هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

Latest News from Koocheh for 03/18/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

در روزهای پایانی سال قرار داریم و چیزی تا فرارسیدن نوروز باقی نمانده و همه در تدارک آماده ساختن خانه و سفره هفت سین برای استقبال از بهار.

یکی از مواردی که برای سفره هفت سین آماده می‌کنیم به طور معمول تنگ بلوری با دو سه تا ماهی قرمز کوچولو ست که البته من هنوز نفهمیدم چرا بدون داشتن «سین» سر سفره هفت سین قرار می‌گیرد هر چند که گفته شده که شادمانه و پرانرژی حرکت کردن این ماهی‌ها نشانی دارد از زندگی و تداوم حیات.

این سال‌های اخیر بسیار صحبت از این می‌شود که از جهت زیست محیطی باید به این ماهی‌ها توجه کرد و تا می‌شود از خریداری و نگه‌داری آن‌ها در تنگ‌های بلور خود داری کرد. از سویی تئوری دیگری نیز مطرح است که در اساس این ماهی‌ها از فرهنگ چین به فرهنگ ایرانی رسوخ کرده‌اند گویی که چینی‌ها از دیرباز به صادرات محصولات خود به ایران علاقه‌مند بوده‌اند حالا خواه فرهنگ باشد خواه جنس‌های مصرفی…

به هر حال با وجود تمامی این بحث‌ها اگر نخواستید به جای آن از یک شمع یا گل سرخ غوطه‌ور در آب تنگ استفاده کنید و اصرار داشتید هم‌چنان سفره هفت سین خودتان را با یک تنگ ماهی زینت بدهید، به برنامه امروز سراپا گوش بدهید. امروز از راه‌های مراقبت از این ماهی‌های سرخ و زیبا سخن می‌گویم:

گفته می‌شود این ماهی‌های کوچک قرمز از خانواده کپور ماهیان بوده و خاستگاه اولیه آن کشور چین است که با گذشت زمان به نقاط دیگر جهان معرفی شده است. این ماهی‌ها از  معمول‌ترین ماهی‌هایی است که در منزل می‌توان از آن‌ها نگه‌داری کرد و در صورت مراقب مناسب می‌تواند تا چندسال در کنار ما زندگی کند.

ظرف نگه‌داری ماهی

ماهی‌ها به اکسیژن موجود در آب احتیاج دارند و این اکسیژن از طریق سطح هوایی که با آب در تماس است وارد آب می‌شود. هرچه سطح مقطع بالای تنگ کوچک‌تر باشد اکسیژن کم‌تری می‌تواند وارد آب شود. پس سعی کنید تا آن‌جا که ممکن است از ظرف‌های بزرگ‌تر برای نگه‌داری ماهی‌ها استفاده کنید.

نکته دیگر این که ریختن شن یا ماسه کف ظرف می‌تواند حس بودن در منزل را برای این ماهی‌ها بیشتر کند. دقت کنید که ارتفاع ماسه کف ظرف بیش از دو یا سه سانتیمر نباشد چرا که در غیر این‌صورت می‌تواند محیط خوبی برای رشد خزه و باکتری‌ها باشد. هم‌چنین از ماسه‌ایی استفاده کنید که لبه‌های تیز نداشته باشد تا سبب زخمی‌شدن ماهی‌ها نشود. در این رابطه هرگز از ماسه‌های رنگ شده استفاده نکنید.

زمان تعویض آب

هرگز اجازه ندهید که آب ظرف ماهی‌ها کثیف شود، این‌کار می‌تواند باعث بیماری، کوتاهی عمر و در نهایت مرگ آن‌ها شود. زمانی که آب ماهی‌ها تیره شده و یا این‌که دیدید بیشتر ماهی‌ها در فضای بالای سطح آب شنا می‌کنند و حباب‌هایی را در سطح آب ایجاد می‌کنند، بایستی آب ماهی با سرعت و دقت تعویض شود.

برای تعویض آب حداقل بایستی ۱۲ ساعت آب سالمی که برای این کار انتخاب می‌کنیم، در جایی بگذاریم تا کلر آب به طور کامل از بین برود و با دمای قبلی آب که ماهی در آن بوده هم دما شود یا تفاوت دمایی کمی با هم داشته باشند.

نکته دیگر این که برای تعویض آب هرگز آب را یک دفعه عوض نکنید، با آرامش کامل نیمی از آب ظرف را خالی کرده و سپس کم کم آب برداشته شده از ظرف را، با آبی که از روز قبل نگه داشته‌اید جایگزین کنید. در هر صورت باید سعی کنید که کم‌ترین استرس را به ماهی‌های کوچک منتقل کنید.

به طور معمول باید در طول هفته یک یا دو بار آب ظرف ماهی‌ها عوض شوند.

دمای محیط

بهترین دما برای زندگی این ماهی‌‌ها از حدود 10 تا 25 درجه سانتیگراد است. دمای محیط هرگز نباید ناگهانی تغییر کند، تغییر تدریجی و ملایم دمای محیط یا آب برای آن‌ها قابل تحمل است.

نگه‌داری این ماهی‌ها در یخچال‌ها و محیط‌های سرد نیز کاملن اشتباه است و زندگی در محیط سرد زندگی را برایشان سخت‌تر می‌کند.

نور

ماهی‌های قرمز کوچک نیز همانند سایر حیوانات یا گیاهان احتیاج به نور خورشید دارند. محل نگه‌داری آن‌ها باید به گونه‌ای باشد که تغییر روز و شب در آن احساس شود. هرگز آن‌ها در زیر نور آفتاب مستقیم و شدید قرار ندهید.

دادن خوراکی به ماهی‌ها

ماهی‌های قرمز کوچک نیز مانند انسان به پروتئین، ویتامین و … برای رشد و زندگی نیاز دارند.

بهتر است در طول شبانه روز یک یا دونوبت به آن‌ها خوراکی بدهیم. غذاهای کم پروتئین و سرشار از کربوهیدرات در این میان مناسب هستند. از آن جا که این ماهی‌ها تقریبن هر چیزی را می‌خورند، می‌توان در صورت در دسترس نبودن خوراک مخصوص آن‌ها از خرده‌های نان، شیرینی و مواردی مشابه استفاده کرد. اما بهتر است که از غذاهای آماده مخصوص این ماهی‌ها که به (Goldfish) معروفند استفاده شود. این خوارکی‌ها بسیار ارزان‌قیمت نیز هستند.

باد در نظر داشت که دادن زیاد غذا به آن‌ها و ماندن آن‌ها در ظرف باعث آلودگی آب شده و برای ماهی‌ها خطراتی به همراه خواهد داشت. سعی کنید به مقدار بسیار کم در  چند نوبت به آن‌ها غذا دهید.

بیماری‌ها

بهتر است هر روز زمان کوتاهی را به دقت در رفتارهای ماهی‌های خود توجه کنید. به این ترتیب می‌توانید حرکت‌های غیرمعمول آن‌ها تشخیص دهید.

در صورت بروز هرگونه علایم بیماری یا ناراحتی در ماهی‌ها، ماهی بیمار بلافاصله باید از سایر هم‌نوعانش جدا شود. نگه‌داشتن ماهی بیمار به مدت بیست دقیقه در آب یک لیتری که یک قاشق نمک هم به آن اضافه شده است در خصوص برخی از بیماری‌ها می‌تواند مفید واقع شود.

و آخرین نکته این که بهتر است بس از پایان یافتن آئین نوروز، اگر شرایط مناسب نگه‌داری ماهی‌ها راندارید آن‌ها را به افرادی که توانایی و علاقه دارند تا از آن‌ها به طور صحیح مراقبت کنند، بسپارید.

نوروزتان شاد و پاینده

منبع

سیمرغ

آفتاب

 


 


فرهاد دریا

ای‌ با یک تن «اتن» کی‌ می‌شود

این وطن بی ‌ما وطن کی‌ می‌شود

گر نباشد از تو هم‌ این سرزمین

خانه‌ی آباد من کی‌ می‌شود

Click here to view the embedded video.

بیش از این دگر مرا مزن، می‌زنی بزن سخن بزن

یک کلید خانه پیش تو، یک کلید خانه پیش‌ من

صدای عشق می‌رسد برای‌ تو برای‌ من

خدا یکیست جان‌ من، خدا‌ی‌ تو خدا‌ی من

سرود‌ سبز هم‌دلی صلای عشق می‌زند

که تا گلو‌ی‌ تو شوم، که تا شوی صدا‌ی من

مرا با باغ می‌کشد ترانه‌ها یکی یکی

یکی برای‌ دوستی‌  یکی برای‌ زندگی

شکفته باد یاسمن، خجسته باد این وطن

ترانه‌های‌ نسترن یکی به تو یکی به من

 


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

پس از اطلاعیه تاریخی و منحصر به‌فرد وزارت اطلاعات در بهمن ماه سال 77 «قربان‌علی دری نجف آبادی» وزیر اطلاعات وقت از سمت خود استعفا داد. نجف‌آبادی بارها در مصاحبه‌ها گفته بود که از قتل‌های صورت گرفته توسط پرسنل وزارت اطلاعات، بی‌اطلاع است. دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح تنی چند از مسولین عالی‌رتبه وزارت اطلاعات را دست‌گیر کرد. از این افراد می‌توان به «سعید امامی» مشاور وزارت و معاون سابق امنیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در زمان تصدی «فلاحیان»، «مصطفی موسوی»  «کاظمی» معاون امنیت وزارت اطلاعات در زمان انجام قتل‌ها و «اکبر خوش‌کوش» رییس گروه ضربت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اشاره کرد.

دری نجف‌آبادی بعدها خاطر‌نشان کرد: «هنگامی که مسوولیت وزارت اطلاعات را به عهده گرفت، سعید امامی معاون بررسی وزارت‌خانه بود و به دلیل حساسیتی که نسبت به وی وجود داشت، او را از این سمت برکنار کرد و به وی حکم مشاور را داد و سپس مصطفی موسوی (کاظمی) متهم دیگر پرونده قتل‌ها را به آن دلیل که رابطه نزدیکی با جبهه دوم خرداد و ستاد انتخاباتی خاتمی داشته با تایید «محمد خاتمی» رییس‌جمهور وقت به سمت معاونت خود برگزیده‌است.

سعید امامی پنجم بهمن ماه سال 77 بازداشت شد ولی نام او و سایر متهمان بازداشت‌شده به رسانه‌ها راه نیافت تا آن‌که آخرین روزهای خرداد 78 اخباری از برخی از بازداشت شدگانی که سمت‌هایی در حد مدیرکل را در وزارت اطلاعات بر عهده داشتند در برخی از روزنامه‌ها انتشار یافت. رییس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح سعید امامی را یکی از چهار عامل اصلی قتل‌های زنجیره‌ای معرفی کرد و گفت: «عاملان اصلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته «مصطفی کاظمی»، «مهرداد عالی‌خانی»، «خسرو براتی» و «سعید امامی» هستند.»

مطبوعات ایران، امامی را نه تنها در قتل فروهرها، مختاری، پوینده و شریف مسوول دانستند، بلکه از او به‌عنوان یکی از عوامل قتل‌های دهه 60 و 70 شمسی شامل ترور «سعیدی سیرجانی»، واقعه ترور «میکونوس»، عملیات ناموفق به دره افکندن اتوبوس حامل 21 تن از نویسندگان و روشن‌فکران و مرگ غیر منتظره «احمد خمینی» فرزند «روح‌اله خمینی»، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نام بردند.

نیازی کم‌ترین مجازات سعید امامی را اعدام اعلام کرد و گفت: «با توجه به مدارک موجود و اعتراف‌های صریح سعید امامی، وی هیچ‌گونه راه فراری نداشت و اگر با این اتهامات به دادگاه می‌رفت حکم او اعدام بود.»  اما چند ماه بعد، در تاریخ 31 خرداد 1378، دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح طی اطلاعیه‌ای مدعی شد که سعید امامی که بالاترین عضو و مسوول اصلی «قتل‌های خودسرانه» معرفی شده بود، در زندان اوین، هنگام استحمام، با خوردن داروی نظافت، خودکشی کرده‌است، ولی از آن‌جا که خوردن داروی نظافت، معمولن به مرگ شخص مسموم منجر نمی‌شود و هیچ مطلبی از اعترافات و بازجویی¬های امامی در دست‌رس عموم قرار داده نشد، این خودکشی مشکوک به‌نظر می‌رسید. روزنامه همشهری نوشت که روز پنج‌شنبه 27 خرداد، پزشکان بیمارستان «لقمان» حال امامی را خوب توصیف کرده و برای او اجازه مرخصی صادر کرده بودند، اما در حالی‌که برای اطمینان، خواسته بودند که او دو ساعت دیگر هم در بیمارستان بماند، بر اثر ایست قلبی و در فاصله همان دو ساعت، امامی از دنیا رفته بود. بسیاری احتمال دادند که او برای جلوگیری از افشای بسیاری از مسایل مربوط به وزارت اطلاعات و ارتباط آن با قتل‌ها، در زندان کشته شده‌است.

مطبوعات ایران، امامی را نه تنها در قتل فروهرها، مختاری، پوینده و شریف مسوول دانستند، بلکه از او به‌عنوان یکی از عوامل قتل‌های دهه 60 و 70 شمسی شامل ترور «سعیدی سیرجانی»، واقعه ترور «میکونوس»، عملیات ناموفق به دره افکندن اتوبوس حامل 21 تن از نویسندگان و روشن‌فکران و مرگ غیر منتظره «احمد خمینی» فرزند «روح‌اله خمینی»، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نام بردند.

در تاریخ 5 بهمن 1378، فیلم‌‏‎ اعترافات‌‏‎ شش تن از متهمان قتل‌های زنجیره‌ای با حضور حجت‌الاسلام نیازی رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح و عهده‌دار رسیدگی به پرونده قتل‌ها، در یکی از جلسات غیر علنی مجلس پنجم، برای نمایندگان پخش شد که عکس‌العمل‌های متفاوتی را دربر داشت. متهمان در این فیلم مدعی هم‌کاری با اف بی آی، سازمان سیا و موساد شده بودند.

اغلب نمایندگان اصلاح‌طلب، فیلم اعترافات را ابهام¬آمیز و فاقد ارزش حقوقی خواندند و پخش سراسری آن‌‌را نیز خلاف مصالح دانستند. برخی نمایندگان جناح راست نیز وابستگی این افراد به نهادهای خارجی را قبول نکردند، «علی‌رضا غنی‌زاده»، نماینده مردم ارومیه در مجلس پنجم در مورد فیلم نمایش‌داده شده اظهار کرد که در فیلم، متهمان اعتراف کردند که در تلاش برای ممانعت از پی‌گیری پرونده قتل‌ها، نزد مسئولین رفته تا این‌گونه القا کنند که روند دست‌گیری‌ها، باعث ایجاد سستی در روحیه نیروهای اطلاعاتی شده و موجب سو استفاده مخالفین می‌شود، به‌همین دلیل با بمب‌گذاری در مشهد، قصد فراهم آوردن سوژه تبلیغاتی این موضوع را داشتند، اما در مقابل این افراد، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح، نیازی، ضمن تاکید بر واقعی بودن اعترافات و نبود هیچ‌گونه فشار برای اعتراف گرفتن از متهمان، از انتشار گسترده گوشه‌هایی از این فیلم در داخل و خارج از کشور، گلایه کرد.

دادگاه متهمان قتل‌های زنجیره‌ای اما بدون حضور خانواده مقتولان و وکلای آن‌ها نیز به‌صورت غیرعلنی تشکیل شد و رییس دادگاه اعلام کرد که پس از استماع نظر و استدلال معاون دادستان نظامی تهران، چون علنی بودن دادرسی را موجب اخلال در امنیت و نظم عمومی تشخیص داده، مستند به بند 3 ماده 327 قانون آیین دادرسی کیفری و اصل 165 قانون اساسی، قرار دادرسی غیرعلنی را صادر کرده است.

دادگاه در فاصله 3 تا 30 دی 79 به‌صورت غیرعلنی و بدون حضور هیچ یک از وکلا یا اعضای خانواده مقتولان به ریاست «محمدرضا عقیقی» رییس شعبه دادگاه نظامی یک تهران برگزار شد.

با برگزاری 12 جلسه دادگاه محرمانه و غیرعلنی در نهایت شعبه یک دادگاه نظامی تهران به ریاست قاضی عقیقی در حکمی مصطفی کاظمی قائم مقام وقت معاونت امنیتی وزارت اطلاعات و مهرداد عالی‌خانی مدیرکل وزارت اطلاعات را به جرم آمریت و صدور دستور چهار فقره قتل به چهار بار حبس ابد محکوم کرد.

علی روشنی مسوول وقت حراست بهشت زهرای تهران به جرم مباشرت در قتل «محمد مختاری» و «محمد جعفر پوینده» به دوفقره قصاص نفس و «محمود جعفرزاده» عضو اداره عملیات وزارت اطلاعات را به جرم مباشرت در قتل «داریوش فروهر» به یک فقره قصاص نفس محکوم شدند. هم‌چنین «علی محسنی» دیگر عضو اداره عملیات وزارت اطلاعات را به جرم مباشرت در قتل «پروانه اسکندری»‌ فروهر به یک فقره قصاص نفس پس از پرداخت نصف دیه کامل به قاتل محکوم شد.

«حمید رسولی» و «محمد عزیزی» از مدیران میانی وزارت اطلاعات هر دو به جرم آمریت و صدور دستور در راستای اجرای دو فقره قتل آقای داریوش فروهر و خانم «مجد اسکندری» به دو فقره حبس ابد محکوم شدند. «خسرو براتی» به جرم معاونت در قتل به ده‌سال زندان و اصغر سیاح به شش‌سال زندان محکوم شدند و سایر متهمان شامل «ابوالفضل مسلمی»، «مصطفی هاشمی»، «محمدحسین اثنی‌عشر»، «علی صفایی‌پور» و «علی ناظری» به دو و نیم تا چهار سال زندان محکوم شدند.

دادگاه ۳ نفر از اعضای بازداشت شده وزارت اطلاعات را تبرئه کرد و متهمان همگی به غیر از «خسرو براتی» از اعضای رسمی وزارت اطلاعات بودند.

با اعتراض وکلای متهمان قتل‌های زنجیره‌ای رای دادگاه در دیوان عالی کشور نقض شد و محمد عزیزی و علی روشنی در شعبه پنجم دادگاه نظامی تهران به تغییر عنوان اتهام مواجه شدند. مجازات محکومان به قصاص نیز به دلیل آن‌چه گذشت خانواده مقتولان ذکر شد، به 10 سال زندان کاهش یافت.


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: فرهنگ ایران

در روزهای اخیر، خبر توقیف کشتی بازرگانی ویکتوریا‌، حامل پنجاه تن اسلحه قاچاق، از سوی نیروی دریایی اسراییل منتشر شد، روز پنج‌شنبه نیز بنیامین نتان یاهو، نخست وزیر اسراییل مدارکی ارایه و گفت که جمهوری اسلامی و سوریه در این کار نقش داشته‌اند.

کشتی ویکتوریا، مانند بیش‌تر کشتی‌های بازرگانی، با پرچم لیبریا در آب‌های بین‌المللی در حرکت بوده است. این کشتی در سال 2004 میلادی ساخته شده و زیر شماره (A8UJ5, IMO: 9290165, MMSI: 636091906) به ثبت رسیده و در مالکیت یک شرکت حمل و نقل دریایی فرانسوی بنام (CMA-CGM‌) می‌باشد. رییس این شرکت‌، شخصی به‌نام  «ژاک سده» یک سرمایه‌دار، لبنانی- فرانسوی است.

ژاک سده، از دوستان نزدیک ژاک شیراک ،رییس جمهوری پیشین و آلن ژوپه، نخست وزیر پیشین فرانسه، که هم اکنون وزیر امور خارجه این کشور است، می‌باشد. ژاک سده با رفیق حریری‌، نخست وزیر پیشین لبنان، که در یک بمب‌گذاری در بیروت به قتل رسید، نیز دوستی نزدیک داشت.

ژاک سده، متولد سال 1937در بیروت و مالک سومین شرکت کشتی‌رانی در جهان است، او فرزند بزرگ رودولف سده، اهل بندر لاذقیه در سوریه است. ‌رودولف سده‌، یکی از کارخانه‌داران بزرگ سوریه بود. ماه گذشته ناوچه ایرانی الوند و ناو تدارکاتی خارک، پس از عبور از کانال سوئز در همین بندر، لاذقیه،  پهلو گرفتند‌.

ثروت خاندان ژاک سده، در سال 2009، به بیش از دومیلیارد دلار می‌رسید که پس از بحران اقتصادی جهانی، کاهش یافته و به یک میلیارد و سیصد میلیون دلار رسیده است، وی هم اکنون سی و هفتمین ثروت‌مند فرانسه می‌باشد.

ژاک سده ، تاکنون چندین پرونده جنجالی‌ در داگستری فرانسه داشته است، در یکی از این پرونده‌های مالی پای ژاک شیراک، رییس جمهوری و نخست وزیرش آلن ژوپه، به میان کشیده شد. سال گذشته‌، شرکت حمل و نقل دریایی ژاک سده، با یک شرکت ترکیه‌ای به‌نام گروه  حمل و نقل دریایی «یلدریم» هم‌کاری نزدیکی را آغاز کرد. رییس گروه یلدریم ،شخصی به‌نام علیرضا ایلدریم می‌باشد که به هم‌راه دو تن دیگر از اعضای خانواده‌؛ یوکسل و مهمت، ایلدریم این شرکت را اداره می‌کنند. گفته می‌شود که سه مصری، در شرکت آقای سده دارای مشاغل مهم و حساس می‌باشند.

 


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه گروه شبه‌نظامی جنداله، با ارسال نامه‌ای الکترونیکی به رادیو کوچه مدعی شده است که مسوولیت انفجار انبار شرکت نفت پارس در جاده کرج بر عهده این گروه بوده و تحت عنوان عملیات باران صورت گرفته است.

این گروه با صدور بیانیه هفتم خود با شرح کامل این عملیات عنوان کرد 26 اسفند ماه در یک حرکت انتحاری انبار مرکزی شرکت نفت پارس وابسته به صنایع نفت جمهوری اسلامی را منفجر کرده است.

لازم به اشاره است محل استقرار گروه جنداله در جنوب شرقی ایران و مرز پاکستان است که از گروه‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. هم‌چنین این گروه تاکنون حرکت‌های انتحاری‌ای را در ایران صورت داده است.

چندی پیش نیز رهبر جنداله، عبدالمالک ریگی، پس از بازداشت، با رای دادگاه انقلاب به اعدام محکوم و این حکم اجرا شده بود.

از سویی دیگر رسانه‌های داخلی ایران از بازداشت جانشین «عبدالملک ریگی»، رهبر سابق گروه شبه‌نظامی جنداله، توسط نیروهای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان خبر داده بودند.

متن نامه‌ی ارسالی از سوی این گروه در پی آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه هفتم گروه جیش العمر (رض) وابسته به جنداله

موضوع‌:گزارش عملیات باران و قبول نمودن مسئولیت انفجار انبار شرکت نفت پارس در جاده کرج

الحمدالله رب العالمین و الصلاه و السلام علی رسوالله و علی اله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد ……..

بدین‌وسیله گروه مجاهدین جیش‌العمر (رض) و ابسته به جنبش مقاومت مردم ایران از این طریق با شادی و مسرت فراوان هم‌راه با قیام دیگر اقشار ملت ایران‌ به عرض عموم مردم مظلوم و ستم دیده ایران الخصوص امت مومن و قلیل جماعت اهل سنت می‌رساند که در تاریخ 26-12-1389 در ساعت 7:45 صبح مجاهدین گروه مذکور با بهره‌گیری از نعمت باد و باران، موفق در انفجار انبار مرکزی شرکت نفت پارس وابسته به صنایع نفت ایران شدند که این عملیات  به وسیله بمب‌های دست‌ساز آمونیم نیترانی  به توسط قیادت کاپیتان ابوحمزه ایرانی در جاده کرج صورت گرفت ‌و بنا به گزارش‌های واصله از سوی مقامات زیرربط امنیتی حکومت جمهوری اسلامی در منطقه حدود 80 درصد از موارد ذخیره تولیدی و انبارشده در آتش سوخته و تعداد دو نفر از محافظین آن هم  به‌طور 60 درصد آسیب سوختگی داشتند‌. گروه جیش‌العمر (رض) وابسته به جنداله که در راستای حمایت از انقلاب و مظلومیت جماعت اهل سنت در مناطق کشور برآمده و حامی دفاع از دین مبین اسلام و پیروی از شریعت کامل آن می‌باشد و دفاع از ناموس آخرین منجی بشریت و سرکار دوعالم حضرت محمد مصطفی (ص) و حرمت اصحاب و همسران با وفایش (رض) می‌باشد بنا بر اصول استفاده از تاکتیک‌های جنگی روز دنیا و با تکیه بر پایه تاکتیک جنگ‌های تاریک و خاموش مسوولیت این عملیات را به عهد می‌گیرد و با غرور همانند بیاینه‌های قبلی به عناصر خود فروخته و کافر رافضی حکومت جمهوری اسلامی اعلام می‌دارد که تا آخرین قطره خون و پایداری قیام مردم مظلوم اهل سنت دست از این تاکتیک که موجب ضربه‌زدن به پیکره اقتصادی کشور می‌شود بر نمی‌دارد و امیداوار است که تمام جماعت خائن حکومتی حاضر آن را جدی تلقی نمایند وگر نه سوختن در آتش لحیم و مرک فجیح به‌دست مجاهدین پر توان جیش‌العمر عاقبت کار آن‌ها  است‌. باشد که الله تعالی که همواره با نعمت‌های فراورانش موجب فتح و خوشنودی صالحین بوده است توبه ما ر‌ا  بپذیرد و ما را جز‌ بهترین بنده‌گان خود قرار دهد‌.

مسوول گروه جیش‌العمر (رض) وابسته به جنداله در تهران‌: کاپیتان ابوحمزه ایرانی

 


 


علی انجیدنی/ رادیو کوچه

دادزدم‌: «یه لحظه صبرکن خواهر، بذار ببینم این‌جا چه خبره‌؟ اصلن این‌جا واقعن بهشت است‌؟ باری‌تعالی از اتفاقات این‌جا با‌خبر هستند‌‌؟ این کارها عین ظلم است، پس عدل‌شان کجاست‌؟ در آن دنیا می‌گفتند فلان‌کار را انجام دهید و بهمان‌کار را انجام ندهید ولی در بهشت هر‌کاری که دلتان بخواهد می‌توانید انجام دهید‌، گفتیم چشم. حداقل برای من، از همان اولی که به بهشت آمده‌ام همه‌چیز زورکی بوده است‌. به زور تغییر جنسیت داده شدم و حالا به زور سونداژ می‌شوم‌. حتمن فردا هم به زور به من تجاوز می‌کنند.» پرستار باخون‌سردی گفت‌: «سخن‌رانی‌تان تمام شد خانم دکتر‌؟ لطفا هم‌کاری کنید تا کارمان زودتر تمام شود.» گفتم‌: «انگاری من از اون موقع داشتم یاسین می‌خواندم‌. مثل این‌که این کارها در این‌جا خیلی روتین است و کسی تعجب هم نمی‌کند‌.»

با اکراه روی تخت کوچکی که درسلول بود خوابیدم و خانم پرستار یک پرده دستی کوچک و تاشو که هم‌راهش بود را‌‌ باز کرد و جلوی میله‌های سلول کشید تا دید نداشته باشد‌. قبل از این‌که مشغول سونداژ شود گفتم‌: «فکر کنم در سونداژ من به مشکل برخورد کنید چون از موقعی که عمل جراحی انجام شده است و جنسیت من را عوض کرده‌اند‌، ادرارم از جای معمول آن نمی‌آید و به‌طرز عجیبی خارج می‌شود.» خانم پرستار گفت‌: «نکند دکتر «عینک‌زاده» شما را عمل کرده است‌؟ ایشان این‌قدر که از بینی‌شان تند‌تند نفس می‌کشند معمولن سر عمل‌ها عینک‌شان بخار می‌کند و دیدشان خیلی محدود می‌شود‌. همیشه در عمل‌های تغییر جنسیت خروجی‌ها را دقیق بازسازی نمی‌کنند‌. فکر می‌کنم شما هم همین مشکل را داشته باشید‌.» گفتم‌: «خدای من این‌جا همه دیوانه‌اند، خوب پرستار اتاق عمل عینک‌شان را تمیز کند‌. به همین سادگی.»

پرستار دوباره بدون این‌که تغییری در چهره‌اش پدید آید گفت‌: «ایشان عینک‌زاده هستند یعنی از بچگی عینک داشته‌اند یعنی حتا وقتی حمام هم می‌روند عینک‌شان را برنمی‌‌دارند و پس از حمام یک ساعت جلوی شومینه می‌نشینند تا آب عینک‌شان خشک شود‌. کسی جرات ندارد دست به عینک ایشان بزند‌.» باگفتن این جمله مشغول پیدا‌کردن مجرای خروج ادرار شد و پس ازچند دقیقه گفت‌: «مثل این‌که دکتر اون‌روز بخار عینک‌شان خیلی زیاد بوده است چون دو مجرای ادراری و تناسلی شما راجابه‌جا باز‌سازی کرده‌اند‌. احتمالن شما با اولین تماس جنسی دچار پارگی شده و به اتاق عمل برده خواهید شد. لطفا مراقب باشید.»

دو دستی توی سرم زدم و گفتم: «ای بر پدر هرچی خول و چل بهشتیه لعنت، این‌چه بهشتی بود که نصیب ما کردی خدا‌‌؟ حتمن اگه دوباره ببرندم اتاق عمل‌، آقای دکتر شیشه‌های عینک‌شان  رفلکسی شده و می‌زنند جلو و عقب‌مان را یکی می‌کنند‌. حالا می‌خوای چه کارکنی‌؟» پرستار گفت‌: «هیچی مهم نیست‌. برای شما پوشک مای‌بیبی می‌گذاریم‌، از آن‌هایی که 24 ساعت دوام دارد و آب را جذب می‌کند‌.» بلند شدم و لگدی به وسایل روی ترالی زدم و گفتم‌: «من می‌شاشم به در و دیوار این سلول تا وقتی که بیایند و من‌را به یک‌جای دیگر ببرند‌. حلا ببین چه‌کار می‌کنم، پوشک مای‌بیبی‌تان را بدهید دکتر عینکی‌تان ببندد به خودش و به هفت جدوآبادش تا این‌قدر گند نزند به زندگی مردم.» پرستار زیرلب گفت‌: «عجب خانم دکتر عصبی و تند‌مزاجی‌، به من چه هرکار دلت می‌خواهد انجام بده.» این‌را گفت و نگهبان را صدا زد و از سلول خارج شد‌.

من برای این‌که لج‌شان را در‌آورم درهمان لحظه جلوی ورودی سلول نشستم وادرار کردم‌. بعد داد زدم  این ادرار من نشان‌دهنده قلمرو من است‌، کسی حق ندارد وارد قلمرو من شود، فهمیدید‌؟ چند لحظه بعد دونفر با تی و سطل آب آمدند و با گفتن این جمله که عجب آدم نجسی هستی کف سلول را شستند و رفتند‌. من که راه خوبی پیدا کرده بودم راه به راه جلوی سلول می‌شاشیدم و اجابت مزاج می‌کردم‌، بیچاره آن دونفر بلافاصله می‌آمدند و تمیز می‌کردند‌. بالاخره خسته شدند‌. دو نگهبان قلچماق آمدند و مرا ازسلول خارج کردند و به دفتر رییس زندان بردند‌.

با خودم فکر کردم این‌جا حتمن یک بخشی از همان کانون اصلاح و تربیتی است که قبلن یک‌بار دیگر مرا در بهشت آن‌جا برده بودند و احتمالن همان بنده خدایی که با من لج بود و دشمن خونی من بود هنوز رییس است و من باید دوباره با او گلاویز شوم. بعد از خروج از سالن سلول‌ها به جایی وارد شدیم که برایم آشنا نبود‌. وارد اتاقی شدم که روی آن نوشته بود رییس زندان مرکزی بهشت. گفتم‌: «اه، دیدید بهشت هم زندان داره، من هی به اون آقاهه می‌گفتم شما زندان دارید و عذاب می‌کنید می‌گفت نه، ما کانون اصلاح و تربیت داریم و این‌ها عذاب نیست و تنبیه است.»

رییس زندان مردی مسن با ریش و مویی کاملن سفید پشت میز بزرگی نشسته بود و به محض ورود ما سرش را بلند کرد و گفت‌: «همین زپرتی همه ما رو گذاشته سرکار؟ حالا کارت به جایی رسیده که به در و دیوار سلولهای زندان من می‌شاشی ضعیفه خانم‌؟ فکر کردی تو بهشتی و هر کار دلت می‌خواد می‌تونی بکنی؟ نه آبجی، این‌جا هم برای خودش قانون و مقررات داره، این‌جا زندان منه و من می‌گم کی کجا و چه‌جوری باید بشاشه.»

من گفتم‌: «سلام علیکم حاج آقا، ببخشید وسط بحث شاشی شما حرف می‌زنم، وله من فکر می‌کردم اوضاع بهشت و عالم آخرت متفاوت‌تر از این باشد، آخه الان کل گرفتاری و مشکل جهان آخرت شده شاشیدن موجود بی‌مقداری مثل من، حالا شما تصور کن اگه معضل‌های بزرگ‌تری پیش بیاد چه اتفاقی می‌افته‌.» رییس که از قیافه‌اش معلوم بود انتظار این بلبلی من را نداشت برافروخته شد و گفت‌: «در پرونده شما نوشته‌شده که انسانی فضول‌، پررو‌، خودخواه‌، بی‌تدبیر‌، نا‌اهل‌، و هزاران صفت ناشایسته دیگر هستید.

من مانده‌ام شما را چه کسی به بهشت راه داده است‌؟» گفتم‌: «عرض کنم خدمت حاج آقا، ماجراهای من یه کمی طولانی‌، عجیب و متفاوت است‌، البته شاید مال بقیه هم همین‌جوری باشه چون این‌جا هیچ چیزی ظاهرن عجیب به حساب نمی‌آید. سرتان را درد نیاورم من اصلیتم جهنمی است و اشتباهی اومدم این‌جا و از شانس بد مردانگی‌ام را هم از دست دادم. ببین حاجی بیا یک کار خیر بکن و ما رو برگردون شهر خودمون، یعنی بریم همون جهنم خودمون تا حالش رو ببریم.» طرف که تا حالا هیچ‌کسی را ندیده بود تقاضای رفتن به جهنم رو بکنه چشم‌هایش گرد شده بود و گفت‌: «واقعن خلی یا خودت رو زدی به خلی‌‌؟» … ( ادامه دارد)


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، موسی کوسا، وزیر امور خارجه لیبی، در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که معمر قذافی قطع‌نامه شورای امنیت برای اجرای طرح منطقه پرواز ممنوع را پذیرفته و آتش‌بس را بلافاصله به اجرا خواهد گذاشت.

به گزارش الجزیره، این در حالی است که تنها ساعاتی پس از تصویب تازه‌ترین قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل علیه حاکم لیبی برای دست زدن به «هر اقدامی که جان شهروندان و غیرنظامیان در لیبی را حفظ کند»، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا اعلام کردند به سرعت نیروهای نظامی خود را فعال و راهی منطقه خواهند کرد.

ایتالیا اعلام کرده که حریم هوایی و پای‌گاه‌های نظامی خود را در اختیار نیروهای نظامی حامی اجرای قطع‌نامه شورای امنیت قرار می‌دهد. فرانسه در اولین واکنش نسبت به قطع‌نامه شورای امنیت در لیبی گفت که «طی ساعات آینده» نیروهای نظامی وارد عمل خواهند شد.

نخست وزیر بریتانیا گفت اگر نیروهای حامی معمر قذافی به بنغازی برسند، اوضاع اسفباری روی می‌دهد و غیرنظامیان زیادی آسیب می‌بینند. وی افزود: «نمی‌خواهیم در لیبی حمام خون اتفاق بیافتد.»

بیشتر بخوانید:

«حمله هوایی فرانسه و انگلیس علیه دولت لیبی»


 


Avideh Motmaen-Far, Osteopath D.O. / Radio Koochehavideh@koochehmail.com

Anger illness also known as “borderline personality disorder”, BPD is a serious mental illness affecting 2 percent of adults, mostly young women, characterized by extending instability in moods,  relationships, self-image, and behavior. This instability often disrupts families, jobs, long-term planning, and the individual’s sense of self-identity. BPD accounts for 20 percent of psychiatric hospitalizations. There is a high rate of self-injury without suicide intent, as well as a significant rate of suicide attempts and completed suicide in severe cases.

In psychology, anger is considered to be a secondary emotion to injury, loss and frustration. Anger can have many physical and mental consequences. It serves to maintain physical and psychological integrity of a person and has functional value for survival. Anger causes many physiological changes preparing the body to movement and reaction. It results in an increased cardio respiratory activity, blood flow, especially in the upper body, which can stain the skin. Breathing becomes rapid and wide, causing unintended higher volume in the expression of speech.
Anger also causes an involuntary contraction of the body as a whole especially the hands, which then tend to close in a fist. Eyebrows are frown, jaws are tightened, giving a hard expression on the  face. The nostrils dilate to accommodate a larger air flow. People usually feel warm and need to react. Anger, however, is most often short-lived: its signs disappear when attention is deviated on a neutral object and its effects wear off.

Psychology has shown, the harmful effects of repressed anger, which encloses the individual in the   ”unsaid” and sabotages the relationship with oneself and others. There are also positive expressions of anger that is possible to learn, just as it is possible and often profitable to accept other’s anger.
Jean-Pierre Dufreigne in his book ”Bref traité de la colère” mentions: “For Inuits, anger is always expressed in public, both opponents insult each other until the spectators of this game start laughing. No physical expression is exchanged and no word is censored, and they are done.”
If anger is a legitimate form of expression against outrage and injustice, it is sometimes uncontrollable. Faced with an evil, the angry man is not sometimes satisfied only to respond with an equivalent evil, restoring some sort of egalitarian legal order, but makes it easily a hundred times more harmful. Anger, blind and devastator, becomes then rage and generates fear.

If anger is a legitimate form of expression against outrage and injustice, it is sometimes uncontrollable.

Here are more or less 12 common kinds of anger. Behavioral anger describes a person who is aggressive towards whatever triggers his anger. Sometimes the outcome is physical abuse or attacks against others. Passive anger is when people use mockery to hide their feelings and avoid confrontations. Verbal anger is obviously expressed through words and used to criticize and insult. Constructive anger is a key factor to feed people’s anger in driving them to join movements and groups. Self-inflicted anger is about causing harm to one's own body. Some people use this type of anger to punish themselves with starvation, cutting, and overeating. Volatile anger occurs in varying degrees and it comes and goes. It can either explode or go totally unnoticed. Chronic anger is seen in people who seem to be angry for no particular reason and are just mad in general. Judgmental anger is used to make people feel bad about themselves, or their abilities. Overwhelmed angry people relieve stress by shouting, and flying off the handle when they cannot take what happens around them anymore. Retaliatory anger is probably one of the most common form of anger that occurs as a direct response to someone else’s anger. Paranoid angry people feel jealous or intimidated towards others. Deliberate anger is used to gain power over a situation or person. A person expressing this form of anger may not start out angry, but will get angry when something does not turn out as wanted.

Unmet expectations, feeling frustrated and disrespect from others can cause anger. Physical pain and discomfort from heat, noise, crowds and hypoglycaemia can trigger an anger response. Anger can range from mild displeasure to outright rage and its symptoms can vary from feeling restless, having violent eruption, yelling, slamming doors, teeth clenching, trembling of hands or lips, increased heart rate and blood pressure, to being less productive, and having sleeping problems.

While a person with depression or bipolar disorder typically endures the same mood for weeks, a person with “anger illness” may experience intense bouts of anger, depression, and anxiety that may last only hours, or at most a day. These BPD sufferers may be associated with episodes of impulsive aggression, self-injury, and drug or alcohol abuse. Distortions in cognition and sense of self can lead to frequent changes in long-term goals, career plans, jobs, friendships, gender identity, and values. Sometimes people with BPD view themselves as fundamentally bad, or unworthy. They may feel unfairly misunderstood or mistreated, bored, empty. Such symptoms are most acute when people with BPD feel isolated and lacking in social support, and may result in frantic efforts.

Although the cause of BPD remains unknown, both environmental and genetic factors are to play a role in predisposing patients to BPD. Recent studies show that many, but not all individuals with BPD report a history of sexual abuse, neglect, or long-term separation from their mother as young children. 40 to 70% of BPD patients report having been sexually abused and usually by a non-caregiver. Adults with BPD are also more likely to be the victim of violence, rape and other crimes.

A recent study suggests that people predisposed to BPD have impaired regulation of the neural circuits that modulate emotion. A small almond-shaped deep brain structure, the amygdala is an important component of the circuit that regulates negative emotion and in response to signals from other brain parts that can perceive threats, it signals fear and arousal. This might be more pronounced under the influence of drugs like alcohol, or stress. The pre-frontal area of the brain acts to dampen the activity of this circuit. The brain imaging studies show that individual differences in the ability to activate regions of the prefrontal cerebral cortex is to be involved in inhibitory activity predict the ability to suppress. Serotonin, norepinephrine and acetylcholine play a role in the regulation of emotions, including sadness, anger, anxiety, and irritability. Drugs that enhance brain serotonin function may improve emotional symptoms in BPD patients and also mood-stabilizing drugs that are known to enhance the activity of the brain’s major inhibitory neurotransmitter, may help people who experience BPD-like mood swings. Such brain-based vulnerabilities can be managed with help from behavioral interventions and medications.

Even though anger is sometimes understandable, it should not become a leading behaviour in life . Studies show that there is direct relationship between anger and an unresolved health issue. Anger is an energy and should be used in a positive way. The expression of anger create only momentarily a good feeling but leads to even more tension later. Exercise, correct breathing, and movement activities such as MusikDo can help releasing muscles and emotional tensions. Adapting expectations, living in the present without looking to far ahead or to the past and transforming anger to sympathy, give us a larger perspective and feeling of calm and freedom.


 


دکتر آویده مطمئن‌فر‌/ رادیو کوچه

avideh@koochehmail.com

بیماری خشم که به‌عنوان «اختلال مرزی شخصیت» یعنی «بی‌پی‌دی» نیز شناخته می‌شود، یک بیماری شدید روانی است که دو درصد از بزرگ‌سالان، عمدتن زنان جوان، را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مشخصه‌ی آن گسترش بی‌ثباتی در خلق و خو، روابط اجتماعی، تصویر خود و رفتار است. این ناپایداری، اغلب باعث مختل شدن روابط خانواده‌گی، شغل، برنامه‌ریزی بلند مدت و احساس فرد از هویت خود است. «بی پی دی» ۲۰ درصد از بیماران بستری در بیمارستان‌های روانی را تشکیل می‌دهد. میزان بالایی از آسیب رسانی بدون قصد خودکشی و هم چنین میزان قابل توجهی از اقدام به خودکشی و خودکشی کامل در موارد شدید این بیماری وجود دارد.

در روان‌شناسی، خشم به‌عنوان یک احساس ثانویه به‌ جراحت، از دست دادن و نا‌امیدی در نظر گرفته می‌شود. خشم می‌تواند عواقب جسمی و روحی بسیاری داشته باشد. خشم می‌تواند در خدمت حفظ سلامت روحی و جسمی یک فرد باشد و ارزش‌های کاربردی برای زنده ماندن دارد. خشم باعث تغییرات فیزیولوژیک بسیاری می‌شود که بدن را برای جنبش و عکس‌العمل آماده می‌سازد. خشم باعث افزایش فعالیت قلب و تنفس، جریان خون، به‌ویژه در قسمت بالای بدن می‌شود، که می‌تواند قرمز شدن پوست را هنگام عصبانیت توضیح دهد. تنفس سریع و گسترده می‌شود و ناخواسته باعث بالا رفتن صدا در بیان گفتار است.

خشم، هم چنین باعث انقباض غیر‌ارادی بدن به‌طور کلی و به‌خصوص دست‌ها می‌شود که به بسته شدن به‌شکل مشت تمایل می‌یابند. ابروها اخمو و فک‌ها تنگ‌تر و بیان چهره خشن می‌شود. سوراخ‌های بینی گشاد می‌شود تا جریان هوا را تسهیل شود. مردم معمول احساس گرمای شدید و احساس نیاز به واکنش نشان‌دادن به این گرما را دارند. خشم، با این حال، اغلب کوتاه‌مدت است و علایم آن خیلی زود با منحرف‌شدن توجه ناپدید می‌شود.

اگر خشم صورت پذیرفته‌شده‌ای از بیان در برابر خشم و بی‌عدالتی است، گاهی اوقات غیرقابل کنترل می‌شود.

اگر خشم صورت پذیرفته‌شده‌ای از بیان در برابر خشم و بی‌عدالتی است، گاهی اوقات غیرقابل کنترل می‌شود. در مواجهه با شر، انسان عصبانی، گاهی اوقات تنها به پاسخ معادل برای بازگرداندن نوعی نظم و برابری حقوقی راضی نمی‌شود و گاهی اوقات به راحتی آن را صد‌بار بیش‌تر می‌کند. خشم می‌تواند به راحتی کور و مخرب شود و ترس تولید کند.

انتظارات برآورده‌نشده، احساس سرخوردگی و بی‌احترامی دیدن از دیگران می‌تواند علت خشم شود. درد و ناراحتی فیزیکی از گرما، سر و صدا، ازدحام جمعیت و هیپوگلیسمی، یعنی کم‌بود قند در خون می‌تواند پاسخ خشم‌گین ایجاد کند. خشم می‌تواند خفیف یا آشکار باشد و نشانه‌های آن می‌تواند از احساس بی‌قراری، فوران خشونت، فریاد، به هم کوبیدن درها، فشار به دندان‌ها، لرزش دست و لب‌ها، افزایش ضربان قلب و فشار خون، تا داشتن مشکلات خواب متفاوت باشد.

در حالی که افراد مبتلا به افسردگی یا اختلال دو قطبی به‌طور معمول همان علایمی را که افراد مبتلا به بیماری «بی پی دی» از خشم، افسردگی و اضطراب ممکن است روزها یا هفته‌ها تجربه کنند، این علایم در افراد مبتلا به بیماری «بی پی دی» تنها چند ساعت طول می‌کشد. «بی پی دی» ممکن است با خشونت، خود‌آسیب‌رسانی، استفاده از مواد مخدر یا سو استفاده از الکل هم‌راه باشد. تحریف توانایی‌های شناختی و حس از خود می‌تواند به تغییرات مکرر در اهداف بلند‌مدت، برنامه‌های حرفه‌ای، کار، دوستی، هویت جنسی، و ارزش‌ها در این بیماران منجر شود. گاهی اوقات افراد مبتلا به «بی پی دی» خود را اساسن بد و بی‌ارزش می‌یابند. آن‌ها ممکن است این احساس را داشته باشند که با آن‌ها غیرمنصفانه بدرفتاری می‌شود و یا احساس بی‌حوصله‌گی و تهی بودن دارند. این علایم زمانی حادتر می‌شود که این بیماران در انزوا و فاقد حمایت اجتماعی هستند.

اگر‌چه علت «بی پی دی» ناشناخته است، تصور می‌شود که عوامل محیطی و ژنتیک نقش به‌سزایی در بروز و تقویت این بیماری دارند. مطالعات نشان می‌دهد که بسیاری، اما نه همه افراد مبتلا به «بی پی دی»، از سابقه‌ی سو استفاده جنسی، غفلت یا جدایی از مادر در سن پایین را داشته‌اند. ۴۰ تا ۷۰ درصد از بیماران مبتلا به «بی پی دی» معمولن توسط یک شخص غیر پرستار مورد آزار جنسی قرار داشته‌اند. محققان بر این باورند که «بی پی دی» نتیجه ترکیبی از عوامل محیطی، آسیب‌پذیری فرد نسبت به استرس، غفلت و یا سو استفاده از کودک کم سن، و مجموعه‌ای از وقایعی است که باعث بروز اختلال در بزرگ‌سالان جوان می‌شود. بزرگ‌سالان مبتلا به «بی پی دی» نیز قربانی خشونت، تجاوز به عنف و جرایم دیگر بوده‌اند.

مطالعات اخیر نشان می‌دهد که افراد مستعد به خشونت، مدارهای عصبی مختل دارند که تنظیم احساسات را مشکل می‌سازد. به شکل بادامی کوچک، «امیگدال»، این ساختار مغزی عمیق، بخش مهمی از این مدار عصبی است که احساسات منفی را کنترل می‌کند و در پاسخ به سیگنال‌های مغزی از مراکز دیگر مغز که احساس تهدید را درک می‌کنند، ترس و انگیختگی را هدایت می‌کند. این ممکن است تحت تاثیر داروها، الکل یا استرس بیش‌تر نمایان و باعث تعدیل فعالیت این مدار شود. مطالعات اخیر تصویربرداری مغزی نشان می‌دهد که تفاوت‌های فردی در توانایی فعال کردن منطقه جلوی مغز در فعالیت مهار این مدار نقش دارد و توانایی سرکوب را پیش‌بینی می‌کند. «سروتونین»، «نوراپی نفرین» و «استیل کولین» در میان رسانا‌های شیمیایی هستند که در این مدار نقش مهمی در تنظیم احساسات از جمله غم، خشم، اضطراب و تحریک پذیری دارند. مواد مخدری که موجب افزایش عمل‌کرد سروتونین در مغز می‌شود، ممکن است علایم عاطفی «بی پی دی» را بهبود بخشد. به همین ترتیب، مواد مخدر شناخته‌شده، به‌عنوان مواد ثابت‌کننده خلق‌و‌خوی که فعالیت «گابا»، یعنی مهم‌ترین بازدارنده انتقال دهنده عصبی مغز را ارتقا می‌دهد، ممکن است به کسانی که نوسانات «بی پی دی» را تجربه می‌کنند کمک کند. چنین آسیب‌پذیری‌های مبتنی بر مغز را می‌توان به کمک مداخلات رفتاری و داروهای موفق کنترل کرد.

اگر‌چه گاهی خشم قابل فهم است، نباید به یک احساس هدایت‌کننده زندگی تبدیل شود. مطالعات نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی بین خشم و بیماری جسمی حل نشده وجود دارد. خشم یک نوع انرژی است و باید سعی شود که این انرژی در راه مثبت استفاده شود. ابراز خشم باعث بروز احساسی خوب، تنها به‌طور موقت می‌شود و پس از آن، تنش بیش‌تری در بدن ایجاد می‌کند. ورزش، تنفس صحیح و فعالیت‌های بدنی مانند موزیک‌دو می‌تواند بسیار مفید باشد و به آرامش عضلانی کمک کند. تنظیم انتظارات، زندگی در حال حاضر بدون نگاه نه به آینده‌ دور و نه به گذشته و جای‌گزین کردن خشم با یک احساس هم‌دردی، به ما چشم‌اندازی بزرگ‌تر، احساس آزادی و آرامش خواهد داد.


 


جمعه  27 اسفند  1389 /  18 مارس  2011

note3اجرا: دامون

note3استودیو: دامون

note3تقویم تاریخ

note3مهارت‌ها – «این ماهی قرمز کوچولو…» - سیمین

note3روزنگاشت – «قصه او ناتمام ماند» – محبوبه

note3بخش اول خبرها

note3طنز در پزشکی – «سه‌شنبه‌ها با حوری‌» (قسمت سی‌ونهم) – علی انجیدنی

note3نوروز یا همان روز های‌نو – حامد

note3رادیو لیچار – (گزیده‌ی هفته) – فرورتیش

note3روند نا‌عادلانه مراحل قضایی‌ برای کردها در جمهوری اسلامی – «کرد بودن برای محکوم شدن کافی است» – ویدا بالیخانی

note3نامه فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی‌ در سوئد – «وضعیت وخیم پناه‌جویان ایرانی در سوئد»

note3مجله جاماندگان – «عربده خودسران متوهم» – شراره سعیدی

note3بخش دوم خبر‌ها

note3کوچه سلامتی – «اختلال مرزی شخصیت» – آویده مطمئن‌فر

 


 


حامد / رادیو کوچه

نـوروز، جشن آغاز سال، امروزه در ایران و کشورهای دیــگر «جهان» بــه عنـوان مهم‌ترین جشن ســـال، اهمیت خاصی دارد. هرچنـد کــه در طول تـاریخ ایــران، جشن‌هـای مهرگـان، سده، آبـانـگان، یـــلدا، و جشن‌ها و مراسم دیــگر ملی، همیشه بـــا شکوه خاصی جشن گـــرفته مـی‌شدند و حتــا در بعضی موارد، اهمیت آن‌ها از نــوروز نیـز بیش‌تر بــوده، امـــا جشن نوروز تنـــها نمونه ایـــن جشن‌های ملی است کـــه همواره اهمیت خود را حفظ کــرده و در بــــرابــــر اقداماتی کــــه بـرای محدود کردن آن صورت گرفته، همیشه ایستـــاده است.

خاصیت فــرا ملیتی و فــرا دینی نوروز یکی از دلایــل اصلی ایـــن استقامت و همگانی بــودن آن در بیـن مردمــان مختلف است. در روز ابتــدای فروردین‌، کــه بنــــام پـــاک و بــرکت دهنده اهـورامزدا (‌خدای پــاک‌) مزین شده است‌، خورشید وارد برج حمل شده و جهــان از نــو آفــریده می‌شود. ایــرانیــان قدیم بــــرای استقبال از سبزی بهـاران 25 روز مـانــده بــه فروردین بــر 12 ستون خشتی یا سنگی (‌12 ستون‌، اشاره بـــه اعتقاد کهن قرار گــرفتن جهان بــر روی 12 ستــون دارد‌) سبـــزه می‌کـــاشتند. ششمین روز فروردین که بنا به دیدگاه‌های بسیاری از محققان و موبدان زرتشتی‌، سال‌روز تولد زرتشت اسپنتمان است‌، به نوروز بزرگ معروف است. آورده‌اند که در بامداد آن روز به کوه بوشنج شخص خاموشی که دسته‌ای از گیاهان خوش‌بو در دست دارد ساعتی نمایان است‌، سپس پنهان می‌شود و تا سال دیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی‌گردد.

نوروز در طول تاریخ، همیشه به عنوان جشنی متحد کننده و بدون وابستگی‌های نژادی، زبانی، و دینی مطرح بوده و تمام مردمی که به صورتی وابسته به جهان فرهنگی ایرانی بوده‌اند، آن را به عنوان جشن آغاز سال خود قبول کرده‌اند.

عده زیادی فرق میان نوروز و لحظه تحویل سال نو را درست نمی‌دانند. تعریف درست نوروز نخستین روز سال در تقویم ایرانی است یعنی یکم فروردین ماه و یا روز اورمزد از ماه فروردین. لحظه آغاز نوروز درست پس از نیمه شب است و این یک لحظه «تقویمی» است. لحظه تحویل سال یک واقعه یا لحظه «طبیعی» است و زمان آن می‌تواند ساعت‌ها با لحظه آغازین روز یکم فروردین فاصله داشته باشد. بنابراین، لحظه تحویل سال در سراسر جهان یکی است، ولی لحظه آغاز نوروز (یکم فروردین) نسبی است، نسبت به خط استاندارد زمان بین‌المللی که در گذشته به خط «گرینویچ» مشهور بود و هنوز هم اکثر مردم آن را به همین نام می‌شناسند.

نوروز در طول تاریخ، همیشه به عنوان جشنی متحد کننده و بدون وابستگی‌های نژادی، زبانی، و دینی مطرح بوده و تمام مردمی که به صورتی وابسته به جهان فرهنگی ایرانی بوده‌اند، آن را به عنوان جشن آغاز سال خود قبول کرده‌اند.

دانش ما از آغاز جشن گرفتن نوروز بسیار محدود است. مدارک نوشتاری در تاریخ ایران، تا قبل از قرن اول بعد از میلاد اشاره‌ای از نوروز نمی‌کنند. هرچند که بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که یکی از دلایل ساختمان مجموعه پارسه (تخت جمشید)، جشن گرفتن نوروز و بارعام نوروزی شاهنشاهان بزرگ هخامنشی بوده است. اما نخستین برخورد ما با نوروز در مدارک تاریخی به سلطنت «ولاش اول» اشکانی باز می‌گردد. ولاش اول را عمومن پایه‌گذار بسیاری از مراسم ایرانی از جمله سده می‌دانند و نوشته شدن قسمت‌هایی از اوستا را نیز به دوران او نسبت می‌دهند. متاسفانه کمبود مدارک کامل ما را از تحقیق لازم در مورد جزییات برگزاری نوروز در دوران اشکانی محروم می‌کند. برعکس، از مراسم نوروز در دوران ساسانی (650-224 پیش از میلاد) اطلاعات جامعی در دست داریم. کتیبه‌های ساسانی، پند‌نامه‌ها و دیگر قطعه‌های ادبیات ایرانی میانه، از برگزاری جشن سال نو در دربار ساسانی صحبت می‌کنند. مراسم بار نوروزی که در آن شاهنشاه برای تمام اعضای دولت و نمایندگان ملت، بارعام ترتیب می‌داد، از بازمانده‌های مراسم ساسانی است.

مراسم بارعام شاهانه در دوران بعد از اسلام نیز باقی ماند و تمام پادشاهانی که از اصل غیر ایرانی می‌آمدند (مانند سلاطین غز و مغول و …) نیز دربار خود را برای برگزاری رسوم ایرانی و از جمله نوروز آماده می‌کردند.

ایران در دوران باستان یکی از کشورهای باشکوه و باعظمت آن روزگاران بود. مطابق روال روزگار آن شکوه و عظمت سپری شد. با حمله‌ها و هجوم بیگانگان بسیاری از موارد تاریخی و فرهنگی ایران باستان هم‌چنان در ابهام باقی مانده است. حتا زبان‌های باستانی ایران را تا همین چند دهه پیش کسی نمی‌دانست و نمی‌شناخت و این مشکل به همت زبان‌شناسان و ایران‌شناسان بیگانه برطرف شده است. از نام یاران دوران باستانی بسیار دور نیز شناخت درستی نداریم. گه‌گاه به مناسبت‌هایی خاص در آثار زبان فارسی از آن‌ها نام برده می‌شود، اما اطلاع روشنی از آن‌ها در دست نیست.

جمشید یکی از همین نام یاران باستانی است که هویت او در هاله‌ای از ابهام و ناشناختگی می‌باشد. جمشید دارای جام است و انگشتری، شراب از ساخته‌های اوست، و آیین شراب را همو نهاده است. از جمله کارهای دیگری که به او نسبت داده شده بنیاد نهادن جشن نوروزست. با این‌که این جشن به عنوان یکی از بنیادهای دیرپای فرهنگی ایران باستان تا امروز بر جای مانده است،‌ اما سبب پیدایی و روایی آن تا کنون ناروشن مانده است. با همه این ها چنان‌چه در آثار بازمانده زبان و ادبیات فارسی جست‌وجو و بررسی دقیق به عمل آید چنین بر می‌آید که: «برپایی جشن نوروز به مناسبت پیروزی جمشید بر دیوان بوده است. زیرا دیوان سرمایه دارانی بودند که به مردم ستم می کردند.»

جمشید سال‌ها با آنان جنگید‌، تا سرانجام بر آنان پیروز شد، آن‌گاه آیین داد و برابری را در میان مردم بر پا ساخت،‌ او در زمان سلطنت در آبادانی ایران و آسایش خاطر مردم از هجوم بیگانگان ، نقش بسیاری داشت. روز اعلام حکومت داد را نخستین روز فروردین قرار داد، ‌و آن را نوروز نامید، زیرا از آن روز به بعد آیین نو در میان مردم برقرار می‌شد. سبب این‌که نوروز را در فروردین ماه قرار داد این بود که ماه فروردین از سال‌ها پیش قداست داشت و ماهی محترم بود و آیین‌های مذهبی دیگری در این ماه انجام می‌شد. بنابراین جشن نوروز با دیگر جشن‌های مذهبی فروردین در هم آمیخت و ازین آمیختگی نرووز جشنی بزرگ و فراموش ناشدنی شد. این گاهنبار (‌جشن‌) از جمشید شاه سال به سال بر اهمیت و فراگیری آن افزوده شد. در اوستا که تنها کتاب دوره باستانی ایران است سخنی از نوروز نیست،‌ زیرا اوستا هنگامی نوشته شده که دین و فرهنگ زردشتی بر کار و بر قدرت بوده است، ‌و دین زردشت آن گونه که پیداست با دین و فرهنگ جمشید ناسازگارست،‌ ازین روی از نوروز که نهاد جمشید است نامی نبرده است. یک روایت دیگر در مورد خاست‌گاه نوروز این است که در این روز کیخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند.

در طی سالیان پر فراز و نشیب تاریخ ایران کوشش‌هایی یا از روی کینه و یا دشمنی برای کم‌رنگ کردن و بی‌اهمیت جلوه دادن نوروز صورت گرفت‌. بنــابـر نمونه‌، امام محمد غزالی در کیمیای سعادت سفارش می‌کند کــه «ایرانیان‌، ‌جشن نوروز و سده را نگیرند. چراغانی نکنند. لباس نو نپوشند. حتا عزاداری کنند تا مجوس از بین برود.» اما انگار این افکار کمی زیادی ضد‌ایرانی بود‌، چرا که هیچ‌گاه عملی نشد. اما به نظر می‌آید جشن نوروز را دیگر کسی نمی‌تواند از ایران جدا کند. ایرانیان در تمامی روزهای فروردین خانه‌های خود را چراغانی کرده و چوب‌های خوش‌بو می‌سوزانند و شمع‌ها را روشن نگاه می‌دارند.

با استناد بر نوشته‌های بابلی‌ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پیش‌کش‌هایی نفیس هم‌راه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در آغاز هر سال از پرستش‌گاه مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن می‌‌کرد.

با استناد بر نوشته‌های بابلی‌ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پیش‌کش‌هایی نفیس هم‌راه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذیرفتند

هم‌چنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که هم‌راه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌‌کرد. چند روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، ودوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آن‌ها کاشته می‌‌شد. در روز  ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستون‌ها را برداشته و آن‌ها را کف کاخ می‌‌پاشیدند و تا روزی از فروردین که به آن روز مهر می‌‌گفتند، آن‌ها را برنمی‌داشتند.

هفت سین:

سبزه نمودار گل‌های زیبا و زینتی‌، سرسبزی و خرمی‌. سیب میوه‌ای بهشتی و نماد زایش‌. سمنو از جوانه گندم‌، نمود رویش و برکت‌. سنجد بوی برگ و شکوفه آن محرک عشق و دل‌باختگی است. آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد نور و روشنایی و شفافیت است. معمولن تخم‌مرغ نیز بر سر سفره هفت سین هست که نماد نطفه و باروری و زایش است. نیز در اساطیر ایران ، جهان تخم مرغی شکل است‌، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده آن نمودگار زمین است.

ماهی زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی است و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ایران عزیزمان پراکنده است.

امروزه، نوروز جشن اصلی بسیاری از مردم آسیای غربی است. کشورهایی که حتا هیچ‌گاه تحت سلطه سیاسی ایران نبوده‌اند، آن را به عنوان یکی از جشن‌های اصلی خود محسوب می‌کنند. هرکدام از ملیت‌های مختلف، مراسم خاص خود را برای جشن گرفتن نوروز دارند، اما همه این جشن را «نوروز» می‌نامند و آمدن آن را مقارن با بهار حساب می‌کنند.

در ایران و افغانستان، نوروز هم‌چنین آغاز سال رسمی کشور است که از ابتدای ماه فروردین محاسبه می‌شود.‌ استفاده از سال خورشیدی از دوران هخامنشیان در ایران معمول بود، هرچند که آغاز گاه‌شماری چندین بار در دوران‌های مختلف تغییر کرده است. در دوران ساسانی به دلیل رعایت نکردن اصول کبیسه، در چند مورد نوروز در فصول اشتباه مانند میانه تابستان جشن گرفته شد. این مشکل گاه‌شماری به وسیله ستاره‌شناس بزرگ، هم‌چون عمر خیام، در قرن ششم هجری حل شد و از آن تاریخ، تقویم «جلالی» به عنوان تقویم خورشیدی کشور انتخاب شد، هرچند که رسمی شدن آن به عنوان تقویم کشور، تا قرن چهاردهم خورشیدی (آغاز همین قرن ما) به طول انجامید. یکی از مسایل مهم، رعایت کردن کبیسه صد و بیست ساله‌ای است که به‌وسیله عمر خیام توصیه شده و در بار آخر در زمان فتحعلی شاه قاجار رعایت شده است. عدم رعایت این کبیسه، باعث به‌هم خوردن تدریجی تاریخ تحویل سال می‌شود که شروع زودرس سال 1383، آن را به‌صورت محسوسی در آورده بود.

نام ماه‌های تقویم خورشیدی بارها تغییر کرده. در دوران هخامنشی، نام‌هایی استفاده می‌شد که بعد از دوران هخامنشی به فراموشی سپرده شد. نام ماه‌ها در دوران ساسانی بر مبنای نشانه‌های زرتشتی وضع شد که تقویم ماهانه ساسانی که فاقد هفته است و در آن هرروز ماه یک نام دارد، بهترین اثر باقی مانده از آن است. در بیش‌تر دوران اسلامی، اسامی بابلی / آرامی ماه‌هایی مانند «تموز» و «نیسان» مورد استفاده بود، اما با برقراری تقویم جلالی به عنوان تقویم رسمی ایران در اوایل قرن جاری خورشیدی، اسامی ساسانی نیز دوباره برقرار شدند که متاسفانه تلفظ آن‌ها در مواردی تغییر کرد.

و اما حکایت نوروز‌، نه حکایت چسبیدن متعصبانه به سنت‌ها و نه پان ایرانیست شدن است. بلکه فراگیری و عمل به فلسفه نو کردن افکار و دل هایمان است و چه چیزی بهتر از آن که تمام اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد زندگی کنیم و خداوند را برای زنده کردن جهان در هر بهار شکر کنیم.

با امید سالی سرشار از آزادی و سرفرازی برای هر ایرانی‌.

منابع:

اسطوره بازگشت جاودانه (میرچا الیاده)

دیدی نو از دینی کهن (دکتر فرهنگ مهر)

اساطیر ایران باستان (عصمت گلپایگانی)

بندهشن (فرنبغ دادگی ترجمه مهرداد بهار)

اساطیر و فرهنگ عامه ایران (دکتر جابر عناصری)

نوروز در ایران و سرزمین‌های دیگر (قربانعلی سولقانی)


 


خبر / رادیو کوچه

صبح روز جمعه 18 مارس، فرانسوا بارویین، سخن‌گوی دولت فرانسه، در رادیوی فرانسه اعلام کرد که زمان چندانی تا انجام حملات علیه دولت لیبی باقی نمانده است. گزارش‌های تایید نشده‌ای منتشر شده مبنی بر این که حملات با استفاده از جنگنده‌های بریتانیایی و فرانسوی آغاز خواهد شد.

نیکولا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه، پیش‌تر عنوان کرده بود که حملات هوایی باید از اهداف به خصوصی، مثلن سیستم رادار و سنگرهای کنترل نیروهای سرهنگ قذافی شروع شود.

جنگنده‌های فرانسوی ممکن است از پای‌گاه‌های هوایی این کشور در جزیره کرس و کنار دریای مدیترانه، پروازهای خود را آغاز کنند.

بیشتر بخوانید:

«تصویب منطقه ممنوع هوایی و گزینه نظامی علیه لیبی»


 


نزدیک به پانزده روز است که تعدادی از پناه‌جویان ایرانی در شهر گوتنبرگ سوئد در اعتراض به وضعیت اقامت خود در این کشور دست به اعتصاب زده‌اند. فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی-سوئد وضعیت آن‌ها را وخیم گزارش کرده و نامه‌ای را در این خصوص به دولت سوئد ارسال کرده است.

متن این نامه در پی می‌آید:

حتمن اطلاع دارید که گروه بزرگی از پناه‌جویان ایرانی که از 6 تا 10 سال است در سوئد زندگی می‌کنند در Smyrnakyrkan در شهر گوتنبرگ از اول مارس 2011 دست به تحصن زده‌اند و بسیاری از دیگر پناه‌جویان در همین شهر نیز به تحص آن‌ها پیوسته‌اند. خواسته‌های پناه‌جویان متحصن این است که اداره مهاجرت اجازه دهد آن‌ها در سوئد بمانند و تقاضای پناهندگی‌شان را به‌رسمیت بشناسند. این پناه‌جویان کسانی هستند که از سوی رژیم ایران تحت تعقیب و پی‌گرد قانونی بوده‌اند. آن‌چه که ‌در طول 32 سال گذشته دولت جمهوری اسلامی بر سر مردم  ایران آورده است از هیچ‌کس پوشیده نیست. مردم در ایران هر روزه به دلایل متعددی از سوی دست‌گاه‌های قضایی و امنیتی تحت تعقیب و پی‌گرد قانونی قرار می‌گیرند و در پی‌ آن بسیاری از مردم مجبور به ترک ایران می‌شوند ولی متاسفانه کم‌ترین توجهی به حقوق انسانی آن‌ها از سوی ‌دولت سوئد و اداره مهاجرت این کشور نمی‌شود و تقاضای پناهندگی پناه‌جویان یکی پس از دیگری رد می‌شود.

اداره مهاجرت سوئد باید متوجه این مسئله باشد که این پناه‌جویان بهترین دوران سنی خود را در بدترین شرایط در سوئد سپری می‌کنند و از هر نظر تحت فشارهای روحی و روانی قرار دارند. بیکاری و وضعیت بد اقتصادی و نداشتن اجازه کار از یک طرف و از طرف دیگر ترس همیشگی  از بازداشت و دیپورت به ایران، اکثر این پناه‌جویان را به مرز دیوانگی رسانده است. هر کدام از این پناه‌جویان تاکنون چندین بار از اداره مهاجرت درخواست رسیدگی مجدد به پرونده‌های خود کرده‌اند ولی هر بار عمدتن به دو دلیل به آن‌ها پاسخ منفی داده شده است. پاسخ‌های منفی اداره مهاجرت به این دسته از متقاضیان پناهندگی عمدتن عبارتند از این‌که: «یک، شما نتوانسته‌اید دلایل جدیدی به اداره مهاجرت ارایه دهید و دوم این‌که، مدارک و دلایل شما نشان نمی‌دهد جان و زندگیتان در ایران در خطر بوده باشد. از این نظر ارزیابی اداره مهاجرت از پرونده شما این است که رژیم ایران هیچ علاقه‌ای به تحت فشار گذاشتن شما نخواهد داشت.» از گفته‌ها و دلایل اداره مهاجرت به متقاضیان پناهندگی از ایران این‌طور بر می‌آید که گویا آن هزاران نفری که جمهوری اسلامی در طول این چند سال به جوخه اعدام سپرده و یا زیر شکنجه‌ها به سکوت واداشته است همه از سران اپوزسیون سرنگونی‌طلب در ایران بوده‌اند. ولی  همین دولت سوئد بارها شاهد اخبار اعدام کسانی بوده که‌ در هیچ تشکل و سازمانی سابقه عضویت و فعالیت سیاسی نداشته‌اند.

پاسخ‌های منفی اداره مهاجرت به این دسته از متقاضیان پناهندگی عمدتن عبارتند از این‌که: «یک، شما نتوانسته‌اید دلایل جدیدی به اداره مهاجرت ارایه دهید و دوم این‌که، مدارک و دلایل شما نشان نمی‌دهد جان و زندگیتان در ایران در خطر بوده باشد. از این نظر ارزیابی اداره مهاجرت از پرونده شما این است که رژیم ایران هیچ علاقه‌ای به تحت فشار گذاشتن شما نخواهد داشت.»

اداره مهاجرت سوئد اطلاع دارد که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در ایران، مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی به خیابان آمدند ولی در مقابل، رژیم بارها تظاهرکنندگان را به گلوله بسته و در پی آن شمار زیادی کشته و زخمی شدند و بسیاری از دستگیر‌شدگان را نیز زیر شکنجه به قتل رساندند و به زندانیان سیاسی تجاوز جنسی کردند. اداره مهاجرت و دولت سوئد از وضعیت موجود در ایران بی‌خبر نیست. دولت سوئد به خوبی بر این واقعیت آگاه است که رژیم ایران همیشه درحق مخالفین خود با خشونت تمام رفتارکرده است به طوری که جان هیچ مخالفی در ایران در امان نیست. بازتاب جنایت جمهوری اسلامی علیه مردم ایران از سوی بسیاری ازنهادهای مدافع حقوق بشر به عنوان جنایت علیه بشریت شهرت یافته است. هم اکنون هزاران نفردر زندان‌های ایران زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها و چه بسا بسیاری از آن‌ها حکم اعدام دریافت کرده‌اند. از این رو لازم است دولت سوئد بر مبنای ‌شرایط حاضر در ایران سیاست پناهندگی خود را جهت پذیرش بیش‌تر متقاضیان پناهندگی از ایران تغییر دهد و در عین حال اعلام کند که هیچ ‌پناهجوی ایرانی در معرض خطر دیپورت به ایران قرار نخواهد گرفت.

مقامات سوئد باید این حق را برای پناه‌جویان ایرانی به‌رسمیت بشناسد و به خواسته‌های آن‌ها به عنوان خواسته‌های برحق و انسانی نگاه کند. پناه‌جویانی که سال‌هاست از ایران فرار کرده‌اند و در سوئد با هر شکلی و با هر شرایطی که بوده کنار آمده‌اند در صورت بازگشت به ایران نیز نه تنها امنیت جانشان در خطر قرار می‌گیرد، از نظر معیشتی نیز در ورطه نابودی قرار خواهند گرفت، چراکه جدا از اختناق سیاسی که بر مردم آن کشور تحمیل کرده‌اند 70 درصد از همان مردم در حال حاضر زیر خط فقر زندگی می‌کنند به همین دلیل پناه‌جویان جوانی که 7-8 سال پیش به سوئد آمده‌اند به هیچ وجه نمی‌تواند زندگی خود را با آن شرایط منطبق کند.

سووال این‌جاست، آیا مسوولین  اداره مهاجرت و دولت سوئد هیچ به این  فکر کرده‌اند پناه‌جویانی که اکثرن جوان هستند و از 5 تا 10 سال است در سوئد زندگی می‌کنند در صورت بازگشت به ایران چگونه می‌توانند زندگی خود را با شرایط کنونی در آن کشور عادت بدهند؟ فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی شرایط کنونی در ایران را از روی حدس و گمان تصویر نمی‌کند بلکه از روی آن‌چه که مقامات جمهوری اسلامی و رسانه‌های وابسته به خود دولت که حتا یک صدم آن‌چه که اتفاق می‌افتد منعکس نمی‌کند تصویر می‌کند. تا زمان انتشار این بیانیه 13 روز از تحصن پناه‌جویان ایرانی در گوتنبرگ می‌گذرد بی‌آنکه از سوی این اداره کوچک‌ترین عکس‌العملی نشان داده شده باشد. از این رو فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی  از دولت سوئد می‌خواهد که با توجه به توضیح شرایط کنونی در ایران و طولانی شدن پروسه زندگی این دسته از پناه‌جویان در سوئد به هر شکلی که دولت سوئد خود مناسب می‌بیند به این پناه‌جویان اجازه دهند در سوئد بمانند و حق پناهندگی آن‌ها را به‌رسمیت بشناسند.

15مارس 2011

 

 


 


ویدا بالیخانی / رادیو کوچه

سالانه ده‌ها کرد به اعدام محکوم می‌شوند کسانی که حتا از حق داشتن وکیل و دفاع از خود محروم بوده‌اند‌، کسانی که در محاکم فارسی زبان حتا قادر به بیان یک کلمه فارسی برای دفاع از خود نبوده‌اند‌، کسانی که از بیان آن‌چه بر آنان در زندان‌ها و زیر شکنجه گذشته شرم داشتند.

در عدالت‌خانه‌های جمهوری اسلامی کم‌ترین حکم برای کردها زندان‌های طویل‌المدت است‌، برای محکوم کردن کردها به هیچ مردک مستندی استناد نمی‌شود‌، دادگاه‌هایی که زمان آن‌ها از چند دقیقه بیش‌تر نیست و در آن‌ها چشم عدالت کور است .

در ذیل نمونه‌هایی برای مثال آورده می‌شوند که علنی و مطبوعاتی شده‌اند اما همه ما می‌دانیم که چندین برابر این اتفاقات به‌صورت مخفیانه رخ داده و کسی از وقوع آن‌ها مطلع نمی‌شود .

حسین خضری متولد 1361 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه و هم‌چنین تایید شعبه 10 دادگاه تجدید‌نظر استان اذرباییجان غربی و تایید این حکم از سوی شعبه 31 دیوان عالی کشور شنبه 25 دی 1389 اعدام شد  .

وی‌ سیزده روز پیش از اعدام به سلول‌های انفرادی زندان ارومیه منتقل و پس از پی‌گیری‌های خانواده‌اش با برادرش برای آخرین بار ملاقات کرده و سپس مجدد به سلول انفرادی منتقل شده بود.

حسین خضری در حالی اعدام شد که وکیل و خانواده ی این زندانی از اجرای حکم اعدام وی اطلاع نداشتند و این حکم به صورت مخفیانه در زندان ارومیه به اجرا در آمده بود.

مسوولان طی مدتی که حسین خضری از بندش خارج شده بود، هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت و محل نگه‌داری وی به خانواده‌اش نداده بوند.

دادستان با اعتراض به ملایم بودن حکم دادگاه بدوی برای فتاحیان‌، خواستار ارسال پرونده به دادگاه تجدید نظر شد و دادگاه تجدید‌نظر استان کردستان با تایید اتهام محاربه با خدا‌، حکم ده سال زندان را به اعدام افزایش داد‌

وی در تاریخ 10 مرداد 87 در شهرستان کرمانشاه توسط نیروهای سپاه نبی‌اکرم آن شهرستان دستگیرشد و مدت 49 روز را در اختیار نیروهای سپاه نبی‌اکرم کرمانشاه بود. حسین خضری در طی این زمان متحمل شکنجه‌های روحی و جسمی متعددی در زمان بازجویی‌ها شده بود.

وی در رنج‌نامه‌ای که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار داده بود شکنجه‌های جسمی خود را به قرار زیر اعلام کرد:

1)     کتک زدن به مدت چندین ساعت در هر روز

2)     ‌ایجاد فشار روحی و روانی در حین بازجویی

3)     تهدید بازجویی هایم مبنی بر آن‌که اگر آن مواردی که ما می‌گوییم قبول نکنی به برادر و داماد خانواده شما می‌توانیم برچسب فعالیت‌های غیرقانونی علیه نظام بزنیم.

4)     ضربه زدن با لگد به اندام‌های تناسلی من و خون‌ریزی و تورم آن نواحی از بدنم به مدت چهارده روز.

5)     پارگی پای راستم تقریبن به اندازه 8 سانتی‌متر به علت ضربه محکم پای بازجو که هنوز قابل مشاهده است.

6)     وارد کردن ضربات متعدد به تمامی بدنم با باتوم

احسان فتاحیان دیگر زندانی کرد متولد 1360 در کرمانشاه بود وی که فعال سیاسی کرد و پیش‌مرگ حزب کومله بود روز چهارشنبه 20 آبان 1388 در سنندج اعدام شد .

فتاحیان در 29 تیر 1387 در کامیاران دستگیر شد‌. دادگاه انقلاب اسلامی سنندج وی را به اتهام عضویت در حزب کومله و تبلیغ علیه نظام به ده سال سال حبس توام با تبعیید به شهرستان رامهرمز محکوم کرد . اما دادستان با اعتراض به ملایم بودن حکم دادگاه بدوی‌، خواستار ارسال پرونده به دادگاه تجدید نظر شد و دادگاه تجدید‌نظر استان کردستان با تایید اتهام محاربه با خدا‌، حکم ده سال زندان را به اعدام افزایش داد‌. به گفته برخی حقوق‌دانان این رای دادگاه تجدید نظر نقض آشکار قوانین ایران بود‌. بر پایه ماده 258 قانون آیین دادرسی کیفری محاکم تجدید نظر تنها در صورتی مجاز به تشدید حکم بدوی می‌باشند که حکم صادره از حداقل مجازات مقرر در قانون کم‌تر باشد و در مورد فتاحیان حداقل مجازات یک سال زندان بوده است .

پس از صدور حکم اعدام برای فتاحیان بسیاری از سازمان‌های حقوق بشری از جمله دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل خواستار لغو این حکم شدند‌. هم‌چنین فتاحیان اعتصاب غذایی را آغاز کرد که با هم‌راهی بسیاری از زندانیان زندان سنندج به یک اعتصاب غذای عمومی تبدیل شد و تعدادی از زندانیان زندان‌های دیگر استان‌های کردستان و آذربایجان غربی هم به این اعتصاب پیوستند .

اعدام فتاحیان در شرایطی در 20 آبان اجرا شد که به خانواده او اجازه ملاقات با وی داده نشد و جسدش نیز به خانواده‌اش تحویل داده نشد

فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان پنج فعال سیاسی کرد دیگری که در سحرگاه روز یک‌شنبه 19 اردیبهشت1389 اعدام شدند .

فرزاد کمانگر دبیر هنرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان‌، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی اسک (‌آهو) بوده و با نام مستعار «سامند» در ماه‌نامه فرهنگی آموزشی رویان که به اداره آموزش پرورش کامیاران تعلق دارد قلم می‌زد‌. وی در زمینه حقوق قومی و مسایل زنان فعال بود

وی در مرداد 1375 برای پی‌گیری بیماری برادرش به تهران می‌رود و به اتهام عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات خراب‌کارانه دستگیر شد.

کمانگر در ابتدای بازداشت در بند 209 زندان اوین و بازداشتگاه اطلاعات سنندج و کرمانشاه شکنجه شد او در طول این دوره 33 ماهه زندان ماه‌ها در سلول‌های انفرادی و در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر و سنندج مورد آزار و اذیت قرار گرفت‌. مسوولین زندان در هنگام شکنجه و آزار و اذیت او با صدای بلند قرایت قرآن پخش می کردند .

هیچ مدرک قابل استنادی در پرونده کمانگر وجود نداشت که ارتباط وی را با گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی تایید کند‌. اجرای حکم اعدام بدون هر گونه اطلاع وکلا و حتا خانواده‌ی آن‌ها و بدون حضور وکلای محکومان در مراسم اعدام انجام شد .

شیرین علم هولی آتش‌گاه متولد 1360 روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو یکی دیگر از قربانیان کرد بی‌گناه بود که زبان فارسی را به‌درستی بلد نبود و جلسات محاکمه او به گفته برخی شاهدان حتا 5 دقیقه به‌طول نمی‌انجامید .

وی پس از گذراندن یک سال و 9 ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه 1389 به اتهام ارتباط با گروه پژاک دادگاهی شده و به اعدام محکوم شد و در تاریخ 19 اردیبهشت 1389 بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد .

او در نامه‌ای که از زندان به دست خانواده‌اش رسانده، شرح کامل آن‌چه در طول سه ماه بر او رفته را توصیف کرده بود. شیرین در طول دوران بازجویی بارها تحت فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفته و در آخرین نامه خود خطاب به بازجوهایش نوشته، آن‌چه در طول سه ماه اول بازداشت بر او گذشته است، کابوس شب‌هایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن هم‌چنان او را آزار می‌دهد. شیرین علم هولی در آخرین نامه خود نوشته بود، در حالی بازجویی شده و به دادگاه برده شده که حتا زبان فارسی را به خوبی نمی‌دانسته است.

خدیجه مقدم هم سلولی شیرین در موردی وی می‌نویسد:

شیرین در خانواده‌ای روستایی و فقیر با 13 فرزند زندگی و به عنوان دختر بزرگ خانواده‌، از برادران و خواهران کوچک‌تر خود نگه‌داری می‌کرده و به جای مدرسه رفتن و درس خواندن و بازی کردن‌، در جوانی‌، پیر و خسته شده بود و در آستانه یک ازدواج اجباری قبیله‌ای‌، با دختر همسایه به کردستان عراق فرار می‌کند‌. او جز خانه خودشان در روستا و جمع هم‌شهری‌هایش در کردستان عراق و زندان جایی دیگر را ندیده بود و هیچ تجربه‌ای از یک زندگی ساده و سالم نداشت‌. او در شرایط سخت زندان‌، کلاس‌های آموزشی و هنری مرکز فرهنگی بند نسوان را سریع پشت سر گذاشته و هنرمندی خلاق شده بود‌. او زندگی را دوست داشت و می‌خواست زندگی کند‌.

به آقای دادستان نوشتم که کشتن دختری که دو بار دست به خودکشی زده‌، هنر نیست زندگی بخشیدن به او هنر است ولی کو، گوش شنوای درد مردم‌؟

امجد حسین‌پناهی برادر انور حسین‌پناهی زندانی سیاسی کرد 37 ساله‌ای  که در سال 86  بدون هیچ مدرکی به اعدام محکوم شده بود و با تلاش وکلای خود آقایان صالح نیک‌بخت و نعمت احمدی و هم‌چنین سازمان‌های مدافع حقوق بشر حکم اعدامش به 16 سال زندان کاهش یافت می‌گوید‌: خانواده‌اش تحت فشارهای شدید اطلاعات استان کردستان قرار گرفته‌اند به‌طوری که با پرونده سازی قصد داشتند تمامی افراد خانواده را به مکان دور افتاده‌ای تبعیید کنند و در حال حاضر تقریبن کسی حق ملاقات با خانواده وی را نداشته و از زمان بازداشت انور حسین‌پناهی تا‌کنون 30 تن از اقوام و نزدیکان وی بازداشت و روانه زندان شده‌اند.

انور حسین‌پناهی‌ در ابتدای دستگیری به مدت 6 ماه تحت شکنجه‌های روحی و جسمی شدیدی قرار می‌گیرد از جمله بستن وی به میله‌های حیاط زندان در زمستان است در حالی که دچار شکستگی دنده و عفونت کلیه بوده و همین امر موجب بی‌هوشی وی از شدت درد و سرما می‌شود و این کار بارها و بارها ادامه می‌یابد. و در تمام این مدت خانواده وی در بی‌خبری مطلق از دستگیری وی بوده‌اند در حالی‌که بارها به مراجع قضایی مراجعه کرده بودند .

وی در رابطه با قتل   برادر‌ش اشرف حسین‌پناهی 34 ساله گفت‌: «وی  برای اثبات بی‌گناهی انور اقدام به جمع‌آوری مدرک می‌کند و مدارک را به امضای 5000 تن از معتمدین وریش سفیدان منطقه می‌رساند سپس راهی تهران شده تا مدارک را به قوه قضاییه ارایه دهد اما در میان راه به‌طور مرموزی به قتل می‌رسد و جسد وی توسط اهالی روستای تاته رشید شناسایی و تحویل خانوده‌اش می‌گردد پزشک قانونی علت مرگ را اصابت شیی سخت به سر وی و در اثر آن ضربه مغزی اعلام می‌کند و اهالی محل شهادت می‌دهند که در زمان قتل شاهد حضور اتومبیل ناشناسی در محل بوده‌اند اما پی‌گیری‌های خانواده و شکایات آنان تا این زمان بی‌پاسخ مانده است.»

به آقای دادستان نوشتم که کشتن دختری که دو بار دست به خودکشی زده‌، هنر نیست زندگی بخشیدن به او هنر است ولی کو، گوش شنوای درد مردم‌؟

امجد حسین‌پناهی برادر نام‌برده ‌می‌گوید‌: «پس از مرگ اشرف برادر کوچک‌تر افشین در صدد ادامه اقدامات برادر بر آمد که وی نیز دستگیر و تحت شکنجه در بازداشت‌گاه قروه قرار می‌گردد و همین امر موجب از دست دادن بیش از  50 درصد بیناییش می‌شود وی که تنها 19 سال دارد به دلیل پی‌گیری پرونده برادرانش به یک سال حبس محکوم شده و در حال حاضر در حال گذراندن حبسش می‌باشد.»

وی در ادامه گفت‌: «هفته‌ای یک بار و گاهن دو‌بار خانه آنان مورد بازرسی قرار گرفته و کلیه وسایل ارتباطی آنان از جمله تلفن تحت کنترل است و رفت و آمدهای تمامی افراد خانواده را زیر نظر قرار داده‌اند به‌طوری که تماس با آنان بون مشکل امکان پذیر نیست.»

و صدها زندانی کرد دیگر که به دلایل نا‌معلوم بازداشت و به اتهامات واهی و غیر‌قانونی شکنجه و اعدام می‌شوند این نسل‌کشی تا کی ادامه خواهد داشت‌؟

مسئله‌ای که در تمامی این اعدام‌ها مشترک است نداشتن مدرک‌، و اعدام بدون اطلاع وکیل و خانواده آنان است‌. اگر سازمان‌های مدافع حقوق بشر مسئله کردها را جدی مورد توجه قرار ندهند و برخورد با کردها را به عنوان یکی از مسایل آشکار نقض حقوق بشر در نظر نگیرند شاید دیری نخواهد گذشت که از نسل کردهای ایرانی تبار جز تعداد انگشت شمار باقی نماند .

منبع‌ها:

ویکی پدیا

وب‌سایت کمپین حقوق بشر ایران

هرانا

بی‌بی‌سی

رادیو فردا

وبلاگ خانم خدیجه مقدم


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، سازمان عفو بین‌الملل خواستار تهیه گزارشی در خصوص کشته‌شدن دست‌کم 14 تن از زندانیان محبوس در زندان قزل حصار، یکی از زندان‌های اطراف تهران، هم‌زمان با درگیری به‌وجود آمده در این مکان شده است.

این حادثه در زندان قزل‌حصار، یکی از زندان‌های پرجمعیت تهران، با درگیری زندانیان و مسوولان زندان در شام‌گاه سه‌شنبه هفته گذشته روی داد. این در حالی است که رییس زندان از آغاز تحقیقات گسترده در این زمینه خبر داده است.

سازمان عفو بین‌الملل این حادثه را «نگران‌کننده» خوانده است. معاون این سازمان در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا اظهار داشت: «وظیفه زندان‌بان‌ها و مسوولان زندان نگه‌داری و حفاظت از جان زندانیان است که باید در این خصوص بیش از پیش خویشتن‌داری را مورد توجه قرار دهند.»

وی در ادامه تصریح کرد: «تحقیق و تفحص در خصوص مرگ این افراد ضروری است که باید آن را شفاف و مستقل، و تحت قوانین  استاندارد بین‌المللی حقوق بشر مانند آن‌چه در حداقل قوانین موجود برای رفتار با زندانیان و همه اشخاصی که مسوولیت این زندانیان را برعهده دارند، انجام شود.»

معاون سازمان عفو بین‌الملل در انتها افزود: «متاسفانه دست‌گاه قضایی جمهوری اسلامی به طور معمول در انجام تحقیقات این چنینی ضغیف عمل کرده، بنابراین درخواست ما از جامعه بین‌الملل این است که هم‌زمان با برگزاری نشست فعلی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، گزارش‌گر ویژه‌ای را برای نظارت و گزارش در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران انتخاب کنند.»

شایان ذکر است که رسانه فارس، منسوب به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، در گزارشی ضمن پرداختن به این موضوع، عنوان کرده است که زندانیان معترض قصد فرار از زندان را داشته و به تخریب برخی تاسیسات، شکستن شیشه‌ها و ضرب و شتم زندان‌بانان مبادرت کرده بودند. در این گزارش بدون اشاره به استفاده ماموران از سلاح گرم، تاکید شده است که چند نفر هم «در اثر جراحت وارده و گازگرفتگی ناشی از دود» و آتش جان باختند.

بیشتر بخوانید:

«چند کشته و مجروح در زندان قزلحصار»


 


Amnesty International has called for an investigation into reports that up to 14 people were killed in a disturbance in a jail near Tehran this week. The incident at the overcrowded Qezel Hesar prison in Karaj occurred on Tuesday night when clashes broke out involving prisoners and prison guards.

The Prisons Chief said that a judicial investigation has been launched. "Such a high death toll is extremely worrying. Prison officials have a responsibility to maintain order and to protect the lives of prisoners, but must exercise restraint,” said Hassiba Hadj Sahraoui, Deputy Director of Amnesty International's Middle East and North Africa Programme.

"A prompt inquiry into these deaths is essential but it must be independent and transparent, as international human rights standards require, such as those set out in the Standard Minimum Rules for the Treatment of Prisoners and the Body of Principles for the protection of All Persons under Any Form of Detention or Imprisonment."

“Unfortunately the Iranian Judiciary  has routinely failed to carry out such investigations, so we are once again calling on the international community to use the current session of the UN Human Rights Council to create a Special Rapporteur to monitor and report on human rights in the Iran."

Prison authorities said the riot was sparked by death row prisoners and drug-trafficking and possession offenders committing arson and other destructive acts in an attempt to escape, as well as attacking prison guards.

Prison authorities said the riot was sparked by death row prisoners and drug-trafficking and possession offenders committing arson and other destructive acts in an attempt to escape, as well as attacking prison guards.

However, human rights activist groups told Amnesty International the prisoners were protesting at poor conditions and attempts to transfer some of the inmates for execution.

One activist based abroad said he had been in contact with a prisoner from inside Section 2 of prison until the early hours of Wednesday, when the phone lines were cut.

"The prisoners took over Sections 2 and 3 of the prison," the activist told Amnesty International."

“I was told that armed guards had stationed themselves on the roof of the prison and outside the doors to the section and the prisoners set fire to bedding to try to stop the guards from entering.  The prisoner told me that the guards were shooting at everyone."

There are reports that at least six people died from gunshot wounds and over 100 may have been injured, with some dying in – or on the way to – medical centres.

Iranian State Television reportedly said on Wednesday that 14 people had died, including at least nine prisoners, and 33 had been injured.  Prison guards may have also been among the fatalities.

“We know that the Iranian authorities are on a killing spree at the moment, having executed well over 100 people – mainly alleged drugs offenders – since the start of the year. This is yet one more reason why they should immediately order a moratorium on all executions,” added Hassiba Hadj Sahraoui.


 


آن‌چه در این بخش می‌آیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

فرامرز دادرس / پژوهش‌گر و کارشناس اطلاعاتی

منبع: فرهنگ ایران

به گزارش خبر‌گزاری فرانسه، سیف‌الاسلام قذافی، پسر سرهنگ قذافی، افشا کرد که لیبی در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه، به نیکلا سارکوزی، کمک مالی کرده است. پسر قذافی از آقای سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه، در‌خواست کرد که  این پول را پس دهد.

چهارشنبه شانزدهم مارس 2011، سیف‌الاسلام قذافی در گفت‌وگویی با خبرنگار یورو نیوز اعلام کرد: « ما هزینه تبلیغات انتخابات سارکوزی را پرداخته‌ایم» سیف‌الاسلام افزود: «‌نخستین چیزی که ما از این دلقک‌، می‌خواهیم آن است که پول مردم لیبی را پس دهد.» وی گفت: « ما اسناد و مدارک بانکی درباره انتقال این پول در دست داریم.» سیف‌الاسلام قول داد که این مدارک را به‌زودی انتشار خواهد داد. نیکلا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه، این اتهام  را رد کرد.

هدف از پخش این «خبر سری»‌ فراهم آوردن سقوط سارکوزی می‌باشد،‌ در تاریخ دهم مارس،  پس از ملاقات رسمی نیکلا سارکوزی، با نمایندگان مخالفین حکومت قذافی در پاریس و پشتیبانی از آنان، قذافی تهدید کرده بود که علیه سارکوزی‌، دست به افشاگری خواهد زد.

انتخابات آینده ریاست جمهوری فرانسه در سال 2012 می‌باشد، هم‌اکنون آقای سارکوزی در همه نظر‌خواهی‌هایی که به تازگی انجام شده، محبوبیت خود را به‌شدت از دست داده است، این افشاگری اگر با مدارکی که سیف‌الاسلام قذافی ادعا می‌کند، هم‌راه باشد، می‌تواند ضربه سنگینی به نیکلا سارکوزی و حزب او در انتخابات آینده وارد آورد، و موقعیت بین‌المللی فرانسه را نیز تضعیف کند.

چند ماه پیش نیز آقای سارکوزی متهم شد که از کمک‌های مالی، خانم لیلیان بتانکور، سومین زن ثروت‌مند جهان و بیوه مالک شرکت اورال، برای مبارزات انتخاباتی خود بر خوردار شده است، پرونده این ماجرا هنوز بسته نشده است.

چند ماه پیش نیز آقای سارکوزی متهم شد که از کمک‌های مالی، خانم لیلیان بتانکور، سومین زن ثروت‌مند جهان و بیوه مالک شرکت اورال، برای مبارزات انتخاباتی خود بر خوردار شده است، پرونده این ماجرا هنوز بسته نشده است.

فرانسه نخستین کشوری است که رسمن از مخالفین قذافی پشتیبانی کرد و کوشید تا کشور‌های اروپایی و آمریکا را به برقراری منطقه ممنوعه پرواز در آسمان لیبی تشویق کند، آقای اوباما‌، رییس جمهوری آمریکا، مایل نیست  که کشورش در لیبی در‌گیر شود.

مزدوران قذافی و نیروهای وفادار به دیکتاتور لیبی، از این ناهماهنگی میان کشور‌های اروپایی و آمریکا سود برده و به بازگیری بخش‌هایی که به دست نیروهای مخالف قذافی افتاده بود اقدام کردند.

دو روز پیش در چهاردهم مارس، نشریه آفریقای جوان، فاش کرد که یک فرستاده قذافی که درتاریخ نهم مارس به پاریس آمده بود، پس از بازداشت در فرودگاه این شهر، به مقصد مصر اخراج شد.

علی تریکی، وزیر پیشین امور خارجه لیبی در تاریخ نهم مارس به فرانسه آمد، وی حامل پیامی از سوی سرهنگ معمر قذافی،  برای مقامات فرانسوی بود. هواپیمای شخصی حامل علی تریکی، که ظاهرن در نظر داشت به مصر برود، از برج مراقبت فرودگاه پاریس به دلیل کمبود سوخت،  درخواست فرود اجباری کرد، هواپیما در فرودگاه بورژ، در شمال پاریس فرود آمد.تریکی، مدت دو ساعت در دفتر پلیس مرزی فرانسه بازداشت شد و پلیس وی را مورد بازدید بدنی قرار داد. پلیس فرانسه گمان می‌برد که تریکی،  قصد دارد به نمایندگان مخالف قذافی که قرار بود فردای آن روز به ملاقات نیکلا سارکوزی، در کاخ الیزه بروند، بپیوندد ولی تریکی، مدعی شد که حامل پیامی از سوی قذافی برای مقامات فرانسوی می‌باشد.

علی تریکی، توانست یک ویزای چهل و هشت ساعته از پلیس فرانسه در یافت کند و شب را در هتل پلازا آتنه، در خیابان مونتاین، نزدیک شانزه لیزه گذراند و فردای آن روز به قاهره پرواز کرد.

هر چه که پیش آید، آقای سارکوزی، بهای شجاعتش در پشتیبانی از مخالفین قذافی را خواهد پرداخت، کاری که دیگر سران کشور ها ی دل‌سوز حقوق بشر از انجام آن سرباز زدند.

 


 


آرش شریفی

روابط عمومی انجمن حمایت از پناه‌جویان ایرانی- ترکیه(نوشهیر)

حوادث و ناامنی‌های پس از انتخابات 88 در ایران باعث شد که بسیاری از فعالین سیاسی اجتماعی، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، دانش‌جویان، فعالین حقوق بشری و زنان به دلایل متعددی به ترکیه پناه بیاورند. برخی به خاطر فعالیت با احزاب و شخصیت‌های سیاسی و برخی دیگر به خاطر فعالیت مستقل حقوق بشری، شرکت در اعتراضات دانشجویی، اعتراضات کارگری، نویسندگی و خبرنگاری متواری شده اند. برخی به‌دلیل اعتقاد به ادیان زرتشت، مسیحی، بهایی و اهل حق و یا به دلیل تغییر مذهب ناچار به ترک دیار شدند… اینک همین فعالین سیاسی-اجتماعی در ترکیه با تاسیس انجمن حمایت از پناه‌جویان ایرانی- نوشهیر گرد هم آمده تا هم باورها و فرهنگ و آداب و سنن ایران زمین را زنده نگه دارند و هم برای احقاق حقوق خود و اجحاف‌هایی که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل- دفتر آنکارا در حق آن‌ها به وجود آورده و حقوق پایه‌ای آن‌ها را به گونه‌ای سلب کرده؛ به مبارزه بنشیند.

انجمن حمایت از پناه‌جویان ایرانی- نوشهیر مراسم جشن چهارشنبه سوری را که از جشن‌های آریایی بوده و به عنوان پیش درآمد نوروز وجود داشته با حضور 150 نفر از اعضا‌ انجمن، مهمانان و هنرمندان تاتر و موسیقی برگزار کرد.

در ابتدای مراسم سرود ملی ای ایران شور و هیجان خاصی به جمع انجمن بخشید و نمناکی و عشق را می‌شد از گسترده نگاه همگان صید کرد. پس از آن مانیفست انجمن پناه‌جویان ایرانی- ترکیه (نوشهیر) توسط سخن‌گوی انجمن (صلاح عزیزیان) بیان و نقطه نظرات اعضا‌ و مهمانان حاضر در جمع و هم‌چنین پرسش و پاسخ‌هایی صورت گرفت که نماینده عالی انجمن حمایتی از پناه‌جویان ایرانی به تمامی سوالات و پرسش‌های انجام شده، جواب‌گو شدند.

مجریان این برنامه (رضا ترابی و هستی قهرمانی) با مهارت خود در اجرا و سخن وری بار غنای بیش‌تری به این مراسم داده و با اجرا و هنرنمانی خانم ساقی عقیلی (نقال و تآتریست پناهنده در ترکیه) که توانست با مهارت و شیوه بیان و حرکات خود دو پرده از شا‌ه‌نامه خوانی و چگونگی پیدایش آتش را به صورت انفرادی اجرا‌ کرده، و غنای بیش‌تری به مراسم ببخشد.

مهم‌ترین هدف اصلی از ارایه  نمایش چگونگی پیدایش آتش توسط ندا آفرید، برجسته کردن نماد فرهنگی آتش در تاریخ ایران زمین بود که به زیبایی و با حرکات موزون ساقی برای همگان روشن و اجرا‌ شد، در این نمایش دلیل اصلی گرایش و احترام ایرانیان به آتش، پاکی آتش بوده نه پرستش آتش.

ساعاتی از برنامه مختص به اجرای هنرمندان موزیک و آواز بود که نوازندگان دیار میرسیدی(نی) و پیشوا میرسیدی ( تنبک)، امیر شریفی(گیتار و کیبورد)، سیروان عنایتی( فلوت) و رضا ترابی(آواز) اجراهای جمعی و تک نفره خود را به معرض دید همگان قرار داده و موجب شعف حاضرین در جمع شدند.‌

در پایان طبق روال هر برنامه و مراسمی اعضا‌ انجمن حمایت از پناه‌جویان ایرانی- نوشهیر و دیگر مهمان حاضر با پای‌کوبی و اجرا‌ رقص‌های کردی، گیلکی و آذری مجلس مفرحی را به نمایش گذاشته و این چنین از مراسم چهارشنبه سوری 2011 استقبال نمودند.


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

بیست و هفتم اسفند برابر با زادروز «مهدی آذریزدی»، نویسنده کودک و نوجوان ایرانی است. وی زاده سال 1301 بود و مجموعه «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» از مشهورترین آثار وی است که او در آن‌ها به بازنویسی قصه‌های کهن برای کودکان پرداخته بود. آذریزدی سرانجام در هجدهم تیر سال 1388 درگذشت.

«مهدی آذر یزدی» در بیست و هفتم سال ۱۳۰۱ در روستای «خرم‌شاه، یزد» در خانواده‌ای تازه مسلمان با اجداد زرتشتی زاده شد. مختصرخواندن و نوشتن را در خانه از پدر و قرآن را از مادربزرگ فرا گرفت. او از هشت سالگی هم‌راه پدرش در زمین رعیتی کار کرد و در بیست سالگی از کار بنایی به کار در کارگاه جوراب بافی یزد کشیده شد.

پس از آن‌که صاحب کارگاه جوراب بافی تصمیم به تاسیس دومین کتاب‌فروشی شهر یزد گرفت، او را از میان شاگردان کارگاه به کتاب‌فروشی منتقل کرد. کار در کتاب‌فروشی زمینه آشنایی او با اهالی شعر و ادب را فراهم کرد، و پس از مدتی به تهران نقل مکان کرد و در چاپ‌خانه علمی واقع در خیابان «ناصرخسرو» مشغول به ‌کار شد.

وی در سال ۱۳۳۵ و در سن سی و پنج سالگی، پس از آن‌که قصه‌ای از «انوار سهیلی» در چاپ‌خانه توجه‌اش را به خود جلب کرد و با الهام گرفتن از آن به فکر ساده‌نویسی قصه، آن‌طور که مناسب کودکان باشد افتاد و با توجه به زمینه مطالعات وسیع قبلی‌اش شروع به نوشتن داستان‌های گوناگون برای کودکان کرد. او در این راه پنج کتاب در مجموعه «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» و پنج کتاب کوچک‌تر در مجموعه «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن» انتشار داد.

جلدسوم قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب او در سال 1345 برنده جایزه «یونسکو» شد و جلد چهارم و پنجم این کتاب از طرف شورای کتاب کودک درسال‌های 1345، 1346 به عنوان کتاب سال شناخته شدند، کتاب «بچه آدم» نیز درسال 1347 کتاب برگزیده سال شناخته شد.

مهدی آذریزدی هرگز ازدواج نکرد و هیچ‌گاه به کار دولتی هم مشغول نشد. او افزون بر نویسندگی به امور غلط‌گیری و فهرست اعلام‌نویسی تا سال‌های آخر زندگی‌اش ادامه داد و مدتی پیش از مرگ‌اش گفته بود که نوشته‌های دیگری هم دارد، که به دلیل عدم صدور مجوز انتشار از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انگیزه تکمیل‌شان را از دست داده و آن‌ها را ناتمام گذاشته است.

وی تکیه‌گاه سال‌های پایانی زندگی‌اش را از سال‌های ‌1327، ‌1328 داشت. زمانی در یک عکاسی کار می‌کرد یک پسربچه‌ی هفت، هشت‌ساله‌ی بی‌سواد برای کار آن‌جا می‌رود. وقتی به‌ خاطر سواد نداشتن، ناامید از گرفتن کار روی پله‌ها گریه می‌کرد، آذریزدی با پیش‌نهاد هم‌کارش، او را پسر خود می‌داند. در آن زمان به او گفتم: «پسر من و حالا بچه‌هایش به من می‌گویند پدربزرگ».

اما سرانجام مهدی آذریزدی آخرین‌بار که به خانه پسر خوانده‌اش در شهر کرج آمده بود تا نوشتن را سر بگیرد و دو تا از کتاب‌هایش را کامل کند و به چاپ برساند به سبب عفونت ریه راهی بیمارستان شد و پس از مدتی در هجدهم تیرماه سال ۱۳۸۸ و در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان «آتیه» تهران درگذشت.

وی که بزرگ‌ترین لذت زندگی خود را، کتاب خواندن می‌دانست ‌گفته: هراسم از این است که عمرم به ‌پایان برسد و حسرت کتاب‌های نخوانده را با خود به ‌هم‌راه داشته باشم. در واقع، تنها لذت زندگی‌اش، کتاب خواندن بود و عنوان می‌کرد: سرم را که توی کتاب می‌کنم، مثل یک آدم مست، دنیا روی سرم خراب می‌شود. این تنها لذتی است که می‌شناسم.

 

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

گوگل

عصر ایران

مشاهیر ماندگار

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اظهار داشت که مهندسان نیروگاه برق فوکوشیمای ژاپن موفق شده‌اند یک کابل برق را به راکتور شماره دو وصل کنند. اتصال برق این راکتور به مهندسان امکان می‌دهد پمپ‌هایی را که کارشان کمک به خنک کردن راکتور است به کار بیاندازند.

به گزارش الجزیره، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت که این کابل در ساعت 17:30 به وقت محلی در روز پنج‌شنبه وصل شده است و مهندسان در نظر دارند پس از پایان آب‌فشانی بر راکتور شماره 3 برق را وصل کنند.

یوکیا آمانو مدیر این آژانس درحال سفر به توکیو است تا در جریان تازه ترین تحولات قرار گیرد.

از زمان زلزله 9 درجه‌ای در مقیاس ریشتر روز جمعه و سونامی متعاقب آن، کارکنان نیروگاه فوکوشیما برای جلوگیری از افزایش بیش از حد دمای میله‌های سوختی در راکتور در تلاش بوده‌اند.

این در حالی است که آمار تلفات تایید شده در اثر زلزله و سونامی اکنون بالاتر از 5400 نفر است.

بیش از 9500 نفر ناپدید هستند و ده‌ها هزار نفر در پناه‌‌گاه‌های موقتی زندگی می‌کنند.

باراک اوباما رییس جمهور آمریکا اعلام کرد مطمئن است که مردم «قوی و با استقامت» ژاپن از بحران سر‌بلند خواهند کرد و این کشور قوی‌تر از قبل بحران را پشت‌سر خواهد گذاشت.

بحران راکتورهای اتمی زمانی شروع شد که برق نیروگاه فوکوشیما در اثر آن فاجعه طبیعی آسیب دید و ژنراتورهای یدکی نیز از کار افتادند.

بیشتر بخوانید:

«تخلیه نیروگاه فوکوشیما در پی افزایش تشعشعات»

 

 


 


انور میرستاری / اتحاد برای ایران – بلژیک

Click here to view the embedded video.

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

در پی انتشار خبر صدور دستور اخراج کامران نجف‌زاده، خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی از پاریس، یک دیپلمات فرانسوی که از افشای نامش خودداری کرد از بررسی وضعیت همه خبرنگاران رسانه‌های وابسته به دولت ایران در فرانسه خبر داد.

وی در ادامه عنوان کرد: «به احتمال زیاد بیش‌تر این خبرنگاران از فرانسه اخراج خواهند شد.»

این دیپلمات فرانسوی تایید کرد که نام کامران نجف‌زاده، خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم در این فهرست قرار دارد.

این در تصیمیم در حالی اتخاذ شده است که جی دشموخ، سردبیر خبرگزاری فرانسه در تهران، جمعه گذشته به دستور مقامات دولتی جمهوری اسلامی از این کشور اخراج شده بود.

دولت رسانه‌های بین‌المللی را به دامن زدن به «اغتشاشات» در ایران و تبلیغ علیه حکومت این کشور متهم می‌کند.

این در حالی است که فشار دولت جمهوری اسلامی بر رسانه‌ها از جمله مواردی است که مورد انتقاد مکرر نهادها و سازمان‌های مدافع حقوق بشر و چهره‌های معترض به دولت قرار گرفته است.

لازم به اشاره است آقای نجف‌زاده پیش از سفر به فرانسه، در برنامه خبری «بیست و سی» در تلویزیون ایران مشغول به کار بود.

 


 


رادیو کوچه


1813 میلادی - زادروز «کریستین فریدریش هبل» ((Christian Friedrich Hebbel، نمایش‏نامه‏نویس، شاعر و منتقد آلمانی، است. با انتشار برخی از نوشته‏های هبل در مجله‏های ادبی هامبورگ آلمان، وی راه آینده خود را در این مسیر برگزید و پس از تحصیلی نیمه‌کاره، به نگارش پرداخت. هبل در طول سال‏های کار، آثار متعدد و معروفی نوشت که «یادداشت‏های روزانه»، «تراژدی ماریا ماگدالنا» و «هرود و ماریا منه» از آن جمله‏اند. آثار نمایشی هبل شامل نمایش اندیشه‏ها و احساس‏های بدبینانه و نامطبوع زندگی است که همگی روح تیره و تنهایى و شکست را نمایان می‏کند. نامه‏های هبل نیز نه تنها به سبب گیرایى، بلکه به علت اهمیتی که از نظر تاریخ و نقد ادبی دارد، بسیار جلب توجه کرده و جز نوشته‏های رسمی آلمان درآمده است. هبل نوعی از درام، آفرید که در آن‏ها شخصیت‏هایى که زندگی‏شان در روحی بی‏قرار و خویشتن‏خواهی شدید می‏گذرد ترسیم شده و او در آن‏ها به توصیف ابرمردان و زنان برتر پرداخته است. وی هم‏چنین در آثارش به مسئله تضاد عاطفی در شخصیت آدمی پرداخته است.

1815 میلادی - در چنین روزی کنفدراسیون سوئیس اعلام موجودیت کرد. سوئیس از چندین کانتون تشکیل شده است که هر یک دارای قانون و مجلس مقننه جداگانه هستند. سوئیس کشوری است در اروپای مرکزی بین «آلمان» و «ایتالیا». نژاد مردم این کشور ترکیبی از نژادهای «ژرمن» و «لاتین» است. اکثر مردم این کشور از مذاهب «پروتستان» و «کاتولیک» پیروی می‌کنند. زبان رسمی آن سه زبان آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی است. حکومت این کشور در حال حاضر «جمهوری فدرال» است. به هنگام تشکیل کنفدراسیون سوئیس از بیست‌و‌شش ایالت تشکیل شده بود. سوئیس از کنفدراسیون به سوی فدرالیسم حرکت کرده است.

1932 میلادی - زادروز «جان هویر آپدایک» (John Hoyer Updike) نویسنده رمان و داستان کوتاه، شاعر، منتقد ادبی و هنری آمریکایی است. او بیش از همه به‌خاطر رمان‌های چهارگانه خرگوش‌ها، به شهرت رسید. وی نگارش  این مجموعه را در سال ۱۹۶۰ آغاز کرد. نخستین رمان از چهارگانه خرگوش، جای‌گاه او را به‌عنوان یک رمان‌نویس برجسته تثبیت کرد. این‌سری از رمان‌ها درباره شخصیتی به‌نام هری «ربیت» است که داستان زندگی او در این مجموعه پی‌گیری می‌شود. قهرمان اصلی این رمان‌ها در قالب یک بسکتبالیست دبیرستانی، فروشنده، خانه‌دار، و .. به‌عنوان نمادی از طبقه متوسط جامعه آمریکا، ظاهر می‌شود.

1962 میلادی - در چنین روزی جنگ «الجزایر» پس از هفت‌و‌نیم سال و به جای گذاردن دویست‌و‌پنجاه هزار کشته پایان یافت. جمهوری دمکراتیک خلق الجزایر با بیش از دو میلیون کیلومترمربع مساحت در شمال غربی قاره آفریقا و در ساحل جنوبی دریای مدیترانه قرار گرفته است. حدود ۹۹ در‌صد از مردم این کشور از تیره «عرب بربر» هستند و کم‌تر از یک‌درصد آن‌ها نژاد اروپایی دارند. مسلمانان اهل تسنن ۹۹ درصد ساکنان الجزایر را تشکیل می‌دهند و حدود یک‌درصد از مردم هم به دین مسیح و یا یهود اعتقاد دارند. زبان رسمی کشور الجزایر عربی است.

1842 میلادی - زادروز «استفان مالارمه» Stephane Mallarme)) شاعر فرانسوی است. وی در نوجوانی به انگلستان رفت و در آنجا نیز ازدواج کرد. وی پس از آن عازم پاریس شد و در این شهر به ترجمه اشعار «ادگار آلن پو» پرداخت. او را رهبر مکتب «سمبولیسم» در ادبیات می‌شناسند. شاعران سمبولیست در جست‌وجوى راه گریزى از سختی‌ها و نابسامانی‌هاى روحى و اجتماعى بودند. تصور وجود جهانى آرمانى در فراسوى طبیعت، پاسخى به نیازهاى روحى این عده بود. و اما «پس از نیمه شب» عنوان مهم‌ترین اثر اوست. استفان سرانجام در سال 1898 میلادی در‌گذشت.

——————————————————

برخی از روی‌دادهای دیگر

1978 میلادی - «ذوالفقار علی بوتو» نخست‌وزیر پیشین پاکستان، به جرم قتل نزدیکان یکی از رقبای سیاسی‌اش به اعدام محکوم شد.

1320 خورشیدی - مجلس شورای ملی قانون منع احتکار را که نخستین پیشنهاد کابینه وقت بود و با قید فوریت تسلیم شده بود، از تصویب گذراند.

1274 خورشیدی - زادروز «تاج‌الملوک آیرملو» معروف به «ملکه مادر» دومین همسر رضاشاه پهلوی


 


گفت‌وگوی رضا پهلوی با صدای آمریکا بخش فارسی

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، شورای امنیت سازمان ملل متحد پرواز کلیه هواپیماها بر فراز لیبی را ممنوع اعلام کرده و به کشورهای دیگر اجازه داده است که برای اجرای این منع، برقراری آتش بس و دفاع از غیرنظامیان «تمام تدابیر لازم» از جمله گزینه نظامی را اتخاذ کنند.

به گزارش الجزیره، نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت در نیویورک دومین قطع‌نامه این نهاد را علیه حکومت سرهنگ قذافی تصویب کردند که برای اولین بار اجازه توسل به گزینه نظامی برای دفاع از غیرنظامیان را داده است.

این قطع‌نامه با هدف حفاظت از «غیرنظامیان و مناطق با جمعیت غیرنظامی» در برابر حملات نیروهای دولتی، به ویژه پرواز تمام هواپیماها بر فراز آسمان لیبی را ممنوع کرده است.

هم‌زمان با مذاکرات اعضای شورای امنیت در مقر سازمان ملل متحد، نیروی هوایی لیبی مواضع شورشیان در شهر بنغازی، دومین شهر بزرگ این کشور را بمباران کرد.

معمر قذافی، رهبر لیبی نیز هشدار داده است که به شورشیان در بنغازی که مرکز اصلی مخالفانش است، «رحم» نخواهد کرد.

قطع‌نامه شورای امنیت با ۱۰ رای موافق در برابر پنج رای ممتنع تصویب شد. روسیه و چین از جمله کشورهایی بودند که به این قطع‌نامه رای ممتنع دادند.

این در حالی است که موسی ابراهیم، سخن‌گوی دولت لیبی، پنج‌شنبه در طرابلس گفت که اعمال منطقه پرواز ممنوع، غیرقانونی خواهد بود و مردم لیبی را علیه تهدید خارجی متحد خواهد کرد.

یک مقام دیگر دولت لیبی نیز هشدار داد که این کشور در صورت اعمال منطقه ممنوعه پروازی توسط جامعه بین المللی، تمام هواپیماهایی که بر فراز دریای مدیترانه به پرواز در آیند را هدف قرار خواهند داد.

بیشتر بخوانید:

«تصرف شهرهای لیبی توسط نیروهای قذافی»

 

 


 


با تلاش مهندسان نیروگاه برق،

«اتصال برق به راکتور شماره دو فوکوشیمای ژاپن»


خبر / رادیو کوچه

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اظهار داشت که مهندسان نیروگاه برق فوکوشیمای ژاپن موفق شده‌اند یک کابل برق را به راکتور شماره دو وصل کنند. اتصال برق این راکتور به مهندسان امکان می‌دهد پمپ‌هایی را که کارشان کمک به خنک کردن راکتور است به کار بیاندازند.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت که این کابل در ساعت 17:30 به وقت محلی در روز پنج‌شنبه وصل شده است و مهندسان در نظر دارند پس از پایان آب‌فشانی بر راکتور شماره 3 برق را وصل کنند.

یوکیا آمانو مدیر این آژانس درحال سفر به توکیو است تا در جریان تازه ترین تحولات قرار گیرد.

از زمان زلزله 9 درجه‌ای در مقیاس ریشتر روز جمعه و سونامی متعاقب آن، کارکنان نیروگاه فوکوشیما برای جلوگیری از افزایش بیش از حد دمای میله‌های سوختی در راکتور در تلاش بوده‌اند.

این در حالی است که آمار تلفات تایید شده در اثر زلزله و سونامی اکنون بالاتر از 5400 نفر است.

بیش از 9500 نفر ناپدید هستند و ده‌ها هزار نفر در پناه‌‌گاه‌های موقتی زندگی می‌کنند.

باراک اوباما رییس جمهور آمریکا اعلام کرد مطمئن است که مردم «قوی و با استقامت» ژاپن از بحران سر‌بلند خواهند کرد و این کشور قوی‌تر از قبل بحران را پشت‌سر خواهد گذاشت.

بحران راکتورهای اتمی زمانی شروع شد که برق نیروگاه فوکوشیما در اثر آن فاجعه طبیعی آسیب دید و ژنراتورهای یدکی نیز از کار افتادند.

……………………………………………………………

درخواست عفو بین‌الملل از سازمان ملل:

«انتخاب گزارش‌گر جهت رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران»

خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، سازمان عفو بین‌الملل خواستار تهیه گزارشی در خصوص کشته‌شدن دست‌کم 14 تن از زندانیان محبوس در زندان قزل حصار، یکی از زندان‌های اطراف تهران، هم‌زمان با درگیری به‌وجود آمده در این مکان شده است.

این حادثه در زندان قزل‌حصار، یکی از زندان‌های پرجمعیت تهران، با درگیری زندانیان و مسوولان زندان در شام‌گاه سه‌شنبه هفته گذشته روی داد. این در حالی است که رییس زندان از آغاز تحقیقات گسترده در این زمینه خبر داده است.

سازمان عفو بین‌الملل این حادثه را «نگران‌کننده» خوانده است. معاون این سازمان در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا اظهار داشت: «وظیفه زندان‌بان‌ها و مسوولان زندان نگه‌داری و حفاظت از جان زندانیان است که باید در این خصوص بیش از پیش خویشتن‌داری را مورد توجه قرار دهند.»

وی در ادامه تصریح کرد: «تحقیق و تفحص در خصوص مرگ این افراد ضروری است که باید آن را شفاف و مستقل، و تحت قوانین  استاندارد بین‌المللی حقوق بشر مانند آن‌چه در حداقل قوانین موجود برای رفتار با زندانیان و همه اشخاصی که مسوولیت این زندانیان را برعهده دارند، انجام شود.»

معاون سازمان عفو بین‌الملل در انتها افزود: «متاسفانه دست‌گاه قضایی جمهوری اسلامی به طور معمول در انجام تحقیقات این چنینی ضغیف عمل کرده، بنابراین درخواست ما از جامعه بین‌الملل این است که هم‌زمان با برگزاری نشست فعلی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، گزارش‌گر ویژه‌ای را برای نظارت و گزارش در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران انتخاب کنند.»

……………………………………………………………

از روز جمعه آغاز می‌شود،

«حمله هوایی فرانسه و انگلیس علیه دولت لیبی»

خبر / رادیو کوچه

صبح روز جمعه 18 مارس، فرانسوا بارویین، سخن‌گوی دولت فرانسه، در رادیوی فرانسه اعلام کرد که زمان چندانی تا انجام حملات علیه دولت لیبی باقی نمانده است. گزارش‌های تائید نشده‌ای منتشر شده مبنی بر این که حملات با استفاده از جنگنده‌های بریتانیایی میراژ فرانسوی آغاز خواهد شد.

نیکولا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه، پیش‌تر عنوان کرده بود که حملات هوایی باید از اهداف به خصوصی، مثلن سیستم رادار و سنگرهای کنترل نیروهای سرهنگ قذافی شروع شود.

جنگنده‌های فرانسوی ممکن است از پای‌گاه‌های هوایی این کشور در جزیره کرس و کنار دریای مدیترانه، پروازهای خود را آغاز کنند.

……………………………………………………………

در دادگاه تجدیدنظر اعلام شد،

«تایید حکم حبس فعال مدنی در تبریز»

خبر / رادیو کوچه

بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه، در روزهای اخیر، حکم حبس ابراهیم دشتی که از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز صادر شده بود، پس از اعتراض وکیلش آقای نقی محمودی در دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی تایید شده است.

آقای دشتی در 21 بهمن ماه سال 88 به اتهام تبلیغ علییه نظام جمهوری اسلامی‌ و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور محاکمه و از اتهام اخیر تبرئه و صرفن از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به سه ماه و یک روز حبس محکوم شده بود.

هم‌چنین در همین ارتباط حسن ارک نیز به اتهامات مشابه محاکمه و حکم مشابه در مورد وی نیز صادر شده بود. ارتباط و مصاحبه با تلویزیون (گون‌آذ‌تی‌وی‌) علت دستگیری ابراهیم دشتی و حسن ارک بوده است.

وکیل هر دو متهم یادشده آقای نقی محمودی بوده است.

……………………………………………………………

حکم نهایی دادگاه،

«چهار سال حبس محکومیت کاوه کرمانشاهی»

خبر / رادیو کوچه

کاوه قاسمی کرمانشاهی روزنامه‌نگار و فعال حقوق‌ بشر از سوی شعبه‌ی چهارم دادگاه تجدیدنظر کرمانشاه به ریاست قاضی روشنی به تحمل ۴ سال حبس تعزیری در زندان دیزل آباد این شهر محکوم شده است.

این حکم با کاهش ۱ سال از میزان محکومیت ۵ ساله‌ی‌ متهم در دادگاه بدوی، روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ماه سال جاری به وکیل وی ابلاغ شد.

به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، این فعال حقوق بشر پیش از این توسط قاضی مرادی رییس شعبه‌ی اول دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و تبلیغ علیه نظام به واسطه‌ی انتشار اخبار و گزارش‌ها و انجام مصاحبه با رسانه‌ها، هم‌چنین ارتباط با خانواده زندانیان و جان‌باختگان سیاسی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

هم‌چنین علاوه بر توقیف گذرنامه و تعدادی از اسناد و مدارک شخصی، طبق رای صادره تمامی وسایل ضبط شده هنگام بازداشت، شامل یک دست‌گاه لپ‌تاپ، کیس کامپیوتر، گوشی موبایل، دوربین عکاسی و اقلام دیگر به عنوان آلات و ابزار جرم به نفع دولت جمهوری اسلامی مصادره شده است.

کاوه کرمانشاهی ۱۴ بهمن ماه سال گذشته در کرمانشاه بازداشت و پس از گذراندن حدود ۴ ماه حبس موقت در بازداشت‌گاه اداره اطلاعات این شهر، دوم خرداد ماه سال جاری با قرار وثیقه‌ی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. ۸۰ روز نخست بازداشتش را در سلول انفرادی و هفته‌ی آخر را نیز در اعتصاب غذا به سر برده بود.

……………………………………………………………

با تودیع وثیقه،

«آزادی علی کروبی فرزند بازداشت‌شده مهدی کروبی»

خبر/ رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، علی کروبی، فرزند سوم مهدی کروبی، از رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی، به قید وثیقه از زندان آزاد شده است.

به گزارش سحام نیوز، بعدازظهر پنج‌شنبه، علی کروبی با سپردن وثیقه یک میلیارد ریالی از زندان آزاد شد

لازم به توضیح است ماموران امنیتی ۲۵روز قبل طی تماسی تلفنی جهت دیدار با مهدی و فاطمه کروبی، به منزل آن‌ها مراجعه و پس از آن به هم‌راه همسرش بازداشت می‌شوند. ماموران امنیتی علی کروبی را به اتهام «جاسوسی» بازداشت کرده بودند.

……………………………………………………………

شورای امنیت سازمان ملل:

«تصویب منطقه ممنوع هوایی و گزینه نظامی علیه لیبی»

خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، شورای امنیت سازمان ملل متحد پرواز کلیه هواپیماها بر فراز لیبی را ممنوع اعلام کرده و به کشورهای دیگر اجازه داده است که برای اجرای این منع، برقراری آتش بس و دفاع از غیرنظامیان «تمام تدابیر لازم» از جمله گزینه نظامی را اتخاذ کنند.

به گزارش الجزیره، نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت در نیویورک دومین قطع‌نامه این نهاد را علیه حکومت سرهنگ قذافی تصویب کردند که برای اولین بار اجازه توسل به گزینه نظامی برای دفاع از غیرنظامیان را داده است.

این قطع‌نامه با هدف حفاظت از «غیرنظامیان و مناطق با جمعیت غیرنظامی» در برابر حملات نیروهای دولتی، به ویژه پرواز تمام هواپیماها بر فراز آسمان لیبی را ممنوع کرده است.

هم‌زمان با مذاکرات اعضای شورای امنیت در مقر سازمان ملل متحد، نیروی هوایی لیبی مواضع شورشیان در شهر بنغازی، دومین شهر بزرگ این کشور را بمباران کرد.

معمر قذافی، رهبر لیبی نیز هشدار داده است که به شورشیان در بنغازی که مرکز اصلی مخالفانش است، «رحم» نخواهد کرد.

قطع‌نامه شورای امنیت با ۱۰ رای موافق در برابر پنج رای ممتنع تصویب شد. روسیه و چین از جمله کشورهایی بودند که به این قطع‌نامه رای ممتنع دادند.

این در حالی است که موسی ابراهیم، سخن‌گوی دولت لیبی، پنج‌شنبه در طرابلس گفت که اعمال منطقه پرواز ممنوع، غیرقانونی خواهد بود و مردم لیبی را علیه تهدید خارجی متحد خواهد کرد.

یک مقام دیگر دولت لیبی نیز هشدار داد که این کشور در صورت اعمال منطقه ممنوعه پروازی توسط جامعه بین المللی، تمام هواپیماهایی که بر فراز دریای مدیترانه به پرواز در آیند را هدف قرار خواهند داد.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته