سناتور "مک کین" رقیب انتخاباتی باراک اوباما در انتخابات سال ۲۰۰۸ میلادی ضمن شماتت رئیس جمهور ایالات متحده گفته است: «اگر آمریکا به موقع و درست از تظاهرات ضددولتی مردم ایران در دو سال پیش حمایت می کرد، حالا این وضع را نداشتیم.»
نماینده جمهوریخواه ایالت "آریزونا" در سنای آمریکا که سخنانش بطور زنده از شبکه تلویزیونی "سی بی اس" آمریکا پخش می شد همچنین گفت: «من فکر نمی کنم جریان های مرتبط با اعتراض های مردمی ایران در دو سال پیش مرتبط به این کار حاکمیت ایران برای طرح ترور سفیر عربستان در واشینگتن باشد. اما آن زمان که مردم ایران فریاد می زدند: اوباما، یا با اون ها یا با ما، رییس جمهوری آمریکا چه کار کرد؟ به جای دست به کار شدن، نخواست که شانس مذاکره با حاکمیت ایران را از دست بدهد و آن فرصت از دست ما رفت.»
آقای مک کین در ادامه سخنانش افزوده است«اگر رییس جمهوری آمریکا آن زمان دست به کار شده بود و به موقع عمل کرده بود، ما این شانس را داشتیم که تغییر اساسی در حاکمیت ایران را شاهد باشیم.»
این اظهارات در حالی از سوی رقیب جمهوری خواه رئیس جمهور فعلی ایالات متحده مطرح می شود که آقای اوباما طی سخنانی امروز به شدت به ایران بابت آنچه که مقامات این کشور تلاش جمهوری اسلامی برای ترور سفیر عربستان در آمریکا خوانده اند، هشدار داد.
رئیس جمهور آمریکا که در يک کنفرانس خبری به همراه رئیس جمهوری کره جنوبی سخن می گفت با اشاره به اتهامات طرح شده از سوی مقامات قضایی این کشور به خبرنگاران گفت«ما باور داريم حتی اگر مقامات بلندپايه (ايران) از جزييات عمليات آگاه نبودهاند، ايران میبايست در قبال اين که کسانی در اين حکومت درگير چنين طرحی بودهاند، پاسخگو باشد.»
جان مک کین،در ادامه سخنانش هم چنین گفته است: «من فکر نمی کنم جریان های مرتبط با اعتراض های مردمی ایران در دو سال پیش مرتبط به این کار حاکمیت ایران برای طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن باشد. اما آن زمان که مردم ایران فریاد می زدند: اوباما، یا با اون ها یا با ما، رئیس جمهوری آمریکا چه کار کرد؟ به جای دست به کار شدن، نخواست که شانس مذاکره با حاکمیت ایران را از دست بدهد و آن فرصت از دست ما رفت.»
دو سال پیش و در جریان اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو کاندیدای وقت نسبت به نتایج انتخابات اعتراض کرده و گفتند که در انتخابات تقلب شده است. متعاقب آن معترضان به نتیجه انتخاباتب رای مدتها در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران اقدام به تظاهرات مسالمت آمیز کردند که با سرکوب خشن ماموران امنیتی و سپاه پاسداران و بسیج روبرو شد.
بر اثر شدت خشونت بکار رفته از سوی حاکمیت در ایران علیه معترضان به نتایج انتخابات دهها جوان کشته و هزاران نفر هم دستگیر شدند.
هنوز هم شماری از روزنامه نگاران، فعالان، وکلا و سیاستمداران دولتی سابق در بازداشت و زندان به سرمی برند.
این در حالی است که از بیست و پنجمین روز بهمن ماه سال گذشته تا کنون میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و مهدی کروبی در حصر خانگی به سر می برند.
دو روز پس از آن که مقامات آمريکا ايران را به دست داشتن در توطئه ترور سفير عربستان در واشينگتن متهم کردند، باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، گفت که مقامهای ايران میبايست در قبال اين توطئه پاسخگو باشند.
به گزارش رادیو فردا، باراک اوباما که در يک کنفرانس خبری به همراه همتای کره جنوبی خود صحبت میکرد، گفت:«ما باور داريم حتی اگر مقامات بلندپايه (ايران) از جزييات عمليات آگاه نبودهاند، ايران میبايست در قبال اين که کسانی در اين حکومت درگير چنين طرحی بودهاند، پاسخگو باشد.»
وی اضافه کرده است: «مساله مهم برای ايران اين است که به جامعه بينالمللی پاسخ دهد چرا کسانی در حکومتشان، درگير چنين فعاليتهايی هستند.»
باراک اوباما البته تصريح کرد، نحوه ارائه مدارک و اسناد مربوط به اين طرح توطئه برعهده اريک هولدر، دادستان کل ايالات متحده است. با این حال، رییس جمهوری آمریکا در باره مدارک و شواهد موجود درباره دخالت ایران در این توطئه ابراز اطمینان کرد.
باراک اوباما گفت: «ما همچنين میدانيم که او (منصور ارباب سيار) به طور مستقيم ارتباط داشته است، از سوی افرادی در حکومت ايران به وی پول پرداخت شده و هدايت شده است. همه اين مدارک الان وجود دارند و همگان می توانند آنها را ببينند. ما تا زمانی که به طور دقيق چگونگی به کارگيری از همه مدارک در دادخواست پرونده را ندانيم، آن را مطرح نمیکنيم.»
رييس جمهوری آمريکا میگويد، اين طرح توطئه بخشی «از الگوی رفتاری خطرناک و بیپروای حکومت ايران است.»
باراک اوباما تاکید کرد، که هيچ گزينهای را در برخورد با ايران از روی میز کنار نخواهد گذاشت.
رييس جمهوری آمريکا همچنين تصريح کرد است که واشينگتن تلاش خواهد کرد تا برای افزایش انزوای ایران، تحريم ها عليه جمهوری اسلامی را تشديد کند.
در همين زمينه، ديويد کوهن، معاون وزير خزانه داری آمريکا روز پنجشنبه گفته است که بررسی تحريمهای بيشتر ايران از جمله تحريم بانک مرکزی در دستور کار قرار گرفته و در حال بررسی است.
حامد فروتن
پس از «زنا» و «بدحجابی» که از سوی کاظم صدیقی از موجبات وقوع زلزله بشمار رفتند اکنون نیز یک عامل دیگر به این دو اضافه شده است. به نوشته یک سایت هوادار آیتالله خامنهای احتمال اینکه زلزله در زمان عدم حضور وی در تهران این شهر را تکان دهد وجود دارد.
نوشته سایتی که با عنوان «ویژه سفر مقام معظم رهبری به استان کرمانشاه» از سوی بسیج سایبری استان کرمانشاه راه اندازی شده یادآور هشدار خطیب نماز جمعه تهران درباره تبعات گناه و بهدنبال آن وقوع زلزله است. صدیقی در آخرین نماز جمعه فروردین ماه سال گذشته با انتقاد از «بدحجابی» گفته بود «با جاذبههایی که برخی بانوان و دختران در خود در بیرون از زندگی خصوصی ایجاد میکنند، جوانانی دلشان تکان میخورد و به طغیان بوالهوسی کشیده میشوند و بعد هم دامن های آنها آلوده میشود و زنا در جامعه زیاد میشود.» او به استناد به همین روایات نتیجه گرفت: «وقتی زنا توسعه پیدا کند زلزله فراوان میشود.»
در حال حاضر سفر آیتالله خامنهای به کرمانشاه با تبلیغات رسانههای حکومتی پشتیبانی میشود اما نوشته سایت هوادار وی در رابطه با زلزله در تهران و عدم حضور آیتالله خامنهای در این شهر در بین اخبار توانست جای خود را باز کند و در شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها منعکس شود: «تهرانی ها نگرانند، میترسند که با رفتن آقا زمین فرصت را غنیمت بشمارد و کار خودش را بکند. من ناراحتم، از رفتن ایشان به کرمانشاه ناراحتم. چرا؟! چون می ترسم! از تهرانی که ضد زلزله ندارد باید رفت!» البته چنین تفاسیری منحصر به افراد گمنام و نوشته های بی نام نیست چرا که اینگونه اظهارنظرها در میان سخنان صاحب منصبان در جمهوری اسلامی نیز دیده می شود. چندی پیش بود که سردار نقدی، رئیس سازمان بسیج در گردهمائی فرماندهان و مدیران پایگاههای بسیج شیراز، آیتالله خامنهای را مسلط به تمام مسائل دنیوی و اخروی دانست و پیروی از وی را موجب سعادتمندی انسان ها خواند. «خبرگزاری دانشجو» از رسانه های نزدیک به حکومت هم دو ماه پیش از این مدعی شده بود که میشل فوکو از آیتالله خامنهای تمجید کرده است.
نویسنده سایت هوادار آیتالله خامنهای بر این اعتقاد است که در تهران وفور گناه وجود دارد و به همین خاطر دفع خطر از مردم این شهر را تنها با حضور «آقا» ممکن دانست. این عبارات از سوی مهدی خزعلی مورد توجه قرار گرفته است؛ او با انتشار یادداشتی در وبلاگ خود ابراز امیدواری کرد که در بیت رهبری کسی پیدا شود تا این «شیادان» را به سزای عملشان برساند. خزعلی در ادامه آیتالله خامنهای را جایزالخطا و همچون دیگر انسانها دانسته که دفع بلا نمی کند. او سپس به کنایه از مسئولین خواسته که به جای سایت باران (سایت بنیاد متعلق به سیدمحمد خاتمی) سایتی را که رهبری را ضد زلزله معرفی کرده فیلتر کنند.
احمدی؛ ضد زلزلهای دیگر است
در این حال تنها آیتالله خامنهای نیست که هوادارانش او را دافع بلایا می خوانند بلکه محمود احمدی نژاد هم طرفدارانی دارد که او را ضد زلزله خوانده بودند. حتی خبری با عنوان «عکس احمدینژاد مانع از فرو ریختن دیوار شد» در دی ماه سال ۸۹ و در پی حادثه زلزله در کرمان بر روی سایت ها قرار گرفت. این خبر گویای اعتقادی است که استاندار این شهر و وزیر کشور به رئیس خود دارند. در آن زمان خبرگزاری ایسنا به نقل از نجار، وزیر کشور نوشت: «مردم منطقه زلزله زده از ایمان و اعتقاد بسیار بالایی برخوردار بودند به عنوان مثال در بازرسیهای ما یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته و یک دیوار که عکس دکتر احمدی نژاد بر آن نصب شده بود سالم ماند. خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییس جمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم به ویژه روستاییان انجام داده و میدهد و اعتقاد آنها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است.»
انفاس قدسی در خاطرات خصوصی
قدسی کردن افراد امر تازه و غریبی در طول سه دهه گذشته نیست. بهره گیری از مفاهیم ماورایی برای بالا بردن شانیت افراد توسط هواداران شخصیت های سیاسی در ایران بویژه آندسته از چهرههایی که ملبس به لباس روحانیتاند الگویی بشمار می رود که در طول این سال ها نمود برجسته ای نسبت به گذشته یافته است. اگر تا چند سال پیش روحانیون از صفات پرطمطراق قدسیت ساز برخوردار می شدند در حال حاضر دولتمردان مکلا نیز ابایی از استفاده از این الگو برای جذب هوادار و انسجام طرفداران خود ندارند. نمونه آن را می توان در مستندی مشاهده کرد که در سال گذشته به همت اطرافیان محمود احمدینژاد تهیه شد. این فیلم که به «مستند ظهور» معروف شد شعیب بی الصالح را در نهاد ریاست جمهوری و سید خراسانی را در بیت رهبری نشان می داد.
گویی تهیه کنندگان این مستند با این تصور که به کمک تمایل بخشهایی از جامعه به مفاهیم مذهبی و متافیزیکی می توانند مخاطبان خود را در جهت اهداف سیاسی شان سازمان دهند، روایات و احادیث مربوط به زمان ظهور را در خدمت قهرمانان سیاسی خود قرار داده بودند. قهرمانانی که طرفدارانشان گاهی با عنوان «محمود کبیر» از آنها یاد کرده و گاهی بوی رجایی را با حضورشان استشمام می کنند و همه اینها باعث میشود که آنها هم به اینکه میثاق نامه هیئت دولت را به چاه جمکران بسپارند افتخار کنند. چنین رویه ای در میان برخی روحانیون با حرارت بیشتری دنبال می شود. چنانکه محمدتقی مصباح یزدی، رهبر جمهوری اسلامی را بالاتر از سید خراسانی می داند و ابوالقاسم خزعلی نیز در گفت و گو با بی باک (سایت منتسب به مصباح) میگوید که به آیتالله خامنهای بیش از سید خراسانی اعتقاد دارد. مصباح یزدی البته تعاریفش را محدود به رهبری نکرده بلکه مرتضی مطهری را نیز بالاتر از ادیسون می داند و می گوید: «خدمتی که مطهری به جامعه بشریت کرد، ادیسون نکرد» (باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳۹۰/۰۲/۰۹)
این اما تمام ماجرا نیست چه آنکه رفتارها و اظهارنظرهایی که برخی مسئولان جمهوری اسلامی را تا مقام های آسمانی بالا می برد گاهی دردسرساز هم می شود. تعابیر و توصیفات اغراق آمیز در میان مسئولان هر چند برای ارتقای مقام معنوی و ایجاد محبوبیت آنها بکار برده می شود اما به جهت منافعی که برای گوینده خواهد داشت باعث بوجود آمدن رقابتی میان زیردستان نیز خواهد شد، رقابتی که عاقبتش تعاریف غلوآمیزی میشود که حتی از سوی دستگاه حکومتی پس زده شدهاند. در یکی از نمونه های به یاد ماندنی از این موضوع حجتالاسلام محمد سعیدی امام جمعه شهر قم به نقل از خواهر آیتالله خامنهای گفته بود که رهبر جمهوری اسلامی هنگام تولد از مادر «یا علی» گفته است. فیلمی که سعیدی را در حال ایراد این اظهارات نشان می داد فروردین ماه امسال منتشر و با بازدید قابل توجهی مواجه شد.
سعیدی ماجرا را از زبان خواهر ناتنی آیتالله خامنهای بدین صورت روایت کرده بود: «وقتی که مادر رهبر معظم انقلاب حامله شدند به رهبر عزیز، زمان ولادت رهبر انقلاب که رسید، در منزل به من یعنی خواهر آیتالله خامنهای خواهر ناتنی شون گفتند برید سراغ قابله، گفت من رفتم سراغ قابله و قابله را آوردم منزل، حالا می خواد رهبر انقلاب متولد بشه. گفت ماها را از اطاق بیرون کردند قابله توی اطاق داشت زمینه تولد این فرزند جدید را فراهم می کرد. گفت یک مرتبه دیدم صدای قابله بلند شد که: "علی نگهدارت باشه" این تعبیره. گفت درو بازکردیم آمدیم تو گفتیم چی شد؟ گفت که این آقای یعنی مقام معظم رهبری وقتی که می خواست از بدن مادر خارج بشه گفت یا علی» در آن زمان یکی از دلایل سخنان اینچنینی در مدح و ستایش آیتالله خامنهای تلاش برای مشروعیت از دست رفته وی عنوان می شد.
آنطور که از شواهد و قرائن در طول سه دهه حیات جمهوری اسلامی بر می آید در کنار علاقه برخی مردمان به خرافه و مفاهیمی که واقعیتشان اثبات نشده همواره جریانی هدفمند و تا حدی سازمان مدار نیز وجود داشته که بسیج توده ای را از مسیر ترویج خرافات دنبال کرده است. در ایران علاوه بر رهبران معترضان که بارها نسبت به ترویج خرافات از سوی نهادهای حکومتی هشدار داده اند دیگر شخصیت های منتقد نیز سعی کرده اند به زعم خود پرده از اهداف این رویه بردارند.
سه سال پیش در زمانی که مرزبندی های سیاسی همچون حال شفاف نشده بود و کسی صدای جن گیرهای دولتی را بلند نمی کرد علاوه بر میرحسن موسوی، مهدی کروبی و سید محمدخاتمی بسیاری دیگر نسبت به این مقولات هشدار می دادند. در آن زمان محمدتقی فاضل میبدی از روحانیون نزدیک به اصلاح طلبان با هشدار نسبت به رواج خرافات در ذیل مفهوم ظهور به رادیو فردا گفته بود: «روحانیت نه تنها احساس خطر بلکه احساس تحریف دین می کند. به این معنی که ممکن است عقایدی برای مردم درست شود که مبنای شرعی و علمی ندارد.» این موضوع در حال حاضر نیز از نگاه منتقدان جمهوری اسلامی پنهان نمانده است. چه آنکه در زمانی که پس از ۶ سال از روی کارآمدن احمدی نژاد، اصولگرایان بدنبال جن گیرهای دولت بودند و سایت های وابسته به دولت تهدید به وقوع اتفاقی عظیم می کردند احمد قابل در مصاحبه با روزآنلاین درباره این تحولات گفت: «با خرافات می خواهند توده ها را راضی نگهدارند.»
مقامات دولتی ایالت متحده در دومین واکنش پس از طرح اتهام دست داشتن سپاه قدس جمهوری اسلامی در توطئه ترور سفیر عربستان در آمریکا، از آغاز رایزنی ها برای تحریم بانک مرکزی ایران خبر داده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، معاون وزير خزانه داری آمريکا در امور مبارزه با تروريسم مالی به کمیته بانکی و مالی سنای آمریکا گفته است که سازمان متبوعش برای منزوی کردن هر چه بیشتر جمهوری اسلامی در حال حاضر بر روی تحریم بانک مرکزی ایران و «تحریم های موثر» این بانک «متمرکز» شده است.
"دیوید کوهن" با این همه معتقد است که ایالات متحده برای بتواند «تمامی تحريم هايی که عليه ايران وضع شده را به طور کامل به اجرا درآورد» و به جمهوری اسلامی اجازه دور زدن تحریمها را ندهد« راه درازی در پیش دارد.
این مقام ارشد در دولت آمریکا خاطر نشان ساخته است گرچه تمامی بخش های مالی و تجاری آمريکايی از هرگونه معامله با تمامی بانک های ايرانی «منع شده اند» اما تحريم های بيشتر ایالات متحده عليه بانک مرکزی ايران حمايت گسترده و بيشتری در لابی های قدرت در واشنگتن پیدا کرده است.
مقامات دولتی آمريکا دو روز پیش از این مدعی شدند که جمهوری اسلامی با بکارگیری نیروهای سپاه قدس و در همکاری با یکی از باندهای قاچاق مواد مخدر مکزیک برای ترور سفير عربستان در واشنگتن برنامه ریزی کرده بوده است.
هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا پيشتر گفته بود اين کار را بدون پاسخ نخواهد گذاشت.
مقام های آمريکا روز سه شنبه دو ايرانی را به تلاش برای حمله به سفارتخانه های عربستان سعودی و اسرائيل در واشينگتن و همچنين ترور عادل الجبير، سفير عربستان سعودی در آمريکا متهم کردند.
اين دو ايرانی، «منصور ارباب سيار»، ۵۶ ساله، و «غلام شکوری» معرفی شده اند. منصور ارباب سيار دارای تابعيت ايرانی - آمريکايی است و هم اکنون در بازداشت به سر می برد، ولی غلام شکوری فراری است و گفته می شود که وابسته به نيروی قدس سپاه پاسداران است.
همچنين روز چهارشنبه آمريکا اعلام کرد شرکت هواپيمايی "ماهان اير " به دليل آنچه که مقامات این کشور ارائه خدمات انتقالی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نامیده اند،در فهرست تحريم های آمريکا قرار گرفته است.
به گفته آقای "کوهن"طی يک سال گذشته درصد بانک هايی که حاضر به معامله با جمهوری اسلامی هستند به شدت کاهش یافته و این موضوع باعث کاهش صادرات و واردات جمهوری اسلامی به دليل مشکلات انتقال مالی و صدمه جدی به تجارت و بازرگانی بین المللی ایران شده است.
معاون خزانه داری ایالات متحده همچنين تخمين زده است که با توجه به افزايش تحريم ها جمهوری اسلامی تا سال ۲۰۱۶، «با از دست دادن ۱۴ ميليارد دلار در سال از محل فروش نفت خام خود » روبرو خواهد شد.
بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد در یک گزارش ۱۸ صفحه ای به شصت و ششمین اجلاس مجمع عمومی این سازمان ، نه تنها از ادامه نقض حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده است بلکه از افزایش شدت سرکوب مدافعان حقوق بشر، حامیان حقوق زنان، روزنامه نگاران و مخالفان دولت در ایران توسط مقام های جمهوری اسلامی در سال گذشته خبر داده است.
در این گزارش به نگرانی عمده نهادهای وابسته به حقوق بشر در سازمان ملل متحد در رابطه با ادامه اعمال شکنجه ، قطع عضو، بازداشت های خودسرانه، محاکمه های غیر عادلانه توسط حکومت جمهوری اسلامی اشاره شده است.
دبیر کل سازمان ملل متحد افزایش اعدام ها در سال ۲۰۱۱ میلادی، به ویژه اعدام در انظار عمومی در ایران را قابل توجه توصیف کرده است.
بان کی مون همچنین به دیدار سال گذشته خود با محمد جواد لاریجانی در نیویورک اشاره می کند که وی موارد نقض حقوق بشر توسط مقام های دولت جمهوری اسلامی را با آقای لاریجانی در میان گذاشته و آقای لاریجانی با وعده همکاری با سازمان ملل متحد از قطعنامه محکومیت دولت متبوعش توسط دولت های عضو مجمع عمومی این سازمان ابراز انزجار کرده است.
دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرده است در سال ۲۰۱۰ میلادی، مجموعا ۳۸ مورد نقض حقوق بشر از طرف گزارشگران ویژه موضوعی این سازمان با مقام های جمهوری اسلامی مطرح شد که تنها به ۱۳ مورد این سوالات پاسخ داده شده است.
با وجود دعوت رسمی و عمومی دولت جمهوری اسلامی از تمامی گزارشگران ویژه موضوعی سازمان ملل متحد از سال ۲۰۰۵ میلادی تاکنون به هیچ یک از گزارشگران اجازه بازدید از ایران برای تحقیق داده نشده است. در این رابطه بان کی مون در گزارش خود می گوید تقاضای هر ساله گزارشگر ویژه امور شکنجه برای سفر به ایران و تحقیق و تهیه گزاش، از سال ۲۰۰۵ تاکنون توسط مقام های دولت جمهوری اسلامی بی پاسخ مانده است. در کنار این تقاضا، درخواست گزارشگران ویژه موضوعی آزادی بیان، استقلال قضات و وکلای مدافع، اقلیت های مذهبی و حق دسترسی به غذا نیز بی پاسخ مانده است. اما مقام های جمهوری اسلامی قول داده اند که در سال ۲۰۱۲ اجازه خواهند داد تا تعدادی از این گزارشگران موضوعی به ایران سفر کنند.
دبیرکل سازمان ملل متحد می گوید مقام های حکومت جمهوری اسلامی به ویژه مقام های وزارت امور خارجه، نمایندگان مجلس، قوه قضائیه و سپاه پاسداران نسبت به انتخاب احمد شهید، گزارشگر ویژه بررسی نقض حقوق بشر در ایران واکنش نشان داده و اعلام کرده اند به آقای شهید برای تحقیق و بررسی اجازه ورود نخواهند داد.
در این گزارش به تفصیل به شرح کلیه موارد نقض حقوق بشر در سال گذشته با اعلام نام قربانیان از جمله موارد شکنجه زندانیان سیاسی و عقیدتی، اجرای مجازات شلاق، قطع اعضای بدن مجرمان، افزایش اعدام ها از جمله اعدام در انظار عمومی و اعدام افرادی که در سن نوجوانی مرتکب جرم شده اند، سرکوب مدافعان حقوق زنان، سرکوب اقلیت های قومی و مذهبی پرداخته شده است.
در گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد همچنین به عدم اساسی ترین و بنیادترین آزادی ها مانند حق آزادی بیان و ابراز عقیده، حق گردهمایی و برگزاری اجتماعات برای شهروندان ایرانی اشاره شده و اینکه هرگونه انتقادی توسط مقام های جمهوری اسلامی به شدت سرکوب می شود.
بان کی مون در حالیکه از عدم پاسخ مسئولان جمهوری اسلامی به درخواست و سوالات انبوه گزارشگران ویژه موضوعی در رابطه با موارد فاحش نقض حقوق بشر ایران ابراز نگرانی می کند، همچنان امیدوار است در سفر احتمالی ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد در آینده نزدیک به ایران، وی بتواند بدون هیچ محدودیتی برای تبادل نظر به مواردی که در این گزارش به آن اشاره شده با اعضای جامعه مدنی در ایران دیدار داشته باشد.
تارنمای "کاخ" که به بررسی اخبار و احوال اطرافیان رهبر جمهوری اسلامی می پردازد طی گزارشی مشروح به بررسی نقش و جایگاه نظریه "جانیشنی سید مجتبی" فرزند آیت الله خامنه ای پرداخته است و از "حسن طائب" به عنوان اصلی ترین طراح این نظریه نام برده و با بررسی شرح و احوال رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران می دهد.
حسن، حسین یا میثم
نویسنده این گزارش در ابتدا به نام واقعی آقای "طائب" می پردازد و با اشاره به اشتباه عمومی درباره نام وی می نویسد«بسیاری او را با نام حسین طائب می شناسند اما این نام برادر اوست که در عملیات کربلای ۵ در سال ۱۳۶۵ در جنگ ایران و عراق جان خود را از دست داد .نام واقعی او حسن طائب است.»
در ادامه اما نویسنده با طرح این پرسش که «حسن طائب کیست و در سلسله مراتب قدرت جمهوری اسلامی در کجا قراردارد ؟ » به شرح زندگی او و چگونگی به قدرت رسیدن و نزدیک شدنش به بیت رهبر جمهوری اسلامی می پردازد.
به این ترتیب خواننده این متن با اطلاعاتی وسیع و کامل درباره آقای طائب روبرو می شود. از جمله اینکه رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران حسن طائب متولد ۱۳۴۲ تهران است و دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس محله "۱۷شهریور تهران" طی کرده و در سال ۱۳۶۱ و در ۱۹ سالگی به عضویت سپاه پاسداران درآمده است.
نویسنده آقای طائب را داماد حجت الاسلام حسینی معروف به "حسینی اخلاق در خانواده" و باجناق سید حسین شاهمرادی، محافظ سابق ومعتمد آیت الله خامنه ای و رئیس سابق ستاد بقاع متبرکه و بناهای مذهبی و مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معرفی می کند و می نویسد: «حسن طائب در ابتدا عضو سپاه منطقه ۱۰ تهران بود که در دهه ۶۰ به عنوان جریان چپ و منتقد حجت الاسلام خامنه ای (رییس جمهور وقت) در سپاه معروف بودند.
یادی از مرحوم کریمی
البته نویسنده متن یادآوری می کند که فرماندهی سپاه منطقه ۱۰ در مقطعی با داود کریمی بود که بعد ها و در دوره رهبری آیت الله خامنه ای به دلیل انتقاد از عملکرد رهبری و حکومت بازداشت و در زندان توحید شکنجه شد.
مرحوم داود کریمی از اعضای اصلی تشکیل دهنده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عضو هیات مرکزی سپاه تهران بود که با شروع جنگ به جبهه رفت و بر پایه آموختههای خویش در لبنان مسئول آموزش نظامی سپاه شد. سپس مدتی کوتاهتر از یک سال فرمانده سپاه تهران بود. مدتی هم در بنیاد شهید که ریاست آن را مهدی کروبی به عهده داشت.
در این دوران یکی از مهمترین کارهای او طرح شکستن حصر آبادان بود.
در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ داود کریمی در شرق کشور به سر میبرد. او در این دوره با سمت فرماندهی قرارگاه مرکزی محمد رسول الله و قرارگاههای تاکتیکی تابعه شرق کشور در قالب طرح «والعادیات» مسئول مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر بود.
کریمی در عملیات جنگی فاو با فروافتادن بمبهای شیمیایی سلامت خود را از دست داد و عملاً مصدوم شیمیایی شد اما معالجات را نیمه کاره گذاشت و در عملیات مرصاد که همزمان با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد برای مقابله با حمله مجاهدین خلق طراحی شده بود شرکت جست و ترکش گلولهای در قلب وی جا گرفت.
او پس از جنگ از مخالفین جدی رهبری آیت الله خامنه ای شد و چون از مقلدان آیت الله منتظری بود، از تمامی سمتهای خود دست کشید و باقی عمرش را در نازی آباد و در کارگاه قالبسازی اش گذراند.
این فرمانده پرنفوذ اما بی پست و مقام جبهه های جنگ سرانجام در نیمه شهریورماه ۱۳۸۳ بر اثر جراحات ریوی ناشی از مجروحیت شیمیایی درگذشت.
دهه ۶۰ و طائب
نویسنده گزارش شرح و احوال حسن طائب در ادامه نوشته خود به شرح چگونگی نزدیکی او به بیت رهبری می پردازد و می نویسد: «نخستین فعالیت جدی طائب جوان در دهه ۶۰ فعالیت به عنوان بازجوی وزارت اطلاعات بود . وی در این موقعیت ، از بازجویان فعال علیه نیروهای سازمان مجاهدین خلق بود .»
به نوشته نویسنده این گزارش او همزمان در دهه ۶۰ در حوزه های علمیه تهران ، قم و مشهد به طلبگی پرداخت و دروس فقه و اصول استادانی نظیر شیخ جواد تبریزی، فاضل لنکرانی وبعد ها آیت الله خامنه ای را تجربه کرد .
نویسنده این گزارش در ادامه می نویسد:«پس از مدتی حسن طائب ضمن اینکه عضو سپاه بود به عنوان مدیر کل اطلاعات استان خراسان رضوی به مشهد فرستاده شد اما در آنجا با عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی و نماینده ولی فقیه در خراسان درگیر شد.
همین درگیری باعث شد تا توسط مقامات به تهران فراخوانده شود. زیرا عباس واعظ طبسی در آن زمان از حمایت اکبر هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت برخوردار بود و آیت الله خامنه ای رهبر جدید جمهوری اسلامی نیز علیرغم اینکه هرگز مردان قدرتمندی چون واعظ طبسی را دوست نداشته و ندارد اما در آن زمان ترجیح داد تا در دعوای واعظ طبسی و حسین طائب طرف واعظ طبسی را بگیرد.»
پس از بازگشت از خراسان
به عقیده نویسنده حسن طائب پس از بازگشت از خراسان به تهران در دوره وزارت علی فلاحیان به وزارت اطلاعات رفت و به عنوان معاون ضد جاسوسی مشغول به کار شد . وی در سال ۱۳۷۳ هنگامی که آیت الله خامنه ای برای کنترل کامل وزارت اطلاعات و خارج ساختن آن از کنترل اکبر هاشمی رفسنجانی تلاش می کرد، برخی اقدامات آشکار و پنهان علیه هاشمی رفسنجانی را مدیریت کرد.
گزارشگر در ادامه می نویسد«نزدیکان طائب مدعی هستند که او در این زمان به دلیل تشکیل پرونده ای علیه یکی از فرزندان هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت، مورد غضب قرار گرفته و از وزارت اطلاعات اخراج شده است .
طبق این روایت این دردسر شغلی، بلافاصله به مشکل جسمی انجامیده وباعث سکته قبلی طائب جوان شده است اما روایت متفاوتی حکایت از آن دارد که حسن طائب یک سال بعد از این پرونده سازی علیه اطرافیان هاشمی رفسنجانی ، به دلیل اختلافاتش با علی فلاحیان از سوی وی برکنار و از وزارت اطلاعات کنار گذاشته شده است.»
اخراج از بیت
حسن طائب پس از خروج از وزارت اطلاعات در سال ۱۳۷۴ به دعوت محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری که از همکاران سابق او در وزارت اطلاعات بود به بیت رهبری رفت و در آنجا به عنوان معاون اجرایی بیت آیت الله خامنه ای مشغول به فعالیت شد اگر چه سمت وی به طور رسمی معاون هماهنگ کننده بیت عنوان می شد .
با این همه به عقیده نویسنده آقای طائب در اواسط دهه ۷۰ و در دوره نخست فعالیت خود در بیت رهبری به دلیل برخی مسائل شخصی و خانوادگی با خشم و عتاب آیت الله خامنه ای روبرو شده است و برای مدتی از حضورش در بیت رهبری ممانعت و از بیت کنار گذاشته شد.
نویسنده گزارش در ادامه به نقش حسن طائب در ایام موسوم به دوم خرداد می پردازد و می نویسد:« دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و به قدرت رسیدن دولت اصلاحات به ریاست محمد خاتمی ،فرصتی بی نظیر برای حسن طائب فراهم کرد تا بار دیگر در مرکز فعالیت های اطلاعاتی و امنیتی بیت آیت الله خامنه ای قرار گیرد.
اثرات منفی دوم خرداد برای آیت الله خامنه ای
یکی از مهمترین اتفاقاتی که در پی روی کار آمدن دولت محمد خاتمی روی داد، قطع ناگهانی سلطه بیت رهبری و آیت الله خامنه ای بر وزارت اطلاعات در پاییز سال ۱۳۷۷ بود . وضعیتی که پس از قتل های زنجیره ای رخ داد و منجر به تسویه نیروهای نزدیک به رهبری از وزارت اطلاعات شد.
در نتیجه این تحولات ،آیت الله خامنه ای که درنیمه اول و اواسط دهه ۷۰ کنترل خود بر وزارت اطلاعات را توسعه وگسترش داده بود به یکباره و با روی کار آمدن اصلاح طلبان احساس کرد کنترل وزارت اطلاعات را از دست داده است.
همین وضعیت باعث شد تا آیت الله خامنه ای برای رفع نیازمندی های اطلاعاتی خود و نیز برای اعمال فشار بر اصلاح طلبانی که در دولت و مجلس ششم ، قدرت رهبری را به چالش کشیده بودند، در پی ایجاد یک سازمان اطلاعاتی جدید برآید و در چنین شرایطی حسن طائب در مقام جانشین اطلاعات سپاه میدان دار فعالیت های اطلاعاتی علیه دولت محمد خاتمی و اصلاح طلبان شد.
رهبر جمهوری اسلامی از یک سو دستور فعال شدن بیشتر واحدهای اطلاعاتی سپاه پاسداران را داد و از سوی دیگر بخش های اطلاعاتی قوه قضاییه تحت امر محمد یزدی را به نام حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و به ریاست افرادی چون "الیاس محمودی" فعال کرد.
آیت الله خامنه ای همچنین حفاظت اطلاعات ناجا را به ریاست سرتیپ "محمد رضا نقدی" فعال کرد که بازداشت و شکنجه شهرداران تحت امر غلامحسین کرباسچی در همین مقطع و توسط همین تیم رخ داد .
اطلاعات موازی
از مجموع این نهادهای اطلاعاتی خارج از کنترل دولت ، سازمانی غیر رسمی و غیر علنی شکل گرفت که از سوی اصلاح طلبان "اطلاعات موازی" نام گرفت . سازمان دهنده اصلی اطلاعات موازی کسی نبود جز حسن طائب معروف به میثم.»
نویسنده در ادامه مدعی می شود که «آقای طائب دراداره سازمان اطلاعات موازی در بیت رهبری، به طور تنگاتنگی با محمد رضا نقدی و محمد باقر قالیباف فرمانده جدید نیروی انتظامی (از ۱۳۷۹ ) علیه دولت محمد خاتمی وارد فعالیت شد.
این در حالی بود که این تیم در ضلع دیگری با مجموعه رسانه ای صدا و سیما(علی لاریجانی) و کیهان(حسین شریعتمداری) تقویت می شد.
به ادعای نویسنده این گزارش در این دوران ، شخص طائب یا همان میثم، با همکاری تعداد دیگری از مقامات سابق وزارت اطلاعات که با شروع فعالیت دولت محمد خاتمی،این وازرت خانه را ترک کرده بودند با جمع شدن در بیت رهبری وبا محوریت بیت شروع به ساماندهی اطلاعات موازی علیه دولت محمد خاتمی و اصلاح طلبان کردند .
محوریت این افراد در بیت رهبری با "اصغر میر حجازی" دستیار امنیتی – اطلاعاتی آیت الله خامنه ای بود اما در کنار او برخی دیگر از مقامات پیشین وزارت اطلاعات نظیر "علی فلاحیان" وزیر سابق اطلاعات، "مصطفی پورمحمدی" جانشین سابق وزیر اطلاعات، و "صنوبری" مسئول دفتر سابق "محمدی ری شهری "در ساماندهی اطلاعات موازی فعال بودند .
ولی در مجموع اطلاعات موازی در آن سال ها بیش از هر کس دیگر با نام میثم یا همان حسن طائب شناخته می شد که به عنوان معاون اطلاعات سپاه پاسداران فعالیت می کرد.
به عقیده نویسنده آقای طائب یکی از فعالان اصلی تهیه نامه تهدید آمیز۲۷ فرمانده ارشد سپاه پاسداران علیه "محمد خاتمی" بود و در اواخر دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ، حسن طائب به یکی از نزدیکان مجتبی خامنه ای سیاسی ترین فرزند آیت الله خامنه ای تبدیل شده بود.
از قالیباف تا احمدی نژاد
نویسنده در ادامه با اشاره به نزدیکی آقای طائب با " محمد باقر قالیباف" شهردار فعلی تهران و از نامزدهای اصلی مورد حمایت اصولگرایان در انتخابات دور سال ۸۴ می نویسد«در این دوره حسن طائب از رییس جمهور شدن دوست نزدیکش یعنی باقر قالباف حمایت می کرد اما هنگامی که سه روز بعد از انتخابات سال ۸۴ مجتبی خامنه ای و آیت الله خامنه ای تصمیم گرفتند که محمود احمدی نژاد رییس جمهور شود، حسن طائب نیز به تبع مجتبی خامنه ای در جهت رییس جمهور شدن احمدی نژاد فعال شد.»
به عقیده گزارشگر این گزارش «در این انتخابات که منجر به ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شد ، مجتبی خامنه ای برای نخستین بار میدان داری تحرکات بیت آیت الله خامنه ای در موضوع انتخابات رابرعهده گرفت و
چنین موقعیتی به حسن طائب در نقش مشاور نزدیک مجتبی خامنه ای فرصت داد تا قدرت و نفوذ خود در معادلات کشور را بیشتر کند . نتیجه اینکه با به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد، حسن طائب به یکی از ذی نفوذترین عناصر در بیت رهبری تبدیل شد.»
اوج گیری قدرت
نویسنده این نوشته مرحله بعدی اوج گیری قدرت حسن طائب در بیت رهبری را به تحولات نیمه دوم دهه ۸۰ در سپاه پاسداران ارتباط می هد و می نویسد:«هنگامی که آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۸۶ تصمیم گرفت واحدهای بسیج رادر بدنه رزمی نیروی زمینی سپاه ادغام کند و از مجموع آنها یگان های رزمی نیرومندی برای مقابله با اعتراضات شهری و نیز نبردهای نامتقارن با دشمنان احتمالی خارجی تشکیل دهد، سرلشکر "محمد علی عزیز جعفری" را به سمت فرماندهی کل سپاه برگزید» و «انتخاب عزیز جعفری به این سمت از این رو برای حسن طائب فرصتی طلایی به شمار می رفت که او از دوستان نزدیک طائب بود. دوستی که بعد ها با روابط خویشاوندی این دو تقویت شد . به همین دلیل حسن طائب در سال ۱۳۸۷ از سوی محمد علی جعفری به عنوان معاون فرمانده کل سپاه در امور بسیج که در واقع همان فرماندهی بسیج بود، منصوب شد.»
فرمانده اصلی سرکوب
نویسنده با این پیش زمینه مدعی می شود که آقای طائب در این سمت «فرماندهی میدانی سرکوب مردم معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را برعهده گرفت» و همزمان با سرکوب های خیابانی، واحدهای اطلاعاتی سپاه شروع به بازداشت شمار بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب و دگر اندیش کردند. این در حالی بود که «مدیریت بازداشت ها و بازجویی ها ی بسیاری از چهره های سرشناس سیاسی به حسن طائب سپرده شد که در همان ایام به سمت معاونت اطلاعات فرمانده کل سپاه انتخاب شده بود.»
نویسنده گزارش در ادامه مدعی می شود که«در پاییز سال ۱۳۸۸ در حالی که پس از انتخابات ریاست جمهوری ،دامنه اعتراضات مردمی علیه حکومت بالا گرفته بود ، با اعلام رسمی ارتقای جایگاه سازمانی معاونت اطلاعات سپاه به سازمان سپاه ، ریاست این سازمان جدید التاسیس به حسن طائب سپرده شد و وی از مقام معاونت اطلاعات سپاه به ریاست سازمان اطلاعات سپاه برگزیده شد که قرار بود مهمترین و بزرگترین سازمان اطلاعاتی کشور باشد.» و «اعلام علنی تشکیل سازمان اطلاعات سپاه از طرف دیگر همزمان شد با دوران وزارت حیدر مصلحی یکی دیگر از اعضای ارشد سپاه در وزارت اطلاعات . نتیجه اینکه حسن طائب در راس تمامی نهادهای اطلاعاتی نظام قرار گرفت که وظیفه سرکوب جنبش سبز و معترضان به رهبری را برعهده گرفته بودند.»
موقعیت کم نظیر یک تشنه قدرت
نویسنده در فراز پایانی گزارش مفصل خود با نگاهی به آخرین وضعیت حسن طائب مدعی می شود که« او هم اکنون در بیت آیت الله خامنه ای و نیز در مقام ریاست سازمان اطلاعات سپاه ، در موقعیتی کم نظیر از نظر قدرت درون حاکمیتی قرار گرفته است.»
به عقیده او از یک سو از حسن طائب به عنوان نزدیکترین دستیار مجتبی خامنه ای فرزند آیت الله خامنه ای نام برده می شود که روز به روز در حال ایفای نقش بیشتری در معادلات قدرت در جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر طائب در مقام ریاست سازمان اطلاعات سپاه ، هم اکنون بر قدرتمند ترین نهاد اطلاعاتی ایران مدیریت می کند.
گزارشگر در پایان گزارش خود نتیجه گیری می کند که «به همین دلیل بسیاری معتقدند با قدرت گرفتن روز افزون مجتبی خامنه ای و سپاه ، در صورت بقای حکومت جمهوری اسلامی ، باید در انتظار قدرت گیری بیشتر حسن طائب در سلسله مراتب قدرت بود زیرا حسن طائب مهمترین نظریه پرداز و تئوریسین ایده و طرح به رهبری رساندن مجتبی خامنه ای است.»
وزیر امور خارجه عربستان می گوید که کشورش در حال بررسی چگونگی پاسخ به اقدام ایران است.
سعودالفیصل وزیر امور خارجه عربستان، همزمان با بالا گرفتن تنش میان ایران و آمریکا بر سر اتهام دخالت تهران در طرح ترور سفیر عربستان در واشینگتن، گفت که تهران باید پاسخگوی اقدام خود باشد.
این نخستین واکنش یک مقام بلندپایه عربستان به «طرح ایران» برای ترور سفیر این کشور در آمریکا است. طرحی که مقامات ایران طراحی و پیگیری آن را به شدت تکذیب کرده اند.
وزیر خارجه عربستان که برای شرکت درمراسم افتتاح «مرکز گفت و گوی ادیان» در وین، پایتخت اتریش، به سر می برد، افزود: «ما در برابر فشار ایران تسلیم نخواهیم شد و از آنها به خاطر اقدام علیه ما حساب خواهیم کشید.»
وزیر خارجه عربستان سعودی می گوید تمامی اطلاعاتی که در اختیار این کشور است، نشان از دخالت ایران در طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا دارد.
سعود الفیصل گفته است: «هر اقدامی که آنها (ایرانی ها) علیه ما صورت دهند با پاسخ سنجیده عربستان سعودی روبرو خواهد شد.»
این مقام عربستانی با بیان اینکه «این نخستین بار نیست که ایران به دست داشتن در چنین اقداماتی متهم می شود»، تلاش ایران برای دخالت در امور کشورهای عربی را محکوم کرد.
سعودالفیصل در پاسخ به پرسش خبرنگاران که پاسخ عربستان به اقدام ایران به طور مشخص چیست، گفت که «باید منتظر ماند و دید».
در همین حال علی آهنی، معاون اروپا و آمریکای شمالی وزارت خارجه در واکنش به اظهارات اخیر مقامات عربستان از آنان خواسته است به دام این جریان ها نیفتند زیرا به گفته او، اختلاف و تنش بین کشور های منطقه خاورمیانه تنها به نفع آمریکا و اسرائیل تمام می شود.
روز چهارشنبه، باراک اوباما، رييس جمهور آمريکا، در تماس تلفنی با ملک عبدالله، پادشاه عربستان، با وی درباره «طرح ایران» برای ترور سفير عربستان در واشينگتن گفت و گو کرد.
از سوی دیگر، ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز پنجشنبه در نشست پارلمان این کشور گفت: توطئه کشف شده بیانگر جهش عمده ای در حمایت ایران از تروریسم در خارج از مرزهای این کشور است.
وی اظهار داشت که «ما در تماس نزدیک با مقام های آمریکایی هستیم و در کنار ایالات متحده، اتحادیه اروپا و عربستان سعودی برای ایجاد هماهنگی به منظور تدارک یک پاسخ جهانی تلاش می کنیم.»
آقای هیگ می گوید: «شواهدی وجود دارد که نشان می دهد این توطئه تاسف بار از سوی عناصری در درون رژیم ایران هدایت شده و اعضای شاخص نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن دخالت دارند.»
پیام امیر قطر
در تحولی دیگر"خالد العطیه" وزیر مشاور در امور خارجه قطر،صبح پنجشنبه وارد تهران شد و پیام شیخ حمد امیر این کشور را تسلیم محمود احمدی نژاد کرد .
پیام امیر قطر به مقامات ایران درست یک روز پس ازآن به تهران آورده شد که امریکا ، سپاه پاسداران ایران را به طراحی ترور سفیر عربستان در واشینگتن متهم کرد.
هنوز از مفاد پیام امیر قطر به رییس جمهوری ایران اطلاعاتی منتشر نشده است .
«هادی آفریده» یکی از مستندسازان بازداشت شده اخیر به اتهام همکاری با شبکه بیبیسی فارسی با قید وثیقه آزاد شد.
انجمن مستندسازان سینمای ایران اعلام کرد: «هادی آفریده» عضو انجمن مستندسازان سینمای ایران با قید وثیقه آزاد شد.
در پی پخش مستندی درباره آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی تعدادی از مستندسازان را دستگیر کرد. این درحالی بود که مستندسازان بازداشت شده ارتباطی به فیلم پخش شده در بی بی سی نداشتند.
چند روز قبل «ناصر صفاریان» و «محسن شهنازدار» - دو مستندساز بازداشت شده دیگر - نیز آزاد شدند.
مدیرعامل جدید بانک ملی در نخستین ساعات تصدی بر مسند ریاست این بانک بدون اشاره به نقش این بانک در بی سابقه ترین رسوایی مالی تمام تاریخ ایران، از مردم ایران و رهبر جمهوری اسلامی عذرخواهی کرد.
به گزارش خبرگزاریها، فرشاد حیدری گفته است«بازرسان وزارت اقتصاد پیش از این به بانك ها در این مورد هشدار داده بودند و اگر بانك ها به آن هشدارها توجه مي كردند ،اين اتفاق نا مبارك رخ نمی داد .»
مدیرعامل جدید بانک ملی در حالی بر مسند مدیریت این بانک تکیه می زند که مدیرعامل پیشین آن با ارسال نامه عذرخواهی خود در واپسین روزهای شهریورماه گذشته به رسانه های ایران بابت نقش این بانک در اختلاس رخ داده استعفای خود را اعلام کرده بود.
پس از انتشار این نامه محسنی اژه ای دادستان کل کشور و مسئول رسیدگی به پرونده بی سابقه ترین رسوایی مالی تمام تاریخ ایران، طی یک کنفرانس خبری از "محمود خاوری" خواست تا به کشور بازگردد و پرسشهای موجود در این پرونده را متوجه خود نکند.
با این همه آقای خاوری نه تنها به کشور بازنگشت بلکه با انتشار تصاویر متعدد از منزل مسکونی گرانقیمت او در "تورنتو" پایتخت کانادا، ارزش این خانه را سه تا چهار میلیون دلار برآورد کردند.
در جریان بی سابقه ترین رسوایی مالی تمام تاریخ ایران، بیش از سه هزار میلیارد تومان پول در بانک صادرات ایران به حساب گروه "امیرمنصورآریا" واریز شده است.
این گروه قصد داشت تا بانک "آریا" را راه اندازی کند.
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به مضر بودن ادامه بحثها بر سر این اختلاس بی سابقه از رسانه ها خواسته است تا بیش از این پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را «کش» ندهند.
شهابالدين صدر، رئيس کل سازمان نظام پزشکی ايران از افزايش هزينههای بخش سلامت پس از هدفمندی يارانهها خبر داد.
صدر در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفته است که بعد از اجرای قانون هدفمندی يارانه هزينههای بخش سلامت بين ۲۰ تا ۴۰ درصد افزايش داشته است.
او اين افزايش را ناشی از افزايش قيمت خدماتی مثل آب، برق و گاز دانسته و گفته است که کسی نمیتواند منکر اين واقعيت باشد.
به گفته او هدفمندی يارانهها روی هزينههای سلامت مؤثر است و دولت بايد بهنحوی اين هزينهها را مديريت کند تا نگرانی از بابت افزايش هزينههای مردم در بخش سلامت بهوجود نيايد و بار سنگين هزينههای سلامت به مردم تحميل نشود.
همچنين رادیو زمانه گزارش داد که مرضيه وحيد دستجردی، وزير بهداشت و درمان هم در گردهمايی دستاندرکاران بخش سلامت کشور اعلام کرد دو و نيم درصد از جمعيت ايران در معرض هزينههای فاجعهبار سلامت قرار دارند.
او گفت: "علیرغم اينکه بودجه کشور در پنج سال گذشته پنج برابر افزايش يافته، بودجه وزارت بهداشت و درمان ثابت مانده است."
به گفته وزير بهداشت و درمان بر اساس برنامه پنجم توسعه، سهم مردم در پرداخت هزينههای سلامت بايد به زير ۳۰ درصد کاهش يابد.
او گفت: "بررسیهای انجام شده در کشور نشان میدهد که مردم ۵۳ و ۹ دهم درصد هزينههای سلامت را خودشان پرداخت میکنند، ۱۸ و شش دهم درصد هزينههای سلامت توسط بيمههای دولتی، هفت و سه دهم درصد توسط بيمههای خصوصی و ۲۰ و يک دهم درصد هم توسط منابع داخلی دولت تأمين میشود."
مسعود مسلمیفر، نايبرئيس انجمن پزشکان عمومی ايران نيز سال گذشته هشدار داده بود، اگر همزمان با اجرای قانون هدفمندی، يارانه سلامت خوب مديريت نشود بيماریها پنهان میماند و هزينههای درمان در سه سال آينده سرسامآور خواهد شد بهطوری که بيش از چهار درصد مردم به زير خط فقر سقوط میکنند.
او گفته بود: "سه تا چهار درصد از جمعيت کشور با يک بار بستری برای عمل جراحی ساده به زير خط فقر سقوط میکنند و اگر قرار باشد هزينههای درمان مديريت نشود در نتيجه شاهد کاهش تقاضا برای مراقبت از سلامت خواهيم بود و مردم تنها در موارد اورژانسی به پزشک مراجعه میکنند."
به گفته مسعود مسلمیفر، بروز چنين وضعيتی در بخش بهداشت و درمان باعث "ماندگاری بيماری" خواهد شد و در نتيجه در سه سال آينده هزينههايی که بابت سلامت مردم پرداخت خواهيم کرد بهمراتب بيشتر از وضعيت موجود خواهد بود.
به گفته نايب رئيس انجمن پزشکان ايران در برنامه چهارم توسعه بايد سهم شهروندان از هزينههای درمان به زير ۳۰ درصد میرسيد اما نهتنها چنين نشد بلکه با اجرايی نشدن اين برنامه سهم شهروندان به ۷۰ درصد رسيد.
در همين رابطه رحمتالله حافظی، مديرعامل صندوق تأمين اجتماعی نيز در همايش بيمه سلامت، چالشها و چشماندازها گفت: "افزايش روزافزون هزينههای بهداشت و درمان، محدوديت منابع عمومی نظام سلامت و نبود برنامه مدون، باعث شده که ارائه پوشش همگانی بيمههای درمانی و يا بهطور جامعتر بيمه سلامت با چالش جدی روبهرو شود."
به گفته او بر اساس اصل ۲۹ قانون اساسی تأمين سلامت مردم از جمله وظايف دولت است اما بهرغم تلاش و کوشش بسيار و گسترش انواع مختلف بيمههای درمانی در کشور، متأسفانه تعداد قابل توجهی از مردم فاقد بيمه درمانی بوده و بخش قابل توجهی از هزينههای درمانی حتی توسط دارندگان بيمههای درمانی نيز بهطور مستقيم از جيب پرداخت میگردد و اين بدين معنی است که هم دامنه پوشش جمعيتی و هم بسته پوشش خدمات و مراقبتهای درمانی در کشور مناسب نيست.
حافظی افزود تنها ۳۰ ميليون نفر از جمعيت کشور تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعی هستند و پرداخت هزينههای درمان برای گروهی که تحت پوشش هيچ بيمهای نيستند دشوار و غيرقابل تحمل است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر