
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل جمهوری اسلامی، در تشریح نحوه رسیدگی «نامه ای که از سوی مجلس به قوه قضاییه با عنوان تخلفات رییس جمهوری از قانون ارایه شده» گفت: «تخلفات رییس جمهوری در مسیر رسیدگی قرار دارد.»
به گزارش فارس، آقای محسنی اژهای در یک نشست مطبوعاتی افزود که تخلفات منسوب به محمود احمدینژاد «یک مورد نبوده و هر کدام از موارد در بخشهای خاص خودش در حال پیگیری است.»
در همین ارتباط فاضل موسوی، عضو کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی هفته پیش گفته بود که شکایت ۱۲ نفر از نمایندگان به هیت رییسه مجلس در زمینه ۵۰ مورد «تخلف دولت» از قانون اساسی، در دست رسیدگی است.
آقای موسوی گفت نمایندگان در تاریخ نهم اسفند سال گذشته شکایت خود را به هیت رییسه مجلس ارایه کرده و هیت رییسه، دهم اردیبهشت این شکایت را به کمیسیون اصل نود مجلس ارجاع کرده است.
بر اساس آییننامه داخلی قوه مقننه جمهوری اسلامی، هرگاه حداقل ده نفر از نمایندگان یا هرکدام از کمیسیونهای مجلس به هیت رییسه در مورد «عدم رعایت شئونات و نقض یا استنکاف از اجرای قانون یا اجرای ناقص قانون توسط رییسجمهوری یا وزیر یا مسوولان دستگاههای زیرمجموعه آنان» شکایت کنند، موضوع بلافاصله از طریق هیت رییسه جهت رسیدگی به کمیسیون مرتبط ارجاع میشود.
بیشتر بخوانید:
«خودکشی نافرجام رییس ستاد فرهنگی نهاد ریاست جمهوری»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در برنامه قبلی از چگونگی ایجاد پروژه توابسازی و خطر آن برای اصلاحطلبان گفتیم و در این برنامه به روند غیرصادقانه شکلگیری این جناح خواهیم پرداخت، روندی که اکنون ممکن است آنان را به توابینی خطرناک برای توده تبدیل نماید، ما میدانیم که پس از مرگ «خمینی» جناح چپ جمهوریاسلامی و نزدیکان آقای خمینی یکی پس از دیگری از ساخت حاکمیت و ارگانهای مختلف آن دور شدند دلیل این امر جداشدن جمهوری اسلامی از رهبری ایدئولوژیک خمینی و پایان جنگ در سال 68 بود، تا قبل از این تاریخ حضور شخص خمینی در راس نظام و مسئله جنگ باعث میشد که جناح های چپ و راست نظام حول این دو مورد به تعادل برسند، ولی بعد از سال 68 و نبود رهبری افسانهای جمهوریاسلامی به نقطه جدیدی رسید، جایی که تغییر قانون اساسی باعث شد با حذف نخستوزیر، شخصیتهای منسوب به جناح چپ و خط امامی مانند «موسوی خوئینی»، «موسوی اردبیلی»، «میر حسین موسوی»، «صادق خلخالی» و بعدها «مهدی کروبی» و… به حاشیه راندهشده و به نوعی سردرگمی و افسردگی دچار شوند، دوران طلایی از آنجا مصطلح شد که آنان پس از خمینی به بازی جدی گرفته نشدند.
در این میان، پس از جنگ ایدههای «هاشمی» در قالب دولت سازندگی با ایجاد تورم 50 درصدی رویای ژاپن اسلامی را به کابوس مبدل کرد، گرچه تیم او با تمام توان کوشید تا به عرصه جهانی ورود کند اما مواضع مشترک حاکمان ایران که اصولن تعریف نظام بر آن قرار دارد مانند حمایت از جنبشهای اسلام سیاسی در منطقه همچون حزباله و.. افزایش مشهود فاصله طبقاتی و فساد اداری اقتصادی، ماجراجوییهای وزارت اطلاعات در خارج از مرزها و مسایل مربوط به دادگاه «میکونوس» و ترورهای سیاسی اپوزیسیون پروژه سازندگی را عقیم گذاشته و نظام را وارد پروسهای تازه کرد.
اصلاحطلبان از سویی خواستار حفظ جمهوری اسلامی بودند و از طرف دیگر از جمهوری اسلامی کارآمدی دم میزدند که میتواند در عرصه داخلی وخارجی مقبول باشد امری که بنا به ماهیت ایدئولوژیک اسلامی، سیاسی این نظام ناممکن بود
انتخابات ریاستجمهوری سال 76 مرحلهای دشوار و تعیینکننده بود، نارضایتی اجتماعی از حکومت، فشار اقتصادی و اختناق سیاسی تنها به واسطه گزینش درست مهرهها میتوانست منجر به خروج جمهوریاسلامی از شرایط پیچیده شود، «محمد خاتمی»، روحانی کمتر شناختهشده گرچه موجب شد تا پدیده اصلاحطلبی شکل گیرد و جناحی دور مانده از حاکمیت دوباره وارد بازی قدرت شود اما همین تغییرات تعادل را برقرار ساخته و نظام را از فروپاشی مصون میکرد، در چنین شرایطی مسلمن تصوری از روزهای بعدی ترسیم شده بود، جناح اقتدارگرا هرگز مقام نخست کشور را واگذار نکرده بود، از این منظر نگرانی وجود نداشت، ریاستجمهوری و حتا مجلس ردههای غیر مهم سازمانی بودند و از آنجا که حق وتو در جای دیگری بود، یک بازی دو سر سود به نفع بقای رژیم آغاز شد .
با این بازی سیاسی جدید هم ارزهای خارجی و توجه غرب به کشور سرازیر میشد هم رفسنجانی برای حمایت از مهرههایاش مجبور به خرجکردن دلارهای حاصل از رانت میشد و از آن مهمتر طبقه بازیافت شده در جریان اصلاحات با شعارهایی مانند: «جامعه مدنی»، «دموکراسی دینی»، «تفسیر متفاوت از دین»، «اطاعت از قانون اساسی» به حمایت ترغیبشده و دوباره در زیر پرچم جمهوری اسلامی گرد میآمدند.
تنها نکتهای که مد نظر قرار نگرفت افزایش مطالبات جامعه بود، نکتهای که به اشتباه جز محسنات آقای خاتمی و جریان اصلاحطلبی قلمداد میشود، مطالبات جامعه از آنجا افزایش نیافت که خواست اصلاحطلبان بود، این روندی کاملن منطقی از رشد جامعه پس از جنگ و سازندگی بود، پس از شوک طولانی جنگ و فشارهای دوران سازندگی، دولت اصلاحطلب توان قدرت انفجاری توده را به سوی مطالبات مدنی هدایت کرد که اگر غیر از این صورت میگرفت و آن روند ادامه مییافت مطمئنن رژیم تحت فشارهای داخلی و خارجی مضمحل میشد .
اصلاحطلبان از سویی خواستار حفظ جمهوری اسلامی بودند و از طرف دیگر از جمهوری اسلامی کارآمدی دم میزدند که میتواند در عرصه داخلی وخارجی مقبول باشد امری که بنا به ماهیت ایدئولوژیک اسلامی، سیاسی این نظام ناممکن بود و دقیقن اتفاق قابل پیشبینیای حادث شد، آنان بر سر مواضع خود بودند، مواضعی که با شعارهایشان منطبق نبود و جامعه کمخبر بهدنبال شعارهای داده شده به افزایش مطالبات متراکماش میاندیشید و پارادوکس اساسی اصلاحطلبان و مردم در این نقطه شکل گرفت اما از آنجا که توده اصلاحطلبان را بر اصولگرایان ترجیح میدادند و زبان ملایمتر، روشنفکرانه و مودبانه آنها را بر کلمات تند، امری و غیرمحترمانه اصولگرایان ارجح میدانستند در طی سالها صبوری بیشتری برای تحقق شعارها از خود نشان دادند، آنها سالهای زیادی در حال مشاهده چانهزنی از بالا و فشار از پایین بودند و متاسفانه اصلاحطلبان آنچنان گرم بازی سهمخواهی از قدرت بودند که متوجه نشدند میزان فشار از پایین از کنترلشان خارج شده و مطالبات جامعه در حد بضاعتشان نیست، آنها ناخودآگاه و برای افزایش باجخواهی از چیزی سخن میگفتند که خود باور نداشتند، اما جامعه جدی میگرفت.

پس از برملاشدن قتلهای زنجیرهای در پاییزو زمستان 77 و اتفاقات کوی دانشگاه در تیر 78 اصلاحطلبان در وضعیتی قرار گرفتند که عدم اعتقاد به شعارهایشان نزد جامعه مشخص شد، در بعد اقتصادی هم دولت نه تنها نتوانست مانع روند افزایش فاصله طبقاتی شود بلکه با ادامه خصوصیسازیها و.. باعث بیکاری خیل وسیعی از کارگران شد و دولت آقای خاتمی به سرکوب اعتراضات کارگری پرداخت، بارزترین این سرکوبها سرکوب و کشتار وحشیانه کارگران «مس خاتونآباد» بود که خواهان بازگشت به کارشان بودند «این اتفاق در دیماه سال 82 دقیقن همان زمانی که نمایندگان اصلاح طلب و خشونتگریز مجلس ششم در حال تحصن بودند» در توازن قوای خارجی نیز با به قدرت رسیدن جمهوریخواهان در سال 2001 در آمریکا و حمله 11 سپتامبر و تبعات بعد از آن و جاگرفتن جمهوری اسلامی در محور شرارت و طرح خاورمیانه نوین ارتش آمریکا و ناتو تا مرزهای جغرافیایی و سیاسی جمهوری اسلامی پیشروی کردند.
بعد از آن مشکل هستهای نیز به مشکلات دیگر جمهوریاسلامی باغرب افزوده شد و پس از آن بود که آنها در آستانه نابودی و بازگشت به انزوا قرار گرفتند، اتفاقی که از ابتدا به علت شناخت درست رهبر اصولگرایان از آنان قابل پیشبینی بود و دور دوم خاتمی آغاز نابودیشان گشت، بار دیگر ایرانیان فرصت به آنها را تمدید کردند، گرچه در دل نگران باختشان بودند و بالاخره در سال 84 و اتمام صبر عمومی و قهر بدنه اصلی و راهبر، اصولگرایان با حربههای تجربهشده اغفال توده، توانست بساط آنان را جمع کند و کارتهای بازی را حاکم دوباره به دست گرفت و ایندفعه به دست گروه دیگری سپرد، احمدینژاد و کوتولههایاش.
امیر و کاملیا / رادیو کوچه
لوح گلی نوشته شدهای که عمر آن به بیش از 5 هزار سال پیش میرسد یعنی قدیمیتر از اولین الواح نوشتاری سومری که آن را مبدا عصر تاریخی میدانند. این لوح و چندین لوح دیگر در «جیرفت» یافتشده است. اکنون در آکادمی تاریخ «کمبریج» ( یکی از پنج آکادمی تاریخ معتبر جهان) جیرفت بهعنوان مهد پیدایش خط و زبان با تاریخ هفت هزار سال جای سومر 5000 سال را گرفته است. البته باید توجه داشت که خط تمدن جیرفت هنوز رمزگشایی نشده است.
سرپرست هیت باستانشناسی جیرفت «یوسف مجیدزاده» با بیان اینکه تاکنون در تاریخ کشور هیچ تمدن باستانی توسط باستانشناسان ایرانی کشف نشده است، تصریح کرد: «کشف قدیمیترین خط دنیا در جیرفت و کشف تمدن جیرفت و حوزه هلیل رود توسط هیات باستانشناس ایرانی باعث افتخار است.» «یوسف مجیدزاده» طی سخنانی گفت: «برنامه ما در این فصل ضمن پیگیری برنامههای باستانشناسی فصلهای قبلی تمرکز بر عبادتگاه، محل کشف تندیس مجسمه سنگی و محل کشف لوح نوشتهها است.»
وی ادامه داد: «کشف معماری محل عبادتگاه تمدن جیرفت در نزدیکی تپه تاریخی کنار صندل، کشف مجسمه مرد سنگی که احتمال دارد یکی از خدایان این تمدن باشد و کشف لوح نوشتههایی که ثابت میکند تمدن جیرفت یکی از مخترعان خط در دنیا بوده است، همگی از ضرورتهای تمرکز گروه باستانشناسی ما بر این سه نقطه است.» مجیدزاده با اشاره به نوشتههای بر روی سه لوح باستانی کشف شده گفت: «تا قبل از کشف این الواح فقط دو خط باستانی میخی و هیروگلیف بهعنوان خط های دوران باستان شناخته میشد، اما خطهای کشفشده که بهصورت اشکال هندسی هستند، هیچگونه معادلی برایشان وجود ندارد و تاکنون نیز هیچیک از کارشناسان دنیا موفق به خواندن آنها نشدهاند.»

وی تصریح کرد: «کشف این الواح تمام تاریخ منطقه و دنیا را به هم ریخته است زیرا تا قبل از این فرض بر این بود که در منطقه جنوب شرق ایران در دوران باستان سواد وجود نداشته است اما این کشفیات خلاف این ادعا را اثبات کرده است.» وی با اشاره به اینکه شرایطی که اعضای خارجی این گروه دارند با شرایط سایر اعضای گروه هیچ تفاوتی ندارد، گفت: «مدیریت همه این فعالیتها با شخص من است و همکاری خارجیها با ما نیز ضوابطی دارد: «مثلن آنها حق ندارند بدون هماهنگی با ما حتا یک عکس را در این زمینه از ایران خارج کنند و یا بدون هماهنگی با ما در کنفرانسهای علمی راجع به جیرفت مقاله ارایه کنند.»
وی در ادامه تاکید کرد: «این افتخار ما ایرانیهاست که قدیمیترین خط دنیا را پیدا کردهایم و در حال حاضر نیز هیچکس در دنیا درمتمدن بودن جیرفت شک ندارد اما به هر حال به همریختن دیدگاههای قدیمی باستانشناسی در مورد تمدنهای دنیا و اینکه یک گروه ایرانی تمام این کارها را انجام میدهد برای دنیا سخت است.» سرپرست هیت باستانشناسی جیرفت همچنین گفت: «ما قصد داریم با همکاری سازمان میراث فرهنگی در محل تپه باستانی کنار صندل یک موزه روباز و مکانی برای حضور گردشگران ایجاد کنیم.»
پروفسور «یوسف مجیدزاده» یکی از معدود باستانشناسان مشهور دنیا است که نظریات وی در زمینه باستانشناسی مبنای بسیاری از فعالیتهای باستانشناسی در دنیا است. وی که هم اکنون در کشور فرانسه زندگی میکند هر سال بهعنوان سرپرست هیت باستانشناسی جیرفت به استان کرمان میآید و فعالیتهای باستانشناسی جیرفت را هدایت میکند. مجیدزاده تاکنون مقالات بسیاری را در زمینه تمدن جیرفت و حوزه «هلیلرود» در دانشگاهها و کشورهای مختلف دنیا ارایه کرده است.
آویده مطمئنفر/ تورنتو / رادیو کوچه
avideh@koochehmail.com
نام «مجید توکلی» بر همه آشنا است و همه این دانشجوی شجاع و سخنرانیاش در دانشگاه «امیرکبیر» تهران در روز دانشجو و کمپین حجاب برای مردان با شعار «مرد باش» که در پی دستگیری مجید توکلی بر پا شد را به یاد داریم.
امروز تولد مجید بود. در دنیایی که همه افراد طبیعتن روز تولد خود را در کنار خانواده، دوستان و یا حداقل در آزادی سپری میکنند، مجید به گناه آزادی خواهی دربند است.

مجید پس از محاکمهای که در آن حتا اجازه حضور نداشت به جرایم «شرکت در تجمع غیر قانونی»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقامات»، به هشت سالونیم زندان محکومشده و از ژانویه تا مه۲۰۱۰ در زندان اوین در سلول انفرادی بوده است. در تاریخ ۱۷ مه ۲۰۱۰، مجید دست به اعتصاب غذا زد و در ۲۶ ماه مه، مادر او نیز در اعتصاب غذایی در تلاش برای افزایش آگاهی از حبس او به مجید پیوست. با اعتصاب غذا وضعیت سلامت مجید به سرعت بدتر شد و در روز چهارم از خونریزی معده رنج میبرد و قادر به حرف زدن نبود. در اوت ۲۰۱۰ مجید به زندان «رجاییشهر» منتقل و در بند مجرمان خشن قرار داده شد. مجید توکلی از یک بیماری تنفسی رنج میبرد که با ادامه حبس هر روز بدتر میشود.
امروز تعدادی از دوستان به همت جبهه متحد دانشجویی در تورنتو در میدان «مل لستمن» گرد هم آمدند و تولد این یار دربند را جشن گرفتند. در این برنامه شنونده سخنانی از «ارزشیر زارعزاده» و «سلمان سیما»، یکی از همبندان مجید توکلی در تجمع امروز تورنتو باشید.
مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه
ممنوعیت دخل و تصرف مالی در دستگاههای دولتی از روز گذشته (یکشنبه)، احمدینژاد را مجبور به عقبنشینی در برابر مجلس و ابلاغ بودجه کرد اما همزمان برداشت غیرقانونی از منابع بانک مرکزی و افزایش 4 درصدی مالیات بر ارزش افزوده، راهکارهای دیگر دولت برای تامین منابع مالی خود، طی دو روز اخیر بوده است.
پس از آنکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه اعلام کردند که با پایان یافتن فرصت دو ماهه دولت برای تصویب و ابلاغ بودجه، از اول خرداد ماه دولت اجازه دخل و تصرف در دستگاههای دولتی را ندارد و اینکار خلاف قانون است و از طرف مجلس نیز عنوان شد که اگر دولت بودجه سال 90 را ابلاغ نکند، مجلس تا حداکثر 72 ساعت پس از آن یعنی تا تاریخ 3 خرداد ماه، با استفاده از اختیارات قانونی خود، بودجه را ابلاغ خواهد کرد، همین امر باعث عقبنشینی احمدینژاد و ابلاغ بودجه سال 90 شد.
اما از سوی دیگر، فقط یک روز قبل از این، احمدینژاد برای تامین بودجه مورد نیاز خود برای واریز یارانههای خرداد ماه مردم، بهطور غیرقانونی از منابع مالی بانک مرکزی استفاده کرد و در فردای همان روز( یعنی اول خرداد) از بانک مرکزی خواست تا قانون افزایش 4 درصدی مالیات بر ارزش افزوده را در بازار طلا اعمال کند، تا با ایجاد افزایش قیمت طلا و سکه در بازار، بخشی از کسری مالی بانک مرکزی را جبران کند.
«عبدالرضا رحمانی فضلی»، رییس دیوان محاسبات ایران ۳۱ اردیبهشت ماه در گفتوگو با خبرگزاریهای داخلی گفته بود: «دولت در پرداخت منابع یارانه نقدی و تامین این منابع از محلهای غیرقانونی مانند منابع بانکها و بودجه برخی دستگاههای دولتی استفاده کرده است که این اقدام تخلف است و گزارش آن نیز به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است.»
بخشنامه بانک مرکزی، علت افزایش قیمت سکه
رییس اتحادیه کشوری طلا و جواهر نیز در گفتوگو با خبرگزاریهای داخلی درباره افزایش 17 هزار تومانی هر قطعه سکه بهار آزادی در روز گذشته گفت: «طبق بخش نامه بانک مرکزی در تاریخ اول خردادماه سال جاری، به بانکهای عامل (ملی و کارگشایی) دستور داده شده است تا 4 درصد مالیات بر ارزش افزوده را در فروش سکهها اعمال کنند.»
محمد کشتیآرای افزود: «پس از دستور بانک مرکزی، بازار آزاد نیز تحتتاثیر قرار گرفت و قیمتهای سکه نیز در این بازار به ترتیب 4 درصد گرانتر از روزهای قبل شد اما یکشنبه، بازارهای جهانی تعطیل بود و دلیل گرانشدن سکهها در بازار داخلی نیز بهخاطر مالیات بر ارزش افزوده بوده است به همین دلیل برای پیشبینی وضعیت قیمت طلا در روزهای آینده، باید منتظر گشایش بازارهای بینالمللی بود.
رییس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با اشاره به اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در طلا فروشیها خاطرنشان کرد: «طلا و سکه باید به یک میزان مالیات داشته باشند که طبق قانون، از روز گذشته این امر اجرایی شد و این مالیات تنها موقع فروش اخذ میشود و در هنگام خرید از مشتری نیز از قیمت آن کسر نمیشود.»
دولت خود به سوداگری در بازار تبدیل شده است
یک عضو هیت علمی دانشکده «اقتصاد» دانشگاه «علامه طباطبایی» در اینباره به رادیو کوچه گفت: «اقتصاددانان بعد از انقلاب مرتبن درخواست میکردند که دولت کمتر در تعیین قیمتها و کنترل بازار دخالت کند تا عرضه و تقاضا، خود تعیینکننده قیمت و وضعیت بازار باشد که هرگز مورد قبول واقع نشد و دولت همواره طی 32-3 سال اخیر نقش کنترلی در بازار داشته است.»
وی افزود: «اما این که دولت از یک کنترلکننده قیمت با هدف دفاع از قشر آسیبپذیر، به یک سوداگر در بازار تبدیل شود، پدیدهای است که تنها در دولت اخیر ما شاهد آن بوده ایم، به نوعی که دولت خود باعث ایجاد افزایش قیمت در بازار شود تا بتواند بخشی از هزینههای خود و منابع مالی طرح هدفمندکردن یارانهها را تامین کند.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «به اعتقاد من، از ابتدا زمینه مناسب برای اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها در کشور وجود نداشت و بدون مطالعات لازم این طرح اجرایی شد و با گذشت حدود 6 ماه از آن، دولت هر روز بهدنبال ترفند جدیدی برای کمکردن تعداد یارانه بگیران است که اخبار آن را از طریق شائبه اخذ یارانه توسط ایرانیان خارج از کشور و یا حذف افرادی که به نظر دولت مرفه هستند، شنیدهایم.»
این عضو هیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: «نا بسامانیهای اقتصادی دولت احمدینژاد و تخلفات مکرر آن از قانون بودجه، حدیث مکرری است که همه به آن آگاه هستند و تنها تفاوتی که هم اکنون به وجود آمده، این است که مجلس به هیچوجه دیگر پشتیبان احمدینژاد نیست و چالشهای اقتصادی دولت و مجلس هر روز جدی و جدیتر میشود و تنها یک امید برای آینده اقتصادی ایران وجود دارد که هرچه سریعتر جلو سیاستهای غلط اقتصادی احمدینژاد و افتادن اقتصاد کشور در دره تباهی همیشگی گرفته شود.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
چندی است که باورهایی چون اعتقاد به ارتباط با امامزمان، زمینهسازی و آمادهکردن مقدمات ظهورش و یاری از اجنه و اوراد و ادعیه برای پیشبرد کارها که زمانی از محاسن دولت «احمدینژاد» به حساب میآمد، تبدیل به پاشنهی آشیلاش شده و اصولگرایان او را به خرافهگرایی متهم میکنند. از خودم میپرسم آیا زمانی که «احمدکسروی» در کتاب «بهاییگرایی»اش از نتایج زیانبار اعتقاد به مهدویت در ایران میگفت فکرش را میکرد که این باور بار دیگر موجب ستیزها و درگیریهای تازهای شود؟
با نگاهی ساده به تاریخ کشورمان میتوان به آسانی دید که اعتقاد به چنین باورهای خرافی و گسترش آن در میان تودهها چیز تازهای نبوده و منحصر به دولت «احمدینژاد» نیست. «روحالهخمینی» نایب امامزمان معرفی شد و حکومتاش زمینهساز ظهور مهدی، جنگ ایران و عراق که آغاز شد، اعتقاد به کمک و حضور نیروهایغیبی در جبهههایجنگ موضوعی بود که بخش فراوانی از جامعه آنرا باور کردند.
در پیش از انقلاب «محمدرضاپهلوی» خود را نظرکردهی «ابوالفضل» میدانست و به آن میبالید و به پابوس امامهشتمشیعیان میرفت. اگر همینطور به عقب برگردیم به راحتی خواهیم دید که این باورها هیچگاه در میان تودههای مردم ما حذف نشده و از بین نرفته بودند، چرا که بخش عمدهای از مذهب را همین اعتقادات تشکیل میدهند. مگر حضور «جعفرجنی» و سپاهیانش در صحرای کربلا بخشی از فرهنگدینی شیعه نیست؟ جای جای کتاب آسمانی مسلمانان پر است از اعتقاد به عالمغیب و حضور شیطان و جن و تاثیر ادعیه در تغییر قوانین هستی.
آنچیزی که امروز دامن نیروهای مذهبی در ایران را گرفته است، تفاوتهایی است که آقایان در تفسیر چنین باورهایی دارند اما مشکل اساسی در جای دیگری است و در واقع اصل این اعتقادات که با زیرکی تمام از سوی بنیانگزارانش طراحی شده است، زمینهی چنین دعواهایی را فراهم میکند و هر گروه میتواند به سادگی دیگری را به برداشت نادرست از آنها متهم کند. ذکر چند نمونه، فهم موضوع را آسانتر میکند.

«جعفرصادق» در خصوص یکی از ویژگیهای جهان پس از ظهور میگوید: «علم و دانش به بیستو هفت قسمت تقسیم شده اما تا کنون بیش از دو قسمت در دسترس بشر قرار نگرفته است، ولی وقتی مهدی ظهور میکند بیستوپنج قسمت دیگر را آشکار میکند و در بین بشر پخش مینماید.» بشر با چه روش علمی و محاسباتی میتواند بر حجمکل دانشبشری پی ببرد تا بتواند تشخیص دهد تا دو قسمتاش چهقدر است که زمان ظهور را دریابد؟ نمونههای دیگری از احادیث موجود است که در آنها از ظهور افرادی با خصوصیت ویژه و بهوجود آمدن شرایطی خاص در طبیعت و جامعهی جهانی پیش از ظهور منجی یاد میکند که هر فردی در هر دورهی زمانی میتواند ادعا کند این شرایط موجود همانی است که گفته شده و بنابراین زمان ظهور نزدیک است.
این روایات بسیار به نمونههای مسیحی خود که آخرالزمان را پیشبینی میکنند شباهت دارد. جالب اینجاست که در اسلام چندین فرقه وجود دارند که هر یک امامزمان خود را دارند حالا فرض کنید که در یک لحظه تمام این مهدیها با هم ظهور کنند، آیا جنگ جهانی بعدی ستیز این امامان با یکدیگر نخواهد بود.
در اندیشهی مهدویت در وجود ارتباط افرادی ویژه با امامزمان هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و در طول تاریخ شیعه بسیاری از علما خود و یا طرفدارانشان ادعای چنین ارتباطاتی را داشتهاند. پرسش اینجاست که اگر «احمدینژاد» خود را بهعنوان یکی از این نواب معرفی نماید چه مشکلی پیش میآید؟ مگر دیگر روحانیون و افرادی که پیش از این چنین ادعایی را کرده بودند چه شرایط ویژهای داشتند که ایشان ممکن است نداشته باشد، اصولن چه کسی میتواند این ادعا را ثابت کند که با امامزمان در ارتباط بوده است؟ چه کسی حق ویژهی نیابت امامزمان را به «علیخامنهای» داده است که به «احمدینژاد» نداده؟
مشکل در اصول خرافی است که مذاهب بر اساس آنها بنیان گذارده شدند و جای بهرهبرداریهای شخصی را باز گذارده است. کتابهای مذهبی و فقهی شیعه و سنی پر است از ادعیه و اورادی که هر یک کاربردی ویژه دارند و قادر به حل کوچکترین و بزرگترین مشکلات بشر در زمینههای مختلف هستند، از دعاهایی که به کار درمان بیماریهای جسمی و روحی میآیند تا آنهایی که در حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی مفیدند.
آیا در 1400 سال گذشته آقایان علما و مراجع و دینداران محترم نمیدانستند که دست به دامان چیزهایی چون ادعیه و اوراد و اجنه شدن خرافات است و در این یکی دو ماههی اخیر از آن آگاه شدهاند؟ نه مشکل در جای دیگری است، دوستان ترسیدهاند که نکند حق انحصاری روحانیون و مداحان بر مالکیت تاریخیشان بر خرافات از چنگالشان بیرون بیاید، و گرنه چه کسی بیشتر از خودشان در ترویج این امور بیپایه و اساس نقش داشته است؟ در پایان باید گفت که در این دعوا هر دو طرف ماجرا بازندهاند اما حداقل فایدهای که نصیب جامعه میشود سستترشدن باورهای مذهبی است که تا به امروز بر پایهی خرافه و با استفاده از جهل و نادانی مردم پایدار مانده است.
خبر / رادیو کوچه
حبیب فرحزادی، فعال دانشجویی، با صدور حکمی در روزهای اخیر از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال و پنج ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
به گزارش هرانا، بر اساس این حکم حبیب فرحزادی به ۴ سال حبس تعلیقی، ۵ ماه حبس تعزیری و پانصد هزار تومان جریمه نقدی بدل از ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
این دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه تهران، در اوایل مهرماه سال گذشته، در حالیکه برای ثبت نام مجدد به دانشگاه مراجعه کرده بود، در مقابل درب دانشگاه توسط نیروهای موسوم به لباس شخصی دستگیر شد.
گفتنی است نامبرده آخرین بار در مراسم هفتم کشتهشدگان ۲۵ بهمن بازداشت شده بود و حکم مذکور مربوط به بازداشت وی در مرداد ماه سال گذشته است.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت دو دانشجوی دانشگاه تهران»
خبر / رادیو کوچه
حکم دادگاه بدوی «یاسر معصومی» در دادگاه تجدیدنظر تایید شده است. معصومی به اتهام «فعالیت تبلیغی» و همچنین «اجتماع و تبانی» علیه نظام در شعبه 15 دادگاه انقلاب به تحمل پنج سال حبس تعزیزی و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود.
به گزارش جرس، یاسر معصومی که در بخش فنی برخی از نشریات ایران، همچون شرق، سرمایه و بهار سابقه فعالیت دارد، پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 در اسفندماه همان سال بازداشت و پس از تحمل 70 روز حبس در بازداشتگاه اوین، با پرداخت وثیقه آزاد شد که پس از مدتی با تشکیل دادگاه بدوی به ریاست قاضی صلواتی متهم شناخته شد.
معصومی که نسبت به ایرادات قانونی و همچنین اطلاعات ناقص و کذب حکم صادر شده در دادگاه بدوی معترض بود پرونده وی به دادگاه تجدید نظر منتقل شد که قاضی موحد، رییس شعبه 54 دادگاه تجدید نظر تهران، اعتراضات وی را وارد ندانسته و حکم دادگاه بدوی را عینن تایید کرد.
لازم به ذکر است، احمد معصومی، پدر یاسر، از فعالان با سابقه ملی مذهبی در شهرستان اراک بوده که سابقه تحمل حبس پیش از انقلاب را دارد.
بیشتر بخوانید:
«پنج سال حبس برای مسوول فنی نشریات اصلاحطلب»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
در سال 1905 هنر مدرن دورهی پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد به طوریکه شاید بتوان آنرا به عنوان تاریخ تولد واقعی هنر مدرن به حساب آورد. در فرانسه «فوویسم» با با «ماتیس» ظهور مییابد و سپس در سال 1907 «کوبیسم» با «پیکاسو» و «براک» تولد پیدا میکند. در آلمان در همین تاریخ اولین گروه اکسپرسیونیستها موسوم به «پل» راه خود را در جهت ادامهی راه پیشگامان قرن نوزدهم پی میگیرند.
هنر قرن بیستم همیشه پیش از موعد مقرر خود به ابتکار و نوآوری دست میزند و به همین دلیل همیشه در ابتدا با مخالفتها و طرد از سوی جامعه و عقاید رایج آن زمان قرار میگیرد. فوویسم گرچه که مدت زمان محدودی را به خود اختصاص داد، یعنی فاصلهی سالهای 1905 تا 1907 ولی نمیتوان منکر این موضوع شد که تاثیری عظیم بر هنر مدرن قرن بیستم گذاشت. عنصر رنگ در آثار نقاشان پیشگام قرن بیستم بویی فردی و شخصی گرفت. این نقاشان خواستهای درونی خود را به انعکاس واقعیت بیرونی ترجیح دادند.
آنها با استفاده پرشور غیرواقعی و زمخت از رنگ تابلوهایی کشیدند و آثارشان را در سال ۱۹۰۵ در سالن پاییز پاریس به نمایش گذاشتند. یکی از منتقدان معروف فرانسوی «لویی وکسل» پس از مشاهده این آثار به ایشان لقب فو داد. این واژه فرانسوی به معنای دد یا جانور وحشی است. این لقب به واسطه برخورد زمخت و جسورانه با رنگ بر ایشان نهاده شد. بعدها با نام فوویسم یا ددگری برای این شیوه از نقاشی ثبت شد و رفته رفته از آن بهعنوان یک سبک نقاشی یاد شد. از مهمترین دستآورد فوویستها استقلال رنگ و فرم در آثارشان بود.

فوویسم، یوغ ستمگری مکتب تجزیهکاری را شکست و آنها پیوسته بر این باور بودند که «هنر باید پویا باشد، نه ایستا». ماتیس بیشتر از هر چیزی بهدنبال نحوهی بیان بود و اذعان میکرد که نمیتوانم بین احساسی که برای زندگی دارم و نحوهی بیان آن تمایزی قایل شوم. ماتیس و دوستاناش تصویر را به عنوان یک «فضای معنوی» میپنداشتند و سعی میکردند که ارتباط عمیقتری را با چنین معنویتی ایجاد کنند. آنها از هرگونه سهبعدی نمایی دوری کرده و اذعان داشتند که شکلهای طبیعی باید از یک نظم معنوی تصویر پیروی کنند. نور باید به واسطه رنگ بیانشده و گسترهی تصویر باید با قطعات رنگی صریح مفصلبندی شود، زیرا به مدد رنگهای صریح و خالص است که میتوان به بیش ترین بیان دست یافت.
سبک گوشهدار اکسپرسیونیسم آلمان نتایج قابل توجهی در حکاکی و پیکرهتراشی در همین زمان دست آورد، هنرمندان بسیاری در زمینهی حکاکی به روی چوب به خصوص در قالبهایی مطابق با سبک خود کار کردهاند. هنرمندانی همچون «مارکس»، «کرشنر»، «پیکستن»، «کته کولویتس». البته پیکرهتراشی زمان زیادی برد تا شناخته شود حتا زمانی بسیار بیشتر از آنچه که نقاشی در این زمینه صرف کرد تا شناخته شود. مجسمهسازان با قدرت تمام دست به ساختن مجسمههایی میزدند که از روی مجسمههای آفریقایی و صورتکها الهام گرفته شده بود، تاثیر هنرهای بدوی در این زمان بسیار زیاد است، این تاثیر در کارهای افرادی مانند «پیکاسو»، «برانکزی» و «اپیستن» هم دیده میشود.

در اصل باید میان شکل اولیهی کوبیسم و دستان توانمند و ذهنهای خلاق پیکاسو و براک و گسترش کوبیسم در زمینهی نقاشی و پیکرهسازی تمایز قایل شد. از سال 1910 به بعد بهدنبال پیکاسو و براک مکتب واقعی کوبیسم در فرانسه شکل گرفت. همچنین ماتیس که در میانهی راه کوبیسم و اکسپرسیونیسم قرار داشت و با ورود به حوزهی مدرنیتهی کوبیسم درخششی فوقالعاده پیدا کرد. میتوان در مورد اولین نقاشیهای پیکاسو و براک در سبک کوبیسم از چیزی بهنام کوبیسم سزانی صحبت کرد. «خانههایی در استاک» و « کارخانهای در هورتادو ابرو» نمونههایی برای این مسئله هستند.
در دورهی کوبیسم تحلیی همکاری تنگاتنگ بین پیکاسو و براک به آمدن سبکی بهطور تقریبی آبستره میانجامد و این چنان عمیق است که به سختی میتوان این دو را از یکدیگر جدا کرد، ولی این دو نفر بسیار سریع این سبک را کنار میگذارند و راه را برای دستیابی به سبکی پالودهتر هموار میسازند. در این راه «خوان گری» و «فرنان لژه» هم به آنها میپیوندند.
در این زمان بهطور مشخص هدف آنها متلاشی ساختن قابها و به دست آوردن کمپوریسیونی بسیار گسترده است. در این راه از بریدههای روزنامه که عنصر تمایز آبستره و رالیست است، استفاده میکنند و این امکان بعدها در دنیای کولاژ بسیار اهمیت پیدا میکند و در دنیای هنر معمول میشود. پیدایش هنر آبستره، استیل و کانستروکتیویسم علیرغم مشکلات ناشی از جنگ جهانی از دستآوردهای هنر این قرن است، و از مهمترین گرایشات هنری این دوران هستند.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
در حالی تصویب «شرطنامه نکاح» در دالانهای حکومت تاجیکستان بحث میشود، که برخی از روحانیان تاجیک پیشنهاد کردهاند، تا مهریه نیز قانونی شود. با وجود آنکه قسمت اصلی ساکنان تاجیکستان مسلماناند، ولی تا هنوز در این کشور دادن مهریه رایج نیست و در قانون هم در اینباره اشارهای نرفته است.
اما گروهی از روحانیان به این باورند، که در صورت قانونیشدن حق مهر در این کشور، از طلاق افزون جلوگیری خواهد شد. زیرا به گفته آنها دادن حق مهر مسوولیت بزرگی را به دوش مرد میگذارد، تا او از همسر و خانوادهاش مراقبت کرده آنها را «زنده یتیم» و تنها نگذارد.
بنا به اطلاع «کمیته کار با زنان و خانواده تاجیکستان» هر سال بیش از دو هزار خانواده از هم میپاشند، که اکثر آنها را خانوادههای جوان تشکیل میدهند. به قول مسوولان این کمیته دولتی اکثر جوانان تاجیک که برای مهاجرت کاری به روسیه میروند، با انتخاب همسر روس از زن و فرزندشان دست میکشند.
حالا دهها زن تاجیک به این کمیته از برخورد نامناسب همسران خود شکایت بردهاند. آنها میگویند، شوهرانشان تنها به گفتن «واژه طلاق» از آنها رها خورده و نه کمک پولی میدهند و نه از وضع فرزندان خود خبر میگرند. این است، که «حاجی اکبر تورجان زاده» روحانی سرشناس تاجیکستان در کتاب تازه نشر خود با نام «جایگاه زن در اسلام» رسمن تاکد کرده است، تا مقامات تاجیکستان حق مهر یا مهریه را اعتراف کرده در قانونهای کشور به این موضوع شرعی توجه کنند.
وی نوشته که مهر نه عادت تاجبک و عرب، بلکه دستور خداوندی است. به این ترتیب بعضی از عالیمان اسلام مهر را یک راه حمایت از حقوق زنان نیز میدانند. مهر مقداری پول با حساب نقدی یا با حساب طلا و یا هر چیز ارزش مند ماندگار است که مرد آنرا در وقت عقد نکاح به زن پرداخت میکند.
با اینحال در تاجیکستان نظاماش دنیوی که اکثر اهالیاش مسلمان هستند، موضوع حق مهر چندان جدی گرفته نمیشود. ظاهرن خود مقامات این کشور نیز مایل نیستند، تا این جزع شریعت اسلام را در قانونهای تاجیکستان جای بکنند. اما بعضی از وکلان مردمی در «مجلس نمایندگان» می گویند، حالا مقامات در صدد آنند، که «شرت نامه نکاح» را بررسی و قانونی کنند. به قول این گروه وکلان شرطنامه نکاح شکل اروپای مهر است که آن نیز از حق زنان دفاع کرده مردان را مسوول میسازد، تا هنگام قطع عقد نکاح حق زنان را پرداخت نمایند.
یک فعال حقوق زنان میگوید چی «مهریه» و چی «شرطنامه نکاح» در صورت تصویبشدنش از طلاقهای افزون در تاجیکستان جلوگیری خواهد کرد. زیرا او میگوید در تاجیکستان بنیاد خانواده نه با آن حد گران است، که کشورهای دیگر نزدیک به تاجکستان، از جمله افغانستان و ایران است.
حالا در تاجیکستان برای تشکل یک خانواده از ۳ تا ۱۰ هزار دلار آمریکایی مصرف میشود. این مبلغ برای خریداری لباس عروس و بزم عروسی خرج میشود. در صورت ازهمپاشی خانواده عروس تنها آن چزی را که به خودش تعلوق دارد، میبرد. اگر نه، دو دست خالی در انتظار شوهر دیگر خواهد نشست.
خبر / رادیو کوچه
وزیران خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه در اجلاس خود در بروکسل علیه چندین کشور، از جمله ایران تحریمهایی را به تصویب رسانند.
با تصویب گسترش تحریمها علیه ایران، پنج مسوول ایرانی و ۱۰۰ شرکت تجاری در فهرست سیاه جای گرفتند. هواپیماهای ایران مدتی است اجازه سوختگیری در فرودگاه ژنو را ندارند. مجلس ایران نیز میخواهد ۲۶ مقام آمریکایی را تحریم کند.
تشدید طرحهای تحریمی علیه کشورهای روسیه، لیبی و روسیه سفید نیز در دستور کار وزیران خارجهی اتحادیه اروپا خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران، اتحدیه اروپا نام حدود ۱۰۰ شرکت ایرانی و پنج فرد مسوول در صنایع اتمی و موشکی جمهوری اسلامی را در فهرست تحریمی خود قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
«هدف ما جلوگیری از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
امیر رزاقی
در یکصد سال اخیر، ایران از یکطرف در ارتباط با غرب و مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته و از طرف دیگر حضور دین در تمامی لایههای اجتماعی از نمودهای بسیاری برخوردار بوده است. از اینرو این موضوع سبب گردیده تا میدان سنت و مدرنیته همواره محل بحث و مناقشه احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی شکل گرفته در این سرزمین باشد.
احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی ایرانی در جامعهای تولد یافتهاند که از یکسو دین در آن از اهمیت بالایی برخوردار بوده واز سوی دیگر بر اساس مراودات بینالمللی با دنیای متجدد و اندیشه وآرا غربی آشنا بوده است، لذا حزب و گروههای سیاسی و اجتماعی که دارای اندیشه نوسازی و اصلاح بوده و در جهت آن گام بر میداشته، نمیتوانسته به راحتی و به سادگی از کنار دین گذر کند. کمتر حزب سیاسی و تئوریسینها و متفکرین آن را میتوان یافت که به گونهای مستقیم و یا غیرمستقیم به موضوع بحث برانگیز و حساس دین و کارکردهای آن نپرداخته باشد.
با بررسی مکتوبات ودستنوشتهای آنان مبحث دین و مبحث توسعه و نوسازی را بهعنوان یکی از محورهای مهم مباحث آنان میتوان دید.
به زعم نگارنده اگر بخواهیم احزاب و گروهای سیاسی و اجتماعی ایرانی را از منظر توجه آنان به موضوع دین و موضوع توسعه و نوسازی و رابطه آنان با هم مورد بررسی قرار دهیم میتوان احزاب و گروهها را در سه (3) طیف کلی طبقهبندی نمود .
طیف اول احزابی و گروههای را میتوان قرارداد که دین را نفی نموده ودین و نهادهای دینی را علت عدم توسعه و نوسازی ایران میدانند، و آن را پردهای میدانند که جلوی آگاهی و بصیرت مردم را میگیرد. این احزاب خواهان رهایی انسان از کنترل دین و نهادهای دینی میباشند. این احزاب علم نقاد و علم تجربی را منشا اندیشههای سیاسی و اجتماعی دانسته و خواهان حذف (ارزشهای) مذهبی برای ظهور ارزشهای مدرن در جوامع هستند .
طیف دوم احزابی و گروههای هستند که کاملن در جبهه مقابل طیف اول قرار دارند و آن احزابی هستند که پا از سنت و تفکرات سنتی فراتر نمیگذارند و همواره مظاهر و تمدن غرب را یکسره مردود و مشکوک میدانند و از لحاظ نظری و علمی مبانی و پیامدهای مدرنیته را نفی میکنند. اینان احکام، رسوم و شریعت دینی را به عنوان یک حقیقت مطلق، ثابت، ابدی و فراگیر میدانند و اصلاح را در آن نمیپذیرند. از نظر آنان دین میتواند داور و ملاک در هر زمینه و عنصر بنیادین جامعه میباشد .
این احزاب و گروهها بر این عقیده هستند که هر چیزی که کمتر از نقد جامع تجدد و سکولاریسم که اسلام را از هر جهت تهدید کند، یک خطای بزرگ محسوب میشود.
از نگاه آنان عقل، خادم دین و ابزاری برای خرد ذاتی نهفته در دین است و شایستگی اصلاح را ندارد و عقل همواره ناقص و محدود میباشد. ازدیدگاه این احزاب و گروهها نهاد حکومت باید سرشتی دینی داشته و روحانیت شایستگی تفسیر را دارند.
نهضت آزادی ایران در طی حیات خود تا به امروز همواره به تولید و باز تولید باورها و اندیشه خود پرداخته و در برخی از اندیشههای مذهبی اکنون به زعم نگارنده از رویکرد حداکثری به رویکرد حداقلی رسیده است
طیف سوم احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی هستند که در عین میراثداری فرهنگ سنتیخواهان تحول اجتماعی و مدرنیته نیز میباشند. آنان نه کاملن غربی شدن را چاره توسعه و نوسازی ایران میدانند و نه بازگشت به صدر اسلام را. این احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی عمدتن حیات دو زیستی دارند، اینان از یک سو دینی و دارای نگرانیهای مذهبی هستند و از سوی دیگر آشنا با مفاهیم و انگارههای تازه عقلی و عرفی غرب وپذیرای برخی از آن مفاهیم و انگارهها .
این احزاب و گروهها، اسلام و شریعت را به گونهای تفسیر میکنند که با عقل و دانش و تجارب بشر امروزی تقارن و تقارب پیدا کنند و هم سخن و همراه شوند.
اینان هم نقد بر دین و مذهب دارند و هم نقد بر برخی از مفاهیم و انگارههای غربی.
این طیف خواستار سازگاری میان دین و عقل و دانش تجربی بشر هستند. در رویکرد آنان انسان محوریت دارد.
متفکرین و روشنفکران این طیف در حوزه روشنفکران دیندار گام بر میدارند و معتقدند که روحانیت اگر میخواهد در این راه گام بردارد باید به نوسازی فکریش پرداخته و بهجای کسوت روحانیت، کسوت عالم دینی را بر تن کند.
حال با این طبقه بندی کلی، احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی ایران که در شرح آن در بالا رفت میتوان نهضت آزادی ایران را با توجه به بیانیهها این حزب و مکتوبات و دستنوشتههای اعضا آن بهویژه بنیانگذاران حزب چون مهندس بازرگان- طالقانی و…. این حزب را در دسته سوم قرار داد. نهضت آزادی ایران اساس تشکیلش مذهب و تعلقات مذهبی بنیانگذاران آن بوده است. آنان تحصیلکرده غرب و یا آشنا با مفاهیم غربی و مدرن بودهاند و پبشرفتهای غرب را باور داشتند. بدین معنی که آنان از یکسو پا در سنت داشته و از سوی دیگر پذیرای بیساری از انگارههای غربی بودهاند. آنان همواره در پی آن بودهاند که سازگاری بین مذهب و دستآوردهای مدرن غربی ایجاد نمایند و در اندیشه ترمیم و اصلاح تفکرات و اندیشههای دینی بودهاند. بنیانگذران این حزب حضور خود را در سیاست نه به دلیل کسب قدرت سیاسی بلکه به جهت تکلیف و حجتی که خداوند بر انسانها گذارده که نسبت به جامعه خود متعهد باشند میدانند. آنان همواره سعی بر آن داشتند تا برای تفکرات ملی و تفکرات چپ محملی دینی بیایند. این حزب سیاسی علاوه بر آنکه خود را یک حزب مذهبی میدانند خود را یک حزب ناسیونالیست و ملی هم میداند و ارزشهای اصیل ایرانی را باور داشته و به گذشتگان و تاریخ سرزمین ایران افتخار مینمایند و مخالف هرگونه استعمار و استثمار و استحمار ایران و ایرانی میباشند.
نهضت آزادی ایران در طی حیات خود تا به امروز همواره به تولید و باز تولید باورها و اندیشه خود پرداخته و در برخی از اندیشههای مذهبی اکنون به زعم نگارنده از رویکرد حداکثری به رویکرد حداقلی رسیده است.
نهضت آزادی ایران همواره به عنوان یک حزب سیاسی فارغ از نگاه ارزشی به تصمیمات سیاسی گرفته شده، در عرصه سیاست حضور داشته و علاوه برآن به عنوان یک جریان فکری و اندیشه ورز مطرح و در فرایند فکری اندیشه ورزان ایرانی و اجتماع ایرانی تاثیرگذار بوده است.
اکنون 50 سال از تاسیس این حزب سیاسی میگذارد ودر این مدت با محدودیتهای بسیاری مواجه بوده است و گاه در برخی از برهههای زمانی مجبور به توقف فعالیت سیاسی بوده است اما هرگز به عنوان یک جریان فکری توقف نداشته و اعضا آن در عرصه دینداران روشنفکر به اندیشهورزی پرداختهاند.
در این عصر نسل جوان نهضت آزادی ایران چون بنیانگذران حزب با ایمان به آیه شریف: «الذین یبلغون رسالاتالله و یخشونه ولا یخشون احدا الله و کفی بالله حسیبا.» و باور به اصول اولیه ایرانیبودن، مسلمان بودن و مصدقی بودن در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران فعالیت داشته و در نهضت آزادی خواهی ملت ایران حضور دارند .
آرین / خبر / رادیو کوچه
طالبان کشته شدن ملامحمد عمر رهبر این گروه را در پاکستان رد کرد و اعلام کردند وی زنده است.
امروز برخی رسانهها در افغانستان به نقل از مقامات افغان که نامی از آنان برده نشده بود، از کشته شدن ملا عمر رهبر گروه طالبان در پاکستان خبر داده بودند.
در اخبار رسانههای داخلی افغانستان آمده است که ملاعمر دو روز پیش هنگام که از ایالت سرحد پاکستان به سوی افغانستان در حرکت بود توسط استخبارات نظامی پاکستان کشته شده است.
اما طالبان این اخبار را تبلیغات دولت افغانستان عنوان کرد و در صفحه انترنتیاش
گفته است که ملاعمر زنده است و رهبری این گروه را به عهده دارد.
ژنرال جوزف بلاتس سخنگوی نیروهای آیساف نیز گفت، امروز خبر مرگ ملاعمر به وی رسیده است، اما تا زمانی که یک مقام بلند پایه آن را تایید نکند، نمیخواهد در مورد تبصره کند.
هرچند محل زندگی ملاعمر واضیح نیست، اما برخی از مقامات امنیتی افغانستان به این باور استند که ملاعمر و شمار دیگری از رهبران طالبان افغانستان، در کویته پاکستان زندگی میکنند.
خبر / رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، با محکوم کردن حمایت ایران از گروههای بنیادگرا، یک بار دیگر تاکید کرده است، که فشارها بر ایران به منظور جلوگیری از دستیابی این کشور به جنگافزارهای هستهای ادامه خواهد یافت.
باراک اوباما روز یکشنبه در سخنانی در کنفرانس لابی حامی اسراییل، ایپک، اعلام کرد، این کشور به تلاشهای خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای ادامه خواهد داد.
وی با اشاره به تحریمهای سازمان ملل و نیز تحریمهای ایالات متحده علیه ایران اظهار داشته است: «ما قصد داریم فشارها (بر ایران) را حفظ کنیم…اجازه بدهید با صراحت بگویم که ما خود را همچنان متعهد میدانیم که مانع از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای شویم.»
هر چند آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود درباره برنامه هستهای ایران یک بار دیگر اعلام کرده است که همچنان در موقعیتی نیست که بتواند، صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تایید کند، با این حال تهران اتهامها درباره تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای را رد میکند.

از سوی دیگر باراک اوباما در بخش دیگری از سخنان خود در کنفرانس لابی اسراییل در آمریکا، یک بار دیگر ایران را به «دورویی» در مواجهه با اعتراضهای مردمی در منطقه متهم کرده است.
به گفته رییس جمهوری آمریکا، در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی «ادعای حمایت از حقوق معترضان» در کشورهای منطقه را دارد، شهروندان خود را با توسل به خشونت تهدید میکنند.
در این میان رییس جمهور آمریکا در سخنان تازه خود همچنین ایران را به حمایت و تسلیح گروههای «بنیادگرا و خشونتطلب» در منطقه متهم کرده و گفته است: «ما به تلاش خود برای جلوگیری از چنین اقداماتی ادامه میدهیم و در مقابل گروههایی مانند حزباله که دست به اقدامات تروریستی میزنند و با استفاده از موشک و بمبگذاری به دنبال پیشبرد مقاصد خود هستند، خواهیم ایستاد.»
بیشتر بخوانید:
«سوییس از ارایه سوخت به ایرانایر خودداری کرد»
«اعزام نخستین کاروان ایرانی همبستگی با مردم بحرین»
دوشنبه 2خرداد 90/ 23 می 2011
اجرا: زهره
استودیو: اعظم
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات ایران
دایرهی شکسته – « انحرافی به سمت مدرنیسم» – مهشبتاجیک
بخش اول خبرها
پارسنامه – «کشف قدیمیترین خط دنیا در ایران» – امیر و کاملیا
مجله خبری تاجیکستان با کیومرث
پسنشینی تند – «دولت اجنه یا مذهب جنیان» – اکبر ترشیزاد
گزارشی از تورنتو – «یک روز پرواز خواهم کرد» – آویده مطمئنفر
بخش دوم خبرها
اقتصاد کوچه – «ابلاغ بودجه 90 در دقیقه 90» – مهرآفرین بهرامی
مجله خبری کابل – آرین
مجلهی جاماندگان – «نقش اصلاحطلبان در بازی بزرگان» – شراره سعیدی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن از امضای یک طرح آشتی ملی با مخالفان که قرار بود به بحران سیاسی در کشورش خاتمه دهد خودداری کرده است. همزمان، سازمان شورای همکاری خلیج پارس تلاشهای دیپلماتیک خود در این خصوص را متوقف کرده است.
تلویزیون دولتی یمن اعلام کرده که علی عبداله صالح این طرح را فقط در حضور رهبران مخالفان امضا خواهد کرد. رهبران مخالفان دولت طرح پیشنهادی کشورهای عرب را روز شنبه امضا کرده بودند.
براساس این طرح، رییس جمهوری یمن طی ۳۰ روز کنارهگیری و حکومت را به معاونش منتقل خواهد کرد و در ازای آن تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت.
شورای همکاری خلیج پارس متشکل از کشورهای عرب این منطقه طی اعلامیه گفته است که اقدامهای خود برای حل بحران یمن را به علت «عدم وجود شرایط مناسب» به حالت تعلیق در میآورد.
دیپلماتهای آمریکایی، اروپایی و عرب که برای آشتی ملی در یمن تلاش میکنند روز یکشنبه ناچار شدند که سفارت امارات متحده عربی در صنعا، پایتخت یمن را با هلیکوپتر ترک کنند زیرا این ساختمان به محاصره حامیان مسلح آقای صالح در آمده بود.
علی عبداله صالح ماه گذشته نیز در آخرین لحظات از امضای این طرح خودداری کرده بود.
ماه گذشته علی عبداله صالح میخواست طرح آشتی را به عنوان رهبرحزب حاکم و نه رییس جمهوری امضا کند ولی ائتلاف مخالفان آن را رد کرد.
رهبران جوانان مخالف علی عبداله صالح، ائتلاف مخالفان دولت را متهم میکنند که قول خود مبنی بر مجازات علی عبداله صالح را زیر پا گذاشته است.
لازم به اشاره است از آغاز تظاهرات ضد دولتی در ماه ژانویه تاکنون بیش از ۱۳۰ نفر به دست نیروهای امنیتی یمن کشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«رییس جمهوری یمن طرح کنارهگیری را پذیرفت»
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
najib@koocehehmail.com
علی خرم حیدرخانی شهروند استرالیایی ایرانیالاصل چهل ساله، در یک دادگاه ابتدایی در غرب استرالیا ظاهر شده و به قاچاق 89 تن متهم گردید.
بر بنیاد ادعای پولیس فدرال استرالیا، وی مسوول سازماندهی در یک عملیات قاچاق انسان به استرالیا شناخته شده است که باعث غرق شدن قایق پناهجویان در نزدیک ساحل جزیره کرسمس در دسامبر سال گذشته گردید.
در آن رویداد دستکم پنجاه تن که شامل پناهجویان از کشورهای ایران، عراق و افغانستان بودند در پی برخورد قایقشان با یک صخره غرق شدند.
از آن رویداد تنها 30 تن نجات داده شد و شماری از زنان و کودکان ناپدید شدند.
میلکن موکسکر (Malcon MucCusker QC) مشاور تنظیم پزشک قانونی در استرالیا غربی گفته است مسافرین در هنگام حرکت از اندونزیا کاملن مطمین بودند، اما ماشین قایق دوبار در جریان سفر متوقف میگردد که نخستین بار آن در 200 متری ساحل در جاکرتا اتفاق افتاده است.
آقای افزوده است، تنها 20- 30 واسکت نجات در قایق موجوده بوده است که هیچ یک از مسافرین طرز استفاده آنرا نمیدانستند، به گفته وی هیچگونه امکانات دیگر امنیتی در این قایق موجود نبوده است.

به گفته وی قایق چوبی پناهجویان صبح هنگام 15 دسامبر به استرالیا میرسد، یکی از خدمه قایق به دادگاه گفته است: «هیچ یک از ما کاری از پیش برده نمیتوانستیم، همه مسافرین دور هم جمع شده بودند و دعا میکردند.»
آقای میلکن گفته است، مردم صدای فریاد پناهجویان را هنگام که قایق آنها به صخره برخورد میکند شنیده است.
دادگاه نیز از تماس تیلفونی پناهجویان به پولیس آگاهی دارد.
این در حالیست که استرالیا و مالزیا تفاهمنامهی مبنی بر ایجاد یک بازداشتگاه مهاجرین در مالیزی را در ماه گذاشته امضا کرده است. براساس این تفاهمنامه استرالیا پناهجویان که غیرقانونی وارد آبهای آن کشور میگردند را به مالیزی برگشت میدهد.
جیرز بوون (Chirs Bowen) وزیر مهاجرت استرالیا به ABC گفته است: «ما نمیخواهیم مردم توسط قایق به استرالیا بیاید، این واقعن خطرناک هست، من نمیخواهم شاهد فاجعه دیگر باشم، واقعن یک زمان دشوار برای ملت ما بود و یک زمان دشوار برای همه، هیچ فردی نمیخواهد شاهد تکرار چنین فاجعه یک بار دیگر باشد.»
بیشتر بخوانید:
«بازداشت یک متهم در غرقشدن کشتی پناهجویان در استرالیا»
Reza Parchizadeh
Since the Revolution of 1979 in Iran, there could be found numerous independent or joint resolutions and statements on the cases of the violation of human rights in Iran issued by the United Nations and the European Union (formerly, the European Community). These typically concise declarations – plus many more long-winded declarations on the Iranian nuclear project, however, seem to be just not working; for the violation of human rights in Iran has obviously escalated in a dramatic manner since the previous decade, especially since the disputed presidential elections of June 12, 2009.
According to Human Rights Watch World Report 2011, in 2009, the last year for which figures are available, the Islamic Republic authorities executed 388 prisoners, more than any other nation except China. During Iran's Universal Periodic Review before the United Nations Human Rights Council (UNHRC) in March 2010, Iran rejected 45 recommendations of member states, including allowing the special rapporteur on torture to visit the country; prosecuting security officials involved in torturing, raping, or killing; implementing policies to end gender-based violence; and halting the execution of political prisoners. In October 2010, the UN secretary-general's office released its report on the situation of human rights in Iran, pursuant to UN General Assembly resolution 64/176. The report noted "further negative developments in the human rights situation" in Iran, including "excessive use of force, arbitrary arrests and detentions, unfair trials, and possible torture and ill-treatment of opposition activists" following the June 2009 elections.
According to Human Rights House of Iran (RAHANA), figures collated by various human rights organizations, including Amnesty International, suggest the annual number of executions has almost quadrupled since President Mahmoud Ahmadinejad was first elected in 2005
According to Human Rights House of Iran (RAHANA), figures collated by various human rights organizations, including Amnesty International, suggest the annual number of executions has almost quadrupled since President Mahmoud Ahmadinejad was first elected in 2005. There was also a rise in the number of executions of juvenile delinquents. Iran is one of only a handful of countries to continue such executions, in clear violation of international law. In addition, in early 2010, the security forces announced that they had arrested more than 6000 people in the months following the June 2009 election. Those arrested included demonstrators, lawyers, human rights defenders, journalists, students, and opposition leaders, some of whom remain in prison without charge to this day. As such, there are, based on a report by RAHANA Prisoners' Rights Unit, 470 political prisoners in 25 different prisons in Iran.
According to Euronews, on December 21, 2008, the security forces of the Islamic Republic closed in Tehran the offices of the Circle for the Defenders of Human Rights, run by the 2003 Nobel Peace Prize winner Shirin Ebadi. In an open letter to the United Nations Human Rights Council (UNHRC) on February 8, 2010, Ebadi stated, "The plight of human rights defenders is the worst because the authorities do not want any reports whatsoever on the human rights violations in Iran to leave the country. As a result, most of the known activists in Iran are either in prison or barred from travelling abroad; or they have been forced underground and into hiding. More distressingly, indictments have been issued against some of them for Moharebeh (waging war against God), which is punishable by death". Soon after, on February 10, 2010, the European Parliament issued a comprehensive resolution on the violation of human rights in Iran. The British Foreign Ministry, in its most recent annual report, has put the number of those executed in Iran in 2010 above 650, arguably the greatest number in the whole world.
In the meantime, according to AFP, Iran's Parliament called for the prosecution of the opposition leaders Mousavi and Karroubi in February 2011. Thus, as late as March 4, 2011, the High Representative of the EU, Catherine Ashton, issued a statement on the violation of human rights in Iran which included the clause: "I further condemn the unacceptable repression to which representatives of many political and civil society groups in Iran are now routinely subjected, and call on the Iranian authorities to respect the right to freedom of movement, and communication, of all those held in arbitrary detention or under house arrest". Not long after this statement, according to UNHCR, the UN Human Rights Council voted in Geneva on March 24, 2011, by 22 to 7, for a resolution, described by Yahoo UK News as a "European-led, US-backed resolution", co-sponsored by 49 states, "to appoint a Special Rapporteur on the situation of human rights in the Islamic Republic of Iran". Not surprisingly, the Islamic Republic, according to the Islamic Republic News Agency (IRNA), on March 25, 2011, dismissed the UN Human Rights Council's appointment of the Special Rapporteur as "unjust, unjustifiable and totally political".
In the meantime, according to AFP, Iran's Parliament called for the prosecution of the opposition leaders Mousavi and Karroubi in February 2011
Now, given the fact that both the UN and the EU are formidable political, and by extension economic, organizations to be reckoned with, what is the reason that almost any resolution these body politics issue with regard to the Iranian affairs and especially with respect to the violation of human rights in Iran falls on deaf ears? For example, based on a special report made by the Human Rights Activists New Agency (HRANA), only during last February-March, there occurred at least 13479 cases of violation of human rights in Iran, which specifically include: 8971 cases of violation of workers' rights, 2408 cases of violation of the rights of social and political activists with regard to freedom of thought and speech, 448 cases of torture and violation of the rights of both criminal prisoners and prisoners of conscience, 392 cases of violation of students' rights, 89 cases of violation of the rights of religious minorities, 57 cases of violation of the rights of ethnic minorities, and 56 cases of declaration, confirmation, or performance of capital punishment. According to the comprehensive annual report (1061 pages) by HRANA, the sum total of the cases of the human rights violation in Iran during the last Iranian year (March, 21, 2010 – March, 21, 2011) amounts to the appalling number of 6,316,360.
As a matter of fact, there could be counted a myriad of reasons why the Islamic Republic of Iran does not respond to these kinds of resolutions and statements as positively as, for example, Tunisia and Egypt recently did. My focus of concern, however, is that if the Islamic Republic feels free to a great extent to decline the UN/EU resolutions, it is because it has been on a continual process of political and economic isolation by the "Western-inclined" sector of the international community for the past three decades, which has rendered it somewhat immune to counterbalancing measures instigated by the "Western-based" politico-economic organizations. To put it clearly, for these sorts of resolutions to work properly, it is necessary that the receiving party juridically – and not just morally – be bound with their implementation; and as long as the Islamic Republic, due to its lack of integration in the "capitalist" international community, feels no obligation to keep serious international commitments, the resolutions, naturally, do not become binding for Iran either.
Truth is, since the Revolution of 1979, Iran has been under all sorts of heavy sanctions by the generally capitalist international community. As most of the antagonism of the Islamic Republic has been directed at the USA since the Revolution of 1979, many of the international sanctions against Iran, naturally, come directly from or are indirectly initiated by the USA. To begin with, after the entrance of the former Shah of Iran to the United states – given the forebodings of the fact that the Shah had been restored to his oppressive monarchy through a joint CIA-MI6 coup in 1953 – and the consequent retaliatory US Embassy takeover and the Hostage Crisis brought about by the radical Student Followers of the Line of Emam (Khomeini), the USA immediately responded by freezing around $12 billion worth of the Iranian assets. In 1984, in the middle of the eight-year Iran-Iraq war, the US Congress approved sanctions that prohibited the sale of the US arms and all kinds of provisions to Iran. The United States also opposed all loans to Iran from international financial institutions. In 1987, the United States further prohibited the importation from and exportation to Iran of any goods or services. In 1995, President Clinton issued a total embargo on all US commercial and financial transactions with Iran. In 1996, the United States Congress passed the exacting Iran–Libya Sanctions Act (ILSA) which stipulated that all foreign companies which provided investments over $20 million for the development of oil resources in Iran would be severely punished. During the past decade, the USA, especially with regard to the Iranian Nuclear Project, has also been instrumental in securing the UN resolutions that have led to heavy sanctions against Iran. They include the United Nations Security Council Resolutions 1737 (passed on December 23, 2006), 1747 (passed on March 24, 2007), 1803 (passed on 3 March 3, 2008), and 1929 (passed on June 9, 2010).

The European Union, which has usually been critical of many of the US-initiated economic sanctions against Iran and has tried to play an intermediary role in such matters as the vexed Iranian Nuclear Negotiations, has also introduced its rounds of heavy sanctions against Iran. For example, the EU resolution on Iran implemented as late as on July 27, 2010, and last strengthened on October 27, 2010, stipulates, among other things, the "Freezing of funds and economic resources; restrictions on transfers of funds to and from an Iranian person, entity or body; vigilance over activities with Iranian banks; dealing with the Iranian banking sector; restrictions on Iran's access to the EU's bonds markets; restrictions on Iran's access to the EU's insurance and reinsurance markets; and restrictions on financing certain Iranian enterprises".
As the Iranian-American scholar Maryam Panah has put it in her The Islamic Republic and the World: Global Dimensions of the Iranian Revolution (2007), "The Iranian Revolution provoked responses from actors regionally and internationally through its efforts to export the Revolution and encourage similar movements elsewhere in the region". These responses, generally manifesting themselves in the form of heavy sanctions intended to contribute to a general policy of "containment", have led the Islamic Republic to run rather free of the Western-initiated international regulations, albeit by the skin of its teeth. In a bit of an analogy, it can be claimed that the Islamic Republic, since the Revolution of 1979, has been an acrobat, a trapeze artist, which by treading the narrow line between the former Cold War factions (that still much exist behind the scenes) and occasionally playing them against each other, in addition to creating satellite cores of support and zones of influence in the Middle East, has managed to further its political ends.
For instance, the 2007 US sanctions against Iranian banks, according to Al-Jazeera, ironically ensured Iran's immunity from the global financial crisis that was about to explode; for Iran was among the few major economies in the world not to be severely affected by the crisis. Iran has also opened its doors to and has relied upon trade with many other developing countries. This is what Al-Jazeera describes as "Iran's successful and increasing reliance on 'South-South' trade, which effectively translates into her own sanctions against the West". In addition, Iran's cornering by the Western community has led to its substantially – though not totally – independent manufacturing of arms, especially in the field of ballistic missiles. For example, according to the Federation of American Scientists (FAS), the Islamic Republic has so far been successful in developing 16 types of ballistic missiles of which 2 are short range, 8 are medium range, 5 are long range, and 1 is undefined. The role of the two non-Western superpowers, namely Russia and China, plus North Korea, must not be underestimated in helping, in a post-Cold-War clandestine and unsteady alliance against Western hegemony, to bring about this rather precarious counterbalance.

In addition, this crucial fact must be taken into account that the Iranian economy is a largely single-sourced petroleum-based economy. After the implementation of the Western-initiated sanctions on the Iranian oil sale and purchase, the Islamic Republic, by considerably diverting the flow of oil from the "North" to the "South", though usually at a much lower price – which is tantamount to the underselling of the Iranian oil for achieving political ends, has been able to subsist and to wade through the heavy international sanctions up to this moment. Therefore, with regard to the abovementioned facts, while the economic effect of the sanctions on Iran, generally speaking, has been relatively considerable, its political effect has proved to be minimal so far.
In the end, based on the result of more than three decades of the dual policy of placing sanctions on Iran while defending its human rights by the UN, the EU, and the USA, it can be concluded that this policy, as in the case of North Korea, has proved lame in bringing about the desired outcomes so far. In the words of the Iranian-American university professor, Hamid Dabashi, put forward in his Iran, The Green Movement and the USA: The Fox and the Paradox (2010), "What passes for politics, policy, and punditry in the US/EU theaters of operation has categorically failed to alter the course of a fragile planet in a more sustainable direction".
Thus, as it seems, the much sought-after change in the Islamic Republic's domestic and international antagonistic policies is much more likely to come as a consequence of local and national civil rights movements than as that of the combination of international sanctions and resolutions. Given the fact that a strongly-articulated civil rights movement has been going on in Iran for around two years now, it seems that expressing serious, practicable, and humane solidarity with the Iranian civil rights movement by the United Nations, the European Union, and the United States could be a viable option "on the table" for both the neutralization of the threat of the Islamic Republic and the amelioration of the human rights condition in Iran. In addition, steps recently taken by the international community, especially the EU, toward the afflictions of Iran such as "imposing autonomous EU restrictive measures (an assets freeze and a visa ban) on 32 individuals deemed responsible for serious human rights violations in Iran" and also attempted moves to revise the migration laws with respect to Iranian refugees have opened other promising theaters with regard to the question of human rights in Iran.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مازیار مهدویفر
در آستانه صدمین روز حذف فیزیکی موسوی و کروبی از بدنه جریان تحولخواه جنبش سبز ایران قرار داریم. بسیاری در درون حاکمیت معتقدند که با حذف فیزیکی این دو نفر و همسرانشان از بدنه جنبش، عملن سردرگمی بزرگی در میان فعالان جنبش و حامیان آن به وجود آمده که مانع اتفاق نظر و تصمیمگیری برای پیشبرد اهداف و پیشرفت به سوی آرمانهای جنبش است. این گروه که موافقان زیادی نیز در میان اپوزوسیون داخل و خارج کشور دارند، به عنوان دلیل مدعای خود عنوان میکنند که پس از تشکل و تجمعات بزرگ و موثر بیست و پنج بهمن سال گذشته که به دعوت موسوی و کروبی صورت گرفت و همزمان با آن بود که بحث حبس یا حصر این دو تن پیش آمد عملن بدنه جنبش، علیرغم فراخوانهای متعدد برای تشکل و اعتراض هیچگاه نتوانستند نمونه مشابه وقایع بیست و پنج بهمن را بازآفرینی نمایند.
مواردی همچون هفتمین روز شهادت صانع ژاله، سهشنبههای اعتراض که از روز جهانی زن آغاز و به چهارشنبه سوری ختم شد، روز جهانی کارگر و بیست و پنجم اردیبهشت، روز اعتراض سراسری دانشجویان، نمونههایی از این وقایع هستند.
حال سوال اینجاست :
آیا موسوی و کروبی رهبران جنبش هستند؟
شورای هماهنگی که در یک روند غیر دموکراتیک و با معیارهای مبهم و نامشخص انتخاب شده و پس از گذشت چند ماه هنوز اعضای تشکیلدهنده آن نامشخص هستند قطعن نمیتواند عملکردی شفاف نیز از خود ارایه دهد
آیا یک جنبش مردمی و دموکراتیک با اهداف دموکراتیک نیاز به رهبر دارد؟
آیا عدم پذیرش شفاف بعضی از اصول دموکراسی و حقوق بشری از سوی موسوی و کروبی میتواند باعث عدم پذیرش نقش مثبت این دو به عنوان رهبران جنبش شود؟
آیا ما میتوانیم جنبش سبز را بدون حضور موسوی و کروبی و یا جانشینان شایسته و موثری برای آنها به نتیجه برسانیم؟
آیا آلترناتیوهایی همچون آقایان واحدی و امیرارجمند یا تشکلی همچون شورای هماهنگی راه سبز امید میتوانند جایگزین مناسبی برای رهبری جنبش باشند؟
آنچه مسلم است اینست که هر حرکت اجتماعی سیاسی برای پیروزی نیاز به یک رهبری متشکل و مشخص دارد. حتا در صورت رهبری شورایی (که میتواند گزینه بهتری هم باشد) نیازمند یک اتفاق آرا در میان تصمیمگیرندگان هستیم. شورای هماهنگی که در یک روند غیر دموکراتیک و با معیارهای مبهم و نامشخص انتخاب شده و پس از گذشت چند ماه هنوز اعضای تشکیلدهنده آن نامشخص هستند قطعن نمیتواند عملکردی شفاف نیز از خود ارایه دهد.
تصور برایناست که در حال حاضر در جنبش سبز بزرگترین مشکل ما اینست که بر سر اولویتها تردیدهای فراوانی وجود دارد. نگاهی به مناسبتهای انتخاب شده برای تجمعات ماههای گذشته تا حد زیادی آشکار کننده این موضوع است.
در شرایط فعلی شاید مهمترین نکتهای که بتواند دوباره شعاری مشترک برای فعالان جنبش ایجاد کند درخواست دستهجمعی و همهجانبه برای آزادی موسوی و کروبی است. بیایید نگران تفاوت آرا و انگیزههای خود با موسوی و کروبی نباشیم. زیرا این دو نفر جنبشی را رهبری میکنند که هدف آن رسیدن ایران به دموکراسی و آزادی انتخاب است. لحظه پیروزی جنبش وظیفه رهبری این دو نفر نیز به اتمام خواهد رسید.
Ardavan Roozbeh / Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
“Fariba Kamal Abadi” is one of the seven Baha’i's community aldermen in Iran who in 2008 along with five other Baha’i's community aldermen “Jamalaldin Khanjani”, “Afif Naimi”, “Saeed Rezaei”, “Behrooz Tavakoli and “Vahid Tizfahm” were arrested in their homes, charged with spying for Israel, blasphemy and propaganda against the Islamic Republic. They were transferred to section 209 of the notorious Evin prison and sentenced to twenty years imprisonment.
She was transferred, along with the other Baha’i female prisoners from Karaj prison to Qarchak in Varamin, but lately, once again, returned to Evin. This is while in recent weeks, a number of political prisoners in prisons of Tehran and its surrounding were moved to other prisons for unknown reasons.
Even though the officials said that the reason the prisoners have been moved to other prisons is for them to be in a place with more facilities, but according to some of the inmates, the new place is much tougher and specially less hygienic.
It should be pointed out that Qarchak Prison in Varamin is just a roofed hall, lack basic sanitary facilities and used to be a poultry.
Qarchak Prison in Varamin is just a roofed hall, lack basic sanitary facilities and used to be a poultry
What follows is the interview of Ardavan Roozbeh with “Iraj Kamal Abadi” the brother of Fariba Kamal Abadi, one of the Bahai’s community aldermen:
Mr. Kamal Abadi, your sister Ms. Fariba Kamal Abadi, is one of those people who are in prison because of their beliefs. The important news was her transfer to the prison called Qarchak in Varamin where the conditions are inappropriate. Today, we have news that her situation has changed. Do you have any accurate information about her situation?
As we have been informed, she has been transferred from Qarchak prison in Varamin to Evin prison yesterday. But we do not have any news about the details and conditions of this transfer because this has happened recently and we have not had any contact with her yet.
We have heard a lot about Ms. Fariba Kamal Abadi, Ms. Mahvash Shahriari and several other Baha’i's community aldermen who are in jail for more than three years. Do you have any information about the conditions in Qarchak prison in Varamin?
The prison has been a industrial poultry with high ceilings and no cell. Their equipments are not developed at all and the conditions are very rudimentary. Prisoners who have been taken there, have had a very hard time, they have not had enough food, the sanitary were bad and insufficient. In terms of adequate facilities, prisoners have a very hard time and difficult circumstances in this prison.
Given that your sister and several other Baha’i's community aldermen were sentenced to twenty years imprisonment and currently are serving, what is the reason of this transfer? Is their goal to create more pressure?
We are not sure of the reason, but we know that the authorities have decided to transfer all female prisoners from the prisons around Tehran to Varamin. From Karaj prison and several others, women were transferred to the Varamin prison.

Is your sister’s sentence of twenty-year prison unquestionable and she is now spending the prison term?
Last year, after a few trials, she was sentenced verbally to twenty years and later commuted verbally to ten. But again, they changed ten years to twenty years and this time it was announced in written form. Baha’i's prisoners and their families as well as the Baha’i International Community have always told the authorities that they are totally innocent and without the slightest evidence they have been sentenced and imprisoned. In fact, all of them are innocent, if justice is done, they should all be released. They have spent three years now in prison. We hope that officials reconsider their cases and see that they are innocent and have totally benevolently serving humanity, citizens and their government in the best way possible and helped their fellow citizens and government. We hope that the Officials deal with this and justice be made and they can be released.
Farsi
رادیو کوچه
1360 خورشیدی - سالروز درگذشت «نصراله فلسفی» مورخ، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. فلسفی از سال ۱۳۰۷ در «دارالفنون»، «دانشسرای عالی» و مدارس متوسطه تهران به تدریس تاریخ و جغرافیا و علوم ادبی پرداخت و با تاسیس دانشگاه «تهران» بهعنوان استاد به تدریس تاریخ پیش از اسلام در دانشکده ادبیات مشغول شد. وی علاوه بر نویسندگی و ترجمه کتابهای بسیار، مقالات تحقیقی درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریات به چاپ رساند. مقالات تحقیقی او درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریههایی چون «تعلیم و تربیت»، «مهر»، «اتحاد»، مجله «دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز»، نشریه «کتابخانه ملی تبریز» و ….. به چاپ رسیده است. فعالیتهای روزنامهنگاری او در طی چهار دهه شامل مدیریت چندین مجله در دورههای مختلف بود که از آن جمله، میشود به مجله «پستوتلگراف»، «تعلیم و تربیت»، مدیریت و سردبیری مجله هفتگی «امید» و «ایرانیکا» به زبان ایتالیایی اشاره کرد. نصراله فلسفی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ در سمت رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا و اسپانیا مشغول خدمت بود تا سرانجام در سال ۱۳۴۳ به درخواست خودش بازنشسته شد.
1618 میلادی - آغاز جنگهای سیساله مذهبی در «اروپا» است. ظهور مذهب پروتستان در اوایل قرن شانزدهم میلادی، شکافی بین پیروان مسیحیت به وجود آورد و «کاتولیک»ها و «پروتستان»ها در طول سدههای پس از آن، بارها با هم به نزاع و نبرد پرداختند. در روز چنین روزی، پروتستانهای چک که از محدودشدن آزادیهایشان توسط «فردیناند دوم»، امپراتوری رم نگران بودند، دو فرستاده وی را به قتل رساندند و به این ترتیب جنگهای سیساله مذهبی در اروپا آغاز شد. این جنگها که عمدتن در «آلمان» روی داد، فراز و نشیبهای زیادی داشت. در طول جنگ، کشورهای «فرانسه»، «سوئد» و «دانمارک» در حمایت از پروتستانها و دولت اسپانیا و امپراتوری رم به طرفداری از کاتولیکها وارد جنگ شدند. جنگهای سیساله مذهبی اروپا در نهایت، با انعقاد پیمان «وستفالی» در سال 1648 خاتمه یافت، اما اسپانیا و فرانسه تا امضای پیمان «پیرنه» در سال 1659 با هم درگیر بودند. جنگهای سیساله، علاوه بر ویرانی و تجزیه آلمان و نیز تضعیف امپراتوری رم، قدرتیافتن فرانسه را در پی داشت. در این جنگها اگرچه نزاع دیرینه دو مذهب کاتولیک و پروتستان نقش مهمی داشت، اما عواملی چون اختلافهای ارضی و سیاسی دولتهای این قاره نیز در شروع و ادامه جنگ، بسیار موثر بود. از نتایج مهم این جنگها، پایان نسبی درگیریهای مذهبی پروتستانها و کاتولیکها و آغاز رشد جریانهای ناسیونالیستی و ملیگرایى و نژادپرستی در اروپا بود. در کنار این تاثیرات، تفکر جدایى دین از سیاست نیز سر برآورد. به عبارتی، یکی از وقایع مهم اجتماعی که زمینه جدایی نهاد دینی را از سیاست فراهم ساخت، همین جنگها و پیمان وستفالی بود. در این پیمان قرار بر این شد که قدرت اقتصادی کلیسا تضعیف شود و به تعبیری، مراکز اقتصادی که در سلطه کلیسا بودند از نفوذ کلیسا خارج شوند.
1908 میلادی - زادروز «جان باردین» (John Bardeen) فیزیکدان آمریکایی و برنده دو جایزه نوبل فیزیک است. وی تحصیلات خود را در دانشگاه «ویسکانسین» در سال ۱۹۲۸ میلادی به پایان رساند و در سال ۱۹۳۶ میلادی از همین دانشگاه درجه دکتری گرفت، چند سال بعد در دانشگاه «مینسوتا» تدریس کرد و در سال ۱۹۴۵ میلادی به آزمایشگاههای تلفن «بل» انتقال یافت. در همینجا بود که با همکاری «ویلیام شاکلی» و «والتر برتن» به کشف «ترانزیستور» توفیق یافت و به اشتراک ایندو به دریافت جایزه نوبل سال ۱۹۵۶ میلادی در فیزیک نایل آمد. باردین از سال ۱۹۵۱ به بعد استادی فیزیک نایل آمد و در سال ۱۹۷۲ با «لپون کوپر» و «جان فیشر» دومین جایزه نوبل را بهدست آورد. او تنها فیزیکدانی است که دوبار موفق به دریافت جایزه نوبل شده است. وی سرانجام در سال ۱۹۹۱ درگذشت.
1915 میلادی - روز ورود «ایتالیا» به عرصه جنگ جهانی اول است. مهمترین تحول سیاسی در اروپا در نیمه اول سال 1915، ورود ایتالیا به جنگ جهانی اول بود. ایتالیا در چنین روزی، به امید بهرهبرداری سیاسی و توسعه قلمرو حکومت خود به اتریش اعلان جنگ داد. پس از چندی، دولت ایتالیا به امپراتوری عثمانی نیز اعلان جنگ داد و آتش جنگ را فروزانتر کرد. با این حال، علیرغم پیروزی متفقین، که ایتالیا در کنار آنان میجنگید، این کشور نصیبی از جنگ نبرد و با وارد کردن 5.5 میلیون نفر از مردم خود، به صحنه نبرد، نزدیک به هفتصد هزار ایتالیایی را به کشتن داد. به بیانی دیگر، ایتالیا با اینکه در شمار فاتحان جنگ جهانی اول بود، ولی با اینحال باید آن را کم و بیش کشوری مغلوب به شمار آورد. زیرا با وجود شرکت فعالانه در جنگ، امتیاز قابل توجهی دریافت نکرد.
903 خورشیدی - سالروز درگذشت شاه «اسماعیل یکم» ملقب به «ابوالمظفر بهادرخان حسینی»، است. وی موسس سلسله صفوی و بهعنوان اولین سلسه تمامن ایرانی، حاکم بر سراسر ایران پس از اسلام است. شاه اسماعیل در اولین اقدام مهم خود، در شهر «تبریز» مذهب «تشیع» را بهعنوان مذهب رسمی دولت و مملکت صفوی اعلام کرد. و تبریز بهعنوان اولین پایتخت تشیع در جهان اسلام مطرح شد و به پایگاه مهم برای ترویج فرهنگ اهل بیت تبدیل شد. وی با رسمیکردن مذهب شیعه و با زندهکردن هویت ایرانی مرزهای ایران را به حدود مرزهای ساسانیان رسانید و در واقع ایران را بهعنوان یک واحد سیاسی مستقل پس از اسلام پس از حدود ۸۰۰ سال، تاسیس و تثبیت کرد. همچنین از وی اشعاری هم به ترکی آذربایجانی و به فارسی با تخلص «ختایی» برجای ماندهاست.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
آفرینش
1) رییسجمهوری نمیتواند سرپرستی وزارتخانههایی که وزیر ندارند را برعهده گیرد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82763
«عباسعلی کدخدایی» در گفتوگو با ایرنا در پاسخ به سووالی درباره اعلام نظر برخی افراد درباره نظرات اعلام نشده شورای نگهبان و انتشار این مباحث در رسانهها به این افراد و رسانهها بهطور جدی تذکر داد که بهجای شورای نگهبان صحبت نکنند. وی خاطرنشان کرد که نظرات شورای نگهبان فقط از زبان سخنگو، اعضا و یا از طریق سایت اینترنتی و روابط عمومی این شورا اعلام میشود. کدخدایی تاکید کرد: «هرگونه اظهارنظر بهجای اعضای شورای نگهبان و سخنگوی این نهاد فاقد اعتبار است.»
2) استیضاح نخستوزیر کویت
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82769
به گزارش خبرگزاری رسمی کویت، سه نماینده مخالف دولت در پارلمان کویت دیروز یکشنبه رسمن درخواست استیضاح «ناصر المحمد» نخستوزیر را به پارلمان تقدیم کردند. آنها در هفتههای قبل هم استیضاح نخستوزیر را مطرح کرده بودند ولی با حکم دادگاه قانون اساسی، این استیضاح به یک سال دیگر موکول شد. استیضاح جدید تنها شامل یک محور است و آن «آسیبزدن به امنیت ملی کویت و روابط آن با کشورهای جنوب خلیج فارس بهدلیل جهتگیری سیاست خارجی کویت به سوی ایران» است.
جامجم
1) افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در بنغازی
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844211445
دفتر اتحادیه اروپا در بنغازی افتتاح شد. قرار است که این دفتر هماهنگی فعالیتهای اتحادیه اروپا را در لیبی بهعهده گیرد. به این ترتیب اتحادیه اروپا بهطور رسمی روابط دیپلماتیک خود را با مخالفان قذافی برقرار کرد. کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز یکشنبه بههمین منظور به لیبی سفر کرد. وی ضمن شرکت در مراسم افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در بنغازی با نمایندگان شورای موقت رهبری لیبی در این شهر دیدار و گفتوگو کرد.
2) قتل بنلادن تنها آغاز کار است
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844214326
به گزارش دویچه وله، باراک اوباما، رییسجمهور ایالات متحده آمریکا در گفتوگویی با بیبیسی قتل اسامه بن لادن، رهبر القاعده را تنها یک «آغاز» خواند و حملات مستقیم دیگر علیه تروریستها حتا در پاکستان را در آینده محتمل دانست. وی گفت: «چنانچه خطری آمریکا و متحداناش را از سوی تروریستها تهدید کند، وی بار دیگر دستور عملیاتی مشابه اقدام علیه بنلادن را صادر خواهد کرد.» وی افزود: «دفاع از آمریکا وظیفه ما است.»
ایران
1) اروپا در شوک جنبشهای اعتراضی
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/2/Iran/4798/Page/6/Index.htm
در اوج تظاهرات گسترده مخالفان سیاستهای اقتصادی دولت اسپانیا، مردم این کشور برای برگزاری انتخابات محلی به پای صندوقهای رای رفتند. برهمین اساس ناظران پیشبینی کردهاند حزب سوسیالیست حاکم در انتخابات دیروز که برای تعیین اعضای شوراهای شهر و روستا و فرمانداران برگزار شد، شکست سنگینی را متحمل شود. مخالفان از رایدهندگان خواستهاند به دو حزب اصلی یعنی سوسیالیستها و مخالفان راست میانه رای ندهند و تحلیلگران پیشبینی کردهاند سوسیالیستها در شهرهایی مانند بارسلون و سویل شکست بخورند.
2) خودداری حاکم یمن از امضای پیمان سازش
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/2/Iran/4798/Page/6/Index.htm
گروه بینالملل به رغم آن که احزاب مخالف یمن طرح شورای همکاری خلیجفارس را برای انتقال قدرت امضا کردند اما علی عبداله صالح برای چندمینبار با تعیین شرط از امضای این طرح خودداری ورزید. به موجب طرح شورای شیوخ منطقه، دولتی به ریاست مخالفان تشکیل خواهد شد که مرحله انتقالی را به مدت سه هفته اداره خواهد کرد تا صالح استعفای خود را به پارلمان ارایه کند و اختیاراتش را به معاونش بدهد. در پی این مراسم در حالی که قرار بود ظهر دیروز علی عبداله صالح طرح یادشده را امضا کند، وی در سخنانی غیرمنتظره طرح شورای همکاری خلیجفارس را عملیات کودتاگرایانه توصیف کرد.
رسالت
ادغام، تغییری در برنامه وزارتخانههای بازرگانی و صنایع ایجاد نمیکند
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63207
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، مهدی غضنفری در بازدید از سایت فولادسازی شرکت فولاد خوزستان تاکید کرد: «ادغام دو وزارتخانه صنایع و بازرگانی تغییری در برنامههای آنها ایجاد نمیکند و تمام تعهدات و پروژههای مصوب در زمان وزیر پیشین صنایع پیگیری میشود.» وی افزود: «ادغام وزارتخانههای صنایع و بازرگانی باید به تسهیل و تسریع پروژهها کمک کند و هیچگونه تعلل و تاخیر در اجرای پروژهها شکل نگیرد.»
2) شاه اردن: امیدی به پیشرفت روند صلح نیست
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63220
به گزارش فارس، «عبداله دوم» در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «ایبیسی» آمریکا اعلام کرد که سال کنونی شاهد هیچ پیشرفتی در روند صلح نخواهد بود. شاه اردن با ناامیدی از اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی تصریح کرد: «زمانیکه با بنیامین نتانیاهو دیدار میکردم در او آمادگی برای صلح با اعراب و فلسطین میدیدم و هر وقت از این جلسات خارج میشدم امیدوار بودم، ولی آنچه اکنون در حقیقت در جریان است بخصوص در دو سال اخیر حکومت نتانیاهو، هیچ امیدی برای پیشرفت در روند صلح برای من نمانده است.»
خراسان
1) علی نیکزاد بهعنوان وزیر پیشنهادی امور زیربنایی به مجلس معرفی شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=2&id=723670
به گزارش خبرنگار پارلمانی خراسان، در این نامه که مفاد آن از سوی امیدوار رضایی، عضو هیت رییسه مجلس در اواخر جلسه علنی دیروز اعلام وصول شد، رییسجمهوری مهندس «علی نیکزاد» را بهعنوان وزیر امور زیربنایی به مجلس معرفی کرده است. همچنین بر اساس اعلام این عضو هیت رییسه مجلس، وظایف و اختیارات وزارت امور زیربنایی که حاصل ادغام 2 وزارتخانه راهوترابری و مسکن است نیز تقدیم مجلس شده است.
2) اخذ مالیات بر ارزش افزوده از فروش سکه آغاز شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=2&id=723663
روز گذشته با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده برای فروش سکه توسط بانکهای عامل (بانک کارگشایی و بانک ملی) قیمت انواع سکه در بازار با ۴درصد افزایش مواجه شد بهطوری که قیمت سکه طرح جدید در بازار تهران حدود ۱۷هزار تومان، طرح قدیم حدود ۱۲هزار تومان، نیم سکه ۸هزار تومان و ربع سکه ۴هزار تومان نسبت به روز شنبه افزایش یافت.
همشهری
1) 50هزار میلیارد ریال، برداشت غیرقانونی دولت
http://www.hamshahri.net/news-135744.aspx
رییس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس، از تخلف دولت در برداشت مبلغ 50 هزار میلیارد ریال از منابع داخلی بانک مرکزی برای پرداخت یارانه نقدی خبر داد. این خبر یک روز پس از آن اعلام شد که رییس دیوان محاسبات کشور از ارایه گزارش این دیوان در ارتباط با تخلف دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانهها به مجلس خبر داده بود. هنوز مقامات دولتی و مسوولان بانک مرکزی به این موضوع واکنش نشان ندادهاند.
2) آمریکا و اسراییل تقسیم کار کردهاند
http://www.hamshahri.net/news-135739.aspx
سخنرانی باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا درباره لزوم بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای 1967 حداقل در ظاهر باعث بحث میان مقامهای واشنگتن و تلآویو شد. هر چند اوباما در اظهارات خود هیچ صحبتی از حقوق اولیه مردم فلسطین از جمله حق بازگشت آوارگان فلسطینی نکرد اما همین مسئله هم از سوی رژیم صهیونیستی رد شد.
دنیای اقتصاد
1) روند نوسانی در بازار گاز و فرآوردهها
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=254846
قیمتهای آتی گاز طبیعی در بورس آمریکا (آتیهای ماه اول برای تحویل در ژوئن 2011) طی دوره 16 مه الی 20 مه 2011 از یک روند کاهشی همراه با نوسان برخوردار بود. بر این اساس بهدلیل کاهش تقاضای گرمایشی گاز طبیعی و همچنین افزایش سطح ذخایر زیر زمینی عملیاتی گاز طبیعی آمریکا معادل 92 میلیارد فوت مکعب طی هفته منتهی به 13 مه 2011، قیمتهای آتی گاز طبیعی در بورس نایمکس، از حدود 318/4 دلار در هر میلیون بی.تی.یو در تاریخ 16 مه 2011 تا کمتر از 23/4 دلار در هر میلیون بی.تی.یو در تاریخ 20 مه 2011 کاهش یافت.
2) تخلفات بیمهای افزایش مییابد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=254831
جواد فرشباف ماهریان رییسکل بیمه مرکزی ایران با انتقاد از افزایش دو برابری نرخ دیه بیمه شخص ثالث هشدار داد: «افزایش نرخ دیه از 45 میلیون تومان به 90 میلیون تومان صنعت بیمه را با مخاطرات جدی در شرایط کنونی روبهرو خواهد کرد.»
خبر / رادیو کوچه
دروازهبان اسطورهای فوتبال ایران، ناصر حجازی، پس از تحمل بیماری ریوی صبح روز دوشنبه، در بیمارستان کسری تهران درگذشته است.
به گزارش مهر، ناصر حجازی ساعت 10:55 دقیقه صبح امروز دوشنبه به دلیل بیماری سرطان ریه در درگذشت.
ناصر حجازی روز جمعه و در بین دو نیمه دیدار استقلال تهران و پاس همدان به کما رفته بود و به بیمارستان کسری منتقل شد.

پزشک معالج ناصر حجازی در مورد آخرین وضعیت او گفته بود: «مواد مغذی را از طریق لوله به بدن او میرسانند.»
انتقادات ناصر حجازی درباره سیاستهای اقتصادی دولت دهم، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد و به زعم اصحاب رسانه، محبوبیت او را نزد افکار عمومی و حتا کسانی که چندان علاقهای به عرصه ورزش ندارند، دو چندان کرد.
بیشتر بخوانید:
«وضعیت وخیم جسمانی اسطوره فوتبال ایران حجازی»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای منسوب به بهاییان ایران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستکم ۱۰ تن از مدیران و اساتید موسسه آموزش عالی آنلاین آنها را در چند شهر مختلف دستگیر کردهاند.
به گفته آنها، این دانشگاه نیمهحضوری و غیرانتفاعی در اواسط دهه ۱۳۶۰ خورشیدی با هدف تامین نیازهای تحصیلی جوانان بهایی که پس از انقلاب از ورود به دانشگاههای دولتی محروم بودهاند تاسیس شد و رشتههای آن به تدریج گسترش پیدا کرده است.
به گزارش بیبیسی، جامعه بینالمللی بهاییان میگوید که حدود ۳۰ نفر از دستاندرکاران این دانشگاه دستگیر شدهاند اما شماری از خانوادههای افراد بازداشت شده دستگیری حدود ۱۰ نفر را تایید کردهاند.
مقامهای قضایی جمهوری اسلامی هنوز در این خصوص اظهار نظری نکردهاند.
خانم مرتضاییفرید اظهار داشت که پدرش از مدیران این موسسه آموزش عالی است و ماموران همچنین با مراجعه به محل کار وی، کلیه تجهیزات آزمایشگاه و کامپیوتر دانشگاه را ضبط و این دفتر را پلمب کردهاند.
شهرام نگاری، ساکن شهر تورنتوی کانادا نیز گفت که برادرش شاهین نگاری، صبح یکشنبه در منزلش در تهران دستگیر شد.
او گفت که مقامهای قضایی اتهام بردارش یا محل نگهداری وی را اعلام نکردهاند اما پس از بازداشت و توقیف کامپیوتر شخصی او، به همسرش گفتند که تا چند روز دیگر، برای کسب اطلاعات بیشتر به بازداشتگاه اوین مراجعه کند.
در حالی که دولت جمهوری اسلامی مدرک این دانشگاه را معتبر نمیداند، شماری از فارغالتحصیلان آن طی سالهای اخیر از دانشگاههای خارج از کشور، به ویژه در کانادا و آمریکا، پذیرش گرفتهاند.
لازم به اشاره است محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه جمهوری اسلامی اخیرن گفته بود در ایران هیچ کس به علت بهایی بودن دستگیر نشده و به زندان نمیافتد.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه، مردان مسلح شبهنظامی، به یک پایگاه مهم نیروی دریایی ارتش پاکستان در شهر کراچی حمله کرده و پس از یک درگیری خونین، تعدادی از پرسنل نظامی که بعضی از آنها چینی هستند را به گروگان گرفتهاند.
بر اثر این درگیری نیز تاکنون 12 تن کشته و 14 نفر نیز زخمی شدهاند.
گروه شبهنظامی طالبان پاکستانی مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است.
به گزارش الجزیره، یک سخنگوی این گروه گفته است: «این حمله انتقام شهادت اسامه بنلادن بود و نشان میدهد که ما همچنان متحد و قدرتمندیم.»
مهاجمان یکشنبه شب حدود ساعت ده و نیم به وقت محلی، به «پایگاه مهران» نفوذ کردند و با آغاز روز دوشنبه، درگیریها همچنان ادامه دارد.
تعداد مهاجمان دستکم ۱۵ نفر برآورد شده است.
گفته میشود که آنها با آر پی جی به چند فروند هواپیمای مستقر در این پایگاه حمله و دستکم دو فروند هواپیمای شناسایی ساخت آمریکا را نابود کردهاند.
صدای انفجارهای زیادی در داخل پایگاه شنیده شده است. کماندوهای ارتش و آمبولانسها به محل اعزام شدهاند.
رحمان مالک، وزیر کشور پاکستان گفت که مهاجمان در یکی از ساختمانهای این پایگاه به محاصره در آمدهاند.
بیشتر بخوانید:
«انقلاب مصر و تونس به ملت آرامش بخشید»
خبر / رادیو کوچه
شامگاه یکشنبه، شصت و چهارمین جشنواره سینمایی کن، جایزه نخل طلای خود را به فیلم «درخت زندگی» ساخته سینماگر برجسته آمریکایی، «ترنس مالیک» اهدا کرده است.
«ترنس مالیک» هنگام دریافت این جایزه در کن حضور نداشت و «بیل پوهلد» و «دد گاردنر» تهیهکنندگان فیلم این جایزه را از دست رابرت دونیرو دریافت کردند.
«درخت زندگی»، روایت امپرسیونیستی و متافیزیکی مالیک به جهان و جایگاه انسان در این جهان است.
جایزه بهترین بازیگر مرد را «ژان دو ژاردن» فرانسوی برای بازی در فیلم «هنرمند» (بازیگر) ساخته «میشل هازاناویسیوس» دریافت کرد.
برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن، بازیگر آمریکایی «کریستن دانست» شد که بازی تاثیرگذاری در نقش جاستین در فیلم «ملانکولیا» ساخته «لارس فون تریه» ارایه کرده بود.
جایزه بزرگ جشنواره کن نیز به طور مشترک به فیلمهای «پسری با دوچرخه» ساخته «برادران داردن» و «روزی روزگاری» در آناتولی ساخته «نوری بیلگه جیلان» تعلق گرفت.
جایزه بهترین کارگردانی نیز توسط «نیکول گارسیا» ستاره فرانسوی به «نیکولاس ویندینگ رفن» کارگردان دانمارکی به خاطر فیلم «بران» (Drive) اهدا شد.
جایزه ویژه هیت داوران نیز به فیلم «پلیس» ساخته «می ون لیبسکو» از فرانسه تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلمنامه نیز به فیلم «پانوشت» ساخته فیلمساز اسراییلی «جوزف سدار» رسید.
نخل طلای بهترین فیلم کوتاه جشنواره کن نیز به فیلم کوتاه 15 دقیقهای صلیب (Cross) ساخته فیلمساز فرانسوی «مارینا ورودا» رسید.
جایزه منتقدان بین المللی فیلم (فیپرشی) نیز به فیلم «لو آور» ساخته «آکی کوریسماکی» فیلمساز فنلاندی اهدا شد.
شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن، روز چهارشنبه ۱۱ می (۲۱اردیبهشت) با فیلم کمدی رمانتیک «نیمه شب در پاریس» ساخته «وودی آلن» در شهر ساحلی کن در جنوب فرانسه آغاز شد و روز بیست و دوم می با اهدا جایزه نخل طلا به فیلم «درخت زندگی» ساخته «ترنس مالیک» به کار خود پایان داد.
صبح روز دوشنبه،
«ناصر حجازی دروازهبان اسطورهای ایران درگذشت»
خبر / رادیو کوچه
دروازهبان اسطورهای فوتبال ایران، ناصر حجازی، پس از تحمل بیماری ریوی صبح روز دوشنبه، در بیمارستان کسری تهران درگذشته است.
به گزارش مهر، ناصر حجازی ساعت 10:55 دقیقه صبح امروز دوشنبه به دلیل بیماری سرطان ریه در درگذشت.
ناصر حجازی روز جمعه و در بین دو نیمه دیدار استقلال تهران و پاس همدان به کما رفته بود و به بیمارستان کسری منتقل شد.
پزشک معالج ناصر حجازی در مورد آخرین وضعیت او گفته بود: «مواد مغذی را از طریق لوله به بدن او میرسانند.»
انتقادات ناصر حجازی درباره سیاستهای اقتصادی دولت دهم، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد و به زعم اصحاب رسانه، محبوبیت او را نزد افکار عمومی و حتا کسانی که چندان علاقهای به عرصه ورزش ندارند، دو چندان کرد.
…………………………………………………….
حمله طالبان پاکستانی به یک پایگاه نظامی در کراچی،
«بیش از بیست کشته و زخمی در پاکستان»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه، مردان مسلح شبهنظامی، به یک پایگاه مهم نیروی دریایی ارتش پاکستان در شهر کراچی حمله کرده و پس از یک درگیری خونین، تعدادی از پرسنل نظامی که بعضی از آنها چینی هستند را به گروگان گرفتهاند.
بر اثر این درگیری نیز تاکنون 12 تن کشته و 14 نفر نیز زخمی شدهاند.
گروه شبهنظامی طالبان پاکستانی مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است.
به گزارش الجزیره، یک سخنگوی این گروه گفته است: «این حمله انتقام شهادت اسامه بنلادن بود و نشان میدهد که ما همچنان متحد و قدرتمندیم.»
مهاجمان یکشنبه شب حدود ساعت ده و نیم به وقت محلی، به «پایگاه مهران» نفوذ کردند و با آغاز روز دوشنبه، درگیریها همچنان ادامه دارد.
تعداد مهاجمان دستکم ۱۵ نفر برآورد شده است.
گفته میشود که آنها با آر پی جی به چند فروند هواپیمای مستقر در این پایگاه حمله و دستکم دو فروند هواپیمای شناسایی ساخت آمریکا را نابود کردهاند.
صدای انفجارهای زیادی در داخل پایگاه شنیده شده است. کماندوهای ارتش و آمبولانسها به محل اعزام شدهاند.
رحمان مالک، وزیر کشور پاکستان گفت که مهاجمان در یکی از ساختمانهای این پایگاه به محاصره در آمدهاند.
…………………………………………………….
توسط نیروهای امنیتی صورت گرفت،
«بازداشت مدیران دانشگاه بهاییان ایران»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای منسوب به بهاییان ایران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستکم ۱۰ تن از مدیران و اساتید موسسه آموزش عالی آنلاین آنها را در چند شهر مختلف دستگیر کردهاند.
به گفته آنها، این دانشگاه نیمهحضوری و غیرانتفاعی در اواسط دهه ۱۳۶۰ خورشیدی با هدف تامین نیازهای تحصیلی جوانان بهایی که پس از انقلاب از ورود به دانشگاههای دولتی محروم بودهاند تاسیس شد و رشتههای آن به تدریج گسترش پیدا کرده است.
به گزارش بیبیسی، جامعه بینالمللی بهاییان میگوید که حدود ۳۰ نفر از دستاندرکاران این دانشگاه دستگیر شدهاند اما شماری از خانوادههای افراد بازداشت شده دستگیری حدود ۱۰ نفر را تایید کردهاند.
مقامهای قضایی جمهوری اسلامی هنوز در این خصوص اظهار نظری نکردهاند.
خانم مرتضاییفرید اظهار داشت که پدرش از مدیران این موسسه آموزش عالی است و ماموران همچنین با مراجعه به محل کار وی، کلیه تجهیزات آزمایشگاه و کامپیوتر دانشگاه را ضبط و این دفتر را پلمب کردهاند.
شهرام نگاری، ساکن شهر تورنتوی کانادا نیز گفت که برادرش شاهین نگاری، صبح یکشنبه در منزلش در تهران دستگیر شد.
او گفت که مقامهای قضایی اتهام بردارش یا محل نگهداری وی را اعلام نکردهاند اما پس از بازداشت و توقیف کامپیوتر شخصی او، به همسرش گفتند که تا چند روز دیگر، برای کسب اطلاعات بیشتر به بازداشتگاه اوین مراجعه کند.
در حالی که دولت جمهوری اسلامی مدرک این دانشگاه را معتبر نمیداند، شماری از فارغالتحصیلان آن طی سالهای اخیر از دانشگاههای خارج از کشور، به ویژه در کانادا و آمریکا، پذیرش گرفتهاند.
لازم به اشاره است محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه جمهوری اسلامی اخیرن گفته بود در ایران هیچ کس به علت بهایی بودن دستگیر نشده و به زندان نمیافتد.
…………………………………………………….
در پایان چشنواره اهدا شد،
«نخل طلای جشنواره کن به ترنس مالیک رسید»
خبر / رادیو کوچه
شامگاه یکشنبه، شصت و چهارمین جشنواره سینمایی کن، جایزه نخل طلای خود را به فیلم «درخت زندگی» ساخته سینماگر برجسته آمریکایی، «ترنس مالیک» اهدا کرده است.
«ترنس مالیک» هنگام دریافت این جایزه در کن حضور نداشت و «بیل پوهلد» و «دد گاردنر» تهیهکنندگان فیلم این جایزه را از دست رابرت دونیرو دریافت کردند.
«درخت زندگی»، روایت امپرسیونیستی و متافیزیکی مالیک به جهان و جایگاه انسان در این جهان است.
جایزه بهترین بازیگر مرد را «ژان دو ژاردن» فرانسوی برای بازی در فیلم «هنرمند» (بازیگر) ساخته «میشل هازاناویسیوس» دریافت کرد.
برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن، بازیگر آمریکایی «کریستن دانست» شد که بازی تاثیرگذاری در نقش جاستین در فیلم «ملانکولیا» ساخته «لارس فون تریه» ارایه کرده بود.
جایزه بزرگ جشنواره کن نیز به طور مشترک به فیلمهای «پسری با دوچرخه» ساخته «برادران داردن» و «روزی روزگاری» در آناتولی ساخته «نوری بیلگه جیلان» تعلق گرفت.
جایزه بهترین کارگردانی نیز توسط «نیکول گارسیا» ستاره فرانسوی به «نیکولاس ویندینگ رفن» کارگردان دانمارکی به خاطر فیلم «بران» (Drive) اهدا شد.
جایزه ویژه هیت داوران نیز به فیلم «پلیس» ساخته «می ون لیبسکو» از فرانسه تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلمنامه نیز به فیلم «پانوشت» ساخته فیلمساز اسراییلی «جوزف سدار» رسید.
نخل طلای بهترین فیلم کوتاه جشنواره کن نیز به فیلم کوتاه 15 دقیقهای صلیب (Cross) ساخته فیلمساز فرانسوی «مارینا ورودا» رسید.
جایزه منتقدان بین المللی فیلم (فیپرشی) نیز به فیلم «لو آور» ساخته «آکی کوریسماکی» فیلمساز فنلاندی اهدا شد.
شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن، روز چهارشنبه ۱۱ می (۲۱اردیبهشت) با فیلم کمدی رمانتیک «نیمه شب در پاریس» ساخته «وودی آلن» در شهر ساحلی کن در جنوب فرانسه آغاز شد و روز بیست و دوم می با اهدا جایزه نخل طلا به فیلم «درخت زندگی» ساخته «ترنس مالیک» به کار خود پایان داد.
…………………………………………………….
به اتهام اختلاس مالی
«بازداشت مبتکر منشور اخلاقی فوتبال در ایران»
خبر / رادیو کوچه
روزنامه روزگار چاپ تهران، در صفحه نخست خود از بازداشت دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال ایران خبر داده است.
محمد علیپور با حکم قاضی دادگاه ویژه روحانیت به اتهام اختلاس مالی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و پرونده منشوریها بازداشت شده است.
او علاوه بر اینکه دبیر ستاد منشور اخلاقی است، پست دبیر کمیته فرهنگی منشور اخلاقی، مشاور فرهنگی سازمان لیگ و همچنین عضو کمیته رسیدگی به تخلفات فوتبالی فدراسیون فوتبال را هم در اختیار دارد.
آقای علیپور در زمان محمد دادکان رییس پیشین فدراسیون فوتبال ایران، به عنوان روحانی وارد فدراسیون شد و سپس مسوولیت کمیته فرهنگی را هم عهدهدار شد.
…………………………………………………….
با نزدیک شدن به یکصدمین روز حصر خانگی،
«خاتمی و گروهی از روحانیون خواهان آزادی موسوی و کروبی»
خبر / رادیو کوچه
محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران و گروهی از روحانیون در قم خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران اعتراضات پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری سال 1388 در ایران شدهاند.
آقای خاتمی با یادآوری پیشنهادهای پیشین خود برای عادیسازی اوضاع در ایران ،خواهان «رفع حصرها و حبسها» شده که اشارهای به ادامه زندانی بودن رهبران اعتراضات در ایران است.
آقای خاتمی گفته است که امیدوار است رفع حصرها و حبسها گام اول برای تامین آزادیهای اساسی و مدنی در کشور باشد.
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، همزمان، بیش از ۱۲۰ روحانی بیانیه خود درباره آقایان موسوی و کروبی را با نزدیک شدن صدمین روز زندانی شدن رهبران اعتراضات ایران در خانههایشان منتشر کردهاند.
روحانیونی که خواستار آزادی رهبران اعتراضات شده اند در بیانیه خود گفتهاند که «استمرار تضییقات» آقایان موسوی و کروبی و همشرانشان را «به صلاح اسلام، امنیت و ثبات نظام» نمیدانند.
همچنین در بیانیه روحانیون قم گفته شده است که «تشدید برخوردهای قهری و امنیتی با معترضان و منتقدان و دامن زدن به فضای التهاب و اتهام و توهین از طریق رسانهها و فضاهای عمومی کشور، نتیجهای جز افزایش تندرویها و تحریک به ساختارشکنیهایی که خواست بدخواهان است، در پی نخواهد داشت.»
در میان امضاکنندگان بیانیه نام احمد منتظری فرزند مرحوم آیتاله حسینعلی منتظری یکی از مراجع اصلی مخالف دولت ایران و گروهی از روحانیونی دیده میشود که به عنوان شاگردان آیتاله منتظری شناخته میشوند.
بیانیه این گروه از روحانیون در حالی منتشر شده که در روزهای اخیر سخنان محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران مبنی بر ضرورت گذشت مردم ایران از خطاهای آیتاله خامنهای رهبر ایران در میان معترضان و مخالفان دولت ایران به یک مناقشه منجر شده است.
آقای خاتمی هفته گذشته در اشارهای به خشونتهای خیابانی رخ داده در زمان بروز اعتراضات در تهران و چند شهر دیگر ایران گفته بود «اگر ظلمی شده است که شده است، همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم. اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشمپوشی شود، و ملت هم بر ظلمی که بر او فرزندانش رفته است میگذرد.»
…………………………………………………….
بن بست تازه در بحران سیاسی یمن،
«خودداری دوباره رییس جمهوری یمن از امضای طرح کنارهگیری»
خبر / رادیو کوچه
علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن از امضای یک طرح آشتی ملی با مخالفان که قرار بود به بحران سیاسی در کشورش خاتمه دهد خودداری کرده است. همزمان، سازمان شورای همکاری خلیج پارس تلاشهای دیپلماتیک خود در این خصوص را متوقف کرده است.
تلویزیون دولتی یمن اعلام کرده که علی عبداله صالح این طرح را فقط در حضور رهبران مخالفان امضا خواهد کرد. رهبران مخالفان دولت طرح پیشنهادی کشورهای عرب را روز شنبه امضا کرده بودند.
براساس این طرح، رییس جمهوری یمن طی ۳۰ روز کنارهگیری و حکومت را به معاونش منتقل خواهد کرد و در ازای آن تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت.
شورای همکاری خلیج پارس متشکل از کشورهای عرب این منطقه طی اعلامیه گفته است که اقدامهای خود برای حل بحران یمن را به علت «عدم وجود شرایط مناسب» به حالت تعلیق در میآورد.
دیپلماتهای آمریکایی، اروپایی و عرب که برای آشتی ملی در یمن تلاش میکنند روز یکشنبه ناچار شدند که سفارت امارات متحده عربی در صنعا، پایتخت یمن را با هلیکوپتر ترک کنند زیرا این ساختمان به محاصره حامیان مسلح آقای صالح در آمده بود.
علی عبداله صالح ماه گذشته نیز در آخرین لحظات از امضای این طرح خودداری کرده بود.
ماه گذشته علی عبداله صالح میخواست طرح آشتی را به عنوان رهبرحزب حاکم و نه رییس جمهوری امضا کند ولی ائتلاف مخالفان آن را رد کرد.
رهبران جوانان مخالف علی عبداله صالح، ائتلاف مخالفان دولت را متهم میکنند که قول خود مبنی بر مجازات علی عبداله صالح را زیر پا گذاشته است.
لازم به اشاره است از آغاز تظاهرات ضد دولتی در ماه ژانویه تاکنون بیش از ۱۳۰ نفر به دست نیروهای امنیتی یمن کشته شدهاند.
…………………………………………………….
رییس جمهوری آمریکا:
«هدف ما جلوگیری از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای»
خبر / رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، با محکوم کردن حمایت ایران از گروههای بنیادگرا، یک بار دیگر تاکید کرده است، که فشارها بر ایران به منظور جلوگیری از دستیابی این کشور به جنگافزارهای هستهای ادامه خواهد یافت.
باراک اوباما روز یکشنبه در سخنانی در کنفرانس لابی حامی اسراییل، ایپک، اعلام کرد، این کشور به تلاشهای خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای ادامه خواهد داد.
وی با اشاره به تحریمهای سازمان ملل و نیز تحریمهای ایالات متحده علیه ایران اظهار داشته است: «ما قصد داریم فشارها (بر ایران) را حفظ کنیم…اجازه بدهید با صراحت بگویم که ما خود را همچنان متعهد میدانیم که مانع از دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای شویم.»
هر چند آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود درباره برنامه هستهای ایران یک بار دیگر اعلام کرده است که همچنان در موقعیتی نیست که بتواند، صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تایید کند، با این حال تهران اتهامها درباره تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای را رد میکند.
از سوی دیگر باراک اوباما در بخش دیگری از سخنان خود در کنفرانس لابی اسراییل در آمریکا، یک بار دیگر ایران را به «دورویی» در مواجهه با اعتراضهای مردمی در منطقه متهم کرده است.
به گفته رییس جمهوری آمریکا، در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی «ادعای حمایت از حقوق معترضان» در کشورهای منطقه را دارد، شهروندان خود را با توسل به خشونت تهدید میکنند.
در این میان رییس جمهور آمریکا در سخنان تازه خود همچنین ایران را به حمایت و تسلیح گروههای «بنیادگرا و خشونتطلب» در منطقه متهم کرده و گفته است: «ما به تلاش خود برای جلوگیری از چنین اقداماتی ادامه میدهیم و در مقابل گروههایی مانند حزباله که دست به اقدامات تروریستی میزنند و با استفاده از موشک و بمبگذاری به دنبال پیشبرد مقاصد خود هستند، خواهیم ایستاد.»
…………………………………………………….
با رای دادگاه تجدیدنظر،
«تایید حکم پنج سال حبس برای فنیکار نشریات ایرانی»
خبر / رادیو کوچه
حکم دادگاه بدوی «یاسر معصومی» در دادگاه تجدیدنظر تایید شده است. معصومی به اتهام «فعالیت تبلیغی» و همچنین «اجتماع و تبانی» علیه نظام در شعبه 15 دادگاه انقلاب به تحمل پنج سال حبس تعزیزی و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود.
به گزارش جرس، یاسر معصومی که در بخش فنی برخی از نشریات ایران، همچون شرق، سرمایه و بهار سابقه فعالیت دارد، پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 در اسفندماه همان سال بازداشت و پس از تحمل 70 روز حبس در بازداشتگاه اوین، با پرداخت وثیقه آزاد شد که پس از مدتی با تشکیل دادگاه بدوی به ریاست قاضی صلواتی متهم شناخته شد.
معصومی که نسبت به ایرادات قانونی و همچنین اطلاعات ناقص و کذب حکم صادر شده در دادگاه بدوی معترض بود پرونده وی به دادگاه تجدید نظر منتقل شد که قاضی موحد، رییس شعبه 54 دادگاه تجدید نظر تهران، اعتراضات وی را وارد ندانسته و حکم دادگاه بدوی را عینن تایید کرد.
لازم به ذکر است، احمد معصومی، پدر یاسر، از فعالان با سابقه ملی مذهبی در شهرستان اراک بوده که سابقه تحمل حبس پیش از انقلاب را دارد.
…………………………………………………….
با رای دادگاه انقلاب،
«حبس و شلاق محکومیت فرحزادی، فعال دانشجویی»
خبر / رادیو کوچه
حبیب فرحزادی، فعال دانشجویی، با صدور حکمی در روزهای اخیر از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال و پنج ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
به گزارش هرانا، بر اساس این حکم حبیب فرحزادی به ۴ سال حبس تعلیقی، ۵ ماه حبس تعزیری و پانصد هزار تومان جریمه نقدی بدل از ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
این دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه تهران، در اوایل مهرماه سال گذشته، در حالیکه برای ثبت نام مجدد به دانشگاه مراجعه کرده بود، در مقابل درب دانشگاه توسط نیروهای موسوم به لباس شخصی دستگیر شد.
گفتنی است نامبرده آخرین بار در مراسم هفتم کشتهشدگان ۲۵ بهمن بازداشت شده بود و حکم مذکور مربوط به بازداشت وی در مرداد ماه سال گذشته است.
…………………………………………………….
پس از نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا،
«گسترش دامنه تحریم علیه ایران توسط اتحادیه اروپا»
خبر / رادیو کوچه
وزیران خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه در اجلاس خود در بروکسل علیه چندین کشور، از جمله ایران تحریمهایی را به تصویب رسانند.
با تصویب گسترش تحریمها علیه ایران، پنج مسوول ایرانی و ۱۰۰ شرکت تجاری در فهرست سیاه جای گرفتند. هواپیماهای ایران مدتی است اجازه سوختگیری در فرودگاه ژنو را ندارند. مجلس ایران نیز میخواهد ۲۶ مقام آمریکایی را تحریم کند.
تشدید طرحهای تحریمی علیه کشورهای روسیه، لیبی و روسیه سفید نیز در دستور کار وزیران خارجهی اتحادیه اروپا خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران، اتحدیه اروپا نام حدود ۱۰۰ شرکت ایرانی و پنج فرد مسوول در صنایع اتمی و موشکی جمهوری اسلامی را در فهرست تحریمی خود قرار داده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر