صمد موسوی / کارگردان
این ویدئو به اسم «دوره آماتوری»، داستان دو دوست به نامهای هیوارد و ریچی بوی، است که تصمیم به تهیه یک فیلم بلند را گرفتهاند. در ابتدا این دو دوست تمام شهر محل زندگی خود را برای تهیه ابزار و لوازم تهیه این فیلم طی کردند. اما برای تهیه منابع مالی آنها به اندازه تمام عمرشان وقت میخواستند تا بتوانند این هزینه را متحمل شوند.
از اینجا وارد صفحه فیسبوک شوید.
Click here to view the embedded video.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
سیروان عنایتی / خبرنگار کوردانه در ترکیه
این روزها برای سرکوب حرکتهای مردمی و متوقف نمودن فعالیتهای هدفمند روشنفکران و قلم به دستان سرزمین ایران علی اکبر خامنهای به یک اتهام آچار فرانسه متوسل شده است.
اقدام علیه امنیت ملی.
این اتهام مانند آچار فرانسه به هر مهرهای میخورد. اخبار رسیده به منابع خبری گوناگون حاکی از ان است که بسیاری از روشنفکران و فعالین سیاسی و کارگری ومدنی توسط افرادی که صلاحیت رای دادن ندارند در یک محاکمهی چند دقیقهای و چند ثانیهای مورد محاکمه قرار میگیرند. بسیاری از متفکرین و سرمایههای این مرز و بوم تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی به اعدام و زندان و … محکوم میشوند.کار به جایی میرسد که حتا وکلای حرفهای که از دانشگاههای معتبر جهان فارغالتحصیل شدهاند تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی بهترین سالهای عمر خود را در زندانهای حاکمیت وقت میگذرانند. کسانی این اندیشمندان و مغزهای متفکر را محکوم میکنند که صلاحیت صدور رای را ندارند و تمامی دانش آنان محدود به حوزهی علمیهی قم است.
جالب اینجاست که در تک تک موارد به گونهای نقش خامنهای نقش پررنگ و اساسی را بازی میکند تو گویی ایشان یک خط قرمز برای خود و نوچههای خود مشخص نمودهاند که هر کس از این خط پا فراتر نهد به جرم اقدام علیه امنیت ملی روانهی زندان میشود و در صورتی که رسانهها و مطبوعات جهانی و جامعهی بینالملل از این مسئله اگاهی پیدا نکنند اعدام او سهلالوصول خواهد شد. تنها در برخی موارد که فشار مطبوعات جهانی و رسانهها به میان بیاید مجبور میشوند حکم اعدام را متوقف کنند.
این روزها ثانیه به ثانیه شرایط مرگبار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در ایران بیش از پیش به داستان سرزمین هردمبیل در داستان پینوکیو شباهت پیدا میکند
این روزها ثانیه به ثانیه شرایط مرگبار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در ایران بیش از پیش به داستان سرزمین هردمبیل در داستان پینوکیو شباهت پیدا میکند.
در سرزمین هردمبیل هیچچیز سر جای خودش نبود. شاه جای اسب مینشست. اسب جای فیل مینشست. بالاییها پایینی میشدند .پایینیها بالا میرفتند.
امروز در ایران یک فرد بیسواد میتواند برای یک وکیل بینالمللی که قوانین بینالملل را خوانده است هر حکمی را صادر کند به خصوص اگر فعالیتهایش امنیت شخص رهبر را به خطر بیندازد.
اگر تمامی حوادث اخیر را از زمان انتخابات تا کنون مورد ارزیابی قرار دهیم بدین نتیجه میرسیم که اکنون هر حرکتی که شخص رهبر را مورد هدف قرار دهد تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی سرکوب خواهد شد. تمامی اینها بیانگر آن هستند در کشور ایران در سال 2011 اقدام علیه امنیت ملی دقیقن اقدام علیه امنیت شخص خامنهای است.
خبر / رادیو کوچه
هزاران تظاهرکننده سوری روز جمعه، هشتم ژوئیه، در شهرهای حما، دمشق، حمص و شهرهای دیگر به خیابانها آمدهاند. همچنین گزارشها از کشتهشدن بیش از ۱۰ نفر از معترضان در جریان درگیری امروز حکایت دارد.
تظاهر کنندگان سوری خواستار کنارهگیری بشار اسد از حکومت هستند و هر نوع مذاکره احتمالی با حکومت سوریه را بیفایده میدانند.
از سویی دیگر، به دنبال بازدید سفیر آمریکا در سوریه از شهر حما با هدف «اعلام همبستگی» با تظاهرکنندگان، دولت سوریه با اعلام این که این سفر «بدون مجوز» صورت گرفته، آمریکا را به دامن زدن به اعتراضهای ضد حکومتی در این کشور متهم کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت امور خارجه سوریه شامگاه پنجشنبه با انتشار بیانیهای آمریکا را به دخالت در امور داخلی خود و دامن زدن به اعتراضها در این کشور متهم کرده است.
در بیانیه وزارت امور خارجه سوریه آمده است: «بازدید بدون مجوز سفیر آمریکا از شهر حماه سند آشکاری از دست داشتن آمریکا در رویدادهای جاری در سوریه است که امنیت و ثبات در سوریه را تهدید میکند.»
همچنین خبرها از کشف پیکر ابراهیم قاشوش خواننده جوان سوری که سرودهای وی در هفتههای پیش در حما بهویژه در جمعهای که به نام «جمعه رفتن» نامگذاری شده بود پس از آنکه سرودهایش در رسانههای صوتی و تصویری از جمله یوتیوب منتشر شد، در رودخانه العاصی شهر حما پیدا شد.
بیشتر بخوانید:
«تجمع شبانه در اعتراض به محاصره شهر حما سوریه»
خبر / رادیو کوچه
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی در ایران در خطبههای نماز جمعه، هشتم ژوئیه، تهران، خواستار «فتح بحرین به دست مسلمین» شده است.
به گزارش رسانههای داخلی ایران، آقای جنتی از سرکوب معترضان بحرینی توسط نیروهای دولتی این کشور و نیروهایی که از عربستان و امارات متحده عربی برای «برقراری امنیت» و کمک به سرکوب معترضان وارد این کشور شدهاند، انتقاد کرده است.
خطیب جمعه تهران گفته است: «نیروهای آمریکایی در لباس نیروهای عربستانی باید از این کشور اخراج شوند و این کشور به دست اسلام و مسلمین فتح و اسلامیت بر آن حاکم شود.»
روابط ایران و بحرین از زمان آغاز اعتراضات در بحرین رو به سردی گذاشته و سفرای دو کشور در اعتراض به مواضع دولتهای آنها، محل ماموریت خود را ترک کردهاند.
بیشتر بخوانید:
«محکومیت سه نفر در بحرین به جرم جاسوسی برای سپاه»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای خارجی روز جمعه، 8 ژوئیه، صدها هزار نفر در سراسر مصر دست به اعتراض زدهاند. دهها هزار نفر از معترضان مصری هم در میدان تحریر قاهره، پایتخت، گرد آمدهاند.
تظاهرکنندگان علیه آنچه که «روند کند اصلاحات سیاسی در این کشور پس از سقوط حسنی مبارک»، رییس جمهوری پیشین آن کشور مینامند دست به تجمع زدهاند.
معترضان در شهرهای سوئز و اسکندریه خواهان محاکمه کسانی هستند که به گفته آنان در کشتن و سرکوب قیام مردمی دست داشتند.
نیروهای امنیتی مصر در صحنه حضور داشته و تنها ناظر اوضاع بوده است.
جنبش اخوانالمسلمین که در طول یک ماه گذشته از پیوستن به اعتراضات معمول هفتگی خودداری کرده بود، در اعتراضات امروز مشارکت فعالانهای دارد.
بسیاری از تجمعکنندگان از روند آهسته محاکمه حسنی مبارک و دیگر مقامات سابق حکومت مصر گلایه دارند.
تجمعکنندگان حکومت نظامی فعلی مصر را به ناتوانی در محاکمه کسانی متهم میکنند که به گفته آنها در جریان قیام چند ماه پیش دست به کشتار و مجروح کردن معترضان زدند. معترضان همچنین خواهان پایان بخشیدن به روند محاکمه معترضان عادی در دادگاههای نظامی هستند.
بیشتر بخوانید:
«درگیری خونین معترضان مصری با نیروی امنیتی»
«شروع روابط آمریکا با اخوان المسلمین در مصر»
دکتر آویده مطمئن فر / رادیو کوچه
avideh@koochehmail.com
بیماری پارکینسون یک بیماری دژنراتیو است که از مرگ آهسته و پیش رونده سلولهای عصبی در مغز ناشی میشود. به دلیل این که منطقه از مغز که تحت تاثیر این بیماری قرار میگیرد نقش مهمی در کنترل حرکت دارد، حرکات افراد مبتلا به این بیماری به تدریج سفت، تشنجی و غیرقابل کنترل میشود. به عنوان مثال، نوشیدن از یک فنجان با دقت و انعطاف پذیری بسیار دشوار میشود. امروزه، درمانهای موجود میتواند علایم آن را کاهش دهد و در کاهش روند پیش رفت این بیماری بسیار موثر باشد. افراد مبتلا به بیماری پارکینسون میتوانند برای سالهای زیادی به زندگی ادامه دهند.
پارکینسون و اختلالات مربوط به آن اغلب در حدود سن ۵۰ تا ۷۰ سالگی شروع میشود. سن متوسط شروع این بیماری در کانادا ۵۷ سال است. در ابتدا، علایم این بیماری را میتوان با علایم افزایش سن طبیعی فرد اشتباه گرفت، اما وقتی که آنها بدتر میشوند، تشخیص بیماری بیش تر مشهود میشود. متاسفانه هنگامی که اولین علایم این بیماری ظاهر میشوند، اعتقاد بر این است که ۶۰ تا ۸۰ در صد از سلولهای عصبی در «ماده سیاه» (substantia nigra) نابود شده است.
در سطح جهانی، این بیماری در بیش از ۳۰۰ هزار نفر در سال تشخیص داده میشود. به نظر میرسد که بروز آن در بین سفیدپوستان رایج تر از سیاه پوستان، مردم آمریکای لاتین و یا آسیایی ها است و کمترین تعداد افراد مبتلا آسیایی ها هستند. در کانادا، در حدود ۱۰۰ هزار نفر در سال با این بیماری تشخیص داده میشوند و تعداد افراد مبتلا با افزایش سن بیش تر میشود.

سلولهای عصبی مبتلا به بیماری پارکینسون در منطقه ای به نام «ماده سیاه» در مرکز مغز وجود دارند. سلولهای این منطقه معمولن دوپامین ترشح میکنند. دوپامین یک ناقل شیمیایی در مغز است که اساسن حرکت را کنترل میکند ولی در احساس لذت و میل نیز عمل میکند. مرگ سلولهای «ماده سیاه» (substantia nigra) کمبود دوپامین ایجاد میکنند. به طور معمول، کنترل حرکت نتیجه یک تعادل ظریف بین میزان دوپامین و استیل کولین، یکی دیگر از ناقلین شیمیایی مغز است. اگر این تعادل از بین برود، لرزش، سفتی و از دست دادن هماهنگی حرکات را به دنبال خواهد داشت و بر عکس، مقدار اضافی دوپامین ممکن است علت نشانههای مرتبط با اسکیزوفرنی باشد.
دلیل از بین رفتن تدریجی سلولهای عصبی در بیماری پارکینسون، در اکثر موارد، هنوز ناشناخته است. دانشمندان بر روی این که مجموعهای از عوامل ژنتیک و محیطی باعث بروز این بیماری میشود توافق دارند هر چند که همیشه قادر به توضیح آن نیستند. بنابر توافق کنونی دانشمندان، محیط زیست نقش بزرگتری از ژنتیک ایفا میکند اما هنگامی که این بیماری قبل از سن ۵۰ سال شروع میشود، عوامل ژنتیک معمولن غالب هستند. در این جا به چند عامل محیط زیست که در بروز این بیماری اثر دارند اشاره میکنم.
قرار گرفتن در معرض آلایندههای شیمیایی و آفت کشها، از جمله علف کش و حشرهکش در مدت طولانی. قرار گرفتن در معرض MPTP، اوپییوییدی که گاهی هروئین را آلوده میکند و میتواند به طور ناگهانی و غیرقابل برگشت باعث بروز بیماری پارکینسون شود. مسمومیت با گاز مونواکسید کربن و یا منگنز نیز میتواند باعث بروز این بیماری شود.
نشانههای حرکتی بیماری پارکینسون اغلب به طور اسیمتریک یعنی در یک طرف بدن دیده میشوند و سپس پس از چند سال به هر دو طرف بدن گسترش میآبند. در ۷۰ درصد موارد، اولین علامت لرزش غیرقابل کنترل ریتمیک یک دست و سپس سر و پاها است که به خصوص در حالت استراحت و در زمان استرس اتفاق میافتد. ولی ۲۵ درصد از بیماران هیچ لرزشی نشان نمیدهند.
توجه داشته باشید که لرزشی که هنگام بلند کردن یک شی رخ میدهد از نشانههای بیماری پارکینسون نیست. در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون، زمانی که فرد خواب است و یا زمانی که حرکت میکند، لرزش کاهش یافته و یا کاملن قطع میشود. ولی سفت شدن اندام، کندی حرکت یا برادی کینزی (bradykinesia)، و سختی، تشنج و دشوار بودن حرکات در آغاز از نشانههای معمول این بیماری است و با پیشرفت بیماری، انجام کارهای روزانه مانند بستن دکمه لباس، بستن بند کفش، راه رفتن، ایستادن و یا از اتومبیل خارج شدن میتواند بسیار دشوار باشد. راه رفتن فرد مبتلا به پارکینسون بسیار خاص است. آنها گام های کوچک بر میدارند و پای خود را روی زمین میکشند، معمولن قوز میکنند و بازوانشان اغلب بدون نوسان است.
از دست دادن قدرت بویایی، اختلال خواب، و یبوست از جمله نشانههایی است که در اوایل این بیماری ظاهر میشود. و از دست دادن تعادل، از علایم پیشرفت بیماری به شمار میرود که در مراحل نهایی بیماری مشاهده میشود.
افسردگی و اضطراب، اشکال در بلعیدن، ترشح بزاق بیش از حد و سرازیر شدن آب دهان فرد، نوشتن کوچک و بسیار تنگ یا میکروگرافی به علت از دست دادن مهارتهای حرکتی، صدای تقریبن بدون بیان و بریده بریده سخن گفتن، عدم وجود حرکت در صورت هنگام بیان با کاهش یا عدم وجود ضربان پلک، وجود شوره سر و چربی پوست صورت، عدم توانایی کنترل ادرار، گیجی، از دست دادن حافظه و دیگر اختلالات روانی قابل توجه که در اواخر دوره بیماری اتفاق میافتد و دشوار شدن و یا حتا غیرممکن شدن تغییر موقعیت بدن به عنوان مثال خارج شدن از تخت یا صندلی از جمله نشانههای دیگر این بیماری است.
این بیماری در واقع یک بیماری مزمن و ناتوان کننده است. بنابراین به نظر من مهم است که شخص از وضعیت خود به خوبی مطلع باشد، تا حد ممکن فعال باقی بماند و از یک شبکه پشتیبانی خوب متشکل از فامیل، دوستان و متخصصین درمانی مطلع برخوردار باشد.
علایم مشابه علایم بیماری پارکینسون ممکن است در برخی موارد رخ دهد بدون اینکه بتوان بیماری پارکینسون را تشخیص داد. در واقع، بیماری پارکینسون ۸۵ درصد از یک گروه از بیماری که به عنوان «سندروم پارکینسون» شناخته شدهاند را در بر میگیرد. «سندروم پارکینسون» نیز شامل اختلالات حرکتی که توضیح داده شده است، اما فیزیولوژی بیماری متفاوت است. در واقع، «سندروم پارکینسون» معمولن با عدم تعادل در سیستم cholinergic یعنی با کمبود ترشح استیل کولین و نه از کمبود دوپامین ایجاد میشود. به طور کلی، برخی از تفاوتها قابل مشاهده هستند ولی درمان برای آنها متفاوت است. در میان شرایطی که میتوانند باعث بروز سندرم پارکینسون شود میتوان صدمه به مغز یا تومور، سکتههای مغزی کوچک، مصرف داروهای مورد استفاده در درمان تهوع، اپیلپسی، فشار خون بالا و اختلالات روانی را نام برد.
این بیماری که معمولن افراد بیش از ۵۵ سال را تحت تاثیر قرار میدهد، به دلایل نامعلوم مردان را بیش تر از زنان در برمیگیرد و اگر یکی از والدین به این بیماری مبتلا باشد، فرد در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به این بیماری است. البته نقش ژنتیک به خصوص در کسانی که در جوانی به این بیماری مبتلا میشوند بیشتر است. افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب دورههایی از افسردگی را تجربه کردهاند. در حال حاضر، محققان به بررسی این فرضیه که افسردگی یک عامل مستعد کننده بیماری پارکینسون است پرداخته اند.
در حال حاضر، هیچ راه شناخته شده توسط پزشکان برای پیشگیری از بیماری پارکینسون وجود ندارد ولی برخی از پژوهشها نشان دادهاند که مردانی که نوشیدنیهای کافیین دار مانند قهوه، چای، و کولا به طور متوسط یک تا چهار فنجان در روز مصرف میکنند، میتوانند از یک اثر محافظتی در برابر بیماری پارکینسون بهره ببرند. ولی در زنان این اثر حفاظتی نشان داده نشده است. اما، یک مطالعه ۱۸ ساله نشان میدهد که قهوه خطر ابتلا به بیماری پارکینسون را در میان خانمهایی که هورمون جایگزینی یائسگی استفاده نمیکنند کاهش میدهد. در مقابل، مصرف هورمونهای جایگزینی یائسگی و ترکیب کافیین این ریسک را افزایش میدهد. از طرفی، مصرف سیگار احتمال ابتلا به این بیماری را کاهش میدهد چرا که نیکوتین باعث تحریک ترشح دوپامین میشود، در نتیجه کمبود دوپامین در این بیماری را جبران میکند. البته این نفع، وزن بسیار سنگینی در مقایسه با همه بیماریهایی که میتواند از مصرف سیگار به وجود بیاید، دارد.
در حال حاضر درمانی برای معالجه بیماری پارکینسون وجود ندارد ولی داروهایی وجود دارند که علایم آن را کاهش میدهند. به طور کلی، فعالیت فیزیکی و ورزش برای این بیماران بسیار مهم است. فعالیت بدنی منظم باعث افزایش تحرک، تعادل و هماهنگی بدن میشود و با افسردگی مبارزه میکند. هر نوع فعالیت فیزیکی، پیاده روی، شنا، باغبانی، و غیره مفید است. علاوه بر این، چون افراد مبتلا به بیماری پارکینسون بیش تر در معرض ابتلا به پوکی استخوان هستند انجام ورزش تحمل وزن اسکلت مانند وزنه برداری، پیاده روی، آهسته دویدن، پرش، و غیره به منظور تقویت اسکلت بسیار مفید است. در هم این چهار چوب، مقدار کمی آفتاب در روز با کمبود احتمالی ویتامین D مقابله میکند و نقش مهمی در سلامت استخوان خواهد داشت. روشهای تمرینی آرامبخش مانند موزیک دو به کاهش استرس کمک کرده و شدت لرزش را در این بیماران کاهش میدهد.
یک رژیم غذایی غنی از میوه ها، سبزیجات و غلات سبوس دار، که آنتی اکسیدانهای طبیعی هستند از آسیب اکسیداتیو محافظت میکنند و نقش مهمی در سلامت افراد مبتلا به این بیماری خواهد داشت. مصرف چربیهای اشباع، گوشت قرمز، محصولات لبنیات، و روغن خرما و نارگیل باید کاهش داده شود.
تشخیص بیماری پارکینسون برای فردی که به آن مبتلا است قطعن یک رویداد نگران کننده است. این بیماری در واقع یک بیماری مزمن و ناتوان کننده است. بنابراین به نظر من مهم است که شخص از وضعیت خود به خوبی مطلع باشد، تا حد ممکن فعال باقی بماند و از یک شبکه پشتیبانی خوب متشکل از فامیل، دوستان و متخصصین درمانی مطلع برخوردار باشد.
مهرداد/ رادیو کوچه
امروز و در نهمین برنامهی کافه قصه، داستان «نقشبندان» از «هوشنگ گلشیری» را میشنوید. این داستان در دو بخش منتشر میشود، بخش اول امروز و بخش دوم، روز جمعه 17 تیر ماه.
بخش اول:
بخش دوم:
وقتی رسیدیم، در خم روبهرو زنی سوار بر دوچرخه میگذشت. هنوز هم میگذرد، با بالا تنهای به خط مایل، پوشیده با بلوز آستین کوتاه سفید، رکاب میزند و میرود و موهایش بر شانهای که رو به دریاست باد میخورد و به جایی نگاه میکند که بعد دیدیم، وقتی که زن دیگر نبود. خیابانی که به محاذات اسکله میرفت و بعد به چپ میپیچید تا به جایی برسد که هنوز هست اما نشد که ببینیم، زن رفته بود. تقصیر هیچکداممان نبود که دیگر ندیدیمش، گر چه وقتی دیدم که نیست فکر کردم که شیرین به عمد نگذاشت. با این همه هنوز میبینمش که گوشهی بلوزش باد میخورد. شلوارش کتان مشکی بود، صندل این پایش را هم میبینم که بند پشت پایش را نبسته است. پا میزند و صورتش را راست رو به باد گرفته است و میرود …..

پویا / رادیو کوچه
«فانوس سبز» (Green Lantern) عنوان فیلمی است که در برنامهی این هفته به بررسی آن میپردازیم. داستان این فیلم نیز مانند بسیاری از نمونههای قبلی درونمایهاش خوبی در برابر بدی است. شاید به طور دقیقتر بتوان گفت قدرت اراده در برابر ترس.
هال جوردان (با بازی Ryan Reynolds) خلبان هواپیماهای آزمایشی است. او که پدرش نیز خلبان بوده، همواره سعی کرده که اثبات کند توانایی انسان بالاتر از ماشین است. در صحنههای اولیه فیلم شاهد تعقیب گریز او و همکارش با دو هواپیمای هدایت شونده هستیم. نبردی که در نهایت به سود هال به اتمام میرسد. اما در دنیای بالای سر او نبردی در جریان است که به زودی ترکشهایش به زمین خواهد رسید. نبردی میان نیروهای فانوس سبز و پارالاکس شاهزادهی تاریکی. پارالاکس سالها قبل پس از شکست فانوسهای سبز اسیر شده بود، موفق به فرار میشود. او حالا با قدرتی بیش از قبل بازگشته است. یکی از جنگاوران فانوس سبز که در جریان جنگ با پارالاکس به شدت مجروح شده به زمین سقوط میکند و زمانی که به نزدیک بودن زمان مرگ خود پی می برد، از انگشتری سبز خود میخواهد تا جنگاور بعدی را انتخاب کند. هال به عنوان نفر بعدی انتخاب میشود. او هنوز از وظایف خود و خطری که در کمینش است اطلاعی ندارد. پس از اینکه به قدرت انگشتری پی میبرد، به سیارهی فانوسهای سبز میرود تا مهارتهای خود را محکی زند. آزمایشی که اصلن موفق نیست و او را ناامید رهسپار زمین میکند. پارالاکس که به دنبال سفینهی فضایی به زمین آمده است، قصد نابودی مردم را دارد. هال باید برای نجات سیارهاش کاری کند. پارالاکس از ترس مردم تغذیه میکند؛ هرچه که از او بیشتر بترسند، او قویتر میشود. نبردی دشوار که پیش بینی نتیجهاش بر خلاف آن چندان دشوار نیست.

فانوس سبز فیلمی است به کارگردانی مارتین کمپبل (Martin Campbell ) کارگردان نام آشنای نیوزلندی که قبلن فیلمهای کازینو رویال، ماسک زورو و لبهی تاریکی را از او دیدهایم. این فیلم که از ساختههای پیشینش ضعیف تر است، از بازیگران گمنامتری نیز بهره جسته است و ردی از سوپراستارهای فیلمهای پیشینش دیده نمیشود.
فیلمنامهی فانوس سبز، داستانی ساده و خطی را بیان میکند. داستانی که به مقتضیات از جلوههای ویژه و روابط انسانی جاری در فیلم به طور همزمان بهره جسته است. هال انسان است و ترس بخشی از وجودش است. او توانایی همتایان فضاییاش را ندارد، اما او قدرتی دارد که دیگران از آن بیبهرهاند. او به نقطهی ضعف خود واقف است و میداند که ترس بخشی از وجودش است، اما با ارادهی خود تصمیم به مهار آن گرفته است تا جان سایرین را نجات دهد. این شاید عمده ترین تفاوت هال با سوپرمنهای پیشین باشد.
فانوس سبز را میتوانید برای سرگرم شدن تماشا کنید. فیلمی که با صحنههای پر هیجان، باعث میشود تا حوصلهتان سر نرود. اگر به فیلمهای علمی-تخیلی نیز علاقهمند باشید، این لذت مضاعف خواهد شد.
کسب امتیاز 6.3 از 10 در تارنمای IMDB از موفقیت نسبی این فیلم حکایت دارد.
http://www.youtube.com/watch?v=wAueFkHby7A&feature=fvst
منابع
http://www.imdb.com/title/tt1133985/
سیمین/ رادیوکوچه
simin@koochehmail.com
دیدید خیلیها مرتب شاکی هستند و غر میزنند؟ همیشه از وضعیت موجودشون ناراضیاند و زمین و زمان را در بروز مشکلاتشان مقصر میدانند؟
در شرایطی قرار دارند که برایشان آزاردهنده است اما به جای هر کاری فقط ابراز ناراحتی میکنند؟
از یک چیزی خوششان نمیآید اما خودشان را مجبور به تحمل آن میکنند آن هم با اعمال شاقه؟
برنامه امروز من مخاطبش آدمهای این گروه هستند که البته تعدادشان هم کم نیست. شما هم با من همراه باشید و به این برنامه گوش بدهید . شاید شما هم مثل من یکی از همین گونه افراد باشید.
گاهی اوقات برای آدم شرایطی پیش میآید که به اجبار در وضعیتی ناراحتکننده قرار میگیرد. خوب طبیعی است که نخستین واکنشی که نشان میدهد ابراز ناراحتی است آن هم به شکلهای مختلف. گاهی چهره در هم میکنیم و گاهی غر میزنیم. گاهی در دل غصه میخوریم و در خفا اشکی هم میریزیم. گاهی اوقات هم واکنشهای تندتری انجام میدهیم و با دیگران پرخاشجویی میکنیم.
اما پس از همه این واکنشها چه پیش میآید؟ یک فضای مضطرب و سرشار از حسهای منفی، سرزنش کردن و ناامید شدن از خود. اگر هم که دیگران را مقصر بدانیم، اوضاع وخامت بیشتری مییابد و اطرافیان هم از این فضا بیبهره نمیمانند.
اما بهتر نیست در این مواقع ذهنمان را تربیت کنیم که به دنبال راه چاره باشد تا این که سوگواری کند؟

فرض کنید با دوستی ارتباط دارید که چند وقتی است از او حس مثبتی نمیگیرید. با بودن در کنار او یا گفت وگو با او نسبت به خودتون حس خوبی پیدا نمیکنید. انگار دیگر حرف هم را نمیفهمید و دوستانه و با مهر به هم نگاه نمیکنید. یا شاید هم احساس میکنید که دوستتان با شما روراست نبوده و در حق شما نامردانه رفتار کردهاست.
همه اینها میتواند دلیل خوبی باشد برای این که کلن بیخیال این ارتباط بشوید و خیلی راحت اورا از فهرست دوستانتان کنار بگذارید. اصلن لزومی ندارد که این وضعیت ناراحتکننده را برای خودتان حفظ کنید.
با شما موافقم به این آسانیها هم نیست به خصوص وقتی عمق رابطه بیشتر از اینها بوده که بتوان به سادگی آن را از ذهن دور کرد. اما به هرحال یک جا باید با خود کنار آمد و به این شرایط خاتمه داد. ابتدا شاید کمی دشوار باشد اما بعد زمانی که میبینید زندگی بدون رنج بردن از حضور یک عنصر نامطلوب در زندگی چه لذتی دارد به این فکر میکنید که در آینده زودتر از اینها دست به این اقدام بزنید و راه را برای دوستیهای جدید باز کنید.
گاهی اوقات پیش میآید که خدماتی را به آشنایی ارایه میکنید؛ از او دعوت کردهاید یا برای کاری با او همراه شدهاید. اگر به واقع ظرفیت انجام این خدمتی را که قرار بوده، تمام و کمال و از صمیم قلب انجام دهید،ندارید، این کار را نکنید چون که مرتب با خود کلنجار میروید و ژست انسانهای فداکار را به خود میگیرید و غر میزنید و گاهی این حس را به آن آشنایان نیز انتقال میدهید.
به راستی خیلی خوب است که هر کسی به اندازه ظرفیت خود کاری را انجام دهد؛ محبت کند، یاری برساند یا حتا هم دم و مونس کسی باشد. اگر هنوز دلهایمان آن قدر وسعت پیدا نکرده که یاری رساندنمان را به روی افراد نیاوریم اگر قرار است از میهمانمان با ترشرویی استقبال کنیم اگر قرار است حس کنیم که هر چه کار نیک در دنیا هست تنها توسط ما انجام میشود و بس! بهتر است اصلن به کار کسی کاری نداشته باشیم و تنها مسوول زندگی خودمان باشیم.
گاهی زمانها، اوضاع بر وفق مراد نیست، پیش بینیها درست در نیامده و چرخه زندگی آن گونه که باید باب میل ما نمیچرخد. شریک زندگیامان آن گونه که باید همراه نیست و زندگی هم چون خیابانی دوطرفه شده که یکی میرود و دیگری میآید.
در تجارت جای مناسبی سرمایهگذاری نکردیم یا کشور مناسبی را برای مهاجرت انتخاب نکردهایم.
به نظرم این وقتها به جای غمبادگرفتن و زندگی را به کام خود و دیگران تلخ کردن بهتر است که به فکر تغییر باشیم. تغییری مثبت و کارساز.
باید بدانیم که با تحمل کردن بیحاصل شرایط و گرفتن ژست انسانهای مظلوم هیچکس مدال قهرمانی بر سینهامان نخواهد زد و این خود ما هستیم که میتوانیم پس از بررسی تمامی راهحلها، بهترین گزینه یا تغییر را انتخاب کنیم
باید بدانیم که با تحمل کردن بیحاصل شرایط و گرفتن ژست انسانهای مظلوم هیچکس مدال قهرمانی بر سینهامان نخواهد زد و این خود ما هستیم که میتوانیم پس از بررسی تمامی راهحلها، بهترین گزینه یا تغییر را انتخاب کنیم.
البته منظور من این نیست که تا ناملایماتی پیش آمد سریع سر ناسازگاری گذاشته و اوضاع را بر هم بزنیم، نه، گاهی صبوری لازمه رسیدن به نتیجه است. اما بهتر است با خود روراست باشیم و اگر به جای یک صبوری مثبت و سازنده قرار است مدام به دیگران و طرف مقابلمان غر بزنیم که مسبب این شرایط اوست، بهتر همان است که شجاعانه تغییر را بپذیریم و با درس گرفتن از اشتباهات گذشته، شرایط مطلوبتری را برای خود انتخاب کنیم.
در مجموع قصد دارم در برنامه امروزم بگویم که بیائیم با خودمان رو راست باشیم و تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم.
به این فکر کنیم که عمرهای ما آنقدرها طولانی نیست که فرصتی چندین باره برای آزمون و خطا داشته باشیم. چه بهتر که آن را به چیزهای باارزش اختصاص دهیم. شاید هیچ کس جز خود ما سازندهی سرنوشتمان نباشیم چنانکه میگوییم «سر – نوشت».
بیائید به سر دیگران منت نگذاریم، غر نزنیم و زندگی را به خود و دیگران تلخ نکنیم. مطمئن باشیم که زندگی بازتابی از رفتار ماست اگر احساس میکنیم که مورد بیمهری واقع شدهایم، شاید جایی بی مهری کردهایم و اگر کسی بی مهری میکند، شک نکند که در روزهایی نزدیک با او همان گونه رفتار میشود.
بیائید نه سر به ظلم کسی بسپاریم نه خود ظالم باشیم که «از ماست که بر ماست…»
مجید بهشتی/ رادیو کوچه
majid.b@koochehmail.com
آلبوم «جاودانهها» بداهه نوازی «همایون خرم» منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی موسیقی ایران، آلبوم شماره یک «جاودانهها» شامل بداههنوازیهای ویلن «همایون خرم» آهنگساز و نوازنده پیشکسوت موسیقی ایران به تازگی وارد بازار موسیقی شده است. این آلبوم، دو قطعه 28 دقیقهای دارد که در آواز اصفهان توسط «همایون خرم» بداههنوازی ویلن شده است. «حسن آزادهفر» نیز با تمبک، وی را همراهی کرده است.
——————————————————-
«محمدرضا شجریان» و گروه شهناز در کنسرت استانبول (ترکیه) در تاریخ 16 سپتامبر همزمان با 26 شهریور ماه به صحنه میروند.
در این کنسرت آثاری از «استاد جلیل شهناز» «محمدرضا شجریان» و «مجید درخشانی» در دو بخش سه گاه و بیات اصفهان برای اولین بار نواخته خواهد شد.

این گروه در ادامه تور خود به کشورهای بروکسل ـ بلژیک (اول اکتبر)، برلین ـ آلمان(14 اکتبر)، لندن ـ انگلستان(18 اکتبر)، مونیخ ـ آلمان(21 اکتبر)، وین ـ اتریش(22 اکتبر)، گوتبرگ ـ سوئد(27 اکتبر)، استکهلم ـ سوئد(29 اکتبر)، کلن ـ آلمان(30 اکتبر) سفر میکنند.
——————————————————-
واحد نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی، مجوز اجرای کنسرت «مشکی پوشان» به خوانندگی «رضا صادقی» در تهران را صادر کرد.
بنابر اعلام روابط عمومی دفتر موسیقی، این دو مجوز اجرای صحنهای به سرپرستی گروه مشکی پوشان برعهده «رضا صادقی» و سرپرستی گروه وصل یار برعهده «ابراهیم اثباتی» است.
——————————————————-
همچنین گروه موسیقی «جانان» نیز به سرپرستی «بهزاد میرلو» روزهای نهم و دهم تیرماه در«فرهنگسرای نیاوران» به اجرای برنامه میپردازند.
این گروه متشکل از «امیر حاج ابراهیمی» نی، «نوید توسلی» سنتور «نوا سلیمانی» عود «ایثار یاور» دف و تنبک اجرا خواهند کرد.
——————————————————-
خبری از موسیقی زیر زمین در ایران.
«بابک صحرای» موسیقیدان و ترانهسرا در این باره میگوید: «در حال حاضر آفت بزرگ موسیقی، موسیقی زیرزمینی است، این نوع موسیقی بدون رعایت کردن اسلوبها و چارچوبها و بدون داشتن دغدغه فرهنگی، جریان نامناسبی را ایجاد میکند و منجر به تولید ترانهها و موسیقیهایی شده که در حال ضربه زدن به ریشه و بنیاد موسیقی سالم داخل کشور هستند.»
قشری که در قالب موسیقی زیر زمینی در حال فعالیت هستند، اکثرن از بدیهیترین اصول موسیقی اطلاعی ندارند و کمترین دغدغهای برای ارتقای فرهنگ و سطح شعور جامعه ندارند. به همین دلیل دست به تولید کارهایی میزنند که متاسفانه نه تنها سطح موسیقی و ترانه ایران را پایین آوردند، بلکه آسیبهای فرهنگی و اجتماعی زیادی را در سطح جامعه ایجاد کردهاند.
وی قشر نوجوان کشور را در معرض خطر این نوع موسیقی میداند و بیان میکند: «رفتن به سمت مسایل غیراخلاقی، ابتذال و شکستن هنجارهای اجتماعی، همیشه از طرف بخشی از جامعه مورد استقبال قرار میگیرد، مخصوصن قشر نوجوان جامعه. مورد اقبال قرار گرفتن اثری ضعیف و مبتذل، لزومن به معنای دارا بودن شاخصهای مثبت آن اثر نیست. این درست همان اتفاقی است که در موسیقی زیر زمینی ما افتاده است و سیل ترانههای سطحی و غیراخلاقی که در قالب موسیقیهای سطحی بیان میشوند، در بطن جامعه نفوذ یافتهاند، قشر جوان و عمومن نوجوان هم به آنها اقبال نشان دادند و در نتیجه باعث شده که جریان اصلی موسیقی هم آسیب ببیند.»
وقتی موسیقی اصولی قافیه را به موسیقی زیرزمینی میبازد
این ترانهسرا در ادامه به امکانات و خدمات موسیقی زیر زمینی اشاره و اظهار میکند: «موسیقی زیرزمینی امکانات وسیعی چون اینترنت و یا پخش کلیپ از شبکههای ماهوارهای در اختیار دارد که باعث بیشتر شنیده شدن آن میشود. اما از طرف دیگر در موسیقی جدی و اصولی ما، هیچ نوع امکاناتی برای عرضه در اختیار ندارد، به همین دلیل موسیقی جدی، قافیه را به موسیقی زیرزمینی می بازد و تا زمانی که امکاناتی برای عرضه وجود نداشته باشد، طبیعتن شنیده نخواهد شد.»
«صحرایی» به بسترسازی مناسب برای فعالیت جوانان در موسیقی اشاره میکند و توضیح میدهد: «بدون بسترسازی مناسب و امکانات، فقط توقع داریم. تا یک جوان تحت آموزش و هدایت قرار نگیرد، نمیتوان توقعی از او داشت. در همه جای دنیا، موسیقی جزیی از برنامه آموزشی مدارس قرار دارد، جوانی که از 10 سالگی موسیقی را فراگرفته، وقتی قصد قدم گذاشتن در این عرصه را دارد، چون شناخت مناسبی دارد، اصولی پیش میرود.
در ایران اما برعکس است، وقتی شخصی میخواهد کاری جدی انجام دهد، نه حمایت نهادهای مسوول را دارد، نه حمایت رسانهها و نه جریان جدی موسیقی توان حمایت از او را دارد؛ بنابراین توقع از یک جوان در این وادی، توقعی نابجا است.
نمونه واضح آن، «حمید طالبزاده» است «حمید طالبزاده» خواننده خوبیست از این جهت که صدایش رنگ خوبی دارد، گستره صدایی خوبی دارد و از طرف دیگر از تکنیک خوانندگی خوبی برخوردار است. «طالبزاده» بیش از 10 سال است که در موسیقی ایران در حال فعالیت است و اولین آلبومش با عنوان «ندای عاشقانه» با همکاری چهرههای شناخته شده موسیقی در سال 80 به بازار عرضه کرد، اما این آلبوم به دلیل پخش نامناسب و حمایت نشدن به هیچ عنوان شنیده نشد. آلبوم دیگری با نام «چی کار کنم» نیز در سال 83 عرضه کرد که این آلبوم هم به خاطر همان شرایط بد به جایی نرسید.
کار به آنجا رسید که «حمید طالبزاده» تکآهنگی خواند و کلیپی برایش ساخت و آن را از طریق شبکههای ماهوارهای پخش کرد و تبدیل به یکی از خوانندههای شماره اول پاپ شد! این اتفاق خیلی غمانگیز است و باعث میشود که الگوسازی نامناسب برای جوانان صورت بگیرد.»
«مانی رهنما» آهنگساز و خواننده پاپ هم درباره کلیپهای ماهوارهای موسیقی ایران میگوید: «زمانی که جوانی خواننده، مکانی برای ارایه کارهایش نداشته باشد، مسلمن به سمت ساخت کلیپ و پخش آن از شبکههای ماهوارهای کشیده میشود. وقتی برآورد میکند و میبیند که هزینه یک آلبوم حدود 40 میلیون خواهد بود و بعد از آن باید به فکر پخشش باشد که آن هم ممکن است درست از آب در نیاید، به راهی غیر از راه درست کشیده میشود.»، گزارشی از «آزاده فضلی» از «برنا»
——————————————————-
دو کتاب از «استاد مرتضا حنانه» هنوز بعداز 20 سال در «ایران» منتشر نشده است
طی خبری در ایلنا «محمدرضا درویشی» (آهنگساز و محقق موسیقی) در اینباره گفت: «موج «عبدالقادر» شناسی در «ایران» پدیدهای تازه است، به گونهای که در سال 57-53 که من دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبا بودم، بسیاری از هنرجویان و حتا موسیقیدانها اسمی از این موسیقیدان ایرانی نشنیده بودند. وی افزود: «البته آن زمان کتاب مقاصدالحان توسط «تقی بینش» چاپ شده بود. همچنین استاد «مرتضا حنانه» در آن دوران کتابی باعنوان «گامهای گمشده» داشت و به گفتهی «درویشی» این کتاب پس از حدود 20 سال که از درگذشت حنانه میگذرد، آن کار هنوز منتشر نشده است. این آهنگساز اشاره میکند: «عبدالقادرابن غیبی حافظ مراغی» در سال 838 قمری به خاطر بیماری طاعون در هرات پایتخت ایران در زمان «شاهرخ» پسر «تیمور» درگذشت. این هنرمند ملقب به «حافظ» است که احتمالن به دو دلیل بوده است. در ابتدا وی خواننده و حافظ قرآن بوده و دیگر اینکه به خوانندههای خاص در زمان «تیموریان» لقب «حافظ » میدادند. عمده رسالات «عبدالقادر مراغهای» در هرات نوشته شده و بخشی از آنها در دورهی آل جلایر نوشته شده است. «عبدالقادر مراغهای» آخرین موسیقیدان، آهنگساز و نظریهپرداز مهم ما در دوران اسلامی محسوب میشود.
——————————————————-
«ارسلان کامکار» برای اشعار «فروغ» و «شاملو» موسیقی مینویسد
طی خبری از ایلنا «ارسلان کامکار» آهنگساز از نوشتن یک اثر موسیقایی روی اشعار «شاملو» و «فروغ» خبر داد اما توضیح بیشتر دربارهی این اثر را به آینده موکول کرد. وی تاکید کرد که در یادگیری موسیقی عاشقپیشه است، گفت: «یادم هست یک زمان در حیاط خانهمان در سنندج مینشستم و نوار چهار فصل را گوش میدادم و چون نت این اثر نبود، مدام نوار را خاموش و روشن میکردم و نت آن را یادداشت میکردم.»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
هجدهم تیرماه 1390 برابر هفتادو ششمین زادروز «احمد پژمان» آهنگساز ایرانی است. وی زاده سال 1314 خورشیدی است او از سال 1370 تاکنون به صوت پراکنده مشغول تدریس در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر است. پژمان که در کنار آثار خود برای چندین فیلم و سریال موسیقی ساخته، تاکنون توانسته برای فیلمهای «بوی کافور عطر یاس»، «بید مجنون»، «خانهای روی آب» و «باران» برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شده است.

«احمد پژمان» در هجدهم تیرماه سال 1314 خورشیدی در شهر «لار» استان فارس زاده شد. او در دوران دبیرستان به فراگیری ویولن نزد «حشمت سنجری» پرداخت و تئوری موسیقی را نزد «حسین ناصحی» فراگرفت و پس از چندی به عنوان نوارنده ویولن به ارکستر سمفونیک تهران راه یافت.
وی در سال 1343 بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی، با اخذ بورسیه راهی اتریش شد و در آکادمی موسیقی وین به تحصیل آهنگسازی پرداخت. گفته شده: برخی از آثار پژمان در این دوره آن چنان مورد توجه قرار گرفت که توسط ارکستر سمفونیک رادیو و تلویزیون دولتی وین اجرا شد.
پژمان بعد از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و به عنوان آهنگساز در تالار رودکی و استاد موسیقی دانشگاه تهران به کار مشغول شد. از آثار او در این دوره میتوان به: «اپرای جشن دهقان»، «اپرای دلاور سهند» بر اساس زندگی بابک خرمدین و «اپرای سمندر» اشاره کرد که قبل از انقلاب در تالار وحدت اجرا شدند. در سال ۱۳۵۴ وی برای ادامه تحصیلات در مقطع دکترای آهنگسازی راهی دانشگاه کلمبیا شد که به گفته خودش وقت نوشتن تز دکترایش بود که انقلاب شد و حقوقش از طرف وزارت فرهنگ و هنر قطع شد و نتوانست دکترای خود را بگیرد.
احمد پژمان این آهنگساز نامی در زمینه موسیقی فیلم هم دستی چیره دارد و از معروفترین کارهای وی میتوان به موسیقی سریالهای: دلیران تنگستان و سمک عیار و فیلمهایی چون شازده احتجاب، سایههای بلند باد، هنرپیشه، زینت، کیمیا، روسری آبی، عشق گمشده، بوی کافور، عطر یاس، باران، سفر به فردا، خانهای روی آب، همراه باد در دل تنهایی کویر، بید مجنون و یک بوس کوچولو، اشاره کرد.

پژمان که از سال ۱۳۷۰ تا کنون به طور پراکنده به تدریس هارمونی، کنترپوآن و آهنگسازی در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر سرگرم است، تا کنون توانسته برای فیلمهای «بوی کافور عطر یاس»، «بید مجنون»، «خانهای رویآب» و «باران» برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بشود.
از دیگر آثار او که در ایران انتشار یافته میتوان حماسه، هفت خوان، تکسوار عشق، همه شهر ایران، خاطرات فردا و سراب را نام برد.
منبعها:
ویکیپدیا
همشهری
نشریه نشانی
خبر/ رادیو کوچه
آیت اله علی محمد دستغیب، از مراجع تقلید منتقد جمهوری اسلامی، از مواضع مراجع تقلید و اعضای مجلس خبرگان در برابر اقدامات دولت انتقاد کرده است.
آیت اله دستغیب، عضو مجلس خبرگان، در سخنانی در شیراز، گفته است: «چرا علمای اعلام و مراجع عظام در مقابل اینهمه خلاف شرع و قانون سکوت میکنند، مگر این افراد مومن و متدینی که در زندان هستند غیر از عمل به دستورات قرآن و سنت که چکیده اش قانون اساسی است، چیز دیگری میخواهند؟ آقایان و علمایی که لباس پیغمبر بر تن دارید و عمامه به سر هستید، این سکوت شما یعنی رضایت به وضع موجود.»
به گزارش سایت حدیث سرو سبز، نزدیک به آیت اله دستغیب، این مرجع تقلید شیعه با انتقاد از وضعیت کنونی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالف دولت، گفت: «مگر این دو بزرگوار میرحسین موسوی و مهدی کروبی چه گناهی کرده اند که باید ماهها در حبس باشند و هیچ خبری از آن ها در دسترس نباشد؟»
میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی از ۲۵ بهمن سال گذشته در زندان خانگی به سر می برند و بنابر گزارش منابع معترضین در ایران از بامداد ۲۷ بهمن کلیه ارتباطات آنها با بیرون قطع شده است.
خبر/ رادیو کوچه
یک عضو اتاق بازرگانی ارومیه از تعطیلی ۷۰ درصد از ۲۳۰ واحد تولیدی موجود در شهرک صنعتی فاز دو این شهرستان خبر داد.
به گزارش مهر، «مهرداد سعادت» پیش از ظهر سهشنبه در جریان بازدید رییس سازمان صنایع و معادن آذربایجان غربی از واحد صنعتی مارال صنعت جاوید ارومیه با اشاره به اینکه آمار قبل از اجرای قانون هدفمند سازی یارانهها استخراج شده، ادامه داد: «متاسفانه حمایتهای مناسبی از واحدهای صنعتی استان انجام نمیشود به طوری که در حال حاضر ۷۰ درصد از ۲۳۰ واحد تولیدی و صنعتی فاز دو شهرک صنعتی ارومیه تعطیل است.»
وی با بیان اینکه مسوولان آذربایجان غربی باید راهکار مناسبی در زمینه برون رفت این واحدها از مشکلات موجود ارایه و عملیاتی کنند، بیان داشت: «این در حالی است که متاسفانه نتایج جلسات بررسی مشکلات این واحدها که به مدیریت ارشد استان ارایه میشود، مشکلات موجود در بخشهای صنعتی را رفع نمی کند.»
این عضو هیت علمی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ارومیه با اشاره به اینکه واحدهای صنعتی با کمبود سرمایه در گردش مواجه هستند، گفت که بروکراسی اداری در اداره امور مالیات و دارایی گریبانگیر واحدهای صنعتی است.
وی مشکل مدیریتی، کمبود تسهیلات، مشکلاتی در زمینه کسب مجوز استاندارد و گمرک را از دیگر مشکلات واحدهای صنعتی برشمرد و افزود: «در شرایط بحرانی حاضر اگر واحدها به فکر صادرات نباشند محکوم به فنا هستند.»
خبر/ رادیو کوچه
علی عبداله صالح رییس جمهور یمن پس از حدود یک ماه بستری شدن در بیمارستانی در کشور سعودی شامگاه پنجشنبه روی صفحه تلویزیون ظاهر شد.
صالح در حالیکه آثار سوختگی بر روی صورت و دستانش به طور کامل مشخص بود مخالفان خود را به گفتوگو و تقسیم قدرت بر اساس قانون اساسی این کشور دعوت کرد.
بنا به گزارش العربیه، اظهارات چند دقیقه ای علی عبداله صالح در بیمارستان نظامی ریاض ضبط شده است . رییس جمهور یمن گفت که بیش از 8 عمل جراحی روی وی انجام شده است .
وی ضمن تاکید بر تقسیم قدرت با مخالفان از تمامی احزاب و گروههای یمنی خواست برای خروج کشور از بحران کنونی به گفتوگو بنشینند .
صالح همچنین از ملک عبداله، پادشاه سعودی و سایر مسوولان این کشور، به خاطر مراقبت دلسوزانه و پذیرایی که از وی انجام داده اند تشکر کرد.
وی همچنین از نیروهای نظامی کشورش و نیز معاون خود که به گفته وی از قانون اساسی کشور یمن حمایت کرده اند قدر دانی و تشکر کرد.
پس از پیام تلویزیونی صالح بسیاری از هوادارنش در شهرهای مختلف یمن ابراز شادی کردند.
جمعه 17 تیر 90 / 8 ژوئیه 2011
اجرا: دامون
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
طنز در پزشکی- «سهشنبهها با حوری»- علی انجیدنی
روزنگاشت- «با او در اپرای جشن دهقان»- محبوبه شعاع
پس کوچه تماشا- «عدم انتشار دو کتاب از «مرتضی حنانه» بعد از 20 سال»- مجید بهشتی
مهارتهای زندگی-«تکلیفت رو با خودت روشن کن»- سیمین
بخش اول خبرها
کافه قصه- «نقشبندان» ( بخش دوم)- مهرداد
تماشاخانه کوچه- «فانوس سبز»- پویا
کوچه سلامتی-«عدم تعادل دوپامین»- آویده مطمئنفر
بخش دوم خبرها
علی انجیدنی/ رادیو کوچه
انگار از یه خواب طولانی بیدار شده بودم. یه لحظه چشمام رو باز کردم. تو یه محفظه شیشهای بودم و دستگاههای عجیب و غریب زیادی بهم وصل بود. به خودم گفتم: «چی شد؟ خدا عصبانی شد زد من رو درب و داغون کرد و به آی سی یو کشوند و یا کسی از پیامبرها چیزی به سمت من پرتاب کرد. شایدم حال خودم به هم خورده و من رو آوردند بیمارستان ویژه درگاه. شنیده بودم خیلی بیمارستان مجهز و با کلاسیست. تمام امکانات و تجهیزات تخصصی و فوق تخصصی رو داره. هرکسی رو نمیذاشتند تو اون بیمارستان کار کنه و هزار جور گزینش داشت.»
به ذهنم فشار آوردم شاید بتونم به یاد بیاورم چه اتفاقی آخر جلسه افتاد ولی هیچی یادم نمیاومد. سایه یه پرستار رو دیدم که به محفظه شیشهای نزدیک شد و وقتی دید من با چشمانی باز دارم به دوربرم نگاه میکنم چند ثانیهای بیحرکت ایستاد و بعد یکهو مثل جن زدهها جیغی زد و شروع به دویدن کرد. صداش رو میشنیدم که میگفت: «دکتر چشمهاش رو باز کرده. دکتر از کما خارج شده. به دکتر حسینزاده خبر بدین.» چند لحظه بعد مثل مورو ملخ پرستار و دکتر و نظافتچی و همراه بیمار و فکر کنم هرکس تو بیمارستان بود جمع شدن دوربر تخت من. هرکسی شروع کرد به کنترل کردن و ور رفتن با یکی از دستگاههای عجیب و غریبی که بهم وصل بود. با خودم گفتم: «مسوول دفتر خدا بودن هم همچین بدم نیستها. ببین به خاطر تو تمام کارکنان بیمارستان ویژه درگاه اومدن بالا سرت. حتمن خود خدا هم میاد ملاقاتیام.»
احساس کردم نمیتونم حرف بزنم. سعی کردم از خانم پرستاری خوشگلی که دست من رو گرفته بود تا به حساب خودش نبضم رو بگیره بپرسم چه اتفاقی افتاده. ولی هیچ صدایی از گلویم در نیامد و فقط چند بار دهانم تکان خورد. پرستار به بقیه گفت: «میخوان چیزی بگن. میخوان حرف بزن» و به همین بهانه صورتش رو نزدیک دهان من کرد. بوی ادکلن چنل کوکواش خورد تو دماغم. به خودم گفتم: «یادم نمیاد تو عالم آخرت کسی ادکلن استفاده کرده باشه. فکر کنم این بیمارستان همه چیزش با بقیه جاها فرق کنه.» یه چیز دیگهای که برام خیلی عجیب بود آشنا بهنظر رسیدن بعضی قیافهها بود در حالیکه من قبلن به بیمارستان ویژه نیامده بودم. یکی از منشیها از دور برام با دست بوس میفرستاد. گفتم: «این چرا قیافهاش اینقدر آشناست؟ من رو از کجا میشناسه که اینجوری عاشقانه به من نگاه میکنه؟ شاید تو بیمارستان مرکزی بهشت بوده و الان منتقلش کردن اینجا.» سروکله دکتر پیدا شد.

از تعجب داشتم شاخ در میآوردم. این که دکتر جراح مغز و اعصاب معروف بیمارستان خودمون تو اون دنیا بود. این کی مرده بود و کی اومده بود اینجا. چه جوری این رو راهش دادن بیمارستان ویژه درگاه؟ شنیده بودم یه عالمه پرونده سیاسی داره. لبخندی به من زد و گفت: «آقای دکتر ما چه طور هستن؟ خوش گذشت؟» دکتر شروع کرد به معاینه کردن و من که نمیتونستم حرف بزنم هاج و واج بهش نگاه میکردم. بعد از چند دقیقه به یکی از پرستارها گفت: «آمادهاش کنید امروز حتمن ام آر آی بشه. باید ببینیم چه اتفاق جدیدی تو مغزش افتاده. بگین با تزریق باشه.» دکتر اومد بره دستش رو گرفتم و به سمت خودم کشیدم. سرش رو نزدیک آورد و گفت: «جونم دکتر جان! به خیر گذشت. قسر در رفتی؟» بوی ادکلناش خیلی شبیه ادکلن خودم بود. صدای ضعیفی از ته حلقم بیرون اومد: «دان هیله؟» دکتر خندید و گفت: «آره حافظهات هم که مثل اسب کار میکنه شیطون؟»
سعی کردم یه کم بلندتر حرف بزنم و گفتم: «مگه ادکلن تو اینجا غدغن نیست؟» دکتر نگاهی به پرستارها انداخت و در حالیکه میخندید گفت: «هنوز ادکلن رو غدغن نکردند ولی همینجور که میرن جلو به اونجا هم میرسند.» این رو گفت و محفظه شیشهای رو ترک کرد. پرستاری که علاقه شدیدی در گرفتن نبضم داشت دوباره اومد و خودش رو به کنار تخت چسبوند و دوباره به هوای گرفتن نبض من دستم رو گرفت. وقتی دید بقیه حواسشون نیست یواشکی دم گوشم گفت: «قربونت بشم علی جون. تو که من رو نصف عمر کردی. خداروشکر که بهخیر گذشت.» به قیافهاش دقیق شدم. یه آن مثل برق گرفتهها گفتم: «فری عزیزم تو اینجا چیکار میکنی؟» رنگ از رخسار پرستار پرید و همه با تعجب به دهان من و واکنش اون نگاه میکردند. یکی از اونا گفت: «فری!؟ عزیزم!؟ بهبه! مبارکه انشااله. نکنه باهم بودین این اتفاق افتاده!؟» فری بیچاره سرخ شد و از محفظه شیشهای به بیرون دوید و من هنوز گیج و منگ نمیتونستم این صحبتها و واکنشها رو برای خودم توجیه کنم.
احساس کردم سرم داره گیج میره. نمیتونستم چشمام رو باز نگه دارم. صدای مبهم یکی از پرستارها رو شنیدم که میگفت: «دکتر رو دوباره صدا بزنین. فشارش داره افت میکنه. یکی سرم دوپامین براش وصل کنه.» جرقههای نورانی شدیدی جلوی چشمام اتفاق میافتاد. بعضی وقتها صداهای رو میشنیدم و بعد سکوت مطلق. فقط صدای دستگاه تنفس مصنوعی تو اون سکوت شنیده میشد. صدای اومد که قلب ایستاد. شوک … شوک… بعد انگار یکی بخواد من رو از بلندی پرت کنه پایین. تکون بدی خوردم. دوباره صدای محیط برگشت… «قلب داریم ولی نامنظمه ….. آماده بشید برای یک شوک دیگه ….. سینک باشه….» دوباره تکون شدیدی خوردم. احساس کردم روی لبه پرتگاه ایستادم و چشمام داره سیاهی میره و نمیتونم خودم رو صاف نگه دارم…. یک آن زیر پام خالی شد و پرت شدم پایین….
یکی صدا زد اسم؟ گفتم: «علی» گفت: «فامیل؟» گفتم: «مگه اسم، فامیل بازی میکنیم.» ضربهای پشت سرم خورد و با دماغ افتادم روی زمین. گفتم: «دزد و پلیسه یا اسم فامیل؟» صدای از دورتر اومد: «حاجی ولش کن میگن دکتر بوده. یه کم قاطی داره. بجنب که یه عالمه امروز کار داریم…..بذار بعدن پروندهاش رو تکمیل میکنیم میفرستیم بالا….» بعد در اتاق باز شد و همون صدا در حالی که معلوم بود داره با نفر اول از در خارج میشه گفت: «خدایا عجب بندههایی درست کردی هم برای ما زحمت دارند هم برای تو مصیبت….» در بسته شد و سکوت همهجا رو گرفت. پایان
خبر/ رادیو کوچه
دریاسالار مایک مولن، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ایران را به ارسال تسلیحات پیشرفته به برخی گروههای شیعه عراقی متهم کرده و گفته است که این کار باید متوقف شود.
او روز پنجشنبه در پنتاگون به خبرنگاران گفت: «آنها سلاحهای پیشرفته ای به عراق میفرستند. باید با این کار، نه فقط در حال حاضر، بلکه به وضوح در آینده هم برخورد شود.»
رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق ایالات متحده، نیز هفته پیش در آخرین روز تصدی خود، ایران را متهم کرده بود که طی حدود سه تا چهار ماه گذشته با ارسال سلاحهای پیشرفته به برخی گروههای شیعه، تلاش کرده است که تلفات نیروهای آمریکایی در عراق را افزایش دهد.
به گفته رابرت گیتس: «آنها سلاح، فن آوری و آموزش ارایه میکنند که به وضوح به نظر می رسد قصد آن افزایش تلفات ما تا بیشترین میزان ممکن باشد، تا از ادامه حضور نظامی ما درعراق پس از پایان سال میلادی جاری جلوگیری شود، و زمانی که ما عراق را ترک کردیم، به نظر برسد که آنها ما را از عراق بیرون کردند.»
احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران، در واکنش با رد این اتهام گفته بود: «این دروغها و ادعاها برای توجیه سیاستها و اقدامات غلطی است که گیتس در دوره مسوولیت خود در وزارت دفاع آمریکا انجام داده است.»
رادیو کوچه
1316 خورشیدی برابر با 1937 میلادی: پیمان سعدآباد در کاخ سعدآباد تهران امضا شد. پیمان سعدآباد، نام پیمانی است که در چنین روزی میان چهار کشور ایران (رضا شاه پهلوی)، عراق (ملک غازی اول)، افغانستان (محمد ظاهرشاه) و ترکیه (مصطفی کمال آتاترک) به امضا رسید. دولتهای امضا کننده این پیمان متعهد شدند از مداخله در امور داخلی یکدیگر خودداری کنند، مرزهای مشترک را محترم بشمارند، از هرگونه تجاوز نسبت به یکدیگر خودداری بورزند و از تشکیل جمعیتها و دستهبندیهایی که هدف آنها اخلال در صلح میان کشورهای هم جوار و هم پیمان باشد جلوگیری کنند. پس از امضای پیمان سعدآباد، رضاشاه طی نطقی که به مناسبت افتتاح دوره یازدهم مجلس شورای ملی ایراد کرد، گفت: «پیمان سعدآباد در مشرقزمین بیسابقه بوده و در این هنگام که امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود.»
1960 میلادی: در چنین روزی «نیکیتا خروشچف» نخست وزیر وقت شوروی به آمریکا اخطار کرد که اگر در صدد دسیسه جویی و توطئه در کوبا برآید، ارتش سرخ را به کمک کوبا خواهد فرستاد. طبق اسنادی که دهها سال بعد علنی شد متعاقب این اخطار، به ارتش سرخ آموزش داده شده بود که چگونه از تنگه «برینگ» بگذرد و از طریق آلاسکا و کانادا خود را به ایالات متحده برساند و به چه ترتیب زیردریاییهای شوروی، آمریکا را محاصره کنند و حتا بمباران اتمی آمریکا از طریق فضا طراحی شده بود زیرا که برای روسها تردید نبود که هرگونه درگیری نظامی بر سر کوبا به جنگ اتمی منجر میشود. با این حمایت صریح، «فیدل کاسترو» یک ماه بعد از این تاریخ داراییهای آمریکاییها در کوبا از جمله پالایشگاههای نفت آنها را ملی اعلام کرد.
1807 میلادی: امضا معاهده تاریخی «تیلسیت»، در جریان کشورگشایىهای ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه و حمله به کشور روسیه، شکست سختی به روسها وارد آمد. از این رو تزار روسیه از ناپلئون تقاضای متارکه جنگ کرد و با امضای معاهده دوستی در چنین روزی در شهر «تیلسیت» و با همین نام بین دو طرف روابط دوستانه بین فرانسه و روسیه ایجاد شد. بر اساس این پیمان، روسیه و فرانسه متعهد شدند در صورت حمله کشور ثالث به خاک آنها، یکدیگر را یاری کنند. در این میان دولت ایران که بر اساس قرارداد دوستی با فرانسه، خود را برای مقابله با دشمنانی که برای نابودی ناپلئون تحریک شده بود آماده میکرد، ناگهان در سختترین زمان، تنها شد. ناپلئون در این عهدنامه نامی از ایران به عنوان متحد خود در منطقه نبرد و دولت «فتحعلیشاه» را در برابر روسیه رها کرد. اما دوره دوستی و اتحاد دو کشور کوتاه بود و تنها سه سال ادامه یافت.
1972 میلادی: سالروز ترور «غسان کنفانی»، که نویسنده و روزنامه نگار مشهور فلسطینی و یکی از اعضای رهبری جبهه مردمی برای آزادی فلسطین بود. او زاده سال 1936 بود و از نویسندگان توانای حوزه اجتماعی فلسطین و ادبیات داستانی عربی بود که آثار تأثیرگذارش به دور از شعارزدگی، مفاهیم عمیقی را درباره زندگی بیان میکند. فیلمسازان بسیاری از ایران و کشورهای عربی، فیلمهای بلندی از رمانهای وی تهیه کردهاند، ازجمله «سیفاله داد» کارگردان معاصر ایرانی فیلم «بازمانده» را بر پایه یکی از داستانهای وی در سال ۱۳۷۳خورشیدی ساخت. کنفانی سرانجام در یک حادثه تروریستی موساد، در بیروت، با انفجاری بمبی که در ماشیناش قرار داده بودند، به همراه خواهرزادهاش کشته شد.
1999 میلادی: رمان «هری پاتر و زندانی آزکابان» سومین قسمت از مجموعه هری پاتر اثر «جوآن رولینگ» در بریتانیا منتشر شد.
1382 خورشیدی: سالروز درگذشت «لاله و لادن بیژنی» دوقلوهای به هم چسبیده ایرانی. آنها متولد سال 1353 بودند و پس از عمل جراحی به قصد جداسازی به فاصله چند ساعت از یکدیگر درگذشتند.
منبعها:
ویکیپدیا
تقویم تاریخ
راسخون
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: سحام نیوز
حمیدرضا ترقی، فعال اصولگرا و عضو ارشد حزب موتلفه با بیان اینکه «اختلافات فعلی دولت و مجلس از دوره ریاست جمهوری بنیصدر نیز بیشتر و کشدارتر است و بعد از انقلاب در هیچ دورهای بین قوای نظام تا این حد اصطکاک وجود نداشته»، از تشکیل کمیته ای توسط رهبر جمهوری اسلامی جهت «رسیدگی به قانونشکنیهای دولت» خبر داد.
همزمان اسداله بادامچیان، قائم مقام حزب موتلفه و از نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه «جریان انحرافی و اشخاص منحرف وابسته به آنها به برکت نگهبانی شورای نگهبان نمی توانند وارد مجلس شوند»، خاطرنشان کرد: «اگر به صورت پنهانی و مخفی هم عناصری از این جریانی وارد مجلس شوند، نمایندگان در تصویب اعتبار نامهها دقت خواهند کرد، اعتبارنامه آنان تصویب نخواهد شد.»
به گزارش آتی نیوز، حمیدرضا ترقی طی گفتوگویی با این پایگاه خبری، در شرح تبعات اختلاف میان دولت و مجلس ایران در کشورهای منطقه گفته است: «اختلافاتی که در داخل کشور مطرح میشود و بگومگوهایی که میان مسوولین رد و بدل میشود، در روحیه همه انقلابیون و طرفداران جمهوری اسلامی در منطقه و جهان اثر منفی میگذارد و باعث نگرانی آنها میشود. حتا نگرانی آنها بیشتر از نگرانی مردم داخل کشور است. چرا که آنها ایران انقلابی را به عنوان الگویی برای انقلابشان برگزیده بودند. بنابراین زمانی که نقص و خللی در جایی از این انقلاب به وجود میآید، در عزم و انگیزه آنان نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. رهبری هم به این موضوع اشاره کرد و گفت آنهایی که این بگومگوها را در کشور مطرح میکنند باید پژواک آن را در عرصه بین المللی مشاهده کنند و متوجه باشند که این اقدام تا چه اندازه باعث شادی دشمنان ما خواهد شد.»
در دوره بنی صدر هم انقدر اصطکاک نبود
این فعال اصولگرا و عضو حزب محافظه کار «موتلفه»، همچنین معتقد است: «میتوانم بگویم که تا این اندازه حمله به دولت و اصطکاک بین قوا را تقریبن در هیچ دورهای شاهد نبودیم. در دوره ریاست جمهوری بنی صدر هم این وضعیت فقط برای چند مدت به طول انجامید. یعنی از ۱۴اسفند ۵۹ تا خرداد سال۶۰ که در نهایت منجر به عزل بنی صدر شد و در پی آن هم شاهد انفجار نخست وزیری و وقایعی دیگر بودیم. در واقع موضوع بنی صدر تا این اندازه کش پیدا نکرده بود. اما در شرایط کنونی متاسفانه حجم این نوع تیراندازی و پرتاب کردن تهمت و افترا و نقدهای بیانصافانه نسبت به یکدیگر حجم بالا و کمنظیری در سالهای پس از انقلاب است.»
بحران سازان منفعت می برند
حمیدرضا ترقی سود برندهی اصلی نزاع موجود را نیز، کسانی نام برد که «نانشان در بحرانسازی در کشور است، و سودشان در رها شدن مدیریت کشور و یا شل شدن اجرای قوانین در کشور است» و افزود: «در واقع به هر اندازه که دستگاههای نظارتی کشور در این بگومگوها سست شوند و به هر اندازه که قانونگریزی به مسالهای عادی در جامعه تبدیل شود، بهرهی این اوضاع را کسانی میبرند که از روشهای غیرقانونی به دنبال منافع و منابع هستند. لذا سود اصلی در این موقعیت به جیب کسانی میرود که فقط از آب گلآلود میتوانند ماهی بگیرند و در این شرایط میتوانند منافع سیاسی و اقتصادی کسب کنند.»
رهبری اجازه تداوم وضع فعلی را نخواهد داد
این فعال اصولگرا در پیشبینی مدت زمان باقی مانده در دوره دوم ریاستجمهوری احمدینژاد نیز گفت: «رهبری اجازه نخواهند داد که این وضعیت ادامه پیدا کند. چون ادامه آن به ضرر نظام و کشور تمام خواهد شد و روند توسعه کشور و کارایی دولت و نظام را مختل کرده و در پیگیری اهداف نظام اسلامی و تحقق جهاد اقتصادی و نیز رسیدن به برایند پیشرفت و عدالت در کشور مانع ایجاد میکند. بنابراین مقام معظم رهبری در شرایط کنونی با ارشادات و توصیههای همراه با تاکیدی که به مسوولان داشتند، در حال مهار و سوزن بانی این شرایط هستند تا کشور به سمت آرامش حرکت کند و از اتهام و افترا زدن و محکوم کردن بدون هیچ استناد قانونی جلوگیری شود. کسانی که شعله اختلافات را افزایش میدهند هم بدانند که برخلاف مصالح نظام حرکت می کنند. مقام معظم رهبری با جدیت در حال مدیریت این اوضاع هستند و اجازه نخواهند داد که این شرایط ادامه پیدا کند.»
رهبری کمیته تشکیل داده است
ترقی راه برون رفت از وضع موجود را «ورود رهبری به صحنه» دانست و اعلام کرد: «ایشان هم هیتی را برای رسیدگی به این موضوع تشکیل داده و گزارش آن را خواستهاند تا بررسی دقیق شود که علت عدم اجرای برخی از قوانین چه بوده است. بنابراین من فکر میکنم که این موضوع به جای رسانهای شدن که باعث تشدید اختلاف در جامعه میشود، باید در همان کمیتهای که رهبری تعیین کردند، بررسی شده و مورد حل و فصل قرار گیرد. آنهایی که این مساله را رسانهای کردند اشتباه کردند. حتا آن دسته از نمایندگان مجلس که این موضوع را از تریبون مجلس رسمن اعلام کردند هم دچار اشتباه شدند. بنابراین دلیلی برای هوچیگری در سطح جامعه وجود ندارد.»
افراد منتسب به جریان انحرافی از سوی شورای نگهبان تایید نمی شوند
همزمان، اسداله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه در گفتوگو با سایت اعتدال گفت: «افراد منتسب به جریان انحرافی و یا کسانی که در لیست مورد حمایت این جریان قرار داشته باشند، از سوی شورای نگهبان تایید نمیشوند، چرا که در مساله صلاحیت نمایندگان دو شیوه داریم، اول احراز عدم صلاحیت و دوم احراز صلاحیت است.»
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس افزود: «عدم صلاحیت این است که کسی در دادگاه قانونی محکوم یا سن و شرایط قانونی نداشته باشد که طبعن واجد صلاحیت نمایندگی نیستند و در عدم احراز صلاحیت هم این گونه است که مجلس بهعنوان جایگاه اصلی کشور که در راس امور است و اسرار مملکت در آن است؛ افراد ناشناخته و کسانی که دارای شک و شبهه باشد، صلاحیت نمایندگی در دز آن را مسلمن ندارند و اینجا میگویند که شخص عدم احراز صلاحیت شد.»
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تایید کرد: «جریان انحرافی و اشخاص منحرف به برکت نگهبانی شورای محترم نگهبان نمی توانند وارد مجلس شوند.»
بادامچیان در خاتمه گفت: «اگر به صورت پنهانی و مخفی هم عناصری از این جریانی وارد مجلس شوند، نمایندگان در تصویب اعتبار نامهها دقت خواهند کرد، اعتبارنامه آنان تصویب نخواهد شد.»
خبر/ رادیو کوچه
ششمین دوره جام جهانی ۲۰۱۱ فوتبال زنان با شناخت تیمهای صعود کننده به مرحله یک چهارم نهایی در حال پیگیری است.
دور سوم از مرحله گروهی این رقابتها در شرایطی به پایان رسید که تیمهای مطرحی مثل نیجریه، کانادا، مکزیک و کلمبیا از دور رقابتها حذف شدند.
در این مسابقات، ۱۶ تیم در قالب چهار گروه حضور دارند و دو تیم برتر هر گروه، جواز حضور در مرحله یک چهارم نهایی را کسب کردند.
آلمان میزبان نیرومند رقابتها، با حمایت بینظیر تماشاگران خود که رکوردهای تازه ای برای تماشای فوتبال زنان محسوب میشود، با شکست کانادا، نیجریه و فرانسه مقتدارنه راهی مرحله بعد شد.
به نظر میرسد آلمان که دو دوره اخیر جام جهانی را فتح کرده، از پتانسیل کافی برای کسب سومین جام پیاپی نیز برخوردار است.
برزیلیها هم مثل آلمان هر سه بازی خود را با پیروزی پشت سر گذاشتند. آن ها تیمهای گینه استوایی و نروژ را با نتایج مشابه سه بر صفر شکست داده و تیم استرالیا را نیز با یک گل مغلوب کردند. مارتا ویه را داسیلوا دو گل از سه گل تیمش را وارد دروازه اینگرید یلمسید سنگربان نروژیها کرد.
بیشتر بخوانید:
«تیم زنان کره شمالی مقابل آمریکا تسلیم شد»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر