جنبش راه سبز - خبرنامه |
- تاریخ سبز
- اعتراضات مردمی در جریان سخنرانی احمدی نژاد در خرمشهر
- مادر مجید توکلی: هیچ سیاستمداری نمی خواهد صدای بیمار پسرم را به گوش دادستان برساند؟
- واکنش دانشجویان نسبت به هتاکی لباس شخصی ها به علی شکوری راد در دانشگاه علم و صنعت
- من اما خوب ميدانم سرخي پرچم عشق رنگ نبود
- شعري براي خرداد
- تهران در ماه غوطه مي زند
- مکن کاشانه را ویران
- به درخواست برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ مثبت دهید
- ممد نیستی که ببینی
Posted: ???? : سجاد حمزه ![]() به حرمت خون شهیدانمان، تاریخ را سبز خواهیم کرد |
اعتراضات مردمی در جریان سخنرانی احمدی نژاد در خرمشهر Posted: ![]()
جــرس: علیرغم حاکمیت جو امنیتی در سالروز آزادسازی خرمشهر(سوم خرداد) برای حضور و سخنرانی محمود احمدی نژاد در آن شهر، فریاد اعتراضات مردمی و شعارهای کارگرانِ معترض، سبب چندین بار توقف در جریان سخنرانی وی شد.
گزارش مذکور خاطرنشان کرد "در یک مورد هم، متعاقب اعتراضاتِ صورت گرفته، ماموران امنیتی به سوی زن جوانی حمله کردند که هویت، سرنوشت و وضعیت او مشخص نشده است.
|
مادر مجید توکلی: هیچ سیاستمداری نمی خواهد صدای بیمار پسرم را به گوش دادستان برساند؟ Posted: ![]() مسیح علی نژاد - اعتصاب غذای مجید
مادر این دانشجوی زندانی در گفتگو با جرس، یادآورشد: مجید توکلی را بنا به دلایل نامعلومی به سلول انفرادی منتقل کرده اند و مجید هم در اعتراض به این اقدام اعتصاب غذا کرده است، پسرم مقاوم است اما من یک مادر هستم ، در برابر رنجی که پسرم می کشد مقاومتی ندارم، کاری هم از دستم بر نمی آید جز آنکه به مسوولان بگویم، این رسمش نیست که با دست خودمان تیشه به ریشه جوانان این کشور بزنیم و آنها را نسبت به همه چیز بدبین کنیم.
هیچ کس صدایش را نمی شنود؟
هنر مجید
عدالت شان کجاست؟
بیماری ریه مجید
فقط کروبی تماس گرفت
سلامتی اش را برگردانید
|
واکنش دانشجویان نسبت به هتاکی لباس شخصی ها به علی شکوری راد در دانشگاه علم و صنعت Posted: ![]()
جــرس: در واکنش به هتاکی و فحاشی های رکیکِ بسیجیان و لباس شخصی های مستقر در دانشگاه علم و صنعت به دکتر علی شکوری راد، در جریان مناظرۀ روز گذشته، و همچنین همراهی ماموران حراست با لباس شخصی ها در جریان این حملات، دانشجویان آن دانشگاه نسبت به این مسئله از خود واکنش نشان داده و به حمایت از این عضو جبهه مشارکت پرداختند. روز یکشنبه دوم خرداد ماه ۸۹، مناظره ای تحت عنوان «جریان های سیاسی؛ شعارها، گفتمان، عملکرد»، بین دکترعلی شکوری راد، نماینده مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و وحید جلیلی، فعال اصولگرا و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی صورت گرفت . به گزارش منبع خبری جرس، شکوری راد در بدو ورود به سالن و هنگام رفتن به سمت میز مناظره، به سمت دانشجویان علامت پیروزی نشان داده و در جریان مناظره نیز، اظهاراتی در دفاع از جنبش سبز بیان داشت، که این موارد با ابراز احساسات گسترده دانشجویان در پشتیبانی و حمایت از وی مواجه شد. این گزارش همچنین افزود در قسمت پرسش و پاسخ برنامه، وقتی مجری مناظره، خواستار موضع گیری صریح شکوری راد در قبال ولایت فقیه شد، وی خاطرنشان کرد: "اوّلاً اینجا مناظره است نه تفتیش عقاید؟! هر کسی تا می خواهد حرفی بزند از او می پرسید که ولایت فقیه را قبول دارد یا نه! من قانون را قبول دارم! قانون اساسی را قبول دارم! و دعوت می کنم همه را به قانون اساسی. مردم ادّعا دارند و مطالبه شان این است که بگویند 1 با 1 مساوی است. آیا اصل حقوق ملّت با اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مساوی هست یا نیست؟" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین بیان داشت: اگر بحث مساوات است، مساوات در همه مسائل باید باشد. اتّفاقاً چیزی که ما باید بشناسیم این است که مردم با همدیگر برابرند. وقتی ما شعار ایران برای همه ایرانیان را دادیم، به ما انتقاد کردند که شما چرا این شعار را دادید؟ ایران برای همه ایرانیان نیست، ایران برای برخی از ایرانیان است! پس از این اظهارات و نیز حمایت قاطع شکوی راد از جنبش سبز و اظهار نظر وی در مورد فساد اقتصادی سپاه و افرادی چون سردار فیروزآبادی و گروهی دیگر از سرداران سپاه، و همچنین "درود" فرستادن شکوری راد به روح شهدای جنبش در قسمت پایانی مناظره، هنگامی که وی بدون محافظ و حتی وسیله نقلیه، قصد ترک دانشگاه را داشت، گروهی از بسیجیان که در ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه علم و صنعت (طی حوادث بعد از عاشورا) و نیز سرکوب های خیابانی مردم، چهره های شناخته شده ای می باشند، در حالیکه از سخنان این فعال اصلاح طلب به شدّت برآشفته بودند، با همکاری حراست دانشگاه به وی حمله ور شده و ضمن سر دادن شعارهایی در دفاع از رهبری، به هتّاکی و فحّاشی به شکوری راد پرداختند. گزارش واصله به جرس خاطرنشان کرد "در طول مراسم چند نفر از لباس شخصی ها، با دوربین های حرفه ایِ فیلم برداری و عکس برداری، چهره های دانشجویان فعال و حامی جنبش را به صورت مداوم ضبط می کردند و به محض ایراد هرگونه اعتراضی از سوی سبزها، بلافاصله از نزدیک فیلم و عکس وی برداشته می شد."
|
من اما خوب ميدانم سرخي پرچم عشق رنگ نبود Posted: مهراوه يحلاص - من اما خوب ميدانم سرخي پرچم عشق رنگ نبود دلمه هاي خون ما بود من اما خوب ميدانم سبزي پرچم عشق فتنه نبود جوانه هاي انديشه ما بود من از ترس فاجعه مدام تكرار ميكنم تو راست ميگويي من اما خوب ميدانم انديشه هايم سبز بود آري تو راست ميگويي تو دروغ را راست ميگويي ومن همه توانم در سپيدي پرچم عشق بود (مهراوه يحلاص) |
Posted: مهراوه يحلاص - براي من بنويس رنگ سبز سبابه ات نام كه بود به چشمهاي من نگاه كن براي من بنويس سبزي دفتر باران را حاشا كردند آه دفتر سبز من امروز پر از خاطره است خاطراتي كه ورق ميزند آهنگ دلم را يك به يك ميبينم همه آنها كه به شوق در قفس مانده اند همه آنها كه به زور زير آوار دل ما به سكوت مانده اند براي من بگو شوق را از خرداد تا مرداد به سبابه تو به قدح نوشيدند بگو كه اين بار دگر شور به پا خواهد شد و به آواز قناري سوگند سرخي خون تو را سبز خواهيم كرد (مهراوه يحلاص) |
Posted: آروش - تهران در ماه غوطه مي زند آري! آري! .............................................................................................................................................................................................................................................................................................................................. آروش
|
Posted: آریا - بیداد، بیدادگر آی هشدار آی، دست بردار بیا با ما آی شعله را بنشان |
به درخواست برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ مثبت دهید Posted: ![]() سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی - این سازمان اصلاح طلب همچنین خواستار آن شد که حکومت به جای برخورد غیرمنطقی با درخواست های قانونی و مشروع میر حسین موسوی و مهدی کروبی و نیز شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای استفاده از حقوق قانونی خود در برگزاری مراسم و راهپیمایی که در قانون اساسی تصریح شده است، به این تقاضاها پاسخ مثبت دهند. به گزارش سامانه خبری – تحلیلی امروز، مشروح بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شرح زیر است: ملت شریف ایران
|
Posted: ![]() بهار یکتا -
سوم خرداد است... باز خرداد... چه پر شور است این خردادها در سرزمین تفتیده ما.... بوی عشق می دهد این خرداد..... خرمشهر، شهر خون و قیام آزاد شد. صدایی که هنوز پس از سالها در گوشها آشناست و هر خرداد که می شود، قافله سالار ندایش را بلندتر می سراید. خرمشهر نامش با شهید جهان آرا عجین شده.... یعنی می توان از خرمشهر نام برد و از جهان آرا نگفت. گویی جنگ بر پا شده بود تا از خرمشهر دروازهای به كربلا باز کند و محمد جهان آرا را به وصال معبود برساند. آری آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. مردان خدا یاران کربلایند.... در دل نوشته ای به امامش می گوید: از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دید. نوشته بود :هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفت، گریه را آغاز می کرد و فریاد می زد "ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را". آری یك روز شهر در دست دشمن افتاد و روزی دیگر آزاد شد. ولی ممد نبودی ببینی این آزادی را که از نوجوانی امان از تو بریده بود. زودتر از اینکه عزت را ببینی دوباره بر این مردم ... رخت بربستی از این جهان و پای از خاک فرو کشید و به میعاد رفت.... چه سبکبار.... حتی پیکرت را هم به جا نگذاشتی... تو چه کردی با این تن که اینگونه آسمانی شد.....همانطورکه خواسته بود شربت شهادت را به کامت نهادند و خدایت چه راحت، راه رسیدن انسان به خودش را به توشناسانده بود. ممد نبودی ببینی که ملائک می خندیدند در آزادی شهرت.... نبودی ببینی که چگونه ایران زمین همه شده بود تو... باید وقار مسجد جامع را می دیدی در آن روز که همه شده بود خرمشهر.... ممد هر سوم خرداد که می شود؛ گلدسته مسجد جامع باز شهادت می دهند برمظلومیت خرمشهر. گلدسته هایی که نماد یک حماسه اند. مسجد جامع فقط یک سجده گاه نیست. میعاد گاه عشق است. آنجا که جهان آرا از کودکی قران می آموخت و در بزرگی مشق عشق می کرد در شبستانهایش. مسجد جامع رازدارِ حقیقت است ولی گویی لب از لب نمیگشاید تا رازهایش ناگفته بماند از خونین شهر... از دخترکانی که به غارت رفتند و از خاکی که گلگون شد و از جهان آرا .... که زینت دنیا بود... نه زینت عقبی. به گواهی راوی فتح نمی دانم پندار ما این است كه ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، یا نه زمان ما را با خود برده است و آنها مانده اند. ممد می رفتی ولی وصیتی نداشتی بجز یک مشت درد و رنج که بر صفحه کاغذ. نبودی که ببینی که قلب سیاه دلانی را که این" آزادی" را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند. خداوندا! تو خود شاهد او بودی که برای تعهدش به "آزادی"، تمام وقت و هستی خویش در طبق اخلاص نهاده بود و با همه رنجی که بعد از انقلاب بر جانش وارد می شد شکیبایی می کرد. ممد تو هم دلت خون بود که به مراد نوشته بودی: ای که به اندازه تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! ممد نیستی ببینی که میراث امامت چگونه به یغما می برند و چفیه خونینت بر گردن نهاده اند و نفس از مردم بریده اند.... ممد چه خوب می دانستی که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند. یا نه ، بوده اند و اینک سرمست از قدرتند. ممد نیستی که وفا کنی به قولی که به امامت داده بودی که نگذاری لحظه ای خط پیامبر گونه اش که گفته بودی به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.... ممد نیستی که ببینی همه آنها که همه هستی شان از دنیا افتخار رهبریشان بود اینک ساکنان کجایند. ممد چه خوب که نیستی ببینی باد زمان در این شهر زمینی میوزد. نه دیگر خبری نیست از آن شهر آسمانی در كرانه ابدیت. آری ما تنها ماندهایم و شهدا رفتهاند.... |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر