
امیر و کاملیا / رادیو کوچه
واژه «نوروز» یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهی فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی بهکار میرود: 1) نوروز عام، روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو. 2) نوروز خاص، روز ششم فروردین با نام «روز خرداد» ایرانیان باستان از نوروز بهعنوان «ناوا سردا» یعنی سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان «سغدیان» و «خوارزمشاهیان»، نوروز را «نوسارد» و «نوسارجی» به معنای سال نو مینامیدند. در متنهای گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است.
در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته میشوند. اما به باور دکتر «احسان یارشاطر» بنیانگذار «دانشنامه ایرانیکا»، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل (Nowruz) توصیه میشود. این شکل از املای واژه نوروز، هماکنون در نوشتههای «یونسکو» و بسیاری از متون سیاسی به کار میرود .
نوروز یکی از کهنترین جشنهای بهجا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سالنو محسوب میشود وتعطیل رسمی است. بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارچ را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهی ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد.

در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست. و به عنوان بهترین عید در میان عیدهای دیگر کشورهای جهان در این سازمان شناخته شده است زیرا آغاز بهار و زندگی است.
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، بهعنوان میراث غیرملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیدهبود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهی جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر بهعنوان «دبیرخانهی نوروز» شناخته شد. جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین میگذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد. در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجریشمسی بهکار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای «آسیای میانه» و «قفقاز»، تقویم میلادی متداول است و نوروز بهعنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود. منشا و زمان پیدایش نوروز، بهدرستی معلوم نیست. در برخی از متنهای کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ «طبری»، «جمشید» و در برخی دیگر از متنها، «کیومرث» بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است.
پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از «آذربایجان»، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به «بابلیان» نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
کوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا میکرد. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان «داریوش یکم»، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگ نوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است.
اما بررسیها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن میگرفتهاند. شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب کرد که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است.
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یکسال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند. شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشده است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب میماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بوده است.
«اردشیر بابکان»، بنیانگذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد. در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان «عباسیان» نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای «سامانیان» و «آل بویه»، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.
ر دوران «سلجوقیان»، بهدستور «جلالالدین ملکشاه» سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت کردند
در دوران «سلجوقیان»، بهدستور «جلالالدین ملکشاه» سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت کردند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، میبایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد. نوروز در دوران «صفویان» نیز برگزار میشد. در سال ۱۵۹۷ میلادی،« شاه عباس» صفوی مراسم نوروز را در عمارت «نقش جهان» اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بهعنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار میشود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومتها برای مدت زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند «ترکمنستان»، «قرقیزستان» و «تاجیکستان» ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان «میخاییل گورباچف» ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را بهگونهی پنهانی و یا در روستاها جشن میگرفتهاند. هم چنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز میگذاشتند. بهطور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی میکردند که آیینهای نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت میشناخت.
منطقهای که در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چند کشور میشود و همچنان در این کشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این کشورها با هم متفاوتاند. مثلن در افغانستان سفره هفتمیوه میچینند. اما در ایران سفره هفت سین میاندازند. جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، «بالکان»، «قزاقستان»، «تاتارستان»، در آسیای میانه «چین شرقی» (ترکستان چین)، «سودان»، «زنگبار»، در آسیای کوچک سراسر «قفقاز» تا «آستراخان» و نیز «آمریکای شمالی»، «هندوستان»، «پاکستان»، «بنگلادش»، «بوتان»، «نپال» و «تبت» را شامل میشود.
همچنین کشورهایی مانند «مصر» و «چین» جزو سرزمینهایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته میشد، اما امروزه جشنهایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار میشود. در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹(۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال «کانادا»، اولین روز بهار هر سال را بهعنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد. در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را بهعنوان روز بینالمللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.
خانهتکانی
خانهتکانی یکی از آیینهای نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن میگیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستوشو و تمیز میشوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار میشود.
آتشافروزی
رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بامها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.
سفرههای نوروزی
سفره هفتسین از سفرههای نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان رایج است. سفرههای نوروزی یکی از آیینهای مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن میگیرند. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفتسین پهن میشود. در این سفره هفتچیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد. مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و… پهن کردسفره هفتسین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه میگذارند که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی میباشد.
برای زیبایی سفره از سنبل استفاده میکنند و این جزی سینهای هفتسین به حساب نمیآید. برای تزیین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده میشود. بعد از ورود ماهی قرمز از چین به ایران از این ماهیهای کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده میشود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده میشود. تمامی هفت سینی که چیده میشود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلن سیب نماد زیبایی وتن درستی است، سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است. سبزه سرسبزی زندگی، سمنو برکت، سکه رزق و روزی، سیر سمبل شفا و سلامتی است و سرکه نماد صبر و شکیبایی است.
در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفتمیم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.

غذاهای نوروزی
یکی از متداولترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه میشود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، این غذا طبخ میشود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیینهای خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را بهصورت دستهجمعی و گاه در طول شب میپزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی میخوانند. بهطور مثال در افغانستان در یکی از مشهورترین ترانهها، این بیت مکررا خوانده میشود. پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. بهطور مثال در بخشهایی از ایران، سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان، نوروزبام، در قزاقستان، اویقی آشار، در بخارا انواع سمبوسه پخته میشود. بهطور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقهای که نوروز جشن گرفته میشود مرسوم است و هر منطقهای غذاها و شیرینیهای مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنتهای نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن میگیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.
مسابقات ورزشی
برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری و روستایی، یکی دیگر از آیینهایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار میشود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازیها و سرگرمیهای ویژهای از جمله سوارکاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار میکنند. برپایی جنگ خروس و شاخزنی قوچها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار میشود. در استانهای شمالی افغانستان نیز مسابقات بزکشی به مناسبتهای مختلف از جمله نوروز برگزار میشود.
طبیعتگردی
مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و مناطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزدهبهدر نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزدهبهدر در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر «هرات» نیز برگزار میشود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملن کسب و کار خود را تعطیل میکنند.
مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری میکنند. علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان میروید، میروند. یکی دیگر از آیینهای نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گلگردانی و بلبلخوانی است. گل گردانها از دره و تپه و دامنهی کوهها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده میدهند.
نوروزخوانی
نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونهای از آواز خوانی است که در گذشته در ایران رواج داشتهاست. در حال حاضر خاستگاه این گونه آواز خوانی بیشتر در استانهای مازندران و گیلان است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها نوروز خوان گفته میشود پیش از آغاز فصل بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای مختلف میروند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی بهصورت بداهه یا از روی حافظه میخوانند. این اشعار اکثرن به زبانهای طبری و گیلکی میباشد. این اشعار بیشتر بهصورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشود.
جشن جهانی نوروز
در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهی جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهی نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند گردهم میآیند و این آیین باستانی را گرامی میدارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است
منابع
Dr. Kaveh Farrokh-Iranian Now-Ruz (New Year), the Nissanu and the 365 Day Year
آغاز سال نو در دوره هخامنشی. سفرههای نوروزی پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی ایران
عطار، علی نوروز در بین زرتشتیان یزد (فارسی). وبگاه noruz.net.
فرهانیه، بهزاد نوروز در تاجیکستان (فارسی). مقاله. وبگاه آریابوم
پیدایش آن و برخی از رویدادهایی که در طول تاریخ در این روز و یا به این مناسبت روی داده است (فارسی). پایگاه اینترنتی Iranian History on this Day.
صفورا الیاسی ویژه نامه نوروز. شرکت پردازش موازی سامان
ویکیپدیا
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در ادامه روایت رویدادهای تاریخی زمان حکمرانی نظام استوار بر روحانیت، توقیف فلهای مطبوعات که به توقیف همزمان دهها نشریه اصلاحطلب و دستگیری روزنامهنگاران در اردیبهشت 1379 بهدستور «علی خامنهای» توسط قوه قضاییه و با استناد به قانون اقدامات تامینی مصوب 1339 که اختیار دستگیری اراذل و اوباش پیش از ارتکاب مجدد به جرم را به قضات میدهد خواهیم پرداخت، این ماجرا بیکاری صدها روزنامهنگار را در پی داشت. گفته میشود، اصطلاح «توقیف فلهای مطبوعات» را نخستینبار «میرحسین موسوی» در اعتراض به توقیف گروهی مطبوعات اصلاحطلب در سال 1379 بهکار برد.
اصلاحطلبان که به پیروزی بزرگی در انتخابات مجلس ششم دست یافته بودند، امید داشتند که طی روزهای بعد با اصلاح قانون مطبوعات «که در ماههای پایانی عمر مجلس پنجم تغییر و محدودیتهای بیشتری را برای مطبوعات وضع کرده بود» مجددن فضای رسانهای کشور را به آزادی نسبی ایجاد شده پس از دوم خرداد باز گردانند، اما علی خامنهای پس از رایزنی پشت پرده با مهدی کروبی رییس مجلس و صدور فرمانی به نمایندگان «که رسانههای حکومتی از آن بهعنوان حکم حکومتی یاد میکنند» مجددن مانع از اصلاح قانون مطبوعات شد. بدین ترتیب فضای مطبوعاتی ایران، روزانه شاهد توقیف مکرر روزنامهها و دستگیری بیش از پیش روزنامهنگاران شد که تاکنون نیز ادامه دارد.

توقیف مطبوعات از روزنامه پرتیراژ جامعه آغاز شد. گرچه نشریات نیز دوباره با دریافت مجوز تازه فعالیت خود را از سر میگرفتند. مجلس پنجم در روزهای آخر فعالیت خود با اصلاح قانون مطبوعات اختیارات تازهای به دستگاه قضایی برای برخورد با مطبوعات داد، از جمله به جز مدیر مسوول روزنامه، نویسنده مقاله هم میبایست در برابر محتوای آن در دادگاه مطبوعات پاسخگو باشد. همچنین انتشار نشریهای همانند به نشریه توقیف شده ممنوع بود. به این ترتیب نشریات توقیف شده با دریافت مجوز تازه هم امکان انتشار نداشتند. پس از روی کار آمدن مجلس ششم و تلاش برای افزایش آزادیهای مطبوعاتی و لغو محدودیتها، خامنهای طی دستوری که حکم حکومتی نامیده شد مجلس را از تغییر قانون منع کرد.
قاضی «مرتضوی» که قبلن بهعنوان قاضی پروندههای امنیتی فعالیت میکرد، بهعنوان قاضی مطبوعات منصوب شد و توقیف مطبوعات با استناد به قانون مربوط به کنترل اوباش را ابداع کرد.
بعضی از روزنامهنگاران دستگیر شده بعد از توقیف گسترده مطبوعات به چندین سال حبس محکوم شدند، «اکبر گنجی» و «عمادالدین باقی» دو روزنامهنگار فعال پیرامون قتلهای زنجیرهای همچنان دارای پرونده در دستگاه قضایی هستند.
خامنهای که پیش از این نیز کرارن سخنرانیهایی علیه وزیر وقت ارشاد «مهاجرانی» انجام داده و مطبوعات و احزاب اصلاحطلب را نیز نواخته بود در شدیدترین اظهارات خود مطبوعات را به وابستگی به دشمن متهم ساخت، اتهامی که هیچگاه دلیلی برای آن یافت نشد.
«بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند، همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای (بی.بی.سی) و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند… من نه با آزادی مطبوعات مخالفم و نه با تنوع مطبوعات. اگر به جای بیست روزنامه، دویست روزنامه هم دربیاید، بنده خوشحالتر هم خواهد شد و از زیادی روزنامهها احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات آن هر چه بیشتر باشند بهتر است، اما وقتی مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان تشویش افکار عمومی، ایجاد بدبینی مردم به نظام است، 10 تا 15 روزنامه گویا از یک مرکز هدایت میشوند، تیترهایی میزنند که هر کس نگاه کند، فکر میکند همه چیز در کشور از دست رفته است. امید را در جوانان میمیرانند، روح اعتماد به مسوولین را در مردم ضعیف میکنند، نهادهای رسمی را تضعیف میکنند، مدل اینها کیست؟ مطبوعات غربی هم این گونه نیستند، این یک شارلاتانیزم مطبوعاتی است.»
چندی پیش از آن سعید حجاریان در مقابل ساختمان شورای شهر با شلیک دو گلوله به دهانش ترور شده و جامعه که هنوز در تب و تاب پرونده بیسرانجام قتلهای زنجیرهای بود با معمای دیگری مواجه شد و برخی روزنامههای اصلاحطلب با اشاره به سوابق اقدامات سپاه و بسیج و گروه انصار حرب اله از احتمال دستداشتن اینان در ترور سخن گفته بودند، خامنهای از این احتمال هم عصبانی بود: «در هر حادثهای جو تهمت فضا را پر میکند تروری اتفاق میافتد، هنوز هیچ اطلاعی در دست نیست، هنوز از این که این حادثه را چه کسی انجام داده، هیچکس سر نخی نداشته، اما میبینید که در روزنامه تیتر میزنند، سپاه را متهم میکنند، بسیج را متهم میکنند، روحانیت را متهم میکنند، هدف از این کارها چیست؟ چرا با بسیج این قدر بد هستند؟» گرچه پس از دستگیری ضاربان روشن شد که عوامل ترور بر خلاف ادعای علی خامنهای و همانگونه که مطبوعات پیشبینی میکردند، ارتباطاتی با سپاه و بسیج داشتهاند.
پس از سخنرانی ویژه خامنهای که در جمع عدهای از هواداران در مصلی تهران برگزار گردید، قوه قضاییه طی دو نوبت تمام روزنامههای اصلاحطلب را توقیف کرد. توقیف روزنامههای تمام احزاب اصلاحطلب را بیکموکاست شامل میشد. از روزنامههای فتح و آفتاب امروز «نزدیک به مجمع روحانیون مبارز» تا روزنامه رسمی حزب مشارکت که برنده اصلی انتخابات مجلس ششم بود. تنها روزنامههایی که وابسته به ارگانهای دولتی و تحت کنترل بیشتر بودند همچون همشهری و ایران جان سالم بهدر بردند. ماجراهای مطبوعات را باید در پی حوادث مرتبط با انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی و قتلهای زنجیرهای ارزیابی کرد، در تاریخ 29 بهمن 1378 خورشیدی، برگزار شد. در این دوره از انتخابات، جبهه دوم خرداد توانست که دراکثریت مطلق حوزههای انتخابیه، پیروز شود. در تهران بزرگ، فهرست نامزدهای پیشنهادی حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی، 90% کرسیهای نمایندگی این حوزه انتخابیه را کسب کرد. شورای نگهبان با باطل کردن صدها هزار رای در تهران و همچنین باطل کردن انتخابات در بسیاری از شهرهایی که نیروهای اصلاحطلب رای آورده بودند، مانع از حضور آنان در مجلس شد.
جلسه افتتاحیه مجلس در 7 خرداد 1379 آغاز شد و «محمدعلی شیخ» «نماینده شوشتر» بهعنوان رییس سنی مجلس قرار گرفت. پیام علی خامنهای توسط نماینده وی قرائت شد و پس از او «محمد خاتمی» و «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور سخنرانی کردند. وزیر کشور به کارشکنیهای شورای نگهبان از جمله رد شمارش ماشینی آرا سه روز مانده به برگزاری انتخابات، ابطال تعرفههای رای در روزهای پایانی مانده به برگزاری و مشکلات عدیدهای که در شمارش آرا ایجاد کرده بود اشاره کرد.
رادیوکوچه/ اکبرترشیزاد
شاید زیاد جالب نباشد تا در اولین روز سال جدید سراغ موضوعی سیاسی بروم، اما واقعیت آنست که در ایران سیاست با زندگی تمامی مردم درآمیخته است و از آن راه گریزی نیست. بیراه نیست اگر که بگویم یکی از اساسیترین پرسشهای مطرحشده در بین مردم در سال گذشته این بود که چرا قیامهای مردمی برای رسیدن به آزادی و دموکراسی در برخی از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه بهسرعت به نتیجه رسید، اما در ایران چنین نشد.
یکی از اشتباهاتی که در شناخت و تحلیل انگیزههای انقلاباسلامی سال 57 وجود داشت و اکنون بسیاری از کنشگران سیاسی باسابقهی ایرانی و غیرایرانی به آن معترفاند این بود که در آن زمان تمامی نیروهای اپوزیسیون چپ و راست، ریشهی اعتراضهای مردمی را اقتصادی و معیشتی میدانستند و فقط بخش اندکی از روحانیون و مذهبیها تحلیل دیگری داشته و قیام مردم را به سبب تمایلات اسلامگرایانه و برای احیای ارزشهای دینی میدانستند، نظری که بیش از دیگران به واقعیت اتفاقات پیش آمده در ایران نزدیک بود.
واقعیت ایناستکه هم در میان طرفداران انقلاباسلامی و هم در بین مدافعان رژیم پهلوی افرادی از همهی طبقات اجتماعی حضور داشتند و نمیتوان آنطور که «روحاله خمینی» پس از انقلاب روی آن تاکید میکرد، آن را انقلاب پاپرهنهها نامید. یادمان نرود که جرقهی نخستین حرکت و اعتراض عمومی بر علیه رژیمسابق در خرداد 42 و با سخنرانی «آیتاله خمینی» در مخالفت با قانون «انجمنهای ایالتی و ولایتی» بود که در آن حق رای زنان به رسمیت شناخته میشد و برخی از آزادیهای دیگر به آنان داده میشد. در سخنرانی معروف «روحاله خمینی» در 15 خرداد نیز هیچ اشارهای به مشکلات معیشتی و یا اقتصادی مردم نمیشود و فقط سخن از به خطر افتادن اسلام و قوانینشرع مقدس است.

روشنفکران طرفدار انقلاب که بیش از دیگران مورد اقبال تودههای مردم بودند، همگی از منتقدان غرب و مدرنیته بودند که از نمونههای بارزش میتوان به «جلال آلاحمد» و «علی شریعتی» اشاره کرد. در حقیقت انقلاباسلامی را باید انقلاب طرفداران سنت بر علیه تجدد و مدرنیزم شاه نامید. حرکتی که «محمدرضا پهلوی» با اشتباهاتش یکی از بانیان آن بود. شاه در کشور مدرنیزمی را آغاز کرده بود که زیرساختهای فرهنگی آن ایجاد نشده بود و هیچ آمادگی از سوی جامعهای که در آن زمان درصد بالایی از آن را بیسوادان تشکیل میدادند، برای پذیرش آنها به چشم نمیخورد. از سوی دیگر «محمدرضا» بر خلاف پدرش، نه تنها کاری برای محدودیت نفوذ اجتماعی و سیاسی روحانیون در میان اقشار مختلف مردم نکرده بود، بلکه بهعنوان شخص اول مملکت هر ساله برای دستبوس علما به قم میرفت و جهت راضی نگاهداشتن آنان کارهایی را انجام میداد که با اصول ابتدایی آزادیهای اجتماعی در تقابل بود. نمونههای آشکار این خوش خدمتیهای «محمدرضاپهلوی» دستور به تخریب برخی عبادتگاههای بهاییان در ایران و چراغسبز او به سرکوب، ترور و محاکمهی دگراندیشان و روشنفکران و عفو و بخشش قاتلین و سرکوبگران آنان بود که جریان فداییاناسلام و «احمد کسروی» از مثالهای روشن آنست.
پس از انقلاباسلامی و به پیروزی رسیدن جریان مدافعان سنت و بازگشت به قوانین صدراسلام و با گذشت یک دهه و با پایان جنگ، دوباره تقابل و تنش میان بنیادگرایان و طرفداران مدرنیزم آغاز شد که نتیجهی خود را در خرداد 76 و انتخابات دوره دوم ریاستجمهوری «احمدینژاد» به خوبی نشان داد. اما باید پذیرفت که این جریان هنوز به آن پایه از گستردگی اجتماعی در تمامی طبقات جامعه نرسیده است، که به یک نیاز همهگیر تبدیل شده و سبب شود تا طرفدارانش آنقدر قدرتمند شوند، تا بتوانند با اتکا به این خواست عمومی، تغییرات اساسی را در جامعه ایجاد نمایند. واقعیت آناستکه با وجود گسترش شبکههای اجتماعی و مجازی، سطح فرهنگی درصد بالایی از مردم ما هنوز بسیار پایین است و دگرگونیهای فکری و اعتقادی ایجاد شده در میان مردم، در سطح باقی مانده و ریشهدار نشدهاند. مذهب و خرافات هنوز در جامعه ما ریشههای عمیقی دارند و آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز دغدغهی نخستین مردم ما نیست.
به گمان من تنها راه گسترشدادن و همهگیر کردن جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران، هنوز و هنوز کار فرهنگی است
به گمان من تنها راه گسترشدادن و همهگیر کردن جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران، هنوز و هنوز کار فرهنگی است. باید پذیرفت که تلاش برای بهرهبردن از نارضایتی اقتصادی مردم در ایران برای تغییر حکومت، کاری بیهوده و ناشی از عدم شناخت شرایط واقعی جامعهی امروز ایران است. درست است که در ایران مشکلات اقتصادی وجود دارد، اما هیچگاه قابل قیاس با شرایط کشورهای آفریقایی نبوده و در حد و اندازهای نیست که بتواند موجب اعتراضات گستردهی مردمی شود. از سوی دیگر ابزار درآمدهای سرشار نفتی که به مدد قیمت سرسامآور آن در اختیار حکومت است، به آنان اجازه میدهد تا در مواقع لازم با عوامفریبی و اندکی شلکردن سرکیسهی خزانه به سوی مردم، دوباره رضایت آنان را جلب کنند. این تفاوت بنیادین است که سبب میشود تغییرات در ایران در مقایسه با نمونههای دیگر اعتراضات کند و زمانگیر باشد و چه بهتر، زیرا که دگرگونیهای گسترده در کشوری که مردمانش هنوز به رشد کافی فرهنگی و سیاسی نرسیدهاند، بدون شک به یک فاجعهی دیگر ختم خواهد شد.
مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
سال نو آمد، سال 1390. نمیدانم در یک کشور گرمسیری انداختن هفتسین و سبزه و منتظر برای تحویل سالشدن بدون دهل و سرنا، حس غریبی بود، تازه نبود ولی بازهم غریب بود. خوب نمیخواهم برنامهام را با گفتن نامش و نامم شروع کنم. میخواهم فقط امروز در گذر از کوچهای که مال ماست، سال نو را خجسته باد بگویم. این عید به نظر من یکی از زیباترین عیدهای دنیاست. چون همزمان است با روییدن، تازه شدن، سبز شدن.
من از تبریک و تهنیت پیشاپیش خوشم نمیآید. دلم میخواهد وقتی نوروز آمد، به همه تبریک بگویم، دلم میخواهد این تازه شدن را با پوست و استخوانم حس کنم. به هر حال سال برای ما هر جای دنیا که باشیم نو شده است. پس امیدوارم نوروز ما برای هر چه ایرانی است خجسته باشد.
چند آرزو دارم. چند تبریک. آرزو میکنم امسال سالی باشد که نوبت پیروزی حق باشد و حقیقت جایگزین شود به جای همه دوروییها و تزویرها. امسال نوبت پیروزی حق است. این را به خداوند میگویم که لطف کند و بشنود و به ما عیدی بدهد. به همهی ایرانیها. آرزو دارم امسال تمام مادران دور از فرزند و فرزندان دور از خانواده به همدیگر برسند. و آرزوی صبر بسیار زیاد و شکیبایی دارم برای خانوادههایی که فرزندانشان را از دست دادند. صبر بسیار زیاد.

آرزو دارم امسال بوی عیدی و بوی توت باشد برای همه نه بوی خون، مرگ، بوی تندی ضربات گازاشکآور. آرزومندم جواب خون «ندا» و «سهراب» و «صانع» و «محمد» داده شود و خونشان پایمال نشود. آرزویی دارم نزدیک به محال و مخاطب مستقیمم خداوند است. با اصرار به او میگویم و چشم در چشم، اصرار دارم که صلح را در زمین جایگزین کند برای تمام مردم جهان با اینکه عید ماست ولی این یکی را به همه هدیه کند. بر دادن این هدیه به او اصرار میکنم. و از زمین محترم میخواهم اگر برایش امکان دارد اینطور نلرزد و فکر آدمها را هم بکند. به هر حال همانطور که ما در مقابل او مسوولیم او هم در مقابل ما. میدانم که نمیتواند نلرزد پس کمی آرامتر لطفن.
تبریک سال نو برای عزیزانی که امسال دلبندانشان را از دست دادند و سر سفرهی هفتسینشان قاب عکس آنها را کنار سبزه گذاشتند
و حالا چند تبریک هم دارم که آنها را هم با اجازه میگویم. تبریک این عید باستانی را دارم به همهی ایرانیان عزیز در سراسر دنیا، حتا آنها که خوابیدند سفره نینداختند و سال را در خواب نو کردند. تبریک برای تمام زندانیان در بندی که سال را درچهاردیواری سلول سیاه و تاریک نو کردند. خیلی تبریک عزیزان. تبریک برای خانوادههای با صبر این عزیزان در هر نقشی که هستند مادر، پدر یا فرزند.
تبریک سال نو برای عزیزانی که امسال دلبندانشان را از دست دادند و سر سفرهی هفتسینشان قاب عکس آنها را کنار سبزه گذاشتند. شکیبایی برایتان آرزومندم بسیار بسیار. تبریک به سرباز جوانی که دیشب تا صبح سرپا ایستاد و پست داد و رفتگری که در لحظهی سال تحویل نوای خشخشش کوچه را پر میکرد. و در آخر تبریک ویژهای هم دارم برای تمام کوچهایهای گرامی، دوستان هم رهرو، دوستان کوچهایام که دوستانی ندیده و دوستند و دیده و دریادل. دوستان سال نو بر تکتکتان خوش و خجسته.
ای آنکه به تدبیر تو، گردد ایام
ای دیده و دل از تو، دگرگون مادام
ای آنکه به دست تو است احوال جهان
حکمی فرما که گردد ایام به کام
رضا افتخاری/ رادیو کوچه
امروز روز عید نوروز است و من بهعادت هر روز از خیلی زود بهانتظار بیرون آمدن شاه از در نارنجستان در باغ گلستان قدم میزنم. اعلیحضرت بیرون آمد و مرا بهاشارهای به خدمت خود خواست و من پیش رفتم. دامن خود را که پر از فیروزه بود گشود و از آن میان با دقت تمام سه قطعهی درشتتر را جدا کرد سپس جمیع آنها را تحت آزمایش آورد و از آنها آنرا که منظمتر و خوشگلتر بود برداشت و بهمن داد و گفت: «این عیدی شماست.»
نوروز در حقیقت اول سال رسمی ایرانیانست چه سالهای اسلامی قمری است و اعیاد و ایام سوگواری ایشان در عرض سال همچنانکه پیش ما ثابت است ثابت نمیماند فقط نوروز بیتغییر است و همیشه درست با روز اول اعتدال ربیعی یعنی موقعی که آفتاب بهبرج «حمل» میرسد و بهار شروع میشود تطبیق میکند و نتیجه این کیفیت چنین شده است که امروز زمان تحویل با ساعت ششونیم بعدازظهر مصادف شده و آنرا «اخترشناس باشی» شاه استخراج کرده است.
تالار بزرگ موزه که مراسم سلام در آنجا بهعمل خواهد آمد خیلی زودتر از ساعت شش از جمعیت پرشده بود تمام اعیان مملکتی در آنجا جمع بودند و وزرا و صاحبان مناصب عالی بر جاهای خود قرار داشتند حتا من در میان ایشان چند تن از صاحب منصبان نظامی خارجی را هم دیدم.

این صاحب منصبان خارجی که کموبیش لباس صاحبمنصبی ایران را بدون تعارف خریدهاند در حقیقت خوشنشینانی هستند که خواستهاند با استخدام این لباس یا ترکیبکردن آن با اجزا دیگری از لباسهای نظامی گوناگون لباسی داشته باشند که برای مجلس نقلبه مناسبتر مینماید تا برای مجالس جدی، اعلیحضرت ساعت شش به تالار وارد شد و بهروی قالی زربفت کهنهای که در پای تخت «فتحعلیشاه» انداخته بودن بهرسم معمولی ایرانیها نشست و بر بالش مروارید دوز تکیه داد شاه مثل روزهای سلام یا مهمانیهای بزرگ در جواهر غرقه بود و نور فراوان چهل چراغهای بزرگ و شمعدانها و چراغهای دیواری تلالو عجیی به آنها میداد بهعلاوه منظرهی این تالار که سراپا آینهکاری است بسیار خیره کننده است.
در هر یک از دو طرف تخت عدهای از روحانیون ایستادهاند و روبهروی شاه در چهار قدمی صدراعظم برپا ایستاده و چندقدم عقبتر در طرف چپ «ظهیرالدوله» رییس تشریفات و دامادشاه قرار گرفته، من در دو قدمی عقب سر «امین السلطان» ایستادهام اما قدری متمایل بهطرف راست تا در جلوی جمعیتهای مختلف اعیان دولت را بهتر ببینم. در سر دقیقه معین اخترشناس باشی باوقار تمام و قدمهای آهسته بهجلوی شاه میآید و پس از تعظیم ساعت بهدست شروع سال نو را اعلام میکند سپس عقب عقب خارج میشود، و دو تن از سادات بهشاه تبریک و سلامت باد میگویند.
در حینی که این دو تن سید مشغول عرض تبریکاند شمایل «حضرت علی بن ابی طالب» را دست بهدست میگردانند و همه آنرا، میبوسند بعد هر کس چنددانه گندم باین امید که سال آینده سال ارزانی و فراوانی باشد میخورد.
امام جمعه با یکی دیگر از مجتهدین در داخل ظرفی آیاتی از قرآن مجید را مینویسد و پس از حلکردن آن در مایعی قسمتی از آنرا بهشاه میآشاماند و بقیه را نزدیکان مینوشند.
بعد از تمامشدن این مراسم «مجدالدوله» سبد بزرگی را که پر از سکههای تازه ضرب شده بود و به آنها که مثل بیستسانتیمیهای قدیمی ماست شاهی سفید میگویند پیش شاه گذاشت و شاه از آن ابتدا به ملاها بعد به شاهزادگان درجهی اول مقداری داد سپس دو جیب لباس روی مرا پر کرد و دیگران هم یکی یکی از جلوی شاه گذشتند و عیدی خود را گرفتند و با این رسم که تیمنی برای زیادشدن ثروت عیدی گیرنده در سال نو است مراسم نوروزی پایان یاقت سابقن با این شاهی سفیدها اشرفی نیز مخلوط میکردند لیکن ناصرالدین شاه این رسم را از بین برده است.
خبر / رادیو کوچه
معاون سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر ایران اشاره کرده است که صبح روز یکم فروردین زلزله ای به بزرگی پنج و سه دهم ریشتر استان های کرمان و سیستان بلوچستان را لرزانده است.
حیدری با ذکر زمان وقوع آن که نه و سی سه دقیقه اعلام شده است، تاکید کرده که با توجه به اعزام تیم های ارزیابی این زلزله خسارت جانی نداشته است. او خسارت های وارده را در حد تخریب چند منزل کهنه ذکر کرده است.
پیشتر نیز در ژاپن یکی از عظیم ترین زلزله ها ثبت شده بود و هم چنین ذکر می شود ایران و به خصوص تهران بر روی گسلی زلزله خیز قرار دارد که نیاز به تدابیر بیشتر برای کاهش خسارت ها در زلزله احساس می شود.
خبر / رادیو کوچه
با حمله به یکی از درویش های نعمت الهی در شهرستان نهاوند، گروهی ناشناس تقاضای تعطیلی برگزاری مجلس های عبادی این درویش ها را داشته اند.
محمد علی معصومی برگزار کننده این مجلس ها روز گذشته -شنبه- مورد تهاجم گروهی ناشناس با اسپری اشک آور و فلفل قرار گرفته است. مهاجمین با تهدید این درویش از او خواسته اند که مجالس درویشان در این شهر تعطیل شود.
از سویی دیگر خبرهای دیگر حاکی از آن است که در شهر سمنان نیز یک شهروند بهایی دیگر از سویی اداره اطلاعات این شهر دستگیر شده است.
«نادر کسایی» در روزهای پایانی سال هشتاد و نه در حالی که منزلش مورد بازدید قرار گرفته و لوازم و رایانه او جلب شده است به بازداشت گاه منتقل شده است. به نقل از هرانا در هفته گذشته شش تن در شهر سمنان به اتهام بهاییت دستگیر شده اند.
خبر / رادیو کوچه
با آغاز سال نوی شمسی در ایران خبر می رسد با واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل کاروان دختران راهیان نور دانشگاه پیام نور کهنوج در محور کرمان دست کم یازده نفر کشته و بیش از سی و پنج نفر زخمی شده اند.
دکتر ابراهیم محمدی معاون دانشگاه علوم پزشکی جیرفت ضمن تایید این خبر به خبرگزاری ایرنا گفت است که دو تن از مجروحان در شرایط وخیم به سر می برند که به کرمان اعزام شده اند و بقیه در بیمارستان امام این شهر بستری می باشند.
یکی از عوامل نیروی انتظامی در منطقه با اشاره به عدم توانایی راننده در کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی در سرعت مطمئنه، ذکر کرد است که این دانشجویان در حال بازگشت از مناطق عملیاتی باز مانده از دوران جنگ ایران و عراق بوده اند.
قابل توجه است که هر ساله در نوروز کاروان هایی با عنوان کاروان نور گروه های دانشجو و دانش آموز را به مناطق عملیاتی باز مانده از دوران موسوم به دفاع مقدس اعزام می کنند که تصادف در این مسافرت ها عامل مهم کشته شدن تعدادی زیادی از دانش جویان و یا بازدید کننده ها بوده است.
ایران در بین کشورهای جهان بالاترین سطح تصادفات جاده ای را دارا است، که معمول به دلیل سفرهای داخلی با اتومبیل و وسایل نقلیه زمینی نوروز این آمار در ایام عید رو به افزایش می گذارد.
پس از اعلام عملیات نیروهای هوایی و دریایی مستقر در منطقه لیبی که به شلیک بیش از یک صد و پنجاه موشک کروز و هوا به زمین در روز یک شنبه منتهی شده است، اینک ذکر می شود که «خمیس قذافی» یکی از فرزندان معمر قذافی در اثر این حمله کشته شده است.
خمیس فرمانده یکی از گردان های عملیاتی حامی پدرش بوده است که در این عملیات موشکی به «باب العزیزیه» محل استقرار معمر کشته شده است.

خبرگزاری های غربی خبر از صدای انفجارهای شدید در شهر طرابلس را می دهند که بخش عمده ای از آن مربوط به منطقه محل استقرار رهبر لیبی می شود.
به نقل از خبرگزاری فرانسه، فرماندهی نظامی آمریکا اعلام کرده است که سیستمهای اصلی دفاع هوایی و پایگاه های موشکی «سام» در نزدیک شهرهای طرابلس، مصراته و سرت هدف حمله قرار گرفتهاند.
پیش از این فرماندهی ائتلاف علیه دولت لیبی اعلام کرده بود که مقر رهبر لیبی و خانواده او در دستور کار عملیات موشکی نیست و شکستن سپر دفاعی و جلوگیری از حمله به معترضین در برنامه است.
فرمانده هان نیروهای ائتلاف می گویند در عملیات موشکی بر علیه طرف داران قذافی در مقر رهبر لیبی در شهر طرابلس توانسته اند ضربات شدیدی را وارد کنند.
اگرچه ایالات متحده اعلام کرده است که هدف تاسیسات نظامی و سیستم دفاع هوایی این کشور است، اما گزارش های ضد و نقیضی از مجروح شدن رهبر لیبی به گوش می رسد.
با آغاز عملیات هوایی توسط ائتلاف، آقای قذافی اعلام کرده بود که طرفدارانش را مسلح خواهد کرد. در عملیات امروز یک ساختمان چهار طبقه که گفته می شود مقر وی بوده است مورد حمله موشکی قرار گرفته است.

به نقل از سی ان ان، این عملیات در حالی انجام شده که ائتلافی از کشورهای آمریکا، بریتانیا و فرانسه به حملات خود برای اجرای قطعنامه پرواز ممنوع بر فراز لیبی ادامه می دهند. از سویی در داخل کشور نیز سرهنگ معمر قذافی در تقابل با معترضین خود است که از شهر بن قاضی اعتراض شان حدود یک ماه پیشتر آغاز شده است.
به گفته بی بی سی یک مقام کشورهای ائتلاف که خواست نامش فاش نشود به خبرنگاران گفت که این حمله، «توانایی فرماندهی و کنترل» سرهنگ قذافی را نابود کرده است.
ایالات متحده اعلام کرده است که هدف تاسیسات نظامی و سیستم دفاع هوایی این کشور است، اما گزارش های ضد و نقیضی از مجروح شدن رهبر لیبی به گوش می رسدیک مقام در وزارت دفاع آمریکا هدف های دیگر را گروه هایی دانسته است که بر علیه معترضین در لیبی وارد عمل شده اند. اما این مقام تاکید کرد خانواده قذافی در دستور کار حمله قرار ندارند.
پیش از این با تصویب قطع نامه شورای امنیت، رهبر لیبی اعلام آتش بس کرده، اما مقامات ائتلاف می گویند وی به تعهد خود پای بند نخواهد بود.
در روز یک شنبه، بیش از یک صد و پنجاه موشک به سوی اهداف شلیک شده است. این در حالی است که از کشور های اتحادیه عرب، قطر نیز قصد دارد به ائتلاف بپیوندد. رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده اشاره داشته که در این عملیات آمریکا نقش رهبری نخواهد داشت و ناتو حمله به لیبی را مدیریت خواهد کرد.
تعدادی از کشورهای اروپایی در روز اول این عملیات شرکت داشته اند که از جمله می توان به اسپانیا، ایتالیا، دانمارک و نروژ اشاره کرد.
به نقل از خبرگزاری ها، درهمین حال عمر موسی دبیر کل اتحادیه عرب گفت: «آن چه در لیبی اتفاق می افتد متفاوت از هدف قطعنامه در اعمال منطقه پرواز ممنوع است و ما خواهان حفاظت از جان غیرنظامیان هستیم و نه بمباران غیرنظامیان بیشتر.»
خبر / رادیو کوچه
رهبر جمهوری اسلامی در پیامی نوروزی که از تلوزیون رسمی ایران منتشر شد، سال جدید شمسی را برای ایرانی ها سال جهاد اقتصادی خواند. آیت اله خامنه ای با اشاره به سال گذشته که توسط وی سال «همت مضاعف» نامیده شده بود، شرایط فعلی را توام با پیشرفت چشم گیر و حرکت رو به شتاب در مسیر تعالی کشور دانست.
او در بخشی از پیام خود اشاره کرد: «از همه مسوولان و ملت عزیز ایران انتظار می رود در این سال با مجاهدت و حرکت جهاد گونه و جهشی در عرصه اقتصادی زمینه ساز تحقق واقعی دهه پیشرفت و عدالت شوند.»
این رهبر، به خصوص در متن پیام خود تبریک به افراد و خانواده هایی گفته است که در خدمت کشور، انقلاب و نظام قرار دارند.
اقای خامنه ای هم چنین در بخشی دیگر از پیام خود با اظهار تاسف از حوادث در بحرین، یمن و لیبی تاکید کرد که این حوادث تلخ مانع از آن است که انسان «بتمامه» شادی عید را احساس کند.
وی با اشاره به روند هدفمند کردن یارانه ها و سهماین کشور در تولید علم، در مجموع کشور را در جاده پیشرفت خواند. او با تاکید بر بهبود شرایط کشور، اشاره ای به حوادث پس از انتخابات در ایران نکرد.
پس از انتخابات در ایران تعداد بسیاری از ایرانیان معترض دستگیر و یا در اعتراض ها کشته شده اند، کارشناسان سیاسی خارج از کشور این روند را فرایندی برای بحران رهبری در ایران ارزیابی کرده اند.
دوشنبه 1 فروردین 90/ 21 مارس 2011
اجرا: زهره
استودیو: دامون
تقویمتاریخ
نوروزانه (قسمت چهارم)
روزنگاشت – «هنر بدون شعر وجود ندارد» – محبوبه
دایرهی شکسته – «بهارانهی کوچهای» – مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
پس نشینی تند – «توقف در سنت، پشت به تجدد» – اکبر ترشیزاد
مجله خبری کابل – آرین
مجلهی جاماندگان – «مثل همیشه کار، کار دشمن است» – شراره سعیدی
خرنامه – (قسمت ششم) – رضا افتخاری
بخش دوم خبرها
پارسنامه – «نوروز بزرگداشت تاریخ و ارزشهای تمدن درخشان ایران»- امیر و کاملیا
اقتصاد کوچه – «طلا در سکوی اول سرمایهگذاری میدرخشد» – مهرآفرین بهرامی
پرسه – به استقبال بهار در سرزمینی استوایی – سیمین
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
باراک اوباما رییس جمهوری ایالت متحده آمریکا به مناسبت آغاز سال 1390 شمسی طی پیامی رسمی به تمام پارسیان سراسر جهان این روز را تبریک گفت. این رییس جمهوری در بخشی از این پیام اشاره کرد: «من امروز می خواهم بهترین آرزو های خود را به همه کسانی که نوروز را در ایالات متحده وسراسر جهان جشن می گیرند تقدیم دارم .
من هر سال در دوره ریاست جمهوری خود این روز را با خطاب مستقیم به مردم ایران بزرگ داشته ام . این کاری است که مایلم یک بار دیگر انجام دهم . امروز برای مردم ایران جشنی به منظور گرد آمدن با دوستان وخانواده برای تامل بر موهبت های بی همتایی است که شما از آن برخوردارید و نیز برای چشم دوختن به نویدی است که یک روز نو بردارد»
او هم چنین در پیام خود یادی از نسرین ستوده، جعفر پناهی ، عبدالرضا تاجیک، محمد ولیان و جامعه بهاییان و درویشان کرد و اشاره کرد که همراه جوانان ایرانی است.
آقای اوباما در پایان شعری از سیمین بهبهانی خواند و از او با این عنوان کسی که «سخنش جهان را به لرزه در آورده است» یاد کرد.
ویدیوی پیام نوروزی باراک اوباما با زیر نویس فارسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر