وزارت خارجه آمریکا، صدور ویزا برای "علی عبدالله صالح" رییس جمهوری پیشین یمن را تایید کرد. در این بیانیه تاکید شده که انتظار میرود آقای صالح مدت کوتاهی برای درمان در آمریکا بماند. علی عبدالله صالح روز یکشنبه پس از یک سخنرانی تلویزیونی، یمن را به مقصد عُمان ترک کرد. وی گفته بود که قصد دارد برای مداوا به آمریکا برود. علی عبدالله صالح در پیام تلویزیونی خود از کوتاهی های 33 سال حکومتش بر مردم، تقاضای بخشش کرد. پارلمان یمن روز گذشته تقاضای مصونیت قضایی او را تایید کرد اما هزاران معترض روز یکشنبه در مرکز صنعا پایتخت یمن تجمع کردند و خواستار محاکمه وی شدند.
غلامعلی رجایی یکی دیگر از اعضای سابق سپاه پاسداران در یادداشتی ضمن حمایت قاطع از حسین علایی، خطاب به حملهکنندگان به این فرمانده دوران جنگ گفته است، چرا کسی نباید، آیتالله خامنهای را نقد کند. رجایی تصریح کرده به جای اینکه قلم را از دست امثال علایی و نوریزاد بگیریم باید خودمان را درست کنیم .غلامعلی رجایی یکی دیگر از اعضای سابق سپاه پاسداران در یادداشتی ضمن حمایت قاطع از سردار حسین علایی، خطاب به حملهکنندگان به این فرمانده دوران جنگ گفته است، چرا کسی نباید، آیتالله خامنهای را نقد کند؛ به نوشته غلامعلی رجایی حسین علایی تنها حرفهای درگوشی را در این شرایط بحرانی به سطح رسانهها کشانده است. حسین علایی، بنیانگذار نیروی دریایی سپاه پاسداران، در روز ۱۹ دیماه، به مناسبت سالگرد چاپ یادداشت احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات، در همان روزنامه این پرسش را مطرح کرد که چرا شاه ایران به جای گوش دادن به اعتراضها، ماموران خود را علیه مردم بسیج کرد و رهبران آنها را حبس و حصر کرد تا اینکه مجبور به فرار از کشور شد. این نامه با واکنش ۱۲ فرمانده سپاه مواجه شد و عدهای نیز در شهرک کلاهدوز مقابل منزل این فرمانده دوران جنگ تجمع کردند و بر در و دیوار خانهاش شعار نوشتند. ۱۲ فرمانده با این حال در نامهای دیگر از حسین علایی دلجویی کردند و به همرمزی با او افتخار ورزیدند. یادداشت علایی، که تلویحا مقایسهای بود با واپسین سالهای حکومت شاه ایران و شرایط کنونی، پای دیگر سپاهیانی چون سید علی صنیع خانی و چهرههای اصولگرایی چون احمد توکلی را به میان کشید، که چرا نباید کسانی چون عماد افروغ و حسین علایی، اوضاع کشور و حتی کانون قدرت و رهبری را به نقد بشکند. اکنون غلامعلی رجایی، که به گفته خود «جانباز ۲۰ درصد جنگ» است و «۹۳ ماه سابقه» حضور در جبهه را دارد، با حمایت قاطع از علایی، در وبلاگ خود نوشته است: «با دیدن نامه ۱۲ سردار سپاه و تصاویر تجمع خود جوش! لباس شخصیها مقابل درب منزل ایشان درمنطقه حفاظت شده سرداران ارشد سپاه در شهرک شهید کلاهدوز درانتهای خیابان پیروزی، آه از نهادم برآمد که بالاخره نوبت تنگ بینیها وتنگ نظریها و یکسویهنگریها به آقاحسین علایی هم رسید و شاید هم چه دیر!» رجایی میگوید که حسین علایی مقالهاش را پیش از انتشار به او داده بود تا بخواند که به نظر وی «از این ناصحانهتر نمیشد نوشت.» غلامعلی رجایی مینویسد: «باید دید اشکال در کجاست که وقتی بعضی در تخطئه رفتار و حاکمیت مطلقانه و مستبدانه قذافی معدوم ایراد میگیرند بعضی آن را کنایهای متوجه داخل می دانند؟» وی میافزاید: «بجای اینکه قلم را از دست امثال علایی، نوریزاد، خزعلی و ... بگیریم باید رفتار خودمان را درست کنیم تا این نقدها نوشته نشود.» غلامعلی رجایی تصریح میکند: «گیرم که تمام نقد ونتیجهگیری دکتر علایی درآن نوشته متوجه بعضی مواضع و رفتارهای اخیر رهبری باشد،کجای این کار اشکال دارد؟ کجای این کار خلاف قانون است؟ مگر رهبری خود را فارغ از نقد میداند و باید بداند و یا دانسته است؟» به نوشته غلامعلی رجایی، حسین علایی چون یک نظامی است، بر این امر واقف بوده که ممکن است این مقاله برایش تبعاتی داشته باشد اما با این حال این تبعات را میپذیرد و دست به قلم میبرد. رجایی مینویسد: «اینکه دکتر علایی با اینکه در کسوت نظامیگری است، دست به قلم میبرد و با دانستن همه تبعات آن شجاعانه نقد ناصحانه حاکمیت میکند بهترین گواه سلامت و آزادگی و دانایی و وظیفهشناسی اوست.» وی در ادامه تصریح میکند: «در اینکه انتقاد از رهبری و حتی از بعضی رفتارهای حضرت امام در سطح بعضی از اقشار جامعه وجود دارد تردیدی نیست. از قضا طبیعی هم هست. خود رهبری هم این مطلب را تایید کرده است. اتفاقا از برکات این نقدها این است که مسئولیت و جایگاه رهبری فقیه را که یک امر انتخابی توسط خبرگان مردم است از حالت قدسی آن خارج میکند. مگر نه اینکه از نظر شرع حق هرکس دارد دیگری از جمله رهبری را نقد کند، او را به معروف دعوت کند از کاری که به زعم خود ناصواب میداند باز دارد؟ چرا بعضیها حکم خدا را نسبت به حقوق مردم در قبال حاکم در این عرصه تعطیل میبینند؟» غلامعلی رجایی در بخشی دیگری از این یادداشت مینویسد کار به جایی رسیده است که حتی شخصیتی نظیر هاشمی رفسنجانی که سوابقش از رهبر جمهوری اسلامی نیز بیشتر است، پس از نوشتن نامه به رهبری مورد عتاب و غضب قرار میگیرد. وی در این باره مینویسد: «در ایام محرم که در روضهای در اهواز شرکت کرده بودم طلبه جوان و کمدانی با اشاره به نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به رهبری در سال ۱۳۸۸ بدون اینکه از ایشان نامی ببرد با عتاب به ایشان می گفت: "آقا جرئت پیدا کرده است به رهبری نامه بنویسد! بعد گفت: تو چطور بخودت جرات دادی به رهبری نامه بنویسی؟" از نظر این طلبه، نوشتن نامه به رهبری حتی برای شخصیت بزرگی همانند هاشمی که بدلیل سن و موقعیتش در امر مبارزه بربسیاری از علما و مراجع از جمله بر رهبری سبقت داشته است، جرم است. جرمی نابخشودنی. آقایانی که درد دین دارند خوب نگاه کنند و ببینند جامعه آزاداندیش ما را به کجا رساندهاند.» رجایی تصریح میکند: «مهم وجود انتقاد از رهبری نیست. انتقاد، وارد یا ناوارد در ذهنها پدید میآید و نمیشود جلوی آن را گرفت. مهم این است که با این انتقادها که هرگز با اتهام به منتقدین و حبس و حصر آنها از بین رفتنی نیستند، چگونه برخورد شود.» رجایی با بیان این که «نباید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم» مینویسد: «اتفاقا کار امثال دکتر علایی از این جهت ستودنی است که حرفهای درگوشی را به سطح رسانهها کشید تا جامعه احساس کند بر خلاف آنچه میگویند فضای گفتن و نوشتن بسته است، هنوز هم میشود حرف زد.» به نوشته رجایی در این سالها آنقدر فضا بسته شد که افرادی چون عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور و عبدالکریم سروش کشور را ترک گفتند و حتی «بیت مرجع بزرگی همچون آیتالله العظمی منتظری از گرفتن مجلس سالگرد ترحیم و فاتحه آن مرحوم صرف نظر کرد.» این پژوهشگر تاریخ مینویسد: «این ننگ را باید به کجا ببریم که بعضی با اعمال سلایق خود در عمل به دنیا اعلام میکنند این نظام از برپایی یک مجلس ختم و ترحیم که احیانا ممکن است بعضی در آن حرفهای مخالف حاکمیت بزنند واهمه دارد؟» رجایی میپرسد چرا آنهایی که «سفارت انگلیس را در تهران اشغال کردند و آن همه در سطح مجامع بینالمللی و افکار عمومی جهان از ایران آبرو بردند در تلویزیون محاکمه نشدند؟» به نوشته رجایی آیا این عده بیشتر به کشور لطمه زدند یا کسانی که به تعبیر وی پس از انتخابات «فقط دو سطل زباله آتش زدند»؟ رجایی میپرسد: «چرا اگر با حمله عدهای اوباش بعنوان بسیجی به مجلس روضه شب عاشورا در حسینیه جماران موافق نیستیند مجرمان و مهاجمان به روضه مظلوم کربلا را محاکمه نکردند و با پخش تصاویرشان به بقیه درس عبرت ندهند تا بدانند اگر روزی روزگاری چنین غلطی را تکرار بکنند با چنین عکسالعملی روبرو خواهند شد؟» در روزهای اخیر، اظهارات بیپرده عماد افروغ ، از چهرههای شاخص اصولگرا در برنامه زنده «پارک ملت» نیز با واکنشهای گسترده مواجه شده است. وی در این برنامه تصریح کرده بود که رهبری به تنهایی نمیتواند جامعه را اراده کند و باید ارکان جامعه مدنی، مانند دوران پیش از انقلاب کانون قدرت را به نقد بکشند و هزینه آن هم متقبل شوند؛ به گفته افروغ هماکنون در نظام جمهوری اسلامی، جنبه «قیمی» بر جنبه «وکالتی» آن غلبه پیدا کرده و از مقبولیت نظام کاسته شده است.
با پیدا شدن جسد یک زن مسافر، شمار کشته شدگان کشتی واژگون شده ایتالیایی به 13 تن رسید. غواصان خدمات آتش نشانی ایتالیا، پیکر این زن را در طبقه هفتم کشتی که در درون آب قرار دارد، پیدا کردند. به گفته مقامهایی ایتالیایی 24 تن از سرنشینان این کشتی بزرگ تفریحی، مفقود شده اند و هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. کشتی 290 متری "کوستا کونکوردیا" 9 روز گذشته با 4200 مسافر و خدمه بر اثر برخور با صخره های سواحل توسکانی واژگون شد.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میگوید برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای، گروه پنج بعلاوه یک باید حسن نیت داشته باشد. به گزارش خبرگزاری ایسنا علاءالدین بروجردی با اشاره به بیانیه اخیر "کاترین اشتون" رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گفت در صورت تکرار حرف های گذشته، ناکامی های گذشته تکرار خواهد شد. دفتر کاترین اشتون روز جمعه با صدور بیانیهای اعلام کرد که اتحادیه اروپا همچنان منتظر پاسخ ایران به نامه مهرماه خود در مورد آغاز گفتوگوهای هستهای است. روند مذاکره به گفته خانم اشتون «تمرین اعتمادسازی به منظور تسهیل گفتوگوی سازنده، برپایه عمل متقابل و رویکردی گام به گام است».
در حوادث رانندگی هفته گذشته در ایران 69 تن کشته و 352 نفر مجروح شده اند. به گزارش خبرگزاری ایلنا و بر پایه آمار مرکز هدایت عملیات بحران اورژانس کشور، هفته گذشته 170 حادثه رانندگی در ایران رخ داده است. بر پایه گزارش ها هر سال بیش از 25 هزار تن در ایران بر اثر حوادث رانندگی کشته می شوند که جزو بالاترین میزان مرگ و میرها در کشورهای جهان است.
"حسین رونقی ملکی" وبلاگ نویس زندانی در بند 350 اوین برای چهارمین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. به گزارش وبسایت کلمه وی پنج شنبه گذشته بر اثر شدت خونریزی و عفونت با حالت بیهوشی به بیمارستان هاشمی نژاد اعزام شد. بر پایه این گزارش، دادستانی تهران پس از گرفتن تعهد کتبی از خانواده حسین رونقی مبنی بر پرداخت هزینه های جراحی، با اعزام وی برای عمل جراحی موافقت کرده اند. حسین رونقی که 26 سال دارد پس از رویدادهای سال 88 بازداشت شد و توسط دادگاه انقلاب به 15 سال زندان محکوم شد.
مراسم یادبود و بزرگداشت ایرج گرگین پیشکسوت رسانهای و از بنیانگذاران بخش فارسی رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی، بعد از ظهر یکشنبه دوم بهمن ۱۳۹۰، در دانشگاه مریلند در نزدیکی واشینگتن دی سی برگزار شد. مراسم یادبود و بزرگداشت ایرج گرگین پیشکسوت رسانهای و از بنیانگذاران بخش فارسی رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی، بعد از ظهر یکشنبه دوم بهمن ۱۳۹۰، در دانشگاه مریلند در نزدیکی واشینگتن دی سی برگزار شد. ایرج گرگین، از مدیران پیشین تلویزیون ملی ایران، صبح جمعه، ۲۳ دیماه بر اثر بیماری در ویرجینیای آمریکا در ۷۷ سالگی درگذشت. ایرج گرگین از روز یازدهم دی، در بیمارستانی در شهر «فیرفکس» ویرجینیا بستری شده بود. در مراسم یادبود آقای گرگین، شماری از چهرههای فرهنگی ساکن آمریکا از جمله احمد کریمی حکاک نویسنده و پژوهشگر ادبی و فرهنگی، منصور فرهنگ نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحد، و استیو فربنکس ایرانشناس و نخستین مدیر رادیو آزادی به سخنرانی درباره فعالیتهای فرهنگی و رسانهای او پرداختند. فریدون فرح اندوز از گویندگان پیش کسوت رسانههای فارسی و مدیر پیشین بخش خبر در شبکه دوم رادیو و تلویزیون ملی ایران اجرای این برنامه را عهدهدار بود. ایرج گرگین کار حرفهای مطبوعاتی را همزمان با تحصیل در رشته ادبیات فارسی، در دهه ۱۳۳۰ در روزنامه کیهان شروع کرد و مدت کوتاهی نیز مدیر داخلی «کیهان فرهنگی» بود. او از زمستان ۱۳۳۷ کار در رادیو را به طور رسمی شروع کرد. در اوائل دهه ۱۳۴۰ سرپرستی و مسئولیت «برنامه دوم - رادیو تهران» به ایرج گرگین واگذار شد. این رادیو با تمرکز بر مباحث فرهنگی و هنری به پایگاهی برای معرفی هنر و ادبیات جدید ایران، تئاتر و موسیقی جهان و مسائل تاریخی و اجتماعی تبدیل شد. چهرههای فرهنگی و صاحب نامی مانند احمد شاملو، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، سیمین بهبهانی، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ نهاوندی، فرخ غفاری، فریدون رهنما، محمدجعفر محجوب، عبدالله توکل و گروهی دیگر از شاعران، نویسندگان و هنرمندان بنام در «برنامه دوم» حضور یافتند و گروهی از آنان نیز با آن به همکاری پرداختند. ایرج گرگین از اواسط دهه ۴۰ خورشیدی و با آغاز کار تلویزیون ملی ایران، فعالیت در رسانه دیداری را آغاز کرد. او که ابتدا به عنوان گوینده و گزارشگر به تلویزیون ملی ایران پیوسته بود، در طول سالهای کار در تلویزیون سمتهای ریاست روابط عمومی و انتشارات، مدیریت خبر، مدیریت تولید را برعهده داشت. آقای گرگین طی این سالها مسئولیت انتشار مجله تماشا را نیز بر عهده داشت. از سال ۱۳۵۵ و با تقسیم تلویزیون ایران به دو شبکه، مدیریت شبکه دو به ایرج گرگین واگذار شد. این شبکه همانند برنامه دوم رادیو تهران، بیشتر بر پخش برنامههای فرهنگی تمرکز داشت. ایرج گرگین به دنبال انقلاب ۵۷ و خروج از ایران رادیو امید را به عنوان یکی از نخستین رادیوهای مستقل و روزانهٔ فارسی زبان در سال ۱۳۶۱ در لس آنجلس تاسیس کرد. او در سال ۱۳۷۷ به پراگ نقل مکان کرد و به عنوان یکی از پایه گذاران اصلی بخش فارسی رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی (که چند سال بعد تبدیل به رادیوفردا شد)، همکاری خود را با این رادیو آغاز کرد و مسئولیت محتوای این رادیو را بر عهده داشت. مراسم خاکسپاری این پیشکسوت رسانهای قرار است هفته آینده، در شهر لس آنجلس برگزار شود.
وزیر نفت عراق و رئیس موقت اوپک با اشاره به تنش موجود میان ایران و کشورهای غربی و عربی حوزه خلیج فارس، میگوید کشورهای عضو اوپک نباید وارد بازیهای سیاسی شوند.وزیر نفت عراق و رئیس موقت اوپک با اشاره به تنش موجود میان ایران و کشورهای غربی و نیز کشورهای حوزه خلیج فارس، میگوید اعضای اوپک نباید وارد بازیهای سیاسی شوند. به گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ایرنا،عبدالكریم اللعیبی، وزیر نفت عراق در دیدار با محمد رضا رحیمی،معاون اول رییس جمهوری ایران، گفت: «تلاش ما این است كه سازمان اوپک در امور سیاسی وارد نشود چرا كه نفت موضوعی حیاتی و استراتژیک برای دنیا به شمار میرود و ما در راستای تامین منافع كشورهای صادر كننده نفت تلاش خواهیم كرد». به گزارش خبرگزاری فرانسه، عراق که از ابتدای سال جاری میلادی، ریاست موقت اوپک را عهده دار است، تلاش دارد جایگاه خود در این سازمان را تثبیت کند. وزیر نفت عراق هفته پیش گفته بود به تهران سفر میکند تا در مورد احتمال هرگونه بسته شدن تنگه هرمز هشدار دهد. خبرگزاریهای دولتی در ایران از این که آیا در گفت وگوهای آقای لعیبی این مسئله مطرح شده یا نه، گزارشی منتشر نکردهاند. هفته گذشته هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق در پاسخ به سئوالی درباره هشدارهای ایران به کشورهای خلیج فارس در خصوص جایگزین کردن نفت ایران در صورت تحریم گفته بود: «میان ایران و کشورهای منطقه بحران اعتماد وجود دارد. تصمیمهایی که کشورهای منطقه میگیرند در حیطه حاکمیت ملی آنهاست و به این معنی نیست که آنها برخلاف منافع ایران هستند.» طبق گزارشهایی که در هفتههای اخیر منتشر شده، مسئله نفت و نحوه دریافت وجوه آن برای ایران به یک مشکل جدی تبدیل شده است. پس از اعمال تحریمهای آمریکا علیه بانک مرکزی ایران، این مسئله مطرح است که ایران پول فروش نفت خود را به چه شکلی تحویل بگیرد. ضمن این که اتحادیه اروپا هم اعلام کرده است در حال بررسی راههایی برای تحریم نفت ایران است. از سوی دیگر در حالی که تهران گفته بود کسی جایگزین نفت ایران نخواهد شد، عربستان سعودی اعلام کرد حاضر است خلاء نفت ایران در بازارهای جهانی را پر کند. موضع عربستان سعودی با واکنش وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران همراه شد و علی اکبر صالحی، تصمیم عربستان را «نادرست» خواند. همچنین ایران به کشورهای حاشیه خیلج فارس هشدار داد وارد این معادله نشوند و در بازار نفت و جایگزینی نفت ایران دخالت نکنند. کارشناسان حوزه انرژی به رویترز گفتهاند در صورت تحریم نفت ایران، باید دیگر کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت توافق کرده و این خلاء را پرکنند در غیر این صورت، قطع نفت ایران از بازارهای جهانی به افزایش چشمگیر قیمت نفت خام منتهی می شود. از زمان اعلام تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا، بازار طلا و ارز در ایران دچار افت و خیزهای زیاد شده و در آخرین گزارشها، اعلام شد قیمت سکه از مرز یک میلیون تومان گذشته است.
عربستان سعودی به ماموریت ناظران خود در سوریه پایان می دهد و از این طرح اتحادیه عرب کنار می رود. " شاهزاده سعودالفیصل" وزیر خارجه عربستان روز یکشنبه علت خروج از این طرح را «عدم رعایت شروط طرح کشورهای عربی برای پایان دادن به بحران» سوریه اعلام کرد. وزیران خارجه اتحادیه عرب روز یکشنبه در قاهره گردآمدند تا در باره بحران سوریه و تمدید احتمالی ماموریت ناظران در سوریه تصمیم بگیرند. به رغم آنکه هنوز تصمیم رسمی اعضای اتحادیه در این باره اعلام نشده اما یک مقام آگاه از احتمال تمدید ماموریت یک ماهه هیات ناظران خبر داده است. منتقدان این طرح می گویند حضور 165 تن از ناظران اتحادیه عرب در سوریه، هیچ تاثیری در پایان دادن به سرکوب معترضان نداشته است.
دیده بان حقوق بشر در گزارش سالانه خود از عملکرد شورای نظامی مصر بشدت انتقاد کرده است. این نهاد مدافع حقوق بشر در این گزارش می گوید که پس از سرنگونی حسنی مبارک، وضعیت حقوق بشر در مصر از برخی جهات بدتر شده است. بر پایه گزارش سالانه دیدبان حقوق بشر، طی یک سال گذشته نیروهای امنیتی و نظامی مصر با توسل به زور، معترضان را سرکوب کرده و بسیاری از بازداشت شدگان را شکنجه کرده اند. بنا براین گزارش در این یک سال، بیش از 12 هزار غیرنظامی در دادگاههای نظامی محاکمه شده اند که از تمامی محاکمه شدگان در سی سال حکومت حسنی مبارک بیشتر است.
فعالان سوری از عقب نشینی نیروهای حکومتی از حومه دمشق خبر می دهند. به گفته آنها در پی درگیری بین نیروهای حکوممت بشاراسد و مخالفان، افراد ارتش از منطقه خارج شده اند. این دومین عقب نشینی نیروهای حکومتی طی ده ماه گذشته در سوریه محسوب می شود. گروههای مخالف حکومت بشاراسد بارها خواستار اعزام نیروهای غربی به سوریه شده اند تا برای حفاظت از آنان، مناطق امن ایجاد کنند. گروههای آپوزیسیون همچنین از اتحادیه عرب خواسته اند که مساله بحران سوریه را به سازمان ملل ارجاع دهند.
پیکر چهار سرباز فرانسوی که در افغانستان کشته شدند روز یکشنبه به کشورشان بازگردانده شدند. در مراسم ویژه ای که برای بدرقه این سربازان در فرودگاه کابل برگزار شد، وزیر دفاع فرانسه و ژنرال های ارشد ناتو حضور داشتند. سرباز 21 ساله ای که روز جمعه این چهارتن را به قتل رساند به گفته مقامهای افغان از افراد طالبان بود که در ارتش این کشور نفوذ کرده بود. بر پایه گزارشها "ژرار لونگه" وزیر دفاع فرانسه با هواپیمای حامل اجساد سربازان به فرانسه بازگشت. نیروهای فرانسوی وابسته به ناتو که در افغانستان مستقرند، غالباً به کار آموزش سربازان افغان مشغولند و در عملیات رزمی شرکت نمی کنند.
منابع پزشکی و امنیتی عراق روز یکشنبه از کشته شدن دست کم 9 تن در سه منطقه عراق خبر می دهند. به گفته آنان، دو مامور پلیس و دو ستیزه جو در درگیری های مسلحانه در شهر "بعقوبه" کشته شدند. خبرگزاری رسمی عراق هم از از کشته شدن چهار سرباز عراقی در یک ایست بازرسی در شهر "فلوجا" خبر داده است. بر پایه این گزارش یک مرد مسلح روز یکشنبه بسوی سربازان آتش گشود و هر چهار نفر را کشت. در شهر شمالی "موصل" هم در انفجار یک خودروی بمب گذاری شده، یک نفر کشته و سه تن دیگر زخمی شدند.
در حالی که هزاران تن در یمن در اعتراض به تصویب مصونیت قضایی برای علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری این کشور، دست به راهپیمایی زدند، آقای صالح میگوید قصد دارد برای معالجه به آمریکا برود. در اجرای یکی از شرطهای علی عبدالله صالح برای واگذاری قدرت، پارلمان یمن روز گذشته برای او مصونیت قضایی تصویب کرد اما هزاران معترض امروز با تجمع در صنعا، پایتخت این کشور، خواستار محاکمه و رسیدگی به «تخلفهای» او در طول حکومت ۳۳ سالهاش شدند. از سوی دیگر، علی عبدالله صالح امروز اعلام کرد قصد دارد برای درمان بیماریاش به آمریکا برود اما برای رهبری حزبش به یمن بازخواهد گشت.
گزارشهای تاییدنشده حاکی ست که عبدالحفیظ غوقه، نایب رئیس و سخنگوی شورای انتقالی لیبی، در پی بالا گرفتن اعتراضها از سِمت خود استعفا کرده است. در چند روز گذشته تجمعاتی در اعتراض به ادامهی حضور عبدالحفیظ غوقه در شورای انتقالی لیبی برگزار شد که معترضان در آنها، آقای غوقه را به خاطر استعفای دیرهنگامش در رژیم معمر قذافی به «فرصت طلبی» متهم میکردند. در تازهترین اعتراضها تجمعی با شرکت حدود چهار هزار دانشجو امروز در بنغازی، در شرق لیبی، برگزار شد و دیروز نیز حدود دویست نفر با هجوم به مقر شورای انتقالی لیبی در بنغازی، به ادامهی حضور کسانی که «وابستگان رژیم قذافی» میخواندند اعتراض کردند.
طالبان پاکستان ویدئویی کوتاه از اعدام ۱۵ سرباز را منتشر کرده است که اجساد آنها چندی پیش کشف شد. این ۱۵ مرزبان ماه گذشته در شهر تَنک، در شمال غرب پاکستان، ربوده شدند و اجساد آنها حدود ۲۰ روز پیش کشف شد. در فیلم دو دقیقهای که شب گذشته منتشر شد، مردان نقابپوش این ۱۵ سرباز را تیرباران میکنند. «تحریک طالبان پاکستان» پیش از این مسئولیت کشتن این سربازان را برعهده گرفته بود.
همهپرسی در بارهی پیوستن کرواسی به اتحادیهی اروپا از صبح امروز در این کشور آغاز شده است. دولت کرواسی سال گذشته معاهدهی پیوستن به اتحادیهی اروپا را امضا کرده بود اما مردم نیز باید به این معاهده رأی مثبت دهند. بر اساس آخرین نظرسنجیها، حدود ۶۰ درصد مردم از عضویت کشورشان در اتحادیهی اروپا پشتیبانی میکنند. در صورت مثبت بودن همهپرسی امروز، کرواسی از ژوئیهی سال ۲۰۱۳ (حدود یک سال و نیم دیگر) به عنوان بیست و هشتمین عضو به اتحادیهی اروپا خواهد پیوست.
چند زمین لرزهی خفیف روز یکشنبه نواحی مرکزی و جنوبی ایران را تکان داد اما بنابر گزارشها، هیچ یک از آنها تلفات یا خساراتی جدی به همراه نداشته است. حدود هفت صبح امروز زلزلهای به قدرت سه و هفت دهم ریشتر در حوالی بوشکان، در استان بوشهر، روی داد. ساعت ۱۲ و نیم ظهر امروز نیز زلزلهی دیگری به قدرت چهار و دو دهم ریشتر روستای محمدآباد ریگان، بین استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان را لرزاند. منطقهی داودآباد در نزدیکی اراک نیز برای چندمین بار طی چند روز اخیر، ظهر امروز شاهد زمین لرزهای به قدرت چهار ریشتر بود.
«هرگونه مداخله نظامی در ایران به جنگ و هرج و مرج در خاورمیانه میانجامد. این گفته روز جمعه نیکلا سرکوزی رئیس جمهور فرانسه است. مد نظر او در این گفتهها پرهیز از حمله به تاسیسات هستهای ایران بود. رئیس جمهور فرانسه افزود کشورش همه تلاش خود را خواهد کرد تا مانع مداخله نظامی در ایران شود. اما به گفته او تنها یک راه برای جلوگیری از مداخله نظامی باقی ماندهاست؛ یعنی تحریمهای سختتر و قاطعتر.«هرگونه مداخله نظامی در ایران به جنگ و هرج و مرج در خاورمیانه میانجامد. این گفته روز جمعه نیکلا سرکوزی رئیس جمهور فرانسه است. مد نظر او در این گفتهها پرهیز از حمله به تاسیسات هستهای ایران بود. رئیس جمهور فرانسه افزود کشورش همه تلاش خود را خواهد کرد تا مانع مداخله نظامی در ایران شود. اما به گفته او تنها یک راه برای جلوگیری از مداخله نظامی باقی ماندهاست؛ یعنی تحریمهای سختتر و قاطعتر. دیدگاهها: مخالفت فرانسه با مداخله نظامی در ایران پیشنهاد نیکولا سرکوزی مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی ایران است و خودداری از واردات نفت. رئیس جمهور فرانسه هشدار داد کشورهایی که به اعمال این گونه تحریمها علیه حکومتی نمیپیوندند که به گفته او با تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی کشورش را به سوی فاجعه میبرد در برابر خطر ویرانی جنگ مسئول خواهند بود. خواست نیکولا سرکوزی در این گفتهها از روسیه و چین این بود که برای تضمین صلح، کشورهای تحریمکننده ایران را یاری کنند. نیکولا سرکوزی همچنین از خطر بروز جنگ و هرج و مرج نه تنها در خاورمیانه بلکه در جهان گفت. این گفتهها همسو بود با درخواست افزایش تحریمها در گفتههای روز پنجشنبه آلن ژوپه وزیر خارجه فرانسه که جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده بود به این که در مذاکرات هستهای با غرب جدی نیست. همان روز دیپلماتهای اروپایی هم از توافق کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تحریم بانک مرکزی ایران سخن به میان آوردند؛ بر اساس مسدود کردن گزینشی داراییهای مظنون به مرتبط بودن به برنامه هستهای ایران. لندن و واشنگتن بانک مرکزی ایران را قبلا شامل تحریم کردهاند اما هنوز حرفی از به توافق رسیدن اروپا بر سر تحریم نفت ایران در میان نیست. نوعی از تحریم که اگر توافق بر سر آن حاصل شود میتواند به گفته صاحبنظران به اقتصاد ایران لطمه جدی وارد کند. با اینهمه همین آگاهان میگویند تحریم بانک مرکزی و صحبت از تحریم نفت اخیرا ارزش پول ملی ایران را در برابر دلار پایین آوردهاست. معنای سمتگیری هفته گذشته فرانسه علیه ایران چیست؟ واکنش ممکن و مطلوب جمهوری اسلامی ایران به این سمتگیری چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم. با رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه استریر در نزدیکی واشینگتن پایتخت آمریکا، در لسآنجلس کاظم علمداری، استاد مدعو جامعهشناسی سیاسی در دانشگاه یوسیالای و مهدی نوربخش، استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریسبرگ پنسیلوانیا. سمتگیری نیکولا سرکوزی درباره مضر دیدن حمله نظامی به ایران برای منطقه خاورمیانه را چگونه میتوان در چارچوب سیاست خارجی فرانسه و محاسباتی که برای تنظیم روابطش از سویی با واشنگتن و لندن و از سویی با تهران میکند تفسیر کرد؟ رسول نفیسی: آن چیزی که از فحوای کلام آقای سرکوزی بر میآید تشویق و هم ترساندن روسیه و چین است. در پیامهای قبلی و صحبتهای آقای سرکوزی هم دیدیم که به لحاظ اینکه چین و روسیه در این تحریمها همکاری نمیکنند این نگرانی در اروپا وجود دارد که این دو کشور در پی پرکردن جای غرب هستند و از این فرصت استفاده میکنند تا هم از لحاظ تجهیزات نظامی و هم از لحاظ مسائل اقتصادی و استراتژیک جای غرب را پر کنند. با توجه به این که روسیه در حال حاضر حتی ابزار استراق سمع و ابزارهای جدیدی که برای کنترل اینترنت به وجود آمده از آنجا خریده شده اینها همه باعث نگرانی اروپا است که چه نقشهای وجود دارد. من فکر میکنم بیشتر نگرانی آقای سرکوزی از این لحاظ باشد نه از جنگ. هر چند که دلایل فراوانی وجود دارد که وضعیت در منطقه بسیار وخیم است، به خصوص با حرکت ناوهای استنیس و وینسون و آبراهام لینکلن که در راه به طرف منطقه هستند، و هم این جریان مانوری که قرار بود برگزار شود که نشد و هم سفر ژنرال مارتین دمپسی به اسرائیل تمام اینها نگرانیهایی را در جهان ایجاد کرده. اما من فکر نمیکنم که رئیس جمهور فرانسه واقعا نگران حمله به ایران باشد بلکه بیشتر نگران این است که چین و روسیه در حال پرکردن جای اروپا و آمریکا در ایران هستند و این درواقع اخطاری است نسبت به این مسئله که اگر همکاری نشود و تحریمها قوی نباشد گزینه دیگر جنگ است. رئیس جمهور فرانسه برای پرهیز از جنگ با ایران خواستار تحریمهای سختتر و قاطعتر شده. مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی ایران، پرهیز از واردات نفت را اسم برده. معنی این همسویی موضع فرانسه با سمتگیری مشابه بریتانیا و آمریکا چیست؟ کاظم علمداری: به نظر من این یکی از نظریههای اصلی شاید در چند سال گذشته بوده. که آلترناتیو فشار آوردن روی جمهوری اسلامی تحریم اقتصادی همه جانبه است. به نظر میآید که تحریم تاکنون با توجه به این که تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت انجام نگرفته اثرات مخربی بر اقتصاد جمهوری اسلامی گذاشته و میتواند وسیعتر شود. بنابراین این پایه و اساس دارد و حرف سرکوزی به این معنا نیست که دارد مانور میدهد بلکه به این معنا است که میخواهد از همین آلترناتیو کمهزینهتر و کم خطرتر استفاده کند. باید توجه کرد که اوضاع منطقه بسیار بحرانیتر از هفتههای گذشته و حتی باید گفت روزهای گذشته و ماههای گذشته شده. تنها کشمکش بین جمهوری اسلامی و غرب یا آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیست. فراتر از این رفته. مسئله عربستان سعودی هست. سوریه هست. ترکیه در ماجرا هست. چین درگیر ماجراست. روسیه درگیر ماجراست. هرکدام از این کشورها میتوانند منافعی داشته باشند و درعین حال نگاه کنند که این دو آلترناتیو جنگ یا تحریم بسیار گسترده چه تأثیراتی روی مناسبات آنها با جمهوری اسلامی خواهد گذاشت. در عین حال هم باید یادآوری کرد که حداقل کاخ سفید دنبال جنگ نیست کمااینکه در ایران هم به نظر من دولت احمدینژاد دنبال جنگ نیست ولی سپاه، خامنهای یعنی آن بخش بدش نمیآید که جنگ پیش بیاید. شاید از طریق جنگ و ایجاد بحران در خارج از ایران بتواند مشکل ایران را حل کند. بنابراین اینها مانور نیست واقعی هست و میتواند خطرات بزرگی را در منطقه دامن بزند و غرب برای جلوگیری از این خطرات و هزینه بالایی که داشته باشد ترجیح میدهد که جمهوری اسلامی را در بنبست قرار دهد و صرفا با اینکه اعلام کند اگر کسی با جمهوری اسلامی معادلات اقتصادی داشته باشد شانس داشتن معادلات اقتصادی با کشورهای غربی به خصوص آمریکا را از دست میدهد جمهوری اسلامی را وادار کند که برای جبران این مسئله دست به بستن تنگه هرمز بزند و به دنبال آن احتمالا آلترناتیو نظامی را انتخاب کند و در وهله اول هم برای دفاع خودش تیراندازی کند و خودش را لنگ کند و در عین حال دشمنان جدیدتری برای جمهوری اسلامی هم در منطقه و هم در سطح دنیا به وجود بیاید. چرا که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نفتی که در دنیا مصرف میشود از تنگه هرمز میگذرد و بسیاری از کشورهای خلیج فارس قادر نخواهند بود که به طور عادی و ساده صادارت نفت شان را ادامه دهند و جهان هم روی نیازمندیهایی که از این منطقه تامین میکند بسیار متاثر خواهد شد. مجموعه این مسائل است که به نظر میآید که راه حلی که سرکوزی پیشنهاد میکند نسبت به راه حلی که اسرائیل دارد تحمیل میکند راه حال مناسبتری است. چرا که میدانیم که در آمریکا هم انتخاباتی در پیش است و جناح جمهوریخواه تلاش میکند که اوباما را با همکاری اسرائیل در بنبست قرار دهد تا او را به جنگ وادار کند و میداند که این میتواند در سطح عموم در آمریکا به نوعی خریدار داشته باشد. بنابراین فکر میکنم که اوباما هم با سیاست سرکوزی موافق باشد و امروز هم اعلام کرده که تحریمها دارد اثرات بسیار موثری در درون ایران و بر اقتصاد ایران وارد میکند و میتواند این راه دنبال شود. الان مدتی است که درباره تحریمهای سختتر در میان اعضای اتحادیه اروپا بحث است. این موضع نیکولا سرکوزی تا چه حد موضع فرانسه به طور خاص میتواند باشد و تا چه حد آن را میشود انعکاس سمتگیری مشابه در اتحادیه اروپا دانست؟ مهدی نوربخش: من فکر میکنم با بحثهای جناب علمداری و نفیسی موافق هستم. یک مقدار میخواستم محدودترش کنم به این تعبیر که در شرایط فعلی در آمریکا و غرب و کشورهای اروپایی این تحریمها موفق بوده. اسرائیلیها در حقیقت یک روشی را دارند دنبال میکنند که همانطور که جناب علمداری و آقای نفیسی گفتند لزوما به نفع آمریکا و دنیای غرب نخواهد بود. به خاطر اینکه عواقب بسیار وخیمی برای آن میتوانند فرض کنند اگر اسرائیل به ایران حمله کند. هنوز یک سری مسائل برایشان حلاجی نشدهاست. عربستان سعودی چند روز پیش گفته که اگر چیزی اتفاق بیافتد حاضر است دو میلیون بشکه در روز نفتش را اضافه کند. اینها محاسباتی است که باید بیشتر حساب شود باید بیشتر بفهمند. اروپا کاملا به نفت خاورمیانه وابسته است. این عواقب باید بیشتر ارزیابی شود. من فکر میکنم آمریکاییها به هیچ وجه با فرستادن مارتین دمپسی به اسرائیل اصلا نمیخواهند اسرائیل یکباره جنگ را در خاورمیانه شروع کند. من فکر میکنم که سرکوزی درست از موضع آمریکا دفاع میکند که نمیخواهد بگذارد چنین چیزی صورت بگیرد به خاطر این که در این بازی هنوز خیلی از چیزها مشخص نیست. یعنی باید به جمعبندی برسند که با نفت میخواهند چه کار کنند و با تنگه هرمز میخواهند چه کار کنند. اینها را نمیشود در حقیقت یکشبه طراحی کرد. این است که من فکر میکنم در این رابطه باید اختلاف نظر آمریکا و اسرائیل را هم دید که کشورهای غربی پشت آمریکا دارند قرار میگیرند که اسرائیل در حقیقت به خودش اجازه ندهد یک کاری بکند که به نفع اینها نباشد. آقای نفیسی، میشود از حرفهای نیکولا سرکوزی نتیجه گرفت که شمارش معکوس برای تحریم نفت ایران هم آغاز شده؟ آنچه که مشخص است این است که الان بر این تحریمها تأکید میشود و این بیان آقای سرکوزی هم ترساندن و تشویق روسیه و چین است که وارد این بازی شوند. ولی تصور نمیکنم که موفق باشند به خاطر اینکه الان روسیه خودش را در چالش با آمریکا میبیند و چین به همین ترتیب. چین البته کمتر. دیدیم که حتی در موردهایی هم چین بیشتر نرمش نشان میداد تا روسیه. ولی کشورهای دیگر مثل کره جنوبی و ژاپن و اینها هم مشکل بتوانند وارد این جرگه تحریمیها شوند ولی برای رویارویی با این مسائل، ایران مجبور است که هزینههای بسیار گزافی بپردازد. کمااینکه دیدیم و تصور میکنم یک هفته پبش بود که این خبر آمد در روزنامههای بسیار معتبر که ژاپن و کره و چین در حال مذاکراتی با ایراناند برای این که نفت را از ایران ارزانتر بخرند. بنابراین اینها همه هزینهدار خواهد بود. این سرسختی بیجایی که آقای خامنهای و اطرافیانش نشان میدهند ممکن است از لحاظ داخلی یک مقداری ارزش ایجاد کند. ولی از دیگر لحاظ، فقط نگاه کنید به وضعیت ارز. نگاه کنید به وضعیتی که طلا در ایران دارد. اینها همهاش بسیار بسیار هزینهدار است. ولی در جواب جنابعالی باید بگویم که امکان تحریم نفت ایران به لحاظ خواست فوقالعاده زیادی که در بازار الان وجود دارد مشکل است و ایران به هر صورت مقادیری از نفت خودش را خواهد فروخت که خرج سپاه و اینها از آن تامین شود و البته با تخفیفهای زیاد. و ما دیدیم که اخیرا نفت سوریه را هم ایران میفروخت. این است که این که بشود نفت ایران را کاملا تحریم کرد یک مقداری مشکل میبینم. آقای علمداری، رئیس جمهور فرانسه خطاب به چین و روسیه گفته که به کمک آنها نیاز هست. در مورد تحریم نفت ایران برای همسویی با پاریس یا برعکس برای فاصله گرفتن از موضع فرانسه چه محاسباتی در پکن و مسکو تعین کنندهاست؟ چین و روسیه از وضعیت بحرانی کنونی و به هم خوردن رابطه غرب با ایران سود میبرند. بهترین حالت برایشان همین است که همین وضعیت پرتنش باقی بماند. به نوعی موضعگیریشان را اعلام میکنند که غرب را در وضعیت کنونی نگاه دارند. برای چین و روسیه بسیار گران خواهد بود به خصوص برای چین بسیار گران خواهد بود که درگیری نظامی در منطقه ایجاد شود و بسیاری از نیازمندیهای اقتصاد چین هم ضربه خواهد دید. نه چین میخواهد و نه روسیه میخواهد که وارد یک مرحله جنگی شوند. ولی یک چیزی که به نظر من بسیار مهم است و نمیشود نادیده گرفت و موضع سرکوزی هم در همین ارتباط قابل معنی و تفسیر است این است که درست است که کشورهای اروپایی منجمله فرانسه و آمریکا با جنگ مخالفاند و میخواهند نگذارند اسرائیل به ایران حمله کند. ولی اسرائیل با همکاری جمهوریخواهان، کاندیداهایی که امروز در انتخابات آمریکا مطرحاند، میتواند جنگی را آغاز کند به غرب تحمیل کند. غرب نمیتواند اسرائیل را در این جنگ با ایران تنها بگذارد. عملا جنگ را به تمام منطقه تحمیل کند. نکته بعدی این است که کره جنوبی و ژاپن و کشورهای دیگر وعده دادند که با تحریم اقتصادی که آمریکا و انگلستان و اتحادیه اروپا پیشنهاد کردهاند همکاری کنند. و خود اثرات روانی همین تصمیمها و اعلام این موضوع میتواند بر اقتصاد ایران اثرات مخرب داشته باشد. کمااینکه اثر روی ارز در چند ماه گذشته در حالی که هنوز تحریمهای جدی شروع نشده بسیار بسیار هویدا شده. میتواند ادامه پیدا کند. ولی باید به این نکات هم توجه کرد که فقط مسئله، مسئله هستهای در ایران نیست که این بحران را ایجاد کرده. بخش دیگری از بحران این است که تنش بین سنیها و شیعهها بالا گرفته و جمهوری اسلامی میخواهد برتری خودش را در منطقه تامین کند و عربستان سعودی همینطور و با آن مخالفت میکند. ترکیه هم در این درگیریها سهیم است. بنابراین تا مسئله سوریه حل نشود و تا این تنش سنی و شیعه حل نشود به نظر نمیآید که تنش غرب با جمهوری اسلامی پایان بپذیرد. راه حل هیچکدام اینها نیست. جمهوری اسلامی تلاش میکند از طریق ایجاد بحران در خارج مشکلات درونیاش را حل کند و برخی معتقدند که چنین چیزی ممکن نیست. در درون جمهوری اسلامی کسانی هستند که معتقدند چنین چیزی امکانپذیر نیست. خواستهایی که در درون وجود دارد با ایجاد تنش در خارج برطرف نخواهد شد. بنابراین یک سری نیازمندیهایی هم در درون ایران علیه جمهوری اسلامی است که باید به آنها هم پاسخ داده شود. اگر نتوانند به آنها پاسخ دهند این بحران زمینه عملیاش بیشتر فراهم هست. به همین دلیل من فکر میکنم اگر فرصت شد توضیح خواهم داد که آلترناتیو برای جمهوری اسلامی وجود دارد که مشکل داخل و مشکل خارج را همزمان بتواند حل کند. آقای نوربخش، در پی این خبر اعلام موضع رئیس جمهور فرانسه چه اقداماتی میتواند در دستور کار آمریکا و بریتانیا قرار گیرد؟ این سؤال را میخواهم یک جور دیگر جواب بدهم. اگر دولت ایران فکر میکند که در شرایط فعلی حسابگری عاقلانه میکند بر روی این که فکر میکند که فرصت دارد که مرتباً روی آمریکا فشار بیاورد، دو چیز را باید متوجه بود. یکی این که اسرائیلیها در شرایط فعلی از اهرم قدرت خودشان یعنی جمهوریخواهان و محافظهکاران در آمریکا دارند استفاده میکنند و انتخابات آینده دارد میآید و امکان این که جنگی را بر دولت اوباما تحمیل کنند هست. مسئله دوم کشتن دانشمندان هستهای ایران است که فکر نمیکنم شکی مانده باشد که اسرائیل دارد این کار را انجام میدهد. یکی از دلایلی که دارد این کار را انجام میدهد این است که ایرانیها را به یک واکنش مجبور کند. وقتی که یک واکنشی از خودشان نشان دادند واکنشی مثل رودررویی با کسی یا جایی و این مشخص شود، این جنگ را توجیه میکند. این است که ایران در شرایط فعلی در جای خوبی قرار نگرفته. یعنی برای هیچگونه مصالحهای هیچ قدرت نفوذ و اهرمی ندارد مگر اینکه زیر این فشارها بنشیند و در حقیقت دست بردارد و به آن چیزی که دنیای غرب ازش میخواهد تسلیم شود. این است که اگر فکر میکنند که میتوانند الان آمریکا را بیشتر از این زیر فشار قرار دهند و حرفهای گذشته خودشان را بزنند به نظر من کاملا اشتباه میکنند و متاسفانه در تاریخ بعد از انقلاب ایران این بارها تکرار شده که سیاستمدارانی که در بحرانها شرکت میکنند و میخواهند بحران را حل کنند میروند تا آن آخر. مثل گرفتن سفارت که دیگر هیچ جایی نمانده و آن چیزی که دنیای غرب میخواهد ازشان میگیرد. این است که ایران در جای بسیار خطرناکی در شرایط فعلی قرار گرفته و خبرهایی هست که موساد در سپاه پاسداران و بسیج رخنه کرده و این نوع کشتنها ادامه پیدا خواهد کرد. به خاطر اینکه اسرائیلیها سود دیگری از این میبرند. این است که ایران را زیر فشار بگذارند تا جایی که عکسالعمل نشان دهد و جنگ را با این کار ایران توجیه کنند. میرسیم به جمعبندی. واکنش جمهوری اسلامی ایران به این گفتههای نیکولا سرکوزی بر مبنای موضعگیریهای قبلی با توجه به تهدیدهای چند روز پیش به بستن تنگه هرمز چه میتواند باشد؟ آقای نفیسی؟ موضعی که جمهوری اسلامی دارد به آن میگویند دفاع تهاجمی. به این معنا که به جای این که به مصالحه تن دهند یک حرکت جدید تهاجمی را در یک گوشه دیگر شروع میکنند. ما به خصوص این را در مورد تنگه هرمز و غیره دیدیم. یا اینکه کلا این مسئله را توجه نمیکنند و یا اینکه در روزنامهها گفته میشود که ببینید فرانسویها با اینکه دشمن صلب ما بودند متوجه شدند که با اسلام نمیشود مبارزه کرد و با جمهوری اسلامی نمیشود درگیر شد. یا این است که در یک جای دیگری برای اینکه اثبات کنند که نیروی ارتش قوی دارند به یک نوع فعالیتهایی دست بزنند. هرچند که بعد از نامه اوباما که گویا در آن تهدیدهایی عنوان شده بوده به نظر من جمهوری اسلامی یک مقدار محتاط تر عمل میکند و این از صحبتهای وزیر خارجه یک مقدار آشکار است. آقای علمداری، میخواستید در جمعبندیتان به گزینههای پیش روی جمهوری اسلامی ایران برای متحول کردن این مناسبات با غرب بگویید. به نظر من هر نوع سیاستی که منجر به جنگ شود پایان جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی از نظریه پردازان جمهوری اسلامی این را میدانند. بنابراین باید از جنگ دوری کند و مردم بدانند که جنگ برای ایران بسیار پرهزینه و مخرب خواهد بود. راه حلی که به نظر من میآید اگر من در جایگاه تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی بودم، در حال حاضر در دو سطح داخلی و خارجی این اقدامات را انجام میدادم. یک کنارهگیری خامنهای از قدرت و تعیین یک شورای رهبری برای اداره این دوره و کنارهگیری سپاه از تمام کارهای غیرنظامی، عقب انداختن انتخابات برای شش ماه تا بتواند یک انتخابات آزاد با شرکت همه انجام دهند و آزادی زندانیان سیاسی و در سطح خارج آغاز مذاکره جدی با غرب و به طور مستقیم با آمریکا با تعیین یک تیم جدید که جدیت دارد در این داستان، نمایش نمیدهد و عقب نمیاندازد و همینطور تلاش برای حل بحران درونی سوریه و فلسطین. اینهاست که میتواند خطر جنگ را از ایران و جمهوری اسلامی دور کند. آقای نوربخش، آنچه آقای کاظم علمداری گفتند شبیه فهرست آرزوهای بخشی از اپوزیسیون مسالمتجوی ایران است. در چه شرایطی لحن تهران میتواند تغییر کند یا برعکس، به پافشاری بر مواضع قبلی خودش ادامه دهد؟ من فکر میکنم این که توقع بتوان داشت از این دولتی که با خشونت حکومت میکند برگردد من فکر نمیکنم راه مصالحهای را این دولت با مردم خودش باز گذاشتهاست. به خاطر اینکه وقتی فرهنگ سیاسی این دولت را میخوانید و وقتی که این دولت را میبینید و منافع وابسته به این دولت را میبینید من فکر نمیکنم وضعیت خیلی راحت باشد. اما در مورد خاورمیانه ایران هیچ راهی ندارد غیر از اینکه مصالحه کند. هر چقدر زمان و وقفه زمان ایجاد میشود و ایران فشار بیاورد تا یک وقت مصالحه کند در این زمان که آمریکاییها میخرند وضع دفاعی خودشان را در خاورمیانه آماده میکنند، وضع اقتصادی شان را، فرصت برای شکل دادن به انرژی و نفت را به دست میآورند و اگر روزی مجبور شوند به ایران حمله کنند حمله خواهند کرد. این فرصتی که الان داده میشود برای مصالحه این فرصت به نفع ایران نیست. آمریکاییها دارند الان فکر میکنند به روزی که اگر مجبور شوند به ایران حمله کنند چه چیزهایی باید مهیا کنند. من فکر نمیکنم ایران هیچ راهی غیر از این داشته باشد در شرایط فعلی به جز این که مصالحه کند. چون همانطور که دوستان گفتند جنگ برای ایران بسیار مخرب خواهد بود و اگر این دولت فکر میکند که بعد از جنگ میتواند بر سر قدرت در ایران بماند به نظر من فکر کاملا عبثی است.
رویدادهای اقتصادی در ماهها و هفتههای گذشته در جمهوری اسلامی پرسشهای زیادی را برای ناظران و تحلیلگران اقتصاد ایران مطرح کردهاست. از جمله اینکه آیا اصولا میشود در ایران از اقتصادی باسیاست صحبت کرد و یا میتوان در زمینههای پولی و مالی رویکردی با سیاست دید؟ رئیس کل بانک مرکزی که پیش از این وعده پائین آوردن بهای ارزهای خارجی را میداد، دو هفته است که حضوری در رسانهها ندارد.رویدادهای اقتصادی در ماهها و هفتههای گذشته در جمهوری اسلامی پرسشهای زیادی را برای ناظران و تحلیلگران اقتصاد ایران مطرح کردهاست. از جمله اینکه آیا اصولا میشود در ایران از اقتصادی باسیاست صحبت کرد و یا میتوان در زمینههای پولی و مالی رویکردی با سیاست دید. بارزترین نمونه سردرگمی و آشفتگی در تصمیمگیریهای صاحبمنصبان اقتصادی نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی است. رئیس کل بانک مرکزی که پیش از این وعده پائین آوردن بهای ارزهای خارجی را میداد، دو هفته است که حضوری در رسانهها ندارد. دوهفتهای که قیمت ارزهای خارجی در حال پرواز است. شورای پول و اعتبار به پیشنهاد محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی افزایش نرخ سود سپردهها را تصویب میکند اما دولت میگوید قبول ندارد. مجله اقتصادی: دلار در حال تبدیل شدن به پول ملی ایران است کاظم دلخوش عضو ناظر مجلس در شورای پول و اعتبار روز سهشنبه در مجلس گفت مصوبه شورای پول و اعتبار برپایه قانون برنامه تنظیم شده و باید از سوی بانک مرکزی ابلاغ شود: «هم در قانون برنامه بحث نرخ سود تسهیلات و سپردهگذاری پیشبینی شده برای دولت و هم هفته گذشته در شورای عالی پول و اعتبار به جهت این بههمریختگی که در بازار ایجاد شده شورای پول و اعتبار که بنده هم از طرف شما و مجلس محترم ناظر هستم در این شورا در آنجا تصمیمگیری شد که برای برونرفت از وضعیت نابسامان ارز و سکه نرخ سود سپردهگذاری را به سمت منطقی شدن ببرند. بر اساس نرخ تورم نرخ مبادلهای و مشارکتی هم همینجور. در آنجا تصویب شد حتی اوراق مشارکت... بعضی از دوستانی که عضو شورای پول و اعتبار نیستند نظر میدهند. از آنجایی که مصوبات شورای عالی پول و اعتبار به هر حال منشاء قانونی دارد و از طرفی هم مجلس در جلسهای که گذاشت مصوب کرد که بانک مرکزی این وضعیت را رسیدگی کند. الان مجددا بعضیها که مسئول نیستند، غیر مسئول هستند اعلام میکنند نه یکچنین مصوبهای نشده. خواهش من این است که این موضوع به بانک مرکزی تذکر داده شود که مصوباتی که با اعضایی که حق رای دارند و رای میدهند تصویب میشود اینها باید ابلاغ شود.» فرخ قبادی، یک تحلیلگر مسائل اقتصادی در تهران مینویسد تلاش برای توضیح آشفتگیهای بازار ارز، اغلب به تحریمهای اخیر، شایعهپراکنی دشمنان، سودجویی دلالان ارز و حتی ترفندی برای جبران کسری بودجه اشاره میکند. اشکال این قبیل تحلیلها به باور این تحلیلگر نه در نادرستی عواملی که برشمرده میشوند، که در غفلت از ریشههای عمیقتر مسئلهای است که اکنون افسار گسیخته دستور و بخشنامهای را برنمیتابد. فرخ قبادی مینویسد این آشفتگی تازگی ندارد و اعتراض به «واردات بیرویه» و ناتوانی تولیدکنندگان داخلی در رقابت با کالاهای ارزانقیمت خارجی مربوط به دو سه سال اخیر نیست. «افشاگریها» در مورد واردات سنگ قبر و زنجیرهای عزاداری از چین، اظهارات مسئولان موسسات گردشگری در مورد گرانتر بودن تور شیراز از تورهای آنتالیا و دبی و حتی شگفتزدگی کارشناسان گمرک هنگامی که برای نخستین بار با واردات کالاهای «ایرانی»، با نام و نشان کارخانجات داخلی، از چین مواجه شدند، و یا رب گوجه فرنگی در بشکههای ۲۰۰ لیتری وارد میشد تا در قوطیهای یک کیلویی به نام رب ایرانی توزیع گردد، جملگی به دورانی مربوط میشوند که نه یارانهها هدفمند شده بودند و نه تحریمهای اخیر تحقق یافته بود. تقریبا همه کارشناسان اقتصادی بر این باورند که عملا دولت به تولیدکنندگان خارجی و به ویژه چینیها با پول ایران یارانه دادهاست... اما آشفتگی بازار ارز را چگونه میشود توضیح داد؟ احمد توکلی نماینده مجلس و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس میگوید بهدلیل باصرفه نبودن سرمایهگذاری در بخشهای دیگر اقتصاد نقدینگی روانه بازار ارز میشود: «در اثر اجرای هدفمندکردن یارانهها چون دولت به وظایف خودش در بخش تولید عمل نکرد، و به دلیل افزایش هزینههای انرژی هزینه تولید بالا رفت متاسفانه بنگاههای اقتصادی دچار رکود شدند. همین را دولت قبول ندارد. تمام نمایندگان این را تایید میکنند. من خودم اخیرا در یکی از مناطق حاضر بودم. کارگاههای شهرک صنعتی اش تعطیل تعطیل بود. یعنی فقط یک کارگاه فعال بود که بستهبندی روغن میکرد یک کارگاه هم نیمهفعال بود. بقیه بسته بود. پس تولید خوب نمیچرخد. توی سرمایهگذاری هم نمیچرخد. به دلیل اینکه با نوساناتی که موجب گران شدن است ابهام در مورد آینده شدید میشود برای سرمایهگذاری نااطمینانی بالا میرود و سرمایهگذارها طبیعی است که میزنند کنار و ترمز دستی را هم میکشند. پس صرف سرمایهگذاری هم نمیشود. واردات به دلیل تحریمها مشکل شده و کند شده. پس پول کجا بچرخد؟ طبیعتا متوجه بازارهایی میشود که تضمین حفظ ارزش پول بالاتر است. میآید سراغ سکه، سراغ ارز. در مسکن میرفت ولی الان متوجهاش نشده. کالاهای بادوام مثل خودرو هم دیگر جاذبه ندارد برای سرمایهگذاریها برای حفظ پول. پول متوجه بازار ارز میشود و به این مسائل نوسانات تصمیمگیری و بیثباتی تصمیمات دولت اضافه میشود و عدم اعتماد عمومی یعنی کاهش اعتماد عمومی به مسوولان اقتصادی نتیجهاش این میشود که بازار ارز دچار نوسان میشود.» مهدی پازوکی کارشناس اقتصادی هم به رادیو اقتصاد میگوید اتفاقی که افتادهاست این است که بانک مرکزی اعتماد مردم را بازیچه تصمیمهای ناپایدار کردهاست: «در سالهای اخیر اقتصاد کشور با تورم روبهرو است. حال این که نرخ ارز متناسب با تورم تغییر نداشته. یعنی این در واقع به معنی ارزانتر شدن کالاهای خارجی برای مردم و گرانتر شدن کالاهای صادراتی بوده. عدم کارآیی بانک مرکزی در مدیریت تحریمها، در کنترل بازار ارز و سکه یک واقعیت است. بانک مرکزی متاسفانه در چند ماه اخیر اعتماد عمومی را سلب کرده. این واقعا موردی فوقالعاده خطرناک برای اقتصاد است. آنچه در ماههای اخیر به نظر من به این بحران دامن زده ورود و دخالت بیش از اندازه بانک مرکزی در بازار سکه و اعلام سیاستهایی در این بازار است که هیچگاه به وقوع نپیوست. به عنوان مثال اعلام شد که در صورت لزوم در سوپرمارکتها سکه عرضه میکنیم. ولی همان سکه در بانکها را عرضهاش را محدود کردند. این اعتماد یک سرمایه اجتماعی است.» تقریبا همه کارشناسان اقتصادی بر این باورند که بدلیل تفاوت نرخ تورم در ایران با نرخ تورم در دنیا و تزریق بیمحابای دلار به بازار برای ارزان نگه داشتن مصنوعی ارزش واردات، عملا دولت به تولیدکنندگان خارجی و به ویژه چینیها با پول ایران یارانه دادهاست. در این فرایند دولت هم ثروت ملی به فروشندگان کالاهای خارجی و دستیاران ایرانی شان داه است تا واردات را ارزان سرازیر ایران کنند و هم توان رقابت را از تولیدکنندگان داخلی گرفته و باعث نابودی واحدهای تولیدی بومی شدهاست.حال با این اوضاع چه تصویری ار اقتصاد ایران در آغاز سال ۲۰۱۲ میلادی میتوان ترسیم کرد؟ فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در پاریس: وضعیتی که در حال حاضر به وجود آمده ناشی از چند عامل است. عامل اصلی این است که فشارها و تضییقات ناشی از تحریمهای خارجی شکنندگیهای اقتصاد ایران را شدت بخشیده. این شکنندگیها مسلما ناشی از سالها سیاست غلط اقتصادی و جهتگیریهای نادرست اقتصادی بوده، منتها در اثر فشارها و تحریمهای تازه این شکنندگیها خودش را بیشتر نشان میدهد و وضعیت اقتصادی کشور آشفتهتر شدهاست. ولی ما اگر به گفتههای آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و مقامهای دیگر، رئیس جمهوری نگاه کنیم همه این ادعا را دارند که این تحریمها نه تنها بیاثر بوده بلکه باعث تقویت ساختار تولید داخلی شده. نتیجه این گونه تفسیرها و اظهار عقیدهها را در حال حاضر به عینه در ایران میبینیم. میبینیم که در عرصههای کلیدی مثل تولید و صادرات نفت کشور ایران عقب رفته و حتی از لحاظ صادرات نفت پشت سر کشورهای دیگر قرار گرفته. در عرصههای تولیدی وضع به همین صورت است. پول ملی ایران به شدت سقوط کرده و این سقوطی که پیش از این سالها جلویش به صورت مصنوعی گرفته شده بود در حال حاضر خودش را نشان میدهد. مجموعه این وضعیتی که به وجود آمده ناشی از جهتگیریهای نادرست اقتصادی و سیاستگذاری بد طی سالها بوده و در حال حاضر به دلیل تحریمها این سیاستها بیشتر خودشان را نشان میدهند. ولی عامل دیگری هم هست که در وضعیت آشفته اقتصاد ایران به شدت تاثیرگذار است و آن جنگ جناحهاست. جناحهای سیاسی در ایران با توجه به وضعیتی که به وجود آمده و همینطور با توجه به چشمانداز انتخاباتی که در پیش است جناحهای سیاسی که در حال حاضر بر سر قدرت باقی ماندهاند به جان هم افتادهاند و در نتیجه جهتگیریهای اقتصادی ایران بیش از پیش در آشفتگی فرو رفته چون معلوم نیست در این زمینهها چه کسی تصمیمگذار است و حتی مرز تصمیمگذاری بین دستگاه مقننه و دستگاه اجرایی بالکل از بین رفته. این هم به نوبه خودش به وضعیت آشفته در ایران دامن زدهاست. جالب است دولتی که میخواست دلار را از مبادلات پولیاش کنار بزند الان دلار مهمترین عامل تعیینکننده سرنوشت سیاسیاش شده و در بازار ارز نرخ برابری ارزهای خارجی و تمام آنها به مسئلهای ظاهرا غیرقابل حل برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شدهاست. هیچوقت در طول این ۳۲ سال اقتصاد ایران در این سطح دلاری یا دلاریزه نشده بود. در واقع عملا به صورت غیررسمی دلار در حال تبدیل شدن به پول ملی ایران است. چون بسیاری از محاسبات در ذهن مردم به دلار انجام میگیرد. فعالان اقتصادی بسیاری از فعالیتهای خودشان را بر اساس نرخ دلار متمرکز کردهاند. حتی گزارشها و زمزمههایی بود در مورد این که ممکن است دولت آقای احمدینژاد بخواهد بودجه سال ۱۳۹۱ را بر اساس محاسبات دلاری تنظیم کند. که البته این از سوی کمیسیون حقوقی مجلس تکذیب شد و آن را مغایر با قانون اساسی دانستند. به هر حال با توجه به این که بخش بزرگی از اقتصاد ایران زیرزمینی است و در این اقتصاد دلار بیش از پیش نقش مسلط را به خود میگیرد. میشود گفت ایران اقتصادش دلاری شده. به خاطر این که پول در یک اقتصاد سه نقش عمده دارد. یکی این که وسیله مبادله است. دوم این که وسیله سنجش قیمتهاست. سوم وسیلهای است برای پس انداز و ذخیره ارزشها. چون پول ملی ایران این سه نقش خودش را از دست داده طبعا به تدریج جای خودش را میسپار به پول دیگری که بتواند این نقشها را بازی کند. در حال حاضر این کار به وسیله ارزها و به خصوص دلار انجام میگیرد. البته دلار به تنهایی نیست. به تازگی در گزارشهایی که از ایران میرسید میدیدیم که حتی مردم برای در امان نگاه داشتن پساندازهای خودشان از فروپاشی حتی به روپیه پاکستان پناه آوردند و از طریق خرید و فروش آن امرار معاش میکنند. با این توجه چه چشماندازی؛ اصولا چشماندازی برای اقتصادی ایران در سال جاری میلادی میبینید؟ من تصور میکنم با وضعیتی که به وجود آمده به طرف بدتر شدن وضعیت اقتصادی ایران میرویم و فضای اعتماد در ایران که بیش از این هم شکننده شده بود در حال حاضر به صورت کلی بر باد رفته. اعتماد به آینده اقتصادی ایران و نقش ایران در روابط بینالمللی و اعتماد به رابطه اقتصادی ایران با جامعه اقتصادی منطقهای و بینالمللی. و تا وقتی که این فضای اعتماد به ایران و اقتصاد آن برنگردد هیچ گامی نمیشود در راه یافتن راه حلهای اقتصادی که بتواند برای ایران موثر باشد برداشت. * آیا ادامه اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها متوقف میشود؟ پس از نشست مشترک روز دوشنبه میان مقامهای اقتصادی دولت و مجلس هنوز قوای مقننه و مجریه بر نظر خود در باره حدود افزایش بهای کالاهای یارانهای پافشاری میکنند. در این دیدار در نشست روز دوشنبه وزیر اقتصاد، نمایندگانی از اتاق بازرگانی، دیوان محاسبات کشور از یک سو و اعضای کمیسیون ویژه مجلس از سوی دیگر حضور داشتند. ظاهرا دیدار روز دوشنبه بینتیجه بودهاست و دو طرف به توافقی نرسیدهاند. گفته میشود مجلس بر مصوبه هفته گذشته خود مبنی بر «عدم افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی» پافشاری میکند، در حالی که دولت، استفساریه مجلس مبنی بر عدم افزایش شدید قیمت حاملهای انرژی را قبول ندارد. شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد در جلسه مشترک روز دوشنبه با نمایندگان مجلس، ضمن اعلام مخالفت دولت با مصوبه اخیر مجلس مبنی بر عدم افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی تاکید کردهاست که هنوز دولت مصوبهای برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ندارد. با این حال محمدرضا باهنر، نایبرئیس مجلس روز دوشنبه گفت دولت اجازه افزایش قیمت حاملهای انرژی بیش از ۲۰ درصد را ندارند. با آن که زمان اجرای فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها از سوی دولت اعلام نشدهاست، اما گفته میشود دولت در نظر دارد برای تامین منابع لازم، بار دیگر به افزایش بهای حاملهای انرژی دست بزند. علی آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رئیسجمهور روز دوشنبه از اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانهها در سال جاری خبر داد. اکنون درگیری میان مجلس و دولت بر سر اجرای مرحله دوم قانون به یک درگیری سیاسی تبدیل شدهاست. به گفته علی ذبیحی قائممقام وزیر نیرو اکثریت مردم احمدینژاد را مدافع منافع خود میدانند و اگر دستش در اجرا بازتر باشد، منافع مردم را بیشتر رعایت میکند. در حالی که مصوبه مجلس قدرت مانور بهتر را سلب کرده و به ضرر اکثریت مردم تمام میشود. در مقابل غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون ویژه مجلس با تاکید بر اینکه ایجاد تعهد در اجرای قانون هدفمندی یارانهها برای خزانه بدون آنکه منبع آن تامین شده باشد خلاف قانون و عقل است، به دولت هشدار داد در صورت ایجاد چنین تعهدی، این موضوع تعقیب قضایی خواهدشد. ژاله وفا، تحلیلگر اقتصادی و عضو هیئت تحریریه نشریه انقلاب اسلامی در هجرت میگوید این چندگانگی در رفتار نهادهای دولتی و حکومتی به عدم پایبندی نهادها و مسئولان به قانون بر میگردد. ژاله وفا: این اختلاف از این جا صورت میگیرد در نظام ولایت فقیه که همیشه هر ارگانی در این نظام خود را دارای اختیارات مطلق میداند. به یک شکلی تبعیتی دارد از نوع نظام حاکم سیاسی. مجلس هم برای خودش اختیاراتی قایل است و این برخورد میکند. یعنی وقتی ارگانهای درون یک نظام راضی به قانون نباشند و قانون هم برخاسته از یک دید استبدادی باشد و تعیین تکلیف کن، هر ارگانی ساز خودش را میزند. مرتب شما میبینید بین دولت و مجلس این نظام بین اجرا و تصویب قوانینی که حکم «قانونی» برای نظام دارد اختلاف هست در نحوه اجرا، نحوه تفسیر قوانین، تفسیر طرحها. اختلافات اساسی وجود دارد. در زمینه قانونی هدفمندی یارانهها یا فاز دوم هم یک اختلاف به وجود آمده بین دولت و مجلس بر سر نحوه اجرا. آن این است که دولت چون تنخواهی را که از بانک مرکزی گرفته نمیتواند بازپس بدهد بنابراین یک دفعه چندین برابر بیشتر از آن ۲۰ درصد قیمتها را بالا ببرد. یا زمزمههای تغییر نرخ بنزین شنیده میشود. الان مجلس این نظام این را به شکل قانون درآورده که جلوگیری کند از این که دولت بیش از ۲۰ درصد قیمتها را در فاز دوم افزایش دهد. اما آیا این قانونها تا به حال جلوگیری میکرده از عملکرد دولت؟ به هیچ وجه. مرتب دیدیم که این بحثها ادامه پیدا کرده و دولت ساز خودش را میزند. همینجور که به گفته رییس کمیسیون تلفیق مجلس در بخش گاز بخش دولتی علاوه بر گاز خانگی بهایش بسیار بیشتز از مصوبه مجلس بالا رفته و تا به حال اقدامی هم صورت نگرفته. دلایلش هم این است که مثلا یکی از نمایندگان مجلس به نام آقای ثروتی گفته ۸۰۰۰ میلیارد تومان تنخواه دولت از خرانه بانک مرکزی برای پرداخت یارانهها گرفته، حالا باید این را از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی به خزانه برگشت بدهد. منتها بعضی موقعها این اگر قانون جدید تصویب شده اگر این راه را میرود از طریق کسری بودجه انجام میشود دیگر. از طریق خرج بودجههای عمرانی در این راه. کاری که همیشه دولت میکند. مسلما کسری بودجههای رقمهای بسیار بالایی که نمایندگان مجلس هم گفتند تا ۳۰ هزار میلیارد تومان دولت در بودجه ۹۰ با کسری مواجهاست و درآمد چندانی نداشته از طریق یارانهها که بتواند پرداختهای یارانهای اش را تامین کند. عدم اعتنا به قانون و تصمیمهای مقامهای بلند پایه ظاهرا روشی متداول شدهاست. بهروز جعفری نماینده سمیرم در مجلس روز سهشنبه گفت کسی دستورات رئیس جمهور را جدی نمیگیرد: «جناب آقای رییس جمهور، یکی از مشکلاتی که ما داریم در ارتباط با دستورات ویژه جنابعالی است که با حساسیت خاص نظر مثبت دارید. اما کسی این دستورات را اجرایی نمیکند.» در این میان اداره کل روابط عمومی شورای نگهبان اعلام کرد که مصوبه مجلس در جلسه شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفتهاست.
وزير دفاع آمريکا می گوید ناو هواپيمابر «اينترپرايز» عازم خليج فارس می شود و عبور آن از تنگه هرمز پيامی مستقيم به ايران است. اينترپرايز نخستين ناو هسته ای جهان است و ماموريت هايی را در جريان بحران موشکی کوبا در کارنامه خود دارد.لئون پانهتا، وزير دفاع آمريکا، روز شنبه اعلام کرد که ناو هواپيمابر «يو اس اس اينترپرايز» عازم خليج فارس می شود و عبور آن از تنگه هرمز پيامی مستقيم به ايران است. آقای پانه تا که در جمع ۱۷۰۰ نفر از خدمه اين ناو هواپيمابر سخن می گفت، اظهار داشت: «آمريکا عليرغم کمبود بودجه ۱۱ ناوهواپيمابر خود را حفظ میکند» و اشاره کرد، تنش با ايران يکی از دلايلی است که نشان می دهد ناوهای عظيم تا چه اندازه برای امنيت ملی مهم هستند. گفت و گوی بابک غفوری آذر با رضا تقی زاده درباره ناوهای هواپیمابر آمریکا ناو اينترپرايز حدود نيم قرن است که در نيروی دريايی آمريکا فعاليت می کند و قرار است پس از انجام سفر ماه مارس خود به خليج فارس، در ماه نوامبر سال جاری بازنشسته شود. آخرين سفر اين ناو به خليج فارس با تنش ها و تهدیدهای ایران بر سر بستن تنگه هرمز مصادف شده است. ماه گذشته، عطاء الله صالحی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ايران پس از خروج ناو هواپمابر «جان استينز» از خليج فارس گفته بود توصيه میکنيم اين ناو ديگر به منطقه برنگردد. وزير دفاع آمريکا در جمع کارکنان ناو اينترپرايز گفت: «شما بخشی از آن چيزی هستيد که نيروهای ما را چابک، قابل انعطاف و دارای قابليت برخورد سريع عليه دشمنان مان در هر نقطه ای از جهان می کند.» وی افزود: «به همين دليل است که رييس جمهوری ايالات متحده و همه ما به اين نتيجه رسيده ايم که برای ما مهم است تا حضور دريايی خود را با تمام توان حفظ کنيم و اين بدان معنی است که تمام ۱۱ ناو هواپيمابر خود را نگه خواهيم داشت.» پنتاگون، وزارت دفاع آمريکا، قرار است در هفته جاری طرحی مبنی بر کاهش بودجه نظامی اين کشور به منظور جبران کسری بودجه آمریکا را ارائه کند. احتمال می رود که در اين طرح برنامه های صرفه جویانه برای کاهش ۲۶۰ ميليارد دلاری از بودجه نظامی آمريکا پيشنهاد شود. برخی از تحليلگران گمانه زنی کرده اند که پنتاگون ناوگان دريايی خود را کوچک خواهد کرد و روند ساخت کشتی های جديد برای جايگزينی ناوهای قديمی چون اينترپرايز را کند می کند. ناو اينترپرايز نخستين ناو هسته ای جهان است و ماموريت هايی را در جريان بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ و جنگ در ويتنام در کارنامه خود دارد. ناو اينترپرايز در حالی در نوامبر سال جاری بازنشسته خواهد شد که ناو جايگزين آن يعنی يو اس اس جرالد آر. فورد در سال ۲۰۱۵ به ناوگان دريايی آمريکا خواهد پيوست. وزير دفاع آمريکا روز شنبه در پاسخ به پرسش يکی از حاضرين در باره ايران گفت که ايالات متحده به تلاش های خود برای تشديد تحريم ها به منظور انزوای ايران ادامه خواهد داد و اين پيام روشن را ارسال خواهد کرد که جهان دستيابی ايران به سلاح اتمی را تحمل نخواهد کرد. آقای پانه تا افزود: «اما مهمترين راه برای اينکه اين پيام روشن را برسانیم اين است که ما آماده ايم و قوی هستيم، و اينکه در اين بخش از جهان (خليج فارس) حضور خواهيم داشت. اين کاری است که اين ناو هواپيمابر قرار است انجام دهد.» وی گفت: «برای ايرانی ها بهتر است که با ما از طريق ديپلماسی و معاهدات و مقررات بين المللی راه بيايند و نه از راه های ديگر؛ چرا که نمی توانند برنده شوند.» وزير دفاع آمريکا اظهار داشت: «ناو اينترپرايز در حال عزيمت به نقطه حساسی از جهان است. این ناو قرار است که از تنگه هرمز عبور کند و حضور دريايی ما را نمايندگی خواهد کرد تا ثابت کند که حضور ما در خاورميانه تداوم خواهد داشت.»
گزارشها حاکی است که افزایش شدید قیمت سکه در ایران همچنان ادامه دارد و بعد از ظهر شنبه سکه طرح قدیم با هفتاد هزار تومان افزایش قیمت در عرض چند ساعت، یک میلیون تومان معامله شده است. روز شنبه نیز دلار در بازار آزاد تا دو هزار تومان عرضه شده است.گزارشها حاکی است که افزایش شدید قیمت سکه در ایران همچنان ادامه دارد و بعد از ظهر شنبه سکه طرح قدیم با هفتاد هزار تومان افزایش قیمت در عرض چند ساعت، یک میلیون تومان معامله شده است. روز شنبه نیز دلار در بازار آزاد تا دو هزار تومان عرضه شده است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، بعد از ظهر شنبه و به دنبال افزایش سریع و شدید بهای سکه در بازار، قیمت سکه طرح قدیم در بازار به یک میلیون تومان رسید و سکه طرح جدید نیز ۹۵۰ هزار تومان معامله شد. این در حالی است که در همین روز و تنها ساعاتی پیش از این افزایش شدید دوباره قیمت طلا در ایران، قیمت سکه طرح قدیم ۹۳۰ هزار تومان و سکه طرح جدید ۹۱۵ هزار تومان اعلام شده بود . خبرگزاری ایسنا، قطع پیش فروش سکه از سوی بانک ملی را در جهش شدید قیمت سکه در بازار تأثیرگذار دانسته است. بانک ملی که با نرخ ۵۴۶ هزار تومان به پیشفروش سکه میپرداخت، تا روز سوم بهمنماه پیشفروش را متوقف کرده است تا شرایط جدیدی را اعلام کند. از سوی دیگر بانک مرکزی نیز روز شنبه، پیشفروش سکه طرح جدید با زمان تحویل چهار ماهه را با ۸۱ هزار تومان افزایش، ۶۲۷ هزار تومان و پیشفروش با زمان تحویل شش ماهه را نیز با ۵۳ هزار تومان افزایش، ۵۹۹ هزار تومان اعلام کرد. بازار ارز و سکه ایران از اواخر آذرماه به شدت متلاطم بوده و قیمتها با افزایش بی سابقهای مواجه شده است به طوری که قیمت سکه از فروردین ماه سال جاری تا کنون بیش از ۵۵۰ هزار تومان افزایش یافته است. اوایل فروردین ماه قیمت سکه طرح قدیم ۴۳۵ هزار تومان و سکه طرح جدید ۳۹۱ هزار تومان اعلام شده بود. قیمت سکه و ارز به ویژه در روزهای اخیر به شدت قابل پیشبینی بوده است، تا آنجا که در عرض چهار روز گذشته سکه طرح قدیم ۲۱۰ هزار تومان و سکه طرح جدید ۱۳۵ هزار تومان افزایش قیمت داشته است. دلار رکورد دو هزار تومانی را شکست ایسنا همچنین گزارش کرده است که بعد از ظهر شنبه هر دلار نیز در بازار آزاد تا دو هزار تومان به فروش رفته است. این در حالی است که در ساعات اولیه روز شنبه قیمت هر دلار، ۱۹۰۰ تومان اعلام شده بود. به گفته کارشناسان اقتصادی، با افت شدید ارزش ریال ایران در چند ماهه اخیر، مردم برای سرمایهگذاری و پسانداز به خرید سکه طلا و ارزهای خارجی بهویژه دلار آمریکا روی آوردهاند. به دنبال تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا در تاریخ دهم دیماه، ضربه دیگری بر پیکر بازار ارز ایران وارد شد و واحد پول ایران تنها در عرض یک هفته پس از تصویب تحریمها، ۲۰ درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد. قیمت دلار از ابتدای سال جاری تاکنون نزدیک به ۹۰۰ تومان رشد داشته است. اوایل فروردین ماه، هر دلار به قیمت ۱۱۱۰ تومان به فروش میرفت.
به گفتهی علیاکبر صفایی، مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان، شمار قربانیان شناوری که روز شنبه در نزدیکی بندرعباس به گل نشست به ۱۶ تن رسید. جستوجو برای یافتن آخرین سرنشین این شناور همچنان دارد. این اتوبوس دریایی که در مسیر جزیرهی هرمز به بندرعباس مسافر حمل میکرد عصر روز شنبه به دلیل تمام شدن سوختش با ۲۲ سرنشین در میانهی راه متوقف و پس از مدتی به سبب آبگرفتگی غرق شد. پنج نفر از مسافران نجات یافته در بیمارستان بستری هستند.
نشست وزیران خارجهی اتحادیهی عرب از ساعتی پیش در قاهره و پشت درهای بسته آغاز به کار کرد. قرار است در این نشست، با بررسی گزارش ناظران اعزامی این اتحادیه به سوریه، در مورد ادامهی مأموریت این ناظران تصمیمگیری شود. مأموریت یک ماههی ۱۶۵ ناظر اتحادیهی عرب در سوریه شامگاه پنجشنبه به پایان رسید. به گفتهی شماری از دیپلماتها، علیرغم انتقادهای فراوان به حضور این ناظران در سوریه، نشست امروز به تمدید مأموریت آنها رأی خواهد داد. بنابر اعلام سازمان ملل، ناآرامیهای ده ماه گذشت هدر سوریه بیش از پنجهزار کشته برجای گذاشته است.
تحولات سال سینمایی گذشته (از بهمن ۸۹ تا بهمن ۹۰) از پنج جهت قابل توجه بودهاست: تضعیف نهادهای مدنی در این حوزه، محدود کردن فعالیتهای تبلیغاتی فیلمهایی که قرار نیست چندان مورد توجه مردم قرار گیرند، قلع و قمع مستندسازان مستقل، تداوم اسلامیسازی، و تداوم ایجاد خلل در حضور جهانی سینمای ایران.تحولات سال سینمایی گذشته (از بهمن ۸۹ تا بهمن ۹۰) از پنج جهت قابل توجه بودهاست: تضعیف نهادهای مدنی در این حوزه، محدود کردن فعالیتهای تبلیغاتی فیلمهایی که قرار نیست چندان مورد توجه مردم قرار گیرند، قلع و قمع مستندسازان مستقل، تداوم اسلامیسازی، و تداوم ایجاد خلل در حضور جهانی سینمای ایران. آنچه در همه این موارد مشترک است عزم جزم حکومت در ایجاد اختلال علیه فعالیتهای سینماگران است. شورای عالی سینما/سازمان نظام صنفی سینمایی علیه خانه سینما: نهادهای مدنی تحت محاصره در سومین جلسه شورای عالی سینما (تاسیس شده در دی ۱۳۸۹) با حضور محمود احمدینژاد تشکیل سازمان نظام صنفی سینمایی کشور به تصویب رسید و مقرر شد مصوبه آن با امضای رئیس جمهور ابلاغ شود. (واحد مرکزی خبر، ۸ تیر ۱۳۹۰) با وجود خانه سینما (تاسیس شده در سال ۱۳۷۲) این سازمان چه نقشی را قرار بود ایفا کند؟ دولت احمدی نژاد و حکومت خامنهای که سیاستهای فرهنگی چنین دولتی را تایید میکند چه برنامهای برای نهادهای حوزه سینما داشتند؟ هدف برچیده شدن اصناف سینما و محل گردهمایی آنها یعنی خانهٔ سینما بودهاست. یکی از شواهد این سیاست، واگذاری بخشی از اختیارات شورای صدور پروانه ساخت به اتحادیه تهیهکنندگان (اتحادیهای دولتی) بود که خارج از چارچوب خانهٔ سینما شکل گرفتهبود. برای آنکه این اقدامات کودتایی و تضعیفکننده علیه خانهٔ سینما به عنوان تنها مجمع گرد آمدن اصناف سینمایی با تشویقهایی نیز برای مشارکتکنندگان در سازمان جدید و بدیل همراه شود در شورای عالی سینما مقرر شد: ۱) از محل یارانههای اختصاص یافته به حوزه سینما در بودجه سال ۹۰ از ساخت و نمایش آثار هنری حمایت شود، ۲) صندوق بیمه فرهنگ و هنر که سرمایه اولیه آن قرار است از سوی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور تامین شود تشکیل شود، ۳) قوانین حوزه سینما و تئاتر بازنگری و با ساماندهی دوباره در غالب لایحهای از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شود، ۴) بودجه ساخت پردیس سینمایی تهران با هدف احداث کاخ جشنوارههای سینمایی تامین شود، ۵) آییننامهای برای اختصاص ۱۵ درصد ظرفیت صندلیهای سینماهای نمایشدهنده هر فیلم سینمایی با اختصاص یارانه به صورت رایگان در اختیار افرادتنظیم شود، و ۶) تدابیری برای گستردهتر شدن دایره معافیتهای گمرکی حوزه سینما در نظر گرفته شود. همهٔ سیاستهای فوق در جهت موازیسازی برای کارکردهای خانهٔ سینما و تشویق سینماگران برای رها کردن آن بود. در نهایت شورای عالی سینما (عمدتا متشکل از اعضای هیات اسلامی هنرمندان که دو دههاست با خانهٔ سینما مخالف بودهاند) به انحلال خانه سینما رای داد. اعلام رسمی این انحلال با توافق وزیر ارشاد انجام شد و دستور آن نیز از سوی دبیر هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت ارشاد ابلاغ شد (ایسنا، ۱۳ دی ۱۳۹۰). طرح دولت آن بود که صنوف موجود زیر نظر سازمان سینمایی فعالیت کنند. منصوبان دولت در این شورا در پی جمع کردن بساط نهادهای مدنی بودهاند: «بهتر است [اعضای خانهٔ سینما] به جای متوسل شدن به زور و فعالیتهای غیرقانونی، مشکلات خود را حل و مدیریت ناتوانشان را جمع کنند.» (احمد نجفی، الف ۱۰ دی ۱۳۹۰) اقدام دیگر علیه خانه سینما شکایت دولت از این تشکیلات به قوه قضاییه بود. وزارت ارشاد از قوه قضائیه خواست تا اساسنامه خانه سینما را به دلیلی برخی تغییرات باطل کند. وزارت ارشاد سهم سه درصدی خانه سینما از فروش بلیط را ماههاست به این تشکیلات نمیپردازد. خانه سینما بالاخص پس از حمایت از مستندسازان بازداشتی شدیدا تحت فشار دولت واقع شد. شورای فرهنگ عمومی نیز خانه سینما را غیر قانونی اعلام کرد. (فارس، ۷ دی ۱۳۹۰) اما این اقدامات اهالی خانه سینما را به زانو درنیاوردهاست. شش صنف از صنوف عضو (کانون تدوینگران سینمای ایران، انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند ایران، انجمن مستندسازان سینمای ایران، کانون کارگردانان سینمای ایران، انجمن فیلمبرداران سینمای ایران، و کانون آهنگسازان سینمای ایران) در واکنش به اقدامات ایذایی دولت شرکت خود در جشنواره فجر را منوط به رفع تضییقات قضایی علیه خانه سینما کردند (فارس، ۶ دی ۱۳۹۰). اقدامات دولت علیه خانه سینما با توجیهاتی مثل فقدان شرایط ایدئولوژیک (مثل دارا بودن تقوی) برای اعضای هیئت مدیره یا حمایت خانه سینما از مستندسازان بازداشت شده همراه بودهاست. بازداشت مستندسازان بازداشت جمعی از مستندسازان سینمای ایران به اتهام واگذاری حق پخش آثارشان از تلویزیون فارسی بیبیسی با سه هدف صورت پذیرفت: ۱) قطع ارتباط کامل تلویزیون بیبیسی فارسی با داخل کشور (در حالی که این شبکه خبرنگاری در داخل کشور ندارد و هر کس با این شبکه مصاحبه کند دیر یا زود بازداشت میشود، مثل حسن فتحی)، ۲) محدود کردن فعالیت مستندسازی به خودیها و صرفا از مجرای نهادهای دولتی، و ۳) در درازمدت، تعطیلی ساخت آثار گزارشی در مورد جامعه ایران. حکومت جمهوری اسلامی صرفا در پی استفاده از ابزارهای رسانهای برای تبلیغات سیاسی است و مستندسازی نه تنها چهرههایی از جامعه ایران را به نمایش میگذارد بلکه در یک چارچوب مقایسهای تبلیغاتی بودن آثار تولید شده در بخش دولتی را عیان میکند. ممنوعیت فرش قرمز مقامات وزارت ارشاد از یک سو اعلام میکنند که «ما با هرگونه فعالیت تبلیغاتی که منجر به افزایش فروش فیلمها شود، موافقیم و از این رویکرد حمایت میکنیم» اما از سوی دیگر از نمایش فیلم برای اهالی رسانهها و افتتاح آن با حضور بازیگران و دست اندرکاران جلوگیری میکنند: «از برگزاری مراسم فرش قرمز مغایر با فرهنگ ایرانی و کپیبرداری از غربیها جلوگیری میشود.» (علیرضا سجادپور، مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد، مهر ۲۹ آبان ۱۳۹۰) بنا به روال موجود قاعدتا نباید ممانعتی برای برنامههای تبلیغاتی باشد: «مدیران سالنهای سینمایی ریز برنامههای خود را در برگزاری هر مراسمی به ارشاد اعلام میکردند و در صورت موافقت، مجوز لازم صادر میشد. هم اکنون نیز ما با برگزاری مراسم رونمایی و یا افتتاحیه فیلمها در گرفتن مجوزها مشکلی نداریم.» (علیرضا سجاد پور، مهر، ۱ آذر ۱۳۹۰) تداوم سیاست اسلامی کردن در سه دههٔ گذشته مهمترین ابزار مقامات جمهوری اسلامی برای اسلامی کردن سینما ممیزی بودهاست. علی رغم سه دهه سانسور هنوز میان پانزده تا هفتاد دقیقه از برخی فیلمها بعد از اخذ مجوز فیلمنامه و صدور پروانهٔ ساخت مشمول سانسور میشود، بسیاری از فیلمها در مرحلهٔ بلا تکلیفی قرار میگیرند، و برخی نیز مهر مشروط میگیرند که مورد آخر در سینمای ایران تازگی دارد. (خبرگزاری مهر، ۲۰ دی ۱۳۹۰) مدیر ادارهٔ نظارت و ارزشیابی (همان اداره سانسور) این میزان ممیزی را شایعه خواند (ایسنا، ۲۴ دی ۱۳۹۰) اما در همان مصاحبه از موارد ممیزی نیمی از فیلمهای بخش مسابقهٔ جشنواره فجر سخن گفت. گویی نه سینماگران و نه مقامات در یک دورهٔ ۳۳ ساله نتوانستهاند یکدیگر را قانع سازند: نه مقامات میپذیرند که سلیقهها و چارچوبهای تنگ آنها کار نمیکند و نه فیلمسازان میخواهند زیر بار این محدودیتهای اعمال ناشدنی و ناپذیرفتنی بروند. نه فیلمسازان میتوانند با وحدت نظر در برابر ممیزی قد علم کنند و نه حکومت میتواند یک به یک و یکباره سلیقهاش را به فیلمسازان تحمیل کند. پس از گذشت سی و سه سال از تصفیهها و وارد کردن خودیها به سینمای کشور هنوز مقامات جمهوری اسلامی معتقدند که سینمای ایران همانند سینمای هالیوود آلودهاست. برای رفع این آلودگی سه دههاست که تلاش میشود فضای سینما نیز اسلامیسازی شود. اسلامی کردن سینما نیز نه با مبارزه با رانت خواری و امتیاز جویی و روابط خویشاوندی بلکه با درست کردن حجاب بازیگران زن و کاسته شده از آرایش آنها و ممنوعیت چاپ عکس بازیگران زن مورد علاقهٔ جوانان در روی جلد نشریات سینمایی و ممانعت منتقدان از ساختن فیلم محقق میشود. عدم موفقیت این سیاستها در عین دست به دست شدن قدرت میان اسلامگرایان، آنها را به فحاشی و توهین (مثل فاحشه خواندن بازیگران زن از سوی فرجالله سلحشور و عدم محکومیت آن از سوی مقامات کشور) کشاندهاست. هنوز پس از ۳۳ سال مقامات جمهوری اسلامی در پی نمونهسازی آثار مورد پسند خود (اسلامی و ارزشی) برای بسط و پیشبرد سینمای اسلامی هستند. فیلمسازان تراز مکتب جمهوری اسلامی که اکنون نسل پنجم آنها به میدان وارد شدهاند (نسل اول، محمد علی نجفی با سربداران و محسن مخملباف با استعاذه، توبه نصوح و دو چشم بیسو؛ نسل دوم با فیلمسازان اوایل جنگ مثل رسول ملاقلیپور با نینوا، افق و پرواز در شب؛ نسل سوم با ابراهیم حاتمی کیا با دیده بان و مهاجر، جمال شورجه با روزنه، احمد رضا درویش با آخرین پرواز و آذرخش و کمال تبریزی با عبور؛ نسل چهارم با داود میرباقری با آدم برفی، و مجید مجیدی با رنگ خدا، باران و سیفالله داد با زیر باران؛ و نسل پنجم با محمد نوریزاد با شاهزاده ایرانی و مسعود دهنمکی با اخراجیها) هنوز نتوانستهاند سینمای ایده ال جمهوری اسلامی را خلق کنند تا بقیه از روی دست آنها بسازند. هر نسل برای نسل بعدی طاغوتی و ضد انقلابی و ضد ولایت فقیه شدهاند تا به راحتی علیه آنها کودتا شده و جای آنها گرفته شود. در سال ۱۳۹۰ تلاش شد «یک حبهٔ قند» به عنوان سینمای نمونه به فیلمسازان وطنی فروخته شود. تداوم کاهش حضور بینالمللی اسلامگرایان ضد غرب هیچگاه با حضور بینالمللی سینمای ایران موافق نبودهاند. آنها جشنوارههای جهانی را بخشی از دستگاه فرهنگی استکبار جهانی یا امپریالیسم و سینماگران ایرانی مشارکت کننده در آنها را عامل دشمن یا سادهدل و مرعوب معرفی میکنند. با تداوم سیاستهای دولت احمدینژاد در بخش فرهنگ، حضور رسمی و بیهزینهٔ سینماگران مقیم داخل و موفقیت فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی در سال ۱۳۹۰ نیز سیر افولی داشت. موفقیت «جدایی نادر از سیمین» بخشی از این سیر افولی را مغفول گذاشت. این موفقیت تا حدی بودهاست که مقامات سینمایی که پذیرش یک فیلم ایرانی در نامزدهای اسکار را نشانهٔ توطئهٔ خاصی قلمداد میکردهاند این بار عدم پذیرش محتمل را نشانه دشمنی استکبار خواندند: «انتخاب یا عدم انتخاب این فیلم، نشانه سیاستهای نظام حاکم آمریکا به ایران است که میخواهند چه سیگنالهایی را بدهند. فکر میکنم اگر بخواهند دشمنی هایشان را ادامه دهند یا تشدید کنند، «جدایی نادر از سیمین» را انتخاب نمیکنند.» (جواد شمقدری، معاون سینمایی وزارت ارشاد، تابناک، ۴ دی ۱۳۹۰) آیا با انتخاب این فیلم به عنوان یکی از نامزدها مقامات ایرانی میپذیرند که امپریالیسم با سینمای ایران دشمنی ندارد؟
گزارشها حاکی است که به دنبال ممنوعیت فروش عروسک «باربی» در ایران، پلیس نظارت بر اماکن عمومی «دهها» مغازه را به دلیل فروش این عروسک پلمب کرده است، با این حال عروسک یاد شده به صورت قاچاقی فروخته می شود.گزارشها حاکی است که به دنبال ممنوعیت فروش عروسک «باربی» در ایران، پلیس نظارت بر اماکن عمومی «دهها» مغازه را به دلیل فروش این عروسک پلمب کرده است. خبرگزاری مهر روز سیام مهرماه گزارش داد که پلیس نظارت بر اماکن عمومی تهران به منظور برخورد با «مظاهر غربی و ترویج دهنده بیبند و باری» فروش عروسکهای باربی را ممنوع اعلام کرده و هشدار داده است، فروشگاههایی که اقدام به فروش این عروسکها کنند از نظر پلیس متخلف هستند و با آنها برخورد میشود. جمعآوری عروسکهای باربی از سطح مغازهها در ادامه طرح «امنیت محله محور» صورت گرفته و یک منبع آگاه در پلیس امنیت در این خصوص به خبرگزاری مهر گفته است: «تا کنون دهها مغازه فروشنده عروسک باربی از سوی مأموران پلمب شده است و اجرای این طرح ادامه دارد.» روزنامه ابتکار روز شنبه نوشت که پلیس در جریان اجرای این طرح، «از تمامی اسباببازیفروشیها و عرضهکنندگان محصولات فکری بازرسی کرده و عروسکهای باربی را از سطح شهر جمع آوری کرد». خبرگزاری کار ایران، ایلنا ضمن انتقاد از طراحی این عروسک آورده است: «عروسک باربی بر خلاف سایر عروسکها که تداعی کننده کودک بوده و دارای چهرهای معصومانه است، یک زن ۲۰ ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندامی را نشان میدهد که با دقت فراوان طراحی و ساخته شده و با حضور تصاویرش در اکثر مایحتاج و ملزومات ضروری کودکان و نوجوانان... خود را به آنان تحمیل می کند و موجب خرید عروسک میشود.» انتقاد از فروش عروسک باربی در ایران از سال ها پیش ادامه داشته و پیش از این نیز نیروی انتظامی و مسوولان جمهوری اسلامی نسبت به فروش این محصول در ایران هشدار داده بودند. قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان پیشین جمهوری اسلامی، اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ در نامهای به معاون رییس جمهوری ایران، حضور عروسک های باربی در بازار ایران را «زنگ خطری برای تمامی مقامات کشور» خواند و خواستار آن شد که تدابیری برای حفظ فرهنگ اسلامی و ارزشهای انقلابی اندیشیده شود. جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۵ برای مقابله با عروسکهای پرطرفدار باربی، تولید عروسکهایی با نام «دارا و سارا» را به چین سفارش داد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که نخستین بار ایده ساخت این عروسک را مطرح کرد، دارا و سارا را یک خواهر و برادر دوقلوی هشت ساله معرفی کرده است. این عروسکها سال ۱۳۸۰ با پوششهای مختلف اقوام ایرانی به بازار آمدند اما محبوبیت چندانی میان کودکان ایرانی به دست نیاوردند. برخی کارشناسان صنعت اسباببازی، وزن بالای این عروسکها، انعطاف ناپذیری آنها و قیمت بالای این محصول را از جمله دلایل پایین بودن محبوبیت عروسکهای دارا و سارا دانستهاند. یک مادر ۳۸ ساله در مورد عروسکهای دارا و سارا به خبرگزاری رویترز گفته است: «دختر من باربی را ترجیح میدهد. او میگوید دارا و سارا زشت و چاق هستند.» هماکنون به رغم ممنوعیت فروش باربی، خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا از برقرار بودن قاچاق این محصولات خبر داده است. یک فروشنده عروسک نیز در این خصوص به خبرگزاری رویترز گفته است: «ما هنوز عروسکهای باربی را میفروشیم، اما به صورت مخفیانه.»
در ادامه بازداشتهای اخیر روزنامهنگاران و وبلاگنویسان در ایران، پیمان پاکمهر، روزنامهنگار تبریزی و مدیر سایت خبری «تبریزنیوز»، نیز بازداشت شدهاست. از رضا معینی، مسئول بخش ایران در سازمان گزارشگران بدون مرز پرسیدهایم که چه اطلاعاتی درباره بازداشتشدگان اخیر دارند.در ادامه بازداشتهای اخیر روزنامهنگاران و وبلاگنویسان در ایران، پیمان پاکمهر، روزنامهنگار تبریزی و مدیر سایت خبری «تبریزنیوز»، نیز بازداشت شدهاست. از رضا معینی، مسئول بخش ایران در سازمان گزارشگران بدون مرز پرسیدهایم که چه اطلاعاتی درباره بازداشتشدگان اخیر دارند. گفتوگوی نیوشا بقراطی با رضا معینی در مورد بازداشتهای اخیر رضا معینی: واقعیت این است که ابعاد بازداشتها تا آن جایی که ما اطلاع داریم – چون بخشی از آن هم میتواند در بیاطلاعی محض ما اتفاق بیافتد- به درستی روشن نیست. چون یک سیستم اطلاعرسانی دقیق از سوی دستگاه قضایی در این مورد وجود ندارد که به ما بگوید چرا و چه کسانی دستگیر شدهاند. بازداشتهای مخفی که به نوعی سرپیچی از قوانین بینالمللی است، خودش میتواند یکی از معضلاتی باشد که این حکومت به مجموعه آزادی بیان و اطلاعرسانی آزاد تحمیل میکند. اما روزنامهنگارانی که ما میدانیم تا کنون بازداشت شدهاند، آدمهای ناشناسی نیستند. به طور مشخص اگر بخواهم بگویم از اوایل دیماه به طور مثال آقای مدنی، خانم فاطمه خردمند، آقای احسان هوشمند- این هر سه روزنامهنگار به ویژه آقای سعید مدنی که از پژوهشگران و روزنامهنگاران قدیمی ایرانی بودهاند- خیلی شناخته شده هستند. آقای محمد سلیمانینیا یکی از اولین وبنگاران ایرانی محسوب میشود. او کسی است که دهها سایت را راهاندازی کرده و واقعا خدمات شایستهای به اینترنت ایران کرده و در طی این سالها هرگز مشکلی در این رابطه نداشتهاست. خانم سیمین نعمتاللهی از همکاران سایت مجذوبان نور که ایشان هم بازداشت شدهاست. این سایت در واقع وبسایتی است که خبرهای مربوط به دراویش گنابادی را منتشر میکند. بله. بله. درست است. حدود هفت یا هشت نفر از هیئت تحریریه این سایت و از همکاران ایشان در حدود شهریور ماه بازداشت کردند که همه آنها به جز یک نفر- آقای رضا انتصاری- کماکان در زندان به سر میبرند. در موج جدید، خانم نعمتاللهی را بازداشت کردند و سپس روزنامهنگارانی که به نوعی شناخته شده هستند، یا وبنگار بوده و از برندگان جوایز وبنگاری بودهاند مثل خانم پرستو دوکوهکی و یا مثل خانم مرضیه رسولی خبرنگار صفحات ادبی بودند و یا مانند آقای پیمان پاکمهر در تبریز که از روزنامهنگاران قدیمی است و از سال ۸۰ با بسیاری از رسانههای آنجا در تبریز همکاری میکردهاست، مدتی خبرنگار ایسنا بوده و سپس خودشان سایت تبریز نیوز را راهاندازی کردهاست. همچنین آقای سهامالدین بورقانی در این فاصله بازداشت شدهاند که ایشان هم روزنامهنگار بودهاند و هم با چند سایت اینترنتی و از جمله سایتی که متعلق به آقای خرازی- سفیر سابق جمهوری اسلامی در پاریس – است که سایتی قانونی، رسمیت یافته و مورد تایید وزارت ارشاد بوده و من فکر نمیکنم همکاری با این سایت مشکل خاصی داشتهاست، نیز همکاری میکردند. ما همچنین مطلع شدیم که یکی از روزنامهنگاران و وبنگاران بوشهری، آقای اسماعیل جعفری نیز بازداشت شده و به زندان رفتهاند، تا مدت هشت ماه زندان خودشان را سپری کنند.
نيوت گينگريچ در انتخابات درون حزبی جمهوريخواهان برای انتخاب نامزد اين حزب در رقابت های رياست جمهوری نوامبر سال جاری، روز شنبه توانست رقيب پيشتاز خود، ميت رامنی، را در ايالت کارولينای جنوبی شکست دهد.نيوت گينگريچ در انتخابات درون حزبی جمهوريخواهان برای انتخاب نامزد اين حزب در رقابت های رياست جمهوری نوامبر سال ۲۰۱۲، روز شنبه توانست رقيب پيشتاز خود، ميت رامنی، را در ايالت کارولينای جنوبی شکست دهد. در رای گيری روز شنبه درون حزبی جمهوريخواهان در ايالت کارولينای جنوبی آقای گينگريچ ۴۰ درصد آراء و ميت رامنی ۲۸ درصد آراء را به دست آورد. از سال ۱۹۸۰ تاکنون همواره نامزدی که در کارولينای جنوبی برنده شده است به عنوان نامزد اصلی جمهوريخواهان در رقابت های رياست جمهوری حضور پيدا کرده است. گينگريچ که پيشتر رييس مجلس نمايندگان آمريکا بود طی يکسال گذشته حضور کم فروغی را در رقابت های درون حزبی جمهوريخواهان برای انتخابات ششم نوامبر سال جاری داشته است، ولی وی روز شنبه توانست پيروزی شوک آوری را در برابر رقيب پيشتاز خود، ميت رامنی، رقم بزند. آقای گینگریچ در روزهای اخیر بویژه پس از مصاحبه همسر سابق اش توجه رسانه ها را به خود جلب کرده بود. همسر سابق وی گفته بود که گینگریچ خواهان «روابط آزاد» است. میت رامنی در ماه گذشته با ۲۹ درصد آرا برنده انتخابات نيوهمپشاير شده بود. در انتخابات آيووا، که نخستين زورآزمايی نامزدهای جمهوريخواهان بود، ريک سنتُروم، سناتور پيشين از ايالت پنسيلوانيا به پيروزی رسيده بود. آقای سنتروم در انتخابات کارولينای جنوبی ۱۷ درصد آراء را به دست آورد و در جای سوم ايستاد. ران پال ديگر نامزد درون حزبی جمهوريخواهان ۱۳ درصد آراء را کسب کرد. با نتايجی که تا کنون به دست آمده است هنوز معلوم نيست در نهايت کداميک از نامزدهای حزب جمهوريخواه به عنوان نامزد نهايی اين حزب برای انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۱۲ انتخاب و برای رقابت با باراک اوباما معرفی خواهد شد . اکنون نگاه ها به انتخابات درون حزبی جمهوريخواهان در فلوريدا دوخته شده است که قرار است روز ۳۱ ژانويه برگزار شود. نيوت گينگريچ پس از پيروزی در انتخابات کارولينای جنوبی در سخنانی خطاب به هواداران اش گفت: «ما نياز داريم اين پيروزی را در فلوريدا ادامه دهيم. من به کمک شما نياز دارم.» ميت رامنی، فرماندار پيشين ماساچوست، که در نظرسنجی های فلوريدا پيشتاز است نيز تصريح کرد: «اين رقابت ها در حال جذاب شدن است و من فکر نمی کنم که در اين مسابقه تحليل رفته ام. من معتقدم که رقابت ها باعث می شود ما بهتر شويم. اين باعث خواهد شد تا کارزار ما قوی تر شود.» وی که از سوی محافظه کاران در حزب جمهوريخواه متهم شده که بسيار شبيه باراک اوباما است، بلافاصله به نيوت گينگريچ حمله کرد و تلاش کرد تا رای دهندگان را متقاعد کند که اين اتهام بيشتر برازنده رييس پيشين مجلس نمايندگان است. رامنی که یک مولتی میلیونر است، گفت: «انتقادهای گينگريچ از سوابق تجاری من حمله به کسب و کار خصوصی است و چنين کسی نمی تواند نامزد مناسبی برای انتخابات باشد.» سوزان مک مانوس، استاد علوم سياسی در دانشگاه فلوريدای جنوبی به خبرگزاری فرانسه گفته که با برنده شدن سه نامزد در سه رقابت اوليه، اکنون فلوريدا که از نظر آراء مهم است به مرکز توجه تبديل شده است. وی اظهار داشت: «جمهوريخواهان به خوبی آگاه هستند، نه فقط جمهوريخواهان فلوريدا بلکه در هرجای کشور، که اگر يک نامزد جمهوريخواه نتواند برنده انتخابات سراسری در فلوريدا شود احتمالا قادر نخواهد بود تا به کاخ سفيد راه پيدا کند.» انتخابات درون حزبی جمهوريخواهان طی ماه های آینده در ايالت های ديگر آمريکا ادامه خواهد يافت و يکی از نقاط اوج آن روز ششم مارس خواهد بود که به «سه شنبه بزرگ» معروف است. در اين روز، ده ايالت از جمله ماساچوست، تگزاس و ويرجينيا در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان به نامزد مورد نظر خود رای خواهند داد. قرار است که کنوانسيون حزبی جمهوريخواهان در روزهای ۲۷ تا ۳۰ اوت در فلوريدا برگزار شود که در آنجا نامزد نهايی اين حزب برای رقابت ماه نوامبر مشخص خواهد شد.
آیین گرامیداشت پنجاهمین سالگرد تولد سیروس قایقران از برجستهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران در زادگاهش، منطقه کلویر بندر انزلی برگزار شد. بانی این مراسم هواداران تیم ملوان انزلی بودند.آیین گرامیداشت پنجاهمین سالگرد تولد سیروس قایقران از برجستهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران در زادگاهش، منطقه کلویر بندر انزلی برگزار شد. بانی این مراسم هواداران تیم ملوان انزلی بودند. در جمع بازیکنانی که هرگز پیراهن پرسپولیس و استقلال تهران را به تن نکردهاند، قایقران را میتوان محبوبترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران دانست. مردی که پس از مرگش نام او از روی سکوی تماشاگران، لقب بازیکنان محبوب گیلان مثل پژمان نوری شد. هواداران پرسپولیس نیز مازیار زارع را با عنوان «مازیار قایقران» تشویق میکنند. همهساله همایشی نیز به نام او برگزار میشود که تاکنون پژمان نوری دو بار موفق شده تندیس قایقران را دریافت کند. هواداران ملوان با الهام از ورزشگاه سن سیرو در میلان، به ورزشگاه تختی انزلی لقب «سن سیروس» را دادهاند. سیروس قایقران در روز اول بهمن ۱۳۴۰ در بندرانزلی متولد شد. در صد بازی برای تیم ملی فوتبال ایران به میدان رفت که ۴۳ بازیاش رسمی بود. در ۲۱ بازی کاپیتان تیم ملی بود و چهارده گل ملی نیز در کارنامه دارد. یکی از این گلها از جمله مهمترین گلهای تاریخ فوتبال ایران است که سال ۱۹۹۰ در مرحله نیمهنهایی بازیهای آسیایی پکن و مقابل کره جنوبی به ثمر رسید. شهرت و محبوبیت قایقران اما نه صرفاً به خاطر افتخارات ملی بلکه برای اخلاقِ زبانزد این ستاره محجوب است. او در سالهای ۶۹ و ۱۳۶۵ که لیگ سراسری باشگاهها در ایران برگزار نمیشد، نقش مؤثری در قهرمانی ملوان در جام حذفی فوتبال ایران و حضور این باشگاه گیلانی در جام باشگاههای آسیا داشت. در همان دهه وقتی لیگ قدس برگزار شد که رقابتهای سراسری بین استانها بود، پیراهن تیم گیلان را پوشید و در چهارمین دوره در سال ۶۷، پس از تهران الف نایب قهرمان شدند. او در رقابتهای مقدماتی المپیک ۱۹۸۸ نیز که ایران با تصمیم فیفا از میزبانی محروم شد، یکی از بازیکنان تیم ملی ایران بود. در روز هجدهم فروردین ۷۷ در حالی که همراه فرزند، همسر و برادر همسرش از بندر انزلی عازم تهران بود، حوالی امامزاده هاشم در اثر سانحه رانندگی همراه با فرزند خردسالش راستین، چشم از جهان فروبست. آقای آسیا، بچه زمین خاکی کلویر سنین کودکی قایقران در دهه ۴۰ با بازی در زمینهای خاکی کلویر سپری شد. اولین بارقههای استعداد او در تیم منتخب آموزشگاههای بندر انزلی نمایان شد. سال ۱۳۵۶ در سن ۱۶ سالگی موفق شد به عنوان بهترین بازیکن تیمهای نوجوانان و جوانان ملوان بدرخشد. از بداقبالی او دوران شکوفاییاش مصادف شد با سالهای آغازین پس از انقلاب که ساختار اجرایی ورزش ایران، وضعیتی رقتبار داشت. نابسامانیهایی که با آغاز جنگ، دو چندان شد. به باور کارشناسان فوتبال، سیروس مانند برخی دیگر از همنسلان نخبهاش اگر دو دهه دیرتر به دنیا میآمد حضور در تیمهای معتبر اروپایی را نیز تجربه میکرد. قایقران در بیست و سه سالگی به تیم ملی دعوت شد. در جام ملتهای ۱۹۸۸ در قطر، تیم ملی ایران با هدایت پرویز دهداری که تیم ملی را نونوار کرده بود، روی سکوی سوم ایستاد، سیروس قایقران کاپیتان آن تیم بود. قایقران مدتی هم عضو باشگاه استقلال بندر انزلی بود و بعد از قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی پکن به الاتحاد قطر پیوست. سپس به ملوان بازگشت و این تیم را قهرمان جام حذفی ایران کرد. گلهای زیبای قایقران با پیراهن ملوان به خیبر خرمآباد (تیمی که پرسپولیس را حذف کرده بود) در جام حذفی ۶۵ و به پرسپولیس در جام حذفی ۶۹ از جمله مهمترین گلهای دوران فعالیت باشگاهی اوست. اولین بازی تیم ملیاش را سال ۶۳ مقابل یوگسلاوی برگزار کرد و آخرین بازی ملی او سال ۷۲ مقابل بوسنی و هرزگوین بود. زیباترین گل زدهاش با پیراهن تیم ملی، مقابل دینامو درسدن آلمان شرقی در سال ۶۴ به ثمر رسید. قایقران در سال ۷۲ به عنوان بازیکن و سپس سرمربی در کشاورز تهران فعالیت کرد. سال ۷۴ گفته میشد که ناکامی مقابل استقلال، پایان فعالیت قایقران در کشاورز خواهد بود اما این تیم با گل کوروش برمک مقابل آبیپوشان به تساوی رسید. او سپس به تیم دسته دومی مسعود هرمزگان پیوست. در دو سال آخر زندگیاش بارها ابراز تمایل کرد تا به ملوان برگردد اما این واپسین آرزویش محقق نشد و این قوی سپید خزری، دیده از جهان فروبست. احمدرضا عابدزاده که در طول این سیزده سال هرگز در مراسم سالگرد درگذشت قایقران غایب نبوده درباره او میگوید: طی سالهای حضور قایقران در تیم ملی، رفتار حرفهای و منش پهلوانی او مثالزدنی بود. فوتبالیستهای اندکی هستند که همیشه با تمام وجود برای تیم ملی و باشگاه خود بازی میکنند. مجتبی محرمی نزدیکترین دوست ورزشی سیروس قایقران هم درباره خبر درگذشت او گفتهاست: تازه از قطر آمده بودم که سیروس به من زنگ زد. گفت برای انجام کاری به تهران میآیم و میخواهم تو را هم ببینم. سیروس هر وقت به تهران میآمد با هم بودیم. قرار شب را با سیروس گذاشتم اما آن شب هرگز نرسید و ظهر، خبر مرگ رفیقم را به من دادند. اولین روز سیروس در ملوان بهمن صالحنیا سرمربی پیشین ملوان میگوید؛ یکی از روزهای قبل از انقلاب، جوانی لاغراندام و سبزه آمده بود سر تمرین. محمدرضا مرادی و نصرت ایراندوست که نوجوانان و جوانان ملوان را تمرین میدادند گفتند بهمن خان این پسر را میشناسی؟ او سیروس قایقران پسر آقا پرویز، کارمند تربیت بدنی خودمان است. با انتخاب آقای پرویز دهداری به عنوان سرمربی تیم ملی که با نظر میرحسین موسوی نخستوزیر وقت صورت گرفت، بهمن صالحنیا نیز دستیار دهداری شد. صالحنیا میگوید در مسافرتهای ورزشی که با قایقران به چین، آلمان شرقی، نپال، بنگلادش و تایلند داشت، سیروس نمونه یک ورزشکار کامل بود. طوری که سرانجام، پرویز دهداری خودش بازوبند کاپیتانی را به دست او بست. پس از بازگشت او از الاتحاد قطر، با پیگیری مرحوم جمشید طلاکار سیروس مجدداً به ملوان بازگشت. در سفر به کانتون چین، فیلمبرداران چینی از حرکات قایقران تصویر برمیداشتند. صالحنیا میگوید از مترجم ایرانی آقای شین علت این کار را پرسیدم، گفت میخواهیم در کلاسهای آموزشی خودمان از این فیلم استفاده کنیم. زیرا سیروس بازیکنی استثنایی با تکنیکی کمنظیر است. صالحنیا درباره تمایل قایقران در سال آخر زندگیاش برای بازگشت به ملوان میگوید: آن دوران من و عباس رجبیه فرد، ملوان را هدایت میکردیم و قایقران هم در تیم کشاورز بود. تا این که من به اتفاق محمد احمدزاده به مس کرمان رفتیم. سیروس هم به تیم مسعود بندرعباس رفت اما اظهار دلتنگی میکرد و میل داشت به انزلی بازگردد. علی تهرانی دوست مشترک ما به دفعات از علاقه سیروس برای پیوستن به ملوان میگفت. اما آن سانحه وحشتناک رخ داد و سیروس و انزلی برای همیشه از هم جدا شدند.
به دنبال غرق شدن یک اتوبوس دریایی در مسیر جزیره هرمز و بندر عباس در روز شنبه، نیروهای امداد تا این لحظه جسد ۱۶ تن را از آب بیرون کشیدهاند و عملیات جستوجو برای یافتن یک مسافر مفقود دیگر همچنان ادامه دارد.به دنبال غرق شدن یک اتوبوس دریایی در مسیر جزیره هرمز و بندر عباس در روز شنبه، نیروهای امداد تا این لحظه جسد ۱۶ تن را از آب بیرون کشیدهاند و عملیات جستوجو برای یافتن یک مسافر مفقود دیگر همچنان ادامه دارد.. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، این قایق مسافربری با ۲۲ سرنشین (ناخدا، همراه و ۲۰ مسافر) حوالی ساعت ۱۷ روز شنبه به سمت بندرعباس در حرکت بود که به دلیل تمام شدن بنزین در میانه راه متوقف شد و پس از آن به دلیل آبگرفتگی، واژگون و به طور کامل غرق شد. حسین خوشبخت، مدیر روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان روز یکشنبه گفت به دلیل شدت امواج، قایق واژگون شده و بیشتر مسافران به دلیل محبوس شدن در زیر این شناور، غرق شدهاند. این مقام مسئول از یافتن جسد ۱۶ تن از مسافران و نجات پنج تن دیگر از مسافران و انتقال آنها به بیمارستان خبر داد. به گفته دو تن از نجاتیافتگان، ۹ نفر از مسافران این قایق زن بودهاند. اگرچه خبرگزاری ایرنا اتمام بنزین و آبگرفتگی را علت این حادثه دانسته، حسین خوشبخت میگوید یکی از دلایل قطعی این حادثه نامساعد بودن شرایط جوی بوده است. آقای خوشبخت در این خصوص به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گفته است: «با وجود اینکه از ساعت ۹:۴۵ روز شنبه به تمامی واحدهای دریایی اعلام شده بود که به علت بدی آب و هوا تردد کلیه وسایل ممنوع است، این اتوبوس دریایی اقدام به سوار کردن مسافر کرده بود.» به گفته وی مأموران گارد بندر به دلیل به آب زدن این قایق علیرغم اعلام ممنوعیت، ناخدای این اتوبوس دریایی را بازداشت کردهاند. در حال حاضر تلاشهای نیروهای امداد و غواصان برای یافتن یک تن مفقود همچنان ادامه دارد.
مسولان امداد و نجات در بندر عباس میگويند اجساد ۹ سرنشين اين قايق را پيدا کرده و به ساحل منتقل کردهاند . بنا بر گزارش خبرگزاریهای ايران، لاشه اين قايق پيدا شده و گمان میرود بقيه سرنشينان مفقود شده قايق، در درون آن محبوس شده و جان خود را از دست داده باشند. از ۲۲ سرنشين اين قايق، ۵ تن نجات يافته و به بيمارستان منتقل شدهاند . اين قايق که با نام اتوبوس دريايی شناخته میشود عصر شنبه در مسير بندرعباس ـ جزيره هرمز غرق شد .
نيروهای امنيتی بحرين و معترضان به حکومت اين کشور، روز شنبه بار ديگر در جريان يک مراسم تشييع جنازه با يکديگر درگير شدند . درگيریها در منطقه «محرق» در شمال منامه پايتخت، و در هنگام تشييع جنازه «يوسف موالی» 24 ساله، رخ داد . مخالفان حکومت بحرين معتقدند اين جوان پس از بازداشت توسط نيروهای امنيتی، در زندان جان خود را از دست داده است، اما مقامات اين ادعا را رد میکنند . ديگر نقاط بحرين هم روز شنبه شاهد درگيریهايی بين معترضان و نيروهای حکومت بحرين بود.
لئون پانهتا، وزير دفاع امريکا، روزشنبه گفت: «اعزام ناو هواپيمابر اينترپرايز به خليج فارس و عبور آن از تنگه هرمز پيامی مستقيم به ايران است». بنابر گزارش آسوشيتد پرس ، آقای پانهتا گفته است : «امريکا عليرغم کمبود بودجه ۱۱ ناوهواپيمابر خود را حفظ میکند و يکی از دلايل اين کار حفظ قدرت دريايی امريکا عليه ايران است». پيش از اين عطا الله صالحی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ايران پس از خروج ناو هواپمابر«جان استينز» از خليج فارس گفته بود توصيه میکنيم اين ناو ديگر به منطقه برنگردد .
مردم کرواسی امروز يکشنبه به پای صندوقهای رای میروند، تا در يک همه پرسی، نظر خود را در مورد پيوستن به اتحاديه اروپا اعلام کنند. بر اساس آخرين نظر سنجی بين ۵۰ تا ۶۰ درصد از کرواتها، به نفع عضويت کشورشان در اتحاديه اروپا رای خواهند داد . دولت کرواسی ماه گذشته معاهده پيوستن به اتحاديه اروپا را امضا کرد اما مردم نيز بايد به آن رای مثبت دهند . بر اساس توافق دولت کرواسی و اتحاديه اروپا ، اين کشور میتواند از ابتدای سال ۲۰۱۳ به عضويت اتحاديه اروپا درآيد.
وزرای خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب امروز يکشنبه در قاهره گردهم میآيند تا آخرين وضعيت ناآرامیهای داخلی سوريه را بررسی کنند . جلسه وزرای خارجه اتحاديه عرب پس از آن برگزار میشود که ماموريت يک ماهه ۱۶۰ ناظر اين اتحاديه در سوريه شامگاه پنجشنبه به پايان رسيد . بنابر گزارش رويترز ،قرار است در نشست قاهره درباره ادامه ماموريت اين ناظران در سوريه تصميم گيری شود . دولت سوريه خواهان ادامه حضور ناظران اتحاديه عرب است اما مخالفان حکومت بشار اسد می گويند دولت سوريه حتی در حضور ناظران نيز به کشتار معترضان در خيابان ها ادامه می دهد. تاکنون بيش از ۵ هزار تن در نا آرامی های ۱۰ ماهه سوريه کشته شدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر