
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
نخها را که پیچاند کمی دستم درد گرفت، نخها قدیمی شده و دیگر با دستم سازگاری ندارد، انگار که دستم مال خودم نیست، تکانهایش مصنوعی است. یکهو همه چیز خراب شد. همه چیز خوب پیش میرفت و من حتا یاد گرفته بودم برقصم، نه الکی بسیار حرفهای، بعد از اون رقصها نخها و دستها چفت هم شده بود و وقتی رقص را شروع میکردیم، انگار که من در باد میپیچیدم. تا اینکه یک روز کار مسخرهای کردم و همه چیز خراب شد. همهاش هم تقصیر خودم شد. همیشه پدربزرگم به من میگفت که عروسک خیمه شببازی باید عاقل باشد وگرنه به فنا میرود و من دارم به فنا میروم.
همهچیز از یک روز خوب شروع شد. روزهایی خوبی که ما دستهای او و من و نخها یکی شده بودیم با هم میرقصیدیم، میخواندیم، حتا من اپرا یاد گرفته بودم، یکبار دوتایی با هم یک رقص شبیه «مایکل جکسون» اجرا کردیم و سالن را ترکاندیم، او نخهای مرا جادو میکرد و من چشمهای تماشاچیان را، خوشحال بودیم و دنیا مال ما شده بود و دنیای آن روزها دنیای خوبی بود. من و او توانسته بودیم، خیمه شببازی سالها بود که منسوخ شده بود، دوباره زنده کنیم. پدر من از زور بیکاری تمام استخوانهایش نرم شد و مادرم به خاطر زندگیمان مجبور شد برود و از در یک مغازه آویزان شود، یعنی هر بار که در مغازه باز میشد میکشید به پاهایش و رنج زیادی را تحمل میکرد، آن هم مادرم که روزی پدرش بزرگترین عروسک خیمهشب بازی در کل اروپا بود، و بعضی میگفتند که او دست خیمهشب باز را حرکت میدهد. بگذریم. من تنها فرزند چنین خانوادهی داغونی بودم و نسلمان به فنا رفته بود.

من بعد از تمام شدن درسم تصمصیم گرفتم به دنبال شغلی آبرومند بگردم، میخواستم پولی جمع کنم و مادرم را پایین بیاورم که دیگر برای خودش زندگی کند، غبار پیرترش کرده بود و خسته و مریض بود و پایش در اثر برخورد مداوم با در مغازه که هی باز و بسته میشد، آرتروز گرفته بود. مدتی رفتم و در یک دکور ثابت ایستادم، دکور یک مغازه بود که کیف و کفش میفروخت، یارو صاحب مغازه از عروسک خیمهشب بازی قدری میفهمید که یک بز از کوانتوم، فقط برای پز روشنفکری مرا کنار کفشهای قرمز 400 دلاری گذاشته بود. و زنهایی که کفش را میدیدند، آه خدای من چقدر من بدبخت بودم، که هر روز مجبور بودم جیغهای بنفش دخترکان را تحمل کنم، که کفش را میدیدند و ذوق میکردند و محض رضای خدا یکدونه جیغ که چه عرض کنم، یک آه کوچک کسی برای دیدن من نکشید. تا اینکه آن چهرهی مشعشع مرا پشت ویترین مغازه دید، پیرزن چشمانش برق زد و داخل آمد و شروع به صحبت راجع به من کرد، البته اذعان میکنم، خوشحالتر میشدم که یکی از آن دخترکان چنین برق نگاهی را مشعشع میکرد ولی خوب مهم نبود میدانستم که چیز خوبی در انتظارم من است که آنجا پیش پیرزن است.
پیرزن برای من دویست دلار پرداخت…البته پرت کرد در صورت فروشنده، نمیدانم لابد فکر کرده بود قرار است مرا با ده دلار بخرد، واقعیت این است که همهی انسانها هم شعور درست و حسابی ندارند. مرا در یک کیف بوگندو گذاشت که حصیری بود و تمام تن مرا میخورد. ولی با همهی اینها میدانستم که آینده مال من شده است. حس یک عروسک خیمه شببازی هیچوقت اشتباه نمیکند، به خانهی نمور ولی زیبایی رسیدیم، پیرزن کیک زیبایی خرید. راستش یکم ترسیدم. نکند من هدیهی یکی از نوههای روانی او میشدم که اولین حرکتش این بود که شلوار مرا درآورد تا ببیند من زنم یا مرد و بعد هر چی دکتر بازی بلد است روی من پیاده کند…نه…نه به خودم دلداری دادم، هیچوقت یک پیرزن برای دکتر بازی نوهاش دویست دلار پول را توی صورت کسی نمیکوبد. از همین عروسکهای پلاستیکی میخرد که از اول معلوم است زن است یا مرد. خلاصه ناگهان همه جا سیاه شد. ای بابا مگر قرار است مرا سورپریز کنی، چشمهای مرا چرا میبندی؟

و بدین شکل من عروسک خیمهشب بازی یک خیمهشب باز فلج شدم. او در صحنه به زمین خورده بود و فلج شده بود، عروسکش باعث شده بود که به زمین بخورد و پاهایش بشکند و قطع نخاعی شود. نمیدانم، چه شده بود، چون عروسکهای قدیمی این کارها را نمیکردند. و او عاشق من شد. با هم دست دادیم، نخها و شروع به چرخیدن کردیم، پیرزن برای پسرش دست میزد و میخندید، کاش مادر من هم بود تا او هم خوشحال میشد. من به شغل آبا و اجدادیمان بازگشته بودم. امید به زندگی هردوی ما تابیده شد. من و او بعد از سالها یک گروه شدیم و با دنیا به جلو میرفتیم، او دستهای متبحری داشت و من پاهای فرزی، میرقصیدیم و سالنهای خالی و متروکه دروباره به خاطر ما پر میشد. روزهای خوبی بود. یکبار برایم تعریف کرد که در اجراهای قبلیاش عاشق زنی شده که هر شب به تماشای برنامههای او میآمده است. و او میخواسته است که با زن ازدواج کند. و اینکه دستان او عروسک را چنان میچرخانده که جادو میکرده است. ولی یک شب نخهای عروسک در پایش پیچیده و او را به زمین انداخته و او برای همیشه ویلچر نشین شده است. دلم برایش سوخت، چرا عروسک با او چنین کرده؟ البته این وسط یادش رفت که تعریف مرا هم بکند هی میگفت من، دستهای من، دستهای جادویی من…پس ما چی پاهای ما، پاهای جادویی ما، چشمان نافذ ما…بگذریم این سوال برای من بود…
تا اینکه همهچیز از یک روز خوب شروع شد، ما میرقصیدیم و جمعیت دست میزدند، به میان جمعیت رفتیم و شروع به هنرنمایی کردیم. مردم دست میزدند و من سنگ تمام میگذاشتم. پاهای من سالن را با خود یکی میکرد. به سراغ زنی رفتیم و شروع به رقص کردیم، ناگهان دستهای او مرا به جلو برد و پاهایم هم دوید به سمت زن، شاید باور نکنید اگر بگویم این بار واقعن دستهای او بود، نه پاهای من و در لحظهای با بوی خوش زن مست او را بوسیدم و دنیا برای من رنگ دیگری شد، من همیشه عروسکهای خیمهشب بازی را بوسیده بودم و چوبها و پارچهها را و هیچگاه چیزی را چنین نرم و لطیف حس نکرده بودم و من عاشق شدم، عاشق یک زن. یک زن با بویی خوش و نرم. فاصله گرفتیم و من گیج بوی او خود را به دستهای عروسک گردان سپردم، و دیگر هیچ چیز نمیدیدم جز او. زن همه چیز من شد. او هم زیاد به کافه میآمد و مستقیم به من زل میزد. من عاشق او و نگاهش بودم. تا اینکه روزی موقع رقص دو نفرهی ما به سمت او رفتیم، بویش را از فاصلههای دور میفهمیدم. آن روز قیژ و قیژ ویلچر اذیتم میکرد. نمیدانم اولین بار بود که این صدا را میشنیدم. من میرقصیدم با شور و حرارت و به سمت او میرفتم. عروسکگردان دستهایش را بلند کرد. همه ساکت شدند، او چیزی به من داد تا من به زن بدهم، حلقه بود. و من آن را از طرف مرد دیگری به زنی که عشقم بود دادم، بازهم مسخ شده بودم. و زن حلقه را قبول کرد. ناگهان فهمیدم که چرا عروسک قبلی او را به زمین پرت کرده بود…زنی که هر دو ما عاشقش بودیم…
من فرار کردم، الان گوشهی یک زیرزمین نمورم که هر روز آب در آن بالاتر میآید. من به زودی غرق میشوم و مادرم مستعمل. نسل ما منقرض شد. من غرق میشوم به خاطر بوی خوش یک زن. ولی من مرد عروسکگردان را هل ندادم، آن هم به خاطر بوی خوش یک زن.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
قبل از پرداختن به روش برخورد جمهوری اسلامی با اقلیتهای دینی، باید تعاریف مربوط به آنان و دامنه افرادی که در این گروه قرار میگیرند را شناخت.
اصولن تمامی احکام دین اسلام در زمان قرار داشتن در اقلیت و اکثریت متفاوت است، این احکام مختص پیروان دینهای دیگر نیست و تقریبن در مورد تمامی مسایل صدق میکند، در کشور ما ایران که توسط یک نظام مذهبی-دینی کنترل میگردد نیز کلیت روابط بر اساس خواست اکثریت قدرتمند تعریف میشود.
از نظر قانون اساسی، «اقلیت دینی» به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی و یا زرتشتی بوده و دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران باشند، این عده را «اهل کتاب» نیز میخوانند. قانون اساسی، تنها برای اقلیتهای دینی رسمی و شناخته شده تعریف دارد.
در اصل سیزدهم قانون اساسی آمده است: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.»
با توجه به اصل بالا، تنها پیروان سه دین یهودی، مسیحی و زرتشتی به رسمیت شناخته شدهاند. بنا بر این، مشرکین و پیروان دینهای دیگر به خصوص ادیانی که پس از اسلام ترویج شدهاند مثل بهاییت، به رسمیت شناخته نمیشوند و از حقوق اقلیتهای مذکور در اصل سیزدهم نیز بهرهمند نخواهند شد. اسلام برای ادیان پیش از خود که در آن موقعیت زمانی و مکانی «عربستان» شناخته شده و محمد با آنها آشنایی داشته است حرمتی در حد کافر ذمی قائل است که البته بعضی از فقها مانند «آیتاله بهجت» آنها را نجس نیز میدانند. اما فردی که به هیچ دینی پایبند نیست، «خارجی» نامیده میشود و یک مسلمان مجاز نیست با کافران مراوداتی داشته باشد و جامعه اسلامی هم نسبت به فرد «خارجی» واکنشهایی ظاهر میسازد که در مجموع نشانه خطرناک بودن «خارجی» برای اسلام است و به او باید به چشم دشمن نگریست، البته این مسئله میتواند در مورد اهل کتابی که به ترویج دینشان در کشور اسلامی بپردازند نیز صدق کند، که در آن صورت بنا بر رای حاکم آن سرزمین ممکن است همان کافر ذمی به کافر حربی تبدیل شود که در آن صورت حکماش با خارجی یکیست، در هر صورت اسلام جز با پیروان ادیان شناختهشدهای که در قرآن از آنها نام برده شده و در صدر اسلام خضور داشته و برای گسنرش دین مجبور به انجام معاهداتی بوده است، سازش یا همزیستی نمیکند و با اهل کتاب هم تنها در صورت اطاعت مطلق، در مورد دین زرتشتی نیز از آنجا که روزی دین رسمی کشورمان ایران بوده و در هیچ صورتی نمیتوان ملیت این گروه را رد نمود یا دینشان و حضور پیامبرشان را انکار کرد دولت اسلامی مجبور به مماشات شده است .

فقها معتقدند از دید اسلام، همهی انسانها برابرند، ولی گروههای «خارجی»، برای پیشبرد و گسترش اهداف اسلام خطرناکند چه این که ممکن است در میان جامعه، تبلیغاتی علیه اسلام و قرآن انجام دهند، و محمد در سیره عملیاش، با پیروان ادیان آسمانی مثل مسیحیت و یهودیت رفتار مسالمیتآمیز داشت، اما با بتپرستی مبارزه سرسختانه کرد، چون که بتپرستی، دین محسوب نمیشود بلکه یک انحراف و گمراهی آشکار است که وظیفه الهی پیامبر ایجاب میکرد که در مقابل آنان آرام ننشیند، البته معیار سخن این عالمان دین اسلام میزان تاثیرگذاری ادیان دیگر در قبال اسلام است، آنها ترجیح میدهند از تماس مسلمانان با دیگر ادیان چه حربی، چه ذمی و چه خارجی جلوگیری کنند تا آنکه مجبور به ارایه استدلالات قویتر و جذابتری باشند یا پس از دستدادن مسلمانی مجبور به اجرای حکم ناپسند ارتداد شوند.
پیروان اهل کتاب در ایران، در احوال شخصیه نظیر ازدواج، طلاق، ارث و وصیت طبق اصل سیزدهم قانون اساسی، تابع قوانین و مقررات خودشان میباشند و ملزم به رعایت قوانین مدنی ایران، که مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی است، نمیباشند. همچنین، تدریس تعلیمات دینی و آموزش زبان عربی و قرآن در مدارس اقلیتهای مذهبی الزامی نیست.
در مورد فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقلیتهای دینی در ایران در اصل بیستوششم قانون اساسی آمده است: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی، صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» البته باید به یاد داشت که تمامی این قوانین در صورتی انجام میگیرد که تنها در دایره خود آن اقلیت مذهبی در جریان باشد و اگر ماجرایی دو سویه اتفاق بیافتد که یک طرف آن مسلمان شیعه مذهبی باشد تمامی قوانین برعلیه آن شخص قد علم کرده و او در هر صورت بازنده شده و به یکی از قربانیان تبعیض نژادی بدل میشود.
پس طبق اصل بیستوششم آنها میتوانند فعالیتهایی سیاسی و اجتماعی هم داشته باشند، مشروط بر اینکه اصول مندرج در این ماده نقض نشود، البته این قانون مانند بسیاری از قوانین دیگر توسط قانونگذار جای تفسیر و اعمال سلیقه شخصی را باز گذاشته است.
ما میدانیم تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، برای همگان و از جمله اقلیتهای دینی آزاد است. در اصل بیستوهفتم قانون اساسی میخوانیم: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.» اما اصولن اقلیتهای مذهبی عبرت گرفته از هموطنان مسلمانشان ترجیح دادهاند از این حق با توجه به سرباز بودن قوانین استفاده نکنند.
اهل کتاب میتوانند از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات مخصوص خود در کنار زبان فارسی، استفاده کنند. در اصل پانزدهم قانون اساسی آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» البته چاپ کتابهای انجیل و تورات به زبان فارسی ممنوع است.
افزون بر این، اقلیتهایی دینی شناخته شده توسط اسلام حق دارند که در مجلس شورای اسلامی، نماینده داشته باشند. در مجموع پنج نماینده برای کل اقلیتهای غیر مسلمان در نظر گرفته شده است. در اصل شصت و چهارم آمده است: «… زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعن یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند…»
به گواهی ناظران مسایل حقوق بشر حکومت فشار بر اقلیتهای دینی گوناگون در ایران «ذمی یا خارجی» را به خصوص از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد افزایش داده است. چنانچه بارها از بیشتر شدن فشار بر بهاییان یا اهل سنت در ایران گزارش شده است. از نمونههای روشن افزایش این فشار دستگیریها و محاکمههای اخیر بهاییان در ایران، نوکیشان مسیحی و منصوب کردن مخالفان سیاسی دولت به بهاییت است.
کیومرث سجادی/ رادیو کوچه
دسترسی آزاد به اطلاعات یکی از معضلهای همیشگی ما ایرانیها در سالهای اخیر بوده و هست. اینطور بهنظر میرسد که شرایط روزبهروز بدتر و بدتر نیز خواهد شد. مسئله حیاتیتر که گاهی به سادگی از کنار آن میگذریم و بسیار با آن درگیر هستیم بحث امنیت اطلاعاتی است که در وب تبادل میشوند. از راههای گوناگون این امکان وجود دارد که اطلاعات شخصی ما مانند ایمیلها، پیغامهای خصوصی که رد و بدل میکنیم، سایتهایی که بازدید میکنیم و یا اطلاعاتی که در سایتها و افتیپیهای مختلف آپلود میکنیم، در بین راه دزدیده و یا کنترل شوند.
انواع تروژانها که اقدام به جاسوسی از روی سیستمهای شخصی کرده و در نهایت اطلاعات را برای شخص نصبکننده تروژان ارسال مینمایند، یکی از این راهها هستند. برای مقابله با این قبیل برنامهها باید از کامپیوتر شخصی خود با نصب آنتیویروسها، آنتیتروژانها و فایروالهای کارآمد محافظت کرد.
اما شیوهای که مورد بحث ما است دزدیدن اطلاعات در بین راه کامپیوتر شخصی ما تا سرور مقصد و یا کنترل اطلاعات از طریق آیاسپیها و سرورهای مرکزیای میباشد که از طریق آنها به اینترنت وصل میشویم.

هنگامی که شما از طریق ADSL ، شبکه بیسیم و یا Dial up به اینترنت وصل میشوید اولین اتفاقی که با برقراری تماس شما با مرکزی که از آن اشتراک اینترنت گرفتهاید (آی اس پی) میافتد ثبت اطلاعات قابل دسترس شما از قبیل شماره تلفن، کد کاربری و شماره اشتراک یا آیپی شما است. هر سایتی که شما بازدید و در آدرس بار مرورگر خود وارد میکنید بهصورت درخواستی به سرور آیاسپی شما ارسال و به نام شما ثبت میشود. در صورتی که این درخواست شامل فیلترینگ نظارتهای دولتی نشود سایت مربوطه از طریق آیاسپی به درخواست شما پاسخ داده و اطلاعات مدنظر شما را برای شما ارسال میکند. از این طریق کلیه اطلاعات شما از قبیل سایتهایی که بازدید نمودهاید، ایمیلهای شما، فایلهایی که ارسال و دریافت کردهاید و … قابل بررسی و مشاهده خواهند بود. در این بین تنها چیزی که میتواند حافظ امنیت شما باشد، تمهیداتی است که سایتهای مختلف برای حفظ امنیت کاربرانشان در نظر میگیرند. به عنوان مثال استفاده از پروتکل https جهت تبادل امن اطلاعات یکی از این راهها است.
حال «ویپیان» (VPN) چیست و چه کمکی به ما می کند؟ VPN (Virtual Private Network) یا شبکه مجازی اختصاصی در واقع یک شبکه خصوصی است که به کاربران خود اجازه میدهد از طریق یک شبکه عمومی مانند اینترنت به آن وصل شده و از اطلاعات داخل شبکه با امنیت بالا بهرهمند شوند. در این بین برخی شبکههای «ویپیان» به کاربران خود این اجازه را میدهند تا از طریق این شبکه داخلی به استفاده از اینترنت بپردازند. کاری که ما هنگام استفاده از «ویپیان» با استفاده از ADSL خود میکنیم در واقع همین کار است. اینترنت ما تنها نقش اتصال به «ویپیان» را ایفا میکند و پس از آن کلیه فعالیتهایی که در اینترنت انجام میدهیم از طریق شبکه مجازی اختصاصی صورت میپذیرد. بهاین ترتیب کنترلهای صورت گرفته توسط دولت و یا «آیاسپی»ها بیاثر شده و ما از طریق «ویپیان» به اینترنت و سایتهای دلخواه خود وصل میشویم.
در خصوص امنیت استفاده از «ویپیان» باید گفت که آیپی ما با اتصال به «ویپیان» تغییر کرده و دیگر قابل شناسایی نخواهد بود. با اتصال ما «ویپیان» و تغییر آیپی ما به یک آیپی غیرحقیقی و اتصال به اینترنت از طریق سرور این شبکه مجازی اختصاصی تقریبن ردیابی غیرممکن میشود. «ویپیان»ها برای برقراری امنیت بیشتر از فایروال استفاده میکنند و هرگونه درخواست و تلاشی را برای دسترسی به سرورهای شبکه سختگیرانه کنترل مینمایند. در ضمن کلیه اطلاعاتی که ارسال میکنیم به صورت کدگذاری شده به سرور «ویپیان» ارسال شده و در آنجا رمزگشایی میشوند. در مورد اطلاعات دریافتی ما نیز به همین صورت خواهد بود و اطلاعات توسط سرور کدگذاری شده و پس از ارسال به کامپیوتر شخصی ما رمزگشایی و نمایش داده خواهند شد.
در مورد استفاده از «ویپیان» نباید دو نکته را فراموش کرد:
1- آنچه که در مورد امن بودن اینترنت شما در هنگام استفاده از «ویپیان» مطرح شد مربوط به ارسال و دریافت اطلاعات شما میباشد و در صورتی که کامپیوتر شما از ویروسها و تروژانهای مختلف پاک نباشد امکان دزدیدن اطلاعات شما از طریق آنها با اتصال به ویپیان بدیهی است که همچنان به قوت خود باقی خواهد بود.
2- کلیه اطلاعات شما همانطور که در آیاسپی شما قابل ثبت و نگهداری شدن بود در سرور «ویپیان» شما نیز خواهد بود و استفاده از «ویپیان»های مشکوک و یا دولتی از نظر امنیتی خطرناکتر از استفاده از اینترنت بدون «ویپیان» خواهد بود و تنها برای جذب شما اجازه عبور از فیلترینگ موجود را خواهند داد.
در جواب کسانی که در مورد امنیت استفاده از «ویپیان» سوالهای زیادی در ذهن خود دارند به طور خلاصه باید گفت که استفاده از «ویپیان» در هنگام استفاده از اینترنت امنیت شما را به مراتب بالاتر خواهد برد اما در کنار آن نباید انتخاب یک «ویپیان» مطمئن را فراموش کرده و از خدمات «ویپیان» هرجا و یا هرکسی استفاده کرد.
در پایان یادآور میشوم حفظ امنیت کامپیوتر شخصی خود را با نصب آنتی ویروس و فایروال مناسب قبل از هر کاری در اولویت قرار داده و از دریافت برنامهها و فایلهای مشکوک در هر شرایطی و از هرکسی خودداری کنید.
مهرداد/ رادیو کوچه
این برنامهی کافه قصه، داستان کوتاهی از «آنتوان چخوف» را روایت میکند. داستانی بهنام «نقل از دفتر خاطرات یک دوشیزه» که نامش بهخوبی گویای ماجرای داستان است.
چخوف در طول حیات خود بیش از هفتصد اثر ادبی آفرید. قهرمانان اصلی آثار او را بورژواهای معمولی، ملاکان کوتهفکر و آریستوکراتهای کوچک تشکیل میدهند.
داستانهای کوتاه چخوف قسمتهایی غیر قابل قضاوت، بدون پایان، فراموش نشدنی و در برخی موارد تکاندهنده از زندگی را روایت میکنند. این داستانها امروزه همان قدر جدید و مبتکرانه هستند که یک قرن پیش بودهاند.
علی انجیدنی / رادیو کوچه
برخلاف اسم «گلن گدنی»اش داستانی سرراست و ساده دارد. «دیوید ممت» (David Mamet) نمایشنامهنویس آمریکایی معاصر در مورد یکی از مبتلابه ترین موضوعات زندگی روزمره آمریکا در دو قرن اخیر، یعنی مسکن و املاک، نمایشنامهای را در سال 1984 مینویسد که در آن ضمن دستمایه قرار دادن شرایط کاری چند نفر از مشاورین املاک در آمریکا به دنبال قرار دادن مخاطب در یک بازی معامل-متعامل است که این بازی در سطوح چندگانه مشاور-مشتری، مشاور-مدیر، مردم-پلیس، نویسنده-مخاطب انجام میشود.
بازیهای این چنینی دارای مقدمه، معرفی بازیگران، معرفی میدان بازی، چند سکانس از متن بازی و نتیجهگیری هستند که دیوید ممت در نمایشنامه خود این روال را به درستی در مورد همه بازیها به جز مردم- پلیس پیاده کرده است. نویسنده حتا برای بازی خود با مخاطب مقدمهچینی مفصلی انجام میدهد و در حالیکه در ظاهر قصد معرفی بازیگران نمایشنامهاش را دارد ولی خود و شیوه داستان نویسیاش را برای مخاطب ترسیم و تبیین میکند. در متن این بازی، نویسنده از همه اصول معمول بازیهای نویسنده-مخاطب از قبیل: دیالوگهای جذاب، تغییر ریتم ناگهانی متن، غافلگیری مخاطب و …. استفاده میکند و در پایان برای نتیجهگیری دست مخاطب را هم کمی باز میگذارد.
در مورد سایر بازیهای ذکر شده در این نمایشنامه، شاهد هستیم که مشاور املاک با مشتری ضمن حفظ قواعد بازی در سراسر متن، بازی قابل قبولی از خود نشان میدهد و همزمان، با مدیر املاک نیز به نحو احسن بازی مشاور-مدیر را پیش میبرد. نقش پلیس در این نمایشنامه و بازی همه بازیگران با نماینده پلیس نامشخص و نارساست. پلیس برای هیچکس تعریف شده نیست، بخشهای از متن که به بازی پلیس پرداخته است بسیار پیش پا افتاده و دمدستی است، نتیجهگیری آن نیز کلیشهای و تهوعآور است.

حال به روایت «پارسا پیروزفر» به عنوان بازیگر معروف تلویزیون و سینما (که دومین تجربه کارگردانی و سومین یا چهارمین تجربه بازیگری تاتریاش است) از این اثر میپردازیم. این سوپراستار قبلی سینما که به نظر میرسد مدیوم سینما و تلویزیون را خوب میشناسد در مواجهه با مدیوم تاتر کمی به مشکل برخورد کرده است. انتخاب بازیگر غیر از انتخاب درست یکی دونفر، چنگی به دل نمیزند. بازیگران در برابر نابازیگران مقابل خود انرژی بیشتری (حتا با بازی کلامی) میگذارند شاید تماشاگر بتواند مصیبت روبهروی آنها را تحمل کند.
طراحی صحنه کمی با زمانبندی نمایش ناهمخوانی دارد. به عنوان مثال وقتی قرار است در پرده اول تماشاگر در یک صحنه کمعمق و بسته شاهد معرفی بازیگران و روابط آنها باشد و اتفاقن این معرفی طولانیتر از حد معمول هم از کار در میآید، چشم و ذهن تماشاگر پس از مدتی به جای تمرکز بر بازیها و دیالوگها به دنبال حواشی و ایرادها میگردد و مثلن با خود میگوید که آقای پیروزفر در نقش «روما» با آن هیبت شیک و باکلاس و با آن تجربه پربار در مدیوم بسته تلویزیون و سینما، چرا در اینجا اینقدر تکان میخورد و دستهایش را تا زوایایی حتا منفرجه بالا پایین میبرد. یا پاهای فلان نابازیگر چرا در نیم متری تماشاگر مثل چوب خشک شده و فشرده به پای میز قرار گرفته است.
لباسها با توجه به حس و حال زمانی که نمایشنامه در آن است به نظر مناسب میرسد و چشمنواز است. موسیقی با اصرار زیاد روی ساکسیفون قبل از شروع اجرا، در طول نمایش کمتر به گوش میرسد و احتمالن در همان ابتدا تکلیفاش را با تماشاگر مشخص کرده و هردو به حالت قهر کار خودشان را پی گرفتهاند. شاید موسیقی از زمان داستان نمایش یک دهه عقبتر به نظر بیاید. کارگردان در خیلی از بخشهای نمایش دوست داشته که به متن وفادار باشد به جز صحنه پایانی که در آن به عمد، پایان دلچسبتر نویسنده را با یک پایان تلویزیونی و شیرفهم کننده تماشاگر، عوض کرده و سعی میکند هر جور هست پلیس ماجرا از دستبند عدالت خود در سایه یک نورپردازی ژانر وسترنی استفاده کند.
از پارسا پیروزفر حداقل انتظار بازی و بازی گرفتن بهتری میرفت. شاید ابهتی که نویسنده به شخصیت روما در نمایشنامهاش میدهد باعث شده که کارگردان-بازیگر نیازی به مشورت گرفتن از قدیمیترهای تاتر در خود ندیده است و تلاش کرده تا با استفاده بیشتر از تکانهای بدنی خود زوایای گسترده صحنه تاتر را به نحوی پر کند.
خبر / رادیو کوچه
پس از اینکه سخنگوی قوه قضاییه روز دوشنبه، 11 ژوئیه، برخی بازداشتها در موزه ملی ایران را تایید کرد با حکم رییس سازمان میراث فرهنگی داریوش اکبرزاده به عنوان سرپرست جدید موزه ملی ایران منصوب شده است.
به گزارش مهر، داریوش اکبرزاده که به امضای روحاله احمدزاده کرمانی به عنوان سرپرست موزه ملی ایران شروع به فعالیت کرده پیش از این مسوول بخش کتیبههای موزه ملی بوده است.
وی با تایید این خبر اظهار داشت: «از روز دوشنبه در این سمت مشغول به کار شدهام و امیدارم بتوانم موفق شوم.»
پیشتر آزاده اردکانی، ریاست موزه ملی ایران را بر عهده داشت که روز دوشنبه، 4 ژوئیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
بیشتر بخوانید:
«بیخبری از وضعیت اردکانی، رییس موزه ملی ایران»
پناهجویی که 26 سال عمرش را در کمپ گذرانده است، می گوید: در کمپ به دنیا آمده ام اما نمی خواهم در کمپ بمیرم….
آزاد جوانمیری پناهجوی ایرانی، در کمپ التاش در عراق در اوج بیپناهی آوارگی از مادر متولد و الان 26 ساله که سرگردان و بلاتکلیف در مسیر کمپهای التاش، ناکجا آباد و الولید کودکی، نوجوانی و جوانی خود را گذارانده است. به راستی کدام یک از ما چنین فاجعهای را لمس و تا به حال به چشم دیده ایم؟ 26 سال تمام سقف خانهات چادرهای رنگ و روفته کمیساریای عالی پناهندگان باشد. نه مدرسهای، نه خانهای، نه شغلی، نه شهربازی و نه پارکی و نه سینمایی… چگونه میتوان تاوان این ناملایمات را به آزاد پرداخت. تنها آزاد چنین سرگذشتی ندارد 150 خانواده ایرانی از سال 1979 تا به امروز سرگردان و بلاتکلیف، بیهیچ توشه و شغلی زندگی خود را می گذرانند… آزاد میگوید، در کمپ به دنیا آمدهام اما نمیخواهم در کمپ بمیرم. تراژی این واقعیت را چگونه با آزاد همدرد شوم؟ به او قول اطلاع رسانی و مدد را دادم، اما چگونه؟!!! کار من تنها نوشتن است… آنان که میتوانند و دستی بر آتش دارند باید قصه زیبایی برای پایان این تراژدی بنویسند. با آزاد جوانمیری به گفتگو نشستم تا ناگفته هایش را بیان کند… کتابی از درد و رنج در سینه داشت و از خودش حرفی نمی زد. شروع و پایان حرفهایش درد و رنج 150 خانواده ایرانی بود که آن جا بلاتکلیف ماندهاند و نگران کودکانی بود که مبادا سرگذشت او سرتیتر زندگی شان شود. ادامه کلام را به آزاد می سپارم…
آزاد جان، کلام را از ابتدا آغاز می کنیم. چه اتفاقی افتاد که ایران را ترک کردید؟
سالیان طولانی جنگ ایران و عراق که جمهوری اسلامی از آن به نام دفاع مقدس نام میبرد، و ما کُردها آن را نسلکشی برنامهریزی شده میگوییم، سبب آوارگی پدر و مادرهای و هزاران کرد ایرانی شد. کردهایی که خانه و زندگیشان در مرز ایران و عراق وجود داشت و هر روز زیر بمباران دو طرف جنگ بوند. سبب آوارگی و ترک سرزمین مادری شد. چهل هزار کرد ایرانی در اردوگاه التاش نزدیکی استان انبار سکنی گزیدند. سالها بیعدالتی و رنج و بی خانمانی… سالها گرسنگی …سالها بیماری… که در طی این سالیان پدران و مادران ما شاهد از دست دادن جان کودکانشان بودند… دستآورد این همه رنج قبرستانی در نزدیکی کمپ التاش بود با 5000 قطعه که با نام یا بی نام و نشان مزین شده بود….پس از حملههای امریکا به عراق و سقوط حکومت بعث، کمپ التاش به مکان خطرناکی هم برای پناهجویانی چون ما بود و هم برای حکومت تازه مستقر شده، چرا که افرادی بسیاری از القاعده و نیروهای بعثی و حتی عوامل جمهوری اسلامی در آن رخنه کرده بود و باعث ترور بسیاری از پناهجویان شده بودند… همین امر سبب شد که کمپ التاش تعطیل و به کمپی واقع در مرز عراق و اردن انتقال داده شویم…
در کمپ التاش چه تعداد کُرد ایرانی زندگی می کرد؟
بیش از چهل هزار کُرد ایرانی سالیان متمادی در این کمپ بیهیچ امکانات رفاهی زندگی میکرد. چه بسیار از کودکان، زنان، مردان و جوانان بر اثر کمبود مواد غذایی و عدم امکانات پزشکی و حتا توسط نیروهای اسلامگرا افراطی و القاعده کشته و جان خود را از دست دادند. قبرستانی با 5000 قطعه گور در نزدیکی کمپ التاش خود گواهی بر این مصیبت و تراژدی است و هر آنچه را که بتوان انکار کرد، هیچگاه نمیتوان این گورها را از بین برد و این لکه سیاه عدم همکاری سازمانهای حقوق بشری و کشورهای مدافع حقوق بشر را پاک کرد. کمپی که از سال 1980 با تعداد بیشماری پناهجو ایرانی نام گذاری شد و الان بیش از سی سال از آن زمان میگذرد و هنوز 150 خانواده ایرانی بازمانده این کمپ هستند که از طرف سازمانهای حقوق بشری به آن نگریسته نشده و کودکان آنها بیسواد و بیحرفه و شغلی، هم بازی عقربها و مارمولک و مارهای این بیابان شدند.
تعداد بیشماری ایرانی در این کمپ بودند، چرا از آن تعداد 173 خانواده باقیمانده است؟
زمان انتقال کمپ التاش به خاطر مسایل و مشکلات امنیتی که برای پناهجویان به وجود آمد، بسیاری از ایرانیان پناهجو در این کمپ به کمپی نزدیک مرز عراق و اردن رفته و تعدادی هم به کشورهای ترکیه پناه برده و حتی بسیاری از ایرانیان به علت شرایط بسیار سخت این کمپ به ایران بازگشتند… خوشبختانه در سال 2003 بیش از 1300 پناهجو توسط کشورهای پناهنده پذیرفته شدند. و زمانی که ما به این ارودگاه که نزدیک مرز اردن رسیدیم، دولت اردن دیگر هیچ پناهجویی را نمیپذیرفت و مرزهایش را به روی تمامی پناهجویان بسته نگه داشت. که پس از آن به مدت پنج سال در کمپی به نام ناکجاآباد که نه زیر نظر کشور عراق بود و نه جز حوزه استحفاظی اردن محسوب میشد، خانه به دوشتر از قبل زندگی را به امید آینده ادامه دادیم. متاسفانه در طی این مدت پنج سال کمیساریای عالی به بهانه این که این اردوگاه زیر نظر هیچ کشوری نیست و رسمیت ندارد، کمکهای ناچیز خود را از ما پناهجویان دریغ کرد که به علت همین بیتوجهی چه بسیار کودکان بیمار و معلول و ناقص پای به زمینی گذاشتند که هیچ کشوری آن را به رسمیت نمیشناخت…
کمپ الولید که شما را منتقل کردند آیا شرایط بهتری از لحاظ رفاهی برای شما فراهم شد؟
کمپ الولید در یک بیابان واقع شده و شرایط آن چندین برابر سخت از کمپهای قبلی است. شاید از طرف کمیساریای عالی پناهندگان کمک های حداقلی دریافت کنیم اما نبود امکانات بهداشتی، فرهنگی و کمبود مواد غذایی آسیبهای جبران ناپذیری را برای پناهجویانی که سالها زندگی را در کمپهای دیگری گذراندهاند، به ارمغان آورده است. بچههایی که سالها از لحاظ تحصیلی عقب افتاده و بزرگ شدند و طعم رفتن به مدرسه و در کنار دیگر بچهها را نچشیدهاند، گرمای سوزان تابستان و سرمای غیرقابل زمستان زندگی پناهجویان را مختل کرده. بیمارهای خونی و مسری که بین پناهجویان شیوع پیدا کرده، اسهالهای خونی، خون دماغهای پیدرپی، فشار خون بالا، ناراحتیهای پوستی و نیش زدنهای عقرب و مار و حشرات بیابانی همه و همه دست به دست هم داده تا توان پناهجوی سالها آواره را به زانو درآورد. به هیچ عنوان این کمپ شرایط زیستی برای پناهجویان نداشته و ارودگاه جنگی و یا زندانی است که با چندین لایه سیم خاردار احاطه شده و خروج از آن غیرممکن است.
در کمپ الولید تنها شما بازماندههای کمپ التاش زندگی میکنید؟
خیر…90 خانواده پناهجوی اهوازی، 200 پناهجوی فلسطینی که قبلن 1700خانواده پناهجو بودند و خوشبختانه از طرف کشورهای ثالث مورد حمایت قرار گرفته و اکثر آنها راهی کشور سوم شدند.
طی این مدت آیا با سازمان حقوق بشری توانستید ارتباط برقرار کنید؟
بله… شرایط غیرقابل تحمل این کمپ سبب شد که پناهجوها در کنار هم قرار بگیرند و برای رساندن حرفهایشان به گوش سازمانهای حقوق بشری دست به تحصنهای عمومی بزنند. به طوری که هنوز هم این تحصنها ادامه داشته و از صبح تا عصر جلوی دفتر کمیساریای عالی پناهندگان به نشانه اعتراض و رسانهای کردن این مشکلات تجمع کرده و به این تحصن اعتراضی خود ادامه خواهیم داد تا زمانی که نتیجهای حاصل شود.
تا به حال نتیجهای هم گرفتهاید؟
متاسفانه خیر… به جای رسانهای کردن فریاد این بیعدالتی بیشتر مورد بیمهری قرار گرفته و آزرده خاطر شدیم. به طور نمونه 25 ماه مه، دو خانم پناهجو دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند و بیش از 30 روز این اعتصاب غذا ادامه داشت. آنها میخواستند شرایط غیرانسانی که برای خود و فرزندانشان پیش آمده و سالها بیپناهی و بلاتکلیفی را با زبان بیزبانی به گوش وکلای کمیساریای عالی پناهندگان رسانده و حمایت این سازمان را نسبت به خود و دیگر پناهجویان جلب کنند. متاسفانه مسوولین کمیساریای عالی به جای رسیدگی به این موضوع چندین نفر که یونیفرم پلیس را پوشیده بودند را با اجازه خود به داخل کمپ راه داد و این دو خانم را با زور و توهین و اهانت به بیمارستان منتقل کردند، که در این حین درگیری هم بین پناهجویان و این افراد صورت گرفت و آسیبهای بسیار جدی برای پناهجویان به عمل آورد. و ماشین کمیساریای عالی با سرعت به تجمع پناهجویان یورش برده و سبب زیر گرفتن یکی از خانمهای پناهجو شده که ساعد دست بالکل شکست و دیگر پناهجویان نیز مورد توهین و افترا و آسیبهای جسمی جدی شدند.
چه عاملی سبب شد که ماشین کمیساریای عالی پناهندگان به سمت پناهجوها یورش ببرد؟
جمع کثیری از پناهجویان در روز جهانی پناهندهگان، دست به تحصن عمومی زده و از ساعت هشت صبح تا دوازده شب این تحصن هر روز و به طور متوالی ادامه هم اکنون ادامه دارد، در این روز وکلا کمیساریای عالی پناهندگان به جای رسیدگی به درخواستها و مطالبات ما، درخواست کمک از گارد یونیفرم پوش عراق کرده و با چندین نفر از این افراد وارد کمپ شدند، با تهدید و اهانت به سمت زنهایی که اعتصاب غذا نامحدود کرده بودند رفته و با بیحرمتی و بیاحترامی تمام آنها را به زور داخل آمبولانس کردند، چنین از عملی از طرف وکلای کمیساریای عالی برای پناهجویانی که دست به تحصن مسالمتآمیز زده و خواستار رسیدگی به پروندههایشان بودند، بسیار گران تمام شد. و پناهجویان تاب این بیحرمتی را نداشته و با نیروهای پلیس درگیر شده و به زد و خورد پرداختند. نیروهای یونیفرم پوش گارد عراق نیز با تمام توان به جان پناهجوها افتاده و حسابی تن و بدن پناهجویان را زخمی و آسیبهای جدی وارد آوردند. وکلای کمیساریای عالی هم به جای رسیدگی به این موضوع، ماشینشان را روشن کرده و با سرعت تمام به سمت پناهجوها حرکت کردند که زد و خورد و درگیری چنان بالا بود که ماشین کمیساریای عالی چندین نفر را زیر گرفت و موجب شکستگی دست یکی از زنان پناهجو شد.
برای امرار معاش چه کار میکنید؟
ما که سالهاست گرفتار در کمپهایی هستیم که هیچ امکانات رفاهی ندارد و باتبع کاری هم وجود ندارد. از طرف کمیساریای عالی هر نفر به طور ماهیانه، یک کیلو برنج، یک کیلو شکر، یک کیلو چایی، دو عدد صابون، یک کلیو تاید، یک عدد شامپو، یک کیلو گوشت، دو بسته پنیر دریافت میکند. و روزانه هر نفر سه عدد نان باگت کوچک سهم غذایی شان هست…از لحاظ میوه و سبزیجات که به هیچ عنوان چنین چیزی دریافت نمیکنیم و تمامی بچهها از میوه و سبزیجات محروم هستند. پوشاک نیز همان کهنههایی که داشتیم میپوشیم و سهمی از لحاظ پوشاک برای ما در نظر گرفته نشده است.
و کلام آخر…(هر چند مصاحبه با شما تازه آغاز شده و نیاز به اطلاع رسانی و مصاحبههای بسیار است اما برای پایان این شماره..)
من 26 سال سن دارم و در کمپ به دنیا آمدم. هیجده سال اول زندگیام را در کمپ التاش گذراندم و تمامی زندگی من از لحظه تولد تا به امروز در سه کمپ مختلف سپری شده است. آیا حق دیدن زندگی بیرون از کمپ را ندارم، به چه جرمی من و بیشتر کودکان امروز و دیروز بایست کودکی و نوجوانی و جوانیشان را در کمپ بگذرانند… تنها این سوال را میخواهم از سازمانهای حقوق بشری بپرسم، ما تاوان چه گناهی را پس میدهیم؟!!! آن گونه که از خبرها شنیده میشود، حکومت عراق قصد تعطیلی کمپ الولید به مانند کمپ اشرف را داشته و پیگیر همان سیاست است… حال با چنین اوضاعی آیا ما پناهجویان محکوم به تبعید اجباری هستیم آن هم در شرایط قرون وسطایی… من از تمامی کسانی که این مصاحبه را میخوانند، میخواهم که پیگیر معضلات و مشکلات ما پناهجویان در کمپ الولید باشند، فاجعه بزرگتر از آن است که در چند خط بیان شود…
خبر / رادیو کوچه
یک فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، مسعود بارزانی، رییس اقلیم کردستان عراق، را متهم کرد که بدون اطلاع دولت مرکزی این کشور ۳۰۰ هزار هکتار زمین در اختیار «گروهک پژاک» قرار داده، و هشدار داد که ایران به حملات خود برای نابودی این گروه ادامه خواهد داد.
به گزارش ایرنا، روز دوشنبه به نقل از یک فرمانده عالیرتبه نظامی که از اعلام نامش خودداری کرد، آمده است: «مسوولین و به خصوص رییس اقلیم کردستان به ملتهای عراق و ایران خیانت کرده و بدون اطلاع دولت مرکزی عراق در تبانی با استکبار، ۳۰۰ هزار هکتار از سرزمین عراق را در اختیار گروهک تروریستی پژاک قرارداده است.»
بر اساس این گزارش، این منطقه «از نقاط مرزی دالامپرداغ تا مرز مقابل قلعه دیزه در داخل خاک عراق به طول ۱۵۰ کیلومتر و به عمق حداقل ۲۰ کیلومتر را شامل میشود.»
این فرمانده نظامی افزوده است: «مسوولان و به خصوص رییس اقلیم کردستان، دست این گروهک جنایتکار را در اخاذی و باجگیری از مردم عراق باز گذاشتهاند و گروهک مزبور با حمایت دولت اقلیم کردستان عراق علیه ملت ایران دست به عملیات تروریستی میزند.»
۱۰ روز پیش مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، با انتشار بیانیهای گلولهباران مناطق مرزی منطقه کردستان عراق توسط جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرد و از تهران خواست که به جای «ایجاد رعب و وحشت»، از طریق «گفتوگو» و «راهکارهای عملی» به حل مسایل بپردازد.
در این میان فرمانده عالیرتبه نظامی مورد اشاره خبرگزاری داخلی ایران گفته است: «گروهک تروریستی پژاک در خاک عراق تشکیلات آموزشی، اداری و آمادی به منظور اقدامات تروریستی علیه ملت ایران دایر کرده است و از مردم ساکن در این سرزمین باجگیری و اخاذی میکند.»
وی تهدید کرده است: «به تروریستها اجازه داده نخواهد شد که با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی در سرزمین عراق لانه کرده و به ملت ایران تعرض کنند و علیه این تروریستها اقدام خواهد شد.»
این فرمانده افزوده است: «این حق برای ما محفوظ است تا مراکز تروریستی را در نواحی مرزی فوق مورد هدف قرارداده و آنها را سرکوب و نابود کنیم.»
بیشتر بخوانید:
«پژاک مسوول حملههای اخیر به نیروی انتظامی است»
«وقوع درگیری مسلحانه در اطراف شهر سنندج»
خبر / رادیو کوچه
علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی صبح روز سهشنبه، 12 ژوئیه، وارد وین پایتخت اتریش شده است.
به گزارش فارس، آقای صالحی پس از ورود به وین در جمع خبرنگاران گفت: «سفر یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران باید بدون شرط باشد والا بیمعنا و بیمفهوم خواهد بود.»
این اظهارات در حالی بیان شده که فریدون عباسی رییس سازمان انرژی اتمی ایران، پیشتر از مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که مقر آن در وین قرار دارد، برای سفر به تهران دعوت کرده است.
آقای آمانو انجام این سفر را مشروط به پاسخگویی ایران به سوالات آژانس برای «شفافسازی» فعالیتهای هستهای خود کرده است.
در آستانه سفر علیاکبر صالحی، وزارت امور خارجه اتریش با صدور بیانیهای هدف از گفتوگو با آقای صالحی را باز نگاه داشتن مجرای مذاکره با ایران در شرایط برقراری تحریمهای بینالمللی دانسته بود.
این بیانیه تاکید داشت که میشاییل اشپیندلگر وزیر امور خارجه اتریش در جریان سفر آقای صالحی به وین، با او درباره برنامه هستهای ایران و وضعیت حقوق بشر در این کشور صحبت خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
«سهبرابرشدن غنیسازی ایران باعث نگرانی است»
سهشنبه 21 تیر 90/ 12 ژوئن 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
مجله جاماندگان- «احکام قانونی انواع کافران»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
تکنو کوچه- «کاربرد غالب ویپیان در ایران»- کیومرث سجادی
بخش دوم خبرها
روزنگاشت- «آغازی برای فرخلقا با نردبان ترقی»- محبوبه شعاع
کافه قصه- «نقل از دفتر خاطرات یک دوشیزه»- مهرداد
بخش سوم خبرها
نقد نمایش گلنگری گلن راس- «نقد تاتر از زاویه غیرتاتری (کسینوس 120درجه)»- علی انجیدنی
دایره شکسته- «بوی خوش یک زن»- مهشب تاجیک
بخش چهارم خبرها
ائتلاف سبز ملی ایرانیان «اسما»
رجوع به آرای عمومی مردم و کسب نظر آنها با دخالت دادن درباره لزوم یا عدم لزوم و همچنین شکل و محتوای قاعدهای از قوانین و قوای عادی یا اساسی مسئلهای از مسایل مهم جامعه است.
همهپرسی در واقع شیوهای برای اعمال نظر مستقیم و حق حاکمیت و سرنوشت آحاد مردم توسط خود آنها در نظامهای سیاسی مردم سالار است. با توجه به موضوع و نتیجه حاصل از مراجعه مستقیم به آرای عمومی مردم، همهپرسی اشکال مختلفی به خود میگیرد.
حال اگر هدف از انجام همهپرسی فقط کسب نظر مردم درخصوص انجام آن امر برای بسترسازی و تبدیل آن به قانون بدون الزام و اعمال نظر مردم و محتوای درونی نتیجه آرا عمومی باشد، آن را «همهپرسی مشورتی» میگویند، و غالبن منتج به آن میشود که امروز زمامداران از این شیوه تاکنون توانستهاند برای تحکیم و تجمیع قوا با قدرت تحت حکومتشان از آن بهره جویند که در چنین شرایطی با هدف اساسی همهپرسی که بسط و گسترش مردم سالاری است، صراحتن در تضاد است. و نهایتن موجب آن میشود که حکومت با این شیوه از قانونگذاری به سمت کودتا و خودکامگی پیش بروند.

حال با این شناخت و تجربه تاریخی بیش از یک قرن مبارزه که به ویرانگریها و منازعات مرزهای جغرافیایی، مادی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادیمان و نهایتن به فقر و بیسوادی و استبدادسلطنتی و دینی ایران دیروز و امروز متاثر از دخالت عوامل خارجی و خیانت زمامداران داخلی معطوف گردیده، بر ماست تا با تحریم انتخابات پیشرو در وظیفه میهنی و اعتقادیمان و فارغ از تعلقات دینی، قومی، سیاسی با اعتقاد به حق حاکمیت بر سرنوشت خود و نسل آینده با اراده و تلاش برای تغییر شیوه حاکمیت و قانون اساسی در لوای استقلال و آزادی ایران حرکت و با اهتمام همه میهندوستان که از اقوام یک سرزمین و یک نژاد میباشیم قدم برداشته و در راه آرمان و الای تمامی شهیدان و سبزقامتان راه آزادی که همانا با غیرت، میهنی خون خود را در راه اعتلا و آبادانی و سربلندی ایران عزیز درمقاطع تاریخی اهدا نمودهاند بپیماییم. یقینن این حاصل نخواهد شد مگر با شناخت و آگاهی از اصل و حقوق اساسی خود و جایگاه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی دیروز و امروز کشورمان.
میترا شجاعی
منبع: دویچه وله
انجمن اسلامی جامعه پزشکان ایران با صدورنامهای نسبت به وضعیت سلامتی موسوی و کروبی ابراز نگرانی کرده است. دکتر عبدالکریم لاهیجی میگوید وضعیت این دو نفر و همسرانشان مصداق آدمربایی است و در سازمان ملل تحت بررسی است.
دکتر عبدالکریم لاهیجی نایب رییس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر میگوید از آنجا که هیچ مقام رسمی در ایران بازداشت یا حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان را تایید نکرده، از نظر حقوقی این دو نفر ربوده شدهاند.
وی میگوید پرونده این دو نفر هماکنون در کمیتهی ناظر بر اجرای کنوانسیون ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل تحت بررسی است.
آقای دکتر لاهیجی، آیا تلاشی در زمینهی بینالمللی و پیگیری از طریق کمیتههای سازمان ملل برای آزادی آقایان موسوی و کروبی و خانمها رهنورد و کروبی صورت گرفته یا خیر؟
دکتر عبدالکریم لاهیجی: اجازه دهید نخست خدمتتان عرض کنم که تا این لحظه مقامات جمهوری اسلامی چه در قوه قضاییه چه در قوه اجرایی هرگز صحبت از بازداشت آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان نکردهاند. «بازداشت» یک اصطلاح حقوقیاست و در قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده که ظرف ۲۴ ساعت پس از بازداشت، باید دلایل اتهام به متهم تفهیم شود و بعد مشخص شود که آیا او در بازداشت خواهد ماند و یا این که پروندهاش به دادگاه رود. و میدانید که ظرف ماههای گذشته هرگز یک چنین اعتراف و یک چنین تصریحی از ناحیه مقامات جمهوری اسلامی صورت نگرفته است. تحت نظر بودن هم یک عمل قضاییاست. یعنی اگر بگویند که آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان در منزلهایشان تحت نظر هستند، این هم باز باید مشخص شود که در چه زمانی، توسط کدام قاضی دادگستری و به چه اتهامی این تصمیم قضایی گرفته شده است. بنابراین عنوان حقوقی وضعیت آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان عنوان «ربایش قهرآمیز» است و هیچ چیز دیگری نیست.
در حقیقت شما معتقدید که یک جور آدمربایی صورت گرفته است؟
یک آدمربایی صورت گرفته است. در کنوانسیون مربوط به ناپدیدشدگان قهری، این عنوان را به وضعیت آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان میدهند. به خاطر همین هم یک هفته پس از اثبات این امر، ما کمیتهای را که ناظر بر اجرای این کنوانسیون است در جریان گذاشتیم، اطلاعات تکمیلی را به آنها دادیم که در چه تاریخی این عمل صورت گرفته، هویت این چهار نفر چیست و آخرین محل سکونتشان کجا بود و تا این دقیقهای که من با شما صحبت میکنم، ما میدانیم که این شکایت به مقامات جمهوری اسلامی ابلاغ شده و تا این لحظه ما هیچ گونه پاسخی دریافت نکردهایم و همین نشان میدهد که کمیتهی ناظر بر اجرای کنوانسیون ناپدیدشدگان قهری هم هیچ گونه اطلاعی از مقامات جمهوری اسلامی به دست نیآوردهاند. در غیر این صورت به ما خبر میدادند.
دکتر لاهیجی میگوید از همراهان موسوی و کروبی در داخل که آزاد هم هستند متعجب است که برای آزادی آنها اقدامی نمیکنند.
آیا در این مورد به گزارشگر ویژه ایران، احمد شهید که قاعدتن باید کارهای مقدماتیاش را الان شروع کرده باشد، گزارشی از سوی نهادهای ایرانی داده شده که وضعیت این چهار نفر را پیگیری کند؟
آقای احمد شهید هنوز ماموریت رسمیاش آغاز نشده و دو هفتهی دیگر آغاز میشود و از آن زمان است که میتواند به طور رسمی با مقامات جمهوری اسلامی تماس گیرد و در مورد ماموریتش درخواست ویزا کند. ما البته گزارشهایی طی ماههای گذشته به کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل، به شورای حقوق بشر، به دبیرکل سازمان ملل دربارهی وضعیت حقوق بشر دادهایم و میدانید که براساس این گزارشها بوده که در فروردینماه گذشته شورای حقوق بشر قطعنامهای صادر کرد و با توجه به وخامت روزافزون وضعیت حقوق بشر در ایران گزارشگر ویژه تعیین کرد. باید در انتظار شروع ماموریت آقای احمد شهید بود و مسلم است که وضعیت تمام دستگیرشدگان و تمام زندانیان و وضعیت خاص آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان هم جزو موارد یادشده خواهد بود. همین جا من اشاره میکنم که آدمربایی جنایت است و جنایت بینالمللیست. بنابراین یک حکومتی که دست به ارتکاب یک چنین جنایتی میزند، مسلم است که مسئول است و باید پاسخگوی عملش باشد.
آقایان موسوی و کروبی هر دو سمتهای بالایی در جمهوری اسلامی داشتند و هرکدام به مدت هشت سال ریاست قوه مجریه و ریاست قوه مقننه را دارا بودند. آیا اینها مصونیت دیپلماتیک ندارند و از این راه نمیشود برای آزادی آنها وارد شد؟

مسلم است که از هر مسیری و از هر طریقی میشود برای آزادی آنها اقدام کرد، ولی با توجه به این که در ایران متاسفانه قوه قضاییه مستقلی وجود ندارد، بنابراین به غیر از این که از طریق مراجع بینالمللی، دولت جمهوری اسلامی را زیر فشار بگذارند که دست از سر تمام زندانیان سیاسی و این چهار ربوده شده بردارند کار دیگری نمیشود کرد. اینجاست که من فکر میکنم مسئولیت عمده متوجه دوستان آقایان موسوی و کروبی است، کسانی که در گذشته همراه با ایشان مسئولیتهای اجرایی داشتند و یا پس از ایشان در پست ریاست جمهوری، در پست وزارت، در قوه مقننه جمهوری اسلامی بودند و الان خوشبختانه آزاد هستند. من واقعن نمیفهمم که چرا آنها سکوت کردهاند! چرا وخامت وضعیت تمام زندانیان سیاسی با وجود دو فاجعهای که برای هاله سحابی و هدی صابر اتفاق افتاد را هنوز درک نمیکنند و واقعن یک کمپین بزرگ برای آزادی تمام کسانی که الان نزدیک به دو سال است که بیگناه در زندان هستند و آقایان موسوی و کروبی راه نمیاندازند. اینجاست که دیگر واقعن باید یک مقدار از این مسئولیت را هم به لحاظ سکوتی که در جبههی اپوزیسیون جمهوری اسلامی که در داخل است و بسیاری از افراد آن خوشبختانه در زندان نیستند، از این افراد و جریانها خواست.
اتفاقن گروهی هم معتقدند که این کوتاهی متوجه نهادهای حقوق بشری خارج از کشور است. پاسخ شما به آنها چیست؟
نهادهای حقوق بشری خارج از کشور به غیر از این که مقامات سازمان ملل و نهادهای سازمان ملل را در جریان بگذارند، امکان دیگری ندارند. یکی از امکانات ما هم استفاده از رسانههای خبری است، برای این که این زندانیان و این ناپدیدشدگان فراموش نشوند. ما امکان دیگری نداریم. در داخل است که میشود از طریق راههای مسالمتآمیز، از طریق گفتوگو، از طریق انواع و اقسام شیوههای مسالمتآمیز جمهوری اسلامی را ناگزیر کرد که وضعیت صدها زندانی سیاسی و این چهار تن را روشن و آنها را آزاد کند. بنابراین من بدون این که بخواهم بهعنوان یک مدافع حقوق بشر از خودمان سلب مسئولیت کنم، میگویم که ما تا آن جایی که در امکاناتمان بوده، اقدام کردهایم. ما بودیم که کمیتهی ناظر بر اجرای کنوانسیون ناپدیدشدگان قهری را در جریان گذاشتیم و این موضوع را تعقیب میکنیم و با آقایاحمد شهید هم به مجردی که ماموریتش آغاز شود، در تماس خواهیم بود. متاسفانه میدانید که هم کانون مدافعان حقوق بشر و هم کانون زندانیان سیاسی را درهایشان را بستهاند و تعداد زیادی از مدافعان حقوق بشر الان یا ناگزیر از ترک ایران شدهاند یا در شرایط سختی بهسرمیبرند و یا در داخل زندانهای جمهوری اسلامی هستند. اینجاست که توقع من بیشتر از کسانیست که خوشبختانه آزاد هستند و با توجه به موقعیتشان، شخصیت و هویت بینالمللی که دارند، فکر میکنم آنها هم باید مسئولیت خودشان را انجام دهند.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
نیکولای سرکوزی رییس جمهوری فرانسه که به کابل آمده است گفت سربازان کشورش تا سال 2012 افغانستان را ترک خواهند کرد.
وی که ظهر امروز در یک نشست کوتاه خبری با حامدکرزی رییس جمهوری افغانستان ظاهر شد گفت نیروهای خارجی برای دایم به افغانستان نیامدهاند.
حامد کرزی فرانسه و سرکوزی را دوست خوب افغانستان خواند اما به دلیل مرگ برادرش از سرکوزی پوزش خواهی کرد که با لبان خندان نتوانسته است وی را پذیرایی کند.
آقای کرزی در این نشست خبری بیشتر صحبت نکرد.

آقای سرکوزی پیش از نشست خبری با حامدکرزی با سربازان کشورش در ولایت کاپیسا نیز دیدار کرد.
فرانسه در افغانستان 3979 سرباز دارد که در ولایت شمالی کاپیسا و شهرک سروبی کابل جابهجا میباشند.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران با ارایه دیدگاههای خود درباره انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی گفت: «ما از سال ۸۴ نباید در انتخابات شرکت میکردیم، متاسفانه این اشتباه ما بود. این بار اگر شرایط فراهم نشد حتمن در انتخابات شرکت نمیکنیم.»
بحث شرکت یا عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس به یکی از مباحث روز صحنه سیاسی ایران تبدیل شده است. اختلاف نظرهایی نیز در اردوگاه اصلاحطلبان وجود دارد. خاتمی پیشتر پیششرطهایی برای بازگشت اصلاحطلبان به عرصه رقابتها مطرح کرده بود از جمله آزادی زندانیان سیاسی، برگزاری انتخابات آزاد و سالم و آزادی فعالیت احزاب و مطبوعات.
به گزارش روزنامه اینترنتی «میهن» خاتمی در اظهارنظری جدید با تاکید بر این که «در صورت فراهم نشدن شرایط در انتخابات شرکت نمیکنیم،» خاطرنشان کرده است: «این نظر شخصی من است و همه باید بعد از شور و رایزنی با هم تصمیم بگیریم.»
روزنامه میهن در شماره دوشنبه خود نوشته است که این سخنان خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی شمال کشور مطرح شده است.
خاتمی در این دیدار که «میهن» تاکید کرده فایل صوتیاش را دراختیار دارد، گفته است: «مگر میتوانیم از حقوق مردم بگذریم؟ گیرم که تمام کسانی که در این حوادث کشته دادند بیایند بگویند از خون فرزندمان گذشتیم! اما مگر میتوان از حقوق حقه مردم گذشت؟ خیر. زندانیان سیاسی حتمن باید آزاد شوند. فضای امنیتی باید باز شود. انتخابات باید آزادانه برگزار شود. مگر با آقای موسوی و کروبی قرار نگذاشتیم که سه شرط فوق را داشته باشیم و به آینده نگاه کنیم؟ در عین حال حرفهای من میتواند به عنوان یک اتمام حجت تلقی شود. هر چند به نظر نمیرسد گوش شنوائی وجود داشته باشد. اما روزی تاریخ قضاوت خواهد کرد.»
خاتمی تاکید کرده است: «تا زمانی که مجری و ناظر انتخابات مطمئن نباشند و هر دو از یک جریان باشند، مطمئنن انتخابات سالم نیست. برگزارکنندکان انتخابات از معتمدان کشور باید باشند. نه آنکه از یک گروه خاص با تندروانهترین افکار، مسوول باشند. بیایند از همین احزاب موجود افرادی را بدین منظور انتخاب کنند تا انتخابات سالمتری داشته باشیم، اگر شرایط فراهم نشد حتمن در انتخابات شرکت نکنیم.»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستودوم تیرماه 1390 برابر با دومین سالروز درگذشت «فرخلقا هوشمند» بازیگر پیشکسوت تاتر، سینما و تلویزیون است. هوشمند که زاده سال 1307 بود، سابقه حضور در بیش از هفتاد فیلم سینمایی را دارد که از میان آنها میتوان به شب قوزی، خواستگار و مجموعه فیلمهای صمدآقا اشاره کرد. وی سرانجام در چنین روزی در سال ۱۳۸۸ به دلیل عارضهمغزی درگذشت.
«فرخلقا پوررسول» که پس از ازدواج با «رضا هوشمند» بازیگر و چهرهپرداز، نام خانوادگی «هوشمند» را برای خود انتخاب کرد. در سال 1307 در رشت به دنیا آمد. او دوران بازیگری را در هنرستان هنرپیشگی زیرنظر «عطااله زاهد»، «مجید محسنی» و «حمید قنبری» در سال ۱۲۳۴ آغاز کرد و سپس به تشویق پدرش «علیقلی پوررسول» که یکی از بنیانگذاران تاتر در رشت بود برای اولین بار به روی صحنه تاتر رفت و پس از مدتی به تهران مهاجرت کرد.

فرخلقا بازی در سینما را در سال ۱۳۳۶ با بازی در فیلم «نردبان ترقی» آغاز کرد و در طول فعالیت سینماییاش در هفتاد فیلم به ایفای نقش پرداخت. وی در سال ۱۳۴۴ با فعالیت در تلویزیون ملی ایران در اجرای برنامه زنده در کنار «ایرج ناظریان»، «عزتاله مقبلی» و «رقیه چهرهآزاد» کار تلویزیونی خود را آغاز شد.
از به یاد ماندنیترین نقشهای تلویزیونی او در پیش از انقلاباسلامی سریال «صمد آقا» بود که فرخ لقا هوشمند نقش «ننه صمدآقا» را در آن بازی می کرد. برخی از مجموعههای تلویزیونی و فیلمهایی که فرخلقا هوشمند در آن به ایفای نقش پرداخته است عبارتاند از: «کوچک جنگلی»، «لبخند زندگی»، «عیاران»، «داستان یک شهر»، «خانه به خانه»، «مدرسه مادربزرگها»، «سوختهدلان»، «تهران ۱۱»، «دردسر بزرگ»، «سایهها»، «چراغ جادو»، «قصههای شهرک»
«دختران»، «مامان آفاق» به ایفای نقش پرداخت. همچنین در فیلمهای سینمایی چون «علی واکسی»، «شب قوزی»، «شوهر آهوخانم»، «کلاغ»، «باشو غریبه کوچک»، «شکار خاموش»، «افسانه آه»، «رنو تهران ۲۹»، «دو نفر و نصفی»، «مسافران»، «چهارشنبه عزیز»، «دو همسفر»، «الو الو من جوجوام»، «همسر»، «بلوف»، «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «سفر»، «اشک و لبخند»، «شراره»، «رقص و شیطان».

و اما سرانجام فرخلقا هوشمند بازیگر تاتر، سینما و تلویزیون پس از گذشت سیودو روز که دچار خون ریزی مغزی شده بود و در حالت بیهوشی به سر میبرد، به دلیل ایست قلبی در بیستودوم تیرماه ۱۳۸۸ و در سن هشتادودو سالگی درگذشت و درقطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
«فرشته هوشمند» دختر فرخلقا به خبرنگار سینمایی فارس گفته بود: حدود پنج روز بود که مادر را از بیمارستان به خانه منتقل کردیم و همه تجهیزات را به خانه آوردیم و پزشک هم مدام از او مراقبت میکرد. مادرم در آغوش دخترانش درگذشت و پیش تنها پسرش رفت. وی در ادامه گفته: برادرم چهار سال پیش فوت کرد ولی بنا به وصیتاش هرگز مادرم نفهمید که او دیگر بین ما نیست. چون معتقد بود که مادرمان با شنیدن این خبر دوام نمیآورد. من و خواهرم در این سالها این راز را پیش خودمان نگه داشتیم و تحمل کردیم.
منبعها:
ویکیپدیا
بیبیسی
سایت خبری سینما
خبر / رادیو کوچه
احمد والی کرزی، برادر حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان و از مقامات دولتی جنوبی این کشور روز سهشنبه، 12 ژوئیه، در منزلش ترور و کشته شده است.
به گزارش الجزیره، زلمی ایوبی، سخنگوی ولایت کندهار، با تایید این خبر اظهار داشت: «وی به همراه یکی از اعضای خانوادهاش روز سهشنبه، بر اثر تیراندازی محافظش کشته است.» وی همچنین اشاره کرد که گلوله به شکم و سینه وی اصابت کرد و در همان لحظه کشته شد.
یکی از نزدیکان حامد کرزی نیز که از اعلام نامش خودداری کرده است نیز این خبر را تایید کرد.

احمد والی کرزی، یکی از اعضای شورای ولایتی کندهار بوده و از افراد با نفوذ در جنوب افغانستان به شمار میفت. به گزارش برخی رسانههای داخلی این کشور وی در قاچاق مواد مخدر نیز دست داشته است.
پس از این حادثه کلیه مسیرهای منتهی به بیمارستانی در این ولایت مسدود و همچنین ایستهای بازرسی تشکیل شد.
تاکنون از وضعیت محافظ وی گزارشی ارایه نشده است.
یادآوری میشود گروه شبه نظامی طالبان مسوولیت این حادثه را بر عهده گرفته است.
خبر / رادیو کوچه
آیتاله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از سیاست خارجی محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، به صراحت انتقاد و دولت او را متهم کرده است منافع ملی را فدای اختلافات جناحی میکند.
به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، آیتاله هاشمی رفسنجانی به موارد متعددی از «کارهای نسنجیده» دولت آقای احمدینژاد اشاره کرده است.
او روند بهبود رابطه تهران و ریاض پس از جنگ ایران و عراق و نقش شخصی خود را تشریح کرد و از اینکه این رابطه اکنون به «تیرگی» رفته ابراز تاسف کرد و گفت: «میتوانستیم با کمک عربستان سعودی که جایگاه ویژهای در بین کشورهای اسلامی و حتا دنیا دارد، خیلی از مسایل را حل کنیم. ولی نه تنها چنین نیست، بلکه به خاطر بعضی اهداف داخلی سعی میکنند آن رابطه را در جامعه مخدوش جلوه دهند.»
به گفته آقای رفسنجانی، در سفری که چند سال پیش به عربستان سعودی داشته از «برخورد بد» مسوولان این کشور با حجاج ایرانی به ملک عبداله گله کرده و پادشاه عربستان نیز دستور حل این مسئله را داده، اما پس از بازگشت او اخبار دروغی منتشر شده است.
او گفت که منوچهر متکی، وزیر خارجه وقت در یک کنفرانس خبری ادعا کرد که محمد ریشهری، سرپرست پیشین حجاج ایرانی توسط سعودیها مورد بدرفتاری قرار گرفته و حتا بازرسی بدنی شده، اما وقتی آقای ریشهری تلفنی از آقای متکی میپرسد چرا این اظهارات «دروغ» را مطرح کرده، او میگوید: «من تحت فشار بودم که این حرف را بگویم.»
آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه اظهار داشت که مسوولان دولتی «همان رفتار نسنجیده داخلی مانند امور اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را در سیاست خارجی هم دارند.»
وی گفت در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی «آنقدر فضا سنگین بود که (آقای خاتمی) در یکی از سفرها به آمریکا و در یکی از مراسم، برای اینکه با مسوولان آمریکا رودررو نشود، مسیر مستقیم خود را کج کرد.»
او افزود اما اکنون بر عکس شده است: «آنقدر بر عکس است که به هر بهانهای نامههای بدون جواب به مسوولان آمریکا مینویسند.»

اشاره او به چند نامهای است که محمود احمدینژاد طی سالهای گذشته به جورج بوش و باراک اوباما روسای جمهوری پیشین و کنونی آمریکا نوشت و بیپاسخ ماند.
با این حال، آقای هاشمی رفسنجانی از بهبود رابطه با آمریکا حمایت کرده است: «من فکر میکنم الان کاملن میتوان در شرایط مساوی و با رعایت احترام متقابل با آمریکا مذاکره کرد.»
اما او افزوده که مقامهای آمریکایی اکنون سیاست خصمانه بیسابقهای در مقابل ایران در پیش گرفتهاند.
آیتاله هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: «الان آمریکاییها رفتار تلخی با ما دارند، یعنی مثل اینکه تصمیمهایی گرفتهاند. در گذشته اگر تصمیم میگرفتند، بروز نمیکرد. ولی الان رییس جمهوری، وزیر خارجه و سایر شخصیتهای آمریکا علیه ایران اظهار نظرهایی دارند که خیلی تند است.»
لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا اخیرن ایران را متهم کرده است که با ارسال سلاحهای پیشرفته به شیعیان عراقی، موجب افزایش تلفات ارتش آمریکا شده است.
آیتاله هاشمی رفسنجانی به کسانیکه بهدنبال ایجاد شکاف بین اروپا و آمریکا هستند هشدار داده است که اروپاییها «همیشه» با آمریکا بودهاند و بهدلیل منافع مشترکی که با آمریکا دارند ممکن است تا حدی حاضر شوند با ایران کار کنند، اما از آمریکا جدا نمیشوند.
او در این مصاحبه با شاره به تجربه دوران ریاست جمهوری خود و «نرم شدن» مواضع مقامهای آمریکایی پس از جنگ و مخالفت آیتاله خامنهای برای از سرگیری روابط با این کشور افزود: «ما در ایران کمی تلخ جواب میدادیم که تابع سیاست رهبری بودیم. ایشان موافق نبودند. البته تا آن مقدار که من ملایمت میکردم، آنها (آمریکاییها) جلو میآمدند. شاید اگر با آمریکا هم مثل اروپا رفتار میکردیم، مشکلات کمتری برای ما پیش میآمد.»
بیشتر بخوانید:
«اظهارات جنتی در خصوص بحرین بیشرمانه است»
«بحرین باید به دست مسلمین فتح شود»
«ریاض با همه توان مقابل تهران میایستد»
رادیو کوچه
100 سال قبل از میلاد- «گایوس ژولیوس سزار» (Gaius Iulius Caesar) بنیانگذار امپراتوری رم در شهر رم متولد شد. کائیوس ژولیوس که بعدها لقب «سزار» گرفت در خانوادهای متولد شد که ادعا میکرد تبارش به خدایان و الهههای روم باستان میرسد.
او یکی از فرماندهان سهگانه روم بود. اکثر مورخان گشایش سرزمین گل به دست او را یکی از مهمترین وقایع دوران باستان و آغازگر شکلگیری تمدن کنونی فرانسه میدانند. او همچنین رهبری نخستین لشکرکشی روم به بریتانیا را در دست داشت. وی در پی جنگی داخلی که در ۴۹ (پیش از میلاد) به راهانداخت فرمانروای روم شد. سزار پس از فتح مصر به رم بازگشت و یک حکومت دیکتاتوری برقرار کرد و دست به اصلاحاتی زد که موجب شد بسیاری از سناتورها با او مخالفت کنند. این کارها دوست پیشین «سزار مارکوس یونیوس بروتوس» و دستهای دیگر از سناتورها را به کشتن سزار برانگیخت. گفته شده بر اثر خیانت عدهای از نزدیکانش توسط پسرخواندهاش و چند نفر دیگر با ضربه خنجر به قتل رسید. دو سال پس از مرگ او سنای روم وی را یکی از خدایان روم شناخت.
1561 میلادی- امروز برابر با چهارصد و پنجاهمین سال ساخت کلیسای «سنت باسیل» (Saint Basil’s Cathedral) در مسکو است. این بنا در میدان سرخ (مهمترین میدان مسکو) واقع شده است. این کلیسا بین سالهای 1555 تا 1561 ساخته شده و نام آن برگرفته از یکی از قدیسان ارتدکس و بسیار محبوب روسیه است. این کلیسا در حقیقت به دستور «ایوان مخوف» به عنوان بنایی به منظور بزرگداشت و یادبود تصرف شهر «قازان» ساخته شد. این بنا که تحسین جهانگردان را نیز برانگیخته، در حال حاضر موزه و کلیسا است و یکی از برجستهترین بناهای تاریخی روسیه کهن به شما میرود.
هر برج که خود یک کلیسای کوچک است، دارای ترکیب و الگوی رنگی منحصربهفردی است که بیشک در زیبایی کل مجموعه تاثیر بسزایی بر جای گذاشته است. گنبدهای این کلیسا اصطلاحن به «گنبدهای پیازی شکل» یا (onion domes) معروفند. طراحی داخلی این کلیسا مجموعهای از برجهای مجزاست که هر یک با تصاویر زیبا، دیوارهای منقوش به سبک قرون وسطا و آثار هنری متنوع، پوشیده شدهاند.
1343 خورشیدی- «حسین علاء» سیاستمدار ایرانی درگذشت. وی دو دوره نخستوزیر ایران بود. در سال ۱۲۶۰ در تهران زاده شد و پدرش «علاالسلطنه» بود. کودکی را در قفقاز گذراند و تحصیلات خود را در لندن انجام داد و پروانه وکالت در دادگاههای بریتانیا گرفت سپس به وزارت خارجه ایران وارد شد. علاء همزمان با کار در سفارت در رشته حقوق دانشگاه لندن نیز تحصیل میکرد.
در دوره پنجم به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و همراه با «مدرس»، «تقیزاده» و «مصدق» با خلع قاجاریه مخالفت کرد. در دوره رضاشاه چندبار وزیر شد.
پس از بازگشت به ایران وزیر خارجه و بعد از کشته شدن رزمآرا، نخستوزیر شد. در دوران نخستوزیری دکتر مصدق وزیر دربار بود. پس از برکناری زاهدی دوباره نخستوزیر شد. در ۱۳۴۲ وزیر دربار بود و از سیاست شاه در تبعید خمینی انتقاد کرد و برکنار شد.
1994 میلادی- «یاسر عرفات» رییس وقت شورای عالی فلسطین پس از 27 سال دوری از فلسطین به غزه بازگشت و در فلسطین استقرار یافت. عرفات جوانی را در مصر به سر برده و در آنجا تحصیل کرده بود. وی که در سال 1959 و با هدف مبارزه برای فلسطین گروه «فتح» را تاسیس و بیشتر عمر خود را در مبارزه با اسراییل طی کرد از سال 1988 روش نرمتری در پیش گرفت و با قبول قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت موضع خود را در مورد اسراییل تعدیل کرد. برای درمان به فرانسه انتقال یافت و در آنجا درگذشت.
وی در سال ۱۹۹۴ همراه با «شیمون پرز» و «اسحاق رابین» به خاطر مذاکرات انجام شده در «اسلو» جایزه صلح نوبل گرفت.
———————————————–
برخی از رویدادی دیگر
1314 خورشیدی- قیام مسجد «گوهرشاد» مشهد علیه کشف حجاب در چنین روزی بود. پس از آنکه زمزمه نقشه رضاخانی در قالب کشف حجاب به مردم رسید، اعتراضات سراسری ایران را فرا گرفت.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
پارسا سیتی
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
با افزایش تنشهای دیپلماتیک بین واشنگتن و دمشق پس از حمله حامیان بشار اسد به سفارت این آمریکا در سوریه، هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده گفته است که بشار اسد رییس جمهوری سوریه مشروعیت خود را از دست داده و آمریکا هیچ سرمایهگذاری روی او نکرده است.
به گزارش رویترز، خانم کلینتون اظهار داشت که هیچکس نباید تردیدی داشته باشد که آمریکا خواهان تغییرات دمکراتیک در این کشور است.
هواداران بشار اسد، رییس جمهوری سوریه به سفارتخانههای آمریکا و فرانسه در دمشق حمله کرده و آسیبهایی به ساختمان این دو سفارتخانه وارد کردهاند.
مهاجمان همچنین به محل اقامت سفیر آمریکا در دمشق حمله کرده اما کسی مجروح نشده است.
طی چند ماهی که از اعتراضات سوریه می گذرد، برخی از تحلیلگران گفتهاند آمریکا نگران روی کار آمدن اسلامگرایان در سوریه و تاثیر آن بر روی صلح خاورمیانه است و به همین دلیل خواهان باقی ماندن رژیم اسد است.

اما خانم کلینتون گفت: «اگر کسانی از جمله پرزیدنت اسد گمان میکنند که آمریکا بهطور نهانی امید دارد که این رژیم از این درگیریها بیرون آید و همچنان به خشونت و سرکوب خود ادامه دهد، در اشتباه هستند. پرزیدنت اسد غیرقابل جایگزین شدن نیست و ما قطعن هیچ سرمایهگذاری برای باقی ماندن او در قدرت نکردهایم.»
وزیر خارجه آمریکا خواهان کنارهگیری آقای اسد نشد، اما گفت که واشنگتن از اراده ملت سوریه و تغییرات دمکراتیک در این کشور حمایت میکند.
او از سوریه خواست به تعهدات بینالمللی خود برای حفاظت از همه دیپلماتها عمل کند.
واشنگتن با محکوم کردن این حادثه خواهان پرداخت غرامت توسط دمشق شده است.
وزارت خارجه فرانسه نیز گفته است که افراد ناشناس سعی کردهاند وارد ساختمان سفارت شوند اما ناکام ماندهاند. وزارت خارجه فرانسه گفته است سه نفر از کارکنانش در اثر این حملات آسیب دیدهاند.
بیشتر بخوانید:
«حمله به سفارت آمریکا و فرانسه در دمشق»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) رییس جمهوری: عدهای میترسند اعلام کنند رشد اقتصادی ایران بالای ۱۰ درصد است
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=21&id=851508
رییس جمهوری عصر روز یکشنبه در جلسه هیت دولت به افزایش ۱۳ درصدی تولید فولاد، لوازم خانگی و سیمان و نیز افزایش قابل توجه بودجههای عمرانی و بخش مسکن، افزایش ۲۷ درصدی صادرات غیرنفتی و نیز افزایش ۱۴ درصدی تولیدات بخش کشاورزی اشاره کرد و گفت: «وقتی آمار افزایش تولیدات در همه بخشها بیش از ۱۰ درصد است، بر چه مبنایی رشد اقتصادی کشور را ۴ درصد اعلام میکنند، این موضوع نشان میدهد که عدهای میترسند اعلام کنند رشد اقتصادی ایران بالای ۱۰ درصد بوده در حالی که این اتفاق در واقعیت رخ داده است و میتواند چند سال متوالی ادامه یابد.»
2) هاشمی رفسنجانی: رویه فعلی سیاست خارجی مطلوب نیست
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=21&id=851489
آیتاله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگویی تفصیلی با سایت دیپلماسی ایرانی با مطلوب ندانستن رویه فعلی سیاست خارجی گفت: «خیلی بهتر میتوانیم از ظرفیت ایران استفاده کنیم.»
جام جم
1) احمدینژاد: هروقت زمان خدمتگزاری دولت تمام شود بیادعا کنار میکشد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100848534426
رییس جمهوری با اشاره به شعار دولت مبنی بر کار، نوکری مردم، خدمت و ایستادگی در مقابل زیادهخواهیها تاکید کرد: «دولت تا آخرین ثانیههای فرصت خدمتگزاری این شعارها را بهطور جدی پیگیری خواهد کرد. اعضای دولت بدون ادعا و منتی به دنبال کار و خدمت به مردم هستند و فقط به دنبال نوکری مردم هستند و هر وقت زمان نوکری تمام شود هم، بیادعا کنار میکشند ولی تا وقتی هستند یک ثانیه را برای کار از دست نخواهند داد.»
2) شیخالاسلامی؛ وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100848535732
معاون اول رییس جمهوری گفت: «در آینده نزدیک عبدالرضا شیخالاسلامی به عنوان گزینه پیشنهادی دولت برای تصدی وزارتخانه جدید تعاون، کار و رفاه که حاصل ادغام 3 وزارتخانه است، معرفی میشود.»
رسالت
1) صالحی: از حق و حقوقمان در معاهده ان پی تی نمیگذریم
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68115
وزیر خارجه کشورمان با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران ضمن پایبندی به تعهداتش در ان پی تی از حق و حقوق خود نمیگذرد، اظهار داشت: «جمهوری اسلامی ایران بهترین روابط را با آژانس دارد.»
2) واکنش باهنر به خبر انصراف 30 نماینده از طرح سوال از رییس جمهوری
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68130
نایب رییس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه منبع خبر پس گرفتن 30 امضا از طرح سوال از رییس جمهوری مشخص نیست، گفت: «قبل از تعطیلات مجلس حدود 12 نفر امضایشان را پس گرفتند اما اینکه بر تعداد آن اضافه شده باشد روشن نیست.»
آفرینش
1) علیاکبر صالحی: از لغو روادید با عراق استقبال میکنیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85485
به گزارش ایسنا، وزیر امور خارجه کشورمان با رد برخی شایعات درباره نداشتن نمایندگی در 41 سفارتخانه ایران اظهار کرد: «چنین امری امکانپذیر نیست. این موضوع مانند آن است که بگوییم از 21 وزارتخانه، 12 وزارتخانه وزیر ندارند و این شایعات به شدت تکذیب میشود.»
صالحی همچنین درباره شایعاتی مبنی بر لغو روادید بین ایران و عراق، گفت: «چنین مسئلهای تاکنون رخ نداده است و اتباع عراقی برای ورود به ایران نیازمند روادید هستند اما از لغو روادید با عراق استقبال میکنیم و امیدوارم روادید بین دو کشور لغو شود.»
2) قانون ماهواره اگر ناقص است، باید اصلاح شود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85495
سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی دربارهی اظهارات اخیر رییس جمهوری مبنی بر خط قرمز بودن کابینه، گفت: «قانون بین افراد مرزی قائل نشده است. اگر خط قرمزی وجود داشت، این دستگیریها هم نبود.» او همچنین خبر دستگیری افرادی از موزه ملی، سازمان گردشگری و افرادی مرتبط با جریانی که از آن به عنوان جریان انحرافی یاد میشود، را تایید کرد.
وی در پاسخ به سوالی در رابطه با برخوردهای نیروی انتظامی در مسئله بدحجابی و ماهوارهها، اظهار کرد: «حقیقت امر این است که ما یک استفاده مفید و یک استفاده مضر از رسانههای بیرونی داریم. ما اگر میتوانستیم یک مرزبندی دقیق بین این دو داشته باشیم، یقینن این کار را انجام میدادیم و اگر روزی به این نقطه برسیم، امر مطلوبی است اما ماهواره خطرات زیادی برای جوانان و نوجوانان ما دارد و اکثرا خشونت، زشتیها و بداخلاقیها را پمپاژ میکند.»
سخنگوی قوه قضاییه ادامه داد: «ما در سال 73 قانونی در این زمینه تصویب کردیم و باید خود را ملزم به رعایت قانون بدانیم. حتا اگر قانون، ناقص بود باید به سمت اصلاح آن برویم.»
کیهان
1) رایزنی فشرده ایران و ترکیه درباره تحولات منطقه
http://www.kayhannews.ir/900421/14.htm#other1402
با گذشت چند ماه از آغاز سیل خیزشهای اسلامی در منطقه و شمال آفریقا رایزنیهای گستردهای میان ایران و ترکیه به عنوان کشورهای مهم و تاثیرگذار در معادلات جهانی جهت مدیریت تحولات کنونی منطقه آغاز شده است.
در دیدار داوود اوغلو و جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی ایران با اعلام این که باور ملتهای منطقه آن است که رژیم صهیونیستی دشمن صلح، ثبات و آرامش در منطقه است، تصریح کرد: «پیکان حرکت ملتهای مسلمان در کشورهای منطقه رژیم اشغالگر قدس و نیز سازشکاران منطقهای و حامیان جهانی آن است.»
2) بهمنی خبر داد، موافقت دولت با حذف 4 صفر پول ملی
http://www.kayhannews.ir/900421/4.htm#other411
رییس کل بانک مرکزی گفت: «طرح پیشنهادی بانک مرکزی را برای حذف 4 صفر از پول ملی در هیت دولت مطرح کردیم که اعضای هیت دولت با کلیات آن موافقت کردند.»
رییس کل بانک مرکزی تصریح کرد: «بنابر پیشبینیهای ما حداقل سه سال لازم است تا تمهیدات لازم برای جایگزینی پول ملی جدید تکمیل و به انجام برسد.»
همشهری
1) دیدار مشاور اوباما با عبداله صالح در بیمارستان نظامی ریاض
http://hamshahrionline.ir/news-140087.aspx
تلویزیون رسمی یمن عصر یکشنبه تصاویری از علی عبداله صالح، را در دیدار با مشاور باراک اوباما، در بیمارستان نظامی در ریاض پخش کرد.
خبرگزاری رسمی یمن اعلام کرد: «جان برنان، مشاور باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا حامل پیامی از اوباما شامل ابراز امیدواری وی نسبت به بهتر شدن شرایط جسمانی صالح بود.» باراک اوباما در عینحال حمله به مسجد کاخ ریاست جمهوری را که به زخمی شدن صالح و همراهانش منجر شد، محکوم نمود.
2) لزوم ایجاد تغییر در برخی استانها برای دسترسی آنها به دریا
http://hamshahrionline.ir/news-140079.aspx
جانشین ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه ما عمده دریای جنوب را به دو استان بسیار ضعیف سپردهایم، گفت: «باید با ایجاد تغییرات در برخی استانها زمینه دسترسی آنها به سواحل و دریاها فراهم شود.»
خبر / رادیو کوچه
علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی، روز سهشنبه، 12 ژوئیه، با انتقاد از نمایندگان میگوید «مجلس به شاخه دفتر رهبری تبدیل شده و اگر مجلس هفتم و هشتم به وظیفه خود عمل میکرد، «پدیده» احمدینژاد ظهور نمیکرد.»
به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری، ضمن بیان دوباره نظراتش درباره دولت و همچنین اصلاحطلبان، از عملکرد مجالس هفتم و هشتم و هیت رییسه آنها انتقاد کرده و آنها را فاقد اراده لازم دانسته است.
وی که یکی از طرفداران سوال از محمود احمدینژاد در مجلس است از رفتار مجلسیها که به گفته او «از دفتر رهبری کسب تکلیف میکنند یا منتظر «ندایی» از آیتاله خامنهای هستند ابراز ناراضایی کرده است.»
مطهری میگوید مشی محمود احمدینژاد را تا آنجا که از اختیاراتش استفاده میکند و در مقابل احکام حکومتی نمیایستد بیشتر از مجلسیها که مدام منتظر «ندای» رهبر یا دفتر رهبری هستند، میپسندد.
این نماینده اصولگرا درباره مشی احمدینژاد میگوید: «روش ایشان در تعامل با رهبری از یک نظر مورد تمجید است و من هم آن را می پسندم چون این گونه نیست که او برای هر کاری از رهبری اجازه بگیرد. او کارش را انجام میدهد، یا رهبری در برابر آن مخالفت میکند و یا نمیکند و او به کارش ادامه میدهد. اما اشکال کارش این است که وقتی حکم حکومتی صادر میشود او باید تبعیت کند، ولی گاهی نمیکند.»
وی سپس رفتار احمدینژاد را با مجلسیها مقایسه کرده و تصریح میکند: «اصل روش او (احمدینژاد) را نسبت به مجلس و دیگران بیشتر میپسندم که دایمن برای هر کاری از دفتر رهبری سوال میکنند و به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاند. ما باید بر اساس اختیارات و وظایفمان و بر اساس تشخیصی که داریم کارمان را انجام دهیم، اگر رهبری مخالفت کردند اطاعت کنیم. سوال پیاپی از دفتر رهبری برای انجام هر کاری، با فلسفه ولایت فقیه جور در نمیآید و حتا مزاحمت برای رهبری است.»
مطهری در بخش دیگری از این مصاحبه به لزوم سوال از رییس جمهوری اشاره کرده که این روزها اخبار ضد و نقیضی درباره آن منتشر شده است.
وی درباره این اقدام مجلس و احتمال مخالفت آیتاله خامنهای میگوید: «نظر شخصی من این است که رهبر انقلاب اگر این سوال به صورت منطقی و اخلاقی و به دور از جنجال انجام شود، مخالفتی ندارند. قبل از اینکه طرح را به هیت رییسه ارایه کنم، با تصمیم شورای داوری اصولگرایان که موافق این سوال بودند، اعلام کردیم که ۱۰ روز بعد این سوال را تقدیم هیت رییسه میکنیم تا با احتیاط پیش رویم و اگر ندایی از دفتر رهبر انقلاب رسید، با رعایت آن پیش رویم که چنین نشد و سوال را تحویل هیت رییسه دادیم.»
علی مطهری مهمترین اثر سوال مجلس را «شکستن غرور کاذب» محمود احمدینژاد دانسته که به گفته او دیگر نتواند «به آسانی نتواند بگوید من فلان قانون را اجرا نمیکنم.»
بیشتر بخوانید:
«طرح سوال از احمدینژاد در مجلس منتفی نیست»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی مصر، بامداد روز سهشنبه، 12 ژوئیه، مردان مسلح شبهنظامی در این کشور با پرتاب راکت باعث بروز انفجار در تاسیسات گاز منطقه سینا، و همچنین خط لوله انتقال گاز از مصر به اسراییل و اردن شدهاند.
به گزارش الجزیره، این انفجار در شهر العریش، در منطقه سینا و واقع در 50 کیلومتری غرب اسراییل، رخ داده است. به گفته شاهدان عینی دود حاصل از این انفجار از فاصله 20 کیلومتری قابل مشاهده است.
بر اساس گزارش منا، بر اثر این انفجار سرپرست بخش تاسیسات این منطقه همراه با خانوادهاش به شدت زخمی شدهاند.

لازم به اشاره است این چهارمین انفجار در ماههای اخیر و پس از کنارهگیری حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین مصر از سمت خود است.
دولت انتقالی مصر پس از بهدست گرفتن اداره امور در این کشور، اظهار داشت که کلیه روابط خود با اسراییل را ادامه خواهد داد اما در مورد قیمت گاز جهت صدور به این کشور مورد بازبینی قرار خواهد گرفت.
مصر 43 درصد از گاز مورد نیاز اسراییل به ویژه برای نیروگاههای تولید برق را تامین میکند.
مصر همچنین 80 درصد گاز مورد نیاز اردن را تامین میکند و این کشور روزانه 6.8 ملیون مترمکعب گاز از مصر وارد میکند.
بیشتر بخوانید:
«انفجار در خط لوله انتقال گاز از مصر به اسراییل»
خبر / رادیو کوچه
آندرس لونیدس، فرمانده نیروی دریایی قبرس در میان ۱۲ نفری است که در انفجار انبار مهمات توقیف شده ایران در این کشور کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، این انبار محل نگهداری یک محموله نظامی بود که مقامهای قبرسی در سال ۲۰۰۹ توقیف و اعلام کردند از ایران عازم سوریه بوده است.
پس از این انفجار که بامداد روز دوشنبه رخ داد، وزیر دفاع و فرمانده ارتش قبرس از سمت خود استعفا دادند.
لامبروس لامبر، فرمانده پادگان اوانگلوس فلوراکیس نیز کشته شده است.
بیشتر بخوانید:
«انفجار در انبار مهمات توقیف شده ایران در قبرس»
علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس:
«مجلس به شاخهای از دفتر رهبری تبدیل شده است»
خبر / رادیو کوچه
علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی، روز سهشنبه، 12 ژوئیه، با انتقاد از نمایندگان میگوید «مجلس به شاخه دفتر رهبری تبدیل شده و اگر مجلس هفتم و هشتم به وظیفه خود عمل میکرد، «پدیده» احمدینژاد ظهور نمیکرد.»
به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری، ضمن بیان دوباره نظراتش درباره دولت و همچنین اصلاحطلبان، از عملکرد مجالس هفتم و هشتم و هیت رییسه آنها انتقاد کرده و آنها را فاقد اراده لازم دانسته است.
وی که یکی از طرفداران سوال از محمود احمدینژاد در مجلس است از رفتار مجلسیها که به گفته او «از دفتر رهبری کسب تکلیف میکنند یا منتظر «ندایی» از آیتاله خامنهای هستند ابراز ناراضایی کرده است.»
مطهری میگوید مشی محمود احمدینژاد را تا آنجا که از اختیاراتش استفاده میکند و در مقابل احکام حکومتی نمیایستد بیشتر از مجلسیها که مدام منتظر «ندای» رهبر یا دفتر رهبری هستند، میپسندد.
این نماینده اصولگرا درباره مشی احمدینژاد میگوید: «روش ایشان در تعامل با رهبری از یک نظر مورد تمجید است و من هم آن را می پسندم چون این گونه نیست که او برای هر کاری از رهبری اجازه بگیرد. او کارش را انجام میدهد، یا رهبری در برابر آن مخالفت میکند و یا نمیکند و او به کارش ادامه میدهد. اما اشکال کارش این است که وقتی حکم حکومتی صادر میشود او باید تبعیت کند، ولی گاهی نمیکند.»
وی سپس رفتار احمدینژاد را با مجلسیها مقایسه کرده و تصریح میکند: «اصل روش او (احمدینژاد) را نسبت به مجلس و دیگران بیشتر میپسندم که دایمن برای هر کاری از دفتر رهبری سوال میکنند و به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاند. ما باید بر اساس اختیارات و وظایفمان و بر اساس تشخیصی که داریم کارمان را انجام دهیم، اگر رهبری مخالفت کردند اطاعت کنیم. سوال پیاپی از دفتر رهبری برای انجام هر کاری، با فلسفه ولایت فقیه جور در نمیآید و حتا مزاحمت برای رهبری است.»
مطهری در بخش دیگری از این مصاحبه به لزوم سوال از رئیس جمهور اشاره کرده که این روزها اخبار ضد و نقیضی درباره آن منتشر شده است.
وی درباره این اقدام مجلس و احتمال مخالفت آیتاله خامنهای میگوید: «نظر شخصی من این است که رهبر انقلاب اگر این سوال به صورت منطقی و اخلاقی و به دور از جنجال انجام شود، مخالفتی ندارند. قبل از اینکه طرح را به هیت رییسه ارایه کنم، با تصمیم شورای داوری اصولگرایان که موافق این سوال بودند، اعلام کردیم که ۱۰ روز بعد این سوال را تقدیم هیت رییسه میکنیم تا با احتیاط پیش رویم و اگر ندایی از دفتر رهبر انقلاب رسید، با رعایت آن پیش رویم که چنین نشد و سوال را تحویل هیت رییسه دادیم.»
علی مطهری مهمترین اثر سوال مجلس را «شکستن غرور کاذب» محمود احمدینژاد دانسته که به گفته او دیگر نتواند «به آسانی نتواند بگوید من فلان قانون را اجرا نمیکنم.»
……………………………………………
تعداد کشتهشدگان به 12 تن رسید،
«فرمانده نیروی دریایی قبرس در میان کشتهشدگان انفجار انبار مهمات»
خبر / رادیو کوچه
آندرس لونیدس، فرمانده نیروی دریایی قبرس در میان ۱۲ نفری است که در انفجار انبار مهمات توقیف شده ایران در این کشور کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، این انبار محل نگهداری یک محموله نظامی بود که مقامهای قبرسی در سال ۲۰۰۹ توقیف و اعلام کردند از ایران عازم سوریه بوده است.
پس از این انفجار که بامداد روز دوشنبه رخ داد، وزیر دفاع و فرمانده ارتش قبرس از سمت خود استعفا دادند.
لامبروس لامبر، فرمانده پادگان اوانگلوس فلوراکیس نیز کشته شده است.
……………………………………………
چهارمین انفجار در ماههای اخیر،
«انفجار در تاسیسات و خط لوله گاز از مصر به اسراییل»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی مصر، بامداد روز سهشنبه، 12 ژوئیه، مردان مسلح شبهنظامی در این کشور با پرتاب راکت باعث بروز انفجار در تاسیسات گاز منطقه سینا، و همچنین خط لوله انتقال گاز از مصر به اسراییل و اردن شدهاند.
به گزارش الجزیره، این انفجار در شهر العریش، در منطقه سینا و واقع در 50 کیلومتری غرب اسراییل، رخ داده است. به گفته شاهدان عینی دود حاصل از این انفجار از فاصله 20 کیلومتری قابل مشاهده است.
بر اساس گزارش منا، بر اثر این انفجار سرپرست بخش تاسیسات این منطقه همراه با خانوادهاش به شدت زخمی شدهاند.
لازم به اشاره است این چهارمین انفجار در ماههای اخیر و پس از کنارهگیری حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین مصر از سمت خود است.
دولت انتقالی مصر پس از بهدست گرفتن اداره امور در این کشور، اظهار داشت که کلیه روابط خود با اسراییل را ادامه خواهد داد اما در مورد قیمت گاز جهت صدور به این کشور مورد بازبینی قرار خواهد گرفت.
……………………………………………
آیتاله هاشمی رفسنجانی:
«اگر با آمریکا مثل اروپا رفتار میکردیم وضع کشور بهتر بود»
خبر / رادیو کوچه
آیتاله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از سیاست خارجی محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، به صراحت انتقاد و دولت او را متهم کرده است منافع ملی را فدای اختلافات جناحی میکند.
به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، آیتاله هاشمی رفسنجانی به موارد متعددی از «کارهای نسنجیده» دولت آقای احمدینژاد اشاره کرده است.
او روند بهبود رابطه تهران و ریاض پس از جنگ ایران و عراق و نقش شخصی خود را تشریح کرد و از اینکه این رابطه اکنون به «تیرگی» رفته ابراز تاسف کرد و گفت: «میتوانستیم با کمک عربستان سعودی که جایگاه ویژهای در بین کشورهای اسلامی و حتا دنیا دارد، خیلی از مسایل را حل کنیم. ولی نه تنها چنین نیست، بلکه به خاطر بعضی اهداف داخلی سعی میکنند آن رابطه را در جامعه مخدوش جلوه دهند.»
به گفته آقای رفسنجانی، در سفری که چند سال پیش به عربستان سعودی داشته از «برخورد بد» مسوولان این کشور با حجاج ایرانی به ملک عبداله گله کرده و پادشاه عربستان نیز دستور حل این مسئله را داده، اما پس از بازگشت او اخبار دروغی منتشر شده است.
او گفت که منوچهر متکی، وزیر خارجه وقت در یک کنفرانس خبری ادعا کرد که محمد ریشهری، سرپرست پیشین حجاج ایرانی توسط سعودیها مورد بدرفتاری قرار گرفته و حتا بازرسی بدنی شده، اما وقتی آقای ریشهری تلفنی از آقای متکی میپرسد چرا این اظهارات «دروغ» را مطرح کرده، او میگوید: «من تحت فشار بودم که این حرف را بگویم.»
آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه اظهار داشت که مسوولان دولتی «همان رفتار نسنجیده داخلی مانند امور اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را در سیاست خارجی هم دارند.»
وی گفت در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی «آنقدر فضا سنگین بود که (آقای خاتمی) در یکی از سفرها به آمریکا و در یکی از مراسم، برای اینکه با مسوولان آمریکا رودررو نشود، مسیر مستقیم خود را کج کرد.»
او افزود اما اکنون بر عکس شده است: «آنقدر بر عکس است که به هر بهانهای نامههای بدون جواب به مسوولان آمریکا مینویسند.»
اشاره او به چند نامهای است که محمود احمدینژاد طی سالهای گذشته به جورج بوش و باراک اوباما روسای جمهوری پیشین و کنونی آمریکا نوشت و بیپاسخ ماند.
با این حال، آقای هاشمی رفسنجانی از بهبود رابطه با آمریکا حمایت کرده است: «من فکر میکنم الان کاملن میتوان در شرایط مساوی و با رعایت احترام متقابل با آمریکا مذاکره کرد.»
اما او افزوده که مقامهای آمریکایی اکنون سیاست خصمانه بیسابقهای در مقابل ایران در پیش گرفتهاند.
آقای هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: «الان آمریکاییها رفتار تلخی با ما دارند، یعنی مثل اینکه تصمیمهایی گرفتهاند. در گذشته اگر تصمیم میگرفتند، بروز نمیکرد. ولی الان رییس جمهوری، وزیر خارجه و سایر شخصیتهای آمریکا علیه ایران اظهار نظرهایی دارند که خیلی تند است.»
لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا اخیرن ایران را متهم کرده است که با ارسال سلاحهای پیشرفته به شیعیان عراقی، موجب افزایش تلفات ارتش آمریکا شده است.
آقای هاشمی رفسنجانی به کسانیکه بهدنبال ایجاد شکاف بین اروپا و آمریکا هستند هشدار داده است که اروپاییها «همیشه» با آمریکا بودهاند و بهدلیل منافع مشترکی که با آمریکا دارند ممکن است تا حدی حاضر شوند با ایران کار کنند، اما از آمریکا جدا نمیشوند.
او در این مصاحبه با شاره به تجربه دوران ریاست جمهوری خود و «نرم شدن» مواضع مقامهای آمریکایی پس از جنگ و مخالفت آیتاله خامنهای برای از سرگیری روابط با این کشور افزود: «ما در ایران کمی تلخ جواب میدادیم که تابع سیاست رهبری بودیم. ایشان موافق نبودند. البته تا آن مقدار که من ملایمت میکردم، آنها (آمریکاییها) جلو میآمدند. شاید اگر با آمریکا هم مثل اروپا رفتار میکردیم، مشکلات کمتری برای ما پیش میآمد.»
……………………………………………
وزیر خارجه آمریکا:
«آمریکا علاقهای به ماندن بشار اسد ندارد»
خبر / رادیو کوچه
با افزایش تنشهای دیپلماتیک بین واشنگتن و دمشق پس از حمله حامیان بشار اسد به سفارت این آمریکا در سوریه، هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده گفته است که بشار اسد رییس جمهوری سوریه مشروعیت خود را از دست داده و آمریکا هیچ سرمایهگذاری روی او نکرده است.
خانم کلینتون اظهار داشت که هیچکس نباید تردیدی داشته باشد که آمریکا خواهان تغییرات دمکراتیک در این کشور است.
هواداران بشار اسد، رییس جمهوری سوریه به سفارتخانههای آمریکا و فرانسه در دمشق حمله کرده و آسیبهایی به ساختمان این دو سفارتخانه وارد کردهاند.
مهاجمان همچنین به محل اقامت سفیر آمریکا در دمشق حمله کرده اما کسی مجروح نشده است.
طی چند ماهی که از اعتراضات سوریه می گذرد، برخی از تحلیلگران گفتهاند آمریکا نگران روی کار آمدن اسلامگرایان در سوریه و تاثیر آن بر روی صلح خاورمیانه است و به همین دلیل خواهان باقی ماندن رژیم اسد است.
اما خانم کلینتون گفت: «اگر کسانی از جمله پرزیدنت اسد گمان میکنند که آمریکا بهطور نهانی امید دارد که این رژیم از این درگیریها بیرون آید و همچنان به خشونت و سرکوب خود ادامه دهد، در اشتباه هستند. پرزیدنت اسد غیرقابل جایگزین شدن نیست و ما قطعن هیچ سرمایهگذاری برای باقی ماندن او در قدرت نکردهایم.»
وزیر خارجه آمریکا خواهان کنارهگیری آقای اسد نشد، اما گفت که واشنگتن از اراده ملت سوریه و تغییرات دمکراتیک در این کشور حمایت میکند.
او از سوریه خواست به تعهدات بینالمللی خود برای حفاظت از همه دیپلماتها عمل کند.
واشنگتن با محکوم کردن این حادثه خواهان پرداخت غرامت توسط دمشق شده است.
وزارت خارجه فرانسه نیز گفته است که افراد ناشناس سعی کردهاند وارد ساختمان سفارت شوند اما ناکام ماندهاند. وزارت خارجه فرانسه گفته است سه نفر از کارکنانش در اثر این حملات آسیب دیدهاند.
……………………………………………
صبح روز سهشنبه رخ داد،
«کشته شدن برادر حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان»
خبر / رادیو کوچه
احمد والی کرزی، برادر حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان و از مقامات دولتی جنوبی این کشور روز سهشنبه، 12 ژوئیه، کشته شده است.
به گزارش الجزیره، ظلمی ایوبی، سخنگوی ولایت کندهار، با تایید این خبر اظهار داشت: «وی به همراه یکی از اعضای خانوادهاش روز سهشنبه، بر اثر تیراندازی محافظش کشته است.» وی همچنین اشاره کرد که گلوله به سر وی برخورد کرد و در همان لحظه کشته شد.
یکی از نزدیکان حامد کرزی نیز که از اعلام نامش خودداری کرده است نیز این خبر را تایید کرد.
احمد والی کرزی، یکی از اعضای شورای ولایتی کندهار بوده و از افراد با نفوذ در جنوب افغانستان به شمار میفت. به گزارش برخی رسانههای داخلی این کشور وی در قاچاق مواد مخدر نیز دست داشته است.
پس از این حادثه کلیه مسیرهای منتهی به بیمارستانی در این ولایت مسدود و همچنین ایستهای بازرسی تشکیل شد.
تاکنون از وضعیت محافظ وی گزارشی ارایه نشده است.
یادآوری میشود هیچگوهی مسوولیت این حادثه را بر عهده نگرفته است.
……………………………………………
توسط حامیان بشار اسد صورت گرفت،
«حمله به سفارت آمریکا و فرانسه در دمشق»
خبر / رادیو کوچه
حامیان رییس جمهوری سوریه، بشار اسد، روز دوشنبه، 11 ژوئیه، به سفارتخانههای آمریکا و فرانسه در دمشق حمله کرده و آسیبهایی به ساختمان این دو سفارتخانه وارد کردهاند.
طی دو روز گذشته، طرفداران دولت، تظاهراتی در برابر ساختمان این دو سفارت برگزار کرده بودند.
محافظان امنیتی سفارت فرانسه برای متفرق کردن تظاهرکنندگان، اقدام به شلیک تیر هوایی کردند.
اقدام اخیر سفرای آمریکا و فرانسه در بازدید از شهر حما که شاهد تظاهرات وسیع ضددولتی بوده، با خشم دولت سوریه روبهرو شده است.
لازم به اشاره است همچنین نشست گفتوگوی ملی در این کشور که با حضور رهبران معترضان و حزب بعث، حزب حاکم سوریه در دمشق برگزار شده بود بدون نتیجه پس از دو روز مذاکره به پایان رسید.
……………………………………………
با موافقت هیت دولت،
«حذف چهار صفر از پول ملی ایران»
خبر / رادیو کوچه
محمود بهمنی، رییس بانک مرکزی روز دوشنبه، 11 ژوئیه، در مصاحبه با رسانهها اظهار داشت: «روز گذشته (یکشنبه) طرح پیشنهادی بانک مرکزی را برای حذف ۴ صفر از پول ملی در هیت دولت مطرح کردیم که اعضای هیت دولت با کلیات آن موافقت کردند.»
به گزارش فارس، آقای بهمنی همچنین اضافه کرد: «بر این اساس قرار شد آن بخش از جزییات طرح که شامل نام واحد پول ملی جدید و جز اعشار آن است به زودی از طریق سایت بانک مرکزی به نظرخواهی عمومی گذاشته شود.»
به گفته رییسکل بانک مرکزی بنابر پیشبینیها حداقل سه سال لازم است تا تمهیدات لازم برای جایگزینی پول ملی جدید تکمیل و به انجام برسد.
……………………………………………
وزارت امور خارجه بحرین:
«اظهارات جنتی در خصوص بحرین بیشرمانه است»
خبر / رادیو کوچه
سه روز پس از آنکه دبیر شورای نگهبان در خطبههای نماز جمعه خواستار آن شد که «بحرین به دست اسلام و مسلمین فتح شود»، وزارت امور خارجه بحرین ضمن احضار کاردار جمهوری اسلامی، اظهارات آیتاله جنتی را به شدت محکوم کرده است.
به گزارش خبرگزاری بحرین، روز دوشنبه، 11 ژوئیه، وزارت امور خارجه این کشور با اعتراض به کاردار جمهوری اسلامی در منامه، ضمن «نادرست» خواندن اظهارات به گفته این وزارتخانه «بیشرمانه» احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان را به تخطی از قوانین بینالمللی و تشویق خشونت علیه شیخنشین بحرین متهم کرد.
آیتاله جنتی روز جمعه هفته جاری با اشاره به وقایع اخیر بحرین گفته بود: «مگر بحرین چه میخواهد؟ شعار آنها «هر نفر یک رای» است. چرا باید بابت آن کشته شوند؟»
وی همچنین برگزاری «گفتوگوی توافق ملی» در بحرین را که ۱۴ تیرماه به منظور حل بحران بحرین در منامه برگزار شد، بیفایده دانست و افزود: «بحرین باید به دست اسلام و مسلمین فتح شود و روز برسد که اسلام در بحرین حاکم شود.»
وزارت امور خارجه بحرین در اعتراض خود، اظهارات دبیر شواری نگهبان را گواه این دانسته است که ایران «هیچ احترامی» برای قوانین همسایگی و قوانین داخلی بحرین قائل نیست و عقیدهای به عدم دخالت در امور داخلی شیخنشین بحرین ندارد.
در این بیانیه آمده است که این اظهارات نمایانگر «پافشاری رهبران و مقامات ایران» بر دخالت «بیشرمانه» در امور داخلی بحرین است و مقامات ایران را مسوول هرگونه تبعات ناشی از این اظهارات در بحرین دانسته است.
وزارت امور خارجه بحرین همچنین اظهارات آقای جنتی را «نادرست» و درخواستهای وی را «غیرقانونی و نامشروع» خوانده و آنها را ناقض منشورهای مربوطه سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی و همچنین قوانین بینالمللی دانسته است.
ایران به شدت از حضور نیروهای خارجی در بحرین انتقاد کرده است و در مقابل بحرین نیز ایران را به مداخله در امور خود متهم میکند و خواستار پایان یافتن این روند شده است.
……………………………………………
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در وین:
«سفر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید بدون شرط باشد»
خبر / رادیو کوچه
علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی صبح روز سهشنبه، 12 ژوئیه، وارد وین پایتخت اتریش شده است.
به گزارش فارس، آقای صالحی پس از ورود به وین در جمع خبرنگاران گفت: «سفر یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران باید بدون شرط باشد والا بیمعنا و بیمفهوم خواهد بود.»
این اظهارات در حالی بیان شده که فریدون عباسی رییس سازمان انرژی اتمی ایران، پیشتر از مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که مقر آن در وین قرار دارد، برای سفر به تهران دعوت کرده است.
آقای آمانو انجام این سفر را مشروط به پاسخگویی ایران به سوالات آژانس برای «شفافسازی» فعالیتهای هستهای خود کرده است.
در آستانه سفر علیاکبر صالحی، وزارت امور خارجه اتریش با صدور بیانیهای هدف از گفتوگو با آقای صالحی را باز نگاه داشتن مجرای مذاکره با ایران در شرایط برقراری تحریمهای بینالمللی دانسته بود.
این بیانیه تاکید داشت که میشاییل اشپیندلگر وزیر امور خارجه اتریش در جریان سفر آقای صالحی به وین، با او درباره برنامه هستهای ایران و وضعیت حقوق بشر در این کشور صحبت خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر