
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز ضمن گرامیداشت اعیاد شعبانیه، دوران دانشگاه و دانشجویی را فرصت سؤال و پرسش دانشجویان خواند و با اشاره به اینکه دانشجو تا پرسش و شک نکند به یقین نخواهد رسید، تصریح کرد: متأسفانه برخی جریانهای افراطی در حوزه و دانشگاه، فضایی را به وجود آوردهاند که جسارت پرسش و سؤال از دانشجویان و طلاب سلب شده و این امر نشاط علمی و سیاسی را در جامعه تضعیف میکند.
به گزارش آفتاب، آیتالله هاشمی رفسنجانی بسته شدن فضای پرسش و انتقاد را به نفع کشور ندانست و افزود: باید اجازه داد بهخصوص در مقطع کنونی جوانان، دانشجویان و آحاد مردم پرسشهای خود را مطرح و پاسخهای مناسب و منطقی دریافت کنند، چرا که اگر این سؤالات از سوی ما پاسخ مناسب دریافت نکند، جواب خود را از منابعی دریافت خواهند کرد که احتمال انحراف نیز در آن وجود دارد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه جلسه در پاسخ به پرسش دانشجویی مبنی بر طولانی شدن سکوت ایشان نسبت به تحولات کشور گفت: بنده هیچگاه بهخصوص در تحولات و حوادث اخیر کشور سکوت نکرده و همواره حرفم را زده و میزنم، اما بنای دعوا و تشدید اختلاف ندارم، چرا که تشنج، اختلاف و درگیری را به خصوص در مقطع کنونی که از همه سو تهدید میشویم و نیاز مبرم به وحدت داریم، مضر به حال نظام و کشور میدانم.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤال دیگری، ارتباط خود با رهبری را بسیار خوب و همدلانه توصیف کرد و گفت: این به معنای این نیست که در مواردی هم اختلاف سلیقهای وجود ندارد، اما همواره سعی کردهام مسائل را تا حدّ توان با رایزنی و گفتوگو با ایشان و تأثیرگذاران نظام حل کنم و بر فضای التهاب و درگیری نیفزایم و البته در نهایت تابع نظر ایشان هستم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه چه شرایطی منجر به رأی عدم کفایت سیاسی مجلس به بنیصدر شد، مهمترین دلیل این امر را ایستادگی وی در مقابل قانون، رهنمودهای حضرت امام(ره) دانست و گفت: بنیصدر علیرغم تأکیدات حضرت امام(ره)، مجلس را در رأس امور نمیدانست و اختیارات فوق قانون طلب میکرد، بهگونهای که در اواخر ریاست جمهوری وی، گاهی قوانین برای اجرا توسط رئیس مجلس ابلاغ میشد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به پرسشی درباره راههای خروج کشور از وضع سیاسی کنونی، انزوای جریانهای افراطی و تندرو و به حاشیه راندن آنان را گام اول ایجاد تغییر و تحولات مثبت در جامعه خواند و با تأکید بر اینکه در وضعیت کنونی بدیلی برای نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه و نیز شخص آیتالله خامنهای به عنوان ولی فقیه در کشور نمیشناسد، تصریح کرد: معتقدم اعتماد متقابل میان مردم، فعالان سیاسی و رسانهای با نظام کارگشا و حلال مشکلات خواهد بود و در گامهای بعدی برگزاری انتخابات آزاد مجلس و ریاستجمهوری با حضور واقعی تمامی جناحها و گروههای دلسوز و معتقد به نظام و قانون اساسی میتواند به خروج از اوضاع کنونی کمک کند.
رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام اصلاح سیستم اداره کشور و قوانین معیوب را گامهای میانمدت و بلندمدت برای افزایش کارآمدی نظام و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور خواند و تصریح کرد: با حسننیتی که در مقام معظم رهبری سراغ دارم، انشاءالله فضای کشور به سوی وحدت، همبستگی و تألیف قلوب پیش خواهد رفت، چرا که این کار تنها از عهده ایشان برمیآید.
در ابتدای این جلسه حامد خوبیاری دبیر انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز با ارائه گزارشی از نحوه شکلگیری این انجمن و فعالیتهای آن طی سالیان اخیر، به موانع پیش روی تشکّلها و دانشجویان طی چند سال گذشته پرداخت و گفت: امنیتی کردن فضای سیاسی دانشگاه نه تنها کمکی به حل مشکلات کشور نخواهد کرد، بلکه نخبگان را از ابراز نظرات و چارهجویی برای برونرفت از بحرانها مأیوس خواهد کرد.
در ادامه چند تن از حاضران به نمایندگی از جمع حاضر با طرح سؤالاتی پیرامون تحولات کشور پس از انقلاب اسلامی و نیز حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری خواستار پاسخگویی آیتالله هاشمی رفسنجانی و ارائه راهکار از جانب ایشان برای برونرفت از وضع حاضر شدند.
ندای سبز آزادی: حسین علیزاده دیپلمات سابق کشورمان که در اعتراض به وقایع پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ با استعفای خود به جنبش یبز مردم ایران پیوسته است در نامه ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر از وی خواسته است تا بدون اغماض و وارد نمودن معادلات سیاسی در وظیفه خطیر خود، به بررسی ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در ایران بپردازد.
به گزارش تحول سبز وی در این نامه محمد نوری زاد، نرگس محمدی، نسرین ستوده و دیگر زندانیان سیاسی رابه عنوان شهدای زنده ای معرفی می کند که قادرند گزارش فجایع ضد انسانی جمهوری اسلامی را روایت کنند و گوشه ای و تنها گوشه ای از این جنایات را برای گزارشگر ویژه حقوق بشر به تصویر بکشند.
در این نامه آمده است: ” این رنج نامه را می نگارم تا درکنار براهین متقنی که دارید، استدلال ساده خود را در وخامت وضعیت حقوق بشر ایران با این سخن مدلل کنم که واکنش تند مقامات عالیه جمهوری مبنی بر “راه ندادن گزارشگر به خاک ایران”، جز آن نیست که عمق فاجعه چنان وحشتناک و دهشتناک است که رژیم حاضر است انگ نپذیرفتن را بر ننگ مشاهدات شما از فجایع آنان ترجیح دهد.”
متن کامل نامه سرگشاده حسین علیزاده به دکتراحمد شهید که در اختیار تحول سبز قرار گرفته است در پی می آید:
آن را که حساب پاک است …………از محاسبه چه باک است
جناب دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
با سلام و احترام
آنچه مرا واداشته تا این نامه برایتان بنگارم، پیشینه مشترکی است که ما دو را به عنوان دیپلمات های کشورهایمان به هم نزدیک می کند. چنین اشتراکی می توانند درک متقابل ما از وضعیت حقوق بشر به همراه داشته باشد. حسن پیشینه شما در کسوت وزیر خارجه مالدیو، اینک شما را مورد اعتماد عالی ترین نهاد بین المللی (شورای حقوق بشر سازمان ملل) قرار داده تا به بررسی وضعیت حقوق بشر در کشور من بپردازید. اما من، کاردار موقت و معاون پیشین سفارت جمهوری اسلامی ایران در هلسینکی پس از ۲۱ سال خدمت در وزارت خارجه ایران، اینک پناهنده سیاسی نزد دولت میزبان، فنلاند، هستم.
عالیجناب
اینجانب و برخی دیگر از همکارانم در اعتراض به سرکوب بیرحمانه ملت ایران و به منظور رسانیدن فریاد ملتی رنجور و صد البته “بی پناه” به گوش جهانیان، خود را ناگزیر دیدیم تا با این اقدام سیاسی بازتاب دهنده صداهای خفته، دهان های دوخته، چانه های خرد شده، زندانیان به بند کشیده، شهیدان گمشده، مادران فرزند از دست داده، روزنامه های توقیف شده، احزاب تعطیل شده، اقلیت های دینی ممنوع شده و از همه بالاتر “وکیل مدافعان به کیفر رسیده این همه قربانیان نقض حقوق بشر” در جمهوری اسلامی باشیم.
عالیجناب
این نامه سرگشاده را ننوشته ام که به تکرار هزارباره نقض مستمر حقوق بشر در جمهوری اسلامی بپردازم چرا که اطمینان واثق دارم ده ها قطعنامه سازمان ملل و صدها اعلامیه سازمان های مدافع حقوق بشر و هزاران گواه زنده فجایع ضد بشری در سیاهچالی به نام “جمهوری اسلامی” به قدر کافی و وافی ادله مثبته برای مجرمیت دولتمردانی رِشت خوی و حاکمانی درشت گوی هستند تا شما را از فجایع ساری و جاری در جمهوری اسلامی آگاه سازند.
کدامین دلیل بالاتر از اینکه از زمان تاسیس شورای حقوق بشردر سال ۲۰۰۶ نخستین کشوری که اینک گزارشگر ویژه برای بررسی و وارسی وضعیت حقوق بشر در آن تعیین شده، جمهوری اسلامی است. اگر نبود ادله و شواهد قانع کننده، هرگز شورا بر این صرافت نمی افتاد تا گزارشگری را برای آن تعیین کند.
پس این رنج نامه را می نگارم تا درکنار براهین متقنی که دارید، استدلال ساده خود را در وخامت وضعیت حقوق بشر ایران با این سخن مدلل کنم که واکنش تند مقامات عالیه جمهوری مبنی بر “راه ندادن گزارشگر به خاک ایران”، جز آن نیست که عمق فاجعه چنان وحشتناک و دهشتناک است که رژیم حاضر است انگ نپذیرفتن را بر ننگ مشاهدات شما از فجایع آنان ترجیح دهد.
عالیجناب
قطعه شعر پارسی که در مطلع این نامه آمد، بیان ساده ما ایرانیان برای رسوا کردن هر دست آلوده به اعمال خلاف است. فرض بگیریم یک شهروند ایرانی درمظان اتهام به نگهداری مال مسروقه یا جسد دفن شده در خانه اش از سوی دادگاه محکوم به تفحص گردیده، کدامین گواه بر ارتکاب جرم بهتر از این است که وقتی او خود را مبرا می داند، مانع تفحص منزلش توسط مقامات صاحب صلاحیت می شود؟ در چنین موقعی است که ضرب المثل فارسی می گوید:
آن را که حساب پاک است …………از محاسبه چه باک است
عالیجناب
این شرح حال دولتمردان جمهوری اسلامی از رییس قوه قضائیه گرفته تا وزیر خارجه و رییس کمیسون امنیت ملی مجلس و فرمانده سپاه پاسداران و… است که هر یک عَلم مخالفت با بازدید شما از کشور عزیزمان را برداشته اند. در هزل و هذیان گویی این دولتمردان، طًرفه همین بس که از یک سو رییس دولتش آن کشور را “آزاد ترین کشور دنیا” و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه (جواد لاریجانی) آن را “تنها دمکراسی منطقه” می نامند آنگاه رییس قوه قضائیه با گستاخی تمام اعلام می دارد که “سیاست ما نپذیرفتن گزارشگر ویژه است”. وه که از انبان پر از قیل و قال های درسی چنان قاض القضاتی، چه پریشان گویی ها بیرون می آید که “مبانی حقوق بشر غربی قابل تحمیل نیست و ما نمی توانیم حقوق بشری که آنها از مجموع فرهنگ لیبرالی بر ما تحمیل می کنند، بپذیریم زیرا نظام دینی ما می تواند خودش، نظام حقوق بشری بر اساس مبانی خودش داشته باشد.” گویی جهانیان فراموش کرده اند تا همین دیروز جمهوری اسلامی خود شیفته عضویت در شورای حقوق بشر بود؟ وانگهی گویا او در هزاران آموخته خود، نیاموخته است که مادام دولتی امضای خود را زیر میثاق، پیمان یا کنوانسونی نهاده است ملزم به اجرای آن است مگر آنکه از آن خارج شود. مگر چه فرقی است بین پذیرش سرزده بازرسان آژانس بین المللی اتمی از تاسیسات اتمی ایران بر اساس تصمیم آژانس به عنوان یک مرجع بین المللی و پذیرش گزارشگر ویژه بر اساس تصمیم شورای حقوق بشر به عنوان یک مرجع بین المللی دیگر؟
عالیجناب
قاض القضات کشور ما نیک می داند که اگر نبود اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر میثاق هایی که امضای جمهوری اسلامی را دارد، باز این حکومتگران به دلیل نقض قوانین ساری و جاری جمهوری اسلامی از جمله نقض قانون اساسی کشور نیز پرونده ای سنگین وننگین دارند چه رسد به تعهدات بین المللی خود که بر اساس میثاق های بین المللی بدان ها متعهد است. برای تبین موضوعی نظر شما را به مثال ساده ای جلب می کنم.
بر اساس قانون مدنی جمهوری اسلامی بر گرفته از فقه اسلامی، اصل بر برائت افراد از هر جرمی است مگر آنکه خلاف آن توسط دادگاه صالحه اثبات شود. طرفه حکایتی است که در کشور مدعی آزادی و دمکراسی، دو تن از شخصیت های برجسته جمهوری اسلامی آقایان میرحسین موسوی (نخست وزیرپیشین) و مهدی کروبی(رییس مجلس)، برای ۵ ماه متوالی در حبس خانگی به سر می برند و حال آنکه نه دادگاهی برای آنان تشکیل شده و نه حکمی بر محکومیت آنان صادر شده است. این تناقض آشکار با قانون مدنی و قانون اساسی جمهوری اسلامی، آنگاه مضحک است که بدانیم مهدی کروبی خود اعلام آمادگی حضور در دادگاه را نموده بود و مضحک تر است آنگاه که اگر این دو مجرمند چرا همسران آنان نیز دربند هستند؟ اذعان می دارید که مشکل جمهوری اسلامی از این مثال ساده آغاز می شود و به هزاران نقض “سیستماتیک” حقوق بشر (بنا به گفته خانم شیرین عبادی برنده صلح نوبل) ختم می شود.
عالیجناب
شما با سابقه مسلمانی بهتر از هر کس معنای “شهید” را که از قضا نام شماست می دانید. شهید به جانباخته ای گفته می شود که در راه حفظ کرامت و عزت و شرف و میهن خود جان برکف نهاده است. اینکه هزاران بی پناه ایرانی در زیر شکنجه های قرون وسطایی در ایران جان باخته و شهید شده اند جای تردید ندارد. اما مایلم یادآور شوم که در دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، اصطلاحی رایج شد به نام “شهید زنده”.
شهید زنده در عرف رزمآوران مان، رزمنده ای بود که در میدان جنگ به شهادت نرسیده ولی با پیکر مصدوم و از کار افتاده خود شاهد زنده تجاوز صدام به ایران عزیز بود. اینک جناب دکتر شهید، اگر هزاران شهید راه آزادی و دمکراسی و حقوق بشر نیستند تا گزارش فجایع ضد انسانی جمهوری اسلامی را به سمع و نظرتان برسانند، سیاهچال جمهوری اسلامی پر است از شهیدان زنده که می توانند گوشه ای و تنها گوشه ای از این جنایات را برایتان به تصویر بکشند. محمد نوری زاد، نرگس محمدی، نسرین ستوده و… تنها تعدادی از این شهیدان زنده هستند.
سخن آخر
سخن آخر،اما، اینکه از یاد نبریم اگر چه پریشان گویی رهبران جمهوری اسلامی را پایانی نیست ولی این سخن حق را نیز از آنان و هزاران دلسوز و فعال حقوق بشری نمی توان نادیده گرفت که متاسفانه از حقوق بشر بعضاً به عنوان ابزار سیاسی برای اعمال قدرت در حق کشوری و اغماض نظر از کشوری دیگر استفاده می شود. امعان و اذعان دارید که چنین برخوردی، جز گستاخ تر شدن کشورهایی چون جمهوری اسلامی را در نقض حقوق بشر به همراه ندارد. گرچه نیک می دانم علاج این مشکل نه در دستورکار شما و نه در دستان شماست ولی به عنوان فردی سرشناس در عرصه پیشبرد حقوق بشر در جهان، زبان شما گویاتر و برنده تر از هر کس دیگری برای پایان دادن به استفاده ابزاری از حقوق بشر کارا و تواناست.
برای شما،عالیجناب، در وظیفه خطیری که چشم یک ملت و تاریخ آیندگان بدان دوخته شده، آرزوی توفیق دارم.
حسین علیزاده
بنا به اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، دکتر سید جواد ساداتی نژاد که در سال 86 به عنوان جوان ترین رئیس دانشگاه های کشور به ریاست دانشگاه کاشان گمارده شد، بزودی به معاونت پارلمانی وزارت علوم ارتقا درجه خواهد یافت.
وی در مدت ریاست خود نقش به سزایی در حاکم شدن فضای امنیتی در این دانشگاه داشته است و در راستای سیاست های وزارت علوم در دولت نهم و دهم اقدام به تعطیلی انجمن اسلامی دانشجویان، به قهقرا بردن فعالیت های فرهنگی از طریق اعمال محدودیت های شدید نسبت به کانون های فرهنگی و هنری و تصفیه گروه معارف دانشگاه از اساتید اصلاح طلب نموده است.
شایان ذکر است از دکتر عباس کتابی عضو هیئت علمی گروه مهندسی برق به عنوان جانشین دکتر ساداتی نژاد نامبرده می شود. دکتر عباس کتابی پیش از این عهده دار پست معاونت اداری مالی دانشگاه در دوره اصلاحات، ریاست دانشکده مهندسی و معاونت طرح و توسعه دانشگاه کاشان در دولت نهم و دهم بوده است.
جلسه تودیع و معارفه این دو صبح چهارشنبه مورخ 22/4/1390 در تالار فیض دانشگاه کاشان برگزار می گردد.
محسن رهامی، دبیر سابق انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، از شرایطی که از سوی سید محمد خاتمی و دیگر اصلاح طلبان درباره انتخابات آینده مجلس مطرح شده، حمایت کرد و خاطرنشان ساخت که فراهم نبودن زمینه برای حضور در انتخابات به معنای این نیست که اصلاح طلبان فعال نخواهند بود.
این استاد دانشگاه که با ایلنا گفتوگو میکرد، با اشاره به موضعگیریهای چهرههای برجسته جریان اصلاح طلبی درباره شرایط شرکت این جریان در انتخابات، گفت: اصل حرف ما همان مواضع و شرایطی است که از طرف چهرههای اصلاح طلب مطرح شده و میشود و چنانچه شرایط را مهیای حضور و فعالیت آزاد و رقابتی ببینیم حتما وارد انتخابات میشویم.
وی همچنین برگزاری انتخابات در چارچوب قانون و بیطرفی دستگاههای نظارتی را از جمله شروط مهم جناح اصلاحات بای حضور در رقابتهای انتخاباتی برشمرد و گفت: باید از نهادهای نظارتی همچون شورای نگهبان و وزارت کشور در بحث برگزاری اطمینان حاصل شود که به نفع یک جریان موضع گیری نخواهند کرد.
این عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها همچنین تصریح کرد که در شرایطی که حاکمیت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت را منحل اعلام کرده و حزب اعتماد ملی و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نیز برای برگزاری جلسات خود با موانع روبهرو هستند، کسی نمیتواند با تابلوی اصلاح طلبی وارد انتخابات شود. اما این را به معنای کنارهگیری و حذف کردن خود از عرصه رقابت نمیدانیم و بنای قهر با نظام را هم نداریم.
رهامی با تاکید بر اینکه فراهم نبودن زمینه حضور اصلاح طلبان مانع فعال بودن نیروهای این جناح نیست، زمینه مردمی شرکت جریان اصلاح طلبی را بسیار مساعد دانست و در عین حال گفت: ورود با قوت و همچنین اکثریت اصلاح طلبان بستگی به فراهم شدن شرایط و زمینه دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین به این واقعیت اشاره کرد که در حال حاضر علیرغم ممانعتها برای برگزاری میتینگ تشکیلاتی، نیروهای اصلاح طلب در تهران و شهرستانها فعالیت دارند، و پیشبینی کرد که حتی با همین محدودیتها هم اصلاح طلبان میتوانند یک اکثریت قوی و اگر نشد یک اقلیت موثر را در مجلس آینده تشکیل دهند.
وی همچنین به اظهارات اخیر برخی نظامیان درباره شرایط حضور اصلاح طلبان در رقابتهای سیاسی وانکش نشان داد و با تاکید بر اینکه اینگونه سخنان برخلاف قانون اساسی و وصیتنامه امام (ره) است، یادآور شد: دخالتهای اینچنینی در سیاست در سایر کشورها از جمله کشور همسایه ما ترکیه نتیجه خوبی به دنبال نداشت.
او همچنین استفاده برخی جریانها از عنوان اصولگرایی را فاقد محتوا دانست و تصریح کرد: به نظر من، اصولگراترین جریانها به معنای واقعی کلمه نیروهای خط امام و اصلاح طلبان هستند که کاملا در چارچوب دیدگاههای امام(ره) رفتار کردهاند.
ندای سبز آزادی: آیت الله امجد با اشاره به ادعاهای برخی در روزهای اخیر، درباره ی ارتباط با حضرت ولی عصر (عج) تاکید کرد: امروز هر که می گوید خدمت امام زمان می رسد یا بگوید نسبتی با امام زمان دارد دروغ مسلمی گفته است. احدی خدمت امام زمان نمی رسد. اگر هم باشند در بین ما هیچ پیدا نیستند و هیچ وقت این علم داران و شخصیت های ما نمی توانند این کار را بکنند و هیچ کس حق ندارد بگوید خدمت امام زمان می رسد.
به گزارش خبرنگار کلمه، آیت الله محمود امجد در جمع گروهی از نمازگزاران در مالزی با بیان اینکه “هر حرفی می زنیم در عالم ضبط می شود، پس خلاف نگوییم، فریبکاری نکنیم و مردم را در لباس روحانیت گول نزنیم” افزود: مردم می فهمند. امروز دیگر روزی نیست که بتوان سر مردم کلاه گذاشت. ممکن است بخواهیم عده ای را در جهل نگه داریم ولی در حقیقت اینگونه نیست، مگر اینکه بخواهیم خود را فریب دهیم. وقتی پای انسان لب گور است و در لباس روحانیت دروغ می گوید چه می توان کرد؟ نمی دانم چطور می خواهند جواب خدا را بدهند. آنهم برای چه؟ برای منافع دنیوی؟
این استاد اخلاق با اشاره به اینکه بزرگترین خیانت، فریب دادن و گول زدن مردم است و بالاتر از این خیانتی نیست، اظهار داشت: مردم محترم اند، خداوند نیز مردم را دوست می دارد که انبیا را برای هدایت این مردم فرستاده که به راه خودشان بروند. و آنانی که در راه انبیا هستند، وظیفه شان هدایت و ارشاد مردم است.
این شاگرد مبرز حضرت آیت الله بهجت با اشاره به برخی صحبت ها درباره ی ارتباط با حضرت ولی عصر (عج) تاکید کرد: امروز هر که می گوید خدمت امام زمان می رسد یا بگوید نسبتی با امام زمان دارد دروغ مسلمی گفته است. احدی خدمت امام زمان نمی رسد. اگر هم باشند در بین ما هیچ پیدا نیستند و هیچ وقت این علمداران و شخصیت های ما نمی توانند این کار را بکنند و هیچ کس حق ندارد بگوید خدمت امام زمان می رسد.
آیت الله امجد خاطر نشان کرد: امام زمان که در جمکران یا اینجا و آنجا نیست. بله امام زمان از نظر فیزیکی یک جایی هست ولی ما نمی دانیم کجاست و این سرّ خداست که او را مخفی کرده است. که اگر بیاید می کشندش، همین ماهایی که طرفدار امام زمان هستیم می کشیمش، چرا که ما هواپرستیم، خداپرست نیستیم. هر کار می خواهیم می کنیم، هر دروغی بخواهیم می گوئیم. اگر ما امام زمان را برای عدالت می خواهیم، خودمان هم باید عادل بشویم. آدم عادل که دروغ نمی گوید؛ آدم عادل که شخصیت پرستی نمی کند.
وی پرسید: تا کی می خواهید به مردم دروغ بگوئید و بعد به مردم بگویید به رادیوهای خارجی گوش ندهید. بگذارید همه چیز شفاف گفته شود تا مردم هم روشن شوند.
آیت الله امجد ادامه داد: رسانه باید در حاکمیتی که ادعا می کند جمهوری اسلامی است آزاد باشد و همه ی مردم، راضی و ناراضی، حرفشان را بزنند تا مردم رشد پیدا کنند. وگرنه مثل الان می شود که هر کس هر نسبتی که می خواهد می دهد، امام زمان و خدا را زیر سوال می برد، و اینها همه به خاطر طمع دنیاست.
وی همچنین اظهار داشت: همه می دانند که ما خائن به مردم نیستیم و قصد ما لطمه زدن به جامعه نیست. حرف ما این است که روشن شوید تا به کلی سقوط نکنید. خودتان مردانه به میدان بیایید و حقیقت را بگویید. جمهوری یعنی مردم راضی و ناراضی بتوانند حرف خودشان را بزنند، آن وقت خواهید دید جامعه چقدر رشد خواهد کرد. نه اینکه همه ی رسانه ها را یکطرفه کنیم و آن وقت یک کسی به اسم روحانی هر چه دلش می خواهد بگوید. این درست نیست. مردم به ما می خندند. با مردم نمی شود بازی کرد.
وی گفت: باید برگردیم به خدا، به اسلام، به دین. نه اینکه فقط بگوییم عجل علی ظهورک، امام زمان بیاید چه کند؟ امام زمان برای تحقق عدالت برای همه می آید. ما باید آماده باشیم. همه ی ما باید عادل باشیم.
این استاد اخلاق در خاتمه تاکید کرد: همین بنده ای که الان اینجا نشسته ام، اگر شما اعتراض درستی کنید و من قبول نکنم، نباید فردا پشت سر من نماز بخوانید. چرا که در این صورت من از عدالت ساقط هستم. حالا هر که می خواهم باشم. و هر کس دم از مصونیت از گناه بزند از عدالت ساقط است.
لازم به ذکر است که روز یکشنبه خبرگزاری رسا گزارش داده بود محمد یزدی، رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که «ولی فقیه از سوی امام زمان(عج) معین شده و دستورات او را هم معین کردهاند و فرمودهاند که گوش به حرف ولی من دهید» گفته است: «ولی مطلق فقیه در تصمیمات خود هیچگاه اشتباه نمیکند؛ چراکه اگر بخواهد تصمیمی بگیرد و این تصمیم صد درصد به ضرر امت اسلام باشد، وظیفه لطف امامتی امام زمان(عج) ایجاب میکند که به هر نوعی وی را ارشاد کند.»
ندای سبز آزادی: محمد نبی حبیبی با اشاره به فعالیت کمیته واحد اصولگرایان گفت: شاهد تعامل مثبت و سازندهای بین اعضای این کمیته با جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) هستیم ضمن آنکه سازوکار فعلی در جهت وحدت و همدلی اصولگرایان تدوین شده است بنابراین به اتحاد اصولگرایان امیدوارم.
به گزارش مهر، وی در ادامه درخصوص حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم، گفت: اصلاحطلبانی که با فتنه گران مرزبندی کردند و به ولایت و قانون اساسی اعتقاد کامل دارند میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی همچنین ضمن استقبال از حضور اصلاحطلبان در انتخابات تصریح کرد: به طور طبیعی حضور اصلاحطلبان میتواند در فضای انتخابات موثر واقع شود اما اصلاحطلبان درون نظام میتوانند در انتخابات آینده با اصولگرایان رقابت کنند.
ندای سبز آزادی: دبیرکل مجمع نیروهای خط امام (ره) با بیان اینکه وقتی میتوان از شرکت در انتخابات صحبت کرد که شرایط رقابت مساوی وجود داشته باشد، زمینهسازی برای انتخابات عادلانه را یک حق و نه یک شرط دانست و تصریح کرد: در سالهای اخیر چندین هزار ساعت علیه جریان اصلاحطلبی سخن پراکنی شده و تهمتهای شگفتانگیزی به اصلاحطلبان و منتقدان زده شده، ولی هیچ گاه مجال پاسخ گویی به آنها ایجاد نشده است. با این حال چگونه میتوان انتظار داشت که در انتخابات شرکت کنند و تن به چنین رقابتی بدهند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام و المسلمین سیدهادی خامنهای در دیدار جمعی از اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز و علوم پزشکی با اشاره به اینکه سخنان جمع حاضر همان درد دل نخبگان و دلسوزان نظام است، تأکید کرد: دانشگاه نبض جامعه است و نشانهای است از آنچه در جامعه میگذرد و فعالیتها و حرکتهای دانشجویی بیانگر نیازها و مطالبات آحاد جامعه است.
وی همچنین با تأکید بر لزوم نگاه و کار فرهنگی در عرصههای اجتماعی، افزود: در صورت اتخاذ چنین رویکرد ریشهداری در میان مردم است که به هیچوجه یک جریان و اندیشه سیاسی قابل حذف کردن نخواهد بود و جریان اصلاحطلبی نیز به این دلیل که یک جریان فکری- فرهنگی است، قابل حذف کردن نیست و راه اصلاحطلبی ماندنی است؛ به شرط آن که به آن نه به عنوان پروژه، بلکه به مثابه یک پروسه نگریسته شود.
وی در ادامه گفت: گروه اندکی که با اصلاحات مخالفند، در حقیقت با مصالح مردم مخالفند و ریشه آن، زیادهخواهی و فزونطلبی آنهاست. مخالفت عدهای دیگر با اصلاحات، به این دلیل است که از جریان اصلاحطلبی شناخت واقعی ندارند و تحت تأثیر تبلیغات دروغ و تهمتها قرار دارند.
سیدهادی خامنهای تأکید کرد: اصلاحات در متن مردم وجود دارد و با تبلیغات سوء و منحرف کننده از بین نمیرود؛ در حالی که تریبونهای عمومی در اختیار مخالفان این جریان است و آزادانه از جوسازی علیه این جریان بهره میبرند. اینها از تمام فرصتها، در تمام محافل حتی اجتماعات ورزشی و تفریحی نیز در بیان نظریات خود علیه این جریان بهره میبرند، اما نتوانستهاند به نتیجه دلخواه برسند و این همه هزینه مادی و معنوی کارساز نبوده است. مخالفان به خوبی میدانند که در صورت برداشتن محدودیتها و تهدیدها، مقبولیت و مشروعیت این جریان علنی میشود.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام (ره) با اشاره به آنچه برخی محدودیت های فرهنگی و رسانهایمینامید، گفت: در مقابل هر فیلتر، یک فیلتر شکن وجود دارد، با روش غیر منطقی و عقلی در مقابل یک اندیشه و عقیده نمیتوان بهره دائمی برد.
وی در پاسخ به پرسشی در مورد آینده سیاسی کشور و تنوع حضور اصلاحطلبان و منتقدان در انتخابات پیش رو، افزود: اگر فرصت رقابت برای انتخابات مساوی باشد، می توان در این مورد اظهار نظر کرد و در وضعیتی که فرصتها برای گقتن، پاسخ دادن به اتهامات و بیان نظرات و اندیشهها و انتقادات برابر و عادلانه باشد و بیان نظریات و انتقادات، مصون از عواقب امنیتی و قضایی و محدودیتهای دیگر باشد، میتوان شرایط مناسب برای برگزاری انتخابات را پیشبینی کرد.
خامنهای معتقد است: در سالهای اخیر چندین هزار ساعت علیه جریان اصلاحطلبی سخن پراکنی شده و تهمتهای شگفتانگیزی به اصلاحطلبان و منتقدان زده شده، ولی هیچ گاه مجال پاسخ گویی به آنها ایجاد نشده است.
وی ادامه داد: با این حال چگونه میتوان انتظار داشت که در انتخابات شرکت کنند و تن به چنین رقابتی بدهند. اگر جریان رقیب معتقد به برگزاری یک انتخاب عادلانه است، باید خیلی پیش از این فرصت را آماده میکرد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام تأکید کرد: زمینه سازی ابتدایی ترین لوازم برای برگزاری انتخابات عادلانه حق ما است و نه شرط ما، به دنبال تأمین ابتدایی ترین حقوق خود و دوستان و دلسوزان نظام و انقلاب و راه امام هستیم. پس کسانی که با این مقدمات مخالفاند، صراحتاً و شجاعانه بیان کنند که جبهه اصلاحات و خط امام(ره) حق شرکت در انتخابات را ندارند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در بخش دیگری از سخنانش و در پاسخ به سوال یکی از حاضران پیرامون بحث جداسازی جنسیتی و مسائل پیرامون آن، افزود: جداسازی دختران و پسران در دانشگاهها هم چاره کار جهت حل مشکلات اخلاقی در جامعه نیست. همه بر این متفق القول هستیم که باید فساد اخلاقی در جامعه ریشه کن شود و اخلاق و صداقت و سلامت در رفتار فردی و اجتماعی تجلی یابد، اما راهکارهایی که توسط برخی از مسئولین ارائه میشود، نه تنها به حل این بحران نمی انجامد، بلکه واکنشی منفی ایجاد می کند و منشأ آن هم سیاسی است و هم فرهنگی و تنها با دستورو بخشنامه حل نخواهد شد.
سیدهادی خامنهای تأکید کرد: اول باید با ملت آشتی کنیم و حقوق مردم را محترم بشماریم و بعد آنها را به رعایت قانون توصیه کنیم. قانون شکنی نکنیم و به حریم ها تجاوز نکنیم و حرمت و کرامت افراد جامعه را رعایت کنیم، آنگاه انتظار عمل به قانون را از شهروندان انتظار داشته باشیم.
وی معتقد است: از این نمونه اقدامها در این چند سال رخ داده و نتیجه گرفته نشده، پس چرا باید دوباره این روش را تکرارکرد و با یک بازی تبلیغاتی در پی بازار گرمی و منحرف کردن افکار عمومی و ایجاد نگرانی در بین آنها شد، قطعاً این روش شکست پذیر است و به نتیجه نخواهد رسید و بهتر است به جای اتخاذ چنین روشهایی به مقررات مصوب از مجاری قانونی پایبند باشیم .
ندای سبز آزادی: مراسم بزرگداشت چهلمین روز درگذشت مهندس عزت الله سحابی و هاله سحابی، پنج شنبه این هفته در لندن برگزار می شود.
مراسم چهلمین روز سحابی ها و صابر، روز 14 جولای ازساعت 18:30 در کتابخانه شهرداری کنزینگتون آغاز خواهد شد.
سخنران مراسم مزبور، دکتر محسن کدیور است.
چهل روز پیش مهندس عزت الله سحابی پس از چند هفته اغماء، در گذشت. دختر وی، هاله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدر به شهادت رسید. و هدی صابر در اعتراض به چگونگی برخورد نیروهای امنیتی با مراسم تشییع و تدفین مهندس سحابی و شهادت هاله سحابی، پس از اعتصاب غذا در اوین به گونه ای غیرمترقبه شهید شد.
رخشان بنیاعتماد(کارگردان سینمای ایران) صبح امروز(۲۰ تیرماه) در نشست بررسی زیرساختهای سینمای ایران در مرکز تحقیقات استراتژیک با اشاره به وضعیت رابطهی مدیران سینمایی و سینماگران در سالهای اخیر گفت: در طول سالها ما فیلمسازان همیشه متهمانی بودیم که باید پاسخگوی رفتار خود باشیم و خود را ثابت کنیم.
به گزارش ایلنا، وی با اشاره به وضعیت کنترل در سینما گفت: امروز کنترل در سینما فقط محدود به ممیزی و یا صدور پروانه ساخت نیست بلکه این کنترل در تمام شئون مختلف وجود دارد حتی در سایر بخشهای اجتماعی و فرهنگی نیز این کنترل وجود دارد.
وی تاکید کرد: در کشور ما یک نگاه پادگانی وجود دارد که تمامی مسایل را کنترل میکند و این امر در دوران اخیر به میزان بالایی رشد کرده است.
کارگردان روسری آبی تاکید کرد: سیستم کنترل با هدف مقابله با پدیدهای کاملا مدرن اجرا میشود اما غافل از آن است که امروز یک انقلاب دیجیتالی رخ داده و حتی به دنبال این انقلاب دیجیتالی سینما نیز به سمت فیلمسازی تکنفره میرود. در این میان اینگونه کنترلها با روند تولید فیلم و اجبار فیلمسازان به کسب مجوز ساخت همخوانی ندارد.
کارگردان فیلم خونبازی با اشاره به وضعیت تهاجم فرهنگی در کشور که ازسوی شبکههای ماهوارهای صورت میگیرد؛ افزود: متاسفانه ما دربرابر تهاجم فرهنگی همیشه به دنبال دیوار کشیدن و جمع کردن آنتنهای ماهواره بودهایم و قصد داشتیم با مانع شدن با تهاجم مقابله کنیم درحالیکه در کشورهای دیگر که چنین تهاجمی را احساس کردند با تقویت سرمایههای بومی و ملی و فرهنگی خود به مقابله برخاستند.
بنیاعتماد؛ سینمارا یک منشور چند وجهی دانست و افزود: سینما از شرایط اجتماعی نشات میگیرد و شرایط اجتماعی را بیان میکند و امروز نیز متاسفانه درحالیکه نیاز مخاطب را برآورده نکردهایم بازهم قصد داریم با روش پادگانی این امر را ادامه دهیم.
وی با انتقاد از سیاستهای صداوسیما و حوزه سینما در تولید آثار مبتذل طنز گفت: زمانی که به دنبال سیاست پادگانی جامعه به سمت افسردگی میرود؛ سیاستگذاران برای شاد کردن مردم به سمت اجرای لودگی و برنامههای لوده و تولید اینگونه برنامهها میروند درحالیکه آنچه که باعث افسردگی و عدم وجود خنده در جامعه میشود خالی بودن سفره مردم و عدم تامین نیازهای اولیه آنهاست و این امر نشان میدهد که نگاه به مقوله فرهنگ و سیاستگذاری از عهده سیاستگذاران عرصه فرهنگ خارج است.
وی با اشاره به لزوم توجه به خلاقیت هنرمندان گفت: در همه جای دنیا تولید یک اثر فرهنگی نیاز به دریافت مجوز و پروانه ندارد بلکه این مجوز فقط در زمان نمایش براساس معیارها و ملاکهای هر کشور صادر میشود.
وی تاکید کرد: هنرمندان برای تولید آثار فرهنگی باید مجوز بگیرند اما این مجوز جلوی رشد خلاقیت آنها را میگیرد.
بنیاعتماد با انتقاد از بعضی از سیاستها در حوزه سینما گفت: متاسفانه امروز مدام راهها و کارهای غلط گذشته تکرار میشود. به طور مثال درحالیکه خانه سینما وجود دارد عدهای به دنبال اختراع سازمان جدید سینمایی هستند.
وی ادامه داد: همه این مسایل میگذرد و مدیران و سیاستگذاران میروند و سرانجام این هنرمندان هستند که باقی میمانند.
علی مطهری، با انتقاد از نمایندگان مجلس هشتم میگوید مجلس به شاخه دفتر رهبری تبدیل شده و اگر مجلس هفتم و هشتم به وظیفه خود عمل میکرد، «پدیده» احمدینژاد ظهور نمیکرد.
علی مطهری، در گفتوگو با خبرآنلاین،در توضیح این موضوع می گوید: این رفتارهای خلاف قانون دولت قطعا به دلیل مسئولیت ناپذیری مجلس است که از دوره هفتم آغاز شد. البته در مجلس هشتم، شرایط بهتر شد. این رویکرد مجالس هفتم و هشتم تا حدودی به روحیه روسای آنها برمیگردد. روحیه آقای حداد این گونه است که میخواهد به هر نحوی از هر تنشی جلوگیری کند.در دوره آقای لاریجانی هم اگرچه وضعیت تا حد زیادی بهتر شد اما باز هم به شکل ایدهآل نبوده است.
به اعتقاد این نماینده اصولگرا، نمایندگان معمولا افراد آگاهی هستند و مسائل را خوب درک می کنند ولی نیازمند روحیه هستند و وقتی احساس میکنند که دست هیات رئیسه در موضوعی میلرزد ، تصور میکنند که نکند ندایی از سوی رهبری آمده است که هیات رئیسه سست شده است. به این ترتیب نمایندگان هم سست میشوند. استقلال مجلس تا حد زیادی بستگی به رفتار هیات رئیسه دارد و اگر هیات رئیسه به وظایفش به درستی عمل کند، نمایندگان هم به وظایفشان عمل میکنند.
وی که یکی از طرفداران سرسخت سئوال از محمود احمدینژاد در مجلس است از رفتار مجلسیها که به گفته او از دفتر رهبری کسب تکلیف میکنند یا منتظر «ندایی» از سوی رهبری هستند ابراز ناراضایی کرده است.
مطهری میگوید مشی محمود احمدینژاد را تا آنجا که از اختیاراتش استفاده میکند و در مقابل احکام حکومتی نمیایستد بیشتر از مجلسیها که مدام منتظر «ندای» رهبر یا دفتر رهبری هستند، میپسندد.
این نماینده اصولگرا درباره مشی احمدینژاد میگوید: «روش ایشان در تعامل با رهبری از یک نظر مورد تمجید است و من هم آن را می پسندم چون این گونه نیست که او برای هر کاری از رهبری اجازه بگیرد. او کارش را انجام میدهد، یا رهبری در برابر آن مخالفت میکند و یا نمیکند و او به کارش ادامه میدهد. اما اشکال کارش این است که وقتی حکم حکومتی صادر میشود او باید تبعیت کند، ولی گاهی نمیکند.»
وی سپس رفتار احمدینژاد را با مجلسیها مقایسه کرده و تصریح میکند: «اصل روش او (احمدینژاد) را نسبت به مجلس و دیگران بیشتر میپسندم که دائما برای هر کاری از دفتر رهبری سئوال میکنند و به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاند. ما باید بر اساس اختیارات و وظایفمان و بر اساس تشخیصی که داریم کارمان را انجام دهیم، اگر رهبری مخالفت کردند اطاعت کنیم. سئوال پیاپی از دفتر رهبری برای انجام هر کاری، با فلسفه ولایت فقیه جور در نمیآید و حتی مزاحمت برای رهبری است.»
مطهری در بخش دیگری از این مصاحبه به لزوم سئوال از رئیس جمهور اشاره کرده که این روزها اخبار ضد و نقیضی درباره آن منتشر شده است.
وی درباره این اقدام مجلس و احتمال مخالفت رهبری میگوید: «نظر شخصی من این است که رهبر انقلاب اگر این سئوال به صورت منطقی و اخلاقی و به دور از جنجال انجام شود، مخالفتی ندارند. قبل از اینکه طرح را به هیات رئیسه ارائه کنم، با تصمیم شورای داوری اصولگرایان که موافق این سوال بودند، اعلام کردیم که ۱۰ روز بعد این سوال را تقدیم هیات رئیسه میکنیم تا با احتیاط پیش رویم و اگر ندایی از دفتر رهبر انقلاب رسید، با رعایت آن پیش رویم که چنین نشد و سئوال را تحویل هیات رئیسه دادیم.»
مطهری درباره احمدی نژاد معتقد است که آنجا که او در حوزه اختیاراتش مستقل عمل میکند مثبت میدانم. اما آنجا که قانون شکنی میکند و از مرز استقلال وارد حیطه استبداد میشود، مثبت نیست. معتقدم که مجلس هم باید همین روش را داشته باشد و برای هر طرح و لایحهای که در دست دارد، دائما نظر رهبری پرسیده نشود و دائما در جلسات کمیسیونها از ایشان نقل قول نشود تا به این ترتیب برخی افراد از اظهار نظر خودداری کنند.
علی مطهری مهمترین اثر سئوال مجلس را «شکستن غرور کاذب» محمود احمدینژاد دانسته که به گفته او دیگر نتواند «به آسانی نتواند بگوید من فلان قانون را اجرا نمیکنم.»
مطهری تاکید کرده است که «پیدایش پدیدهای به نام احمدینژاد» ناشی از نوع رفتار مجالس هفتم و هشتم بوده که به گفته او اگر مستقل عمل کرده بود اوضاع کشور بدینجا نمیرسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر