هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


تاریخ سبز

Posted:

???? : سجاد حمزه

تاریخ سبز

به حرمت خون شهیدانمان، تاریخ را سبز خواهیم کرد

اعتراضات مردمی در جریان سخنرانی احمدی نژاد در خرمشهر

Posted:

اعتراضات مردمی در جریان سخنرانی احمدی نژاد در خرمشهر

 

جــرس: علیرغم حاکمیت جو امنیتی در سالروز آزادسازی خرمشهر(سوم خرداد) برای حضور و سخنرانی محمود احمدی نژاد در آن شهر، فریاد اعتراضات مردمی و شعارهای کارگرانِ معترض، سبب چندین بار توقف در جریان سخنرانی وی شد.


به گزارش منابع خبری جرس، از روزها قبل و در آستانه سفر محمود احمدی نژاد برای سخنرانی در آن شهر - به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر در جریان جنگ هشت ساله- مقامات امنیتی استان خوزستان، جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی- کارگری، جو پلیسی – نظامی فوق العاده در آن شهر ایجاد کرده بودند.


این منبع خبری امروز در همین زمینه گزارش داد علیرغم اینکه از روزهای گذشته نیروهای امنیتی و نظامی از شهرهای دیگر به آن منطقه اعزام شده بودند و جو نظامی در آن شهر حاکم بود.
در زمان سخنرانی احمدی نژاد، فریادهای اعتراض از گوشه و کنار برخاسته و همین مسئله باعث اختلال چند باره در ادامه سخنرانی او گردید. همچنین چندین پلاکارد با مضنون "ما بیکاریم، بیکاریم" در نقاط مختلف محل سخنرانی نصب شده بود.

 

گزارش مذکور خاطرنشان کرد "در یک مورد هم، متعاقب اعتراضاتِ صورت گرفته، ماموران امنیتی به سوی زن جوانی حمله کردند که هویت، سرنوشت و وضعیت او مشخص نشده است.

 


منابع خبری جرس اعلام کرده بودند تصمیمات مسئولین استان در کنترل اعتراضات مردمی و تحرکاتِ کارگران واحدهای مختلف تولیدی- خدماتی و همچنین جلوگیری از تجمعات احتمالی کارکنان اخراجی کارخانه های نوشابه سازی و بنادر استان بود.

 


این گزارش همچنین خاطرنشان کرده بود که اعتراضات مضاعف مردم خرمشهر، همزمان با عملی نشدن وعده های انتخاباتی احمدی نژاد در مورد آب آشامیدنی آن شهر بوده و نارضایتی ها کماکان ادامه دارد.

مادر مجید توکلی: هیچ سیاستمداری نمی خواهد صدای بیمار پسرم را به گوش دادستان برساند؟

Posted:

مادر مجید توکلی: هیچ سیاستمداری نمی خواهد صدای بیمار پسرم را به گوش دادستان برساند؟

مسیح علی نژاد -

اعتصاب غذای مجید

 

مادر این دانشجوی زندانی در گفتگو با  جرس، یادآورشد: مجید توکلی را بنا به دلایل نامعلومی به سلول انفرادی منتقل کرده اند و مجید هم در اعتراض به این اقدام اعتصاب غذا کرده است، پسرم مقاوم است اما من یک مادر هستم ، در برابر رنجی که پسرم می کشد مقاومتی ندارم، کاری هم از دستم بر نمی آید جز آنکه به مسوولان بگویم، این رسمش نیست که با دست خودمان تیشه به ریشه جوانان این کشور بزنیم و آنها را نسبت به همه چیز بدبین کنیم.

 

هیچ کس صدایش را نمی شنود؟


وی در خصوص اینکه اخیرا صدای اعتراض و اعتصاب غذای جعفر پناهی و محمد نوری زاد به گوش دادستان تهران و دینا هم رسیده است، می گوید: پسر من یک دانشجوی معمولی است که ظاهرا نه هیچ سیاستمداری دلش می خواهد صدای بیمار پسرم را به گوش آقای دادستان برساند و نه خود دستگاه قضایی صدای یک مادر را می شنود که ماه ها چشم انتظاری کشیدم و کلمه ای به رسانه ها نگفتم، اما دیگر چاره نمی بینم که از مردم مدد بخواهم تا به داد ما برسند.

 

هنر مجید


مادر این زندانی سیاسی ادامه داد: مجید توکلی هنرمند نیست اما همه هنرش این بود چون حرف خلاف قانونی نزده بود پای حرف هایش ایستاد. حالا هم دارد تاوان همین ایستادگی اش را پس می دهد.


وی گفت از دیروز که از زندان مطلع شدیم مجید در اعتصاب غذا است، دنیا برایم تیره و تار شده است.از صبح که بیدار شده ام لب به غذا نزده ام، من هم اینجا در خانه دورافتاده خودم اعتصاب غذا کرده ام.

 

عدالت شان کجاست؟


مادر مجید توکلی که تا کنون نزدیک به پنج ماه است  موفق به دیدار با فرزند خود در زندان نشده است، در پاسخ به پرسشی در خصوص دیدار سه کوهنورد آمریکایی زندانی در اوین با مادران شان، گفت: خبر را از رادیو شنیدم. دلم نمی خواهد هیچ مادری در هیچ جای دنیا از فرزندش دور باشد. خوشحالی مادران آمریکایی، خوشحالی من هم هست اما دلم به درد می آید وقتی می بینم به مادران آمریکایی اجازه می دهند با فرزندان خود در یک هتل دیدار کنند، اما همین حق را از مادران ایرانی محروم می کنند. کسانی که مادران آمریکایی را خوشحال کرده اند،عدالت شان کجاست که به مادران ایرانی هم نظری کنند.

 

بیماری ریه مجید


وی از بیماری ریه مجید توکلی ابراز نگرانی کرد و گفت: اعتصاب غذای خشک و نرسیدن آب به بدن برای کسی که بیماری ریه دارد، خطرناک است و بیمار را دچار حمله های عصبی شدید می کند، مجید برای بیماری خود به درمانگاه اوین رفته است و پزشکام اوین بهتر از هرکسی می دانند که حال مجید مساعد نیست.

 

فقط کروبی تماس گرفت


وی با  اشاره به تماس تلفنی شیخ مهدی کروبی گفت: تنها کسی که تماس گرفته است و به یک مادر دلداری داده است، آقای کروبی بود و امیدوارم به زودی شاهد باشیم که دیگران هم به داد ما برسند و نگذارند آه یک مادر دامن شان را بگیرد.

 

سلامتی اش را برگردانید


مادر مجید توکلی درپایان در حالی که قادر به ادامه گفتگو نبود با صدایی شکسته خطاب به مسوولان دستگاه قضایی گفت: تا دیروز التماس می کردم فرزندم را آزاد کنید، جوابم را گرفتم، به جای آزادی ، سلول انفرادی را نصیب یک دانشجوی بی پناه کرده اید چون می دانید مجید نه پشتوانه سیاسی دارد و نه پشتوانه بین المللی که صدای اعتراض و اعتصاب غذای او را در دنیا فریاد بزنند، خواهشمندم فرزندم را به همان زندان برگردانید، کاری کنید حداقل اعتصاب عذایش را بشکند. حالا که از عدالت شما سهمی به مادران ایرانی نمی رسد، من هم آزادی پسرم را از شما نمی خواهم، سلامتی اش را به ما برگردانید.
 

واکنش دانشجویان نسبت به هتاکی لباس شخصی ها به علی شکوری راد در دانشگاه علم و صنعت

Posted:

واکنش دانشجویان نسبت به هتاکی لباس شخصی ها به علی شکوری راد در دانشگاه علم و صنعت

 

جــرس: در واکنش به هتاکی و فحاشی های رکیکِ بسیجیان و لباس شخصی های مستقر در دانشگاه علم و صنعت به دکتر علی شکوری راد، در جریان مناظرۀ روز گذشته، و همچنین همراهی ماموران حراست با لباس شخصی ها در جریان این حملات، دانشجویان آن دانشگاه نسبت به این مسئله از خود واکنش نشان داده و به حمایت از این عضو جبهه مشارکت پرداختند.

 

 
 

روز یکشنبه دوم خرداد ماه ۸۹، مناظره ای تحت عنوان «جریان های سیاسی؛ شعارها، گفتمان، عملکرد»، بین دکترعلی شکوری راد، نماینده مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و وحید جلیلی، فعال اصولگرا و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی صورت گرفت .

 
 

به گزارش منبع خبری جرس، شکوری راد در بدو ورود به سالن و هنگام رفتن به سمت میز مناظره، به سمت دانشجویان علامت پیروزی نشان داده و در جریان مناظره نیز، اظهاراتی در دفاع از جنبش سبز بیان داشت، که این موارد با ابراز احساسات گسترده دانشجویان در پشتیبانی و حمایت از وی مواجه شد.

 
 

این گزارش همچنین افزود در قسمت پرسش و پاسخ برنامه، وقتی مجری مناظره، خواستار موضع گیری صریح شکوری راد در قبال ولایت فقیه شد، وی خاطرنشان کرد:

"اوّلاً اینجا مناظره است نه تفتیش عقاید؟! هر کسی تا می خواهد حرفی بزند از او می پرسید که ولایت فقیه را قبول دارد یا نه! من قانون را قبول دارم! قانون اساسی را قبول دارم! و دعوت می کنم همه را به قانون اساسی. مردم ادّعا دارند و مطالبه شان این است که بگویند 1 با 1 مساوی است. آیا اصل حقوق ملّت با اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مساوی هست یا نیست؟"


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین بیان داشت: اگر بحث مساوات است، مساوات در همه مسائل باید باشد. اتّفاقاً چیزی که ما باید بشناسیم این است که مردم با همدیگر برابرند. وقتی ما شعار ایران برای همه ایرانیان را دادیم، به ما انتقاد کردند که شما چرا این شعار را دادید؟ ایران برای همه  ایرانیان نیست، ایران برای برخی از ایرانیان است!


پس از این اظهارات و نیز حمایت قاطع شکوی راد از جنبش سبز و اظهار نظر وی در مورد فساد اقتصادی سپاه و افرادی چون سردار فیروزآبادی و گروهی دیگر از سرداران سپاه، و همچنین "درود" فرستادن شکوری راد به روح شهدای جنبش در قسمت پایانی مناظره، هنگامی که وی بدون محافظ و حتی وسیله نقلیه، قصد ترک دانشگاه را داشت، گروهی از بسیجیان که در ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه علم و صنعت (طی حوادث بعد از عاشورا) و نیز سرکوب های خیابانی مردم، چهره های شناخته شده ای می باشند، در حالیکه از سخنان این فعال اصلاح طلب به شدّت برآشفته بودند، با همکاری حراست دانشگاه به وی حمله ور شده و ضمن سر دادن شعارهایی در دفاع از رهبری، به هتّاکی و فحّاشی به شکوری راد پرداختند.

 
 

گزارش واصله به جرس خاطرنشان کرد "در طول مراسم چند نفر از لباس شخصی ها، با دوربین های حرفه ایِ فیلم برداری و عکس برداری، چهره های دانشجویان فعال و حامی جنبش را به صورت مداوم ضبط می کردند و به محض ایراد هرگونه اعتراضی از سوی سبزها، بلافاصله از نزدیک فیلم و عکس وی برداشته می شد."

 

من اما خوب ميدانم  سرخي پرچم عشق  رنگ نبود

Posted:



مهراوه يحلاص -

من اما خوب ميدانم

سرخي پرچم عشق

رنگ نبود

دلمه هاي خون ما بود

من اما خوب ميدانم

سبزي پرچم عشق

فتنه نبود

جوانه هاي انديشه ما بود

من از ترس فاجعه

مدام تكرار ميكنم

تو راست ميگويي

من اما خوب ميدانم

انديشه هايم سبز بود

آري تو راست ميگويي

تو دروغ را راست ميگويي

ومن

همه توانم

در سپيدي پرچم عشق بود

(مهراوه يحلاص)

شعري براي خرداد

Posted:



مهراوه يحلاص -

براي من بنويس

رنگ سبز سبابه ات نام كه بود

به چشمهاي من نگاه كن

براي من بنويس

سبزي دفتر باران را حاشا كردند

آه

دفتر سبز من امروز پر از خاطره است

خاطراتي كه ورق ميزند آهنگ دلم را

يك به يك ميبينم

همه آنها كه به شوق

در قفس مانده اند

همه آنها كه به زور

زير آوار دل ما به سكوت مانده اند

براي من بگو

شوق را

از خرداد تا مرداد

به سبابه تو

به قدح نوشيدند

بگو كه اين بار

دگر شور به پا خواهد شد

و به آواز قناري سوگند

سرخي خون تو را

سبز خواهيم كرد

(مهراوه يحلاص)

تهران در ماه غوطه مي زند

Posted:



آروش -

تهران در ماه غوطه مي زند
و بر آن تكه از زمين
كسي نمي خراشد به باري
شانه را... !
آه! آري!
شيراز در ماه غوطه مي زند؛ يسنين¹ عزيز!
حافظ ديگر نمي سرايد
غزل واره اي!
مي رود لال سعدي
از حكايت
در باغ هاي تاريك ايراني زير نور نارنجها
پنهان تر از آخوندك
از چشم پاسبان!

آري! آري!
خيام بنشسته خمار در نشابور
و كوزه هاي خاموش شراب
به تلنگر بي حوصله انگشت
پاسخ فسرده اي را در پژواك پسين اش
تكرار مي كند
تا ع... د... م...
و من مي پرسم از خود
آيا باز
حكيم خراسان
برايم عصايش را خواهد كوبيد
بر صحنه نمايش؟
آيا باز
در دالانهاي تاريك
زير پلهاي عهد ساساني
بوسه را به كفشدوزكهاي شعري پر خواهم داد؟
آيا باز
كنار ارس
تير آرش را
از تن درختي
بيرون خواهم كشيد؟
و بعد
رفته رفته
شيارهاي لخته كبود
بر آن تكه از زمين
چون اثر سيلي پدر
سبز مي¬شود...

..............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
1- سرگئي آلكساندرويچ يسنين شاعر معروف روس و سراينده مجموعه شعر " در مايه هاي ايراني"

آروش
26/02/89

 

مکن کاشانه را ویران

Posted:



آریا -

بیداد، بیدادگر
عمر این کوتاه و پر حسرت
داد، دادگستر
این خوابیده در بستر
خلایق بد گمان، شاکی
گلایه بی شمار
لاله می روید هنوز
خورشید پنهان در پس آوار و خاکستر
سیه دیوان و این دفتر

آی هشدار
چه باشد حاصل کشتار
دروغ و جهل پر تکرار
یکی بر سینه دیوار
یکی آویخته بر یک دار؟

آی، دست بردار
پاک و نیکو کن
کلام، اندیشه و کردار
عمر کوتاه است
ندارد روزگاران ارزش آزار

بیا با ما
دست در دست ما بگذار
از جدایی دست بردار
چه باشد حاصل این کار
ندیدی پیش از این انگار

آی شعله را بنشان
مبر از نفس بد فرمان
نزن آنسان
به مهر و یکدلی سوهان
به نام نامی انسان
مدارا کن
مکن کاشانه را ویران

به درخواست برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ مثبت دهید

Posted:

به درخواست برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ مثبت دهید

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی -

این سازمان اصلاح طلب همچنین خواستار آن شد که حکومت به جای برخورد غیرمنطقی با درخواست های قانونی و مشروع میر حسین موسوی و مهدی کروبی و نیز شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای استفاده از حقوق قانونی خود در برگزاری مراسم و راهپیمایی که در قانون اساسی تصریح شده است، به این تقاضاها پاسخ مثبت دهند.

به گزارش سامانه خبری – تحلیلی امروز، مشروح بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

ملت شریف ایران

ماه خرداد، ماه پر خاطره، ماه تلاش، همیت، مقاومت، مردانگی و ماه بلوغ عقل و در عین حال ماه غم ها و دلتنگی ها فرا رسید. نخستین خاطرة ملت درماه خرداد، طی۵۰ سال مبارزه، قیام پرشکوه ۱۵خرداد ۱۳۴۲بود روزی که به تعبیر امام راحل، مبدأ نهضت آزادی خواهی ملت ایران شد. روزی که علی رغم غروب غمگینش، پس از ۱۵ سال به سان سپیدة سحر، طلوع دوباره یافت و باعث شد امام و مردم دست در دست هم نظامی را پایه گذاری کنند که نه به قدرت و ثروت، بلکه به رأی و خواست ملت متکی بود. نهضت ملی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دکترین خود را در شعار جاودانة “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ثبت کرد و رهبری آن ضمن مخالفت صریح با دیگر اشکال ملک داری و حکمرانی، بر تامین حقوق ملت و مطالبات آنان پای فشرد و آن را در قالب قانون اساسی قانونمند کرد.
در این نظام گرچه بنا به ضرورت های ناشی از شرایط جنگ و نوپایی انقلاب، گاهی خارج از چارچوب های قانونی تصمیماتی اتخاذ می شد اما به محض پایان یافتن جنگ و برقراری وضعیت عادی، رفتار در چارچوب قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه مورد تاکید رهبری و مقامات ارشد قرار گرفت. در حالی که این فضای امید و رویکرد صادقانه می رفت که پس از واقعة پر هزینه و عبرت آموز جنگ، پایه های قانونمندی نظام را مستحکم سازد، بنیانگذار استقلال طلب، آزاد منش و جمهوری خواه و الهی جمهوری اسلامی ایران سخن از بدرود و رفتن سرداد و مردم وفادار و آرزومندش را با هزاران آرزو تنها گذاشت.


در آن نیمة خرداد غمگین، همة ملت و جوانان سلحشور مجاهدی که با تمام توان در مسیر صیانت از تمامیت ارضی کشور، حماسة آزاد سازی خرمشهر را سرودند، سوگوار تنهایی خود شدند، اما با خاتمه جنگ و حلاوت سربلندی های ناشی از آن، تحقق بخش هایی از قانون اساسی به ویژه حقوق مدنی و شهروندی ملت در انتظار مانده بود. اگرچه تلاش های بزرگ توسعه و سازندگی را به عنوان یک ضرورت پس از جنگ طولانی باید قابل تحسین دانست، اما انکار نمی توان کرد که آزادی های مدنی به عنوان متن میثاق نامه ملی کشور – قانون اساسی- همچنان کم فروغ می نمود. آزادی و حقوق شهروندی همان خواسته ای بود که جمهوری اسلامی برای آن قد برافراشت و اساس حکمرانی و حکومت دینی در قرائت امام بود.
خرداد ماهی است که نهضت اصلاح طلبی در آن تولد یافت و جامعه مدنی با قرائتی نو از اندیشة بنیان گذار نهضت شکل گرفت. قرائتی که قدر نان و اقتصاد را به سان امنیت و سیاست جامعه ارج می نهاد. نهضت مدنی دوم خرداد با این باور در میان ملت منزلت یافت که قدرت و حکومت اگر با آزادی و آزادگی همراه نباشد به سان سد محکمی فرا روی انسان و خواست های مشروع او خواهد بود. اندیشه دوم خرداد بر این پایه استوار بود که بیگانگی حکومت با آزادی های انسانی منجر به ریزش مدنی و گسست اجتماعی خواهد شد که این فاجعه به رغم دلبستگی انسان ها به هویت ملی و دینی شان، خانمان سوزتر از هر جنگی خواهد بود. لذا به جد پاسخ گویی دولت در برابر قانون را سرلوحه کتاب حکمرانی قرار داد تا در سایة این تعادل، حقوق ملت محفوظ بماند.


جنبش دوم خرداد در ذات خود اعتراضی مدنی به برخی جهت گیری ها و پایمال شدن حقوق شهروندی بود. اندیشه دوم خردادی در حکومت کوتاه اما اثرگذار خود ثابت کرد که می توان با حفظ ارزش های دینی و ملی، هم شان داخلی حکومت را ارتقا داد و هم عزتمندانه در عرصة جهانی از حقوق ملت دفاع کرد و در این راه ، مردم فریبی و ناراستگویی را نیاز ندانست. در واقع می توان گفت دولت برخاسته از اصلاحات که مولود جنبش دوم خرداد به شمار می رفت، در حالی که از بسیاری از اختیارات خود محروم بود و تا واپسین روزهای حکمرانی مورد نامهربانی ها و ناروایی های بیشماری قرار گرفت و علی رغم برخی ناکامی ها، با دستاوردهای بزرگ و ماندگار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، سر افرازی ملت را به نمایش گذاشت.


با وجود این موفقیت ها، کارشکنی های مخالفین جنبش دوم خرداد به ثمر نشست و در یک بسیج قوا با کمک حزب پادگانی، جریان ضد اصلاحات بر کرسی دولت نشست و چهار سال تمام همة وقت و انرژی خود را برای پاک کردن جامعه از آثار اندیشه و رفتار اصلاح طلبی به کار برد. چنین بود که در سال ۸۷ چهره های شاخص اصلاح طلب با درک عمیق از آینده تاریکی که فرا روی کشور بود عزم خود را برای بازگشت به صحنه جزم نمودند. در این مسیر ناهموار همه باورمندان به استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی – یعنی همان آرمانهای جاودانة نهضت خرداد- پای در میدان نهادند تا مگر راه گذشته را پس از یک توقف پر هزینه چهارساله در جهت حفظ عزت و سربلندی ایران پی بگیرند و این همان چیزی بود که ملت آن را فریاد می زد.


شاهد این مدعا شعاری است که در یکی از سفرهای استانی نامزد اصلاح طلبان بر زبان ها جاری شد: “جمهوری اسلامی آزاد باید گردد” . ورود میر حسین موسوی نخست وزیر ۸ سال دوران دفاع مقدس و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی یار دیرین امام، با تأکید بر ضرورت دفاع مستمر از جمهوریت نظام، حقوق شهروندی و آزادی های مدنی، امید تازه ای در دل هوادران عزت و سربلندی ایران پدید آورد. اقتدارگرایان تمامت خواه که نبرد مدنی را بر نتابیدند و رقابت سالم را به معنای شکست قطعی خود دیده بودند، با رفتارهای مهندسی شده مصمم شدند به هر قیمت، مسیر اصلاح طلبی ملت را سد کنند و چنین شد که بار دیگر ماه خرداد به ماه هزینه سنگین برای ملت تبدیل شد و حلاوت روز ۲۲ خرداد همانند دیگر روزهای تاریخی اندوهگین ملت به تلخی گرایید. گر چه پس از حماسه ۲۲ خرداد، حاکمیت کوشید رفتار از پیش طراحی شده خود را به شکل دیگری تلقین کند، اما به نظر می رسید وجدان عمومی آن را باور نکرد!


حماسة جاودانه ۲۵ خرداد تاکیدی بود بر این عدم باور و در همراهی اصلاح اندیشی و اصلاح طلبی. مع الاسف میل تمامیت خواهی، جریان حوادث را به سمتی برد که حتی وساطت و مصلحت اندیشی های خیرخواهانة برخی از بزرگان برای بازگرداندن امور به مسیر درست و واقعی نتیجه نداد و مشاهده شد پیش از طی مسیر قانونی متعارف در همه انتخابات در جهان، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دورة دهم، خارج از مجرای طبیعی اعلام و به ملت تحمیل شد.


این در حالی بود که بعضی از حوادث و وقایع روزهای قبل از انتخابات به سان هشداری جدی از سوی اقتدارگرایان به نامزدهای خارج از دایره قدرت و هواداران آنها به چشم خورد. در آن ایام و در روزهای بعد به هیچ یک از اعتراضات مدنی توجهی نشد و سناریوی مهندسی شده پیروزی انتخاباتی، آنچنان دل از طراحان و مجریان آن ربوده بود که حتی خروش ملت در ۲۵ خرداد که برای همیشه در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت و موجب بهت و حیرت جهانیان شد نیز نتوانست اقتدارگرایان را به خود آورد. ۲۵ خرداد در واقع نوید بخش بلوغ اصلاحات و ظهور یک جنبش اجتماعی در مدرسه اصلاحات بود، جنبش سبزی که چیزی جز رعایت حقوق مدنی مصرح در قانون اساسی و اجرای کامل همه اصول آن را طلب نمی کرد. اما افسوس که این روز بزرگ به دست عوامل کودتای انتخاباتی رنگ خون گرفت.


اکنون که یک سال از آن روزهای تلخ و شیرین گذشته است، حماسه ملت در خرداد ۸۸ به عنوان نماد ملی جنبش سبز اصلاح طلبی در جهان معرفی شده و در خاطره ها باقی مانده است که ۳۰ خرداد روز انتقام از جنبشی بود که تاکید مجدد بر دفاع از حقوق شهروندی و آزادی های مدنی را به عنوان نمایشی از واقعیت و مطالبات اجتماعی و سیاسی ملت عرضه نمود. روزها گذشت و اقتدارگرایان همچنان داغ و درفش نشان دادند و فرزندان نامدار و گمنام ملت را دستگیر، زندانی و مورد شکنجه و آزار قرار دادند. در یک سال گذشته دستگیری ها و بازداشت های غیر قانونی، یورش ها و هجمه های بی رحمانه خیابانی و دروغ سازی های رسانه های حکومتی، شکنجه ها، تهدیدها و اعترافات نمایشی هم نتوانست اراده پولادین ملت باورمند به اصلاح وضع موجود را درهم بکوبد. اینک جنبش اصلاح طلبانه سبز و رهبران آن و مردم وفادار به آرمان های سبز، جز به احیای قانون اساسی و اجرای هماهنگ همة اصول آن به چیز دیگری رضایت نمی دهند. امروز همگان دریافته اند که این حرکت، پایدار، مستمر و حذف ناشدنی است. ای کاش اقتدارگرایان زودتر بر این حقیقت وقوف یافته و با تغییر رفتارهای بیگانه با خواست ملت، زمینة همدلی و اتحاد ملی را فراهم کنند.


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در آستانة سالگرد شکوهمندی های خرداد و سالگشت ارتحال بنیانگذار عزیز جمهوری اسلامی ایران، با پای فشاری بر آرمان های اصیل انقلاب ملت در بهمن ۵۷ و اصول قانون اساسی، همچون گذشته بر تداوم همراهی با این جنبش اصیل مردمی تاکید کرده و ضمن دعوت از آحاد ملت برای حفظ انسجام و حرکت قانونمند خود، حاکمان سرمست از قدرت را به تجدید نظر در رفتارهای غیرقانونی و خشونت آمیزشان فرا می خواند تا زمینة کم شدن فاصله بین ملت و حکومت را فراهم آورند و اجازه ندهند در این شرایط حساس بین المللی هزینة آزادی خواهی و استقلال طلبی ملت بیش از این افزایش یابد.


شایسته است به جای برخورد غیرمنطقی با درخواست های قانونی و مشروع آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و نیز شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای استفاده از حقوق قانونی خود در برگزاری مراسم و راهپیمایی که در قانون اساسی تصریح شده است، به این تقاضاها پاسخ مثبت دهند.


در پایان ضمن قدردانی و تعظیم به آستان ملت شریف، نخبگان هوشمند، جوانان رشید، از اقشار مختلف ملت از هر قوم و مذهب و منطقه انتظار دارد با حضور هوشیارانه، مسالمت آمیزو قانونمند خود، تداوم بخش راهی باشند که سرانجام آن به حول و قوه الهی جز پیروزی و سربلندی ملت و حاکمیت کامل قانون نخواهد بود.


ممد نیستی که ببینی

Posted:

ممد نیستی که ببینی

بهار یکتا -

 

 


 
سوم خرداد است... باز خرداد... چه پر شور است این خردادها در سرزمین تفتیده ما....  بوی عشق می دهد این خرداد..... 
 
خرمشهر، شهر خون و قیام آزاد شد. صدایی که هنوز پس از سالها در گوشها آشناست و هر خرداد که می شود، قافله سالار ندایش را بلندتر می سراید.
 
خرمشهر نامش با شهید جهان آرا عجین شده.... یعنی می توان از خرمشهر نام برد و از جهان آرا نگفت.
 
گویی جنگ بر پا شده بود تا از خرمشهر دروازه‌ای به كربلا باز کند و محمد جهان ‌آرا را به وصال معبود برساند.
 
آری آنان را كه از مرگ مي‌ترسند از كربلا مي‌رانند. مردان خدا یاران کربلایند....
 
 در دل نوشته ای به امامش می گوید: از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دید. نوشته بود :هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفت، گریه را آغاز می کرد و فریاد می زد "ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را".
 
آری یك روز شهر در دست دشمن افتاد و روزی دیگر آزاد شد. ولی ممد نبودی ببینی این آزادی را که از نوجوانی امان از تو بریده بود.
 
زودتر از اینکه عزت را ببینی دوباره بر این مردم ... رخت بربستی از این جهان و پای از خاک فرو کشید و به میعاد رفت.... چه سبکبار.... حتی پیکرت را هم به جا نگذاشتی... تو چه کردی با این تن که اینگونه آسمانی شد.....همانطورکه خواسته بود شربت شهادت را به کامت نهادند و خدایت چه راحت،  راه رسیدن انسان به خودش را به توشناسانده بود.
 
ممد نبودی ببینی که ملائک می خندیدند در آزادی شهرت.... نبودی ببینی که چگونه ایران زمین همه شده بود تو...
 
باید وقار مسجد جامع را می دیدی در آن روز که همه شده بود خرمشهر.... 
 
ممد هر سوم خرداد که می شود؛ گلدسته مسجد جامع باز شهادت می دهند برمظلومیت خرمشهر. گلدسته هایی که نماد یک حماسه اند.
 
 مسجد جامع فقط یک سجده گاه نیست. میعاد گاه عشق است. آنجا که جهان آرا از کودکی قران می آموخت و در بزرگی مشق عشق می کرد در شبستانهایش.
 
مسجد جامع رازدارِ حقیقت است ولی گویی لب از لب نمی‌گشاید تا رازهایش ناگفته بماند از خونین شهر... از دخترکانی که به غارت رفتند و از خاکی که گلگون شد و از جهان آرا .... که زینت دنیا بود... نه زینت عقبی.
 
به گواهی راوی فتح نمی دانم پندار ما این است كه ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، یا نه زمان ما را با خود برده است و آنها مانده اند.
 
ممد می رفتی ولی وصیتی نداشتی بجز یک مشت درد و رنج که بر صفحه کاغذ.
 
نبودی که ببینی که قلب سیاه دلانی را که این" آزادی" را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند.
 
خداوندا! تو خود شاهد او بودی که برای  تعهدش به "آزادی"،   تمام وقت و هستی خویش در طبق اخلاص نهاده بود و با همه رنجی که بعد از انقلاب بر جانش وارد می شد شکیبایی می کرد. 
 
ممد تو هم دلت خون بود که به مراد نوشته بودی: ای که به اندازه تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان!
 
ممد نیستی ببینی که میراث امامت چگونه به یغما می برند و چفیه خونینت بر گردن نهاده اند و نفس از مردم بریده اند....
 
ممد چه خوب می دانستی که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند. یا نه ، بوده اند و اینک سرمست از قدرتند.
 
ممد نیستی که وفا کنی به  قولی که به امامت داده بودی که نگذاری لحظه ای خط پیامبر گونه اش که  گفته بودی به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود....
 
ممد نیستی که ببینی همه آنها که همه هستی شان از دنیا افتخار رهبریشان بود اینک ساکنان کجایند.
 
ممد چه خوب که نیستی ببینی باد زمان در این شهر زمینی می‌وزد.  نه دیگر خبری نیست از آن شهر آسمانی در كرانه‌ ابدیت.
 

آری ما تنها مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته