان خود به عنوان نیروی مولد از حقوق حقه خویش بهره مند و امنیت شغلی لازم را داشته باشد.
وی تاکید کرد: قانون کار ما نیاز به اصلاح دارد از طرفی باید ساختارهای اجرایی جدید با ماموریتهای متناسب برای ساماندهی مسائل کارگری و کارفرمایی طراحی شود و تقویت تشکلهای کارگری و توجه به سه جانبه گرایی و تاکید بر مذاکره دوجانبه بین کارگر و کارفرما برای حل مشکلات و رسیدن به تفاهم و توافق بیشتر و ایجاد توازن بین کارگر و کارفرما در جهت افزایش بهره وری و بهره مندی طرفین مدنظر قرار گیرد.
عضو کمیسیون تلفیق برنامه پنجم توسعه کشور با بیان اینکه در بحرانهای اقتصادی و هنگام رشد تورم طبقه کارگر جامعه که با عرضه کار، کسب درآمد می کنند بیشتر متضرر می شوند، افزود: تورم و رکود توامان اثرات نامطلوبی بر واحدهای تولیدی و صنعتی گذاشته و نرخ بیکاری را افزایش داده است.
تابش ادامه داد: در شرایط رکود تورمی، قیمت های تمام شده افزایش می یابد و روند عرضه و تقاضا در بازا به هم می خورد و قیمتها متناسب با هزینه تمام شده اضافه نمی شود و در نهایت می تواند به تعطیلی واحدها و بیکار شدن کارگران بیانجامد.
وی افزود: در این وضعیت نباید برای کنترل قیمت ها، چاره کار را در واردات دانست زیرا واردات بی رویه به تولید داخلی لطمه می زند.
کارگران یزد قربانیان بزرگ شرایط رکود تورمی هستند

تابش خاطرنشان کرد: کارخانجات استان یزد و کارگران واحدهای تولیدی قربانیان بزرگ شرایط رکود تورمی بوده اند و هنوز هم این روند ادامه دارد.
تابش در همین راستا توقف و کاهش واردات، توجه ویژه به مقوله تولید و راه اندازی چرخه روان آن، تغییر رویکردهای فرهنگی به مقوله کار، تولید، مصرف و واردات و استفاده از تمامی ابزارهای دستگاه های مربوطه را در خروج از وضعیت فعلی موثر دانست.
وی همچنین با برشمردن مشکلات موجود در خصوص عدم اجرای روان قانون بازنشستگی پیش از موعد برای مشاغل سخت و زیان آور، به مسئله بیمه سلامت و حفظ استقلال درمان سازمان تامین اجتماعی که اعتراض کارگران و بازنشستگان مختلف را برانگیخته بود اشاره کرد و اظهار داشت: قرار بر این شد تا بیمارستانهای تامین اجتماعی، درمانگاهها و اموال و تاسیسات این سازمان در اختیار خودشان بماند اما از سیاستهای درمانی وزارت بهداشت و درمان تبعیت کنند.
نرخ بیکاری در یزد روند افزایشی به خود گرفته است
تابش در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه استان یزد از ۱۰ سال پیش رشد پایین و ملایمی در زمینه بیکاری داشته است، افزود: متاسفانه تاثیر شاخص های کلان اقتصادی کشور و عدم توجه به حل مشکلات صنایع استان باعث شده روند افزایشی نرخ بیکاری به ویژه از سال گذشته را شاهد باشیم که آمارهای ابتدای سالجاری رشد ۲٫۹ درصدی رشد بیکاری را نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می دهد و این امر زیبنده و متناسب با شان و جایگاه یزد و یزدیها که به کارآفرینی و مقتصد بودن شهره هستند، نیست.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان یزد نیز در این نشست از توجه و پیگیریهای نمایندگان مجلس در جلوگیری از منفک شدن بخش درمان سازمان تامین اجتماعی تقدیر و تشکر کرد.
کارگران ساختمانی، بیشترین حادثه دیدگان کار هستند

دهقانی افزود: به وضوح دیده می شود که برخی تصمیمات گرفته شده به نفع قشر کارگر نیست و هم اکنون ما بهترین جایگاه مدافع حقوق کارگران را مجلس می دانیم.
وی بیشترین حادثه دیدگان را از کارگران ساختمانی دانست که بیش از ۲۵ درصد کل حادثه دیدگان را تشکیل می دهند و وجود قراردادهای موقت را باعث بی اثر شدن وجود تشکلهای کارگری دانست و خواستار توجه به بحث امنیت شغلی در بین قشر زحمتکش کارگر شد

 


 


فرزاد فرهنگیان: قضیه کشف محموله ی تسلیحاتی جمهوری اسلامی در بندر لاگوس نیجریه ، علی الظاهر وارد فاز جدیدی شده، که منوچهر متکی وزير امور خارجه جمهوری اسلامی شخصاً وارد معرکه گردید و با سفر خارج از عرف ديپلماتیک وارد آبوجا و با همتای نیجريه ای خود پيرامون موضوع وارد مذاکره و تعامل گردید. پس از مذاکرات دو وزیر خارجه و با چراغ سبز متکی ، مقامات امنیتی نيجریه توانستند یکی از دو نفر مظنون در این قضیه را که در سفارت ايران در آبوجا پایتخت نیجریه پناه گرفته اند، مورد بازجویی قرار دهند و فرد دوم همچنان به واسطه دراختیار داشتن گذرنامه سیاسی و مصونیت از احضار توسط مقامات قضایی و امنیتی کشور پذیرنده ، معاف از این بازجویی ها می باشد. 

اما نکته جالب توجه در این رسوایی سیاسی برای دولت کودتاچی در ایران و فارغ از انگیزه های سیاسی و نظامی و ابعاد داخلی و منطقه ای و بین المللی این امر که بهرحال روزی برای همگان کشف خواهد گردید، دستاویزی است که وزیرامور خارجه رژيم کودتا برای توجیه این رسوایی به آن آویزان شده و ابتدا ناچار به تأئيد محموله ی مکشوفه در لاگوس نیجریه و پس از آن صادرات آن را به یک شرکت خصوصی ایرانی نسبت داده که رأساً اقدام به اين تجارت و فروش سلاح های معمولی و متعارف دفاعی به يکی از کشورهای غرب آفريقا کرده است!؟
متکی همچنين مدعی است که سوء تفاهم ميان ايران و نيجريه مرتفع شده است و اين درحالی است که همزمان با انتشار توجیهات لایتچسبک متکی درقبال این محموله اسلحه دربندر کشوری ماجراجو همچون نيجريه در مجموعه ی کشورهای غرب آفریقا، خبر سفر وزیر امورخارجه آن کشور به نیویورک برای طرح دو موضوع سودان و همينطور رسوایی اخير ایران و احتمال ارائه گزارش آن به کمیته نقض تحريم های شورای امنيت ، درحاشیه اين خبر مطرح شده است.
لذا به یاد داشته باشیم زمانی که متکی صحبت از رفع سوءتفاهم ايجاد شده ميان دو کشور می کند، درقاموس دولتمردان کودتاچی و غاصب چه معنایی می تواند داشته باشد.! اولين معنايي که از زبان سیاسی متکی به ذهن متبادر می شود، اين است که ظاهراً رقم پرداختی به مقامات نيجریه ای و هم پيالگی های دولت نامشروع در ايران ناکافی بوده و شخص وزیرخارجه هم با انجام سفری غيرمترقبه و چند ساعته به آن کشور نتوانسته نظر مساعد دولت نيجریه را برای جمع کردن اين رسوایی در رسانه های جمعی جلب نمايد.
احتمال ديگری که در همين رابطه به ذهن خطور می کند، همان گونه که در مقاله قبلی هم به آن پرداخته شد، مقصد نهايي سلاح های وزارت دفاع جمهوری اسلامی است که براساس مفروضاتی می توانسته برای نمونه سودان و يا گامبیا بوده باشد، که متکی با توسل به مقامات ذیربط در اين کشورها ، سعی بر آن داشته تا در منظر نيجريه اي ها و با وارد نمودن ديگرانی از مجموعه کشورهای غرب آفریقا موضوع را به گونه ای فراتر از يک معامله تجاری فيمابین ایران و فلان کشور در غرب آفريقا قلمداد نمايد. بدین ترتيب ایران خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی و صاحب نفوذ در قاره سیاه مطرح خواهد نمود!
اما بهرتقدير به نظر می رسد قافيه چنان بر رئيس دولت کودتا در ایران و وزیرامور خارجه اش تنگ آمده که چاره ای جز پرداخت هزينه ای چندين برابر ارزش اسمی اين محموله در نهايت امر نخواهند داشت!
اما به واقع نمی توانم از تدقيق در دستاويز منوچهرمتکی برای گريز از اين رسوایی صرف نظر نمايم و چیزی در این رابطه ننويسم. شاید اگر رامین مهمانپرست سخنگوی دستگاه متکی در جلسه هفتگی خود به موضوع ورود یک شرکت خصوصی در امر صادرات تسلیحاتی اشاره می کرد، به مراتب بهتر می توانست در جا انداختن اين دروغ بزرگ مؤثر واقع گردد، تا اينکه شخص وزیرامور خارجه وارد اين کارزار رسانه ای شده و با توسل به چنين دروغ شاخداری جامعه ایرانی و بین المللی را خطاب قرار دهد و صد البته خود و سردمداران دولت کودتا را مورد تمسخر همگان قرار دهد.
مردم ایران و ديگران نیز به خوبی می دانند که در سایه انحصارطلبی و خودمحوری آن حکومت و وجود مافیایی قدرتمند در امر صادرات و واردات کشور، بخش خصوصی ایرانی در اين زمینه حتی از واردات برخی اقلام غذایی از جمله موز ، کشمش و شکر و همینطور صادرات پسته و زعفران محروم می باشند و چنانچه تاجر و بازرگانی خارج از حلقه ی مافيای صادرات و واردات کشور که به نوعی دست در دست پدرخوانده نداشته ، درصدد حفظ استقلال خود باشد، به طور قطع از ادامه فعاليت های تجاری و بازرگانی متعارفش نيز بازخواهد ماند، چه رسد به آن که يک شرکت خصوصی در این مقطع زمانی و با وجود قطعنامه های چندگانه ملل متحدی و اعمال رژیم تحريم ها بر کشور ، بتواند محموله ای چندتنی از انواع و اقسام سلاح های سبک و سنگين و به قول آقای متکی متعارف را از بندری در ایران بار زده و به مقصد کشوری در غرب آفریقا ارسال نمايد!
وضعيت رژیم حاکم بر ایران و رسوایی هایي که یکی پس از دیگری و به ویژه از سال گذشته به این طرف و تقلب آشکار در آرای مردم در انتخاب رئيس جمهور مورد نظرشان تا به امروز به وقوع پیوسته، به طور عجيبی تداعی کننده روزهای واپسین رژیم صدام حسین در اذهان و افکار عمومی ايران و جهانيان می باشد.


 


ندای سبز آزادی: سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی در مصاحبه با روزنامه الشرق چاپ دوحه به سؤالاتی درباره نوع پوشش دختران در ایران، رویارویی پلیس با حاضران در تظاهرات پس از انتخابات و همکاری های انتظامی – امنیتی با قطر پاسخ گفت.
دختران هر چه می خواهند بپوشند به شرط اینکه …

فرمانده ناجا در پاسخ به این سوال که ” اقدامات پلیس علیه گروه های موسیقی جوانان و نیز دخترانی که “جین “می پوشند چقدر واقعیت دارد؟” گفت: ” ما با موسیقی مخالف نیستیم اما محفل های شبانه موسیقی برگزار می شود که در آنها مصرف مواد مخدر و قرص های روان گردان و فساد اخلاقی روی می دهد و قانون برگرفته شده از شریعت اسلامی نقض می شود. ما تلاش می کنیم قانون را اجرا کنیم. کنسرت ها و نشست های موسیقی در ایران برگزار می شود. ایران، هنر را تشویق می کند و مخالفتی با آن ندارد اما فساد اخلاقی یا مشروبات الکلی را تایید نمی کند.
وی درپاسخ به سوالی درباره “برخورد با پوشیدن لباس جین توسط دختران در ایران” نیز خطاب به خبرنگار قطری گفت: بیا ایران تا ببینی! براساس قانون، همه می بایست به ضوابط شرع اسلامی ملتزم باشند. دختران می توانند هر آنچه را که دوست دارند بپوشند به شرط اینکه لباسشان مخالفتی با شرع اسلامی نداشته باشد.
هیچ کس به ضرب گلوله پلیس، کشته نشد
احمدی مقدم با اشاره به حوادث پس از انتخابات اظهار داشت: واکنش پلیس در برابر مخالفین در خیابان های تهران، مناسب و صحیح بود و هیچ اقدام خلاف قانونی از سوی ماموران پلیس رخ نداد. آنها از سلاح گرم استفاده نکردند و هیچ کس به ضرب گلوله پلیس، کشته نشد.
پلیس در تظاهرات های تهران تنها با یک طرف منازعه مقابله نکرد بلکه در آن واحد، با چند طرف مقابله می کرد. همزمان با ورود مخالفان احمدی نژاد به خیابان ها، حامیان وی نیز به خیابان ها آمدند و شمار آنها نیز زیاد بود.
به گزارش عصرایران ، فرمانده ناجا اضافه کرد: برای همه روشن است که ایران دارای پیشرفته ترین سیستم دموکراسی در سطح منطقه است و رئیس جمهور از میان چند کاندیدا براساس معیارهای شفاف انتخاب می شود. اگر محبوبیت نظام ما ضعیف بود و دشمنان می توانستند ضربه ای به ما وارد کنند که منجر به سرنگونی نظام شود به هیچ وجه در این اقدام، تردید نمی کردند. به همین دلیل از شیوه های کم هزینه تری مانند شیوه های اطلاعاتی، جاسوسی یا رسانه ای استفاده می کنند.
پلیس کتک می خورد تا مردم اذیت نشوند

احمدی مقدم ادامه داد: شما در اینترنت و یوتیوپ فیلم هایی از کتک خوردن نیروهای پلیس توسط شرکت کنندگان در تظاهرات دیده اید. این نتیجه ضعف پلیس نبود بلکه آنها از خود خویشتنداری نشان می دادند و تحمل می کردند تا به مردم آسیبی نرسد یا آنها اذیت نشوند.
شما موضع مثبت مردم را نسبت به پلیس می دانید. همه مرا می شناسند. من به میان مردم و بازار می روم و تعامل و برخورد آنها را نسبت به خودم می بینم. وظیفه پلیس اجرای قانون و حفظ نظام وثبات جامعه است. ناآرامی ها و بی ثباتی را هیچ کس و هیچ جامعه ای نمی تواند تحمل کند.
حوادث پس از انتخابات فقط در یک سوم تهران بود

وی در پاسخ به این سوال که ” اگر از پلیس ایران سخن بگوییم درگیری با شرکت کنندگان در تظاهرات و مخالفان به ذهن خطور می کند، شما چگونه میان حق بیان نظرات و اخلال در امنیت فرق قائل می شوید؟” گفت: آزادی ها در چارچوب نظام تعریف می شود. دولت دارای سعه صدر و تحمل بسیاری در این زمینه است اما اگر گروهی بخواهد قانون را نقض کند و در خیابان ها تظاهرات کند هیچ دولتی نمی تواند این موضوع را بپذیرد.
احمدی مقدم افزود: اتفاقات سال گذشته تنها در یک سوم تهران رخ داد و بقیه ایران خبری نبود. ساکنان مناطق شمالی تهران از کاندیدای معینی حمایت می کرد هنگامی که کاندیدای آنها اکثریت آرا را به دست نیاورد مدعی بروز تقلب در انتخابات شدند و کردند آنچه را که می خواستند انجام دهند. این در حالی است که شیوه قانونی برای اعلام اعتراض وجود دارد ولی آنها از این شیوه استفاده نکردند.
فرمانده ناجا ادامه داد: توجه شما را به آنچه که در فرانسه روی داد جلب می کنم. پس از آنکه تظاهرات تمامی بخش های این کشور را فراگرفت. واکنش دولت فرانسه چه بود. دولت فرانسه بدون توجه به تظاهرات ها، قانون مربوط به بازنشستگی را تصویب و تایید کرد.
کاهش جرایم ایرانیان در قطر

فرمانده ناجا افزود: جرایم ایرانیان در قطر به دلیل همکاری میان تهران و دوحه در پنج سال اخیر، ۸۰ درصد کاهش یافته است. ایران همچنین توانسته است مسیر انتقال مواد مخدر از جمله حشیش از افغانستان به قطر را ببندند.

 


 


ندای سبز آزادی: دادگاه نسرین ستوده، صبح امروز ۲۴ آبان ماه، در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، در این دادگاه که با حضور وکلای نسرین ستوده برگزار شد، عبدالفتاح سلطانی، مهناز پراکند، مینا جعفری و نسیم غنوی در خصوص سه اتهام “اقدام علیه امنیت ملی”، “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت” و “همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر”، به دفاع از نسرین ستوده پرداختند. به گفته ی وکلای نسرین ستوده روند دادگاه خوب و مثبت بود اما به دلیل اشکالات شکلی که از سوی وکلا به پرونده وارد شد، قاضی پیرعباسی با برگزاری دادگاه در تاریخ ۳ آذرماه به منظور رسیدگی ماهوی به پرونده موافقت کرد و گفت در صورت امکان در مورد وضعیت قرار بازداشت خانم ستوده نیز تجدید نظر خواهد شد.
با وجود اعلام قبلی مبنی بر علنی بودن دادگاه، از حضور رضا خندان همسر نسرین ستوده ممانعت به عمل آمد و در آخرین دقایق حضور نسرین ستوده در دادگاه همسرش که موفق شد برای دقایقی او را برای اولین بار به صورت حضوری ملاقات کند وضعیت روحی وی را خوب توصیف کرد.
نسرین ستوده از روز شنبه ۶ شهریورماه با بازرسی همزمان خانه و محل کارش، به دادگاه احضار شد و روز ۱۳ شهریور ماه در پی مراجعه به دادگاه بازداشت شد. او در این مدت در سلول انفرادی نگهداری شده و نزدیک به ۴۰ روز از دوران بازداشت خود را در اعتصاب غذا به سر برده است.
نسرین ستوده حقوقدان، وکیل دادگستری و برنده جایزه حقوق بشر “سازمان حقوق بشر بین الملل”، ضمن عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان، وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته‌است. ستوده در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۸م) برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل» شد.

 


 


ندای سبز آزادی: روزنامه خبر گفت و گویی با عماد افروغ عضو پیشین مجلس و استاد دانشگاه در باره مکتب ایرانی، انجمن حجتیه و ارتباط فکری آنها منتشر کرده که بخشی از آن به منشور کوروش می پردازد.
متن مصاحبه به شرح زیر است:
ظاهراً شما معتقدید برخی از تفسیرهای انحطاطی از دین، که با پیروزی انقلاب اسلامی کنار رفته بودند، مجدداً احیا شده اند. منظورتان کدام درک و تفسیر از دین است؟

آبنده فکر می کنم بهترین سند تفسیر برای ما، منشور روحانیت حضرت امام باشد. اتفاقاً این سند جزو اسناد مکتوب امام است. امام در این سند اشاره می کنند که از چه کسانی دل پر دردی داشته اند. از ولایتی ها یاد می کنند؛ ” ولایتی های دیروز و مدعیان امروز”. از انجمن حجتیه ای ها یاد می کنند و از کسانی هم تحت عنوان ” مارهای خوش خط و خال ” نام می برند که اعتقادی به تلفیق دین و سیاست نداشتند. از کسانی که تحریم چراغانی نیمه شعبان را شکستند. همچنین از کسانی یاد می کنند که میانه خوبی با فلسفه و عرفان ندارند. از اخباری ها و جمودگرایان یاد می کنند و … این افراد و جریان ها تلقی خاصی از دین داشتند و مبارزه با شاه را حرام و شاه را مسلمان و شیعه می دانستند. ما اگر به این ها حسن نیت هم داشته باشیم، باید بگوییم که درک صحیحی از دین نداشتند. درکی بسیار سطحی و متحجرانه از دین داشتند. امام تقریبا در سال آخر عمرشان این سند را منتشر کردند و با این کار می خواستند به ما هشدار بدهند. احساس می کنم که نگاه منفی ای که امروزه به حق، جمهوریت و نوگرایی اجتماعی می شود، می تواند ترجمانی از بازگشت این افراد و جریان ها باشد. اما این ها امروز دیگر با لباس سابق به میدان نیامده اند. یعنی دیگر از جدایی دین و سیاست دفاع نمی کنند. چرا که امروز نظام سیاسی مبتنی بر دین در این کشور شکل گرفته و این حرفها دیگر خریداری ندارد. این ها شاید امروز در قالب مدافعان افراطی پیوند دین و سیاست ظاهر شوند. این ها در حال بهره برداری از فضای کنونی اند برای اینکه نیات و تفسیرهای خود را با لعاب دینی عرضه کنند. این یعنی نوعی بازگشت انجمن حجتیه. من مدتها پیش گفتم اگر قرار باشد انقلاب مخملی ای در ایران صورت بگیرد از طریق عملکرد همین ها صورت خواهد گرفت. یعنی این ها خیلی آرام در دستگاههای رسمی رخنه می کنند و بعد عقبه این دستگاهها را تحت الشعاع قرار می دهند و در کوتاه مدت اعتماد مردم را جلب می کنند ولی در دراز مدت نمی توانند این اعتماد را حفظ کنند و این فرایند ممکن است ما را دچار مشکلات جدی کند.
تاکید بر موضوع امام زمان در چند سال اخیر، با امام زمان گرایی انجمن حجتیه ارتباطی دارد؟
ببینید قضیه خیلی پیچیده نیست. بالاخره این تاکیدی که بر اساس یک تفسیر خاصِ غیرقابل قبول و نامنطبق با نص، بر مساله امام زمان(عج) می شود، تاکیدی انحرافی است؛ چرا که از ما سلب مسئولیت کرده و عقل را تعطیل می کند. نص به ما می گوید کسانی که در خصوص ظهور امام زمان تعیین وقت می کنند، کاذبند و هلاکند کسانی که در این امر تعجیل می کنند. روایات و احادیث ما هیچ گاه ما را منفعل و غیرخلاق و بی توجه به عقل نمی خواهد. اینکه تمام اتفاقات را منسوب به امام زمان بکنیم، واقعاً جفا به اعتقادات دینی مان است. این تفکر در شرایط کنونی مشهود است. تازه اگر ما نسبت به مروجین چنین تفکری حسن نیت داشته باشیم، می گوییم که این رویکرد ناشی از یک تفسیر غلط از موضوع امام زمان است؛ اما ممکن است که اصلاً داستان، داستان دیگری باشد. یعنی بحث تفسیر غلط در میان نیست بلکه قصه، قصه یک تفکر ماکیاولیستی و تز حفظ قدرت به هر قیمتی است.
اما بر خلاف نظر شما، تاکید بر مساله امام زمان در سال های اخیر، با انفعال همراه نبوده است. یعنی این جریان نمی گوید ما باید دست روی دست بگذاریم تا امام زمان ظهور کند بلکه دعوت به مبارزه می کند.

این ها این کنشگری را فقط برای خودشان می خواهند. یعنی دیگران را دعوت به کنشگری نمی کنند. اتفاقاً زمینه برای کنشگری دیگران محدود است. یعنی فرصتی برای کنشگری فردی و شخصی است و یا حداکثر کنشگری جریانی که منسوب به قدرت است. یعنی بحث کنشگری عمومی در میان نیست. مثلاً گفته نمی شود که یکی از شرایط ظهور امام زمان این است که عقل مردم بارور شود و کنشگری و خلاقیت مردم توسعه پیدا کند. کنشگری مورد اشاره شما محدود به فضای خیلی کوچکی است. دیدید که اخیراً مقام معظم رهبری هم تذکر دادند که در مقام تصمیم گیری، وزرا هم باید وارد بحث شوند. پس این طور نیست که همه تابع شخص باشند و این امر مطلوب هم باشد. این تفکر منجی گرایانه ای است که هیچ نسبتی با منجی گرایی واقعی ندارد. حتی سیره منجی گرایان واقعی هم این را تایید نمی کند. منجی گرایان واقعی مشورت می کردند. این کنشگری، کنشگری شخصی است و بنابراین با آن انفعال پیش گفته قابل جمع است. یعنی دیگران دعوت به انفعال می شوند و یا زمنیه برای کنشگری دیگران فراهم نمی شود و یا اینکه کنشگری خاصی که تابع این کنشگری فردی باشد، تقویت می شود. مثلاً شما نوعی کنشگری مبتنی بر تملق را می توانید مشاهده کنید. حالا اگر تملق کنشگری است، این بحث دیگری است.
این جریان سیاسی نمی گوید ما شیعیان نمی توانیم کاری انجام دهیم و باید تا ظهور امام زمان منفعل بنشینیم بلکه می خواهد مدیریت جهان را در دست بگیرد. پس این ها با انجمن منفعل حجتیه فرق دارند.
بحث بنده این است که لعاب و لباس عوض شده است. در یک لایه هایی همان دیدگاه انجمن حجتیه حاکم است. این لایه ها در کجا ظاهر می شوند؟ وقتی که همه چیز منسوب به امام زمان می شود. وقتی که از عقل و خلاقیت عمومی سلب اراده می شود. آیا این ترجمانی از همان انفعال گرایی منتسب به انجمن حجتیه نیست؟ مگر ادعای اصلی انجمن حجتیه بر پایه چه اصلی است ؟ یک تفسیر غلط از امام زمان. آیا این تفسیر غلط از امام زمان، که در راستای انفعال گرایی عمومی باشد، وجه مشترک انجمن حجتیه و جریان حاکم نیست؟ انجمن حجتیه معتقد است تمشیت امور در جای دیگری باید صورت گیرد. یعنی خود امام زمان باید احساس کند که الان وقت ظهور است و یا باید شرایطی خارج از اراده انسان ها محقق شود تا امام زمان ظهور کند. یعنی ما در این جریان نوعی تقدیرگرایی نقابدار می بینیم؛ یعنی تقدیرگرایی ای که ظاهری از کنش فردی و جناحی دارد. تازه این حکم را وقتی می توانیم صادر کنیم که خوش بینانه به این جریان نگاه کنیم. و گرنه اگر بخواهیم از خوش بینی فاصله بگیریم، باید بگوییم تمام این حرفها ناشی از فرصت طلبی است. اما من شخصاً معتقدم که برخی از این ها حسن نیت دارند ولی برخی دیگرشان رندتر از این حرفها هستند. یعنی کسی که ناگهان از تفکرات امام زمان منتقل می شود به مکتب ایرانی؛ برای کسی که چنین رویه ای در پیش گرفته، قدرت هدف است. این را هم باید بیفزایم که انجمن حجتیه یک جریان فکری در دوران پیش از انقلاب بود. این جریان فکری هیچ گاه به قدرت نرسید تا ببینیم چه کنشی از خودش یروز می دهد. ما از انجمن حجتیه تصوری داریم که متعلق به زمانی است که این انجمن به قدرت نرسیده بود. بنابراین نمی توانیم بر اساس ادعاهای قبل از به قدرت رسیدن این جریان درباره آن قضاوت درستی بکنیم. خیلی ها قبل از به قدرت رسیدن حرفهایی می زنند اما وقتی که به قدرت می رسند، جور دیگری عمل می کنند. شاید این هایی که امروز به قدرت رسیده اند، تجلی عینی همان عمل منفصل از شعار باشند.
آیا تاکید افراطی بر موضوع امام زمان – به قول علی مطهری – با هدف عبور از ولایت فقیه صورت می گیرد؟

ما در زمان غیبت چه داریم که بتوانیم به صورت قاعده مند، منضبط و روش مند و مشمول قاعده بیناذهنیت به آن استناد کنیم؟ یعنی کسی که بتوان او را مورد سنجش و پرسش قرار داد و او هم خودش را در معرض پاسخ قرار دهد. آن فرد ولایت فقیه است. ما در زمان غیبت هستیم. در زمان غیبت آن چه در دسترس ما قرار دارد، ولایت فقیه است. البته ولایت فقیه ماذون از امام زمان است؛ حالا ولایت فقیه چیست؟ ولایت فقه است. فقه چیست؟ فقه از جنس قانون است. یعنی بیانگر یک امر ربطی است و روشمند و قاعده مند و به لحاظ روش شناختی مشمول بیناذهنیت است. ما می توانیم از ولی فقیه سئوال کنیم که ادله فقهی ات چیست و منابع فقهی ات کدام است و چگونه به این رای خاص رسیدی؟ آیا ما از امام زمان هم می توانیم این سئوالات را بپرسیم؟ اگر بپرسیم، امکان جواب شنیدن داریم؟ نه. در این صورت عملاً به یک تقدیرگرایی خام و کور می رسیم. یعنی هر اتفاقی که رخ دهد، باید بگوییم این امر مشمول اراده امام زمان است. این رویکرد به معنای تعطیل شدن عقل و اسلام و حتی تعطیلی روایات منسوب به امام زمان است. بنابراین من فکر می کنم کسانی که بحث ولایت امام زمان را به این شکل مطرح می کنند، مشمول همان حکم حضرت امام هستند که فرمود ولایتی های دیروز، مدعیان امروزند. ولایتی های دیروز چه کسانی بودند؟ کسانی بودند که ولایت فقیه را برنمی تافتند. این ها الان احساس کرده اند که باید همان تفکر را در قالب ارادت ظاهری به ولایت فقیه عرضه کنند. ما شواهدی هم در اختیار داریم که نشان می دهد این جریان هیچ ارادتی به ولایت فقیه ندارد. به هر حال این ها یا آگاهانه چنین رویکردی را در پیش گرفته اند یا ناآگاهانه. اگر آگاهانه باشد، مصیبت ما دو چندان می شود. اگر هم ناآگاهانه باشد، چرا ناآگاهان حاکم باشند؟ در هر صورت، فارغ از انگیزه ها،نتیجه همان چیزی است که شما اشاره کردید؛ یعنی عبور از ولایت فقیه در اثر اتخاذ چنین رویکردی به امام زمان. ولی بنده شخصاً در این جریان جدید ارادتی مبنایی، مستدل و مستند نسبت به ولایت فقیه نمی بینم.
در سال ۸۴، در نقد توسعه اقتصادی و سیاسی سال های ۶۸ تا ۷۶، شعار دولت اسلامی مطرح می شد ولی اکنون به جای «دولت اسلامی» بحث «مکتب ایرانی» به میان است. دلیل این تغییر شعار را چه می دانید؟

دکتر عماد افروغ:بنده به فرضی رسیدم که آن را مطرح هم کردم و آن اینکه بر روی شعارهای این ها به هیچ وجه نمی توان حساب باز کرد. این ها بر حسب درکشان از شرایط و اوضاع و احوال شعار می دهند و ظاهراً برای این ها قدرت فی نفسه هدف است. حالا یا خود قدرت هدف است یا اینکه اهدافی دارند که فکر می کنند با این وسیله بهتر می توانند آن ها را محقق کنند. به هر حال هر دو رویکرد خطاست. بنده شخصاً معتقدم که به لحاظ عملگرایی هیچ تفاوتی بین دولت فعلی و دولت بعد از جنگ وجود ندارد. یعنی پراگماتیسم و رسیدن به مقصد برای هر دو یک اصل بوده است. این دو دولت حتی اعمال اقتصادی مشابهی انجام داده اند. اما یکی ازآن دو زیر سئوال می رود و دیگری نه ( فراموش نشود در زمان آقای هاشمی نیز نقد پر هزینه بود). البته پراگماتیسم دوره پس از جنگ به نام مدیریت علمی اعمال می شد؛ یعنی از دین خرج نمی کرد. اما در پراگماتیسم این دولت از دین خرج می شود. البته دوره پراگماتیسم دینی این دولت را باید تا قبل از طرح تز مکتب ایرانی قلمداد کرد و الان دیگر از این حیث شرایط جدیدی بوجود آمده است.
به نظر می رسد که این ها از هر فرصتی استفاده می کنند و فقط به فکر رسیدن به اهداف گروهی و شخصی خودشانند و در این بین همه نیز برای آنها یک فرصت محسوب می شوند و تاریخ مصرفی دارند. حالا گاهی اشخاص برایشان ابزار می شوند و گاهی ارزش ها. این ها به اسم دولت اسلامی روی کار آمده اند. در آن زمان تمام توقعات اصولگرایانه را مطرح می کردند و خیلی از شعارهایشان، شعارها و دغدغه های خود ما بود. نقدهای خود ما در دوران سازندگی و توسعه سیاسی بود. وقتی چنین شعارهایی داده می شود، طبیعتاً ما فکر می کنیم که قرار است این آرمان های متعالی محقق شوند. حالا صرف نظر از اینکه ما در همان زمان هم می گفتیم که شعار دولت اسلامی ابهاماتی دارد. دغدغه ما “جمهوری اسلامی ” است و مبادا این گونه شود که با شعار دولت اسلامی، تفسیری از اسلام بخواهد القا شود که نافی جمهوریت و حقوق مردم باشد و تفسیردیگری از فلسفه سیاسی نظام جمهوری اسلامی بدست داده شود. به هر حال وقتی که ما برخوردهای ابزاری متفاوتی را دیدیم، برخوردهایی که در ضدیت با مردم و جمهوریت و کثرت سلیقه ها بود، به تدریج حساس شدیم تا اینکه ناگهان بحثی به نام مکتب ایرانی مطرح شد. این جا دیگر احساس می شود که اتفاقاتی در حال رخ دادن است. ظاهراً الان اقشار متدین ما بیدار شده اند و دریافته اند که تا کنون چه روندی طی شده است. به نظر می رسد که با این شعار جدید قرار است مخاطبان جدیدی جذب شوند؛ مخاطبانی که روزی مورد تعرض بودند. ضمن اینکه این جریان همواره رگه هایی از توجه به این قسم مخاطبان داشته است. یعنی از همان ابتدا وقتی بحث حضور زنان در ورزشگاهها مطرح شد وما در همان وقت از آن با عنوان موج سواری و امواج کات دار یاد کردیم، همگی نشانی از این زمینه رفتاری داشتند اما این زمینه ها هیچ وقت قالب جدیدی پیدا نکرده بود؛ قالبی که در درون آن مکتب ایران قرار داشته باشد. هر چند که نوعی پوپولیسم، نگاه توده وار و بی توجهی به احزاب و گروههای شناخته شده سیاسی در اندیشه این جریان وجود داشت، اما لعاب این رویکرد لعاب غیردینی و ملی گرایانه نبود. ولی ناگهان این رویکرد لعاب جدیدی پیدا می کند که این قابل تامل است. اگر توجه کرده باشید، از چندی پیش حساسیت هایی نسبت به طراح مکتب ایرانی شکل گرفته بود. به نظر می رسد که این حساسیت ها کارساز بوده است.
منظورتان از کارساز بودن چیست؟

یعنی این حساسیت ها نتیجه داده و منجر به تغییر لعاب شده است. حساسیت هایی که اقشار دینی ما نشان دادند، باعث برملا شدن چهره واقعی این جریان شده و آنها را به این نتیجه رسانده که دیگر با لعاب دینی نمی توانند اهداف و نیات خود را محقق سازند.
چرا اصولگرایان این قدر نسبت به مطرح شدن نام کوروش یا مفهوم مکتب ایرانی حساسیت دارند؟

نه، این گونه نیست. بنده خودم کتاب ” هویت ایرانی و … ” را نوشته ام و همواره هم گفته ام که هویت ایرانی را نباید از بعد از اسلام در نظر گرفت. اگر پیشینه دینی و تاریخی گذشته ما نبود، ما به این راحتی مسلمان و شیعه نمی شدیم. سئوالی که همواره مطرح کرده ام این است که چرا اعراب در نبوت درجا می زنند ولی ما ولایت و امامت را هم قبول داریم؟ این امر ناشی از همان سابقه یکتاپرستی و آیین مزدایی ما است. اما بحث این است که آیا ما بایستی درکی از ایرانی و ایرانیت بدست بدهیم منهای دینداری و اسلامگرایی؟ آیا باید درکی بدست بدهیم که پیوندهای خونی و خاکی برای ما اصالت پیدا کند؟
یعنی در بحث مکتب ایرانی، شیعه بودن ایرانیان مفروض نیست؟

مفروض نمی تواند باشد. راجع به این موضوعات باید بحث کرد.
چرا مفروض نیست؟ آنها از کوروش به امام زمان می رسند.
به این راحتی که نمی توان گفت از کوروش به امام زمان می رسند.
اما ظاهراً در ذهن آنها چنین سیری وجود دارد.
آنها باید این نکته را بشکافند. کسی نمی خواهد کوروش را انکار کند. اما کوروش یک حدی دارد. شما هیچ سئوال کرده اید که چرا ما مزدایی های قبل از اسلام به راحتی اسلام می آوریم؟ برای اینکه با یک امر بزرگتر روبرو می شویم. یعنی آن چیزهایی که ما می خواستیم و به صورت ناقص در اختیارمان بود، به نحو اکمل در اسلام وجود داشت. اگر ما دنبال یکتاپرستی و عدالت می گردیم، یکتاپرستی و عدالت به شکل کامل تر در اسلام وجود دارد. ما باید رابطه دین و ایرانیت را مشخص کنیم. این رابطه عموم و خصوص من وجه نیست، رابطه متباین و رابطه تساوی هم نیست. رابطه عموم و خصوص مطلق است. یعنی دین، ایران را در بر می گیرد. حلقه دین و تشیع به مراتب وسیع تر از حلقه فضای جغرافیایی ما است. بعضی ها می گویند که بین آیین مزدایی و قوم آریایی این همانی وجود دارد. یعنی دو دایره تساوی اند. اما در مورد اسلام نمی توانیم چنین چیزی بگوییم. یعنی دایره اسلام و تشیع به مراتب وسیع تر از دایره ایرانیت است. می خواهم بگویم ایرانی شیعه را انتخاب می کند، جعل نمی کند. بحث اصلی این جاست. اتفاقاً اگر ما هویت ایرانی را محدود به فضای جغرافیایی ایران بکنیم، به نظر من در حق ایرانیان جفا کرده ایم. قرآن آیه ای دارد که می گوید اگر قرآن را بر فردی از عجم فرو می فرستادیم اینان(اعراب)هرگز ایمان نمی آوردند (شعرا،۱۹۸و۱۹۹). به تعبیر امام صادق(ع) اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ایمان نمی آورد ولی بر عرب نازل گشت وعجم ایمان آورد؛ و این فضیلت عجم است (تفسیر صافی به نقل از خدمات متقابل اسلام و ایران تالیف استاد مطهری، ص ۲۶۲). یعنی عجم این قابلیت را داشته که ذهن خودش را باز بگذارد و به شرایط جغرافیایی محدود نکند. همه حرف من این است که ما نباید ایرانیت و اسلامیت را در برابر هم قرار دهیم و از این نکته غافل شویم که عنصر هویت بخش ملی ما دینداری است. شما دین را از میان بردارید، دیگر از هویت ایرانی چه چیزی باقی می ماند؟
منظورتان از دین، دین اسلام است؟
بله، در خاک ایران دین اسلام است.
پس با این حساب زرتشتی های فعلی ما هویت ایرانی ندارند؟

وقتی ما بحث هویت را مطرح می کنیم، منظورمان هویت غالب است. این به این معنا نیست که تمام آحاد یک جامعه طابق النعل بالنعل با یک امر هویت بخش با تمام جزئیاتش هم عقیده باشند. ما می گوییم شما علی الاغلب را ببینید. علی الاغلب ایرانیان مسلمان اند. حالا بحث بر سر این است که اقلیت های دینی دیگر ما چه نسبتی با این هویت دارند؟ آیا با آن نسبت متعارض دارند یا اینکه احساس می کنند در ذیل این عامل هویت بخش جمعی آرام هستند و می توانند با سایر هموطنانشان زندگی مسالمت آمیز داشته باشند. اتفاقاً کسانی که در مورد هویت ایرانی کار کرده اند، می گویند که در ایران مسیحیان و مسلمانان و کلیمیان و زرتشتیان زندگی مسالمت آمیز دارند و هیچ مشکلی با هم ندارند. ضمن اینکه ما اگر خوب نگاه کنیم، می بینیم که بین آیین زرتشت و اسلام وجوه مشترک زیادی وجود دارد. من حتی فرض استحاله را مطرح کرده و نوشته ام که یکی از عواملی که باعث می شود ایرانیان زرتشتی به اسلام روی بیاورند، این بود که احساس کردند آیینی در پیش روی آنها قرار گرفته که مکمل آیین آنها است. شما چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، عنصر دین را از میان بردارید، اثری از هویت ایرانی باقی نمی ماند. من دین اسلام را برای الان گفتم و دین را به طور مطلق و برای تمامی ادوار تاریخ ایران می گویم. ما حتی در دوران باستان هم نمادهای چوبی و سنگی برای خدایانمان نداشتیم. یعنی در آن جا هم عنصری ماوراء الطبیعی و انتزاعی مورد پرستش ما بوده است. بعضی ها می گویند که بت، نماد و توتم مانا بوده ولی بحث من است که ما حتی توتممان نیز بت نبوده است. این پیشینه مستعدی برای پذیرش اسلام است.
شما فرمودید کوروش یک حدی دارد. آیا دولت فعلی دست به بزرگنمایی کوروش زده است؟

نه، دست به بزرگنمایی خودش زده است.
پس چرا چند جمله تمجیدآمیز راجع به کوروش این همه حساسیت در بین اصولگرایان ایجاد کرده است؟

من اصلاً نمی دانم کدام اصولگرایی بر روی کوروش حساسیت بیش از حد داشته است. من به خیلی از اصولگرایان می گویم اصلا بحث ما این نیست که کوروش یا منشور کوروش مطرح نشود. به هر حال کوروش هم با توجه به شرایط حاکم در آن زمان، یک حرکت انسانی انجام داده است. حالا ممکن است این حرکت انسانی تفسیرهای مختلف بردارد. ولی همین که کوروش دست به چپاول و غارت و برده گیری نمی زند، این ها اتفاقاتی قابل توجه است. اما الان آنچه که مورد نقد ما است، مساله ملی گرایی و باستان گرایی و کوروش گرایی است. به هر حال ما در طول تاریخ رشد و تکاملی داشته ایم. ما که امروز نمی توانیم بگوییم منشور حقوق شهروندی کوروش کامل است. نه، بشر رشد کرده است و امروز اسلام می تواند تفسیر و تصویر جامعی از حقوق شهروندی بدست دهد. ما بر اساس همین تفسیر بوده که انقلاب کرده ایم. یعنی خرافه زدایی ها و حق گرایی ها، منجر به روشن شدن افراد و آمدشنان به صحنه انقلاب شده است. با این مقولات نباید برخورد سطحی و ناشیانه کرد. برای این جریان هر چیزی یک فرصت است. یک روز اشخاص، یک روز رهبری، یک روز امام زمان و یک روز هم کوروش فرصت می شود. این خطرناک است. و گرنه می شود کسی بیاید بحث کوروش را به صورت علمی مطرح کند؛ چنانکه خود ما این کار را کرده ایم و حساسیتی هم روی کوروش نداریم. یکی از ایران شناسان معروف می گوید اگر اسلام با تمدن کهن ایرانی پیوند نمی خورد، جهانی نمی شد. کما اینکه اگر مسیحت با تمدن یونانی پیوند نمی خورد، جهانی نمی شد. به هر حال این پیوند حاکی از عظمت دوران قبل از اسلام و نیز عظمت خود اسلام است. بحث، بحث توامان دیدن اسلام و ایران است. طرح افراطی هر یک از این دو، نامطلوب است. ما همواره با این مشکل مواجه بوده ایم که برخی ایرانگرایی را در برابر اسلامگرایی پرملاط می کردند و برخی هم اسلامگرایی را در برابر ایرانگرایی پررنگ می کردند. هر دو این رویکردها غلط است؛ زیرا درک صحیح از هویت ایرانی نشان می دهد که اسلام و ایران توامانند، اما با این تفسیر که بین اسلام و ایران این همانی وجود ندارد؛ یعنی دایره اسلام محدود به شرط جغرافیایی ایران نیست. و گر نه ایرانی، جهان بینی ای دارد که آسمانی است و بر روی ارزشها، رفتارها و نمادهای او تاثیرگذار بوده است. ما همه جا باید مدافع شهروند ایرانی باشیم. حرف من این است که ما منافع و مصالح ملی و شهروندان ایرانی را از مکتب ایرانی تفکیک کنیم. آخر چرا می گویید مکتب ایرانی؟ مکتب ایرانی خنثی است و حرفی ندارد. وقتی می گوییم مکتب اسلامی، بالاخره اسلام برای خودش آیین و دکترین دارد. اما مکتب ایرانی از این حیث چه چیزی دارد؟ ضمناً هویت ایرانی جمع جبری آحاد ایرانیان نیست. چیزی ورای این است. ما می گوییم آب خاصیتی دارد که قابل تقلیل به اکسیژن و هیدروژن نیست. هویت ایرانی مثل همین آب است. یعنی ما نمی توانیم جمع جبری نظرات ایرانیان را به عنوان هویت ایرانی معرفی کنیم. هویت ایرانی یک ساخت یا یک ته نشین شده فرهنگی و تاریخی است که از گذشته به ما رسیده است. اصلی ترین مولفه این هویت هم، چنانکه گفتم، دین است. منظور من هم از تاکید بر دین در تعریف هویت ایرانی، تاکید بر هستی شناسی توحیدی ایرانیان است.
به نظر شما ” مکتب ایرانی ” از دل ماکیاولیسم مذهبی بیرون آمده است؟

به لحاظ مفهومی نه. اما ماکیاولیسم مذهبی می تواند به طرح مکتب ایرانی بیانجامد. در ضمن مگر ما همیشه بر عربگرایی یا به اصطلاح عروبت برخی از اعراب در شرایط کنونی و طرح تاریخی عرب و عجم و تبعیضات ناشی از آن ایراد نمی گرفتیم. چگونه است که هم اکنون با طرح مکتب ایرانی علاوه بر نادیده انگاشتن پیوندهای مشترک خود با جهان اسلام اسیر نوعی عرب گرایی وارونه می شویم؟
شما فرمودید این جریان خودش کنشگر است و دیگران را منفعل می خواهد. عملاً هم می بینیم که این انفعال تا حدودی گریبانگیر سایر جریان های سیاسی انقلاب اسلامی شده است. به نظر شما آینده سیاسی هاشمی و خاتمی در نظام جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود و دیگر اینکه آیا حذف احتمالی این دو نفر، صرفاً حذف دو شخص خواهد بود یا حذف دو جریان سیاسی ای که کمابیش گرایش های لیبرالیستی در حوزه اقتصاد و سیاست داشتند؟

ما امروز آن طور که مورد انتظارمان بود، شاهد نقد از درون یا نقد درون گفتمانی نیستیم و به تدریج سکوتی جامعه علمی و روشنفکری ما را فراگرفته است که فضای فکری جامعه ما را کم رونق کرده است. حالا اینکه آینده چگونه خواهد بود، من امیدوارم که این وضعیت ادامه پیدا نکند. اما تغییر این روند بی هزینه نخواهد بود. خیلی ها باید هزینه بدهند. بویژه روشنفکران ما باید بیش از این در صحنه باشند و بیش از این هزینه بدهند تا جلوی این روند را بگیرند و گفتمان انقلاب اسلامی را در جامعیت خودش احیا کنند. اما درباره حذف اشخاص باید بگویم که بنده اصلاً نگاه فردی ندارم. افراد مهم نیستند و مهم افکار آنها است. به میزانی که افکار افراد قابل قبول باشد، باید کمک کرد که آن افکار بمانند ولو که خود آن اشخاص بروند. به میزانی هم که افکار افراد غیر قابل قبول باشد، باید کمک کرد که آن افکار، ضمن امکان میدان مانور در عرصه عمومی، در عرصه رسمی میدان مانور نداشته باشند و مبنای سیاستگذاری نشوند. ما باید با اندیشه افراد کار داشته باشیم. آیا انقلاب اسلامی چیزی کم داشته است که ما – به تعبیر شما – نیازی به تلفیق آن با لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی داشته باشیم؟ آیا انقلاب اسلامی به حقوق مردم بی توجه است که ما نیازمند چنگ زدن به لیبرالیسم باشیم؛ لیبرالیسمی که – به نظر بنده – مفهوماً مشکل دارد؛ زیرا به یک فردگرایی بی مبنا تکیه می کند و به جمع گرایی هم بی توجه است. شخصاً مایل نیستم که در نقد یک شخص بین فکر و شخصیت او خلط شود. اگر ما به جای نقد تفکر یک نفر، خدای نکرده شخصیت او را تخریب کنیم، ما پیش نرفته ایم بلکه آن شخص پیش رفته است. الگوی فکری یک نفر لزوماً منطبق با شخصیت او نیست. خیلی ها اصلاً ملتزم به لوازم کلامشان نیستند. یعنی ممکن است کسی معایب استراتژی شان را به آنها بگوید و آنها آن استراتژی را رها کنند. ما با ” ما قال ” سر و کار داریم نه با ” من قال “. نقدهایی که بنده به آقای هاشمی وارد کرده ام، با ملاحظه این نکات بوده است. جریانی که به نام نقد آقای هاشمی، شخصیت ایشان را تخریب می کند، گذشته ایشان را نادیده می گیرد و از مخالفت با ایشان فرصتی برای خودش می سازد، مورد تایید من نیست. چرا که این جریان نمی خواهد با نقد آقای هاشمی احقاق حقی کند. مثلاً آقای هاشمی متهم می شود اما هیچ سندی در اثبات اتهام ایشان رو نمی شود. این نشان می دهد که قرار است ما با مخالفت آقای هاشمی به نان و نوایی برسیم. چهار سال پیش با همین محمل آمدیم و الان هم با همین محمل می آییم. آخر چند بار باید از طریق مخالفت با آقای هاشمی نان خورد؟ یکبار از این طریق بر سر کار آمدید. خب اگر پرونده ای داشتید، رو می کردید. ما هم خوشحال می شدیم که این قضا و عدالت اسلامی است. اما نمی توانید پرونده ای رو نکنید و چهار سال بعد دوباره با همان حرفها بیایید. این رفتارها مورد تایید نیست. بنده با این برخورد افراطی که به اشخاص تسری می یابد و به نقد افکارشان محدود نمی شود، مخالفم؛ زیرا نتیجه معکوس می دهد. یعنی نه تنها بستر برای ارزیابی نقد های الگویی فراهم نمی شود بلکه این رویه به شکل جریانی و ساختاری موجب مظلوم نمایی هم می شود. اتفاقاً اگر دقت کنید می بینید که محبوبیت ایشان در اثر عملکرد این جریان بیش تر شده است. کسانی که این برخورد را با آقای هاشمی در پیش گرفته اند، نه بر فرصت های جمهوری اسلامی اضافه می کنند و نه قابلیت های این نظام را به فعلیت می رسانند.

 


 


ندای سبز آزادی: بسیج ادارات و سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، برای اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها، تفاهم نامه همکاری امضا کردند.
به گزارش واحد مرکزی خبر ، در این تفاهم نامه که به امضای نکویی مهر رئیس سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سردار سرتیپ احمدی میانجی رئیس سازمان بسیج ادارات رسید، دو طرف بر لزوم اجرای دقیق قانون هدفمندسازی یارانه ها تاکید کردند.
بر اساس این تفاهم نامه، نظارت و بازرسی از اصناف، به بیش از پنج هزار نفر از بسیجیان ادارات واگذار شده است.
در این مراسم که با حضور جمع زیادی از بسیجیان ادارات برگزار شد، مهدی غضنفری وزیر بازرگانی قانون هدفمند کردن یارانه ها را بزرگترین تصمیم اقتصادی کشور دانست و گفت: با حضور بسیج در اجرای این قانون، جلوه هایی از همیاری دولت و ملت به نمایش گذاشته می شود.
وی با اشاره به چگونگی اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها تصریح کرد: هدف از اجرای این قانون، حذف یارانه ها نیست، بلکه اختصاص یارانه ها به مصرف کنندگان و تولیدکنندگان است.
وزیر بازرگانی با بیان اینکه در این قانون، یارانه ها از حامل های انرژی حذف می شود، گفت: دولت برای اصلاح قیمتها و واقعی کردن آن ها، برای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، بسته های حمایتی درنظر گرفته است.
غضنفری تاکید کرد: دولت انتظار ندارد، خدمات و کالاهای مصرفی مردم با افزایش قیمت مواجه شود.
وی افزود: با ساز و کاری که در قانون هدفمند کردن یارانه ها پیش بینی شده است، قیمت کالاهای تولیدی ارزانتر در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد. غضنفری از وجود بیش از ده هزار بازرس و ناظر زیرپوشش وزارت بازرگانی در سطح کشور خبر داد و گفت: علاوه بر این بسیجیان نیز به عنوان انجمن های دفاع از حقوق مصرف کنندگان در سطوح مختلف کشور نقش موثری ایفا خواهند کرد.
وی از بسیج ادارات خواست ضمن انتقال سریع اطلاعات مربوط به اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها، به دولت پیشنهادهای سازنده خود را برای رفع نواقص و کاستی ها اعلام کنند.
وزیر بازرگانی از مردم خواست: همچنان به مصرف متعارف خود و صرفه جویی در انرژی ادامه دهند.

 


 


ندای سبز آزادی: حجه‌الاسلام والمسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد حقوق‌دان و رئیس پیشین سازمان بازرسی کل کشور در نشست ویژه «امنیت قضایی» گفت: «گاهی قاضی می‌داند که در جوّ سیاسی رأی می‌دهد، اما در شرایطی قاضی در یک جوّ احساسی «عدالت‌خواهی» قرار گرفته و رأیی می‌دهد که می‌تواند رأیی کاملاً ظالمانه باشد.»
به گزارش آفتاب، وی در این نشست، با تعریف «امنیت قضایی» به‌مثابه «تأمین دادخواهی عادلانه برای عموم شهروندان» آن را برآیند ۴ مؤلفه «معتبر بودن حق دادخواهی در جامعه»، «آگاهی و اطمینان مردم از وجود این حق»، «تضمین تشکیلات مورد نیاز برای دادخواهی از سوی حاکمیت» و «وجود و انجام قضاوت و دادرسی عادلانه» دانست.
دکتر محقق‌داماد در سخنرانی خود با تأکید بر اهمیت جایگاه قضای اسلامی در تمدن اسلامی با این پرسش که منظور از دادرسی عادلانه در اسلام، آیا کشف حقیقت است یا فصل خصومت؟، با استناد به آیاتی از قرآن مجید به‌عنوان منبع اصلی فقه، نتیجه‌گیری کرد که اسلام «کشف حقیقت» را اولی دانسته، لذا حکم به حق می‌شود. پس قاضی باید ابتدا کشف حقیقت نماید.
این حقوق‌دان و عضو هیأت علمی دانشگاه با انتقاد از کم‌توجهی به «کشف حقیقت» در نظام حقوق خصوصی و مدنی، رسیدگی عادلانه را محصول نظام مدون حقوقی دانست و با ذکر مستندات تاریخی یادآور شد که در قضای اسلامی همه شهروندان جامعه اسلامی «خودی» هستند.
وی همچنین استقلال قاضی را شرط لازم برای کشف حقیقت و دادرسی عادلانه دانست و تأکید کرد که در جامعه اسلامی هیچ‌گاه قوه قضاییه در زیر فشار قوه مجریه قادر به حمایت از مظلومین و اعمال «دادرسی عادلانه نخواهد بود.»
دکتر محقق داماد، ضمن اعلام مصونیت قاضی به عنوان شرط استقلال قاضی گفت:
«اگر به راحتی قاضی را عزل کنند در واقع استقلال قاضی و امنیت قضایی را مخدوش کرده‌اند.»
وی ‌همچنین یادآور شد: «از سوی دیگر اگر قاضی بدون توجه به نظام مدون قضایی با مصلحت‌سنجی و سیاسی رأی دهد، در این صورت حقوق شهروندان ممکن است زیر چکمه قضا از بین رود.»

 


 


ندای سبز آزادی: سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی با اشاره به فعالیت‌ها و اقدامات کمیته‌ی پیگیری انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران در مجلس، خبر داد که احتمال دارد حکم انحلال این دانشگاه لغو شود.
حسین اسلامی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: با کارشناسی‌های صورت گرفته از سوی این کمیته، ظاهرا انعطاف و پذیرشی از طرف وزارت بهداشت درمذاکرات ایجاد شده و احتمالا توافقاتی در این رابطه صورت گیرد.
اسلامی گفت: در صورت این توافقات وضعیت دانشگاه علوم پزشکی ایران به حالت اولیه‌ی خود برمی گردد.

 


 


ندای سبز آزادی: فخرالسادات محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده آزاده در بند با نگارش متنی به مناسبت زاد روز همسرش از دوری او و امید به آینده اش نوشته است.

متن کامل این یاداشت که در سومین ماهگرد اسارت آزاده سبز نوشته شده است و در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:

سلام عزیزِ دل و آرام جان
رسیدیم به 24 آبان ماه. این عددها که در کنار هم قرار می گیرند انگار روح و جان می یابند. عدد 24 برای من یادآور یک روز تلخ است درست مانند عدد 23. خرداد شیرین به 23 که می رسد یک باره خاطره آن فاجعه هجوم شبانه و بیرون کشیدن همه هستی من که تو باشی در شب ولادت مادرمان زهرا(س) از آشیانه کوچک خوشبختی مان، همه وجودم را پر می کند و از عمق جان آه می کشم. تو امسال 23 خرداد را با من بودی و من سعی می کردم مثل خودت کینه ها را به دور بیندازم و عادت کنم به این مثبت اندیشی ها و امیدواری ها و خوش بین بودن های تو اما دو ماه بعد ناگهان یک صدای شوم تو را به اوین فراخواند درست روز 23 مردادماه و تو فردایش بعد از اقامه جماعتی به یادماندنی راهی مقام گاه عشق شدی بی آگاهی از هم نشین شب و روزی که به زودی به تو ملحق می شود. روز بیست و چهارمین دومین ماه فصلی گرم در آغازین روزهای رمضانی پربرکت، برکت خانه ما را به اوین کشاندند تا سبز شود این عمارت بنا نهاده شده توسط ظالمین و بقا یافته توسط کسانی که با ادعای عدل آمدند و به بیراهه رفتند. ما تقسیم کار کردیم در داخل همان مرکبی که به نقطه جدایی مان رهنمون بود. تو داخل زندان من این بیرون داخل زندان بزرگی که برایمان ساخته اند. تو در فراغت و آرامش اندیشه کنی و من مسیر پرواز کبوتر اندیشه ات را به خاطر بسپارم تا پیامش سینه به سینه نقل شود و تو رسا شوی نه چون تندری که گوش فلک کر می کند و فرومی نشیند بلکه به سان خروش رودخانه ای جاری که سنگ های زیرین را می ساید و راه خود را باز می کند به سوی همه خاک های خشکیده و نیازمند سیراب شدن و سنگ های سخت که صیقلی می شوند، این مسیر صعب نیز نرم شده است دیگر و هموار.
حالا من و تو دوباره رسیده ایم به روز بیست و چهارمین. باز تو داری نماز می خوانی و من دارم اقتدا می کنم. و آن جوانک سبز تکبیر می گوید و سبزها آسمان را نشانه گرفته اند برای شلیک دعاهای بی شمار برای بی شمارهای گرفتار ستم و جهل و تعصب کور. من و تو رسیده ایم به روز بیست و چهارمین و من هر روز چهارشنبه از پشت آن شیشه های سردِ کدر همه انرژی هایی که تو از شب زنده داری ها و روزه های متوالی و ذکر و دعایت به کف آورده ای، در سلول های یخ زده این جسم خاکی تلنبار می کنم و زنده و حیات یافته بازمی گردم به خانه و تا یکی دو روز هرکه سلامم می گوید جز سلامتی نمی گیرد و جز نشاطی که حاصل پروریدنی آن به آن و لحظه به لحظه است. محصولی شیرین و شادی بخش. معجون سرزندگی و اکسیر حیات.
حالا در روز بیست و چهارمین من در گوشه خانه نشسته ام و مرور می کنم سه ماه دوری از تو را. جسمی که بیمار کشاندی اش به اوین خوشبخت و روحی که این جا باقی گذاشتی تا هرگز خانه از تو خالی نباشد تا من دوام یابم و هستی ام دوام یابد. من روح جامانده ات را این جا خوب تروخشک می کنم تا بازگردی محبوبم هرچند شانه های دردناکت را هم سلولی بزرگوارت می مالد و در هر ملاقات مرا نوید می دهد به انجام وظیفه ای خودخواسته و من معنای خوبی را نه فقط این جا در میان آغوش گرم مردم بلکه در آن سوی میله های سرد زندان هم به درستی می شناسم و قدر می نهم.
روز بیست و چهارم است و سه ماهه شده هجران دوباره ما و این روزگار آبستن سختی ها برای زایمانش هنوز زمان می خواهد و مرا همه، از آن پیر مجاور که قطع امید کرده از آدمیان قدرت پرست تا مادر و پدر و همه دوستان و بستگان و این پیر مهربان دنیادیده که سفارش دیدارش را می کردی مکرر و توفیق تازه دیروز دست داد، همه و همه مرا به صبوری می خوانند و من طلب دعا می کنم از ایشان. و امروز که تمام شود فردا می رسیم به عرفه و من می روم خودم را در صفحات تاریخ یله و رها می کنم. و تاب می خورم در میان فرازهای دعاهای جدمان حسین سرور آزادگان و میان مناجات هایی که روح آدمی را جلا می دهد و قلبش را صاف می کند و تاب می خورم در لابلای روزهای دور آغازین دوری ها. شرم گنانه قصد حرم را بهانه رفتن کردی و در روز عرفه عارفه ات را به سلامت ارمغان گرفتی و ماندی در جوار یار تا یک ماهه شد این نوزاد و تو برگشتی و فرشته ای را در آغوش فشردی که نامش انتخاب من بود و راهش انتخاب خودش! من این روزها هاجرم ابراهیم دربندم! و همه جاده های منتهی به اوین را با سرانگشتان خواهم کاوید برای رسیدن به چشمه سار مهربانی که از ما دریغ می کنند. از من و تو و فرزندان سبزمان. من از این سوی شرق تا آن سوی غرب پایتخت کشوری که می گویند اسلامی است پیاده گز می کنم تا برسم به میعادگاه عشق از روز شناخت تا روز شکرگذاری و قربان و چشمان این گوسپند فربه سپید در مسلخ چقدر معصومانه پرسش می کند که من خون بهای آزادی کدامین اسیرسبزتان خواهم بود؟ کدامین اسیر سبز؟؟؟ می گویند می خواهند منفذها را ببندند در محبس شمایان ای آزادگان از هوا و دل سپردگان به معبود. منفذ دلت گشاده باد عزیزِجان و هستی ام. می خواهند زبان درکام بمانید تا ابد و خاموش همه بیراهه روی ها که نه بیراهه سازی ها را نظاره کنید و نه حتی برایشان هورا بکشید! چشمت بینا باد ای سود یافته در معامله با بزرگترین دهنده و بخشنده و زبانت گویا باد و اندیشه ات سبز سبز. این روزها که بگذرد می رسیم به غدیر و من در عالم خیال با گل و شیرینی و لبخند می آیم به دست بوست سیدجان. تو لباس سبز همراه داری؟ و شال سبز تا من در خیال خود، در آن بپیچم و از عطر وجودت مست شوم و نیست شوم و هست شوم و دولت پاینده شوم؟؟؟ سال گذشته از آن دیدار غدیرانه مان تا پایان فردایش فاطمه گریست و من در دل گریستم برای دل های کوچکی که دوری و تنهایی را تاب نمی آورند. در جمع دوستانت و در جمع همه فامیل که برای تبریک عید آمده بودند نبود تو هویدا بود و ما به خود می پیچیدیم تو اما برایم نگفتی از احساست پس از آن ملاقات اهدایی برادران سپاه که شوهر خواهرت را و شوهرخواهر مرا وبچه ها را پشت در عید گذاشتند منتظر تا ما شرمگنانه برویم و عیدی های متبرک را پخش کنیم. پشت در عید، پارسال غمگین بود و امسال غمگین تر که ملاقات ها را به خسّت می دهند خدایگان مدعی عدالت علوی و ما را محروم می کنند از فشردن دست های گرم تو و سر بر شانه های محکمت گذاشتن و قطره ای اشک ریختن و از نجوای عاشقانه ای که راهش نزدیک تر شود و حک شود در خاطر افسرده هجران زده مان. سید مصطفای ما یادت هست که تو امسال در میانه این دوعید متولد می شوی در آغازین روز آخرین ماه پاییز زرد و سرخ و نارنجی و قهوه ای تو دوباره سبز سبز جوانه می زنی عزیزم. زادروزت مبارک!
برای میلادت ای عزیزترین دعای روز عرفه را به تعارف می فرستم با شاخه گل سرخی که با یک روبان سبز تزیین شده به نشانه عشقی زنده و جاویدان همه مهرپاره های قلبم را با یک جمله به سویت روانه می کنم : «دوستت دارم»

 


 


ندای سبز آزادی: مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان با اشاره به اتفاقاتی که در حاشیه بناهای تاریخی اصفهان می‌افتد، گفت: به جز چند اثر شاخص در اصفهان اکثر بناهای تاریخی در حال تخریب است.

اسفندیار حیدری پور ظهر شنبه در جلسه شورای اسلامی شهر اصفهان افزود: با نگاهی ساده به شهر اصفهان متوجه خواهیم شد که کارها و اقدامات در خور توجهی در این حوزه صورت نگرفته و اختصاص درصد ناچیزی از درآمد شهرداری که سال گذشته 10 میلیارد تومان بوده به این عرصه بسیار ناچیز است.

وی ادامه داد: سال گذشته از مجموع هزار خانه تاریخی موجود در اصفهان تنها پنج خانه احیا شد و به جز چند اثر شاخص در اصفهان همه بناهای تاریخی در حال تخریب است.

مدیرکل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان در ادامه سخنان خود اظهار داشت: اصفهان در سال گذشته در جذب اعتبارات عمرانی مقام نخست کشور را داشت که پس آن استان خراسان قرار گرفت.

*برگزاری مراسم در میدان امام تخریب آن را به همراه دارد

مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در ادامه اظهار داشت: با برگزاری هر مراسم در میدان امام یک قسمت از میدان خراب می‌شود و هر روز شاهد خراب شدن گوشه ای از این بناهای تاریخی هستیم.

حیدری‌پور یادآور شد: با نصب بلندگو و پرواز چرخ بال در فضای میدان نقش جهان بسیاری از دیوارها و کاشیهای آن آسیب دیده و باید هرچه سریع تر تکلیف مصلی اصفهان معلوم شود.

وی خاطرنشان کرد: اتفاقی که پیرامون بناهای تاریخی می‌افتد خوشایند نیست و در این عرصه دست یاری به سوی مسئولان امر دراز می‌کنیم.

*در ثبت جهانی میدان نقش جهان دچار شک هستیم

وی در ادامه سخنان خود با اشاره برج جهان نما و اینکه ما هنوز در ثبت میدان نقش جهان دچار شک وشبهه هستیم، یادآور شد: میراث فرهنگی اصفهان شرایط مطلوبی ندارد و استانهای دیگر در بعضی جهات بهتر از اصفهان فعالیت داشته‌اند.

حیدری‌پور در ادامه با اشاره به قدمت تاریخی برخی از آثار در اصفهان چون تپه اشرف و بازار اصفهان، گفت: با وجود اینکه بازار اصفهان دارای قدمتی دیرینه است و تپه اشرف به زمان اشکانیان بازمی گردد اما هنوز به ثبت جهانی نرسیده این در حالیست که بازار تبریز وتپه همدان به ثبت جهانی رسیده‌اند.

*هفت سال است برای ثبت جهانی محور فرهنگی تاریخی اصفهان شعار می‌دهیم

وی با اشاره به اینکه هفت سال است برای ثبت جهانی و احیای محور فرهنگی تاریخی اصفهان شعار می دهیم، اظهار داشت: باید یک کارگروه ویژه با حضور مدیران میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تشکیل و برای رفع مسایل و معضلات شهری و نوسازی و بهسازی شهر و احیای بناهای تاریخی تصمیم گیری شود

 


 


فخر السادات محتشمی پور: گفته اند ملاقات محدود! یعنی که لشکر راه نیندازید بیاورید مجلس که لابد این خبرنگارهای ارگان کودتا که پرسه می زنند در راهروهای مجلس دوباره سناریوسازی کنند و بازارگرمی و بلوا و فتنه های سیاه و ... چندتا اسم داده ایم که وکالتاً بروند از جانب همه خانواده ها با وکلا گفتگو کنند. خانم مجردی زنگ می زند و می نالد از درد زانو و می گوید افتاده ام سخت نمی توانم بیایم ولی مجموعه مکاتبات قبلی را یادتان باشد ببرید. قرارمان دوازده و ربع است. اذان می گویند. ماشین را می گذارم جلوی مسجد فخرالدوله و وارد مسجد می شوم. این بنا هم باید کار فخرالدوله مادر مصدق باشد اگر اشتباه نکنم. دستش درد نکند کاش در وقف نامه می نوشت اگر قسمت اعظم را نمی دهند به زن ها لااقل نصف شود مکان اقامه نماز و ... دلم بهانه می گیرد. بهانه مکه و کعبه و زیارت و یادم می آید که تذکره را کس دیگری باید بدهد نه مزدوران سارقی که می ریزند به بیوت مردم و ناامن می کنند خانه ها را و گرفتاری درست می کنند برای صاحبان اموال مسروقه آن هم با لباس سپاه!!!نماز ظهر را به جماعت می خوانم و برای جلوگیری از خلف وعده عصر را فرادی می خوانم و شعار مرگ را در تعقیبات نماز نشنیده راهی بهارستان می شوم. ما هر یک میهمان نماینده ای هستیم. وارد راهرو مجلس که می شوم خاطرات سال گذشته می آید در نظرم و حاشیه سازی های ارگان کودتا و دروغپردازهای دولتی را که منجر به صدور تکذیبیه های مجلس و شکایت من شد. به کارت میهمان نظری می اندازم برای خاطرجمعی و سرم را می اندازم زیر و از پله ها پایین می روم. دوستان عضو فراکسیون یکی یکی می رسند و حال و احوال می کنند. دارند روضه امام باقر می خوانند. نماینده ای زیرلب میگوید کاش متخلق به اخلاق امام و مستنّ‌ به سنت آنان بودند.ساعت یک جلسه شروع می شود. روضه را آغاز می کنیم: همه با دقت گوش می کنند. رئیس جلسه نگران جلسه مجلس است که باید به موقع برسند و ما نگران جاماندن حتی یک اسم یک تخلف یک مهم از مجموعه گزارشاتمان هستیم. ساعت که دو می شود هنوز رضا خندان دارد طعم تلخ هجران همسرش و مادر فرزندان خردسالش را می ریزد در کام نمایندگان ملت و آقایان نمایندگان این پا و آن پا می کنند برای به نصاب رساندن جلسه و امین که شروع می کند از ستاره دارها بگوید و از تبعیدی ها و از زنان منتقل شده به متادون،‌هنوز کلامش به انتها نرسیده تمام می کنند. بغض من می شکند آخر ما نمایندگی همه خانواده ها را داریم.اگر بپرسند اسم ما یادتان ماند چه بگوییم. نماینده ای دولا می شوند و دستمال برمی دارند. من هم دستمالی برمی دارم. یکی چایی تعارف می کند و من معنی آب خوش را که از گلو پایین نمی رود تازه درک می کنم!یکی می گوید کاری نمیشود کرد. ما می گوییم می شود. بقیه تأیید می کنند. می گوییم اگر کاری نمی شود کرد پس معطل چه هستید؟؟؟کسی می گوید: فشارها نباید فقط بر ما باشد باید تقسیم شود و ما خیلی دلمان می خواهداین غصه های هر روزمان را با همه نمایندگان تقسیم کنیم. عریضه ها را تحویل می دهیم و می آییم بیرون. همه عجله دارند که به کارهایشان برسند. به کارهایی که تمامی ندارند. من هم باید به کارهایم برسم و ساعت ۵ هم با مهندس سحابی قرار دارم. چه دفتر کار کوچک و باصفایی. با چای از من پذیرایی می کند و من چه احساس آرامشی دارم این جا. دلم می خواهد یک تاریخ را سیر بخوانم در مقابل این مردبزرگ. مراتب ارادت همسرجان را می رسانم و ایشان هم محبت می کنند و تشکر از حضور من. می گویندمن باید می آمدم دیدن. می گویند شماروحیه تان خوب باشد لازم تر است از سلامت جسم. و از دغدغه هایش می گوید مهندس. از این که کشور نیاز به آرامش دارد و به تدبیر مسئولانه و به امثال تاجزاده که اهل اندیشه و تدبیر و ژرف نگری هستند. می گویم اگر نصایح و نقدهای مشفقانه را می پذیرفتند کارمان به این جا نمی کشید و اگر به شکایت از کودتاگران رسیدگی می شد. مهندس سحابی امیدوارانه از فردا می گوید و من باید خداحافظی کنم و بیش از این مصدع اوقاتشان نشوم.

تئاترهای پری صابری همه دیدنی هستند. پیشنهاد زهرا خانوم گلشن را رد نمی کنم و با یکی دوتن از دوستان قرار می گذارم جلوی تئاتر شهر. خیلی شلوغ است. آخر برنامه می فهمم که علت شلوغی امشب تقدیر ویژه از ایشان است و برای جایزه ای که قرار است از بنیاد فردوسی بگیرد. فردوسی را دوست دارم چون ایران را دوست داشته و سروده هایش را دوست دارم چون ایرانیت را به یادم می آورد و پری صابری را دوست دارم چون به شاهنامه می پردازد و علائق ملی آدم را برمی انگیزد با آثارش. بازی ها هم همه زیبا هستند و بازیگران مسلط. همه چیز دست به دست هم می دهد تا یک شب خوب بسازد و به ویژه دیدار دوستان دلبند و اساتید بزرگوار.

در راه بازگشت کارهای فردا را دوره می کنم و کارهای امشب را. نوشتنی ها زیاد است و گفتنی ها. حال نوشتن روزانه ها م را ندارم. شاید همین گاه و بیگاه نگاشت را کنار هم بگذاریم،‌به جایی برسیم.

 


 


ندای سبز آزادی: هنوز چند روزی بیشتر از خبر تغییر نام گشت ارشاد به گشت حقوق شهروندی توسط یکی از نمایندگان مجلس نمی گذرد که فرمانده نیروی انتظامی دیروز(یکشنبه) در جمع خبرنگاران از این تغییر نام اظهار بی اطلاعی کرد .
خبر تغییر نام گشت ارشاد به گشت حقوق شهروندی چند روز پیش توسط یکی از نمایندگان مجلس اعلام شد .او گفته بود که از این پس گشتهای سابق ارشاد با نام گشت حقوق شهروندی با زنان بدحجاب برخورد می کنند .
رهبر، نماینده مردم اصفهان در این باره توضیح داد که مسوولان نیروی انتظامی در مورد چرایی حذف گشت های ارشاد، مدعی شده اند که بر اساس دستورات مقامات مجبور شده اند تا گشت ارشاد را جمع کنند و نام آن را به گشت حقوق شهروندی تغییر دهند.
وی همچنین تاکید کرد که حقوق شهروندی این است که اجازه ندهیم در حکومت اسلامی فساد و بدپوششی وجود داشته است.هر چند اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی دیروز(یکشنبه) در جمع خبرنگاران تاکید کرده، چیزی به عنوان گشت «حقوق شهروندی» از سوی نیروی انتظامی مطرح نشده است و نمی داند چرا نمایندگان این بحث را مطرح کرده اند 

حقوق شهروندی و برخود با زنان و دختران ؟
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، تعداد گشت های ارشاد که برای مردم تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ کشور در چهار ساله نخست دولت احمدی نژاد به یکی از چهره های همیشگی شهر تبدیل شده بود، کاهش یافت .
یکی از اصلی ترین علل کاهش حضور این گشت ها در سطح شهرها اعتراض بیش از حد مردم و حتی کاندیداهای ریاست جمهوری و برخی از فعالان مدنی به حضور این گشت ها بود .
خودروهای ونی که در گوشه و کنار شهر با تعیین مصداق هایی خود ساخته از زنان و دختران می خواستند مطابق سلیقه پلیس لباس بپوشند . پلیسی که می بایست حافظ جان و ناموس مردم باشد ،در این سالها به یکی از ابزارهای آزار و اذیت زنان و جوانان تبدیل شده بود .
در روزهای قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یکی از شعارهای جوانان شهرهای بزرگ این بود : «دولت گشت ارشاد نمی خواهیم! نمی خواهیم!»
و این بار این گشت ها پس از یک سال و نیم می خواهند با نام گشت حقوق شهروندی دوباره پا به عرصه بگذارند. تغییری که به نظر می رسد تنها در اسم این گشت ها رخ داده و در اصل هدفش برخورد با زنان و دختران است .در این میان خیلی ها می پرسند چه ارتباطی میان این گشت ها و حقوق شهروندی وجود دارد ؟

آیا حفظ حجاب نهادینه شد ؟
گشت های ارشاد در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد فعالیت خود را آغاز کردند . این طرح در قالب طرح کلی تر ارتقای امنیت اجتماعی یکی از برنامه های اجرایی نیروی انتظامی است. این طرح پس از تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تائید رهبر انقلاب، به عهده محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت گذاشته شد و از سوی او نیز به نیروی انتظامی ابلاغ شد .
بخشی از این طرح در قالب گشت های ارشاد اجرا شد . گشت هایی که به گفته ماموران نیروی انتظامی با دختران و زنان بدحجاب برخورد می کردند .
این گشت ها در تعیین مصادیق برخورد با بدحجابی به جایی رسیدند که دخترانی را که در فصل زمستان چکمه های بلند می پوشیدند دستگیر می کردند . رادان، رییس پلیس وقت پایتخت از پوشیدن چکمه تعبیر به تبرج یا خودنمایی زنان کرد .او آن روزها به خاطر گفتن این جملات مورد انتقاد تند روزنامه های منتقد دولت قرار گرفت و کار تا آنجا رسید که حتی علما هم به عرصه آمدند و گفتند که تبرج نمی تواند چنین مصداقی داشته باشد .
زنان و دخترانی که توسط گشت های ارشاد بازداشت می شدند، بعد از بازجویی و تشکیل پرونده معمولا با اخذ تعهد و یا جریمه نقدی آزاد می شدند .پلیس که بعد از یک مدت با تهدید و بازداشت تا حدی توانسته بود پوشش دختران شهر را تغییر دهد، با تبلیغات وسیع می گفت که توانسته حفظ حجاب را در جامعه نهادینه کند .اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری و رفتن گشت های ارشاد از خیابان های شهر دوباره زنان و دختران به پوشش سابق شان روی آوردند و از همان زمان هم زمزمه های بازگشت دوباره گشت ارشاد بر سر زبان مسوولان و به ویژه خطیبان نماز جمعه افتاد. آنها هر هفته از تریبون نماز جمعه از وضعیت نابه سامان حجاب و عفاف در جامعه ابراز نگرانی کردند .
انتقادهای بی پایان به گشت ارشاد
بحث گشت های ارشاد در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته آن قدر بالا گرفت که به یکی از موضوع های اصلی مناظره ها و میتینگ های انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل شد . میر حسین موسوی و مهدی کروبی هر کدام با انتقاد از گشت های ارشاد اعلام کردند که در صورت پیروزی در انتخابات این گشتها را جمع می کنند.انتقادهای بیش از حد به گشت های ارشاد حتی موجب شد که احمدی نژاد هم در مناظره ها و بحث های انتخاباتی در این باره واکنش نشان دهد و بگوید که استقرار این گشتها بدون هماهنگی با دولت او صورت گرفته و او خود نیز با برخوردهای انتظامی در حوزه حجاب مخالف است . هر چند این حرفها خیلی زود موضع گیری اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی را به دنبال داشت که اعلام می کرد این گشت ها با موافقت شخص رییس جمهور در خیابانها مستقر و به تایید او رسیده اند .
میر حسین موسوی، از کاندیداهای ریاست جمهوری در اولین نشست خود با خبرنگاران پس از اعلام رسمی کاندیداتوری اش با بیان اینکه “مسائل اجتماعی باید با تکیه بر مزیت های اجتماعی بر اعتقادات و اعتماد به مردم حل و فصل شود و برخوردهای خشن اثر مثبتی ندارد” اعلام کرد که در صورت تصدی پست ریاست جمهوری “مساله امنیت اجتماعی و گشت های ارشاد” را جمع می کند.
میر حسین موسوی در یکی از برنامه های انتخاباتی خود نیز تاکید کرد که متاسفانه مشکلات در ریشه اش حل نشده و تا حدی که در حیطه اختیارات اش است با مساله گشت‌های ارشاد مخالف است.او تاکید کرد که وجود گشتهای ارشاد حتی اگر همه خیابانهای شهر را پر کنند مشکلی را حل نخواهند کرد .
حقوق شهروندی یعنی منع بدپوششی!
منتظر بودیم فتنه گران خفه شوند!

بعد از گذشت یک سال و نیم از حوادث بعد از انتخابات و کمرنگ شدن حضور گشت های ارشاد در خیابانها، نماینده مردم اصفهان مدعی می شود که حقوق شهروندی یعنی منع بد پوششی! اما واقعا حقوق شهروندی یعنی منع بدپوششی ؟
طبق تعاریف جهانی حقوق شهروندی معنایی جز آنچه محمد رهبر به آن اشاره کرده ، دارد .اعلامیه های جهانی حقوق بشر، حقوق شهروندی را این گونه تعریف کرده اند: «از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهدهٔ مدیران شهری، دولت یا به طور کلی قوای حاکم است . »
جامعه شناسان هم در این باره و مفهوم شهروند و حقوقش تعاریف متفاوتی را ارایه می دهند که هیچ یک با تعریف محمد تقی رهبر تطابق ندارد .آنها می گویند :« شهروندی دارای مقتضیات حقوقی و اجتماعی است. به این ترتیب وظایفی که دولتها در قبال شهروندان خود دارند، حیطه گسترده ای را در بر می گیرد. از حق آزادی فردی و اجتماعی گرفته تا حق برخورداری از تأمین معاش و محیط زیست سالم همه از جمله حقوقی است که دولت ها موظفند آن را برای شهروندان خویش تأمین کنند. شهروندی با این تعریف یعنی طرح سؤالاتی که با ماهیت جامعه، عدالت، مراقبت، مسئولیت، دولت، آزادی، تعاملات اجتماعی، احترام و بویژه ارزش ها، در ارتباط هستند. شهروندی دقیقاً با حقوق انسانی در زندگی اجتماعی پیوند خورده است و کمال مطلوب آن هنگامی است که همه شهروندان با جامعه ملی تلفیق شده و ملت آن جامعه را تشکیل می دهند. »
این نماینده مجلس حتی چندی قبل گفته بود : «اگر ما این چند وقت قدری خودداری می کردیم، به خاطر این بود که می گفتیم فتنه گران خفه شوند و از این فضا خارج شویم. الان روند بدحجابی به گونه ای شده که تبدیل به بی حجابی کامل شده است. او همچنین تاکید کرده که مبارزه با آنچه با بدحجابی می خواند به عهده دولت است .»
شهروندان این روزها می پرسند که آیا واقعا گشت حقوق شهروندی این بار به جای گشت ارشاد دوباره پا به عرصه می گذارد ؟ یا به گفته فرمانده نیروی انتظامی چنین گشتی وجود ندارد و آیا به راستی تغییر نام می تواند عملکرد نهادی را نیز تغییر دهد ؟

 منبع: گروه اجتماعی کلمه


 


ندای سبز آزادی: معاون وزیر کشور که سه روز پیش از افزایش چهار تا ۱۸ درصدی نرخ کرایه حمل و نقل عمومی، پس از اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها و آزادسازی قیمت حامل های انرژی خبر داده بود؛ امروز اعلام کرد: با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، قیمت ها در بخش حمل و نقل عمومی افزایش نمی یابد!
ارشادمنش روز یکشنبه در حاشیه مراسم تحویل ۳۰۰ دستگاه اتوبوس درون شهری به سازمان شهرداری ها و دهیاری ها در جمع خبرنگاران افزود: برای حمایت از حمل و نقل عمومی، به هر میزان که قیمت سوخت و حامل های انرژی تعیین شود، مابه التفاوت آن در قالب بسته های حمایتی به شهرداری ها پرداخت خواهد شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، وی با تاکید بر ثابت ماندن نرخ حمل و نقل عمومی در سراسر کشور تا پایان سال، گفت: چنانچه لازم باشد در نرخ حمل و نقل عمومی تغییراتی حاصل شود باید ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت تصمیم گیری کند.
این در حالی است که خود او سه روز پیش اعتراف کرده بود پس از اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها و آزادسازی قیمت حامل های انرژی، نرخ کرایه حمل و نقل عمومی چهار تا ۱۸ درصد افزایش خواهد داشت.
ارشادمنش سه روز پیش گفته بود : نرخ کرایه تاکسی ها اگر آن گونه که پیش بینی کرده ایم که یک تاکسی روزانه می تواند بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ نفر را جابجا کند، بین ۱۷ تا ۱۸ درصد اضافه خواهد شد.
اما او امروز علاوه بر نقض سخنان پیشین خود، ادعا کرده بود که افزایش قیمت حامل های انرژی سبب می شود، حداقل سی درصد از شهروندان تمایلی برای استفاده از خودروهای شخصی خود نداشته باشند!

 


 


ندای سبز آزادی: محمد عزلتی مقدم، رئیس کمیته ایثارگران ستاد مهندس موسوی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، رئیس کمیته ایثارگران ستاد موسوی که از سرداران دفاع مقدس است و در انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز مسئول کمیته ایثارگران ستاد میرحسین موسوی بود، چهارشنبه گذشته و در پی دیدار جمعی از سرداران دفاع مقدس با موسوی، بازداشت شده است.
این گزارش همچنین حاکی است، سردار مقدم پس از دستگیری، تماس کوتاهی هم با خانواده خود داشته است.
سردار مقدم، سابقه عضویت در دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حضور در جبهه‌های دفاع مقدس و ریاست نمایشگاه هوایی وزارت دفاع را در کارنامه خود دارد.
لازم به یادآوری است که پیش از این، افراد دیگری از نزدیکان مهندس موسوی نیز بازداشت شده بودند؛ از جمله حمید محسنی، رئیس دفتر میرحسین موسوی، که پس از دو ماه همچنان ممنوع‌الملاقات است.
بازداشت رئیس کمیته ایثارگران ستاد موسوی در بازگشت از دیدار جمعی از سرداران دفاع مقدس با مهندس موسوی انجام شده است. در ماههای اخیر، برخوردهایی از این دست با بسیاری از ملاقات‌کنندگان با مهندس موسوی صورت گرفته و علاوه بر دیگر محدودیت‌های ایجاد شده برای میرحسین، در مواردی از ملاقات افراد با او جلوگیری شده و یا دیدارکنندگان پس از ملاقات با موسوی، بازداشت شده‌اند.

 


 


ندای سبز آزادی: مرتضی کاظمیان، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات که در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه شده بود، به تحمل یک‌سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش میزان خبر، قاضی مقیسه، کاظمیان را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» و به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به تحمل یک‌سال حبس محکوم کرده است و مقاله‌ها و تحلیل‌های سیاسی و مصاحبه‌های این کارشناس مسائل سیاسی با رسانه‌های خارجی، در تحلیل رخدادهای پس از انتخابات ۲۲ خرداد، مستندات حکم صادره علیه وی بوده‌اند.
این فعال ملی- مذهبی پس از عاشورای سال گذشته، نیمه شب در منزل مسکونی‌اش بازداشت و روانه‌ی اوین گردید، ۶۳ روز را در سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ اوین محبوس بود و سرانجام در دهم اسفندماه گذشته، با قرار وثیقه‌ی ۵۰میلیون تومانی آزاد شد.
کاظمیان که دانش‌آموخته‌ی دکترای علوم سیاسی است، ازجمله تحلیل‌گرانی بود که یادداشت‌های سیاسی‌اش در رسانه های اصلاح‌طلب منتشر می‌شد.
او به‌عنوان روزنامه‌نگار و یادداشت‌نویس، سابقه همکاری با سرویس سیاسی بسیاری از نشریات اصلاح‌طلب (ازجمله جامعه، توس، فتح، یاس‌نو، وقایع‌اتفاقیه، اقبال، حیات‌نو، اعتماد ملی، اعتماد، سرمایه، شرق، نامه ، پیام هاجر،و …) و همچنین رسانه های اینترنتی نظیر جرس و روزآنلاین را در کارنامه دارد.
کاظمیان همچنین دبیر سیاسی روزنامه خرداد (به مدیرمسئولی عبدالله نوری) و عضو شورای سردبیری ماهنامه آفتاب (به مدیر مسئولی عیسی سحرخیز) بوده است، که تمامی این نشریات یاد شده در سال‌های اخیر به تیغ توقیف موقت، تعطیل شده‌اند.

 


 


ندای سبز آزادی: اعضای مؤسسه امام موسی صدر، هفته پیش در قم با آیت الله موسوی اردبیلی دیدار و گفت‌وگو کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجعیت، در ابتدای این دیدار که در روز هفدهم مهر ماه در دفتر این مرجع تقلید صورت گرفت، خانم صدر دختر امام موسی صدر و رئیس مؤسسه مذکور با تشکر از آیت الله موسوی اردبیلی به خاطر فرصتی که در اختیار حاضران گذاشته اند، گزارشی از عملکرد مرکز ارائه کرد.
وی گفت: ما در مؤسسه دو هدف را پیگیری می کنیم، یکی جمع آوری و انتشار افکار و آراء امام موسی صدر و دیگری پیگیری قضیه ربوده شدن ایشان است که در بخش اول کارهایی صورت گرفته است و تعدادی از آثار ایشان به چاپ رسیده است.
وی گفت: کار دیگر ما که اخیراً در مؤسسه شروع کرده‌ایم کار تاریخ شفاهی است و طبیعتاً اولین قدمی که در این رابطه برمی داریم، مراجعه به دوستان اولیه و قدیمی ایشان است که با آراء و افکار ایشان آشنایی بیشتری دارند و در همین راستا خدمت حضرتعالی که از دوستان قدیمی و هم مباحثه ای ایشان هستید رسیده ایم و امیدواریم از نظرات و رهنمودهای جنابعالی استفاده کنیم.
در ادامه این دیدار، آیت الله موسوی اردبیلی با اظهار تأسف از وضعیت نامعلوم امام موسی صدر، از اقدامات صورت گرفته توسط مؤسسه مذکور تشکر کرد.
ایشان گفت: «اگر چه من مدتهاست به خاطر کهولت سن و کسالت، هیچ گونه مصاحبه‌ای را نمی پذیرم، ولی از آنجایی که امام موسی صدر وضعیت ویژه ای دارد، چند کلمه ای در حد یادآوری هایم صحبت می کنم.»
این مرجع تقلید ادامه داد: «من از اول که به قم آمدم، با آقای صدر آشنا شدم و منشأ آن هم شرکت مشترک ما در درس مرحوم آقای داماد و آقای بروجردی بود که این آشنایی تبدیل به دوستی مستحکم و ادامه داری گردید که هم مباحثه بودن هم بخشی از آن بود. البته ما ارتباطات مشترک دیگری هم داشتیم که از آن جمله همکاری در مجله مکتب اسلام بود که با اصرار آقای صدر، بحث قرآنی آن به عهده من سپرده شد.»
آیت الله موسوی اردبیلی خاطرنشان کرد: «ارتباط ما با امام موسی صدر حتی در زمانی که ایشان در لبنان بود، ادامه پیدا کرد و ایشان تأکید می کردند که برای همکاری با ایشان به لبنان بروم، ولی من فقط یک بار برای دیدار با ایشان به لبنان رفتم. ولی در این مدت ارتباط ما برقرار بود که این ارتباط در مسافرت های به مکه یا ایران تجدید می شد.»
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شخصیت ممتاز امام موسی صدر، تاکید کرد: «ایشان دارای خصوصیاتی بود که این خصوصیات به ایشان امتیاز و برجستگی خاصی داده بود و از آن جمله اخلاق و منش ایشان بود که با هر کسی که برخورد می‌کرد، آنچنان با محبت و جذاب بود که انسان فکر می‌کرد این فرد از دوستان بسیار صمیمی و خاصّ ایشان است. خصوصیت دیگر امام موسی صدر، تواضع او در برابر دوستان و دیگران بود که این تواضع و فروتنی زبانزد خاص و عام بود و همین اخلاق حسنه ایشان باعث شده بود که مرحوم آیت الله صدر (پدر ایشان) توجه و علاقه خاصی نسبت به ایشان داشته باشند.»
آیت الله موسوی اردبیلی در ادامه، ضمن پاسخ به پرسش های حاضران، نکات دیگری را پیرامون جوانب مختلف شخصیت امام موسی صدر بیان کرد.

 


 


ندای سبز آزادی: سایت روزنامه جوان که گفته می‌شود به سپاه پاسداران وابستگی دارد، در خبری نوشت: در حالی که اعضای اتحادیه طلافروشان تا پایان ماه جاری موظف شده اند به منظور اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در سایت سازمان امور مالیاتی ثبت نام کنند، برخی تلاش ها برای دور جدید اعتراض ها نسبت به این موضوع در حال تدارک است.
در ادامه این خبر آمده است: این براساس شواهد بدست آمده یکی از اعضای موثر صنف طلا فروشان در روزهای گذشته های ضمن حضور در بازار طلای مرکز و شرق تهران ضمن گفتگو با طلا فروشان آنان را نسبت به عدم اجرای این قانون تحریک کرده و از آنان خواسته است نسبت به تعطیلی مغازه های خود اقدام کنند.
این روزنامه وابسته به جناح دولتی همچنین ادعا کرده که: گفته می شود در پی اقدام فرد مزبور که با همکاری یک جمع ۱۰ نفره اقدام به این کار می کنند برخی هشدارها به وی داده شده است.
گفتنی است در روزهای اخیر با وجود آنکه رسیدگی به موارد مورد اعتراض صنف طلا و جوهر در مجلس به پایان نرسیده، دولت دور جدیدی از فشارها برای وادار کردن طلافروشان به اخذ مالیات سه درصدی از مشتریان را آغاز کرده است.

 


 


ندای سبز آزادی: دکتر مهدی خزعلی که چند روزی است از زندان اوین با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده در وبلاگش بخشی از دوران انفرادی را روایت کرده است.
به گزارش کلمه ؛ متن این نوشته به شرح زیر است:
روز ششم اعتصاب غذا بود، چشم بندم را بستم و از سلول خارج شدم، مرا به دادسرا بردند، خانواده ام قبل از من آنجا بودند- گذشت آنچه گذشت! – آنروز خبر دار شدم که دخترم همراه با اعتصاب غذای من ، روزه می گیرد، من اضافه وزن داشتم، ۲۵ روز اعتصاب غذا و کاهش ۱۶ کیلو گرم وزن، تازه مرا به وزن ایده آل رسانده است، تصمیم دخترم تاثیری عمیق در من گذاشت، آخر او که اضافه وزن نداشت، او آب می شد، ما را جدا کردند و زندانبانان مرا به خلوتگه یار( سلول یا همان سوئیت ۵ ستاره ) هدایت کردند، اما هرگز نشد که در خلوت زندان یادی از دختر روزه دارم کنم و برایش اشک نریزم، همیشه می گفتند: ” دختر پدری است ” اما من می گویم: ” پدرهم دختری است “
دخترم؛ اشکهایم بر پتوی سربازیِ کهنه ومندرسِ سلول بدرقه‌ی راهت، چه زیبا عشق را با پدر در میان گذاشتی! و چه پر معناست این عاشقی، آنگاه که پدری برای دختر و دختری برای پدر می میرد!
ای کاش بودی و می دیدی که اشکهای پدرهرروزراهت را شستشو می داد، من با اشکهایم، پیش پای عشق آبپاشی می کردم و تو خرامان خرامان، پا درون سلول تنهایی ام می گذاشتی!
دخترم؛ آن همه سختی در برابر آنچه ما بدست آوردیم هیچ است هیچ! یادش بخیر؛ آن روزهای سختِ سختِ سخت، چه خوش گذشت ! ما درس عشق می خواندیم و مشق عشق می نوشتیم و اشک عشق می فشاندیم، چه می خواهی – زیباتر از این – از خدای عاشقان! ما تا رسیدن به قاف عشق و دیدن حضرت سیمرغ عشق، بایدپر پرواز بگشاییم واین راه دراز را با قصه عاشقی کوتاه کنیم! دیگر می دانم، یقین دارم، من اگر افتادم، تو بپا می خیزی !
۲۲ آبان ۱۳۸۹ / مهدی خزعلی

 


 


ندای سبز آزادی: خانواده های زندانیان سیاسی با فراکسیون خط امام در مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت و گو کردند.
به گزارش جرس، در این دیدار فخرالسادات محتشمی پور به عنوان نماینده خانواده های زندانیان سیاسی به چگونگی بازداشت غیر قانونی، نگهداری زندانیان در سلول های غیربهداشتی و عدم رسیدگی به شکایات خانواده های سیاسی پرداخت.
همچنین در این دیدار اعضای فراکسیون خط امام مجلس ضمن امیدواری نسبت به آزادی زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات بر پیگیری مشکلات این زندانیان تاکید کردند.
این دیدار پس از ماه‌ها درخواست خانواده زندانیان سیاسی با اعضای فراکسیون خط امام در مجلس صورت گرفته است.
پیش از این خانواده های زندانیان سیاسی بارها به مسئولان عالی رتبه نظام برای احقاق حقوق این زندانیان مکاتبه و مراجعت کرده اند.

 


 


ندای سبز آزادی: حکم آرش صادقی در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس تعزیری تایید شد.
به گزارش جرس، آرش صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی آن دانشگاه که تا اطلاع ثانوی از تحصیل محروم است در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد .
لازم به ذکر است که آرش صادقی همزمان به اوج گیری اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران بازداشت و بیش از یک سال را در بازداشت موقت گذرانده است. او دوره بازداشت خود را در بندهای ۲- الف سپاه و ۲۰۹ وزارت اطلاعات گذرانده بود. صادقی هم اکنون به قید وثیقه ای ۵۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد است. با وجود آزاد بودنش به قید وثیقه اما چندی پیش مامورین امنیتی به منظور بازداشت او به منزل پدریش یورش می برند. او در زمان یورش ماموران در منزل حضور نداشت اما یورش ماموران باعث شوکه شدن مادر او و در نتیجه حمله قلبی و پس از اندکی فوت او می شود. پدر آرش صادقی نیز از جانبازان جنگ تحمیلی است.

 


 


ندای سبز آزادی: با پیشنهاد محمدرضا باهنر و رأی موافق اکثریت مجلس، محمود احمدی‌نژاد از ریاست مجمع عمومی بانک مرکزی ایران کنار گذاشته شد.
به گزارش مهر، مصوبه جدید مجلس همچنین اختیار انتصاب رئیس کل بانک مرکزی و قائم‌مقام وی که پیش از این در اختیار رئیس‌ دولت بود را از او سلب کرده و از این پس اعضا مجمع عمومی بانک، رئیس کل و قائم مقام وی را تعیین میکنند.
پیشنهاد تغییر ترکیب و نحوه انتخاب مجمع عمومی بانک مرکزی از سوی محمدرضا باهنر، از نمایندگان اصو‌لگرای مجلس شورای اسلامی مطرح شد که با ۱۰۶ رای موافق، ۸۵ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع با موافقت نمایندگان روبه‌رو شد.
بر اساس مصوبه جدید، رئیس دولت از ریاست مجمع عمومی کنار گذاشته شد و دادستان کل کشور و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به همراه هفت اقتصاددان به ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی اضافه شدند.
محمود بهمنی به عنوان نماینده دولت و رئیس کنونی بانک مرکزی و از مخالفان تصویب این پیشنهاد در این جلسه گفت: «این پیشنهاد استقلال بانک مرکزی را خدشه‌دار خواهد کرد و ورود ۷ نفر از بخش خصوصی در برابر ۴ نفر نماینده دولت در این مجمع به صلاح اقتصاد و کشور نیست.»
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این مخالفت اظهار داشت که «این افراد نمایندگان بخش خصوصی نیستند و اقتصاددادن‌های باتجربه‌ای هستند که توسط دولت معرفی و توسط مجلس تأیید می‌شوند.»
موافقان پیشنهاد محمدرضا باهنر، تصویب این پیشنهاد را «جهشی برای مستقل کردن بانک مرکزی از دولت و جلوگیری از آسیب‌های ناشی از وابستگی این بانک به دولت» توصیف کرده‌اند.
محمدرضا باهنر «تلاش برخی کشورهای غربی در مصادره اموال این بانک به عنوان اموال دولتی» را یکی از دلایل تغییر ترکیب کنونی دانست و گفت: «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باید مستقل از دولت باشد.»
وی در خصوص کنار گذاشتن احمدی نژاد نیز افزود: «از آنجا که دولت‌ها به صورت دستوری، کسری بودجه خود را با استقراض از بانک مرکزی تامین می‌کنند بهتر است سیاست‌های پولی کشور از سیاست‌های مالی جدا شود.»
محمدرضا باهنر پیش از این گفته بود: «نقشه راه را مجلس طراحی و تدوین می‌کند و دولت موظف است به دنبال مجلس حرکت کند.»

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته