
سفیر سوریه در عراق که همزمان عضو ارشد حزب بعث سوریه بود، سفارت این کشور را ترک کرد و به اربیل رفت.
جدا شدن این دیپلمات برجسته سوری از رژیم اسد اولین کناره گیری یک سفیر از زمان شروع انقلاب مردم سوریه تا کنون است.
این اقدام در پى كناره گيرى ده ژنرال از ارتش حكومتى سوريه و در راس آنها نواف طلاس از دوستان نزديك بشار اسد، صورت گرفته است.
شبکه تلویزیونی العربیه نیز با تایید این خبر اعلام کرد که در تماسهاى خود با منابع آگاه اطلاع يافته كه سفير سوريه در بغداد، دو روز پيش به اربيل رفته است.
بنا به گزارش تلويزيون العربيه، نواف الفارس، كه هميشه در حزب بعث مقام مهمى داشته است و سفير سوريه در عراق، يكى از مهمترين و حساسترين كشورهاى همجوار، بوده است، اينك به گفته مخالفان به اربيل مركز اقليم كردستان عراق رفته و منصب خود را ترك كرده است.
اين منابع روز چهارشنبه به خبرگزارى رويترز گفتند كه نواف الفارس در اعتراض به حملات نيروهاى اسد به مردم استعفا داده و سکوت یک ساله دیپلمات های سوری را شکسته است.
گفته مى شود وى از نظر امنيتى نيز به مقامات سطح بالاى سوريه نزديك بوده است. لذا استعفايش هم به دليل ايجاد شكاف در سيستم ديپلماسى ارزش سياسى دارد و هم از نظر امنيتى مهم است.
او از اهالى ديرالزور است و اين شهر با حومه اش به شدت توسط نيروهاى اسد مورد حملات نظامى واقع شده است.
ندای سبز آزادی - گویا اتهام رایج «تشویش اذهان عمومی» که سالهاست داغ آن بر پیشانی فعالان سیاسی و حقوق بشری خورده است این بار قرار است گریبان اهالی فوتبال را بگیرد.
هفته گذشته حسن زاده رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال اعلام کرده بود امیر قلعه نویی سرمربی استقلال به دلیل آن که گفته بود "داوران قهرمانی را از تراکتورسازی گرفتند"، تشویق اذهان عمومی کرده و باید به کمیته انضباطی برود.
با این حال عبدالرحمان شاه حسینی رئیس سابق کمیته انضباطی می گوید که «عنوان به کار برده شده به نام تشویش اذهان عمومی غلط است و به فرض این که امیر قلعه نویی یا سایرین در فوتبال چنین کاری کرده باشند رسیدگی به چنین مسئلهای در صلاحیت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نیست، تشویش اذهان عمومی جرم است و باید در مراجع قضایی آن را رسیدگی کرد»
ناگفته هایی که وزیر را دادگاهی می کند
عدم درج نام نمایندگان تیم ملی تیراندازی با کمان کشورمان در سایت فدراسیون جهانی برای حضور در رقابتهای المپیک ۲۰۱۲ لندن، موجی از نگرانی ها را برای جامعه ورزش ایران پدید آورد.
در این لیست نام ۶۳ کماندار در هر دو بخش مردان و زنان از ۴۰ کشور اعلام شده که در این بین همچنان مقابل نام ایران، هیچ نامی درج نشده و علت آن باز هم چیزی نیست جز دخالت دولت ایران در امور ورزش!
حدود ۴ ماه از حضور محمدعلی شجاعی در رأس فدراسیون تیراندازی با کمان میگذرد و هنوز جار و جنجال و حاشیه کمانداران را رها نکرده است.
در تازه ترین تنش ها در فدراسیون تیراندازی با کمان کریم صفایی رئیس سابق این فدراسیون در واکنش به اظهارات رسولی نژاد که گفته بود پرونده این فدراسیون را به سازمان بازرسی کل کشور واگذار خواهد کرد گفته است: «ما را از بازرسی کل کشور نترسانید چراکه اگر پایم به آنجا باز شود، ناگفتههایی دارم که بر اساس آن وزیر ورزش و معاونان محترم و همچنین رئیس سابق سازمان تربیت بدنی باید به دستگاههای قضایی مراجعه کنند.»
کریم صفایی در خصوص صحبتهای رسولی نژاد، ادامه داده است: «وی به جای معاونت پارلمانی و حقوقی وزیر ورزش ما را به یاد افرادی می اندازد که در گذشته در خیابانهای تهران شهره شهر بودند و سردرمدار چماق به دستها»
داوران سربازان جبهه جنگ
پس از فصل ناموفق قضاوت داوران و کمک داوران فوتبال کشور و جابه جاهایی های صورت گرفته در راس کمیته داوران، این بار فریدون اصفهانیان رئیس جدید کمیته داوران، میدان فوتبال را به جبهه جنگ تشبیه کرده و خطاب به داوران گفت: «اخطار، تذکر و کارت قرمز اسلحه ما است پس سربازی در جنگ موفق است که گلوله را به موقع شلیک کند. اگر به موقع شلیک نکند کشته خواهد شد. ما هم باید به موقع اخطار و کارت قرمز را نشان دهیم»
نکته جالب این که اصفهانیان تلویحاً اتهام فساد مالی و دریافت رشوه از سوی برخی از داوران را تایید کرده و به داوران گفته: «پول همیشه به انسان هویت نمیدهد. سعی کنید از خود نام نیکی به جای بگذارید چرا که مردان نیک همواره در یاد و خاطره ماندهاند اما بسیاری از آدمهای پولدار از دنیا رفتهاند و نامی از آنها نیست.»
از سوی دیگر رئیس دپارتمان داوری فدراسیون فوتبال هم اعلام کرد تعدادی از داوران و کمک داوران در تستهای داوری رد شدهاند.
حسین عسگری می گوید: «از ۸۱ داور و کمک داور تست گرفتیم که هدایت ممبینی، یدالله جهانبازی، البرز حاجی پور،ایرج ساعدی، محمد حسین اسدی، مجید سیف آذر و حمید حاج ملک از داوران در تست رد شدند البته سعید مظفری زاده و رحیم مهرپیشه به دلیل مصدومیت تست ندادند.»
ممبینی و جهانبازی دو داور ملی ایران که در تست فدراسیون مردود شده اند سالهاست که در رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور سوت زده اند.
عدم بخشش حق الناس در فوتبال
ستاد رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال با صدور اطلاعیه ای که به امضای آیت الهی رسیده است در آستانه ماه رمضان گفته که «همه متخلفانی که به هر جهت اشتباهاتی مرتکب شده اند و در این ستاد پرونده دارند، اما از اشتباهات آنها حق الناسی ضایع نشده و یا موجب وهن به حیثیت جامعه فوتبال نگردیده، می توانند با شرایط خاص به فعالیت خود در فوتبال ادامه دهند لکن پرونده آنها مفتوح و سوابق شان جهت بررسی رفتارها در آینده محفوظ می ماند و انشاالله که از تکرار اشتباهات پرهیز خواهند نمود.»
از ابتدای فصل ۸۸-۸۹ فوتبال کشور مقامات فدراسیون فوتبال با اجرای طرح هایی چون "منشور اخلاقی و رفتاری فوتبال ایران" و تشکیل ستاد رسیدگی به تخلفات حرفه ای یک آئیننامه انضباطی را برای انطباق مسائل فوتبال ایران با فرهنگ اسلامی اجرا می کنند.
رعایت مقررات این منشور برای تمامی افرادی که در فوتبال نقش دارند شامل؛ هیئتهای فوتبال، باشگاهها، مقامات رسمی تیمها، مقامات رسمی مسابقه، بازیکنان، داوران، هر فرد و سازمانی که از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، کمیته اجرایی مسابقات، هیئتهای استانی و محلی برای برگزاری مسابقات جهت انجام مسئولیتی منصوب شده باشند، تماشاگران و هواداران، رسانهها و خبرنگاران مرتبط با محیطهای فوتبال الزامی است.
اجرای این آئیننامه مخالفتهای فراوانی را در بین بازیکنان، مربیان، مدیران باشگاهها، رسانهها و حتی برخی مسئولان فدراسیون فوتبال برانگیخت اما اجرای آن با موافقت هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و بویژه پشتیبانی عزیز محمدی رئیس سازمان لیگ و حجتالاسلام علیرضا علیپور دبیر ستاد منشور اخلاقی ادامه یافت.
این ستاد پیگیری و اجرای منشور اخلاقی در ابتدای فصل ۸۸-۸۹ لیگ برتر اجازه حضور در مسابقات را به تعدادی از مربیان و بازیکنان نداد. این اقدام با انتقاد شدیدی مواجه شد چرا که فقط کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال حقِ محروم کردن بازیکنان و مربیان را دارد.
«با قوانین قشنگشان گفتند به خاطر اسرائیل به آب نپر!»
کمتر از یک ماه مانده به رقابت های المپیک ۲۰۱۲ لندن، اردوی تیم ملی شنای کشورمان هم از اوضاع چندان مناسبی برخوردار نیست و اختلافات میان ورزشکاران و مسئولان این فدراسیون در نهایت منجر به کنار گذاشتن محمد علیرضایی بهترین شناگر و رکورددار سالهای اخیر کشور از اردوی تیم ملی و جایگزینی محمد بیداریان که گفته می شود از بستگان وحید مرادی از مسئولان فدراسیون شنا شد.
این موضوع حاشیه های فراوانی را برای فدراسیون و شناگران کشورمان پدید آورد و در آخرین نمونه از درگیریهای لفظی و افشاگری های صورت گرفته محمد علیرضایی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی فارس، اظهارات جنجال برانگیزی را مطرح کرده است.
علیرضایی می گوید که «بیشترین امتیاز مربوط به من است و حتی پس از من هم بیداریان حضور ندارد و حق فرد دیگری است، اما مسئولان فدراسیون همچنان کار خود را میکنند».
وی با بیان این که «بیداریان ضعیفترین شناگر ایران در رقابتهای ترکیه بود، تصریح کرد: «در ترکیه همه مدال گرفتند به غیر از بیداریان! چرا این دروغها را میگویند؟ میدانم تمام این موارد به روابط عمومی فدراسیون مربوط و دستهای سیاهی پشت پرده است.»
قهرمان شنای کشور نیز درباره حذف خود از مسابقات جهانی شنا به دلیل سر باز زدن از رقابت با شناگر اسرائیلی نیز اظهارات جنجالی را مطرح کرده است که حتی می تواند برای این ورزشگار تبعاتی را داشته باشد.
وی می گوید: «با زبان خوش نمیتوان با مسئولان فدراسیون صحبت کرد؛ در رقابتهای جهانی شانگهای من با نماینده رژیم صهیونیستی هم گروه شدم و به آب نپریدم، اما مسئولان فدراسیون از همین موضوع علیه من استفاده کردند و گفتند چون در ۱۰۰ متر قورباغه در مسابقات جهانی شانگهای شرکت نکردم نمیتوانم به المپیک بروم. مگر من گفتم نمیخواهم مسابقه دهم؛ خودتان با آن قوانین قشنگتان! اعلام کردید که با نماینده رژیم صهیونیستی مسابقه ندهم. من بخاطر احترام به قوانینی که در کشورمان داریم در ۱۰۰ متر قورباغه مسابقات جهانی شرکت نکردم؛ آیا این نوع برخورد با من درست است؟»
سید ابراهیم نبوی
یکی دو سال پیش گابریل گارسیا مارکز، به تلوزیون کلمبیا آمد و متن نامه خداحافظی اش را از مخاطبانش خواند. گفت چند سالی است به سرطان غدد لنفاوی مبتلاست و دارد روزهای آخر عمرش را می شمارد، اما نمی خواهد بی هوا و بدون خداحافظی از کسانی که کتاب هایش را خوانده اند از این دنیا برود. متن نامه آخرش این بود:

اگر خداوند برای لحظه ای فراموش می کرد که من عروسکی کهنه ام و تکه کوچکی از زندگی به من ارزانی می داشت احتمالا همه آنچه را که به فکرم می رسید نمی گفتم، بلکه به همه چیزهایی که می گفتم فکر می کردم. کمترمی خوابیدم و بیشتر رویا می دیدم. چون می دانستم هر دقیقه ای که چشممان را بر هم میگذاریم شصت ثانیه نو را از دست می دهیم. هنگامی که دیگران می ایستند راه می رفتم و هنگامی که دیگران می خوابیدند بیدار می ماندم. هنگامی که دیگران صحبت می کردند گوش می دادم و از خوردن یک بستنی شکلاتی چه لذتی که نمی بردم. کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ می نوشتم و زیر نور آفتاب دراز می کشیدم.
اگرخداوند تکه ای زندگی به من ارزانی می داشت قبایی ساده می پوشیدم و طلوع آفتاب راانتظار می کشیدم.... با اشکهایم گلهای سرخ را آبیاری می کردم تا درد خارشان و بوسه گلبرگهایشان در جانم بخلد و هر روز غروب خورشید را عاشقانه می نگریستم.
خدایا! اگر تکه ای زندگی می داشتم نمی گذاشتم حتی یک روز بگذرد بی آنکه به مردمی که دوستشان دارم نگویم که دوستشان دارم. بله تا جایی که می توانستم به آنها می گفتم که دوستشان دارم. هر لحظه. به همه مردان و زنان می قبولاندم که محبوب من اند ودر کمند عشق زندگی می کردم. به انسان ها نشان می دادم که چه در اشتباه اند که گمان می برند وقتی پیر شدند دیگر نمی توانند عاشق باشند. به آدمها می گفتم که عاشق باشند وعاشق باشند و عاشق . به هر کودکی دو بال می دادم، اما رهایش می کردم تا خود پرواز رابیاموزد و به سالخوردگان یاد می دادم که مرگ نه با سالخوردگی که با فراموشی سرمی رسد. به انسانها یادآوری می کردم که در قبال احساسی که به یکدیگر می دهند مسئولند.
آه! انسانها ، از شما چه بسیار چیزها آموخته ام . من دریافته ام که همگان می خواهند در قله کوه زندگی کنند بی آنکه بدانند خوشبختی واقعی جایی است که سراشیبی به سمت قهقرا می پیماییم. دریافته ام که وقتی طفل نوزاد برای اولین بار با مشت کوچکش انگشت پدررا می فشارد او را برای همیشه به دام می اندازد. دریافته ام که یک انسان فقط هنگامی حق دارد به انسان دیگر از بالا به پایین بنگرد که ناگزیر باشد او را یاری دهد تا روی پای خود بایستد.
من از شما بسی چیزها آموخته ام اما در حقیقت فایده چندانی ندارد، چون هنگامی که آنها را در این چمدان می گذارم بدبختانه در بستر مرگ خواهم بود. اما شما این را به خاطر بسپارید، چون هنوز زنده اید.
مارکز ششم مارس ۱۹۲۷ در در دهکدهٔ آرکاتاکا، درمنطقهٔ سانتامارا در کلمبیا به دنیا آمد. رماننویس، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است و بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو مشهوراست. او که پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی میکند، در سال 1982 جایزه نوبل ادبیات را برای کتاب " صد سال تنهایی"گرفت و رمان هایی مثل " عشق سال های وبا" و " گزارش یک قتل"را نوشت.
یکی دو روز پیش، برادرش، "جیمی گارسیا ماركز"، در یک سخنرانی برای دانشجویان دانشگاهی در شهر كارتاژینا اعلام كرد، گابو علاوه بر آلزایمر، از بیماری جنون نیز رنج میبرد. برادر ۸۵ سالهاش دائما با او تماس تلفنی میگیرد و سؤالات تكراری و ابتدایی میپرسد. حافظه اش دچار مشكل شده است و من گاهی گریه میكنم؛ زیرا احساس میكنم دارم او را از دست میدهم. البته او از لحاظ فیزیكی مشكلی ندارد؛ اما مدت زیادی است كه از جنون رنج میبرد. همچنان حس اشتیاق، لذت و طنزی را كه پیش از این داشت، دارد. این بیماریای است كه درخانوادهی ما موروثی است.
كمتر از یك ماه قبل هم «پلینی مندوزا آپولیوس» ـ دوست نزدیك ماركز ـ در مصاحبه با یك روزنامه شیلیایی اعلام كرده بود، این نویسنده معروف كلمبیایی به تدریج حافظهاش را از دست میدهد و صدای آشنایانش را نمیشناسد.
اما خبر بدتر آن است که، مارکز برای همیشه از نوشتن دست كشیده است.
ما همیشه از یک سوراخ دوبار گزیده می شویم

وقتی در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، نام احمدی نژاد در بین شش کاندیدای آن دوره دیده شد، خیلی ها او را یک چهره ناشناس می دانستند. یا دست کم فقط از سابقه شهرداریش خبر داشتند. اما این چهره به اصطلاح ناشناس، که به همراه رفسنجانی به دور دوم انتخابات رسید و اتفاقا با آن شعارهای پوپولیستی و ضدهاشمی اش، از چهره های شناخته شده ای مثل دکتر مصطفی معین، مهدی کروبی، محمد باقرقالیباف و علی لاریجانی پیش افتاد و پیروز انتخابات هم شد، چندان هم غریبه نبود. ما خیلی وقت پیش عکس این رئیس جمهور بعد از این را، در روزنامه های پرتیراژ آن زمان دیده بودیم و شاید یادمان رفته بود. شاید مثل خیلی وقت های دیگر از ترس سوراخ های گشاد و آشنای دیگر، دستمان را درسوراخی کردیم که یادمان رفته بود یک بار دیگر هم از همان سوراخ گزیده شده ایم.

روزنامه سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸به جرم چاپ نامه محرمانه سعید امامی به قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت برای تهدید مطبوعات، توسط دادگاه ویژه روحانیت به مدت ۵ سال توقیف شد و محمود احمدی نژاد، در دادگاه روزنامه سلام یکی از شاکیان خصوصی پرونده بود.

در جریان محاکمه روزنامه سلام به جزمدعی العموم ۴ شاکی خصوصی دیگر هم حضور داشتند:
محمود احمدی نژاد ( که در آن زمان استانداراردبیل در دولت هاشمی رفسنجانی بود)، کامران دانشجو (که استاندار تهران بود و دردولت احمدی نژاد وزیر علوم شد)، درویش زاده (نماینده مردم دزفول در مجلس پنجم) وحمیدرضا ترقی (عضو ارشد موتلفه و نماینده مشهد در مجلس پنجم.) این آقای درویش زاده همان نماینده دزفول بود که بشکند دستم، این همه زحمت کشیدم و روی زانوی خودم بزرگش کردم و معروف شد و قبل از این ماجراها در نطق پیش از دستوری( خداوند حفظ کند حسنی را) اعلام کرده بود که مطبوعات دوم خردادی از آمریکا شش میلیون دلار پول گرفتند و من هم چک شش میلیون دلاری اش را در روزنامه جامعه چاپ کرده بودم و بعدا هم این قدر پیله کردم به او که از من هم شکایت کرد.
پس از تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات در مجلس، غروب همان روز وزارت اطلاعات از روزنامه سلام به خاطر چاپ سندی جعلی راجع به نقش سعید امامی درپیشنهاد این طرح به عنوان نشر اکاذیب شکایت کرد و دادگاه روزنامه سلام را به علت ارتکاب جرایم مطبوعاتی توقیف کرد.
حمید رضا ترقی در مورد این دادگاه می گوید: " اگرچه وزارت اطلاعات به دستور خاتمی پس از واقعه کوی دانشگاه در شب 18 تیر شکایت خود را پس گرفت، ولی کیفرخواست من از طرف نمایندگان و شکایتی که آقای احمدی نژاد به عنوان استاندار اردبیل از نشر اکاذیب روزنامه سلام داشت برای دادگاه کافی بود و پس ازقرائت کیفرخواست، موسوی خوئینیها دفاع ضعیفی کرد و قاضی رأی به محکومیت ایشان وتوقیف روزنامه داد."
و در جایی اشاره می کند: " پس از روی کار آمدن اصلاحطلبان در دوم خرداد سال 76 در مجلس پنجم اتاق فکری تشکیل شد تا ضمن رصد کردن حرکتهای سیاسی این جریان علت عدم موفقیت جریان نیروهای انقلاب رادر انتخابات بررسی و برای آینده برنامهریزی شود."
و نتیجه برنامه ریزی و بررسی این اتاق فکر در سال هشتاد و چهار شد محمود احمدی نژاد... چهره " غریبه آشنا" یی که ما یادمان رفته بود عکسش راکجا دیده ایم.
دو خط موازی هم به هم می رسند

باور نمی کنید؟ در جلسه شنبه 17 تیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست هاشمی رفسنجانی، که رئیس جمهور محبوب محمود احمدی نژاد هم شرکت داشت، اعضا به بررسی مسائل اقتصادی کشور پرداختند.
در ابتدای این جلسه، احمدینژاد رئیس جمهور و وزرای مربوطه و نا مربوطه، به طور جداگانه و یکی یکی، گزارشی از اوضاع گل و بلبل اقتصادی کشور و تدابیر وتمهیدات به عمل آمده برای مقابله با تهدیدات، تحریم ها و جنگ تبلیغاتی و روانی اقتصادی که دشمنان علیه ایران ترویج میکنند و اصلا هم واقعیت ندارد و مخارج یک خانواده ایرانی هم طی پنج سال گذشته و در زمانی که بیشترین در آمد نفتی کشور درطول تاریخ در دست دولت بوده، دو برابر نشده است و ایجاد تعادل و توازن در بازار و رفع مشکلات به اطلاع اعضا نسبتا بیدار و بیکار رساندند. تبارک الله!
دبیر مجمع تشخیص مصحلت نظام گفت: دولت و تیم اقتصادی آن مدعی بودند اگر اقدامات اخیر را انجام نمی دادند خطر بزرگی کشور را آسیب می زد و نمی توانستند جلوی این خطر را بگیرند. که خدا را شکر حالا گرفته اند. البته دولت از گرانی های امروز راضی نبود و به صراحت می گفت ما از گرانی هایی که به مردم فشار می آورد راضی نیستیم و دل مان می خواهد فقط خودمان به مردم فشار بیاوریم. این گزارش ها نشان می داد دولت با همه توان در صحنه است تا بر این مشکلات و تحریم های غرب علیه کشورمان غلبه کند. گزارش های دولت حکایت از یک امیدواری داشت که نشان می داد دولت هم یک ستاد تدابیر اقتصادی را از دو سه سال پیش طراحی کرده و از طرفی علاوه بر آن کمیته ای راتشکیل داده اند که به طور دائم به ریاست آقای رئیس جمهور جلسه دارند. آقای احمدی نژاد در جلسه امروز اعلام کرد خود بنده فعالانه از صبح زود جلساتی بین وزرای اقتصادی و بانک مرکزی گذاشته ایم که این جلسات بعضا تا شب به طول انجامیده است. ماشاء الله!
سپس رئیس و اعضای مجمع با تشکر از حضور وزرای اقتصادی دولت که قدم رنجه کرده بودند و در جلسه حضور داشتند و توضیحات اساسی ارائه شده و اقدامات موثر به عمل آمده، دیدگاهها و نظرات خود را برای بهبود روز افزون امور و اقدامات مؤثرتر و کارآمدتر برای مواجهه با مسائل اقتصادی بیان کردند و سؤالاتی مطرح شد که رئیس جمهور و وزرای همراه، بلافاصله به آنان پاسخ دادند و از دقتنظر و دیدگاههای مفید اعضای مجمع تقدیر و تشکر کردند و بدین ترتیب تمام مسائل اقتصادی کشور با به هم رسیدن این دو خط موازی به هم، ختم به خیر شد. الحمدلله
البته در این جلسه،قرار بود طبق روال عادّی، ادامه بررسی و تدوین سیاستهای کلی اجتماعی نظام پیگیری شود، ولی به دلیل اهمیت و فوریت شرایط موجود، بررسی مسائل تحریمهای اقتصادی تقدم یافت و با حضور رئیس جمهور به همراه وزرای اقتصادی و دارایی، نفت، تجارت و صنعت و رئیس کل بانک مرکزی، مباحث اقتصادی و تدابیر دولت برای فائق آمدن بر مسائل اقتصادی و خنثی کردن آثار تحریمهای اعمال شده مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توجه به طولانی شدن مباحث اقتصادی در جلسه ، ادامه بررسی و تدوین سیاستهای کلی اجتماعی نظام از دستور این جلسه خارج شد و مقرر شد این بحث در جلسه آینده مجمع بررسی شود.ان شاء الله!
این هم عکسهای این نشست صمیمی و دوستانه
افزایش صادرات غیر نفتی گشت ارشاد به تمام نقاط دنیا

سیدمحمد حسینی،وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجاب را یك اصل مسلم و حق الهی دانست و گفت: رویكرد در زمینه ارایه الگوهای حجاب و عفاف نباید فقط محدود به مرزهای جغرافیایی ایران باشد.
سیدمحمد حسینی روزشنبه و در مراسم اختتامیه دومین جشنواره بین المللی تولیدات رسانه ای عفاف و حجاب( خانه امن - جامعه امن)، گفت: با توجه به افزایش هجمه دشمنان باید دست در دست یكدیگر داد، و همه افراد جامعه در زمینه عفاف و حجاب احساس مسوولیت كنند.عده ای با این استدلال كه دل باید پاك باشد و حرف هایی از این دست، حجاب را منتفی می دانند درحالی كه با این استدلال ها مخالفیم و این مسیر را با جدیت ادامه خواهیم داد.

حالا دل پاک نبود هم نباشد. به ما چه مربوط؟ ما باید حواسمان به روسری خانم ها باشد و پاچه شلوار و عرض کمرشان. مردم خانه امن و جامعه امن می خواهند. می خواهند اگر یک شب رفتند یک جایی مهمانی، برادران گشت ارشاد هم بروند وسط جمعیت بنشینند حواسشان باشد امنیت برقرارباشد، یا اصلا همه با هم بروند بازداشتگاه که امن تر است دور همی مهمانی بگیرند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: تحولات جامعه امروز باید آمیخته با فرهنگ اسلامی باشد و ما باید به كمك یكدیگر بتوانیم الگوی مناسبی از زن و پوشش مناسب اسلامی – ایرانی را به همه دنیا كه به دنبال آن هستند، ارائه دهیم.

مثلا همین کشورهای غربی روزی سه هزار تا نامه و ایمیل برای مامی فرستند که بیایید به ما یک الگوی مناسب از زن و پوشش اسلامی بدهید می خواهیم بگذاریم وسط موزه نگاهش کنیم و به یاد سه هزار سال پیش بیفتیم. آقای سلحشور یک سریال ساخت، همه کشور های عربی به هم ریختند و انقلاب کردند. تازه این سریال، فیلمنامه اش هم دزدی بود. حالا ببینید اگر یک فیلم نامه راست و درست داشت چه بر سردنیا می آورد.
حجاب در ایران برخلاف آنچه كه فرهنگ غربی بیان می كند، یك مساله شخصی نیست، بلكه یك حق الهی است، و در همه آیین های آسمانی پدیده برهنگی توصیه نشده است.
برای همین هم وقتی انسان به دنیا می آید، با لباس و پوشش اسلامی به دنیا می آید تا این حق الهی رعایت شود. خدا اگر می خواست آدم ها هر طور دلشان می خواهد لباس بپوشند، خب از همان اول برهنه می فرستادشان این دنیا. ولی همان طور که می دانید، خدا خودش شخصا به تن تک تک آدم هایی که می خواهد به این دنیا بفرستد، لباس اسلامی می پوشاند و گاهی حتی بعضی هایشان وقت بیرون آمدن یا علی هم می گویند که مبادا نا محرم آن دور و بر ها باشد.
و اعلام کرد: با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به زودی 'بنیاد ملی مد و لباس' تشكیل خواهد شد.
اندرحکایت رابطه شمبلیله با شقیقه

اگر خیال می کنید این دوستان شمبلیله به سر، از جایی می گذرند و به رنگ قهوه مزینش نمی کنند، سخت اشتباه می کنید.
حجتالاسلام علی سرلک مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر و دبیر جشنواره-همایش "روحانی در قاب سینما"، با آیتالله ناصر مکارم شیرازی، در مشهد دیدار و گفتوگو کرد و آیتالله مکارم شیرازی ضمن ابراز رضایت از برگزاری این جشنواره-همایش به مسئولان برگزار کننده آن قول همکاری داد. این اولین باراست که یک مرجع تقلید با حوزه سینما و در قالب یک جشنواره همکاری میکند.

برپایه این گزارش، جشنواره-همایش «روحانی در قاب سینما» مهر ماه امسال و با همکاری حوزه هنری، مدرسه اسلامی هنر قم، دانشکده صدا وسیمای قم در دانشگاه هنر تهران و با همت نهاد نمایندگی رهبری در این دانشگاه برگزار می شود و در سه بخش اصلی رقابتی، جنبی و غیر رقابتی (فیلمهای سینمایی) و بخش ویژه تشکیل شده است. در بخش رقابتی آثار در سه قالب مقاله، فیلم کوتاه و مستند داوری خواهد شد.

حجتالاسلام علی سرلک، سعید کشن فلاح (رئیس دانشگاه هنر)، اسماعیل بنی اردلان( عضو هیئت علمی ومدیر گروه فلسفه هنر دانشگاه هنر)، شهرام گیل آبادی (مدرس دانشگاه و پژوهشگر)، حجتالاسلام علی جعفری (مدرس دانشگاه و پژوهشگر)، وحید یامین پور(مدرس دانشگاه)، سعیدمستغاثی(منتقد سینمایی) اعضای سیاستگذاری این جشنواره-همایش را تشکیل میدهند. حجتالاسلام سجاد کریمانمجد نیز دبیر اجرایی است.
به طور کلی اگر سابقه آشنایی اعضای سیاست گذاری این جشنواره سینمایی را در حوزه سینما با هم جمع کنیم، جز تعدادی شیشه شکسته و مقادیری مقاله ناسزا، و تعدادی سنگ، و احتمالا چند فیلم بی ناموسی چیز بیشتری پیدا نمی کنیم.
اما چه فرقی می کند، شما برای اطلاعات بیشتر به آدرس www.toranj.org مراجعه کنید.
فخری گلستان زنده است

"آدمها نمی میرند، عدم حضور جسمانی مرگ نمی آورد، نگاه حقیقت طلب این آدم هاست که نگهشان می دارد، برای همین است که من هرگز برای دیدن کاوه بر سر مزار نمی روم. کاوه رفتنی نیست، چشمانش را همیشه زنده، وام داده به تصاویری که دنیا را تکان داده است."
مریم فخر اعظم تقوی شیرازی، معروف به فخری گلستان، در سال ۱۳۰۴ به دنیا آمد و در ۱۷ سالگی با پسرعموی خودش، ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز معروف ایرانی، ازدواج کرد.
او جزو اولین کسانی بود که در تهران، کارهایی برای سر و سامان دادن به وضعیت کودکان خیابانی انجام داد و تا سالها مدیر پرورشگاهی بود که به تربیت فرزندان معتادان میپرداخت.
خانم گلستان در سالهای اخیر سفالگری میکرد و چند نمایشگاه انفرادی از آثارش برگزار کرده بود. سال گذشته، او از سوی دوسالانه سفالگری مورد تقدیر گرفت. کتاب های "فیل"، نوشته اسلاومیر مروژک، نمایشنامه نویس و نویسنده لهستانی، و "کسی مرا نمیشناسد؛ صدای کودکان زاغهنشین امریکا" از ترجمههای فخری گلستان است.
پسرش، کاوه گلستان، عکاس و مستندساز، در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری برای شبکه خبری بیبی سی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین کشته شد.
دخترش، لی لی گلستان و مدیر گالری گلستان به خبرگزاری ایسنا گفتهاست که کهولت سن و ضربه مرگ برادرش کاوه، علت اصلی درگذشت مادرش بوده است." ایشان بیماری خاصی نداشت، اما ازمرگ پسرش، کاوه گلستان، ضربه بزرگی خورد که فکر میکنم علاوه بر کهولت سن، تحمل داغ فرزند یکی از اصلیترین دلایل مرگ ایشان بود."
به درخواست فخری گلستان، مراسم تدفین او در جمعی کوچک و خانوادگی برگزار شد.
مهدی محمودیان روزنامه نگار زندانی به دلیل دخالت در حریم خصوصی و خانوادگی و همچنین فشار بر همسرش از وزارت اطلاعات شکایت کرد.
بنا بر اخبار دریافتی رادیو فردا مهدی محمودیان که در زندان رجایی شهر زندانی است این شکایت نامه را برای غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور فرستاده است.
مهدی محمودیان بعد از حوادث سال ۸۸ بازداشت شد و به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
محمد یزدی، نایب رییس مجلس خبرگان رهبری در واکنش به انتشار اخباری درباره جلسه اعلام نشده خبرگان گفت که جلسه امروز "اضطراری" نبوده است.
به گزارش خبرگزاری "مهر"، رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم جلسه امروز را "چهارمین نشست مشترک هیئت رئیسه مجلس خبرگان و اعضای کمیسیون های تخصصی این مجلس نامید که به گفته او جلسات آن براساس مصوبه مجلس خبرگان برگزار می شود و گفت: برخی عنوان کردند که این اجلاس به صورت اضطراری برگزار شده است. این تعبیر بسیار غلط است و نشست امروز براساس مصوبه قانونی مجلس قانونی خبرگان برگزار شده بود.
نایب رییس خبرگان توضیح بیشتری از دستور کار این جلسه و شرکت کنندگان در آن ارائه نداده است.
کمیته رسانهایی "سفیران سبز امید" به مناسبت برگزاری دومین نشست سفیران که از تاریخ ۱۲ تا ۱۵ جولای در شهر بندری گوتنبرگ سوئد برگزار خواهد شد برای تماس و اطلاعرسانی به علاقمندان نام چهار تن از مسئولان برگزاری این نشست را همراه با شمارههای تلفن در اختیار علاقمندان گذاشته است. این نشست که با تلاش تشکل های عمدتا دانشجویی فعال در جنبش سبز برگزار خواهد شد نخستین تجربه ی خود را در سال گذشته در پاریس کسب کرد.
به گزارش "جمهوری خواهی" اینک در دومین تجربه، اهداف این نشست همانطور که در فراخوانِ آن آمده است ( اینجا بخوانید) شامل "افزایش توانمندیهای تشکیلاتی تشکلهای حائز شرایط" و همچنین" آسیب شناسیجنبش سبز در حوزههای مختلف" اعلام شده است که از طریق برگزاری سلسله کارگاهها و سخنرانیهای آموزشی دنبال خواهد شد. شرکت کنندگان در این گردهمایی در کارگاهها و نشستها مباحث فوق الذکر را به بحث خواهند گذاشت. مراسم آغاز به کار و پایانی این نشست به شکل عمومی برگزار خواهد شد.
علاقمندان می توانند در صورت نیاز به تماس و کسب آگاهی بیشتر یا به وب سایت دبیر خانه دومین نشست که درروز های برگزاری و نیز پس از آن به روز خواهد شد مراجعه کنند یا با هر یک از افرادی که مسئولیت تشکیلاتی برگزاری این نشست را دارند و نامها، مسئولیتها و شمارههای تماسشان در اینجا یادآوری می شود تماس بگیرند.
آقای علیحسین قاضی زاده، دبیر نشست. تلفن -۷۰ ۷۲۰ ۳۱ ۲۶- ۰۰۴۶
خانم آهو شُکرایی، مدیر اجرایی نشست -۷۰ ۴۲۹ ۲۶ ۷۰-۰۰۴۶
آقای فرشاد توماج، دبیر علمی نشست ۷۶ ۲۶۶ ۰۰۴۶۱۳۷۰
فرشید فاریاب، مسئول کمیته ی رسانه ها ۷۶ ۰۸۳ ۱۵ ۱۱-۰۰۴۶

همچنین بنیاد بین المللی اولاف پالمه ی سوئد در بیانیهای مطبوعاتی پشتیبانی خود را از برگزاری این نشست طی بیانیهای اعلام داشته است.
در این بیانیه با اشاره به ماهیت دانشجویی و کارگاه های تخصصی آموزشی، پیش بینی شده قریب به ۶۰ نفر از کنشگران همسو با جنبش سبز از نقاط مختلف جهان در نشست گوتنبرگ شرکت کنند.
بنیاد اولاف پالمه اهداف عمده ی این نشست چهار روزه را آموزش و تعمیق آگاهی کنشگران جوان جنبش سبز ایران، در مورد حقوق بشر،دموکراسی، سازماندهی، کار گروهی و تعامل اعلام کرد که با پشتیبانی این بنیاد و بر اساس درخواست پیشنهاد دهندگان آن برگزار خواهد شد.
سمینار های آموزشی بخشی از کار مرکز بین المللی اولاف پالمه برای حمایت از جنبش های دموکراسی خواه و فعالان حقوق بشر در کشورهای استبدادی اعلام شده است. بیانیه تاکید دارد این سمینار با توجه به دلایل امنیتی به شکل محدود برگزار خواهد شد و میهمانان با دعوت قبلی امکان شرکت در آن دارند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
Oppositional students from Iran meet in Gothenburg
Students from the Iranian green movement outside of Iran meet at an educational seminar in Gothenburg, Sweden, the ۱۲-۱۵th of July. Approximately ۶۰ persons are expected to participate.
The aim of the educational seminar is to enable the oppositional students to deepen their knowledge about human rights, democracy, organization and networking. The education is carried out with the support of the Olof Palme International Center, and is made available on request from the oppositional students.
The educational seminar is part of the Olof Palme International Center's work to support opposition movements' work for democracy and human rights in authoritarian states. The seminar is due to security reasons closed to the media and for others than specially invited guests.
در حالی که مدیر پروژه منطقه یک پروژه آزادراه تهران شمال از اشتغال ۶۰۰ کارگر چینی خبر داده است، وزیر کار دولت احمدی نژاد با کذب خواندن تسریع در ورود کارگران چینی به کشور، گفت: "طرح این موضوع برای برخیها مصرف سیاسی داشت."
عبدالرضا شیخ الاسلامی پیش از این در مراسم امضای یادداشت تفاهم همکاری بین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت منابع انسانی و تامین اجتماعی جمهوری خلق چین اعلام کرده بود که "دستور سریع رفع مشکلات حضور نیروی انسانی چینی در پروژه آزادراه تهران – شمال را صادر کرده است."
این خبر که در خبرگزاری های رسمی ایران مانند خبرگزاری مهر منتشر شد بازتاب وسیعی یافت اما چند هفته پس از انتشار آن، وزیر کار منکر اعلام چنین دستوری شد و انتشار آن را سیاسی دانست.
درواکنش به تکذیب وزیر کار، خبرگزاری ایلنا متن مصاحبه خود با مدیر پروژه منطقه یک پروژه آزادراه تهران شمال را منتشر کرد و نوشت که فایل صوتی این مصاحبه را در اختیار دارد.
در این مصاحبه، مدیر پروژه منطقه یک پروژه آزادراه تهران شمال می گوید، "از مجموع ۷۰۰ کارگر شاغل در این منطقه ۶۰۰ کارگر چینی هستند که از این میزان تنها یک دهم مهندس و تکنسین و مابقی کارگر سادهاند که البته تعدادی نیروی کار زن چینی نیز برای انجام امور دفتری این پروژه فعالیت میکنند."
بنیامین صدر
آخرین بررسی بانک مرکزی ایران پیرامون میانگین هزینه ناخالص سالانه خانوار در مناطق شهری ایران نشان میدهد که هزینههای خانوار ایرانی در یک دوره ی 5ساله مشخص، دو برابر شدهاست.
خبرگزاری دانشجویان ایران روز ۱۸ تیر خبر داد که بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی، میانگین هزینه ناخالص سالانه خانوار ایرانی در مناطق شهری در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۹ خورشیدی از 7 میلیون به بیش از ۱۴ میلیون تومان افزایش یافتهاست.
این بررسیها نشان میدهد بیشترین سهم در سال ۸۹ مربوط به گروه مسکن، آب، برق و سوخت با ۳۰ درصد سهم از کل اقلام بوده که این گروه در سال ۸۸ معادل ۴٫۴ درصد و در سال ۸۹ معادل ۶٫۹ درصد افزایش قیمت داشتهاست.
در این بررسی آمارهای پس از سال ۸۹ عنوان نشده؛ هرچند خبرهای منتشر شده در دو سال اخیر حکایت از ادامه این روند صعودی تلخ دارد.
روند فزاینده گرانیها این روزها با انتقادهای گستردهای، روبرو شدهاست، اما حاکمیت با بی اثر دانستن تحریم های اقتصادی گسترده این گرانیها را به «توطئه غربیها» نسبت می دهد!
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود و و بحران گرانی و تورم سرسام آور بر كيفيت و حتی دوام زندگی خانودهها سايه افكنده. خانواده به عنوان مهمترين و نخستين نهاد اجتماعي كه بيشتر ابعاد وجودی انسان در آن شكل مي گيرد، برآيند يا انعكاس چهره جامعه است . هرگاه جامعه اي به دليل ناهمگوني هاي حاد اجتماعي، ضعف ساختار فرهنگي و مشكلات كمر شكن اقتصادي به سوي فروپاشي پيش رود ، خانواده نيز خود به خود از بين خواهد رفت.
بنابراين ثبات خانواده ها را مي توان معياري براي شناخت بحرانهاي اجتماعی سهمگين دانست.
در ایران امروز ما اما با توجه به سونامی گرانی پس از تحریم ها و تورم روزافزون كه به وقوع بحرانهاي اقتصادي انجاميده، هسته ی خانواده هر روز شكاف بيشتري برمی دارد و به اجزاي گوناگون و ناهمگوني تجزيه ميشود، گويي كه هروز يك قدم از روز قبل دورتر ميشويم . فرزنداني كه افسرده و پرخاشگرانه زندگی ميكنند، جواناني كه میل به تجرد یا روابط خارج از قاعده دارند و خانوادههايي كه خیلی زود از هم ميپاشند؛ همه نشانگر آن است كه ابزار فروپاشي قواعد سنتی اين نهاد ديرپا، مدتهاست كه فراهم شده و با توجه به بكارگيري بسياري از روشها و سياستهاي غلط اجتماعي و اقتصادي انتظار ميرود كه فعلا ماندگار باشد.
وقتي تورم و مشكلات اقتصادی قدرت خريد را در جامعه كم ميكند، اعضاي خانواده مجبورند براي بقا هر روز بيشتر از روز پيش خود را به آب و آتش بزنند و اين تلاش بيش از حد جامعه را از نشاط و سلامت نفس محروم می کند.
پژوهشگران و تحليلگران مسائل اجتماعي نيز پیامد اجتماعي تورم و تنگناي اقتصادي را از دست رفتن اعتماد عمومي به آينده و افزايش تشويش اجتماعی و میل به بی تفاوتی می دانند و بر اين باورند كه افزايش نياز مالي موجب مشروعيت اقدامات نامشروع ميشود؛ چون اضطراب اجتماعي ايجاد شده، سبب افزايش فساد مالی و اداري و در ادامه نا امنی اجتماعی است.
تامین هزینههای زندگی این روزها بسیار سخت شده است. در واقع این هزینه های زندگی شرافتمندانه است که به طور فزايندهاي در حال افزايش است، بنابراین تحت فشارهای اقتصادی هنجارهای اخلاقي و رفتاری تنزل پیدا میکند.
فقر مشکلاتی را برای افراد جامعه به وجود می آورد، از جمله سختی معیشت و دشواری های اقتصادی طولانی، نبود فرصت های مساعد در جامعه و سرانجام ناتوانی در حفظ كيان خانواده.
از دیگر سو و در حالیکه کشورهای توسعه یافته یا حتی در حال توسعه با اضافه کردن آیتم هایی به شاخص های محاسبه ی خط فقر، درصدند تا کیفیت زندگی را بالاتر برند و موجب توسعه ی انسانی بیشتری شوند، مسئولان در جمهوري اسلامي با حذف اغلب شاخص ها تنها سیر کردن شکم را رفاه می دانندو واژه « فقیر» را هم خط می زند تا به مفهوم عدالت محوري و توزیع عادلانۀ امکانات عينيت بيشتري ببخشد!
تلاش براي بالا بردن سطح رفاه اجتماعي و توامند سازي گروه هاي آسیب پذیر، مهمترین کارکرد دولت های توسعه گراست. موضوعي که توجه یا بي توجهي به آن، سطح رضایتمندی عمومی را در جامعه بالا و پایین می برد. برای روشنتر شدن اين تفاوت از زمین تا آسمان، اشاره ای کوتاه داريم به شاخص توسعه انسانی(Human Development Index) برنامه توسعه سازمان ملل که از سال1991 ميلادي به اجرا درآمده است. این شاخص دارای سه جزء اصلی است: توان برخورداری از عمری طولانی همراه با سلامتی ، توان به دست آوردن دانش و توان دسترسی به منابع و امکانات لازم برای برخورداری از زندگی مناسب و آسوده. ازاین روست که در یک جدول تناسبی، کشورهای جهان بر اساس حدود 33 فاكتور از جمله درآمد سرانه ، آزادي و برابري جنسي،امنيت شغلي، نرخ باسوادی، آموزش، بهره گيری از اینترنت، بهداشت، تغذیه، امید به زندگی (ميانگين طول عمر) و نيز میزان كارمفيد زنان ، تقسيم مي شوند.
اين درحاليست كه درباره شاخص فقر؛ نخست، موضوع فقر شديد مطرح است .در اين حالت، گروه هاى جمعيتى قرار دارند كه از درآمد كافى براى ميزان حداقل كالرى مورد نياز انسان برخوردار نيستند. هر فرد در روز بايد بين ۲۰۰۰ تا ۲۳۰۰ كالرى (دركشورهاي توسعه يافته تا 2500 کالری) را با تغذيه تأمين كند . به اين فقر، فقر شكمى هم گفته مى شود. چرا كه فرد حتی به سيرى مطلوب نمى رسد. مي بينيم که تعریف خط بقا در نظرگرفتن امکانات حداقلی برای زنده ماندن و نه زندگی کردن است. همچنین بر اساس آمار رسمی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق چیزی حدود 3 درصد جمعیت ایران در معرض گرسنگی و زیر خط بقا هستند. هرچند آمارهای غیر رسمی فراتر از این رقم هم وجود دارند!
در مرحله بعدى، با فقر مطلق سر و كار داريم. در فقر مطلق فرد امكان تأمين اغلب نيازهايش را ندارد. از آنجا كه نسبت سهم درآمد اختصاص داده شده به مواد خوراكى، يك سوم هزينه هاست، برای محاسبۀ خط فقر مطلق ميزان هزينه موردنياز براى تأمين ۲هزار كالرى را به دست آورده، سپس آن را سه برابر مى كنند. جمعيتى كه زير خط مطلق فقر قرار دارند، در واقع ممكن است سيرى شكمى هم داشته باشند، اما به هر حال نمى توانند نيازهاى اساسى خود را كه بهداشت، پوشاک، آموزش و مسكن را در بر مي گيرد، تأمين كنند. تخمین زده می شود حدود 20 درصد جمعیت ایران در این تقسیم بندی قرار دارند. پس از اين با پديده فقر نسبى سروكار داريم. فقر نسبى نابرابرى را در جامعه توضيح مى دهد. فقر نسبى، آن بخش از جامعه را در برمي گيرد كه درآمدشان كمتر از ميانگين جامعه است. پس در واقع جمعيتى كه نصف يا دو سوم ميانگين درآمد جامعه را ندارد، زيرخط فقر نسبى قرار دارند. در تمام اين موارد، فقر درآمدى يا نابرابرى درآمدى را مورد نظر قرار مى دهند. يعنى همه چيز در اينجا موكول به درآمد افراد در زندگى است و بسته به کم و زیاد بودن آن در يكى از گروه هاى درآمدى قرار مى گيرند.
با این اوصاف اظهار نظرهاي رسمي درباره محاسبه ی ميزان خط فقر به طور عمده به اين باز مي گردد كه ملاك تعيين خط فقر در ايران، تنها توانايي افراد در تأمين نيازهاي اوليه زندگي است و در اين بين كيفيت زندگي و فاكتورهاي ديگري چون اميد به زندگي، برخورداري از بهداشت مناسب، دسترسي به امكانات ورزشي، مسافرت و حق استراحت در بررسي كيفيت زندگي ايرانيان به دست فراموشي سپرده شده است.
جشن تولد هفتاد و نهمین زادروز دکتر محمد ملکی، از فعالان سرشناس ملی، عضو مرکزی سازمان دانشجویان جبهه ملی دوم در سال ۱۳۴۰ و اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی، با حضور جمعی از فعالان دانشجویی برگزار شد.
به گزارش جرس، در این مراسم دکتر محمد ملکی ضمن قدردانی از حضور حاضران گفت: تا وقتی که فرزندان دانشجوی من در زندان هستند جشن برای من معنا ندارد.
دکتر ملکی از تمامی دانشجویان زندانی بویژه مجید دری، سید ضیا نبوی، آرش صادقی، شاهین زینعلی و مجید توکلی نام برد و گفت علی الخصوص نگران فرزندم آرش صادقی هستم که اکنون بعد از هفت ماه اصلا معلوم نیست که کجاست و اصلا چرا بازداشت شده است.
آقای ملکی افزود: آقایان امنیتی واقعا نمیدانم از جان این جوان مظلوم چه میخواهند. آن نحوه ریختن در خانه پدری و مرگ شهادتگونه مادرش، آن از بازداشت بلاوجه خودش و این هم در این اواخر از بازداشت پدربزرگش. نمیدانم اینها چرا از رفتارشان با شریف ترین فرزندان این ملت خجالت نمیکشند.
اشاره آقای ملکی به بازداشت آرش صادقی فعال دانشجویی است که یورش ماموران امنیتی به منزل او باعث حمله قلبی و فوت مادرش شد. با این حال ماموران امنیتی صادقی را به زندان منتقل کرده و تحت فشار قرار دادند. همچنین چندی پیش پدربزرگ او را نیز به جرم حمایت از نوه دستگیر کردند.
بهمن کارگر، معاون اجتماعی ناجا اظهارات قبلی خود درباره منع کراوات را اصلاح کرد و گفت که منظور او یونیفرم های کراوات دار بوده ولی ناجا درباره استفاده افراد از کروات منعی ندارد.
آقای کارگر پیش از این به استفاده از کراوات در بیمارستان ها اعتراض کرده بود که با توجه به استفاده بسیاری از پزشکان از کراوات، اظهارات او واکنش هایی را برانگیخت.
اما امروز این مقام پلیس با حضور در برنامه تلویزیونی صبح به خیر ایران با رد برداشت هایی که از اظهارات او شده گفت: ناجا درباره استفاده افراد از کروات منعی ندارد. منظور من این بود که ما با این که مؤسسه و یا سازمانی کارکنانش را مجبور به استفاده از کروات کند و یا از کارکنان زن بخواهد آرایش کنند، برخورد می کنیم. وگرنه ناجا به مسائل و حریم شخصی افراد کاری ندارد.
این در حالی است که برخورد پلیس اماکن با عرضه کراوات در فروشگاههای لباس همچنان ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر