
محمدرضا / رادیوکوچه
mohamadreza@koochehmail.com
بهنقل از سایت گل، برد پرگل سپاهان مقابل استیل آذین نتیجه خارقالعاده هفته دهم لیگ برتر بود. تیم اصفهانی با زدن پنج گل بهتیم پر ادعا و البته پرحاشیه استیلآذین نشان داد روزهای بهتری را نسبت به ۹ هفته گذشته تجربه میکند. نتیجه بازی سپاهان مقابل استیل آذین بهحتم خود «امیر قلعهنویی» را هم شوکه کرد اما بههر حال شاید هیچگاه او این نتیجه کلیدی را بهعنوان نقطه بازگشتش در سپاهان فراموش نکند.
سپاهان در بهترین شرایط خودش را به کورس قهرمانی وارد کرد. آنها در هفتهای بردند که سه تیم دیگر مدعی مجموعن دو امتیاز گرفتند، آنها در هفتهای بردند که ذوب آهن رقیب جدی آنها برای قهرمانی تمام هوش و حواسش بهبازی برگشت با «الهلال» در لیگ قهرمانان آسیاست و آنها در هفتهای سه امتیاز بهاندوختههایشان اضافه کردند که میتوانند مطمئن باشند سرخابیهای پایتخت در هفته آینده حداکثر میتوانند سه امتیاز از آن خود کنند.
هنوز این موضوع که سپاهان خیلی خوب بود یا استیلآذین بسیار بد، احتیاج بهبررسی دارد اما از این نکته نمیشود عبور کرد که بازگشت سپاهان منوط بهاعتماد بهنفسی بود که باید از دیدار با استیلآذین میگرفتند.

در دیدار سپاهان مقابل استیلآذین سوال بسیاری از خبرنگاران در جایگاه خبرنگاران این بود که اگر سپاهان بازی امروز را نبرد هواداران شعاری علیه قلعهنویی خواهند داد یا که خیر اما پایان بازی و نتیجهای که اسکوربورد ورزشگاه نشان داد بهنوعی هواداران را از بلاتکلیفی خارج کرد.
قلعهنویی اکنون میداند که مردم اصفهان میتوانند بار دیگر بهاو اعتماد کنند. شاید آنها همچنان انتقاداتی را متوجه او در خریدهای تابستانی، در بازی گرفتن از مهرهها و سایر مسایل بدانند اما از آن جاییکه در فوتبال ایران اصولن نتیجهگیری معجزه میکند، در صورت تداوم این نتایج اصلن بعید نیست هواداران سپاهان بار دیگر بهسان فصل گذشته بهحامی شماره یک قلعهنویی درآمده و استادیوم فولادشهر را پر کنند.
شاید موضع «هادی عقیلی» هم در این زمان جالب توجه باشد. عقیلی پساز دیدار سپاهان این موضع را بهعنوان یکی از بازیکنان بزرگ سپاهان مطرح کرد، که تمام مشکلات ابتدای فصل تاکنون بهدلیل عدم نتیجهگیری مطلوب بوده است و من دلیلی نمیبینم که سپاهان از این بهبعد سپاهان قدرتمند فصل پیش نباشد. قلعهنویی هم در راهروی استادیوم فولادشهر تاکید کرد که ما موفق شدیم قدرت تاکتیکی خودمان را بهاستیل دیکته کنیم هر چند خودش چند دقیقه قبل در کنفرانس مطبوعاتی عنوان کرد که تیمش با سپاهان مطلوب میل خودش فاصلههای فراوانی دارد.
در مجموع بایستی گفت نتیجه نبرد کهکشانیها همانقدر که میتواند در شروع روزهای خوب سپاهان تاثیرگذار باشد، هنر گول زدن سپاهان را هم دارد. سپاهان در دیدار با استیل تیمی نبود که بتواند در صورت وجود شرایط طبیعی پنج گل بزند اما بههر حال ستارگان این تیم که شدیدن تحت فشار قرار داشتند بهچنین برد روحیه بخشی نیاز مبرم داشتند و حالا اگر بنا دارند روزهای خوب فصل پیش را تداعی کنند بایستی از دیدار با پیکان اوج حرفهایگری را بهنمایش بهگذارند. یکی دو برد دیگر میتواند سپاهان و لیگ را جذابتر کند.

اما از سوی دیگر مشخص نیست چه بلایی بر سر استیل آذین آمده که آنها به عنوان کهکشانیترین تیم لیگ اینگونه زیر مشت و لگد سپاهانیها قرار گرفتهاند. شاید این تیم این روزها با بحران هویت روبهرو شده است. آنها در روزی که پنج، شش بازیکن اصلی خود را بههمراه نداشتند عملن همچون یک تیم آماتور مقابل سپاهانیها صفآرایی کردند و در شرایطی که سپاهان نیز در شرایط ایدهآلش قرار نداشت موفق شد پنج بار دروازه «نشاط جو» را فرو بریزد.
استیلآذین در دیدار با سپاهان آنقدر ضعیف بود و اینقدر بیتفاوت بازی میکرد که میشد در درون محوطه جریمه این تیم یک ضرب، دو ضرب بازی کرد. جالب اینکه مربی اعزامی این تیم بهکنفرانس مطبوعاتی نیز دست کمی از بازیکنان تیمش نداشت.
«رضا شاهرودی» بهشکلی در مقابل خبرنگاران اصفهانی پاسخگوی سوالات آنها بود که دقایقی از این کنفرانس مطبوعاتی بهخندههای معنیدار خبرنگاران تبدیل شد، نکته جالب توجه اینکه رضا شاهرودی این نتیجه را جزو اتفاقات فوتبال و بسیار طبیعی میدانست. به هر حال هدایتی اگر هرچه سریعتر برای بازسازی شرایط تیمش ورود نکند مشخص نیست چه بلایی سر تیم تقریبن بیانگیزه و پرحاشیهاش خواهد آمد. استیل آذین بههیچ وجه در این فصل در حد نام ستارههایش بازی نکرده است.
اما طبق آخرین اخبار رسیده پس از جلسه دو ساعته سرپرست باشگاه استیلآذین با سرمربی صرب تیم فوتبال این باشگاه، قرار شد «افشین پیروانی» هدایت این تیم را برعهده بگیرد. «امیر مهریزی» در نشستی که با «تومباکوویچ» سرمربی استیلآذین برگزار کرد و در پایان این جلسه مقرر شد تکلیف این سرمربی کروات حداکثر ظرف ۴۸ ساعت آینده مشخص شود. و عنوان کرد: افشین پیروانی مسوولیت فنی تیم استیلآذین را برعهده میگیرد و این تیم را در هفته یازدهم لیگ برتر هدایت خواهد کرد.
رادیو کوچه
اشرفالسادات مرتضایی با نام هنری «مرضیه»، از معروفترین خوانندگان زن ایرانی، روز چهارشنبه، ۲۱ مهرماه ۱۳۸۹، در ۸۵ سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشته است.
به گزارش ایران فردا، مرضیه که از ابتدای دهه ۱۳۷۰ از ایران خارج شده و در فرانسه پناهندگی گرفته بود چندی بود که از بیماری پیشرفته سرطان رنج میبرد.
این خواننده ایرانی در سال ۱۳۲۱ زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. و در ابتدا با بازی در نمایش «شیرین و فرهاد» در تهران به موفقیت بسیار دست یافت.
آن طور که در «دانشنامه آزاد ویکیپیدیا» آمده است، او نخستین خواننده زنی بود که در برنامه گلها به آوازخوانی پرداخت، و در عمر هنری خود در کنار مشهورترین استادان موسیقی بیش از هزار آواز خواند.
شهره / واحد ترجمه / رادیو کوچه
ماجرای ۳۳ معدنچی شیلیایی که ماهها در زیر زمین زندانی شدهاند آزمایش واقعی از چگونگی تطبیق ذهن و جسم و روح انسان در شرایط دشوار است. انسانها عاشق همکاری و تعاون هستند. ما بحث و جدل میکنیم، به جنگ میرویم اما اگر فرصت کوچکی بیابیم دستهای یکدیگر را میگیریم و با یکدیگر مشارکت میکنیم. ما این کار را در محل کارمان و در صف بلیط تاتر نیز انجام میدهیم. حتا این کار را در مقطع پیشدبستانی نیز انجام میدهیم، جایی که گروهی از کودکان کوچک به طور غریزی فرهنگ داخلی پیچیدهای را تشکیل دادهاند، برای کسانی که از بیرون به آنها نگاه میکنند ممکن است این موضوع مبهم باشد اما برای کسانی که عضوی از آن اجتماع هستند بسیار حیاتی است.
انگیزهی همپیمان شدن و اتحاد در هیچ زمانی به اندازهی زمان بحران قوی نیست. در حال حاضر هیچ دلیلی برای اتحاد محکمتر از عمق ۲۳۰۰ پایی (۷۰۰) متری زیر زمین در صحرای آتاکاما (Atacama) در شیلی نیست، جایی که ۳۳ معدنچی از تاریخ ۵ آگوست در آنجا گیر افتادهاند و برای آزاد شدن بیش از چهار ماه باید صبر کنند. اغلب چنین عملیات نجاتی با سرعت انجام میشود اما این یکی مانند یک دو ماراتون است و در حال حاضر از رکورد ثبت شدهی گروهی از معدنچیهای چینی در سال ۲۰۰۹ نیز بیشتر شده است. جهان مبهوت این ماجرا شده است اما روانشناسان و انسانشناسان در حال بررسی این رویداد از دیدگاه خودشان هستند و در صدد یافتن این موضوع هستند که بحران چه چیزهایی میتواند دربارهی عملکرد انسان به ما بگوید و زمانی که موارد اورژانسی قوانین متعارف را از بین میبرد و جامعهای به صورت موقت در محل بحران شکل میگیرد، عکسالعمل ما چه خواهد بود.
دوک جان فر بنک (Duke John Fair Bank) روانشناس دانشگاه و کارشناس استرس در این باره میگوید: «هر مورد استرسآور که برای انسان شناخته شده است روی ذهن آن معدنچیها تاثیر میگذارد. در حال حاضر کاری که باید برای آنها انجام دهیم این است که سعی کنیم وضعیت آنها را کمی عادیتر کنیم، به زندگی آنها یک روال منظم داده و ساخت و هدف ایجاد کنیم.»
نرمال کردن یک وضعیت غیرعادی، یکی از اولین اقداماتی است که همهی ما در هنگام بحران انجام میدهیم و این یک استراتژی بسیار انطباقی است. خاموشی تمام شهر را فرا میگیرد و ما فورن شروع به لیست کردن وسایلی میکنیم که مورد نیازمان است. مانند باتریها، بطری آب، غذاهای کنسروی که در خانه داریم، محاسبهی این که چگونه به بچهها غذا بدهیم و آنها را حمام کنیم، لباسها را اتو کنیم و سعی میکنیم این کار را به معمولترین روش ممکن انجام دهیم. تیم نجات در شیلی، که ۲۴ ساعته به صورت شیفتی کار میکنند برای کمک به معدنچیها از سه سوراخ باریک برای پایین فرستادن مایحتاج آنها استفاده میکنند تا در زیرزمین فضای ۵۰ متر مربعی را برای آنها تبدیل به یک خانهی کامل کنند.

اولین فیلم ویدئویی معدنچیها در ۲۷ آگوست به سطح زمین فرستاده شد. «آن زمان، بدنهایشان از گرما خیس شده و ریشهایشان بلند شده است. حالا آنها ریشهایشان را تراشیدهاند و لباس تمیز به تن دارند- مهمترین نشانهی تمدن.»
کارگران، لباسهای تمیز، کتاب و مجله، بازی فکری و نامههای خانواده و دوستان آنها را برایشان میفرستند. هم چنین برایشان موزیک ترتیب داده شده و میتوانند با خانوادههایشان مکالمهی تلفنی داشته باشند. لیست مواد مورد نیاز معدنچیها که در ابتدا فقط نوشیدنیهای مقوی بود، حالا شامل ماست، غلات، چای، ساندویچ، کیوی است و اخیرن غذای گرم مثل گوشت قلقلی با برنج نیز به آن اضافه شده است. لوبیا از لیست غذاهای آنان حذف شده است، چون ۳۳ نفر در یک فضای کوچک زندگی میکنند. کلنل تام کولدیتز(Colonel Tom Kolditz)، روانشناس و کارشناس علم رفتارشناسی از آکادمی وست پوینت (West point) و نویسندهی کتاب (In Extremis Leadership) میگوید: «در شرایطی که هیچ امکاناتی وجود ندارد، مهمترین مسئله ایجاد تمدن است.»
با این حال دومین و قویترین محرک رفتاری، عادی بودن است. اولین محرک چیزی است که کولدتیز آن را، «سکوت مرگ» مینامد. همه میدانند که مرگ یک مسئلهی اجتنابناپذیر است اما بیشتر اوقات به مرگ به عنوان یک احتمال نگاه میکنیم. اگر امکان مرگ حتمی باشد رفتار نیز تغییر میکند. کولدتیز میگوید: «اگر ترس جانتان را داشته باشید، با یکدیگر همکاری میکنید.»
اغلب اوقات انسانها در سنین مختلف عملکردهای متفاوتی ارایه میدهند. کمی پس از آنکه بین معدنچیها و دنیای بیرون ارتباط برقرار شد، دنیس اودل (Dennis Odell) رییس سازمان امنیت و سلامت شغلی اتحادیهی معدنچیهای آمریکا که تجربهی ۲۰ ساله در کمکرسانی به معدنچیها دارد در مصاحبه با «تایم» گفت: «در میان معدنچیها چند نفر به عنوان رهبر عمل میکنند و زمانی که کسی با مشکلی مواجه شود آنها سعی میکنند به او کمک کنند. افراد جوانتر احتمالن در پشت سر افراد مسنتر حرکت میکنند.»
این دقیقن همان اتفاقی است که میافتد. جوانترین معدنچی در میان این گروه تنها ۱۹ سال سن دارد و مسنترین آنها ماریو گومز(Mario Gomez)، ۶۲ ساله است و نقش هماهنگکنندهی گروه را به عهده گرفته است و گروه را به ۳ دسته سازماندهی کرده است که بتوانند از یکدیگر محافظت کنند و به عنوان رابط با سطح زمین کارها را انجام دهند. او همچنین یک کلیسای موقتی برای حمایت روحی افراد گروه پیشنهاد کرده است. دیگر معدنچی ارشد، لوییز اوزوا (Luiz Urzua) 54 ساله است که برنامههای کاری را هماهنگ میکند که شامل پاکسازی چند تن قلوه سنگ از سه راه لوله نجات است. اوزوا از کاپوت وسیلهی حمل و نقل معدن به عنوان میز استفاده میکند که یکی از اشیا مهم یک دفتر کار است. او همچنین قانونی را وضع کرده است که بر طبق آن تا زمانی که همهی ۳۳ نفر غذایشان را دریافت کنند، هیچکس حق غذا خوردن ندارد.
احتمالن مسنترها، با تجربهی زیادی که دارند در طی زمان اقامتشان در زیر زمین مدیریت گروه را به عهده دارند، گرچه ممکن است پس از گذشت ماهها افراد جوانتر به دلیل قدرت جسمانی بیشتر کنترل امور را به عهده گیرند. پم رایان(Pam Ryan) روانشناس و مدیر اجرایی «موسسهی روانشناسی فراتر از مرزها» که یک سازمان غیرانتفاعی است و بر روی به حداقل رساندن آسیب روحی در طی جنگ و یا سایر فاجعهها مطالعه میکند در این باره میگوید: «نقشپذیری در فرهنگ انسانها به صورت فطری وجود دارد. بعضی از ما انسانها در این موارد خوب عمل میکنیم و برخی دیگر از ما در موارد دیگر عملکرد خوبی داریم.»
گاهی اوقات استراتژی نجات دادن جان افراد پیچیدگی کمتری دارد و صرفن جنبهی ظاهری دارد. اولین چیزی که معدنچیها پس از برقراری ارتباط با دنیای بیرون در خواست کردند، مسواک بود، و پس از آن لباس تمیز و تیغ ریش تراش دریافت کردند. در اولین فیلم ویدئویی که از خودشان به بیرون فرستادند لباسی به تن نداشتند، کثیف و نامرتب بودند و ریشهایشان بلند شده بود. حالا آنها تمیزتر هستند لباسهای یک دست قرمز به تن دارند و ریشهایشان تراشیده است. آراستگی نشانهی نظموانضباط است و میتواند وسیلهای برای نجات زندگی باشد.
کولدتیز میگوید: «من با فرماندههان ویتنام که افرادشان را به مدت ۴۰ روز به جنگل میبردند صحبت کردم. افراد گروه باید هر روز رنگهای صورتشان را میشستند و موهای صورتشان را میتراشیدند. این کار تمدن و ادب ایجاد میکند و تمدن از درگیری و نزاع و قساوت و بیرحمی جلوگیری میکند.»

البته ماههایی که این معدنچیها در زیر زمین گذراندهاند شبیه به ماههایی نخواهد بود که هنوز پیش رو دارند. خستگی شدید و بیماری ممکن است آنها را تلف کند. تجویز دارو شامل داروهای اعصاب خواهد بود که در صورت نیاز و به تشخیص پزشکان در اختیار آنان قرار خواهد گرفت. سلامت احساسات و روح این افراد بسیار مهم است و امید را در آنها زنده نگاه میدارد. در ابتدا این سوال مطرح بود که زندانی بودن این افراد چقدر طول خواهد کشید، و هیچکس نیز از اطلاعرسانی دریغ نمیکرد. از آن زمان یک سری کامل از احتمالات در اختیار آنان قرار داده شده است. زمان اعلام شده بین کمتر از یک ماه تا زمانی نزدیک به کریسمس است. فربنک (Fairbank) میگوید: «شما نمیخواهید امید واهی به آنها بدهید و درست زمانی که آنها خود را آمادهی رفتن کردهاند به یکباره ناامید شوند و این میتواند بسیار تخریبکننده و ناراحتکننده باشد.»
احتمال یک اقامت تقریبن کوتاه مدت زمانی ثابت شد که دومین عملیات حفاری برای ارسال مایحتاج انجام شد: و ممکن است سومین حفاری نجات نیز برای ارسال کمک انجام شود. تمام این ۳ منبع کمکرسانی در یک زمان حفر میشود و تونلی که در ابتدا تکمیل شد به عنوان تونل استرداد مورد استفاده خواهد بود. خارج شدن از این مکان از موقعیت فعلی جالبتر نخواهد بود. این افراد باید بر ترس از مکانهای بسته در یک قفس که کمی بزرگتر از جسمشان است، غلبه کنند. بالا کشیدن این افراد به سطح زمین چیزی حدود ۲ ساعت طول خواهد کشید، که در طول این مدت ممکن است چشمهایشان بسته باشد یا برای آرام نگه داشتنشان به آنها آرامبخش داده شود. نجات تمام این ۳۳ نفر ۳ روز طول خواهد کشید و برخی از آنها جز نفرات آخری هستند که نجات مییابند باید در آن حفره به تنهایی بمانند و منتظر شوند.
تا زمانی که روز نجات فرا برسد، معدنچیها به لذت روزی فکر میکنند که تیم راه نجات آنها را پیدا میکند. اتاق تک و بزرگ آنها به تونلهای مجاور راه دارد، زمانی که اطاق خیلی شلوغ میشود آنجا کمی خلوتتر است و همچنین به عنوان مکانی برای حمام کردن از آن استفاده میشود. موسسهی ناسا (NASA) ، راجع به معقول نگاه داشتن افرادی که در دورهای طولانی در انزوا هستند راهکارهایی را ارایه میدهد و مشاورانی دارد که در صحنه حاضر میشوند. این گروه چراغهای درخشانی را تهیه میکنند که از لولهی کمکرسانی به پایین میفرستند تا گردش روز و شب را مشخص کند. پزشکان آژانس فضایی، نظریهی ارسال سیگار برای این افراد را رد کردهاند و معتقدند در یک مکان بسته این کار برای آنها سم است. تا این لحظه مصرف شراب نیز ممنوع است. ظاهرن تا زمانی که رژیم این مردان متعادل باشد، رفتار آنها نیز تعادل خواهد داشت.
معدنچیها در برابر این محدودیت شورش کرداند و اخیرن به عنوان اعتراض غذاهای لذیذ ارسال شده را نپذیرفتهاند. سازمان ناسا این عکسالعمل را کاملن طبیعی میداند و حتا آنها را تشویق میکند چون معتقد است مردان جسور کسانی هستند که مغلوب نمیشوند. آژانس فضایی به شورش کوچک مشابه این شورش یعنی آپولوی ۷ (Apollo7) اشاره میکند، زمانی که بین خدمهی آن سرماخوردگی شایع شده بود و بهطور مرتب با برج کنترل پرواز بحث میکردند و همینطور آپولوی ۱۳ (Apollo13) زمانی که فرود اضطراری برای هر دو طرف در فضا و زمین قوت قلب بود.
از آنجایی که معدنچیها میدانند که تنها مسیر نجاتشان همین است بنابراین مراتب به همین صورت حفظ خواهد شد. در واقع، از حالا برای آن زمان برنامهریزی میکنند. در میان کتابهایی که مطالعه میکنند، دفترچهی راهنمایی است بهنام «تاکتیکهای مکالمهی عمومی» که آنها میتوانند از حالا خود را برای مصاحبه مطبوعاتی پس از نجات آماده کنند. ظاهرن آنها میدانند که پس از حبس اوقات بهتر و شاید کتابهای بیشتری در انتظارشان خواهد بود.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی: جفری کلاگر (Jeffrey Kluger )
فرورتیش / رادیو کوچه
lichar@koochehmail.com
برنامه امروز را ول کنید، به جایش صبح جمعه بهش گوش کنید. هرچند هیچ چیزی جای برنامههای «صبح جمعه با شما» با اجرای آقای «منوچهر نوذری» را نمیگیرد، اما از گوش دادن اجباری به رادیو پیام هنگام خوردن صبحانه در یک روز تعطیل پاییزی، خیلی بهتر است.
خبر / رادیو کوچه
به دنبال برگزاری چندین تجمع دانشجویی بعد از انتخابات سال ۸۸ در دانشگاه علم و صنعت، کمیته انضباطی دانشگاه علم و صنعت «حمید بیدار» دانشجوی سال پنجم رشته مهندسی کامپیوتر و «نوید عطایی» دانشجوی سال پنجم رشته مهندسی عمران و مدیر مسوول نشریه توقیف شده «موج نو»، را با صدور حکمی به ۲ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم کرده است.
به گزارش دانشجو نیوز، مواردی از فعالیتهای این ۲ دانشجو که منجر به صدور احکام مذکور شد عبارت است از سازماندهی و شرکت در تجمع دانشجویی ۱۶ آذر (روز دانشجو) و گرامیداشت کیانوش آسا (از کشتهشدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری)، سازماندهی و شرکت در تجمع دانشجویی ۲۴ آذر برای آزادی کامران آسا برادر کیانوش آسا که در مراسم ۱۶ آذر دانشگاه علم و صنعت قبل از ورود به دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود و سازماندهی و شرکت در تجمع دانشجویی ۲۹ آذر برای گرامیداشت درگذشت آیتاله منتظری.

لازم به ذکر است این حکم توسط شورای تجدیدنظر کمیته مرکزی وزارت علوم نیز تایید شد.
همچنین کمیته انضباطی اتهاماتی از قبیل توهین، فحاشی، هتک حرمت، اخلال و ایجاد وقفه در برنامهها و نظم دانشگاه، عدم رعایت مقررات دانشگاه، توهین به شعائر و مقدسات اسلامی و عدم رعایت شئون دانشجویی را به این افراد وارد کرده است.
گفتنی است در جریان این پروندهها جبل عاملی ریاست انتصابی دانشگاه علم و صنعت خود پیگیر پروندههای مذکور بوده و مصر به تایید و تشدید این احکام بوده است.
Ardavan Taheri / Radio Koocheh
a.taheri@koochehmail.com
Translated by AvidehMotmaen-Far
avideh@avideh.net
After several weeks of impatience, excitement, exchanging emails and phone calls with ”Antonella Cerullo”, responsible of news headquarters of Vienna Film Festival (Viennale), finally on Tuesday, October 12, 2010 at 6pm, despite a severe cold and high fever I found my way to the the entrance hall of the ”Gartenbaukino”; The theatre that was inaugurated simultaneously with the first ”Viennale” in 1960.
The ”Gartenbaukino” entrance hall was quite busy, and everyone was given the promotional gifts and brochures related to the festival. To enter the theatre, we had to pass through a door where they were offering the birthday cake of the tenth anniversary of the telephone company ”A Eins” (A 1) one of the main sponsors of ”Viennale”. Of course, I could not taste the tempting colorful cake made with the famous Vienna ”Sacher-Torte” mixed with jam and chocolate because my respectful Doctor does not allow me such a treat these days.
It is strange how Austrian podiums exactly like Iranian tribunes make you loose-tongued and multiloquious
At 18:30, the festival “trailer” of Thai filmmakers, ”Apichatpong Weerasethakul”, winner of Palme d’Or, Cannes 2010, the arrival of ”Hans Hurch”, Executive Director of ”Viennale” and ”Alexander Horwath”, head of the Austrian Film Museum to the stage, marked the beginning of the Opening Press Conference of forty-eightieth Vienna International Film Festival.
The beautiful ”Gartenbaukino” with its 736 seats, hosted some 200 professionals of the media and cinema. The City Councillor for Cultural Affairs, ”Doctor Andreas Mailath-Pokorny” was expected to be present at this meeting. But perhaps, to quote, ”Hans Hurch”, Mr ”Andreas Mailath-Pokorny” was too busy to attend this Press Conference after the elections this past Sunday in Vienna. Mr. ”Hurch”, Executive Director of “Viennale”, despite what he said that he tries not to be too long at the beginning of his speech, but for an hour long, talked about many various subjects, including cinemas, material and spiritual supporters of the festival. It is strange how Austrian podiums exactly like Iranian tribunes make you loose-tongued and multiloquious.

Hans Hurch” somewhere in his speech, expressed hope that the ”Gartenbaukino” be able to continue to be a partner of ”Viennale” and with the support of cultural institutions in Vienna and especially ”Doctor Andreas Mailath-Pokorny” have the possibility of reconstruction and be equipped with new up-to-date technology. Later on, ”Alexander Horwath”, president of the Austrian Film Museum also thanked the French Embassy and the French Cultural Forum in Austria for their collaboration referring to the ceremony and retrospectives of “Éric Rohmer”, the prominent French ”New Wave” director and explained the details of the appreciation program of the praised late French filmmaker.
The Forty-eightieth Press Conference of ”Viennale” ended at 8Pm without any questions and answers, but there will be certainly morenews and I will be with you till the end of this film festival; Ardavan Taheri, Radio Koocheh, Vienna.
viennale trailer
خبر / رادیو کوچه
آرش سقر، فعال سیاسی، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به هشت سال حبس تعزیزی و محرومیت پنج ساله از همه فعالیتهای مطبوعاتی و سیاسی محکوم شده است.
به گزارش کلمه، این فعال سیاسی که روز اول آذرماه سال گذشته، توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است بعد از گذشت دهماه حبس همچنان در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود.
گفته میشود وی ازامکان ملاقات حضوری با خانوادهاش هم محروم است.
این فعال سیاسی ترکمن به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق جاسوسی برای بیگانگان به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده است. اتهامی که در همه مراحل بازجویی و بازپرسی از سوی سقر رد شده است.
اردوان طاهری / رادیو کوچه
a.taheri@koochehmail.com
پس از چند هفته انتظار و التهاب و ایمیل رد و بدل کردن و تلفنی گپزدن با خانم «آنتونلا چروللو» (Antonella Cerullo)، مسوول ستاد خبری جشنواره فیلم وین (ویناله)، سرانجام، ساعت شش بعدازظهر سهشنبه، ۱۲ اکتبر ۲۰۱۰، با سرماخوردگی شدیدی که به تب و عرقریزان انجامیده بود، به سرسرای ورودی «سینمای گارتنباو» (Gartenbaukino) وارد شدم؛ سینمایی که همزمان با نخستین دورهی برگزاری «ویناله» (Viennale) در سال ۱۹۶۰ آغاز به کار کرده است.
سرسرای سینمای «گارتنباو» به غایت پر رفتوآمد بود و همه در حال دریافت هدایای تبلیغاتی و بروشورهای مربوط به جشنواره بودند. برای ورود به سالن سینما، از دری عبور میکردیم که کیک ۱۰ سالگی شرکت تلفن «آ آینز» (A1)، یکی از اصلیترین حامیان مالی «ویناله» را به مدعوین پیشکش میکردند تا شیرینکام به سالن کنفرانس مطبوعاتی وارد شوند. البته من از آن کیک رنگارنگ هوسانگیز که درون آن همچون «زاخر ترته» (Sacher-Torte) وین، آمیختهای از شکلات و مربا بود، مزه هم نکردم، چرا که به فرمان پزشک معالج محترم، در رژیم – البته – غذایی روزگار میسپارم.
عجب که میکروفونهای اتریش هم مانند میکروفونهای ایران ما حرف را به درازا میکشانند
در ساعت ۱۸:۳۰ با پخش «تریلر» جشنواره، اثر فیلمساز تایلندی، «آپیچاتپونگ ویراستاکول» (Apichatpong Weerasethakul)، برندهی نخل طلایی جشنواره کن سال ۲۰۱۰، جلسه، صورت رسمی یافت و پس از آن، با ورود «هانس هورخ» (Hans Hurch)، مدیر اجرایی «ویناله» و «الکساندر هورواث» (Alexander Horwath)، رییس موزهی سینمای اتریش به صحنه، نشست خبری چهل و هشتمین دورهی جشنواره بینالمللی فیلم وین (ویناله) آغاز شد.
سالن زیبای سینمای «گارتنباو» با ۷۳۶ صندلی، میزبان حدود ۲۰۰ نفر از اهالی رسانه و سینما بود. جای مشاور فرهنگی شهر وین (City Councillor for Cultural Affairs)، «دکتر آندریاس مایلاث – پوکورنی» (Dr. Andreas Mailath-Pokorny) که قرار بود در این نشست حضور داشته باشد، خالی بود. به قول «هانس هورخ»، شاید مشغلهی بسیار آقای «مایلاث – پوکورنی» پس از انتخابات یکشنبهی گذشتهی شهر وین، دلیل عدم حضور ایشان بود.
آقای «هورخ»، مدیر اجرایی «ویناله»، بر خلاف این که در ابتدای سخنانش خاطر نشان کرد که سعی دارد تا کلام مطول نشود، اما یک ساعت تمام از بخشهای مختلف، سینماها و حامیان مادی و معنوی جشنواره سخن گفت. عجب که میکروفونهای اتریش هم مانند میکروفونهای ایران ما حرف را به درازا میکشانند.

«هانس هورخ» در جایی از سخنان خود، ابراز امیدواری کرد که سینمای «گارتنباو» که همواره همکار و همراه «ویناله» تا به امروز بوده است، تا سال آینده و با حمایتهای ادارات فرهنگی شهر وین و به خصوص «دکتر آندریاس مایلاث – پوکورنی»، امکان بازسازی و مجهز شدن به فنآوریهای نوین را پیدا کند.
پس از آن، «الکساندر هورواث»، رییس موزه سینمای اتریش نیز در سخنانی، با اشاره به مراسم بزرگداشت و مرور آثار «اریک رومر» (Éric Rohmer)، کارگردان سرشناس «موج نوی فرانسه» (La Nouvelle Vague) از همکاری سفارت و انجمن فرهنگی فرانسه در اتریش قدردانی کرد و جزییاتی از برنامهی بزرگداشت این فیلمساز فقید فرانسوی را تشریح کرد.
نشست خبری چهل و هشتمین «ویناله» بدون پرسش و پاسخ خبرنگاران در ساعت ۲۰:۰۰ پایان یافت، اما حرفها و خبرها بسیار است و من، اردوان طاهری، از رادیو کوچه و از شهر وین، تا پایان جشنوارهی فیلم «ویناله» همراه با شما خواهم بود.
تریلر «ویناله» به کارگردانی «آپیچاتپونگ ویراستاکول»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، سعید مرادی نقده دانشجوی رشته حقوق دانشگاه گیلان، از فعالان دانشجویی و مدیر مسوول سابق نشریه «قوپوز» از سوی هیت گزینش سازمان سنجش ممنوعالتحصیل اعلام شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، سعید مرادی نقده در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ستاد اصلاحطلبان گیلان فعالیت میکرده است. وی همچنین عضو شورای سردبیری نشریه «چاغری»، دبیر انجمن شهریار و انجمن اسلامی دانشگاه گیلان نیز بوده است.
این فعال دانشجویی اخیرن با ارسال نامهای به نمایندگان مجلس اعتراض خود را از بیپاسخ ماندن پیگیریها و تلاشهایش در مراجعه به سازمان سنجش، مقامات ومسوولان کشوری بیان داشته است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسماله الرحمن الرحیم
اقرا باسمه ربک الذی خلق…
خدمت آقایان:
دکتر علی لاریجانی ،ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
دکتر جواد جهانگیرزاده ،نماینده محترم مردم ارومیه
علی زنجانی حسنلویی،نماینده محترم مردم نقده و اشنویه
با سلام
چندین بار قصد کردم که دست به قلم شوم و نامهای از سر درد به شما بنویسم اما قلم مرا یاری نکرد. در این چند سالی که در منصب نمایندگی مجلس قرار دارید مطمئنن از اوضاع دانشگاهیان، اساتید و دانشجویان مطلع هستید؟ آیا کلماتی مانند نقلاب فرهنگی دوم، بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه، بازداشت وتعلیق دانشجویان منتقد دولت به گوشتان خورده است؟ از گرفتاری عزیزان دانشجوی فعال در نشریات، انجمنهای اسلامی و کانونهای فرهنگی که توسط وزارت علوم تحقیقات و فناوری دولت کریمه آقای احمدینژاد ایجاد شده آگاهید؟ حتمن که مطلع و با خبرید که اینها خبرهای تازهای نیستند. چرا که به فرموده امام (ره): «مجلس در راس امور است» و چه امری مهمتر از وضعیت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی.
جناب آقای رییس ونمایندگان محترم مجلس،
چندماهی از پیروزی آقای احمدینژاددر انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ نگذشته بودکه زمزمههایی رسید مبنی بر ایجاد فضای امنیتی در دانشگاهها وشروع انقلاب فرهنگی دوم، افزایش فشار بر دانشجویان فعال و منتقد، توقیف نشریات دانشجویی و اینکه در آزمون کارشناسی ارشد عده زیادی از داوطلبین علیرغم کسب رتبههای عالی توسط هیت گزینش سازمان سنجش ستارهدار شناخته شده و اجازه تحصیل در آن مقطع را به آنها ندادهاند.
این اتفاق در سالهای بعد نیز با شدت وحدت بیشتری تکرار شد. دانشجویان ستارهدار و خانوادههای محترمشان با بیان اعتراض و نامهنگاری به نمایندگاه محترم مجلس، مقامات و مسوولین عالیرتبه نظام و اعلام شکایت به دیوان عدالت اداری خواستار رفع تبعیض واحقاق حق قانونی خود شدند. اما علیالظاهر دولت مهرورز و وزارت علوم محترمشان عزمشان را جزم کرده بودند تا به هر طریقی که شده تفسیرهای مجعول نادرست وخلاف واقع خود از فرمایشات امام خمینی و رهبر انقلاب را صورت تحقق ببخشند. امری که در دور دوم ریاست پر حرف وحدیثشان به حدی رسیده که حتا صدای مراجع تقلید را نیز در آورده است.
مقام رهبری در وقایع تیر ۷۸ فرمودند «خدا لعنت کند دستهایی را که نمیگذارند دانشجو سیاسی باشد». در سالهای اخیر نیز در دیدارهای مختلفی که با جامعه علمی _دانشگاهی کشور داشتند بر مسوولیت اجتماعی_سیاسی دانشجویان تاکید داشته و دارا بودن بینش و تحلیل از اوضاع کشور بدون دنباله روی از گروهها و جناهای سیاسی را از وظایف دانشگاهیان دانستهاند. اما متاسفانه آنچه در واقعیت به وقوع پیوسته خلاف این فرمایشات را میرساند. بازداشت وتعلیق صدها تن از فعالین دانشجویی آذربایجانی در سال ۸۵ و تیر ۸۷ به علاوه اتفاقات ناگوار خرداد ۸۸ که دل هر ایرانی مسلمان را به درد میآورد تنها گوشهای از واقعیات جامعه دانشگاهی است. دانشجویانی که اکثر آنها متعهد و از خانوادههای با ایمانی بودند که نتوانستند وجدان خود را در قبال اوضاع کشور خاموش نگهدارند و مسوولیت اجتماعی خود را از یاد نبردند اما چنان بلایی سرشان آمد که خود خبر دارید. به خدا شرمم میآید در حالیکه دوستان و همکلاسیهای من ماهها است که در بازداشت به سر میبرند و عده کثیری هم در حال سپری کردن حبسهای چندین ساله خود هستند در این اوضاع مدعای حق ادامه تحصیل خود را به شما عرضه کنم.
در هر حال جناب آقای رییس و نمایندگان عزیز،
بنده سعید مرادی نقده، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه گیلان و داوطلب کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۹ مثل چه بسیار از همقطاران و همردیفانم در طول دوران تحصیل با سودای تعالی خود و میهن اسلامی بدون اندک غفلتی در علم آموزی وتحقیق و پژوهش در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی دانشجویی هم دستی داشتهام. سابقه بنده نیز گواه آن است که در مدت حضور در نهادهای و کانونهای دانشجویی و یا ستادهای انتخاباتی به هیچ وجه از قوانین عادی ورسمی کشور و آییننامههای دانشگاهی تخطئی ننمودهام.
به طوریکه حتا یک اخطار کتبی هم از سوی کمیته انضباطی دانشگاه گیلان دریافت ننمودهام. جهت اطلاع میتوانید از حراست دانشگاه استعلام بفرمایید. لازم به ذکر است اگر چه دوبار که مدت هر یک کمتر از یک ماه بود خدمت دوستان امنیتی بازداشت شدهام اما خوشبختانه از سر رافت بوده یا حکمت و یا تقدیر تا به حال حکمی از محاکم قضایی در یافت نکردهام. تا اینکه در این اواخر جهت رفع به اصطلاح نقایص، پرونده کنکور کارشناسی ارشد به هیت گزینش سازمان سنجش کراجعه کرده بودم که اطلاع یافتم آن هیت مقرر فرمودهاند که ادامه تحصیل به صلاح خود و خانوادهام نیست و بدین ترتیب مرا از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس بازداشتند.
آقایان نماینده مجلس،
شما خود در جایگاهی قرار دارید که وظیفه اصلی آن بعد از قانونگذاری، نظارت بر قوه مجریه وحسن اجرای قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است. ابزار قانونی این امر توسط قانونگذار سوال، تذکر واستیضاح تعیین شده است. تکرار این جمله امام (ره) که در ابتدا عرض کردم شاید اساعه ادب خدمت نمایندگان باشد اما در این خزان پاییزی به نظر میرسد بیش از این بایستی مستمسک قرار گیرد که «مجلس در راس امور است». مطمئنن امور دانشگاه بهویژه وضعیت دانشجویان ستارهدار واجد اهمیت و ارزش و توجیه منطقی در محضر نمایندگاه مجلس هستند که لیاقت چند دقیقه سوال از ریاست جمهوری محترم، وزیر علوم و مسئولین سازمان سنجش داشته باشند.حال درخواست دارم اگر مایلید اعتماد سلب شده دانشجویان ستارهدار از نمایندگان مجلس، مسوولین وزارت علوم و مخصوصن جناب آقای احمدینژاد بیش از این زایل نگردد چندین تذکر و سوال ذیل را در حق ما مبذول فرمایید:
مگر نه اینست که دانشگاه را مبدا تحولات میشناسیم و دانشجو باید سیاسی باشد، پس چرا فعالین دانشجویی منتقد دولت متحمل هزینههای زیادی شده و از حق طبیعی خود جهت ادامه تحصیل محروم میشوند؟ آیا با حق ادامه تحصیل آشنایی دارید و تا به حال به اصول ۳،۲۰،و ۳۰ قانون اساسی ومواد ۲۲ و ۲۷ اعلامیه حقوق بشر و ماده ۱۳ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی نگاهی انداختهاید؟ شاید این اصول را نیز همچون قطعنامههای شورای امنیت بیارزش و عبث میپندارید و اعتنایی به آنها قائل نیستید؟ اما بدانید باعث تاسف بسیار است که در مناظرههای انتخاباتی به ویژه در مقابل همزبان عزیزم مهندس موسوی از پایبندی به قوانین دم میزدید اما به قوانین مصوب خودتان ترتیب اثر نداده و آنها را نقض میکنید. حل و رفع این تناقض آشکار و تبعیض آمیز بر عهده نمایندگان محترم مجلس است اما از آنجایی که ایشان را نازلتر از خود میدانید چندان امیدی با آن هم ندارم.
مگر نه اینکه در تعالم مذهبی ما مقام عالم والاتر از شهید شناخته شده است و حق تحصیل جزو حقوق اولیه شناخته شده است که اگر در چین هم باشد بایستی در جستجوی آن دریغ نورزیم؟ سه سال است که برای دانشجویان ناصالح از نظر سازمان سنجش کارنامه هم صادر نمیکنند آیا لیاقت دریافت کارنامهی آزمونی که در آن ثبت نام و شرکت کردهایم نیز نداریم؟
آقای رییس جمهوری وزیر محترم علوم و مسوولین سنجش،
من دانشجویی که با شما سخن میگویم بیش از یک سال است که پدر و مادرم جدا ازهم زندگی میکنند و مادرم با ۳٫۴ حقوق بازنشستگی پدرم زندگی من و برادر کوچکم را با خون دل و زحمات فراوان اداره میکند به امید آنکه من و برادرم در دانشگاههای سراسری قبول شده و مدارج علمی را با افتخار طی کنیم. به همین دلیل تبعن بنده در کنار تحصیل و آمادهسازی برای کنکورکارشناسی ارشد در این یک سال برای اینکه فشار زیادی به خانواده وارد نیاید مجبور بودم علاوه بر دانشجویی شغل شریف کارگری را هم تجربه کرده باشم. بنابراین چرا از همان ابتده صلاحیت من را بررسی نمیکنید تا اینهمه وقت و انرژی بیحاصل را به جای علم آموزی صرف کار بکنم که صلاحیت آن را دارم؟
راهی که در پیش گرفتهاید نه به صلاح دانشجو نه دین و مذهب نه آینده انقلاب و نه حتا بشر است. دانشگاهی را که میخواهید با این اعمال و محدودیتها و ممنوعیتها اسلامیش کنید به نظر میرسد اندک مایههای انسانی خود رادر حال از دست دادن است.
مگر میشود دانشگاه را از روح آکادمیک آن یعنی آزادی و آزاد اندیشی ونقد علمی محروم کرد و انتظار داشت که رتبههای علمی جها از آن کشور ما باشد؟
سعید مرادی نقده دانشجوی ممنوعالتحصیل کارشناسی ارشد سال ۸۹
مهر ماه ۱۳۸۹ هجری شمسی
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسیده به رادیو کوچه، دانشگاه لندن، بخش مطالعات لندن-خاورمیانه روز چهارشنبه از بازگشایی و تاسیس مرکزی به نام مطالعات ایران خبر داده است.
بر اساس این گزارش این مرکز با هدف انجام پروژههای تحقیقی و برگزاری کلاسهای آموزشی در خصوص کشور ایران تشکیل شده است.
این مرکز روز چهارشنبه با ارایه گزارشی در این خصوص برخی موضوعات آموزشی کلاسهای مطالعاتی ایران را معرفی کرده است.
متن کامل این گزارش در زیر آمده است:
ما با افتخار تاسیس مرکز مطالعات ایرانی را با حمایت دانشگاه لندن بخش موسسه خاورمیانه اعلام میکنیم. مرکز مطالعات ایرانی شامل طیف وسیعی از تحقیقات دانشگاهی و آموزشهای مربوط به کشور ایران در رشتههای SOAS، طراحی سخنرانیها، سمینارها و کنفرانسها و نمایش منظم فیلمهای مستند در این خصوص و وقایع دیگر خواهد بود.

این بخش با ایجاد ارتباط با مراکز تحقیقات دانشگاهی در داخل و خارج از لندن و همچنین گروههای شناختهشده ایرانی در زمینههای هنر، موسیقی، فرهنگ و فیلم دیجیتالی قصد در ایجاد توسعه مطالعات در خصوص ایران را دارد.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
علی / رادیوکوچه
منبع : معمای مردان رقصان
امروز داشتم خبرگزاری فارس رو بالا پایین میکردم که مصاحبه «احمد نجید المرزوقی» سفیر کومور* (پی نوشت دارد حتمن بخوانید) در تهران توجهام رو جلب کرد.
سفیر کومور اعلام کرده بود: «در اینجا باید یادآور شوم که آیتاله احمدعبداله محمد سامبی رییس جمهور ما طباطبایی و بسیار دوستدار اهل بیت میباشد. روی کار آمدن ایشان به عنوان رییس جمهور کومور به روابط دو کشور ایران و کومور حیاتی دوباره بخشید چرا که ایشان سعی در مستحکمتر کردن هرچه بیشتر این روابط را دارند. باید ذکر کنم که گسترش روابط با ایران خطر بزرگی برای رییس جمهور ما محسوب میشد.» اما وجود آیتاله احمد عبداله محمد سامبی (رییس جمهور فعلی) که تنها آیتاله کومور است و تحصیلات خود را در حوزه علمیه القایم قم انجام داده، روابط ایران و کومور بیشتر شده است.
تصمیم ایشان برای گسترش روابط با ایران از جانب کشورهای دوست مورد استقبال قرار نگرفت و آقای سامبی تنها به خاطر عشق و علاقهای که نسبت به ایران داشت سعی در گسترش این روابط دارند. با توجه به نارضایتی برخی کشورها از جمله کشورهای برادر و دوست، رییس جمهور کشور ما با برپایی سفارت در ایران ریسک بزرگی کرد و با این کار خود بسیاری چیزها را از جوانب دیگر از دست داد اما باید خاطرنشان کنم که این روابط مزیتهای بسیاری هم دارد. او اضافه کرد: «چندی پیش بیانیهای از سوی معاون رییس جمهور کشورمان دریافت شد که در آن ذکر شده بود روابط ایران و کومور مضراتی برای این کشور داشته اما با این حال ما همچنان به روابط خود با ایران ادامه میدهیم بهدلیل اینکه مردم کومور، مسلمان و با ایران برادر هستند، رییسجمهور ما معتقدند که روابط با ایران بسیار مثبت است.»
من همواره تلاش میکنم که کشور کومور را بهعنوان یک کشور دوست و برادر ایران همچنان که هست نشان دهم و بر همین اساس نیز شش ماه بعد از عزیمت خود به ایران، زمینه سفر رییسجمهور کشورمان به همراه یک هیت سیاسی برای ملاقات با مقامات ایرانی را مهیا کردم و شش ماه پس از آن نیز تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا رییسجمهور ایران هم بتواند سفری به کومور داشته باشد، اما باید عنوان کنم که تاکنون هفت تا ده قرارداد بین ایران و کومور منعقد شده که هیچکدام از آنها آنطور که باید و شاید به مرحله اجرا گذاشته نشده است.
برخلاف برخی اظهارات این خلیج همیشه خلیجفارس بوده و حتا کشورهایی مثل آمریکا، فرانسه و دیگر کشورها نیز این را میدانند
در مورد سرمایهگذاری ایران در کومور باید عنوان کنم که تاکنون سرمایهگذاری ملموسی از جانب ایران در کومور انجام نشده است اما گشایش سفارتخانههای ایران در کومور و کومور در ایران در پاسخ به کسانی است که فکر میکنند ایران منزوی است.
جمهوری اسلامی ایران تصمیم به سرمایهگذاری برای چندین پروژه تقریبن به ارزش سیصد میلیون دلاری در کومور دارد، اما در این رابطه نمیتوانم توضیحات بیشتری ارایه دهم چون هنوز جزییات آن به طور کامل روشن نشده است و انشااله وقتی به مرحله اجرایی گذاشته شود اعلام نهایی خواهد شد. اگر این پروژهها به اجرا گذاشته شوند یک نشانه بسیار خوبی است و سود زیادی از آنها نصیب ایرانیها خواهد شد.
کومور با اینکه کشوری کوچک و دور است سفارت خود را در ایران بازگشایی کرده تا خود را در لیست دوستان ایران قرار دهد و وقتی دوستان یک کشوری زیاد باشند استقلال آن کشور بیشتر محافظت شده و قدرتمندتر میشود.
در اینجا باید از فعالیتهای هلال احمر ایران در کومور که همزمان با گشایش سفارتخانههای دو کشور فعالیت خود را در این کشور آغاز کرد قدردانی کنم، هلال احمر تاکنون توانسته بیش از دویست هزار نفر را با قیمتی مناسب درمان کند که این تعداد حدود یک پنجم جمعیت کومور را شامل میشود.
همچنین کمیته امداد امامخمینی با راهاندازی مدرسهای در کومور به سه هزار نفر آموزشهای فنی و حرفهای مثل الکتریک، خیاطی و صنایعدستی را ارایه کرده و علاوه بر این آموزشهای لازم را برای ساخت و ساز مسکن نیز ارایه داده است که اگر در این راستا بتوانند به آموزش هتلداری در کومور نیز بپردازند بسیار مفید خواهد بود.
او در ارتباط با وضعیت اقتصادی فرهنگی کومور گفت بود: «در کومور میوه، سبزیجات و ماهی بسیار طبیعی است ضمنن مردم کومور هم بسیار مهماننواز هستند به خصوص وقتی متوجه شوند افراد خارجی مسلمان نیز هستند.»
این کشور یکی از نادرترین کشورهایی است که در آن امنیت صد در صد است، چرا که شما حتا نیمه شب هم میتوانید با امنیت در خیابانها راه بروید، فقط باید حواستان باشد که راجع به دو مسئله سیاست و مذهب در این کشور صحبت نکنید»
المرزوقی در ارتباط با نام خلیجفارس افزود: «برخلاف برخی اظهارات این خلیج همیشه خلیجفارس بوده و حتا کشورهایی مثل آمریکا، فرانسه و دیگر کشورها نیز این را میدانند.»
من به خاطر دارم حتا در مدارسی که من آموزش دیدم، در کتابهایمان همواره به ما یاد داده بودند که یک خلیجفارس وجود دارد، بنابراین چه دلیلی دارد که برخی کشورها بخواهند این را انکار کنند و بگویند که خیلج عربی است.»
این بحثها هیچ نتیجهای ندارد و بیخودی است و فقط باعث به هدر رفتن انرژی و دشمنتراشی میشود، مهم نیست که این خلیج فارس یا عربی باشد، مهم صلح و آرامشی است که بین کشورهای منطقه وجود دارد.»
اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این خلیج متعلق به همه ما است چون یک جانب آن به ایران و یک جانب دیگر آن به کشورهای عربی است و همه کشورها هم اسلامی هستند، بنابراین باید راه حلی برای سو تفاهمات انتخاب شود که مورد رضایت خداوند باشد، مثلن آن را خلیج اسلامی بنامیم.
این بحثها هیچ نتیجهای ندارد و بیخودی است و فقط باعث به هدر رفتن انرژی و دشمنتراشی میشود، مهم نیست که این خلیج فارس یا عربی باشد، مهم صلح و آرامشی است که بین کشورهای منطقه وجود دارد
چون خداوند میفرماید امت شما یک امت واحد است و من هم خدای شما هستم، همگی به ریسمان الهی پیوند بزنید و متفرق نشوید چون در غیر این صورت زیبایی اتحاد و قدرتتان از بین میرود.
خلاصه اینکه با توجه اظهارات جناب سفیر کشور یک میلیون نفری کومور باید به وزارت فخیمه خارجه پرفسور یوگی و دوستان گفت: «اون که به ما …. بود، کلاغ چیز دریده بود.»
پی نوشت :
*به پنج نفر از کسانی که بدون کمک اینترنت و اطلس جغرافیایی مکان تقریبی مجمعالجزایر اتحاد کومور را بگویند، از سوی کمیته امداد امامخمینی (ره) واحد کومور جوایز نفیسی به قید قرعه اهدا خواهد شد انشااله رحمان ( اصل خبر را هم میتوانید در اینجا بخوانید)
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، آمانج محمدی، دبیر اسبق شورای صنفی دانشگاه علامه به دو سال حبس بدل از دو میلیون تومان محکوم شده است.
به گزارش هرانا، فعالان دانشجویی کرد سال گذشته بعد از برگزاری تجمع اعتراضی نسبت به اعدام احسان فتاحیان در دانشگاه تهران در تاریخ ۴/۹/۸۸ به اتهام اجتماع و تبانی بر علیه امنیت داخلی دستگیر و پس از ۸۰ روز بازداشت در بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
نامبرده در تاریخ ۳۱/۶/۸۹ به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه احضار و به دو سال حبس تعزیری بدل به ۲میلیون جریمه نقدی محکوم شد.
همچنین پیشتر و پس از آزاد شدن از زندان از طرف کمیته انضباطی دانشگاه احضار و بدون حضور خود او در جلسه کمیته انضباطی (اجازه حضور در جلسه کمیته انضباطی به او داده نشده) به دو ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم گشته است.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، بر اثر رانش زمین به دلیل بارش باران، در شرق اندونزی یازده تن کشته و هجده نفر دیگر نیز زخمی شدهاند.
خبرگزاری ملی چین ضمن اعلام این خبر نوشت، بارش باران سنگین در روزهای اخیر باعث رانش زمین در منطقه «موروالی» در «سولائوسی» مرکزی در اندونزی شد.
قربانیان این حادثه همگی کارکنان یک شرکت ساختوساز بودند که در زمان وقوع این حادثه مشغول به کار بودند.
علاوه بر کشته و زخمیشدگان این حادثه حداقل ۳ نفر دیگر نیز بر اثر این حادثه ناپدید شدند که گروه امداد و مردم به دنبال یافتن آنها هستند.
خبر / رادیو کوچه
نعیم آقایی دبیر انجمن دموکراسیخواه دانشگاه تهران روز سهشنبه بیستم مهرماه، در دادسرای نظامی بازداشت شده است.
به گزارش دانشجونیوز، نعیم آقایی روز دوشنبه و سهشنبه برای ادای توضیحاتی پیرامون پرونده کوی دانشگاه به سازمان قضایی نیروهای مسلح احضار شده بود.
نعیم آقایی پس از مراجعه به سازمان قضایی نیروهای مسلح در همانجا بازداشت و روانه زندان میشود.
هنوز از محل زندانیشدن وی اطلاعی در دست نیست.
گفتنی است هم اکنون نعیم آقایی از اعضای دفتر تحکیم وحدت و دبیر انجمن دموکراسیخواه دانشگاه تهران است.
خبر / رادیو کوچه
«جان کی» نخست وزیر نیوزیلند روز چهارشنبه، لیست ۷ گروه که کمک به آنها در این کشور جرم محسوب می شود را اعلام کرد.
روزنامه «نیوزیلندهرالد»، در خبری به نقل از نخست وزیر این کشور نوشت: «حزباله لبنان، گروه جهاد اسلامی فلسطین، مجاهدین هند، شاخه نظامی حماس، حزب کمونیست فیلیپین و همچنین دو گروه از ارتش جمهوریخواه ایرلند در این لیست تروریستی قرار دارند.»
وی در ادامه افزود دولت نیوزیلند بهدنبال ساخت دیوارهای بینالمللی بر علیه فعالیتهای تروریستی است تا بتواند امنیت را در این کشور توسعه دهد.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع : فردا نیوز
محمدعلی رامین در این مصاحبه رادیویی که در شامگاه چهارشنبه هفته گذشته و بهصورت تلفنی با رادیو گفتوگو انجام داده در محضر شنوندگان، چندین بار به مجری و دستاندرکاران این برنامه و رسانههایی که سخنان وی را منتشر کردهاند توهین میکند. در ادامه ادبیات ویژه و خاص برخی مسوولان و مدیران دولتی، که انتقادات زیادی را نیز به دنبال داشته است، محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به یک مجری صدای جمهوری اسلامی در یک برنامه زنده، گفت: «شما غلط میکنید از قول من این اراجیف را میگویید.»
به گزارش سرویس سیاسی «فردا»، محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یک برنامه زنده رادیویی در رادیو گفتوگو با حضور محمدتقی رهبری نماینده مردم اصفهان در مجلس، خطاب به مجری برنامه که از وی درباره اظهاراتش درباره روحانیت و مساجد سوال کرد، به تندی گفت: «قبل از پاسخ به سلام شما باید بگویم شما چرا این اراجیف را مطرح میکنید. شما غلط میکنی که اینها را مطرح میکنی.» رامین در این مصاحبه رادیویی که در شامگاه چهارشنبه دو هفته قبل و بهصورت تلفنی با رادیو گفتوگو انجام داده در محضر شنوندگان، چندین بار به مجری و دستاندرکاران این برنامه و رسانههایی که سخنان وی را منتشر کردهاند توهین میکند.
پیش از این اظهارات معاون مطبوعاتی وزارت «فرهنگ» و ارشاد اسلامی، آقای حاجیبابایی وزیر آموزش و پرورش دولت دهم نیز در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران از محل هزینه افطاری آن وزارتخانه خطاب به آن خبرنگار گفته بود: «از قبر جنابعالی»
این که دو مدیر ارشد دولتی، که مسوولیتهایی در حوزه فرهنگ و آموزش کشور دارند، بدون پروا از ادبیاتی استفاده میکنند که حتا شایسته نیست مردم عادی کوچه بازار از آن بهره بحویند، خود حدیث پرغصهایست که ظاهرن باید مردم فرهنگدوست و ادیبپرور این مملکت تا مدتها آن را تحمل کنند.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
با سقوط یک هواپیمای باربری در کابل پایتخت افغانستان، هشت سرنشین خارجی آن جان باختند. این هواپیما ظاهرن در اثر مشکل تکنیکی از صفحه رادار فرودگاه کابل ناپدید و با یک قله کوه برخورد کرده است.
محمدیعقوب رسولی مسوول فرودگاه بینالمللی کابل گفت: «این هواپیما نا وقت شام روز گذشته هنگامی که از فرودگاه بگرام در شمال کابل به مقصد فرودگاه کابل پرواز کرده بود سقوط کرده است.»
وی افزود هشت کارمند این هواپیما که شهروندان فلیپین، هندوستان و کنیا بودند جان باختهاند.
گزارشهای ابتدایی میرساند که این هواپیما مربوط به یک شرکت آمریکایی بود که مواد تدارکاتی را به نیروهای ناتو انتقال میداد.
طالبان مسوولیت این رویداد را به عهده گرفته است.
ذبیحاله مجاهد یک سخنگوی این گروه گفت: «این هواپیما توسط طالبان سقوط داده شده است، اما این موضوع را تا کنون دولت افغانستان و ناتو تایید نکرده است.»
در حال حاضر نیروهای پلیس به محل فرستاده شده تا اجساد قربانیان این رویداد را پیدا کنند.
این در حالیست که روز گذشته نیز در اثر انفجار بر یک چرخ بال ناتو در افغانستان دو تن از سربازان این سازمان کشته و ده نفر دیگرشان زخمی شده بودند.
رادیو کوچه
روز سهشنبه اعلام شد مورگان فریمن جایزه یک عمر دستآورد هنری را از موسسه فیلم آمریکا (AFI) دریافت میکند. این جایزه در ۹ ژوئن ۲۰۱۱ در لوسآنجلس به مورگان فریمن تقدیم میشود.
هوارد استرینگر، رییس هیت امنای «موسسه فیلم آمریکا» در ستایش از بازیگر نامی هالیوود گفته است: «مورگان فریمن برای سینمای آمریکا یک گنج است. او چه در نقش یک زندانی و چه در نقش رییس جمهوری یا خدا، در عین آرامش، قدرت و اقتدار را القا میکند.»
مورگان فریمن در سال ۱۹۳۷ در ممفیس (ایالت تنسی) به دنیا آمد. او مدتی به عنوان مکانیک برای نیروی هوایی آمریکا کار میکرد.
این هنرپیشه بازی در سینما را از دهه ۱۹۷۰ آغاز کرد، اما از اواخر سالهای ۱۹۸۰ با بازی در فیلم «رانندگی برای خانم دیزی» بود که به شهرت جهانی رسید. او با بازی در این فیلم نخستین جایزه «گلدن گلوب» و دومین نامزدی اسکار را به دست آورد.
فریمن در سال ۲۰۰۵ برای بازی در فیلم «دختر میلیون دلاری» به کارگردانی کلینت ایستوود اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد.
لازم به ذکر است «موسسه فیلم آمریکا» سازمانی غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۶۷ پایهگذاری شد و از سال ۱۹۷۳ جایزه “یک عمر دستاورد هنری” را سالانه به یک هنرمند سینما تقدیم کرد.
این جایزه را پیش از این جک نیکلسون، استیون اسپیلبرگ، باربارا استریسند، الیزابت تیلور، آلفرد هیچکاک و مارتین اسکورسیزی نیز دریافت کردهاند.
چهارشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۸۹- ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
همنفس با ویناله - «نشست خبری در گارتنباو» – اردوان طاهری
بخش اول اخبار
روزنگاشت – «خلبان بیباک» - محبوبه
رادیو لیچار – «صبح جمعه با شما» - (قسمت ۹۶) - فرورتیش
بخش دوم اخبار
ماجرای ۳۳ معدنچی شیلیایی- «حبس شدگان» – ترجمه از مجله تایم
سوت – «بازگشت مدافع عنوان قهرمانی» - محمدرضا
مجلهی خبری کابل – آرین
پرسه – «زندگی با استاندارد ایزو ۹۰۰۰» - سیمین
بخش سوم اخبار
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، مذاکرهکنندگان فلسطینى شرط جدید بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل را مبنی بر «پذیرش یهودی بودن دولت اسراییل» در مقابل توقف شهرکسازى و ادامه گفتوگوهای صلح رد کردهاند.
به گزارش العربیه، روز دوشنبه نتانیاهو بهطور رسمی اعلام کرد براى این که شرط پیشین فلسطینیان جهت ادامه مذاکرات را بپذیرد و شهرکسازى را متوقف کند، فلسطینیان باید بپذیرند که اسراییل یک دولت یهودى است.
فلسطینیان این پیشنهاد یا شرط را به طور کلى رد کردند و آن را غیر قابل قبول دانستند. آنان مىگویند در صورت پذیرش این شرط سرنوشت حداقل یک میلیون و دویست هزار فلسطینى که همچنان در محدوده زمان استقرار دولت اسراییل ماندهاند، در معرض مخاطره واقع خواهند شد.
آنان تاکید مىکنند که براى برقرارى روابط دیپلماتیک از سوى اسراییل با کشورهاى عربى قراردادهاى صلح کافى است و پذیرش سیستم حکومتى طرف مقابل شرط نیست.
نتانیاهو در مراسم افتتاح دوره زمستانى پارلمان اسراییل (کنیست) اعلام کرد که به اعتقاد او «در صورت پذیرش رسمى و قاطع یهودى بودن دولت اسراییل از سوى رهبرى فلسطین»، آماده است که کابینه خود را فرا خواند و بیانیهاى براى درخواست توقف شهرکسازى در کرانه باخترى صادر کند.
بیشتر بخوانید:
«اسراییل را به عنوان کشور یهودی بشناسید، شهرکسازی متوقف میشود»
خبر / رادیو کوچه
ظهر روز سهشنبه، در پی سرایت آتش به محل نگهداری مهمات و ایجاد انفجار در یکی از مراکز سپاه استان لرستان ۱۲ تن کشته و ۲۰ نفر زخمی شدهاند.
به گزارش سپاه نیوز، این انفجار در پادگان آموزشی امام علی رخ داده و ماموران امداد و نجات و آتشنشانی بلافاصله به محل حادثه اعزام و مجروحان به بیمارستان منتقل شدهاند.
اکثر مجروحان حادثه به صورت سرپایی مداوا و از بیمارستان ترخیص شدهاند.
پادگان آموزشی امام علی در بیست کیلومتری خرم آباد قرار دارد.
علت این انفجار در دست بررسی است.
محبوبه / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستویکم مهر برابر با سالروز شهادت «سرتیپ حمیدرضا سهیلیان» خلبان بالگرد هوانیروز است. او که زاده ۱۳۳۳ خورشیدی بود، در بیستویکم مهرماه ۱۳۵۹ در منطقه «کورهموش غرب» با نیروهاى بعثى درگیر شد و به شهادت رسید.
«حمیدرضا سهیلیان» در بیست و هشتم فروردین ماه ۱۳۳۳ خورشیدی در محله نارمک «تهران» به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا مرحله اخذ دیپلم ادامه داد و در سال ۱۳۵۱ براى خلبانى بالگرد در هوانیروز استخدام شد.
او پس از گذراندن دورههاى نظامى، زبان انگلیسى تخصصى پرواز در تهران و پایگاه مرکز آموزش هوانیروز اصفهان با شهید کشورى و دیگر دوستانش در تخصص بالگرد «کبرا» فارغالتحصیل شد. اولین واحد خدمتىاش با درجه ستوان سومى در پایگاه هوانیروز کرمانشاه، که بعدها پایگاه شهید کشورى نامگذاری شد، بوده است. تخصص دیگر او تعمیر بالگردهایی بود که خراب میشد و قبل از پرواز هر خلبانی با آن پرواز میکرد، که البته در قبل از انقلاب این کار توسط آمریکاییها انجام میشد.

سهیلیان در سال ۱۳۵۶ با «سوسن رجبیان» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، دخترى بهنام هانیه است که در زمان شهادت پدرش یازده ماهه بود.
در مصاحبهای با سوسن رجبیان از وی پرسیده شده، چرا به سهیلیان، «خلبان بىباک» لقب دادهاند و وی در پاسخ گفته: «در یکى از عملیاتهاى هوایى، بالگرد وی مورد اصابت گلولههاى دشمن قرار گرفته و قسمت باک بنزین بالگرد سوراخ شده است. به گفته دوستانش، حمیدرضا در شرایطى قرار گرفته بود که باید خود را نجات میداد.
ولى او براى آنکه بالگرد به دست دشمن نیفتد، به هر سختى و زحمتى که بود خود را به پایگاه کرمانشاه رسانده و بالگرد را سالم به زمین نشاند. از آن به بعد، لقب خلبان بىباک به او دادند و وی را با این نام صدا مىزدند.»
یکى از افتخارات بزرگ سهیلیان، آزاد کردن «سرپل ذهاب» بوده است. آن هم درست زمانى که از تهران، دستورى مبنى بر تخلیه پادگان سرپل ذهاب و از بین بردن مهمات داده شده بود تا مبادا انبار مهمات به دست دشمن بیفتد. حمیدرضا هم دستور رسیده را نادیده گرفت و اعلام کرد: هر کس مىخواهد از این پادگان برود، برود. اما هیچکس حق ندارد یک بالگرد از این جا خارج کند.
حمیدرضا در حالى دستور را نادیده گرفت که حتا دشمن، سیمهاى خاردار پادگان را رد کرده بود. به گفته شهید «شیرودى» حمید آن چنان براى آزادکردن سرپل ذهاب، مصمم بود که روى چمنهاى پادگان یکه و تنها و با اراده راسخ نشسته بود و نمىشد تنهایش گذاشت. بههمین خاطر، من و چند تن از دوستان به طرفش رفتیم و اعلام آمادگى کردیم و در یک عملیات گسترده که با فرماندهى سهیلیان به انجام رسید، پادگان سرپل ذهاب آزاد شد.
شیرودى در مورد سهیلیان مىگفت: «حمید از مهارت بسیار بالایى برخوردار است. او در این عملیات، تنها خلبانى بود که هدف را بهصورت منحنى مىزد و فقط با شلیک یک تیر، موفق به منهدم کردن ادوات دشمن مىشد.»

در مورد خصوصیات اخلاقی وی گفته شده: «او بسیار مهربان بود. سربازان گروهان وی تعریف مىکردند او طورى در برابر زیردستان تواضع نشان مىداد که ما خودمان را در برابر او حقیرتر احساس مىکردیم.»
سوسن رجبیان میگوید: یکى از جملههاى که همیشه در ذهنم هست این که او در دعاهایش آرزوى مردن در راه خدا را داشت و مىگفت: «امروز مردن در بستر، ننگ است.»
در مورد شهادت سهیلیان آنطور که دوستانش نقل کردندهاند، وی قبل از رفتن به آنها گفت: «مىدانم که در این راه، برگشتى نیست، اما مىروم.»
آخرین ماموریت و پرواز حمیدرضا در غرب کشور و در بیست کیلومترى پادگان سرپل ذهاب بود که او و همپروازش «سعداله داورزاده» در روز بیستویکم مهر سال ۱۳۵۹ بعد از گذشت بیست و یک روز از جنگ در منطقه «کوره موش» با بعثىها درگیر شدند و در این درگیرى تلفات بىشمارى به تانکها و نیروهاى دشمن وارد کردند و باعث شدند دشمن کیلومترها عقبنشینى کند.
اما آخرین مرحله پرواز حمیدرضا سهیلیان مصادف شد با اصابت گلوله توپخانه دشمن به بالگردش که منجر به شهادت وی و همپروازش شد.
سهیلیان و کشورى ارتباط نزدیکى با هم داشتند و وابستگى عاطفى خاصى بههمدیگر داشتند. بعد از شهادت حمیدرضا، دور احمد کشورى را گرفته بودند تا از خبر کشتهشدن حمیدرضا مطلع نشود. اما وقتى در اخبار رادیو اعلام کردند، گفته شده: «شهید کشورى به قدرى از شنیدن این خبر ناراحت شد که چند روز عزادار بود و غذا نمىخورد.»
کشوری بعد از کشتهشدن سهیلیان گفته بود: «از وقتى حمیدرضا شهید شده احساس مىکنم یک بالم شکسته و نمىتوانم پرواز کنم. اگر جنگ تمام شود من یک لحظه هم در کرمانشاه نمىمانم. چون کرمانشاه بدون حمید، هیچ صفایى ندارد.»
«هاشمى رفسنجانى» در مورد سه شهید کشورى، سهیلیان و شیرودى گفت: «این سه نفر، حق بزرگى بر گردن کشور ما دارند. به خاطر رشادتهایى که از خود نشان دادند، کشور ما مدیون زحمتهاى آن هاست.»
منبعها:
گوگل
گفتوگو مسعود آبآذرى
سایت خبرنگار
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع: سایت بهنام امینی
ازآن روزی که میرحسین موسوی در لابهلای اظهارنظرش تعبیر «دوران طلایی امام راحل» را بهکار برد باب جدیدی در مباحثه درباره دوره زمامداری آیتاله خمینی و بهویژه دهه شصت گشوده شده است. با وجود نوشتهها و گفتههای فراوانی که درباره دهه شصت موجود است همچنان نیاز به توصیف و تحلیل فضای عمومی آن سالها کاملن محسوس و ملموس است. موسوی بهعنوان کسی که در آن سالها یکی از مهمترین مناصب قدرت سیاسی را دارا بوده دیدگاه خود را راجع به آن دوران بیان کرده است. دیدگاهی که نظر اصولگرایان و بسیاری از اصلاحطلبان ایرانی هم هست. در همین راستا ارایه نظرات شخصی افراد مختلف از اقشار متفاوت جامعه درباره آن سالها هم به غنیترشدن ادبیات گفتمانی دهه شصت کمک میکند و هم بستری مناسب برای مناقشه و تحقیق در این زمینه فراهم میکند. من متولد سال شصتم، سالی که بعدها فهمیدم آغازی بوده است بر دورانی جدید. کودکی من در دهه شصت گذشت، زمانهای که حتا در بچگیام هم دوستش نداشتم اما بدیلی هم برای آن نوع زندگی نمیشناختم. فکر میکردم زندگی همین است که هست. همهجا جنگ هست، زندان هست، اعدام هست، دربهدری و آوارگی هست. اولین تصویری که به هنگام فکرکردن به آن سالها در ذهنم نقش میبندد تصویر هواپیماهایی است که در آسمان شهر زادگاهم ظاهر میشدند و به امر خطیر بمباران میپرداختند. این تصویر توام است با حس وحشت ناشی از شنیدن شکستهشدن دیوار صوتی و صدای مهیب انفجار و دیدن جنازههای تکهپاره همسایگانمان.
تا آنجاییکه ذهنم یاری میکند و بزرگترها تعریف کردهاند بارها آواره شهر کوچک آبا و اجدادیمان شدیم. بعضی وقتها هم خانه داییام در روستا. از آنجا جوانی را به یاد دارم بلندبالا و خوش قیافه با نگاهی گرم، مهربان و گیرا که خویشاوند دور ما بود .«طاهر» نام داشت و همیشه لباس کردی مرتب به تن داشت که بسیار برازندهاش بود. طاهر دوستداشتنی درجنگ کشته شد در اواخر جنگ آن موقع که سربازگیری اجباری بود و جوانان از رفتن به سربازی و متعاقب آن جبههها فراری. هنوز صحنهای از آن سربازگیریهای اجباری را به یاد دارم. در روزی سیاه و غمبار چندین پاسدار مسلح، جوانان وحشتزده را به زور سوار یک تریلی حمل بار میکردند و مادران و پدران و بستگان آنها با عجز و لابه و شیون و زاری سعی در منصرف کردن پاسدارها داشتند. یکی از پسرداییهای مرا هم آن روز بردند. هیچگاه فراموش نمیکنم صحنهای را که مادری پسر جوانش را در حالیکه بر روی زمین نشسته بود محکم در آغوش میفشرد تا مانع ازبردن او شود اما یکی از پاسدارها با خشونتی هر چه تمامتر پوتین بر شانه مادر گذاشت و او را به پشت هل داد، همزمان با کشیدن جوان بخت برگشته به سمت خود او را از آغوش مادرش جدا کرد.
اولین تصویری که به هنگام فکرکردن به آن سالها در ذهنم نقش میبندد تصویر هواپیماهایی استکه در آسمان شهر زادگاهم ظاهر میشدند و به امر خطیر بمباران میپرداختند این تصویر توام است با حس وحشت ناشی از شنیدن شکستهشدن دیوار صوتی و صدای مهیب انفجار و دیدن جنازههای تکهپاره همسایگانمان
احتمالن آقای موسوی جانفشانیها وفداکاریهای امثال این جوانان در جبهههای جنگ را نشانهای بر طلایی بودن دوران امام راحل میدانند. سالها با توسل به تبلیغات شبانهروزی در گوش ما فرو کردند که این جنگ دفاع مقدس بود، عراق متجاوز آغازگر آن بود و پس از هشت سال بدون از دست دادن حتا یک وجب از خاکمان در آن پیروز شدیم اما بعدها کاشف بهعمل آمد بعضی سخنان تحریکآمیز همان امام راحل چقدر باعث وحشت طرف عراقی شده، بعد از فتح خرمشهر این ایرانیها بودند که تجاوز کردند و اینکه عراقیها هم همچون ما یکوجب از خاکشان را از دست ندادند. حال با علم به چنین واقعیتهایی و بسیاری دیگر آیا آن همه کشته و مجروح و شیمیایی، قربانیان سیاستهای نابخردانه جنگطلبانه بودند یا دلایلی بر طلاییبودن آن دوران؟ آن همه رشادت و ایمان و انرژی انکارناشدنی را میشد به سادگی و درایت به مسیری دیگر هدایت کرد نه آنکه وسیلهای برای رسیدن به مطامع جاهطلبانه خود کرد. آیا همین واقعیت ساده که این جنگ از جنگجهانیدوم هم طولانیتر بود دال بر وجود خونخوارانی به مراتب خونخوارتر از هیتلر و موسولینی در هیت حاکمه دو طرف دعوا نمیتواند باشد؟
جنبه طلایی دیگر جنگ از نظر موسوی احتمالن به مدیریت ایشان و تیم همراهش بهویژه در زمینه عملکرد اقتصادی برمیگردد. جدای ازصحت وسقم ادعای آقای موسوی به لحاظ کارشناسی ،مسئله دراینجا پرسش از چرایی وجود و تداوم موقعیتی تاریخی است که در آن ریاضتکشیدن مردم از سویی و صرفن سرپا نگهداشتن جامعه توسط دولت از سوی دیگر هنری مدیریتی محسوب میشود؟ مگر هدف انقلاب استقلال اقتصادی، فقرزدایی و احترام به آزادی و حقوق مخالفان نبود پس چرا بر تداوم راهی اصرار شد که نه تنها دسترسی به این اهداف را مشکل بلکه تا به امروز دور از دسترس کرده است؟

باری دهه شصت فقط جنگ و جبهه نبود نام زندان هم زیاد به گوش میرسید. جایی که پایم در بچگی هم بدانجا باز شد قطعن نه بهعنوان زندانی بلکه همراه مادرم برای ملاقات داییام که گرفتار خدعهای شده بود. به دفعات محکوم بودم به حضور در محیطی که فلسفه وجودیاش را نمیدانستم و تحمل اشکریزان و آه و ناله مادرم و انبوه افرادی که به ملاقات عزبزانشان آمده بودند. بعدها فهمیدم چه بیشمار جنایتها که در آن زندان و دیگر زندانها رخ داده است اما حتا کودکی به سن و سال من هم فضای رعب و خشونت و جنایت را در محیط زندان و نیز جامعه احساس میکرد. اعدامهای در ملاعام و جرثقیلهایی که اعدامیها را تا ساعتها پس از اعدام در همان وضع نگه میداشتند از برای مشاهده آحاد امت همیشه در صحنه، نشانههای فضای سیاه و خشن و ناامید کنندهای بودند که به یقین طلایی نبود. برادرم که چندسالی از من بزرگتر است یکبار ناخواسته شاهد اجرای حکم گردن زدن توسط شمشیر هم بوده است. محض اطلاع موسوی و دیگر طلاییها اغلب این احکام در نزدیکی ترمینال مرکزی شهر ما اجرا میشد و تصورش را بکنید که آخرهفته عازم شهرستانی نزدیک بودیم برای دیدار با قوم و خویش و احیانن تفریح که میبایست خواهناخواه این صحنههای زجرآور را هم تحمل میکردیم.
سینما هم سرگرمی دیگری بود که شور و هیجان خاص خود را داشت علیالخصوص برای فیلمهای جنگی و حادثهای که عمدتن خشونت حاکم بر فضای عینی و ذهنی دهه شصت را بازتاب می دادند
ما بچههای دهه شصت حتا سرگرمیمان هم که عمدتن برنامههای کودک دو کانال تلویزیونی آن دوره بود مملو از اضطراب و سردرگمی بود گرچه از خیلی از آنها لذت هم میبردیم. هاچ زنبور عسلکه به دنبال مادرش میگشت، کنا هم به یاری سرندپیتی همین سودا را در سر داشت و نلو… نمیدانم چرا اکثر کاراکترهای کارتونها یا بی پدر مادر بودند یا در جستجوی آنها؟ تو گویی که آنها هم درد مشترک داشتند با بچههای کشتهشدگان دهه شصت چه در زندان، چه در جبهه، چه در خیابان و کوه وجنگل. طرفه آنکه برنامهای که همیشه پیش از شروع برنامه کودک پخش میشد اختصاص داشت به نمایش و معرفی افراد گمشده. که هر بار حس وحشت ناشی از فکرکردن به سرنوشت آن آدمها و نیز ترس از احتمال گمشدن در هر بار بیرون رفتن از خانه را به همراه داشت. بگذریم از آن سمبل کارتونی آغاز برنامه کودک ساعت پنج عصر که در انتظاری طاقتفرسا همچون زندانی در بند سلول انفرادی محدوده کوچکی را میرفت و میآمد که به گمانم تنها میتواند زاییده یک ذهن زیسته در فضای دهه شصت باشد.
سینما هم سرگرمی دیگری بود که شور و هیجان خاص خود را داشت علیالخصوص برای فیلمهای جنگی و حادثهای که عمدتن خشونت حاکم بر فضای عینی و ذهنی دهه شصت را بازتاب می دادند. در آن دوران ملودرامهای اشکآور و غمزدهای همچون گلهای داوودی، سایههای غم و آوار در عناوین فیلمها کمی تامل کنید بسیار بیشتر از کمدیها میفروختند. نکته جالب توجه رقم بسیار کم تولید فیلمهای کمدی و تعداد معدود فیلمهای پرفروش کمدی در آن سالها است. تمامی این ویژگیها با وجنات امام راحل هم سازگار بودند. اما در آن روزگار جریانی هم در سینمای ایران شکل گرفت که ریشه در قبل از انقلاب داشت و به سینمای هنری یا خاص معروف شد، جریانی که هم دولتمردان و هم بسیاری دیگر آن را از نقاط درخشان و طلایی دهه شصت میدانند.
سینمای هنری برخلاف نظایر آن در کشورهای دیگر سینمایی مستقل نبود زیرا که از حمایتهای سرشار دولتی در زمان تولید و پخش برخوردار بود البته تا زمانی که از خطوط قرمز تجاوز نمیکرد. ذکر این ویژگی قطعن نافی ارزشهای هنری این جریان سینمایی نیست اما نه دولتیها باید در به ثبت رساندن تمامی افتخارات آن نوع سینمایی بهنام خود زیادهروی کنند و نه در مثبت انگاشتن کلیت آن جریان اغراق کرد. پر واضح است که سینمای تاتری، اساطیری بیضایی و مینیمالیسم ساختاری و داستانی کیارستمی و امیر نادری، قبل از انقلاب تکوین یافت تنها با این تفاوت که پس از انقلاب از حاشیه به متن آمد. لحن جدی و فضای تیره و تار و ساختار ساده بهعلاوه کم خرج بودن اکثر این آثار با تمنیات حاکمان و نیز اوضاع سیاسی و اقتصادی جور در میآمد. از یاد نبریم که کلیت آن سینما محافظهکار هم بود و مقبول طبع دولتمردان. داستانها اغلب در روستاها و مناطق غیر شهری میگذشت و آثار شهری هم یا بیش از حد انتزاعی بودند و یا اگر هم نقدی عینی و انضمامی وجود داشت آنچنان تو در تو و پیچیده پرداخت میشد که مزاحمتی برای اصول قوامبخش دوران طلایی امام راحل ایجاد نمیکرد. با وجود ساخت فیلمهای ارزشمند و خوش ساخت که در اغلب آنها نگاه انسانی و امید بخش موج میزد به محض آنکه فیلمسازی درصدد ارایه تعریف جدیدی از مختصات فیلمسازی در این جریان بر میآمد یا همچون نادری میبایست بار سفر میبست یا چون مخملباف مغضوب میشد و یا همچو بسیاری دیگر به روشهای مختلف متنبه میشد. به جرم تخطی از اصول دولتی این جریان سینمایی. همان بلایی که در شوروی و در زمان استالین بر سر کارگردانان سبک رئالیسم سوسیالیستی آوردند. علاوه بر اینها سنگ بنای سنت منحوس وابستگی سینما به دولت که در این دوران نهاده شد موجب شکلگیری و رشد صنعت سینمای گلخانهای و دولتی شد که کماکان به حیات خود ادامه میدهد و سینمای ایران هنوز که هنوز است با بحران اقتصادی دایمی ناشی از آن دست به گریبان است.
بر همین سیاق میتوان بسیار سخنها گفت در وصف زمانهای که موسوی طلایی میخواندش. از تعمیق فرهنگ دیرپای خبرچینی و ریاکاری و تبعیض گرفته تا ابعاد پیچیده جنایت و محدودیتهای سیاسی، اجتماعی. سخن بر سر این است که فضای عمومی آن دوران مملو از سیاهی و تباهی بود که صد البته نقاطی روشن و درخشان هم میتوان در آن جست. همچنانکه به همت رمانتیکهای قرن نوزدهم -البته با بزرگنمایی و اغراق زیاده از حد- و بسیاری پس از آنها تصویر باسمهای بالکل تاریک و سیاه قرونوسطا تا اندازهای روشن شد از جمله بهدلیل کشف ارزشهای زیبایی شناختی هنر گوتیک و دستآوردهای دانشگاهها و مکتب مدرسی، اما اینها همه باعث تطهیر جنایات و تردید در فضای مسلط سیاه و ضد بشری آن روزگار نمی شود،طلایی خواندنش که دیگر پیشکش.
مخاطب سوالات مطرح شده و تقصیرات برشمرده شده در این نوشته قطعن و الزامن شخص موسوی به تنهایی نیست. به علاوه مقصود نقد پیشینه و یادآوری سوابق او نیز نیست، که البته به خودی خود امری است شایسته و بایسته، بلکه غرض نقد گفتار و ادبیات و عملکرد کنونی رهبر جریانی دمکراسی خواه است که داعیه دفاع از آزادی وحقوق بشر و کرامت انسانی دارد.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه، ۲۱ مهر، محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، در راس هیتی از مقامات ارشد دولت این کشور به دعوت مقامات لبنانی برای دیداری دو روزه وارد بیروت، پایتخت این کشور شده است.
محمود احمدی نژاد قبل از عزیمت به مقصد بیروت، در گفتوگو با خبرنگاران در فرودگاه تهران گفت که هدف از این سفر تبادلنظر پیرامون موضوعات دوجانبه و منطقهای، گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و تلاش برای تعمیق روابط دو کشور در زمینههای مختلف است.
به گزارش مهر، محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رییس جمهوری اسلامی، منوچهر متکی، وزیر امور خارجه، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، مسعود زریبافان، رییس بنیاد شهید، و اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهوری، از جمله اعضای هیت همراه آقای احمدینژاد هستند.
قرار است هیت ایرانی با میشل سلیمان، رییس جمهوری، سعد حریری، نخست وزیر، و نبیه بری، رییس مجلس نمایندگان لبنان دیدار رسمی داشته باشد و با سید حسن نصراله، دبیرکل جنبش حزباله لبنان نیز ملاقات کند.
محمود احمدینژاد همچنین با اعضای خانواده امام موسی صدر، از روحانیون برجسته شیعه لبنان که در دهه هفتاد در سفری به لیبی ناپدید شد، دیدار میکند.
پیش از این برخی از منابع جمهوری اسلامی از تبادل نظر پیرامون مبادلات و کمکهای نظامی ایران به ارتش لبنان در جریان این سفر نیز خبر داده بودند اما تاکنون در این مورد، گزارش رسمی انتشار نیافته است.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسیده علی شکوریراد، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی روز سهشنبه پس از احضار به دادسرا جهت ارایه پارهای از توضیحات بازداشت شده است.
به گزارش کلمه، وی که صبح روز سهشنبه، برای ارایهی پارهای از توضیحات احضار شده بود تا شب به منزل بازنگشت و بر اساس گزارشهای رسیده و شواهد موجود این عضو جبهه مشارکت نیز بازداشت شده است.
گفته میشود که دلیل این بازداشت به دلیل دو نوشته اخیر او در باره محسنی اژهای دادستان ایران و سخنگوی قوه قضاییه است. پس از آنکه سخنگوی قوه قضاییه در دو مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود در رابطه با انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اظهاراتی را مطرح کرد، آقای شکوریراد در مقام پاسخگویی برآمد و ضمن رد اظهارات محسنی اژهای در رابطه به انحلال احزاب اصلاحطلب، سخنان دادستان کشور را متناقص و دورغهای جدید خواند.
لازم به ذکر است شکوریراد در نوشته خود که با نام «افتضاح روی افتضاح، تناقضگویی و دروغهای جدید» منتشر شده بود خطاب به محسنی اژهای نوشت: «آقای محسنی اژهای کمکم نشان میدهد، بعد از قاضی مرتضوی که حقیقتن یک پدیده تاریخی در دستگاه قضا بود تمایل به پدیده شدن دارد با این تفاوت که قاضی مرتضوی، هم با هوش بود و هم مسایل را شخصی نمیکرد و به همین دلیل بهموقع لیز میخورد و توانست ده سال بر کرسی دادستانی تکیه بزند اما آقای اژهای بر حسب اشتهار این قابلیتها را ندارد. لذا بعید است دوام چندانی بهخصوص در سمت سخنگویی داشته باشد.»
مریم / رادیوکوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 539 پیش از میلاد – «کوروش» بنیادگذار کشور ایران و نخستین شاه سراسری آن، بابل را تصرف کرد. ۱۳ اکتبر را «پروفسور بلیک» به استناد کتابهای دینی در دایرهالمعارف کلیسای مسیح درج کرده است و آن را کاملن دقیق میداند. تصرف قلمرو امپراتوری بابل بهدست ارتش ایران ۲۹ اکتبر همین سال (۱۶ روز بعد) تکمیل شد و اعلامیه تاریخی کوروش که از آن بهعنوان نخستین «منشور ملل و حقوق انسان» نام برده میشود و سفالنبشتهاش معروف به «استوانه کوروش» موجود است صادر شد.
- ۵۴ میلادی – «کلادیوس» امپراتور روم که جزایر غرب اروپا را بهنام پسرش بریتانیکوس «بریتانیا» نام نهاد ۱۳ اکتبر پس از خوردن غذای قارچ درگذشت و ناپسری او «نرون» بر جایش تکیه زد. تعمدی بودن مرگ کلادیوس که بریتانیا را بهطور کامل ضمیمه قلمرو روم کرده بود به درستی روشن نیست. به احتمال زیاد زنش «آگریپینا» (Agrippina) که مادر نرون از شوهری دیگر بود او را پیش از این که بریتانیکوس را بهعنوان جانشین خود به سنای روم معرفی کند با خوراندن قارچ سمی مسموم کرده بود. نرون پس از امپراتور شدن مادرش را اعدام کرد تا این معامله را با او نکند.
- ۱۳۲۵ خورشیدی – استان فارس بار دیگر توسط عشایر منطقه ناامن شد. ناامنی اینبار بهدلیل گرفتاری دولت در قضیه آذربایجان و کردستان بود. تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که تا اوایل دهه ۱۳۴۰، عشایر فارس از هر مشکل دولت و ضعف آن سو استفاده میکردند.
- ۱۳۴۳ خورشیدی – پارلمان ایران با تصویب ماده واحدهای، مستشاران نظامی آمریکا در ایران را مشمول مصونیتها و معافیتهای «میثاق وین» کرد. این اقدام باعث مخالفت و سر و صدای زیادی شد.
- ۱۹۷۹ میلادی – درگذشت «ربکا کلارک» (Rebecca Clarke) آهنگساز قرن بیستم انگلستان که ۹۳ سال عمر کرد. وی تا ۹۰ سالگی آهنگ ساخت، موسیقی تدریس کرد و ویولن و ویول (ویولن بزرگتر) نواخت. ربکا در سال ۱۹۷۶ (۱۳۵۵ خورشیدی) فهرست بهترین ویولنیستهای قرن بیستم جهان را (به قضاوت خودش) اعلام کرد که در این فهرست، نام موسیقیدانهایی چون پرویز یاحقی از ایران و مناهیم از آمریکا وجود داشت.
- ۱۸۸۲ میلادی – «ژوزف آرتور کنتدوگوبینو» (Joseph Arthur Comte de Gobineau) فیلسوف، نویسنده و نژادشناس فرانسوی درگذشت. گوبینو در همان روز از ماه اکتبر که بهدنیا آمده بود ۶۶ سال بعد از این دنیا رفت. وی مدتی سفیر فرانسه در ایران بود و مطالعات عملی درباره نژادها را در ایران بهعمل آورد. گوبینو میدانست که ایران در طول تاریخ خود بارها در معرض هجوم اقوام مختلف قرار داشته، از عرب تا مغول و منطقه مناسبی برای ادامه مطالعات نژادشناسی اوست.
- ۱۷۹۲ میلادی – کار ساخت «کاخ سفید» محل کار و زندگی دایمی رییسجمهوری ایالات متحده آمریکا در واشنگتن دیسی آغاز شد.
مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه

خبر / رادیو کوچه
صدراعظم و وزیر خارجه آلمان روز سهشنبه اعلام کرد برای آزادی دو خبرنگار آلمانی که در ایران دستگیر شده در تلاش هستند.
به گزارش رویترز، خانم مرکل، صدراعظم آلمان به روزنامهنگاران گفته که وزارت خارجه و خودش از هیچ اقدام ممکن برای رهایی بازداشتشدگان فروگذاری نخواهند کرد.
گیدو وستروله، وزیرخارجه آلمان که در حال حاضر در نیویورک بهسر میبرد، دوشنبه شب ۱۱ اکتبر در تماس تلفنی با همتای ایرانی خود، منوچهرمتکی، خواستار آزادی فوری خبرنگار و عکاس آلمانی شد.
این در حالی است که یکی از کارکنان سفارت آلمان در تهران کوشیده است در تبریز به ملاقات زندانیان آلمانی برود. سایر دپیلماتهای مقیم ایران نیز از کانالهای دیگر در صددند که با دادستانی یا مقامات دیگر جمهوری اسلامی برای رهایی این دو خبرنگار رایزنی کنند.
گفته میشود اتهامهایی که مقامات ایرانی متوجه این دو آلمانی کردهاند، راه نجات آنها را دشوار میکند.
همچنین اشپیگل آنلاین در گزارش خود از آمادگی وزارت خارجه آلمان برای پرداخت جریمه جهت نقض مقررات روادید توریستی توسط این دو خبرنگار نیز خبر داده است.
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1) مساجد سیاست، عبادت خالص و زندگی پاک را درهم آمیزند.
رهبر معظم انقلاب در پیامی بهنوزدهمین اجلاس سراسری نماز تاکید کردند مساجد باید در هر منطقه و محل، مامن و محل خیر و برکت و مدرس تفسیر و حدیث و منبر معارف اجتماعی و سیاسی و کانون موعظه و پرورش اخلاق باشند. حضور نسل جوان پاک نهاد ما و حضور روحانیان و معلمان آگاه و دلسوز، مسجدهایی را بهدرستی، کانون ذکر و عبادت و اندیشه و معرفت ساخته و یادهای عزیز و گرانبها را در دلهای ما برانگیخته است.
۲) اهلن و سهلن احمدینجاد.
دکتر احمدینژاد پیش از ظهر امروز با استقبال رسمی رییسجمهوری و مقامات بلندپایه لبنان وارد بیروت میشود. بهمناسبت این سفر که بنا بهاظهار کارشناسان سیاسی منطقه و جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است، این روزها لبنان حال و هوای خاصی دارد و خیابانها و معابر پایتخت و دیگر شهرهای این کشور ساحلی مدیترانه بهتصاویر حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری و رییسجمهوری و پرچم جمهوری اسلامی مزین شده است. گروههای مختلف مردمی نیز در انتظار دیدار با نماینده ملت ایران لحظه شماری میکنند.
جام جم
۱) لزوم تلاش برای تقویت وحدت در جهان اسلام.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100888187794
«مهندس عزتاله ضرغامی» رییس سازمان صدا و سیما در آیین اختتامیه دومین جشنواره تولیدات رادیو و تلویزیونهای اسلامی در تهران، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را سرآغاز رستاخیز دوباره جهان اسلام و رنسانس اندیشه و تفکر اسلامی در دنیای مدرن امروز خواند و گفت: «امروز اسلام بهعنوان محکمترین، اصیلترین و مهمترین عامل ما را بههم پیوند داده است و رسانههای جهان اسلام باید از این عامل وحدتآفرین بهخوبی استفاده کنند.
۲) جزییات نشست مجلس با طلافروشان.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100888173243
رییس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با اعلام جزییات نشست نمایندگان مجلس با طلافروشان از تشکیل کمیتهای ویژه برای بررسی کارشناسی موضوع اجرای مالیات بر ارزش افزوده در صنف طلا و جواهر در مدت سه هفته خبر داد.
کیهان
۱) فرانسه فلج شد، تظاهرات و اعتصاب در ۲۲۴ شهر.
http://www.kayhannews.ir/890721/16.htm#other1603
تظاهرات و اعتصابات نامحدود مردم فرانسه در اعتراض بهسیاستهای اقتصادی دولت پاریس، این کشور را فلج کرد.
۲) خروج ۱۰ هزار کارمند از تهران.
http://www.kayhannews.ir/890721/4.htm#other404
معاون حقوقی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهوری از خروج قطعی ۱۰ هزار کارمند از تهران تاکنون خبر داد و گفت: «تسهیلات جدیدی بابت هزینههای آب، برق، گاز و سرمایش و گرمایش در منزل بهکارمندان دورکار پرداخت میشود.
رسالت
۱) متحدان آمریکا و اروپا برای تحریم ایران بهعدد انگشتان دست نمیرسند.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=42305
سخنگوی وزارت خارجه سوییس با تاکید بر عدم وضع تحریمهای یکجانبه از سوی کشورش علیه ایران گفت: «بهجز آمریکا و اتحادیه اروپا فقط شش کشور دیگر هستند که تحریمهایی فراتر از قطعنامه شورایامنیت علیه ایران وضع کردهاند.» به گزارش فارس دولت سوییس بهدلیل خودداری از اجرای تحریمهای یک جانبه و فراتر از قطعنامه شورای امنیت علیه ایران تحت فشار شدید محافل صهیونیستی قرار گرفته است.در عین حال این کشور همچنان بر عدم اجرای تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران تاکید کرده است.
۲) نیروهای رسانهای فتنهگران با هماهنگی خاتمی بهخارج میرفتند.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=42309
«سردار احمدیمقدم» درنشست هفتگی جامعه وعاظ تهران درخصوص نیروهای رسانهای فتنهگران تصریح کرد: «زمانی که آنها برای کمک به رسانههای ضدانقلاب ازجمله BBC به خارج از کشور میرفتند در جلسه خداحافظی با «سیدمحمدخاتمی» دیدارکرده و تصمیم خود را برای خروج از ایران به اطلاع وی رساندند. وی افزود: خاتمی ضمن استقبال از این موضوع از آنها خواست تا با وی در تماس باشند. وی بابیان اینکه ضرباهنگ فتنه اقتصادی شروع شده است، گفت: «آمریکاییها دراین دوره مامور خزانهداری خود را به کشورهای مختلف میفرستند تا آنها را تحت فشار قرار دهند و دشمنان نیز با توطئه جمعآوری ارز از بازار داخلی خواستند به امور اقتصادی ضربه بزنند.
تهران امروز
۱) دستگاه قضایی، جز عدالت تحت تاثیر هیچ جریانی قرار نمیگیرد.
http://tehrooz.com/1389/7/21/TehranEmrooz/395/Page/2/
رییس دیوانعالی کشور با تاکید بر اینکه دستگاه قضایی تحت تاثیر هیچ جریانی جز عدالت قرار نمیگیرد، گفت: «محور بقا و استمرار حکومت اسلامی است که ظلم و تار و پود حکومتهای استکباری را متلاشی و نابود میکند.»
۲) هشدار وزیر بهداشت درباره ایدز.
http://tehrooz.com/1389/7/21/TehranEmrooz/395/Page/1/
«نسل جوان این بیماری را جدی بگیرد»
وزیر بهداشت با اشاره به اینکه از ۸۰ هزار بیمار مبتلا به ایدز در کشور تنها ۲۵ درصد آنها شناسایی شدهاند، گفت: «با افزایش رفتارهای پرخطر در آینده ممکن است با آتشفشانی از بیماری ایدز در کشور روبهرو شویم.»
آفرینش
۱) مهمانپرست: «۱+۵ آمادگی مذاکره ندارد.»
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71030
سخنگوی وزارت امور خارجه موضوع موشکهای اس۳۰۰ را خیلی مهم ندانست و با اعلام اینکه گروه ۵+۱ آمادگی مذاکره با تهران را ندارد، اظهار کرد: «اگر ۵+۱ علاقهمند بهمذاکره باشد باید تحرک و جدیت بیشتری داشته باشد تا این مسئله به مرحله اجرایی شدن برسد.»
۲) لاریجانی: «غربیها نمیتوانند ما را بترسانند.»
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=12883#71026
رییس مجلس شورای اسلامی موضع قزاقستان در زمینه برنامه هستهای ایران را برای تهران قابل قبول دانست و اعلام کرد: «غربیها درموضوع هستهای نمیتوانند ما را بترسانند.»
فرهیختگان
۱) نصب مجسمه امیرکبیر پس از ۳۳ سال در تهران.
http://www.farheekhtegan.net/content/view/14290/50/
33 سال از زمان ساخت مجسمه امیرکبیر زندهیاد «ابوالحسن صدیقی» در ایتالیا میگذرد، در حالی که او ۱۶ سال پیش و برای آخرین بار آرزو کرد تا این یوسف گمگشتهاش برای نصب در ایران بازگردانده شود. امروز ۱۹ مهرماه سال ۸۸ بالاخره بعداز تلاشهای چندماهه هنرمندان و مدیران سازمان زیباسازی شهر تهران بالاخره مجسمه پرشکوه امیرکبیر به ایران رسید و در فضای زیبایی از پارک ملت نصب شد.
۲) گاز مایع سهمیهبندی شد.
http://www.farheekhtegan.net/content/view/14323/56/
مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران از آغاز طرح سهمیهبندی گاز مایع در سراسر کشور و تعیین سهمیه روزانه ۴۵ لیتر برای خودروهای LPG سوز خبر داد و گفت: «عرضه این فرآورده نفتی در جایگاهها فقط با کارت هوشمند سوخت انجام میشود.»
دنیای اقتصاد
۱) تحولات جدید در بازار دلار.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=227769
تازهترین خبرها از بازار دلار حاکی از آن است که بانک مرکزی دیروز قیمت دلار دولتی را پنج تومان دیگر کاهش داد و با صدور اطلاعیهای رسمی به برخی اخبار در خصوص عدمفروش ارز به مصرفکنندگان عادی واکنش نشان داد، براساس اطلاعیه بانک مرکزی، فروش مستقیم ارز به متقاضیان از طریق صرافی بانکها قطع نشده و عموم مصرفکنندگان میتوانند با مراجعه بهاین صرافیها همانند صرافیهای دارای مجوز، ارز مورد نیاز خود را تهیه کنند.
۲) پنج چالش بانکی در مسیر انبوهسازی.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=227789
انبوهسازان برای پیگیری توصیههای اخیر رییسجمهوری بهبانکها بابت «جدیت بیشتر در رفع دغدغه مسکن»، بهپنج چالش عمده در مسیر پرداخت تسهیلات ساخت اشاره کردهاند که مهمترین آن عدم اختصاص ۲۰ درصد منابع بانکی بهبخش مسکن و در مقابل، تمایل بانکها به عقود مشارکتی تسهیلات با سود بالا، با انبوهسازان است. سازندهها خواستار برخورد یکسان بانکها با مسکن مهر و سایر ساختوسازها هستند و پیشنهاد کاهش نرخ سود و افزایش طول بازپرداخت را مطرح کردهاند.
خبر / رادیو کوچه
عملیات نجات سیوسه کارگر که به مدت شصتونه روز در عمق معدنی در شمال شیلی گرفتار آمده بودند از روز چهارشنبه آغاز و تا لحظه اعلام خبر ادامه دارد.
این عملیات در ساعات اولیه بامداد روز چهارشنبه، ۲۱ مهر ۱۳ اکتبر آغاز شد و نخستین معدنچی گرفتار در برابر دوربینهای تلویزیونی شبکههای مختلف و دهها گزارشگر از سرتاسر جهان از عمق ششصد و بیست و دو متری به سطح زمین انتقال یافت.
فلورینسیو آوالوس به خاطر توانایی جسمی و روانی خاص به عنوان نخستین فرد برای عملیات نجات انتخاب شده بود.
انتقال معدنچیان با استفاده از محفظهای یکنفره، موسوم به کپسول ویژه، صورت میگیرد که با عبور از تونلی که از سطح زمین به محل گرفتار شدن معدنچیان حفر شده، آنان را یک به یک به سطح زمین انتقال میدهد.
در صورتیکه اشکالی در کار آسانسور نجات بروز نکند، خارج کردن هر یک از معدنچیان حدود یک ساعت به طول میانجامد.
سباستین پینیرا، رییس جمهوری شیلی، و تعدادی از مقامات ارشد این کشور از نخستین معدنچیانی که نجات یافتند استقبال کردند.
در ابتدا قرار بود عملیات نجات حدود ساعت یک بامداد به وقت گرینویچ (ده شب به وقت محلی) آغاز شود اما به دلایل فنی اندکی به تعویق افتاد.
لوییس ارزوئا، سرپرست گروه معدنچیان گرفتار، آخرین فردی خواهد بود که نجات خواهد یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر