به گزارش کلمه، این در حالی است که به گفته خانواده این روزنامه نگار دربند، او پس از یک دوره طولانی و آسیب دیدگی دندان و درد ناشی از آن به ناچار مراحل درمانی خود را در دندان پزشکی زندان رجایی شهر آغاز کرده و امیدوارند به رغم کمبود امکانات و محدودیت های موجود در زندان امکان بهبود و سلامتی وی مهیا شود. گفتنی است پروسه درمانی دهان و دندان مسعود باستانی از یک هفته پیش اغاز شده و پس از مدت طولانی درد دندان، پزشکی قانونی به تازگی به سراغ وی آمده است. همچنین خانواده وی اظهار امیدواری کرده اند که به رغم انجام مراحل درمانی در زندان و امکان آلودگی به بیماری های مختلف این کار با موفقیت انجام شود و سلامت این روزنامه نگار منتقد نیز حفظ شود. جمعه اکتبر ۱۵ ۲۰۱۰ منبع: وبلاگ تا آزادی روزنامه نگاران زندانی
غمگين چو پاييزم ، از من بگذر
شعري غم انگيزم ، از من بگذر بگذار اي بي خبر بسوزم ، چون شمعي تا سحر بسوزم
بگذار اي بي خبر بسوزم ، چون شمعي تا سحر بسوزم
بانو مرضیه در حالیکه عکس جوانی اش را در دست دارد / عکس از رضا دقتی ديگر اي مه به حال خسته بگذارم ، بگذر و با دل شکسته بگذارم
ديگر اي مه به حال خسته بگذارم ، بگذر و با دل شکسته بگذارم
بگذر از من تا به سوز دل بسوزم
آه ، در غم اين عشق بي حاصل بسوزم
بگذر از من تا به سوز دل بسوزم
آه ، در غم اين عشق بي حاصل بسوزم
بگذر تا در شرار من نسوزي ، بي پروا در کنار من نسوزي
همچون شمعي به تيره شب ها
مي داني عشق ما ثمر ندارد ، غير از غم ، حاصلي دگر ندارد
بگذر زين قصه ي غم افزا
غمگين چو پاييزم ، از من بگذر
شعري غم انگيزم ، از من بگذر
سر تا به پا عشقم ، دردم ، سوزم
بگذشته در آتش همچون روزم
غمگين چو پاييزم ، از من بگذر
شعري غم انگيزم ، از من بگذر
غمگين چو پاييزم ، از من بگذر
شعري غم انگيزم ، از من بگذر
غمگين چو پاييزم ، از من بگذر
شعري غم انگيزم ، از من بگذر | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر