
یسنا یاوری/ رادیو کوچه
خیابون انقلاب باشی و دو ساعتی هم به قرارت مونده باشه، وقت تلف کردن کار سختی نیست. کنار عابر بانک وای میسم که پو ل بگیرم. پیرزن ساکی و که معلومه خودش توی خونه درست کرده و دسدوزه، بدون اینکه چیزی بگه میده دستم. از لابه لای چادرش یه عابربانک ملی و میاره بیرون و میده دستم.
میگم: «جونم، پول میخوای بگیری؟»
میگه: «ببین این و توش پول ریختن»
با اینکه حرفش و نفهمیدم ولی کارت و میگیرم و میدم به دستگاه. با خودم کلنجار میرم که چه جوری معنی رمز و حالیش کنم. میگم: «مادر رمزش و میدونی؟ میفهمی چند؟» از زیر همون چادر یه کاغذ و که گوشه روزنامه است، هزارتا خورده و یکی از عدداش پاک شده میده بهم. با مداد و خطی ناشیانه نوشته شده. نمیدونم چی بگم. زیادی معطل کردم و صدای مردم در اومده. میام کنار که کارشون و انجام بدن.
دستش و میگیرم و میگم: «مادر جون این شمارههاش پاک شده. جای دیگه ننوشتی؟»
اصلن انگار نمی شنوه. کاغذ و به زور از توی دستم میکشه و میگه: «این باید بزنی تو این» به دستگاه خودپرداز اشاره میکنه. توی ذهنم دنبال شیوهای میگردم که بتونم بهش بگم مادر من، واله به خدا من بیتقصیرم و نمیشه تا رمزش و به دستگاه ندی ازش پول بگیری.

نمی دونم چرا به زبونم میاد که بگم: «برا چی حالا اومدی از تو این پول بگیری؟»
پیرزن آقاهه رو که مشخص داره قبض برقشون و پرداخت میکنه کنار میزنه و میگه: «من پول نمیخوام که. ببین این پولی که گفتن و ریختن تو این»
و از روی عصبانیت چندین بار کارت و میکوبه به دستگاه. مرد جوون نگاهی به من میکنه و من هم سرم رو از روی استیصال تکون میدم. میگه: «کدوم پول؟ مادر من باید یه شمارهای بده به این دستگاه تا بهت پول بده. اون شمارهای که روی این کاغذه، یه رقمش پاک شده» بعد رو میکنه به من و ادامه میده که: «چه جوری بهش بگم اگه رمز و چند بار اشتباه بزنی کارت و میخوره؟»
دارم به معلم کلاس اولم فکر میکنم که شبیه این آقا بهمون درس میداد و الان میفهمم بنده خدا چقدر روزگار سختی داشت. پیرزن که معلومه هیچی نفهمیده داد میزنه: «یه قرون، دوزار میخوان بدن بهمون آدم و به چه کارایی وا میدارن این بیپدر و مادرا؟»
اگرچه به ظاهرش نمیآد که از بیپولی توی خیابون مونده باشه و مجبوره از دست گاه پول بگیره. با خودم فکر میکنم حتمن بازنشستهای چیزی باید باشه و تازگیا شکل واریز حقوقشون عوض شده. مرد جوون توی گوش پیرزن میگه: «اگه پول نیاز داری مادر من بهت بدم.»
نمیزاره حرف بندهخدا تموم شه میگه: «نمیخواد همون دولت داد بسه. این پول برق و گاز و اینا رو که می خوان بدن، بریزن تو این هنوز ندادن؟» من هنوزم نفهمیدم منظورش چیه. یه خانم که اونم مسنه ولی نه اونقدر که قرار باشه کارت عابرش و بده یکی دیگه براش پول بگیره زودتر از همه میفهمه منظورش یارانههاست و پولی که مثلن قراره دولت بده.
با صدای بلند طوری که همه بشنویم میگه: «کدوم پول، اینا آب از گوشه مشتشون نمیچکه. فقط مردم و مسخره کردن. اینا کوفتم نمیدن به کسی، پول میدن؟» بعدش رو میکنه به درختای خیابون و میگه: «تا چن وقت دیگه باید به جای غذا همین درختا رو بخوریم و گوشت همدیگه رو تیکهتیکه کنیم. تو هر محله فقط یه لامپ روشنه»
چند تا پسر دبیرستانی هم که معلوم تازه از مدرسه تعطیل شدن و اونیفرم بدترکیب مدرسه تنشونه شروع میکنن به دست انداختن پیرزن که: «خانم مادرم میگه تا چند وقت دیگه اگر تو خونت لامپ صد بگیرن حکمش اعدام، باید بریم دنبال نفت مثل زمان کی بود اون حسن» به دوستش اشاره میکنه و بریده بریده لابهلای خندههاش میگه: «زمان جنگ، تختی اینا بودن میرفتن برا مردم کمک جمع میکردن» این و میگه و با دوسه نفر از دوستاش پیادهرو رو بند میآرن و هر و هر و کر و کر شروع میکنن به مسخرهبازی.

پیرزن دو دستی میکوبه توی سر خودش که اینا جون به ازراییل نمیدن. خاک تو سر ما که این همه جوون دادیم. این و میگه و راهش و میگیره و می ره. صف اونقدر طولانی شده که اگر بخوام برم تهش وایسم کلی طول بکشه و اگه بخوام ماجرا رو تعریف کنم که واله به خدا من تو صف بودم همه صداشون در بیاد.
رام و میگیرم و میرم سمت انتشارات امیرکبیر. یه چن وقتی میشه که نیومدم و اصلن از اوضاع و احوال کتابا خبری ندارم.
ذهنم درگیره. نه برای یارانهها ثبت نام کردم و نه چیزی. بچهها و دوست و رفیقا هم که مثلن تحلیلگر سیاسین میگن اگر یه قرون از این یارانهها به کسی رسید ما اسم خودمون و عوض می کنیم. یه لحظه میترسم و به زمانی فکر میکنم که قبض برق بیاد خدا تومن و … اصلن نمیخوام به بقیش فکر کنم.
میرم سراغ قفسه ادبیات و دنبال مجموعهها میگردم. چیز جدیدی پیدا نمیکنم. میشینم و از قفسه پایین مجموعه سیدعلی صالحی و بر میدارم و ورق میزنم. هی کتابا رو میخونم و هی برانداز میکنم.
چشمای آبی مبهوطی داره. با موهای بلوند که از زیر روسری زده بیرون. نهایتن هفده سالشه. از اون قیافههایی که دوست ندارم. نگاش میکنم. چشم آبی. لبخند میزنه. میگه: «یه کتاب درباره محمدعلی بهمنی میخوام» از روی کاغذ میخونه. میگم: «درباره، یا شعراش و میخوای؟ من فروشنده نیستمها»
موهاش و زیر روسری قایم میکنه و میگه: «آخه خندیدی» حالا ولی دوسش دارم. چشماش نجیبن. نگاش نجیب. میگردم لا به لای قفسه ولی بهمنی پیدا نمیکنم. میگم: «نیس! از فروشنده بپرس» کاغذ و میده دستم و میگه: «اینا همه شاعرن نه؟»
به لیستش نگاه میکنم. میگم: « آره همشون. شعر میگی؟» لیست و میدم دست فروشنده و اونم با یه نگاه میگه: «ما اینا رو نداریم. مال انتشارات ما نیست.»
خستهام. سرم درد میکنه. حوصله روایت لحظهبهلحظه رو ندارم. چه فرقی میکنه که دقیقن راحله با اون چشمای آبی متفاوتش چقدر درباره خودش حرف زده باشه. چقدر گفته باشه که افغانیه و بعد از جنگ طالبان ایران اومدن و پدرش کارمند بانک بوده و الان کفاش و خودش چهار ساله که آرزو داره بره مدرسه و نمیتونه. چه اهمیتی داره که چقدر شرح لحظهبهلحظه آدمی رو بدم که عاشق حافظه و پدرش داره توی خونه بهش حافظ خوانی یاد میده. چه تفاوتی داره که بدونین خیلیها نه تنها برای یارانه ثبت نام نکردن که اصلن شناسنامهای ندارن که بخوان هرکجای دیگهای ثبت نام کنن.
شناسنامه یعنی هویت. یعنی شناخته شدن و خیلیها همین گوشه و کنار ما زندگی میکنن که شناسنامه ندارن…
چه اهمیتی داره اگر ما به جنگ فکر کنیم یا فکر نکنیم؟ یک سری آدم به خاطر جنگ و شرایط جنگ دیگه توی بانک کار نمیکنن. دیگه نمیتونن سواد داشته باشن. دیگه نمیتونن اونی باشن که قبلن بودن. از مغازه که بیرون اومدم همه هوش و حواسم رفت سمت آدمای کتاب بادبادک باز. کتابی که دوسش دارم. خودش فیلمش… کاش بهش نگفته بودم یه کتابی هست که باید بخونیش. کتابی که توش درباره یارانههایی که یا میدن به ملت و یا نمیدن، چیزی ننوشتن ولی درباره آدمایی که حقیقی هستن چیزایی رو نوشته که امیدوارم سرمون نیاد. چه یارانهای بهمون تعلق بگیره یا نگیره. به شناسنامم فکر میکنم و هی سعی میکنم جاهایی که بهش نیاز بوده رو یادم بیاد. خیلی زیاد یادم میاد. زیادی.
با خودم حرف میزنم: «یارانهها، شناسنامهها و مردمی که باید به چیزای خوب فکر کنن. باید به قرارم برسم.»
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
در حالی که محمد اولیاییفرد وکیل فعالهای مدنی و کودکان ششمین ماه از محکومیت خود را در بند سیصد و پنجاه اوین میگذراند. از هفته پیش شایعههایی در خصوص وخامت وضع جسمی وی و انتقالش به بیمارستان هم چنین ضرب و شتم وی در برخی از رسانههای غیررسمی مطرح شد.
حتا در جامعه مجازی فیسبوک پا از این نیز فراتر رفته است و دوستانی با انتشار عکسهایی از و ذکر کردهاند که وی دچار بیماری سرطان خون شده است و مورد ضرب و شتم ماموران است.
چنانچه در سایتی دیگر اشاره شده است: «براساس گزارشات رسیده محمد اولیاییفرد که یک وکیل پایه یک دادگستری و یکی از وکلای فعال حقوق بشر است، برای رسیدگی به بیماری حاد خود از زندان به بیمارستان منتقل گردیده بود که در آنجا با اقدامات توهینآمیز نیروهای لباس شخصی که با اسلحه وارد بیمارستان شده بودند مواجه گردید. ماموران بدنام لباس شخصی ابتدا با بیاحترامی لفظی با خانم شهره طاقتی، همسر آقای اولیاییفرد در مطب پزشک برخورد کرده و با اسلحه به سمت وی نیز حملهور میشوند. اولیاییفرد نیز قصد دفاع از همسر خودش را داشت که او نیز مورد حمله مزدوران مسلح لباس شخصی قرار میگیرد. ماموران حراست بیمارستان با دیدن صحنه وارد شده و فرد لباس شخصی را خلع سلاح کرده و نهایتن اولیاییفرد را که برای دوا و درمانی بیماری به احتمال سرطانیاش مراجعه کرده بود مجددن به زندان منتقل نمودند.»
متاسفانه این شایعهسازیها تاثیر منفی بر تلاش ما برای تغییر وضعیت آقای اولیاییفرد خواهد گذارد که کار را سختتر خواهد کرد
اما شهره طاقتی همسر این فعال مدنی و وکیل زندانیان سیاسی میگوید که موارد طرح شده در سایتها نه تنها صحت ندارد بلکه باعث ایجاد تشویش در خانواده و نزدیکان این وکیل شده است. او در گفتوگو با رادیو کوچه اشاره میکند: «ما در واقع از چیزی که گفته میشود هیچ خبری نداریم. دیروز –دوشنبه هجدهم اکتبر- به ملاقات همسرم رفتیم، یک هفته است که در بهداری زندان تحت مراقبت است. پاسخ هیچ آزمایشی هم نیامده است که بخواهیم اظهارنظر کنیم.»
خانم طاقتی ادامه میدهد که: «دختر من بعد از شنیدن این خبرها از گوشه و کنار چند روز است که تب کرده و مریض شده است. او از بغل من حتا پایین نمیآید و دایم میپرسد که سرطان چه بیماری است. در واقع این شایعه تاثیر مستقیم روی زندگی ما گذارده است. من این روزها میبینم که به نقل از خانواده این وکیل نقل میشود این خبرها میمانیم. خانواده این وکیل من هستم که خبری را ندارم.»
همسر این وکیل هم چنین در خصوص بستری بودن آقای اولیاییفرد در بهداری زندان اشاره کرد که وی به دلیل مشاهده تودهای در ریه و گردن و هم چنین تنگی نفس به این بخش منتقل شده است. او ادامه میدهد که تلاش خواهند کرد تا بتوانند شرایطی را فراهم کنند که وی درمانش را در بیرون از زندان ادامه دهد. او هم چنین اشاره میکند که: «متاسفانه این شایعهسازیها تاثیر منفی بر تلاش ما برای تغییر وضعیت آقای اولیاییفرد خواهد گذارد که کار را سختتر خواهد کرد.»
محمد اولیاییفرد در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ برای گذراندن دوران محکومیت یک سالهاش به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه بازداشت و روانهی زندان شده و اینک در بند ۳۵۰ زندان اوین شش ماه از محکومیت خود را پشت سر گذارده. او پیشتر نیز در ۱۷ اسفند ماه ۸۸ به مدت یک هفته بازداشت شده بود. آقای اولیاییفرد فعالیت زیادی در خصوص وکالت برخی از کودکان محکوم به اعدام نظیر بهنود شجاعی، کارگران هفته نیشکر هفتتپه و فعالان دانشجویی نظیر ناصح فریدی داشته است.
در این خصوص همسر این وکیل گفتوگویی با رادیو کوچه داشته که در پی میآید.
سارا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
نرخ ارز را فراموش کنید، واقعیت این است که «چین» در حال سرمایهگذاری بر روی مردم کشورش است. من ایدهی به هم پیوستن دو حزب را دوست دارم. حتا تصور به هم پیوستن دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برای من شادیآور است. من به خودم میگویم: «بالاخره دولت آمریکا اینکار را کرد.» اما پس از دیدن واقعیت این به هم پیوستن کاری جز غصه خوردن برایم نمیماند.
در ۲۹ سپتامبر مجلس نمایندگان آمریکا لایحهای را به تصویب رساند که به شدت از طرف دو حزب دموکرات و جمهوریخواه حمایت میشد. این لایحه در مورد چین بود که نرخ ارز خود در جواب تعرفههای تعیین شده برای کالاهای چینی پایین آوردهبود. همه با این لایحه موافق بودند. اما در واقع این یک لایحهی بیمعنی بود که عوام فریبی میکرد. این لایحه هیچ مشکلی را حل نمیکرد. نگرانکنندهتر اینکه این لایحه بخشی از احساس رو به رشد ضد – چینی (Anti – chinese) در آمریکا است و باعث میشود که آمریکا فرصت رقابت کردن با چین را از دست بدهد. چین مرحلهی بعدی توسعه را در پیش دارد.
چین نرخ ارز خود را پایین نگه داشته است تا تولید کنندگان چینی بتوانند تولیدات خود مثل اسباببازیها، لباسها و وسایل الکترونیکی را با قیمت ارزان در بازارهای خارجی مثل آمریکا و اروپا به فروش برسانند. اما این تنها یکی از عواملی است که چین را به یکی از تولید کنندگان اصلی جهان تبدیل کرده است (بقیهی عوامل: دستمزد پایین، سازماندهی عالی، اتحادیههای هماهنگ و نیروی کار سختکوش هستند).

هزینهی تولید کالا توسط یک کمپانی چینی ۲۵درصد کمتر از هزینهی تولید همان محصول در آمریکا است. حتا اگر این محصولات چینی ۲۰ درصد هم گرانتر فروخته شوند کمپانیها آمریکایی نمیتوانند با آنها رقابت کنند. (منطقی است در نظر بگیریم که بدون دخالت دولت، نرخ پول چین حدود ۲۰ درصد در برابر دلار بالا رفته است.) بنابراین بقیهی کشورها مثل «ویتنام»، «هند» و «بنگلادش» که با دستمزد کم کار میکنند، شروع به تولید محصولاتی همچون محصولات چینی میکنند. بنابراین فروشگاه «والمارت»(Walmart) محصولاتش را با پایینترین قیمت ممکن ذخیره میکند. بیشتر این محصولات از «ویتنام» و «بنگلادش» میآیند. کشورهای دیگری هم در آسیا هستند که نرخ ارز کشورشان را پایین نگه داشتند. همانطور که «هلمات ریزن» (Helmut Reisen) رییس پژوهشهای سازمان تعاون و توسعهی اقتصادی اخیرن در مقالهای نوشت: «در جهان بیشتر از دو ارز وجود دارد.»
این ماجرا قبلن هم اتفاق افتاده بود. از جولای ۲۰۰۵ تا جولای ۲۰۰۸، زیر فشار دولت آمریکا «پکن» (Beijing) مجبور به افزایش ۲۱ درصد ارز خود در برابر دلار شد. بر خلاف این افزایش سنگین، صادرات چین به آمریکا با توانایی هر چه بیشتر ادامه داشت. البته زمان رکود اقتصادی، صادرات چین کم شد ولی باز هم صادرات این کشور از کشورهایی که زیر بار افزایش ارز خود نرفته بودند بیشتر بود و در امر صادرات کالا از کشورهای صادر کنندهی دیگر بهتر عمل کرد.
با نگاهی به گذشته باز هم به همین نتیجه میرسیم. در سال ۱۹۸۵ آمریکا در جلسهای که در «پلازا آکورد» (Plaza Accord) برگزار شد ژاپن را تحت فشار گذاشت تا نرخ ارز خود (Yen) را افزایش دهد. اما افزایش ۵۰ درصد «ین» هم نتوانست به فروش کالاهای آمریکایی کمک زیادی بکند. واردات به کشور آمریکا خیلی بیشتر از صادرات این کشور است. آیا این به دلیل نرخ پول آن کشورهاست یا به دلیل این است که یک کشور ترجیح میدهد به جای سرمایهگذار و تولید کننده، مصرف کننده باشد؟

به زودی، چین جدید
واقعیت برنامهی چین این نیست که صادرات کالاهای ارزانش را افزایش دهد، بلکه کاملن برعکس، چین در حال بالا بردن زنجیرهی ارزش تولید کالا است و این میتواند در آینده منجر به یک رقابت اساسی با اقتصاد آمریکا شود.
در سه دههی گذشته چین بر روی تقویت زیربنای اقتصادیاش تمرکز داشت و نیازی به سرمایهگذاری روی مردمش نداشت. هدفش تولید کالا با دستمزد و سود کم بود. این برای زمانی که کارگران با دستمزد کم کار میکردند کافی بود. اما کارخانهها باید مدرن میشدند، جادهها به سطح جهانی میرسیدند، بندرگاهها و فرودگاهها وسیع و مدرن میشدند و همهی اینها با سرعتی باور نکردنی ساخته شدندکه در تاریخ بشر هرگز دیده نشده بود.
حالا چین میخواهد خدمات و کالاهایی با کیفیت بالاتر ارایه کند و این مرحلهی بعدی پیشرفت اقتصادی چین است که مقامات دولتی در موردش صحبت کرده بودند. در این مرحله بر روی سرمایهی انسانی سرمایهگذاری میشود. از سال ۱۹۹۸، «پکن» (Beijing) در حال گسترش دادن آموزش و پرورش است. تعداد کالجها در چین دو برابر شده است و تعداد دانشآموزان پنج برابر، یعنی از یک میلیون نفر در سال ۱۹۹۷ به ۵٫۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۷ رسیده است. چین ۹ دانشگاه برتر این کشور را معرفی کرد. زمانی که دانشگاههای اروپا و آمریکا به دلیل کم شدن بودجه در حال فروپاشی بودند، دانشگاههای چین دقیقن در مسیر عکس حرکت میکردند. رییس دانشگاه «یل (Yale)»، «ریچارد لوین (Richard Levin)» در یک سخنرانی گفت: «گسترش استعدادها در چین بیسابقه است. تقریبن در یک دهه چین توانست بزرگترین مکان برای تحصیلات دانشگاهی در جهان را بسازد. تعداد متقاضیان تحصیلات عالی در چین در این هزاره بیشتر از متقاضیان در آمریکا است.»

فواید استفاده از هوش و قوهی ادراک
این سرمایهگذاری بیسابقه بر روی سرمایهی انسانی برای چین و همینطور آمریکا چه معنایی دارد؟ «روبرت فوگل» (Robert Fogel) اقتصاددان از دانشگاه «شیکاگو» برندهی جایزهی نوبل، تاثیر کارگران آموزش دیده را بر روی اقتصاد یک کشور برآورد کرده است. در آمریکا کارگری که تحصیلات دبیرستانی دارد ۱٫۸برابر و کارگری که تحصیلات کالج دارد ۳ برابر کسی که سیکل دارد مهارت و توانایی دارد و سودآور است. چین در حال افزایش تعداد فارغالتحصیلان دبیرستانی و کالج است. با اینکه چین هنوز از نظر بخش خدمات از هند عقب است، ولی چون دانشآموزانش در یادگیری زبان انگلیسی و تکنولوژی بهتر هستند کارخانههای چین وارد بازارهای بزرگ خواهند شد. «روبرت فوگل» (Robert Fogel) بر این عقیده است که افزایش کارگران با مهارت به طور اساسی رشد سالانه را بالا میبرد. یعنی تولید ناخالص داخلی در چین در سال ۲۰۴۰ به ۱۲۳ تریلیون دلار میرسد. (بر اساس این برآورد در سال ۲۰۴۰ چین بزرگترین اقتصاد را در جهان خواهد داشت.)
به هر صورت این رقم تخمینی درست باشد یا خیر، (به نظر من «روبرت فوگل» (Robert Fogel) خیلی نسبت به رشد چین خوشبین است) چیزی که واضح است ترقی و پیشرفت چین در صنعت است. این پیشرفت به وسیلهی دستکاری نرخ پول یا سوبسیدهای پنهانی صورت نگرفته است بلکه به وسیلهی سرمایهگذاری استراتژیکی و سختکوشی به دست میآید. بهترین و موثرترین راه برای رویارویی با پیشرفت چین تهدید و یا تعرفه نیست بلکه اصلاح و بازسازی اساسی و سرمایهگذاریهای جدید است تا اقتصاد آمریکا را پویا کند و کارگران را برای رقابت آماده سازد. اینجا است که ما به همبستگی حزبها نیاز داریم.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی فرید زکریا (Fareed zakaria)
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
«اکسپرسیونیسم»، اصطلاحی است که بهطور عمده در هنرهای تجسمی بهکار میرود، عبارت از بهرهگیری از کژنمایی و مبالغه برای ابراز و متجلی ساختن عواطف درونی هنرمند است. این اصطلاح، در دلالت عام و گستردهاش، میتواند به هر نوع آفرینش هنری اطلاق شود که بیشتر بر نمایاندن احساس درونی و ذهنی تاکید ورزد تا مشاهدهی عینی و بیرونی. اکسپرسیونیسم به یک تعبیر، تحریف و اغراقآمیز کردن پیکر انسان به منظور بیان احساسات و عواطف شدید است.
اکسپرسیونیسم در عکاسی پیشینهای طولانی دارد، مبنای بنیادین آن ارج نهادن به فردیت هنرمند و توانایی حیات درونی او است. که به گونهای جاندار، بیان بصری یافته است. اکسپرسیونیستها بر این باورند که پایهی آفرینش هنری تجربهی پرشور هنرمند است و بینندگان باید اثر هنری را بر اساس شدت احساساتی که در وجودشان بر میانگیزد ارزیابی کنند. تاکید آنان بیشتر بر هنرمند است تا بر جهان، و از نظراکسپرسیونیستها، شور و شدت بیان از صحت بازنمایی حیاتیتر و اساسیتر است. عبارت اکسپرسیونیسم در متون مربوط به نقاشی و زیباشناسی بیش از ادبیات و عکاسی رواج دارد. اما «تصویرگرایی» در عکاسی رایجتر است و جنبش تصویرگرایی در عکاسی در چارچوب معیارهای اکسپرسیونیستی میگنجد.
تصویرگرایان عکاسی را هنر قلمداد میکردند و با جهد و تلاشی سخت میکوشیدند مرتبهاش را به پای نقاشی برسانند. تصاویر تصویری بهطور غالب با استفاده از عدسی ملایم کننده، کاغذ بافتدار، دستکاری با قلممو، روایتهای تمثیلی، لباسهای مخصوص و ابزار و ادوات کمکی پدید میآمدند، و بعضی اوقات هم با چندین نگاتیو کولاژهایی تصویری از این دست بهوجود میآوردند. بسیاری از تصویرگران بهطور مشخص از نقاشیهای «ترنر»، «ویستلر»، «دگا» و «مونه» متاثر شده بودند. تصویرگرایی در اواسط دههی ۱۹۲۰ روبه انحطاط گذاشت و تغییر تصاویر به برداشتی مستقیم از آنها تبدیل شد.

در اکسپرسیونیسم احساسات درونی به بیرون تجلی میکند و به دیگران منتقل میشود. در این سبک شخصیت، موقعیتذهنی یا شرایط حسی هنرمند به شکلی مشابه موجود زنده، به نمایش گذاشته میشود. ما در زندگی روزمره خود نیز چنین میکنیم، بهطور مثال ممکن است خانهای تجسد انسانی شود و آن را در کسوت خانهای خوشبخت یا خانهای سیاه ببینیم و پنجرههای خانه را به صورت چشمهایش تجسم کنیم. این گرایش را که بعدها در آثار سازندگان فیلمهای کارتونی برجستهتر شد میتوان «همدلی» sympathy نام نهاد. در تاریخ هنر، اکسپرسیونیسم به سبکی اطلاق میشود که در آن قراردادها و سنتهای طبیعتگرایی کنار نهاده میشود و در عوض تاکید بیشتری بر ایجاد اعوجاج و اغراق در شکل و رنگ به جهت بیان فوری احساس هنرمند میشود. از این رو مفهوم اکسپرسیونیسم در معنای وسیع آن میتواند به هنر هر مکانی و زمانی اطلاق شود که تاکید بر واکنش حسی هنرمند مقدمتر از نظارهی دنیای خارج است. این جنبش که از حدود سال ١٩۰۵ تا حدود سال ١٩۳۰ در هنر آلمان گرایش غالب محسوب میشد. منشا و ریشهی اکسپرسیونیسم در این مفهوم ثانوی به سدهی نوزدهم باز میگردد. با این وجود این گرایش تا سال ١٩۰۵به عنوان یک برنامه متمایز تبلور نیافت، و خود واژه از سال ١٩١١و برای توصیف آثار کوبیستی و فوویستی که در برلین به نمایش گذاشته شده بود به کار رفت.
در واقع رهبر و بنیانگدار این گروه «هنریماتیس» بود ولی مهمترین پیشگام اکسپرسیونیسم، «ون گوگ» بود که بهطور آگاهانه طبیعت را برای رنج دهشتناک آدمی به صورت اغراق آمیز به تصویر کشید. ون گوگ و اکسپرسیونیستهای پس از وی در کاربرد حسی رنگ و خط تاکید عمدهای بر احساس و انگیزش خود داشتند و از این نظر از تلاش های «سورا» برای خلق یک نظام علمی برای بیان فرمی متمایز شدند. نقاش دیگر گوگن بود که با آگاهی بیشتر و بهطور مشخصتری از امپرسیونیسمها گسسته بود و به اکسپرسیونیستها پیوسته بود. به مفهوم دقیقتر گوگن اکسپرسیونیست نبود،اما اولین کسی بود که بهطور آشکار و صریح اصول سمبولیسم را که به نوبهی خود به عنوان محمل ارتباطی برای کار اکسپرسیونیسم، بسیار حایز اهمیت بود، پذیرفت. وی تمام فرمها را ساده و مسطح کرد. از رنگ به گونهای بهره برد که تمامی تشابه آن به واقعیت یکسر از بین برود.

در این مکتب از رنگهای تند و اشکال اغراق شده و معوج، تاکیدهای خاص بر فرمها و زمینهها و خطوط زمخت و گاهی بریده بریده شده استفاده میشد. اغلب این هنرمندان برای القا حالت روانی خود از چاپ دستی بهره میجستند به دلیل آنکه چاپ دستی مخصوصن بر چوب و فلز خطوط را تند و تیز و رنگها را بدون سایه روشن قرار میدهد. این خصلت کمکم یکی از ویژگیهای اکسپرسیونیسم شد. مهمترین نمونه، اثر «امیلنولده» به اسم «پیامبر» است که پرترهی مسیح را به تصویر کشیده و حالت غم و اندوه و زجر کشیدن در آن مشخص است. استفادهی به جا از رنگ سیاه حالت شکستهی چهره و خطوط زمخت دور صورت به خوبی حالات یک انسان درمانده را تداعی میکند.
اکسپرسیونیسم از فرانسه شروع میشود ولی در آلمان ادامه مییابد. اولین نمایشگاه اکسپرسیونیستها توسط گروه «دیبروک» در سال ۱۹۰۶ برگزار شد. جو حاکم بر آلمان قبل از اکسپیرسیونیسم رئالیسم بود و منظرهنگاری هلندی و رئالیسم رمانتیک و کسانی همچون «کانستابل» تاثیرگزاری شدیدی بر آلمان داشتند. مکتب «باربیزون» از فرانسه وارد آلمان میشود و با خودش شیوهی رنگگذاری امپرسیونیستها رامیآورد و در عین حال فضای رمانتیکتری رو ایجاد میکند و این گامی بود به سوی اکسپرسیونیسم. در این دوران موج «یوگنداستیل» در آلمان ایجاد میشود آلمانیها که از رئالیسم دلزده شده بودند از هرگونه نوآوری در هنر استقبال میکردند و این مسئله هم به ایجاد اکسپرسیونیسم و سوررئالسیم و اکسپرسیونیسم انتزاعی در آلمان کمک میکند. البته نباید تاثیر فلسفهی نئوکانتیها رو در ایجاد موج اکسپرسیونیسم نادیده گرفت.
در حقیقت اکسپرسیونیست هنری بود برای بیان درون در این هنر از تحلیل اجتماعی خبری نیست هنرمندان دراین دوره بدنبال هیچگونه تاهل اجتماعی نیستند. هنر در خدمت هنر هم نیست. بلکه وسیلهایی است برای ابراز درونی. هنر کشف دنیای درون هنرمند است. هنر به هیچ چیز از جمله به خودش مقید نیست.
از سال ۱۹۴۸ به بعد اکسپرسیونیسم با انتزاعگرایی و تجریدگرایی ترکیب شد و هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی را بهوجود آورد که تا حد زیادی با اکسپرسیونیسم تفاوت دارد و تنها ریشههای فکری مشترک دارند. جنبش اکسپرسیونیسم مدت زمان بیست تا سی سال در جریان بوده اما تاثیر شگفتی در هنرهای بعدی گذاشت .
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه با صدور حکمی یک شهروند کرد از سوی یک دادگاه نظامی در سنندج به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده است.
به گزارش کردیش پرسپکتیو، عبداله سروری یکی از ساکنان شهر سنندج که دارای سابقەی ۲۵ سال خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران است اخیرن توسط دادگاه نظامی این شهر به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده است.
عبداله سروری که آخرین محل خدمت وی لشکر ۲۸ سنندج بوده، سال گذشته به منظور دیدار با یکی از اقوام خود به اقلیم کردستان سفر کرده بود که پس از بازگشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: تحول سبز
همزمان با سفر آیتاله خامنهای به قم، در صدا سیما هم همهی امکانات برای پوشش و برجسته کردن این سفر آغاز شد و هیچ محدودیتی هم در این موضوع نبود به طوریکه از برنامه کودکان نیز برای این موضوع بهره برده شد.
به گزارش خبرنگار تحول سبز، ظهر روز سهشنبه در برنامه پربیننده رنگین کمان که برای کودکان تدارک دیده میشود و عروسکی به نام پنگول محبوب کودکان شده است، خانم مجری این برنامه گفت: «امروز شهر و بچههای قم میزبان رهبر عزیز انقلاب هستند واین یک نعمت بزرگ برای قمیها هست که مطمئنن قدرش را میدونند.» بعد از گفتههای خانم مجری عروسک پنگول برای بچههاش شعر و آواز را شروع کرد، با این مضمون که خدایا از نعمتهایی که به ما دادی ممنون وشکر.
همچنین دوشنبه شب در برنامه پر بیننده نود سه بار در میان برنامه کلیپ سفر خامنهای به قم پخش شد. در واقع صدا وسیما از همهی برنامههای پر بینندهاش برای جا انداختن سفر رهبر به قم بهره گرفت. غافل از اینکه این واقعیتی جالب را نمایان میکند و آن اینکه خبر سفر رهبر به قم بیننده و شنوندهای ندارد و باید از رانت برنامههای پر بیینده چه کودک چه ورزشی بهره برد حتا از شعر و آواز عروسکی به نام پنگول.
رضا افتخاری/ رادیو کوچه
طبرستان به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای خزر اطلاق میشده است و از لحاظ جغرافیایی شامل بخشهایی از استانهای مازندران و گلستان و استان سمنان میشده است. از قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. منسوب به طبرستان را «طبری» میخوانند.
موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان «اسپهبدان طبرستان» فرمان میراندند.
با برانداختن سلسله امویان توسط «ابومسلم خراسانی» و به روی کار آمدن عباسیان، آنها توانستتند پس از چند لشکرکشی به طبرستان به این نواحی رخنه کنند. اما مردم طبرستان در یک شورش همگانی به رهبری «ونداد هرمز» که مازیار از نیای وی بود، استقلال طبرستان را برپاداشتند.
در تاریخ طبرستان آمده است که ونداد هرمز با مردم خویش پیمان بست که در یک زمان بر تازیان شهر بشورند و هر طبرستانی در هر جا که چشمش بر پیروان خلیفه افتاد وی را بکشد و در یک روز، شهر از پیروان خلیفه تهی شد.
پس از مرگ ونداد هرمز، «کارن» به جای پدر تکیه زد که درگیر اختلافات داخلی شد و در جنگ با یکی از شاهان محلی به نام شهرار کشته گشت و فرزندش «مازیار» به اسیری رفت. مازیار به حیلهای از چنگ شهریار گریخت و به بغداد نزذ مامون خلیفه بغداد رفت. در آنجا با منجمی به نام «بزیست فیروزان» آشنا و به خلیفه معرفی شد، خلیفه نیز فرمان داد مسلمانی به او عرض دادند. مازیار نیز اسلام قبول کرد و مامون او را «محمد مولی امیرالمومنین» نام نهاد. خلیفه به حکمرانی طبرستان، رویان و دماوند رسید.

«عبدالعظیم رضایی»، در «تاریخ ده هزار ساله ایران» نوشته است: «یکسال پس از قتل بابک یعنی در سال ۲۲۴ هجری یکی از اسپهبدان طبرستان موسوم به مازیار پسر کارن که تعصب خاصی بدین زرتشتی داشت و آیین و آداب ایرانیان فرزانه را محترم میشمرد…»
مازیار نخستین کسی از خاندان کارن است که به ظاهر در سال ۲۰۹/۲۱۰ دین اسلام پذیرفت، و به عنوان یک والی مسلمان و یک نماینده خلیفه عباسی، تمام طبرستان و رویان را قلمرو خویش اعلام کرد و به رسم معمول عهد ساسانیان به خود عنوان «پتشخوارگر» شاه داد، به این ترتیب تفوق طاهریان خراسان را هم که طبرستان و گیلان زمین از جهت تقسیمات اداری جزو قلمرو آنها محسوب میشد، نادیده گرفت.
وی خراج طبرستان و رویان را که بر طبق رسوم دیوانی میبایست از طریق طاهریان به خزانه بغداد پرداخته میشد، بیواسطه نزد خلیفه فرستاد. بدینگونه با قطع رابطه با والی خراسان، در واقع نسبت به دیوان خلیفه و سازمان مالی و اداری او بهطور غیررسمی اعلام عصیان کرد و خراسان و بغداد هر دو را بر ضد خود برانگیخت.
دوره پادشاهی مازیار هفت سال بود. وی همینکه پایههای قدرت خویش را مستحکم کرد، همان راه جد خود ونداد هرمز را در پیش گرفت و بر آن شد که به مقاومت دست زند.
مامون نیز فرستادگانی به آن نواحی فرستاد تا از اوضاع اطلاع یابند. مازیار نیز دستور داد زمانی که فرستادگان خلیفه به اولین شهر رسیدند، تمام مردم با لباس سپید و نیزهای در دست بر سر راهشان بایستند، ترفند مازیار کارگرگشت و فرستادگان در گزارش خود برای خلیفه شمارسربازان مازیار را زیاد گزارش دادند و همچنین به مامون خبر دادند که مازیار خلع طاعت کرده و همان کشتی زرتشتی بهمیان بسته و با مسلمانان ظلم و جور میکند.
وقتی مازیار مصمم مخالفت شد، مردم را به بیعت خواند که نا به دلخواه با وی بیعت کردند و از آنها گروگانها گرفت و در برج اسپهبد بداشت
در آن زمان مامون عازم روم بود و مازیار از این فرصت استفاده کرده و بر اهل آمل، ساری و رویان که غالبن مسلمان بودند شورید و آنها را از بین برد. آنگاه حصارهای ساری و آمل را تعمیر کرد و در کوهستانها قلعه ساخت و به محکم کردن شهرها و راهها پرداخت. مسجدها را ویران کرد و آثار اسلام را از میان برد. زمینهای کشاورزی را که قبلن در اختیار مسلمانان بود از آنها گرفته و به ایرانیان واگذار کرد.
در تاریخ طبری از حوادث سال ۲۲۴، آمده است: وقتی مازیار مصمم مخالفت شد، مردم را به بیعت خواند که نا به دلخواه با وی بیعت کردند و از آنها گروگانها گرفت و در برج (زندان) اسپهبد بداشت. کشاورزان املاک (املاکی که به اعراب آنجا تعلق داشت) را بگفت تا بر ضد صاحبان املاک بپا خیزند و اموالشان را به غارت برند…
تا اینکه معتصم جانشین مامون شده و خبر به او رسید. معتصم دستور داد تا مازیار را دستگیر کنند. سرانجام شورش مازیار با فریب برخی نزدیکانش به وسیله خلیفه به پایان رسید. زمانی که لشکریان خراسان به مازندران رسیدند، خیانتکاران مازیار را تحویل نیروهای تازیان دادند تا نزد خلیفه ببرند.
زمانی که مازیار به نزدیکی سامرا رسید خواستند مانند بابک وی را نیز با پیل درون شهر بگردانند پیل را نزد مازیار بردند. اما مازیار که شنیده بود بابک را با همین پیل درون شهر برده بودند سوار پیل نشد و گفت من در اندازهای نیستم که بر جای بابک خرمی تکیه کنم.
در پایان به دستور خلیفه، مازیار را چهارصدوپنجاه تازیانه زدند تا وی بمرد. مازیار را پس از مرگ بر همان داری کردند که جنازه بابک هنور بر آن بود.
مورخان تازی گویند پس از چندی رویدادی شگفتانگیز روی داد و تن مازیار و یک سردار رومی که او نیز بر دار شده بود هر دو به سوی تن بابک خم شدند گویی در حال کرنش بودند.
از منابع:
مازیار – صادق هدایت – ۱۳۱۲
دلیران جانباز – ذبیحاله صفا
یسنا یاوری / رادیو کوچه
…………………………………….
«کاشفان فروتن شوکران»
نه ترافیک است و نه اتفاق خاصی میافتد که بخواهد عجیب یا مهم باشد. همه چیزسر جای خودش است. اتوبوس مسیر مالک اشتر – فیاض بخش را به تازگی به اصطلاح «پولی» کردهاند. مسیر هرروزم نیست ولی زیاد پیش میآید که سوار شوم.
…………………………………..
«ملاقات پاییزی»
انگارنهانگار که پاییز شده باشه. هوا گرم. خیلی گرم. دوستم بیمارستان و باید برم دیدنش. رفع تکلیف. خیلی علاقهای به رفتن ندارم. دیروز عصری، نازی میگفت آدم که مریض باشه اونم تو بیمارستان دلش میخواد حتا دشمناشم بیان بهش سر بزنن چه برسه به دوستا.
یسنا یاوری / رادیو کوچه
………………………………….
«غمزه دلبرکان»
گوشهی دامنش که سوخته است را جمع میکند. تکهای از خمیر میچسبد روی پیشانی آهویی که خم شده است و دارد لیلی را نگاه میکند. کتفش درد دارد. شانههایش را بالا میاندازد و خودش را به سمت عقب میکشد. دامن را کنار میزند.
………………………………….
«نامههایی که میرود به سویش»
بهطور کلی بازار نامه و نامهنویسی توی مملکت ما داغ. توی یه پارامترایی با هوای داغ پاییز مسابقه گذاشته. از هرکجایی که فکرش و بکنی نامههای پرخطر، بیخطر، آتشزا، برقآسا و هر ترکیب دیگهای، فرستاده میشه.
………………………………….
«خانهای برای رهایی»
«برناردا»، مادر فرزندانی است که او اصرار دارد در مرگ پدرشان به سوگ بنشینند.خانه برناردا اگرچه چیدمان انسانی زنانهای دارد اما روحی مردانه و خشن بر آن حاکم است. برناردا از فرزندانش میخواهد که به گونهای رفتار کنند که او میخواهد، آنگونه عاشق شوند که او میخواهد.
سروش/ رادیو کوچه
رییس فدراسیون کشتی ایران در اظهار نظری کمسابقه ضمن انتقاد از عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی در مصاف با حریفان اسراییلی از ضربه خوردن ورزش ایران خبر داد و اظهار داشت باید درباره این مسئله «فکری اساسی» کرد.
«محمدرضا یزدانیخرم» هفته گذشته در گفتوگو با یکی از برنامههای تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی با اعلام این مطلب افزود: «این حقیقتی است که ورزش ما از موضوع اسراییل ضربه میبیند و ما بایددر این خصوص فکری اساسی کنیم.
به گفتهی آقای یزدانیخرم کشتی ایران در مسابقههای جهانی شانس زیادی برای کسب عناوین مختلف داشته که با عدم حضور در مسابقات حریفان اسراییلی آنها را از دست داده است.
اشارهی آقای یزدانیخرم به «طالب نعمتپور»، کشتیگیر ۸۴ کیلوگرم ایران است که در اولین دور از رقابتهای کشتی قهرمانی جهان در مسکو به قید قرعه با کشتیگیری از اسراییل روبهرو شد اما همانگونه که پیشبینی میشد، روی تشک نرفت تا پیش از آغاز حذف شود.
به گفته رییس فدراسیون کشتی ایران، نعمتپور یکی از شانسهای کسب مدال در مسابقههای جهانی بود. تیم ایران در این دوره از رقابتها که ماه گذشته پایان یافت، با کسب دو مدال نقره و برنز به مقام چهارمی دست یافت.
یزدانیخرم همچنین در ادامه سخنان خود در تلویزیون ایران افزود: «علی سعیدلو رییس سازمان تربیت بدنی در نامهای به مقامهای ارشد نظام از آنها برای رویارویی با ورزشکاران اسراییلی در میادین بینالمللی کسب تکلیف کرده است.»

موضوع عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی با اسراییل از جنجالیترین موضوعات محافل ورزشی در سالهای اخیر بهشمار میآید. اگر چه دولت ایران از زمان استقلال اسراییل درسال ۱۳۲۷ خورشیدی تا کنون هیچگاه به طور رسمی آن را به رسمیت نشناخته است اما ورزشکاران این دو کشور تا پیش از انقلاب ایران در سال ۵۷ بارها به مصاف هم رفتند. به عنوان مثال تیمهای فوتبال ایران و اسراییل پنج مسابقه رسمی با یکدیگر برگزار کردند.
پس از انقلاب ایران نیز در سال ۱۳۶۲ «بیژن سیفخانی» کشتیگیر رشته کشتی فرنگی حریف خود از تیم اسرییل به نام «رابینسون کوناشویلی» را در رقابتهای «کشتی آزاد و فرنگی قهرمان جهان»، در کیف شکست داد که این مسابقه آخرین رقابت دو کشور در مسابقات ورزشی پس از انقلاب ایران محسوب میشود.
از آن پس تاکنون در مسابقات رسمی و بینالمللی بر اساس برنامه ورزشکاران ایرانی باید ۱۱ بار در سالهای مختلف به مصاف حریفان اسراییلی میرفتند که همه اینها بر اساس سیاست جمهوری اسلامی در برابر رژیم اسراییل لغو شد.
از سوی دیگر دولت ایران مواضع سرسختانهای را در واکنش به کسانی که در محافل ورزشی اسراییل حاضر شدند در پیش گرفت. در سال ۲۰۰۸ و در المپیک پکن، «محمدرضا مینوکده» رییس کمیته داوران فدراسیون جودو ایران قضاوت مبارزه جودوکار اسراییلی با روسلان کیشهاکف روس را برعهده گرفت که نتیجه رقابت به نفع ورزشکار اسراییلی شد. فدراسیون جودو ایران پس از اطلاع از موضوع او را از همه سمتهایش برکنار کرد.
مسعود اشرفی دبیر کمیته پارالمپیک ایران هم در مراسم توزیع مدالهای مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن به گردن ورزشکار اسراییلی مدال آویخت و با وی دست داد. در نهایت اشرفی از سمت خود استعفا داد در سال ۱۳۸۸ و به مناسبت فرارسیدن سال نو میلادی فدراسیون فوتبال ایران ایمیل تبریکی را به رییس فدراسیون فوتبال اسراییل فرستاد و سخنگو و رییس فدراسیون اسراییل پاسخی به پبام تبریک دادند. پس از این رویداد «محمدمنصور عظیمزاده اردبیلی»، رییس بخش روابط خارجی فدراسیون فوتبال ایران استعفا کرد.

در سالهاى اخیر محافل ورزشى جهان واکنشهای شدیدی را نسبت به امتناع ایرانىها در مصاف با ورزشکاران اسراییلی بروز داده اند و تهدید هاى جدى در خصوص احتمال تحریم و اخراج از مسابقات را به اطلاع مسوولین رشتههاى مختلف ورزشى در ایران رساندهاند.
این امر سبب شد تا مسوولان ورزش ایران دیگر از شعار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین استفاده نکنند. بر اساس قوانین میبایست برای امتناع از برگزاری مسابقه یک دلیل پزشکی وجود داشته باشد. اتفاقی که در مسابقات اخیر هر بار نوعی از آن را شاهد بودیم.
روزنامه اعتمادملی چندهفته قبل از توقیف با اشاره به عدم شرکت «محمد خمسه» تکواندوکار نوجوان ایرانی در برابر حریف اسراییلی خود در مسابقات جام جهانی نوجوانان به دلیل پزشکی آن را «آرمان دروغین» و «حمایت از فلسطین با مجوز پزشکى» خواند.
همچنین مفرهای مختلف دیگری نیز علاوه بر مشکلات پزشکی برای ایرانیان در خصوص عدم برگزاری مسابقه با حریفان اسراییلی دیده میشود.
در جریان مسابقات قهرمانی آرژانتین تیم ایران با اطلاع از اینکه قرار است در دیدار نخست به مصاف تیم اسراییل برود سه روز دیرتر برای دریافت ویزا اقدام کرد که این امر سبب شد سفارت آرژانتین ویزای ملی پوشان ایرانی را به موقع صادر نکند.
به هر روی این عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی که غالبن در سطوح بینالمللی و مراحل نهایی رخ میدهد همواره به ضرر ایران بوده است و بنا به گفتهی رییس فدراسیون کشتی ایران باید برای آن فکری اساسی کرد و باید دید مسوولان ارشد نظام جمهوری اسلامی در پاسخ نامه کسب تکلیف رییس سازمان تربیت بدنی چه سیاستی را اتخاذ خواهند کرد.
خبر / رادیو کوچه
عبدالعلیم شهبخش معروف به حاج عبدالرحیم، داماد و برادرزاده شیخالاسلام عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حاج عبدالرحیم روز چهارشنبه به تهران احضار شد که وی روز پنجشنبه ۱۵ مهر ۸۹ پس از مراجعه به دادگاه بازداشت شد.
گفتنی است، نامبرده تاکنون هیچ تماسی با خانواده خویش نگرفته و برخی از بستگان وی که برای ملاقات به تهران رفته بودند، به آنان اجازه ملاقات داده نشده است.
همچنین از علت بازداشت و وضعیت وی تاکنون هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
تمدنهای هند و ایرانی دارای ارتباطات نزدیکی هستند. شباهتهای زبانی متعددی بین زبان پهلوی – اوستایی و سانسکریتی وجود دارد. این مشابهتها موجب شده تا پس ازشکست امپراتوری زرتشتیان از اعراب در زمان یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سلسله ساسانیان، تعدادی از آنها به سرزمین هند مهاجرت کنند. پارسیان فعلی در هند اعقاب بیش از دویست تن از زرتشتیانی هستند که نزدیک به سیصد سال پس از شکست امپراتوری ساسانی از اعراب و در سدهی دوم هجری بنا به پیشنهاد یکی از موبدان خود به نام «دستور» با دو کشتی وارد «گجرات» شدند. این سفر زرتشتیان ابتدا از منطقهای به نام «سنجان» از توابع خواف در خراسان رضوی و شاید هم شهری به همین نام که یکی از شهرهای خراسان بزرگ در نزدیکی مرو بود آغاز و بعدها از مازندران٬ سفر مخاطرهانگیز، پرماجرا و عذابآورشان به گجرات هند ادامه یافت. روبهرو شدن آنها با حکومت و مردم آن خطه چند سده بعد در کتابی به نام«قصه سنجان» از زبان بهمن پسر کیقباد پسر هرمزدیارسنجانی به نظم کشیده شده است.
در شرح ورود آنها به هند گفته میشود که «راجه» هندی در آغاز پناهندگی آنها را نپذیرفت و برای اینکه تقاضای آنان را مودبانه رد کرده باشد، ظرفی پر از شیر برای رهبر آنان ارسال داشت و منظورش از اینکار آن بود که سرزمینش پرجمعیت است و دیگر جای خالی در آن وجود ندارد، که آنان را در آن جای دهد. رهبر زرتشتیان مهاجر یک مشت شکر برگرفت و آن را با احتیاط روی شیر مزبور ریخت به طوری که حتا یک قطره از شیر بیرون نریخت. منظور وی از آمیختن شکر به شیر آن بود که نخست به راجه بفهماند بازهم جایی برای سکونت تعدادی معدود در سرزمینش پیدا میشود، دوم اینکه این زرتشتیان کمشمار زندگی هندوان را شیرینتر خواهند ساخت. راجه از این شیرینکاری بهاندازهای خوشش آمد که نه تنها به آنها اجازه اقامت داد بلکه تسهیلات لازم را نیز فراهم آورد تا در سرزمین هند به آسودگی زندگی کنند. سپس پارسیان اجازهی ساخت آتشکدهی مخصوص به خود را گرفتند. زرتشتیان در هند با تکیه بر شعارهای دینی خود موفق شدند که در عین حفظ آداب و سنن جایگاه به نسبت مناسبی در بین مردم هند پیدا کنند. از آن زمان به بعد تاریخ پارسیان بخشی از تاریخ شبه قارهی هند شد. در دوران پادشاهی اکبر شاه (۱۵۵۶ الی ۱۶۰۵ میلادی) از سلسله مغولان در هند، یکی از فرماندهان مسلمان در ادامه تسخیر سرزمین هند به منطقه «سنجان» که محل استقرار پارسیان بود حمله کرد. پارسیان جانب هندوان را گرفتند. در نتیجه پس از غلبه مسلمانان بر منطقه زرتشتیان ناچار به نقل مکان شدند و به لحاظ اجرای مراسم آیینی تحت فشار قرار گرفتند. تا اینکه در سال ۱۵۷۸ اکبر شاه مجلسی از نمایندگان مذاهب مختلف را تشکیل داد و در آن زرتشتیان را به رسمیت شناخت.

پارسیان هند در نتیجهی پیروی از سه اصل بنیادین پندارنیک، کردارنیک، گفتارنیک و دوری جستن از ترویج و گشترش دین خود کمتر با مخالفت ساکنان هند روبهرو میشدند. چون مردم قابل اعتماد و فعالی بودند و نیز از پذیرش آداب زندگی مدرن هیچ باکی نداشتند، کارشان به جایی رسید که یکی از اقلیتهای پیشرفتهی هند شدند. در سده ی۱۶ میلادی هیاتی از پارسیان هند به ایران آمدند تا دادههای بیشتری دبارهی دین خود از زرتشتیان ایران فراگیرند. در قرنهای نوزده و بیست پارسیهای هند که از نظر اقتصادی به موفقیتهایی دست یافته بودند، به یاری همکیشان ایرانی خود آمدند. گفته شده که ناصرالدین شاه قاجار بعد از ملاقات با گروهی از پارسیان و پذیرش هدایای آنها جزیه یا مالیاتهای سنگینی را که زرتشتیان ایرانی باید میپرداختند، حذف کرد و برای آنها تسهیلاتی قایل شد.
اولین آتشکده زرتشتیان در منطقه اولیه مهاجرت آنها یعنی در سنجان بنام «ایران شاه» برپا شدند. زرتشتیان در مجموع ۴۵ آتشکدهی بزرگ و مهم در سراسر هند مستقر کردهاند که چهار آتشکده بزرگ باضافه ۴۱ آتشکده کوچک تر تنها در شهر بمبئی و منطقه اطراف آن فعال است. پارسیان در هند به طور معمول علاقهای به کارهای سیاسی نداشته و هرگز برای حکومتهای مختلف این سرزمین دردسرساز نبودهاند. در برآوردی که از وضعیت اجتماعی آنها در منطقه بهعمل آمدهاست، زرتشتیان از اقلیتهای آرام و بدون مسئله بوده و از جهت قانونی تخلف کمتری از آنها مشاهده شده است. زرتشتیان شهر بمبئی دارای موقوفات زیاد و قابل توجهی هستند که عایدات آن صرف ایجاد تسهیلات رفاهی برای نیازمندان زرتشتی میشود. در شهر بمبئی در حال حاضر صدها موقوفه شناخته شده زرتشتی ثبت شدهاست.
پارسیان از قرن هجده روابط خود با انگلیسیان را آغاز کردند تا جایی که نزد آنها از ارج و قرب مناسبی برخوردار شدند. با استقرار تدریجی پارسیان در بمبئی و توجه خاص انگلیس به این شهر، پارسیان مورد عنایت واقع شدند. آنها علاوه بر اخذ مناسب دولتی در بمبئی موفق شدند که به مجلس عوام انگلیس به عنوان نمایندگان هند راه یابند. تعدادی از آن ها نیز نخستین هندیانی بودند که القاب سلحشور، شوالیه و بارون را اخذ کردند. پارسیان هند در قرون اخیر نقش مهمی در اقتصاد آن کشور نیز ایفا کردند. با اینکه آن ها ابتدا از تجارتهای کوچک شروع کردند ولی با توجه به نزدیکیشان به حاکمان انگلیسی بتدریج موفق شدند که نقش پیشتاز را در توسعه صنعتی هند داشته باشند. خود آنها مدعی هستند که تمامی صنایع اصلی هند را آنان بنیاد نهادهاند.

زرتشتیان هند مخصوصن افراد مقیم شهر بمبئی، بیش تر در مشاغل تجاری و یا در سطح مدیریت بالای کشور اشتغال دارند و از نمونه بارز زرتشتیان مقتدر هند، میتوان از خانواده بزرگ زرتشتی بهنام «جمشیدجیتاتا» نام برد که بنیانگذار گروه معروف صنعتی «تاتاموتورز» در هند است که قسمتی از این تشکیلات اقتصادی عظیم بهوسیله افراد این خاندان اداره میشود. هم چنین از نمونههای دیگر موفق پارسیان در اقتصاد میتوان از مالکیت کارخانههای کشتیسازی، آهن و فولاد، نساجی و ایجاد نخستین نشریه چاپی در هند نام برد. بسیاری از برجستهترین و پیشروترین دانش مندان و شخصیتهای هند از پارسیان هستند که برای مثال میتوان از نخستین هندی خلبان و موسس هواپیمایی «ایرایندیا»، نخستین هندی که از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شد، نخستین هندی که بر اساس سیستم جدید آموزشی مدرک پزشکی را از شخص «ملکهویکتوریا» در سال ۱۸۷۵ گرفت و نخستین هندیانی که دانشنامهی جراحی و داروسازی گرفتند نام برد.
از آن جایی که میل به بازیافتن ریشههای تاریخی و آیینی نابود نشدنی است، چند سالی است که هر ساله شمار زیادی از پارسیان با سفر به سرزمین نیاکان خود ایران با بازدید از مکانهای باستانی و مذهبی زرتشتیان سعی در بازیافتن فرهنگ کهن خود را دارند. پارسیان هند همیشه مستقیم و غیرمستقیم آمادگی خود را برای کمک به پیشرفت سرزمین نیاکان خود اعلام کردهاند. ای کاش که ساکنان سرزمین مادری هم به همین اندازه در اندیشهی بزرگی ایران زمین بودند.
خبر / رادیو کوچه
کمیته مرکز وزارت علوم، طی حکمی ارسلان صادقی دانشجوی رشته مهندسی IT دانشگاه اصفهان را به ۲ نیمسال محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محروم کرد که با توجه به اتمام سنوات این دانشجو حکم مزبور به منزلهی اخراج وی است.
شایان ذکر است، ارسلان صادقی مدیرمسوول نشریه اشتراک در دانشگاه اصفهان بوده است که پیش از این به خاطر شرکت در تجمعات روز دانشجو و روز زن و همچنین اعتصاب غذای ۸ روزه در دانشگاه، به دو نیمسال محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محروم شده بود و با وجود کنارهگیری از فعالیتهای سیاسی مجدد با محرومیت مواجه شده است.
نامبرده همچنین سابقه دو بار بازداشت در زندان دستگرد اصفهان در مهر و اسفند سال ۸۷ را در پرونده دارد و پرونده وی همچنان در دادگاه انقلاب شهر اصفهان در حال رسیدگی است.
خبر / رادیو کوچه
محسن وفایی، فعال دانشجویی، سردبیر و مدیر مسوول نشریه بیان آزاد یازده روز پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، بیش از ۱۱ روز است که از بازداشت محسن وفایی، سردبیر و مدیر مسوول نشریه بیان آزاد در دانشگاه یزد میگذرد و تاکنون هیچ خبری از وضعیت، محل بازداشت و علت دستگیری وی به دست نیامده است.
گفتنی است این دانشجو در زمانی که برای تصفیه حساب فارغالتحصیلی به دانشگاه مراجعه کرده بود دستگیر شده است.
محسن وفایی کارشناس ادبیات انگلیسی است که در سال جاری از ورود وی به مقطع کارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی ممانعت بهعمل آمد.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسیده، سهشنبه ٢۷ مهر سجاد قادرزاده و هوتن کیان که یکشنبه گذشته همراه با دو روزنامهنگار آلمانی در تبریز دستگیر شده بودند، محاکمه میشوند.
به گزارش هرانا، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، یکشنبه ١۸ مهر، با یورش به دفتر هوتن کیان وکیل سکینه محمدی آشتیانی، او و سجاد قادرزاده، پسر ٢٢ ساله خانم محمدی و دو روزنامهنگار و عکاس آلمانی که مشغول مصاحبه با آنها بودند را دستگیر کردند.
جمهوری اسلامی هنوز بهطور رسمی درمورد دستگیری هوتن و سجاد خبری منتشر نکرده و از سلامت این دو نفر و همینطور دو شهروند آلمانی خبری در دست نیست.
مقامات جمهوری اسلامی طی روزهای اخیر، دو شهروند آلمانی دستگیر شده را «غیر خبرنگار» و «مرتبط با شبکههای ضدانقلاب» ذکر کردهاند.
The systematic violations of Azerbaijanis human and ethnic rights in Iran continued through August, 2010. Azerbaijani activists were sentenced to jail and tens of activists are still in temporary detentions without access to a lawyer or visit their family. The activists are subjected to tortures or other ill-treatments. The judiciary authorities deny releasing the reason of detentions.
Azerbaijani activist tortured during long-term temporary detentions
Akbar Azad, Alireza Abdollahi, Ayat Mehralibayglu, Hamide Farajzade, Zahra Farajzade, Hasan Rahimi, Shahram Radmehr, Mahmud Fazli, Bahman Nasirzade, Behbud Gholizade, Aydin Khajeyi, Yunes Soleymani, Naim Ahamadi Khiyavi, Shokrollah Ghahramanifard, Ahmad Aghayi, Latif Hadani and Heydar Karimi are Azerbaijani activists were detained through series of detention which started in May 2010. The detainees are still held in Tabriz Prison or intelligence office custody. Most of them are not allowed to access a lawyer or visit their family. Reportedly they were tortured to give untrue confessions.
Yunes Soleymani, student activist and former director of "Ildirim" student journal in Bu-Ali Sina University has been tortured by electric shock in Tabriz intelligence office during interrogations. He is suffering from heartaches after tortures.
According to Yusef Soleymani, Yunes Soleymani's brother, he has been tortures by giving electric shock and injecting some medicine. Soleymani has been transferred to Sepah Hospital (an army hospital) and was there for three days after suffering from heartaches resulted from tortures.
Reportedly Ayat Mehralibayglu has been tortured as well. According to some families of detainees who were able to visit them, Mehralibayglu's voice has been heard when shouting under tortures.
Mehralibayglu was not allowed to contact with his family. His family requested the authorities to let them visit him to be sure of his health but the judiciary authorities denied their requests because of high security problems related to their case.

Azerbaijani activists sentenced to jail
Hasan Abdollahi Jahani (Umudoglu) an Azerbaijani Turkish teacher, Mahbub Budaghi, poet, Faraz Zehtab, student activist, Habib Avaride, Mohammadreza Hashemi, and Hossein Asiyabi were sentenced to prison. According to the verdict issued by Tabriz Court Avaride was sentenced to one year of imprisonment and other activists to six months of jail term.
The activists were arrested on May and Jun 2009 and were released after almost three months of detention on bail to be tried later. They were charged with propaganda against the regime based on their activities on moderating websites, publishing articles, and calling people to demonstrations. Their trail was not public.
Azerbaijani activists released on bail
Mohammad Tajeri and Jafar Yavari, who were arrested on August 1, 2010 during the gathering of Tractor Football Club supporters by Tabriz security forces, were released on bail of 100 million Rials ($10,000) after 12 days of detention. Previously, more than fifty people was released who were related to the same case, but Darush Ebadpur, an azarbaijani poet, is still in detention.
The demonstration was organized by Tractor FC supporters against the official support for the racist actions and slogans of a Tehran based football club supports toward Azerbaijanis during a match between two clubs. The peaceful demonstrations of Azerbaijanis were violently attacked by riot police forces.
Ebrahim Rashidi, a young journalist and political activist who was arrested on Jun 14, 2010 by Ardebil intelligence officers was released after 57 days of temporary detention on bail of 500 million Rials ($50,000) to be tried later. He will be charged with propaganda against the regime and also collaborating with opposition groups.
Rashid is a writer in "Bayram" monthly journal and also a former writer of closed down "Navid Azerbaijan" weekly. He was arrested, detained and sentenced to prison several times through past years. Amnesty International released two actions in defence of activist on April 1, and May 1 2006 and Reporters without Border issued another one on Jun 22, 2010 condemning his detentions.
Azerbaijani activists were tried
The last session of trail of Ramin Jabbari, Hafez Sardarpur, and Nader Azizpur Aghdam took place on August 8, 2010. The activists were detained in Parsabad Moghan for 11 days and were released on bail to be tried later. They are charged with propaganda against the regime and also violating national security by establishing classes to teach Azerbaijani Turkish, and publishing articles.
Sardarpur is the founder and former director of Heydar Baba Association (a student organization), Jabbari is a journalist who is writing in "Yapraq", "Neday-e Moghan", and "Byram", and Azizpur is a poet.
Azerbaijani activists acquitted
Aydin Sardariniya and Ghader Noruzi, student activists and members of Arman Student Organization were acquitted in a trail in Tabriz Court. They were going to be charged with violating public order and violating national security.
Sardariniya was arrested in a ceremony which was organized to welcome the released student activists from Tabriz Prison after months of detention in October 2008, in front of Tabriz University.
Noruzi was called to the court following a publishing a special issue by Arman Student Organization in March 2010 about the role of women in movements in Azerbaijan and entitled "Azerbaijani women".
The activists are members of Arman which was closed down on April 26, 2010 by university authorities. Arman was the only student organization that was active in introducing and analyzing cultural, social and political problems of Azerbaijanis in Iran.
PDFare here
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، امیناله شجاع فعال سابق دانشجویی و فعال حقوق معلمان، توسط هیت بدوی رسیدگی به تخلفات آموزش و پرورش استان کهکیلویه و بویراحمد، به انفصال موقت از مشاغل و خدمات دولتی محکوم شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، امیناله شجاع، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت و از فعالان ستاد موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است.
وی که سابقه ی بازداشت و چندین مورد محکومیت از جانب کمیتهی انضباطی را در پروندهی خود دارد، در حالی با حکم انفصال از خدمت مواجه میشود که اتهامات وارده به وی، پ مواردی هستند که به فعالیتهای دانشجویی مربوط است. از جمله این اتهامات میتوان به حمایت از شبنم مددزاده و سایر دانشجویان دربند و اقدام به انتخاب وکیل برای آنان، گرفتن روزه سیاسی و افطار روزه سیاسی، اعتراض به ورود غیرقانونی نیروی انتظامی به دانشگاه، مصاحبه با رسانههای بیگانه و پخش سرود یار دبستانی در اتاق محل سکونت در خوابگاه اشاره کرد.
لازم به اشاره است امیناله شجاع، در زمان رسیدگی به پرونده در پاسخ به اتهامات وارده عنوان کرده بود که هیچ یک از موارد عنوان شده نه تنها در قانون رسیدگی به تخلفات اداری بلکه در قانون مجازات اسلامی هم جرمانگاری نشده است.
سهشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۹/ برابر با ۱۹ اکتبر ۲۰۱۰
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویمتاریخ- مریم
گزیدهی اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
پسنشینی تند – «میراثداران حقیقی آیین بهی» - اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
روز نگاشت – «ابوالحسن ثانی» - محبوبه
گزارش سیاسی – «حمایت از فلسطین با مجوز پزشکى» – سروش
نامآوران نامدار – «مازیار، سردار طبرستان» – رضا افتخاری
بخش دوم خبرها
دایرهی شکسته – «انتزاعگرایی پسانقاشانه» - مهشب تاجیک
تهدید جدی علیه آمریکا – «مبارزهی جدید چین»
روزگفتههای یک مسافر شهری – «یارانهها و آدمهای بیشناسنامه» – یسنا یاوری
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه بر اثر حمله انتحاری گروههای شبه نظامی به پارلمان چچن تاکنون دو کشته بر جای گذاشته است.
به گزارش شبکهی خبری الجزیره، صبح روز سهشنبه یک عامل انتحاری و دو شبهنظامی به ساختمان پارلمان جمهوری چچن در جنوب روسیه حمله کردند که بر اثر آن تاکنون دستکم دو تن کشته شدهاند.
به گزارش منابع رسانهای روسیه، پس از حمله عامل انتحاری، دو فرد مسلح نیز با تیراندازی به محافظان پارلمان، با آنها درگیر شدند.
یک مقام محلی نیز به خبرگزاری فرانسه گفت: «شبهنظامیان ساختمان پارلمان چچن را به تصرف درآورده و تعدادی را به گروگان گرفتند.»
این مقام که خواست نامش فاش نشود، اظهار داشت: «تعدادی از محافظان پارلمان کشته شدند و معاون رییس پارلمان نیز زخمی شد.»
این در حالی است که ساعتی پس از این حمله نیز خبرگزاری الجزیره از یورش شبه نظامیان به وزارت کشاورزی چچن خبر دادهاند.
رادیو کوچه
روز دوشنبه، معاون اول رییس جمهوری اسلامی که در مراسم اختتامیه جشنواره رضوی در مشهد سخن میگفت در اظهارنظری خواستار خوانده شدن «ربنا»یی جدید شده است.
به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا رحیمی که دوشنبه شب در مراسم اختتامیه جشنواره رضوی در مشهد سخن میگفت پس از آنکه تصنیف قطعهای از بهشت در سالن مجتمع صبا -محل برگزاری مراسم اختتامیه- پخش شد خواستار خوانده شدن ربنایی جدید شد.
رحیمی عنوان کرد: «از استاد کریم خانی تقاضا میکنم که با صوت زیبایشان ربنایی بخوانند که جایگزین آن ربنایی شود که از حلقوم بیگانه شنیده شده است.»
لازم به ذکر است که «ربنا» در ایران توسط استاد محمدرضا شجریان اجرا و در روزهای ماه رمضان از صدا و سیما ایران پخش میشده است که پس از وقایع بحثبرانگیز اتنخابات ریاست جمهوری و بر اساس تصمیم برخی سران دولت جمهوری اسلامی و همچنین اعتراض استاد شجریان در خصوص این وقایع پخش آن از سازمان صدا و سیما ممنوع اعلام شده است.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
یازدهم ذیقعده برابر با بیستوهفتم مهر مصادف با زادروز «علی ابن موسا» با لقب «رضا»، امام هشتم شیعیان دوازده امامی است. زادگاهش مدینه بود و بعد از بیست سال امامت در «توس» توسط مامون کشته شد. مقبره وی در شهر «مشهد» قرار دارد و سالانه مورد بازدید میلیونها مسلمان شیعه قرار میگیرد.
امام هشتم شیعیان «على بن موساالرضا» بنا به نقل «کلینى» و «شیخ مفید» در یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هجری قمری در مدینه متولد شد. پدرش امام هفتم شیعیان «موسا ابن جعفر» و مادرش «نجمه خاتون» که تکتم، امالبنین و طاهره هم نام دارد.
کنیه امام هشتم شیعیان، «ابوالحسن» بود و او را «ابوالحسن ثانى» میگویند. مشهورترین لقب او «رضا» و لقبها و عناوین دیگرى نیز مانند صابر، فاضل، وفى، رضى و چند نام دیگر براى او نقل شده است.
امام هشتم شیعیان دوران کودکى و جوانى را در مدینه در تحت تعلیم و تربیت پدر که امام هفتم شیعیان بود، قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که پدر از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت. دانشمند لبنانى، «احمد مغنیه»، در خصوص این دوران از زندگانى وی چنین مىنویسد:
«امام هشتم ۳۵ سال در حیات پدر بزرگوارش زندگانى کرد که قسمت اعظم آن در دوره «هارون الرشید» بود و پدرش در حبس هارون بود. گاهى در زندان بغداد و گاهى در زندان بصره عمرش مىگذشت.»

«منصور بن یونس برزج» یکى از کسانى بود که دنیادوستى و حب مال او را از مسیر حقیقت منحرف کرد و نزد او به عنوان نماینده موسا بن جعفر اموال فراوانى جمع شده بود. چون امام هفتم شیعیان کشته شد، اموال را به جانشینش، یعنی رضا امام هشتم شیعیان تحویل نداد و مقدار قابل توجهى از سهم وی را تصاحب کرد. خود منصور بن یونس مىگوید:
«روزى خدمت امام موسا بن جعفر رسیدم، حضرت به من فرمود: اى منصور، آیا مىدانى مىخواهم چه مطلب جدیدى را براى تو بگویم؟ عرض کردم، نه آقا نمىدانم. فرمود: فرزندم رضا را وصى و جانشین بعد از خود قرار دادهام. پس به نزد او برو و این جانشینى را به او تبریک بگو.»
منصور بن یونس بر طبق دستور امام هفتم شیعیان نزد رضا رفت و خلافتش را به وى تبریک گفت و در واقع با او بیعت کرد. اما منصور از کسانى بود که بعد از کشته شدن موسا بن جعفر به خاطر تصاحب اموال فراوانى که نزد او جمع شده بود بیعت شکنى کرد و امامت وی را منکر شد.
یکى از برادران امام هشتم شیعیان «احمدبن موسا» بود و معروف به «شاهچراغ» و مرقدش در شیراز است. گفته شده او مورد احترام مردم بود و پس از کشتهشدن پدرش، جمعى در مدینه به عنوان پذیرش امامت او به در خانهاش آمدند، و همراه وی به مسجد رفتند، از آنجا که «احمد بن موسا» داراى کرامات و مقامات ارجمند بود، مردم تصور مىکردند، جانشین بعد از پدرش اوست و با او به عنوان امام بیعت کردند.
احمدبن موسی از مردم بیعت گرفت و سپس بالاى منبر رفت و خطبهاى در نهایت فصاحت و بلاغت خواند، سپس گفت: «اى مردم، شما همه با من بیعت کردید، ولى بدانید من با برادرم «على بن موساالرضا» بیعت کردهام، او امام و جانشین پدرم است، او ولى خداست، و بر من و شما از جانب خدا و رسولش واجب است که هر چه او به ما امر مىکند، اطاعت کنیم.»
همه حاضران سخن او را پذیرفتند، و دسته جمعى از مسجد بیرون آمده در حالى که احمد بن موسا در پیشاپیش آنها بود، با هم به در خانه برادر وی رضا رفتند و با وی بیعت کردند و از آن پس احمد همواره در خدمت برادر بود، تا آن زمان که امام هشتم شیعیان به سوى خراسان حرکت کرد.

احمد بن موسا در عصر خلافت «مامون عباسى»، همراه عدهای از مدینه به قصد زیارت برادرش رضا از طریق فارس به سوى خراسان حرکت کردند، هنگامى که «قتلغ خان» استاندار و نماینده مامون در شیراز از ورود او به سوى شیراز، مطلع شد و سپاهى به سوى او فرستاد و در شیراز در همانجا که اکنون زیارتگاه احمد بن موسا است، او و عدهاى از همراهانش را به شهادت رساندند.
اما مدت امامت علی ابن موساالرضا حدود بیست سال طول کشید، که هفده سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. که این بیست سال به سه بخش تقسیم شده: ده سال اول امامت وی که همزمان بود با زمامداری هارون. پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین بود. پنج سال آخر امامت وی که مصادف با خلافت مامون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.
او در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد، و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق پرداخت و در این راستا گامهاى بزرگ و استوارى برداشت.
آنطور که تاریخدانان نوشتن، امام هشتم شیعیان براى رفع مشکلات اجتماعى، فرهنگى و سیاسى مردم، در همه امور همراهی مىکرد و در متن جامعه قرار داشت، به ویژه در دو بعد فرهنگى و سیاسى، تلاش فراوان داشت.
«ابراهیمبنعباس صولى» گفته: «هرگز ندیدم چیزى از امام رضا پرسیده شود و او پاسخش را نداند و در زمان و عصر او کسى را داناتر و آگاهتر از او نیافتم. همواره همراه غلامان بر سر یک سفره مىنشست و میگفت هیچ کس را بر دیگرى برترى نیست مگر به تقوا و اطاعت از خداوند.»
دوران حیات امام هشتم دوران اوجگیری گرایش مردم به اهل بیت و دوران گسترش پایگاههای مردمی این خاندان بود. چنانکه میدانیم امام رضا از پایگاه مردمی شایستهای برخوردار بود و در همان شهر که مامون با زور حکومت میکرد او مورد قبول و مراد همه مردم بود و بر دلها حکم میراند. نشانهها و شواهد تاریخی ثابت میکند که در این دوران پایگاه مردمی مکتب علیابنموسیالرضا از جهت علمی و اجتماعی تا حدی بسیار رشد کرده و گسترش یافته بود.
در زمان حکومت مامون، آنگونه که در کتابهای معتبر شیعه آوردهاند او که علاقه مردم ایران به امامان شیعه را میدید تصمیم گرفت امام رضا را مجبور کند تا از مدینه به خراسان بیاید و او را بهعنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کند و سپس وی به درخواست مامون عباسی، به خراسان رفته و به اصرار خلیفه، ولایت عهدی او را میپذیرد. با اینکار مامون قصد داشت هم امام را تحت نظر خود داشته باشد و هم خود را دوستدار اهل بیت عنوان کرده و از محبوبیت برخوردار شود.
اما سرانجام به روایتهای بسیار، مامون خود به وسیله میوه زهرآلود آن امام را به شهادت رساند. بعد از این اتفاق آن محل بهنام «مشهد الرضا» نامیده شد. شیعیان شروع به زیارت و بازدید از مرقد آن امام کردند. اواخر قرن نهم بر روی مرقد او گنبد ساختند و مقبره او را گسترش دادند و امروز مقبره امام هشتم شیعان در مشهد، میعادگاه عاشقانی است که به شوق نزدیکی هر چه بیشتر به خالق خویش در این مکان گردهم آمده و در جوار محبوب خویش به راز و نیاز با خدا میپردازند .
منبعها:
گوگل
دین و اندیشه
پایگاه اسلامی رشد
راسخون
رادیو کوچه
تیم ملی فوتسال ایران روز دوشنبه دومین دیدار خود را در رقابتهای جایزه بزرگ برزیل با پیروزی به پایان رسانده است.
در دومین شب این رقابتها که در آناپلیس برزیل برگزار میشود، در گروه چهار، تیم ملی فوتسال ایران به مصاف گواتمالا رفت و در پایان با نتیجه ۶ به ۱ حریف خود را شکست داد و ۴ امتیازی شد.
در این بازی لطفی، طاهری، کشاورز و حسنزاده یک گل و زحمتکش ۲ گل برای ایران به ثمر رساندند.در دیگر بازیها، اسپانیا ۴ به ۲ از سد آرژانتین گذشت و با ۶ امتیاز در صدر جدول گروه ۲ ایستاد.
ایتالیا ۳ به ۱ مقابل هلند به پیروزی رسید و ۶ امتیازی شد و بازی جمهوری چک با لیبی ۲ – ۲ مساوی پایان یافت.
تیم فوتسال ایران در آخرین بازی مرحله گروهی به مصاف تیم پرتغال خواهد رفت.
بیشتر بخوانید:
«توقف فوتسال ایران برابر روسیه»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز سهشنبه، رهبر جمهوی اسلامی پس از روزها گمانهزنی برای زمان سفر به قم وارد این استان شده است.
به گزارش خبرگزاریهای داخلی ایران، آیتاله خامنهای از ساعت ۹ صبح روز سهشنبه در مسیرهای تعیین شده وارد استان قم شد. وی قرار است در میدان آستانه شهر قم به سخنرانی بپردازد.
لازم به توضیح است یک روز مانده به سفر رهبر جمهوری اسلامی به شهر قم و همزمان با تمهیدات و تدارکات امنیتی، تبلیغاتی و سیاسی برای این سفر، مدارس، حوزههای علمیه و ادارات شهر قم تعطیل اعلام شد.
این در حالی است که در روزهای گذشته کارشناسان و تحلیلگران سیاسی برداشتهای متفاوتی از این سفر به خصوص پس از وقایع رخ داده در یکسال اخیر و انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ ارایه کردهاند.
از سویی دیگر بر اساس گزارش برخی منابع اطلاعرسانی تعدادی از مراجع تقلید در آستانه سفر آیتاله خامنهای به قم، قصد ترک این شهر را داشته که با هشدار از سوی نهادهای امنیتی همراه بوده که در این بین میتوان به ممانعت از سفر آیتاله وحید خراسانی به مشهد اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
«به نظر من جمهوری اسلامی دیگر باقی نخواهد ماند»
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1) هشدار رییسجمهوری به شایعهسازان درباره هدفمندی یارانهها: «مردم را نگران نکنید پشیمان میشوید.»
محتکران به هوش باشند که دولت برای رفع نیازهای مردم ذخیرهسازیهای لازم را انجام داده و نیازی به سودجویی آنها نیست. دکتر احمدینژاد: «اجرای دقیق و درست هدفمند کردن یارانهها نیازمند عزم ملی و جدی دولت و مردم است. همه بخشهای کشور از قبل اجرای این طرح سود میبرند و خانوارها نیز میتوانند با مدیریت شایسته جلوی مازاد مصرف را بگیرند.»
۲) آبادانی عراق در گرو تشکیل سریع دولت و برقراری امنیت است
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر عراق تاکید کردند: «با وجود ثبات نسبی، هنوز ناامنی در عراق وجود دارد و بخشی از آن از تحمیل برخی قدرتها است.»
۳) علی دایی در بین ۵۰ اسطوره فوتبال جهان.
علی دایی در بین ۵۰ اسطوره زنده فوتبال جهان قرار گرفت. این افتخاری تازه برای دایی است که از سوی نشریه معتبر ورلد ساکر به وی تعلق گرفته است. این مجله گزارش ویژهای به همین منظور منتشر کرده که در آن با ۵۰ اسطوره زنده فوتبال جهان گفتوگوهای مفصلی صورت گرفته است. ورلد ساکر علی دایی کاپیتان و سرمربی پیشین تیم ملی ایران را نیز جزو ۵۰ اسطوره منتخب خود قرار داده است.
جام جم
۱) مردم قم رهبر انقلاب را چون نگینی در بر گرفتند.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100888749165
رهبر معظم انقلاب اسلامی در میان استقبال پر شور و گسترده مردمی وارد شهر قم شدند. مردم قم رهبر انقلاب را همچون نگینی در بر گرفتند.
۲) یارانه نقدی به حساب مردم واریز شد
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100888750534
فاز نخست یارانه نقدی از امروز سهشنبه به حساب سرپرست خانوار در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی واریز شد.
کیهان
۱) حمله خونین شبهنظامیان طالبان به کاروان ناتو در جنوب افغانستان
http://www.kayhannews.ir/890727/16.htm#other1611
شبه نظامیان طالبان با حمله به کاروان تدارکاتی ناتو در جنوب افغانستان، ۹ محافظ شرکتهای امنیتی خصوصی را به همراه سه نفر دیگر به قتل رساندند.
۲) واشنگتن پست: شرکت های چینی تحریمهای ایران را دور می زنند
http://www.kayhannews.ir/890727/14.htm#other1400
روزنامه واشنگتن پست نوشت: آمریکا میگوید شرکتهای تجاری و بانکهای چینی تحریمهای سازمان ملل بر ضد ایران را دور میزنند.
رسالت
۱) انتقاد شدیداللحن اردوغان از نظام لاییک ترکیه
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=42931
نخستوزیر ترکیه طی سخنانی به شدت از نظام لاییک در این کشور انتقاد کرد و گفت: «زمانی بود در ترکیه به اعتقادات مردم، به عبادات ایشان و حتا به اذان گفتن دخالت میشد.» نخست وزیر ترکیه در ادامه سخنرانی خود با یادآوری سیاستهای ناعادلانه و غیرانسانی اعمال شده از جانب دولتهای لاییک در گذشته این کشور و اینکه کادر حکومتی وی کادر دردآشنایی است گفت: «ما تبعیض را بهخوبی میشناسیم. محرومیت را میشناسیم. فقر را چشیدهایم، سرکوب را میشناسیم.»
۲) ماهاتیر محمد: غرب حق ندارد ایران را از فعالیتهای هستهای محروم کند.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=42933
نخستوزیر پیشین مالزی با انتقاد از فشارهای غرب برای جلوگیری از ادامه برنامههای صلحآمیز هستهای ایران، گفت: «غربیها حق محروم کردن ایران از فعالیتهای صلحآمیز هستهای را ندارند.» ماهاتیر محمد در گفتوگو با ایرنا، افزود: «کشورها تلاش دارند با در اختیار گرفتن فنآوریهای نوین خدمات بهتری را به ملتهای خود ارایه کنند و این حق قانونی کشورهاست که بتوانند در این عرصهها قدم بگذارند و قوانین بینالمللی نیز این حق را به آنان داده است. وی درادامه با انتقاد از رویکرد دوگانه غربیها در برخورد با کشورها و برخورداری آنها از فنآوریهای نوین، اظهار داشت: «اگر انرژی هستهای امری مفید نیست چرا داشتن آن توسط قدرتهای بزرگ دنیا مورد بحث قرار نگرفته است و در صورتی که مفید است پس غربیها حق ندارند به بهانههای واهی دیگر کشورها از جمله ایران را از داشتن این حق محروم کنند.»
تهران امروز
۱) آمادهباش بانک مرکزی به بانکها
http://www.tehrooz.com/
مسوولان وزارت اقتصاد در جلسهای از مدیران شبکه بانکی خواستند تا آمادگیهای لازم را برای واریز یارانههای نقدی داشته باشند. در این جلسه مقرر شد تا همزمان با واریز یارانههای نقدی به حسابهای سرپرستان خانوار، دستگاههای خودپرداز بانکها مجهز به گزینه «یارانه نقدی» شوند. به این نحو که در دستگاههای خودپرداز گزینهای اضافه شود که با زدن آن کلید مشتریان مبلغ واریزی یارانهها را مشاهده کنند.
۲) دیدار نخستوزیر عراق و دبیر شورای عالی امنیت ملی
http://www.tehrooz.com/1389/7/27/TehranEmrooz/400/Page/2/
دبیر شورای عالی امنیت ملی ابراز امیدواری کرد بر مبنای قانون اساسی و روند دموکراسی هر چه زودتر دولتی قوی و کارآمد برای خدمت به مردم عراق تشکیل شود. به گزارش مهر، سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی عصر دیروز با نوریالمالکی نخست وزیر عراق ملاقات و گفتوگو کرد. در این دیدار وی با اشاره به ظرفیتهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی عراق نقش این کشور را در منطقه مهم و موثر ارزیابی کرد و اظهار داشت: «توسعه و تعمیق دوستیها و روابط راهبردهای ایران و عراق تاثیر برجستهای در امنیت و توسعه منطقه خواهد داشت.»
آفرینش
۱) رییسجمهوری: باید ریل برنامهریزیها در کشور عوض شود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71390
رییسجمهوری با اعلام اینکه کلمه عدالت دنیا را به هم ریخته است، خاطرنشان کرد: گفت: «در ۵۰ الی ۶۰ سال اخیر قالبهایی درست شده است و ریلهایی گذاشته شده و برنامهریزی ما در این ریلها حرکت کرده است و این ریلگذاریها طوری هستند که ما پول زیادی مصرف میکنیم ولی نتیجه کمی میگیریم پس ما باید این ریل را عوض کنیم.»
۲) پورمحمدی: بیقانونی به فرهنگ عمومی تبدیل شده است
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71391
رییس سازمان بازرسی کل کشور با اظهار اینکه بیقانونی امروز به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده است، خاطرنشان کرد: «بیانظباطی و بیقانونی سطح زیادی از جامعه را فرا گرفته و بسیاری از مشکلات از این بابت است.»
همشهری
۱) هند، چهارمین مصرفکننده نفت جهان
http://www.hamshahri.net/news-118704.aspx
کشور هند با رشد اقتصادی بالا و دارا بودن ۱۵درصد جمعیت جهان، یک مصرفکننده مهم انرژی در دنیا به شمار میرود و در سال ۲۰۰۹ میلادی بعد از آمریکا، چین و ژاپن چهارمین مصرفکننده بزرگ نفت جهان بود.
۲) کشورهای منطقه با استفاده از ظرفیتهای خود شکستناپذیر میشوند
http://www.hamshahrionline.ir/news-118663.aspx
رییسجمهوری ایران گفت: «اگر استعدادها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی منطقه با نگاه راهبردی و برادرانه درکنار هم قرار گیرد، موجب پیشرفت کشورها و ملتهای منطقه و شکستناپذیر شدن آنان می شود.»
دنیای اقتصاد
۱) مناظره قیمتی آلاسحاق با وزیر بازرگانی.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=228722
در همایش ملی کاهش قیمت تمام شده آلاسحاق، رییس اتاق تهران با اشاره به موضوع مدیریت واردات به دولت هشدار داد که مبادا با این اقدام به نظامات سالهای دهه ۶۰ برگردیم.
۲) دفاع وزیر اقتصاد از کارنامه اصل۴۴
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=228756
وزیر اقتصاد با دفاع تمام عیار از همه واگذاریهایی که تاکنون صورت پذیرفته است خود را مرد قانون دانست و تاکید کرد که به عنوان مجری قانون نمیتواند از حضور شبهدولتیها در بورس جلوگیری کند.
خبر / رادیو کوچه
مقامهای ارشد آمریکایی و اسراییلی را روز دوشنبه پس از مذاکراتی در واشنگتن پایتخت آمریکا، ایران را یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی خود در منطقه خاورمیانه توصیف کردهاند.
به گزارش بیبیسی، جیمز استاینبرگ از معاونان وزیر امور خارجه ایالات متحده و دانیال آیالون همتای اسراییلی وی «گفتوگوهای استراتژیک» دو کشور را روز دوشنبه ۱۸ اکتبر در پایتخت آمریکا برگزار کردند.
آنها با صدور بیانیهای مشترک اظهار داشتند: «روشن است که ایران یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ما امروز در خاورمیانه با آن مواجه هستیم.»
این دو دیپلمات ارشد در ادامه میافزایند: «ادامه سرپیچی ایران از تعهدات بینالمللی اتمیاش و نیز حمایتش از گروههای تروریستی مایه نگرانی جدی دو کشور ما و جامعه بینالمللی است.»
این در حالی است که جمهوری اسلامی اتهام تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را رد میکند.
لازم به ذکر است جیمز استاینبرگ و دانیال آیالون از ادامه خط مشی دو مسیره آمریکا و قدرتهای بزرگ که بر مذاکره چندجانبه با ایران و تحریم این کشور در صورت عدم تغییر موضع اتمی جمهوری اسلامی استوار است، حمایت کردند.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 480 پیش از میلاد – «خشایارشاه» رهبر وقت ایرانیان با دولت کارتاژ (تونس امروز و نواحی اطراف آن در شمال آفریقا که روبهروی جزیره سیسیل و پاشنه ایتالیا در ساحل جنوبی مدیترانه قرار گرفته و آثار ابنیه باستانی آن زمان باقی است) پیمان اتحاد بست. هدف خشاریاشاه از این پیمان، ایجاد سد در برابر گسترش اتحادیه یونانیها در جهت جنوب و غرب و درگیر نگهداشتن این اتحادیه در جنگهای دوردست بود تا به فکر تعرض به ایونی ایران نیافتد. (شهرهای یونانی زبان واقع در غرب آناتولی و جزایر شرقی دریای اژه و دریای مدیترانه از جمله قبرس، ایونی خوانده میشدند. واژه یونان که در خاورمیانه بهکار میرود برپایه کلمه ایونی ساخته شده است)
- ۶۶ میلادی – «تیرداد» شاهزاده اشکانی ۱۹ اکتبر با تشریفات ویژهای وارد شهر «رم» شد تا با نرون امپراتور وقت روم ملاقات کند. گزارش این دیدار را که دولت روم برای انجام آن هزینه بسیار سنگین متحمل شده بود تاچیتوس، مورخ رومی در کتاب خود آورده است. تیرداد از سوی بلاش ـ شاه ایرانزمین به پادشاهی ارمنستان که آن زمان شامل همه اراضی شرقی ترکیه امروز بود منصوب شده بود. تاچیتوس نوشته است که تیرداد حاضر نشد در حضور نرون، شمشیرش را از خود دور سازد و با شمشیر در کنار امپراتور روم نشست که امری بیسابقه بود.
- ۱۶۰۵ میلادی – «توماس براون» نویسنده انگلیسی و مولف «گاردن آو سایرس» (باغ کوروش) بهدنیا آمد. هدف او از نوشتن این کتاب تشویق جامعه به تحمل دیگران بود ــ اندرزی که ۵۳۹ سال پیش از میلاد کوروش در کتیبهاش (استوانه کوروش) به جهانیان داده است. براون که یک پزشک بود و شهرت به انساندوستی دارد، با تالیفات متعدد کوشید که میان مذهبیان و دانشمندان تفاهم برقرار باشد و کتاب «ریلیجیو مدیسین» را با همین هدف نوشت. براون که در آکسفورد تحصیل کرده بود در ۷۷ سالگی در ۱۹ اکتبر در سال ۱۶۸۲ فوت شد.
- ۱۹۸۳ میلادی – «سامورا ماشل» رییسجمهوری موزامبیک و ۳۳ تن دیگر از مقامات این کشور بر اثر سقوط هواپیما به دلیل توفان کشته شدند.
- ۱۳۶۶ خورشیدی – به گلوله بستن و ویران کردن دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس به وسیله نیروی دریایی آمریکا.
- ۱۳۷۱ خورشیدی – استاد «حبیباله بدیعی» نوازنده و موسیقیدان معاصر درگذشت. بدیعی از کودکی با موسیقی بخصوص با آثار استاد صبا آشنا شد و به آموختن ویلن پرداخت. وی از سال ۱۳۲۸ خورشیدی تکنوازی را در برنامههای رادیویی آغاز کرد اما همکاری خود را با رادیو بهطور رسمی از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد. از استاد بدیعی بیش از ۲۰۰ آهنگ باقی است که نخستین آنها با نام «ماه کنعان» در دستگاه ماهور اجرا شد.
- ۱۱۵۱ قبل از میلاد – آغاز جنگ «نادرشاه افشار» برای تصرف هندوستان. قرار بود که محمدشاه، پادشاه تیموری هند، مرزهای خود را بر روی مخالفان نادرشاه ببندد، ولی این امر با تعلل تیموریان هندی مواجه شد. نادرشاه نامهای به محمدشاه فرستاد و خود به همراه سپاهی راهی هند شد. نادر شهرهای سر راه به سرعت تصرف کرد و در برابر مردم هند به پیروزی رسید. محمدشاه که خود را شکست خورده میدید، دولت خود را تسلیم کرد و برای جلب رضایت نادرشاه همهی خزاین هند را به او تقدیم کرد. از جملهی این غنایم، جواهرات گرانقیمت تخت طاووس و کوه نور هستند.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز سهشنبه بر اثر انفجار سه اتوبوس حامل مسافر در شهر بغداد پایتخت عراق دستکم ۲۸ نفر مجروح شدهاند.
به گفته مقامهای عراقی بمبگذاریهایی در بغداد و شمال عراق باعث زخمی شدن ۲۸ نفر از جمله هفت زایر ایرانی و ۹ مامور پلیس شده است.
به گزارش ایسنا، جواد خانی نمایندهی سازمان حج و زیارت جمهوری اسلامی با بیان اینکه این انفجارها که صبح امروز ۲۷ مهرماه در بغداد صورت گرفته، خوشخبتانه هیچ کشتهای نداشته است، اظهار کرد: «در نخستین انفجار که مقابل هتل کاروان استان فارس و با انفجار بمب جاسازیشده در اتوبوس این زائران اتفاق افتاد، چهار ایرانی مجروح شدند.»
وی در ادامه افزود: «در دومین انفجار که آن هم مقابل هتل برج بغدادی رخ داد، سه نفر دیگر از زائران ایرانی از زائران کاروان کرج مجروح شدند.»
آقای خانی همچنین عنوان کرد: «با تدابیر اندیشیدهشده، بمب جاسازیشده در سومین اتوبوس زائران ایرانی به سرعت شناسایی شد و بلافاصله پس از آن، زائران این اتوبوس به محل اقامت خود هدایت شدند و بمب نیز خنثا شد.»
نمایندهی سازمان حج و زیارت افزود: «زائران مجروحشده به بیمارستانی در بغداد منتقل شدند و در حال حاضر مشکل خاصی وجود ندارد.»
تا لحظه انتشار خبر از علت این حادثه و گروههای مسوول در این انفجار گزارشی منتشر نشده است.
خبر / رادیو کوچه
هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا، در راس هیتی بلندپایه شامگاه دوشنبه به وقت تهران به ایران سفر کرده تا با محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی و سایر مقامهای ارشد این کشور دیدار کند.
به گزارش ایرنا، آقای چاوز دارای روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی بوده و به خصوص از زمان آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، روابطی بسیار دوستانه را با او برقرار کرده است.
این دیدار نهمین دیدار رییس جمهوری ونزوئلا از ایران است که دو روز به طول میانجامد.
این در حالی است که رییس جمهوری ونزوئلا پیشتر در مسکو با دیمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه دیدار کرده بود.
لازم به اشاره است روسیه جمعه گذشته با احداث اولین نیروگاه هسته ای ونزوئلا موافقت کرد.
هوگو چاوز و محمود احمدینژاد بارها به کشورهای یکدیگر سفر و قراردادهای متعددی را برای همکاریهای اقتصادی و سیاسی امضا کردهاند.
گفتنی است دولت ونزوئلا از برنامه هستهای ایران حمایت میکند و دولت ایران نیز در تعدادی طرحهای اقتصادی در ونزوئلا سرمایهگذاری کرده است.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- اجلاس عمومی سال ۲۰۱۰ جناح راست آغاز شد.
- ۴ کشته در حادثه واژگونی قایق در رودخانه انپتاتو.
- وزارتخانه در جستجوی راهی برای آبرسانی بهتر.
- وضعیت هوا در شهرهای جوهور در حد ناسالم قرار گرفت.
- سنگاپور یک مالایی را به جرم قاچاق چینیتباران دستگیر کرد.
- انتخابات گالاس به موقعیت کولی لطمهای نخواهد زد.
- سیاستمدار کهنهکار، کریم غنی، از جناح راست خارج شد.
- انتصاب موسا به مسوول انتخاباتی حزب پیشرو بر قدرت حزب میافزاید.
- سیاستمداران در دیدار با مالاییهای خارج از کشور برای تشریح طرح یک مالزی واحد.
- به شرکتهای مالزیایی گفته شده تا از موقعیتهای تجاری در چین برای داشتن درآمدهای سرشار استفاده کنند.
- دزدان دریایی سومالی مسوول ۴۴ درصد از سرقتهای دریایی در طی ۹ ماه اخیر هستند.
- کنفرانس کشورهای مشترکالمنافع: «بهدنبال همکاری و توافق جمعی باشید.»
- خرابی تونل راهآهن در چین ۷ کشته و ۳ زخمی برجای گذاشت.
- پس از جامجهانی، افریقای جنوبی بهدنبال نشان دادن بیشتر خود در نمایشگاه جهانی شانگهای است.
- طوفان با تمام قدرت فیلیپین را در نوردید.
- اعطای نشان افتخار از سوی مدودوف به جاسوسان اخراج شده روسی از آمریکا.
- رییسجمهوری شیلی خواستار قویتر کردن مسایل ایمنی در شیلی شد.
- ۴ متهم بمبگذاری در نیویورک در دادگاه گناه کار شناخته شدند.
روزنامه استار
- تب انتخابات در اجلاس عمومی جناح راست.
- دادگاه ششم ژانویه را برای رسیدگی به دادخواست انیفاه در پرونده انوار ابراهیم تعیین کرد.
- معاون سابق اداره مهاجرت برای دفاع از اتهام دریافت رشوه در دادگاه حاظر میشود.
- توصیه نخستوزیر سابق ژاپن به حزب پیشرو و جناح راست: «به حرف مردم گوش دهید.»
- ثبتنام از کاندیداهای انتخابات گالاس و باتو ساپی در روز یکشنبه آغاز میشود.
- اتحادیه چینیتباران به کارهایش ادامه میدهد و قولهای خود را اجرا میکند.
- رودخانه رجنگ در حال خشک شدن است.
- دکتر ماهاتیر: «مالزی نباید محتاج سرمایهگذاری خارجی برای پیشبرد اقتصادی باشد و باید صنایع داخلی به جلو رانده شوند.»
- دانشجوی ۲۳ ساله مالزیایی،بهعنوان نفر برتر در دانشکده حقوق دانشگاه کمبریج انتخاب شد.
- بخش گردشگری ۵۲ میلیارد رینگیت در سال گذشته به اقتصاد کشور تزریق کرده است.
- مکزیک رکورد توقیف ۱۰۵ تن ماری جوانا را شکست.
- دادگاه آمریکایی بهطور آزمایشی رای به ورود همجنسگرایان به ارتش را صادر کرد.
- سئول خود را برای میزبانی همایش سران G20 آماده میکند.
روزنامه نیو استریت تایمز
- با وجود به جلو رفته شدن اقتصاد کشور، انتظار میرود که نرخ بهره نیم درصد افزایش یابد.
- جمعآوری بیشتر کمکهای خیریه برای کودکان از سوی خاندان سلطنتی پهانگ.
روزنامه مالایی میل
- توصیه ماهاتیر به دولت: «از رسانههای لیبرال استفاده کنید.»
- ۱۲۰۰ امدادگر در حال آمادهباش برای مقابله با سیل.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر