هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بازداشت شریف ساعد پناه از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران

Posted: 11 Mar 2013 11:31 AM PDT

جرس: شریف ساعد پناه از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران پس از کار شیفت شب در حالیکه حدود ساعت ۱۵ بعد از ظهر یکشنبه ۲۰ اسفند در منزل مسکونی خود به سر می برد بازداشت شد.


به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، این بازداشت توام با حضور حدود ۲۰ نفر از مامورین امنیتی در منزل مسکونی شریف و تفتیش منزل وی بود.


مامورین امنیتی در حالیکه کیس کامپیوتر شریف را نیز با خود بردند در برابر اعتراض خانواده وی به بازداشت اش اظهار داشتند شریف را برای دو سه ساعت بازداشت میکنیم و سپس آزادش خواهیم کرد اما پس از مراجعه حضوری خانواده شریف ساعد پناه در اداره اطلاعات سنندج، مامورین این اداره اعلام کردند وی چند روزی بازداشت خواهد بود.


شریف ساعد پناه عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و از فعالین کارگری سنندج، ۱۵ دی ماه سال گذشته به همراه مظفر صالح نیا یکی دیگر از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بازداشت شد که در ارتباط با این بازداشت تا بحال چندین بار مورد محاکمه قرار گرفته است. در آخرین دادگاه محاکمه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا که در روز پنجم اسفند ماه جاری بر گزار شد قاضی دادگاه به آنان اعلام کرد در صورت مراجعه به اداره اطلاعات و دادن تعهد مبنی بر استعفا از اتحادیه حکم برائت شان را صادر خواهد کرد و در غیر اینصورت باید منتظر صدور حکم باشند. اما شریف و مظفر با تاکید بر قانونی بودن اتحادیه آزاد کارگران ایران اعلام کردند ما به فعالیت و عضویت خود در این اتحادیه ادامه خواهیم داد.


شریف ساعد پناه روز یکشنبه در حالی بازداشت شد که طی روزهای گذشته در شهر سنندج ۵ نفر از اعضا کمیته هماهنگی نیز به نام های وفا قادری، سید خالد حسینی، علی آزادی، بهزاد فرج الهی و حامد محمودنژاد بازداشت شده اند.


همچنین به گزارش تارنمای کمیته‌ ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌ های کارگری دیروز، یکشنبه ۲۰ اسفند وفا قادری از اعضای بازداشتی کمیته هماهنگی تماس تلفنی کوتاهی با خانواده‌اش اعلام کرده که در سلول انفرادی نگه داری می شود اما از وضعیت دیگر اعضای بازداشتی کمیته ی هماهنگی خبری در دست نیست.
 

نام ۹ ایرانی دیگر به فهرست تحریم های اتحادیه اروپا اضافه شد

Posted: 11 Mar 2013 11:31 AM PDT

جرس: اتحادیه اروپا به دلیل "نقض جدی حقوق بشر" تحریم‌های سخت‌تری را علیه ایران وضع کرده است.


به گزارش بی بی سی؛ وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا امروز دوشنبه ۲۱ اسفند، اضافه شدن نام ۹ ایرانی و یک نهاد دیگر به فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا را تصویب کردند. اسامی این افراد فردا سه‌شنبه اعلام خواهد شد.


به این ترتیب تعداد ایرانیان در فهرست تحریم‌های حقوق بشری اتحادیه اروپا به ۸۷ نفر خواهد رسید.


این افراد حق سفر به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا را نخواهند داشت و اموال احتمالی آن‌ها در این کشور‌ها مسدود خواهد شد.


وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا همچنین تحریم‌های فعلی علیه ایران را برای ۱۲ ماه تمدید کردند.


ایمون گیلمور، وزیر خارجه ایرلند که کشورش ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را به عهده دارد، پیشتر گفته بود که اروپا نمی‌تواند در مقابل “سرکوبی مخالفان، بازداشت و اعدام بدون محاکمه منصفانه در ایران” ساکت باشد.


وزیر خارجه ایرلند همچنین “تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های قومی و مذهبی و بازداشت و آزار فعالان حقوق بشر و وکلای دادگستری در ایران” را محکوم کرده بود.


جمعه گذشته، ۱۱ اسفند، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، در گزارش تازه خود مقام‌های ایران را به نقض سیستماتیک حقوق بشر متهم کرد.


در فهرست قبلی تحریم‌های اتحادیه اروپا با عنوان “ناقضان حقوق بشر”، نام رئیس قوه قضاییه، رئیس صدا و سیما، بسیاری از فرماندهان نظامی، انتظامی و مسئولان بندهای مختلف زندان‌های اوین و رجایی‌شهر دیده می‌شد.


تحریم‌هایی که اتحادیه اروپا به دلیل “نقض حقوق بشر در ایران” وضع می‌کند، با تحریم‌هایی که در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران وضع شده، متفاوت است.


در حال حاضر ۴۹۰ نهاد و موسسه و ۱۰۵ شخص حقیقی در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار دارند.


در شدیدترین مورد، بهمن ماه پارسال، اتحادیه اروپا خرید نفت از ایران را تحریم کرد.

 

دادگاه جنایات کهریزک؛ متهم در جایگاه شاکی نشست

Posted: 11 Mar 2013 09:02 AM PDT

مهدی تاجیک
 جرس: سومین جلسه از دادگاه غیرعلنی رسیدگی به پرونده متهمان بازداشتگاه کهریزک صبح امروز دوشنبه( 21 اسفند) برگزار شد. سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که اتهام معاونت در قتل و "مشارکت در بازداشت غیرقانونی" و "معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع از طریق امر یا ترغیب ماموران مربوطه به تنظیم گزارش خطاب به خود"به او تفهیم شده بود پس از پایان جلسه دادگاه در جمع خبرنگاران خود را مبری از این اتهام ها دانست اما در عوض علی اکبر حیدری فر، دادیار وقت دادستانی تهران به خبرنگاران گفت که دستور انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را او صادر کرده و سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران در این زمینه نقشی نداشته است. او در واقع خود را قربانی مرتضوی کرد.

 

 

مرتضوی خود را تبرئه کرد
دادگاه رسیدگی به پرونده قاضیانی که در بازداشتگاه کهریزک نقش داشته اند پس از یک کش و قوس سه سال و نیمه از هفته گذشته آغاز شده است و گرچه در ابتدا زمزمه هایی مربوط به برگزاری علنی این دادگاه وجود داشت اما در نهایت تصمیم به غیرعلنی بودن آن گرفته شد. سعید مرتضوی دادستان سابق تهران متهم اول این پرونده است و حسن زارع دهنوی (معروف به قاضی حداد)، معاون امنیت او و علی اکبر حیدری فر، دادیار وقت دادستانی تهران از دیگر متهمان پرونده هستند. در سه جلسه ای که از دادگاه گذشته است هنوز قاضی حداد در جلسات حضور نیافته است و دلیلی هم برای غیبت او ذکر نشده است. سعید مرتضوی هم گرچه به عنوان متهم در دادگاه حضور دارد اما در گفتگو با خبرنگاران پس از جلسات دوم و سوم دادگاه از لحنی طلبکارانه استفاده کرده است. او پس از پایان دومین جلسه دادگاه متن دفاعیات اش را در اختیار رسانه ها قرار داد که در بخشی از آن آمده بود " آخر به کدامین گناه باید اینچنین ظالمانه پاسخ سالها خدمت صادقانه‌ام را در جهت تأمین امنیت و آسایش کشور دریافت نمایم..." او همچنین مدعی شده که در وقایع بازداشتگاه کهریزک کوچکترین نقشی نداشته است. مرتضوی پس از پایان سومین جلسه دادگاه نیز در گفتگویی با خبرنگاران به دفاع از عملکرد خود پرداخت و مدعی شد که اساسا در زمان وقوع شکنجه ها علیه معترضان به انتخابات ریاست جمهوری در بازداشتگاه کهریزک، برای تحقیق درباره تز دکترایش به مرخصی رفته بوده است. او در این گفتگو نه فقط از خود بلکه از دیگر قاضیان متهم در این پرونده نیز رفع اتهام کرد و مدعی شد:" کوچک‌ترین اتهامی متوجه قضات نیست و قضات مسئول رسیدگی قضایی به پرونده هستند و اگر در خصوص متناسب نبودن قرار با اتهام و یا نحوه رسیدگی به موضوعی وجود داشته باشند مورد مواخذه قرار می‌گیرند. مأموران نیز ۸۰ کیلومتر آن طرف‌تر از تهران اقدامات خودسرانه‌ای انجام دادند که قاضی از آن بی‌خبر بوده ‌و در حال حاضر نمی‌تواند پاسخگو باشد."


انداختن تقصیر به گردن شاکی پرونده
تلاش دادستان سابق تهران برای رفع اتهام از خود در پرونده کهریزک واکنش عبدالحسین روح الامینی از شاکیان پرونده را به همراه داشت..روح الامینی که پسرش را به واسطه شکنجه های بازداشتگاه های کهریزک در سال 1388 از دست داد پس از پایان دومین جسله دادگاه در روز یکشنبه(20 اسفند) گفت که "چه طور یک فردی که مسئول است در دوران ماجرای انتخابات 88 برای دفاع از دکترای خود به مرخصی می رود." او با اشاره به رفتار متهمان در دادگاه گفت که هیچ آثار تنبه و پشیمانی در رفتار آنها مشاهده نکرده و آنها هیچ تقصیری نداشته و گویی فرزندان ما با شهاب سنگ کشته شده اند. اظهارات مرتضوی پس از پایان سومین جلسه دادگاه بیانگر آن بود که او نه تنها هیچ تقصیری را متوجه خود نمی داند بلکه خود شاکی این پرونده است. او حتی به عبدالحسین روح الامینی خرده گرفت که چرا مسوولیت پدری اش را درست انجام نداده است؟ مرتضوی مدعی شد:" آقای روح الامینی اگر وظیفه پدری‌اش را خوب انجام می‌داد پیش از تماس پلیس امنیت حداقل به ما می‌گفت که فرزندش دستگیر شده است. " او گفت که روح الامینی پس از بازداشت فرزندنش تا یک هفته خبری از او نگرفته است و به عزت الله ضرمانی رییس صدا و سیما که از دوستان نزدیک اش است برای رسیدگی این موضوع کمک نگرفته است. مرتضوی حتی به این هم بسنده نکرده و گفته که " من خودم هم از افرادی که در این بازداشتگاه خودسرانه عمل کردند، شاکی هستم و پس از خانواده قربانیان ما بیشترین ضربه را از این حادثه دیدیم." در جریان اعزام معترضان انتخاباتی به بازداشتگاه کهریزک در تاریخ 18 تیر 1388؛ سه نفر از بازداشت شدگان یعنی محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی‌فر بر اثر شکنجه کشته شدند. گروه دیگری از بازداشت شدگان نیز تحت شکنجه های جسمی و روانی شدید قرار گرفتند.


امیدی به عدالت نیست
تاریخ جلسه بعدی دادگاه رسیدگی به متهمان پرونده کهریزک هنوز مشخص نشده است و آن طور که مرتضوی اطلاع داده است در جلسه بعد قرار است شهود شاکیان و متهمان برای بیان شهادتشان به دادگاه بیایند. از آنجا که علی اکبر حیدری فر دادیار وقت دادستان تهران مسوولیت امضای حکم انتقال معترضان به انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک را پذیرفته است این انتظار وجود دارد که دادگاه حکم مجرمیت او را صادر کند اما وضعیت درباره سعید مرتضوی و قاضی حداد هنوز مشخص نیست. مرتضوی اتهام های خود را از اساس رد کرده و قاضی حداد هم در جلسات دادگاه حاضر نشده است. نتیجه این دادگاه از جهات متفاوت اهمیت دارد اما اگر تجربه های قبلی مانند دادگاه قتل های زنجیره ای سال 1377 و دادگاه کوی دانشگاه 1378 را ملاک قرار دهیم نمی توان امیدی به دستیابی به عدالت در این دادگاه داشت.
 

 

مصطفی تاجزاده: محبوبیت محمد خاتمی باعث عصبانیت و کینه توزی اقتدارگرایان شده است

Posted: 11 Mar 2013 08:03 AM PDT

جرس: زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده، طی یاددادشتی در بررسی برخی مسایل جاری کشور، با اشاره به برخوردهای صورت گرفته با محمد خاتمی خاطرنشان کرد که "محبوبیت خاتمی باعث عصبانیت و کینه توزی اقتدارگرایان شده است."  
 
به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی با اشاره به افزایش حملات اقتدارگرایان به اصلاحطلبان این فشارها را ناشی از عصبانیت آنها از افزایش محبوبیت و مقبولیت آقای خاتمی در بین مردم خوانده و پیش بینی کرده است حکومت مانند همه نظام های استبدادی به جای توجه به خواست اکثریت مردم به سمت بستن فضا پیش رود و دراین مدت شاهد بسته شدن روزنامه ها، بازداشت افراد و اعمال محدودیت های بیشتر در استفاده از اینترنت و ماهواره باشیم.
 
رییس ستاد انتخابات کشور دولت اصلاحات با تاکید مجدد بر لزوم حضور آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خواهان گسترش کمپین دعوت از آقای خاتمی شده و می نویسد:" آقای خاتمی باید بداند که هرگز نمی تواند نسبت به سرنوشت میهن و آئین و آینده ایرانیان در این شرایط حساس بی تفاوت باشدو خدای ناکرده غفلت و کوتاهی کند. اقتدارگراها نیز از ترس ملت جرأت رد صلاحیت ندارند چرا که دیده اند مردم نسبت به رأی خود به ویژه در این شرایط بحرانی کنونی، حساسیت زیادی خواهند داشت."
 
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچین در خصوص گزارش جدید احمد شهید در خصوص نقض حقوق بشر در ایران با ابراز تاسف از این که عملکرد خشونت طلبان آبروی کشور را در جهان برده معتقد است که تکذیبه های حکومت نمی تواند قضاوت های جهانی را که براساس مشاهدات عینی و واقعی شان است، تغییر دهد.
 
متن کامل این یادداشت در پی می آید:
 
 
 در مورد کمپین دعوت از خاتمی برای نامزدی ریاست جمهوری:
هرچه نظرسنجی ها فاصله آقای خاتمی را با بقیه  کاندیداها بیشتر نشان می دهد، باید منتظر افزایش حملات اقتدارگرایان به اصلاح طلبان بود. چون مقبولیت و محبوبیت خاتمی به جای واقع گرایی، متاسفانه عصبانیت و کینه توزی بیشتر آنان را به دنبال دارد و دلیل این عصبانیت این است که اقتدارگرایاننزدیک چهار سال است که از صدر تا ذیلشان از طریق تمام تریبون ها و امکانات دولتی و غیردولتی هرچه خواسته اند علیه خاتمی گفته اند و هرگونه اتهامی براو بسته اند اما امروز همه نظرسنجی ها از وزارت اطلاعات و سپاه گرفته تا صدا و سیما و مجلس نشان می دهد که انتخاب اول مردم خاتمی است و این ها هم طبعاً مانند همه نظام های استبدادی به جای توجه به خواست اکثریت مردم به سمت بستن فضا پیش می روند تا انسداد بیشتری ایجاد کنند. بنابراین احتمال این که در این مدت روزنامه های دیگری را هم ببندند و افراد دیگری را هم بازداشت کنند و محدودیت های بیشتری در استفاده از اینترنت و ماهواره فراهم کنند، بسیار است.
 
خبرگزاری سپاه (فارس) هم اخیرا فعال شده و خبر از انصراف آقای خاتمی داده است. این ها به حساب خودشان دارند فضای انتخابات را مهندسی می کنند. به نظر من باید کمپین دعوت از آقای خاتمی را هرچه بیشتر گسترش داد و به این ترتیب زمینه حضور ایشان را برای نجات کشور و دین و مردم فراهم کرد. اگرچه با عملکرد چند سال گذشته دولت و مجلس هرکس در انتخابات پیروز شود، قطعا با مشکلات بسیار جدی مواجه خواهد بود و دوران بسیار سختی را پیش رو خواهد داشت. اما آقای خاتمی باید بداند که هرگز نمی تواند نسبت به سرنوشت میهن و آئین و آینده ایرانیان در این شرایط حساس بی تفاوت باشدو خدای ناکرده غفلت و کوتاهی کند. اقتدارگراها نیز از ترس ملت جرأت رد صلاحیت ندارند چرا که دیده اند مردم نسبت به رأی خود به ویژه در این شرایط بحرانی کنونی، حساسیت زیادی خواهند داشت.
 
در مورد گزارش علیه ایران برای نقض حقوق بشر:
بار دیگر در گزارش احمد شهید ایران به نقض حقوق بشر متهم شد. پیش از این هم گفته بودم که در دوره اصلاحات نام ایران از فهرست ناقضین حقوق بشر بیرون آمد و متأسفانه عملکرد خشونت طلبان آبروی کشور ما را در جهان برده است و متأسفانه در سال های اخیر اگر در هر گزارش علیه ما موارد جدیدی از نقض حقوق بشر اضافه نشود، کم نشده است. اگر همین گزارش علیه دیگر کشورها باشد، تیتر اول روزنامه ها و مستندی برای افاضات آقایان خواهد شد اما اگر نام ایران در میان باشد، گزارش گر حقوق بشر عامل استکبار و سخنگوی بی بی سی خوانده می شود! البته در این که غربی ها دنبال بهانه برای محکوم کردن ما و کشورمان هستند تردیدی نیست اما مشکل اصلی ما این است که حکومت بهانه های بسیاری در اختیار آن ها قرار می دهد. باید توجه داشت که تکذیبه های ما نمی تواند قضاوت های جهانی را که براساس مشاهدات عینی و واقعی شان است، تغییر دهد. فرض کنیم به مردم ما بگویند که در کشور مثلا دمولند دو نامزد انتخاباتی راکه بیش از یک سوم آراء مردم را طبق گزارش خود دمولندی ها به خود اختصاص داده اند، به دلیل اعتراض به نتیجه انتخابات بیش از دو سال در حبس خانگی نگاه داشته اند و حداقل حقوق شهروندی را از آنان دریغ داشته اند. مردم نسبت به آن ها چه قضاوتی خواهند کرد؟ حالا اگر حکومت دمولند ادعا کند که حکومتش آزادترین حکومت و کشورش آزادترین کشور دنیاست مردم ما به او نمی خندند؟! اگر حکم بازداشت فعالان انتخاباتی رقیب سه روز قبل از روز انتخابات صادر شود و فردای انتخابات به صورت فله ای همه آنان را دستگیر کنند و تحت انواع فشارها و آزارها قرار دهند، افکار عمومی دنیا نمی گویند که در این کشور حقوق بشر نقض شده است و حکومت برای مردم خود حق اعتراض قائل نیست؟
 
درمورد اوضاع وخیم اقتصادی و فراکنی های صورت گرفته:
دوباره آقای رحیمی نطق کرده و براساس این نطق معلوم شد که دوسه نفر فتنه پسته را به راه انداخته اند. پیش از این جمشید بسم الله را موجب اختلال در بازار ارز و فتنه ارز معرفی کرده بودند و حالا لابد یک بیژن بسم الله پیدا کرده اند که فتنه پسته را به او نسبت دهند و چند بسم الله دیگر را هم باعث و بانی فتنه خودرو  و دیگر فتنه های اقتصادی معرفی خواهند کرد.واقعا چه دولت بی کفایتی که دو سه نفر در حد جمشید بسم الله هر روز فتنه ای ایجاد می کنند و اقتدارگراها با همه ادعاهایشان نمی توانند از پس این چند نفر برآیند. اگر هیچ دلیلی بر بی کفایتی دولت وجود نداشته باشد، همین گرانی و بیکاری و تورم و بالاخره سخنان و توجیهات معاون اول احمدی نژاد برای اثبات بی منطقی و بی کفایتی دولت کافی است!
 
و اما سوالی هم از جبهه پایداری:

من از جبهه پایداری سوالی در مورد درآمد رئیسشان (محصولی) دارم. ثروت آقای محصولی 160میلیون دلارعنوان شده و حدود 7 سال است که او اعلام می کند من این مقدار سرمایه ندارم. خوب چرا اعلام نمی کند میزان ثروتش چقدر است؟ خوب است هم به پرسش پاسخ داده شود و هم میزان سرمایه و ثروت ایشان بعد از اتمام جنگ تا امروز مقایسه شود تا روشنگری عمومی حاصل آید. 

عدم حضور دراویش زندانی در دادگاه برای چهارمین بار

Posted: 11 Mar 2013 08:03 AM PDT

با گذشت حدود دو ماه از اعتصاب غذا
 جرس: وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور که قرار بود صبح امروز ۲۱ اسفند در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شوند، بار دیگر از حضور در دادگاه امتناع کردند.
 
به گزارش مجذوبان نور؛ حمید مرادی، مصطفی دانشجو، امیر اسلامی، فرشید یداللهی، امید بهروزی، افشین کرمپور و رضا انتصاری از وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور، از شرکت در جلسه‌ی دادگاه خود برای چهارمین بار امتناع کردند.
 
شرکت نکردن این دراویش زندانی در دادگاهی با ریاست قاضی صلواتی در اعتراض به روند غیرقانونی دادرسی پرونده‌ی اتهامیشان است، که با برخوردهای قهر آمیز قاضی صلواتی نیز رو به رو شده، تا جایی که پس از حضور نیافتن این زندانیان عقیدتی در جلسه قبلی دادگاه تا به امروز، این افراد مدت بیش از ۵۰ روز را به دستور قاضی صلواتی در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ محبوس شده‌اند و تا مدت‌ها نیز ممنوع الملاقات بودند. صبح امروز نیز قاضی صلواتی با تهدید وکلای این دراویش اعلام داشته که: «حکم این افراد را بصورت غیابی خواهم داد.» که این خود نیز عملی غیر قانونی می‌باشد.
پس از امتناع از شرکت در جلسه دادگاهی که در ۲۷ دی‌ماه مقرر شده بود، این ۷ تن را با فشار نیروهای امنیتی و دستور قاضی صلواتی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شدند که هم اکنون بیش از ۵۵ روز است در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین بسر میبرند. 
 
پیش از این وکلای زندانی دراویش، در نامه‌ای به قاضی صلواتی موارد تخلف در پرونده اتهامیشان را چنین برشمردند: «عدم رعایت تشریفات مقرر در قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در خصوص قرارهای تامین کیفری»، «انقضای حداقل حبس مقرر در قانون در خصوص اتهامات انتسابی و ادامه بازداشت غیر قانونی متهمین»، «ضرب و شتم و توهین به افراد در زمان دستگیری و حین بازجویی»، «ارجاع امر تحقیقات از سوی مقام تعقیب به مامورین وزارت اطلاعات در شرایطی که این نهاد امنیتی خود شاکی بوده و ضابط قضایی محسوب نمی‌شود»، «عدم اجازه مطالعه پرونده متهمین و وکلای آنها و عدم اجازه ملاقات با وکیل » و … 
 
وکلای زندانی دراویش پس از تذکر مکرر این موارد و شکایت از موارد غیر قانونی دادرسی خود از قاضی صلواتی به دادگاه انتظامی قضات، از شرکت در جلسه دادگاهی که در ۲۷ دی‌ماه مقرر شده بود امتناع کردند که پس از آن با فشار نیروهای امنیتی و دستور قاضی صلواتی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شدند که هم اکنون بیش از ۵۵ روز است در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر می‌برند. و این در حالیست که ۲ تن دیگر از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز در اعتراض به انتقال وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور از روز ۲۷‌دی‌ماه دست به اعتصاب غذا زده‌اند. صالح مرادی و کسری نوری در حالی در ۵۵‌امین روز اعتصاب غذای خودی بسر می برند که دچار ضعف شدید جسمی و دردهای کلیه و معده رنج و اختلالات بینایی شده‌اند.

پزشکیان: قدرت پول کشور به یک سوم واقعی خود رسیده است

Posted: 11 Mar 2013 07:07 AM PDT

جرس: یک عضو اصلاح طلب مجلس با بیان این نکته که " قدرت پول کشور به یک سوم واقعی خود رسیده"، گفت: هفت سال پیش ، ۷۰ اقتصاددان مطرح کشور در نامه ای وضع کنونی را به رئیس جمهور هشدار داده بودند که وی این هشدارها را نادیده گرفت.


مسعود پزشکیان در گفتگو با مهر با بیان این مطلب اظهار داشت: هنگامی که پول در بین مردم پخش شود مسلما به دنبال آن تورم و گرانی نیز افزایش می یابد که بهتر بود دولت به جای اینکه این کار را انجام دهد از راه های دیگری افراد نیازمند را شناسایی و به صورت دیگری به آنان کمک می کرد.


وی افزود: پرداخت مستقیم پول به مردم جز ترویج بی عاری و تنبلی در جامعه هیچ نتیجه ای ندارد، در احادیث شنیده و خوانده ایم که پیامبران و ائمه اطهار پول را در قبال انجام کاری پرداخت می کردند و در این صورت هر دو طرف راضی بودند.


وی ادامه داد: وقتی که اقتصاددانان نامه ای تنظیم و وضع کنونی را به رئیس جمهور هشدار دادند ، اگر کار را به کاردان می سپرد ، وضع کشور در این برهه از زمان این گونه نبود.


پزشکیان با بیان اینکه قدرت پول کشور به یک سوم واقعی خود رسیده است، تصریح کرد: تا زمانی که مردم تولید نکنند و پول بگیرند ، این گونه ارزش پول کشور پایین می آید بنابراین باید دولت قلاب ماهی گیری را به دست مردم دهد نه اینکه خود ماهی بگیرد و بین مردم پخش کند.


وی در ادامه گفت: ۹۰ درصد مراجعه به دفتر مردمی به منظور یافتن کار است که دولت باید بستر را برای از بین رفتن بیکاری در جامعه ایجاد کند.
 

چرا حیدری فر اتهامات مرتضوی را پذیرفت؟

Posted: 11 Mar 2013 06:48 AM PDT

طاها پارسا
پرده آخر دیدن ندارد؛ در این سیستم قضایی وابستگان به حلقه قدرت هیچگاه مجازات نخواهند شد


پرده دوم :
در حالیکه سعید مرتضوی اعلام کرده است که در تیرماه ۸۸ در مرخصی به سر برده  و نقشی در دستگیری و اعزام افراد به کهریزک نداشته است، علی اکبر حیدری فر به صراحت مسئولیت اعزام دستگیر شدگان را پذیرفته  و گفته است : "اعلام می کنم که به عنوان دادیار داستانی تهران در سال ۸۸ دستور بازداشت و اعزام به کهریزک را صادر کرده ام و این دستورات ارتباطی با سعید مرتضوی نداشته و من شخصا انجام داده ام."

حیدری فر البته پا را فراتر از "اعتراف و اقرار" نیز گذاشته است و در گفتگو با خبرگزاری مهر ادعای مرتضوی مبنی بر اینکه وی در مرخصی بوده است را کاملاً تائید کرده است و در مقام دفاع از مرتضوی نیز شهادت داده و گفته است ": سعید مرتضوی دستور بازداشت و اعزام متهمان به کهریزک را صادر نکرده و همه کاره من بودم."


پرده اول :

چند ماه پیش، سایت بازتاب که به صورت ویژه پرونده قضات کهریزک را دنبال می کند پس از انتشار خبر دستگیری حیدری فر و بازداشت او در خصوص اتهاماتش نوشت :


"ظاهرا این اتهامات که از کشف مواد مخدر در خودرو وی پس از دستگیری آغاز شده، به کشف عتیقه جات در تفتیش منزل و کشف مقادیر زیادی سکه طلا منجر و زمینه ساز متهم شدن وی به بسیاری تخلفات قضایی شده است.

در پی کشف این موارد، بسیاری از اطرافیان وی احضار یا بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند و برای آنها قرار هایی صادر شده است. بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط خبرنگار «بازتاب» درباره این فرد، وی که ابتدا به دلیل استفاده از اسلحه در اصفهان بازداشت شده بود، اکنون علاوه بر پرونده کهریزک دارای چندین اتهام است و درصورت مجرم شمرده شدن توسط دادگاه، می تواند موجب حبس طویل المدت برای وی شود."

 

 پرده آخر :

علی اکبرحیدری فر، اگر به اتهام مشارکت و یا معاونت در کشته شدن شهدای کهریزک مجرم شناخته شود، به حبس از ۳ تا ۱۵ سال محکوم می گردد. اگر مدعیات بازتاب در خصوص کشف مواد مخدر و مقادیر زیادی عتیقه و طلا در منزل او صحت داشته باشد، این مقدار حبس برای یک قاچاقچی مواد مخدر و عتیقه -که دامنه مجازاتش تا اعدام پیش می رود-  می تواند "تخفیف" هم قلمداد شود.

این "سناریو" تکراری است. پرده آخر دادگاههای جمهوری اسلامی دیدن ندارد. در سیستم قضایی ایران متهمان وابسته به حلقه قدرت هیچگاه محاکمه و مجازات نخواهند شد. راه اندازی این دادگاههای نمایشی و مجازات جزئی چند نفر خرده پا برای فریب افکار عمومی، بسی تکراری است.

 
 

 نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

تمایل شرکتهای نفتی دنیا به بورسیه شریفی‌ها

Posted: 11 Mar 2013 06:35 AM PDT

جرس: رئیس دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به تمایل شرکتهای نفتی از جمله توتال برای بورسیه دانشجویان این دانشگاه، گفت: بیشتر دانشجویان جذب کشورهایی می شوند که مبالغ بالایی برای دانشجویان می پردازند.


رضا روستا آزاد در گفتگو با مهر، درباره تمایل برخی شرکتهای نفتی به بورسیه کردن دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، با یادآوری بالا بودن نرخ ترک تحصیل میان قشر جوان کشورهای اروپایی، اظهار داشت: در جهان غرب با توجه به رفاه زیادی که وجود دارد و برنامه های فرهنگ و اجتماعی که به اجرا در آمده است، قشر جوان علاقه ای به تحصیل ندارند و آمار ترک تحصیل در این کشورها بسیار بالا است، به عنوان مثال در کانادا ۵۰ درصد دانش آموزان قبل از دیپلم ترک تحصیل می کنند.


وی ادامه داد: در این فضا، کشورهای اروپایی به دنبال کشورهای کم ادعا و پر استعداد می آیند که این موضوع روندی کلی به شمار می آید، در این کشورها افراد تا مقطع کارشناسی بیشتر تحصیل نمی کنند و عمدتاً هم در رشته های علوم انسانی مثل مدیریت، اقتصاد، هنر و روزنامه نگاری که ابزارهای جامع مدیریتی کشورشان در این حوزه هاست، مدرک می گیرند اما در مقاطع تحصیلات تکمیلی و در رشته های پزشکی و مهندسی دانشجوی سایر کشورها را جذب می کنند.


روستا آزاد درباره بورسیه شدن برخی دانشجویان شریف توسط شرکت نفتی توتال فرانسه، گفت: شرکت نفتی توتال فرانسه در بحث نفت و انرژی و استتول نروژ تمایل زیادی به جذب دانشجوی دانشگاه شریف دارند، اما از وقتی دانشجویان ایرانی تمایل زیادی به خروج از کشور دارند، بورسیه توتال قطع شده چون وقتی این شرکت می بیند که دانشجوی ایرانی با پای خودش به خارج می رود پس دلیلی برای این اقدامات ندارد.


وی خبر از تمایل کشورهای عربی مثل امارات، قطر و عربستان برای بورسیه دانشجوی ایرانی داد و افزود: این کشورها بابت بورسیه دانشجوی ایرانی مبالغ بالایی هم می پردازند.


رئیس دانشگاه صنعتی شریف از تمایل دو شرکت نفتی توتال و انی برای حضور دوباره در ایران علیرغم تحریمها خبر داد و گفت: این شرکتها تصور می کردند اگر از ایران بروند ما برای بازگشتشان التماس می کنیم، در حالیکه طی اقدامی، خودمان با برخی دانشگاههای کشور کنسرسیوم نفتی تشکیل دادیم که علاوه بر تامین نیاز داخلی، به کشورهای دیگر هم سرویس خواهیم داد؛ نمی گویم در این زمینه بدون مشکل هستیم اما از ظرفیت خوبی برخوردار هستیم.


وی در عین حال تاکید کرد: وضعیت ما در ایران هم آن طور نیست که بگوییم با خروج دانشجویان، مشکل نیروی انسانی داریم، اتفاقاً ما بیش از نیازمان هم نیروی انسانی تربیت می کنیم و اکثر دانشجویانی هم که از ایران خارج می شوند جذب ایالات متحده و کشورهایی می شوند که مبالغ بالایی برای دانشجویان می پردازند.
 

نمی توان به حاکمیت مردم بر سرنوشت اعتقاد نداشت و مدعی داشتن دموکراسی شد

Posted: 11 Mar 2013 06:01 AM PDT

محمد خاتمی در دیدار با دانشجویان
جرس: محمد خاتمی با تاکید بر اینکه "باید آزادی از ترس، اجبار، ارعاب و فریب وجود داشته باشد تا طرف بتواند آنچه دلش می خواهد ابراز کند و نیز باید جامعه توجیه شود که انتخابات روح دموکراسی است"، گفت "نمی شود دموکراسی را مردود دانست و باز هم مدعی شد که انتخابات مورد قبول است. و نمی توان به حاکمیت مردم بر سرنوشت اعتقاد نداشت و مدعی داشتن دموکراسی شد. نمی شود که همه این ها را قبول داشت، ولی آزادی های مطلوب که شرط و بستر وجود آن ها است نباشد."


اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در دیدار با سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران به بیان دغدغه ها و دیدگاه های خود پیرامون مسائل روز کشور و بخصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری پرداختند.


در این دیدار صمیمانه سید محمد خاتمی ضمن استماع نظرات و پرسش ها و دغدغه های دانشجویان به تشریح دیدگاه های خود پیرامون مسائل روز کشور پرداخت.


به گزارش باران، متن کامل این سخنان در ادامه آمده است:


«بسم الله الرحمن الرحیم
خیر مقدم عرض می کنم به شما عزیزان یعنی بخش مهمی از جنبش دانشجویی که علاقمند به انقلاب و اسلام هستند.
شما و پاره ای معدود از انجمن ها و تشکل های دانشجویی تقریبا تنها باقیمانده اصیل حرکت دانشجویی و اسلامی هستید که از حرکت دانشجویی مستقلی نمایندگی می کند که دلبسته به ایران و اسلام و سرنوشت مردم است و در عین حال منتقد نیز هست و خواستار این است که همواره اصلاحات صورت بگیرد به نفع مردم و کشور.

شان شما این بود که شما در محیط های بازتر باشید و شما دعوت کنید ما به آنجا بیائیم.


نکاتی را در مورد اموری در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی عالی عرض می کنم که وجود دارد، ولی مطلوب نیست و به طور خاص به دانشگاه اشاره می کنم. در آینده اینها باید عوض شود و از جمله انتخابات باید مجرا و راهی باشد به سوی رفع مشکلات و اصلاح امور.


وقتی به دانشگاه و فعالیت های دانشجویی و دانشگاهی می نگریم با قصه پر غصه ای مواجه می شویم که مدام هم تکرار شده است، ولی متاسفانه به جای اینکه همتی را در جهت رفع و حل آن ها ببینیم روز به روز گره ها تنگ تر و بیشتر می شود.


فعلا کاری به عرصه های علمی و وضع آن ها ندارم؛ شاید در بخش هایی موفقیت هایی داشتیم. افتخار هم می کنم که خود من عنایت به این مسائل داشتم و حتی شورایی در ریاست جمهوری زیر نظر خود من درست شد برای فن آوری های نوین و علوم پیشرفته مثل نانو و. . . که نمی دانم هنوز هست یا نه؟


همین مؤسسه "رویان" که شما نامش را شنیده اید با کمک های ابتدائی ما شروع به کار کرد و صاحب ساختمانی شد و مختصر کمک های ارزی و ریالی به آن شد و انصافاً تحرک خوبی از خود نشان داد.


اما اینکه آیا واقعا انچه شده (حتی در صنایع دفاع) در این دوره شده است یا لااقل پایه گذاری آن ها به دوره های قبل بوده قابل بحث است گرچه معتقدم در بعضی شاخه ها واقعا پیشرفت بوده است، ولی آیا این نشانه پیشرفت و توسعه است یا پیشرفت و توسعه مثل زنجیره است که به هم پیوسته است آیا در همه شاخه ها ما پیشرفت داشته ایم؟ آیا قوت و توان دانشگاهها و مراکز پژوهشی ما زیاد تر شده!؟ آیا میل و اشتیاق به بودن در ایران و تحصیل کردن و کار کردن در ایران بیشتر شده است؟ آیا پیوند میان دانشگاه و عرصه تولید بیشتر شده است اگر اینها شده ما به یک معنا می توانیم بگوئیم پیشرفت های علمی و فنی هم داشته ایم والا اینکه در یک رشته فنی پیشرفت بکنیم و در رشته های دیگر مشکل داشته باشیم و بخصوص نتوانیم تامین آینده بکنیم و استاد و دانشجو و پژوهشگر را امیدوار و مطمئن و مشتاق کار بکنیم. خود این ها مانع پیشرفت است. از این امور صرف نظر می کنم و می پردازم به پاره ای امور عمومی و اجتماعی در دانشگاه ها.


ما امروز شاهد فقدان یا ضعف تشکل های صنفی و فرهنگی و عمومی در دانشگاه ها هستیم که قانوناً و منطقاً حق دارند باشند و فعالیت کنند. این تشکل ها که بالضروره قید اسلامی هم ندارند آیا وجود دارند یا اصلاً رغبتی برای ایجاد آن ها هست؟ و اصلا امکان فعالیت مستقل و آزاد آن ها در چارچوب قانون هست؟


صرف نظر از تشکل های عام برویم سراغ انجمن های اسلامی یعنی آنهایی که در هویت و درد و هدف با انقلاب اسلامی و نظام مشترک اند، آیا اینها به صورت آزاد و مستقل می توانند فعالیت داشته باشند؟ آیا آزادی برای فعالیتتان دارید؟ متاسفم که باید بگویم خیر!


یعنی امروز واقعا به حق باید گفت انجمن های اسلامی تشکل هایی که هم پیمان و هم خون با انقلاب هستند دارای محدودیت های زیادی هستند.
در حوزه عمومی روشن است که آزادی معقول هم حق مردم است و هم موجب نشاط جامعه و البته دانشگاه برای برخورداری از آن اولی است. ولی آنگونه که باید و شاید دانشگاه و مردم نمی توانند از این حق مسلم خود استفاده کنند. اجازه بدهید دو "کد" و سند بیاورم تا معلوم شود چه می خواستیم و الان چه داریم.


استاد بزرگوارمان شهید مطهری روزی می گفت نه تنها گروه های ضد اسلامی نظیر مارکسیست ها و دیگران باید آزاد باشند و حرفشان را بزنند حتی ما باید برجسته ترین استاد های آنها را دعوت کنیم بیایند در دانشگاههای ما درس بدهند البته در مقابلش هم باید آزادی باشد که بتوانیم حرف بزنیم و صحبت کنیم و نیز وقتی حضرت امام در پاریس بودند به صراحت می گفتند "غیر اسلامی ها و مارکسیست ها و کسانیکه ما را قبول ندارند آزادند البته تا جایی که توطئه و فتنه نباشد" منتهی نباید توطئه و فتنه به گونه ای معنا شود که که هر چیزی را که عده ای نمی پسندند توطئه و فتنه به حساب آید و با آن برخورد شود! نه؛ توطئه و فتنه معناهای خاص خودش را دارد و هیچ حکومتی هم آن را تحمل نمی کند.
به هر حال امام می گفتند آن اندیشه ای که در چارچوب قانون اساسی جاری است، بگذارید بیاید و صحبت و فعالیتش را بکند! آیا امروز در دانشگاههای ما این آزادی، حتی برای انجمن های اسلامی وجود دارد؟ به هر حال دیدگاه عرفانی و عقلانی امام و شهید مطهری به آنان این بینش صحیح و اعتماد به نفس را می داد که تفکر اصیل دینی در مصاف با اندیشه ها و نحله های مختلف در یک محیط آزاد می تواند پیروز بیرون بیاید. هم خودش پالایش پیدا کند و هم قوی تر و نیرومند تر شود. یعنی اگر آن فکرهای مخالف وجود داشته باشند و مطرح شوند معلوم می شود که شما اولاً چند مرده حلاجید و در مقابل آنها چقدر حرف دارید و ثانیا می روید فکر می کنید و خودتان را نیرومند تر می سازید.

زمانی گفتم (و البته چوبش را هم خوردم) که آزادی و دین اگر از هم جدا شوند هر دو زیان می کنند و مراد از آزادی دقیقا آزادی اندیشه، آزادی بیان و آزادی تعیین سرنوشت بود. اگر آزادی و دین با هم باشند آزادی لطافت و تعالی پیدا می کند. اگر دین به معنی واقع در جامعه در کنار آزادی و همزیست با آزادی باشد آزادی از ولنگاری و بی بند و باری رهائی پیدا می کند.


یکی از اتهامات ما این است که آقایان طرفدار ولنگاری در جامعه اند! ابداً؛ دین وقتی بود اتفاقا آزادی را از ولنگاری جدا می کند، آزادی را لطیف می کند و تعالی می بخشد. آزادی هم اگر بود دین را پویا می کند، دین را از تحجر نجات می دهد، سبب می شود پیرایه هایی که در طول تاریخ به دین بسته شده است پیراسته شود. نیز آزادی دین را توانمند می کند تا پرسش ها و نیازهای زمان را بشناسد و هم بتواند جواب بدهد.


البته آزادی از حقوق اساسی است که در قانون اساسی ما هم آمده اسلام هم قبول دارد و هر انسان عاقلی علاقمند است تا در جامعه ما این آزادی وجود داشته باشد ولی اولویت با دانشگاه است. دانشگاه ها مرکز تولید اندیشه و مهارت اند و می توانند جامعه را هدایت کنند و اندیشه ها و رفتارها درست و راهکارها از دانشگاهها به جامعه تزریق می شود. طبیعتا وقتی آزادی را می خواهیم اولویت با دانشگاهها است که آن را داشته باشند آیا آزادی مطلوب در دانشگاه های ما هست یا نیست؟ آن چه امروز بر انجمن اسلامی شما می گذرد خود پاسخی است به این پرسش که آیا آزادی مطلوب در دانشگاه های ما هست یا نیست؟


وقتی وضع شما اینگونه باشد وضع دیگرانی که طور دیگری فکر می کنند و حق دارنددر مملکت ازاد باشند به طریق اولی معلوم است.


البته در این فضا تشکل های دیگری به نام دانشجو و غیر دانشجویی در دانشگاه ها شکل می گیرند و فعال می شوند که می تواند به هویت دانشگاه و حرکت دانشجویی لطمه بزند. من اصلا به نیت آنها کار ندارم، ممکن است نیتشان خیر باشد.


در حالی که حرکت دانشگاهها باید مستقل باشد. به درستی گفته می شد که احزاب و گروه های رسمی در جامعه نباید دانشگاه را ابزار کار خود قرار دهند. حرکت دانشجویی نباید ابزار کار دیگران شود. یک حزب نیاید از این ظرفیت و استعدادی که دانشگاه هست برای اهداف خودش استفاده کند ولو اینکه با اهداف دانشجویی در خیلی از جاها هماهنگ باشد. هویت حرکت دانشجویی این است که مستقل و آزاد باشد خودش فکر کند خودش تصمیم بگیرد.


خوب اگر این سخن در مورد تشکل ها و احزاب که ذاتاً سیاسی اند درست باشد به طریق اولی در مورد نهادهایی که غیر سیاسی اند و حتی نهادهائی که قانونا و شرعا نباید در سیاست دخالت کنند صادق است. آنها نباید دانشگاه را ابزار کار خود قرار بدهند، این به زیان کشور و دانشگاه است، ولو نیتشان هم صد در صد خیر باشد.


بدتر اینکه مدیریت و گزینش دانشگاه و هرگونه فعل و انفعالی در دانشگاه واگذار شود به نهادهای غیر دانشگاهی و نهادهایی که نباید در سیاست دخالت کنند.


این ها نشانه بیماری جامعه و مدیریت آن است و درست همین ها است که باید اصلاح و درمان شود، اگر می گوئیم اصلاحات یعنی اینها باید اصلاح شود و روح انقلاب ما هم همین را می گوید و اگر نبود نشانه انحراف حتی از روح انقلاب و مواضعی است که امام داشتند.
در چنین فضایی اولا اندیشه ها و افکاری که نمی توانند عرضه شوند تبدیل به احساسات می شوند. شما وقتی نتوانستید فکر کنید و احساس خفقان کردید کم کم این فکر و نظر تبدیل می شود به احساسات و عصبانی می شوید و کم کم عصبانیت به نفرت مبدل می شود و به جای بحث و گفت و گو روش های خطرناک دیگری پدید می آید، همچنان که همیشه از دل نظام های استبدادی در آمده و مشکلات بزرگی ایجاد شده است.


و قبل از انقلاب و در آغاز انقلاب هم دیدیم و اگر نبود رهبری ممتاز امام و همبستگی امام و ملت قطعا جامعه ما با مشکلات خطرناک و ویران کننده ای مواجه می شد. به هر حال در جامعه ای که آزادی نباشد براندازی توجیه پیدا می کند.


وقتی چنین عدم تعادلی در جامعه پدید آمد، دو گانه های مصنوعی در جامعه ایجاد می شود اسلام و ضد اسلام؛ انقلاب و ضد انقلاب ؛دفاع از ارزشها و میهن و حقوق مردم و براندازی ... و آن چه به نام اسلام، انقلاب، مصالح مردم و ... مطرح می شود در واقع خواست و گرایش یک جریان و گروهی است که تمام امکانات را در اختیار می گیرد و برای انجام هر کار و رفتاری نیز مصونیت پیدا می کند و در عرصه تبلیغات و امنیت و ... هم دست بالا را دارد.


در مقابل همه امکانات را از طرف دیگر که حتی اسلام و انقلاب و مردم را قبول دارد، ولی با گرایشی متفاوت می گیرند و امکان حرف زدن به آن ها نمی دهند و آن جریان نه تنها حرف می زند و مصونیت دارد بلکه سعی می کند تمام ارکان حاکمیت را در دست خود بگیرد.


آن وقت چه فضایی ایجاد می کنند ؛ ببینید نصب رئیس دانشگاه با چه ملاکی است چگونه انجام می شود؟دوگانه هم ایجاد می شود. هر کس آن تفکر را نپسندد ضد اسلام و ضد انقلاب و ضد مصالح مردم و برانداز و وابسته به بیگانه می شود.
شما ببینید برای توجیه این وضع چه چهره ای از امام نشان داده می شود. برای این که خشونت توجیه و تقدیش شود چنین وانمود می شود که امام خشن ترین فرد بوده! حتی نسبت به رهبری اگر جاهایی حرف های تند زده باشند بزرگ می شود. اگر جاهایی در جهت تلطیف جامعه باشد اصلا انعکاس پیدا نمی کند!


ایشان سیاست کلی را جذب حداکثری و دفع حداقلی معرفی کردند. آیا در عمل چنین شد؟ حتی تبلیغات هم در خلاف جهت آن صورت گرفت.


ایشان بداخلاقی را محکوم کردند، چه در مجلس شوری اسلامی و چه در قم و مجالس دیگر و اتهام پراکنی بدون مدرک را خلاف شرع و قانون دانستند.


چقدر روی این امر کار شد؟ فراموش نکرده ایم که در آخر مجلس گذشته گزارشی از کمیسیون اصل نود منتشر شد که عیناً تکرار دروغ ها و تهمت هایی که سه سال است زده می شود بود. اگر اقدام آقای رئیس جمهور یک بداخلاقی بود که بود ایشان لااقل یک نوار پخش کرد ولی آنها بدون حتی یک سند آن همه تهمت و افتراء زدند و کسی هم متعرض آنها نشد.


خوب اگر کسی بگوید این وضع خوب نیست و باید اصلاح شود باید او را ستود، نه این که ملامت کرد. دانشجویان و استادان ما با علاقمند به رفتن از کشور هستند، چنان که آمار مهاجرت نگران کننده است و یا دلخوری هایی پیدا می کنند که بعداً ممکن است جاهای دیگر سر در بیاورد یا بی تفاوت شوند و فقط دنبال زندگی روزمره می روند و درد مردم را فراموش می کنند.


در جامعه هم چند بحران به وجود می آید: بحران اعتماد، یعنی جدایی مردم از حکومت که فاجعه آمیز ترین مسأله است. بحران اقتصادی، شما می بینید الان در چه وضعی هستیم چه امکاناتی از مملکت از بین رفت نه معیشت مردم درست شد نه عدالت نه امید به اینده زیاد تر شد و بحران انسانی و سرمایه انسانی یعنی سرمایه های انسانی که از بین می رود و در مقابل گسترش فساد تباهی و مسائلی نظیر این و نا امنی اینها نتیجه نبودن آن فضا است.


دو اصل را ذکر می کنم که اگر روی آن ها کار بشود خوب است. اگر دولتی بخواهد بیاید و برنامه اش را در عرصه دانشگاه در جهت تأمین این اصل ها قرار دهد کار بزرگی کرده است:

1- استقلال دانشگاه ها از هر نیروی بیرونی، از جمله وزارت علوم که در واقع نقش وزارت دفاع را نسبت به نیروهای مسلح دارد یا باید داشته باشد.
2- واگذاری کار علمی و مدیریتی به خود دانشگاه و حذف معیارهای امنیتی و خاص سیاسی در گزینش و سایر امور. کاری که ما شروع کردیم و نیمه تمام ماند دانشگاه را باید دانشگاه اداره کند گروه های علمی را باید خودشان تعیین کنند.
3- آزادی فعالیت های صنفی و سیاسی در چارچوب قانون
واقعا همه گروه ها همه انجمن ها تشکل ها بتوانند کار بکنند و دردرجه اول بازکردن فضا برای تشکل های دینی سیاسی سابقه دار و مستقل


در مورد انتخابات چند نکته را عرض می کنم:
یکی مسأله تئوریک و نظری است که از ما انتظار می رود انجام دهیم آیا صرف آمدن افرادپای صندوق و رأی ریختن این انتخابات است؟ در صورتش بله هست ولی به لحاظ نظری باید تبیین و توجیه شود که انتخابات چیست و چه جایگاهی دارد و بعد که فهمیدیم چیست تلاش کنیم در واقع هم همین طور شود.
انتخابات مبتنی بر چند پیش فرض است پیش فرض اول اینکه حاکمیت از آن مردم است یعنی مردم حاکم بر سرنوشت اند، والا انتخابات معنی ندارد یا امر تشریفاتی و زینتی است.
دوم اینکه برای اینکه این حق مسلم ادا شود باید آزادی از ترس، اجبار، ارعاب و فریب وجود داشته باشد تا طرف بتواند آنچه دلش می خواهد ابراز کند و نیز باید جامعه توجیه شود که انتخابات روح دموکراسی است.
نمی شود دموکراسی را مردود دانست و باز هم مدعی شد که انتخابات مورد قبول است. و نمی توان به حاکمیت مردم بر سرنوشت اعتقاد نداشت و مدعی داشتن دموکراسی شد. نمی شود که همه این ها را قبول داشت، ولی آزادی های مطلوب که شرط و بستر وجود آن ها است نباشد.
پس یک کار اصلی توجیه انتخابات و تبیین چیستی آن و انتخابات مطلوب است، برای بالا بردن آگاهی جامعه.
نکته دیگر این که انتخابات عملاً باید منشاء انسجام جامعه و تقویت روح ملی و گسترش اعتماد عمومی و ... شود که خود این ها دفع کننده بسیاری از تهدیدها و مشکلات خواهد بود و نیز راه را به سوی توسعه مشارکتی باز می کند.
همه ما باید در این زمینه احساس مسؤولیت کنیم به خصوص در این موقعیتی که از داخل و خارج خطرات بزرگی جامعه ما را تهدید می کند.


مطمئنا الان مسأله اقتصادی حاد ترین مسأله است، بخصوص که بنیاد های اقتصادی در جامعه ما لطمه دیده و معیشت مردم سخت شده است، اما من می گویم هنر ما باید این باشد ارتباط بین شعارهای اساسی خودمان و این مسائل را پیدا کنیم.


باید مشخص کنیم آیا وقتی می گوییم جامعه مدنی حاکمیت قانون، احترام به حق حاکمیت مردم، آزادی، عدالت و ... آیا نتیجه آن کاهش فقر و بالا رفتن امید به آینده و احساس حرمت و امنیت بیشتر از سوی مردم نیست؟


باید بگوییم مراد ما از توسعه همه جانبه توأم با عدالت که شعار مهم اصلاح طلبان است چیست و چه آثاری در زندگی عینی و ذهنی جامعه پدید می آورد. حاد بودن مسائل اقتصادی نباید موجب فراموشی شعارهایی شود که اگر عملی می شد این وضع اقتصادی بد هم پیش نمی آمد.


در این مرحله بیاییم فکر خود را بیان کنیم، هر چند راه های عرضه آن بسته یا به شدت تنگ باشد، ولی بگوییم در چارچوب انقلاب و قانون که مورد قبول ما است، چه راه حل هایی داریم. بگوئیم وضع مملکت چیست و ما چه می خواهیم بکنیم و چقدر می توانیم این کار را بکنیم؟ در واقع به جای شخص محور، برنامه محور و مطالبه محور بشویم.
به جامعه مسائل را بگوئیم و اگر واقعا شرایطی باشد که یک حداقل اطمینان هایی وجود داشته باشد افراد و گروهها بیایند فکر می کنم هم برنامه اش را داریم و هم افرادی که بتوانند بیایند و ممکلت را از این وضعی که هست نجات دهند.
باید سعی کنیم دیدگاهها را نزدیک کنیم و به یک جمع بندی برسیم.


البته نمی شود در مهمترین مسأله که همانا انتخابات است نظر بسیاری از آنان که هزینه دادند و به حصر و حبس و محدودیت ها گرفتار شدند را نادیده گرفت. درست است که باید جهت فکر و فعالیت خود را جامعه و تلاش برای ارتقاء فکری و اعتلاء بینش و منش مردم قرار داد، اما در کشورهایی نظیر کشور ما اگر نگاه به قدرت نداشته باشیم نمی توان فعالیت مدنی و اجتماعی نیز داشت اگر دولت با شما معارضه داشته باشد، در مقابل شما خواهد ایستاد. اما شما و مردم در مورد تصمیم گیری من اصلا نگران نباشید. من یک فرد در مجموعه عظیم اصلاح طلبان هستم و نظر خودم را دارم و در عین حال در عمل به نظر جمع (که امیدوارم اجماعی باشد) احترام می گذارم».


در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خویش پرداختند:
فشارها روی انجمن روز به روز بیشتر می شود.
وارد شدن به فضای انتخابات از دید گاه بچه های انجمن میتواند شرکت و انتخابت شدن باشد میتواند شرکت و استفاده از فضای انتخاباتی باشد و می تواند تحریم فعال باشد.
شرایط اصلاح طلبان برای انتخابات
هزینه مند کردن انتخابات برای حاکمیت
دغدغه ما باید هزینه هایی که مردم دادند و مسأله زندانیان و رفع حصر سران اصلاحات باشد
نباید بازه زمانی را از دست داد؛نباید منتظر دعوت ازرقیب بود
ما اهل براندازی نیستیم ؛ باید یک نوع تعاملی برقرار شود
نباید منتظر معجزه بود
چرا همیشه در هنگام انتخابات به تکاپو می افتیم!؟
در این اوضاع یک فرد میانه رو بیشتر می تواند اثر گذار باشد تا هم فضا عوض شود و هم زمینه برای فعالیت اصلاح طلبان مهیا شود
نباید زیاد به نظرسنجی ها دل خوش کرد

 

اظهارات «سعید مرتضوی» پس از سومین جلسه دادگاه کهریزک؛ خودمان هم شاکی هستیم

Posted: 11 Mar 2013 06:01 AM PDT

جرس: سعید مرتضوی، دادستان معزول تهران و آمر اصلی جنایات بازداشتگاه کهریزک مدعی شد که او و دیگر قضات تعلیق شده در رابطه با پرونده کهریزک از ماموران متخلف در بازداشتگاه کهریزک شاکی هستند.


به گزارش ایسنا، سعید مرتضوی پس از خروج از سومین جلسه غیرعلنی دادگاه کهریزک در جمع خبرنگاران ضمن گلایه از صداوسیما به خاطر پخش ناقص بخشی از دفاعیاتش در جلسه قبلی، گفت: من در ایام اغتشاشات هفته به هفته به منزل نمی‌رفتم و شبانه‌روز در دادسرا مشغول کار بودم.


وی در رابطه با جزییات سومین جلسه دادگاه کهریزک، گفت: در این جلسه با توجه به اینکه در جلسه قبلی نسبت به دو مورد اتهامی اول دفاعیاتی را مطرح کرده بودم، دادگاه از من در رابطه با اتهام معاونت در قتل توضیح خواست که من هم به طور مبسوط دفاعیات خود را مطرح کردم.


مرتضوی افزود: دادگاه هم‌چنین از شکات توضیحاتی خواست و شکات نیز درخواست کردند که شهودی به دادگاه احضار شود و من هم در لایحه‌ام عنوان کردم که مامورینی که می‌توانند به عنوان گواه در پرونده حاضر باشند به دستور دادگاه برای ادای شهادت به دادگاه بیایند.


وی ادعا کرد: کوچک‌ترین اتهامی در رابطه با کهریزک متوجه قضات نیست. قضات مسئول رسیدگی به پرونده هستند و اگر به طور مثال قاضی تامین یا قرار نامناسبی صادر کند و در مجموع در رابطه با رسیدگی به پرونده می‌توانند مورد بازخواست قرار گیرند، وگرنه اینکه ماموری در 80 کیلومتر آن طرف‌تر از تهران مرتکب تخلفی شده باشد و قضاتی که روح‌شان از این موضوعات خبر نداشته، نمی‌توانند به این مسائل پاسخگو باشند.


مرتضوی با قلب واقعیت مدعی شد: بازداشتگاه کهریزک در آن زمان یک بازداشتگاه رسمی و قانونی بود و این ادعا درست نیست که این بازداشتگاه مربوط به اراذل و اوباش بوده است زیرا اصلا در قانون تعریفی از اراذل و اوباش نداریم لذا اینها فقط شعار و مطالب ژورنالیستی هستند.


دادستان سابق تهران با بیان اینکه در این جلسه دفاعیات کامل خود را در 20 بند و در 43 صفحه به دادگاه ارائه کردم، گفت: رییس دادگاه نیز به من اجازه دادند تا نسخه‌ای از لایحه را به شکات بدهم تا آنها هم موارد ذکر شده در لایحه را بررسی کنند.


وی ادعا کرد: من صادقانه به دادگاه گفتم که خودم هم از افرادی که در بازداشتگاه کهریزک خودسرانه عمل کرده‌اند شاکی هستم زیرا آنها به واسطه اقدامات خودسرانه این خسارت را به بار آورده‌اند و قضاتی که در این پرونده تعلیق شده‌ و زندگی‌شان دستخوش خطر شده است بعد از خانواده‌های کشته شدگان کهریزک مهمترین زیان‌دیدگان هستند.


مرتضوی هم‌چنین گفت که دادگاه زمانی برای چهارمین جلسه رسیدگی تعیین نکرده است.


به گزارش ایسنا، مرتضوی در ابتدای گفت‌وگوی خود با خبرنگاران گفت: من اول لازم می‌دانم گله‌ای را از شما و همکاران عزیزتان داشته باشم که اخبار 20:30 از حجم بالای مطالبی که من دیروز گفتم، فقط در رابطه با «دو روز مرخصی» آن هم مطلبی ناقص را مطرح کرد که شایسته نبود این‌طور یک‌سویه عمل کند.


وی افزود: من آن دو روز را که در بیستم و بیست‌ویکم تیرماه در مرخصی بودم، به لحاظ دفاع از رساله‌ام بود و سوال آقای روح‌الامینی مبنی بر اینکه چرا شما در آن موقع حساس به مرخصی رفتید را هم به طور مشروح در دادگاه پاسخ دادم.


دادستان سابق تهران ادامه داد: در سال قبل از آن یعنی در بهمن 1387 نوبت دفاع از پایان‌نامه‌ام بود. به لحاظ ماموریت مهمی که به خارج از کشور داشتم و آن هم پیگیری امور مربوط به نیابت‌هایی که علیه منافقین صادر کرده بودم، ماموریتی از طرف قوه قضاییه پیدا کردم تا با تعدادی از مقامات عالیرتبه کشور به خارج بروم، بنابراین جلسه دفاع من در آن زمان به خاطر ماموریت‌ نظام لغو شد.


وی افزود: نوبت دیگری که دانشگاه تعیین می‌کرد، قابل تجدیدنظر نبود و من خودم پیشنهاد کردم آن را در زمانی تعیین کنم که انتخابات تمام شده باشد. حتی موضوع 18 تیر هم که پیش‌بینی می‌کردیم بحثی داشته باشد تمام شده باشد لذا روز بیست‌ویکم تیر تعیین شد.


مرتضوی گفت: رساله من مربوط به موادمخدر و روانگردان در پرتو موازین بین‌المللی است که بلافاصله بعد از آن که دفاع کردم تبدیل به کتاب شد و در آن تاکید شده بود که باید نواقص قانونی در این رابطه رفع شود. لذا این دو روز هم که مرخصی بودم مربوط به مسوولیت رسالت دادستانی‌ام بود و شما شاهد بودید که من شش ماه قبل از آن اصلا مرخصی نرفته بودم. یعنی اگر سوابق قوه قضاییه قبل از 18 تیر را بررسی کنید، می‌بینید که من از شش ماه قبل اصلا مرخصی نرفته بودم و این در حالی بود که شبانه روزم را وقف تامین امنیت کشور و تهران کردم. لذا به نظر می‌رسد این دو روز مرخصی چیزی نبوده که 20:30 آن را بزرگ کند و آن را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کند. ضمن اینکه دادسرا حدود 50 معاون دارد و برای من جانشین وجود داشت.


وی در واکنش به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه آقای روح‌الامینی تاکید دارد که شما باید مسوولیت خود را بپذیرید، مدعی شد: موضوعی که آقای روح‌الامینی مطرح کرد، این بود که از ما می‌خواستند که ما مسوولیت بپذیریم و پشیمان و نادم باشیم. من هم در جلسه امروز دادگاه مطالبی را به طور مشروح تحلیل کردم که اصلا پیگیری آقای روح‌الامینی بعد از این حادثه بوده است و توضیح دادم که قبل از اینکه این حادثه ناگوار پیش بیاید ایشان هیچ پیگیری در رابطه با فرزندشان نداشتند.


وی گفت: حتی من در دادگاه اشاره کردم که جناب آقای ضرغامی که دوست و برادر ارجمند من هستند در طول این اغتشاشات مرتبا لیست‌هایی به من می‌دادند که خانواده‌هایی به ایشان مراجعه کرده و اعلام کردند که متنبه شده‌اند و تضمین داده‌اند در اغتشاشات بعدی شرکت نکنند و من هم آنها را آزاد می‌کردم.


این قاضی متهم در پرونده کهریزک گفت: زمانی که این حادثه رخ داده بود، آقای ضرغامی در رابطه با پیگیری همین مطلب آقای روح‌الامینی با من تماس گرفتند و ایشان بسیار اظهار تاسف کردند که آقای روح‌الامینی که دوست و رفیق قدیمی آقای ضرغامی بودند، تا آن زمان مطرح نکرده بودند که پسرشان بازداشت شده و الان نیست.


وی ادامه داد: بنابراین سوال من از آقای روح‌الامینی این است که شما می‌گویید که ما باید مسوولیت بپذیریم آیا شما مسوولیت پدری و مواظبت از فرزندتان را می‌پذیرید؟


مرتضوی افزود: شما شاهد بودید جناب آقای محسنی‌اژه‌ای به عنوان وزیر اطلاعات در آن زمان بارها در صداوسیما در مقابل رسانه‌ها حاضر شدند و به خانواده‌ها تاکید کردند که نگذارید فرزندانتان در اغتشاشات حاضر شوند. این اغتشاشات با فراخوان ضد انقلاب است و اگر فرزندان شما بیایند، ما شدیدا با آنها برخورد می‌کنیم.


وی ادعا کرد: سوال من از آقای روح‌الامینی این بود که شما چه اقدامی برای جلوگیری از حضور فرزندتان در اغتشاشات داشتید؟ از زمانی که فرزندتان بازداشت شد تا زمانی که نیروی انتظامی به شما تلفن کرد که به پلیس امنیت بیایید و توضیح دهید و از آن یک هفته گذشت، در آن یک هفته شما چه کار می‌کردید؟ حتی یک تلفن به نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین دوست خودتان که ارتباط نزدیکی با ما داشت نداشتید.


دادستان سابق تهران تصریح کرد: بنابراین پیگیری‌های آقای روح‌الامینی مربوط به زمانی است که این حادثه رخ داده است و به هر جهت من توضیحات خود را در این رابطه به دادگاه ارائه کردم.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته