هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 02/18/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



اخیرا خبرگزاری فارس، گزارشی را منتشر کرده که به بهانه «کم‌کاری» بعضی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، سعی دارد کسانی را که با جریان احمدی‌نژاد همسویی کامل ندارند حذف کرده و نیروهای «خودی» را وارد این شورا کند؛ شورایی که یکی از نهادهای مهم در تصمیم‌گیری فرهنگی و آموزشی ایران است.

خبرگزاري فارس در این گزارش نوشته که «برخي اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي بيش از يك سال است كه در جلسات اين شورا حضور نيافته‌اند.»

عليرضا صدر حسيني و احمد احمدي از کسانی هستند که خبرگزاری فارس ادعا کرده که «در اكثر جلسات يك سال گذشته شورا حضور نداشته و عملا تنها نامشان در ميان اعضاي شورا وجود دارد.»

حسن حبيبي هم يكي ديگر از اعضاي اين شورا است كه البته به دليل كسالت و بيماري چندين ماه در بيمارستان بستري بوده است. خبرگزاری فارس از غیبت این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی انتقاد کرده است.

در ادامه این گزارش آمده است: «برخي از اعضاي ديگر نيز به دلايلي چون مشعله زياد و مسئوليت‌هاي متعدد اجرايي، عملا فرصتي براي حضور در جلسات شورا نداشته و حتي اگر در جلسات هم حاضر شوند، تنها يك حضور فيزيكي بوده كه تاثيري در تصميم‌گيري‌ها و تصميم‌سازي‌هاي شورا نداشته است. البته استعفاي حسن رحيم‌پور ازغدي از شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه به گفته يك منبع آگاه به دليل همين مشغله فراوان كاري بوده است، در هفته‌هاي گذشته واكنش‌هاي رسانه‌اي زيادي در كشور به دنبال داشت، هرچند كه هنوز پذيرش يا عدم پذيرش استعفاي رحيم‌پور ازغدي اعلام نشده است.»

به نظر می‌رسد علی‌رغم این‌که خبرگزاری فارس خواهان استعفای کسانی است که به قول خود «مشغله زیاد» دارند، اما از استعفای حسن رحیم‌پور ازغدی» نگران است!

مهلت احکام سه‌ساله اعضا که از سوی خامنه ای صادر می‌شود در حال اتمام است، و این گزارش حاکی از آن است که جناح تمامیت‌خواه در صدد چیدمان جدیدی در این زمینه است.

همان تفکری که باعث شد علی معلم دامغانی به جای میرحسین موسوی بر صندلی ریاست فرهنگستان هنر بنشیند، می‌خواهد این بار کسانی را به بهانه «افزودن به غناي مباحث مطروحه در شورا و كمك شاياني در تصميم‌سازي‌هاي آتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي» به این شورا اضافه کند.

محمدرضا مخبر دزفولي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در در اردوي جهاد اكبر9 اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور كه در مشهد مقدس برگزار شد، گفت: «سال گذشته برخي از دوستان پيشنهاد كردند كه تركيب شورا تغيير كند و رهبري فرمودند؛ خير.»

مخبر دزفولي با بيان اينكه من و دوستانم جزو منتقدين بوديم و اعتقاد داشتيم بايد تحولاتي ايجاد شود، افزود: «ممكن است از خود بنده هم بپرسيد كه اين ساختار را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ و بنده هم ايراداتي بگيرم اما در صحنه عمل بايد گفت، اختيارات لازم در اختيار شورا نيست.»

وي اضافه كرد: «به طور مثال مجلس استيضاح و تصويب بودجه‌هاي سالانه را در اختيار دارد و هرگاه دولت‌ها و سازمان‌هاي اجتماعي به درستي عمل نكنند، مي‌تواند جلوي اين كار را بگيرد اما چنين اختياراتي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيست.»

صرف نظر از ترکیب اعضای شورای انقلاب فرهنگی، بسیاری از منتقدان بر این باورند که عملکرد این شورا طی سال‌های پس از انقلاب به ویژه سال‌های اخیر قابل قبول نیست و صرفن به نهادی برای پیشبرد اهداف سیاسی بدل شده است.


 


جانشين فرمانده نيروي انتظامي گفت:" هوشياري و بيداري در مقابله با فتنه گران، از ويژگي‌هاي بارز دانشجويان است."

این گفته رادان در حالی‌ست که جنبش دانشجویی همواره در طول پنجاه سال اخیر به عنوان اپوزیسیون دولت‌ها و حکومت‌های خودکامه عمل کرده است.

دانشجویان همیشه نوک پیکان حملات و سرکوب‌ها و بگیرو ببندهای حکومت بوده‌اند. از 16 آذر سال 1332 که نقطه آغاز التهابات و فعالیت‌های دانشجویان بود تا سال 57 که دانشجویان باز با فعالیت‌ها و اعتصابات نقش مهم و اصلی در اعتراضات را داشتند همواره این گروه مایه نگرانی رژیم بود.

بعد از آن نیز در سال‌های ابتدایی انقلاب و پیش از شروع جنگ فعالیت‌های دانشجویی به‌طور گسترده ادامه داشت. در سال‌های بعد نیز این حرکت ادامه یافت تا اینکه در دوران اصلاحات که سرکوبگران نگران حرکت اصلاحی آغاز شده و بال و پر گرفتن جریان دانشجویی بودند این فعالیت‌ها به نقطه اوج در دوران پس از پیروزی انقلاب رسید.

اما آنچه مسلم است این بوده که همواره این جنبش با وجود اختلاف نظرهای موجود در آن، منتقد حاکمان بوده است. در دوران اصلاحات که منش رئیس جمهور و دولت سبب آزادی بیشتر این جریان و فعالیت آن شد اقتدارگرایان سعی در محدود کردن آن داشتند.

امروز که آنان از دوران اصلاحات به عنوان دوره ای یاد می کنند که نظام بیشترین ضربه را از آن خورد به همین دلیل است. جریان دانشجویی در حال بالیدن بود و فرصتی برای بیرون آمدنش از انزوا فراهم شده بود. هرچند سرکوب از سوی نیروهای مخالف اصلاح و تغییر به بدترین شکل در دوران اصلاحات صورت گرفت. نیروهایی که گاه عناصر خودسر نام میگرفتنداما منش و عمل‌شان به خوبی نشان‌دهنده خط فکری و حامیان‌شان بود.

اکنون سردار رادان گفته است:" ما موظفيم محيط امني را براي دانشجويان فراهم سازيم و اين محيط امن مقدمه ساز بستر علم و فرهنگ است."

بی توجه و غافل از اینکه بیشترین جملات به دانشجویان در دوران فعالیت وی صورت گرفته است.

در ماه‌های گذشته پیش و پس از انتخابات باز جریان دانشجویی بخش فعال معترضان را تشکیل داد. این را نه تنها می‌توان از بررسی فعالیت‌های آنها در ماه‌ها و روزهای پیش از انتخابات دریافت بلکه با دقت در آمار دستگیری‌های بعد از آن می بینیم که بیشترین تعداد از زندانیان سیاسی متعلق به دانشجویان است.

اکنون زندان‌های ایران مملو از دانشجویانی ‌ست که به هدف تغییرات اصلاحی پای در میدان گذاشتند و به این جرم به بالاترین مجازات محکوم شده‌اند.

نوع مجازات‌ها و محکومیت‌های تعیین شده برای آنان و شکل برخورد حکومت در زندان‌ها با دانشجویان سیاسی نشاندهنده ترس اقتدارگرایان از این جریان است. ترسی که گاه در لفافه سخنانی از جنس حرف‌های رادان شنیده می‌شود. هرچند واقعیت به   روشنی آنچنان می‌درخشد که نمی‌توان با چنین اظهارنظرهایی پوشاندش.

سران فتنه و فتنه‌گران، اصطلاحی که از سوی دولت کودتا و حامیانش بعد از کودتای سال گذشته باب شد اشاره دارد به جریان‌های مخالف احمدی‌نژاد و وابسته به جنبش سبز.

در عین حال سردار رادان از هوشیاری دانشجویان نسبت به فتنه‌گران می‌گوید و می بینیم که نه تنها دانشجویان اعضای اکثریت جنبش سبزرا تشکیل می‌دهند بلکه زندان‌های ایران هم اکنون پر است از دانشجویان با همین خط فکری. بگذریم از اینکه باز تعداد زیادی از دستگیر شده‌های روز بیست و پنج بهمن را دانشجویان تشکیل می‌دادند و تنها شهید این روز هم دانشجوی دانشگاه هنر بود.

گفته‌های رادان که از متهمان اصلی در جنایت کهریزک است با کمی تأمل به سرعت به ضد خود تبدیل می‌شود.


 


جشنواره موسیقی فجر که از دوم تا هشتم اسفندماه در تهران برگزار می‌شود مورد تحریم بسیاری از هنرمندان این عرصه واقع شده است.

حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده برجسته تار در گفت‌وگو با رسانه‌ها عدم حضور هنرمندان صاحب‌نام موسیقی در جشنواره موسیقی را یادآور شده و گفت: «هنرمند در انتخاب رویدادهای فرهنگی باید آزادی و اختیار عمل داشته باشد و بتواند با تشخیص خود در جشنواره و یا هر رویداد فرهنگی و موسیقایی شرکت کند؛ ولی متاسفانه در شرایط فعلی چنین نیست و به محض اینکه هنرمندی عدم موافقت خود را برای حضور در جشنواره اعلام می کند برچسب‌های مختلف به او زده می‌شود.»

او افزود: «به نظرمی رسد آثاری که در جشنواره حضور دارد اغلب سفارشی است و ایده و دیدگاه هنرمند در آن  مطرح نمی‌شود این درحالی است که هنر موسیقی نباید درمسیری حرکت کند که از طریق سفارش توجیه شود از همین رو معتقدم که جشنواره موسیقی فجر یک رویداد صرفا هنری نیست و بار سیاسی بودن این رویداد بیش از هر عنوان دیگری مطرح است.»

این آهنگساز برجسته ایرانی افزود: «تنها روش اعتراض هنرمندان حوزه موسیقی به وضعیت موجود این است كه در جشنواره فجر شركت نكنند.»

حسین علیزاده همچنین به سختگیری های وزارت ارشاداسلامی مبنی بر واداشتن استادان موسیقی و آواز ایران به داشتن مجوز اجرای کنسرت اعتراض کرده می گوید: «مجوز گرفتن هنرمندانی مانند آقای شجریان بسیار سخیف است؛ آن هم اینكه بسیاری از كسانی كه صلاحیت بررسی یك كار هنری را ندارند كه به نظر من این توهین بزرگی به هنرمند است.»

حسین علیزاده افزود: موسیقی ایرانی متعلق به همه‌ی ایرانیان است و مردم حق دارند كه از این نعمت برخوردار شوند اما متاسفانه در بسیاری از شهرستان‌ها امكان اجرای صحنه‌ای وجود ندارد.»

حسین علیزاده تلاش کارورزان موسیقی ایرانی در خارج کشور را ستوده گفت: «درست است كه ما در كشور با مشكلاتی مواجه بوده‌ایم اما همین هنر ایرانی در خارج از كشور رشد چشمگیری داشته است و هنرمندان ایرانی بسیاری امكان كار و اجرا داشته‌اند.»

حسین علیزاده نگرش سیاسی مدیران دولتی به هنر را مورد انتقاد قرار داده گفت: «متاسفانه درحال حاضر از تمام برخوردها، برداشت سیاسی می‌شود. در همین راستا اجرای نیز این قطعات باید با یك وسواس خاصی صورت بگیرد.»

علیزاده، روند گرفتن مجوز را در دوره كنونی را عقب‌افتاده ارزیابی كرد و گفت: «چهل سال است كه در این كشور فعالیت می‌كنم اما برای هر اجرا باید دنبال مجوز باشم. در این شرایط اگر بخواهم با خواننده‌ای همراه باشم؛ گرفتن مجوز شعر نیز مشكلات خاص خودش را دارد.»

وی همچنین مشکلات اجرای برنامه های موسیقی در شهرستان ها را به نگاه سلیقه ای مقامات محلی داسته افزود «برای من اصلا روشن نیست كه چرا یك كشور واحد كه وزارتخانه‌ای بزرگ در پایتخت دارد؛ نمی‌تواند برنامه‌های موسیقی را بدون دخالت‌های اشخاص دیگر و نماینده‌های خود برگزار كند!»

برخورد ملوک‌الطوایفی با موسیقی

به گفته کارورزان موسیقی بسیاری از اجراهای موسیقی برنامه ریزی شده در شهرستان ها به دلیل مخالفت امامان جمعه یا فرمانده سپاه منطقه شب پیش از اجرا یا روز اجرا متوقف و ممنوع شده است.

حسین علیزاده در این باره افزود: «متاسفانه بسیاری از اشخاص در شهرستان‌ها به صورت ملوك‌الطوایفی با هنر موسیقی برخورد می‌كنند. اگر دلشان خواست به آن اجازه می‌دهند و اگر دلشان نخواست اجازه برگزاری كنسرت را نمی‌دهند.»

مختاباد و اعتراض به جشنواره فجر

عبدالحسين مختاباد هم که طی این سال‌ها سعی کرده خواننده‌اي كم‌حاشيه باشد امسال خبرساز شده و از حضور در بيست و ششمين جشنواره موسيقي فجر انصراف داده است.

اين خواننده به خبرگزاري مهر گفته كه قرار بوده ۲ شب با گروه رودكي در جشنواره برنامه داشته باشند اما ظاهرا از گروه‌ها و برنامه‌هاي اين دوره خوشش نيامده است.

وی اضافه كرد كه جشنواره موسيقي فجر سياسي شده و بار فرهنگي و هنري آن كم شده است.

ظلم به موسیقی پاپ در جشنواره فجر

به نظر می‌رسد جشنواره موسيقي فجر امسال به كام پاپ‌ها نخواهد بود.

موسيقي پاپ امسال از بخش رقابتي جشنواره بين‌المللي موسيقي فجر حذف و به بخش جنبي رانده شده‌ است.

دولت احمدی‌نژاد این تصمیم را به بهانه «تخصصی‌تر» جشنواره موسیقی فجر گرفته است!

احسان خواجه‌ اميري، حميد عسگري و محسن يگانه، غایبان بزرگ بخش پاپ جشنواره موسیقی هستند.

دولت این غیبت را زمینه مناسبی برای حضور جوان‌ترها دانسته است، اما از نظر اهالی موسیقی این گفته صرفن توجیهی برای محدودیت‌هایی است که از طرف دولت بر موسیقی به ویژه موسیقی پاپ وارد می‌شود.


 


خبرگزاری حکومتی "فارس" از قول یک کارشناس اقتصادی نقل کرد:" برنامه پنجم با مجموعه سياست‌هاي طرح تحول اقتصادي از يك ديدگاه درست اقتصادي برخوردار است."

پژویان، رئيس شوراي رقابت در گفت‌وگو با این خبرگزاری با مقایسه برنامه‌های توسعه سوم و چهارم با برنامه پنجم گفت:" يكي از دلايلي كه موجب عدم موفقيت برنامه‌هاي سوم و چهارم شد اين بود كه سياست‌‌گذاران اقتصاد، ايران را به خوبي نشناخته بودند."

این گفته در حالی ادا می‌شود که به عقیده کارشناسان، دست‌اندرکاران برنامه پنجم توسعه و کسانی که آن را نوشته‌اند نه تنها سیاست‌های کلی اقصادی را در نوشتن آن در نظر نگرفته‌اند بلکه این برنامه ضعف‌های بسیاری حتی نسبت به برنامه‌های قبلی دارد.

در واقع برنامه پنجم توسعه با غفلت از تحقق اهداف برنامه چهارم توسعه و با ضعف عمومی بخش دولتی، مجلس و تشکلها تصویب شد.

در شرایطی برنامه پنجم توسعه به تصویب رسید که موارد بسیاری در آن مورد گوشزد قرار گرفت و حتی مواردی که در برنامه چهارم مورد توجه بود در این برنامه از قلم افتاد. این در حالیست که برنامه چهارم باید موتور محرکه برنامه پنجم قرار می گرفت.

این اشکالات در بخش‌های مختلفی از جمله صنعت، کشاورزی و سلامت به چشم می‌خورد.

به طور مثال با اینکه مفاد ۳ ، ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی نسبت به وظیفه دولت برای تامین سلامت مردم تاکید کرده است. ماده ۹۰ برنامه چهارم توسعه نیز به صراحت، دولت را موظف به کاهش سهم مردم از هزینه های درمان تا ۳۰ درصد دانسته که این کاهش باید ظرف پنج سال اجرای برنامه ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ میسر می شد و یادآوری مجددی بود بر وظیفه دولت نسبت به تامین هزینه های سلامت.

اما اکنون نه تنها سهم مردم در هزینه های درمان کاهش نیافته بلکه از رقم ۳۰ به ۷۰ درصد افزایش یافته و با وجود وظیفه دولت به پرداخت دوسوم از هزینه های سلامت، هم اکنون فقط یک سوم از هزینه ها توسط دولت و باقی، حدود ۷۰ درصد هزینه ها از جیب مردم پرداخت می شود.

به عقیده کارشناسان بهداشت، بخش سلامت برنامه چهارم با اینکه قدیمی تر است، ولی به مراتب قوی تر و کیفی تر از برنامه پنجم است و انتظار می رفت این بخش در برنامه پنجم غنی تر باشد در حالی که مقوله سلامت در این برنامه، گنگ است. به عنوان مثال، کاهش سهم مردم در پرداخت هزینه های سلامت و درمان (که به صورت وظیفه اکید دولت و آن هم تا سقف ۳۰ درصد در برنامه چهارم قید شده بود)، فقط در ماده ۴۲ برنامه پنجم، آن هم به منظور توسعه کمی و کیفی بیمه سلامت پیشنهاد شده اما راهکار تحقق این ماده مشخص نیست. در واقع با پایین بودن سرانه و تعرفه درمان، این ماده چگونه اجرایی خواهد شد؟»

از سویی در بخش اقتصاد بازرگانی این برنامه مشکلات و ابهام‌های بسیاری دارد. به عنوان مثال در برنامه پنجم توسعه، اختيارات دولت در رابطه با سياست هاي پولي افزايش يافته تا جايي که سياست هاي پولي کشور از سياست هاي مالي دولت پيروي مي کند.

همچنین این برنامه تاکنون نتوانسته است طبق زمان‌بندی که بر اساس اهداف آن صورت گرفته است پیش برود. هرچند بخشی از آن به ضعف‌های موجود در آن و در واقع عدم دقت و آشنایی تدوین‌کنندگان آن مربوط است اما بخش عمده این مشکل به ضعف و ناکارآمدی احمدی نژاد و بخش‌های مختلف دولت کودتا مربوط است.

طرح‌های اقتصادی غیر کارشناسی دولت کودتا و ناتوانی وی و هیئت دولت در اداره وزارتخانه‌ها اجرای مفاد این برنامه را روزبروز و بیش از پیش به تاخیر می‌اندازد. تا انجا که به نظر می‌رسد به زودی شاهد فاصله گرفتن از آنچه حتی در زمان اجرای برنامه چهارم توسعه در کشور بودیم باشیم.


 


ندای سبز آزادی: نیروهای امنیتی آزادی تعدادی از دستگیرشدگان روز ۲۵ بهمن را  منوط به پرداخت پول کردند.

به گزارش ندای سبز آزادی تعدادی از دستگیرشدگان روز ۲۵ بهمن که با قرار کفالت آزاد شده‌اند، هنگام آزادی از سوی نیروهای امنیتی مجبور به پرداخت یک الی دو میلیون تومان پول شده‌اند.

گفتنی است این عمل در حالی صورت می‌گیرد که حکمی برای این افراد صادر نشده است و هیچ دلیلی نیز برای پرداخت این مبالغ از سوی نیروهای امنیتی اعلام نشده است.


 


ندای سبز آزادی: خانواده‌های عبدالناصر و محمدحسین مهيمني(بازداشت شدگان گرگانی) با آيت‌الله نورمفيدي، نماينده ولي فقيه در استان گلستان و آیت الله میبدی رييس حوره علميه رضويه گرگان  ديدار كردند. اين ديدارها در پي تداوم بازداشت و فشارها به عبدالناصر مهیمنی رئیس خانه مطبوعات گلستان و محمد حسين مهيمني دانشجوی حقوق و عکاس صورت گرفته است.

به گزارش ندای سبز آزادی در اين دو ديدار اعضای خانواده مهيمني خواستار تذكر این دو روحانی برجسته، در خصوص رعايت مفاد قانوني در خصوص بازداشت شدگان شدند. همچنین این دو خانواده در دیداری با آیت الله میبدی امام جماعت مسجد جامع و رييس حوره علميه رضويه گرگان به بیان دغدغه ها و نگرانی خود پرداختند و روند غیرقانونی بازداشت بستگان خود را مورد نقد قرار دادند.

گفتنی است 2 عضو خانواده مهیمنی پيش از 25 بهمن، به فاصله ی كمتر از 24 ساعت بازداشت و تاكنون در بازداشتگاه به سر مي‌برند. عبدالناصر مهيمني از فعالان سياسي اجتماعي گرگان هم اكنون رئيس خانه مطبوعات استان گلستان است و محمد حسين مهيمني نيز دانشجوي حقوق دانشگاه آزاد تهران مركز، عکاس خبرگزاری ها و فرزند محمد هاشم مهيمني استاندار گلستان در دولت اصلاحات است.

پیش از این نیز  خانواده این دو بازداشتی، با حجت الاسلام و المسلمین رسول رضایی امام جمعه موقت گرگان دیدار کرده و مراتب اعتراض خود را به وی رسانده بودند.


 


بی تردید رژیم مبارک و بحرین و تونس و یمن با مخالفان خود شرافتمندانه تر رفتار کردند.

 

انگار مثل ژانوس، الهه راه ها و دروازه ها، که دو چهره داشت. صانع ژاله هم دو چهره پیدا کرده است:

یک بسیجی ، طرفدار ولایت فقیه و دولت احمدی نژاد و حافظ قرآن که در روز ۲۵ بهمن توسط منافقین که او را نشان کرده بودند، شهید شده است. مراسم تشییع جنازه اش را هم بسیج و نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها  بی حضور خانواده و دوستان و همکلاسی های صانع برگزار کردند.

علاوه بر این مدیر مسئول کیهان در گفتگوی با تلویزیون جمهوری اسلامی گفت: صانع یکی از بچه حزب اللهی های بود که منبع  اطلاعاتی کیهان بوده است و برای کیهان خبرچینی می کرده است. به عنوان نمونه بعد از ملاقات با آقای منتظری، صانع گزارش این ملاقات را به کیهان داده است و مدام با کیهان در تماس بوده است. پسر خاله صانع هم در مصاحبه با فارس بر بسیجی بودن صانع تاکید کرده است.

برای تثبیت سیمای بسیجی صانع تصویری هم به سرعت توسط فارس و سایت های همسو با دولت ایران منتشر شد. صانع قیافه ای حزب اللهی و موهایی صاف و خوابیده دارد.

چهره دیگر صانع متفاوت است. او دانشجوی کرد اهل سنت اهل پاوه است. هنر می خواند. در نمایش نامه بازی می کند. قصه کوتاه می نویسد. عضو انجمن نویسندگان کردستان است. از جنبش سبز حمایت می کند. به دیدار آیه الله منتظری به همراه بچه های انجمن اسلامی دانشکده هنر می رود. بسیجی نیست. هیچگاه در بسیج نبوده است. بلکه از زمره منتقدان حاکمیت و وضع موجود به شمار می رفته است.

برادر صانع، قانع ژاله پس از این که در مصاحبه ای به برخی از این نکات اشاره می کند، توسط وزارت اطلاعات تهدید می شود. قانع گفته است: صبح روز سه شنبه ۲۶ بهمن ماه، پسر  خاله شان که کارمند وزارت اطلاعات است. به خانه پدری صانع می رود و عکسی از صانع می گیرد. آن عکس تبدیل به عکس کارت شناسایی صانع در بسیج می شود. البته در عکس تغییراتی داده اند. نشانه های فتو شاپ را برخی از سایت ها در عکس نشان داده اند. مثلا ریش مدرن صانع را به ریش بسیجی تغییر داده اند. موهای سربالایش را خوابانده اند.
برای این که این چهره دوم مقبول به نظر برسد، می گویند صانع توسط منافقین شهید شده است. با گلوله ای شهید شده است که اساسا در ارتش ایران چنین گلوله ای وجود ندارد.

طرح شهادت صانع توسط منافقین ، بخشی از همان تدبیر قدیمی است. می خواهند هر گونه اعتراض و نقد و حضوری را با نسبت دادن به : منافقین، سلطنت طلب ها، بهایی ها، انگلیس و آمریکا و اسراییل نامشروع و ناموجه نشان دهند.
در تمام سناریوی دولتی شهادت صانع شاید بتوان یک نکته درست یافت. آن نکته این است که صانع را شناسایی کرده اند و با تامل و تدبیر او را کشته اند. قاتلان همانانی هستند که به سرعت برای صانع سناریو نوشته اند.

اگر دولت ایران مدعی است که: صانع بسیجی بوده است، دست کم تعدادی از عکس های او را با دوستان بسیجی اش و در مراکز بسیج منتشر کنند. با دوستان بسیجی اش مصاحبه کنند. یک هیات موجه و غیر امنیتی و سیاسی، ماجرای صانع ژاله را بررسی کند. مجلس شورای اسلامی که قرار شده وقایع ۲۵ بهمن را بررسی کند. به این موضوع هم بپردازد. البته مثل گزارش یورش به دانشگاه و مجتمع سبحانِ گمان نکند که با فراموش کردن موضوع، مساله حل می شود. از سوی دیگر خانواده و دوستان و هم کلاسی های صانع هم بتوانند، از نظر و داوری خود دفاع کنند.

تردیدی نیست که سناریوی حکومت مبتنی بر دروغ و دغل و تاریکی است. مدیر مسئول کیهان بزرگترین هتک و بی حرمتی را نسبت به صانع انجام داد و او را خبرچین و عامل اطلاعاتی کیهان معرفی کرد.

بسیج با جعل کارت نشان داد، که از چه اعتبار و صداقتی بهره ور است. در یک کلام: بی تردید رژیم مبارک و بحرین و تونس و یمن با مخالفان خود شرافتمندانه تر رفتار کردند. با دزدی نام ها، حرمت انسان ها را ملکوک نکردند. شهید ندزدیدند. برادر شهید را در وضعیتی که خانواده عزادارند به زندان نیفکندند.

رحمت و رضوان خداوند بر روان پاک آیه الله منتظری باد، که گفت: این جمهوری نه اسلامی است و نه جمهوری.


 


ندای سبز آزادی - ساعت 10 امشب، ساعت باشکوه فریاد آزادی است. ساعت پچپچه را نجوا کردن و نجوا را فریاد. ساعت نعره زدن بر سر استبداد. ساعت 10 امشب ایرانیان یک صدا خدای بزرگ را صدا می زنند. برای آزادی. برای رهایی!

راهی باید زد. آهی باید کشید. فریادی که ندای تمام دردهایمان باشد. گلوی من خونین است. صدای تو مجروح است. شب به پنجره پنجه می زند. با این همه درد مشترک من و تو آزادی است. آزادی را فریاد کن! چنانکه ژاله کرد. چنانکه محمد مختاری. غافلان همسازند، پس من و تو را چه باک که زندگی بدون آزادی شرمساری است و سرافکندگی!
راهی باید زد. آهی باید کشید. و خدا را فریاد باید کرد. الله اکبر باید گفت! الله اکبر باید گفت تا همسازان محتاط در مرز آفتاب شاید که بیدار شوند. الله اکبر باید گفت که تباهی از درگاه بلند آرزوهایمان اینک زبانه می کشد. که ژاله را خصمانه به خاک و خون کشیدند و اینک جنازه اش که به یغما می رود!
راهی باید زد. فریادی باید کشید. سرودی باید خواند. فریادی باید کشید که سرزمینمان به زیر پای استبداد لگدمال می شود. الله اکبر! الله اکبر که استبداد رفتنی است اگر من و تو ما بشویم. الله اکبر که غافلان همسازند و کودکان طوفان! الله اکبر که جانمان به تنگ آمده است. که غافلان مردگانند و اینک مردگانی که در هیئت زندگان خورشید را به بند می کشند. که حتی جنازه " کاشفان فرو تن " بیداری مان را می دزدند.
فریادی باید کشید. که فریاد من و تو سرود سبز آزادی است. که الله اکبر این شبها، صلت قصیده آزادی است. که الله اکبر من و تو، فریاد تمام زندانیانی است که اینک آزادی را مومنانه فریاد می کنند. الله اکبرهای من و تو امشب خونخواهی سهراب است و ژاله و ندا.
الله اکبر را فریاد کن برادر!
الله اکبر را فریاد کن خواهر!
الله اکبر را فریاد کن امشب پدر، مادر!
الله اکبر را فریاد کن " که پرواز کبوتر ممنوع است! "
الله اکبر را فریاد کن که ژاله را بی رحمانه کشتند و پیکرش را دزدیدند و ننگ بی شرافتی خود را بر او خواندند.
الله اکبر را فریاد کن که محمد مختاری جرمش جوانی بود.
الله اکبر را فریاد کن که ندا جرمش زندگی بود.
الله اکبر را فریاد کن که سهراب را به گناه آزادی کشتند.

الله اکبر را فریاد کن که حق ما داغ و درفش و گلوله نیست.

الله اکبر را فریاد کن که حق ما آزادی است!
الله اکبر را فریاد کن که " چتر ترس گشوده است به شب! " و گلوله است که سینه گل سرخ نشسته است.
الله اکبر را فریاد کن که " دست خسته آزادی روز نجات را خط می کشد همواره به حبس خویش! "
الله اکبر را فریاد کن! باشد که به بانگ تو آزادی بار دیگر به سوی میهن آغوش بگشاید.
قرارمان ساعت آزادی. قرارمان الله اکبر. قرارمان لب لبریز پنجره، پشت بام. قرارمان ساعت 10. قرارمان آسمان باز. قرارمان تک تک ناله هایی که شعله خواهند کشید همه سیاهی را. که زندگانی شعله می خواهد! قرارمان پچپچه هایی که ناله می شوند. ناله هایی که فریاد می شوند. فریادهایی که نعره می شوند. نعره هایی که آوار می شوند. و فرو می ریزند دیوار سیاه استبداد. قرارمان امشب، ساعت 10. قرارمان الله اکبر!   


 


صالح شاکر

ندای سبز آزادی: حسین شریعتمداری شب گذشته در برنامه تفسیر خبر شبکه دوم صدا و سیما که پیرامون شهادت صانع ژاله روی آنتن رفته بود، در خصوص صانع ژاله مدعی شد که این شهید سبز جاسوس کیهان بوده است و به طور مثال در دیدار با آیت الله منتظری وی خبرچین کیهان بوده است.

صحبت های شریعتمداری در صدا و سیما را به شرخ ذیل بود: 

همان طور که در این ویدئو دیدید شریعتمداری برای سندیت صحبت هایش مردم را ارجاع داد به آرشیو روزنامه کیهان که وی مدعی شده به واسطه خبرچینی صانع ژاله کیهان گزارشی مبنی بر دیدار انجمن اسلامی دانشگاه هنر با آیت الله منتظری منتشر کرده است.

ندای سبز آزادی برای پیگیری صحت صحبت های شریعتمداری طی تماسی با دفتر مرحوم آیت الله منتظری، تاریخ آن دیدار را پیگیر شد، تاریخ دیدار انجمن اسلامی دانشگاه هنر که صانع ژاله نیز در آن دیدار حضور داشته است توسط بیت آیت الله منتظری تاریخ 27 فروردین 88 اعلام شد، گفتنی ست عکسهایی هم در رابطه با همین دیدار بیت آیت الله منتظری در اختیار ندای سبز آزادی قرار داده است.

شایان ذکر است مدیر کل تشکلهای نهاد رهبری در دانشگاه پیش از این عکس شهید صانع ژاله در دیدار با مرحوم آیت الله منتظری را جعلی خوانده بود، که به همین منظور بیت این مرجع عالی قدر عکسهایی را در اختیار ندای سبز آزادی قرار داد که گواه این دیدار است.

01_2.jpg

02_1.jpg

03_1.jpg

05_0.jpg

پس از پیگیری های ندای سبز آزادی نسبت به صحبت های حسین شریعتمداری، به نتایج جالی دست یافتیم:

به گفته ای بیت آیت الله منتظری این دیدار  در تاریخ 27 فروردین 88 برگزار شده است ، ما هم سری به آرشیو کیهان زدیم تا مطلب کیهان را در خصوص این دیدار پیدا کنیم. 

در آرشیو کیهان به نقاط جالبی دست یافتیم:

key1.jpg

key2.jpg

key3_0.jpg

همینطور که در عکس های بالا مشاهده میکنید، آرشیو مربوط به تاریخ دیدار صانع ژاله و انجمن اسلامی دانشگاه هنر با آیت الله منتظری از روی سایت برداشته شده!!!

در حالی این آرشیو از روی سایت کیهان برداشته شده که حسین شریعتمداری مدعی شده بود که میتوان در آرشیو کزارش صانع ژاله را مشاهده کرد ، وقاحت شریعتمداری کیهان نشین در برنامه صدا و سیما و تهمتی که به شهید جنبش سبز زد باعث شد تا او برای کتمان دروغ پردازی اش آرشیو روزنامه کیهان را حذف کند!!!


 


shahid25bahman1_s.jpg


 


ندای سبز آزادی: مهدی کروبی دقایقی پیش با سختی فراوان با یکی از نزدیکان خود صحبت کرد و از وی خواست تا پیام وی را منتشر کند:

به گزارش ندای سبز آزادی آقای کروبی قبل از هرچیز از همسایگان و اهالی صبور محل که دیشب بار دیگر تا حدود ساعت نیمه شب، ناچار شدند شعارهای رکیکِ «لات»های حکومت را بشنوند، عذرخواهی کرد.

وی بار دیگر آمادگی خود را برای محاکمه در یک دادگاه علنی اعلام و خطاب به سران حکومت گفت : «اگر غیرت و شجاعت دارید  لااقل مانند حکومت شاه رفتار  کنید که اگر مبارزانی مانند طالقانی، گلسرخی، بخارایی و ده‌ها مبارز با اندیشه‌های متفاوت  را به بند می‌کشید اجازه انتشار محاکمات آنها در رسانه‌ها را می‌داد.» کروبی گفت تکلیف صدا و سیمایِ دروغ پرداز مشخص است اما اگر حاکمیت، شجاعت و غیرت دارد فوراً دادگاه علنی برای من تشکیل دهد و به رسانه‌های مکتوب و مجازی در داخل کشور اجازه دهد دفاعیات و اسناد من را منتشر نمایند.

مهدی کروبی در پیامی به آقایان قالیباف، ناطق نوری و حسن روحانی با اشاره به اینکه شکستن همزمان سکوت این سه نفر و برخی ظرایف موجود در اظهار نظر آنها و نیز همزمانی آن با اطلاعیه دستوری هیئت رئیسه خبرگان هر نوع تردید در خصوص الزام آقایان به اظهار نظر را برطرف می‌کند، از این سه نفر خواست با صدور اطلاعیه‌ای، محاکمه علنی او و اجازه انتشار دفاعیاتش در رسانه‌ها را نیز خواستار شوند.

کروبی از برخی که آنها را شیرهای کاغذی حکومتی نامید خواست اگر شجاعت و غیرت دارند او را به صورت علنی محاکمه کنند تا او در یک دادگاه علنی نشان دهد براندازان اصلی چه کسانی هستند. به گفته کروبی، بر اندازی قبلا توسط بخش‌هایی از حاکمیت انجام شده و آنچه امروز در کشور حاکم است نه جمهوری است و نه اسلامی. وی افزود جمهوری اسلامی توسط میراث‌خواران حکومتی، سر نگون شده است.


 


ندای سبز آزادی: شورای هماهنگی راه سبز امید، با صدور فراخوانی از برگزاری مراسم سراسری "بزرگداشت" کشته شدگان اخیر، در روز اول اسفند خبر داد.

گفتنی است در همین رابطه اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، دقایقی پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی، صدور فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم سراسری اول اسفند را تایید کرد.

شایان ذکر است در بخشی از این بیانیه آمده است: "با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره ده‌ها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می‌شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می‌شود، حضور به هم رسانند."


 


ندای سبز آزادی: با توجه به برنامه اعلام شده از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم هفتم شهدای ۲۵ بهمن ماه در روز ۱ اسفند و استفاده از پتانسیل های شبکه های اجتماعی مجازی چون فیس بوک، صفحه راه سبز امید در شبکه اجتماعی جهت پیگیری آخرین اطلاعات مربوط به راهپیمایی ها و برنامه های آتی معرفی میگردد.

برای عضویت در صفحه راه سبز امید در شبکه اجتماعی فیس بوک کلیک کنید
 


 


ندای سبز آزادی: عبدالناصر مهیمنی، رئیس خانه مطبوعات گلستان که روز 23 بهمن در گرگان بازداشت شده بود، در وضعیت نامناسب جسمانی قرار گرفته است.

به گزارش ندای سبز آزادی از گرگان مهیمنی، پس از ۶ روز بی خبری در نخستین تماس تلفنی خود از زندان امیرآباد گرگان اعلام کرده است که از اولین روز بازداشت در اعتصاب غذای کامل به سر می برد و هم اکنون وضعیت جسمانی وی نامناسب می باشد. وی دلیل این اعتصاب غذا را اعتراض به بازداشت غیر قانونی توسط اداره کل اطلاعات گلستان اعلام کرده است. وی پیش از بازداشت از بیماری جسمانی رنج می برده است.

وی در این تماس گفته است وی را از زندان اطلاعات به زندان عمومی امیرآباد گرگان(بند مالی) منتقل کرده اند. وی همچنین اشاره کرده که در 13 نامه ی جداگانه بالغ بر 50 صفحه تخلفات صورت گرفته در طول بازداشت به مسوولين قضايي اعلام کرده است.

يادآور مي‌شود از وضعیت محمدحسین مهیمنی، دیگر بازداشتی  خانواده مهیمنی و فرزند استاندار گلستان در دوره اصلاحات که 22  بهمن بازداشت شده بود، هنوز هيچ گونه اطلاعي در دست نیست  و خانواده وی در بی خبری کامل به سر می‌برند و نسبت به سلامت جسمي و روحي وي نگرانند.


 


شورای هماهنگی راه سبز امید باصدور بیانیه ای از مردم ایران دعوت کرد روز یکشنبه، اول اسفندماه، به منظور هفتمین روز شهادت دو شهید تظاهرات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر شهدای جنبش سبز،در تجمع های تهران و شهرستان شرکت کنند.

متن کامل بیانیه،شورای هماهنگی راه سبز امید به این شرح است:

با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.

این حضور پرشکوه در آستانه میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله(ص) و امام جعفر صادق (ع)، علاوه بر حمایت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هموطنان کرد در پاسداشت خون این دو عزیز ایرانی شیعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دینی بر زمین ریخت.

شورای هماهنگی راه سبز امید

۲۸ بهمن ۱۳۸۹


 


اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر كشور (دفتر تحكیم وحدت) با صدور بیانیه ای شهادت صانع ژاله و محمد مختاری  را به خانواده های ایشان و تمامی دانشجویان کشور تسلیت گفت.

به گزارش دانشجونیوز، دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود ضمن اشاره به اعمال وقیحانه حاکمیت در قبال کشتن دانشجویان و خیمه شب بازی تشییع جنازه ها گفته است: "قاتلان می گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته اند ادامه خواهیم داد و خون شان را پاس خواهیم داشت. آن ها که آخرین آرزویشان این بود که "ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند".

دفتر تحکیم وحدت در این بیانیه همچنین ضمن یک هفته عزای عمومی دانشگاه های کشور بازداشت های گسترده دانشجویان در روزهای اخیر را محکوم کرده و نسبت به کوچک ترین تعرضی به مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هشدار داده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

این شهادت ره جولانگه اغیار مباد
که به خون جگر و خشت خطر ساخته ایم

سوگی تلخ بر دل هایمان نشسته، دردی غریب بر جانمان افتاده و بغضی گران گلویمان می فشرد. در روزی كه مردم معترض در خیابان های تهران و دیگر شهرهای ایران حضور یافتند تا اعتراض مسالمت آمیز خویش به استبداد حاكم در ایران و حمایت از خیزش های مردمی كشورهای منطقه را اعلام نمایند، نیروهای لباس شخصی دولت كودتا صانع ژاله، دانشجوی كرد و اهل تسنن دانشگاه هنر تهران، و محمد مختاری، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود، را با شلیک گلوله مستقیم به شهادت رساندند.

کشتن جوانان برومند وطن از یک سو و تلاش برای مصادره خون پاک شان توسط بانیان این جنایت و اعمال فشار بر خانواده رنج کشیده و عزادارشان، از سوی دیگر، معجونی نفرت انگیز از پلشتی و بیداد است که بر خشم و انزجار عمومی از تمامیت خواهان حاکم خواهد افزود. باور نمی توان کرد که انسانیت چنان به زانو افتاده که گشاده دهنان با پنجه های خون آلود در پیش چشم اشک بار ملتی، شهید سربلند را نسبت مزدوری و جاسوسی می دهند و در همان زمان برادری داغدار که این شهید را از این همه دغل بری می داند، بازداشت می شود تا آن چه را که پسند اقتدارگرایان است به زبان آورد.و در مراسم تشییع جنازه ای، که به سان خیمه شب بازی ای سیاه آن را ترتیب داده اند، با باتوم و شوکر به جان دوستان و همکلاسی هایش می افتند و دانشجویان مظلوم و داغدار را مضروب و مجروح می کنند.

به راستی تجمیع این همه حیوان خویی و درنده صفتی در آدمی چگونه امکان پذیر گشته است؟! مگر می شود خشم و اندوه فروخورده پدر و اشک خونبار مادری را دید و عربده کشان جنازه پاره جگر را از آغوششان بیرون کشید و حتی فرصت آخرین خدانگهدار را از آن ها دزدید؟! وقاحت و بیشرمی مگر حدی نمی شناسد که می توان با دستان پلیدی که خون مردمان بیگناه بر آن خشکیده، تابوت کشته خود را کشید و از شرم فرو نریخت؟! اما دستان آلوده قاتلان به شهیدان ما نرسید، آن ها پیشتر از این رسته بودند.

شهادت دو تن دیگر از دانشجویان معترض و و پیوستن آنان به شهدای سربلند جنبش دانشجویی و جنبش سبز بار دیگر دانشگاه و دانشگاهیان را در ماتم نشانده است. دانشجویان عزیز! جوانان پاک و سربلندی را از میان ما به خون کشیدند. قاتلان می گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته اند ادامه خواهیم داد و خون شان را پاس خواهیم داشت. آن ها که آخرین آرزویشان این بود که "ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند".

سرکوبگران و حامیانشان پیراهن خونین این شهیدان راه آزادی را بر علم رسوایی خویش آویخته اند و عربده کشان بر منازل آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی حمله برده اند و تقاص خونی که خود ریخته اند از ایشان طلب می کنند. بی خبری مطلق از ایشان طی چند روز گذشته بر نگرانی ها افزوده است. اقتدارگرایان همچنین با به راه انداختن موج گسترده بازداشت مردم، فعالین سیاسی و دانشجویی، در چند هفته اخیر، تلاش کرده اند هراس و نگرانی خویش را از حضور و فریاد آزادیخواهانه مردم، اندکی فرو نشانند. در چند روز گذشته متاسفانه بار دیگر ده ها دانشجوی بیگناه دانشگاه های صنعتی شریف، تهران، شهرکرد، نوشیروانی بابل، قوچان، مشهد، قزوین، هنر تهران و... بازداشت شدند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر كشور (دفتر تحكیم وحدت) ضمن محکومیت بازداشت های گسترده اخیر، نسبت به کوچک ترین تعرضی به همراهان همیشگی جنبش سبز، آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هشدار می دهد. این تشکل دانشجویی همچنین شهادت صانع ژاله و محمد مختاری را توسط عمال کودتاگران به شدت محکوم و این ضایعه را به خانواده های داغدارشان تسلیت می گوید. همچنین اعلام می دارد که شایسته است هفته پیش رو را به عنوان عزای عمومی در دانشگاه های سراسر کشور به سوگ یاران رفته بنشینیم و آن گونه که سزاوار است یادشان را گرامی بداریم.

روابط عمومی
دفتر تحکیم وحدت
٢۸ بهمن ماه ١٣۸٩


 


ندای سبز آزادی: دو روز پس از فضاسازی‌های پرهیاهوی اقتدارگرایان علیه رهبران جنبش سبز، که با شعارهای “مرگ بر” در صحن مجلس و تجمعات غیرقانونی و همراهی پلیس و دستگاههای امنیتی و حاکم کردن فضای خفقان بر حوزه و دانشگاه و جامعه همراه بود، رئیس دستگاه قضایی بار دیگر آب پاکی را روی دست همه‌ی حامیان کودتا ریخت و تاکید کرد که دستگیری موسوی و کروبی هنوز هم “به مصلحت نیست!”

به گزارش کلمه، صادق لاریجانی که پیش از این هم چند بار به صراحت اعلام کرده بود که تشخیص این مصلحت با رهبری و نه هیچ کس دیگری است، این بار هم در حالی که صداوسیما و رسانه‌های دولتی، و وابستگان جناح دولتی در نهادهای امنیتی و حوزوی سنگ تمام گذاشته بودند، از همه‌ی دست‌اندرکاران این فضاسازی‌ها از جمله “نمایندگان مجلس، مسئولان و آحاد ملت انقلابی” تشکر کرد، اما به آنها گفت که: “باید مصلحت نظام را در نظر گرفته و برای محاکمه سران فتنه صبر پیشه کنند.”

به نظر می‌رسد این “به مصلحت نبودن” با حضور گسترده مردم در تهران و شهرهای بزرگ کشور در روز ۲۵ بهمن بی‌ارتباط نباشد؛ که در غیر این صورت، همانطور که بسیاری از سخنگویان جناح اقتدارگرا در این دو روز اعلام کردند، دیگر بیش از این نمی‌توان برای دستگیری رهبران جریان منتقد دولت زمینه‌سازی کرد.

رئیس قوه قضاییه همچنین در توضیح این “به مصلحت نبودن” به “جریانهای بسیار تند و غافلگیرکننده در کشورهای منطقه” نیز اشاره کرد.

رئیس دستگاه قضا در عین حال به طور ضمنی، حصر خانگی موسوی و کروبی را نیز که پیش‌تر از سوی مسئولان رسمی تکذیب شده بود، تایید کرد و گفت: “دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آنها خواهد بست و اجازه نمی دهد آنها از صبر و تحمل نظام اسلامی سوء استفاده کنند و امیدواریم که مردم شریف ایران با صبر و تحمل ما را همراهی کنند.”

لاریجانی این سخنان را چند ساعت پس از تجمع – طبعا بدون مجوز – لباس شخصی‌ها در مقابل منزل موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی مطرح کرد؛ تجمعاتی که پر از شعارهای توهین‌آلود و تهدیدآمیز بود و آخرین مرحله از دست و پا زدن‌ها برای بازداشت موسوی و کروبی به شمار می‌رفت.

در این تجمعات که تا نیمه‌های شب ادامه داشت، شعارهایی همچون “تا هاشمی کفن نشود، این وطن وطن نشود” و “موسوی و کروبی اعدام باید گردند” سر داده شد و علیه سید حسن، سید یاسر و سید علی خمینی، نوه‌های امام خمینی، نیز شعارهای موهنی مطرح شد.


 


در پی وقایع امروز در دانشگاه هنر، انجمن اسلامی این دانشگاه با صدور بیانیه ای ضمن اعلام یک هفته عزای عمومی اعلام کرد کلاس های درس دانشگاه هنر تا آزادی تمامی دانشجویان بازداشت شده این دانشگاه تعطیل خواهد بود.

به گزارش دانشجونیوز، انجمن اسلامی دانشگاه هنر در بیانیه خود ضمن محکومیت حمله امروز به دانشجویان این دانشگاه، خواستار شناسایی و بازداشت عاملان حمله به دانشجویان شده است.

این انجمن در بخشی از بیانیه خود همچنین گفته است: “خوشحالیم که آقایان به جایی رسیده اند که نگاه بهت آمیز و پرسکوت ما را تحمل نمیکنند و از آن هم میترسند و در برابر این سلاح بی خشونت ما، چماق به دست میگیرند و حمله میکنند. به جایی رسیده اید که از سکوت هم میترسید؟ راستی شنیده اید که ترس برادر مرگ است؟”

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم رب شهدا و الصدیقین

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر در محکومیت حمله لباس شخصی ها به دانشگاه

نمی دانیم باید درباره از چه حرف بزنیم و چه بگوییم. درباره مصادره شهید سبزمان صانع ژاله به اسم بسیج سخن بگوییم یا ضرب وشتم دوستان آن شهید در روز تشییع پیکرش. در کشوری که بزرگان آن به راحتی دروغ می گویند و با دروغ میخواهند همه چیز را به نفع خود تمام کنند، انگار تصور میکنند ذهن آن ها ذهن همه مردمان است ای دریغ از تاریخ نخواندن دریغ.

با کشته شدن صانع در ٢۵ بهمن برای ملت ایران دوباره این سوال پیش می آید که چرا (به زعم شما) منافقان در ٢٢ بهمن و ٩ دی کسی را نمی کشند (در حالی که شما میگویید قصد آن ها کشتن مردم و بسیجیان است) و هر چه میکشند در تجمع های اعتراضی است. اگر به این جملات فکر کنید خود میفهمید که صانع را چه کسی کشته است.

امروز چهارشنبه ٢۷ بهمن به دانشگاه مان و به خانه مان رفتیم تا همکلاسی خود شهید صانع ژاله را تشییع کنیم ولی دیدیم که خانه را پر از نااهل کرده اند و خود را میزبان می پندارند. از ما می پرسند چرا آمدید؟ چرا گریه می کنید؟ چرا نگاه میکنید؟ چرا مثل ما شعار نمیدهید؟ چرا ساکتید؟ چرا در دانشگاه ایستاده اید؟ و … سوال هایی که حتی کلمه ای در منطق ما برای پاسخش پیدا نمیشد جز نگاه بهت آمیز به سرنوشت نظام اسلامی که قرار بود در آن اه هیچ مظلومی بلند نشود … نگاهی که در آثار هنری ما خواهید دید.

البته از طرفی خوشحالیم بسیار خوشحالیم که آقایان به جایی رسیده اند که نگاه بهت آمیز و پرسکوت ما را تحمل نمیکنند و از آن هم میترسند و در برابر این سلاح بی خشونت ما، چماق به دست میگیرند و حمله میکنند. به جایی رسیده اید که از سکوت هم میترسید؟ راستی شنیده اید که ترس برادر مرگ است؟

صبح امروز شاهد اتفاقات اسفناکی در دانشگاه هنر بودیم آن هم در زمانی که درغم از دست دادن عزیز شهیدمان داغدار بودیم. آمدیم دانشگاه عزا بگیریم نه این که مانند برخی یک میتینگ سیاسی در جهت منافع خود شکل دهیم و هر چه صانع به آن اعتقاد نداشت را در مراسم تشییع پیکرش فریاد کنیم و درخواست اعدام نام های عزیز و بزرگ “کروبی و موسوی” که خود ایمان دارید بین اکثریت ملت ایران چه جایگاهی دارند، را داشته باشیم. هر چند میدانیم این ها همگی یک شو تبلیغاتی است چون اگر جرات این کار را داشتید پیش تر آن را انجام میدادید. عکس العمل مردم را میدانید مگر نه؟

حوالی ساعت ١١ صبح، عناصر لباس شخصی حاضر در مراسم وقتی از شعار دادن سیر و از سکوت دانشجویان خسته شدند به سمت دانشجویان دانشگاه هنر حمله کردند و آن ها را در داخل دانشگاه خود مورد ضرب و شتم قرار دادند، توهین کردند و فحاشی کردند و دانشجویان را که اکثریت آن ها دختر بودند در تالار فارابی محبوس کردند و اجازه خروج به آن ها ندادند. سپس با چماق به دنبال بخش دیگری از دانشجویانی که بیرون تالار بودند افتادند و هر که را توانستند دستگیر کردند یا کتک زدند. پس از حدود دو ساعت حبس دانشجویان را از تالار خارج کردند و باز هم دختر و پسر کتک زدند و عده دیگری را نیز دستگیر کردند طوری که حتی تعداد حدودی دستگیرشدگان نیز مشخص نیست.

انجمن اسلامی دانشگاه هنر ضمن محکومیت این حرکت شنیع اعلام میدارد خواستار دستگیری عاملان حمله به دانشجویان دانشگاه و آزاد شدن دانشجویان دستگیر شده صبح امروز است. همچنین خطاب به رییس دانشگاه هنر اعتراض خود را اعلام میکند که باید او حافظ جان دانشجویان دانشگاه تحت مدیریت خود باشد نه تماشاگر ضرب و شتم آن ها. دانشگاه خانه دانشجو است نه اوباش چماق به دست دین نفهم.

همچنین خطاب به علما و مراجع تقلید اعلام میداریم که دانشجویان دختر دانشگاه به فجیع ترین شکل ممکن مورد توهین و ضرب و شتم لباس شخصی های شناخته شده کشور قرار گرفتند. ما عالم نیستیم ولی میدانیم حکم کسی که بشنود خلخال از پای یک زن یهودی درآورده اند چیست، حکم این ضرب و شتم و توهین را به اجتهاد شما وا میگذاریم و منتظر پاسخ شما بزرگواران هستیم.

در پایان انجمن اسلامی دانشگاه هنر اعلام میدارد که در دانشگاه هنر یک هفته عزای عمومی است و کلاس های درس دانشگاه تا آزادی دانشجویان در بند تعطیل خواهد بود.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر


 


سال ها است که دستگاه تبلیغاتی موجود ما کردها را متهم می کند که برای تجزیه ایران تلاش می کنیم و این همه سرکوبی که در مناطق کردنشین صورت می گیرد برای سرکوب عده ای تجزیه طلب است که می خواهند کردستان پاره تن ایران را از این سرزمین کهن جدا کنند. تا پیش از جنبش سبز ،صدای فرزندان کرد ایران به کمتر جایی می رسید. پاسخ ما که می گفتیم ایرانی هستیم و اصلاح طلب و همانند سایر ملت ایران فقط حقوق شهروندی مان را می خواهیم زیر طبل های پر سر و صدای دستگاه تبلیغاتی دستگاه سرکوب به گوش کمتر کسی می رسید. و این آوار تبلیغات به حدی سنگین بود که حتی دوستان غیر کردمان نیز گاه می گفتند شما در نهایت دنبال تجزیه ایران هستید و فقط زمان را مناسب نمی دانید. آیا خون کیانوش آسا و خون خشک نشده صانع ژاله شاهدی نیست بر بطلان آراو نظریات آنان که کردها را جدایی طلب و تجزیه طلب می دانستند؟ ما خون کیانوش و صانع را گواه آورده ایم بر اینکه ایرانی ایرانی است اعم از کرد و ترک و بلوچ وترکمن و فارس و عرب و دیکتاتور دیکتاتور است خواه به ظاهر به هر قومی باشد و به هر مذهب و آیینی ... ما همه فقط ایرانی آزاد و آباد می خواهیم و نه بیشتر. و پاسخ چنین خواسته ای نشاندن گلوله بر سینه کردها و آذری ها و فارس و بلوچ ها و عرب ها و همه ایرانیان اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی و سکولار و حتی لائیک نیست. و حالا ما کردها گواه آورده ایم و چه گواهی محکمتر از خون کیانوش و صانع؟

منبع: صفحه فیس بوک مراد ویسی، روزنامه نگار اصلاح طلب و عضو شورای سردبیری بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب


 


در حالیکه حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در تلویزیون مدعی شده است که صانع ژاله خبررسان روزنامه کیهان بود و به عنوان مثال خبر دیدار با آیت الله منتظری را به این روزنامه داده است، مدیر تشکل های نهاد رهبری در دانشگاه ها، عکس صانع ژاله با آیت الله منتظری را جعلی دانست.
روزنامه کیهان پس از ترور سعید حجاریان در اسفند 79، سرمقاله ای به قلم حسین شریعتمداری نوشت و در آن حجاریان را با عنوان "سعید جان" مخاطب قرار داد. این درحالی بود که تا پیش از ترور عنوان حجاریان در روزنامه کیهان تئوری پرداز "فشار از پایین، چانه زنی در بالا" بود. در عین حال روزنامه کیهان در ستون خبرهای ویژه خود پس از ترور حجاریان مدعی شد که حجاریان به عنوان مدیرمسئول روزنامه صبح امروز با اعضای شورای سردبیری مشکل داشته است.
خوشبختانه سعید حجاریان زنده ماند تا رسوایی روزنامه کیهان نمایان شود و دوباره حجاریان با عنوان نظریه پرداز جنگ روانی و این اواخر سرباز جنگ نرم علیه انقلاب نام گیرد. کیهان و حسین شریعتمداری هیچ گاه در مورد آن سرمقاله و خبر ویژه خود صحبت نکردند و ترجیح دادند خود را به فراموشی بزنند. شاید فکر نمی کردند حجاریان از تیر سعید عسگر به سلامت بیرون آید.
این بار اما حسین شریعتمداری پس از آنکه مطمئن شد، صانع ژاله، دانشجوی کرد شهید شده است، "شهید دزدی" کرد و مدعی گردید که صانع ژاله دانشجوی بسیجی و خبرچین روزنامه کیهان بوده است و خبر دیدار با آیت الله منتظری را هم او بود که به کیهان داد. این در حالیست که برادر صانع ژاله، در مصاحبه مستقیم با تلویزیون صدای آمریکا این امر را تکذیب کرد و گفت کارت بسیجی که برای برادرش صادر شده توسط پسرخاله اش که از عوامل امنیتی شهرستان پاوه است جعل شده است. حجت الاسلام داود رنجبران مدیر تشکل های نهاد رهبری در دانشگاه ها در مصاحبه با خبرگزاری مهر هم پیش از این ادعای حسین شریعتمداری همه چیز را از اساس منکر شد و گفت اساساً عکس دیدار شهید ژاله با آیت الله منتظری جعلی است و این شهید هیچ گاه با آیت الله منتظری دیداری نداشته است.  


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته