
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، روز جمعه گفت که ایران به گروه حماس دستور داده است تا از آشتی و صلح با جنبش فلسطینی «فتح» بپرهیزد.
به گزارش رادیو فردا محمود عباس، دبیرکل حزب سکولار فتح، با اشاره به سازمان اسلامگرای حماس گفت: «اگر میانشان اختلاف وجود دارد، اما تصمیمهای آنها از ایران میآید. ایران به آنها میگوید که این کار را بکنید و این کار را نکنید، زیرا برای این کار پول میگیرند... و به همین خاطر... از دستورهایشان اطاعت میکنند.»
اسرائیل و ایالات متحده همواره میگویند سازمان حماس که سازمانی متشکل از اسلامگرایان سنیمذهب است از حکومت شیعه ایران پول و سلاح دریافت میکند. تهران میگوید که از حماس در مبارزه علیه اسرائیل تنها «پشتیبانی معنوی» میکند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، محمود عباس روز جمعه درباره موضوع آشتی میان دو گروه فلسطینی، تشکیل یک دولت جدید و آماده شدن برای انتخابات گفت که «حماس تا این لحظه از دادن پاسخ آری یا نه به این ابتکار خودداری میکند».
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی در این باره و با اشاره به حماس افزود که «هماینک نوبت آنهاست تا اقدامی انجام دهند».
محمود عباس در ادامه گفت که خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، که در سوریه سکونت دارد از ایران «پول میگیرد، پول را در جیبش نگه میدارد و به هرکس خواست میدهد و به هرکس نخواست نمیدهد».
وی در مورد خالد مشعل افزود: «وی از این طریق، از این پول به عنوان یک حربه استفاده میکند و سررشته امور را در دست خود میگیرد. اختیار آری گفتن یا نه گفتن هم در دست او است.»
محمود عباس با اشاره به ایران اضافه کرد: «آنها دوست ما نیستند؛ رفتار دوستانهای ندارند، اما دشمن هم نیستند.»
حماس و فتح از اوایل دهه ۹۰ میلادی به این اینسو با یکدیگر روابطی خصمانه دارند. در ژوئن ۲۰۰۷، حماس به طور یکجانبه بر نوار غزه مسلط شد و دولت تشکیلات فلسطینی تنها مسئول امور کرانه باختری باقی ماند.
محمود عباس پیش از این گفته بود که حزب او آماده است در راه آشتی ملی فلسطینی از دریافت کمکهای مالی از آمریکا صرف نظر کند.
دولت آمریکا سالانه ۴۷۰ میلیون دلار کمک مالی در اختیار تشکیلات خودگردان فلسطینی میگذارد، اما ارزیابی میشود که اعطای این کمک را در صورت آشتی فتح و حماس لغو کند.
عزت رشاق، از اعضای رهبری حماس، ماه گذشته گفت که به رغم مذاکرات حماس و فتح، اتحاد دوباره فلسطينيان دور از دسترس است.
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در دومین سخنرانی خود پس از آغاز اعتراضها در این کشور با ابراز تاسف از کشته شدن شماری از تظاهرکنندگان به دست نیروهای امنیتی، اعلام کرده است، قانون حالت فوقالعاده در این کشور از هفته آینده لغو خواهد شد.
به گزارش رادیو فردا از خبرگزاری فرانسه، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، روز شنبه در سخنانی در نخستین نشست دولت جدید این کشور از لغو قانون حالت فوقالعاده در ظرف یک هفته آینده خبر داده است.
به گفته وی قانون حالت فوقالعاده که از سال ۱۹۶۳ در سوریه به اجرا درآمده است، جای خود را به قانون جدیدی خواهد داده که پیشنویس آن برای ارایه به دولت آماده شده است.
لغو قانون حالت فوقالعاده، یکی از اصلیترین خواستههای معترضان در سوریه است که از حدود یک ماه پیش در شهرهای مختلف این کشور دست به تظاهرات زدهاند.
به موجب این قانون محدودیتهای فراوانی برای برگزاری تجمعات و نیز آزادیهای فردی و اجتماعی در سوریه در نظر گرفته شده است. این قانون همچنین دست نیروهای امنیتی را در برخورد با مخالفان سیاسی و فعالان حقوق بشر باز میگذارد.
در ادامه اعتراضهای مردمی در کشورهای عربی، از حدود یک ماه پیش سوریه نیز شاهد اعتراضها علیه حکومت بشار اسد بوده است.
بر اساس اعلام منابع نزدیک به معترضان سوری، در جریان سرکوب خشونتآمیز اعتراضها در شهرهای مختلف سوریه تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند.
در این میان بشار اسد در دومین سخنرانی خود پس از آغاز اعتراضها در سوریه، نسبت به جان باختن معترضان در این کشور ابراز تأسف کرده و گفته است: «ما برای تمام کسانی که از دست دادهایم و نیز برای کسانی که زخمیشدهاند، متاسف هستیم و آنها را شهید میدانیم.»
رئیس جمهور سوریه همچنین افزوده است: «مردم سوریه قابل احترام هستند. آنها نظام را دوست دارند و هرج و مرج را نفی میکنند.»
بشار اسد همچنین خواستار انجام «گفتوگوی ملی» در کشور شده و گفته است: «شکافی که میان شهروندان و نهادهای حکومت به وجود آمده، باید فوراً پر شود.»
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر انجام اصلاحات سیاسی و ایجاد شفافیت بیشتر ابراز اطمینان کرده است، که با اجرای قوانین جدید در سوریه «توسعه واقعی» در این کشور روی خواهد داد.
روز پنجشنبه نیز تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرده بود، بشار اسد دستور آزادی صدها تن از کسانی را که در اعتراضهای اخیر بازداشت شدهاند، صادر کرده است.
این در حالی است حدود دو هفته پس از آغاز اعتراضها در سوریه بشار اسد در نخستین اظهار نظر رسمی خود، ناآرامیها در کشورش را «توطئه بیگانگان برای تجزیه سوریه» خوانده و از تن دادن به خواستههای مخالفان که از جمله خواستار آزادیهای بیشتر، لغو قانون حالت فوقالعاده، آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه با فساد هستند، خودداری کرده بود.
از سوی دیگر اعتراضها در سوریه در روزهای گذشته نیز ادامه یافته و در روز جمعه هزاران نفر در شهرهای مختلف این کشور دست به تظاهرات زده بودند.
همچنین به گفته شاهدان عینی و فعالان حقوق بشر، روز شنبه نیز هزاران نفر در شهر ساحلی بانیاس، واقع در شمال غربی سوریه با شرکت در مراسم تشییع جنازه یکی از جانباختگان تظاهرات اخیر، شعارهای ضد حکومتی سر دادند.
با ابلاغ قوانین جدید راهنمایی و رانندگی در ایران، جریمه بعضی از تخلفات رانندگی تا سقف ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافته و مقررات جدیدی برای امنیت بیشتر خودرو سواران وضع شده است.
به گزارش ایسنا بر اساس قوانین جدید راهنمایی و رانندگی که از روز شنبه ۲۷ فروردین (۱۶ آوریل) برای اجرا ابلاغ شده، از این پس بستن کمربند ایمنی برای تمامی سرنشینان خودروهای سواری، از جمله سرنشینان صندلی های عقب اتوموبیل، الزامی است و موتورسواران و همراهانشان هم می بایست از کلاه ایمنی استاندارد در هنگام حرکت استفاده کنند.
سقف جریمه های نقدی تخلفات رانندگی نیز با ابلاغ قوانین جدید تغییر یافته و رانندگانی که به خاطر انجام تخلفات حادثه ساز متوقف شوند تا سقف ۱۰۰ هزار تومان جریمه خواهند شد.
همچنین رانندگانی که پس از مصرف مواد روانگردان و الکل در حالت “بیارادگی” اقدام به رانندگی کنند، مطابق قوانین جدید تا سقف ۲۰۰ هزار تومان جریمه می شوند و پس از ضبط گواهینامه رانندگی آنها، این افراد برای “برخورد قانونی” به مقامات قضایی معرفی خواهند شد.
در ایران بیش از ۱۷ میلیون وسیله نقلیه، شامل خودورهای شخصی (۴۸ درصد)؛ موتور سیکلت (۳۷ درصد)؛ مینی بوس و کاروان (یک درصد)؛ کامیون و کامیونت (پنج درصد) و یک درصد اتوبوس در تردد هستند که این کشور از این نظر در میان کشورهای منطقه حائز رتبه اول است و ترکیه با بیش از ۱۳ میلیون وسیله نقلیه، در رتبه بعدی قرار دارد.
عابران پیاده هم ‘مقصر’ می شوند
در قوانین جدید راهنمایی و رانندگی، عابران پیاده ای که از محل های تعیین شده برای عبور عابر پیاده گذر نکنند در صورت تصادف ممکن است متخلف محسوب شوند و رانندگان خودرویی که به این افراد برخورد کرده، در صورت اثبات “بیگناهی” مسئولیتی در برابر ایجاد خسارت های جانی و مالی نخواهد داشت.
بنابر آمار سازمان بهداشت جهانی، هر ساله تلفات جانی عابران پیاده، دوچرخه سواران و موتورسواران بیش از نیمی از کشته شدگان تصادفات جاده ای در جهان را تشکیل می دهند.
بسیاری از این تصادفات مرگبار هنگامی روی می دهد که عابران پیاده از محل های خط کشی نشده و یا در زمان هایی که میدان دید رانندگان محدود است از خیابان ها یا جاده ها عبور می کنند.
در بعضی از کشورهای جهان، عابران متخلف با جریمه های نقدی و درج سابقه در پرونده شهروندی مواجه می شوند، اما تقریبا در قوانین بیشتر کشورها، مسئولیت اصلی جلوگیری از برخورد خودرو با عابران پیاده، بر عهده رانندگان خودروها است.
تکرار جریمه طرح ترافیک در هر ساعت
از دیگر مواردی که در قوانین جدید راهنمایی و رانندگی مورد توجه قرار گرفته است، نحوه برخورد با خودورهایی است که در زمان های تعیین شده به طور غیر مجاز به محدوده طرح ترافیک شهری وارد می شوند.
بنابر قانون جدید، از این پس کسانی که به طور غیر مجاز وارد محدوده طرح ترافیک شوند، پس از جریمه نقدی، برای خروج هرچه زودتر از این محدوده اخطار دریافت می کنند و در صورت ادامه حضور در محدوده طرح ترافیک، برای هر یک ساعت، یک بار جریمه خواهند شد.
ایجاد محدوده های طرح ترافیک در شهرهای بزرگ ایران، چندین سال است که به منظور کاهش حجم تردد خودروها در مراکز اصلی شهرها و جلوگیری از افزایش آلودگی هوا در این مناطق اعمال می شود.
منبع: سایت کلمه
دولت احمدینژاد در طول ۵ سال گذشته به خوبی کارکردهای این دولت نشان داده است. این دولت از حربه دروغ برای فریب مردم و برقراری یک آرامش کاذب با دادن آمار و ارقام نجومی سوءاستفاده نموده است. همچنین با بحرانسازی و بوجود آوردن شرایط فوقالعاده و دائماً زدن حرفهایی چه از سوی احمدینژاد و چه از طرف نزدیکان و همفکران خود بر طبل اختلافات حتی به ظاهر با همفکران اصولگرایان خود ذهن جامعه را به انحراف کشانده تا کسی فرصت پرسشگری و تفکر در مورد دلائل به هدر دادن منابع کشور نداشته باشد و درواقع ارزیابی عملکرد دولت تحتالشعاع اینگونه جوسازیهای خودساخته قرار گیرد.
براساس چنین رویکردی که فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غبارآلود میگردد فقدان آمار و اطلاعات درست لازمه چنین سیاستی است و از سوی دیگر با برقراری فضای امنیتی و ایجاد رعب و وحشت در میان تمام اقشار جامعه به ویژه در میان دانشگاهیان، کانونهای فعال اقتصادی و مجموعه نهادهای نظارتی و صنفی که به نحوی میتوانند وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و … را رصد کنند و نقطهنظرات خود را جهت تنویر افکار عمومی بیان نمایند و درواقع با منیتی کردن فضا و زدن انگ و برچسبهای مختلف حتی جلو نقادیهای منصفانه نیز گرفته شده است و دائماً با تذکر به رسانههای جمعی آنها را از انعکاس نظرات مخالف بازداشتهاند.
حال سؤالی که مطرح است حذف صفرها از پول ملی چه رابطهای با کارکردهای امپراطوری دروغ و بحرانسازیهای تصنعی در دولت فعلی دارد. همانطوری که همه مطلع میباشند علیرغم وظایف قانونی و تکالیفی که براساس برنامههای توسعه بر دوش دولت گذاشته شده است تا با ارائه آمار و اطلاعات درست و بهنگام این امکان را برای دستگاههای نظارتی و پژوهشگران بوجود آورند تا بتوانند به ارزیابی عملکرد برنامه و دولت بپردازند، اما مشاهده می شود دولت در این مدت حتی نتوانسته است یک آمار و اطلاعات بهنگام و درست از شاخصهای کلان اقتصادی اعلام نماید و یا در صورت اصرار، بعضی از آمار و اطلاعات را با تأخیرهای چند ساله تا چند ماهه و گاهاً مخدوش ارائه نموده است که نمونههای بارز آن عدم اعلام نرخ رشد در چند ساله اخیر و یا نرخ بیکاری میباشد.
در چنین فضایی امکان ردگیری واقعیتهای مربوط به وضعیت اقتصادی کشور از همه سلب می شود که محسوسترین و بارزترین مسئله در حوزه مخدوش کردن وضعیت اقتصادی کشور به ویژه درخصوص آثار و پیامدهای حذف یارانهها میباشد.
با این مقدمه صرفنظر از هر ادعایی که درباره دلایل واقعی حذف صفرها مطرح شود براساس تجربه ۵ ساله گذشته اولین مسئله، فرار از مسئولیتهای ناشی از آن همه دروغپراکنی و ایجاد انتظارات درباره هدفمند کردن یارانههاست این از طریق مخدوش کردن نظام آمار و اطلاعات کشور پس از حذف یارانهها و حذف صفرها و ناممکن ساختن ردگیری و شناسایی واقعیتهای مربوط به شکست این سیاست و احاله دادن آثار حتمی آن به امور مجهول و غیرواقعی است.
همچنین گفتن دروغهای بزرگ که از راهبردهای اصلی این دولت در دادن آمار و اطلاعات میشود در کنار حذف صفرها از پول ملی موجب اغتشاش ذهنی جامعه حتی بخشی از جامعه روشنفکری میشود. برای مثال احمدینژاد در اواخر سال گذشته اعلام داشته که دولت در طول سال ۱۳۸۹ حدود یک میلیون و هشتصد هزار شغل ایجاد نموده است که البته هیچیک از متغیرهای کلان اقتصادی (مانند نرخ رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و …) این دروغ بزرگ را تأیید نمیکند. همچنین اقتصاددانان بر این شاخص اتفاقنظر دارند که به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی یکصد هزار فرصت شغلی ایجاد میشود. دولتی که این ادعا را دارد اولاً چرا تاکنون از اعلام رشد اقتصادی در سالهای اخیر امتناع میورزد و خجالت زده است؟ ثانیاً، بنابر محاسبات انجام شده که باز اقتصاددانان، دولت بر روی آن اتفاق نظر دارند، برای ایجاد هر فرصت شغلی حداقل سیصد میلیون ریال بودجه لازم است که اگر ما ادعای دولت را بپذیریم، بودجه لازم برای ایجاد یک میلیون و هشتصد هزار شغل رقمی بالغ بر پنجاه و چهار هزار میلیارد تومان برآورد میگردد که هیچ ردی در اسناد رسمی دولت در این خصوص وجود ندارد.
لذا دادن این آمار و اطلاعات افراطی و دروغ مقدمهای برای اغتشاش ذهن جامعه بوده که بتوانند صفرها را حذف کنند. اما رابطه دیگری بین عدم شفافیت، دروغگویی و امنیتی کردن جامعه و سرکوب برای بقاء و حذف صفرها از پول ملی دارند. نوسانات قیمت دلار و طلا (سکه) یکی از بهترین شاخصهایی است که در سه دهه گذشته تمام کارشناسان و مردم تغییرات رابطه برابری ریال و دلار را به عنوان شاخص ملموسی از واقعیتهای اقتصادی کشور میشناسند. به طور مثال، اگر الآن یک دلار آمریکا کمی بیش از هزار تومان مبادله میشود، نوسانات قیمت دلار کاملاً میتواند در قالب یک میزانالحراره مردم را درخصوص وضعیت اقتصادی کشور آگاه سازد و مردم به خوبی میتوانند جهتگیریها و شاخصهای اقتصادی عملکردی دولت را اندازهگیری نمایند.
بنابراین، اگر دولت به دلیل بحران اقتصادی ایجاد شده در سالهای اخیر در کشور خواسته باشد قیمت دلار را به چند برابر افزایش دهد، تمام آمارهای اطلاعات و ادعاها برملا شده و با کنار رفتن پرده دروغ و فهم عمومی که در طول حداقل سی سال گذشته از رابطه دلار – ریال و وضعیت اقتصادی کشور ایجاد شده کاملاً بیصداقتی و ناهنجار بودن وضعیت اقتصادی دولت آشکار میشود.
بررسیهای کارشناسان اقتصادی و بودجهای کشور نشان میدهد که دولت با تمام دستکاریها و عدم شفافیتها بالغ بر یکصد هزار میلیارد تومان در بودجه ۹۰ با کسری روبرو است که این فریبکارانه و با انواع آمارسازیها پنهان شده است . یکی از راههای تأمین این کسری بودجه بالا بردن قیمت دلار است و همانطوری که بیان شد هرگونه دستکاری قیمت ارز برای جامعه کاملاً محسوس است. لذا دولت وقتی تن به این مسئله میدهد که چندین صفر از پول ملی حذف کند و وقتی قیمت دلار را حتی به چند برابر پس از حذف صفرها افزایش دهد ناخواسته فهم عمومی، برای تطبیق آن با چیزی که در واقع اتفاق افتاده نیاز به زمان بیشتری دارد، هدف دولت در کوتاهمدت که همان کسب درآمدهای کاذب میباشد، محقق میشود و درواقع میتواند بحران اقتصادی کشور را به زعم خود به تعویق بیاندازند و در این فرصت باز یک دشمن خودساخته و دروغین را عامل اصلی مشکلات بعدی اعلام کنند و هرکس هم چون و چرا کرد، سرکوب شود.
بنابراین، راهبردهای دولت در گفتن دروغهای بزرگ و بحرانسازی کردن به منظور حذف صفرها از پول ملی در کوتاهمدت موجب افزایش کاذب درآمدهای دولت شده و با امنیتی کردن فضا فرصتی هم بوجود میآید که مخالفین دولت خود را بدین طریق و به این بهانه سرکوب نمایند.
ندای سبز آزادی: به دنبال انتشار آمار رشد اقتصادی ایران از سوی صندوق بینالمللی پول که رقم شاخص در ایران را برای سال 2010 (1389) معادل یک درصد دانسته و پیشبینی کرده است که این رقم در سال 2011 به صفر تنزل کند، معاون اقتصادی بانک مرکزی ایران برآورد صفر برای رشد سالجاری را بدبینانه دانست و از روند رو به جلوی تحولات اقتصادی خبر داد. قضاوی وعده داد که در اردیبهشتماه امسال آخرین تحولات اقتصادی از سوی بانک مرکزی ارائه شود. این درحالیست که بانک مرکزی از سال 87 به این سو آمار رشد را که معمولا با فاصله سه ماهه منتشر میشود ارائه نکرده است.
براساس آخرین اعلام رسمی بانک مرکزی، نرخ رشد اقتصادی در ۳ماهه اول سال ۸۷ با نفت ۳/۲ درصد و بدون نفت ۲/۷ درصد گزارش شده است. بانک مرکزی علت عدم انتشار آمارهای رسمی نرخ رشد اقتصادی از نیمه دوم سال ۱۳۸۷ را اختلافنظر با وزارت صنایع و معادن بر سر نرخ رشد بخش صنعت و معدن، میداند.
معاون اقتصادی بانک مرکزی دلیل این امر را چنین توضیح داده است:" تحولات اقتصادی سالهای اخیر حکایت از روندی رو به جلو دارد. در سال 1387، خشکسالی و سرمازدگی موجب شد، عملکرد بخش کشاورزی کاهش پیدا کرده و رشد این بخش به منفی 12 درصد برسد."
به گفته وی همین پدیده در کنار سایر عوامل فرعی، رشد اقتصادی سال 1387 را محدود کرد، اما در سال بعد عملکرد بخش کشاورزی و مسکن تحول چشمگیری داشت. به طوری که بخش کشاورزی با حدود 29 واحد درصد بهبود در رشد مواجه شد و رقم منفی 12 درصد سال قبل به حدود مثبت 17 درصد رسید. این عوامل موجب شد رشد اقتصادی سال 1388 بهبود چشمگیری پیدا کند.
معاون اقتصادی بانک مرکزی گفت: با توجه به تفاصیل فوق، برآورد صفر درصدی برای رشد اقتصادی سالجاری را بدبینانه میتوان ارزیابی کرد و معمولا این ارزیابیها در گذر زمان اصلاح میشود.
این سخنان در حالیست که علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، ظهر روز یکشنبه ۲۱ فروردین ماه، در نشستی مشترک با اعضای فراکسیون حزب موتلفه اسلامی، با بیان اینکه باید ترسیم درست و واقعگرایانه از وضعیت اقتصادی کشور داشته باشیم، گفت:" ما چه بخواهیم مشکلات اشتغال و بیکاری را برطرف کنیم و چه بخواهیم سطح درآمدها را بالا ببریم، همگی به رشد اقتصادی کشور بستگی دارد که متاسفانه این رشد رقم خوبی نیست و از متوسط جهانی پایینتر است."
هرچند محمود احمدی نژاد در مصاحبه مطبوعاتی با تقسیم بندی رشد اقتصادی به رشد داخلی و خارجی اعلام کرده بود که رشد اقتصادی مربوط به داخل ایران شرایط مناسب و قابل دفاعی دارد.
اما صندوق بین المللی پول نظر دیگری دارد و بنا بر گزارش آن در سال جدید، آهنگ رشد اقتصادي ايران با وجود تندتر شدن، تنها به سه درصد خواهد رسيد. تخمین میزان این سه درصد در حالیست که دولت و مسوولان اقتصادی نرخ آن را در شرایط رکود اقتصادی هم بیشتر از این اعلام کرده بودند.
این صندوق رشد توليد ناخالص داخلي واقعي ايران در سال گذشته را 1.1 درصد برآورد و پيشبيني کرده بود.
گزارش صندوق بينالمللي پول حکايت از آن دارد که در سال جاري ايران از نظر رشد اقتصادي پس از جمهوري قرقيزستان بدترين وضعيت را در منطقه خواهد داشت. اکنون قرقيزستان رشد اقتصادي منفي 3.3 درصدي را به ثبت خواهد رساند که کمترين ميزان در منطقه است.
ندای سبز آزادی: قیمت سکه در ایران همچنان رو به افزایش است.
با ادامه رشد حبابي در بازار داخلي طلا، سخنگوي بانك ملي روز جمعه بیست و شش فروردین از ادامه حراج سكه توسط بانك كارگشايي خبر داد و گفت: شمش طلا و سكه امامي در طول هفته قبل در بالاترين قيمت به ترتيب معادل 53 ميليون و 400 هزار تومان و 427 هزار و 200 تومان فروخته شد.
وي درباره وضعيت فروش سكههاي طلا در اين بانك نيز تصريح كرد:طي هفته گذشته هر قطعه سكه بهار آزادي طرح جديد (امامي) در پايينترين قيمت 402 هزار و 300 تومان و بالاترين قيمت 427 هزار و 200 تومان و نيم سكه در بالاترين قيمت معادل 122 هزار و 600 تومان و ربع سكه در بالاترين قيمت 208 هزار تومان و در پايينترين قيمت 200 هزار تومان فروخته شد.
به اعتقاد فعالان بازار اين اقدام بانك مركزي كه به منظور كنترل قيمتها در بازار داخلي صورت گرفته بود در طول يك هفته گذشته نتوانست مؤثر واقع شود چراكه حباب همچنان در بازار مشهود است.
در شرایطی که کارشناسان اقتصادی، روزانه از وجود حباب قیمتی در بازار سکه سخن میگویند و به سفتهبازان در خصوص ورود به این بازار هشدار میدهند، قیمت سکههای زرین بیاعتنا به این هشدارها به سیر صعودی خود ادامه میدهد. از سوی دیگر، بانک مرکزی علاوه بر هشدار، طی هفته جاری با عرضه گسترده سکههای مختلف از طریق بانک کارگشایی درصدد تخلیه حباب قیمت سکه برآمده که تاکنون ناموفق بوده است؛ این در حالی است که سکه با توجه به میزان و عیار طلای موجود در آن دارای ارزش ذاتی مشخصی است و در شرایط فعلی، این دارایی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال معامله است که حاکی از وجود حباب قیمتی در بازار سکه است.
حباب قیمتی بازار سکه در شرایطی در حال بزرگ شدن است که بانک مرکزی در این هفته، روزانه بین 10 تا 15 هزار قطعه سکه در بانک کارگشایی عرضه کرده که به نظر میرسد عرضههای صورت گرفته نتوانسته نقدینگی سرازیر شده به بازار سکه را جوابگو باشد. به نظر میرسد بانک مرکزی در شرایط فعلی به جای درمان علل تشکیل حباب، در پی از بین بردن حباب از بازار سکه است. حبابی که میتواند پس از بازار سکه، بازار سایر داراییها را نیز هدفگیری کند.
همچنان که چنین اتفاقی هم در حال رخ دادن است. هفته گذشته محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در ایران با هشدار نسبت به تشکیل حباب در بورس اعلام کرد:" اگر نقدینگی به بخش تولیدی منتقل نشود و تنها چرخشهای سفته بازانه پیدا کند، آنگاه باید نسبت به آینده این بازار، برخی نگرانی ها را داشت."
به اعتقاد وی در چنین شرایطی بیم از چرخشهای سفتهبازانه سرمایه وجود دارد.
اکنون بنا بر آخرین گزارشها از بازار طلا و سکه، قیمتها در این بازار در حالی همچنان به رکوردشکنیهای تازه ادامه میدهد که حبابی بودن قیمت آن را دیگر کسی انکار نمیکند.
دبیرکل بانک مرکزی نیز ظاهرا تنها دوای درد بازار متورم سکه را تا برطرف شدن آماس آن در تزریق روزانه 10 تا 15هزار سکه میداند. کارشناسان بر وجود جریان سرگردان نقدینگی در این بازار صحه میگذارند و برخی از فعالان آن از ترس ترکیدن این حباب در حال خروج از آن هستند.
هرچند رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه عرضه سکه تا زمان کنترل بازار و از بین رفتن قیمتهای کاذب ادامه خواهد یافت، اعلام کرده است که با توجه به ذخایر مناسب بانک مرکزی، این بانک با هدف کنترل بازار، عرضه سکه را ادامه خواهد داد اما با افزایش روزانه قیمت سکه در بازار به نظر میرسد دولت در کنترل قیمت موفق نبوده است.
کارشناسان دلیل این امر را فرار دولت و متصدیان اقتصادی از حل مسأله اصلی میدانند. به اعتقاد آنان دلیل اصلی افزایش قیمت طلا در بازارهای داخلی، همزمان با کاهش قیمتهای جهانی، وجود سرمایههای راکد است.
اکنون طبق اعلام مقامات اقتصادی و بانک مرکزی، قیمت طلا در بازارهای داخلی حبابی و بالاتر از قیمتهای جهانی است و همین سرمایههای راکد به سمت خرید سکه از بازار و افزایش قیمت آن روی آوردهاند.
و باز به اعتقاد همین کارشناسان، دولت و بانک مرکزی به جای حل مشکل وجود سرمایههای سرگردان به دنبال وارد کردن سکه در بازار هستند. این کار حتی اگر در کوتاه مدت هم مشکل افزایش قیمت سکه و طلا را حل کند اما به زودی در جای دیگری خود را نمایان خواهد ساخت چنان که طبق گفته رئیس اتاق بازرگانی اکنون سر از بازار بورس هم درآورده است.
با توجه به کاهش نرخ سود بانکها و عد حمایت دولت از تولیدکنندگان داخلی و ورشکستگی اغلب کارگاههای تولیدی اکنون بیش از هرچیز بازار دلالان گرم است و آنها با وارد یا خارج کردن سرمایههای بیکار مانده خود در بازار در موارد بحرانی، سبب رکود یا رشد حبابی قیمتها خواهند شد. در این میان نتیجهای که عاید میشود پر شدن بیشتر جیب دلالان و کمرنگتر شدن سفرههای مردم است.
ندای سبز آزادی: مراسم تجليل از خبرنگاران، عكاسان و تصويربرداران حوزه دولت شنبه با حضور محمود احمدينژاد، رییس دولت کودتا، برگزار شد.
در اين مراسم از خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس و 2 عكاس اين خبرگزاري به عنوان برترين خبرنگار و عكاسان حوزه دولت با اهداي لوحي توسط رئيس جمهور تجليل به عمل آمد.
این انتخاب، به خوبی کارکرد خبرنگار را از منظر دولت کودتا نشان میدهد. پس از به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد، علاوه بر محدودسازی رسانهها، در تمامی جشنوارههای مطبوعات و خبرنگاری، تنها خبرنگاران و رسانههایی موفق به دریافت جایزه میشوند که نه تنها از دولت انتقاد نمیکنند، بلکه دولت را در سرکوب مخالفان یاری میرسانند.
افتتاح سراي روزنامهنگاران ايران
به تازگی معاون مطبوعاتي و اطلاعرساني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از افتتاح سراي روزنامهنگاران ايران در اوايل ارديبهشت امسال خبر داده است.
محمدجعفر محمدزاده در گفتوگو با فارس با اعلام اين خبر اظهار داشت: سراي روزنامهنگاران ايران در حال حاضر مراحل نهايي تكميل و آمادهسازي خود را پشت سر ميگذراند و در واقع اين سرا محلي براي فعاليت و حضور تمام روزنامهنگاران و خبرنگاران سراسر كشور خواهد بود.طی سالهای اخیر، دولت احمدینژاد علاقه شدیدی به تهیه فهرستی از خبرنگاران دارد و این کار را عمومن به بهانه ساماندهی وضعیت آنها انجام میدهد.
این سیاست دولت مبتنی بر اعمال کنترل بیشتر بر خبرنگاران است؛ همچنین دولت تلاش میکند با فراهم آوردن تسهیلاتی نظیر هدیه نقدی، به نوعی خبرنگاران را بخرد تا آنان نتوانند به انتقاد دولت بپردازند.
دولت کودتا که یکی از دشمنان بزرگ آزادی بیان و روزنامهنگاران در جهان است، هر از گاهی با انتشار اخباری درباره بیمه خبرنگاران و یا معافیت مالیاتی آنان سعی میکند خود را به عنوان مدافع حقوق خبرنگاران نشان دهد، در صورتی که طی سالهای اخیر مجربترین خبرنگاران و روزنامههای مهم و تأثیرگزار ایران در خطر توقیف و زندان بودهاند.
انتقاد علیمطهری از وضعیت آزادی مطبوعات
به تازگی علی مطهری نماینده ناظر مجلس در هیأت نظارت بر مطبوعات گفته است: آزادی بیان در جمهوری اسلامی در سطح مطلوبی نیست.
مطهری به سایت خانه ملت گفته است: «نمیتوانیم ادعا کنیم که آزادی بیان در سطح مطلوبی وجود دارد اما تلاش میکنیم به آن نقطه مطلوب برسیم.»
این نماینده مجلس همچنین از وجود سختگیریهایی نسبت به اظهارنظرهای اجتماعی و سیاسی در مطبوعات اشاره کرده و افزوده است عملکرد هیأت نظارت بر مطبوعات به دلیل برخی حساسیتها از سوی بعضی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با نقطه مطلوب فاصله دارد.
فضای خفقان رسانهای در ایران به گونهای است که نه تنها خبرنگاران حرفهای یا مهاجرت کردهاند و یا زندانی شدهاند و یا محکوم به سکوت هستند، بلکه خبرنگاران موجود نیز به مجیز گویی دولت و در خوشبینانهترین حالتة عدم انتقاد از آن عادت کردهاند.
مدل مورد پسند دولت درباره حرفه خبرنگاری، نزدیک به کارمندان روابط عمومی ادارات است که در عین این که از مزایا و حقوق خوبی برخوردارند صرفن در چارچوبهای تعیینشده به اطلاعرسانی دولتی میپردازند.
ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات است.او نزدیک به دو سال است که در زندان به سر می برد و نیمی از این مدت را نیزدر زندان کارون اهواز در تبعید گذرانده است .
به گزارش کلمه، ضیا نبوی در این مدت از هرگونه مرخصی محروم بوده است و یک ساعت را نیز خارج از زندان نگذرانده است . زندان کارون وضعیت بهداشتی و رفاهی بسیار نامناسبی دارد و ضیا در مدت تبعیدش سختی های زیادی کشیده، خانواده او نیز به دلیل دوری راه و مشکلات دیگر قادر نیستند همیشه او را در این زندان ملاقات کنند . ضیا نبوی با حکم قاضی پیر عباسی، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم ۱۵ سال زندان در تبعید را دریافت کرد .این حکم بعد در دادگاه تجدید نظربه یازده سال زندان در تبعید تبدیل شد . ضیا همیشه از دریافت این حکم از قاضی پیر عباسی متعجب است تاجایی که پس از انتقالش از زندان اوین نامه ای را خطاب به این قاضی دادگاه انقلاب نوشت . او اکنون و پس از ماه ها زندانی کشیدن در زندان اهواز که حتی آب سالم هم برای خوردن ندارد شعری را خطاب به قاضی پرونده اش سروده است ، در این شعر هم می توان تعجب ضیا را از حکمی که دو سال از صدورش گذشته دریافت .
ضیا در نامه قبلی اش به قاضی پیر عباسی بدون هیچ کینه ای با او سخن گفت و از اوخواست در هنگام صدور حکم هایش فقط کمی تامل کند و بداند که کسی را که از نعمت آزادی محروم می کند همانند او یک انسان است .انسانی با گوشت و استخوان .هر چند قاضی پیر عباسی تغییری در رویه اش نداد و یک بار دیگر حکم یازده سال زندان را برای نسرین ستوده ، وکیل دادگستری با دو فرزند خردسال صادر کرد او برای تعداد زیادی از روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر حکم های طولانی زندان و محرومیت صادر کرده است .نام پیر عباسی به عنوان یکی از ناقضان حقوق بشر توسط اتحادیه اروپا اعلام شده است .
هم بندان ضیا در زندان اوین که این روزها به شدت دلتنگ او هستند، می گویند او همیشه در دوران حبس اش صبور بوده و هرگز حاضر نشده درباره کسانی که این گونه با او ناعادلانه رفتار می کنند سخنی درشت بر زبان براند . او هرگز در مدت یک سال و نیم حبس اش در زندان اوین گلایه ای نکرد تا روز تبعید که جمله ای بر زبان راند که هم بندانش فهمیدند غمی بر دلش نشسته است . او هنگام خداحافظی رو به دوسنتانش گفت:” دلم گرفته است” .شنیدن این جمله برای هم بندان ضیا کافی بود که اشک بر چشم آورند و تا روزها بعد از رفتن او آخرین نگاهش را از یاد نبرند . هم بندانش می گویند ضیا آنقدر با روحبه بوده است که آنها حتی انتظار شنیدن چنین جمله ای را نیز از او نداشته اند.
ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل (ستاره دار) فقط ۲۶ سال دارد.او اکنون این شعر را در زندان کارون اهواز سروده است .این شعر در صفحه فیس بوک دفاع از ضیا نبوی منتشر شده است.
ای آنکه تو را نام و لقب از داد است/ با من تو هر آنچه کرده ای بیداد است
زین حکم غریبی که توام فرمودی/ انصاف و عدالتت همه بر باد است
کردار من ار به پیش حکم ات بنهند/ گویند همه که وحدت اضداد است!؛
تزویر و نفاق و بددلی در من نیست/ با صدق و صفا وجود من همزاد است
سال است رقم ها که تو می فرمایی/ در حیرتم این نکته تو را در یاد است!؟
آخر چه بگویم عدلیه ایران را/ سر تا قدمش چون که همه ایراد است
قصد گله و شکوِه ندارم ورنه/ ظلمی که نمودی پاسخش فریاد است
اینجا که تو اَم منزل دوران کردی/ پیش قدمش خرابه هم آباد است
روحم به هزاران سفر پرغوغا/ لیکن بدنم در قفس صیاد است
زندان نکند خانه در آن انسانی/ کو جان و دلش ز بند غم آزاد است
از غیر نرنجیم و ره کین نَرَویم/ کاین راه و روش ز هستی ام بنیاد است
؛”سید” که به چندین هنر آراسته است/ قلب اَر بتپد به سینه اش دلشاد است!؛
ضیا نبوی
نوروز ۹۰ – زندان کارون اهواز
در پی اقدام اتحادیه اروپا در تحریم ۳۲ تن از مقامات جمهوری اسلامی به عنوان ناقضان حقوق بشر و قرار گرفتن نام این مقامات ارشد، در لیست سیاه تحریمهای این اتحادیه، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی این اقدام را محکوم کرده و آن را ناشی از "تقلید اتحادیه اروپا از آمریکا" ذکر نمود.
روز سه شنبه (۱۲ آوریل / ۲۳ فروردین) اتحادیه اروپا ۳۲ تن از کارگزاران بلندپایه جمهوری اسلامی را بدلیل نقش و دخالت در نقض حقوق بشر در ایران تحریم کرد و از کشورهای عضو خود خواست تا از ورود این مقامات به خاک خود جلوگيری کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز شنبه ٢٧ فروردین، اقدام اتحادیه اروپا را در تحریم ۳۲ تن از مقامهای ایرانی محکوم کرده و آن را نشانه "تقلید اتحادیه اروپا از سیاست و رویکرد آمریکا و نشانگر فاصله داشتن اتحادیه از اتخاذ سیاست مستقل از آمریکا" ذکر کرد.
بر اساس فهرست منتشر شده برخی از فرماندهان عالیرتبه سپاه و نیروی انتظامی و نیز شماری از مقامهای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ویژه به دلیل نقش آنها در سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری با تحریمهای تازه اتحادیه اروپا روبهرو شدهاند که از آن جمله میتوان به فرمانده کل سپاه، فرمانده نیروی انتظامی، فرمانده بسیج و دادستان کل کشور اشاره کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی همچنین این اقدام را "تلاشی برای انحراف افکار عمومی از نقض فاحش و بیشمار حقوق بشر در کشورهای غربی و منطقه" دانسته و کشورهای غربی را به "سیاسیکاری و به کارگیری استانداردهای دوگانه و غیر قابل قبول" متهم کرده است.
رامین مهمانپرست همچنین خطاب به کشورهای عضو اتحادیه اروپا افزوده است: "به جای حمایت کردن از نظامهای غیر مردمی و مخالفت با حاکمیتهای مردمسالار و مستقل همچون جمهوری اسلامی، به رأی اکثریت مردم کشورهای منطقه و مطالبات مشروع آنها احترام گذاشته و بیشتر از این با سکوت خود در این سرکوبها مشارکت نکنند و قدمهای عملی در جهت اصلاح سیاستهای اشتباه خود بردارند."
گفتنی است هفته گذشته اتحاديه اروپا تأکيد کرده بود که وضعيت حقوق بشر در ايران طی دو سال گذشته وخيمتر شده و ۳۲ مقام و مسئولی که نام آنها در فهرست اين اتحاديه آمده است در آزار و اذيت، شکنجه، زندان و اعدام فعالان مدنی، دانشجويان، اقليتهای مذهبی و متهمان زير سن قانونی دست داشتهاند.
بنا به گزارش منابع حقوق بشری، سه شهروند شیرازی به نام های "رضا- روشنفکر"، فرزند محمدعلی ۲۸ ساله، "رکنالدین- کریمی"، فرزند سید نورالدین ۲۶ ساله و "ابوالفضل فراعی"، فرزند محمدعلی ۲۵ ساله، بامداد روز شنبه، بیست و هفتم فروردین ماه در ملاء عام اعدام شدند.
به گزارش هرانا، این سه تن آبان ماه سال گذشته به اتهام محاربه و افساد فی الارض از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به اعدام محکوم شده بودند، که حکم نامبردگان که به تازگی به تایید شعبه ۳۲ دیوان عالی درآمده بود، مقرر شده بود در "فلکه صنایع" شیراز به اجرا درآید.
گفته می شود این مکان، محل کشته شدن یکی از پرسنل نیروی انتظامی(سرهنگ قربانی) ست که این سه نفر "عاملین" قتل وی بودند. مراجع قضایی دیگر اتهامات این افراد که از اعضای باندی موسوم به "روشنفکر" بودند؛ چندین فقره سرقت، قتل و آدم ربایی اعلام کرده بودند.
این گزارش می افزاید "اتهامات وارده و اعلام شده، از سوی هیچ منبع مستقلی تایید نشده است."
شایان ذکر است که رضا، رکن الدین و ابوالفضل هنگام خروج از ایران و پناهندگی به یکی از کشورهای اروپایی بازداشت شدند و به پرونده ایشان به طور ویژه رسیدگی شده بود.
ایران بعد از چین، دومین رتبۀ صدور و اجرای حکم اعدام در سراسر جهان را دارا می باشد.
مجید دری، دانشجوی محروم از تحصیل که به زندان بهبهان تبعید شده است طبق نظر دادستان تهران، جعفری دولت آبادی از هر گونه مرخصی محروم شده است .
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که چندی پیش از زندان اوین به زندان بهبهان تبعید شد اکنون در این زندان که هزار کیلومتر با محل زندگی خانواده اش فاصله دارد نگهداری می شود . با اینکه دری به زندان بهبهبان تبعید شده است اما همچنان اجازه استفاده از مرخصی و ملاقات حضوری او با دادستان تهران است و این نکته در پرونده وی درج شده است .
خانواده دری هر بار برای دریافت یک مرخصی چندروزه که حق همه زندانیان است و حتی زندانیان جرایم خطرناک نیز از آن برخوردارند به دادستانی تهران مراجعه کرده اند با این پاسخ مواجه شده اند که وی از حق مرخصی محروم است . دری امسال نیز نوروز خود را همچون سال گذشته در زندان گذراند، البته امسال در جایی بسیار دورتر از زندان اوین و زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ .
مجید دری به بیماری کم خونی و سردردهای شدید مبتلاست اما دادستان و بازجویان وزارت حتی حاضر نیستند به این دانشجوی محروم از تحصیل مرخصی درمانی بدهند .
مجید دری با حکم قاضی پیر عباسی، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس همراه با تبعید محکوم شده است .
چندی پیش ماموران اداره اطلاعات کرج، خانواده دری را نیز احضار کرده و به آنها گفتند در صورت هرگونه اطلاع رسانی در باره وضعیت مجید دری، وی را به زندان اهواز تبعید خواهند کرد و همین موضوع موجب عدم اطلاع رسانی خانواده مجید دری از آن زمان تاکنون شده است . زندان اهواز شرایط به مرتب بدتری از زندان بهبهان دارد .
شامگاه شنبه ٢٧ فروردین ماه، یك دستگاه بمب كارگذاشته شده در میدان آزادی شهر سنندج عمل كرد و منفجر شد و بلافاصله در خیابان حسنآباد نیز بمبی دیگر منفجر شد، که هر دو خسارت جانی در پی نداشتند.
به گزارش ایرنا، انفجار یکی از بمبها كه در سطل مخصوص باجه خودپرداز بانك كشاورزی شهر سنندج جاسازی شده بود، در مراحل اول باعث وارد شدن خساراتی به این بانك و برخی واحدهای تجاری اطراف شد، و هنوز از خسارات ناشی از بمب دوم خبری منتشر نشده است.
براساس این گزارش، هنوز از تلفات و خسارات جانی این حادثه نیز اخبار یا گزارشی مخابره نشده و در حال حاضر شرایط و اوضاع در این میدان و اطراف آن عادی گزارش شده است.
ابراهیم قائد رحمتی فرمانده انتظامی کردستان درباره این حادثه به خبرنگاران گفت: این حادثه هیچگونه تلفات جانی در بر نداشت.
گفتنی است چهارم فروردین امسال، افراد مسلح ناشناس در دو نقطه از شهر سنندج، مرکز استان کردستان، به سوی ماموران انتظامی تیراندازی کردند که در جریان آن، یک افسر و یک سرباز نیروی انتظامی کشته و سه نفر دیگر، از جمله یک غیرنظامی زخمی شدند.
پس از وقوع این حمله، مقامات امنیتی وعده دادند که به زودی عاملان این عملیات را شناسایی خواهند کرد و به مجازات خواهند رساند.
هفته دوم فروردین ماه نیز برخی خبرگزاری ها گزارش کردند که یک خودروی نیروی انتظامی در سنندج هدف تیراندازی قرار گرفته است اما از کشته یا زخمی شدن کسی در این واقعه خبری منتشر نشد.
روز ۱٣ فروردین نیز، خبرگزاری های رسمی از کشته شدن سه مامور در جریان حمله افراد مسلح به پاسگاه مرزبانی نیروی انتظامی مریوان خبر دادند.
گفتنی است چند روز پس از حملات مسلحانه در نواحی کردنشین ایران (در دو هفته اول سال) که منجر به کشته و زخمی شدن گروهی از ماموران انتظامی شد، سپاه پاسداران هفته گذشته از کشته شدن مهاجمان مسلحی خبر داد، که اخیرا دو مامور انتظامی سنندج را مورد شلیک قرار داده و کشته بودند.
دهها نفر از کارگران نساجی قزوین، عصر روز شنبه ٢٧ فروردین ماه، در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند.
به گزارش جرس، یکی از کارگران نساجی قزوین در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: ما بیش از یک سال است که حقوق و مزایای دیگر دریافت نکرده ایم.
یکی دیگر از تجمع کنندگان به خبرنگار ما اظهارکرد:ما شب عید را بدون حقوق و پول گذراندیم ، راه دیگری جز تجمع برای ما نگذاشته اند.
بر اساس این گزارش لحظاتی پس از حضور کارگران، پلیس ضد شورش در این مکان حضور یافته و از دادن شعار توسط کارگران جلوگیری به عمل آمد.
در ادامه این خبر آمده است پس از متفرق کردن کارگران توسط پلیس ضد شورش، آنها در پارک پاستور دست به تحصن زدند.
گزارشها حاکی از آنست که وضعیت صنایع نساجی در زمان احمدی نژاد بدترشده است، چرا که قرار بود دولت قانون نوسازی صنایع نساجی را اجرا کند و از محل حساب ذخیره ارزی به صاحبان صنایع نساجی وام بدهد که این محقق نشد و تعدادی از واحدهایی
که کار نساجی را انجام می دادند در حال ورشکست شدن می باشند.
ندای سبز آزادی: وقتی جهاد اقتصادی مطرح می شود معنایش این است که وضعیت اقتصادی فعلی چندان مناسب نیست و نیاز به جهاد همه جانبه برای پیشرفت و بهبود دارد و الحق که با درآمدهای شگفت انگیز نفتی در سالهای گذشته و با داشتن سند چشم انداز که نقشه راه جامعه است، می بایست شاهد جهش های عظیم در عرصه تولید، سرمایه گذاری، اشتغال، حضور در بازارهای جهانی و بالارفتن سطح زندگی و معیشت مردم بخصوص برای بخش های کم درآمد تر جامعه باشیم که متأسفانه نیستیم.
به گزارش وبسایت رسمی سید محمد خاتمی، وی در دیدار با جمعی از قرآن پژوهان استان یزد با اظهار نگرانی نسبت به وضعیت موجود کشور، پیرامون وقایع سال گذشته گفت « سال گذشته را در حالی پشت سر گذاشتیم که نه تنها زندانیان آزاد نشدند، بلکه کسانی که آزاد بودند نیز فراخوانده یا دستگیر شدند و نسبت به بسیاری از کسانی که در زندان اند و نسبت به بستگان آنان سخت گیریهایی بیشتر به عمل آمد و حصرها و محدودیت ها نیز بر آنها افزوده شد.»
رئیس بنیاد گفت و گوی تمدن ها قرآن کریم را فراخواننده به زندگی حقیقی خواند و افزود:
يا أيها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول إذا دعاكم لما يحييكم
خدا و پیامبر مردم را دعوت به زندگی می کنند و کسی که طعم زندگی را در این جهان نچشد از نعمتهای زندگی حقیقی در آن جهان نیز محروم خواهد بود. زندگی اختصاص به افراد ندارد و جوامع هم زندگی و مرگ دارند.
رئیس جمهوری سابق ایران انقلاب اسلامی را انقلاب احیاء خواند و گفت: انقلاب در هنگامی رخ داد که فساد، وابستگی، فشار، استبداد و بیداد، زندگی را بر همه تنگ کرده بود. انقلاب آمد تا مردم را به زندگی برگرداند و زندگی مورد نظر عبارت بود از استقرار نظامی که از یک سو ارزشهای والای الهی بر آن حاکم باشد و از سوی دیگر مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند.
انقلاب، نفی استبداد و سرکوب و فراخواننده به رهایی از وابستگی بود و می خواست تا عامل حیات بخش عدالت را در همه جا و برای همه کس حاکم کند و به همین جهت جمهوری اسلامی را مطرح کرد و مردم هم به آن رأی دادند.
سید محمد خاتمی سپس با اشاره به اهمیت رأی مردم و انتخابات تأکید کرد: جمهوری اسلامی برآمده از اراده مردم و متکی به آنان است و از این رو انتخابات و رأی مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و انتخابات آزاد و فراگیر نشانه زندگی جامعه است. همانگونه که در جمهوری مسؤولیت شناسی و انتقاد پذیری حاکمان بسیار مهم است که اگر اینها نبود یا ضعیف بود جمهوریت و اسلامیت نظام و زندگی جامعه آسیب می بیند.
رئیس جمهوری سابق ایران با توجه به پیش رو بودن انتخابات اظهار امیدواری کرد شاهد انتخاباتی سالم و آزاد و پرشور باشیم، بخصوص در مورد مجلس که در نظام مردم سالار جایگاه والایی دارد. مجلسی مورد نیاز است که همه سلیقه ها و گرایش های ملت را نمایندگی کند و با اتکاء به مردم، چه در قانونگذاری و چه در نظارت بر همه امور و پاسخگو کردن مسؤولان شجاعانه و مدبرانه عمل کند.
سید محمد خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود نام گرفتن سال جهاد اقتصادی را بسیار مهم و به جا خواند و افزود: وقتی جهاد اقتصادی مطرح می شود معنایش این است که وضعیت اقتصادی فعلی چندان مناسب نیست و نیاز به جهاد همه جانبه برای پیشرفت و بهبود دارد و الحق که با درآمدهای شگفت انگیز نفتی در سالهای گذشته و با داشتن سند چشم انداز که نقشه راه جامعه است می بایست شاهد جهش های عظیم در عرصه تولید، سرمایه گذاری، اشتغال، حضور در بازارهای جهانی و بالارفتن سطح زندگی و معیشت مردم بخصوص برای بخش های کم درآمد تر جامعه باشیم که متأسفانه نیستیم.
رئیس بنیاد گفت و گوی تمدن ها جهاد اقتصادی را مستلزم دستیابی به سیاستهای عالمانه و کارشناسانه و مردم مدارانه و اعمال آنها دانست و افزود: جهاد اقتصادی، در جامعه با نشاط و امیدوار میسر است و یکی از شرایط آن حضور همه نیروها و بخش ها و بخصوص سرمایه های کاردان انسانی جامعه در صحنه است. و برای این کار لازم است که فضای سیاسی جامعه باز و امن باشد. وقتی فضا امنیتی باشد و با بدبینی به همه کس و همه چیز نگاه شود و برخوردهای ناورا صورت گیرد نشاط نخواهد بود. و مخصوصاً در سال انتخابات اگر مصلحت کشور و نظام را می خواهیم نیازمند فضای با نشاط سیاسی هستیم.
رئیس جمهوری سابق ایران با ابراز تأسف از وقایع سال گذشته تأکید کرد: در سالی که گذشت انتظار فراهم آمدن چنین فضایی را داشتیم تا پس از قریب دو سال تنش و وضع فوق العاده، بهار را با امید و دلگرمی و نزدیک تر شدن دلها به یکدیگر و رفع عواملی که باعث نارضایتی است آغاز کنیم و بارها نیز از سوی خیرخواهان که در دل بستگی آنان به نظام و انقلاب و کشور تردیدی نیست در این باب تذکر داده شده، ولی متأسفانه در حالی به سال جدید وارد شدیم که نشانی از رفتن به سوی این فضا ندیدیم بلکه سخت گیری ها و برخوردهای خشن بیشتر شد.
سید محمد خاتمی سپس با اشاره به انتقاد به حق رهبری در روزهای پایانی سال گذشته از برخوردهای بداخلاقانه و خلاف شرع و قانون و بهتان و ناسزاگویی و اقدامهای ناپسند جریانهای افراطی و اشاراتی و هشدارهایی که پیشتر هم درباره تهمت زنی های رایج داده بودند این نکته را مطرح کرد که: نمی دانم لزوم برخورد با چنین رفتارها و اعمالی عطف به ماسبق هم می شود؟ و بدترین بداخلاقی ها و تهمت زنی ها و فحاشی ها و کوبیدن های یک طرفه در بسیاری از رسانه ها و منابر و تریبونها و محافل نیز مورد بررسی و برخورد قرار خواهد گرفت؟
به هر حال سال گذشته را در حالی پشت سر گذاشتیم که نه تنها زندانیان آزاد نشدند، بلکه کسانی که آزاد بودند نیز فراخوانده یا دستگیر شدند و نسبت به بسیاری از کسانی که در زندان اند و نسبت به بستگان آنان سخت گیریهایی بیشتر به عمل آمد و حصرها و محدودیت ها نیز بر آنها افزوده شد.
رئیس بنیاد گفت و گوی تمدن ها با تأکید بر اهمیت انتخابات پیش رو خطاب به دست اندرکاران عرصه سیاست گفت: در سالی که بیش از همیشه نیاز به نشاط و حضور ملت داریم باز هم پیشنهاد ما این است که حصرها برداشته شود و زندانیان آزاد شوند، فضای سیاسی و رسانه ای جامعه طبق موازین و قانون باز شود، حضور و فعالیت احزاب و تشکل ها ممکن و امن گردد و به سوی انتخابات آزاد و سالم حرکن کنیم و انتخابات مطلوب گرچه ناشناخته نیست ولی اجمالاً در صورتی خواهد بود که حذف های ناروا نباشد و همه بتوانند با امنیت در معرض انتخاب کردن و انتخاب شدن قرار گیرند. البته در این باب باز هم نیاز به بحث بیشتر داریم.
رئیس جمهوری سابق ایران بخش پایانی سخنان خود را به تحولات منطقه اختصاص داده و افزود: در این باب نیز کم و بیش بحث شده است و ان شاء الله در آینده هم سخن گفته خواهد شد. به هر حال این موج مبارک برای مردم منطقه گرچه هزینه فراوان داشته و دارد، ولی به نظر می رسد که افق بسیار روشن و امیدوار کننده است و نشانه های تحول بنیادی در ذهن و زندگی مردم آشکار شده است و این نکته را ناگفته نگذارم که متأسفانه برخوردهای دوگانه سیاستها و جوامع بین المللی در مورد حرکت های منطقه باعث تأسف است. از جمله شاید مظلوم ترین ملت در این میانه ملت شریف بحرین باشد که امیدوارم شاهد پیروزی همه ملت ها باشیم.
در ابتدای این دیدار حاضرین توضیحاتی درباره فعالیت قرآنی جمعیت، شناخت قرآن و اهداف عالیه آن و اهتمام به عقل در فهم و تفسیر قرآن کریم و تلاش برای رسیدن به حقایق قرآنی و چاره جویی از آن در حل مشکلات فردی و اجتماعی داده و یکی از آفاتی که از دیرباز تاکنون در جامعه اسلامی و جوامع دینی وجود داشته است را ظاهرگرایی و اخباری گری و خرافه زدگی و غفلت از حقیقت دین بوده است و افراطی گری و رادیکالیسم نیز ناشی از این آفت و بینش و منش خود حق پنداری ظاهرپرستان بوده است.
اهمیت انقلاب اسلامی و نقش آن در زنده کردن پیام قرآن و دعوت مردم به خردگرایی و عدالت گستری و آزادگی از دیگر مباحث حاضرین در این نشست بود.
همچنین سؤالاتی در درباب اصلاحات و آینده اصلاح طلبی و جریانهایی که با تمامیت خواهی درصدد حذف و طرد هرگونه اندیشه و عمل وفادار به انقلاب و یک دست کردن جامعه و جلوگیری از حضور و فعالیت هر آنچه نمی پسندند هستند مطرح شد و از محدودیت ها و تنگناهای موجود در عرصه های مختلف و از اینکه تحت عناوین مقدس خدای ناخواسته جمهوریت نظام اسلامی به خطر بیفتد اظهار نگرانی شد.
ندای سبز آزادی: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به سوالاتی پیرامون نامههای سرگشاده خود در سالهای ۵۹ و ۸۸ پاسخ گفت. آیتالله هاشمیرفسنجانی با اشاره به اینکه نامه سال ۵۹ هم مورد رضایت بنیانگذار انقلاب قرار گرفت و هم بعدها با روشن شدن مضامین آن مورد تحسین دوستان انقلاب؛ در مورد نامه سال ۸۸ به رهبری تاکید کرد: مضامین نامه ۸۸ روشن است و نکته بسیار مهم این بود رهبری بعد از خواندن نامه و پس از انتشار به خود من فرمودند “درباره مطالب نامه ملاحظهای ندارند”.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ در بخشی از پاسخهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است: یکی از علل تصمیمگیری در مورد نوشتن نامه سال ۵۹ به محضر امام(ره) توسط من ارتباط بیشتر من با امام و شناختی بود که امام از من داشتند ضمن اینکه اقدامات بعدی امام نشان از رضایت ایشان نسبت به محتوای نامه داشت و با روشن شدن مضامین آن مورد تحسین دوستان انقلاب هم قرار گرفت. آیتالله هاشمی در بخش دیگر این مصاحبه ضمن اشاره به دلایل نگارش نامه ۸۸ به رهبری بر روشن شدن مضامین آن تاکید کرد: نکته مهم این است که خود رهبری بعد از خواندن نامه و پس از انتشار به خود من فرمودند: درباره مطالب نامه ملاحظهای ندارند و بنظرم دیگر اظهارنظرها باندی و سیاسی است.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:
چرا نامه سال ۵۹ به قلم و امضای آقای هاشمی نوشته شد؟
این تصمیم امضاءکنندگان بود. به من مأموریت دادند. نوشتم و آقایان هم تأیید کردند. یکی از علل این تصمیم «ارتباط بیشتر من با امام بود» که میدانستند. با «شناختی که امام از من داشتند» و با نیازی که به پیگیری بود، میدانستند از طریق من کار روانتر و آسانتر میشود.البته امضا منحصر به من نبود. امضای آن چهار بزرگوار قبل از امضای من است. نامه دوم فقط امضای مرا دارد.
چه کسانی و چگونه به مخالفت با آن پرداختند؟
در آن مقطع نامهها منتشر نشد و کسی هم مخالفتی نداشت. آنها که مطلع بودند، همه موافق بودند. بعد از انتشار هم کسی اعتراضی نکرد. بلکه تحسین کردند. چون از نتایج آن خشنود بودند. البته طبعاً ضدانقلاب و طرفداران آقای بنیصدر و لیبرالها مخالف بودند و بعدها مطالبی نوشتند.
نظر امام نسبت به نامه چه بود؟ آیا خاطرهای از برخورد امام در مورد نامه به یاد دارید؟
هر دو نامه بعد از گذشت حدود یکسال از تاریخ نوشتن نامه اول به امام تقدیم شد و در آن زمان بسیاری از پیشبینیها و نکات نامه روشن شده بود. من شخصاً مطلبی و اظهارنظری از امام(ره) به یاد ندارم، ولی « اقدامات بعدی امام نشان از رضایت امام داشت».
دوستان مخالف بعد از اثبات عینی نامه اشتباه خود را چگونه جبران کردند؟ در صورت امکان با ذکر مصادیق.
مخالفتی نبود که نیاز به جبران باشد. «آنها هم که بعد از انتشار و اطلاع مخالفت داشتند، شاید بر مخالفتشان باقی ماندند».
توصیه شما به دوستانی که هنوز پیام اصلی نامه ۸۸ را با عینیت یافتن بخش عمده مفاد آن در نیافتهاند، چیست؟
فکر میکنم «مضامین نامه ۸۸ روشن است». بنظر اینجانب اظهارنظرها باندی و سیاسی است و تا شرایط همین است، اعتراف نخواهند کرد. ولی نکته مهم این است که خود رهبری بعد از خواندن نامه و پس از انتشار به خود من فرمودند: «درباره مطالب نامه ملاحظهای ندارند» و فقط دو نکته وجود دارد. اول اینکه اگر با من مشورت میکردید، میگفتم باید بعد از انتخابات منتشر شود که من جواب دادم چند ساعت قبل نامه را خدمت شما فرستادم برای مشورت که جوابی نرسید. فرمودند آقای حجازی نامه شما را موقعی به من داد که مشغول خواندن متن آن در کامپیوتر بودم. نکته دوم اینکه آقای احمدینژاد در آن مناظره شخص شما را متهم نکرده است که جواب دادم هدف اصلی من بودم و فضای مناظره به گونهای بود که جامعه همین را فهمیدند و «عکسالعملها که از پیش سازماندهی شده بود، لحظاتی بعد از مناظره شروع به اجرا شد و هنوز هم ادامه دارد که این دلیل روشنی است.» به علاوه در مراسم مرقد به ایشان گفتم اگر خودتان جبران کنید، من اعتراض نمیکنم که نکردند.
تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد به دیدار خانواده مهدی خدایی، فعال دانشجویی و دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهر ری، رفتند.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، این دیدار در فضایی پرمهر و صمیمانه انجام پذیرفت. حرف ها و صحبت های پدر و مادر مهدی حاکی از دلی پردرد داشت. در عین حال خنده های این پدر و مادر نشان از مقاومت کسی بود که هشت ماه در بند مخوف دو _ الف سر خم نکرد و هر ملاقات از قبل قوی تر میشد. ملاقات هایی که در آن مهدی همیشه لبخند بر لب دارد.
پدر مهدی از روز بازداشت مهدی می گوید؛ از اینکه با توجه به اتفاقات گویا مهدی می دانسته که ممکن است بازداشت شود ولی اصلا بروز نمی داده است. از برخورد نسبتا مناسب مامورین در قیاس با سایر خانواده ها می گوید. از اینکه با این وجود مادر مهدی از حال می رود.
پدر مهدی خدایی ادامه می دهد: « مهدی پسر یک دنده ای است. خیلی روی حرفش قاطع می مونه و روی عقایدش پایبنده. توی خانواده مهدی همیشه بحث سیاسی می کرد و همیشه ادب رو رعایت می کرد. کارهایی که مهدی انجام می داد همه اش قانونی بود ولی تو جمهوری اسلامی قانون معنا ندارد.»
دوستان مهدی نیز این را دلیل دیگری بر مقاومت و ایستادگی مهدی عنوان نمودند.
پدر مهدی از روز اولی که به جلوی زندان رفته بودند می گوید: « روز اولی که جلوی اوین رفتیم، خیلی بد با ما برخورد کردند. می گفتند باید بچه هاتون رو درست تربیت می کردید که کار به اینجا نکشه. همون جا دلم یک لحظه گرفت و پیش خودم گفتم این اوین رو ما یک روزی درش رو شکوندیم و رفتیم داخل تا زندانیان سیاسی رو آزاد کنیم و امروز پسر خود من تو زندان اوینه.»
یکی از دانشجویان با ذکر خاطره ای از شجاعت و مقاومت مهدی می گوید: « مهدی هم فعالیت سیاسی می کرد و هم فعالیت صنفی و هم فعالیت حقوق بشری. مهدی نمی توانست در مقابل ظلم ساکت بنشیند.»
پدر مهدی از صبوری مهدی می گوید: « مهدی هم بنده خدا صداش در نمیاد. اصلا حاضر نیست واسه اینکه کارش راه بیافته به کسی رو بزنه. من حاضر نیستم بیام، اگه قرار باشه مرخصی بدن به همه مرخصی میدن. همچنین با اینکه بار ها برای گرفتن تخفیف و بخشش به ما گفته بودن درخواست عفو کنید مهدی حاضر نشد عفو را امضا کنه و گفت من جرمی مرتکب نشدم که بخوام در خواست بخشش کنم.»
پدر مهدی روز دادگاه را این چنین تعریف می کند:« روز دادگاه قاضی مقیسه به مهدی گفت: چرا به من نگاه نمی کنی ؟ مهدی جواب داد: من شما رو بعنوان قاضی قبول ندارم. قاضی پرسید چرا؟ مهدی گفت: معلومه تو دیشب با همسرت دعوات شده. قاضی پرسید: از کجا فهمیدی. مهدی هم گفته معلومه چون عصبانی هستی و در عصبانیت نمیتونی حکم کنی از عدالت خارجی. از روی عدالت حکم نمیدی !
قاضی مقیسه بعد از دادگاه رو کرد به من و گفت: این پسرت تو هدفش قویه. زیر بار نمی ره که اشتباه کرده، کاری هم از دست ما بر نمیاد. می دانم که اگر اعدامش هم کنیم از حرفش کوتاه نخواهد آمد. »
مادر مهدی با بغض از وابستگی های عاطفی خودش به مهدی می گوید و از اینکه همواره مهدی طرف مشورت او بوده است و چقدر به او کمک می کرده است و ازاینکه نمی تواند هفت سال دوری از پسر کوچکش را تحمل کند. در این لحظه هم بندیان مهدی که تازه از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شده اند با گفتن خاطراتی خوش از بند مادر مهدی را دلداری می دهند و همه با خنده می گویند: کار به هفت سال نمی کشد.
سپس یکی از دانشجویان نیز با اشاره به سوابق فعالیت های دانشجویی مهدی در دانشگاه آزاد و اینکه به خاطر همین فعالیت ها دو ترم از تحصیل محروم شده است عنوان می دارد: « مهدی بر گردن همه ما دانشجویان دانشگاه آزاد حق دارد. او شرف دانشجویان دانشگاه آزاد است.»
مهدی خدایی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهر ری بود که در ایام تحصیل با دو ترم محرومیت از تحصیل مواجه شد. مهدی خدایی پیش از این نیز یکبار به مدت ۳۸ روز در تابستان ۱۳۸۷ بازداشت و در انفرادی های بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده بود. او در این پرونده با محکومیت چهار سال زندان از سوی قاضی صلواتی مواجه شد.
با توجه به تاثیر گذاری مهدی خدایی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد و فعالیت های حقوق بشری وی نهاد های امنیتی و اطلاعاتی بار دیگر در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ اقدام به بازداشت او کردند. مهدی از ابتدای بازداشت در بند ۲ الف زندان اوین تحت شکنجه و فشار شدید برای قبول اتهامات واهی قرار گرفت و تا مدت ها از حق ملاقات و تماس با خانواده ی خود نیز محروم بود. در این پرونده نیز مهدی با محکومیت سه سال زندان از سوی قاضی مقیسه مواجه گشت. سر انجام پس از هشت ماه که در شرایط سخت بند امنیتی دو الف قرار داشت در تاریخ ۲۹ اذر ۱۳۸۸ به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل گشت.
او هم اکنون در مجموع به خاطر دو پرونده به هفت سال حبس قطعی محکوم شده است.
نماينده وليفقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ضمن آنکه حصر خانگی برا هترین نوع برخورد با رهبران جنبش سبز خواند، اظهار نظر کرد: امروز فضا براي برخورد با سران فتنه فراهم نيست؛ مشکل عمده در اين راه برخورد و حمايت افرادي است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسين قم و ديگران بيانيه ميدهند؛ برخورد با سران فتنه بايد هوشمندانه باشد؛ چراکه نبايد مشکل را چند برابر کنيم و بايد به فضاي جامعه هم توجه کنيم.
به گزارش ایسنا، علي سعيدي در همايش بزرگ بصيرت افزايي، بهداشت و سلامت خانوادهاي سپاهيان و بسيجيان در مشهد، در پاسخ به سوالي درباره گمانهزنيهاي موجود مبني بر کانديدا شدن رييس دفتر رييسجمهور براي انتخابات رياست جمهوري آينده گفت: دو سال تا انتخابات رياست جمهوري زمان باقي است، اما تفکر مکتب ايراني از جمله تفکراتي است که نه قابل فهم است، نه قابل توضيح و بايد نسبت به اين جريان هوشيار باشيم.
وي افزود: اکنون دولت در مسيري حرکت ميکند که نبايد در جلوي آن موضعگيري کنيم؛ چراکه باعث ميشود جريانهاي مخالف از آن سوءاستفاده کنند.
وي با اشاره به ديدگاه احمدی نژاد نسبت به مشايي در عين حال ابراز عقيده كرد: ورود به عرصه سياسي نيازمند پختگيهايي است که شايد آقاي مشايي آن پختگيها را ندارند.
نماينده وليفقيه در سپاه در پاسخ به كساني كه معتقدند هاشمي آب به آسياب مخالفان ميريزد نيز عنوان كرد: اين مساله بسيار نگران کننده است؛ چراكه هنوز شاهديم آقاي هاشمي در پيامي که به راس فتنه يعني آقاي موسوي دادند، تعابير خدمتگزار و غيره را به کار بردند؛ بنابراين روشن نيست آقاي هاشمي چه انديشه و مسيري را دنبال ميکنند.
وي گفت: حصر خانگي سران فتنه، بهترين شيوه برخورد با آنهاست و اين در حالي است که آقايان صانعي و موسوي اردبيلي و ديگران پيام دادند.
وي ادامه داد: امروز فضا براي برخورد با سران فتنه فراهم نيست؛ مشکل عمده در اين راه برخورد و حمايت افرادي است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسين قم و ديگران بيانيه ميدهند؛ برخورد با سران فتنه بايد هوشمندانه باشد؛ چراکه نبايد مشکل را چند برابر کنيم و بايد به فضاي جامعه هم توجه کنيم.
سعيدي درک مردم را از بعضي خواص در خصوص مسائل جامعه، بهتر و درستتر دانست و گفت: در سپاه زحمت بر دوش تعدادي خاص است و در مجموع سپاه نسبت به بقيه نهادها، درک صحيحتر و عملکرد بهتري نسبت به برخي نهادها وجود داشته است و حتي در جاهايي که از دستگاههاي ديگر توقع بيشتري ميرفت، سپاه جلوتر بود و سپاه در مسائل سياسي روشنترين موضع و جهتگيري را نسبت به بقيه داشت.
وي همچنين تاكيد كرد: سيدي "ظهور نزديک است" غيرعالمانه و سطحي است و نبايد در سپاه و بسيج توزيع شود.
مهدی محمودیان، روزنامه نگار و عضو کمیته اظلاعرسانی جبهه مشارکت که با نوشتن مطالبی درباره بازداشتگاه کهریزک، انتقادها و افشاگرایی ها را درباره اعمال روش های غیر انسانی و غیر قانونی با متهمان کهریزک مطرح کرده بود، علی رغم شرایط وخیم جسمانی همچنان از حق مرخصی استعلاجی پزشکی “محروم” است.
مادر مهدی محمودیان با اشاره به نیاز فوری فرزندش به مرخصی استعلاجی می گوید: “از دادستان گرفته تا مسئولین زندان مراجعه کردم و نامه نوشتم و حتی گفتم با همان شرایط خودتان دست بند و پابند بگذارید من فرزندم را دکتر ببرم و با خرج خودم معالجه اش کنم. اما مسخره ام می کنند که مگر تو دکتری که می خواهی معالجه اش کنی. این جوابها در شرایطی است که پزشکها فرزندم را معاینه کرده اند و گفته اند باید فوری به بیمارستان برود و درمان طولانی مدت نیاز دارد.”
گفتنی است، جمعی از زندانیان سیاسی رجایی شهر که مهدی محمودیان نیز یکی از امضاء کنندگان آن می باشد، در نامه ای با تاکید مجدد بر “ادامه” اعتراض خود در زندان نوشته اند: ” حاکمان ایران در حالی از تریبونهای داخلی و خارجی و در جوار مقامهای بین المللی از حقوق انسانها دم میزنند که ملت ایران تحت شدیدترین فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و از حقوق اساسی خویش محروم مانده است و حاکمیت از طریق ایجاد فضای رعب و وحشت و اعمال یک حکومت امنیتی- پلیسی، جلوی فعالیت احزاب و گروههای منتقد سیاسی را گرفته و آنها را منحل نموده، مطبوعات و روزنامههای آزادی خواه و مستقل را توقیف کرده و فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی را بازداشت و زندانی کرده یا به سکوت واداشته و یا مجبور به ترک از وطن نموده است در نهایت رهبران جنبش سبز و همراهانشان را به صورت غیر قانونی در شرایط حبس خانگی قرار داده است.ما زندانیان سیاسی- عقیدتی اعم از فعالان سیاسی، حقوق بشری، مطبوعاتی، دانشجویی و صنفی در اعتراض به شرایط تحمیلی، که ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ایران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خویش اعلام میداریم تا زمانی که در شرایط حاکم بر جامعه و محدودیتهای اعمال شده علیه خود و خانوادههایمان بهبود اساسی صورت نگیرد و دست کم شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در کشورمان نیز حاکم نگردد، به اعتراض مسالمت آمیز خود با دیکتاتور ادامه خواهیم داد.”
متن کامل گفتگوی” جرس” با مادر مهدی محمودیان در پی می آید:
خانم محمودیان جمعی از زندانیان سیاسی رجایی شهر در اعتراض به شرایط نامناسب نگهداری خود دست به اعتصاب غذا زده اند که نام فرزند شما هم در میان آنهاست، می توانید در این خصوص صحبت بفرمایید؟
فقط روز یکشنبه در حمایت از خانم محتشمی پوراعتصاب غذا داشتند و تا تحقق خواسته هایشان یعنی دسترسی به تلفن و ملاقات حضوری و امکانات بهداشتی و مرخصی هر هفته یک روز به اعتصاب غذا اضافه می کنند یعنی هفته دیگر روز دوشنبه و سه شنبه و هفته سوم سه روز … تا زمانیکه خواسته هایشان محقق گردد و حقوق اولیه آنها رعایت شود.
شما در نامه ای نسبت به وضعیت جسمانی فرزندتان ابراز نگرانی کرده بودید لطفا در خصوص وضعیت نامناسب جسمانی فرزندتان بگویید.
فرزند من الان دو سالست که در زندان است و از حق مرخصی محروم است این در حالی است که او از عفونت ریوی رنج می برد و نیمی از ریه اش هم بر اثر عفونت به طور کامل از بین رفته است. علاوه بر بیماری ریوی که بر اثر شکنجه و فشارها در زندان اوین بوده است به بیماری صرع هم مبتلا شده است و می گویند همان مشکل آقای باقی را پیدا کرده است و مدام بیهوش می شود که حتی سوم بهمن ماه، دوازده ساعت بیهوش بوده است اما هرچه پیگیری کردیم هیچ نتیجه ای نداشته است. با پیگیری های من گذاشتند دکتر زندان او را معاینه کند و حتی سه چهار بار هم پزشک قانونی اعلام کرده که محمودیان باید به بیمارستان برود اما هیچ پاسخی نمی دهند.
به چه مراجعی مراجعه کردید و پاسخ آنها چه بوده است؟
به همه جا، از دادستان گرفته تا مسئولین زندان مراجعه کردم و نامه نوشتم و حتی گفتم با همان شرایط خودتان دست بند و پابند بگذارید من فرزندم را دکتر ببرم و با خرج خودم معالجه اش کنم. اما مسخره ام می کنند که مگر تو دکتری که می خواهی معالجه اش کنی. این جوابها در شرایطی است که پزشکها فرزندم را معاینه کرده اند و گفته اند باید فوری به بیمارستان برود و درمان طولانی مدت نیاز دارد.
در ملاقاتها فرزندتان از ناراحتی های خود چیزی نمی گوید؟
می گوید وقتی نفس عمیق می کشم بیهوش می شوم، سر درد دارم و ناگهان بیهوش می شود و بعضی اوقات چهار- پنج ساعت بیهوش هستم و وقتی هم که به هوش می آیم چیزی یادم نمی ماند…
اگر دوستانش مواظب و مراقب او نباشند خدا می داند چه بلایی سر او می آید. حتی سوم بهمن ماه که حالش بد بوده از پله ها که داشته بالا می رفته زمین می خورد و سرش لای میله ها گیر می کند و اگر دوستش کمکش نکرده بود گردنش شکسته بود.
زمانیکه زندانبانان این وضعیت را می بینند واکنشی نشان نمی دهند؟
بیشتر مامورهایی که داخل زندان هستند با زندانیان سیاسی “موافق” هستند اما می ترسند و می گویند ما را ببخشید و شرمنده هستیم که نمی توانیم برای شما کاری انجام دهیم و ناراحت هستند اما می گویند ما دستور داریم و می ترسیم برای شما کاری انجام دهیم و عکس العملی نشان دهیم…
امکاناتی که در زندان در اختیار زندانیان سیاسی قرار می دهند چطور است؟
الان که در سالن دوازده هستند نه تلفن، نه ملاقات و نه دسترسی به کتابخانه و روزنامه دارند. بهداشت هم که زیر صفر است و غذا هم زیر صفر، اگر خودشان نداشته باشند غذا بخورند از گرسنگی می میرند البته بچه های ما یعنی زندانیان سیاسی. ما می خواهیم به این آقایان بگوییم این زندانیان بعنوان یک انسان حق اولیه زندگی دارند.
هر صحبتی که دارید از این تریبون با مسئولین بفرمایید؟
ما چیزی جز اجرای قانون اساسی که امام بر آن تاکید داشت، نمی خواهیم. ما بعنوان یک شهروند حق قانونی را که باید در جامعه داشته باشیم می خواهیم. قانون اساسی عملی اجرا شود فقط اسم نباشد. امام می گفت این انقلاب مال طبقات پایین و پا برهنه هاست، حالا ما همان طبقات پایین کشور هستیم که بچه هایمان دارند در زندان عذاب می کشند. ما می خواهیم قانون اساسی و عدالت برقرار شود. هر کسی از مسئولین که ذره ای وجدان دارد قانون را اجرا کند. آقایان از خودشان سوال کنند اگر این کارها را با بچه های خودشان انجام دهند چه حالی خواهند داشت؟ حالمان را درک کنند وقتی که می بینیم بچه هایمان ذره ذره آب می شوند و از بین می روند و ما نمی توانیم کاری کنیم.
بچه های ما که خطایی انجام ندادند که این بلاها را به سرشان در می آورند. آنها برای مملکت و دین و ناموس خودشان، زندگی و جانشان را کف دستشان گذاشته اند، فقط برای حقیقت و انسانیت این همه زجر می کشند. نمی دانم اینهایی که این کارها را با ما می کنند چه کسانی هستند اما فقط کلاهشان را قاضی کنند ببینند این کارها درست است؟ این درست است که من مادر وقتی برای پیگیری درمان فرزندم مراجعه می کنم من را مسخره و تحقیر کنند؟ با ما خانواده های زندانیان سیاسی اینجور برخورد می کنند و با زندانیان شیاد و کلاه بردار و با آنهایی که میلیارد میلیارد دزدی کرده اند یک جور دیگر… وقتی که من می روم دنبال کار پسرم به من می گویند برای چه اینجا آمدی مگه ما نگفتیم دیگه اینجا نیا…چرا درس خواندن و تحصیل را از بچه های ما گرفته اید؟ الان اینجوری شده که هرکسی برای حق و حقگویی اقدام می کند یا باید تحقیر شود یا زندان برود.
در میان صحبت هایتان به برخوردهای غیرانسانی و غیرقانونی مسئولین اشاره کردید، آیا اینگونه رفتارها مانع از پیگیری های شما برای احقاق حقوق اولیه فرزندتان خواهد شد؟
من تا آنجا که نفس دارم و تا خون در رگم است برای حقوق اولیه فرزندم و دوستان فرزندم تلاش می کنم، حتی اگر اعدامم هم بکنند دست از پیگیری برنمی دارم. تا آنجا که بتوانم می روم و می آیم حالا مسخره و تهدیدم هم بکنند دست از تلاش بر نمی دارم. همه بدانند تا حق قانونی فرزندم و حق آزادی او را نگیرم از پا نمی نشینم. هر کسی هم که صدای ما را بشنود و درد ما بفهمد دستش را می فشاریم.
همزمان با انتشار اخباری پیرامون افزایش ناگهانی نرخ مندرج در قبضهای گاز مصرفی شهروندان، اینک با اعلام جزئیات تعرفه برق برای هفت ماهه نخست سال جاری از سوی معاون وزیر نیرو، مشخص گردید که تعرفه برق نیز دچار صعود شده و مشترکان خانگی در مناطق عادی 5/3 تومان و در مناطق گرم نیز، با مبالغ متفاوتی افزایش پرداخت خواهند داشت.
این درحالیست که مقامات ارشد دولت، بویژه محمود احمدی نژاد و معاون اول وی، از همان سال گذشته مدعیِ عدم افزایش قیمت ها در جریان اجرای طرح موسوم به "هدفمندی یارانه ها" (حذف سوبسیدها) و حتی وقوعِ "کاهش قیمت ها" بودند.
تعرفه برق چگونه افزایش مییابد؟
قیمت برق بهطور میانگین کیلوواتی 43 تومان شد
به گزارش روزنامه «دنیای اقتصاد»، محمد بهزاد، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی با تشریح نحوه محاسبه تعرفههای مصرف برق در بخشهای مختلف، در هفت ماهه نخست امسال، اعلام کرده است: "متوسط قیمت برق برای مصرفکنندگان بخشهای مختلف در هفت ماهه نخست سال جاری همچون سال گذشته 430 ریال به ازای هر کیلووات ساعت لحاظ شده است و هر گونه اصلاحهای بعدی در قیمتهای برق از سوی ستاد هدفمندسازی یارانهها اعلام خواهد شد."
همزمان پایگاه خبری وزارت نیرو به نقل از این مقام ارشد آورده است: "با وجود تثبیت متوسط قیمت برق، تعرفههای برخی از بخشها اندکی افزایش و برخی بخشها نیز کاهش یافته وامسال نیز همچون سال گذشته دولتیها گرانترین و فعالان بخش کشاورزی ارزانترین تعرفه مصرف برق را به خود اختصاص دادهاند."
به گفته وی، هماکنون 82 درصد مشترکان برق کشور را مصرفکنندگان بخش خانگی، 12 درصد مشترکان بخش تجاری، چهار درصد مشترکان بخش عمومی، یک درصد مشترکان بخش کشاورزی و یک درصد نیز مشترکان بخش صنعت تشکیل میدهند که نحوه محاسبه قیمت برق در هر کدام از این بخشها متفاوت خواهد بود.
افزایش در مناطق عادی
«بهزاد» مصرفکنندگان برق در بخش خانگی را به دو قسمت مشترکان مناطق عادی و مناطق گرم تقسیمبندی کرد و گفت: "متوسط تعرفه مصرف برق برای مشترکان خانگی مناطق عادی از هر کیلووات ساعت 450 ریال در سال گذشته به 485 ریال در هفت ماهه نخست سال جاری اصلاح شده، ضمن آنکه الگوی مصرف نیز در این دوره از ماهانه 200 کیلووات ساعت به 300 کیلووات ساعت افزایش یافته است."
وی اظهار كرد: «با توجه به تعرفههای جدید، مشترکان مناطق عادی در هفت ماهه نخست سال جاری به ازای مصرف ماهانه از صفر تا 100 کیلووات ساعت (سه دهک نخست) به ازای هر کیلووات ساعت 300 ریال پرداخت می کنند که این مقدار در مقایسه با تعرفههای سه ماهه آخر سال گذشته فقط 30 ریال به ازای هر کیلووات ساعت افزایش یافته است و قیمت برق برای مازاد مصرف تا 200 کیلووات ساعت (شامل دهکهای چهارم تا ششم) هر کیلووات ساعت از 320 به 350 ریال و برای مصارف 200 تا 300 کیلووات ساعت نیز به ازای هر کیلووات ساعت از 720 به 750 ریال رسیده است.»
معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی پیشبینی کرد: «صورت حسابهای 70 درصد مشترکان بخش خانگی در مناطق عادی فقط ماهانه شش هزار و 750 ریال و 90 درصد مشترکان ماهانه حدود 10 هزار ریال در مقایسه با صورت حسابهای ماهانه در سه ماهه پایانی سال گذشته افزایش یابد.»
قیمت هرکیلووات برای پرمصرفها
به گفته وی؛ مشترکان باید مراقب مصارف خود باشند، زیرا قیمت هر کیلووات ساعت برق برای مشترکان پرمصرف تا قیمت دو هزار و 150 ریال نیز قابل افزایش است.
تغییر الگو برای مناطق عادی
وی الگوی مصرف در نظر گرفته شده برای مشترکان خانگی را نیز متناسب با مصارف آنان دانست و اظهار كرد: "در فصول سرد سال که الگوی مصرف مشترکان بخش خانگی در مناطق عادی 200 کیلووات ساعت در ماه است، 30 کیلووات ساعت برای روشنایی، 70 کیلووات ساعت برای مصرف برق یخچال و فریزر، 30 کیلووات ساعت مصرف برق تلویزیون، رایانه و لوازم صوتی و 70 کیلووات ساعت نیز برای مصارف سایر لوازم ازجمله ماشین لباسشویی، جاروبرقی و ... برای هر خانوار عادی لحاظ میشود، اما در فصول گرم 100 کیلووات ساعت نیز برای مصارف لوازم سرمایشی به الگوی ماهانه مصرف افزوده میشود."
برق گرمنشینان
معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی سپس با دستهبندی مشترکان مناطق گرم به چهار دسته گفت: "الگوی مصرف مشترکان مناطق «گرم یک» از جمله استانهای بوشهر، هرمزگان و خوزستان ماهانه سه هزار کیلووات ساعت در 9 ماه گرم سال از فروردین تا آذرماه در نظر گرفته شده است که برای مصارف صفر تا یک هزار کیلووات ساعت 100 ریال به ازای هر کیلووات ساعت، مازاد مصرف تا دو هزار کیلووات ساعت برای هر کیلووات ساعت 110 ریال و مصرف بین دو هزار تا سه هزار کیلووات ساعت 120 ریال به ازای هر کیلووات ساعت محاسبه و دریافت خواهد شد."
به گفته وی، تعرفههای این مناطق به گونهای است که در شرایط عادی 72 درصد مشترکان ماهانه به طور متوسط 133 هزار ریال و 90 درصد مشترکان ماهانه به طور متوسط 210 هزار ریال برای صورتحساب برق پرداخت خواهند کرد.
در «گرم دو» چه خبر؟
وی همچنین الگوی مصرف مشترکان مناطق «گرم 2» را دو هزار کیلووات ساعت در ماه اعلام کرد و افزود: "مشترکان این مناطق برای مصارف صفر تا یک هزار کیلووات ساعت به ازای هر کیلووات ساعت 220 ریال پرداخت میکنند و پیشبینی میشود صورتحساب 72 درصد مشترکان این مناطق به طور متوسط 121 هزار ریال در ماه و 91 درصد نیز 220 هزار ریال در ماه باشد. "
«بهزاد» الگوی مصرف مشترکان مناطق "گرم 3" را نیز یک هزار کیلووات ساعت در ماه عنوان و پیشبینی کرد: "70 درصد مشترکان این مناطق ماهانه به طور متوسط 87 هزار ریال و 90 درصد نیز ماهانه به طور متوسط 175 هزار ریال بابت صورتحساب برق مصرفی پرداخت کنند."
شمالیها در «گرم چهار»
وی سپس میزان الگوی مصرف مناطق «گرم 4» را 500 کیلووات ساعت در ماه خواند و اظهار كرد: "امسال استانهایی نظیر مازندران و گیلان نیز به دلیل افزایش استفاده از لوازم سرمایشی در ماههای تیر تا شهریور در ردیف این مناطق قرار گرفتهاند که حدود 70 درصد مشترکان این مناطق به طور متوسط ماهانه حدود 100 هزار ریال و 92 درصد مشترکان نیز ماهانه به طور متوسط 239 هزار ریال صورتحساب دریافت خواهند کرد."
برق واحدهای تجاری
وی درخصوص تعرفههای مصرف برق در بخش تجاری نیز گفت: "پلههای مصرف در این بخش از سه پله در سال گذشته به هفت پله در سال جاری افزایش یافته و تعرفههای این بخش نیز به گونهای طراحی شده است که 90 درصد مغازهداران مناطق عادی حدود 540 ریال در ماه و 85 درصد نیز 225 هزار ریال در ماه بابت صورتحساب پرداخت خواهند کرد."
احمد شاهرضایی جوان ٢٩ ساله ای که روز ٢٢ خرداد ماه سال گذشته (٨٩)، در خیابان انقلاب دستگیر شده و کماکان در زندان به سر می برد، در اثر تبعاتِ ناشی از شکنجه و ضرب و شتم، دچار مشکلات جسمی بوده و همچنان ممنوع الملاقات است.
به گزارش جرس، این جوان حامی جنبش سبز، که سال گذشته در سالگرد انتخابات با سربندی سبز که بروی آن شعار مرگ بر دیکتاتور نوشته شده بود به خیابان آمده بود، توسط لباس شخصی ها بازداشت می شود، که همان زمان یکی از بسیجیانِ لباس شخصی، با خشونت موهای احمد را گرفته و به کنارۀ جدول (جوی کنار خیابان) می زند و رو به جمعیت کرده و می گوید : "عاقبت فتنه گران همین است..."
این گزارش افزود احمد شاهرضایی پس از آن به انفرادی بند دو الف برده می شود و پس از مدتی از آنجا به انفرادی های بند ٢۴۰ منتقل می شود و چند ماه در آنجا در سلول انفرادی نگهداری می شود.
لازم به ذکر است بر اثر شکنجه های تحت بازجویی گوش سمت راست احمد شنوایی خود را از دست داده است .
گزارش مذکور همچنین خاطرنشان کرد که خانواده این جوانِ بازداشتی، تا قبل از ورودش به بند عمومی ٣۵۰، هیچ خبری از وی نداشتند و تا کنون نیز موفق به ملاقات با فرزند خود نشده اند .
گفتنی است احمد شاهرضایی در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یکسال و نیم کاهش پیدا کرد.
رییس بنیاد بینالمللی الغدیر گفت: از نزدیکان و خویشاوندانمان دوری و برائت میجوئیم اما از آرمانهای خود و انقلاب دست بر نمیداریم.
به گزارش ایسنا، ابوالقاسم خزعلی در اولین یادواره شهدای سادات استان سمنان با بیان اینکه برخی چهرهها که در انقلاب نقش مهمی داشتند، به دلیل انباشت ثروت و اموال زیاد از مسیر اصلی انقلاب خارج شدند، گفت: باید از خدا بخواهیم تنها به قدر نیازمان به ما روزی بدهد تا تمول و پول ما را از مسیرمان دور نکند.
وی همچنین گفت: برخی از این سران فتنه که در دوران جوانی نیز مسوولیتهای مهمی در کشور داشتند به ولایت فقیه معتقد نبودند.
وی با بیان اینکه «آرمانهای انقلاب به بار نشسته است» افزود: امروز به لطف الهی ایران اسلامی در منطقه و جهان به پیشرفتهای خیره کننده و قابل توجهی دست پیدا کرده است. انقلاب امام خدمات زیادی به مردم داد، امام خمینی(ره) فقط کشور را از سلطه نظام شاهنشاهی نجات نداد بلکه به همه آزادگی آموخت.
مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، با اشاره به سفر احمدی نژاد و هیئت دولت به استان سیستان و بلوچستان، ضمن با اهمیت خواندن پروژه های عمرانی، رفع تبعیض موجود در استان را از مهمترین نیازهای استان عنوان کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین، شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در بخشی از خطبه های نماز جمعه این هفته اهل سنت زاهدان، به سفر اخیر احمدی نژاد و هیأت دولت به استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد و خاطرنشان کرد: آن طور که ما هم از اخبار شنیدیم، در جلساتی که هیأت دولت در این سفر داشته است، تصمیماتی در زمینه آبادانی و عمران گرفته شده است، و مسأله عمران و آبادانی استان بسیار خوب است و این موضوع یکی از نیازهای استان و کشور ماست، و انتظار هم همین بود که در راستای توسعه و آبادانی استان تلاش صورت گیرد، اما نکته مهمی که به نظر بنده و تمامی اندیشمندان و حتی عموم مردم می رسد این است که مهمترین نکته برای ضرورت وحدت، همگرایی و انسجام و نیز برای توسعه و پیشرفت، اجرای عدالت بین اقوام و مذاهب است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: چیزی که رهبر فقید انقلاب اسلامی برای آن به صحنه آمد و نیز ملت ایران، اعم از تمامی اقوام و مذاهب، دانشگاهیان، فرهنگیان و... به خاطر آن قیام کردند، اجرای عدالت بود، زیرا در رژیم سابق عدالت اجرا نمی شد و مردم از آن رژیم شاکی بودند که رژیم، رژیم استبداد و ظلم است و حرف مردم توسط حکام شنیده نمی شود، لذا ملت ایران برای اینکه به عدالت و مساوات و آزادی دست یابد، علیه رژیم سابق قیام کرد.
امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه افزود: در استان سیستان و بلوچستان نیز اقوام مختلفی، اعم از بلوچ، سیستانی، بیرجندی، یزدی و از دیگر شهرستانها زندگی میکنند، اگر چه بیشترین کسانی که در زاهدان زندگی کرده اند و باشندگان اصلی آن محسوب می شوند، قوم بلوچ بوده اند، اما قوم بلوچ و دیگر اقوام همواره با یکدیگر در کنار هم زندگی کرده اند و هیچگاه با یکدیگر درگیری نداشته اند؛ قبل از انقلاب در این منطقه وحدت و انسجام بوده است و با یکدیگر بدون هیچ اختلافی زندگی کرده اند و هر کس به طور آزادانه به مراسم مذهبی و دینی خود مشغول بوده است.
وی در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: مشکلاتی که به وجود آمده است، پس از انقلاب به وجود آمده است، در حالی که ما همواره مخالف با اختلاف بوده ایم و معتقدیم که همانطور که قبل از انقلاب اختلاف نبوده است، بعد از انقلاب نیز نباید اختلاف وجود داشته باشد، چون این انقلاب، یک انقلاب اسلامی است. اما دلیل اینکه اختلافاتی در جامعه به وجود آمده است، اعمال تبعیض و نابرابری است.
مولانا عبدالحمید ادامه داد: ما معتقدیم مهمترین خدمتی که نظام جمهوری اسلامی و دولت می تواند انجام دهد، رفع تبعیضات و اجرای عدالت و اخوت و برادری است، زیرا همه ما به اجرای عدالت و اخوت نیازمندیم؛ اگر عدالت و اخوت اجرا نشود و اختلاف موجود باشد همه مردم منطقه، اعم از شیعه و سنی و... در جامعه متضرر می شوند، و این کدورتهایی که کم و بیش در جامعه وجود دارد به دلیل همین تبعیضات است.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه رهنمودهای خود اظهار داشت: رفع این تبعیضات تنها کار دولت نیست و دولت به تنهایی نمی تواند این تبعیضات را برطرف نماید، بلکه بزرگانی که سیاست نظام در اختیار آنها است می توانند این سیاست (تبعیضات) را تغییر دهند، و معتقدیم که رئیس دولت و دیگر وزرا و کسانی که حرف آنها معتبر است و به نظریات آنها توجه می شود، باید بزرگان قوم را متقاعد کنند که سیاست موجود را تغییر دهند.
ایشان همچنین خاطرنشان کرد: ایجاد برادری و اخوت در جامعه چیزی است که به نفع ایران اسلامی و نظام و به ضرر دشمنان است؛ و اگر اختلاف و کدورتی در جامعه موجود باشد اولین کسانی که از آن به نفع خودشان بهره برداری می کنند همین دشمنانی هستند که در پشت مرزهای کشور ما قرار دارند. لذا ما معتقدیم که بزرگترین چیزی که در امنیت جامعه تاثیر می گذارد، ایجاد اخوت و برابری است و مهمترین چیزی که در اخوت و برادری تاثیر ویژه ای دارد اجرای عدالت و رفع تبعیضات قومی و مذهبی است.
مولانا عبدالحمید در پایان خاطرنشان کرد: ما این حرفها را از روی دلسوزی و خیرخواهی می گوییم، و ما در طول دوران سی ساله انقلاب هر وقت فرصتی پیدا کرده ایم و در دوران هر کدام از رؤسای جمهور کشور، همین مطالب را عرض کرده ایم و احساس می کنیم که این مطالب، بسیار مهم هستند، مخصوصا در شرایط کنونی دنیا که مسئولین نظام ما همواره از حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی دفاع می کنند و خواهان احقاق حقوق آنها هستند، ما نیز انتظار داریم که حقوق ما مورد توجه قرار گیرد و حقوق جامعه اهل سنت در این استان و دیگر استانها، و حتی حقوق شیعه و همه ایرانیها مراعات شود.
ندای سبز آزادی: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «جنگ نرم این است» نوشت:
به روش مرسوم در این سالها، وقتی سی. دی “ظهور بسیار نزدیک است” در سطح گسترده توزیع شد و سروصدا به راه انداخت، مخالفتها و انتقادها شروع شد و اظهارنظرها هم بالا گرفت. یکی گفت از مصادیق کذب است، دیگری گفت مستندات آن ضعیف است، سومی گفت با هدف جلب آراء در انتخابات ساخته شده، چهارمی گفت دستگاه قضائی باید با تهیه کنندگان آن برخورد کند و…
عدهای معتقدند پشت این ماجرا دستهای سیاسی مرموزی وجود دارند که با سرگرم کردن مردم درصدد تحقق اهداف خود و تأمین منافع باندی و گروهی خود هستند. عدهای نیز به همین دلیل یا دلایل دیگر، تأکید میکنند اصولاً باید به چنین پدیدههائی بیاعتنائی کرد و از باب “الباطل یموت بترک ذکره” بهترین راه برای مقابله با این قبیل اباطیل به فراموشی سپردن آنهاست.
بطلان این نظریه را گسترش خرافات و انحرافات در سالهای اخیر، که نتیجه بیعملی اهل علم و اهل فکر و انجام وظیفه نکردن مسئولان در برابر کجاندیشیها و کژراهههاست به اثبات رسانده است. اینجا جای تمسک به قاعده صحیح “الباطل یموت بترک ذکره” نیست.
در عصر ما خرافات و انحرافات و خواب و خیال و رمالی و شیطانپرستی و عرفانهای کاذب و جادوجنبل، از برنامهریزی، امکانات، سرمایهگذاری و حمایتهای رسانهای برخوردار است و همه کسانی که نظام جمهوری اسلامی و افکار انقلابی و آرمانهای ناب امام خمینی را مزاحم خود برای استعمار و استثمار و استحمار مردم میدانند و دیکتاتوری و خودکامگی و تاخت و تازهای استبدادی خود را در برابر قامت بلند و استوار و بالنده نظام بر آمده از افکار و آرمانهای امام خمینی در خطر میبینند، دست به دست همدیگر دادهاند تا با ترویج اباطیلی که به ذهن شیطانیشان میرسد به جنگ این نظام بیایند و با کنار زدن آن، راه را برای یکهتازیهای خود هموار نمایند.
بر آن نیستیم که بگوئیم دستاندرکاران و مباشران صف اول این جنگ خاموش قصد خیانت دارند و یا مأموران دشمن هستند. چه بسا اینان با نیت پاک و اخلاص کامل وارد این عرصه میشوند و هدفی جز خدمت ندارند، لکن نقش اصلی را دیگران بازی میکنند. چرا تعارف کنیم و این واقعیت تلخ را نیز اضافه نکنیم که ما نیز در این جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سکوت و بیتفاوتی و بیعملی و حتی احیاناً با رضایت خاطرمان کمک کردهایم؟ وقتی در سال ۱۳۸۴ کتابی با نام “دهه ۸۰ دهه ظهور” در ۳۰۰۰ نسخه به چاپ رسید و همین مضامین انطباقی سی. دی “ظهور نزدیک است” را منتشر کرد، چرا علمای ما سکوت کردند؟ چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما جلوی توزیع آنرا نگرفت و حتی به آن مجوز چاپ داد؟ در این کتاب، علاوه بر انطباق سید حسنی و سید خراسانی و یمانی و سفیانی بر افراد و مسئولین زمان ما، ادعا شده بود که قطعاً در دهه ۸۰ یعنی تا پایان سال ۱۳۸۹ امام زمان علیه السلام ظهور خواهند کرد و این ادعا به یکی از مراجع محترم تقلید – که دو سال قبل رحلت کردند – با تصریح اسم ایشان نسبت داده شده بود و نه ایشان و نه هیچکس دیگر این ادعای کذب را تکذیب نکرد!
در پریشانی افکار منتشرکنندگان این قبیل مطالب همین بس که در این کتاب، به جای شاه عبدالله اردنی “صدام” مصداق سفیانی معرفی شده و “بن لادن” نیز چون یمنیالاصل است بر “یمانی” منطبق گردیده است! با این حساب، تکلیف “شعیب بن صالح” هم روشن است. حالا که دهه ۸۰ به پایان رسیده و دهه ۹۰ شروع شده، نویسنده این کتاب چه جوابی به خوانندگان نوشتههای خود خواهد داد؟ تکلیف اعتقادات مردم چه میشود؟
اگر به مغازهها و پاساژهائی که کتابها، نوارها، فیلمها و سی. دیهای مذهبی در آنها به فروش میرسد سری بزنید خواهید دید که در این بازار، حرف اول را مقولهای به نام “کرامات” میزند. کرامات زمان ما که در این کتابها و فیلمها و نوارها و سیدیها به مردم عرضه میشوند، مجموعهای از خواب و خیال هستند که جز سست کردن پایههای اعتقادی مردم هیچ نقش دیگری ندارند. عدهای از مداحان جامعه ما هم با همین خواب و خیالها سر مردم را گرم و بازار خود را شلوغ میکنند و افراطکاریهای آنها حتی داد مداحان واقعی و سابقهدار را نیز در آورده است.
آیا انتظار داریم مسجد جمکران را بیش از آنچه هست بزرگ جلوه دهیم و باز هم مردم در برابر کسانی که ادعای امام زمانی میکنند مقاومت نمایند؟ راستی ما آیا آنقدر که به ساختمان سازی در جمکران اهمیت دادهایم برای مبارزه با پیرایههائی که به وجود مقدس امام زمان علیه السلام بسته میشود همت گماشتهایم؟!
تقدس بخشیدنها، مطلق کردنها، هاله نور ترویج کردنها، قهرمان جلوه دادنها، حاشیه امنسازیها و حریمهای کاذب قائل شدنهائی که امروز در جامعه ما بشدت رواج یافته، عامل دیگری است که زمینه را برای پذیرش خرافات و انحرافات فراهم میکند. از عدهای بله قربان گو که موجودیت خود را در همین کارها جستجو میکنند انتظاری غیر از این نیست که تقدس ببخشند و کرامات بسازند و حریمهای کاذب درست کنند، اما سؤال اینست که چرا به اینان اجازه چنین کارهائی داده میشود؟
جنگ نرم اینست، جنگی که ریشه اعتقادات را میزند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت سازی مانند اعتقاد به وجود مبارک امام زمان علیه السلام را تا این اندازه کوچک و سست جلوه میدهد و راه را برای دشمنان دین باز میکند تا به اصول و بنیانهای اعتقادی ما بتازند. در چنین شرایطی وقتی سی. دی “ظهور بسیار نزدیک است” به عنوان یک پدیده مشکل ساز در جامعه ما مطرح میشود، ما حق نداریم کارگردان آن را سرزنش کنیم، ما باید خودمان را سرزنش کنیم که اجازه دادهایم ریشههای پیدایش چنین انحرافاتی در سرزمین وجود این مردم پا بگیرد. مبارزه با این سی. دی، مبارزه با معلول است، با علتها باید مبارزه کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر