هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 07/14/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ندای سبز آزادی: جمعی از رزمندگان و ايثارگران دوران دفاع مقدس درتبریز در حمایت از نامه محمد رضا خاتمی خطاب به فرمانده کل سپاهف بیانیه ای صادر کردند.

متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:

نامه دکترسیدمحمدرضاخاتمی به فرمانده سپاه پاسداران ازجمله مکتوبات تاریخی است که درحافظه تاریخ همواره ماندگاروجاوید خواهدماند. نامه ایکه کلمه به کلمه وجمله به جمله هم برخورداراز منطق وانصاف بوده وهم ترسیم واقعی زبانحال تک تک انسانهای آگاه ودردمند ازشیوع ورواج بی قانونی فساد وآنارشیسم درکشوراست.

ماضمن حمایت قاطع ازموضع این شخصیت فرهیخته اعلام می داریم که :

حزب پادگانی ونظامیان سواربراریکه قدرت ,پول وتجارت , با چنگ زدن بر کلیه شئونات سیاسی , فرهنگی و اقتصادی کشور وباپشت پانهادن به اصول , مبانی و آرمانهای انقلاب ,خودرا فراترازهر ضابطه وقانون دانسته ودرمخا لفت عملی باتوصیه های بنیانگذارانقلاب گوی سبقت برده است.

حکومت نظامیان برارکان کشوردرتمام عرصه ها امری آشکار است و این سلطه بقدری قوی وریشه دارگردیده که حتی
رئیس جمهور خودساخته آنان نیز جرات اعتراض به ورودوخروج بی حساب وکتاب کالاازمبادی واسکله های غیرقانونی
خارج از گمرک جمهوری اسلامی ندارد. اینان به بهانه حمایت ازانقلاب کشوررا یکپارچه درچنگ قدرت خو گرفته وهرج
ومرج وبی قانونی درتمام ارکان کشوررا دامن زده وکارارابه جائی رسانده اند که فرمانده سپاه برای افرادشاخص سیاسی
شرائط ورودبه صحنه انتخابات راتعیین می کندوبربسیاری خط ونشان می کشد که صلاحیت برای ورود به مجلس راندارند
وعدهای اشباه الرجال ووکیل الدوله هانیز بااوهمصداشده ضمن حمایت ازاو مخالفان خودرا متهم به خیانت وبراندازی نظام
می کنند.
چرا انها دوست دارند هر منتقد ومخالف خودرا با این انگ خطاب کنند . علیرغم وجود شواهد روشن درکلیه اظهارات وبیانیه ها ومواضع وعملکرد اصلاح طلبان مبنی بر حفاظت از اصل نظام باجلوگیری ازهرگونه کج رویها وانحرافات است دوست دارند چنین افرادی درمقام مقابله با نظام و برانداز معرفی کنند که گویا اینان خودرا "عین نظام" وعاری ازهرگونه خطا وانحراف میبینند این شیوه برخوردها یک سیره شناخته شده ومعمول نظامهای سلطه گرومستبد درسکوب وقلع وقمع مخالفان خود میباشد واینان دراستفاده ازاین روشها ره به جائی نخواهند برد.

جمعی ازرزمندگان و ايثارگران دوران دفاع مقدس درتبریز 21/4/90


 


باشماهستم ای حکومتگران , شمائیکه اکثرا ردای پیامبررحمت برتن دارید وداعیه دعوت به حق ,ای قاضی القضات ,ای
دادستان جمهوری بنام اسلام , شمائیکه انسانهای بیگناه رابه اتهامات واهی به بندکشیده اید,بسیاری ازخانواده هارامضطرب
ونگران نموده اید. آنانکه درغم عزیزانشان وبیاد جوانان درخون غلطیده خود خون دل می خورند واشگ ازدیده هایشان جاری می سازند.

آری شما فرزندان دلاوراین آب وخاک میرحسین موسوی ومهدی کروبی را به همراه هسران باوفایشان درخانه های خودزندانی نموده وحتی ازحقوق اولیه یک زندانی عادی نیز محروم نموده اید شما درکدام دادگاه وبا چه حکم وقضاوتی آن عزیزان را حبس خانگی نموده اید ؟

چه شخصی وکدام سازمانی پاسخگوی اینهمه بیعدالتیها وستم برمردم است ؟ اگر اعتقادی به معاد داریدواگرکوچکترین دغدغه پرسش وبازخواستی درفردای قیامت دردل شما وجود دارد واگر به "یوم تبلی السرائر" ایمانی درشماهست لحظاتی با خود خلوت کنید ببینید برای حکومت چندروزه دنیا چه ستمها که براین ملت اعمال نمی کنید بیادآورید عاقبت ظالمان راوبترسید ازعذاب وخشم الهی

واگر به چیزی باورنداریدوبقول سرورشهیداان حضرت حسین ابن علی ع عبید دنیا شده ودین برایتان لقلقه زبان است لااقل ازطوفان خشم مردم که تجلی خشم الهی است وحشت داشته باشید این روزها می گذرد خاطره تلخی که ازاین ایام درذهن نسلهای این مرزوبوم باقی می ماند برای شما بسیار گران وسخت خواهدبود.

مولایمان علی ع می فرماید : "بخدا اگراین تن مرابرهنه برروی خارهای تیز صحرای خشک سعدان بکشند وبدنم رابه زنجیربسته باشند برایم خوشتروگواراتراست ازاینکه خدا ورسولش را درروزقیامت ملاقات کنم درحالیکه بربعضی ازبندگان خداستم کرده چیزی ازمال دنیارا غصب نموده باشم وچگونه برکسی ستم نمایم برای نفسی که باشتاب بسمت پوسیگی وکهنگی می رود وبودن اودرزیرخاک بطول خواهدانجامید ."

"والله لان ابیت علی حسک السعدان مسهدا واجر فی الاغلال مصفدا احب الی من ان القی الله ورسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد وغاصبا لشی من الحطام وکیف اظلم احدا لنفس یسرع الی البلا قفولها ویطول فی الثری حلولها" خطبه 215 نهج البلاغه ترجمه فیض

"چه کاراست علی را بانعمتی که ازدست میرودوخوشی که برجا نمی ماندپناه بخدامی برم ازخواب عقل وزشتی لغزش وتنها ازاویاری می جویم " "ومالعلی ولنعیم یفنی ولذه لاتبقی نعوذبالله من سباط العقل وقبح الزلل وبه نستعین "
ماه مبارک رمضان فرا می رسد "ماه رحمت ومغفرت وتوبه وانابه " بسیارند فرزندان بیگناهی که برسرسفره افطارجای پدرانشان راخالی می بینندودرزندان ستم گرفتارآمده اند مادران ستمدیده ورنجوردرفراق فرزندانشان با اضطراب ونگرانی شب راسحرمی کنندواگردرآن لحظات ملکوتی روبه آسمان به درگاه حق ازشما شکوه سردهندونفرینتان کنند شما زیانکار دنیا وآخرت خواهیدشد.

بیائید دراین ماه صیام که درهای رحمت به سوی بندگانش بازمی شود وهمگان به میهمانی پروردگارعالم می رویم
" درهای زندانهارا بگشائید"وحصار غیرقانونی وغیرانسانی دورمنزل مهندس موسوی ومهدی کروبی رابرداریدتا رحمت الهی نصیبتان گردد

دست ازتفرعن وجوروجفا بردارید وتادیرنشده به سمت سواداعظم ملت سرافراز تان برگردید که "یدالله مع الجماعه"
تبريز :عبداله حسن زاده 


 


ندای سبز آزادی: مصطفی درایتی، عضو جبهه مشارکت، تاکید کرد که کلیت جریان اصولگرایان را در شرایط به وجود آمده به ویژه در بعد سیاست خارجی مقصر می داند، چرا که سیاستهای دولت احمدی نژاد در چند سال اخیر با حمایت آنها اجرا شد.

وی با اشاره به صحبت‌های اخیر‌ هاشمی‌رفسنجانی درباره سیاست خارجی دولت احمدی‌نژاد ، دستگاه دیپلماسی کشور را فاقد برنامه ریزی مشخص ارزیابی کرد و این وضعیت را به ضرر مردم و کشور دانست. درایتی اضافه کرد که برای احقاق منافع ملی باید سیاست خارجی را اصلاح کرد.

این فعال سیاسی تصریح کرد: واقعیت موجود از یک از هم پاشیدگی خطرناک در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی حکایت دارد که سیاست خارجی هم از این قاعده مستثنی نیست و ما شاهد سردرگمی‌ و عدم داشتن چشم انداز مشخص در این حوزه هستیم.

مصطفی درایتی ضمن انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در چند سال اخیر گفت: روابط ما با کشورهای دوست و همسایه هم به سردی و ابهام گرویده به طوری که ضررهای ناشی از این شرایط هر روز بیشتر می‌شود.

وی افزود: سردرگمی‌ و بی هدفی در عرصه سیاست خارجی در حدی است که گاهی در اول ماه نسبت به یک کشور تندترین مواضع اتخاذ می‌شود و در آخر ماه از آن کشور بازدید به عمل می‌آید.

درایتی با اشاره به تاثیرات داخلی و خارجی سیاست‌های غلط دیپلماسی کشور تصریح کرد: مردم داخل به دلیل گرفتاری‌های موجود خیلی متوجه مشکلات به وجود آمده نمی‌شوند اما تاثیرات دیپلماسی غلط بر روابط با کشورهای دوست و نزدیک بیشتر مشخص می‌شود و باعث از بین رفتن حرمت و عزت ایرانیان شده است.

مصطفی درایتی با اشاره به انتقادات اخیر‌ هاشمی‌رفسنجانی نسبت به سیاست خارجی دولت تصریح کرد: آقای‌ هاشمی‌ مسایل منطقه را به خوبی می‌شناسد و صحبت‌های ایشان یک واقعیت غیر قابل انکار است.

این فعال سیاسی تصریح کرد: عملکرد جریان اصولگرایی طی چند سال اخیرشان می‌دهد که این جریان توانایی اداره مطلوب کشور در مسائل داخلی و حتی مسایل خارجی را ندارد و این ضعف را می‌خواهد به گردن گروهها و جناح‌های دیگر بیندازد.

درایتی افزود: اگر ما در سیاست‌های داخلی و در عملکرد دستگاه دیپلماسی تن به اصلاحات ندهیم، در ابتدا منافع جناحی و گروهی اصولگرایان و در بعد کلی تر منافع ملی کشور به خطر می‌افتد و کلیت جریان اصولگرایان در شرایط به وجود آمده در بعد سیاست خارجی مقصر هستند چرا که طی چندسال اخیر با تمام توان از دیپلماسی دولت حمایت می‌کردند.


 


نیروهای اصلی در جامعه سیاسی ایران در چه وضعی قرار دارند؟ در این جامعه سیاسی جریان اصلی اصلاح‏طلبان در مواجهه با انتخابات چه خواهند کرد؟ پاسخ به این دو سوال هدف اصلی این نوشته است. تفسیر و ارزیابی حاضر براساس شواهد و قرائنی که تا تیرماه سال ۹۰ قابل رویت بود، تنظیم شده است. پویایی‏های جامعه ایران به شدت غیرقابل پیش‏بینی است لذا تا هنگام انتخابات (اسفند ۹۰) با ظهور رویدادها و شواهد جدید روشن است که تفسیرها و ارزیابی‏ها از جامعه سیاسی تغییر خواهد کرد.

۱٫ وضع نیروهای اصلی در جامعه سیاسی

منظور از جامعه سیاسی فضایی است که فعالیت‌ حکومت و نیز نیروهای فعال منتقد حکومت در آن جریان دارد. برای داشتن یک ارزیابی از آخرین وضعیت این جامعه سیاسی باید به وضعیت دو نیرو و مولفه‏ اصلی در این جامعه توجه کنیم. اول وضعیت حرکت اجتماعی برآمده از انتخابات سال ۸۸ و دیگری وضعیت حکومت.

۱-۱- وضع حرکت اجتماعی:

۱-۱-۱- مدیریت و اجرای انتخابات سال ۸۸ از سوی حکومت به نحوی صورت گرفت که «روند» دموکراسی‏خواهی در جامعه ایران را به یک «جنبش» اعتراضی و حرکت اجتماعی فراگیر در جامعه سیاسی ایران تبدیل کرد. وجه اعتراضی این حرکت اجتماعی به مدت یکسال نمود خیابانی پررنگ داشت و امروز نیز به اشکالی دیگری در فضای امنیتی موجود به حضور و حیات خود ادامه می‌دهد.

۲-۱-۱- این حرکت اجتماعی نه سرکوب شده و شکست خورده است و نه پیروز شده و مطالبات آن تحقق یافته است. حکومت تاکنون این جریان را به رسمیت نشناخته است و حاملانش را به عنوان فتنه‏گر و مزدور مستقیم یا غیرمستقیم خارجی تخطئه کرده است و تمام توان خود را به کار می‏برد تا اجازه ندهد دوباره این حرکت اجتماعی به سطح بیاید و نمود خیابانی پیدا کند و به چشم بیاید.

۳-۱-۱- اقتدارگرایان مخالف مردم‏سالاری در دو سال گذشته تشکیلات حزبی، نهادهای مدنی و رسانه‏های این حرکت اجتماعی را مهار و تعطیل کرده و شخصیت‏های بانفوذ آن را به حصر کشیده‏ و بازداشت کرده‌اند ولی قادر نبوده‏اند بن‌مایه این حرکت و شبکه‏های اجتماعی و رسانه‏های مجازی‌اش را به تسخیردرآورند. وجه خیابانی این حرکت اجتماعی کنترل شده است ولی علت‏های موجده این جنبش که یکی مهمترینشان تبعیض سیاسی است، همچنان برقرار است و حاملان این حرکت اجتماعی (در میان اقشار تاثیرگذاری همچون کارشناسان، دانشجویان، مهندسان، پزشکان، حقوق‏دانان، معلمان، روحانیان، زنان، کارگران و اقوام) در جامعه حضور دارند و خواست‏ها و مطالبات خود را در رؤیاها، محافل اجتماعی و خانواده‏های خود حفظ کرده‏اند و منتظر فرصت‌اند تا مثل گذشته مطالبات خود را در حوزه عمومی و سیاسی تا به نتیجه رسیدن مطالبات خود پیگیری کنند. بهترین نشانه زنده بودن این جنبش این است که اقتدارگرایان هنوز پس از دو سال سرکوب و کنترل جرئت نمی‏کنند کوچکترین فضای تنفسی به منتقدین خود بدهند و حتی از تشییع جنازه معمولی یکی از محبوب‏ترین اعضای شورای انقلاب اسلامی (مرحوم سحابی) دریغ می‌کنند.

۴-۱-۱- بخش نسبتاً منسجم این حرکت اجتماعی را از منظر درجه انسجام می‏توان در سه دایره تو در تو در نظر گرفت. دایره مرکزی آن اصلاح‏طلبان هستند، دایره بعدی و وسیع‏تر ”سبزها“ هستند و دایره سوم ”دموکراسی خواهان“ هستند که همه منتقدان مذهبی و سکولار، داخل‏نشین و خارج‏نشین اقتدارگرایی را دربرمی‏گیرد. نیروهای موجود در این سه دایره اقشار مختلفی را در برمی‌گیرند و مطالبات و خواسته‌های گوناگونی دارند. خواست مردم‌سالاری پایدار و ذوابعاد (یعنی هم در سطح حکومت و هم در جامعه مدنی و عرصه عمومی) خواست مشترک همه این دوایر است اگرچه در تعریف مختصات این مردم‏سالاری (از مردم‏سالاری سازگار با دین و تفکیک نهادی دین از سیاست تا تفکیک کامل سیاست از دین) و نحوه رسیدن به این هدف (از شیوه اصلاح‏طلبانه‌ی خاتمی تا روش‌های انقلابی یا رادیکال‌تر پاره‌ای منتقدان او) در میان حامیان این جنبش، همچون تمام جنبش‌های موجود در جهان، تفاوت نظر هست. با این همه اولا در دو سال گذشته حاملان و شخصیت‏های بانفوذ این حرکت اجتماعی موفق شده‏اند به گونه‌ای عمل کنند که بر خلاف میل اقتدارگرایان نیروهای موجود در این سه دایره در برابر هم قرار نگیرند. ثانیا به رغم همه اقدام‌های سرکوب‏گرایانه علیه حاملان این جنبش (کتک زدن مردم، زندان کردن آن‌ها، نمایش اعترافات زندانیان، حمله به کوی دانشگاه، حمله به اموال مردم در برج‏های سبحان، بازداشت جوانان مردم در کنار اراذل و اوباش در زندان رسوای کهریزک) مشی این حرکت اجتماعی همواره خشونت‌پرهیزانه بوده و به این جنبش به ورطه عمل و گفتمان خشونت‏گرا درنغلطیده است.

۲-۱- وضعیت حکومت

حکومت سال‌ها است با انواع بحران‌ها روبرو است. اگر با بحران روبرو نبود در سال ۷۶ در برابرش یک جنبش اصلاحی شکل نمی‏گرفت. پس از انتخابات ۸۸ نحوه اداره کشور و نحوه رویارویی حکومت با پیامدهای حرکت اجتماعی برآمده از انتخابات به گونه‏ای بود که بحران‌های حکومت را تشدید کرده است.

۱-۲- حکومت با بحران ”مشروعیت“ در میان اقشار متوسط جدید روبرو بود. پس از انتخابات این بحران به اقشار مذهبی طبقه متوسط که همیشه پایگاه حکومت بودند نیز کشیده شده است. سیاست‏های ویرانگر و مردم‏انگیز دولت هم نتوانست به طور جدی از میان طبقه سوم و اقشار فقیر برای حکومت نیرو جذب کند (به‌طوری‌که دولت مهدویت‏گرای جمکرانی از جذب اقشار محروم و مذهبی ناامید شده و برای جذب اقشار متوسط به مکتب ایرانی، کوروش‏گرایی و اعلام وعده یک باغ هزارمتری برای هر خانواده ایرانی و نمایش ظاهری مخالفت با تفکیک جنسیتی و گشت ارشاد و امثالهم متوسل شده است). اگر حکومت با بحران مشروعیت روبرو نباشد و خود را مستظهر به پشتیبانی اقشار مردم بداند و از منتخبان واقعی مردم هراسی نداشته باشد، از برگزاری انتخابات سالم، منصفانه و آزاد (انتخابات پاک) دفاع خواهد کرد. ولی هنوز نشانه‏ای که حاکی از قصد حکومت برای انجام انتخابات غیرمهندسی شده باشد، دیده نمی‏شود.

۲-۲- حکومت با بحران کارآیی روبرو است. بهترین نشانه این بحران این است که اولاً نیمی از درآمدهای نفتی کل تاریخ یکصدساله تولید نفت در ایران (به مبلغی حدود پانصد میلیارد دلار) را در شش سال گذشته در اختیار داشته ولی قادر نبوده است حتی یکی از شاخص‌های کلان توسعه کشور را بهبود بخشد (شاخص‏هایی مثل کنترل تورم، بیکاری، اعتیاد، رشد اقتصادی، سرمایه‏گذاری خارجی و …)

۳-۲- حکومت با بحران خارجی روبرو است. نشانه اول این بحران این است که تحریم‌های بین‏المللی (خصوصا از سوی کشورهای صنعتی) همچنان تداوم دارد و یکی از عواملی است که روند رشد اقتصادی ایران را به شدت کند کرده و بر نرخ بیکاری افزوده است. این تحریم‌ها در شرایطی تداوم دارد که سطح روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای تاثیرگذار جهان به نازل‏ترین سطح خود رسیده است، به‌طوری‌که حتی از دوران جنگ ایران و عراق هم در وضعیت بحرانی‌تری قرار دارد.

نشانه دوم تعیین نماینده ویژه حقوق بشر از سوی سازمان ملل برای ایران در سال ۹۰ است. تضعیف موقعیت ایران در افکار عمومی جهان نیز به جایی رسیده است که منزلت دولت ایران در میان شهروندان کشورهای اسلامی نیز رو به افول است. سی سال پیش با وقوع انقلاب اسلامی، ایران پیشرو و الگوی دیگر کشورها و ملت‌های منطقه بود اما امروز متاسفانه اقتدارگرایان آن را به موقعیتی تقلیل داده‏اند که در خیزش‏های مردم‌سالارانه اخیر کشورهای اسلامی حاملان این جنبش‌ها مدام از ترکیه به‌عنوان نمونه و الگوی خود نام می‌برند و حتی جنبش وسیع و با نفوذ اخوان‏المسلمین نیز از تجربه ایران برائت می‌جوید.

۴-۲- هم اکنون توانایی اصلی حکومت ”توانایی کنترل مردم“ است، نه کنترل جرم، جنایت، اعتیاد، تورم، بیکاری، فقر نسبی و مطلق، قاچاق و فساد رسمی. ولی همین توانایی نیز همیشگی نیست چون نیروهایی که مردم را کنترل می‏کنند، در میان خود مردم زندگی می‏کنند و رسانه‏های حکومتی تنها سازندگان افکار عمومی نیستند. با شکسته شدن انحصار رسانه‌ای در ایران و نفوذ رو به گسترش رسانه‌های مجازی و ماهواره‌ای، نقش عوامل دیگر در شکل‌دادن به افکار عمومی رو به تقویت است. چنین عواملی در کنار بحران مشروعیت، بحران مشارکت و بحران کارآمدی در حکومت باعث فرسایش روزافزون نیروهای کنترل‏کننده نیز می‏شود. یکی از نشانه‏های این فرسایش را می‏توان در این واقعیت دید که در دو سال گذشته در موارد بسیاری متصدیان امور نتوانسته‏اند از نیروهای ”موظف“ کنترل‏کننده استفاده کنند و به همین دلیل به نیروی «لات ـ مذهبی‏ها» متوسل شده‌اند و به جای اتکا به حضور داوطلبانه و گسترده خیابانی حامیانشان به پرداخت حق‌الزحمه به لباس‌شخصی‌ها و تشکیل تجمعات اتوبوسی و پرهزینه پناه آورده‌اند.

۵-۲-۱- در میان عواملی که در حال حاضر به دولت توانایی کنترل این جریان را می‏دهد، سه عامل پیش از همه در خور توجه است. اول این‌که دولت مخارج نیروهای کنترل‏کننده را از محل مالیات مردم نمی‏پردازد و حکومت همچنان به درآمدهای بالای نفتی تکیه دارد و نیروهای کنترل‌کننده کوچکترین دغدغه مالی ندارند. دوم این‌که حکومت خوشبختانه تاکنون با یک حرکت اجتماعی نجیب، باحیا، دوراندیش و خشونت‌پرهیز و رهبرانی به شدت اخلاقی روبرو بوده است. سوم این‌که به نظر می‌رسد مدیران تاثیرگذار حکومت در شرایط گلخانه‏ای هستند. ظاهرا آن‌ها از خواندن گزارشات مستقلی که بحران‌ها و وضعیت کشور را بدون ملاحظه توصیف و تبیین می‏کند محرومند.

۲- جامعه سیاسی و انتخابات مجلس نهم

چند ماه دیگر جامعه سیاسی ایران در آستانه انتخابات مجلس نهم قرار می‌گیرد. این‌که حکومت می‌خواهد چه نوع انتخاباتی برگزار کند (انتخابات پاک یا آلوده) و این‌که اصلاح‏طلبان به‌عنوان یکی از نیروهای منسجم این حرکت اجتماعی چگونه با این انتخابات روبرو می‏شوند، خود یکی از راه‌های فهم پویایی‏های جامعه سیاسی در ماه‌های آینده است. ظاهراً ”عقل سلیم“، ”تدبیر عمومی“ و ”مصلحت‌سنجی ملی“ حکم می‏کند که این انتخابات به یک ”فرصت“ برای حکومت و کشور تبدیل شود. بدین معنا که با انجام یک انتخابات سالم، منصفانه و آزاد (و غیرمهندسی‌شده) تا حدودی فاصله حکومت با اقشار موثر جامعه کم شود، بخشی از مطالبات حرکت اجتماعی برآمده از انتخابات پیشین پاسخ داده شود و حکومت در مسیری بیفتد که به‌جای این‌که بحران تولیدکند، قادر شود از معضلات اساسی جامعه بکاهد. ولی اگر از این آرزوی مبتنی بر عقل سلیم بگذریم و به زمین واقعیت برگردیم، هنوز علامتی که حکایت از علاقه حکومت به برگزاری انتخابات غیرمهندسی شده کند مشاهده نمی‏شود.

۱-۲- همچنان که اشاره شد جامعه‏شناسی سیاسی وضعیت فعلی در ایران حاکی از آن است که نه حکومت از چنان قدرتی برخوردار است که جامعه را رام و مطیع خود کند و نه جنبش اجتماعی برآمده از انتخابات گذشته از چنان قدرتی برخوردار است که فعلا بتواند مطالبات خود را به حکومت بقبولاند. در این حالت توازن قوا، از یک طرف حکومت دائما از احتمال آشکارتر شدن جنبش اجتماعی می‌هراسد و به سیاست‏های کنترلی خود ادامه می‏دهد (و هنوز مایل نیست به راهکار برگزاری انتخابات سالم، آزاد و منصفانه ـ یا انتخابات پاک ـ نزدیک شود) و از طرفی دیگر، جنبش اجتماعی در لایه‏های زیرین جامعه همچنان زنده است و مترصد فرصت است تا مطالبات خود را پیگیری کند.

۲-۲- علائم موجود نشان می‏دهد که حکومت می‏خواهد بدون قبول سه شرط خاتمی (آزادی همه زندانیان سیاسی، رفع موانع از حیات و سرزندگی جامعه مدنی و انجام انتخابات پاک) با نشان دادن یک در باغ سبز به تعدادی از اصلاح‏طلبان کم‌خاصیت ادعا کند که می‏خواهد یک انتخابات سالم برگزار کند، ولی نمی‏خواهد در این انتخابات اصلاح‏طلبان و سبزها چه به عنوان مشارکت‌کننده و چه در مقام تحریم‌کننده نقش موثر و تعیین‏کننده بازی کنند. به بیان دیگر حکومت نمی‌خواهد یک ”انتخابات کثیف“ برگزار کند و دوباره هزینه‏های سنگین به خود تحمیل کند ولی هنوز هم علائم انجام برگزاری یک ”انتخابات تمیز“ را به جامعه سیاسی ارسال نکرده است.

۳-۲- نیروهای موثر جنبش اجتماعی علاقه‌مندند که حکومت تن به انتخابات «تمیز» بدهد و جامعه و حکومت در مسیر ساماندهی خردمندانه و رشد و توسعه کشور قرار گیرند، ولی به انجام چنین انتخاباتی از سوی اقتدارگرایان همچنان بدبین هستند. با این همه عملکرد و تجربه جریان‌های غالب در جنبش اجتماعی (خصوصاً اصلاح‌طلبان و سبزها) نشان می‏دهد که آن‌ها مردم را برای یک انتخابات مهندسی‌شده بسیج نخواهند کرد و خود را هیزم انتخاباتی تزیینی نخواهند کرد. شگرد اقتدارگرایان هم برای جذب تعداد اندکی از اصلاح‏طلبان کم‌تاثیر نخواهد توانست انتخابات را باشکوه و پاک کند و به یک فرصت برای ترمیم ارتباط جامعه و حکومت تبدیل سازد.

نتیجه

۱٫ در جامعه سیاسی ایران تاکنون حکومت نشانه‏ای که حکایت از اراده‌ای برای برگزاری انتخاب غیرمهندسی شده بکند بروز نداده است. جنبش اجتماعی مردم هم نیروی خود را هزینه یک انتخابات تزیینی نخواهد کرد.

۲٫ عملکرد جنبش اجتماعی در دو سال گذشته نشان داده است که این جریان بر مواضع خود در لزوم تقویت سازوکار مردم‌سالاری، «ایستادگی مدنی» خواهد کرد و از هر فرصت قانونی برای پیشبرد مطالبات خود استفاده می‏کند و بدیهی است که از فرصت انتخاباتی هم به نفع روشنگری و گسترش آگاهی استفاده خواهد کرد. لذا شبح جنبش مردم در شهرهای بزرگ آرامش اقتدارگرایان را به هم خواهد زد.

۳٫ تفسیر و ارزیابی که در این نوشته ارائه شد مبتنی بر شواهد و علائم موجود است. اما چنان‌که اهل نظر و تجربه می‏دانند جامعه پویای ایران، پویاتر از آن است که بتوان وضع آن را از شش ماه قبل به دقت پیش‏بینی کرد. این آموزه جامعه‏شناسان سیاسی را باید به یاد داشته باشیم که حکومت‌هایی که معضلات واقعی جامعه را جدی نمی‏گیرند و از آن تفسیری دلخواه و ایدئولوژیک به دست می‌دهند و تن به پذیرش اصلاحات نمی‏دهند، معمولا از جایی ضربه می‌خورند و از ناحیه‌ای اوضاع از کنترلشان خارج می‏شود که فکرش را نمی‌کردند. لذا هیچ محقق عاقلی درباره آینده جامعه‏ای که حکومتش با لجبازی در برابر اصلاحات مقاومت می‏کند، ادعای پیش‏بینی قطعی نمی‏کند. تنها می‏توان آرزو کرد صاحبان قدرت قبل از این‌که شیرازه امور از جا در برود، توفیق آن را داشته باشند که آموزه‏های عقل سلیم را (از جمله ضرورت انجام انتخابات تمیز) جدی بگیرند.

———

پی‌نوشت ۱٫ نگارنده از لحاظ علائق سیاسی خود را اصلاح‏طلب می‏داند ولی در این جستار حتی‏ الامکان می‌کوشد از ارائه تحلیلی جانبدارانه و سوگیرانه دوری کند و تفسیر خود را صرفا «بر اساس شواهد قابل ارجاع و توافق» ارائه دهد.

منبع: نوروز


 


ندای سبز آزادی: با گذشت دو سال از تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و درحالیکه رسیدگی به اتهامات آمران و عاملان جنایات رخ داده در آن بازداشتگاه هنوز مشخص و اعلام و قطعی نشده، پرویز سروری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است به تمام زوایای پرونده کهریزک رسیدگی شده است و پرونده مرتضوی تنها بخش مفتوح این پرونده است.

نماینده مردم تهران در مجلس در گفتگو با تابناک، برخورد دستگاه قضایی با عوامل جنایت کهریزک را شفاف خواند و تصریح کرد: دستگاه قضایی در این پرونده بسیار صادقانه برخورد کرد و حتی کسانی که مستقیما در این پرونده درگیر بودند خلع شدند و الان هم پرونده کسانی که در سیستم قضایی تخلفاتی داشته همچنان مفتوح است .

سروری که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در کمیته ویژه پیگیری حوادث پس از انتخابات در مجلس عضویت داشت خاطرنشان کرد: مسولان دستگاه قضایی به ما اطمینان دادند که همه زوایای پرونده را رسیدگی کردند و تنها یک نکته بازمانده که در حال پیگیری است و قول اکید دادند که حتما این نکته را هم رسیدگی خواهند کرد .

وی مدعی شد: به نظر من همه زوایای پرونده به صورت شفاف مورد پیگیری قرار گرفت در زمانی که امواج سنگین رسانه ای دشمن دائما تردید آفرینی می کرد و تلاش می کرد روند رسیدگی به پرونده را فرمایشی نشان دهد نتیجه کار نشان داد که سیستم با این موضوع برخورد کرد .

سروری در پاسخ به این سوال که اگر روند بررسی پرونده نتیجه بخش بوده است ، چرا آقای مرتضوی بعنوان آمر پرونده در دولت پست و در مجامع عمومی کنار رئیس جمهور هم حاضر می شوند ؟ گفت : برای همه عاملان کهریزک حکم سنگین از قصاص تا پایین صادر شده است. یک نکته بازمانده که در مورد مقام قضایی است و این هم در حال پیگیری است.

وی اضافه کرد: ما معتقدیم که یکی از قسمت های مهم این پرونده مربوط به کسی است که این افراد را بی جهت به کهریزک اعزام کرد و زمینه ساز این حادثه غمبار همین حکم بود . الان هم گرچه ماموریت کمیته پیگیری حوادث پس از انتخابات به اتمام رسیده است ولی ما از موضع نمایندگی در هر جلسه ای که با مسولین قضایی کشور داریم این موضوع را پیگیری می کنیم انها هم به طور قاطع گفتند که قاضی را تعلیق کردند و قاضی به هیچ وجه مصونیت قضایی ندارد .

این یعنی یک مرحله جلو رفتند و اکنون محاکمه آن قاضی هم باید به نتیجه برسد تا پرونده تکمیل شود.

وی گفت : این افراد نباید به زندان کهریزک می رفتند . فلسفه زندان کهریزک این بوده که عده ای اراذل و اوباش در انجا نگهداری می شدند در کهریزک رفتار سخت گیرانه ای با این افراد صورت می گرفت که اعزام این افراد که هیچ تجانسی با انها نداشتند تصمیم غلطی بود که مقام قضایی گرفت و نتیجه این تصمیم این بود که ان افراد که مسولیت زندان را داشتند با این افراد مثل مجرمان گذشته برخورد کردند .

نکته دیگر اینکه زندان جای پذیرش این مقدار زندانی را نداشته بعلاوه اینکه از جنس آنها نبودند و این باعث می شود که فقدان مکان مناسب برای پذیرش بازداشتی ها و عدم تجانس محل با این افراد باعث آن اتفاقات بشود.

سروری در ادامه تصریح کرد: مهم این است که با این اتفاقات برخورد شایسته و قاطع صورت گیرد و از کنار آنها براحتی گذشته نشود .

این نماینده مجلس بدون اشاره به آزارها و شکنجه ها و کشته شدن جوانان کشور در آن بازداشتگاه مدعی شد: اگر این اصلاح صورت نگیرد برخلاف عدالت است. از این رو می بینیم در حالی که نظام با افرادی که در کف خیابان ها تنش ایجاد می کنند درگیر است . رهبری وقتی متوجه می شوند که در زندانها چه برخوردی با برخی بازداشت شده است، شجاعانه در همان زمان دستور پیگیری ماجرا و برچیده شدن زندانها را می دهند.

ادعای این سردار سپاه و نماینده فعلی مجلس درحالیست که دو سال پیش، بعد از انتشار فجایع کهریزک و کشته شدنِ تعدادی از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات- از جمله فرزند یکی از مقامات اصولگرا- رهبر جمهوری اسلامی تنها با نارضایتی از “غیر استاندارد” بودن بازداشتگاه مخوف کهریزک، دستور تعطیلی آن را صادر کرد.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یاد آور شد: از همان زمان قوه قضائیه و دبیرخانه شورای عالی امنیت و مراکز مختلف دستورات قاطعی می گیرند که این موضوع پیگیری شود و این اقدام مثبت است یعنی اگر ناهنجاری هم وجود دارد نظام آن ، ناهنجاری را بر نمی تابد و حتی کسانی که مامورین این نظام هستند مورد محاکمه قرار می گیرند و همه محکوم می شوند و پرونده هرکدام به نسبت تخلفاتی که داشتند در محاکم مورد رسیدگی قرار می گیرد.

وی افزود : نظام در مورد این قضیه جدی بوده و همانطور که رهبری فرمود کسانی که قانون شکنی کردند در این انتخابات و ظلم بزرگی به نظام روا داشتند و با رفتارهای غلط موجب وهن نظام شدند باید مورد برخورد قانونی قرار بگیرند و کسانی هم که با لباس دفاع از نظام حرکت های غلطی را انجام می دهند باید مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و محاکم با آنها برخورد کند. این برخورد هشداری است برای همه کسانی که در داخل نظام خارج از چارچوب های قانونی بخواهند برخوردی کنند همه مخالفان که بخواهند چارچوب ها را نادیده بگیرند . با برخورد قانونی مواجه می شوند و هم کسانی که در چارچوب نظام تحت عنوان خدمت به نظام تخلف داشته باشند مورد پیگرد قرار بگیرند. یک سنت حسنه ای است و توسعه این روند می تواند در کاهش ناهنجاری های اجتماعی موثر باشد.


 


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مشکل اصلی جوانان، مشکل بیکاری است تاکید کرد: ایجاد اشتغال مسئله‌ای فنی و سخت است و با آمارهای نابجا با شعار و وعده‌های بیجا نمی‌توان این نیاز جوانان را تأمین کرد.

به گزارش مهر، آیت الله ابراهیم امینی ظهر چهارشنبه در دیدار با مشاوران جوان مدیران بهزیستی کشور و مدیرکل و مسئولان بهزیستی استان قم گفت: حل مشکل اشتغال نیاز به برنامه‌ریزی صحیح دارد، ایران کشوری غنی است و منابع طبیعی فراوانی دارد و می‌توان با همکاری با اهل فن و دانشمندان و با همکاری مجلس، دولت و همه نهادهای مسئول اقتصاد سالمی ایجاد و مشکل اشتغال جوانان مرتفع شود.

مشکل بیکاری یک شبه حل نمی‌شود

وی افزود: بیکاری موضوعی نیست که یک شبه حل شود و نباید طوری سخن گفت که مردم تصور کنند این مشکل به زودی حل خواهد شد چون اگر نشود مردم به نظام بدبین خواهند شد.

امام جمعه قم تصریح کرد: من از مسئولان در هر رده و پست و مقامی که هستند می‌خواهم برای حل مشکل بیکاری به صورت جدی وارد عمل شوند، ما از مسئولان انتظار معجزه هم نداریم بلکه زمینه را فراهم کنند تا در سال های آینده این مشکل رفع شود زیرا شغل چیزی نیست که از خارج کشور وارد شود.

آیت الله امینی بیان داشت: کشور ما کشور جوانی است و این جوانان هستند که در آینده آن را اداره می‌کنند و اگر جوانان خوب تربیت نشوند و کوتاهی کنیم در آینده دچار مشکل می‌شویم.

وی با بیان اینکه برای تداوم حکومت اسلامی نیازمند جوانان هستیم تاکید کرد: اگر جوانان فردا بخواهند نظام باقی بماند خواهد ماند و اگر جوانان دلسرد شوند برای آینده نظام اطمینانی نداریم که آن طور که مدنظر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی است باقی بماند.

بیکاری عامل بسیاری از بزه ها

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بسیاری از بزه‌ها و طغیان‌ها محصول بیکاری است و نمی‌توان تنها از راه‌های انتظامی با آن برخورد شود که البته این برخوردها لازم هست اما کافی نیست و باید به صورت جدی به فکر رفع مشکلات ازدواج و بیکاری جوانان باشیم.

وی با بیان اینکه مشکل ازدواج تنها اقتصادی نیست، تأکید کرد: رفع این مشکل نیاز به کار فرهنگی عمیق دارد.

آیت الله امینی تصریح کرد: هجمه فرهنگی غرب از طریق ماهواره و اینترنت وارد خانه‌ها شده است و مرزی نمی‌شناسد و مسئولان باید برای این مسایل فکری کنند.

وی اظهار داشت: اگر امروز برای این مسائل فکری نکنیم و برنامه نداشته باشیم جوانان در آینده ما را نفرین خواهند کرد.


 


فاطمه معتمد آریا امروز در جمع خبرنگاران با اشاره به محدودیت‌هایی که در شش سال اخیر برای فعالیت او ایجاد شده، کار خود را فرهنگی و نه سیاسی دانست و با تاکید بر اینکه “در حرفه خودم دارای تفکر هستم و به اصولی که با آن تربیت شدم پایبند هستم”، افزود: از کودکی به من آموزش دادند به شرایطم معترض باشم. اگر قرار باشد از یک هنرمند اعتراضش را نسبت به شرایط حرفه ای خودش بگیرند که دیگر هنرمندی وجود ندارد. من برای خودم یک فکر دارم که برای این فکر احترام قائل هستم، که هنرمند تحت هیچ شرایطی قرار نیست فرمانبرداری بی هدف باشد.

به گزارش خبرگزاری سینمای ایران، “فاطمه معتمدآریا” امروز در یک نشست خبری درباره بازی خود در فیلم سینمایی “اینجا بدون من” به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

این بازیگر سینما در ابتدا با اشاره به برخی محدودیت های اخیر در مورد پخش تصویرش، گفت: محدودیت ها خیلی به من مربوط نیست چون من قانون گذار نیستم و مجری موقعیتی هستم که در آن قرار گرفتم اینکه روزی اجازه می دهند تصویر من پخش شود روزی اجازه نمی دهند خیلی به من مربوط نمی شود و این همه تضادی که در نمایش یک کار فرهنگی وجود دارد را نمی فهمم.

معتمدآریا افزود: همه ابزار من، روح و روانم است و با روح مخاطبان ارتباط دارم. درنتیجه این محرومیت ها من را خیلی آزار نمی دهد، چون من نمی توانم فکر کنم که نمی خواهم مهربان باشم یا فیلم خوب بازی کنم اگر کسی از این هنر من استفاده نکرد به من ضربه نمی زند.

وی با اشاره به اینکه مبنای کارش ساختن زیبایی ها و روابط صحیح انسانی است، ادامه داد: فقط می توانم در مورد این محدودیت ها بگویم، که ما بخش مثبتی از یک جریان را حذف می کنیم. برای من بهتر است که بگویند فیلم های مستهجن پخش نشود و یا تصاویر مملو از جراحی های زیبایی که تنها فرهنگ سازی منفی می کند، وجود نداشته باشد.

بازیگر “اینجا بدون من” با بیان اینکه من کار خود را ادامه می دهم، تصریح کرد: همچنان که در شش ساله اخیر فیلمی از من دیده نشده اما من کار خودم را انجام دادم. تئاتر ، سریال تلویزیونی و فیلم بازی کرده ام و بخشی که از تنگ نظری ها توانسته عبور کند، نمایش داده شده است.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: مگر من چقدر در تمام مسائل سیاسی به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار هستم. من نه انسان سیاسی هستم و نه توان سیاسی بودن دارم، من کار فرهنگی انجام می دهم که حد و اندازه اش خیلی فراتر از یک کار سیاسی است.

وی افزود: به کسانی که سیاست ها را پایه گذاری می کنند و یا مجریان سیاسی هستند، بی احترامی نمی کنم. منظور من این است که موقعیت و کار من به آنچه مرا با آن در این نظام هل می دهند، ربطی ندارد.

معتمدآریا در پاسخ به این سوال که آیا می شود با ایجاد محدودیت یک هنرمند را به سمت اهداف مورد نظر هدایت کرد، گفت: من در حرفه خودم دارای تفکر هستم و نه می خواهم چیزی را تغییر دهم و نه کسی را عوض کنم و به اصولی که با آن تربیت شدم پایبند هستم.

وی افزود: اینکه بخواهند عده ای را مثل فیلم ها و بازیگرانی که در حال حاضر می بینید، تربیت کنند کار ساده ای است اما اصراری برای تغییر من نداشته باشند. خاصیتی در حرفه من هست که از کودکی به من آموزش دادند به شرایطم معترض باشم.

معتمدآریا اظهار داشت: اگر قرار باشد از یک هنرمند اعتراضش را نسبت به شرایط حرفه ای خودش بگیرند که دیگر هنرمندی وجود ندارد. من برای خودم یک فکر دارم که برای این فکر احترام قائل هستم، که هنرمند تحت هیچ شرایطی قرار نیست فرمانبرداری بی هدف باشد.

وی در مورد دلیل حضورش بعد از هفت سال در فیلم “اینجا بدون من” توضیح داد: در ابتدا که فیلم به من پیشنهاد شد به دلیل نداشتن فرصت کافی نپذیرفتم اما در آخرین مراحل وقتی شنیدم قرار است این کار توسط آقای سعدی تهیه شود، چون تجربه خوبی در فیلم گیلانه با ایشان داشتم با ایشان تماس گرفتم و گفتم شما کمی دیرتر شروع به فیلمبرداری کنید و من هم کمی زودتر کارهام را تمام می کنم تا به فیلم برسم.

معتمدآریا فیلمنامه “اینجا بدون من” را فیلمنامه ای خاص دانست که ایراد چندانی در آن وجود ندارد و یادآور شد: بعد از سال ها متنی را می خواندم که برگرفته از نوشته تتسی ویلیامز بود و خیلی خوب با مسائل ایرانی منطبق شده بود.

به گفته معتمدآریا، دیگر دلیل پذیرش نقشش در فیلم سینمایی “اینجا بدون من” حضور بهرام توکلی به عنوان کارگردان است که بسیار خلاق و با استعداد است.

وی ادامه داد: سال ها بود که به دنبال کار با کارگردان جوانی بودم که با هم همخوانی داشته باشیم. کار با افرادی که هم نسل بازیگر نیستند، نیاز به زمانی دارد که با صحبت بتوان به روشنگری بیشتری رسید. کمی در ابتدا سخت بود چون نمی فهمیدم در ذهن توکلی چه می گذرد و من هم که بازیگری هستم که اگر در کار ابهام وجود داشته باشد برایم کار سخت می شود.

بازیگر فیلم “صد سال به این سالها” در ادامه با اشاره به اینکه شیوه بازیگری اش “سرسپردگی” به کارگردان است، تصریح کرد: از آنجا که هر کارگردان که می خواهد کار کند برای فکرش احترام قائل هستم و در فیلم بازی من تجلی ذهن آن کارگردان محسوب می شود، ترجیح می دهم همه حرفهایم را قبل از فیلمبرداری مطرح کنم.

وی در پاسخ به این سوال که همبازی های شما در فیلم بیشتر نسل جوان بودند آیا سبک کار این جوان ها را می پسندید، خاطرنشان کرد: با بازیگران این فیلم، قبلا هم بازی کرده بودم. آنها بازیگرانی هستند که از لحاظ حرفه ای و دانش نسبت به نسل من بیشتر پایبند هستند.

معتمدآریا با ذکر این مطلب که دوست ندارد به تنهایی در یک فیلم دیده شود، گفت: فکر نمی کنم با بیشتر دیده شدن، کار بهتری بتوانم ارائه دهم بلکه با همسان دیده شدن مفهوم بهتری را می توان در یک سکانس نشان داد. تلاش اولیه ما این بود که همه با هم جلو برویم و اینکه چه کسی تجربه یا جاذبه بیشتری دارد را کنار بگذاریم و سعی کنیم به صورت موازی حرکت کنیم.

وی در ادامه عنوان داشت: من تا به حال چنین نقشی بازی نکرده بودم؛‌ هرچند نقش مادرهای زیادی بازی کردم، اما این‌گونه مادری را بازی نکرده‌ام؛ مادری که از عشق وافرش به فرزندانش دچار توهم باشد و تمام سختی‌ها و نبودها و کاستی‌ها را می‌خواهد درست و خوب و طبیعی جلوه دهد و به جای اینکه نقص فرزندان را به آنان یادآوری کند سعی می‌کرد آن را مرتفع کند.

معتمدآریا گفت: برای من این نقش بسیار خاص و استثنایی بود به خصوص اینکه در تمامی کارهایی که تاکنون انجام داده‌ام تلاش کردم نقش‌هایی بازی کنم که دیالوگ کمتری داشته باشد و حرکتش بیشتر باشد. اصولا دیالوگ‌نویسی در ایران خیلی سخت است و کمتر می‌توانیم دیالوگ‌هایی را پیدا کنیم که صحیح نوشته شده باشد. آقای بیضایی در نوشتن دیالوگ استثنایی بود، گاهی اوقات آقای الوند در برخی فیلم‌ها دیالوگ‌های خوبی می‌نویسند.

این بازیگر اظهار داشت: این اولین بار بود که می‌دیدم هرچه نوشته شده فوق‌العاده است تا جایی که مجبور می‌شدیم بعضی بخش‌های آن را حذف یا کوتاه کنیم. وقتی زمان صداگذاری رفتم تا بخش‌هایی از کار را اصلاح کنم برای خودم جالب بود که چطور توانستم این حجم از دیالوگ را بگویم. تکرار آن برای خود من سخت بود و وقتی می‌دیدم این همه دیالوگ درست در این فیلم وجود دارد برایم دوست‌داشتنی بود.

وی همچنین درباره سبک کارگردانی توکلی گفت: خوبی کار ما این بود که تکلیف آقای توکلی با کار خودش روشن بود. هرچه که به ایشان پیشنهاد می‌شد برای بهتر شدن ایده‌هایشان حتما استقبال می‌کردند و آنچه را منطبق بر کار و نگاهش نبود خیلی راحت و ساده کنار می‌گذاشتند. اصولا آقای توکلی کارگردانی است که تکلیف روشنی با خودش و کارش دارد و اگر کسی ایده‌ای بدهد که او را به کارش نزدیک کند از آن استقبال می‌کند.


 


ندای سبز آزادی: پگاه آهنگرانی بازیگرجوان سینمای ایران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده است.

به گزارش العربیه نت، این بازیگر سینما سه روز است در بازداشت به سر می برد . بنا بر اخبار رسیده در این مدت پگاه آهنگرانی با خانواده خود تماسی نگرفته و از محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.

هنوز در مورد اتهامات احتمالی این بازیگر خبری منتشرنشده است.پگاه آهنگرانی بازیگر وفرزند منیژه حکمت از کارگردانان ایرانی و جمشید آهنگرانی کارگردان فیلم های " جوانمرد " و " شبیخون " است.

او در دوره انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش ایران در ستاد میرحسین موسوی نامزد معترض به انتخابات ریاست جمهوری فعال بوده است.
پگاه آهنگرانی در روزهای پس از انتخابات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.

پیش از این اعلام شده بود پگاه آهنگرانی قصد دارد جام جهانی فوتبال زنان را برای شبکه خبری دویچه وله آلمان پوشش دهد.

آهنگرانی پیش از این جشنواره فیلم برلین را برای این شبکه پوشش داده بود.


 


علی شکوهی

متاسفانه باز هم آقایان سپاهی در جایگاهی فراتر از مسئولیت و وظیفه خود وارد عرصه سیاست شدند و برای دیگران خط و نشان کشیدند و به جای سیاسیون و برای چهره‌های شاخص سیاسی و یک جریان بزرگ درون جبهه انقلاب، طرح عملیاتی و نقشه راه ترسیم کردند. این وضعیت متاسفانه آنقدر ساختاری و عمومی شده است که امروز اگر از دوران امام و نظرات ایشان در زمینه عدم دخالت سپاه و بسیج در امور سیاسی سخن بگوییم، گویی داریم مرتکب کبیره می‌شویم و این ما هستیم که باید خودمان را اصلاح کنیم.

من به سخنان سردار جعفری کاری ندارم که از سوی خیلی از افراد به ایشان جواب داده شد بلکه به سراغ سخنان سردار همدانی می‌روم که در مصاحبه با روزنامه تهران‌امروز در باره علت ورود سپاه به سیاست سخن گفته است.

چرا دخالت نظامیان در سیاست؟

سردار همدانی در پاسخ به این سئوال که سپاه و بسیج تا کجا می‌تواند وارد سیاست شود، می‌گوید: وقتی ما می‌گوییم همه مردم ما بسیجی‌اند و اگر قرار باشد این بسیج وارد فعالیت‌های سیاسی نشود، پس چه کسی باید فعالیت سیاسی کند؟!

در باره دخالت سپاه در سیاست هم بلافاصله می‌گوید: مگر می‌شود سپاه از بسیج جدا باشد. سپاه دارد بسیج را مدیریت می‌کند.

به این شیوه استدلال آقای همدانی توجه کنید. مردم ما همه بسیجی هستند و چون مردم می‌توانند و باید در سیاست دخالت کنند پس بسیج هم باید در امور سیاسی دخالت کند. از طرفی سپاه هم از بسیج جدا نیست و دارد بسیج را مدیریت می‌کند پس سپاه هم می‌تواند در امور سیاسی دخالت کند.

حالا این روش استدلال را در مورد وزارت اطلاعات به کار بگیرید. در آن صورت باید بگوییم ما مردمی داریم که همه اطلاعاتی هستند و در عین حال باید در سیاست هم دخالت کنند پس نمی‌شود که وزارت اطلاعات در مسائل سیاسی دخالت نکند. حتما دوستان به خاطر دارند که وقتی امام خمینی از بسیج به عنوان ارتش ۲۰ میلیونی یاد کردند در مسائل امنیتی از اطلاعات ۳۶ میلیونی سخن گفتند یعنی با این حساب، اطلاعاتی‌ها بیش از بسیج و سپاه حق مداخله در امور سیاسی کشور را دارند!

این یک مسئله روشن و بدیهی است که نیروهای نظامی به عنوان نهادی ملی باید فراتر از صف‌بندی‌های سیاسی قرار داشته باشند و در حوزه مسائل سیاسی که حوزه عمل احزاب و گروههای سیاسی است، نباید مداخله کنند. این امر نهادهای نظامی را در جایگاهی فراتر از احزاب سیاسی قرار می‌دهد و مداخله سیاسیون در امور ارتش و نظامیان را هم منع می‌کند و حیثیت نیروهای مسلح را برای مواقع خاص از جمله دفاع از تمامیت ارضی و موجودیت کشور و مقابله با جنگهای مسلحانه داخلی، حفظ خواهد کرد. تنزل جایگاه این نیروهای ملی به سطح احزاب و گروههای سیاسی، باعث آسیب‌پذیری آنان می‌شود چون مجبورند مانند یک حزب سیاسی عمل کنند و به تایید و رد افراد و احزاب بپردازند و همین امر، شان آنان را نازل می‌کند و ورودشان به بازی قدرت و سیاست را موجب می‌شود. در آن صورت در شرایط خاص، نباید انتظار داشت که همگان به حمایت از نیروهای مسلح برخیزند و در انجام ماموریتها، به آنان کمک کنند چرا که تا دیروز مانند یک رقیب سیاسی با آنها مواجه بوده‌اند و امروز نمی‌توان انتظار داشت که همان جایگاه ملی و فراجناحی را برای آنان قائل باشند.

امام خمینی با اطلاع از همین نکات و با توجه به تجربه عام بشر در حکومت‌داری، بر این نکته تاکید کردند که ارتش و نیروهای مسلح نباید در امور سیاسی دخالت کنند. ایشان می‌فرمایند: «همه دنیا که دنبال این هستند که ارتش‌شان از امور سیاسى کنار باشد، آنها یک چیزى مى‏فهمند که مى‏گویند این را. ما که مى‏خواهیم که سپاه و ارتش جنداللّه‏ باشند و دسته‏بندى نداشته باشند و جهات سیاسى را کنار بگذارند، براى اینکه اگر جهات سیاسى و مناقشات سیاسى در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم.»

نفی شرکت در احزاب و بازی‌های سیاسی

وقتی صحبت از عدم مداخله سپاه و بسیج در فعالیتهای سیاسی می‌شود، دوستان سپاهی و حامیان آنها فورا به سراغ یک بخش از سخنان امام خمینی می‌روند و می‌گویند ایشان عضویت نیروهای نظامی در احزاب را نهی کردند نه دخالت در سیاست را و بعد نتیجه می‌گیرند که ما نظر امام را زیر پا نگذاشتیم. اما واقعیت چیز دیگری است. در واقع امام خمینی هم از عضویت در احزاب سیاسی نهی کردند و هم مشارکت در بازیهای سیاسی را و منظورشان از بازی سیاسی دقیقا همین موضوع انتخابات است.

امام خمینی در این باره در مقطعی فرمودند: «براى سپاهی‌ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته‏‌بندى و آن طرفدار آن یکى، آن یکى طرفدار آن یکى. به شما چه ربط دارد که در مجلس چه مى‏گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی‌ها هم باز صحبت هست. خوب! انتخابات در محل خودش دارد مى‏شود، جریانى دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند؟ براى سپاه‏ جایز نیست این. براى ارتش جایز نیست این. سپاهى را از آن تعهدى که دارد، از آن مطلبى که به عهده اوست باز مى‏دارد و همین طور ارتش را».

این سخن امام خمینی واضح است و نباید تحریف شود. انتخابات یکی از بارزترین نمونه‌های کار سیاسی است که باید به احزاب و گروه‌ها و افراد سیاسی اختصاص یابد و نباید نظامیان در آن مداخله بکنند. باز هم تجربه همه کشورهای جهان – البته جز نظامهای دیکتاتوری و کودتایی – چنین به ما می‌آموزد که نظامیان نباید در امر انتخابات مداخله کنند و باید آمد و رفت نیروهای سیاسی در دولتها، برایشان علی‌السویه باشد. این نیروها در حیطه مسائل ملی باید عمل کنند و نه در حد یک حزب سیاسی و برای روی کار آوردن دولتی خاص. معلوم است که اگر چنین کنند جایگاه خود را به عنوان یک نهاد فراجناحی از دست می‌دهند و موضوع مناقشه می‌شوند.

ممکن است پرسیده شود که آیا معنای این سخن این است که نباید بینش و آگاهی سیاسی در نیروهای مسلح ایجاد شود و افراد عضو ارتش یا سپاه یا بسیج نباید در انتخابات شرکت کنند و رای دهند؟ پاسخ این پرسش روشن است. آگاهی سیاسی مورد نیاز برای نیروهای نظامی، از جنسی نیست که یک عضو حزب سیاسی به آن نیاز دارد و بنابراین باید موضوعاتی مورد توجه قرار گیرند که به وضعیت عمومی انقلاب و کشور و دوستان و دشمنان آن در سطح منطقه و جهان مربوطند. این آگاهی‌ها را نباید با آنچه احزاب سیاسی برای اعضا و هواداران خود آموزش می‌دهند، یکی تلقی کرد. متاسفانه امروز آنچه تحت عنوان آموزش سیاسی در سپاه و بسیج و در دوره‌های موسوم به طرح بصیرت و هدایت و … آموزش داده می‌شود، هیچ تناسبی با وضعیت حقوقی و مسئولیتهای این نهاد ندارد. اعضای این نهادها، به گونه‌ای آموزش می‌بینند که بتدریج به دشمن یک جبهه سیاسی درون انقلاب تبدیل می‌شوند و به مسائلی توجه نشان می‌دهند که کار رقبای سیاسی است نه یک نهاد فراجناحی و فراحزبی. صدها کتاب و جزوه و نشریه در طی سالهای گذشته از سوی این نهاد منتشر شده و هزاران جلسه توجیهی از سوی شاگردان آیت‌الله مصباح برای رابطین سیاسی و فرهنگی و روحانیون این نهادها برگزار شده است که محتوای آن را عموما ایجاد دشمنی با یک طیف سیاسی درون جبهه انقلاب و یاران امام و مدیران و مسئولان سابق نظام و خادمان بزرگوار انقلاب تشکیل می‌دهد. اینها چه ربطی به جایگاه و شان این نهادهای نظامی دارد؟ این آموزشها را باید احزاب مخالف اصلاح‌طلبان برای اعضای خود در نظر بگیرند و در نشریات خود منتشر کنند و البته حق پاسخ‌گویی هم برای آنان در نظر بگیرند نه این که یک تشکیلات نظامی که از بودجه عمومی استفاده می‌کند و از شانی فراتر از احزاب و گروههای سیاسی برخوردار است، چنین کارکردی از خود نشان دهد.

نکته جالب این است که این دوستان خود می‌دانند که نباید چنین کنند ولی باز هم چون مداخله در امور سیاسی به وظیفه اصلی آنان تبدیل شده است، شاهد رفتارهای اینچنینی از سوی آنان هستیم. سردار همدانی در فرازی از این گفتگو می‌گوید: «منظور امام(ره) و رهبر معظم انقلاب این است که ما نباید وارد احزاب سیاسی شویم، مانند دوران جنگ که تمام احزاب و جناح‌های سیاسی در جنگ مشارکت داده شدند. مثال ساده‌ای بزنم. اگر بر فرض سپاه بیاید طرفدار تیم استقلال شود، طبیعی است که غلط و اشتباه است. هیچ گاه نباید سپاه طرفدار تیم استقلال شود. سپاه طرفدار هر دو تیم پایتخت و به ‌عبارتی طرفدار همه تیم‌ها و باشگاه‌های فوتبال است».

در فرازی دیگر، سردار همدانی رسالت سپاه را روشنگری معرفی می‌کند و از جمله می‌گوید: «هنگامی که قصد داریم روشنگری و آگاه‌سازی کنیم اگر وارد جریان‌های سیاسی شویم قطع و یقین حرکت و نهضت ما بی‌اثر خواهد بود لذا نباید نام اشخاص، احزاب و گروه‌ها را ببریم».

این ادعاست و در عمل اصلا اینچنین نیست و سپاه در انتخابات به صورت علنی و رسمی یک طرف را بر می‌گزیند و با تمام توان به حمایت از نامزد مورد حمایت خود می‌پردازد. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ واقعا دوستان سپاه و بسیج طرفدار هر دو تیم پایتخت و حتی طرفدار همه باشگاه‌ها بودند؟ از ارائه شاهد و مثال می‌گذرم و فقط همین را متذکر می‌شوم که سپاه و بسیج و نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه با تمام وجود به طرفداری از احمدی‌نژاد وارد صحنه شدند و برای رای نیاوردن میرحسین موسوی، عمل کردند.

ما موافق این هستیم که اعضای بسیج و سپاه و همه نیروهای مسلح با آگاهی و شناخت در انتخابات شرکت کنند و حتما به نامزدهای مورد نظر خود رای بدهند اما اعتراض ما اولا به این است که این مشارکت باید فردی باشد نه تشکیلاتی و سازمانی و ثانیا نباید بودجه عمومی که به این نهادها اختصاص می‌یابد خرج حمایت از یک نامزد خاص شده و علیه نامزدی دیگر بکار رود. طبعا اگر نظامیان با اعلام نظر خود، به یک طرف منازعه تبدیل نشوند و امکانات عمومی و تشکیلاتی را در خدمت یک جریان سیاسی قرار ندهند، می‌توانند در این گونه فعالیتهای عمومی سیاسی به صورت فردی شرکت کنند و هیچ کس با آن مخالف نیست.

انحرافی بزرگتر از انحراف اصلی

متاسفانه وقتی سپاه و بسیج در اصل مداخله در امور سیاسی دچار انحراف شده باشند در دیگر مسائل از جمله نحوه کار سیاسی هم طبیعی است که دچار انحراف شوند.

سردار همدانی در این باره که آیا ضرورت دارد اصلاح‌طلبان وارد انتخابات شوند یا خیر، می‌گوید: «ملت ما تصمیم می‌گیرند. کار ما این است که همه گروه‌ها را برای مردم معرفی و روشن کنیم. یعنی مبلغین، روحانیت، سپاه، نخبگان و دانشگاهیان ما باید کاری کنند که مردم احزاب و کاندیداها را بشناسند. سپاه به عنوان دستگاهی که در بخش امنیت نقش دارد باید این‌ها را به مردم معرفی کند. مگر می‌توان انتظار داشت که سپاه در این زمینه بیکار باشد؟! مگر سپاه یا نیروی انتظامی می‌تواند کسی را که می‌داند روزی دزدی می‌کند را به مردم معرفی نکند؟! حتما این کار را انجام می‌دهد. باید به مردم تذکر دهد که ممکن است این فرد روزی به شما دستبرد بزند لذا ما الان نظری نمی‌دهیم. تنها معرفی و روشنگری می‌کنیم. مردم هستند که درصحنه انتخاب می‌کنند».

به منطق سردار توجه کنید! کار آگاهی سیاسی دادن به مردم را وظیفه سپاه معرفی می‌کند در حالی که این، کاری سیاسی است و باید احزاب رقیب برای نقد مواضع و دیدگاه‌های یکدیگر وارد عمل شوند و نظامیان حق ندارند در این زمینه کاری انجام دهند. این اتفاق حتی اگر برای اعضای خود سپاه و بسیج هم بیفتد یعنی معلوم شود که در این نهادها، علیه گروهی از نیروهای سیاسی، تبلیغ و تلاش می‌شود، جرم است و دلیلی ندارد که نهادهای فراجناحی وارد مناقشات سیاسی شوند و برای رای آوردن نیروهای سیاسی خاص یا افرادی مشخص، اقدام کنند.

از سوی دیگر سردار همدانی می‌گوید کار نیروی انتظامی این است که به مردم هشدار بدهد که فلانی یک روزی دزدی خواهد کرد! واقعا کار نیروی انتظامی این است؟ الان نیروی انتظامی همه آدمهای مملکت را می‌شناسد و آینده رفتار و کردار آنان را می‌داند و به مردم هشدار می‌دهد که مواظب باشید فلانی از شما دزدی نکند؟ درک آقایان از کار و مسئولیت نیروی انتظامی این است؟ با این قیاس می‌توان نتیجه گرفت که سپاه هم در کار سیاسی دخالت کند و نسبت به برخی از نیروهای سیاسی کشور، آینده‌نگری و حتی غیب‌گویی کند و به این بهانه، علیه برخی از نیروهای انقلاب و به نفع گروهی دیگر وارد عمل شود؟ آیا این امر نشان نمی‌دهد که سپاه با این استدلالهای ضعیف، در گذشته هم بی‌طرفی خود در مسائل سیاسی را کنار گذاشت و وارد بازیهای سیاسی شد و مانند یک حزب سیاسی عمل کرد؟

مصلحت‌اندیشی امام، مصلحت‌اندیشی رهبری

برخی از دوستان که می‌دانند یک تخلف آشکار صورت گرفته و سپاه از جایگاه خود خارج و وارد مسائل سیاسی داخلی شده است، اقدام به توجیه موضوع می‌کنند و مدعی می‌شوند که دخالت نکردن سپاه و بسیج در سیاست یک مصلحت‌اندیشی از سوی امام خمینی بود و اینک رهبری، مصلحت را در مداخله سپاه در امور سیاسی می‌دانند و چون باید به نظر ولی فقیه زنده و کنونی، عمل شود بنابراین باید مداخله سپاه در امور سیاسی را پذیرفت.

اولا معلوم نیست که رهبری هم حاضر شود این تحلیل را بپذیرد و تایید کند که به نظر او سپاه باید در کار سیاسی دخالت کند.

ثانیا بر فرض که چنین باشد معلوم است که مصلحت‌اندیشی حضرت امام، برتر و درست‌تر است و آبروی نظام و نیروهای مسلح را بهتر حفظ می‌کند و برای ساختن الگویی برای مردم‌سالاری دینی، مناسب‌تر است.

ثالثا این نظر امام از آن مواردی نیست که بشود با یک مصلحت دیگری آن را کنار زد چون یک تجربه موفق و کارآمد را که نمی‌شود بر اساس دستاوردهای کوتاه‌مدت یک سیاست غلط، نادیده گرفت.

رابعا همیشه رهبری تاکید داشتند که وصیت‌نامه امام خمینی راهنمای حرکت نظام است و باید مبنا قرار گیرد. آیا باور کردنی است که خودشان اولین کسی باشند که این وصیت را نادیده بگیرند و با این روش، به کشور آسیب برسانند؟ به این فراز از وصیت‌نامه حضرت امام دقت کنید. ایشان هم بسیج را در کنار دیگر نیروهای مسلح قرار داده‌اند، هم عضویت در احزاب را در کنار مشارکت در بازیهای سیاسی با هم نفی کرده‌اند، هم از رهبران بعد از خود خواسته‌اند که از این امر جلوگیری کنند:

«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه‌ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه‌دارند. در این صورت می‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب واردشوند که – بی‌اشکال به تباهی کشیده می‌شوند – و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد».

با این صراحتی که در وصیت‌نامه هست، جای هیچگونه دلیل‌تراشی برای این گونه تخلفات وجود ندارد و هر کسی در هر مقامی بخواهد این نکته را نادیده بگیرد و بر جواز مداخله سپاه در امور سیاسی از جمله انتخابات حکم کند، قطعا خلاف قانون، خلاف رویه جاری در تمام کشورهای غیردیکتاتوری، خلاف مصلحت جامعه و انقلاب و کشور و خلاف وصیت‌نامه امام خمینی عمل کرده است.

منبع: وبلاگ نویسنده


 


روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود نسبت به خرید رأی و روی کار آمدن نمایندگان جریان انحرافی دولت با «صرف هزینه های هنگفت و نجومی در انتخابات» هشدار داد.

در این یادداشت که با عنوان «ایست و بازرسی هزینه!» منتشر شده، آمده است: «در چرخه ای که برخی از نامزدها با اتکاء به هزینه های سنگین انتخاباتی به مجلس راه پیدا کرده اند این ضرر جبران ناپذیر را برای کشور در پی دارد که بسیاری از شایستگان و آنهایی که به تعبیر شهید بهشتی مصداق شیفتگان خدمت اند نه تشنگان قدرت از راه یابی به عرصه خدمت و تلاش در مسیر تعالی نظام باز بمانند.»

به نظر می‌رسد این، یکی از صریح‌ترین ابراز نگرانی‌ها از شکست جریان مدعی اصولگرایی در انتخابات آینده باشد. آنها نگران‌اند که حامیان احمدی‌نژاد همان شیوه‌ای را که در انتخابات پیشین با پخش سیب‌زمینی و پرداخت پول و طرح وعده‌های واهی در پیش گرفته بودند، در انتخابات آتی نیز به کار گیرند و از طریق آن، مجلس نهم را فتح کنند.

کیهان نسبت به احتمال وقوه این «معضل خطرناک» هشدار داده و خواستار آن شده که «مسئولان و نهادهای مربوطه و رسانه ها به وظایف خودشان به درستی و بهنگام عمل نمایند» تا بتوان «جلوی هزینه های سنگین و تبلیغات رنگین کذایی را گرفت و صاحبان قدرت و ثروت را در مسیر اهداف زیاده خواهانه و نامشروعشان ناکام گذاشت.»

پیش از این هم آیت‌الله مکارم شیرازی ابراز نگرانی کرده بود از اینکه: «کسانی پول‌های هنگفتی خرج می‌کنند که مجلس را در دست بگیرند.»

اسدالله بادامچیان، نماینده راست‌گرای تهران هم از تشکیل یک کمیته منتخب ۹ نفره با هدف «پرهیز دولت از دخالت در انتخابات مجلس» خبر داده بود که «تلاش خواهد کرد که روابط صحیحی در دولت به عنوان مجری انتخابات حاکم باشد.»

وی این نگرانی را مطرح کرده بود که: «ممکن است برخی از اطرافیان همچون استانداران، فرمانداران، و بخشداران دخالت غیرمجاز در انتخابات انجام دهند.»

اظهارات بادامچیان در صورت تشکیل کمیته سیانت از آرا، واکنش‌های گسترده رسانه‌ای را در پی داشت که سخنان او را اعترافی به غلط بودن موضع مخالف جریان حاکم درباره کمیته‌های صیانت آرای ستاد میرحسین موسوی و مهدی کروبی در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری ارزیابی کرده بودند، اما اکنون به دنبال سازوکار مشابهی برای جلوگیری از دخالت دولت در انتخابات هستند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته