هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

Latest News from Koocheh for 01/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مهرزاد موسوی/ رادیو کوچه

نمی‌دانم تا به حال گذار‌تان به قسمت گزینش اداره یا ساز‌مانی افتاده است یا نه‌؟ اگر افتاده که جنس این آدم‌ها را شناخته‌اید‌، وگرنه که خوش به حالتا‌ن‌.

دعا می‌کنم که اگر زمانی به تور این واحد افتادید ختم به خیر شوید که این گزینش بد مرحله‌ای است، فکر نمی‌کنم خدا این‌گونه در مورد بندگانش سخت بگیرد که برخی از اینان می‌گیرند.

جنس زن این گزینشی‌ها کاملن دیدنی است. در اداره ما واحد گزینش خواهران اتاقی است روزنامه‌پیچ در ا‌وج بی‌سلیقگی و حاوی د‌ختری با سن بالا به غایت زشت‌رو با دماغی برافراشته که تنها نمودار صورت او بود و بقیه صورت در هاله‌ای از چادر مشکی ضخیم پوشانده شده بود.

این موجود بیش‌تر در وقت نماز در وضوخانه اداره دیده می‌شد و سعی می‌کرد  به‌طور اغراق‌آمیزی آن‌هم از بالای دماغش مهربان و صمیمی به نظر برسد که البته این ظاهر ماجرا بود .

ما چند نفر هم‌دیگر را در اداره یافته بودیم و در زمان استراحت که شامل زمان ناهار و نماز بود اوقات‌مان با هم بود. ما مجبور بودیم برای نماز چه بخواهیم چه نخواهیم به نماز خانه برویم چون رییس اداره در وقت نماز به همه اتاق‌ها سرکشی می‌کرد که کسی در اتاق‌ها نباشد و فریضه نماز اول وقت را کسی از دست ندهد‌. البته برای ما هم فرصت خوبی بود از خدا خواسته همه آن جا جمع می‌شدیم.

این دختر زشت‌روی قصه ما که عقده‌های فرو خفته بسیاری در خود به یادگار داشت که در فرصت‌های مناسب و درهر زمان بر سر فرد یا افراد بخت برگشته  خالی می‌شد کلن از جهت این شرایط غیر‌طبیعی فردی شناخته شده بود. و این‌بار گویا نوبت ما بود‌، نمی‌دانم شاید هم ما مقصر بودیم گروه کوچکی که شاد و سرخوش بودیم جوان و بعضن بر و رویی هم داشتیم و همه این‌ها برای او گناهی نابخشودنی بود. او قبل از تمام ماجراها یک‌بار به یکی از بچه‌ها گفته بود شما توی راه‌رو  اداره که با هم می‌روید جلب توجه می‌کنید و مشکل شرعی دارد….جل‌الخالق.

او بعد از چند وقت فعالیت خود را شروع کرد به جز من دوستان دیگرم در قسمت مستقل از اداره که طرف قرار داد با یک شرکت بود کار می‌کردند که عملن هم هیچ ارتباطی با ساز‌مان کاری ما نداشت فقط ساختمان کاری‌مان یکی بود ولی ا و یکی یکی بچه‌ها را به دفتر گزینش احضار کرد .

روحیه عجیبی دارند این‌ها شاید آن زمان برایم تازگی داشت ولی در این چند ساله آن‌قدر رشد پیدا کرده و تکثیر شده‌اند که هر نوع رفتار و گفتارشان هم دیگر را برایم تداعی می‌کنند …

در گزینش سعی می‌کرد ابتدا در قالب دوستی و هم‌کار بودن فریب‌شان بدهد …مثلن می‌پرسید ویدئو در خانه دارید‌؟ احتمالن الا‌ن می‌پرسند ماهواره دارید؟ وبلافاصله اضافه می‌کرد البته اشکالی نداردها من خودم هم نگاه می‌کنم مهم این است که چه نوع فیلمی در آن ببینی و ممکن هست حتا بروی در خانه فامیل و آشنا آن‌ها داشته باشند می‌گفت و می‌گفت تا سرانجام از دهان فرد فریب خورده بشنود بله خانه خاله‌ام یک روز دیدم …و بلافاصله چاه بزرگش کنده می‌شد.

یکی از سوال‌های معروف آن زمان این بود‌، روز قدس ناهار چی خوردید؟ آن‌قدر به او اصرار می‌کرد تا سرانجام طرف بگوید مثلن آب‌گوشت یا قرمه‌سبزی بلافاصله یک امتیاز منفی. سوال هوش بود آخر. چرا چون باید می‌گفتی روز قدس من روزه بودم و ناهار نخوردم. همین سوال‌ها‌ی د‌یگر هم مانند نماز جماعت می‌روی؟ نماز جمعه چی هر جمعه شرکت می‌کنی‌؟ راه‌پیمایی روز قدس‌، بیست‌و‌دو بهمن. نماز جمعه چند قنوت دارد؟ نماز میت چند رکعت است‌؟

نا محرم‌ها کی هستند؟ با شوهر خواهرت چطور صحبت می‌کنی‌؟ راحتی یا حجاب می‌گذاری‌؟ این‌ها سوال‌های خوب وساده بود بعد می‌رسید به مسایل دیگر واگر خوب جواب نمی‌دادی کلی کتاب می‌دادند دستت که بروی آگاه بشوی ودوباره و دوباره  امتحان بدهی…

ولی کار دوستان من به این‌جا‌ها نکشید خانم کاری کرد که در همان مرحله اول به بهانه‌های ساده همه‌شان را تار و مار کرد بندگان خدا همه‌شان به در آمد این کار احتیاج داشتند و تازه این کار را پیدا کرده بودند…

من ماندم از این گروه که صد البته برای من برنامه دیگری چیده بود که شامل زیر نظر گرفتن تمام کار هایم بود تمام مکالمات تلفنی‌، تمام رفت‌و‌آمد‌ها‌ی افراد به اتاقم همه چیز تحت‌کنترل بود و چون من از جهت اداری خارج از حیطه کاری او بودم حراست این وظیفه خطیر را بر عهده گرفت که صد البته  بدتر بود‌. حراست اداره‌ها آن زمان از رییس اداره هم قوی‌تر بود.

در میان این پلیس بازی‌ها اتفاق جالبی افتاد ماجرا این بود که برای پستی استانی از من دعوت به عمل آمده بود ولی من موافقت نمی‌کردم‌. یک روز مسوول آن قسمت تلفنی دلیل عدم موافقت مرا می‌پرسید و مرا تشویق می‌کرد برای برای این کار حالا شرح آن بماند. در نیمه‌های مکالمه احساس کردم نفر سومی شاهد مکالمات است اهمیتی ندادم در اصل باورم نشد بعد از مدتی مردی باصدای بسیار خشمگین فریاد زد خجالت بکشید‌، قطع کنید واین حرف‌ها… و کلن خودش زحمت قطع تلفن را کشید و من متعجب و میخ‌کوب بر جا ماندم‌. بعد از چندین روز که من با این علامت سوال بزرگ سر می‌کردم. پیش نماز محل کارم آمد اتاقم البته باید بگویم از نظر روشن‌فکری از استثناهای این قشر بود. سوال کرد که شما با کسی ارتباط دارید‌؟ با حیرت فراوان گفتم نه و خلاصه این که این آقای حراستی نا‌محترم که موفق شده از نیمه مکالمه آن‌روز مرا بشنود‌، این‌طور شنیده مرد: «خواهش می‌کنم قبول کنین‌.‌» دختر البته با ناز : «اصرار نفرمایید من دلایل خودم را دارم نمی‌توانم.» مرد: «شما این‌جا بیاید حضورن با هم صحبت کنیم.»  دختر دوباره با عشوه : «محیط آن‌جا را دوست ندارم برای کار‌کردن» و….  و این آقا با ذهن بیمار خود این مکالمه را با زیاد کردن پیاز داغ ذهنی خود مبنی بر ناز و عشوه تبدیل به یک ماجرای عاشقانه غیر مشروع کرده بود…

از ذهن بیمار و جنسیتی این‌ها هر چه‌قدر بگوییم کم است. تحمل این فشار‌ها و استرس‌ها ساده نبود شاید برای کسانی که الا‌ن این حرف‌ها را می‌شنوند خنده‌دار باشد ولی این‌که هر روز با این مسایل روبه‌رو باشی و مدام ذهن‌های بیمار دور و برت بپلکند و روحت را و تمام اخلاقیات را زیر سووال ببرند تحمل می‌خواهد.. مدام و مدام چشم‌های بیمار مراقب حرکات و رفتار تو باشند دیوانه‌کننده است مگر من که بودم، چند سالم بود‌، چه کار می‌کردم به جز کار….

و عاقبت مجبور به یک تبعید خود خواسته شدم خسته و بیمار بودم بسم بود … عطای عشق به کار و .. را به لقایش بخشیدم و بیرون آمدم …

ولی در این‌جا جالب است بدانید دختر گزینشی قصه ما که توانست با کوته‌فکری و یا حسادت حقیرانه خود در قالب مسایل شرعی عده‌ای را از کار بی‌کار کند و شاید نه حتمن مسیر زندگی ما را تغییر دهد پس از تلاش فراوان دوستان و آشنایان موفق به امر خطیر ازدواج شد.

قیافه او بعد از این ماجرا دیدنی بود چادر سر می‌کرد ولی در زیر آن‌چنان لباس‌هایی می‌پوشید دیدنی و لاک‌های قرمزی می‌زد آژیر‌نشان چه خوب. ولی اگر کس دیگری با این شرایط بود حتمن کارش با کرام‌الکاتبین بود البته بعد‌ها با شکایت‌های بسیاری که از کار‌ها و رفتار‌های غیر‌طبیعی او شد در زمان  خاتمی که این واحد‌های ساز‌مانی متحول شدند او را هم از آن‌جا بردند  ….

و من بعد از بیرون آمدنم از جایی که عاشقانه در آن کار می‌کردم و تبعید خود خواسته چندین سال به ورطه دوری و فراموشی و دل‌زدگی کشانده شدم و دوستانم بی‌کار خانه  …

و سال‌هاست ماشین قلع و قمع احساس و ایمان و عشق  این گروه هر روز افراد بیش‌تری را درو می‌کند و و هر روزه  مهر قرمز این افراد بر پای سرنوشت انسان‌های زیادی می‌خورد‌‌، دل‌های زیادی را می‌شکنند و نان سفره‌هایی را سنگ می‌کنند… هنوز باید نباید‌های آنان تغییر نکرده‌… هنوز از خیلی‌ها نماز میت را می‌پرسند و هنوز هم به اندازه وسعت اتاق روزنامه پیچ کهنه خود می‌اندیشند و هنوز هم از فنجان‌های کثیف رنگ گرفته خود چای کهنه دم می‌نوشند.


 


پویا / رادیو کوچه

افزایش جمعیت مهاجر در هر نقطه‌ای از جهان، با وارد‌شدن فرهنگ جمعیت مهاجر به جامعه‌ی جدید هم‌راه است. مالزی نیز از این موضوع مستثنی نیست. افزایش جمعیت ایرانیان در کوالالامپور با اکران فیلم‌های ایرانی در سینماهای این کشور هم‌راه شده است. چند ماه قبل فیلم جیران، و هفته‌های گذشته فیلم «آواز گنجشک‌ها» به کارگردانی «مجید مجیدی» بر پرده‌ی سینماهای «گلدن اسکرین» رفت. تجربه اکران فیلم‌های فارسی‌زبان در مالزی تا کنون تجربه‌ی موفقی نبوده است. شاید مدت زمان کوتاه اکران فیلم‌ها و ساعت‌های نا‌مناسب پخش آن‌ها، همگی ناشی از فروش کم این فیلم‌ها بوده باشد. به‌هرحال باید دید که در آینده آیا روند اکران فیلم‌های ایرانی ادامه خواهد یافت یا خیر و این‌که فیلم‌های فارسی‌زبان مانند فیلم‌های چینی و هندی سهم خود را پیدا خواهد کرد یا خیر. اتفاقی که در شرایط فعلی بعید به نظر می‌رسد.

برنامه‌ی این هفته به بررسی فیلم آوز گنجشک‌ها به کارگردانی مجید مجیدی اختصاص یافته است. آواز گنجشک‌ها روایتی است از یک زندگی روستایی، فقر و مشکلات. اگرچه ممکن است این موضوع در ابتدا بسیار شبیه به درونمایه‌ی بسیاری از فیلم‌های موفق ایرانی در عرصه‌ی بین‌الملل باشد، اما روایت مجیدی از آن نقطه‌ی تمایز آن است. مجیدی با روایتی طنز‌گونه‌ی خود، که تا حدی به طنز سیاه هم نزدیک است، تصویری متفاوت ایجاد می‌کند.

آواز گنجشک‌ها در بردارنده‌ی نکات ظریف فرهنگی و اعتقادی ما ایرانی‌هاست

کریم، کارگر مزرعه‌ی پرورش شتر‌مرغ است. بر اثر بی‌دقتی‌اش یکی از شتر مرغ‌ها فرار کرده و کریم از کار اخراج می‌شود. مشکلات‌اش وقتی بیش‌تر می‌شود که می‌فهمد سمعک دختر کم‌شنوایش، در اثر افتادن در آب انبار خراب شده است. او که حالا با بی‌پولی ناشی از بی‌کاری دست‌به گریبان است، باید به فکر تهیه‌ی سمعک نیز باشد. وقتی برای تعمیر سمعک به تهران رفته است، فردی با تصور این‌که کریم مسافرکش است، ترک موتورش می‌نشیند و از او می‌خواهد که او را به بازار برساند. پول مسافرکشی که بیشتر از درآمد کارگری است، به کریم مزه کرده و او هر روزه برای کار با موتور به تهران می‌آید. او کم‌کم پول پس‌انداز می‌کند تا سمعک بخرد تا این‌که روزی از روی بام می‌افتد و پایش می‌شکند.

آواز گنجشک‌ها در بردارنده‌ی نکات ظریف فرهنگی و اعتقادی ما ایرانی‌هاست. وجوه مثبت و منفی زندگی  ما ایرانی‌ها را جلوه می‌دهد. رفتارهای پدرسالارانه‌ی کریم از یک‌سو و علاقه‌ی وافرش به خانواده همه گوشه‌هایی از این موضوع هستند. همه‌جا باید حرف حرف کریم باشد. او برای افکار پسر کوچک‌اش که سودای پرورش ماهی در سر دارد ارزشی قایل نیست. او حتا نمی‌داند که دختر ناشنوایش نقاشی قابل است. او وقتی به توانایی فرزندانش پی می‌برد که زمین‌گیر شده است.

باورهای فرهنگی در گوشه‌و‌کنار فیلم دیده می‌شوند. وقتی کریم با پول حرام برای خانه گوجه‌سبز می‌خرد، کیسه در راه سوراخ می‌شود تا کارگردان نشان دهد که بار کج به منزل نمی‌رسد. مسافران و سکانس‌های مربوط به مسافرکشی، همگی ارایه‌دهنده‌ی تصویری کلی از شرایط اجتماعی ما هستند. دست و پا چلفتی بودن کریم، به کارگردان کمک کرده تا از تلخی موضوع کم بکند و بتواند روایتی طنزگونه‌تر را ارایه کند.

آواز گنجشک مملو از صحنه‌های زیبا است. صحنه‌ای که کریم درب آبی‌رنگ بر دوش دارد، بیاد ماندنی‌ترین صحنه‌ی فیلم است. کانتراست رنگ آبی با زمینه‌ی خاکستری چشم‌نواز است. صحنه‌ی سوارخ‌شدن بشکه‌ی ماهی‌ قرمزها و نهایتن ریختن آن‌ها کف خیابان، که با اشک‌های بچه‌ها کامل می‌شود نیز پر از احساس است. آوز گنجشک‌ها فیلمی است که در یک جمله از دیدنش پشیمان نخواهید شد. آن‌را ببینید و به دوستان خارجی خود نیز پیش‌نهاد دیدنش را بدهید.


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در مبحث پیشین تناقضات آیاتی در مورد توبه مطرح شد، این‌که خدای قرآن معیار پذیرش توبه کفار را چه قرار داده مورد بحث منتقدان قرار گرفته بود، آن‌ها در مورد تناقضات آیات سوره «آل‌عمران» استدلال می‌نمایند که ممکن است متدینین بگویند آیه 91، معنای آیه 90 را روشن می‌کند.

ابتدا متن آیه 91 سوره آل عمران:

«در حقیقت، کسانی که کافر شده و در حال کفر مرده‌اند، اگر‌چه (فراخنای) زمین را پر از طلا کنند و آن‌را نوید دهند،‌ هرگز از هیچ‌یک از آنان پذیرفته نخواهد شد، آنان را عذابی دردناک خواهد بود…»

اگر این آیه را در کنار آیه قبل (90) قرار دهیم، معلوم می‌شود که آیه 90 از عدم قبول توبه این افراد پس از مرگ سخن می‌گوید، ‌نه در زمان حیات، بنابراین تناقضی در این آیات دیده نمی‌شود. اما این توجیه نیز نادرست است و مشکلی را حل نمی‌کند. اولن آیه 91 ربطی به آیه 90 ندارد و معنای آن مستقل از آیه قبل است. این آیه می‌خواهد بگوید که قیامت، عرصه رشوه دادن و رشوه گرفتن نیست و کسی که کافر از دنیا رود، دچار عذاب جهنم می‌شود و هیچ چیزی نمی‌تواند به او کمک کند، نه مال و ثروت، نه مقام نه فرزند و نه… به عبارت دیگر در این آیه، صحبت از این نیست که توبه کافران پس از مرگ پذیرفته می‌شود یا نمی‌شود، زیرا توبه پس از مرگ بی‌معنی است.

آیه 54 سوره «زمر» تاکید می‌کند که اگر کسی مرگ را جلوی چشم خود ببیند و برایش یقین حاصل شود که دیگر زنده نخواهد ماند و باید جان به جان‌آفرین تسلیم کند، توبه‌اش پذیرفته نمی‌شود و فرقی نمی‌کند که کافر باشد یا مومن گناه‌کار، پس در جایی که توبه گناه‌کار «مومن یا کافر»در لحظات آخر عمر مورد قبول واقع نمی‌شود‌، بیان این واقعیت که پس از مرگ، توبه کافر پذیرفته نمی‌شود، لغو است.

در حقیقت، کسانی که کافر شده و در حال کفر مرده‌اند، اگر‌چه (فراخنای) زمین را پر از طلا کنند و آن‌را نوید دهند،‌ هرگز از هیچ‌یک از آنان پذیرفته نخواهد شد، آنان را عذابی دردناک خواهد بود

اصولن اگر توبه پس از مرگ، امکان‌پذیر باشد و مورد قبول واقع شود، باید کلن بساط جهنم را جمع کرد. زیرا در قیامت، همه گناه‌کاران و کافران به معنای واقعی کلمه پشیمان می‌شوند و با همه وجود خود، از خداوند طلب بخشایش می‌کنند.

از این‌ها گذشته، متن آیه 90 در این‌که موضوع آن عدم قبول توبه کفار در زمان حیات است،‌ صراحت دارد و اگر می‌خواست بگوید که توبه آن‌ها پس از مرگ پذیرفته نمی‌شود، می‌توانست قبل از واژه «هرگز»، عبارت کوتاه «پس از مرگ» را بیاورد، نه این‌که از این کار اجتناب کند و آیه دیگری در سه سطر بیاورد تا ما از روی آن بفهمیم که مراد آیه قبل، عدم قبول توبه کفار پس از مرگ است. این کاری بس لغو و بیهوده است، نمونه بعدی مورد اختلافی که منتقدان از آن به‌عنوان تناقض یاد می‌نمایند، آیه 48 سوره «نسا» است که  می‌گوید:

«همانا خداوند این گناه را که برای او شریک گیرند، نمی‌بخشد و جز آن‌را برای هر که بخواهد می‌آمرزد…»

آیه 116 همین سوره نیز عین این مضمون را تکرار می‌کند و در هر دو مورد منظور این است که اگر شخص مشرک بدون توبه از دنیا برود، دخول در جهنم سرنوشت حتمی اوست، اما اگر شخص، مشرک نباشد و با گناهان دیگری بدون توبه از دنیا برود، هنوز امید بخشش در حق او می‌رود و ممکن است خدا از گناهان او بگذرد و او را به بهشت داخل کند.

به عبارت دیگر طبق این آیات، بزرگ‌ترین گناه و بزرگ‌ترین ظلم، شریک قایل‌شدن برای خداست :

«ان‌الشرک لظلم عظیم‌»

سوره لقمان آیه 13

و این تنها گناهی است که هرگز بدون توبه قابل بخشش نیست.

اما این آیه (و همین‌طور آیه 116 سوره نسا) با آیاتی که گناهان دیگری مانند کفر، نفاق، قتل‌عمد و… را بدون توبه غیرقابل بخشش می‌داند و به مرتکبین آن‌ها وعده عذاب دایم در جهنم می‌دهد، در تناقض آشکار است.

به‌عنوان مثال آیات 161 و 162 سوره «بقره» و آیه 34 سوره «محمد» و آیه 91 سوره «آل‌عمران» صراحتن می‌گویند که اگر کسی کافر شود و بدون توبه از دنیا برود، عذاب ابدی جهنم در انتظار اوست و هرگز مشمول مغفرت الهی قرار نمی‌گیرد (توجه کنید که «کافر» با «مشرک» فرق می‌کند و ممکن است کسی کافر باشد اما مشرک نباشد). اینک آیات مورد نظر:

«در حقیقت، کسانی که کافر شده و در حال کفر مرده‌اند، اگر چه (فراخنای) زمین را پر از طلا کنند و آن را (برای خود) نوید دهند، هرگز از هیچ یک از آنان پذیرفته نخواهد شد، آنان را عذابی دردناک است و یاورانی نخواهند داشت. »

آل عمران آیه 91

«کسانی که کافر شدند و در حال کفر مردند، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد، در آن (جهنم) جاودانه بمانند، نه عذاب‌شان کاسته می‌شود و نه مهلت یابند.»

بقره 61 و 62

«‌آنان که کفر ورزیدند و مانع راه خدا شدند، سپس در حال کفر مردند، خدا هرگز از آنان در نخواهد گذشت.»

محمد 34

آیه 93 سوره نسا نیز با صراحت بیان می‌کند که هر کس مومنی را به ناحق بکشد، مجازات‌اش آتش ابدی جهنم است:

«و هر کس عمدن مومنی را بکشد، ‌کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود،‌ و خدا بر او خشم می‌گیرد و لعنتش می‌کند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است.»

حتا آیات 74 و 75 سوره «زخرف» به «مجرمین» نیز وعده عذاب دایم در جهنم می‌دهد و تاکید می‌کند که هیچ راه فرار و امید نجاتی برای آن‌ها وجود ندارد و می‌دانیم که «مجرم» مفهومی عام دارد و نمی‌توان گفت که «مجرمین» در این آیه فقط به معنای «مشرکین» است:

«بی‌گمان مجرمان در عذاب جهنم ماندگارند، عذاب‌شان تخفیف نمی‌یابد و آن‌ها در آن‌جا نومیدند.»

و در تمام موارد فوق به یاد داشته باشید که خداوند هرگز خلف وعده نمی‌کند.

نمونه سوم تناقضات ادعایی منتقدان آیه 78 سوره نسا است که می‌‌گوید:

«و اگر خیری (پیشامد خوبی) به آنان رسد، می‌گویند: این از جانب خداست، و چون شری(صدمه‌ای یا پیش‌آمد بدی) به ایشان رسد، می‌گویند: این از جانب توست، بگو: همه از جانب خداست…»

این آیه از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اول آن عکس‌العمل و موضع‌گیری انسان‌ها در برابر خیر و شر «‌نعمت و محرومیت، حوادث و پیش‌آمدهای خوب و بد» را بیان می‌کند و در قسمت دوم می‌گوید: خیر و شر و نعمت و مصیبت و پیش‌آمدهای خوب و بد، همه از جانب خداست. قسمت اول از سه جهت قابل تامل است.


 


افشان برزگر/ رادیو کوچه

تو یکی از خیابونای تهران داری قدم می‌زنی. دستاتو تو جیب پالتوت کردی و به برفی که داره می‌باره نگاه می‌کنی و لذت می بری. یک‌هو یه بچه گوشه پالتوتو می‌گیره و می‌کشه.

خانوم یه فال بخر. نگاش که می‌کنی با یه کاپشن کثیف و رنگ و رو رفته و با دست‌کش‌های سوراخ و یه دسته فال حافظ جلوت وایستاده و اصرار می‌کنه. تورو به خدا و پیغمبر و جون پدر و مادرت قسم می‌ده که تو این سرمای زمستون یه فال ازش بخری.

بازم از پشت سرت صدای چندتا بچه می‌آد. یا خدا، چندتا دختر بچه که تو دستاشون دست‌مال جیبی و گل و اسکاچ هست، دارن به سمتت می‌دوان. یا باید خیلی زرنگ باشی که بتونی از دست‌شون فرار کنی و یا این‌که مجبوری فالی، گلی، دست‌مالی چیزی ازشون بخری.

شاید اکثر ما ایرانی‌ها در شهرهای خودمان با این کودکان مواجه شده باشیم، کودکانی که برای خیلی‌ها آزاردهنده هستند و عکس‌العمل خیلی از شهروندان با این کودکان توهین و تحقیرآمیز است، اما اکثر این کودکان نان‌آوران خانواده‌های‌شان هستند و بار اداره زندگی بر شانه‌های کوچک آن‌ها سنگینی می‌کند. کودکانی که هیچ‌گاه کودکی را با تمام زیبایی‌هایش تجربه نمی‌کنند و تنها به‌دست سخاوت‌مند دیگران چشم دوخته‌اند، این‌ها «کودکان کار» هستند.

گزارش مرکز آمار ایران نیز نشان می‌دهد که بیش از دو میلیون و 500 هزار کودک کار در کشور وجود دارد که در معرض کودک آزاری جسمی، جنسی و اعتیاد قرار دارند

بر اساس تعاریف بین‌المللی کودکان کار به کودکان کارگری گفته می‌شود که به‌صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند و می‌تواند شامل کار آن‌ها در کارخانه، معدن، خیابان، مزرعه، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی و تن‌فروشی باشد.

براساس آخرین آمار سازمان جهانی کار 250 میلیون کودک پنج تا 14‌ساله در جهان مشغول به کار هستند که یک‌سوم آن‌ها به خودفروشی و تجارت موادمخدر و 106 میلیون نفر دیگر به کارهای قابل تحمل و تقریبن سبک گمارده شده‌اند که 127 میلیون نفر از این کودکان در آسیا، 48 میلیون نفر در آفریقا، 4/17 میلیون نفر در آمریکای لاتین، 2/5 میلیون نفر در کشورهای غربی و 2/4 میلیون نفر در کشورهای اروپای شرقی کار می‌کنند.

گزارش مرکز آمار ایران نیز نشان می‌دهد که بیش از دو میلیون و 500 هزار کودک کار در کشور وجود دارد که در معرض کودک آزاری جسمی، جنسی و اعتیاد قرار دارند.

البته برخی کارشناسان و فعالان حقوق کودکان آمار واقعی کودکان کار در ایران را نزدیک به هفت‌میلیون نفر می‌دانند که حدود 50 درصد از این کودکان تنها در تهران زندگی می‌کنند. در این راستا نیز وزارت کشور عنوان کرده که درصدی از کودکان کار و خیابان را اتباع افغان و پاکستانی تشکیل می‌دهند، اما تعداد دقیق آن‌ها مشخص نیست.

اما آن‌چه مشخص و واضح است، اکثر این کودکان پس از ترک تحصیل اگر خوش‌شانس باشند به کارهایی مانند واکس‌زنی، پاک‌کردن شیشه‌ ماشین، فال‌فروشی، پلاستیک‌فروشی، آدامس‌فروشی، روزنامه‌فروشی، جمع‌آوری نان خشک و وسایل فلزی در زباله و دعا‌فروشی در سر چهارراه‌ها، بازارها و یا مکان‌های شلوغ، کار در کارگاه‌های رو و زیر زمینی می‌پردازند و اگر هم شانس و اقبال یارشان نباشد، گرفتار باندهای قاچاق مواد مخدر و انسان می‌شوند.

عوامل فراوان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در پیدایش و گسترش پدیده کودکان کار در ایران نقش ایفا می‌کنند، به‌طوری که عوامل اقتصادی مانند فقر، بی‌کاری و بی‌عدالتی، وجود فاصله طبقاتی در جامعه، توزیع ناعادلانه ثروت و فقدان حمایت سازمان‌های متولی ریشه اصلی این آسیب اجتماعی در کشور قلمداد می‌شود.

در کنار این موضوع عوامل فرهنگی و اجتماعی هم‌چون ترکیب ساختار و ازدیاد جمعیت، مهاجرت، جنگ، تغییر ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی، فاصله بین نسل‌ها و تضادهای اجتماعی، نارسایی و کم‌بود قوانین حمایتی از کودکان، وجود نگرش‌ها و باورهای نادرست و تبعیض‌آمیز، نقص در سیستم آموزشی کشور، نگرش به کودک به‌عنوان منبع درآمد و کم‌بود سازمان‌های حمایت‌گر از کودکان در بروز این پدیده تاثیرگذارند.

بنا به گفته کارشناسان عوامل خانوادگی و شخصیتی کودک نیز در بروز این معضل موثر است، به‌طوری که این آسیب در خانواده‌های پرجمعیت، گسسته و پرتنش که سابقه بزه‌کاری و اعتیاد و اعمال خشونت‌های جسمی، روحی و جنسی وجود دارد، بیش‌تر دیده شده است، حاصل این عوامل باعث شده است که کودکان به‌دلیل شرایط نامناسب زندگی، ساعت‌های زیادی را در خیابان ها سپری کنند و خیابان را مامنی مناسب برای امرار معاش، کسب درآمد و حتا زندگی و استراحت بدانند.

کودکان کار نه تنها در محیط‌های کاری خود مورد بهره‌کشی و سواستفاده‌های اقتصادی قرار می‌گیرند، بلکه آسیب‌های زیادی نیز آن‌ها را تهدید می‌کند. اولین آسیبی که متوجه کودکان کار است، بحث ترک تحصیل آن‌هاست، به‌طوری که بر اساس آمارهای اعلام شده 35 درصد این کودکان بی‌سواد، 34 درصد دارای تحصیلات ابتدایی و 24 درصد دارای تحصیلات راهنمایی هستند.

هم‌چنین بنابر اعلام مسوولان دولتی ایران اکثر این کودکان به بیماری‌هایی هم‌چون کم‌خونی، کاهش وزن و قد، بیماری‌های دهان و دندان، سوتغذیه، بیماری‌های پوستی، انگلی و روده‌ای مبتلا هستند.

بنابر گزارش سازمان بهزیستی حدود 20 درصد کودکان خیابانی به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این میان نزدیک به 15 درصدشان معتاد به سیگارند و پنج درصد دیگر به انواع مواد مخدر معتاد هستند. طبق آمارهای جهانی نیز، 30 تا 95 درصد از کودکان کار و خیابان به نوعی از مواد روان‌گردان و اعتیادآور استفاده کرده‌اند.

هم‌چنین احتمال ابتلای کودکان زباله‌گرد به بیماری‌های عفونی و ایدز به‌دلیل تماس مستقیم با مواد خطرناک و زباله‌های سمی بیمارستانی یا وسایلی چون سرنگ‌های آلوده بسیار بالاست.

به اعتقاد کارشناسان و فعالان حقوق کودکان، علاوه بر آسیب‌های جسمی که متوجه کودکان کار است، احتمال بهره‌کشی از آنان به‌صورت فروش یا اجاره، مشارکت در ارتکاب جرایم از جمله قتل، سرقت و توزیع مواد مخدر، فروش اعضای بدن، قرار گرفتن در باندهای فساد و قاچاق بسیار بالاست، چراکه کودک با انجام کار کم‌تر، پول بیش‌تری دریافت می‌کند.

با وجود شرایط فعلی و افزایش آمار کودکان کار و آسیب‌هایی که آن‌ها را تهدید می‌کند، باید دید که تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان برای این کودکان چه کرده‌اند. نگاهی به عمل‌کرد و اظهارنظرهای مسوولان دولتی نشان می‌دهد که سرنوشت این کودکان نیز هم‌چون بسیاری از اقشار دیگر کشور با بی‌قانونی گره خورده است و هر یک از سازمان‌های متولی به نوعی از ساماندهی اوضاع این کودکان شانه خالی می‌کنند.

بر اساس قوانین ایران به کار گماردن افراد کم‌تر از 15 سال تمام  ممنوع است و کودکان 15 تا 18 سال نیز با رعایت شرایط کاری تعریف‌شده در قانون می‌توانند کار کنند، اما بر اساس این قوانین، کار کردن در خیابان جرم تلقی نمی‌شود.

هم‌چنین چهار سال پیش برای حذف کار نوجوانان نیز مقررات تازه‌ای وضع شد که بر اساس آن 23 نوع شغل برای افراد 15 تا 18 سال‌ هم‌چون جوش‌کاری و کار با وسایل با ارتعاش بالا، حفر قنات، ‌کار در دام‌داری‌ها، کشتارگاه‌ها، قالی و زیلوبافی، کوره پزخانه‌ها و نانوایی‌ها ممنوع شد، اما گذشت سال‌ها نشان از ناکارآمدی این قانون دارد.

براساس مصوبه سال ۸۴ هیت‌وزیران، مسوولیت سامان‌دهی کودکان خیابانی برعهده سازمان بهزیستی و کودکانی که در کارگاه‌ها و غیر از خیابان مشغول کار هستند بر عهده وزارت کار قرار داده شد که البته سازمان بهزیستی کودکان خیابانی 15 تا 18 ساله را از این قانون مستثنی کرد و ساماندهی آن‌ها را از وظایف وزارت کار دانست.

البته به‌نظر می‌رسد تصویب این قانون نیز دردی از کودکان کار دوا نکرد، چراکه بهزیستی به‌دلیل هم‌کاری نکردن سایر سازمان‌ها نتوانست شورای هماهنگی ساماندهی کودکان خیابانی را تشکیل دهد و اعتبارات مربوط به ساماندهی این دسته از کودکان نیز حذف شد.

براساس مصوبه سال ۸۴ هیت‌وزیران، مسوولیت سامان‌دهی کودکان خیابانی برعهده سازمان بهزیستی و کودکانی که در کارگاه‌ها و غیر از خیابان مشغول کار هستند بر عهده وزارت کار قرار داده شد که البته سازمان بهزیستی کودکان خیابانی 15 تا 18 ساله را از این قانون مستثنی کرد و ساماندهی آن‌ها را از وظایف وزارت کار دانست

تنها کاری که سازمان بهزیستی توانسته در این مدت انجام دهد این است که 37 مرکز نگه‌داری از کودکان خیابانی تشکیل دهد که این گرم‌خانه‌ها نیز امکان نگه‌داری از کودکان، تنها برای چند شب را دارد و طبق آخرین آمار این مراکز در سال گذشته 12 هزار کودک خیابانی را پذیرش کرده است.

وزارت کار نیز که در امور مربوط به اشتغال بزرگ‌سالان دچار مشکلات متعدد است، از اظهارنظر درباره برخورد با کار غیرقانونی کودکان خودداری می‌کند و بند الف ماده 101 قانون برنامه چهارم توسعه که بر ممنوعیت کار کودکان در کشور تاکید دارد به‌دلیل کوتاهی‌های سازمان‌های مرتبط، مانند بسیاری دیگر از بندها و ماده‌های آن به تاریخ پیوسته است.

اما در این میان چشم امید کودکان کار به سازمان‌های غیردولتی در ایران است، هرچند تعداد این سازمان‌ها در ایران برای پرداختن به این آسیب اندک و حدود 30 سازمان در کل کشور است، اما به نظر می‌رسد نحوه برنامه‌ریزی و برخورد این سازمان‌ها، کودکان بیش‌تری را به سوی خود جلب کرده و در این عرصه غیردولتی‌ها با کم‌بود امکانات و بودجه بسیار کم‌تر، موفق‌تر از دولتی‌ها ظاهر شده‌اند.

دست آخر باید گفت، در حال حاضر کودکان کار در کوچه‌های بی‌قانونی سرگردانند که این امر آسیب‌های بسیاری جدی را برای حال و آینده کشور به‌دنبال خواهد داشت، چراکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این کودکان به‌دلیل طی نکردن روند طبیعی زندگی خود و محرومیت از حقوق اولیه و تحمل تحقیر و تبعیض، در آینده به مجرمانی بالقوه تبدیل می‌شوند، در حالی که می‌توان با سامان‌دهی این کودکان و خانواده‌های‌شان از استعدادها و انرژی‌های مثبت آن‌ها بهترین بهره‌وری را انجام داد.


 


علی منافی/ رادیو کوچه

در برنامه پیش گفتیم که شاه‌نامه صادقانه‌ترین تاریخی‌ است که در جهان نوشته شده اون‌هم در زمان حکومتی خون‌خوار و خون‌ریز هم‌چون «محمود غزنوی». خوب، حالا فرض کنیم فردوسی وقتی شاه‌نامه را به پایان رساند به جای آن‌که آن‌را برای «سلطان محمود» بفرستد، تغییراتی عامیانه‌پسند در آن می‌داد و ادعا می‌کرد آن کتاب را خداوند به او وحی کرده و آن‌چه گفته کلام خداست؟

باید یادآوری کرد که فردوسی با سرمایه شخصی و در منزل خودش به‌مدت سی‌سال شاه‌نامه را نوشت و علت فرستادن آن برای سلطان محمود فقط انتشار آن بود. و می‌دانیم فردوسی حق‌الزحمه‌ای‌ که محمود اول‌بار برایش فرستاد به حمامی و آب‌جوفروش محله‌اش داد و از ترس محمود فرار کرد و یا به مسافرت رفت. و می‌دانیم حق‌الزحمه بار دوم، وقتی به «طوس» رسید جنازه فردوسی را از دروازه دیگر به‌سوی قبرستان می‌بردند و طبق وصیتش آن حق‌الزحمه ھزینه ساختن حمام و یک سد آب‌گیر برای مردم طوس شد.

ردمند کین داستان بشنود بدانش گراید بدین نگرود. بعد از خواندن این داستان‌ھا می‌توان قضاوت کرد که آیا شاه‌نامه انسان را به اندیشه و گفتار و کردار نیک بیش‌تر از ھر کتاب دیگری راه‌نمایی می‌کند یا نه و فردوسی کتاب عظیم شاه‌نامه را این‌طور آغاز کرد: «به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر ز نام و نشان و گمان برترست نگارنده بر شده پیکرست به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جای‌گاه سخن هر‌چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد خرد گر سخن برگزیند.»

باید یادآوری کرد که فردوسی با سرمایه شخصی و در منزل خودش به‌مدت سی‌سال شاه‌نامه را نوشت و علت فرستادن آن برای سلطان محمود فقط انتشار آن بود

همی همان را گزیند که بیند همی ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را ببایدت بست خرد را و جان را همی سنجد اوی در اندیشه سخته کی گنجد اوی بدین آلت رای و جان و زبان ستود آفریننده را کی توان به هستی‌اش باید که خستو شوی ز گفتار بی‌کار یک‌سو شوی پرستنده باشی و جوینده راه به ژرفی به فرمانش کردن نگاه توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود از این پرده برتر سخن‌گاه نیست ز هستی مر اندیشه را راه نیست در ستایش خرد، که بن مایه تعالیم شاه‌نامه  است.

فردوسی می‌گوید: «خرد بهترین نعمت ایزد و دست‌گیر انسان در ھردو سراست. خرد ره‌نمای و خرد دل‌گشای خرد دست گیرد به ھر دو سرای خرد چشم جان است و وقتی خوب نگاه کنی می‌بینی که بدون چشم نمی‌شود مسیر درست را در زندگی طی کرد. پاسبان سه نعمت بعدی، یعنی چشم و گوش و زبان که از آن‌ھا نیک و بد به‌ما می‌رسد، خرد است. در‌باره آفرینش، یزدان از ناچیز چیز آفرید. یکی آتشی بر شده تا‌بناک میان آب و باد از بر تیره خاک از آن پس آرام به سردی گرایید و این گنبد شگفت‌انگیز پدید آمد و ستارگان در جای خود قرار گرفتند. سر رستنی‌ھا از کوه و آب برآمد. گیاھان و چندین گونه درخت روییدند. چون جنبندگان پدید آمدند، از این گیاھان تغذیه کردند. چنین است فرجام کار جھان نداند کسی آشکار و نھان چون از این بگذری، مردم پدید آمدند و وقتی قامتش راست شد، با گفتار خوب و به‌کار بستن خرد، فرمان‌روای دام و وحوش شد. ترا از دو گیتی برآورده‌اند به چندین میان‌جی بپرورده‌اند.


 


سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

در این برنامه همان‌طور که در برنامه پیش قول داده بودم باز هم سری می‌زنیم به دل نوشته‌های «فرشته وزیری نسب» استاد ایرانی ادبیات انگلیسی دانش‌گاه «فرانکفورت» که سال‌هاست دور از وطن زندگی می‌کند.

او در بخشی از نوشته‌هایش برای «پرسه‌ای در دیار غربت» چنین می‌نویسد:

«آدم در این‌جا حس دوگانه‌ای دارد. از سویی نگاهی متفاوت‌تری در بسیاری جهات پیدا می‌کند و به خود و خواسته‌هایش نه از دیدی جامعه‌گرای محض بلکه کمی فردی‌تر نگاه می‌کند. اما از سوی دیگر فردگرایی این جامعه گاه حس تنهایی عمیقی درونت ایجاد می‌کند.»

اما پیش از آن که بیش‌تر بشنویم از آن چه فرشته وزیری نسب از غربت نوشته است به خبری اشاره می‌کنم که در این ارتباط به دستم رسیده.

«مهاجر و سودای پریدن به دیگر سو» رمانی است از «علی نگهبان» که به تازگی منتشر شده است. این رمان روایتی از زندگی چند ایرانی در مهاجرت است. کسانی که تلاش می‌کنند تا خود را در میهن جدید بازیابند. اما نه میهن جدید آن چنان که می‌نماید آن‌ها را به درون خود می‌پذیرد و نه این مهاجران ایرانی می‌توانند تکلیف خود را با گذشته‌ی خویش روشن کنند. راوی داستان، بابک فرزند پدری کتاب‌فروش و چپ‌گرا است. پدر بابک، کاوه، در زمان نوجوانی طلبه بوده است اما در دهه‌ی چهل خورشیدی از دین و آموزه‌های مذهبی دل می‌کند و به کمونیسم می‌پیوندد. مادر بابک اما دارای تمایل‌های سنتی و عرفانی بوده است. هنگامی که بابک نوجوانی بیش نبوده است، پدر و مادرش از یک‌دیگر جدا می‌شوند و …

به هرروی خواندن این کتاب که به نوعی جلوه‌ای از زندگی‌های ریشه‌کن شده است، شاید برای علاقه‌مندان به مقوله مهاجرت خالی ازلطف نباشد.

و حالا با هم هم‌راه می‌شویم در سفری به دنیای مهاجران و این هفته باز هم «فرشته وزیری‌نسب:

«زندگی بی‌آسمان»

«اوایل همیشه آسمان گرفته و تاریک این‌جا، این‌که با درخشش آفتاب بیدار نمی‌شوی، مخصوصن در زمستان، بر روحیه‌ام تاثیر می‌گذاشت. مدت‌هاست دیگر بی‌آسمان زندگی می‌کنم. یاد گرفته‌ام بهش بی‌توجه باشم و زندگی‌ام را بکنم. مثل خیلی چیزهای آزار‌دهنده‌ی دیگر که فراموش کرده‌ام یا از لایه‌های خودآگاه ذهنم به ناخودآگاهم رانده‌ام.»

Click here to view the embedded video.

«خشونت»

«اوایلی که به آلمان آمده بودم یکی از چیزهایی که برایم جالب بود رفتار انسان‌ها و حیوانات با هم بود. این‌ها از کودکی یاد می‌گیرند که حیوانات را به‌عنوان جزیی از طبیعت دوست بدارند، به آن‌ها غذا بدهند و آن‌ها در بغل بگیرند و نوازش کنند. ما در ایران خشونت خاصی در مورد حیوانات نشان می‌دهیم که آن‌ها را نیز در موضع تهاجمی قرار می‌دهد.

وقتی کوچک بودم نمی‌فهمیدم که چرا پسرهای همسایه مدام با تیرکمون به گنجشک‌ها و کبوترها سنگ پرت می‌کنند. حتا یک‌بار گربه‌ای را هم آتش زدند. این منظره تا مدت‌ها جزو کابوس‌های من بود. سگ‌های ول‌گرد از بس که سنگ می‌خوردند همیشه آماده حمله بودند. من یادم هست که از سگ همیشه می‌ترسیدم. یک‌بار سگ یکی از آشنایان،که اسمش هم را از شاعر آلمانی شیلر گرفته بودند و همیشه با زنجیر در حیاط بسته بود، زنجیرش را پاره کرد و گاز جانانه‌ای از پشت من گرفت که در حال فرار روی زمین افتاده بودم. برای همین اولین‌بار وقتی در خیابان از زنی پیری که با یک سگ حرف می‌زد شنیدم که به او میگفت نگران نباش مامان (منظور صاحبش بود) الان میاد هم به شدت تعجب کرده بودم و هم خنده‌ام گرفته بود. بعد به کبوترهایی برخوردم که بی هیچ ترسی کنار پایت را می‌رفتند، گاه بر شانه‌ات می‌نشستند و حتا به غذایی که در دستت بود نوک می‌زدند، متوجه شدم که در فرهنگ آن‌ها چیزی به‌نام ترس از تیر و کمون وجود ندارد. الان دیگه یاد گرفتم که دیگر از سگ‌هایی که در خیابان مرا بو می‌کشند نترسم بلکه حواسم به کبوترهایی باشد که غذایم را می‌دزدند یا سر و لباسم را جای توالت‌شان می‌گیرند‌»

«زیستن بدون هراس»

«در این سال‌ها دو کابوس همیشه با من بوده است. یکی این‌که خواب ببینم که بدون روسری به خیابان رفته‌ام و گویی اول هم متوجه نیستم و وقتی هم متوجه می‌شوم این‌قدر هراس می‌گیردم که نمی‌توانم کاری بکنم و  فقط منتظر می‌مانم که بیایند دست‌گیرم کنند. دوم این‌که خواب می‌بینم در خانه‌ای پر از کتاب و اعلامیه‌ام و ناگهان ماموران به خانه می‌ریزند (چیزی که در واقعیت هم پیش آمد) و من با هراس در حالی‌که نفسم بند آمده از خواب می‌پرم. این‌ها دیگر جزو هراس‌های همیشگی‌اند. اما چند روز پیش توی دانش‌گاه بطری آبی را باز کرده بودم که بخورم یک لحظه دلهره گرفتم که نکند تظاهر به روزه‌خواری باشد. بعد با خودم فکر کردم سال‌هاست که از آن محیط دورم اما هنوز ترامای آن‌جا با من مانده است. تروری که روزانه در همه جنبه‌ها می‌شدیم نه‌تنها در حوزه‌ی سیاسی بلکه در حوزه‌های انسانی هم عمیقن عمل کرده و ناخودآگاه ما را تحت تاثیر قرار داده است. ما شاید هرگز نتوانیم انسان‌هایی آزاد و خالی از هراس باشیم.»

«هویت‌های ریشه‌کن شده»

«جهانی شدن و جابجایی دو وجه اجتناب ناپذیر عصر معاصر است. پروژه‌ی «شهروندی دمکراتیک» مدرنیسم سبب شد که جوامع قدیم که یک‌دست‌تر بودند شکل خود را از دست بدهند و مرزها مفهوم جدیدی پیدا کنند. امروزه اما به علت شکست بسیاری از پروژه‌های مدرنیسم، از جمله چند فرهنگیت و ترس از بنیادگرایی اسلامی بسیاری از کشورهای غربی به فکر امنیت جوامع‌شان افتاده‌اند. اقداماتی که از سوی دولت‌ها به‌نام امنیت ملی برای حفط مرزها انجام می‌گیرد افراد را به نام ترس از ترور مجبور به اثبات مدام هویت خود می‌کند. گذرنامه‌های دیجیتالی، پرسش‌نامه‌های که اشخاص را مجبور می‌کند تعهد به‌ تروریست نبودن بدهند، نگه‌داشتن طولانی مدت در فرودگاه‌ها، بازپرسی‌هایی به شکل مجرمان، بازرسی وسایل، اثر انگشت گرفتن در هنگام گرفتن گذرنامه یا ویزا، عکس‌های متقارن گذرنامه و سایر اقدامات به ظاهر امنیتی مسافران بین‌المللی را در معرض توهین، تحقیر، وگاه تبعیض نژادی قرار می‌دهد. بسیاری از مهاجران، حتا با در دست‌داشتن گذرنامه‌های کشورهای غربی، به مثابه افراد مشکوک نگریسته می‌شوند. پناهنده‌گان باید به هزار ترفند متوسل شوند تا اجازه اقامت بگیرند یا هویت حقوقی خود را ثابت کنند. گاه مجبور می‌شوند برای دریافت پناهندگی سن شان را کم‌تر جلوه دهند، در بیست وچند سالگی تازه به دبیرستان بروند و با دانش‌آموزان خود را هم‌سن جلوه دهند، یا برای اثبات آن‌چه بوده یا کارهایی که کرده‌اند مدرک واقعی یا تقلبی جور کنند، خود را با آب و هواهای جدید و ناسازگار وفق دهند و غم‌ها و سرخوردگی‌هاشان را به تنهایی به دوش بکشند. همه این‌ها سبب نوعی هویت می‌شوند که آن‌را را هویت ریشه‌کن شده نامیده‌اند. بررسی این هویت‌ها به خصوص بررسی هنر بر خواسته از تجربه‌های پراکندگی یا «دیاسپورا» امروزه سنگ بنای مطالعات فرا فرهنگیتی را تشکیل می‌دهد و نقش مهمی در تعریف بحرانی که جهان امروز بدان گرفتار است ایفا می‌کند. جامعه بزرگ مهاجران در غرب از سویی متهم می‌شود که در جامعه مستحیل نمی‌شود، در گتوها (Ghetto) و در کنار جامعه زندگی می‌کند و از سوی دیگر هرگز شانس این را نمی‌یابد که در درون جامعه و بسان سایر آحاد آن دیده شود. یکی از پروژه‌هایی که اخیرن در آلمان امتحان شده فرستادن تقاضاهای کار بی‌هویت است؛ بدون ذکر نام یا جنسیت. در واقع اذعان به این‌که برخورد به متقاضیان کار در بسیاری موارد نه‌تنها نژادپرستانه بلکه جنسیتی است. این چیزی است که بسیاری به شدت در صدد انکار آن هستند امادر نهان همه می‌دانند که حقیقت دارد.»

بیشتر بخوانید:

«کوچ بی‌حرکت»


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه و در پی حادثه اصفهان و آزادی آقای محجوبی شیخ دراویش نعمت‌اللهی گنابادی از زندان توسط جمعی از دراویش گنابادی، علی بابایی و حسین محمدپور از دراویش ساکن شهرستان لنجان استان اصفهان، به پلیس اطلاعات و امنیت آن شهرستان احضار شده‌اند.

به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، هر چند این دو درویش گنابادی با موضوع «جهت پاره‌ای توضیحات» احضار شده‌اند اما شواهد نشان می‌دهد‌، احضار آنان به حادثه دستگیری آقای محجوبی و بازداشت وی هم‌راه با چهار نفر دیگر از دراویش‌ مربوط است.

به دنبال بازداشت آقای محجوبی در شام‌گاه دوازدهم دی ماه، برخی دراویش خود را به محل زندان اصفهان رسانده و تا حصول آزادی وی، در آن مکان تجمع کردند.

ماموران اطلاعات آقای محجوبی و هم‌راهان او را پس از ساعاتی کوتاه آزاد کرند.

بنابر احضاریه یاد شده، این دو درویش گنابادی باید خود را روز ششم بهمن ماه جاری به پلیس اطلاعات و امنیت لنجان معرفی کنند.

بیشتر بخوانید:

«احضار چند تن از دراویش ساکن اصفهان»


 


آن‌چه در این بخش می‌آیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: العربیه.نت

لاتز گرنر، سخن‌گوی خانم کاترین اشتون ‌نماینده عالی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه در واکنش به فتوشاپ تصاویر خانم اشتون اعلام کرد مذاکرات ما با آقای جلیلی در تهران نبود تا رسانه‌های ایران تصاویر خانم اشتون را دست کاری کنند.

بسیاری از رسانه‌های ایرانی پس از مذاکره اشتون با سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ‏ جمهوری اسلامی برای بررسی پرونده هسته‌ای این کشور در استانبول هنگام چاپ تصویر خانم اشتون‌، یقه لباس وی را با فتوشاپ بالا کشیدند.

به گزارش روزنامه دیلی تلگراف بریتانیا سخن‌گوی اشتون در واکنش به عمل‌کرد رسانه‌های جمهوری اسلامی گفت‌: «پوشش خانم اشتون شایسته بود‌. لباس ایشان نیم تنه نبود.»

گرنر ادامه داد‌: «خیلی زنان در ایران حجاب کامل دارند اما مذاکرات ‏در سطح بین‌المللی و در یک کشور ثالث برگزار می‌شد و نه در ایران.»‏

روزنامه دیلی تلگراف بریتانیا در این باره نوشته است که «خانم اشتون بسیار مراقب بود تا یادش باشد که نباید با سعید جلیلی دست بدهد و به همین منظور دست‌هایش را به پشت کمرش گره زده بود.»

این روزنامه افزود‌: «اما خانم اشتون شاید فکر این مسئله را هم نمی‌کرد که یقه لباس او با استانداردهای رسانه‌های ایران فاصله دارد و مطبوعات ایرانی برای انتشار تصویر وی مجبور خواهند شد تا یقه او را دست‌کاری کنند.»


 


کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

«جسد دو شهروند تاجیکستان به وطن آورده خواهند شد»

وزارت امور خارجی تاجیکستان اعلام کرده که در انفجار فردگاه «دامادیداوا» شهر مسکو۲ تن از شهروندان تاجیکستان کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند.

سفارت تاجیکستان در روسیه می‌گوید، به‌زودی دو جسد شهروند این کشور که در این انفجار فوتیدند به کشور آورده خواهند شد.

این سفارت یک بخش ویژه را سازمان داده شهروندان کشور را که زخم برداشته در بیمارستان‌های مختلف شهر مسکو مورد طبابت قرار دارند، تحت‌نظر خود گرفته است.

وضع شش تن از ۱۳ نفری که مجروح‌اند، وخیم ارزیابی می‌شود.

بی‌گاه روز دوشنبه ۲۴ ژینویه در فرودگاه «دامادیداوا» شهر مسکو انفجاری رخ داد، که ۳۵ کشته بر جای گذاشته و ۱۸۰ نفر دگر زخمی شده‌اند.

مقامات روسیه این انفجار را «حمله تیرورستی» خوانده و گفته‌اند، که انفجار در بخش «بغاج» در تالار پروازها ورودی فرودگاه «دامادیداوا» که در ۴۰ کلومتری پایتخت روسیه واقع است، رخ داده است.

فرودگاه «دامادیداوا» یکی از فرودگاه‌ها عمده بین‌المللی مسکو است، که شماری از پرواز‌ها به تاجیکستان از همین فرودگاه انجام می‌شود.

…………………………………………………………

«دیده‌بان حقوق بشر»: «تاجیکستان نا‌آزاد است»

سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارش تازه خود تاجیکستان را برای فشار بالا متبعات مستقل و آزادها مذهبی شهروندان انتقاد کرده است.

دولت تاجیکستان در یک سال گذشته برای چاپ متبعات مستقل کشور مشکل ایجاد کرده امکان نداد، که نشریه‌ها مستقل «پیکان»، «فرژ» و «نگاه» منتظم به چاپ برسند.

این‌چنین دولت این کشور تلاش کرد، که از مسجدروی افراد تا ۱۸ ساله در کشور جلوگیری کرده، صدها تن از تالبلمان تاجیک را از مدرسه‌ها اسلامی کشورها خارجی بازپس خواند.

«ددبان حقوق بشر» انتخابات پارلمانی ماه فوریه سال گذشته در تاجیکستان را نیز آلوده به تقلب و قانون شکنی‌ها نامیده است، که با پروزی «حزب حاکم» انجامد و حکومت نزدیک به بیست‌ساله رییس جمهوری این کشور «امام علی رحمان» را قوی‌تر کند.

در گزارش «دیده‌بان حقوق بشر» هم‌چنین گفته می‌شود که خشونت خانوادگی، از جمله فشار به زنان یک مسئله جدی مربوط به حقوق انسان است، که هنوز تلاش‌ها مقامات مسوول این کشور نتجه دل‌خواه نداده است.

…………………………………………………………

«بحث پرونده یک چهره مذهبی تاجیکستان در دادگاه»

دادگاه عالی تاجیکستان به بررسی پرونده «زین العابدین مناناف» معروف به «ایشان زین العابدین» شروع کرده است.

زین‌العابدین مناناف هم‌راه با چهار فرزند خود در تیرماه سال گذشته ۲۰۱۰ میلادی از سوی مقامات امنیتی بازداشت شده بود.

دادستانی کل تاجیکستان او را برای برانگیختن کند و خصومت مذهبی و هم‌کاری با گروه‌ها تیرورستی متهم می‌داند.

مقامات هم‌چنین زین‌العابدین مناناف را برای هم‌کاری به گروه‌ها مسله مخالف دولت در شرق تاجیکستان، که سال گذشته ده‌ها تن از سربازان وزارت دفاع را کشتند، مظنون می‌شمارد.

زین‌العابدین مناناف تحصیلات را در پاکستان گرفته در ده‌سال قبل امام یکی از مساجد جامع در منطقه نراباد، شرق تاجیکستان بوده است. اما وی در جریان بحث پرونده‌اش در دادگاه عالی تاجیکستان اتهامات وارده در برابر خودرا رد کرده است.


 


اردوان روزبه / رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

به نظر می‌رسد تجربه مناسبی که دست‌گاه‌های امنیتی و اطلاعاتی در بند 350 اوین به دست آورده‌اند باعث شده است که در تکاپو برای ایجاد بندی مشابه در زندان رجایی‌شهر بیفتند.

زندان رجایی‌شهر که خود حکم زندان تبعید را دارد در پیش‌تر با تاکید مقام قضایی مجرم به آن منتقل می‌شد و به نوعی به این زندان که محل مجرمان با سابقه شرارت و خطرناک است، تبعید‌گاه بوده است. اما پس از ان که زندانیان سیاسی به این زندان منتقل می‌شوند این خشونت پنهان امری عادی شده است و امروز نیز به دلیل افزایش تعداد زندانیان سیاسی در این زندان باعث شده است که زندانیان سیاسی را در سالن 12 از بند چهار این زندان منتقل کنند.

بنابر اطلاع از این زندان تماس سیاسی‌ها با بیرون قطع شده است، تلفن در درست‌رس نیست و سرما و فضای آلوده بی‌داد می‌کند. این بند توسط وزارت اطلاعات مهیا شده است. پیش‌تر هم از زندان ارومیه خبر رسیده بود که مسوولان امنیتی استان با هم‌راه یک تیم به زندان این شهر مراجعه و اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی از یک کنار کرده‌اند.

زندان رجایی‌شهر که خود حکم زندان تبعید را دارد در پیش‌تر با تاکید مقام قضایی مجرم به آن منتقل می‌شد و به نوعی به این زندان که محل مجرمان با سابقه شرارت و خطرناک است، تبعید‌گاه بوده است

بنابر گفته مهسا امر‌آبادی خبرنگار اعتماد ملی که خود نیز پیش‌تر دستگیر شده بود و اینک همسرش مسعود باستانی در این زندان به سر می‌برد، زندانیان سیاسی از وضعیت بسیار بدی برخوردار هستند. سرمای منطقه و نبود وسایل گرم‌کننده مناسب، کثیفی بند و فضای موجود شرایط بسیار بدی را برای فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران محبوس در این زندان به وجود آورده است. این درحالی است که بنا بر گفته خانم امر‌آبادی علی‌رغم اعلام خانواده‌های زندانیان و شکایت آن‌ها تاکنون اقدامی برای بهبود وضعیت این زندانیان فراهم نشده است.

در خصوص این وضعیت با این خبرنگار که همسرش آقای باستانی در همین زندان است گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

اخیرن با تغییر و تحولاتی که در زندان رجایی‌شهر کرح ایجاد شده است، به‌نظر می‌رسد که فشارهای بیش‌تری به زندانیان سیاسی دارد وارد می‌شود. آیا می‌توانید اطلاعات دقیق‌تری را در مورد زندانیان سیاسی رجایی‌شهر  بدهید؟

صبح دیروز طی تماسی که با همسرم داشتم به من اطلاع دادند که تمام زندانیان سیاسی رجایی‌شهر را دارند به یک بند دیگر منتقل می‌کنند و گفتند که ممکن است تا چند روز تلفن نداشته باشند. اما امروز صبح که من تماسی داشتم با یکی از افراد داخل رجایی‌شهر، به من اطلاع دادند که این‌ها را به بند چهار این زندان، که بند بسیار بدی هم هست منتقل کرده‌اند و این درحالی است که این بند هیچ‌گونه وسایل گرمایشی ندارد و تمام شیشه‌های بند شکسته‌شده و با توجه به برودت وحشتناک شهرستان کرج، تحمل سرما در این زندان سخت شده است.

از طرف دیگر طی خبرهایی که به من می‌رسد، دست‌شویی و حمام این بند به شدت کثیف است و وضعیت بهداشتی، ما را بسیار نگران کرده است. هم‌چنین این زندان محوطه‌ای به اسم مخابرات دارد که دارای کابین‌های زیاد تلفن است ولی در این مخابرات را بسته‌اند و طبق گفته‌های این شخصی که به ما اطلاعات می‌دهد، زندانیان سیاسی که حدود شصت‌نفر هستند، اجازه‌ی استفاده از این تلفن‌ها را ندارند و تماس‌شان با بیرون کاملن قطع شده است و خانواده‌های این زندانیان، خیلی نگران این وضعیت هستند.

با توجه به این‌که آقای باستانی و دیگر دوستان همتای ایشان، روزنامه‌نگار هستند، فکر می‌کنید که چه دلیلی برای اعمال این فشارها وجود دارد؟ زیرا گزارش‌هایی در مورد خشونت نسبت به زندانیان سیاسی در دیگر جاها هم شنیده می‌شود. آیا به نظر شما اتفاق تازه‌ای دارد می‌افتد؟

من از این‌که اتفاق تازه‌ای در حال وقوع است یا خیر، خبری ندارم ولی از برخوردی که با زندانیان سیاسی می‌شود، می‌توان نتیجه گرفت، که فشارها هم روی خانواده‌ها و هم روی زندانیان، می‌خواهد بیش‌تر بشود و این‌که اصولن انتقال زندانیان سیاسی به هم‌چین بندی، نشان‌دهنده این است که برخورد‌ها را دارند شدیدتر می‌کنند. زیرا تا قبل از این در زندان رجایی‌شهر برخلاف زندان اوین، می‌توانستند از تلفن استفاده کنند ولی الان با توجه به شرایطی که به وجود آورده‌اند این امکان را هم از این‌ها گرفته‌اند و چون ما دو هفته یک‌بار می‌توانیم با عزیزان‌مان ملاقات داشته باشیم، این وضعیت را خیلی بدتر می‌کند.

قاعدتن حضور این زندانیان در زندان رجایی‌شهر غیر‌قانونی است و اگر دقت کنید می‌بینید که هر کسی که به زندان رجایی‌شهر منتقل می‌شود، باید در حکمش یک تبعید را داشته باشد یعنی جرمی را باید مرتکب شده باشد، که تبعید مجازات آن باشد. در صورتی که خیلی از زندانیان پس از انتخابات بدون حکم قاضی و کاملن غیر‌قانونی به این زندان که در حقیقت محل تبعید است، منتقل شدند. طی صحبتی که من با دادستان تهران داشتم، این مورد را متذکر شدم ولی خیلی جالب است که دادستان تهران معتقد است که این‌کار غیر‌قانونی نیست. و خب این تنها کار غیر‌قانونی نیست که از این‌ها دارد سر می‌زند.

با توجه به این‌که از یک‌سو رسانه‌های ایرانی خارج از کشور پی‌گیری می‌کنند و از سویی دیگر خود شما هم یک روز‌نامه‌نگار هستید، آیا امکان اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت این زندانیان سیاسی در ایران وجود دارد، و آیا شما توانسته‌اید کاری انجام دهید که حداقل جامعه را نسبت به این شرایط حساس کنید؟

پی‌گیری وضعیت عزیزانی که زندانی هستند، از طرف رسانه‌های داخلی که به هیچ عنوان امکان‌پذیر نیست و اگر هر کدام از این روزنامه‌نگاران بخواهند پی‌گیری کنند، یا با زندان مواجه می‌شوند و یا مشکلات دیگری را باید تحمل کنند. از همان اول که زندانیان به این زندان منتقل شدند، ما خیلی پی‌گیری کردیم. پیش دادستان، مقامات قضایی و مسوولان نظام رفتیم و شکایت کردیم. ولی نه‌تنها هیچ‌گونه فایده‌ای نداشت بلکه فشارها را هم بیش‌تر کردند. و این‌که دادستان تهران کاملن غیر‌قانونی صحبت می‌کند. دادستانی که باید داد مظلوم را بستاند، دارد کاملن سیاسی عمل می‌کند و این واقعن باعث تاسف است.



 


دامون روزبه / رادیو کوچه

Damoon@koochehmail.com

در برنامه اتوبان امروز رفتیم سراغ یک همایش. کمپینی صورتی برای حمایت از بیماران مبتلا به سرطان سینه.

مراسمی در روز 25 ژانویه در کوالالامپور، پایتخت مالزی تحت عنوان حامیان روبان صورتی‌ که در راستای حمایت از بیماران مبتلا به سرطان سینه است، برگزار شد که در آن رییس سازمان حمایت از مبتلایان به سرطان سینه «آرزن عبداله»، مسول آکادمی رقص خاورمیانه در کوالالامپور «نانسی بخشی» و جمعی‌ از خبرنگارها از رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها مختلف در آن شرکت داشتند.

در این همایش اطلاعاتی‌ در خصوص سرطان سینه که به عنوان دومین عمل مرگ و میر سرطانی بین زنان شناخت می‌شود، ارایه شد.

این سرطان بیش‌تر در سنین ۴۰ تا ۸۰ سال باعث مرگ می‌شود، که ۱ نفر از ۱۲ نفری که دچار این بیماری شده‌اند، شانس بهبود پیدا می‌کنند.

در این همایش بر پیش‌گیری این سرطان و تست‌های شخصی‌ پیش از مراجعه به پزشک به خصوص در سنین قبل از ۴۰ سال و به طور مرتب تاکید شد. این در حالی‌ است که در صورت پیش‌گیری شانس جلوگیری از ابتلا به سرطان ۹۰ درصد افزایش می‌یابد.

در این همایش هدف ایجاد کمپین و جذب نیروهای داوطلب جهت ارایه اطلاعات به جامعه زنان در خصوص این نوع سرطان عنوان شد.

اعضای سازمان حمایت از سازمان مبتلایان به سرطان سینه که به عنوان «پراید» شناخت شده است اعلام کردند درحال گسترش این کمپین و انتشار اطلاعات در این زمینه همانند دیگر سازمان‌های حمایت از بیماران خاص مانند ایدز، دنگی و مالاریا هستند.

این سازمان هم‌چنین تصریح کرد این روزها با استفاده از تکنولوژی و علوم و پیش‌رفت در زمینه پزشکی‌ و ایجاد چنین کمپین‌هایی می‌توان از ابتلای زنان به این نوع سرطان بهتر و سریع‌تر جلوگیری کرد.

نانسی بخشی

در انتها لازم به ذکر است این کمپین با حمایت هتل کرنید و سازمان غیر‌انتفاعی پراید فعالیت خود را آغاز کرده است.


 


چهار‌شنبه  ‌‌6 بهمن  89 /  26 ژانویه  2011

اجرا: زهره‌

استودیو: اعظم

تقویم تاریخ

گزیده‌ی اخبار مطبوعات

روزنگاشت – محبوبه  «من هرگز شاد نبودم»

بخش اول خبرها

پرسه -«زیستن بدون هراس»- سیمین

چرخش پیرامون شاه‌نامه – «آغاز شاه‌نامه» – علی منافی

گفت‌و‌گوی روز – «تبعید‌گاه رجایی شهر و اعمال فشار بیش‌تر بر سیاسی‌ها» – اردوان روزبه

مجله خبری تاجیکستان – «جسد دو شهروند تاجیکستان به وطن آورده خواهند شد» – کیومرث

زخم – «شانه‌های کودکانه‌ای که زیر بار زندگی پیر می‌شود» – افشان برزگر

بخش دوم خبرها

مجله جاماندگان – « ارواح توبه‌کار در مدخل بهشت‌‌» – شراره سعیدی

تماشاخانه کوچه – «آواز گنجشک‌ها» – پویا

مجله خبری کابل – آرین

روزمر‌گی‌ها – «گزینش اداره ما» – مهرزاد موسوی

بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

حیدرمصلحی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی روز چهارشنبه و در شهر آمل در زمان سخن‌رانی خود تاکید کرد اعتراضات پس از انتخابات در ایران هم‌چنان ادامه دارد. آقای مصلحی با اشاره به بحران سیاسی در این کشور گفت: «باید بدانیم که فتنه‌های سال گذشته هم‌چنان علیه ایران اسلامی ادامه دارد.»

او در ادامه افزود: «هنوز اسرار فراوانی از پشت پرده فتنه سال پیش به دلایل مختلف بازگو نشده است. ‌این‌که برخی از خواص و نخبگان هم‌چنان سکوت می‌کنند جای تاسف دارد.»

مصلحی هم‌چنین گفت‌: «هنوز مدیران سران فتنه در داخل و خارج ایستادگی می‌کنند و حتا در روزهای اخیر یکی از سران فتنه بر ادامه حرکت و موضع خود پافشاری کرده است.»

این در حالی است که آیت‌اله هاشمی رفسنجانی در روزهای اخیر تاکید کرد هنوز به مواضع اعلام شده در آخرین نماز جمعه معتقد است و «به دور از جنجال‌های سیاسی» آن‌ها را پی‌گیری می‌کند.

بیشتر بخوانید:

«به صراحت مواضعتان را برابر فتنه‌گران اعلام کنید»


 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

منبع: عبرت

اخبار رسیده از قاهره پایتخت مصر حاکی از آن است که «جمال مبارک» و همسرش با 97 کیف و چمدان از مصر به محل نامعلومی فرار کردند.

به گزارش برنا، منابع آگاه از کاخ ریاست جمهوری مصر حاکی از آن است که «جمال مبارک» فرزند «حسنی مبارک» رییس جمهوری مادام‌العمر مصر به هم‌راه همسر و فرزندش «فریده» خاک مصر را به محل نامعلومی ترک کردند.

این منابع آگاه در ادامه افزودند: «فرزند رییس جمهوری مادام‌العمر مصر که یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های جانشینی پدر بوده، هنگام فرار از کشورش 97 کیف و چمدان و نیز 36 کارتن با خود به هم‌راه برد.»

گفته می‌شود بارگیری وسایل هم‌راه «جمال مبارک» تحت تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه قاهره انجام شد.

این خبر اکنون به طور گسترده در سایت‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر در مصر رد و بدل می‌شود و موجب خشم هرچه بیش‌تر شهروندان مصری شده که این روزها با الگوگیری از انقلاب تونس، دست به اعتراض و تظاهرات گسترده علیه «حسنی مبارک» زده‌اند.

در همین حال این منابع آگاه در ادامه از فرار «احمد عز» دبیرکل حزب ملی مصر نیز خبر دادند.

این منابع آگاه اعلام کردند: «احمد عز با هواپیمایی اختصاصی مصر را به سمت نامعلومی ترک کرد. اما برخی اخبار غیر‌موثق حاکی از آن است که «جمال مبارک» و همسر و دختر و نیز «احمد عز» همگی به سمت لندن فرار کردند.»


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

مجلس نمایندگان افغانستان امروز چهارشنبه، با حضور رییس جمهوری کرزی گشایش یافت و نمایندگان مجلس سوگند یاد کردند.

حامد کرزی رییس در محفل گشایش مجلس نمایندگان گفت تقلب‌ها و مشکلات زیادی در انتخابات مجلس نمایندگان وجود داشت‌.

وی افزود باید با چنین مشکلات با حساسیت برخورد کرد و تلاش شود تا خواب‌های وحشتناکی که برای افغانستان دیده شده به حقیقت نپیوندد.

آقای کرزی در مورد این گفته‌هایش وضاحت نداد، اما گفت حضور پر رنگ مردم در انتخابات نشان‌دهنده علاقه شهروندان افغان به مردم سالاری می‌باشد.

در عین حال رییس جمهوری کرزی ابراز امیدواری کرد که انتخابات آینده در این کشور به گونه‌ی کامل از سوی افغان‌ها رهبری شود.

این در حالی است که نامزدان معترض و راه نیافته به مجلس نمایندگان از ظهر روز گذشته و تا نزدیکی‌های ظهر امروز در ریاست جمهوری با کرزی گفت‌و‌گو کرده و خواهان تعویق افتتاح مجلس شدند، اما به نتیجه نرسید.

بیشتر بخوانید:

«قرار است مجلس نمایندگان افغانستان گشایش یابد»

«توافق کرزی برای گشایش مجلس افغانستان»


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

منبع: معمای مردان رقصان

از جمله دیالوگ‌های بیا‌د ماندنی، سکانس آغازین فیلم «شجاع دل» است. آن‌جای که راوی تصمیم دارد تاریخ استقلال اسکاتلند را بنگارد و نوبت که به داستان «ویلیام والاس» می‌رسد و می‌گوید:

«English historians will call me a liar, but history is written by those who have hanged heroes»

«تاریخ‌نویسان انگلیسی مرا دروغ‌پرداز خواهند خواند، اما تاریخ را همیشه کسانی می‌نگارند که قهرمانان را به دار کشیدند.»

روزی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را رستاخیز ملی‌ خواندند و هرسال طاق نصرت بستند و مجسمه شاه را گل‌باران کردند و تمبر و کتاب برایش چاپ کردند، این روز‌ها هم داستان همان است که بود، با نام‌گذاری بر روی روزهای تقویم و اسم نشریات و کتاب و فیلم مستند این رسم تاریخ‌نگاری تمامیت‌خواه است.


 


خبر / رادیو کوچه

درپی درگیری نیروهای امنیتی مصر با معترضان مصری که روز سه‌شنبه، در سه استان این کشور دست به راه‌پیمایی زده بودند، چهار تن از شهروندان این کشور کشته شده‌اند.

به گزارش الجزیره، تظاهرات روز گذشته در مصر با الهام گرفتن از تظاهرات تونس که موجب سرنگونی دیکتاتوری زین‌العابدین بن‌علی در این کشور شد، در سه استان مصر و در اعتراض به بی‌کاری و فقر و تبعیض علیه رژیم حسنی مبارک صورت گرفت و انتظار می‌رود، در روزهای آینده به دیگر مناطق مصر هم کشیده شود.

در تظاهرات اعتراض‌آمیز روز گذشته چهار مصری کشته شدند که به گفته منابع امنیتی مصر یکی از کشته‌شدگان یک نیروی امنیتی و سه تن دیگر از شهروندان مصری بودند که دو تن از آن‌ها در میدان آزادی و یک تن در شهر سوئز شرقی به دنبال درگیری نیروهای امنیتی با تظاهر‌کنندگان کشته شد.

نیروهای امنیتی مصر روز گذشته برای متفرق کردن تظاهر کنندگان از گاز اشک‌آور و آب استفاده کرد.

جنبش «6 آوریل‌» که راه‌پیمایی‌ها‌ را رهبری می‌کند، نیز اعلام کرد، ده‌ها تن از فعالان مصری بازداشت و به اماکن نامعلومی منتقل شده‌اند و در حال حاضر دست‌گاه‌های امنیتی مصر تمام تماس‌های شهروندان را شنود می‌کنند و منابع آگاه خبر از قطع ارتباط تلفن‌های رهبران معترضان و خبرنگاران در مصر دادند.


 


محبوبه‌ شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

بیست و ششم ژانویه برابر با زادروز «آلیس نیل» نقاش آمریکایی است. او زاده سال 1900 میلادی است و آثارش برای استفاده هیجان‌نمایانه از خط و رنگ و هم‌چنین قدرت احساسات‌شان قابل توجه هستند. آلیس سرانجام در سال 1984 براثر بیماری سرطان درگذشت.

«آلیس نیل» در بیست و ششم  ژانویه ۱۹۰۰ در شهر «مریون اسکور» در «ایالت پنسیلوانیا» زاده شد. او از آن دسته هنرمندانی بود که به سبب فقر مجبور بود برای اداره زندگی خود و خانواده‌اش به مشاغلی از قبیل خدمت‌کاری برای افراد ثروتمند بپردازد.

آلیس به جهت علاقه شدید و وافری که به نقاشی داشت هم زمان با کار، در کلاس‌های شبانه نقاشی ثبت نام کرد و نقاشی را با مشکلات فراوانی که داشت‌، آغاز کرد. ازدواجش با «کارلوس انزیکر» نقاش کوبایی در سال 1924 با شکست مواجه شد که این جدایی و غم و از دست دادن نخستین دخترش به علت ابتلا به دیفتیری و فقر مالی همه و همه باعث بروز افسردگی شدید او شد.

آلیس در سال 1930 اقدام به خودکشی کرد که از مرگ حتمی نجات یافت. اما این اتفاق باعث شد او به مدت دو سال در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان روانی تحت مداوا قرار بگیرد. وی پس از دو سال مرخص شد و به توصیه پزشک معالجش برای بهبودی کامل مجدد به نقاشی روی آورد.

او مدل‌های انتخابی در کارهایش را غالبن قربانیان فقر و تنگ‌دستی، بیماران و قشر بدبخت و زحمت‌کش جامعه قرار داد و در نقاشی‌هایش به خوبی و با مهارت زیاد به حالت فیزیکی و روحی و روانی مدل‌هایش می‌پرداخت.

طرح‌ها و نقاشی نیل تا دهه 1960 به وضوح از جانب مخاطبان قابل درک نبود. اما بعد از این دهه آثار او چون با بحران‌های اجتماعی زمانه هم‌سو شد مقبول و مورد توجه عموم قرار گرفت و کلکسیونرهای علاقمند به آثار نقاشی به طراحی‌ها و نقاشی‌های او علاقه خاصی نشان دادند.

یکی از موضوعات غالب آثار آلیس  دوستان و افراد خانواده و چهرهایی از دنیای علم و ادب و هنر و حتا سیاست بودند. او در خلق این آثار شیوه چهره‌پردازی روان شناسانه خود را دنبال می‌کند.

آلیس نیل در مورد انتخاب مدل‌هایش چنین گفته: «من غالبان مدل‌هایم را نمی‌شناسم و برای ترسیم آن‌ها چیزی دوروبرشان قرار نمی دهم و از ایجاد فضای تصنعی دوری کرده و در عوض سعی می‌کنم برای مدل‌هایم محیطی سرشار از آرامش را به وجود آورم که در آن احساس راحتی کنند.

همیشه قبل از شروع کار با مدل‌هایم به گفت‌وگو می‌نشینم و سعی می‌کنم در مدل‌هایم چنان صمیمیتی به‌وجود آورم که آن‌ها احساس کنند در خلوت خود قرار گرفته‌اند و در این حالت است که آن‌ها با خود آگاهی رفتاری را از خود بروز می‌دهند که منحصر و متعلق به آن‌هاست و در این موقع است که فضای دل‌خواه خود را میابم. من از هنری که فقط به بازسازی صورت انسان‌ها می‌پردازد، متنفرم.»

سرانجام آلیس نیل در تاریخ چهارم اکتبر ۱۹۸۴ در منزل خود، بر اثر بیماری سرطان در سن 84 سالگی درگذشت. اما در پایان با دیدن آثار او خواهید فهمید که در آثارش صلح و صفا کمتر جایی دارد و در عوض آثار او مملو است از اضطراب و تشویش و نگرانی که خود در این موردچنین گفته: «من نمی‌خواستم مثل امپرسیونیست‌ها، سایه آبی برای نورهای زرد رنگ بگذارم. زیرا من که مثل «رنوار» شاد نبودم.»

منبع‌ها:

با تشکر از الناز جوانی

گوگل

ویکی پدیا


 


خبر / رادیو کوچه

شام‌‌گاه سه‌شنبه، باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، در ساختمان اصلی کنگره در مرکز واشنگتن و در نشست سالیانه و مشترک مجالس نمایندگان و سنای ایالات متحده سیاست‌های کلان دولت خود در سال جاری را اعلام کرده است.

این در حالی است که اعضای دیوان عالی فدرال و مقام‌های نظامی ارشد ایالات متحده نیز در کنگره حاضر شدند.

آقای اوباما در نطق سالانه (State of the Union) بر امور داخلی به ویژه اقتصاد، بی‌کاری و کسری بودجه کلان دولت فدرال تمرکز و شعار«آینده از آن ماست» را به دفعات تکرار کرد.

او اظهار داشت: «آینده از آن ماست، اما برای نیل به آن نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم.»

آقای اوباما تاکید کرد که موفقیت آمریکا همچنین مستلزم هم‌کاری فراحزبی برای کاهش کسری بودجه کلان دولت فدرال است.

آقای اوباما در این نطق فقط یک بار به ایران اشاره کرد.

او در این خصوص عنوان کرد: «به خاطر تلاش دیپلماتیک برای این‌که ایران به تعهدات بین‌المللی‌اش عمل کند، دولت ایران در حال حاضر با تحریم‌هایی رو‌به‌رو است که بیش از همیشه سخت‌تر و جدی‌تر است.»

باراک اوباما درباره افغانستان نیز گفت: «هدف ما روشن است: با جلوگیری از مسلط شدن طالبان بر مردم افغانستان مانع از آن خواهیم شد که القاعده به پای‌گاه امنی دست یابد که در یازدهم سپتامبر از آن به عنوان سکوی پرتاب استفاده کرده بود.»

کارشناسان می گویند که باراک اوباما در تلاش است از خود تصویر یک سیاستم‌دار متمایل به طیف میانه و آماده هم‌کاری با صاحبان صنایع و جمهوری‌خواهان را به نمایش بگذارد.

رییس جمهوری آمریکا با اشاره به قدرت جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و افزایش تعداد آنان در سنا، گفت از این پس مسوولیت اداره کشور وظیفه مشترک دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه است.

باراک اوباما گفت آمریکا در آستانه پیش‌رفت قرار گرفته و افزود: «دو سال پس از رکود اقتصادی که بیش‌تر ما بدتر از آن‌را ندیده بودیم بازار بورس رونق گرفته، سود شرکت‌ها افزایش یافته و اقتصاد در حال رشد است.»

باراک اوباما خواهان توقف پنج ساله افزایش هزینه‌های دولت در بخش‌هایی مشخصی به استثنای حوزه‌های امنیت ملی، تامین اجتماعی یا برنامه بیمه درمانی فدرال، شد.

رییس جمهوری آمریکا هم‌چنین از طرح رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده، برای کاهش ۷۸ میلیارد دلاری بودجه نظامی کشورش طی پنج سال آینده حمایت کرد.

این در حالی است که شماری از نمایندگان دموکرات و جمهوری‌خواه امسال در جریان این نطق، برای نشان دادن روحیه هم‌کاری فراحزبی، در کنار هم نشسته‌اند.

جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان روز سه‌شنبه قطع‌نامه ای را تصویب کردند که کمیته بودجه این مجلس را موظف می‌کند اجازه ندهد هزینه‌های دولت در سال ۲۰۱۱ از هزینه‌های سال ۲۰۰۸ بیش‌تر شود.


 


رادیو کوچه

670 میلادی - «خجند» شهر «آرین‌ها» و شعر پارسی، دست از مقاومت کشید و چهره منطقه تغییر کرد. شهر باستانی خجند در کنار «سیردریا» و «سغد» ایران دوران ساسانیان، (19 سال پس از یزدگرد سوم و فروپاشی امپراتوری ایران درجریان حمله عرب) به دست اعراب افتاد و یک واحد نظامی عرب از  این روز به بعد در آن سال در دژ ساسانیان معروف به مقر مرزبان سیردریا که مشرف بر ابتدای «دره فرغانه‌« است مستقر شد. «مرزبان» سیردریا به امید بازگشت «پیروز ساسانی» با کمک ارتش چین به قدرت، تا این زمان پابرجا مانده بود.

1355 خورشیدی - در این روز دولت ایران متهم به نقض مکرر حقوق بشر شد. هواداران رعایت حقوق بشر و جنبش‌های مربوط که از سراسر جهان در «هلند» گرد آمده بودند در این روز اجتماع خود را به اعتراض و تظاهرات بر ضد حکومت ایران تبدیل کردند و دولت وقت ایران را متهم به نقض همه جانبه حقوق بشر در قبال اتباع خود ساختند. در واکنش به این اعتراض که  به‌طور وسیع  در رسانه‌های کشورهای صنعتی منعکس شده بود، مقامات دولت تهران مدعی شدند که تظاهرکنندگان به دعوت سازمان عفو بین‌المللی در هلند اجتماع کرده بودند.

2004 میلادی -‌ هشت کارشناس معروف اتمی پاکستان از جمله دکتر «عبدالقدیر خان» که در مظان اتهام فروش اسرار اتمی به «ایران»، «لیبی» و «کره شمالی» قرار گرفته‌اند بازداشت شده بودند. عبدالقدیر خان به پدر بمب اتمی پاکستان معروف است.  این گروه در «آزمایش‌گاه اتمی خان» سرگرم کار بودند که دستگیر شدند. شایع شده بود که یک مقام ایرانی، به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته بود که ایران برخی وسایل و آموزش‌ها را از این لابراتوار پاکستانی به دست آورده است. دولت پاکستان که تحت فشار دولت آمریکا قرار گرفته بود در این روز هم‌کاری اتمی خود با ایران را تکذیب ولی اشاره کرده بود که ممکن است برخی کارشناسان پاکستانی شخصن با ایران هم‌کاری داشته بودند و متعاقب آن دست به بازداشت هشت کارشناس زد تا از آنان در این‌باره تحقیق شود.

1949 میلادی - سال‌روز درگذشت «ویکتور فلمینگ» (Victor Fleming) کارگردان آمریکایی برنده جایزه اسکار است. ویکتور متولد 23 فوریه سال 1889 بود‌. وی برنده جایزه اسکار بهترین کارگردان،  فیلم «بر باد رفته» در سال ۱۹۴۰ و نامزد نخل طلایی جشن‌واره «کن» ‌برای «جادوگر شهر آوز» در سال ۱۹۳۹ بود.

1787 میلادی - روزی که قیام کشاورزان بدهکار «ماساچوست» آمریکا به رهبری سرهنگ «دانیل شی» شکست خورد و پایان یافت. «سرهنگ شی» فرمانده هنگ‌5 پیاده و از قهرمانان جنگ‌های استقلال آمریکا پس از اطلاع از یاس و نارضایی کشاورزان منطقه خود که بهره ظالمانه و سنگین وام‌هایی که گرفته بودند‌، آنان را در معرض از دست دادن اراضی‌شان قرارداده بود‌، به مقامات وقت آمریکا پیام فرستاد، انقلاب مسلحانه ما برضد انگلستان و آن همه فداکاری و جان بر کف نهادن برای این نبود که عده‌ای انگشت‌شمار که به هر طریقی پولی به دست آورده‌اند دست‌رنج کشاورزان را به یغما ببرند و مزارع آن دسته را که قادر به پرداخت اقساط بدهی در سر رسید نباشند تصاحب و حراج کنند و …. وی اضافه کرده بود: «به نظر می‌رسد که قضات دادگاه‌ها به جای حفاظت از حق، از نزول‌خور‌ها حمایت می‌کند.»

1788 میلادی - در استرالیا «روز ملی» است. در این روز «آرتور فیلیپ» (Arthur Phillip) ناوسروان انگلیسی، با چند کشتی نظامی و صدها تن محکومان و زندانیان که آنان را با خود آورده بود تا مهاجرنشین بسازد در جنوب غربی استرالیا مستقر شد و شهری را که ساخت به‌نام «لرد سیدنی»  یا همان «سیدنی» گذارد.

1991 میلادی - «زیاد باره یا محمد‌سیاد بری» رییس‌جمهوری وقت «سومالی» که گرفتار شورش یک دسته از نظامیان و چند دستگی طوایف سومالی شده بود به جنوب کشور فرارکرد. وی چندی بعد باکمک نظامیان هوادار خود و حمایت قبیله‌اش عزم تسخیر «مگادیشو» پایتخت را کرد که از نیروهای محمد آیدید‌، یکی از ژنرال‌های شورشی شکست خورد و از سومالی خارج شد که با فرار او از کشور، دوران بی‌دولت‌شدن سومالی نیز آغاز شد که هنوز ادامه دارد.

———————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1900  میلادی - زادروز «آلیس نیل» ( Alice neel) نقاش و پرتره‌نگار مشهور آمریکایی.

1355 خورشیدی - سال‌روز درگذشت «مجتبا مینوی» محقق، ادیب و استاد دانش‌گاه است. وی در تهران زاده شد و بعد ازفارغ التحصیلی از دارالمعلمین عالی تهران کار ادبی و فرهنگی خود را با معلمی آغاز کرد.

1922 میلادی - به عادت سلاطین قاجاریه، «احمدشاه» با بدرقه‌ی رضاخان سردار سپه عازم دیدار از اروپا شد.


 


خبر / رادیو کوچه

نجیب میقاتی، میلیاردر لبنانی تحصیل‌کرده آمریکا از سوی رییس جمهوری این کشور به عنوان نخست وزیر جدید پس از رای‌گیری‌های پارلمانی روز سه‌شنبه، معرفی شده است.

میشل سلیمان از این سیاست‌مدار سنی مذهب خواسته است تا دولت جدید در این کشور را تشکیل دهد. این در حالی است که هواداران سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان به مخالفت‌ با وی پرداخته‌اند.

آقای میقاتی از جانب حزب‌اله و متحدانش برای ریاست دولت آینده نامزد شده بود.

حزب‌اله و متحدانش در مجلس لبنان دارای اکثریت پارلمانی هستند. کابینه آقای میقاتی پس از تشکیل باید از مجلس رای اعتماد بگیرد.

دولت سعد حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، دو هفته پیش (دوازده ژانویه) پس از خروج وزرای حزب‌اله و متحدانش سقوط کرد.

سقوط دولت زمانی اتفاق افتاد که سعد حریری، نخست وزیر لبنان، در واشنگتن در حال دیدار با باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، بود.

لازم به اشاره است مخالفان نجیب میقاتی او را متهم می‌کنند که کنترل وی توسط حزب‌اله و مقام‌های جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد.

از سویی دیگر مناطق سنی‌نشین لبنان روز سه‌شنبه (بیست و پنجم ژانویه) برای دومین روز پی‌در‌پی صحنه حرکت‌های اعتراضی هواداران سعد حریری به نامزدی نجیب میقاتی از جانب حزب‌اله و متحدانش برای ریاست دولت آینده لبنان است.

بخوانید:

«حمله به شبکه تلویزیونی جمهوری اسلامی درلبنان»

«میقاتی با ده اختلاف از حریری پیش افتاد»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

آفرینش

1) سبحانی‌نیا: «مبنای تمام تصمیمات مجلس موازین قانونی است»

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=76787

عضو هیت‌رییسه مجلس با تاکید بر این‌که هیت‌رییسه مجلس در چارچوب وظایف قانونی خود عمل می‌کند، خاطرنشان ساخت: «آیین‌نامه داخلی مجلس آن‌قدر دقیق و موش‌کافانه تهیه شده که اجازه کوچک‌ترین تخطی را به هیت‌رییسه نمی‌دهد.» «حسین سبحانی‌نیا» در گفت‌وگو با خانه ملت، در خصوص نامه اخیر رییس‌جمهوری به مجلس در‌خصوص تغییرات لایحه برنامه پنجم توسعه، گفت: «رییس‌جمهوری این حق را دارند که در مورد هر موضوعی و به هر فرد یا نهادی نامه بنویسند اما این‌که این نامه براساس چه موازین قانونی و منطقی نوشته شده باشد جای تامل دارد.

2) پاسخ مجمع تشخیص مصلحت نظام به برخی انتقادها

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=76783

روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور اطلاعیه‌ای به برخی از مواردی که «حاشیه‌سازی‌های مغرضانه در مورد جلسات اخیر مجمع» خوانده است، با تشریح روند جلسات اخیر این مجمع پاسخ داد. به گزارش ایسنا، در متن این یادداشت آمده است: «پس از ارجاع موارد اختلافی لایحه برنامه پنجم توسعه کشور میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام، حسب دستور صریح «آیت‌اله هاشمی رفسنجانی»، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و جدیت جناب آقای دکتر رضایی، دبیر مجمع، کمیسیون اقتصاد کلان این مجمع به‌عنوان کمیسیون مربوطه در اسرع وقت برای تسریع در رفع اختلافات و ابلاغ به موقع این لایحه برای اجرا، با تشکیل جلسات فوق‌العاده صبح و عصر اقدام به بررسی کارشناسانه با حضور نمایندگان و کارشناسان ذی‌ربط از مجلس شورای اسلامی، دولت و شورای نگهبان کرد و موارد پیش‌نهادی خود را برای طرح در صحن علنی جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، به دبیرخانه ارایه کرد.

جام جم

1) مشارکت همه طرف‌ها در تشکیل دولت لبنان

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100834090161

دبیرکل حزب‌اله لبنان طی سخنانی به مناسبت اربعین حسینی، از نخست‌وزیر جدید لبنان خواست تا دولت شراکت و نجات ملی تشکیل دهد و مشارکت همه طرف‌ها در تشکیل دولت شراکت ملی در این کشور را خواستار شد.

2) واکنش‌ها به حمله تروریستی در مسکو

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100834097576

جامعه جهانی ضمن محکومیت شدید حمله تروریستی به فرودگاه مسکو، آمادگی خود برای کمک‌رسانی به روسیه را اعلام کرد. رییس‌جمهوری روسیه با اشاره به قصور مسوولان فرودگاه در اجرای قوانین امنیتی، خواهان رسیدگی به تخلفات آنان شد.

تهران امروز

1) حزب‌اله آمریکا را مات کرد

http://www.tehrooz.com/

دیروز روز ویژه‌ای برای لبنان به‌طور عام و جریان مقاومت و حزب اله به‌طور خاص بود. سرانجام «نجیب میقاتی» به‌عنوان نخست‌وزیر جدید برگزیده شد. لبنانی‌ها دیروز شاهد بودند که نجیب میقاتی از طرف پارلمان به رییس‌جمهوری معرفی شد و پس از گذشت ساعاتی، «میشل سلیمان» نیز طی حکمی وی را مامور تشکیل کابینه آتی لبنان کرد.

2) موفقیت جهانی تهران افتخار ایران

http://www.tehrooz.com/

«محمد باقر قالیباف» شهردار تهران در مراسم اهدای جایزه جهانی حمل‌و‌نقل پایدار 2011 در واشنگتن که سه‌شنبه شب با حضور بیش از 500 تن از مدیران شهری، شهرداران، اساتید برجسته دانش‌گاه‌های جهان، کارشناسان ارشد شهری و حمل‌و‌نقل در واشنگتن برگزار شد، از طریق ویدئو کنفرانس خطاب به حاضران گفت: «برخود می‌بالم که شهردار شهری هستم که در آن جسارت و اراده قاطع برای توسعه حمل‌و‌نقل پایدار، یک‌پارچه، در دست‌رس، ایمن و آسان با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، ویژگی بارز مدیریت شهری است و شهروندان فهیم آن یار و هم‌راه این سیاست‌ها و تصمیم‌های تحول‌خواهانه هستند.»

رسالت

1) مردم فتنه‌گران را از صحنه حذف کردند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=52774

به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه، «آیت‌اله حسین نوری همدانی» در دیدار اصناف و کسبه ارومیه اظهار داشت: «در فتنه سال گذشته عده‌ای از وابستگان سلطنت‌طلب‌ها، دوست‌داران فرقه ضاله بهائیت و منافقان با انجام اقداماتی ناشایست درصدد شکستن قداست مفاهیم اسلامی برآمدند ولی با یاری خداوند مردم آنان را از صحنه حذف کردند.»

2) ارتش، مقتدرانه آماده پاسخ‌گویی به هر تهدیدی است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=52778

جانشین فرماندهی نیروی زمینی ارتش گفت: «ارتش با اطاعت از رهبری مقتدرانه آماده پاسخ‌گویی به هر تهدیدی بوده و کوچک‌ترین تحرک را رصد می‌کند.

خراسان

1) تظاهرات گسترده مخالفان مبارک در مصر

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=6&id=542644

در درگیری میان تظاهرکنندگان مصری و نیروهای امنیتی در برابر کانون وکلا در قاهره، تعدادی مجروح شدند. به گزارش ایسنا، منابع خبری عربی اعلام کردند که هزاران تظاهر کننده دیروز هم‌زمان با روز خشم و نیز روز پلیس در مصر، در حالی که پرچم مصر را در دست داشتند، در برابر کانون وکلا در مرکز قاهره علیه نظام حاکم مصر و دولت این کشور شعار دادند.

2) رشد اقتصادی منفی انگلستان و ابهام در آینده اقتصادی این کشور

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=6&id=542663

خبرگزاری فرانسه: «در حالی که صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی خود را از رشد اقتصادی جهان در سال 2011 افزایش داده است آخرین آمارهای منتشره از اقتصاد انگلستان حاکی از رشد غیرمنتظره منفی این کشور در سه ماهه آخر منتهی به سال 2010 دارد.» در حالی که به گزارش بی‌بی‌سی، صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی خود از رشد اقتصادی دنیا را از 4.2 درصد به 4.4 درصد افزایش داده است اما خبرگزاری فرانسه از کاهش 0.5 درصدی تولید ناخالص ملی انگلستان در سه ماهه آخر سال 2010 خبر داد که امیدها برای بهبود وضعیت اقتصادی این کشور را با ابهام جدی مواجه کرده است.

کیهان

1) 310 مصوبه هیت دولت برای عمران و آبادانی گیلان

http://www.kayhannews.ir/891106/3.htm#other302

هیت دولت در هشتاد‌و‌پنجمین جلسه استانی خود در گیلان 310 مصوبه برای عمران و آبادانی این استان تصویب کرد. «محمدرضا رحیمی» معاون اول رییس‌جمهوری در پایان جلسه هیت دولت در جمع خبرنگاران افزود: «با تصویب دولت بالغ بر 2 هزار و 750 میلیارد ریال اعتبار ویژه برای توسعه فرهنگی استان گیلان اختصاص یافت.»

2) دستور وزیر مسکن برای حذف مصالح ساختمانی سنتی

http://www.kayhannews.ir/891106/3.htm#other316

وزیر مسکن در دستور جدیدی به مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ماموریت داد تا مصالح سنتی و انرژی بر را حذف و مصالح سبک با صرف انرژی کم‌تر را جا‌ی‌گزین کند. به گزارش فارس، «علی نیکزاد» در حاشیه بازدید از پروژه‌های مسکن مهر استان گلستان گفت: «به مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ماموریت داده شده تا مسئله جای‌گزینی حذف مصالح سنتی که با انرژی فراوان تولید می‌شوند را معرفی و مصالح سبکی که با صرف انرژی کم‌تر می‌توانند جای‌گزین آن‌ها شوند را معرفی کنند.»

همشهری

1) خیانت تشکیلات خودگردان

http://www.hamshahri.net/news-126659.aspx

شبکه خبری الجزیره طی 3روز گذشته اسناد محرمانه‌ای را درباره خیانت هولناک تشکیلات خودگردان به آرمان‌های فلسطینی‌ها و تسلیم این تشکیلات در مقابل رژیم صهیونیستی منتشر کرد.

2) اوج تقاضا در بازار کار

http://www.hamshahri.net/news-126649.aspx

در حالی‌که برخی آمارهای اعلامی از سوی وزارت کار حکایت از ایجاد یک‌میلیون و 300هزار شغل در 9ماه ابتدایی سال‌جاری دارد، یک مقام مسوول در وزارت کار خبر از وجود پیک تقاضای شغل در بازار کار داد.

دنیای اقتصاد

1) تداوم ثبت رکوردهای نزولی در بازار طلا

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=241448

مسعود رضا طاهری: «بهای طلا  به پایین‌ترین میزان 10 هفته اخیر  سقوط کرد. قیمت هر اونس طلا برای تحویل فوری تا غروب روز گذشته به محدوده 1325 دلار رسید که نسبت به نرخ 1342 دلار پایان معاملات هفته قبل در بازار نیویورک، در حدود 17 دلار کاهش نشان می‌دهد. روز دوشنبه قیمت طلا تا 5/1334 دلار افت کرده بود.»

2) چرا قیمت پیش‌نهادی مسکن در آگهی‌ها گران است؟

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=241422

مهدیس فرقانی: «یک واحد مسکونی در قسمت آگهی‌های یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار برای فروش پیش‌نهاد شده است. اما این نرخ اعلام شده در برابر قیمت واقعی این ملک از سوی کارشناسان مسکن گران‌تر از نرخ واقعی ارزیابی شده می‌شود، چراکه آن‌ها دامنه قیمت ملک مشابه در این خیابان را بین یک میلیون و 600 هزار تا 2 میلیون و 450 هزار تومان تعیین کرده و قیمت حقیقی واحد مذکور را متری یک میلیون و 900 هزار تومان برآورد کرده‌اند.»


 


مهم‌ترین عناوین رسانه‌های امروز مالزی:

خبرگزاری برناما

  • مدیران عامل در کشورهای آسیا و اقیانوسیه از رشد اقتصادی اطمینان دارند.
  • نخست وزیر می‌خواهد کارناوال‌های جشن سال نوی چینی را هم‌زمان با جشن های کتاه کینابالو برگذار کند.
  • اداره مهاجرت در روزهای سال نوی چینی تعطیل خواهد بود.
  • یک مرد پس از سکته قلبی خودرو در حال حرکت را به کانال آبی انداخت.
  • سازمان اتحاد مالایی در ترانگانو تغییرات جزیی را به خود خواهد دید.
  • 11 زن چینی و 2 تایلندی به جرم سو استفاده از ویزا‌های صادر شده دستگیر شدند.
  • رای‌دهندگان مستقل تحمل صبر کردن را ندارند.
  • آزهار برای کاندید حزب پیش‌رو بودن بی‌میل نیست.
  • جوانان حزب اسلام‌گرا خواستار مبارزه حزب در انتخابات میان دوره‌ای مرلیموآ شدند.
  • شرکت Kencana پترولیوم با خصوصی‌سازی اموال خود را به 396 میلیون رینگیت می‌رساند.
  • روجر کروک به سمت مدیر عاملی APEM در پست DHL رسید.
  • دورنمای Public Bank در سال جاری مثبت است.
  • ادغام شرکت‌های پروتون و پرودا دور از انتظار است.
  • ایست‌گاه رادیویی جدیدی برای خدمات‌رسانی اجتماعی در لائوس افتتاح می‌شود.

روزنامه استار

  • اداره حمل و نقل جاده‌ای مراکزی برای آزمایش رانندگان اتوبوس ایجاد می‌کند.
  • محی‌الدین: «برنامه ارتقای کیفیت مدارس به نتایج مثبت دست یافته است.»
  • وکیل نتوانست در پرونده مرد متهم به قتل بنتینگ مداخله کند.
  • ایالت پرک از ماه آینده به ضرب دینار طلا می‌پردازد.
  • یک پناهنده اخراجی از میانمار کودک خود را بر اثر عصبانیت کشت.
  • موضوع انتخابات میان دوره‌ای مرلیموآ در کمیسیون مربوطه از پس فردا بررسی می‌شود.
  • همسر نخست وزیر: «بسیاری از کشورهای اسلامی چشم به مالزی دوخته‌اند.»
  • وزیر علوم، نوآوری و فن آوری: «سطح جرایم اینترنتی در کشور بسیار بالا است.»
  • با دستگیری 13 نفر و کشف 15.7 میلیون رینگیت مواد مخدر، حلقه قاچاق‌چیان ایرانی کشف و متلاشی شد.
  • یک پسر 17 ساله به قتل دوست دختر خود متهم شد.
  • هرجیت سینگ، مجری تلویزیون، رکورد گویندگی خبر را شکست.
  • با بالا رفتن قیمت‌ها، میران رزرو رستوران برای سال نوی چینی امسال کاهش یافته است.
  • فریاد «تو یک دروغ‌گو هستی» از سوی نمایندگان جمهوری‌خواه در میان سخن‌رانی سالانه اوباما.
  • حسنی مبارک با یک تظاهرات پیش‌بینی نشده مواجه شد.
  • کره جنوبی به همسایه شمالی خود پیشنهاد مذاکرات نظامی در روز 11 فوریه را داد.

روزنامه نیو استریت تایم

  • رایزن جدید سلانگور: «اجازه دهید من کارم را انجام دهم.»
  • 6 میلیارد رینگیت به مناطق شمالی سرازیر می‌شود.

روزنامه مالایی میل

  • اقدام سریع 4 پلیس منجر به دست‌گیری سارقان دامن سرا شد.
  • واکنش‌ها به پخش ویدئوی تجاوز به یک دانش آموز در یوتوب.

 



مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، استوارت لیوی، معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا، که از دوره جورج بوش مسوول اجرای تحریم‌های جمهوری اسلامی در وزارت خزانه‌داری آمریکا بود از مقام خود استعفا داده است.

به گزارش ای‌بی‌سی‌نیوز، از آقای لیوی، معاون امور تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه‌داری، به عنوان یکی از بازی‌گران کلیدی در دولت آمریکا برای فشار بر دولت ایران نام برده می‌شد.

دیوید کوهن معاون آقای لیوی برای جانشینی او نامزد شده است. این در حالی است که نامزدی او باید به تایید مجلس سنا برسد.

این جابه‌جایی درحالی انجام می‌شود که مذاکرات گروه 1+5 با ایران در استانبول که شنبه انجام شد برای حل اختلافات بر سر برنامه اتمی ایران بی‌نتیجه ماند و مقام‌های آمریکایی احتمال تشدید تحریم‌ها علیه ایران را مطرح کرده‌اند.

مقام‌های آمریکایی تاکید کرده‌اند که این تغییر، تلاش‌ها برای تشدید فشار مالی بر ایران یا بستن راه دست‌رسی گروه‌های شبه‌نظامی به منابع مالی در جهان را تضعیف نخواهد کرد.

بیشتر بخوانید:

«تحریم‌های ایران را بیش‌تر خواهیم کرد»


 


روز سه‌شنبه، سید‌هاشم خواستار، معلم زندانی که در زندان وکیل آباد شهر مشهد دوران محکومیت خود را می‌گذراند، جهت عمل جراحی به بیمارستان امام رضا این شهر منتقل شده‌ است.

به گزارش کلمه، هاشم خواستار عضو کانون صنفی معلمان مشهد که به دلیل فعالیت‌های صنفی و مدنی از یک سال و نیم پیش بدون مرخصی در زندان وکیل آباد مشهد زندانی است، به دلیل تشدید بیماری‌اش که ناشی از شرایط نامناسب زندان است، در بیمارستان بستری شد.

هاشم خواستار، معلم ۵۷ ساله و بازنشسته مشهدی، پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران در دو نوبت بازداشت شد. او ابتدا به جرم حضور در پارک ملت مشهد و در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم به قید وثیقه ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد، اما بعد از گذشت ۴۹ روز از آزادی، وی مجدد بازداشت و به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد.

آقای خواستار در دادگاه بدوی به شش سال حبس محکوم شد که حکم وی در دادگاه تجدید نظر به دو سال حبس تعزیری کاهش یافت.

این معلم بازنشسته مشهد از تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ تاکنون در زندان وکیل آباد مشهد نگه‌داری می‌شود.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، هواداران منسوب به ائتلاف 14 مارس و درپی ناآرامی‌های چند هفته اخیر به دلیل سقوط دولت در لبنان به ایست‌گاه پخش مستقیم شبکه تلویزیونی ایرانی «پرس‌تی‌وی»، منسوب به دولت جمهوری اسلامی حمله کرده‌اند.

به گزارش فارس و به نقل از النشره لبنان، حاضران در این تعرض به سوی این ایست‌گاه سنگ پرتاب کرده و به مریم صالح خبرنگار این شبکه نیز توهین کردند.

پیش از این برخی از اغتشاش‌گران به خودروی پخش مستقیم شبکه خبری الجزیره نیز حمله کرده و آن را به آتش کشیدند.

از سوی دیگر عده‌ای منسوب به حامیان سعد حریری در منطقه «قصقص» به سمت ارتش لبنان سنگ پرتاب کردند و ارتش لبنان نیز برای متفرق کردن آن‌ها از گاز اشک‌آور استفاده کردند‌. بخشی دیگر از این افراد نیز جاده منطقه البقار در ناحیه القبه را بستند که نیروهای ارتش وارد عمل شده و برای متفرق کردن آن‌ها و باز کردن جاده تیراندازی هوایی کردند. تعداد دیگری نیز با آتش زدن لاستیک‌ها جاده ارتباطی شهر طرابلس به المنیه را عکار را در منطقه الملوله بستند.

بر اساس برخی گزارش‌ها، یک نفر نیز در جریان تیراندازی در منطقه «برالیاس» در شمال لبنان زخمی و به بیمارستان منتقل شد و نیروهای ارتش نیز جاده بین‌المللی را در همین منطقه بازگشایی کردند.

«سعد حریری» رییس جریان المستقبل لبنان نیز در خصوص تعرض به رسانه‌های خبری ابراز تاسف کرد‌.

لازم به اشاره است درگیری‌های شدید علاوه بر طرابلس و بخش‌هایی از بیروت در منطقه جبل محسن نیز هم‌چنان ادامه دارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته