هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند
-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news ------------------------------
محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و دبیرکل سابق جبهۀ مشارکت، به بهانه سفر اخیر محمود احمدینژاد به لبنان، طی نامه ای به دبیرکل حزب الله لبنان از او خواست که از «زندانبانان» ایران بخواهد دست از ظلم و جفا بردارند.
آقای خاتمی با یادآوری «مقاومت لبنان» و انقلاب اسلامی ایران خطاب به سید حسن نصرالله افزود: «شما نیک می دانید و لازم به یاد آوری نیست که هم اکنون در ایران یاران کم نظیر امام، السابقون السابقون انقلاب و وارثان جسمی و روحی آن عزیز سفر کرده به جرم ایستادگی بر آرمانهای امام تحت سخت ترین فشارها و بیشترین محدودیتها هستند.»
وی با اشاره به بازداشت علی شکوری راد، عضو جبهه مشارکت گفت: «اینک صدها تن از فرزندان راستین انقلاب بزرگ اسلامی به خاطر آنکه تسلیم انحراف نشدند در بدترین شرایط در زندان به سر می برند که آخرین آنها که در آستانه سفر آقای احمدی نژاد و دیدار با شما بازداشت شده است دکتر علی شکوری راد است که او را به عنوان یکی از بزرگترین مدافع مقاومت اسلامی به خوبی می شناسید.»
خاتمی در ادامه نوشته است: «به نظر ما نمی توان از مقاومت در برابر رژیم غاصب صحبت کرد و این انسانهای نستوه را در بند کرد. کسانی که تمام عمر پر بار خود را صرف اعتلای کلمه الله و پیروزی انقلاب و سر بلندی جمهوری اسلامی کرده اند.نمی توان مدعی مبارزه با رژیم صهیونیستی بود و از این همه ظلم که بر این مبارزان واقعی می رود تبری نجست یا بدتر از آن با سکوت رضایت آمیز ان را تایید کرد.»
در پایان این نامه آمده است: «انتظار ملت ما از همه مدعیان مبارزه با ظلم و سلطه این است که از زندانبانان این عزیزان بخواهند دست از ظلم و جفا بردارند و ذره ای از آنچه برای ملت سربلند لبنان و شیعیان مجاهد آن سر زمین آرزو می کنند در حق ملت خود روا دارند.»
در حالی که روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت، از دستگیری چهار نفر از اعضای گروه مادران عزادار و «ارتباط آنها با گروهک تروریستی منافقین و ضدانقلاب خارج نشین با زهرا رهنورد» خبر داده بود، یکی از مادران عزادار با تکذیب هرگونه ارتباطی بین افراد دستگیرشده و گروههای ذکر شده به شرح دستگیری مادران عزادار پرداخت.
در خبر روزنامه ایران آمده بود: « این چهار نفر که به سركردگی رهنورد نام مادران عزادار بر خود نهادهاند پس از آنكه ارتباطشان با اعضای گروهك تروریستی منافقین مسجل شد هنگام سفر به آلمان جهت تماس با رابط مهم این گروهك دستگیر شدند»
مادران عزادار در سايت اينترنتی خود در اطلاعيهای با رد کامل همکاری با سازمان مجاهدين خلق و با تاکید بر روح حرکت مسالمتآميز این گروه نوشتهاند: «ضمن احترام به خانم زهرا رهنورد، تاکنون هيچ ارتباطی با ايشان نداشتهاند و به صورت خودجوش و مردمی برای کاهش خشونت در جامعه خواستههايی داشته و حرکتهايی انجام دادهاند.»
به نوشته این سایت اینترنتی یکی از مادران عزادار با بیان این که «دختران خانم ترمسی و نقابی هر دو برای ادامه تحصیل قصد خروج قانونی از کشور را داشتهاند وهیچ فعالیت سیاسی یا حتی اجتماعی هم نداشتهاند» گفته: «اکرم نقابی، مادر سعید زینالی، دانشجوی بازداشت شده در 18 تیر 11 سال پیش که تا کنون هیچ خبری از او در دست نیست، غروب روز شنبه 17مهرماه به همراه دخترش در منزل خود دستگیر میشوند. ماموران امنیتی همزمان با یورش به منزل اکرم نقابی به منزل مادر حسام ترمسی هم هجوم میبرند و او را هم به همراه دخترش دستگیر میکنند. این در حالی است که حسام ترمسی به دلیل بیماری شدید کلیه و کبد که بعد از آزادی از زندان دچار آن شده، همچنان در بستربیماری است.»
این مادر عزادار افزوده: «ماموران امنیتی، پاسپورت، پول، کیسهای کامپیوتر، کتاب و دیگر لوازم شخصی ساکنان منزل خانم نقابی و ترمسی را هم با خود بردهاند.»
آیتالله صانعی در دیدار با تعدادی از دانشجویان دانشگاههای تهران، با بیان این که امروز بیشترین آگاهی در سطح نخبگان است گفت: «آنانی که به دانشگاه حمله می کنند، با علم و دانش و آگاهی مردم مخالفند، عدهای که باطلند، به دانشگاه و دانشجو هجمه و حمله میبرند.»
وی با بیان این که «امروز یکی از اشکالاتی که به حکومتهای ظالم وارد است، این است که مانع آزادی بیان و سبب ایجاد عقده در افراد میشوند» افزود: «این عقدهها اگر متراکم بشود، به حد انفجار خواهد رسید و دیگر هیچ چیز نمیتواند جلوی آن را بگیرد.»
این مرجع تقلید با اشاره به ضرورت آزادی بیان گفت: «آیا جواز فریادزدن علیه ظالم عمومی است یا فقط در نزد قاضی صالح است؟ در این رابطه شیخ اعظم انصاری میگوید اگر کسی بگوید انتقاد از ظلم ظالم نزد هر کسی مانعی ندارد، نمیشود گفت که سخن گزافی است.»
صانعی با بیان اینکه تاکید بر مسأله حرمت غیبت در گستره اجتماعی، به ماجرای کربلا بر میگردد تصریح کرد: «برخی روایات وارده در این باب از مجعولات بنی امیه بعد از حادثه کربلاست تا همه ساکت بشوند و قضیه فاش نشود، منتهی نمیدانستند که امام زین العابدین هست، حضرت زینب هست که افشاگری میکنند و تاریخی هست که به قضاوت مینشیند و آنها را رسوا میکند.»
وی با اشاره به اینکه بیان ظلم ظالمان و انتقاد از آنان غیبت محسوب نمیشود، گفت: «اگر کسی با عمل و کلامش دارد آبروی اسلام و کشور را میبرد، این جا انتقاد کردن غیبت محسوب نمیشود و حرام نیست.»
صانعی با اشاره به اینکه «امروز عدهای به جای حل مشکلات اقتصادی، معیشتی، سیاسی و ناهنجاریهای اجتماعی، فقر و اعتیاد، هرروز به دنبال یک سوژه و بهانه برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی و اساسی جامعهاند» گفت: «امروز متاسفانه دروغ گفتن به گونهای رایج شده است که باید بگوییم چه کسی راست میگوید، چه کسی وعده راست میدهد.»
شهریاری، نماینده زاهدان با ابراز تاسف از مشکلات اشتغال در استان سیستان و بلوچستان، نرخ بیکاری در این استان را بالای ۳۰درصد اعلام کرد.
به گفته وی، «وزارت صنایع و معادن که در چند سال گذشته مصوبات خوبی در سفرهای اول و دوم داشت متاسفانه هیچ کار مثبتی انجام نداده است.»
شهریاری در حالی که خواستار رسیدگی مسئولان به مشکلات استان سیستان و بلوچستان شد گفت: «متاسفانه در رابطه با مسأله راهآهن، وزیر راه و ترابری با وجود اینکه قولهای زیادی داده ولی زیرمجموعه وی دستورات را عمل نمیکنند، و این مسئله باعث شرمندگی است که مردم استان سیستان و بلوچستان سوال میکنند چرا بعد از ۱۷ماه که از افتتاح این پروژه، گذشته هنوز عملا اتفاقی رخ نداده است. »
روز گذشته هم داریوش قنبری نماینده ایلام اعلام کرده بود: «نرخ واقعی بیکاری در استان ایلام 30 درصد اعلام است.»
وی هم همچون شهریاری نماینده زاهدان به سفرهای استانی محمود احمدینژاد اشاره کرده و گفته بود: «دولت در سفر اول و دوم استانی قول راهاندازی 8 کارخانه بزرگ در کشور را به مردم دادند اما تا کنون هیچ کارخانهای راهاندازی نشده است.»
محمد سلامتی، دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب در پاسخ به نامه مدیر کل سیاسی وزارت کشور مبنی بر انحلال این سازمان اعلام کرد که سازمان مجاهدین به فعالیت خود در چارچوب قانون ادامه خواهد داد.
محمد سلامتی، در نامه خود با اشاره به عدم اطلاع سازمان از روند رسیدگی به پرونده مفتوحه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، تصریح کرده که هیچگونه اطلاعی از اقدامات دادسرای مذکور در مراحل مختلف تحقیق و بررسی و صدور کیفر خواست و تشکیل دادگاه و صدور حکم و مفاد آن ندارد و هیچ یک از اعضای سازمان نیز به نمایندگی از سوی سازمان در هیچ جلسه مرتبط با موضوع شرکت نداشتهاند.
وی با تاکید بر این که حسب قانون، شیوه ابلاغ آراء محاکم بر عهده دایره ابلاغ احکام دادگستری است نوشته: «از نظر سازمان نامه دریافتی از ناحیه دبیر محترم کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و جمعیت ها وجاهت قانونی ندارد و این سازمان کماکان خود را قانونی دانسته و به فعالیت خود در چارچوب قانون ادامه خواهد داد.»
مدیرکل سیاسی وزارت کشور طی نامهای خطاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران اعلام کرده بود که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بر اساس دادنامهای که به اداره کل سیاسی وزارت کشور ارسال شده، رای به انحلال سازمان مجاهدین داده است.
در ادامه این نامه تصریح شده بود که این اداره کل به سازمان مجاهدین انقلاب ابلاغ کرده که «از این پس، هرگونه فعالیت با عنوان گروه منحل شده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران وجاهت قانونی ندارد.»
سایت فرارو در گزارشی با عنوان «میلیاردرهایی که از بیعدالتی مینالند!» نوشت: «روزنامههای دولتی و شبه دولتی انحصار انتشار آگهیهای دولتی در یک روزنامه را غیرعادلانه میدانند و شدیدا نسبت به آن معترض میشوند اما پرسش این است که آیا این روزنامهها نسبت به اختصاص ناعادلانه یارانه هم انتقادی دارند؟»
بر اساس این گزارش، انتشار انحصاری آگاهیهای دولتی در «روزنامه ایران» در ماههای اخیر اعتراض بسیاری از روزنامهها حامی دولت و اصولگرا را برانگیخته و تبدیل به یک بلوای رسانهای درباره این بیعدالتی دولت شده بود که پس از مدتی این جنجال رسانهای جواب داد و چند روز پیش رییس جمهور مصوبه را لغو کرد.
در حالی این رسانهها انحصار آگهی را مصداق بیعدالتی میدانند که به نوعی خودشان انحصار یارانهها را در دست دارند و هیچگاه از این موضوع حرفی نزدند.
روزنامه کیهان که یکی از معترضان و مخالفان اصلی انحصار آگهی دولتی به روزنامه ایران بود، در حالی دم از بیعدالتی میزد که در سه ماهه اول سال 89 مبلغ 760 میلیون تومان یارانه دریافت کرد و اگر پرداخت این مبلغ تا پایان سال ادامه داشته باشد نشان میدهد که این روزنامه فقط از محل یارانههای دولتی بالغ بر 3میلیارد تومان پول از دولت دریافت کرد.
و در مقابل روزنامه «جهان صنعت» در سه ماه اول سال 89 فقط 2 میلیون و400 هزار تومان یارانه دریافت کرد که در کل سال به مبلغ 10میلیون میرسد.
سایت فرارو در گزارش خود با آوردن رقمها و مبالغ هنگفت یارانه روزنامههای «عدالتخواه» همچون کیهان و روزنامههایی که از یارانهها سهم بسیار کمی دارند نوشت: « با نگاهی به این آمار وضعیت اسفناک پرداخت یارانه به نشریات مختلف کاملا مشخص میشود، وضعیتی که البته با توجه به اظهارات اخیر وزیر ارشاد که گفته بود یارانه نشریات با توجه به مطالب آنها پرداخت میشود آنقدر هم عجیب نیست.»
«اگر روزنامه کیهان مخالف بیعدالتی است چرا درباره این بی عدالتی آشکار و بسیار وسیعتر از بیعدالتی پیشین اعتراضی نمیکند.»
پیش از این وزیر ارشاد گفته بود که يارانهها با توجه به موضعگيری نشريات مختلف به آنها اختصاص خواهد يافت و وزارت ارشاد نمیتواند به نشريهای كه خلاف جهت اهداف نظام حركت میكند، كمک كند.
مهدی کروبی در مصاحبهای با مجله نیویورکر با رد این ادعا که جنبش سبز شکست خورده است، گفت: «تداوم بازداشت مخالفان و منتقدین، ادامه سرکوب معترضان و همچنین بحران های موجود، دالِّ بر این است که جنبش عمیق است و هنوز زنده است.»
وی با بیان اینکه «به دلیل سرکوب گستردهٔ حکومت، مردم در خیابانها در حال شعار دادن و تظاهرات نیستند،» گفت: «اگر حکومت اجازهٔ هر گونه تجمعی در خیابانها را می داد، دنیا شاهد حضور میلیونها نفر می بود.»
به اعتقاد وی، «محافل قدرت این را به خوبی می دانند و به همین دلیل است که به شدت در این 16 ماه سرکوب کردند و به بیرحمترین صورت ممکن هر مخالفتی را ساکت کردند.»
کروبی در ادامه در پاسخ به این سوال که ایرانیان خارج از کشور چه نقشی را میتوانند ایفا کنند گفت: «بسیار خوب می شود اگر بتوانند افکار عمومی و دیدگاههای روشنفکرانهٔ ایران را در خارج از کشور همراهی کنند تا بتوانند صدای کسانی باشند که در داخل ایران صدایشان به جای نمی رسد.»
او همچنین در مورد امنیت و آزادی خود گفت: «مشکلات زیاد وجود دارد و فشار بسیار شدید است. من هیچ امنیتی در منزلم ندارم. اخیرا، برای پنج روز مداوم، سنگ و نارنجک دست ساز به منزلم پرتاب می شد؛ مخالفان ما از هیچ کاری واهمه ندارند، آنها دفتر حزب من و حتی دفتر شخصی من را بستند.»
مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) اعلام کردند که آیتالله علی خامنهای صلاحیت مرجعیت و صدور فتوا ندارد و در امور شرعی موظف به تقلید از «اعلم فقها و افقه مراجع» است.
مدرسین و طلاب قم و نجف نوشتهاند که علی خامنهای با تبدیل ولایت فقیه به یک «خلافت بلامنازع، ظلم بزرگی» به مردم ایران کرده و «بدعت عظیمی در شرع مقدس و فقه اسلامی» گذاشته است.
آنها در نامه خود که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشتهاند، آوردهاند خامنهای به عنوان «قانونشکن بزرگ» باعث «وهن اسلام» شده است.
در این نامه آمده که علی خامنهای با تبدیل قوه قضائیه به «قوهای کاملا سیاسی» و با «امر به ظلم به منتقدان خویش، ولایت خویش را که «ولایت جائر» است، محقق کرده است.
آنها نوشتهاند که رهبر جمهوری اسلامی با «استبداد، ظلم، قانون شکنی و براندازی به نام اسلام و مذهب» بزرگترین «ضربه را به اسلام، تشیع، پیامبر و ائمه اطهار» وارد کرده و باعث «از بین رفتن وجهه روحانیت در میان مردم» شده است.
مدرسین و طلاب قم و نجف خطاب به خامنهای نوشتهاند: «شما خطابت را با فقاهت اشتباه گرفتهاید. شما خطابت را ولایت اشتباه گرفتهاید. ولایتی که فقط از آن امام معصوم است. شما به ولایت فقیه خالی بسنده نکردهاید و بحث ولایت مطلقه را طرح نمودهاید.»
در ادامه این نامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته شده که «شما هر کس را که به ولایت فقیه اعتقاد ندارد به بهانههای واهی و مسخرهای چون اقدام علیه امنیت ملی به زندان انداختهاید و یا او را حصر نمودهاید.»
در بخش دیگری از این نامه میخوانیم: «در حکومت شما مسلمانان را به ناحق به خاک و خون کشیدند، اعدام کردند، در زندانها مورد تجاوز و هتک حرمت قرار دادند، شکنجه کردند و شما نه تنها خشمگین نشدید، بلکه با سکوت معنادار خویش این امور به کل خلاف انسانیت، حریت، اسلام و شرع را تایید نمودید.»
این نامه افزوده که «شما {خامنهای} و همراهانتان در طول این سالها به اسم اسلام حکومت کردید و با تاسف فراوان هرگز نصوص صریح فقه و شرع مقدس اسلام را اجرا نکردید.»
آنطور که در این نامه آمده است: «مردم اینک دیگر مراجع را مأمن خود نمیدانند و بیشتر به چشم قلدران شهر و مداحان شما آنان را میشناسند.»
این نامه همچنین به سفر قریبالوقوع علی خامنهای به شهر قم اشاره کرده و هدف از این سفر را تلاش «برای راضی نگه داشتن مخالفان، تایید مرجعیت خویش، گرفتن اجازه اجتهاد از مراجع برای مجتبی خامنهای و افزایش فشار و تنگنا قرار دادن مخالفان» عنوان کرده است.
مدرسین و طلاب قم و نجف همچنین خطاب به مراجع و علمای قم نوشتهاند: «دیدار با آقای خامنهای نه تنها تایید و تصدیق تمامی جنایات و اتفاقات دردناکی است که این حکومت مرتکب شده است، بلکه تکذیب و دروغ جلوه دادن تمامی تعابیر اسلامی و مفاهیم عمیق قرآنی است.»
آنها یادآور شدهاند که «مسئول تمام اتفاقات، کشتار، تجاوزها، هتک حرمتها، ظلمها و تنگنای شدید معیشتی مردم در این روزگار، شما {خامنهای} هستید و شما میبایست پاسخگوی خونهای ریخته شده باشید.»
درپایان این نامه آمده که «برادرانه به شما {خامنهای} نصیحت میکنیم که در مطالب مذکور در این نامه تأمل کنید و رویه خویش را در اسرع وقت تغییر دهید تا شاید در روز جزا مطلبی برای دفاع از خود در دادگاه خالق در پیشگاه مخلوق داشته باشید.»
گمرک ایران در گزارشی اعلام کرد در شهریور ماه امسال بیش از ۱۴۱ هزار تن بنزین به ارزش ۱۰۶ میلیون دلار وارد کشور شده است.
خبرگزاری ایسنا احتمال داده که این حجم بنزین صرف «مخلوط کردن بنزین وارداتی با توجه به عدد اکتان بالای آن با بنزین تولید داخل»، «افزایش ذخایر استراتژیک» و «مصرف روزانه» بوده باشد.
این میزان واردات بنزین در شهریور ماه امسال نسبت به شهریور ماه سال گذشته از نظر وزن و ارزش به ترتیب ۳۰۵ و ۳۳۷ درصد افزایش داشته است.
پیشتر مسعود میرکاظمی وزیر نفت گفته بود در شهریور ماه واردات بنزین به ۰.۸ میلیون لیتر کاهش یافته است.
در نیمه نخست امسال بیش از سه میلیون و ۱۷۹ هزار و ۶۵۰ تن بنزین به ارزش دو میلیارد و ۳۴۶ میلیون دلار با سهم ۱۳ درصدی از وزن و هفت درصدی از ارزش کل واردات طی این مدت وارد کشور شده است.
این میزان در نیمه نخست سال گذشته بیش از یک میلیون و ۳۲۴ هزار تن به ارزش ۹۲۹ میلیون دلار با سهم پنج درصدی از وزن و سه درصدی از ارزش کل واردات طی آن مدت بوده است.
روز اول: معدن ریزش میکند. احتمال داده میشود سی و سه معدنچی که در اعماق آن مشغول به کار بودهاند زنده باشند.
روز دوم: خانواده معدنچیان از وزارت صنایع و معادن میخواهند که کاری بکند. وزیر اعلام میکند که در راستای خصوصی سازی قبلا این معدن به سپاه واگذار شده بوده است.
روز سوم: به خاطر تجمع خانواده معدنچیان در مقابل سازمان معادن سپاه، هفتاد و شش نفر از آنان بازداشت میشوند. نخستین ارتباط معدنچیان از طریق سیم نازکی که قبلا کشیده شده بوده برقرار میشود. آنها زندهاند و آب و آذوقه کافی برای چند روز آینده دارند.
روز چهارم: موسوی و کروبی در دفاع از معدنچیان گرفتار بیانیه میدهند و از حکومت میخواهند بنا به سیره امام راحل، حقوق شهروندی معدنچیان را رعایت کند. عصر همانروز وزارت اطلاعات فاش میسازد که فتنه سبز عامل ریزش معدن سپاه بوده است.
روز پنجم: تیتر اول روزنامه کیهان: آمریکا و انگلیس برای ریزش تونل 3 میلیارد دلار به سران فتنه پول داده بودند.
روز ششم: فرمانده کل سپاه اعلام می دارد که معدنچیان گرفتار عضو بسیج معادن بودهاند و سپاه آنها را ظرف یک هفته نجات خواهد داد.
روز هفتم: اوباما اعلام میکند آمریکا آمادگی کمک برای نجات معدنچیان ایرانی را دارد.
روز هشتم: احمدینژاد در سخنرانی خود در جمع ائمه جمعه استان کهکیلویه و بویراحمد، خطاب به اوباما: «تو خیلی غلط میکنی که به فکر معدنچیهای ما هستی. راست میگویی برو باغچه خودت را بیل بزن سیا برزنگی»
روز نهم: از محل معدن خبر میرسد که در طول هفت روز گذشته یک گروه امداد رسان آلمانی که به طور ناشناس و در لباس حزبالله لبنان به ایران آمده بودند توانستهاند با حفر یک حفره نازک به قطر 5 سانتیمتر، به معدنچیان دسترسی پیدا کرده و آب و مواد غذایی به آنها برسانند.
روز دهم: نیروی واکنش سریع سپاه بالاخره محل معدن و استقرار گروه امدادرسان را پیدا میکند. تمام آنها به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت میشوند. سپاه کل منطقه را قرق میکند. عصر همان روز نخستین بستههای امداد سپاه با استفاده از همان حفره به دست معدنچیان میرسد: سی و سه سربند "یا خامنهای ادرکنی"
روز یازدهم: رهبر انقلاب در جریان دیدار با بسیجیان استان کرمان ضمن اشاره به "دشمن" میگوید: «عزیزان من، شما ببینید مثلا همینها در جریان این حادثه ریزش معدن که خب.... یک امر طبیعیست و هر روز در جهان رخ میدهد چه هجمهی رسانهای و فرهنگی عظیمی را علیه این نظام و انقلاب راه انداختند... حتی همین توئیتر را لابد شنیدهاید که میخواسته خودسازی کند اما رئیس جمهور آمریکا رسما اعلام کرده شما دست نگه دارید فعلا... از دشمن غافل نشوید عزیزان من» دو ساعت بعد نصف خانه مهدی کروبی توسط عزیزان من نابود میشود.
روز دوازدهم: نخستین تصاویر از معدنچیان گرفتار توسط دوربین دید در شبی که از حراست کل نیروگاه بوشهر قرض گرفته شده و توسط حفره آلمانیها به زیر زمین فرستاده شده دریافت میشود: سیاه. به همراه دوربین کاغذی هم با بالا میآید که توسط معدنچیان نوشته شده: این که روشن نشد که. حسین میگه دوربینتون بنجله. از بانه خریدین؟
روز سیزدهم: نخستین تصاویر با استفاده از دوربین اهدایی شرکت سونی از پناهگاه معدنچیان به دست میآید. به علت لخت بودن بالا تنه آنها از پخش تصاویر در صدا و سیما جلوگیری میشود و به جای آن تصاویر بازسازی شدهی سی و سه تن از دانشجویان صدا و سیما در اختیار رسانهها قرار داده میشود که با کت و شلوار و موهای آب و شانه شده هر یک با سربند "لبیک یا خامنهای" و قاب عکس امام خمینی مشغول دعای ندبه هستند.
روز چهاردهم: وبسایتهای خبری سبز به نقل از یک منبع آگاه و موثق در تهران خبر میدهند که معدنچیان بسیجی همگی بر ضد ولایت رهبری موضع گرفتهاند و از طریق پدر زن صادق لاریجانی به او پیام دادهاند که اوضاع مملکت رو به ویرانی است. او هم شب ساعت 11 و 20 دقیقه به دیدار آیت الله خامنهای رفته و گفته من خودم طرفدار جنبش مردم ایران هستم و یا بگذارید مجتبی را به زندان بیندازم یا استعفای مرا بپذیرید.
روز پانزدهم: نیویورک تایمز فاش میسازد که سازمان رسانههای سپاه پاسداران طی بزگترین معامله رسانهای جهان حق پخش انحصاری نجات معدنچیان ایران را به فاکس نیوز فروخته است. سپاه به شدت تکذیب میکند و متعاقبا چهل و یک نفر از خبرنگاران ایرانی بازداشت میشوند.
روز شانزدهم: نخستین تصاویر ارسالی از معدنچیان ایرانی برای جهانیان به نمایش درمیآید. آنها یک صدا رو به دوربین فریاد میزنند: ما ترشمون کرده، کوکا میخوایم.
روز هفدهم: سپاه اعلام میکند برای نجات معدنچیان از اعماق زمین به نود میلیارد تومان بودجه نیاز است. چند ساعت بعد مجلس شورای اسلامی صد و ده میلیارد تومان بودجه برای این امر اختصاص می دهد.
روز هجدهم: در رسانه های خارجی اعلام میشود یک شرکت ژاپنی اعلام کرده است با یک سوم این هزینه میتواند ظرف مدت یک ماه معدنچیان را نجات دهد. سفیر ژاپن به واحد امورخارجه سپاه احضار میشود.
روز نوزدهم: با اظهار نظر جنجالی رحیم مشائی درباره حضرت زکریا، تمام حواس رسانههای ایران متوجه امور مهمتر میشود.
هفته سوم: بینندگان شبکه فاکسنیوز به خاطر پخش مداوم زندگی معدنچیان ایرانی افزایش مییابد. بعضی از آنها حتی شروع به آموزش زبان فارسی میکنند تا بدانند معانی عباراتی نظیر: "یه روز یه ترکه... برو کنار بذار باد بیاد... یادش بخیر چه دورانی بود... ای من اون ننهتو... پول نفتمون... مملکته داریم؟... " که دائما تکرار میشود چیست.
هفته چهارم: محسن کدیور در گفتگو با تلویزیون صدای آمریکا اعلام میکند که همه دنیا شاهد بودند که معدنچیان ایرانی دائما تکرار میکردند "نه لبنان نه ایران، جانم فدای اسلام". فردای آن روز شبکه بلومبرگ از رشد انفجاری حوالهجات از بانکهای سراسر دنیا به ریش علمای اسلام خبر میدهد.
هفته پنجم: معاون فرهنگی بخش خدمات سفارت ایران در کنیا که سه روز قبل از پایان قراداد پیمانیاش با بخش تنظیف و چایرسانی وزارت امور خارجه ایران، به فرانسه پناهنده شده است در یک کنفرانس خبری فاش میسازد که شورای نگهبان عامل اصلی ریزش معدن بوده است و تمام معدنچیان هم سبز سیر بودهاند نه بسیجی گرسنه.
هفته هفتم: حاج منصور ارضی که به مناسبت جشن ختنهسوری یکی از طفلان مسلم در حسینیه دلاکان تهران سخنرانی میکند از اینکه معدنچیها با دسیسه رحیممشائی آنجا ماندهاند تا برای رسانههای بیگانه خوراک تهیه شود انتقاد میکند. سعید حدادیان هم که پامنبری میخواند از رحیم مشائی به عنوان "زشتی رئیس جمهور" یاد میکند که باید قطع شود و مورد تشویق و تیغتیغ حاضران قرار میگیرد.
روز بعد: معاونان آماد و پشتیبانی سپاه تهران که عمده فرماندهان آن، شب قبل پای رهنمودهای منصور ارضی بودهاند همقسم میشوند که برای سوزاندن رحیممشائی هم که شده معدنچیان را بیرون بیاورند.
عصر همانروز: جلسه مذکره با شرکت ژاپنی. مهندسان شرکت ژاپنی پس از دیدار با چند فرمانده سپاه اعلام میکنند که نمی دانستهاند ایرانیها به عرض بشکه 220 لیتری هستند. انصراف.
هفته بعد: عقد قرارداد با شرکت چینی به مبلغ 30 میلیارد تومان. هشتاد میلیارد باقیمانده بین بچهها سرشکن میشود.
هفته نهم: پخش فیلم مستندی از زندگی معدنچیان ایرانی در زیر زمین در بیبیسی فارسی. تشکیل شورای امنیت ملی برای یافتن رابط بیبیسی فارسی در بین معدنچیان.
ماه سوم: شرکت چینی اعلام میکند که تا پیش از دریافت قسط دوم قرارداد به مبلغ 10 میلیارد تومان، از ادامه پروژه معذور است. مشخص میشود 20 میلیارد باقی مانده از مبلغ قرارداد، خرج اردوی راهیان نور و برگزاری دعای کمیل در محل معدن شده است.
ماه چهارم: رحیم مشائی شخصا با برداشت 50 میلیارد تومان از صندوق ذخیره ارزی و پرداخت به یک شرکت فرانسوی از آنها قول میگیرد که ظرف مدت دو ماه معدنچیان را بیرون بیاورند. سپاه که این عمل را در حکم طعنه به تواناییهای خود دیده است سه کارمند سفارت فرانسه در تهران را به جرم جاسوسی بازداشت میکند.
دو هفته بعد: با موافقت برای واگذاری رشته کوههای البرز به سپاه (در راستای خصوصیسازی)، سرانجام تنش بین سپاه و دولت پایان میگیرد. کارمندان فرانسوی که قبلا 94 بار به جاسوسی و آدمکشی اعتراف کرده بودند آزاد میشوند و شرکت فرانسوی برای حفر تونل نجات به ایران میآید.
ماه پنجم: ساخت نخستین نوشابه گازدار توسط معدنچیان. افت شاخص سهام کوکا کولا و پپسی.
نماز جمعه سومین هفته از ماه پنجم: احمد جنتی در خطبه سوم نماز جمعه تهران: یه چی هم بگم دربارهی اینایی که اون تو موندن، هی دود، دید، داد، ددمنشیانه میکنن... اگه قوه قضائیه همون اولش میگرفت چارتا رو اعدام میکرد اینطو نمیشد...
شنبه: صادق لاریجانی در همایش قاضیان سراسر کشور از دستگیری چهار مفسد تحت الارض خبر میدهد که در لباس معدنچیان در صدد ضربه زدن به نظام قضا بودهاند. صرف غذا.
ماه ششم: انتشار عکسهایی از نوشیدن آبجو توسط یکی از کارگران فرانسوی شاغل در محل با تیتر "ناموس ایرانی بازیچه فرانسویها" در سایت تابناک و کپی پیست در 126 چیچینیوز فارسی. اخراج شرکت فرانسوی پس از تظاهرات کفنپوشان قمی . سرو ساندیس.
ماه هشتم: معدنچیان که توانستهاند به کاشت حبوبات، پرورش دام و طیور و بافت منسوجات اقدام کنند از سوی سازمان یونسکو مورد تقدیر قرار میگیرند.
روز بعد: افشای روابط صهیونیستی یونسکو توسط رجا نیوز.
روز بعدتر: هفت نفر از اعضای خانواده معدنچیان که هشت ماه پیش دستگیر شده بودند در برنامهای تلویزیونی اعلام میکنند که با آمریکا رابطه داشتهاند.
آخر هفته: به دستور مقام عظمای ولایت امر و برای جلوگیری از بهرهبرداری "دشمن" مقرر میشود ظرف مدت کوتاهی معدنچیان نجات پیدا کنند.
....
....
* متن اندکی کوتاه شده است (بخصوص در اواخر!) - سی میل
مهدی خزعلی، نویسنده، پزشک، ناشر و وبلاگنویس منتقد دولت محمود احمدینژاد، روز گذشته (چهارشنبه) و در حالیکه عازم سفر بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد.
مقامهای رسمی هنوز در مورد این خبر اظهار نظری نکردهاند و مشخص نیست آقای خزعلی به چه اتهامی و توسط کدامیک از نهادهای حکومتی بازداشت شده است.
مهدی خزعلی به خاطر مطالب انتقادی که در وبلاگ شخصی خود مینوشت شهرت دارد.
وی که پنجاه و پنج سال سن دارد، فرزند آیتالله ابوالقاسم خزعلی است که از روحانیون تندروی طرفدار دولت کنونی محسوب میشود و به دلیل عقاید فرزندش، از او اعلام برائت کرده است.
موضع سیاسی مهدی خزعلی باعث شده است که شورای نگهبان صلاحیت او برای نامزدی در انتخابات مجلس را رد کند و وی اجازه شرکت در انتخابات سازمان نظام پزشکی را هم نداشته باشد.
وی سال گذشته توسط دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شده بود که پس از احضار و پیش از دستگیری در وبسایت شخصیاش نوشته بود «نمیدانم در من چه روحانیتی دیدهاند که مرا به این دادگاه احضار نمودهاند.»
عباس کیارستمی کارگردان سرشناس ایرانی در حاشیه جشنواره فیلم پوسان گفت که شرایط سیاسی ایران او را مجبور کرده خارج از کشور کار کند.
کیارستمی برای نمایش آخرین فیلمش به نام «رونوشت برابر اصل» در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم پوسان به کره جنوبی سفر کرده است.
به گزارش امروز پنجشنبه خبرگزاری فرانسه، آقای کیارستمی افزوده که وضعیت کنونی ایران او را غمگین کرده، اما از آنجا که میخواسته به فیلمسازی ادامه دهد، ناچار شده شرایط را بپذیرد.
آخرین فیلم عباس کیارستمی در ایتالیا ساخته شده و وی گفته که احتمالا فیلم بعدی خود را در ژاپن یا کره جنوبی خواهد ساخت.
وی افزوده از اینکه خارج از ایران فیلم میسازد ناراضی نیست، اما علاقهمند است فیلمهایش به زبان فارسی باشند.
کیارستمی پیشتر اعلام کرده بود در اعتراض به شرایط سیاسی ایران حاضر نیست در داخل فیلم بسازد.
گروهی از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی خطاب به حریری:
1389/7/22
گروهی از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی ایرانی در نامهای به سعد حریری نخست وزیر لبنان، نتایج سفر محمود احمدینژاد را «تشدید اختلافات داخلی» و «درگیریهای درونی» در لبنان دانستهاند.
این روزنامهنگاران و فعالان سیاسی خطاب به حریری نوشتهاند: «اجازه ندهید که عدهای ماجراجو و زیادهخواه سرنوشت شوم خویش را به تمامیت ارضی و وحدت ملی جامعه شما پیوند زده و عروس خاورمیانه را به میدان تاخت و تاز ماشینهای جنگی تبدیل کنند.»
در این نامه آمده که «محمود احمدینژاد در حالی به سرزمین شما پای گذاشته است که در انبان، هیچ تحفهای جز دامن زدن به اختلافات داخلی و تشدید درگیریهای درونی و تبدیل لبنان به حیاط خلوت گروه نظامی مسلط بر ایران برای بسط ماجراجوییهای ایدئولوژیک ندارد.»
نوشابه امیری، احمد باطبی، مژگان ثروتی، آیدین جهانبخش، لیدا حسینینژاد، فاطمه حقیقتجو، رضا فانی یزدی، فرشته قاضی، امید معماریان، شروین نکویی و رضا ولیزاده از امضا کنندگان این نامه هستند.
آنها هشدار دادهاند که دولت احمدینژاد پس از سرکوب مردم ایران «به دنبال ایجاد بلوا و آشوب در مناطق دیگر جهان است.»
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «محمود احمدینژاد به لبنان آمده است تا با نمایشی فریبکارانه این گونه وانمود کند که دولت فرورفته در بحران و غیرمشروعش متحدینی از جنس دولت و ملت شما دارد.»
محمود احمدینژاد روز گذشته برای انجام سفری دو روزه وارد لبنان شده است.
گزارههای گفتگو با شیخ صبحی طفیلی دبیرکل پیشین حزب الله:
1389/7/22
شیخ صبحی طفیلی دبیرکل پیشین و از بنیانگذاران حزب الله لبنان، معتقد است «کاری که اکنون در ایران با علما، بیوت علم و مراجع می شود، در زمان حکومت شاه هم به وقوع نپیوست و مطمئن هستم طریقی که حکومت ایران در پیش گرفته سرنوشتی مصیبت بار در پی خواهد داشت.»
وبسایت جرس گفتگویی با با شیخ صبحی طفیلی انجام داده که گزارههای این گفتگو را در ادامه می خوانید.
* وقایعی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران شاهد آن بودیم، بسیار برای من تکان دهنده بود. بویژه آنکه هنوز مدت زیادی از سقوط نظام شاه نگذشته است و خاطرات جنایت های آن رژیم و کشتار مردم در خیابان ها هنوز در اذهان مردم زنده است.
* آن چیزی که الان در ایران به دست صاحبان حکومت و قدرتمندان در جریان است، به نظر من نه قانونی است و نه شرعی. زیر پا گذاشتن قانون تحت هر عنوانی توسط حاکمیت، هیچ توجیه شرعی ندارد؛ چرا که آنها بیش از هر کس دیگری باید به این قوانین پایبند باشد.
* می بینیم که (حاکمان ایران) با هزار بهانه تراشی و با عنوان های مختلف، اعم از وجود دشمنان داخلی و خارجی یا وجود شرایط اضطراری، دست به قانون شکنی و محروم کردن مردم از حقوق قانونیشان می زنند. در حالیکه می دانیم قوت و توانایی یک امت به التزام به قانون و داد است.
* هجوم وحشیانه، قتل و زندانی کردن تعداد بسیاری از مردم از دسته های مختلف و نخبگان که اخلاص و صدق آنها بر کسی پوشیده نیست، نشانه اهل اسلام نیست. چنین افعالی یادآور و نشانه نظام پهلوی است.
* شیعیان می دانند و در منابرشان می گویند که رای مخالف هر چه باشد، سلطان حق ندارد به او آزاری رساند؛ چه برسد به اینکه او را زندان کرده یا به قتل برساند و از سوی دیگر اسلام حاکمان را به شنیدن سخن مخالف و پرهیز از مدح وثناگویی فرا می خواند. چراکه معمولا شخصی که مدح سلطان را می کند، اهل نفاق است.
* قبل از انقلاب من به مدت 3 سال در ایران بودم و با سختی ها و محدودیت های اهلمان و علمایمان در دوران پهلوی زندگی کردم. مبالغه نمی کنم اگر بگویم کاری که اکنون در ایران با علما، بیوت علم و مراجع می شود، شاه نکرد. من مطمئن هستم، این طریقی که حکومت ایران در پیش گرفته سرنوشتی مصیبت بار در پی خواهد داشت.
* من از رهبری ایران می خواهم و نصیحتشان می کنم که کمی به سیاست های خود در قبال مردم ایران اندیشیده و به عواقب سیاست هایشان در ایجاد فتنه سنی- شیعی بیاندیشند.
نامه سرگشاده خانوادههای زندانیان سیاسی خطاب به رئیس قوه قضائیه:
1389/7/21
خانوادههای زندانیان سیاسی در نامهی سرگشادهای خطاب به رییس قوه قضاییه نوشتهاند: «به راستی اختلال در امنیت را چه کسانی به وجود آوردهاند؟ آنان که در هجوم شبانه به خانههای ما ریختند و زن و مرد و پیر و جوان را به انفرادی و سلول و بند کشیدند، ماهها خانوادهها و وکلایشان را در بیخبری نگاه داشتند و برای گرفتن اعترافات کذب به شکنجه و آزار جسمی و روحی فرزندان بیگناه ملت پرداختند و سپس دادگاههای نمایشی و فرمایشی ترتیب داده با صدور احکام فله ای، عملا عدم استقلال قوه قضائیه را ثابت کردند.»
در این نامه که صادق لاریجانی را با عنوان قاضی القاضات خطاب کرده آمدهاست: «ما همسران، مادران و فرزندان زندانیان سیاسی، امروز حقوق اولیه خود را مطالبه میکنیم. ما حق آزادی، امنیت، نشاط و یک زندگی طبیعی و بدون تنش را درخواست میکنیم و چقدر متأسفیم از این که به نام قانون، چماق تهدید، فشار، احضار و قرار بازداشت را بر سرمان میکوبند. رسانههای وابسته به دولت هم چنان بر طبل فتنه سیاه خود میکوبند. رسانه ملی در انحصار کامل جناح حاکم است و ما حتی اجازه اطلاع رسانی وضعیت خود و عزیزان دربند ستم را درهمین روزنههای اندک و محدود و فیلتر شده معترضین قانونی هم نداریم چرا که همه گفتهها و نوشتههایمان را اقدام علیه امنیت ملی قلمداد میکنند.»
نویسندگان این نامه سپس از لاریجانی تقاضا کردهاند «برای رفع هرگونه شبهه و ابهامی در عملکرد قوه قضائیه، از پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقتیاب تعدادی از زندانیان سیاسی برای بررسی حوادث بعد از انتخابات و به ویژه بازداشتهای غیرقانونی و بیقانونیهای اعمال شده در حق زندانیان سیاسی، استقبال کنید تا سیهروی شود هر که در او غشّ باشد.»
نویسندگان سپاس از نسرین ستوده یادکردهاند که «وکیل وظیفه شناس و متعهد و مادر دو فرزند خردسال است و نباید در زندان باشد تا در اعتراض به اقدامات غیرقانونی دست به اعتصاب غذا بزند» و افزودهاند: «روا نیست که خواهر عبدالرضا تاجیک و همسر دکتر محسن میردامادی به دلیل پیگیری وضعیت عزیزانشان بارها احضار شوند و حتی اطلاع رسانی احضارشان که ربطی به ایشان نداشته، موجب فشار بیشتر بر روی آنان شود.»
نویسندگان در پایان این نامه با بیان این که «برای ما بالاتر از سیاهی هم رنگی هست و آن رنگ سپید است» نوشتهاند: «ما خانوادههای زندانیان سیاسی اعم از زنان، جوانان، اساتید، فرهنگیان، دانشجویان، روزنامه نگاران، مدیران و فعالان سیاسی، اینک یک خانوادهایم. این خانواده حرمت دارد، بگویید حرمت نگاه دارند و بیش از این کارنامه عمل قوه قضائیه را لکه دار نکنند تا مجبور شوند عده دیگری را به جرم سیاه نمایی احضار، تهدید و بازداشت کنند.»
مرتضی رییسی معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش میگوید براساس آخرین تحقیقات انجام شده ۱۲۰۰ مدرسه کپری در کشور وجود دارد.
آقای رییسی در گفتوگو با خبرگزاری برنا گفت که استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان بیشترین مدارس کپری را در خود جای داده اند.
معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش «جابه جایی جمعیت، وجود خشکسالی و اختلافات اجتماعی» را از مهمترین دلایل شکل گیری چنین مدارسی در کشور دانسته است.
رییسی درباره مدارس کانکسی نیز گفت: «کلاسهای درسی که در کانکس یا کانتینر برگزار می شوند به سیستم های حرارتی و برودتی مجهز هستند و هزینه ساخت آنها نیز حتی از مدارس عادی بیشتر است.»
وی افزود: «کلاس های کانتینری در اختیار کسانی قرار داده می شود که در یک جا ساکن نیستند و به واسطه کوچرو بودن، مجبورند که همیشه از جایی به جای دیگر عزیمت کنند بنابراین مکانی خاص برای تحصیل ندارند.»
رییس سازمان نوسازی کشور در پایان گفت: «دانش آموزان عشایری که در سال های بالاتر تحصیل می کنند می توانند به مدارس شبانه روزی بروند اما برای افرادی که در مقاطع تحصیلی پایین تر درس می خوانند، مدارس کانکسی تدارک دیده شده است.»
بیبیسی: قانون حذف یارانه ها هنوز اجرا نشده نگرانی های امنیتی ایجاد کرده است. دولت در حال ذخیره سازی کالاهای ضروریست و فرمانده نیروی انتظامی به کسانی که به گفته او می خواهند مانع حذف یارانه ها شوند هشدار داده و گفته با کسانی که به قول او بخواهند فتنه اقتصادی راه بیاندازند، برخورد خواهد شد. از طرفی، نه کسی می داند این قانون کی دقیقا اجرا می شود، نه کسی می داند، قیمت کالاها و خدمات چقدر بالا خواهد رفت، هنوز هم معلوم نیست دولت قرار است چقدر به حساب هر شهروند بریزد که بتواند از پس خرید کالاهای بی یارانه برآید. نگرانی فرمانده پلیس از چیست؟
محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت دهم با صدور بخشنامهای، به همه دستگاههای اجرایی کشور دستور داد که از «کمکهای داوطلبانه نیروهای بسیج» در ادارههای دولتی استفاده کنند.
براساس این بخشنامه، همه وزارتخانهها، استانداریها، سازمانها و شرکتهای دولتی برای «تحقق اهداف برنامه پنجم توسعه»، «گسترش معرفت و بصیرت دینی» و «رویارویی با جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی» موظف شدهاند از نیروهای بسیج یاری بگیرند.
به گفته محمدرضا رحیمی «نهادهای دولتی موظف هستند ظرفیت مشارکتجویی و مشارکتپذیری خود را برای بهکارگیری نیروی مقاومت بسیج و بسیج ادارهها افزایش دهند.»
بر اساس آنچه در بخشنامه تازه معاون اول رئیسجمهوری ایران منتشر شده، «افزایش بهرهوری» و «صیانت از بیتالمال» از مواردی است که دستگاههای اجرایی باید با کمک نیروهای بسیج آنها را گسترش دهند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، این بخشنامه برای پیگیری و اجرای سخنان آیتالله علی خامنهای صادر شده است. آقای خامنهای 31 شهریور سال جاری در دیدار با جهادگران بسیج سازندگی گفته بود مدیران کشور باید قدر نیروی پرشور جوانان متعهد را بدانند.
در حالی که به تازگی قیمت بلیط هواپیما 30 درصد افزایش یافته است، رييس سازمان هواپيمايي كشور از افزایش دوباره قیمت بلیط خبر داد و گفت: «با اجراي قانون هدفمندي يارانهها از چند روز آينده و افزايش قميت سوخت، قيمت بليط هواپيما نيز به همان نسبت افزايش مييابد.»
رضا نخجواني گفت: «افزايش 30 درصدي قيمت بليت به منظور جبران عقب ماندگي صنعت با قيمتهاي واقعي روز بود.»
به گفته وی، «در حال حاضر قيمت سوخت هواپيما براي شركتهاي خارجي حدود 800 تومان و شركتهاي هواپيمايي ايراني 130 ـ 140 تومان است كه اين ميزان تفاوت، به عنوان يارانه دولت به صنعت هوايي است كه هرچقدر اين سوبسيد حذف شود قيمت بليط نيز تغيير خواهد كرد.»
او در ادامه با بیان اینکه پيشنهاد ما اين است كه نرخ سوخت و نرخ بليط هواپيما 100٪ آزاد شود، گفت: «این کار باعث میشود تكاليف غيراقتصادي از دوش شركتهاي هواپيمايي برداشته شود و شركتهاي هواپيمايي را مجبور به پرواز در مسيرهايي غيراقتصادي نكنند.»
پیش از این معاون وزیر راه و ترابری از افزایش 30 درصدی قیمت بلیط هواپیما از 15 مهرماه سال جاری خبر داده بود.
همچنین یکی از مدیران آژانسهای هواپیمایی مشهد نیز با تائید این مطلب، گفته بود: «نرخ بلیط هواپیما در کلیه مسیرهای داخلی، بدون سر و صدا، 30 درصد افزایش یافته و این افزایش از 15 مهرماه جاری عملیاتی میشود.»
دادستان کل تهران روز چهارشنبه از تشکیل پنج پرونده جاسوسی با اتهام فروش اطلاعات به کشورهای خارجی توسط پنج شهروند ایرانی خبر داد. به گفته این مقام، آمریکاییها در این زمینه و «برای خروج اطلاعات از کشور» تلاشهای گستردهای کردهاند.
عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، تنها چهار روز پس از آن این خبر را داده است که رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اذعان کرد عدهای از کارمندان زیردستش اطلاعاتی را «به بیرون درز میدادند.»
کمتر از دو هفته پیش نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خبر داد که برای جلوگیری از «فعالیت تخریبی دشمن» تعدادی از «جاسوسان هستهای» را بازداشت کرده است.
دادستان تهران همچنین به «مسئولان کشور» هشدار داده است که «مراقب افرادی باشند که در دست آنها اطلاعاتی سپرده شده است.»
به گفته وی، از پنج نفری که با پرونده جاسوسی به زودی به دادگاه خواهند رفت یک متولد 1361 سابقه «همکاری در حوزه هوایی و فضایی کشور» را دارد و دیگری که «در مورد مسائل شهر تهران» کار کرده اطلاعات ریزی را «در اختیار سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان» گذاشته است.
به گفته عباس جعفری دولتآبادی، فردی متولد سال ۱۳۵۶ نیز در قبال «مسائل قوه قضاییه و رایانهای کشور» از سرویسهای اطلاعاتی خارجی «وجوه زیادی دلار» دریافت کرده است.
پیش از این تنها اتباع خارجی یا ایرانیهای دارای تابعیت دوگانه به اتهام جاسوسی برای کشورهای خارجی بازداشت میشدند اما پس از اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری عده بسیاری به جرم همکاری با «دشمن» و همکاری در «جنگ نرم» روانه زندانها شده اند و اکنون نزدیک به یک ماه است که مقامات جمهوری اسلامی خبر از پدیده جاسوسی در ایران و دستگیری در این زمینه خبر میدهند.
فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان گفت: «نیروی انتظامی با دوچرخهسواران بانو در سطح شهر تحت عنوان بدحجابی به صورت ارشاد و تذكر برخورد میكند.»
«سرهنگ محسن عقیلی» با تاكید بر وجود مكانهای مناسب برای ورزش و دوچرخهسواری بانوان در سطح شهر و بیان اینكه دوچرخه سواری بانوان در سطح شهر به نوعی با بدحجابی مصادف شده است گفت: دوچرخهسواری بانوان در خیابانها و پاركها ممنوع است.
پیشتر نیز، چند روز پس از اعلام نگرانی نشریه «عبرتهای عاشورا» درمورد وضعیت ایستگاههای دوچرخه سواری در سطح شهر اصفهان مدیران شهری اعلام کردند که «از تحویل دوچرخه به بانوان معذورند.»
نشریهی «عبرتهای عاشورا» با ابراز نگرانی از ایستگاههای دوچرخهسواری در اصفهان نوشته بود «به تازگی افتتاح یک ایستگاه دوچرخهسواری باعث شده که برخی از توریستهای خارجی، مسافران داخلی، و حتی خانوادهها اقدام به دریافت دوچرخه از این ایستگاه و قرار دادن آن در اختیار زن و دختران همراه خود نموده و از این منظر، صحنههای بسیار نگران کننده و ناهنجاری را به وجود آورده است.»(+)
سیدمصطفی تاجزاده در واکنش به خبر برخی نشریات حکومتی مبنی بربازپسگیری شکایت 7 شاکی از کودتاگران نظامی توسط ایشان گفته است که «هیچ یک از ما شکایتمان را پس نگرفته و نمی گیریم و اساسا در زندان بودن ما با این وضعیت، به همین علت است.»
وی ضمن اعلام این موضوع افزود: «این که مقامات قضائی ادعا می کنند که در ایران زندانی سیاسی نداریم، درواقع حرف شاه را تکرار می کنند و متأسفانه اقتدارگراها ما را در این زمینه به چهل سال پیش بازگرداندهاند.»
تاجزاده با مقایسه وضعیت زندانیان سیاسی در این دوره با زمان حاکمیت شاه گفت: «بزرگترین جرم امنیتی دوستانمان، اختلال در ترافیک طی یک تظاهرات چندمیلیونی اعلام شده، که بهانهایست برای نقض حقوق شهروندی ما تا نگذارند دادگاه چهرههای سیاسی براساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی با حضور هیأت منصفه تشکیل شود.»
عضو زندانی جبهه مشارکت اسلامی همچنین گفته است قوم و خویش بازی، هزارفامیل و اشرافیت نظامی در مدیریت کشور حرف اول را می زند و با این شرایط اقتصادی و بی کفایتی مدیریتی، گذر زمان به ضرر حزب پادگانی و به سود جنبش سبز است.
وی در ادامه تصریح کرده است که در این شرایط آنان دو راه بیشتر پیش پای خود ندارند؛ یا باید دست به سرکوب بیشتر و دستگیریهای گستردهتر بزنند و یا این که راه دوم را پیش گیرند و حقوق شهروندان را به رسمیت بپذیرند و به اجرای بدون تنازل قانون اساسی و برپایی انتخابات آزاد با همه مقدماتش از جمله «آزادی بیان»، «قلم»، «تحزب» و «تجمع»، گردن نهند.
وی در پایان با اشاره به اینکه روشهای سرکوب در عصر گفتمان دموکراسی و عصر اتباطات آزاد و اینترنت و ماهواره و تلفن همراه محکوم به شکست قطعی است، ابراز امیدواری کرد که ایران به زودی برای همه ایرانیان شود، به همین دلیل باید کمربندها را محکم تر بست و این مرحله را پشت سر گذاشت.
مرضیه، از معروفترین خوانندگان زن ایرانی، روز چهارشنبه در سن 85 سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشت.
آن طور که در «دانشنامه آزاد ویکیپدیا» آمده است، اشرفالسادات مرتضایی خواننده معروف ایرانی که با نام هنری مرضیه فعالیت میکرد، نخستین خواننده زنی بود که در برنامه «گلها» به آوازخوانی پرداخت و در عمر هنری خود در کنار مشهورترین استادان موسیقی بیش از هزار آواز خواند.
این خواننده ایرانی در سال 1321 زیر نظر اسماعیل مهرتاش فعالیت خود را آغاز کرد و به شهرت و مهارت فراوانی در خواندن آواز دست یافت. یکی از ترانه های جاودانه او که او با غلامحسین بنان اجرا کرد «بوی جوی مولیان» بود که شعر آن از رودکی است.
شاید کمتر خواننده را بتوان در عرصه موسیقی ایران یافت که به اندازه مرضیه در وصف بهار و نوروز ترانه اجرا کرده باشد. پیام بهاری او "عید برعاشقان مبارک باد، عاشقان عیدتان مبارک باد" در برنامه گلها، بر گوش جان و دل دوستدارانش تا همیشه باقی خواهد ماند. او حدود ۱۷۰ برنامه در رادیو گلها داشته است.
مرضیه از ابتدای دهه 1370 از ایران خارج شد و پس از گرفتن پناهندگی از فرانسه، در سال 73 به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران گرایید و نهایتا به شورای ملی مقاومت ایران پیوست. وی در این دوره بجز ادامه ترانه خوانی به خواندن دعاها و همچنین اذان برای مجاهدین پرداخت.
سیمای آزادی، تلویزیون مجاهدین خلق، با قطع برنامه های عادی خود مشغول بزرگداشت مرضیه شده است. مریم رجوی هم در پیامی سه روز «عزای ملی» اعلام کرده است.
داریوش قنبری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نرخ واقعی بیکاری در استان ایلام را 30 درصد اعلام کرد و با نگران کننده دانستن این رقم گفت: «دولت باید برای رفع شدن معضل بیکاری در استان ایلام چاره اساسی و زیربنایی بیندیشد.»
وی با بیان اینکه نرخ بیکاری استان ایلام در سال 1388حدود 30 درصد بود گفت: «به علت عدم سرمایهگذاری لازم در بخشهای زیربنایی و عمرانی ما همچنان شاهد سیر صعودی بیکاری هستیم.»
نماینده مردم ایلام، مهران، شیروان چرداول و ایوان گفت: «افزایش نرخ بیکاری بیسابقه در ایلام موجب شده تا بزهکاری و برخی اقدامات در این استان به نحو بیسابقهای افزایش یابد.»
به گفته وی، «دولت در سفر اول و دوم استانی قول راهاندازی 8 کارخانه بزرگ در کشور را به مردم دادند اما تا کنون هیچ کارخانهای راهاندازی نشده است.»
همچنین قنبری با اشاره به اینکه دولت در دور سوم سفرهای استانی به استان ایلام در سخنرانی برای مردم پیشنهاد خرید دام و طیور را به مردم ارائه کرد گفت: «این موضوع تعجب بسیاری از مردم را رقم زد.»
محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یک برنامه زنده رادیویی خطاب به مجری برنامه که از وی درباره اظهاراتش درباره روحانیت و مساجد سوال کرد، گفت: «قبل از پاسخ به سلام شما باید بگویم شما چرا این اراجیف را مطرح می کنید. شما غلط می کنی که اینها را مطرح می کنی.»
این برنامه زنده رادیویی با حضور محمد تقی رهبری نماینده مردم اصفهان در مجلس از رادیو گفتگو پخش شد.
رامین در این مصاحبه رادیویی که در شامگاه چهارشنبه دو هفته قبل و بهصورت تلفنی با رادیو گفتگو انجام داد در محضر شنوندگان، چندین بار به مجری و دستاندرکاران این برنامه و رسانههایی که سخنان وی را منتشر کردند توهین کرد.
به طوری که فردانیوز ضمن پوزش از مخاطبان «فهیم» خود، بخشهایی از این گفتگو را در سایت خود قرار داد.
پیش از این حاجیبابایی وزیر آموزش و پرورش دولت دهم نیز در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران از محل هزینه افطاری آن وزارتخانه خطاب به آن خبرنگار گفته بود: «از قبر جنابعالی»
فردا نوشت: « این که دو مدیر ارشد دولتی، که مسئولیتهایی در حوزه فرهنگ و آموزش کشور دارند، بدون پروا از ادبیاتی استفاده میکنند که حتی شایسته نیست مردم عادی کوچه بازار از آن بهره بحویند، خود حدیث پرغصهایست که ظاهرا باید مردم فرهنگ دوست و ادیبپرور این مملکت تا مدتها آن را تحمل کنند.»
اما واقعیت این است که درماندگی اعضای دولت از پاسخگویی شفاف و گرایش عمومی دولت به استبداد رای دلیل عمده پاسخهای عصبی آنهاست.
عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران میگوید: «متاسفانه هنرمندان فراموش کردهاند که باید هنرشان در خدمت حفظ انقلاب باشد.»
به گزاش خبرگزاری فارس، دولتآبادی صبح امروز چهارشنبه خطاب به هنرمندان گفته است: «درست است ما سرمان شلوغ است و درگير سياست هستيم، اما دادستان از هيچ جا غافل نميشود.»
وی افزوده که «اميدوارم هنرمندان به ياد داشته باشند كه بزرگترين كار آنها حفظ انقلاب بايد باشد و ما حق نداريم در قالب هنر به بسياري از ارزشها اهانت كنيم.»
دادستان تهران همچنین از متوقف شدن اجرای «یک تئاتر زننده» خبر داده و گفته است: «برای برخی عوامل این تئاتر پرونده تشکیل شده و به دادگاه معرفی شدهاند.»
وی هیچ اشارهای به نام این تئاتر نکرد و نگفت که چه تعداد از عوامل این نمایش به دادگاه معرفی شدهاند.
اظهارات آقای دولتآبادی پس از افزایش تنشها میان خانه سینما و وزارت ارشاد بر سر نحوه برگزاری چهاردهمین جشن سینما و سخنرانی اصفر فرهادی در این مراسم، ایراد میشود.
اظهارات فرهادی در انتقاد از وضعیت سینمای ایران و فشارهای دولتی بر سینماگران و هنرمندان با واکنش تند مقامهای وزارت ارشاد مواجه شد که منجر به انتشار نامه بسیاری از هنرمندان در حمایت از سخنان وی و مدیرعامل خانه سینما شد.
در ماههای اخیر همچنین برخی وبسایتهای محافظهکار انتقادهای تندی متوجه برخی تئاترهای اجرا شده در تهران کرده و خواستار برخورد با عوامل آنها شدهاند.
نامه گروهی از دانشگاهیان و روزنامهنگاران ایرانی به مردم لبنان:
1389/7/21
گروهی از دانشگاهیان، روشنفکران و روزنامهنگاران ایرانی در نامهای خطاب به مردم لبنان نوشتهاند که محمود احمدینژاد برای کشور آنها و ایران «صلح و آرامش» نمیخواهد.
این نامه امروز چهارشنبه همزمان با آغاز سفر محمود احمدینژاد به لبنان منتشر شده است.
محمدجواد اکبرین، نوشابه امیری، شهرنوش پارسیپور، محمد تاجدولتی، مهدی جامی، رامین جهانبگلو، فاطمه حقیقتجو، حمید دباشی، احمد رافت، عبدی کلانتری، محسن مخملباف، یاسر میردامادی، ابراهیم نبوی و شروین نکوئی از جمله امضا کنندگان این نامه هستند.
در این نامه خطاب به مردم لبنان آمده که «امروز کسی به دیدار سرزمین شما آمده است که نه برای ایران آرامش و صلح و رفاه آورده است و نه برای لبنان به صلح و آرامش و رفاه فکر میکند.»
آنها در نامه خود نوشتهاند که «محمود احمدینژاد کسی که انتخابات سال 2009 را دزدید و خود را به جای منتخب حقیقی مردم به عنوان رئیس جمهور نامید؛ نماینده مردم ایران نیست.»
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «سیاستهای احمدینژاد اکنون خطرناکتر از همیشه است، چون میخواهد دزدیدن انتخابات و تقلب بزرگ و خیانت در آرای مردم ایران و رسواییها و خونریزیهای پس از آن را با سیاستهای هر روز تندتر و تحریک آمیزتر بپوشاند.»
آنها نوشتهاند که احمدینژاد «میخواهد با افزایش تنش در لبنان و منطقه بر مشکلات داخلی خود سرپوش بگذارد و لبنان را وجهالمصالحه درمعامله با آمریکا و قدرتهای بزرگ کند.»
به اعتقاد امضاکنندگان این نامه «احمدینژاد ممکن است وعدههای فریبنده برای کمک مالی بدهد اما اوضاع اقتصادی ایران تحت حکومت او و وضع سیاسی دولتاش بدتر از ان است که این وعدهها به عمل تبدیل شود.»
آنها در نامه خود از مردم لبنان خواستهاند: «اجازه ندهیم احمدینژاد ما و شما را بازی دهد و سرنوشت ما را به بازی بگیرد.»
در پایان این نامه آمده است: «احمدینژاد سر جنگ و تحریک و تنشزایی دارد. او به مردم لبنان خدمتی نخواهد کرد چنانکه به مردم ایران نکرده است.»
کمیسیون تلفیق برنامه پنجم توسعه موادی به این برنامه اضافه کرده که بر اساس آن اجرای تمام قوانین کشور «منوط به اعتبارات بودجهای» و فراتر از آن «موافقت معاون رئیس دولت» میشود.
براساس این تصمیم، دولت از این پس به راحتی میتواند هر قانونی را که تمایل ندارد اجرا کند، به استفاده از منابع عمومی مرتبط کرده و با آن موافقت نکند.
وبسایت الف این تصمیم کمیسیون تلفیق را تحت فشار «لابیهای دولتی» و «غیر قابل باور» خوانده است.
این وبسایت نوشته که «دولتیها با لابی سنگین کمییسیون تلفیق را به وضعیتی تبدیل کردهاند که تعدادی از نمایندگان عملا به نماینده دستورات و نظرات معاونت تبدیل شدهاند و فریاد و اعتراض نمایندگان معترض به جایی نمیرسد.»
وبسایت الف افزوده که با مصوبه کمیسیون تلفیق، «استبداد» دولتی قانونی خواهد شد.
تنش میان دولت و مجلس بر سر برخی مصوبات مجلس در ماههای اخیر افزایش یافته است.
محمود احمدینژاد چندی پیش گفته بود که مجلس در راس امور نیست. این گفتههای احمدینژاد با اعتراض نمایندگان مجلس مواجه شده است.
علی شکوریراد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بازداشت شد. جبهه مشارکت بازداشت شکوریراد را «تداوم سیاست شکست خورده سرکوب هر منتقد» دانسته است.
شکوریراد در روزهای اخیر چند بار از سوی مقامهای قضایی احضار شده بود و روز سهشنبه (۲۰ مهر) پس از مراجعه به دادسرا به منزل بازنگشته است.
مقامهای قضایی ایران هنوز به طور رسمی درباره بازداشت احتمالی این فعال سیاسی اظهار نظری نکردهاند.
این عضو حزب مشارکت هفته گذشته با انتشار مطلبی انتقادی در وبلاگ شخصی خود درباره غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه و دادستان کل کشور نوشته بود: «افتضاح قضائی، محسنی اژهای باید برود.»
آقای محسنی اژهای روز دوشنبه (پنج مهر) از انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین توسط دادگاه خبر داده بود.
شکوریراد در واکنش به این اظهارات نوشته که حکم جدید بدون رعایت تشریفات قانونی و بدون حضور نمایندگان حزب صادر شده و هدف از آن «حفظ حیثیت» غلامحسین محسنی اژهای بوده است.
جبهه مشارکت با صدور بیانیهای بازداشت شکوریراد را «تداوم سیاست شکست خورده سرکوب هر منتقد» دانسته و افزوده است: «بازداشت فردی چون دکتر شکوریراد نشانه شکست قطعی و محتوم و درماندگی کودتا گرانی است که در برابر منطق و استدلال جز تیغ و درفش در کف ندارند.»
واسلاو هاول رئیس جمهوری پیشین جمهوری چک در سخنرانی خود در مراسم پایانی گردهمایی «فوروم ۲۰۰۰» در پراگ، از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته است نسرین ستوده را آزاد کنند.
هاول در سخنرانی خود تاکید کرده که «فوروم ۲۰۰۰» از آزادی این وکیل دربند ایرانی حمایت میکند.
نسرین ستوده که وکالت شماری از فعالان سیاسی و مدنی را در ایران بر عهده دارد، روز سیزدهم شهریور ماه و پس از آن که برای پاسخ به احضاریه دادگاه به دادسرای اوین مراجعه کرد، بازداشت شد.
وضعیت جسمی این وکیل دادگستری در زندان به علت اعتصاب غذا وخیم گزارش شده است.
شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل هم با مهم ارزیابی کردن سخنان واسلاو هاول، گفته که این سخنان موجب توجه بینالمللی به «مبارزات مسالمتآمیز مردم ایران و نیز وضعیت خطیر و ناگوار زندانیان سیاسی» میشود.
گردهمایی «فوروم ۲۰۰۰» که در سال ۱۹۹۷ به ابتکار واسلاو هاول پایهگذاری شده است، هر سال با حضور فعالان صلح و حقوقبشر و نیز چهرههای برجسته جهانی با هدف بررسی مسائل و مشکلات عمده جهان تشکیل میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر