جنبش راه سبز - خبرنامه |
- رهبری: مصوبات مجلس به عنوان قانون، قطعاً مورد حمایت من است
- سایت حامی دولت: طبقهبندی اطلاعات زیر سئوال رفته است
- رئیس مجلس مصوبه هیأت دولت در مورد سازمان چاپ و انتشارات را غیرقانونی اعلام کرد
- دادستان کل کشور: با هرگونه فعالیت مجدد جبهه مشارکت شدیدا برخورد می شود
- مدیرکل سیاسی وزارت کشور: این دولت ٧۵ میلیون ایرانی حامی دارد
- اندیشه و برخی نظرات تقی رحمانی
- « هنوز مبهوت مانده ام!!! »
- رئیس سابق پژوهشکده پولی و بانکی کشور: رشد نقدینگی بازار سکه را ملتهب کرد
- کشف دومین ویروس جاسوسی؛ استارس به روی شبکه های سایبری
- دستمزد ۴۳ درصد از کارگران، کمتر از حداقل قانونی است
رهبری: مصوبات مجلس به عنوان قانون، قطعاً مورد حمایت من است Posted: 25 Apr 2011 08:00 AM PDT جــرس: رهبر جمهوری اسلامی در ادامه انتقادات خود به دولت، خاطرنشان کرد "مصوبات مجلس به عنوان قانون، قطعاً مورد حمایت رهبری است و قانون هم باید عمل شود اما مجلس هم در مصوبات باید نیازهای دولت را مدنظر قرار دهد."
|
سایت حامی دولت: طبقهبندی اطلاعات زیر سئوال رفته است Posted: 25 Apr 2011 08:00 AM PDT ![]() جــرس: در ادامه چالش های میان اصولگرایان و حامیان دولت، سایت «رجا نیوز»، از پایگاههای خبری- تحلیلیِ حامی رئیس دولت، که طی روزهای اخیر، ضمن حمله به اقدامات دولتی ها، به جرگۀ مخالفین و معترضین به حلقه های نزدیک به احمدی نژاد پیوسته، پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر استعفای محمود احمدینژاد از ریاست دولت دهم اعلام کرد فلسفه طبقهبندی اطلاعات در کشور زیر سئوال رفته است.
|
رئیس مجلس مصوبه هیأت دولت در مورد سازمان چاپ و انتشارات را غیرقانونی اعلام کرد Posted: 25 Apr 2011 07:41 AM PDT ![]() در نامهای به محمود احمدینژاد جــرس: رئیس مجلس شورای اسلامی در نامهای به محمود احمدینژاد مصوبه هیأت دولت مبنی بر انتقال صددرصد سهام شرکت مادر تخصصی سازمان چاپ و انتشارات را غیرقانونی اعلام کرد و خواستار اعلام نظر قطعی دولت طی یک هفته شد.
بازگشت به رونوشت تصویبنامه هیأت محترم وزیران به شماره 73401/ت40398هـ مورخ 12/5/1387، موضوع: « انتقال مالکیت سهام سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، متعاقب بررسیها و اعلام نظر مقدماتی « هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین» و مستنداً به صدر ماده واحده و تبصره (4) الحاقی به «قانون نحوه اجرای اصول هشتاد و پنجم (85) و یکصد و سی و هشتم (138) قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصلاحات بعدی» و ماده (10) آئیننامه اجرائی آن، مراتب متضمّن اعلام نظر قطعی جهت اقدام لازم در مهلت مقرّر قانونی و اعلام نتیجه به اینجانب ابلاغ میگردد. بدیهی است پس از انقضای یک هفته مهلت مقرّر در قانون، آن بخش از مصوّبه که مورد ایراد قرار گرفته است ملغی الاثر خواهد بود.
|
دادستان کل کشور: با هرگونه فعالیت مجدد جبهه مشارکت شدیدا برخورد می شود Posted: 25 Apr 2011 07:41 AM PDT ![]() فائزه هاشمی تحت تعقیب قضایی جــرس: در ادامه چالش ها میان دولت و اصولگرایان بعد از ماجرای برکناریِ وزیر اطلاعات، و همچنین شدت یابی اختلافات بدلیل اقدام خبرگزاری دولت در عدم پوشش به تاکیدات رهبری، سخنگوی قوه قضاییه از خبر احضار مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ، ایرنا، به دادسرای تهران خبر داد.
این مقام ارشد قضایی از پیگیری "نقض حقوق بشر در آمریکا و اروپا" توسط ستاد حقوق بشر قوه قضاییۀ جمهوری اسلامی خبر داد و گفت "ستاد حقوق بشر هم در زمینه اقدامات خوبی داشته و دارند تلاش میکنند که ردیف مستقلی از بودجه هم برای این بحث اختصاص داده شود. ضمن اینکه ما باید اقداماتمان تهاجمی باشد نه اینکه فقط تدافعی عمل کنیم. "
|
مدیرکل سیاسی وزارت کشور: این دولت ٧۵ میلیون ایرانی حامی دارد Posted: 25 Apr 2011 07:09 AM PDT جــرس: مدیرکل سیاسی وزارت کشور و دبیر کل کمیسیون ماده ده احزاب، پیرامون ادامه فعالیت تشکل اصلاح طلبِ «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم» که طی روندی غیرقانونی و سیاسی به تازگی پروانه فعالیتش توقیف شده، ادعا کرد "بخشی از تحرکات و مواضعی که با این عنوان بویژه در حمایت از فتنه گریهای بعد از انتخابات صورت گرفته، جمع بندی و پرونده این تشکل در کمیسیون بررسی شد و برای توقیف فعالیت و درخواست انحلال پروانه فعالیت آن رای صادر گردید."
در کشوری که همه امور با مکانیزم انتخابات تعیین می شود و نظام جمهوری اسلامی هیچ پشتوانهای جز رای مردم ندارد و مردم سالاری واقعی در آن جریان دارد و حکومت در دست مردم است، عدهای آمدند به انتخابات که مخزن تولید قدرت ملی در کشور است شبیخون زدند اما خوشبختانه تیرهای آنها کمانه کرد و به خود آنها برخورد کرد."
این مدیر کل سیاسی وزارت کشور در خصوص اینکه "جریانی با تابلو و اسم مشخص و ادعای انتصاب به دولت و شخص رئیس جمهور فعالیت شبه حزبی دارد و در ادوار مختلف انتخابات از خود عملکرد حزبی نشان داده و مانند یک حزب رسمی فعالیت میکند در صورتی که مجوزی دریافت نکردند"، گفت "اگر منظورتان رایحه خوش خدمت است باید بگویم بعد از انقلاب یک رویه و سنت سیاسی در فضای سیاسی- انتخاباتی کشور عرف شد که طبق آن در فصول انتخابات شاهد ظهور و بروز تابلوهایی بودیم که در انتخابات از فهرستها و نامزدهای خاصی حمایت میکردند. از این رو در مقطعی ایضا در این بازار شام سیاسی شاهد فعالیت مجموعه یی با عنوان رایحه خوش خدمت نیز شدیم ، من نمی دانم چرا عده ای از این بازار شام عرفا به رسمیت شناخته شده فقط این یکی را بزرگنمایی می کنند ؟ بدیهی است شما در مورد این پدیده هرحکمی صادر کنید در مورد این مجموعه نیز صادق است اگر پذیرفتی است همه را باید بپذیریم اگر مردود است همه باید مردود باشند در همان انتخابات شورا منتخبان متعلق به سه لیست بود چرا یکی از این لیست ها مورد سئوال قرار می گیرد؟ گر حکم شود که مست گیرند، اصولا باید، در شهر هر آنچه هست گیرند. البته ما اعتقاد داریم این بازار شام انتخاباتی باید سامان یابد، دولت هم فی نفسه شان قانونگذاری ندارد لیکن برای اولین بار پیش نویس اصلاح قانون را تهیه کرده و ارسال نمودیم ، خوب انشاالله تصویب می کنند و این قضیه سامان یابد."
|
اندیشه و برخی نظرات تقی رحمانی Posted: 25 Apr 2011 05:36 AM PDT ![]() نصرالله لشنی اصلاح طلبی رحمانی و همفکرانش مبتنی و برآمده از حقوق ملت است
قصد آن داشتم، یکی از مقالاتی که به منظور انتشار نوشته ام را به تقی رحمانی تقدیم کنم و به همین دلیل دین خود را به این دوست و همفکر ادا کرده باشم. اما دیدم که کار را آنچنان که باید نکرده ام. پس از آن خواستم از شان و شوکت و خلق و خوی و انسانیت و مقاومتش بنویسم و او را به خصالش و مرام شخصیش معرفی کنم، اما دیدم برای زندانبان و آنان که فرمان زندان کردنش را داده اند چه اهمیتی دارد که شوخ است یا اخمو، مغرور است یا متواضع، تنهایی را دوست دارد یا با جمع بودن را و بسیاری خصال و خاصه های شخصی دیگر که همه مهم است و برای شناختن یک انسان لازم اما نه تقی را و نه دیگرانی چون تقی را به خاطر شوخ طبعی یا مهربانی یا بد اخلاقی یا مهمان نوازی و ... در حبس نکرده اند و شکنجه نمی دهند که علتی دیگر دارد و آن را باید شناخت. از مقاومت و انسانیتش خواستم بنویسم که دیگران نوشته بودند و مطمئنا بهتر از من این کار را کرده اند. پس بر آن شدم تا اندیشه ی او را واکاوم و مقالات و مصاحبه هایش را بازخوانم تا اهم اندیشه ی او را که خصوصا در این دو ساله ی جنبش بروز داده است را گردآورم و در نوشتاری ارائه دهم که در این شب دیرپای استبداد که جان را به جان آورده و تن را فسرده و فرسوده است بهترین تقدیمی به او و همه ی مبارزان راه آزادی خواهد بود که اگر تقی امروز در حبس است و شکنجه می شود به خاطر اندیشه اش است و فعالیتی که در پس آن اندیشه نموده است. با این حال اما دیدم که اگر چه مقصود معرفی اندیشه ی تقی رحمانی است اما از اشاره به برخی خلق و خوی و مرام فردیش و مقاومت و پویایی اش ناگزیریم. انقلابی ای مخالف انقلاب مخالفت با حذف مخالفت با خشونت اصلاح طلبی جامعه محور مطالبه محوری دولت قانونمند قانونمندی و مخالفت با هژمونی طلبی تقی رحمانی یک فعال ملی – مذهبی
1: نقل قول ها همه از مقالات تقی رحمانی است که عموما در سایت روز منتشر شده اند که نام آن را به عنوان منبع در پرانتز می آوریم. البته با جستجو در گوگل سایتهای دیگری که این مقالات را منتشر کرده اند می توان یافت.
|
Posted: 25 Apr 2011 05:30 AM PDT سلمان سیما
در نیمه شب یکی از شب های بهمن ماه بود که ما را پس از مدت ها انفرادی از بند 209 خارج می کردند. مهدیه گلروی عزیز را هم با ما از بند خارج می کنند. چشم بند ها را بالا می زنیم. دوستان و سایر زندانیان را چه بشناسی و چه نشناسی در حالیکه ریش انبوهی به صورت دارند در آغوش می فشاری و بغضی و قطرات اشکی در گوشه چشم که سعی می کنی در تاریکی شب پنهانش کنی. زندان بان هم خود را در حس ما شریک می بیند و کاری به کارمان ندارد. وحید به سمت مهدیه می رود و خوش و بشی و درد دلی کوتاه با هم می کنند. سر به سر مهدیه می گذارم و او سفارش وحیدش را می کند. دوست عزیزی که همواره صبر و تحملش را تحسین می کنم. به مهدیه می گویم: « نترس! بادمجان بم آفت ندارد! » مهدیه به همراه تعداد دیگری از زنان و دختران زندانی با یک ون مجزا برده می شوند و لبخندهای مهدیه از پشت شیشه ون و ... و اکنون من شرمسار از مهدیه و دیگر آزادگان در بند!!! به همراه دکتر محمد ملکی، مهندس کیوان صمیمی و دیگر دوستان پس از طی مراحل اداری و عکس برداری و انگشت نگاری به قرنطینه اندرزگاه هفت که مملو از بازداشت شدگان روز عاشوراست منتقل می شویم. در آنجا دوستان دیگری را می بینیم و چون محیط عمومی هست و تو از انفرادی خارج شدی و درجمع قرار گرفتی احساس بهتری می کنی. حسی شبیه به احساس آزادی منهای احساس دلتنگی دوری از هم بندیان. به اصرار جاوید از دوستان دانشگاه خواجه نصیر و تاکید ساسان بی توجه به جمعیت اتاق وارد اتاقی می شویم که دانشجویان خواجه نصیر در گوشه ای از آن هستند. دوستان جاوید عاشقانه او را در آغوش می گیرند. از سر و صدای ما اتاق های دیگر نیز از خواب بیدار می شوند؛ خوشحالی من بیشتر می شود! حسین را می بینم و به آغوش می فشارمش. شنیده بودم که روز عاشورا بازداشت شده است و همواره نگرانش بودم. سر صحبت با دوستان خواجه نصیری باز می شود. کافی بود تنها بگویی میلاد اسدی را می شناسی. یاد سکانسی از سریال "روزی روزگاری" افتادم؛ آنجا که به دلیل رفاقت با مرادبیگ یک قافله تجاری امان می گیرد و اجازه عبور می یابد. این دوستان هر چه در توان درویشی خود از خوردنی ها و میوه داشتند رو کردند و به طبق اخلاص گذاشتند. آن هایی که به بند رفته اند می دانند میوه در زندان چه ارزش بالایی دارد؛ چه بسا که ارزشش بالاتر از خودکار در انفرادی باشد. هر چه میوه داشتند آوردند و ما هر چه فریاد اصلاح الگوی مصرف سر دادیم نتوانستیم جلوی همت مضاعف دوستان را بگیریم. دوستانی خالصانه آوردند و دوستانی هم خالصانه نوش جان کردند. سام محمودی هم در گوشه دیگر اتاق مشغول بود. پیش خودم به شرافت این دانشجویان احسنت گفتم که با شنیدن نام میلاد ما را این همه غرقه در لطف خود کردند. در اینجا اعتراف می کنم که الحق دانشجویان خواجه نصیری انسان های بسیار خوش حبسی هستند. از فردای آن شب میلاد اسدی شد شاخص اتاق ما. هر چه با میلاد رفیق تر و صمیمی تر بودی دوستان خواجه نصیری لطف بیشتری از خود نشان می دادند. از اهدای وقت تلفن بگیر تا کمک به مرتب کردن اتاق و بخشیدن جیره ی غذا و سهیم کردنت در خوراکی هایشان. ساسان که از همسایه بودنش در 209 با میلاد می گفت و ما از قدمت رفاقت خود با میلاد و نشریه ی میلاد و سینا از اینکه میلاد اصالتا دانشگاه آزادی است و تهران جنوبی. و انصافا برای ما سه نفر سنگ تمام گذاشتند؛ تا آنجا که داد دیگر دوستان در می آمد. البته مهدی هم که المپیادی بود و ما بعد از آزادی این را فهمیدیم با کمال تواضع در انجام کارها تلاش بسیار می کرد. نمی دانم میلاد با دوستان هم دانشگاهی اش چه کرده بود که این همه او را دوست داشتند و دوستان او را هم عزیز می پنداشتند. مصداق شعر معروف حضرت حافظ : « مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم / هواداران کویش را چو جان خویشتن دانم » خلاصه 209 ای ها فضای قرنطینه را عوض کردند و شور و نشاط بهتری بر قرنطینه حاکم شد.کار های جمعی بیشتر شد. از برگزاری نماز جماعت بگیر که ممنوع بود، تا بازی مافیا و روزنامه خواندن دسته جمعی و ... تا اینکه عده ای از دوستان را به بند 350 منتقل کردند و قرنطینه خلوت تر شد و لذا فرصت تلفن بیشتر شد. یک شب که تلفن خالی بود به خانه زنگ زدم؛ با پدر و خواهرم صحبت کردم. سپس به وکیل عزیزم آقای اولیایی، بعد از آن به یکی از دوستان بسیار عزیزم، به وکیل دیگرم، به دوست عزیز دیگرم حسن اسدی زید آبادی(که اکنون در بند است) زنگ زدم. با همه شان صحبتی بود و خوش بشی و دادن امیدواری به آزادی.(پیش از آن وزارت اطلاعات علی رغم صدور دستور قضایی مانع آزادی من شده بود.) گویا همگی چیزی را از من پنهان می کردند. ساسان به دوستان روزنامه نگارش زنگ زد. صحبت هایش که تمام شد گفت:« خبر داری!؟ علی را گرفته اند!» یک لحظه دنیا دور سرم چرخید. غم همه وجود مرا فراگرفت. هر چه کردم بغضم نترکد فایده نداشت. علی تحت تعقیب بود و من احوال علی را همواره در هر ملاقات و تماسی جویا می شدم. به انتهای راهرو رفتم و صورتی آب زدم و بعد در دستشویی نشستم و سیر گریه کردم. یکی از تلخترین اخبار سال بود. چند روز پیش از آن علیرغم اینکه در خطر بود و چند بار برای بازداشتش اقدام کرده بودند با سر و شکلی متفاوت به دم زندان برای استقبال آزادی من آمده بود ولی من آزاد نشده بودم. در مورد علی ملیحی قبلتر نوشته ام و شاید اگر فرصتی دست دهد و توفیقی حاصل شود باز بنویسم. فقط این قدر بگویم؛ شرمت باد! ای دستی که بد بودی بد تر کردی. جسم نحیف و لاغر او را در نظر بگیرید؛ او را چنان کتکی زده بودند که بدنش کبود شده بود. زیر بار اتهامات واهی نرفته است و چهار روز در اعتصاب غذای خشک به سر برده است. پس از حدود دو هفته به بند 350 منتقل می شویم. جمعمان دیگر جمع است. در حیاط 350 توسط زندانیان مالی بازرسی می شویم. در حین بازرسی از پشت پنجره یکی از اتاق ها پیمان عارف و میلاد فدایی و مجید دری دستی تکان می دهند. نوبت تعیین اتاق می رسد؛ ما که جمعمان جور شده است می گوییم از هم جدا نشویم و هر جا که خواستیم برویم همه با هم می رویم. قبل از اینکه به بند بیاییم از مهمان نوازی ضیاء نبوی و مجید دری شنیده بودیم. از دندان کشیدن مجید تا شطرنج بازی کردن ضیاء. این از عجایب زندان است که با این همه نظارت باز خبر پیش از وقوعش همه جا می پپیچد! خبر اینکه مجید دری دندان می کشد چگونه به بند های دیگر رسیده بود نمی دانم. همه اتاق ها ظرفیتشان پر است و حتی جا برای کف خواب هم نیست و ما هم یازده نفریم. با لابی مجید ما همه به اتاق پنج می رویم. حس خوب ورود به قرنطینه و در آغوش کشیدن دوستان باز هم زنده می شود. فلاسک نارنجی و چای دارچینی مجید دری پذیرای ماست. ساسان هم لیوان به یادگار مانده از دکتر احمد زید آبادی را مالک می شود. ماهان محمدی رئیس اتاق است و مقررات اتاق را می گوید. خوب هر زندگی نظم خودش را دارد و زندگی در زندان نیز. با اشاره به ساسان می گویم گاومان زایید و چند دقیقه بعد او هم در حیاط به من می گوید اینکه دیگر زندان در زندان است. خلاصه کنم که بخواهم هر چه بود بگویم نه تنها در این مقال نخواهد گنجید که قلم و کاغذ را یارای بازگو کردنش نیست. علاوه بر کارهای خود اتاق، خود بند 350 کار هایی عمومی دارد از قبیل: نظافت سالن و راهرو ها، حمام و دستشویی ها و ... مجید دری مسؤول نظافت حمام و دستشو یی ها بود؛و این کاری نبود که هر کسی داوطلبش شود و بر عهده بگیرد. نیاز به ایثار و از خود گذشتگی و در عین حال احساس مسؤولیت داشت. بگذریم از اینکه نظافت بند بر عهده زندانی نیست و این از مصادیق شکنجه است. هر هفته هر نفر بابت نظافت یک پاکت سیگار مگنا که پول رایج زندان بود می پرداخت. پشت تخت مجید دری کیسه نایلون بزرگی پر از پاکت های سیگار بود. بنده و ساسان عزیز هم که خوب خیالمان راحت است و هفته ای یکبار یک پاکت سیگار می دهیم. راستش را بگویم ده پاکت هم می خواستند من می دادم؛ ارزشش را داشت. چند بار بچه ها برای امورات بند به صورت داوطلب اسم نوشتند. محمد، مهدی، سپهر، بهزاد،وحید، جاوید و ... ولی هر بار خود مجید به همراه فرزاد مددزاده و علی پرویز و میلاد فدایی و مرحوم حاج محمد عهده دار بخش اصلی نظافت و چندش آورترین قسمت آن بودند. تو در زندان زحمت بسیاری می کشی و این بسیار طبیعی است که در قبال آن زحمت اجر و مزدی دریافت کنی که آن هم از روی اجبار نبود و به میل و اختیار بود و آن چیزی نبود جز یک پاکت سیگار. یک روز دیدم مجید بسیار عصبانی است؛ حق هم داشت. گویا یک از خدا بی خبری گزارشی تحریفی و دروغ را از روی حسادت و به قصد زیر آب زنی علیه مجید دری به بزرگنیا رئیس بند می دهد؛ که مجید به زور سیگار جمع می کند. بحث بالا گرفت و ما برای ارضای حس کنجکاوی خود تحقیقاتی شروع کردیم. ماهان محمدی که از پیش کسوتان بند و رئیس اتاق بود به همراه مجید، بهمن احمدی امویی و علی زاهد که به اعدام محکوم شده است مشغول صحبت کردن بودند. به قول معروف جلسه سران قوا بود. من قایمکی گوش می کردم که چه می گویند. دیدم مجید با بهمن و دیگران دارند ضرب و تقسیم می کنند که برای کل بند، یک جارو برقی بخرند و یا یک ماشین لباس شویی بخرند. درجا خشکم زد و مو بر دستانم سیخ شد و تازه فهمیدم مجید دری کیست. بی خود نبود که ذکر خیرش به همه بندها می رفت. بروی دستشویی ها را تمیز کنی، نگاه سنگین برخی از زندانیان را به خود بخری، بر ضدت توطئه کنند و آنگاه تو به فکر همه باشی. هنوز که هنوز است وقتی این خاطره را تعریف می کنم و یا می نویسم مو بر دستانم سیخ می شود. در مقابل این همه ایثار و بزرگ منشی هنوز مبهوت مانده ام. *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
رئیس سابق پژوهشکده پولی و بانکی کشور: رشد نقدینگی بازار سکه را ملتهب کرد Posted: 25 Apr 2011 04:33 AM PDT جــرس: در ادامه بحران های مجددِ بازار سکۀ طلا و در پی انتشار گزارش هایی مبنی بر منفعت و "سود کلان دولت از رهگذرِ رشد بادکنکیِ قیمت ها"، رئیس سابق پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی با بیان اینکه افزایش رشد نقدینگی در چند ماه گذشته باعث شده است که مردم به دنبال داراییهای دارای اطمینان و سودآوری حرکت کنند، در عین حال گفت: سفته بازان حرفهای که دارای منابع مالی سرگردان هستند، به دنبال استفاده از فرصتها برای سفته بازی در بازار سکه هستند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: کنترل نوسانات بازار سکه نیاز به عرضه حجم زیادی از سکه ها به بازار دارد که شاید این کار به صلاح نباشد که بانک مرکزی تمام منابع خود را وارد بازار کند، بنابراین احتمالا نوسانات را کم و بیش خواهیم داشت.
|
کشف دومین ویروس جاسوسی؛ استارس به روی شبکه های سایبری Posted: 25 Apr 2011 03:33 AM PDT جــرس: در پی تایید و تکذیب های مکرر مقامات جمهوری اسلامی پیرامون میزان تاثیرگذاری ویروس «استاکس نت» بر روی تاسیسات اتمی کشور، رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور، این بار از کشف ویروسی جدیدتر تحت عنوان "استارس" سخن گفت و بر لزوم پیگیری حقوقی وزارت خارجه برای تهاجم سایبری علیه جمهوری اسلامی و بررسی ها بر روی این بدافزار جاسوسی خبر داد.
|
دستمزد ۴۳ درصد از کارگران، کمتر از حداقل قانونی است Posted: 25 Apr 2011 03:55 AM PDT جرس: رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران کشور تصریح میکند که ۴۳ درصد کارگران زیر حداقل قانونی، دستمزد میگیرند. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر