جنبش راه سبز - خبرنامه |
- قطع ملاقات حضوری زندانیان رجایی شهر به مدت یک ماه
- حشمت الله طبرزدی: جرم برادرزاده ام پیگیری پرونده من است
- نوید محبی، جوانترین وبلاگ نویس زندانی در جهان، امروز از زندان آزاد شد
- صفار هرندی: دارايي هایمان در خارج از كشور را به مكانهاي امن منتقل کرده ایم
- احضار معتمدی مهر، حقوقدان و عضو نهضت آزادی ایران به دادگاه انقلاب
- توهین را از هیچ کس بر نتابیم!
- حکایت نامه های بی پاسخ به خامنه ای
- ماداریم زنده زنده می میریم!
- ميلاد عيسي مسيح (ع) مبارک باد
- ادعای وزیر اطلاعات به رمزشکنی ایمیلهای مخالفین
قطع ملاقات حضوری زندانیان رجایی شهر به مدت یک ماه Posted: جرس: از امروز زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر کرج به علت شیوع انفلوانزا به مدت یک ماه از ملاقات حضوری منع شدند.
به گزارش هرانا، مسئولین زندان رجایی شهر کرج امروز اعلام کردند که زندانیان به مدت یک ماه از ملاقات حضوری و مرخصی شهری منع هستند. لازم به ذکر است که زندانیان محبوس در این زندان به این تصمیم مسئولین اعتراض کردند.
مسئولین زندان از زمان شیوع انفلوانزا در این زندان اقدامی جدی برای پیشگیری از گسترش این بیماری در بین زندانیان دیگر انجام نداده اند. اما در حرکتی نمایشی امروز 500 عدد واکسن جهت جلوگیری از این بیماری برای زندانیان آورده اند که این تعداد واکسن فقط برای پرسنل این زندان کافی است. |
حشمت الله طبرزدی: جرم برادرزاده ام پیگیری پرونده من است Posted: جرس: در پی بازداشت ابوالفضل طبرزدی در اهواز، حشمت الله طبرزدی فعال سیاسی در بند در یادداشت کوتاهی جرم برادر زاده اش را ارتباط با خود دانسته است.
به گزارش هرانا، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
آرزوی من این است که همه خانواده ها به نحوی با مبارزه مسالمت آمیز پیوند بخورند.
رژیم با کارهای خشن و ابلحانه این راه را هموار میسازد اما مطمین باشد در بلند مدت بازنده خواهد بود. راه دراز و دشوار دموکراسی خواهی را باید با جدیت اما درایت و شکیبایی طی خواهیم پیمود. مهندس حشمت الله طبرزدی |
نوید محبی، جوانترین وبلاگ نویس زندانی در جهان، امروز از زندان آزاد شد Posted: ![]() بعد از صدور حکم حبس تعلیقی جرس: با گذشت نزدیک به حدود صد روز از بازداشتِ نوید محبی، فعال مدنی و جوانترین وبلاگنویس زندانی جهان در استان مازندرانِ ایران، وی روز شنبه چهارم دی ماه ٨٩، در حالیکه به سه سال حبس در پنج سال تعلیق محکوم شده بود، از زندان آزاد گردید.
|
صفار هرندی: دارايي هایمان در خارج از كشور را به مكانهاي امن منتقل کرده ایم Posted: ![]() معاون فرماندهی کل سپاه همچنین تاکید کرد "طی این مدت نزديك به ۱۰۰ ميليارد دلار دارايي هایمان كه در خارج از كشور بود، به مكانهاي امن منتقل شده و ما اكنون با اين دارايي كار خود را انجام ميدهيم و معاملات ما نیز برقرار است و راه دور زدن قدرتهاي بزرگ را نیز يافتهايم." عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان، همچنین شلیک ماموران بسیج به مردم در جریان تظاهرات ٢۵ خرداد ٨٨ را که پیش ازین "مشکوک" اعلام شده بود، تایید کرد و گفت "... در آن مركز يك فرد نظامي كه حكم و وظيفهاش ايجاب ميكند، سلاحش را ناموس خود دانسته و از آن دفاع كند، مجبور ميشود به روي مردم آتش بگشايد و در اين حادثه چند نفر كشته شدند و فاجعهاي به بار آمد. اين فاجعه را همان حزبهايي (مشارکت و مجاهدین انقلاب) به وجود آوردند كه از مرزهاي مشخص شده خارج شدند و بايد پاي كارشان بايستند." جمهوري اسلامي به قدرتي فرامنطقهاي تبديل شده است "بحث آزادي همواره در كشور ما بحثي چالشبرانگيز بوده و ممكن است درخصوص ابعاد آزادي اختلاف نظر داشته باشيم اما آزادي كه مدنظر ماست، آزادي معين و محدود در چارچوب قانون است و خارج از آن را قبول نداريم." ادعای صفار هرندی در مورد آزادی همگان "بویژه مسئولین"، طی یک سخنرانیِ یک طرفه در حالیست که طی ماههای اخیر، تعدادی از اعضای شورای شهر اهواز، فقط به دلیل انتقاد از عملکردِ سوءِ مدیران دولت، روانه بازداشتگاه شده اند و همزمان علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس، از "وحشت" و نگرانیِ نمایندگان منتقد دولت از هرگونه پرسش از احمدی نژاد خبر داده است.
چنين تحريمهايي در كشورهاي ديگر دولتهاي بسياري را سرنگون كرده است بعضی جاها رای احمدی نژاد ٩۰% نبود، ۱۰۰% بود وي تصريح كرد: در جلسه سال قبل واقعيات را بيان كردم و اي كاش كساني كه فتنهها را برپا و فكر كردند سی ميليون راي دارند سري هم به روستاهاي استان فارس ميزدند، آنجايي كه آنها با وجود اينكه بر سر صندوق نماينده داشتند اما حتي يك راي هم درون صندوق نداشتند. آيا اين كار شما سوءاستفاده از مردم نبود، شما با مردم بازي كرديد و با استفاده از هيجانات آنها كشور را به هم ريختيد. خوب یک فرد نظامی برحسب وظیفه اش به روی مردم آتش گشود ميشود فيزيك اسلامي هم داشت از خودشان بپرسيد |
احضار معتمدی مهر، حقوقدان و عضو نهضت آزادی ایران به دادگاه انقلاب Posted: ![]() جرس: مهدی معتمدی مهر، حقوقدان و عضو سیاسی نهضت آزادی ایران، طی تماس تلفنی تهدیدآمیزی برای حضور در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه احضار شد.
|
Posted: سعیده منتظری
روز گذشته عنوان برگزیده بسیاری خبرگزاریها از قول حجةالاسلام حسن خمینی چنین بود: «توهین به مرجعیت، علاوه بر معصیت و فعل حرام، یک جرم حقوقی است.» و نیز : «جسارت به مراجع و رعایت نکردن ادبیات مناسب در مواجهه با فقهای بزرگ، تنها ارزش گوینده این سخنان را از بین میبرد.» همچنین : «مرجعیت، کانون تجمیع دینداری جامعه است و قداست والایی دارد و نباید تحت هیچ شرایطی آن را تخطئه کرد.»
آری، عبارات بسیار متین است و عقل سلیم گوینده آن را تحسین می نماید. اینجانب تنها در جهت تکمیل آن، دو نکته را قابل ذکر می بینم :
اول این که : بایستی توهین به مراجع تقلید را از هیچ فردی در هیچ زمانی برنتابیم. برنتابیم که مرجع تقلیدی را زیر بمباران همه گونه دروغ و تهمت و افترا قرار دهند و روزنامه ها و کتاب ها اتهاماتی را علیه او بنویسند و در سطح وسیع چاپ و منتشر نمایند، و مهم تر این که هیچ گونه حق دفاع به او و علاقه مندانش داده نشود. اگر امروزه شاهد توهین به مرجعیت هستیم، در حقیقت نتیجه حرمت شکستن هایی است که در سالهای گذشته صورت گرفته؛ وهمگان یا سکوت پیشه کرده ایم و یا در جهت تایید آن قلم زده ایم و سخن رانده ایم.
و دوم این که : نه تنها توهین به مرجعیت را برنتابیم، که توهین به انسان و انسانیت را تاب نیاوریم. انسان و انسانیت را حرمت گذاریم، و در یک کلام کرامت انسانی را پاس بداریم. امید این که پوینده راه حق و حقیقت باشیم. جمعه 3 دیماه 1389 *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
حکایت نامه های بی پاسخ به خامنه ای Posted: احمد سعیدی
در این چند سالی که از خلافت رهبر جدید جمهوری اسلامی می گذرد و بخصوص پس از حوادث خرداد 88، افراد بسیاری ایشان را مخاطب نامه هایشان قرار داده اند. پاسخ نامه ها البته از پیش مشخص بود؛ آنها که در دسترس بودند، یا همچون سعیدی سیرجانی به تیغ حذف گرفتار آمدند یا به دلیل انتقادهای دلسوزانه شان همچون عیسی سحرخیز و محمد نوری زاد به حبس و شکنجه در زندانهای تحت امر ایشان محکوم شده اند. آنهایی هم که از چنگال حکومت خودکامه ایران دور بودند، همچون عبدالکریم سروش به دست روحانیون درباری تکفیر شده اند. اینها همه انجام شده است تا جایگاه خود مطلق انگارانه خلیفه آسیب نبیند! بدون شک، نگارندگان آن نامه ها با دیدن حوادث اخیر که با علم و فرمان آقای خامنه ای صورت گرفته، بر این امر واقف بودند که نگاشتن نامه به ایشان و درخواست اصلاح امر، کوبیدن آب در هاون است و کوفتن میخ در سنگ. چه کسی باور می کند که حاکم جائر از جایگاه فرعونانه به جز نغمه های متملقانه به ندای دیگر هم گوش فرا دهد و انتقادهای دلسوزانه دیگران را شنوا باشد؟! در اینصورت، حکایت و مقصود آن نامه های انتقادی چه بوده است؟ ذیلاً تلاش شده است که مختصراً آثار و تبعات آن نامه ها بررسی گردد:
1) کارکرد مبارزاتی: حوادث پس از انتخابات 88 به خوبی نشان از آن دارد که رویکرد اصلاحی از درون جمهوری اسلامی به بن بست رسیده و ریشه های فساد ساختاری (قدرت گرفتن نهادهای غیر دموکراتیک و تقلیل نهادهای دموکراتیک) چنان در تار و پود جمهوری اسلامی ریشه دوانده که پروژه اصلاحات حکومتی با شکست کامل مواجه شده است و حاکمیت ایران را در مقابل دوگانۀ فروپاشی و سقوط یا سر فرو آوردن در مقابل اصلاحات مردمی قرار داده است. نامه هایی که به رهبری نگاشته شد؛ اولاً، مسوولیت آنچه که گذشته، یعنی شکل گیری فساد ساختاری حکومت ایران و انسداد سیاسی موجود را متوجه رهبری و نهاد ولایت مطلقه ایران می نماید. دوماً، مسوولیت آنچه که پیش خواهد آمد از جمله خطر سقوط و فروپاشی حکومت ایران را به ایشان و طرفدارانشان اعلام می نماید.
2) کارکرد روشنگرانه: زمانی نه چندان دور که کوس رسوایی حاکمیت صدایش رساتر شده بود و دفاع از جنایات افشا شده دشوار شده بود، این موضوع تبلیغ می شد که رهبری خود از این معضلات بی اطلاع است و ایشان توسط مهره هایی در بیت محاصره شده و این حلقه مانع از رسیدن اطلاعات شفاف به ایشان می شوند و ایشان هرگاه که در جریان قرار گرفته، مواضع قابل قبولی اتخاذ کرده است و به عنوان مثال، مواضع اولیه ایشان در ماجرای کوی دانشگاه 78 را مثال می زدند. این استدلال در عین حالی که برای بسیاری از افراد غیر قابل باور بود، مورد قبول طیف مذهبی جامعه که نسبت به این حوادث منتقد اما نسبت به جمهوری اسلامی وفادار بودند، قرار گرفته بود. با بلندشدن کوس رسوایی و افزایش جنایات از یک سمت و ورود مستقیم، آشکار و جانبدارانه آقای خامنه ای به بحرانها و هدایت سرکوبها از سوی دیگر، این استدلال به تدریج به ضعف گرایید و حامیان آن دچار لرزش فکری شدند. در واقع، نامه های مختلفی که به آقای خامنه ای نوشته شد، بیش از آنکه مخاطبش شخص ایشان باشد، طیفی از جامعه بود که بنا به ارادت های مذهبی طرفدار جمهوری اسلامی بودند، اما نسبت به جنایات و ظلم هایی که در جریان بود هم منتقد بودند. این نامه ها از طرفی حجت را بر آقای خامنه ای تمام می کردند و از سویی دیگر تکلیف مرددماندگان را روشن می ساختند. به این ترتیب، این نامه ها ندایی در دل تردید کنندگان ایجاد می کرد که مبادا در مصداق شناسی حق و باطل اشتباه کرده باشند.
3) کارکرد تاریخی: این نامه ها، علاوه بر اینکه خود بخشی از ادبیات مبارزه حال حاضر علیه حکومت ایران را شکل داده اند، هر یک سند تاریخی است که توصیف روزگار را به بهترین نحو انجام می دهد. این نامه ها و پوشش رسانه ای مدرن که نسبت به آنها صورت می گیرد، هر یک برگی از تاریخ معاصر ایران را شکل خواهد داد که بعدها دست جاعلین تاریخ را می بندد و مانع از این می شود که تاریخ مطابق میل حکومت و نیروهای تحت امرش نگاشته شود. همچنین در صورت فروپاشی این حکومت، ثبت وقایع تاریخی اخیر مانع از این خواهد شد که نوظهوران عرصه سیاست، از گل آلودگی آب بهره جویند و به فرصت طلبی و یا تخطئه تاریخی روی آورند.
در کنار کارکردهای فوق، جمعی از منتقدین بر این باورند که نگاشتن نامه به رهبری، در واقع رسمیت دادن به جایگاهی است که مشروعیت آن از دست رفته است. اما آنچه در عمل دیدیم؛ این نامه ها نه تنها به مشروعیت نهاد ولایت مطلقه نیفزود بلکه، هر یک از آنها ستونی از ستونهای مشروعیت رژیم را از هم فرو پاشید و سندی برای رسوایی این حکومت گردید. از طرف دیگر باید در نظرداشت که این نامه ها می تواند آخرین ظرفیت های اصلاحی رژیم را مورد ارزیابی قرار دهد، هر چند که بی پاسخ ماندن نامه ها خود مهر تأییدی است بر عمق فساد ساختاری حکومتی ایران، حکومتی که در آن نهادی خداگونه شکل گرفته که مبرا از نقد شدن، مورد پرسش واقع شدن و عزل شدن است و هر روز گستره نفوذ پوشالی اش گسترده تر می شود، اگر چه نفوذ واقعی اش بر دلها کمتر.
در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که در شرایط خفقان سیاسی و خلا رسانه ای، این نامه ها یک نوع کنش مبارزاتی محسوب می شوند که با توجه به پوششی که داده می شوند پروپاگاندای رسانه ای رژیم را با شکست مواجه می کنند و با به چالش کشیدن مهمترین و اصلی ترین جایگاه در اردوگاه سرکوبگران، ریشخندی تمسخرآمیز به قدرت پوشالی نظام حاکم می زنند. همچنین حالا که دستگاه سرکوب با همه ابزارهایش در حال پاشیدن گرد مرگ و سکوت بر فضای جنبش سبز است، این نامه ها علاوه بر شکستن این فضای سکوت، نماد صدای اعتراض مردمی شده اند که سرکوبها آنها را ناگزیر به پی گرفتن اعتراضاتشان از راههایی کم هزینه تر کرده است. این نامه ها امید را به جنبش تزریق می کنند و حیات فعال جنبش را به رخ دستگاه سرکوبگر می کشند.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
Posted: پیمان همشهری
میزان مجاز "بنزن"در هر لیتربنزین فقط نیم درصداست این درحالی است که برای تولید بنزین از محصولات پتروشیمی از حدود یک درصد بنزین شروع کردند که جواب نداد و به ناچار درصد بنزین افزایش یافت تا 50درصد یعنی دقیقا 100برابر حد مجاز و جالب است که بدانید بنزین به راحتی از طریق پوست جذب و هدیه اش به ما سرطان خون است. از تمام جامعه مجازی ایران استدعا دارم با تمام قوا به انتشار این فاجعه بپردازند چراکه این بنزین داخلی در تمام کشور مصرف می شود. مجبوريم به خاطر تحريم ، بنزين را با اين روش توليد كنيم . علت تحريم را شما بهتر مي دانيد ولي هر چه هست داريم به خاطرش سرطان مي گيريم و کسی هم نخواهد قبول کند که : ما داریم زنده زنده می میریم!
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
Posted:
|
ادعای وزیر اطلاعات به رمزشکنی ایمیلهای مخالفین Posted: جرس: وزير اطلاعات مدعی شد: از نكات قابل توجهي كه در فتنه 88 ديديم اين بود كه باراك اوباما در گزارش خود به سنا اعلام كرد ما شبكه مجازي براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي طراحي كرديم ولي به دليل مقاومت سرويس هاي اطلاعاتي ايران نتوانستيم مقابله كنيم و شكست خورديم.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر