دولت آمریکا هفت کشور از جمله هند را به علت کاهش خرید نفت از ایران از تحریم های مالی مستثنی کرد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا با انتشار بیانیه ای اعلام داشت، هند، مالزی، کره جنوبی، آفریقای جنوبی، سریلانکا، ترکیه و تایوان به جمع 11 کشوری پیوسته اند که در فروردین ماه، خرید نفت خام از ایران را به اندازه قابل توجهی کاهش داده اند. در این بیانیه تاکید شده که تحریم های تازه در راستای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی و ناچار ساختن مقامهای تهران به انجام تعهدات بین المللی شان است.
مصطفی تاجزاده، عضو ارشد جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در در نامهای سرگشاده به آیتالله علی خامنهای از رهبر جمهوری اسلامی انتقاد کرده است. در این نامه که روز دوشنبه در سومین سالگرد انتخابات مناقشه برانگیز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در وبسایت کلمه انتشار یافته، آقای تاجزاده به گفته های آقای خامنهای اشاره کرده و میپرسد اگر اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ «اردوکشی خیابانی» بود، چرا او سالها در برابر گروههایی چون انصار حزبالله که به مردم و دانشگاهها حملهور میشدند سکوت کرد. آقای تاجزاده با بیان اینکه اعتراض به نتایج انتخابات در بسیاری از کشورها امر متدوالی است، می افزاید که آیتالله خامنهای حاضر نشد رسیدگی به شکایات را به مرجعی بیطرف بسپارد و در نتیجه کشور در بحران فرو رفت.
منابع پزشکی مصر روز دوشنبه اعلام کردند که حسنی مبارک رئیس جمهور پیشین این کشور دو بار ایست قلبی کرده و پزشکان برای احیای او از شوک الکتریکی استفاده کردهاند. به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع پزشکی، مبارک که از روز ۱۳ خرداد در پی صدور حکم حبس ابد، در بیمارستان زندان الطره در جنوب قاهره به سر میبرد، به طور متناوب از هوش میرود. او همچنین از خوردن غذا امتناع میکند. دادگاه جنایی قاهره، حسنی مبارک و حبیب العادلی وزیر کشور او را به اتهام صدور دستور قتل تظاهر کنندگان در جریان انقلاب سال گذشته مصر، به حبس ابد محکوم کرده است.
در حمله به کاروان خودروهای کارکنان سفارت بریتانیا در لیبی، دوتن از محافظان این کاروان مجروح شدند. به گزارش وزارت خارجه بریتانیا، در جریان این حمله که «رویدادی جدی» توصیف شده، سفیر لندن نیز در بین سرنشینان بود. بنا بر گزارشهای تائید نشده بعدازظهر دوشنبه در شهر بنغازی با آرپی جی به کاروان خودروها حمله شد. به تازگی مهاجمان ناشناس به چند تن از کارکنان سفارت خانه ها و دیپلمات ها در شهر بنغازی حمله کرده اند. برخی از تحلیل گران اینگونه حملات را به اسلامگرایان افراطی نسبت میدهند که قصد دارند از خلاء قدرت در لیبی استفاده کنند.
خبرگزاری رویترز بر اساس دادههای حمل و نقل دریایی، روز دوشنبه گزارش کرده است که ترکیه، طی ماه گذشته، ماه مه، تحت فشار تحریمهای امریکا و اروپا، واردات نفت از ایران را تا ۲۰ درصد کاهش داده است.خبرگزاری رویترز بر اساس دادههای حمل و نقل دریایی، روز دوشنبه گزارش کرده است که ترکیه، طی ماه گذشته، ماه مه، تحت فشار تحریمهای امریکا و اروپا، واردات نفت از ایران را تا ۲۰ درصد کاهش داده است. دادهها حاکی از این است که پنجمین مشتری بزرگ نفت ایران در سال گذشته، به تعهدات خود به آمریکا مبنی بر کاهش خرید نفت خام از ایران عمل کرده است. تانیر ییلدیز، وزیر انرژی ترکیه اول ماه آوریل اعلام کرده بود که این کشور برای سال جاری میلادی، واردات نفت از ایران را ۲۰ درصد کاهش خواهد داد. رویترز مینویسد که ترکیه از ماه ژانویه تا آوریل، بیشتر از متوسط خرید ماهانه نفت این کشور از ایران در سال گذشته، نفت از ایران خریده و ذخیره کرده است. بنابر این گزارش، ترکیه در چهارماه نخست سال جاری بطور متوسط روزانه ۲۱۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است، به ویژه در ماه مارس، اسفند-فروردین، این کشور روزانه ۲۷۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده بود، در حالی که متوسط خرید روزانه نفت ترکیه از ایران در سال گذشته ۱۸۵ هزار بشکه در روز بوده است. دور جدید تحریم های آمریکا بر علیه ایران نیز از ۲۸ ژوئن، ۱۷ روز دیگر، به اجرا در میآید. آمریکا اعلام کرده است که درصورتی که مشتریان نفت ایران، به «میزان ملموس و قابل توجهی» واردات نفت از ایران را کاهش دهند، احتمالا از اقدامات تنبیهی آمریکا و قرار گرفتن در لیست سیاه این کشور و قطع دسترسی آنها به نظامی مالی آمریکا معاف شوند. رویترز در ادامه بر اساس دادههای حمل و نقل دریایی که در اختیارش قرار گرفته، گزارش کرده است که «توپراس» شرکت دولتی نفت ترکیه در ماه مه، روزانه ۱۴۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است که در مقایسه با سال گذشته، کاهشی ۲۰ درصدی را نشان میدهد. ترکیه طی ماه می، ۱۵۲ هزار تن (هر تن معادل ۷، ۳۳ بشکه) نفت خام ایران را در بندر «علی آقا» و ۴۴۳ هزار تن نفت ایران را در «توتون چیفت لیک»، دومین پایانه نفتی ترکیه تحویل گرفته است. ترکیه در نظر دارد برای ماه جاری نیز به همان میزان ماه مه، از ایران نفت وارد کند. بنابر بر آمارها، ترکیه در چهارماه اول سال جاری میلادی، ۵۸ درصد از واردات نفت خود را، به میزان ۶ میلیون تن، از ایران تامین کرده است.
نخستین دیدار از گروه دی جام ملتهای اروپا بین تیمهای انگلستان و فرانسه با تساوی ۱-۱ به پایان سید. اوکراین و سوئد دیگر تیمهای این گروه هستند که آخرین بازی از دور نخست رقابتها را برگزار خواهند کرد.نخستین دیدار از گروه دی جام ملتهای اروپا بین تیمهای انگلستان و فرانسه با تساوی ۱-۱ به پایان سید. اوکراین و سوئد دیگر تیمهای این گروه هستند که آخرین بازی از دور نخست رقابتها را برگزار خواهند کرد. بازی انگلستان و فرانسه با حضور حدود ۴۸ هزار نفر در دونتسک اوکراین و به قضاوت نیکولا ریزولی از ایتالیا برگزار شد. جالب آنکه در جام ملتهای ۲۰۰۴ نیز اولین بازی انگلیس و فرانسه در آن تورنمنت، مقابل هم بود. آن روز فرانک لمپارد در نیمه اول گلزنی کرد، گلی که تا دقیقه ۹۰ پابرجا بود. اما در شرایطی که همه منتظر شنیدن سوت پایان بودند، دو گل زین الدین زیدان فوق ستاره فوتبال جهان در وقتهای تلف شده، شکستی ناباورانه را برای انگلیس رقم زد. در پایان رقابتهای آن گروه اما هر دو تیم، راهی دور بعد شدند. از ترکیب اصلی فرانسه در آن دیدار، هیچ بازیکنی در فهرست خروسها حضور ندارد اما انگلیس هنوز اشلی کول، استیون جرارد و وین رونی را در اختیار دارد. گرچه رونی به دلیل محرومیت نتوانست در این دیدار به میدان برود، ضمن آنکه در بازی بعدی هم حضور نخواهد داشت. روی نیمکت دو تیم هم به جای اسون گوران اریکسون و ژاک سانتینی، لورن بلان و روی هاجسون حضور دارند. جدال این دو تیم در یورو ۲۰۱۲ نشانی از آن نبرد دراماتیک نداشت و هر دو تیم به تقسیم امتیازات راضی بودند. این رضایت خاطر در دقایق پایانی که دو تیم، تمایلی به نفوذ و هجوم نداشتند به وضوح دیده میشد. انگلستان ۱ فرانسه ۱ در ۳۵ دقیقه نخست بازی اگرچه فرانسویها تسلط بیشتری بر توپ و میدان داشتند و چند موقعیت را هم روی دروازه انگلستان ایجاد کردند، اما مهمترین موقعیتها نصیب سفیدپوشان انگلیس شد که توپ اول از دست رفت و دومی درون دروازه غلتید. در دقیقه ۱۵ جیمز میلنر با جا گذاشتن هوگو لوریس، گرچه در زاویهای تنگ قرار گرفت اما فقط یک بغل پای دقیق نیاز داشت تا دروازه خالی را باز کند. کاری که از عهدهاش برنیامد و ضربه او از کنار دروازه بیرون رفت. در دقیقه ۳۰ انگلیس صاحب ضربه آزاد شد. استیون جرارد آن را روی دروازه فرستاند تا جولئون لسکات که مدافعان فرانسوی کاملاً از او غافل شده بودند، گلزنی کند. لسکات ۲۹ ساله در منچسترسیتی بازی میکند. پنج دقیقه بعد الکس چمبرلین خطا کرد و کارت زرد گرفت. سمیر نصری همبازی سابق او در آرسنال، برای فرانسه پشت این ضربه آزاد ایستاد و علو دیارا را در موقعیت گلزنی قرار داد. اما ضربه او را جو هارت با واکنشی عالی دفع کرد. این نمایش جو هارت، جبران اشتباه او در ابتدای بازی بود که در جمع کردن توپی ساده دچار اشتباه شد. در دقیقه ۳۹ فرانک ریبری توپ را از پاتریس اورا گرفت و کاشت برای شوتزنی سمیر نصری، هافبک قبراق منچسترسیتی هم با شوتی زیبا و زمینی آن را تبدیل به گل کرد. به این ترتیب، نیمه نخست این بازی با تساوی ۱-۱ به پایان رسید. نخستین موقعیت جدی نیمه دوم در دقیقه ۶۴ خلق شد و شوت کریم بنزما، مجدداً جو هارت را وادار به واکنشی تماشایی کرد. یک دقیقه بعد گلن جانسون مدافع پیشتاخته انگلیس جواب شوت بنزما را با یک شوتی محکم داد. اما ضربه او درون چارچوب نبود. در ادامه نیز شوتهای محکم و از راه دور سمیر نصری و کریم بن زما چند بار روی دروازه انگلیس خطرساز شد. در دقیقه ۸۰، یوهان کابایه با شوتی محکم و سرضرب دروازه انگلیس را تهدید کرد. پنج دقیقه بعد، بن زما از گوشه محوطه جریمه اقدام به شوتزنی کرد اما توپ او هم پس از برخورد با استیون جرارد راهی کرنر شد. آخرین شوت بازی را هم بن زما نواخت که جو هارت سنگربان منچسترسیتی با موفقیت دفع کرد. سرانجام هر دو تیم با یک امتیاز روانه رختکن شدند. گرچه سهم فرانسه که آخرین بار در سال ۲۰۰۰ قهرمان جام ملتهای اروپا شده؛ در کنترل توپ و میدان بیش از فاتحان جام جهانی ۱۹۶۶ بود.
منابع پزشکی مصر روز دوشنبه ۲۲ خرداد اعلام کردند که حسنی مبارک رئیس جمهور پیشین این کشور دو بار ایست قلبی کرده و پزشکان برای احیای او از شوک الکتریکی استفاده کردهاند.منابع پزشکی مصر روز دوشنبه ۲۲ خرداد اعلام کردند که حسنی مبارک رئیس جمهور پیشین این کشور دو بار ایست قلبی کرده و پزشکان برای احیای او از شوک الکتریکی استفاده کردهاند. به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع پزشکی، مبارک که از روز ۱۳ خرداد در پی صدور حکم حبس ابد، در بیمارستان زندان الطره در جنوب قاهره به سر میبرد، به طور متناوب از هوش میرود. او همچنین از خوردن غذا امتناع میکند. دادگاه جنایی قاهره، مبارک و حبیب العادلی وزیر کشور او را به اتهام صدور دستور قتل تظاهرکنندگان در جریان انقلاب سال گذشته مصر، به حبس ابد محکوم کرده است. گزارشها حاکی از آن است که مبارک از زمان انتقال به بیمارستان زندان، دچار افسردگی و ضعف عصبی حاد شده است. پیش از این وزارت کشور مصر در بیانیهای اعلام کرده بود که وضعیت جسمی مبارک «وخیم اما با ثبات است.» یکشنبه نیز تیم پزشکی ناظر بر وضعیت مبارک اعلام کرده بود که رئیس جمهور پیشین مصر هر آن ممکن است دچار سکته مغزی شود. در همین حال فرید الدین الدیب وکیل مدافع مبارک به خبرگزاری رویترز گفت که وضعیت جسمی مبارک «بسیار وخیم» است و باید هرچه سریعتر او را به بیمارستانی با تجهیزات مناسب منتقل کرد. او گفت که درخواست انتقال او از بیمارستان زندان را به مسئولان ارائه داده اما تا کنون پاسخی به این درخواست داده نشده است. الدیب در این باره گفت: «این قتل عمد است. من نمیگویم او را آزاد کنید. میگویم او را به بیمارستان منتقل کنید تا از رسیدگی مناسبی برخوردار شود.» او خاطرنشان کرد که به نظر میرسد مسئولان به دلیل ترس از واکنشهای مردمی، به این درخواست پاسخ نمیگویند. بیگناه شناخته شدن ۶ تن از فرماندهان پلیس در دوره مبارک از اتهام مشارکت در قتل تظاهرکنندگان دوره انقلاب به دلیل نقص دلایل، خشم بسیاری از مصریها را در پی داشت. مخالفان مبارک بیم آن دارند که در دادگاه تجدید نظر مبارک هم از اتهامهای وارده تبرئه شود. از سوی دیگر، خبرگزاری الشرق الاوسط مصر گزارش داده است که با درخواست مبارک برای انتقال فرزند بزرگش علاء به بیمارستان زندان به منظور مراقبت از او، موافقت شده است. پیشتر مدیریت زندان با انتقال جمال فرزند کوچکتر مبارک برای استقرار در کنار پدرش موافقت کرده بودند. علاء و جمال فرزندان مبارک که در زندان دیگری در همان منطقه در حبس به سر میبرند، از اتهام فساد تبرئه شدهاند. آنها اما به در پرونده دیگری متهم هستند که در معاملات بازار بورس اختلال ایجاد کردهاند. از این رو به منظور انجام تحقیقات در بازداشت به سر میبرند. سوزان مبارک و همسران علاء و جمال در هفته اخیر با او در بیمارستان زندان الطره ملاقات کردند.
مصطفی تاجزاده، عضو ارشد جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در سومین سالگرد انتخابات سال ۱۳۸۸ در نامهای سرگشاده به آیتالله خامنهای با مرور حوادث قبل و پس از انتخابات، پرسشهای خود را با رهبر جمهوری اسلامی در میان گذاشته است.مصطفی تاجزاده، عضو ارشد جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در سومین سالگرد انتخابات سال ۱۳۸۸ در نامهای سرگشاده به آیتالله خامنهای با مرور حوادث قبل و پس از انتخابات، پرسشهای خود را با رهبر جمهوری اسلامی در میان گذاشته است. تاجزاده در این نامه که روز دوشنبه ۲۲ خرداد در سایت کلمه انتشار یافته، به نخستین نماز جمعه آیتالله خامنهای پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره کرده است؛ نماز جمعهای که در آن آیتالله خامنهای معترضان به انتخابات را به «اردوکشی خیابانی» متهم کرد و به آنها هشدار داد که مسئول خونهای ریخته شده خواهند بود. مصطفی تاجزاده که از آن هنگام در زندان اوین به سر میبرد از آیتالله خامنهای میپرسد اگر «اردوکشی خیابانی» بود، چرا وی سالها در برابر گروههایی چون انصار حزبالله که به مردم و دانشگاهها حملهور میشدند سکوت کرد. تاجزاده با بیان اینکه اعتراض به نتایج انتخابات در بسیاری از کشورها امر متدوالی است، تاکید میکند که آیتالله خامنهای حاضر نشد رسیدگی به شکایات را به مرجعی بیطرف بسپارد و در نتیجه کشور در بحران فرو رفت. وی با یادآوردی انتخابات افغانستان، ایالات متحده و روسیه، نوشته است که مقامهای این کشورها از درایت برخوردار بودند و ضمن به رسمیت شمردن اعتراض مخالفان، رسیدگی به شکایات را به مرجعی دست کم با ظاهری قابل قبول واگذار کردند. معاون سیاسی وزارت کشور در دولت محمد خاتمی، تاکید میکند که حرفهای کسانی نظیر «سردار مشفق» تاییدی بر ادعاهای معترضان است. مصطفی تاجزاده به بحرین نیز اشاره میکند که به گفته آیتالله خامنهای به «مظلومیت مضاعف» دچار شدهاند. تاجزاده میگوید دستکم حاکم بحرین به قضاوت «هیئت بیطرف» در رویدادها آنجا تن داد و کمی از خواستههای معترضان را برآورده ساخت. تاجزاده خطاب به آیتالله خامنهای مینویسد: «حدود یک هفته پس از شروع اعتراضات، در نماز جمعه تظاهرات معترضان را اردوکشی خیابانی خوانده، مسئولیت خونهایی را که ریخته خواهد شد، متوجه خود آنان دانستید.» تاجزاده میافزاید: «به اعتقاد من سخنرانان و مبلغان رسمی خود بهتر از من و شما میدانند که تحلیلهایشان در باره این ماجرا که عمدتاً بر محور توطئه براندازی و ارتباط معترضان با سرویسهای امنیتی دور میزند، هیچ اساسی ندارد.» چرا رهبر ۱۸ سال نسبت به حمله به مردم سکوت کرد؟ تاجزاده در ادامه سؤالهای خود را از آیتالله خامنهای را مطرح میکند و مینویسد: «شما در خطبه نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ تظاهرات اعتراضی به نتایج آن انتخابات پرابهام و پر مسئله را اردوکشی خیابانی خواندید ...اما به یک پرسش هرگز پاسخ داده نشد و آن این که در سراسر سال های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۸ همواره گروههایی تحت عنوان انصار حزبالله به کمترین بهانهای از درج مقالهای در نشریهای دانشجویی ... تا عبارتی در یک کتاب و تا اعتراض به یک مراسم قانونی آزادانه در خیابانها به تظاهرات پرداختند، به مراسم مختلف حمله بردند ... بعضاً دفاتر روزنامهها را به آتش کشیدند. کتابفروشیها و سینماها را سوزاندند، اما در طول این ۱۸ سال حتی یک بار شما به این اردوکشی و تهدید جان و مال شهروندان اعتراض نکردید ... آیا اردوکشی خیابانی-اگر بتوان نام تظاهرات اعتراضی را اردوکشی خیابانی گذاشت-، مطلقاً خلاف قانون و ناپسند است و یا فقط برای معترضان به عملکرد ما خلاف قانون و ناپسند است؟» اعتراض به نتایج انتخابات در کشورهای دیگر وی با اشاره به «کارناوال عصر عاشورا» پیش از انتخابات ۱۳۷۶، رد صلاحیتهای گسترده مجلس هفتم، «دخالت برخی سرداران در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴» و موارد دیگر مینویسد: «با توجه به این سابقه درخشان چگونه از آقایان موسوی و کروبی انتظار میرفت، به امید احقاق حقوق خویش و میلیونها شهروندی که رایشان مصادره شده بود، سکوت پیشه کنند؟ ابهام و اعتراض و شکایت به نتایج انتخابات در هر کشوری از افغانستان گرفته تا ایران و تا آمریکا میتواند اتفاق بیفتد ...اگر در افغانستان این اعتراضات به بحران و کشتار نینجامید، علت را باید در درایت مسئولان... جست وجو کرد و اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که منجر به انتخاب جورج بوش شد اختلاف و ابهام در نتیجه انتخابات به بحران نینجامید علت آن بود که دادگاه فدرال این کشور به گونهای عمل نکرده بود که اعتماد عمومی از آن سلب شود.» صدور احکام دستگیریها پیش از انتخابات تاجزاده با یادآوری رویدادهای انتخابات مینویسد ساعت شش بعد از ظهر ۲۲ خرداد به ستاد موسوی در قیطریه حمله شد و محسن امینزاده و عبدالله رمضانزاده در همان روز انتخابات دستگیر شدند. به گفته وی نیمههای شب درحالی که هنوز هیچ تظاهراتی صورت نگرفته بود و «هیچ یک از احزاب حامی موسوی و کروبی موضعی اعلام نکرده بودند، نیروهای امنیتی به خانههای برخی فعالان سیاسی و مسئولان ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی هجوم بردند و آنها را دستگیر کردند. تاجزاده مینویسد وکلای آنها متوجه شدند که احکام دستگیری بازداشتشدگان در روزهای قبل از ۲۲ خرداد صادر شده بود و میپرسد: «در کدام کشور آزاد حکم بازداشت فعالان ستاد انتخاباتی نامزدهای رقیب (نامزد منتقد جناح حاکم) چند روز قبل از برپایی انتخابات صادر میشود و در روز برگزاری انتخابات به ستاد نامزدهای رقیب حمله میشود و روز بعد از انتخابات نیز مسئولان ستاد وی بازداشت میشوند؟» توصیههای وزیر اطلاعات به روسیه این عضو جبهه مشارکت با اشاره انتخابات روسیه و نیز اظهارات وزیر اطلاعات که گفته بود به مسکو درباره بحرانسازی در این کشور هشدار داده بودیم، مینویسد: «لابد وزیر محترم اطلاعات تجارب دستگاههای امنیتی و نظامی ایران در برخورد با اعتراضات مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران را در اختیار برادران روس و شخص پوتین قرار داده! اما ظاهراً پوتین و پریماکف علاقهای به استفاده از این تجربه نداشتند. آنها ... به معترضان نتایج انتخابات و مدعیان تقلب در انتخابات اجازه تظاهرات دادند و با درایت و تدبیر و به رسمیت شناختن حق مردم در برگزاری تظاهرات، از تبدیل شدن آن ماجرا به بحرانی در سطح ملی جلوگیری کردند.» اعتراضهای بحرین و ایران تاجزاده با یادآوری سخنان آیتالله خامنهای درباره «مظلومیت مضاعف» مردم بحرین تصریح میکند: «ای کاش رهبری نظام با جریانهای منتقد و معترض ایران، با برجستهترین و باسابقهترین چهره های انقلاب و نظام، با خیل عظیم کسانی که سالها برای پیروزی انقلاب مبارزه کردند و یا در دفاع از کیان کشور در جبههها شجاعانه جنگیدهاند» نیز براساس همین توصیهها عمل میکردند.» وی با اشاره به تشکیل کمیته حقیقتیاب در بحرین میافزاید: «امیر بحرین ... براساس گزارش و توصیه های کمیته مذکور دست به اصلاحاتی نیز زد که البته کمتر از حد انتظار و خواستههای بحق منتقدان بود، اما چرا در ایران اعتراضات بخش عظیمی از ملت و به قول آقایان اعتراضات ۱۳ میلیون نفر ایرانی به نتایج انتخابات، در این حد ارزش نداشت که به جای شورای نگهبان به ریاست آقای جنتی که خود متهم به اعمال نفوذ و تغییر نتایج انتخابات است، کمیته حقیقتیابی متشکل از افراد بیطرف تشکیل شود و آرای مردم یک بار دیگر زیر نظر این کمیته بازشماری شود؟» تاجزاده با اشاره به دادگاه موسوم به کودتای مخملی و اتهامهای وارد شده به بازداشتشدگان مینویسد: «دست دادگاه برای محکوم کردن متهمان چنان خالی بود که ناگزیر برخی متهمان نظیر بهزاد نبوی به دلایل مضحکی نظیر ایجاد اختلال در ترافیک در روز ۲۵ خرداد به شش سال زندان محکوم شدند.» اظهارات «سردار مشفق» این عضو جبهه مشارکت در ادامه گفتههای «سردار مشفق» را دلیلی بر کذب بودن ادعاهای حاکمیت علیه معترضان میداند و مینویسد: «سردار مشفق در سخنان خود تقریباً تمامی ادعاهای معترضان به تقلب و تخلف در انتخابات را تأیید کرد... او اعتراف کرد که سپاه صحنه انتخابات را مدیریت کرده است، او اعتراف کرد که سپاه مانع کاندیداتوری کسانی شده است که حضورشان به شکسته شدن رأی احمدی نژاد میانجامید. او اعتراف کرد که سیستم کمیته صیانت از آراء ستاد موسوی را سپاه تخریب کرده و قطع سیستم پیام کوتاه در روز انتخابات کار نیروهای امنیتی نظامی بوده ... او اعتراف کرد او و همکارانش در سپاه درعملیات روانی رسانهای علیه موسوی نقش مؤثر داشته اند، او اعتراف کرد… متعاقب انتشار این سخنرانی هفت تن از محکومان دادگاههای پس از انتخابات ۸۸ با استناد به سخنرانی سردار مشفق و اعتراف او به دخالت در انتخابات شکایتی را به قوه قضائیه تقدیم کردند. » وی در ادامه یادآور میشود که شاکیان پرونده «سردارمشفق»به خاطر شکایتشان تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. تاجزاده که در قرنطینه اوین به سر میبرد، میگوید به خاطر مشکل بینایی بیش از این نمیتواند بنویسد. موافق و مخالف رهبر را مسئول وضع موجود میدانند وی در انتها میگوید مخالفان و منتقدان معتقدند که «تغییر شرایط موجود و تغییر نحوه برخورد با ناراضیان به تصمیم رهبری بستگی دارد و نه هیچ کس دیگر.» و از اینجا نتیجه میگیرد که «شرایط موجود و نحوه برخورد با ناراضیان براساس تصمیم رهبری سامان یافته است؛ بنابراین میتوان مخاطب این ابهامها را رهبری دانست و از ایشان خواهان رفع ابهام شد.»
پردیس سینمایی زندگی در تهران روز دوشنبه به خاطر فروش بلیت مسابقات فوتبال یورو به بانوان پلمپ شد. به گزارش خبرگزاری ایسنا، مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرده که در پی فروش بلیت مسابقات جام ملت های اروپا در این پردیس سینمایی، ماموران این واحد را پلمپ کرده اند. بر پایه این گزارش، تماشای مسابقات فوتبال یورو ۲۰۱۲ تنها برای آقایان مجاز است و سینماهایی که قصد دارند این بازیها را پخش کنند، باید با دریافت مجوز به این کار دست بزنند.
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی، روز دوشنبه منتقدان خود را متهم کرد که وی و همکارانش را هدف حملات قرار داده اند و گفت برخی به خاطر «رقابت های پست، مسابقه تهمت و دروغ راه انداخته اند». آقای احمدی نژاد که به کرمانشاه سفر کرده است به گزارش های مربوط به دست داشتن اعضای دولت وی در اختلاس ها واکنش نشان داد و گفت منتقدان وی هيچ «سندی» برای ادعاهای خود ندارند. اظهارات محمود احمدی نژاد پس از آن مطرح می شود که به تازگی، رسيدگی به پرونده های اختلاس سه هزار ميليارد تومانی از نظام بانکی ايران و همچنين پرونده اختلاس از بيمه و استانداری تهران، در قوه قضاييه به جريان افتاده است.
دادگاهی در جمهوری آذربایجان روز دوشنبه، گزارشگر محلی تلویزیون سحر را به اتهام داشتن مواد مخدر به دوسال زندان محکوم کرد. "انار بایراملی" شهروند جمهوری آذربایجان در حدود چهارماه پیش به اتهام حمل چهاردهم گرم هروئین در باکو بازداشت شده بود. مقامهای جمهوری آذربایجان، ایران را متهم کرده اند که از طریق شبکه تلویزیونی سحر، وابسته به جمهوری اسلامی ایران به تبلیغات دولتی علیه باکو دست می زند. طی چند ماه گذشته روابط ایران و جمهوری آذربایجان در پی دستگیری چند تن در باکو به اتهام توطئه برای انجام عملیات تروریستی، به سردی گرائیده است.
عبدالله نوری، از فعالان سرشناس گرایش معروف به «اصلاحات» در سخنانی گفته است که اين جريان خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی است و تاکيد کرد که «سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست». عبدالله نوری که در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی، وزير کشور بود در ديدار با گروهی از فعالان سياسی، دانشگاهی و مدنی استان فارس، از اصلاح طلبان خواسته است تا به گفته او مرزبندی خود را با «جريان برانداز» مشخص کنند. بر اساس گزارش روز دوشنبه ی روزنامه «اعتماد»، عبدالله نوری گفته است، اصلاح طلبان بر اين اعتقاد هستند که سقوط نظام، کشور را به سوی خشونت و هرج و مرج پيش می برد و از دل اين هرج و مرج، توسعه و دمکراسی بيرون نمی آيد. به گفته عبدالله نوری اصلاح طلبان به دنبال «پاسخگو کردن حکومت در برابر مردم و تقويت نقش مردم در حاکميت و تعيين سرنوشت سياسی است».
به دنبال موافقت کشورهای عضو حوزه یورو با کمک ۱۰۰ میلیارد یورویی به نظام بانکی اسپانیا، بهای یورو در برابر دلار بالا رفت و همزمان ارزش سهام در بازارهای بورس آسیا و اروپا افزایش یافت. به گزارش شبکه خبری سیانان، روز دوشنبه، ارزش یورو در برابر دلار بیش از یک درصد افزایش یافت و قیمت هر یورو به یک دلار و۲۶ سنت رسید. این در حالی است که بازارهای سهام در آسیا و اروپا نیز روز دوشنبه افزایش ارزش را از دو تا نزدیک به شش درصد را تجربه کردند. وزرای دارایی عضو حوزه یورو روز یکشنبه با درخواست اسپانیا مبنی بر دریافت کمک ۱۰۰ میلیارد یورویی موافقت کردند.
آنار بایراملی، شهروند جمهوری آذربایجان و خبرنگار خبرگزاری فارس و شبکهٔ تلویزیونی آذری زبان «سحر» دوشنبه، ۲۲ خرداد، از طرف دادگاهی در باکو به دو سال زندان محکوم شد.آنار بایراملی، شهروند جمهوری آذربایجان و خبرنگار خبرگزاری فارس و شبکهٔ تلویزیونی آذری زبان «سحر» وابسته به صدا و سیمای ایران که چندی پیش به اتهام حمل «هروئین» بازداشت شده بود، دوشنبه، ۲۲ خرداد، از طرف دادگاهی در باکو به دو سال زندان محکوم شد. آقای بایراملو به خاطر آنچه که «همراه داشتن چهار دهم گرم هروئین» عنوان شده است، ۱۷ فوریه، اسفندماه سال گذشته، بازداشت شده بود، اتهامی که ایران آن را به شدت رد کرد و آن را «اقدامی سیاسی» نامید. یک روز بعد از بازداشت بایراملی، عباس اسکندری دبیر مطبوعاتی سفارت ایران در جمهوری آذربایجان اعلام کرد که «اتهمات وارده بر خبرنگار شبکه سحر را قبول ندارد، چراکه وی شخص مومنی است». محمد حسینی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی ایران نیز اتهام خبرنگار محلی شبکه تلویزیونی سحر در باکو را واهی خواند و از جمهوری آذربایجان خواست با اینگونه بهانههای به گفته وی «بیمورد» با خبرنگاران ایران برخورد نکنند. جمهوری آذربایجان همواره نسبت به فعالیت شبکه سحر ایران اعتراض داشته است و برنامههای تلویزیونی این شبکه آذربایجانی زبان را «مخرب، افراطی، تفرقه افکنی و علیه منافع ملی آذربایجان» توصیف کرده است. سایت اینترنتی این شبکه در آذربایجان از نادر سایتهایی است که فیلتر شده است و دولت آذربایجان فعالیت این شبکه را غیرقانونی اعلام کرده است. دولت آذربایجان آذرماه سال گذشته نیز، احمد کاظمی، مدیر نمایندگی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در باکو و موسس شبکه سحر را از کشور اخراج کرد. وی پس از ورود به فرودگاه باکو اجازه ورود به جمهوری آذربایجان را پیدا نکرد و ماموران فرودگاه وی را که همراه با خانوادهاش بود به ایران بازگرداندند. ائلدار بایراملی، برادر آنار در گفتگو با خبرگزاری آلمان اتهامات وارده بر برادرش را «ساختگی و سیاسی» نامیده است و گفته است که در اعتراض به حکم صادره، به دادگاه تجدیدنظر مراجعه خواهند کرد. اخیرا روابط جمهوری آذربایجان و ایران به شدت متشنج شده است، بطوری که هر دو کشور سفرای خود را از کشور مقابل فراخواندهاند. جمهوری آذربایجان ایران را به صدور اسلام افراطی، تروریسم، تبلیغات منفی علیه دولت آذربایجان و مداخله در امور داخلی این کشور متهم میکند، ایران نیز به نوبه خود جمهوری آذربایجان را به همکاری با سرویس جاسوسی اسرائیل، موساد، برای قتل دانشمندان هستهای ایران، نزدیکی به غرب و اسلام ستیزی متهم کرده است. دولت آذربایجان طی یکسال گذشته چهل نفر را به اتهام جاسوسی برای سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات ایران برای انجام عملیات تروریستی در آذربایجان بازداشت کرده است، ایران نیز دوم ماه مه، ۴۰ روز پیش، شهریار حاجی یف و فرید حسین، دو شاعر جوان جمهوری آذربایجان را بازداشت کرده است که علی رغم دریافت سه نامه دیپلماتیک اعتراضی، هنوز پاسخی به علت بازداشت این دو شهروند جمهوری آذربایجان در تبریز نداده است، بطوری که ائلمان عبدالله اف، سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان، روز دوشنبه، ۲۲ خرداد طی مصاحبهای با خبرگزاری «سلام نیوز» جمهوری آذربایجان، شهروندان این کشور را از سفر به ایران منع کرد و گفت که «هیچ تضمینی برای بازداشت شدن یا نشدن شهروندان آذربایجان در ایران وجود ندارد».
سه سال از برگزاری انتخابات مناقشه برانگيز رياست جمهوری سال ۸۸ در ايران گذشته است. انتخاباتی که نتيجه آن ايران را دستخوش تغيير و تحولات شگرفی کرد. پس از سه دهه که از تاسيس جمهوری اسلامی می گذشت، اعتراضات گسترده در خيابان های شهرهای مختلف نمود پيدا کرد.سه سال از برگزاری انتخابات مناقشه برانگيز رياست جمهوری سال ۸۸ در ايران گذشته است. انتخاباتی که نتيجه آن ايران را دستخوش تغيير و تحولات شگرفی کرد. پس از سه دهه که از تاسيس جمهوری اسلامی می گذشت، اعتراضات گسترده در خيابان های شهرهای مختلف نمود پيدا کرد. بسياری به زندان رفتند و بسياری نيز بار سفر بسته و از ايران خارج شدند. در طول اين سه سال دو نامزد رياست جمهوری آن انتخابات نيز بدون محاکمه در حصرخانگی قرار گرفتند. در ساختار سياسی کشور نيز تحولاتی مشاهده شد. در این مطلب اما نه به دولت خواهيم پرداخت و نه به بازار و اقتصاد. در کنار اين دو ديگر پديده ای که تحت تاثير انتخابات سال ۸۸ قرار گرفت، جامعه مدنی است. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۶ ميلادی، حدود شش سال پيش، در گزارشی جامعه مدنی را اين گونه تعريف می کند: «جامعه مدنی مايحتاجی حياتی برای حکومت کردن و تمرکززدايی است. توان آن را دارد که قدرتمداران را مورد سوال قرار دهد و به پيشبرد دموکراسی ياری رساند.» جامعه مدنی فضایی خالی است بين دولت، بازار و خانه. فضايی که در اين تعريف سازمان ملل متحد از آن سخن به ميان آمده ، اما در ايران سال های اخير تغيير شکل هايی را به خود ديده است. مطالبات زنان، اقوام و اصناف تقی رحمانی، نويسنده و فعال سياسی ملی – مذهبی که هم اکنون ساکن فرانسه است، جامعه مدنی ايران قبل از سال ۸۸ و انتخابات رياست جمهوری را اين گونه توضيح می دهد: تقی رحمانی: «جامعه مدنی در ايران در طی تاريخ مشروطيت به اين سمت چند بار شکل گرفته است به شکل ژله ای. از سال ۱۳۰۰ تا کنون اين شکل ژله ای سفت نشده است. از سال ۱۳۸۴ که دوباره دولت محوری آقای خاتمی موفق نشد، ما در سه سطح بسيار گسترده يک نوع جامعه مدنی پيدا کرديم که در شکل مطالبات زنان، اصناف و اقوام متبلور شد. سنديکاهای شرکت واحد، خواسته های زنان و تشکلات اقوام که خواستار يک سری مطالبات فرهنگی بودند، يا تشکل صنفی معلمان ايران که يک تشکل صنفی بزرگ و گسترده بود و در سال ۸۵ يک برخورد سنگين با اين تشکل شد، در پی تشکيل اين سه سطح شکل گرفت. حاکميت از سال ۱۳۸۴ سعی کرد که اين تشکل ها را به شدت تحت فشار قرار دهد. و اين ژله را از هم بپاشاند.» در سال های گذشته در فضای خالی بين دولت، بازار و خانواده، جامعه مدنی در ايران به اشکال مختلف نمود داشته است. يکی از نمودهای بارز جامعه مدنی، خصوصا در سال های اخير جنبش دانشجويی ايران است که در قالب گروه های مختلف شکل گرفت. محمد صادقی، از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ادوار تحکيم وحدت از مشخصه های اين جنبش به راديو فردا می گويد: محمد صادقی: «مطالبات جنبش دانشجويی ايران در طی حداقل ۱۵ سال اخير، يک مطالبات ساختار شکنانه و راديکال بوده است و به هر حال در خصوص پيگيری مطالبات مردم و بحث آزاديخواهی و دموکراسی خواهی پيش قراول بوده است. در بدو شکل گيری دولت نهم و پيش از وقايع خردادماه سال ۸۸ ، تيغ سرکوب و بسته شدن تشکل های دانشجويی ، لغو مجوزهای نشست های دانشجويی ، توقيف نشريات دانشجويی، بازداشت، احضار، تيغ محروميت از تحصيل موقت و تعليق همه اينها وجود داشت. حتی در دوران قبل از آن هم وجود داشت. به شکلی می شود گفت حتی در دوران اصلاحات هم به رغم اين که فضای باز نسبی در جامعه ايجاد شد، اما باز هم جريانات دانشجويی از سوی نهادهايی خارج از اختيار دولت – يعنی نهادهای امنيتی و قضايی- همواره بر سر طلب مطالباتش هزينه داده است.» مشکلاتی که محمد صادقی از آن می گويد، پس از خرداد ۸۸ اما شکلی جدی تر به خود گرفت تا جايی که بسياری از فعالان جنبش دانشجويی هم اکنون احکام زندان خود را سپری می کنند. افرادی چون عبدالله مومنی، مجيد توکلی، مهدی خدايی، مجيد دری و ضياء نبوی. چنين وضعيتی ما را با اين سوال روبرو می کند که اين عنصر مهم جامعه مدنی ايران امروز چه موقعيتی دارد. محمدصادقی که هم اکنون ساکن فرانسه است به اين سوال اين گونه پاسخ می دهد:«همگام با ساير تشکل هايی که امروز در وضعيت تعليق به سر می برند، که همان طور که عرض کردم به دليل شدت و حدت سرکوب و نه به کنار گذاشتن مطالبات و دغدغه هاست، من فکر می کنم در شرايط فعلی هم جنبش دانشجويی در وضعيت معلقی به سر می برد و اين وظيفه چهره های سرشناس جنبش دانشجويی را سنگين تر می کند که در اين شرايط- يعنی فعاليت در دوران سرکوب- نقش خطيرتری را بر عهده داشته باشند و به دنبال ارائه راهکارهايی برای برون رفت از شرايط فعلی باشند تا يکبار ديگر بتوانند به رسالت تاريخی خودشان که همانا آگاهی بخشی؛ ايستادگی، پايداری و مقاومت بر سر خواست و اراده مردم است، و تامين منافع جامعه عمل کنند.» جنبش زنان و جنبش دموکراسی خواهی اما در کنار جنبش دانشجويی درجامعه مدنی ايران، گروه ديگری نيز که خصوصا در طول يک دهه گذشته نمود بارزی داشته، جنبش زنان بوده است. جنبش زنانی که کمپين يک ميليون امضا و چندين گروه ديگر با هم در طول اين سالها برای احقاق حقوق برابر زنان در ايران تلاش کرده است. منصوره شجاعی، پژوهشگر و فعال و مدافع حقوق زنان که هم اکنون ساکن آلمان است، جنبش زنان در ايران را در قالب جامعه مدنی اين گونه توصيف می کند: منصوره شجاعی: «اگر برای جامعه مدنی دو تعريف داشته باشيم، که شامل جامعه مدنی در قالب فعاليت های پروژه ای و خدمات تخصصی از يک سو و جامعه مدنی در قالب فعاليت های اکتيويستی است. آن وقت در واقع می توانيم بگوييم که جنبش زنان به هر دو بخش مرتبط است. اما جنبش زنانی که در حال حاضر با جنبش دموکراسی خواهی درگير است ، بيشتر به تعريف دوم نزديک است.» خانم شجاعی، که عضو کمپين يک ميليون امضا هم هست می افزايد که جنبش زنان در مقطع زمانی انتخابات سال ۸۸ با يک تغيير گفتمان روبرو شد. آن چنان که پيش از اين انتخابات بيشتر بر مسائل حقوقی در اين جنبش تمرکز کرده بود و پس از انتخابات به گفتمان دموکراسی خواهی در ايران پيوست. منصوره شجاعی اما وضعيت امروز جنبش زنان را با اشاره بر اين که هم اکنون جنبش زنان مثل ساير حرکت های جامعه مدنی در ايران دچار يک نوع توقف شده، آن را اين گونه توصيف می کند: «شما می توانيد به فعاليت هايی که دارد انجام می شود نگاه کنيد. به فعاليت هايی که دارد اين طور توليد می کند، به توليد گفتمان می پردازد و انعکاس تمام مسائل زنان و مطالعات زنان را پوشش می دهد، به جمع هايی که تشيکل می شود و به مناسبت های مختلف و همراهی های همدلانه در طول سال های اخير که متاسفانه با بروز حوادث تلخی مثل مرگ و بيماری و دستگيری و اعدام پيش می آيد. وقت هايی هم هست که جريان های خوشايندی پيش می آيد مثل آزادی يا پيروزی يک زن ، که به مناسبت های تلخ و شيرينی که هست اين محافل و شبکه های ارتباطی را زنان حفظ می کنند. اين مسئله بدين معناست که اين جنبش وجود دارد. حالا اگر در خيابان اتفاقی نمی افتد بدين معنا نيست که جنبش تمام شده است. يک بخش جنبش در اعتراضات خيابانی خودش را نشان می دهد. اين ميزان از گفتمان جديدی که از سوی جنبش زنان دارد توليد می شود، و بعد از آن است که گفتمان حقوقی قرار دارد. نه اين که به گفتمان حقوقی پشت کرده باشند، که در واقع اين گفتمان حقوقی دارد در طول مسيری که پيش می رود به جاههای مختلفی برمی خورد. در زمانی که به هر حال جامعه دچار رکود می شود، جنبش زنان همچنان نهادسازی می کند. سه يا چهار نهاد مهم از سوی جنبش زنان بعد از انتخابات ۸۸ شکل گرفته است. کميته همبستگی عليه خشونت های اجتماعی، همگرايی سبز، کميته مادران عزادار بخشی از آنهاست.» چالش فعالان حقوق بشر در کنار اين دو حرکت اما گروه ديگری از کنشگران مدنی در ايران در طول اين سالها به فعاليت پرداختند که به پيشبرد آمال دموکراسی خواهانه در ايران ياری می رسانند. مهرانگيز کار، حقوقدان ساکن آمريکا براين باور است که مدافعان حقوق بشر در ايران گروهی مهم از فعالان جامعه مدنی هستند که از زمان شروع دولت اصلاحات به رياست محمد خاتمی فعاليت خود را به طور آشکار و در قالب گروه ها و سازمان ها آغاز کردند، اگر چه پس از خرداد سال ۸۸ و انتخابات رياست جمهوری فشار بر اين کنشگران بسيار افزايش يافت. مهرانگیز کار: «برخورد اين جور اتفاق افتاد که چون وقايع خيلی تند و سريع رخ می داد، و نقض حقوق بشر يک سرعت غير منتظره ای پيدا کرده بود، - اگر که از دهه اول انقلاب بگذريم، چون دهه اول انقلاب بحث ديگری است - البته وسايل ارتباطی و اينکه مردم قادر بودند از صحنه هايی که بروز پيدا می کرد عکس برداری و فيلمبرداری کنند ، و اين صحنه ها را منتشر کنند، و البته حضور خبرنگاران خارجی در خيابان های ايران و تهران که شاهد اتفاقات بودند و اين تصاوير را به کل جهان مخابره کردند، همگی تاثيرگذار بودند و نهادهای حقوق بشر طبيعتا مجبور بودند برای اينکه سرعت خودشان را به سرعت مردم عادی برسانند، چون مردم عادی با يک موبايل يا يک دوربين کوچک غير حرفه ای فيلم می گرفتند و صحنه ها را به کل دنيا گزارش می کردند، طبيعتا نهادهای حقوق بشر فعاليت هايشان را بازتر و گسترده تر می کردند. همين باعث شد که برخوردها نسبت به آن خيلی تغيير يابد و تا پيش از آن هم ما نمی توانيم بگوييم که جمهوری اسلامی اساسا بحث حقوق بشر را پذيرفته بود.» اين فعال و مدافع حقوق بشر با اشاره به وضعيت وکلای دادگستری به عنوان يکی از گروه های مدافع حقوق بشر و زندانی شدن عده کثيری از آنها پس از خرداد ۸۸ اضافه می کند: «درست است که مدافعان حقوق بشر ممکن است وکيل دادگستری هم نباشند، و البته ما در ايران داشته ايم مدافعان حقوق بشر برجسته ای که وکيل هم نبوده اند، مثل آقای عمادالدين باقی و بسياری ديگر. اما وکلای دادگستری ايران مثل ساير جوامع، به علت تسلطی که به قوانين داخلی کشور دارند، می توانند نوع مهم و پذيرفته شده يک فعال حقوق بشر باشند. از خردادماه ۱۳۸۸ به بعد شاهد اين بوديم که وکلای مدافعی که مدافع پرونده هايی بوده اند که با حقوق فعالان سياسی و فعالان مدنی مرتبط بوده است، در معرض برخوردهای خشونت آميز بسيار شديد قرار گرفته اند به نوعی که موضوع را برای ايران کاملا حياتی کرده است. خود اين مسئله يک جور انجمادی را به وجود آورده و به وجود می آورد که جلوی رشد هر نوع حرکت مدنی را می گيرد.» مهرانگيز کار اگر چه که از يک انجماد سخن می گويد، اما از ظهور يک گروه تازه مدافعان حقوق بشر در ايران نيز خبر می دهد. «آن هسته اوليه فعاليت های گسترده حقوق بشری را اين خانواده های زندانيان دارند در ايران رشد می دهند. و جامعه ايران را دارند عادت می دهند که متوجه باشد که فرد زندانی هم حقوقی دارد. و وقتی کسی را دستگير می کنند بدين مفهوم نيست که هيچ کس حق ندارد راجع به حقوق آن فرد حرفی بزند يا اينکه اساسا آن فرد ديگر حقی ندارد. الان خانواده های زندانيان سياسی استناد می کنند به همان قوانين داخلی ايران و برای عزيز زندانی خودشان تقاضای درمان می کنند، تقاضای مرخصی يا بهبود وضعيتشان را می کنند، به عقيده من نشان دهنده يک زمينه رشد خيلی مهم، تاثيرگذار و آينده ساز حقوق بشر در ايران است.» وضعیت بیم و امید و سومين سالگرد انتخابات مناقشه برانگيز رياست جمهوری در سال ۸۸ در حالی از راه رسيد که در کنار اين عناصر جامعه مدنی، ديگر گروه ها و سازمان هايی که پيش از اين نيز در ايران فعاليت می کردند، وضعيتی مشابه گروه های زنان، دانشجويان و مدافعان حقوق بشر را پشت سر می گذارند. وضعيتی که تقی رحمانی، فعال سياسی ملی مذهبی در فرانسه آن را وضعيتی دوگانه توصيف می کند: «اين يک وضعيت بين بيم و اميد است. بيم آن اين است که فشار بسيار شديد است. در درون جنبش سبز روشنفکران و رهبران جنبش سبز به اين مسئله توجه نکردند و می خواستند تمامی جنبش های خاص را در بطن جنبش سبز بياورند. اين به اعتقاد من اشتباه بود. بايستی رابطه مستقيم و مرتبطی بين اينها برقرار می کردند و حوزه مشخصی هم برای اينها تعريف می کردند. حاکميت هم واقعا نقطه خطر را در همين می ديد و از شوراها (متوجه نشدم منظور آقای رحمانی کدام شوراست) به بعد کمر به نابودی اين نيروها بست وهنوز هم دارد اين رويه را ادامه می دهد. نقطه اميد هم اين بود که يک اقشار متوسطی در ايران شکل گرفت که خواسته هايی داشتند و بروز اين خواسته ها باعث شد تا ما هنوز هم نمادهايی از حرکت زنان، فعاليت دانشجويان و اقوام و نهادهای صنفی می بينيم اگر چه همه اينها کماکان تحت فشارند ولی ازبين نرفته اند. اگر فاصله استبداد و سرکوب طولانی نشود – که اميد است که نشود- اين بار ممکن است شکل ژله ای جامعه مدنی ايران کمی تغيير کرده و سفت تر شود. اين بخش اميدش است که به چند عامل برمی گردد، يکی حرکت اقشار متوسط و مشکلات درون حاکميت که به نوعی وادارش می کند که باز هم به نوعی به مردم توجه کند و سوم هم عامل فشارهای خارجی است که دارای اهميت است. يعنی ما در حالت بيم و اميد و در مه در حال حرکتيم. حکم قطعی در اين مورد نمی توان داد. ضمن اينکه تجربه ای است که اگر از اين تجربه بهره کافی برده شود، اين بار می توان ميخ جامعه مدنی در ايران را محکم تر کرد.» اهمیت جامعه مدنی تلاش چندين و چند ساله فعالان جوامع مختلف در دهه های اخير و از سوی ديگر تلاش برخی حکومت ها برای سرکوب کردن جامعه مدنی، نشان از اهميت اين پديده در جوامع مدرن دارد. واتسلاو هاول، آخرين رئيس جمهوری چکسلواکی و اولين رئيس جمهوری چک و يکی از معماران جامعه مدنی در اروپا در دوران کمونيزم و پس از آن، در سال ۲۰۰۰ ميلادی درباره اهميت جامعه مدنی می نويسد: «جامعه مدنی به انسانها اين فرصت را می دهد تا خود را بيابند. دريابند که تنها توليد کننده يا مصرف کننده نيستند. بلکه موجوداتی هستند که می خواهند با هم باشند و تمايل دارند که اشکال مختلف همزيستی و همکاری را تجربه کنند و بر محيط اطرافشان تاثير بگذارند و شايد اين مهمترين خصوصيات درونی آنها باشد.»
رافائل نادال با برتری ۳-۱ مقابل نوواک جوکوويچ در فينال رولان گاروس ۲۰۱۲ موفق شد برای هفتمين بار بر جام قهرمانی اين رقابت ها بوسه بزند. فينال اين رقابت ها روز يکشنبه به خاطر بارش باران نيمه تمام ماند و ادامه اش به ظهر دوشنبه کشيده شد.رافائل نادال با برتری ۳-۱ مقابل نوواک جوکوويچ در فينال رولان گاروس ۲۰۱۲ موفق شد برای هفتمين بار بر جام قهرمانی اين رقابت ها بوسه بزند. فينال اين رقابت ها روز يکشنبه به خاطر بارش باران نيمه تمام ماند و ادامه اش به ظهر دوشنبه کشيده شد. ست چهارم با نتيجه ۶-۵ به سود نادال بود، وقتی سرويس های جوکوويچ خراب شد و قهرمانی به نادال رسيد، در اقدامی که کمتر از اين تنيس باز چپ دست اسپانيايی ديده شده وارد جايگاه تماشاگران شد و خودش را به اعضای خانواده و تيم مربيگری اش رساند تا در آغوش آن ها قرار بگيرد. نادال سپس ستارگان پيشين دنيای تنيس از جمله جان مک انرو را نيز به آغوش کشيد و برای دريافت جام هفتم، به روی محوطه خاک رس بازگشت. در ورزشگاه فيليپ شاتريه؛ پرچم اسپانيا به اهتزاز در آمد و سرود ملی اين کشور نواخته شد. نادال همچنين برای يازدهمين بار توانست فاتح گرنداسلم ها شود. بهترين رکورد تاريخ تنيس در گرنداسم ها با ۱۶ قهرمانی در اختيار راجر فدرر است که در مرحله نيمه نهايی مغلوب جوکوويچ شد. نادال که ۲۶ ساله است؛ همچنان اين فرصت را خواهد داشت تا به رکورد افسانه ای فدرر نزديک شود و حتی ان را بشکند. او که پشت کفش هايش عدد ۶ درج شده بود، سال آينده با کفش هايی که عدد ۷ روی آن ثبت شده به تورنمنت محبوبش بازخواهد گشت. نوواک جوکوويچ نيز سينی نقره ای را دريافت کرد و در کنار نادال و متس ويلاندر شماره يک سابق جهان از سوئد که برای توزيع جوايز فراخوانده شده بود، عکس يادگاری گرفت. جوکوويچ به رغم اين شکست؛ همچنان در رده نخست جهان قرار دارد. نادال جايگاهش را در رده دوم تثبيت کرده و فدرر نيز با فاصله ای چشمگير نسبت به نفرات بعدی، در رده سوم قرار دارد. نادال و جوکوويچ فينال نخستين گرنداسلم سال در ملبورن را نيز برگزار کرده بودند که برتری نصيب جوکوويچ شده بود. تنيس باز قدرتمند صربستانی تاکنون پنج بار فاتح رقابتهای گرنداسلم شده اما هنوز نتوانسته در رولان گاروس به قهرمانی برسد. کارنامه نادال نادال در اولين بازی با نتيجه ۳-۰ از سد سيمونه بوللی (ايتاليا) گذشت. سپس با همين نتيجه بر دنيس ايستومين ازبکستانی چيره شد. ادواردو شوانک آرژانتينی هم ۳-۰ به نادال باخت. در دور چهارم، خوان موناکو از آرژانتين در ست اول ۶-۲ باخت اما دو ست بعدی را ۶-۰ واگذار کرد تا نادال را بدون ست باخته راهی مرحله يک چهارم نهايی کند. نيکولاس آلماگرو از اسپانيا هم ۳-۰ به هموطنش باخت. در نيمه نهايی، ديويد فرر ديگر تنيس باز اسپانيايی نيز برخلاف انتظار، مقاومت چندانی مقابل نادال بروز نداد و ۳-۰ شکست خورد تا پادشاه خاک رس جهان، بدون ست باخته به فينال برسد. نوواک جوکوويچ تنها کسی بود که توانست يک ست از نادال بگيرد، اما او نيز گريزی از شکست نداشت. اين مسابقه را هم نادال ۳-۱ برد. جوکوويچ در فينال بارها عصبانيت خود از روند مسابقه را با حرکاتی نشان داد که کمتر از او ديده شده بود. کوبيدن راکت به سر، پرتاب کردن راکت به زمين و حتی شکستن صندلی محل استراحت از جمله رفتارهايی بود که جوکوويچ بروز داد. فاتحان رولان گاروس ۲۰۱۲ غير از نادال که قهرمان انفرادی مردان شد، ماريا شاراپووا از روسيه نيز با پيروزی بر سارا ارانی از ايتاليا، جام قهرمانی زنان را نصيب خود کرد. بانوی شماره ۲ تنيس جهان تاکنون در اين رقابتها قهرمان نشده بود. او که سابقه قهرمانی در هر سه گرنداسلم ملبورن، ويمبلدون و آمريکا را دارد با قهرمانی در رولان گاروس ضمن شکستن طلسم اين تورنمنت، رتبه نخست را از ان خود کرد و آزارنکا را به رده دوم فرستاد. در رقابت های دو نفره مردان، تيم مکس ميرنی از بلاروس و دانيل نستور کانادايی به قهرمانی رسيد. آنها در فينال از سد برادران برايان از آمريکا گذشتند. در دو نفره زنان، سارا ارانی و روبرتا وينچی از ايتاليا قهرمان شدند. ارانی که در انفرادی هم فيناليست شده بود، پديده رولان گاروس ۲۰۱۲ لقب گرفت. آنها در فينال از سد ماريا کريلنکو و ناديا پترووا از روسيه گذشتند. در رقابتهای مختلط، زوج سانيا ميرزا و ماهش بوپاتی از هندوستان قهرمان شدند. آنها در فينال بر زوج سانتياگو گونزالز شيليايی و کلوديا ايگناچيک لهستانی چيره شدند. انفرادی پسران را کيمر کوپيانس بلژيکی فتح کرد و انفرادی دختران را آنيکا بک از آلمان. در رقابتهای پيشکسوتان زير ۴۵ سال، تيم اسپانيايی کارلوس مويا و آلبرتو کاستا به قهرمانی رسيد. در رده بالای ۴۵ سال هم زوج پاتريک مک انرو و جان مک انرو از آمريکا به عنوان نخست دست يافتند. منصور بهرامی تنيس باز ۵۶ ساله ايرانی نيز به اتفاق توماس موستر ۴۴ ساله از اتريش در اين رقابتها حضور داشتند. بهرامی در جمع همسن و سالان خودش در جهان بی رقيب است.
تجاوز و قتل و حمله و مزاحمت؛ اینها فقط در راههای دور افتاده یا روستاها و شهرهای دور از مرکز نیست که اتفاق میافتد. در تهران، وسط شهر تهران، میان آنهمه بزرگراههای پیچ در پیچ در قلب پارک طالقانی، پارک عمومی که مخاطب گستردهای دارد هم اتفاقهایی از این دست میافتد. تجاوز و قتل و حمله و مزاحمت؛ اینها فقط در راههای دور افتاده یا روستاها و شهرهای دور از مرکز نیست که اتفاق میافتد. در تهران، وسط شهر تهران، میان آنهمه بزرگراههای پیچ در پیچ در قلب پارک طالقانی، پارک عمومی که مخاطب گستردهای دارد هم اتفاقهایی از این دست میافتد . حالا هم خبرگزاری مهر از حمله شبانه اراذل و اوباش به شهروندان در این پارک خبر میدهد . پارکی در میان دو بزرگراه پر رفت و آمد «حقانی» و «مدرس» و از همه مهمتر در مجاورت پایگاهی از پایگاههای نیروی انتظامی . امنیت اجتماعی در ایران چه معنی دارد؟ تهران که به فضای پلیسی مشهور است و نیروی انتظامی که دستکم یک روز در میان از حضور در میدانهای شهر و برخورد با بدحجابی و بدپوششی خبر میدهد، چگونه چنین جنایتهایی را در قلب خود نگه میدارد؟ آیا قانونی برای تضمین امنیت اجتماعی شهروندان در ایران وجود دارد؟ رسول نفیسی، جامعهشناس میگوید: «اصولا قانون دستخوش تعبیراتی شده که این تعبیرات غیرقانونی است. در نتیجه وقتی که شما سیطره قانون ندارید این در تمامی ابعاد جامعه خودش را نشان میدهد .» پارک خبرساز طالقانی که تعدادی از شهروندان به خبرگزاری مهر گفتهاند فضای آن وحشت شبانه خانوادهها را سبب شده، این روزها در حالی حوادث تلخ را در دل خود پنهان میکند که حاضران در پارک میگویند حضور پلیس در این تفرجگاه عمومی بسیار کم رنگ است . این اولین بار نیست که این پارک خبرساز میشود. پیشتر، در سال ۱۳۸۴ کشف جسد زنی جوان در این پارک آن را در مرکز خبرها قرار داد . زن جوانی که جسد بیجانش با طناب از یکی از درختان پارک آویزان شده بود . بعدها در سال ۱۳۸۸ و در حالی که هنوز هم قاتل این پرونده پیدا نشده بود، پرونده دیگری در پارک طالقانی باز شد؛ مردی که در تحقیقات روشن شد که خودش را مامور پارک معرفی میکرده، به تعداد زیادی از زنان و دختران در این پارک تجاوز کرده بود . موارد متعدد سرقت و زورگیری و آزار و اذیت از پارک طالقانی در طول این سالها گزارش شده و اول اردیبهشت ماه سال گذشته هم دختر دانشجویی در این پارک به قتل رسید . حالا در آخرین پرده این پرونده هم این طور که خبرگزاریهای ایران گزارش دادهاند، خانوادههایی که در پارک بودهاند جمعه گذشته با حمله و هجوم شبانه اراذل و اوباش روبهرو شدهاند؛ حمله به مردم و آسیب رساندن به اتومبیلهای شخصی آنها و بعد هم فرار . رسول نفیسی، جامعهشناس، از الویتبندیهای حکومت در تعریف و تامین امنیت اجتماعی میگوید . الویتهایی که تامین امنیت را بیشتر در برخورد با آنچه حکومت «بدپوششی یا بدحجابی» میخواند، خلاصه کرده است : «الویتهایی که دولت میدهد مهم است. الان الویتی که ما میبینیم سه هفته یا چهار هفته است که در موردش صحبت میکنند این است که چه جور با بدحجابی در تابستان برخورد کنند؟ یعنی واقعا این مسئله یک چیز شگفت آوری است. این شده است الویت نیروی انتظامی . ولی در کنار این مسائل عمده اجتماعی دارد بیداد میکند. مسائلی همچون تجاوز به عنف است که میبینیم در تهران، در لرستان و در شهرهای دیگر گزارش میشود . در کنار اینها مسائلی را میبینیم که نشان میدهد بیقانونی در جامعه ایران به یک حد غیر قابلباور رسیده است .» خیلیها این روزها از جامعه ناامن و یا حتیگاه بیگانه با اخلاق، جامعه آسیبدیده و آسیبرسان در ایران حرف میزنند . حسین قاضیان، جامعهشناس، یکی از آنهاست: «جامعه ما به یک جامعه وحشتناکی برای زیستن و زندگی کردن بدل شده است . ازدروغهای ساده و روزمره معمولی بگیرید تا رقابت و نزاع بر سر هر منبعی که فکر کنید در جامعه ما ارزشی دارد . همه اینها وضعیتی را در جامعه به وجود آورده است که امنیت و رفاه و آزادی و معنویت و اخلاق شکلی رو به زوال و انحطاط پیدا کرده است . این همان چیزی است که در جامعه ما تولید وحشت میکند و این وحشت در طول زمان در شریانهای جامعه پخش شده و به همین حاطر ما را اذیت نمیکند؛ چرا که پخش شده و آرام آرام در زیست و زندگی ما وارد شده و ما نمیدانیم در چه جامعه جهنمی زندگی میکنیم . همه ما داریم به همدیگر آسیب میزنیم و آسیب میبینیم .» قتل، تجاوز و حمله و زورگیری؛ اتفاقهایی در قلب پایتخت. جایی نزدیک پایگاه دائمی نیروی انتظامی تهران بزرگ .
به گفته فعالان سوری، نیروهای حکومت سوریه شهر « رستن » واقع در استان « حُمص » و چندین منطقه دیگر را بوسیله هلیکوپتر مورد حمله قرار داده اند. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، حکومت این کشور اخیرا بیشتر از گذشته از هلیکوپتر برای حمله به مخالفان استفاده می کند زیرا به نیروهای زمینی اش در درگیری با مخالفان ِ مسلح، تلفات زیادی وارد آمده است. یک تشکل دیگر اپوزیسیون سوریه به نام « کمیته هماهنگی محلی » گزارش داده است که در حملات روز دوشنبه ( امروز) ۳۳ نفر کشته شده اند. از سوی دیگر وزارت خارجه سوری می گوید: مخالفان اکنون به موشک های پیشرفته ضد تانک مجهز شده اند.
احمد وحيدی، وزير دفاع جمهوری اسلامی ایران دو هفته پس از انتشار گزارش هايی مبنی بر تخريب چندين ساختمان در مجتمع نظامی پارچين اين گزارش ها را رد کرد.احمد وحيدی، وزير دفاع جمهوری اسلامی ایران دو هفته پس از انتشار گزارش هايی مبنی بر تخريب چندين ساختمان در مجتمع نظامی پارچين اين گزارش ها را رد کرد. او در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران اظهارات مقامات غربی را «بی ربط» و «غيرعقلانی» خوانده و هدف از طرح اين گونه بحث ها را تحت تاثير قرار دادن فضای مذاکرات هسته ای پيش رو در مسکو عنوان کرده است. اين اظهارات در حالی بیان می شود که دو هفته پيش هرمان ناکارتس، ریيس گروه بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی و يکی از معاونان يوکيا آمانو، مدير کل آژانس، در نشست شورای حکام تصاوير ماهواره ای پارچين را به شرکت کنندگان در نشست وين نشان داد. گفته می شود در اين تصاوير ماهواره ای تخريب چند ساختمان کوچک، خاک برداری از محوطه و مسير آبراهی از يکی از ساختمان های مجتمع نظامی پارچين ديده می شود. يک روز پس از اين نشست هم موسسه علوم و امنيت بين الملل که فعاليت های هسته ای ايران را از نزديک دنبال می کند بحشی از اين تصاوير را که به گفته مديران اين نهاد تحقيقاتی در پنجم خرداد گرفته شده است، در وب سايت خود منتشر کرد. در اين تصاوير ماهواره ای آثار رفت و آمد ماشين آلات سنگين، تخريب دو ساختمان کوچک و پاک سازی محوطه پارچين مشاهده می شود. پس از انتشار اين تصاوير ماهواره ای، علی اصغر سلطانيه، نماينده ایران در آژانس اين تصاوير و گزارش ها را جار و جنجال و اتهامات بی پايه و اساس خواند. آژانس بين المللی انرژی اتمی و کشورهای غربی به ادامه فعاليت های هسته ای ايران در مجتمع نظامی پارچين مشکوک هستند و می گويند احتمالا ايران در اين محل دست به آزمايش چاشنی های انفجاری زده است. در مذاکرات دو جانبه ايران و آژانس که جمعه گذشته در وين برگزار شد بازديد از مجتمع نظامی پارچين يکی از درخواست های آژانس بود. ولی به گفته مقامات آژانس، اين گفت و گوها بدون نتيجه پايان يافت و تاريخ جديدی هم برای ادامه گفت و گوها تعيين نشده است. اما در حالی که وزير دفاع ایران که مسئول مستقيم مجتمع نظامی پارچين است پس از دو هفته سکوت گزارش های مربوط به فعاليتهای احتمالا هسته ای در اين مجتمع نظامی را رد کرده است، روز يکشنبه علی اصغر سلطانيه برای نخستين بار در گفت و گويی با تلويزيون عرب زبان «العالم» گفت: در صورتی که ايران و آژانس در مورد چگونگی بازديد از مجتمع پارچين به توافق برسند، بازرسان آژانس اجازه خواهند يافت وارد اين مجتمع نظامی شوند.
«دريچه» نگاهی دارد به وقايع حوزه حقوق بشر در ايران طی هفته گذشته. «دريچه» نگاهی دارد به وقايع حوزه حقوق بشر در ايران طی هفته گذشته. حسين رونقی ملکی وبلاگ نويس زندانی که به دليل اعتراض به مخالفت مسئولان با مرخصی استعلاجی و ادامه درمانش از حدود دوهفته پيش دست به اعتصاب غذا زده در پی وخامت حالش در بيمارستان بستری شد. او که تاکنون ۴ بار تحت عمل جراحی کليه قرار گرفته به تشخيص پزشکان يکی از کليه هايش از کار افتاده و نياز به جراحی مجدد و پيوند کليه دارد. حسين رونقی ملکی که از حدود دو سال و نيم پيش زندانيست به اتهام تبليغ عليه نظام وعضويت در گروه اينترنتی ايران پراکسی به تحمل ۱۵ سال زندان محکوم شده است. سازمان عفو بين الملل و شماری از نهادهای حقوق بشری نسبت به وضعيت حسين رونقی ملکی ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی او شده اند. دروری دايک کارشناس و سخنگوی بخش ايران در سازمان عفو بين الملل: «متاسفانه مقامات ايران حسين رونقی ملکی را به خاطر استفاده از حق آزادی بيان دستگير کردند. خواسته اصلی ما اين است که او را بی قيد و شرط آزاد کنند.» محمد صديق کبودوند رئيس سازمان حقوق بشر کردستان در اعتراض به مخالفت مسئولان برای ديدار او با فرزندش که به دليل بيماری در بيمارستان بستری است، دست به اعتصاب غذا زده و گفته تا زمان موافقت مسئولان با مرخصی اش به اعتصاب غذايش ادامه می دهد. آقای کبودوند که ناراحتی قلبی دارد، از حدود ۵ سال پيش زندانيست و به اتهام تاسيس "سازمان حقوق بشر کردستان" به ۱۱ سال زندان محکوم شده است. پريناز حسنی همسر محمدصديق کبودوند:«آقای کبودوند اعلام کرده دست به اعتصاب غذا میزند منتها اين بار اعتصاب غذايش نامحدود است تا وقتی که جواب قاطعی برای مرخصی اش بگيرد. وضعيت همسر و فرزندم هر دو نگران کننده است و اين حق قانونی آقای کبودوند است که بتواند در اين موقعيت پيش فرزندش باشد. آيا خدا و پيغمبر و اسلام اين بی عدالتی را قبول میکنند؟ من ديگر نمیدانم چه بايد بگويم.» نرگس محمدی نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر که هم اکنون در زندان زنجان به سر می برد هفته پيش برای ملاقات با افراد خانواده اش قادر به راه رفتن نبوده و ماموران او را با صندلی به اتاق ملاقات بردند. نرگس محمدی که از حدود دوماه پيش زندانی است به اتهام اجتماع و تبانی عليه امنيت کشور و عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر به تحمل ۶ سال زندان محکوم شده است. تقی رحمانی همسر نرگس محمدی:«کاشکی با صندلی چرخدار بود. او را روی صندلی معمولی نشانده و چهار نفر از همبندیهايش به اتاق ملاقات آورده بودند. حالش خوب نبوده و گفته هر روز حالت فلج عضلانی به او دست میدهد و هيچ امکاناتی وجود ندارد و فقط هر از گاهی میآيند و به او يک آمپول مسکن میزنند. او حتی برای انجام کارهای روزمره خود مانند دستشويی رفتن به کمک همبندیهايش نياز دارد و زير بغلش را میگيرند و او را دراين موارد کمک میکنند. حال او مدام دارد بدتر میشود. خانواده بارها تقاضا کردهاند او برای مداوا به بيمارستان ايرانمهر منتقل شود يا برايش مرخصی استعلاجی صادر کنند يا لااقل نرگس به زندان تهران منتقل شود که امکانات بهداری در آن بيشتر است. اما ما هنوز در اين مورد جوابی نگرفتهايم.» جواد عليخانی فعال دانشجويی که ناراحتی کليه و خونريزی داخلی دارد هفته پيش چند ساعتی به بيمارستان منتقل شد اما به گفته خانواده اش ماموران درمانش را نيمه کاره گذاشته و او را به زندان برگردانده اند. جواد عليخانی از خرداد ماه ۸۹ برای گذراندن حکم ۳ سال زندانش به اتهام اقدام عليه امنيت ملی و توهين به رهبری زندانی است. ذوالفقارعليخانی پدر جواد عليخانی: «او نياز به دکتر و درمان دارد. مادرش نامه نوشته و درخواست کرده که يا خودتان درمانش کنيد يا اجازه دهيد ما او را درمان کنيم. هر از گاهی او را به بهداری میبرند و داروی مسکن میدهند که همان لحظه آرامش میکند ولی هيچ نتيجه ای ندارد. او را برای عکسبرداری بردهاند و دکتر گفته نتيجه نشان میدهد مشکل جسمی دارد و نياز به درمان، اما او را برای درمان نبردهاند. کسی هم به حرف ما گوش نمیدهد.» هفته پيش شيرين عبادی حقوقدان و برنده جايزه صلح نوبل، سازمان گزارشگران بدون مرز و فدراسيون بين المللی جوامع مدافع حقوق بشر با انتشار اطلاعيه ای رفتار جمهوری اسلامی را با زندانيان سياسی عقيدتی و از جمله مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران و وب نگاران محکوم کردند. اين مدافعان حقوق بشری در اطلاعيه شان نوشته اند زندگی بسياری از زندانيان عقيدتی در ايران در خطر است و دراين باره به مقام های جمهوری اسلامی هشدار داده اند. جاويد هوتن کيان وکيل دادگستری که از حدود بيست ماه پيش زندانی است در نامه ای که برای وکيلش نوشته وضعيتش در زندان را وخيم توصيف کرده و گفته ماموران او را به بند معتادان مواد مخدر منتقل کرده اند. جاويد هوتن کيان وکيل مدافع سکينه محمدی آشتيانی زن محکوم به سنگسار بود که پس از مصاحبه با خبرنگاران خارجی درباره پرونده موکلش بازداشت شد. او به اتهام تبليغ عليه نظام به تحمل ۶ سال زندان محکوم شده است. درباره وضعيت جاويد هوتن کيان بيشتر بشنويم از نقی محمودی يکی از وکلای او که هم اکنون ساکن ترکيه است:«آقای هوتن کيان از تاريخ بازداشت به مدت چند ماه مورد شکنجههای شديد روحی و جسمی قرار گرفته و در ملاقاتی که با او داشتم آثار شکنجه را بر روی دستها و پاهايش مشاهده کردم. از آبانماه سال گذشته هم او را به بند متادون يعنی بند مخصوص نگهداری معتادان مواد مخدر منتقل کرده اند. او در حال حاضر هم از نظر روحی به شدت افسرده و نابسامان است و هم از نظر جسمی مشکل دارد.» اميرحسين علوی از اعضای سازمان ادوار تحکيم وحدت از حدود دو هفته پيش که به اداره اطلاعات زنجان احضار شد بازداشت شده و هنوز علت بازداشتش معلوم نيست. شيرالله درگاهی پدربزرگ آرش صادقی فعال دانشجويی هم سه روز پيش توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. آقای درگاهی ۸۰ ساله است و به گفته خانواده اش شرايط جسمی نامناسبی داره و ماموران هنوز علت بازداشتش را اعلام نکرده اند. مهرداد سجادی و همسرش فروغ دشتيانی دو نوکيش مسيحی اند که حدود دو هفته پيش بازداشت شده اند و هنوز از محل نگهداری شون اطلاعی در دست نيست. از منصور برجی يکی از مسئولان کليسای ايرانيان در لندن درباره اين زوج نوکيش مسيحی بيشتر بشنويم:«اين دستگيریها چيز تازهای نيست و پيش از اين هم افرادی از کليساهای مختلف در شهر تهران دستگير شده بودند که بعضی از موارد گزارش نشده يا رسانهای نشده بود. مدتی است که کليساها تحت فشار هستند تا فعاليت خود را محدود کرده و جلسات عبادی خود را در روزهای جمعه تعطيل کنند. اينها نه تنها کليساهای خانگی بلکه کليساهای رسمی را هم که جلساتشان به زبان فارسی برگزار میشود تحت فشار قرار دادهاند و محدوديت برايشان اعمال میشود.» ابوالفضل قديانی عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی هفته پيش برای پرونده چهارمش به بازپرسی اوين رفت و تفهيم اتهام شد. او که تاکنون در سه پرونده مجزا به اتهام تبليغ عليه نظام و توهين به رهبری جمعاً به تحمل ۵ سال زندان محکوم شده، با وجود ناراحتی قلبی و کهولت سن از حدود دوسال پيش زندانی است. زهرا رحيمی همسر ابوالفضل قديانی:«او را برده بودند بازپرسی اوين برای تفهيم اتهامات تبليغ عليه نظام و توهين به رهبری. در ضمن شکايتی هم که مطرح شده توسط شورای عالی امنيت ملی و آقای جليلی آن را امضا کرده مربوط به مصاحبهای است که آقای قديانی در دوران مرخصی انجام داده بود. هنوز دادگاه تشکيل نشده، البته آقای قديانی قبلا به قاضی مقيسه گفته بود که شما هر چقدر میخواهيد برای من حکم تعيين کنيد، من حرفم را میزنم و نظر انتقادی دارم نسبت به مسايل. اين پرونده سازی است برای يک اتهام تاکنون چهار پرونده برای او تشکيل دادهاند در حالی که او به عنوان يک شهروند حق انتقاد دارد. اگر قرار باشد الان هم مانند زمان شاه حق انتقاد ممنوع باشد، پس شرايط چه تفاوتی کرده و آن همه مبارزات برای چه بود؟»
ترکیه خرید نفت از ایران را کاهش داده است. به گزارش خبرگزاری رویترز، آمار واردات نفت ترکیه نشان می دهد که این کشور به تعهد خود مبنی برکاهش خرید نفت از ایران عمل کرده و پس از واردات کم سابقۀ نفت از ایران در چهارماهه نخست سال ۲۰۱۲، از ماه مه خرید نفت از ایران را حدود بیست درصد کاهش داده است. خرید چهارماهه اول، به منظور ذخیره سازی نفت انجام گرفته بود. ترکیه پنجمین خریدار نفت ایران است. تحریم کامل خرید نفت ایران توسط اتحادیه اروپا از اول ماه ژوئیه ( یازده تیر) آغاز می شود.
به دنبال موافقت با وام صدمیلیارد یورویی اتحادیه اروپا به اسپانیا، قیمت سهام در بازارهای آسیا و اروپا و همچنین بهای نفت، و قیمت یورو در مقابل دلار، از بامداد روز دوشنبه افزایش یافت. روز یکشنبه اعلام شد که اسپانیا و اتحادیه اروپا بر سر یک بستۀ صدمیلیارد یورویی کمک به اسپانیا برای خروج از بحران بانکیش موافقت کرده اند.
همزمان با انتشار گزارشی از ۱۵۰ برابر شدن تجارت ايران و چين طی دو دهه گذشته، روزنامه «جام جم» فهرستی از «عجايب وارداتی» ايران از چين را منتشر کرده است که اقلامی چون شلاق، تازيانه، سنگ قبر و کاسه لاک پشت را در بر می گيرد. همزمان با انتشار گزارشی از ۱۵۰ برابر شدن تجارت ايران و چين طی دو دهه گذشته، روزنامه «جام جم» فهرستی از «عجايب وارداتی» ايران از چين را منتشر کرده است که اقلامی چون سنگ قبر، شلاق، تازیانه، چکش و پتک، کراوات و پاپیون، مرجان، کاسه لاکپشت، سبد و بخشی از کتابهای فارسی چاپ چین را در بر می گیرد. روزنامه «جام جم» در شماره روز یکشنبه، ۲۱ خرداد، در گزارش خود اشاره کرده است که در این فهرست، کالاهای دیگری چون بامبو، تقویم و سر رسید، حصیر، پیچ و پونز، سنجاق سر، دکمه، چوب سیگار و اجناس تزئین درخت کریسمس به چشم میخورند. این گزارش براساس جدیدترین آمار و ارقام ارائهشده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران تهیه شده و به نوشته «جام جم» بررسی این آمار نشان میدهد که بخشی از این محصولات، پیشینه واردات مستقیم از چین را به ایران نداشتهاند. در بخش دیگری از این گزارش آمدهاست که برخی از این کالاها از جمله چیپس، زیپ، میز بیلیارد و مانکن خیاطی به دستور کارگروه حمایت از تولیدکنندگان دولت و با نرخ ارز دولتی وارد ایران میشوند. در فهرست مذکور آمدهاست که هم در سال ۸۷ و هم در سال ۸۹ حدود ۱۵ هزار دلار برای واردات کراوات و پاپیون از چین هزینه شدهاست. این در حالی است که مسوولان جمهوری اسلامی ایران، کراوات و پاپیون را به عنوان «مظاهر فرهنگ غربی» مذموم دانسته و به دستور اداره اماکن نیروی انتظامی، از خردادماه فروش کراوات در مغازههای ایران ممنوع شدهاست . در بخش دیگری از این گزارش آمدهاست که ناشران ایرانی برای واردات کتابهای فارسی چاپ چین در سال ۸۷ شمسی، ۲۳۸ هزار دلار هزینه کردهاند، و این روند واردات در سال ۸۹ نیز توانسته ۱۸۷ هزار دلار از اقتصاد ایران خارج کند. ایران همچنین از کشور چین طی سال مالی ۸۷، حدود ۹٫۵ میلیون دلار کاتالوگ و بروشورهای چاپی وارد کرده و برای واردات تقویم شمسی در سال ۸۹ نیز مبلغی بالغ بر ۲۱ هزار و ۵۸۸ دلار هزینه کردهاست. واردات این محصولات از چین در حالی است که خبرگزاری مهر در مردادماه سال ۹۰ خبر داده بود که شش چاپخانه در تهران به دلیل زیاندهی و عدم برگشت سرمایه ورشکست شدهاند. واردات ۷۱۹ هزار دلار سیم خاردار، پیچ و پونز در سال ۸۹، و وارد شدن حدود ۱۴۲ هزار دلار عصا، شلاق و تازیانه تعلیم در همان سال از دیگر موارد درجشده در این فهرست است. گزارش روزنامه «جام جم» همچنین میافزاید: «در حالی که ایران خود یکی از صادرکنندگان عمده سنگهای تزئینی و گرانیتی به اروپاست»، در سال ۸۷ مبلغی معادل ۸۶۸ هزار دلار سنگ قبر از چین به ایران وارد شدهاست. قاب عکس، توپ بدمینتون، پرتقال، سس گوجهفرنگی، لوبیا قرمز،سیر، تراز بنایی، تیغ سلمانی، ماهی تزئینی و حیوانات زنده از دیگر اقلام نامبرده در این گزارش است. خبرگزاری کار ایران، ایلنا، مردادماه سال ۹۰ خبر داده بود که مجسمههای چینی «با توجیه آبنما بودن» در بلوار میرداماد و چند محل دیگر تهران کار گذاشته شدهاست که این پروژهها هر کدام بیش از ۳۵ میلیون تومان هزینه دربرداشتهاند. این خبرگزاری افزوده بود: «به نظر میرسد سرازیر شدن بودجههای شهرداری به سوی شرکتهای چینی همچنان ادامه دارد.» ۱۵۰ برابر شدن داد و ستد ایران با چین و خرید «هر نوع کالای غیر ضروری» سایت «دیپلماسی ایرانی» در تیرماه سال ۹۰ به نقل از سفیر چین در تهران خبر داده بود که میزان دادوستد بازرگانی ایران و چین طی دو دهه گذشته ۱۵۰ برابر شده و از ۲۰۰ میلیون دلار به ۳۰ میلیارد دلار رسیده است. یونگ هونگ یانگ، سفیر چین، پیشبینی کرده بود که حجم دادوستدهای ایران و چین در سال ۹۰ شمسی از مرز ۴۰ میلیارد دلار بگذرد. چین طی سالهای اخیر پس از امارات متحده عربی دومین صادرکننده کالا به ایران بودهاست. با تنگتر شدن حلقه تحریمهای مالی علیه جمهوری اسلامی، رستم قاسمی، وزیر نفت دولت احمدینژاد شانزدهم بهمنماه گذشته در بر «امکان مبادله نفت با کالا» تاکید کرده و افزودهبود که این دادوستد پایاپای «کار پیچیدهای نیست.» اما در همان زمان اکبر ترکان که در دولت اول محمود احمدینژاد به مدت چهارسال معاون برنامهریزی وزارت نفت بود گفت که «مبادله نفت با کالا ما را به شرایط زمان جنگ برمیگرداند» و هشدار داد که احتمال اینکه این نوع مبادله، راه را برای ورود انواع «کالاهای غیرضروری و بنجل» به کشور باز کند زیاد است.
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، روز دوشنبه منتقدان خود را متهم کرد که وی و همکارانش را «سيبل» حملات خود قرار داده اند و گفت که برخی به خاطر «رقابت های پست، مسابقه تهمت و دروغ راه انداخته اند».محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، روز دوشنبه منتقدان خود را متهم کرد که وی و همکارانش را «سيبل» حملات خود قرار داده اند و گفت که برخی به خاطر «رقابت های پست، مسابقه تهمت و دروغ راه انداخته اند». آقای احمدی نژاد که برای افتتاح چند پروژه عمرانی به کرمانشاه سفر کرده است به گزارش های مربوط به دست داشتن اعضای دولت وی در اختلاس ها واکنش نشان داد و گفت: «به خاطر رقابت های پست، مسابقه تهمت و دروغ راه انداخته اند. يک جوری می گويند ۲۰ ميليارد تومان در بانک، فلان شد. آن يکی می گويد ۲۰ ميليارد تومان؟ آقا ۱۰۰ ميليارد تومان! کنتور که ندارد. کسی هم نيست که گوش وی را بگيرد که مرد حسابی اين حرفی که زدی را بيا اثبات کن. آزاد است. ظاهرا قلم برداشته شده که هر کی هرچی دلش می خواهد بگويد». وی با بيان اينکه منتقدان وی هيچ «سندی» برای ادعاهای خود ندارند اظهار داشت: «من مواجهم که هيچ سندی وجود ندارد. نه اينکه در ايران اشکال وجود ندارد، اينهايی که ادعا می کنند نيست. همين ها را می برند می چسبانند کنار هم، و می شود گزارش عليه ملت ايران. می شود اسباب تخريب چهره پاک ملت ايران در دنيا». رييس جمهوری اسلامی که در يکسال گذشته هدف شديدترين انتقادها از سوی متحدان سابق خود قرار داشته است، افزود: «آدم های متخلف در ايران هم هست. خب! دستگاه های مربوطه بروند، بگيرند، برخورد کنند، عادلانه و درست، نه سياسی. به اندازه ای که لازم است مجازات کنند، هر چه هست و هر که هست. اما يک جوری حرف می زنند که انگار کل کشور خراب است. جفا از اين بالاتر به ملت ايران می شود؟ ملتی که دنيا به آن اميد بسته است.» اظهارات محمود احمدی نژاد پس از آن مطرح می شود که در هفته های اخير کار رسيدگی به پرونده های اختلاس سه هزار ميليارد تومانی از نظام بانکی ايران و همچنين پرونده اختلاس از بيمه و استانداری تهران، در قوه قضاييه جمهوری اسلامی به جريان افتاده است. در جريان اين دادگاه ها، نام افرادی چون محمدرضا رحيمی، معاون اول رييس جمهوری، اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر محمود احمدی نژاد، مرتضی تمدن، استاندار تهران و کامران دانشجو، وزير علوم که از نزديکان رييس جمهوری اسلامی ايران هستند به ميان آمده و اين افراد متهم شده اند که رشوه های کلانی دريافت کرده اند. در جريان هشتمين دادگاه اختلاس بيمه که روز دوشنبه، ۲۲ خرداد، برگزار شد يکی از متهمان اصلی خطاب به قاضی گفت که مبلغ يک ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان را به حساب شخصی محمدرضا رحيمی واريز کرده است. محمود احمدی نژاد در سخنرانی روز دوشنبه خود ابراز نگرانی کرده که اين ادعاها، «جفا به ملت ايران» است و گفته است: «آنهايی که عليه ما مطالب کذب مطرح می کنند به حرف ما گوش نمی دهند. من هر دفعه که می گويم، حملات را پنج برابر می کنند. فعلا من و همکارانم، "سيبل" هستيم. فکر می کنند که اگر ما را بزنند، تخم سه زرده کرده اند. ما که توی خيابان هستيم، دم دست مردم و زير پای مردم هستيم. زدن ما و فحش دادن به ما که هنر نيست. اگر راست می گويند بروند ... اگر جرات دارند بروند آنجايی که ...» رييس جمهوری ايران که سخنانش به طور مستقيم از شبکه خبر تلويزيون دولتی ايران پخش می شد در حالی که ناراحت به نظر می رسيد حاضر نشد تا حرف خود را تمام کند.
به دنبال موافقت کشورهای عضو حوزه یورو با کمک ۱۰۰ میلیارد یورویی به نظام بانکی اسپانیا، بهای یورو در برابر دلار بالا رفت و همزمان ارزش سهام در بازارهای بورس آسیا و اروپا افزایش یافت.به دنبال موافقت کشورهای عضو حوزه یورو با کمک ۱۰۰ میلیارد یورویی به نظام بانکی اسپانیا، بهای یورو در برابر دلار بالا رفت و همزمان ارزش سهام در بازارهای بورس آسیا و اروپا افزایش یافت. به گزارش شبکه خبری سیانان، روز دوشنبه، ۲۲ خردادماه، ارزش یورو در برابر دلار بیش از یک درصد افزایش یافت و قیمت هر یورو به ۱.۲۶ دلار رسید. این در حالی است که بازارهای سهام در آسیا و اروپا نیز روز دوشنبه افزایش ارزش را از دو تا نزدیک به شش درصد را تجربه کردند. وزرای دارایی عضو حوزه یورو روز یکشنبه با درخواست اسپانیا مبنی بر دریافت کمک ۱۰۰ میلیارد یورویی موافقت کردند. ماریانو راخوی، نخست وزیر اسپانیا، از اقدام کشورهای عضو حوزه یورو استقبال کرد و گفت که با این تصمیم «اعتبار یورو، آینده یورو و اروپا پیروز شد.» وی تاکید کرد که تزریق سرمایه به بانکهای اسپانیا در عین کمک به بهبود اقتصاد اتحادیه اروپا، باعث افزایش سرمایهگذاری و اشتغال در اسپانیا میشود. به گزارش سیانان، در حال حاضر از هر چهار اسپانیایی یک نفر بیکار است. پس از سقوط بازار املاک در اسپانیا در سال ۲۰۰۸، بانکهای این کشور در بازپرداخت وامهای مسکن و املاک که ارزش تقریبی آنها به «۳۰۰ میلیارد یورو» میرسید، به مشکل برخوردند و در نهایت این کشور ناگزیر از حمایت مالی کشورهای عضو حوزه یورو شد. نخست وزیر اسپانیا که تا دو هفته پیش نیاز بانکهای اسپانیا به بسته کمک مالی خارجی را انکار میکرد، روز ۲۱ خردادماه در تمجید از سیاستهای اقتصادی اسپانیا، گفت: «من بودم که برای حل مشکلات عمده اسپانیا... با رایزنی و اصرار از شرکای اروپایی درخواست وام کردم.» آقای راخوی در ادامه تأکید کرد که دولت وی از اتحادیه اروپا درخواست حمایت مالی و نه بسته نجات کرده است و خاطرنشان کرد که این سرمایه برای بهبود شرایط بانکها در اسپانیا هزینه خواهد شد. اسپانیا پس از ایرلند، یونان و پرتغال، چهارمین کشور عضو اتحادیه اروپا است که برای نجات نظام مالی و بانکیاش مجبور به درخواست وام از صندوق نجات مالی اتحادیه اروپا میشود.
دفتر نخست وزیری بریتانیا امروز دوشنبه تایید کرد که حدود دو ماه پیش،«نانسی» دختر هشت سالۀ دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا،هنگامی که همراه با پدرو مادرش به رستورانی در نزدیکی خانه ییلاقی نخست وزیر رفته بود، در رستوران جا ماند. در آن روز ، دیوید کامرون و همسرش، همراه با محافظانشان،رستوران را با دو اتومبیل جداگانه ترک می کنند و تنها هنگام رسیدن به منزل متوجه می شوند که « نانسی » همراه هیچیک از آنان نیست. هریک، گمان می کرده است که نانسی همراه دیگری است. کامرون سراسیمه به رستوران تلفن می کند و معلوم می شود نانسی در آنجاست. نخست وزیر بریتانیا بسرعت به رستوران بازمی گردد و دخترهشت ساله اش را که گرم کمک به کارکنان رستوران بود با خود به خانه باز می گرداند.
خبرگزاری رويترز مطلبی در مورد تاثير تحريم ها بر اقتصاد ايران منتشر کرده است. به نوشته رویترز «تحت تاثير کاهش بهای نفت در بازار جهانی و تشديد تحريم های خارجی عليه ايران، توانايی مالی حکومت به شدت کاهش يافته است.»خبرگزاری رويترز مطلبی در مورد تاثير تحريم ها بر اقتصاد ايران منتشر کرده است. خلاصه ای از آن به شرح زير است: تحت تاثير کاهش بهای نفت در بازار جهانی و تشديد تحريم های خارجی عليه ايران، توانايی مالی حکومت به شدت کاهش يافته و همزمان با افزايش بهای کالاهای مصرفی و تشديد تورم مردم آن کشور از نظر اقتصادی تحت فشارهای بيشتری قرار می گيرند. تحريم های آمريکا و اتحاديه اروپا فروش نفت، حمل و نقل و پرداخت مبالغ مربوط به معاملات نفتی ايران را بسيار دشوار کرده اند. صادرات نفت ايران به پايين ترين ميزان خود طی بيست سال گذشته تنزل يافته و تحت تاثير اين وضعيت دولت برای اداره امور کشور که به شدت به درآمد نفت وابسته است با مشکلات بيشتری روبرو می شود. ميزان صادرات نفت ايران طی يک سال اخير حدود ۶۰۰ هزار بشکه کاهش يافته و انتظار می رود که پس از آغاز تحريم نفت ايران توسط اتحاديه اروپا که از اول ماه ژوئيه به اجرا درخواهد آمد اين کاهش صادرات بيشتر شود. تخمين زده می شود که تحت تاثير کاهش صادرات نفت حکومت ايران حدود ۱۰ ميليارد دلار از درآمد ارزی خود را از دست داده است. علاوه بر اين کاهش بهای نفت در بازار جهانی به زير ۱۰۰ دلار برای هر بشکه نيز از درآمد ايران خواهد کاست. مهدی ورزی از کارشناسان سابق شرکت ملی نفت ايران به خبرگزاری رويترز می گويد:« شرايط کنونی يک جنگ اقتصادی تمام عيار است. ايران از شبکه ارتباطات مالی و بانکی بين المللی محروم شده و به مرور تاثير اين تحريم ها بيشتر می شوند. به نظر می رسد که ايران به نسبت گذشته برای مذاکره تمايل و آمادگی بيشتری دارد و غرب با پيشنهاد شروط و امتيازات مناسب بايد از اين موقعيت برای پايان دادن به يک بحران قديمی استفاده کند.» برخی از کارشناسان و ديپلمات های می گويند که ايران ممکن است در آستانه دور آينده مذاکرات هسته ای که در روزهای هيجدهم و نوزدهم ماه ژوئن در مسکو برگزار خواهد شد، با بازرسی های بيشتر و همه جانبه تر آژانس بين المللی انرژی اتمی موافقت کند. محاسبات بسيار ساده نشان می دهد که در صورت تداوم کاهش صادرات نفت ايران اين کشور برای تامين بودجه خود به قيمت بالاتر نفت احتياج خواهد داشت. طبق ارزيابی های صندوق بين المللی پول ، ايران برای تامين بودجه خود که حدود ۴۶۰ ميليارد دلار تعيين شده به فروش نفت با بهای ۱۱۷ دلار برای هر بشکه نياز دارد. خبرگزاری رويترز می نويسد که مقامات وزارت نفت ايران معترف اند که تحريم های خارجی باعث کاهش صادرات نفت آن کشور شده است. ولی تاکيد می کنند که ايران برای مقابله و يا دور زدن تحريم ها تجربيات فراوانی دارد و کاهش حدی از درآمد نفت اين کشور را فلج نخواهد کرد. مردم زير فشار افزايش قيمت ها و تورم ايران طی دهه های گذشته همواره با حدی از تحريم های خارجی روبرو بوده و اقتصاد و مردم آن کشور به اين وضعيت عادت کرده اند. اما در يک سال اخير نشانه های زيادی ديده می شود که مردم عادی کشور بيش از هر مقطع ديگری در گذشته تحت فشار قرار دارند. بهای کالاهای مصرفی و تورم طی شش ماهه گذشته به شدت افزايش يافته است. رقم رسمی تورم در ايران حدود بيست درصد اعلام شده ولی کارشناسان مستقل می گويند که قيمت کالاهای اساسی بسيار بيشتر از اين رقم افزايش يافته است. در عين حال از سال گذشته طرح موسوم به هدفمند کردن يارانه ها توسط دولت به اجرا گذاشته شده و سوبسيد بسياری از کالاها و خدمات اساسی قطع شده و يا کاهش يافته اند. در ماه فوريه ارزش برابری ريال در برابر دلار حدود ۵۰ درصد کاهش يافت. در حال حاضر در بازار آزاد بهای هر دلار برابر با ۱۷ هزار و ۸۰۰ ريال و نرخ رسمی آن حدود ۱۲ هزار و ۲۰۰ ريال است. هر چند بهای بنزين و گازوييل در بازار داخلی ايران ثابت باقی مانده ولی بهای حمل و نقل عمومی و کرايه تاکسی به شکل چشمگيری افزايش يافته است. بسياری از موسسات اقتصادی کوچک و متوسط که در عرصه واردات کالا فعال هستند از کاهش نرخ برابری ريال و محدوديت های مربوط به معاملات بانکی در خارج به شدت آسيب ديده اند. برخی از آنها می گويند که دولت ايران به آنها گفته است تا به جای اروپا با چين معامله کنند ولی اين تغيير نيز نتوانسته است نگرانی های اکثر تجار کوچک و متوسط را برطرف کند. آنها می گويند که اگر تحريم ها ادامه يابند بسياری از اين موسسات تجاری ورشکست خواهند شد. تعداد زيادی از شرکت های بزرگ نفتی اروپايی خريد نفت ايران را متوقف کرده و سايرين نيز از ميزان معاملات خود کاسته اند . ايران اميدوار بود که دو اقتصاد رو به رشد چين و هند که به شدت به انرژی نيازمند هستند بتوانند جای خالی مشتريان اروپايی را پر کنند ولی ظاهرا چنين نشده است. کارشناسان غربی بازار نفت می گويند که چين و هند ميزان واردات خود از ايران را افزايش نداده اند ولی اظهار نظر دقيق در اين مورد بسيار دشوار است چون ايران آگاهانه اطلاعات مربوط به معاملات خود با ايران را منتشر نمی کنند. از ماه آوريل ايران با خاموش کردن سيستم رديابی در نفت کش های خود عملا مقصد اين محموله ها را پنهان نگاه می دارد. اما شمارش ميزان نفتکش های ايران که در ماههای اخير به چين ، هند، ژاپن و کره جنوبی رسيده است نشان می دهد در سال جاری ميلادی مجموع صادرات نفت ايران به اين چهار کشور حدود ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش يافته است. ايران علاوه بر ضرر ناشی از کاهش صادرات، نفت خود را به بهای ارزانتری می فروشد و اين عاملی ديگر در کاهش درآمد ارزی ايران است. اوايل سال جاری برای مدتی بهای نفت از مرز ۱۱۵ دلار عبور کرد ولی در هفته های اخير مجددا شاهد کاهش بهای نفت بوده ايم. برخی از ارزيابی ها حاکی از آن است که از ماه ژوييه حدود ۱۵۰ هزار بشکه ديگر از صادرات روزانه نفت ايران کاسته خواهد شد و آژانس بين المللی انرژی پيش بينی می کند که احتمالا ميزان صادرات نفت ايران به نصف حجم سال گذشته يعنی حدود يک ميليون بشکه در روز کاهش خواهد يافت. طبق آمارهای سازمان اوپک نيز حجم صادرات نفت ايران طی سال جاری ميلادی ممکن است تا مرز ۴۰ درصد کاهش يافته و در مجموع برای کل امسال به حدود ۴۴ ميليارد دلار برسد. بنابراين بايد انتظار داشت که در ماههای آينده و به خصوص پس از آغاز تحريم نفت ايران توسط اتحاديه اروپا، دولت ايران تحت تاثير کاهش شديد درآمدهای ارزی خود از ميزان هزينه ها و يا به عبارتی از حجم بودجه خود بکاهد.
شمار کشته شدگان انفجار خمپاره در تجمع زائران در شهر کاظمین واقع در شمال بغداد، به هفت نفر رسید. یکی از کشته شدگان یک زائر زن ایرانی است. دیشب، در حالی که به مناسبت نزدیک شدن ایام وفات موسی کاظم، امام هفتم شیعیان، تعداد زائران در کاظمین افزایش یافته بود، سه خمپاره در میان آنان منفجر شد. در این انفجار ها ۳۸ نفر نیز زخمی شدند. با ادامه ورود زائران به بغداد و کاظمین، تدابیر امنیتی در این شهر افزایش یافته است.
روزنامه جام جم ، فهرستی طولانی از کالاهای وارداتی ایران از چین را منتشر کرده است که در میان آنها «سنگ قبر» ، « عصا و شلاق و تازیانۀ تعلیم» و « پیچ و پونز» دیده می شود. « انواع زیپ»، « کچاپ و انواع سس گوجه فرنگی»، « پرتقال» « لوبیا قرمز»، « سیر و نخود فرنگی غلاف دار» و « پیپ و چوب سیگار» از دیگر کالاهای وارداتی ایران از چین است. در گزارش روز دوشنبه (امروز) روزنامه جام جم، کالاهای دیگری مثل « تراز بنایی» « شبرنگ » ، « دکمه » و « تیغ سلمانی » و « کتاب های فارسی چاپ چین» نیز در فهرست کالاهای وارداتی از چین قرار دارد. مبادلات بازرگانی ایران و چین، طی دو دهه از ۲۰۰ میلیون دلار به ۳۰ میلیارد دلار رسیده است و پیش بینی می شود امسال از مرز ۴۰ میلیارد دلار بگذرد. تحریم های بین المللی بازار ایران را بیش از پیش بر چین گشوده است.
هشتمین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه ایران ، صبح دوشنبه ،امروز، در شعبه اول دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. در این بخش از پرونده، از برخی مسئولان کشوری از جمله استاندار فعلی و قبلی تهران و رئیس سابق دیوان محاسبات، محمد رضا رحیمی، معاون کنونی رئیس جمهور نام برده شد. در این جلسه، یکی از متهمین اصلی که با عنوان ( د.س ) از او نام برده می شود و به « جعبه سیاه » این پرونده مشهور است در دفاع از خود گفت: از طریق ( ج. الف ) متهم اصلی، با رئیس وقت دیوان محاسبات آشنا شده و برای حل مشکلی حقوقی، رویهمرفته دو میلیارد تومان به محمد رضا رحیمی رئیس وقت دیوان محاسبات پرداخته است. در این پرونده از محمد رضا رحیمی با عنوان ( م. ر ) یاد می شود. ( د.س ) گفت از این دومیلیارد تومان، یک میلیارد و نیم آن را به حساب شخصی ( م.ر) ریخته است. وی همچنین گفت مجموعا ۷۰۰ میلیون تومان نیز به آقای ( ج) معاون یکی از شعب بانک ملی پرداخته است.
احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، اظهارات آژانس بین المللی انرژی اتمی را مبنی بر عملیات مشکوک پاکسازی در سایت نظامی پارچین تکذیب کرد. آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا اعلام کرد که عکس های ماهواره ای پارچین نشان می دهد که ایران در این مرکز نظامی برخی ساختمان ها را خراب کرده و عملیاتی شبیه به پاکسازی در آنجا انجام داده است. احمد وحیدی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، این اظهارات را « کاملا بی ربط و غیرعقلانی» خواند و گفت هدف از انتشار این گزارش ها « تحت تاثیر قراردادان فضای مذاکرات ۵+۱ در مسکو است» .
مدیر عامل یکی از شرکت های معتبر صنایع لبنی افزودن «وایتکس» به شیر را در برخی واحدهای تولیدی تایید کرد. وایتکس، یا آب ژاول، مایع ضدعفونی کننده بسیار قوی است. خبرگزاری ایسنا از قول یک کارشناس سازمان ملی استاندارد افزوده است که اضافه كردن وايتكس به شيردر واحدهای سنتی تولید شیرخام صورت می گیرد نه در واحدهای تولید صنعتی. ظاهرا این کار برای ماندگاری و جلوگیری از فاسد شدن شیر انجام می گیرد اما برای سلامتی مصرف کننده بسیار مضر است. به گزارش ایسنا، افزودن وایتکس به شیر، موضوع چندان تازهای در افكار عمومی نبوده و پیش از این بارها به صورت شايعه در رسانهها مطرح شده بود.
تهديد به استفاده از سلاح شيميايی طی درگيری های مسلحانه نيروهای طرفدار اسد و مخالفان، مقاومت دولت آمريکا برای خودداری از مداخله نظامی در سوريه را دشوار تر از پيش ساخته است. تهديد به استفاده از سلاح شيميايی طی درگيری های مسلحانه نيروهای طرفدار اسد و مخالفان، مقاومت دولت آمريکا برای خودداری از مداخله نظامی در سوريه را دشوار تر از پيش ساخته است. روز يکشنبه فارس نيوز، خبرگزاری منسوب به سپاه پاسداران، به نقل از پايگاه خبری «دام پرس» سوريه مدعی شد در آن کشور «گروه های مسلح تحت حمايت غرب به سلاح شيمايی مجهز شده اند.» ظاهرا به اين دليل که سوريه منکر در اختيار داشتن سلاحهای ميکربی و شيمايی است، سايت خبری ياد شده، منبع تامين سلاحهای شيمايی را ليبی اعلام کرد. دور روز پيش از انتشار خبر ياد شده، مسعود جزايری معاون امور بسيج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی، و يکی از سخنگوی سپاه، طی گفتگويی با مشرق نيوز، وابسته به سپاه، ضمن تهديد اسرائيل، و کشور های عرب مخالف اسد اظهار داشت: «شکست دشمن در اين مرحله يک رويداد راهبردی بزرگ است که به خواست خدای متعال شاهد آن خواهيم بود.» روز يکشنبه سايت اسرائيلی دبکا فايل نزديک به محافل امنيتی و نظامی اسرائيل، با نقل اظهارات مسعود جزايری، تهديد به کشتار جمعی مخالفان اسد را به عنوان تهديد به استفاده از سلاح شيميايی تعبير کرد. دو هفته قبل نيز( ۲۹ ماه آوريل ) روزنامه هاآرتص که قديمی ترين روزنامه چاپ اسرائيل است، از قول يکی از رهبران شورای ملی سوريه (مخالفان اسد)، مدعی شد که جنگجويان در صدد اند به انبار های اسلحه آن کشور منجمله ذخاير سلاحهای شيميايی دست يابند. خبر ياد شده را نيز، منابع خبری وابسته به سپاه و گروه های اصولگرا، منجمله فارس، اسلام تايمز و خبرگزاری اهل بيت انتشار دادند. موضع آمريکا دولت آمريکا چند روز قبل از طی پيشنهادی به روسيه، خواستار تشکيل يک نيروی ۵۰۰۰ نفره حافظ صلح در سوريه شد. قصد اصلی آمريکا از تشکيل چنين نيرويی، علاوه بر پيشگيری از کشتارهای بيشتر در سوريه، تحت نظارت آوردن ذخيره سلاحهای شيميايی سوريه، و پيشگيری از دست يافتن توسط يافتن عوامل القاعده به اين ذخاير بود. اخوان المسلمين سوريه با هدايت سنی های مخالف حکومت علوی ها و مسيحيان، در رديف قدرتمند ترين مخالفان اسد بشمار ميروند. گفته ميشود، که عوامل القاعده با اخوان المسلمين در سوريه همکاری ميکنند. به اين دليل، پيوند اخوان المسلمين و القاعده در سوريه در غرب نگرانی هايی را بوجود آورده است. آمريکا پيشنهاد کرده بود که ارتش روسيه قسمت اعظم سپاه صلح ۵۰۰۰ نفری پيشنهادی آمريکا را تشکيل داده و کنترل سلاحهای شيمايی نيز توسط اين نيرو صورت گيرد. روسيه اين پيشنهاد را، ضمن مخالفت با حضور تعداد بيشتری از سربازان سازمان ملل در سوريه رد کرد. روسيه و ايران، در صورت قطع اميد از بقای رژيم اسد، مايل اند که وضعيت بحرانی ناشی از آن به مداخله نظامی آمريکا نسبت داده شود. هر دو کشور حضور نظامی آمريکا در اوضاع داخلی سوريه را درگير شدن در يک ماجراجويی پيچيده تازه در کشورهای مسلمان ميدانند. کليد داران حل بحران ايران و روسيه تنها متحدان رژيم اسد بشمار ميروند. در عين حال تهران و مسکو از راه نزديکی با رهبران نظامی سوريه، قادر ترتيب طرح برکناری تاکتيکی رژيم اسد و جانشين ساختن آن با يک دولت نظامی ديده ميشوند. تهران که در گذشته خواستار حضور فعال در تصميم گيری های مربوط به امور سوريه بود، اينک مشارکت خود را در کنار ۵ عضو ثابت شورای امنيت، ترکيه، عربستان سعودی و قطر، برای پرداختن به امور سوريه مشروط به پذيرفته شدن به عنوان يک قدرت منطقه ای ساخته است. آمريکا، از زبان هيلاری کلينتون وزير خارجه آن کشور، با اطلاع از مواضع اسرائيل در مورد عدم پذيرش ايران در هر نوع طرح مربوط به انتقال قدرت در سوريه، شرکت دادن تهران در گروه سوريه را موکول به برداشتن قدمهای محکم در مذاکرات اتمی مسکو و پذيرفتن خواسته های جامعه جهانی از سوی تهران ساخته است. حضور فعال تر کرد ها به اين ترتيب کشتار های ناشی از درگيری های داخلی سوريه که رقم آن اينک به ۱۵۰۰۰ نفر رسيده، همچنان در حال افزايش است. به اين نگرانی های اينک امکان استفاده از سلاح شيميايی نيز افزوده شده. طی تحول تازه ای، اپوزيسيون سوريه با کنار گذاشتن برهان غليون از رياست شورای ملی و گماردن عبدالباسط صيدا، فعال سياسی کرد مقيم سوئد، به رياست گروه، زمينه حمايت بيشتر کرد ها از جنبش مخالفان اسد را فراهم ساخت. جمعيت کرد ها در حدود ۲۰ درصد جمعيت کل سوريه برآورد ميشود. کرد ها تاکنون از ايفای نقش فعال و يکپارچه عليه رژيم اسد خودداری ورزيده اند. انتخاب رييس شورای ملی سوريه ( مخالفان مرکب از هفت گروه اصلی) هر سه ماه يکبار صورت ميگيرد. برهان غليون، مورد حمايت اخوان المسلمين سوريه بود و در گذشته دو بار به اين سمت برگزيده شده بود. انتخاب يک نماينده کرد بجای يک نماينده اخوان المسلمين به نوعی نشانه نزديکتر شدن مخالفان اسد است. گزارشهای منابع اطلاعاتی حاکی از در اختيار داشتن سلاحهای شيميايی توسط رزيم قذافی در ليبی بود. با اين وجود، و عليرغم حضور عوامل شناخته شده القاعده در ميان جنگجويان مخالف قذافی، گزارشی مبنی بر انتقال سلاحهای شيمايی به گروههای القاعده، بعد از تغيير رژيم در ليبی انتشار نيافت. از اين لحاظ، تهديد های کنونی داير بر احتمال استفاده از سلاح های شيميايی در درگيری های داخلی سوريه را تا حدودی ميتوان به جنگ روانی گروه های مخالف و حاميان رژيم اسد نسبت داد- با اين تفاوت که حساسيت وضعيت داخلی سوريه، بخصوص به دليل درگيری مستقيم اسرائيل و همچنين گره خوردن تکليف برنامه اتمی ايران به آن، حساسيت بحران جاری در آن کشور به درجات بالاتر وضعيت سال گذشته در ليبی است.
وزارت امور خارجه روسيه روز دوشنبه در اطلاعیه ای اعلام کرد که سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه این کشور روز چهارشنبه برای مذاکره درباره اوضاع سوریه به تهران سفر خواهد کرد.بخش مطبوعاتی و اطلاعاتی وزارت خارجه روسيه روز دوشنبه در اعلاميه ای اعلام کرد که سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه این کشور روز چهارشنبه، ۲۴ خرداد، برای مذاکره درباره سوریه به تهران سفر خواهد کرد. بر اساس اين اعلاميه مطبوعاتی، آقای لاوروف در اين سفر ابتکارات و پيشنهادات روسيه برای ميزبانی کنفرانس بين المللی در رابطه با وضعيت سوريه را با مقامات ايران مذاکره خواهد کرد. اين اعلاميه در ادامه می گويد که ايران نفوذ زيادی در سوريه دارد و يکی از کشورهايی است که بايستی در کنفرانس بين المللی سوريه به ميزبانی مسکو حضور داشته باشد. این بیانیه می افزاید: روسيه نمايندگان ۱۵ کشور را برای حضور در اين کنفرانس بين المللی دعوت کرده است، از جمله آمريکا، فرانسه، بريتانيا، چين، قطر، عربستان سعودی، لبنان، اردن، عراق، ترکيه و ايران. آقای لاروف روز یکشنبه، ۲۱ خرداد، نيز در اظهاراتی که از کانال تلويزيون رسمی روسيه پخش شد خواستار تشکيل گروه تماس در باره سوريه با حضور ايران شد، موضوعی که قبلا نيز از طرف روسيه مطرح شده بود و مورد مخالفت آمريکا قرار گرفت. روسيه همراه با چين، به شدت مخالف حمله نظامی به سوريه يا تصويب قطعنامه ای در سازمان ملل هستند که راه مداخله نظامی به سوريه را هموار کند. اين دو کشور عضو دائم شورای امنيت سازمان ملل تاکنون دو قطعنامه اين نهاد بين المللی عليه دولت سوريه را وتو کرده اند. طبق گزارش سازمان ملل، در جریان اعتراض های مردم سوریه به حکومت بشار اسد تاکنون بيش از ۱۳ هزار نفر به دست نيروهای امنيتی و نظامی سوريه کشته شده اند، اين در حالی است که طی دو هفته گذشته، دو کشتار وسيع در مناطق سنی نشين درعا و حما اتفاق افتاده است که بنا به گزارش ناظران سازمان ملل بسياری از کشته شدگان کودک و زن بوده اند. ايران يکی از نادر متحدان دولت بشار اسد است که به صراحت از دولت اسد حمايت می کند و درگيری های خونين در شهرهای سوريه را به «توطئه بيگانگان و القاعده» نسبت می دهد. کوفی عنان نماينده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب در امور سوريه ۱۹ خرداد ماه خواستار همکاری ايران برای حل بحران سوريه شد. همزمان با اظهارات آقای عنان، بان کی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد، نيز در نشست مجمع عمومی سازمان ملل که در باره سوريه برگزار شده بود، گفت که رژيم بشار اسد کاملا مشروعيت خود را از دست داده است. آقای بان با محکوم کردن کشتار اخير در استان حما، آن را «وحشيگری غيرقابل بيان» خواند. مخالفان مسلح رژيم بشار اسد و برخی از کشورهای غربی دولت ايران را به حمايت نظامی و اطلاعاتی از دولت سوريه برای سرکوب مخالفين دولت بعث بشار اسد متهم کرده اند. اگرچه مقام های وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی همواره هر گونه دخالت تهران در امور سوريه را رد کردهاند، اما يکی از مسئولان نيروی قدس سپاه پاسداران به تازگی و برای نخستين بار دخالت ايران در حوادث سوريه را تاييد کرد. اسماعيل قاآنی، جانشين فرمانده نيروی قدس سپاه پاسداران، هفتم خردادماه با تاييد اين مسئله، تاکيد کرد که اين دخالت «به طور فيزيکی و غير فيزيکی» برای جلوگيری از «کشتار مردم» بوده است. آقای لاوروف روز یکشنبه اعلام کرد که «محروم کردن ايران از ايفای نقشی در مذاکرات به منظور حل و فصل بحران سوريه، بیفکری است».
روز دوشنبه اين هفته مصادف است با سومين سالگرد انتخابات مناقشه برانگيز ۲۲ خرداد که در آغاز راه، راهپيمايی آرام و مسالمت آميز معترضان به نتايج اعلام شده اش را در پی داشت. اعتراضهايی که در پی سرکوبی و کشته شدن شرکت کنندگان در آن رفته رفته بر مطالباتش افزوده شد. اما به همان ميزان از بروز و حضور خيابانی اش کاسته شد. روز دوشنبه اين هفته مصادف است با سومين سالگرد انتخابات مناقشه برانگيز ۲۲ خرداد که در آغاز راه، راهپيمايی آرام و مسالمت آميز معترضان به نتايج اعلام شده اش را در پی داشت. اعتراضهايی که در پی سرکوبی و کشته شدن شرکت کنندگان در آن رفته رفته بر مطالباتش افزوده شد. اما به همان ميزان از بروز و حضور خيابانی اش کاسته شد. هنوز پس از سه سال که از اعتراضهای گسترده آرام هفته پايانی خردادماه ۱۳۸۸ میگذرد، در ميان فعالان حامی اعتراضها بحث بر سر اين است که اقدامات جمعی معترضانی که نماد سبز را تا دیماه ۱۳۸۸ و عاشورای خونين آن سال در هرجا میتوانستند آشکار میکردند چه ماهيتی داشته است؟ هنوز اين عده میپرسند آنچه خيابانهای ايران آخرين بروزش را در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در گردهمايیهايی تحت عنوان نشان دادن همدلی با معترضان مصر و تونس شاهد بود شايسته نام جنبش سبز بوده و هست يا نه؟ حتی در همان روزهای تظاهرات خيابانی اکبر گنجی يکی از دو ميهمان اين هفته برنامه ديدگاهها در مقالههايش مینوشت اعتراضهای سبز از سازماندهی و انسجام لازم و کافی برای اينکه جنبش ناميده شود برخوردار نيست و امروز هم هنوز بر همين نظر است. اما برخی ديگر از فعالان سياسی مثل مرتضی کاظميان ميهمان ديگر برنامه حتی امروز که بيش از هفتاد معترض از جمله ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی کشته شده اند، شماری از فعالان زندانی شده اند و چهرههای شاخص اعتراضها، ميرحسين موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد در حصر به سر میبرند، بر آن اند که جلوههای اعتراض هنوز بعد از سه سال سرکوبی در شبکههای حقيقی و مجازی و در اين گردهمايی همدلان و آن کارزار بر روی فيس بوک مشهود است. همزمان در ميان اين فعالان بحث در اين باره هم ادامه دارد که حاميان معترضان در داخل و خارج از ايران برای زمينه سازی گشايش و توسعه سياسی چه میتوانند بکنند؟ آنچه اين هفته در برنامه ديدگاه میشنويم حاصل برخورد عقايد و آرای اکبر گنجی، فعال سياسی مقيم نيويورک و مرتضی کاظميان، فعال سياسی مقيم پاريس است. آقای گنجی، از شما شروع کنيم. پس از نزديک به سه سال از آن چيزی که به جنبش سبز معروف شد، میگذرد امروز چنين جنبشی وجود دارد يا نه؟ اکبر گنجی: اين بستگی دارد به تعريفی که شما از جنبش اجتماعی میکنيد. اگر جنبش را به معنای نام به کار ببريد خوب اختلاف نظری نيست. مثلا ما چيزی داريم به نام جنبش مسلمانان مبارز از اول انقلاب هم وجود دارد. اين نام يک گروه است. اما اگر شما جنبش را به معنای جامعه شناختیاش به کار ببريد، به آن تعريف وجود ندارد. يعنی دو نوع نظريههای جنبش اجتماعی وجود دارد. يکی نظريههای کلاسيک که نشانهاش سازمان يافتگی است، وجود رهبری تثبيت شده هست و اعتراض سياسی. اين الان وجود ندارد. يک نوع ديگر تعريفهای جديدتر است بر اساس شبکههای اجتماعی و آنجا هم بر اساسش باز شبکههای بالفعل است نه شبکههای بالقوه. يعنی به معنای عام کلمه هميشه در جوامع انسانی روابط انسانی روابط شبکهای هست. اين شبکهها هميشه وجود دارد. الان در هر جامعهای اين روابط شبکهای وجود دارد. حتی در افغانستان هم وجود دارد. اما شبکه به معنای جنبش اجتماعی، منظور شبکههای بالفعلی هست که يک جنبش را به هم ديگر متصل میکند. چنين چيزی الان وجود ندارد. چه در تعريفهای کلاسيک و چه در تعريفهای نو در هر دو سنخش اعتراض سياسی در هر دو نماد اين جنبشهای اجتماعی هستند که اين هم الان وجود ندارد. اما شما ممکن است جنبش را به تعبير ديگری به کار ببريد، به معنای يک آرمان باشد، آرمانی که دل کسانی را به دست آورده و افرادی آن آرمان را تعقيب میکنند، به آن آرمان تعلق خاطر دارند، به آن آرمان دلبستگی دارند، در جامعه ايران الان اقشار زيادی هستند که آرمان دموکراسی، آزادی، حقوق بشر را بيش از يک قرن است تعقيب میکنند. به اين معنا ما جنبش داريم. آقای گنجی، اگر به اين معنا به کار ببريم که يک روزی مثلا شما شالگردن سبز میانداختيد جلوی مقر سازمان ملل متحد در نيويورک و از يک حرکتی حمايت میکرديد، آن زمان وجود داشت، حالا وجود ندارد؟ يا به چه صورت است؟ به آن تعبير دقيق جامعه شناختیاش من همان موقع هم میگفتم آن حرکتی که وجود دارد را بايد «حرکت» بخوانيم و نه «جنبش اجتماعی» به معنای دقيق جامعه شناختی خودش. آقای کاظميان، شما چه فکر میکنيد؟ آيا وجود دارد اين جنبشی که به نام «سبز» معروف است يا اين که يک زمانی وجود داشته و حالا وجود ندارد؟ نظر شما چيست؟ مرتضی کاظميان: از همين زاويه جامعه شناختی که آقای گنجی هم گفتند جنبش سبز به مثابه يک جنبش اجتماعی قابل تحليل است. جنبش اجتماعی که تعريف میکند عمل جمعی معطوف به معنا يا هدف مشخص حاصل يک دگرگونی اجتماعی هست که نظم مستقر از کنترل و مهارش ناتوان است و همينطور يک پاسخی میدهد به اينکه اين جنبش اجتماعی مجموعه بحرانهايی که در قدرت مستقر وجود دارد. جنبشهای اجتماعی سوار میشوند بر تغييرات اجتماعی، بر بحرانهايی که وجود دارد، بر بحرانهای عينی که البته در مورد جنبشهای اجتماعی جديد نقش اين بحرانهای ذهنی در کنار مسايل عينی افزايش پيدا کرده. چيزی که در مورد جنبش سبز قابل رديابی است در حوزههای اقتصاد، جامعه مدنی، طبقه متوسط، زنان، جوانان شاهد تغييرات اجتماعی بوديم که البته ادامه پيدا کرده و همينطور شاهد بحرانهای مختلف در نظام سياسی اعم از بحران مشروعيت ايدئولوژيک، بحران مشروعيت اخلاقی، به خصوص با توجه به سرکوبهای خونين بعد از انتخابات سال ۸۸، بحران مشارکت، شکاف در ساخت قدرت سياسی و همينطور بحران مديريت و کارآمدی. اين مجموعه ای است که باعث میشود به جنبش سبز حداقل من نگاهم اين باشد که با يک جنبش اجتماعی طرف هستيم. اين جنبش همچنان در متن جامعه ايران با وجود سرکوبی که متوجه شده وجود دارد. به عنوان يک نمونه مراسم سالگرد مرحوم صابر در بهشت زهرا کيلومترها دور پايتخت اجازه برگزاری پيدا نمیکند، هدف سرکوب امنيتی قرار میگيرد. حالا اگر اين را اضافه کنيم به در حصر بودن رهبران جنبش سبز و يا زندانيان سياسی جنبش کاملا مشخص میشود که يک پتانسيلی وجود دارد در متن جامعه مدنی ايران که اين پتانسيل در هر بزنگاهی میتواند خودش را عرضه کند. يعنی از لحاظ شما اين که حاکميت يک واکنشی نشان میدهد در برابر يک رويدادهايی، کافيست که نتيجه بگيريم که يک موجوديتی وجود دارد به اسم جنبش سبز؟ توضيحی که من میدهم فقط ناظر به وجه سلبی نيست. يک فرضی را مطرح میکنم که مثلا اگر مجال داده شود برای حضور مجدد مردم در خيابان، مثلا مثل نه ۲۵ خرداد ۸۸ حتی مثل ۲۵ بهمن، آيا حاکميت اقتدارگرا يا حتی ناظران مستقل پيشبينی نمیکنند که ميليونها جمعيت اگر احساس يک امنيتی کنند روانه خيابان خواهند شد؟ اين وضعی است که ما مثلا قبل از ۲۲ خرداد در ايران شاهدش نبوديم. در دوران اصلاحات شاهدش نبوديم. يعنی در جنبش سبز شما با يک رخدادی مواجه شديد که بخش قابل توجهی از جمعيت ايران که به طور مشخص خودش را در طبقه متوسط مدرن تعريف میکند، خيانت به رای آنها را... البته نگاه خودشان را به انتخابات دارند و انگيزههای خودشان را برای مشارکت اجتماعی دارند و حالا حضور معنادار اينها در خيابانها با سرکوب مواجه شده. اما اين به معنا نيست که در وجه اثباتی اينها در هر مقطعی خودشان را عرضه نکند. کمااينکه مثلا در انتخابات مجلس نهم با عدم شرکت خودشان در انتخابات انتخابات را معنادار کردند. آقای گنجی، در شرايط کنونی.. . اجازه میدهيد من يک توضيحی بدهم؟ بفرماييد. ببينيد، آقای کاظميان انواع بحرانها را میگويند که وجود دارد و تحولات ساختاری را میگويند که وجود دارد و سرکوب را میگويند که وجود دارد. اما اسم اين ها را ما نمیتوانيم بگذاريم جنبش. سرکوب جزو ذاتی رژيمهای ديکتاتوری است. لذا جنبش اجتماعی در شرايط سرکوب بايد وجود داشته باشد. ما نمیتوانيم بگوييم که رژيم اجازه بدهد تا ما خود را نشان دهيم. با وجود سرکوب شما بايد خودتان را نشان دهيد. نه با عدم وجود سرکوب. اين که يک عده ای زندانی سياسی داريم، رژيم سرکوب میکند، بحران هست، اسم اين را در جامعه شناسی نمیگذارند جنبش اجتماعی. پس بگذاريد ببينيم آقای کاظميان توضيحشان چيست در اين باره. موضوعی که آقای گنجی اشاره کردند به جای خودش محفوظ. ولی جنبش اجتماعی را اگر به مثابه يک عمل جمعی معطوف به معنا و هدف مشخص بگيريم که واجد شبکه ارتباطی خودش هست و محصول نوعی اقدام جمعی است، تجلی احساس محروميت مردمی هست که با يک هويت مشترک در جنبش... به اين معنا اين جنبش وجود دارد حتی اگر در خيابان نيايد و حتی اگر خودشان در اشکالی مثل ديوارنويسی که همانطور که اشاره کردم در عدم حضور در انتخابات نشان ندهد. يعنی در زير پوست جامعه ايران با اين دگرگونی اجتماعی روبه رو هستيد. حالا اگر جنبش اجتماعی را فرو بکاهيم به تبلور خيابانی خوب من البته با اين تعريف موافق نيستم. آقای گنجی، شما آيا وجه خيابانی برايتان مهم است در اين که... نه من اصلا در صحبتهايم هيچ اشارهای به حضور خيابانی نداشتم. مطلقا در صحبت من چنين چيزی نبود. من گفتم اعتراض سياسی. اعتراض سياسی به ده ها چيز میگويند يکی از آن اعتراضهای سياسی تظاهرات خيابانی است. يکیاش. توجه کنيد. اعتصاب غذا هست. اعتصابهای کارگری هست، اعتصاب معلمان هست. يعنی ما نمیتوانيم فرو بکاهيم به تظاهرات خيابانی. ما وقتی صحبت میکنيم از يک جنبش اجتماعی، خب اين جنبش اجتماعی بايد نشان دهيم يک سازمانی وجود دارد که به صورت کلاسيک سازمانهای حزبی گروهی متشکل وجود دارد يا به صورت نوينش شبکههای بالفعل. مثلا اين ستادهايی که در جريان انتخابات رياست جمهوری تشکيل شد در سراسر کشور، ارتباط شبکهای ميان اين ستادها به صورت بالفعل برقرار شد. بعد هم که رژيم سرکوب کرد و انتخابات تمام شد تمام آن ستادها جمع شد و ارتباطات قطع شدند. الان ارتباطی وجود ندارد. الان مثلا آقای کاظميان با دوستان شان در ايران تماس دارد و بنده هم تماس دارم. يعنی فشار اين قدر زياد است که بسياری از دوستان همديگر را نمیتوانند ببينند. از هم خبری ندارند. اين تازه مال آدمهايی هست که خيلی انگيزه سياسی بالايی دارند. حالا اگر به اين سووال بپردازيم در ادامه بحث شايد يک مقدار مطالب روشنتر شود. در شرايط کنونی، آقای کاظميان، کاربرد چه اهرمها و چه ساز و کارهايی سبب گشايش سياسی میشود؟ آقای کاتوزيان، من يک توضيح در مورد فرمايشات آقای گنجی اينجا بدهم. اگر جنبش اجتماعی را با همين تعاريفی که در حوزه علوم اجتماعی وجود دارد يک کوشش جمعی بگيريم برای دگرگونی در نهادها و ساختارهای اجتماع، يک ويژگیهايی دارد که اولا شامل يک تعامل غير رسمی هست. يعنی به آن معنای جنبشهای رسمی کلاسيک نگاه نکنيم که ساختار هرمی دارند از بالا يک رهبری وجود دار که سازماندهی میکند و نيروها را پشت خودش هدايت میکند به سمت مشخص. اينجا در مورد جنبش سبز شما با يک شبکه تعاملی غيررسمی مواجه هستيد که در شبکههای اجتماعی وجود دارند. همانطور که آقای گنجی هم فرمودند در ايران جلسات حضوری و ارتباطات کاملا قطع شده اما اين به معنای خاتمه يافتن ارتباطات حاميان جنبش سبز يا سبزها در ايران نيست. از اشکال مختلفی دارند استفاده میکنند. از کليدواژه به نام شبکههای اجتماعی که به نوعی پاسخ من به پرسش شما هم هست. اينها دارند استفاده میکنند در شبکههای اجتماعی اعم از مجازی با استفاده از تکنولوژی ارتباطات که يک بستری هست خودش برای ارتباط و همينطور ارتباطهای حضوری. از محافل و مجامع مختلفی که دارند. اقن امکانی که در برابر سرکوب و خفقان شديدی که وجود دارد در ايران دارند برای بازتوليد جنبش اجتماعی استفاده میکنند. اضافه بر اين يعنی غير از اين شبکه تعاملی غيررسمی جنبشهای اجتماعی مبتنی بر يک مجموعه اعتقادات و تعلقات خاطر هستند. اينها وجود دارد. حتی خودش را الان در تبلور رهبران در حصر جنبش بازسازی میکند. يک منازعه سياسی يا مناقشه فرهنگی با نظم حاکم دارد که اين در جنبش سبز وجود دارد. کاملا اين که دروغ ممنوع بعد از انتخابات واکنش مردم نسبت به انتخابات نسبت به نامزد رسمی حکومت همچنان در متن جامعه ايران وجود دارد. البته از اعتراض عمومی هم برای پيشبرد اهداف خودش جنبش اجتماعی استفاده میکند. حالا اين اعتراض در قابل ديوارنويسی، در قالب نوشتن روی اسکناسها، به اشکال مختلف، تجمعات محفل گوناگون، حتی کوهنوردی اينها چيزهايی است که دارد خودش را بازسازی میکند. به طور مشخص اگر برگردم به پرسش شما به عقيده من اين امکانی که آقای ميرحسين موسوی هم تاکيد کرد شبکه های اجتماعی که کليدواژه ای هست سرمايه اجتماعی را بازخوانی میکند، انگيزه و اعتماد را بازتوليد میکند، اميد و شور میدهد به کسانی که وجود دارند در اين شبکه اين همچنان وجود دارد در ايران. و البته خودش يک راهکاری هست برای گسترش و تعميق اين جنبش اجتماعی امروز ايران. آقای گنجی، درباره گسترش شبکههای اجتماعی حقيقی و مجازی صحبت میشود. امکان هر يک از اين دو در چه حد هست؟ اگر شبکه را شما به معنای عام به کار میبريد، اين هميشه وجود داشته، چه در زمان شاه وجود داشته، چه در سی وسه سال گذشته وجود داشته. هيچ اشکالی ندارد. در همه جوامع ارتباطات شبکهای و تعاملات اجتماعی وجود دارد. ديگر دوره مشخصی را نمیشود گذاشت. قبل از انتخابات و بعد از انتخابات.به معنای عام. آن چيزی که مشخصه يک جنبش هست ارتباطات شبکهای بالفعل است نه بالقوه. نه هر نوع تعاملات اجتماعی. از اين که بگذريم در درون جامعه ايران به دليل تحولات ساختاری که در اين جامعه صورت گرفته به لحاظ جمعيتی و اقتصادی و شهرنشينی، و انواع بحرانهايی که در جامعه مان داريم و نظام سياسی با آن رو به روهست، بحران ايدئولوژيک، بحران مشروعيت، بحران اقتصادی، بحران ناکارآمدی، بحران بينالمللی... اينها بسترهايی را فراهم آورده و متغيرهايی را به وجود آورده که زمينه اعتراض سياسی هميشه در جامعه ما وجود دارد و وجود خواهد داشت. يعنی سرکوب هر چقدر هم شديد باشد نمیتواند اين را از بين ببرد. چون خود سرکوب هم باز يک متغيری است که اضافه میشود بر بقيه آن متغيرهايی که صحبتش را کرديم. يک چيزی که در شرايط فعلی میتواند کمک کند در جامعه ما برای اينکه يک تحرکی درونش به وجود بيايد ميزان اختلاف بالايیهاست. يعنی موقعی که در بالا در سطح دولت، رژيم سياسی اختلاف زمامداران با هم شديد میشود، اختلاف بالايیها، (يک) برای پايينیها در سطح جامعه مدنی فرصت تنفس پد يد میآورد و (دو) شرايط فعاليت معين می کند. اين يکی از چيزهايی است که میتواند اميدبخش باشد که بلکه در پايين بشود يک مقد اری فشارها کمتر شود و افراد بتوانند از نو دست به فعاليت بزنند. ولی اساس کار به هر حال فعاليت در پايين است. ما بدون اينکه در پايين جامعه فعاليتی کند و خودش را قدرتمند کند هيچ موقع دموکراسی نخواهيم داشت. مساله اساسی گذار به دموکراسی است. گذار به دموکراسی و نظام سياسی محصول ظرفيتهای اجتماعی است. اگر در پايين جنبش اجتماعی يا بسيج اجتماعی نداشته باشيم در بالا چيزی نخواهيم داشت. راهش اين است که مردم را از طريق سازمانيابیهای متنوع و متکثر سازمان يابی کنند و وقتی مردم سازمان يافتند قدرتمند میشوند و دموکراسی محصول موازنه قوا بين دولت و جامعه مدنی است. اگر شما چيزی در پايين نداشته باشيد در بالا چيزی نخواهيد داشت. اين در مورد داخل کشور. در مورد خارج کشور اگر خواستيد بايد مستقل جواب بدهم. آقای کاظميان، هم از اجرای بی تنازل قانون اساسی صحبت به ميان آمده و هم رفته رفته از انتخابات آزاد و در کنار آن از ايجاد ائتلاف به خصوص در خارج کشور. آيا هيچکدام از اينها اولويت دارد بر آنهای ديگر؟ من هم کاملا معتقدم به تاثير جنبش اجتماعی بر تحولات سياسی در ايران. يعنی برای گذار به دموکراسی در ايران به ويژه بعد از اين کودتای انتخاباتی سال ۸۸ گريزی نيست جز تکيه بر اين جنبش اجتماعی که وجود دارد در ايران. دل بستن به شکافها در داخل ساختار قدرت مثل آن چيزی که در دوره اصلاحات بود به نظر من تقريبا منتفی شده. چون حاکميت سياسی در ايران بيش از پيش نشان داده که يک دست است. کاملا اقتدارگرايان يعنی کسانی که دلبسته دموکراسی نيستند در امور حضور دارند. همه بلوک را به اشغال خودشان در آورده اند. البته چون با يک دولت رانتی طرف هستيم طبيعتا منازعه در داخل ساخت قدرت، همانطور که آقای گنجی اشاره کردند يک امکانی فراهم میکند برای جنبش اجتماعی و برای تنفس جامعه مدنی. اما مرکز ثقل صحبت من همين جنبش اجتماعی است و تکيه بر شبکههای اجتماعی که بتوانند از يک بزنگاههايی مثل تحولات منطقه ای بين المللی استفاده میکند. يعنی به عنوان نمونه الان تحولات سوريه خودش خيلی میتواند اثرگذار باشد در فرجام نظام سياسی در ايران. چون يک شريک مهم منطقهای در ايران دارد دچار دگرديسی میشود. با توجه به ارتباطهای تهران دمشق اين میتواند يک بستری ايجاد کند برای اثرگذاری جنبش اجتماعی در ايران بر نظام سياسی. البته اين فقط به معنای استفاده از شکاف در داخل ساخت قدرت يا بسترهای بينالمللی است. چيزی که مثلا در نهضت ملی و نهضت مشروطه هم وجود داشت. اجرای بدون تنازل قانون اساسی، چون من از زاويه دموکراتيزاسيون نگاه میکنم به گذار به دموکراسی، از اين زاويه معنی دار میشود. يعنی شما به جنبش سبز به عنوان يک جنبش انقلابی نگاه نمیکنيد که يک جنبش تماميت نظام سياسی را هدف گرفته باشد و يک دوقطبی شديدی را در کشور شاهد باشيم. نه. از بسترهای قانون اساسی، امکانهايی که قانون اساسی در اختيار شما قرار میدهد با تاکيد بر آنها و تمرکز بر آنها میشود استفاده کرد برای اينکه اين جنبش را گسترش داد يا عمق بخشيد. البته بعد از حوادث سال ۸۸ حاکميت سياسی کاملا در مورد اجرای قانون اساسی با سختگيری رفتار میکند و از اهدای هرگونه امتياز به جامعه مدنی خودداری میکند. در مورد فضای خارج از کشور هم چون من مرکز ثقلم همين جنبش اجتماعی در داخل ايران است فکر میکنم مجموعه تلاشهای اپوزيسيون در خارج از کشور برای همسويی يا همراهی بيشتر اگر متمرکز باشد به دادن انرژی به داخل کشور يا تقويت لايههای اجتماعی حامی خودش در داخل کشور میتواند موثر باشد. اما اگر از اين زاويه که قرار است از اپوزيسيون خارج يک فشار خاصی متوجه نظام شود و يک دگرگونی را ايجاد کند من از اين زاويه همدل نيستم با مجموعه تلاشهايی که حتی صورت بگيرد. آقای گنجی در مورد خارج کشور گفتيد صحبت میکنيد. اين ايجاد ائتلاف؟ در مورد خارج از کشور دو بحث هست. يکی متغيرهای بينالمللی هست و يکی نقش ايرانیها. در مورد متغيرهای بينالمللی، متغيرهای بينالمللی و منطقهای میتواند به سود گذار دموکراسی باشد در ايران و میتواند به زيان آن باشد. در شرايط فعلی به گمان من متغيرهای بينالمللی و منطقهای به جای اين که به سود گذار ايران به دمنوکراسی باشد، به زيان گذار ايران به دمکراسی است. چون عمده اين تحولات تحولات امنيتی جنگی هست. الان در مورد سوريه که آقای کاظميان مثال زدند اين تحولات متاسفانه به صورتی دارد پيش میرود که ممکن است به جنگ بکشد. اگر بروند سمت مدل ليبی و بمباران کنند و اين توافقهای هستهای ايران و جهان غرب به نتيجه نرسد که فعلا هيچ خوش بينی راجع به آن نيست و اين سختگيریها و تحريمها افزايش يابد و بعد هم در نهايت ايران هم به سمت يک جنگ، اين جامعه ايران را از دورن نابود میکند، زيرساختهای ايران را نابود میکند و مردم بسياری کشته خواهند شد و ممکن است به تجزيه ايران منتهی شود. از اين جهت من در شرايط فعلی متغيرهای بينالمللی به سود مردم ايران و گذار جامعه ايران به دموکراسی متاسفانه اميدی ندارم. اگر نحوه ديگری از ارتباط بود میتوانستيم اميدوار باشيم. چيزی شبيه پيمان هلسينکی که در سال ۱۹۷۵ کشورهای جهان غرب با بلوک شرق سابق به توافق رسيدند که تضمين امنيتی بهشان دادند و در مقابل آنها قبول کردند که ضوابط حقوق بشر را رعايت کنند ديديم که به تحولات بسيار مثبت در بلوک شرق و اتحاد شوروی انجاميد و در نهايت رفت به سوی گذار به دموکراسی. يک چنين چيزهايی توافقهای صلحطلبانه و ايجاد روابط بين ايران و بين آمريکا و از اين وضعيت جنگ بيرون آمدن میتواند کمک کند به جنبشهای اجتماعی در ايران و گذار ايران به دموکراسی. اما اگر شرايط سخت تر از اين شرايط فعلی شود و برود به سوی عدم توافق هستهای و به سوی افزايش تحريمها و جنگ قطعا به زيان جنبش دموکراسی خواهی ايران و ايران و مردم ايران و تجزيه ايران خواهد بود. اما درباره ايرانيان مقيم خارج يعنی آن چيزی که اپوزيسيون خارج از کشور خوانده میشود، چندين کار میتوانند انجام دهند. يکی اين که اطلاع رسانی کنند وضعيت گسترده نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران را به اطلاع جهانيان برسانند و متقابلا بکوشند با توجه به جو سانسوری که در کشور وجود دارد اطلاع رسانی کنند حقايق را به گوش مردم ايران برسانند، نقض حقوق بشر در ايران را محکوم کنند و حامی هر نوع حرکتهای دموکراسی خواهانه و نيروهای دموکرات داخل کشور باشند. يعنی بيشتر میتوانند نقش حامی داشته باشند. اما اين که فکر کنيم که ما میتوانيم در خارج يک آلترناتيوی بسازيم که مثلا آن بيايد اين رژيم را سرنگون کند و آن مثلا رهبری مردم ايران را در دست بگيرد اين حتی اگر کسی چنين هدفی داشته باشد و حقشان باشد من در حق شان هيچ ترديدی نمیکنم، هر کسی حقش است که بگويد من میخواهم رهبر باشم و هيچ اشکالی هم ندارد. اما به لحاظ تحليلی میگويم که اين امکان پذير نيست ضمن اين که بين گروههايی که خارج کشور هستند بسيار بسيار اختلافات شديدی وجود دارد و تجربه ۳۳ سال گذشته نشان داده که اينها اينقدر با هم اختلاف دارند که اصلا نمیتوانند با همديگری ائتلافی تشکيل دهند و بعد هم در همين خارج کشور شاهد اين هستيم که اين گروههای موجود سياسی فاقد پايگاه هستند. يعنی گروهها همه يک تعداد افراد محدودی هستند که خودشان هستند و در خارج هم نمیتواند يک گروه سياسی يک برنامه ای بگذارد و اجتماعی بگذارد و يک تعداد زيادی از افراد را اينجا جمع کند و بگويد مثلا اين مثلا حداقل در خارج از کشور من به شما نشان میدهم که من دارای پايگاه هستم.
عبدالله نوری، از فعالان سرشناس جريان موسوم به «اصلاحات» در سخنانی گفته است که اين جريان خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی است و تاکيد کرده که «سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست».عبدالله نوری، از فعالان سرشناس جريان موسوم به «اصلاحات» در سخنانی گفته است که اين جريان خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی است و تاکيد کرده که «سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست». آقای عبدالله نوری که در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی، سمت وزير کشور ايران را در اختيار داشت در ديدار با گروهی از فعالان سياسی، دانشگاهی و مدنی استان فارس، از جريان اصلاحات خواسته است تا به گفته وی مرزبندی خود را با «جريان برانداز» مشخص کنند. بر اساس گزارشی که روزنامه «اعتماد»، روز دوشنبه از اين ديدار منتشر کرده است، وی گفته که «برخلاف تبليغات مغرضانه برخی، سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست. اصلاح طلبان بر اين اعتقاد هستند که سقوط نظام، کشور را به سوی خشونت و هرج و مرج و ويرانشهر پيش می برد و از دل اين هرج و مرج، توسعه و دمکراسی بيرون نمی آيد». عبدالله نوری، اصلاح طلبی را واکنشی به «انحراف از ارزش هايی چون جمهوريت، آزادی و استفاده ابزاری از دين برای مقاصد گروهی خاص» دانسته و تاکید کرده که اين جريان به دنبال «پاسخگو کردن حکومت در برابر مردم و تقويت نقش مردم در حاکميت و تعيين سرنوشت سياسی است». به دنبال برگزاری انتخابات دهم رياست جمهوری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ که با سرکوب اعتراض های صورت گرفته به نتايج آن همراه شد، بسياری از فعالان سياسی وابسته به جريان اصلاحات در ايران به اتهام اقدام عليه امنيت ملی بازداشت و در دادگاه های انقلاب به حبس های درازمدت محکوم شدند. مهدی کروبی و ميرحسين موسوی، نامزدهای انتخاباتی اين جريان نيز در سه سال گذشته از سوی حکومت جمهوری اسلامی هدف فشارهای گسترده ای قرار گرفته اند و از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ تاکنون در حصر خانگی به سر می برند. عبدالله نوری در سخنان خود با اشاره سرکوب فعالان سياسی و مدنی در ايران گفته است: «بايد توجه داشت که رفتار جريان حاکم با منتقدان غير قابل پيش بينی است و حتی می توان گفت در اين مورد خطوط قرمزش هم مشخص نيست». وی در عين حال، اين برخوردها را به «تعدد، رقابت و اختلاف نظر نهادهای امنيتی» نسبت داده و هشدار داده است که «اين نوع نگاه سختگيرانه امنيتی به فعاليتهای مسالمت آميز و قانونی و بی توجهی به مطالبات مردم به زيان حاکميت تمام شده و خواهد شد». به گفته نوری، «يک طرف معادله، حاکميت است که احساس می کند به لحاظ سياست داخلی مشکل خاصی ندارد و توانسته کم و بيش با امکانات گوناگونی که در اختيار دارد مشکلات داخلی را کنترل کند و عمده مشکلات خود را مسائل سياست خارجی به ويژه مسئله هسته ای و مشکل موجود در وصعيت اقتصادی می داند». اين فعال سياسی، طرف ديگر معادله را «نيروهای اصلاح طلب، تحول خواه و منتقد» دانسته که به گفته وی، «حداقل خواست آنها اجرای تنازل همه اصول قانون اساسی موجود است». اظهارات عبدالله نوری که پيش از اين نيز بارها از سوی محمد خاتمی، رييس جمهوری پيشين ايران، تکرار شده است در حالی صورت می گيرد که اصلاح طلبان به طور تلويحی انتخابات مجلس نهم را به دلیل فراهم نبودن زمینه های برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم و به دور از دخالت نهادهای نظامی و امنيتی، تحریم کرده بودند. با اين حال، اخبار رسيده از اردوگاه اصلاح طلبان حاکی است که اين جريان قصد دارد تا برای انتخابات يازدهم رياست جمهوری در خرداد ۱۳۹۲ نامزد معرفی کند. محمد موسوی خوئينی ها،دبیر مجمع روحانیون مبارز، روز يازدهم خردادماه به خبرگزاری فارس گفت که اصلاح طلبان قطعا برای انتخابات رياست جمهوری يازدهم نامزد خواهند داشت. با اين حال وی گفت که «هنوز درباره نحوه حضور اصلاح طلبان جلسهای نداشته ايم». محافل سياسی و رسانه ای ايران در روزهای اخیر از احتمال حضور نامزدهای متعدد دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب جمهوری اسلامی در انتخابات رياست جمهوری سخن به ميان آورده اند. گمانه زنی ها حاکی است که محمدرضا عارف، معاون اول محمد خاتمی، رييس جمهوری پيشين ايران يکی از گزينه های اصلاح طلبان است. با اين حال احتمال می رود که عبدالله نوری نيز يکی از نامزدهای انتخابات رياست جمهوری باشد هرچند که مشخص نيست وی بتواند از فيلتر نظارتی شورای نگهبان و آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، رد شود.
این سومین مقاله ای است که برخی از ابعاد معمای امنيت در خليج فارس را مورد بحث و گفتگو قرار می دهد. دو بخش نخست این مقاله، «ایران، بحرین، و معمای امنیت خلیج فارس» و « عوامل بازدارنده امنیتی بین اعراب خلیج فارس» پیشتر در سایت رادیو فردا منتشر شده است. این سومین مقاله ای است که برخی از ابعاد معمای امنيت در خليج فارس را مورد بحث و گفتگو قرار می دهد. دو بخش نخست این مقاله، « ایران، بحرین، و معمای امنیت خلیج فارس » و « عوامل بازدارنده امنیتی بین اعراب خلیج فارس » پیشتر در سایت رادیو فردا منتشر شده است. در گذشته ای نه چندان دور قدرت های اروپايی يکی پس از ديگری نقش خود را در منطقه استراتژيک خليج فارس بازی کرده و از آن خارج شدند. امروز از حضور اروپايی های قرن ۷۸ و ۱۸ به غير از چند ديوار و قلعه مخروبه و واژگانی در لهجه های محلی، همراه با داستانهايی که از پدربزرگ ها شنيده شده چيزی باقی نمانده است. اما آخرين قدرت اروپايی يعنی امپراتوری بريتانيا چيزی بيش ازساختمان های خرابه باقی گذاشته که برای درک و مشاهده آن بايد به درون ساختارهای بسيار پيچيده انديشه و تفکر سياسی دولت های منطقه راه يافت. امروزه عليرغم اينکه دولت انگليس حضور و مداخله مستقيمی در کشورهای خليج فارس ندارد، نقش و سياست های استعماری گذشته آن هنوز در اصطلاح "تفرقه اندازو پادشاهی کن" نقل قول می شود و بر سياست های منطقه سايه افکنده و بيش از همه در بدبينی ها و عدم اعتماد های موجود در ميان کشورهای منطقه قابل مشاهده است. با کاهش قدرت بريتانيا، به تدريج و بعدازجنگ دوم جهانی ايالات متحده نفوذ عمدتا سياسی خود را در اين منطقه حساس گسترش داد. به موازات اين امربازار و اقتصاد متکی به نفت منطقه وابستگی های متقابلی را بين منطقه و خارج از منطقه و به ويژه غرب صنعتی برقرارکرد. امروزه نفت منطقه در سطح وسيعی از جهان به فروش می رود و اين امر خود فرصت ها و چالش های متقابلی را برای تامين امنيت در اين منطقه حساس فراهم می کند. امنيت برای هريک از کشورهای کوچک و بزرگ منطقه امری حياتی است که مستقيما با بقای نظام سياسی و تماميت ارضی آنان مرتبط است. نمی توان گفت که برای يک کشور کوچک امنيت حائز اهميت کمتری است، بر عکس، آسيب پذيری بسياری از کشورهای کوچک خيلی بيشتر از کشور های بزرگتر است. تماميت ارضی و علت وجودی يک ملت را نمی توان به اندازه سرزمين يا ميزان جمعيت آن کشور محدود کرد وعلاوه برآن هر کشوری ممکن است به هر اقدامی متوسل شود تا منافع و امنيت ملی خود را حفظ کند. کشورهای خليج فارس به پيمان های امنيت متقابل و جمعی موجود دنيا به عنوان يک مدل نگاه می کنند و براين باورند که پيوستن به يکی از اين پيمان ها متضمن امنيت آنان در قبال همسايگانی است که با آنان سابقه تشنج و منازعه دارند. اما بطور تاريخی و عملی همگرايی امنيتی در ميان کشورهای خليج فارس بسيار ضعيف بوده است. برای نمونه با نگاهی به امارات متحده عربی که حدود چهل سال از عمر سياسی اش می گذرد به اين واقعيت می رسيم که - عليرغم همگرايی های اقتصادی قوی و وجود اراده سياسی برای اتحاد – اين هفت شيخ نشين کوچک و آسيب پذير که در۱۹۷۱امارات متحده عربی را تشکيل دادند هنوز هيچ شباهتی به اتحاديه اروپا ندارند ويا هنوز به توافق مشخصی در زمينه های امنيتی نرسيده اند. شکی نيست کشورهای منطقه توان پرداخت هزينه های اقتصادی پيوستن به پيمان های امنيت تحت کنترل و مديريت قدرت های بزگ را دارند. اما در عمل، سه عامل عمده مانع از پيوستن کشورهای منطقه به ساختارهای امنيتی بين المللی می شود و به عبارت ديگر توان پرداخت هزينه های سياسی را از آنان سلب می کند: ۱. وجود ساختارهای سياسی، اجتماعی، و فرهنگی متعارض وغيرمکمل درسطح دولت های منطقه ۲. رقابتهای سياسی، مذهبی بين دولت های منطقه، ۳. مخالفت های درون سيستمی در داخل هر دولت و ملت به صورت مستقل که معمولا مترادف است با مخالفت رهبران جريان های سياسی داخلی با همگرايی های کلان بين المللی. در چنين اوضاع و احوالی منافع نظام بين المللی که در خليج فارس با منافع کشورهای منطقه گره خورده است الزامات خاص خود را به همراه دارد. از طرفی تداوم مبادلات نفتی و وابستگی مفرط قدرتهای صنعتی به نفت عليرغم کوشش های ناموفقی که برای ايجاد تنوع درمنابع انرژی بعمل می آيد يک الزام اجتناب ناپذير است. از طرف ديگر، قدرت های بزرگ سازندگان کالاهای پيشرفته صنعتی از جمله اسلحه هستند و کشورهای نفتی خليج فارس مصرف کننده آن می باشند. البته غرب کالاهای ديگری هم دارد: تکنولوژی های پيشرفته از جمله تکنولوژی هسته ای، و دموکراسی که اولی در ميان دولت ها و دومی در ميان ملت های منطقه طرفدار و خريدار دارد، اما هردو موجب آشفته تر شدن محيط امنيتی منطقه است. قدرت های بزرگ دليلی نمی بينند اين رابطه را تغيير بدهند. آسيب پذيری اين کشورها و عدم توانايی آنان در دفاع مستقيم از خود بی ترديد جای پای قدرت های بزرگ را در منطقه محکم تر می کند و حتی به نوعی رقابت برای حفظ بازارهای فروش و مصرف و تقسيم حوزه های نفوذ سياسی می انجامد. در گذشته ای نه چندان دور شاهد بوديم که عراق حوزه نفوذ شوروی وحتی روسيه پس از سقوط سيستم کمونيستی بود و از طرفی با اشغال نظامی افغانستان اتحاد شوروی توانسته بود به فاصله کوتاه تری برای پرواز بر منطقه خليج فارس برسد. اگرچه آن نظم قديم فروپاشيد و عراق اين متحد سابق روسيه و شوروی هم سقوط کرد و روس ها بساط خود را از افغانستان جمع کردند، ولی در دوران انتقال به سوی نظمی نا معلوم آسيب پذيری منطقه بيشتر و منابع تهديد وسيع تر گرديده است. نفوذ بنيادگرايی دينی، ايدولوژی های تند رو و راديکال، سازمان های تروريستی نظيرالقاعده، قاچاق هرچه بيشتر اسلحه و مواد مخدر، دزدی های دريايی، ترافيک انسانی و بازگشت مجدد اختلافات کهنه مانند قضيه جزاير تنب و ابو موسی و بحرين، زمينه های مناسبی را برای بازگشت قدرت های بزرگ فراهم آورده است. در ايجاد يک سيستم امنيت جمعی جديد برای خليج فارس منافع يکايک بازيگران منطقه و بازيگران سياست بين المللی می تواند متفاوت و حتی متضاد باشد. مثلا الگوی سيستم امنيت جمعی را در نظر بگيريم که به معنی "همه" بر عليه "يک" دشمن فرضی است. شمول اين الگو بر خليج فارس به اين معنی است که "همه" کشورهای عضو سيستم فرعی خليج فارس بر عليه "ايران" متحد شوند. ازآنجا که مجموعه کشورهای خليج فارس توان نظامی کافی بر عليه ايران را ندارند چنين سيستمی نيازمند يک برادر بزرگتر است که بتواند امنيت اعضا را تامين کند. اگر فرض بگيريم که اين برادر بزرگترمی تواند ايالات متحده باشد سناريوی موجود از همان آغاز دچار مشکل می شود. - آيا ايالات متحده بايد از طريق اتحاد امنيتی با ديگر کشورهای منطقه ايران را هرچه بيشتر به سمت چين و روسيه براند و خود را با چالش های بزرگتری در سطح منطقه و جهان درگير کند؟ - آيا ايالات متحده بايد با منزوی کردن ايران پروسه اتميب شدن آن را تسريع و يا وارد جنگی تمام عيار عليه ايران شود؟ تئوری های امنيت ملی ايجاب می کند که آمريکا به نحوی عقلايی هميشه در نظر بگيرد که شايد مجموعه سيستم فرعی (باضافه ايران) روزی در اتحاد بر عليه دشمن فرضی بزرگتری بکار آيد و لذا چنين پيمانی بايد فرض را بر جذب احتمالی ايران در هر گونه سناريوی امنيتی آينده گذاشته و برايش راهکارهايی را پيش بينی کند (هرچند که چنين امری در حا ل حاضر مقدور نباشد). - تناقض در اينجا است که آن دشمن فرضی بزرگتر هم اکنون و امروز در منطقه بطور ملموس حضور دارد و نامش گسترش تسليحات اتمی، تروريسم بين المللی، القاعاده، و يا مواد مخدر... و غيره است. آمريکا نمی تواند اين خطوط قرمز را نا ديده گرفته و با "همه" بر عليه "ايران" متحد شود. صرف اتحاد با نيم دوجين کشور کوچک عربی بر عليه ايران پاسخگوی تهديدات موجود در منطقه نيست. - از سوی ديگر، همگرايی با ايران به اشکالات متعددی برخورد می کند و ايران نتوانسته است جايگاه خود را به عنوان يک قدرت همگام و همراه با الزامات منطقه ای تثبيت و با ديگر اعضای سيستم منطقه اعتمادسازی کند. - وقتی آنسوی معادله را نگاه ميکنيد تصوير زشت تری مشاهده می شود: منزوی کردن بيشتر ايران دامنه تهديدات امنيتی را از منطقه فرعی خليج فارس به بيرون کشانده و در کل خاور ميانه پخش می کند و به طور بالقوه می تواند برخی اتحادهای نيمه رسمی و همکاری ها با گروه های ضد دولتی در عرصه خاور ميانه را تقويت کرده نا امنی را در کل خاورميانه بگستراند. همکاری بين ايران و تهديدات فرضی بالقوه در چنين دايره ای قرار می گيرد. نکته ديگر اينکه در حال حاضر موضعگيری های سياسی متعارضی بين غرب و روسيه و چين وجود دارد اما اين تعارضات به هيچ وجه حاد و از نوع جنگ سرد نيست. غرب به هيچ صورتی سعی نمی کند جبهه چين و روسيه را به هم نزديکتر يا تقويت کند. منزوی کردن بيشتر ايران می تواند اين کشور را بيشتر به سمت چين و روسيه رانده و انتخاب عقلايی آمريکا را در خليج فارس محدود کند. نشست سران شورای همکاری شانگهای در چند روز گذشته و بخصوص بيانيه مشترک روسيه و چين در مخالفت با هرگونه اقدام نظامی بر عليه ايران در جهت حل معضل اتمی اين کشور نشانگر شکل گيری اوليه جريانی است که می تواند موجب تغيير رابطه ايران با پيمان شانگهای واصرار برای تبديل شدن به عضو دايم شورا انجامد. اين امر يعنی پررنگ تر شدن خطوط جنگ سرد. - در حقيقت تحريم های اقتصادی و خطر بالقوه انتخاب نظامی برعليه ايران در حال راندن اين کشور به سمت چين و روسيه است. اين پديده همراه با بحران اقتصادی بين الملل و رقابت برای خريد نفت منطقه در حال بازکردن مسيرهای جديدتری است که در نهايت از پيچيدگی هرچه بيشتر سيستم امنيتی خليج فارس حکايت می کند. در حال حاضر ايران عضو ناظر اين پيمان است. در آخرين تحولی که در خلال هفته اخير پيش آمد محمود احمدی نژاد که به نمايندگی از طرف جمهوری اسلامی ايران در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (Shanghai Cooperation Organization) شرکت کرده بود وعده داد حجم مبادلات بين ايران و چين در ده سال آينده به رقم ۲۰۰ ميليارد دلار خواهد رسيد. صرفنظر از اينکه اين حرف چقدر اعتبار عملی و پشتوانه اقتصادی دارد، به لحاظ سياسی اين سخن به معنای آنست که به زودی بايد شاهد رفت وآمد ناوگان چينی به منطقه باشيم. و اين امر يعنی افزودن يک عامل جديد به رقابت های موجود بين قدرت های بزرگ و منطقه. اينگونه صف آرايی های سياسی - نظامی نه تنها معمای امنيت را در خليج فارس حل نمی کند بلکه با به ميان کشيدن پای چين و روسيه به اين شطرنج پيچيده آنرا به يک "آچماز" سياسی بدل خواهد کرد. در مجموع و درشرايط فعلی بين المللی، نمی توان به مجموعه فرايند موجود و باز شدن اين معمای سياسی و رسيدن به يک سيستم فراگير امنيتی در منطقه فرعی خليج فارس خوش بين بود. ----------------------------------------------------------------------- * دکتر جليل روشندل استاد علوم سياسی و امنيت بينالملل در دانشگاه کارولينای شرقی در آمريکاست. وی در مراکز مطالعاتی مختلفی مانند دانشگاه استنفورد، دوک، يوسیالای و دانشگاه تهران سابقه تدريس و پژوهش داشته است. از وی تاليفات متعددی در زمينه امنيت بينالملل، خاورميانه و خليج فارس منتشر شده است.
وزارت خارجه روسیه اعلام کرد: سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز چهارشنبه به تهران می رود. وی در دیدار با مقامات ایرانی ،مذاکرات پیش روی ایران با گروه ۱+۵ در مسکو و اوضاع سوریه را مورد بررسی قرار خواهد داد. دور سوم مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ قرار است در روزهای ۲۹ و ۳۰ خرداد ( ۱۸ و ۱۹ ژوئن) در مسکو انجام گیرد. روسیه همچنین می کوشد کنفرانسی بین المللی باحضور ایران در باره سوریه تشکیل دهد.
یکی از متهمان اصلی پرونده «اختلاس از بیمه» روز دوشنبه گفت که «یک میلیارد و ۵۰۰ ميليون تومان» به حساب شخصی محمدرضا رحیمی، رییس پیشین دیوان محاسبات و معاون فعلی احمدی نژاد، واریز کرده است.یکی از متهمان اصلی پرونده «اختلاس از بیمه» روز دوشنبه گفت که «یک میلیارد و ۵۰۰ ميليون تومان» به حساب شخصی محمدرضا رحیمی، رییس پیشین دیوان محاسبات و معاون فعلی احمدی نژاد، واریز کرده است. این متهم که در جریان هشتمین دادگاه اختلاس از بیمه و استانداری تهران با نام «د. س» معرفی شده است از وی به عنوان «جعبه سیاه» این پرونده یاد میشود. وی روز دوشنبه، ۲۲ خردادماه، در دادگاه گفت: زمانی که برای حل یک مشکل حقوقی نزد «جابر الف»، متهم اصلی پرونده رفت، این متهم او را با «م.ر» رییس وقت دیوان محاسبات کشور آشنا کرد. اشاره وی به محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد، است که در زمان اختلاس بیمه، رییس دیوان محاسبات مجلس بود. این متهم افزود که وی برای حل مشکل حقوقیاش در مجموع «دو میلیارد تومان» در اختیار این دو نفر قرار داده است. «د. س» گفت که «برای دریافت وام از بانک ملت، ۱۵۰ درصد مبلغ درخواستی وثیقه گذاشتم، اما بانک از من وثیقه نقدی خواست. زمانیکه برای حل این مشکل با «ج. الف» تماس گرفتم، او با کمک آقای «م. ر» پروندهای در مجتمع اقتصادی برای من تشکیل داد. از آن زمان آنها من را تهدید به زندان و افشاگری در روزنامهها کرده و به این خاطر از من پول میگرفتند.» وی در ادامه تاکید کرد که «یک میلیارد و ۵۰۰ ميليون تومان» از این مبلغ را به حساب شخصی «م. ر» واریز کرده است. این متهم در عین حال توضیح داد که یک بار برای گفتوگو با محمدرضا رحیمی درباره «اخاذی ج. الف»به دفتر ریاست جمهوری رفته است و «در آنجا من کپی چکهایی که به «"ج. الف" داده بودم نشانش دادم... در این جلسه آقای "م.ر" منکر دریافت پولها شد». متهم پرونده «اختلاس از بیمه» توضیح داد که در نهایت برای پرداختهای مالی به «م. ر» و «ج. الف» به مشکل برخورد و پس از آن، به سازمان بازرسی کل کشور رفت و چکهایی را که به این دو نفر داده بود به این سازمان تحویل داد. «د. س» پس از آن افزود که محمدرضا رحیمی با عصبانیت وی را به دلیل واگذاری چکها به سازمان بازرسی کل کشور بازخواست کرد و توضیح داد: «آقای "م. ر" چند چک سفید و کپی را به من داد و خواست روی آنها اسامی افرادی از جمله "الف. ر. م" که در دولت حضور داشت را بنویسم». به نظر میرسد که اشاره این متهم به «اسفندیار رحیم مشایی»، رییس دفتر محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، باشد. این متهم گفت که «جابر. الف» در مجموع «بیش از ۱۲ میلیاد تومان چک» و «دو میلیارد تومان» پول نقد از وی گرفته است. وی همچنین در این جلسه تاکید کرد که «جابر الف» اظهار میکرد که با «م. ر» بسیار نزدیک است و «هر روز با رییس سابق دیوان محاسبات کشور تماس میگرفت و کارهای بیرون از اداره وی را انجام میداد. گاهی نیز او را به مجلس میفرستاد تا با استیضاح کنندگان یک وزیر صبحت کند». پرونده اختلاس در بيمه و استانداری تهران که پیشتر با عنوان «حلقه فاطمی» در رسانهها مطرح شده بود، نخستين بار در سال ۸۹ با اظهارات الياس نادران، نماينده مجلس، و اشارات صادق لاريجانی، ریيس قوه قضایيه، رسانهای شد. آن زمان سخنگوی قوه قضائیه تاکید کرده بود که محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد، در این پرونده متهم است و باید در دادگاه حضور یابد و الیاس نادران از آقای رحیمی به عنوان «رییس حلقه فاطمی» یاد کرده بود . همچنین برخی از رسانهها از دست داشتن کامران دانشجو، استاندار پیشین تهران، در این پرونده خبر داده بودند. برگزاری دادگاه این پرونده بارها به وقفه افتاد و در نهایت در هفتههای اخیر با ریاست قاضی سيامک مدير خراسانی و در دادگاه کيفری استان تهران از سر گرفته شد. اين پرونده ۷۸ متهم دارد که ۱۲ نفر از آنها با قرار بازداشت زندانی و بقيه متهمان آزاد هستند. باهنر: گزارش روزنامه ایرن در مورد دست داشتنم در پرونده بیمه بیهوده است روز دوشنبه همچنین محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، در واکنش به گزارش روزنامه ایران در خصوص دست داشتن وی در پرونده بیمه، گفت: «بنده مطالب این روزنامه را بسیار بیاهمیت و بیهوده میدانم». وی در ادامه گفت: «به دلیل بیاهمیت بودن این گزارش قصد پاسخگویی و توضیح در مورد اتهامات (مطرح شده از سوی) ارگان رسمی دولت در خصوص پرونده بیمه ایران ندارم». روزنامه ایران روز یکشنبه، ۲۱ خردادماه، در گزارشی ضمن تایید اینکه محمدرضا رحیمی از «جابر الف» پول دریافت کرده است، مدعی شد که رییس وقت دیوان محاسبات کشور در آستانه انتخابات مجلس هشتم، به نیابت از محمدرضا با هنر این پولها را گرفته است. این روزنامه همچنین تاکید کرد که «جابر الف»، در جریان انتخابات مبالغی را نیز در اختیار آقای «ر» قرار داده است. پس از این گزارش، خبرگزاری فارس تاکید کرد که اشاره روزنامه ایران به «حمید رسایی»، نماینده مجلس است. روز یکشنبه حمید رسایی، در واکنش به این گزارش گفت که در جریان انتخابات مجلس هشتم، از طرف محمدرضا رحیمی برای کمک مالی با وی تماس گرفته شده بود. آقای رسایی گفت: «آقای رحیمی برای من پیغام فرستاد که اگر نیاز به کمک مالی دارید، ملاقاتی با آقای رحیمی بکنید و از ایشان کمک بگیرید... دوستان گفتند لازمه پرداخت کمک، دیدار با آقای رحیمی است. من آن موقع این مسئله را نپذیرفتم». وی در عین حال با تاکید بر اینکه قوه قضائیه وظیفه دارد مسائل مطرح شده در پرونده را بررسی کند، افزود که لحاظ کردن توصیههای اطرافیان در رسیدگی پرونده بیمه نشاندهنده «فساد در دستگاه قضایی» است.
در حالی که رییس اتاق بازرگانی تهران و وزیر پیشین بازرگانی از وقوع بحران بانکی در ایران ابراز نگرانی میکنند، رییس کل بانک مرکزی این نگرانیها زا «بیمورد» دانسته و گفته است که «امروز وضعیت بانکهای ما در خیلی زمینهها بهتر از گذشته شدهاست».در حالی که رییس اتاق بازرگانی تهران و وزیر پیشین بازرگانی از وقوع بحران بانکی در ایران ابراز نگرانی میکنند، رییس کل بانک مرکزی این نگرانیها زا «بیمورد» دانسته و گفته است که «امروز وضعیت بانکهای ما در خیلی زمینهها بهتر از گذشته شدهاست». حسین عبده تبریزی، دبیرکل پیشین بورس تهران، روز پنجم بهمن ماه در یادداشتی که روزنامه «شرق» آن را به چاپ رساند، به صراحت گفت که «بانکها به بحران رسیدهاند» و در مسیر ورشکستگی قرار دارند. آقای عبده تبریزی که از فعالان اقتصادی در ایران به شمار میرود در یادداشت خود افزوده بود: «بانک مرکزی به دست خود و با خیال حل مشکل سکه و ارز و با توهم حل بحران ارز، برای نهادهای پولی و بازار سرمایه مشکل میآفریند. شک نکنید بحران ارزی در حال تبدیل شدن به بحران مالی است. اگر بانک مرکزی به نحوه عمل خود در مدیریت قیمت ارز و سکه ادامه دهد، بیشک به زودی بحران ارزی به مجموعه نظام مالی کشور تسری مییابد». وی در این مقاله نوشته بود: «یکی از نشانههای بروز بحران مالی، خارج شدن بعضی از بازارها از پول ملی یعنی ریال و دلاریزه شدن آن بازارهاست؛ اقدامی که متاسفانه در حال وقوع است». یحیی آلاسحاق، رییس اتاق بازرگانی تهران، نیز در سرمقالهای درباره وضعیت نظام بانکی ایران نگرانی های مشابهی مطرح کرده بود. یحیی آلاسحاق اسفندماه گذشته با انتقاد از نحوه مدیریت بر بازار ارز، حتی خواهان «تشکیل ستاد فرماندهی جنگ برای مدیریت اقتصاد کشور» شد. خبرگزاری فارس روز دوشنبه ۲۲ خرداد با اعلام اینکه «آژیر خطر بحران بانکها، هفته گذشته از تریبون بخش خصوصی به صدا درآمد» از واکنش محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی، به این نگرانیها خبر داد. آقای بهمنی در واکنش خود که در شماره اخیر نشریه «تازههای اقتصاد»، ارگان بانک مرکزی، منتشر شده، این نگرانیها را «مهم اما بیمورد» دانسته است. دو کارشناس اقتصادی یادشده در مقالههای خود این پرسش را مطرح کرده بودند که «آیا بانکهای ایران دارند خود را برای ورود به یک بحران بانکی نظیر آنچه در ترکیه و ژاپن اتفاق افتاد آماده میکنند؟» و آقای بهمنی با اشاره به این نگرانی گفته است: «اعلام میکنم که در حال حاضر بانکهای ما دچار بحران نیستند و جای نگرانی نیست». رییس کل بانک مرکزی همچنین گفتهاست: «فعالیت بانکی نیاز به نظارت مستمر دارد. هیچ گاه نمیتوان گفت فعالیت بانکی نگرانکننده نیست اما دراین مورد خاص، ضمن تشکر از تذکری که داده شده، باید بگویم جای نگرانی نیست و بانک مرکزی نظارت کامل دارد». آقای بهمنی افزوده است: «در حال حاضر مواظب هستیم که نظم پولی را داشته باشیم. با توجه به مسائلی که ظرف ماههای گذشته رخ داده، سعی خود را میکنیم که شفافیت در مسائل بانکی را افزایش دهیم و در عین حال بر عملکرد بانکها بیشتر نظارت خواهیم کرد». به گفته وی، «خوشبختانه بر پایه همین مراقبتها امروز وضعیت بانکهای ما در خیلی زمینهها بهتر از گذشته شده و شرایط آنها تغییر فاحش کردهاست. امسال را ما در سیستم بانکی سال نظم پولی نام گذاشتهایم». منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت میگویند که فشار دولت بر سیستم بانکی برای اعطای تسهیلات تکلیفی مختلف، حجم مطالبات معوقه بانکهای دولتی را افزایش دادهاست. به گفته این منتقدان، این امر باعث رشد نامتناسب مصارف بانکها در قالب اعطای تسهیلات در مقایسه با منابع سپردهای جذب شده توسط آنها بهویژه در بانکهای دولتی شدهاست. خبرگزاری فارس روز دوشنبه گزارش داده است که بانکهای ایران در حال حاضر نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به سپردهگذاران سود میدهند که رقمی حدود یکچهارم تا یکپنجم کل تولید ناخالص داخلی است.
در سالروز ۲۲ خرداد و شکل گيری جنبش سبز روزنامه های وابسته به جناح حاکم از جمله کيهان و رسالت بر تداوم سرکوب جنبش سبز تاکيد کرده اند. روزنامه مردمسالاری به طور ضمنی به وجود ممنوعيت های پرداختن به اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در مطبوعات اشاره کرده است. روزنامه های جمهوری اسلامی و مردمسالاری از «اعتراض شماری از نمايندگان مجلس به گران شدن نان» خبر داده اند.در سالروز ۲۲ خرداد و شکل گيری جنبش سبز روزنامه های وابسته به جناح حاکم از جمله کيهان و رسالت بر تداوم سرکوب جنبش سبز تاکيد کرده اند. روزنامه مردمسالاری به طور ضمنی به وجود ممنوعيت های پرداختن به اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در مطبوعات اشاره کرده است. روزنامه اعتماد در شماره ۲۲ خرداد ۹۱ از قول عبدالله نوری خواهان «بازسازی جناح اصلاح طلب» شده است. روزنامه های کيهان و جام جم از قول دادگاه اختلاس سه هزار ميليارد تومانی گزارش داده اند که فرار محمودرضا خاوری مديرعامل بانک ملی و از متهمان اين پرونده با موافقت دولت و مجوز يکی از معاونان وزارت اطلاعات صورت گرفته است. روزنامه اعتماد به نقل از وکيل مه آفريد اميرخسروی از مرگ مشکوک يکی از کسانی خبر داده که اميرخسروی در دادگاه قبلی از او نامبرده بود. روزنامه های جمهوری اسلامی و مردمسالاری از «اعتراض شماری از نمايندگان مجلس به گران شدن نان» خبر داده اند. همزمان با افزايش فشارهای دولتی و امنيتی هنرمندان و جامعه فرهنگی در ايران، محمد رحمانيان نمايشنامه نويس و کارگردان سرشناس تئاتر در ايران طی يادداشتی در روزنامه شرق به لغو مجوز نشر چشمه از سوی وزارت ارشاد اسلامی آنهم به بهانه « ارائه کتاب روز حسين برای اخذ مجوز قبل از چاپ»، انتقاد کرده است. تاکيد کيهان بر سرکوب جنبش سبز در سومين سالگرد انتخابات ۸۸ در سالروز ۲۲ خرداد و شکل گيری جنبش سبز روزنامه های وابسته به جناح حاکم از جمله کيهان و رسالت بر تداوم سرکوب جنبش سبز تاکيد کرده اند. روزنامه مردمسالاری به طور ضمنی به وجود ممنوعيت های پرداختن به اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در مطبوعات اشاره کرده است. روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای منتشر می شود همزمان با ۲۲ خرداد سالگرد آغاز اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ از قول برخی از وابستگان به جناح حاکم نوشته «مديريت داهيانه آيت الله خامنه ای بساط فتنه ۸۸ را برچيد.» اين روزنامه نزديک به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ادعا کرده که «واکاوی ابعاد فتنه ۸۸» نشان می دهد مديريت مقام رهبری و بصيرت مردم ولايت مدار را مهم ترين عوامل عبور از فتنه » بوده است. به رغم سرکوب گسترده جنبش سبز طی سه سال گذشته از سوی جناح حاکم، روزنامه کيهان در شماره ۲۲ خرداد ۹۱ بارديگر بر «لزوم برخورد قاطع با فتنه گران» تاکيد کرده است و نوشته که بزرگترين جرم معترضان پس از انتخابات اين بوده که انتخابات ۸۸ و «برگ برنده جمهوری اسلامی را به تلخی تبديل کرده و چنين فرصت عظيمی را به تهديد مبدل کردند.» روزنامه رسالت ديگر روزنامه وابسته به جناح حاکم نيز در سرمقاله دوشنبه شماره ۲۲ خرداد نوشته «امروز سالگرد دهمين انتخابات رياست جمهوری است. انتخابات بی نظير و با شکوهی که می توانست سکوی پرتاب نظام جمهوری اسلامی در دوران عزت، الگوسازی و پيشرفت ملت ايران باشد» و «می توانست مظهر الگوی دموکراسی اسلامی در جريان بيداری اسلامی باشد.» اين روزنامه اعتراضات پس از انتخابات را « فتنه » خوانده و کانديداها و مردم معترض به «همراهی با دشمن» متهم کرده و نوشته «حوادث پس از انتخابات و نقش برخی از خواص در همراهی با دشمن برای عموم دلسوزان انقلاب باور نکردنی و تکان دهنده بود.» روزنامه رسالت همچنين تاکيد کرده که « نظام » چند سال است که « از جريان ساختار شکن و اصول ستيز عبور کرده » و به مقام های جناح حاکم يادآوری کرده که « يکی از عبرت های انتخابات دهم رياست جمهوری ۸۸ » اين است که از امکان ايجاد « دوقطبی سازی اصولگرا و اصول ستيز، نه تنها در انتخابات رياست جمهوری بلکه در هر انتخابات ديگر » پرهيز شود. اغلب روزنامه های غيردولتی در شماره دوشنبه ۲۲ خرداد سالگرد انتخابات ۸۸ و آغاز اعتراضات پس از انتخابات را سکوت سپری کرده اند اما محمدحسين روانبخش طی يادداشت کوتاهی در روزنامه مردمسالاری با يادآوری اينکه « ۲۲ خرداد ،سالگرد انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ است اما هيچ يک از طرفين آن انتخابات، به ياد آن روز نيستند » به طور ضمنی به محدوديت روزنامه های غيردولتی در انتشار هرگونه نوشتاری در اين باره اشاره کرده و نوشته « در طول سه سال گذشته هيچگاه ياد ۲۲ خرداد در ميان رسانه ها ديده نشده و ما هم بر همين منوال حرکت می کنيم! » نويسنده يادداشت روزنامه مردمسالاری با اشاره به اينکه يک سال پيش در روز ۲۲ خرداد ۹۰ و همزمان با سالگرد انتخابات ۸۸ «علی لاريجانی هشداری به دولتمردان داد که اصلا به مذاق آن ها و طرفدارانشان خوش نيامد » نوشته رئيس مجلس شورای اسلامی دراين گفت و گو تاکيد کرده بود که « قوه مجريه مراقبت کند تا متهم به دخالت در امر انتخابات مجلس نشود.» روزنامه مردمسالاری در ادامه به جای هرگونه تحليل و ارزيابی انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن، از جمله اعتراض ميرحسين موسوی و مهدی کروبی دو کانديدای معترض و هواداران آن ها به تقلب در انتخابات ۸۸، گفت و گوی علی لاريجانی درباره « نگرانی از تقلب دولت در انتخابات مجلس » را منتشر کرده است. عبدالله نوری خواهان «بازسازی جناح اصلاحطلب» شد روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه ۲۲ خرداد ۸۸ همزمان با سالگرد ۲۲ خرداد ۸۸ ضمن انتشار سخنان عبدالله نوری، از قول اين روحانی اصلاح طلب خواستار « بازسازی و تجديد قوای جناح اصلاحطلب » شده و بر يکی از شعارهای ميرحسين موسوی يعنی « اجرای بی تنازل قانون اساسی » تاکيد کرده است. به گزارش اين روزنامه، گروهی از فعالان سياسی، دانشگاهی و مدنی استان فارس با حضور در منزل عبدالله نوری با وی ديدار کرده اند و « عبدالله نوری در اين ديدار با ابراز نگرانی نسبت به وضعيت اقتصادی و معيشتی مردم و تهديدات خارجی عليه امنيت ملی به توضيح ايده خود در باب لزوم ايجاد اتاق فکر اصلاحطلبان پرداخت و «بارديگر خواهان بازسازی، انسجام و تبيين برنامه و نيز تجديد قوای جناح اصلاحطلب مطابق با شرايط امروز جامعه ايران شد.» اعتماد از قول عبدالله نوری درباره آرايش سياسی فعلی در ايران، نوشته «يک طرف معادله، حاکميت است که احساس میکند به لحاظ سياست داخلی مشکل خاصی ندارد و توانسته کم و بيش با امکانات گوناگونی که در اختيار دارد مشکلات داخلی را کنترل کند و عمده مشکل خود را مسائل سياست خارجی به ويژه مساله هستهای و مشکل موجود در وضعيت اقتصادی میداند و طرف ديگر معادله هم نيروهای اصلاحطلب، تحولخواه و منتقد هستند که حداقل خواست آنها اجرای بیتنازل همه اصول قانون اساسی موجود است.» عبدالله نوری درعين حال يادآوری کرده که «هستند کسانی که برای برونرفت کشور از شرايط فعلی اين حداقل را کافی نمیدانند. بسياری از مردم هم در اين ميان و اين روزها سخت گرفتار مشکلات گوناگون خود به ويژه تامين معيشت روزانه، تورم مهارناپذير، بيکاری برای خانواده خود هستند و برنامه مشخصی در جهت حل مشکلات مشاهده نمی کنند.» به نوشته اعتماد، عبدالله نوری ضمن تاکيد بر «راهبرد اصلاحطلبی، عمل در چارچوب قانون اساسی و پيگيری جدی و موثر حقوق و آزادیهای قانونی مردم» گفته که «نفی هرگونه افراطگری و خشونت را از جمله اين راهبرد اصلاحطلبی است و در همين چارچوب تبادل نظر ميان نخبگان و کارشناسان مورد اعتماد جريان اصلاحات جهت بررسی چگونگی اصلاح و رفع موانع تحقق حقوق و آزادیهای مردم در قانون اساسی و ديگر قوانين را ضروری است.» اين روحانی اصلاح طلب که پس از تصدی سمت هايی چون وزارت کشور در دولت های هاشمی رفسنجانی و محمدخاتمی، پس از راه اندازی روزنامه خرداد در سال ۱۳۷۸ در دادگاه ويژه روحانيت محاکمه و تا زمان مرگ برادرش عليرضا نوری در زندان بود «ضمن رد تندروی، هيجانزدگی و کنش احساسی» تاکيد کرده که «بههمان اندازه که تندروی، هيجانزدگی و کنش احساسی به اصلاحات ضربه میزند، در برخی مواقع محافظهکاریهای بيجا، تفريط و ناديده گرفتن اصول و عدم آمادگی برای پرداخت هزينههای احتمالی جهت پافشاری بر اصول اصلاحطلبی هم میتواند اصلاحات را زمينگير کند، باعث ريزش نيروها شود و فضا را برای هرگونه تهاجم و تخريب نيروهای تماميتخواه و تندرو نسبت به جريان اصلاحات و اصلاحطلبان فراهم کند.» عبدالله نوری درعين حال بر « دفاع از مصالحه گام به گام و طرفينی و سياست تعاملی در شرايط مناسب » تاکيد کرده و گفته « جريان اصلاحات نيز مبانی و اصول فکری و عملی خود را دارد و هر نوع تعاملی را بر مبنای اصول سياسی و اخلاقی خود انجام میدهد. شهامت مدنی، صبوری و خويشتنداری، استقامت و ايستادگی بر اصول اصلاحطلبی و همراهی و همدلی با خواست مردم و نيز دفاع از حقوق مردم از مهمترين شرايط موفقيت يک نيروی موثر و مفيد اصلاحطلب است. » روزنامه اعتماد که متن سخنان عبدالله نوری را منتشر کرده، نوشته که عبدالله نوری «رفتار جريان حاکم با منتقدان» را «غيرقابل پيشبينی» توصيف کرده و گفته «در اين مورد خطوط قرمزش هم مشخص نيست» اما «حکومت برای بهرهگيری از نظرات گوناگون، کاستن از اشتباهات و به حداقل رساندن تخلفات ماموران و مسوولان، بايد علاقهمند به گسترش آزادیها باشد و از انتقاد استقبال کند.» فرار خاوری يا مجوز دولت و وزارت اطلاعات، مرگ مشکوک در پرونده اختلاس روزنامه های کيهان و جام جم از قول دادگاه اختلاس سه هزار ميليارد تومانی گزارش داده اند که فرار محمودرضا خاوری مديرعامل بانک ملی و از متهمان اين پرونده با موافقت دولت و مجوز يکی از معاونان وزارت اطلاعات صورت گرفته است. روزنامه اعتماد به نقل از وکيل مه آفريد اميرخسروی از مرگ مشکوک يکی از کسانی خبر داده که اميرخسروی در دادگاه قبلی از او نامبرده بود. روزنامه کيهان گزارش داده که در سيزدهمين جلسه دادگاه رسيدگی به پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی که روز يک شنبه شعبه اول دادگاه انقلاب برگزار شد، ناصر سراج رئيس دادگاه با اشاره به اينکه « در جلسه قبلی متهم رديف اول مه آفريد اميرخسروی مطالبی را عنوان کرد مبنی بر اينکه دست هايی در کار بوده تا خاوری را از کشور فراری دهند » به تشريح جزئات تازه ای « جريان فرار خاوری » پرداخت. اين روزنامه از قول ناصر سراج نوشته « در تاريخ ۲۰ شهريور سال ۹۰ آقای خاوری- مديرعامل وقت بانک ملی- به عنوان مأموريت، تقاضای خروج از کشور به انگلستان را داشته است، در تاريخ ۲۹ شهريور ۹۰ نيز طی نامه ای با شماره ۵۷۸۶۶۹ با مأموريت ايشان به خارج از کشور موافقت شده است » اما «در ۶ مهر ۹۰ مشاور نهاد رياست جمهوری و دبير هيئت نظارت بر مسافرت های خارجی کارکنان دولت آن مأموريت را کان لم يکن تلقی کرده است يعنی چند روز بعد از اينکه خاوری به خارج رفته است اين مأموريت کان لم يکن تلقی می شود.» به گفته رئيس دادگاه اختلاس سه هزار ميليارد تومانی به استناد « اظهارات دشتی رئيس دفتر خاوری در ۳۱ شهريور ۹۰ آقای خاوری به مدير حراست بانک ملی می گويد برنامه سفر به لندن برای شرکت در جلسه بانک پی ال سی لندن را دارم، از وزارت اطلاعات سؤال کنيد اگر ممنوع الخروج نيستم بروم » و پس از آن « آقای صفايی نيکو مدير حراست بانک ملی از طريق زارعی رئيس سازمان حراست کل کشور موضوع را پيگيری کرده اند » اما « در نهايت معاون وزارت اطلاعات بلامانع بودن خروج آقای خاوری را اعلام کرده است » و به اين ترتيب «محمودرضا خاوری» پس از خروج از کشور «در هتلی در انگلستان و از طريق فکس استعفای خود را به دفترش اعلام کرده است.» روزنامه جام جم نيز از قول ناصر سراج خبر داده که « خاوری تحت تعقيب اينترپل قرار گرفته است » و نوشته « اينترپل (پليس بينالملل) برای خاوری دستور «تحت تعقيب ويژه» صادر کرده است » و « در هر نقطهای که خاوری حضور داشته باشد و اينترپل نيز باشد، اين فرد دستگير خواهد شد. » اين روزنامه همچنين از قول رئيس دادگاه اختلاس سه هزار ميليارد تومانی نوشته « کانادا آماده تحويل اين فرد بود که خاوری متوجه شد و جايش را تغيير داد. » روزنامه اعتماد اما گزارش داده که غلامعلی رياحی ، وکيل مدافع مهآفريد اميرخسروی خطاب به رئيس دادگاه گفت که «شما میدانيد که کانادا، خاوری را پس نمیدهد» چرا که «با توجه به عنوان اتهامی اين فرد، کانادا يک مورچه هم به شما پس نمیدهد زيرا آنها میگويند که شما میخواهيد وی را اعدام کنيد.» به نوشته اين روزنامه، غلامعلی ريحانی همچنين از « مرگ » مشکوک يکی از افراد مطرح در پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی خبر داد و خطاب به رئيس دادگاه گفت که «برای يکی از اشخاصی که موکلم، مه آفريد اميرخسروی، اسم وی را در دادگاه برد اتفاقی افتاده و من از شما تقاضا دارم دستور بررسی دهيد.» روزنامه اعتماد نوشته که ناصر سراج اما در پاسخ به وکيل مه آفريد اميرخسروی گفت که «آن آقا "م. م" است که بر اثر سکته فوت کرده است.» همزمان بهمن کشاورز وکيل دادگستری طی يادداشتی درباره « اينترپل و استرداد مجرمان » در روزنامه شرق نوشته « جلب و دستگيری افراد بيرون از مرزهای يک کشور مستلزم آن است که کشور محل حضور متهم بپذيرد که او مرتکب جرمی شده و تحويل او به دولت متبوعش اشکالی ايجاد نمیکند » و « باضوابط بينالمللی و مسايل مربوط به حقوقبشر اصطکاکی ندارد. » اعتراض نمايندگان مجلس به اقدام دولت در گران کردن نان روزنامه های جمهوری اسلامی و مردمسالاری از « اعتراض شماری از نمايندگان مجلس به گران شدن نان » خبر داده اند. روزنامه جمهوری اسلامی نوشته «اقدام دولت در گران کردن قيمت نان اعتراض شديد نمايندگان مجلس را برانگيخت و تذکرات متعدد آنان را در پی داشت» و «نمايندگان از هيات رئيسه مجلس خواستند جلسه ای با وزيران اقتصادی دولت برای بررسی افزايش قيمت نان تشکيل دهند.» به نوشته اين روزنامه، نادر قاضی پور نماينده اروميه در تذکری نسبت به افزايش ۳۰ درصدی قيمت نان توسط دولت انتقاد کرد و گفت «دولت می خواهد برای خريد گندم، مبلغ مورد نياز را از حلقوم کارگران و مردم مستضعف و فقرا بيرون بکشد.» نماينده اروميه در مجلس نهم از دولت پرسيده که « مگر حقوق کارگران ۳۰درصد افزايش يافته که قيمت نان ۳۰درصد افزايش يافته است؟ » و تاکيد کرده که «دولت پولی که برای خريد گندم های خارجی اختصاص می دهد را اگر به کشاورزان داخلی اختصاص دهد، بسياری از مشکلات حل می شود.» به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، نادر قاضی پور با اشاره به اينکه « با فشار مجلس خريد گندم داخلی از ۳۹۵ تومان به ۴۲۰ تومان افزايش يافت، اين يعنی ۶ درصد افزايش نه اينکه ۳۰ درصد به قيمت نان اضافه شود » پرسيده که « آيا دولتی ها می خواهند هزينه مسافرت های خارجی خود را برای خريد گندم از حلقوم مردم مستضعف، کارگران و تحت پوشش بهزيستی و کميته امدادی ها بيرون بکشند؟ » روزنامه مردمسالاری نيز اعتراض عليرضا محجوب بخ افزايش قيمت نان را مورد توجه قرار داده و از قول نماينده تهران در مجلس نهم نوشته « افزايش قيمت نان سفره ۱۵ميليون ايرانی را تهديد میکند. » علاوه بر اعتراض نمايندگان به گران شدن نان، روزنامه جمهوری اسلامی طی سرمقاله شماره بيست و دوم خرداد به مقام های حکومتی هشدار داده که « دولتمردان بايد به اين نکته توجه داشته باشند که آثار سوء افزايش سرسام آور قيمت ها به محروميت اقشار ضعيف از تغذيه مناسب محدود نمی شود، بلکه آثار اجتماعی و فرهنگی خطرناکی دارند که بسيار مهم تر و غيرقابل جبران هستند. » اين روزنامه تاکيد کرده که « افزايش بيکاری، بالا رفتن آمار طلاق، گسترش فساد و فحشا و بحران های اخلاقی از عوارض مستقيم گرانی ها هستند. غفلت از اين عوارض خطرناک، مشکلات فرهنگی بزرگی را پديد می آورد که هويت جامعه اسلامی را تهديد خواهد کرد. » انتقاد محمد رحمانيان نويسنده "روز حسين" به لغو مجوز نشر چشمه به رغم افزايش فشارهای دولتی و امنيتی هنرمندان و جامعه فرهنگی در ايران، محمد رحمانيان نمايشنامه نويس و کارگردان سرشناس تئاتر در ايران طی يادداشتی در روزنامه شرق به لغو مجوز نشر چشمه از سوی وزارت ارشاد اسلامی آنهم به بهانه « ارائه کتاب روز حسين » برای اخذ مجوز چاپ، انتقاد کرده است. محمد رحمانيان در اين يادداشت ضمن اعلام اينکه کتاب « روز حسين » از آثار خود اوست، نوشته « نمايشنامه "روز حسين" در پاييز سال ۱۳۸۸، نوشته و تمرين شد؛ آخرين سهگانه از نمايشنامههايی با موضوع قيام کربلا » است و « دو نمايشنامه ديگر، يعنی "پل" و "اسبها؛ سال ۵۹ هجری شمسی"، پيش از اين در تالار چهارسو و تالار اصلی مجموعه تئاترشهر به صحنه رفته بود » و «نمايشنامه "پل" توسط دفتر نمايشنامههای مذهبی مرکز هنرهای نمايشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسيده است.» اين نمايشنامه نويس و کاگردان تئاتر با تاکيد براينکه « آقای حسن کياييان و نشر چشمه، در اين واقعه کوچکترين گناهی نداشته و ندارند » نوشته که مديران نشر چشمه « با توجه به تجربههای نمايشی و ادبی يک نمايشنامهنويس، اين حسن ظن را داشتهاند که نمايشنامهای از او را شايسته چاپ در انتشارات خويش بدانند » و اکنون « بابت اين گرفتاری و لطماتی که از سوی نمايشنامه "روز حسين" به ايشان وارد آمده عميقا و از ته دل اندوهگينم » و « آرزو میکنم مشکل آقای حسن کياييان عزيز که هرگز اين افتخار را نداشتم ايشان را از نزديک ملاقات کنم و نشر محترم چشمه بهزودی حل شود » چرا که « من در گوشه ديگری از اين جهان نشستهام و ماستم را میخورم. حيف است گروه عظيمی از مردم ما که کتابخوانی را با نشرچشمه آغاز کردهاند از اين نعمت بینصيب بمانند. » محمدرحمانيان با اشاره به اينکه در هر سه نمايشنامه و از جمله « روز حسين » و « در همه آنچه که درباره قيام کربلا نوشتهام، مردی را ستودهام که به همراه خانواده و يارانش، زندگی را دوست داشتند، اما آن را به هر قيمتی نمیخواستند. پس ايستادگی کردند تا آيندگان روزگار بهتری داشته باشند »، تاکيد کرده که « اگر "روز حسين" و ديگر نمايشنامههای من، کس يا کسانی را آزرده، خاطری را مکدر کرده و دلی را پريشان، رنجشی را فراهم آورده و سوءتفاهمی را سبب شده، بسيار متاسفم." روزنامه شرق همزمان از « انتقاد معاون اجتماعی نيروی انتظامی از فضای هنری » خبر داده و از قول بهمن کارگر نوشته « اعتقاد پليس اين است که هنر و فرهنگ زمانی میتواند موثر باشد که به دنبال ارزشها باشد » و « هنری که به دنبال ارزشها و دنبالهرو انقلاب و نظام نباشد، مضر است. » به نوشته اين روزنامه معاون اجتماعی نيروی انتظامی همچنين به « پوشش هنرمندان زن » اعتراض کرده و در جريان افتتاح باشگاه خبرنگاران پليس، گفت « سينما نبايد ترويجدهنده بدپوششی و بدحجابی باشد. جشنها يا جشنوارههايی که برگزار میشود و سايتهای هنرمندان در فضای مجازی ترويجدهنده اين موضوع است. وزارت ارشاد بايد جلوی فعاليت اين سايتها را بگيرد » و علاوه براين « برخی از زنان هنرمند به جشنوارههايی مانند «کن» میروند و با کشف حجاب و لباس، با مرد نامحرم دست میدهند. اين فرد میتواند الگو باشد.ما انقلاب کرديم، چطور سينماگران صدايشان در اين مورد در نمیآيد.» افزايش فشارها بر هنرمندان، نويسندگان و فعالان فرهنگی در ايران در حالی شدت گرفته که روزنامه اعتماد يک روز پيش از « حال خوب نويسندههای ترکيه » همسايه شما غربی ايران خبر داده و نوشته بود که بر اساس « ليست فروش و تيراز کتاب های چاپ شده ۲۰ نفر از نويسندگان پر درآمد ترکيه »منتشر شده گزارش ماهنامه « فوربس ترکيه » در سال ۲۰۱۱ عايشه کولين با حدود ۱.۷ ميليون لير ترکيه معادل يک ميليارد و ۶۰۰ تومان در صدر نويسندگان پر درآمد ترکيه و اورهان پاموک برنده نوبل ادبی ۲۰۰۶ نيز با در آمد ۲۷۰ هزار لير ترک در رده ششم نويسندگان پر درآمد اين کشور قرار گرفته اند.
نتایج دور اول انتخابات مجلس فرانسه حاکی از آن است که سوسیالیست های این کشور از شانس زیادی برای کسب اکثریت در دور دوم انتخابات برخوردارند. بر اساس نتایج منتشر شده توسط وزارت کشور فرانسه ، حزب سوسیالیست و احزاب سبز متحدش موفق به کسب حدود ۴۶ درصد آرای انتخابات روز یکشنبه شده اند. این در حالی ست که حزب اتحاد برای جنبش مردمی که نیکلا سرکوزی رییس جمهوری پیشین این کشور از آن برمی خاست، تنها ٣۴ درصد آرای این انتخابات را به دست آورده است. دور بعدی انتخابات مجلس فرانسه یکشنبه ۲۸ خرداد برگزار می شود.
رييس سازمان انرژی اعلام کرد که ایران به عضويت رسمی آژانس بين المللی انرژی های تجديدپذير در آمده است. به گزارش ایسنا خبرگزاری دانشجویان ایران مهندس آرمودلی گفت: در حال حاضر بيش از ۱۰۰ مگاوات نيروگاه انرژی های تجديدپذير در كشور فعالند و مجوز احداث ۱۲ هزار مگاوات نيروگاه از اين نوع به بخش خصوصی اعطا شده است. در حال حاضر حدود ۱۵۰ كشور در آژانس بينالمللی انرژی های تجديدپذير عضويت دارند.
مدیر عامل یکی از شرکت های معتبر صنایع لبنی افزودن «وایتکس» به شیر را تایید کرد. ایسنا خبرگزاری دانشجويان ايران بدون اشاره به نام این شرکت نوشت اضافه كردن وايتكس به شير موضوع چندان تازهای در افكار عمومی نبوده و پیش از این بارها به صورت شايعه در رسانهها مطرح شده بود. براساس آمار وزارت جهاد كشاورزی، سالانه حدود ۹ و نیم ميليون تن شيرخام در كشور توليد می شود كه از اين مقدار هفت ميليون تن مربوط به واحدهای صنعتی و ۲و نیم ميليون تن مربوط به واحدهای سنتی می شود.
مخالفان نوری المالکی نخست وزیر عراق در پارلمان، برای سلب اعتماد از او به حد نصاب لازم نرسیدند. این نمایندگان از ائتلاف العراقیه، ائتلاف کردستان، فراکسیون آزادگان و شماری از مستقلها بودند. جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق در بیانیهای اعلام کرد شمار نمایندگانی که خواستار سلب اعتماد از نوری مالکی شدند، به حد نصاب نرسیده است. جلال طالبانی همچنین خواستار برگزاری نشستی برای گفت وگوی ملی درجهت حل و فصل بحران سیاسی عراق شد.
الکساندر کواسنیه وسکی رییس جمهوری سابق لهستان و پَت کاکس رییس سابق پارلمان اتحادیه اروپا برای نظارت بر روند دادگاه یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق اوکرایین وارد این کشور شدند. میکولا آزاروف نخست وزیر اوکرایین ضمن استقبال از حضور این دو مقام تاکید کرد کشورش از« ناظران بی طرف » استقبال می کند. دادگاه بحث برانگیز خانم تیموشنکو واکنش چند کشور اروپایی را برانگیخته، و رهبران آن ها اعلام کرده اند در مسابقات فوتبال یورو ۲۰۱۲ که در اوکرایین برگزار می شود حضورنمی یابند.
در دومین روز نبرد میان نیروهای دولتی و شبه نظامیان قبیله ای در شهر کوفرا در لیبی دستکم ۱۶ نفر کشته شدند. این نبرد از روز شنبه آغاز شد و در میان کشته شدگان تعدادی زن و کودک نیز دیده می شوند.
پلیس شیلی در سانتیاگو پایتخت این کشور برای متفرق کردن تظاهرات صدها تن از مخالفان آگوستو پینوشه دیکتاتور سابق این کشور متوسل به ماشین های آب پاش و گاز اشک آور شد. این افراد در اعتراض به پخش برنامه ای مستند در تلویزیون که به ستایش پینوشه پرداخته بود گرد هم آمده بودند. این فیلم که توسط وفاداران دیکتاتور سابق شیلی پس از مرگ او تهیه شده، از پینوشه به عنوان یک قهرمان ملی یاد می کند که این کشور آمریکای جنوبی را از کمونیسم نجات داد. طی ۱۷ سال حکومت پینوشه که با کودتا علیه رییس جمهوری پیشین شیلی سالوادور آلنده به قدرت رسید ، بیش از ۴۰ هزار نفر از مخالفان دولت نظامی یا کشته شدند و یا در زندان شکنجه شدند.
در پی دو حمله توسط خمپاره اندازان به جمع زائران شیعه در بغداد پایتخت عراق دستکم ۴ نفر کشته و ده ها نفر زخمی شدند. حمله روز یکشنبه به منطقه کاظمیه در حالی رخ داد که شیعیان برای گرامیداشت تولد یکی از امامان شیعه گرد هم آمده بودند. به گفته پلیس امکان افزایش تعداد قربانیان وجود دارد. در پی خروج نیروهای آمریکایی از عراق در ماه دسامبر (۶ ماه پیش) میزان تنش های مذهبی در این کشور افزایش یافته است.
مخالفان نوری مالکی، نخست وزیر عراق، در رسیدن به حد نصاب لازم در پارلمان به منظور سلب اعتماد از او ناکام ماندند. جلال طالبانی رئیس جمهور عراق در بیانیهای اعلام کرد شمار نمایندگانی که خواستار سلب اعتماد از نوری مالکی شدند، به حد نصاب نرسیده است.مخالفان نوری مالکی نخست وزیر عراق در رسیدن به حد نصاب لازم در پارلمان به منظور سلب اعتماد از او ناکام ماندند. جلال طالبانی رئیس جمهور عراق در بیانیهای اعلام کرد شمار نمایندگانی که خواستار سلب اعتماد از نوری مالکی شدند، به حد نصاب نرسیده است. در این بیانیه، طالبانی خاطرنشان کرده است که بر پایه قانون باید شمار نمایندگان امضاکننده طرح سلب اعتماد از نخست وزیر نصف به علاوه یک، ۱۶۳ نفر، باشد در حالی که تنها ۱۶۰ نفر از نمایندگان این طرح را امضا کردهاند. او همچنین خواستار برگزاری نشست گفتوگوی ملی برای حل و فصل بحران سیاسی شد که عراق با آن روبرو است. در بیانیه رئیس جمهور عراق آمده است که پس از دقت و بازنگری در امضاهایی که به منظور سلب اعتماد از نوری مالکی به دست او رسیده، مشخص شد که تنها ۱۶۰ نماینده خواستار این اقدام هستند. بنا بر این بیانیه، این نمایندگان از ائتلاف العراقیه، ائتلاف کردستان، فراکسیون آزادگان و شماری از مستقلها بودند. طالبانی خاطرنشان کرده است که ۱۱ تن از نمایندگانی که پیشتر طرح سلب اعتماد از نخست وزیر را امضا کرده بودند، به دفتر ریاست جمهوری اعلام کردند که امضاهایشان را پس میگیرند. همچنین دو تن از نمایندگان خواستار تعلیق امضاهایشان شدند. او یادآور شده است با توجه به نرسیدن شمار امضاها برای سلب اعتماد از مالکی به حد نصاب لازم، ابلاغیه دفتر ریاست جمهوری به پارلمان برای برگزاری جلسه سلب اعتماد، با وجود آماده بودن، ارسال نخواهد شد و نزد مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان خواهد ماند. طالبانی خاطرنشان کرده که ظرف چند روز آینده برای سفری استعلاجی که به خاطر بحران سیاسی عراق به تاخیر افتاده، به خارج از کشور خواهد رفت. از زمان خروج آخرین سرباز آمریکایی از عراق در دی ماه سال گذشته، تنش میان گروهها و جریانهای مختلف عراقی شدت یافته است. رقبای مالکی او را متهم به دیکتاتوری و تلاش برای ایجاد حکومت مطلقه برای خود میکنند. این تنش پس از آن شدت گرفت که دادگاهی در عراق طارق الهاشمی معاون سنی مذهب رئیس جمهور عراق را با اتهام رهبری جوخههای مرگ، تخت تعقیب قرار داد. رقبای مالکی این اتهام را سیاسی میدانند. از سوی دیگر دولت مرکزی عراق با اقلیم کردستان بر سر صادرات نفت اختلاف دارند. مقتدی صدر هم مخالفان مالکی پیوسته است. گروههای مخالف مالکی روز یکشنبه پس از بیانیه مالکی تشکیل جلسه دادند تا بر سر استراتژی خود در مقابله با نخست وزیر عراق، تبادل نظر کنند. ائتلاف ملی به رهبری مالکی، بزرگترین فراکسیون پارلمان عراق است. به نظر میرسد رقبای مالکی موفق نشدند جبههای واحد علیه او از راه ائتلاف تشکیل دهد. نوری مالکی یکشنبه در بیانیهای از طالبانی به دلیل موضعش در مساله سلب اعتماد تشکر کرد. او در این بیانیه طالبانی را «نگهبان قانون اساسی» توصیف کرد. در بیانیه نخست وزیر عراق آمده است: «آنچه رئیس جمهور آنجام داد، اجرای کامل قانون اساسی است که از مسئولیتهای او به عنوان نگهبان این قانون است. این تصمیم تاثیری بزرگ در استحکام تجربه دموکراسی در عراق دارد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر