هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

Latest News from Emrooz for 10/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: دکتر ابراهیم یزدی نهم مهر ماه در پی اقامه نماز در اصفهان به همراه جمعی دیگر از اعضای نهضت آزادی دستگیر شد ، اگرچه دیگر اعضای بازداشتی آزاد شدند ، اما به نظر می رسد که ماموران امنیتی قصد داشتند تا ابراهیم یزدی را بار دیگر به اوین ببرند. این دومین بازداشت ابراهیم یزدی پس از انتخابات ریاست جمهوری است. یزدی بعد از عاشورای سال گذشته نیز به زندان افتاد و بازجویان علی رغم کهولت سن و بیماری یزدی به او اجازه درمان و بستری شدن در بیمارستان را ندادند. یزدی با هفتاد و هفت سال سن هم اکنون در زندان به سر می برد و پس از چند هفته بی خبری به او اجازه داده شد تا به همسرش که او نیز با کهولت سن و بیماری دست به گریبان است زنگ زده و سلامتش را اطلاع دهد .

نهضت آزادی در زندان

گرچه مهندس مهدی بازرگان و یدالله سحابی از موسسین نهضت آزادی ایران پس از انقلاب و باهمه فشارهایی که بر نهضت آزادی و ایشان می آمد روانه زندان نشدند ، اما دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران در حال حاضر کهن سالترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی به شمار می رود . و این در حالی است که حزبی که یزدی دبیر کلی اش را بر عهده دارد در تمام سالهای سلطنت پهلوی از مبارزین و مخالفین شاه به حساب می آمد و نقش مهمی در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی داشت . مهندس بازرگان اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی و دولت موقت بود که علی رغم اینکه هر لحظه خطر یک کودتا و کشتار ، انقلاب در شرف پیروزی را تهدید می کرد این مسولیت خطیر را پذیرفت . دکتر یزدی نیز وزیر خارجه دولت موقت بود که سکان سیاست خارجی ایران را در آستانه انقلاب به دست داشت.

صدایی که خاموش نمی شود

تاریخ نگاری معکوس بیست سال اخیر سعی دارد تا همه شخصیت های تاریخی معاصر را و همه آنانی که سهمی در مبارزه با رژیم پهلوی داشتند را حذف کند تا تنها آقای خامنه ای را شخصیت اول تمام عرصه های افتخار به تصویر بکشد. اما علی رغم تاریخ نویسان حکومتی باز نمی توان ، از نقش نهضت آزادی ایران و هشدارها و بیانیه های صریح این حزب ناظر بر قدرت در تمام سی سال گذشته چشم پوشید. بیانیه های که در تمام مدت حیات مهندس بازرگان حکومت را به رعایت حق آزادی مردم و آزادی بیان مطبوعات و آزادی تحزب و مخالفت با ادامه جنگ هشدار می داد و پس از بازرگان نیز بیانیه های نهضت آزادی بی اینکه در اصول این حزب تغییری ایجاد شود با همان لحن انذاری حاکمیت را مورد نقدی صادقانه و مشفقانه قرار می داد.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا به حال برنامه های بسیاری را برای بدنام کردن نهضت آزادی تدارک دیده است و بسیاری از شخصیت های سیاسی مخالف با نهضت آزادی به صدا وسیما دعوت شده اند تا علیه این حزب و بازرگان و یزدی سخنرانی کنند. دستگاه تبلیغاتی نظام چنان جلوه می دهد که گویا نهضت آزادی و رهبران آن یکی از اقمار آمریکا و از مدافعان حکومت شاهنشاهی بوده اند و احتمالا با وقوع انقلاب سرنگون شده اند. سعی می شود تا هیچ سابقه ای از مبارزات اعضای نهضت گفته نشود و دولت موقت و نخست وزیری بازرگان و وزارت خارجه صرفا اشتباه بنیانگذار جمهوری اسلامی و یا سیاست مقطعی آیت الله خمینی عنوان شود.

یک عمر مبارزه

دکتر ابراهیم یزدی که امروز با وخامت حال جسمانی و سنی گذشته از هفتاد سال در زندان اوین به سر می برد، از مبارزین دیرینه برای آزادی است که تمام عمر خود را صرف آرمانهای ابتدایی انقلاب کرده است. ابراهیم یزدی در نوجوانی به نهضت ملی شدن نفت پیوست و از موثرترین دانشجویان دانشگاه تهران به شمار می رفت که علیه استبداد و استعمار انگلستان مبارزه می کردند. بعدها او به نهضت آزادی ایران پیوست و در آمریکا انجمن اسلامی دانشجویان را تاسیس کرد که فعالترین انجمن اسلامی دانشجویان خارج از ایران بود و همگی اعضایش از سوی ساواک تحت تعقیب بودند. دکتر چمران از اعضای نهضت آزادی که دستگاههای تبلیغی نظام سعی می کنند تا چهره او را به عنوان یکی از هواداران ولایت مطلقه فقیه نشان دهند، از اعضای نهضت و از دوستان نزدیک ابراهیم یزدی به شمار می رفت. یزدی و چمران در لبنان به کار آموزش نیروهای انقلابی مشغول بودند. ابراهیم یزدی در پاریس بود که به آیت الله خمینی پیوست و آیت الله با نظر به حسن سابقه یزدی، او رابه عنوان معتمدترین افراد پذیرفت .

در کنار آیت الله خمینی

گرچه در بیست سال گذشته حاکمیت در تمام جشن های انقلاب اسلامی سعی کرده است تا دولت موقت بازرگان و نهضت آزادی ایران را با انگ لیبرال، ضد انقلاب معرفی کند. اما مستندات تاریخی اذعان دارد که اعتماد آیت الله خمینی به بازرگان ، یزدی و نهضت آزادی علی رغم انتقاداتی که این حزب به آیت الله داشت همواره پا برجا بوده است. در این میان نسبت عاطفی میان آیت الله و یزدی برقرار بود و آیت الله خمینی پس از کناره گیری دولت موقت از یزدی می خواهد که در حکومت بماند اما ابراهیم یزدی با این عنوان که زندگی قلندروار را ترجیح می دهد، عذر خواهی می کند.

روایت آیت الله موسوی اردبیلی نیز از اعتماد بنیانگذار جمهوری اسلامی به نهضت آزادی پرده بر می دارد. آیت الله موسوی اردبیلی می گوید:امام در يكي از جلسات هفتگي كه با ايشان داشتيم گفتند: "برخي از آقايان كه من مي شناسمشان افراد متدين و خوبي هستند. منظورشان نهضت آزادي و مرحوم مهندس بازرگان بود؛ آقای خامنه ای گفتند :

آقا اينها روحانيت را قبول ندارند. امام فرمودند:اين طور نيست روحانيت را قبول دارند شما ها را قبول ندارند. آقاي خامنه اي مجدد گفتند:"آقا اينها شما را هم قبول ندارند." فرمودند مرا قبول نداشته باشند، مگر من جزو اصول دين هستم ، عده اي مرا قبول دارند و عده اي هم قبول ندارند.

آيت الله موسوي اردبيلي مي گويد اين خاطره را بدون ذكر افراد در همان سالها در نماز جمعه بازگو كرده است.

با اين حساب به نظر مي رسد احتیاط در ذكر نام افراد در بازگويي اين خاطره مي تواند نشان دهد كه چرا در 20 سال اخير نهضت آزادي و نيروهاي ملي مذهبي در زندان و بازداشت و محدوديت بوده اند.

اعتماد آیت الله به شخص دکتر یزدی ، فراتر از سمتی بود که یزدی در دولت موقت و وزارت خارجه داشت. آیت الله خمینی به دکتر یزدی اجازه داده بود تا وجوهات شرعی را در آنچه صلاح می داند خرج کند و این اجازه شرعی تا پایان عمر آیت الله خمینی برقرار ماند. از آن گذشته آیت الله خمینی در نامه ای یزدی رابه عنوان معتمد خود در رسیدگی به شکایت مردم منصوب کرد و از او خواست تا اختلافات را حل کند. نامه به این شرح است :

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاي دکتر ابراهيم یزدی

شکایات بسياری از استانهای مختلف کشور رسیده است. جنابعالی که مورد اعتماد اینجانب هستید مامور می باشید با هیئتي که به اينجانب معرفی خواهید نمود به استانهای کشور سرکشی نموده و پس از رسیدگی به شکايات مردم از موارد اختلاف و اشخاص متخلف گزارشي تهيه نمایيد تا درباره آنان تصمیم مقتضی گرفته شود تا در محاکم صالحه رسیدگی و متخلفین مجازات شوند .لازم است در هر نقطه با علمای اعلام و معتمدین محل تماس گرفته و با همکاری آنان ماموريت را انجام دهید..

بدیهی است تمام قشرهاي مختلف کشور در این امر مهم از هيئت ویزه پشتیبانی می نمایند و موضوعات مورد اختلاف را با این هيئت مطرح می نمایند.

بیست آذر 58
بیست و يکم محرم الحرام 1400
روح الله الموسوي الخمیني


زندانی ای که می توانست یک سرمایه باشد

دکتر ابراهیم یزدی به گفته بسیاری از مخالفانش یک سیاستمدار برجسته و خبره در فن دیپلماسی است. شاید اگر وضعیت ایران به کشوری آزاد و مستقل می مانست ، یزدی می توانست باعث خدمات بسیاری باشد و امروز در آستانه هشتاد سالگی از یک عمر تلاش او تقدیر شود و به عنوان مشاوری بلندپایه دولتهای مختلف را یاری دهد. اما ابراهیم یزدی حالا در زندان اوین و تحت بازحویی است. به جز دوره اول مجلس شورای اسلامی و دوره کوتاه وزارت خارجه، یزدی از تمام مناصب دولتی محروم شد. در انتخابات ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس نیز صلاحیت دکتر یزدی همواره از سوی شورای نگهبان رد شد. فشارها تا آن حد بود که جلسات قرآن هفتگی منزل دکتر نیز متوقف گشت و در آخر دکتر یزدی به جرم اقامه نماز جمعه در اصفهان به زندان رفت.

منبع:جرس / فرزانه بذرپور


 


امروز: حیدر کریمی روزنامه نگار آذربایجانی، شکرالله قهرمانی فرد معلم دبستانهای شهر خدا آفرین و مهندس محمود فضلی از فعالین مدنی آذربایجانی ۲۹ و ۳۰ مهر ۸۹ پس از تحمل نزدیک به پنج ماه بازداشت موقت به قید وثیقه ۲۲۰ میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شدند.
این افراد در فاصله زمانی ۱۹ خرداد تا ۱ تیر ۸۹ در شهرهای تبریز، خوی و کلیبر بازداشت و به اداره اطلاعات تبریز منتقل شده بودند.
اتهام این افراد عضویت در شورای مرکزی حزب غیرقانونی گاموح جهت بر هم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی جهت بر هم زدن امنیت کشور و معاونت در جاسوسی عنوان شده است.
این افراد در مرحله تحقیقات از ملاقات با وکیل محروم بوده اند و مسئولین قضایی تا کنون اجازه مطالعه پرونده را به وکلای متهمان نداده اند.
در هفته های گذشته نیز زهرا فرج زاده و بهمن نصیزاده، دکتر علیرضا عبداللهی، مهندس شهرام رادمهر، بهبود قلیزاده و نعیم احمدی خیاوی به قید وثیقه های ۵۰ و ۲۲۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شدند اما دکتر لطیف حسنی، مهندس حسن رحیمی، اکبر آزاد، آیت مهر علی بیگلو، حمیده فرج زاده و یونس سلیمانی از دیگر متهمین این پرونده همچنان در بازداشت به سر می برند.
محمدرضا فقیهی وکیل دادگستری در تهران و نقی محمودی و عباس جمالی وکلای دادگستری در تبریز وکالت متهمان این پرونده را بر عهده دارند.

منبع: ساوالان سسی


 


امروز: در واکنش به تدوین طرحی در مجلس شورای اسلامی که بر مبنای تصویب آن، نه تنها در زمان بررسی صلاحیت کاندیدا، بلکه در طول دوره نمایندگی نیز امکان "رد صلاحیت نمایندگان" وجود خواهد داشت، مهدی کروبی با انتشار نامه ای سرگشاده به نمایندگان مجلس، طرح مذکور را "فشاری بر نمایندگان مردم برای یکسویه نمودن رای و نظر آنان با رای حاکمیت" و "زنگ خطر" برای تنها نهاد دمکراتیکی دانست، "که از استقلال آنهم چیز زیادی باقی نمانده است."

کروبی همچنین طرح مذکور را که با نظر رهبر جمهوری اسلامی تدوین شده، "تحقیر" و "تهدید دائمی" نمایندگان مجلس دانست.

گفتنی است شهریورماه امسال کمسیون اصل ۹۰ مجلس، کمیته ای را برای تهیه طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان مجلس تعیین کرد که تدوین طرح مذکور در مراحل پایانی خود قرار دارد. براساس این طرح، از این پس نظارت شورای نگهبان تنها در بررسی صلاحیت کاندیدا نخواهد بود و در طول دوره نیز این نظارت وجود خواهد داشت و بر همین اساس، درصورت عدم صلاحیت نماینده در طول دوره، اعتبار نامه وی باطل خواهد شد. محمد ابراهيم نكونام رئيس كميسيون اصل نود مجلس، این طرح را "در راستاي اهداف نظام و نظر رهبری ذکر کرده بود.


به گزارش سحام نیوز، مهدی کروبی بعنوان نمایندۀ چهار دوره از مجلس شورای اسلامی، خطاب به نمایندگان نهاد قانونگذاری خاطرنشان کرده است "این طرح که خارج از مجلس تهیه، طراحی و هدایت شده بود به متولیانش اجازه می داد تا نمایندگان مخالف و یا حتی مستقل در صورت عدم رضایت اربابان قدرت از مجلس اخراج و حتی در مواردی به محاکم قضایی معرفی گردند."


متن کامل نامه مهدی کــروبی به شرح زیر است:


بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
ضمن عرض خسته نباشید امید دارم که در این روزهای حساس و خطیر در پیگیری امور نمایندگی خود پیروز و موفق باشید. در روزهای گذشته متن طرحی به دست من رسید که نظارت مجلس بر مجلس عنوان آن بود اما به واقع پایه های جمهوریت نظام و مشروطیت حکومت را نشانه گرفته بود؛ و از این رو وظیفه خود دیدم به عنوان یک پاسدار مشروطیت و در مقام فردی که چهار دوره در کسوت نمایندگی و همچنین سه دوره در هیت رئیسه خدمتگزار کوچک ملت بوده ام، شما را از عواقب و نتایج تصویب احتمالی چنین طرحی آگاه کنم؛ مقدمتا چند نکته را به عنوان ضرورت با شما در میان می گذارم و پس از آن اشاره خواهم کرد که چرا بیم آن دارم که با تصویب چنین طرحی، مجلس به عنوان یادگار عصر مشروطه و انقلاب اسلامی به نهادی فرمایشی و بی اثر تبدیل شود.
اول. به واقع بزرگترین نقطه قوت هر نظام مردمسالار در وجود و استقلال نهاد قانون‌گذاری است و اینچنین بود که پدران مشروطه خواه ما در مشروطه کردن حکومت استبدادی پیش از هرچیز بر تاسیس نهاد پارلمان همت گماردند و مشروطیت در ایران با تاسیس خانه ملت کلید خورد. هفت دهه پس از انقلاب مشروطه نیز قانون اساسی ما آنقدر به جایگاه مجلس اهمیت و اعتبار می‌بخشید که بر طبق اصولی از آن «مجلس وظیفه تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد» (اصل۷۶) و مطابق نظر قانونگذار اساساً تشکیل دولت بدون حضور مجلس امکان پذیر نیست (اصل۸۸) و مجلس حق سوال و استیضاح از دولت را دارد. نسل ما هنوز فراموش نکرده است توجهی را که امام از ابتدای مبارزه خود علیه استبداد پهلوی بر نهاد مجلس و پارلمان داشت آنچنانکه وقتی در آن دوره نهاد پارلمان در اثر ردصلاحیت ها و تقلب های گسترده به نهادی تحت امر حاکمان مبدل شد امام راحل مرگ جمهوریت و مشروطیت را هشدار داد و به هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون با یک قیام و قعود نمایندگانی که به واقع نماینده ملت نبودند، فریاد برآورد که حق بود اگر «بیرق سیاه بالاى بازارها و خانه‏ها بزنند و چادر سیاه بالا ببرند». امام راحل آنقدر بر جایگاه و موقعیت مجلس توجه داشتند که پس از انقلاب نیز تصمیم گیری در خصوص ماجراهای مهم و تاثیرگذار را به مجلس واگذار کردند و حتی در بازنگری قانون اساسی علاوه بر اینجانب و رئیس وقت مجلس، انتخاب ۵ نفر از اعضا شورای بازنگری را به مجلس واگذارنمودند البته جمله مشهور و همیشگی امام هیچگاه از یاد ملت ایران نمی‌رود که فرمودند «مجلس در راس همه امور است»؛ و این سخن نه یک تعارف سیاسی که برآمده از یک اعتقاد قلبی بود.
دوم. اگر نبود سابقه چهار دوره خدمتگزاری ام در مجلس و احساس دینی که به این رکن رکین در نظام جمهوری اسلامی می کنم، شاید این نوشته را خطاب به شما قلمی نمی کردم. به واسطه چهار دوره خدمتگزاری مردم در نهاد مجلس همواره خود را پشتیبان نهاد مجلس دانسته ام و در هیچ موقعیتی نیز به حکم مصلحت چشم بر تضعیف جایگاه این نهاد نبسته ام و اکنون نیز اگر با شما سخن می گویم صرفا به واسطه خطری است که در کمین می بینم و نگرانی ای که از تضعیف این نهاد دارم.
سوم. نظارت بر مجلس در یک نظام دموکراتیک و اسلامی نه تنها امری پسندیده که امری لازم و از اوجب واجبات است. این نظارت اما نباید به ابزاری در دست مخالفان دموکراسی و اراده مردم و اصحاب قدرت تبدیل شود که در این صورت از معنا تهی و به ضد خود تبدیل خواهد شد. تحدید و تضعیف جایگاه مجلس به نام نظارت و حفاظت از مصلحت عمومی البته امری بی سابقه در این مملکت نیست. مخالفان اراده ملت در هر برهه و زمانه ای سعی در تحدید و تضعیف جایگاه مجلس و نمایندگان ملت داشته اند و آنچنانکه در تاریخ معاصرمان نیز دیده ایم گاه به کمک توپ و سرباز روسی و گاه به مدد ردصلاحیت های گسترده و تقلب در انتخابات تلاش شده اند تا نهادپارلمان را به نهادی حکومت ساخته و فرمایشی تبدیل کنند. بر اساس همین تجربه بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و در هنگام تدوین و تصحیح قانون اساسی بسیار تامل شد تا راهی برای جلوگیری از تبدیل مجلس به نهادی فرمایشی و حکومت ساخته تعبیه شود و نهاد شورای نگهبان به عنوان نهادی ناظر درنظر گرفته شد تا همچون گذشته که نفوذ دربار و حکومت سدی در برابر انتخابات سالم به حساب می آمد این بار در نظام جمهوری اسلامی، نهاد مجلس از دست اندازی حاکمان در امان بماند. با این حال شورای نگهبان خصوصا پس از رحلت امام آنچنان بر دایره نظارتی خود بر انتخابات مجلس افزود که عملا به نهادی مخل مشروطیت و سدی در برابر اراده مردم تبدیل شد. آنچنانکه امروز عملا یک نماینده مردم پیش از انتخاب توسط جمهور مردم باید توسط اعضای شورای نگهبان منتخب اعلام شود و ابتدا از صافی سلایق اعضای شورای نگهبان بگذرد تا در مرحله بعد در معرض انتخاب رای مردم قرار بگیرد. بدین ترتیب آنچه باید با هدف نظارت بر مجلس در جهت تحقق حقوق ملت و جلوگیری از دست اندازی ارباب قدرت انجام می شد عملا و در گذر زمان به ضد خود تبدیل شد.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
این توضیحات و مقدمات را با شما در میان گذاشتم تا تاکیدی کرده باشم بر جایگاه و ضرورتی که نهاد مجلس و پارلمان در ایران دارد و اکنون بر اساس این جایگاه و پیشینه قصد دارم تا سه عیب اساسی را که در طرح نظارت مجلس بر مجلس نهفته است با شما در میان بگذارم؛ طرحی که البته فوریت آن در مجلس یک بار با عدم همراهی نمایندگان رای نیاورد و از دستور خارج شد اما سپس در اقدامی کم سابقه با امضای ۵۱ نماینده همراه شد تا امکان طرح دوباره در صحن مجلس را بیابد؛ و البته این خود نشان دهنده آن است که چگونه برخی افراد و نهادها در پوشش این طرح، سودای تضعیف و فرمایشی کردن این نهاد یکصدساله را در سر دارند. اکنون اما سه ایراد کلی وارد بر این طرح را با شما در میان می گذارم:

اول: تحقیر نماینده. اینکه کار نماینده را به آنجا بکشیم که برای او پرونده سازی انجام شود و نهایتا این پرونده سازی به «تذکر بدون درج در پرونده، اخد تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار ، تذکر کتبی با درج در پرونده، کسر یک تا سه ماه حقوق و مزایا» (ماده ۱۶) منجر شود چگونه می تواند با حفظ شان و جایگاه مجلس تناسب داشته باشد؟ جالب آنکه در ادامه چنین مواد توهین آمیز و تحقیر کننده ای، نویسندگان طرح پیشنهاد کرده اند «در صورتی که اقدامات نماینده جرم تلقی شود موضوع برای رسیدگی و صدور حکم به قوه قضائیه منجر خواهد شد»(همان ماده) و به قوه قضائیه نیز تکلیف کرده اند که «شعبه خاصی را برای رسیدگی به موضوعات ارجاعی تشکیل» دهد. درنظر بگیرید مجلسی که علیه نماینده خود پرونده سازی کند و پرونده او را برای تفهیم اتهام روانه نهادهای قضایی سازد. چنین اقدامی نه تنها در تاریخ مجالس ایران که در تاریخ پارلمان جهان نیز بی سابقه است و البته شرم آور. آنچنانکه در این طرح آمده است می توان برای تنبیه یک نماینده نطق او را به تعویق انداخت و عضویت او در مجامع و حتی هیات رئیسه مجلس و کمیسیونها را لغو کرد. به راستی چگونه می توان با اجرای چنین طرحی از عزت و استقلال یک نماینده نیز سخن گفت؟ تصویب قانونی در مجلس که مطابق آن یک نماینده موظف شود برنامه سفر خود را از پیش اعلام کند و بدون مجوز و اجازه حتی حق یک سفر نیز نداشته باشد و مصونیت نمایندگی او در معرض تهدید از سوی یک کمیته مشخص قرار گیرد، به معنای تبدیل خدمتگزاران ملت به نوکران قدرت خواهد بود.


دوم: تهدید نماینده در لوای نظارت. نظارت بر نمایندگان ضروری است و به واقع آیین نامه داخلی مجلس، هیئت رئیسه و کمیسیون اصل نود هر یک به نوعی این نیاز نظارتی را تامین می کنند؛ و البته می توان با اضافه کردن موادی به آیین نامه داخلی مجلس، تحقق این نظارت را مطابق نیاز و فهم زمان اجرایی تر نیز ساخت. اما محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد؛ که البته در صورت تصویب چنین طرحی دیگر فاتحه مجلس هم در نظام جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد. جالب آن است که در بندی از این طرح آمده است «رسیدگی قضایی و صدور رای برائت نماینده مانع از اجرای تصمیمات متخذه توسط مجلس یا کمیسیون در خصوص تخلفات ارتکابی نخواهد بود».(ماده ۲۰) بدین ترتیب نیک مشخص است که هدف نویسندگان طرح از نظارت بر نماینده، نه جلوگیری از تخلفات احتمالی، که گشودن راهی برای تهدید و توبیخ و اخراج نماینده بوده است، آن هم بر اساس سلایق خاص و تصمیم های گرفته شده در محافلی مشخص.


سوم: وظیفه نمایندگی. با مکانیسم های تنبیهی و محدود کننده ای که در این طرح نهفته است یک نماینده در پیگیری و دفاع از حقوق ملت همیشه در فشار خواهد بود و کمیته ای در مجلس شمشیر خود را بر سر او نگاه خواهد داشت. در صورت تصویب این طرح بیم آن دارم نمایندگانی همچون مرحوم مدرس که در رژیم پهلوی در مجلس تحمل می شدند با توبیخ ، احضار و اخراج دیگر تحمل نشوند و راه بر آخرین امکان حضور نمایندگان ملت در مجلس بسته شود. سلب مصونیت و آزادی از یک نماینده، یعنی نابودی مجلس و همان گونه که حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی‌گلپایگانی فرمودند «اینگونه طرح‌ها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت می‌شود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است». سخن گفتن از ابطال اعتبارنامه نماینده (ماده ۲۱) و ملزم کردن دستگاه های اجرایی به در اختیار گذاردن مدارک درخواستی علیه یک نماینده (ماده ۳۱) و بسیاری مواد دیگر این قانون در مواجهه کامل با آزادی عمل یک نماینده قرار دارد و حکایت از آن می کند که اراده ای خاص به دنبال فتح مجلس به عنوان آخرین خاکریز در نظام جمهوری اسلامی ایران است.


نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
پس از رحلت امام، جریانی خاص با پروژه ای مشابه با آنچه امروز برای تضعیف جایگاه مجلس درنظر گرفته است، نهاد مجلس خبرگان را نیز به نهادی کم اثر و غیر مستقل تبدیل کردند. آنچنانکه یک سال از مرگ امام، خبرگان رهبری در جلسه ای که البته در شرایطی خاص برگزار شد، وظیفه تایید صلاحیت خود را از خود سلب کردند و به شورای نگهبان واگذار کردند. در آن جلسه خبرگان، برخی تحفظ به خرج دادند و سکوت کردند و برخی نیز غایب شدند و تنها یک نفر، مرحوم آیت الله عبایی خراسانی، زبان به اعتراض گشود. اما به هر حال در آن جلسه وظیفه تایید صلاحیت نمایندگان خبرگان به شورای نگهبان واگذار شد و نتیجه آن واگذاری نیز این شد که امروز مجلس خبرگان رهبری به نهادی کم اثر تبدیل و انتخابات آن هر دوره با ردصلاحیت بسیاری روحانیون انقلابی و مبارز همراه شده است.


قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند. این درسی است که تاریخ به ما آموخته است. شما اما نگذارید که در این میان ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که شما عنوان نماینده ملت را بر خود داشته اید. من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.
والسلام
مهدی کروبی
۱/ ۰۸/ ۱۳۸۹


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته