
اما به گفته معاون دریایی سازمان محیط زیست ایران، برخی از صیادان سواحل خلیج فارس، به خاطر استفاده از روغن، باله و محتویات بدن این نوع کوسه بی آزار، با پریدن روی آن و فروکردن قلاب در بینی وال-کوسه، آن را به سمت ساحل می کشند.
کوسه کولی کر از حیوانات کوچک دریایی مانند پلانکتون ها تغذیه می کند و به علت جثه بزرگش به وال-کوسه شهرت یافته است و یکی از ده ها نوع کوسه ای است که به انسان ها حمله نمی کند.
این سومین گزارش از مشاهده جسد آبزیان غول پیکر در آبهای خلیج فارس طی مهر ماه امسال است.
اوایل مهر ماه نیز، سازمان محیط زیست از کشف جسد یک نهنگ ۱۰ تنی در سواحل جزیره خان بردخون در نزدیکی بندر دیر، گزارش داده بود.
خلیج فارس از زیستگاه های مهم جهان به شمار میرود که به خاطر تنوع گونه های جانوری در آن، مورد توجه طرفداران محیط زیست قرار دارد
پیش از آن نیز، ماهیگیران محلی از مشاهده جسد شناور یک نهنگ دیگر در محدوده خارکو خلیج فارس خبر داده بودند.
خلیج فارس از زیستگاه های مهم جهان به شمار می رود که به خاطر تنوع گونه های جانوری در آن، مورد توجه طرفداران محیط زیست است.
آلودگی ها مختلف در این منطقه به گفته کارشناسان محیط زیست، زیستگاه دلفین ها و نهنگ های خلیج فارس را به خطر انداخته و این منطقه را به یکی از حساس ترین و آسیب پذیر ترین اکوسیستم های جهان تبدیل کرده است.
تردد کشتی ها، نشت فرآورده های نفتی به علت فرسودگی خطوط نفت و گاز در بستر آب، ورود فاضلاب های شهری و ورود انبوه زباله های شهری و روستایی به خلیج فارس از عمده ترین علل نگرانی طرفداران محیط زیست درباره تهدید اکوسیسیتم این منطقه است.
طی هفته های گذشته، همچنین گزارش هایی از گسترش پدیده کشند قرمز در آبهای خلیج فارس منتشر شده بود که نشان می داد رشد بی رویه جلبک ها در این منطقه موجب افزایش مرگ و میر انواع آبزیان شده است.
فعالان طرفدار محیط زیست در ایران با انتقاد از کوتاهی مقام های دولتی در توجه به بحران های زیست محیطی، تاکید می کنند که دولت هیچ برنامه کلانی برای پیشگیری از تشدید آلودگی خلیج فارس ندارد.
یک پلنگ ایرانی شکار شد
سید محمد موسوی پور، دادستان عمومی و انقلاب کهگیلویه و بویراحمد روز پنج شنبه ۲۲مهر (۱۴ اکتبر) از کشته شدن یک پلنگ ایرانی در شهرستان بهمئی خبر داد.
آقای موسوی پور در گفت و گو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، با بیان این که برای دو نفر در رابطه با این اتفاق به عنوان متهم، پرونده قضایی تشکیل شده است، گفت: "متهمان بازداشت شده با سپردن وثیقه قانونی آزاد شده اند."
به گفته کارشناسان محیط زیست، تعداد پلنگ های ایرانی در جهان از ۱۳۰۰ قلاده تجاوز نمی کند که گفته می شود بین ۵۵۰ تا ۸۸۰ قلاده آنها در ایران زندگی می کنند.
این نوع پلنگ یکی از بزرگ جثه ترین زیرگونه های پلنگ در دنیاست که به عنوان زیرگونه در خطر انقراض در فهرست قرمز "اتحادیه جهانی حفاظت" قرار گرفته است.
آقای موسوی پور در مورد شکار یکی از این پلنگ ها در کهگیلویه و بویر احمد گفت: "به سازمان محیط زیست استان، تذکر داده ایم تا وضعیت قضائی پرونده مشخص نشده گزارشی در این باره ارائه ندهد."
دادستان استان کهگیلویه و بویراحمد درباره احتمال کشته شدن پلنگی دیگر در منطقه نیز گفت: "شایعاتی شنیده شده اما تاکنون گزارش مستندی در این ارتباط به دستگاه قضا ارائه نشده است".
از جمله دلایل کاهش شدید جمعیت پلنگ ایرانی شکار بی رویه، کاهش جمعیت طعمه های این گونه جانوری و تخریب زیستگاه آن است.
گفته می شود ایران یکی از آخرین زیستگاه های این نوع پلنگ است؛ حیوانی که زمانی در سراسر جنگل ها و مناطق کوهستانی قفقاز و آسیای مرکزی دیده می شد.
جمعیت های کوچکتری از این حیوان در کشورهای ارمنستان، گرجستان و ترکمنستان وجود دارد.
نسل این گونه جانوری (پلنگ ایرانی) از اوایل قرن گذشته در ناحیه قفقاز روسیه دیده نشده است.
منبع: بی. بی. سی
گفتنی است مهسا امرآبادی خبرنگار روزنامه توقيف شده اعتماد ملی ۲۴ خرداد بازداشت و پس از ۷۲ روز با وثيقه ۲۰۰ ميليون تومانی آزاد شد.
همچنين مسعود باستانی همسر امرآبادی نيز از يک سال پيش در زندان است و به اتهام اقدام تبليغی عليه نظام و اجتماع و تبانی برای اقدام عليه امنيت ملی به ۶ سال زندان و پرداخت جريمه نقدی محکوم شده و اکنون در زندان رجايی شهر است.
منبع: تا آزادی روزنامه نگاران زندانی
اين مادر عزادار می افزايد:« ماموران امنيتی، پاسپورت، پول، کيس های کامپيوتر، کتاب و ديگر لوازم شخصی ساکنان منزل خانم نقابی و ترمسی را هم با خود برده اند.»
در خبر روزنامه ايران آمده است:« اين چهار نفر به سرکردگی رهنورد نام «مادران عزادار» بر خود نهاده اند پس از آنکه ارتباطشان با اعضای گروهک تروريستی منافقين مسجل شد هنگام سفر به آلمان جهت تماس با رابط مهم اين گروهک دستگير شدند». اين مادر عزادار با رد اين ادعا می گويد:« دختران خانم ترمسی و نقابی هر دو برای ادامه تحصيل قصد خروج قانونی از کشور را داشته اند. اين دو دختر هيچ فعاليت سياسی يا حتی اجتماعی هم نداشته اند. از سوی ديگر مادران عزادار هيچ ارتباطی با خانم رهنورد ندارند و به صورت خودجوش درقالب دسته های چندنفری، برای رسيدن به خواسته های خود که محاکمه آمران و عاملان کشتار فرزندان شان است، تلاش می کنند».
بازداشت مادر زينالی و مادر ترمسی، همراه دختران شان را محکوم می کنيم!
اکرم نقابی، مادر سعيد زينالی که در سال ۷۸ توسط نيرهای امنيتی از منزل خود ، ربوده و به رغم همه ی تلاش های قانونی خانواده اثری از او نيست و ژيلا ترمسی مادر حسام ترمسی جوان ۱۹ ساله و زندانی حوادث پس از انتخابات ، که به تازگی از زندان آزاد و دچار انواع بيماری ها و در بستر بيماری است ، به همراه دختران خود در روز شنبه ۱۷ مهر ماه بازداشت شدند.
پس از بازداشت اين عزيزان و تهديد و فشار بر خانواده های آنان بر سکوت ، متاسفانه شاهد خبر های کذب توسط سايت ها و روزنامه های دولتی مبنی بر ارتباط مادران عزادار با خانم زهرا رهنورد و سازمان مجاهدين می باشيم .
اين در حالی است که مادران پارک لاله ( مادران عزادار ) ضمن احترام به خانم زهرا رهنورد ،تا کنون هيچ ارتباطی با ايشان نداشته اند و به صورت خودجوش و مردمی برای کاهش خشونت در جامعه خواسته های داشته و حرکت هايی انجام داده اند .
آيا سزاوار است مادران رنج ديده ای چون مادر زينالی و مادر ترمسی و دختران جوان و بی گناه شان ، قربانی مقاصد سياسی حکومت شوند ؟
چه کسی باور می کند مادرانی که خواسته ای جز محاکمه عادلانه ی آمران و عاملان کشتار فرزندان شان ندارند با سازمان های سياسی جنگ طلب در ارتباط باشند !
اتهام های وارده به مادران با روح حرکت مسالمت آميز آنان در تضاد و نارواست . ما دران پارک لاله ( مادران عزادار ) بازداشت اين عزيزان زا محکوم و خواستار آزادی فوری و يدون قيد و شرط آنان است .
عزيزان ما را آزاد کنيد ! به ظلم و ستم پايان دهيد ! ازآه و نفرين مادران بترسيد !
مادران پارک لاله (مادران عزادار)
۲۱/۷/۸۹
او در این سخنرانی چند بار تاکید کرد که ملت ایران تا آخر در کنار "ملت لبنان و ملت های منطقه" خواهد ماند و از ارتش، مردم، رئیس جمهوری، رئیس مجلس، نخست وزیر و رهبر حزب الله لبنان تشکر کرد.
او با اشاره به جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی میان حزب الله و ارتش اسرائیل، خطاب به مردم بنت جبیل گفت: "اگر مقاومت شما نبود، معلوم نبود که امروز مرز صهیونیست ها کجا بود."
جنگ ۳۳ روزه بین اسرائیل و حزب الله لبنان پس از آن آغاز شد که نیروهای حزب الله دو سرباز اسرائیلی را در مرز دو کشور به اسارت گرفتند و اسرائیل نیز برای آزاد کردن این دو سرباز و کاستن از قدرت حزب الله به جنوب لبنان حمله کرد.
در جریان این جنگ بیش از هزار لبنانی، که بیشتر آنها غیرنظامی بودند و ۱۶۰ اسرائیلی، که بیشتر آنها سرباز بودند، کشته شدند.
آقای احمدی نژاد پس از ترک بنت جبیل به روستای قانا، در جنوب لبنان رفت و در مراسمی به کشته شدگان این روستا ادای احترام کرد.
افتتاح "پارک ایران" در منطقه "مارون الراس" که توسط جمهوری اسلامی ساخته شده است، از دیگر برنامه های سفر آقای احمدی نژاد در جنوب لبنان است.
این پارک در مرز اسرائیل قرار دارد و گفته می شود که به پایگاه ها و شهرک های اسرائیل اشراف دارد.
سفر آقای احمدی نژاد به لبنان، با واکنش هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و مقامات اسرائیلی رو به رو شد.
او نسبت به هر گونه تلاشی برای متزلزل کردن حاکمیت ملی لبنان هشدار داد.
خانم کلینتون که در کوزوو به سر می برد، گفت که دولت آمریکا با هر کوششی برای بی ثبات کردن لبنان یا دامن زدن به تنش های داخلی در این کشور مخالف است.
مقامات دولت اسرائیل هم به سفر آقای احمدی نژاد به لبنان به تندی واکنش نشان دادند و آن را نشانه ای از روند تبدیل شدن این کشور به یک "کشور تندرو" دانستند.
منبع: بی. بی. سی
اکبر گنجی، روزنامهنگار ایرانی، که در سال ۲۰۰۷ این جایزه را دریافت کرده بود، روز جمعه در اعتراض به عدم اطلاعرسانی در مورد شیوه برگزاری مراسم اعطای جایزه سال ۲۰۱۰ به کاریکاتوریست دانمارکی از ادامه شرکت در کنفرانس دو روزه جایزه آزادی رسانهها که به مراسم اعطای جایزه به کاریکاتوریست دانمارکی ختم میشد، خودداری کرده است.
اکبر گنجی در گفت و گو با رادیو فردا با تأیید این خبر گفته است، وی و خانم عبادی پس از آن که متوجه شدهاند، کاریکاتوریست دانمارکی به عنوان برنده جایزه سال ۲۰۱۰ آزادی و آینده رسانهها انتخاب شده است، نسبت به عدم اطلاعرسانی در این مورد اعتراض کرده و حاضر به شرکت در ادامه این کنفرانس نشدهاند.
همچنین شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل نیز با انتقاد از اعطای این جایزه به کورت وسترگارد گفته است، وی با کاریکاتورهایش احساسات مذهبی را جریحهدار کرده است.
در این میان ماتیاس لاوکه، سخنگوی بنیاد رسانهای شهر لایپزیک آلمان در واکنش به اعتراض شیرین عبادی و اکبر گنجی، با دفاع از تصمیم خود گفته است: «ما به کاریکاتورهای او جایزه نمیدهیم، بلکه از جسارتش پس از انتشار این کاریکاتورها تمجید میکنیم.»
از سوی دیگر خانم شیرین عبادی که در سخنرانی افتتاحیه خود در بنیاد رسانههای شهر لایپزیک به شدت به اقدام برگزار کنندگان مراسم در عدم افشای نام برنده جایزه تا آخرین لحظات، اعتراض کرده بود، در گفتوگویی با سایت اینترنتی هفتهنامه دیسایت آلمان، گفته است که کاریکاتوریست دانمارکی با کاریکاتورهایش به نفرت در جهان دامن زده است.
وی در این باره گفته است: «در راستای اسلامستیزی در برخی از کشورهای اروپایی در اینجا به یک کاریکاتور توهینآمیز درباره پیامبر اسلام جایزه دادهاند.»
وی آنگاه افزوده است : «بر اساس ماده ۲۰ میثاق جهانی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری فدرال آلمان هم آن را امضا کرده است، دامن زدن به نفرت در میان اقلیتهای قومی و مذهبی، همان کاری که آقای وسترگارد انجام داده، ممنوع است.»
در سال ۲۰۰۵ و پس از انتشار کاریکاتورهایی از این کاریکاتوریست دانمارکی در باره پیامبر اسلام، اعتراضهای گستردهای در کشورهای اسلامی روی داد که در جریان آن چندین نفر جان خود را از دست دادند.
با این حال آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، نیز به تازگی در مراسم دادن جایزه رسانههای شهر پوتسدام به کورت وسترگارد، از وی تجلیل کرده است که این اقدام اعتراض نمایندگان جامعه مسلمانان و برخی از سیاستمداران آلمانی را در پی داشت.
زرکان تورن، مسئول امور همگرایی حزب دمکرات آزاد آلمان، با انتقاد از اقدام صدراعظم آلمان در تمجید از کاریکاتوریست دانمارکی، این اقدام را موجب جریحهدار شدن احساسات مسلمانان دانسته بود.
منبع: رادیو فردا
مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیفنویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت میکردند.
آن طور که در «دانشنامه آزاد ویکیپیدیا» آمده است، او نخستین خواننده زنی بود که در برنامه گلها به آوازخوانی پرداخت، و در عمر هنری خود در کنار مشهورترین استادان موسیقی بیش از هزار آواز خواند.
مرضیه از همان سالهای آغازین زندگی خود در فرانسه به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و به شورای ملی مقاومت ایران پیوست.
دختر مرضیه، هنگامه امینی، شش ماه پیش در پاریس فوت شد. تنها پسر او که حاصل ازدواج دیگر اوست در حال حاضر در آمریکا زندگی میکند.
منبع: رادیو فردا
عملیات نجات در برابر دوربینهای شبکههای مختلف تلویزیونی همچنان انجام گرفت و بسیاری از شبکههای تلویزیونی و سایتهای خبری از جمله رویترز به صورت زنده این عملیات نجات را پخش میکردند.
اين معدنچيان توسط کپسولی کوچک که تنها برای يک نفر جا دارد به سطح زمين منتقل میشدند، به همین دلیل خروج تمامی ۳۳ نفر نزدیک به ۲۴ ساعت به طول انجامید.
عمليات خروج این معدنچيان از عمق زمین بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشته و برخی رهبران سياسی نيز با ارسال پيام آرزوی موفقيت عمليات نجات را کردهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سباستین پینیرا، رئیس جمهور شیلی، که در محل حضور داشت گفت: «چنین عملیات نجاتی در تاریخ نظیر نداشته است.»
رهبر شیلی افزود: «کشور ما به ارزش امید، ایمان و همبستگی پی برد.»
۳۳ معدنچی که از روز پنجم ماه اوت در معدن طلا و مس «سن خوزه» شیلی گرفتارند به قهرمانان ملی این کشور بدل شدهاند.
سه مته حفاری برای عملیات حفر تونل نجات برای این معدنچیان از عمق حدود ۷۰۰ متری زمین به کار گرفته شد.
پیشتر خبرگزاری فرانسه گفته بود که طبق ارزيابیهای مهندسی عمليات حفاری ايجاد يک تونل برای نجات اين معدنچيان ممکن است بين سه تا چهار ماه طول بکشد.
تحت تاثير گرما و رطوبت اين تونلها معدنچيان به مشکلات جسمی مثل درد در قسمتهای مختلف بدن و نوعی آلودگی و قارچ پوستی مبتلا شدهاند. برخی از آنها نيز از حالت افسردگی روحی رنج میبرند.
مدت چند هفته از طريق حفرههای باريک مربوط به وسايل حفاری مواد غذايی و وسايل مورد نياز اين معدنچيان برای آنها ارسال میشد. همچنين يک سيستم تماس راديويی بين محل معدنچيان با خارج از اين حفرهها برقرار شده بود تا اين افراد بتوانند با خانوادههای خود در تماس بوده و روحيه و مقاومت خود را حفظ کنند.
با پایان عملیات نجات در شیلی در چهارشنبه ، تمامی ۳۳ معدنچی که ۶۹ روز پيش در عمق ۶۲۲ متری زمين محبوس شده بودند، نجات داده شدند.
به گزارش خبرگزاری رویترز عملیات نجات ۳۳ کارگر معدن گرفتار شده در اعماق ۶۲۲ مترى زیر زمین، با استفاده از کپسول ویژهاى انجام شد که تنها گنجایش یک نفر را داشت.
کار بالا کشیدن هر یک از معدنچیان از اعماق زمین با استفاده از این کپسول که قطر آن تنها ۵۴ سانتىمتر است، ۱۵ دقیقه زمان مىبرد.
این درحالى است که پیشتر اعلام شده بود، نجات معدنچیان ممکن است ۴۸ ساعت به طول انجامد.
عملیات نجات معدنچیان شیلیایى که حدود دو ماه پیش به دنبال ریزش بخشهایى از معدن طلا و مس سنخوزه واقع در صحراى آتاکاما واقع در شمال شیلى، در زیر زمین گرفتار شده بودند، به طور زنده از شبکههاى مهم تلویزیونى جهان پخش شده است.
حدود ۱۵۰۰ خبرنگار از سراسر جهان براى مخابره خبر نجات معدنچیان شیلیایى، در محل حضور یافته بودند.
به دنبال نجات هر یک از معدنچیان، انبوه حاضران در اطراف معدن با سر دادن شعارهاى ملى، ابراز شادى مىکردند.
عملیات موفقیتآمیز نجات معدنچیان همچنین موفقیتى براى سباستین پینهرا، رئیس جمهور شیلى به شمار مىرود که شخصاً در محل حاضر بود و به محض خروج هر یک از معدنچیان از کپسول نجات، که به رنگ پرچم شیلى رنگآمیزى شده است، آنها را در آغوش مىکشید.
آقاى پینهرا نجات معدنچیان را با عنوان دستاوردى بزرگ براى شیلى یاد کرده است.
به نظر مىرسد، بیشتر معدنچیان نجات یافته از نظر سلامتى در وضعیت خیلى خوبى به سر مىبرند، با این حال تیمهاى پزشکى معدنچیان را بلافاصله پس از خروج از کپسول نجات براى انجام مراقبتها و آزمایشهاى پزشکى به مراکز درمانى منتقل مىکردند.
بیشتر معدنچیان در ۱۷ روز نخست گرفتار شدنشان در اعماق زمین و پیش از آن امدادگران از زنده بودن آنها اطمینان حاصل کنند، امید خود را به زنده ماندن از دست داده بودند.
پایانی خوش برای معدنچیان شیلیایی
عملیات نجات ۳۳ معدنچی در شیلی تنها پس از گذشت کمتر از یک روز، پایانی خوش یافت. پس از ۶۹ روز اسارت در تاریکی، امدادگران موفق شدند همه کارگران را به سلامت نجات دهند. حدود یک میلیارد نفر در جهان شاهد عملیات نجات بودند.
معدن طلا و مس "سن خوزه" شاهد عملیات نجات ۳۳ کارگر معدنی بود که در حفرهای در ژرفای ۶۲۴ متری زمین به مدت ۶۹ روز گرفتار بودند. "لوئیس اورزوا ایریبارن" آخرین معدنچیای بود که با محفظهی فلزی به روی زمین آورده شد. "اورزوا" که سرکارگر معدن است، در زمان سانحه سرپرستی معدنچیان در زیر زمین را نیز برعهده داشت.
با نجات آخرین معدنچی، ۳۳ بادکنک با رنگهای پرچم شیلی، و به تعداد کارگران محبوس در آسمان رها شد. اورزوا گفت: «من از تمام مردم شیلی و همه کسانی که برای نجات ما تلاش کردند، سپاسگزارم. افتخار میکنم که در اینجا زندگی میکنم.»
سباستین پینیرا، رئیسجمهور شیلی که در محل سانحه حضور داشت و عملیات نجات را دنبال میکرد، سرکارگر معدنچیان را در آغوش گرفت و به وی گفت: «به شما تبریک میگویم. شما کاپیتان خوبی هستید.»
تنها یک کارگر معدن اهل بولیوی بود که پس از نجات در محل سانحه مورد استقبال اوو مورالس، رئیسجمهور این کشور، قرار گرفت.
حادثه معدن "سن خوزه" در تاریخ سوانح معدن بیسابقه است. تاکنون معدنچیان گرفتار به این مدت طولانی در زیر زمین نتوانستهبودند، زنده و نسبتاَ تندرست نجات یابند. به قصد جلوگیری از نور زیاد، همه کارگران نجاتیافته عینکهای آفتابی زده بودند. پس از عملیات نجات، کارگران باید به مدت دو روز در بیمارستان مورد آزمایشات پزشکی قرار گیرند.
عملیات نجات سریعتر از آنچه در آغاز محاسبه شده بود، به پایان رسید. مراحل نهایی تنها ۲۲ ساعت و ۳۹ دقیقه به طول انجامید. پیشتر عملیات نجات ۴۸ ساعت تخمین زده شده بود. محفظهی فلزی که به عنوان آسانسور نجات استفاده میشد، برای رسیدن به حفرهای که کارگران در آن گرفتار بودند، هربار ۱۵ دقیقه در راه بود.
بنا به تخمین شبکههای تلویزیونی، برای نخستین بار در تاریخ حوادث معدن، حدود یک میلیارد نفر در کنار صفحههای تلویزیون شاهد نجات کارگران شیلیایی بودند. حضور بیش از ۱۵۰۰ روزنامهنگار در مراحل پایانی، این عملیات نجات را بدل به حادثهای جهانی کرد.
ابهام درباره دلیل سانحه
۲۷ خانواده معدنچیان پیشتر به دادگاه شکایت کرده و خواهان پرداخت غرامت از اداره دولتی به عنوان مالک معدن شده بودند. بارها اتحادیه کارگری شیلی به ناامنی معادن این کشور اشاره کرده بود. شیلی بزرگترین تولیدکننده مس در جهان است و بیابان "آتاکاما"، جایی که معدن "سن خوزه" نیز در آن قرار دارد، یکی از غنیترین نقاط دنیا برای استخراج مس است.
به گفته اتحادیه کارگری در این منطقه بیش از ۸۴۴ معدن وجود دارد که تنها سه بازرس مسئولیت تامین امور ایمنی این معادن را برعهده دارند. معدن سنخوزه در سال ۲۰۰۷ میلادی به خاطر عدم رعایت استانداردهای ایمنی در آن بسته شد، اما پس از مدتی کار استخراج را دوباره از سر گرفت. هنوز گزارشی از جزییات حادثه ارائه نشده است.
در ۵ اوت ۲۰۱۰ پس از ریزش تونلهای معدن "سن خوزه"، حدود دو هفته طول کشید تا امدادگران از وجود گروهی ۳۳ نفره در اعماق زمین آگاهی یافتند. پس از ۱۷ روز نیز امکان تماس با معدنچیان فراهم شد. تنها پس از حفر تونلهای باریک، امکان رساندن غذا و دارو و برقراری تماس با معدنچیان میسر شد. به گفته اتحادیه بینالمللی معدنچیان سالانه حدود ۱۲ هزار کارگر معدن در جهان جان خود را از دست میدهند. اما حال برخی ناظران نجات موفقیتآمیز ۳۳ معدنچی در شیلی را "معجزه بیابان آتاکاما" مینامند.
منابع: تنظیم شده از خبرهای سایت رادیو دویچه وله و رادیو فردا
در پی شکایت صادق لاریجانی از دخالتهای بی حد و حصر مجتبی خامنه ای، طائب و نقدی
بنا به گزارش منابع موثق از تهران، رئیس قوه قضائیه طی نامه ای از دخالتهای برخی اعضای متنفذ بیت رهبری در کار دادگاهها و زندانها به تلخی شکایت کرده خواستار جداکردن دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه و قبول مسئولیت شرعی آنها توسط مقام رهبری شده در غیر این صورت از رهبر خواسته استعفای وی را بپذیرد.
غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری 19 مهر ماه خود خبر یادشده را تکذیب و اظهار داشت: كار ضد انقلاب چيست؟ بخشي از فعاليت آنها واقعا بر هم ريختن روان جامعه، ايجاد اختلاف و راهاندازي جنگ رواني است. سخنگوي قوهقضائيه با بيان اينكه رسانههاي ضد نظام مرتب دروغ ساخته و آنها را پمپاژ ميكنند، خاطرنشان كرد: شخصا اين خبر را ديدم و يقين داشتم كه سر تا پاي اين نامه دروغ است. اما وجود چنين نامهاي را از رئيس قوه قضائيه جويا شدم، كه ايشان اعلام كردهاند كه يك كلمه آن هم راست نيست. گاهي اوقات يك جعلي صورت ميگيرد كه هيچ بخشي از آن درست نيست.
گزارش خبرنگار جرس حاکی ست که غلامحسین محسنی اژه ای واقعیت را کتمان کرده و برای حفظ نظام رسما دروغ می گوید.
زمینه نامه تاریخی شهریور 89 لاریجانی
به گزارش خبرنگار جرس، در اواسط شهریور 89 صادق لاریجانی نزد پدر همسر خود آیت الله وحید خراسانی می رود تا وی را راضی به قبول ملاقات با آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در سفر به قم کند.
این گزارش می افزاید آیت الله وحید نه تنها این ملاقات را نمی پذیرد، بلکه به شدت دامادش را مورد ملامت قرار می دهد که نکند دینت را به دنیا فروخته ای!؟ با توجه به ظلمی که بنام قوه قضائیه بر ملت انجام شده، اگر این مظالم را اصلاح نکنی عاقبتی جز عذاب جهنم نخواهی داشت.
در پی این انتقاد جدی استاد، شیخ صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نامه ای در چهار صفحه و نیم برای سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت. این نامه که یکی از مهمترین اسناد جمهوری اسلامی است، بسیاری از زوایای تاریک حوادث پس از انتخابات خرداد 1388 را روشن می کند. صادق لاریجانی در 24 مرداد 1388 از سوی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شده و این نامه اواخر شهریورماه 89 نوشته شده است.
وی در سطور ابتدائی نامه برخی نکات لازم را به یاد مافوق خود می آورد. خلاصه ای از این نامه که در اختیار جرس قرار گرفته بشرح زیر است:
شما از اوائل سال 1387 به من تکلیف کردید که در حوزه قوه قضائیه کارآموزی کنم و بتدریج مشخص فرمودید که بعد از اتمام ریاست ده ساله آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی مرا برای ریاست قوه قضائیه در نظر گرفته اید. برادرم علی [دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی] از همان ابتدا با ریاست من بر قوه قضائیه مخالف بود، من این مطلب را با شما در میان گذاشتم، و شما اصرار کردید تا به نصیحت علی گوش نکنم.
شرائط چهارگانه قبول مسئولیت
من بعد از تامل و مشورت، اجابت فرمان جنابعالی را متوقف بر قبول چند شرط کردم:
اول. دست گروه مدرسه حقانی [سید ابراهیم رئیسی، شیخ علی رازینی] از قوه قضائیه کوتاه شود.
دوم. سعید مرتضوی [دادستان وقت تهران] عزل شود.
سوم. دفتر حضرتعالی [سید مجتبی خامنه ای و سید اصغر حجازی] در امور قوه قضائیه و وظایف من دخالت نکنند، و اینجانب مستقیما با خود جنابعالی کار کنم.
چهارم. با پرونده های درشت اقتصادی بدون هر گونه ملاحظه ای امکان برخورد داشته باشم.
جنابعالی با بزرگواری شرائط مرا تلقی به قبول فرمودید، تنها درباره شرط سوم اضافه فرمودید: سید مجتبی و حجازی پیغامهای مرا به شما ابلاغ خواهند کرد، نه بیشتر.
درخواست لغو حکم شبانه 21 خرداد 1388 رهبری
پس از برگزاری انتخابات خرداد 88 با توجه به توصیه های لازم الاتباع استاد و ابوزوجه، حضرت آیت الله وحید خراسانی که مرا اکیدا از ورود به دستگاه قضا نهی فرمودند، این بنده درخواست کردم مرا عفو بفرمائید، شما موکدا امر فرمودید که نظام به من احتیاج دارد و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت را مجاز ندانستید.
من درخواست جدیدی خدمتتان مطرح کردم. حضرتعالی در آخرین ماههای ریاست آیت الله هاشمی شاهرودی استنادا به بندهای 2 و 3 اصل 176 قانون اساسی در شب 21 خرداد 1388 اختیار مطلق در جلوگیری از هر گونه تحرک معاندان نظام را از قوه قضائیه عزل و به شورای امنیت ملی تفویض فرمودید، شورای امنیت ملی نیز بصورت ضرب الاجل قاضی سعید مرتضوی دادستان تهران را مسئول اجرای فرمان حضرتعالی نمود. وی نیز بدون فوت وقت فورا به کلیه ضابطان خود مجوز بازداشت کلیه فعالان سیاسی را بدون طی مراحل قضائی و به صورت سفید امضا صادر کرده بود.
من صراحتا از حضرتعالی لغو این حکم را درخواست کردم. شما پذیرفتید و در عمل به ذیل اصل 176 قانون اساسی شورائی فرعی متشکل از سه نفر تشکیل شد تا وظایف پیشین محوله از سوی شما به شورای عالی امنیت ملی را متکفل شود، و دادستان تهران تحت امر این کمیته سه نفره امور مرتبط با فتنه را به لحاظ قضائی مدیریت کند و با مشورت با جنابعالی افراد ذیل به عنوان اعضای کمیته یادشده، قائم مقام شورای امنیت ملی در حوزه قضائی رسیدگی فتنه باشد: آقایان حجت الاسلام شیخ علی خَلَفی [دادستان سابق انتظامی قضات و رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه از تاریخ 29 مرداد 88 ]، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی [معاون اول قوه قضائیه] و حجت الاسلام شیخ غلامحسین محسنی اژه ای [وزیر سابق اطلاعات و دادستان کل کشور].
دخالت مجتبی خامنه ای، طائب و نقدی در امور قضائی
اگر چه حضرتعالی پذیرفتید که این کمیته زیر نظر مستقیم رئیس قوه قضائیه انجام وظیفه کند، اما متاسفانه این کمیته مصدر عملی تصمیمات قضائی نبود. احکام قضائی در دفتر شما [مقام معظم رهبری] توسط آقازاده محترم آقاسید مجتبی، حجت الاسلام سردار حسین طائب [فرمانده وقت بسیج و رئیس کنونی سازمان اطلاعات سپاه] و سردار محمدرضا نقدی [فرمانده فعلی بسیج] صادر و به آقای رئیسی عضو این کمیته ابلاغ می شد. من چند بار خواستم آقای رئیسی را عزل کنم، آقا سیدمجتبی اجازه نداد.
اگر چه ظاهرا بنده رئیس قوه قضائیه هستم، اما در واقع این فرزند شماست که از طریق ابراهیم رئیسی حکم قضائی صادر می کند. به استحضار شما می رسانم که دیگر نمی توانم شاهد این بی عدالتی ها باشم. اجازه دهید اهم این بی عدالتی ها را در زمان مسئولیت خود به عرض شما برسانم.
مصادیق بی عدالتی در حوزه قضائی
اول. احکام بازداشت و دستگیری متهمین امنیتی و سیاسی بدون رعایت قوانین خارج از قوه قضائیه صادر شده است.
دوم. زندانها و بازداشتگاهها بر خلاف آئین نامه سازمان زندانها اداره می شود.
سوم. روسای زندانها و بازداشتگاهها هیچ دخالت و نظارتی بر زندانیان امنیتی سیاسی ندارند.
چهارم. حتی آزادی و مرخصی اینگونه زندانیان تنها با تایید آقا سید مجتبی و ابلاغ آقای وحید [از اعضای بیت رهبری] انجام می گیرد.
پنجم. در زندانها کمترین شکنجه، سلول انفرای طویل المدت بوده است.
ششم. لازم به ذکر است که حتی زندانیانی که مشمول عفو حضرتعالی واقع شده اند، این عفو رهبری به آنها ابلاغ نشده تا عملا گروگان دفتر شما باشند.
هفتم. از همه مهمتر احکام دادگاهها توسط گروهی خارج از قوه قضائیه صادر شده و از سوی آقای رئیسی به قضات مربوطه ابلاغ شده است. من با شرمندگی عرض می کنم در پاسخ به قضات مستقل شریف قوه قضائیه حقیقتا درمانده ام.
هشتم. خانواده بیگناه زندانیان مورد اذیت و آزار واقع شده اند.
نهم. بدون اینکه از سوی مراجع قانونی در قوه قضائیه مجوزی صادر کرده باشند، تلفنهای مردم شنود شده است. مسئول قانونی شنود از این همه شنود انجام شده بی خبر بوده است.به عرض می رساند که بسیاری از این شنودها مورد سوء استفاده اقتصادی، سیاسی و غیره قرار گرفته است.
بالاخره چون موارد فوق از سوی قضات مستقل شریف دادگستری مورد اعتراض قرار گرفته است، ازجانب افرادی که چندین بار در این نامه از آنها یاد شد، اینگونه توجیه شده است که کلیه این امور در راستای حفظ نظام صورت گرفته و حفظ نظام اوجب واجبات است، لذا کلیه تصمیمات یادشده مشروع است.
سه پیشنهاد مهم رئیس قوه قضائیه
از آنجا که حضرتعالی رهبر نظام و صاحب ولایت مطلقه امر هستید و تشخیص مصلحت نظام نیز شرعا به دست شماست، سه پیشنهاد مشخص را خدمتتان مطرح کرده تقاضای تعیین تکلیف دارم:
پیشنهاد اول. دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه جدا شده، همانند دادگاه ویژه روحانیت مستقیما زیر نظر ولایت مطلقه امر اداره شود. در این صورت جناب آقای رئیسی [معاون اول قوه قضائیه] به عنوان رئیس دادگاههای امنیتی سیاسی خدمتتان پیشنهاد می شود.
پیشنهاد دوم. اگر پیشنهاد اول مقبول نمی افتد، استدعا دارم مسئولیت شرعی کلیه امور مرتبط با زندانیان امنیتی سیاسی – که شمه ای از آن به عرضتان رسید – ولو شفاهی خودتان بپذیرید و این مهم را به من ابلاغ فرمائید تا عندالله حجت شرعی داشته باشم.
پیشنهاد سوم. اگر هیچیک از دو پیشنهاد فوق الذکر مقبول نمی افتد، جسارتا با استعفای این بنده موافقت فرمائید.
اهمیت تاریخی نامه لاریجانی
آنچه گذشت مضمون نامه تاریخی صادق لاریجانی به رهبر جمهوری اسلامی است. این نامه مهمترین سند بالاترین مقام قضائی کشور در اعتراض به تخلفات قضائی یک سال و نیم اخیر ایران است.
در زمان زمامداری سید علی خامنه ای وی هرگز زمام دادگاههای امنیتی، سیاسی و مطبوعاتی را به روسای پیشین قوه قضائیه (شیخ محمد یزدی و سید محمود هاشمی شاهرودی) نسپرد و با گماشتن افراد مطیعی مانند سعید مرتضوی عملا خود کار قضائی را به عهده داشت.
لاریجانی در این 14 ماه به وضوح دریافته که رئیس قوه قضائیه در حوزه امنیتی سیاسی همانند حوزه روحانیت فاقد هرگونه اختیار است. در این حوزه فرزند رهبر سید مجتبی و دو سردار سپاه طائب و نقدی و عاملشان ابراهیم رئیسی اختیاراتی به مراتب بیشتر از رئیس قوه قضائیه دارد.
اگر چه یزدی و شاهرودی نیز از این بی اختیاری در حوزه امنیتی سیاسی ناراضی بودند، اما حجم تخلفات دوره لاریجانی به دلیل اعتراض همگانی مردم پس از انتخابات سال 88 فوق العاده زیادتر است، از این رو طبیعی است که لاریجانی زبان به اعتراض بگشاید و خواستار به عهده گرفتن مسئولیت شرعی امور از جانب رهبری یا قبول استعفای وی گردد. در واقع همانند قبل از انقلاب که محاکمه معترضان و منتقدان توسط دادگاه نظامی و زیر نظر مستقیم اراده همایونی صورت می گرفت، رئیس قوه قضائیه نیز به این نتیجه رسیده است که با جدا کردن دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه ساحت دادگستری را از امور فرمایشی و بی عدالتی پاک نگاه دارد.
این نامه – که امیدواریم متن کامل و کلیشه آن را نیز بزودی در اختیار افکار عمومی قرار دهیم - سند انکارناپذیر دخالت مستقیم سید علی خامنه ای در احکام دادگاههای سیاسی امنیتی، فعال مایشاء بودن فرزند وی سید مجتبی خامنه ای، دخالت غیرقانونی سرداران سپاه از قبیل طائب و نقدی در کار قوه قضائیه و در یک کلام استبداد و خودکامگی رهبر جمهوری اسلامی است.
گزارش خبرنگار جرس حاکیست که پیش بینی می شود با انتشار مضمون این نامه، نویسنده آن آیت الله شیخ صادق لاریجانی تحت فشار قرار خواهد گرفت. او ناگزیر خواهد بود بین ادامه ریاست و تکذیب آنچه نوشته است یا پایداری بر مفاد نامه اش یکی را انتخاب کند.
گفتنی ست که بلافاصله بعد از ارسال این نامه پرونده دو برادر وی (محمد جواد و فاضل) توسط سازمان اطلاعات سپاه به جریان انداخته شد.
منبع: جرس
صادق لاریجانی در بحرانی ترین برهه جمهوری اسلامی بدون داشتن کمترین تجربه حقوقی و قضائی و مدیریتی در صدر قوه قضائیه با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند.
از یک سو حجم عظیم نارضایتی ها از عملکرد قوه قضائیه بویژه اعمال خلاف قانون و خلاف شرع بازجویان سپاه و شکنجه زندانیان و دروغهای مکرر مسئولان نظام، لاریجانی را با مشکل جدی دینی مواجه کرده است. این سوال مهم بالاخره برای وی مطرح شده : آیا این اعمال مشروع است!؟
گفته می شود دخالت وقت و بی وقت افرادی که مستقیم با رهبری وصلند و بی مهابا ضوابط قضائی را زیر پا می گذارند از قبیل طائب و نقدی هم امان لاریجانی را بریده است.
شنیده ها حاکیست تذکرات و تحذیرهای مکرر پدر همسر لاریجانی یعنی آیت الله وحید خراسانی در نگارش این نامه موثر بوده است.
منبع: جرس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر