جنبش راه سبز - خبرنامه |
- سنجــش سخنان نــوروزی آقـای خامنه ای
- شورای حقوق بشر ماموریت احمد شهید را تمدید کرد
- اعضای بازداشت شده خانواده های دروایش گنابادی آزاد شدند
- درگیریهای فرقهای طرابلس دو کشته بر جای گذاشت
- تصویب قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل
- گفتگو با حسین بنایی به مناسبت انتشار کتاب “دشمنان”
- تضعیف اقتصاد – تقویت حکومت
- آژانس بین المللی انرژی، از افزایش فروش نفت ایران با وجود تحریمها خبر داد
- مازندران ۹ بار لرزید
- بررسی نتایج حاصل از افزایش ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی نقدینگی در سال ۹۱
سنجــش سخنان نــوروزی آقـای خامنه ای Posted: 22 Mar 2013 08:46 AM PDT فرخ نگهدار آیا او هم دیده است که تنها با حماسه سیاسی، بسان «حماسه دوم خرداد»، می توان به جهش اقتصادی دست یافت؟
مذاکره با امریکا
موضوع التزام به قانون، برابری همگان در برابر قانون، و رسیدگی به شکایات از مسیرهای قانونی نیز در سخن رهبر نظام مطرح شد. اما باید صادقانه پذیرفت که تا امروز هنوز نمی توان امیدوار بود که این سخن در عمل نیز با همان استحکام اجرایی می شود. چه کسی می تواند مدعی شود که سخت گیری و اجحاف علیه اصلاح طلبان و معترضان از مرزهای قانون فراتر نرفته است؟ چه کسی می تواند باور کند که رهبری نظام خود به تمام موازین حقوقی و قانونی که در قانون اساسی مندرج است وفادار بوده است. چگونه می توان باور کرد که دستور حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و رهنورد با موازین حقوقی و قانونی جمهوری اسلامی ایران انطباق دارد؟ این که آقای خامنه ای بر رعایت قانون پای می فشارد البته مثبت است هرگاه خود وی در این عرصه پیشگام باشد. و نخستین نشانه ی این پای بندی در عمل پایان دادن به رفتار غیرقانونی با رهبران معترض به نتایج انتخابات ۸۸ است.
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
شورای حقوق بشر ماموریت احمد شهید را تمدید کرد Posted: 22 Mar 2013 09:26 AM PDT جرس: شورای حقوق بشر سازمان ملل ماموریت احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد. این سومین سال پیاپی است که ماموریت شهید برای بررسی وضعیت حقوق بشر درایران تمدید میشود.
|
اعضای بازداشت شده خانواده های دروایش گنابادی آزاد شدند Posted: 22 Mar 2013 09:05 AM PDT جرس: چند تن از اعضای خانواده های دروایش گنابادی که دقایقی پس از تحویل سال توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند، آزاد شدند.
|
درگیریهای فرقهای طرابلس دو کشته بر جای گذاشت Posted: 22 Mar 2013 04:19 AM PDT ![]() جرس: گروهی از علویها و سنیهای لبنان دیشب در طرابلس، در شمال لبنان، درگیر شدند.
|
تصویب قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل Posted: 22 Mar 2013 04:19 AM PDT ![]() با ۲۶ رای مثبت، ۱۷ ممتنع، ۲ مخالف جرس: اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، به قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران توسط حکومت جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، با افزایش چشمگیر آراء نسبت به سال گذشته، با ۲۶ رای مثبت، ۱۷رای ممتنع و تنها دو رای مخالف تصویب شد. این قطعنامه سال گذشته با ۲۲ رای مثبت، ۵ رای منفی و ۲۰ رای ممتنع تصویب شده بود.
|
گفتگو با حسین بنایی به مناسبت انتشار کتاب “دشمنان” Posted: 22 Mar 2013 03:43 AM PDT ![]() فرید ادیب هاشمی جرس: اواخر سال 2012 کتابی درباره روابط ایران و امریکا منتشر شد که به دو دلیل منحصر به فرد است؛ اول آنکه مواضع و رفتار جانبدارانه امریکا در جنگ ایران و عراق به نفع صدام را با استفاده از اسناد رسمی دولت امریکا مورد تحقیق قرار داده است. دوم آنکه از روش تحقیق «تاریخ شفاهی انتقادی»، استفاده کرده که روشی نسبتا تازه در تحقیقات دانشگاهی است.
آیا در تحقیقاتی که برای نوشتن کتاب انجام دادید برای این پرسش پاسخی یافتید که چرا ایالات متحده امریکا اقدام به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران کرد؟ آیت الله خامنهای ریاست جمهوری وقت ایران در نامهای به دو کوئیار، دبیر کل سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۸ با اشارهٔ غیر مستقیم به این حادثه، ورود دیگر کشورها به حنگ ایران و عراق را یکی از دلایل پذیرش قظعنامه ۵۹۸ ذکر کرده بود. ما هیچ مدرکی که به طور مستقیم پاسخگوی این سئوال باشد پیدا نکردیم. اما تمام امریکائیانی که در این تحقیق مورد پرسش قرار گرفتند- که شامل افرادی از» سیا «، وزارت امور خارجه، شورای امنیت ملی و کسانی که به کاخ سفید نزدیک بودند، میشد- همگی از این حادثه به عنوان یک رویداد شرم آور یاد میکردند. به نظر میرسد که هیج قصد، نیت و سیاست خاصی در این مورد وجود نداشته و فرمانده ناو امریکایی به تنهایی تصمیم به ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران گرفته بود و دستوری از بالا در این مورد در کار نبوده است. البته تمامی اسناد مربوط به آن دوران هنوزاز طبقه بندی خارج نشده اما دربررسی آن دسته از مدارکی که دسترسی به آنها امکانپذیر بود، هیچ نشانی از وجود سیاست و دستورالعمل خاصی در این مورد دیده نشد. اگر شلیک به هواپیمای مسافربری ایران سیاست رسمی و» دستور از بالا «نبود، چرا فرماندهٔ ناو یاد شده با اهدای مدال از سوی رونالد ریگان، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده، مورد تقدیر رسمی قرار گرفت؟ بسیاری از افرادی که در این تحقیق به عنوان سئوال شونده مشارکت داشتند، از اینکه فرمانده ناو شلیک کننده به هواپیمای مسافربری ایران از سوی ریگان، رئیس جمهوری وقت امریکا، با اهدای مدال مورد تقدیر قرار گرفت ابراز نارضایتی و شرم میکردند. حتی خانم فریده فرهی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه هاوایی که در این تحقیق مشارکت داشت همین سئوال را از مقامات شرکت کننده در جلسهٔ پرسش و پاسخ پرسید و جواب آنها این بود که این اتفاق، گرچه بدترین تراژدی در روابط ایران و امریکا بود اما دولت امریکا و شخص ریگان به عنوان فرمانده کل ارتش میخواست این تصویر را به افکار عمومی القا کند که صد در صد از رفتار و عملکرد نیروهای مسلح تحت امر خود دفاع میکند. اما این حادثه در یک تصویر کلیتر، پیامی روشن از سوی امریکا به جمهوری اسلامی برای پایان جنگ تلقی شد. مثل اتفاقی که در هیروشیما افتاد تا ژاپن را به پایان جنگ متقاعد کند اما این بار در مقیاسی به مراتب کوچکتر. در نهایت هم آنچه که اتفاق افتاد برخلاف میل شولتز بود و آتش جنگ بین دو کشور زمانی خاموش شد که ایران هنوز همه چیز را از دست نداده بود. من نیزشخصا بر همین باورم. اگر به بیانیهٔ معروف آیت الله خمینی، معروف به نوشیدن جام زهر هم نگاه کنید خواهید دید که دقیقا گویای همین نکته است که با ورود بیواسطهٔ امریکا به جنگ، ما راه به جایی نخواهیم برد. نقش گروگانگیری در موضعگیری امریکا در جنگ در گفتوگوهایی که در بارهٔ این کتاب با شخصیتهای حقیقی در گیر در سیاستهای امریکا داشتیم به این نتیجه رسیدیم که خاطرهٔ گروگانگیری اعضای سفارت امریکا در تهران عامل موثری در ذهن تمامی تصمیم گیران و سیاستگذاران امریکایی در جریان جنگ ایران و عراق بود. نسل تصمیم گیرنده در آن دوره، نسلی بود که به شدت تحت تاثیر تبعات سوء دیپلماتیک ناشی از گروگانگیری قرار داشت و تنبیه عامل این گروگانگیری- به هر نحو ممکن- همواره مرکز ثقل تصمیم گیران در برابر ایران بود و اخلاق و اصول انسانی، جای خود را به ضرورت تنبیه خاطی داد. اما امریکاییها از سوی دیگر بر این باور بودند که در برابر استفادهٔ گسترده عراق از سلاح شیمیایی کاری از دستشان ساخته نیست. آنها فکر نمیکردند که صدام تا این حد از کنترل خارج شود. تصور آنها این بود که صدام قبل از استفاده از سلاح شیمیایی با آنها مشورت خواهد کرد که نکرد. درواقع آنچه باعث شد امریکا چنان موضعگیریای داشته باشد ترکیبی بود از اینکه» به ما ربطی ندارد اگر اوضاع به سود ایران نیست «و اینکه» صدام برای استفاده گسترده از سلاح شیمیایی حتما با ما مشورت خواهد کرد «. در واقع آنچه ما در این کتاب آن را» گناه اصلی «خواندیم که همان گروگانگیری بود، میراثی شد برای ایران در آن دورهٔ زمانی و تمام رویدادها و تصمیم گیریها را در امریکا در دورهٔ ریاست جمهوری ریگان تحت تاثیرقرار داد. به عبارت دیگر تمام رویدادها و سیاستها از دریچهٔ عدسی» گروگانگیری «دیده میشد.
امریکاییها ازهمان ابتدا میدانستند که عراق متجاوز است. برای امریکاییها هیچ شک و شبههای مبنی بر متجاوز بودن عراق وجود نداشت اما به هیچ عنوان نمیخواستند که این مساله را در سطح عمومی اعلام کنند. آنها میگفتند که این یک اختلاف مرزی بین دو کشور است و هرچند عراق بسیار بیشتر از یک اختلاف مرزی به آن پرداخته اما نهایتا به مرزها عقب خواهد نشست. لفاظیهای آن زمان نیز درست مثل موضعگیریهای لفظی است که امروز در مورد برنامه هستهای ایران شاهدیم. امریکاییها میخواستند از» متجاوز خواندن عراق «به عنوان نوعی معامله با ایران استفاده کنند. به این معنا که اگر ایران خواهان آنست که عراق به عنوان طرف متجاوز در جنگ معرفی شود، باید بهای آن را نیز بپردازد. یعنی ما وقتی به نفع شما موضعگیری خواهیم کرد که شما نیز آنچه را ما خواهان آنیم به ما ارائه کنید. اما امریکاییها هیچوقت مشخصا نگفتند که از ایران چه میخواهند چرا که خود نیز نمیدانستند دنبال چه هستند. این نیز از دیگر پرسشهایی است که در این کتاب به آن پرداخته شده؛ آیا امریکا دنبال تغییر رژیم در ایران بود؟ آیا تغییر رفتار دولت ایران مد نظر امریکا بود؟ یکی از عجایبی که در این تحقیق به آن رسیدیم این بود که دولت ریگان به هیچ وجه به دنبال آن نبود که ساختار حکومت جدید در ایران و چگونگی کارکرد آن را بشناسد. تنها چیزی که برای دولت ریگان مشخص بود اینکه ایران به خاطر انقلاب و گروگانگیری باید تنبیه شود. اگر امریکا در سالهای ۸۲ یا ۸۳ میلادی صدام را طرف متجاوز در جنگ اعلام کرده بود نه تنها شاید امروز شاهد یک دشمنی سی ساله در روابط تهران و واشنگتن نمیبودیم بلکه احتمالا کل خاورمیانه نیز در وضعیتی به مراتب بهتر و با ثباتتر از آنچه امروزهست میبود. به نظر من این موقعیت را دولتهای وقت امریکا به بهای گزافی از دست دادند. این نکته درست است اما باید به این مساله نیز توجه داشت که خاطرهٔ گروگانگیری در تمامی تصمیمات و رفتار دولتمردان امریکایی – مخصوصا در دوره ریاست جمهوری ریگان- همواره حضور خود را تحمیل میکرده است. حتی امروز نیز میبینیم که فیلمی همچون» آرگو «با استقبال فراوان امریکاییها روبرو میشود. گروگانگیری برای امریکاییها پدیدهای بود که هرگز آن را به این صورت تجربه نکرده بودند. امریکاییها از یکسوبه خاطرمسالهٔ گروگانگیری و اینکه مبادا گرایش به سمت ایران به» شکست در برابر آیت الله خمینی «تعبیر شود مایل به تغییر موضع به نفع ایران در جنگ نبودند. این حس مخصوصا در دورهٔ ریگانبسیار قوی بود زیرا او در تبلیغات انتخاباتیاش کارتر را به خاطر ضعف در سیاست خارجی مورد انتقادهای تند و نیز قرار میداد. از سوی دیگر آن دوره، مصادف بود با پایان جنگ سرد و امریکا حس میکرد که به عنوان طرف پیروز در جنگ سرد باید با همهٔ کشورها موضعی سرسختتر داشته باشد. همچنین رویدادهای ایران با واژه ی» انقلاب «گره خورده بود که در افکار عمومی امریکا واژهای بود مترادف با شوروی سابق و آنچه به آن وابسته بود. هرچند صدام در نگاه امریکاییها شخصیت قابل اعتمادی نبود اما آنها فکر میکردند که ابزار خوبی است که به مسالهٔ انقلاب پایان دهد. سئوال دیگری که برای ایرانیان همواره مطرح بوده آنست که در شرایط آن روز منطقه و دنیا، صدام به عنوان رئیس یک کشور هرگز به خود اجازه نمیداد که دست به کار بزرگی همچون اشغال بخشهای وسعیی از خاک ایران بزند مگر آنکه چراغ سبزی از امریکا دریافت کرده باشد. اگر حرفهای کسانی که وجود چراغ سبز را در این رابطه تکذیب کردهاند، بپذیریم اما نمیتوان منکر ارزیابی درست صدام شد که در صورت حمله به ایران با واکنش امریکا مواجه نخواهد شد. آیا تحقیقات شما در کتاب این ارزیابی را تایید میکند؟ بله ما این مساله را در جریان تحقیق مورد بررسی قرار دادیم و نهایتا نیز به همین نتیجه گیری رسیدیم که شما در سئوال مطرح کردید. من در نتیجه گیری کتاب نیز این نکته را متذکر شدهام. امریکائیان شرکت کننده در جریان تحقیق میگفتند که ما هرگز به صدام نگفتیم که برای هر کاری در مورد ایران آزادی عمل کامل خواهد داشت اما الآن میفهمیم که از رفتار ما میتوانست چنین برداشتی صورت بگیرد اما این مشکل صدام بود و نه ما! به نظر من اشغال کویت توسط عراق نیزنتیجهٔ رفتار و موضعگیریهای امریکا در برابر تجاوز صدام به ایران بود. در سالهای پایانی دهه هشتاد میلادی امریکا بسیار به سعودیها نزدیک بود و تمامی موضعگیریهای امریکا در منطقه تحت تاثیر مواردی بود که بیشتر توسط شاهزاده بندر، سفیر وقت عربستان در واشنگتن، به آنها دیکته میشد و به نظرمن الگو گیری از سعودیها در سیاست خاورمیانهای امریکا تا حمله تروریستی یازده سپتامبر و حتی بعد از آن هم ادامه داشت. در واقع در آن دوران امریکا با موضعگیریهای خود جایگاه ایران را به عنوان کشوری که میتوانست ابرقدرت وشریک منطقهای امریکا باشد به سعودی داد تا به عنوان قدرت جدید منطقهای و شریک نزدیک امریکا در منطقه عمل کند. در دههٔ نود سعودیها در واشنگتن بسیار قدرتمند شده بودند و همهٔ تلاششان نیز بر این متمرکز بود که مبادا ایران دوباره جایگاه منطقهای خود را که در دوران شاه به عنوان عامل ثبات منطقهای ایفا میکرد بازیابد. شاید بتوان گفت که امروز نیز اگر مذاکرات هستهای با ایران به نتیجه نمیرسد به خاطرتلاشهای پشت پرده عربستان سعودی است. روابط دو جانبه ایران و امریکا طی سی سال اخیر همواره متاثر ازطرف سومی بوده به نام اسرائیل. برخی معتقدند که هرگاه ایران و امریکا خواستهاند گامی به سوی عادی سازی رابطه بردارن، تل آویو به خاطر رقابت منطقهای با ایران مانع شده است. حتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا لابی اسرائیل تمام تلاش خود را به کار گرفت تا سیاست خارجی امریکا به سویی هدایت شود که ایران بیش از پیش مهار و تضعیف شود. اما در جریان جنگ ایران و عراق، شاهد رابطهای بسیار نزدیک بین تهران و تل آویو بودیم و حتی اسرائیل به عنوان تامین کنندهٔ تسلیحات و قطعات یدکی مورد نیاز نیروهای مسلح ایران عمل میکرد. کتاب شما در این زمینه به چه نتیجهای رسیده است؟ موضع اسرائیل در باره ایران در دههٔ اول بعد از انقلاب با دوران بعد از جنگ بسیار متفاوت است. در آن دوره اسرائیلیها بر این باور بودند که ایران – حتی با وجود آیت الله خمینی در قدرت- متحد طبیعی آنها خواهد بود. آنها بر این باور بودند که اسرائیل با ایران بهترمی تواند همزیستی داشته باشد تا با هر یک از کشورهای عرب منطقه. اسرائیل در دههٔ هشتاد بسیار ضد عرب بود و بر این باور بود که صدام یا سعودی صدها بار بدتر از ایران حتی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است. در آن دوران اسرائیلیها تمام تلاش خود را به کار بستند تا ایران را در اردوی امریکا نگاه دارند ولی امریکاییها به این اصرار تل آویو توجه نکردند. باور شخصی من این است که دیدگاه استراتژیک اسرائیل نسبت به ایران در دههٔ هشتاد میلادی و در جریان جنگ ایران وعراق، بر این محور استوار بود که میتوان ایران را از نظر تسلیحاتی ضعیف نگاه داشت اما نمیتوان آن را به عنوان یک متحد سیاسی از دست داد. کمکهای اسرائیل به ایران در جریان جنگ با عراق نیز در راستای چنین باوری بود. این استراتژی اسرائیل تا پس از پایان جنگ بین ایران و عراق و تا زمانی که ایران با حزب الله و حماس روابطی عمیقتر برقرار کرد تغییر نکرد. بعد از آن نیز سیاست اسرائیل بر این مبنا قرار گرفت که نزدیکی تهران و واشنگتن منجر به بازگشت موقعیت ژئوپولتیکی ایران خواهد شد که در تضاد جدی با منافع اسرائیل خواهد بود.
در تاثیر سیاستهای غلط امریکا در جنگ ایران وعراق باید به این نکته نیز اشاره کرد که امریکا با سیاست سکوت خود در برابر تجاوز صدام به ایران و کمکهایی که به عراق کرد در واقع منجربه طولانی شدن جنگ – که خواست روحانیون تند رو در ایران بود- شد. در ایران شاهد بودیم که تندروها چگونه از اهرم جنگ برای سرکوب داخلی و تمرکز قدرت خود سو استفاده کردند. اگر امریکا دچار این اشتباه فاحش استراتژیک نمیشد امروز مردم ایران تا این حد تحت ستم حاکمان خود نمیبودند و کارنامه حقوق بشر جمهوری اسلامی تا این حد سیاه نمیبود. آیا در کتاب حاضر سیاستهای امریکا از این زاویه نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است؟ کتاب و کنفرانسی که برای آن تشکیل شد بیشتر بر روابط ایران و امریکا متمرکز بود و این مساله خیلی مورد اشاره قرار نگرفت اما در بخش نتیجه گیری کتاب این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه گیری کتاب آمده است که تمرکز قدرت در دست تندروها مهمترین دستاورد سیاستهای واشنگتن نسبت به جنگ ایران و عراق بود که بیش از همه برای خود امریکاییها دردسر ساز شدهاند. این مساله متاسفانه به یک روال طبیعی در سیاست خارجی امریکا تبدیل شده است. امریکا در تمامی جنگهایی که در آن از دور نقش داشته، هیچوقت به نتایج و دستاورهای مهم داخلی آن توجه نداشته است. این مساله در تمامی جنگها از ویتنام گرفته تا عراق و افغانستان همیشه صادق بوده است. امریکا زیاد نگران تاثیرات سیاستهای خود در مسائل داخلی کشورها نبوده و نیست و بیشتر بر دستاوردهای کوتاه مدت و روی کارآمدن دولتهایی که رفتار دوستانه با واشنگتن داشته باشند متمرکز بوده است. نکته دیگری هم که باید مورد توجه قرار گیرد اینکه برخی از ماموران دولتی که مجری سیاستهای دولتمردان و سیاستمداران بودهاند به خاطر موقعبتهای شغلی خود نمیخواستهاند خود را در مواجهه با کاخ سفید و دیگر نهادها و افراد قدرتمند قرار دهند. اما ما در بررسیهایمان مدرکی دال بر اینکه این باورها در جایی منعکس شده باشد، ندیدیم. به عنوان آخرین سئوال مایلم به موضوع پایان نامهٔ دوره دکترای شما اشاره کنم که با عنوان» دمکراسی در متن؛ ایدههای جهانی و ارزشهای بومی «نوشتهاید. به نظر من بومی کردن ارزشهای جهانی - مثل دمکراسی- در ایران همیشه نقش یک تیغ دو لبه را بازی کرده است. درست است که ایدههای جهانی برای قابلیت اجرا یافتن باید خود رابا ارزشهای بومی هماهنگ کنند اما در ایران شاهدیم که حکومت رسما در برابر دمکراسی به عنوان ایدهای» خارجی «و» مهاجم «، که برای از بین بردن ارزشهای والای» بومی «آمده، ایستاده و هر حرکت آزادیخواهانه را با اتصال به» بیگانه «سرکوب میکند. برای این مساله چه راه حلی ارائه میکنید؟ موضوعی که حتی قبل از فکر کردن در بارهٔ ارزشهای دمکراتیک باید به آن بپردازیم موضوع مشروعیت سیاسی است. ارزشهای دمکراتیک همیشه در کشمکش با مشروعیت سیاسی است. برابری، حقوق فردی و مسائلی از این دست- جدای از آنکه آن را با نام ارزشهای دمکراتیک بخوانیم یا اسم دیگری برای آن قائل شویم- ارزشهایی است که مردم در زندگی هر روزه خود برای آن اهمیت قائلند زیرا از رابطهٔ مردم با حکومت صحبت میکند. بنا براین مشروعیت سیاسی حکومت همیشه در تمامی جوامع مساله بوده و هست. حتی در ایالات متحده امریکا نیز مردم در زندگی هر روزه خود با این مساله درگیرند و سعی میکنند حکومتشان را بیشتر مشروع کنند، حق رای دادن خود را بیشتر مشروعیت ببخشند، قانون اساسی خود را بیشتر مشروع بسازند. من بر این باورم که این ارزشها را نباید در قالب و ظرف ارزشهای خارجی در برابر ارزشهای بومی، فرهنگ خودی و غیره ریخت.» زمینه «و آن» متن «ی که این بحث در آن مطرح میشود بسیارمهم است. شما باید به مسائل سیاسی هر کشوری به گونهای که مردم آن کشور به آن مینگرند بپردازید. به این ترتیب شما مردم را قادر میسازید که از یک سو در مورد مسائل سیاسی مورد نظرشان صحبت کنند بدون آنکه آن را درقالب دمکراسی و یا ارزشهای دمکراتیک که از خارج آمده قرار داده باشند و از سوی دیگراگر آن ارزشها در زمینهٔ صحیح مطرح شوند مردم را قادر میسازد که رهبرانشان را مسئول و پاسخگوی مسائل سیاسی خودشان بدانند. درواقع آن مسائل سیاسی و خواستههای مردم همان ارزشی را مطرح میکند که ما آن را در امریکا ارزشهای دمکراتیک میخوانیم. با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس گذاشتید. |
Posted: 22 Mar 2013 03:43 AM PDT ![]() یورگ بیشُ مجازات های شدید اقتصاد ایران را به زانو درنیاورده است. پیامدهای این مجازات ها بر اقتصاد بیش از حکومت آسیب وارد می کند. آخرین دیدار بین ۵ به اضافۀ ۱ و ایران بارقه ای از امید را در مناقشه بر سربرنامۀ اتمی این کشور به ارمغان آورده است. وزیرخارجه صالحی بعد از گفتگوهای آلماتی صحبت از نقطۀ عطف کرد و از آن زمان به بعد مقامات دولتی و رسانه های ایران می کوشند این برداشت خوشبینانه را حفظ کنند. به نیم رسیدن درآمدهای نفتی معلوم نیست چرا ایرانی ها ناگهان بر این باورند که حل بحران اتمی ممکن است. برخی از ناظران احتمال می دهند تحریم هایی که در سال های گذشته پیوسته نیز بر شدت آنها افزوده شده آنچنان تأثیر داشته اند که تهران اکنون مجبور شده کوتاه بیاید. به نظر اینان این حرف های امید بخش برای این است که تسلیم بعدی را توجیه کنند. یک گزارش نشان می دهد گرچه تحریم ها اقتصاد ایران را تضعیف کرده اند اما هیچگاه به زانو در نیاورده اند. برعکس، حکومت از اقدامات تنبیهی غرب سود می برد تا بیشتر بر اقتصاد و اجتماع دست اندازی کند. کنار گذاشتن ایران از نظام مالی بین المللی، بازگرداندن درآمدهای نفتی به این کشور را دشوار ساخته و عدم بیمۀ نفتکش ها از سوی شرکت های بیمه، حمل نفت ایران را با کشتی به شدت با مانع روبرو ساخته است. صادرات نفت از ۲/۵ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۱ به زیر یک میلیون در ابتدای سال ۲۰۱۳ رسید. طبق ارزیابی صندوق بین المللی پول، از دست دادن حدود نیمی از درآمدهای نفتی باعث شده در سال گذشته به میزان ۰/۹ درصد از رشد اقتصاد ایران کم شود. کمبود ارز منجر به سقوط ریال شد که در جریان دو موج در ژانویه و اکتبر ۲۰۱۲ تقریباً ۸۰ درصد ارزش خود را در برابر دلار از دست داد. تحریم ها و پیامدهای آن برای دولت ممکن ساختند دخالت در اقتصاد را بیشتر کند و به این ترتیب برقدرت خود بیفزاید. گرچه همۀ مردم از گرانی ناراحتند با این وجود تحریم ها به ویژه بر بخش خصوصی و طبقۀ متوسط که همینگونه هم با حکومت مخالفند تأثیر گذاشته است. اما «پیامدهای غیرعمدی» تحریم ها مانند کمبود شدید دارو بر همۀ مردم اثر می گذارد. مردم این تحریم ها را ناعادلانه می دانند و تقصیر غرب می گذارند. در حالیکه ایران در برابر تحریم های سال های گذشته تنها شانه تکان می داد در سال ۲۰۱۲ مجبور شد تأثیر منفی آنها را بر اقتصاد اذعان کند. رهبرانقلاب آیت الله خامنه ای خواستار اقتصاد مقاومتی شد تا کشور را در برابر فشار خارجی حفظ کند. از اینرو اکنون دولت بر بازار ارز نظارت می کند و اختصاص ارز بر اساس ضابطه های مشخصی صورت می گیرد که البته نهادهای دولتی و طرفداران حکومت ترجیح داده می شوند. معامله های پایاپای عملکرد بانک مرکزی این نتیجه گیری را محتمل می کند که کاهش ارزش ریال نیز قرار است به پیشبرد اقتصاد مقاومتی کمک کند. قیمت بالای دلار جلوی واردات را می گیرد و از تولید داخل پشتیبانی و صادرات را ارزان می کند و در نتیجه به حفظ ذخایر ارزی دولت کمک می کند که از قرار هنوز نیز بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است. جهت گیری اقتصاد خارجی ایران به کشورهای آسیایی که مانند هند و چین در برابر فشار غرب نسبتاً مقاوم هستند تقویت شد. تهران برای دور زدن تحریم های مالی بنا را بر انجام معامله های پایاپای گذاشته است. «پیامدهای غیرعمدی»
منبع: ایران درجهان
منبع اصلی: نویه تسورشر تسایتونگ
|
آژانس بین المللی انرژی، از افزایش فروش نفت ایران با وجود تحریمها خبر داد Posted: 22 Mar 2013 12:52 AM PDT ![]() جرس: در حالی که چندی پیش ایالات متحده آمریکا اقدام به تمدید معافیت تعدادی از کشورهای اروپایی و ژاپن از تحریم نفتی ایران کرد، آمار حاکی از آن است که چین در ماه فوریه واردات نفت خود را از ایران به شدت افزایش داده. در همین حال آژانس بین المللی انرژی در گزارشی به ناکارآمدی تحریم آمریکا اذعان کرده است.
|
Posted: 22 Mar 2013 12:52 AM PDT ![]() تداوم زمین لرزه در شهرهای استان جرس: از روز گذشته اول فروردین تاکنون مازندران 9 بار لرزید که در این میان منطقه کیاسر با هشت بار لرزش رکوردار شد.
|
بررسی نتایج حاصل از افزایش ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی نقدینگی در سال ۹۱ Posted: 22 Mar 2013 12:52 AM PDT ![]() جرس: سالی که گذشت را شاید بتوان سالی دانست که متغیر «نقدینگی» از نوشته های اقتصاددانان به میان مردم عادی راه پیدا کرد.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر