 دبیرکل سابق جبهه مشارکت با توجه به سابقه آشنایی با دبیرکل حزب الله و سفر احمدی نژاد به لبنان نامه ای خطاب به ایشان نوشته و انتظاری را مردم سبز اندیش ایران ازمردم مقاوم لبنان دارند ، واگویه کرده است . متن این نامه به شرح زیر است : جناب آقای سید حسن نصرالله رهبر گرامی جنبش سرفراز حزب الله السلام علیکم و رحمه الله و برکاته این روزها لبنان و شما میزبان آقای محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران هستید. این میزبانی گرم و با سابقه ،نشانه عمق روابط دو کشور است و مطمئنا این استقبال از ایشان به عنوان نماینده جمهوری اسلامی برای ما ایرانیان بر اساس سیاست عدم مداخله در امور داخلی و در راستای منافع ملی لبنان و منافع ارزشمند مقاومت لبنان قابل فهم است .هرچند شما و همه انسانهای فهیم نیک می دانید که در نظر ملت ایران جایگاه ایشان کجاست. آنچه سبب شده است تا مصدع اوقات جنابعالی شوم و از میان تمام میزبانان ایشان شما را مخاطب قرار دهم رابطه تنگاتنگ شما با آرمانهای انقلاب اسلامی است. با شما به عنوان کسی که سرنوشت جمهوری اسلامی به اندازه سرنوشت مقاومت برای او اهمیت دارد صحبت میکنم و لازم می بینم واقعیت تلخی که امروز در ایران با ان روبرو هستیم یاد اوری کنم . واقعیتی که طبعا همه طرفداران امام و انقلاب فارغ از ملیت خود تبعات آنرا تحمل خواهند کرد . شما نیک می دانید و لازم به یاد آوری نیست که هم اکنون در ایران یاران کم نظیر امام ، السابقون السابقون انقلاب و وارثان جسمی و روحی آن عزیز سفر کرده به جرم ایستادگی بر آرمانهای امام تحت سخت ترین فشارها و بیشترین محدودیتها هستند و صدها تن از فرزندان راستین انقلاب بزرگ اسلامی به خاطر آنکه تسلیم انحراف نشدند در بدترین شرایط در زندان به سر می برند که آخرین انها که در آستانه سفر اقای احمدی نژاد و دیدار با شما بازداشت شده است دکتر علی شکوری راد است که او را به عنوان یکی از بزرگترین مدافع مقاومت اسلامی به خوبی می شناسید . به نظر ما نمی توان از مقاومت در برابر رژیم غاصب صحبت کرد و این انسانهای نستوه را در بند کرد. کسانی که تمام عمر پر بار خود را صرف اعتلای کلمه الله و پیروزی انقلاب و سر بلندی جمهوری اسلامی کرده اند.نمی توان مدعی مبارزه با رژیم صهیونیستی بود و از این همه ظلم که بر این مبارزان واقعی می رود تبری نجست یا بدتر از آن با سکوت رضایت آمیز ان را تایید کرد. انتظار ملت ما از همه مدعیان مبارزه با ظلم و سلطه این است که از زندانبانان این عزیزان بخواهند دست از ظلم و جفا بردارند و ذره ای از آنچه برای ملت سربلند لبنان و شیعیان مجاهد آن سر زمین آرزو می کنند در حق ملت خود روا دارند. سید محمد رضا خاتمی بسم الله الرحمن الرحیم از آن هنگام که روزهای پرشور تبلیغات انتخاباتی با کودتای نظامیان و سرکوب و خشونت زایدالوصف پس از آن از همان فردای انتخابات در کام مردم تلخ شد، زنان نیز چون مردمان و بلکه بیش از آنان در معرض هجوم خشونت طلبان قرار گرفتند. صحنه هایی که توسط دوربین تلفن های همراه ثبت شد، تنها گوشه های کوچکی از جنایات و سفاکی های صورت گرفته بودند که مقامات امنیتی و قضائی را وادار کرد به جای جستجوی ضاربین و جسارت کنندگان به مقام والای زن، در معرض تهاجم قرار گرفته گان را متهم به مخلّ امنیت عمومی فرض نموده تحت تعقیب قرار دهند و همه ثبت کنندگان تقصیرها و خطاها و زیاده روی ها و تجاوزات نیروهای نظامی و امنیتی را نیز در معرض دستگیری قرار دادند. از همان روزهای هجوم شبانه به خانه های مردان و زنان فعال در ستادهای انتخاباتی کاندیداهای قانونی، زنان نیز با بازداشت های غیرقانونی به سلول های انفرادی کشانده شدند و رنج ماه ها تنهایی همراه با انواع فشار و تضییق را تحمل کردند. همه تخلفات و عدول از قوانین و زیرپاگذاشتن حقوق اولیه زندانیان سیاسی بند به بند توسط خود آنان، خانواده هایشان و نیز وکلایشان بارها و بارها در نامه های سرگشاده، بیانیه ها و شکایت نامه ها و دادخواهی های علنی و غیرعلنی مطرح شده است. اما علیرغم پی گیری های فراوان متأسفانه هنوز زنان بی گناه زندانی سیاسی در بند نسوان از مشکلات مضاعفی رنج می برند. گویی هنوز مفامات قضائی و مسئولان مربوطه هیچ تمایلی برای رسیدگی به وضعیت این بند و زندانیان سیاسی آن ندارند و از مشکلات موجود برای به تنگ آوردن اقامت گزیدگان به جور در آن تلویحا ابراز خرسندی کرده زندانیان را مستحق این مجازات ها می دانند. کمیسیون و شاخه زنان حزب مشارکت ایران اسلامی با ابراز تأسف بسیار از بازداشت های فله ای و صدور احکام نامتناسب برای همه زندانیان به ویژه زنان زندانی سیاسی و همه بی توجهی های اعمال شده نسبت به وضعیت وخیم آنان و مشکلات بهداشتی و محرومیت های مضاعف آنان از حقوق خود ، ادامه این وضعیت را موجب ایجاد مشکلات جدی و مخاطراتی برای زندانیان دانسته و مسئولیت آن را متوجه مسولان قضایی و رئیس زندان اوین می دانند. و در عین حال نسبت به مخاطراتی که بند و حبس زنان برای کیان خانواده شان به وجود می آورد، هشدار داده مسئولانی را که حفظ کیان خانواده را از اوجب واجبات می دانند یادآور می شود که ماه هاست خانه هایی به ستم از مادر خانواده خالی مانده و کانون های گرم خانواده هایی به دلیل ستم جابران به مرز تلاشی رسیده اند و این در حالی است که شعار قداست خانواده ایرانی گوش فلک را کر کرده است. بی توجهی نسبت به این خانواده های نوپا و نحوه معیشت آنان و نیز مشکلات عاطفی و روحی-روانی که برای زنان جوان و فرزندان خردسال و نوجوان این عزیزان به وجود آمده از دیگر دل نگرانی های کمیسیون و شاخه زنان مشارکت است. هم چنین احضار و تهدید به بازداشت مادران، خواهران و همسران زندانیان سیاسی و از آن حیرت آورتر بازداشت وکلای آزادگان دربند موجبات تأثر همگان را فراهم کرده است. این روزها نمی توان نسبت به طولانی شدن دوره بازجویی نسرین ستوده، وکیل غیرتمند تعدادی از دستگیرشدگان بعد از انتخابات و اعتصاب غذای او در اعتراض به وضعیت بد و شرایط غیرقانونی و غیرحقوقی اش، بی اعتنا بود و ابراز نگرانی نکرد. کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکوم کردن همه این بی عدالتی ها و اعمال غیرانسانی و غیرشرعی و غیر حقوقی ابراز امیدواری می کند در آستانه میلاد ثامن الحجج رضای آل محمد، شاهد بازگشت عقلانیت به مسئولان و تشخیص درست مصالح و منافع کشور توسط ایشان باشیم که با آزادی زنان زندانی سیاسی حرمت آنان را حفظ کرده کانون خانواده ها را از مخاطرات احتمالی محافظت نمایند و تا زمان آزادی آنان مراقبت لازم را نسبت به سلامت آنان و مسائل بهداشتی و رفاهی شان مبذول دارند. والسلام علی من اتبع الهدی کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی فاطمه راکعی از معدود زنان فعال ایرانی است که به طور توأمان در دو عرصه فرهنگ و سیاست حضور دارند. او هم شاعری سرشناس و فعال در عرصه ادبیات است و هم نماینده سابق مجلس و فعال در عرصه سیاست. “ای مرد ابری” نام شعری است که این شاعر متعهد به آرمانهای اجتماعی، در توصیف میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم سروده است. راکعی که مدیرعامل انجمن شاعران ایران و رئیس هیئت مدیره دفتر شعر جوان است، در مجلس ششم نماینده مردم تهران بوده است. او از ابتدای تاسیس جبهه مشارکت ایران اسلامی تا امروز، عضو فعال این حزب بزرگ اصلاح طلب بوده و هست. امروز هم او همچون دیگر همفکرانش در حزب مشارکت، انحلال حزب متبوعش را قانونی نمیداند و بر این باور است که اقتدارگرایان نمیتوانند اندیشه و قلم را در زمان و مکان اسیر و دربند کنند. کلمه درباره ادامه فعالیت جبهه مشارکت ایران اسلامی و ارزیابیاش از علت اعلام انحلال این حزب، با با راکعی گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید: به عنوان یک عضو حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی، آیا انحلال این حزب را قانونی می دانید؟ به هیچ عنوان! چرا این انحلال را قانونی نمیدانید؟ اقتدارگرایان در این زمینه تنها به حرف استناد میکنند و ظاهراً هیچ پشتوانه قانونی برای حرفشان ندارند. در هیچ دادگاهی هیچ مستندی ارائه ندادند که باعث شود اعضا قانع شوند که آنها میتوانند این حزب را منحل کنند. منظور شما از ارائه مستندات برای انحلال یک حزب سیاسی چیست؟ افرادی که شاکی هستند، باید اثبات کنند که اعضا از مرامنامه و اساسنامه حزب مشارکت عدول کردهاند یا اینکه بر خلاف قانون اساسی و خارج از چارچوب آن عمل میکنند. اساسنامه و مرامنامه در وزارت کشور به تصویب رسیده و دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی جزو احزاب با ریشه و شناخته شده و شناسنامهدار هستند که اعضای بسیار زیادی در سراسر ایران دارند. این مساله نباید در حرف بیان شود، بلکه باید در عمل این مساله را اثبات کنند و این ادعا باید در یک دادگاه صالحه بررسی شود و افراد در برابر آن پاسخگو باشند. تا الان این ادعا در دادگاهی مطرح شده که اعضای حزب را فرا بخوانند؟ تا آنجا که من اطّلاع دارم، ادعاها متاسفانه تنها در حرف بیان می شود و هیچ دادگاهی به شکل قانونی تشکیل نشده است. واکنش اعضای حزب مشارکت در برابر این حرفها چه بوده؟ عدهای به صورت انفرادی موضعگیری کردهاند و هر کس به نوبه خود از مرامنامه حزبی که در آن عضو است، دفاع کرده است. در همان ابتدا که برخی سایتهای وابسته به دولت این مساله را مطرح کردند، نیز گفته شد که این مساله باید به صورت مکتوب و قانونی مطرح شود که ما پاسخگو باشیم. به نظر میرسد طرح مساله انحلال جبهه مشارکت، چون وجاهت قانونی ندارد، حزب مشارکت موضعگیری آنچنانی نکرده است. اعلام کردهاند که چرا باید حزب مشارکت انحلال پیدا کند؟ ما هنوز نمیدانیم جرم دبیرکل و اعضای زندانی شده حزب چیست، چه برسد به اینکه دلیل انحلال حزب را بدانیم. از زندانی کردن اعضای حزب مشارکت بیش از یک سال و نیم میگذرد و از کم و کیف آن بیخبریم؛ توقع نداشته باشید که از جریان انحلال مطلع باشیم. نظر خود شما چیست؟ چرا می گویند این حزب باید منحل شود؟ به نظر من حزب مشارکت بسیار بر قانونگرایی و جلوگیری از رفتارهای غیرقانونی و قانونگریزی تاکید داشته، این حزب قانونگریزی را از طرف هر فرد و گروهی محکوم میکرد و همواره بر اینکه کشور در چارچوب قانون اساسی حرکت کند، تاکید ورزیده است. البته اینطور نیست که همه اعضای این حزب، قانون اساسی یا دیگر قوانین موجود در کشور را وحی منزل بدانند و به بخشهایی از آن نقد نداشته باشند ؛اما معتقدند مادامی که این قوانین در کشور جاری و ساری است، باید به آنها عمل شود. در مقابل، عدهای هستند که عملکرد حزب مشارکت را که در راستای قانون است، برنمیتابند. سخنان اعضای حزب را که از سر خیرخواهی است، گردن نمینهند. اینها نه تنها سخنان اصلاح طلبان را برنمیتابند، بلکه نقد و نظرهای اصولگرایان سنتی و معقول را هم نمیپذیرند و با این افراد هم رفتاری تحکمآمیز، یکبعدی، قیممآبانه و خشونتآمیز دارند. دیدید که چطور این قبیل افراد هم در جریانات انتخابات به دلیل مخالفت با سیاستهای متحجرانه طرد شدند و حتی با خشونت با خانواده و فرزندان آنها برخورد شد. پس به هیچ عنوان اعضا انحلال حزب را نمیپذیرند، چون در مورد آن پروسه قانونی طی نشده است. به نظر میرسد که عدهای بدون توجه به واقعیاتی مانند طرفداران زیاد این حزب و پویایی آن و فعال بودنش، و شاید هم با اکتفا به شنیدهها و بی هیچ پایه و اساسی، این حرفها را مطرح میکنند. به نظر شما وقتی اعضای برجسته این دو حزب، از عوامل کودتای انتخاباتی شاکی هستند، آیا اعلام انحلال آنها نوعی انحراف از مسیر قضایی نیست؟ اتفاقاً در میان اعضا این مسئله قویاً مطرح است که کسانی برای انحراف از مسیر قانونی چنین مطالبی را مطرح می کنند. شکایت کنندگان از دخالت نهادهای نظامی و امنیتی در انتخابات، نه تنها از شکایت خود پاسخ لازم را نگرفتهاند، بلکه بیشتر شاکیان دوباره به زندان بازگردانده شدهاند. یعنی به جای رسیدگی به شکایت، شاکیان راهی زندان شدهاند، بعد هم حزب متبوعشان منحل اعلام شده است. اشاره کردید که حزب مشارکت پویا و فعال است، جلسات حزب هنوز برگزار میشود؟ حزب قطعاً فعال و پویاست. اقتدارگرایان بدانند که اگر حتی بتوانند حزب مشارکت را منحل کنند، نمیتوانند تفکر و اندیشه را دربند کنند و دورش حصار بکشند. اندیشه را نمیتوان در زمان و مکان فیزیکی محدود کرد. تفکرات حزب مشارکت امروز در کشور به صورت فعال و پویا به حرکت درآمده است. در جمع بندی اگر نکتهای باقی مانده است، بفرمایید؟ فکر میکنم پیش از آنکه احزاب به دفاع از حقوق و حیثیت خود بپردازند، مدعیالعموم باید مدافع آنها باشد. قویاً معتقدم که باید از رفتارهای خارج از قانون و ضابطه جلوگیری شود و باید برای دفاع از احزاب در برابر تخریب، حرکتهایی از درون خود احزاب شناسنامهدار، فارغ از نوع تفکرات و جهتگیری سیاسی آنها، صورت بگیرد، چرا که احزاب به حرکت و پویایی سیاسی جامعه میافزایند و لازمه پیشرفت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این است که بتوانند در چارچوب اساسنامه و مرامنامه مصوب خود فعالیت کنند. سید مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور در دوره اصلاحات نکاتی را پیرامون اعلام انحلال دو حزب قانونی مشارکت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی بیان نمود. نکات مطرح شده توسط سید مصطفی تاجزاده به شرح زیر میباشد: ۱-باعث افتخار ماست که مرتضوی، قصاب مطبوعات آزاد در ایران و متهم ردیف اول جنایات کهریزک، که ننگی برای نظام اسلامی ما شد و خواهدماند و متهم به قتل دکتر زهرا کاظمی، تقاضای انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درخواست کرده است. ۲- این که دادگاهی در این زمینه اگر تشکیل شده باشد، که در صحت این خبر هم تردید وجود دارد، به صورت غیرعلنی و مخفیانه بوده تا بتواند در غیبت نمایندگان این احزاب و وکلایشان حکم فرمایشی صادر کند، نشانگر این است که خوشبختانه کوچکترین نقطه ضعف و تخلف قانونی در کارنامه این دو حزب مردمی وجود ندارد وگرنه بی تردید خطاها تاکنون در بوق و کرنای دستگاه تبلیغاتی ستاد کودتا قرار گرفته بود و این نیز باعث افتخار ماست. البته شنیده ام که دادستان به دروغ گفته دادگاه علنی بوده است. به هر حال به مردم عزیز ایران عرض می کنم که دادگاه غیرعلنی یعنی اتهامات بی پایه و محکومیت فرمایشی. ۳- از همان ابتدای دستگیری ما بازجوها گفتند که این دوحزب را منحل و ما را محکوم و زندانی خواهند کرد بنابرین، این رفتار غیرقانونی برای ما قابل پیش بینی بود چرا که صدور حکم انحلال این احزاب، یکی دیگر از سناریوهای از پیش تعیین شده برای ایجاد جامعه تک صدایی و انسدادی بود. ۴- متأسفم که باید بگویم ررژیم شاه مخالفان سیاسی خود را در سطح دکتر مصدق و مهندس بازرگان در دادگاه های علنی، یکی ۵۶ سال پیش و دیگری ۴۵ سال پیش، محاکمه کرد و جمهوری اسلامی بعد از مردمی ترین انقلاب جهان و با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، جرأت برگزار کردن دادگاه های علنی اشخاص حقیقی و حقوقی و افراد و احزاب را با رعایت ضوابط حقوقی و قانونی ندارد و البته مردم ما کاملا هوشیارند و هرقدر حزب پادگانی چنگ و دندان بیشتری نشان می دهد، آنان ما را بیش از گذشته مورد تفقد و مهر قرار می دهند و من به شخصه در مدت مرخصی شاهد لطف مردم و قدرشناسی شان نسبت به خود و دیگر خدمتگزاران کشور و مردم بوده ام که این امر موجب شرمساریم بوده چون هرچه کرده ام از سر ایمان و اعتقاد و انجام وظیفه بوده است. ۵- نکته پایانی این که بنده به عنوان کسی که سه سال نماینده قوه مجریه در کمیسیون ماده ده احزاب بوده ام با قاطعیت عرض می کنم که انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، غیرقانونی است و بنابراین باید این دوحزب با قاطعیت به کار خود ادامه دهند و اگر من بیرون زندان بودم به دوستان پیشنهاد می کردم که اعلام عضوگیری کنند تا میزان محبوبیت شان نزد مردم بر حزب پادگانی- طالبانی آشکار شود. بسم الله الرحمن الرحیم حضرت آیة الله صادق لاریجانی با سلام خدا را شاکریم که مسلمانیم و و از کودکی با آئین مسلمانی پرورش دیده ایم. آئین مسلمانی که توحیدش ما را از غیر خدا بی نیاز می کند و نبوتش راه هدایت را پیش پایمان می گشاید و عدالتش تعلق ما را به این دین و آیین منطبق با خواست های فطری بشری بیشتر و محکم تر می کند. ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی که هم چون عزیزان آزاده دربندمان شاگرد مکتبی هستیم که سردار شهیدش، حسین (ع) دشمنان بی دین خود را به آزادگی فراخوانده است، اینک پس از گذشت یک سال و چهارماه از بازداشت های غیرقانونی و رفتارهای خلاف قانون با زندانیان سیاسی بعد از انتخابات و خانواده ها و وکلایشان خود را موظف به روشنگری و دادخواهی و پی گیری قانونی همه بی عدالتی ها، بی قانونی ها و تخلفات و تضییقات حقوقی و قضایی نسبت به عزیزانمان و خودمان و بعضا وکلایمان می دانیم. در آیین مسلمانی ما که تسلیم در برابر ستم گر را شریک شدن در گناه او می داند و گناه انظلام را بیشتر از گناه ظالم فرض کرده تا از استمرار ستم جلوگیری کند و در آیینی که به اهلش می آموزد که سخن حق خویش را در برابر حاکمان، بدون لکنت بیان کنند، این حق برایمان محفوظ است و تا آن جا که دانش حقوقی ما اجازه می دهد، در قوانین موضوعه توسط بندگان خدا نیز این حق اولیه برای مظلومان لحاظ شده است. آقای قاضی القضات ش رسانه های دولتی و وابسته به دولت هم چنان بر طبل فتنه سیاه خود که از پیش از انتخابات 88 شروع شده و روز به روز قوت گرفته، می کوبند. رسانه ملی در انحصار کامل جناح حاکم است و ما مظلومان قربانی کودتای نظامیان سوار بر مرکب قدرت، حتی اجازه اطلاع رسانی وضعیت خود و عزیزان دربند ستم را درهمین روزنه های اندک و محدود و فیلتر شده معترضین قانونی هم نداریم چرا که همه گفته ها و نوشته هایمان را اقدام علیه امنیت ملی قلمداد می کنند. آقای لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه به راستی اختلال در امنیت را چه کسانی به وجود آورده اند؟ آنان که در هجوم شبانه فردای انتخابات به خانه های ما ریختند و زن و مرد و پیر و جوان را به انفرادی و سلول و بندگران کشیدند، ماه ها خانواده ها و وکلایشان را در بی خبری نگاه داشتند و در همان دوران با شقاوت تمام برای گرفتن اعترافات کذب به شکنجه و آزار جسمی و روحی فرزندان بی گناه ملت پرداختند و سپس دادگاه های نمایشی و فرمایشی ترتیب داده با قرائت کیفرخواست عمومی مدیران خدوم، رزمندگان غیور ایران اسلامی را قبل از صدور هرگونه حکمی به عنوان متهم اتهامات خیالی خود، میهمان چشمان متحیر و بهت زده میلیون ها بیننده در سراسر کشور کردند و با صدور احکام فله ای، عملا عدم استقلال قوه قضائیه را ثابت کردند. اینان مخل امنیت عمومی و مشوش اذهان عمومی بودند یا ما ستم دیدگان آشفته حال که شب هایمان به کابوس هجومی دوباره می گذشت و روزهایمان در سعی میان دادگاه و دادسرا و زندان سپری شد و ماه ها گذشت تا توانستیم ملاقاتی با عزیزان دربندمان داشته باشیم وبرای انجام وظیفه، شرح وضعیت آنان را به مردم که محرمند و دانستن حق آنهاست، ارائه کردیم. جناب آقای لاریجانی از شما تقاضا داریم به مقامات قضائی توصیه کنید که به واقع عالم را محضر خدا بدانند و برای اجرای قانون، ملاحظات سیاسی و جناحی و توصیه ها و الزامات مقامات امنیتی و سپاهی را بر حکمی که جاری می کنند و اقدامی که معمول می دارند، دخالت ندهند و در صورت اعمال فشار از ناحیه هر کس یا نهادی مردم را در جریان بگذارند. و برای رفع هرگونه شبهه و ابهامی در عملکرد قوه قضائیه که این روزها سخنگویش تلاش فراوان برای منزّه و مبرّا جلوه دادن آن می کند، از پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب تعدادی از زندانیان سیاسی برای بررسی حوادث بعد از انتخابات و به ویژه بازداشت های غیرقانونی و بی قانونی های اعمال شده در حق زندانیان سیاسی که به عمد و با سوء نیت، امنیتی شان می نامند، استقبال کنید تا سیه روی شود هر که در او غشّ باشد! ریاست محترم قوه قضائیه همان گونه که مستحضرید اعضای خانواده های زندانیان سیاسی یک سال و چندماه است که تحت فشار و ستم هستند. روا نیست که لااقل حق اعتراض از آنان گرفته نشود؟ بر شماست که مانع تضییقات بیشتری که موجب خارج شدن این عزیزان از حدود و چارچوب ها خواهد شد، باشید. احضار و بازجویی ایشان و وکلایشان و نیز تهدید به بازداشت آنان ما را بیش از پیش جریحه دار می کند. ما می دانیم که نسرین ستوده که وکیل وظیفه شناس و متعهد و مادر دو فرزند خردسال است، نباید در زندان باشد تا در اعتراض اقدامات غیرقانونی دست به اعتصاب غذا بزند و روا نیست که خواهر عبدالرضا تاجیک و همسر دکتر محسن میردامادی به دلیل پی گیری وضعیت عزیزانشان بارها احضار شوند و حتی اطلاع رسانی احضارشان که ربطی به ایشان نداشته، موجب فشار بیشتر بر روی آنان شود. اقای قاضی القضات ما خانواده های زندانیان سیاسی اعم از زنان، جوانان، اساتید، فرهنگیان، دانشجویان، روزنامه نگاران، مدیران و فعالان سیاسی، اینک یک خانواده ایم. بفرمایید حریم امن این خانواده آسیب دیده و ستم کشیده را نگاه دارند. این خانواده حرمت دارد بگویید حرمت نگاه دارند و بیش از این کارنامه عمل قوه قضائیه را لکه دار نکنند تا مجبور شوند عده دیگری را به جرم سیاه نمایی احضار، تهدید و بازداشت کنند. برای ما بالاتر از سیاهی هم رنگی است. رنگ سپید! کاش دل های همه ما به نور ایمان منور و پاک و سپید شود. جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی 21 / 7/1389 بسم الله الرحمن الرحیم در تداوم سیاست شکست خوردۀ سرکوب هر منتقد، دیروز دکتر علی شکوری راد عضو برجسته شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بازداشت شد. در حالیکه وقیحانه در رسانه های غربی اعلام می شود که ایران آزاد ترین کشور جهان است و با گستاخی می گویند مخالفان از رئیس دولت آزادی عمل بیشتری دارند، دکتر شکوری راد به جرم سخن گفتن و اعلام نظر و نوشتن مطلب در وبلاگ شخصی خود دستگیر می شود. او انسانی کم نظیر در طهارت روح ، دین مداری روشن روان ، آزاد اندیشی شجاع و طرفدار خالص مردمسالاری است که در پیروی ازراه امام تاب تحمل کژیها و نامردمی ها آن هم به نام اسلام و انقلاب را نداشت و به همین جهت صراحتا و اشکارا دیدگاههای ناب خود را بی هیچ دغدغه آب و نان اعلام می کرد که توسط عوامل کودتا به جرم نابخشودنی "اظهار نظر" بازداشت شده است. بازداشت فردی چون دکتر شکوری راد نشانه شکست قطعی و محتوم و در ماندگی کودتا گرانی است که در برابر منطق و استدلال جز تیغ و درفش در کف ندارند و البته نشانه پیروزی جریان اصیل اصلاحات و جنبش سبز مردم ایران است که در سال صبر و استقامت ، مظلومانه همه این نامردمی ها را تحمل می کنند. جبهه مشارکت ایران اسلامی که بیشترین زخم هجمات اقتدار گرایی را بر تن دارد ، مفتخر است که اعضایی چون دکتر شکوری راد را در میان خود دارد و اعلام میکند که این اقدامات هیچ خللی در روند فعالیت مسالمت امیز ، قانونی و حق گرای جبهه مشارکت ایران اسلامی ایجاد نخواهد کرد و تمام اعضای آن راه شکوری راد را ادامه خواهند داد. و منهم من ینتظر. و ما النصر الا من عندالله العزیز الحکیم | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر