هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۲ فروردین ۱, پنجشنبه

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


۱۷ روز بی خبری از وضعیت دانشجوی زندانی سید ضیا نبوی

Posted: 21 Mar 2013 07:22 AM PDT

جرس: با گذشت ۱۷ روز از انتقال ناگهانی سید ضیا نبوی از زندان کارون اهواز، هنوز خبری از دلیل این انتقال و وضعیت او در دست نیست.


به گزارش کلمه، روز سه شنبه، ۱۵ اسفندماه گذشته بود که این فعال دانشجویی پس از بازرسی کامل وسایلش در زندان کارون اهواز و ضبط کلیه دستنوشته های وی از سوی ماموران اداره اطلاعات اهواز به دادسرای انقلاب این شهر فرستاده شد.


در این روز به دلیل حضور خانواده ضیا در اهواز جهت ملاقات با وی، آنها توانستند با پی گیری زیاد، وی را برای دقایقی در حضور ماموران اطلاعاتی در راهروهای دادسرای انقلاب اهواز ملاقات کنند. اما در این ملاقات محدود که تحت کنترل شدید ماموران بود، دلایل انتقال وی مشخص نشد. تنها به گفته خانواده ضیا وی در این ملاقات، برخلاف معمول که حتی در شرایط بسیار سخت تبعید آرامش زیادی داشت، تا حدی تحت فشار عصبی به نظر می رسید.


پس از آن دیگر از این دانشجوی ستاره دار و سخنگوی کمیته دفاع از حق تحصیل خبری نشد تا سه روز پیش که وی تماس کوتاهی در زمان یک دقیقه با خانواده خود گرفت و تنها خبر داد که حالش خوب است. وی در این تماس کوتاه، توضیحات بیشتری درباره دلایل انتقال و محل نگهداری اش نداد.


سابقه رفتار با زندانیان سیاسی به گونه ای است که همزمان با مناسبت هایی همچون نوروز انتظار گشایش نسبی در وضعیت زندانی می رود. حتی در دوران بازجویی نیز زندانی تا حدی امکان تماس تلفنی با خانواده خود را دارد و زمان تماس نیز تا این حد کوتاه نیست.


با توجه به این موارد و اینکه مسئولان زندان کارون از وضعیت ضیا نبوی، دلیل انتقال و محل نگهداری اش اظهار بی اطلاعی می کنند و مسئولان سازمان زندان ها و دادسرا نیز پاسخگوی وضعیت او نیستند، خانواده و دوستان این زندانی سیاسی سال نو را با نگرانی شدید نسبت به وضعیت وی تحویل کردند.


ضیا نبوی از ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ که در تهران بازداشت شد، تاکنون بدون مرخصی در بندهای ۲۰۹ وزارت اطلاعات و ۳۵۰ و ۲۴۰ تحت نظر سازمان زندان ها نگهداری شده و از پاییز ۱۳۸۹ به زندان کارون اهواز منتقل شد.


وی به عنوان یک دانشجوی ستاره دار که از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی به دلایل سیاسی بازمانده بود، سخنگوی کمیته دفاع از حق تحصیل شد. کمیته ای که یکی از شواهد دروغ گویی احمدی نژاد در کارزار انتخاباتی سال ۸۸ شد. احمدی نژاد وجود این دسته از دانشجویان را در مناظره با مهدی کروبی تکذیب کرد، اما بلافاصله این دانشجویان با حضور در مقابل صدا و سیما سند رسوایی کاندیدای مورد نظر حاکمیت شدند.


به همین جهت بود که بلافاصله پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، بسیاری از فعالان این کمیته با اتهام کذب ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و تحت فشار قرار گرفتند. اتهامی که مشخص نیست اگر واقعیت داشت چرا پس از انتخابات یکباره به فکر مسئلان امنیتی رسید که با آن برخورد کنند و اساسا سند این اتهام زنی آنها چیست! چرا که در پرونده ضیا نبوی و دیگر افراد درگیر در پرونده دانشجوهای ستاره دار هیچ اثری از اعتراف یا سند روشن برای این اتهام وجود ندارد.


ضیا نبوی در مدت حبس در زندان با نوشته هایی که عمدتا فضای مسالمت جویانه و همدلانه با همگان حتی بازجوها و قاضی اش را دارد، مورد توجه قرار گرفت. وی در آخرین نوشته اش به موضوع حکم اعدام یکی از فعالان جوان هویت طلب عرب به نام محمدعلی عموری پرداخت. موضوعی که برخی گمانی زنی می کنند که انتقال وی به دلیل نوشتن این مطلب احساس برانگیز بوده است.


ضیا نبوی حکم ۱۰ سال حبس در تبعید دارد و در حالی که انتظار می رفت با گذشت نزدیک به چهار سال از روزهای اولیه برخورد با جنبش سبز و مشخص بودن کذب اتهامات وارده به او، گشایشی در وضعیت وی صورت پذیرد، اعمال فشارهای تازه به این جوان ۲۹ ساله نشان از تداوم کینه توزی و رفتار غیر عقلانی، غیر شرعی و غیر اخلاقی حاکم بر نهادهای امنیتی به خصوص وزارت اطلاعات دارد.

 

سومین نوروز رهبران جنبش در حبس خانگی؛ ملاقات کوتاه فرزندان موسوی و رهنورد تحت تدابیر امنیتی

Posted: 21 Mar 2013 07:22 AM PDT

جرس: فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، در حالی آغاز سال نو را تحت تدابیر شدید امنیتی با پدر و مادر خود ملاقات کردند، که این دو راهبر جنبش سبز، سومین نوروز را در حبس خانگی به سر می برند.


به گزارش کلمه، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد دیروز در آغاز سال جدید با دختران خود ملاقات داشتند. یک هفته قبل از این دیدار نوروزی هم دو دختر موسوی پس از چهار ماه ممنوع الملاقاتی، اجازه یافتند با پدر و مادر خود دیدار داشته باشند اما به زهرا موسوی اجازه ملاقات داده نشد بود.


این بار اما زهرا موسوی هم پس از چهار ماه امکان پیدا کرد همزمان با شروع سال نو با پدر و مادر خود ملاقات کند.


بر اساس این گزارش، در این دیدار حال عمومی مهندس موسوی و دکتر رهنورد و نیز روحیه آنان خوب بوده است.


این سومین نوروزی است که موسوی و رهنورد و کروبی در حصر خانگی می گذرانند. اما حاکمیت نه به محاکمه علنی و عادلانه رهبران جنبش سبز تن داده، نه حاضر شده حق قانونی و شرعی آنها برای آزادی از حبس خانگی غیرقانونی را بپذیرد و نه حتی ابتدایی ترین الزامات حقوقی و بدیهی ترین حقوق یک زندانی را درباره آنها مراعات می کند.

 

برکناری روسای دو دانشگاه ؛ یک سناریوی انتخاباتی تازه

Posted: 21 Mar 2013 03:08 AM PDT

فرشید آل داوود
جرس: رئیس دولت این روزها فاز جدیدی از برکناری ها را آغاز کرده و این بار به سراغ روسای برخی دانشگاهها رفته و عزل آنها را از وزیر علوم خواستار شده است. محمود احمدی نژاد روز دوشنبه(28 اسفند) طی نامه ای به وزیر علوم که متن آن روز سه شنبه(29 اسفند) منتشر شد، دستور داد که رئیسان دو دانشگاه تهران و تربیت مدرس برکنار شوند. وی در این نامه که با یک مقدمه چینی طولانی آغاز شد تصریح کرد که اخبار رسیده به دست وی حاکی از آن است که مسئولان این دانشگاه رویکرد سیاست زده و امنیتی را در این دانشگاهها در پیش گرفته اند. ارزیابی های رسانه ای در تهران از این دستور رئیس دولت از اهدافی فراتر از برکناری دو رئیس دانشگاه حکایت دارد و احتمالا این تصمیم بی ارتباط به تلاش او برای جلب نظر دانشجویان در آستانه انتخابات آینده نیست. انتخاباتی که اگرچه احمدی نژاد خود در آن حضور ندارد اما در تلاشی آشکار برای جانشین کردن یکی از نزدیکانش در سمت ریاست قوه مجریه است.  

 
اطلاعاتی که به احمدی نژاد دادند
محمود احمدی نژاد در ادامه اقدامات آنی خود طی نامه ای به کامران دانشجو وزیر علوم خواستار برکناری دو مقام دانشگاهی شد. این خبر را سایت شبکه ایران وابسته به ارگان دولت در صدر اخبار روز سه شنبه خود قرار داد. لحن نامه رئیس دولت به گونه ای است که گویا دلایل قوی و فوری برای این برکناری ها موجود است. احمدی نژاد در بخشی از نامه خود تاکید کرده است: بر اساس اطلاعاتی که به ما داده شده در دانشگاه تربیت مدرس فضای عمومی به گونه ای غیر سازنده و برخلاف شئون ملت و دانشگاهیان اداره می شود."
از مفاد این نامه دستوری اینگونه بر می آید که دولت پیشتر تذکراتی در باره وضعیت این دو دانشگاه داده بود که ترتیب اثر داده نشده اند.
بر اساس گزارش شبکه ایران،( سایت رسانه ای دولت)، احمدی نژاد در بیان دلایل خود برای این برکناری، رویکرد سیاست زده ، غیرعلمی و امنیتی توسط مدیران این دانشگاهها را تخریبی دانسته و خواستار عزل رئیسان این دو دانشگاه شده است.


سکوت وزیر علوم
ساعاتی پس از انتشار نامه احمدی نژاد، تارنماهای خبری در غیاب بیشتر روزنامه ها که این روزها در تعطیلات نوروزی به سر می برند، خبر دادند که کامران دانشجو وزیر علوم نسبت به این خواسته احمدی نژاد کماکان سکوت کرده و احتمال تکرار مدل برکناری مرضیه وحید دستجردی وزیر سابق بهداشت در باره کامران دانشجو وزیر علوم هم وجود دارد.
یک نهاد دانشجویی وابسته به نظام عصر سه شنبه در اطلاعیه ای خبر داد که کامران دانشجو وزیر علوم در برابر درخواست احمدی نژاد در حال مقاومت کردن است.
خبرگزاری فارس در این باره نوشت : " طبق بررسی های انجام شده توسط اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، مشخص شد هماهنگی و همکاری وجود نداشته و وزیر علوم نسبت به این خواسته رئیس جمهور مقاومت کرده است."
با این حال ، مشاور وزیرعلوم و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت علوم درباره نامه ‌ رییس‌ دولت به وزیر علوم در خصوص تغییر روسای برخی از دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه‌های تهران و تربیت‌مدرس و همچنین رییس جهاد دانشگاهی، گفت:" در این زمینه هیچ‌نامه‌ای از طرف رییس جمهور وارد سیستم دبیرخانه وزارت علوم نشده است اما یاد آور شد که ممکن است نامه رئیس دولت سیکل اداری را طی نکرده و مستقیم از سوی احمدی نژاد به دست کامران دانشجو رسیده است. "
خبرگزاری مهر خبر داد وزیر علوم که هفته گذشته نامه رئیس جمهور را دریافت کرده بود، در اظهار نظر اخیر خود گفته که رئیس دانشگاه تهران همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد.
رسول ملک‌فر در گفت‌وگو با ایسنا،‌ همچنین درباره برخی اخبار مبنی بر صدور نامه ‌دیگری از رییس جمهور به وزیرعلوم در زمینه تغییر رییس جهاد دانشگاهی نیز گفت: "وزیرعلوم به تنهایی اختیار تغییر رییس جهاد دانشگاهی را ندارد بلکه این موضوع در هیئت امنای جهاد باید مورد تصمیم قرار گیرد و وزیر علوم نیز یکی از اعضای هیئت امنای جهاددانشگاهی است.".
وی اضافه کرد :" درصورتی که هیئت امنای جهاد دانشگاهی بخواهد رییس جهاد را تغییر دهد،‌ تصمیم این هیئت در ابتدا توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی و پس از آن با امضای ریاست‌جمهوری حکم ابلاغ می‌شود.
برکناری جزیی !
در روز تعطیلی رسانه های مکتوب، سایت شبکه ایران وابسته به دولت ابعاد بیشتری از تمایلات احمدی نژاد در خصوص برکناری روسای چند دانشگاه را فاش کرد. به نوشته این رسانه نزدیک به دولت، شنیده ها حاکی از آن است که تذکرات مکرر مشابه هم درباره تغییر رییس دانشگاه امیرکبیر و به دلایل مشابه فوق از طرف رییس دولت به وزیر علوم داده شده است.همچنین مشابه این دستورات هم برای تغییر ریاست جهاد دانشگاهی کشور که معاون سابق دانشگاه تربیت مدرس در زمان ریاست فرهاد دانشجو (رییس فعلی دانشگاه آزاد و برادر وزیر علوم ) بوده است به دلیل ضعف عملکرد نیز از طرف رییس جمهور صادر شده است.
با این حال در نخستین تغییر متعاقب نامه احمدی نژاد، بعد از ظهر سه شنبه،رئیس جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران برکنار شد و طی حکمی ازسوی دکتر محمدحسین یادگاری رییس جهاد دانشگاهی کل، دکتر احمد نادری به عنوان سرپرست جهاددانشگاهی واحد تهران منصوب و خانم "زهرا السادات محمدی" از این سمت برکنار شد.
همیشه پای مشایی در میان است !
خبرگزاری مهر عصر سه شنبه در گزارشی خبر داد که عدم پذیرش مشایی در دانشگاه تربیت مدرس یکی از دلایل قوی درخواست احمدی نژاد برای برکناری رئیس این دانشگاه بوده است. این رسانه نیمه حکومتی در این باره نوشت :" آنچه در سال جاری نام " بیژن رنجبر" رئیس فعلی دانشگاه تربیت مدرس را دررسانه ها پررنگ تر کرد، شایعه ممانعت وی از پذیرش مشایی در دانشگاه تحت مدیریتش یعنی تربیت مدرس بود؛ اسفندیار رحیم‌مشایی علیرغم پذیرش در رشته حقوق بین الملل این دانشگاه، مدارک مورد نیاز برای ثبت نام تا تاریخی که دانشگاه اعلام کرده بود را ارسال نکرده و از این رو طبق قانون " کان لم یکن " شدن ثبت نام دانشجویانی که مدارکشان ناقص است، شامل حال مشایی هم شد؛ هر چند رنجبر بارها از سوی طرفداران مشایی بابت این اقدام قانونی به گفته خودش مورد انتقاد قرار گرفته بود."
رنجبر پیش از این گفته بود که از اين تهديدها نمي ترسد و همه از وزير گرفته تا ساير مسئولان كشوري بايد براي تحصيل در اين دانشگاه از يك قانون تبعيت كنند.
"فرهاد رهبر" رئیس دانشگاه تهران نیزدر گذشته نیز بارها با شایعه احتمال برکناری خود از این دانشگاه مواجه شده بود اما همچنان به مسئولیتش در این دانشگاه ادامه داد. وی اکنون و پس از نامه احمدی نژاد هم اعتقاد دارد که: " استعفا، شانه خالی کردن از بار مسئولیت است و تحت شرایط حساس کشور منافع ملی را خدشه دار می کند."


احتمال سقوط یک وزیر دیگر !
ارزیابی های رسانه ای حاکی است مقاومت وزیر علوم در قبال برکناری های دیکته شده از سوی احمدی نژاد می تواند سرنوشت مرضیه وحید دستجردی را برای کامران دانشجو بهمراه داشته باشد.
مرضیه وحید دستجردی - وزیر سابق بهداشت به خاطر مقاومت در برابر عدم برکناری محمدباقر لاریجانی رئیس سابق علوم پزشکی تهران برکنار شد. لاریجانی پیش از برکناری وزیر سابق، نامه استعفای خود را به دستجردی ارائه داده بود ولی دستجردی بر ادامه همکاری وی در دانشگاه اصرار ورزید و نتیجه احمدی نژاد به سرعت وی را عزل کرد.
منتقدان احمدی نژاد می گویند در صورت برکناری کامران دانشجو وزیر علوم، دولت دهم از حد نصاب خواهد افتاد اما ارزیابی ها نشان می دهد با وجود مطرح بودن این ادعا ،این برکناری هزینه ای نیز برای دولت ندارد و منجر به از حد نصاب افتادن دولت نیز نمی شود، چرا که از بین 18 وزارتخانه فعلی دولت، 10 نفر از وزرا از ابتدای دولت در سمت خود باقی هستند و 9 وزیر تاکنون تغییر کرده‌اند که اگر کامران دانشجو از دولت برکنار شود، کابینه نیازمند رای اعتماد مجدد مجلس نیست. چرا که وزارتخانه‌های ادغام شده در زمره برکناری محسوب نمی شوند.

وضعیت بلاتکلیف بدهی ۲ میلیارد دلاری رویال داچ شل به ایران

Posted: 21 Mar 2013 02:23 AM PDT

جرس: غول نفتی رویال داچ شل، که تنها به فاصله اندکی قبل از شروع تحریم اتحادیه اروپا بر علیه کشور، تجارت خود با ایران را قطع کرد، اکنون از بابت تحریم متضرر شده است و 2.3 میلیارد دلار به ایران بدهکار است.

 

به گزارش تابناک، رویترز در مطلبی با اشاره به این موضوع نوشته است: جزئیات این موضوع که از سوی رگولاتوری بایگانی شل بدست داده شده است، اولین مورد از افشاگری ضرر تجاری این شرکت با ایران در سال 2012 است.در حالی که تا میانه سال میلادی قبل و قبل از شروع تحریم این شرکت به خرید نفت از ایران مشغول بوده است.


بر اساس آمار بخش تجاری این شرکت، خرید نفت ایران در سال 2012 توانسته است درآمد خالصی به مبلغ 481 میلیون دلار و زیان خالصی برابر با 6 میلیون دلار را برای شل رقم بزند. در همین حال خرید میعانات و محصولات پتروشیمی ایران از سوی شل درآمد ناخالص 631 میلیون دلاری و زیان 4 میلیون دلاری را رقم زده است.مقامات این شرکت اذعان کرده اند که مبلغ هیچ یک از این قراردادها پرداخت نشده است و کلیه مراودات تا پیش از تحریم ها علیه ایران متوقف شده است.

مقامات این شرکت همچنین بیان کرده اند که: در حال حاضر شرکت شل در حدود 2336 میلیون دلار به شرکت ملی نفت ایران بدهکار است و 11 میلیون دلار طلبکار. این شرکت تمامی مراودات تجاری خود را همزمان با اعمال تحریم های اتحادیه اروپا با ایران به حال تعلیق درآورد اما موفق به تسویه حساب با شرکت ملی نفت ایران نشد. شرکت شل همچنین نمایندگی خود در تهران را نیز تعطیل کرده است.

 

معضل پرداخت بدهی و تهاتر با محصولات کشاورزی
از سویی شرکت شل و مقامات آن از ارائه جزئیات بیشتر در خصوص مراودات تجاری خود با ایران و چگونگی پرداخت بدهی های خود به ایران سرباز زده اند. پیش از این مقامات شرکت شل عنوان کرده بودند که به دنبال بررسی گزینه های متفاوت برای پرداخت بدهی ایران هستند که از جمله آنها بستن قرارداد تهاتر با کالاها و محصولات کشاورزی از طریق شرکت بزرگ آمریکایی کارگیل است.

 

شرکت شل از جمله منتقدان تحریم نفتی ایران بوده است و در همان اوایل شروع تحریم مدیر عامل این شرکت عنوان کرده بود که از دیدی صرفا تجاری تحریم نفتی ایران به معنی بازنده بودن مشتریان اروپایی است، زیرا این امر تنها منجر به بالا رفتن بهای نفت خواهد شد.

 

همچنین در ابتدای سال 2012 مدیر عامل رقیب اصلی شل، یعنی توتال نیز انتقاد خود را از اعمال تحریم بر علیه ایران ابراز کرده بود و گفته بود که تحریم منجر به روانه شدن نفت ایران به بازارهای دیگر میشود. شرکت توتال که در سال 2011 49 میلیون بشکه نفت از ایران خریداری کرده بود و مجموع خرید این شرکت از محصولات پتروشیمی ایران برابر با 4.8 میلیون دلار بوده است، در ابتدای سال 2012مراودات خود با ایران را متوقف ساخت.
 

سال پیش رو سال اعتراضات گسترده کارگری خواهد بود

Posted: 21 Mar 2013 02:23 AM PDT

پیام نوروزی دو تشکل کارگری
جرس: دو تشکل کارگری مستقل و منتقد دولت، «کانون مدافعان حقوق کارگر» و همچنین «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، طی بیانیه  های جداگانه ای سال نو را به مردم ایران، خصوصا کارگران زحمتکش تبریک گفتند.


متن پیام تبریک این دو تشکل کارگری به نقل از وبگاههای آنان به شرح زیر است:


پیام تبریک نوروزی کانون مدافعان حقوق کارگر: زمستان دائمی نیست؛ روزهای پربارتری در راه است‎
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
امسال بهار را در شرایطی آغاز می کنیم که فشارهای اجتماعی و اقتصادی بر کارگران و زحمتکشان هم چنان تداوم دارد، گرانی های سرسام آور و افزایش ناچیز دستمزدها برای سال آینده هم چنان حاکی از سخت تر شدن زندگی برای اکثریت قاطع مزد و حقوق بگیران و کسانی است که مجبورند نیروی کار خود را بفروشند تا زندگانی را بگذرانند.

تحریم های بین المللی که لبه ی تیز آن متوجه مردم تحت ستم است گذران زندگی را هر روز سخت تر کرده و بر نگرانی ها می افزاید. از یک سو گسترش خصوصی سازی و از سوی دیگر موج بیکارسازی گریبان جامعه را گرفته است، درعین حال فعالان کارگری و اجتماعی برای کوچک ترین اعتراضی نسبت به این همه ستم، هم چنان تحت فشار های زندان و تعقیب قرار دارند.


اما مگر قرار است زمستان دائمی باشد و شب بی پایان . سرسختی زمستان در برابر ضرورت روییدن جوانه ها سر فرود می آورد و نسیم صبح هر بامداد نوید می دهد که شب زندگی را پایانی است که آن هم از درون تلاش و کوشش ما برمی خیزد.


از همین رو بهار را با امید ِ سالی بهتر و پربارتر آغاز می کنیم و نوید روزهای پربارتری را به جوانه های نو رسیده این باغ خزان زده می دهیم زیرا که عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد.

کانون مدافعان حقوق کارگر
نوروز ۱٣۹۲


بیانیه نوروزی اتحادیه آزاد کارگران ایران: سرسبزی بهار را سرلوحه آغازی پرشکوه قرار خواهیم داد‎


کارگران و مردم ایران
سالی دیگر در حال بر آمدن از پس تلاش‌ها و آرزو‌ها و امیدهای ما مردم ایران است. سال گذشته ما کارگران ایران روزهای بسیار سختی را سپری کردیم و برای ماندن و زیستن لحظه‌ای از حرکت باز نایستادیم و قدم به قدم برای دست یابی به حقوق انسانی مان مبارزه کردیم.


اینک سالی دیگر و بهاری دیگر پیش روی ماست، اما سال پیش رو برای ما مردم ایران سالی سخت‌تر و به‌‌ همان درجه تعیین کننده‌تر از همیشه خواهد بود بطوریکه به جرات می‌توان گفت وضعیت حاضر چنان وضعیتی نیست که طبقه کارگر و عموم توده‌های زحمتکش مردم ایران برای دوره‌ای دیگر و سالی دیگر قادر به ماندگاری و ادامه حیات بر روی پایه‌های آن باشند. شرایط تحمیل شده بر ما کارگران در تحمل ناپذیر‌ترین وضعیت قرار دارد و به یقین چنانچه به فوریت گشایش و بهبودی در شرایط معیشتی توده‌های میلیونی طبقه کارگر ایران صورت نگیرد سال پیش رو سال اعتراضات گسترده کارگری خواهد بود.


اتحادیه آزاد کارگران ایران با درک عمیق و احساس مسئولیت بسیار بالایی در قبال وضعیت حاضر، همراه با عموم کارگران و مردم ایران به استقبال سال نو می‌رود و با تبریک فرا رسیدن عید نوروز به آنان، آغاز بهاری تازه را در کنار خانواده‌های کارگران جان باخته، خانواده‌های کارگران دربند و خانواده‌های تمامی زندانیان آزادیخواه گرامی می‌دارد و به همه عزیزانی که بدلیل دفاع از حقوق انسانی خود و کارگران و مردم ایران در کنج زندان‌ها هستند درود می‌فرستد، دست آن‌ها را می‌فشارد و سبد‌ها سبد شکوفه بهاری نثار این عزیزان می‌کند.


ما حیات و سرسبزی و طراوت را برای پایان دادن به وضعیت مشقت بار کنونی سرلوحه آغازی پر شکوه در سال جدید قرار خواهیم داد و همدوش با کارگران در سراسر کشور لحظه‌ای از حرکت برای دست یابی به مطالبات انسانیمان باز نخواهیم ایستاد.


اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۳۰ اسفند ماه ۱۳۹۱

 

ثروتمندترین کشور جهان مشخص شد

Posted: 21 Mar 2013 02:23 AM PDT

جرس: موسسه مالیه بین المللی اعلام کرد سرانه تولید ناخالص داخلی قطر در سال ۲۰۱۲، ۱۰۶ هزار دلار بوده و این کشور جایگاه خود به عنوان ثروتمندترین کشور جهان در این سال را حفظ کرده است.

 

به گزارش مهر، قطر با افزایش درآمد سرانه خود به رقم ۱۰۶ هزار دلار، در سال ۲۰۱۲ جایگاه خود به عنوان ثروتمندترین کشور جهان را حفظ کرد. این در حالی است که نهاد سرمایه گذاری قطر با ۱۱۵ میلیارد دلار دارایی، در رده دوازدهم ثروتمندترین صندوق های دولتی ذخیره دارایی جهان قرار گرفت.


قطر اولین بار در سال ۲۰۱۰ با درآمد سرانه ۸۸ هزار و ۵۵۹ دلار و با پشت سر گذاشتن لوکزامبورگ، به عنوان ثروتمندترین کشور جهان مطرح شد و این مقام را در سال ۲۰۱۱ نیز حفظ کرد.

 

موسسه مالیه بین المللی وابسته به بانک جهانی گزارش داد که سرانه تولید ناخالص داخلی قطر از نظر برابری قدرت خرید در سال ۲۰۱۲، ۱۰۶ هزار دلار بوده است.


براین اساس، کشورهای لوکزامبورگ، سنگاپور و نروژ، به ترتیب با درآمد سرانه ۸۰، ۶۱ و ۵۴ هزار دلار سرانه تولید ناخالص داخلی از نظر برابری قدرت خرید در رده های دوم تا چهارم ثروتمندترین کشورهای جهان در سال ۲۰۱۲ قرار گرفتند.

 

بر اساس این گزارش، تولید ناخالص داخلی قطر در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۸۲ میلیارد دلار بوده که بالاترین حجم تولید ناخالص داخلی قطر در طی سال های گذشته محسوب می شود.


افزایش تولید ناخالص داخلی قطر در این سال، ناشی از افزایش بهای جهانی نفت و بالا رفتن میزان صادرات نفت این کشور بوده است. جمعیت این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس در سال ۲۰۱۲ حدود ۱.۸ میلیون نفر بوده است.

شیخ عبدالله بن سعود آل ثانی، رئیس بانک مرکزی قطر ماه گذشته گفته بود، تولید ناخالص داخلی قطر در سال گذشته ۱۹۱.۷۸ میلیارد دلار بوده است.

در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، تولید ناخالص داخلی امارات ۴۵.۷۸۱ میلیارد دلار بوده، در حالی که تولید ناخالص داخلی کویت ۴۸.۱۰۸ میلیارد دلار بوده است.

 

عمان از نظر سرانه درآمد با ۲۵ هزار و ۸۰۶ دلار جلوتر از عربستان بوده است.


درآمد سرانه عربستان در سال ۲۰۱۲، ۲۲.۳۷۷ میلیون دلار بوده و بحرین نیز درآمد سرانه ۲۰ هزار و ۷۷۰ دلار را به خود اختصاص داده است.


بر اساس این گزارش، کشور آفریقایی کنگو با درآمد سرانه ۳۶۵ دلار، فقیرترین کشور جهان در سال گذشته میلادی بوده است. بر اساس رتبه بندی موسسه انگلیسی سیتی یوکی، نهاد سرمایه گذاری قطر از نظر حجم دارایی ها در سال ۲۰۱۲، در رده دوازدهم صندوق های دولتی ذخیره دارایی جهان قرار گرفته است.

در سال ۲۰۱۲، دارایی های تحت مالکیت صندوق های ذخیره دولتی جهان ۸ درصد رشد داشته و به رقم ۵.۲ تریلیون دلار رسیده است.پیش بینی می شود که این دارایی ها در سال جاری میلادی به ۵.۶ تریلیون دلار افزایش یابد.
 

برکناری فوری وزیر فرانسوی به اتهام فساد مالی

Posted: 21 Mar 2013 02:23 AM PDT

جرس: رئیس‌جمهور فرانسه، با استعفای وزیر بودجه‌اش موافقت کرد و برنارد کازانوو، وزیر کنونی امور اروپا را جاگزین وی کرد.

 

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، پس از اعلام باز شدن پرونده فساد مالی علیه ژروم کائوزاک، وزیر بودجه فرانسه، کاخ الیزه از موافقت فرانسوآ اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه با استعفای وی خبر داد.


به گفته تحلیلگران سیاسی واکنش سریع رئیس‌جمهور فرانسه که به سرعت با استعفای ژروم کائوزاک موافقت کرد و برنارد کازانوو را جایگزینش نمود، می‌تواند از خسارت‌های بیشتر جلوگیری کند.

 

وزیر سابق بودجه فرانسه همچنان اتهام سایت "مدیاپار" به داشتن حساب بانکی در سوئیس را تکذیب می‌کند ولی دادگستری پاریس بازگشایی پرونده‌ای در این زمینه را لازم دانسته است.
 

افزایش بیش از ۵۰ درصدی مسکن در تهران در نیمه دوم سال ۹۱

Posted: 21 Mar 2013 02:23 AM PDT

جرس: بررسی قیمت مسکن در مناطق مختلف تهران طی دو فصل پایانی سال ۱۳۹۱حکایت از رشد بیش از ۵۰ درصدی قیمت مسکن در تهران دارد.


به گزارش خبرآنلاین، بررسی نمودار میزان رشد قیمت مسکن در مناطق مختلف تهران در پاییز و زمستان ۱۳۹۱ حکایت از این دارد که بیشترین رشد قیمت مسکن به منطقه ۵ با ۶۷ درصد ارتباط پیدا می کند.


نمودار زیر که بر اساس گزارش های میدانی خبرآنلاین و همچنین آمار مرکز آمار ایران تهیه شده به مقایسه رشد قیمت مسکن در برخی مناطق تهران نسبت به سال قبل خود پرداخته است. جالب اینکه کم ترین افزایش میزان قیمت در پاییز و زمستانی که گذشت به منطقه ۳ ارتباط پیدا می کند.


گفتنی است در یک دوره یکساله ۳۲ درصد معاملات افزایش پیدا کرده است.


موضوع مسکن از آنجا اهمیتی بیشتر پیدا می کند که ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار کارگر در ایران، ۵ میلیون کارمند دولت و ۳ میلیون کارگر خدماتی که با پیمانکاران همکاری دارند با موضوع مسکن به طور جدی در ارتباط هستند.

 

 

مسئولیت امنیتی شدن انتخابات با کیست؟

Posted: 21 Mar 2013 01:54 AM PDT

حسن یوسفی اشکوری
 چرا و چگونه شد که رخداد مردمی و عادی انتخابات حداقل از ۸۸ به بعد تبدیل شد به مشکل امنیتی؟


در سال پیشرو مهم‌ترین رخداد انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری است که شاید در جریان برگزاری آن یکی از مقاطع مهم تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم بخورد. حول و حوش انتخابات در ایران همیشه حرف و حدیث فراوان بوده و هست. درباره آن دعوی «آزادترین انتخابات دنیا» تا «ناآزادترین انتخابات» مطرح بوده و هست. میزان سلامت و مشروعیت آن همواره مطرح بوده و هر روز بیشتر و جدی تر شده است. یکی از مسائل مهمی که در این چهار سال اخیر عمدتا از سوی رهبر نظام مطرح شده مسئله امنیتی شدن انتخابات است. ایشان بارها اعلام کرده نباید انتخابات به یک چالش امنیتی تبدیل شود و در واقع ایشان و کارگزارانش با این معیار درباره انتخابات و چند و چون تصمیم می گیرند. در این گفتار درباره صحت و سقم این دعوی و این که چگونه ممکن است رخداد متعارفی چون انتخابات می تواند مثلا امنیت کشور و حتی نظام را در معرض خطر قرار دهد سخنی نمی گویم و فقط می خواهم به این پرسش پاسخ دهم که با فرض صحت این دعوی چرا چنین شده و مسئولیت آن با کیست؟

 
واقعیت این است که سنت دموکراتیک و مدرن انتخابات در سالیان اخیر تا حدود زیادی نقش و کارکرد معمول و طبیعی خود را از دست داده و در عمل تبدیل شده است به میدانی برای رویارویی و جدال و چالش بخش هایی از مردم با حکومت و به اصطلاح رژیم. این روند به طور مشخص از انتخابات ریاست جمهوری هفتم در سال ۷۶ آغاز شد و در انتخابات‌های بعدی از جمله مجلس ششم و تا حدودی شوراها ادامه یافت و از سال ۸۸ به بعد نیز تشدید شد و تا اینجا اوج آن را در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در بهار سال آینده مشاهده می کنیم. در این روند حواشی انتخابات چندان مهم و گسترده شده که اصل موضوع فراموش شده و دستکم تحت الشعاع حواشی قرار گرفته است. چرا چنین است و چرا انتخابات در ایران چنین سرشت و سرنوشتی پیدا کرده است؟


سنت انتخابات در حوزه امر سیاست است و با نهادهای مدرن سیاسی چون ریاست جمهوری و پارلمان و تشکیل دولت و شوراهای شهر و دیگر نهادهای مدنی مدرن (از جمله رفراندوم) پیوند دارد و به لحاظ نظری برآمده از حق آزادی انتخاب آدمیزاد در تمام امور مربوط به خود می باشد. اما در نظام جمهوری اسلامی، به دلیل تناقض بنیادین و غیر قابل حل تئوری سنتی ولایت مطلقه فقیه با اندیشه آزادی و دموکراسی و نهادهای مدرن سیاسی، از همان آغاز این تنازع و جدال آغاز شد و با گذشت زمان بیشتر و بیشتر شده و به وضعیت کنونی رسیده است. واقعیت غیر قابل انکار این است که ، به دلایل فراوان، بنیانگذاران اصلی جمهوری اسلامی به آزادی و حق انتخاب آدمی و در نتیجه نهادهای مدرن سیاسی و مدنی به معنای متعارف و مدرن آن (مانند پارلمان و قانون و مراجعه به آرای مردم و تفکیک قوا و استقلال قوا و احزاب و مطبوعات آزاد و شوراها و . . .) باور عمیق نداشته و اکنون نیز ندارند اما در همان حال به هر دلیل در قانون اساسی تقریبا تمام اصول و نهادهای متعارف جامعه مدرن و نظام سیاسی دموکراتیک (هرچند غالبا نیم بند و مشروط به شروط غالبا مبهم) پذیرفته شده است. با توجه به این تناقض بنیادین از آغاز تأسیس جمهوری اسلامی امر انتخابات و نهادهای برآمده از آن هر روز تهی تر شده و کفه به سود نهادهای تئوکراتیک یعنی اندیشه ولایت مطلقه فقیه سنگین تر شده است.


از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی سال ۷۶ تحول تازه‌ای رخ داد و در پی آن این باور در مردم قوت گرفت که شاید بتوان با مشارکت فعال و گسترده در همین حاکمیت دوگانه و نظام متناقض تغییرات تدریجی و اصلاح طلبانه ایجاد کرد اما به زودی امیدواران متوجه شدند که این کار نیز ناممکن و حداقل به این آسانی‌ها نخواهد شد. از آن زمان هرچه مردم بیشتر کوشیدند کمتر موفق شدند. در این روند به تدریج امر مهم انتخابات تبدیل شد به میدانی و فرصتی برای رویارویی مردم با حاکمان و حاکمیت. چرا که در ده سال اخیر و به ویژه در چهار سال اخیر امید اصلاح پذیری نظام حاکم به کمترین حد رسیده و در شرایط کنونی چندان امیدی به تغییرات حتی اندک از طریق مشارکت سیاسی و حضور در ارکانهای انتخابی نظام جمهوری اسلامی باقی نمانده است. نتیجه مستقیم چنین روندی در طول سی و سه سال این است که اولا در امر سیاست و سیاست ورزی و حتی مدنی تفرقه و اختلاف عمیق و گسترده‌ای در جامعه ایرانی ایجاد شود و ثانیا فاصله و تضاد حاکمیت با مردم لحظه به لحظه عمیق تر و حادتر گردد و ثالثا هرچه بیشتر اندیشه انتقادی و اصلاح طلبانه ضعیف تر و در برابر اندیشه و رویکرد تند و رادیکال و براندازانه قدرتمندتر شده و رادیکالیسم حتی کور هر روز مشروعیت و حقانیت بیشتری پیدا کند. اکنون به گونه‌ای است که حتی کسانی که به لحاظ نظری و سیاسی (به ویژه در داخل کشور) از رویکرد و مشی اصلاح طلبانه دفاع می کنند تقریبا هیچ امیدی به مشارکت سیاسی و حضور در ارکان انتخابی مانند مجلس و ریاست جمهوری و شورا و پی گیری مطالبات مدنی و مشروع و قانونی حداقلی ندارند. از این رو تنها دغدغه جریانهای اصلاح طلب در داخل و خارج از کشور این است که با امر مهم انتخابات چگونه برخورد کنند که با کمترین هزینه اندک تحولی و تحرکی و حتی امیدی ایجاد شود. اکنون دیگر کارکرد اصلی انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان یعنی گردش دموکراتیک احزاب و نخبگان سیاسی در ارکان انتخابی حکومت و دولت و اصلاح امور کشور و مردم تقریبا برای موافق و مخالف مطرح نیست چرا که آرزویی است دست نیافتنی. حال اصلاح طلبان هنوز مرتبط با حاکمیت و جریانهای سیاسی دموکرات می کوشند از موضوع انتخابات و فضای خاص آن به گونه‌ای استفاده کنند که شاید به گشایش فضای بسته و پر اختناق کنونی کمک کند.


این گروه از کنشگران طبعا دنبال رادیکال شدن اوضاع و ملتهب کردن جامعه و کشور نیستند اما می دانیم که مردم و ناکامان جامعه ایرانی محدود به احزاب اصلاح طلب خاص و شناخته شده و یا جریانهای اپوزیسیون اصلاح طلب خارج از حاکمیت نیست؛ عرصه عمومی به دلیل شکست‌های پیاپی و سرکوب‌ها و محرومیت‌های اقتصادی و سختی معیشت بسیار معترض و ملتهب است و هر لحظه منتظر است به هر شکل ممکن و در هر فرصت مناسب «خودی» نشان دهد و به اعتراض برخیزد و «نه بزرگ» خود را به تعبیر درست میرحسین موسوی به خیمه شب بازی‌های انتخاباتی و غیر انتخاباتی رایج اعلام کند. اینجاست که برای حاکمیت نه تنها امر معمول انتخابات به معضل امنیتی تبدیل شده بلکه حتی واژه «انتخابات آزاد» نیز به کابوس تبدیل شده است.


در هرحال تحولات جمهوری اسلامی و مسائل جاری آن از جهات مختلف واقعا «ویژه» است. در همه جای دنیا انتخابات فرصتی برای تجلی اراده آزاد مردم و در نهایت مدیریت بهتر و دولت و مجلس کارآمدتر و حتی ایجاد امنیت و ثبات ملی و اقتدار نظام سیاسی است اما در ایران جمهوری اسلامی انتخابات ادواری از یک سو فرصتی است برای وابستگان به هیئت حاکمه و به طور خاص وفاداران به مرکز ثقل قدرت یعنی رهبری تا هرچه بیشتر از کیک قدرت و رانت‌های بی‌حساب آن سهم ببرند و از سوی دیگر مجالی است برای مردم معترض و ناراضی که در هر شکل اعتراض خود را نشان دهند. البته اشکال اعتراض متفاوت است. براندازان سنتی و سمج باز هم بر اصلاح ناپذیری نظام و در مقابل راه حل فروپاشی و سرنگونی اصرا می ورزند و اصلاح طلبان وفادار به نظام و حتی مخالف نظام اما معتقد به اصلاحات تدریجی نیز با انتشار چند بیانیه (آن هم غالبا غیر قابل انتشار در رسانه‌های داخلی) و طرح برخی مطالبات و انتقادها و گاه موعظه و ارشاد و انذار به حاکمان «خودی» نشان دهند بدین معنا که «ما هستیم» و لطفا ما را هم فراموش نکنید! معترضان سرخورده و خشمگین هم از هر جریانی و گرایشی منتظرند تا دوم خردادی و یا هشتاد و هشتی به وجود بیاید تا به خیابان و محوطه دانشگاه بریزند و خشم فروخورده مردمی را فریاد زنند و چه بسا دست به خشوت بزنند. وقتی در نظامی هیچ امکانی برای بیان انتقاد و طرح مطالبات مردمی نیست عملا تنها فرصت انتخابات باقی می ماند که در صورت وجود زمینه‌های مناسب مردم خودی نشان دهند و به هر شکلی مخالفت‌های عمیق خود را آشکار کنند. با رأی دادن و یا رأی ندادن و تحریم و یا حنبش خیابانی و هر شکل دیگر.


آقای خامنه‌ای حق دارد که از امنیتی شدن انتخابات بیم داشته و هشدار دهد اما نمی گوید چرا و چگونه شد که رخداد مردمی و عادی انتخابات حداقل از ۸۸ به بعد تبدیل شد به مشکل امنیتی؟ جز این است که تغییرات سی و سه ساله در ساختار قدرت به سود ولایت مطلقه و جناحی خاص و به زیان آزادی و تضییع روزافزون حقوق مشروع و قانونی مردم و تعطیلی و یا بلاموضوع کردن احزاب و جناح‌های سیاسی (موضوع فصل سوم قانون اساسی) و تحقیر مداوم مردم تحول خواه آنان را بر سر خشم آورده و به اعتراض می کشاند؟ جز این است که نظام با کارشکنی بر سر راه منتخبان نسبی مردم در دوران هشت ساله اصلاحات و ناکامی در جهت تحقق اندکی از مطالبات مردم اندیشه اصلاح پذیری نظام را تقویت کرده و در نهایت مردم راهی جز اعتراضات خیابانی و جنبش عمومی ندارند؟ جز این است که روی کار آمدن موجود عجیب الخلقه‌ای به نام «محمود نژاد» و پدید آمدن «احمدی نژادیسم» و به طور خاص تغییر آشکار در نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و جا به جایی کاندیداها تیر خلاصی بود بر اخرین امید مردم به تغییرات مسالمت آمیز؟ در هرحال مجموعه این تحولات پر شتاب و شگرف در عرصه‌های سیاسی ایران به این فرجام رسیده است که انتخابات به جای این که فرصتی برای تجلی حاکمیت ملت و تغییرات و اصلاحات امور به سود عموم مردم و ثبات کشور باشد، فرصتی و حتی بهانه‌ای شده است برای اظهار ناخرسندی و اعتراض عمومی مردم معترض. آقای خامنه‌ای در سخنرانی ۲۹ خرداد ۸۸ خود از بررسی اعتراضات از طریق قانونی یاد کرد و زورآزمایی و اردوکشی خیابانی را محکوم کرد. سلمنا! سخن حقی است! اما ایشان باید پاسخ دهند چرا چنان وضعیتی پیش آمد؟ اگر معترضان به رسیدگی قانونی امید داشتند و می توانستند به شیخ احمد جنتی (که عملا مساوی است با نهاد شورای نگهبان و حتی مساوی است با قانون و بالاتر با کل ملت ایران) اعتماد کنند، دلیلی نداشت که به خیابان بریزند. جوّ بی‌اعتمادی (البته به حق) چنان بود که دو کاندیدای معترض و خودی و مورد تأیید شورای نگهبان و «با صلاحیت» نیز هر گز نمی توانستند به داوری نهاد شورای نگهبان و حتی رهبری اعتماد کنند. از این رو مسئولیت امنیتی شدن امر انتخابات بیش از همه بر عهده رهبری نظام است که آشکارا از مرز بی‌طرفی خارج شده نه مخالفان و معترضان.


در پایان بگویم که این تحلیل بدان معنا نیست که سنت انتخابات بی‌اعتبار است و باید رهایش کرد. من در تحلیل دیگری (منتشر شده در سایت ملی‌مذهبی) نظر خود را در این باب گفته‌ام و باز هم در چند روز آینده با شما در میان خواهم نهاد. فعلا همراه با تبریک سال نو و آرزوی بهروزی برای مردم ایران بدرود.  

   نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

هاشمی رفسنجانی: فضای سیاسی کشور در مجموع خوب نیست/ بسیاری از مسایل برای مردم روشن شده است

Posted: 21 Mar 2013 01:49 AM PDT

جرس: هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه "فضای سیاسی کشور در مجموع خوب نیست"، اظهار داشت: "امروز بسیاری از مسایلی که مظهر فریبکاری بود، برای مردم روشن شده است. بسیاری از تصمیمات، براساس آمار و ارقام غیر‌واقعی یا مانند اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها با عواقب نامناسب گرفته می‌شود. در چنین فضایی معنویات و اخلاقیات مردم و مسئولان کم‌کم مخدوش می‌شود."

 

ویژه نامه روزنامه شرق می نویسد:  اکبر هاشمی رفسنجانی از شخصیت‌های سرشناس و موثر سیاسی - مذهبی جهان اسلام است.  او این روز‌ها به نسبت گذشته کمتر به سخنرانی و گفت‌وگو می‌پردازد اما همواره در ذهن جامعه حضور دارد و تحلیل‌ها و اظهاراتش مورد توجه سیاسیون و رسانه‌ها واقع می‌شود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از هشدار‌هایی که سال‌ها قبل سلب اعتماد در خصوص ضرر‌های احتمالی داده بود سخن می‌گوید؛ از آینده‌ ابراز نگرانی می‌کند و امیدوار است فضای کشور از ابهام خارج شود.

 
آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی کوتاه با  هاشمی است.


تحلیل جنابعالی نسبت به رخداد‌های سال جاری، رویداد‌های گذشته و پیش‌رو چیست. با‌توجه به شرایط سیاسی کنونی کشور فکر می‌کنید شرایط گذشته تا چه اندازه در شکل‌گیری فضای کنونی تاثیر‌گذار بوده است؟

تحلیل یک مساله، آن هم از نوع سیاسی باید براساس تجربیات گذشته، واقعیت‌های حال و ترکیب آنها برای پیش‌بینی آینده باشد که براساس این نگاه، آنچه که در سال جاری در کشور با آن مواجه بودیم، پایین‌تر از حداقل‌ها در مقایسه با سال‌های گذشته بوده است.


سال‌ها پیش در ارایه برنامه تعدیل گفته بودم که این برنامه در کنار شاخص‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، شاخص‌های بسیار مهمی در ابعاد سیاست داخلی و خارجی دارد که اگر به آنها توجه نکنیم، تلاش‌ها و کوشش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جهانی که همه مسایل چون دانه‌های تسبیح به هم مرتبط هستند، چندان مثمر‌ثمر نخواهد بود.
یا در پایان دوران ریاست جمهوری و قبل از برگزاری انتخابات سال 1376 در خطبه‌های نماز جمعه، از ضرر‌های احتمالی سلب اعتماد مردم گفته بود م که اگرچه در آن مقطع به کار گرفته شد اما روندی که بعد‌ها به تدریج در بخشی از جامعه نهادینه شد، کم‌کم ما را به فضایی رساند که در سال 1391 در مناسبات سیاسی شاهد آن بودیم. آنچه امسال پازل‌های سیاسی کشور را برای ترسیم آینده کشور تشکیل می‌دهد، به گونه‌ای است که همه از مردم عادی گرفته تا نخبگان دانشگاهی و حوزوی و مسئولان از فضای پر از ابهام به حق اظهار نگرانی می‌کنند.

 

در ابتدای سال، عنوان «تولید ملی و سرمایه و کار‌ ایرانی» را داشتیم اما چون آرمان‌ها و سیاست‌های اجرایی در دو زاویه متفاوت حرکت می‌کردند، به جایی رسیدیم که بیشتر از همه سال‌ها شاهد تخریب پایه‌های تولید و به هدر رفتن سرمایه‌های ایرانی در همه زمینه‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی بودیم.


در سیاست خارجی تعامل را انعطاف و تحریم‌ها را کاغذ‌پاره خواندیم و با تکیه بر شعار و آمار و ارقام غیر‌واقعی، اقتصاد کشور را دچار رکورد تورمی کردیم که بد‌‌ترین نوع تورم و رکود در اقتصاد است. در سیاست برنامه‌‌گریزی و براساس مچ‌گیری و سند‌سازی از دیگران بود که حاصل آن جز بد‌اخلاقی‌های نهادینه شده از سال‌های قبل نیست. یک جریان مرموز به اسم دفاع از ارزش‌ها، ارزش واقعی انقلاب را که همان «یستمعون القول و یتبعون احسنه» بود، چنان مخدوش کرده که عده‌ای حتی در حرم‌های مقدس هیاهو بپا می‌کنند. برای آینده سیاسی کشور هم فضایی درست شده است که جریان‌های سیاسی، در حد حمله فیزیکی به رقبا، اقدام به ‌هتک‌حرمت‌ها می‌کنند.


در چنین فضایی، تحلیل واقع‌بینانه تکرار اتفاقات امسال در سال آینده، آن هم با تندی بیشتری خواهد بود، مگر اینکه اراده‌ای حاکم شود که به اخلاقیات سال‌های گذشته برسیم تا باز هم بتوانیم برای همگان الگو باشیم.

 

انتخابات پیش‌رو حساسیت‌های ویژه‌ای دارد به خصوص آنکه در انتخابات قبلی حوادثی را تجربه کردیم چه چشم‌اندازی برای انتخابات سال آینده ترسیم می‌کنید و چه نگرانی‌هایی دارید؟

اگرچه امروزه انتخابات را دستاورد غربی‌ها در اداره بهتر یا همان اراده ملت بر ملت می‌دانند و از آن به عنوان مظهر دموکراسی یاد می‌کنند اما اگر خوب در آن دقیقه شوید، می‌بینید که این مورد را هم مانند بسیاری از موارد دیگر از اسلام اقتباس کرده و با پیرایش‌ها، به آن، شکل امروزی داده‌اند. چون در تاریخ اسلامی داریم که رسول مکرم (ص) حکومت خویش را از همان نخستین روز‌ها براساس انتخابات پایه‌ریزی کرده بود که «بیعت» نام داشت و با توجه به زندگی قبایلی اعراب و تعصب آنها نسبت به قبایل خویش، رای سران قبایل را در انتخابات روش‌های حکومت و حتی انتخاب مسئولان مد‌نظر داشت. انقلاب اسلامی هم از نخستین روز‌های پس از پیروزی، هم نوع حکومت و هم انتخابت مسئولان خویش برای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و حتی مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی را به رای مردم گذاشت و دیدید که به عدد سال‌های عمر خویش انتخابات برگزار کرد که هم جزیی‌ترین مسئولان، یعنی شورای اسلامی شهر روستا و هم‌ عالی‌ترین مسئول مملکتی، یعنی رهبر جامعه را با انتخابات یک مرحله‌ای و دو مرحله‌ای انتخاب می‌کند. در ادامه این روند اسلامی و انسانی که البته در دوره‌های اخیر اندکی مخدوش شد، امسال هم انتخاباتی داریم که برگزاری مناسب آن شرایط خاصی را می‌طلبد.

 

انتخابات ریاست جمهوری، اتفاق کوچکی نیست که بخواهیم با کوچک‌پنداری با آن برخورد کنیم و کینه‌های شخصی، باندی و جناحی را در برگزاری یک مساله‌ای که منافع ملی و حتی منطقه‌ای و اسلامی دارد، دخالت دهیم. تا زمانی که سخنوران جامعه، مخصوصا تاثیر‌گذاران در آماده‌سازی فضای جامعه و انتخابات برای برگزیدن یک مسئول، به جای حب یک ایده، از بغض ایده‌های دیگران، تصمیم‌گیری، اجرا و نظارت کنند، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که همه چیز بر مدار قانون می‌چرخد. شاید بتوان با ایجاد یک موج سیاسی، یک نفر را با آرای عمومی انتخاب کرد اما باید توجه داشته باشیم که آنچه می‌تواند باعث نجات کشور از شرایط امروزی باشد، انتخابات عقلانی و به دور از احساسات سیاسی است. اگر قرار باشد رئیس‌جمهوری آینده هم، برنامه‌گریز و قانون ستیز باشد، مجلس با حد اعلای نظارتی و قوه‌قضائیه با بیشترین برخورد‌های قضایی نمی‌توانند از انحرافات جلوگیری کنند مگر اینکه بپذیریم قانون برای همه و در همه مراحل یکسان اعمال شود و انتخابات هم به شکلی برگزار شود که هم در بعد داخلی و هم در بعد بین‌المللی شایسته نظام اسلامی باشد.

 

با‌توجه به مرز‌بندی‌های جدید در آرایش سیاسی کنونی کشور و ظهور و بروز نحله‌های سیاسی، آرایش سیاسی کشور را چگونه می‌بینید و چشم‌انداز کلی شما درباره آنچه امروز در سیاست ایران شاهدیم چگونه است؟

فضای سیاسی کشور همیشه ترکیبی از خوبی‌ها و بدی‌ها بوده است. اگر سیاست را مجموعه‌ای از کنش و واکنش‌های مردم و مسئولان در اداره همه ارکان جامعه بدانیم، فضای سیاسی کشور در مجموع خوب نیست. گرچه بسیاری از مسایلی که مظهر فریبکاری بود، برای مردم روشن شده است اما دیدید که بسیاری از تصمیمات، براساس آمار و ارقام غیر‌واقعی یا مانند اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها با عواقب نامناسب گرفته می‌شود یا مانند عدم ارایه لایحه بودجه به مجلس گرفته نمی‌شود. در چنین فضایی که معنویات و اخلاقیات مردم و مسئولان کم‌کم مخدوش می‌شود، شاهد اتفاقاتی از نوع مشاجرات مجلس و مسایل حرم حضرت معصومه هستیم که البته با آن مقدماتی که از قبل چیده بودیم، طبیعی هستند.

 

البته باید توجه داشته باشیم که انقلابی از نوع اسلامی که در ایران اتفاق افتاد، مانند آبی که از سر چشمه روان شد و در راه رسیدن به دریاست، در مسیر حرکت خویش از راه هموار و ناهموار عبور می‌کند که گاهی پیچ‌های خطرناک هم می‌بیند. باید ظرفیت بستر این رود را آنقدر بالا ببریم که با کمترین ریزش و هدر دادن قطرات که با هم رودخانه را تشکیل می‌دهند، به راه خویش ادامه دهد. با همه فراز و فرود‌های سال 91، امیدوارم در سال 92 و سال‌های آینده مردم به آرامشی برسند که از اهداف عالی انقلاب اسلامی بود و به پای آن خود بزرگان و جوانان بسیاری ریخته شد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته