
در ادامه حملات رو به افزايش حاميان رهبر جمهوری اسلامی عليه اطرافيان محمود احمدی نژاد و به ويژه اسفنديار رحيم مشايی، آيت الله محمد تقی مصباح يزدی با انتقاد از نقش آقای مشايی در دولت گفته است: اين «شخص مساله دار» آقای احمدی نژاد را «مسخر» کرده است.در ادامه حملات رو به افزايش حاميان رهبر جمهوری اسلامی عليه اطرافيان محمود احمدی نژاد و به ويژه اسفنديار رحيم مشايی، آيت الله محمد تقی مصباح يزدی با انتقاد از نقش آقای مشايی در دولت گفته است: اين «شخص مساله دار» آقای احمدی نژاد را «مسخر» کرده است. بیشتر بخوانید: مشایی: در جریان حمله به دولت دست برخی خواص رو شد جنتی: پر و بال جریان انحرافی در حال قيچی شدن است به گزارش هفته نامه «شما» ارگان حزب موتلفه، محمد تقی مصباح يزدی، عضو خبرگان رهبری و رئيس موسسه آموزشی امام خمينی، با انتقاد از تعابيری چون «امام زمان خود جامعه را اداره میکند»، گفته است: درست است که در ابتدا اين سخن برای ارادتمندان و علاقه مندان به امام زمان خوشایند است، ولی نتیجه احتمالی این حرف این می شود وقتی آقا جامعه را اداره می کند ما به «واسطه» نیاز نداریم. محمدتقی مصباح يزدی در خصوص نتيجه استفاده از چنین تعابيری گفته است احتمال دارد که در بين جوانان جا بيفتاد که «کسی که درمملکت سرکار است بالاتر از ولی فقيه است و اصلا خودش با امام زمان ارتباط دارد.» محمدتقی مصباحيزدی در ادامه اضافه کرده است: «حالا اگر يک کسی رياست داشته باشد ، پول هم در اختيارش باشد و سوابقی هم که ايشان دارد، هيچ بعيد نيست که روزی بيايد و بگويد من هرچه دارم از اين آدم دارم و همه خدمات من به حساب اوست که از پشت پشت پرده، مملکت را اداره می کرد و با امام زمان ارتباط داشت.» در حالی محمدتقی مصباحيزدی از بکار بردن تعابيری چون «اداره کشور» به دست امام زمان انتقاد کرده است که روز جمعه احمد جنتی، دبير شورای نگهبان نیز از محمود احمدی نژاد به دلیل استفاده از چنين مفاهيمی انتقاد کرد. احمدی جنتی گفته بود: «ادعای تشرف خدمت حضرت وليعصر (امام زمان) میکنند؛ کسی را عزل میکنند، میگويند آقا فرموده است.» حرفهايی که اصلا «ساده» نيستند محمدتقی مصباحيزدی در ادامه گفت وگو با اعضای حزب موتلفه درباره اظهارات اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر محمود احمدی نژاد، گفته است: «بعد روی کارها و حرفهای شخص جنجالآفرين حساس شديم، ديديم خيلی حرفهای بوداری است و اصلاً حرفهای سادهای نيست. بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسيار عظيمی در اين جريان، نهفته است و تلاش زيادی در اين راه شده. عقلم نمیرسيد که آيا هيپنوتيزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضين است؟» اين عضو خبرگان رهبری اضافه کرده است: «بنده اين جور چيزها را بلد نيستم، ولی میدانستم که در اين قضيه، چيزی غيرطبيعی وجود دارد. ديديم که اين شخص مسئلهدار، اين آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بيشتر از ما اطلاع داريد که حتی تأثير نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چيزهايی از اين قبيل در کار است.» محمدتقی مصباحيزدی در ادامه به ويژگیهای شخصی محمود احمدینژاد اشاره کرده و گفته است: «بهره هوشی اين شخص به تصديق دوست و دشمن از حد متعارف بالاتر است، پس چگونه شيفته يک شخص عادی میشود؟ آن هم شيفتگیای که چنين حرکات نامعقولی از او سر بزند! يک وقتی به برخی از دوستان نزديکم گفتم که بيش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است! اين وضعيت ابداً طبيعی نيست. هيچ آدم عاقلی چنين کارهائی نمیکند، مگر آنکه اختيار از او سلب شده باشد. اين کارها هيچ توجيهی ندارند.» اسفنديار رحيممشايی گرچه از آغاز دولت دهم هدف انتقادات اصولگرايان منتقد دولت بوده، اما از زمان پذيرش استعفای وزير اطلاعات توسط محمود احمدینژاد و دستور آيت الله علی خامنهای برای ابقای او، به عنوان هدايتگر «جريان انحرافی» در دولت، به شکل بی سابقه ای مورد حمله قرار گرفته است. احمدی نژاد و انتخابات محمدتقی مصباحيزدی در بخش ديگری از اظهارات خود به دلايل پيروزی محمود احمدینژاد در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۴ بر رقبای خود اشاره کرد و گفت: «عامل ظاهری اين بود که اين شعارها مطرح شدند و مردم دل به اين شعارها بستند.» محمدتقی مصباحيزدی در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۴ و انتخابات سال ۱۳۸۸ از حاميان اصلی محمود احمدینژاد در قم به شمار می رفت. محمد تقی مصباح يزدی سپس به تمجيد های آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی از دولت محمود احمدی نژاد پرداخته و گفته است: «تعبيراتی که ايشان در باره اين دولت به کار بردند، در تاريخ میماند.» وی اضافه کرده است: «ايشان فرمودند از اول مشروطيت تا به حال چنين دولتی سر کار نيامده است و تعبير بسيار بلندی است. بالاخره کارهای عظيمی انجام شدند که دوست و دشمن به آنها اعتراف دارند، ولی فراموش نکنيم که اينها هيچکدام دليل مطلق بودن يک فرد نمیشوند و ممکن است او هم اشتباه کند.» رييس موسسه امام خمينی می گويد، اما اکنون برخی اقدامات دولت محمود احمدی نژاد قابل توجيه نيستند. محمدتقی مصباحيزدی گفته است: «ولی کمکم چيزهايی ظاهر شدند که اصلاً قابل توجيه نيستند و هيچ منطقی آنها را تأييد نمیکند. نه برهان عقلی تأييد میکند، نه دليل شرعی و نه اقتصادی و نه کار سياسی است.» حملات گسترده حاميان آيتالله خامنهای عليه محمود احمدینژاد و اطرافيان وی در حالی شدت گرفته است که قرار است او روز يکشنبه در يک گفت وگوی زنده تلويزيونی شرکت کند.
سعيد نعيمی، عضو شورای سياستگذاری سازمان ادوار تحکيم وحدت، به سلول انفرادی در زندان تبريز منتقل شده است. بر اساس گزارش ها، آقای نعيمی روز ۱۹ ارديبهشت در کرج بازداشت شد و بر اساس گزارش وبسايت ادوار نيوز، ماموران امنيتی در هنگام بازداشت، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. تاکنون دليل بازداشت و نيز انتقال سعيد نعيمی به زندان تبريز اعلام نشده است.
خبرگزاری رويترز به نقل از يک گزارش محرمانه سازمان ملل متحدگزارش داد که جمهوری اسلامی ايران و کره شمالی به طور مداوم به تبادل فن آوری موشک های بالستيک پرداخته و تحريم های آن سازمان را نقض کرده اند. در اين گزارش اشاره شده است که اين اقدام جمهوری اسلامی ايران و کره شمالی از طريق يک کشور ثالث صورت گرفته است. رويترز نوشت که شماری از ديپلمات ها در مقر سازمان ملل متحد می گويند که اين کشور سوم، چين بوده است.
حدود ۳۰ فعال دانشجويی خارج از ايران با انتشار بيانيه ای از حاکميت خواستند به سياست برخورد با فعاليتهای مسالمتآميز دانشجويی پايان دهد. به گزارش وبسايت دانشجو نيوز، در اين بيانيه همچنين به تحولات پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸، از جمله حمله نيروهای نظامی به دانشگاه ها، تعطيلی تشکل های منتقد دانشجويی، بازنشستگی اجباری استادان دانشگاه ها و بازداشت شماری از دانشجويان اشاره شده است. امضاکنندگان بيانيه خواستار آزادی سرمايههای علمی و نخبگان ايران، پايان حکومت نظامی غيررسمی حاکم بر دانشگاهها و بازگشت فضای آکادميک به جای جو پادگانی امروز در دانشگاهها شدند.
علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، روز شنبه گفته است، از سرنوشت دوروتی (هما) پَروَز، خبرنگار شبکه الجزيره، اطلاعی ندارد. اين در حالی که سوريه میگويد اين خبرنگار را که دارای تابعيت ايرانی، آمريکايی و کانادايی است به جمهوری اسلامی تحويل داده است.علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، روز شنبه گفته است، از سرنوشت دوروتی (هما) پَروَز، خبرنگار شبکه الجزيره، اطلاعی ندارد. اين در حالی که سوريه میگويد اين خبرنگار را که دارای تابعيت ايرانی، آمريکايی و کانادايی است به جمهوری اسلامی تحويل داده است. به گزارش خبرگزری جمهوری اسلامی، ايرنا، علی اکبر صالحی در پاسخ به پرسشی در خصوص تحويل دورتی پروز از سوی دولت سوريه به ايران از اين مساله « ابراز بی اطلاعی کرد» و گفت: «لا علمی.» اين در حالی است که سفارت سوريه در واشينگتن در بيانيهای روز چهارشنبه اعلام کرد دوروتی پروز، روز اول ماه مه، با پرواز خطوط هوايی کاسپين همراه ماموران کنسولی ايران در دمشق به تهران فرستاده شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، در بيانيه سفارت سوريه در واشينگتن، تصريح شده بود که اين خبرنگار شبکه الجزيره روز ۲۹ آوريل با گذرنامه ايرانی که تاريخش گذشته بوده، با عنوان گردشگر وارد دمشق شده بود. سفارت سوريه در واشينگتن میگويد دوروتی پروز علاوه بر تجهيزات، مقدار زيادی پول سوری به همراه داشته است. سفارت سوريه همچنين در ادامه گفته است: «از آنجا که پاسپورت خانم پروز تاريخش گذشته بود، مقامات سوری برای دريافت اجازه سفر وی با سفارت ايران در دمشق تماس گرفتند و براساس قوانين بين المللی وی را به کشور صادر کننده پاسپورت مستردد کردند.» اين بيانيه تصريح کرده است: «در حقيقت در کمتر از ۴۸ ساعت از ورود خانم پروز به دمشق، روز اول ماه مه وی به همراه کنسول (ایران) اسکورت شد.» از سوی ديگر تد بارکر، نامزد دوروتی پروز، از انتقال نامزدش به ايران شگفتزده شده و گفته نمی داند «چرا وی را به ايران تحويل داده اند.» تد بارکر در عین حال تاييد کرده است که دوروتی پروز با پاسپورت ايرانی خود مسافرت کرده بود. دوروتی پروز آخرين بار در ۲۹ آوريل به هنگام مسافرت به سوريه برای تهيه گزارش از اعتراضات در اين کشور در دوحه ديده شده بود. شبکه الجزيره پيشتر در بيانيه ای از جمهوری اسلامی ايران خواسته بود تا وضعيت دوروتی پرواز را مشخص کرده و وی را آزاد کند. شبکه الجزيره ضمن ابراز نگرانی عميق خود نسبت به سلامتی دوروتی پروز، گفته است: «ما اطلاعاتی دريافت کرده ايم که حاکی از آن است که وی در تهران نگهداری می شود.» اين شبکه خبری در ادامه گفته است: «ما ازمقامات ايران میخواهيم علاوه بر ارائه اطلاعات درباره وضعيت دورتی، اجازه دسترسی به وی را بدهند.» دوروتی پروز همکاری خود را با شبکه الجزيره از سال ۲۰۱۰ شروع کرده است. وی پيشتر با سفر به ژاپن گزارشهايی در مورد سونامی و زلزله در اين کشور تهيه کرده بود. به گزارش شبکه الجزيره دوروتی پروز، فوق ليسانس روزنامهنگاری از دانشگاه آريزونا دارد و دوره های فلوشيب را در دانشگاه هاروارد و کمبريج گذرانده است.
محمدرضا رحيمی، معاون اول رئيس جمهور، روز شنبه اتهام های مربوط به کمک گرفتن دولت از جن گيران و رمالان برای اداره امور کشور را رد کرد. به گزارش خبرگزاری دولتی ايرنا، وی گفت که دولت احمدی نژاد، دولتی با پشتوانه دانش و علم است. طرفداران آيتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تيم محمود احمدینژاد را به استفاده از جنگيران و رمالان متهم می کنند. در عين حال، شماری از مقامهای قضايی از دستگيری شماری جنگير و رمان خبر داده اند.
مقام های آمريکايی اعلام کردند که سه تبعه اين کشور، متولد پاکستان، را به اتهام کمک مالی به طالبان پاکستان در ايالت فلوريدا بازداشت کرده اند. دو نفر از بازداشت شدگان، امامان مساجد در ايالت فلوريدا هستند. بازداشت شدگان حدود ۴۵ هزار دلار به طالبان پاکستان کمک مالی کرده اند. آمريکا، طالبان پاکستان را گروهی تروريستی می داند.
خبرگزاری رويترز به نقل از شاهدان عينی در شهر تَعِز، در جنوب يمن گزارش داد که در تيراندازی افراد مسلح به سوی تظاهر کنندگان در روز شنبه، دستکم ۱۵ نفر زخمی شدند. معترضان در يمن خواستار کناره گيری علی عبدالله صالح، رئيس جمهوری اين کشور هستند و تظاهرات موافقان و مخالفان او ماه هاست که ادامه دارد. در اين ميان، عبداللطيف الزينی، دبير کل شورای همکاری خليج فارس، برای ديداری سه روزه از يمن و گفت و گو برای انتقال قدرت در اين کشور روز شنبه وارد صنعا شد.
محمود عباس، رئيس تشکيلات خودگردان فلسطينی، روز شنبه اعلام کرد: در صورت دستيابی به اهداف سياسی اش، از جمله تاسيس دولت فلسطين، از سمت خود کناره گيری می کند. به گزارش خبرگزاری رويترز، وی با اعلام اين مطلب در مصاحبه با يک روزنامه ايتاليايی گفت: زمانی که انتخاب شد، برنامه اش، دستيابی به امنيت بيشتر، توسعه اقتصادی و اجتماعی، آشتی بين فلسطينی ها و استقلال کشور فلسطين بود. آقای عباس گفت: دستيابی به همه اين اهداف در سال جاری امکان پذير است و بعد از آن بازنشسته خواهد شد.
وبسايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی، گزارش داد که مهدی محموديان، زندانی سياسی، که بابت انتشار نامه به رهبر جمهوری اسلامی به ۱۰ روز حبس انفرادی و ۳ ماه ممنوعيت از ملاقات به عنوان حکم تنبيهی مواجه شد، در سلول انفرادی دست به اعتصاب غذای خشک زده است. بر اساس اين گزارش، اين اعتصاب غذای خشک در شرايطی آغاز شده است که آقای محموديان به دليل شرايط ناشی از بازجويی هايش در زندان، نيمی از ريه خود را از دست داده و به بيماری صرع دچار شده است. مهدی محموديان، عضو جبهه مشارکت، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر است که از شهريور سال ۸۸ بدون استفاده از حق مرخصی، زندانی بوده است. وی در نامه اش به آيت الله علی خامنه ای از شرايط زندان رجايی شهر کرج، از جمله خريد و فروش زندانيان برای اعمال جنسی خبر داده بود.
روز یکشنبه، ۲۵ اردیبهشتماه، مصادف با سالگرد نیمقرن فعالیت نهضت آزادی ایران است، و این مناسبت در شرایطی فرا میرسد که هواداران و دوستداران نهضت در ایران نه تنها از گرامیداشت این سالگرد، که حتی از دیدارهای خصوصی، خانوادگی، و دوستانه نیز محرومند. این فرصت را مغتنم شمرده فرازهایی از تاریخ فکری و سیاسی این حرکت مهم تاریخ معاصر ایران را یادآور میشویم.روز یکشنبه، ۲۵ اردیبهشتماه، مصادف با سالگرد نیمقرن فعالیت نهضت آزادی ایران است، و این مناسبت در شرایطی فرا میرسد که هواداران و دوستداران نهضت در ایران نه تنها از گرامیداشت این سالگرد، که حتی از دیدارهای خصوصی، خانوادگی، و دوستانه نیز محرومند. این فرصت را مغتنم شمرده فرازهایی از تاریخ فکری و سیاسی این حرکت مهم تاریخ معاصر ایران را یادآور میشویم. طلوع لیبرالیسم در اروپا و در ایران عهد قاجار و نهضت مشروطه لیبرالیسم به گونه خوشهای از آرای مرتبط با هم در اروپای قرون ۱۷ و ۱۸ تکوین یافت. تاکید بر استقلال فردی در سه سپهر سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی و نیز تعریف نوینی از دولت با ویژگیهای سهگانه محدودیت، شفافیت، و مسئولیت آن در برابر ملت از آن جملهاند. هر یک از بنیانگذاران این نهضت فکری سنگی در شالوده این بنای خجسته کار گذاردند. توماس هابز اصل حاکمیت مردم را، جان لاک حقوق طبیعی شهروندی را، آدام اسمیت ابتکار اقتصادی افراد را، ژان ژاک روسو برابری بنیادین آحاد جامعه را، و مونتسکیو اصل تفکیک قوا را مطرح کردند. مجموعه این آرا شبکه منسجمی از ایدهها را فراهم آورد که در پیروزی نخستین «انقلابهای دموکراتیک» تاریخ بشر یعنی انقلاب ۱۷۷۶ آمریکا و انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه اثری تعیینکننده داشت. طرفه آن که لیبرالیسم در اروپا و آمریکا، و دو قرن بعد از آن در ایران، در صرافت توجیه دینی خود بود. در غرب سخن از این بود که خداوند فرد و جامعه انسانی را آزاد و مستقل خلق و اراده کرده و لیبرالیسم در راستای خلقت انسانها و در مسیر اراده الهی برای سعادت آنها قرار دارد، و در ایران استدلالات عقلی و نقلی اقامه میشد که عدل و رحمت الهی حکومتهای منصف و مصلح انسانی را میطلبد و اسلام فساد قدرتمندان و ستم زورگویان را مخالف سنتهای الهی قلمداد کرده است. میبینیم آرایی که در اروپا در قرون ۱۷ و ۱۸ ظاهر شد موازی نظریاتی بود که در ایران در قرون ۱۹ و ۲۰ در قالب نهضت مشروطه (۱۹۰۵-۱۹۰۹ میلادی) به منصه ظهور رسید. نخستین بانیان و منادیان لیبرالیسم اسلامی روشنفکران فارسی یا آذریزبان بودند که در قففاز، هند و سایر کشورهای نزدیک به ایران سکونت داشتند و آشناییشان با تفکر و فرهنگ غربی سابقه بیشتری از بومیان ایران بود. در این برهه متفکرانی مانند احمد آقایف (۱۸۶۵-۱۹۳۹) و جمالالدین اسدآبادی (۱۸۳۸-۱۸۹۷) قرائتهای بدیعی از لیبرال دموکراسی اسلامی به دست دادند. اما منظمترین و مفصلترین سند فارسی که به دفاع از اصول لیبرالیسم اسلامی اختصاص دارد «تنبیهالامه و تنزیهالملّه» مرحوم محمد حسین نائینی است که در ۱۹۰۹ میلادی و در پاسخ روحانیون استبدادطلب و طرفدار محمدعلی شاه به رشته قلم کشیده شد. در مقدمه این مقاله دلایل متعددی برای سازگاری حکومت مردمسالارانه و مشیت الهی مییابیم، از جمله آن که در عهد غیبت امام زمان وظیفه مردم رفع ستم و غصب حکومت جباران و برپایی حکومت مشروط و محدود است. پیروزی انقلاب مشروطه مقاله نایینی را به مانیفست لیبرالیسم اسلامی تبدیل کرد و سرنوشت ملیگرایی ایرانی و آزادیطلبی اسلامی را به یکدیگر گره زد. دوم: لیبرالیسم اسلامی در عهد پهلوی در دوران حکومت پهلوی اندیشه لیبرالیسم اسلامی در دو مسیر دنبال شد: روحانیون عضو مجلس شورای ملی به پشتگرمی سرمشق آیات عظام خراسانی، مازندرانی، و طباطبایی، با شرکت در انتخابات آزاد در عمل بر سازگاری دموکراسی و تدین صحه نهادند. مدرس (۱۸۷۰-۱۹۳۷) در زمان پهلوی اول و کاشانی (۱۸۸۶-۱۹۶۱) در زمان پهلوی دوم مظهر این گونه اندیشه و عمل سیاسی بودند. با سقوط مصدق در ۱۹۵۳ میلادی دوران روحانیون مستقل مجلسی نیز به سر آمد. از آن پس دانشگاهیانی مانند مهدی بازرگان (۱۹۰۷-۱۹۹۵)، یدالله سحابی (۱۹۰۵-۲۰۰۲) و همفکران حوزوی آنها بودند که اندیشه لیبرالیسم اسلامی را دنبال کردند. رویکرد فکری و دینی بازرگان و سحابی هرچند از ماهیت علمی رشتههای تخصصیشان (ترمودینامیک و دیرینشناسی) مایه گرفته بود، اما همواره با اندیشه و عمل سیاسی ملیگرای آنها نیز عجین بود. این نسل از روشنفکران مسلمان دو دوران کوتاه نسبتاً آزاد در دوره پهلوی یعنی دوران فترت میان دو شاه پهلوی در حین جنگ جهانی دوم و دوران استقلال ملی در زمان مصدق را درک کرد و توانست در برهه دوم نقش عمدهای نیز ایفا کند. برای سهولت تحلیل میتوان تاریخچه لیبرالیسم اسلامی پس از نیمه دوم قرن بیستم را به پنج دوران تقسیم کرد: دوران مقدماتی: ۱۹۴۱-۱۹۵۳ دوران شکلگیری این حرکت بود که در طی آن تحصیلکردگان اروپا به کشور بازگشته، به تدریس در دانشگاههای نوپای ایران پرداختند. مهمترین چالش روشنفکران دینی در این دوران قدرت بلامنازع حزب توده در محیطهای علمی و دانشگاهی بود. در این هنگام روشنفکران دانشگاهی مانند بازرگان و سحابی با روشنفکران حوزوی مانند محمدتقی شریعتی و آیتالله طالقانی به افقهای فکری همانندی نائل شده با تشکیل سه مجمع مدنی تاریخی یعنی «کانون اسلامی»، انجمن اسلامی مهندسین و «انجمن اسلامی دانشجویان» راه جدیدی را در میان اسلام سنتی و تحّزب چپگرای سکولار هموار کردند. در هنگامه ملی کردن صنعت نفت مهندس مهدی بازرگان از سوی مصدق به مدیریت کمیته خلع ید جهت ملی کردن نفت منتصب شد و با کودتای ۲۸ مرداد و سقوط مصدق، دوران نخست لیبرالیسم اسلامی در عهد پهلوی نیز به پایان رسید. دوران بالندگی: این دوران از ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ به طول انجامید. در این دوران جبهه ملی دوم تشکیل شد که همواره با سرکوب دولتی و اختلاف درونی روبهرو بود. کسوف فعالیت سیاسی در این دوران فرصتی برای ارائه روشهای بدیع برای همساز نمودن دین، علم، و سیاست مدرن به دست داد. در این زمان مهندس بازرگان «شرکت انتشار» را که دفتر آن در خیابان باب همایون تهران و میعادگاه همفکران نهضت و جبهه ملی و نیز روشنفکران حوزوی بود تاسیس کرد و بسیاری از آثار خود و همفکرانش را از این طریق به انتشار رسانید. سرانجام در سال ۱۹۶۰ میلادی، در هنگامی که جبهه ملی دوم در نهایت ضعف و انشقاق به سر میبرد بازرگان، سحابی، و همفکرانشان به فکر بنیاد نهادن «نهضت آزادی ایران» افتادند. دوران تشکیل: این دوران از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ میلادی را در برمیگیرد و شاهد اعلام موجودیت نهضت آزادی در ماه مارس ۱۹۶۱ است. ۱۲ عضو موسس نهضت همگی از ملیگرایان لیبرال و نواندیشان دینی بودند. نهضت آزادی از تساهل نسبی دوران نخست وزیری دکتر امینی برای اعلام موجودیت سیاسی خویش استفاده کرد، اما با سقوط دولت او در ۱۹۶۳ غیرقانونی اعلام شد و اکثر رهبران آن بازداشت و محاکمه شدند. در طول ۱۹ ماه فعالیت آزاد، نهضت آزادی به جای ایجاد دفاتر حزبی در کشور و آمادگی برای شرکت در انتخابات، به تشکیل برنامههای سخنرانی عمومی و کارهای فرهنگی پرداخت. «گفتار ماه» عنوان مجموعه سخنرانیهایی از این دوره است که بعداً منتشر نیز شد و در واقع الگویی بود برای حسینیه ارشاد که در دهه بعد از آن به اوج فعالیت خود رسید. نهضت در فعالیتهای انساندوستانه مانند مددرسانی به قربانیان زلزله لار نیز کارایی خود را نشان داد. در این دوران انتشارات درونی نهضت آزادی به مسائلی مانند نقد اختناق سیاسی در ایران و همکاری دولت پهلوی با اسرائیل پرداختند. پس از تعطیل نهضت آزادی، مهندس بازرگان در دفاعیات خود در ۱۹۶۳ به درستی پیشبینی کرد که نهضت آزادی آخرین فعالیت قانونی و غیرمسلحانه منتقد از دولت خواهد بود. در این زمان خفقان سیاسی به حدی رسید که وکلایی که از سران نهضت دفاع کرده بودند خود به محاکمه کشیده شدند. در نتیجه اختناق فراگیر و ناامیدی از فعالیتهای سیاسی در این عصر گروهی از اعضای جوان نهضت «ضد جنبشی» را سازماندهی کردند که به فعالیت مسلحانه متمایل بود و به تشکیل سازمان مجاهدین خلق انجامید. دوران گسترش: این برهه از ۱۹۶۳-۱۹۷۹ به طول انجامید که در طی آن سران نهضت بهتدریج از زندان آزاد شده فعالیتهای علمی، دینی، و سیاسی خویش را از سر گرفتند. در این دوره نسل جوانتر نهضت برای تحصیل و فعالیت سیاسی به کشورهای اروپایی و آمریکا رفته، سازمانهایی مانند «جبهه ملی سوم» و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را در خارج از کشور تشکیل دادند. از جمله دکتر ابراهیم یزدی انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا را بنیان نهاد. در این دوره انشعاب درونی دیگری نیز در نهضت آزادی رخ داد که طی آن برخی از نسل دوم رهبران نهضت مانند مهندس عزتالله سحابی به مواضع اقتصادی چپگراتری روی آوردند و رویکرد غیرانتقادی نهضت به اقتصاد سرمایهداری را مورد انتقاد قرار دادند. این حرکت شباهت دیگری میان لیبرالیسم اروپایی و لیبرالیسم اسلامی را به یاد میآورد، چرا که پیدایش قرائت سوسیالیستی از لیبرالیسم در غرب نیز با تغییر تاکید لیبرالیسم از حقوق فردی به مطالبات جمعی همراه بوده، چنان که هم اکنون در اروپا و آمریکا «لیبرالها» به جهات سیاسی و اقتصادی در برابر محافظهکاران قرار میگیرند. این دوران به آغاز انقلاب اسلامی در ایران گره خورد که در آن سران نهضت آزادی، با آن که نقش عمدهای در شروع انقلاب نداشتند، در به ثمر رساندن آن کارساز بودند. پس از انقلاب، مهندس بازرگان به عنوان نخستین نخست وزیر و دکتر یزدی در سمت نخستین وزیر امور خارجه جمهوری نوپای اسلامی ایران شناخته شدند و سایر اعضای اصلی نهضت نیز در دولت یا در مجلس به خدمت پرداختند. اما دولت بازرگان، چنان که میدانیم، چندان دوامی نیاورد و چند روز پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران استعفا کرد. دوران تجدید: این دوران که در اواخر سال ۱۹۷۹ پس از استعفای دولت بازرگان آغاز شد و هنوز ادامه دارد زمان اعاده هویت حزبی نهضت آزادی به عنوان اپوزیسیون است که بهرغم تضییغات و تهدیدات مداوم دولت جمهوری اسلامی از جمله حبس دبیر کل و بسیاری از اعضا آن همچنان ادامه دارد. در شرایط فعلی، این واقعیت که رهبران هر دو رویکرد نهضت آزادی که در ایران به سر میبرند: دکتر ابراهیم یزدی (دبیر کل فعلی حزب) و مهندس عزتالله سحابی به همراه یاران و اعضای خانوادهشان مشمول مراقبت شدید و محرومیت از همه حقوق سیاسی هستند خود روشنترین دلیل است که خودکامگان تا دندان مسلح ایران خویش را در برابر نهضتی پنجاهساله و مدنی که سرمایهای جز شخصیت رهبران، تاریخ خدمات، و نیروی اندیشههایش ندارد به نهایت آسیبپذیر میبینند. ---------------------------------------------------------------------------------------------- دیدگاههای مطرح شده در این نوشته، الزاماً بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.
به دنبال انتشار گزارشهایی درباره دیدار محمود احمدینژاد و علی لاریجانی در حضور رهبر جمهوری اسلامی، رئیس مجلس شورای اسلامی از حل اختلافها بر سر ادغام وزارتخانهها توسط دولت خبر داده و در عین حال تاکید کرده است، دولت باید شرح حال وزارتخانهها و وزیران جدید را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس ارسال کند.به دنبال انتشار گزارشهایی درباره دیدار محمود احمدینژاد و علی لاریجانی در حضور رهبر جمهوری اسلامی، رئیس مجلس شورای اسلامی از حل اختلافها بر سر ادغام وزارتخانهها توسط دولت خبر داده و در عین حال تاکید کرده است، دولت باید شرح حال وزارتخانهها و وزیران جدید را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس ارسال کند. بیشتر بخوانید: شورای نگهبان: وزیران وزارتخانههای ادغام شده باید از مجلس رای اعتماد بگیرند خداحافظی دولت احمدی نژاد با چهار وزارتخانه و سه وزیر به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی روز شنبه با اعلام این که در حضور رهبر جمهوری اسلامی، با محمود احمدینژاد دیدار کرده، گفته است، مساله ادغام وزارتخانهها در دیدار مطرح شده و این موضوع حل شده است. رئیس مجلس شورای اسلامی درباره این دیدار گفته است: «پایه این دیدار تفسیر شورای نگهبان درباره ادغام وزارتخانهها، ارسال شرح وظایف آنها به مجلس و معرفی وزیران وزارتخانههای جدید بود.» به دنبال بالا گرفتن اختلافها میان مجلس شورای اسلامی و دولت محمود احمدینژاد بر سر قانونی یا غیرقانونی بودن ادغام چند وزارتخانه بدون تصویب مجلس، شورای نگهبان روز چهارشنبه اعلام کرده بود، ادغام وزارتخانهها و ایجاد وزارتخانههای جدید باید به تصویب مجلس رسیده و وزیران این وزارتخانهها نیز باید از مجلس رای اعتماد بگیرند. در این میان علی لاریجانی، که با خبرنگاران در تهران گفت و گو میکرد، در پاسخ به پرسشی در این باره که آیا دولت محمود احمدی نژاد هفته آینده شرح وظایف وزارتخانههای ادغام شده را تقدیم مجلس میکند یاد خیر گفته است: «درباره زمان تحویل آن خبر ندارم، اما آنچه که مسلم است این است که شرح وظایف و حوزه وزارتخانههای ادغامی باید به تصویب مجلس برسد.» این در حالی است که محمود احمدینژاد، روز چهارشنبه سه وزیر کابینه خود را به طور رسمی برکنار کرده و برای وزارتخانههای نفت، صنایع و رفاه سرپرست تعیین کرده است. بر اساس مصوبهای که یکشنبه هفته گذشته از تصویب هیات دولت گذشته بود، قرار است، وزارتخانه صنایع و معادن در وزارت بازرگانی، وزارت نفت در وزارت نیرو، وزارت رفاه و تامین اجتماعی در وزارت کار و وزارت مسکن و شهرسازی در وزارت راه و ترابری ادغام شوند. این در حالی است که به دنبال این اقدام هیات دولت، رئیس و نمایندگان مجلس تاکید کرده بودند که ادغام وزارتخانهها بدون مصوبه مجلس قانونی نیست و وزیران باید به کار خود ادامه دهند. در این میان رئیس مجلس شورای اسلامی در تازهترین اظهارات خود در باره برکناری وزیران توسط رئیس دولت گفته است: «نمیخواهم برای این کار ارزشی قائل شوم؛ اما این کار در جهت مراد ما نیست، اما در نهایت عزل وزرا در حوزه اختیار رئیس قوه مجریه است.» علی لاریجانی، همچنین درباره اختلافها میان دولت و مجلس بر سر این موضوع نیز گفته است: «این گونه مسائل بین دولت و مجلس که در موضوعات تخصصی پیش میآید غیرطبیعی نیست؛ البته نمی خواهم بگویم اختلافنظر در زمینه ادغام وزارتخانهها طبیعی است.» رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین افزوده است: «در قانون اساسی این مساله روشن شده است و باید طبق قانون اساسی عمل کنیم و نظر شورای نگهبان نیز درباره ادغام وزارتخانهها مشخص است، در ضمن تنظیم نحوه ادغام وزارتخانهها برعهده دولت است که این کار انجام شده است؛ بنابراین از نظر ما این مسائل حل شده است.»
تيم فوتبال منچستريونايتد برای نوزدهمين بار، قهرمان فوتبال ليگ برتر انگليس شد. به گزارش خبرگزاری ها، تيم منچستر يونايتد در آغاز هفته سی و هفتم بازی های فوتبال ليگ برتر انگليس به مصاف تيم بلک برن رو ورز، رفت که اين مسابقه با نتيجه يک بر يک مساوی شد. به اين ترتيب، تيم منچستر يونايتد توانست رکورد ۱۸ قهرمانی تيم ليورپول را بشکند.
خبرگزاری ها گزارش دادند که آندری سانيکوف، يکی از مخالفان رئيس جمهوری بلا روس، به پنج سال زندان محکوم شد. آقای سانيکوف، معاون سابق وزير خارجه و يکی از بنيانگذاران منشور ۹۷ در بلا روس، به اتهام برگزاری تظاهرات عليه الکساندر لوکاشنکو، رئيس جمهوری اين کشور، در دادگاه محکوم شناخته شد. وی يکی از هفت نامزد رياست جمهوری سال گذشته بود که در جريان تظاهرات روز ۱۹ دسامبر سال گذشته در شهر مينسک، پايتخت بلاروس، بازداشت شد.
ارتش ترکيه روز شنبه اعلام کرد که نيروهای امنيتی اين کشور، ۱۲ شبه نظامی کرد را پس از عبور از مرز عراق و ترکيه کشتند. به گزارش خبرگزاری رويترز، ارتش ترکيه همچنين گفت که يک سرباز اين کشور نيز بر اثر انفجار مين، کشته شد. اين درگيری روز جمعه و اوايل روز شنبه در استان سيرناک، در جنوب شرقی ترکيه، صورت گرفته بود.
کاخ سفید تأیید کرد که جرج میچل، نماینده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، «به دلایل شخصی» از مقام خود کنارهگیری کرده است. با این حال آقای میچل یادآور شده که همچنان از دیدگاههای باراک اوباما در خاورمیانه حمایت میکند.کاخ سفید تأیید کرد که جرج میچل، نماینده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، «به دلایل شخصی» از مقام خود کنارهگیری کرده است. آقای میچل در نامهای به رئیس جمهور ایالات متحده با اعلام این موضوع یادآور شدهاست که همچنان از دیدگاههای باراک اوباما در خاورمیانه حمایت میکند. جرج میچل ۷۷ ساله که سناتور پیشین ایالات متحده و نیز میانجی مذاکرات صلح ایرلند شمالی است، از سال ۲۰۰۹ و همزمان با روی کار آمدن دولت باراک اوباما، به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در خاورمیانه منصوب شد و در طول دو سال فعالیت خود در این سمت، تلاشهای خود را مصروف به نتیجه رساندن مذاکرات صلح خاورمیانه کرد. گرچه اکنون آقای میچل تصمیم به کنارهگیری از این مقام را در شرایطی اعلام کرد که گفتوگوها میان اسرائیل و فلسطینیها متوقف شده و چشمانداز روشنی در مورد از سر گیری این مذاکرات و دستیابی به صلح خاورمیانه در دست نیست. آقای میچل در نامه اعلام کنارهگیری خود یادآور شده است که در زمان آغاز به کار، پذیرش این مقام را مشروط به آن کرده بود که برای دو سال در آن خدمت کند. جرج میچل همچنین در این نامه تأکید است که قویاً از دیدگاه باراک اوباما در دستیابی به صلحی جامع و فراگیر در خاورمیانه حمایت میکند و از رئیسجمهور آمریکا که به او فرصت داد بخشی از این فرایند باشد، تشکر کرده است. بر اساس بیانیه کاخ سفید باراک اوباما در پاسخ به این درخواست تأکید کرده است که آقای میچل مشارکتی بیحد در تلاش برای دستیابی به صلح خاورمیانه داشته است. آقای اوباما همچنین با تقدیر از خدمات افتخارآمیز جرج میچل، التزام عمیق وی به حل مناقشه و پیشبرد دموکراسی را ستوده است. خدمات جرج میچل در سمت نماینده ویژه در امور خاورمیانه، همچنین مورد تقدیر هلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا قرار گرفته است. آقای میچل که زمانی به عنوان سناتور دموکرات ایالت مین مشغول به خدمت بود، به دلیل تلاشهایش برای برقرار صلح در ایرلند شمالی به همراه بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، نامزد جایزه نوبل صلح شده بود. وی در سال ۲۰۰۰ نیز از سوی جرج بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، به عنوان مسئول کمیسیونی در مورد نزاع اسرائیلی-فلسطینی منصوب شد که گزارش نهایی این کمیسیون بر لزوم توقف شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی تأکید داشت. استعفای آقای میچل از ۲۰ می، سیام اردیبهشت ماه، عملی خواهد شد و در این مدت آن طور که هیلاری کلینتون اعلام کرده است دیوید هیل، معاون جرج میچل، نماینده موقت آمریکا در امور خاورمیانه خواهد بود.
محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران، میگوید که «۷۴ درصد اعدامها در ایران مربوط به قاچاقچیان مواد مخدر» است. وی همچنین اعلام کرده است که دوم دسته اعدامها را اجرای احکام قصاص تشکیل میدهد.محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران، میگوید که «۷۴ درصد اعدامها در ایران مربوط به قاچاقچیان مواد مخدر» است. وی همچنین اعلام کرده است که دوم دسته اعدامها را اجرای احکام قصاص تشکیل میدهد. به نوشته سایت خبرآنلاین، آقای لاریجانی روز جمعه با اظهار این مطلب افزود که «کشورهای غربی نهتنها هیچ کمکی به ایران در مبارزه با مواد مخدر نمیکنند بلکه هر ساله ما را به خاطر این میزان از مجازات قاچاقچیان محکوم میکنند.» سخنان مشاور امور بینالملل رئیس قوه قضائیه، پس از آن بیان میشود که در چند روز اخیر ۱۱ نفر در ایران به جرایم «قاچاق مواد مخدر و تجاوز جنسی» به دار آویخته شدهاند. به گزارش رسانههای ایران، این افراد در زندانهای تنکابن، کرمان، قزوین، و یزد اعدام شدهاند. سه نفر از این عده در ملأ عام در یزد و دو نفر روز شنبه در زندان قزوین به دار آویخته شدند. موج اعدامها در ایران از ابتدای سال جاری میلادی به شدت افزایش یافتهاست و به گزارش خبرگزاری فرانسه و بر اساس گزارشهای رسمی جمهوری اسلامی، از ابتدای سال ۲۰۱۱ تا کنون دست کم ۱۱۹ تن در ایران اعدام شدهاند. به گفته سازمان عفو بینالملل، در کل سال ۲۰۱۰ میلادی ۱۴ تن در ایران در ملأ عام اعدام شدهاند و این رقم تنها با گذشت چهارماه از سال ۲۰۱۱، با موارد مشابه این سال برابری میکند. در سالهای گذشته به ویژه در دوران ریاست محمود هاشمی شاهرودی، رئیس پیشین قوه قضائیه، بخشنامهای صادر شد که اعدام در ملأ عام و حتی انتشار تصاویر آن را در رسانهها ممنوع اعلام کرد و این عمل را تنها با موافقت رئیس قوه قضائیه و بنابر ضرورتهای اجتماعی امکانپذیر دانسته بود. اما این بخشنامه که جنبه قانونی و الزامی ندارد هرگز مورد توجه قرار نگرفت و اعدام در ملأ عام همچنان در جمهوری اسلامی انجام میشود. سیاست احتمالی تسهیل عبور مواد مخدر به اروپا وی درباره سیاست احتمالی «تسامح در ترانزیت بدون رسوب»، یعنی تسهیل عبور مواد مخدر از ایران به اروپا، گفت که «به طور یقین با اتخاذ چنین تدبیری به طور خودکار ۷۴ درصد از نرخ اعدام در کشور ما پایین میآید اما راه قاچاق مواد مخدر به اروپا بسیار هموار خواهد شد.» محمدجواد لاریجانی که در دیدار با معاون وزیر خارجه آفریقای جنوبی در پایتخت این کشور سخن میگفت از کشورهای غربی خواست تا از «روش مرسوم خود در محکوم کردن ایران» دست بردارند و افزود: «ما باید فکر دیگری برای این موضوع بکنیم و مثلاً تسامح در ترانزیت بدون رسوب داشته باشیم.» مقامهای ایرانی پیش از این نیز در مورد سیاست «ترانزیت بدون رسوب» سخن گفتهاند، سیاستی که در صورت اجرا، ایران را در شمار همکاران و حامیان قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر قرار خواهد داد. سازمان جهانی مبارزه با مواد مخدر در تازهترین گزارش خود در بخش ایران مینویسد که ایران یکی از راههای اصلی قاچاق تریاک و مواد مخدر از افغانستان به پاکستان، کشورهای خلیج فارس و اروپاست. نزدیک به ۴۰ درصد مواد مخدر صادر شده از افغانستان یا در ایران به مصرف محلی میرسد یا به روسیه و اروپا صادر میشود.
نرخ تورم در شماری از کشورهای صنعتی و همچنین قدرتهای نوظهور رو به افزایش است. شمار زیادی از نهادها و رسانههای اقتصادی جهان به تازگی درباره خطر بازگشت تورم به اقتصاد جهانی هشدار دادهاند. رادیوفردا در این زمینه با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، گفتوگو کرده است.نرخ تورم در شماری از کشورهای صنعتی و همچنین قدرتهای نوظهور رو به افزایش است. شمار زیادی از نهادها و رسانههای اقتصادی جهان به تازگی درباره خطر بازگشت تورم به اقتصاد جهانی هشدار دادهاند. رادیوفردا در این زمینه با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، گفتوگو کرده است. رادیوفردا: آقای خاوند! در گروه اقتصادهای مهم جهان چه کشورهایی بیش از همه با خطر بازگشت تورم به اقتصاد جهانی روبهرو هستند؟ فریدون خاوند: بعد از سالها این اولین بار است که در بخشی از اقتصاد پیشرفته، تورم تبدیل شده است به یک خطر احتمالی. طی ۳۰ سال گذشته سیاستهای ضد تورمی در این اقتصادها به نتایج درخشانی رسیده بود و نسلهای جدید برخلاف نسلهای بعد از جنگ جهانی دوم عملا تنشهای تورمی را فراموش کرده بودند. این وضع تا اندازهای در حال تغییر است. مثلاً در بریتانیا نرخ تورم به حدود ۴. ۵ درصد رسیده است و امکان این که تا آخر سال به ۵ درصد برسد خیلی زیاد است. برای کشوری که به تورم ۲ درصدی و حتی کمتر عادت کرده بود، حالا ۵ درصد خیلی زیاد است. در منطقه یورو هم نرخ تورم به طور معمول نباید از ۲ درصد بیشتر باشد، اما خیلی از کشورها با این هدف فاصله گرفتهاند. قدرتهای نوظهور از جمله چین و هند و برزیل نیز درگیر تنشهای تورمی هستند. در چین نرخ رسمی تورم ۵. ۵ درصد است و برای مواد غذایی از تورم حدود ۱۱ درصد صحبت میشود. چون این پدیده میتواند به تنشهای اجتماعی منجر شود، مقامات پکن سخت نگران هستند و تلاش میکنند جلوی افزایش قیمتها را بگیرند. چه عواملی خطر بازگشت به تنشهای تورمی را در دنیای صنعتی و در میان قدرتهای نوظهور پیش آورده است؟ در مورد عوامل به وجودآورنده خطر بازگشت تورم دراین کشورها معمولاً بر سیاستهایی تکیه میشود که در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در آمریکا و اروپا و آسیا در پیش گرفته شد برای خروج از بحران و به راه انداختن چرخ فعالیت اقتصادی. دولتها دراین کشورها منابع عظیم مالی را بسیج کردند برای کمک به بانکها و بنگاههای تولیدی بحرانزده. پیامد تزریق این همه نقدینگی در شبکههای اقتصادی، تورمی است که در حال حاضر در اینجا و آنجا پیدا شده است. عامل دوم افزایش قیمت مواد اولیه است، به خصوص نفت و مواد غذایی که به تب قیمتها دامن میزند. از طرف دیگر در چین دستمزدها بالا رفته و این پدیده نیز بر آهنگ تورم تاثیر میگذارد. در تمام این اقتصادها چه پیشرفته و چه نوظهور، بالا رفتن نرخ تورم که البته فعلا محدود است بر قدرت خرید مردم تاثیر منفی دارد و میتواند به جنبشهای مطالباتی منجر شود. آقای خاوند! طبیعی است برای ما مورد ایران خیلی مهم است. افزایش نرخ تورم در کشورهایی که از آنها نام بردید چه تاثیری بر نرخ تورم در ایران دارد؟ نرخ تورم ایران در سطحی است که با ملاکهای بینالمللی قابل مقایسه نیست. همان طور که گفتم بریتانیا از نرخ تورم ۴ تا ۵ درصدی میترسد و چین از نرخ ۶ درصدی. در ایران میانگین نرخ تورم در ۱۰ سال گذشته حتی با آمار رسمی بالای ۱۵ درصد بوده و امسال به پیشبینی صندوق بینالمللی پول به بالای ۲۲ درصد میرسد، چیزی که برای انگلیسیها یا چینیها معادل کابوس است. با این حال میتوان گفت نرخ تورم در سطح جهانی بر نرخ تورم ایران هم تاثیر میگذارد و آهنگ افزایش آن را سریعتر میکند، ولی نرخ تورم ایران عمدتاً ریشه داخلی دارد.
بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب ایران از ۱۴ اردیبهشت آغاز به کار کرد، و امروز شنبه ۲۴ اردیبهشت آخرین روزی است که بازدیدکنندگان میتوانند در مصلای تهران در میان ازدحام حاضران و اتومبیلها به غرفهها سری بزنند، کتابی برگزینند و بخرند. برای آگاه شدن از حال و هوای نمایشگاه امسال به سراغ یک ناشر و یک نویسنده رفتهایم.بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب ایران از ۱۴ اردیبهشت آغاز به کار کرد، و امروز شنبه ۲۴ اردیبهشت آخرین روزی است که بازدیدکنندگان میتوانند در مصلای تهران در میان ازدحام حاضران و اتومبیلها به غرفهها سری بزنند، کتابی برگزینند و بخرند. برای آگاه شدن از حال و هوای نمایشگاه امسال به سراغ یک ناشر و یک نویسنده رفتهایم. اول به غرفه محسن باقرزاده، مدیر انتشارات طوس در نمایشگاه بینالمللی کتاب ایران در تهران، سر میزنیم. رادیوفردا: آقای باقرزاده، فضای امسال نمایشگاه، حال و هوایش چگونه بوده تا حالا؟ محسن باقرزاده: فضایی است بسیار پر ازدحام و پرمراجعه. به جز این که یک کمی از رفاههایی که عبارت از پارکینگ و درهای ورودی بود، اینها کمتر شده است. تنها غرفهها در محل شبستان قرار دارد. شبستان ساختمانی از نظر معماری اسلامی بسیار زیبا ساخته شده، تزئینات زیبایی، ولی سقفها خیلی کوتاه است. جمعیت زیادی که به این شبستان میآیند، باعث آلودگی هوا و سنگینی هواست. به ویژه که تهویهها نمیدانم کار میکند و اگر کار میکند، بسیار جوابگو نیست. فقط هوا زمانی است که درهای ورودی و خروجی باز است. ولی اصلا پاسخگوی هوا نیست. نمایشگاه برحسب حروف الفبا برگزار میشود. هر سال این حروف الفبا... فرض بفرمایید اگر شما در ورودی حرف «آ» شروع شود تا حرف «ی» سال بعد جا را عوض میکنند. یعنی حرف «ی» جای «الف» را میگیرد و همین طور میآید. ولی به ناشرانی که به هر حال میتوانند اعمال نفوذ کنند برای این که جای خوبی قرار گیرند، آن که حرف الف است یک [کلمه] موسسه جلوی اسمش میآید و او میرود در حرف «میم» که جای خوبی است. تعدادشان هم کم نیست و عدهای هستند که در یک فضای بزرگتری که هر سال در همان جا استقرار دارند. هیچ الفبایی هم آنجا شاملشان نمیشود. نسبت به سالهای قبل علاوه بر اینها میزان بازدیدکننده و تسهیلات چه طور است؟ مراجعین بسیار زیاد است و افراد نمیتوانند به راحتی از همه غرفهها دیدن کنند. بعضیها و سازمانهای دانشگاهی که میخواهند کتاب برای کتابخانههایشان بخرند، با فهرستهایی که از قبل تهیه کردهاند و شمارههای غرفه و راهرو را میدانند، به غرفههای مورد نظرشان وارد میشوند. ولی آن چه که مهم است در فضای خارج از شبستان، فضای باز هست و چند پارکینگ که در داخل آنها چادرهایی تعبیه کردهاند، که کتابهای کمکدرسی و کتابهای دانشگاهی میفروشند و کودکان میفروشند، آنها وجود دارد. در یک خیابانی که از ضلع شمالی به جنوبی در ورودی راه است این یک خیابان فکر میکنم عرضاش حدود چهار متر، سه متر و نیم باید باشد، اینجا هم محل عبور عابران پیاده است و هم سواره. سوارهها این طور است که یک سری ماشینهای ون بهشان میگویند، حالت مینیبوس کوچکی دارد که صندلیهای بسیار فاصلههایشان هم کم است، مردم را به طور رایگان از در جنوبی که وارد میشوند میآورد به طرف جلوی شبستان. که آنجا دور میزنند. این کار تعدادشان هم زیاد است و در رفت و آمد هستند که تماشاچیها را جا به جا میکنند. یک کاری که آدم هر آن احساس خطر میکند ولی خوشبختانه اتفاق نیفتاده، این است که آن قدر این ماشینها فاصلههایشان با جمعیت کم است یعنی پشت سر اینها حرکت میکنند و ناگزیر هی بوق زدن و این که راه بتوانند باز کنند بروند مسافران را پیاده کنند و باز سری دیگر سوار کنند و بیایند. عیب برگزاری نمایشگاه را در مصلی گفتید. هنرش چه؟ نکته مثبتی هم دارد؟ البته. هنرش این است که این در مرکز شهر قرار دارد. دسترسی به ایستگاههای اتوبوس که شمال و جنوب و غرب و شرقش هم که به اتوبانها میخورد، رفت و آمد دارند. به مترو دسترسی دارد. هم در شمال و هم در جنوب. این بسیار خوب است. ولی محسنات نمایشگاه بینالمللی که در گذشته نمایشگاه کتاب آنجا برگزار میشد، این بود که در یک فضای دلپذیر بود، دار و درخت داشت، چمنکاری داشت، نیمکت، و فضایی بود که مردم میتوانستند آنجا اطراق کنند، بنشینند، احیانا آنها که برای تماشا آمده بودند، حالت پیکنیکوار داشتند. سالنها سولههایی بود با سقفهای بلند ششهفت متری. اینها جدا از هم با فاصله که در سالنی چه الفبایی و چه دانشگاهی تنظیم شده بود و مردم از یک راه که وارد میشدند از در دیگر خارج میشدند. اگر میخواستند ادامه میدادند به یک سالن دیگر میرفتند و در فضای باز بودند. میگشتند دومرتبه خستگی درمیکردند و دومرتبه میرفتند. این حسنش است آنجا. ولی دسترسی به اتوبان و شلوغی و ترافیک هم مسئله بود. و از مترو هم فعلا خبری نبود. شما ناشر انتشارات طوس هستید. مشکلات ممیزی و سانسور امسال چگونه بود؟ این که دیگر به قول معروف بحث تازهای نیست. این ممیزی و سانسور از دیرباز بوده. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. منتهی در هر دورانی فراز و نشیبهایی داشته. یقینا در این ششهفت سال اخیر خیلی شدیدتر شده. بهویژه روی ادبیات داستانی و بعضی مسائل دیگر سختگیریهایی هست و خود آقایان هم هیچ کتمانی ندارند. میگویند بله ما ممیزی داریم و اعتقاداتمان هست که به هر حال بعضی مسائل وارد کتابها نباشد. بیستم دیماه سال گذشته یک نهاد حکومتی به نام «اندیشکده راهبردی امنیت نرم» انتشارات نی، چشمه، کویر، عطایی، روشنگران، ققنوس و اختران را «برانداز» معرفی کرد. این گونه برخورد روی ارائه یا عدم ارائه کتابهای این ناشران اثر گذاشته؟ این اسامی که شما بردید همین آقایان غرفههایشان در محل برگزاری نمایشگاه وجود دارد. در عوض چند ناشر دیگر نیست. البته بله، اختران و آگه، آگاه نیستند. حالا به میل خودشان یا دقیق اطلاعرسانی نشده یا جلوگیری کردند، من نمیدانم. این گزارشها درست است که مثلا از فروش همه کتابهای علیاشرف درویشیان، نویسنده، جلوگیری شده؟ این را من هم شنیدهام. حالا دیگر ناشرش نمیتواند چاپ کند، ظاهرا یا چاپ کرده و نمیتواند عرضه کند. ولی از ناشر سوال نکردم. تنوع کتابهایی که در این شرایط وجود دارد، آیا برای مراجعین راضیکننده بوده تا حدی؟ مراجعهکنندهها به هر حال به این غرفههایی که اسم بردید رفتند و کتابهایشان را حتما تهیه کردهاند. ولی بحث بر سر این است که هر کدام این کتابهایی که منتشر شده، چقدر با دستنوشته اولیه مترجم یا نویسنده مطابقت دارد. این چیزی نیست که دقیق آدم بتواند پی ببرد و باید با تکتک مترجمان و نویسندههای آنها آدم صحبت کند که خب این کتاب تو را چه قدر سانسور کردهاند؟ از طرفی من دو سال پیش در میزگردی که در محل برگزاری نمایشگاه بود راجع به چاپ و کتاب صحبت میشد، من گفتم این دنیای کامپیوتر کارایی عجیبی میکند. این جوانها هم که با این ذوق و ابتکاراتی که دارند و فرصتهایی که پشت کامپیوتر دارند و جستجو میکنند، خب... حدود صد و پنجاه شصت کتاب در سه سال قبل که اینها مجوز نگرفته بودند، در یک دو تا سیدی فشرده در میدان انقلاب و اطراف آن میفروختند. خب یک چنین وضعی هم هست. یعنی همان کتابهایی که در سانسور بود، آنها در بازار بود. من اینها را عینا گفتم. خود آقایان هم میدانند و پنهان نیست. ولی این قدر گسترده است که نظارت بر تمام اینها گاهی امکانپذیر نیست. نکته مثبت نمایشگاه امسال چه بود؟ چندین سال است که دختران بعد از انقلاب به مراتب از قبل از انقلاب در مورد کار فرهنگی خیلی فعالترند. ما تعداد زیادی از بانوان را میشناسیم و میبینیم که ناشر شدهاند، فروشنده شدهاند. میآیند در غرفهها کمک میکنند و این خیلی خوب است. در گذشته اصلا چنین چیزی نبود. یک دختری بود اگر میرفت درس میخواند بعد هم در خانهاش بود یا جای دیگر. ولی اینها از نظر بازار کار خیلی جای خیلی از آقایان را گرفتهاند. امسال آیا کتابهایی بود که توجه ناقدان را جلب کرد بعد از ارائهاش در نمایشگاه کتاب، یا پیش از آن؟ حالا باید منتظر بود که انعکاسش را در رسانهها آدم بشنود و بخواند. برای این که هنوز من ندیدم که کتابی برای اولین بار آمده باشد که خیلی بحثبرانگیز باشد یا جدید باشد. یا چون مجالی ما نکردیم که بتوانیم از غرفههای همکاران بازدید کنیم و بعد امکان ندارد. چون ازدحام این قدر در این غرفهها زیاد است که گاهی صفهای طولانی میایستند که بتوانند کتاب مورد نظرشان را بگیرند و پولش را پرداخت کنند. پول هم اکثرا به خاطر بانکها با کارت است. گاهی این کارتها آن قدر زیاد شده که گاهی راه نمیدهد. چند دقیقهای باید صبر کنند که این کارتخوانها جواب بدهد. یک چنین مشکلاتی هم هست در کنار این کارهای مدرنیزه شدن کارهای بانکی. چون ازدحام این قدر در این غرفهها زیاد است که خیلی با دشواری بوده. *** برای بررسی کیفیت کتابهای ارائه شده در بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب ایران میرویم به سراغ حسین مرتضاییان آبکنار، نویسنده ۴۴ ساله داستان بلندی به نام «عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک»، نوشتهای عاری از تصویرهای رایج قهرمانهای آماده شهادت، قهرمانانی بدون هیچ ترس و شک درباره پدیده جنگ. برگرفته از تجربههای واقعی نویسنده در دوران جنگ هشتساله ایران و عراق در جامعه سرباز که انتشار کتابش در سال ۱۳۸۵ او را در جایگاه نهایی نامزد جایزه ادبیات دفاع مقدس جای داد. اما با جابهجاییها در وزارت ارشاد مجوز آن باطل شد. از دو مجموعه داستان قبلی او «عکس فرانسوی» از نشر قصه و «کنسرت تارهای ممنوعه» از نشر آگاه هم در نمایشگاه خبری نبود. چون مجوز تجدید چاپ به آنها داده نشده بود. آقای مرتضاییان آبکنار، وضعیت نمایشگاه کتاب امسال در تهران چگونه بود؟ حسین مرتضاییان آبکنار: راستش من یک بار بیشتر نرفتم نمایشگاه. تقریبا شلوغ بود. ولی چند تا از ناشران قدیمی مثل نشر آگاه و اختران غیبت داشتند. گویا نتوانستند بیایند برای نمایشگاه. استقبال مردم طوری که من از دیگران هم شنیدم، از دوستانی که اهل کتاب هستند، میگفتند خیلی راضی نبودند. از کتابها. کتاب جدیدی امسال خیلی درنیامده. ما هر سال نمایشگاه میرفتیم شوقمان این بود که یک کولهبار کتاب بخریم و برگردیم. همیشه هم با کولهپشتی میرفتیم. ولی واقعا فکر میکنم دست خالی برگشتیم اکثر ما. نشر آگاه و اختران را که نام بردید، میدانید که چرا غایب بودند؟ گفتند که مجوز نشرشان باطل شده. دلیلش را نمیدانم، ولی قبلش هم چند ناشر تذکراتی گرفته بودند بابت مسائل ممیزی، ولی خب مثل این که رفع شد آن اشکالی که موجود بود. نشر خوبی بودند اکثر اینها و خوشبختانه در نمایشگاه بودند. هرچند که غرفههایشان کوچک بود. مثل نشر نیلوفر، نشر ققنوس خوشبختانه امسال در نمایشگاه حضور داشتند. ولی خب غرفهشان کوچک بود. مشخصه شیوه اعمال مقررات ممیزی چگونه است اخیرا؟ ناشران کتاب میفرستند برای ارشاد که مجوز بگیرند، یک خرده سختتر شده و گویا با ناشران در واقع این طور برخورد میشود که کتابی را به ارشاد ببرند که خیلی مشکل نداشته باشد یا اصلا مشکل نداشته باشد. یا اگر کتابی مشکل داشته باشد، از منظر وزارت ارشاد خوب این پوئن منفی است برای ناشر. با این اوصاف اینها را بگذاریم کنار، میزان تنوع موجود در عنوانهای کتاب تا چه حد بازدیدکنندگان را جذب نمایشگاه میکند؟ ولله خود من که غرفهها را نگاه میکردم، اولا ناشران دولتی خیلی زیاد بودند. ناشران خصوصی، ناشرانی که با سرمایه خودشان دارند کار میکنند، یک آدمهای کمبضاعت هستند و کتابهای ادبی، فلسفی، کتابهای این گونه که مورد علاقه ما هستند و درمیآورند، اینها بسیار اندکاند. من توی این حروف الفبا که حرکت میکردم، لیستها را که نگاه میکردم اکثر نشرها را من نمیشناختم. نشرهایی بودند که کتابهای خاص در حوزه ادبیات و چیزهایی که خود من علاقه داشتم چاپ میکردند. خیلیهایشان را نمیشناختم. دایره فعالیتشان را نمیدانم چقدر است. از جلوی خیلی از غرفهها رد شدم. ولی فقط حدودا ده تا غرفه بود که من توانستم جلویش بایستم و کتابها را نگاه کنم. کتابفروشیهای بهتری بودند. ولی اکثریتش کتابهایی بودند که هم ناشرانشان فعالیتهای کمی دارند و هم این که فعالیتشان در حوزه نشر آثار دولتی و اینهاست. یعنی کماکان این انتقاد که میشد پابرجاست که در زمینه ادبیات خلاقه و مثلا فلسفه مشکل وجود دارد؟ بله. دقیقا. در واقع یکی از مشکلاتی که داریم این است که ادبیاتی که در داخل تولید میشود، نه صرف ادبیات، تولید فکر یا آثار ادبی داخل اینها معمولا با مشکل... ترجمه مشکلش کمتر است. ولی آثاری که مولفان ایرانی مینویسند، کتابها خیلیخیلی کم گیر میآید و با تاخیر درمیآید. یک وقفه طولانی شده که اصلا خوشایند نیست متاسفانه. یعنی مشکلات بهویژه در زمینه داستان و رمان و شعر است؟ داستان، رمان، شعر، فلسفه و همین طور که پایینتر میآییم کتابهای ترجمه است. رمانهای خارجی، داستانهای خارجی و چیزهایی از این دست. خیلیخیلی امسال میزان این کتابها کم بود در نمایشگاه. کار تجدید چاپی چند تا بود، ولی کار چاپ اول خیلیخیلی کم بود. در دورههای سابق، از سال قبل گرفته تا چهار سال پیش، هشت سال پیش، ده سال پیش، تفاوت محسوسی میبینید؟ خیلی زیاد. هفت هشت ده سال پیش خیلی رونق داشت. میگویم واقعا وقتی ما میرفتیم نمایشگاه کتاب با یک کولهپشتی کتاب برمیگشتیم. میرفتیم و کتابهای جدید میدیدیم. یعنی وارد هر غرفهای که میشدیم، غرفه آشنایی اگر بود سه چهار تا کتاب که تازه درآمده بود را میخریدیم. اما امسال میتوانم بگویم که واقعا تک و توک بود. یعنی با یک مشمع کوچولو هم میشد برگشت خانه. فرصتی پیدا شده که آخرین کتاب خودتان «عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک» در نمایشگاه عرضه شود؟ نه. متاسفانه. این کتاب سال ۸۵ درآمد و سال ۸۶ توقیف شد. خیلی هم ناشر تلاش کرد که توقیف کتاب را از بین ببرد و صحبت کند با ارشاد. دلیلی نداشت برای توقیف کتاب. متاسفانه رایزنی به جایی نرسید. کتاب چاپ سوم توقیف شد. متاسفانه الان در نمایشگاه کتاب هیچ کدام از کتابهای من نیست. دو مجموعه قبلیام هم نیست. هیچ کدام در بازار نیست. ولی میبینم خودم که در راسته خیابان انقلاب زیراکس آن را کنار خیابان میفروشند با قیمت بالاتر. اما خبر جذابتر برای خودم شاید این باشد که ژانویه کتاب من، عقرب، به فرانسه ترجمه شد، پاریس درآمد این کتاب و هفته پیش هم این کتاب به کردی ترجمه شد و درآمد در اربیل، یکی از شهرهای کرد عراق آنجا چاپ شده. آیا علت توقیف آخرش مشخص شد؟ یعنی مثلا عبارات، واژهها یا جملههایی بوده یا کل روحیه کتاب بوده که باعث توقیف شده؟ راستش دلیل توقیف را اصلا نگفتند. ولی عبارت و جمله و پاراگراف نبوده. همان حال و هوای کلی رمان مد نظرشان بوده که توقیف کردند. ولی باز در همان حال وهوای کلی هم به من توضیحی ندادند. فقط تلفنی به ناشر گفته بودند که این کتاب مجوزش را پس بیاورند به وزارت ارشاد که ناشر هم همین کار را کرد. یعنی نگاه غیررسمی و غیر حکومتی به جنگ و نگاهی که از نظر خود شما واقعگرایانهتر بوده؟ من خودم چون سرباز بودم دوران جنگ، نگاه خودم خیلی واقعگرایانه بوده، تجربه شخصی خودم بوده. بعد هم واقعا با دیده احترام نگاه میکنم به اتفاقاتی که در هر مقطع تاریخی در مملکتم میافتد. اما خب نویسندهها و هنرمندان حساسیتهای متفاوتی دارند. ما گاهی اوقات انگشت میگذاریم روی استثناها. گاهی اوقات یک چیزی را خیلی زیر ذرهبین میگیریم و به دیگران نشان میدهیم. این ویژگی یک هنرمند و یک نویسنده است. اما گاهی اوقات چیزی که زیر ذرهبین میرود یا تاکید میشود رویش و یا از نگاه دیگری و زاویه دیگری روایت میشود، با نظرات غالبی که در کل جامعه هست شاید همخوانی نداشته باشد یا برایشان جذاب نباشد. من واقعا دلیلش را نمیدانم. ولی فقط میتوانم بگویم که من خیلیخیلی سعی کردم در این کار خیلی واقعگرایانه به واقعه جنگ نگاه کنم. هر چند که من، یکی دو جا هم گفتهام، رمان من بسترش جنگ است. من در مورد یک انسان در مورد یک آدم قصه نوشتهام. پس زمینه میتواند هر چه باشد. من پسزمینه داستانم را جنگ انتخاب کردهام. ولی واقعا دغدغه من دغدغه یک انسان است. گفتید که کتابتان به فرانسه ترجمه شده، در پاریس به فروش میرسد و همین طور به کردی ترجمه شده، در اربیل منتشر شده. سالها پیش موقعی که کامپیوتر شخصی به بازار آمد در غرب این بحث به شدت باز شد که کار چاپ و نشر و انتشار آسانتر میشود و هرکس برای خودش میتواند یک چاپخانه و یک قطب توزیع داشته باشد. حدود سه دهه پیش. که تازه اینترنت و ایمیل و وبسایت و وبلاگ نبود. با توجه به این که میگویید زیراکس این کتابهایی را که اجازه چاپ نمیدهند در راسته خیابان انقلاب میفروشند، پس این پیشبینی در مورد ایران به ویژه محقق شده؟ این شرایط پیش آمده برای کسانی که میشود گفت دارند از این راه کاسبی میکنند. خود نویسندهها و ناشران و کسان دیگر که صاحب آن اثر هستند این کار را نمیکنند. احتمالا برای آنها جرم هم خواهد داشت. اما کسان دیگری که شاید هیچ ربطی هم به ادبیات و هنر نداشته باشند کتابهایی را که میبینند توقیف میشود، یا کتابهایی که توجه زیادی میشود، زیراکس میکنند با همین تکنیکی که شما گفتید. چون میبینند که کسی به راحتی میتواند در خانه خودش یک دستگاهی بگذارد و این را تکثیر کند. با کیفیت بالا، پایین و همه جوره هست. این خودش یک امکان مثبت است. اما از طرف دیگر هم هیچ حقی به ناشر یا مشخصا به نویسنده تعلق نمیگیرد. من فکر میکنم که شاید الان چند هزار نسخه از کتاب من و دیگران در بازار تکثیر شده و فروخته شده، در حالی که نویسندهای که از این راه دارد امرار معاش میکند و درآمد دارد، صفر خواهد بود. خود کل پدیده مثبت است. یعنی این که ما تکنولوژی داشته باشیم که بتوانیم خیلی سریع و گسترده به چاپ و تکثیر بپردازیم. همان طور که در اربیل عراق اتفاق افتاد. جالب است که کتاب من در عرض دو سه هفته درآمد. یعنی کتاب چاپ دیجیتالی شد با جلد خیلی زیبا و فونت زیبا و خیلی سریع کتاب درآمد و رونمایی شد و من هفته پیش آنجا بودم، کتاب را گرفتم و آمدم. این خودش خب خیلی امکان زیادی است. اما اینجا خود ناشر این کار را نمیکند. یعنی حق ندارد این کار را بکند. یا خود نویسنده. چون این جرم میشود برای نویسنده و ناشر. اما دیگرانی که خیلی مشخص نیست چه کسانیاند، یک مافیای این گونه هم هست که این کتابها را تکثیر میکنند و درآمدهای خوبی هم کسب میکنند. چون کتابها خواهان زیاد دارد. اگر بخواهیم این گفتوگو را با یک نکته مثبت و امیدوارکننده به نمایشگاه نشر و چاپ و کتاب در ایران پایان دهیم، شما چه نکتهای دارید که اضافه کنید؟ نگاه من همیشه مثبت است. من چون خودم هم دانشگاه درس میدهم در دانشگاه هنر، واحد داستاننویسی، سینما تئاتر، داستاننویسی درس میدهم، خودم هم کلاسهایی دارم، کلاسهای خصوصی که برگزار میشود و هر کلاس هم بیست تا سی تا شاگرد هست و ده سالی که تدریس میکنم، شاگردان زیادی داشتم. خوشبختانه میبینم ادبیات دارد راه خودش را میرود. یک مقاطعی هست که حالا یک فشارهایی هست و یک محدودیتهایی هست. اما میبینم با این که کتابها و داستانهایی چاپ نمیشود، اما میبینم که دارد تولید میشود. داستانهای خوبی نوشته میشود. فکر میکنم اینها به هر حال مجال پیدا خواهند کرد و چاپ خواهند شد.
سازمان امنیت داخلی اسرائیل میگوید از آغاز انقلاب مصر به این سو، روند ورود محمولههای راکت و جنگافزار از خاک مصر به درون باریکه غزه، به طرز چشمگیری شتاب گرفته است.سازمان امنیت داخلی اسرائیل میگوید از آغاز انقلاب مصر به این سو، روند ورود محمولههای راکت و جنگافزار از خاک مصر به درون باریکه غزه، به طرز چشمگیری شتاب گرفته است. براساس سندی که «شباک»، سازمان امنیت داخلی اسرائیل، به تازگی تدارک دیده است، در نتیجه انقلاب مصر، وضعیت حاکم بر مرزهای مصر با باریکه غزه به «هرج و مرج» کشیده شده و در نبود هیچگونه نظارتی، روزانه محمولههای بزرگ ساز و برگ نظامی برای تشکلهای مسلح فلسطینی وارد غزه میشود. «شباک» میگوید که در چنین هنگامه بحرانی، خطر برای اسرائیل «به شدت افزایش یافته است» و قاچاقچیان سلاح و «بلد راهها»ی محلی در نبود قوای پلیس و مرزبانی مصری، به سهولت محمولههای قاچاق سلاح را وارد غزه میکنند. بر اساس این سند، شمار راکتهایی که در ماههای اخیر از صحرای سینا وارد باریکه غزه شده، چند برابر افزایش یافته است؛ راکتهایی که در صنایع نظامی کشورها ساخته شدهاند و برد طولانیتری دارند و لذا از قدرت تخریبی بالاتری برخورداراست. حماس، جهاد اسلامی فلسطین و سایر تشکلهای مسلح فلسطینی در گذشته به سختی به راکتهای ساخت صنایع کشورها دسترسی داشتند و به همین دلیل، بیشتر راکتها را در کارگاههای محلی در غزه، و با وسایل نسبتاً ابتدایی میساختند. سازمانهای مسلح فلسطینی اخیراً تأیید کردهاند که راکتهایی با برد طولانیتر در اختیار دارند که میتواند شهرهای دورتری در اسرائیل را هدف قرار دهد. هنگامی که دو ماه پیش سازمان جهاد اسلامی فلسطین راکتی با برد طولانیتر به سوی شهرهای اسرائیل شلیک کرد، حماس که حاکم بر باریکه غزه است، از جهاد اسلامی فلسطین به دلیل «برملا کردن زود هنگام» تواناییها و زرادخانه جدید شبه نظامیان غزه به سختی انتقاد کرد و گفت این راکتها میبایست اسرائیل را در رخدادهای احتمالی آتی «غافلگیر» میکرد. اما حماس خود نیز در حملات راکتی اواخر مارس و اوائل آوریل امسال، از راکتهای ویژه روسی ضد تانک، در حمله به یک اتوبوس مدارس اسرائیلی استفاده کرد، که این امر نشان داد چنین راکتهای پرقدرتی وارد باریکه غزه شده است. سند «شباک» میگوید از زمان انقلاب مصر، راکتهای زیادی که ساخت صنایع کشورهاست، همراه با بیش از هزار قبضه خمپاره و نیز راکتهای ویژه ضد تانک، هزاران تن مهمات ساخت صنایع کشورها و نیز مقادیر چشمگیری مواد اولیه برای ساخت جنگافزار وارد غزه شده است. حکومت پیشین مصر در امر مرزبانی با نوار غزه، حساسیت زیادی نشان میداد و ازجمله در دو سال اخیر با احداث جداره فولادی زیرزمینی مانع از کار تونلهای زیرزمینی حفر شده از سوی فلسطینیها در امر قاچاق مهمات میشد، هرچند که این نظارت کامل نبود و همواره تلاشهای مصر در مقابله با قاچاقچیان سلاح ادامه داشت. هیئت حاکمه انقلابی مصر دو هفته پیش نیز تصمیم گرفت که مرز زمینی خود با غزه را برای همیشه بگشاید؛ تصمیمی که اسرائیل را به شدت نگران کرده است. اسرائیل میگوید اگر تشکلهای مسلح فلسطینی در سالهای اخیر تلاش میکردند که از راه تونلها جنگافزار وارد غزه کنند، اکنون با باز بودن همیشگی مرز رفح، بین غزه و مصر، میتوانند به سهولت مهمات مورد نیاز خود را وارد این باریکه کنند. سند شباک میگوید تمرکز مسئولان در مصر بر تثبیت پایههای حکومت کشورشان پس از انقلاب، موجب شده که صحرای سینا به جولانگاه قاچاقچیان مهمات برای فلسطینیها تبدیل شود. ارتش اسرائیل در عملیات گسترده نظامی «سرب مذاب» در ژانویه و فوریه ۲۰۰۹ مراکز تسلیحاتی و انبارهای مهمات حماس و جهاد اسلامی فلسطین را تقریباً منهدم کرد؛ امری که موجب شد که این دو سازمان عمده فلسطینی بیشترین تلاش خود را پس از آن عملیات، متوجه بازسازی توان از دست رفته خود کنند. حماس و جهاد اسلامی فلسطین آشکارا گفتهاند که به دلیل موفقیت اسرائیل در ساخت سیستم دفاعی «گنبد آهنین» که راکتهای شلیک شده از غزه را شکار میکند، این سازمانها باید هرچه سریعتر راکتها و موشکهای ساخت صنایع کشورها را به دست آورند. سیستم هوشمند «گنبد آهنین» که ارتش اسرائیل آن را در دو ماه اخیر در شهرهای جنوبی اسرائیل مستقر کرد، موفقیت بزرگی داشته است؛ سیستم هنگامی که تشخیص میدهد راکتی به سوی مراکز جمعیتی میرود، آن راکت را منهدم میکند اما اگر تشخیص دهد که راکت در فضای باز یا آب دریا سقوط میکند، لزومی به مقابله نمیبیند. در نتیجه این سیستم هوشمند اسرائیلی، صدها راکتی که حماس و سایر تشکلهای مسلح در اواخر مارس و نیمه نخست آوریل به سوی شهرهای اسرائیل شلیک کردند، هیچ تلفات یا جراحت جانی به اسرائیلیها وارد نکرد. «شباک» میگوید که جمهوری اسلامی ایران برای رساندن هرچه بیشتر ساز و برگ نظامی به فلسطینیهای غزه تلاش میکند و سران تهران عجله دارند که از راه بهبود مناسبات تهران- قاهره نیز رد پای ایران را در مصر، جهت تقویت امکان رساندن راکت و تسلیحات برای شبه نظامیان غزه محکم کنند. بر اساس سند «شباک»، بیشترین راکتها و محمولههای نظامی برای حماس و جهاد اسلامی فلسطین از سوی سپاه پاسداران ایران ارسال شده است. ایران محمولهها را در ابتدا به سودان میفرستد، و سپس محمولهها از طریق زمینی از سودان وارد مصر میشود و با رسیدن به صحرای سینای، با کمک «بلد راهها» که همگی اعراب بادیهنشین هستند، جنگ افزارها به مقصد نهایی خود؛ غزه میرسد. اسرائیل دستکم یک بار در سال ۲۰۰۹ در بمباران گسترده هوایی در شرق سودان، کاروانهای متعدد زمینی قاچاق سلاح برای حماس را منهدم کرد؛ امری که حکومت سودان در آن زمان در برابر آن سکوت کرد. زمانی که ماه گذشته حمله هوایی مشابهی از سوی جنگندههای یک کشور ناشناس در حوالی «پورت سعید» تکرار شد، وزیر خارجه سودان برای نخستین بار هدف قرار گرفتن کشورش را تأیید کرد هرچند که جزئیاتی از آن را اعلام نکرد. حزبالله لبنان نیز علناً تأیید کرده است که در کمکرسانی به شبه نظامیان فلسطینی از طریق خاک مصر همواره فعال بوده است؛ در زمان حکومت حسنی مبارک، باند بزرگی از نیروهای اعزامی حزبالله به مصر، به رهبری سامی شهاب کشف شد که در این راستا تلاش کرده بود. حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در آن زمان بلافاصله، اعزام سامی شهاب با چنین مأموریتی به مصر را تأیید و تأکید کرد که به حمایت از «مقاومت فلسطین» افتخار میکند. سامی شهاب و باند حزبالله که در مصر به حبس محکوم شدند، در نخستین روزهای انقلاب مصر در فوریه امسال، توسط نیروهای اعزامی ویژه حزبالله، از زندان مصر فراری داده شدند و به لبنان بازگشتند، و سامی شهاب پس از چند روز در کنار حسن نصرالله در یک آیین علنی سازمان حزبالله در بیروت شرکت کرد. حماس و جهاد اسلامی فلسطین در حالی برای تقویت قوای تسلیحاتی خود بشدت در تقلای دائمی هستند، که دو هفته پیش آنها سند آشتی ملی را با جنبش فتح امضا کردند. اما یووال دیسکین، رئیس شباک، چهارشنبه گفت که هیچ نقطه مشترکی میان فتح و حماس وجود ندارد و احتمال آشتی واقعی میان این دو جنبش فلسطینی صفر است. به گفته او، حماس به خاطر هدفهای دراز مدت، به این آشتی ظاهری تن در داده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل هم دو هفته پیش گفت که هدف حماس این است که به زودی کرانه باختری را نیز کنترل خود در آورد و این منطقه را به «شعبه سوم ایران، پس از لبنان و باریکه غزه»، تبدیل کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی باردیگر از سرنوشت دوروتی پَروَز، خبرنگار ایرانی - آمریکایی شبکه الجزیره ابراز بی اطلاعی کرد. سفارت سوریه درواشنگتن روز چهارشنبه گفته بود دوروتی پروز، روز اول ماه مه، با پرواز خطوط هوایی کاسپین همراه کنسول ایران در دمشق به تهران فرستاده شده است. به گفته سفارت سوریه در واشنگتن، این خبرنگار که تابعیت کانادایی نیز دارد، با گذرنامه ایرانی که تاریخش گذشته بوده، روز 29 آوریل با عنوان گردشگری وارد دمشق شده بود.
در تازهترین دور از کشاکش دولت و مجلس بر سر ادغام وزارتخانهها، محمود احمدینژاد سه وزیر کابینه را برکنار کرد تا راه را برای تشکیل وزارتخانههای جدید آن گونه که دولت برنامه آن را داشت، هموار سازد. اقدامی که احمد توکلی آن را خلاف مصالح ملی خوانده است.در تازهترین دور از کشاکش دولت و مجلس بر سر ادغام وزارتخانهها، محمود احمدینژاد سه وزیر کابینه را برکنار کرد تا راه را برای تشکیل وزارتخانههای جدید آن گونه که دولت برنامه آن را داشت، هموار سازد. بیشتر بخوانید: شورای نگهبان: وزیران وزارتخانههای ادغام شده باید از مجلس رای اعتماد بگیرند خداحافظی دولت احمدی نژاد با چهار وزارتخانه و سه وزیر رئیس دولت دهم که پیشتر همزمان با رأی عدم اعتماد به وزیر وقت راه و ترابری، وزیر مسکن را به سرپرستی وزارت راه برگزیده بود، هفته گذشته با اعلام برنامه ادغام این دو وزارتخانه و نیز شش وزارتخانه دیگر، با سه وزیر کابینه خداحافظی کرد تا به این شکل تعداد وزارتخانههای دولت با از ۲۱ عدد با ۱۷ عدد کاهش یابد. این تعداد بدون احتساب وزارت ورزش و جوانان که اکنون دولت مکلف به تشکیل آن است، با تکلیف قانون برنامه پنجم برای کاهش وزارتخانهها برابری میکند. اما خداحافظی محمود احمدینژاد با مسعود میرکاظمی، صادق محصولی و علیاکبر محرابیان که به ترتیب تصدی وزارتخانههای نفت، رفاه و تأمین اجتماعی، و صنایع و معادن را برعهده داشتند، با واکنش منفی مجلس روبهرو شد، چرا که مجلس تشکیل وزارتخانههای جدید را پیش از تصویب لایحه آن در مجلس، غیرقانونی میدانست. صادق محصولی که در انتخابات بحثبرانگیز خرداد ۸۸ مسئول برگزاری انتخابات بود، از جمله وزیرانی است که در نیمهراه دولت دهم از همراهی کابینه باز مانده است دولت میخواست که کاهش تعداد وزراتخانهها را از طریق ادغام دو به دو در وزارتخانههای نفت و نیرو، صنایع و بازرگانی، راه و مسکن، و رفاه و کار، دنبال کند و از این رو مجید نامجو، مهدی غضنفری، علی نیکزاد و عبدالرضا شیخالاسلامی سرپرستی چهار وزارتخانه حاصل از ادغام را بر عهده گرفتند. اما مجلس بر غیرقانونی بود این اقدام پافشاری کرد و اعلام کرد که از نظر دستگاه قانونگذاری، کابینه همچنان ۲۱ وزیر دارد و وزرا حق دخل و تصرف در وزارتخانههای دیگر را نخواهند داشت. در میان شورای نگهبان نیز در پاسخ به استفسار مجلس در مورد ادغام این وزارتخانهها، بر نظر مجلس صحه گذاشت و با تأکید بر لزوم ارائه لایحه ادغام وزارتخانهها به مجلس، تصریح کرد که در صورت تشکیل وزارتخانههای جدید، وزیرانی که تصدی این وزارتخانهها را برعهده میگیرند باید از مجلس رأی اعتماد کسب کنند. اکنون دولت برای خروج از بنبست اختلافات با مجلس، راه دیگری را برگزیده و محمود احمدینژاد تصمیم گرفته است که با برکناری سه وزیر مورد نظر خود و انتصاب سرپرست برای وزارتخانههای نفت، صنایع و رفاه، شرایط ادغام وزارتخانههای جدید را فراهم سازد. در حکمی که خطاب به سه وزیر برکنار شده صادر شده است، آمده است که «در اجرای ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم مصوب مجلس شورای اسلامی» مسئولیت آنها در وزارتخانههای تحت امر پایان میپذیرد. در این حکم همچنین به مصوبه هیئت وزیران در مورد ادغام وزارتخانهها اشاره شده است. این موضوع با واکنش احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس روبهرو شده و آقای توکلی عزل این سه وزیر را مغایر با مصالح ملی خوانده است. آقای توکلی وجه مشترک سه وزیر برکنار شده را اختلاف با «چهره مشهور، منحرف و مسئلهدار دولت» خوانده و افزوده است که اگر مجلس در تعطیلات به سر نمیبرد قطعاً با این موضوع برخورد میکرد. صدور حکم برکناری سه وزیر کابینه در حالی است که منابع خبری روز جمعه از برگزاری جلسه مشترک رؤسای قوای مققنه و مجریه برای حل بحران ادغام وزارتخانهها خبر داده بودند و گزارشهای حاکی از آن بود که با پذیرش نظر مجلس از سوی دولت، هر سه وزیر برکنار شده به کابینه بر میگردند. منابع خبری همچنین از احتمال معرفی سرپرست برای وزارتخانههای نفت، صنایع و رفاه تا زمان تعیین تکلیف پروژه ادغام وزارتخانهها خبر دادهاند. علاوه بر این مهر در گزارشی، با بررسی سناریوهای مختلف برای سرپرستی وزارتخانهها بیوزیر، با استناد به نقل قولی از محمود احمدینژاد، از این احتمال خبر داده که رئیس دولت خود سرپرستی هر سه وزارتخانه را بر عهده گیرد.
یازده نفر در ایران به جرایم قاچاق مواد مخدر و تجاوز جنسی در چند روز اخیر به دار آویخته شده اند. به گزارش رسانه های ایران، این افراد در زندان های تنکابن، کرمان، قزوین، و یزد اعدام شده اند. سه نفر از این عده در ملاء عام در یزد و دو نفر امروز در زندان قزوین به دار آویخته شدند.
ناتو می گوید ساختمان مورد حمله آن در شهر بریُقه لیبی، یکی از مراکز فرماندهی عملیات ارتش لیبی بوده و نمی تواند ادعای دولت لیبی را درباره کشته شدن عده ای از امامان مساجد در این حملات تایید کند. دولت قذافی امروز گفته بود در حمله ناتو به محل گردهم آیی عده ای از امامان مساجد در بُریقه، یازده تن از آنها کشته شدند. دولت لیبی می گوید این عده می خواسته اند برای برقراری صلح دعا کنند. .
مشاور امنیت ملی اوباما با اشاره به «شکافهای فزاینده در حکومت ایران» گفت که این حکومت «ضعفها و آسیبپذیریهای بسیاری دارد» و افزود سیاستی که ایران دنبال میکند عامل تبدیل یک تمدن بزرگ به کشوری منزوی است.تام دونیلون، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، گفت که حکومت ایران «ضعفها و آسیبپذیریهای بسیاری دارد» و « شکافهایی که در میان طبقه حاکم ایران رو به گسترش است»، موضوع اعتماد بنفس حکومت ایران در تعامل با دنیای خارج را زیر سؤال میبرد. آقای دونیلون همچنین با اظهار اینکه سیاستی که حکومت ایران دنبال میکند «باعث شده تا یک تمدن و مردم بزرگ تبدیل به کشوری منزوی شود» گفت که اگر حکومت ایران به تعهدات خود تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای عمل کند میتواند «به امنیت و رفاهی که شایسته یک ملت بزرگ است دست یابد.» مشاور امنیت ملی اوباما افزود که در آن صورت حکومت ایران «میتواند به مردم ایران اعتماد داشتهباشد و بگذارد تا حق و حقوق آنها شکوفا شود، چراکه ایرانیان وارث تاریخی چشمگیر هستند.» آقای دونیلون روز پنجشنبه در «مؤسسه تحقیقاتی خاور نزدیک واشنگتن» در مورد مسائل خاورمیانه سخنرانی کرد که متن این نطق عصر جمعه به وقت واشینگتن در وبسایت کاخ سفید انتشار یافت. مشاور امنیت ملی باراک اوباما در سخنرانی خود اظهار داشت: «الگوی مورد نظر حکومت ایران، همانند الگوی القاعده، فاقد چشماندازی است که با عصر ما سازگاری داشته باشد. این الگو به هیچ عنوان با گرایشهای بهار عرب همراستا نیست.» وی در مورد حکومت ایران افزود: «مشاهده ما این است که از زمان انتخابات سال ۲۰۰۹، تمرکز رژیم به شدت به مسائل داخلی، یعنی خاموش کردن معترضان و حفظ بقای خود، جلب شدهاست؛ و همانطور که انتظار میرفت اکنون شکافهایی را میبینیم که در طبقه حاکم رشد میکند، و این کشمکشی است که هیچ ارتباطی به برآورده کردن نیازها و آمال مردم ایران ندارد.» آقای دونیلون اضافه کرد: «این مسئله همچنین این سؤال اساسی را پیش میآورد که آیا ایران از اعتماد بنفس کافی برای تعامل با جهان خارج برخوردار است؟ تعاملی که چشمانداز آن به آنها پیشنهاد شده و بسیار نیز به سود مردم ایران است.» وی ادامه داد: «همانگونه که رئیس جمهور [آمریکا] به رهبران ایران گفتهاست، ما میدانیم شما با چه چیزی مخالفید، حال به ما بگویید با چه چیزی موافقید.» مشاور امنیت ملی ریاستجمهوری آمریکا در سخنرانی خود در واشینگتن گفت: «اشتباه نشود، ما از جاهطلبیهای منطقهای رژیم ایران کاملاً باخبریم. میدانیم که آنها تلاش خواهند کرد از این دوره پرتلاطم بهرهبرداری کنند و گوشبهزنگ خواهند بود، اما باید یادمان باشد که ایران ضعفها و آسیبپذیریهای بسیاری دارد.» «چهار ویژگی الگوی ایران » مشاور امنیت ملی باراک اوباما برای «الگوی ایران» چهار مشخصه برشمرد. به گفته وی مشخصه اول عبارت است از «یک اقتصاد فاسد، منزوی و دچار سوءمدیریت که امید کمی برای آینده بهتر به نسل جوان ارائه میدهد. اقتصادی که به طور فزاینده در خدمت سرویسهای امنیتی همچون سپاه پاسداران و نخبگان قرار میگیرد و نه در خدمت مردم ایران.» تام دونیلون به عنوان ویژگی دوم این الگو از مسئله حقوق بشر نام برد. وی گفت که مشخصه دوم الگوی ایران عبارت است: «دریغ کردن حقوق اولیه انسانی یعنی حق آزادی بیان از شهروندان، همان آزادیهایی که مردم در سراسر خاورمیانه آمادهاند برای رسیدن به آن از جان خود مایه بگذارند.» آقای دونیلون ویژگی سوم را اینگونه توصیف کرد: «یک رهبری سیاسی که تمرکزش بر حفظ حکومت به هر قیمت ممکن است، ازجمله از راه خشونت علیه شهروندان خود، و این به جای آن که در راه ترقی شهروندان خود کوشش کند.» مشخصه چهارمی که این مقام آمریکایی از آن نام برد مسئله انزوا است. وی اظهار داشت که حکومت ایران سیاستی را پیگیری میکند «که باعث شده تا یک تمدن بزرگ و مردم بزرگ تبدیل به کشوری منزوی شوند، کشوری که به به طور فزاینده از تعامل ابتدایی با بقیه جهان ناتوان شدهاست.» وی در ادامه افزود: «بنابر این جای تعجب نیست که جهانبینی ایران شباهتی با جنبشهای مردم در خیابانهای تونس، قاهره، بنغازی و درعا ندارد. رهبران ایران میکوشند که خود را الهامبخش این تظاهرات معرفی کنند ولی دورویی آشکار آنها بر این مدعا خط بطلان میکشد: آنها برای دیگران درخواست عدالت میکنند و در همان حال درخواستهای مردم خود را سرکوب میکنند.»
به گفته شاهدان در شهر تَعِز یمن، در تیراندازی افراد مسلح به سوی تظاهر کنندگان در روز شنبه، دستکم هفت تن زخمی شدند. معترضان در یمن خواستار کناره گیری علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری هستند و تظاهرات موافقان و مخالف او ماه هاست که ادامه دارد.
گزارش ها حاکی است در ادامه عملیات ارتش سوریه برای سرکوب معترضان، سه نفر در شهر تل کلخ، در منطقه حمص کشته و عده ای زخمی شده اند . عملیات ارش سوریه پس از شهرهای درعا و بانیاس، در این منطقه ادامه دارد. روز جمعه هشت نفر در تظاهرات در چند شهرسوریه کشته شده بودند.
گزارش ها حاکی است عملیات ارتش سوریه برای سرکوب معترضان پس از شهرهای درعا و بانیاس، در شهر تل کلخ ادامه دارد. روز جمعه هشت نفر در تظاهرات در چند شهرسوریه کشته شدند. عدنان حسن، وزیر اطلاعات سوریه روز جمعه گفته بود که در چند روز آینده، گفت و گوی ملی در این کشور آغاز خواهد شد. گروههای حقوق بشری شمار کشته شدگان در سوریه را تا کنون بیش از 750 تن اعلام کرده اند.
به دنبال فراخوان فعالان دانشجویی برای برگزاری اعتراض سراسری در ۲۵ اردیبهشتماه، روزنامههای شنبه ایران ضمن انتشار گزارشهایی از برگزاری مانور نیروهای بسیج تهران، خبر دادهاند که فرمانده نیروی انتظامی در اظهاراتی تهدیدآمیز گفته است «با تمامى قوا» با تجمع سبزها برخورد خواهد شد.به دنبال فراخوان فعالان دانشجویی برای برگزاری اعتراض سراسری در ۲۵ اردیبهشتماه، روزنامههای شنبه ایران ضمن انتشار گزارشهایی از برگزاری مانور نیروهای بسیج تهران، خبر دادهاند که فرمانده نیروی انتظامی در اظهاراتی تهدیدآمیز گفته است «با تمامى قوا» با تجمع سبزها برخورد خواهد شد. «اظهارات احمد جنتی علیه جریان انحرافی» درون دولت، به ویژه تاکید وی بر «توزیع پول از سوی جریان انحرافی با مقاصد انتخاباتی»، بازتاب گستردهای در روزنامهها داشته است. «تهدید کارمندان و دانشجویان به تسویه و اخراج به خاطر بیحجابی یا مخالفت» و پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص رسیدن «نرخ تورم تا سالگرد حذف یارانهها به ۴۰ درصد» از دیگر عناوین روزنامههای ۲۴ اردیبهشتماه است. مانور بسیج و تهدید فرمانده نیروی انتظامی پس از فراخوان دانشجویان روزنامههای ابرار، مردمسالاری و کیهان اظهارات تهدیدآمیز فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده سپاه ویژه تهران بزرگ درباره برخورد با تجمع احتمالی سبزها را منتشر کردهاند. به دنبال فراخوان فعالان دانشجویی اغلب دانشگاههای ایران «برای برگزاری اعتصاب سراسری و اعتراض همزمان در روز ۲۵ اردیبهشت»، روزنامه ابرار در تیتر نخست شماره ۲۴ اردیبهشت اظهارات تهدیدآمیز اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، درباره «برخورد با تجمع سبزها در ۲۵ اردیبهشت» را منتشر کرده و از قول وی نوشته است که «نیروى انتظامى با تمامى قوا براى هر حرکتى از سوى فتنهگران آماده است». به نوشته این روزنامه، اسماعیل احمدی مقدم با اشاره به فراخوان فعالان دانشجویی دانشگاههای مختلف برای برگزاری اعتصاب سراسری و اعتراض همزمان در روز ۲۵ اردیبهشت، گفته است که «من تصور نمى کنم که اتفاقى در آن روز بیفتد، اما در هر صورت براى احتمالات حداقلى ما تمهیدات و تدابیر لازم را اندیشیدهایم». فرمانده نیروی انتظامی با این ادعا که «فتنه سبز در حال خاموش شدن [است] و اصولا این گروه ظرفیت اجتماعى خود را از دست داده» گفته است که «اعلامیه و بیانیههاى این گروه در فضاى مجازى و در خارج از کشور توسط گروهها و افراد معاند نظام برنامهریزى و به نام گروههاى خاص و اشخاص در کشور منتشر مىشود». به نوشته ابرار، فرمانده نیروی انتظامی رویکرد اصلى نیروى انتظامى برای برخورد با تجمعهای احتمالی فعالان جنبش سبز را «پیشبینى حداکثرى» برای تجمعهای «حداقلى» عنوان کرده و گفته است که با تمام قوا برای برخورد با تجمع سبزها آماده است. روزنامه مردمسالاری از «هشدار فرمانده سپاه تهران نسبت به ادامه فتنه در سال ۹۰» خبر داده و نوشته است که «حسین همدانی، فرمانده سپاه تهران، در مراسم رزمایش بزرگ فاطمیون» اعضای بسیج در تهران با بیان این که «فتنه ۸۸ در اردوگاه و قرارگاه شیاطین طراحی شد» گفته است که «آنها امید بسته بودند که در این فتنه و توطئه کار را تمام کنند آخر کار را نیز طراحی کرده بودند» اما «بسیجیان توطئه را با شکست مواجه کردند». به نوشته این روزنامه، فرمانده سپاه تهران همچنین گفته است که «در فتنه داخلی آسیبپذیریم». به نوشته روزنامه کیهان، حسین همدانی طی سخنانی در جریان مانور بسیج با تاکید بر این که «بسیجیان اجازه انحراف جریان انقلاب را نخواهند داد» گفته است که مانور «فاطمیون» در تهران «پیام دارد و پیامش عملی است، نه شعاری». فرمانده سپاه تهران بزرگ همچنین درباره نقش بسیج در سرکوب اعتراضات سال ۸۸ و سال ۸۹ گفته است که «کارنامه بزرگتر بسیجیان نسبت به دفاع مقدس، جنگ ۸ ماهه علیه فتنه ۸۸ بود» و چون «فتنه در سال ۸۹ نیز ادامه داشت، بسیجیان در این سال هر ۱۱ روز یک ماموریت انجام دادند و تحلیل دشمن این بود که بسیجیان خسته میشوند در حالی که آنها پیروز میدان بودند». بازتاب اظهارات جنتی علیه جریان انحرافی نزدیک دولت اظهارات احمد جنتی، امام جمعه موقت تهران، درباره جریان انحرافی در دولت بازتاب گستردهای در روزنامههای شنبه ایران داشته و روزنامههای روزگار، رسالت، و جمهوری اسلامی از قول وی خبر دادهاند که «جریان انحرافی با مقاصد انتخاباتی در میان مردم پول توزیع میکند». روزنامه روزگار با تیتر «پول توزیع میکنند و به آمریکا چراغ سبز نشان میدهند» از قول احمد جنتی نوشت که «جذب و توزیع برخی پولها توسط این گروه از چشم مردم پوشیده نیست، لذا اگرچه امروز طبق مصلحت مردم چیزی نمیگویند اما در صورت لزوم به حساب اینها خواهند رسید». به نوشته این روزنامه، دبیر شورای نگهبان با تاکید بر این که جریان انحرافی در دولت مقاصد انتخاباتی دارد، گفته است که «پر و بال آنها در حال قیچی شدن است و خیال نمیکنم بتوانند خیلی دوام بیاورند». به نوشته روزنامه رسالت، احمد جنتی در خطبه دوم نماز جمعه ۲۳ اردیبهشت تهران ضمن بر شمردن «حوادث تلخ انقلاب اسلامی» بدون ذکر نام محمود احمدینژاد گفته است که «در دورههای گذشته که برخی ارزشها در حال فراموشی بود، فردی که خیلی هم شناخته شده نبود پیدا شد و از ارزشهایی که مردم جانشان را برای آن فدا کرده بودند دم زد» و البته تاکید کرد که ««آنها باید بدانند که مردم به غیر از امام خمینی و امام خامنهای با هیچ کس عقد اخوت نبستهاند» و «هر فردی اگر پای خود را کج بگذارد حمایتهای مردمی نیز از میان میرود». دبیر شورای نگهبان همچنین گفته است که «اینها از یک طرف روی خوش به آمریکاییها و بیگانگان نشان میدهند و از طرفی ادعای تشرف به خدمت حضرت ولی عصر را دارند؛ کسی را عزل میکنند و میگویند امام زمان گفته شما را اینجا قرار دهیم». روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای با عنوان «بازگشت به قانون» درباره شرایط فعلی و به ویژه اختلافات درونی جناح حاکم به قانونشکنی مقامهای دولتی اشاره کرده و نوشته است که «واقعیت تلخی که نمیتوان از کنار آن عبور کرد این است که بیعملیهای صورت گرفته در چند سال اخیر در برابر تخلف از قانون، اکنون بیاعتنایی به قانون را به امری عادی تبدیل کرده و به همین جهت، بازگرداندن این قطار به ریل قانون، کار بسیار دشواری است». این روزنامه ضمن تاکید بر این که «ریشه این بیعملی را باید در ملاحظاتی جستجو کرد» به سکوت جناح حاکم در قبال قانونشکنی دولتیها اشاره کرده و نوشته است که «قوای مقننه و قضائیه داشتند و همین طور فعالان سیاسی اصولگرا و سایر کسانی که لازم بود در برابر تخلفات بایستند به دلیل همین ملاحظات، از انجام وظایف حتمی که برای صیانت از قانون داشتند کوتاه آمدند و این کوتاه آمدنها کار را به جایی کشاند که جرأت و جسارت بیاعتنایی به قانون اکنون به طلبکاری از قانونگذاران و ناظران تبدیل شده است». به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، «اگر از ابتدای پیدایش تمایلات تجاوز از مرز قانون جلوی زیر پا گذاشته شدن قانون گرفته میشد و همه به انجام وظایف خود در چارچوب قانون موظف میشدند، اصولاً کار به اینجا نمیکشید». این روزنامه نوشته است که «هم اکنون نیز تنها راه استقرار عدالت در جامعه و جلوگیری از تخلفات و انحرافات همین است» و یادآوری کرده است که اگر «کسانی شعارهای زیبای عدالتخواهی بدهند ولی خود را محور عدالت و شاغول فکر و فرهنگ و حق و درستی بدانند و در عین حال به قانون اعتنا نکنند، نه تنها عدالت تحقق نمییابد، بلکه اولین چیزی که قربانی میشود عدالت است». روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به مقامهای حکومتی نوشته است که «راه چاره بازگشت به قانون است، همه باید به قانون پایبند باشند و با بیقانونی برخوردی قانونی صورت گیرد تا هیچ کس هوس عبور از قانون و بازگرداندن بساط استبداد به کشور را در سر نپروراند». تهدید کارمندان و دانشجویان به «تسویه و اخراج» به خاطر بیحجابی یا مخالفت روزنامههای دنیای اقتصاد، خراسان و روزگار اظهارات دو مقام مذهبی و دولتی و تهدید «کارمندان و دانشجویان به اخراج از کار و دانشگاه» به خاطر «بیحجابی» یا «مخالفت» با جناح حاکم را مورد توجه قرار دادهاند. به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، ناصر مکارم شیرازی از مراجع وابسته به حکومت پیشنهاد داده است برای مقابله با بدحجابی «افراد بدحجاب ادارات تسویهحساب شوند». دنیای اقتصاد از قول مکارم شیرازی نوشته است که «نخستین گام برای مبارزه با مفاسد اخلاقی باید از سوی دولت آغاز شود و افراد بدحجاب و بیحجاب در ادارات تسویهحساب شوند و این کار مشکلی برای دولت نیست». روزنامه خراسان نیز همزمان از قول وزیر علوم دولت احمدینژاد نوشته است که «دانشگاه سالن مد و آرایش نیست». به نوشته این روزنامه، وزیر علوم در گردهمایی روسای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و غیردولتی- غیرانتفاعی گفته است که «رفتارهای غیراخلاقی و تبرج و سالن آرایش در شأن دانشگاه نیست» و «هیچ اصراری نیست که این افراد در مکان دانشگاه بمانند و میتوانند به جاهای دیگر بروند». به نوشته روزنامه خراسان، خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم، نیز با تاکید بر این که «بروز مصادیق بدحجابی به صلاح آموزش عالی کشور نیست» گفته است که «شورای فرهنگی دانشگاهها قانون عفاف و حجاب را به درستی اجرا کنند». روزنامه روزگار نیز اظهارات وزیر علوم را با تیتر «جای معاند نظام در دانشگاه نیست» منتشر کرده است. به نوشته این روزنامه، «۲۹۵ موسسه و دانشگاه غیرانتفاعی-غیردولتی در سراسر کشور با مشکلات زیادی از مباحث کمی تا مسائل آموزشی و فضاهای کالبدی دست و پنجه نرم میکنند»، اما کامران دانشجو، وزیر علوم، طی سخنانی در گردهمایی روسای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیردولتی- غیرانتفاعی اعلام کرده است که «اگر در این موسسات معاند نظام فعالیت کند جای او در دانشگاه نیست و هر کس که غیر از آن را بیان کند، آن را پیش من بیاورید تا برای او استدلال کنم». «نرخ تورم تا سالگرد حذف یارانهها به ۴۰ درصد مىرسد» روزنامه ابرار از قول یک عضو کمیسیون اقتصادى مجلس خبر داده است که نرخ تورم تا آذرماه سال جاری و سالگرد حذف یارانهها به «۴۰ درصد» خواهد رسید. به نوشته این روزنامه، محمدرضا خباز، عضو کمیسیون اقتصادى مجلس، با بیان این که دولت مکانیسمهایى براى جلوگیرى از افزایش تورم دارد، گفته است که «این مکانیزمها مقطعى است و براى همیشه پاسخگو نیست و با ادامه روند کنونى سرانجام تورم به ۴۰ تا ۵۰ درصد خواهد رسید». این عضو مجلس شورای اسلامی درباره مکانیسم مورد استفاده دولت براى جلوگیرى از افزایش تورم گفته است که «قوه مجریه از بودجه پروژههاى عمرانى مىکاهد و با تزریق آن در بازار تلاش مىکند، نرخ تورم را کنترل کند»، اما «این مکانیزم دولت موقتى و مقطعى است و باید به دنبال راهکارى دائمى بود»، چرا که «مرکز پژوهشهای مجلس با توجه به روند افزایشى تورم به علت اجراى قانون هدفمندى یارانهها پیشبینى کرده که در سالگرد اجرایى شدن این قانون یعنی تا ۲۸ آذرماه تورم به ۴۰ درصد میرسد». به نوشته روزنامه ابرار، محمدرضا خباز تاکید کرده است که «نرخ تورم مانند فنرى است که مىخواهد بپرد، اما با فشار و کنترل جلوى آن را مى گیریم» و «نباید فراموش کرد که این فنر و نرخ تورم زیر فشارها دوام نمىآورد و روزى از کنترل خارج خواهد شد».
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی در احکامی مسعود میر کاظمی وزیر نفت، صادق محصولی، وزیر رفاه و علی اکبر محرابیان، وزیر صنایع و معاون دولت خود را برکنار کرد. آقای احمدی نژاد علت برکناری این وزیران را اجرای مصوبه دولت برای ادغام وزارتخانه ها مطابق قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده است. براساس مصوبه دولت، وزارتخانه های نفت در نیرو، صنایع و معادن در بازرگانی، رفاه در کار و راه در مسکن ادغام میشوند. مجلس شور ای اسلامی سپردن مسئولیت این وزیران را به وزیران دیگر تا زمان ارائه لایحه دولت به مجلس و تعیین تکلیف وزارتخانه های آنها، غیر قانونی دانسته بود و شواری نگهبان نیز نظر مجلس را تایید کرده است.
پارلمان پاکستان خواستار بازنگری در روابط این کشور با آمریکا شد. نمایندگان پارلمان همچنین خواستار تحقیقات مستقل درباره یورش کماندوهای آمریکا به محل سکونت اسامه بن لادن در پاکستان، عدم تکرار اینگونه عملیات و توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی شدند. در این بیانیه آمده است، در صورت عدم توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی، دولت پاکستان مجبور خواهد شد تا اقداماتی را همچون توقف ارائه تسهیلات حمل و نقل به ناتو در پیش بگیرد.
نشر اکاذیب و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از رایجترین اتهاماتی است که بسیاری از فعالان اجتماعی، روزنامهنگاران و دانشجویان را بهویژه پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ روانه زندانهای ایران کرده است.نشر اکاذیب و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از رایجترین اتهاماتی است که بسیاری از فعالان اجتماعی، روزنامهنگاران و دانشجویان را بهویژه پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ روانه زندانهای ایران کرده است. این بار اما متهمان، نه معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، بلکه مسئولین یکی از فدراسیونهای ورزشی هستند، فدراسیونی که ریاستش به عهده سردار سابق سپاه پاسداران است و در هیئت رئیسهاش نامهایی چون آیتالله حائری شیرازی از مشاوران آیتالله خامنهای، و همچنین فقهای شورای نگهبان دیده میشود. سازمان تربیت بدنی افزون بر اتهامات فوق، شائبه فعالیتهای اقتصادی در فدراسیون تیراندازی را نیز مطرح کرده است. پاسخ به اتهام با اتهاماتی بزرگتر! روز چهارشنبه و در پی لغو ناگهانی سفر تیم ملی تیراندازی ایران به آمریکا، گزارشی انتقادی در وبسایت فدراسیون تیراندازی ایران منتشر شد که در متن آن، اتهاماتی علیه سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران طرح شد. این گزارش که بازتاب گستردهای در رسانههای ورزشی پیدا کرده، پاسخی شدیداللحن از سازمان تربیت بدنی در پی داشته است. حمید سجادی، معاون علی سعیدلو، رئیس این سازمان، انتقادات فدراسیون تیراندازی را نشر اکاذیب، وارونه جلوه دادن حقایق به ملت ایران، بیتقوایی اداری و ضربه به ارکان نظام عنوان کرده است. در بخشی از گزارش فدراسیون تیراندازی آمده بود: «ورزش تیراندازی روزبهروز با ایجاد محدودیتهای بیشتر از سوی سازمان تربیت بدنی مواجه است و این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا سازمان تربیت بدنی، موفقیتهای تیراندازی را برنمیتابد؟!» این فدراسیون مدعی شده بود که اعزام تیم ملی تیراندازی به جام جهانی آمریکا در ایالت جورجیا که مسابقات گزینشی برای المپیک لندن نیز هست، ۲۴ ساعت پیش از اعزام و با دستور صریح سازمان تربیت بدنی لغو شده است. اما حمید سجادی در پاسخ به خبرگزاری فارس میگوید: «سفر به آمریکا علاوه بر این که مجوز شورای برونمرزی سازمان و تایید رئیس سازمان تربیت بدنی را میخواهد، باید مورد تایید وزارت امور خارجه هم قرار بگیرد. اما سفر مذکور، هیچ یک از این فاکتورها را نداشت.» حمید سجادی در روزهای گذشته همراه با رسول خادم از جمله چهرههای ورزشی بودهاند که در گمانهزنیهای سایتهای نزدیک به دولت، به عنوان کاندیدای احتمالی وزارت ورزش معرفی شدهاند. آقای سجادی اتهامات وارد شده از سوی فدراسیون تیراندازی را با اتهاماتی به مراتب سنگینتر پاسخ داده است که طبق تاکید خودش، تعقیب قضایی رئیس فدراسیون تیراندازی را در نیز در پی خواهد داشت. سجادی همچنین میگوید: «شورای برونمرزی هنوز پاسخ مثبت نداده بود که این تخلفی مضاعف است. ضمناً این فدراسیون بدون اطلاع سازمان تربیت بدنی، زمینه خروج اعضای تیم ملی به سوریه را فراهم و حتی اقدام به اخذ روادید آمریکا کردهاند که این موضوع از سوی مراجع مربوطه قابل بررسی و پیگیری است.» معاون امور ورزش سازمان تربیت بدنی، مهدی هاشمی، رئیس فدراسیون تیراندازی، را نیز متخلف دانسته و میگوید: «چگونه است نام او در لیستی که برای سفر به آمریکا به شورای برونمرزی داده بود وجود نداشت، اما جزء مسافران سوریه بوده و روادید سفر به آمریکا را نیز اخذ کرده!» حمید سجادی تاکید میکند که تیم ملی تیراندازی و مسئولان این فدراسیون قصد داشتهاند بدون اطلاع سازمان تربیت بدنی و حراست سازمان به این سفر بروند، سفری که طبق برنامهریزی این فدراسیون، قرار بود بدون همراهی حتی یک نفر از نمایندگان حراست انجام شود. معاون علی سعیدلو همچنین علت انتخاب آمریکا برای این سفر ورزشی را مبهم دانسته و میپرسد: «مسئولان فدراسیون تیراندازی همواره از بیپولی این فدراسیون خبر میدهند، با این وجود اگر با مشکل مالی مواجه هستند، این همه سفر پی در پی برای چیست؟ اینها همه نشان میدهد که مشکل بیپولی نیست. هر چند که ما از فعالیتهای اقتصادی فدراسیون تیراندازی نیز مطلع هستیم!»
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا استعفای جورج میچل، نماینده ویژه خود در خاورمیانه را پذیرفت. آقای اوباما جورج میچل را «مُبلغ خستگی ناپذیر صلح» در خاورمیانه توصیف کرد. تلاش های جورج میچل برای از سرگیری مذاکرات صلح میان فلسطینی ها و اسرائیل در دو سال گذشته ثمری نداشت . استعفای او در شرایطی است که دولت اوباما درصدد است به روند برقراری صلح میان فلسطینی ها و اسرائیل جان تازه ای بدمد.
پارلمان پاکستان عملیات نیروهای آمریکایی برای یافتن و کشتن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، را محکوم کرد و خواستار بازنگری در روابط این کشور با ایالات متحده شد. نمایندگان این پارلمان همچنین نسبت به تکرار اینگونه عملیات هشدار دادهاند.پارلمان پاکستان روز شنبه عملیات نیروهای آمریکایی برای یافتن و کشتن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، را محکوم کرد و خواستار بازنگری در روابط این کشور با ایالات متحده شد. به گزارش خبرگزاری رویترز، پارلمان پاکستان همچنین هشدار داد که در صورت وقوع حملات مشابهی از سوی آمریکا، پاکستان ممکن است خطوط تدارکاتی نظامیان آمریکایی در افغانستان را قطع کند. این در حالی است که ایالات متحده اعلام کرده که در صورت شناسایی اقامتگاه دیگر پیکارجویان اسلامگرا در پاکستان، بهویژه ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان، تصمیم دارد به آنها نیز حمله کند. نمایندگان پارلمان پاکستان روز شنبه همچنین گفتند که عملیات قتل اسامه بنلادن، «حاکمیت پاکستان» را نقض کردهاست و خواستار انجام تحقیقات مستقلی درباره چند و چون این عملیات شدند. جلسه روز شنبه نمایندگان پارلمان پاکستان برای بررسی موضوع قتل بنلادن، یک روز پس از آن برگزار شد که ۸۰ تن از شهروندان پاکستانی در جریان دو بمبگذاری انتحاری که از سوی طالبان و «به انتقام کشته شدن بنلادن» انجام شد جان باخته و دست کم ۱۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. مقامهای پاکستانی میگویند در اعتماد آنها به ایالات متحده خدشه وارد شده و در همین راستا، ژنرال «خالد شمیم واین»، رئیس کمیته ستاد مشترک پاکستان، اعلام کرد که سفر پنجروزه خود به آمریکا را لغو کردهاست. در همین حال، رئیس سازمان اطلاعات پاکستان نیز اعلام کرد که آمادهاست تا بر سر مسئله قتل بنلادن که باعث «خجلتزدگی» کشورش شده و تردیدهایی را در مورد اینکه سازمان امنیت پاکستان از محل اختقای بنلادن خبر داشته برانگیختهاست، از منصب خود استعفا کند. هفته گذشته نیز یوسف رضا گیلانی، نخستوزیر پاکستان، اتهامها در خصوص «ناتوانی» سرویس اطلاعاتی پاکستان در یافتن بن لادن یا حمایت از وی را در مدت اقامت در این کشور «مضحک» خواندهاست . این سخن نخستوزیر پاکستان تنها یک روز پس از آن بیان شد که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، با اعلام این که اسامه بنلادن، در مدت حضور خود در پاکستان «از حمایت شبکهای در این کشور برخوردار بوده»، خواستار تحقیقات اسلامآباد دراین باره شده بود. اعضای هر دو مجلس پاکستان «اقدامات یکجانبه» نظیر حمله به منزل بنلادن در شهر ایبتآباد پاکستان را «غیر قابل قبول» دانستند و از دولت خود خواستند تا برای حفاظت از منافع ملی پاکستان در روابط خود با ایالات متحده تجدید نظر کند. پارلمان پاکستان همچنین قطعنامهای در اعتراض به حملات هوایی آمریکا با هواپیماهای بدون سرنشین در خاک پاکستان صادر کرد. نمایندگان این پارلمان خواستار آن شدند که در صورت قطع نشدن اینگونه حملات، رفتوآمد کاروانهای تدارکاتی ناتو در خاک پاکستان ممنوع اعلام شود. پاکستان رسماً به حملات هواپیماهای بدون سرنشین در خاک خود اعتراض دارد اما مقامهای آمریکایی از مدتها پیش میگویند که این حملات براساس توافقی که میان دو کشور وجود دارد انجام میشود. بازجویی از همسران بنلادن شبکه تلویزیونی سیانان روز جمعه گزارش داد که مأموران آمریکایی، در حضور نیروهای امنیتی پاکستان، از همسران اسامه بنلادن بازجویی کردهاند. سیانان به نقل از مقامهای آمریکا و پاکستان گفتهاست در این بازجویی سه همسر بن لادن با نیروهای آمریکایی «خصمانه» رفتار کردهاند و در نهایت اطلاعاتی اندک در اختیار بازجویان گذاشتهاند. پاکستان پیش از این امکان دسترسی نیروهای امنیتی آمریکا را به همسران اسامه بن لادن فراهم نمیکرد. دو تن از همسران بن لادن از عربستان سعودی و نفر سوم اهل یمن است.
از تهران خبر میرسد که حکم قصاص دو چشم با اسید برای یک جوان ۲۹ ساله که قرار بود روز شنبه به مرحله اجرا در آید، متوقف شده است. آمنه بهرامی نوا، شاکی این پرونده به رادیوفردا گفتهاست که این حکم با دستور رئیس قوه قضائیه به تعویق افتاده است.از تهران خبر میرسد که حکم قصاص دو چشم با اسید برای یک جوان ۲۹ ساله که قرار بود پس از دو سال روز شنبه به مرحله اجرا در آید، متوقف شده است. آمنه بهرامی نوا، شاکی این پرونده به رادیوفردا گفتهاست که این حکم با دستور رئیس قوه قضائیه به تعویق افتاده است. خانم بهرامی در تشریح این موضوع به رادیوفردا گفت که وی روز شنبه در محل اجرای حکم در بیمارستان دادگستری حضور داشته و در آنجا به وی اعلام شده که حکم قصاص «امروز اجرا نمیشود و شاید روز دیگری به اجرا در آید». وی همچنین به حضور تعداد زیادی خبرنگار در محل اجرای حکم اشاره کرده و میگوید مسئولان مربوطه در این زمینه و نیز در مورد گفتوگو با رسانههایی چون رادیو فردا از وی بازخواست کردهاند. خانم بهرامی میگوید که مسئولان مربوطه حضور خبرنگاران و جمعیت زیاد در محل، را دلیل تعویق اجرای حکم اعلام کرده و بدون توضیحات بیشتر تنها تأکید کردهاند که این حکم امروز اجرا نخواهد شد. به گفته وی، مسئولان همچنین گفتهاند که حکمی از سوی آیتالله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در این مورد خطاب به مسئولان دادگاه و زندان صادر شده و از آنها خواسته شده که مجید موحدی به محل اجرای حکم ارجاع نشود. خانم بهرامی میگوید که تا زمان حضور در محل اجرای حکم به وی در این زمینه اطلاعی داده نشده و تنها از طریق خبرگزاریها در جریان موضوع قرار گرفته است. پیشتر خبرگزاریهای داخلی ایران گزارش کرده بودند که آمنه و وکیل وی تا ساعتی قبل از زمان برنامهریزی شده برای قصاص از توقف این حکم که گفته میشود در ساعات پایانی جمعه به طور ناگهانی صورت گرفته، بیخبر بودهاند. ایسنا در گزارش خود در این مورد به اظهارات خانم بهرامی، ساعاتی پیش از زمان اجرای حکم اشاره کرده که در آن خانم بهرامی خبر داده است در حال رفتن به محل اجرای حکم است. ایسنا همچنین یادآور شده است که «ظاهراً دستوری مبنی بر توقف اجرا ابلاغ نشده، و فقط اجرای قصاص به زمان دیگری موکول شده است.» خانم بهرامی همچنین به رادیو فردا گفت که مسئولان مربوطه از وی خواستهاند که برای دریافت توضحات بیشتر در زمینه تعویق اجرای حکم به دادگستری مراجعه کنند. وی گفت که در زمان حضور در محل اجرای حکم، همچنان مصمم به اجرای آن بوده و اکنون نیز اجرای این حکم را پیگیری خواهد کرد. در همین حال وکیل آمنه بهرامی نیز در گفتوگویی با ایسنا ضمن ابراز بیاطلاعی از دلایل عدم اجرای حکم، تأکید کرده است که «تعویق احتمالی این حکم باید بر اساس دلایل قانونی صورت گرفته باشد». علی صرافی در این گفتوگو افزوده است که «شخصاً تا این لحظه چیزی به طور رسمی یا غیر رسمی مبنی بر تعویق اجرای حکم قصاص نشنیدهام». وی همچنین گفته است که حکم صادره «لازمالاجراست» مگر این که «به دلایل قانونی از جمله بیماری محکومعلیه یا درخواست شاکی» به تعویق بیفتد. مجید موحدی، جوان ۲۹ سالهای که هفت سال قبل در پی عشقی ناکام، آمنه بهرامی نوا را با اسید مورد حمله قرار داد و باعث خسارات جبراننشدنی به صورت و به ویژه چشمهای خانم بهرامی نوا شد، قرار بود که روز شنبه مورد قصاص دو چشم به وسیله اسید قرار گیرد. آقای موحدی در ۱۲ آبان ۸۳، به این دلیل که با خواستگاری وی از خانم بهرامی موافقت نشده بود، اقدام به ریختن اسید بر صورت وی کرد و پس از درخواست خانم بهرامی برای قصاص، دادگاه نهایتاً در آذرماه ۸۷، رأی به قصاص مجید موحدی داد. اما خسارتی که در اثر این اقدام متوجه خانم بهرامی شد، تنها محدود به از دست دادن بیناییاش نبود و از آنجا که تلاش مداوم خانم بهرامی برای بازیابی بینایی و ترمیم جراحتهای صورتش ناکام ماند، دادگاه همچنین رأی به پرداخت دیه برای جبران خسارتهای دیگر داد. در این مدت آمنه بهرامی نوا، ۱۹ بار زير تيغ جراحی رفته است که دوبار آن در ايران و ۱۷ بار آن در بارسلونای اسپانيا بود و به رغم انجام ۱۴ عمل چشم، موفق به بازیابی بينايیاش نشده است. موضوع اسیدپاشی به صورت آمنه بهرامی و نیز صدور حکم قصاص برای مجید موحدی، از خبرسازترین موضوعات در حوزه روزنامهنگاری حوادث در سالهای اخیر بوده است و همزمان با تلاش آمنه و خانودهاش برای درمان جراحات وی، تلاشهایی هم در جهت کسب رضایت وی و منصرف کردنش از اقدام به قصاص صورت گرفته است. با این حال آن طور که خود آمنه، ساعاتی پیش از زمان برنامهریزی شده برای قصاص به رادیوفردا گفته بود، حمایتهای اولیه دولتی از وی در سالهای اخیر رنگ باخته و غیر از کمک مالی اولیهای که در دولتهای محمد خاتمی و محمود احمدینژاد در اختیار وی قرار گرفته بود، هرگز حمایت دولتی از وی صورت نگرفته است. خانم بهرامی که تا ساعاتی قبل از زمان قصاص، کاملاً برای اجرای آن مصمم به نظر میرسید همچنین به رادیوفردا گفته بود که اگر در مدتی که از زمان صدور حکم گذشته، مبلغی معادل دو میلیون یورو برای وی تأمین میشد، او از اجرای این حکم صرف نظر میکرد. وی در عین حال هدف خود از اجرای این حکم را تنبیه افرادی چون مجید موحدی و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی در جامعه بیان میکرد. پیش از این سازمان عفو بینالملل روز جمعه از جمهوری اسلامی خواسته بود تا اجرای حکم قصاص در مورد مجید موحدی را متوقف کند. عفو بینالملل در بیانیهای نوشته بود که هر چقدر هم جنایتی که در مورد خانم بهرامی روی داده، وحشتناک باشد، اما اجرای حکم قصاص در مورد آقای موحدی مصداق شکنجه است و مقامهای ایرانی طبق قوانین بینالمللی باید مانع از اجرای آن شوند. هنوز مقامهای قضایی هیچ واکنش یا اطلاعرسانی در مورد دلایل عدم اجرای حکم یا اقدام بعدی دستگاه قضایی در این پرونده نداشتهاند.
در روزهای اخیر مسئله یورو، یا به عبارت دیگر، سلامت اقتصادی کشورهایی که در اتحادیه مالی اروپا مشارکت دارند از پرهیجانترین اخبار روز بوده است. از ایرلند تا پرتغال و از یونان تا اسپانیا و حتی فرانسه و بریتانیا همه جا مسئله اعتبار و بنیه مالی دولتها مورد سوال قرار گرفته است.در روزهای اخیر مسئله یورو، یا به عبارت دیگر، سلامت اقتصادی کشورهایی که در اتحادیه مالی اروپا مشارکت دارند از پرهیجانترین اخبار روز بوده است. از ایرلند تا پرتغال و از یونان تا اسپانیا و حتی فرانسه و بریتانیا همه جا مسئله اعتبار و بنیه مالی دولتها مورد سوال قرار گرفته است. از آنجا که اکثر این کشورها در بازار معاملات پولی اوراق بهادار خود را میفروشند و در ازای فروش این اسناد با پرداخت بهره از بانکها و افراد وام میگیرند، اعتبار و توانایی آنها در بازپرداخت این وامها همیشه مورد بحث است. و چون خریداران یا سرمایهگذاران در این اوراق قرضه امکان بررسی جزئیات سلامت اقتصادی و اعتبار مالی یکایک این کشورها را در توانایی خود نمیبینند، چندین موئسسه اعتبارسنجی یا به اصطلاح «Rating» برای انجام این کار ایجاد شده است. این موئسسات هر از چند گاه پس از بررسی بدهیها و توانایی اقتصادی دولتها برای بازپرداخت قرض خود، به آنها نمره میدهند. این نمرات با نمراتی که در دانشگاهها به دانشجویان داده میشود بیشباهت نیست. معتبرترین کشورها همانند آمریکا درجه «AAA» را میگیرند و به هر میزان که از اعتبار کشوری به قضاوت این موسسات کاسته میشود این نمرات نیز تقلیل مییابد به AA، A، -A و همچنین تا C کاهش مییابد. معمولاً زمانی که اعتبار یک کشوری از B به -B برسد آن کشور ناچار خواهد شد بهرههای گزافتری بپردازد. در واقع ارزش اعتباری کشورها با بهرهای که در زمان استقراض میپردازند رابطه معکوس دارد. هرچه اعتبار کشوری بهتر باشد بهرهای که میپردازد کمتر است. آن دسته از اسناد بهادار یا کشورهایی که رتبه آنها از B پایینتر باشند، اسناد آنها به اسناد کماعتبار «Junk Bond» معروفاند و خریداران آنها خواهان بهره بسیار بالاتری هستند. معروفترین این موسسات اعتبارسنجی عبارتاند از مودی «Moody»، استندارد اند پورز «Standard & Poors» و فیچ «Fitch» آن چه در روزهای اخیر خبرساز شد، تجدید نظر این موسسات در قضاوت خود نسبت به کشورهای اروپایی است. مثلاً اخیراً زمانی که اعتبار اوراق دولت یونان به قضاوت شرکت «استندارد اند پورز» از -BB به -B رسید غوغایی برپا شد و صحبت از ورشکست شدن این کشور به میان آمد. این هیجانات در دنیای امروز از اهمیتی کمتر از حوادث سیاسی روزمره برخوردار نیست. برای مثال، هم اکنون مسئله یونان مطرح است و سوال این است که آیا یونان خواهد توانست با بدهی سنگین خود که میان ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود هرگز از زیر بار قرض درآید؟ قبل از آن که به مسئله یونان و چند کشور دیگر که این روزها در معرض خطر قرار دارند بپردازیم، شاید ضروری باشد که به اختصار دلیل این آشفتگی ناگهانی اقتصادی را جستجو کنیم. پس از سقوط کمونیسم و یکپارچه شدن آلمان، آن آرزوی دیرینهای که اروپاییها برای ایجاد یک اتحادیه از کشورهای اروپایی از سالهای بعد از جنگ بینالملل دوم در سر پروانده بودند صورت بسیار جدی به خود گرفت و دلیل آن هم روشن بود. هم اکنون مسئله یونان مطرح است و سوال این است که آیا یونان خواهد توانست با بدهی سنگین خود که میان ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود هرگز از زیر بار قرض درآید؟ با یکپارچه شدن آلمان پس از سقوط کمونیسم و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برای اروپاییان این تصور پیش آمده بود که مبادا بار دیگر آلمان یکپارچه بتواند با تسلط بر دیگر کشورهای اروپای مرکزی که به تازگی ازاسارت کمونیسم آزاد شده بودند امپراتوری بزرگ دیگری پیرامون خود ایجاد کند. خاطرات دو جنگ جهانی و سلطهگری آلمان بیش از همه فرانسه و بریتانیا را نگران میکرد. از عجایب روزگار، در آن زمان رئیس جمهور فرانسه سوسیالیستی چپگرا بود و نخست وزیر بریتانیا محافظهکار لیبرال. با این حال فرانسوا میتران و مارگارت تاچر در یک مورد، و آن هم پایبند کردن آلمان به اروپا، هیچ گونه اختلاف نظری نداشتند. از این رو سیر تشکیل اتحادیه اروپا سرعت فزایندهتری به خود گرفت. در آن زمان تازه اروپا وارد مرحله حذف گمرکات میان دوازده کشور عضو اتحادیه شده بود. با این همه تصمیم گرفته شد که با سرعتی کمنظیر مراحل گوناگون تشکیل اتحادیه انجام پذیرد. یعنی پس از حذف گمرکات، مسئله پول واحد و بانک مرکزی واحد مطرح شد و پس از یک دوره پنجساله آمادگی، قرار شد که همه کشورهایی که از شروط زیر برخوردارند به عضویت در اتحادیه مالی اروپا، یعنی پول واحد یورو درآیند و از سیاست پولی یگانه بانک مرکزی مشترک و اروپایی پیروی کنند. آن سه شرط عبارت بود از: کسر بودجه بیشتر از سه درصد نباشد، قروض دولتها بیش از شصت درصد درآمد سالانه ملی نباشد و نرخ تورم نیز از سه درصد تجاوز نکند. چند شرط فرعی دیگر نیز وجود داشت که از اهمیت زیادی برخوردار نبود. اگر امروز یونان از پول سابق خود یعنی دراخما استفاده میکرد یا فرانسه فرانک و در آلمان مارک پول ملی بود، هر یک از این کشورها میتوانستند به فراخور نیازهای خود سیاست پولی بانک مرکزی را اعمال کنند. اما زمانی که در پایان اولین سال قرن بیست و یکم قرار بود همه این کشورها پولهای ملی خود را کنار گذاشته و یورو را به عنوان پول سراسری در اروپا بپذیرند تقریباً هیچ یک از آن کشورها از همه شرایط فوقالذکر برخوردار نبود، اما با چشمپوشی از نقصانها، دوازده کشور توانستند به عضویت پذیرفته شوند. اشکال کار از همین جا شروع شد، به این معنی که در شرایط معمولی بانک مرکزی هر کشوری بر مبنای اوضاع اقتصادی آن کشور تصمیم میگیرد که چه نرخ بهرهای را مبنای کار قرار دهد. مثلاً اگر اقتصاد کشور در حال رکود است بهره را کم کند و بر عکس اگر تورم ایجاد شده است، با افزایش نرخ بهره از شدت تورم بکاهد. در کشورهای مدرن امروزی این رویه به سیاست پولی یا Monetary Policy معروف است که باید همزمان با یک سیاست مالیاتی یا Fiscal Policy انجام شود. مثلاً در آمریکا که یک اتحادیه واقعی مالی و پولی است، سیاست مالی از طرف وزارت دارایی، کنگره و ریاست جمهوری تعیین میشود و سیاست پولی از طرف بانک مرکزی. و این دو سیاست با یکدیگر هماهنگ هستند چون هر دو توسط یک حکومت مرکزی اعلام و اجرا میشوند. برای همه کشورهای عضو اتحادیه پولی اروپا یک بانک مرکزی ایجاد شده است و سعی میشود تمام کشورهای عضو که امروز ۱۷ کشور هستند از سیاست پولی مشترک پیروی کنند، در حالی که سیاست مالی آنها توسط ۱۷ دولت گوناگون و در شرایط متفاوت تعیین میشود و هیچ نوع هماهنگی بین این سیاستها در اروپا وجود ندارد. اگر مثلاً در آلمان به علت نرخ بالای اشتغال، خطر تورم وجود دارد، سیاست پولی باید محدودکننده باشد. اما در همان زمان در پرتغال یا اسپانیا اگر بیکاری زیاد باشد، پایین آوردن نرخ بهره ضرورت پیدا میکند. بنابراین تا زمانی که کشورها از نظر مالی مستقل، ولی از نظر اقتصادی در وضعیتهای متفاوت قرار داشته باشند، بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند یک سیاست واحد پولی را بر سراسر اروپا تحمیل کند. این علت اصلی تضادی است که ضرورت سیاسی تعجیل در ایجاد اتحادیه اروپا و اتحادیه مالی ایجاد کرد و اروپا گرفتار آن شده است. اگر امروز یونان از پول سابق خود یعنی دراخما استفاده میکرد یا فرانسه فرانک و در آلمان مارک پول ملی بود، هر یک از این کشورها میتوانستند به فراخور نیازهای خود سیاست پولی بانک مرکزی را اعمال کنند. این مسئله ریشه اشکالات امروز اروپاست و هنوز معلوم نیست چگونه باید از آن عبور کرد. پارهای از نویسندگان و مفسرین صحبت از این میکنند که هر کشوری که نتواند قروض خود را پرداخت کند از این اتحادیه خارج شود. چنین امکانی در پیمان ماستریخت که سند اصلی ایجاد اتحادیه مالی اروپا است پیشبینی نشده است و بسیار بعید به نظر میرسد که مفید باشد. در مورد یونان به این مسئله خواهیم پرداخت. سوال دومی که برای علاقهمندان به این مسئله مطرح میشود این است که چگونه است که دولتهای اروپایی یکباره چنین بدهکار شدند. دلیل آن هم باز با تاریخچه تشکیل این اتحادیه بیارتباط نیست. زمانی که این کشورها یورو را به عنوان پول ملی خود انتخاب کردند، مبلغ قرضههایی هم که در بازار عرضه میکنند، به یورو ذکر میشود، یعنی زمانی که شما یک برگ قرضه یورو میخرید فرقی نمیکند که از فرانسه، آلمان یا یونان باشد. پیش از آن، چنین نبود، یعنی زمانی که یونان میخواست اوراق قرضه بفروشد آن را باید به «دراخما» میفروخت. این مسئله که همه این اوراق به یورو تبدیل شد، به این کشورها اعتبار نوینی بخشید. مثلاً کسی دیگر از این که اوراق پرتغال را بخرد نگران نبود و گمان میکرد که چون به یورو است همان اعتباری که آلمان و فرانسه و ایتالیا دارند شامل اوراق قرضه پرتغال یا یونان هم میشود. در ماهها و سالهای آینده باید در انتظار یکی از این دو رویداد باشیم: یا بحران شدید پولی در سراسر جهان برای دلار، یورو و دیگر پولهای بینالمللی یا یک همت کمیاب برای تجدید ساختار امور پولی بینالمللی. پارهای از کشورها همانند یونان که دولتشان وضع مالی و پولی معتبری نداشت از این مسئله سوءاستفاده کردند و از این اوراق فروختند، هرچه جمعآوری مالیات برایشان دشوارتر بود و ایستادگی در برابر تقاضاهای روزافزون کارمندان دولت و دیگر مدعیان خزانه افزوده میشد و آنها نمیتوانستند درآمد دولت را از طریق اخذ مالیات افزایش دهند دست به استقراض خارجی زدند و از این قرضهها فروختند تا آنجا که دیگر قادر به پرداخت بهره و سررسید این اوراق نمیشدند و از اینجا بود که یونان، ایرلند و پرتغال یکی بعد از دیگری دچار مشکل شدند و هم اکنون حرف اسپانیا و ایتالیا هم در میان است. آن چه که ناگهان این بحران را تشدید کرد و به صورت فعلی درآورد ورشکستگی مؤسسه مالی «لیمن برادرز» در آمریکا بود که بحران مالی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ را ایجاد کرد و پس از آن دولتها مجبور شدند برای جلوگیری از یک بحران جهانگیر به مخارج خود بیفزایند تا از ایجاد یک رکود جدید پیشگیری کنند. که این خود مزید بر علت شد و اکنون که دوران ولخرجی اجباری سپری شده است قروض گذشته و حال بر روی هم انباشته شده و کار را به اینجا رسانده است. اکنون چه امکاناتی وجود دارد؟ امروز بیش از همه مسئله یونان مطرح است. دولتهای ایرلند و پرتغال به اندازه یونان مقروض نیستند و برای رویارویی با این بحران از امکانات بهتری برخوردارند. یونان دو راه در پیش دارد که هیچ یک مؤثر واقع نخواهد شد و باید فکر راه سوم بود. راه اول این است که یونان از اتحادیه پولی خارج شود و پول سابق خود را به جریان بیندازد. این کار امکانپذیر نیست، زیرا چنین امکانی در پیمان ماستریخت پیشبینی نشده است و به فرض هم که کشوری از آن خارج شود مجبور است پیش از خروج، همه بدهیهای خود را بپردازد. بنابراین خروج کمکی نمیکند و اگر هم به پول سابق برگردد معنی آن سقوط ارزش آن پول خواهد بود که ضرر و لطمهاش به مردم یونان خواهد رسید. راه دوم را این روزها تیمو سیونی، رهبر حزب «ترو فینز» فنلاند، پیشنهاد میکند. آقای سیونی که حزبش در انتخابات اخیر فنلاند برنده شده، با هرگونه کمک به کشورهای مقروض مخالف است و میگوید کشورهای دیگر نباید به این کشورهای ورشکسته کمک کنند. او معتقد است که این کشورها باید اعلام ورشکستگی کنند و کسانی هم که اوراق قرضه این کشورها را خریدهاند مجازات شوند تا در آینده از این کارها نکنند. در مورد بانکها هم نظر آقای سیونی این است که همه بانکها باید مورد آزمایش سلامت مالی قرار گیرند و اگر نتوانند نشان دهند که از بنیه پولی قوی برخوردار هستند، تعطیل شوند. به نظر او دلیلی وجود ندارد که مالیاتدهندگان این بانکها را نجات دهند و زمانی که دوباره سودمند شدند سود آنها به جیب سهامداران برود. اگر مالیاتدهندگان باید این پول را بپردازند پس مالیاتدهندگان باید صاحب بانکها شوند. منظور تیمو سیونی در نهایت ملی شدن بانکهاست که چنین چیزی امروز مورد قبول اروپائیان نیست. این نوع پیشنهادها البته در اقلیت است، اما میتواند از اقدامات دیگر پیشگیری کند. آن چه بیش از همه ممکن است راه حل باشد ایجاد صندوق معروفEFSF است که ترجمه آن میشود «صندوق حفاظت از ثبات مالی اروپا». این صندوق حدود ۷۰۰ میلیارد یورو سرمایه دارد و از سال ۲۰۱۴ کشورهایی که مشکل بازپرداخت قروض خود را دارند میتوانند از این صندوق وام بگیرند و صندوق بینالمللی پول هم در این مورد به ایرلند و پرتغال کمک کرده است. بنابراین آن چه به نظر میرسد این است که در شرایط فعلی تا آنجا که میشود از سقوط یورو پیشگیری کنند. نکته جالب این است که در این شرایط که یورو به چنین دشواریهایی دچار شده، دلار آن قدر بیثبات است که ارزش یورو در برابر دلار کاهش نیافته است. در این زمان از میان پولهای رایج جهان، پوند بریتانیا و ین ژاپن معتبر ماندهاند تا آنجا که ارزش برابری یک دلار به ۸۰ ین ژاپن تقلیل یافته است. زمانی بود که یک دلار معادل ۱۲۰ تا ۱۳۰ یِن ژاپن بود. در ماهها و سالهای آینده باید در انتظار یکی از این دو رویداد باشیم: یا بحران شدید پولی در سراسر جهان برای دلار، یورو و دیگر پولهای بینالمللی یا یک همت کمیاب برای تجدید ساختار امور پولی بینالمللی. امروز صندوق بینالمللی پول که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، از اعتبار سابق برخوردار نیست و به ساختار سیستمی که بتواند مسائل پولی دنیای امروز را جوابگو باشد نیاز است.
اجرای حكم قصاص مرد جوانی به نام مجيد امروز در تهران برای مدت نامحدودی به تعويق افتاد. آمنه بهرامی، دختری که مجيد موحدی در سال 83 به صورت او اسید پاشید و سبب نابینایی اش شد ، به رادیو فردا گفت که دلیل به تعویق افتادن حکم را نمی داند، اما همچنان براجرای آن پافشاری می کند. سازمان عفو بين الملل روز جمعه در بيانيه ای گفته بود اگرچه جرمی که رخداده ، کريه و وحشيانه بوده، اما اجرای حکم قصاص مصداق شکنجه است و دولت ايران مطابق قوانين بين المللی موظف است مانع اجرای آن شود.
محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد، برخی از مسئولان کشور را به اختلال در کار دولت متهم کرد. به گزارش خبرگزاری ایرنا، آقای رحیمی امروز (شنبه) در جمع خبرنگاران در اصفهان بدون نام بردن از این مسئولان از آنها خواست تا "با کارهای سیاسی، اختلال، تضعیف و بدگویی از دولت در كارهای بزرگ اختلال ایجاد نكنند." اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد، دیروز در گفت و گو با ایرنا، منتقدان دولت را به "دروغ پردازی" و "فریب کاری" متهم کرده بود. ادغام هشت وزارتخانه، برکناری وزیر اطلاعات و ادامه همکاری با آقای رحیم مشایی باعث شده است تا در هفته های اخیر تنش شدید میان محمود احمدی نژاد و بخش بزرگی از جناح محافظه کار بوجود بیاید.
مقام های آمریکایی روز جمعه اعلام کردند، در میان انبوه فایل های کامپیوتری بدست آمده از خانه اسامه بن لادن، رهبر القاعده، تعداد زیادی فیلم پورنو یا همان جنسی پیدا شده است. این مقام ها که نام شان فاش نشده به خبرگزاری های بین المللی گفتند، در عین حال مشخص نیست که آیا بن لادن این فیلم ها را تماشا می کرده است یا خیر. نیروهای ویژه آمریکایی در روز دوازدهم اردیبهشت به مخفیگاه بن لادن در نزدیکی پایتخت پاکستان حمله کردند و پس از کشتن وی اسناد و مدارک موجود در آنجا را ضبط کردند.
پارلمان پاکستان از آمریکا خواست تا به حملات هواپیماهای بدون سرنشینش به خاک این کشور پایان دهد. نمایندگان پاکستانی امروز (شنبه) با تصویب قطعنامه ای همچنین خواستار انجام تحقیقات درباره حمله نیروهای آمریکایی به مخفیگاه اسامه بن لادن، رهبر القاعده، شدند تا دیگر چنین عملیاتی تکرار نشود. در این بیانیه آمده است، در صورت عدم توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی، دولت پاکستان مجبور خواهد شد تا اقداماتی را همچون توقف ارائه تسهیلات حمل و نقل به ناتو در پیش بگیرد. بیشتر کالاها و تجهیزات مورد نیاز نیروهای بین المللیِ مستقر در افغانستان از مسیر پاکستان به این کشور منتقل می شود.
آمریکا خواسته مخالفان حکومت لیبی را برای به رسمیت شناختن کامل دیپلماتیک برآورده نکرد. محمود جبرئیل، از اعضای ارشد "شورای ملیِ انتقالِ" لیبی، پیش از دیدار روز جمعه خود با تام دانیلون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا، این درخواست را مطرح کرده بود. مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در این باره گفت: "ما بر این باوریم که شورای ملی انتقال طرف گفت و گوی معتبر و مشروعی از سوی مردم لیبی است و ... مساله به رسمیت شناختن یکی از مسائل سیاسی متعددی است که در حال بررسی است."
آمریکا از سرکوب خونین معترضان در سوریه ابراز خشم کرد. مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، روز جمعه با اشاره به این مطلب که فرصت دولت سوریه برای پاسخگویی به درخواست های مردمش در حال پایان یافتن است، گفت: "ما به تلاش خود برای یافتن راه هایی برای وارد کردن فشار به حکومت سوریه ادامه خواهیم داد." سازمان ملل می گوید، در جریان اعتراض های هفته های اخیر در سوریه حدود ۸۵۰ تن توسط نیروهای امنیتی کشته و هزاران تن بازداشت شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر