هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 09/30/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



احمد زیدآبادی، روزنامه نگار در بند زندان رجایی شهر،  در پیامی از زندان تولد پسرش پویا را تبریک گفته است.

در این پیام که در صفحه فیس بوک فرزند زید آبادی آمده است، او می نویسد: 

نمای اول:
چه دل انگیز بود صبح 11 شهریور ماه 19سال پیش.نوزادی که تازه چشم به دنیا گشوده بود،روی تخت کوچکش در بیمارستان مصطفی خمینی،انگشت اشاره اش را تا انتها در دهانش فرو برده بود و با شتاب می مکید.
نوزاد سبزه ی بانمکی بود اما مکیدن انگشتش با آن حرص و ولع شیرین ترین خاطره ی زندگی ما شد.
سبزگی نوزاد اما بیش از دو سه روزی نپایید و به سفیدی تغییر رنگ داد،درست معکوس نوزاد

 بعدی مان که ابتدای تولد رنگی سپید و روشن داشت،اما به تدریج به سبزگی گرایید.

نمای دوم:
شش ماه بود و نخستین سفرمان پس از تولدش به دیار ما در آخرین کرانه های دشت کویر ایران.قوم و خویشان کودک را سخت مطبوع و دل پسند یافتند و از همان ابتدا،پیر تر ها از "چشم زخم"و اینطور چیزها دل نگران شدند.از قضا،کودک در همان شب نخست به چنان گریه ی حیرت آور و بی سابقه ی افتاد که همگی وحشت کردیم بخصوص اینکه من و مامان تا آن هنگام حتی یک بار گریه ی ملایم و گذرای او را هم ندیده بودمیم.
برای علاج گریه بی امان،هرکس نخسه ای میپیچید تا آنکه به نظرمان رسید چند قطره ای عرق نعناع به او بدهیم. نخستین قطره عرق نعا که از گلویش پایین رفت"ارکس"سبک و کودکانه ای زد و بلافاصله آرام گرفت و لبخند زد.دیگر بی قراری و گریه اش را ندیدیم.

نمای سوم:
یکسال و نیم داشت.بهار از راه رسیده بو د و جنگل های گرگان در سبزی شاد و سرزنده و هستی آور خود غرق بودند.در جنگل انبوه شصت کلاه به سوی ییلاق جهان نما می رفتیم .پسرک در کوله ی کوچک آبی رنگی که مامان به آن"آغوش"می گفت ،بر پشت من حمل میشد.در حاشیه ی رودخانه،مگس های سمج جنگلی امانمان را بریده بودند ،پسرک با آنکه پاهایش از گزش مگس خون افتاده بود،آرام و پرنشاط بود و هیچگونه بی تابی و شکایت نداشت.سرانجام از رودخانه دور شدیم و در کوهپایه که پوشیده از بوته های تمشک بود،از مگس ها خلاصی یافتیم.
وقتی در زیر سایه ی درختان سر به آسمان کشیده از ارتفاعی نفس گیر به سوی کلبه مش صفر به راه افتادیم،پسرک علفی خواست تا با آن بازی کند.در حین بازی، زیر لب گویی برای خودش لالایی می خواند چراکه اندکی به خواب عمیقی رفت،سپس با شادی و نشاط بیدار شد و باز ساعتی بعد قصه را تکرار کرد.تا دشت جهنما و در زیر بارش ملایم باران این خواب و بیداری بارها تکرار شد.
من هزاران از این نماها از نوزادی تا بزرگی هر سه شما-پویا ، پارسا و پرهام_در خاطر دارم و این شاید نشانی از آن باشد که من به رغم مشغله های بسیار فکری و اجتماعی،هیچگاه از شما و خانواده ام غافل نبوده ام.
میدانید که من شیفته افق هایی دور دست،دشت های پهناور و کویر های بی انتهایم و دلداده ی نوشتن.اینک از هر دو محرومم .

قال انما اشکوا ابثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون
_گفت درد و انده خود را فقط به خدا باز گویم و از(( لطف و تدبیر ))خدا چیز هایی میدانم که شما نمی دانید
امام درد محرومییت از این دو،در برابر تلخی دوری از شما به حساب نمی آید .به رغم این تلخ کامی اما چه سعادتی قرین من شده است که مولای شوریده حال روم ، همهشب،دل انگیز ترین نغمه های حیات را نثار جان خستیه من می کند و مرا فرا می خواند که تلخی ها را واگذارم و با شور و حلاوت صبر پیشه کنم،صبر،صبر،صبر
سخت خاک آلود می آید سخن/آب تیره شد سر چه بند کن
تا خداییش باز صاف و خوش کند/او که تیره کرد هم صافش کند
صبر آرد آرزو را نه شتاب/صبر کن والله اعلم با لصواب
فدای همه شما
زندان رجایی شهر
سالن12بند4
احمد زیدآبادی


 


 

 

ندای سبز آزادی ـ کاوه مشرقی: یک عضو ارشد دیگر کانون مدافعان حقوق بشر محبوس شد. محمدعلی دادخواه، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر که ‌پیش از این در تیرماه 90 توسط دادگاه انقلاب به 9 سال زندان، 10 سال ممنوعیت از وکالت و نیز به شلاق و جزای نقدی محکوم شده‌ بود، شنبه برای اجرای حکم به زندان اوین رفت.

دادخواه بعد از نسرین ستوده، محمد سیف زاده، و عبدالفتاح سلطانی، چهارمین فردی است که از همراهان این نهاد مدنی مدافع حقوق بشر، روانه ی اوین می شود. این درحالی است که شیرین عبادی همچنان در خارج کشور است و نرگس محمدی نیز پس از تحمل یک دوره حبس و فشار، به دلیل مشکلات جسمی و بیماری شدید، در مرخصی به‌سر می برد، و عبدالرضا تاجیک از روزنامه نگاران همکار این کانون نیز کوله بار مهاجرت بسته است. سعید مدنی از همکاران این نهاد نیز از 9 ماه پیش در بند 209 اوین محبوس است.

 

وکیلی که زندان را بر اعتراف و خروج ترجیح داد

محمدعلی دادخواه، وکیلی که در سال‌های اخیر نام وی با پرونده بسیاری از فعالان سیاسی (ازجمله اعضای ارشد نهضت آزادی ایران) و کنشگران دانشجویی و روزنامه نگاران و فعالان مدنی و محیط زیست، در مقام وکیل گره خورده بود، با وجود حکم سنگین صادره علیه وی، ماندن در داخل کشور و زندان را به خروج از کشور ترجیح داده است.

دادخواه در اظهارنظری تصریح کرده: «خیلی ها به من گفتند با تمام جوانب امینتی من را از کشور خارج می کنند. اما من نمی گریزم و می مانم. از قدیم گفته اند بگو و مترس. من هم الان پای سخنانم و بازتاب شان ایستاده ام. بیایند من را ببرند، من آماده ام. جان من هیچ ارزشی در قبال پیشرفت این کشور ندارد.»

او درحالی این سخنان را بیان کرد که تحت فشار شدید قرار گرفت تا علیه کانون مدافعان و شیرین عبادی، موسس مشهور آن موضع گیری و اعتراف دروغین و تلویزیونی کند.

دادخواه، در اردیبهشت ماه به «کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران» گفته بود که به او تاکید کرده اند که «يا اعتراف تلويزيونی داشته باشم يا به زندان بروم.» پاسخ او صریح بود: «من به زندان می روم...»

وی توضیح داده بود که «تحت فشارهای شديد از من خواستند که جلوی تلويزيون بگويم که کانون مدافعان حقوق بشر از خارجی ها پول می گرفته است، يعنی در واقع ما عمله خارجی ها بوده ايم در حاليکه چنين چيزی درست نيست. ما تعدادی وکيل بوديم که به علت علاقه به سرزمين مان، توانمندی ها و دانشی که در حرفه مان داشتيم کانون را به راه انداخته بوديم و کار می کرديم. شايد در ميان حقوقدان های ايرانی مشابه ما کمتر بود که اين اشراف، توانمندی و آگاهی به کارش را داشته باشد و همين طور علاقمند به سرزمينش باشد.»

عضو هيات مديره کانون مدافعان حقوق بشر با تاکید بر اين که هرگز اعتراف نمی کند، افزوده بود: «آنها به من می گفتند اگر اعتراف نکنم حکم را اجرا می کنند. مدت های طولانی صحبت کردند و من نپذيرفتم... اميدوارم خدا توان من را همچنان حفظ کند.»

دادخواه که حقوق بین الملل خوانده و پایان نامه اش را با نمره 20 گذرانده، گفته بود: «من خارج از عدالت می دانم که به کسی تحت فشار بگويند برو پشت تلويزيون حرف بزن و بگو من از خارج پول گرفته ام. من نامزد چندين جايزه خارجی بودم که گفتم اگر اين جايزه ها همراه با پول نباشند قبول می کنم. جايزه های را فقط پذيرفته ام که پولی نداشته اند. همچنين من هيچ پولی از موکلانم که در موضع حقوق بشر از آنها دفاع می کردم، نگرفتم و آن را افتخار می دانم. حالا در شان خودم نمی دانم که بروم پشت تلويزيون و اين حرفها را بزنم.» اقتدارگرایان در جمهوری اسلامی اما وکیل مستقل و حقوق بشر طلب و ملی را برنمی تابند.

دادخواه که ازجمله منتقدان جدی دادگاه های نمایشی و برخوردهای امنیتی با متهمان سیاسی در سال های اخیر بوده، و نیز از معدود وکلایی محسوب می شود که در سال های اخیر بی پروا از متهمان سیاسی دفاع کرده، تاکید می کند که «من حقوقدانی بودم که بر سرزمینم علاقمند بودم و از حقوق مردمان سرزمین دفاع کردم. اگر آنها به وکیل جوان توسری خورده، نفس بریده، طعم آزادی نچشیده، منت کشیده اعتقاد دارند او دیگر از نگاه من وکیل نیست. شما به چاقویی اعتقاد دارید که برنده باشد. وکیل باید شجاع، منطقی و قانون گرا باشد که من سعی کردم اینطور باشم و به همین دلیل هم هیچگاه از سوی دادگاه انتظامی کانون وکلا احضار نشدم.»

تیرماه 1387 دادخواه در دفتر کارش بازداشت شد؛ ماموران مدعی یافتن اسلحه و مواد مخدر در دفترش شدند و برای او نیز به شکل غیرمنصفانه، پرونده ای گشوده شد؛ جالب توجه بود که وی حتی سیگار نمی کشید و یکی از شرایط اش برای همکاری با فارغ التحصیلان جوان حقوق، سیگار نکشیدن آنان بود!

«گفتند که شما با مصاحبه ها و سخنرانی هایتان علیه امنیت کشور اقدام کردید. اما من بیشتر مصاحبه ها و سخنرانی هایم در خصوص فرهنگ ایران، نوروز، هفت سین، کوروش و درباره تاریخ ایران بوده است. همه سخنرانی های من درحوزه دانشم که حقوق بین اللمل و فرهنگ ایران است، بوده است. بنابراین شامل هیچکدام از آن اتهامی که آنها اعلام می کردند نمی شده است.» این تاکیدات وکیلی است که کنش حقوق بشری او به مذاق حاکمان خوش نیامده است.

«به من گفتند که اقدامات من بوی ملی گرایی می دهد و استنباط دادستان این بود که اقدامات ملی گرایی در حد ارتداد است. من گفتم در این موارد وارد نیستم ولی البته که همیشه از موروث فرهنگی مانند نوروز در حد توانم دفاع کردم. پیامبر اسلام می گوید حب الوطن من الایمان . حالا من باید کدام را بپذیرم و باید چه کنم؟» از نظر کودتاچیان، زندان پاسخ به کوشش های حقوقدان وطن دوستی است که دغدغه ی آزادی هموطنانش را دارد.

پرونده فعالان ملی مذهبی‌ و نهضت آزادی، پرونده دراویش گنابادی، پرونده دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، پرونده کشیش محکوم به اعدام یوسف ندرخانی و نیز پرونده‌های ملی چون آب گیری سد سیوند و برج جهان نمای اصفهان ازجمله تلاش های حقوق بشری دادخواه است.

او اکنون همچون نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، و محمد سیف‌زاده ساکن اوین شده است.

 

دادخواه و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و عادلانه

دادخواه ازجمله اعضای کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است؛ کمیته ای که به همت کانون مدافعان حقوق بشر و با حضور حدود 20فعال سیاسی شاخص (ازجمله دکتر حاج سیدجوادی، مهندس سحابی، دکتر یزدی، دکتر پیمان، و دکتر باوند) شکل گرفت. دادخواه در مورد لوازم و استانداردهای انتخابات منصفانه و سالم می‌گوید: «یک انتخابات سالم، آزاد و درست بر این پایه استوار است که نظر انتخاب شنوندگان دقیقا فارغ از هر تهدیدی و تحمیلی بیان شود و انتخاب کنندگان دارای این آزادی گزینش باشند که نمایندگان واقعی خود را بتوانند انتخاب کنند. فارغ از اینکه هر نوع تحمیلی در خصوص نمایندگان بر آنها بار شود. بر این وادی، اگر به جز ضوابط کلی که عدم سوء پیشینه و یا داشتن ملیت و سوادی در حد متعارف مورد نیاز (که شاید در زمانه ی ما کارشناسی باشد) هر نوع تحمیلی را باید گفت یک انتصاب بدوی و یک انتخاب بعدی است. زیرا در یک انتخابات آزاد انتخاب کنندگان هیچ محدودیتی نباید در خصوص انتخاب مورد نظرشان داشته باشند.»

این وکیل مدافع حقوق بشر معتقد است که «انتخابات یعنی گزینش مورد نظر انتخاب کننده، در صورتی که اگر این آزادی را از انتخاب کننده سلب کنیم که کاندیدای مورد نظر خود را نتواند انتخاب نماید به ذات آزادی آن خدشه وارد ساخته ایم و نهایتا چنین انتخاباتی آزاد ، سالم و درست تلقی نمی شود.»

وی با تاکید بر اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح می‌کند: «اعلامیه ی جهانی حقوق بشر بر این نظر پای فشرده است که نباید تهدیداتی از ناحیه قوای حاکم بر انتخاب کنندگان و اراده آنان بار شود. اسناد متعدد بین المللی نیز همین شیوه را تایید می کند که انتخاب کنندگان باید به روشنی و آزادی بتوانند کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند. به دور از این مساله اصولا نماینده یعنی بیان کننده اراده، خواست و تمناهای کسانی که او را انتخاب کرده اند. لذا ما نمی توانیم نماینده خود را تحمیل به افراد دیگر کنیم.»

عضو ارشد کانون مدافعان حقوق بشر تاکید می کند که «اسناد بین المللی که دولت ایران به آنها پیوسته است و برابر ماده نه قانون مدنی، آنها برای دولت الزام ایجاد می کنند در هنگام طرح و اجرای قوانین انتخابات که اراده انتخاب کننده و نظر او را معیار و ملاک دانسته و باید به عنوان مناط و ضابطه نخست مورد نظر قرار گیرد. گفتنی است اگر ما از این شیوه انتخابات آزاد تن بزنیم و نهایتا نمایندگان واقعی را حیطه اختیار آزادی برای انتخاب شدن قرار ندهیم، به مجلس و بنیان آن مجلس قانون گذاری خدشه وارد ساخته ایم زیرا آن نمایندگان، نمایندگان واقعی ملت تلقی نمی شوند.»

 

دادخواه در هسته نخستین کانون مدافعان حقوق بشر

دادخواه در کنار چهار وکیل دیگر ، كانون مدافعان حقوق بشر را در سال 1380 پایه گذاری کرد؛ شيرين عبادي، محمد سيف زاده، محمدشريف، و عبدالفتاح سلطاني وکلای همراه وی بودند. از آن جمع، جز شریف که از کانون کناره گرفت، عبادی مهاجر شد و بازگشت اش به ایران با وجود همه ی تهدیدها و خشونت ها علیه خانواده اش، منتفی گردید؛ سیف زاده و سلطانی نیز بازداشت و محکوم و زندانی شدند؛ و دیگر همکار بعدی، یعنی نسرین ستوده نیز هدف سرکوب قرار گرفت و از دو سال پیش در بند زنان سیاسی اوین محبوس شد. نرگس محمدی نیز در ماه های گذشته بازداشت شد و با وجود دو فرزند خردسال، و بیماری جدی، چند هفته تحت فشار قرار گرفت.سعید مدنی نیز که با کانون همکاری داشت، از دی ماه 1390 بازداشت شده و در بند 209 محبوس است.

هرچند كانون مدافعان حقوق بشر توسط كميسيون ماده 10 قانون احزاب ، درسال 1384 قانونی ارزیابی شد و فعالیتش مصوب؛ اما پس از ریاست جمهوری احمدی نژاد با بدبینی و برخوردهای امنیتی و قضایی مکرر مواجه شد.

چنان که دختر عبدالفتاح سلطانی در مورد بخشی از این فشارها علیه پدرش می گوید: «افرادی را سراغ پدرم می فرستند که او علیه کانون مدافعین حقوق بشر صحبت کند و یا اینکه علیه خانم عبادی حرف بزند. بارها فرستاده هایی رفته اند تا پدرم را راضی کنند. پدر من هم هربار به آن ها گفته است که من به هیچ عنوان این کار را نمی کنم، برای من هم مهم نیست چه حکمی صادر می شود ولی من هیچ موقع خلاف فعالیت های گذشته ام حرف دروغ نخواهم زد.»

این دقیقا همان برخوردی است که با دادخواه هم شد؛ او نیز چون سلطانی تمکین نکرد؛ و چون وی و سیف زاده راهی زندان شد.

عبدالفتاح سلطانی نیز از شهریور 90 در زندان اوین به سر می‌برد؛ او به 18 سال حبس، تبعید به برازجان و همچنین به 20 سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است.

وی در طول فعالیت‌های حقوقی و حقوق بشری خود و پیش از زندان اخیر، سه بار دیگر در زندان بوده و ماه‌های طولانی از مدت حبس خود را در انفرادی گذرانده است.

اتهام‌های سلطانی، همان اتهام های تکراری دیگر همکارانش و بلکه قریب به اتفاق زندانیان سیاسی است: "تبلیغ علیه نظام"، و "اجتماع و تبانی علیه نظام". البته "تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشر نورنبرگ" نیز جزو اتهام های وی اعلام شده؛ جایزه ای که هرساله به فعالان حقوق بشری اعطا می‌شود و زمانی که سلطانی در بازداشت بود به او تعلق گرفت.

آشکار است که برخورد با او و دادخواه، امنیتی است تا حقوقی؛ چنان که در مورد نسرین ستوده، سخت گیریهای مشدد شاهدی است از آزار یک زندانی سیاسی توسط صاحبان قدرت.

رضا خندان، همسر ستوده چند روز پیش نوشت: «لازم نيست براي قطع ملاقات حضوري زنداني با كودكان‌اش بهانه‌اي وجود داشته باشد. كافي است طرف دلش نخواهد ملاقات حضوري بدهد. به همين راحتي! البته اين بار بهانه‌اي هم تراشيده شده است. سه ماه پيش، چند روز مانده به جلسه‌ي رسيدگي به پرونده‌ي نسرين در دادگاه انتظامي وكلا، يك برگ دستمال كاغذي (تيشو) حاوي دفاعيه‌ي يك اين وكيل دادگستري كه جهت ارائه به شعبه‌ي يك دادگاه انتظامي وكلا نوشته شده بود در وسايل شخصي او كشف شده است.»

ستوده با وجود داشتن دو فرزند خردسال و نوجوان از ملاقات حضوري محروم است. او به شش سال زندان و 10 سال ممنوعیت از وکالت محکوم شده است. دختر نوجوان و همسرش نیز از چند ماه پیش، در حکمی غیرمترقبه و معنادار، ممنوع الخروج شده اند.

در کنار دادخواه، سلطانی و ستوده، سیدمحمد سیف زاده، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر و وکیل دادگستری هم اینک در بند 350 زندان اوین دوران محکومیت خود را می گذراند. وی نیز به دو سال زندان محکوم شده است. سیف زاده دبیر کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بود که شیرین عبادی، عزت الله سحابی، ابراهیم یزدی، داود هرمیداس باوند، و جمعی دیگر از فعالان سیاسی عضو آن بودند.

دکتر سعید مدنی، از فعالان ملی مذهبی و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی و عضو کمیته ی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه نیز از 9 ماه پیش در بند 209 اوین در حبس است.

و چنان که گفته شد، نرگس محمدی به قید وثیقه ای چند صد میلیونی آزاد شده، و عبدالرضا تاجیک، دیگر همراه این کانون، مهاجر است.

این سرنوشت کانونی است که برای دفاع از حقوق بشر در ایران شکل گرفت؛ سرنوشت مدافعان حقوق بشر در ایران بی شباهت به وضع ناگوار و اسف بار حقوق بشر در ایران نیست.


 


آخرين موسسه رده بندی عمده بين المللی به همکاری با ايران پايان داده است. موسسات رده بندی برای نفتکشها جواز سلامتی فنی کشتی صادر می کنند و بدون داشتن اين گواهينامه هيچ نفتکشی نمی تواند اجازه پهلوگيری در بنادر بين المللی داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری رويترز، موسسه رده بندی «ثبت ناوگان دريايی کره جنوبی» روز جمعه ۷ مهر، طی اعلاميه ای گفته است که در اوايل ماه اوت اين شرکت تصميم گرفته است که ارائه گواهينامه فنی به نفتکشهای ايرانی را متوقف کند. اين موسسه بدون دادن جزئيات در اعلاميه خود گفته است که موسسه ثبت ناوگان دريايی کره جنوبی در هر زمان قوانين و قواعد ملی و بين المللی را همراهی خواهد کرد.
 

موسسه «ثبت ناوگان دريايی کره جنوبی» جزو ۱۳ موسسه رده بندی بزرگ دنيا است. هم اکنون تمامی موسسه های رده بندی معتبر دنيا مانند «لويد» آلمان، «ان دی وی» نروژ، «لويدز» بريتانيا و «بيوروريتاس» فرانسه ارائه گواهينامه فنی به کشتی های ايرانی را متوقف کرده اند. در آخرين مورد، موسسه رده بندی «ثبت ناوگان دريايی روسيه» موسوم به «آر اس» ۵ سپتامبر، ۲۳ روز قبل، اعلام کرد که همکاری با ايران را متوقف کرده است. به گزارش رادیو فردا از ماهها قبل اين موسسه رده بندی کره جنوبی از طرف گروه لابی امريکايی «اتحاد عليه ايران هسته ای» تحت فشار بود تا ارائه خدمات به کشتيهای ايرانی را متوقف کند.

اما، بر اساس گزارش ۱۶ تيرماه رويترز، اين موسسه رده بندی  در پاسخ به درخواست گروه لابی امريکايی «اتحاد عليه ايران هسته ای» گفته بود که اين موسسه نگران است که ايمنی کشتيها و حفظ محيط زيست دريا فدای موضوعات سياسی شود.

گروه غيردولتی «اتحاد عليه ايران هسته ای» متشکل از مقامات پرنفوذ سابق امريکا، از جمله سفير سابق امريکا در سازمان ملل مدتهاست که کمپينی عليه شرکتهايی که به ايران بيمه نامه يا جواز فنی می دهند به راه انداخته و سعی دارد آنها را از همکاری با ايران منصرف کند.

 ريچارد هارلی، تحليگر مسائل کشتيرانی به خبرگزاری رويترز گفته است که عرصه برای ايرانيها هر چه بيشتر تنگ شده است و اگر هم گزينه هايی (برای جايگزينی موسسات رده بندی ديگر با موسسات معتبر) وجود داشته باشد، بايد اذعان داشت که محدوديتهای اعمال شده، تواناييهای تجاری ايران را محدود خواهد کرد.

بگفته وی، مشکل اينجاست که ايران بطور فزاينده ای از همه جهات با محدوديت مواجه می شود و مجبور همچنين بصورت روزافزونی مجبور به تکيه بر منابع داخلی می شود.

گزارش رويترز می افزايد، در حالی که شرکتهای غربی از تجارت و همکاری با ايران عقب کشيده اند، چين اولين کشتی از ۱۲ ابر نفتکشی که قرارداد ساخت آن را با جمهوری اسلامی امضا کرده بود، به ايران تحويل داده است. اين اقدام باعث افزايش ظرفيت انتقال نفت ايران به بازارهای آسيايی خواهد شد، اما هنوز معلوم نيست که ابرنفتکشی که چين به ايران تحويل داده، آيا گواهينامه فنی دارد يا نه.

هم اکنون انجمن بين المللی موسسات رده بندی «آی اِی سی اس» جواز ايمنی ۹۰ درصد از ناوگان دريايی جهان را پوشش می دهد. هم اکنون بيش از ۵۰ موسسه رده بندی در جهان فعاليت می کنند که هر ۱۳ بزرگ رده بندی جهان زيرمجموعه اين انجمن هستند که با ايران همکاری نمی کنند. 


 


خبر گزاری فارس پس از انتشار مصاحبه جعلی به نام رئیس جمهور مصر این بار فرق طنز و خبر را نفهمید و در رسانه های جهانی دوباره خبر ساز شد.

خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، روز جمعه یک خبر ساختگی و طنز که در وب‌سایت انگلیسی‌زبان فکاهی «آنیون» (پیاز) منتشر شده‌بود را خبری واقعی پنداشته و بدون اشاره به منبع آن اقدام به بازنشر این خبر کرد.

این اقدام فارس، روز شنبه در رسانه‌های جهانی بازتاب پیدا کرد و شبکه خبری سی‌ان‌ان و خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش‌های خود با اشاره به فریب خوردن خبرگزاری فارس، توضیح دادند که چگونه این رسانه ایرانی با کپی تقریباً کامل خبر «آنیون» آن را به عنوان خبری که خود تهیه کرده ارائه نموده‌است.

اصل این خبر ساختگی در سایت «آنیون» بدین شرح است: «برپایه نتایج نظرسنجی مؤسسه گالوپ که روز دوشنبه منتشر شد، اکثریت قریب به اتفاق روستاییان سفیدپوست آمریکایی می‌گویند که ترجیح می‌دهند به محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری ایران، رأی بدهند تا به باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا. دیل سویدرسکی، یکی از اهالی ویرجینیای غربی در مورد احمدی‌نژاد می‌گوید که «از او بیشتر خوشم می‌آید.» او و ۷۷ درصد از رأی‌دهندگان سفیدپوست روستانشین اعلام کرده‌اند که ترجیح می‌دهند به بازی بیسبال رفته یا با احمدی‌نژاد آبجو بخورند ولی با اوباما نشست و برخاست نداشته باشند؛ فراموش نشود که احمدی‌نژاد همان فردی است که به کرات هولوکاست را انکار کرده و تعداد بسیاری از زندانیان سیاسی را به چوبه‌های دار سپرده‌است. به گفته این رأی‌دهندگان آمریکایی «احمدی‌نژاد با جدیت از کشور خود دفاع می‌کند و برخلافِ اوباما، نمی‌گذارد چند نفر معترض همجنس‌گرا به او بگویند که چطور باید کشور را اداره کند. بر اساس همین نظرسنجی گالوپ، ۶۰ درصد از روستاییان سفیدپوست می‌گویند که حداقل برای این امر که احمدی‌نژاد سعی نمی‌کند مسلمان بودن خودش را مخفی کند احترام قائل هستند.»

خبرگزاری فارس که عنوان و متن این خبر را، به گفته سی‌ان‌ان، «کلمه به کلمه» کپی کرده‌بود، به هنگام انتشار این «خبر» البته در بخش‌هایی از آن دست برده و با حذف واژه «آبجو»، بخش مربوط به انکار هولوکاست و اعدام زندانیان سیاسی را نیز از گزارش حذف کرده‌است.

در حالی که جستجوی این خبر هم‌اینک در گوگل نتایجی از وب‌سایت فارس می‌دهد اما کلیک بر روی این نتایج حاکی از برداشته شدن این خبر از صفحات این خبرگزاری در روز شنبه است.

  خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز می‌نویسد که تماس‌های تلفنی این خبرگزاری با نمایندگی فارس طی روز جمعه بی پاسخ مانده و کسی از آن خبرگزاری در این باره پاسخگو نیست.

​​به گزارش رادیو فردا وب‌سایت روزنامه طنز «آنیون» که مقر آن در شیکاگوی آمریکا است پس از آگاهی از این اقدام فارس، روز شنبه این جمله را نیز در پایین خبر خود افزوده‌است: «برای اطلاعات بیشتر در مورد این خبر، لطفاً به شعبه سازمان ما در ایران یعنی خبرگزاری فارس مراجعه فرمایید.»

علاوه بر این «ویل تریسی»، سردبیر سایت آنیون، با لحنی طنزآمیز به آسوشیتدپرس گفت که «فارس، به عنوان شعبه‌ای از روزنامه آنیون، از زمان آغاز به کار ما یعنی از اواسط دهه ۱۹۸۰ به عنوان دفتر ما در خاورمیانه فعال بوده‌است.»

وی افزود: «آنیون محتوای خود را آزادانه با فارس رد و بدل می‌کند و همواره از گزارش‌های عالی روزنامه‌نگاران این خبرگزاری که بهترین منبع خبری ایران است تعریف و تمجید کرده‌است.»

از سوی دیگر جستجوی اینترنتی نشان می‌دهد که همین خبر از سوی خبرگزاری مهر نیز منتشر شده و متن آن از سوی دیگر سایت‌های خبری داخل ایران ازجمله «جوان آن‌لاین»، وابسته به سپاه پاسداران، و افکارنیوز و دیگران نیز بازنشر شده‌است.

خبر مهر که هم‌اینک از سایت این خبرگزاری حذف شده اما صفحه خالی آن بجا مانده نتیجه این نظرسنجی ساختگی را به همه آمریکاییان تعمیم داده و در پاراگراف نخست خبر خود می‌نویسد: «مهر: یک نظرسنجی نشان از آن دارد که آمریکایی‌ها و کشاورزان این کشور رئیس جمهوری ایران را به رئیس جمهوری کشورشان ترجیح می‌دهند.» 


 


نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب روز شنبه روسیه و چین را به کارشکنی در حل بحران سوریه متهم کرد.

العربی در مصاحبه با روزنامه "الحیات" چاپ لندن گفت:"روسیه و چین همچنان به حمایت خود از رژیم اسد ادامه می دهند و این روند هر گونه تلاش برای پایان دادن به خونریزی در این کشور را با شکست روبرو می کند."

وی افزود: برای خارج شدن از بن بست سیاسی موجود برای حل بحران سوریه به یک تغییر ریشه ای در مواضع رژیم سوریه و شورای امنیت نیاز داریم زیرا بحران سوریه اینک رو به وخامت گذاشته است.

دبیرکل اتحادیه عرب ضمن انتقاد شدید از اساسنامه سازمان ملل متحد گفت:" این سازمان از حل بحران سوریه ناتوان مانده است چون این سازمان تمام صلاحیت های اجرایی را به شورای امنیت داده است وقانون حق وتو و کاربرد آن توسط روسیه و چین در شورای امنیت به نفع رژیم اسد هر تلاشی را عملا با شکست مواجه خواهد کرد."

وی اضافه کرد: "اوضاع سوریه امنیت و صلح منطقه را تهدید می کند. افراد بیگناه کشته و خونریزی های زیادی در آن به وقوع می پیوندد. کشوری با تاریخی درخشان در حال نابود شدن است. رژیم سوریه با بمب های مختلف و اسلحه سنگین مانند تانک و توپ و خمپاره مردم را قتل عام می کند وهیچ کس کاری نمی کند."

نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب هشدار داد اگر برای پایان دادن به بحران سوریه راه حلی پیدا نکنیم نه تنها سوریه بلکه همه منطقه خاورمیانه در برابر انفجار یک آتشفشان بزرگ قرار خواهند گرفت و همه آسیب خواهند دید.

وی در مورد احتمال وقوع جنگ شیعی - سنی در منطقه خاورمیانه گفت:"متاسفانه نشانه هایی از احتمال وقوع چنین جنگی در منطقه دیده می شود."

از سوی دیگر، عبدالعزیز بن عبدالله، معاون وزیر خارجه عربستان سعودی نیز تاکید کرده است که "موفقیت طرح اخضر ابراهیمی در سوریه به انتقال قدرت در سوریه بستگی دارد."

به گزارش "العربیه" وی که در سازمان ملل سخن می گفت، افزود: " به دلیل لجبازی رژیم اسد بحران سوریه گسترش پیدا کرده است".


 


محمد علی دادخواه، حقوقدان، وکیل دادگستری و از فعالان حقوق بشر، برای گذراندان دوران محکومیت ۹ ساله خود به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

به گزارش کلمه، محمدعلی دادخواه، که ‌پیش از این در تیر ماه سال ۹۰ از سوی شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال زندان، ده سال ممنوعیت از وکالت در دادگستری و همچنین به شلاق و چند فقره جزای نقدی محکوم شده‌ بود، امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

محمدعلی دادخواه از وکلای شناخته شده حقوق بشری ایران است که می‌توان از مهم‌ترین پرونده‌های وی، ‌به پرونده فعالان ملی مذهبی‌، پرونده عبدالفتاح سلطانی، پرونده دراویش گنابادی، پرونده سه تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، پرونده سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی در واقعه تحصن دانشجویی دانشگاه زنجان، پرونده کشیش محکوم به اعدام یوسف ندرخانی و … اشاره کرد.

وی هم چنین وکالت مردم در پرونده‌های ملی مانند آب گیری سد سیوند و برج جهان نمای اصفهان را نیز بر عهده داشته است.

دادخواه که پیش‌تر در سال ۸۱ و در جریان وکالت اعضای نهضت آزادی بازداشت شده بود، آخرین بار در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۸ به همراه ملیحه دادخواه، سارا صباغیان، بهاره دولو و امیر رئیسیان در دفتر کارش توسط پلیس امنیت بازداشت و دفتر او پلمپ شد.

در حال حاضر بیشتر اعضای برجسته کانون مدافعان حقوق بشر از جمله محمد سیف زاده، عبدالفتاح سلطانی،  نسرین ستوده در زندان هستند و نرگس محمدی ، نیز به تازگی به مرخصی آمده است.


 


دادستان عمومی و انقلاب شهرستان دزفول از صدور حكم قطع يد در ملا عام برای یک متهم به سرقت خبر داد.

به گزارش ايسنا، صادق ابوهلال در اين‌باره گفته است که به دنبال سرقت‌های شبانه از منازل و دریافت شکایات متعدد از سوی شهروندان، متهم بازداشت شده و پس از محاکمه، به قطع چهار انگشت دست راست محکوم شده است.

این مقام قضایی در ادامه گفته است که "این حکم به زودی با حضور مردم مومن شهرستان دزفول، در ملاء عام اجرا خواهد شد."

در حالي که بسیاری از مسوولان فعلی در ایران به فساد اقتصادی اشتهار دارند و هر از چندی اخبار افتضاحاتشان مانند موضوع معاون اول احمدی نژاد در پرونده خیابان فاطمی یا موضوع جواد لاريجانی در پرونده زمین خواری اطراف تهران خبر ساز می شود، برخوردهای قضایی با متهمان خورده پا معمولا شدید و همراه با تبلیغات زیاد است.

از سوی دیگر، اجرای احکام اینچنینی در ملاء عام یکی از موارد مورد مناقشه میان مدافعان حقوق بشر و سران جمهوری اسلامی است. با این حال مسوولان قضایی ایران بر این باورند که اجرای احکام مجازات در ملاء عام، جنبه بازدارندگی دارد. هر چند آمار بیانگر کاهش جرم در ایران نیست.


 


یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز فضاسازی محافظه کاران برای برخورد با روزنامه اصلاح طلب شرق را رد کرد و اذعان داشت که "هیچ نمادی که به دفاع مقدس برگردد، در کاریکاتور شرق نیست."

حسین کچوئیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت و گو با سایت "الف" می‌گوید که هیچ نماد و یا عنصری در کاریکاتور شرق نیست که بتوان آن را به دفاع مقدس یا تظاهرات کنونی مسلمانان مربوط کرد.

روز چهارشنبه چهارم مهر، یک روز پس از انتشار کاریکاتوری از هادی حیدری در روزنامه شرق که باعث تعطیلی این روزنامه شد، رسانه های محافظه کار و برخی نمایندگان مجلس به فضاسازی علیه این رسانه و افراد شاغل در آن پرداختند.

آقای کچوئیان دراین باره گفته است: بر اساس ویژگی‌های درونی کاریکاتور شرق و بدون در نظرگرفتن وجوه بیرونی، این کاریکاتور می‌خواهد معنای عامی را منتقل کند که معنای بسیار درستی نیز هست. موضوع مورد توجه کاریکاتور یا معنایی که از آن به شکل کلی فهم می‌شود، بسیار مورد بحث قرارگرفته است. در یک جامعه گروهی از مردم یا همگی ممکن است تحت تأثیر جو وفضا یا بدلایل دیگر بگونه‌ای عمل کنند که مانع از دیدن حقایق و واقعیت‌ها توسط خود و دیگران شوند. مثلا ممکن است یک گروه یا یک فرد در موقعیتی باشد که با چنان قوت و نفوذی نظر خود را در جامعه منتشر کند که تحت تأثیر فضای حاصله دیگران با قبول آن نظر دیگر اساسا نتوانند واقعیت موجود را به شکل دیگری و به نحو درست آن ببینند. این‌‌ همان چشم بندی است که در کاریکاتور افراد پشت سرهم به چشم یکدیگر می‌زنند.

وی اذعان داشت: تا آنجایی که به متن کاریکاتور مربوط می‌شود، هیچ نماد و یا عنصری که بتوان این کاریکاتور را به دفاع مقدس یا تظاهرات کنونی مسلمانان مربوط کرد، در آن وجود ندارد. در واقع، برعکس این می‌توان گفت که کاریکاتور فی نفسه ذهن را از این دو موضوع دور می‌کند.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: شکل و شمایل افراد، صورت یا لباس و کلیت ظاهر جسمانی آن‌ها هیج شباهتی به رزمندگان و بسیجی‌ها ندارد؛ بلکه هیچ نشانه خاصی مثلا ریش که معرف مسلمانان است بطور خاصی در کاریکاتور نیست که بتوان آن را به تظاهرات جهانی مسلمانان مرتب ساخت؛ شما می‌دانید که منتقدین غربگرای تحرک مسلمانان در این موارد عمدتا آن را به افراطی‌ها مرتبط می‌کنند که شمایل مشخصی دارند که در این کاریکاتور اشاراتی به آن نیست.

وی افزود: تنها عنصری که در آن می‌تواند موهم تفسیر برداشت شده از کاریکاتور شرق باشد، وجود صف و تجمع افراد است. اما این عنصر به تنهایی نمی‌تواند برای چنین تفسیری کفایت کند، مگر تنها رزمندگان در عالم صف می‌بندند؟ آیا مردم برای دریافت کالا یا خرید صف نمی‌بندند؟ اینکه چشم بند را نیز مرتبط با سربند رزمندگان بدانیم نیز هیچ وجه وجیهی ندارد! اما احتمالا تفسیر مذکور را می‌توان متأثر از عوامل غیرمتنی دانست، یعنی تصور می‌کنم که تفسیر مذکور عمدتا بر مبنای عوامل برون متنی صورت گرفته باشد.

کچوئیان با بیان اینکه احتمالا عده‌ای این را مبنای خوبی دانسته‌اند که چون کاریکاتور در هفته دفاع مقدس منتشر شده است، می‌خواسته به رزمندگان اشاره کند افزود: اما سؤال این است که این روز‌ها ما صف یا تجمعات خرید سکه و ارز داریم که به لحاظ زمانی تازگی بیشتری هم دارد. چرا کاریکاتور را متوجه آن ندانیم؟ 

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: یک قاعده‌ای در قضا هست که در مباحثات آماری نیز بکار میرود. مطابق این قاعده، جایی که احتمال مجازات کردن یک بیگناه در مقابل احتمال فرار مجرمی از مجازات وجود دارد، احتمال دوم معقولیت داشته و باید بدان عمل کرد. یعنی فرض کنیم کاریکاتوریست و روزنامه به طور قطع نیت سوء داشته و مجرم باشند. اما چون با توجه با ابهامات موجود مجرمیت آن‌ها محرز نیست، اگر با آن‌ها برخورد نکنیم مجرمی از مجازات گریخته است. اما با توجه به این ابهامات این احتمال نیزهست که واقعا خطایی واقع نشده باشد. حال، ما با دواحتمال مذکور روبروییم که در یک طرف مجازات بیگناه و در طرف دیگر فرار مجرم است.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: تساهل و تسامح در اینجا کاملا معقول و موجه است زیرا همان طوری که در استدلال بر درستی آن قاعده گفته شده است، برای مجازات مجرم فراری همیشه فرصت هست، اما در صورت کیفردادن بیگناه خطایی غیرقابل برگشت صورت گرفته است.

بر اساس این مبنا، این طور به نظر می‌رسد که برخوردهای صورت گرفته به هیچ رو موجه نباشد. در واقع، این برخورد‌ها بی‌تناسب نیز هست. این را نیز باید در نظر بگیریم که کاریکاتوریست و مسؤلان روزنامه به اشکال مختلف اتهام را رد کرده‌اند و حتی اظهارات کاریکاتوریست می‌تواند به معنای نوعی عذرخواهی نیز تلقی گردد. البته اینکه در روند قانونی چه حکمی صادر شود، بیرون از بحث حاضر است. بحث در مورد دوستانی است که در موضوعی با اینهمه ابهام و شک، فضایی چنین تند به وجود آورده‌اند.


 


ندای سبز آزادی: مسعود باستانی و مهدی محمودیان، دو روزنامه نگار زندانی محبوس در  زندانی رجایی شهر در پی اجرای حکم زندان علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد و مدیر مسوول روزنامه ایران، نامه ای خطاب به او نوشته و با اشاره به یادداشت وی درباره زندانی شدن فرزندان هاشمی رفسنجانی خاطرنشان کرده اند: بر خلاف شما که مشتاق و مسرور از این بودید که مهدی هاشمی به سلول انفرادی برود و به مانند "بچه های مردم"در فشار باشد و به طور کلی شرایط نامطلوب و پرفشاری را تجربه کند ما خوشحالیم که شما بر خلاف بچه های مردم هنگام بازداشتتان به کهریزک منتقل نشدید و طعم باتوم و شکنجه های جسمی و روحی و جنسی را نچشیدید.

این دو روزنامه نگار زندانی در نامه خود ابراز امیدواری کرده اند که جوانفکر از حقوق قانونی خود بهره مند باشد.

متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته در پی می آید:

جناب آقای جوانفکر روز چهارشنبه و در پی بازداشت فرزندان رئیس مجمع تشخیص مصلحت  جنابعالی در روزنامه ایران، جریده تحت امرتان  یادداشتی تحت عنوان" بچه های هاشمی و بچه های مردم" نوشته بودید و تلویحا خواهان آن شده بودید که همان رفتاری که در قبال بچه های مردم می شود با فرزندان آقای هاشمی هم صورت گیرد و آنان نیز در همان شرایط بازجویی و یا زندان قرار گیرند.

شما به زیرکی و رندی خواهان آن شده بودید که مهدی هاشمی نیز مانند بسیاری از فرزندان ایران در سلولهای  انفرادی نگهداری شود و روز پنج شنبه  شنیدیم که متاسفانه حضرتعالی نیز برای گذراندن حبس کوتاه مدت خود بازداشت و روانه زندان شدید.گذشته از اینکه نوشته هایتان تا چه اندازه برخواسته از  کینه ،بغض و منافع جناحیتان است ما بر خلاف شما که مشتاق و مسرور از این بودید که مهدی هاشمی به سلول انفرادی برود و به مانند "بچه های مردم"درفشار باشد و به طور کلی شرایط نامطلوب و پرفشاری را تجربه کند.ما خوشحالیم که شما بر خلاف "بچه های مردم" هنگام بازداشتتان به کهریزک منتقل نشدید و طعم باتوم و شکنجه های جسمی، روحی و جنسی را نچشیدید.خوشحالیم که شما بر خلاف "بچه های مردم "برای اعتراف به کار نکرده سیلی نخوردید ، سرتان به دیوار کوبیده نشد و سرتان داخل  توالت برده نشد.خوشحالیم که تحت فشارهای خانوادگی قرار نگرفتید و برای اعتراف گیری  از شما ،همسرتان به گروگان گرفته نشد.

خوشحالیم که شما بر خلاف "بچه های مردم "تحت بازجویی های شبانه و ضرب و شتم بازجویان هتاک قرار نگرفتید و دشنام نشنیدید. خوشحالیم که شما برخلاف "بچه های مردم "در دوران بازداشت و حتی در دوران زندان و حبس برای جدایی از همسرتان تحت فشار نیروهای امنیتی قرار نگرفتید.

خوشحالیم که شما برخلاف بسیاری از  "بچه های مردم " از حق داشتن وکلای انتخابی برخوردار بودید و اجازه داشتید در مراحل دادرسی از آنها کمک بگیرید. خوشحالیم که شما برخلاف "بچه های مردم " تا نهایی شدن حکم قطعی اجازه فعالیت مطبوعاتی داشتید و در جراید دولتی قلم فرسایی کردید.

خوشحالیم که شما برخلاف "بچه های مردم " و همکاران زندانیتان در دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه محاکمه شدید و در دادگاه انقلاب برچسب متهم امنیتی نخوردید. خوشحالیم که "رئیس جمهور انتخابیتان"سرانجام سخنی در این باره گفتند  و بالاخره  از زندانی شدن یک روزنامه نگار ابراز تاسف کردند.

جناب آقای جوانفکر، همکار مطبوعاتی، با اینکه بارها از طریق رسانه های تحت امرتان روزنامه نگاران مستقل و منتقد را با بر چسب های جاسوس، عامل فتنه، منافق، عامل استکبار جهانی، ضد دین  و ضد انقلاب مورد هتاکی قرار داده اید، با آنکه روزنامه نگاران دربند را محکومان امنیتی، مجرم و خائن لقب داده اید، ما از صمیم قلب از اینکه یک روزنامه نگار دیگر به لیست کسانی که به دلیل نوشتن، اظهار نظر و بیان عقاید خویش گرفتار حبس و زندان می شود بی نهایت متاسفیم و کماکان به تلاشهای خود برای رسیدن به جامعه ای آزاد که در آن هیچ کس به خاطر عقایدش در زندان نباشد ادامه می دهیم.

ما آرزو  می کنیم شما در مدت حبس برخلاف "بچه های مردم" به صورت غیرقانونی به شهرستانهای دیگر تبعید نشوید. آرزو می کنیم شما بر خلاف "بچه های مردم "در دوران محکومیت از حقوق قانونی خود همچون مکالمه تلفنی، مکاتبه با اعضای خانواده ، آزادی مشروط ، مرخصی، ملاقات حضوری و دیگر حقوق یک زندانی بهره مند شوید.

ما آرزو داریم شما برخلاف "بچه های مردم"  طبق قانون حق استفاده از روزنامه ها مجلات و کتابهای دلخواهتان را داشته باشید.

ما آروز داریم شما برخلاف "بچه های مردم"  مثل زندانیان عادی حق تحصیل و استفاده از امکانات  فرهنگی داخل زندان را داشته باشید.ما آرزو داریم که شما برخلاف" بچه های مردم " درصورت بیماری و نیاز به درمان تخصصی سریعا به بیمارستان منتقل شوید و ماه ها منتظر مجوز قضایی دادستانی نمانید.

ما آرزو داریم برخلاف" بچه های مردم" حقوق و حتی مزایاتان قطع نشود، از محل کارتان اخراج نشوید تا خانواده تان دچار مشکلات مالی نشوند.
 

مهدی محمودیان - مسعود باستانی

زندان رجایی شهر کرج


 


علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، با رد اظهارات احمدی نژاد درباره علاقه مندی ایران به ایجاد روابط با آمریکا گفت که سیاست کلی ایران در قبال آمریکا مانند گذشته است و هیچ تغییری نکرده است. 

به گزارش خبرگزاری مهر، علی‌اکبر ولایتی تاکید کرد که هیچ تصمیم تازه ای برای تغییر این سیاست گرفته نشده است.

این اظهارات در واکنش به سخنان محمود احمدی‌نژاد بیان شده که در نیویورک گفته بود: امکان تداوم این شرایط بین ایران و آمریکا وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد.

پیش از این تعدادی از نمایندگان نیز در تذکری به رییس دولت، نسبت به این سخنان اعتراض کردند و آن را تلاش برای "سازش با آمریکا" خواندند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته