هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

Latest News from Norooz for 05/25/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی روز گذشته به دیدار مهندس موسوی رفت و در مورد مسائل سیاسی و امنیتی کشور در آستانه نخستین سالگرد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به گفت و گو پرداخت.

به گزارش کلمه، در این دیدار این دو شخصیت سیاسی با اشاره به فرارسیدن خرداد ماه بر اهمیت روزهای دوم خرداد به عنوان روز حرکت جدید از سوی مردم، سوم خرداد به عنوان روز حماسی آزادسازی خرمشهر ، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازی حساس از تاریخ معاصر که منجر به انقلاب اسلامی شد تاکید شد و در مورد رویدادهای روز ۲۲خرداد و روز حماسی ۲۵خرداد و نیز ۳۰خرداد تبادل نظر گردید.

در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است.

در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.

همچنین کروبی و موسوی ضمن تاکید بر بیهودگی مقابله خشونت آمیز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز اگاهی علیرغم همه محدودیت ها، اتفاقات یک هفته اخیر در دانشگاهها را نشانه ای از بی اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و تصریح کردند مردم به دنبال حقوق تصریح شده انسانی در قانون اساسی و خواهان انتخاباتی غیر گزینشی و آزاد و نیز خواهان ازادی رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی هستند.

در این جلسه ضمن اشاره به حملات لباس شخصی ها به دفاتر و شخصیت ها، که به سلاح های سرد و گرم و بی سیم مجهز هستند تاکید شد: این اقدامات، سازمان یافته و دنباله همان فجایع کهریزک و کوی دانشگاه است که امروز به شکل دیگری ظاهر شده است .

آنها همچنین ضمن ابراز تاسف از ضرب و شتم نوری زاد در زندان، اعمال خشونت و کتک زدن یک هنرمند برای ارعاب او را یک رویه از پیش تعیین شده و ظالمانه بر شمردند که دل هر دلسوز نظام را به درد می آورد.

کروبی و موسوی در این جلسه تصریح کردند: همه این اتفاقات ناشی از سکوت در مقابل مظالم بوده است و برای جلوگیری و ختم این روش های غیر قانونی و غیر شرعی باید بدون توجه به عقاید و اتهامات افراد و گروه های مختلف از حقوق آنها دفاع شود چرا که رویه اسلامی دفاع از حقوق مظلوم است، با هر گرایش و فکری.

کروبی و موسوی با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده دروغ در گفته ها و دستکاری آمار و اطلاعات هشدار دادند که شیوع دروغ قطعا ضمن ویران کردن اوضاع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به بنیان های فکری جامعه نیز لطمه خواهد زد و باید به همه گفت که اسلام مخالف دروغ و فساد است و باید به مردم بگوئیم حساب فساد و سایر اقدامات غیر انسانی و غیر قانونی را از اسلام جدا کنند.

دراین جلسه ضمن تبادل نظر پیرامون اوضاع اقتصادی کشور، افول صنایع ملی، گسترش بیکاری و وضعیت بد حقوق بگیران و کارگران و معلمان به عنوان مهمترین مشکلات اقتصادی کشور عنوان شدو تصریح گردید منحرف کردن اذهان مردم از دلایل اصلی گریز از هنجارها، تاکتیکی برای انحراف ذهن مردم است و دولتمردان به جای دلیل تراشی بیکاری و گرانی را کنترل کنند و از اقتصاد ملی حمایت کنند آنگاه خواهند دید که بسیاری از جرم ها کاهش پیدا می کند.

در این جلسه همچنین تاکید شد اگر صدا و سیما از سیاست یک صدائی و انحصار طلبی دست بردارد در سطح جامعه با اقناع و وحدت بیشتری روبرو خواهیم بود.

این دو شخصیت برجسته سیاسی این پرسش را مطرح کردند که این چه دستگاهی است که بدان لقب رسانه ملی داده اند و از اخبار و نظرات ملت در آن خبری نیست؟

آنها در پایان با اشاره به در پیش بودن سالگرد رحلت حضرت امام به اثرات سوء قلب عقاید و روش و منش سیاسی امام (ره) از سوی حاکمان ، صدا و سیما و رسانه های خارجی اشاره و اذعان شد: متاسفانه برای وارونه نمایی آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهای بیگانه و صدای حاکمان هماهنگ عمل می کند که ضرورت دارد با توجه به در پیش بودن مناسبت ۱۴ و ۱۵خرداد اگاهی بخشی صادقانه و بدون تعصب از آن دوران صورت گیرد.


 


براساس اخبار رسیده دادسرای اوین در تماس تلفنی با محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی خواستار بازگشت وی به زندان اوین شده است.

گفتنی است چند روز پیش در مراسم جشن عروسی محسن میردامادی تمامی رهبران اصلاحات و سبز و نوه های امام خمینی گرد هم جمع شده بودند که این مسئله عصبانیت کودتاچیان را در پی داشته و ممکن است بخاطر همین مسئله تصمیم به بازگرداندن محسن میردامادی به زندان اوین گرفته باشند.


 


دکتر داوود سلیمانی استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که نزدیک به یکسال از بازداشتش می گذرد در شرایط نامناسب جسمانی قرار دارد.

به گزارش خبرنگار کلمه، وی اخیرا به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است و خانواده اش نسبت به شرایط بد این زندان و بیماری وی نگران هستند.

این نماینده سابق مجلس در دوران بازجویی ها و بازداشتش دچار بیماری شده است و که این بیماری رو به حاد شدن است.خانواده وی اعلام کرده اند دکتر سلیمانی لرزش دست شدیدی گرفته است و شرایط جسمانی خوبی ندارد.

دکتر سلیمانی از معدود بازداشتی های بعد از انتخابات است که بلافاصله بعد از انتخابات بازداشت شد و حتی برای یک روز هم به مرخصی نیامده است.


 


به مناسبت فرارسیدن ماه خرداد، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه ای به بررسی و تحلیل حوادث خردادماه در تاریخ انقلاب اسلامی پرداخت.
متن این بیانیه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحيم

و لقد ارسلنا موسی بآیاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بايام الله ان فی ذلک لآيات لکل صبار شکور
و همانا موسی را با آیات خود فرستادیم که قوم خود را از تاریکی به سوی روشنایی بیرون آور و روزهای عبرت انگیز الهی را به آنان یادآوری کن. قطعاً در این یادآوری بر هر انسان صبور شکرگزار عبرت هاست.(سوره ابراهیم آیه 5)
ملت شریف ایران
ماه خرداد، ماه پر خاطره، ماه تلاش، همیت، مقاومت، مردانگی و ماه بلوغ عقل و در عین حال ماه غم ها و دلتنگی ها فرا رسید. نخستین خاطرة ملت درماه خرداد، طی50 سال مبارزه، قیام پرشکوه 15خرداد 1342بود روزی که به تعبیر امام راحل، مبدأ نهضت آزادی خواهی ملت ایران شد. روزی که علی رغم غروب غمگینش، پس از 15 سال به سان سپیدة سحر، طلوع دوباره يافت و باعث شد امام و مردم دست در دست هم نظامی را پایه گذاری کنند که نه به قدرت و ثروت، بلکه به رأی و خواست ملت متکی بود. نهضت ملی 15 خرداد 1342 دکترین خود را در شعار جاودانة "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" انقلاب اسلامي سال 1357 ثبت کرد و رهبری آن ضمن مخالفت صریح با دیگر اشکال ملک داری و حکمرانی، بر تامین حقوق ملت و مطالبات آنان پای فشرد و آن را در قالب قانون اساسي قانونمند كرد. در این نظام گرچه بنا به ضرورت های ناشی از شرایط جنگ و نوپایی انقلاب، گاهی خارج از چارچوب های قانونی تصمیماتی اتخاذ می شد اما به محض پایان یافتن جنگ و برقراری وضعیت عادی، رفتار در چارچوب قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه مورد تاکید رهبری و مقامات ارشد قرار گرفت. در حالی که این فضای امید و رویکرد صادقانه می رفت كه پس از واقعة پر هزینه و عبرت آموز جنگ، پایه های قانونمندی نظام را مستحکم سازد، بنیانگذار استقلال طلب، آزاد منش و جمهوری خواه و الهی جمهوري اسلامي ايران سخن از بدرود و رفتن سرداد و مردم وفادار و آرزومندش را با هزاران آرزو تنها گذاشت. در آن نیمة خرداد غمگین، همة ملت و جوانان سلحشور مجاهدی که با تمام توان در مسیر صیانت از تمامیت ارضی کشور، حماسة آزاد سازی خرمشهر را سرودند، سوگوار تنهایی خود شدند، اما با خاتمه جنگ و حلاوت سربلندی های ناشی از آن، تحقق بخش هایی از قانون اساسی به ویژه حقوق مدنی و شهروندی ملت در انتظار مانده بود. اگرچه تلاش های بزرگ توسعه و سازندگی را به عنوان یک ضرورت پس از جنگ طولانی بايد قابل تحسين دانست، اما انکار نمی توان کرد که آزادی های مدنی به عنوان متن میثاق نامه ملی کشور - قانون اساسی- همچنان کم فروغ می نمود. آزادی و حقوق شهروندی همان خواسته ای بود که جمهوری اسلامی برای آن قد برافراشت و اساس حکمرانی و حکومت دینی در قرائت امام بود.
خرداد ماهی است که نهضت اصلاح طلبی در آن تولد یافت و جامعه مدنی با قرائتی نو از اندیشة بنیان گذار نهضت شکل گرفت. قرائتی که قدر نان و اقتصاد را به سان امنیت و سیاست جامعه ارج می نهاد. نهضت مدنی دوم خرداد با این باور در میان ملت منزلت یافت که قدرت و حکومت اگر با آزادی و آزادگی همراه نباشد به سان سد محکمی فرا روی انسان و خواست های مشروع او خواهد بود. اندیشه دوم خرداد بر این پایه استوار بود که بیگانگی حکومت با آزادی های انسانی منجر به ریزش مدنی و گسست اجتماعی خواهد شد که این فاجعه به رغم دلبستگی انسان ها به هویت ملی و دینی شان، خانمان سوزتر از هر جنگی خواهد بود. لذا به جد پاسخ گویی دولت در برابر قانون را سرلوحه کتاب حکمرانی قرار داد تا در سایة این تعادل، حقوق ملت محفوظ بماند.
جنبش دوم خرداد در ذات خود اعتراضی مدنی به برخی جهت گیری ها و پایمال شدن حقوق شهروندی بود. اندیشه دوم خردادی در حکومت کوتاه اما اثرگذار خود ثابت کرد که می توان با حفظ ارزش های دینی و ملی، هم شان داخلی حکومت را ارتقا داد و هم عزتمندانه در عرصة جهانی از حقوق ملت دفاع كرد و در این راه ، مردم فریبی و ناراستگویی را نياز ندانست. در واقع می توان گفت دولت برخاسته از اصلاحات که مولود جنبش دوم خرداد به شمار می رفت، در حالی که از بسیاری از اختیارات خود محروم بود و تا واپسین روزهای حکمرانی مورد نامهربانی ها و ناروايی های بیشماری قرار گرفت و علي رغم برخي ناکامی ها، با دستاوردهای بزرگ و ماندگار اقتصادی، اجتماعی، سياسی و فرهنگی، سر افرازی ملت را به نمایش گذاشت. با وجود اين موفقيت ها، کارشکنی های مخالفين جنبش دوم خرداد به ثمر نشست و در يک بسيج قوا با کمک حزب پادگانی، جریان ضد اصلاحات بر کرسی دولت نشست و چهار سال تمام همة وقت و انرژي خود را برای پاک کردن جامعه از آثار اندیشه و رفتار اصلاح طلبی به کار برد. چنين بود که در سال 87 چهره های شاخص اصلاح طلب با درک عميق از آينده تاريکی که فرا روی کشور بود عزم خود را برای بازگشت به صحنه جزم نمودند. در اين مسير ناهموار همه باورمندان به استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی - يعنی همان آرمانهای جاودانة نهضت خرداد- پای در ميدان نهادند تا مگر راه گذشته را پس از يک توقف پر هزينه چهارساله در جهت حفظ عزت و سربلندی ايران پی بگيرند و اين همان چيزی بود که ملت آن را فرياد می زد. شاهد اين مدعا شعاری است که در يکی از سفرهای استانی نامزد اصلاح طلبان بر زبان ها جاری شد: "جمهوری اسلامی آزاد بايد گردد" . ورود مير حسين موسوی نخست وزير 8 سال دوران دفاع مقدس و حجت الاسلام و المسلمين مهدی کروبی يار ديرين امام، با تأكيد بر ضرورت دفاع مستمر از جمهوريت نظام، حقوق شهروندی و آزادی های مدنی، اميد تازه ای در دل هوادران عزت و سربلندی ايران پديد آورد. اقتدارگرايان تمامت خواه که نبرد مدنی را بر نتابيدند و رقابت سالم را به معنای شکست قطعی خود ديده بودند، با رفتارهای مهندسی شده مصمم شدند به هر قيمت، مسير اصلاح طلبی ملت را سد کنند و چنين شد که بار ديگر ماه خرداد به ماه هزينه سنگين برای ملت تبديل شد و حلاوت روز 22 خرداد همانند ديگر روزهای تاريخی اندوهگين ملت به تلخی گراييد. گر چه پس از حماسه 22 خرداد، حاکميت کوشيد رفتار از پيش طراحی شده خود را به شكل ديگري تلقين کند، اما به نظر مي رسيد وجدان عمومی آن را باور نکرد!.
حماسة جاودانه 25 خرداد تاکيدي بود بر اين عدم باور و در همراهی اصلاح انديشی و اصلاح طلبی. مع الاسف ميل تماميت خواهی، جريان حوادث را به سمتی برد که حتی وساطت و مصلحت انديشی های خيرخواهانة برخی از بزرگان برای بازگرداندن امور به مسير درست و واقعی نتيجه نداد و مشاهده شد پيش از طی مسير قانونی متعارف در همه انتخابات در جهان، نتيجه انتخابات رياست جمهوری دورة دهم، خارج از مجرای طبيعی اعلام و به ملت تحميل شد. اين در حالی بود که بعضی از حوادث و وقايع روزهای قبل از انتخابات به سان هشداری جدی از سوی اقتدارگرايان به نامزدهای خارج از دايره قدرت و هواداران آنها به چشم خورد. در آن ايام و در روزهای بعد به هيچ يک از اعتراضات مدنی توجهی نشد و سناريوی مهندسي شده پيروزي انتخاباتی، آنچنان دل از طراحان و مجريان آن ربوده بود که حتی خروش ملت در 25 خرداد که برای هميشه در حافظه تاريخی ملت ايران ثبت و موجب بهت و حيرت جهانيان شد نيز نتوانست اقتدارگرايان را به خود آورد. 25 خرداد در واقع نويد بخش بلوغ اصلاحات و ظهور يک جنبش اجتماعی در مدرسه اصلاحات بود، جنبش سبزی که چيزی جز رعايت حقوق مدنی مصرح در قانون اساسی و اجرای کامل همه اصول آن را طلب نمی کرد. اما افسوس که اين روز بزرگ به دست عوامل کودتای انتخاباتی رنگ خون گرفت.
اکنون که يک سال از آن روزهای تلخ و شيرين گذشته است، حماسه ملت در خرداد 88 به عنوان نماد ملی جنبش سبز اصلاح طلبی در جهان معرفی شده و در خاطره ها باقی مانده است که 30 خرداد روز انتقام از جنبشی بود که تاکيد مجدد بر دفاع از حقوق شهروندی و آزادی های مدنی را به عنوان نمايشی از واقعيت و مطالبات اجتماعی و سياسی ملت عرضه نمود. روزها گذشت و اقتدارگرايان همچنان داغ و درفش نشان دادند و فرزندان نامدار و گمنام ملت را دستگير، زندانی و مورد شکنجه و آزار قرار دادند. در يک سال گذشته دستگيری ها و بازداشت های غير قانونی، يورش ها و هجمه های بی رحمانه خيابانی و دروغ سازی های رسانه های حکومتی، شکنجه ها، تهديدها و اعترافات نمايشی هم نتوانست اراده پولادين ملت باورمند به اصلاح وضع موجود را درهم بکوبد. اينک جنبش اصلاح طلبانه سبز و رهبران آن و مردم وفادار به آرمان های سبز، جز به احيای قانون اساسی و اجرای هماهنگ همة اصول آن به چيز ديگری رضايت نمی دهند. امروز همگان دريافته اند که اين حرکت، پايدار، مستمر و حذف ناشدنی است. ای کاش اقتدارگرايان زودتر بر اين حقيقت وقوف يافته و با تغيير رفتارهای بيگانه با خواست ملت، زمينة همدلی و اتحاد ملی را فراهم کنند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران در آستانة سالگرد شکوهمندی های خرداد و سالگشت ارتحال بنيانگذار عزيز جمهوری اسلامی ايران، با پای فشاری بر آرمان های اصيل انقلاب ملت در بهمن 57 و اصول قانون اساسی، همچون گذشته بر تداوم همراهی با اين جنبش اصيل مردمی تاکيد کرده و ضمن دعوت از آحاد ملت براي حفظ انسجام و حركت قانونمند خود، حاکمان سرمست از قدرت را به تجديد نظر در رفتارهای غيرقانوني و خشونت آميزشان فرا مي خواند تا زمينة کم شدن فاصله بين ملت و حکومت را فراهم آورند و اجازه ندهند در اين شرايط حساس بین المللی هزينة آزادی خواهی و استقلال طلبی ملت بيش از اين افزايش يابد.
شايسته است به جای برخورد غيرمنطقي با درخواست های قانونی و مشروع آقايان مير حسين موسوی و مهدی کروبی و نيز شورای هماهنگی جبهه اصلاحات براي استفاده از حقوق قانونی خود در برگزاری مراسم و راهپيمایی که در قانون اساسی تصريح شده است، به اين تقاضاها پاسخ مثبت دهند.
در پايان ضمن قدردانی و تعظيم به آستان ملت شريف، نخبگان هوشمند، جوانان رشيد، از اقشار مختلف ملت از هر قوم و مذهب و منطقه انتظار دارد با حضور هوشيارانه، مسالمت آميزو قانونمند خود، تداوم بخش راهی باشند که سرانجام آن به حول و قوه الهی جز پيروزی و سربلندی ملت و حاكميت كامل قانون نخواهد بود.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران
89/3/2


 


ندای سبز آزادی: امروز مهدی بوترابی مدیر پرشین بلاگ با خانواده اش پس از گذشت هفتاد و چهار روز از بازداشتش تماس تلفنی داشت.

این ارتباط تلفنی هم زمان با سالروز فتح خرمشهر و به مناسبت تولد تاها اولین فرزند بوترابی بود که هم زمان با انتقال او به بند عمومی انجام شد.

لازم به ذکر است در تنها ملاقات با وی که دو هفته قبل صورت گرفت تنها همسر ایشان موفق به دیدار شد و فرزندانش بی صبرانه منتظر دیدار پدر هستند.


 


مناظره ی روز یکشنبه دوم خرداد 89 در دانشگاه علم و صنعت بین دکتر شکوری راد و وحید جلیلی، در حالی با سخنرانی شجاعانه و بی سابقه ی دکتر شکوری راد و حضور گسترده ی دانشجویان سبز همراه شد که در انتهای مراسم و در حالی که دکتر شکوری راد قصد ترک دانشگاه را داشتند، اوباش بسیجی که در ضرب و شتم دانشجویان سبز علم و صنعت در 8 دی و نیز سرکوب های خیابانی مردم سابقه دارند و از سخنان ایشان به شدّت برآشفته بودند با همکاری حراست دانشگاه به وی حمله ور شده و به هتّاکی و فحّاشی به وی پرداختند.

مسئولان دانشگاه علم و صنعت روز شنبه 31 اردیبهشت پوسترهایی در سطح گسترده در دانشگاه با مضمون برگزاری مناظره بین دکتر علی شکوری راد نماینده ی مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه ی مشارکت و وحید جلیلی مدیر دفتر مطالعات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی در روز دوم خرداد 1389 پخش نمودند. به دنبال اعلام این خبر و دعوت از علی شکوری راد دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت به صورت خودجوش روز یکشنبه در سالن آمفی تئاتر شهید بهرامی حضوری گسترده به هم رسانیدند به طوری که در سالن 600 نفری شهید بهرامی دانشگاه، نهایتاً 100 نفر از دانشجویان بسیجی حضور داشته و مابقی را دانشجویان سبز تشکیل می دادند.


متن سخنرانی طرفین در خبرگزاری های مختلف مانند فارس و برنا و ایلنا و غیره موجود می باشد امّا در ذیل به مطالبی و نکاتی از این مناظره که در خبرگزاری ها ذکر نشده است می پردازیم:

مراسم که قرار بود ساعت 13:45 امروز شروع شود با حدود نیم ساعت تأخیر در حالی شروع شد که دکتر شکوری راد در بدو ورود به سالن به سمت دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت "وی" نشان داده و هنگام رفتن بر روی سن نیز این عمل را تکرار نمود که با استقبال گرم دانشجویان سبز و تشویق های مکرّر آنان همراه شد و دانشجویان نیز متقابلاً به ایشان علامت پیروزی نشان دادند.

دز طول مراسم چند نفر از بسیجی ها با دوربین های حرفه ای فیلم برداری و عکس برداری به صورت مداوم از چهره ی دانشجویان سبز تصویر ضبط می کردند و به محض ایراد هرگونه اعتراضی از سوی سبزها بلافاصله از نزدیک از ایشان فیلم و عکس تهیّه می شد.

در قسمت پرسش پاسخ برنامه مجری برنامه از اعضای مجمع دانشجویان حرب الله دانشگاه علم و صنعت بود سؤالاتی کاملاً مغرضانه از دکتر شکوری راد مطرح می کیرد که با اعتاض ایشان و دانشجویان سبز همراه شد. در بخشیی از این مراسم وقتی مجری برنامه خواستار موضع گیری صریح شکوری راد در قبال ولایت فقیه شد، ایشان در اظهار نظاهایی بی سابقه و شجاعانه بیان داشتند:

اوّلاً اینجا مناظره است نه تفتیش عقاید؟! هر کسی تا می خواهد حرف بزند ازش می پرسید که ولایت فقیه را قبول دارید یا ندارید! من قانون را قبول دارم! قانون اساسی را قبول دارم! و دعوت می کنم همه را به قانون اساسی. مردم ادّعا دارند و مطالبه شان این است که بگویند 1 با 1 مساوی است. آیا اصل حقوق ملّت با اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مساوی هست یا نیست؟

این نماینده ی مجلس ششم ادامه داد: تمام حرف آقای مهندس موسوی اجرای بدون تنازل قانون اساسیه. می گه اصول قانون اساسی رو هم طراز هم تفسیر بکنید. نه یک رأی رو، یک اصل رو یه جوری تفسیر بکنید، بقیه ی اصل ها رو یه جور دیگه تفسیر بکنید! آیا یه دونه آقای جنّتی بیشتره یا 70 میلیون جمعیّت ایران؟

عضو شورای مرکزی جبهه ی مشارکت بیان داشت: اگر بحث مساوات است، مساوات در همه ی مسائل باید باشه. اتّفاقاً اونی که ما باید بشناسیم این است که مردم با همدیگر برابرند. وقتی ما شعار "ایران برای همه ی ایرانیان" رو دادیم، به ما انتقاد کردن که شما چرا این شعار رو دادین؟ ایران برای همه ی ایرانیان نیست، ایران برای برخی از ایرانیان است!

اين فعال سياسي اصلاح‌طلب در ادامه گفت: شما میزان انتقادهایی که از جبهه ی مشارکت برای طرح همین شعار شده رو ببینید! بعد هم این شعار است که شما می گویید 1 با 1 مساوی است یعنی که مردم از حقوق یکسان برخوردار باشند. من برای شما اگر بنا بشه - شما که اقتصاد خوندید - ثابت بکنم که چه کسانی از رانت های حکومتی برخوردار هستند! همین الانشم! الان شده رابطه های اقتصادی دولت همه در اختیار سپاهه! (در این لحظه شاهد اعتراض و بی احترامی چند بسیجی به دکتر علی شکوری راد بودیم)

شکوری ادامه داد: شما خطبه های نماز جمعه ی آقای جنّتی رو نشنیدید همین پریروز که می گفت باید دوباره برای دانشگاه ها گزینش بگذاریم! این گزینش مساواته؟ این یعنی یک دانشگاه دولتی نماینده ی کلّ ملّت ایران است

دکتر شکوری راد در پاسخ به اظهارنظهای وحید جلیلی در مورد بیانات پدر شهید محسن روح الامینی که اطاعت از ولایت فقیه را توصیه کرده بودند گفت: آقای روح الامینی رو من از سال 58 ایشونو می شناسم، تو دانشگاه علوم پزشکی تهران با همدیگه بودیم. من می شناسم ایشون رو. ایشون فرزندش رو، رو سر دست برده بود تدفین کرده، نه اینکه بگه چون سبز بودی به درک واصل شدی! می گه قاتل فرزند من باید قصاص بشه! اگر حیثیّت خودش رو می ذاره، تو روز عاشورا تو تلویزیون میاد، جلوی رهبری اون حرفا رو می زنه، این کارا رو می کنه، همه برای اینه که قاتل فرزندش رو قصاص بکنه! حیثیّت خودش رو می ذاره برای اینکه قاتل فرزندش قصاص بشه. همون بود که همین اخیراً مصاحبه کرد گفت: من سرم رو به کدوم دیوار بکوبم که کسانی که متّهمان اصلی قتل فرزند من هستن، یکیشون از دولت منصب گرفته، شده رئیس شورای مبارزه با قاچاق. یکی هم دوباره از شهرداری منصب گرفته!

همچنینی بعد از آن مجری نظر ایشان در مورد مهندس موسوی را خواستار شد که دکتر شکوری راد گفت: مهندس میرحسین موسوی روی تخم چشمان من جا دارد و من کاملاً با مواضع ایشون موافقم!

پس از این اظهارات و نیز حمایت قاطع از جنبش سبز و از همه مهم تر "درود فرستادن بر روح پاک شهدای جنبش" در قسمت های پایانی مناظره، همچنین اظهار نظر در مورد فساد اقتصادی سپاه و سردارهای آن مانند فیروزآبادی و غیره... در هنگامی که شکوری راد قصد ترک دانشگاه را داشت، اوباش بسیجی به ایشان حمله ور شده و در حمایت کامل نیروهای حراست به هتّاکی به وی پرداختند.

این عدّۀ بسیجی که سابقه ی ضرب و شتم دانشجویان سبز علم و صنعت در 8 دی با باتوم و چماق و قمه را نیز داشتند، به سمت ایشان حمله ور شده و با شعارهای "مرگ بر منافق" و "مرگ بر ضدّ ولایت فقیه" و فحش های رکیک نسبت به موضع گیری ایشان درباره ی اصل ولایت فقیه واکنش نشان دادند. آن ها با سد کردن راه دکتر شکوری راد در حالی که الفاظ بسیار زشت و زننده ای به کار می بردند که از ذکر آن ها معذوریم بیان داشتند: "بی غیرت عوضی! باید قبول داشته باشی ولایت فقیه رو! چرا نگفتی قبول دارم؟ (ولایت فقیه رو) باید امضاء کنی (که ولایت فقیه رو قبول دارم)، اگر امضاء کردی (در این بین گویا شکوری راد می گوید امضاء نمی کنم) قبول نداری؟! عیناً منافقی! مرگ بر منافق" و سپس بسیجیان همگی دسته جمعی شعار "مرگ بر منافق سر می دهند" و دانشجویان سبز نیز در جوای آن ها شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "یاحسین میرحسین" سر دادند.

نکته ی جالب در اینجا حمایت کامل نیروهای حراست دانشگاه از بسیجی ها و نشان ندادن هیچ گونه عکس العملی به برخوردهای زشت و زننده ی آن ها بود به طوری که فقط آن ها را همراهی می کردند و چند دانشجوی پسر و دختر ایشان را که بدون محافظ و حتّی وسیله ی نقلیّه به دانشگاه آمده بودند را همراهی کرده و مانع از ضرب و شتم بیشتر ایشان به دست اوباش بسیج شدند!


 


علی مزروعی در آستانه دوم خرداد پیامی را برای نشست هم اندیشی سبز در مالزی ارسال کرده که مشروح آن در پی می آید.

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام به سبزاندیشان همراه مالزی

تاریخ معاصر ایران گزارشگر تلاشها و مجاهدتهای پی در پی آزادیخواهان و عدالت طلبان این مرز و بوم برای رهایی از دام استعمارخارجی و استبداد داخلی است . پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 دستیابی به استقلال محقق شد اما همه تلاشها حفط تمامیت ارضی کشور در جنگی تحمیلی و هشت ساله معطوف گردید . با پایان جنگ و رحلت رهبر انقلاب دوره جدیدی آغاز شد و دراین دوره نگاه به آزادی و مردمسالاری و رهایی از استبداد داخلی برای بخشی از نیروهای سیاسی مسئله اصلی شد و سرانجام تلاش های آنها در دوم خرداد 76 ببار نشست . دراینروز مردم با حضور فعال و پرشور خود در انتخابات ریاست جمهوری هفتم با رای بالایی اقای خاتمی را به ریاست جمهوری انتخابات کردند و حماسه دوم خرداد را رقم زدند . با استقرار دولت خاتمی دوره اصلاحات آغاز شد ، دوره ای که بهار مطبوعات را ثبت کرد ، احزاب و نهادهای مدنی رو به رشد و افزایش یافتند ، و جامعه نشاطی تازه یافت برای مبارزه با کجی ها و آسیب ها در عرصه حاکمیت . شور و شعور سیاسی و مشارکت جویی مردم در اداره امور با انتخابات شوراها تشدید شد و در پی آن با حضور فعال مردم در انتخابات ششمین دوره مجلس ، اصلاح طلبان اکثریت کرسی ها در اختیار گرفتند و طبعا انتظار می رفت که دولت و مجلس اصلاح طلب بتوانند پاسخگوی مطالبات اصلاح طلبانه مردم باشند اما در این هنگام شاهد بودیم که نهادهای انتصابی و نیروهای اقتدارگرا در برابر نهادهای انتخابی صف کشیدند و هر نه روز یک بحران ساختند و کاری کردند که دولت ومجلس اصلاح طلب را زمینگیر کردند و با مایوس و دلمرده کردن نیروهای اصلاح طلب سرانجام با ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان با انجام انتخاباتی فرمایشی و نمایشی مجلس هفتم را دراختیار گرفتند و راه را برای حاکمیت یکدست اقتدارگرایان هموار کردند و با استقرار دولت احمدی نژاد حاکمیت یکدست شد .

عملکرد این حاکمیت یکدست آن بذر آگاهی را که در دوره اصلاحات بر سرزمین ایران پاشیده شده بود ، بیدار کرد و این خودآگاهی آنچنان بالا گرفت که صحنه انتخابات ریاست جمهوری دهم را به صحنه ای همانند دوم خرداد 76 برای رهایی از دام استبداد و اقتدارگرایی تبدیل کرد اما با اعلام نتیجه انتخابات صحنه دگرگونه شد و از دل آن جنبشی سبز با شعار « رای من کو » سربرآورد که تا امروز ادامه دارد . حماسه دوم خرداد 76 از اینرو اهمیت دارد که دوره ای جدید بنام اصلاحات را با خواسته های حاکمیت قانون ، عدالت ، آزادی و مردمسالاری در کشور ما رقم زد و بذری را پاشید که در جنبش سبز متولد شده است و با صبر و استقامت سبزاندیشان ببار خواهد نشست و برهمگی ماست که بیش از پیش با بزرگداشت اینروز یاد همه آنانی را که در این مسیر تلاش کردند و زحمت کشیدند و متحمل هزینه های مادی و معنوی شدند ، گرامی بداریم و برادامه راهشان تا رسیدن به مقصد تاکید نمائیم .

دوستدار و یار و همراه شما - مزروعی


 


دکتر رهنورد با ارسال پیام صوتی برای نشست هم اندیشی هسته های سبز به مناسبت سالروز حماسه دوم خرداد، این روز را سرشار از پیروزی و موفقیت اصلاح طلبی توصیف کرد و گفت: « سالروز فرخنده ی حماسه ی دوم خرداد را که سرشار از پیروزی و موفقیت اصلاح طلبی بوده است به شما تبریک عرض می کنم. ایران کشور مردمان نجیب و غیور و سرزمین حماسه هاست. آن سرو بارور که سیزده سال قبل در دوم خرداد 76 در کشور ما کاشته شد در حماسه ی 22 خرداد، 25 خرداد و 30 خرداد شکوفه کرد.» متن کامل این پیام در پی می آید.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما دانشجویان عزیز. سلامی سرشار از بشارت آزادی و دموکراسی.

سالروز فرخنده ی حماسه ی دوم خرداد را که سرشار از پیروزی و موفقیت اصلاح طلبی بوده است به شما تبریک عرض می کنم. ایران کشور مردمان نجیب و غیور و سرزمین حماسه هاست. آن سرو بارور که سیزده سال قبل در دوم خرداد 76 در کشور ما کاشته شد در حماسه ی 22 خرداد، 25 خرداد و 30 خرداد شکوفه کرد.

روزهای شور انگیز پس از آن و در میان سرخی خون شهیدان سبز شد و سبزی حماسه ها امید بخش آمدن آزادی، دموکراسی، بیداری و دانایی است. آن طُرف ارمغان سالهای ایستادگی و مقاومت و جان فشانی در تلخی کاممان از پرواز خون بار آزادی خواهان، سهراب ها، نداها، روح الامینی ها و سید علی هاست. آن طُرف ارمغان همچون شقایقی بر صورت سرزمینمان روئیده. سید علی ها و رامین ها، اشکان ها و ترانه ها،شبنم ها و دیگر پاره های جان و قلب خود را در همیشه ی تاریخ آزادی خواهی زنده و سرشار و بشارت بخش حفظ می کنیم.

سالگرد دوم خرداد پیوسته به روزهای سرخ و سبز پس از 22 خرداد را گرامی می داریم. چه خوب دوم خرداد به 22 خرداد واصل شد. علی رغم چهره ی کریه کودتای انتخاباتی، همه می دانیم که 22 خرداد همچون دوم خرداد سرشار از پیروزی بوده است.

از خداوند متعال برای همه ی مردم ایران و شما دانشجویان عزیز تحقق بهار آزادی و دموکراسی و قانون گرایی و برابری طلبی را برای همه ی زنان و مردان مسئلت می نمایم.

زهرا رهنورد خواهر شما


 


خانواده های زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات که در زندان رجایی شهر زندانی هستند ،با صدور بیانیه ای خطاب به مسوولان نوشته اند :« اکنون به جای آن که زندانیان بی گناه ما را آزاد کنند، در شرایطی ویژه احکام سنگین آنها را یک به یک تایید می کنند، به مرخصی رفته ها را به زندان باز می گردانند، آزاد شدگان را احضار می کنند و چه معامله ای بدتر از این با فرزندان ایران زمین که در سکوت آنها را به بدترین و مخوف ترین زندان ها منتقل می کنند. گویی بس نیست درد دوری و هجران و زندان که باید این درد به غایت خود نیز برسد .»

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته است ،به این شرح است:

بسم رب المظلومین

از خواب بیدار شوید

یک سال از ۲۲ خرداد ۸۸ در حالی می گذرد که نتیجه آن برای ما خانواده جمعی از زندانیان سیاسی که تمام این روزها و ماه ها را پشت درب های این بازدشتگاه و آن زندان گذرانده ایم، چیزی جز دوری از عزیزانمان و اندوه و هجران گسترده و ژرف بدون مرهم نیست.نزدیک به یک سال می گذرد و ما هنوز نمی دانیم که عزیزان ما تاوان چه چیز را پس می دهند، حرف زدن و نوشتن را، ابراز عقیده و چاره جویی را یا عشق به ایران و باورمندی به قانون را؟

در تمامی این مدت همواره می اندیشیدیم که پاسخ آن چه این زندانیان عزیز ملت ایران کرده اند، جز برخورداری از عدالت و حقوق مصرح ان ها در قانون اساسی و آن چه رافت اسلامی می خوانند، نیست و هر روز امید داشتیم که بی گناهی و خیرخواهی آن ها به اثبات برسد و به خانه بازگردند اما متاسفانه هر روز فشار تازه ای بر پیکره مجروح و سخت آزرده خانواده بزرگ زندانیان سیاسی وارد می شود.

اکنون به جای آن که زندانیان بی گناه ما را آزاد کنند، می بینیم که در شرایطی ویژه احکام سنگین آنها را یک به یک تایید می کنند، به مرخصی رفته ها را به زندان باز می گردانند، آزاد شدگان را احضار می کنند و چه معامله ای بدتر از این با فرزندان ایران زمین که در سکوت آنها را به بدترین و مخوف ترین زندان ها منتقل می کنند. گویی بس نیست درد دوری و هجران و زندان که باید این درد به غایت خود نیز برسد.

پیش از این مسعود باستانی و احمد زیدآبادی را در فرایندی پر از ابهام، قانون شکنانه و بی دلیل روشنی از زندان اوین که خود نماد جفا به فرهیختگان این ملک بوده و است، جابه جا کرده و به زندان رجایی شهر انتقال داده اند و اکنون می بینیم که این بدعت تبدیل به روالی غیرقانونی شده و زندان پردیس کرج و زندان بدنام رجایی شهر اخیرا پذیرای داود سلیمانی، مهدی محمودیان، عیسی سحرخیز، رسول بداغی، رضا رفیعی فروشانی و حشمت الله طبرزدی بودند.

انتقال این عزیزان درحالی رخ داد که برخی از آن ها حتی بدون برگزاری دادگاه، ماه هاست که در بازداشت موقت بی پایان به سر می برند.

ما اعلام می کنیم که انتقال زندانیان سیاسی از بند ۳۵۰ اوین به دیگر زندان ها تنها با هدف افزایش فشار بر اسرای جنبش سبز رخ داده تا بلکه در خرداد ماه سناریو دیگری ساخته شود. این انتقال ها بر خلاف تمامی موازین قانونی و حقوقی است و بدیهی ترین مسایل آیین نامه زندان های جمهوری اسلامی که تاکید بر تفکیک زندانیان بر اساس جرایم دارد را هم رعایت نکرده است.

هنگامی این مسایل بسیار بدیهی و ساده زیرپا گذاشته شده است، ما خانواده های زندانیان سیاسی از خود می پرسیم که مسوول حفظ جان عزیزان ما که بر اساس یک تصمیم فراقانونی به میان مجرمان خطرناک فرستاده شده اند، با کیست؟

امیدواریم سنگینی مسوولیت حفاظت از جان بهترین فرزندان این آب و خاک مسوولان این نهادها را از خواب سنگین بیدار کند.

والسلام علی عبادالله الصالحین

خانواده های باستانی، زیدآبادی، سحرخیز، سلیمانی، بداغی، محمودیان، طبرزدی، رفیعی فروشانی


 


خبری که خواب را از چشمان منتظرم ربوده و خوراک را بر من حرام کرده است . چشمانم را می بندم اما آنچه ذهنم را پر می کند آیات تکان دهندۀ سورۀ قیامت است . هراسان شده ، چشم می گشایم و اینک قیامت را می بینم ، هواخوری کوچک یکی از بندها و آزادمردی با چشمان بسته و ناگاه ... ضربات است که یکی پس از دیگری بر سر و رویش می بارد ...
کجاست آنجا ؟ در آموخته هایم جستجو می کنم آدرسی نمی یابم ، در سی سال گذشته می کاوم ، تمام فرمایشات امام راحل را مرور می کنم و باز هم عقب تر می روم ، آیات قرآن ؛ فرامین خدا ؛ سیرۀ پیامبر گرامی اسلام ؛ هیچ نمی یابم .
کدام ناکجاآباد است آنجا که چندین زورمند ، تمام قدرت چند روزۀ خویش را بر مظلومی چشم بسته و در بند ، چونان پرنده ای بال و پر بسته نثار می کنند ؟
ذهن آشفته ام مورد هجمۀ خیل سؤالات قرار می گیرد ، نفس لوامۀ آنها کجاست ؟ خواب است یا بیدار ؟ من که با خواندن خبر ، خواب بر چشملنم حرام شده پس آنان که با ضرباتشان به انسانی بی گناه آسیب می رسانند چه می کنند ؟ آیا می توانند لحظه ای با آرامش ، چشم بر هم نهاده در کنار خانواده بیارامند و هیچ مپندارند که قیامتی نیز هست ؟...
چه می گویم ؟! اگر خدا را می شناختند و به معاد و قیامت یقین داشتند آیا هرگز به خود اجازه می دادند با مردی آنهم از تبار آزادگان که گناهش امر به معروف و نهی از منکر است ، رفتاری اینچنین غیر انسانی داشته باشند ؟
و اینک با تو می گویم ، ای که نامت را "محمد" گذاشتند تا مشتی محکم باشد بر دهان یاوه گویان و غافلین از خدا ، و چه نیکو خاندانی داری که نور ، راهنمایشان بوده و به حق ، "نوری زاد" گشته ای ، تو اکنون مصداق بارز سخن شهید بهشتی و از راست قامتان جاودانۀ تاریخ هستی و ایمان دارم فردای قیامت که ستمکاران و ضاربین تو و دیگر مظلومان ، به مصداق آیۀ شریفۀ قرآن ، "أین المفر" گویان در جستجوی گریزگاه هستند تو از روسفیدان خواهی بود .


 


مهناز شریعتی همسر محسن آرمین که هفته پیش بازداشت شد یادداشتی را درباره همسرش نگاشته است. نسخه ای از این یادداشت در اختیار کلمه قرار گرفته که به شرح زیر است:

عصر جمعه، سی و یکمین روز اردیبهشت ماه، عده ای از بهترین دوستان به دیدارمان آمدند. هر هفته عصرهای جمعه با حضور آرمین دور هم جمع میشدیم و ساعاتی را با خواندن و شنیدن تفسیر آیات قرآن، به او گوش میدادیم.

این هفته جای استاد خالی بود.

نزدیک اذان مغرب ، علیرغم دلجویی دوستان به یکباره دلم گرفت . نگاهی به راضیه کردم که اشک در چشمانش حلقه زده بود . چهره آتیه و مرضیه هم گویای دلتنگی پدر بود.

قطعا مطهره هم در دیار غربت به یاد پدر خواهد بود.

وقت نماز همیشه به او اقتدا میکردند. به یادم آمد دعایی را که همیشه در سجده آخر نماز میخواند و من این دعا را خیلی دوست داشتم و همیشه با او زمزمه میکردم:

"یامن هو اله و لا یغفر ذنوبک الا ما سواه اغفر ذنوبی کلها به حرمت محمد و آل محمد"

در همین حال و هوا بودم که دست نوشته زیبایی قاب گرفته شده به دستم رسید . یکی از دوستان خوش ذوق و قریحه جلسه قران شعر زیبایی را سروده بود که حیفم آمد این شعر را با دوستداران آرمین در میان نگذارم:

"آنان که در بهار، دانه ای نهان کنند

باشد که در آتیه خرمنی درو کنند

قصه یوسف و چاه، قصه اسارت و عزت است

فرعونیان فکر عزیز مصر کنند

صبر ایوب و اشک یعقوبم آرزوست

تا برادران همه سجده بر ملتی کنند

موسی به تور و قومی به گرد سامری

هارونیان فکر ید بیضای موسوی کنند

ابراهیم در آتش نشسته است

هاجر به جستجوی آب سعی صفا و مروه می کند

صبر بر شعب ابی طالب، مژده فتح مکه است

تبت یدی، ابی لهب کی فکر انزال سوره می کند

آنان که تشنه لب، راضی و مرضی و مطهرند

باشد که کام ملتی با سلسله کوثر تر کنند

چندی است که با قلم سبز بر کنبد گردون نوشته اند

گیتی ارث آزادگان است که با بهار سودا می کنند


 


یك وكیل دادگستری ادعای روزنامه كیهان مبنی بر اینكه وی پول می‌گیرد و دروغ می‌گوید را تكذیب كرد.

علیزاده طباطبائی در گفتگو با ایلنا با انتقاد از درج مطلبی در روز كیهان امروز مبنی بر ادعایی در خصوص اینكه طباطبائی پول می‌گیرد و دروغ می‌نویسد،گفت: تمام مطالبی كه بنده در رابطه با روزنامه كیهان گفتم عین حقیقت است و مدیر مسوول این روزنامه از حضور در بازپرسی امنتاع می‌كرده و حاضر با پاسخگوئی به اتهامات مطرح شده علیه خود نبوده است.

وی ادامه داد : بر این اساس و بر مبنای اصرار من آقای شریعتمداری به بازپرسی مراجعه كردند و بنده برای اینكه این هدف محقق شود درخواست صدور حكم جلب ایشان را داشتم.

طباطبائی خاطر نشان کرد: تاكنون وكالت 100 پرونده امنیتی را بر عهده داشتم بدون اینكه یك ریال پولی گرفته باشم و ادعاهائی مبنی بر اینكه بنده با گرفتن پول دروغ پراكنی می‌كنم كذب محض است.


 


ساعت یک بامداد امروز، سوم خرداد ۸۹ عذرالسادات قاضی میرسعید، عاطفه نبوی، فاطمه رهنما، هنگامه شهیدی، ریحانه ‏حاج ابراهیم دباغ و مطهره بهرامی از بند عمومی نسوان به ۲۰۹ فراخوانده شدند.

به گزارش کلمه و به گفته زندانیان این بند، ‏این مسئله به دلیل احضار شبانه شیرین علم هولی در زوهای پیش و اعدام ناهنگام او، موجب نگرانی و ‏تحمیل شرایط ناگوار روحی بر زندانیان نسوان بند دو شده است. پس از ساعتی زندانیان به بند بازگردانده ‏شدند و مشخص شد که برای بازجویی احضار شده بودند. این در حالی است که طبق قانون، بازجویی در ‏شب، بعد از ساعت اداری کارکنان، ممنوع است ‏

پنج نفر از این زندانیان سیاسی در بعد از ظهر روز پیش از آن نیز به دادسرای اوین منتقل شده بودند.


 


روز گذشته به طور کامل در شک و تردید آزادی محمد نوری زاد و جعفر پناهی دو کارگردان معروف سپری شد. خبری که به طور مبهمی توسط سایت های دولتی و وابسته به نهاد های خاص تیتر شد و در نهایت با شور وهیجانی که ایجاد کرد تکذیب شد.

به گزارش خبرنگار «کلمه»، روز گذشته برخی از سایت های دولتی و وابسته به نهاد های خاص خبر آزادی نوری زاد را منتشر کرد درحالیکه در خبر منتشر شده هیچ منبع خبری ذکر نشده بود و به صورت بسیار مبهم و جهت دار این شایعه را پخش کرد .

این سایت ها در خبر دیکته شده خود تاکید فراوانی بر سلامت جسمانی نوری زاد داشتند و اخبار منتشر شده درباره وضعیت نامناسب نوری زاد را از سوی رسانه های ضد انقلاب! عنوان کردند در حالیکه همسر نوری زاد روز پنجشنبه گذشته بعد از ملاقات کابینی با همسرش اعلام کرد: « وقتی در ملاقات کابینی آقای نوری زاد را دیدم، لازم نبود که حرفی بزند، سر و وضع آشفته او، خود گویای همه چیز بود. به قصد کشت او را کتک زده بودند، وقتی همسرم می خواست این واقعه غیر انسانی که باورش هنوز برای همه ما دشوار است را تعریف کند، هم او گریه می کرد و هم ما.»

نکته ی مهم این است که چرا و به چه هدفی خبری خلاف واقع هم درباره آزادی ایشان و هم درباره وضعیت جسمانی نوری زاد منتشر می شود و چه کسی از آن بهره می برد؟

خبر آزادی باعث شد تمام روز جمعیت زیادی خوشحال باشند و حتی برای تایید آن هم سرگردان و منتظر بمانند .

این موضوع در ارتباط با جعفر پناهی دیگر کارگردان کشور که او هم به مانند نوری زاد در اعتصاب غذا به سر می برد تکرار شد و تکذیب این مسئله توسط فرزندان آن ها در رسانه هایی مانند فیس بوک صورت گرفت.

در حالیکه قول هایی هم مبنی بر آزادی نوری زاد و پناهی داده شده است اما انتشار دروغین اخبار، فشار مضاعفی را بر خانواده های آنها وارد می کند.

روند اطلاع رسانی یکساله ی اخیر این رسانه ها نشان داده که تمایلی به درج کامل خبرهای موثق به خصوص در مورد زندانیان سیاسی ندارند . پس نکته ای که باید مد نظر داشت عدم انتشار سریع اخبار صادره از سوی این رسانه هاست .

گویا در مورد انتشار خبر آزادی محمد نوری زاد و جعفر پناهی هدف تنها آرام کردن جو التهابی منتج از ضرب و شتم نوری زاد و اعتصاب غذای خشک پناهی و نوری زاد است . فضایی که موجب ملاقات حضوری این دو هنرمند با خانواده هایشان شد.

حال به نظر می رسد آنها می خواهند قدرت خشم و قدرت اعتراض ناشی از این اتفاق را با حربه ی دروغ و کذب مهار کنند.

همچنین به نظر می رسد خانواده های اسیران دربند و مردم با این ترفندها ، وضعیت اسفناک زندان های کشور، را مشمول مرور زمان نمی دانند.


 


با وجود انکار برخی مقامات دولتی از وجود دانشجویان زندانی و همچنین اظهارات اخیر معاونت دانشجویی وزارت علوم مبنی بر بی اطلاعی وی از آمار دانشجویان بازداشتی کشور، پایگاه خبری دانشجونیوز لیست ۸۲ تن از دانشجویان بازداشتی کشور، همراه با اطلاعاتی شامل زمان دستگیری، وضعیت محکومیت، قاضی محکوم کننده و همچنین محل نگهداری آنان را منتشر کرد.

به گزارش این سامانه خبری، طی یک سال گذشته و پس از اعتراض های پس از انتخابات، در کشور، اقشار مختلف مردم به دست ماموران وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و دیگر نهادهای امنیتی کشور بازداشت شدند که در این بین دانشجویان نیز بخش عمده ای از بازداشت شدگان را تشکیل می دادند.

دانشجو نیوز خاطرنشان کرد بخش عمده ای از دانشجویان زندانی، در بندهای مختلف زندان اوین در حبس بوده و تعدادی از دانشجویان نیز در زندان های شهرهای مختلف همچون زندان متی کلای شهر بابل و همچنین در شهرهای اصفهان، اردبیل و مریوان در بازداشت به سر می برند. تعدادی از دانشجویان زندانی نیز در بندهای تحت نظر سپاه پاسداران و در وضعیت نامشخصی به سر می برند.

این گزارش تصریح کرد بسیاری از دانشجویان بازداشت شده، پس از مدتها حبس، با قرارهای وثیقه سنگین آزاد شدند و برخی نیز با احکام قضائی گوناگون روبرو شدند و گروهی نیز همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر می برند.
اسامی دانشجویان بازداشتی در لینک زیر آمده است:
http://www.daneshjoonews.com/news/student/1130-1389-03-03-12-58-56.html


 


دو نفر از سه شهروند آمریکایی که ده ماه است در ایران زندانی هستند، با یکدیگر نامزد شده‌اند و قصد دارند پس از آزادی با یکدیگر ازدواج کنند.

خبرگزاری سی.ان.ان گزارش کرد مادران این سه آمریکایی که به هنگام ملاقات با فرزندانشان در هفته گذشته از این خبر مطلع شده‌اند، گفته‌اند که به شدت خوشحالند ولی نمی‌توانند تاریخ دقیق این ازدواج را تعیین کنند.

آن‌ها افزودند که جاش فتال زندانی دیگر نیز که دوست آن‌هاست قرار است در مراسم ازدواج آن‌ها ساقدوش باشد.

سارا شورد، جاشوا فتال و شین بائر سه شهروند آمریکایی هستند که در مرداد ماه سال گذشته به اتهام ورود غیرقانونی به ایران در خاک جمهوری اسلامی بازداشت شدند و از آن زمان تا کنون در زندان بسر می‌برند.

مادر سارا شورد که به تازگی همراه با مادران سه آمریکایی دیگر از تهران بازگشته‌است گفت که دخترش به شدت منتظر بوده تا حلقه‌ای را که شین بائر از نخ لباس خود برای او ساخته‌بوده به مادرش نشان دهد.

او گفت که این پیشنهاد ازدواج، چیزی است که باعث می‌شود فرزندش -از نظرروانی – بتواند به زندگی ادامه دهد، چرا که احساس می‌کند پیوندی ناگسستنی با شین دارد و نیز دوستی مانند جاش دارد که همیشه با آن‌هاست.

مادر شین بائر از قول پسرش گفت که شین روز ششم ژانویه در حیاط زندان اوین پیشنهاد ازدواج به سارا داده است و افزود که این، دقیقا تاریخی است که ما درخواست ویزا را در واشنگتن تسلیم مقامات ایرانی کرده‌ بودیم.

مادران این سه آمریکایی که امروز در برنامه «صبح بخیر آمریکا» در شبکه ا.بی.سی سخن می‌گفتند دیدن فرزندانشان را یک «تسکین بزرگ» خواندند اما گفتند که آن‌ها چیزی در باره وضعیت اتهاماتشان به ایشان نگفته‌اند.

ضمنا آن‌ها تصریح کردند که با هیچ یک از مقامات عالی‌رتبه در ایران ملاقات نکرده‌اند و تنها برخی از مقامات رده پایین را دیده‌اند.

آن‌ها افزودند که فرزندانشان کاملا سالم به نظر می‌رسیدند و افزودند که شین بائر و جاش فتال در یک سلول مشترک هستند ولی سارا شورد تنهاست اما می‌تواند روزانه دو بار و به مدت سی دقیقه با دوستانش ملاقات کند.

رویترز در گزارشی که در این زمینه منتشر کرده بود از قول حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران نوشت که او تردیدی ندارد که این سه آمریکایی جاسوس هستند اما از آمریکا خواسته که به مبادله زندانیان بپردازد.


 


عبدالله یوسف‌زادگان پس از هفتاد روز بازداشت همچنان در بازداشت موقت در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد و در دو هفتة اخیر از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده هم محروم بوده‌است.

به گزارش کلمه، علی‌رغم مراجعات مکرر خانواده یوسف‌زادگان به مسئولان و امنیتی و قضایی در مشهد و تهران، هنوز اطلاع دقیقی از علت بازداشت این دانشجوی نخبه و تداوم بازداشت انفرادی ، چشم‌انداز پرونده او به دست نیامده است و خانواده وی همچنان در بلاتکلیفی کامل به سر می‌برند.

گفتنی است تاکنون ۱۸۵ دانشجوی المپیادی و تعدادی از فارغ‌التحصیلان مدارس فرهنگ کشور با امضای نامه‌های جداگانه‌ای خطاب به ریاست قوه قضاییه خواستار آزادی فوری عبدالله یوسف‌زادگان شده‌اند و تعداد زیادی از دوستان وی با اتشار یادداشت‌هایی به بازداشت او اعتراض کرده‌اند. عبدالله یوسف‌زادگان از نخبگان فرهنگی کشور، دارنده مدال طلای المپیاد ادبی و دانشجوی ممتاز کارشناسی ارشد حقوق در دانشگاه علامه طباطبایی است.


 


شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز تصویب قطعنامه جدید علیه ایران را محکوم کرد.

به گزارش ایلنا، در جلسه شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز که به ریاست سید محمد خاتمی تشکیل شد در ابتدا سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر گرامی داشته شد و از قهرمانان و دلاور مردانی که خون پاکشان راهگشای این فتح الفتوح خدایی شد، تجلیل به عمل آمد. همچنین سالروز حماسه پرشکوه ملت آگاه و آزدیخواه ایران در دوم خرداد سال ۷۶ گرامی داشته شد.

همچنین مجمع روحانیون مبارز ضمن ابراز نگرانی از تلاش دولت آمریکا و همدستانش در تصویب قطعنامه جدید علیه ایران، آن را ادامه دشمنی‌های دیرینه آمریکا علیه ملت ایران دانسته و با محکوم کردن این نوع اقدامات خواهان بازنگری در سیاست‌های خصمانه و توقف اقدامات آنان علیه ملت ایران شد.

این تشکل روحانی اصلاح‌طلب حمله وحشیانه گروهی لباس شخصی با سلاح گرم و سرد به محمدعلی ابطحی در شهر ری را محکوم کرده و این نوع اقدامات خلاف شرع و قانون و مشکوک در راستای ایجاد تشنج در جامعه و سلب امنیت عمومی از کشور دانستند و از مسؤولان امر شناسایی و برخورد قاطع با مسببان و کانون های خشونت گرا را خواستار شدند.


 


پدر شهید جهان آرا می گوید وضع خرمشهر الان خوب نیست. نصف خرمشهر خرابه است. با توجه به گذشت این همه سال از جنگ، خرمشهر هنوز آب آشامیدنی و گاز ندارد. تازه برای سوم خرداد می‌خواهند بیایند آب خرمشهر ـ آبادان را افتتاح کنند.

به گزارش سرویس سیاسی «فردا» سید هدایت الله جهان آرا پدر شهید محمد جهان آرا درباره وضعیت شهر خرمشهر می افزاید: معیشت مردم الان در آنجا بسیار سخت است. ما همین حالا در خرمشهر حدود ۲۵ هزار جوان بیکار داریم. ما همین الان در خرمشهر ۲۰۰ دختر داریم که منتظر جهیزیه هستند تا به خانه بخت بروند و واقعاً هیچ چیز ندارند.

چند سال پیش که خرمشهر بودیم آقای احمدی نژاد آمده بودند آنجا. من به ایشان هم گفتم علیرغم این همه شعار، برای خرمشهر کاری نشده است. مردم در آخرین سفر آقای احمدی نژاد هم به ایشان همین حرف را زده‌اند که ایشان گفته بودند اگر دوباره رئیس جمهور نشدم می‌آیم فرماندار خرمشهر می‌شوم تا آنجا را آباد کنم.

وی در گفتگو با روزنامه شرق ادامه می دهد: تقریباً می‌توانم بگویم هیچ دولتی، هیچ کاری برای خرمشهر نکرد. اینها آمدند پول زیادی آنجا خرج کردند و در نهایت خانه‌های مردم هم ساخته نشد. اگر دولت خودش می‌آمد خانه‌های مردم را می‌ساخت شاید تا الان شهر بازسازی شده بود. منظورم این است که بودجه‌ای مصرف شد اما فایده‌ای نداشت. مثلاً آمدند برای ساخت خانه یک میلیون تومان دادند. خب طبیعی است که یک خانه با یک میلیون تومان ساخته نمی‌شود. پول‌ها خرج شد و هیچ فایده‌ای نداشت. وقتی جنگ شد پولدارها و متمولان خرمشهر از شهر رفتند. آنهایی که به خرمشهر برگشتند کسانی بودند که جز خرمشهر جای دیگری نداشتند.

هدایت الله جهان آرا درباره فرزند خود محمد جهان آرا هم می گوید: جهان‌آرا فرمانده سپاه شده بود. جنگ بعد از یک سال از تشکیل سپاه آغاز شد اما شهید جهان‌آرا با همه گروه‌ها در خرمشهر می‌ساخت. به همین خاطر حدود ۳۰۰، ۴۰۰ نفر بودند و اکثرشان هم عرب بودند. عده‌ای هم از مردم بودند که توانستند جلوی عراقی‌ها را بگیرند که وارد خرمشهر نشوند. تمام سعی جهان‌آرا این بود که نگذارد عراقی‌ها وارد خرمشهر شوند. برخی از کسانی که در جنگ‌های خرمشهر بوده‌اند تعریف می‌کنند در جنگ به هر جبهه‌ای می‌رفتیم جهان‌آرا آنجا بود. ظاهراً به او می‌گفتند تو مگر پرواز می‌کنی که همه جا هستی؟!


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته