پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
چه کسانی به غذاهای ارگانیک[۱] نیاز دارند؟
غذاهای ارگانیک به سلامت بدن کمک میکنند، از سوی دیگر قیمت آنها گرانتر است. «تایم» در این مقاله به بررسی هر دو بعد این مسئله میپردازد. اگر به دنبال راهی سریع برای بیمار شدن هستید، میتوانید از داشتن یک رژیمغذایی سالم چشمپوشی کنید و هرآنچه که دلتان خواست میل کنید. بدن شما به گوشت، چربی، نمک و شکر احتیاج دارد. اگرچه بدن شما میتواند در صورت نبود آنها، تنها با اتکا به میوه و سبزیجات به حیات خود ادامه دهد. ولی آیا دانستن پاسخ سوالاتی از قبیل اینکه مواد خوراکی از کجا میآیند؛ تولیدات داخلی هستند یا وارداتی؛ و آیا با استفاده از مواد طبیعی پرورده شدهاند و عاری از سموم آفتکش هستند؛ برای بدن شما مهم است؟
این موضوع تنها به شما و بدنتان مربوط نمیشود. پزشک و خانوادهی شما نیز نظراتی در مورد نحوهی تغذیهی شما دارند. حتا به طرفداران تغذیه سالم -که اخیرن در هر جایی یافت میشوند و اصرار دارند که هر آنچه وارد دهان شما میشود میبایست به روش درستی کشت و وارد بازار شده باشد- نیز مربوط میشود. اگر این موضوع برای شما کسالتآور و تا حدی مداخلهجویانه است، شما تنها نیستید. «جیمز مک ویلیامز[۲]» استاد دانشگاه تگزاس در رشتهی تاریخ محیط زیست میگوید: «غذا نوعی هویت است. ما مردم را تشویق به درست و معقول خوردن میکنیم و سپس موقع عملی شدن آن موانع بسیار بلندی پیش روی آنها قرار میدهیم.»
رفتن به سمت غذاهای ارگانیک، استفاده از مواد خوراکی تازه به جای مواد ستنزی، و خرید از بازار روز به جای سوپرمارکتها ایدهآلی است که قبلن بارها و بارها گوشزد شده است. طبق آمارهای جدید وزارت کشاورزی ایالات متحده، مواد غذایی ارگانیک تنها سه درصد از بازارهای آمریکا را تشکیل میدهد. از اینرو ما باید این بخش از بازار را تقویت کنیم.
این ایدهی جالبی است اما باید بهای آن را نیز بپردازیم. میوه و سبزیجات ارگانیک بهطور متوسط سیزده تا سی و شش سنت به ازاری هر پوند از میوه و سبزیجات معمولی گرانتر هستند. اگرچه این مقدار بسته به موقعیت جغرافیایی و نوع محصول متفاوت است. شیر عاری از هورمون و آنتیبیوتیک بهطور متوسط قیمتی معادل شش دلار به ازای هر گالن دارد، که در مقایسه با شیر عادی عرضه شده در سوپرمارکتها – که بهایی معادل با سه و نیم دلار به ازای هر گالن دارد – بسیار گران است.
علاوهبر این، گوشت گاو تغذیه شده از علوفهی تازه چربی کمتری دارد و همینطور شیر عاری از مواد شیمیایی نیز ایدهی بسیار خوبی است، اما در مورد میوه و سبزیجات ارگانیک مزیت خوارکی مشخصی وجود ندارد. تحقیقی که نتایج آن در سال ۲۰۰۹ در مجلهی تغذیه بالینی آمریکا منتشر شد دنیای مواد غذایی را تحت تاثیر قرار داد. طبق نتایج این تحقیق هیچ تفاوتی بین محصولات ارگانیک و متعارف وجود ندارد به جز در سه مورد از ویتامینها. جالبتر اینکه در یکی از این سه ویتامین محصولات متعارف از محصولات ارگانیک پیشی گرفتهاند.
مک ویلیامز میگوید: «ما خطوط مشخصی بین مواد غذایی ارگانیک و متعارف کشیدهایم در حالی که علم چنین خطوطی را بر نمیتابد. این خطوط در هم تنیده هستند و طرفداران هر گروه اطلاعاتشان را دستچین میکنند.» برای خانوادهها که در تلاش برای سالم زندگی کردن و تامین مواد غذایی هستند – و هر دوی این اهداف تحتتاثیر هزینههای بالای زندگی امروزی قرار گرفته است – این تغییرات ایدیولوژیک در یافتهها اصلن خوب نیست. آنچه که مورد نیاز است، بحث نیست بلکه پاسخ است.
بهای پر کردن شکم
مهمترین دلیلی که نمیتوان طرفداران تغذیه سالم را نادیده گرفت، این است که در بسیاری از موارد آنها درست میگویند. رژیم غذایی ما نه تنها به ما آسیب میرساند بلکه به کرهی زمین نیز لطمه میزند. در طی همین ماه مراکز کنترل و پیشگیری بیماری در آتالانتا نتایج تحقیقی را منتشر کردند که نشان میدهد بیش از ۲۷ درصد آمریکاییها از عارضهی چاقی[۳] رنج میبرند. در نه ایالت این رقم به بالای ۳۰ درصد میرسد. مصرف گوشت بیش از حد زیاد است. در آمریکا هر فرد به طور متوسط سالانه ۲۲۰ پوند گوشت مصرف میکند و تنها ۱۴ درصد این افراد پنج وعدهی توصیه شدهی میوه و سبزیجات را روزانه مصرف میکنند. غذای فرآورده شدهی ما بسیار سنگین، شور و سرشار از شیرینی فرآکتوز ذرت است؛ دو طعمی که ما در مقابل آنها توان مقاومت نداریم. در حال حاضر مواد غذایی کافی در آمریکا تولید میشود و هر نفر میتواند روزانه تا حد ۳۸۰۰ کالری بخورد. این در حالی است که برای داشتن یک رژیم غذایی سالم روزانه ۲۳۵۰ کالری کفایت میکند. ممکن است بخشی از این غذای اضافی روی قفسهها انبار شوند اما بیشتر آنها قبل از انبار شدن بلعیده میشوند.
در گردش نگهداشتن تولید غذا و همچنین پایینآوردن قیمتها در سطح توان خرید مردم بدون استفاده از ترفندهای صنعتی میسر نمیشود؛ ترفندهایی که عوارض جانبی خود را دارند. سالانه بیش از ده میلیون تن کود شیمیایی تنها در کشت ذرت استفاده میشود که باعث افزایش ۲۳ درصدی تولید در حد فاصل سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۹ شده است. اگرچه بهای این افزایش سیلاب پسابهای آلودهای است به سمت خلیج مکزیک روانه شدهاند. گوشت تولید شده به روشهای صنعتی، مملو از آنتیبیوتیک و هورمونهای تقویتی است که پس ماندههای این مواد شیمیایی در گوشت و شیر باقی میماند. تحقیق دیگری که نتایج آن تنها ۲ روز بعد از تحقیق انجام شده در زمینه چاقی منتشر شد، نشان میدهد که تعداد دخترانی که در ۷ سالگی که به بلوغ جنسی رسیدهاند در مقایسه با سال ۱۹۹۰ دو برابر شده است. شاید این عارضه ناشی از اپیدمی چاقی باشد اما وجود هورمونها در غذاهای مصرفی قطعن نمیتواند بیتاثیر باشد. برای داشتن مواد غذایی فصلی در تمام طول سال لازم است آنها را از محل تولید هزاران مایل دورتر به محل مصرف حمل کرد. این مسئله ردپای کربنی[۴] بزرگی را برای خوردن شلیل در دسامبر باقی میگذارد.
جنگ میان خوراکیها در مرزهای مختلف در جریان است، اما اصلیترین مجادله بر سر تولید گوشت است. آمریکاییها گوشتخوارانی بیبدیل هستند، این در خور ملتی است که در تعقیب بوفالوها بزرگ میشوند و در امتداد جلگههای پهناور، گاوداری میکنند. اما اخیرن چیزهایی از کنترل خارج شده است. تولید گوشت در ایالات متحده سالانه معادل با عدد شگفتانگیز ۸۰ میلیارد پوند است که گوشت پرندگان به تنهایی ۳۵ میلیارد پوند آن را تشکیل میدهد. امروزه همگان میدانند که حیوانات در شرایط رقتانگیزی نگهداری میشوند؛ مزارع صنعتی انباشته از حیواناتی است که به آنها غذاهای پرکالری بر پایهی ذرت خوارنده میشود تا هرچه سریعتر فربه شوند و بتوان آنها را روانهی کشتارگاه کرد. حدود دو سال نیم زمان لازم است تا گوسالهای که در مراتع پرورش داده میشود بالغ شود، در حالی که در مزارع صنعتی ممکن است یک گوساله تنها پس از ۱۴ ماه روانهی کشتارگاه شود.
زندگی کوتاه و پررنج این حیوانات، عنصری از ترحم را به میان میآورد که درسایر مجادلات میان روشهای تجاری و ارگانیک وجود ندارد. در همین ماه، فرماندار «اوهایو» به منظور خاتمه مجادلات بین فعالان حقوق حیوانات و کشاورزان قوانینی را وضع کرد که در آن به بهبود شرایط نگهداری مرغها،گوسالهها و خوکها اشاره شده است. برخی از مفاد این موافقتنامه مشابه اصلاحاتی است که در سال ۲۰۰۸ در ایالت کالیفرنیا قانونمند شد.
«بو اگلاستون[۵]» صاحب یک واحد غیر صنعتی تولیدی گوشت خوک،گوساله و مرغ به نام «اکو فرندلی فودز[۶]»، میگوید: «وقتی شما چیزی را پرورش میدهید که دراری سیستم عصبی و گردش خون است لازم است به آن توجه کافی کنید.» حیوانات اگلاستون در دشت و مرغدانی نگهداری میشوند و در قفس محبوس نیستند. این مزرعه دارای باغ وحشی از حیوانات دستآموز است و درهای کشتارگاه به روی بازدید کنندگان باز است تا بتوانند تمیزی و روشهای انسانیتر کشتار حیوانات را ببینند. اگلاستون میگوید: «میخواهم به حیوانات بگویم، که وقتی چاقو در دست میگیرم، آنها بدانند که هدیهشان در حال باز شدن است.»
این رفتار انسانی دارای مزایای مادی نیز هست. گاوهایی که در چمنزار تغذیه میشوند گوشت آنها درصد بالاتری امگا-۳ نسبت به امگا-۶ دارد که این توازن به کاهش خطر ابتلا به سرطان، بیماریهای قلبی، آرتروز و بالابردن قدرت یادگیری کمک میکند. کافی است گاوها را از مراتع به داخل مزارع صنعتی ببریم و شکم آنها را با ذرت دامی پر کنیم تمام آن امگا-۳ نابود میشود.
«کن جیف[۷]»، پزشک سابق و گردانندهی «اسلوپ فارمز[۸]»؛ یک مزرعه گاوداری آزاد واقع در کوههای کتزکیل[۹] نیویورک؛ میگوید: «بعد از گذشت سه ماه هیچ اثری از این توازن باقی نمیماند.» تولید کنندگان بزرگ گوشت گوساله تصدیق میکنند که نسبت امگا-۶ به امگا-۳ در گاوهای علفخوار ۱ تا ۱٫۵ است در حالی که این نسبت در گاوهایی که از غلات تغذیه شدهاند به ۷ برابر افزایش پیدا میکند. اما صنایع غذایی اهمیت این اعداد را به چالش میکشد. «شالین مک نیل[۱۰]»، یک متخصص رسمی تغذیه شاغل در گروه صنعتی « نشنال بیف کاتلمن[۱۱] » میگوید: «هنوز مقدار بهینه این نسبت از نظر توازن ارزش غذایی مشخص نشده است و نباید فراموش کنیم که این فقط بخش کوچکی از رژیم غذایی کلی مصرفکنندگان را تشکیل میدهد.»
گوشت حیوانات پرورشیافته در مراتع ازترکیبات لینولئیک اسید غنی است، اسید چربی که بر اساس مطالعات آزمایشگاهی انجام شده بر حیوانات، در کاهش خطر ابتلا به بسیاری از انواع سرطانها موثر است. علاوه بر این آنها کمتر در معرض باکتری ای کولی[۱۲] هستند که از طریق تماس با مدفوع سایر حیوانات منتشر میشود؛ اگرچه صنعت اصرار دارد که در این زمینه با جایدهی بهتر حیوانات در مزارع صنعتی و روشهای بهتر نظافت در کشتارگاه پیشرفتهای زیادی داشته است.
در نگهداری خوک و مرغ مشکلات کمتری حداقل در زمینه مواد شیمیایی مشاهده میشود. از آنجایی که دولت استفاده از هورمونهای رشد درپرورش هر دوی این موجودات را ممنوع کرده است. اما همچنان از آنتیبیوتیکها استفاده میشود که خطرات خاص خود را دارند. انتشار عامل مرگبار ام آر اس ای؛ نوعی بیماریزای مقاوم در برابر «متاسیلین» که بیشتر از طریق عفونتهای بیمارستانی انتشار مییابد؛ در میان خوکداران بهطرز چشمگیری افزایش یپدا کرده است و این عامل بیماریزا از حیواناتشان به آنها منتقل شده است. نتایج تحقیقی که سال گذشته در دانشگاه «آیوا[۱۳]» انجام شد نشان داد که ۴۹ درصد خوکهای مورد آزمایش قرار گرفته دارای عامل بیماریزای ام آر اس ای بودند و ۴۵ درصد افرادی نیز که با آنها در تماس بودند نیز نتیجهی آزمایششان مثبت بود.
مشکلات هرچه همهگیرتر باشند بزرگتر میشوند. اخیرن بیش از نیم میلیارد تخممرغهای دو تولیدکننده به دلیل آلودگی به سالمونلا[۱۴] جمعآوری شدند. سالمونلا چیز غریبی نیست و حتا میتواند در میان جوجههایی که در شرایط آزاد پرورانده شدهاند نیز شایع شود. اما وقتی نیم جین از این پرندگان در قفسی که از یک صفحهی باز روزنامه چندان بزرگتر نیست جای داده میشوند و صدها یا هزارن از این قفسها در کنار هم قرار میگیرند، انتشار این باکتری بسیار سریعتر میشود. تولید کنندگان تخم مرغ تاکید میکنند که پخت کامل تخم مرغ باعث کشتهشدن باکتری سالمونلا میشود که تا به امروز خلاف آن اثبات نشده است. اما در نظر گرفتن مرغها به عنوان موجوداتی هشیار به جای ماشین تولید تخممرغ نمیتواند در وهلهی اول از وقوع یک فاجعه اجتناب کند؟
پرهیز از گوشت و تخممرغ گزینهی بسیار خوبی است، اما در حالی که فقط سه درصد آمریکاییها گیاهخوارند، و برای بسیاری گیاهخواری دشوار است، راهحل آسانی وجود ندارد. برای مثال حتا اگر همگی تصمیم بگیریم تا رژیم غذاییمان به یک رژیم غذایی سالمتر و عاری از مواد شیمیایی تغییر دهیم، بعید است اینگونه مواد غذایی به اندازهی کافی وجود داشته باشد. در ایالات متحده تنها تولید ۳ درصد گوشت گاو، ۰٫۰۲ درصد گوشت خوک و ۱٫۵ درصد گوشت مرغ با استفاده از روشهای ارگانیک انجام میشود. علاوهبر این کم بودن عرضهی این محصولات باعث شده تا همچنان بیش از حد گران بمانند.
راهحل دیگر، بیشتر مصرفکردن ماهی است، که کم کالریتر و غنی از امگا-۳ است و به همین دلایل گوشت آن سالمتر است. اما با در نظر گرفتن کاهش جمعیت ماهیان در سراسر جهان به دلیل مصرف بیش از حد، تنها یک راهنجات باقی میماند. راهحلی که اگرچه کامل نیست اما بسیار موثر است؛ وقتی نمیتوانیم خوردن گوشت را ترک کنیم میتوانیم مصرف آن را کم کنیم. انجام این کار نباید چندان دشوار باشد، چرا که مقدار متوسط مصرف گوشت در آمریکا ۱٫۵ برابر مقدار توصیه شده توسط یو اس دی ای[۱۵] در هرم غذایی مشهورش است. همچنین با مقدار زیاد پروتینی که میتوان در تخممرغ، سویا، پنیر، غلات، برگ سبزیجات و آجیل یافت هیچگونه کمبودی در جایگزینهای گیاهی پروتین احساس نخواهد شد.
«فرد کرشنمان[۱۶]»؛ فردی مشهور در مرکز کشاورزی طبیعت دوست لیوپولد که زیر نظر دانشگاه ایلتی آیووا اداره میشود؛ میگوید: «ما تنها برای بستن چرخهی غذایی نیاز به خوردن حیوانات داریم. اگر تغییراتی در نحوهی زندگی خود بدهیم حیوانات کمتری در اکو سییتم خواهیم داشت.»
خرمن اسکناس
وقتی پروتین حیوانی، شامل ارگانیک یا صنعتی، نقشی تکمیلی در رژیم غدایی ایفا کند، آنگاه میوه، سبزیجات و غلات نقش اصلی را برعهده خواهند گرفت. بهطور کلی این موضوع خوب است اما پیچیدگیهای خود را دارد. بازگشت به کشاورزی ایدهآل بدون استفاده از آفتکشهای سنتزی و سایر مواد شیمیایی تنها غذای مورد نیاز کشوری با ۳۰۹ میلیون نفر جمعیت را تامین خواهد کرد و جوابگوی نیازهای ۶٫۸ میلیارد نفر نخواهد بود. در برابر خسارتهای زیست محیطی ناشی از کشاورزی تجاری چه باید کرد با در نظر گرفتن اینکه تولید مزارع صنعتی به ازای هر جریب زمین تقریبن دو برابر مزارع ارگانیک است. اما حتا این تولید افزوده نیز جوابگوی نیاز جمعیت ۹ میلیارد نفری در سال ۲۰۵۰ نخواهد بود.
مکویلیلمز میگوید: «در آن زمان تنها ۵ درصد زمینهای زارعی کرهی زمین استفاده نشده باقی خواهد ماند. در حالی که ما نیاز به افزایش تولید ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی خواهیم داشت. استفاده از سمپاشی، کوددهی شیمیایی و یا حتا مهندسی ژنتیک ما را به این هدف میرساند، باید بی هیچ مقاومتی آن را بپذیریم.»
در ایالات متحده، کمبود محصولات زراعی، حداقل تا کنون وجود نداشته است اما باقیماندهی آفتکشها در میوه و سبزیجات نگرانیهایی کاملن منطقی برای مردم ایجاد کرده است. شستوشوی صحیح و پوست کندن میتواند به عنوان راه حلی در برخورد با این مشکلات به کار گرفته شود. اما آیا فکر میکنید تنها با خرید محصولات ارگانیک قضیهی آفتکشها منتفی میشود؟ نه الزامن. تنها فقط این مسئله نیست که آفتکشهای باد آوردهی مزارع صنعتی مجاور میتواند مزارع ارگانیک را آلوده کند، بلکه کشاورزان مزارع ارگانیک نیز از آفتکشهای خاص خود استفاده میکنند. طبق گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست، بیش از ۱۹۵ مورد آفتکش زیستی ثبت شده است؛ ترکیباتی مشتق شده از حیوانات، گیاهان یا مواد معدنی که برای گونههای خاصی از جانداران سمی هستند که در تولید ۷۸۰ نوع محصول تجاری میتوانند به کار گرفته شوند. در خصوص کم خطرتر بودن آفتکشهای زیستی در مقایسه با آفتکشهای صنعتی اتفاق نظر وجود دارد، اما کمخطر به معنای بیخطر نیست و حتا این مواد با اثرات شیمیایی کمتر، عادت نامطبوع باقی ماندن در خاک و آب را برای مدتی بیشتر از آنچه که مورد نیاز است، را دارند. مکویلیامز میگوید: «کشاورزی ارگانیک تنها تشکیلدهندهی ۲ درصد کل کشاورزی است. اما اگر روزی این ۲ درصد به ۲۰ درصد تبدیل شود چه؟ این مواد شیمیایی که در حال حاضر مصرف کمی دارند، آنوقت به موادی پرمصرف تبدیل خواهند شد.»
کودهای ارگانیک کمتر مشکلساز هستند از آنجایی که آنها بیشتر حاوی مدفوع حیوانات به همراه مواد بیخطر دیگری نظیر گرد ذغال، علف دریایی، شوره و کامپوست هستند. اگرچه این ترکیبات بیارزش به نظر میرسند اما میتوانند بسیار گرانبها باشند زیرا شما به مقدار بسیار بیشتری در مقایسه با کودهای سنتزی خواهید داشت. مکویلیامز میگوید: «ممکن است برای کشت هر جریب زمین تا ۴ تن کود مورد نیاز باشد. با دانستن این موضوع یک کیسه کود سنتزی بسیار خوب به نظر میآید.»
جیب و ذائقه
اما برای بیشتر مصرفکنندگان، حتا کسانی که به مسایل زیست محیطی اهمیت میدهند، خرید تولیدات ارگانیک بیشتر به مسایل شخصیتری نظیر بها، طعم و ارزش غذایی بستگی دارد. مطالعه بر روی مصرف مواد غذایی در سال گذشته نشان از عقبنشینی طرفداران مواد ارگانیک داشت و رضایت بسیاری از مزرعهداران صنعتی را جلب کرد. اما یک صفحه تنها بخشی از داستان است. تفاوت اصلی بین مواد ارگانیک و صنعتی در عناصر غذایی کم مصرف نظیر مس، آهن، منگنز و فولیک اسید است که هیچ کدام از آنها در تحقیق انجام شده در نظر گرفته نشده بود. با در نظر گرفتن آنها نتایج متفاوت و پیچیدهتر خواهد بود.
در متا آنالیزی که توسط یک گروه غیر انتفاعی در مرکز ارگانیکی واقع در بولدر[۱۷] انجام شد ترکیبات ارگانیک به لحاظ داشتن اسید فولیک و آنتی اکسیدانها تا ۲۵ درصد غنیتر بودند. «چارلزبنبروک[۱۸]» دانشمند ارشد گروه میگوید: «رژیم غذایی آمریکاییها در داشتن این ترکیبات ناکارامد است و این موضوع اهمیت این یافته را بیشتر میکند. اما صرف داشتن برچسب ارگانیک مصرف کننده نمیتواند مطمئن باشد که از مزایای تقویتی آن بهرهمند خواهد شد.» کرشنمان میگوید: «ارزش غذایی واقعی محصولات به خاکی که در آن کشت شدهاند، بستگی دارد. به همین دلیل این معاملهی پیچیدهای خواهد بود مگر اینکه خود شصن کشاورز را بشناسید و بدانید چگونه از خاک مزرعهاش مراقبت میکند.»
همچنین اصلیترین متغیر ذهنی در محصول یعنی مزه به کشاورز بستگی دارد. شما میتوانید بحثهای زیادی را در خصوص بهتر، تازهتر و پیچیدهتر بودن طعم مواد ارگانیک به راه بیاندازید اما تا زمانی که آزمایش مقایسهای چشیدن هردوی این محصولات با چشم بسته انجام نشود، نمیتوان صحت این ادعاها را تایید کرد. روی برخی از موارد مردم اتفاق نظر دارند، نظیر این که گوجهفرنگی یا توتفرنگیهای بسیار بزرگ که با روشهای مهندسی جدید طراحی و تولید شدهاند تا در مسیر حمل به مراکز پخش رسیده شوند، از نظر طعم هیچگاه نمیتوانند با همتای تازهی خود که روی بوته کاملن میرسد، رقابت کنند. سیب لذیذ قرمز نمادی است که نشانگر مشکلاتی است که در صورت دستکاری بیش از حد تولیدکنندگان تجاری بروز میکند. تلاشهای آنها برای پروردن میوهای دارای پوستی قرمزتر از همیشه و شکلی مخروطی، از آن چیزی ترد، بیآب با طعمی نامطبوع ساخته است.
اگرچه مفهوم آنچه گفته شد، این نیست که تولیدکنندهی ارگانیک سعی در زیبا کردن محصول خود قبل از ارایه به بازار نمیکند. «منی هوارد[۱۹]» نویسندهی کتاب «امپراطوری گندکاریهای من»، بر اساس تجربیات کشت و کارش در حیاط پشتی خانهاش میگوید: «بازار میوه میتواند نوعی پورنوگرافی غذایی باشد. شما میتوانید یک گونی چغندر بخرید بدون اینکه حتا یکی از آن ها کرم خورده باشد. محصولات مزارع معمولن چنین ظاهری ندارند.»
مزه در خوراکیهای زشت و زیبا ممکن است کاملن یکسان باشد. برای تولید محصولات خوشمزه چیزهای زیادی در زمان پرورش آنها باید درست اعمال شود. کرشنمان میگوید: «تنها کیفیت خاک نیست که میتواند تاثیرگذار باشد. انتخاب آمیختهی درستی از گیاهان، استفاده از مخلوط کامپوست مناسب نیز دارای اهمیت است. در کشت خوراکیهایی نظیر انواع میوه که مستقیمن روی میز غذاخوری میروند کشاورز به نوعی آشپز نیز هست؛ و این موضوع به نوعی در تضاد با هنر خوب خوردن است که بر اساس آن فرآیندهای زیادی در آشپزخانه انجام میشود.»
آشپزخانه البته مرکز همهچیز برای خانوادههاست و جایی است که بحثهای جاری صنایع غذایی به گوش نمیرسد. خوردن سیب بهتر از نخوردن آن است فارق از اینکه از کجا آمده باشد؛ و عادت دادن خانواده به دور هم نشستن و خوردن یک وعدهغذایی شامل گوشت کمچربی، سبزیجات و مقدار معقولی کربوهیدارت و نشاسته به اندازهی کافی دشوار است و سیاست خاص خود را طلب میکند. بازارهایروز بیتردید عالی هستند، اگر که توانایی مالی خرید از آنها را داشته باشید و اگر وقت سر زدن به آنجا را بین کارهای روزمره پیدا میکنید و به همراه خانواده برای خرید سری به آنجا بزنید با علم به این که مراجعه به نزدیکترین سوپر مارکت همهی نیازهای شما را یکجا برطرف میکند. صنعت غذایی بی تردید مقادیر زیادی از غذاهای اعتیاد آور را روانهی بازر میکند بدون اینکه حتا ذرهای ارزش غذایی در آنها بتوان پیدا کرد، در حالیکه شرکتهایی تولید کنندهای نیز هستند که در تلاشاند تا خوارکیهای سالم و باکیفیت روانهی بازار کنند و قیمتها را نیز معقول نگه دارند.
پاسخی که میتوان به این دو گروه از تولید کنندگان و مشتریهای هر طرف داد این است که به دنبال راهی برای همزیستی مسالمتآمیز باشند. مهم است که با رویههای به شدت آلاینده صنایع برخوردهای سختتری داشته باشیم – و نیازی به یادآوری رفتارهای غیرانسانی موجود در صنعت دامداری نیست – اما اطمینان حاصل کنیم که مواد خوراکی کافی به فروشگاهها میرسد. همچنین مهم است تا جنبشهای کشاورزی محلی که نه تنها برای تولید غذای سالم برای مصرفکنندگان بیشتر در تلاشاند را تقویت کنیم تا شاید با رشد اقتصادی و با بالا بردن راندمان تولید قیمت تمام شدهی آنها نیز کاهش یابد.
هوارد میگوید: «اگر قرار بود ما روی تولید غذای خودمان تمرکز کنیم دیگر وقت برای انجام هیچ کار دیگری نداشتیم.» خوشبختانه لازم نیست که دیگر ما غذای خود را تولید کنیم، اما این مسئله ما را کاملن از بند این موضوع رها نمیکند. ما همچنان باید هوشمند باشیم و ببینیم تامینکنندگان خوراکیهای ما چه چیزی را به ما میفروشند؛ بهدنبال انتخاب آمیختهی درستی از تولیدات تجاری و محلی، ارگانیک و صنعتی داشته باشیم. این مسئله بسیار مهمتر از تامین خواروبار مورد نیازمان است و به زندگی طولانیتر و سلامت ما نیز مربوط میشود.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی جفری کلوگر[۲۰]
[۱]مواد غذایی که بدون استفاده از مواد شیمیایی و با هدف مقابله با مواد سنتزی روانه بازار می شوند.
[۲] James McWilliams
[3] چاق به فردی گفته میشود که بیش از ۲۰% از وزن ایدهآل خود سنگین تر باشد
[۴] Carbon footprint
[5] Bev Eggleston
[6] EcoFriendly Foods
[7] Ken Jaffe
[8] Slope Farms
[9] Catskill
[10] Shalene McNEil
[11] National Beef Cattlemen Association
[12] E. Coli
[13] Iowa
[14] Salmonella
[15] USDA
[16] Fred Kirschenman
[17] Boulder
[18] Charles Benbrook
[19] Manny Howard
[20] JEFFREY KLUGER
خبر / رادیو کوچه
آیتاله بروجردی نامه سرگشادهای را برای «فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران» جهت انتشار و اطلاع عموم به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ارسال کرده است که این نامه در روز ۲۳ سپتامبر در این شورای در ژنو قرایت شده است.
همچنین در اختیار خانم ناوی پیلای، کمیسرعالی، آقای سیهاساک فونکیتکیو، رییس شورا و نمایندگان کشورهای عضو آن نهاد قرار داده شد. پیش از خواندن متن، چکیدهای از سوابق فعالیتهای آقای بروجردی برای جدایی دین از حکومت طی سالهای قبل از آخرین بازداشت در سال ۲۰۰۶، به همراه گزارشهایی از شکنجههای جسمی و روحی اعمال شده بر وی در زندان، ارایه شده است.
متن نامه به شرح زیر است:
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد،
ریاست محترم، اعضای گرامی،
سلام مرا از اسارتگاه ظالمانه و مشقت بار جمهوری اسلامی ایران بپذیرید،
همانطور که استحضار دارید، در طول تاریخ، تداخل دین در حکومت محیط را برای رشد اختلافات مذهبی، افراطگرایی، ظهور حکومتهای استبدادی و ارتکاب خیانتها و جنایات گسترده تحت لوای دین، مستعد نموده است. وضع قوانین ناعادلانه علیه اقلیتهای قومی و مذهبی، تبعیض جنسیتی و همچنین اعمال مجازاتهای غیرانسانی از قبیل اعدام، سنگسار، شلاق و زندان، همگی از نتایج دخالت دادن دین در حکومت میباشد.
رژیم حاکم بر ایران که یک نمونه بارز از حکومتهای دینی میباشد، هیچ اعتقادی به حق آزادی قلم، بیان و اندیشه ندارد. در چنین فضایی، اقلیتهای مذهبی که شامل سنیها، مسیحیان، زرتشتیان، بهاییان، یهودیان و…. میشوند، همچنین دراویش و حتا شیعیانی که به قرایتی متفاوت از اسلام اعتقاد دارند، تحت آزار و فشار قرار میگیرند. آنها با کوچکترین اعتراض و انتقادی بازداشت و با اتهامات واهی در دادگاههای غیرقانونی بدون داشتن وکیل محاکمه و به مجازاتهای سنگین و حتا اعدام محکوم میشوند.
Click here to view the embedded video.
نقض مفاد منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و بیاعتنایی به قوانین بینالمللی توسط رژیم ولایت فقیه، از ابتدای تاسیس آن در سال ۱۳۵۷ پدیدار شد و همواره بر شدت سرکوب و شکنجه دگراندیشان افزوده گردید. تا جایی که وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۸۸، هرگونه تردیدی را نسبت به ماهیت دیکتاتوری آن از بین برد. امروزه تمامی خانوادههای ایرانی، داغدار یا آسیبدیده هستند و بسیاری از آنها تحت تاثیر سیستم تفتیش عقاید و خفقان موجود، به ناچار باورداشتهای خود را پنهان کرده و یا مجبور به ترک وطن شدهاند. اکنون در سراسر جهان، حکومت مدعی اسلام سیاسی در ایران، مبین بیعدالتیها و اقدامات خشونت بار است.
علاوه بر اینها، رژیم مستبد ایران با دامن زدن به اختلافها و جنگها در ممالک دیگر و ماجراجوییهای تسلیحاتی و هستهای، صلح و امنیت جهانی را به مخاطره انداخته، به طوری که در حال حاضر منطقه سوقالجیشی خاورمیانه روی بمب ساعتی قرار گرفته است.
جامعه جهانی یک مجموعه به هم پیوسته است و حل بحرانهای فرامنطقهای و برقراری دمکراسی و صلح در سراسر دنیا، بدون تشریک مساعی همگان مقدور نخواهد بود. لذا انتظار میرود سریعن کمیتهای از حقوقدانان و کارشناسان بینالمللی تشکیل شود که با استناد به شواهد و مدارک واقعی از آنچه در ایران و خاورمیانه میگذرد، نتایج سو ناشی از حاکمیت دینی را بررسی نموده و راهکارهای عملی جهت صدور قطعنامهای در سازمان ملل متحد، با موضوع جدایی دین از حکومت را پیگیری نمایند.
همچنین اقدامی همه جانبه جهت تحت فشار قرار دادن حکومت سرکوبگر ایران برای پذیرش رفراندومی آزاد زیر نظر ناظران بینالمللی به عمل آید، تا مردم ستمدیده این سرزمین بتوانند حاکم بر سرنوشت خویش شوند.
به امید همبستگی جهانی برای رهایی از بحرانهای جاری
و با آرزوی برقراری صلح و آزادی در سراسر دنیا
سید حسین کاظمینی بروجردی، زندان اوین
رضا افتخاری / رادیو کوچه
شاهنامه هست بیاغراق قرآن عجم
رتبـهی دانـای طوس رتبـهای پیغمبری
گفت پـیغمبر که دارند اهل فردوس برین
بـر زبان لفظ دری جای زبان مـادری
نی عجـب گر خازن فردوس فردوسی بود
کو بـود بی شبه ربالنوع گفتار دری
شاهنامه، کتاب ما، کتابی که کلمه به کلمهی آن خرد هست و دانش. میراث گرانبهایی که از پس قرنها و گذشت دوران، امروزآینهی اندیشه و فرهنگ ایران کهن هست. استاد بزرگ طوس، فردوسی ستون زبان فارسی را هزار سال پیش از این بنا کرد و بعد از او همگان بر خوان او نشستند.
قرنهاست سخن از این اثر بزرگ میرود و مجال اندک ما اجازهی بیان شکوه و ارزشهای این کتاب مستطاب را نمیدهد .
اشارهای داریم گذرا به زنان شاهنامه و نقش ایشان در ساختار کتاب.
فردوسی زن را با عالیترین صفات ستوده و سروده است. او نسبت به همسر خود که در دوران طولانی نبرد برای تدوین شاهنامه یارو یاورش بوده، بارها ابراز عشق کرده و هر بارکه فرصت یافته، همسر خود را ستوده است.
زنان نامدار شاهنامه چون «فرانک»، «رودابه»، «سیندخت»، «گردآفرید»، «جریره»، «تهمینه» و دیگران هر یک نمونهی برجستهای از زیبایی، خردمندی و بزرگی و عفتاند. آنها همهجا یارو یاور همسران خویش بوده و هرجا که ضرور باشد به تنهایی در میدان نبرد هستند.
فرانک، پس از مرگ شوی، مردانه در میدان نبرد علیه «ضحاک» پای میفشارد و تا پایان پیش میرود. هنگامی که لشگریان ایران از مقابله با «سهراب» میترسند، گردآفرید پیش میتازد. جریره پس از فرود «سیاوش»، دژ را به آتش میکشد، همه اسبان تازی را میکشد و سرانجام خودکشی میکند تا بهدست دشمن نیفتد.
«کتایون»، کتایون خورشیدرخ، خردمند و مهربان تا پایان در کنار پسر خود «اسفندیار» میماند و با گشتاسب بهخاطر خودکامگی و پستیاش مقابله میکند. سیندخت، مادر رودابه و همسر «مهراب»، در خردمندی و تدبیر بیهمتاست. او همهکاره دربار است. اوست که با «سام» طرف میشود، با او به مذاکره مینشیند و همه امور را به درستی فیصله میدهد.
مهراب به شدت نگران و خشمگین است. میترسد که سام و منوچهر بهخاطر عشق رودابه و زال به کابل هجوم آورند. هرچه خشم دارد بر سر همسرش، سیندخت میریزد.
سیندخت زنی است مدیر و فداکار. او خشم شوهر را درک میکند و درد او را درد خود میداند.
سیندخت با این احساس نسبت به شوهر، از مهراب میخواهد که نگران نباشد و کار را بهدست او بسپارد. مهراب میپذیرد. اختیار کار بهدست سیندخت میدهد. سیندخت سوار اسب پیش سام میرود.
سام این فرستاده را- با آنکه زن است- با کمی تامل میپذیرد. سیندخت با سام به گفتوگو مینشیند و نظر سام را به ضرورت حفظ صلح جلب میکند. سام هنوز نمیداند که این زن کیست و آنگاه که پی به حقیقت میبرد به او محبت فراوان میکند.
رابطه پهلوانان با زنان چنین است. آنها زن را صاحب شخصیت میشناسند. رستم در جنگ با اسفندیار نه فقط از پدران، بلکه از مادر خود رودابه نیز نام میبرد و به وجود او میبالد.
تردیدی نیست که در نظام دولتی ایران باستان جای زیادی برای زنان نبوده و آنها نمیتوانستهاند آزادانه به مقامات عالی برسند و این واقعیت در شاهنامه نیز منعکس شده و مقامات دولتی بهطور عمده در دست مردان است. اما هربار که فرصت آن بوده است که زنی برای دفاع از داد وارد میدان شود، فردوسی از آن استقبال کرده است.
یکی از برجستهترین خصوصیات زنان در شاهنامه، آزادگی، وفاداری و فداکاری آنها است. این نکته بسیار مهم است که در عشقهای شاهنامه- هم در مورد عشقهای شاهان و هم در مورد عشقهای پهلوانان- زنان گام اول را بر میدارند. آنها هستند که ابتدا عاشق میشوند و آنها هستند که بیپروا و آشکار به محبوب مرد خود ابراز عشق میکنند. زنان عاشق شاهنامه کمترین توجهی به ملاحظات و رسوم جامعهای که فردوسی در آن میزیسته ندارند. شبانه بر بالین مرد محبوب خود میروند، ابراز عشق میکنند، خود را در اختیار او میگذارند. نهان از پدر و مادر مجلس بزم میآرایند، به همراه مرد محبوب خود فرار میکنند و…
همین زنان در عین اینکه چنین بیپروا عشق میورزند، آنچنان پاک، عفیف و بزرگوارند که کمترین جایی برای عیبجویی باقی نمیگذارند. آنها به یک مرد، به مرد محبوب خود تا پایان وفادارند.
از میان زنان شاهنامه تنها دو مورد از خیانت نسبت به شوهر دیده شده است: یکی «سودابه» که از روی هوس دل به سیاوش داد و بیپروا و بیملاحظه پیش رفت و سیاوش بود که راه را بر خیانت بست، دیگری «گردیه» خواهر «بهرام چوبین» که همواره با او ناسازگار بود و در نقطه مقابلش قرار داشت و پس از مرگ بهرام زن دشمن خونی او، «گستهم» شد که دایی «خسروپرویز» است. گردیه به این شوهر نیز وفادار نماند، با خسرو پرویز وارد معامله شد و به شرطی که در حرمسرای شاهی جای شایستهای به او بدهند به گستهم زهر داد و او را کشت و خود را تسلیم خسرو کرد.
زنان عادى در روند رویدادهاى داستانهاى شاهنامه گاهگاه نقشآفرین هستند. در داستان «زال و رودابه» به زنى برمىخوریم که میانجى عشق میان این دو دلداده است. این زن در هیت فروشندهى گوهر و جامه از سوى زال به کاخ مهراب رفتوآمد مىکند و در یکى از همین آیند و روندهاست که سیندخت به وى بدگمان مىشود و سرانجام با اعتراف رودابه به عاشقشدن خویش به زال این زن را بهعنوان میانجى خود و زال معرفى مىکند .
زن مکارى که به خواهش سودابه به دار و سقطجنین مىکند و دو کودک نارسیده از او فرو مىافتد و سودابه آن دو را فرزند خود اعلام مىکند و نیرنگ سودابه را پنهان مىدارد.
آمیزش خردمندى و وقار با عواطف زنانه و مادرانه در شخصیت این زن به راستى تحسینبرانگیز است. او در نهایت زیرکى و کاردانى کار عشق دختر خویش رودابه را با «زال»، جهانپهلوانزاده ایرانى به سامان مىآورد. زنى است چیرهزبان و برخوردار از توانایى در رامکردن شوى سرکش و آتشین مزاج خویش است.
وى شهبانوى استوار، مادر سزاوار است که گویی دانا زنى از روزگار ماست. گشادهنظر، بىریا و پاکدل است و به دقایق رفتار با دیگران به خوبى آشناست. نمونهى این آشنایى رفتن وى به فرستادگى مهراب به نزد سام است. سیندخت از این سفارت پیروزمندانه به کابل باز مىگردد و از سام پیمان مىگیرد که با کابلیان نستیزد و همسرى زال و رودابه را پذیرا شود.
خبر / رادیو کوچه
بهدنبال اعلام توقیف هفتهنامه «بهارزنجان» و اظهارات رامین معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر اینکه این هفتهنامه بهدلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی توقیف شده است، رحمتاله بیگدلی، صاحبامتیاز و مدیرمسوول هفتهنامه بهارزنجان در اعتراض به لغو مجوز این هفتهنامه گفت: «هفتهنامه بهارزنجان یک هفتهنامه ارزشی و دینی و فرهنگی است و بیش از ۵۰ درصد مطالب این هفتهنامه را قویترین مطالب دینی در دفاع از ساحت دین تشکیل میدهد و تا کنون مطلبی که مخالف ارزشهای دینی باشد، در این هفتهنامه منتشر نشده است.»
به گزارش کلمه، بیگدلی در اعتراض به اعلام لغو مجوز این هفتهنامه توسط رامین معاون مطبوعاتی که اعلام داشته است: «هفتهنامه بهار زنجان بهدلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و توهین بهمقامات کشور، مشمول بندهای ۲ و ۸ ماده ۶ تشخیص داده شد و بهدلیل اصرار بر تخلفات به استناد تبصره ۲ ماده ۶ و تبصره ماده ۱۱ قانون مطبوعات، لغو مجوز شد.»
وی ادامه داد: «واقعن جای تاسف است که در نظام اسلامی و بهنام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اینگونه حقکشی و تخریب شخصیت شود. اینکه اعلام شده بهارزنجان بهدلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و توهین به مقامات کشور، لغو مجوز شده، منظور مطلبی است که بهارزنجان تحتعنوان «فحاشی برخی مداحان از قبیل آقایان منصور ارضی و سعید حدادیان نسبت به آقایان احمدینژاد و مشایی» چاپ کرده و جالب اینکه از عملکرد این افراد انتقاد کرده و گفته است که سالهاست این افراد به شخصیتهای مختلف از مراجع عظام تقلید گرفته تا روحانیون و علمایی مانند آیتاله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی و شخصیتهایی مانند آقای میرحسین موسوی و دیگران نهایت هتاکی را روا داشتهاند، البته میتوان با افرادی مخالف بود و انتقاد کرد، ولی نباید انتقاد منجر بههتاکی شود و گفته شده است این افراد که دیروز به آن شخصیتها هتاکی میکردند، امروز با کوچکترین اختلاف نظری اینگونه به آقایان احمدینژاد و مشایی هتاکی میکنند و در واقع بهارزنجان از اینکه این افراد که میداندار محافل بهاصطلاح ارزشی میباشند نسبت بهآقایان احمدینژاد و مشایی و دیگران هتاکی میکنند انتقاد کرده است و جالبتر اینکه متن این اظهارات در بسیاری از سایتهای حامی دولت و آقای احمدینژاد منتشر شده است.»
رحمتاله بیگدلی در ادامه عنوان کرد: «حال معلوم نیست چرا آقایان بهجای اینکه با آقای منصور ارضی و سعید حدادیان برخورد کنند و آنها را توقیف کنند، بهارزنجان را توقیف میکنند؟»
وی اضافه کرد: «اینکه آقایان ادعا کردهاند بهارزنجان بهدلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و اصرار بر آن توقیف شده کذب محض و افترای مسلم است و اینجانب از طریق مراجع قانونی موضوع را پیگیری و بزودی در نامهای به مقام معظم رهبری و رییس محترم قوه قضاییه خواستار اصلاح این تصمیم خواهم شد. بهارزنجان کی و کجا مطلب خلاف عفت عمومی چاپ کرده و کی شما در این زمینه تذکر دادهاید؟»
مدیر مسوول هفته نام بهار زنجان با اشاره به سوابق این هفتهنامه گفت: «هفتهنامه بهارزنجان تنها هفتهنامهای است در کشور که صفحهای بنام دین و مدنیت دارد و هر هفته مطالب ارزشمند دینی و نظریات مراجع عظام تقلید در آن بهچاپ میرسد و تا کنون دو جلد کتاب در زمینه شرح دعای کمیل و چهار جلد کتاب در باره حضرت ولیعصر را که بیشتر آنها بهصورت مطالب دنبالهدار در این نشریه بهچاپ رسیده، بهصورت کتاب برای چاپ آماده کرده است.»
آقای بیگدلی افزود: «بهارزنجان تنها نشریهای در استان زنجان است که در هفته دفاع مقدس، ویژهنامهای را جهت تجلیل از سرداران دفاع مقدس منتشر کرده و همواره در دفاع از ارزشهای اسلامی پیشتاز بوده و بهدلیل دفاع منطقی از دین چندینبار مورد تشویق برخی مراجع عظام تقلید و علمای برجسته کشور قرار گرفته است. بر این اساس اینکه گفته شود بهارزنجان بهخاطر انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و اصرار بر آن لغو مجوز شده است، واقعا جای شگفتی و تاسف دارد.»
وی گفت: «البته در تاریخ آمده، وقتی اعلام شد که علی در مسجد کوفه به شهادت رسیده، عدهای پرسیدند، مگر علی نماز هم میخوانده است که در مسجد کشته شده است؟»
بیگدلی در پایان تاکید کرد: «به زودی توضیحات بیشتری در این زمینه در اختیار رسانهها قرار خواهم داد.»
بیشتر بخوانید:
«لغو مجوز دو نشریه اصلاحطلب»
مدیرمسوول بهارزنجان:مدیرمسوول بهارزنجان:
خبر / رادیو کوچه
مدیر کل بحران استان فارس روز سهشنبه، از کشته شدن یک تن و مجروح شدن سه نفر در زمینلرزه استان فارس خبر داده است.
به گزارش ایسنا، حمید تقیزاده اظهار داشت بر اثر وقوع زمینلرزه ۶٫۱ ریشتری استان فارس یک تن که در سر چاه کشاورزی مشغول فعالیت بود به درون چاه سقوط کرد و جان باخته است.
وی ادامه داد: «دو کودک و یک زن در شهرستان ممسنی مجروح شده که به صورت سرپایی مداوا و از بیمارستان مرخص شدند.»
مدیرکل بحران استان فارس درباره خسارتهای احتمالی این حادثه اظهار کرد: «در حال حاضر کارشناسان در حال برآورد میزان خسارتهای مالی این حادثه هستند.»
این در حالی است که در ساعتهای پایانی روز دوشنبه نماینده کازرون در مجلس اعلام کرد بر اثر این زلزله خسارت مالی و جانی وارد نشده است.
بیشتر بخوانید:
«وقوع یک زمینلرزه در استان فارس و بوشهر»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش برخی منابع تایید نشده، روز سهشنبه، حکم دادگاه حسین درخشان، وبلاگنویس ایرانی-کانادایی به متهم و وکلیل وی ابلاغ شده است.
بر اساس این گزارش، این حکم که امروز از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی صادر شد، درخشان که در مهرماه ۸۷ بازداشت شده است، به جرم همکاری با دول متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهکهای ضد انقلاب، توهین به مقدسات و راهاندازی و مدیریت سایتهای مبتذل و مستهجن، به ۱۹٫۵ سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت در رسانهها و بازگرداندن وجوه اخذشده به مبلغ ۳۰هزار و ۷۵۰ یورو، دوهزار و ۹۰۰ دلار و ۲۰۰ پوند انگلیس محکوم شده است.
گفته میشود حسین درخشان یا آقای مهدوی وکیل وی میتوانند به حکم صادره اعتراض کنند تا در دادگاه تجدید نظر مورد بررسی قرار گیرد.
پیشتر برخی از سایتهای اینترنتی از درخواست حکم اعدام برای این وبلاگنویس ایرانی که از حدود دو سال پیش در بازداشت به سر میبرد، خبر داده بودند.
بیشتر بخوانید:
«درخواست حکم اعدام برای حسین درخشان»
Ardavan Taheri/Radio Koocheh
a.taheri@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
avideh@avideh.net
Once again, I accompany you in Vienna carried by imagination wings. We find our way through the Koocheh Mahtabi, to the world’s music capital; the capital where the classical music resonance highlights its fame for the music lovers of all over the world. In vienna, there are several houses, small museums, opera and concert halls around the city that reminds us of the exciting era of classical music celebrities and their art making.
The Building of The Opera of Vienna in its early days
Maybe one of the buildings that only standing in front of it, reminds you of the symphonies, of “Mozart” (Wolfgang Amadeus Mozart)
and “Beethoven” (Ludwig van Beethoven) or waltz of ”Johann Strauß” and ”Joseph Lanner” or the operas of ”Giuseppe Verdi” and ”Richard Wagner” classical music, is the building of the Opera of Vienna (Wiener Staatsoper) that glares bright and lush, at the intersection of Kärntner street (Straße) and ring (Ringstraße). The street “ring” – which like a ring, enclose the old city of Vienna – starts with this building. Number “one” Ringstraße is one of the most important Opera of Vienna and the world.
The construction of the building of the Opera of Vienna, based on the plan of a famous architect from Vienna, which of course was born in Hungary, ”August von Sicardsburg” started in the second half of the nineteenth century
The construction of the building of the Opera of Vienna, based on the plan of a famous architect from Vienna, who in fact was born in Hungary, ”August von Sicardsburg” started in the second half of the nineteenth century. Another architect, ”Eduard van der Nüll” is the interior designer of this beautiful art monument who along with other prominent artists of that era, has left us the most magnificent opera and concert halls of the world. Another artist whose wall and ceiling paintings (Fresco) has transformed the entrance lobby and the balcony of the opera into a unique art work, is the Austrian artist ”Moritz von Schwind”.
The inauguration announcement poster in 1869
”The enchanted Flute” (Die Zauberflöte), the most famous opera of ”Mozart” has been painted by the capable brushes of this artist on the Opera’s balcony. When you enter this Balcony, you would be mesmerized by the enchanting flutes of ”Moritz von Schwind” and turn around in order not to miss anything as if you were hearing the Enchanted Flutes of the genius “Amadeus”.
The Opera of Vienna, was officially inaugurated on 25 May 1869, with the implementation of “Don Giovanni», the immortal opera of “Wolfgang Amadeus Mozart”, in presence of Emperor ”Kaiser Franz Joseph” and his wife, “Elizabeth”. Unfortunately, none of the two architects of this art monument were alive when the investiture of the opera took place. Shortly before the opening ceremony, ”Eduard van der Nüll”’s life ended with a tragic suicide, and later, ”August von Sicardsburg” also lost his life to a stroke.
The Opera of Vienna, Exterior facade
Very soon, under the first brilliant directors of this opera, such as ”Franz von Dingelstedt”, ”Johann Herbeck”, ”Franz Jauner” and ”Wilhelm Jahn”, its popularity increased day by day. Nonetheless, one of the first golden period in the management of the Opera of Vienna was when ”Gustav Mahler” was its director. “Mahler” who counted between outstanding composers and leaders during romanticism and the transition to modernity, changed the old way the music and opera were performed. With his experience in the orchestra, visual arts and decoration in the realm of theatre and opera, he created an evolutionary change in Opera performance. During his management, that “Alfred Roller”, Austrian painter, graphic artist and stage designer was invited to work in the Opera of Vienna and contributed a lot its beauty and fame
The building of the Opera destroyed after the bombings in the last months of the World war II
But the dark period of World War II, was very afflictive for the Opera of Vienna also. From 1938 to 1945 that “Nazism» (Nationalsozialismus) searched their power in a destructive war and failed, many members of this Artists place, fled or were prosecuted and killed. Many of the musical works did not survive the Nazis censors and their implementation was eventually banned and finally on March 12, 1945 much of the opera building was destroyed due to the bombings. Perhaps another bitter scene of World War II, besides images of those killed in the battle fields, the bodies of dead men and women and children who were suffocated in gas chambers and long lines of victims of genocide to the crematorium ovens – at least to music lovers – are images of the Opera of Vienna destroyed.
And the Opera of Vienna, Glorious, Today
After the official end of World War II in the eighth in 1945, the same year, on may 24th, the Austrian government consultant in public buildings affairs, Ing. ”Julius Raab” announced the reconstruction of the Opera of Vienna. Only the original exterior facade, the entrance and a small waiting room of the Opera were left intact after the bombings. Ten years after World War II, following the reconstruction, construction of a new hall and being equipped with new technology, on the day of 5 November 1955, performing the opera ”Fidelio” of “Beethoven”, led by Karl Böhm, the Opera of Vienna officially reopened its doors. The event was transmitted to the entire world by Austrian TV, and in fact, a symbol of Austria’s Second Republic was born.
But the dark period of World War II, was very afflictive for the Opera of Vienna also
If you want a tour of the Opera of Vienna, but you do not have the opportunity to travel to Vienna, you may have a look on the Opera of Vienna Panorama website (Wiener Staatsoper).
اردوان طاهری/ رادیو کوچه
a.taheri@koochehmail.com
باز هم در شهر وین شما را همراهی میکنم. با بالهای خیال، از دریچهی کوچهی مهتابی، راهی میگشاییم تا پایتخت موسیقی جهان؛ شهری که همواره طنین موسیقی کلاسیک، پررنگترین آوازهاش برای دوستداران موسیقی در سراسر دنیاست. در وین، خانههای متعدد، موزههای کوچک و بزرگ و سالنهای اپرا و کنسرتی در گوشه و کنار شهر به چشم میخورد که هر یک، یادگار زندگی، هنرآفرینی و شورانگیزی و شیدایی نامداران موسیقی کلاسیک است.
شاید یکی از ساختمانهایی که حتا ایستادن در مقابل آن، شما را همراه با سمفونیهای «موتسارت» (Wolfgang Amadeus Mozart) و «بتهوون» (Ludwig van Beethoven) یا والسهای «یوهاناشتراوس» (Johann Strauß) و «یوزفلانر» (Joseph Lanner) و اپراهای «جوزپهوردی» (Giuseppe Verdi) و «ریچاردواگنر» (Richard Wagner) به تاریخ موسیقی کلاسیک میبرد، ساختمان اپرای وین (Wiener Staatsoper) است که همچنان درخشان و باشکوه، در تقاطع خیابان کرنتنر (Kärntner Straße) و رینگ (Ringstraße) خودنمایی میکند. از اهمیت اصلیترین سالن اپرای وین و در واقع یکی از اصلیترین سالنهای اپرای جهان، همین بس که خیابان «رینگ» – که همچون حلقهای، شهر قدیمی وین را محصور کرده است – با این ساختمان آغاز میشود و شمارهی قطعهی آن «یک» است.
بنای اپرای وین در مراحل اولیه ساخت
ساخت بنای اپرای وین، بر اساس طرحی از یک معمار مشهور اهل وین که البته متولد مجارستان بود، به نام «آگوست فون سیکاردز بورگ» (August von Sicardsburg) در آغاز نیمهی دوم قرن نوزدهم میلادی آغاز شد. دیگر معمار وینی، به نام «ادوارد فاندر نول» (Eduard van der Nüll) طراح دکور و معمار داخلی این بنای زیبای هنری است که در کنار دیگر هنرمندان برجستهی آن دوران، یکی از باشکوهترین سالنهای اپرا و کنسرت جهان را از خود به یادگار گذاشته است. یکی دیگر از هنرمندانی که نقاشیهای دیواری و سقفی (Fresco) او سرسرا و بالکن ورودی ساختمان اپرا را به یک اثر منحصر به فرد هنری مبدل کرده، «موریتس فون شویند» (Moritz von Schwind) اتریشی است.
پوستر آیین گشایش اپرا در سال ۱۸۶۹
«فلوت سحرآمیز» (Die Zauberflöte)، اپرای بسیار مشهور «موتسارت»، با قلم توانای این هنرمند در بالکن اپرا نقش و رنگ گرفته است. به این بالکن که وارد میشوید، وقتی محو تماشای فلوتهای سحرآمیز «موریتس فون شویند» دور خود میچرخید تا گوشهای از نظر دور نماند، گویی همنوا با فلوت سحرآمیز «آمادیوس» نابغه به سماع درآمدهاید.
ساخت بنای اپرای وین، بر اساس طرحی از یک معمار مشهور اهل وین که البته متولد مجارستان بود، به نام «آگوست فون سیکاردز بورگ»(August von Sicardsburg) در آغاز نیمهی دوم قرن نوزدهم میلادی آغاز شد
اپرای وین، در ۲۵ می ۱۸۶۹، با اجرای «دون جیووانی» (Don Giovanni)، اپرای جاودان «ولفگانگ آمادیوس موتسارت»، در حضور «قیصر فرانتس یوزف» (Kaiser Franz Joseph) و همسرش، «الیزابت» (Elisabeth) به صورت رسمی گشایش یافت. متاسفانه، هیچ یک از دو معمار این بنای هنری، در زمان گشایش اپرا در قید حیات نبودند. چندی پیش از مراسم افتتاحیه، زندگی «ادوارد فاندر نول» با یک خودکشی تراژیک پایان یافته و مدتی بعد، «آگوست فون سیکاردز بورگ» نیز بر اثر سکتهی مغزی، دار فانی را وداع گفته بود.
نمای بیرونی اپرای وین
در مدت زمان کوتاهی، با درخشش هنری اپرای وین در زمان مدیران نخستین این اپرا، همچون «فرانتس فون دینگلاشدت» (Franz von Dingelstedt)، «یوهان هربک» (Johann Herbeck)، «فرانتس یاونر» (Franz Jauner) و «ویلهلم یان» (Wilhelm Jahn)، محبوبیت این مجموعه روزبهروز بیشتر شد. اما با این وجود، یکی از نخستین دورههای طلایی اپرای وین، در زمان مدیریت «گوستاو مالر» (Gustav Mahler) رقم خورد. «مالر» که خود از آهنگسازان و رهبران برجستهی دوران رمانتیک و گذار به مدرنیته بود، شیوهی قدیمی اجراها موسیقی و اپرا را دگرگون کرد و بادقت ویژهای که بر جایگاه ارکستر و هنرهای تجسمی و دکوراسیون در عرصهی تاتر و اپرا داشت، تحول شگرفی در اجرای اپرا ایجاد کرد. در زمان مدیریت «گوستاو مالر» بود که «آلفرد رولر» (Alfred Roller)، نقاش، گرافیست و طراح صحنهی اتریشی، به اپرای وین دعوت شد تا زیبایی و جذابیت صحنهی اپرای وین زبانزد دوران شود.
ساختمان تخریب شدهی اپرا پس از بمباران هوایی در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم
و اما دوران سیاه جنگ جهانی دوم، برای اپرای وین هم ناخوشایند بود. سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۵ که «نازیسم» (Nationalsozialismus) قدرت خود را در جنگی خانمانسوز جستوجو کرد و ناکام ماند، بسیاری از اعضای این خانهی هنری، تحت تعقیب قرارگرفتند و فراری و کشته شدند. بسیاری از آثار موسیقایی نیز از تیغ سانسور نازیها در امان نماند و اجرای آنها ممنوع شد و سرانجام در ۱۲ مارس ۱۹۴۵ بخش عمدهی ساختمان اپرا بر اثر بمباران هوایی تخریب شد. شاید یکی از تلخترین صحنههای جنگ جهانی دوم، در کنار تصاویر کشتهشدگان میدانهای نبرد، اجساد بیجان مردان و زنان و کودکان خفه شده در اتاقهای گاز و صفهای طولانی قربانیان نسلکشی به طرف کورههای آدمسوزی – دستکم برای دوستداران موسیقی – تصاویر ساختمان تخریب شدهی اپرای وین است.
و امروز که اپرای وین درخشان و با شکوه است
پس از پایان رسمی جنگ جهانی دوم در هشتم می ۱۹۴۵، همان سال در ۲۴ ماه می، مشاور دولت اتریش در امور بناهای عمومی، «مهندس یولیوس راب» (Ing. Julius Raab) بازسازی ساختمان اپرای وین را اعلام کرد. ساختمان اپرای وین، که فقط، نمای اصلی بیرونی، ورودی و سالن کوچک انتظار آن از بمباران در امان مانده بود، ۱۰ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، در پی بازسازی و ساخت تالار جدید و نیز مجهز شدن به فنآوریهای روز، در پنج نوامبر سال ۱۹۵۵، با اجرای اپرای «فیدلیو» (Fidelio)، از آثار«بتهوون»، به رهبری «کارل بوم» (Karl Böhm) به صورت رسمی بازگشایی شد. این مراسم توسط تلویزیون اتریش به همهی جهان مخابره شد و در حقیقت، نمادی از تولد جمهوری دوم اتریش بود.
اپرای وین، امروز به عنوان یکی از مهمترین خانههای اپرای جهان مطرح است و بیشترین برنامههای هنری را میزبانی میکند. پس از پایان ۱۸ سال مدیریت «ایوان هولندر» (Ioan Holender) بر اپرای وین، از سال ۲۰۱۰ «دومنیک میر» (Dominique Meyer) فرانسوی هدایت اپرای وین را بهعهده گرفته است.
و اما دوران سیاه جنگجهانی دوم، برای اپرای وین هم ناخوشایند بود
اگر خواستید گشتی در اپرای وین بزنید، اما وقت و موقعیت سفر کردن به وین مهیا نشد، میتوانید از پانورامای وبسایت اپرای وین (Wiener Staatsoper) استفاده کنید.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه، در یک نشست خبری حکم سنگسار برای سکینه محمدی آشتیانی را تایید کرده است.
وی در گفتوگو با خبرنگاران اظهار داشت: «در مورد خانم سکینه محمدی آشتیانی چنین حکمی صادر شده؛ اما باید مراحل خود را طی کند. اتهام مقدم بر حد این خانم، اتهام قصاص او است زیرا قصاص حقالناس است. این پرونده باید مراحل خود را طی کند و باز هم تاکید میکنم که مقدم بر حد، قصاص است.»
سخنگوی قوه قضاییه در نخستین نشست خبری خود با اشاره به مستقل بودن قاضی در صدور حکم، اظهار داشت: «ما به هیچوجه نسبت به قوانین اسلامی و ارزشهای الهی که با جوسازی و فشارکسانی که امروز ناقضان حقوق بشر در رتبه اول هستند و میخواهند که ما قانون را اجرا نکنیم، کوتاه نمیآییم.»
سکینه محمدى آشتیانى، که از سال ۱۳۸۴ در زندان به سر میبرد متهم به زنای محصنه است؛ وی پیش از این برای این اتهام ۹۹ ضربه شلاق خورده بود اما بار دیگر با باز شدن پرونده قتل همسرش، پرونده دیگرش دوباره به جریان افتاد و درحالی که پیشتر متحمل مجازات شده بود، این بار به سنگسار محکوم شد.
با محکومیت خانم آشتیانی به سنگسار، مدافعان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی نسبت به این حکم اعتراض کردند. حتا دولتهای امریکا، انگلیس، فرانسه و نمایندگانی از اتحادیه اروپا نیز، حکم سنگسار را غیرانسانی و بدوی خوانده و خواهان توقف اجرای این حکم شدند که در پی این اعتراضات خبرهایی مبنی بر لغو حکم سنگسار این خانوم منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
«توقف محاکمه سکینه محمدی آشتیانی به اتهام زنا»
News / radio koocheh
The announcement of the new PNN Program Line-up, in advance of the pending selection of a new PNN Director, already scheduled to go into effect on Sunday November 7, is curious, to say the least. It seems to be a coup de force, aimed at moving currently favored personnel to safer positions in order to protect them from any future cuts by the new Director or as a result of Governor Winbush's new programming plans.
Governor Winbush's initiative to reduce broadcasting time to 4 hours from its current 6 hours is a bold action meant to improve PNN ratings by bringing in new faces and freshening up the programs by injecting new blood. To merely play musical chairs with the same PNN staff who failed their chance to improve themselves and the programs will be a futile effort. The effect of the announced changes will be to thwart the new plan of action altogether in a different direction in order to preserve the old guard.
There was good reason for the elimination of two shows: Performance that did not meet the standards, therefore, very poor ratings. In general, shows that do not impact the viewers are merely a waste of tax payers' money and, one can say, a violation of the VOA mandate. A complete evaluation of the reasons for success or failure of the VOA shows is essential in order to learn from what has been done right and to avoid repeating the same mistakes the brought failure.
Why such a rush?
Under the repositioning, the anchors, managing editors and producers of Today's Women and Morning Edition have all been moved to new positions. Not a single new face has been added, and no one has been reprimanded for the failures. But another curious action has been taken which actually undermines a successful program: The highest rated show at PNN, "News Talk" anchored by Mr. Charlangi has been shortened for the second times in past few months.
Where in the media world would one find this kind of action taken on a well established program, with a well known name brand and the highest ratings to boot? Can this not be interpreted as sabotaging the program
First it was reduced from five nights to three nights a week, and this time the length has been reduced to 30 minutes. To top it all, Ali Sajjadi's name appears as the Managing Editor. To complete the destruction of the show, a plan is at work to even change the name of show. Where in the media world would one find this kind of action taken on a well established program, with a well known name brand and the highest ratings to boot? Can this not be interpreted as sabotaging the program?
If these changes are implemented, it would mean the effective undermining of the incoming Director's chances of success of a quick turn-around. It would presage failure because failed producers, editors and anchors have been merely shunted around—a sure recipe for further disaster.
The new program and personnel line-up has all the marks of the old Belida- Sajjadi management techniques. Ali Sajjadi has pro-actively placed himself and his cronies in new key positions in order to maintain control of all shows even after elimination or downsizing of some. The old guard has already set in motion strong action to neutralize the positive effects of Governor Winbush's plans and to forestall the new Director's plan of action.
خبر / رادیو کوچه
خبر چیدمان جدید برنامه PNN، قبل از انتخابات قریبالوقوع مدیر جدید آن، در حال حاضر برای اجرا در روز یکشنبه هفتم نوامبر برنامهریزی شده، که اتفاق عجیبی است.
به نظر میرسد دراثر فشارهای وارد شده و جهت جلوگیری از اخراج احتمالی کارکنان سفارشی یا موردعلاقه، توسط مدیر جدید یا برنامههای جدید Governor Winbush، این کارکنان در حال منتقل شدن به سمتهای مطمئنتر هستند.
طرح ابتکاریWinbush Governor برای کم کردن ساعت پخش برنامه تلویزیونی از ۶ ساعت به ۴ ساعت، اقدامی متهورانه است برای بهبود بخشیدن به رتبه PNN بهوسیله آوردن چهرههای جدید و بهتر کردن برنامهها. اما صرف استفاده از همان کارمندانی که شانسشان را جهت بهبود خودشان و برنامهها از دست دادهاند تلاشی بیهوده است.
نتیجه تغییرات اعلام شده طرح و هدف این برنامه را به سود نیروهای محافظهکار خنثی خواهد کرد.
دلیل خوبی جهت حذف دو برنامه تلویزیونی وجود داشت: عملکرد و اجرایی که با استانداردها مطابقت نداشت بنا براین در رتبه بندی ضعیفی قرار گرفت. بهطور کلی برنامههایی که تاثیری بر روی بینندگان نمیگذارد صرف هدر کردن پول مالیات پرداختکنندگان است که میتوان گفت تخطی از تعهدات VOA است. به منظور آموختن از آنچه انجام شده، ارزیابی کامل از دلایل موفقیت یا شکست برنامههای VOA ضروری است برای اجتناب از تکرار اشتباهات مشابهای که به شکست منجر خواهد شد.
چرا چنین شتابان؟
حال تحت عنوان تغییر سمت دادن مجریان، سردبیران و تهیهکنندگان برنامه زن امروز و برنامههای صبحگاهی (morning edition) به سمتهای جدید منتقل شدهاند. نه چهره جدیدی اضافه شده است نه هیچکس برای این شکست مورد مواخذه قرار گرفته است.
در کجای جهان رسانهای میتوان این نوع برخورد را در مورد یک برنامه موفق که بینندگان زیادی دارد،دید؟ آیا نمیتوان این را به عنوان کارشکنی و تخریب در برنامه تفسیر کرد؟
اما یکی دیگر از اقدامات عجیب انجام شده تضعیف برنامههای موفق است. تفسیر خبر با بالاترین رتبه بیننده با اجرای آقای چالنگی برای بار دوم در چند ماه گذشته کوتاه شده است. نخست برنامهها از پنج شب در هفته به سه شب کاهش پیدا کرد و این بار زمان پخش آن به ۳۰ دقیقه کاهش یافته است. نام علی سجادی به عنوان مدیر مسوول در تمام این رخدادها دیده میشود. جهت تخریب کامل یک برنامه،حتا تغییر نام برنامه نیز در دستور کار وجود دارد.
در کجای جهان رسانهای میتوان این نوع برخورد را در مورد یک برنامه موفق که بینندگان زیادی دارد،دید؟ آیا نمیتوان این را به عنوان کارشکنی و تخریب در برنامه تفسیر کرد؟
اگر این تغییرات اجرا شوند به معنای تضعیف اساسی شانس موفقیت رییس آینده بخش فارسی خواهد بود. این امر حاکی از شکست است چرا که تهیه کنندگان، سردبیران و مجریان ناموفق صرف حول یک دستور عمل مطمئن برای فاجعه بیشتر باز بهکار گمارده میشوند.
برنامه جدید و چیدمان کارمندان همه از نشانههای تکنیک مدیریتی قدیمی Belida-Sajjadi است. علی سجادی بهطور فعال خودش و دوستانش را در شغلهای جدید حساس و کلیدی میگذارد تا کنترل بروی همه برنامهها حتا بعد از حذف یا کم کردن بعضی از آنها را ادامه دهد. نیروی محافظهکار در حال برنامهریزی برای یک حرکت قوی جهت خنثی کردن اثرات مثبت برنامههای آقای ویمبوش و پیشدستی کردن برای طرح و برنامه مدیر جدید است.
نجیب امیری / دفتر کابل / رادیوکوچه
حامدکرزی رییسجمهوری افغانستان از خانوادهها خواست با وجود مشکلات امنیتی بگذارند تا فرزندانشان برای آموزش به مدارس بروند. آقای کرزی که امروز در یک محفلی تعلیمی صحبت میکرد گفت ریشه مشکلات افغانستان در بیسوادی بوده و برای بیرون رفت از این معضل باید در آموزش کودکان افغان تلاش بیشتر شود.
وی افزود در حال حاضر بهدلیل حملات انتحاری و انفجاری شماری از کودکان افغان از رفتن به مدارس محروم شده و دروازههای شماری از مدارس نیز بسته شده است.
آقای کرزی از مخالفان دولت خواست تا دست از جنگ کشیده و به خاطر منفعت بیگانهگان سبب بسته شدن مدارس نشده و مانع مدرسه رفتن کودکان افغان نشوند.
او از تلاشهای جدید اش برای صلح یاد کرده گفت شورای عالی صلح به منظور مذاکره با مخالفان دولت در حال ایجاد شدن است.
رییسجمهوری افغانستان علاوه کرد: «اگر طالبان خود را مسلمان و افغان میدانند باید بدانند که هر فیر گلوله آنان به قلب خاک این کشور اصابت کرده و به نفع دشمنان افغانستان است.»
این در حالیست که با وجود تلاشهای حکومت افغانستان، طالبان تا کنون هیچ چراغی سبزی برای مذاکره با دولت افغانستان نشان نداده است.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه از منابع آگاه دانشجویی در بابل همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاههای ایران، کمیته انضباطی دانشگاه علوم و فنون بابل برای هفده نفر از فعالان دانشجویی آن دانشگاه، احکام مختلف انضباطی صادر کرده و این احکام را بدون احضار افراد به کمیته انضباطی و چند روز پیش از آغاز سال تحصیلی جدید، به آنان ابلاغ کرده است.
کمیته انضباطی دانشگاه علوم و فنون بابل طی احکامی ۵ فعال دانشجویی این دانشگاه را هر یک به یک ترم تعلیق با احتساب سنوات و ۱۲ تن دیگر از فعالان دانشجویی این دانشگاه را به یک ترم تعلیق به صورت معلق تا پایان دوران تحصیلی و توبیخ کتبی با درج در پرونده محکوم کرد.
به گزارش همین منابع آگاه، همچنین دکتر شیخالاسلامی رییس دانشگاه علوم و فنون بابل طی حکمی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون بابل را منحل و فعالیتهای آن را غیرقانونی اعلام کرد.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون سال گذشته با انتخابات قانونی تحت نظارت دانشگاه تشکیل شد که متشکل از یک شورای مرکزی و مجمع عمومی بوده که فعالان دانشجویی آن در راستای اهداف جنبش دانشجویی فعالیت میکردند.
مشخصات فعالان دانشجویی که از سوی کمیته انضباطی دانشگاه علوم و فنون بابل حکم انضباطی دریافت کردهاند به شرح زیر است:
امیر رمضانی: مهندسی کامپیوتر، ورودی ۸۷، یک ترم تعلیق به صورت معلق
موسی جلالیخواه: مهندسی صنایع، ورودی ۸۶، یک ترم تعلیق به صورت معلق
مصطفی حسینزاده: مهندسی صنایع، ورودی ۸۶، یک ترم تعلیق به صورت معلق
محمد حاجیبابایی: مهندسی کامپیوتر، ورودی۸۷، یک ترم تعلیق به صورت معلق
سهند غلامی: مهندسی کامپیوتر، ورودی ۸۷، توبیخ کتبی با درج در پرونده
معین مقدسی: مهندسی صنایع، ورودی ۸۶، توبیخ کتبی با درج در پرونده
حسام حیدری: مهندسی صنایع، ورودی ۸۵، توبیخ کتبی با درج در پرونده
مهدی هاشمی: مهندسی صنایع، ورودی ۸۵، توبیخ کتبی با درج در پرونده
محمد سیفی: مهندسی صنایع، ورودی ۸۶، توبیخ کتبی با درج در پرونده
زاوش محمدی: مهندسی تکنولوژی اطلاعات، ورودی ۸۷، توبیخ کتبی با درج در پرونده
یاسمن محمودی: مهندسی تکنولوژی اطلاعات، ورودی ۸۷، توبیخ کتبی با درج در پرونده
نیلوفر کلانتری: مهندسی تکنولوژی اطلاعات، ورودی ۸۶، توبیخ کتبی با درج در پرونده
هادی قریشیامیری: مهندسی صنایع، ورودی ۸۶، یک ترم تعلیق
سارا عدنانی: مهندسی صنایع، ورودی ۸۷، یک ترم تعلیق
معین غمین: مهندسی صنایع، ورودی ۸۷، یک ترم تعلیق
صبا مطمئن: مهندسی تکنولوژی اطلاعات، ورودی ۸۷، یک ترم تعلیق
آرمان نجاتی: مهندسی صنایع، کارشناسی ارشد ۸۷، یک ترم تعلیق
در ادامه این خبر منابع آگاه دانشجویی بابل گزارش میدهند، چندی پیش مسوولین دانشگاه علوم و فنون اقدام به اخراج علیاکبر سروش، یکی از اعضای هیت علمی این دانشگاه کردند.
سروش، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت مازندران و عضو ستاد میرحسین موسوی در انتخابات اخیر بود، که در حوادث پس از عاشورا از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی مازندران دستگیر شد.
سهشنبه ۶ مهرماه ۱۳۸۹ – ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – مریم
گزیدهی اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
کوچه مهتابی – «شکوه موسیقی کلاسیک» - اردوان طاهری
بخش اول اخبار
روزنگاشت – «دیوان ژاله، دیوان فمینیست» - محبوبه
نامآوران نامدار – «زنان در شاهنامه» – رضا افتخاری
بخش دوم اخبار
تغذیهی مناسب – «غذاهای ارگانیک دارای چه ویژگی منحصر به فردی هستند»
دایرهی شکسته – «این منم ولادیمیر مایا کوفسکی» - مهشب تاجیک
مجلهی خبری کابل – نجیب امیری
پسنشینی تند – «موهایت را که در آفتاب شانه میکردی» - اکبر ترشیزاد
بخش سوم اخبار
رادیو کوچه
گلوریا استیوارت که کار در حرفه نمایش را در نخستین سالهای ورود صدا به سینما آغاز کرد و بعدها مسنترین بازیگر نامزد اسکار لقب گرفت، روز یکشنبه در لسآنجلس درگذشته است.
او سال ۱۹۹۷ در فیلم پرفروش «تایتانیک» به کارگردانی جیمز کامرون نقش رز پیر، تنها بازمانده کشتی غرقشده «تایتانیک» را بازی کرد و برای این نقشآفرینی در ۸۷ سالگی نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن مکمل شد.
گلوریا استیوارت برای «تایتانیک» نامزد جایزه گلدن گلوب هم شد و به طور مشترک با کیم بیسینگر جایزه بهترین بازیگر زن مکمل را از انجمن بازیگران آمریکا دریافت کرد.
از دیگر فیلمهای او میتوان به «ربکا مزرعه سانیبروک»، «تایم اوت برای جنایت»، «زندانی شارک آیلند» و «جویندگان طلا ۱۹۳۵» اشاره کرد.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع : مدرسه فمینیستی
کفش توفیق پیش پا باشد گر زنان پشت هم بدارندی
اشعار «عالمتاج قایم مقامی» را پسرش – پژمان بختیاری – انتشار داد. شاید عمل او سعی بر گرفتن انتقام مادری باشد که در دوران کودکی و نوجوانی او را از دیدارش محروم کرده بودند. و از شما چه پنهان بعد از تردیدهایی که نسبت به صحت چاپ کتآب پروین اعتصامی توسط برادرش انتشار یافته، چندان از میزان کامل بودن دیوان و خلوص اشعار ژاله مطمئن نیستم ولی به هر حال شکام ان اندازه نیست که مانع کار شود. و البته پژمان بختیاری نیز در مقدمه دیوان به دستکاریهای واژگانی اشاره کرده است ولی در موردحذف اشعار بینهای ندارم. در راه عصیان زنانه و گفتن از ناکامیهای زنان، ژاله اغازگر است و اگر همین اشعارهم به همت پژمان چاپ نمیشد اکنون ما از همین مقدار افکار نیز بینصیب بودیم. به هر رو همه جوانی عالمتاج نتیجه قایممقام ثانی به گفته خودش در ارزوی عشق گم شد و نصیب او جز خیالپردازی نشد. زیباییاش برایش عاقبتی نداشت و خواست او که بهره رساندن به همسر از راه سجآیای اخلاقی یک زن اصیل بود نیز برای شوهر بهایی به اندازه زیباییاش نداشت. «وصلت سیاسی» بین دو خانواده برای ژاله، همسری پیر و عبوس و گریزان از خواستهای یک زن حساس تدارک دید که زندگی را برای او تلختر کرد:
وصلت ما وصلت یغماگر و یغما شده ست / اوست مردی زنگرفته من زنی شوهر زده
و پس از داشتن یک فرزند و مرگ یک فرزند دیگر و هفت سال زندگی توام با حسرت تفاهم، این وصلت به طلاق انجامید. پس از مرگ همسر باز هم سرپرستی تنها فرزندش را به او ندادند و تا توانستند ازارش کردند.
زندگینامه او به قلم فرزندش در آبتدای دیوان سعی جمیلی است برای حفظ حرمت مادر و احترام پدر و در واقع حفظ روان نویسنده یعنی پسری که در نه سالگی نیز پدر از دست داد و تحت سرپرستی پسر عمهاش قرار گرفت. اما دو موضوع درباره زندگی ژاله در آبهام است. یکی از بین رفتن غزلهایش انطور که پسرش نیز مدعی از بین بردنشان توسط خود ژاله است:
دیوان خویشتن را به اتش دهم بعمد / زان پیشتر که افتد اتش به دفتر از من
در زیر نویس همین صفحه از نسخه بدلی یاد میشود که ژاله گفته است: « تاخود بجا نماند نامی به دفتر من»
این نسخه بدل آیا تلاشی برای القای فکر «شکسته نفسی و خفص جناح» بر ژاله نیست؟ یا ترس ژاله است از اشکار شدن افکار پیشرو و رادیکالش :
تن فروشی باشد این یا ازدواج / جان سپاری باشد این یا زیستن یا
عفتی کز ترس برخیزد سرافرازی ندارد/ بیبی از بی چادری البته در منزل نشیند یا
زن هم اخر چون تو ای زانصاف دور / خواهشی دارد که گاهش رهزن است یا
تا ما ضعیف و نان خور مردیم و گوشه جوی / راهی بجز اطاعت مرد قدیر نیست
کسی که در مذمت گوشهجویی شعری چنین میسراید که رقصی چنان میان میدان طلب ازادی زن است میشود که بنشیند و کاری نکند؟ و یا تنها خوآب تعبیر کند و به کتآبهای کفبینی و قیافه شناسی دل ببندد؟ البته این امور در جای خود ایرادی ندارد بلکه برجستهکردن این بخش از زندگی ژاله توسط پسرش و پنهانکاری او ایراد دارد که احتمالن به خاطر شرایط خودش( پژمان ) مایل نبوده که اشعار و گفتههایی از ژاله انتشار یآبد.
پژمان مینویسد که در سال ۱۳۱۲ رباعیاتی از مادرش چاپ کرده که مورد اعتراض مادر واقع شده .خب معلوم است باید عالمتاج اعتراض کند بر چاپ رباعیات زنی که میسراید:
اجتماعی هست و نیروئی زنآنرادر فرنگ / در دیار ما هم ار زن جمع گردد فرد نیست
خود تو گوئی رخت بخت و دامن اقبال ما / جز به دست کولی رمال صحرا گرد نیست
راضی نخواهد بود از انتشار رباعی درباره دوری فرزند و اثر اه و …
آیا سراینده این اشعار (که متاسفانه برای جلوگیری از اطاله کلام آنراخلاصه کردهام )کارش فقط خواندن کتآب کفبینی است؟ ( خودش در بیتی به این نوع مطالعه اشاره کرده است):
مرد اگر مجنون شود از شور عشق زن رواست
زان که او مرد است و کارش برتر از چون و چراست
لیک اگر اندک هوائی در سر زن راه یافت
قتل او شرعا هم ار جایز نشد عرفا رواست
بر برادر بر پدر بر شوست رجم او از انک
عشق دختر عشق زن بر مرد نامحرم خطاست
و دومین موضوع مبهم در زندگی عالمتاج قایم مقامی ارتباط اجتماعی اوست. اشعار خطآبی و اعتراضی و افشاگرانه باید مخاطب داشته باشند و «سخنرانی کاغذی »دور از ذهن است. شعر عاشقانه و غزل خلوت میخواهد اما اشعار دیگری که خطآب به زنان و دختران و پیشگویی اینده زنان و ارزوی ازادی زن است نمیتوانسته بدون مخاطب باشد. ارتباط اجتماعی موضوعی است که اقای پژمان بختیاری اجازه میدهد در دیباچه بدون امضای کتآب مادرش طرح شود اما خودش در مقدمه اش در اینباره حرفی نمیزند. اینکه در ان زمان جماعتی از بانوان روشنفکر انجمنی ترتیب نموده با سخنرانیها و قرائت مقالات و اشعاری از قبیل شعرهای (عالمتاج قایم مقامی) در صدد جستجو و به دست آورد ن راهی بودهاند که مقداری از بار سنگین حکومت مرد بر زن را بکاهند و یا شاید واسطه العقد ان اجتماع نیز همین بانوی سخنپرداز بوده باشد.»(ص چهار دیوان)
تولد عالمتاج را سال ۱۲۶۲شمسی(۱۳۰۱ قمری) نوشتهاند و تاریخ ازدواجش را ۱۲۷۷ یا ۱۲۷۸ در پانزده شانزده سالگی. اگر هفت سال زندگی مشترک او را هم اضافه کنیم باید بعد از طلاق میزان فعالیت ادبی او بیشتر هم شده باشد که اشعار قآبل توجهی از مجموع ۹۱۷ بیت او این را بیان می کند. این حسآب سرانگشتی ما را میرساند به سال ۱۲۸۵ شمسی (=۱۳۲۴ قمری) زنی بیست و دو بیست و سه ساله و نهضت مشروطه .
نگاه به روزشمار این دوره روشنگر این است که افکار ژاله نه تنها در صندوقخانه و لای کتآبهایش ان طور که پژمان مینویسد خاک نمیخورده که اصولن شرایط تاریخی، راهنما و محرک ژاله برای سرایش اشعاری است که در حال حاضر زنان مبارز در ایران نیز به احتیاط از ان سخن میگویند.
ازحضور زنان در به پیروزی رساندن مشروطه در میگذرم و برخی ازاقدامات اجتماعی زنآنراپس از صدور فرمان مشروطه در تهران یاداور میشوم:
در ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ با فرمان مشروطه روزنامه مجلس از درخواست یکی از زنها مبنی بر این که دولت جدید باید در رآبطه با حقوق زنان مسوولانه رفتار کند، مینویسد که مجلس در جوآب می گوید: در امور خاصه رجال از قبیل علوم پلتیکی و امور سیاسی فعلن مداخله ایشان اقتضا ندارد. ( سالنمای زنان ،۱۳۷۸، نوشین احمدیخراسانی)
در ۱۰ شوال ۱۳۲۴ روزنامه مجلس نوشت: بیوه زنان کشور ما گوشوارهها و دستبندهای خود را برای ادای قرض دولت و تاسیس بانک داخله حاضر کرده و هریک میخواهند در این بآب بر دیگری سبقت بگیرند.
ـ روزی در پای منبر سید جمال واعظ در مسجد میرزا موسا، زنی به پا خاسته چنین گفت: دولت ایران چرا از خارجه قرض می کند .مگر ما مردهایم؟ من یک زن رختشوی هستم. به سهم خود یک تومان میدهم دیگر زنها همه حاضرند. «( تاریخ مشروطه ایران ، ص ۱۹۴ )
در ذیحجه ۱۳۲۴ ( ۳۰دی ۱۲۸۶ ) میتینگی از زنان تهران تشکیل شد که دران ۱۰ ماده از خواستههای زنان به تصویب رسید. از جمله این خواستهها تاسیس مدارس دخترانه، تعدیل و تخفیف در میزان صداق و نیز حذف جهیزیه سنگین برای دختران با این استدلال که به جای پول صرف شده برای جهیزیه بهتر است آنرادر راه آموزش دختران هزینه کنند. (سالنمای زنان ، ۱۳۷۸)
در ۲ ربیعالثانی ۱۳۲۵ عدهای از زنها در بهارستان گرد آمد ه و خواستار تدوین قانون اساسی شدند و البته با کمال تعجب از برخی از نمایندگان مجلس شورا در ازای این حرکت … جوآب «محرک دارید»، شنیدند. ( هدفها و مبارزه زن ایرانی ،ص ۵۶)تاریخ مشروطه ایران( ص ۳۳۰ ) در اینباره مینویسد : روز چهارشنبه بیست و چهارم اردیبهشت در اینجا تهران نیز تکانی پدیدار شد بدینسان که گروهی از زنان دسته ای بستند و برای طلبیدن قانون اساسی به مجلس رفتند.
در ۱۶ ربیع الثانی ۱۳۲۵روزنامه حبلالمتین نوشت: «پانصدتن از زنان در جلو خان بهارستان گرد آمد ه و فریاد عامه زنده باد مشروطه، پاینده باد قانون، و نیست و نآبود باد استبداد، معدوم باد مستبدان، بلند بود.»
در ۲۲ رجب ۱۳۲۵ روزنامه حبلالمتین ،لایحه یکی از خواتین را در جوآب کسانی که اعلامیه داده بودند و مدارس دخترانه را خلاف اسلام میدانستند چاپ کرد: «خدا جل جلاله در کجای کلاماله و احادیث این مطلب را فرموده اند …خیلی فرق است ما بین خدای ما که طلب علم را بر نسوان واجب نموده و خدای شما که علم را بر زنان حرام کرده ..» گویا این مقاله توسط بیبی خانم استرآبادی نوشته شده بود.(سالنمای زنان ،۱۳۷۸)
در ۲۳ شعبان ۱۳۲۵،«اتحادیه نسوان همتی به خرج داد و اندیشه بدیعی آورد دایر براینکه : اگر رهبری سیاست به آن تفویض شود با اجرای سریع نقشه چهل روزه خود از عهده اصلاح امور این ملک بی سر و سامان برخواهد آمد .مخدرات نوشتند که اکآبر دولت ما مردمان بیکاره ای هستند و مجلسیان هم زیاده ور می زنند. ما با شاه و وزرا کاری نداریم زیرا آنها همه وقت بوده اند . از وکلا می خواهیم که استعفا بدهند و به مدت چهل روز اداره امور را به دست ما بسپارند به شرط آنکه عار نداشته باشند. دراین مدت ما وکلا انتخآب میکنیم، وزرا انتخآب میکنیم، قانون را صحیح میکنیم، نظمیه را صحیح می کنیم ،حکام را تعیین می کنیم، ریشه ظلم و استبداد را از بیخ میکنیم، ظالمین را قتل می کنیم ، انبارهای جو و گندم متمولین را میشکنیم، کمپانی برای نان قرار می دهیم ، خزانه های وزرا را که از خون خلق جمع و در سردآبها گرد آوردهاند بیرون میآوریم، بانک ملی بر پا می کنیم، عثمانی را عقب مینشانیم، …قنوات شهری را صحیح میکنیم و آب سالم به مردم می خورانیم، کمپانی برای اداره شهر معین میکنیم . بعد از این اصلاحات از خدمت استعفا کرده تا بقیه را دیگران اصلاح کنند …زنها می توانند آنچه را که می خواهند. «( ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران ، ج۲ ،ص ۱۳۵ )
در بهار ۱۳۲۶ قمری انجمن نسوان لایحهای به یکی از وکلای مجلس تقدیم میکند که در ان تقاضا می شود که تجمعات زنان به رسمیت شناخته شود . مجلس حق تجمع انآنرامی پذیرد اما از آنها به طور علنی حمایت نمیکند.( سالنمای زنان ،۱۳۷۸)
در ۱۳ ذیقعده ۱۳۲۸ انجمن مخدرات وطن نامهای به مجلس میفرستد و در مورد به تعویق افتادن تصویب قانون اساسی میگوید: ملت تمام شد. ملت نفسش به اخر رسید. اگر فیالحقیقه از عهده خدمت به ملت بر نمیآیید کناره بگیرید تا ملت فکری به حال روز سیاه خودش بکند. (سالنمای زنان ،۱۳۷۸)
فعالیت زنان در تب و تاب مشروطه خواهی همگامی با مردان مشروطه خواه در مقابله با استبداد طلبان و سنتگرآیان بود و در عین حال خواستهای مشخص جامعه زنان و بهبود شرایط زندگی زن ایرانی را نیز در بر داشت. آنها پس از جنبش مشروطیت با همان شیوهای که مردان اتخاذ کرده بودند سعی بر تحقق خواستهای خود از طریق انتشار روزنامهها و مجلهها، ایجاد انجمنها و تاسیس مدارس داشتند.
در سال ۱۲۹۹ با تشکیل حزب کمونیست ایران و رشد جنبشهای ملی، سازمانهای سیاسی زنان نیز در شهرهای مختلف ایران شکل گرفت که با تلاش خواستار رفع موانع از سر راه فعالیت سیاسی زنان بود.
زنان گیلان در سال ۱۳۰۶ خورشیدی جمعیتی به نام «پیک سعادت« را در رشت به وجود آوردند. همزمان با تشکیل این سازمان جمعیتی بهنام «نسوان وطنخواه« در تهران تشکیل شد. در اصفهان نیز جمعیتی به شکل اتحادیه صنفی از زنان تشکیل شد. در شیراز « مجمع انقلابی نسوان» با همت زند دخت شیرازی کار خود را با جسارت تبلیغ می کرد .در اواخر سال ۱۳۰۵ در تهران جمعیت«بیداری نسوان »تشکیل شد . مقارن همین آیام در قزوین جمعیت دیگری با مرامنامه مشآبه جمعیت بیداری نسوان به نام «انجمن نسوان » تاسیس شد.
در سال ۱۳۲۸ درتهران «سازمان دموکراتیک زنان ایران » تشکیل و در بیشتر شهرهای ایران شعباتی از ان دایر گردید. انجمنهایی ماننداتحادیه غیبی نسوان«، «انجمن مخدرات وطن» ، «انجمن همت خواتین» ، «انجمن حریت نسوان»، از دیگرانجمن هایی بودند که تشکیل شدند .
حال آیا توجه زنی مانند او را به این وقایع باید تحتالشعاع داشتن شوهری با بیش از ۲۵ سال اختلاف سن و اختلاف فرهنگی قرار داد و دوری از فرزند را برای او علم کرد و یا تنهایی و بیعشقیاش را به سوگ نشست؟ پژمان مینویسد: «من از بعضی جهات به مادرم حق می دهم که از همسری با پدرم ناراضی باشد اما به صورت مطلق او را ذیحق نمیدانم چرا که در آن روزگار قسمت اعظم نسوان ایران با او همانند بودهاند .بسیاری از آنان با هووهای متعدد در یک خانه میزیستهاند و از زندگی شکایت نمی کردند و برای خود حقی بیش از آن قایل نبودند.»
میبینید این داوری فرزند آن بانوست که در تبرئه پدر و یا شرایط آن روزگار تسلیم است و ظلم پذیر و معتقد به اینکه ظلم بالسویه عدل است.
خب بااین حال چگونه دم نزنیم از شرایطی که هنوز هم حاکم است و به نظر میرسد میخواهد با سرعت بیشتری به عقب برگردد؟
مرد سیما ناجوانمردی که ما را شوهرست / مر زنان رااز هزاران مرد نامحرمتر ست
ان که زن را بی رضای او به زور و زر خرید / هست نامحرم به معنی ور به صورت شوهرست
گر چه در ظاهر رضای ماست سامان بخش کار / لیک لبهای «بلی گو » بر دهان مادرست
شرط تزویج ار بود نه سالگی در دین ما / هم بلوغ جسمی و عقلی دو شرط دیگرست
در دگر جا دختر نه ساله گر بالغ شود / جان خواهر جای ان سودا نه در این کشورست
دختر نه ساله شوهر را چه می داند که چیست / کی عروسک باز را جامه عروسی در خورست
فطرت حیوان از ین منکر گریزانست لیک / مرد ما مردی نما در عرصه این منکر است
مردی ای خواهر به روی و جامه و اندام نیست / این عوارض جملگی فرعست و اصلش جوهرست
جوهر مردی نه در نیروی جسم است ای حبیب / ورنه گرگ و فیل هم پر زور و سنگین پیکرست مردی و نام اوری در جنگ و در بیداد نیست / هر خروسی را هم ای جان تاج مردی بر سرست
تا نگوئی صید و نخجیرست جاه افزای مرد / کرکس اندر کوهساران سخت صید افکن ترست
تا نپنداری که با گردن کشی مردست مرد / شاخ تبریزی هم این سان است اما بی برست
دعوی مردی نه در اعمال حیوانی ست نیز / ورنه گنجشک است کش عنوان مردی زیور ست
نقش مردی را علاماتی است پیدا و نهان / وان که را اینها نباشد هر که باشد بی فرست
روح روشن خوی خوش دست قوی طبع کریم / هر که دارد گرچه مملوکست بر زن سرورست
پر فتوت با محبت پاکدامان پاک دل / خوش روش با دوستان صافی درون با همسرست
عزت نفسش عیان و ریزش جودش نهان / با شهامت با شرف خوشنام و والا گوهرست
ان که زن را نیز موجودی چو خود داند از انک / در اجم شیرست شیر، ار ماده باشد ور نرست
زن هم اخر همچو او خونست و ستخوانست و گوشت / وربه تن باشد زبون از جان و دل نیرو ورست
اینچنین مرد ار زرو سیمش نباشد گو مباش / زان که او را خوش خویی سیمست و خوشنامی زرست
ور بجز نانی جوین در کف ندارد گو مدار / کان خورش در کام زن خوشتر ز شیر و شکرست
مجملی گر بایدت از این مفصل گوش دار / ان که با همسر بود صافی درون او شوهرست
وین چنین شوی ار نصیب تست شادا عالمت / ورنه ان نامحرمی کت گفتم انک بردرست
به هر رو اگر انتشار اشعار او را به بعداز مرگ او در سال ۱۳۲۵ محدود کنیم با عنایت به شرایط سیاسی و اجتماعی این زمان از تاثیر گذاری این اشعار تا حدودزیادی کاسته ایم و چاپ رباعی های ایشان در سال ۱۳۱۲ نیز راهی به دهی نیست و فخری نه برای پژمان بختیاری دارد و نه عالمتاج و نه زنان چرا که در ردیف این اشعار تا ان تاریخ بسیار سروده شده بوده است
اگرچه خواندن اعتراضات و گفتههای عالمتاج در قالب شعر بسیار زیباتر است ولی در این صورت مجبور به درج مجدد دیوان شعرش میشویم لذا به طور خلاصه به اعتراضات او در اشعار اشاره میشود:
اعتراض به خشونت زناشویی (Marital Rape )
اعتراض به زن آزاری
اعتراض به حرمسرا – محبسِ خانه
اعتراض به رفتارهای غیر شرعی ( ازدواجهای بدون رضایت دختران)
اعتراض به بازیچه بودن و ملعبه بودن زن در دست مرد
اعتراض به حقیر دانستن زن
اعتراض به دوری از فرزند
اعتراض به فرزند ناخواسته
اعتراض به بی پناهی زنان
اعتراض به شرایط طلاق
اعتراض به تعدد زوجات – مردان شهوت ران
اعتراض به وضعیت بیوگی
اعتراض به قیود مختلف برای زنان و ازادی در همان زمینه ها برا ی مردان
اعتراض به نبودن چراغ علم
اعتراض به وضعیت مسکینان و نقد اغنیا و اقویا
تشویق زنان به جنبش: همتی ، شوری، قیامی ، کوششی
اندرز به زنان برای ایجاد همبستگی و اتحاد
نازش او به زن بودن از جنبه های قوی افکار این زن شاعر است :
نام مردی برتو ای ننگ ازما فرخنده باد / من زنم وینک به نام نیک زن ساغر زنم
گر ترا شمشیر در دست است و بازو اهنین / من به نوک خامه پهلو با پرنداور (شمشیر ) زنم
مرد گشتن کار سهل و زن شدن کاری شگرف / کیست منکر تاش ره با عقل برهانگر زنم
به هر رو اگر انتشار اشعار او را به بعداز مرگ او در سال ۱۳۲۵ محدود کنیم با عنایت به شرایط سیاسی و اجتماعی این زمان از تاثیر گذاری این اشعار تا حدودزیادی کاسته ایم و چاپ رباعی های ایشان در سال ۱۳۱۲ نیز راهی به دهی نیست و فخری نه برای پژمان بختیاری دارد و نه عالمتاج و نه زنان چرا که در ردیف این اشعار تا ان تاریخ بسیار سروده شده بوده است.اشعار او صرف نظر از قدرت شاعری و استواری و انسجام کلام و فصاحت چشم گیرش در سبک خراسانی بهایش را از دلپسندی و بکارت مضمونی وجسارت و صراحت افشایی می گیرد.
اگرچه هنوز در این سنه( ۱۳۸۹) حرفهایی از لون حرفهای عالمتاج زدن شیردلی می خواهد ولی منظور این است که پیشگامی اندیشه های او در گرو قدمت ان نیز هست.
ارتباط شعری اش را با دختر عموی مفتری(منیر ) ،تبریک به دوستی(اختر ) برای ازدواج مناسبش،دادن پاسخ دندان شکن به خواستگار سمج همسایه، نمآیانگرارتباط او با جامعه است.گیرم که از سر تنهایی و بی همدمی و ترس از افترا به خاطر بیوگی و زیبایی خانه نشین باشد و طرف صحبتش شانه و سماور و لباس و اینه که ان هم نه از سر خودشیفتگی است که چون «ننه مومی » از داستآنهای مشدی گلین خانم ،برای دق نکردن از تنهایی و نترسیدن شبانه و روزانه است:
بسکه می ترسم ز غمازان و بدگو جاهلان / با تو می گویم حدیثی در خفا ای اینه
تهور عالمتاج در ستایش از عشق زنانه که سلف اش رآبعه جان در راه ان گذاشت با روشی که نتوانند در او به دیده خلافکار بنگرند جسارت بانویی است در زمانی که هنوز خواندن سوره یوسف بر زنان منع بود.
عشق و زن در زمانه همزادند / من زنم ای عزیز و عشق فنم
عاشقم گو بکوبد از سر جهل / غیرت مرد مشت بر دهنم
عاشقم وز کسیم پروا نیست / دیده بگشا که پرده برفکنم
به هر رو عالمتاج با کلام خویش پیِ اخذِ حقِ رفته،دستی از استین به درآورد و با پیشگویی خود در دل زنان ایرانی امیدکاشت.اگر چه حتی فرزندش این افکار مادر را ناشی از خودستائی و غرور می دانست.
پیشگویی او دلیلی است بر اگاهی او از اجتماع و در جریان شرایط اجتماعی ایران و جهان بودن و «مافوق عصر بودن فکرش» چنآنکه خود سروده است:
دختر فردای ایران دخترامروز نیست / گر بخواهی ورنه برگیرند بنداز پای من
اخر این بازیچه زن برمسند مردان زند / تکیه وز صهبای عشرت پر شود مینای من
من نخواهم دید ان آیام دولت ریز را / لیک خواهد دیدنش انکو بودهمتای من
می وزداخر نسیمی از دیار زندگان / سوی این اقلیم و جان یآبد ازو اعضای من
کودکی نوخاسته ست ازادی فردا ولی / خفته خوش در دامن امروز من فردای من
فکر من این بود و رویا دیدن روزی چنین / ای خوشا روز شمآیان فرخا رویای من
نورچشما دخترا اینده اندر دست تست / قدر نعمت را بدان ای گوهر یکتای من
خبر / رادیو کوچه
روز گذشته دوشنبه، دادگاه تجدید نظر تهران حکم صادره از سوی شعبه ۲۸ دادگاه بدوی انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه را بر محکومیت علی ملیحی روزنامهنگار به تحمل ۴ سال حبس تعزیری را تایید کرده است.
به گزارش ادوار نیوز، علی ملیحی مسوول روابط عمومی سازمان دانشآموختگان اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) و عضو شورای سیاستگذاری سازمان که از روز بیستم بهمن ماه سال گذشته در بازداشت به سر میبرد بر اساس رای دادگاه به دلیل آنچه ارتکاب جرایمی علیه امنیت ملی عنوان شده به ۴ سال حبس و به دلیل توهین به رییسجمهوری به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده بود.
محمد علی دادخواه از وکلای علی ملیحی روزنامهنگار و فعال دانشجویی درخصوص صدور حکم چهار سال حبس تعزیزی برای موکلش پیشتر و در زمان صدور حکم بدوی گفته بود: «موکلام را به چهار سال زندان محکوم کردند، اما مبادی استدلالی دادگاه از موضع موازین نظام حقوق ما مخدوش است؛ اشکالات عدیده شکلی و ماهوی بر این حکم وارد و این حکم فاقد پشتوانه استدلال و استنتاج است.»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای دولتی کره شمالی کیم جونگ اون، پسر کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی به رتبه ژنرالی رسیده است.
به گزارش الجزیره، این درحالی است که حزب حاکم کره شمالی درحال گشایش بزرگترین نشست خود در چند دهه اخیر است. شایعات حاکیست که کیم جونگ ایل قصد دارد با انتصاب پسرش به عنوان جانشین، حاکمیت خانوادهاش بر این کشور را ادامه دهد.
این نخستین بار است که رسانههای دولتی کره شمالی از پسر سوم کیم جونگ ایل نام میبرند.
نشست حزب کارگران روز سهشنبه شروع میشود و هدف اعلام شده آن انتصاب یک تیم رهبری تازه است.
پایتخت کره شمالی برای اعلام خبر این نشست، با پرچم و پلاکاردها، تزیین شده بود.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، عیسا سحرخیز روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.
بر اساس گزارشهای رسیده، این حکم که به آقای فقیهی، وکیل عیسا سحرخیز ابلاغ شده، این روزنامهنگار که از تیرماه سال گذشته در حبس بهسر میبرد، به سه سال حبس، پنج سال ممنوعیت و محرومیت از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی و نیز یکسال ممنوعالخروجی محکوم شده است.
سحرخیز زندانی محبوس در زندان رجاییشهر کرج، تاکنون، با وجود بیماری و توصیهی پزشکان زندان، نتوانسته از مرخصی استفاده کند.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، حداکثر مجازات در نظر گرفته شده در قانون مجازات اسلامی را برای توهین به رهبری و فعالیت تبلیغی علیه نظام (به ترتیب دو سال و یک سال) برای وی در نظر گرفته و آن را علاوه بر پنج سال ممنوعیت از فعالیتهای مطبوعاتی و سیاسی و نیز یکسال ممنوعالخروجی از کشور، به وکیل او ابلاغ کرده است.
بیشتر بخوانید:
«عیسا سحرخیز در آستانه ابتلا به فلج عمومی»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع : جرس
بنا به گزارش منابع خبری جرس، دکتر عبدالرضا سودبخش، دانشیار دانشگاه تهران که طی هفته گذشته مورد سوقصد مسلحانه قرار گرفته و جان باخته است، از پزشکان مرتبط با پرونده بازداشتگاه کهریزک و زندانیانی بوده است که از بیماریهای عفونی در مجاری اداری و تناسلی آسیب دیده بودند و مقامات امنیتی به وی دستور داده بودند که بیماری کلیه زندانیانی که به وی مراجعه کرده بودند را، رسمن مننژیت اعلام کند. این استاد دانشگاه، یک روز قبل از سفر از ایران و عزیمت به خارج، بهطرز مشکوکی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. بدین ترتیب عبدالرضا سودبخش دومین پزشکی است که طی یکسال اخیر، در این رابطه کشته شده است.
رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک نیز، ٢۵ آبان ۸۸ بهطرز مشکوکی درگذشت؛ که مقامات آنرا «خودکشی» اعلام کردند.شنیدههای خبرنگار جرس در تهران حاکی از آن است دکتر عبدالرضا سودبخش دانشیار دانشگاه تهران و متخصص عفونی در ارتباط مستقیم با بازداشتگاه کهریزک و زندانیانی بوده است که از بیماریهای عفونی در مجاری اداری و تناسلی آسیب دیده بودند. مقامات امنیتی به دکتر سودبخش دستور داده بودند که بیماری کلیه زندانیانی که به وی مراجعه کرده بودند رسمن مننژیت اعلام کند.
فشار مقامات امنیتی به وی جهت اعلام مننژیت کشتهشدگان بازداشتگاه
شنیدههای خبرنگار جرس در تهران حاکی از آن است دکتر عبدالرضا سودبخش دانشیار دانشگاه تهران و متخصص عفونی در ارتباط مستقیم با بازداشتگاه کهریزک و زندانیانی بوده است که از بیماریهای عفونی در مجاری اداری و تناسلی آسیب دیده بودند. مقامات امنیتی به دکتر سودبخش دستور داده بودند که بیماری کلیه زندانیانی که به وی مراجعه کرده بودند رسمن مننژیت اعلام کند.
این گزارش خاطرنشان میکند که سودبخش از پرونده پزشکی کلیه شهدای بازداشتگاه کهریزک مطلع بوده است، بهعلاوه وی پزشک متخصصی بوده است که تمامی زندانیان کهریزک و اوین که مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند را معاینه کرده بود و دارای اطلاعات خاصی در این زمینه بوده است.»
گزارش مذکور همچنین آورده است: «سودبخش اخیرن از فشارهای فزاینده نیروهای امنیتی احساس میکرد جانش درخطر است.» وی بلیط عزیمت به خارج را برای روز سیویکم شهریور در دست داشت که کمتر از یکروز قبل از خروج از کشور، در مقابل مطبش در بلوار کشاورز تهران، با گلوله ترور و در دم کشته شد.
گفتنی است اکنون دو پزشک اصلی که زندانیان کهریزک را معاینه کرده بودند کشته شدهاند و هنوز از حکم قطعی متهمان این بازداشتگاه مخوف خبری نیست و ترور دکتر سودبخش نشان میدهد که آمران اصلی کهریزک آزاد و فعال هستند.
لازم به ذکر است دکتر سودبخش طی مصاحبهای با یکی از رسانهها، از وضعیت وخیم و آمار بیماری ایدز در ایران سخن گفته بود.
محبوبه / رادیوکوچه
Mahboobeh@koochemail.com
پنجم مهر مصادف با سالروز درگذشت «عالمتاج قایممقامی» متخلص به «ژاله» شاعر ایرانی است. او که زاده سال ۱۲۶۲ خورشیدی بود و در سال ۱۳۲۶ درگذشت. مادر شاعر معاصر «پژمان بختیاری» است و دیوان اشعارش ، هر آنچه که باقیمانده است، توسط پسرش در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسیده است.
«عالمتاج قایممقامی» در اسفندماه سال ۱۲۶۲ خورشیدی در «فراهان» زاده شد. پدرش «میرزا فتحاله»، نبیره «میرزا ابوالقاسم قایممقام» وزیر و شاعر و نویسنده دوره قاجار بود و مادرش «مریم خانم»، دختر «معینالملک» بود.
نام عالمتاج را به پیروی از شان و منزلت خانوادگی بر او نهادند، و ژاله نامی است که او بعدها برای امضای اشعار خود برگزید تا از گزندها مصون بماند و یا شاید هم از سر بیزاری معنای «عالمتاج» به که به گفته خودش:
تاج عالم گر منم بیگفتگوی خاک عالم بر سر عالم کنید
او از پنج سالگی در خانه شروع به درس خواندن کرد. به دلیل استعداد سرشارش علاوه بر آموختن فارسی و عربی، به تدریج صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و نقد شعر و مقدمات حکمت و تا حدی نجوم را فرا گرفت.
عشق به علم و دانش تا آخر عمر با او بود، و اوقات او با خواندن کتابهای ادبی، تاریخ و نجوم سپری میشد . شوق و ذوق مطالعه اشعار بزرگان ادبیات را بسیار دوست داشت. سبک شعر او که متاثر از منوچهری، ناصر خسرو، خاقانی و مولوی است، در اشعارش به چشم میخورد.
در سن پانزده سالگی خانواده او با انبوهی از مشکلات مادی روانه «تهران» شدند. و همانجا بود که بر حسب سنت زمانه و الزام پدر به نزدیکی با صاحب منصبان دربار، هنگامی که عالمتاج شانزده سال داشت، به لحاظ دید سنتی جامعه آن روز نسبت به زن، پدرش او را مجبور کرد که تن به ازدواجی ناخواسته بدهد.
ژاله با دوست پدرش که مردی چهل و چند ساله و کم سواد بود. با نام علیمرادخان میرپنج از روسای خوانین بختیاری، و بیگانه با ذوق و ادب، ازدواج کرد. به تعبیر ژاله این یک «وصلت سیاسی» بود. علاوه بر ازدواج، دردهای دیگری نیز زندگی او را آشفته کرد، در همان سال ازدواج، نخست مادرش درگذشت و سی و نه روز بعد پدرش.
در آن روزگاری که ازدواج برای هر زنی آغاز تسلیم بیچون و چرا به سرنوشتی بود که خانواده و شوهر برای او رقم میزدند، اختلاف ژاله با همسرش از اولین سال تولد فرزندش شروع شد و کمکم به جایی رسید که ژاله بندهای آن ازدواج را گسست، و پس از هفت سال از زندگی مرفه و آسوده شوهر جدا شد.
عالمتاج به خانه پدری برگشت که دیگر ثروت و مکنتی نیز در آن باقی نمانده بود و خانواده شوهرش حق دیدن یگانه فرزندش را از او گرفتند. بعد از این او در خانواده باید از برادرش اطاعت میکرد. سالی یک یا دوبار به تهران میرفت اما از دیدن فرزندش همچنان محروم بود.
پژمان پسر ژاله نه ساله شده بود که علیمرادخان درگذشت. پس از مرگ او فرزند او نیز زیر نظر پسر عمهاش «حاج علیقلی خان سردار اسعد» و پس از او «جعفر قلی خان سردار اسعد» به سر میبرد و بعد از گذشت سالها وقتی پسرش بیست و هفت ساله شد، ژاله توانست او را ببیند و از آن پس تا لحظه مرگ با هم زندگی کردند.
این رنج ها و به دور بودن از محبت و دیدار فرزند و دیگر نابسامانیها و مهمتر از همه ناکامی و آزردگی روح شاعر، دل او را در هم میفشرد و تاثراتش را به وضوع در اشعارش میتوان دید.
به گفته « پژمان بختیاری» شاعر معاصر و تنها فرزند ژاله، این پیوند، یعنی زندگی ناسازگار پدر و مادر را در مقدمهای که بر دیوان ژاله نوشته چنین به قلم آورده است: «مادرم در آغاز جوانی بود و پدرم در پایان جوانی، مادرم اهل شعر و بحث و کتاب بود و پدرم مرد جنگ و جدال و کشمکش، مادرم به ارزش پول واقف نبود و پدرم بر عکس پول دوست و تا حدی ممسک بود، مادرم از مکتب به خانه شوهر رفته و پدرم از میدانهای جنگ و خونریزی به کانون خانوادگی قدم گذارده بود. مادرم توقع عشق و علاقه و کرم و همنوایی به افراط داشت و پدرم منتظر حد اعلای خانهداری و شوهر ستایی و صرفه جویی و فرمانبرداری بود.» بنابراین طبع حساس ژاله در زندگی با ناکامی سختی روبهرو شد که تلخی آن سرتاسر زندگیاش را در برگرفت.
به گفته پسرش، ژاله اواخر عمر را با خواندن کتابهای ادبی، تاریخ و نجوم سپری کرد و در نهایت در پنجم مهر ۱۳۲۶ ساعت یک بعدازظهر در سن ۶۳ سالگی درگذشت و در «امامزاده حسن» در تهران به خاک سپرده شد.
گفته میشود عالمتاج قایممقامی در جسارت فکر و اندیشه پیش کسوت «فروغ فرخزاد» و «سیمین بهبهانی» بوده است. ۲۲ سال پیش از پروین اعتصامی چشم به جهان گشوده بود. اما بسیار کم میشناسندش او آزاده زنی بود که در دورانی از زمان، و مکانی از جهان بهدنیا آمد که دانش و آزادگی برای زن حاصلی جز رنج نمیآورد.
ژاله اولین زن شاعر «فمینیست» در دوران مشروطه است که با زبان زنانه سخن گفته و سالها پیش از «نیما» طرح شعر نو یا به عبارتی شعر شکسته را در کارهای خود پیاده کرده است.
گفته شده: هیچکس از شاعری او خبر نداشت و بعد از مرگش، پژمان بختیاری فرزندش در لابهلای کتابهای مادرش، یاداشتها و اشعار به جای مانده از او را پیدا و جمعآوری کرد و در اوایل سال ١٣۴۶ با نام «دیوان ژاله» در تهران در یک هزار نسخه توسط انتشارات «ابن سینا» به چاپ رساند.
اما هیچ بازتابی در جامعه فرهنگی و هنری هم درباره کتاب «ژاله» نشد. پژمان بختیاری نیز در سال ۱۳۵۲ درگذشت و اسم ژاله نیز دیگر به میان نیامد. تا آنکه در سال ۱۳۶۹، «دکتر غلامحسین یوسفی» بعد از گذشت ۴٣ سال از مرگ ژاله و ٢٣ سال بعد از چاپ دیوان او، به او توجه میکند و دربارهاش مینویسد و چاپ دوم کتاب «دیوان ژاله» را «ناصر زراعتی»، در دیماه ١٣٧٨ در «سوئد» به چاپ میرساند.
سایت «مدرسه فمینیستی» به مناسبت سالمرگ شاعر مشروطه عالمتاج قایممقامی، تلاش کرده است ویژه نامهای حاوی نظرات و آرا برخی از زنان هنرمند و شاعر معاصر را درباره این شاعر بزرگ، گردآوری کند تا نسل جوان کشور و علاقهمندان به شناخت آثار پیشکسوتان حق خواه جنبش زنان با افکار و آرزوها و ادبیات این بزرگان هر چه بیشتر آشنا شوند.
بازخوانی زندگی و آثار «ژاله» در شرایط کنونی، کاری بس دشوار بود که البته با همت و راهنمایی پیشکسوتانی چون «سیمین بهبهانی» و دیگر شاعران نسل معاصرمان میسر شد. «کیانا کریمی»، هنرمند طراح نیز طراحی پوستر این مجموعه را برعهده داشته است.
سیمین بهبهانی در قسمتی از دست نوشته خود به مناسبت این روز نوشته: «میتوان ژاله را از پیشوایان دوران بیداری زنان و نخستین شاعرهی جسور و بی پروا و خوش ذوق دانست که هنر خود را وقف روشنکردن افکار زنان همزمان خود کرده است. زندگی او از جهاتی به زندگی مادر من «فخرعادل خلعتبری» شباهت دارد، با این تفاوت که مادر من پانزده، شانزده سالی بعد از عالمتاج قایممقامی به فکر آزادی زنان میافتد. شعرهای ژاله در اواخر ۱۳۴۵ خورشیدی منتشر شد و تا آن زمان از وجود چنین شاعری بیخبر مانده بودیم.»
او همچنین نوشته: «برای نمونه من یک بیت را از میان یکی از غزلهای ژاله انتخاب میکنم که واقعن یک تومار شکوه و شکایت از نابرابری حقوقی زن و مرد در آن نهفته است :
قید عفت، قید سنت، قید شرع و قید عرف
زینت پای زن است، از بهر پای مرد نیست.»
منبعها:
سایت ایرانیان
ویکیپدیا
مدرسه فمینیستی
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه و در جریان اعتصاب و تجمع استیلفروشان مجتمع «پارس غدیر» جاده قدیم کرج، که در اعتراض به سیاست مالیاتی جدید دولت صورت گرفت، دو نفر از تحصنکنندگان بازداشت شدهاند.
به گزارش جرس، یکی از شاهدان اعتصاب استیل فروشان خاطرنشان کرد «روز دوشنبه پنجم مهرماه ۸۹، اصناف، مسوولان و کارگران پاساژ استیلفروشان پارس غدیر، واقع در جاده قدیم کرج، در رابطه با پرداخت مالیات ٣% ارزش افزوده دست به اعتصاب کامل زده و همزمان تعداد زیادی از ماموران امنیتی و انتظامی، جهت تهدید و انصراف آنها از اعتصاب، در محل مستقرشدند.»
همچنین شاهدان از بازداشت دو نفر از اعتصابکنندگان در این زمینه خبر دادند.
گفتنی است اعتراض به سیاست مالیاتی جدید دولت و اجرای طرح موسوم به مالیات ارزش افزوده، طی ماههای اخیر، از چالشسازترین موارد بین اصناف و دولت بوده است.
از سویی دیگر، هم اکنون نیز بازار طلا در چندین شهر ایران از جمله تهران، مشهد و قزوین، بهدلیل همین موضوع (مالیات ارزش افزوده)، در اعتصاب بهسر میبرند.
ویدئو:
«ویدئو/اعتصاب بازار طلافروشهای تهران»
بیشتر بخوانید:
«بازار طلای تهران و مشهد دست به اعتصاب زدهاند»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در خصوص لغو فروش موشکهای اس ۳۰۰ به ایران اظهار داشت که کشور او براساس قطعنامه شماره ۱۹۲۹ مصوب شورای امنیت نمیتواند به قرارداد تحویل موشکها به ایران عمل کند.
به گزارش خبرگزاری روسی اینترفاکس، لاوروف در پاسخ به سوالی در مورد شایعه تصمیم ایران به شکایت از روسیه به دلیل نقض قرارداد فروش این موشکها، گفت که از چنین شکایتی اطلاع ندارد.
وی گفت: «آنچه من میدانم این است که شورای امنیت فروش اینگونه اقلام را ممنوع کرده و تصمیم روسیه در این مورد مشمول شرایط فورس ماژور (قوه قهریه) میشود.»
در قراردادهای تجاری، بند فورس ماژور به شرایطی بیرون از اختیار طرف یا طرفین قرارداد اختصاص دارد که بروز آنها مانع از عمل به تعهدات مندرج در قرارداد می شود.
مقامات روسیه موشکهای اس ۳۰۰ را مشمول منع فروش اسلحه سنگین به ایران میدانند.
مریم / رادیوکوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 280 میلادی – «بهرام دوم» شاه ساسانی در آستانه برگزاری جشن مهرگان پیشنهاد «پروبوس» امپراتور روم برای تقسیم خاورزمین میان دو ابرقدرت ایران و روم را رد کرد و به فرستاده امپراتور روم تاکید کرد که دولت روم باید دست خود را از آسیا کوتاه کند و از مدیترانه شرقی پا فراتر نگذارد، ولی اضافه کرد که ایران آماده است با روم در صلح و صفا بهسر برد. فرستاده امپراتور روم تقاضا کرده بود که نمایندهای با او به رم برود و این پیشنهاد را بهطور مستقیم در آنجا مطرح کند که بهرام، دبیر اول دفتر خود را با وی به رم فرستاد و یک صلح کوتاه مدت میان دو کشور برقرار شد.
- ۱۳۲۰ خورشیدی – یکروز پس از تبعید «رضا شاه» از کشور به سوی جزیره موریس بهعنوان زندانی مادامالعمر انگلستان، ژنرال «ویول» فرمانده نیروهای انگلیسی در هند که واحدهایش ایران را در اشغال نظامی داشتند وارد تهران شد. در همین روز به اصرار نمایندگان مجلس، هیتی مامور بازرسی و مراقبت از جواهرات سلطنتی شدند که رضا شاه آنها را با خود نبرده باشد. این اهانت غیر مستقیم به شاه سابق در حالی بود که پسر او بر جایش نشسته بود و نسبت به این عمل اعتراض نکرد.
- ۱۷۸۱ میلادی – ۹ هزار انقلابی مسلح مهاجرنشیان ۱۳گانه انگلیسی آمریکای شمالی با کمک ششهزار سرباز فرانسوی و حمایت توپهای ناوگان فرانسه، نیروهای انگلیسی را در «یورک تاون» (Yorktown) واقع در ایالت ویرجینیا مورد حمله قرار دادند که این نبرد چندروزه به شکست انگلیسیها و تامین استقلال مهاجرنشینها تحت نام «ایالات متحده آمریکا» انجامید.
- ۶۹۳ قمری – وقتی که «گیخاتوی مغول» به فرمانروایى ایران رسید به سبب آنکه از بیماری شفا یافته بود، فرمان آزادکردن زندانیان را صادر کرد و از خزانهی مملکت، آنچه که در دستش رسید، در بین تهیدستان و درباریان تقسیم کرد. این بخششها، کشور را به کمبود درآمد و فقر اقتصادی دچار و خزانه را خالی کرد. در این هنگام وزیر گیخاتو که میدانست در چین پول کاغذی رواج دارد، برای جبران کمبود مالی و برگشت طلا و نقره به خزانه، دستور تاسیس چاپخانهای را در تبریز صادر کرد و به رواج نوعی اسکناس که «چاو» نام داشت اقدام کرد. هرچند این پول مورد قبول مردم واقع نشد و آنرا معتبر نشمردند، ولی این گام، زمینهای برای به کارگیری پول کاغذی در معاملات روزمرهی مردم را فراهم آورد.
- ۱۸۹۵ میلادی – درگذشت «لویی پاستور» از شیمیدانان و زیستشناسان مشهور فرانسوی و کاشف واکسن ضد هاری. همچنین عمل پاستوریزهکردن که ماخذ از نام اوست، اختراع این دانشمند است.
- ۵۵۱ پیش از میلاد – «کنفوسیوس» مشهورترین آموزگار، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی کشور چین متولد شد.
رادیو کوچه
شامگاه روز دوشنبه تیم ملی والیبال ایران در رقابتهای جهانی که تا نزدیکی شکست ایتالیا پیش رفته بود در پایان با اختلاف نزدیکی بازنده شد و از دور رقابتها کنار رفت.
دوشنبه شب در این رقابتها که در ایتالیا برگزار میشود ایران برابر کشور میزبان در دو ست اول بازنده شد.
اما تیم ایران توانستند در ست سوم و چهارم جریان بازی را عوض کنند و حریف را شکست دهد تا کار ۲-۲ مساوی شود.
با این وجود، در ست پنجم ایتالیا با اختلاف نزدیک ۱۵ بر ۱۳به پیروزی رسید تا در مجموع ۳ بر ۲ ایران را شکست دهد.
تیم ملی والیبال ایران گیم های اول و دوم این دیدار را با نتایج (۲۵-۲۱)، (۲۵-۱۰) و به ایتالیا واگذار کرد و در گیم های سوم و چهارم با نتایج (۲۱-۲۵) و (۲۶-۲۸) ایتالیا را شکست داد.
به این ترتیب، والیبالیستهای ایران که در بازی اول مسابقات مقابل مصر، بازنده شدند و بعد ژاپن را شکست دادند، در نهایت راهی به مرحله بعد پیدا نکردند.
این چهارمین حضور تیم ملی والیبال ایران در مسابقات قهرمانی مردان جهان است. ایران در سه دوره گذشته این رقابتها حتا در یک دیدار هم موفق به کسب نتیجه نشده بود.
هفدهمین دوره مسابقات والیبال قهرمانی مردان جهان تا ۱۸ مهرماه در ایتالیا پیگیری میشود.
نجیب امیری / دفتر کابل / رادیو کوچه
صبح امروز در یک حمله انتحاری در افغانستان، کاظم اله یار معاون استاندار غزنی با سه عضو خانواده و یک محافظش کشته شد. مقامات محلی میگویند همچنان شماری از افراد غیرنظامی نیز در این رویداد زخمی شدهاند، اما تا هنوز شمار دقیق زخمیشدگان معلوم نیست.
وزارت داخله افغانستان گفته است که در این حمله انتحاری بر علاوه آقای الهیار یک پسرش، دو برادر زاده و یک محافظ وی کشته شدهاند.
شاهدان عینی میگویند ساعت ۸ صبح امروز هنگام عبور خودروی آقای الهیار در مرکز شهر غزنی انفجاری قوی رخ داد.
تا کنون کسی مسوولیت این حمله را به عهده نگرفته است، اما طالبان همواره مسوولیت اینگونه حملات را به عهده میگیرند.
در حال حاضر ساحه از سوی نیروهای امنیتی مسدود شده و به خبرنگاران و مردم اجازه نزدیک شدن داده نمی ود.
آقای الهیار در سال روان یکبار دیگر نیز در روستای مقر استان غزنی مورد کمین مخالفان دولت قرار گرفته بود، اما پس از یک ساعت درگیری جان به سلامت برده بود.
غزنی یکی از استانهای ناامن در افغانستان به شمار میرود و به دلیل ناامنی حدود صد مرکز رایدهی در انتخابات مجلس نمایندگان در این استان باز نشد.
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1) وقف دانشگاه آزاد از نظر فقهی درست نیست.
سخنگوی قوهقضاییه درباره وقف دانشگاه آزاد گفت: «از طرف متولیان به اصطلاح دانشگاه آزاد، دادخواستی مبنی بر جلوگیری از اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به یکی از شعبات قوهقضاییه ارایه شد و شعبه ذیربط نیز این دادخواست را تایید کرد که پس از آن تشخیص داده که این رای خلاف بوده و ماده ۱۸ اعمال شد. «محسنی اژهای» ادامه داد: «رهبر معظم انقلاب اسلامی به آیتاله لاریجانی دستوری دادند که این مسئله کارشناسی فقهی شود که آیا وقف دانشگاه آزاد از لحاظ فقهی صحیح است یا خیر که آیتاله لاریجانی نیز گزارشهایی را تهیه کرده و به معظم له تقدیم کردند.»
۲) زلزله شدید فارس و بوشهر را لرزاند.
بعدازظهر دیروز زلزلهای شدید به قدرت شش و یک دهم ریشتر، نقاط مختلف شهر شیراز از جمله مرکز شهر و تا شهر جدید صدرا را لرزاند. شدت این زمین لرزه به حدی بود که منازل مسکونی و تجاری آشکارا میلرزید و مردم را نیز وحشت زده کرده بود. این زلزله ۱۰ ثانیه طول کشید. این زلزله هیچگونه خسارتی را به بار نیاورد و تلفاتی نیز نداشت. احتمال وقوع پسلرزههای متعدد ظرف ساعتها و روزهای آینده وجود دارد.
جام جم
۱) بانک مرکزی به ادعاها درباره تورم پاسخ داد.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100886871367
بانک مرکزی برای چندمین بار در ماههای اخیر به جوسازی برخی رسانهها و چهرههای سیاسی درباره نرخ تورم و طرح مکرر «ادعای غیرواقعی بودن کاهش نرخ تورم»، پاسخ داد.
۲) افزایش قیمت دلار لحظهای شد.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100886871775
صرافیهای واقع در میدان فردوسی تهران در حالی در پی افزایش کاذب قیمت انواع سکه به جمعآوری تابلوی قیمتها روی آوردند که قیمت دلار نیز به صورت لحظهای در حال افزایش است. قیمت دلار لحظه به لحظه در حال افزایش است و تا لحظه انتشار این خبر قیمت دلار از ۱۱۱۰ تومان عبور کرده است، این در حالی است که روز گذشته یکشنبه قیمت هر دلار آمریکا در بازار تهران بین ۱۰۸۵ تا ۱۰۹۲ تومان و هر یورو بین ۱۴۵۰ تا ۱۴۶۰ تومان در نوسان بود.
کیهان
۱) ۹۵ درصد مردم کشورهای عربی: «در مسئله هستهای کنار ایران ایستادهایم.»
http://www.kayhannews.ir/890706/2.htm#other201
چند نظرسنجی معتبر انجام شده توسط نهادهای مختلف پژوهشی و دانشگاهی در غرب به صورت هماهنگ در پژوهشهای اخیر خود به این نتیجه رسیدهاند که حمایت از برنامه هستهای ایران در جهان اسلام در نقطه اوج تاریخی خود قرار دارد
۲) آمریکا در حمله هوایی به «وزیرستان» ۱۵ غیرنظامی را کشت.
http://www.kayhannews.ir/890706/16.htm#other1609
دو حمله جداگانه هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به شمال غرب پاکستان به مرگ ۱۵ غیرنظامی و جراحت چهارنفر دیگر انجامید.
رسالت
۱) افتتاح بزرگترین طرح آبرسانی کشور در آبادان.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=40656
طرح انتقال آب غدیر که بزرگترین طرح آبرسانی کشور است، با حضور محمود احمدینژاد رییس جمهوری مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
۲) هیچ صنفی و فردی از مالیات معاف نیست.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=40680
علی لاریجانی با تاکید بر اینکه فرش موضوع مهم کشور است، گفت: سطح درگیری صنعت فرش با مردم بسیار است و در این راستا میتوان با توجه به مهم بودن مسئله اشتغال، این موضوع را در صنعت فرش درگیر و مقداری از مسئله اشتغال را حل نمود.
تهران امروز
۱) ستایش مشایی از احمدینژاد
http://www.tehrooz.com/1389/7/6/TehranEmrooz/383/Page/3/
اسفندیار رحیممشایی رییس دفتر رییسجمهوری با اعلام اینکه رییسجمهوری در آینده نزدیک با مردم نیویورک دیدار خواهد کرد، گفت: آن روزی که آقای احمدینژاد به نیویورک خواهد رفت با منت تمام خواهد رفت و آن روز مردم در نیویورک افتخار خواهند کرد که شخصیت برجستهای مثل احمدینژاد که خلاصه و عصاره ملتهای دنیاست پا به نیویورک میگذارد و آن روز هم نزدیک است.
۲) برای قدرت سیاسی از سنن الهی دور نشویم
http://www.tehrooz.com/1389/7/6/TehranEmrooz/383/Page/1/
قالیباف شهردار تهران با تاکید بر ضرورت توجه به کلام و وعده الهی در تمام شئون رفتاری مدیران گفت: «باید حواسمان جمع باشد که اگر میخواهیم حتا به مادیات، قدرت سیاسی و ریاست هم برسیم نباید از مسیر سنتهای الهی خارج شده یا از آنها فاصله بگیریم. نباید پشت برادر دینی خود بد بگوییم، تهمت بزنیم، غیبت کنیم، کجفهمی، بد خلقی و کینه ورزی کنیم چرا که اینها ما را به جایی نمیرسانند.»
آفرینش
۱) رییسجمهوری: صدور قطعنامه اقدامی منفعلانه است.
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=70283
رییسجمهوری با اعلام اینکه اقداماتی همچون صدور قطعنامه برملت ایران تاثیری ندارد، خاطرنشان کرد: امروز ملت ایران و نظام سرافراز جمهوریی اسلامی، سنگر مستحکم و خللناپذیری برای دفاع از حق و عدالت است.
۲) توهین به مسوول و غیرمسوول جرم است.
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=70290
سخنگوی قوهقضاییه از محکومیت ۱۱ متهم از ۱۲ متهم کهریزک خبرداد و اعلام کرد: «دادگاه پروانه احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین را متوقف کرده است.» به گزارش ایسنا، غلامحسین محسنی اژهای دیروز در نخستین نشست خبری گفت: «توهین چه به مسوول و چه به غیرمسوول جرم است. ماده ۳۰۸ قانون مجازات اسلامی توهین را جرم دانسته و برایش مجازات تعیین کرده است. ماده ۳۰۹ قانون مجازات اسلامی نیز توهین به مسوولان بر حسب مسوولیت شان اشاره دارد. اگر کسی به مقام مسوول بر حسب مسوولیتش توهین کند، این موضوع قابل پیگیری است.»
خراسان
۱) واکنش سخنگوی وزارتخارجه به دستور رییسجمهوری روسیه برای لغو قرارداد اس ۳۰۰
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=7&day=6&id=409571
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه، روز گذشته پاسخی حقوقی به حکم اخیر رییسجمهوری روسیه مبنی بر ممنوعیت تحویل سامانه موشکی اس ۳۰۰ به ایران به عنوان مصداقی از تدابیر اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ داد و البته پای اخذ غرامت از روسیه را به دلیل نقض تعهدش به میان نکشید.
۲) شروع شهرکسازی در سرزمینهای فلسطینی نشانه شکست مذاکرات سازش خاورمیانه
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=7&day=6&id=409527
با پایان مدت زمان ۱۰ ماهه تعیین شده از طرف رژیم صهیونیستی در توقف شهرکسازی، ساختوساز در سرزمینهای فلسطینی از بامداد دوشنبه آغاز شده و این در حالی است که آمریکا هنوز تلاش دارد تا در آخرین دقایق به راهحلی برای نجات مذاکرات سازش خاورمیانه دست یابد.
دنیای اقتصاد
۱) تبعیض مالیاتی منتفی است
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=225656
«علی عسکری» رییس سازمان امور مالیاتی در واکنشی جدید به خواستههای مالیاتی صنف طلا و جواهر اعلام کرد که تبعیض مالیاتی منتفی است و دولت بر اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده مصر است.
۲) پیمان انرژی بین غولهای مصرفکننده و تولیدکننده.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=225603
رهبر بزرگترین صادرکننده انرژی جهان در کنار رهبر بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان، راهاندازی خط لوله انتقال نفت بین دو کشورشان را جشن گرفتند و آن را نمادی از پیوند روزافزون بین دو اقتصاد نوظهور خود، بخصوص در بخش انرژی توصیف کردند.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، سخنگوی قوه قضاییه ایران از صدور حکم انحلال جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دو حزب عمده اصلاحطلب، در دادگاه خبر داده است.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل جمهوری اسلامی، روز دوشنبه ۵ مهر ۱۳۸۹ (۲۷ سپتامبر ۲۰۱۰) در نشستی خبری درباره انحلال این دو حزب اصلاحطلب اظهار داشت: «کمیسیون ماده ۱۰ احزاب نسبت به (تخلفات) حزب مشارکت و سازمان مجاهدین اقدام کرد و پروانه این دو جریان را متوقف و از دادگاه تقاضای انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین را کرد و دادگاه این دو حزب را منحل شده اعلام کرد و این دو حزب حق فعالیت ندارند.»
بعد از انتشار گفتههای سخنگوی قوه قضاییه، علی شکوریراد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، به بیبیسی فارسی گفت هیچ احضاریهای برای هیچ کدام از مقامها یا وکیل حزب مشارکت فرستاده نشده و حکمی هم به آنها ابلاغ نشده است.
به گفته آقای شکوریراد، «آقای محسنی اژهای یا بیاطلاع هستند و یا خلاف گفتهاند، همانطور که این روزها خلاف گفتن در بین مسوولان باب شده، و دروغگویی که زمانی فکر میکردیم فعل حرام است، برای آقایان تبدیل به فعل واجب شده است.»
وی در ادامه عنوان کرد: «اگر آقای اژهای راست میگویند، حکم دادگاه را منتشر کنند تا ما برای پیگیری مراحل بعدی قضایی اقدام کنیم.»
پیش از آن، کمیسیون ماده ۱۰ با برگزاری کنگره سالانه حزب مشارکت مخالفت کرده بود و صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور ایران، در گفتوگو با خبرنگاران دلیل این موضوع را چنین عنوان کرده بود که دستگاه قضایی ایران فعالیت این حزب را غیرقانونی میداند.
پس از آن محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و محسن صفاییفراهانی، عضو شورای مرکزی و رییس هیت اجرایی حزب مشارکت ایران اسلامی در نامهای به کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اعلام کردند توقیف پروانه، مانع فعالیت احزاب نمیشود و این دو حزب به فعالیت خود ادامه میدهد.
در پی این نامه، محمود عباسزاده مشکینی، دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ایران این گفته را که توقیف پروانه یک حزب مانع فعالیت حزبی نمیشود، «مضحک» خوانده بود.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- رهبران کامبوج و تایلند قول دادند که از برخورد نظامی اجتناب کنند.
- در طی تخفیفهای ویژه برای اینترنت با پهنای باند بالا ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مشتری جدید اضافه شد.
- نجیب از جامعه جهانی خواست به پیشبرد مدرنیهسازی کمک کنند.
- آژانسهای مسافرتی تایلندی برنامه تور ملاکا را نیز در بسته پیشنهادی خود افزودند.
- روستای هنگتوها بهصورت یک مقصد گردشگری شناخته شده در آمده است.
- نماینده شهر کاپار از بخشهای انتخاباتی حزب مردم ابراز نارضایتی کرد.
- نوح: «نامزدهای انتخاباتی از سوی انوار ابراهیم مورد تحریم قرار نگرفتهاند.»
- حزب اتحاد مردم سراواک برای کسب ۱۹ کرسی در انتخابات بعدی مبارزه میکند.
- جلسه ۷ بخش حزب مردم به خاطر خرابکاری و مشکلات فنی انجام نشد.
- قرارداد شرکت هواپیمایی چین و بوئینگ برای خرید هواپیماهای ۷۷۷٫
- رکورد زنی شرکتهای مخابراتی برای ارایه خدمات ۴G.
- LLumar در سال آینده به فروش ۹ میلیون رینگیتی دست مییابد.
- انتظار میرود که ۳ میلیون توریست چینی در سال ۲۰۱۲ از کرهجنوبی بازدید کنند.
- موزامبیک: «ساختار مجمع عمومی سازمان ملل باید تغییر یابد.»
- مزایده خدمات مزایده خدمات ۳Gدر تایلند، سرمایهگذاران آن کشور را دچار واهمه کرده است.
روزنامه استار
- دعوا بر سر نام لوتوس به دادگاه انگلیسی کشانده شد.
- نجیب در مجمع عمومی سازمان ملل: «صدایتان را بر ضد افراطگرایی بلند کنید.»
- مسوول پارکهای ملی و حیاتوحش ممکن است تغییر یابد.
- قدردانی نجاتیافتگان سقوط پل پنانگ از امدادرسانان.
- نتایج انتخابات نشاندهنده شکاف در حزب مردم خواهد بود.
- دادستان کل مالزی پیشنهاد آسانتر شدن قوانین انتخاباتی را داد.
- معاون نخستوزیر: «انتخابات حزب مردم، درسهای بزرگی را داد.»
- پلیس چهار نقطه از یک مزرعه را برای پیدا کردن شواهد قتل داتوک میلیونر، سوسیلاواتی مورد کندوکاو قرار داد.
- موفقیت دانشجویان USM در صنعت مونتاژ هواپیما.
- سیستم جدیدی برای نظارت بر کارگران خارجی از سوی دولت معرفی میشود.
- به پیشنهاد وزارت بهداشت کیوسکهای مخصوص کشیدن سیگار در خیابانهای پنانگ نصب میشود.
- رهبر کرهشمالی، پسر کوچک خود را بهعنوان جانشین خود انتخاب کرد.
- قبول شدن نخستوزیر استرالیا در آزمون پارلمانی.
- انتخابات باعث قویتر شدن مخالفان در ونزوئلا شده است.
روزنامه نیو استریت تایمز
- حشام سلیمان، از اعضای حزب اسلامگرا به علت بیماری سرطان در گذشت.
- بر اثر واژگونی یک کامیون ۴ پلیس کشته شدند.
- خرج ۳۸۰ میلیون دلاری گنتینگ برای ساخت سالن مکانیزه.
روزنامه مالایی میل
- دختر داتوک سوسیلاواتی خواستار ادامه راه و میراث مادرش شد.
- مالزی ریاست هیت رییسه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به پاکستان تحویل داد.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، هیت نظارت بر مطبوعات جمهوری اسلامی، با صدور حکمی مجوز دو نشریه منسوب به اصلاحطلبان را لغو کرده است.
به گزارش سحامنیوز، روزنامه اندیشهنو و هفتهنامه بهار زنجان دو نشریهای هستند که روز دوشنبه مجوز انتشارشان لغو شده است.
طبق این گزارش هیت نظارت، اتهام هفتهنامه بهار زنجان را «انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و توهین به مقامات کشور» اعلام کرده ولی به اتهام روزنامه اندیشه نو اشارهای نکرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر