
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهسا
از در نمایشگاه که وارد میشدی محصولات جانبی نمایشگاه به شدت هرچه تمامتر خودنمایی میکردند، مردم از این قسمت نمایشگاه خیلی چیزها میخریدند، مثل: «فن خنککنندهی لپتاپ، عروسکی که وقتی نمیدانم کجایش را فشار میدادی جیغ میزد، روسری دانهای 2000 تومان که عمرن لنگهاش را هیچجا پیدا کنی، انواع لباس زیر و رو در رنگها و طرحها و سایزهای مختلف، عینک دودی و فریم عینک غیردودی و کلی چیزهای که اگر بخواهم همهشان را اینجا بیاورم میشود قصهی حسینکرد شبستری.»
از دیگر محصولات فرهنگی این قسمت که بسیار در ارتقاع فرهنگ موثرند میتوان به کباب ترکی و ساندویج آیدا اشاره کرد. (کباب ترکی شما را با فرهنگ غذایی ترکها آشنا میکند ساندویچ آیدا هم که از اسمش پیداست – آیدا جون و اینا و تریپ ازدواج و فرهنگ ازدواج …)
جلوتر که میرفتی میرسیدی به یکسری آدم که در اقصی نقاط مسیر تردد مراجعین نشسته بودند و مردمی را که رد میشدند برانداز میکردند و اگر چیز چشمگیری میدیدند تعریف وتمجید مینمودند (دوستان توجه داشته باشید که تعریف و تمجید میکردند و اصلن اینجا کلمهی تیکه معنی ندارد ان هم در این محیط فرهنگی) در راسطای همین امر فرهنگی کمی آنطرفتر عدهای خواهر و برادر یونیفرمپوش کاری بس فرهنگی انجام میدادند و بانوان بدحجاب (شما بخوانید خوشپوش) را به داخل ون … ببخشید به بهشت هدایت میکردند به زووور…
بالاخره بعد از دشواریهای فراوان بهخاطر شلوغی و پلههای کثیر میرسیدی به شبستاااان که به اصطلاح سالن ناشران عمومی بود. در سالن ناشران عمومی هم همهچیز خیلی خوب و عالی بود.
کلی غرفه بود که به کتب مذهبی اختصاص داشت و من هی فکر میکردم ماه رمضان است و آمدهام نمایشگاه قرآن.
کلی هم غرفه بود که کلی محصول فرهنگی به مردم عرضه میکردند با تخفیف فراوان، مثلن پک رسیدن به موفقیت در یک هفته و لاغری در 24 ساعت و چگونه دلبردن در سهسوت و … که اتفاقن خیلی هم استقبال میشد و کلی خون و خونریزی راه افتاده بود برایشان.
کلی هم غرفه بود که جایِ خالی یکسری ناشر «فتنهگر و برانداز» و اینها بود که اصلن چه معنی داشت که توی این نمایشگاه این همه غنی شرکت کنند. (والا)

در نمایشگاه امسال مردم فرهنگی زیاد دیده میشدند.
دخترکهایی که با کفشهای پاشنه خیلی سانتی (7،10… اینا) که آمده بودند به دنبال کسب معرفت و سعی میکردند با صحبت کردن خیلی زیاد با این فروشندهها هی به معرفتشان اضافه کنند کارهایی از این نوع.
خیلی از مردم هم البته دست پر بودند، خیلی پر بودند، دستهایی پر از بروشور و کیسههایی پر از کاغذهای تبلیغاتی و لیست کتابهای ناشرین مختلف که البته من میدانم این مردم از بس که فرهنگی هستند اینها را بهخاطر کمک به محیط زیست جمع کرده بودند و لاغیر.
خلاصه اینکه در میان این همه شگفتی ما گشتیم و گشتیم تا چند تا ناشرعزیزمان را که انگار از زیر دست دوستان فرهنگپرورمان در رفته بودند و غرفهای درویشانه داشتند یافتیم و مقادیری کتاب خریدیم (که الان هم کلی ذوق مرگشانیم)
در پایان وقتی داشتم این کیسههای سنگین کتاب را خرکش «kherkesh» میکردیم بازهم خواهران و برادران فرهنگیمان را دم در خروجی رویت نمودیم که خالصانه در حال فرستادن مردم به داخل ون …. بازم اشتباه شد بهشت بودند
و در آخر اینکه امیدوارم خداوند ما را از این قیبل چیزهای فرهنگی محروم نفرماید.
آمین!
خبر / رادیو کوچه
عمران دوستمحمدی از دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی ساکن در شهرستان گلپایگان از سوی اداره اطلاعات این شهرستان احضار و بر اساس گفته وی، پس از این احضار مورد «ضرب و شتم، فحاشی و تهدید» قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوباننور؛ آقای عمران دوستمحمدی که مجالس دراویش گنابادی در منزل وی برگزار میشود، صبح روز پنجشنبه از سوی اداره اطلاعات گلپایگان احضارشد و مورد بازجویی قرار گرفت. به گفته وی، پس از امتناع از پاسخ به پرسشهای ماموران در خصوص دراویش منطقه و عدم پذیرش جهت تعطیلی مجالس درویشی، ماموران او را مورد «ضرب و شتم و فحاشی» قرار میدهند.
در ادامه این گزارش آمده است، ماموران آقای دوستمحمدی را چند ساعت در بازداشت نگه میدارند و در نهایت او را آزادی میکنند.
گفتنی است در اوایل هفتهی گذشته آقای عباس صالحیان از دیگر دراویش نعمتالهی نیز به اداره اطلاعات احضار شد که وی بهدلیل آنچه «غیر قانونی بودن درخواست ماموران» خوانده، از حضور در آنجا خودداری کرد.
بیشتر بخوانید:
«احضار یکی از دراویش گلپایگان به اداره اطلاعات»
خبر / رادیو کوچه
علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز شنبه در گفتوگویی عنوان کرد که «مشکل ادغام وزارتخانهها» در جلسهای با حضور محمود احمدینژاد، و آیتاله خامنهای، «حل شده» و دولت باید وزرای جدید را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کند.
به گزارش فارس، آقای لاریجانی روز شنبه ۲۴ اردیبهشت گفت: «این دیدار برای تنظیم روابط بین قوا و در محضر رهبر انقلاب انجام شد.»
رییس مجلس همچنین افزود: «اختلاف نظر در مسایل تخصصی بین مجلس و دولت، غیرطبیعی نیست. روشن است که مرجعیت این اختلاف، باید بر اساس قانون اساسی انجام شود و این مرجعیت همان شورای نگهبان است.»
آقای لاریجانی که تنها چند ساعت پس از خداحافظی آقای احمدینژاد از سه وزیر رفاه، صنایع و نفت سخن میگفت، تاکید کرد که «برکناری وزرا از اختیارات رییس جمهوری است و این جنبه بحث مورد اختلاف ما نیست.»
وی در ادامه افزود: «ولی وزرایی که در طرح ادغام قرار دارند باید از مجلس رای اعتماد بگیرند.»
این در حالی است که آقای احمدینژاد امروز بهطور رسمی از صادق محصولی، علی اکبر محرابیان و مسعود میرکاظمی وزرای رفاه، صنایع و نفت خداحافظی کرد.
بیشتر بخوانید:
«خداحافظی احمدینژاد با سه وزیر»
خبر / رادیو کوچه
گزارشهای روز شنبه از سوریه حاکی از خشونتهای تازه در شهر حمص در نزدیکی مرز با لبنان و یکی از مراکز اعتراضات در سوریه است. به گفته مخالفان بشار اسد، در شهر تلکلخ، بر اثر تیراندازی نظامیان سوری در این شهر چندین نفر زخمی شدهاند.
همچنین بر اساس برخی گزارشهای تائید نشده سه نفر در خشونتهای امروز کشته شدهاند.
مخالفان میگویند نیروهای امنیتی دست به بازداشت معترضان نیز زدهاند.

تلویزیون دولتی سوریه برای اولین بار، تظاهرات مخالفان را پخش کرده و وزیر کشور هم از گفتوگوهای فراگیر ملی که هفته آینده آغاز خواهند شد، خبر داده است.
مقامهای سوریه از خروج نیروهای نظامی و تانک ها از شهرهای بانیاس و درعا که در روزهای اخیر صحنه اعتراضات خشونت آمیز ضد دولتی بوده، خبر دادهاند.
این اقدام دولت پس از آن صورت میگیرد که در جریان اعتراضات ضد دولتی پس از نماز جمعه دستکم شش تن کشته شدند.
بیشتر بخوانید:
«افزایش تلفات در اعتراضات سوریه در جمعه آزادگان»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: هرانا
هوتن کیان، وکیل پایه یک دادگستری که عمدتن در رسانهها از طریق وکالت در پرونده سکینه آشتیانی، زن محکوم به سنگسار شناخته میشود از مهرماه سال قبل در بازداشت به سر میبرد، وی که به همراه دو تبعه آلمانی و پسر خانم آشتیانی بازداشت شده بود، اندکی بعد از بازداشت در برنامههای تلویزیونی دولت ایران ظاهر و برعلیه خود به ایراد سخن پرداخت، شرایط دشوار ارتباط با ایشان و ایزوله نگه داشتن وی، مانعی در جهت بررسی مستند آنچه که بر ایشان در طی این مدت رفته بود میشد.
گزارش پیش رو که توسط گزارشگران هرانا تهیه و تنظیم شده است، در واقع با بررسی اطلاعات و ارتباط با منابع مطلع و موثق در راستای اطلاعرسانی از وضعیت یکی از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران است که تنها به دلیل حرفه خود مورد قهر دستگاه امنیتی و تحت شکنجه قرار گرفته، این گزارش در پی میآید:
هوتن کیان، شرح بازداشت، شکنجهها، اتهامات
هوتن کیان وکیل پایه یک دادگستری در تاریخ یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۹ برابر با دهم اکتبر سال ۲۰۱۰ در دفتر خود به هنگام ملاقات با دو خبرنگار آلمانی و پسر سکینه آشتیانی زن محکوم به سنگسار توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی استان آذربایجان شرقی بازداشت شدند.
قابل توجه است که هوتن کیان یک روز پیش از بازداشت جهت پیگیری پروندههایش از جمله پرونده خانم سکینه محمدی به شعبه ۱۹ دیوانعالی کشور مراجعه و مقاله پژوهشی در نفی سنگسار نوشته بود را به شعبه موصوف تقدیم مینماید که به نفی نظریات آیتاله خمینی (رهبر سابق جمهوری اسلامی) صراحتن میپردازد و نیز مشاجره لفظی شدیدی ما بین وی و آقای محسنی اژهای در خصوص اطاله دادرسی پروندههای خودش صورت میگیرد.
بازداشت شدگان پس از تفتیش دفتر هوتن کیان و ضبط وسایل شخصی ایشان از جمله وسایل خبرنگاری، لب تاپ و موبایلها و… به پلیس امنیت در خیابان صائب منتقل میشوند و پس از تحمل یک روز انفرادی و با مراجعه شخصی بازپرس ویژه اطلاعات شمالغرب کشور (شعبه ۴ آقای هاشمزاده) ضمن تفهیم اتهامات عدیده و جداگانه با قرار بازداشت موقت برای هر چهارمتهم به زندان تبریز معرفی و ضمن تشکیل پرونده در زندان تبریز همه متهمان با دست بند و پابند به اداره اطلاعات تبریز واقع در خیابان حافظ منتقل میشوند.
پس از رسیدن به محل موصوف مامورین وزارت اطلاعات به همراه هوتن کیان به دفتر وی جهت تفتیش مجدد اقدام و سپس با مراجعه به منزل وی در شهرک رشدیه به تفتیش منزل ایشان پرداخته و ضمن ضبط کلیه دستگاههای الکترونیکی، پاسپورت و توقیف خودروی آقای کیان، اقدام به مسدود نمودن حسابهای بانکی ایشان مینمایند. پس این اقدامات، نامبرده به فرودگاه منتقل و با پرواز۳۰: ۲۲ هواپیمایی آسمان به تهران منتقل و روانه بند ۲۰۹ زندان اوین میشود.
ماموران وزارت اطلاعات ضمن اعمال شکنجههای روحی و جسمی بر آقای هوتن کیان، پرونده سابق وی در ماجرای اخراج از دانشگاه و حبس وی به اتهام ارتداد که در ارتباط با نگارش کتابی در این خصوص در سال ۱۳۷۲ بوده و نیز ارتباط وی در پروندهای با آقای شهرام جزایری و نیز سابقه تیرباران پدرش توسط سیدحسین موسوی تبریزی درسال ۱۳۵۹ را مستمسک افزایش فشار بر ایشان در هنگام بازجویی قرار میدهند.
بنا به گزارشات دریافتی، شکنجههای اعمال شده بر ایشان بصورت عمده در موارد ذیل برجسته میشود:
۱- پوشانیدن شورت پلاستیکی و و سوزاندن بیش از ۴۰ سیگار در اطراف بیضهها، پاها، بازوها و گردن وی که جای آنها به وضوح قابل رویت است.
۲- شکستن بیش از ده عدد دندان و بینی ایشان.
۳- دادن یک وعده غذا در طول شبانهروز به مدت ۴ ماه، که موجب کاهش وزن وی به میزان ۵۱ کیلوگرم طی این مدت شده است.
۴- خیس کردن لباسهای وی در هوای سرد و نگهداری در محیط بیرون و غیره.
۵- مسدود کردن کارت خرید زندان که پس از انتقال ایشان به بند عمومی صورت گرفته و در عمل امکان خرید وسایل مورد نیاز ایشان از فروشگاههای زندان را از وی سلب میکند.
نامبرده پس از تحمل بیش از یک ماه انفرادی و شکنجههای روحی و جسمی مختلف تا مورخه ۱۳۸۹/۰۸/۲۳ در بند ۲۰۹ اوین بوده و پس از این تاریخ دوباره به سلول انفرادی اداره اطلاعات تبریز منتقل میشود.
اتهامات وارده به آقای هوتن کیان با صدور کیفر خواست از ناحیه بازپرسی شعبه ۴ دادسرای عمومی و انقلاب شهر تبریز آقای هاشمزاده و اعمال فشار فشار دادستان شهر تبریز آقای موسی خلیل الهی و ریاست حفاظت اطلاعات دادگستری شهر تبریز یعنی آقای عطالو و… عبارتند از:
۱- ارتداد – تبرئه
۲- تبلیغ علیه نظام- یک سال حبس و ۵ سال محرومیت از وکالت از سوی دادگاه انقلاب تبریز
۳- جاسوسی- در دست رسیدگی در شعبه ۱۵ تهران
۴- اجتماع و تبانی جهت اخلال در امنیت داخلی – ۳ سال حبس از سوی دادگاه انقلاب تبریز
۵- اقدام علیه امنیت ملی- ۳ سال حبس از دادگاه انقلاب تبریز
۶- جعل عنوان وکیل بینالمللی- تبرئه
۷- جعل شناسنامه – تبرئه
۸- جعل عنوان نماینده حقوق بشر- تبرئه
۹- سرقت مهرهای دادگستری- تبرئه
همانطور که در بالا اشاره شد وی با ارایه دفاعیات از برخی اتهامات واهی از جمله اتهامات ردیف ۱، ۶، ۷، ۸، ۹ تبرئه میشود اما با توجه به موارد اتهامی دیگر، وی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس و ۵ سال محرومیت از وکالت، به اتهام اجتماع و تبانی جهت اخلال در امنیت داخلی به سه سال حبس و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۳ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری و از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است و اتهام جاسوسی ایشان نیز در دست بررسی است.
قابل ذکر است، بنا به اطلاعات کسب شده، آقای هوتن کیان تا کنون از حق ملاقات با وکیل، خانواده محروم بوده است و علیرغم گذشت مدت مذکور حسابهای بانکی وی، وسایل ضبط شده از ایشان از جمله اتومبیل شخصی همچنان در دست وزارت اطلاعات قرار دارد.
در حال حاضر آقای کیان در بند ۸ زندان تبریز به سر میبرد در حالی که نامبرده به دلیل شکنجههای جسمی امکان تغذیه مناسب را به دلیل اخلال در دستگاه گوارشی ندارد و همینطور بر اثر آسیبهای وارده ناچار است از قرصهای اعصاب قوی استفاده میکند و در صورت اعمال فشار نیز دچار تشنج میشود.
کمپین پناهجویان متحصن و اعتصاب غذاکننده در گوتنبرگ، سوئد، با صدور اطلاعیهای حمایت و پشتیبانی خود را از اعتصاب سراسری و اعتراض همزمان دانشجویان ایرانی در دانشگاههای سراسر کشور به وضعیت موجود در دانشگاهها اعلام کرد.
به گزارش ستاد خبری کمپین در این اطلاعیه آمده است: «فضای سرکوب و خفقان، حضور نیروهای سرکوب در دانشگاهها و کمیتههای انضباطی، حراست، بسیج دانشجویی، جداسازی جنسیتی و تحقیر هر روزه دانشجویان و همچنین فقر و فلاکتی که حکومت به مردم تحمیل کرده، ادامه روند سرکوب آزادیهای مدنی برای بقای حکومتی است که هیچ مشروعیتی ندارد و به زور خود را به مردم تحمیل کرده است.»
در این اطلاعیه آمده: «ما پناهجویان و فعالین سیاسی ایرانی در خارج از کشور ضمن اینکه جمهوری اسلامی را مسوول همه مشکلات و مصیبتهای جامعه ایرانی در داخل و خارج میداند معتقد است برای بازپسگیری حقوق پایمال شده تمام اقشار جامعه اعم از دانشجویان، کارگران، زنان، جوانان، کارمندان، هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران راهی جز همبستگی و ایجاد جنبشی یکپارچه برای نیل به اهداف انسانی و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی وجود ندارد.»
در پایان این کمپین نوشت: «ما به عنوان بخشی از مردم تحت ستم جمهوری اسلامی، همبستگی خود را در راستای حمایت از کلیه دانشجویان آزادیخواه در سراسر میهن عزیزمان اعلام و میخواهیم اراده و یکپارچگی خود را بار دیگر به رخ بدطینتان بکشانند.»
کمیتهی دانشجویی حزب دمکرات کردستان در آستانه روز 25 اردیبهشت با صدور پیامی از فعالان دانشجویی که در این روز از برگزاری تجمع و راهپیماییهای اعتراضآمیز خبر داده، حمایت کردهاند. این کمیته در این پیام از ایجاد فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهها انتقاد کردهاند.
متن این پیام در پی میآید:
طی روزهای اخیر دانشجویان در وسعتی بیسابقه با اعلامیه و فراخوانهای متعدد، درپی آنند روز 25 اردیبهشت را به خیزش و اعتصاب سراسری جهت آزادسازی دانشگاه تبدیل نمایند. دانشجویان عزم خود را برای پایان دادن به فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه و مراکز آموزش عالی جزم کردهاند.
مشارکت و تامل جنبش دانشجویی در حوادث اخیر کشور منجر به آن گردیده است که این جنبش با بازخوانی عملکرد خود، افقی تازه برای مشارکت موثرتر بگشاید. در حقیقت توافق دانشجویان در تعیین 25 اردیبهشت حاکی از فائق آمدن بر نواقص گذشته و اصرار بر لزوم همبستگی بیشتر میباشد.
بیشک حمایت دیگر اقشار جامعه از اعتراضات دانشجویی پیش رو، ضروری و بر میزان نتیجه بخشی آن خواهد افزود.
کمیتهی دانشجویی حزب دمکرات کردستان ضمن حمایت همه جانبه از اعتراضات دانشجویان در روز 25 اردیبهشت، خواستار مشارکت موثر دانشجویان کرد حاضر در دانشگاههای سراسر کشور در این اعتراضها میباشد.
کمیتهی دانشجویی حزب دمکرات کردستان
23/2/1390
رضا منصور
امروز اگر بود پنجاه و ششامین بهار زندگی پربارش را جشن میگرفت، پرویز مشکاتیان هر چند زندگی کوتاهی داشت اما در همین پنجاه و چهار سالی که زیست، یادگارهای ارزشمندی برایمان به جای گذاشت. زندگی کوتاه مشکاتیان لحظه لحظهاش عشق بود و عشق. هرگز نمیتوان هنر مشکاتیان را به موسیقیاش خلاصه کرد، مشکاتیان به ما عاشقانه زیستن، عاشقانه بودن و عاشقانه ماندن را آموخت. سنتور که مینواخت، در پس آوایش عشق به وطن، عشق به همنوع و عشق به انسانیت را میشد شنید. هنرمندی که با همه مهربان بود جز با خویشتن خویش…
پرویز مشکاتیان مقدمات موسیقی ایرانی را خیلی زود نظر پدرش استاد حسن مشکاتیان آموخت، علاقهاش به موسیقی باعث شد خیلی زود به درجات بالایی در موسیقی دست یابد. کسب عنوانین متعدد در نوجوانی این نوید را موسیقی ایرانی داد که پدیدهای تکرار نشدنی در حال شکل گیریست. او میدانست که چه بسازد و کی بسازد، این هنر وی بود، هرگز خود را محدود به زمان و مکان خاصی نکرد، عشقش به میهن را میتوان در دل تمامی کارهایش جستجو کرد، از «رزم مشترک» تا «وطن من…»

سالها نواخت و نواخت اما هرگز دچار تکرار نشد، همکاریاش با استاد محمدرضا شجریان فصل زرینی را در تاریخ غنی موسیقی ایرانی رقم زد. شهرام ناظری، ایرج بسطامی، علی جهاندار، حمیدرضا نوربخش و علیرضا افتخاری از هنر آهنگسازی مشکاتیان بهره بردند. نزدیک به پنجاه آلبوم و صدوده تصنیف حاصل چندین سال فعالیت موسیقیایی پرویز مشکاتیان بود، همچنین آثار زیادی از ایشان به دلایل مختلف فرصت انتشار نیافت.
پرویز مشکاتیان در سالهای پایانی زندگیاش به سکوتی عمیق تن داد، خواسته یا ناخواسته تن به عزلت داد و دردناکتراز این سکوت استاد، سکوت «ما» بود، مایی که در این چند سال هیچ سراغی از ایشان نگرفتیم و زمینه را آنگونه که شایسته استادی همچون وی بود، فراهم نکردیم و نپرسیدیم که چرا رستم موسیقی ایرانزمین کنج عزلت گزیده، بروی چه گذشته که نغمهپرداز نغمات داووی ما سکوت اختیار کرده؟ سالهایی که میتوانست گوش جان ما را از نواهای روحانی و معنوی خود سیراب کند و آثاری بکر و بدیع بیافریند، به تنهایی و انزوا گذشت و هیچ بهرهایی از این دریای عظیم نسیبمان نشد و افسوس و هزار افسوس که دیگر هیچ فایدهایی ندارد صحبت و حسرت گذشته. پاسخ این سوالات تا حدودی روشن و واضح است، در فضای مسموم هنری جامعه که هنر را با مادیات مقایسه میکنند و کارهایی صرفن مناسبتی تولید میکنند و افرادی که کمترین اطلاعی از هنر و موسیقی ندارند، صرفن به جهت اینکه دستی در هنر دارند استاد مینامندشان و تریبون در اختیار جلای وطن کردهاییست که «بیداد»ها را از آن خود میدانند… باری در اینچنین زمانی بزرگواری همچون مشکاتیان که بیش از چهل سال سابقه درخشان هنریاش آسمان ایران تا ابد میدرخشد و با آثاری تکرار ناشدنی به قلهایی در موسیقی ایران میرسد که رسیدن به آن تقریبن محال بهنظر میرسد.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آقای مرتضوی یکی از معدود اشخاصی است که نه میتوان فراموشش کرد و نه بخشید، هرچه که رئوف بوده و به بازخورد انرژیها مومن باشی، او وجدانت را به مبارزه میطلبد، تمامی جرائم در وجود این قاضی خلاصه شده و حیف است که بیمجازات بماند، حیف است از تمامی عمرهای مادی و معنویای که او به هدر داد و بیتاوان آنان، عمر به بطالت بگذراند… او را هرگز فراموش نکنید.
«امیرفرشاد ابراهیمی» در اعترافات خود در تشریح ماجرای اتهام تجاوز به عنف سعید مرتضوی چنین مینویسد: «فردی به اتهام پانصد هزار تومان چک بلامحل به زندان میافتد، همسرش ماهها برای پیگیری پرونده نزد شعبه بازداشتکننده ایشان میرود که در یکی از این رفت و آمدها سعید مرتضوی به ایشان میگوید که در حال مطالعه پرونده هستم و آخر وقت اداری بیایند، آخر وقت اداری وقتی آن خانم مراجعه میکنند سعید مرتضوی به ایشان میگوید که تمام پرونده و سرنوشت همسرت در دست من است و میتوانم اصلن ایشان را به اتهامات دیگر نیز در زندان نگه دارم و تنها راه چاره این هست که من شبی با شما باشم! همسر درمانده به منزل میرود و فردایاش از سر ناچاری ماجرا را با زن صاحبخانهاش که در طبقه پایین محل سکونتاش بوده در میان میگذارند، همسر صاحبخانه از فرماندهان تیپ «الغدیر سپاه یزد» بودهاند که هنگامی که زن صاحبخانه موضوع را به اطلاع همسر میرساند ایشان تصمیم میگیرند با موضوع برخورد نمایند و به زن زندانی میگویند قرار را با سعید مرتضوی بگذار و القصه برادر مرتضوی را در خانه زندانی برای ارتکاب خواستهشان بازداشت میکنند و موضوع را همان شب به اطلاع امام جمعه یزد و سپاه یزد و دادگستری میرسانند، برادر مرتضوی چند روز بعد آزاد میشود و به دادستانی انتظامی قضات در تهران اعزام میشوند منتها آقای مرتضوی که قرار بوده برای محاکمه به تهران برود از یزد توقف کوتاهی در قم میکنند و خدمت آیتاله مشکینی و امامی کاشانی میروند، «آیتاله مشکینی از بستگان مادری ایشان میباشند» و نامه و سفارشی میگیرند تا این تهمت را از ایشان پاک کنند.»
سعید مرتضوی با حضور صادق لاریجانی در راس قوه قضاییه باز هم به جای محاکمه به نوعی ارتقا پیدا کرد و به مقام معاون دادستان کل کشور منصوب شد. او که نقشی مستقیم در صادر کردن فرمان انتقال بازداشتشدگان اعتراضات انتخابات 88 به کهریزک داشته و این نکته را حتا در مصاحبهای نیز به صورت آشکار بیان کرده، در پی این است که جنایتهای کهریزک را به کلی انکار کند
سعید مرتضوی با حضور صادق لاریجانی در راس قوه قضاییه باز هم به جای محاکمه به نوعی ارتقا پیدا کرد و به مقام معاون دادستان کل کشور منصوب شد. او که نقشی مستقیم در صادر کردن فرمان انتقال بازداشتشدگان اعتراضات انتخابات 88 به کهریزک داشته و این نکته را حتا در مصاحبهای نیز به صورت آشکار بیان کرده، در پی این است که جنایتهای کهریزک را به کلی انکار کند. او در مصاحبهای سرشار از تناقض در جایی از مصاحبه میگوید: «در این تماس تلفنی بدون ذکر هیچ علتی به اینجانب ابلاغ شد که بازداشتشدگان حوادث 18 تیر به زندان اوین منتقل شوند که این جانب هم در کوتاهترین زمان ممکن اجابت کردم، یعنی این ابلاغ را فیالمجلس به آقای حداد معاونت امنیت محترم دادسرا ابلاغ کردم و همان لحظه با پلیس امنیت تهران در حضور همکاران قضایی تماس گرفتم و مراتب انتقال فوری بازداشتشدگان از کهریزک را ابلاغ و تاکید کردم چنانچه نیاز به تدارک وسیله نقلیه است اعلام نمایند تا فردا در اول وقت این جابهجایی انجام شود» و در جایی دیگر میگوید: «من به دادیار مربوطه دستور داده بودم که دانشجویان به این بازداشتگاه برده نشوند.»
کهریزک از حدود 10 سال پیش در هنگام پاکسازی منطقه خاک سفید ایجاد و قبل از احیای دادستانی چندین نوبت نیز مجوز برای آن صادر شده بوده، هر دوی این عبارات بدین معناست که سعید مرتضوی قدرت فرماندهی قضایی به مسولان ذیربط خود در مورد انتقال یا عدم انتقال بازداشتشدگان به کهریزک را داشته است. حتا مرتضوی در پاسخ به این سوال که اما در میان بازداشتیهای کهریزک چند دانشجو نیز وجود داشتند؟ وقتی میگوید «دلیل این بود که این افراد در لیست معرفی خود به هنگام تحویل به بازداشتگاه خود را دیپلم و یا شغل آزاد معرفی کرده بودند و ما اطلاعی از دانشجو بودن آنها نداشتیم»، آشکارا به آگاهی دقیق خود از چند و چون وضعیت بازداشتیها و اطلاعات در مورد آنها اعتراف میکند، اما درست چند لحظه بعد وقتی مصاحبهگر در مورد نقش او در کهریزک سوال میکند، مرتضوی همهچیز را انکار میکند ومیگوید اصلن کهریزک از لحاظ صلاحیت قضایی در حوزه قضایی شهرری است و من دادستان شهر تهران هستم. او به همین میزان فرافکنی کفایت نمیکند و میگوید: «بسیاری از مسایل پیش آمده در کهریزک به دلیل ازدحام بازداشتیها در آن بود و هیچکس ادعا نکرده که تجاوز و یا تعرضی در این زندان به او شده است.» مرتضوی برای پوشاندن جنایات انجام گرفته در کهریزک که به دستور شخص او به انتقال زندانیان به این کشتارگاه اقدام کرده بودند به جای لفظ شکنجه از «ورزش اجباری» استفاده میکند و در سخنانی جسورانه حتا قتل چهار نفر در کهریزک از جمله «محسن روحالامینی» را هم به راحتی انکار میکند و میگوید: «حتا این سه تنی که در کهریزک جان باختهاند نیز در درگیریها و اغتشاشات مجروح شده و به کهریزک برده شدند که دو تن از آنها به بیمارستان منتقل و یک تن نیز در راه جان باخت.»
«علیرضا زاکانی» از نمایندگان مجلس بود و پیش از این نیز مدعی شده که باید به تخلفات مرتضوی رسیدگی شود، در پی این مصاحبه مجددن سکوت خود را شکست و در پاسخ مدعیات مرتضوی در مورد کهریزک گفت: «به درخواست اینجانب هیتی از سوی آیتاله شاهرودی رییس وقت قوه قضاییه با حضور آقایان رییسی، خلفی، جمشیدی، نکونام و رحیمی که ۵ نفر از قضات عالی کشور هستند تشکیل شده و بنده منتظرم با ارایه اسناد و مدارکی که مدتهاست آماده شده و به خاطر شرایط کشور از انتشار آن خودداری کردهام پس از 9 ماه سکوت در روزهای آینده این مستندات را به هیت مذکور تقدیم و نتایج آن را به سمع و نظر مسوولان کشور به ویژه حضرت آیتاله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه برسانم.» زاکانی همچنین در پاسخ به این ادعای سعید مرتضوی که گفته بود زاکانی با من خصومت شخصی دارد و اطلاعات منتشر شده توسط وی کذب است، گفت: «بنده نیازی به پاسخگویی به نامه ایشان نمیبینم و انشااله به زودی نتایج هیت رسیدگی کننده به وقایع پس از انتخابات منتشر خواهد شد تا سیه رو شود هرکه در او غش باشد.»
بر اساس نتایج کمیته تحقیق و تفحص مجلس و اظهارات علیرضا زاکانی، شرح تخلفات سعید مرتضوی محرز و مستند بوده و به دست لاریجانی رییس قوه قضاییه رسید، اکنون سوال اصلی این است که آیا مرتضوی محاکمه خواهد شد؟

یکسال پس از درگذشت سه تن از دستگیرشدگان در بازداشتگاه کهریزک که بر اساس گزارش پزشکی قانونی بر اثر ضربات و فشارهای دوران بازداشت درگذشته بودند، با حکم دادگاه انتظامی قضات در اول شهریور 89 قاضی مرتضوی در کنار دو مقام قضایی دیگر از سمت خود تعلیق شد، این در حالی است که سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در جوابیهای که به دنبال قرائت گزارش نمایندگان مجلس در مورد کهریزک 26 دی سال گذشته منتشر کرده بود، تلاش کرد تا از این اتهام تبرئه شود. وی نوشته بود: «قبل از اعزام 147 نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه کهریزک، اینجانب پس از شرکت در جلسه کمیته سیاسی و امنیتی شورایعالی امنیت ملی و طرح موضوع در جلسه مذکور با معاونت امنیت دادسرای تهران و قاضی رسیدگی کننده تماس گرفته و تاکید نمودم با بررسی دقیق پروندهها تنها افرادی که با چاقو و قمه در اغتشاشات شرکت داشته و اموال خصوصی و عمومی مردم را به آتش کشیدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارک جا در اوین به صورت موقت میتوانند به بازداشتگاه کهریزک اعزام نمایند و تاکید مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصیلکرده یا دانشجو در بین بازداشتشدگان باشد، به هیچوجه به بازداشتگاه کهریزک اعزام نشوند»، با این همه اما دستگاه قضایی دفاعیات مرتضوی را نپذیرفته و به عقیده ناظران حقوقی، صدور حکم تعلیق وی به این معناست که او «نخستین متهم جنایت کهریزک» شناخته شده است.
و اما مجازات مرتضوی تاکنون آن بود که او از سوی محمود احمدینژاد به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد.
البته خانواده کشتهشدگان کهریزک و به خصوص «عبدالحسین روحالامینی» خواستار محاکمه و مجازات مرتضوی شدهاند و حتا روحالامینی به صورت واضح خواستار استعفای او از سمتهای دولتی و اجرایی شد، اما ما همچنان شاهد مخفی شدن آقای مرتضوی از اذهان عمومی هستیم، مرتضوی اکنون در سایه قرار گرفته تا شاید که اعدام و دستگیری افراد جز این پرونده مانند همیشه او را که نظرکرده است در پشت دیوار فراموشی ملت بتواند در قوارهای جدید بزک کرده دوباره در بزنگاهی به شعبده ظاهر کند.
شهره شعشعانی/ رادیو کوچه
«شرطبندی» دومین داستانی است که از «آنتوان چخوف» نویسنده روسی در این برنامه خوانده میشود. چخوف این داستان را در سال 1889 نوشته است.
داستان در مورد شرطبندی وکیل جوانی است با یک بانکدار بر سر اینکه مجازات اعدام بهتر است یا حبس ابد.
وکیل جوان با پذیرفتن شرط، تن به زندگی در سلول انفرادی میدهد، هرچند با گذشت زمان و تمرکز بر مطالعهی ادبیات، فلسفه و از همه مهمتر تفکر دربارهی زندگی به نتیجهای کاملن دور از انتظار میرسد.
مرگ «نیکلای»، برادر چخوف بر اثر بیماری سل در سالی که چخوف این داستان را نوشت حاکی از تاثیر اندوهبار آن واقعه است. «داستان دلتنگی» (A Dreary Story) اثری دیگری که چخوف در همین سال نوشته نیز در چنین حال و هوایی است. آن داستان هم در مورد مردی است که در پایان زندگی میبیند عمری را بدون هدف سر کرده است. برادر دیگر چخوف، «میکایل» که در این زمان به عنوان بخشی از دوره تحصیلات حقوق در مورد زندانها تحقیق میکرد از افسردگی آنتوان و بیقراری او پس از مرگ نیکلای سخن گفته است. در همین دوره آنتوان هم به نوبهی خود در جستوجوی هدفی برای زندگی به فکر ایجاد تحول در زندانها و بهبود وضع زندانیان افتاده بود.

«شرطبندی» در مجموعه «چخوف، چخوف نازنین» توسط «سپیده عندلیب» به فارسی ترجمه شده است.
موسیقی متن:
BOIELDIEU; Harp Concerto in C major
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
چندی پیش یکی از دوستان میگفت که خیلی دوست دارم آدمی در قدو قوارههای خود «ابراهیم گلستان» پیدا شود تا او و آثارش را درست و حسابی به چالش بکشد، اما تا به حال چنین شخصی پیدا نشده است. به گمان من هم این سخن بیراه نیست. «گلستان» در بسیاری از زمینههایهنری جزو پیشرویان و سرآمدان تاریخ هنر معاصر ایران است و کمتر میتوان فیلمساز، هنرمند و یا نویسندهی دیگری را در حد و اندازههایش پیدا کرد.
هفتهی گذشته پس از مدتها تلاش توانستم تا فیلم «خشتوآیینه»ی «ابراهیمگلستان» را که چندین سال به دنبالش بودم، بیابم و ببینم. این فیلم درست چهارسال پیش از فیلمهایی همچون «گاو» و «قیصر» و پنجسال قبل از ساختهشدن «آرامش درحضور دیگران» ساخته شده است که به روشنی نشان میدهد که خیلی پیش از آنکه «موج نوی» سینمای ایران به عنوان یک جنبش پیشرو در سینمای ما آغاز به کار کند، «گلستان» و فیلمش این کار را کرده بودند. البته سینمای داستانی تنها چیزی نیست که «ابراهیم گلستان» در آن از پیشگامان بوده است، کارهای مستند او همچون «آتش» و «موج و مرجان و خارا» نیز جزو اولین و بهترین فیلمهایایرانی مستند به شمار میآیند.
فضای فیلم «خشتوآیینه» تاثیر گرفته از واقعگرایی است که «گلستان» پیش از آن در حوزهی ادبیات داستانی و در مجموعه داستانهایش آن را آزموده بوده است. فیلم در فضاهایی میگذرد که به زندگی واقعی مردم کوچه و بازار و در واقع طبقهی متوسط بسیار نزدیک است، ویژگی که در کمتر فیلمی از فیلمهای آن دوره میتوان یافت، چرا که بیشتر آثار آن زمان یا دربارهی طبقهی مرفه میگذشت و یا حاشیهنشینان شهری و طبقهی پایینی که با یک حادثه به ثروت و موقعیت طبقهی بالا میرسیدند و تازه در همین فیلمها هم چهرهی باورپذیری از طبقات فرودست و یا مرفه نشان داده نشده و به قول معروف تصویری کلیشهای ارایه شده است.

بازیهای ارایه شده از سوی بازیگران که به دست هدایتگر کارگردان امکانپذیر شده، فوقالعاده است. برخی از نقشهایکوتاه که نخستین تجربههایسینمایی بازیگرانشان است، از به یادماندنیترین بازیهای این هنرمندان است. دو نمونهی مثالزدنی، بازیهای «جمشید مشایخی» و «پرویز فنیزاده» است که در نقشهای «افسر بازپرس» و «روشنفکر» بازیهای تکرارنشدنی دارند. با وجود آنکه دیالوگهای این فیلم از زیباترین و به زبان دیگر فلسفیترین دیالوگهای سینمای ایران است اما به گمان من پاشنهی آشیل فیلم هم به حساب میآید، چرا که رد و بدل شدن این دیالوگها و شنیدن این سخنان از دهان آدمهای معمولی یک جامعهی سنتی به سختی باورپذیر مینماید. فیلم پر است از راننده تاکسی، افسر، پزشک و رقاصههایی که همچون فیلسوفان و جامعهشناسان حرف میزنند و به تحلیل جهان میپردازند.
تدوین فیلم «خشتوآیینه» که آن هم کار خود «گلستان» است، از دیگر ویژگیهای برجسته این فیلم به شمار میآید. برشهایی جسورانه که تا سالها بعد در میان تدوینگران پیشروی سینمایایران نیز مرسوم نبود در این اثر فراوان به چشم میخورد. فیلم به تعبیر مصطلح موسیقی ساخته شده ندارد و به نوعی هرگاه صدای موزیک به گوش میآید از منابع واقعی مانند رادیو و یا نوازندگان کافه است و استفادهی معمول از موسیقی برای تشدید بار احساسی و معنایی در «خشتوآیینه» به هیچ عنوان وجود ندارد، که خود نشان از تواناییهای بالای کارگردانی دارد که داستان را بدون استفاده از موسیقی و فقط با بهرهگیری از عناصر سینمایی یعنی تصویر و کلام به خوبی به پیش میبرد.
«خشتوآیینه» دلیل محکم دیگری است بر بزرگیها و تواناییهای هنرمندی که شاید همین نبوغاش در طول پنجاهسال گذشته همواره سبب حسادت دیگران و اظهار نظرهای مغرضانه دربارهی او شده است.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
در دهههای اخیر جامعهشناسی در کشورهای پیشرفته در سمتگیریهای جدیدی قرار گرفته است، و در این سمتگیریها مفاهیمی مورد بررسی قرار میگیرد که قبلتر به آنها کمتر بها داده میشد و یا توجه نمیشد و این مسایل از پایه به دورانی برمیگردد که عدهای سختیهای فراوانی را تحمل کردهاند تا حقوقی را به دست بیاورند که امروزه پایهگذاری بسیاری از حقوق دیگر شود. شناخت این مبارزات به ما کمک خواهد کرد تا با آگاهی از وضعیت جدید و شناخت روزافزون مسایل و پایهگذاریهای درست آنها در آینده هم موثر باشیم.
رنسانس بر ارزش معنوی زنان افزود و انقلاب صنعتی در واقع امتیاز برتری نیروی جسمی مرد بر زن را کم نمود. این دو حادثهی تاریخی در فاصلهی سه قرن و آلترناتیوهای دیگری که در این سالها مطرح شد باعث شد زنان کمکم به فکر تساوی حقوق خود با مردان بیفتند. یکی از دستآوردهای انقلاب فرانسه این بود که کلیه افراد جدای از رنگ و نژاد و عقده و جنس برابرند. این اصل به سرعت در جهان شروع به گسترده شدن نمود و انقلابیون در سراسر جهان با پشتکار به تبلیغ آن پرداختند و زنان هم با آنان هم آوا شدند.
در عصر روشنگری متفکرانی مانند «کندورسه» و «دیدرو» از حقوق زنان دفاع کردند. طی انقلاب فرانسه، هواداران آزادی زنان طی اعتراض نامهای به مجلس ملی چنین نوشتند «شما همهی تعصبات گذشته را نابود کردهاید لیکن اجازه میدهید که قدیمیترین و شایعترین آنها باقی بماند و آن تعصبی است که موجب می شود نیمی از جمعیت از منصب و احترام به ویژه از حضور در آن مجلس محروم گردند.»
در انگلستان مطابق قانونی به نام «Common Law» یعنی بخشی از قانون که در انگلستان به صورت مدون و مصوب نمیباشد و بر اساس عرف و عادت و احکام قبلی دولتها میباشد، زنان از بسیاری از حقوق خود محروم بودند
در انگلستان مطابق قانونی به نام «Common Law» یعنی بخشی از قانون که در انگلستان به صورت مدون و مصوب نمیباشد و بر اساس عرف و عادت و احکام قبلی دولتها میباشد، زنان از بسیاری از حقوق خود محروم بودند. بهطور مثال حق رای نداشتند و نمیتوانستند به پستهای مهم دولتی دست پیدا کنند. انگلستان به این دلیل که یکی از اولین کشورهایی بود که انقلاب صنعتی در آنجا رخ داد، زنان دوشاش دوش مردان در کارخانهها مشغول به کار شدند و به این ترتیب مازاد تولید بالا رفت و اقتصاد کشور رونق پیدا کرد به این شکل زنان سهم عمدهای در شکوفایی اقتصادی داشتند. با این همه آنان حق دخالت در سرنوشت خود را نداشتند و زنان با توجه به سهم برابری که در مسایل کشور خود داشتند نسبت به این تبعیض اعتراض کردند و بعد از فرانسه زنان انگلیس خواهان برابری حق زن و مرد شدند.
اولین اعلامیهها دربارهی تساوی حقوق زن و مرد در فرانسه منتشر میشد و سپس به کشورهای دیگر صادر میشد ولی در انگلستان بیشتر افرادی بودند که از انقلاب فرانسه دل خوشی نداشتند. شاید این افراد مستقیم به مخالفت نمیپرداختند ولی در این زمینه به زنان یاری هم نمیرساندند. در سال 1831 اتحادیههای کارگری خواستند تا زنان هم مانند مردان بتوانند در انتخابات شرکت جویند و نخست وزیر وقت هم اعلام کرد وقتی کشور را «ملکه ویکتوریا» اداره میکند دلیلی نمیبیند که زنان نتوانند رای دهند. ولی این مسئله تنها در حد حرف باقی ماند تا زمانی که در سال 1865 رهبر زنان انگلیس بیانیهای با 1419 رای تقدیم مجلس کرد و در آن مطرح کرد که چه کسی مشخص نموده تنها مردان باید برای سرنوشت جامعه تصمیم بگیرند و ما زمانی این تصمیمات را میپذیریم که نمایندگان خودمان هم به این لوایح رای داده باشند. این مسئله در مجلس آن زمان رد شد و رای نیاورد و زنان باز هم از حق رای محروم ماندند.
در سال 1903 زنان کارگر ابتکار عمل را به دست گرفتند و زنان اشراف که تا آن زمان سردمداران این حرکت بودند به حاشیه رانده شدند. بعد از آنکه این مبارزه به زنان کارگر سپرده شد مسئله به صورت جدیتری مطرح شد و بالطبع آن دولت نیز با خشونت بیشتری نسبت به گذشته عمل کرد و در سال 1906 که حزب لیبرال به سر کار آمد زنان به خیابانها ریختند و چند تن از آنان بازداشت شدند و چون حاضر به پرداخت جریمه نقدی نشدند و زندان را ترجیح دادند این مسئله موجی از احساسات افکار عمومی را که موافق زنان بودند برانگیخت.
از این پس فاز فعالیت اتحادیه تغییر کرد. آنان به آتشزدن فروشگاهها و پست و اماکن عمومی میپرداختند و عده زیادی به این خاطر دستگیر شدند و اعتصاب غذا کردند و این باعث مطرح شدن در مطبوعات شد. زنان در هر زمان که امکان تصویب لایحه حق رای زنان وجود داشت عملیات خشونتآمیز را متوقف کرده و به محض عدم تصویب، دوباره فعالیت خود را از سر می گرفتند. شدت عملیات خشونتبار باعث انشعاب عدهای از فعالین اتحادیه شد. با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1910 در مجلس کمیتهای برای اعطای حق رای به زنان تشکیل شد و لایحهای پیشنهاد شد که در آن به زنانی که دارای خانه و مستغلات بودند حق رای داده میشد. این لایحه علیرغم مشکلاتی که داشت حمایت شد و فعالیتهای خشونتآمیز متوقف شد و به تبلیغ برای لایحه پرداخته شد اما زمانی که دولت دوباره اعلام کرد به خاطر کمبود وقت، بررسی لایحه به چند سال بعد موکول شده زنان راهپیمایی بزرگی برگزارکردند که با خشونت شدید مواجه شد و این روز به «جمعه سیاه» معروف شد.

بسیاری از زنان به زندان افتادند و در زندان دست به اعتصاب غذا زدند. دولت سعی کرد به اعتصابیون به زور غذا بخوراند ولی این کار تنفر مردم را از دولت بیشتر کرد. هنگامی که جنگ جهانی اول بهوجود آمد بسیاری بر این نظر بودند که فعالیتهای زنان به تعویق خواهد افتاد ولی یکی از مسایلی که شاید باعث شد این مبارزات به سرانجام برسد، فداکاری بود که این زنان در طول جنگ کردند و این جنگ در واقع محک لیاقت و ارزش و میزان قدرت آنان بود که خود را ثابت کنند.
در سال ۱۹۱۰، «آلیس پین» و «هریت استنتون بلچ» در مبارزات زنان در بریتانیا شرکت کردند. بسیاری از طرفداران حق رای دوباره زنان زندانی شدند که باعث شروع اعتصاب سراسری زنان بریتانیا شد. سرانجام در نوامبر سال ۱۹۱۸، بریتانیا حق رای زنان را به رسمیت شناخت. سن رای برای زنان بریتانیا بالای ۳۰ سال بود در حالی که مردان میتوانستند پس از ۲۰ سالگی در انتخابات شرکت کنند. در سال۱۹۲۱، حدود یک سوم زنان بریتانیا برای نخستین بار در انتخابات ملی شرکت کردند. پس از به دست آوردن حق رای زنان در سال ۱۹۱۸، در سال 1919 بسیاری دیگر از حقوق زنان به ایشان واگذار شد.
خبر / رادیو کوچه
برخلاف برخی اظهارنظرها در خصوص پذیرش نظر مجلس و شورای نگهبان را در مورد ادغام وزارتخانهها از سوی رییس جمهوری اسلامی، وی بهطور رسمی از صادق محصولی، علیاکبر محرابیان و مسعود میرکاظمی وزرای رفاه، صنایع و نفت خداحافظی کرده است.
به گزارش فارس، آقای احمدینژاد در نامههای خداحافظی به وزرای مذکور نوشت که پایان مسوولیت آنها نتیجه ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم در مورد کاهش تعداد وزارتخانهها و مصوبه هیت دولت در اجرای آن بوده است.
این در حالی است که رییس و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ابلاغ مصوبه هیت دولت در مورد ادغام وزارتخانهها پیش از تصویب مجلس اعتراض کرده بودند.
شورای نگهبان هم که نهاد مسوول تفسیر قانون اساسی در ایران است، از نظر مجلس حمایت کرد و گفت که هم ادغام وزارتخانهها باید به تصویب مجلس برسد و هم وزیران وزارتخانههای جدید باید از مجلس رای اعتماد بگیرند.
رییس مجلس شورای اسلامی گفته بود که وزرای فعلی موظفند کار خود را تا زمان تصویب ادغامها در مجلس ادامه دهند.
تصمیمات آقای احمدی نژاد در مورد اعضای کابینه در هفتههای اخیر بحث برانگیز بوده است.
لازم به اشاره است کنار گذاشتن حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات توسط او و مخالفت آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با این تصمیم به قهر چند روزه آقای احمدینژاد و کشمکشی کمسابقه در صحنه سیاست ایران منجر شد.
بیشتر بخوانید:
«پروبال جریان انحرافی دولت چیده شد»
خبر / رادیو کوچه
تام دونیلون، مشاور امنیت ملی باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، گفته است که حکومت جمهوری اسلامی دچار ضعفهای ساختاری متعددی است و بر ساکت کردن مخالفان و حفظ بقای خود تمرکز کرده است.
او تاکید کرد که آمریکا همچنان بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی مصمم است.
آقای دونیلون در بخشی از نطقش در موسسه تحقیقاتی خاور نزدیک واشنگتن که از حامیان اسراییل بهشمار میرود، به تشریح سیاست و دیدگاه کاخ سفید درباره ایران پرداخت.
وی گفت: «بر اساس مشاهدات ما، رژیم ایران از زمان انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ به طوری جدی بر امور داخلی – ساکت کردن مخالفان و حفظ بقای خود – تمرکز کرده است.»
این سخنرانی روز پنجشنبه ایراد شده بود اما کاخ سفید متن آنرا عصر جمعه به وقت واشنگتن در اختیار رسانهها قرار داد.
تام دونیلون افزود با وجود اعتراضات جاری در بسیاری از کشورهای عرب، ایالات متحده بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی تمرکز کرده است.
مشاور امنیت ملی باراک اوباما گفت: «در دیپلماسی به روی ایران باز است اما این دیپلماسی باید جدی باشد نه یک تلاش تاکتیکی برای به تاخیر انداختن تحریمهای بیشتر.»
او در عین حال هشدار داد که الگوی حکومت ایران مانند الگوی شبکه القاعده فاقد یک دیدگاه مناسب با دوران کنونی است.
بیشتر بخوانید:
«دلیلی برای آغاز مذاکرات هستهای با ایران وجود ندارد»
شنبه 24 اردیبهشت 90/ 14می 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران
پسنشینی تند- «آیینهای ساخته از خشتخام»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان- «مرتضوی، را هرگز فراموش نکنید»- شراره سعیدی
روان به سلامت- «وسواسالخناس»- علی انجیدنی
مجله خبری کابل- آرین
دایره شکسته- «سیر تکاملی یک حق»- مهشب تاجیک
به همه آزادگان در بند- «میشود خورشید را پشت هزاران ابر پنهان کرد؟»- ترانه شکیبا
نگاهی به وضعیت پناهجویان ایرانی در سوئد- «شان و منزلت انسانها در سوئد سقوط کرده است»
بخش دوم خبرها
قصههای ما، از رویا تا واقعیت- «شرطبندی»- شهره شعشعانی
خبر / رادیو کوچه
به دستور مسوولان قضایی جمهوری اسلامی اجرای نخستین قصاص اسیدپاشی به تعویق افتاده است. دلایل توقف موقت اجرای قصاص روشن نیست. این در حالی است که آمنه بهرامینو، شاکی این پرونده، ضمن بیاطلاعی از تعویق اجرای حکم، قصد رفتن به محل اجرای قصاص را داشته است.
به گزارش ایسنا، حکم قصاص قرار بود که در ساعت ۱۲ ظهر (بهوقت تهران) در روز شنبه، ۲۴ اردیبهشت به اجرا گذاشته شود، اما به دلایلی که هنوز اعلام نشده است «در ساعات پایانی شامگاه جمعه و بر اساس اعلام مسوولان اجرایی حکم، اجرای آن به تعویق افتاد».
هنوز روشن نیست که توقف موقت یا تعویق حکم قصاص به چه دلیلی صورت گرفته است. زمان دیگری نیز برای اجرای حکم هنوز در نظر گرفته نشده است.
خانم بهرامینو تا ساعاتی پیش از اجرای حکم از تعویق اجرای قصاص بیاطلاع بوده و همچنان قصد داشته که به همراه خانوادهاش در محل اجرای حکم حضور یابد. ظاهرن توقف کامل حکم قصاص بهطور کلی صادر نشده است و تنها زمان اجرای آن به تعویق افتاده است.
سازمان عفو بینالملل نیز در روز جمعه از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خواسته بود که از قصاص مجید موحدی، مجرم این پرونده جلوگیری کند. عفو بینالملل کور کردن موحدی از طریق چکاندن اسید در چشمانش را «مجازاتی غیر انسانی و غیرقابل قبول» خوانده بود. به گفته سخنگوی عفو بینالملل، این «مجازاتی دهشتناک و نوعی شکنجه» است. سخنگوی عفو بینالملل تصریح کرد که «مقامات جمهوری اسلامی با التزام به قوانین بینالمللی موظفند که از اجرای حکم قصاص جلوگیری کنند».
ویدئو:
«اجرای حکم قصاص اسیدپاشی از سوی مصدوم»
علی انجیدنی/ رادیو کوچه
با سلام خدمت همه عزیزان. برنامه این هفته روان به سلامت را در خدمت شما با سلامی به دکتر همیشه روان پاک آغاز میکنیم. آقای دکتر نمیخواهید با شنوندگان ما سلام و علیکی داشته باشید؟
چون خیلی به شنوندههای این برنامه که به عنوان بیماران بالقوه و یا بالفعل اینجانب هستند و یا خواهند بود علاقهمند هستم و حاضر نیستم آنها را از دست بدهم در حال حاضر لجبازی نکرده و سلام صمیمی و ارادات قلبی و عروقی خود را به این عزیزان اعلام میکنم.
من چی آقای دکتر؟ به من هم مثل بیماران خود نگاه میکنید؟
وله اگر خدا بخواهد و شما ما را بپذیرید انشااله من بیمار شما بشوم عزیز دل
اه وا.آقای دکتر! خوب بگذریم. دکتر جان امروز در خصوص انواع وسواسها برای ما صحبت کنید.
انواع وسواسها !؟ مگه چند نوع داریم؟
شما از من بهتر میدونید وسواس فکری، وسواس عملی، وسواس جنسی و غیره
این تقسیمبندی مزخرف رو از کجاتون درآوردین؟ وسواس فقط یک نوع است. مثل اینکه بیایم بگیم آقا من امروز وسوسه فکری شدهام و یا حاج علی آقای ما دچار وسوسه عملی شده است و یا…
جناب دکتر. جسارتن ما داریم در مورد بیماری وسواس صحبت میکنیم که تکرار غیراردادی و متناوب یک فکر و یا یک عمل و کاره. مثلن شما فرض کنید……
میخوای عزیزم من بیام جای تو بشینم و تو بیای اینجا نطق کنی؟ فقط شرمنده من عشوه بلد نیستم. برای من مثال هم میآره. روشون بدی اینجا آپاندیس هم عمل میکنند. وله. با این برنامه ساختن شون.
خوب ببخشید. این که ناراحتی نداره. شما توضیح بدهید.
بعله. وسواس یک نوع است: وسواس الخناس من جن و ناس
آقای دکتر شما هنوز از برنامه قبلی این جن رو ول نکردید؟
تازه گرفتمش مگه میشه ول کرد. بگذریم… اول وسواس رو تعریف میکنم. وسواس از وسوسه میآد یعنی مخ مخا.
جان؟ این چه کلمهای بود؟ تازه هم آقای دکتر وسواس ربطی به وسوسه نداره.
ببین خانم جان درسته قراره به یاری خدا ما بیمار شما بشیم ولی دلیل نمیشه هی تو حرف ما بپری و اظهار فضل بکنی. من قضیه رو یه کم برای خنگهای مثل شما باز میکنم. طبق نظر شما طرف روزی ده بار میره حمام و شما میگین وسواس داره. درسته؟
بعله این یک نوع وسواسه
خوب این دفعه اول که رفت حمام و خودش رو تمیز کرد بعدش چی میشه که دلش میخواد دوباره بره حمام؟ وسوسه میشه و به قول مشهدیها مخ مخاش میشه..
تازه معنی این کلمه رو متوجه شدم چه بامزه. ادامه بدین لطفن.
پس دیدین ریشه وسواس وسوسه است و اینکه الان یه عده توسط جن و انس وسوسه میشن تا مملکت رو بریزن به هم. نشون دهنده اینه که باید به وسواس نه در سطح افراد بلکه در سطح جامعه و سیاست توجه ویژهای کرد. تعریف وسواس رو که گفتم. تقسیمبندیاش رو هم که کلن قبول ندارم. میرسیم به بحث اصلی در وسواس که درمان اونه. قبل از اینکه شما بگی باید بگم من درمانهایی که اون دکترهای الکی انجام میدن رو قبول ندارم. مدل درمانی من برای وسواس با همه فرق میکنه.

شما مدل درمانی خودتون رو توضیح بدید آقای دکتر.
بعله من دکتر روانپاک رو مثال میزنم. فرض میکنیم دچار وسواسالخناس شده حال از طریق جنها یا افراد دیگر فرقی نمیکنه. ایشون وسوسه میشه که یه سری کارها رو خلاف نظر همه انجام بده، با همه لجبازی کنه، لج رییسش و طرفداراش رو دربیاره. میگیم جن و انس باعث ایجاد وسواس در دکتر روانپاک شدهاند.
نفهمیدم این چه مدل وسواسه؟ وسوسه شدن رو قبول دارم ولی وسواس معنی نمیده.
باز شما پریدی وسط بحث من. یعنی شما فکر میکنی این دکتر روانپاک فرضی ما وسواس پیدا نکرده که همه ما رو به چیز بده. چی میگن؟ با گ شروع میشه؟
خواهش میکنم آقای دکتر. شما هم فکر میکنم دچار وسواس فکری شدهاید و هر هفته دوست دارید کلمات خلاف ادب رو اینجا ادا کنید. میرسیم به بخش پاسخگویی به سوالات شنوندگان عزیز. شنونده اول بفرمایید.
شنونده اول: سلام عزیزانم. من روزی دوبار میرم آرایشگاه. چهار بار میرم حمام. بیست بار خودم رو تو آینه میبینم و از دیدن خودم کیف میکنم. به نظر شما من وسواس دارم؟
دکتر: نه عزیزم شما کرم داری. کرم خود شیفتگی. همانطور که گفتم وسواس از وسوسه میآد اینایی که شما میگی از کرم میآد.
شنونده اول: خودت کرم داری مردک. اگه قیافه و تیپ من رو ببینی قند تو دلت آب میشه اینقدر که خوشگلم.
دکتر: ای جانم. حالا شما یه سری به مطب من بزن. با هم در مورد وسواس و وسوسه به یه توافقی میرسیم.
چی شد آقای دکتر؟ از نظراتون کوتاه اومدین. مثل اینکه نظرتون با تون صدای آدمها تغییر میکنه؟
اصولن بنده به نسبی بودن اعتقاد دارم و میگم که همهچیز با تون صدا تغییر خواهد کرد.
شنونده دوم بفرمایید.
شنونده دوم: جناب آقای دکتر. این بابای پیر ما از پارسال که نوهاش برای جشن تولد لپ تاپ براش خریده معتاد به اینترنت شده یعنی فکر میکنیم وسواس گرفته. اینترنت رو که قطع میکنه میگه اه من لحظه آخر رفرش کردم نکنه یه وقت پیغامی داشتم ندیدم. دوباره وصل میشه و همین ماجرا تکرار میشه. چکار کنیم؟
دکتر: بعله عزیز من بابا جون شما وسواس دارند چون وسوسه میشن. من یک روش فوقالعاده خوب و سریع برای ایشان دارم. شما باید اول کلیه سایتهای پورنو رو برای ایشان بلوک کنید چون من مطمئنام ایشان الکی میگویند که میخوان پیغامهاشون رو چک کنند وسوسه میشن که سری به رد تیوب و چت رومهای سکسی بزنن.
شنونده دوم: خدا پدر بیامرز. بابا بیچاره من 90 سالشه. ده سال پیش هم پروستاتش رو کلن عمل کردیم و از اون نظرها تعطیل کامل هستن.
دکتر: ببین عزیز جان. اگر این وسواسها و وسوسهها به پروستات ارتباطی داشت که الان این رییس ما با مشکل چند ساله پروستاتش باید دست از سر ما بر میداشت و همینجور پشت سرهم ترتیب …
آقای دکتر رعایت کنید.
مگه دروغ میگم عزیزم. اه چرا سرتون رو پایین انداختین؟ مگه پروستات خجالت داره؟
با اجازه تهیه کننده محترم تا روی این آقای دکتر بیشتر از این باز نشده و حرفهای ناجورتری نزدهاند من برنامه را به پایان میرسانم و با شما خداحافظی میکنم. بدرود.
خبر / رادیو کوچه
روحاله زیبایی شهروند بهایی ساکن کرج روز چهار شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه پس از احضار به دادگاه انقلاب کرج و برگزار شدن جلسه دادگاه بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.
به گزارش هرانا، منزل وی در دی ماه سال گذشته مورد تفتیش قرار گرفت و از وی خواسته شد تا زمان برگزاری دادگاه از شهر خارج نشود. اتهام نامبرده اقدام علیه امنیت ذکر شده است.
قابل ذکر است از خانواده آقای زیبایی وثیقه 50 میلیون تومانی برای آزادی درخواست شده است ولی تاکنون با وجود تامین وثیقه مزبور، نامبرده آزاد نشده است.
سازمان عفو بینالملل روز پنجشنبه گزارش سالانه خود را با تمرکز بر موارد نقض حقوق بشر در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا به طور رسمی منتشر کرد. در این گزارش همچنین بر انقلاب در کشورهای عربی و موارد نقض حقوق بشر اشاره شد.
در ادامه این گزارش آمده است که اگرچه شبکههای اجتماعی اینترنت از قبیل فیسبوک و توییتر نقش مهمی در انقلاب کشورهای عربی داشتهاند اما دولتهای این کشورها نیز از این وسیله برای اعمال قدرت خود بهره گرفتهاند.
این گزارش که امسال برای پنجاهمین سال متوالی منتشر شد، آزادی بیان در ۹۸ کشور، اجرای احکام اعدام در ۵۴ کشور و زندانیان عقیدتی را در ۴۸ کشور بررسی کرده است.
گزارش سالانه عفو بینالملل درباره ایران
ایران
جمهوری اسلامی ایران
رییس کشور: رهبر جمهوری اسلامی ایران: آیت الله سید علیخامنهای
رییس دولت: رییس جمهور: دکتر محمود احمدینژاد
مجازات اعدام: برقرار است
جمعیت: 75.1 میلیون
امید به زندگی: 71.9 سال
میزان مرگ و میر زیر ۵ سال (پسر/دختر): 35.33 در ۱۰۰۰
سواد بزرگسالان: 82.3 در صد
–
دولتمردان محدودیتهای شدید بر آزادی بیان، تجمع و تشکل را ادامه دادند. کنترل گستردهای بر رسانههای داخلی و بینالمللی به قصد کاستن از تماس ایرانیان با دنیای خارج برقرار شد. افراد و گروهها در صورت مشاهده همکاری با سازمانهای حقوق بشری و رسانههای فارسی زبان مستقر در خارج در خطر دستگیری، شکنجه و زندان بودند. مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زنان و حقوق اقلیتها و دیگر مدافعان حقوق بشر، وکلا، روزنامه نگاران و دانشجویان در دستگیریهای دسته جمع و غیر آن بازداشت شدند و صدها نفر به زندان رفتند. شکنجه و بدرفتاریهای دیگر با بازداشت شدگان مرسوم بود و با معافیت از مجازات دنبال میشد. تبعیض علیه زنان در قانون و عمل ادامه داشت. دولتمردان اعدام ۲۵۲ نفر را تایید کردند، اما گزارشهای معتبری از اعدام بیش از ۳۰۰ نفر دیگر نیز دریافت شد. تعداد کل واقعی ممکن است بیشتر باشد. حداقل یک مجرم نوجوان نیز اعدام شد. صدور حکم اعدام با سنگسار ادامه یافت، اما از اجرای سنگسار اطلاعی در دست نیست. حکم شلاق و قطع عضو به تعداد رو به افزایشی به اجرا در آمد.
پیش زمینه
کارنامه حقوق بشر ایران در ماه فوریه در چارچوب بررسی ادواری جهانی سازمان ملل مورد رسیدگی قرار گرفت؛ درپی آن، دولت تمام توصیههای کلی را پذیرفت اما توصیههای مربوط به اصلاحات مشخص برای پایان دادن به تبعیض مذهبی و قومی و اجرای مجازات اعدام، به ویژه در مورد مجرمان نوجوان، را رد کرد. دولت در عین حال توصیه به همکاری با بعضی مراجع حقوق بشری سازمان ملل را رد کرد.
در ماه آپریل، ایران به عضویت کمیسیون وضع زنان سازمان ملل انتخاب شد. در ماه آگوست، کمیته رفع تبعیض نژادی از «محدودیت در برخورداری» جوامع مختلف اقلیت از «حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، به ویژه در زمینه مسکن، آموزش، آزادی بیان و مذهب، بهداشت و اشتغال ا براز نگرانی کرد. در ماه سپتامبر، دبیر کل سازمان ملل در گزارشی به مجمع عمومی سازمان ملل بر «حوزههای فراوان نگرانی مداوم در باره حقوق بشر» تاکید کرد. در ماه دسامبر، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای با ابراز نگرانی در باره حقوق بشر در ایران تصویب کرد و از دولت خواست برای پایان دادن به نقض حقوق بشر اقدام کند.
دهها یا شاید صدها نفر از ایرانیان به خاطر امنیت خود در اثر سرکوب شدید به وسیله دولتمردان از ایران فرار کردند.
تنش بینالمللی مربوط به برنامه غنیکردن هستهای ایران ادامه پیدا کرد. در ماه ژوئن، شورای امنیت سازمان ملل به خاطر نگرانی درباره ساخت سلاح هستهای، تحریمهای بیشتری علیه ایران برقرار کرد.
گروههای مسلح در بمبگذاریها غیرنظامیان را به قتل رسانیدند. برای نمونه، در حملهای به یک مسجد در زاهدان در ماه ژوییه ۲۱ نفر از جمله نمازگزاران کشته و صدها نفر زخمی شدند. حمله دیگری در نزدیکی مسجدی در چابهار به کشته شدن ۳۸ نفر و زخمی شدن ۵۰ نفر انجامید. جنبش مقاومت مردم ایران، گروه مسلحی که به جنداله نیز شهرت دارد، مسوولیت هر دو حمله را به عهده گرفت. در ماه سپتامبر، بمبگذاری در مهاباد به کشته شدن حداقل ۱۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۸۰ نفر از جمله کودکان انجامید. در پی آن، بنا به گزارشها نیروهای ایرانی از مرز عراق عبور کردند و حداقل ۳۰ نفر را کشتند. گروههای کرد مسوولیت حمله را تکذیب کردند.
آزادی بیان، تجمع و تشکل
دولت محدودیتهای حاکم بر آزادی بیان، تجمع و تشکل را که در سال ۲۰۰۹ برقرار کرده بود تشدید کرد. نیروهای امنیتی درسطح گستردهای برای بازداشتن یا پراکندن اعتراضهای عمومی گسیل شدند. دهها یا شاید صدها نفر از کسانی که در ارتباط با اعتراضهای عمومی در سال ۲۰۰۹ دستگیر شده بودند در بازداشت باقی بودند و بیشتر آنها حکم زندان خود را میگذراندند، گرچه عدهای آزاد شدند. دهها نفر در ۲۰۱۰ دستگیر شدند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی که در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ به رقابت با رییس جمهوری احمدینژاد پرداخته بودند، با محدودیتهای شدید بر آزادی حرکتشان روبهرو شدند. طرفداران دولت به آنها یا خانوادههای آنها حمله کردند و به روزنامهها دستور داده شد در باره آنها یا رییس جمهوری پیشین محمد خاتمی گزارشی منتشر نشود. دو حزب عمده سیاسی مخالف با دولت غیرقانونی اعلام شدند و ممنوعیت احزاب دیگر ادامه یافت.
دولت استادان «سکولار» را از دانشگاهها اخراج کرد و دانشجویان فعال در اعتراضهای دانشگاهی را از تحصیل محروم نمود.
دولتمردان به ایجاد محدودیت بر دسترسی به منابع اطلاعاتی بیرونی مثل اینترنت ادامه دادند. ارسال پارازیت روی برنامههای بینالمللی رادیو و تلویزیونی ادامه یافت. در ماه ژانویه، مقامات تماس ایرانیان را با بیش از ۶۰ سازمان خبری مستقر در خارج ممنوع کردند. اشخاصی که حاضر بودند با رسانههای معدود فارسی زبان در باره مسایل حقوق بشری گفتوگو کنند مورد تهدید یا آزار و اذیت ماموران امنیتی قرار گرفتند. بسیاری از ایرانیان برای ابراز نظریات خود به وبسایتهای شبکههای اجتماعی روی آوردند.
دولتمردان روزنامهها و نشریههای دانشجویی را ممنوع کردند و روزنامهنگارانی را که گزارشهایشان را «علیه نظام» تلقی میکردند مورد پیگرد قرار دادند. یک «ارتش سایبری» مرموز، که گویا با سپاه پاسداران مرتبط است، حملههایی را علیه وبسایتهای داخلی و خارجی که ضد دولت تلقی میشدند ترتیب داد، و وبسایتهای دیگر، شامل بعضی وبسایتهای مرتبط به رهبران مذهبی، فیلتر شدند.
دستگیریها و بازداشتهای خودسرانه
ماموران امنیتی، عمومن با لباس شخصی و بدون نشان دادن کارت شناسایی یا حکم دستگیری، به دستگیری خودسرانه مخالفان دولت و کسانی پرداختند که بر اساس نظریات یا روش زندگیشان منتقدان ارزشهای رسمی محسوب میشدند. فعالان حقوق بشر، فعالان سندیکایی مستقل، دانشجویان و مخالفان سیاسی از جمله دستگیرشدگان بودند.
دستگیرشدگان مدتهای طولانی بدون امکان تماس با وکیل یا خانواده در بازداشت میماندند، شکنجه میشدند یا در معرض بدرفتاریهای دیگر قرار میگرفتند، و از امکانات درمانی محروم میشدند. بعضی از آنها پس از محاکمههای ناعادلانه به احکام زندان طولانی محکوم شدند. اشخاص دیگری که در سالهای پیش پس از محاکمههای ناعادلانه زندانی شده بودند در زندان باقی ماندند.
• در فوریه، گروه تحقیق سازمان ملل در باره بازداشت خودسرانه اعلام کرد که سه تبعه آمریکا که در ژوئیه ۲۰۰۹ (تیر ۱۳۸۸) در حین کوهنوردی دستگیر شده بودند، در بازداشت خودسرانه به سر میبرند. همین گروه در مرداد به این نتیجه رسید که که عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و عضوکمیته دفاع از آزادی مطبوعات، که از تیر ۱۳۸۸ در بازداشت بوده و در سپتامبر ۲۰۱۰ (شهریور ۱۳۸۹) به اتهام «اهانت به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» به سه سال زندان محکوم شد، در بازداشت خودسرانه است و باید آزاد شود.
• وکیل حقوق بشری، نسرین ستوده، در تاریخ ۴ سپتامبر (۱۳ شهریور) دستگیر شد. در پایان سال ۲۰۱۰ او هنوز در زندان بود و به اتهامهای امنیتی مربوط به فعالیتهای مسالمتآمیز حقوق بشری و دفاع از موکلانش محاکمه میشد.
محاکمههای ناعادلانه
سال ۲۰۱۰ شاهد انحطاط بیشتر نظام عدالت کیفری بود که از حقوق بشر حمایت نکرد. محاکمه مظنونان سیاسی به شدت ناعادلانه و اغلب با اتهامهای مبهمی بود که جرایم کیفری مشخصی محسوب نمیشدند. این مظنونان اغلب بدون وکیل مدافع و بر اساس «اعتراف» یا اطلاعات دیگری که گویا در اثر شکنجه در دوره بازداشت پیش از محاکمه کسب میشد محکوم میشدند. دادگاهها بدون تحقیق در باره شیوه کسب این «اعترافات» آنها را به عنوان مدرک میپذیرفتند.
• وبلاگ نگار حسین رونقی ملکی که در آذر ۱۳۸۸ دستگیر شد، به اتهام مربوط به امنیت ملی به ۱۵ سال زندان محکوم شد. زمانی که او گفت شکنجهاش کردهاند، قاضی جواب داد «حق شما همین است.»
شکنجه و بدرفتاریهای دیگر
شکنجه و بدرفتاریهای دیگر در دوره بازداشت پیش ازمحاکمه باز هم رایج بود و در اثر محرومیت منظم از دسترسی به وکیل و تداوم معافیت از مجازات برای مجرمان تسهیل میشد. روشهایی که گزارش شده است شامل ضرب و شتم شدید؛ فرو کردن سر متهمان در داخل توالت برای خوردن مدفوع؛ اجرای اعدام ساختگی؛ حبس در فضای بسیار کوچک و تنگ؛ محرومیت از نور، غذا و آب؛ و محرومیت از درمان است. بنا به گزارشها در یک مورد، یک مرد بازداشت شده مورد تجاوز قرار گرفت. دیگران هم تهدید به تجاوز شدهاند.
• در آگوست (مرداد)، بنا به گزارشها یک کرد به نام غلامرضا بیات، پس از اینکه مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در اثر خونریزی داخلی در کامیاران در حبس درگذشت. جزییات شکنجه انجام شده در سال ۲۰۰۹ بیشتر از پیش منتشر شد. در فوریه، یکی از اعضای پیشین نیروی شبه نظامی بسیج شرح داد که در شیراز دهها پسر که دستگیر شده و در یک کانتینر حمل بار کشتی حبس شده بودند منظم مورد تجاوز قرار میگرفتند. او و چند نفر دیگر، پس از ابراز ناراحتی نزد یکی از فرماندهان بسیج، ۱۰۰ روز بدون تماس با خانوادههایشان بازداشت شدند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. او ادعا کرد که اعدام ساختگی را در باره او به اجرا در آوردهاند.
معافیت از مجازات
اعضای نیروهای امنیتی با معافیت تقریبا کامل از مجازات به نقض حقوق بشر ادامه دادند.
به نظر میرسد محاکمه ۱۲ نفر، شامل ۱۱ نفر از ماموران متهم به ارتکاب تعدیهای فاحش در بازداشتگاه کهریزک پیش از تعطیل شدن آن در تیرماه ۱۳۸۸، به این قصد انجام شد که ماموران پایین رتبه را سپر بلای بعضی ازتعدیهای فاحش پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ کند که در چندین مورد به مرگ بازداشتشدگان انجامید. دو نفر از ۱۲ نفر به مرگ محکوم شدند اما مورد بخشش خانوادههای قربانیان قرار گرفتندکه در قانون ایران مجاز است. 9 نفر دیگر به زندان محکوم شدند.
در طی سال ۲۰۱۰، حداقل ۵۰ نفر در ارتباط با تعدیهای بلافاصله پس از انتخابات ۱۳۸۸ در خوابگاه دانشگاه تهران مورد پیگرد قرار گرفتند.
مدافعان حقوق بشر
مدافعان حقوق بشر که برای احترام بیشتر به حقوق زنان و اقلیتهای قومی و پایان دادن به اعدام مجرمان نوجوان و سنگسار فعالیت میکردند، قربانی نقض فاحش حقوق بشر بودند. فعالان حقوق زن، وکلا، فعالان سندیکایی، فعالان حقوق اقلیتهای قومی، دانشجویان و دیگر مبارزان حقوق بشر که در سالهای گذشته مورد محاکمه قرار گرفته و زندانی شده بودند، در بازداشت ماندند. عدهای دیگر قربانی دستگیری خودسرانه، آزار و اذیت، پیگرد و محاکمه ناعادلانه شدند. بعضی از آنها زندانی وجدانی [عقیدتی] بودند؛ بعضی نیز از سفر به خارج محروم شدند. ممنوعیت اتحادیههای صنفی ادامه داشت.
• عمادالدین باقی، روزنامه نگار، نویسنده و رییس یک سازمان غیردولتی ممنوعه مدافع حقوق زندانیان که بین دسامبر ۲۰۱۰ و ژوئن ۲۰۱۰ در بازداشت بود، در ماه دسامبر یک حبس ۷ ساله را شروع کرد. او به خاطر فعالیتهای مسالمتآمیز حقوق بشری و روزنامهنگاری مورد پیگرد واقع شده است.
دولتمردان اعضای سازمانهای عادی حقوق بشری، از جمله کمیته گزارشگران حقوق بشر و مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، را مورد آزار قرار دادند و گاهی دستگیر کردند.
• شیوا نظرآهاری، یکی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، که در آذر ۱۳۸۸ دستگیر شده بود در شهریور ۱۳۸۹ پیش از محکومیت به شش سال زندان با وثیقه آزاد شد. او در انتظار نتیجه اعتراض به حکم، که نیمی از آن باید در «تبعید» سپری شود، آزاد است.
تبعیض علیه زنان
زنان با تداوم تبعیض در قانون و عمل روبهرو بودند؛ زنانی که برای حقوق زنان مبارزه میکنند هدف سرکوب دولتی واقع شدند. مجلس پیش نویس لایحهای را در باره حمایت از خانواده مورد بحث قرار داد که مفاد جنجالی آن در صورت تصویب به کاهش بیشتر حقوق زنان میانجامد. فعالان حقوق زن، از جمله زنانی که کمپین یک میلیون امضا برای برابری قانونی زنان را به راه انداختند، در معرض فشار بودند.
• محبوبه کرمی، یکی از اعضای کمپین یک میلیون امضا، در مارچ برای پنجمین بار دستگیر شد و تا ۱۸ آگوست در بازداشت ماند. او در سپتامبر به خاطر عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، «تبلیغ علیه کشور» و «تبانی علیه کشور» به چهار سال زندان محکوم شد اما در انتظار تجدید نظر آزاد است.
• حکم شش ماه زندان دو زن، به نامهای فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی، که به اتهام مربوط به جمع آوری مسالمتآمیز امضا برای کمپین یک میلیون امضا محکوم شده بودند در پایان سال در دادگاه تجدید نظر تایید شد.
در آپریل، مقام رهبری خواستار توجه دوباره به اجرای طرح پوشش اجباری دولتی شد. در ماه مه، طرح «عفاف و حجاب» بر اساس قانون سال ۱۳۸۴ به راه افتاد و کسانی را که در انظار عمومی مقررات پوشش را رعایت نمیکنند، از جمله در دانشگاهها، هدف قرار داد. در سپتامبر، گزارش شد که ثبت نام زنان در دانشگاهها کاهش قابل ملاحظهای یافته است.
تبعیض ـ اقلیتهای قومی
اقلیتهای قومی ایران شامل عربهای اهوازی، آذربایجانیها، بلوچها، کردها و ترکمنها در قانون و عمل قربانی تبعیض روشمندی هستند. استفاده از زبانهای اقلیتها در مدارس و ادارات دولتی هنوز ممنوع است. اشخاصی که برای مشارکت سیاسی بیشتر یا شناسایی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مبارزه میکنند به طور سیستماتیک با تهدید، دستگیری و زندان روبهرو بودند.
• در سپتامبر، چهار عرب اهوازی که از ژوئن ۲۰۰۹ بازداشت بودند گویا به اتهام «محاربه با خدا و افساد فی الارض» به اعدام محکوم شدند.
• در حدود ۲۰ فعال آذربایجانی که در سالگشت تظاهرات عمومی سال ۱۳۸۵ علیه کاریکاتوری در یک روزنامه دولتی که به نظر بسیاری از آذربایجانیها توهینآمیز بود در ماه مه دستگیر شده بودند، در نوامبر آزاد شدند. اکبر آزاد، نویسنده، در بازداشت ماند چون خانوادهاش نتوانست وثیقه زیاد او را تامین کند.
• در ژوییه گزارش شد که محمد صابر ملکرییسی، جوان ۱۵ ساله بلوچ اهل سرباز، بدون محاکمه از سپتامبر ۲۰۰۹ در بازداشت مانده است، احتمالن برای اینکه برادر بزرگترش خودش را به دولت تسلیم کند. در دسامبر، ۱۱ مرد بلوچ پس از محاکمههای ناعادلانه در زاهدان اعدام شدند، گویا به تلافی بمبگذاری جنبش مقاومت مردم ایران که پنج روز پیش از آن انجام شده بود.
• کاوه قاسمی کرمانشاهی، فعال حقوق بشر کرد و عضو کمپین یک میلیون امضا از فوریه تا مه شامل ۸۰ روز انفرادی در بازداشت بود. محاکمه او به اتهام مربوط به امنیت ملی در اکتبر شروع شد.
• در اکتبر، آرش سقر، فعال ترکمن در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، پس از اینکه برای «جاسوسی برای ترکمنستان» مجرم شناخته شد به هشت سال زندان محکوم شد.
آزادی دین
اعضای اقلیتهای دینی، شامل نوکیشان مسیحی، مسلمانان اهل سنت، روحانیون شیعه مخالف، و جوامع اهل حق و دراویش، قربانی تبعیض، آزار و اذیت، بازداشت خودسرانه، و حمله به اموال بودند. اعضای جامعه بهایی، که از آموزش عالی محروم ماندند، با زجر و آزار افزایش یافتهای روبهرو شدند.
• آیتاله کاظمینی بروجردی، روحانی شیعه مخالف، پس از محاکمه ناعادلانه در سال ۲۰۰۷ هنوز در زندان به سر میبرد. در دسامبر هفت نفر از پیروان او دستگیر شدند.
• هفت رهبر بهایی که در سال ۲۰۰۸ دستگیر شدهاند در آگوست پس از محاکمههای بسیار ناعادلانه به ۲۰ سال زندان محکوم شدند. آنها برای جاسوسی و تبلیغ علیه اسلام مجرم شناخته شدند. گزارشها در سپتامبر حاکی بود که حکمهای آنها در تجدید نظر نصف شده است.
• در ماه مه، ۲۴ درویش به خاطر شرکت در تظاهرات در گناباد در شمال شرقی ایران به حکمهای زندان، تبعید داخلی و شلاق محکوم شدند.
• یوسف ندرخانی، نوکیش مسیحی و عضو کلیسای ایران در رشت، در اکتبر پس از مجرمیت به خاطر ارتداد به اعدام محکوم شد.
مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز
حکمهای شلاق و قطع عضو صادر و به طور فزاینده به اجرا گذاشته شد، گرچه امکان تعیین تعداد واقعی این حکمها وجود نداشت. رییس دستگاه رسمی حقوق بشر در ایران محمد جواد لاریجانی، در سخنرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل در آپریل و ژوئن، اصرار داشت که به نظر دولت این مجازاتها شکنجه به شمار نمیروند.
• در آپریل، محمد نوریزاد، روزنامهنگار و فیلمساز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اهانت به مسوولان» به ۵/۳ سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد. او در نوامبر گفت که خودش و اشخاص دیگری شکنجه شدهاند. در دسامبر او دست به اعتصاب غذا زد.
مجازات اعدام
دولتمردان ۲۵۲ مورد اعدام شامل پنج زن و یک مجرم نوجوان را تایید کردند. گزارشهای معتبری از بیش از ۳۰۰ اعدام دیگر در دست است که رسمن تایید نشده است. اکثر این اعدامها در زندان وکیلآباد مشهد اجرا شده است. حداقل ۱۴۳ مجرم نوجوان در انتظار اعدام به سر میبرند. رقمهای واقعی احتمالن بیشتر است زیرا دولتمردان گزارشدهی در باره مجازات اعدام را محدود کردهاند.
حکم اعدام برای قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه، قتل، جاسوسی، خشونت سیاسی و جرایم جنسی صادر میشود. دولتمردان صدور حکم اعدام و اجرای آن را به عنوان یک ابزار سیاسی به کار میگیرند.
• در ژانویه، دو مرد که به اتهام عضویت در یک سازمان سلطنتطلب در ارتباط با ناآرامیهای پس از انتخابات به اعدام محکوم شده بودند، بدون اطلاع قبلی به دار آویخته شدند.
• در ماه مه، چهار کرد که به اتهام ارتباط باگروههای مخالف کرد محکوم شده بودند اعدام شدند.
هیچ موردی از سنگسار گزارش نشد، اما حداقل ۱۵ نفر که اکثرشان زن هستند، در خطر سنگسار به سر میبرند.
• زمانی که احتمال اعدام سکینه محمدی آشتیانی افزایش یافت، توجه جهانی به او جلب شد. حکم سنگسار او در ۱۳۸۷ صادر شده و در حال حاضر مورد بررسی است. کسانی که به نفع او مبارزه میکنند با آزار و دستگیری روبهرو هستند.
در دسامبر، اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر منتشر شد و جرایم مربوط به مواد مخدر روانگردان صنعتی را مشمول مجازات اعدام کرد. در همان ماه، ایران در میان اقلیتی از کشورها بود که علیه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای تعلیق مجازات اعدام در جهان رای داد.
دیدارها/گزارش های عفو بینالملل
مقامات به نامههای عفو بینالملل جواب ندادند و به ممانعت از ورود سازمان به ایران و جلوگیری از امکان حقیقتیابی در باره حقوق بشر در داخل کشور که از سال ۱۹۷۹ شروع شده ادامه دادند.
• ایران: نظریات عفو بینالملل در باره گزارش ملی جمهوری اسلامی ایران به بررسی ادواری جهانی (MDE 13/021/2010)
• از اعتراض تا زندان: ایران یک سال پس از انتخابات (MDE 13/062/2010)
• سکینه محمدی آشتیانی: زندگی در خطر (MDE 13/089/2010)
• ایران: اعدام به وسیله سنگسار (MDE 13/095/2010)
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در کشور سوئد اقدام به انتشار نامهای سرگشاده به اداره مهاجرات این کشور کرده و در آن به شرح وضعیت پناهجویان ایرانی در شهر گوتنبرگ و تحصن بههمراه اعتصاب غذای آنها پرداخته است.
لازم به اشاره است این فدراسیون رونوشتی از این نامه را نیز به کمیته تامین اجتماعی مجلس در مورد اعتصاب ارسال کرده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
از فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی به اداره مهاجرات سوئد
رونوشت به کمیته تامین اجتماعی مجلس در مورد اعتصاب
پناهجویان ایرانی در سوئد
در نامهای سرگشاده ای به دولت و اداره مهاجرت سوئد به تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۱۱ اعلام کرده بودیم که شمار زیادی از پناهجویان ایرانی در Smirnakyrkan در شهر گوتنبرگ دست به تحصن زدند. اکنون بعد از دو ماه تحصن، از اول ماه مه نیز در میدان گوستاو آدولف اعتصاب غذا کردهاند که همچنان ادامه دارد و هر روز حال چند نفر از آنها در اثر این اعتصاب غذا بد و بدتر میشود. همزمان تعداد دیگری از پناهجویان ایرانی در شهر استکهلم ابتدا در میدان سرگل و سپس در لوکالی در منطقه رینکبی(Rynkeby) دست به تحصن زدهاند. پیش بینی میشود که آنها هم دست به اعتصاب غذا بزنند.
ما فکر میکنیم درک دلایل تحصن و اعتصاب غذای پناهجویان ایرانی نباید برای دولت و اداره مهاجرت سوئد چندان سخت باشد. اعتراض پناهندگان ایرانی که از پیگرد و اذیت و آزار سیستماتیک و روزافزون جمهوری اسلامی گریختهاند٬ به سیاستهای سختگیرانه شما در زمینه پناهندگی و نادیده گرفتن اوضاع جدید حقوق بشر در ایران در رسیدگی به پروندههای متقاضیان ایرانی است.
پناهجویان ایرانی به دلیل اختناق سیاسی، بهدلیل زنستیزی، بهدلیل محاکمات غیرعادلانه متهمان، بهدلیل بیحقوقی مطلق و وجود قوانین ظالمانه و پیگرد مخالفین سیاسی در ایران به کشور سوئد پناهنده شده و حاضر به بازگشت نمیشوند. همه گزارشات سازمانهای حقوق بشری دال بر این است که در چند سال اخیر نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران بهمراتب شدیدتر شده است و جمهوری اسلامی از این نظر بارها مورد اعتراض و محکومیت قرار گرفته است. با اینحال اداره مهاجرت و مقامات دولت سوئد نسبت به این گزارشات مستند تمامن بیتوجه هستند و مصمم هستند با عدم پذیرش پناهندگان ایرانی گروه گروه آنها را به قعر جهنم جمهوری اسلامی روانه کنند. این از نظر ما بههیچوجه مورد قبول نیست.
از نظر فدراسیون ما دولت سوئد با این رویکرد خود فقط حقوق پناهندگان را زیر پا نمیگذارد بلکه سقف تازهایی از احترام به حقوق انسان را تعیین میکند. وقتی که دولت و اداره مهاجرت سوئد با نادیده گرفتن روند تشدید نقض حقوق بشر٬ پناهندگان ایرانی را اخراج میکند دارد به ما گوشزد میکند که احترام به حقوق بشر و شان و منزلت انسانها در کشور سوئد سقوط زیادی کرده است.
اعتصاب غذای پناهجویان در سوئد نشانه بیتوجهی دولت سوئد در مقابل خواستههای آنهاست. پناهجویانی که به درخواست آنها پاسخ منفی داده میشود در اکثر موارد قانونن تا چهار سال بعد نمیتوانند درخواست مجددی به مقامات اداره مهاجرت تسلیم نمایند. در این فاصله حق برخورداری از وکیل قانونی ندارند. تجربه فدراسیون نشان میدهد وکلایی که اداره مهاجرت به پناهجویان معرفی میکند برای دفاع از حقوق پناهندگی آنها تلاش زیادی نمیکنند. در بسیاری از موارد پناهجویانی که به درخواست آنها پاسخ رد داده میشود امکان شرکت حضوری در دادگاههای مهاجرتی را ندارند. پرونده پناهجویان بسیار شتابزده مورد بررسی قرار میگیرد به طوری که در بسیاری از موارد امکان اینکه مدارکی را به پرونده خود اضافه کنند ندارند. علاوه بر این کمک هزینه زندگی پناهجویانی که به تقاضای آنها پاسخ رد داده میشود نصف میکند و بعد از مدتی کل این کمک هزینه قطع میشود و هزار و یک گرفتاری دیگر برای آنها بهوجود میآید.
اداره مهاجرت سوئد اطلاع دارد که مسوولین سازمان ما سالهاست که فعال عرصه پناهندگی هستند و با سیستم داوری و قضاوت این اداره و نحوه بررسی پروندهها در اروپا و خصوصن درسوئد آشنا میباشند و مطلع هستند که اداره مهاجرت پرونده افراد را به طور انفرادی بررسی میکند و متقاضیان پناهندگی لازم است بر مبنای معیارهای اداره مهاجرت دلایل کافی برای تقاضای پناهندگی خود ارایه دهند. در این رابطه لازم میدانیم که به این نکته مهم هم اشاره کنیم که پروندهها و دلایل ردی تقاضاهای پناهندگی بسیاری از پناهجویان اعتصابی، در دفتر فدراسیون موجود است و مورد مطالعه مسوولین سازمان ما نیز قرار گرفته است. مشاهدات فدراسیون این است که بسیاری از این پروندهها بر مبنای مفاد کنوانسیون ژنو واجد شرایط پناهندگی بودهاند و چه بسا در موارد زیادی فدراسیون در مورد پرونده هر کدام از آنها شناخت بیشتری به اداره مهاجرت داده است و متاسفانه این شناختها هم مورد توجه اداره مهاجرت قرار نگرفتهاند. حتا تعدادی از آنها در سازمانها و احزاب مختلف سیاسی عضویت دارند و عضویت آنها از سوی احزابی که از نظر سیاسی و سازمانی به آنها متعلق هستند تایید شده است. در همین مورد چنانچه اداره مهاجرت بخواهد فدراسیون همه آنها را در اختیار این اداره قرارخواهد داد.
محمد سیروان فروتن و محمدمهدی ملکی دو نمونه روشن از تحمیل بیحقوقی به پناهجویان ایرانی بود. اداره مهاجرت به مدت دو ماه آنها را زندانی کرد و نهایتن روز جمعه ششم ماه مه و جمعه سیزدهم همین ماه میخواستند با توسل به زور آنها را سوار هواپیما کرده و به کام مرگ بفرستند. همه مطلع بودند که سیروان عضو یک سازمان سیاسی در ایران است و برای اثبات آن مدارک بسیار روشنی هم ارایه داده بود ولی با این وجود تا لحظات آخر حرکت هواپیما نمیخواستند از تصمیم خود منصرف شوند.
از نظر زمانی هم تعدادی از پناهجویان اعتصابی ۱۰ تا ۱۲ سال است در سوئد زندگی میکنند و در صورت بازگشت به ایران علاوه بر اینکه با خطر پیگرد روبهرو هستند٬ نه سرپناهی برای زندگی و نه در شرایط اقتصادی امروز ایران منابعی برای ادامه حیات خود دارند. اخیرن هم روزنامه کیهان جمهوری اسلامی پیرامون اعتصاب غذای پناهجویان در گوتنبرگ موضع خصمانهایی گرفته و از آنها به عنوان مشتی عناصر فرصتطلب نام برده است.
فدراسیون خواستار این است که اداره مهاجرت هرچه زودتر بنا به شرایط جدیدی که برای پناهجویان اعتصابی پیش آمده است هیتی را مامور رسیدگی به خواستههای آنها کند و هر چه سریعتر حق پناهندگی آنها را به رسمیت بشناسد. از آنجایی که وضعیت سلامتی این پناهجویان بهدلیل اعتصاب غذا در حال وخامت است ما دولت و اداره مهاجرت سوئد را مسوول مستقیم جان پناهندگان میدانیم و منتظر اقدام فوری شما در این زمینه هستیم.
همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی-سوئد
۱۳ماه مه ۲۰۱۱
بیشتر بخوانید:
«پناهجویی حق هر انسانی است»
دبیر شورای نگهبان، در خطبههای نماز جمعه تهران از اختلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد به عنوان حادثه «غیرمنتظره»ای که «مورد توقع» نبود یاد کرده و گفته است، «پر و بال» «جریان انحرافی» در حال قیچی شدن است و دوام نخواهند آورد.
بیشتر بخوانید:
«پروبال جریان انحرافی دولت چیده شد»
Click here to view the embedded video.
خبر / رادیو کوچه
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، در خطبههای نماز جمعه تهران از اختلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد به عنوان حادثه «غیرمنتظره»ای که «مورد توقع» نبود یاد کرده و گفته است، «پر و بال» «جریان انحرافی» در حال قیچی شدن است و دوام نخواهند آورد.
احمد جنتی که از حامیان اصلی محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، به شمار میرفت، اکنون بدون نام بردند از او گفته است: «هر فردی تا مادامی» که در مسیر ولایت فقیه حرکت کند، «مورد قبول مردم است»، ولی اگر «پایش را کج گذاشت، حمایتها» نیز از بین میرود.
به گزارش ایسنا، احمد جنتی گفته است: «عدهای میآیند ولایت فقیه را به نفع منافع پلید خود تفسیر میکنند، این در حالی است که این کار بر عهده علما و اسلامشناسان است.»
احمد جنتی در خطبههای نماز جمعه تهران به مسئله اختلاف آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد پرداخت و گفت: «مسئلهای یکی دو هفته افکار را به خود مشغول کرد و تاثیرات مختلفی را به دنبال داشت. عدهای نیز واقعن ناراحت شده و غصه خوردند، تذکر داده و ملاقات کردند. این مطلب غیرمنتظره بود و مورد توقع ما نبود و نباید از آن به سادگی گذشت.»
احمدی جنتی همچنین گفته است: «ادعای تشرف خدمت حضرت ولیعصر میکنند؛ کسی را عزل میکنند، میگویند آقا فرموده است.»

در پی بروز اختلاف بر سر وزیر اطلاعات، طی حدود یک ماه گذشته حملات حامیان رهبر جمهوری اسلامی به آنچه که «جریان انحرافی در دولت» گفته میشود، شدت یافته است. اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهور، کانون این حملات است. حتا حامیان آیتاله خامنهای وی را به داشتن ارتباط با «رمالها و جنگیرها» نسبت دادهاند.
امام جمعه موقت تهران همچنین گفته است: «آن عدهای که گفتیم باید ارزشها، مردم و ولایت فقیه را در نظر بگیرند، حلقهای دور یک نفر نزنند و انحرافات را به وجود نیاورند، آنها خیال میکنند کاری برخلاف مصالح مملکت و ولی فقیه انجام دهند.»
به گزاش فارس احمد جنتی در خطبههای نماز جمعه بسیاری از فعالیتها و اقدامات این گروه را مقدمات انتخابات سال جاری دانسته است.
دبیر شورای نگهبان گفته است: «جذب و توزیع برخی پولها توسط این گروه از چشم مردم پوشیده نیست لذا اگرچه امروز طبق مصلحت مردم چیزی نمیگویند، اما در صورت لزوم مردم به حساب اینها خواهند رسید.»
احمد جنتی ادامه گفته است: «این افراد از یک طرف با پول و روابط کار میکنند و روی خوش به بیگانهها و چراغ سبز به آمریکاییها نشان میدهند و از سوی دیگر اقدامات ناجور و ناپسند انجام میدهند.»
بیشتر بخوانید:
«مسایل مربوط به وزرا و وزارتخانهها به عهده مجلس است»
خبر / رادیو کوچه
پس از اعلام دیدار رهبران مخالفان معمر قذافی با مقامهای آمریکایی، کاخ سفید روز جمعه اعلام کرده است که در حال حاضر شورای ملی انتقالی لیبی، متشکل از مخالفان سرهنگ قذافی را فقط «طرف صحبت» مردم این کشور میداند.
این در حالی است که محمود جبریل، از اعضای ارشد این شورا، به واشنگتن آمده بود تا از دولت باراک اوباما بخواهد که شورای مذکور را به عنوان دولت قانونی و مشروع لیبی به رسمیت بشناسد.
او با تام دونیلون، مشاور رییس جمهوری آمریکا در امور امنیت ملی دیدار کرد.
تاکنون چند کشور از جمله فرانسه و قطر شورای ملی انتقالی لیبی را به عنوان دولتی مشروع به رسمیت شناختهاند.
از سویی دیگر کاخ سفید در بیانیه روز جمعه خود تاکید کرد که سرهنگ قذافی مشروعیتش را به عنوان رهبر از دست داده است و باید فورن از قدرت کنارهگیری کند.
با این وجود، مشاور امنیت ملی باراک اوباما از شورای ملی انتقالی لیبی به عنوان «طرف صحبت» با اعتبار و مشروعی از سوی مردم لیبی یاد کرد، نه دولت مشروع لیبی.
این شورا در شهر بنغازی، واقع در شرق لیبی، که مرکز مخالفان است تشکیل شده است.
دولت آقای اوباما همچنین تاکید کرد که کمکهایش به مخالفان شامل تسلیحات نمیشود.
بیشتر بخوانید:
«صدور حکم بازداشت رهبر لیبی»
رادیو کوچه
1610 میلادی- «هانری چهارم» (معروف به «هانری کبیر») پادشاه وقت فرانسه که فرمان «نانت» را با هدف پایان دادن به اختلافات مذهبی و جنگهای ناشی از آن امضا کرده بود، به دست یک کاتولیک به نام «فرانسوا راویلاک» (François Ravaillac) کشته شد. هانری چهارم با امضای منشور «نانت» در فرانسه آزادی مذهب اعلام کرده بود و اتباع فرانسه (اکثریت کاتولیک) مجبور به تحمل مذاهب اقلیت شده بودند. جنگهای مذهبی قرن هفدهم اروپا که هانری چهارم با امضای فرمان نانت تا حدی به آنها پایان داد به اروپا و به ویژه فرانسه آسیب فراوان وارد کرده بودند.
1948 میلادی- پایان قیومیت انگلیس بر فلسطین و اعلام موجودیت اسراییل در چنین روزی رخ داد. دولت انگلیس پس از جنگ جهانی اول، طی قرارداد «سایکس – پیکو» (Sykes–Picot) قیمومیت فلسطین را به عهده گرفت. در نوامبر ۱۹۴۷ میلادی، سازمان ملل متحد، طرح تقسیم فلسطین به دو کشور اسراییل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم، به صورت بینالمللی را تصویب کرد. این طرح موافقت سران اسراییل را در پی داشت اما فلسطینیان و دولتهای عرب منطقه، آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ می ۱۹۴۸، میان شبهنظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهایی در گرفت. در نهایت، با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسراییل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب بهطور همزمان به اسراییل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسراییلی و کشورهای عرب رخ داده است.
1955 میلادی- پیمان «ورشو» نام یک پیمان نظامی است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۹۱ برقرار بود. این پیمان در چنین روزی به امضای هشت کشور آلبانی، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکی، شوروی، رومانی، لهستان و مجارستان رسید و در جنگ سرد رقیب پیمان ناتو محسوب میشد.
اعضا پیمان ورشو متعهد شدند تا در صورت بروز حمله به یک یا چند کشور عضو، به دفاع از آنها بپردازند. همچنین طبق این قرارداد روابط بین امضاکنندگان قرارداد مستلزم عدم دخالت در امور داخلی و احترام به استقلال و حاکمیت ملی آنها بود. اندکی بعد، با دخالت شوروی در انقلاب مجارستان در سال ۱۹۵۶ و چکسلواکی در ۱۹۶۸، قانون عدم دخالت نقض شد. در هر دو مورد شوروی ادعا کرد که از او دعوت شده است و بنابراین رسمن این قانون نقض شده محسوب نشد.
پس از سال ۱۹۸۹، حکومتهای جدید اروپای مرکزی و شرقی تمایلی به پشتیبانی از پیمان ورشو نداشتند. در ژانویه ۱۹۹۱ کشورهای چکسلواکی، لهستان و مجارستان اعلام کردند از این پیمان کنارهگیری خواهند کرد. در فوریه ۱۹۹۱، بلغارستان نیز به آنها پیوست. سرانجام پیمان ورشو در دیداری در شهر پراگ در سال ۱۹۹۱ رسمن منحل شد.
1334خورشیدی- «پرویز مشکاتیان» آهنگساز، موسیقیدان، نوازنده سرشناس سنتور، استاد دانشگاه و پژوهشگر نامی ایران در نیشابور زاده شد. مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر «هوشنگ ابتهاج» آغاز کرد. موسسه «چاووش» را با همکاری هنرمندان گروه «عارف» و «شیدا» تشکیل داد. سپس با همکاری «شهرام ناظری»، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر «مولانا» ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با «محمدرضا شجریان» همکاری داشت. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون «حسین علیزاده» (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و «محمدرضا لطفی» (سرپرست گروه شیدا) دارد. از آثار مشکاتیان، کتابهای فراوانی منتشر شده است. از این کتابها میتوان به اثرهای «بیست قطعه برای سنتور»، «گل آیین»، «گل آوا»، «مجموعه تصانیف»، «بیداد»، «لاله بهار» اشاره کرد.
پرویز مشکاتیان در ۳۰ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.
——————————————-
برخی از رویدادهای دیگر
1363 خورشیدی- «حبیب یغمایی» محقق، نویسنده و شاعر معاصر درگذشت.
1175 میلادی- نخستین مایه آبله را «ادوارد جنر» پزشک انگلیسی به بازوی بیماری هشت ساله تزریق کرد و ایمنسازی یا همان واکسیناسیون را بنیاد نهاد.
منبعها:
ویکیپدیا (فارسی و انگلیسی)
راسخون
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
با دستور دادستانی کل مصر، همسر حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور برای بررسی اتهامات فساد مالی از روز جمعه به مدت ۱۵ روز بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی مصر، سوزان مبارک این مدت را در زندانی در قاهره به سر خواهد برد.
قرار است از خانم مبارک که ۷۰ سال سن دارد در ارتباط با اتهام «جمع آوری غیرقانونی ثروت» بازجویی شود.
در حال حاضر حسنی مبارک که مبتلا به بیماری قلبی است، در بیمارستانی در شرمالشیخ تحت بازداشت است. دادستان عمومی مصر روز چهارشنبه اعلام کرده بود حکم بازداشت موقت حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور جهت تکمیل شدن پرونده وی که با اتهامات کشتار مردم مصر و همچنین فساد مالی و سواستفاده از اموال عمومی است 15 روز دیگر تمدید شده است.
از هنگام کنارهگیری حسنی مبارک، بیش از ۲۰ وزیر سابق و تاجر مرتبط با رژیم او بازداشت شدهاند.
لازم به اشاره است هفته پیش حبیب عادلی، وزیر کشور سابق مصر به جرم پولشویی به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
ژنرال عادلی به اتهام کشتار صدها معترض مصری ممکن است به مرگ محکوم شود.
بیشتر بخوانید:
«حکم بازداشت موقت حسنی مبارک مجدد تمدید شد»
منبع: جرس
سیدمجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی در گفتوگو با وبسایت خبرنگاران سبز درباره عضویت خود در «شورای هماهنگی راه سبز امید» گفت: «نه بنده و نه هیچ کدام از نزدیکان آقای کروبی عضویتی در «شورای هماهنگی راه سبز امید» ندارند، ولی تاکنون در باره برنامههایی که داشتهاند با بنده نیز مشورت کردهاند. نظر شخصی بنده، جدا از مشاورت آقای کروبی، این است که روشها باید کمی شفافتر و واضحتر باشد. بعضی از صحبتهایی که آقایان در باره تاکید بسیار زیاد بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی میکنند را بنده نمیپذیرم و معتقدم که همین قانون اساسی راه را برای برخی سواستفادهها باز کرده است. اینکه تاکید بشود تمام خواستهی ما اجرای بدون تنازل قانون اساسی است را بنده نمیپذیرم و معتقدم که جنبش اعتراضی مردم فراتر از جنبش سبز است و جنبش سبز فراتر از این خواست است.»
این گفت و گو به شرح زیر است:
آقای واحدی اگر ممکن است به پیشینه سیاسی-رسانهای خود اشاره کنید و بفرمایید که آیا تابهحال پستهای اجرایی نیز در طول ۳۲ سال گذشته داشتهاید یا خیر.
ــ بسمالله الرحمن الرحیم. من از سال ۶۱ کار با آقای کروبی را شروع کردم و تا سال ۶۶ مسوول دفتر ایشان بودم. از سال ۶۷ در وزارت دارایی معاون وزیر دارایی بودم و از نیمه سال ۷۸ که آقای کروبی برای شرکت در انتخابات مجلس ششم تصمیم گرفتند من به عنوان مشاور رسانهای ایشون مشغول به کار شدم. سپس در مجلس رسمن معاون رسانهای و مطبوعاتی آقای کروبی بودم. بعد از آن بنده در کمپین انتخاباتی سال ۸۴ نیز همراه ایشان بودم. ضمنن از سال ۷۹ تا دی ماه سال ۸۸ سردبیر روزنامه آفتاب یزد بودم.
آقای واحدی، شخصیت آشکار و تندگویی که جامعه ایرانی از شما در چند ماه گذشته شناخته با راه و روش محتاطانهای که آفتاب یزد به سردبیری شما دنبال میکرد تفاوتهای مشخصی دارد. این تفاوت را چگونه توضیح میدهید؟
ــ من موافق نیستم. درست است که نوشتن در فضای ایران تحفظات و الزاماتی دارد ولی اگر به سرمقالاتی که بنده در این ده سال در روزنامه آفتاب یزد نوشتم مراجعه کنید همین سخنان با ادبیاتی که در داخل کشور گفتنی باشد مطرح شده است: انتقاد از شورای نگهبان، از قوه قضاییه، از نظارت استصوابی، از اینکه آقای خامنهای را در حد ائمه بالا بردند. مثلن وقتی آقای نوریزاد ایشان را به امام حسین تشبیه کرده بود سرمقالهای در این باره در آفتاب یزد نوشتم ولی با رعایت الزماتی که ادامه کار را میسر کند. حتا امروز هم اگر امکان این بود که در همان حد در داخل کشور به کار ادامه بدهم، در داخل میماندم و مینوشتم چون اثرگذاری آن را کمتر از گفتنیهای بیرون از ایران نمیدانم. ولی اکنون که بیرون هستم، دست بازتر است و صریحتر میتوان سخن گفت.
به نظر میرسد که شما در چندماه اخیر به عنوان سخنگوی برونمرزی آقای کروبی عمل میکنید؛ آیا آقای کروبی شخصا این مسوولیت و ماموریت را به شما واگذار کردند؟
ــ من در آخرین تماس تلفنی که (قبل از حصر) با آقای کروبی داشتم ایشان از من خواستند که یک سری نکات را مطرح کنم که بنده از قول ایشون نقل کردم که حکومت اگر شجاعت و غیرت دارد ایشان را محاکمه کند. همچنین مقایسه این حکومت با زمان شاه و اینکه این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی را از قول آقای کروبی نقل کردم. این نکاتی بود که ایشان مشخصن از من خواستند به عنوان سخنگوی ایشان مطرح کنم. بعد از آن نیز کوشیدم بین جایگاه شخصی خود و جایگاه سخنگویی آقای کروبی تفکیک قایل بشوم. هرآنچه که بنده به عنوان سخنگوی ایشان مطرح میکنم ایشان قطعن قبول دارند. بنده این کار را به درخواست ایشان انجام دادم؛ سمت مشاورت از قبل وجود داشت.
اکنون از آقای کروبی چه خبری دارید؟ وقتی که خانم فاطمه کروبی مدتی برای مداوا از حصر خارج شدند آیا شما توانستید با ایشان تماس بگیرید؟
ــ با ایشان خیر ولی با فرزندان ایشان در تماس بودهام که گفتهاند رفتار با ایشان پیش از عید خشونتبار بوده است ولی بعد از عید بهتر شده است. ولی بر اساس اطلاعات تازه، هیچ کتاب یا روزنامهای در اختیار آقای کروبی قرار نمیدهند. حتا اجازه ندادهاند یک جلد از کتابهای فقهی که ایشان تقاضا کرده بود به دست ایشان برسد. با وجودی که رفتار شخصی ماموران بهتر شده است ولی باز خبر میرسد که گاهی که چهار یا پنج روز هیچ کسی خبری از آقای کروبی و همسرش نمیگیرد و این عزیزان با کمبود مواد غذایی در خانه مواجه میشوند.
شایعه عارضه قلبی که امروز در برخی رسانهها منتشر شد را تایید میکنید؟
ــ اگر بهخاطر داشته باشید همین رسانهها چندی قبل نوشتند که آقای کروبی برای نوشتن توبهنامه آماده میشود. این حرفها بیربط است. من پیشتر هم گفتم اگر آقای کروبی بخواهند توبه کنند از همکارییی که با آقای خامنهای داشتهاند و سکوتی که در برابر مظالم حکومت کردهاند توبه خواهند کرد. بنده شایعه عارضه قلبی ایشان را تکذیب میکنم.
آقای واحدی آیا شما میتوانید بگویید شرح وظایف «شورای هماهنگی راه سبز» چیست و اعضای آن چه کسانی هستند؟
ــ من ترجیح میدهم در این مورد خیلی صحبت نکنم. بهتر است این سوال را از جناب آقای دکتر امیرارجمند بپرسید.
آیا شما عضو این شورا هستید؟
ــ خیر، ولی تاکنون در باره برنامههایی که داشتهاند با بنده نیز مشورت کردهاند. نه بنده و نه هیچ کدام از نزدیکان آقای کروبی عضویتی در «شورای هماهنگی راه سبز امید» ندارند.
آیا شما به این روند انتقاد ندارید؟
ــ نظر شخصی بنده، جدا از مشاورت آقای کروبی، این است که روشها باید کمی شفافتر و واضحتر باشد. بعضی از صحبتهایی که آقایان درباره تاکید بسیار زیاد بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی میکنند را بنده نمیپذیرم و معتقدم که همین قانون اساسی راه را برای برخی سواستفادهها باز کرده است. اینکه تاکید بشود تمام خواستهی ما اجرای بدون تنازل قانون اساسی است را بنده نمیپذیرم و معتقدم که جنبش اعتراضی مردم فراتر از جنبش سبز است و جنبش سبز فراتر از این خواست است. حتا بنده گفتهام که علاقهمندان و کسانی که برای آقایان کروبی و موسوی نگرانی دارند اعم از کسانی هستند که در شورای هماهنگی و جنبش سبز حضور دارند. بنده شخصن معتقدم که باید شفافتر بود، رودبایستیها را کنار گذاشت و حرفها را واضحتر گفت. همان کاری که این روزها خود نیز انجام میدهم.

آیا استنباط ما درست است که شما به اینکه یکی از رهبران سبز نماینده رسمی در این شورا ندارد انتقاد دارید؟
ــ در شورای هماهنگی، شخص مستقیمی از طرف آقای کروبی معرفی نشده است اما دوستانی که آنجا هستند همانگونه که آقای کروبی و آقای موسوی با یکدیگر همکاری نزدیکی داشتند به لحاظ دیدگاه و تفکر به آقای کروبی نزدیک هستند. ولی انتقاد بنده بیشتر از اینکه متوجه ترکیب شورا باشد متوجه روش شوراست. منظورم این است که بنده موافق نیستم که هدف جنبش را به اجرای بیتنازل قانون اساسی خلاصه کنیم و معتقدم اتفاقن آقای خامنهای خیلی بیشتر از ما بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی تاکید دارد به این دلیل که اختیاراتی که این قانون اساسی برای رهبری در نظر میگیرد همراه با تفسیرهایی که شورای نگهبان ارایه میدهد خیلی بیشتر از آزادیهایی است که ما بتوانیم از این قانون اساسی بهدست بیاوریم.
آیا نظر شما در این باره نظر آقای کروبی هم هست؟
ــ بله. آقای کروبی در آخرین گفتههایشان گفتند که این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی و تاکید کردند که آنچه مردم میخواهند مهم است. حال اگر ما برای آنچه که مردم میخواهند قید تعیین کنیم مورد موافقت آقای کروبی نیست. اما عرض میکنم که برادرانی که در آن شورا هستند از لحاظ مواضعی که در مخالفت با استبداد، درخواست انتخابات آزاد، و تاکید بر حق مردم دارند تفکر و مواضعشان بسیار با تفکر و مواضع آقای کروبی نزدیک است.
امروز ۸۴ روز از حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی میگذارد. شخص شما و نزدیکان آقای کروبی برای پایان گرفتن این حصر چه کردهاید و چه برنامههایی دارید؟
ــ طبیعی است که بنده و فرزندان آقای کروبی نگرانی شخصی داشته باشیم ولی مخالف این هستیم که اعتراض مردم را به زندانی بودن این دو بزرگوار و همسرانشان محدود کنیم. تاکید ما (بنده و فرزند آقای کروبی) بیشتر بر خواستههای آقای کروبی و موسوی است که منجر به زندانی شدن آنها شد. البته کارهایی هم شده است، مثلن سهشنبههای اعتراض. گاهی نیز کسانی با این نظر زیاد موافق نبودند و همراه نشدند و چون ما معتقد به تکروی نیستیم میکوشیم برای آینده برنامههای جدیتری را پیشبینی کنیم. البته اگر دوستان دیگر همراه نشدند ما به هرحال حرفهای خود را با مردم در میان خواهیم گذاشت. همانطور که گفتم تاکید ما بیشتر از اینکه بر آزادی آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان باشد بر مواردی هست که منجر به زندانیشدنشان شد. البته زندانی شدن این عزیزان همه به جهت شخصی و عاطفی و هم به جهت کارکرد این چهار عزیز در پیشبرد جنبش اعتراضی برای ما اهمیت زیادی دارد. و البته با نزدیک شدن به خرداد، فکرهایی برای آینده داریم که اعلام خواهیم کرد.
اما واقعیت این است که نبود این رهبران احساس میشود و آزادی آنها اکنون بخشی از مطالبات جنبش اعتراضی مردم شده است.
ــ قطعن همینگونه است اما خوب است برکت این موضوع را هم در نظر بگیریم. بعضی دوستان پیش از این با تندرویهای خود آقایان موسوی و کروبی را متهم به کندروی، مسامحه، یا مجامله میکردند ولی امروز حقیقت برایشان روشن شده است و این مسئله کوچکی نیست. البته هزینه بسیار زیادی (۸۴ روز زندانی بودن این دو عزیز و همسرانشان) نیز برای آن پرداخته شده است. اما آگاهی بخشیدن به مردم مبنی بر اینکه این حکومت از حرف و سخن این دو بزرگوار که سالها مسوولیت داشتهاند میترسد دستآورد بزرگی است. یعنی حکومت تنها از تظاهرات خیابانی در هراس نیست بلکه حتا از سخن همراهان برجسته جنبش سبز نیز هراس دارد. این نکته برای آگاهی بخشی به مردم مهم است و نباید دستکم گرفته شود. علاوه بر آن، مقاومت آقای کروبی و پیام ایشان که بنده بعد از اولین ملاقات فرزندانشان آن را نقل کردم و هم گفته اخیر همسر ایشان که گفتهاند ایشان حتا محکمتر از سابق ایستادهاند مهم است.
من یقین دارم که حکومت نمیتواند این وضعیت را ادامه دهد. حکومت هماکنون هم از داخل و خارج زیر فشار قرار دارد. اما در این بین روحیات شخصی و کینهجویی آقای خامنهای نیز نقش بازی میکند. واقعیت این است که مشکل آقای خامنهای با آقایان موسوی و کروبی مربوط به امروز و دیروز و یا دو سال پیش نیست. آقای خامنهای هنوز کینه ۲۶ سال پیش را دارد وقتی که در سال ۶۴ ایشان مجبور شد آقای موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی کند که در این معرفی و جلب حمایت آیتاله خمینی از آقای موسوی آقای کروبی نقش بسیار گستردهای داشت. به سبب این کینه، ایشان هزینههای زیادی پرداخت کرده است و حاضر است پرداخت کند تا تحقیری که از سال ۶۴ تا ۶۸ در دوره دوم ریاست جمهوریاش تحمل کرد را جبران کند. اما دستآورد این اتفاقات هم بسیار زیاد بوده است. اینکه حاکمیت اکنون به اختلافات شدید درونی رسیده است بیتاثیر از تحرکات جنبش سبز نیست. وضعیت در مقطع کنونی چنان شده است که هر گروه از حاکمیت میکوشد گناه کمبودها و مشکلات را به گردن دیگری بیاندازد.
در این بین، احمدینژاد با تصور اینکه بعد از زندانی کردن رهبران جنبش سبز، موضع آقای خامنهای در میان نیروهای سنتی، مذهبیها، و نیروهای داخل و خارج کشور تضعیف شده است، کوشید که بیش از گذشته خودسری، خودنمایی و قدرتنمایی کند و سهم بیشتری از حکومت از آقای خامنهای طلب کند که نتیجهاش به این درگیری انجامید. این وقایع گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم در اثر تحولات اخیر از جمله زندانی شدن آقایان کروبی و موسوی اتفاق افتاده است.
بیشتر بخوانید:
«خواستار آزادی رهبران معترضان در ایران هستیم»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
رسالت
1) در نامه دبیر شورای نگهبان به رییس مجلس عنوان شد: ادغام وزارتخانهها نیازمند مصوبه مجلس است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=62249
دبیر شورای نگهبان در پاسخ به نامه رییس مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که ادغام دو یا چند وزارتخانه باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و وزیر وزارتخانههای جدید یا ادغام شده نیاز به اخذ رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی دارد.
2) تشدید تنش بین پادشاه و نخست وزیر بحرین
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=62322
منابع خبری از کشمکش شدید میان پادشاه و نخست وزیر بحرین که منجر به درگیری مسلحانه میان هواداران طرفین شده است خبر دادند.
خراسان
1) توافق رییس جمهوری و رییس مجلس درباره نحوه ادغام وزارتخانهها
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=24&id=706934
احمد توکلی از برگزاری نشست مشترک احمدینژاد و لاریجانی درباره موضوع ادغام وزارتخانهها خبر داد و گفت: «رییس جمهوری پذیرفت طبق نظر مجلس درباره ادغام وزارتخانهها عمل کند، هرچند میرتاجالدینی و فروزنده ۲ معاون رییس جمهوری در این باره نفین و اثباتن ابراز بیاطلاعی کردند.»
2) 80کشته و 115 زخمی در روز خونین پیشاور
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=24&id=706913
در یک حمله انتحاری در شمالغربی پاکستان دهها نفر کشته شدند. این انفجار در یک آموزشگاه نیروهای شبهنظامی رخ داده است. سخنگوی طالبان ضمن پذیرش مسوولیت این حمله، آن را اولین «اقدام انتقامی» پس از مرگ بنلادن نامید.
آفرینش
1) اسد دستور عدم تیراندازی به تظاهرکنندگان را صادر کرد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82250
به گزارش ایسنا، یک فعال حقوقی سوریه به خبرگزاری رویترز گفت: «بشار اسد رییس جمهوری سوریه، به نیروهای امنیتی خود دستور داده است که سوریها قصد برگزاری تظاهرات دارند، به تظاهرکنندگان خواهان دموکراسی تیراندازی نکنند.»
2) قذافی به زودی دستگیر میشود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82260
وزیر امور خارجهی ایتالیا از دستگیری رهبر لیبی تا پایان ماه جاری میلادی خبر داد. فرانکو فراتینی، وزیر امور خارجه ایتالیا، گفت که معمر قذافی، رهبر لیبی، به احتمال زیاد تا پایان ماه مه (10 خرداد) دستگیر میشود.
کیهان
1) قتل عام معترضان بیدفاع در یمن، مردم: انتقام میگیریم
http://www.kayhannews.ir/900224/16.htm#other1603
معترضان یمنی روز گذشته با برگزاری تظاهرات در خیابانها و میادین شهرهای مختلف یمن اظهار داشتند که خواستار یکسره کردن کار رژیم صالح و محاکمه دیکتاتور و همدستانش هستند.
2) روسیه: گزارش کمیته تحریم و موضع اشتون را قبول نداریم
http://www.kayhannews.ir/900224/2.htm#other203
ابتکار عمل دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در قالب ارسال پاسخی هوشمندانه به نامه کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به سرعت اختلافات درونی 1+5 درباره ایران را آشکار کرد.
در حالی که بیشتر از 4 روز از ارسال نامه جدید مسوول پرونده هستهای ایران به کاترین اشتون نمیگذرد، روسیه اعلام کرد مخالف پاسخی است که اشتون به این نامه داده است.
جام جم
1) آیتاله جنتی: هدف جریان انحرافی، انتخابات است
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100843432718
دبیر شورای نگهبان با اشاره به اقدامات جریان انحرافی در کشور با تاکید بر اینکه بسیاری از اقدامات انجام شده و پولهای توزیع شده در راستای فعالیتهای انتخاباتی است، گفت: «این کارها از دید مردم مخفی نیست و یک روز نظام و مردم به حساب اینها خواهند رسید.»
2) پیمانکار روسی: فعالیت نیروگاه بوشهر بهخوبی پیش میرود
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100843433740
سخنگوی شرکت روسی «اتم استروی اکسپورت» پیمانکار اصلی نیروگاه هستهای بوشهر اعلام کرد: «فعالیتها در نیروگاه هستهای بوشهر بهخوبی و مطابق برنامه زمانبندی پیش میرود.» اولگا تسیلووا در گفتوگو با ایرنا افزود: «رآکتور نیروگاه هستهای بوشهر سوختگذاری شده و در پایینترین سطح قابل کنترل است و بهخوبی کار میکند.»
تهران امروز
1) هلاکت یک تروریست در زاهدان
http://tehrooz.com/1390/2/22/TehranEmrooz/612/Page/3/
به گزارش واحد مرکزی خبر از زاهدان، نیروهای امنیتی سپاه پاسداران زاهدان سهشنبه شب در حوالی بازار رسولی این شهر با شناسایی محل اختفای فردی از این گروهک اقدام به محاصره منطقه کردند. به گفته منابع آگاه، این عضو گروهک به نام «رحمک سهراب زهی» اقدام به تیراندازی و فرار کرد که با عکسالعمل نیروهای مستقر که گفته میشود نیروهای سپاه بودند روبهرو شد و به هلاکت رسید.
2) تصویب افزایش 10 تا 15 درصدی قیمت روغن
http://tehrooz.com/1390/2/22/TehranEmrooz/612/Page/8/
به نظر میرسد بالاخره اصرار برخی تولیدکنندگان برای افزایش قیمتهایشان موجب شد تا جواز افزایش قیمتهایشان صادر شود. بدینترتیب قیمت روغن با افزایش 10 تا 15 درصدی و قیمت پودرشوینده با افزایش 10 درصدی مواجه خواهد شد.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسانههای خارجی، در آخرین حملات نیروهای امنیتی و نظامی حکومت سوریه به شهرهای مختلف این کشور دستکم شش تن کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، این در حالی است که مخالفان اظهار کرده که سه تن از معترضان در حمص، سومین شهر بزرگ سوریه توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.
به گفته آنان، یک نفر در حومه شمالی دمشق، پایتخت سوریه به ضرب گلوله و دو تن دیگر نیز در روستایی نزدیک به شهر درعا کشته شدهاند.
هزاران نفر روز جمعه در راهپیماییهای ضد دولتی در شهرهای مختلف شرکت کردند.
لؤی حسین، یکی از رهبران مخالفان حکومت سوریه پیشتر گفته بود که مشاور بشار اسد، رییس جمهوری این کشور متعهد شده است که نیروهای حکومتی به سوی شرکتکنندگان در تظاهرات روز جمعه ۱۳ ماه مه شلیک نکنند.
به گزارش بیبیسی، آقای حسین عنوان کرد که او و سایر رهبران مخالفان با بثینه شعبان، مشاور رییس جمهوری سوریه برای پایان دادن به بحران این کشور گفتوگو و ملاقات کردهاند.
آقای حسین از خانم شعبان نقل کرده بود که نیروهای امنیتی دستور موکد دارند که امروز به سوی معترضان شلیک نکنند.
صلیب سرخ میگوید از مارس گذشته که اعتراضات در سوریه آغاز شده است تاکنون هزاران نفر دستگیر شدهاند.
حکومت آقای اسد تاکید دارد که با «باندهای مسلح تروریستی» در حال نبرد است.
بر اساس گفتههای آقای حسین، خانم شعبان گفته بود که مذاکرات برای پایان دادن به بحران جاری هفته آینده ادامه خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:
«تایید نقش ایران در سرکوب معترضان سوری»
خبر / رادیو کوچه
جورج میچل، نماینده ویژه رییس جمهوری آمریکا در امور صلح خاورمیانه، اعلام کرده است که از مقام خود استعفا میدهد. این سناتور بازنشسته و دیپلمات کهنهکار، روز جمعه طی نامهای به باراک اوباما اعلام کرد که بهطور رسمی از جمعه آینده از سمتش کنارهگیری میکند.
به گزارش سیانان، آقای میچل همچنین در این نامه نوشت که از سیاست آقای اوباما برای برقراری یک «صلح فراگیر» در منطقه خاورمیانه حمایت میکند.
او افزود که از ابتدا قصد نداشت بیشتر از دو سال در مقامش باقی بماند.
جورج میچل در حالی از دولت آمریکا کنارهگیری میکند که بنبست در روند صلح بین اسراییل و فلسطینیها هنوز شکسته نشده است.
آقای میچل از ماه دسامبر ۲۰۱۰ به منطقه خاورمیانه سفر نکرده است.
آقای اوباما قصد دارد هفته آینده استراتژی جدید خود در منطقه خاورمیانه را اعلام کند.
آقای اوباما در سخنرانی خود در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر ۲۰۱۰ ابراز امیدواری کرده بود تا سپتامبر امسال، بین اسراییلیها و فلسطینیها توافق صلح حاصل شود.
اما پافشاری اسراییل بر عدم تمدید تعلیق فعالیتهای ساختمانی در اراضی اشغالی باعث شده است بسیاری از تحلیلگران درباره توانایی آمریکا در میانجیگری در روند صلح ابراز تردید کنند.
بیشتر بخوانید:
«اسراییل را بهعنوان یک کشور یهودینشین نمیشناسیم»
علیرقم دستور عدم تیراندازی نیروهای نظامی،
«افزایش تلفات در اعتراضات سوریه در جمعه آزادگان»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسانههای خارجی، در آخرین حملات نیروهای امنیتی و نظامی حکومت سوریه به شهرهای مختلف این کشور دستکم شش تن کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، این در حالی است که مخالفان اظهار کرده که سه تن از معترضان در حمص، سومین شهر بزرگ سوریه توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.
به گفته آنان، یک نفر در حومه شمالی دمشق، پایتخت سوریه به ضرب گلوله و دو تن دیگر نیز در روستایی نزدیک به شهر درعا کشته شدهاند.
هزاران نفر روز جمعه در راهپیماییهای ضد دولتی در شهرهای مختلف شرکت کردند.
لؤی حسین، یکی از رهبران مخالفان حکومت سوریه پیشتر گفته بود که مشاور بشار اسد، رییس جمهوری این کشور متعهد شده است که نیروهای حکومتی به سوی شرکتکنندگان در تظاهرات روز جمعه ۱۳ ماه مه شلیک نکنند.
به گزارش بیبیسی، آقای حسین عنوان کرد که او و سایر رهبران مخالفان با بثینه شعبان، مشاور رییس جمهوری سوریه برای پایان دادن به بحران این کشور گفتوگو و ملاقات کردهاند.
آقای حسین از خانم شعبان نقل کرده بود که نیروهای امنیتی دستور موکد دارند که امروز به سوی معترضان شلیک نکنند.
صلیب سرخ میگوید از مارس گذشته که اعتراضات در سوریه آغاز شده است تاکنون هزاران نفر دستگیر شدهاند.
حکومت آقای اسد تاکید دارد که با «باندهای مسلح تروریستی» در حال نبرد است.
بر اساس گفتههای آقای حسین، خانم شعبان گفته بود که مذاکرات برای پایان دادن به بحران جاری هفته آینده ادامه خواهد یافت.
………………………………………………..
با حمایت از برنامههای اوباما،
«استعفای نماینده اوباما در امور صلح خاورمیانه»
خبر / رادیو کوچه
جورج میچل، نماینده ویژه رییس جمهوری آمریکا در امور صلح خاورمیانه، اعلام کرده است که از مقام خود استعفا میدهد. این سناتور بازنشسته و دیپلمات کهنهکار، روز جمعه طی نامهای به باراک اوباما اعلام کرد که بهطور رسمی از جمعه آینده از سمتش کنارهگیری میکند.
به گزارش سیانان، آقای میچل همچنین در این نامه نوشت که از سیاست آقای اوباما برای برقراری یک «صلح فراگیر» در منطقه خاورمیانه حمایت میکند.
او افزود که از ابتدا قصد نداشت بیشتر از دو سال در مقامش باقی بماند.
جورج میچل در حالی از دولت آمریکا کنارهگیری میکند که بنبست در روند صلح بین اسراییل و فلسطینیها هنوز شکسته نشده است.
آقای میچل از ماه دسامبر ۲۰۱۰ به منطقه خاورمیانه سفر نکرده است.
آقای اوباما قصد دارد هفته آینده استراتژی جدید خود در منطقه خاورمیانه را اعلام کند.
آقای اوباما در سخنرانی خود در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر ۲۰۱۰ ابراز امیدواری کرده بود تا سپتامبر امسال، بین اسراییلیها و فلسطینیها توافق صلح حاصل شود.
اما پافشاری اسراییل بر عدم تمدید تعلیق فعالیتهای ساختمانی در اراضی اشغالی باعث شده است بسیاری از تحلیلگران درباره توانایی آمریکا در میانجیگری در روند صلح ابراز تردید کنند.
………………………………………………..
در پی دیدار مخالفان معمر قذافی با مقامهای واشنگتن،
«خودداری آمریکا از دولت خواندن شورای مخالفان قذافی»
خبر / رادیو کوچه
پس از اعلام دیدار رهبران مخالفان معمر قذافی با مقمهای آمریکایی، کاخ سفید روز جمعه اعلام کرده است که در حال حاضر شورای ملی انتقالی لیبی، متشکل از مخالفان سرهنگ قذافی را فقط «طرف صحبت» مردم این کشور میداند.
این در حالی است که محمود جبریل، از اعضای ارشد این شورا، به واشنگتن آمده بود تا از دولت باراک اوباما بخواهد که شورای مذکور را به عنوان دولت قانونی و مشروع لیبی به رسمیت بشناسد.
او با تام دونیلون، مشاور رییس جمهوری آمریکا در امور امنیت ملی دیدار کرد.
تاکنون چند کشور از جمله فرانسه و قطر شورای ملی انتقالی لیبی را به عنوان دولتی مشروع به رسمیت شناختهاند.
از سویی دیگر کاخ سفید در بیانیه روز جمعه خود تاکید کرد که سرهنگ قذافی مشروعیتش را به عنوان رهبر از دست داده است و باید فورن از قدرت کنارهگیری کند.
با این وجود، مشاور امنیت ملی باراک اوباما از شورای ملی انتقالی لیبی به عنوان «طرف صحبت» با اعتبار و مشروعی از سوی مردم لیبی یاد کرد، نه دولت مشروع لیبی.
این شورا در شهر بنغازی، واقع در شرق لیبی، که مرکز مخالفان است تشکیل شده است.
دولت آقای اوباما همچنین تاکید کرد که کمکهایش به مخالفان شامل تسلیحات نمیشود.
………………………………………………..
پس از تمدید قرار بازداشت حسنی مبارک،
«بازداشت موقت همسر حسنی مبارک»
خبر / رادیو کوچه
با دستور دادستانی کل مصر، همسر حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور برای بررسی اتهامات فساد مالی از روز جمعه به مدت ۱۵ روز بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی مصر، سوزان مبارک این مدت را در زندانی در قاهره به سر خواهد برد.
قرار است از خانم مبارک که ۷۰ سال سن دارد در ارتباط با اتهام «جمع آوری غیرقانونی ثروت» بازجویی شود.
در حال حاضر حسنی مبارک که مبتلا به بیماری قلبی است، در بیمارستانی در شرمالشیخ تحت بازداشت است. جمعه صبح دوره بازداشت آقای مبارک ۱۵ روز دیگر تمدید شد.
از هنگام یری حسنی مبارک، بیش از ۲۰ وزیر سابق و تاجر مرتبط با رژیم او بازداشت شدهاند.
لازم به اشاره است هفته پیش حبیب عادلی، وزیر کشور سابق مصر به جرم پولشویی به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
ژنرال عادلی به اتهام کشتار صدها معترض مصری ممکن است به مرگ محکوم شود.
………………………………………………..
دبیر شورای نگهبان:
«پروبال جریان انحرافی دولت چیده شد»
خبر / رادیو کوچه
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، در خطبههای نماز جمعه تهران از اختلاف نظر رهبر جمهور اسلامی و محمود احمدینژاد به عنوان حادثه «غیرمنتظره»ای که «مورد توقع» نبود یاد کرده و گفته است، «پر و بال» «جریان انحرافی» در حال قیچی شدن است و دوام نخواهند آورد.
احمد جنتی که از حامیان اصلی محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، به شمار میرفت، اکنون بدون نام بردند از او گفته است: «هر فردی تا مادامی» که در مسیر ولایت فقیه حرکت کند، «مورد قبول مردم است»، ولی اگر «پایش را کج گذاشت، حمایتها» نیز از بین میرود.
به گزارش ایسنا، احمد جنتی گفته است: «عدهای میآیند ولایت فقیه را به نفع منافع پلید خود تفسیر میکنند، این در حالی است که این کار بر عهده علما و اسلامشناسان است.»
احمد جنتی در خطبههای نماز جمعه تهران به مسئله اختلاف آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد پرداخت و گفت: «مسئلهای یکی دو هفته افکار را به خود مشغول کرد و تاثیرات مختلفی را به دنبال داشت. عدهای نیز واقعن ناراحت شده و غصه خوردند، تذکر داده و ملاقات کردند. این مطلب غیرمنتظره بود و مورد توقع ما نبود و نباید از آن به سادگی گذشت.»
احمدی جنتی همچنین گفته است: «ادعای تشرف خدمت حضرت ولیعصر میکنند؛ کسی را عزل میکنند، میگویند آقا فرموده است.»
در پی بروز اختلاف بر سر وزیر اطلاعات، طی حدود یک ماه گذشته حملات حامیان رهبر جمهوری اسلامی به آنچه که «جریان انحرافی در دولت» گفته میشود، شدت یافته است. اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهور، کانون این حملات است. حتا حامیان آیتاله خامنهای وی را به داشتن ارتباط با «رمالها و جنگیرها» نسبت دادهاند.
امام جمعه موقت تهران همچنین گفته است: «آن عدهای که گفتیم باید ارزشها، مردم و ولایت فقیه را در نظر بگیرند، حلقهای دور یک نفر نزنند و انحرافات را به وجود نیاورند، آنها خیال میکنند کاری برخلاف مصالح مملکت و ولی فقیه انجام دهند.»
به گزاش فارس احمد جنتی در خطبههای نماز جمعه بسیاری از فعالیتها و اقدامات این گروه را مقدمات انتخابات سال جاری دانسته است.
دبیر شورای نگهبان گفته است: «جذب و توزیع برخی پولها توسط این گروه از چشم مردم پوشیده نیست لذا اگرچه امروز طبق مصلحت مردم چیزی نمیگویند، اما در صورت لزوم مردم به حساب اینها خواهند رسید.»
احمد جنتی ادامه گفته است: «این افراد از یک طرف با پول و روابط کار میکنند و روی خوش به بیگانهها و چراغ سبز به آمریکاییها نشان میدهند و از سوی دیگر اقدامات ناجور و ناپسند انجام میدهند.»
………………………………………………..
به اتهام اقدام علیه امنیت ملی،
«بازداشت یک شهروند بهایی در کرج»
خبر / رادیو کوچه
روحاله زیبایی شهروند بهایی ساکن کرج روز چهار شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه پس از احضار به دادگاه انقلاب کرج و برگزار شدن جلسه دادگاه بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.
به گزارش هرانا، منزل وی در دی ماه سال گذشته مورد تفتیش قرار گرفت و از وی خواسته شد تا زمان برگزاری دادگاه از شهر خارج نشود. اتهام نامبرده اقدام علیه امنیت ذکر شده است.
قابل ذکر است از خانواده آقای زیبایی وثیقه 50 میلیون تومانی برای آزادی درخواست شده است ولی تاکنون با وجود تامین وثیقه مزبور، نامبرده آزاد نشده است.
………………………………………………..
مشاور رییس جمهوری آمریکا:
«تمرکز حکومت ایران، ساکتکردن مخالفان»
خبر / رادیو کوچه
تام دونیلون، مشاور امنیت ملی باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، گفته است که حکومت جمهوری اسلامی دچار ضعفهای ساختاری متعددی است و بر ساکت کردن مخالفان و حفظ بقای خود تمرکز کرده است.
او تاکید کرد که آمریکا همچنان بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی مصمم است.
آقای دونیلون در بخشی از نطقش در موسسه تحقیقاتی خاور نزدیک واشنگتن که از حامیان اسراییل بهشمار میرود، به تشریح سیاست و دیدگاه کاخ سفید درباره ایران پرداخت.
وی گفت: «بر اساس مشاهدات ما، رژیم ایران از زمان انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ به طوری جدی بر امور داخلی – ساکت کردن مخالفان و حفظ بقای خود – تمرکز کرده است.»
این سخنرانی روز پنجشنبه ایراد شده بود اما کاخ سفید متن آنرا عصر جمعه به وقت واشنگتن در اختیار رسانهها قرار داد.
تام دونیلون افزود با وجود اعتراضات جاری در بسیاری از کشورهای عرب، ایالات متحده بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی تمرکز کرده است.
مشاور امنیت ملی باراک اوباما گفت: «در دیپلماسی به روی ایران باز است اما این دیپلماسی باید جدی باشد نه یک تلاش تاکتیکی برای به تاخیر انداختن تحریمهای بیشتر.»
او در عین حال هشدار داد که الگوی حکومت ایران مانند الگوی شبکه القاعده فاقد یک دیدگاه مناسب با دوران کنونی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر