جنبش راه سبز - خبرنامه |
- گزارش روحانی؛ مهر تایید بر هشدارهای میرحسین موسوی
- چرا بناشد وزیراطلاعات مجتهد باشد؟
- سخنی با رئیس جمهور در خصوص یک زندانی سیاسی
- دیدار رهنورد و موسوی با خانواده
- حق نقد و اعتراض از حقوقی است که مردم برای آن انقلاب کردند
- لغو تحریم شرکت برق ایرانی توسط دادگاه اروپا
- ۱+۵ نکته در اهمیت توافق ژنو
- نتیجهی واقعی توافق هستهای ایران
- دادگاه مردی که همه را متهم می کرد؛ احمدی نژاد نیامد
- قتلهای زنجیره ای، فازی از یک پروژه
گزارش روحانی؛ مهر تایید بر هشدارهای میرحسین موسوی Posted: 29 Nov 2013 09:36 AM PST ![]() نادر مرزبان جرس: گزارشی که حسن روحانی رییس جمهوری ایران به مناسب صدمین روز تصدی مسوولیت، خطاب به افکار عمومی ارایه کرد در واقع کیفرخواستی علیه دولت محمود احمدینژاد بود. گزارش نشان میدهد که دولت قبل علیرغم در اختیار داشتن بیشترین ثروت حاصل از فروش نفت چگونه به واسطه ناکارآمدی در داخل و تنش زایی در محیط بین المللی باعث بحرانی بیسابقه در ایران شده و پایههای اقتصادی کشور را در آستانه سقوط قرار داده است. روحانی با ارایه آمار در بخشهای مختلف اقتصادی خط بطلانی بر ادعاهای احمدینژاد پیرامون حرکت ایران در مسیر پیشرفت کشید و ابعادی از عمق بحران جاری در ایران را به نمایش گذاشت. گزارش او با واکنش چهرهها و رسانههای محافظه کاران همراه شد و آنها گزارش روحانی را سیاه نمایی به قصد انداختن مشکلات به گردن دولت قبلی دانستند. در عین حال از نگاه چهرههای منتقد حکومت، این گزارش مهر تاییدی بود بر هشدارهای رهبران جنبش سبز که ۴ سال پیش خطر ناشی از استمرار دولت احمدینژاد را پیش بینی کرده بودند. در میان گذاشتن ابعاد فاجعه با مردم فاجعه اقتصادی که ایران با آن دست به گریبان است تا حدی مربوط به سیاست خارجی ضد غرب و تهاجمی است که دولت قبل به واسطه تایید و پشتیبانی از سوی رهبر جمهوری اسلامی در مسیر آن حرکت کرد و حاصل آن تحریمهای بیسابقه علیه ایران بود. محمود احمدینژاد با ادعای اینکه تحریمها تاثیری بر اقثتصاد ایران نخواهد داشت از قطعنامههای شورای امنیت به عنوان کاغذپاره یاد کرد اما تحریمها علیرغم این تبلیغات شعارگونه تاثیر روزافزون خود را بر اقتصاد ایران گذاشتند به گونهای که دیگر راهی برای انکار آن نماند و احمدینژاد خود نیز در واپسین ماههای ریاستاش بر دولت، همه مشکلات را به گردن تحریمها میانداخت. کنار رفتن او از قدرت باعث شده که ابعاد فاجعه بیش از پیش آشکار شود و آمارهای منتشر شده توسط دولت جدید، تفاوت واقعیت با ادعاهای دولت پیشین را به نمایش میگذارد. روحانی در گزارش صدمین روز فعالیت خود در بیان بخشی از بحران گفت که «اقتصاد ایران بدترین رکود سالهای گذشته را تجربه میکند که به جز در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) که انقلاب شد، بیسابقه بوده است.» او چشمهای دیگر از بحران را با اشاره به کمبود جدی کالاهای اساسی فاش کرد و گفت «در آخر دوره دولت محمود احمدینژاد، در سیلوهای برخی استانهای ایران «فقط برای سه روز» ذخیره گندم وجود داشته است.» روحانی تورم ۴۳ درصدی را نیز از پیامدهای ریاست جمهوری احمدینژاد دانست و پیشی گرفتن روز به روز واردات در مقابل صادرات طی دوران زمامداری دولت قبلی را نیز محصول همخوان نبودن شعارها و ادعاهای آن دولت با عمل انجام شده معرفی کرد. او برای مثال ادعای دولت قبل درباره اشتغال زایی را زیر سوال برد و با اشاره به واردات گسترده ایران در طی این سالها با لحنی کنایی گفت که: «دولت پیش به جای ایرانیها برای چینیها و کرهایها اشتغال ایجاد میکرد.» او میراث احمدینژاد را در یک کلام تلنبار کردن بدهی عظیم و بیسابقه برای ایران خواند و گفت که گرچه «در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰، شش سال نخست ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، دولت «بیشترین درآمد» تاریخ دولتهای ایران را داشته ولی نهایتا در پایان این دوره، بدهکارترین دولت در تاریخ ایران بوده است.» هشدارهایی که شنیده نشد
او عدم حساسیت حکومت نسبت به مفقود شدن میلیاردها دلار از درآمد ارزی را عامل نگرانی دانسته و گفته بود «اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سالهای گذشته مفقود اعلام میکنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بیتفاوت نسبت به حجم این ارقام که میتواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشیهای سیاسی افتادهاند.» موسوی در بیانیه چهاردهم که ۹ آبان سال ۱۳۸۸ به منتشر شد با زیر سوال بردن ادعای دولت احمدینژاد برای مدیریت جهانی از ناکارآمد بودن آن دولت در اداره امور داخلی کشور گفت. در این بیانیه آمده بود: «دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشادهدستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراطگرند. حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریطهای دولتمردان ایمن نشدهایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریمها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.» هشدار موسوی درباره گسترده شدن دامنه تحریمها و شکل گیری اجماع بین المللی علیه ایران طی سالهای اخیر شکل واقعیت به خود گرفت و تحریمها به پاشنه آشیل اقتصاد ایران تبدیل شد. موسوی بر مبنای این تصویر معتقد بود که اهداف ترسیم شده در سند چشم انداز ۲۰ سال به هیچ وجه قابل تحقق نخواهد بود و ایران نمیتواند با داشتن یک اقتصاد به شدت در حال ضعف به قدرت منطقهای تبدیل شود. او در بیانیه ۱۷ خود که روز ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ منتشر شد تاکید کرد: «ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام میدانیم و میگوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بیارزش تبدیل شده است. ما هشدار میدهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قویتر میشوند. درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپردههای مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم.» پیش بینیهای هشدارگونه میرحسین موسوی درباره عواقب باقی ماندن دولت احمدینژاد یکی یکی به واقعیت تبدیل شد و آمارهای ارایه شده توسط حسن روحانی از میراث دولت گذشته در واقع مهر تایید بر هشدارهای پیشین موسوی است. میرحسین موسوی خرداد سال ۱۳۸۸ در جریان مناظرههای تلویزیونی با اشاره به رفتارهای احمدینژاد از مردم خواسته بود که دقت کنند او «چگونه آمارها را بالا و پایین میکند و مردم را گول میزند؛ نقش خط مار میکشد وسعی میکند شما را به بیراهه ببرد.» حالا رییس جمهوری که جایگزین احمدینژاد شده با اظهارات خود درباره میراث دولت قبل عملا هشدار موسوی را تایید میکند و از سراب بودن همه آمارها و ادعاهایی میگوید که احمدینژاد به آن افتخار میکرد. |
چرا بناشد وزیراطلاعات مجتهد باشد؟ Posted: 29 Nov 2013 05:50 AM PST حسن یوسفی اشکوری آیا منتقدان نظام حق دارند برای بدنام کردن آن به هر «حشیشی» «متشبث» شوند و برای محکوم کردن عملکرد نظام حاکم از آن استفاده کنند؟
می دانیم که در شروط تصدی مقام وزارت اطلاعات در جمهوری اسلامی، اجتهاد شرط شده یعنی وزیر اطلاعات باید مجتهد باشد. جناب باقرازاده در توجیه این شرط گفتند که اجتهاد برای این منظور شده که وزیر بتواند حکم قتل صادر کند. استدلال ایشان نیز این بوده که در چهارچوب تفکر جمهوری اسلامی فقط مجتهد حق دارد خود فتوای قتل و کشتن آدمیان را صادر کند. من که مخاطب برنامه بودم به محض شنیدن این استدلال بیاختیار با خود گفتم: «به حق چیزهای نشنیده»! نمی دانم چنین سخنی تا کنون گفته شده یا نه، اما انصافا نبوغ می خواهد که کسی چنین تفسیری از موضوع شرط اجتهاد برای وزارت اطلاعات آن هم در اوایل انقلاب داشته باشد. دیری است که مسئولان ریز و درشت جمهوری اسلامی به خود اجازه می دهند مخالفان و منتقدان و به اصطلاح اپوزیسیون را به هر اتهامی متهم کنند و برای بدنام کردنشان از هیج انگ و نسبتی ابا نداشته باشند، اما گویا قرار است که در پرونده سازی و متهم کردن، اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز (البته بخشی) دست کمی از حاکمیت نداشته باشد و در متهم کردن با نظام حاکم مسابقه گذاشته و از این رو به خود اجازه می دهد برای متهم کردن مسئولان نظام گشاده دستانه به هر دروغ و تهمتی و گاه تحلیلهای فلسفی و شبه فلسفی و سیاسی متوسل شود. آخرین نمونه آن همان جدال بر سر وجود و یا عدم «ذات» تغییرناپذیر و ازلی و ابدی برای جمهوری اسلامی ذیل عنوان «رژیم کشتار» است که هنوز هم با حدت و شدت در جریان است و همچنان قلمها و نیروها را می فرساید. سخن کوتاه کنم. در این مجال کوتاه فقط خواستم برای اطلاع دوست عزیز جناب باقرزاده و دیگران درباره تعیین شرط اجتهاد برای وزیر اطلاعات شرحی مختصر تقدیم کنم. قانون تأسیس وزارت اطلاعات در مجلس اول تصویب شد و من هم عضو پارلمان بودم از این رو می توانم در این باب اظهارنظر نمایم. زمانی که بررسی اساسنامه یا قانون (تردید از من است) وزارت اطلاعات در مجلس مطرح بود، پیشنهاد شد که برای وزیر این وزارتخانه شرط اجتهاد تعیین شود. پیشنهاد دهنده نیز شیخ فضل الله محلاتی (عضو شاخص جامعه مبارز تهران و نمایندة محلات که در گذشته از حامیان جدی و شناخته شدة آقای بنی صدر به شمار می آمد) بود نه آیت الله خمینی آن گونه که آقای باقرزاده گفته است. استدلال این بود که به دلیل مهم بودن وزارت اطلاعات لازم است وزیر و مسئول آن از صلاحیت بیشتری برخوردار باشد تا لغزشها و اشتباهات آن کمتر شود. برای تحقق این منظور پیشنهاد شد که در رأس وزارتخانه حساسی چون اطلاعات، که با جان و مال و حیثیت و امنیت مردمان سر و کار دارد، یک «روحانی مجتهد» باشد. روشن است که امر مفروض در ذهن پیشنهاد دهندگان آن این بود که «روحانی» و آن هم «مجتهد» حتماً کمتر خطا می کند چرا که هم از علم دین در حد اجتهاد بهره دارد و هم از تقوا و پارسایی بیشتر برخوردار است. این تمام داستان است و به همین سادگی و روشنی. اکنون می توان به صورت مذاکرات مجلس مراجعه کرد و استدلالهای موافق و مخالف را دید و نیز دانست که موافقان و موافقان چه کسانی بوده و چه گفته اند و از چه منظری و با چه پیش فرض هایی از نظریه خود دافع کرده اند. نیز آقای سعید حجاریان، که در آن زمان از دست اندرکاران تأسیس وزارات اطلاعات بود و همواره پایی در مجلس داشت، می تواند در این مورد اظهار کند و دانستههای خود را بگوید. جناب باقرزاده، به اعتبار سابقه شان، می دانند که قرآن می آموزد «شنأن قوم» نباید وادارمان کند که از دایره انصاف و عدالت خارج شویم. قطعا پیش فرضهای نادرست و یا سوء ظن فراوان، موجب شده که جناب ایشان به چنین تصوری برسند، اما عملکرد فاجعه آمیز و گاه جنایتکارانه دستگاههای امنیتی ایران (از جمله قتل فروهرها و مختاری و پوینده و مجید شریف) منطقا موجب نمی شود که از آن سوی بام سقوط کنیم و واقعیتها را نبینیم و یا حتی حقایق را وارونه نشان دهیم. در ذهن مسئولان جمهوری اسلامی غالبا این پیش فرض وجود دارد که مخالفان و منتقدان ذاتا و ژنتیک باطل و مغرض و وابسته و دشمن و بدخواهند و در گفتار و رفتارشان هیچ حقیقتی وجود ندارد. حال چرا برخی مخالفان، خود به چنین بیماری مهلکی دچار شده اند که در نهایت از آن نه تنها دموکراسی و فرهنگ مدارا و عدالت خواهی و حقوق بشر در نمی آید بلکه محصول آن لاجرم چیزی شبیه حاکمیت جمهوری اسلامی خواهد بود؟ آیا منتقدان نظام حق دارند برای بدنام کردن آن به هر «حشیشی» «متشبث» شوند و برای محکوم کردن عملکرد نظام حاکم از آن استفاده کنند؟ هرچند الان بر همگان روشن شده که نه تنها وجود یک روحانی مجتهد در رأس عالیترین نهاد قانونی و امنیتی سلامت آن را تضمین نمی کند بلکه خود می تواند به فاجعه بزرگ کمک کند و بر ستم و جنایت جامه سبز تقوا بپوشاند و مردمان را گمراه کند. نمونه جالب دیگر این ماجرا، اعطای حق نظارت شورای نگهبان بر امر انتخابات در قانون اساسی است. امروز بر عام و خاص روشن است که این حق را به این دلیل به شورای نگهبان دادند که تصور این بود که اولا نهاد شورای نگهبان نهادی است مستقل از قوا و از جمله دولت و ثانیا اعضای آن شماری از فقیهان مجتهد و عادل اند و از این رو بهتر می توانند از دخالت دولت و دیگر قوا در امر انتخابات جلوگیری کنند و سلامت آرای مردم بیشتر تضمین شود. این انگیزه خیر بانیان آن بوده و زنده یاد آیت الله منتظری به عنوان رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی اول بارها و بارها به این نکته اشاره کرده است. حال می بینیم که نتیجه کاملا معکوس شده و همین مجتهدان عادل و پارسا! خود به مثابه ابزار دست عالیترین مقام نظام، که در سال ۵۸ کمتر کسی می توانست تصور کند که خود او در امر انتخابات مدعی باشد و دخالت کند، بزرگترین مانع برگزاری انتخابات آزاد شده است. در بخش نظری و حقوقی انگیزه بسیار عالی و منطقی بوده اما در سیر حوادث و تحولات در ساختار حقیقی نظام جمهوری اسلامی در عمل و در واقعیت همان حق به ضد حق و به پدیدهای کاملا متضاد تبدیل شده است. مسئلة تعیین شرط اجتهاد برای وزیر اطلاعات در قانون دقیقا به منظور تأمین سلامت بیشتر این نهاد بوده است نه برای تجویز بیمهار برای صدور فتوای قتل و جنایت. به هزار و یک دلیل می توان نشان داد که در آغاز قرار و حداقل ادعا این بوده که در کشور قانون و عدالت حاکم باشد و هر نهادی در چهارچوب وظایف معین و مقرر قانونی خود عمل کند. در این چهارچوب جواز فتوای قتل برای یک وزیر (ولو مجتهد) چه توجیهی دارد و با چه منطقی می توانست مطرح و به ویژه قانونی شده باشد؟ وانگهی، نکتهای مهم تر، اگر فرض را بر این بگذاریم که انگیزه شرط اجهاد برای اعطای حق فتوای قتل به دست وزیر باشد، پس ناگزیر باید اولا این تصمیم در جایی مشخص گرفته شده باشد و ثانیا حامیان آن در مجلس نیز از آن آگاه باشند و در نهایت نمایندگانی که به آن رأی دادند، آگاهانه به آن رأی داده باشند. آیا چنین فرضی در شرایط ۶۳ قابل تصور و تصدیق است؟ از همه مهم تر، اصولا مگر در چهارچوب ایدئولوژی اسلام فقاهتی و مقررات جمهوری اسلامی هر مجتهدی، ولو وزیر اطلاعات که قانونا حق قضاوت و داوری ندارد، حق دارد فتوای قتل دهد و حکم اعدام صادر کند و خود نیز آن را اجرا کند؟ آقای باقرزاده ادعا کرده که در جمهوری اسلامی مجتهدان حتی در چهارچوب خارج از قانون حق دارند فتوای قتل بدهند. شگفتا! مستند این دعوی چیست و ایشان از کجا چنین چیزی را استنباط کرده اند؟ اگر چنین بود شایستهترین و مشروعترین فقیهی که می توانست مستقیما فتوای قتل دهد و اجرا کند شخص آیت الله خمینی بود، آیا حتی یک نمونه می توان یافت که ایشان چنین کره باشد؟ اگر در عمل کسانی چنین می کنند و متأسفانه با مفتیان آدم کشی برخورد نمی شود هرگز بدان معنا نیست که این سنت سیئه قانونی و رسمی است و به ویژه از آغاز به صورت قانونی و سازمان یافته مورد تأیید بوده و هست. زهی انصاف! |
سخنی با رئیس جمهور در خصوص یک زندانی سیاسی Posted: 29 Nov 2013 05:50 AM PST کیانوش رزاقی بر اساس موارد فوق توجه جنابعالی را به موارد زیر در رابطه با پرونده آقای سیامک قادری جلب می نمایم:
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر حسن روحانی
بنابر وظیفه خود به عنوان فردی که با سرمایههای ملّت ایران دانش حقوق را تحصیل نموده و در مقام انجام تکلیف شرعی و وجدانی خود در دفاع از حق و حقیقت و آزادیهای مشروع آحاد مردم ایران و بیتفاوت نبودن در برابر رنجهای هم میهنانم، مطالب زیر را در رابطه با پرونده آقای سیامک قادری، روزنامه نگار و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به اطلاع جنابعالی رسانده و تقاضای پیگیری عاجل موضوع را دارم.
الف) خلاصه پرونده سیامک قادری در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ بازداشت و به زندان اوین منتقل گردید. اتهام وی در متن کیفرخواست اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات اعتراضی انتخابات، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق انتشار اخبار تجمعات اعتراضی در وبلاگ خود با نامهای ایرنای ما و جاری و همچنین سایتهای کلمه و امروز نیوز، نشر اکاذیب، توهین به رییس جمهور پیشین، توهین به دادستان و ارتکاب فعل حرام به جهت انجام مصاحبه هایی با همجنسگرایان به منظور تهیه گزارشی در این مورد ذکر شده است. نامبرده در رای بدوی صادره از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به چهار سال حبس تعزیری و ۶۰ ضربه شلاق و ۱۰۰ هزارتومان جریمه نقدی محکوم و از اتهام توهین به دادستان تبرئه گردید. این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان عینا تایید و در زندان ابلاغ گردید. مشارالیه از ابتدای دستگیری با قرار بازداشت موقت در زندان به سر می برده و پس از قطعی شدن دادنامه صادره علیه وی نیز بدون حتی یک روز مرخصی زندانی بوده است. آقای قادری پس از بازداشت بلافاصله و حتی پیش از صدور رای بدوی از سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی اخراج شده است. لازم به ذکراست سیامک قادری از مدتها قبل با آقای جوانفکر مشاور رسانهای آقای احمدی نژاد و مدیر عامل خبرگزاری اختلافاتی داشته و در بدو تصدی این سمت توسط آقای جوان فکر، سیامک قادری به خبرگزاری ممنوع الورود و سپس اخراج می شود که دیوان عدالت اداری با ابطال این دستور اخراج، رای به بازگشت ایشان به کار صادر می نماید. مع الوصف مدیریت ایرنا به سبک رایج در دولتهای نهم و دهم، زیر بار قانون نرفته و همچنان از ورود سیامک قادری به خبرگزاری ایرنا ممانعت به عمل می آورد است. به همین دلیل سیامک قادری با راه اندازی وبلاگ هایی به فعالیت رسانهای خود ادامه می داده و همین امر باعث احضارهای متعدد وی از سوی دفتر پیگیری وزارت اطلاعات می شود. سیامک قادری در پرونده شغلی خود سابقه همکاری با نشریات مختلف و راه اندازی سایتهای خبری گوناگون از جمله نشریاتی مثل ایران، ایرانیان، صبح خانواده، اخبار، ابتکار، خبرگزاری استان تهران را دارد. وی همچنین علاوه بر شغل خبرنگاری در ایرنا، سابقه سردبیری خبرگزاری جامعه جوانان ایرانی( سینا) ، معاونت گزارش ایرنا، سردبیری ایرانیان، مدیر خبر ایلنا و همچنین سابقه آموزش خبرنگاران جوان، مدیریت کارگاه آموزشی مدیران، خبرنگاران و دست اندرکاران رسانههای افغان بعد از سقوط طالبان و همچنین گزارشگر جریان حمله نظامی امریکا به عراق را دارا می باشد. وی دارای تقدیرنامههای متعددی از مسئولان کشوری از جمله سید محمد خاتمی ( رییس جمهور سابق) و موسوی لاری ( وزیر کشور ) به جهت فعالیتهای رسانهای و گزارشات خود دریافت نموده است. در حال حاضر سیامک قادری ۳ سال و ۵ ماه از حکم ۴ سال حبس را گذرانده و مجازات شلّاق نیز در مورد وی اجرا شده است. وی در این مدت تنها یک بار با چشم بند به دادگاه برده شد و به جز این مورد تحت هیچ عنوانی از زندان اوین خارج نشده است. وی مطابق آئین نامه اجرائی زندانها و بر اساس بخش نامههای متعدد رئیس قوّه قضائیه به مناسبتهای مختلف از جمله اعیاد ملّی و دینی بارها درخواست مرخصی نموده اما هر بار به دلیل عدم ملاحظه آثار پشیمانی و ندامت از اتهامات منتسب به وی، با درخواست وی مخالفت شده است. وی در این مدت کمتر از ده بار با خانوادهاش ملاقات حضوری داشته است.
جناب آقای رئیس جمهور؛ از آنجائیکه جناب عالی حقوقدان هستید، شاید به صرف مطالعه گزارش مختصر فوق از پرونده این زندانی، نیازی به توضیح موارد متعدد نقض حقوق این شهروند و همچنین نادیده گرفتن اصول اولیه دادرسی عادلانه در این پرونده برای شما نباشد اما از آنجائی هم که ممکن است برخی دیگر از افراد زیرمجموعه جنابعالی که احتمالاً مسئول رسیدگی به این موارد هستند، به اندازه شما حقوقدان نباشند، چند نکته را در رابطه با این پرونده ذکر می نمایم: ۱- صدور قرار بازداشت موقت برای متهّم در قانون آئین دادرسی کیفری ایران جنبه اضطراری و استثنائی دارد و هرگاه ضرورت آن مرتفع شد این قرار باید بلافاصله به قرار مناسب تری که متضمّن آزادی وی باشد تبدیل شود. در بازداشت نگاه داشتن متهّم از بدو دستگیری تا پایان روند رسیدگی در دادگاههای بدوی و تجدیدنظر و اتصال این بازداشت به ایّام تحمّل مجازات حبس، نقض فاحش حقوق متهم و مغایر با اصول دارسی عادلانه پذیرفته شده در قانون آئین دادرسی کیفری است. ۲- نامبرده بنابر اظهار خانواده، در این مدّت تحت فشار شدید بازجویان و عناصر امنیتی برای اعتراف و مصاحبه در مقابل دوربین علیه خودش بوده و این درخواست غیرقانونی حتی از زبان قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران نیز شنیده شده است. اولاً اعتراف گیری و هرنوع اعمال فشار بر زندانیان و متهمین به منظور کسب اطلاع یا اقرار صراحتاً در قانون اساسی جمهوری اسلامی که شما مسئول نظارت بر حسن اجرای آن هستید، منع شده است. ثانیاً مشروط کردن استفاده متهم یا زندانی از حقوق قانونی خود مانند مرخصی یا دیدار حضوری با خانواده یا آزاد شدن با قرار مناسب تا پایان دادرسی به اعتراف و اقرار و همکاری با مامورین خلاف بیّن شرع و قانون بوده و مستلزم مسئولیت کیفری و اداری برای مرتکبین و مطلّعین می باشد. ماموران امنیتی با کدام حجّت شرعی و قانونی این زندانی را از حقوق مسلّمش محروم نموده اند و با چه مجوّزی وی را سه سال و نیم حتی بدون یک روز مرخصی در زندان نگهداری نموده اند؟ جنابعالی به عنوان مسئول عالی تشکیلات امنیتی کشور و همچنین ناظر اجرای قانون اساسی باید این پرسش را با مجموعههای زیردست خود مطرح و پاسخ را برای اطلاع عموم اعلام فرمایید. ۳- هیچ یک از عناوین مجرمانه نسبت داده شده به این زندانی منطبق بر رفتارهای وی نبوده و اصولاً ارکان مادی و معنوی این جرائم در رابطه با رفتارهای سیامک قادری قابل احراز نیست. اگر اطلاع رسانی در رابطه با وقایع کشور و انعکاس اخبار رویدادهای جاری توسط یک خبرنگار با سابقه ۲۰ ساله کار خبرنگاری که در نهادهای خبری رسمی کشور مشغول به کار بوده است، اقدام علیه امنیت ملی است، آنگاه منشور حقوق شهروندی جنابعالی سندی سراسر مجرمانه و تبلور مجموعهای از اقدامات ضد امنیتی می باشد. جنابعالی در این منشور به صراحت از حق آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات و همچنین امنیت قضائی و حرفهای خبرنگاران در فعالیتهای رسانه صحبت به میان آورده اید. آقای سیامک قادری دقیقاً به دلیل استفاده از این حقوق به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است.
شما در مصاحبه اخیر خود مطالبی را در رابطه با ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد مطرح فرمودید که آقای سیامک قادری به دلیل انعکاس اخبار همین موارد به تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب متهم شده است. چگونه ممکن است که اظهار مطالبی که توسط رئیس جمهوری اسلامی به عنوان گزارش رسمی وضع کشور ارائه می شود، رکن مادی جرم تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی را تشکیل دهد و اطلاع رسانی که وظیفه ذاتی یک خبرنگار است، به سوءنیت مجرمانه برای اقدام علیه امینت ملّی تعبیر شود؟ ۴- محرومیت زندانی از مرخصی باید به موجب آئین نامه اجرائی زندانها و بخش نامههای رئیس قوه قضائیه به دلیل سوءرفتار زندانی یا نگرانی جدّی از ارتکاب مجدد جرائم خطرناک باشد. اعمال چنین محرومیتی علیه سیامک قادری علاوه بر نقض حقوق شهروندی اولیه وی، فاقد وجاهت قانونی و خلاف قوانین و مقررات جاری زندانها نیز هست. رفتار ظالمانه و غرض ورزانه با این زندانی هنگامی بیشتر نمایان می شود که بخش نامههای متعدد رئیس قوه قضائیه جهت اعطای مرخصی به زندانیان به مناسبتهای مختلف را مرور نمائیم. با ملاحظه این بخشنامهها می توان دریافت که حتی کلاهبرداران و محکومین به حبس ابد و سارقین هم از حق مرخصی برخوردار هستند حال آنکه این خبرنگار به دلیل همراهی نکردن با خواست بازجویان از ملاقات حضوری همسرش هم اغلب محروم است. به هر روی با عنایت به مطالب فوق از جنابعالی درخواست می شود با توجه به وعده هایی که در چند ماه گذشته به مردم ارائه فرموده اید با استفاده از صلاحیتها و اختیارات قانونی خود وضع زندانیان سیاسی را که همگی کم وبیش وضعیت مشابه سیامک قادری دارند، پیگیری فرموده و با فراخواندن مجموعههای اطلاعاتی کشور به اعتدال و دوری گزیدن از تندرویهای سابق، امید را به همراه زندانیان سیاسی به خانوادههای این افراد بازگردانید. با احترام کیانوش رزاقی نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
دیدار رهنورد و موسوی با خانواده Posted: 29 Nov 2013 03:48 AM PST جرس: زهرا رهنورد و میرحسین موسوی با دختران و اعضای خانواده خود دیدار کردند. میرحسین موسوی دراین دیدار بر اساس گزارش صد روزه و آمارهای ارایه شده از سوی رییس جمهور تحلیل خود را از عمق نابسامانی های باقی مانده از دوره پیشین بیان کرد.
به گزارش کلمه، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پس از نزدیک دو هفته وقفه دیروز پنج شنبه با فرزندان و خانواده خود در فضایی که خوب گزارش شده دیدار کردند.
بر اساس این گزارش فشار خون بالای زهرا رهنورد که پس از اتفاقات ملاقات عید غدیر ایجاد شده بود سرانجام کنترل شده و هردو یار محصور جنبش سبز از نظر سلامتی و روحیه در وضعیت خوبی قرار داشتند.
در این دیدار در باره مسائل دو هفته اخیر از جمله گزارش رییس جمهور درمورد ۱۰۰ روزه اول دولت جدید که از تلوزیون پخش شد، توافقهای هسته ای و نیز سخنان ناروای برخی فعالین سیاسی که نخست وزیر دوران دفاع مقدس از طریق تلویزیون در جریان آن قرار گرفته بود(و با توجه به محدودیت و ممنوعیتها امکان دفاع و انتشار نظرات و پاسخها نیز وجود ندارد) گفتگوهایی انجام شد.
میرحسین موسوی دراین دیدار بر اساس گزارش صد روزه و آمارهای ارایه شده از سوی رییس جمهور تحلیل خود را از عمق نابسامانی های باقی مانده از دوره پیشین بیان کرد.
علیرغم وقفه و فاصله ای که در دیدارهای اخیر دختران موسوی با والدین خود ایجاد میشود برخورد ماموران مناسب تر از قبل گزارش شده است. دختران میرحسین همچنین منتظر عمل ماموران به وعده خود برای برقراری تماس تلفنی با پدر و مادر خود هستند تا در فاصله بین دو ملاقات در بی خبری مطلق از پدر و مادر خود نباشند. |
حق نقد و اعتراض از حقوقی است که مردم برای آن انقلاب کردند Posted: 28 Nov 2013 10:58 PM PST واکنش به گفتههای اخیر جنتی جرس: شیخ حسین عرب، استاد حوزههای علمیه و عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز کاشان، طی نامهای به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کل کشور نسبت به سخنان هفته گذشته جنتی امام جمعه موقت تهران اعتراض کرد.
وی در نامه ی خود با اعتراض به مواضع "تند و بی دلیل" جنتی در نماز جمعه هفته گذشته، نوشته است: حق نقد و اعتراض از جمله حقوقی است که مردم برای آن انقلاب کردهاند. خوب است جناب آقای جنتی توضیح دهند که چگونه و با کدام ساز و کار باید این حق در جامعه اعمال شود. الان فقط مردم عملا از حق مدح برخوردارند نه حق نقد. آیا با این برخورد اطمینانی وجود دارد که با اندک اعتراضی حکم محاربه و افسادفیالارض صادر نشود؟
خطیب موقت نماز جمعه تهران اول آذر در خطبه ها با حمله مجدد به رهبران جنبش سبز گفت: این روسیاهان در خانه خود محبوس شدند و تلویزیون و امکانات و رفاهیات خود را دارند، منتهی در خانه خود محبوس هستند و اگر رأفت اسلامی نبود اینها باید اعدام میشدند.
به گزارش جرس، متن کامل نامه حسین عرب به شرح زیر است:
با سلام و احترام؛ در خطبههای نمازجمعه تهران هفتهی گذشته، مطالبی از زبان خطیب جمعه شنیده شد که موجب تاسف و تعجب بسیاری از مردم و شهروندان ایرانی و ملت مسلمان شد.
در این فرصت نکاتی را مورد تذکر قرار میدهیم: ۱-جای این پرسش وجود دارد که جناب آقای جنتی در چه جایگاه و با اعتبار کدام منصب حکم محارب و مفسدارض را برای آقایان موسوی و کروبی صادر کردهاند؟ آیا بهعنوان حاکم و قاضی گفتهاند که چنین نیست و ایشان منصب قضایی ندارند. و اگر در جایگاه یک فقیه چنین اظهار داشتهاند، جای تاسف زیادی است. کسانی که اندک بضاعت علمی و فقهی دارند، به خوبی درک میکنند که استناد و استدلال ایشان چقدر بیاساس و باطل است. پایهی استدلال ایشان در این بیانات همان قیاسی است که به اجماع شیعه باطل است و باید یادآور شوم به قدری استدلال ایشان از نظر فنی بیپایه بود که مشاهده شد سیمای جمهوری اسلامی ایران بخشی از سخنان ایشان را حذف کرد. بنده هم به طور مستقیم از رادیو سخنان ایشان را شنیدم هم از سیما. در مرحله اول چنین اظهارات بیدلیلی به عدالت و اعتبار خود خطیب لطمه وارد میکند و صحت اقتداء مردم را به او مورد شک و تردید قرار میدهد و در مرحله دوم همچنان به جایگاه نماز جمعه آن هم نمازجمعه تهران بیش از پیش ضربه جبرانناپذیری وارد میسازد. خوب است آقایان محترم طبق یک نظرسنجی بیطرفانه بازتاب و عکسالعمل چنین مواضع تند و بیدلیل را در جامعه به دست آورند. ۲- جناب آقای جنتی در مرز ۹۰ سالگی است. آیا وقت آن نرسیده در میان صدها عالم فرهیختهی تازهنفس و با معلومات بهروز که قدرت بیان داشته و بتوانند با مطالب متقن خود انتظارات نسل جوان را برآورده نمایند، یکی انتخاب شود و زحمت آقای جنتی داده نشود و اجازه به او داده که به استراحت خود بپردازند؟ ۳- حق نقد و اعتراض از جمله حقوقی است که مردم برای آن انقلاب کردهاند. خوب است جناب آقای جنتی توضیح دهند که چگونه و با کدام ساز و کار باید این حق در جامعه اعمال شود. الان فقط مردم عملا از حق مدح برخوردارند نه حق نقد. آیا با این برخورد اطمینانی وجود دارد که با اندک اعتراضی حکم محاربه و افسادفیالارض صادر نشود؟ ۴- جناب آقای جنتی که انتظار دارند آقایان موسوی و کروبی یک کلمه اعتراف کرده و بگویند اشتباه کردهایم، آیا خود ایشان حاضرند اعتراف کنند که به طور غیرمتعارف و آشکار از احمدینژاد حمایت کردهاند، در حالی که ناظر انتخابات در تمام مراحل آن باید کمال بیطرفی خود را حفظ کند؟ آیا ایشان حاضرند یک کلمه بگویند اشتباه کردهایم؟ آیا آقای جنتی حاضرند یک کلمه بگویند در طول بیش از سی سال گذشته در مراحل مختلف انتخابات، از مجلس شورای اسلامی گرفته تا خبرگان رهبری بر اساس گزارشات کذب و دروغ چه ظلم و جفاهایی در حق افراد روا داشتهاند؟ آیا آقای جنتی حاضرند بگویند که بسیاری از افراد رد صلاحیت شده فرصت دفاع از خود را نداشتهاند؟ آیا آقای جنتی حاضرند بگویند زمانی که احمدینژاد عکس همسر آقای موسوی را مقابل هفتاد میلیون نفر نشان داد و «بگم بگم» راه انداخت، چقدر در التهابآفرینی نقش داشت؟ آیا حاضر به این اعترافات ساده و واضح هستند؟ |
لغو تحریم شرکت برق ایرانی توسط دادگاه اروپا Posted: 28 Nov 2013 10:58 PM PST جرس: عالی ترین دادگاه اروپا تحریم های اعمال شده علیه یک شرکت برق ایرانی را لغو کرد.
به گزارش ایرنا، صدای آمریکا گفت: عالی ترین دادگاه اروپا چندین مورد از تحریم هایی را که بر علیه ایران وضع شده بود لغو کرد زیرا اتحادیه اروپا حاضر به ارایه مدارک و شواهد نشد و استدلال کرده بود که به دلیل محرمانه بودن اطلاعات نمی توان آنها را افشا کرد.
صدای آمریکا افزود: دادگاه عالی اروپا روز پنجشنبه 7 آذر ماه، با رد این استدلال اعلام کرد قرار است پرونده ای تشکیل شود اسناد و مدارک مربوطه نیز صرف نظر از محرمانه بودن، آنها باید ارایه شود. بر همین اساس دادگاه تحریم ها علیه شرکت فن من را لغو کرد.
امیدواری شرکت های اروپایی برای سرمایه گذاری مجدد در ایران
به گزارش ایسنا، به نقل خبرگزاری رویترز، یک مقام دولت آمریکا گفت: ما فکر نمیکنیم که توافق شش ماه باعث گسترش تجارت با ایران شود. اما شکی وجود ندارد که برخی از تجارتهای گذشته به ایران باز گردد نه تنها آلمان بلکه شرکتهای آمریکایی نیز بسیار علاقهمند هستند تجارت با ایران به خصوص در حوزه تجهیزات دارویی که یکی از مهمترین ابعاد تجاری با ایران محسوب میشود ادامه پیدا کند.
وی ادامه داد: همچنین شرکتهای بخشهای صنعت خودروسازی و خودروسازان نیز خواهان از سرگیری روابط تجاری خود با ایران هستند.
ریچارد برگ استرم، مدیرکل انجمنها و صنایع دارویی فدراسیون اروپا گفت: فکر میکنم کاهش تحریمها علیه ایران میتواند پیامدهای مثبت و خوبی برای بیماران ایرانی داشته باشد.
عبدی ابراهیم مدیر یک شرکت دارویی ترکیه گفت: وجود امکان برای از سرگیری پرداخت هزینهها از طریق یک بانک ترکی میتواند برای انتقال پرداخت شرکتها مناسب باشد.
نزیح باروت یکی از روسای شرکت دارویی ترکیه گفت: تیم ما مدتی است که بازار ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است با توجه به پیشرفتهای حاصل شده در مذاکرات ایران و ۱+۵ و حصول توافق هستهای ما این روند را سرعت میبخشیم. ما انتظار داریم که در پایان سال ۲۰۱۴ یا در اوایل سال ۲۰۱۵ انتقال تولیدات خود به ایران را آغاز کنیم.
به نوشته خبرگزاری رویترز شرکتهای بزرگ آلمان علاقه خود را برای سرمایهگذاری و تجارت با ایران ابراز کردند.
سخنگوی شرکت بوش در این باره گفت: اکنون شرایط بسیار خوبی حاکم است اگر فضای سیاسی و حقوقی لازم فراهم شود این شرایط میتواند برای نسل جوان و تحصیلکرده ایرانی فرصت مناسبی باشد. در حال حاضر بوش هیچ امکاناتی در ایران نداشته و دفتر خود را در سال ۲۰۱۰ در تهران بسته است اما از نزدیک وضعیت ایران با جامعه جهانی را بررسی میکند و ممکن است در آینده تجارتها آغاز شود.
بانک داچ درباره احتمال همکاری با ایران اعلام کرد: هنوز زود است در این باره صحبت کنیم.
جورگن فیشن یکی از مدیران اجرایی بانک داچ گفت: هنوز لغو تحریم ها به صورت بنیادین انجام نشده است تا ما بتوانیم تجارت خود را با ایران آغاز کنیم.
به نوشته رویترز بانکهای ترکیه پس از توافق هسته ای ایران و گروه ۱+۵ توانستهاند چراغ سبز را از دولت این کشور برای همکاری با ایران بگیرند.
ظفر چاغلایان وزیر اقتصاد ترکیه گفت: در گذشته به دلیل فشار آمریکا بانکهای خصوصی نمیتوانستند به نقل و انتقال پول با ایران بپردازد اما اکنون این مانع برداشته شده است نه تنها هالک بانک بلکه دیگر بانکهای ترکی قادر به همکاری با ایران هستند.
دیگر شرکتهای اروپایی با علاقه وضعیت ایران را با جامعه بینالمللی مورد بررسی قرار دادهاند.
سخنگوی یک شرکت سوئدی گفت: اگر تحریمها علیه ایران برداشته شود این شرایط جدید میتواند برای گروه شرکت ولوو فرصتهای خوبی به وجود آورد. این بسیار آشکار است.
همچنین شرکت مواد ساختمانی فرانسوی به نام سنت گوبن از مدتهای پیش شرایط ایران در عرصه بینالمللی را مورد بررسی قرار داده است.
پیر آندره شلندر یکی از مدیران اجرایی این شرکت گفت: اگر توافق نهایی ایران با ۱+۵ حاصل شود فرصتهای جدیدی روبه تهران باز میشود در چنین زمانی این شرکت نیز وارد عمل خواهد شد اما هنوز بسیار زود است در این باره صحبت کنیم.
گروه ام تی ان اپراتور موبایل آفریقای جنوبی با حصول توافق جدید ایران و ۱+۵ خشنود و امیدوار است که بتواند ۴۵۰ میلیون دلار که اکنون در واحد این شرکت در ایران به دلیل تحریمها بلوکه شده است به دست آورد.
همچنین شرکت انرژی او ام وی اتریش امیدوار است که با برداشته شدن تحریمها بتواند توافق تولید و بهرهبرداری از گاز که در سال ۲۰۰۷ با ایران امضا کرده است را دوباره زنده کند. این توافق بزرگ به دلیل فشارهای سیاسی به تعلیق در آمده بود.
به نوشته رویترز پارس جنوبی یک فرصت بسیار خوب و بزرگ برای شرکتهای گازی و نفتی اروپا محسوب میشود که در گذشته با ایران همکاری میکردند. |
Posted: 28 Nov 2013 02:20 PM PST حسن اسدى زیدآبادى از کنار توافقى که سوم آذر به دست آمد “نمى توان” و “نباید” به سادگى گذشت؛ حتى اگر زندانى سیاسى یکى از طرف هاى تفاهم باشى.
از کنار توافقى که سوم آذر به دست آمد “نمى توان” و “نباید” به سادگى گذشت؛ حتى اگر زندانى سیاسى یکى از طرف هاى تفاهم باشى.
١. به باور صاحب این قلم در مقام تحلیل جامع چالش سیاسى – حقوقى هسته اى میان ایران، قدرت هاى جهانى و رقباى منطقه اى، با نگاه به تاریخ معاصر مسایل عمده ایران در عرصه بین المللى این پرونده را در ردیف مواردى چون چالش ملى کردن نفت، مذاکرات صلح جنگ با عراق و قضیه آذربایجان یا جزایر سه گانه، بایستى سنجید. چنین نگاهى فارغ از نتیجه قضاوت و نوع ارزش گذارى دستکم از منظر سطح و ابعاد منازعه امرى ضرورى است. با این حال متاسفانه عملکرد خودسرانه حاکمیت و برخى از مشابهت سازى هاى مشمئز کننده تاریخى مانند آنچه در دولت احمدى نژاد صورت گرفت در کنار بحران مشروعیت حاصل از پروژه سرکوب جامعه مدنى و امنیتى سازى فضاى سیاست ورزى طى سالهاى اخیر عمدتا مانع از آن شده است که چنین نگاهى با تکیه بر فهم صحیح از منافع ملى در میان فعالان مدنى و سیاسى شکل گرفته و آثار جدى و پر مخاطب تولید شود. با این همه جفا و بى تدبیرى حکومت طى سالهاى گذشته در نوع معامله با جامعه مدنى ما، فرد و یا تشکل کنشگر دموکراسى خواه را نبایستى از توجه به مسایل بنیادى کشور و اولویت منافع ملى در لحظات تاریخ ساز غافل کند. دغدغه مند دموکراسى موضعش را براساس مخالفت خوانى صرف با حکومت بیان نمى کند بلکه هنر و وجه ممیزه او این است که با دلى خالى از کینه مى تواند مهمترین مسایل کشورش را تشخیص داده و آنها را از پنجره منافع بلند مدت ملى بنگرد. همچنان که چنین رویکرد ارزشمندى را در نامه تقدیر دیپلمات هاى ملى و فرهیخته دهه پنجاه از دکتر محمد جواد ظریف (منتشره در جراید کثیر الانتشار) مشاهده کردیم. ٢. توافق ژنو گامى هرچند ابتدایى اما بنیادى و بلند در مقابله و رفع رژیم تحریم هاى وضع شده علیه ایران است. چنانکه پیش از این در مقاله “استبداد تحریم” توضیح داده بودم، جریان تحریم هاى اقتصادى، ناقض برخى از حقوق انسانى شهروندان ایرانى – تضمین شده در اسناد حقوق بین الملل بشر- بوده، با رویکردى که صلح جهانى را در پرتو همکارى و گسترش تعامل اقتصادى و فرهنگى ملت ها ارزیابى مى کند در تعارض است و عملا منجر به تضعیف طبقه متوسط به عنوان مرجع دموکراسى خواهى مى شود. به این ترتیب هر اقدامى که منجر به کاهش فشار تحریم ها شده و درهاى تعامل اقتصادى و فرهنگى با جهان را به روى ایرانیان بگشاید، مهم و قابل تقدیر است. در این خصوص به ویژه تضمینى که اعضاى دایم شوراى امنیت در گام نهایى “برنامه اقدام مشترک” در خصوص رفع کلیه تحریم ها (مصوب شوراى امنیت، اتحادیه اروپا و یکجانبه) ظرف مدت یکسال داده اند از اهمیت مضاعف برخوردار بوده و دستاورد قابل ملاحظه اى براى تیم مذاکره کننده، دولت اعتدال و جامعه مدنى است. ٣. بحران ده ساله هسته اى ایران در شرایطى وارد روند حساس فیصله شده است که طى بخش عمده اى از این مدت و مشخصا در هشت ساله ٨۴-٩٢ سیاست خارجى ایران به رغم ادعاى کنشگرى با بى تدبیرى و کج فهمى از مناسبات سیاست جهانى در واقع در عرصه بین المللى به موضع انفعال کشیده شده و از نظر حمایت ملى و مردمى تنها و بى پشتوانه ماند خصوصا پس از انتخابات ٨٨ که با بربادرفتن مشروعیت داخلى، بى اعتبارى دیپلماسى احمدى نژاد- جلیلى آشکارتر شد؛ با این حال مقاومت اجتماعى سبز طى چهار ساله گذشته و اعلام موضع صریح آقایان موسوى-کروبى و فعالان جنبش سبز در قضیه هسته اى مبنى بر نفى همزمان تقابل جویى بى معنا در سیاست خارجى و بلندپروازى هاى بى مورد از سویى و نیز تحریم ها و افزون خواهى قدرتهاى جهانى از سوى دیگر با نگاه جامع به منافع ملى و حقوق ملت که خود زمینه ساز پیروزى حسن روحانى با وعده صریح تفاهم با جهان شد، در مدت کوتاهى فضایى فراهم کرد که “ابتکار عمل” به طور واقعى در اختیار ایران قرار گیرد. به دیگر سخن توافق ژنو از این منظر اولا حاصل عزم و ابتکار عمل مردم ایران و در وهله بعد تخصص و اراده سیاسى تیم دیپلماسى ایران بود به شکلى که متن سند در همان قالبى نهایى شد که ظریف در ابتداى کارش از جمله در نشست نیویورک بیان داشته بود. این در اختیار داشتن ابتکار عمل که در دستیابى هرچه بیشتر به منافع ملى موثر است بعلاوه از لحاظ پرستیژ نیز براى سیاست خارجى ایران مهم ارزیابى مى شود. ۴. امروزه از پس بیش از پنجاه سال که از جنبش ملى کردن نفت به رهبرى دکتر محمد مصدق مى گذرد بحث هاى بى پایان در مورد “صرفه اقتصادى” همچنان ادامه دارد، ماجرایى که مى توان پیش بینى کرد در قضیه چرخه سوخت هسته اى و غنى سازى در داخل خاک ایران نیز تکرار خواهد شد، ماجرایى که از دهه ۴٠ و ۵٠ نیز در جریان بوده و طرفداران و مخالفانى داشته است. با این حال نکاتى مسلم به نظر مى رسد که عمدتا مربوط به هزینه ها در روش است؛ ما ایرانى ها در مهمترین چالش هاى بین المللى مان همواره دچار “سندرم توافق و خاتمه” بوده ایم، چه در جنگ هشت ساله چه در ملى کردن نفت و چه در همین قضیه هسته اى. اینکه ایران نمى تواند به طور کامل از قید انرژى هسته اى در سبد منابع تامین انرژى خود صرف نظر کند امرى قطعى است اما در مورد اولویت بهره بردارى از این منابع قطعا جاى تامل فراوان است در عین حال اینکه دستیابى به این منبع استراتژیک تامین انرژى نیز بایستى هزینه هاى معقول داشته باشد واقعیتى حیاتى و غیرقابل انکار است، امرى که با سوء تدبیر حاکمیت طى سالهاى گذشته مواجه بوده و هزینه هاى هنگفتى را متوجه ملت ما ساخت. از این رو توافق ژنو که آغازى براى پایان مسالمت آمیز بحران هسته اى ضمن حفظ برنامه تامین سوخت در داخل مرزها و تعهد اعضاى دایم شوراى امنیت مبنى بر تعامل برابر با ایران همچون سایر متعهدان به ان پى تى در گام نهایى توافق مى باشد، موفقیتى چشم گیر است. ۵. همچنانکه در بالا اشاره شد و مقامات ارشد دولت نیز بارها تاکید کرده اند، توافق ژنو حاصل دریچه اى است که حضور و راى معنا دار مردم در انتخابات خرداد٩٢ گشود. این انتخابات به واقع بدل به یک “رفراندوم هسته اى” شد که انتخاب روحانى را واجد پیامى روشن براى همگان مى ساخت، این گام اول بود در ادامه نیز فعال شدن طیف وسیعى از جامعه مدنى از اقتصاددانان گرفته تا زندانیان سیاسى در موضوع تحریم ها فضاى جدیدى را براى دیپلماسى فراهم کرد. همچنین در این موضوع نمى توان از نقش شبکه هاى اجتماعى و استفاده هوشمندانه شهروندان و وزیرخارجه از این ظرفیت تعاملى به سادگى گذشت. بنابراین توجه داشته باشیم، پس از سالها که حوزه سیاست خارجى تیول هسته هاى سخت قدرت بوده از خرداد ٩٢ امکان عرض اندام و مداخله جامعه مدنى و جنبش اجتماعى در مهمترین مساله سیاست خارجى کشور ایجاد شد و همین اندازه غنیمت و تجربه اى بس گرانبها براى جبهه دموکراسى خواهى در ایران است. تجربه اى کنشگرانه که با تداوم آن بایستى امکانات جدیدى براى مشارکت جامعه مدنى در امر سیاست فراهم آورد. ۵+١. در حالى که طى ده سال گذشته همه گزینه ها به عنوان راه حل نهایى پرونده هسته اى بالقوه بوده است، کامیابى گزینه “مذاکره” و “حل و فصل مسالمت آمیز بحران” بدون شک یک پیروزى بزرگ براى آرمان صلح پایدار جهانى و آینده امنیت در خاورمیانه است. چنانکه پیش از این در مقاله استبداد تحریم بیان داشته بودم “همواره احترام و توجه به رای و اراده مردم و مجال دادن به گفتگو، فرصت به تقویت دموکراسی خواهد بود” بنابراین فراهم شدن فرصت گفتگو میان ایران و قدرت هاى جهانى به ویژه آمریکا در شرایطى که منطقه آبستن گسترش خشونت و جنگ هاى وسیع است و حصول توافق اولیه در چالش هسته اى، امتیازى براى صلح و نه بزرگ به سایه شوم جنگ و نا امنى است.
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
نتیجهی واقعی توافق هستهای ایران Posted: 28 Nov 2013 01:31 PM PST ![]() استیون والت توافق موقت هستهای با ایران، گام مهمی رو به جلو است تیمهای مذاکرهکنندهی مختلفی میتوانند به حق به دستاوردشان افتخار کنند. از من دور باد که در این لحظهی کمیاب شادی ناقض عیش باشم، اما بیایید در هنگامهی شادی و تبریک موفقیتها، از خود بیخود نشویم. چرا؟ زیرا برنامهی هستهای ایران مسألهی اصلی نیست. مسألهی مهمتر، روابط آیندهی ایران با جهان خارج است و اینکه آیا این توافق، راه را برای ورود دوبارهی کشور به اقتصاد جهانی و جامعهی گستردهتر جهانی باز میکند یا خیر.
منبع اصلی: فارن پالسی
|
دادگاه مردی که همه را متهم می کرد؛ احمدی نژاد نیامد Posted: 28 Nov 2013 01:12 PM PST ![]() فرشید آل داوود جرس: محاکمه محمود احمدینژاد این روزها تقریبا در صدر اخبار رسانهها قرار دارد. برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، یک رئیس دولت که از قضا بیش از دیگر روسای جمهور در ایران ادعای انقلابیگری و عدالت خواهی داشت به دادگاه کیفری فراخوانده شده است. او قرار بود روز سه شنبه ۵ آذر در دادگاه حاضر شود اما از حضور در محکمه خودداری کرد. هنگامی که بحث احضار رئیس دولت قبل به دادگاه جدی شد احمدینژاد ماجرا را خیلی جدی نگرفت. حتی یکی دو روز مانده به روز محاکمهاش گفته شد که حضور وکیل او برای پاسخگویی به اتهامات کافی است اما روز دوشنبه ۴ آذر یعنی تنها یک روز مانده به موعد دادگاه وی، قاضی سیامک مدیر خراسانی رئیس شعبه ۷۶ دادگاه کیفری تهران گفت: به دلیل اینکه پرونده وی در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار دارد، حضور متهم در دادگاه الزامی است.
|
قتلهای زنجیره ای، فازی از یک پروژه Posted: 28 Nov 2013 12:35 PM PST محمدرضا سرداری چرا هیچکدام از مقامات اطلاعاتی و امنیتی از بازماندگان مقتولان بابت این جنایت عذرخواهی نکرده اند؟
ریشه این سئوال ساده به رازی باز می گردد که همچنان سر به مهر است. اگر این فرض را بپذیریم که تیم اجرایی پروژه اعدامهای ۶۷ همان تیمی است که ترور بیش از صد مخالف جمهوری اسلامی را در داخل و خارج از ایران طراحی و مدیریت کرده و سرانجام مسئولیت جنایت آذر ۷۷ را پذیرفته است.
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر