
شراره سعیدی / رادیو کوچه
جمهوری اسلامی در تحریک نیروهایی که بالقوه برای موجودیتاش خطرناک نیستند بسیار فعال عمل میکند و اصرار دارد که در تمامی زوایای خصوصی زندگی عامه مداخلهای قیممابانه داشته باشد، کینهورزی با دراویش گنابادی توسط جمهوری اسلامی یکی دیگر از موارد نادیده گرفتن حقوق اقلیتهاست، با اینکه دراویش این فرقه کمتر به سمت منازعه سیاسی با نظام رفتهاند و سابقه منحرف خواندن آنها را شیعیان از زمان جعفر صادق آغاز نمودهاند، اما سرکوب وسیعشان از سال 1387 در پی انتشار اطلاعیهای در نمازجمعه اصفهان به صورت علنی آغاز شد و با آنکه اخبار این سرکوبها منتشر میشود اما میزان حساسیت بر وضعیت این گروه اندک است، شاید بتوان این عدم واکنش مناسب را در سطح کلام عامه در اظهارنظرهای پیشوایان مذهبی فعلی جست، مراجع تقلید دیدگاههای جالبی در مورد این گروههای مذهبی ارایه دادهاند، در مورد مسلمانانی که جز در مواردی اندک اشتراکات بنیادی با آنها داشته و آن فروعات ناچیز هم باز خود از مسلمات دراویش نیست، دیدگاههایی که در بین مراجع امروزی تنها از سوی آیتاله منتظری نقیضاش صادر شده است، فتوای آیتاله منتظری اینگونه بود:
تصوف دارای شعبهها و سلسههای متعدد میباشد. هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت وجود دارد، دراویش گنابادی از متصوفین شیعه میباشند و هر چند برخی عقائد و کارهای آنان به نظر اینجانب صحیح نمیباشد، ولی احکام اسلام و تشیع بر آنان بار است و از شهروندان کشور میباشند و در عین حال تجاوز به حقوق آنان جایز نیست و جان و مال آنان محترم است.
آیتاله گلپایگانی: مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است.
مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است
آیتاله مکارم شیرازی: تمامی فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیتهای آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مراکز آنان تعطیل شد. مسوولین محترم هم نباید اجازه تاسیس یا تعمیر خانقاه تحت هر اسم و عنوانی به آنها بدهند.
آیتاله سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است.
آیتاله لنکرانی: معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر این باشد که گمان کند آنجا خصوصیت و شرافتی بر سایر امکنه دارد صحیح نیست بلکه اگر به این عنوان بروند که آنجا شرعن پایگاه ذکر و مدح و منقبت است حرام میباشد. لذا بر عموم مسلمانان است که برای امور عبادی، مذهبی و اعیاد موالید ائمه در مساجد اجتماع کنند که «انما یعمر مساجداله من آمنبالله» و شما هم در مقابله با این حرکت طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید.
آیتاله بهجت: هر عنوانی که سبب تشکیل حزب و گروهی شود که مولد فرقهای از 72 فرقه شود باطل است و تاسیس و ترویج آن جایز نیست. تاسیس و ترویج اماکن و مجالس فرقههای صوفیه کاملن جایز نیست و نهی از منکر و جلوگیری آنها با احراز شرایط امر به معروف وبر همگان واجب است.
آیتاله العظمی نوری همدانی: شرکت در مجالس ذکرو دعای فرقههای صوفیه و کمک مادی و معنوی در ساخت و عمران اماکن آنها همچون خانقاه و حسینه و از این قبیل که ویژه عبادت این فرقه ساخته میشود جایز نیست.
آیتاله مرعشی نجفی: حقیقتن مصیبت صوفیه بر علیه اسلام در نزد من از بزرگترین مصیبت است که ارکان اسلام به واسطه این مصیبت منهدم و بنیان اسلام از هم پاشیده وامصیبتا از این همه غفلت و سکوت مردم.
آقای خامنهای: شرکت کردن در مجالس صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشد.
واژه صوفی از «صوف» به معنای «پشم» گرفته شده است، تصوف در قرن دوم هجری در میان مسلمانان شکل گرفت. اولین کسی که صوفی نامیده شد «عثمان بن شریک» مشهور به «ابوهاشم کوفی» است. هر چند برخی از متصوفه سابقه تصوف را در همان سالهای آغازین اسلام میدانند.
صوف نوعی ایدئولوژی است که از نظر تا عمل واز بینش تا کنش را در بر میگیرد. تفسیر خاص زندگی و نحوه تعامل با حیات دنیوی است.این تفسیر با روش کشف و شهود تحصیل میگردد. البته پراکندگی و تنوع فرقههای صوفیه و تضاد و تشابه در این جریان آنقدر زیاد است که نمیتوان با یک نظر و یک اندیشه آنها را دستهبندی و نقد کرد. ریشههای تصوف از قرن دوم هجری شروع به رشد کرد و در میان مسلمین رایج شد. کم اهمیت دانستن دنیا فرار از تنعمات وتمام شئون مربوط به زندگی مادی و دنیوی و ریاضتکشی از نکات بارز این گروهها میباشد. این گروه مذهبی از صوفیگری آغاز شد و بعدها به تصوف امروزی منجر شد.
یکی از گروههای صوفی فعال در ایران فرقه نعمتاللهی گنابادی است. نور علی تابنده فرزند محمدحسن تابنده صالح علیشاه، قطب دراویش گنابادی است هر چند نعمت اللهیها خود به چند فرقه مثل کوثریه. شمسیه.حجت علیشاهی و غیره تقسیم میگردند، از این گروه مذهبی به علت برخی از احکامشان ایراداتی گرفته میشود، دقیقن مانند اشکالاتی که سنیها به شیعیان منتسب میکنند و بالعکس از جمله این اشکلات:
ملا سلطان گنابادی موسس گنابادیه میگوید: اصل و حقیقت روح نماز همین ذکر قلبی است که ما داریم ومن خودم که در خانه هستم نماز نمیخوانم و مسجد هم که میآیم برای عوام است.«مقاماتالعرفا صفحه 152»
ملا سلطان گنابادی در کتاب نابغه علم و عرفان صفحه 204 میگوید: یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده شود مغنی زکوه زکوی و از خمس خواهد بود.
سلطان حسین تابنده در رساله رفع شبهات خود صفحه 21 میگوید: مراد از اسلام در این مورد تسلیم امر الهی شدن است که چون شخص تصمیم و عزم دارد خود را نسبت به شریعت مقدس تسلیم و مطیع محض نماید به این نیت غسلی انجام میدهد و اشکالی ندارد.

یکی از اشکالات جنجالی به فرق صوفیه توسط شیعیان اینست که کربلا وعاشورا درتفکرات آنها رنگی ندارد، البته چون سران صوفیه تا عصر صفویه همه سنی بودهاند کمتر از حسینبنعلی درتفکرات آنها نامی میبینیم واگر برخی سنیانی که اهل بیت را قبول داشتهاند مثل نعمتاله نامی از او بردهاند اما در زندگی وتاریخشان اثری ازعزاداری برای حسینبنعلی وجود ندارد. حتا کسانی چون عبدالقادرگیلانی عزاداری برای حسین را حرام میدانند.
درهمین رابطه صوفیان شیعه امروز نیز هر چند برخی ازفرقههایشان برای حسینبیعلی گاهی عزاداری میکنند اما اهمیت آن برایشان مانند بسیاری از آداب دیگر نیست. این موارد را معتقدان مذهبی – شیعی بدعتگذاری میدانند.
به هر روی آنچه ما اکنون شاهدیم آنست که نظام استعدادی شگرف در بیدار نمودن احساسات منفی و بعضن دشمنسازی در میان بیآزارترین گروههای ریشهدار سنتی از خود نشان داده است و این رفتار عجیب احتمالن تنها میتواند از روی بیخردی کودکمابانه حاکمان آن باشد و شاید هم نتیجه اوامر فقها برای سرک کشیدنهایی از سر فضولی به حیاطخلوتهای مردم.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
روزهای طولانی تابستان زمان مناسبی است برای گذراندن زمان بیشتری با دوستان و آنها که خیلی دوستشان داریم و دلمان میخواهد بیشتر ملاقاتشان کنیم.
اگه تازه نامزد کردید، اگه دوست پسر یا دختری دارید که دلتان میخواهد بیشتر با او بیرون بروید یا حتا اگر از آن دسته از زوجهای قدیمی هستید که زمانی را به خودشان اختصاص میدهند و به یاد روزهای نخستین آشنایی گاه گداری دونفری با هم بیرون میروند به این برنامه حتمن گوش بدهید.
در این برنامه از کتاب «شصت دقیقه برای کسب درآمد»، به راههایی کم هزینه برای گذراندن زمانی رومانتیک با آنها که دوستشان داریم میپردازم:
درست است که گفته میشود عشق و علاقه را نمیتوان با پول خرید اما گاهی اوقات پول میتواند لحظههای دلپذیرتری را برای ما ایجاد کند. رفتن به سفر با یک کشتی خیالانگیز، یا خوردن شام در یک رستوران فانتزی، خریدکردن از یک مرکز خرید خیلی شیک و حتا فیلم دیدن در یک سینمای دونفره رمانتیک، همه و همه فرصتهایی است که پول کافی برای ما فراهم میآورد اما گاهی اوقات با این شرایط نامساعد اقتصادی که همه جا حاکم شده و خیلی چیزها را تحتالشعاع خودش قرار داده و به خصوص برای ما ایرانیها که مجبوریم پولهای خارجی رو به گرانترین بها بخریم و بعد به ارزانترین بها بفروشیم، شاید بیرون رفتن با دوستان آن هم در کیفیتی مطلوب و دلپذیر کمی دشوارتر باشد.
اما به واقع مگر چند سال قرار است زندگی کنیم و تا چه زمان میتوانیم خود را محدود به داشتهها بکنیم. این زمان است که از دست میرود و نباید فرصتها را فدای شرایط اقتصادی کرد.

به گفته «الی کی» نویسنده کتاب «شصت دقیقه برای کسب درآمد» هشت راه وجود دارد که بتوان لحظههایی ارزشمند و خیالانگیز با کمترین هزینه خلق کرد:
رفتن به پیکنیک
یکی از این را ها رفتن به یک پیک نیک دونفره است. ایرانیها هم که در این کار تخصص کافی دارند. تنها کافی است که یک منطقه مناسب و زمان مناسب برای این کار انتخاب کرد شاید حتا حیاط منزل هم برای این کار مناسب باشد. یک زیرانداز، نوشیدنی مورد علاقه و خوراکی که به راحتی در منزل آماده شده و حمل آن به سادگی انجام شود، تنها وسیلههای مورد نیاز این دیدار است. میبینید که با کمترین هزینه میتوان ساعتهایی را در آغوش طبیعت به آسودگی گذراند و از بودن در کنار یکدیگر لذت برد.
پیادهروی
راه دیگر برای گذراندن زمانی مطلوب با کسی که محبوب ما است با هم ورزش کردن و پیادهروی در فضای ازاد است.
یک مسیر خوشمنظره و خوش آب و هوا را انتخاب کنید و قدم زدنی دو نفره را آغاز کنید. این کار همچنین فرصت خوبی است برای شناخت بیشتر یک دیگر در گفت وگوها، همراهیها و مسایلی که در راه پیش میآید. نقطه پایان این راه هم میتواند دیداری رومانتیک از غروب خورشید یا طلوع ماه در آسمان باشد.
خرید از بازارهای محلی
در هر محلهای که زندگی میکنید نوعی از بازارهای محلی دایمی یا به صورت روزانه یا شبانه برگزار می شود. بازارهایی که میتوان از آنها مواد خوراکی تازه، میوه و سبزیجات و حتا گلهای تازه خرید. تجربه خرید دونفره و درگیر ماجراهای آن شدن تجربه خوشایندی است که رفتن به خانه و دونفری غذا پختن با مواد خوراکی خریداری شده آن را کامل میکند.
این شام یا ناهار میتواند یکی از خاطرهانگیزترین زمانهای زندگی شما را رقم بزند.
یک مراقبت شبانه
گذراندن زمانی در مراکز ماساژ و فضاهایی از این قبیل بسیار دلپذیر است. گاهی می توان به جای رفتن به این مراکز، این شرایط را در خانه فراهم آورد. باید تلفنها را قطع کرد و از هرچه که آرامش را به هم میزند دوری کرد. آن وقت کلی شمع روشن کرد و با روغنهای گیاهی در یک فضای شاعرانه به ماساژ بدن پرداخت و بعد از آن هم به یک خواب راحت رفت تا هفتهی بعدی را با انرژی بهتری گذراند.
این هم یکی از راههای کم هزینه و رومانتیک برای سپری کردن زمان و همراهی با یک دوست است.
بستنی دونفره
شاید در روزهای گرم تابستان هیچ چیز به اندازه خورذن یک بستنی یا نوشیدنی خنک تابستانی به دو تا دوست و همراه نچسبد. گاهی هم بوی ذرت کبابی از آن چیزهایی است که قدرت مقاوت را از آدم سلب میکند و دونفری گاز زدن به این ذرتهای خوشمزه هم لذت خودش را دارد.
بله به همین سادگی میتوان از لحظهها لذت برد.
یک گیاه بکارید
یکی از راههایی جالب گذراندن زمان با یکدیگر رفتن به یک پارک یا جای مناسب برای کاشتن یک درخت است. با این کار نه تنها به محیط زیست کمک کردید بلکه درختی را به نشانه پایداری و ماندگاری عشقتان بر زمین نشاندید که تا سالها میتواند برای شما خاطرهانگیز باشد. ضمن اینکه به طرف مقابلتان نشان میدهید که از این که در این کار دستهایتان خاکآلود باشد ابایی ندارید و خاکیتر از این حرفها هستید!
پاروزدن
اگر محل زندگی شما در منطقهای واقع شده که فرصتی برای قایق سواری و سفر به اعماق سکوت آب در دریاچه یا رودی در اطراف خود را دارید فرصت را از دست ندهید. این راه هم یکی از بهترین راههای کمهزینه برای ایجاد لحظههای دلپذیر است.
خرید بلیطهای ارزان
گاهی اوقات نیز میتوانید برای با هم بیرون رفتن برنامهای برای دیدار از جشنوارهها، موزهها و نمایشگاههای هنری تهیه کنید که اغلب دیدار از آنها رایگان اما دیدنی و هیجانانگیز است.
میتوان با گرفتن کارت عضویت بسیار یاز مراکز تفریحی و فرهنگی که علاقهمند هستید از تخفیفهای ویژه آنها بهرهمندشوید و در طول سال بدون پرداخت هزینهای اضافه از امکانات آنها استفاده کنید.
بهتر است از همین امروز به دنبال مراکز تفریحی مورد علاقهتان باشید و از برنامههای آینده آنها با خبر شوید.
مهرداد/ رادیو کوچه
امروز و در این برنامه داستانی از «آنتوان دو سنت اگزوپری» خوانده میشود. نویسندهای که بیش از همه بهخاطر شاهکارش، «شازده کوچولو» شناخته میشود.
این داستان اما روایتی است از روزهای جنگ.
آنتوان دوسنت اگزوپرى در روز بیست و نهم جون سال ۱۹۰۰ میلادى در شهر «لیون» به دنیا آمد و در سى و یکم ماه جولاى به فاصله چهل و چهار سال، چشم از جهان فرو بست. وی در تابستان به دنیا آمد و در تابستان هم از دنیا رفت. وقتى که او متولد شد، تنها شش ماه از تولد قرن بیستم مى گذشت.
آنتوان تحصیلات اولیه را در مدارس نخبهی کاتولیک گذراند. وی قصد داشت وارد دانشکده نیروى دریایى شود، ولى در امتحان ورودى موفق نشد و به ناچار رشته مهندسى معمارى را انتخاب کرد. در اوایل دهه بیست میلادى، به هوانوردى روى آورد و متوجه شد که این دقیقن همان حرفه مورد علاقه اوست و تا هنگام مرگ همچنان هوانورد باقى ماند. اگزوپرى نخست در غرب آفریقا و سپس در آمریکاى جنوبى به عنوان بخشى از وظایفش، جان خود را به خطر انداخت؛ تا آنجا که دو بار دچار سوانح هوایى وخیمى شد و به طور معجزه آسایی نجات یافت.

در سن 21 سالگی، به عنوان مکانیک در نیروی هوایی فرانسه مشغول به کار شد و در طول دو سال خدمت خود، فن خلبانی و مکانیکی را فرا گرفت، چنان که از جمله هوانوردان خوب و زبردست ارتش فرانسه به شمار میرفت. وی به مدت چندین سال در راههای هوایی فرانسه- آفریقا و فرانسه- آمریکای جنوبی پرواز کرد. در سال 1923 پس از پایان خدمت نظام به پاریس بازگشت و به مشاغل گوناگون پرداخت و در همین زمان بود که نویسندگی را آغاز کرد.
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، 15 ژوئیه، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران، نسبت به تجدید فعالیت مخالفان دولت و هواداران جنبش اعتراضی مردمی موسوم به جنبش سبز در این کشور هشدار داده است.
به گزارش رسانههای داخلی ایران، آقای مصلحی اظهار داشت: «به عنوان مسوول اطلاعات کشور اعلام میکنم که فتنه ۸۸ تمام نشده است و جریان فتنه همچنان تلاش میکند که در ابعاد مختلف به نظام اسلامی ضربه وارد کند.»
آقای مصلحی گفته است که «این فتنه لایههای مختلف دارد: «بخش داخلی فتنه که هادیان سران فتنه و خود سران فتنه هستند، به دلیل غفلت ما در مقطعی کوتاه، باز سر برداشتهاند و با برگزاری جلسات، گروههای مختلف را دور خود جمع میکنند و دارند همان مباحث را زنده میکنند که هشیاری و احساس مسوولیت ویژهای را میطلبد و خواص باید مراقب باشند که مجدد در این دامها قرار نگیرند.»
آقای خاتمی و آیتاله هاشمی رفسنجانی که هر دو مواضعی یکسان با اعتراضات دو سال پیش داشتند، اخیرن بر لزوم برگزاری «انتخابات آزاد با حضور همه جناحها و گروههای سیاسی معتقد به قانون اساسی» به عنوان تنها راه خروج ایران از «وضعیت کنونی» تاکید کردهاند.
اما آقای مصلحی گفته است که مخالفان دولت همراه با «ضد انقلاب، منافقین و جریانهای برانداز» در پی ایجاد شکاف در درون حکومت اسلامی ایران هستند.
به گفته او، این گروهها تلاش میکنند که میان مردم و مسوولان، میان گروههای مختلف وفادار به حکومت و میان گروههای مختلف مردم شکاف ایجاد کنند و «مهمترین راهکار برای مقابله با آنها، تبعیت کامل از ولایت و رهبری به عنوان عامل وحدت در جامعه است.»
بیشتر بخوانید:
«راه خروج از اوضاع کنونی انتخابات آزاد است»
آرین / دفتر کابل / عکس / رادیو کوچه
شماری از جوانان در شهر کابل روز جمعه، 15 ژوئیه، علیه خیابانآزاری دست به راهپیمایی خاموش زدند. این راهپیمایی را گروه هدیه که یک گروه جوانان رضاکار میباشد و برای تغییر اجتماعی تلاش میکنند راهاندازی کرده بود.
این جوانان راهپیماییشان را از مقابل دانشگاه کابل آغاز کرده و در مقابل کمیسیون مستقل حقوق بشر پایان دادند.
این راهپیمایی با تدابیر امنیتی پولیس برگزار شد.

این جوانان میگویند خیابانآزاری سبب شده تا حتا برخی خانوادهها به دخترانشان اجازه رفتن به وظیفه را ندهند.
به گفته این جوانان حتا برخی از دختران خود به دلیل خیابان آزاری از رفتن به مکتب خودداری کردهاند.
خبر ویژه / رادیو کوچه
معترضان مالزیایی، هندی و چینی که روز نهم ژوئیه در اعتراض به سیستم رایگیری در این کشور در مرکز شهر کوالالامپور، پایتخت مالزی، اقدام به راهپیمایی و تجمع کرده بودند، در شکبههای اجتماعی از تجمعی دیگر در روز شنبه 16 ژوئیه، خبر دادهاند.
حزب مخالف پارلمان مالزی، برسیه (BERSIH)، با انتشار بیانیهای از معترضان درخواست کرده جهت شرکت در این تجمع از ساعت 14 روز شنبه به وقت مالزی با پوششهای زردرنگ (رنگ مخالفان مالایی) در مرکز شهر کوالالامپور، مقابل برجهای دوقلوی پتروناس حضور پیدا کنند.
بر اساس آخرین گزارشها در روز شنبه، 9 ژوئیه، حدود 5000 معترض مالزیایی، هندی و چینی در مرکز شهر کوالالامپور، پایتخت مالزی، اقدام به راهپیمایی و تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار رادیو کوچه در محل، این تظاهرات با برخورد شدید نیروهای امنیتی و پلیس این کشور مواجه شد. همچنین نیروها جهت متفرق کردن معترضان از ماشین های آبپاش، گاز اشکآور و باتوم استفاده کرده بودند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، 644 نفر در این تظاهرات بازداشت شدند که برخی از آنها تا پایان همان روز و تعدادی نیز تا روز دوشنبه آزاد شدند.
همچنین محمد سابو، صلاحالدین ایوب و محفوظ عمر سه تن از رهبران حزب پاس بزرگترین حزب مخالف دولت مالزی نیز پس از حضور در تظاهرات به دست نیروهای ضدشورش بازداشت شدند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت بیش از ۶۰۰ نفر در اعتراضات مالزی»
ویدئو:
«اعتراضات مردمی به مالزی رسید»
گالری:
«۱۸ تیر و مالزیاییهای معترض»
دکتر آویده مطمئنفر/ رادیو کوچه
avideh@koochehmail.com
راهنمای تشخیص و آمار اختلالات ذهنی، چاپ چهارم، کتابچه راهنمای کاربردی که به طور گسترده برای تشخیص اختلالات روانی استفاده میشود، تعریف «اختلال شخصیت ضداجتماعی» را به عنوان یک الگوی فراگیر بیتوجهی و نقض حقوق دیگران که از سن ۱۵ سالگی شروع میشود را با وجود رفتارهایی مانند عدم مطابقت با هنجارهای اجتماعی و رفتار قانونی و انجام اعمالی که زمینه را برای بازداشت قانونی فراهم میکند، بارها و بارها دروغ گفتن، استفاده از نام مستعار، فریب دیگران برای سود شخصی یا لذت بردن، کج خلقی و پرخاشگری، بیتوجهی به امنیت خود یا دیگران، دعواهای مکرر فیزیکی و یا ضرب و جرح به وجود آوردن، بیمسوولیتی و شکست مکرر در حفظ کار و تعهدات مالی، احساس پشیمانی نکردن و بی تفاوتی نسبت به وارد کردن جراحت به دیگران و حتا توجیه صدمه جسمی و مالی یا سرقت از دیگران، تعریف میکند.
هوشمند، دلربا، جذاب و استادان فریب، سوسیوپاتها، تخمین زده میشود که حدود یک درصد از جمعیت جهان را شامل هستند و شیوع این اختلال در مردان بیش تر از زنان است. بیایید سعی کنیم ذهن مردمی که از این اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج میبرند را بررسی کنیم.
سازمان بهداشت جهانی اختلال شخصیت غیر اجتماعی را با وجود حداقل سه مورد از رفتارهای زیر تشخیص داده است. بیعلاقگی به احساسات دیگران و عدم وجود ظرفیت همدلی، بیمسوولیتی و بیتوجهی مداوم به هنجارهای اجتماعی، قوانین و تعهدات، عدم وجود ظرفیت به حفظ روابط پایدار، تحریک پذیری، تحمل کم به سرخوردگی و آستانه پایین برای تخلیه پرخاشگری، از جمله خشونت، عدم وجود ظرفیت تجربه احساس گناه و سود حاصل از تجربه، به خصوص مجازات، مستعد به سرزنش کردن دیگران و ارایه دلایل مختلف برای رساندن این موضوع به تضاد.
عمل کرد درونی ذهن انسان به طرز فریبندهای پیچیده است. تمایل به درک ذات و جوهره اینکه «چرا ما اینطور که هستیم، هستیم» حتا بیشتر گیجکننده است. ذهن شیطانی سوسیوپتها sociopath به مراتب بیش تر سردرگم است. اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیتی خود مهور و خود خواه است هم راه با بسیاری پیچ و خم و پیچیدگی رفتاری. این بیماران فاقد هرگونه حس اخلاقی یا مسوولیت هستند و از به بازی گرفتن دیگران رشد میکنند.
شناخت سوسیوپاتها کار سادهای نیست. معمولن زمانی آنها را میشناسید که یک آسیبی به زندگی شما زده باشند، و وقتی که احساس کردید که فریب خوردهاید و احساس انتقام به شما دست میدهد، میدانید که با یک سوسیوپات در ارتباط بودهاید
فقدان وجدان و ناتوانی در احساس ندامت عوامل زمینهای این بیماری است. این بیماران توانایی ایجاد روابط دوستانه و پایداری در این روابط را ندارند. شخصیت ضد اجتماعی سوسیوپات sociopath در ابتدا فریبنده به نظر میرسد تا زمانی که فریب خوردهگی از دستکاری ماهرانه و استادانه آنها بدر رود. آنها استعداد ماهرانه ای برای دروغ گفتن و تقلب دارند و به هیچ عنوان احساس گناه نمیکنند.
رفتار سوسیوپات ها طیف گستردهای از علل و توضیحات را شامل میشود. اختلال اصلی این بیماری اختلالات عصبی در قسمت فرونتال مغز است. این بخش از مغز، مرکز قضاوت و کنترل نفس است. فاکتورهای ژنتیک میتوانند ریشه شخصیت ضد اجتماعی سوسیوپاتیک sociopathic باشد. دکتر لی رابینزRobins، جامعهشناس، تشخیص داد که اگر یکی از والدین به این بیماری مبتلا باشند، شانس اینکه کودکان به این بیماری مبتلا شوند افزایش مییابد ولی محیط نیز میتواند نقش مهمی بازی کند. مطالعات ثابت کرده است که شرایط زندگی در خانه، مدرسه یا جامعه میتواند به بروز رفتار ضد اجتماعی سوسیوپاتیک sociopathic کمک کند. هم چنین نشان داده شده است که اگر محبت پدر و مادر به فرزند تا حدی بیان نشود، میتواند اختلال عمل کرد در رفتار کودکان ایجاد کند که خود را در تمایلات آشکار تولید رفتار های سوسیوپاتیک نشان میدهد.
در سال ۲۰۰۷، موسسه روانشناسی لندن مغز شش سوسیوپات را مورد مطالعه قرار داد و آنها را با مغز نه فرد عادی مقایسه کرد. وقتی که به آنها چهره مردمی که نشانههایی از ترس نشان میدادند نشان داده شده بود، فعالیت مغزی سوسیوپاتها کمتر بود در حالی که فعالیت مغزی مردم عادی افزایش قابل توجهی را نشان میداد. علاوه بر این، سوسیوپاتها پاسخ بسیار کمتری به تصاویر چهرههای خوشحال نسبت به مردم عادی نیز از خود نشان دادند.
در تعامل با دیگران، سوسیوپات خود را شخصیتی کاریزماتیک و دلپذیر نشان میدهد و مردم بیگناه را با فریب به عمق تارهای دروغین خود هدایت میکند. در پشت همه چیز، حس ذاتی آنها از سرخوردگی است. اگر این حس فرو نشیند، خشم آنها افزایش مییابد. کمک برای مقابله با مجموعهای از اختلالات مغز این بیماران شخصیتی و پیشرفت تنها از طریق دارو فراهم ساخته میشود. علاوه بر این، درمان و مشاوره نیز راه خوبی به نظر میرسد با این که به دلیل سرشت زیرین این بیماران یعنی بی اعتمادی، آنها چالش استثنایی برای مشاوران هستند. با انجام مطالعات بیش تر برای درک عمل کرد درونی سوسیوپاتی، شاید درمانی برای این بیماری در سالهای آینده یافت خواهد شد.
فهمیده، با ادب و جذاب، سوسیوپت فردی است که به سختی میتوان به او شک کرد. اینجاست که دقیقن مردم در شناسایی این شخصیت اشتباه میکنند. لازم است درک کنید که سوسیوپت به درستی چه کسی است. سوسیوپتها فریب کار هستند و با شخصیت خوش برخورد خود، قربانیان خود را دقیقن وقتی فریب میدهند که آنها گارد خود را باز گذاشته چون به نظر میرسد که آنها مردم دوست داشتنی، مهربان و نوع دوست هستند ولی در واقع فقط در تلاش به دنبال انگیزه خود هستند. پشت این ماسک، شخصیتی تحکم آمیز، بیاحساس و در بدترین موارد، بیرحم وجود دارد.
حس پر آب و تاب از خود، مشخصه اصلی است که فرد سوسیوپات را از دیگران متفاوت میسازد و تمام صفات منفی دیگر از شخصیت سوسیوپات از این احساس سرچشمه میگیرد. سوسیوپاتها هیچ گونه پشیمانی یا شرم از اشتباهات خود نشان نمیدهند زیرا آنها به احساسات دیگران بیاعتنا هستند. برای آنها مردم، اشیایی هستند که میتواند در تحقق خواسته آنها مورد استفاده قرار گیرند. نمایش کم عمق عاطفی یکی از ویژگیهای مهم رفتاری آنها است و احساس شادی، غم، همدردی، و احساسات دیگر نمایش گذاشته شده توسط آنها واقعیت ندارند. طغیانهای خشونتآمیز آنها بر سر مسایل ناچیز نیز از جمله رفتارهای غیرطبیعی سوسیوپاتها میباشد.
عادت دروغگویی در ماهیت آنها تنیده شده است و در نتیجه، آنها به راحتی، بدون هیچ نوع تردید میتوانند دروغ بگویند. دروغگویی برای یک سوسیوپات جبری است و بیان حقیقت در واقع، برای آنها دشوار است.
مهم نیست که به چه اندازه آرام و در کنترل ظاهر شوند، سوسیوپاتها افرادی بیقرار هستند که در درون خود بسیار احساس ناامنی میکنند و این ماهیت آنها را وادار میکند که به طور مداوم خود را بر روی لبه تیغ حس کنند. چنین رفتاری، اگر در جایگاه یک رییس مشاهده شود، همکاران حتمن از خشم و طغیان خشونت او رنج خواهند برد.
هیچ وقت نمیتوان برای انجام کاری به یک سوسیوپات تکیه کرد، زیرا آنها به رویاها و خواستههای دیگران اهمیت نمیدهند. آنها به مشکلات دیگران توجهی ندارند حتا اگر خود آنها علت این مشکلات باشند. آنهابه هیچ عنوان پاسخگو نیستند و بازی سرزنش را برای اشتباهات خود بازی خواهند کرد. چنین تمایلاتی آنها را برای هم کاران خود در دنیای حرفهای خطرناک میسازد. رفتارهای بیقاعده را میتوان در شخصیت سوسیوپاتیک مشاهده کرد. این افراد هم چنین میتوانند خود را به سطح ارتکاب تجاوز و یا سواستفاده جنسی از کودکان تنزل دهند. ترس پنهان کردن چنین اعمال ضداجتماعی و خلاف انسانیت و شئون بشری در طول زندگی یک سوسیوپات هم واره او را دنبال میکند.

رفتار بد یک سوسیوپات را میتوان از سنین پایین مشاهده کرد. پیدایش گرایشهای سوسیوپاتیک در بزرگسالان و در کودکان باید به همان اندازه مضر در نظر گرفته شود. سوسیوپات جهان را آن طور که هست نمیبیند. دیدگاههای آنها با انگیزه خودخواهانه راضی کردن نفس و خواستههای خود تار شده است. این یکی از صفات سوسیوپاتها است که باعث میشود که آنها مجموعهای از اهداف غیرواقعی در زندگی حرفهای و اجتماعی خود داشته باشند. بدترین قسمت در مورد این رفتار این است که آنها انتظار دارند که دیگران برای برآوردن نیازها و آرزوهای آنها زحمت بکشند. برای رسیدن به اهداف خود که فقط برای سود شخصی آنها است با مصونیت از مجازات در زندگی روزمره دروغ میگویند تا حدی که میتوان آنها را به عنوان دروغگوی پاتولوژیک طبقه بندی کرد. گاهی اوقات، حتا بدون هیچ دلیلی، آنها ممکن است دروغ بگویند، فقط به عنوان یک عادت. آنها به جای هرچیز دیگری، فقط به طور کامل بر دستاوردهای خود تمرکز دارند.
ترس از تعهد اغلب باعث میشود که آنها روابط زناشویی خود به رفتارهای ناوفادارانه متوسل شوند و اغلب روابط زناشویی آنها عمر کوتاهی دارد. آنها هم چنین به رفتار جنسی بیقاعده تمایل نشان میدهند و روابط جنسی متعددی هم زمان با انواع مردم دارند، به هیچ کدام آنها متعهد نیستند و تلاشی برای حفظ هیچ رابطهای نشان نمیدهند. علاوه بر این، به نظر میرسد که از چنین رفتارهایی احساس غرور و افتخار بزرگی میکنند و از بحثهای صریح و روشن از شاهکارهای خود خودداری نمیکنند.
شناخت سوسیوپاتها کار سادهای نیست. معمولن زمانی آنها را میشناسید که یک آسیبی به زندگی شما زده باشند، و وقتی که احساس کردید که فریب خورده اید و احساس انتقام به شما دست میدهد، میدانید که با یک سوسیوپات در ارتباط بودهاید. آن وقت به ترین کاری که میتوانید انجام دهید جمع آوری تکههای پراکندهای که از زندگیتان باقی مانده و قطع هرگونه تماسی با اینگونه افراد است. البته این کار دشواری است چون ممکن است که شما عشق یا دوستی عمیقی با این افراد حس میکرده اید اما قطع رابطه با این افراد شما را از درد بیش تر و مشکلات آینده محافظت میکند. در هر حال، یک سوسیوپات به حضور یا عدم حضور شما در زندگی خود اهمیتی نمیدهد و هیچ تاثیری روی او نمیگذارد.
اگراین سوال برای شما مطرح شده است که چگونه با یک سوسیوپات برخورد کنید، من به شما میگویم که یاد بگیرید که از آنها دوری کنید و سعی نکنید که آنها را تغییر دهید. آنها به هر حال، به شما صدمه خواهند زد. اگر شما با یک سوسیوپات در زندگی خود مواجه شدهاید، ایمان و اعتماد به بشریت را از دست ندهید. مردم خوب و بد هر دو در این جهان وجود دارند. اعتماد به مردم، و بشریت تنها راه بیرون رفتن از این موقعیت است. با این حال، آگاه باشید که اگر در رابطه با افرادی با گرایش سوسیوپاتیک روبه رو شدید، اجازه ندهید که از شما استفاده ناروا بشود.
منبع: العربیه
شرکت ژاپنی «تادانو» اعلام کرده است در پی دریافت گزارشی در مورد استفاده از جرثقیلهای تولید این شرکت برای اعدامهای در ملاعام قراردادهای خود را با دولت ایران به پایان رسانده است.
این شرکت پس از آنکه مارک والاس رییس کمپین «متحد علیه ایران هستهای» در مقالهای در لس آنجلس تایمز اعلام کرد شرکت «تادانو» یکی از متعدد شرکتهای فروشنده جرثقیل به ایران بوده است، اعلام کرد معاملات بیشتر با ایران را متوقف کرده است.
کمپین «متحد علیه ایران هستهای» نام 8 شرکت بینالمللی فروشنده جرثقیل به ایران را همراه تصاویر اعدام در ملاعام در ایران منتشر کرده است.
اعدام بر روی جرثقیل تبدیل به عملی رایج در ایران شده است. جرثقیلهای شرکت تادانو به همراه جرثقیلهای دیگر تولیدکنندگان بینالمللی برای ایجاد صحنههای عمومی دلخراش اعدام به کار میروند.

نیتن کارلتون، مدیر ارتباطات «متحد علیه ایران هستهای» معتقد است شرکتها تولیدات خود را بدون دانستن عواقب دردسرساز آنها به ایران میفرستند.
وی میافزود: «دولت ایران سابقهای تیره در سواستفاده از کالاهای وارداتی دارد.»
کارلتون گفت: «هیچکس نباید تولیداتش را به ایران بفرستد خصوصن با توجه به سابقه رژیم ایران در سواستفاده از کالاها و پول برای تامین حمایت از تروریسم.»
گفتنی است که ایران برای چندمین سال متوالی پس از کشور چین مقام اول در تعداد اعدامها را خود اختصاص داده است.
برخی گزارشها نشان میدهد که صرفنظر از چین، بیش از 54 درصد از احکام اعدام جهان در جمهوری اسلامی ایران اجرا شده است.
خبر / رادیو کوچه
همزمان با فراخوان مخالفان بشار اسد برای حضور در تظاهرات «جمعه اسیران آزادی» نیروهای امنیتی سوریه روز جمعه 15 ژوئیه، به آمادهباش کامل درآمده و به محاصره برخی شهرها از جمله مناطق حومه دمشق مبادرت کردند.
به گزارش العربیه، به نقل از شاهدان عینی نیروهای امنیتی سوریه از بامداد امروز با ایجاد موانع و پستهای بازرسی بر سر راههای ورودی شهر دمشق در تلاش هستند تا از برگزاری تظاهرات جلوگیری کنند.
دیدهبان حقوق بشر سوریه اعلام کرد در تظاهرات مردم در شهر حمص در منطقه بابالسباع دو غیرنظامی و یک مامور امنیتی کشته شدند.
به گفته شاهدان عینی در شهر ادلب ارتش سوریه و نیروهای امنیتی با تجهیزات نظامی کامل از جمله تانک به محاصره مناطقی از این شهر اقدام کردند.

بنا به همین گزارش در مناطق فاخوره، بابالسباع، بابالدریب، الخالدیه، البیاضه، دیربعلبه و حمص صدای شلیک گلوله شنیده شده است.
به گزارش فارین پالسی، از سوی دیگر رابرت فورد سفیر ایالات متحده آمریکا در دمشق از احتمال سرنگونی سریع نظام بشار اسد توسط تظاهر کنندگان هشدار داد.
سفیر آمریکا در مصاحبهای گفت: «هیچ نشانهای از وجود اصلاحات در سوریه دیده نمیشود و چنانچه این نظام اصلاحات را در اسرع وقت انجام ندهد سرنگون خواهد شد.»
بیشتر بخوانید:
«اعتصاب در سوریه به راهپیمایی اعتراضی تبدیل شد»
جمعه 24 تیر 90 / 15 ژوئیه 2011
اجرا: دامون
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
مجله جاماندگان- «نتیجه فضولی در حیاطخلوت مردم»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
پس کوچه تماشا- «معتمد آریا: کار هنری بالاتر از فعالیت سیاسی است»- مجید بهشتی
روزنگاشت-«برگزیده برای چهرهای ماندگار»- محبوبه شعاع
کافه قصه- «حملهی مقدس»- مهرداد
بخش دوم خبرها
مهارتهای زندگی – سیمین
کوچه سلامتی-«برای نابودی زندگی، یک سوسیوپات کافی است»- آویده مطمئنفر
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
هادی حمیدی شفیق از فعالان فرهنگی آذربایجان و دانشجوی اخراجی دانشگاه آزاد ارومیه با صدور حکمی در روزهای اخیر از سوی قاضی شعبه ۱۰۴ جزای عمومی تبریز به ۶ ماه زندان و تحمل ۶۰ ضربه شلاق محکوم شده است.
به گزارش آراز نیوز، هادی حمیدی شفیق از فعالان فرهنگی آذربایجان که در روز ۱۱ اردیبهشت ماه پس از بازی تراکتور سازی و صبای قم دستگیر و پس از بازجویی در ۲۷ اردیبهشت ماه به قید وثیقه آزاد شده بود به صورت غیابی و بدون حضور وکیلاش در این دادگاه محاکمه شد.
لازم به ذکر است هادی حمیدی شفیق دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد ارومیه در جریان اعتراضات مدنی سال ۱۳۸۵ آذربایجان ۲ بار دستگیر و ۱۷ ماه را در زندان سپری کرده بود. پس از آزادی از زندان نیز از دانشگاه اخراج شد.
منبع: کلمه
امید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی در آستانه تشکیل دادگاه خود در نامهای به آملی لاریحانی با توصیف شرح شکنجهها و انفرادیهای خود درخواست تشکیل دادگاهی عادلانه با امکان دفاع داده است.
این دانشمند جوان در بخشی از نامه خود شرح داده است: تهدیدات مکرر به بازداشت اساتیدم در ایران که به علت مشترکات علمی و همکاری تحقیقاتی مرا به دانشگاه دعوت کرده بودند و علاقه دو طرفه بین بنده و آنها وجود دارد.
تهدید به تحویل به بازجویانی که در شرایط طاقتفرساتری من را تحت شکنجه و ضرب و شتم فیزیکی در شرایط قطع غذا و سرویسهای بهداشتی و هرگونه تماس با بیرون قرار دهند. مهمتر از همه اینها، تکرارهای چندین باره بازجویان درباره اینکه پدرم که بهخاطر عمل جراحی باز اخیر قلبش همچنان در شرایط نامناسبی قرار دارد، دچار حمله قلبی شده و بهخاطر بازداشت من روانه بیمارستان شده و آنقدر من را در بازداشت و سلول انفرادی و در شرایط قطع کامل ارتباطی با خانواده نگه خواهند داشت که وی را هرگز نبینم و از داشتن پدرم به علت فشارهای وارده به وی محروم شوم و همچنین عنوان کردن مشکل قلبی خواهرم که میگفتند وی نیز با شرایط نامطلوبی در به در دنبال کارهای من است و تحت فشارهای شدید روحی و روانی و نامساعد بودن روحیه خانواده حل و روز خوبی ندارد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حضرت آیتاله لاریجانی
رییس محترم قوه قضاییه
با سلام
بیش از هر چیز از اینکه به عنوان جوانی که در سال ۶۱ متولد شدهام و در دامان جمهوری اسلامی پرورش یافته و از ایام دانش آموزی تاکنون تمرکز اصلیام روی مسایل علمی و تحصیلی و آموزشی بوده و همواره کوشیدهام بتوانم در این زمینه فردی مفید و موثر برای پیشرفت و ارتقای جامعهام باشم، امروز باید در مورد اتهاماتی باور نکردنی علیه منافع کشورم دفاع کنم، متاسفم من به عنوان دانشجوی رتبه ۳۹ کنکور سراسری، رتبه سوم المپیاد علمی آزمایشگاهی شیمی، دریافتکننده سکه از مقام رهبری در دیدار ایشان با نخبگان علمی و استعدادهای درخشان، رتبه برتر کنکور کارشناسی ارشد در چند رشته، مصاحبه زنده تلوزیونی در شبکه بینالمللی خبر در زمینه کاربردهای لیزر در پزشکی بهعنوان محقق برتر کشور و… که هیچشناختی از مقولات سیاسی و امنیتی نداشته و ناگهان با اتهاماتی روبهرو شدهام که هرگز تصورش را هم نمیکردم، تا مدتی دچار سرگشتگی و سوال بودم.
پس از پایان دوره کارشناسی فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف، به علت علاقه به یادگیری و انتقال علوم کاربردی و تکنولوژیهای نوین فیزیک تجربی در زمینه پزشکی و صنعتی به کشورمان از کشورهای صاحب تکنولوژی، با توجه به پیشینه درخشان تحصیلی و تحقیقات علمی و تسلط به زبان انگلیسی، دعوت نامههای متعددی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی اروپایی، آمریکایی و کانادایی با پیشنهاد بورسیه کامل تحصیلی با تامین کلیه مخارج اقامتی، مسافرتی، تحصیلی و تحقیقاتی دریافت کردم که در نهایت مرکز تحقیقات علوم اپتیک و فوتونیک اروپا در دانشگاه پلی تکنیک بارسلونا را به علت تمرکز خاص تحقیقاتی روی کاربردهای پزشکی و صنعتی لیزر و همچنین نزدیکی مسافت به ایران برای امکان رفت و آمد و دیدار با خانواده برای تحصیل کارشناسی ارشد و دکتری انتخاب نمودم. پس از پایان دوره دکتری در بارسلونا که هم اکنون فقط جلسه دفاع از تز دکترایم باقی مانده، برای تکمیل تحصیلاتم در بالاترین سطوح علمی به عنوان یک محقق ایرانی به دعوت دانشگاه تگزاس که سرآمد رشتهام در ساخت لیزرهای فوق پیشرفته پزشکی، صنعتی و تحقیقاتی است با بورسیه تحصیلی شرکت کردم.
هم در اروپا و هم درآمریکا، بسیار مفتخر بودم که به عنوان یک جوان ایرانی با توجه به توانایی علمیام توانستهام استعداد و توان علمی ایرانیان را به همگان نشان دهم. علاوه بر دعوت از من و عضویت در پروژههای مهم کاربردی علمی و تحقیقاتی ملی آنها و انجمنهای اصلی فیزیک و مهندسی برق، امتیاز دسترسی به پایگاههای اطلاعات علمی و تجهیزات پیشرفته در مراکز تحقیقاتی آنها را داشته باشم که نتیجه آن انتشار مقالات علمی فیزیک در بهترین ژورنالهای بینالمللی و سخنرانیهای مکرر در کنفرانسهای تراز اول بینالمللی در اروپا و کانادا و آمریکا بهعنوان یک دانشجوی ایرانی است.
به دلیل وابستگی فراوان عاطفی با خانواده بزرگ و زحمتکشم و علاقه به خدمت و انتقال علوم تکنولوژی به کشورم همواره در فکر بازگشت به کشورم بوده و هستم. بهترین ادعای این مدعا این است که بر خلاف بسیاری که از این سرزمین رفته و به هر دلیلی قصد بازگشت به کشور را ندارند سالیانه دو بار به ایران سفر کرده و در دانشگاه و مدارس قدیمیام به دعوت اساتیدم، کنفرانس و سخنرانیهایی برگزار کرده، اطلاعات و تجربیات علمی خود را به اساتید، دانشجویان و دانش آموزان منتقل کردهام. در سال اخیر نیز با هماهنگیهایی که با اساتیدم در دانشگاه در حال صورت گرفتن بوده، قصد بازگشت و مشغول شدن در دانشگاه و آزمایشگاههای تحقیقاتی برای انتقال تجربیاتم را داشتم. در آخرین سفرم به ایران، در هنگام خروج از کشور در تاریخ دهم بهمن ماه ۸۹ به قصد ادامه تحصیلاتم، در فرودگاه امام خمینی با اتهام شوکآور اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی کشور بازداشت و روانه زندان شدم. پس از ۳۶ روز سلول انفرادی که علی الخصوص با توجه به دردناک بودن اتهام وارده، هر روز آن چون یکسال میگذشت به بند عمومی منتقل شده و فرصتی برای مطالعه قوانین و آشنایی با حقوق خود به دست آوردم و در حیرت تمام متوجه شدم که کل فرآیند بازداشت، اتهام زنی و بازجویی، از اساس غیرقانونی بوده است.
بنده با وجود سپری شدن بیش از ۵ ماه برخلاف مقررات مندرج در اصل ۳۲ قانون اساسی و مواد ۲۰، ۲۴، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۷، ۶۱، ۱۲۳ و ۱۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی در مدت بازداشت و زمان تحقیقات که تاکید قانون بر پرهیز از فوت وقت و انجام آن در اسرع وقت است، هنوز بازداشت موقت هستم و از تمامی فعالیتهای علمیام باز ماندهام. در زمان بازداشت و کل دوران بازجویی هیچگونه دلیل و مدرکی برای اتهامات منتسب به من ارایه نشده است که برخلاف ماده ۱۲۴ قانون آیین دادرسی «قاضی نباید کسی را احضار یا جلب کند مگر اینکه دلایل کافی برای احضار یا جلب موجود باشد» بر خلاف اصل ۳۲ قانون اساسی که تفهیم اتهام باید با ذکر دلیل باشد، برخلاف ماده ۲۴ آئین دادرسی که موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبن به متهم ابلاغ شود و برخلاف ماده ۳۷ آیین دارسی که قرار بازداشت باید مستدل و مستند باشد، بوده است. متاسفانه در مورد اینجانب نه تنها در زمان بازداشت بلکه پس از آن نیز هرگز هیچ دلیل و مدرکی ارائه نشده است. همانطور که میدانید هر جرمی یا با بینه (دلال و مدارک) ثابت میشود یا با اقرار و شرط معتبر بودن اقرار هم این است که در شرایط خوف و ترس و اکراه و تهدید و سلول انفرادی نباشد که متاسفانه همگی این شرایط نامتعارف در بازجویی از من اعمال شده است. برخلاف ماده ۱۲۴ آئین دادرسی سعی میشد که دلایل اتهام پس از بازداشت اینجانب از طریق اقرار از خود متهم آن هم در سلول انفرادی و در شرایط تهدید و فشار روانی، فریب و ارعاب اخذ شود و نه تنها هیچگاه دلیل و مدرک ارایه نکردند، بلکه پیوسته تاکید داشتند که هرگز مدرک و دلیلی را ارایه نخواهند کرد و باید خودت بگویی و اقرار کنی تا راستی آزمایی شود در حالیکه طبق ماده ۳۴ آیین دادرسی این بازجوییها اگر در شرایط مناسب و آزادی و بدون سلول انفرادی و فشار و تهدید ارعاب و فریب هم باشد، نه ارزش بینه بودن را دارد و نه ارزش اقرار.
همانگونه که گفته شد شرایط بازجویی کاملن نامتعارف و پس از مطالعه قوانین آن طور که متوجه شدم غیر قانونی بوده است. در ماده ۱۲۹ آیین دادرسی تصریح شده است که موضوع اتهام و دلایل آن باید بصورت صریح به متهم تفهیم شود. سوالات باید مفید و روشن باشد. سوالات تلقینی یا اغفال یا اکراه یا اجبار متهم ممنوع است. بسیار متاسفم که بگویم بر خلاف تصور و انتظارم از نظام جمهوری اسلامی، تمام موارد فوق در بازجوییها نادیده گرفته شده است یعنی دلایلی در کار نبود که ارایه شود، ادلهای وجود نداشت که صراحتی در آن باشد، سوالات مفید و روشن نبوده سوالات همواره تلقینی بوده و بارها به من مطالبی به اجبار دیکته و القاء میشد و اغفال و اکراه و اجبار به وفور وجود داشت متاسفانه بازجویان از عدم آشنایی بنده با قوانین نهایت سواستفاده را نمودند و پس از آشنایی با قوانین و حقوق خود برایم باور نکردنی نبود که همه آن کارها خلاف قانون بوده است.
تهدیدات مکرر به بازداشت اساتیدم در ایران که به علت مشترکات علمی و همکاری تحقیقاتی مرا به دانشگاه دعوت کرده بودند و علاقه دو طرفه بین بنده و آنها وجود دارد. تهدید به تحویل به بازجویانی که در شرایط طاقتفرساتری من را تحت شکنجه و ضرب و شتم فیزیکی در شرایط قطع غذا و سرویسهای بهداشتی و هرگونه تماس با بیرون قرار دهند. مهمتر از همه اینها، تکرارهای چندین باره بازجویان درباره اینکه پدرم که بخاطر عمل جراحی باز اخیر قلبش همچنان در شرایط نامناسبی قرار دارد، دچار حمله قلبی شده و بهخاطر بازداشت من روانه بیمارستان شده و آنقدر من را در بازداشت و سلول انفرادی و در شرایط قطع کامل ارتباطی با خانواده نگه خواهند داشت که وی را هرگز نبینم و از داشتن پدرم به علت فشارهای وارده به وی محروم شوم و همچنین عنوان کردن مشکل قلبی خواهرم که میگفتند وی نیز با شرایط نامطلوبی در به در دنبال کارهای من است و تحت فشارهای شدید روحی و روانی و نامساعد بودن روحیه خانواده حل و روز خوبی ندارد.
بازجویان میدانستند که من وابستگی عمیق و شدید عاطفی به خانوادهام و خصوصن پدر و مادر رنج کشیدهام دارم پدر و مادرم با آنکه از طبقهای محروم در شهرستانی دوردست بودهاند، تنها با حقوق حلال معلمی پدرم، بدون داشتن هیچ منبع درآمد و یا پشتوانه سرمایهای شخصی، ۹ فرزند خود از جمله مرا به بهترین درجات علوی تحصیلی و علمی رسانده و تحویل جامعه داده و همچنان به رسالت خود ادامه میدهند. حتا شنیدن یک کلمه درباره بیماری و بستری شدن آنها، آن هم بهخاطر وضعیت من در شرایط سلول انفرادی و ترس و بلاتکلیفی، مرا دچار عدم تعادل و تسلیمپذیری شدید میکرد و به تنها چیزی که فکر میکردم این بود که هر دقیقه زودتر بتوانم از او اوضاع و احوال آنها آگاه شوم و در کنار آنان باشم. (اولین تماسم با خانوادهام ۲۴ روز پس از بازداشت پس از تحمل مانورها و فشارهای روانی فراوان بازجویان و کسب کسب خشنودی آنها برقرار شد که کمتر از ۲ دقیقه طول کشید). وقتی مشاهده میکردم که هر وقت مطالبی را که بازجویان دوست دارند مینویسم و یا آنچه آنها دیکته میکنند مکتوب میکنم، روند تحقیق سریعتر و با فشار کمتری پیش میرود، تهدید و ارعاب کمتر است بهطور خودبخودی به این نتیجه رسیدم که مطالبی بنویسم که خوشایند بازجویان باشد و در بسیاری مواقع خودم برای جلب رضایت و خشنودی بازجویان آنچه را فکر میکردم آنها دوست دارند یا دیکته میکنند مینوشتم. در آن لحظه نمیتوانستم فکر کنم و نمیدانستم این مطالب چه عواقب سنگینی ممکن است داشته باشد. آنها گاهی تهدید به اعدام میکردند و میگفتند میتوانند حکم آن را از قوه قضاییه بدون هیچ مشکلی بگیرند و گاهی میگفتند اگر مطالبی را که آنها دیکته میکنند و از نظر آنها عین حقیقت است بپذیرم و مکتوب کنم ۲- ۳ روز بعدش تحقیقات تمام شده و برای ادامه تحصیلاتم و بازگشت به آغوش خانواده آزاد میشوم. من در میان خوف و رجا و دنیایی از ترس و امید و آرزوی هر لحظه آزادی زودتر ترجیح میدادم و رضایت آنها را به دست آوردم.
در مورد سوالات و نحوه القا مطالب نیز مواردی هست که اهم آنها را در اینجا بازگو میکنم. بهعنوان مثال در اکثر مواقع اساسن سوالی نوشته نمیشد، بلکه بازجویان بهطور شفاهی سوال یا مطلبی را مطرح میکردند و از من میخواستند با خالی گذاشتن دو سطر برای سوال، جواب را بهطور کامل درباره آن بنویسم. نمیدانم بعدها در آن سطور خالی چه نوشتهاند و آیا کلماتی که بار اتهامی و جرم داشته باشد در آنها است یا نه. مثلن از من میخواستند بنویسم دانشگاهها چه امکاناتی و چه کمکهایی به دانشجویان میکنند و میخواستند آن را لیست کنم تمام مسافرتهای علمی و مراجعههایم به سفارت خانهها و مخارج آن را بنویسم، اقرادی را که در سفارتخانه و یا در کنفرانس دیدهام و با آنها صحبت کردهام تشریح کنم، کمک هزینههای مسافرتی و اقامتی دانشگاه را با ذکر مقادیر اما بدون ذکر عنوان دانشگاه لیست کنم، هرچه در مورد اساتیدم و دوستانم در ایران و دانشگاه صنعتی شریف و روابط شخصی و تحقیقاتی و علمی دارم را بنویسم و حتا کار به جایی رسیده بود که از من میخواستند بنویسم که تصور خارجیها از رشته تخصصیام چگونه است و آن را بهصورت ….. خلاصهنویسی کنم. بگویم در دانشگاه شریف آزمایشگاههایی که در دروسم گذراندهام بنویسم و بگویم چه پروژههایی آنجا انجام دادهام.
برنامه آینده تحقیقاتیام در ایران و خارج از کشور را تشریح کنم و بنویسم ….. اما این نکته که سوال را به صورت شفاهی عنوان میکردند و در هنگام نوشتن میخواستند که جای سوال را خالی بگذارم. بازجویان که در هنگام نوشتم مطالب را سطر به سطر از دستم گرفته و میخواندند، بارها جوابهای نوشته شده من را با خشم و تهدید و فریاد کنار گذاشته و با در اختیار گذاشتن برگهای دیگر اجبار میکردند که مجددن آنچه را که آنها میگویند و نظر و برداشت آنهاست بنویسم که صد افسوس من نیز چنین میکردم. علاوه بر این بسیاری از اقاریر من چیزی جز مطالب تلقین شده بازجویان نبودهاند. برای مثال میدانید که هر کس برای اخذ ویزا به سفارت خانهای میرود، توسط کارمندان آنجا مورد مصاحبه قرار میگیرد. مانند آنچه هر روزه در تهران در سفارتخانههای خارجی اتفاق میافتد یا سفارتخانههای جمهوری اسلامی در نقاط دیگر جهان این یک امر بسیار عادی است و کسی را بهخاطر پاسخگویی به سوالات کارمند سفارت مجرم نمیدانند. من نیز برای اخذ ویزای تحصیلی و علمی به سفارت آمریکا رفته و مصاحبه شدم و چیزی جز سوابق علمی و تحصیلی و دلیل سفر و درخواست ویزا از من نپرسیدند. اما در بازجوییها، بازجویان اصرار داشتند که کارمندانی که با من مصاحبه کردهاند، کارمند سفارت نبوده و مامورین سازمان اطلاعاتی آمریکا بودهاند و بنده با مامورین اطلاعاتی آمریکا مصاحبه کردهام و با دیکته کردن بین موارد به اجبار مرا در دام پیش فرضهای بدون دلیل خود میانداختند که جواب دادن به سوالات آنها در ازای ویزا «همکاری اطلاعاتی» نام دارد.
حتا فراتر از این هم رفته و اساتیدی را که در کنفرانسهای علمی ملاقات کردهام مامور اطلاعاتی آمریکا مینامند. این در حالی است که آنها اساتید شناخته شده دانشگاهی در سطح جهانی هستند و جر تبادل نظر مباحث علمی محض که عرف نشستها و کنفرانسهای علمی است، چیز دیگری نبوده است. لازم به ذکر است که نه سن من اقتضای داشتن اطلاعات ویژهای را داشته و نه پست و مقام دولتی داشتهام که از چیزی اطلاعات داشته باشم یا دسترسی به هرگونه اطلاعات طبقه بندی شده داشته باشم. متأسفانه اصرار بازجویان القاء و دیکته مطالب و برداشتهای خودشان از مسایل متعارف مجامع علمی و دانشگاهی تمامی نداشت. مورد دیگر در مورد بورسیه تحصیلی و تقبل هزینههای تحقیقاتی و تحصیلی و مسافرتی است که توسط دانشگاه انجام میشود و از امور عادی آنها حساب میشود. بازجویان از من خواستند که هزینه سفرهای علمی و جوایز تشویقی دانشگاه بابت چاپ مقالههای علمی و شرکت در کنفرانسهای علمی و هزینههای اولیه اقامت و وسایل مورد نیاز تحقیقاتی که جزو قوانین دانشگاهها بر اساس خروجی علمی دانشجویان را بنویسم ولی نمیگذاشتند بنویسم که با هزینه دانشگاه بوده آنها متونی را به من دیکته میکردند که تحت فشار و خشم و فریاد بوده تا بتوانند آنچه خود میخواهند برآورده شود.
در بازجوییها از من خواسته شد تا اطلاعات فنی رشته علمی خودم را بنویسم، پیشرفتهای علمی صورت گرفته در زمینه تحقیقاتی خودم در ایران که خود نیز در بخشهایی از آن قبل از رفتن از ایران در دانشگاه مشارکت داشته و بهصورت مقالات علمی بینالمللی نیز چاپ شدهاند و یا مطالبی که سر کلاسهای درس از اساتیدم شنیدهام و به نحو عمومی در اختیار همه دانشجویان آن درس بوده و صد البته اطلاعات صرف علمی است علاوه بر آن از من خواسته شد که در مورد اساتیدم در دانشگاه و روابط شخصی و تحقیقاتی و گروه تحقیقاتی در دانشگاه بنویسم.
البته باز بدون دانستن و نوشتن سوال که به نظرم هیچ ارتباطی با موضوع اتهام وارد شده نداشت در نهایت دوست دارم متذکر شوم که در جریان غیر قانونی بازجویی برخلاف ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی که میگوید متهم میتواند در تحقیقات مقدماتی وکیل خود را به همراه داشته باشد و در تبصره این ماده هم در مورد پروندههای امنیتی و محرمانه هنوز وکیل با اجازه قاضی منع نشده است. خصوصن اگرکسی مانند من که کاملن از حقوق خود ناآگاه باشد. با این حال در بند سوم قانون حقوق شهروندی که بعد از قانون آیین دادرسی تصویب شده است و حاکم بر آن است دادسراها مکلفند (نه صاحب اختیار) که فرصت استفاده از وکیل را برای متهم در دوره تحقیقات فراهم کنند اما متاسفانه این حقوق از من دریغ شده است. تمام بازجوییها در زمان اقامت در سلول انفرادی در شرایطی مملو از خشم و فریاد و ارعاب و فشارهای روانی و عاطفی و ذهنی بازجویان به همراه فریب و اغفال انجام شد، آنهم برای کسی مانند من که در تمام دوران زندگیم در شرایط علمی و آکادمیک و به دور از زور و اجبار و فشار پروش یافته است تسلیم شدنم در برابر این فشارها و اغفالها به دلیل بیتجربگی و سر بردن در شرایط شوک بوده است.
جناب آقای لاریجانی
هنوز دلایل واقعی بازداشتم و تحمیل نظرات بازجویان به من برایم مبهم باقی مانده است. آنچه میدانم این است که سن و سال من و کارنامه زندگیام نشان میدهد که فرد سیاسی نبودهام و نیستم و نه خودم و نه خانوادهام هیچگونه سابقه عمل یا اندیشه سیاسی و شم سیاسی نداشتهایم، چه رسد که شم امنیتی داشته باشم. من همه چیز را در چارچوب علم و مبادلات علمی درک کردهام و میکنم و تصور اینکه ممکن است این مقولات عرصه امور سیاسی و امنیتی تفسیر شود برایم ناممکن بوده است. در مورد دوره بازجویی هنگامیکه مشاهده میکردم بازجویان بر کارهایی که انجام ندادهام اصرار میورزند و هر جا خواسته آنها برآورده شده است دست از سرم بر میدارند آسوده میشدم به این نتیجه رسیدم که نکاتی بنویسم که آنها خوششان بیاید و زودتر این دوره سخت فیصله یابد و به عواقب برخی از این نکات نادرست نمیاندشم. اکنون که از آن دوره بازجویی دور شدهام، گویی همه چیز یک بار رویا بوده و وقتی متحیرانه به آن لحظات مینگرم در شگفتم که آدمی بیتجربه که اجازه حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی او را ندادهاند و فردی اغفال شده توسط بازجویان و سرگردان میان بیم و امید و تهدید و فشار چگونه به آسانی تلقین پذیر میشود و خود را به خواستههای بازجویان میسپارد و برای خوشایند آنها و خلاص شدن خویش مینویسد و حتا داستانسرایی میکند و بازجوییهای او به ترکیبی از راست و دروغ تبدیل میشود. با توجه به تخلفات انجام شده و شرایط نامناسبی که داشتهام اعلام میکنم که از این پس فقط دلایل و مدارکی اگر وجود دارد درباره آنها توضیح خواهم داد و وفق تبصره ذیل ماده ۵۹ آئین دادرسی که حاکی از لزوم استماع اقرار توسط قاضی است فقط اظهارات خود را که در حضور مقام قضایی و با حضور وکیل شخصن مینویسم و تمام موارد قانونی که ذکر کردهام رعایت شوند را تصدیق میکنم. از جنابعالی هم به عنوان رییس قوه قضاییه استمداد یاری دارم تا امکان دفاع عادلانه در دادگاه بر اساس قانون برایم فراهم آید.
با احترام
امید کوکبی
خبر / رادیو کوچه
نسیم صمیمی (نوروزیان)، شهروند بهایی ساکن قائم شهر از شهرهای استان مازندران، صبح روز چهارشنبه، ۲۲ تیر ماه، از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
به گزارش هرانا، ماموران اداره اطلاعات قائمشهر صبح روز چهارشنبه به منزل نسیم صمیمی، شهروند بهایی، مراجعه کرده و با در دست داشتن حکم بازداشت، نامبرده را دستگیر و متعاقب آن به اداره اطلاعات منتقل کردند.
این در حالی است که این شهروند بهایی پس از بازجویی به بازداشتگاه شهید کچویی ساری منتقل شده است.
گفتنی است که روز چهارشنبه ۸ تیرماه نیز ماموران وزارت اطلاعات به همراه تعدادی از ماموران اداره اماکن به منزل و انبار خانواده نوروزیان مراجعه کردند؛ این افراد پس از تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل شخصی، نسیم صمیمی را برای پارهای توضیحات در روز شنبه ۱۱ تیر ماه به اداره اطلاعات احضار میکنند.
بر همین اساس خانم صمیمی روز شنبه ۱۱ تیرماه خود را به اداره اطلاعات قائم شهر معرفی میکند که در آنجا متهم به نمایندگی دانشگاه مجازی بهایی در قائم شهر میشود و چون تفهیم اتهام توسط مرجع قضایی صورت نمیگیرد، وی حاضر به پاسخگویی به سوالات بازجو نمیشود لذا پس از ساعتی آزاد میشود.
شایان ذکر است، نسیم صمیمی چندین سال است که عهدهدار نمایندگی دانشگاه مجازی بهایی در قائم شهر نیست.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوپنجم تیرماه 1312 برابر با زادروز «داوود رشیدی» هنرپیشه تاتر سینما و تلویزیون ایران است. وی آثار هنری بسیاری در پرونده کاری خود دارد. داوود رشیدی که وارد هفتادو هشتمین سال زندگی خود میشود در سال 1387 به عنوان یکی از چهرههای هفتمین دوره چهرههای ماندگار برگزیده شد. داوود رشیدی اکنون مشغول کارگردانی نمایش «آقای اشمیت کیه؟» است که در اواخر تیر ماه امسال به اجرا در خواهد آمد، این نمایش طنزی مدرن دارد و به روایت اوضاع کنونی جامعه جهانی میپردازد.
«داوود رشیدی» در بیستوپنجم تیرماه سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. او تحصیلات متوسطه را به دلیل فعالیتهای دیپلماتیک پدرش در ترکیه و پاریس به پایان رساند و تحصیلات دانشگاهی را در ژنو ادامه داد و فارغ التحصیل کنسرواترا در رشته کارگردانی و بازیگری تاتر و لیسانس حقوق سیاسی از دانشگاه ژنو است.
او در سال ۱۳۴۳ به تهران بازگشت و در اداره تاتر آن زمان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. سپس گروه تاتر امروز را پایهگذاری کرد، که هنرپیشهگانی مانند: پرویز فنیزاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، مرضیه برومند، سوسن تسلیمی، به عضویت در این گروه درآمدند.

رشیدی در سال 1347 با «احترام برومند»، مجری برنامههای کودک در تلویزیون ازدواج کرد و «لیلی رشیدی» که او نیز بازیگر و دختر آنها است.
رشیدی در سال ۱۳۵۲ از اداره تاتر به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمت مدیریت گروه نمایشات و سرگرمیهای آن سازمان شامل: سریالها، مسابقات و تاترهایتلویزیونی مشغول به کار شد. وی همچنین از سال ۱۳۵۰ با فیلمسینمایی «فرار از تله» وارد عرصه بازیگری سینما شد و علاوه بر بازیگری و کارگردانی در سینما، تلویزیون و تاتر به تهیهکنندگی سینما نیز روی آورد.
داود رشیدی این بازیگر تاتر، سینما و تلویزیون در سال 1387 به عنوان یکی از چهرههای هفتمین دوره، چهرههای ماندگار برگزیده شد. وی تهیهکنندگی سه فیلم صبحی دیگر، امتحان، قطعه ناتمام را نیز بر عهده داشته و در تعدادی سریالهای تلویزیونی نیز به ایفای نقش پرداخته که از معروفترین میتوان به «هزار دستان»، «گرگها» و «تنهاترین سردار» اشاره کرد.
در عرصه سینما تعدادی از آثار او شامل: پرچمهای قلعه کاوه، ماه شب چهارده، ملاقات با طوطی، تکیه بر باد، تهران روزگار نو، بزرگ خیلی بزرگ، بازیهای پنهان، خط آتش، عبور از تله، بی بی چلچله، تاتوره، گلهای داوودی، تفنگدار، خانه عنکبوت، شیلات، کمال الملک، هیولای درون، جایزه، رهایی، بازرس ویژه، مرز، شمر، آقای هیروگلیف، اعدامی، طلوع انفجار، کرکسها میمیرند، قدغن و کندو است.

داوود رشیدی کارگردان نمایشهایی چون «پیروزی در شیکاگو» و «ریچارد سوم» اینبار با تاتر «آقای اشمیت کیه؟» دوباره به سالن نمایش برگشت تا کار جدیدی را در کارنامه خود اضافه کند. وی از اجرای این اثر نمایشی در اواخر تیر ماه امسال خبر داد و گفت: «آقای اشمیت کیه؟» طنزی مدرن دارد و به روایت اوضاع کنونی جامعه جهانی میپردازد.
این نمایشنامه از آثار نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی به نام «سباستین تیری» است که توسط «شهلا حائری» ترجمه شده است. رشیدی تیرماه سال گذشته نیز نمایش پرمخاطب «منهای دو» را در تالار اصلی مجموعه تاتر شهر به روی صحنه برد.
منبعها:
ویکیپدیا
همشهری
بیوگرافی هنرمندان
مجید بهشتی / رادیو کوچه
majid.b@koochehmail.com
پروانه ساخت فیلم «داریوش مهرجویی» صادر شد
به گزارش سینمانگار: جلسات شورای صدور پروانه نمایش 35 میلیمتری و شورای صدور پروانه فیلمسازی 35 میلیمتری درتاریخ 20 تیر ماه در اداره کل ارزشیابی و نظارت تشکیل شد.
روابط عمومی معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارش داد: «نارنجی پوش» به تهیهکنندگی و کارگردانی« داریوش مهرجویی »(اجتماعی) و «راهبهشت» به تهیه کنندگی «محمدتقی انصاری» و کارگردانی«مهدی صباغزاده» (تاریخی) عناوین پروژههایی است که از این شورا پروانه ساخت دریافت کرده است.

با صدور موافقت اصولی برای 2 پروژه به نامهای «برای سونیا» به تهیهکنندگی و کارگردانی«علی ژکان» (تاریخ انقلاب) و «خانه ما» تولید مشترک با یک موسسه خصوصی در انگلیس و کارگردانی«سیدرضا شانهساز شیرازی» (اجتماعی) موافقت شد، پروانه ساخت این 2 پروژه پس از کامل شدن فیلمنامه صادر میگردد.
همچنین شورای صدور پروانه نمایش برای فیلم «انسانها» به کارگردانی «محسن توکلی» و تهیه کنندگی «مهدی احمدی» پروانه نمایش صادر کرده است.
کار هنری بالاتر از فعالیت سیاسی است
«فاطمه معتمدآریا» معتقد است، فیلمهایی بازی کرده که مجری موقعیتی بوده که فیلم برای وی به وجود آورده است. «فاطمه معتمدآری» (بازیگر سینمای ایران) (۲۲ تیرماه) در یک نشست خبری به مناسبت آغاز اکران فیلم «اینجا بدون من» به کارگردانی «بهرام توکلی» شرکت کرد و درباره حضور خود در این فیلم گفت: من همیشه مجری موقعیتی هستیم که در فیلم بهوجود آمده است و معتقد است که کار هنری بالاتر از فعالیت سیاسی است.
من همیشه یک هنرمند هستم
«لوئیجی مونتابونه» یکی از پیشگامان هنر عکاسی در ایران به شمار میرود؛ این عکاس دوران ناصری به مدت چهارسال در ایران زندگی کرد و به عکاسی از دربار و نقاط دیدنی شهرهایی چون تهران و تبریز پرداخت.
«لوئیجی مونتابونه» که در سال 1862م. در جمع هیتی سیاسی از ایتالیا به ایران آمد در این سفر عکسهای فراوانی از ایران گرفت؛ عکسهایی از «ناصرالدین شاه» فرزندش «مظفرالدین شاه» تخت مرمر، سربازان گارد شاه در نیاوران، تجریش ،امامزاده صالح و کاخ سلطنتی.

«مونتابونه» همچنین عکسهای زیادی از دروازهها، بازار، بناها و عمارتهای قدیمی تهیه کرده است «ناصرالدین شاه» که چهار سال پیش از این تاریخ با استخدام عکاسی فرانسوی به نام «فرانسیس کارلهیان» به طور عملی اوقات زیادی را به آموختن عکاسی و عکسبرداری میپرداخت، توجه بیشتری به عکاس این هیت کرد و بارها مقابل دستگاه عکسبرداری «مونتابونه» قرار گرفت. «مونتابونه» نیز با مهارت و استادی در عکسبرداری تک چهره، تصاویر بینظیری از شاه جوان گرفت.
در همین رابطه چندی پیش نمایش گاهی از عکسهای قاجاری این عکاس در ایتالیا به نمایش در آمد. نکته جالب درباره آثار به نمایش در آمده رنگی بودن تصاویر بود؛ عکاس ایتالیایی تعدادی از عکسهای خود را رنگ کرده بود که در نوع خود ابتکار تازهای به شمار میرفت.
بداههنوازی «حسین علیزاده» در حافظیه شیراز
ر سومین شب اجرای کنسرت ارکستر ملی در باغ عفیفآباد شیراز، «حسین علیزاده» با نواختن تار به همراه آواز «علیرضا قربانی» در جوار آرامگاه حافظ شیرازی برنامه اجرا کرد. ایلنا: پس از اجرای کنسرت ارکستر ملی درشب دوم؛ «حسین علیزاده» استاد تار و سهتار بههمراه «علیرضا قربانی» خواننده و نوازندگان ارکسترموسیقی ملی راهی حافظیه وآرامگاه لسانالغیب شدند. «حسین علیزاده» عضو شورای سیاستگذاری ارکستر موسیقی ملی با بیان اینکه این شب شورانگیز و تکرارناشدنیست آنچنان که قلم دروصفش عاجز آید وعقل قاصرست گفت: این رویداد پس از چند دهه برای او تکرار میشود تا دگربارحافظ و موطنش او را دگرگون کنند.
خبر / رادیو کوچه
قاضی دادگاهی در اسپانیا درباره نقش سه درجهدار عراقی در یک حمله مرگبار در ماه آوریل به اردوگاه اشرف تحقیق میکند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، قاضی فرناندو آندرو از ژنرال علی غیطان مجید فرمانده کل ارتش عراق و دو افسر دیگر خواسته است در ماه اکتبر در برابر او حاضر شوند.
این حکم روز ۱۱ ژوئیه صادر شده بود و اما رسانهها وجود آن را روز پنجشنبه گزارش کردند.
آقای آندرو قبلا در ماه ژانویه تصمیم گرفته بود در باره حمله دیگری به محل اقامت اعضای مجاهدین در سال ۲۰۰۹ که ۱۱ کشته به جا گذاشت تحقیق کند.
حکم تازه میگوید که این تحقیقات اکنون شامل حمله ۸ آوریل گذشته نیز خواهد شد.
سربازان عراقی روز ۱۹ فروردین (۸ آوریل) با خودروهای زرهی به اردوگاه نزدیک شدند و به سوی ساکنان آن تیراندازی کردند که به گفته اعضای یک هیت پارلمانی اروپا، ۳۵ مرد و زن ساکن اردوگاه در اثر این حمله کشته شدند.
بیشتر بخوانید:
«ایران با آغوشی باز پذیرای ساکنان اردوگاه اشرف»
خبر / رادیو کوچه
درپی فراخوان مخالفان دولت سوریه شهر دیرالزور واقع در شرق این کشور روز پنجشنبه 14 ژوئیه، شاهد اعتصاب عمومی گستردهای بود.
به گزارش العربیه، به نقل از شاهدان عینی، شهر دیر الزور از بامداد روز گذشته به طور کامل تعطیل شده بود.
بر پایه همین گزارش نیروهای امنیتی با یورش به بازارها تلاش کردند تا مغازداران را مجبور به شکستن اعتصاب عمومی کنند اما این تلاش آنها با مقاومت و اعتراض مردم روبهرو و منجر به تظاهرات گستردهای شد. که در نتیجه تیراندازی نیروهای امنیتی یک تن کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدند.
شاهدان عینی گفتند در ابتدا مردم دست به اعتصاب عمومی زده بودند اما با مداخله نیروهای امنیتی و گشودن آتش بهسوی مغازهها، تظاهرات به طور خود جوش بهراه افتاد.
مامون الصالح یکی از اعضای کمیتههای مردمی که توسط مخالفان تشکیل شده اظهار داشت تظاهرات روز پنجشنبه با حضور نزدیک به 6 هزار نفر آغاز شد و رفته رفته تعداد تظاهرکنندگان به 16 هزار نفر رسید.
از سوی دیگر حسین عبد العزیز تحلیلگر سیاسی سوری از دمشق گفت: «متاسفانه دولت به وعدههایی که چندی پیش در مذاکرات با برخی از مخالفان از آنها داده بود عمل نمیکند زیرا قرار بود که حکومت از تیراندازی به سوی مردم خودداری کرده راهحلهای امنیتی و سرکوبگرانه را کنار نهد اما ظاهرن دولت متوجه اعتراضاتی نیست که روز به روز در حال گسترش است.»
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانهها به نقل از فعالان حقوق بشر در این کشور از آغاز اعتراضات تاکنون بیش از 1500 تن در سوریه کشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«از هیچ اقدامی علیه سوریه خودداری نمیکنیم»
رادیو کوچه
1975میلادی برابر با 1354 خورشیدی: پروژه آزمایشی «آپولو، سویوز»، که نخستین ماموریت فضایی مشترک بین آمریکا و شوروی و نخستین همکاری فضایی بینالمللی بود بسته شد. این ماموریت در چنین روزی آغاز شد و در طی آن، فضاپیمای آمریکایی آپولو و فضاپیمای روسی سایوز در مدار زمین به هم متصل شدند و فضانوردان آنها باهم عملیات مشترکی را به انجام رساندند. این پروزه چه به لحاظ فنی و چه از نظر سیاسی عملیات مهمی محسوب میشود و در اصل برنامهای نمادین و سیاسی در دورهای از تنشزدایی بین روابط ابرقدرتهای شرق و غرب بود. با این حال، فضانوردان در طی آن آزمایشهای علمی و فنی مهمی را به انجام رساندند.
1388 خورشیدی: سقوط هواپیمای مسافربری مسیر «تهران، ایروان»، پرواز شماره ۷۹۰۸ هواپیمایی کاسپین یک پرواز تجاری متعلق به هواپیمایی کاسپین بود که از فرودگاه امام خمینی تهران به سمت ایروان در حال پرواز بود ولی در حوالی قزوین سقوط کرد. این هواپیما در حدود ساعت ۱۱:۴۵ صبح ۲۴ تیر ماه در بین روستاهای فارسیان و جنتآباد در بخش مرکزی قزوین دچار سانحه شد و همه ۱۶۸ مسافران آن کشته شدند. هواپیمایی که در این سانحه سقوط کرد از نوع «توپولف تییو 154» بوده است که توسط هواپیمایی کاسپین مورد استفاده قرار میگرفت. این هواپیما در سال ۱۹۸۷ وارد به خدمت شده بود. مسافران سرشناس این پرواز، اعضای تیم ملی جودو نوجوانان ایران،«لون داویدیان» نماینده مجلس شورای اسلامی، «ناتلا نیکولاوا»، همسر سفیر گرجستان در ایران و عبدی یمینی آهنگساز مشهور و سازنده بسیاری از آثار داریوش بودند.
1904 میلادی: سالروز درگذشت «آنتون پاولوویچ چخوف» داستاننویس و نمایشنامهنویس برجسته روس. چخوف که در سال 1860 زاده شده بود، هر چند زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاهاش همراه با بیماری بود اما توانست بیش از هفتصد اثر ادبی بیافریند. او را از مهمترین داستان کوتاهنویسان میشمارند و در زمینه نمایشنامهنویسی نیز آثار برجستهای از خود به جا گذاشته است. از داستانهای کوتاه او میتوان به: از دفترچه خاطرات یک دوشیزه، بوقلمون صفت، بانو با سگ ملوس و نشان شیروخورشید اشاره کرد. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت.
2007 میلادی: 660 میلیون دلار غرامت آزار و اذیت جنسی کشیشهای کالیفرنیا. این جنجالیترین خبر پانزده جولای رسانههای آمریکا بود. طبق این سازش، کاردینال «راجری ماهونی» سراسقف کلیساهای کاتولیک کالیفرنیا حاضر شده بود 660 میلیون دلار، به شاکیان بدهد تا از تعقیب شکایت در دادگاه که باعث آبروریزی بیشتری میشد منصرف شوند. شاکیان که حدود پانصد نفر بودند و به هرکدام از آنها یک میلیون و سیصد هزار دلار تعلق میگرفت، مدعی شده بودند که کشیشها در طول زمان آنها را آزار جنسی داده بودند و انتشار خبر شکایت یکی از آنها در روزنامهها باعث مراجعه بقیه به دادگاه شده بود. قابل ذکر است که کشیشهای کاتولیک محروم از ازدواج هستند. به گزارش رسانههای آمریکا، این بزرگترین غرامتی بود که تا آن زمان کلیسا بابت خطای جنسی کشیشهای خود میپرداخت و این پول از اعانات مومنان و مراجعین به کلیساها تامین شده بود.
1318 خورشیدی: در چنین روزی «سیدعلی حسینی خامنه» معروف به «سیدعلی خامنهای» زاده شد. او نویسنده، زندانی سیاسی در دوران پهلوی و رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی است. او همچنین از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ برای دو دوره پیاپی رییسجمهوری ایران بود. علی خامنهای پس از مرگ «آیتاله خمینی»، از طرف مجلس خبرگان رهبری به مقام رهبر نظام جمهوری اسلامی برگزیده شد. وی هم اکنون هفتاد و دو ساله شده است.
منبعها:
ویکیپدیا
تقویم تاریخ
خبر / رادیو کوچه
تیمهای ملی فوتبال زنان آمریکا و ژاپن به دیدار نهایی رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۱ راه یافتند. آمریکا تنها تیمی است که در هر ۶ دوره از جام جهانی فوتبال زنان، به مرحله نیمه نهایی صعود کرده است.
این تیم در دو دوره قبلی روی سکوی سوم ایستاد. آخرین باری که جام جهانی به آمریکا رسید، سال ۱۹۹۹ و در خاک این کشور بود.
آمریکا در فینال آن دوره نیز با تیمی از آسیا مواجه شد و در یک بازی نفسگیر، در ضربات پنالتی موفق شد چین را از پیش رو بردارد.
ژاپن که با شکست آلمان میزبان جام جهانی، شگفتیساز بزرگ رقابتها نام گرفته، شامگاه چهارشنبه توانست با پیروزی ۳-۱ مقابل سوئد به فینال برسد.
ژاپن برای نخستین بار بود که به مرحله نیمه نهایی جام جهانی میرسید.
در اولین دیدار مرحله نیمه نهایی نیز تیم ملی آمریکا با همین نتیجه، فرانسه دیگر تیم این مرحله را شکست داد و به فینال صعود کرد.
دیدار نهایی جام جهانی فوتبال زنان یکشنبه آینده در ورزشگاه کومرز بانک فرانکفورت به انجام خواهد رسید.
بازی ردهبندی از جام جهانی ۲۰۱۱ فوتبال زنان را هم سوئد و فرانسه روز شنبه برگزار میکنند.
برزیل در یک چهارم نهایی و در ضربات پنالتی به امریکا باخت تا حذف شود.
بیشتر بخوانید:
«برزیل و آلمان مدعیان اصلی قهرمانی»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر