هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ شهریور ۲۴, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 09/14/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

خانواده و تعدادی از همراهان امیرخسرو دلیرثانی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به فرزند ۶ ساله ی وی محمدعرفان نوشته اند: در این سال‌ها برایت از اوین و کابین ملاقاتش داستان‌ها ساختیم تا مبادا روح لطیف تو را، به واژگانی چون زندان و اسارت بیازاریم؛ زمان گذشت و تو آنقدر بزرگ شدی که به زبان کودکانه‌ات بپرسی «بابا کی آزاد می‌شه؟» سه سال زمان کوتاهی نیست؛ زمان قد کشیدن یک کودک، زبان گشودنش، آگاه شدنش، مدرسه رفتنش و تو همه این‌ها را محکوم به محرومیت از حضور پدر، و حتی محروم از چند روز مرخصی و کنار خانواده بودنش، و حتی محروم از شنیدن روزمره صدایش گذرانده‌ای.

به گزارش کلمه، در این نامه که در ششمین سالروز تولد محمدعرفان دلیرثانی نوشته شده آمده است: محمد عرفان جان! رشد و بالیدن تو، سیاهی ستم این روز‌ها را از دل‌هامان می‌زداید و واژه آزادی در زبان کودکانه تو برایمان پیام آور امید است.

امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.

دلیر ثانی در بهمن ماه ۱۳۸۹ به دلایل نامعلوم به بند ۲۰۹ منتقل شد و مدتی را در این بند گذراند. گفته می شود دلیل اصلی انتقال وی به بند ۲۰۹ و بازجویی های دوباره، به خاطر امضای بیانیه های مختلف از جمله بیانیه معروف به ۱۴ نفر بود.

نام امیر خسرو دلیرثانی در کنار نام شهید هدی صابر به عنوان اولین معترضین به شهادت هاله سحابی ثبت شده است. سی و یک خرداد ۹۰ امیرخسرو دلیرثانی با صدور نامه ای به شرح جزییات اعتصاب غذا و جان باختن هدی صابر پرداخت. او که به همراه هدی صابر در اعتراض به شهادت هاله سحابی اعتصاب غذا کرده بود با انتشار این نامه به جزییات تصمیم مشترکش با هدی صابر برای شروع اعتصاب غذا و اتفاقات رخ داده در طول مدت اعتصاب که در نهایت به جان باختن صابر منجر شد پرداخته است.

شیوا فلاح، همسر امیرخسرو دلیرثانی پیش از این در گفتگو با کلمه با بیان اینکه این فعال ملی مذهبی در شرایط روحی و جسمی مساعدی است گفته بود: تنها مشکلی که وجود دارد این است که ما تقریبا دو سال و نیم است از مرخصی و بیش از یک سال است که از حق ملاقات حضوری محروم هستیم. ما چیزی فراتر از حقوقمان نمی خواهیم ولی متاسفانه از همین حق ساده و طبیعی خود نیز محرومیم.

متن کامل این دل نوشته که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

محمد عرفان عزیز!

از آن روزی که بازی قدرت و تازیانه ستم، تو را از زندگی آرام و عادی یک کودک در کنار پدرش و در کانون گرم خانواده‌اش محروم کرد، ماه‌ها می‌گذرد؛ آن روز‌ها تو تازه زبان باز کرده بودی، با بی‌تابی پشت شیشه‌های کابین ملاقات می‌نشستی، به سختی می‌توانستی گوشی سیاه و سنگین کابین را به دست بگیری و درمانده و متعجب که چطور فقط می‌توانی صدای پدر را بشنوی و او را از پشت شیشه ببینی و کلمه‌ای به زبان نمی‌آوردی؛ متعجب بودی که چرا نمی‌توانی در آغوشش بنشینی، پدر تو را ببوسد، بازی کنی، بخندی و آنگاه با او حرف بزنی؛ راستی کودک سه ساله‌ای که تازه حرف زدن را شروع کرده، چطور می‌تواند در چنان شرایط زمختی و بعد از ساعت‌ها انتظار، تنها به امید دیدن پدرش کلمات را سرهم کند و دلتنگی‌ها و خستگی‌های وصف ناشدنی‌اش و بغض‌های بر آمده از این محرومیت را – که ستمگرانه حقوق یک کودک را نیز نادیده می‌گیرد – به زبان بیاورد؟

در این سال‌ها برایت از اوین و کابین ملاقاتش داستان‌ها ساختیم تا مبادا روح لطیف تو را، به واژگانی چون زندان و اسارت بیازاریم؛ زمان گذشت و تو آنقدر بزرگ شدی که به زبان کودکانه‌ات بپرسی «بابا کی آزاد می‌شه؟» سه سال زمان کوتاهی نیست؛ زمان قد کشیدن یک کودک، زبان گشودنش، آگاه شدنش، مدرسه رفتنش و تو همه این‌ها را محکوم به محرومیت از حضور پدر، و حتی محروم از چند روز مرخصی و کنار خانواده بودنش، و حتی محروم از شنیدن روزمره صدایش گذرانده‌ای.

سه سال از آن روز می‌گذرد؛ این سومین جشن تولد تو بدون حضور بابا امیر است، کاش ما می‌دانستیم این سه سال بر تو چگونه گذشته، اما ما گذر روز‌ها و شب های این سال‌ها را نه تنها در تارهای سپید و چروک‌های تازه نشسته بر چهره پدرت دیدیم که در قد کشیدن و زبان بازکردن تو هم احساس کردیم!

محمد عرفان جان! رشد و بالیدن تو، سیاهی ستم این روز‌ها را از دل‌هامان می‌زداید و واژه آزادی در زبان کودکانه تو برایمان پیام آور امید است، چرا که:

«گیرم که در باورتان به خاک نشستم،

و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبر‌هاتان زخمدار است،

با ریشه چه می‌کنید؟

گیرم که بر سر این بام،

نشسته در کمین پرنده‌ای،

پرواز را علامت ممنوع می‌زنید،

با جوجه‌های نشسته در آشیانه چه می‌کنید؟

گیرم که می‌زنید، گیرم که می‌برید، گیرم که می‌کشید،

با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید؟»

پاینده باشی، تولدت مبارک


 


 

ندای سبز آزادی – محمد صادقی: به نظر می رسد آتش بسی که با دستور موکد مقام های ارشد نظام و به دلیل حساسیت برگزاری اجلاس سران عدم تعهد میان طیف های مختلف اصولگرایان برقرار شده بود هم زمان با پایان یافتن این اجلاس و فروکاستن از تب و تاب اولیه آن، به طور کامل لغو شده و طرفین بار دیگر به تندترین حملات لفظی و افشاگری های بی سابقه علیه یکدیگر مشغولند.

هنوز فضای سیاسی و رسانه ای داخل و خارج از شوک طرح اتهامات سنگین مقام های دولتی و سازمان بازرسی کل کشور به ریاست مصطفی پورمحمدی علیه یکدیگر خارج نشده بودند که این بار نماینده آیت الله خامنه ای در موسسه مطبوعاتی کیهان از یک سو و نزدیکان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در تارنمایی منسوب به وی در دیگر سوی، شدیدترین حملات لفظی و انتقادی را در قالب جدال سنگین رسانه ای علیه یکدیگر آغاز کرده اند.

 

کیهان: مدیران "بازتاب‌امروز" آلوده و مرتبط با فتنه هستند

ابتدا حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان و نماینده تام الاختیار ولی فقیه در این موسسه مطبوعاتی بود که در ستون خبر ویژه خود در مطلبی با عنوان "ابتکار ویژه یک سایت حق العمل کار در جعل خبر"، تارنمای "بازتاب امروز" نزدیک به محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را متهم به "تحریف"، "شانتاژ" و "منفی بافی علیه جمهوری اسلامی" به نیابت از آن چه که "محافل فتنه گر" نامیده بود کرد و درباره این تارنما نوشت:

"سايت ضد امنيتي بازتاب پس از تعطيلي سايت فتنه گر آينده فعال شده و دست اندركاران آلوده آن صرفا عنوان سايت را عوض كرده اند. اين شبكه داراي بده بستان كاملا روشني با رسانه هاي ضد انقلاب و فتنه گر نظير بالاترين، راديو فردا، كلمه، جرس و... مي باشد."

روزنامه کیهان پیش از این تارنماهای "آینده نیوز" و "بازتاب امروز" را نزدیک به هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی دانسته بود.

فواد صادقی موسس تارنماهای "آینده نیوز" و "بازتاب امروز" در شامگاه 21 بهمن 1388 از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و به دنبال آن کلیه فعالیت های تارنمای "آینده نیوز" تعطیل شد.

پس از آزادی فواد صادقی از زندان اوین، دست اندرکاران تارنمای آینده نیوز پس از چند ماه وقفه تصمیم گرفتند تا فعالیت های خود را در تارنمای فیلتر شده "بازتاب امروز" دنبال نمایند و از آن زمان تاکنون به انتشار مطالبی انتقادی و جنجالی علیه دولت، مجلس و برخی از چهره های سرشناس اصولگرا همچون حسین شریعتمداری، صفار هرندی، محمد یزدی، شجونی، مصباح یزدی و ... می پردازند.

 

اظهاراتی علیه سوریه در یکی از نهادهای خاص

تارنمای "بازتاب امروز" دو روز پیش در خبری جنجال برانگیز به نقل از مسعود اسداللهی، مدیر مؤسسه تحقیقات استراتژیک لبنان درباره سوریه نوشته بود: "اسداللهی با اشاره به قتل عام چند هزار نفره در حلب توسط حافظ اسد پدر بشار اسد، این حجم حمایت از وی را نادرست خوانده و گفته: "ما تمام تخم مرغ ها را در سبد بشار اسد گذاشتیم و در عدم برقراری ارتباط با معارضین این کشور اشتباه کردیم."

به دنبال انتشار این خبر مسعود اسداللهی با صدور اطلاعیه ای حضور خود در جلسه مورد اشاره بازتاب در مشهد و اظهارات منتسب به خود را تکذیب کرد و بازتاب امروز هم بلافاصله، این گزارش را از خروجی خود حذف کرد.

اما روزنامه کیهان روز گذشته بازتاب امروز را متهم به "خبرسازی آمیخته با وقاحت" کرد و گفت که "دكتر اسداللهي در بيروت اقامت دارد و اساسا در همايش بسيج اساتيد در مشهد حضور نيافته تا چه رسد به اينكه پيش بيني سقوط بشار اسد را در آنجا مطرح كرده و سياست جمهوري اسلامي در قبال سوريه را اشتباه خوانده باشد! "

هر چند تارنمای "بازتاب امروز" هم با انتشار توضیحی در این باره اشتباه خود را پذیرفت اما با اشاره به آن که "محذوریت های ایشان را به جهت شغلی و اقامتی درک می کند." نوشت: "بنابر بررسی صورت گرفته توسط خبرنگار سایت بازتاب، آقای اسداللهی در جلسه دیگری که مربوط به یکی از نهادهای خاص می باشد، حضور یافته و سخنرانی با مضمون مشابه ایراد کرده اند، که به دلیل عمومی نبودن جلسه مذکور امکان انتشار جزئیات آن وجود ندارد."

 

بازتاب‌امروز: بوی تعفن کیهان روان را می آزارد

انتشار گزارش ویژه روزنامه کیهان از تارنمای بازتاب امروز، با واکنش شدید دست اندرکاران این رسانه مجازی همراه شد و در اطلاعیه ای خطاب به حسین شریعتمداری، نماینده آیت الله خامنه ای در روزنامه کیهان که وی را در این یادداشت به طعنه "برادر حسین" می نامید نوشت: "اصرار شما بر اتهام زنی و دروغگویی به مجموعه سایت بازتاب و روزنامه نگاران شریفی که در آن بدون چشم داشت مادی، بیشترین فشارهای مالی، قضایی و امنیتی را تحمل می کنند، موجب شد تا چند سطری درباره این اتهامات توضیح دهیم....اگر تنها نگاهی به پرونده جنابعالی و برخی همکارانتان بیندازیم، فارغ از رانت خواری و روابط آلوده، بوی تعفن ناشی از این همه دروغگویی، افترا، توهین و پرده دری که از قبیح ترین گناهان می باشد و متاسفانه شما و برخی همکارانتان هزاران بار مرتکب این معاصی شده اید، روان را می آزارد."

بازتاب در ادامه جوابیه تند خود با اشاره به حضور برخی اعضای خانواده حسین شریعتمداری در کشورهای اروپایی و آمریکایی نوشت: "اعضای سایت بازتاب، نه تنها هیچ ارتباطی با بیگانگان ندارند، بلکه اساسا پایشان به کشورهای اروپایی و آمریکایی که برخی اعضای خانواده شما چند سالی است در آنجا با پول بیت المال رحل اقامت افکنده اند، نرسیده است."

در ادامه این جوابیه جنجالی خطاب به نماینده ولی فقیه آمده که "اگر شما به واسطه مدت کوتاهی که در جوانی در زندان ساواک بوده اید، ثلث قرن است بر سر سفره انقلاب نشسته اید و به خصوص در هفت سال اخیر با همکارانتان نهایت استفاده از فرصت را کرده و از پست و پول اشباع شده اید، همکاران سایت بازتاب چه در دولت سازندگی در مطبوعات، چه در دولت اصلاحات در سایت بازتاب نخست و چه در دولت های نهم و دهم در سایت آینده نیوز و بازتاب امروز منتقد قدرت و دولت بوده اند و اگر قرار بود مانند شما سهم خود و خانواده شان را از قدرت بگیرند، طور دیگری عمل می کردند."

 

"هزار نمونه دروغ از شریعتمداری و کیهان"

جنگ رسانه ای میان بازتاب و کیهان تنها به این مورد خاص محدود نمی شود و این دو رسانه مجازی و مکتوب منتسب به اصولگرایان، طی ماه های اخیر بارها به انتشار مطالبی علیه یکدیگر پرداختند.

دو هفته پیش و همزمان با سفر پرحاشیه محمد مرسی رئیس جمهور مصر و طرح سخنانی علیه دولت سوریه متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در اجلاس سران عدم تعهد تارنمای بازتاب امروز در یادداشتی نوشت: "برخی من جمله اقای شریعتمداری کیهان اصرار عجیبی داشتند که آقای مرسی نظریاتش کاملاً شبیه ایران است و اصلاً قرار است مرسی بشود متحد اول ایران در منطقه!"

بازتاب امروز در این یادداشت انتقادی، شریعتمداری را متهم به "دروغگویی" و "پیش بینی های غلط" کرده و نوشته بود: متاسفانه آقای شریعتمداری مدتی است یاد گرفته اند در یادداشت هایشان اسم 30 شخصیت آمریکایی را می آورند و رفرنس می دهند که "فلان جا او فلان چیز را گفت، پس این نشان می دهد که بنده محقم" و سوگمندانه آنکه، عمده ی این رفرنس ها از اساس واقعیت ندارد!

تارنمای نزدیک به محسن رضایی در ادامه نوشته بود: "البته این بار اول نیست که پیش بینی های آقای شریعتمداری به سنگ می خورد، هزار نمونه می توان یافت. یکی از آن ها مثلاً یادداشت او پس از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات 84 ، که معتقد بود «نقطه سر خط» رسیده است! حال اینکه امروز، آن نقطه کجاست و سر خط، کدامین سو، این نیز پرسشی است که خوب است روزی جناب ایشان بدان پاسخ گویند!"

 

سرشاخ شدن دولت و سازمان بازرسی کل کشور

تقابل محسن رضایی و حسین شریعتمداری و افشاگری تند این دو منتقد دولت علیه یکدیگر در ظاهر به کام نزدیکان دولت دهم است اما در سوی دیگر ماجرا مردان محمود احمدی نژاد، خود درگیر ماجرای جنجالی مشابه ای هستند. آنان در حالی که هنوز از زیر فشار منتقدان خود در مجلس رهایی نیافته اند این بار با طیفی از اصولگرایان مخالف دولت به سرکردگی مصطفی پورمحمدی وزیر اخراجی کشور سرشاخ شده اند؛ کسی که سودای ریاست جمهوری آینده را در سر می پروراند و به شدت مشغول انتقام گیری از کسانی است که چندی پیش وی را از کابینه کنار نهادند.

انتقادات پی در پی پورمحمدی که اینک ردای ریاست سازمان بازرسی کل کشور را بر تن دارد، از عملکرد ناصحیح دولت و طرح اتهاماتی همچون دست داشتن معاون اول رئیس دولت و دیگر نزدیکان محمود احمدی نژاد در فسادهای متعدد مالی سرانجام با واکنش شدید نزدیکان محمود احمدی نژاد همراه شد.

 ابتدا محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس دولت به اظهارات مطرح شده از سوی پورمحمدی مبنی بر تشکیل پرونده قضایی درباره فساد مالی وی، واکنش نشان داد و در افشاگری متقابل به طور تلویحی پورمحمدی را به اختلاس 21میلیارد تومانی متهم کرد و گفت: "یک عضو طرد شده دولت در زمان تصدی گری اش حدود 21 میلیارد تومان را به طور غیر قانونی از وزارتخانه خارج کرده بود."

هر چند این اتهام از سوی پورمحمدی تکذیب شد و وی در سخنانی با بیان آن که "جامعه ای که ما به عنوان مسلمان در آن زندگی می کنیم، اتهام، ناسزا و تحقیر سکه بازار شده است" اعلام کرد: "چنین پولی از وزارت کشور خارج نشده بلکه به عنوان وام در اختیار کارکنان این وزارتخانه قرار گرفته است."

اما آتش توپخانه دولت علیه رئیس سازمان بازرسی کل کشور از کار نیافتاد و این بار روزنامه ایران ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران با انتشار گزارشی جنجالی نوشت: "براساس اطلاعات کسب شده توسط خبرنگار روزنامه، در دوران مسئولیت پورمحمدی در وزارت کشور در یک فقره مبلغ 5/10 میلیارد تومان برای ورود 500 دستگاه اتوبوس از چین به‌صورت غیرقانونی و بدون اخذ هرگونه ضمانت و با اصرار شخص وزیر به فردی فاقد صلاحیت ‌های لازم به نام «کاووس. ی. س» که گفته می ‌شود اخراجی یکی از وزارتخانه ‌های حساس کشور بوده و با آقای پورمحمدی در ارتباط می‌باشد، پرداخت شده که به ‌دلیل ماهیت غیرقانونی و ابهام آلود این پرداخت، نه اتوبوسی از چین وارد شد و نه پول به بیت المال بازگشت."

در ادامه این گزارش افشاگرانه به دستور رحیم مشایی رئیس دفتر احمدی نژاد برای رسیدگی به اتهامات مصطفی پورمحمدی اشاره کرده و نتیجه گرفته که "البته ریشه بسیاری از تخریب‌ها علیه مهندس رحیم مشایی را می ‌توان در همین دستورات و پیگیری‌ های قاطع درباره تخلفات جست‌ و جو کرد."

روزنامه ایران همچنین به مرگ مشکوک فردی به نام "مسعود.م" به عنوان هم دست پورمحمدی در این اختلاس اشاره کرده و گفته که "این فرد پس از بردن نام وی توسط مه آفرید خسروی در دادگاه فساد بانکی مشهور به 3000 میلیاردی، پس از دو روز فوت کرد."

این دست اطلاع رسانی ها البته تنها در میانه ی نزاع باندهای قدرت صورت می گیرد؛ چیزی که وجه افشاگرانه دارد و برای عقب راندن حریف از بخشی از بلوک قدرت دستمایه قرار می گیرد. وگرنه کسی تاکنون نمی دانست که خانواده «یرادر حسین» در غرب سکونت دارند و وزیر کشور سابق احمدی نژاد و رییس کنونی سازمان بازرسی کل کشور، چند ده میلیارد تومان از بیت المال را به بهانه ی قرارداد، به دوستان و باند همسوی خود تقدیم کرده است.

دعوا بر سر قدرت البته همچنان «خبر»هایی از این دست در جمهوری اسلامی خواهد زایید؛ خبرهایی که بیش از پیش از ماهیت فاسد حاکمیت در دولت رانتی و ایدئولوژیک مستقر در ایران رونمایی می کند.

 


 


ندای سبز آزادی:  محمدجواد اكبرين مى گويد: «حرمت پيامبر با آدم كشى مى شكند نه با توهين هاى جاعلان و جاهلان».

او در گفتگو با ندای سبز آزادی تاكيد مي كند كه «بر اساس قوانين بين المللى و نيز قوانين آمريكا مى توان با پيگيرى سراسري جهان اسلام، توهين كنندگان به پيامبر گرامى اسلام را مجازات كرد اما واكنش خشونت بار برخى از بنيادگرايان مسلمان و كشتن بي گناهان، فضا را براى توهين كنندگان امن تر كرده و مى كند».

به گزارش روزنامه "نیویورک‌تایمز" در فیلمى كه نمایش ۱۴ دقیقه ‌از آن در یوتیوب زمینه‌ساز ناآرامی‌های خشونت‌آمیز در برخى كشورهاى مسلمان شد پیامبر اسلام به صورت مردی زن‌باره، همجنس‌گرا و گانگستری خون‌آشام مجسم شده است.

 

این ویدئو که "بی گناهی مسلمانان" عنوان یافته اولین بار روز اول ژوئیه و به زبان انگلیسی بر روی سایت یوتیوب گذاشته شد.

در دو روز گذشته مسلمانان خشمگین در ليبى با خمپاره و بمب‌های آتش‌زا به کنسولگری آمریکا حمله بردند و سفیر و سه دیپلمات دیگر این کشور را به قتل رساندند. اما در قاهره اگرچه معترضانِ خشمگين نام اسم اسامه بن‌لادن را با اسپری بر دیوارهای سفارت نوشتند اما رئيس جمهور مصر نيز مانند رؤساى جمهور تونس با انتقاد از توهين كنندگان از يكسو و قانون شكنانِ مسلمان، به دولت آمريكا تسليت گفت و بر حفظ جان و مال مؤسسات خارجى و گردشگران در كشورش تأكيد كرد.

 

در اين ميان، وزارت خارجه جمهوری‌اسلامی  بدون آن که حمله به سفارت‌خانه‌ها و قتل دیپلمات‌های آمریکایی را، که هیچ نقشی در تهیه فیلم ضداسلامی نداشته‌اند محکوم کند، آمریکا را "مسئول مستقیم اهانت به اسلام" معرفی کرد و روزنامه كيهان كه زير نظر نماينده ولي فقيه اداره مى شود در خبر تيتر اول خود نوشت: «در ليبى مردم خشمگين با به هلاكت رساندن سفير و سه تفنگدار آمريكايي، واشنگتن را مجازات كردند».

در همین حال، حسن شعلان، عضو عرب مجلس اسراییل در واکنش به خبر پخش فیلمی در مورد پیامبر اسلام که باعث ایجاد موج ضد آمریکایی در جهان اسلام شده است گفته است : ' این فیلم به روح یک میلیارد مسلمان جهان ضربه وارد کرده است '

جواد اكبرين در واكنش به اين حوادث، با اشاره به آياتى از سوره فرقان گفت: «قرآن كريم با كلمه عباد الرّحمان، شرط و وصف بندگى خدا را در اين مى داند كه با توهين كنندگان مانند خودشان رفتار نكنيم يعني مسلمانان حتى حق ندارند نسبت به توهين كنندگان به خودشان و مقدسات شان، مقابله به مثل كنند چه رسد به اينكه آدم بكشند اما اين به آن معنا نيست كه توهين ها مهار نشود»

 

وي راه مهار اين توهين ها را «پيگيري حقوقي جهان اسلام با استناد به قوانين بين المللي» دانست و گفت: « بر اساس بند 1 ماده دوم میثاق بین المللی مجمع عمومی سازمان ملل هریک از کشورهای طرف این میثاق‏ تعهد می‏کند که حقوق شناخته‏شده را برای کلیه افراد مقیم قلمرو و تابع‏ حاکمیت خود بدون هیچگونه تمایز از قبیل مذهب یا عقیده دیگر محترم بشمارد و تضمین نماید.  در بند 3 همین ماده تاکید شده است که در موارد نقض توسط هر کشوری‏ باید کشور متخلّف، متعهد احقاق حق کامل اشخاص باشد و به درخواست اشخاصی که حقوقشان نقض شده رسیدگی شود؛ بر اساس قوانین امریکا و قانون مدنی هم کسی حق توهین و کاربرد مفاهیم تنفرآميز كه منجر به اهانت به مذهب، نژاد، جنیست و هويت ديگران شود را ندارد. در قوانين بين المللي فاصله ى مرزهاى آزادي با خشونت و نفرت و تجاوز روشن است».

 

اكبرين افزود: «من تصور ميكنم هر بار كه توهينى صورت مى گيرد بهترين اتفاق براى صحنه گردانان اين توهين ها، اين است كه جماعتى خشمگين بى اعتنا به همه راههاى حقوقى ممكن و با روش هاى دوران جاهليّت، واكنش نشان دهند، آدم بكشند و وحشيانه ترين رفتارها را مرتكب شوند، من در خبرها خواندم كه بر ديوارهاى سفارت ها در كنار اسم بن لادن نوشته اند: فداك نفسى يا رسول الله! جالب است كه اين قاتلان ادعا مى كنند كه قرار است جان خود را براى رسول الله فدا كنند اما اتفاقاً جان ديگران را به اسم رسول الله مى گيرند و بى گناهان را به پاى آموزه هاى پريشان و بيمار بن لادن قربانى مي كنند وگرنه ساخت يك فيلم در آمريكاى آزاد كه دولت، مسئول بخش خصوصى نيست چه ربطى به سفير آمريكا در ليبى و همكارانش دارد؟».

 

جواد اكبرين با اشاره به "شباهت هواداران القاعده به خوارج" گفت: «امام علی در خطبه ٢٣٨ نهج البلاغه وقتى خوارج را توصيف مى كند آدم مى فهمد كه مهاركردن و تنبيه اين جماعت از رويارويي با توهين كنندگان به مقدسات واقعا دشوارتر است. به صراحت روايت امام على، اينها جماعتى خشن، فاقد اندیشه و احساسات لطیف، پست، برده صفت و اوباش اند که باید اول آداب اسلامی را بیاموزند نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند. اين توصيف امام على است و اصلا شايد سازندگان اين فيلم و طراحان اين قبيل توهين ها، با علم به واكنش چنين جماعتى دست به چنين كارهايى مى زنند».

 

اين دين پژوه ساكن فرانسه درباره اهداف سازندگان اين فيلم ها گفت: «اين ديگر تحليل نمى خواهد و همين خواندن خبرها ماجرا را روشن مي كند. يك آدمي با اسم مستعار، با سرمايه ى يهوديان افراطى و با حمايت و تبليغ يك كشيش كه ميان مسيحيان هم مقبوليت ندارد و شهرت اش را مديون سوزاندن قرآن است فيلمى مى سازد كه هر آنچه زشتى و پليدى است را به وجود مبارك پيامبر اسلام نسبت مى دهد؛ اين كار در جهان كنونى عجيب نيست و از هر طيف عقده اى و روان پريشى ساخته است و البته قابل پيگيرى حقوقى و قضايى است. اما ماجرا وقتى جالب مى شود كه همه قطعات پازل كنار هم چيده مى شوند، فيلم را صهيونيست هاى افراطى مى سازند و مسيحيان افراطى برايش هورا مى كشند و مسلمانان افراطى تعزيه گردانش مى شوند و در اين ميان آنچه قربانى مى شود جان و آرامش انسان و آبروى اديان و حرمت پيامبران است».

 

وى در پايان ابراز اميدوارى كرد كه «هواداران صلح در دولت ها و جوامع مدنى بتوانند توهين ها و نفرت انگيزي ها را مهار كنند و بهار عربى هم آغاز زمستان تدريجى بنيادگرايان باشد».


 


ندای سبز آزادی:حسن شعلان، عضو عرب مجلس اسراییل در واکنش به خبر پخش فیلمی در مورد پیامبر اسلام که باعث ایجاد موج ضد آمریکایی در جهان اسلام شده است گفت : ' این فیلم به روح یک میلیارد مسلمان جهان ضربه وارد کرده است '

به گزارش ندای سبز آزادی طالب الصانع عضو دیگر مجلس با توجه به واکنش های خشمگینانه در مصر و لیبی اعتقاد دارد که ' سازمان ملل باید پیش از اینکه دنیا وارد جنگ یاجوج و ماجوج شود، اقدامی عملی انجام دهد.' او فیلم را یک توهین پلید به مقدسات مسلمانان جهان می داند که چیزی جز یک جرقه برای ایجاد نفرت در میان مسلمانان و گسترش اسلام هراسی در غرب را پیگیری می کند.

طالب الصانع که خود فیلم ساز است، افزود که این یک بازی با آتش است و فیلم سازان گویا از جایگاه مهم حضرت محمد در هویت مسلمانان خبر ندارند. او وجود عناصر صهیونیستی برای گشترس اسلام هراسی بر اساس منافع سیاسی خاص خود را در ساخت این فیلم دخیل می داند.

احمد طیبی عضو دیگر مجلس نیز با توجه به خشونت ها در لیبی گفت : واکنش به این فیلم نباید خشونت آمیز باشد و هیچ چیز توجیه گر کشتار نیست، قانون اسلام در این مورد روشن است به جد واکنش های صورت گرفته در بنغازی را رد می کند.

او در ادامه خشونت های اعمال شده را تنها در راستای منافع و خواست سازندگان فیلم است و بهترین واکنش نادیده گرفتن آن است. همچنین او دولت اسراییل را گسترش عدم تحمل مذاهب که به آتش کشیده شدن مساجد می انجامد، سرزنش کرد.

شیخ کمال خطیب معاون جنبش اسلامی افزود: ما نمی توانیم خواستار محکومیت و مجازات فیلم سازان اسراییلی توسط دولت اسراییل باشیم چرا که خود مسئول هتک حرمت به مساجد و وضع قوانین نژاد پرستانه است.
این بسیار تاسف بر انگیز است که میلیون ها دلار در آمریکا برای تولید یک فیلم برای اهانت به پیامبر اسلام داده می شود به ویژه هنگامیکه دولت آمریکا می گوید که خواهان صلح با مسلمانان است، ولی این فیلم ثابت می کند که این که ادعای دروغ است.

این روحانی ارشد افزود، این یک رسوایی مطلق برای یهودیان، اسراییلی ها و مسیحیانی است که در این فیلم شرکت کرده اند، و اضافه کرد که ما بر توهین کنندگان بر پیامبر پیروز شده ایم و باز هم پیروز خواهیم شد.

محمد زیدان، رییس کمیته نظارت اعراب در اسراییل با انتقاد شدیدی گفت تنها هدف این فیلم بر انگیختن تنش بین آمریکا و اسراییل و کشورهای دیگر است و با هدف جرقه زدن به شورش های مذهبی تهیه و پخش شده است.
آمریکا می تواند جلوی پخش این فیلم را بگیرد و اگر پخش آن چراغ سبز نشان دهد، به صورت عمدی و با همکاری موساد انجام شده است.این مهم است که ما در پاسخ به این فیلم ایک واکنش متمدن و غیر خشونت آمیز داشته باشیم

http://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-4281157,00.html


 


سید محمد خاتمی در نامه ای خطاب به دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی نسبت به فیلمی توهین آمیز نسبت به مقام محمد مصطفی پیامبر  اسلام اعتراض کرد.

دراین نامه از دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی خواسته شده برای دفاع از تمامی ارزشها و مقدسات دینی و مقابله با افراطی گری و خشونت ، فعالانه وارد عمل شود.

متن کامل این نامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای اکمل الدین احسان اوغلو
دبیرکل محترم سازمان کنفرانس اسلامی

با سلام
اهانت به مقدسات همه اقوام و مذاهب و ملل امری است ناپسند و در مقابل طرح خیرخواهانه گفت و گوی تمدن ها برای نزدیکی دل ها به یکدیگر و گریز از جهان وحشت زده از جنگ و سرکوب و بیداد و تبعیض.
این عمل زشت که این روزها در جهان شاهد آثار مخرب آن هستیم، از خامی و تعصب سرچشمه می گیرد به سادگی ابزار دست جنگ افروزان و نیروها و قدرت هایی می شود که منافع نامشروع خود را در گسترش نفرت میان ملت ها و ادیان الهی آنان می بینند.
اگر آن روز که متعصب بداخلاقی مسأله آتش زدن قرآن کریم را به میان آورد به خاطر این جنایت با او برخورد می شد امروز شاهد آن نبودیم که با حمایت آشکار و اعلام شده پاره ای از صهیونیست ها فیلمی توهین آمیز نسبت به مقام منیع حضرت محمد مصطفی پیامبر عظیم الشأن اسلام ساخته شود و از سوی افراطیون بدسابقه در نشر آن کمک گردد.
امروز در اثر این جنایت احساسات صدها میلیون مسلمان و بسیاری از پیروان ادیان الهی جریحه دار شده است و جا دارد که سازمان کنفرانس اسلامی برای دفاع از تمامی ارزشها و مقدسات دینی و مقابله با افراطی گری و خشونت ، فعالانه وارد عمل شود و با همراهی و همکاری نهادهای مؤثر بین المللی، همه دولت ها از جمله دولت آمریکا را به اقدام عملی برای خشکانیدن ریشه ها و جلوگیری از گسترش منازعات هویتی، قومی و دینی و برخورد قاطع با مسببان این فاجعه مکلّف کند.

سید محمد خاتمی
بیست و سوم شهریورماه ۱۳۹۱ 
 


 


آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سازمان ملل، در نشست شورای حکام خود، با اکثریت آرا قطعنامه‌ای در انتقاد از برنامه هسته‌ای ایران تصویب کرد.

در این قطعنامه، که روسیه، چین و آمریکا از پیشنهاددهندگانش بودند، نسبت به فعالیت‌های غنی‌سازی ایران، نگرانی جدی ابراز کرده و از تهران خواسته شده است که با آژانس همکاری کند.

پیش از برگزاری این نشست شورای حکام، در محافل دیپلماتیک گفته می‌شد که اطلاعات جدیدی در اختیار آژانس قرار گرفته است که بنا بر آن ایران به توانایی‌های جدیدی در ساخت سلاح هسته‌ای رسیده است.

از میان ٣٥ کشور عضو شورای حکام، تنها کوبا به این قطعنامه رای مخالف داده و سه کشور مصر، تونس و اکوادور نیز به آن رای ممتنع داده‌اند.

در این قطعنامه آمده است که ایران قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل را نادیده گرفته و نقض کرده است.

در این قطعنامه، نسبت به فعالیت های ایران در سایت پارچین ابراز نگرانی شده است. کشورهای غربی ایران را متهم می کنند که آزمایش‌های نظامی مرتبط با تسلیحات هسته‌ای در پارچین انجام داده است.

 رابرت وود نماینده آمریکا در آژانس نیز گفته که این قطعنامه پیام قدرتمند و روشنی به ایران می فرستد.

نماینده آمریکا در عین حال گفت که ایران ماههاست که سرگرم مذاکره است و هنوز همکاری لازم را انجام نداده و سئوالها همچنان باقی است.

پیش از تصویب قطعنامه آفریقای جنوبی به عنوان عضوی از جنش عدم تعهد بندی به قطعنامه اضافه کرد که به تصویب رسید.

ایران ریاست جنبش عدم تعهد را برعهده دارد و اخیر کنفرانس سران جنبش عدم تعهد در تهران برگزار شد.

این دوازدهمین قطعنامه شورای حکام در طول ۹ سال گذشته است که علیه ایران صادر می‌شود با این حال در این قطعنامه از ارجاع دوباره ایران به شورای امنیت خودداری شده است. نخستین قطعنامه شورای حکام آژانس درباره ایران در ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۳ صادر شد و آخرین  آنها  ۱۸ نوامبر سال ۲۰۱۱ به تصویب رسید.

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به طور معمول سالی  پنج بار نشست برگزار می‌کند. اعضای کنونی که برای یک دوره دوساله انتخاب شده‌اند، عبارتند از: آرژانتین، استرالیا، بلژیک، برزیل، بلغارستان، کانادا، شیلی، چین، کوبا، جمهوری چک، اکوادور، مصر، فرانسه، آلمان، مجارستان، هند، اندونزی، ایتالیا، ژاپن، اردن، کره جنوبی، مکزیک، هلند، نیجر، پرتغال، روسیه، عربستان سعودی، سنگاپور، آفریقای جنوبی، سوئد، تونس، امارات، بریتانیا، تانزانیا و آمریکا.

توصیه به اجلاس عمومی آژانس، برنامه‌ریزی، بررسی بودجه و  بررسی عضویت کشورها از جمله وظایف شورای حکام آژانس است. تایید موافقت‌نامه‌های پادمانی و انتشار استانداردهای ایمنی آژانس و تعیین مدیرکل آژانس (با موافقت اجلاس عمومی) از دیگر  وظایف عمده شورای حکام آژانس است.

 به گزارش بی بی سی فارسی  علی اصغر سلطانیه نماینده ایران وقتی در مقابل خبرنگاران قرار گرفت صورتی خسته و لحنی عصبانی داشت و گفت که اقدام شورای حکام راه حل برای این پرونده نیست.

آقای سلطانیه گفت که آنچه به آن استناد شده از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و سازمان اطلاعات اسرائیل موساد تهیه شده که بارها غلط بودن آن ثابت شده است.

نماینده ایران در آژانس گفت که ما از آژانس درخواست کرده ایم که اطلاعاتی را که دارد در اختیار ما بگذارد اما آژانس تاکنون از دادن این اطلاعات خودداری کرده است.

آقای سلطانیه تاکید کرد که آژانس باید تمام درخواست های خود را برای بازرسی یکبار آماده کند و ایران حاضر نیست که به صورت نامحدود و ناگهانی اجازه بازرسی بدهد.

کارخانه غنی سازی نبود،دستشویی کارگران بود

سفیر و نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت:ما مصمم هستیم با حسن نیت و عزم سیاسی مذاکرات را با گروه 1+5 ادامه دهیم. به همه یادآور می شوم که در اجلاس دوم استانبول، ایران با قبول اینکه موضوع هسته‌ای ایران در میان موضوعات دستور کار باشد، مصالحه بزرگی را انجام داد.

سلطانیه گفت: ادعاها در خصوص وجود معدن اورانیوم و یک کارخانه غنی سازی در محلی در جنوب ایران، که بعد از بازرسی‌های شدید ثابت شد که توالت‌های کارگرانی می باشد که سنگ ها را به لنگرگاه حمل می کنند.همینطور ادعای در سال 2003 ثابت شد که  اصطبل‌های احشام در یک حومه تهران است و آنطور که سازمان سیا ادعا کرده بود یک کارخانه غنی سازی اورانیوم نیست.

 


 


سیدابراهیم نبوی

در این هفت سال ما به دلمان ماند یکی از این اعضای هیات دولت بیاید یک حرف حسابی بزند دور هم حالش را ببریم. جهنم که کار ما کساد می شود ونمی توانیم بگذاریمشان وسط و هی به حرف هایشان بخندیم. روده درد گرفتیم بس که به حرف های بزرگ و کوچکشان خندیدیم. برای دوای درد هم که شده یکی پیدا نمی شود، محض نمونه نشانش بدهیم بگوییم این هم استثناء. هماهنگی هم حدی دارد. من نمی دانم مموتی چطور توانسته اینهمه آدم بی کفایت تر از خودش را دور هم جمع کند...  اصلا از کجا پیدا کرده؟ اینهمه هماهنگی! این همه روحیه طنز!

raport_9106231_ershad_1.jpg

سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز در نشست تخصصی بصیرت سیاسی طلاب نخبه (خب بالاخره حتما دارند که می گویند، همینطوری الکی که نیست)سراسر کشور که در تالار ابن سینای دانشگاه صنعت و آب برق شهید عباسپور ( حالا برفرض هم که طلاب نخبه داشته باشیم، چه ربطی به صنعت آب وبرق دارد؟) برگزار شد، با بیان اینکه مبنای کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس آموزه های دینی ترسیم شده است، گفت: ما همواره بر آموزه ها و ارزش‌های دینی تاکید داشته و داریم و درصددیم در تولیدات فرهنگی آموزه های دینی را لحاظ کنیم.

خب لحاظ کنید. سی و چهار سال است قراراست لحاظ کنید... لحاظ کنید اگر می توانید. شما یک چیزی لحاظ کنید، کوفت لحاظ کنید، درد لحاظ کنید...

این مملکت حالا یا با زور یا با آغوش باز هزار و دویست سیصد سال سابقه مسلمانی دارند. اگر فقط اسم تولیدات فرهنگی با آموزه های دینی لحاظ شده اش را بنویسیم، قطر کتابش از قد و قامت تو بلند تر می شود. در تمام این سال ها هم نه تو بودی نه آن وزارت فرهنگ و ارشادت، نه هیچ نابغه دیگری که بخواهد لحاظ کند. در تمام این سی چهار سال هم که قرار است شما آموزه های دینی را لحاظ کنید، هی هنرمند از کشور فرار می کند، هی تجاوز گروهی در خیابانهای کشور می شود از بس دارید لحاظ می کنید، در عوض چهار تا محصول هنری درست و حسابی تولید نشده ... اگر هم تولید شده هیچ ربطی به وزارت فخیمه و وزیر ضخیمه ارشاد نداشته... حالا حرف حسابت چیست؟

"در این وزارتخانه معاونت قرآن و عترت را راه اندازی کرده ایم (لطفا بگویید خانم والده برایتان اسفند دود کند) و اگر این عملکرد در این وزارتخانه را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که در گذشته توجه به آموزه های دینی در وزارت ارشاد به این اندازه دنبال و پیگیری نمی شد. تا پایان برنامه پنجم باید یک چهارم مساجد، کانون‌های فرهنگی تشکیل دهند که خوشبختانه در حال حاضر در 14 هزار مسجد این کانون های فرهنگی تشکیل شده است و انشاءالله این کانون ها توسعه پیدا خواهد کرد."

گفتم حرف حساب...

"برخی از منتقدین دولت بر این باورند که ما به دنبال فرهنگ لیبرالی هستیم در حالی که این مواضع از سوی افرادی بیان می شود که خود آنها لیبرال هستند...اصلا خودتی ... آینه آینه آینه" ... "ما هر گاه به رسانه ای که تخلفی رامرتکب می شود، تذکر می دهیم صدای این افراد بلند می شود و واکنش نشان می دهند که چرا وزارت ارشاد با رسانه ها و مطبوعات برخورد می کند در حالیکه آن رسانه در جهت ترویج فرهنگ غرب گام برمی‌دارد."

من بلانسبت اگر جای رئیس تو بودم، خدا نکند، چرا بخاطر اینکه جواب طرف را بدهم برای خودم فاجعه درست می کنم.... نه عزیزم، نه می خواهم تو را اخراج کنم، نه دوست دارم بلانسبت، روم به دیفال، گلاب به رویتان جای رئیس شما باشم.

"ما در دولت به دنبال آب گرم و سونای اختصاصی نیستیم، بلکه در دل مردم قرار داریم "

اگر توانستید یک رابطه منطقی هم نه، یک رابطه قابل تصور بین سونا و قرار داشتن در دل مردم پیدا کنید؟ البته من می توانم بفهمم که این وزیر یا آن رئیس جمهور، نه تنها سونا که سالهاست حمام هم ممکن است نرود، بالاخره برای گسترش عدالت، گاهی اوقات آدم از این کارها می کند، ولی هر چه فکر می کنم این توهم که کسی فکر کند در دل مردم قرار دارد، نمی فهمم، فکر کنم سر دل مردم گیر کرده که خرجش یک قاشق روغن کرچک فرد اعلاست.

" به گونه ای برخی از مطالب بیان می شود که انگار هیچ اقدام فرهنگی انجام نشده است و دولت اصلا به فرهنگ توجهی نمی کنند و اگر بگوییم به دولت درمسائل فرهنگی جفا شده است، گزاف نگفته‌ایم."

ده سال است دارم می گویم، اصولا برادران اصولگرا، اعم از جناح اولترا راست مصباح و مموتی یا جناح سوسولگرای میانه روی اصولگرا، منظورشان بطور کلی از فرهنگ در سه چیز خلاصه می شود؛ حجاب زن، خشتک مردم و اهمیت روحانیت و مراسم سینه زنی.....

"برای دولت مهم است، عفاف و حجاب در جامعه می باشد، مادر نمایشگاه قرآن چادر می فروختیم و این اهمیت ما نسبت به پوشش چادر را نشان می دهد،من نمی دانم چرا یک عده مدام از عملکرد ما ایراد می گیرند."

دیدید گفتم، حالا بقیه اش را هم خواهد گفت. البته اصلا حالش خوب نیست ... ولش کنید بره. این اگر دو دقیقه دیگر حرف بزند، کلا آبرو برای فرهنگ و ارشاد و مملکت نمی گذارد.

"  در همین دورهای که مسئولیت وزارت ارشاد را برعهده گرفته ام، سعی کردم از روحانیون به نحو مطلوب استفاده کنیم. معاون پارلمانی، قرآنی و همچنین اکثر مدیران کل این وزارتخانه از روحانیون هستند و این نشان‌دهنده این است که ما به این قشر از جامعه اهمیت ویژه ای می دهیم."

بیا، این هم یکی دیگر از فعالیت های فرهنگی که گفتم. خدا انشاءالله شفای عاجل بی برگشت بدهد.

همیشه پای یک زن در میان است

raport_9106233_policezan_1.jpg

اگر یک روزی ... ببخشید یک شبی دلتان خواست بروید توی اتاق خواب خودتان با همسرخودتان خلوت کنید و دو کلمه حرف خصوصی بزنید و اگر قسمت شد کاری هم صورت بدهید و دیدید یک نفر نشسته روی تخت، زل زده به شما و دارد تخمه می شکند، اصلا تعجب نکنید. خوشحال هم نشوید. حتی یک لحظه هم خیال نکنید بله ... لباس فرمشان چادر و مانتو و ... است. وگرنه از شما مردترند. به قول معروف اگر کمکی هم باشد، کمک شما نیست.

به هر حال از این دولت خدمتگزار و برادران و خواهران نیروی انتظامی بر می آید.

" رییس مرکز انتظام پلیس پیشگیری ناجا گفت:  زنان نگهبان برای حفظ حریم بانوان در مکان‌های خصوصیو عمومی مثل تالارهای عروسی، آرایشگاه‌ها و استخرهای زنان به فعالیت می‌پردازند. این زنان آموزش‌های لازم را در راستای حفاظت از محل‌ها می‌بینند و در قالب موسسات حفاظتی مشغول به کار می‌شوند. وجود نگهبانان زن علاوه بر حفظ اموال، باعث از بین رفتن مشکلاتی که ممکن است توسط موبایل‌های دوربین‌دار و برخی رفتارهای ناهنجار و ... ایجاد می شود،مثمر ثمر است."

فقط می ماند یک توالت، که آن هم احتمالا طرحش را تصویب کرده اند و تا یکی دو ماه دیگر عملیاتی می شود. به خواب ببینید بگذارند یک جایی احساس امنیت و آرامش کنید. دستشان برسد، برای همین خواب هم نگهبان می گذارند، خوابهایتان را چک کند، مشکل منکراتی نداشته باشد.

" زنان نگهبان در پارک‌ها، مناطق تفریحی همچون فروشگاه‌ها و ... فعالیت می‌کنند. ضریب امنیت مناطق تفریحی و آموزشی به میزان سرمایه‌گذاری و همچنین گرایش مردم جامعه به این محل‌ها، نقش مهمی دارد، اگر امنیت محل‌های تفریحی، آموزشی و تجاری تامین شود، علاوه بر گرایش مردم و رونق کسب و کار، سرمایه‌گذاری نیز افزایش می‌یابد."

رسالت حرفه ای سرگردنه

raport_9106236_pourmohammadi.jpg

"روزنامه ایران، گزارشی از اقدامات، تصمیمات و روابط مصطفی پورمحمدی، رئیس کل سازمان بازرسی کل کشور منتشر کرده و از مرگ مشاور مصطفی پورمحمدی به نام «مسعود. م» دو روز پس از افشای نام وی از سوی مه‌آفرید خسروی در دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و همچنین از او به عنوان نماینده پورمحمدی برای واردات ماشین‌آلات راهسازی و برف‌روبی برای ستاد مدیریت بحران از شرکتی به نام«الف» در دبی نام برده است."

البته روزنامه ایران ، واقعا روزنامه ایران است و هیچ ربطی هم به رژیم صهیونیستی و آمریکا ندارد. مال خود خود دولت ایران است. حالا هم اگر می بینید یک گزارش افشاگرانه در مورد یکی از اعضای هیات دولت قبلی و معاون اداره اطلاعات خیلی قبل تری نوشته، خیال نکنید از دستش در رفته و دچار عذاب وجدان شده و دارد خدای نکرده به رسالت حرفه ای و روزنامه نگاری اش عمل می کند ... از این خبرها نیست.

" آن‌طور که این روزنامه نوشته، در جریان این واردات « تخلفات و سوءاستفاده‌هایی صورت گرفته، که « در صورت لزوم و اگر طرف مقابل ماست هایش راکیسه نکند و دهنش را نبندد بزودی اطلاعات دقیق‌تری در این زمینه منتشر خواهد کرد."

روزنامه دولت در بخش دیگری از گزارش خودش که احتمالا درهمان دو سه روزی که آقا داشت حیدر مصلحی را جمع می کرد بگذارد سر جایش به دستشان رسیده است، از فردی به نام «کاووس. ی» هم نام برده که پورمحمدی در زمانی که وزیر کشوراحمدی نژاد بود و کلاهشان خیلی به هم گیر نکرده بود، چکی به ارزش ۱۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای واردات ۵۰۰ دستگاه اتوبوس از چین بدون «اخذ هرگونه ضمانتی» در اختیار وی گذاشته است. که البته این چک به اصرار پورمحمدی به این عضو « اخراجی یکی از وزارتخانه‌های حساس کشور» داده شده و تاکنون نه اتوبوسی از چین وارد شده و نه پولی به بیت‌المال ...نوش جان

البته پورمحمدی که خیلی وزیر کشور دست ودل بازی بوده، خارج ازضابطه« ۱۰ میلیارد تومان هم به تعاونی مسکن کارکنان وزارت کشور پرداخته که »مبلغ غیرقانونی پرداخت شده تاکنون به رغم پیگیری‌ها و شکایات وزارت کشور، بازگردانده نشده و این یکی هم... نوش جان

این روزنامه بسیار افشاگر در پایان گزارش خود بعد از اینکه نامبرده را به رنگ قهوه ای در آورده، به برخی دیگر از « تخلفات مصطفی پورمحمدی در دوران مسئولیتش در وزارت کشور پرداخته و نوشته در صورت لزوم جزئیات آن‌ها را منتشر خواهد کرد.»..یا به زبان ساده تر: فعلا گرو بماند پیش خودمان تا ببینیم.

یعنی محض رضای خدا می خواهم ببینم در این کابینه رئیس جمهور که برادران اهل عمل آن را " دزدگیر 88" معرفی می کردند، محض رضای خدا، شده برای مریض لازم داریم، فقط یک نفر، همینطوری به عنوان مثال، یک وزیر نام ببرید که خود دولت یا قوه قضائیه او را به دزدی و فساد مالی زیر پنج میلیارد متهم کرده باشد، البته دو نفر را خودم می شناسم که مطمئنم دزد نیستند، هر دو نفرشان هم به عنوان تروریست تحت تعقیب اینترپول هستند.

لینک مشروح خبر

بگذارید آدم ها خودشان باشند

raport_9106239_golshifteh_2.jpg

"او از تیلور بهتر، باهوش تر و بامزه تر است و به خودش سخت نمی گیرد. گلشیفته همان دختری است که در کودکی خودش را وقف پیانو کرده بود و به کنسرواتوار وین جواب رد داد."

این حرف های مرجان ساتراپی در مورد گلشیفته فراهانی است که در مصاحبه گلشیفته با روزنامه گاردین فرانسه آمده است. گلشیفته بعد از بازی در آن فیلم تبلیغاتی برای جشنواره سزار، در کنار " امیدهای جوان فرانسه"که باعث شد یکی به خانه پدرش در تهران  تلفن کند و بگوید :" سینه هاشو  می بریم می ذاریم تو سینی برات می فرستیم" و یکی هزاران کیلومتر آنطرف تر، برایش تقدیرنامه بنویسید که"تابوشکنی کردی و خط اول مبارزه را اشغال کردی"، اولین باری است که خودش در مورد آن موضوع حرف می زند و می گوید:

"من از سیاست متنفرم. سیاست به من ربطی ندارد. مثل همیشه کاری که برای هیچ کرده ای، به سیاست ربط داده می شود. می دانستم که مشکل به وجود می آید. اما من حالا در فرانسه زندگی می کنم. و جدا از این من مجبورم اینجا کار کنم."

اینکه چه حرف های دیگری هم گفته و در مورد فرهادی چه نظری دارد و اگر روی فرش قرمز اسکار هم با فرهادی رفته بود باز همین نظرات را داشت وهمین حرف ها را می زند یا نه و ... خیلی مهم نیست. می توانید مثل هر هنرپیشه دیگری بروید مصاحبه اش را پیدا کنید و بخوانید و در موردش فکر کنید.

نکته مهم همان اتفاقی بود که با این فیلم تبلیغاتی کوتاه افتاد و به قول گلشیفته یک میزگرد بزرگ برای ایرانی ها درست کرد تا نظراتشان را به هم بگویند و بشنود... و اینکه حالا گلشیفته جای خوبی ایستاده است. نه از ترس آنهاکه می خواستند سینه هایش را ببرند پا پس کشیده و نه با حلوا حلوای کسانی که یکی یکی سینه هایشان را بیرون انداختند و می خواستند از او ژاندارک بسازند خودش را گم کرده... او هنوز در پاریس زندگی می کند. هنر پیشه است واز ایران رفته، تا بتواندکار کند. پس باید طبق قانون کشوری که در آن زندگی می کند، کار کند. نه قهرمان است... نه فاسد و گمراه. به قول خودش یک زن هنرپیشه است.

"برای اولین بار در زندگی ام ، قدر زن بودنم را دانستم. پاریس شهری است که به عنوان یک زن، تو را از تمامی گناهانی که خود را به خاطرشان مقصرمی دانی، آزاد می کند. همه چیز را می شوید و به تو احساس آزادی می دهد"

چرا صف رو به هم می زنی؟

raport_9106238_daryagholi_2.jpg

جناب! ... برادر! ... اخوی! ... اهوووی مگه به خودت شک داری؟چرا اینقدر جو می دی؟ چرا اینقدر شلوغش می کنی ؟ چرا .... می کنی؟

همه جای دنیا بعد از چند سال متن کتاب های درسی شان رامتناسب با اتفاقاتی که افتاده و شرایطی که تغییر کرده، عوض می کنند، صدایشان هم درنمی آید. بعد هم مثل بچه آدم بر می دارند تمام دلایل منطقی و عقلانی که برای این تغییرات داشته اند را در یک گزارش می نویسند و منتشر می کنند تا اگر کسی خواست، برود بخواند. اما در این مملکت انگار همه چیز را باید به شقیقه مرتبط کنند.

خبرگزاری فارس و سایت تابناک و دسته نیوز و ... چنان نوشته اند " «دریاقلی» جای پطروس دروغین را در کتاب‌های درسی گرفت" که انگار حلقه گمشده داروین را در خیابان پاستور کشف کرده اند و حالا می خواهند به عالم علم خدمتی بکنند. بعد هم مثلا دلیل منطقی آورده اند که "حبیب احمدزاده یکی از نویسندگان دفاع مقدس گفته است: «هنوز در کشور هلند هم کسی پطروس را نمی‌شناسد، ولی همه ما اورا می‌شناسیم؛ راستی چرا هیچ‌وقت از خودمان نپرسیدیم چرا پطروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟"

خب اینهمه سر و صدا ندارد. می خواهید یک داستان واقعی ازدوران جنگ را جایگزین کنید، خب خبر مرگتان بکنید. شما دل به کار بده، کارت را بکن، این همه  سروصدا ندارد، می دانیم تو پهلوانی، بیخودی جیغ نزن. انگار عادت کردند بی دلیل سر و صدا کنند.

یک، آهنگ روز

از امروز هر روز یک ترانه ایرانی یا خارجی، قدیمی یا جدید، بدون توضیح مهمان تان می کنم. ممکن است این ترانه متعلق به نیم ساعت قبل باشد یا عصر یخبندان اولیه، حالش را ببرید. این هم آخرین کار نامجو. این موسیقی را گذاشته بودم در صفحه فیس بوک که حالا هم می گذارم اینجا. 


 


استیون متز

تحلیلگر امنیت ملي از موسسه علوم استراتژیک

ورلد پالیتیک ریویو، ۵ سپتامبر

ترجمه: ندای سبز آزادی

معرفی نویسنده: استیون کنت متز ۵۶ ساله، نویسنده و پژوهشگر آمریکایی و رئیس بخش راهبردهای منطقه ای است. وی استاد پژوهش امور امنیت ملی در دانشکده مطالعات راهبردی دانشکده جنگ ارتش آمریکاست. او کارشناس و تحلیل گر جنگ در نیروی هوائی و دانشکده های مختلف نظامی آمریکاست و در مورد مهم ترین مسائل جنگ های معاصر جهان تحلیل های درخشانی دارد.

***

صحبت از حمله به ایران مثل رعد و برق اواخر تابستان است که از دور به چشم مي خورد و نزدیک تر نمي شود. تعدادي از تحلیلگران آمریکایي طرفدار حمله سریع به ایران هستند، اما درصورت عدم حمله چند سووال پیش مي آید. فاصله سروصدا کردن و جنگ، کوتاه شده است.

همانطور که در ابتداي هر جنگي اتفاق مي افتد، موضوع بیشتر توسط طرفداران جنگ و با استفاده از عدم اعتماد به حکومت ایران مورد بررسي قرار گرفته است تا تحلیلگران. این همان وضعیتي است که آمریکا در سال 2002 قبل از حمله به عراق داشت و فضاي ایجاد شده اجازه نمي داد که به یک راه حل منطقي برسد. اما براي جلوگیري از فاجعه دقیقا باید این کارها انجام بشود.

مسوولیت اثبات دروغ ها با کساني است که حمله را لازم مي دانند و معتقدند که فایده آن براي امنیت ملي آمریکا هزینه هاي آن را مي پوشاند. تا اینجا که طرفداران این جنگ، پرونده اي براي آن تشکیل نداده اند. اگر قرار باشد چنین کاري بکنند، ابتدا باید به سووال اصلي پاسخ بدهند.

منظور شما از این عبارت چیست که ایران اتمي غیرقابل قبول است؟ هم رئیس جمهور دموکرات، باراک اوباما و هم کاندیداي ریاست جمهوري، جمهوریخواهان، میت رامني اعلام کرده اند که ایران اتمي "غیرقابل قبول" است، عبارتي که توسط اکثر حامیان جنگ تکرار مي شود.آنچه آنها توضیحي درباره اش نداده اند این است که آیا این عبارت در معناي تحت اللفظي آن بکار برده شده است یا معناي استعاري آن. اگر به معناي تحت اللفظي بکار رفته باشد، حمله نظامي و اشغال نیاز به بالابردن توان دفاعي و احتمالا حمله پیشگیرانه نیز باید گزینه مطرح باشد. آیا طرفدار حمله منظورشان ایران اتمي به معناي واقعي است؟

چرا ایران اتمي غیرقابل قبول است؟ طرفداران حمله نظامي بر این باورند که سلاح اتمي زماني که در اختیار ایران قرار بگیرد، منجر به افزایش تنش طلبي و توسعه طلبي ایران مي شود و کشورهاي همسایه را وادار مي کند تا یا با هژموني ایران در منطقه کنار بیایند یا دست به توسعه اتمي بزنند. اما این اولین بار نیست که آمریکا با چنین وضعیتي روبرو مي شود که یک حکومت سرکوبگر، توسعه طلب و پر از نفرت ممکن است به سلاح اتمي دست پیدا کند.

در اوایل دهه شصت، همین بحث در خصوص دادن پاسخ مناسب به چین اتمي مطرح شد. یک تحقیق محرمانه نیروي هوایي، هشدار داده بود که سیاست خارجي چین با گرفتن حق السکوت اتمي، خشن تر و ماجراجویانه تر مي شود. در گزارش هاي دیگر آمده بود که روسیه مسلح به سلاح اتمي ممکن است بتدریج آمریکا را از منطقه آسیا- اقیانوس آرام، خارج کند. این درحالي بود که بحث جدي در خصوص حمله پیشگیرانه به تاسیسات اتمي چین وجود داشت که دولت لیندون جانسون، با آن مخالفت کرد. در آن زمان آمریکا در آسیا قدرت زیادي نداشت و چین نیز از متحدان آمریکا در آسیا، هراسي نداشت.

برخلاف اعتقاد راسخ حزب کمونیست چین به این نکته که پیروزي در برابر غرب اجتناب ناپذیر است، منافع ملي چین و میل به نجات حکومت، بر ایدئولوژي شان غلبه کرد. اما ایران، چین نیست و طرفدار جنگ علیه تاسیسات اتمي ایران باید این توضیح را بدهند که چرا به زعم آنها هشدار دادن در مورد عواقب دستیابي مائوتسه دنگ و پیش از وي استالین به سلاح اتمي اشتباه است، اما در مورد ایران اعتبار دارد؟ تاریخ ممکن است همیشه دقیقا به همان شکل تکرار نشود، اما انقدر تکرار شده است که بر کساني که به گسست تاریخي اعتقاد دارند، چیره شود.

یک توضیح دیگر در مورد غیر قابل پذیرش بودن ایران اتمي این است که ایران از این توانایي براي حمله به اسرائیل استفاده مي کند و اساس این گفته اظهارات تحریک آمیز رئیس جمهور ایران، محمود احمدي نژاد است. اما کاملا مشخص است که حمله اتمي به اسرائیل یک خودکشي ملي براي ایران است. با توجه به اینکه حکومت ایران هرچقدر هم که بي پروا باشد هیچ نشانه اي براي اقدام به این خودکشي ملي نشان نداده است. طرفداران جنگ باید توضیح بدهند که چرا معتقد هستند که رهبران ایران ناگهان خواهان فدا کردن خود و ملت ایران شده اند؟ ادعا کافي نیست.

استراتژي تان چیست؟ این مهم ترین سووال است: چطور حمله نظامي به تاسیسات اتمي به تهدید ایران و دستیابي این کشور به سلاح اتمي، پایان مي دهد؟ ایده هاي مختلفي از سوي حامیان حمله مطرح شده است. برخي معتقدند که یک حمله نظامي جدي منجر به سقوط حکومت در ایران مي شود. اما تاریخ خلاف این را ثابت کرده است: حمله خارجي، همواره مردم را پشت سر حکومت قرار داده و این شامل همه گروه ها و اقشاري است که قبل از آن مخالف حکومت بوده اند. در مواردي، ادامه فشار منجر به تغییر حکومت شده است، اما این موارد بسیار نادر است. اگرچه ایراني ها حکومتشان را دوست ندارند اما هیچکس نمي گوید که آنها بدل به حامیان نیروهاي نظامي آمریکا و اسرائیل مي شوند. حامیان حمله نظامي باید توضیح بدهند چرا معتقدند که ایران با همه کشورهاي جهان در طول تاریخ در این مورد فرق دارد.

برخي دیگر از حامیان حمله معتقدند که حمله نظامي هزینه دسیابي به سلاح اتمي را براي ایران چنان بالا مي برد که حکومت ایران به آساني دست از آن بر مي دارد. این ادعا مغایر با منطق و عقل سلیم است. رهبران ایران مي دانند که معمر قذافي و صدام حسین، سلاح اتمي نداشتند اما حکومتشان توسط حمله نظامي غرب ساقط شد.

حکومت کیم در کره شمالي سلاح اتمي دارد و نه تنها باقي مانده است بلکه قادر است آمریکا را تحریک کند و مي کند. همه نشانه ها حاکي از آن است که حکومت ایران براي نجات، به سلاح اتمي نیاز دارد و به همین دلیل مي خواهد آن را به هر قیمت که شده است، نگه دارد. تحریم هاي شدید اعمال شده علیه ایران هنوز تاثیري بر تغییر روش حکومت ایران نداشته است. بار دیگر طرفداران جنگ توضیح نداده اند که چرا کمي عذاب بیشتر نمي تواند ایران را وادار کند که دست از استراتري هایش بردارد.

اکثر اوقات، طرفداران حمله نظامي براحتي به مسئله یک استراتژي بلند مدت و احتمال عقب انداختن روز دستیابي ایران به سلاح اتمي بي اعتنایي مي کنند. با این حال، یکي از عوارض حمله به ایران این است که مردم ایران را پشت سر حکومت قرار مي دهد، حمایت دنیاي عرب از آمریکا کاسته مي شود و استراتژي همکاري با متحدان اسلامي علیه القاعده را با شکست مواجه مي کند و ضربه بزرگي به اقتصاد شکننده جهاني مي زند و به ترس از قدرت مهار نشدني آمریکا در سرتاسر جهان دامن مي زند. شاید بهترین استراتژي این باشد که ایران را به حال خود رها کنیم تا اینکه هیچ راه کاري نداشته باشیم.

حامیان جنگ بجاي پاسخ دادن به این سووالات به آن بي اعتنایي مي کنند. تا زماني که این مبحث در حد احساسات سطحي باقي بماند آنها به خواسته هاي خود مي رسند. در عوض، طرفداران حمله نظامي به ایران باید مجبور شوند تا یک دلیل منطقي براي این اقدام بیاورند. خوشبختانه به محض اینکه این فصل احمقانه انتخابات در آمریکا تمام شود، رهبران آمریکا و کارشناسان امنیت دقیقا همین کار را خواهند کرد و براي جنگ به دلایل منطقي مي گردند.


 


با حکم وزیر علوم، رئیس دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان برکنار شد.

انتشار نامه ای از عبدالعظیم آجیلی، رئیس سابق دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان درباره عدم پذیرش دانشجو از استانهای لر نشین اعتراض نمایندگان مجلس را سبب شده بود.

خبرگزاری فارس با اشاره به خبر برکناری آجیلی نوشته که وی وی مصاحبه‌ای نیز با شبکه بی‌بی‌سی درباره عدم پذیرش دانشجویان استان‌های اطراف داشته است.


 


بانک مرکزی از صدور مجوز فعالیت بانک قوامین وابسته به نیروی انتظامی خبر داد.این بانک پیش از اخذ مجوز از بانک مرکزی نیز تحت عنوان بانک فعالیت می کرد.

 بانک مرکزی در بخشنامه ای به بانک‌های دولتی، غیردولتی، شرکت دولتی پست بانک و موسسه اعتباری توسعه مجوز، صدور مجوز فعالیت بانک قوامین را اعلام کرد.

بانک قوامین که فعالیت خود را با نام صندوق قرض الحسنه نیروی انتظامی آغاز کرد در تاریخ بیستم شهریور ماه سال ۷۹  به مؤسسه پس انداز قرض الحسنه قوامین تغییر نام یافت و گستره فعالیت های اقتصادی خود را توسعه داد .

این بانک با در اختیار داشتن ۲۹ واحد سرپرستی   بیش از ۵۰۰ شعبه در سراسر کشور دارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته