جنبش راه سبز - خبرنامه |
- آمریکائیان ایرانی تبار: زندگی را برای اقوام و دوستانمان در ایران بهتر کنیم
- مرگ سالانه بیش از دو هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران / شیوع انواع بدخیم سرطانها
- عضو كميسيون امنيت ملي خبر داد: ده نماينده مجلس، متهم پرونده سه هزار ميليارد تومانی
- واکنش تند یک تشکل اهل سنت ایران به واقعه تروریستی سراوان
- هدفمندی، یارانه کالاهای اساسی را دو برابر کرد
- شرمندگی مهاجرت هنرمندان برای دولت دهم ماند
- حضور در کمیته مقابله با خشونت علیه زنان؛ژست یا گام عملی
- گزارش جدید بانک مرکزی از گرانی کالاها و مواد خوراکی
- پورمحمدی: ماجرای دختران موسوی جوسازی رسانه ای بود، دولت وارد این مسائل نمی شود
- بازداشت سه فعال دانشجویی و وبنگار در دانشگاه اصفهان
آمریکائیان ایرانی تبار: زندگی را برای اقوام و دوستانمان در ایران بهتر کنیم Posted: 30 Oct 2013 10:35 AM PDT جهانداد معماریان نسل جدید آمریکائیان ایرانی تبار می خواهند در نحوۀ تصمیم گیری دولت آمریکا در قبال ایران سهیم باشند.
ارامنه آمریکا نمونه دیگری است که هر چند در جامعه آمریکا در اقلیت هستند اما در تصمیمهای سیاسی از متنفذترینها به شمارمی آیند. آنها موفق شدند با حمایت از تبصره ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی، قانونی را درسال ۱۹۹۲ در کنگره آمریکا به تصویب رسانند که دولت این کشور را ملزم سازد تا از هرگونه کمک مستقیم به آذربایجان خوداری کند. این قانون واکنشی بود به تلاشهای آذربایجان در جهت منزوی کردن ارمنستان و قره باغ . تجربه اقلیتهای یهودی ، کوبایی و هندی از جمله دیگر نمونه موفق مشارکت سیاسی اقلیتها در ایالات متحده است.
در سال ۲۰۰۳تام گولدیمن سفیر وقت سوئیس در تهران به واشنگتن آمد و با خود پیشنهادی از سوی جمهوری اسلامی برای ایالات متحده به همراه داشت که حل تمامی مسائل بین ایران و آمریکا از شفاف سازی برنامه هستهای ایران گرفته تا تبدیل شدن حزب الله لبنان به یک حزب سیاسی ومساله اسرائیل را شامل می شد. این پیشنهاد که به "معامله بزرگ" بین دو کشور شهرت یافت از سوی دولت جورج بوش که سرمست از پیروزی جنگ افغانستان وعراق بود، پاسخی نگرفت. این فرصت سوزی ایالات متحده و "محور شرارت" خواندن ایران بسیاری را بر این گمان داشت که دولت جورج بوش در پی حل مسالۀ خود با ایران نیست و به دنبال حمله نظامی است.
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
مرگ سالانه بیش از دو هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران / شیوع انواع بدخیم سرطانها Posted: 30 Oct 2013 05:32 AM PDT ![]() جرس: بر اساس آخرین گزارش منتشر شده از سوی آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان، چهار شهر کشور جز 10 شهر آلوده جهان قرار دارند، در همین زمینه محققان با تاکید بر اینکه میان افزایش آلودگی هوا و شیوع برخی سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی رابطه معناداری وجود دارد، نسبت به افزایش شکل های بدخیم انواع سرطانها ناشی از افزایش آلایندههای محیطی هشدار دادند.
به گزارش مهر، بر اساس لیستی که از آلودهترین شهرهای جهان ارائه شده است شهرهای اهواز در ایران، اولانباتار در مغولستان، سنندج در ایران، لودیانا در هندوستان، کوئتا در پاکستان، کرمانشاه در ایران، پیشاور در پاکستان، گابورونه در بوتسوآنا، یاسوج در ایران و کانپور در هندوستان به ترتیب 10 شهر آلوده جهان هستند.
معاون وزیر بهداشت ایران نیز در این جلسه گفت:سالانه 2724 مورد مرگ و میر منتسب به آلودگی هوا در شهر تهران ثبت میشود که ناشی از ریزگردهای زیر 2/5 میکرون و اوزون است.
کاظم ندافی دراولین جلسه کمیته ملی کاهش آلودگی هوای شهر تهران با حضور رییس سازمان حفاظت محیط زیست،نمایندگانی از شهرداری، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت نفت، وزارت بهداشت و شورای شهر تهران برگزار شد، ادامه داد: همچنین سالانه 2522 مورد بستری قلبی و عروقی منتسب به آلودگی هوا و نیز 4525 مورد بستری بیماری تنفسی در شهر تهران ثبت میشود که به طور کلی میتوان گفت در سال هفت هزار و 47 نفر از مردم تهران به دلیل آلودگی هوا در بیمارستان بستری میشوند.
آرش جنابیان- فوق تخصص سرطان شناسی، عضو کمیته علمی انجمن خون و سرطان ایران با بیان اینکه مطالعات اخیر نشان میدهد که در سالهای اخیر با افزایش آلودگیهای هوا میزان بروز سرطانهای ریه در حال افزایش است، اظهار داشت: امروزه ثابت شده است که 3 تا 5 درصد از سرطانهای ریه ناشی از آلودگیهای هوای مورد تنفس انسانها است.
این استاد دانشگاه به برخی ادعاها در زمینه ارتباط شیوع بیماریهای دستگاه گوارش، ادراری، تناسلی، سرطانهای سینه و پروستات با آلودگی هوا، توضیح داد: اینکه این بیماریها با افزایش آلودگی هوا شیوع یافته است یا خیر اطلاعی در دست نیست ولی ثابت هم نشده است که ارتباطی وجود ندارد. |
عضو كميسيون امنيت ملي خبر داد: ده نماينده مجلس، متهم پرونده سه هزار ميليارد تومانی Posted: 30 Oct 2013 05:01 AM PDT جرس: پيش از اين برخي گزارش ها از نقش برخي نمايندگان مجلس هشتم ونهم در ماجراي اختلاس سه هزار ميلياردتوماني حکايت داشت.
اما آنطور که جواد کريمي قدوسي به «شرق» مي گويد «نزديک به 10نماينده تا به حال به دادگاه رفته اند و به برخي ابهام ها پاسخ داده و در مواردي هم بازجويي شده اند. از ميان اين 10نماينده، تاکنون نقش سه نماينده در ماجراي اختلاس سه هزار ميلياردتوماني محرز شده.»
|
واکنش تند یک تشکل اهل سنت ایران به واقعه تروریستی سراوان Posted: 30 Oct 2013 04:14 AM PDT ![]() جرس: جماعت دعوت و اصلاح ایران، تشکل سنی مذهب ایران، درخصوص حادثه تروریستی سراوان بیانیه ای صادر کرد.
به گزارش تارنمای «جماعت دعوت و اصلاح»، این تشکل در بیانیه خود ضمن محکومیت این اقدام تروریستی و کشته شدن مرزبانان کشورمان، از اعدام فوری ۱۶ زندانی بلوچ و تاثیر مخرب آن بر فضای سیاسی کشور نیز انتقاد شده است.
جماعت دعوت و اصلاح در بیانیه خود همچنین اقدامات تروریستی را چالشی برای پیگیری مطالبات اهل تسنن از مسیر تحول خواهی دموکراتیک و گفتمان تدبیر و امید دانسته است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم اقدام تروریستی حمله به یک پاسگاه مرزی در محدودهی شهرستان سراوان و جان باختن ۱۴تن از مرزبانان کشورمان، با همهی معیارهای اعتقادی، اخلاقی و سیاسی، اقدامی زشت و ناموجه و جنایتی درخور تقبیح و موجب تأسف و تأثر عمیق است. جماعت دعوت و اصلاح ایران، در چارچوب مشی فکری اعتدالی خود، همواره خشونت را نفی نموده، بر این باور است چنین جنایات نفرتانگیزی، نهتنها هیچ تناسبی با ادعاها و اهداف اعلام شدهی مرتکبان آن ندارد، بلکه در شرایط پس از انتخاب اکثریت ملت ایران و قاطبهی شهروندان اهلسنت، مبنی بر ترجیح تحولخواهی دموکراتیک و استقرار گفتمان تدبیر و امید، از ظرفیت تخریبی بالایی برخوردار است و میتواند پیگیری مطالبات مشروع اهلسنت را با چالش جدی مواجه کند. در همین چارچوب معتقدیم رویهی تلافیجویانهی اعدام ۱۶ تن از زندانیان بلوچ و تصریحات مسؤولین قضایی محلی، به فرض صدور احکام محکومان در یک روند دادرسی شفاف و عادلانه و قطعی بودن احکام صادره و غیرقابل نقض بودن آنها، واجد ظرفیت التهابافزایی و زمینهسازی بازتولید خشونت است و به نظر نمیرسد بتواند به مدیریت مسایل و مشکلات موجود کمکی بنماید. ادبیات و اقدامات انتقامجویانه ضمن به خطر انداختن پویش مدنی، میتواند فضای عاطفی را بر کنش عقلانی و گفتمان مدنی غلبه دهد و در نهایت به پیچیدهتر شده وضعیت منتهی شود. جماعت دعوت و اصلاح ایران |
هدفمندی، یارانه کالاهای اساسی را دو برابر کرد Posted: 30 Oct 2013 04:14 AM PDT جرس: طی سالهای ۶۸ تا ۹۲ دولتها برای کاهش بار هزینه ای خود سه بار دست به تغییر شاخص های قیمتی زده اند و هر بار نیز به جای کاهش بار هزینه ای شاهد افزایش میزان یارانه پرداختی دولت بوده ایم.
خبرآنلاین نوشته: نگاهی به روند پرداخت های یارانه ای که دولت های بعد از جنگ به کالاهای اساسی (به غیر از یارانه انرژی) اختصاص داده اند نشان می دهد در سال ۱۳۶۸ کل یارانه پرداختی دولت رقمی معادل ۱۶٫۲ میلیارد تومان بوده است، در سال ۱۳۷۰ سیاستهای تعدیل کلید خورد در آن سال یارانه کالاهای اساسی به رقمی معادل ۵۱ میلیارد تومان بوده به فاصله دو سال از اجرای طرح تعدیل در سال ۷۲ و قبل از جهش تورمی حجم یارانه کالاهای اساسی به ۲۱۲ میلیارد تومان می رسد. یعنی به رغم اجرای طرح تعدیل دولت مجبور به چهار برابر کردن یارانه ها می شود و در سال های ۷۳ و ۷۴ با توجه به جهش تورمی میزان یارانه به صورت جهشی به ۴۹۰ میلیارد تومان افزایش پیدا می کند. این تجربه با شدت کمتری در سال ۸۰ و همزمان با تک نرخی کردن ارز اتفاق افتاده است البته بر خلاف طرح تعدیل در سال ۸۰ شوک درمانی مدنظر دولت نبود و محور اصلی حذف رانتهای ناشی از چند نرخی شدن بود و با توجه به رشد خوب اقتصادی و جذب سرمایه خارجی در آن سالها اقتصاد با فشار کمتری مواجه شد. اما به هر شکل در سال ۸۰ میزان یارانه کالاهای اساسی در کشور رقمی معادل ۱۰۴۷ میلیارد تومان بوده است ولی به فاصله دو سال یا حدود سه سال از تک نرخی سازی ارز، یارانه کالاهای اساسی به حدود ۲٫۶ برابر افزایش یافته و رقم ۲۷۵۴ میلیارد تومان در بودجه به آن اختصاص می یابد. میزان یارانه پرداختی به کالاهای اساسی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲ نمودار ![]() دور بعدی این اصلاحات اقتصادی با نام هدفمندی در سال ۸۹ کلید می خورد، دولت در سال ۸۹ یارانه ای معادل ۸۶۲۳ میلیارد تومان برای یارانه کالاهای اساسی در نظر گرفته است، به فاصله سه سال از اجرای هدفمندی در سال ۹۲ یارانه کالاهای اساسی به رقمی معادل ۱۵۶۲۷ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است یعنی دو برابر شده است. البته در کنار این یارانه نقدی معادل ۴۵ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ به صورت ماه به ماه باید به خانوارها پرداخت شود که البته به دلیل عدم لحاظ شدن یارانه مربوط به حاملهای انرژی در این مقایسه وارد نشده است. در عمل دولت در این سالها هر بار که دست به شوک درمانی زده برای جبران تبعات آن مجبور به افزایش حجم پرداختهای انتقالی شده است که نشان می دهد بنا به دلیل گوناگون از جمله ناکارایی سیاستهای اجرای و عدم تطابق آنها با واقعیت های اقتصادی هیچ گاه دست بردن به شاخص های قیمتی نتوانسته کارایی و بهره وری را در اقتصاد کشور افزایش دهد وتنها منجر به افزایش هزینه ها برای مردم و دولت ها شده است. اصرار براینگونه سیاستها با در نظر گرفتن این نکته که ساختارهای اقتصادی کشور از جمله بخش های مولد اقتصادی و حتی خود دولت از ابزارهای لازم برای افزایش بهره وری برخوردار نیستند بیشتر به سر بر دیوار کوفتن شباهت دارد. البته این بررسی تک شاخصی به معنی اثبات عدم اصلاح ساختار اقتصادی کشور نیست بلکه تذکر این نکته است که بازی با شاخص قیمت به تنهایی راه برون رفت از ناکارایی اقتصاد ایران نیست تا زمانی که دولت ها تصدی گری را به معنای واقعی کاهش ندهند و به تکلیف واقعی خود یعنی هدایت گری اقتصاد نپردازند و در بدنه بخش خصوصی نیز انحصارهای فردی و گروهی جای خود را به رقابت بر مبنای کارایی ندهند، هرچه با قیمت ها بازی شود، نمی توانیم راه به جایی ببریم. میزان یارانه پرداختی به کالاهای اساسی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲ جدول ![]() اگر کشوری مانند ترکیه در همسایگی ایران توانست خود را بعد از چند دهه از نتایج زیان بار شوک درمانی و تعدیل برهاند به مدد ایجاد فضای رقابتی و اقتصاد بازی بود که ایجاد کرد و زمینه را برای جذب سرمایه خارجی فراهم نمود. البته این مسئله از سوی کشورهای غربی با این شرط برای ترکیه فراهم شد که ترکیه با پذیرش تقسیم نقش صورت گرفته از سوی غرب در ساختار سیاسی دیکته شده آنها به بازی بپردازد. اما با توجه به آنکه ایران تلاش دارد جایگاهی مستقل برای خود در فضای جهانی داشته باشد و به عنوان کشوری شناخته شود که شعار خود را نه شرقی و نه غربی قرار داده نمی تواند با اجرای سیاستهای تعدیل که کلید برون رفت از آن همان تن دادن به بازی غرب است به رونق اقتصادی دست پیدا کند. ایران برای آنکه بتواند به عنوان کشوری مستقل از لحاظ سیاسی در ساختار بین المللی حضور داشته باشد و اقتصادی پر رونق را نیز برای خود فراهم سازد باید زیر ساختهایی مانند احترام به حقوق مالکیت، اصلاح فضای کسب و کار بر مبنای رقابت منصفانه فعالان اقتصادی، حذف رانت های ناشی از قدرت سیاسی، احترام به بهره وری و ایجاد نهادهای صنفی با محوریت توسعه فضای مولد (نه ایجاد انحصار) را مد نظر قرار دهد یعنی محورهایی که طی سه دهه گذشته به کرات در اسناد بالادستی اقتصاد کشور حتی به صورت قانون به تصویب رسیده ولی در مرحله اجرا به بایگانی سپرده شده است. واقعیت اینجاست که سیاستهای شوک درمانی در عمل برای تقسیم کار بین المللی مبتنی بر برد غرب تدوین و ترویج شده است این سیاستها کشورهای در حال توسعه را تبدیل به معادنی می کنند که تامین کننده مواد خام لازم برای رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته هستند، این ماده خام از منابع انسانی تا مواد خام طبیعی را در بر می گیرد، بد نیست تحقیق در زمینه ارتباط میان اجرا سیاستهای قیمتی که منجر به کاهش ارزش پول ملی شده است با مهاجرت به خصوص فرار مغز ها صورت گیرد. |
شرمندگی مهاجرت هنرمندان برای دولت دهم ماند Posted: 30 Oct 2013 04:14 AM PDT جرس: هنرمندان و سینماگران کشور معتقدند که "شرمندگی مهاجرت هنرمندان به خارج از کشور، برای دولت محمود احمدی نژاد باقی مانده است."
به گزارش شرق، دو بازی در دو نمایش متفاوت که این روزها به فاصله یکساعت در تالار حافظ به صحنه میرود اولین بهانه بود تا از هانیه توسلی و باران کوثری بخواهیم که در یک گفتوگوی مشترک شرکت کنند. اما این دو بازیگر در سالهای گذشته در یک موضوع دیگر اشتراک داشتند. هر دو در دورهای برای رفتن روی صحنه و بازی در فیلم با مشکلاتی روبهرو بودند و روزهای بیکاری را پشت سرگذاشتند. حالا هانیه توسلی با «قرار» سیامک احصایی و باران کوثری با «روایت یک فصل معلق» هومن سیدی به صحنه تئاتر بازگشتند و از تئاتر و نقشهایشان گفتند:
در سالهای گذشته اتفاقات زیادی برای باران کوثری و هانیه توسلی در سینما و تئاتر رخ داد که به نوعی شباهت زیادی به هم داشت. هردو در دورهای از کارکردن منع شدید و مشکلاتی برایتان پیش آمد. تجربهای که بهنظر خیلی سخت میآمد. هانیه توسلی: اتفاقی که در چند سال گذشته برای من افتاد؛ خیلی به لحاظ کارآیی اذیتم نکرد. در این سه، چهار سال گذشته به غیر از یکسال که بهطور مشخص ممنوعالکار و ممنوعالتصویر بودم، خیلی کمکار نبودم. یک سالی که حتی تیزر فیلمهایی که سالهای قبل بازی کرده بودم هم مجوز پخش پیدا نکردند. برنامه هفت برای همان فیلم دعوتم کرد اما بعد تماس گرفتند که شما نمیتوانید به تلویزیون بیایید. اما بیشترین زمانی که اذیت شدم آبان ۸۹ بود. ما در میانه فیلمبرداری فیلم «ندارها» بودیم. از کارگردان خواستند که بازیگر نقشی که من بازی میکردم را عوض کند و همین موضوع فیلم را تا مرحله تعطیلی پیش برد. بعد از آن هم آقای سجادپور با من صحبت کرد. البته بعد از سهسال با توجه به زمانی که گذشته و اینکه چندینبار در این مورد صحبت کردهام و سعی میکنم کمتر درباره آن صحبت کنم. اما ۱۰، ۱۵روزی که گفتم فشار زیادی روی من بود. یعنی فشار یک سالی که اجازه کار نداشتم به اندازه آن روزها و مکالماتی که با بعضی از این مسوولان داشتم آزاردهنده نبود. فکر میکنم باران بیشتر از من اذیت شد. در دوتئاتر و یک فیلم – که اگر اشتباه نکنم فیلم افشین هاشمی بود – اجازه بازی پیدا نکرد. باران کوثری هم سر اجرای نمایش خشکسالی و دروغ خیلی اذیت شد. یادم هست برای اجرای شیراز با اینکه رفته بودی، حاضر شدی که روی صحنه نروی؟ باران کوثری: بله بازیگر جایگزین برده بودیم که اجازه بدهند کار با او روی صحنه برود. اما مردم اعتراض کردند و خواستند که من در نمایش باشم که در نهایت نشد که در شیراز به صحنه برویم. من نمیخواهم خیلی جزیی در مورد اتفاقاتی که افتاد صحبت کنم. اما جلو دوتئاتر گرفته شد و در یک فیلم سینمایی بعد از اینکه سکانسهای من را گرفتند، گفتند باید با بازیگر دیگری تکرار کنند. فیلمها و تئاترهای زیادی را از دست دادم. اما مهمتر از این کارهایی که من از دست دادم بهنظرم موضوعی که بیشتر از هر نکتهای آدم را در هشتسال گذشته اذیت میکرد حذف آدمها بود. یعنی بهصورت سلیقهای آدمها را حذف میکردند. تو فکر میکردی پایت را روی زمین نمیگذاری. فکر میکردی روی آب راه میروی. هر لحظه یک آدمی میتوانست تصمیم بگیرد تا کار کنی یا کار نکنی. در طول ممنوعالکاریم یکبار نتوانستم با یک مسوول صحبت کنم تا بفهمم مشکلم چیست؟ یعنی هنوز دلیل ممنوعالکار بودنم را نمیدانم. چند روز قبل از انتخابات من را خواستند و گفتند که دوران قانونی ممنوعالکاریتان تمام شد. بعد هم گفتند که این خیلی اتفاقی، همزمان با انتخابات شده است. من هم گفتم که چقدر عجیب. بعد از من خواستند که سریع یک کار انجام بدهم. اما من گفتم که نه منتظر دولت بعدی میمانم. گفتند که نه همین چند روزه یک کار انجام دهید. اما هیچکس جوابگوی این یکسالی که در اوج دوران بازیگریام ممنوعالکار بودم، نبود. هانیه خوب میداند هر فیلم خوبی که یک بازیگر از دست میدهد فقط آن فیلم نیست که از دست رفته است، یک عالمه موقعیت دیگر را هم از دست میدهی. الان خیلی بابت این جریان عصبانی نیستم، چون بهنظرم خیلیها هزینههای بیشتری دادند که کسی جوابگو نیست. هیچوقت به هیچکدامتان رسما گفته شد که ممنوعالکار هستید؟ توسلی: به من گفتند که ممنوعالکار هستم. وقتی به دستور رییس اداره نظارت و ارزشیابی سینمای وقت فیلمبرداری فیلم «ندارها» تا تغییر بازیگر متوقف شد، به دیدنشان رفتیم. ایشان عازم مکه هم بودند. برای من روی وایتبرد نوشتند: «مثبت، خنثی و منفی». بعد گفتند آن فیلمی که من بازی نکردم فیلم مثبتی بوده است و وظیفهام بود که در این فیلم بازی کنم. خیلی هم لحنشان عصبانی بود. بعد هم گفتند که هیچجایی اینها را نگویید چون همه را تکذیب میکنم. حلالیت هم خواستند. بدترین بخشش این بود که از من خواستند در فیلم دیگری بازی کنم. خوشبختانه آن فیلم ساخته نشد. «ندارها» اما ساخته و اکران شد. در همان جلسه به من گفتند که نهتنها شما بلکه خیلیها مثل شما اجازه کار کردن ندارند. البته چون گفتند که تکذیب میکنند این هم که چاپ شود حرفهایم را تکذیب میکنند. البته این ممنوعیت برای من فقط در سینما نبود. یکماه بعد از این ماجرا، عصر روز دهم آقای راعی که ما کار کرده بودیم، قرار بود اکران شود. آقای منوچهر محمدی تهیهکننده به من زنگ زدند و گفتند که تیزرها را به تلویزیون دادیم و آنها گفتند که اجازه پخش ندارند تا زمانی که اسم و عکس من حذف شود. بعد ایشان گفته بودند که بازیگر اصلی ما ایشان است. چطور میشود با حذف اسم و تصویرم این تیزر پخش شود؟ البته در مورد آن فیلم کمی مشکل حل شد. بعضی بیلبوردها را هم خراب کردند. توسلی: بله. بیلبورد «ندارها» که یکسال بعد اکران شده بود پاره میشد و رویش ماژیک میکشیدند. اینکه باران میگوید درست است. در هشتسال گذشته فشار زیادی بود، اما نشانههایش در چهارسال گذشته بیشتر معلوم شد. فضا ملتهب بود. در این دوران عدهای تسهیلات و پولهای کلان میگرفتند که فیلم بسازند. عدهای دیگر مثل خانم بنیاعتماد که ارزش و سرمایهای برای سینمای ماست نباید کار میکردند. خیلیها بودند که یا اجازه کار کردن پیدا نمیکردند یا حمایتی نمیشدند که در نهایت میگفتند که فیلم نمیسازیم؛ مثل آقای تقوایی. من خیلی متاسفم اما درک میکنم که چرا عدهای از هنرمندان از ایران رفتند. امیدوارم که برگردند.هرچند تئاتر بهگستردگی سینما نیست اما این ممنوعیت در تئاتر هم وجود داشت. چه در زمان «خشکسالی و دروغ» و چه همین «روایت ناتمام یک فصل معلق» وقتی میخواست نمایشنامهخوانی شود. کوثری: «روایت ناتمام یک فصل معلق» روی صحنه رفته بود که خواستند جلو کار را بگیرند. انگار اینجوری بود که زورمان میرسد، نمیگذاریم کار کنید. حراست مرکز هنرهای نمایشی در میانه اجرای تئاترشهر این نمایش من را خواست و گفت که گروه را راضی کنم بازیگر را عوض کنند. اینکه کسی در مقابل تو بنشیند و بگوید که گروه را راضی کن که کسی را جایگزین تو کند خیلی رو میخواهد. من قبول کردم و خواستم تا ۴۸ساعت وقت بدهند و اجرا را نخوابانند تا کسی را جایگزین کنیم. گفت: نمیشود، همین فردا بازیگر جایگزین کنید. گفتم: شما میفهمید؟ من سهماه برای این اجرا تمرین کردهام، چطور میتوانم کسی را جایگزین خودم بکنم؟ به من گفت: مدتی کار نکن خانم کوثری مگه چی میشه؟ انگار هیچدرکی از جایی که بودند، نداشتند. توسلی: این نوع نگاه برای فضای فرهنگی سنگین و ضربهزننده است. ضربهای که جایش میماند و اگر چند سال دیگر کسی بهلحاظ تاریخی بخواهد بررسی کند میبیند که حفرهای در این قسمت تاریخ وجود دارد. کوثری: جواب فیلمهایی که بیضایی و تقوایی یا مادر من نساخت را چه کسی میدهد؟ البته خانم بنیاعتماد در انتهای فیلم قصهها نوشته که «هیچ فیلمی برای همیشه در کمد نمیماند» و هیچ هنرمندی هم برای همیشه بیکار نمیماند. کوثری: درسته اما شرمندگیاش به دولت دهم ماند که آقای بیضایی از ایران باید مهاجرت کند. مهتاب نصیرپور و رضا کاهانی باید مهاجرت کنند. این هنرمندان سرمایههای مملکت هستند. اینها چیزی نیست که تکرار شود. شما الان همزمان در یک سالن در دو اجرای متفاوت هستید. باران کوثری در نقش یک دختر شیرازی با بازی برونگرایانه و بهشدت اکتیو که خیلی حرف میزند «در روایت یک فصل معلق» و بازی درونگرایانه هانیه توسلی در «قرار» سیامک احصایی که سعی میکند کمتر حرف بزند. توسلی: اصلا نویسنده درباره این شخصیت کم اطلاعات میدهد.اما در روایت یک فصل ناتمام نقش باران بهگونهای است که دایما دربارهاش حرف میزند. بخشی از آن معلوم است که از متن آمده اما بخش اصلیاش بهنظر میآید فاصلهای است که خودت بین نقش و متن گذاشتی. کوثری: برونگرا بودن این نقش را خود شخصیت تعیین میکند. اما این میزان برونریزی و حرافبودنش در تمرینها شکل گرفت. این شخصیت روی کاغذ، یک دختر ساده بود که کمی خجالتیتر از این بود و این میزان حرافی نمیکرد. اما بنا بر بازیگر هر نقشی تغییر میکند. در تمرینها با حبیب رضایی و هومن سیدی به این نتیجه رسیدیم که شاید اینجوری شیرینتر و جذابتر باشد. اول قرار بود لهجه مشهدی داشته باشد. فقط میدانستیم که قرار است لهجه شهرستانی حرف بزند. لهجههای مختلف را تمرین کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که لهجه شیرازی مناسبتر است. خیلی هم روی شخصیت نشسته است. کوثری: آره کاملا دختر شیرازی شده است. در تمرین خیلی از اینها درآمد. اما در همان متن اولیه که هومن نوشته بود شخصیتها رنگ داشتند. یعنی جزییات و دیالوگها را آنقدر خوب برای هر شخصیت نوشته بود که همه با هم متفاوت بودند و مسیر خودشان را داشتند. این دختر به نوعی محور داستان است. برخلاف زن دیگری که برای تمامکردن یک زندگی آمده با همه وجود آمده تا زندگیاش را بسازد. کوثری: برای اینکه انگار همه این اتفاقاتی که سر میزهای این کافیشاپ میافتد، قرار است در پایان نمایش سر این دختر آوار شود. برای همین نمایشنامه از ابتدا دارد یک زندگی به او میدهد که در نهایت تاثیر بیشتری روی تماشاگر بگذارد. نقش هانیه توسلی در «قرار» درست روبهروی این نقش قرار دارد. توسلی: اینجا هم متن نمایش به من میگفت که باید چه کنم. این متن اینگونه نوشته شده بود که کمتر اطلاعات به مخاطب بدهد تا خودش آنها را کشف کند. اول در یک خانه است بعد که جلوتر میرود فضا متفاوت میشود. نمیخواهم نمایش را لو بدهم چون ممکن است کسانی بخواهند آن را ببینند. اما زن این نمایش شخصیتی است که مشکلات زیادی دارد و گذشته مغشوشی داشته و دخترش را مدتهاست که ندیده است. این فضا به واقعیت خیلی نزدیک است و در طراحی صحنه سعی شده همهچیز شبیه واقعیت باشد. اما درنهایت بهدلیل چینش متن اجازه بازی برونگرایانه به بازیگر نمیدهد. جالب است که در کارهای قبلی آقای احصایی این مقدار رئالیسم وجود ندارد. البته این کار هم فضای رئالیستی در ذات نمایش ندارد. توسلی: دقیقا این نمایش خیلی هم رئالیستی نیست. یعنی اول که شروع میشود بهنظر واقعگرایانه میآید اما در نهایت به فضای غیررئالیستی میرسیم. خود آقای احصایی هم میگوید که این نمایش نسبت به کارهای قبلی تفاوت زیادی دارد. من «نامههایی به تب» را ندیدم اما شنیدم که فضایش به این کار نزدیک نبوده است. این متن مبتنی بر ریزهکاریهاست. با اینکه هر دو شما را از سینما میشناسند اما نمیشود بهراحتی گفت که بازیگر ثابت تئاتر نیستید. خودتان فکر میکنید که به کدام حوزه نزدیکتر هستید؟ کوثری: خیلی نمیتوانم این موضوع را جدا کنم که تئاتر را بیشتر دوست دارم یا سینما؟ یا بازیگر کدام یکی قرار است باشم. واقعا بستگی به پیشنهادهایی دارد که در آن زمان به من میشود. در پنجسال گذشته وقتی از طرف محمد یعقوبی پیشنهاد کار تئاتر داشتم طبیعی بود که هر فیلم سینمایی را رد کنم تا در این تئاتر بازی کنم. پیشنهادهای سینمایی که در چند سال گذشته به من شد پیشنهادهای ویژهای نبود. پیشنهادهای تئاتریام را بیشتر دوست داشتم و دلم میخواست برای آنها وقت بگذارم. توسلی: من هم یک جورایی کارم را قبل از اینکه به تهران بیایم با تئاتر شروع کردم. در ۲۰سالگی زمانی که در دانشگاه رشته تئاتر قبول شدم به تهران آمدم؛ بازیگری را با تئاتر یاد گرفته بودم. خیلی علاقهمند بودم و میآمدم تهران تئاتر میدیدم و نمایشنامه میخواندم. دوست داشتم در سینما هم فعالیت کنم اما از سال ۸۰ سعی کردم سالی یک تئاتر یا حداکثر دو سال، یک تئاتر بازی کنم. من هم مثل باران اگر نمایشی که دوست داشته باشم یا چالشی برایم به عنوان بازیگر داشته باشد سعی میکنم همیشه تئاتر را کنار سینما داشته باشم. بیشتر بازیگرانی که هم در تئاتر و هم در سینما فعالیت میکنند با وسواس بیشتری نقششان را در تئاتر انتخاب میکنند. ممکن است در سینما هر پیشنهادی را بپذیرند، اما به تئاتر که میرسند حساسیت دارند و در هر کاری بازی نمیکنند. توسلی: حتما باید کار خوبی باشد که بپذیرد در آن بازی کند. فکر میکنم دلیل این موضوع این باشد که تئاتر کارکردن خیلی سخت است. یعنی وقتی قرار است در تئاتر بازی کنیم میدانیم که دو، سهماه باید تمرین کنیم و مسیری را هر روز تا مرکز شهر بیاییم. سرویسهایی که در سینما هست در تئاتر نیست و دستمزدش کم است. تازه ممکن است بعد از این همهوقت تمرین، مجوز اجرا پیدا نکنیم. عشق میخواهد که در تئاتر باید داشته باشی. برای همین وقتی قرار است با این همه سختی در کاری بازی کنم گزیده انتخاب میکنم. در مورد سینما هرچند شاید گزیدهکار بهنظر بیایم اما خیلی فیلمها بوده که کار کردم اما دوستشان نداشتم فقط به این دلیل که از نظر مالی مشکلاتی داشتم کار کردم. اما در مورد تئاتر اینطوری نیست. کوثری: همینهایی که هانیه گفت. این نکتهای که درمورد سینما و تئاتر میگوید کاملا درست است. بارها پیشآمده است که بازیگری به دلیل مشکل مالی در فیلمی بازی کند. اما تئاتر این را نمیتواند حل کند. بهدلیل لذتی که روی صحنه هست و اعتباری که تئاتر دارد بازیگر به سمت آن میرود. تئاتر هیچ توجیه مالی و امکاناتی ندارد. توسلی: اما لذتبخش است. این حسی که قدیم میگفتند بهعنوان بازیگر خاک صحنه میخوری و نفست به نفس تماشاگر گره میخورد خیلی خوب است. مثلا اجرای دیشب که تو آمدی اجرای بسیار خوبی بود. چون کاملا به حس تماشاگر نزدیک است. یک شب ممکن است که اجرا به این خوبی نشود. یک جایی مثلا داری بازی میکنی و صدایی از بین تماشاگران میآید، میفهمی که کار درست بوده است. اتفاقا برای خود من هم جالب است که میگویی اجرای دیشب خوب بود. اما اجرای پریشب خوب نبود. این حسی است که به نظرم بازیگر بیشتر متوجه آن میشود. توسلی: چرا تماشاگران هم از واکنشهایی که نشان میدهند حسشان را نشان میدهند. وقتی یک اجرایی بد است، همه متوجه میشوند. اجرای زنده است دیگر. خیلی چیزها روی آن تاثیر میگذارد. بعضی وقتها ممکن است چیزهایی خراب شود. یک اتفاق یا اشکال فنی به وجود بیاید. در سینما میشود کات داد. اما در تئاتر یکجا ممکن است دیالوگ یادت برود. من یکبار این اتفاق برایم افتاد و روی صحنه مغزم قفل کرد و یادم نبود که اصلا کجا هستم. ۱۰ثانیه هم طول کشید. در مقابلم ستاره پسیانی در کار آقای حداد بود که او دوباره دیالوگش را گفت و من تازه به خودم آمدم. یادم هست سر خشکسالی و دروغ اجرایی که بعد از توقیف به صحنه بردید، فشار روی گروه بود. کوثری: بله. وسط اجرا آقای دشتگلی آمد و گفت باید بازبینی کنیم. ما ۱۰شب بود که اجرا رفته بودیم. بازبینی رفتیم و ۳۰مورد اشکال گرفته بودند. آقای سرسنگی، الوند و دشتگلی آمدند که مثلا کمک کنند به آقای یعقوبی که متن را جوری تغییر دهد که این موارد حل شود. بعد از ۱۰شب اجرا و چهارماه تمرین یکسری تغییرات جزیی که در مغزت حکشده را باید انجام نمیدادی. این استرس را داشتیم که آن موارد را رعایت نکنیم. اما فکر میکنم در آن اجرا آقای یعقوبی کار بزرگی انجام داد. برای اینکه این رفتاری بود که جلو اجرایی که همه بلیتهایش پیشفروش شده را بگیرند. آقای یعقوبی قبول کرد که همه ۳۰مورد را تغییر دهد. توسلی: این کار محمد یعقوبی خیلی خوب بود. کوثری: همه عصبانی بودیم که چرا باید بخشهایی از اجرا را تغییر بدهیم. اما آقای یعقوبی میگفت نه این ۳۰مورد را تغییر میدهیم، تا اجرا ادامه داشته باشد. همه تلاشش را کرد تا بتوانیم دوباره اجرا برویم. اما این تمرکز دو برابر میبرد. بعد از چهارماه تمرین باید یک مواردی را رعایت میکردیم. توسلی: بعضی وقتها فکر میکنم که دوست دارند تئاتر باشد اما در یک حدی که ویترین باشد. تئاتر هنری است که باید نشانههای فرهنگی هر کشوری را در خودش جای دهد. در کشورهای پیشرفته که آمار جرم و جنایت در آنها کمتر است همیشه تئاتر بهعنوان هنر قوی عمل میکند. هرجا که مشکلات وجود دارد از تئاتر حمایت نمیشود. ما در ایران تماشاگر تئاتر داریم. الان تماشاخانه ایرانشهر چهار، پنجسال است که ساخته شده. چندتا ایرانشهر تا به حال میشد؟ این سالنها وقتی میزبان کار خوب هستند تماشاگر دارند. میشد در تهران ۱۰سالن داشته باشیم. بدتر هم این است که همین تئاتر محدود در تهران متمرکز شده و در شهرستانها هیچ اتفاقی نمیافتد. کوثری: در شهرستانها هم با تئاتر مقابله میکنند. ما رفته بودیم بندرلنگه، چه کارهای درخشانی این بچههای تئاتر روی صحنه برده بودند. توسلی: من خودم چندینسال در همدان کار تئاتر کردم. خیلی از آموختههایم را در همانجا یاد گرفتم. نوجوان بودم و تشنه آموختن. آنجا چون جشنواره تئاتر کودکونوجوان داشت بیشتر کار کودک و نوجوان انجام میدادند. کار بزرگسال هم روی صحنه میرفت. اما مردم نمیآمدند تئاتر ببینند. شکل حمایتی نداشت که کسی تبلیغ تئاتر کند. اما همینطور که باران میگوید کارهای درخشانی در شهرستانها اجرا میشود. کوثری: البته روند پیشرفت تئاتر در چند سال گذشته روبهرشد بوده است. بهنظرم در هر شکلی آدمها یک راهی پیدا کردند که درست سرجایشان قرار گرفتند. بهنظرم آقای بیضایی درست قهر کرد و یعقوبی درست تصمیم گرفت که هر جوری شده کار کند. عین پازل هرکسی سرجایش قرار گرفت. بعد بعضی گروهها شروع کردند که در کافهها و محیطهای دیگر اجرا کردند. نمایشنامهخوانیها بیشتر شد و آدمها شروع کردند به کار کردن و پیداکردن راهی برای اجرا. این اتفاق خیلی خوبی بود. بعضیها هم مثل محمد رضاییراد سکوت کردند. توسلی: رضاییراد هم به شکل خودش کار کرد. تماشاچیهایش را داشت. تئاترهایی که بهدلیل محدودیتها به شکلهایی اجرا میشد و مخاطبان خودش را داشت. کوثری: هانیه درست میگوید محمد رضاییراد سکوت نکرد. در دورانی که ممنوعالکار بود راهحل منحصربهفردی برای کار کردن پیدا کرد. من واقعا بابت ممنوعالکاریام باید از دولت قبلی تشکر کنم که باعث شد با محمد رضاییراد آشنا شوم و تجربههای تئاتری منحصربهفردی را بهدست بیاورم. این تفکر اشتباه است که چون فلانی ممنوعالکار است ما هم کار نکنیم. اتفاقا عین پازل باید عمل کرد. یکی ممنوعالکار میشود و یکی بیشتر کار میکند. این درست است که هرکسی در هر جایی که هست عکسالعمل درست نشان دهد. باران کوثری در همین دورهای که ممنوعالکار بود مثلا طراحی صحنه انجام داد. کوثری: بله. من همیشه دوست داشتم این کار را انجام دهم و آقای یعقوبی هم این اجازه را دادند که طراحی کارشان را انجام دهم. توسلی: منشی صحنه هم بودی. کوثری: آره در یک «حبه قند» منشی صحنه بودم. ما که بیکار نمیمانیم. آقای سجادپور فکر کرده که میتواند ما را بیکار کند؟ او اصلا عددی نیست. تصمیم آنها فقط ما را محبوبتر و خودشان را منفورتر میکند، او مسوولی است که امروز هست و فردا نیست. اما ما هنرمندان سرجایمان هستیم و همیشه هم میمانیم. یکی از کارهای خوبی که من در این سالها روی صحنه دیدم نمایش «در میان ابرها» بود که باران به همراه حسن معجونی در آن بازی میکرد. کوثری: اولین حضور جدی من روی صحنه بود. من در تئاتر خیلی شانس آوردم که امیررضا کوهستانی من را در آن کار انتخاب کند و همبازی حسن معجونی باشم و حمایتم کند. اینقدر از حسن معجونی یاد گرفتم و مدیون او هستم. برای من شروع خوبی بود و در تئاتر به من مسیر داد. هر چند که من همیشه دلم میخواست تئاتر کار کنم. اما نمیدانستم از کجا باید شروع کنم. توسلی: تو با حامد محمدطاهری هم کار کرده بودی؟ کوثری: من با حامد محمدطاهری کار تئاتر کردم اما در هیچکاری بازی نکردم. ما با گروه نرگس سیاه در یک ورکشاپ و یک دوره تمرین سهماهه کار کردیم که دوره بسیار درخشانی بود. هر چند که متاسفانه این تمرین به اجرا نرسید. اما آن سهماه سلیقه من را در تئاتر تغییر داد. در میان ابرها کار بعدی بود که خیلی هم پرافتخار شد. کوثری: ما هنوز هم اجرا میرویم. اجرای خیلی خوبی است و متن درخشانی دارد. از آن متنهایی هست که منحصربهفرد است. این همزمانی هردو کار در تالار حافظ اتفاق عجیبوغریبی نیست؟ توسلی: خیلی خوب است. من حس خوبی دارم که هرروز بچهها را میبینم. گروههایی هستیم که با هم دوست هستیم و البته علی سرابی که بازیگر مشترک هر دو اجراست. کوثری: بهنظرم سیامک احصایی خیلی لطف کرد. هرکسی نمیپذیرد که دو اجرای پشتسر هم پیش از اجرایش در سالن باشد. آن هم با دکور سنگینی که نمایش «قرار» دارد. اجرای ما فشاری روی اجرای شما هست و اجرای شما وابسته به اجرای ماست. ترانه علیدوستی، باران کوثری و پگاه آهنگرانی نسلی هستند که با سینما و تئاتر ایران بزرگ شدند. فکر میکنم که حالا به دورهای رسیدید که انگار گزیدهکار شدهاید. کوثری: اتفاقا خود ما هم وقتی دور هم جمع میشویم درباره این موضوع صحبت میکنیم. یک موقعی ما بچهکوچکهای سینما بودیم و سر هر کاری میرفتیم کوچکترینهای آن جمع بودیم. اما حالا همه ما بزرگ شدیم و بازیگران کوچکتر از ما آمدند. ما نسل آخر سینما نیستیم. اما اینکه میگویی گزیدهکار، من هیچوقت گزیدهکار نبودم. موافق این نیستم که فیلمی که همه شرایطی را دارد که بازیگر در آن بدرخشد را انتخاب کنم. همیشه دلم خواسته در فیلمهایی بازی کنم که من هم یک بخشی از آن اتفاق باشم. نه اینکه جایی قرار بگیرم. در یکی، دوسال گذشته شرایط کاریام عجیبوغریب بوده. هنوز هم دارم گیج میخورم و نمیدانم که چه کاری را باید قبول کنم. شرایط جامعه هم طبیعی نبود. فیلمهایی که سلیقه ما بود کمتر ساخته میشد و ما مجبور به انتخاب فیلمهایی میشدیم که شاید در شرایط دیگر قبولشان نمیکردیم. در روزهای پیشرو فکر میکنید بیشتر روی صحنه باشید یا سینما؟ کوثری: بهنظرم الان وقت کار کردن است. همیشه موافق این هستم که آدم با شرایط جامعه همراه شود. وقتی جو جامعه و مردم اینقدر امیدوار و روبهجلو است و فضا رو به بازشدن است بهنظرم باید با این فضا همراه شویم و تا جایی که میتوانیم کار کنیم و کارهای خوبی بکنیم و از این چهارسال نهایت استفاده را ببریم. دوران خاتمی هم فکر میکردیم که همهچیز درست شده است. اما بعدش هشتسال سخت را داشتیم. تا این فضا هست و مردم همراه هستند باید کار کرد. من قربان این مردم بروم که در هیچجای دنیا مردم اینقدر دل به پیشرفت و رو به جلو بودن، نمیدهند. این دوران را هر ملتی گذرانده بود افسرده و کمکار میشد. اما مردم بعد از هشتسال در این انتخابات اینطور فعال شرکت میکنند و به یک عده بله میگویند و همراه میشوند. وظیفه ماست که هرچه سه، چهارسال گذشته کمکار بودیم و قهر کرده بودیم بیرون بیاییم و با این فضا همراه شویم. بهنظرم وقت کارکردن است. |
حضور در کمیته مقابله با خشونت علیه زنان؛ژست یا گام عملی Posted: 30 Oct 2013 03:55 AM PDT ![]() فیروزه رمضان زاده جرس: ایران به تازگی به عنوان عضو کمیته اجرایی تدوین مقررات مقابله با خشونت علیه زنان سازمان ملل متحد انتخاب شده است. این در شرایطی است که سازمانهای بین المللی حقوق بشری بر این نکته اتفاق نظر دارند که ایران درزمره کشورهای اجراکننده سیاستها و قوانین منسوخ و نابرابر مرتبط با زنان به شمار میرود.
|
گزارش جدید بانک مرکزی از گرانی کالاها و مواد خوراکی Posted: 30 Oct 2013 03:48 AM PDT ![]() جرس: بانک مرکزی متوسط قیمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به 3 آبان ماه امسال را در 11 گروه کالایی اعلام کرد، همچنین نرخ میوه های تازه با افزایش 75.9 درصدی و سبزیهای تازه با افزایش 88.1 درصدی در یکسال مواجه شد.
به گزارش ایسنا، بانک مرکزی متوسط قیمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به سوم آبان 92 را منتشر کرد که بر اساس آن در گروه لبنیات بهای کره پاستوریزه اندکی افزایش داشت و قیمت سایر اقلام این گروه نسبت به هفته قبل بدون تغییر بود.
بهای تخم مرغ افزایش یافت و شانه ای 81000 الی 110000 ریال فروش می رفت. در گروه برنج، قیمت برنج داخله درجه یک ثابت بود و بهای برنج داخله درجه دو افزایش جزئی داشت. در گروه حبوب، قیمت لپه نخود، لوبیا سفید و لوبیا قرمز افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود.
در هفته مورد بررسی، در میادین زیر نظر شهرداری سیب گلاب و هلو عرضه نمی شد و انجیر عرضه کمی داشت ولی سایر اقلام میوه و سبزی تازه که تعدادی از آنها از نظر کیفی در سطح پائینی قرار داشتند، به نرخ مصوب سازمان میادین میوه و تره بار عرضه می گردید.
میوه فروشی های سطح شهر اقلام مرغوب میوه و سبزی تازه را عرضه می نمودند که در گروه میوه های تازه قیمت پرتقال درجه یک، انار و هندوانه کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه به ویژه هلو افزایش داشت. در گروه سبزی های تازه قیمت کدو سبز، سیب زمینی و پیاز کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه افزایش یافت.
در این هفته قیمت گوشت گوسفند و گوشت تازه گاو و گوساله افزایش ولی بهای گوشت مرغ اندکی کاهش داشت.
در هفته مورد بررسی، قیمت قند، شکر، انواع روغن نباتی ثابت بود و بهای چای خارجی کاهش جزئی یافت.
گروههای مواد خوراکی 1 و 2- لبنیات و تخم مرغ در هفته مورد گزارش، در گروه لبنیات بهای کره پاستوریزه معادل 0.8 درصد افزایش داشت و قیمت سایر اقلام این گروه نسبت به هفته قبل بدون تغییر بود. بهای تخم مرغ معادل 1.4 درصد افزایش یافت.
3 و 4 - برنج و حبوب در هفته مورد بررسی، در گروه برنج، قیمت برنج داخله درجه یک ثابت بود و بهای برنج داخله درجه دو معادل 0.6 درصد افزایش داشت. در گروه حبوب، قیمت لپه نخود معادل 1.4 درصد، لوبیا سفید 0.1 درصد و لوبیا قرمز 0. 6 درصد افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود.
5 و 6- میوه ها و سبزی های تازه در هفته مورد گزارش، قیمت پرتقال درجه یک معادل 15.8 درصد، انار 0.5 درصد و هندوانه 1.6 درصد کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 0.4 درصد تا 27.7 درصد افزایش داشت. در گروه سبزی های تازه قیمت کدو سبز معادل 0.1 درصد، سیب زمینی 0.3 درصد و پیاز 0.1 درصد کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 0.3 درصد تا 5.7 درصد افزایش یافت.
7 و 8- گوشت قرمز و گوشت مرغ در این هفته بهای گوشت گوسفند معادل 2.4 درصد و گوشت تازه گاو و گوساله 1.4 درصد افزایش ولی بهای گوشت مرغ 0.5 درصد کاهش داشت.
9 و 10 و 11- قند، شکر، چای و روغن نباتی در هفته مورد بررسی، قیمت قند، شکر و انواع روغن نباتی ثابت بود و بهای چای خارجی معادل 0.2 درصد کاهش یافت.
تغییرات قیمتی در یکسال براساس این گزارش متوسط قیمت خرده فروشی گروه لبنیات در هفته منتهی به سوم آبان ماه سال جاری نسبت به هفته مشابه سال قبل 17.9 درصد، تخم مرغ 22.3 درصد، گروه برنج 53.2 درصد، حبوبات 70.2 درصد، میوه های تازه 75.9 درصد، سبزی های تازه 88.1 درصد، گوشت قرمز 37.5 درصد، گوشت مرغ 42.5 درصد، قند و شکر 22.3 درصد، چای 37.5 درصد و روغن نباتی 22.8 درصد افزایش داشته است. |
پورمحمدی: ماجرای دختران موسوی جوسازی رسانه ای بود، دولت وارد این مسائل نمی شود Posted: 30 Oct 2013 03:48 AM PDT جرس: مصطفی پور محمدی، وزیر دادگستری دولت حسن روحانی در پاسخ به این سوال که موضع دولت در برابر اتفاقات رخ داده در روز عید غدیر نسبت به دختران موسوی چیست؟ مدعی شد: "این یک ماجراجویی و جوسازی رسانه ای بود و متاسفانه این حرف ها حاشیه سازی است و دولت بنا نیست وارد این ماجراها شود."
به گزارش مهر، مصطفی پورمحمدی در حاشیه جلسه هیات دولت با حضور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: دولت بخاطر شفاف سازی و مبارزه با فساد اقدامات جدی را صورت داده است.
وی فعالیت ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و برگزاری منظم جلسات این ستاد را یکی از اقدامات اساسی دولت در راستای مبارزه با فساد خواند. وزیر دادگستری دنبال کردن دولت الکترونیک که هم اکنون با جدیت از سوی دولت تدبیر و امید در حال پیگیری است را از دیگر اقدامات قوه مجریه برای مبارزه با فساد خواند.
وی تصریح کرد: دولت بخاطر مواضعی که در حوزه سلامت اداری اتخاذ کرده است، این اقدامات اساسی را درباره مبارزه با فساد با جدیت دنبال می کند.
پورمحمدی با اشاره به تشکیل کارگروه تعقیب دولت الکترونیکی با حضور پنج عضو تاکید کرد: این افراد به طور دقیق موضوعات مربوط به دولت الکترونیک، مصوبات و احکام آن را دنبال می کنند تا این موضوع دقیقا اجرا شود. ما فکر می کنیم اگر احکام مربوط به دولت الکترونیک دقیقا اجرا شود بخش بزرگی از فساد، ناهنجاری ها و نارضایتی های اجتماعی کاسته شود.
وی ادامه داد: قطعا این اقدام بزرگی برای کوچک سازی و چابک سازی دولت خواهد بود و منجر به بالا بردن نرخ بهره وری و کاهش فساد خواهد شد و به دنبال آن رضایتمندی مردم خواهد بود.
وزیر دادگستری با اشاره به طرح رسیدگی به دارایی ها و اموال مسئولین که در مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح است، گفت: طبق اصل 142 قانون اساسی رهبری، رئیس جمهور، وزرا، معاونین رئیس جمهور و اعضای خانواده آنها باید لیست اموالشان را در ابتدا و انتهای مسئولیتشان اعلام کنند تا من غیر حق چیزی اضافه نشده باشد.
وی اضافه کرد: مجلس شورای اسلامی تصریح کرد که تمامی مقامات ارشد، مقامات میانی و مدیران مختلف در قوای سه گانه و حتی نیروهای انتظامی و موسسات غیردولتی و نهادهای عمومی هم باید مشمول این کنترل بشوند تا قبل و بعد مسئولیت لیست دارایی هایشان را اعلام کنند و کنترل لازم در این خصوص صورت بگیرد.
پورمحمدی عنوان کرد: دولت تصویب کرد که از این طرح دفاع می کند و معتقد به آن هست و نظر دولت این است که این کنترل اموال به آنچه در قانون آمده منحصر نباشد بلکه شامل تمامی مقامات عالی و میانی در حوزه های مختلف باشد.
وی درباره اعلام لیست دارایی های وزیران و معاونین رئیس جمهور در دولت یازدهم گفت: به تمامی اعضای دولت دفترچه اعلام اموال داده اند و آقای رئیس جمهور شدیدا معتقد به این موضوع هستند که باید لیست اموال اعلام شود چون قبلا هم عضو مجمع تشخیص بودند و تاکید کرده اند که باید قاطعانه از این طرح دفاع کنیم.
وزیر دادگستری درباره تشکیل کمیته رفع حصر نیز گفت: دولت در این موضوعات دخالت نمی کند. وی در پاسخ به این سوال که موضع دولت در برابر اتفاقات رخ داده در روز عید غدیر نسبت به دختران موسوی چیست؟ گفت: این یک ماجراجویی و جوسازی رسانه ای بود و متاسفانه این حرف ها حاشیه سازی است و دولت بنا نیست وارد این ماجراها شود. |
بازداشت سه فعال دانشجویی و وبنگار در دانشگاه اصفهان Posted: 30 Oct 2013 02:50 AM PDT جرس: بر اساس گزارش ها، سعید لعالی، امیر یاری و محمد پولادی، سه فعال دانشجویی و وبنگار منتقد، روز دوشنبه در اصفهان بازداشت شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ماموران امنیتی لباس شخصی، بعد از ظهر روز دوشنبه ششم آبان ماه ۱۳۹۲، سعید لعالی، امیر یاری و محمد پولادی را در محوطه خوابگاه دانشگاه اصفهان مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار دادند.
شاهدان عینی گفته اند که ماموران همچنین با مراجعه با اتاق امیر یاری در همان خوابگاه، اقدام به ضبط کتب، جزوات و کامیپوتر این فعال دانشجویی منتقد نمودند.
سعید لعالی از فعالان فیسبوکی و وبلاگ نویسان منتقد حکومت می باشد.
هنوز از وضعیت، دلیل بازداشت و محل نگهداری این سه تن خبری منتشر نشده است.
طی هفته های گذشته نیز، مهرداد فرمانی و احسان مولوی فر، دو وب نگار و فعال دانشجویی دانشگاه شیراز بازداشت شدند.
طی ماههای اخیر وضعیت حقوق بشر در ایران نه تنها رو به بهبود نرفته، بلکه با توجه به شاخص ها، میزان دستگیری ها، سرکوب رسانه ها، اعدامها، و همچنین سخت گیری نسبت به فعالان مطبوعاتی، قومی، مدنی و حقوق بشری افزایش یافته است. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر