
خبر / رادیو کوچه
محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران و گروهی از روحانیون در قم خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران اعتراضات پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری سال 1388 در ایران شدهاند.
آقای خاتمی با یادآوری پیشنهادهای پیشین خود برای عادیسازی اوضاع در ایران ،خواهان «رفع حصرها و حبسها» شده که اشارهای به ادامه زندانی بودن رهبران اعتراضات در ایران است.
آقای خاتمی گفته است که امیدوار است رفع حصرها و حبسها گام اول برای تامین آزادیهای اساسی و مدنی در کشور باشد.
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، همزمان، بیش از ۱۲۰ روحانی بیانیه خود درباره آقایان موسوی و کروبی را با نزدیک شدن صدمین روز زندانی شدن رهبران اعتراضات ایران در خانههایشان منتشر کردهاند.
روحانیونی که خواستار آزادی رهبران اعتراضات شده اند در بیانیه خود گفتهاند که «استمرار تضییقات» آقایان موسوی و کروبی و همشرانشان را «به صلاح اسلام، امنیت و ثبات نظام» نمیدانند.
همچنین در بیانیه روحانیون قم گفته شده است که «تشدید برخوردهای قهری و امنیتی با معترضان و منتقدان و دامن زدن به فضای التهاب و اتهام و توهین از طریق رسانهها و فضاهای عمومی کشور، نتیجهای جز افزایش تندرویها و تحریک به ساختارشکنیهایی که خواست بدخواهان است، در پی نخواهد داشت.»
در میان امضاکنندگان بیانیه نام احمد منتظری فرزند مرحوم آیتاله حسینعلی منتظری یکی از مراجع اصلی مخالف دولت ایران و گروهی از روحانیونی دیده میشود که به عنوان شاگردان آیتاله منتظری شناخته میشوند.
بیانیه این گروه از روحانیون در حالی منتشر شده که در روزهای اخیر سخنان محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران مبنی بر ضرورت گذشت مردم ایران از خطاهای آیتاله خامنهای رهبر ایران در میان معترضان و مخالفان دولت ایران به یک مناقشه منجر شده است.
آقای خاتمی هفته گذشته در اشارهای به خشونتهای خیابانی رخ داده در زمان بروز اعتراضات در تهران و چند شهر دیگر ایران گفته بود «اگر ظلمی شده است که شده است، همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم. اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشمپوشی شود، و ملت هم بر ظلمی که بر او فرزندانش رفته است میگذرد.»
بیشتر بخوانید:
«موافقت با درخواست کروبی برای انتقال به خانهای دیگر»
«هم ملت و هم نظام و رهبری همدیگر را ببخشند»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آنگونه که به نظر میرسد پروژهای قدیمی در پوستهای جدید پا به عرصه ترفندهای حکومت جمهوری اسلامی گذاشته است، توابسازی.
پس از انتخابات سال 88 و درگیریهای پیشآمده که همزمان با گسترش بحرانهای بینالمللی بود، حکومت جمهوری اسلامی به صورت آرام، حساب شده و نامحسوس اقدام به رفتاری نمود که بیشباهت به توابسازیهای سال 60 نیست، شاید در ابتدا بیمناسبت به نظر رسد اما با توجه و تعمق به آن معمایی ساده در جریان است که میتواند بسیار خطرناک باشد، توابسازی سال 1360 اکنون در سطح بزرگان اپوزیسیون داخل نظام در جریان است و اگر این پروسه باموفقیت به انتها برسد مطمئنن بسیار خطرناکتر از آن دوره است، اگر سوژه توابسازی امروز حکومت را هاشمی، خاتمی، موسوی، کروبی، بهشتی … در نظر بگیریم و نظام موفق به شکستن حداکثری آنان شود، باید سالها فاتحه اعتماد عمومی را خواند، آقای خاتمی با طرح آن سخنان نهیبی عمیق بر حافظه ما میزند، حال اگر حتا تواب شدن این افراد را توابسازی تاکتیکی بدانیم باز هم نباید از خطرات آن غافل شویم که تجربههای آموزندهای در این راستا داریم.
توابسازی پدیدهای است که به زندانهای جمهوری اسلامی در دههی شصت بر میگردد. آنطور که ویکیپیدیا مینویسد: «سیاست تـوابسازی در زندانهای دهه شصت جمهوری اسلامی ایران اجرا میشد و زندانیان سیاسی توسط بازجویان و مدیران زندانها، تـواب میشدند. به جز توبه مذهبی، توابسازی شامل وادار زندانی به نفی گذشتهاش و حتا انجام اعمالی علیه همرزمانش میشد. مثلن گاه توابین باید در شکنجه یا اعدام همکیشان سابقشان شرکت میکردند. این عمل فراتر فرایند هویتزدایی و فرهنگزدایی «شستوشوی مغزی» میرفت. گرفتن اقرار تلویزیونی نیز از توابین بسیار رواج داشت. از شکنجه برای توابسازی استفاده میشد و توابها پس از شکنجه باید مصاحبهای جهت ابراز پشیمانی و ندامت از کارهای گذشته خود میکردند و اسلام میآوردند. توابین پس از آن فعالانه به امر سرکوب سایر زندانیان سیاسی و همکاری با زندان میپرداختند مانند شرکت در جوخه اعدام و تیرخلاص زدن، جاسوسی و گزارش دادن از اعمال زندانیان دیگر «هم مخفیانه و هم علنی که تاثیر بدتری بر روحیه دیگران داشت»، انتشار نشریه در زندان، گشت خیابانی رفتن همراه پاسدارها برای شکار مبارزان بیرون زندان. این امر موجب افزایش فضای رعب و وحشت در زندان، شکستن فضای مبارزاتی در زندان و بیاعتمادی زندانیها به یکدیگر نیز میشد. بر اساس تحقیقات یرواند آبراهامیان، «بیشتر بازجویان از میان طلاب و روحانیون جوان که در حوزهها تعلیم اسلامی دیده و یا هنوز میدیدند انتخاب میشدند.» در این دوره اسداله لاجوردی که دادستان انقلاب و رییس زندان اوین بود، در اشاره به همین سیاست، زندانهای جمهوری اسلامی را (دانشگاههای انسانسازی) نامید»، کسی که پدر توابین نامیده شد «محمد کچویی» اولین رییس زندان انقلاب اسلامی بود، رییس زندان اوین که توسط گروه مجاهدین خلق ترور و کشته شد، او که خود زندانهای دولت پهلوی را تجربه کرده بود، با لفظ نادم آشنا بود و به همین علت در اولین دور زندانش توانست به این بهانه رهایی یابد.
سیاست تـوابسازی در زندانهای دهه شصت جمهوری اسلامی ایران اجرا میشد و زندانیان سیاسی توسط بازجویان و مدیران زندانها، تـواب میشدند. به جز توبه مذهبی، توابسازی شامل وادار زندانی به نفی گذشتهاش و حتا انجام اعمالی علیه همرزمانش میشد
آقای کچویی اظهار ندامت کرد و از زندان رهایی یافت و دوباره بازگشته به فعالیتهای سابقش ادامه داد، این تجربه مشترک با دیگر همرزمانش باعث شده بود که آنان به خوبی بدانند که اظهار ندامت تنها دروغی برای پایان دادن به شرایط سخت است و شیوه پهلوی روشی سودمند نیست، به همین علت پروژه توابسازی را آغاز کردند.
تواب همان نادم زمان پهلوی نبود، تواب به صورت فعال به همکاری رژیم تن داده از آن تبعیت میکرد، اشتباهی که اکنون بسیار فراگیر است و با آنکه بسیار در مورد آن سخن گفته شده، اما جدی گرفته نمیشود، نادم کسیست که بر اثر شکنجههای روحی و جسمی تبدیل به عنصری غیرفعال میشود، از آرمانهایش برای فرار از تکرار عذاب میبرد، اما آرمانی جدید جایگزین نمیکند، او ممکن است که برای فرار از شکنجه در مراسم زندان شرکت کند و در بازجوییها عقاید خود را پنهان سازد اما تبدیل به عمله دولت و نیرویی برای تشدید عذاب رفقایش نمیشود، میتوان پذیرفت که در شرایطی بریدگی عین ثواب شود، اما تیغ بر گلوی همرزم شدن غیرقابل هضم است .
در پروسه توابسازی تنها شکنجه در جریان نیست، نوعی از مغزشویی در جریان است، در ﻧﻮﺷﺘﻪ از ﺧﺎﻧﻢ ﭘﺎرﺳﯽﭘﻮر ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻧﺎدمها و ﺗﻮابها» ﭼﺎپﺷﺪﻩ در ﮐﺘﺎب زﻧﺪان- ﺟﻠﺪ اول، وضع ﺗﻮاﺑﻴﻦ تاﮐﺘﻴﮑﯽ در زﻧﺪان زﻧﺎن، ﺑﺎ روﺷﻨﯽ هرﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻣﻮرد ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ: «اﮐﻨﻮن میتواﻧﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﭼﻨﺪ ﻧﻮع ﺗﻮاب را در اﻳﻦ زﻧﺪان دﻳﺪﻩام، ﺑﺨﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای از ﺗﻮاﺑﻴﻦ اﻓﺮادی ﺑﻮدﻧﺪ ﺳﺮ ﻣﻮﺿﻊ ﮐﻪ ﺑﺎ زرﻧﮕﯽ ﺗﻤﺎم در ﻧﻘﺶ ﺗﻮاب ﻇﺎهر ﺷﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ. هنگاﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻮﻳﻢ ﺳﺮ ﻣﻮﺿﻊ ﻣﻨﻈﻮرم اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﭘﺲ از ﭘﺎﻳﺎن زﻧﺪان ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻳﺎ ﺣﺰﺑﯽ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻨﻈﻮرم اﻳﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺁنها همچنان ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎدات ﺧﻮد ﺑﺎور داﺷﺘﻨﺪ، اﻣﺎ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻪ ﻋﻘﻞﺷﺎن رﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻓﻴﻠﻢ ﺗﻮاﺑﯽ ﺑﺎزی ﮐﻨﻨﺪ… دﺳﺘﻪ دوم ﺗﻮاﺑﻴﻦ، دﺧﺘﺮان ﺟﻮاﻧﯽ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ از وﺣﺸﺖ ﺗﺎ ﺧﺮﺧﺮﻩ در ﮔﻞ و ﻻی ﻏﻠﻄﻴﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ و ﺗﻮاب ﺷﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ. اﻳﻦ ﮔﺮوﻩ ﻣﻮی دﻣﺎغ ﮔﺮوﻩ اول ﺷﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ. ﻣﺮﺗﺐ ﮔﺰارش ﻣﯽدادﻧﺪ، در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮوﻩ ﻧﺨﺴﺖ هم ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﮔﺰارش دادن ﻣﯽشد. اﻳﻦ ﺗﻮاﺑﻴﻦ زودﺗﺮ از همه ﺁزاد ﺷﺪﻧﺪ. دﺳﺘﻪ ﺳﻮم از ﺗﻮاﺑﻴﻦ از اﻓﺮادی ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ راﺳﺘﯽ از ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺧﻮد ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ. اﻳﻦ ﮔﺮوﻩ دو دﺳﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ: دﺳﺘﻪی ﻧﺨﺴﺖ ﻣﯽﮐﻮﺷﻴﺪﻧﺪ همه را ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮدﻩاﻧﺪ، اینها ﻣﻮﺟﻮدات ﻣﺰاﺣﻤﯽ ﺑﻮدند و گاهی ﺗﺮسناک ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ. آدمهای دﺳﺘﻪی دوم اﻓﺮاد ﺑﯽﺁزاری ﺑﻮدﻧﺪ که ﻣﯽﮐﻮﺷﻴﺪﻧﺪ زﻧﺪان ﺧﻮد را ﺑﯽﺳﺮ و ﺻﺪا ﺑﮕﺬراﻧﻨﺪ و ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺮدﻧﺪ، اﻣﺎ در همینﺟﺎ ﺑﻪ دام ﮔﺮوﻩ دوم ﻣﯽاﻓﺘﺎدﻧﺪ و ﻣﺠﺒﻮر ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ همانند آنها ﻣﺎﻧﻮر بدهند.»

در کتاب «توابسازی پدیدهای نوظهور در زندان» اثر اشرف دهقانی میخوانیم: «واﻗﻌﻴﺖ اﻳﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻨﺒﺶ اﻳﺮان ﭘﻴﺶ از اﻳﻦ، از ﺑﺮدن ﺧﻂ ﻧﺪاﻣﺖ به زندان ﮐﻪ در ﺳﺎلهای 30 (ﭘﺲ از ﮐﻮدﺗﺎی 28 ﻣﺮداد) ﺗﻮﺳﻂ رهبری ﺣﺰب ﺗﻮدﻩ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد، ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﻠﺨﯽ داﺷﺖ، ﮐﻤﻴﺘﻪ ﻣﺮﮐﺰی ﺣﺰب ﺗﻮدﻩ ﻧﻴﺰ ﻇﺎهرن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از اﻋﺪامها و ﺣﻔﻆ ﮐﺎدرهای ﺣﺰﺑﯽ، ﭼﻨﺎن ﺳﻴﺎﺳﺘﯽ را در ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد. اﻣﺎ ﻧﻔﯽ ﻣﺒﺎرزﻩ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ارﺗﺠﺎع ﺳﻠﻄﻨﺘﯽ در زﻧﺪان و ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻪ اﺑﺮاز ﻧﺪاﻣﺖ، ﺧﻴﻠﯽ زود ﻓﺎﺟﻌﻪﺁﻣﻴﺰ ﺑﻮدن ﺁن ﺳﻴﺎﺳﺖ را ﺑﻪ اﺛﺒﺎت رﺳﺎﻧﺪﻩ و ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﻠﺨﯽ را در ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﺮان ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬاﺷﺖ. ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﺮدن ﺧﻂ ﻧﺪاﻣﺖ ﺑﻪ زﻧﺪان ﺗﻮﺳﻂ ﮐﻤﻴﺘﻪ ﻣﺮﮐﺰی ﭘﺲ از دستگیریهای ﮔﺴﺘﺮدﻩ ﺑﻌﺪ از 28 ﻣﺮداد، از ﻳﮏ ﻃﺮف ﺑﺎﻋﺚ درهم ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻓﻀﺎی مبارزاﺗﯽ در زﻧﺪان، ﺗﻀﻌﻴﻒ روﺣﻴﻪ ﻣﺒارزﻳﻦ و ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻀﺎی ﺑﯽاﻋﺘﻤﺎدی در ﻣﻴﺎن زﻧﺪانیان ﮔﺸﺖ و از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ ﺑﻪ رژﻳﻢ ﺷﺎﻩ ﮐﻤﮏ ﻧﻤﻮد تا ﺧﻮد را ﻗﺪرﻗﺪرت نشان دادﻩ و ﻓﻀﺎی رﻋﺐ و وﺣﺸﺖ را در زﻧﺪانها و در ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺴﺘﻮﻟﯽ ﺳﺎزد. در ﺁن دورﻩ، ﻧﺎدﻣﻴﻦ اﻟﺒﺘﻪ غیرﺗﺎﮐﺘﻴﮑﯽ ﺣﺰب ﺗﻮدﻩ هم در زﻧﺪان، دﺳﺖ ﺑﻪ اﻧﺘﺸﺎر ﻧﺸﺮﻳﻪای ﺑﻪ ﻧﺎم ﻋﺒﺮت زدﻧﺪ ﮐﻪ در ﺁن ﺑﺮﻋﻠﻴﻪ ﺣﺰب ﺗﻮدﻩ و ﻋﻠﻴﻪ ﺷﻮروی و ﺳﻮﺳﻴﺎﻟﻴﺴﻢ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﺎ ﺗاﮐﻴﺪ ﺑﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﺴﻴﺎر ﻧﺎﮔﻮار ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺣﺰب ﺗﻮدﻩ در زﻧﺪان در ﺟﺮﻳﺎن دستگیریهای ﭘﺲ از 28 ﻣﺮداد، در دهه 60 ﻧﻴﺰ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﻮﺑﻪ تاﮐﺘﻴﮑﯽ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻨﻔﯽ و ﺗﻠﺨﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻓﺎﺟﻌﻪﺑﺎر و دردﻧﺎﮐﯽ از ﺁن ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪ. در ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﺴﻴﺎر وﺣﺸﻴﺎﻧﻪ و ﺧﻮنﺑﺎر اﻳﻦ دهه ﺻﺮفنظر از اینکه ﻇﺎهرن توابﺷﺪﻩها هموارﻩ ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻮدﻧﺪ ﺟﻬﺖ اثبات ﺻﺪاﻗﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺷﮑﻨﺠﻪﮔﺮان و دژﺧﻴﻤﺎن ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ، دﺳﺖ ﺑﻪ هر ﻋﻤﻞ ﻧﺎﺷﺎﻳﺴﺖ و ﺿﺪﺧﻠﻘﯽ ﺑﺰﻧﻨﺪ، کمترین ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺣﺎﺻﻞ از ﺁن ﺳﻴﺎﺳﺖ زﺷﺖ ﺗﺠﺮﺑﻪ شدﻩ، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻓﻀﺎی ﻣﺒﺎرزاﺗﯽ زﻧﺪان ﺑﻮد. در ﺷﺮاﻳﻄﯽ ﮐﻪ زﻧﺪانیان ﺳﻴﺎﺳﯽ در ﻳﮑﯽ از ﺳﺨﺖﺗﺮﻳﻦ وﺿﻌﻴﺖها به سرﺑﺮدﻩ و ﻓﺸﺎرهای وحشتناﮐﯽ را ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ، ﻣﺸﺎهدﻩ اﻓﺮادی از ﺧﻮد زﻧﺪانیان ﺳﻴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﭘﺎ را از ﺣﺪ ﻧﺪاﻣﺖ و ﺑﺮﻳﺪﮔﯽ و اﻧﻔﻌﺎل ﻓﺮاﺗﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ رژﻳﻢ درﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ (هرﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت تاکتیکی- ﮐﻪ اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺮای دﻳﮕﺮان ﻣﺸﺨﺺ ﻧﺒﻮد)، بیشترین ﺗاﺛﻴﺮ ﻣﻨﻔﯽ را روی آنها به جا ﻣﯽﮔﺬاﺷﺖ. ﺗﺎزﻩ، در ﺷﺮاﻳﻄﯽ ﺑﻪ چنان ﮐﺎری ﻣﺒﺎدرت ﺷﺪﻩ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﺮای رژﻳﻢ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ ﺳﺮﮐﻮب اﻧﻘﻼب، ﺑﻪ وﻳﮋﻩ از ﻃﺮﻳﻖ درهم ﺷﮑﺴﺘﻦ و ﺑﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ و ﺗﻤﮑﻴﻦ واداﺷﺘﻦ زندانیان ﺳﻴﺎﺳﯽ، حکم ﻣﺮگ و زﻧﺪﮔﯽ را داﺷﺖ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﺗﻮﺳﻞ آگاهانه ﺑﻪ ﺗﻮﺑﻪ تاﮐﺘﻴﮑﯽ ﺧﺪمت ناآگاهانه ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﻪ رژﻳﻢ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻮد.»
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
امسال نیز در روز جهانی «تنوع فرهنگی و گفت و گو برای توسعه» همچون دو سال گذشته فرصتی دست داد تا در جشنوارهای با عنوان رنگهای مالزی که هر ساله وزارت گردشگری این کشور به منظور به رخ کشاندن توانمندیهای گردشگری این کشور برگزار میکند شرکت داشته باشم.
نمایشی از گونهگونی فرهنگی این کشور که در تمامی زوایای این جامعه تاثیرگذار بوده و گردشگران را به رنگینکمانی از رنگها دعوت میکند.
شاید در سالی که بر احترام و گرامیداشت تنوع فرهنگی برای دست یافتن به جهانی سرشار از صلح و همبستگی تاکید شده، همچنین نمایشی از در کنار هم قرارگرفتن نژادها و فرهنگهای گوناگون دلپذیرتر جلوه نماید و نمایی عملی از تحقق این شعار باشد.

به هر روی این کارناوال هم چون سالهای گذشته با استقبال خوبی از سوی گردشگران و اهالی کوالالامپور و شهرهای اطراف روبرو شد علاوه بر آنکه گفته شد بیش از 25 میلیون نفر در بسیاری از کشورهای جهان امکان تماشای زنده آن را داشتند.
اما شاید چیزی که برای من همانند بسیاری از هموطنانم جالب توجه بود و یا شاید بتوان گفت تاسفآور این بود که ای کاش ماهم میتوانستیم اینچنین توانمندیهای کشورمان را که البته به مراتب دارای تنوع بیشتری است به جهانیان بنمایانیم. افسوس و دریغی که هربار با دیدن کشورهایی توانمند در جذب گردشگر نصیبمان میشود. افسوس برای فرصتهای از دست رفته و امید به روزی که بتوان از این پتانسیل باارزش بهره برد.
در طول برپایی این جشنواره گفتو گویی با ایرانیان حاضر در مراسم داشتم. تقریبن همگی از چنین برنامهای لذت برده بودند و شادی و حضور رنگهای متنوع از جذابیتهای برنامه بود.
یک ایرانی مقیم مالزی هم که چند سالی است در این جشن شرکت میکند و درحال تماشای رقص گروهی وزیر توریسم به همراه مدیران این وزارتخانه است میگوید بدنیست در ایران هم چنین برنامهای اجرا شود.
به هر حال این هم خواسته و نظری است . فکرش را بکنید که مثلن زمانی که قصد گزینش فردی را به عنوان مدیرعالی در یکی از بخشهای وزارتخانهای فرهنگی یا گردشگری داشته باشند، در تحقیقات و گزینش اولیه دانستن انواع رقصهای سنتی و محلی و ملی از ضروریات باشد.
Click here to view the embedded video.
و در نهایت یک ایرانی مقیم مالزی که از نزدیک با روند رشد فرهنگی این کشور آشناست از داشتههای وطن و بیکفایتی مدیران وطنی میگوید در عدم برنامهریزی و مدیریت به جا برای بهره بردن از امکانات و جاذبههای گردشگری ایران، از نبود تبلیغ کافی و از افسوسی که چرا سرزمینش که شایسته بهترین هاست اینقدر مظلوم واقع شده است و چرا سرزمینی که بهترین ها رادارد نمی تواند خودش را به بهترین شکلی ارایه دهد.

جشن «رنگهای مالزی 2011» یا (Citrawana or Colours of Malaysia 2011) شنبه شب 21 می، با حضور شاه و ملکه، چندتن از مقامهای دولتی، سفرای خارجی ، میهمانانی از کشورهای گوناگون و اهالی رسانه در کنار بیش از صد هزار بازدیدکننده در میدان استقلال شهر کوالالامپور برگزار شد.
این جشن که از سال 1999 برگزار میشود امسال با تم «جشنواره گردشگری یک مالزی» برگزار شد تا تنوع فرهنگی و جاذبههای گردشگری این کشور را در قالب موسیقی، رقص و نمایشهای فرهنگی توسط 5 هزار نفر از سراسر مالزی، به رخ جهانیان بکشاند. جاذبههایی از قبیل پارکها و باغها، توریسم ورزشی، هنر معاصر ، غذا، میوه، خرید و اکوتوریسم.

وزیر گردشگری مالزی در سخنرانی افتتاحیه این مراسم با بیان این که اکنون مالزی نهمین مقصد مهم گردشگری در جهان است میگوید که هدف این کشور رسیدن به جذب 36 میلیون گردشگر و در آمدی 168 بیلیون رینگیتی در سال 2020 است.
صنعت گردشگری مالزی، با عنوان پنجمین صنعت مهم این کشور توانسته در سال 2010 با جذب 24.5 میلیون گردشگر رقمی معادل 56.5 بیلیون رینگیت درآمد نصیب اقتصاد این کشور کند.
صنعت گردشگری مالزی که با شعار «مالزی آسیای واقعی» (Malaysia Truly Asia) در جهان شناخته شده است.
امسال کمپینی نیز با عنوان «یک مالزی سبز، یک مالزی تمیز» (1Malaysia Green 1Malaysia Clean) به منظور جلب توجه گردشگران به حفاظت بیشتر از محیط زیست از سوی وزارت گردش گری مالزی تشکیل شده است.
در این برنامه بیش از 200 خبرنگار از رسانههای خارجی شرکت داشتند همچنین با پخش مستقیم و زنده این مراسم از شبکه RTM و کشورهای گوناگون امکان دیدار مستقیم این جشن برای بیش از 25 میلیون نفر فراهم شده است.
جشن رنگهای مالزی هر ساله در سومین شنبه هفته ماه می برگزار میشود و فرصت مناسبی برای آشنایی با ویژگیهای فرهنگی و گردشگری این کشور است.
خبر / رادیو کوچه
صلاح مصطفیپور شهروند سقزی با صدور حکمی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب این شهرستان به تبعید به مدت ۲۰ سال در شهر میناب واقع در استان هرمزگان محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، خلیل بهرامیان وکیل این زندانی در گفتوگویی با ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: «مصطفیپور که حدود ۷ ماه پیش در سقز دستگیر شده از سوی دادگاه انقلاب این شهر به اتهام عضویت و همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام به تبعید به مدت ۲۰ سال در شهر میناب محکوم شد که بر اساس رای قاضی این ایام باید در زندان میناب با شرط عدم هرگونه ملاقات و ارتباط با دیگران سپری شود.»
وی در ادامه افزود: «حکم صادره در دادگاه انقلاب سقز مورد اعتراض اینجانب به عنوان وکیل پرونده قرار گرفته که دلایل عمده این اعتراض محرز نبودن سونیت متهم در اتهام انتسابی و دوم اینکه تبعید به مفهوم نفی بلد و زندگی در محل مشخصی که دادگاه تعیین میکند میباشد و چون زندان محل زندگی نیست در نتیجه زندانی کردن موکل در زندان میناب با مقوله نفی بلد در تضاد است.»
در خاتمه خلیل بهرامیان گفت: «پرونده جهت تجدید نظرخواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده است.»
یادآور میشود صلاح مصطفیپور هماکنون در زندان مرکزی سقز دوران محکومیت خود را سپری میکند.
منبع: بیبیسی
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در گفتوگوی اختصاصی با اندرو مار، خبرنگار بیبیسی گفته است در صورتی پیکارجوی دیگری مانند اسامه بنلادن در پاکستان یافت شود، دستور اجرای عملیات مشابهی را خواهد داد.
رییس جمهور آمریکا در این مصاحبه گفت که به حاکمیت پاکستان احترام میگذارد اما اجازه نخواهد داد تا افرادی به آمریکا و یا متحدانش حمله کنند.
آقای اوباما گفته است که مذاکرات با طالبان، در نهایت برای پایان دادن به خشونتها در افغانستان ضروری خواهد بود اما تاکید کرد که طالبان باید به ارتباط خود با القاعده پایان داده، خشونتها را محکوم کند و به قانون اساسی افغانستان احترام بگذارد.
آقای رییس جمهوری، میشود بر گردیم به آن لحظه استثنایی، چند هفته پیش، وقتی بنلادن کشته شد. شاید تصمیم سختی برایتان نبود نه! چون به عنوان یک آمریکایی و نه لزومن رییس جمهوری، این داستان، یک بعد شخصی هم داشت!
خوب، بله، اگر با خانوادههایی که عزیزانشان را در حوادث یازدهم سپتامبر از دست دادهاند، ملاقات کرده باشید… اگر به این فکر کنید که آن حملات چه ضربه روحی به ایالات متحده زد… به این که چه فداکاریهایی نه تنها نیروهای آمریکایی، که بریتانیایی و سایر کشورها در افغانستان کردند… و به اینکه ریشه همه این مشکلات، اقدام جنونآمیز گروه القاعده بود و به اینکه حالا میتوانیم با صدایی محکم و راسخ بگوییم که مغز متفکر آن حملات دیگر وجود ندارد، پس لحظه کشته شدن اسامه بنلادن، لحظه بزرگی بوده است و آن را میشد در واکنش مردم آمریکا دید. و یقینن این چیزی است که من به شخصه حس کردم. من از عملکرد فوقالعاده تیم عملیات هم قدردانی میکنم. برای اینکه هر وقت شما نیروی نظامی را چه مرد باشد و چه زن، به عملیاتی میفرستید، بزرگترین نگرانیتان این است که سالم بر میگردند یا نه. اینکه تیم اعزامی توانست ماموریتش را بدون تلفات جانی انجام دهد، کار بزرگی بود.
همانطور که گفتید این کار قمار بزرگی هم بود. ممکن بود اشتباهی پیش بیاید و افراد تیم، نیروهای پاکستان را هدف قرار دهند و در نتیجه، رابطه پر تنش آمریکا و پاکستان، پر تنشتر شود.
بله درست میگویید. ما این کار پر خطر اما حساب شده را انجام دادیم بخشی به این دلیل که میدانستیم تیم عملیات، از آمادگی کامل برخوردار است. ارزیابیهای لازم از منطقه مورد نظر را انجام داده بودیم. منطقهای جدا افتاده از بخش بزرگی از یک محله. میدانستیم که میشود نسبتن سریع عملیات را انجام داد. اما بدون شک، ۴۰ دقیقه عملیات، برای من و کل دوره ریاست جمهوریام، لحظهای خاص بود.
دقیقن، و درسته که هدف این بود که بنلادن را بکشید یا اسیر کنید اما در واقع، در تاریکی شب و در میان رگبار گلوله، احتمال کشته شدنش خیلی بیشتر بود نه؟
خوب، همانطور که گفتید، قرار این بود، یا بکشید یا اسیر کنید. اما وقتی که نیروهایتان را به جایی مثل محل سکونت اسامه بنلادن میفرستید، در آن وقت شب، سوت و کور، بدون اینکه بدانید هدف مورد نظر، چه سلاحهایی دارد آن وقت با در نظر گرفتن همه اینها، دستورالعمل شماره یک این بود که جان خود را حفظ کنید و ماموریتتان را انجام بدهید. آنها هم به بهترین شکل، این کار را کردند. این که صدمه زیادی به خیلی از افرادی که داخل مجتمع مسکونی بودند، وارد نشد، خودش، دلیلی بر حرفهای بودن تیم عملیاتی بود.
بن لادن چه کار باید میکرد که کشته نشه؟
من نمیخواهم وارد ریز عملیات شوم. ما این ماموریت را انجام دادیم، با علم بر اینکه عملیاتی فوقالعاده سخت خواهد بود و همزمان خیلی از مسایل پیش رو بود که اطلاعی درباره آن نداشتیم. تیم عملیاتی کارش را با نهایت دقت انجام داد. فرمان این بود، تا میتوانید از خسارت کلی خودداری کنید. بخشی از دلیل اینکه ما این تیم را انتخاب کردیم همین بود. وقتی گزارش کامل ماموریت به دستم رسید، دیدم عملکرد گروه عملیات فوقالعاده بوده.
شاید برای آمریکا خیلی سخت میشد که بنلادن را بگیرد و او را محاکمه کند، آن وقت مسایل قضایی پیش آمد و هیاهوی وکلای مدافع، بازجوییها و مسایلی از این دست. کار سختی می شد نه؟
دغدغه اصلی ما این نبود.

برگردیم به خود پاکستان؟ شما آیا الان میدانید که مقامهای پاکستان یا بقیه، چقدر درجریان حضور بنلادن در این کشور بودند؟
نه نمیدانیم. آنچه ما میدانیم این است؛ حضور اسامه بنلادن به مدت ۵ یا ۶ سال در آنجا احتمالن نیازمند حمایتهایی خارج از محل زندگیاش بوده. این حمایت غیردولتی بوده یا دولتی، توسط شبکهای گسترده صورت میگرفته یا عدهای هوادار، مسایلی هستند که هنوز در حال بررسیشان هستیم. همچنین از مقامهای پاکستان هم خواستهایم که اینها را بررسی کنند.
فکر میکنم مقامهای پاکستان در این مورد خیلی دلخور شدهاند. حالا اینکه کسی از حضور بنلادن در پاکستان خبر نداشته یا افرادی با خبر بودهاند؟ به هرحال فکر میکنم لازم است در این مورد بررسیهایی انجام دهند و آن را جدی بگیرند. ما هم در این مرحله داریم با آنها مشورت میکنیم تا ببینیم چطور باید پیش رفت. نه تنها در مورد عملیات ابیت آباد بلکه همچنین در مورد روابط دوجانبه خودمان و تحکیم آن، تا خطرهای تروریستی که متوجه ما و پاکستان است، برطرف شود. این نیازمند همکاری است و اعتمادسازی. این دو عامل همواره عوامل مهمی در برخورد با تهدیدهای تروریستی علیه غرب بودهاند.
ما بیشتر از هر جای دیگر، در خاک پاکستان بوده که خیلی از تروریستها را از پای در آوردهایم و این کار بدون کمک پاکستان ممکن نمیشد. اما باید کار بیشتری انجام بشود. انتظار من این است که در ماههای آینده شاهد آغاز روابطی کارآمد و هماهنگتر باشیم.
حالا اگر یکی از شخصیتهای تحت تعقیب دیگر در هرم بالای تصمیمگیری القاعده مانند ملا محمد عمر یا هر کس دیگر را در پاکستان یا در دیگر کشوری با حاکمیت مستقل، ردش را بگیرید، بازهم چنین کاری خواهید کرد؟
من همیشه حرفم را به روشنی به مقامهای پاکستان زدهام. دولت من هم اولین دولتی نیست که این را میگوید. اینکه، کار ما، حفظ امنیت آمریکاست. ما برای حق حاکمیت پاکستان احترام زیادی قائلیم. اما نمیتوانیم اجازه دهیم کسی که فعالانه برای کشتن شهروندان آمریکایی و شهروندان متحدان ما طرحریزی میکند، به هدفشان برسند و ما هم دست روی دست بگذاریم. امید و انتظار ما این است که بتوانیم این خواسته را با رعایت احترام به پاکستان و حق حاکمیتش عملی کنیم. اما همان طور که در دوران فعالیتهای انتخاباتی گفتم: «اگر بنلادن دم تیرم بود….میزدیش….میزدمش….»
صددرصد. دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا اخیر گفته مسئله این است که پاکستان در مورد برخورد با تروریسم، برخورد دوگانه دارد. این حرف کمی برای آقای کامرون مشکلساز شد. اما راست میگفت نه؟
فکر میکنم دیوید کامرون مثل من به این نکته رسیده که پاکستان خیلی درگیر مسئله هند شده است. در نظر پاکستان، هند تهدیدی جدی است. فکر میکنم این، نگرش اشتباهی است. به نظر من برقراری صلح میان پاکستان و هند، خیلی به نفع پاکستان خواهد بود. موجب میشود منابع و ظرفیتهای پاکستان آزاد شود. همچون هند نقش بیشتری در تجارت و بازرگانی داشته باشند و تلاشهای بیشتری در این حوزه انجام دهند. دید آنها به این شکل است، مدتها است که اینگونه بوده. نگاه آنها به افغانستان و به مناطق قبیلهنشین مرزی از این دیدگاه است که در رقابتشان با هند چه تاثیری میتواند بگذارد.
ولی آیا این دیدگاه واقعبینانه است؟
بخشی از کاری که ما داریم انجام میدهیم این است که با آنها در اینباره صحبت کنیم که آنها چگونه میتوانند رویکردشان را تغییر بدهند. اینکه پاکستان متوجه شود که بزرگترین تهدید برای این کشور و ثباتش، از داخل است. اینکه اگر ما سراغ این شبکهها نرویم، شبکههایی که در صدد انفجار پاسگاه پلیس، از بین بردن مردم و کشتن مسوولان منتخب هستند و همزمان مقامهای پاکستان توجهی به این مسئله نکنند، بیثباتی عظیمی کشور را در بر خواهد گرفت.
وقتی بحث افغانستان میشود، به نظرم، ارتش آمریکا و بریتانیا میگویند باید با قدرت جلو رفت، چون پیروزی با ماست. خیلیهای دیگر اما میگویند نه نه نه. ما هیچ وقت قادر نخواهیم بود در افغانستان کشورسازی کنیم. اینجا هرگز تبدیل به یک سوییس منتها با مناره نخواهد شد. پس باید نیروهایتان را بیرون ببرید. نظرتان بیشتر نزدیک به کدام دیدگاه است؟
فکر می کنم من و دیوید کامرون خیلی در این مورد اتفاق نظر داریم. به نظرم، کاری که ما کردهایم این است که اول، قدرت ابتکار را از نیروهای طالبان گرفتهایم. آنها زمانی که حواس ما به جنگ عراق بود توانشان را در افغانستان متمرکز کردند. بنابراین ما حضور نظامی خود در افغانستان را افزایش دادیم و به رویکردمان استحکام بخشیدیم. حالا طالبان، یکه خوردهاند، هرچند آنها هنوز قدرتش را دارند که خیلیها را بکشند. نبرد ادامه دارد. ما در عین حال سعی کردیم بگوییم باید جنبههای غیرنظامی دولت کرزی را تقویت کرد تا بتواند به نیازهای مردم برسد.
این مهم است. چیزی که من معتقدم و در نظرم، دیوید کامرون هم بر آن صحه خواهد گذاشت این است که مشکل افغانستان راهحل نظامی ندارد. حق با شماست. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که افغانستان که یکی از فقیرترین کشورهاست، به یکباره صاحب نهادهایی مانند یک کشور پیشرفته و دموکراتیک شود.
انتظار نداریم افغانستان به یکباره سوییس شود. اما دوست داریم هر مصالحهای که صورت میگیرد به شکلی باشد که اولن افغانستان بار دیگر به پناهگاهی امن برای تروریسم تبدیل نشود. دوم اینکه، این روند که در سایه نهادهای اجتماعی و احترام به حقوق بشر شکل گرفته، حفظ شود
کاری که میتوان انجام داد این است؛ استفاده از توان نظامی برای رسیدن به توافقهای سیاسی. این مسئله ضامن محترم شمرده شدن قانون اساسی افغانستان خواهد بود. ضامن انتخاباتی آزاد و عادلانه و حقوق بشر از جمله حقوق زنان. شاید نتیجه، چندان عالی نباشد اما فکر میکنم در طول این مدت انتقالی که قبلن دربارهاش موافقت کردهایم، بتوانیم به نقطهای برسیم که سازش سیاسی ممکن شود. سازشی که هم با ارزشهای ما و هم دلیل ورود نظامی ما به افغانستان همخوانی داشته باشد.
این یعنی گفتوگو با بخشهایی از طالبان؟
در نهایت، این یعنی گفتوگو با طالبان. هرچند ما پیششرطهای هرگونه سازش جدی را به طور مشخص گفتهایم. طالبان باید تمامی روابطش با القاعده را قطع کند. از خشونت دست بردارد و به قانون اساسی افغانستان احترام بگذارد. اینها برخی از اساسیترین پیششرطهاست.
آیا بر این اساس با آنها وارد گفتوگو شدهاید؟ شخص شما را نمیگویم. منظورم دولت است!
کاری که ما کردهایم این است که با طیف وسیعی از افراد و گروهها در منطقه وارد گفتوگو شدهایم. خود حامد کرزی، رییس جمهوری، میکوشد روند سازشی را به انجام برساند که مورد حمایت ماست. او یک شورای صلح هم تاسیس کرده که به شکلگیری گفتوگوها خیلی کمک میکند. این روند گفتوگو در سطوحی پایینتر و با شماری از فرماندهان طالبان در جریان است. افرادی که میآیند و میگویند آمادهایم سلاحمان را زمین بگذاریم و در روند سیاسی کشور نقش داشته باشیم.
همین گفتوگو مشحصن در سطوح بالاتر، پیچیدهتر است. در نظر من مسئله اساسی این است که یک سازش سیاسی صورت بگیرد، همان چیزی که ما از آن حمایت میکنیم. انتظار نداریم افغانستان به یکباره سوییس شود. اما دوست داریم هر مصالحهای که صورت میگیرد به شکلی باشد که اولن افغانستان بار دیگر به پناهگاهی امن برای تروریسم تبدیل نشود. دوم اینکه، این روند که در سایه نهادهای اجتماعی و احترام به حقوق بشر شکل گرفته، حفظ شود.
در سخنرانیتان در مورد خاورمیانه از بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ حرف زدید که برای خیلیها جالب بود. این موضع کنونی دولت آمریکاست؟
آن چه که من گفتم، به عقیده بیشتر کسانی که تاریخ مناقشه اسراییل و فلسطینیان را بررسی کردهاند، امری بدیهی است. اینکه اگر قرار باشد صلحی در کار باشد، باید دو کشور اسراییل و فلسطین در کنار هم تشکیل شود.
اما نمیشود که مجمع الجزایری کوچک از سرزمینهای فلسطینی (در دل اسراییل) داشت!
نه! دو کشور در کنار هم! در مذاکرات اسراییل و فلسطینی ها، مرزهای سال ۱۹۶۷ نقش اساسی خواهد داشت.
اگر قرار باشد صلحی در کار باشد، باید دو کشور اسراییل و فلسطین در کنار هم تشکیل شود
قبول اینکه شرایط عوض شده و باید بدهبستانهایی در کار باشد تا منافع دو طرف تامین شود. این یک طرف قضیه است. مسئله دیگر هم که به همین اندازه بخش مهمی از سخنرانی من بوده، این است که اسراییل هم باید در کرانه غربی رود اردن، خیالش از نظر امنیتی راحت باشد. موضوع امنیت، برای اسراییلیها موضوع مهمی است.
با توجه به آنچه در غزه اتفاق افتاده همچنین پرتاب راکت از سوی حزباله، اسراییلیها تا احساس نکنند که میتوانند امنیت سرزمینشان را تامین کنند، اقدامی نخواهند کرد.
بنابراین حرف ما این است … بیاید گفتوگوها را در مورد سر زمین و امنیت آغاز کنیم اما اینها کل مشکل را حل نخواهد کرد. موضوع بیتالمقدس هنوز حل نشده، باقی میماند. موضوع آوارهها هم همینطور. اما اگر ما در مورد آینده و دورنمای تشکیل کشور مستقل فلسطین به پیشرفتهایی برسیم آن وقت دو طرف به واقعیت پی میبرند و به این نکته که، به هرحال هدف نهایی این خواهد بود. آن وقت است که برایشان آسان میشود که برای حل مشکلات موجود، امتیازهایی از سر اکراه هم بدهند.
دو گروه فتح و حماس آشتی کردهاند. آنها در پاییز به سازمان ملل متحد میروند. میخواهند رسمن خواستار به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین شوند. آیا این کار از دیدگاه ایالات متحده آمریکا اشکالی دارد؟ شما آیا از این کار دفاع میکنید یا آن را وتو خواهید کرد؟
فکر میکنم به ۲ دلیل اشکال داشته باشد! اول اینکه حماس هنوز حق موجودیت اسراییل را به رسمیت نشناخته، دست از خشونت بر نداشته و مذاکرات صلح را هم قبول ندارد. از دید آنها این کار، مسیر درستی برای حل مسایل نیست. در واقع برای اسراییل خیلی سخت است که بگوید میخواهیم برابر کسی قرار بگیریم که موجودیت ما را به رسمیت نمیشناسند و این مسئلهای است که فلسطینیها باید آن را حل کنند.
آیا شما این خواست فلسطینیها را وتو میکنید؟
آنها باید ابتدا تصمیم بگیرند که موضع رسمی تشکیلات واحد فلسطینی در برابر اسراییل چه خواهد بود. برای اینکه اگر فلسطینیها نتوانند بر این مشکل فائق آیند کار برای مذاکره خیلی سخت خواهد شد. من همچنین معتقدم تصور این که چنین مسئلهای در سازمان ملل حل شود، واقعبینانه نیست. ما به صراحت به فلسطینیها گفتهایم. هرچه که اینجا به شما میگویم به آنها هم در جلسات خصوصی گفتهام. اینکه صرفنظر از هرچه در سازمان ملل اتفاق بیافتد، شما برای اینکه سرزمینی مستقل داشته باشید باید با اسراییلیها طرف صحبت شوید. مسئله این است که فلسطینیها نمیتوانند اسراییل را دور بزنند و به همین دلیل است که هر تلاشی در سازمان ملل، جنبه نمادین خواهد داشت. از این کارهای نمادین در گذشته زیاد دیدهایم. ایالات متحده چندان از این قبیل اقدامان استقبال نمیکند، برای اینکه مسایل و مشکلات اصلی فراموش میشود. این مسئله باید بین دو طرف حل بشود.
بله، تمامی این بخش از دنیا که دربارهاش صحبت میکنیم انگار که شعلهور شده. اعتراضهایی برای مطالبه حقوق مدنی در دوران امروز. شما به جوان سوری که بعد از نماز جمعه به خیابان میرود و اعتراض او با باتوم پاسخ داده میشود چه دارید بگویید؟ به آنهایی که تیر میخورند؟ به عنوان پرقدرتترین شخصیت سیاسی دنیا پیامتان به این معترضان چیست.
پیام من این است که قدرت و فضیلت اخلاقی روشهای بیخشونت در همین آمریکا نشان داده شده. دیوار برلین فرو ریخت نه به این دلیل که اتحاد جماهیر شوروی و آلمان شرقی در پی حمله نظامی سرنگون شدند بلکه، به این دلیل که مردم به نقطهای رسیدند که احساس کردند خسته شدهاند. آنها زندگی میخواستند که در آن فرصت و اراده نقش داشته باشد. چیزی که همین الان، در خاورمیانه شاهدش هستیم. چیزی که در مصر دیدهایم، در تونس دیدیم. فوقالعاده است. وقتی شهامت مردمی را میبینید که برای رسیدن به خواستهشان به مقابله با باتوم و گلوله میروند.
هدف من از سخنرانی در مورد خاورمیانه بخشی این بود که بگویم آمریکا در کنار مردمی است که از طریق روشهای غیرخشونت آمیز، به دنبال زندگی بهتر برای خود و خانواده شان هستند. من در سخنانم گفتم که وقتی روزهای آغازین اعتراضات به پایان میرسد و دوره انتقالی آغاز میشود، وارد عرصه سیاسی میشوید. دوران آشفته و سختی خواهد بود. آنجاست که نیاز به تشکیل نهادهایی برای احترام به حقوق اقلیتها احساس میشود. نیاز به اینکه اطمینان حاصل کنید انتخاباتی سالم و عادلانه برگزار خواهد شد. قبول اینکه نیاز است بین فرقهها و قومیتهای مختلف، سازش یا مراوده برقرار شود. آنچه در خاورمیانه در حال شکلگیری است، همان درگیریهای سیاسی است که ما اینجا در غرب با آن آشنا هستیم. آمریکا حامی حرکتهای مردمی خواهد بود اما تا زمانی که معترضان به این اصل پایبند باشند که تغییراتی که مد نظر آنهاست، با خشونت حل نمیشود.
خبر کشته شدن بن لادن، فرصتی را برایتان فراهم آورد. میخواهم بدانم چگونه میخواهید از این فرصت برای مصرف داخلی استفاده کنید؟ مشکلات داخلی شما کم نیست. در انتخابات کنگره دوران سختی را تجربه کردید. دور دوم انتخابات ریاست جمهوریتان هم در راه است.
راستش دغدغه هر روزه من، اقتصاد آمریکا است و اطمینان حاصل کردن از اینکه آیا این اقتصاد رشد میکند یا نه. همینطور در مورد اقتصاد جهان. دغدغه اینکه افراد بیکار، آیا میتوانند کار پیدا کنند که هزینه زندگی و خورد و خوراک خانوادهشان را تامین کنند یا نه.
خیلی مواقع با خود میگویم چگونه میتوان کاری کرد تا این شعار معروف «رویای آمریکایی» در زندگی مردم عادی تحقق پیدا کند یا نه. به همین خاطر است که ما به عملکردمان در قبال مسئله بنلادن افتخار میکنیم. به رویکردمان در مسایل امنیتی. اما آن چیزی که برای خانواده آمریکایی در جاهای مختلف این کشور، از تولیدو گرفته تا اوهایو و فلوریدا مهم است ….اقتصاد است… بله… به همین دلیل است که باید به اقتصاد اولویت دهیم.
الان که به گذشته نگاه میکنید به روزهای فعالیت انتخاباتی و آن شور و هیجان و امید و شعار «بله ما میتوانیم»، اوبامای امروز دوست دارد چه به اوبامای آن روزها بگوید؟ آدم خوبی بودید؟ زندگی با ورود به کاخ سفید سختتر میشود؟
ببینید، بین باراک اوبامایی که کاندیدای ریاست جمهوری بوده و این باراک اوبامایی که الان روبهروی شما نشسته فرقی نیست. کاری که من انجام دادم اشاره به افق و دورنمایی بوده که باید به آن برسیم. شب انتخابات گفتم… راه سختی پیش روی ماست. شاید بیش از یک سال نیاز باشد، شاید حتا بیش از یک دوره ریاست جمهوری تا مسیر حرکت کشور را به سمتی برد که وعدههایمان را عملی کنیم. اما…
خیال رییس جمهوری شدن برای بار دوم را هم در سر دارید؟
بین باراک اوبامایی که کاندیدای ریاست جمهوری بوده و این باراک اوبامایی که الان روبهروی شما نشسته فرقی نیست. کاری که من انجام دادم اشاره به افق و دورنمایی بوده که باید به آن برسیم. شب انتخابات گفتم… راه سختی پیش روی ماست. شاید بیش از یک سال نیاز باشد، شاید حتا بیش از یک دوره ریاست جمهوری تا مسیر حرکت کشور را به سمتی برد که وعدههایمان را عملی کنیم
تا اینجای راه، فوقالعاده عمل کردهایم. مثلن نظام بهداشت همگانی، که شما بریتانیاییها آن را بدیهی فرض میکنید. نظامی که ضامن سلامتی شماست. ما لایحهاش را دادیم و حالا دارد قانون میشود. اقتصادمان را از از خطری مانند رکود بزرگ نجات دادیم و دوشادوش بریتانیا، نقش عمدهای در نجات نظام مالی دنیا داشتیم.
اطمینان حاصل کردیم که دانشجویان، بتوانند وام بگیرند و به دانشگاه بروند. در انرژیهای پاک سرمایهگذاری کردیم. خیلی از دستآوردهایی که مایه افتخار من است. کارهایی هم ناتمام مانده. قوانین مهاجرتی ما مشکل دارد. در زمینه سیاستگذاری انرژی کار زیادی در پیش است. خیلی از این موارد در نظرم است که شاید ذهنم را تا چند سال دیگر هم مشغول کند.
شما به زودی به بریتانیا سفر میکنید. مهمان ملکه بریتانیا در کاخ باکینگهام خواهید بود. خیلیها دفعه گذشته که به اینجا آمده بودید با خود گفتند شما و همسرتان میشل، به نظر خیلی با ملکه و دوک ادینبرگ رابطه دوستانهای دارید.
آنها انسانهایی فوقالعاده مهربان و دوستداشتنی هستند. خیلی به ما محبت کردند. من بار اولی که به انگلستان آمدم با همه اعضای خانواده سلطنتی دیدار کردم. دقیقن ۳ سال پیش بود. میشل و دو دخترم دوباره به لندن رفتند و بازدید کاخ باکینگهام. ملکه الیزابت خیلی به فرزندانم ابراز لطف کرد.
به نظرم، او نه فقط برای بریتانیای کبیر و کشورهای مشترکالمنافع، که شاید تمام جهان، نمادی از بهترین ویژگیهای انگلستان است و ما خیلی به او افتخار میکنیم.
دیوید کامرون، نخست وزیر، هر هفته با ملکه الیزابت ملاقات دارد. فکر میکنم اولین رییس جمهوری آمریکا که به یاد دارد، ترومن باشد و بعد از آن آیزنهاور و بقیه… گفتوگویی کاملن شخصی با او خواهید داشت. نه کاغذ قلمی هست نه میکروفونی. دوست داشتید کمی میتوانستید با او بگویید و بخندید.
البته فکر نمیکنم هیچکس با الیزابت دوم، ملکه بریتانیا بگو بخند کند.
شاید نه ……
یکی از ویژگیهای کار ما این است که به ما امکان میدهد با مردم از هر طبقهای از اجتماع برخورد کنیم. یک روز فرصت دست میدهد که با ملکه بریتانیا حرف بزنیم، روز دیگر با کسی که آمده توی کافه کنار بزرگراهی در همین آمریکا، شام بخوریم. مسئله این است که اگر اهل گوش کردن باشید، خیلی چیزها برای شنیدن هست. فکر میکنم بیشتر سیاستمدارها، به جای اینکه گوش کنند، حرف می زنند. من سعی میکنم اینطور نباشم.
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز پس از برگزاری سه جلسه بازپرسی، با صدور احکامی جداگانه برای ده فعال سیاسی آذربایجانی هر کدام را به شش ماه حبس محکوم و یک فعال نیز پس از گذشت 4 ماه حبس از اتهامش تبرئه شده است.
به گزارش آذوح، به موجب رای دادگاه آیدین خواجهای، شهرام رادمهر، یونس سلیمانی، محمود فضلی، نعیم احمدی، یاشار کریمی و حمیده فرجزاده هر کدام به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.
هم چنین علیرضا عبداللهی، بهبود قلیزاده و اکبر آزاد هر کدام به تحمل ۶ ماه حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شدهاند. حسن رحیمی نیز پس از تحمل نزدیک به ۴ ماه حبس انفرادی از اتهامات وارده تبرئه شده است.
این در حالی است که تمامی این فعالان با اتهامات عضویت در شورای مرکزی حزب گاموح، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام نزدیک به هشت ماه را در بازداشت موقت و بیش از ۵ ماه را در سلولهای انفرادی سپری کردهاند.
گفتنی است دادگاه سه فعال سیاسی آذربایجانی، یوروش مهرعلی بیگلو و لطی حسنی و زهرا فرجزاده نیز روز یکم خرداد برگزار شد.
خبر / رادیو کوچه
روزنامه روزگار چاپ تهران، در صفحه نخست خود از بازداشت دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال ایران خبر داده است.
محمد علیپور با حکم قاضی دادگاه ویژه روحانیت به اتهام اختلاس مالی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و پرونده منشوریها بازداشت شده است.
او علاوه بر اینکه دبیر ستاد منشور اخلاقی است، پست دبیر کمیته فرهنگی منشور اخلاقی، مشاور فرهنگی سازمان لیگ و همچنین عضو کمیته رسیدگی به تخلفات فوتبالی فدراسیون فوتبال را هم در اختیار دارد.
آقای علیپور در زمان محمد دادکان رییس پیشین فدراسیون فوتبال ایران، به عنوان روحانی وارد فدراسیون شد و سپس مسوولیت کمیته فرهنگی را هم عهدهدار شد.
محمد مصطفایی / وکیل دادگستری
از 15 روز دیگر زندانهای ایران مملو از افرادی خواهد شد که توانایی پرداخت دیه را ندارند.
وزارت دادگستری در روز بیست و نهم اردیبهشت ماه، دیه یک فرد، در سال هزار و سیصد و نود را بر اساس ماده 297 قانون مجازات اسلامی نود میلیون تومان تعیین نمود که از تاریخ 16 خرداد ماه در دادگاهها و دوایر اجرای احکام، اعمال میگردد. در این خصوص، آن دسته از افرادی که محکوم به پرداخت دیه بوده و یا کسانی که به نوعی در آستانه و به نوعی در خطر پرداخت دیه خواهند بود به نکات بسیار حائز اهمیتی میبایست توجه داشته باشند. از جمله:
1-وزارت دادگستری برخلاف رویه سالهای گذشته، اولن- در سال جدید نرخ دیه را دو برابر اعلام نموده و ثانین- زمانی برای اعمال نرج جدید مقرر کرده است. دو برابر شدن نرخ دیه به نوعی به زیان کسانی است که در حال حاضر محکوم به پرداخت دیه شده و یا در آستانه محکومیت به پرداخت دیه هستند که تا تاریخ 16 آذر مبلغ دیه محکوم شده را پرداخت نمیکنند. به یاد داشته باشید، چنانچه دیهای که محکوم شدهاید را تا تاریخ 16 خرداد پرداخت نکنید. بعد از این تاریخ، میبایست دو برابر مبلغ محکومیت یافته را پرداخت کنید. چرا که دیه بر اساس نرخ روز محاسبه میگردد به این معنا که اگر شما در سال گذشته تصادفی کرده باشید یا کارفرمایی بودهاید که کارگر شما بر اثر بیاحتیاطی شما مصدوم شده و درخواست دیه کرده است، مبلغ دیه و یا خسارتی که میبایست پرداخت کنید، بر اساس زمان پرداخت محاسبه خواهد شد نه زمان وقوع جرم یا خسارت.
2-برخی از افراد بر اساس حکم دادگاه بدوی محکوم شدهاند و برای اطاله دادرسی و آزار شاکی پرونده، به حکم صادر شده علیه خود اعتراض میکنند. این دست از افراد به خوبی میدانند که اگر اعتراض هم کنند، دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی را نقض نخواهد کرد. توصیه میشود، از اعتراض به حکم صادره خودداری کرده و با تمکین به مفاد دادنامه، مبلغ دیه محکومیت یافته را پرداخت نمایید. این امر باعث میگردد که در آینده (پس از تاریخ 16 خرداد) متحمل زیان بیش از حد (دو برابر) نگردید.
3-افرادی که به پرداخت دیه محکوم شدهاند و حکم آنها قطعی شده است نیز لازم است تا 16 خرداد مبلغ دیه را پردات کنند در غیر اینصورت آنان نیز متحمل خسارت دو برابر خواهند شد.
4-اگر پروندهای کیفری علیه شما تشکیل شده است و میدانید که نتیجه این پرونده، پرداخت دیه خواهد بود. دیه احتمالی را با توجه به گواهی پزشکی قانونی به حساب دادگستری واریز و طی لایحهای، فیش واریز وجه را در پرونده خود ضبط کنید. این عمل دو خاصیت مثبت خواهد داشت. نخست اینکه متحمل زیان دو برابر نخواهید شد و ثانین- کسی که در پرونده شما، به نوعی مصدوم شدهاند، میتواند هزینه درمان خود را از مبلغی که شما پرداخت میکنید تامین کند. چرا که در بسیاری از مواقع افرادی که مواجه با صدمه بدنی میشوند، توان پرداخت هزینههای بیمارستانی را نداشته و برخی از آنها نیز خود سرپرست خانواده هستند. واریز مبلغ زود هنگام دیه باعث میگردد که این دست از افراد بار مالی کمتری را به دوش کشند.
دو برابر شدن نرخ دیه به نوعی به زیان کسانی است که در حال حاضر محکوم به پرداخت دیه شده و یا در آستانه محکومیت به پرداخت دیه هستند که تا تاریخ 16 آذر مبلغ دیه محکوم شده را پرداخت نمیکنند
5-در حوادث رانندگی، اگر شما بر اثر بیاحتیاطی تصادف نمایید و در این تصادف، خسارات بدنی به شخصی وارد کنید یا اینکه به سرنشینان خودرویتان آسیبی وارد شود، یا اینکه در محل کار یا کارخانه یا ساختمان و …. بر اثر بیاحتیاطی شما فردی مصدوم گردد، در صورتی که خودرو یا محل کار خود را بیمه کرده باشید، شرکت بیمه تا مبلغی که در بیمه نامه توافق شده است، مبلغ دیه افراد مصدوم را خواهد پرداخت. توجه داشته باشید که تا مبلغی که توافق کردهاید، شرکت بیمه مبلغ دیه را پرداخت میکند. مازاد بر مبلغ توافق شده را خود میبایست پرداخت کنید. بنابراین به مبلغ توافق شده توجه نمایید تا از زیان آتی پیشگیری کنید.
6-شرکتهای بیمه، بر اساس قراردادی که با شما منعقد کردهاند متعهد به پرداخت خسارات ناشی از بیاحتیاطی شما خواهند بود. در قراردادی که با شرکتهای بیمه منعقد میکنید، مبلغ دیه را بر اساس هر شخص 120 میلیون تومان، در نظر گرفته و بر این اساس قرارداد بیمه خود را تنظیم نمایید. چرا که بر مبلغ دیه در ماههای حرام (رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرم) طبق قانون یک سوم افزوده میگردد.
7-امکان دارد افرادی از نزدیکانتان محکوم به پرداخت دیه شده و به علت ناتوانی در پرداخت دیه در زندان باشند. شما میتوانید با کمک دیگر خویشاوندان مبلغ دیه را جمع آوری کرده و موجبات پرداخت دیه را فراهم کنید. این عمل شما نه تنها امری خیر و خداپسندانه است، بلکه باعث میگردد که فردی از نزدیکانتان را از زندان آزاد کنید.
8-گمان نکنید که چون شرکت بیمه، دیه مصدوم حادثهای که شما مسبب بروز صدمه به وی بودهاید را به طور کامل پرداخت میکند. همانطور که گفته شد، شرکتهای بیمه تا مبلغ توافق شده، مبادرت به پرداخت دیه میکند. پس در صورتی که میبایست دیهای پرداخت کنید، و خسارات بدنی موضوع قرارداد بیمه، کمتر از دیه مقرر در حکم دادگاه است، تا شانزدهم خرداد مازاد بر مبلغی که شرکت بیمه پرداخت میکند را پرداخت نمایید. در غیر این صورت پس از شانزدهم خرداد متحمل خسارات بسیاری خواهید شد.
9-توجه داشته باشید که لازم است جهت جلوگیری از هر گونه خسارات احتمالی، محل کار، کارخانه، ساختمان، خودرو و … خود را بیمه نموده و پیش از انقضای قرارداد بیمه، قرارداد خود را تمدید یا قرارداد دیگری با شرکت بیمه منعقد کنید.
لازم به توضیح است که وزارت دادگستری که زیر مجموعه دولت است، با تصویب این مبلغ به عنوان دیه خساراتی را به دهها هزار نفر از شهروندان، به صورت ناخواسته به بار خواهد آورد که پیشبینی میشود. قابل جبران برای بسیار از شهروندان ایرانی نبوده و امکان دارد در آیندهای نزدیک زندانهای ایران مملو از افرادی شود که به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیه، راهی زندان شوند. و کسانی که در زندان بودهاند و امید به پرداخت دیهای که در حال حاضر مقرر شده بود را داشتند با دو برابر شدن محکومیت آنها توانایی پرداخت دیه را از دست داده و به مدت نامعلومی در زندان بازداشت باشند.
تعیین این مبلغ با توجه به تورمی که به دلیل سیاستهای غلط دولت دامنگیر شهروندان شده است و همچنین هزینههای سرسامآور پزشکی و درمانی و نیز هزینههای از کار افتادگی مبلغی مناسب است
ماده 696 قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است: در کلیه مواردی که محکوم علیه به پرداخت دیه محکوم شده باشد و از اجرای حکم امتناع کند، به تقاضای محکوم له، دادگاه با فروش اموال محکوم علیه، به جز مستثنیات دین، حکم را اجرا یا تا استیفای حقوق محکوم له، محکوم علیه را بازداشت خواهد نمود. و چنانچه محکوم علیه مدعی اعسار شود تا صدور حکم اعسار و یا پرداخت به صورت تقسط، بازداشت ادامه خواهد داشت. این ماده قانونی مجوزی است بر دستگاه قضایی که به راحتی کسانی که محکوم به دیه شدهاند و از پرداخت دیه به هر نحوی استنکاف میکنند را بازداشت کند.
البته تعیین این مبلغ با توجه به تورمی که به دلیل سیاستهای غلط دولت دامنگیر شهروندان شده است و همچنین هزینههای سرسامآور پزشکی و درمانی و نیز هزینههای از کار افتادگی مبلغی مناسب است. چرا که که مبلغ دیه پیشین، هزینههای درمان مصدومین حوادث را پوشش نمیداد و مصدومین ناچار میشدند برای درمان خود، یا متحمل خسارت شوند و یا اینکه خود را مقروض دیگران نمایند و این به دلیل آن است که خسارات مازاد بر دیه توسط متهم، پرداخت نشده و مصدمین صرفن میتوانند، مبلغ دیه را از دادگاه مطالبه کنند، هر چند برخی از دادگاهها نظر به پرداخت خسارات مازاد بر دیه را نیز بر اساس دادخواست حقوقی علی حده دارند ولی اغلب نیز از صدور حکم به پرداخت خسارات مازاد بر دیه خودداری میکنند و دیه مقرر در قانون مجازات اسلامی را در احکام خود لحاظ مینمایند.
به هر حال تعیین نود میلیون تومان برای پرداخت دیه، مزایا و توالی فاسدی هم دارد که از نظر گرامیتان گذشت. امیدوارم مسوولین، در این مورد توجه و تامل ویژه نمایند و سیاستی را اتخاذ کنند که توالی فاسد تعیین دیه به این میزان، مرتفع گردد. از جمله اینکه شرکتهای بیمه را نیز مکلف کنند تا خساراتهایی که طرف مقابل بیمه به بار میآورد را در حد دیه مقرر در سال جدید پوشش داده و بودجهای خاص به ستاد دیه تخصیص دهند که این ستاد، زندانیان و افردای که ناتوان از پرداخت دیه هستند را مساعدت نماید تا از زندان آزاد و یا راهی زندان نگردند.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، منابع خبری اصولگرایان از خودکشی نافرجام رییس ستاد فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در زندان اوین خبر دادهاند. عباس امیریفر از نزدیکان اسفندیار رحیممشایی شامگاه یکشنبه یکم می توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شده بود.
به گزارش روزنامه جوانآنلاین، منسوب به سپاه پاسداران، «ع.تبر»، (نام اصلی عباس امیریفر) که از اعضای آنچه «حلقه یک جریان انحرافی» خوانده، بوده و وظیفه انشقاق در برخی تشکلهای ارزشی را برعهده داشت چندی پیش به اتهاماتی چند دستگیر شده بود که اخیرن در زندان پارچ پلاستیکی را به صورت چاقو درآورده و اقدام به خودکشی کرده بود که باهوشیاری ماموران نجات پیدا کرده است.
در همین حال گزارشهای تایید نشده، از تصمیم آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، برای برکناری محمود احمدینژاد از سمت رییس جمهوری حکایت دارد.
بیشتر بخوانید:
«مقابله با جریانات انحرافی در دستور کار وزارت اطلاعات»
«بازداشت یکی از مسوولان ارشد نهاد ریاست جمهوری ایران»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، پریوش سطوتی، همسر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه ایران در دولت دکتر محمد مصدق شامگاه شنبه با سپردن وثیقه آزاد شده است. او هفته گذشته به دلیل اتهامات امنیتی در تهران دستگیر شده بود.
گفته میشود که خانم سطوتی به درخواست اسفندیار رحیممشایی از فروردین سال ۱۳۸۸ به تهران بازگشته و تا زمان دستگیری در هتل لاله اقامت داشته است.
دادستان تهران در پی دستگیری خانم سطوتی گفت: «در خصوص اقداماتی که در رابطه با اموال برخی ایرانیها، ملاقاتهایی که انجام داده و طلاهایی که به همراه داشته تحقیقات مفصلی صورت گرفته و تحقیقات ما همچنان ادامه دارد.»
بیشتر بخوانید:
«حکم پرونده اسیدپاشی به دلیل فنی اجرا نشد» – (اخبار مرتبط)
یکشنبه 1 خرداد 90 / 22 می 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات یکشنبه ایران
مجله جاماندگان- «اصلاحطلبان، طعمههای جدید توابسازی»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
روزنگاشت- «نویسنده زندگی شاه عباس اول»- محبوبه شعاع
مجله خبری کابل – آرین
پرسه- «در ایران محال است»- سیمین
بخش دوم خبرها
صدای شعر ایران و جهان- «شعروفون»( پادکست دوم)- مانا آقایی و لیلا فرجامی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن، که از سوی مخالفان داخلی و کشورهای منطقه برای کنارهگیری از قدرت تحت فشار قرار دارد، روز یکشنبه گفت که در همین روز طرح خلع ید خود را امضا خواهد کرد، اما در عین حال این طرح را «یک کودتا» لقب داد و آن را محکوم کرد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، وی که از همپیمانان غرب در مبارزه با سازمان القاعده است، روز یکشنبه همچنین به ایالات متحده و اروپا هشدار داد که با رفتن او «درها به روی القاعده برای کنترل یمن» باز خواهد شد.
طرح پیشنهادی که آقای صالح روز یکشنبه قول امضا کردن آن را داده است از سوی شش عضو «شورای همکاری خلیج پارس» برای حل بحران یمن تهیه شده و از حمایت آمریکا نیز برخوردار است.
برپایه این طرح، علی عبداله صالح ظرف ۳۰ روز قدرت را به معاونش میسپارد، و در مقابل، آقای صالح و مشاورانش از پیگرد قانونی مصون خواهند بود و دولت وحدت ملی به نخستوزیری مخالفان تشکیل و انتخابات، دو ماه بعد برگزار میشود.
کمیسیونی مرکب از نمایندگان دو جناح و همچنین ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل بر اجرای این طرح نظارت خواهند داشت.
احزاب مخالف علی عبداله صالح، روز شنبه طرح شورای همکاری خلیج پارس را امضا کردند و ایالات متحده نیز از علی عبداله صالح خواسته است روز یکشنبه به وعدهاش در کنارهگیری از قدرت عمل کند.
بیشتر بخوانید:
«بررسی دخالت ایران در کشورهای عربی»
خبر / رادیو کوچه
یک منبع آگاه روز یکشنبه، در اظهارنظری در رسانههای منسوب به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و در پی بازداشت سی تن به اتهام جاسوسی برای آمریکا در ایران اظهار داشت چند تن از مدیران دولتی و نهادهای خدماتی در فهرست بازداشتشدگان اخیر قرار دارند.
به گزارش فارس، یک منبع آگاه که از عنوان نامش خودداری کرده است در گفتوگویی از بازداشت یک مدیر دولتی در یک وزارتخانه و چند مدیر نهادهای خدماتی در جریان «فروپاشی شبکه خرابکاری وابسته به سیا» خبر داد.
به گفته این منبع آگاه، «یکی از بازداشتشدگان در یکی از وزارتخانههای کشور 25 سال سابقه فعالیت دارد که جذب این شبکه شده بود؛ وی مهمترین انگیزه تلاش برای جمعآوری اطلاعات و انتقال آن را به شبکه جاسوسی خارج از کشور، دریافت اقامت از آمریکا یا یک کشور اروپایی و سپری کردن ایام بازنشستگی خود در خارج کشور» عنوان کرده است.
همچنین به گفته این منبع آگاه، «یکی از مدیران یک نهاد خدماترسانی نیز بسته بسیار مهمی از ریز فعالیتهای این نهاد خدماتی و شیوههای خرابکاری در این نهاد را آماده ارسال کرده بود که دقایقی قبل از ارسال این بسته مهم به سرپلهای اطلاعاتی،» بازداشت شده است.
بر پایه این گزارش یکی دیگر از مدیران بازداشت شده، در حوزه مالی و پولی فعالیت داشته که اطلاعات جامعی را درباره چگونگی دور زدن تحریمهای ایران و نیز شیوه مبادلات اخیر ایران آماده ارسال کرده بود.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت سی جاسوس آمریکایی در برنامه تهاجمی وزارت اطلاعات»
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
صبح امروز چهار مهاجم مسلح بر یک ساختمان دولتی در ولایت خوست افغانستان وارد شدند و به درگیری با نیروهای امنیتی افغان پرداختهاند.
زمری بشری سخنگوی وزارت داخله افغانستان ظهر امروز در یک نشست خبری در کابل گفت، مهاجمان ساعت چهارو نیم صبح وارد این ساختمان شدند و تاکنون درگیری جریان دارد.
وی افزود تا کنون یک غیرنظامی، دو پلیس و یک انتحارکننده کشته شده و چهار سرباز دیگر پلیس زخمی شده است.
به گفته بشری همچنان مقدار مهمات و یک خودروی مملو از مواد انفجاری را از نزدیک محل رویداد کشف و خنثا کردهاند.
طالبان مسوولیت این حمله را به عهده گرفتهاند.
این در حالیست که روز گذشته نیز یک حمله انتحاری در داخل یک بیمارستان نظامی در کابل شش کشته و بیست و سه زخمی بر جاگذاشت.
بیشتر بخوانید:
«بیش از ۲۵ کشته و زخمی در انفجار بیمارستان افغانستان»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهدی سحرخیز
منبع: سایت شخصی
جناب آقای خاتمی
با عرض سلام و احترام
حتمن خبر مرتبط با وضعیت سلامتی پدرم عیسی سحرخیز را شنیدهاید. آنچه باعث شد که این سطور را برایتان به رشته نگارش درآورم، صحبتهای چند روز پیش شما مبنی بر درخواست گذشت خامنهای از ظلمها مردم به نظام و رهبری بود و قولی خودخواسته از جانب مردم داده بودید که ظلم و ستمی که بر آنها رفته است، را خواهند بخشید.
جناب آقای خاتمی، خودتان از میزان احترام قلبی که برای تان قایل هستم، خبر دارید. همین حس احترام بود که من و همسرم خواسته بودیم که زندگی مشترکمان را با خطبه عقدی که شما جاری میسازید، شروع شود. امیدوارم خواندن این سطور تلخ، را حمل بر گستاخی بنده ننمایید. من فرزند همان پدری هستم که آسایش خود و خانوادهاش را برای گفتن کلمه حق به خطر انداخت. و من هم از عیسی یاد گرفتهام که برای گفتن کلمه حق، ملاحظه هیچ کس را نکنم.
آقای خاتمی نمیدانم زجههای مادر سهرابها و نداها یادتان هست. آقای خاتمی، میدانید وقتی به کسی تجاوز شود، اثار روحی و روانیش تا اخر عمر یادگار خواهد ماند. جناب خاتمی، نمیدانم میتوانید تصور کنید وقتی بچه هفت ساله مادرش را، عزیزترین کسش را زیرچرخ های ماشینی پخش شده به سنگفرش خیابان ببیند، چه حالی خواهد داشت؟ بیشتر نمیپرسم که توان تحمل فشار روحی و عصبی ناشی از یاداوری ان صحنهها را ندارم.
با آن که خود را محق میدانم، اما از شما نمیپرسم که با دیدن این همه جنایت، لحظهای به این فکر کردهاید که ان روزی که زمام برخی امور به دستان شما بود، به جای کرنش، اندکی بر کجرویها ایستادگی کرده بودید، شاید دوره گردون، گردشی دیگر داشت و این همه درد و رنج سهم ما مردمان صلحجو نمیشد!! از شما نمیپرسم که چرا رهاورد دوران زعامت شما، نکبت و سیاهی احمدینژاد برای ایران بود. از شما نمیپرسم که وقتی نمایندگان رشید مجلس ششم، جلوی یک صداسازی مجلس و فرمان ملوکانه رستاخیزسازی مجلس پرداختند، شما چه کردید. حتا از شما نخواهم پرسید که ای مرد ناهوشیار، این همه تجربت، تو را بس نبود که به خود آیی؟ همه این ها را نخواهم پرسید چون که میدانم پاسخ معقولی برای آنها ندارید!

اما از شما خواهم پرسید که به چه مجوزی از جانب خود من، از جنایاتی که بر پدرم رفته، گذشت مینمایید. و از شما خواهم پرسید، که مگر شما شیعه حسین نیستید؟ پس چگونه با یزید زمان، بیعت میکنید؟ چه آنکه آقای خامنهای روی یزید را سپید کرده است. یزید به حضرت زینب و اسرا آسیبی نرساند، اما در زندانهای جناب آقای خامنهای اسرا تکه تکه شدند، به شرافت و انسانیتشان تجاوز شد. آیا خامنهای کم از یزید دارد؟
از شما خواهم پرسید، مگر خود را پیرو علی نمیدانید. مگر علی آن نبود که از زمان شنیدن حکایت زن یهودی که خلخال از پایش ربوده بودند، گفت که سزاوار است آرزوی مرگ کند.
شما خود حق انتخاب دارید که از جانب خودتان با شیطان بیعت کنید، اما حق ندارید بیعتتان را به نام مردم، مهر بزنید. شما حق ندارید از جانب عیسی سحرخیز، حرفی بزنید که او بارها خامنهای را مسوول مصایب رفته بر مردم دانسته است و حال که دستش از دنیای آزاد کوتاه است، من طنین صدایش خواهم بود، و حرفایش را تکرار خواهم کرد. نه تنها حرفهای او، بلکه حرفهای ابوالفضل قدیانی را هم بلند بلند خواهم گفت. خواهم گفت که مسوول تمام این اتفاقات، شخص آقای خامنهای است، هم او که دستور کشتار را در جلوی چشمان حیرتزده میلیونها نفر در خطبه خون داد.
تاریخ شاهد است که ما تا گام آخر، جز مسالمتجویی، گامی برنداشتیم. اما طبق همان قرانی که شما به تعد آن لباستان، باید مروجش باشید، جلوی ظلم خونریز کوتاه نخواهیم آمد.
توصیه من هم به شما آن است که اگر توان آن را ندارید که همراه شوید، دستان خونآلود خامنهای را نشویید. آن که خود را برابر با خدا داند، فرعون است. فرعونها اگر گوش شنوایی داشتند، حداقل پس از گفتههای شما، تغییری در رویه میدادند. حال آن که جواب تفرعنانهاش از زبان قصابش در کیهان، خائن خطاب کردن شما باشد.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
دوم خرداد برابر با سالروز درگذشت «نصراله فلسفی سوادکوهی» مورخ، نویسنده، روزنامهنگار، شاعر و مترجم معاصر ایرانی است. وی زاده سال 1280 بود و سرانجام در دوم خرداد سال 1360 درگذشت. از او آثار بسیاری باقی مانده که معروفترین آن «زندگانی شاه عباس اول» در پنج جلد است که بارها تجدید چاپ شده است.
«نصراله فلسفی سوادکوهی» در سال 1280 خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش «میرزا نصرالهخان سوادکوهی» و پدر بزرگش «حائری مدرس» از حکمای معروف عهد «ناصرالدین شاه» قاجار بود. نصراله تحصیلات مقدماتی را در مدرسههای «اقدسیه»، «آلیانس» و «دارالفنون» فراگرفت.
او از بدو جوانی به ترجمه آثار ادبی فرانسوی پرداخت و چند کتاب و مقاله را از فرانسه به فارسی ترجمه کرد و برخی داستانهای کوتاه را نیز در روزنامه «مرد امروز» منتشر کرد که سبب شهرتش در محافل علمی و مطبوعات تهران شد و به عنوان یکی از بهترین مترجمان زبان فرانسه شناخته شد.
فلسفی در اوایل روی کار آمدن «رضا شاه» به همکاری با روزنامه «شفق سرخ» به مدیریت «علی دشتی» پرداخت و همکاری خود را با اساتید معروف آن زمان «سعید نفیسی» و «رشید یاسمی» آغاز کرد. از بهترین ترجمههای وی در این زمان «سرگذشت ورتر» اثر «گوته» شاعر و دانشمند آلمانی، تاریخ انقلاب روسیه و آخرین ملکه تزاری بود که با استقبال خوانندگان مواجه شد.
وی سپس در به استخدام وزارت «پست و تلگراف» درآمد و در سال ۱۳۰۷ چند ماهی در وزارت دادگستری به خدمت پرداخت و پس از آن به وزارت فرهنگ منتقل شد. همزمان او در دارالفنون، دانشسرای عالی و مدارس متوسطه تهران به تدریس تاریخ و جغرافیا و علوم ادبی پرداخت و با تاسیس دانشگاه تهران به عنوان استاد به تدریس تاریخ پیش از اسلام در دانشکده ادبیات مشغول شد.
نصراله فلسفی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ در سمت رایزن فرهنگی ایران در «ایتالیا» و «اسپانیا» مشغول خدمت بود تا سرانجام در سال ۱۳۴۳ به درخواست خودش بازنشسته شد و در اروپا ساکن گشت و در آنجا گردآوری اسناد و مدارک تاریخی را دنبال کرد. او همچنین به مدت یک سال به تدریس در «استراسبورگ، فرانسه» پرداخت و در سال 1345 مجله «ایرانیکا» را انتشار داد.

فلسفی علاوه بر نویسندگی و ترجمه کتابهای بسیار، مقالات تحقیقی نیز درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریات به چاپ رساند. مقالات تحقیقی او درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریههایی چون تعلیم و تربیت، مهر، سخن، شفق سرخ، اتحاد، یغما، وحید، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز و نشریه کتابخانه ملی تبریز به چاپ رسیده است.
نصراله فلسفی در طول زندگانی خود هیچگاه ازدواج نکرد. وی در اواخر عمر به علت شدت بیمارهایش به ایران بازگشت و در نهایت در سن هشتاد سالگی در دوم خرداد ۱۳۶۰، یک ماه بعد از ورود به ایران، در تهران درگذشت و در شهر ری در «عبدالعظیم» به خاک سپرده شد.
از آثار معروف او میتوان به: «تاریخ اروپا در قرن نوزدهم و بیستم»، «تاریخ روابط اروپا و ایران در دوران صفوی»، «تاریخ ایران پیش از اسلام»، «تاریخ ایران بعد از اسلام»، «جنگ چالدران»، «تاریخ عمومی جهان در قرنهای هفدهم تا بیستم میلادی»، «تاریخ عمومی در قرن معاصر»، «تاریخ غزنویان»، «تاریخ و جغرافیا (دوازده جلد، برای تدریس در دبیرستانها، با مشارکت علیاصغر شمیم)» و «زندگانی شاه عباس اول (در پنج جلد)، که معروفترین اثر اوست و بارها تجدید چاپ شده است، اشاره کرد.
منبعها:
ویکیپدیا
راسخون
آفتاب
خبر / رادیو کوچه
در حالی که ساعتی قبل در روز یکشنبه شایعاتی در مورد درگذشت ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران منتشر شده بود، یکی از نزدیکان خانواده وی که روز یکشنبه در بیمارستان کسری حضور داشت این خبر را تکذیب کرده است.
به گزارش ایسنا، یکی از نزدیکان خانواده حجازی که هماکنون در بیمارستان کسری حضور دارد در گفتوگویی با اشاره به وضعیت حجازی گفت: «شرایط ناصرخان نسبت به روز گذشته تفاوت آنچنانی نکرده است. تنها فشار خون او کم شده و حالشان همچنان مساعد نیست. حجازی همچنان در کما به سر میبرد و ما از تمامی مردم ایران میخواهیم برای بازگشت سلامتی ایشان دعا کنند.»

ناصر حجازی روز جمعه و در بین دو نیمه دیدار استقلال تهران و پاس همدان به کما رفته بود و به بیمارستان کسری منتقل شد.
پزشک معالج ناصر حجازی در مورد آخرین وضعیت او گفته بود: «مواد مغذی را از طریق لوله به بدن او میرسانند.»
انتقادات ناصر حجازی درباره سیاستهای اقتصادی دولت دهم، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد و به زعم اصحاب رسانه، محبوبیت او را نزد افکار عمومی و حتا کسانی که چندان علاقهای به عرصه ورزش ندارند، دو چندان کرد.
بیشتر بخوانید:
«ناصر حجازی در وضعیت بسیار وخیمی بهسر میبرد»
خبر / رادیو کوچه
به رغم ادامه تظاهرات گسترده مخالفان سیاستهای اقتصادی دولت اسپانیا، مردم این کشور برای برگزاری انتخابات محلی روز یکشنبه آماده میشوند.
پیشبینی میشود حزب سوسیالیست حاکم در این انتخابات که برای تعیین اعضای شوراهای شهر و روستا و فرمانداران برگزار میشود، شکست سنگینی را تجربه کند.
تظاهرکنندگان از رقم بالای بیکاری جوانان و سیاستهای اقتصادی دولت ناراضی هستند.
خوزه لوییس رودریگز زاپاترو، نخست وزیر اسپانیا با مشکلات اقتصادی متعددی مواجه است.
تعداد تظاهرکنندگان در مادرید و دیگر شهرهای اسپانیا در روز شنبه به رغم ممنوعیت برگزاری تجمعهای اعتراضی بیشتر از روزهای گذشته گزارش شده است.

گزارشها بیانگر تجمع ۳۰ هزار نفر در میدان پورتا دلسول در شهر مادرید است.
تظاهرات مشابهی در شهرهای دیگر از جمله بارسلون، والنسیا، سویل و بیلبائو برگزار شد.
در این حال، پلیس با معترضان درگیر نشده است.
مخالفان از رایدهندگان خواستهاند به دو حزب اصلی یعنی سوسیالیستها و مخالفان راست میانه رای ندهند.
مخالفان خواهان ادامه تظاهرات پس از برگزاری انتخابات هستند.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس اعلام اداره هوانوردی غیرنظامی سوییس، به دنبال خودداری شرکتهای نفتی از فروش سوخت به شرکت هواپیمایی «ایرانایر»، امکان سوختگیری هواپیماهای ایرانی در فرودگاه ژنو وجود ندارد و مقامهای سوییسی میگویند، به دنبال یافتن «راهحل عملی» برای این مشکل هستند.
به گزارش خبرگزاری سوییس، آنتون کوهلر، سخنگوی اداره فدرال هوانوردی سوییس روز جمعه اعلام کرده است، شرکتهای نفتی از ارایه سوخت به هواپیماهای ایرانایر در فرودگاه ژنو خودداری میکنند.
وی گفت: «در حال حاضر هواپیماهای ایرانایر در فرودگاه ژنو سوخت دریافت نمیکنند.»
شرکت تامین کننده سوخت هواپیماها در فرودگاه ژنو نیز با تایید این خبر اعلام کرده است، این شرکت از پایان ماه آوریل سال جاری میلادی تاکنون دیگر هیچگونه رابطه تجاری با ایرانایر نداشته است.
بر اساس اعلام شرکت تامین کننده سوخت هواپیماها در فرودگاه ژنو، علت این امر، خودداری شرکتهای نفتی از دادن سوخت به هواپیماهای ایرانی بوده است.
با این حال براساس این گزارش، پرواز هفتگی ایرانایر به ژنو لغو نمیشود و هواپیماهای ایرانی برای سوختگیری باید در کشورهای دیگری مانند صربستان فرود آیند.
در سال گذشته خورشیدی و به دنبال تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت و نیز تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، گزارشهایی درباره خودداری چند کشور اروپایی از تحویل سوخت به هواپیماهای مسافربری ایرانی منتشر شده بود.
از سوی دیگر در اواخر فروردین ماه سال جاری محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری اسلامی، اعلام کرد، که ایران در اقدامی «تلافیجویانه»، تامین سوخت برای هواپیماهای غربی در فرودگاههای ایران را ممنوع کرده است.
بیشتر بخوانید:
«تحریم بانک تجارت ایران-اروپا از سوی اتحادیه اروپا»
رادیو کوچه
1907 میلادی- «ژرژ پراسپر رمی»(Georges Prosper Remi) مشهور به «هرژه» نویسنده و کارتونیست بلژیکی زاده شد. او بیش از همه به خاطر خلق ماجراهای «تنتن و میلو» مشهور است. این اثر از مشهورترین آثار کمیک (داستان مصور) به خصوص در تاریخ اروپا است و به خاطر آن نام «هرژه» در ۲۰۰۳ به تالار مشاهیر کتابهای کمیک اضافه شد.
هرژه آموزش رسمی هنری ندیده بود ولی پس از ترک مدرسه، ابتدا به عنوان یک گرافیست شروع به کار کرد و به دنبال آن از سال ۱۹۲۹ تا هنگام مرگش در سال ۱۹۸۳ به خلق ماجراهای تن تن مشغول بود. گفته شده هرژه در اواخر عمرش از مخلوقش تنتن زده شده بود و حتا در یک مرحله از تنتن به خاطر فشاری که در یک عمر هنری بر رویش گذاشته بود تنفر پیدا کرده بود و گاه نقاشیهایی میکشید که به نوعی تنفرش را از تنتن بروز بدهد. یکی از معروفترین آنها نقاشی است که تنتن را به صورت ارباب و خود هرژه را به شکل برده تن تن نشان میدهد.
هرژه در ۱۹۸۳ در بلژیک درگذشت. با مرگ وی آخرین کتاب تنتن به نام تنتن و هنر جدید ناتمام ماند. هرچند هنرمندان مشهوری سعی در تمام کردن آخرین داستان تنتن کردند. بر طبق وصیت ژرژ رمی، هیچ هنرمندی بعد از وی حق خلق داستان جدیدی از تنتن را نداشت و در حقیقت با مرگ وی مجموعه داستانهای تنتن به پایان رسید.
1990 میلادی- در پی نشست دو جانبه وزرای خارجه دو کشور یمن شمالی و جنوبی و در یک اعلامیه مشترک، اتحاد دو یمن در چنین روزی اعلام شد. به این ترتیب این دو کشور، تحت عنوان جمهوری یمن، بار دیگر کشوری واحد تشکیل دادند و اعضای پارلمان مشورتی دو کشور، قانون اساسی یمن واحد را به اتفاق آرا تصویب کردند. پس از این تحولات، سرهنگ «علی عبداله صالح»، به عنوان رییس جمهوری یمن متحد انتخاب شد. در سال 1914، در پی قراردادی میان امپراتوری عثمانی و انگلیس، یمن جنوبی از یمن شمالی، جدا شده بود.
یمن کشوری است عرب در جنوب غربی آسیا و در جنوب شبه جزیره عربستان واقع در خاورمیانه، و پایتخت آن شهر «صنعا» است.
2004 میلادی- «منموهان سینگ» (Manmohan Singh) به معرفی حزب کنگره ملی هند نخست وزیر تازه این کشور شد. وی نخستین سیک هندی است که نخست وزیر این کشور میشود. وی تاکید کرد که دولت او کنترل صنایع معین را از دست نخواهد داد، بانکها همچنان زیر نظر مستقیم دولت خواهند بود و شرکتهای دولتی به جای غیردولتی شدن به صورت رقابتی اداره خواهند شد و دولت او از پیروان یک فرقه مذهبی برضد فرقه دیگر حمایت نخواهد کرد و به این ترتیب از پدید آمدن برخوردهای مذهبی جلوگیری میشود.
لازم به اشاره است که 12 درصد از جمعیت هند مسلمان و دو در صد سیک هستند.
1359 خورشیدی- پس از انقلاب اسلامی، در آبان 1358 روابط جمهوری اسلامی با آمریکا بحرانی شد و به منظور وادار کردن آمریکا به استرداد «محمدرضا پهلوی» سفارت آمریکا به تصرف دانشجویان درآمد و کلیه کارکنان آن به گروگان گرفته شدند. در پی آن در اول خرداد 1359، آمریکا و برخی کشورهای اروپا، داد و ستدهای اقتصادی ایران را تحریم کردند.
——————————————-
برخی از رویدادهای دیگر
- روز بزرگداشت ملاصدرا
1885 میلادی- «ویکتور ماری هوگو» شاعر و رماننویس مشهور فرانسوی در پاریس درگذشت.
1859 میلادی- «سر آرتور کانن دویل» (Sir Arthur Ignatius Conan Doyle) نویسنده و پزشک اسکاتلندی متولد شد. وی شهرت خود را مدیون پدیدآوردن شخصیت «شرلوک هولمز» کارآگاه خصوصی است.
منبعها:
ویکیپدیا (فارسی و انگلیسی)
راسخون
Iranian history
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: ملی مذهبی
بنا به اخبار دریافتی خامنهای مذاکراتی جدی را از طریق جنتی با احمدینژاد آغاز کرده اما نتایج آن امید بخش نبوده است؛ برطبق این خبر در آخرین قدم خامنهای پیغام فرستاده یا کوتاه میآیی و با کنار میروی! بر همین اساس خامنهای یک شورای سه نفره را برای رسیدگی به وضعیت رییس جمهوری تشکیل داده که دو نفر آن ولایتی و فروزنده هستند، وی به احمدینژاد گفته فروزنده را به عنوان معاون اول خود انتخاب کند؛ ولی وی زیر بار نرفته است.
شایان ذکر است طبق قوانین، بعد از برکناری رییس جمهور معاون اول وی باید موقتن ریاست دولت را برعهده بگیرد.
برخی شنیدههای غیرتایید شده نیز حاکی است خامنهای برای هاشمی رفسنجانی هم پیغام فرستاده که برای انتخابات ریاست جمهوری آماده شوید.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهران امیراحمدی
منبع: وبلاگ شخصی
سخنان اخیر محمد خاتمی رییس جمهوری ناکام اصلاحات موجب شد تا حداقل برای هزاران ایرانی این نکته به صراحت روشن گردد که اصلاحلات در جمهوری اسلامی از همان ابتدا مرده و فرمایشی به دنیا آمده بود اگر چه این نکته از آغاز روشن و مبرهن بود .با این وجود به رغم اینکه اصلاحطلبان حکومتی بارها به صراحت ماهیت حرکت خود را در شاکله نظام موجود تعریف کردهاند، هنوز برخی چشم امید به ایشان بستهاند.
سخنان چند ماه قبل مهاجرانی در مبرا بودن خامنهای از فساد اقتصادی و افاضات اخیر خاتمی در اینکه ملت و ولی فقیه باید همدیگر را عفو نمایند به خوبی نشان از این واقعیت دارد که اصلاحطلبان حکومتی در حال رایزنی برا ی توطئهای دیگر میباشند تا بار دیگر با عوامفریبی اسب سرکش مطالبات مردم را مهار کرده و همچنان در میدان محصور و خارج از مفرهای رهایی بخش، وجدان جمعی جامعه را به بازی گیرند. این توطئه وقتی جدیتر میشود که فرخ نگهدار مبارز سابق که روابط گرمی با اصلاحطلبان حکومتی دارد، علنن اعلام میکند راهی جز حرکت در ساختارهای پوسیده نظام جمهوری اسلامی برای مردم ایران باقی نمانده است.
تمام این شنیدهها در کنار هم نشان از یک بازی شوم و نفرت بار میهد که حاکمیت در طول این سالها به خوبی از طریق اصلاحطلبان حکومتی و برخی از ساده لوحان فرنگنشین، در پیش گرفته است. این قضایا در حالی قابل بررسی است که ولی فقیه یعنی سلطان خودکامه ایران، برای مشروعیت بخشیدن به شیوه حکمرانی خویش با قربانی کردن رییس جمهوری دستآموزی که بنای نافرمانی گذاشته، عملن باب استارت این بازی ریاکارانه را باز کرده است. از این رو برخی از اصلاحطلبان حکومتی و بعضی از خارج نشینان سادهلوح از هم اکنون خود را برای یک فریب دیگر آماده مینمایند، نیرنگی که شاید رویاهای شیرین ملتی خسته از استبداد را به کابوس بقای بیشتر جمهوری اسلامی تبدیل نماید. این در حالی است که برخی از همکاران رسانهای ما نیز که در صداقت ایشان شکی ندارم تمایل دارند تا از یک سوراخ بارها گزیده شوند و عملن به عنوان ابزاری در دست این رویکرد خائنانه قرار گرفتهاند. بیشک خامنهای، هاشمی و خاتمی بازیگران اصلی این بازی ریاکارانه خواهند بود که البته منافع مشترک، ایشان را در کنار هم قرار خواهد داد در غیر این صورت هیچکدام از این اضلاع مثلث در باطن و ظاهر تاب تحمل هم دیگر را نداشته و ندارند.
ناگفته نماند اگر در دوره اصلاحات به رویکردهای ریاکارانه نظام و برخی اصلاحطلبان حکومتی خرده میگرفتیم علاوه بر اینکه به تندروی و تضعیف جنبش اصلاحات متهم میشدیم ما را به بیگانگان و دولتهای خارجی وصل میکردند. متاسفانه اکنون نیز مخالفان و منتقدان جدی این نظام به انحای مختلف تحت فشار هستند چراکه اصلاحطلبان حکومتی بیش از پیش در نهادهای سیاسی و رسانههای بینالمللی دست با لا را دارند، گویا قرار است فریادهای 30 ساله مردم ایران با عایقهای صوتی اصلاحطلبان حکومتی، همچنان به جایی نرسد. نگارنده و بسیاری از دوستان که در داخل ایران بودیم همواره به بازیهای ساختگی محافظهکاران و خاماندیشی برخی از نیروهای داخلی و خارجی از همان ابتدا با دیده شک و تردید مینگریستیم و به رغم فشارها و محدودیتهایی که از جانب محافظهکاران و اصلاحطلبان بر ما تحمیل میگشت، بارها با زبان بیزبانی داد بر آوردیم ولی افسوس که هیچ صدایی از این نحوه نگرش شنیده نشد و تاسفبارتر اینکه هنوز هم شنیده نمیشود. نگارنده 9 سال پیش بر رویکردهای کجدار مریز اصلاحطلبان حکومتی خرده گرفتم که حاصلش چیزی نبود جز بایکوت و خفقان از سوی هر دو جناح حکومت، تصویر بالا شاهدی است بر این ادعا.
باری اگر نیروها سکولار و دگراندیش در شرایط فعلی نتوانند صدای واقعی مردم ایران یعنی حرکت و زیست در خارج از افقهای جمهوری اسلامی را به گوش جهانیان برسانند قطعن حاکمان فرصتطلب فعلی، بار دیگر با ریاکاری و عوامفریبی خواهند توانست اسب سرکش مطالبات مردم ایران را برای چند صباح دیگر مهار کنند.
آیا مردم ایران بار دیگر در دام دسیسههای حاکمان خود کامه ایران قرار خواهند.
خبر / رادیو کوچه
فیلم «به امید دیدار» به کارگردانی محمد رسولاف، فیلمساز ایرانی برنده جایزه بهترین کارگردانی در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن شد. این فیلم تلاش یک حقوقدان را برای گرفتن روادید خروج از ایران در تهران به تصویر میکشد.
به گزارش مرکز برگزاری این جشنواره، همسر محمد رسولاف جایزه را به نیابت از او دریافت کرد.
آقای رسولاف مانند جعفر پناهی به شش سال حبس و محرومیت از ساختن فیلم به مدت 20 سال محکوم شده است. او پس از مدتی از زندان آزاد، اما ممنوعالخروج شد. با وجود آنکه ممنوعیت خروج آقای رسولاف اخیرا لغو شد، اما اجازه نیافت به جشنواره کن برود.
هر چند ایمان میرزازاده، وکیل محمد رسولاف، چند روز پیش از لغو حکم ممنوعالخروجی موکلش خبر داده بود، با این حال به گفته جیمز ولیز، توزیعکننده فیلمهای آقای رسولاف در فرانسه، وی باید برای خروج از کشور از مراجع دیگر نیز مجوز میگرفت که این کار تا پایان جشنواره کن امکانپذیر نبود.
بیشتر بخوانید:
«لغو منع خروج از کشور برای رسولاف، فیلمساز ایرانی»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
رسالت
1) انهدام شبکه جاسوسی سازمان سیا در ایران
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63106
وزارت اطلاعات در اطلاعیهای با اعلام اینکه «یک شبکه پیچیده جاسوسی وخرابکاری وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا توسط سربازان گمنام امام زمان شناسایی و متلاشی شده است» تاکید کرد: «دراین ارتباط30 جاسوس آمریکا بازداشت و 42 افسر اطلاعاتی سیا شناسایی شدهاند.»
2) سردار رحیم صفوی: سرنخ گروههای منحرف دست سرویسهای بیگانه است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63074
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا تصریح کرد: «تجربه سیاسی سی سال گذشته انقلاب اسلامی نشان میدهد که سرنخ برخی از گروههای سیاسی منحرف، دست سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان هستند.»
خراسان
1) دیوان عدالت اداری بقایی رابه ۴ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=1&id=722530
خبرگزاریها روز گذشته از محکومیت حمید بقایی، معاون اجرایی رییس جمهوری و رییس سابق سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به ۴ سال انفصال از خدمات دولتی از سوی دیوان عدالت اداری خبر دادند.
2) شکست طرح رییس جمهوری آمریکا برای صلح خاورمیانه
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=1&id=722498
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، روز جمعه در دیدار با باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، در کاخ سفید طرح پیشنهادی وی را درباره تاسیس کشور مستقل فلسطینی براساس مرزهای قبل از جنگ سال۱۹۶۷، رد کرد و به این ترتیب طرح صلح خاورمیانه رییس جمهوری آمریکا عملن شکست خورد.
جام جم
1) حسینی تاکید کرد: عدم فوریت حذف یارانه پردرآمدها
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844108225
وزیر امور اقتصادی و دارایی کشور در رابطه با خبر حذف یارانه بخشی از خانوارها که از درآمد بالایی برخوردارند، گفت: «ما برنامه کوتاه مدت و آنی برای این طرح نداریم.»
2) حزب حاکم یمن موافقت کرد، کنارهگیری صالح به شرط مصونیت
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844126967
حزب حاکم و اپوزیسیون یمن طرح شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر کنارهگیری علی عبداله صالح، رییس جمهوری از قدرت به شرط مصونیت قضایی او را پذیرفتند.
ایران
1) مخالفت ژنرال های پاکستان با تداوم عملیات تجسسی آمریکا
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/1/Iran/4797/Page/6/Index.htm#
ژنرال اشفاق پرویز کیانی رییس ستاد ارتش پاکستان با ادامه عملیات تجسسی آمریکا مخالفت کرد. کیانی هرگونه توافقی بین کشورش و آمریکا را در زمینه عملیات هواپیماهای بدون سرنشین تکذیب کرد و گفت: «چنین توافقی در دوران ریاست جمهوری «پرویز مشرف» نیز وجود نداشته است.»
2) 17شهروند و افسر پلیس در اغتشاشات سوریه قربانی شدند
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/1/Iran/4797/Page/6/Index.htm#
به گزارش خبرگزاری سوریه (سانا)، یک مقام نظامی سوری با اشاره به تخریب و آتش زدن برخی اماکن عمومی از سوی افراد مسلح و مهاجم در این مناطق افزود: «این افراد با سواستفاده از برگزاری تجمعهای مردمی اقدام به کشتن مردم و نیروهای پلیس کردند.»
کیهان
1) پادشاه سعودی 3 مقام نظامی و دولتی را از کار برکنار کرد
http://www.kayhannews.ir/900301/16.htm#other1613
منابع خبری از تغییرات گسترده در برخی مناصب دولتی و نظامی عربستان به دلیل نگرانی پادشاه این کشور از خیزشهای مردمی خبر دادند.
به گزارش خبرگزاریها، این تغییرات گسترده در مناصب دولتی و نظامی، همگی با دستور شخص ملک عبداله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان صورت گرفته است. براساس این گزارش، ملک عبداله با صدور حکمی رییس ستاد مشترک ارتش عربستان را برکنار و معاون او را به سمت جانشین وی منصوب کرد.
2) سفیر ژاپن در تهران: توکیو اعتقادی به تحریم ایران ندارد
http://www.kayhannews.ir/900301/2.htm#other205
سفیر ژاپن در تهران تاکید کرد که کشورش هیچ اعتقادی به تحریمهای یکجانبه آمریکا و غرب علیه ایران ندارد.
آفرینش
1) سروری: دولت انتظار نداشته باشد که بعد نظارتی مجلس تعطیل شود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82705
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی حجم زیاد سوال و تذکر نمایندگان را ناشی از عدم پاسخگویی مسوولان دولتی دانست و گفت: «دولت نباید انتظار داشته باشد که بعد نظارتی مجلس تعطیل شود.» پرویز سروری در گفتوگو با خانه ملت راجع به انتقاد محمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی رییس جمهوری از حجم زیاد سوال و تذکر نمایندگان، گفت: «ایشان فراموش کرده که زمانی نماینده بود، چون آن زمان وی از جمله نمایندگانی بود که سوال و تذکرات زیادی را مطرح میکرد. اگر معاون پارلمانی رییس جمهوری آن دوره را به یاد آورد، از مجلس گلهگذاری نمیکند.»
2) حمایت چاوز از بشار اسد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82706
به گزارش خبرگزاری فرانسه، هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا پس از گفتوگوی تلفنی با بشار اسد، رییس جمهوری سوریه در تویتر نوشت: «سوریه قربانی حملات فاشیستی شده است. خدا به سوریه رحم کند.»
در غیاب وی جایزه به همسرش اهدا شد،
«فیلم رسولاف برنده جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن»
خبر / رادیو کوچه
فیلم «به امید دیدار» به کارگردانی محمد رسولاف، فیلمساز ایرانی برنده جایزه بهترین کارگردانی در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن شد. این فیلم تلاش یک حقوقدان را برای گرفتن روادید خروج از ایران در تهران به تصویر میکشد.
به گزارش مرکز برگزاری این جشنواره، همسر محمد رسولاف جایزه را به نیابت از او دریافت کرد.
آقای رسولاف مانند جعفر پناهی به شش سال حبس و محرومیت از ساختن فیلم به مدت 20 سال محکوم شده است. او پس از مدتی از زندان آزاد، اما ممنوعالخروج شد. با وجود آنکه ممنوعیت خروج آقای رسولاف اخیرا لغو شد، اما اجازه نیافت به جشنواره کن برود.
هر چند ایمان میرزازاده، وکیل محمد رسولاف، چند روز پیش از لغو حکم ممنوعالخروجی موکلش خبر داده بود، با این حال به گفته جیمز ولیز، توزیعکننده فیلمهای آقای رسولاف در فرانسه، وی باید برای خروج از کشور از مراجع دیگر نیز مجوز میگرفت که این کار تا پایان جشنواره کن امکانپذیر نبود.
…………………………………………………
براساس چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت،
«سوییس از ارایه سوخت به ایرانایر خودداری کرد»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس اعلام اداره هوانوردی غیرنظامی سوییس، به دنبال خودداری شرکتهای نفتی از فروش سوخت به شرکت هواپیمایی «ایرانایر»، امکان سوختگیری هواپیماهای ایرانی در فرودگاه ژنو وجود ندارد و مقامهای سوییسی میگویند، به دنبال یافتن «راهحل عملی» برای این مشکل هستند.
به گزارش خبرگزاری سوییس، آنتون کوهلر، سخنگوی اداره فدرال هوانوردی سوییس روز جمعه اعلام کرده است، شرکتهای نفتی از ارایه سوخت به هواپیماهای ایرانایر در فرودگاه ژنو خودداری میکنند.
وی گفت: «در حال حاضر هواپیماهای ایرانایر در فرودگاه ژنو سوخت دریافت نمیکنند.»
شرکت تامین کننده سوخت هواپیماها در فرودگاه ژنو نیز با تایید این خبر اعلام کرده است، این شرکت از پایان ماه آوریل سال جاری میلادی تاکنون دیگر هیچگونه رابطه تجاری با ایرانایر نداشته است.
بر اساس اعلام شرکت تامین کننده سوخت هواپیماها در فرودگاه ژنو، علت این امر، خودداری شرکتهای نفتی از دادن سوخت به هواپیماهای ایرانی بوده است.
با این حال براساس این گزارش، پرواز هفتگی ایرانایر به ژنو لغو نمیشود و هواپیماهای ایرانی برای سوختگیری باید در کشورهای دیگری مانند صربستان فرود آیند.
در سال گذشته خورشیدی و به دنبال تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت و نیز تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، گزارشهایی درباره خودداری چند کشور اروپایی از تحویل سوخت به هواپیماهای مسافربری ایرانی منتشر شده بود.
از سوی دیگر در اواخر فروردین ماه سال جاری محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری اسلامی، اعلام کرد، که ایران در اقدامی «تلافیجویانه»، تامین سوخت برای هواپیماهای غربی در فرودگاههای ایران را ممنوع کرده است.
…………………………………………………
پیشبینی شکست حزب حاکم در انتخابات محلی اسپانیا
«ادامه تظاهرات در اسپانیا»
خبر / رادیو کوچه
به رغم ادامه تظاهرات گسترده مخالفان سیاستهای اقتصادی دولت اسپانیا، مردم این کشور برای برگزاری انتخابات محلی روز یکشنبه آماده میشوند.
پیشبینی میشود حزب سوسیالیست حاکم در این انتخابات که برای تعیین اعضای شوراهای شهر و روستا و فرمانداران برگزار میشود، شکست سنگینی را تجربه کند.
تظاهرکنندگان از رقم بالای بیکاری جوانان و سیاستهای اقتصادی دولت ناراضی هستند.
خوزه لوییس رودریگز زاپاترو، نخست وزیر اسپانیا با مشکلات اقتصادی متعددی مواجه است.
تعداد تظاهرکنندگان در مادرید و دیگر شهرهای اسپانیا در روز شنبه به رغم ممنوعیت برگزاری تجمعهای اعتراضی بیشتر از روزهای گذشته گزارش شده است.
گزارشها بیانگر تجمع ۳۰ هزار نفر در میدان پورتا دلسول در شهر مادرید است.
تظاهرات مشابهی در شهرهای دیگر از جمله بارسلون، والنسیا، سویل و بیلبائو برگزار شد.
در این حال، پلیس با معترضان درگیر نشده است.
مخالفان از رایدهندگان خواستهاند به دو حزب اصلی یعنی سوسیالیستها و مخالفان راست میانه رای ندهند.
مخالفان خواهان ادامه تظاهرات پس از برگزاری انتخابات هستند.
…………………………………………………
رسانههای منسوب به سپاه پاسداران،
«چند مدیر دولتی ایرانی در شبکه جاسوسی آمریکا»
خبر / رادیو کوچه
یک منبع آگاه روز یکشنبه، در اظهارنظری در رسانههای منسوب به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و در پی بازداشت سی تن به اتهام جاسوسی برای آمریکا در ایران اظهار داشت چند تن از مدیران دولتی و نهادهای خدماتی در فهرست بازداشتشدگان اخیر قرار دارند.
به گزارش فارس، یک منبع آگاه که از عنوان نامش خودداری کرده است در گفتوگویی از بازداشت یک مدیر دولتی در یک وزارتخانه و چند مدیر نهادهای خدماتی در جریان «فروپاشی شبکه خرابکاری وابسته به سیا» خبر داد.
به گفته این منبع آگاه، «یکی از بازداشتشدگان در یکی از وزارتخانههای کشور 25 سال سابقه فعالیت دارد که جذب این شبکه شده بود؛ وی مهمترین انگیزه تلاش برای جمعآوری اطلاعات و انتقال آن را به شبکه جاسوسی خارج از کشور، دریافت اقامت از آمریکا یا یک کشور اروپایی و سپری کردن ایام بازنشستگی خود در خارج کشور» عنوان کرده است.
همچنین به گفته این منبع آگاه، «یکی از مدیران یک نهاد خدماترسانی نیز بسته بسیار مهمی از ریز فعالیتهای این نهاد خدماتی و شیوههای خرابکاری در این نهاد را آماده ارسال کرده بود که دقایقی قبل از ارسال این بسته مهم به سرپلهای اطلاعاتی،» بازداشت شده است.
بر پایه این گزارش یکی دیگر از مدیران بازداشت شده، در حوزه مالی و پولی فعالیت داشته که اطلاعات جامعی را درباره چگونگی دور زدن تحریمهای ایران و نیز شیوه مبادلات اخیر ایران آماده ارسال کرده بود.
…………………………………………………
شامگاه شنبه روی داد،
«همسر حسین فاطمی به قید وثیقه آزاد شد»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، پریوش سطوتی، همسر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه ایران در دولت دکتر محمد مصدق شامگاه شنبه با سپردن وثیقه آزاد شده است. او هفته گذشته به دلیل اتهامات امنیتی در تهران دستگیر شده بود.
گفته میشود که خانم سطوتی به درخواست اسفندیار رحیممشایی از فروردین سال ۱۳۸۸ به تهران بازگشته و تا زمان دستگیری در هتل لاله اقامت داشته است.
دادستان تهران در پی دستگیری خانم سطوتی گفت: «در خصوص اقداماتی که در رابطه با اموال برخی ایرانیها، ملاقاتهایی که انجام داده و طلاهایی که به همراه داشته تحقیقات مفصلی صورت گرفته و تحقیقات ما همچنان ادامه دارد.»
…………………………………………………
دادگاه انقلاب تبریز،
«صدور حکم حبس برای ده فعال سیاسی و مدنی آذربایجان»
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز پس از برگزاری سه جلسه بازپرسی، با صدور احکامی جداگانه برای ده فعال سیاسی آذربایجانی هر کدام را به شش ماه حبس محکوم و یک فعال نیز پس از گذشت 4 ماه حبس از اتهامش تبرئه شده است.
به گزارش آذوح، به موجب رای دادگاه آیدین خواجهای، شهرام رادمهر، یونس سلیمانی، محمود فضلی، نعیم احمدی، یاشار کریمی و حمیده فرجزاده هر کدام به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.
هم چنین علیرضا عبداللهی، بهبود قلیزاده و اکبر آزاد هر کدام به تحمل ۶ ماه حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شدهاند. حسن رحیمی نیز پس از تحمل نزدیک به ۴ ماه حبس انفرادی از اتهامات وارده تبرئه شده است.
این در حالی است که تمامی این فعالان با اتهامات عضویت در شورای مرکزی حزب گاموح، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام نزدیک به هشت ماه را در بازداشت موقت و بیش از ۵ ماه را در سلولهای انفرادی سپری کردهاند.
گفتنی است دادگاه سه فعال سیاسی آذربایجانی، یوروش مهرعلی بیگلو و لطی حسنی و زهرا فرجزاده نیز روز یکم خرداد برگزار شد.
…………………………………………………
به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام،
«صدور حکم ۲۰ سال تبعید برای یک شهروند سقزی»
خبر / رادیو کوچه
صلاح مصطفیپور شهروند سقزی با صدور حکمی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب این شهرستان به تبعید به مدت ۲۰ سال در شهر میناب واقع در استان هرمزگان محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، خلیل بهرامیان وکیل این زندانی در گفتوگویی با ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: «مصطفیپور که حدود ۷ ماه پیش در سقز دستگیر شده از سوی دادگاه انقلاب این شهر به اتهام عضویت و همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام به تبعید به مدت ۲۰ سال در شهر میناب محکوم شد که بر اساس رای قاضی این ایام باید در زندان میناب با شرط عدم هرگونه ملاقات و ارتباط با دیگران سپری شود.»
وی در ادامه افزود: «حکم صادره در دادگاه انقلاب سقز مورد اعتراض اینجانب به عنوان وکیل پرونده قرار گرفته که دلایل عمده این اعتراض محرز نبودن سونیت متهم در اتهام انتسابی و دوم اینکه تبعید به مفهوم نفی بلد و زندگی در محل مشخصی که دادگاه تعیین میکند میباشد و چون زندان محل زندگی نیست در نتیجه زندانی کردن موکل در زندان میناب با مقوله نفی بلد در تضاد است.»
در خاتمه خلیل بهرامیان گفت: «پرونده جهت تجدید نظرخواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده است.» یادآور میشود صلاح مصطفیپور هماکنون در زندان مرکزی سقز دوران محکومیت خود را سپری میکند.
…………………………………………………
همچنان در کما به سر میبرد
«وضعیت وخیم جسمانی اسطوره فوتبال ایران حجازی»
خبر / رادیو کوچه
در حالی که ساعتی قبل در روز یکشنبه شایعاتی در مورد درگذشت ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران منتشر شده بود، یکی از نزدیکان خانواده وی که روز یکشنبه در بیمارستان کسری حضور داشت این خبر را تکذیب کرده است.
به گزارش ایسنا، یکی از نزدیکان خانواده حجازی که هماکنون در بیمارستان کسری حضور دارد در گفتوگویی با اشاره به وضعیت حجازی گفت: «شرایط ناصرخان نسبت به روز گذشته تفاوت آنچنانی نکرده است. تنها فشار خون او کم شده و حالشان همچنان مساعد نیست. حجازی همچنان در کما به سر میبرد و ما از تمامی مردم ایران میخواهیم برای بازگشت سلامتی ایشان دعا کنند.»
ناصر حجازی روز جمعه و در بین دو نیمه دیدار استقلال تهران و پاس همدان به کما رفته بود و به بیمارستان کسری منتقل شد.
پزشک معالج ناصر حجازی در مورد آخرین وضعیت او گفته بود: «مواد مغذی را از طریق لوله به بدن او میرسانند.»
انتقادات ناصر حجازی درباره سیاستهای اقتصادی دولت دهم، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد و به زعم اصحاب رسانه، محبوبیت او را نزد افکار عمومی و حتا کسانی که چندان علاقهای به عرصه ورزش ندارند، دو چندان کرد.
…………………………………………………
کرزی: طالبان جز کشتن افراد بیگناه برنامهای ندارد
«بیش از ۲۵ کشته و زخمی در انفجار بیمارستان افغانستان»
خبر / رادیو کوچه
بر اثر انفجاری در روز شنبه در محوطه بیمارستان چهارصد بستری نظامی سردار محمدداوودخان در افغانستان، شش تن کشته و دستکم 23 نفر زخمی شدهاند.
حامد کرزی، رییس جمهوری این کشور بمبگذاری انتحاری که اخیرن به بیمارستان سردار محمد داوود خان تغییر نام داده، را به شدت محکوم کرده است.
آقای کرزی این بمبگذاری را «وحشیانه» خوانده است. آقای کرزی در اعلامیهای که توسط دفتر او منتشر شده، گفته است: «دشمنان مردم افغانستان تا این حد ظالم و بیهمت شدهاند که به بیماران و دکتران بیمارستان بر خلاف همه اصول اسلامی و انسانی حمله میکنند و با بیرحمی از بین میبرند.»
آقای کرزی گفته است که حمله به این بیمارستان نشان میدهد که طالبان به جز کشتن افراد بیگناه دیگر برنامهای ندارند.
نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، در افغانستان این حمله را «مثال آشکاری از بیاعتنایی شورشیان به زندگی افراد بیگناه» دانستهاند.
ناتو در اعلامیهای به همین مناسبت گفته است که حمله به بیمارستانی که در آن افراد بیمار و زخمی درمان میشود، «نفرت انگیز» و نشانه حمله «بزدلانه» است.
کمیسیون حقوق بشر افغانستان این حمله را «جنایت علیه بشریت و نقض صریح قوانین بینالمللی بشردوستانه» توصیف کرده و نسبت به آن ابراز نگرانی کرده است.
…………………………………………………
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی:
«بازداشت سی جاسوس آمریکایی در برنامه تهاجمی وزارت اطلاعات»
خبر / رادیو کوچه
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، بعدازظهر شنبه از شناسایی و انهدام «یک شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری» وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا خبر داده است.
این وزارتخانه در اطلاعیهای اعلام کرده است که با متلاشی شدن این شبکه، «۳۰ نفر از جاسوسان آمریکایی» بازداشت و ۴۲ نفر از «افسران اطلاعاتی– عملیاتی» سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا شناسایی شدهاند.
بنا بر ادعای وزارت اطلاعات، این شبکه در چند کشور جهان فعال بوده و با استفاده از پوششهایی مانند ارایه ویزا، وعده اقامت، اشتغال و تحصیل در خارج از ایران «در صدد فریب عدهای از شهروندان، تخلیه اطلاعاتی و به جاسوسی واداشتن آنها» بوده است.
این وزارتخانه از سفارتخانهها و کنسولگریهای آمریکا در چند کشور «به ویژه امارات متحده عربی، مالزی و ترکیه» به عنوان پایگاههای جمعآوری اطلاعات این شبکه نام برده است.
بنا بر اطلاعیه وزارت اطلاعات، «شبکه جاسوسی» کشف شده در حال جمعآوری اطلاعات از مراکز علمی، تحقیقاتی، دانشگاهی و همین طور از حوزههای انرژی هستهای، صنایع هوایی و دفاعی و بیوتکنولوژی ایران بوده است.
«گردآوری اطلاعات بسیار ریز پیرامون لوله های نفت و گاز، شبکههای برق و مخابرات کشور، فرودگاهها و گمرکات کشور، امنیت شبکههای ارتباطی و بانکی و مواردی از این قبیل» نیز از دیگر اهداف این شبکه عنوان شده است.
بنا بر اطلاعیه وزارت اطلاعات ایران، استفاده از «عملیات معکوس اطلاعاتی» و اقدام به «دوبل کردن تعدادی از جاسوسانی که به استخدام سازمان سیا در آمده بودند»، از جمله شیوههای بهکار رفته برای کسب اطلاع از اهداف و اقدامات این شبکه و «فریب» آن بوده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ضمن تاکید بر این که «این اقدام خصمانه از حافظه وزارت اطلاعات زدوده نخواهد شد»، به مردم ایران توصیه کرده است که نسبت به «ارتباطات مشکوک در پوشش دعوت به تحصیل، اشتغال و یا اقامت در خارج از کشور، اخذ روادید و نیز نظر سنجیهای تلفنی فاقد منشا معتبر» نهایت دقت را داشته باشند.
خبر شناسایی این «شبکه جاسوسی» در حالی منتشر شده است که حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، اسفند ماه سال ۱۳۸۹ در یادداشتی از «برنامه تهاجمی وزارت اطلاعات برای مقابله با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای خارجی» در پی تاکید رهبر جمهوری اسلامی خبر داده بود.
…………………………………………………
به گزارش منابع خبری اصولگرایان،
«خودکشی نافرجام رییس ستاد فرهنگی نهاد ریاست جمهوری»
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، منابع خبری اصولگرایان از خودکشی نافرجام رییس ستاد فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در زندان اوین خبر دادهاند. عباس امیریفر از نزدیکان اسفندیار رحیممشایی شامگاه یکشنبه یکم می توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شده بود.
به گزارش روزنامه جوانآنلاین، منسوب به سپاه پاسداران، «ع.تبر»، (نام اصلی عباس امیریفر) که از اعضای آنچه «حلقه یک جریان انحرافی» خوانده، بوده و وظیفه انشقاق در برخی تشکلهای ارزشی را برعهده داشت چندی پیش به اتهاماتی چند دستگیر شده بود که اخیرن در زندان پارچ پلاستیکی را به صورت چاقو درآورده و اقدام به خودکشی کرده بود که باهوشیاری ماموران نجات پیدا کرده است.
در همین حال گزارشهای تایید نشده، از تصمیم آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، برای برکناری محمود احمدینژاد از سمت رییس جمهوری حکایت دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر