
ندای سبز آزادی: خبرگزاري فارس نوشت:" زندانيان سياسي ديكتاتور حامي غرب در تونس آزاد مي شوند."
بعد از وقوع انقلاب در تونس و سقوط بن علی، رئیس جمهور سابق آن، مقامات جمهوری اسلامی که در روزهای مبارزه مردم این کشور سکوت کرده بودند زبان به تمجید از انقلاب و مبارزات آنان گشودند و با موضع گیری ویژه و جهت دار از اهداف اسلامی انقلاب تونس داستان سرایی کردند.
احمدی نژاد پس از پیروزی مردم تونس در یزد گفت:" مردم تونس با شعارهای اسلامی و انسانی، نگاه یگانهپرستی و عدالتخواهی در برابر دیکتاتوری وابسته قیام کردند و در پی عدالت، سرافرازی و برقراری مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی هستند."
رئیس دولت کودتا بر دو ویژگی اسلامی و عدالتخواهی انقلاب تونس تأکید کرده است که بخش عدالت خواهی آن با وجود صحت ربطی به شعارهای احمدی نژاد ندارد.
وی با تأکید بر اینکه غربیها و بیگانگان حق دخالت در امور داخلی این کشور را ندارند و تصور نکنند با فریبکاری و جنگ تبلیغاتی و روانی میتوانند دوباره شرایط قبلی را برقرار و ملت تونس را از حقوق مسلم خود محروم کنند" به رهبران، بزرگان و سیاستمداران تونس توصیه کرد: هوشمندی خود را در این شرایط حفظ کنند و آرمانهای متعالی ملت خود را مدنظر قرار دهند و به اهداف و منافع کوچک تن ندهند.
از سویی حسین نوری همدانی از مراجع مورد تایید حکومت و از حامیان احمدی نژاد، صدور انقلاب اسلامی ایران را عامل سرنگونی رژیم حاکم بر تونس دانسته است.
وی همچنین گفته است: "سران استكبار جهاني بايد از اين شرايط به وجود آمده درس عبرت بگيرند و از سلطهگريهاي خود دست بردارند."
وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به تاثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران در سطح دنيا توضیح داده است که وضعيت امروز كشور تونس يكي از نمونههاي تاثيرگذاري انقلاب اسلامي است.
این گفته رئیس دولت کودتا و آیت الله نوری همدانی در حالی ست که بنا به اظهار نظرکارشناسان عرب، تحولات تونس کاملن غیر ایدئولوژیک بوده و ناشی از اعتراضات مردم این کشور به فساد و اوضاع سخت معیشتی است.
اعتراضات مردم تونس با آنکه به صورت پنهان و غیر علنی از مدت ها پیش بر ضد دیتاتور این کشور وجود داشت با خودسوزی محمد بوعزیزی، جوان تونسی نسبت به وضعیت اقتصادی این کشور در یکی از شهرهای جنوبی آن آغاز شد و کم کم منتشر و به پایتخت رسید. شعار اصلی مردم معترض تونس ابتدا حل مشکلات اقتصادی بود و بعد از مدتی وقتی به پایتخت رسید شعار دهندگان خواهان آزادی سیاسی هم بودند. اما در این میان نه شعار اسلام گرایی وجود داشت و نه اسلام گرایان در صفوف اول اعتراضات بودند بلکه آنها نیز بخشی از مردم و معترضین بودند.
تونس کشوری مسلمان است و بن علی با وجود ظلم و جوری که در حق تونسی ها روا می داشت و خود دولتی لائیک داشت اما به صورت مستقیم با اسلام گرایان مبارزه نکرد هرچند بخش بزرگی از مخالفان بن علی را اسلام گرایان تشکیل می دادند.
تونسی ها به دلیل ارتباط نزدیک با اروپا و آشنایی با زبان فرانسه به خوبی از وقایعی که در کشورهای پیشرفته جهان رخ می داد آگاه بوده و به همین دلیل نسبت به وضعیت دیکتاتوری در این کشور معترض بودند. در واقع می توان گفت که انقلاب تونس انقلابی برای رسیدن به آزادی و عدالت بود.
اما در ایران رسانه های حامی دولت و احمدی نژاد و دیگر مسوولان از این موضوع نیز به نفع تبلیغ انقلاب اسلامی که چیزی از اهداف ابتدایی آن در منش و سلوک آنان دیده نمی شود استفاده کرده و آن را به نفع خود تعبیر می کنند. غافل از اینکه فرقی نمی کند حکومت اسلامی باشد یا نه مهم رضایت مردم است که گاه در یک حکومت غیر اسلامی اصول و حقوق انسانی بیشتر از حکومت های اسلامی رعایت می شود همچنانکه اکنون ایران نیز با وجود داشتن حکومت اسلامی قوانینی گاه بدوی و ضد انسانی در حق شهروندان اعمال می شود و سطح نارضایتی عمومی و میزان سرکوب، اگر بیش از تونس تحت رهبری بن علی نباشد کمتر نیز نیست.
ندای سبز آزادی: سخنان محمود احمدی نژاد در واپیسین روزهای دی ماه در خبرگزاری جمهوری اسلامی، مصداق بارزی از دنیای مالیخولیایی و متوهمانه دیکتاتور کوتاه قامتی است که از ذهنیتی بیمارگونه در رنج است. او در دنیای جنون زده خود آرزوی روزی را می کند که همه هفت میلیارد انسان روی کره خاکی به زبان پارسی سخن بگویند و در این باره در جمع مدیران خبرگزاری ایرنا می گوید: " انشاءالله روزی فرا برسد که هفت میلیارد انسان ساکن در کره زمین زبان فارسی را بدانند و با توجه به درخواست گسترده کشورهای مختلف برای راهاندازی کرسی آموزش زبان فارسی، این موضوع امری عجیب نیست. " ( ایرنا، 28 دی ماه 1389 ) همین جملات شعارگونه روایتگر ذهنیت کسی است که آرزو دارد تمام مردم دنیا به یک زبان سخن بگویند. نگاهی روانشناسانه به همین چند جمله به ظاهر ساده، نشان می دهد که دیکتاتور کوچک هیچ علاقه ای به تکثر آراء و افکار دیگر مردمان ندارد و دلش می خواهد که همه به یک زبان و یک شکل سخن بگویند و راوی این سخنان چنان در دنیای تک بعدی و ساده انگارانه خود غرق است که حتی حاضر نیست از خود بپرسد، چطور ممکن است که مثلن بیش از یک میلیارد انسان ساکن در کشور چین زبان مادری خود را کنار بگذارند و به زبان پارسی سخن بگویند.
عقده استعماری
برخی معتقدند احمدی نژاد از ذهنیتی بیمار در رنج نیست و افکار او و دنیای غیر عادی که او در آن زندگی می کند، ناشی از یک بیماری چند هزار ساله ای است که بسیاری از مردمان کم سواد و ناآشنا به فضای واقعی هزاره سوم گرفتار آن هستند. دنیای مالیخولیایی اینان نشأت گرفته از عقده حقارتی است که در ضمیر ناخودآگاه برخی سرخورده از قرنها حقارت استعمارگران ، چون غده ای بدخیم جا خوش کرده است.
برای نمونه بد نیست به یاد بیاوریم سخنان او را در ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ در شهر همدان که مدعی شده بود " انگلستان که جزیره کوچکی در غرب آفریقا است ... " و اینکه " انگلیسیها کشتی و سلاح درست کردند و به کشوری مانند هندوستان حمله کردند و آن را تحت سلطه خود درآوردند که جمعیت و وسعتش ده برابر انگلیس است. "
این مثال و دهها مثال دیگر شاهدی بر این مدعاست که احمدی نژاد و تئوری پردازهایش، هر شب به رویای برپایی " امپراطوری بزرگ" برای حکومت به دنیا به خواب می روند و هر روز به سودای آن از خواب بر می خیزیند.
اما تئوری آنان، روایتی طالبانی و خشونت طلب از اسلامی است که 180 درجه در مقابل روایت معتدل و رحمانی اصلاح طلبان از اسلام نشسته است و سهل است که تملق و دروغ و چاپلوسی و عوامفریبی از خواص ماکیاولیستی جماعتی است که احمدی نژاد را بر کشید تا بازی قدرت را با حذف رقیب متعادل و معتدل خود، به دست این مار در آستین پرورش یافته، تمام و کمال برنده باشد. ماری که اینک به اژدهایی هفت هزار سر تبدیل شده است و مترصد لحظه ای تاریخی برای بلعیدن خدایگان خود لحظه شماری می کند.
رسالت دون کشیوت وار کودتائیان
در واقع احمدی نژاد و مرشد و مرادش، دنیا را هنوز از دریچه پوسیده لشکرکشیهای چند قرن گذشته می نگرند و بر آنند که فتح جهان، رسالت عظمایی است که تاریخ بر گرده آنها گذاشته و در این راه بساط تئوری بافی و حرافی بر عهده اسفندیار مشایی است و آنکه پرخاش می کند و دون کیشوت وار در برابر دشمنان خیالی زاویه می گیرد، احمدی نژاد است و ملات فکری این جماعت ملغمه ای است از سفسطه های بیمارگونه ذهنی پریشان که به امامت امامی غائب اقامه نماز می کند که تنها دیندارانی از جنس رحیم مشایی قادر به درک حضور حضرتش هستند!
و عجبا که همین اسفندیار رحیم مشایی که در دستگاه کودتایی دولت، جلال و جبروتش تا آن حد است که احمدی نژاد او را پیامبر حی و حاضر نامیده است، چنان در تب اساطیری ایران باستان و " پارسی گرایی " می سوزد که بعد از این همه گدایی، شب جمعه اش را گم می کند و نعل وارونه می زند و در همایش هفتمین مجمع استادان زبان و ادبیات فارسی مدعی می شود که " زبان فارسی زبان اول مکتب اهل بیت عصمت و طهارت است. " ( خبرگزاری ایلنا، 28 دی ماه 1389 ) او که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران و در برابر اساتید پارسی سخن می گفته ادامه می دهد که " امروز اگر این اعتقاد وجود دارد که ایرانیان به دلیل پیروی از مکتب اهل بیت به بالاترین دستاوردها رسیدند، بخشی از آن مرهون زبان است چرا که ایران، تشیع و اسلام به فردوسی بدهکار هستند."
و البته راوی این سخنان همان کسی است که پیش از این در همایش ایرانیان خارج از کشور گفته بود: " ماموریت ما این است که به دنیا بگوییم اسلام ایرانیان متفاوت است " و مدعی شده بود که بر معرفی «مکتب ایران» به دنیا «اصرار» دارد.
همین چند مثال البته برای اثبات فقر علمی و دانش کم عمق شخصیت های دولت کودتا کافی است تا بدانیم که دیگران برای سرکوب اصلاح طلبان دست به دامان چه فرومایگانی شده اند.
در فضای ذهنی کودتاگر کوچک نشسته بر اریکه قدرت، جهان جز به جبهه حق و باطل تقسیم نمی شود و در این فضای معیوب ذهنی، او یک تنه همچون پهلوان اساطیری در صف مقدم جبهه ای ایستاده است که جولانگاه دلاوریها و شکست ناپذیریهای خود او است. احمدی نژاد در همان سخنرانی اخیرش در خبرگزاری ایرنا با بیان اینکه امروز جهان عرصه تقابل دو نگاه و دو آرمان است، می گوید: " ملت ایران در خط مقدم جبهه حق و حقیقت در دنیا است." و هر اهل خردی می داند که منظور نظر کودتاگر کوچک از" ملت ایران " در تمام سخنرانیها و مصاحبه هایش شخص خودش است.
در همین دنیای بیمارگونه ذهنی است که او با ارائه تعاریفی فکاهی از پدیده های بشری، ( که به جدی ترین وجهی از دهان احمدی نژاد خارج می شود ) سراغ مدیریت جهانی را می گیرد. مثلاً در همین نشست اخیر با مدیران ایرنا در تعریف لطیفه مانندی که از خبر ارائه می دهد می گوید: " شاید بعد از انسان که مهمترین موضوع آفرینش است، خبر مهمترین موضوع به شمار بیاید زیرا همه رفتارها و اندیشه ها بر اساس خبر شکل می گیرد . "
برای اهل نظر البته ذکر این نکته که دیکتاتور کوچک سرزمین من تنها تهمت پراکنی، دروغ پردازی و پرده دریهای غیراخلاقی علیه منتقدان و معترضان و همچنین مدح و ثنا و عوام فریبی های نخ نما و باسمه ای از خود ایشان را خبر می داند، تکرار مکررات است. چنانکه دیدیم برای معاونت مطبوعاتی ارشاد، فردی را بر سرکار گذاشت که درک و تعریفش از خبر، چیزی جز تملق گفتن و دروغگویی و نیرنگ نبود. فراموشمان نباید بشود که در تمام پنج سال گذشته عرصه خبر و اطلاع رسانی در ایران، در حصاری از رکود و سکوت و رخوت برای رسانه ها و زندان و داغ و درفش و شکنجه برای روزنامه نگاران، به اسارت رفته است و سقوط 700 پله ای همین خبرگزاری جمهوری اسلامی، به روایت آمار و ارقام، و بحران کمبود مخاطب برای روزنامه ایران و رسانه های طرفدار دولت کودتا، بهترین گواه برای تشریح نوع نگاه استبدادیان به مقوله خبر و خبرگزاری در ایران است.
ندای سبز آزادی: اسماعیل صحابه تبریزی از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی، برای تحمل ۴ سال حبس خود به اوین فرا خوانده شد.
به گزارش کلمه، اسماعیل صحابه که مهر ماه سال گذشته در مراسم دعای کمیل در منزل همسر شهاب طباطبایی بازداشت و پس از دو ماه انفرادی آزاد شده بود، شنبه دوم بهمن برای اجرای حکم به اوین خواهد رفت.
اسماعیل صحابه، مرداد ماه امسال در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
گفتنی ست، در جلسه دادگاه صحابه، در اقدامی نادر، قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است.
حکم صحابه در دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری تبدیل شده است.
قابل ذکر است که پیش از این سعید نورمحمدی، دیگر عضو شاخه ی جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی، اولین محکوم کمیل سبز بود که مهر ماه امسال برای تحمل یک سال حبس خود به زندان اوین برگردانده شد.
ندای سبز آزادی: یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اعلام اینکه تخلف رئیسکل بانک مرکزی در عدم اجرای قانون اعتبار از محل حساب ذخیره ارزی به مترو کاملاً محرزاست، گفت: مقرر شده تا مجلس از طریق رئیسجمهور نسبت به اجرایی نشدن این قانون پاسخ بخواهد.
داریوش قنبری در گفتگو با ایلنا با اشاره به حضور وزیر اقتصاد و دارایی در مجلس شورای اسلامی و ارائه توضیحاتی در مورد سهم مترو از حساب صندوق ذخیره ارزی با اشاره به اینکه اظهارات وی برای نمایندگان مجلس توجیه کننده نبود، تاکید کرد: با وجود آنکه وزیر اقتصاد در برابر سوال نمایندگان در مورد دلیل اجرایی نشدن مصوبه مربوط به برداشت مترو از حساب صندوق ذخیره ارزی اعلام کرد که بودجه کافی در صندوق حساب ذخیره ارزی وجود ندارد، در واقع به نوعی اعلام کرد که این مسئله به وزیر اقتصاد ارتباطی ندارد و افراد دیگری مقصر عدم اجرای قانون هستند.
او افزود: مطهری نماینده مردم تهران نیز که با جواب این چنینی وزیر اقتصاد روبهرو شد، اعلام کرد که از سوالش صرف نظر کند و نیز تاکید کرد که سوالش را از سطوح بالاتری از جمله ریاست جمهوری پیگیری کرده و احمدینژاد باید پاسخگوی علت عدم تمکین به قانون فوق باشد.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: به این ترتیب تخلف رئیس کل بانک مرکزی نیز در مورد عدم اجرای این قانون محرز است و مجلس باید از ابزارهای درستی برای اجرای قانون مترو استفاده کند.
قنبری ادامه داد: باید هم از ابزارهای نظارتی مجلس برای پیگیری حق مردم در این مصوبه استفاده شود و هم از ابزارهای مربوط به قوهقضاییه؛ چرا که عدم پایبندی به قانون و اجرای آن از سوی رئیسکل بانک مرکزی با وجود مصوبه و قانون مجلس، اقدام درستی نیست.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اعلام اینکه رئیس کل بانک مرکزی نیز در این زمینه پیرو نظر و دستور رئیسجمهور بوده گفت: سوال و خواسته مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس مطالبه جمعی تمام نمایندههای مجلس بوده و نمایندهها مجلس باید به اتفاق و با تعامل آن را پیگیری کنند.
ندای سبز آزادی: به دنبال دعوت مجلس شورای اسلامی از وزیر اقتصاد به منظور ادای توضیح در خصوص عدم پرداخت اعتبار مترو از صندوق ذخیره ارزی در صحن علنی مجلس، پاسخ وی مبنی بر عدم پرداخت این اعتبار به دلیل خالی بودن صندوق ذخیره ارزی، تعجب آگاهان و صاحبنظران مسائل اقتصادی و واکنش مسئولان و کارشناسان مسائل شهری را بر انگیخت.
معاون شهردار تهران و رییس هیات مدیره شرکت مترو، یکی از نخستین مسئولانی بود که با توجه به مسئولیت مستقیم در خصوص مترو، اظهارات وزیر اقتصاد را قابل تأمل دانست و گفت: قانون استفاده از حساب ذخیره ارزی به قدری جامع و واضح تدوین و تصویب شده که توضیحات و به عبارتی توجیهاتی از این دست پاسخ قانع کنندهای به مطالبات مردم تهران و سایر کلانشهرها نمیتواند باشد و فارغ از این که این اعتبار به مترو پرداخت میشود یا نمیشود، بهتر بود وزیر محترم اقتصاد صادقانه با مردم و نمایندگان آنها در مجلس سخن میگفتند.
به گزارش روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، مهندس سید جعفر تشکری هاشمی افزود: گویی نمایندگان مجلس در زمان تصویب این قانون با آیندهنگری چنین روزهایی را پیشبینی کرده بودند که علاوه بر صندوق ذخیره ارزی، پرداخت اعتبار مترو را تنها محدود به این صندوق نکردند و عبارت «و یا هر صندوق دیگری» را به کار بردهاند و از این رو اعتبار مترو از محل صندوق توسعه ملی که به اذعان آقایان از موجودی کافی برخوردار است، به راحتی قابل پرداخت است.
وی با اعلام این که مسئولان تا این تاریخ بر پر بودن صندوق ذخیره ارزی تأکید نمودهاند، اظهارات سخنگوی اقتصادی دولت مبنی بر خالی بودن حساب ذخیره ارزی را غیر قابل قبول دانست و اظهار کرد: در صورت پذیرش این نکته آیا برای دولت هیچ امکانی نبوده که طی یک سال گذشته حتی درصدی از مجموع اعتبار مصوب مجلس را به مترو میپرداخت تا حداقل اهتمام و حسن نیت دولت به اجرای قوانین لازمالاجرای کشور به نمایش گذاشته شده و یا لااقل اجرای قانون به دستگاههای ذیربط ابلاغ میشد.
معاون شهردار تهران اصل اظهارات وزیر اقتصاد که بدهی مترو به سیستم بانکی را دلیل عدم پرداخت اعتبارات مترو اعلام نموده را مردود دانست و تصریح کرد: پرداخت اعتبارات مترو از صندوق ذخیره ارزی هیچ گونه ارتباطی به بدهکار بودن یا نبودن مترو به سیستم بانکی ندارد و اصولاً با توجه به این که پرداخت صددرصد این مبلغ در تعهد دولت است، مربوط کردن پرداخت این اعتبار به بدهیهای مورد ادعا فاقد هر گونه توجیه منطقی است.
وی با اشاره به اظهارات وزیر اقتصاد، اضافه کرد: در حقیقت دولت بزرگترین بدهکار به مدیریت شهری تهران است و در این میان مطالبات توسعه مترو تنها بخشی از بدهیهای دولت به شهرداری تهران محسوب میشود و طرح این گونه مسائل به واقع فرار به جلو به منظور عدم پاسخگویی به ابهامات و مطالباتی است که در این زمینه وجود دارد و کاش به جای طرح موضوعات غیر قابل قبول به صراحت دیدگاههای دولت در خصوص این قانون اعلام میشد.
رییس هیات مدیره از اهتمام مدیریت شهری بر بازپرداخت مستمر اقساط فاینانس طبق برنامه خبر داد و گفت: تا کنون صدها میلیارد اقساط فاینانس از سوی شهرداری تهران پرداخت شده و این در حالی است که در هیچ دورهای چنین اهتمامی برای بازپرداخت اقساط فاینانس وجود نداشته و صد البته در هیچ دورهای نیز چنین همتی را برای توسعه مترو در این سطح شاهد نبودهایم.
وی با تأکید بر این که موضوع مترو تنها در بازپرداخت اقساط وامهای معوقه خلاصه نمیشود، افزود: در این سالها برای توسعه مترو و ساخت ایستگاهها و خطوط آن، خرید واگنها و قطارها و پرداخت یارانه بلیت مترو صدها میلیارد تومان از دولت مطالبه داریم و این در حالی است که بر اساس قانون و عرف ۵۰ درصد از هزینه مترو را باید دولت بپردازد، در صورتی که از سال ۷۶ تا سال ۸۴ به طور متوسط ۳۰ درصد از این سهم توسط دولت پرداخت شده و از سال ۸۵ تا کنون این رقم به طور متوسط به ۲۷ درصد کاهش پیدا کرده و در واقع شهرداری تهران ۷۳ درصد پرداخت نموده است.
مهندس تشکری هاشمی با اشاره به نامه رییس دفتر ریاست جمهوری به بانک مرکزی و دستور رییس جمهور مبنی بر این که بدهیهای بازپرداخت نشده دولت را به عنوان ذینفع واحد برای مترو در نظر نگیرند، اظهار کرد: به این دلیل که چنین ابلاغی نیاز به مصوبه شورای پول و اعتبار دارد، این اقدام معطل مانده و چنین اتفاقی نیفتاده و سهم بدهی دولت همچنان به عنوان بدهی مترو مطرح میشود و از این رو امروز وزیر اقتصاد به بدهیهایی استناد میکند که به دستور رییس جمهور میبایست نسبت به حذف آنها اقدام میشد.
وی با تأکید بر این که شهرداری تهران بیش از ۲٫۵برابر دولت برای توسعه مترو سرمایهگذاری نموده، تصریح کرد: این در حالی است که عدم تأمین سهم ۵۰ درصدی دولت از اعتبارات مترو که مورد توافق مجلس، دولت و شهرداری تهران قرار گرفته و انباشته شدن این بدهیها مشکلات مترو را هر سال از سال قبل پیچیدهتر میکند.
رییس هیات مدیره مترو با اعلام این خبر که تجهیزات ۸۰ دستگاه واگن و لوکوموتیو به گمرک شهید رجایی بندرعباس رسیده، اضافه کرد: در حال حاضر منتظر تأمین نقدینگی و پرداخت بودجه سنواتی دولت به شرکت مترو هستیم تا با پرداخت آن به بانکها، بلافاصله این تجهیزات را به تهران حمل و کرده و عملیات ساخت و مونتاژ آنها را انجام داده و قطارهای جدید را در اختیار شهروندان قرار دهیم که امیدواریم با مساعدت دولت شاهد تحقق این مهم در اسرع وقت باشیم.
دبیر کمیته معاونان حمل و نقل و ترافیک کلانشهرهای تهران در پایان خاطرنشان کرد: این قانون فقط مربوط به تهران نیست بلکه قانونی ملی و در سطح کشور بوده و در واقع مطالبه میلیونها شهروندی است که در کلانشهرهای کشور زندگی میکنند.
ندای سبز آزادی: آیت الله سید علیمحمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، در سخنرانی هفتگی خود در مسجد قبا برگزار شد، با اشاره به تفسیر آیات هجدهم و نوزدهم سوره غافر، گفت: وقتی شخص ظالمی دیگران را مورد ظلم و ستم قرار میدهد، ترس و وحشتی از او در دل آنها میافتد که تا نامش را بر زبان میآورند یا صدایش را میشنوند، از شدت ترس به خود میلرزند، گاه براثر تهدیدهای او نفسهایشان در سینه حبس میشود و جانشان به گلو میرسد. عین همین در قیامت برای همان ظالم به وجود میآید.
به گزارش کلمه، ایشان در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به خصوصیات شخص ظالم و علت پافشاری او بر ظلم کردن، تاکید کرد: او ظلم را وسیلهای برای دوام حکومت و ریاست خود میبیند و به همین جهت از آن دست برنمی دارد. گمان میکند اگر ظلم نکند حکومتی نخواهد داشت و اگر حکومت نداشته باشد مفلوک و بدبخت خواهد بود. این نیز بخاطر تاریکی قلب است. بخاطر آن است که قلبش از ابتدا به دنیا متمایل شد؛ یعنی فکر کرد پول و ریاست است که او را خوشبخت میکند و نشاطش میدهد. نخواست بفهمد که ذکر و یاد خدا انسان را نشیط میکند، نه هواداران و چاکران بسیار و نه ثروت هنگفت.
متن کامل سخنرانی این مرجع تقلید در یازدهمین جلسهی تفسیر سورهی غافر، که در وبسایت حدیث سرو منعکس شده، به شرح زیر است:
وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ اْلآزِفَةِ إذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ کاظِمینَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ«۱۸»یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ«۱۹»
و آنها را از روز نزدیک (قیامت) بترسان آنگاه که جانها به گلو میرسد و اندوه خود را فرو میخوردند. برای ستمکاران نه دوستی وجود دارد و نه شفیعی که شفاعتیش پذیرفته شود.خدا خیانت چشمها و آنچه را در سینهها نهان داشتهاند میداند.
وَ أَنْذِرْهُمْ؛ همچنانکه قبلاً اشاره شد «انذار» به معنای ترساندن و توجه دادن مردم به قیامت است.
یَوْمَ اْلآزِفَةِ؛ «ازفه» یعنی نزدیک. در آیات مختلف قرآن از نزدیکی قیامت سخن گفته شده؛ «اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ: قیامت نزدیک شد و ماه شکافت». (قمر/۱) «ساعة» هم به معنای قیامت کبری است و هم به معنای قیامت صغری؛ یعنی عالم برزخ؛ «مَنْ ماتَ فَقَد قامَت قیامَتُهُ: هر کس بمیرد قیامتش برپا میشود».
یکی از مأموریتهای پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و همه انبیای الهی و دعوتکنندگان به حق، توجه دادن مردم به روز بزرگ قیامت است. روزی که جانها از هول و هراس و وحشت به گلو میرسد. چنان ترسی بر انسان مستولی میشود که نفسش به شماره میافتد و احساس میکند قلبش به حلقش رسیده؛ إذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ کاظِمینَ.
ما لِلظّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ؛ «حمیم» لغتاً به معنای آب داغ است؛ «فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ: (اهلجهنم) با آبی سوزان پذیرایی میگردند». (واقعه/۹۳) حمّام نیز بخاطر وجود آب داغ در آن، حمّام نامیده میشود. غیر از این، به دوستان خوب و رفیقان دلسوز که محبتی گرم نسبت به هم دارند نیز حمیم میگویند و همین معنا در اینجا مراد است؛ یعنی ستمکاران در قیامت هیچ یار مهربانی ندارند.
وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ؛ «شفیع» به معنای جفت است؛ یعنی کسی که همراه و همقدم انسان است و در سختیها کمکش میکند. ائمه اطهارعلیهم السلام را بدان جهت شفیع میگویند که همراه انسانند و او را دستگیر و یاری میکنند. ستمگران با وجود فریادهای استغاثهای که میزنند و به دنبال یار و یاوری میگردند، هیچ شفیع با نفوذی پیدا نمیکنند که همراهشان شود و شفاعتشان کند.
عکس العمل ظلم
وقتی شخص ظالمی دیگران را مورد ظلم و ستم قرار میدهد، ترس و وحشتی از او در دل آنها میافتد که تا نامش را بر زبان میآورند یا صدایش را میشنوند، از شدت ترس به خود میلرزند گاه براثر تهدیدهای او نفسهایشان در سینه حبس میشود و جانشان به گلو میرسد. عین همین در قیامت برای همان ظالم به وجود میآید با این تفاوت که وحشت مظلوم در دنیا سرانجام و پایانی داشته اما وحشت و هراس ظالم را در آخرت هیچ پایانی نیست.
همچنین برای ستمکاران، حمیم (دوست مهربانی) نیست. چرا که دوستی از محبت قلب است و محبت از ناحیه پروردگار ایجاد میشود و خداوند هرگز هیچ ظالمی را محبوب نمیسازد.بطور کلی محبت و دوستی بر سه نوع است؛ نوع اول، محبتی که از روی غریزه و حس عاطفی است؛ مانند محبت پدر و مادر نسبت به فرزند و بالعکس. این نوع محبت، موهبت پروردگار و نشانهای از رحمت او است.
نوع دوم، محبتی که منشأ آن صفات خوب و اخلاق پسندیده است؛ به عنوان مثال صفاتی چون صدق، ایثار، اخلاص، وفای به عهد، امانتداری و غیره، که منشأ آن فطرت است و اگر حتی یکی از آنها در نزد کسی باشد دیگران، مخصوصاً افراد مؤمن و پاک، او را بخاطر آن صفت دوست میدارند.
نوع سوم دوستی، نه بر حسب غریزه و فطرت بلکه به مقتضای منفعت است؛ یعنی برخی مردم بخاطر مال و منصب و شهرت برخی دیگر، مجذوب آنها میشوند و اظهار ارادت و محبت میکنند یا آنکه شخص ظالمی را بخاطر مصون ماندن از آزار و اذیت او توقیر و تکریم میکنند. مسلماً این نوع دوستی نمیتواند ریشهدار و محکم باشد و اصولاً محبت نامیده نمیشود.
بنابراین میان ظالم و مظلوم هرگز دوستی و محبتی برقرار نمیشود، حتی کسانی هم که از ظالم تبعیت میکنند و اطراف اویند، یا بخاطر ترس است یا طمع لذا شخص ظالم هیچگاه دوست واقعی و یار شفیقی ندارد نه در دنیا و نه در آخرت.
در عالم برزخ و قیامت نیز هیچکس شافع ظالم نخواهد شد چرا که اولاً باید عملی داشته باشد تا شفیعی را جذب خود کند، در حالی که ندارد. ثانیاً باید به نحوی با کسی که صاحب منصب و دارای قدرت شفاعت است ارتباط داشته باشد و او در دنیا همه راههای ارتباط خود با مقربین درگاه پروردگار را قطع کرد و به سبب ظلم و ستم و تجاوز، افراد مؤمن را از خود راند.
انسان ستمگر در دنیا راه خود را از اولیای خدا جدا کرده و قطعاً در آخرت آنها با او همراه نخواهند شد. هر چه مظلومان در دنیا فریاد استغاثه بر میآوردند و کسی را به یاری میطلبیدند، او نه خود یاریشان میکرد، نه اجازه میداد کسی به یاریشان بشتابد و نه شفاعت کسی را درباره آنها میپذیرفت. به همین جهت هر چه در آخرت فریاد کند و استغاثه بخواهد هیچکس به یاریش نمیشتابد و هیچ شفاعتی دربارهاش پذیرفته نمیشود.
تأثیر مهمی که شخص ظالم در دنیا از ظلم خود میبیند این است که هر گاه به وجدان و فطرت خویش باز میگردد بر اثر زشتی اعمالش، معذّب و ناراحت میشود به حدی که گاه عیشش بر هم میخورد و شادیش زائل میشود. به همین جهت همواره خود را به خوشگذرانی و لغویات مشغول میدارد و اگر کسی بخواهد او را نصیحتی کند و اندرزی دهد، بر او خشم میگیرد و غضبناک میشود و حتی اگر بتواند صدایش را در گلو خفه میکند.
اما چرا انسان ظالم با آنکه میفهمد هر روز سقوط و نزولش بیشتر میشود، حاضر نیست دست از ظلم بردارد و رفتار خویش را اصلاح کند؟
علت این اصرار دو چیز است: اول آنکه بطور کلی تبعیت از هوای نفس، بر گردن انسان غل میاندازد و او را در منجلاب گناه حبس میکند و هر روز پایین و پایینترش میکشد به نحوی که دیگر راه فراری برای شخص گنهکار باقی نمیماند. البته نه بدان معنا که مجبور به انجام گناهان بیشتر گردد یا درِ رحمت پروردگار به رویش بسته شود بلکه او خود از رحمت خداوند ناامید میشود و گمان میکند دیگر راه بازگشتی ندارد لذا میگوید: آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب. این قاعده کلی در مورد همه گناهان صادق است، چه ظلم، چه شهوترانی، چه حرامخواری، چه خیانت و…
علت دیگر اصرار بر ظلم، تسلّی ظالم بر خویش است. او ظلم را وسیلهای برای دوام حکومت و ریاست خود میبیند و به همین جهت از آن دست برنمی دارد. گمان میکند اگر ظلم نکند حکومتی نخواهد داشت و اگر حکومت نداشته باشد مفلوک و بدبخت خواهد بود. این نیز بخاطر تاریکی قلب است. بخاطر آن است که قلبش از ابتدا به دنیا متمایل شد؛ یعنی فکر کرد پول و ریاست است که او را خوشبخت میکند و نشاطش میدهد. نخواست بفهمد که ذکر و یاد خدا انسان را نشیط میکند، نه هواداران و چاکران بسیار و نه ثروت هنگفت.
در داستان مبارزه موسیعلیه السلام و ساحران میبینیم که با وجود وعدههای وسوسهانگیز فرعون، بخاطر وجود کورسوی نور صدق در فطرت ساحران، پس از آنکه حق را در نزد موسی یافتند، ناگهان همه بندها را پاره کردند و به موسی ایمان آوردند. بلافاصله بعد از این انقلاب درونی چنان نشاط و وارستگی در خود احساس کردند که با وجود تهدیدات سخت فرعون مبنی بر قطع دست و پا و آویختن به دار، دست از ایمان خود برنداشتند و مرگ سخت در راه خدا را بر تقرب به فرعون ترجیح داند. این بخاطر آن است که شخص مؤمن فرح و شادی نعمتهای معنوی را احساس میکند و حقانیت خود را ملتفت میشود لذا از حقی که میفهمد دست برنمیدارد.
در مقابل کسی که حق را نمیپذیرد و با او به دشمنی برمی خیزد، تا آخر عمر بر همین روال باقی میماند و حتی پس از مرگ، در عالم برزخ و قیامت نیز همین وضع را دارد لذا در روایت است که چون پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله از کنار جهنم میگذرند، دشمنان ایشان همچون ابولهب، نسیم خنکی احساس میکنند. میپرسند این نسیم از چیست؟ پاسخ میشنوند: از وجود مقدس رسول خداست که اکنون از کنار جهنم عبور فرمود. آنها فریاد برمی آورند که در جهنم را ببندید تا نسیم پیامبرصلی الله علیه وآله را هم نشنویم.
یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ؛ نگاههای مردم، شاید در ظاهر همه شبیه به هم و یکسان باشند اما در واقع هر کدام آنها از روی منظور خاصی هستند و معنای متفاوتی دارند؛ یک نگاه، نگاه شهوت است. یک نگاه، نگاه محبت، یک نگاه، نگاه غضب و خشم و… این تفاوت را جز افراد زیرک متوجه نمیشوند. اما گاه شخص بیننده، در نگاه خود نیز فریبکاری میکند و مقصود واقعی خود را از نظر میپوشاند لکن خدای تعالی آن مقصود و منظورها را نیز میداند و از نیّات قلبی افراد آگاه است. این علم و آگاهی نه تنها به نگاه بلکه به همه افعال و نیّات انسانها تسرّی دارد و هیچ فعل و نیّتی از او مخفی نیست.
ندای سبز آزادی: نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمتر از یک روز پیش از آغاز مذاکرات استانبول درباره پرونده هستهای ایران باصراحت اعلام کرد که ایران نه قطعنامهها را اجرا میکند و نه غنیسازی را متوقف خواهد کرد.
به گزارش منابع خبری، شاید به همین دلیل باشد که دولت ایالات متحده و همین طور دیپلماتهای غربی در استانبول اعلام کردهاند که انتظار «پیشرفت عمده» درباره پرونده هستهای جمهوری اسلامی را ندارند.
کشورهای غربی و در راس آنها ایالات متحده بر این باورند که جمهوری اسلامی به دنبال ساخت و تولید تسلیحات اتمی است، اتهامی که مقامات تهران همواره رد کرده و بارها گفته اند که برنامه اتمی ایران هدفی جز اهداف صلحآمیز ندارد.
علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس انرژی اتمی، نیز ضمن آن که آب پاکی را روی دست همه ریخته و گفته است که ایران غنیسازی را متوقف نمیکند، بار دیگر تاکید کرده است که تهران تسلیحات کشتار جمعی را «حرام» میداند و رهبر جمهوری اسلامی نیز ساخت آنها را «محکوم کرده است».
روز پنجشنبه در حالی که دیپلماتها خود را برای مذاکره در استانبول آماده میکردند، آقای سلطانیه برای دیداری سهروزه و به گفته خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، «به منظور تشریح مواضع هستهای ایران» در مسکو، پایتخت روسیه، به سر میبرد.
نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنجشنبه شب در حضور خبرنگاران خارجی گفت: «تحت هیچ شرایطی قطعنامههای شورای امنیت را اجرا نمیکنیم و روند غنیسازی اورانیوم را حتی برای یک لحظه متوقف نمیکنیم.»
موضع نماینده ایران در آژانس انرژی اتمی تکرار اعلام موضع دیگر مقامات تهران از جمله محمود احمدینژاد است که از جمله هفته گذشته تاکید کرد که ایران حتی با «صد هزار قطعنامه» نیز دست از برنامه هستهای خود برنخواهد داشت.
غربیها به دنبال آن هستند که ایران را به قطع غنیسازی اورانیوم وادار کنند که از اجزای اساسی در ساخت تسلیحات اتمی به شمار میرود.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی همواره از قبول شرط توقف غنیسازی سر باز زده و به همین دلیل مشمول چهار دور تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا و برخی کشورهای دیگر شده است.
آقای سلطانیه در گفتوگوی خود با خبرنگاران خارجی همچنین بر بیاعتمادی ایران به کشورهای غربی تاکید کرده و در این میان از کشورهای آلمان، آمریکا و فرانسه نیز نام برده است، سه کشور از شش کشوری که در استانبول، ترکیه، در برابر مذاکرهکننده ارشد ایران نشستهاند.
مذاکرات استانبول که روز جمعه آغاز شد دنباله مذاکرات تهران با گروه کشورهای ۵+۱ متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان در ژنو، سوئیس، است که یک ماه پیش برگزار شد.
ندای سبز آزادی: تشکل های کارگری پیرامون وضعیت دستمزد کارگران بیانیه ای را صادر و اعلام کردند:حداقل دستمزدی که در طول سالهای گذشته و بدون حضور نماینده های واقعی ما در شورای عالی کار تعیین شده است بهیچوجه در طول این سالها کفاف هزینه های زندگی ما را نکرده است و با سیر صعودی هر ساله تورم، سال به سال ما کارگران و خانواده هایمان در فقر و فلاکت بیشتری فرو رفته ایم.
متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
ما امضا کنندگان این بیانیه اعلام میداریم حداقل دستمزد ما کارگران باید متناسب با تورم موجود و احتساب تامین شرافتمندانه هزینه یک خانوار چهار نفره در شرایط اقتصادی کنونی و با حضور و نظر و با حضور و نظر نماینده های منتخب و واقعی کارگران تعیین بشود. زندگی در زیر خط فقر برای ما و خانواده هایمان غیر قابل تحمل است . ما کارگران با تلاش و اتحاد و پیگیری مطالبات خود از طریق ایجاد تشکل های مستقل به هر طریق ممکن به این وضعیت خاتمه خواهیم داد.
افزایش حداقل دستمزدها باید متناسب با تورم و تامین شرافتمندانه هزینه یک خانوار چهار نفره در شرایط اقتصادی کنونی باشد.
حداقل دستمزدی که در طول سالهای گذشته و بدون حضور نماینده های واقعی ما در شورای عالی کار تعیین شده است بهیچوجه در طول این سالها کفاف هزینه های زندگی ما را نکرده است و با سیر صعودی هر ساله تورم، سال به سال ما کارگران و خانواده هایمان در فقر و فلاکت بیشتری فرو رفته ایم.
قرار بوده است افزایش هر ساله حداقل دستمزد کارگران متناسب با تورم و سبد هزینه یک خانوار چهار نفره باشد. اما آیا در طول سالهای گذشته چنین چیزی در تعیین حداقل دستمزدها رعایت شده است؟ طبق اظهار نظر کارشناسان اقتصادی در سال گذشته خط فقر نزدیک به یک میلیون تومان بوده است اما حداقل دستمزد کارگران در سال گذشته را ۳۰۳ هزار تومان تعیین کردند که با احتساب سایر موارد قانونی مربوط به دستمزدهای کارگران حداکثر دریافتی اکثریت عظیم آنان به ۵۰۰ هزار تومان نیز نمیرسد. آیا تعیین چنین دستمزدی با اذعان به خط فقر یک میلیون تومانی جز این است که صراحتا ما کارگران را محکوم به زندگی در زیر خط فقر کرده اند؟ آیا چنین وضعیتی برای تعیین کنندگان حداقل دستمزد و خانواده های آنان قابل تحمل است که برای ما کارگران نیز قابل تحمل باشد. آیا واقعا حتی دو میلیون تومان دستمزد هم در شرایط اقتصادی کنونی و با آزاد سازی قیمتها کفاف تامین شرافتمندانه هزینه یک خانوار چهار نفره را میدهد؟
از نظر ما اگر قرار شده است قیمت اکثر کالاهای اساسی زندگی چندین برابر بشود ما کارگران نیز حق داریم دستمزدهای خود را به چندین برابر افزایش دهیم. آیا به جز این است که نیروی کار ما کارگران تنها کالایی است که ما از طریق فروش آن به صاحبان سرمایه امرار معاش میکنیم؟ آنوقت چرا باید وقتی نوبت تعیین قیمت نیروی کار ما کارگران فرا میرسد ما باید نظاره گر باشیم و عده ای در شورای عالی کار بدون حضور نمایندهای واقعی ما، قیمت نیروی کار ما را تعیین بکنند و یک زندگی زیر خط فقر را بر ما و خانواده هایمان تحمیل نمایند.
ما امضا کنندگان این بیانیه اعلام میداریم حداقل دستمزد ما کارگران باید متناسب با تورم موجود و احتساب تامین شرافتمندانه هزینه یک خانوار چهار نفره در شرایط اقتصادی کنونی و با حضور و نظر و با حضور و نظر نماینده های منتخب و واقعی کارگران تعیین بشود. زندگی در زیر خط فقر برای ما و خانواده هایمان غیر قابل تحمل است . ما کارگران با تلاش و اتحاد و پیگیری مطالبات خود از طریق ایجاد تشکل های مستقل به هر طریق ممکن به این وضعیت خاتمه خواهیم داد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
اتحادیه آزاد کارگران ایران
هیئت موسس بازگشایی سندیکای فلزکار و مکانیک
کانون مدافعان حقوق کارگر
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
بهمن ۱۳۸۹
ندای سبز آزادی: خانواده ی ساجده کیانوش راد بعد از حدود دو ماه موفق به ملاقات با وی شدند. هفته پیش هم مادر این زندانی سیاسی توانسته بود با او ملاقات کند، اما سایر اعضای خانواده اجازه ملاقات نیافته بودند.
به گزارش کلمه، ساجده کیانوش راد که هفتم آذر ماه در منزل خود به همراه همسرش بازدداشت شده بود در این دیدار به خانواده ی خود گفته است که چند روزی است بازجویی هایش تموم شده است و از انفرادی خارج شده و در سلول دو نفره است. او حدود ۴۵ روز را در سلول انفرادی گذرانده است.
به گفته ی خانواده ی وی، ساجده صراحتا درباره ی اتهاماتش حرفی نزده است اما بیشتر سوال ها و حساسیت ها درباره ی جلسه های قرآنی بوده که خانواده های زندانیان سیاسی برگزارمی کنند.
ساجده کیانوش راد علیرغم وضع جسمی نامساعد و درد پای ناشی از عصب سیاتیک، در شرایط روحی خوبی به سر می برد.
ندای سبز آزادی: تمام دروس دکتر محمد شریف، استاد حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، از ترم آینده در هر سه مقطع کارشناسی کارشناسی ارشد و دکترا حذف شد.
به گزارش کلمه، دستور لغو کلاسهای این استاد برجسته، از سوی مقامات بالای دانشگاه به اداره آموزش دانشکده ابلاغ شده است.
هفته گذشته تعدادی از روسای دانشگاههای دولتی سراسر کشور در نامه ای سرگشاده از اقدامات صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در بازنشستگی اجباری اساتید و استخدام اساتید جوان، حمایت کرده بودند.
این در حالی است که مدیریت شریعتی بر دانشگاه علامه، انتقاد و اعتراض بسیاری از دانشجویان و اساتید را برانگیخته است و بسیاری از اساتید صاحب نام از تدریس در این دانشگاه محروم شده اند.
در نمونه ای دیگر از این دست اقدامات شریعتی، در مهرماه گذشته کلیه کلاسهای دکتر محمدرضا ضیائی بیگدلی، استاد حقوق بین الملل عمومی و نویسنده کتاب مرجع این رشته در ایران که بع دلیل شأن بالای علمی و با گذشت ۲ سال از بازنشستگی به تدریس ادامه می داد، حذف شد و به شیوه توهین آمیزی اتاق کار این استاد برجسته حقوق، از وی گرفته شد.
همچنین در ماههای اخیر بازنشستگی دکتر مهدی طیب در دانشکده زبان و ادبیات فارسی که واکنش های گسترده ای را برانگیخت، تا جایی که ۷۵ نماینده مجلس طی نامه ای به کامران دانشجو گفته بودند که نحوه رفتار دانشگاه علامه طباطبایی با مهدی طیب، عضو هیئت علمی این دانشگاه و بازنشستگی اجباری اساتید و سکوت تائیدآمیز وزیر علوم ابهاماتی در نحوه مدیریت این وزارتخانه برای نمایندگان مجلس به وجود آورده است.
این نامه که به امضای افرادی مانند مرتضی آقاتهرانی، احمد توکلی، احمدرضا دستغیب، ابراهیم نکونام و بسیاری از نمایندگان دیگر رسیده بود، همراه با پیوستی ۲۳ صفحه ای در مورد قطع یک سال و نیم کلیه پرداختی ها به این استاد، عدم پرداخت مطالبات مهدی طیب از دانشگاه از دو سال و سه ماه قبل تاکنون و تعرض به حریم وی بود.
امضا کنندگان نامه هشدار داده بودند که در صورت ادامه سکوت تائیدآمیز و عدم برخورد با تخلفات مذکور از سوی آن وزارت، اقدامات بعدی نمایندگان نظیر سئوال و استیضاح پابرجا خواهد بود.
ندای سبز آزادی: محمد امجد، فرزند ارشد آیتالله امجد و مدیرعامل موسسه جامعه اخلاقی و حقوق بشر، گفت: جامعه ای اخلاقی است که مدافع عدالت، صلح، حقوق بشر و مردم سالاری باشد.
به گزارش کلمه، پایگاه اطلاع رسانی آیتالله امجد که سخنان محمد امجد را منتشر کرده، تاکید کرده که این سخنان به درخواست آیتالله در این پایگاه منتشر میشود. بر اساس این گزارش، محمد امجد در نشست «جامعه اخلاقی و حقوق بشر» با اشاره به روایات “هر چه بر خود نمی پسندی بر دیگران نیز مپسند” و یا “با دیگران چنان کن که خوش داری با تو همان کنند” گفت: این قاعده طلایی و اصل زرین اخلاق است که در تعالیم همه ادیان آسمانی و در کلام حکما و مصلحان بزرگ بشر آمده است و به عنوان یک قاعده بنیادین، رفتار اخلاقی ما آدمیان را در تعامل با یکدیگر جهت می دهد.
صاحب امتیاز و مدیرمسئول فصلنامه ناقد با اشاره به وصایای امیرمومنان علی علیه السلام به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام که فی الواقع وصیت به تمام بشریت است افزود: حضرت می فرمایند : واجعل نفسک میزاناً فیما بینک و بین الناس… و ارض للناس ما ترضاه لنفسک واکره للناس ما تکرهه لنفسک یعنی: فرزندم خودت را معیار و میزان رفتارهایت با دیگران قرار بده و آنچه بر خود می پسندی بر آنان نیز روا دار و از هر آنچه بیزاری بر آنان روا مدار».
محمد امجد با اشاره به اینکه آدمیان به نحو شهودی خیر و شر و نیک و بد برخی امور و رفتارها را در می یابندافزود: انسانها به همان اندازه که خویشتن دوست هستند، دیگر دوست نیز هستند و دیگر دوستی به همان اندازه در ابناء بشر طبیعی می نماید که خود دوستی و همین صفات و تشابهات طبیعی در میان نوع بشر موجب تمدن و مدّنیت در میان این نوع از انواع شده و موجبات بقا و پیشرفت آنان را فراهم ساخته است.
این دانش آموخته حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه همه ما آدمیان از اینکه به ما ظلم و اجحاف و زورگویی شود بدمان می آید و در مقابل از عدل و داد و نصفت و انصاف و احسان و محبت دیدن خشنود می گردیم ادامه داد: حس همدلی و همدردی هم که در میان صنف بشر بسیار طبیعی به نظر می رسد موجب شده است که از ظلم و اجحاف یکی به دیگری بی آنکه ما حتی ذینفع یا قربانی باشیم نفرت داریم و در مقابل از دفع و رفع ظلم و دادگستری در میان همنوعان لااقل قلباٌ – و گرچه به خاطر برخی ملاحظات محافظه کارانه و خودخواهانه و عافیت طلبانه عنداللزوم وارد عمل نشویم – حمایت می کنیم و دادگران و نیکوکاران را می ستائیم.
این صاحبنظر مسائل حقوق بشر با اشاره به اینکه پیمان حقوق بشر در دنیای معاصر توان آن را دارد که مستند و ملجا و پناه شهروندان همه ملت ها و حکومت ها در جهت مقابله با ظلم و تعدی ارباب بی مروت قدرت باشد و به تحقق عدالت و صلح در میان ادمیان کمک کند افزود: حال این پرسش مطرح می شود که چرا ما انسان ها وقتی مسند نشین قدرت می شویم التزام و اجرای حقوق بشر بسیار مشکل می نماید ولی چنانچه در تقلب احوال و تداول دول از مسند قدرت فرومی افتیم به همین حقوق بشر حتماً استناد می کنیم و البته گریز و گزیری هم نیست؟
وی با اشاره به اینکه خوددوستی افراطی و یا بهتر است بگوییم خودپرستی که بدترین نوع شرک است موجب می شود که از عدالت و انصاف فقط وقتی خشنود باشیم که حقمان را از حلقوم دیگران درآورند لکن اگر حق همسایه و همنوع را از حلقوممان برای تحقق عدالت خارج سازند به شدت می رنجیم ادامه داد: اصل زرین اخلاق به ما بیش از هر چیز می آموزد که دیگران را همان قدر دوست بداریم که خودمان را و هر قبله که بینی بهتر ز خودپرستی است.
محمد امجد با اشاره به اینکه حقوق بشر جهانشمول «حلف الفضول» عصر کنونی است افزود: مدعای ما این است که با تبعیت مطلق از قاعده طلایی « اخلاق»، فرد می تواند به نحو “خودگردان” زیست اخلاقی و مبتنی بر صلح با خود و دیگران داشته باشد و چنانچه این قاعده مبنای رفتار هر فرد با دیگر افراد باشد در یک وضعیت آرمانی و مطلوب چشم انداز جامعه، و ساختار سیاسی آن “دولت”، اخلاقی و عادلانه خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه حکومت مبتنی بر قانون، اخلاقی است و حکومتی که مبتنی بر قانون نباشد غیراخلاقی است افزود: از این رو فرد اخلاقی “خودگردان”، که تحت حاکمیت قانون مطلق اخلاقی است که خود به نحو شهودی و وجدانی آن را دریافته است، می تواند و باید در هر گونه جامعه و فرهنگ و نظم و سامان سیاسی که خواه یا ناخواه عضوی از آن است ناقد وضع موجود در راستای بهبود نسبی وضعیت همگِنان و جهت گیری و جهت دادن خود و دیگران به سمت وضع مطلوب باشد.
استاد برجسته حقوق بشر با اشاره به اینکه انسان اخلاقی خودگردان اصل زرین اخلاق را معیار نقد هرگونه جامعه و قدرت و الزامی می داند که فراتر از احکام، خواست ها، آرمان ها و حقوق و آزادی های فرد و افراد تحقق یافته و یا تداوم می یابد افزود: پیش شرط اعلان رضایت و یا عدم رضایت فرد اخلاقی از روند امور جامعه و نقد قوانین موضوعه و الزامات معطوف به قدرت دولت ها، احترام متقابل شهروندان و دولت به پیمان حقوق بشر بالخصوص حق تعیین سرنوشت و حقوق و آزادیهای شهروندی منبعث از آن است.
وی اجرای قاطع پیمان حقوق بشر به عنوان معیار و میزانی جهت بهبود نسبی امور و سمت گیری به سوی عدالت بیشتر در فردایی بهتر دانست و افزود: حاکمیت حقوق و آزادیهای شهروندی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر بالخصوص حق تعیین سرنوشت بر همه قوانین موضوعه چشم اندازی را ترسیم می کند که در آن وضعیت نابرابری ها، بی عدالتی ها و خشونت ورزی های تلخ موجود در عرصه تمدن فعلی را به سمت کاهش می کشاندو باید گفت جلوگیری از افزایش بیشتر بی عدالتی ها و نابرابریها و تلاش در جهت کاستن هر چه بیشتر آنها وظیفه اخلاقی همه ماست.
ندای سبز آزادی: حسامالدین سراج با بیان اینکه ترجیح میدهم در جشنوارهی موسیقی فجر شرکت نکنم، گفت: جشنوارهی فجر در قالب خاصی اجرا میشود و عنوان آن یک مناسبت سیاسی است، اما کنسرت آزاد، کنسرتی است که همهی مردم میتوانند آزادانه در آن شرکت کنند یا نکنند. در قدیم یکبار تجربهای داشتم و در جشنواره اجرا رفتم، اما متاسفانه سالن خالی رفت، زیرا مسئولان به این نکته فکر نکرده بودند که این سالن باید تماشاگر داشته باشد. این نحوهی برگزاری درست نیست و به همین دلیل ترجیح میدهم در آن شرکت نکنم.
به گزارش ایسنا، این خواننده که بعد از مدتها در تهران کنسرت برگزار میکند، با همراهی گروه «نینوا» به مدت سه شب، بخشهایی از آلبوم «وداع» را در قالب کنسرت «شرح پریشانی» با شعرهایی از عمان سامانی به بهانهی اربعین حسینی در تالار اندیشه حوزهی هنری اجرا خواهد کرد.
وی دربارهی اجرای این برنامه توضیح داد: به شخصه این کار را کنسرت تلقی نمیکنم و این موسیقی را مناسبتی نمیببینم، بلکه اجرای این اثر کار معنوی و عرض ادبی به پیشگاه سیدالشهداست.
سراج خاطر نشان کرد: تمام قطعات آلبوم «وداع» مربوط به محرم و اربعین میشود که شروع آن با قطعه «پریشانی» از گنجینه عمان است و با گفتوگوی حضرت علیاکبر (ع) و سیدالشهدا که همان اذن میدان خواستن علیاکبر از حضرت است، ادامه پیدا میکند.اجرای شعر «غریبه» غلامرضا کافی نیز در قالب موسیقی سنتی و عرفانی از جمله قطعات دیگری است که در آن موسیقی عربی استفاده شده است. در انتها نیز تصنیفگونهای در ارتباط با فضای محرم اجرا میشود که سنج و دمام آن را همراهی خواهد کرد.
به گفتهی سرپرست گروه بیدل، در این اجرا شهرام میرجلالی نوازندهی عود، داوود ورزیده نوازندهی نی، مسعود حقیقی و گروه کوبهای همراهش با سنج و دمام و چند ساز کوبهای دیگر حضور خواهند داشت.
او با اشاره به این سازبندی عنوان کرد: در ضبط این آلبوم محدودیت کمتری داشتیم، اما قطعا در فضای صحنهای ترکیب سازها برای حساسیت کمتر تغییر میکند. اگر در این اجرا یک دستهی زهی نیز همچون ضبط آلبوم به کار اضافه میشد، قطعا همه چیز زیباتر بود، اما در این جا این امکان را نداشتیم. با این وجود تلاش کردهایم تا نقش این سازها را در اجرای صحنهای به سازهای دیگری بدهیم و این اتفاق لطمهای به اجرا وارد نخواهد کرد.
این خواننده در بخش دیگری از سخنان خود دربارهی اجرای مرثیهخوانی در ایران توضیح داد: قبلا کارهایی در این حوزه انجام شده است، اما از زمانی که عمان سامانی به عنوان شاعر در این حوزه مطرح شد، نگرش جدیدی را به واسطهی شعر خود مطرح کرد.
در اشعار عمان صنعت شعر، لطافت توام با حماسه و همچنین جنبهی عرفانی و در برخی از فرازها حتی وجه عاشقانه دیده میشود. ما نیز در این اجرا تلاش کردهایم بیان شعر عمان را اعم از حماسیبودن آن و یا بخشهای عاطفی که در ارتباط با گفتوگوی حضرت علیاکبر و سیدالشهداست به خوبی با زبان موسیقایی بیان کنیم.
او درباره دلایل عدم توجه گروههای موسیقی به موسیقی مذهبی بیان کرد: ما در حوزهی موسیقی مذهبی با فقر ملودی روبهرو نیستیم، اما فقر شناخت داریم .گاه مداحان از این فضا سوءاستفاده میکنند و شعرها را به گونهای میخوانند که این فضا را مبتذل کرده است. در صورتی که در گذشته مداحان اصیل، دستگاههای موسیقی، شعر و ملودیهای خاص را میشناختند و به آن تسلط داشتند.
سراج همچنین دربارهی مناسبتیبودن این کنسرت و برنامههای مشابه آن توضیح داد: در کشور ما آن چه را که به عنوان رسم قبول میکنند، موسیقی مناسبتی است و موسیقی که به عنوان سوگ یا ملودی ساخته میشود، معمولا در رادیو، تلویزیون نیز ترویج میشود که متاسفانه گاه در میان آن کارهایی ضعیفی میبینیم، اما به شخصه علاقه دارم در کنار بخشی از فعالیتهایم به موسیقی مذهبی بپردازم و افتخار میکنم که در این عرصه کارهای بسیار دارم و در عین حال آنها را مناسبتی نمیدانم.
او دربارهی احتمال اجراهای دیگرش با همراهی گروه بیدل در تهران گفت: قطعا ما دوست داریم که در تهران و دیگر شهرها کنسرت داشته باشیم، اگر اجازه بدهند. اما همانطور که میدانید برگزاری کنسرت در ایران بسیار سخت است و مسوولان همیشه برای این اتفاق تعارف میکنند و رودربایستی دارند، در حالی که دو روز مانده به کنسرت هنوز مجوزی برای کار صادر نشده و امکان تبلیغ وجود ندارد. به همین دلیل هم بسیاری از گروهها ترجیح میدهند که در این شرایط اجرا نروند.
او اضافه کرد: اینبار حوزهی هنری به عنوان یک نهاد فرهنگی پیشقدم شد تا این کنسرت برای سوگواری سیدالشهدا (ع) برپا شود، اما بعد از آن معلوم نیست که اگر بخواهیم برنامه داشته باشیم اجازه میدهند یا نه، اما اگر مجددا پیشنهادی از سوی حوزه یا سایر نهادها مطرح شود، قطعا تجربه خواهیم کرد.
سراج با اشاره به دیگر فعالیتهایی که این روزها در عرصهی موسیقی انجام میدهد، تصریح کرد: در حال حاضر دو آلبوم در دست دارم. یکی از آنها قرار است توسط حوزه منتشر شود. آلبوم دیگرم نیز با استفاده از اشعار استاد ابتهاج و نوازندگی اردشیر کامکار و گروهی از جوانان انجام شده که با آهنگسازی مدیا فرجنژاد به زودی منتشر خواهد شد.
سراج دربارهی چگونگی فعالیت خود روی اشعار قیصر امینپور نیز توضیح داد: متاسفانه این کار هنوز به جایی نرسیده است و هربار که اشعار او را میخوانم تنها تاسف میخورم که چرا هیچ کاری انجام نشده است، شاید همهی اینها از تنبلی من باشد.
ندای سبز آزادی: تغییر موضع ناگهانی دولت احمدی نژاد در قبال رئیس جمهور مخلوع تونس، تعجب بسیاری از ناظران را برانگیخت. رئیس دولتی که تا چند روز قبل روابط بسیار صمیمانه ای با بن علی داشت، به طوری که پس از پیروزی در انتخابات کودتاگونه، یکی از اولین تبریک ها را از همتای دیکتاتور خود در تونس دریافت کرد، اکنون در سخنرانی هایش بن علی را یک دیکتاتور وابسته به بیگانه می خواند و فراموش کرده که یک سال و نیم قبل، از همین دیکتاتور وابسته، “صمیمانه ترین تبریکات را به خاطر پیروزی مجدد در انتخابات” دریافت کرده است. سایت آینده به این چرخش در موضع گیری واکنش نشان داد و در گزارشی نوشت:
همزمان با پیروزی انقلاب مردم تونس علیه حکومت دیکتاتوری زین العابدین بن علی، رئیس جمهور فراری تونس، دولت دهم نیز همنوا با مردم تونس به تخطئه رئیس جمهور ۲۳ ساله تونس و تجلیل از مردم انقلابی این کشور پرداخت.
با وجود آن که هم در دولت نهم و دهم از زین العابدین بن علی برای حضور در ایران دعوت شده، احمدی نژاد امروز در جمع مردم یزد، بن علی را دیکتاتوری وابسته خواند و گفت: ملت تونس با شعارهای اسلامی، نگاه یگانه پرستی، عدالت خواهی و انسانی دربرابر یک دیکتاتوری وابسته قیام کرده و به دنبال عزت، سرفرازی، کرامت و انسانیت و در یک کلام به دنبال برقراری مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی (ص) هستند.
این اظهارات در حالی مطرح شد که سیدمحمد حسینی، وزیر ارشاد که اسفند سال گذشته برای شرکت در مراسم اختتامیه “قیروان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۰۹″ عازم تونس شده بود، در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار روابط عمومی و اموربین الملل ارشاد گفت: در دیدار با “زین العابدین بن علی” رییس جمهوری تونس، سلام آقای محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران به ایشان ابلاغ شد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به استقبال گرم رییس جمهوری تونس از پیام محمود احمدی نژاد، از علاقمندی مسوولان و مردم تونس برای سفر رییس جمهوری اسلامی ایران به این کشور، خبر داد. وی گفت: ایران نیز متقابلا از رییس جمهوری تونس برای سفر به جمهوری اسلامی ایران دعوت کرد.
این البته دومین دعوت رسمی دولت دکتر احمدی نژاد از بن علی بود، چرا که پیش از آن هم در دولت نهم منوچهر متکی از دعوت از نامبرده برای سفر به ایران خبر داده بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از ایرنا، متکی روابط دو کشور را دوستانه و رو به رشد اعلام کرد و افزود: مراودات سیاسی بین جمهوری اسلامی ایران و تونس جریان دارد. متکی با اشاره به دعوت به عمل آمده از رئیس جمهوری تونس برای سفر به ایران، انجام این سفر را زمینه ساز فرصت های جدید برای توسعه همکاری های فیما بین اعلام کرد.
با وجود آن که زین العابدین بن علی عملا این دعوت را اجابت نکرده بود، اما او جزو اولین کسانی بود که سال گذشته پیروزی مجدد دکتر احمدی نژاد در انتخابات را به وی تبریک گفته و نوشته بود: «مفتخرم که صمیمانه ترین تبریکات خود را به خاطر پیروزی مجدد شما در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران اعلام نمایم. از خداوند متعال برای شما آرزوی سلامت، سعادت و موفقیت در انجام وظایف و برای ملت ایران پیشرفت و توسعه روز افزون را مسألت دارم. در این مناسبت همچنین فرصت را مغتنم شمرده بار دیگر بر خواست و اراده کشور تونس در تداوم همکاریهای مشترک جهت تقویت پیوندهای برادری و توسعه سطح روابط موجود بین دو کشور تاکید می کنم. برادر شما، زین العابدین بن علی، رییس جمهور تونس»
با وجود وابسته و دیکتاتور بودن بن علی، وی بعضا مواضعی در دفاع از مردم فلسطین نیز می گرفت، به گونه ای که این مواضع وی مورد تمجید معاون اول کنونی و معاون حقوقی وقت دکتر احمدی نژاد در سفر وی به تونس قرار گرفته بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، محمدرضا رحیمی فرستاده ویژه رییس جمهوری اسلامی ایران با قدردانی از مواضع استوار رییس جمهور تونس در حمایت از مردم غزه گفته بود: ممکن است امکانات کشور شما محدود باشد ولی از اراده و عزم بزرگی برخوردارهستید و این جدیت، در بیانات و مواضع ستودنی رییس جمهور شما کاملا مشهود بود.
هرچند عبدالوهاب عبدالله وزیر خارجه تونس با بیان اینکه در شرایط فعلی نباید فلسطین را تنها گذاشت گفته بود: در رابطه با مسایل منطقه ای و بین المللی ما با ایران دیدگاههای مشترکی داریم، اما وی ادامه داده بود: در خصوص بحران غزه، تونس امکانات محدودی دارد و چندان قادر به تاثیر گذاری روی کشورهای بزرگ نیست ولی سعی داریم تصمیمات مستقلی داشته باشیم .
ندای سبز آزادی: فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی، زندانی عقیدتی و سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت با اظهار اینکه هشت ماه است بچه هایش از دیدن پدرشان به صورت حضوری محروم بوده اند و تنها ماهی یکبار پشت شیشه او را می بینند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که دیگر هیچ انتظاری از مسوولان ندارد.
فاطمه آدینه وند درباره درخواست های خود برای ملاقات حضوری با همسرش گفت: « بارها درخواست نوشتم ، آخر وقتی به دادستانی و یا هرجای دیگری برای پیگیری می رویم به جز سرباز جلوی در شخص دیگری را نمی بینیم یعنی به ما اجازه دیدن و حرف زدن داده نمی شود، فقط می توانیم درخواست های خود را به صورت کتبی بنویسیم و تحویل سرباز دهیم که حالا آیا خوانده شود و یا نه. من در آخرین نامه ام از دادستانی پرسیدم که علت ندادن ملاقات حضوری به من و بچه هایم پس از هشت ماه چیست که جوابم را نداده اند.»
فاطمه آدینه وند درباره علت ندادن ملاقات حضوری به آنها گفت: « احتمال می دهم به دلیل نوشتن نامه های همسرم باشد به دلیل اینکه درست پس از نامه ها ملاقات حضوری ما قطع شد.» همسر عبدالله مومنی با بیان اینکه حال جسمی مومنی در زندان خوب است، گفت: «اما حال روحیش خیلی خوب نیست،در زندان آدم کسل می شود ولی باز هم خوب است که با دوستانش در یک بند هستند.»
فاطمه آدینه وند درخصوص اینکه الان هوای زندان سرد است و آیا از او لباس گرم برای همسرش قبول کرده اند، گفت: « لباس گرم را اوایل آبان ماه به مسولان زندان تحویل دادم که آنها نیز خدا را شکر به دستش رسانده اند. اما درباره چیزهای دیگر سخت می گیرند مثلا چند بار دیوان حافظ و گلستان سعدی برایش بردم که قبول نکردند و فقط چند کتاب زبان را از من گرفتند.
همسرعبدالله مومنی درخصوص درخواستش از مسولان قضایی و کشوری گفت: «من هیچ درخواستی ندارم چون اینها اصلا به درخواست ما رسیدگی نمی کنند. فکر هم نمی کنم به این آسانی تلفن های بند را وصل کنند یا ملاقات حضوری بدهند. چه بگویم! بچه های من مدرسه می روند و فقط یکبار در ماه می توانند پدرشان را از پشت شیشه ببینند ، تلفن ها را هم قطع کردند که حداقل می شد صدای پدرشان را بشنوند وقتی این وضعیت برای بچه ها به وجود می آید دیگر چه انتظاری می توان داشت!من دیگرهیچ انتظاری ندارم.»
عبدالله مومنی شب ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران در ساختمان ستاد شهروند آزاد در میدان ونک تهران که ریاست ستاد شهروند آزاد (حامیان کروبی) را بر عهده داشت بازداشت شد.او و سازمان ادوار تحکیم در این انتخابات از حامیان کاندیداتوری مهدی کروبی بودند. او چندین ماه پس از دوران بازجویی خود نامه های افشاگرانه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره شکنجه شدن های خود توسط بازجویانش نوشت.
ندای سبز آزادی: دولت جدید تونس در نخستین جلسهی رسمی خود که روز پنجشنبه برگزار شد، ممنوعیت فعالیت احزاب آن کشور را لغو کرد و قانون عفو تمام زندانیان سیاسی را به تصویب رساند.
احمد ابراهیم، وزیر جدید آموزش عالی تونس در این باره گفت: هیأت دولت در مورد عفو همهی آنهایی که به دلایل اعتقادات سیاسی در زندان بودهاند، اتفاق نظر داشت.
در پاسخ به پرسش خبرنگاری در مورد اجازهی فعالیت گروهها و احزاب سیاسی، از جمله جنبش اسلامی تونس، محمد علولو، وزیر امور جوانان و ورزش هم اظهار داشت: تمام احزاب سیاسی، به رسمیّت شناخته شده و اجازهی فعالیت خواهند داشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر