ندای سبز آزادی: حسین گوهری از اعضای کمپین موج سوم وستاد میر حسین موسوی بازداشت وبه محل نامعلومی منتقل شد.
بنا به گزارش امروز حسین گوهری از فعالین سیاسی و از اعضای موج سوم وعضو ستاد میرحسین موسوی شامگاه 28 دی ماه 89 بازداشت شد.
گفتنی است وی توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر و به محل نامعلومی منتقل شده است.
شایان ذکر است تا کنون از نحوه دستگیری و محل بازداشت این فعال سیاسی خبری ارسال نشده است.
ندای سبز آزادی: علياكبر اشعري از رياست سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران كنارهگيري كرد؛ اما این کنارهگیری به خواست خودش نبود و تلاشهایش برای جلب توجه احمدینژاد، طی دو سال، نتیجهای نداد.
احمدینژاد که حتا حاضر نشده نامه کنارهگیری اشعری را پاسخ بگوید، مشخص نیست چرا این رفتار تحقیرآمیز را با یکی از مدیرانی که سالهاست همکار و یار او بوده، انجام میدهد.
كنارهگيري اشعری از رياست سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، استعفا نبوده است، زیرا حكم قبلي اشعری دو سال است که به پايان رسيده و هنوز حكم جديدي دريافت نكرده است.
به نظر میرسد موضوع حکم ندادن احمدینژاد، اشعری را آزار میداده است و بالاخره تصمیم گرفت که دیگر به محل کارش نرود. اين مسئله را نميتوان استعفا يا بركناري دانست بلكه صحيحتر كنارهگيري است.
• نامه توهینآمیز به میرحسین برای خودشیرینی نزد احمدینژاد
قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، علیاکبر اشعری موضع خاصی نسبت به هیچکدام از نامزدهای انتخاباتی نگرفت و این امر به مذاق احمدینژادیها خوش نیامد؛ اما پس از کودتای احمدینژاد، اشعری دریافت که چه کار اشتباهی کرده و باید هر چه زودتر جبران کند!
او متنی توهینآمیز خطاب به میرحسین موسوی، مهمترین معترض به کودتای انتخاباتی نوشت و در خبرگزاری فارس منتشر کرد. عنوان نامه اشعری این بود: «آيا در سخنانتان نشاني از خودرايي و ديكتاتوري مشاهده نميكنيد؟» و به این شیوه میخواست بگوید که دیکتاتور فقط احمدینژاد نیست!
در ادامه نامه اشعري به ميرحسين موسوي آمده است: در چنين شرايطي انتظار ميرفت، جنابعالي كه دغدغه اصل انقلاب را داريد، با درك هوشمندانه شرايط، مديريت اين عمليات رواني را به دست بگيريد و نگذاريد نامحرمان سوار بر موج گلايه شما، اصل انقلاب و مردم را نشانه بگيرند.
اما این نامه هم نتوانست، اشعری را در سمت خود ابقا کند و احمدینژاد باز به او بیتوجهی کرد.
علياكبر اشعري چندی بعد از ارسال نامهاي این بار خطاب به محمود احمدينژاد مبني بر اتمام دوره 4 ساله رياستش در كتابخانه ملي ايران خبر داد. بلکه احمدی نژاد کاری انجام دهد، اما باز هم احمدینژاد اشعری را نادیده گرفت.
اشعری درباره تمديد رياستش در اين سازمان اظهار داشت: تصميمگيري با شخص رئيسجمهور است و ما تاكنون در اين مورد با هم مذاكرهاي نداشتيم.
وي افزود: من نامهاي به آقاي احمدينژاد نوشتم و در آن متذكر شدم كه چون دوره رياست من در كتابخانه ملي 4 ساله است، پايان وقت اداري روز 23 مهر دوره من به اتمام ميرسد؛ چون از 24 مهر 1384 به اينجا آمدم.
• تحقیرهای پی در پی احمدینژاد
اما اشعری باز ساکت ننشست و چند ماه بعد خبر داد که در جلسهاي حضوری با محمود احمدينژاد به موضوع اتمام حکمش اشاره داشته و قرار شده در سمت قبلي خود ابقا شود. ولي باز حكمي رسمي صادر نشد.
او پس از این دیدار به کتابخانه ملی بازگشت و حدود 200 نفر از مشاوران، معاونان و مديران سازمان را فراخواند و خواستار ارائه برنامههاي پيشنهادي مديران خود براي 4 سال آينده شد.
• اختلافنظر؛ دلیل تحقیرهای احمدینژاد
به نظر میرسد مهمترین علت تحقیر احمدینژاد در مورد علیاکبر اشعری، اختلافنظرهای جزیی است که این دو دارند. اما علیاكبر اشعری از حلقه نزدیكان احمدینژاد در شهرداری بود و در سال 82 با حضور احمدینژاد در شهرداری تهران، او هم به خیابان بهشت رفت و معاون فرهنگی شهرداری شد. او در سال 84، سردبیر رونامه همشهری شد و در مهرماه 84 از سوی احمدینژاد به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت نهم به مجلس معرفی شد، در آن سال نتوانست از سد رای اعتماد نمایندگان عبور كند.
او که همیشه به رییس خود، با تمامی اختلافهایی که داشت، وفادار مانده بود، هیچ وقت باور نمیکرد که احمدینژاد اینچنین او را در وضعیت بلاتكلیف قرار دهد.
شکی نیست که احمدینژاد، مثل تمامی دیکتاتورهای تاریخ جهان، به دلایل مختلف روانی، سعی میکند زیردستان خود را تحقیر کند؛ مخصوصن اگر این زیردستان سن و تجربهای بالاتر داشته باشند.
رفتار احمدینژاد با اشعری، اولین رفتار توهینآمیز و دور از آداب اداری نبوده و آخرین هم نخواهد بود. فقط سوال اینجاست چرا کسانی مثل اشعری این قدر حاضر میشوند به خاطر ماندن در «مقام» خود را به خاک خفت بمالانند.
ندای سبز آزادی: "احساس می کنم دیگر نیازی به گلایه و شکایت از ظلم های امروز و دیروز نداریم و بایستی به فردا فکر کنیم. زیرا که بر اساس سنت تاریخ و نوید طبیعت، به یقین فردا روشن تر از امروز خواهد بود و کلید صبح فردا در گرو صبوری های امروز..."
مسعود باستانی روزنامه نگار جوان اما نام آشنای مطبوعات قبل از کودتا، این جملات را در نامه ای خطاب به همسرش می گوید. کمی اطلاعات از سابقه ی فعالیت و شکنجه هایی که او در زندان شده است شرمسار می کند هر کس را که بر طبل نا امیدی می زند و گمان خطا می برد که "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.."
مسعود مرادی باستانی روزنامه نگار 32 ساله ی اراکی که چندین بار به دلیل فعالیتهای شغلیاش بازداشت و زندانی شدهاست، اولین بار در سال ۱۳۸۳ در دادگاه تجدیدنظر اراک به ۶ ماه حبس، ۵ سال محرومیت از کار مطبوعاتی و ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد. وی همچنین در جریان اعتصاب غذای اکبر گنجی و بستری شدن او در بیمارستان میلاد به پوشش خبری وضعیت گنجی پرداخت که به این دلیل نیز چندین روز بازداشت و به شلاق و ۳۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد.
مسعود باستانی بازداشت شد
رسانه های سبز 14 تیرماه اعلام کردند؛ مسعود باستانی روزنامه نگار و فعال سیاسی صبح امروز كه برای پیگیری امور همسرش مهسا امرآبادی كه قریب 20 روز است در بازداشت به سر می برد به دادگاه انقلاب تهران مراجعه كرده بود با حكم قضایی بازداشت شد.
گفتنی است در روزهای ابتدایی پس از انتخابات گروهی شبانه به منزل مسعود باستانی و مهسا امرآبادی ( خبرنگار روزنامه اعتماد ملي) مراجعه می كنند و در نبود مسعود باستانی، همسر و دو مهمان حاضر در منزل او را ( سید خلیل میراشرفی و بهزاد باشو) بازداشت كرده و به زندان اوین منتقل می كنند.
باستانی پس از بارها مراجعه به دادگاه انقلاب و دیگر نهاد های امنیتی، در حالیكه قول آزادی همسرش را به صورت تلویحی دریافت كرده بود به همراه مادر همسرش به دادگاه انقلاب مراجعه می كند تا اسباب آزادی همسرش را صورت دهد كه بنا به گفته مادر مهسا در محل دادگاه انقلاب تهران با حكم قضایی بازداشت و راهی زندان اوین می شود.
مطابق رسم آن روزها دیگر جز شایعات و شنیده های آزاد شدگان خبری نبود از دربندان اوین. بارها شنیده شد که صدای کتک خوردن و فریادهای مسعود باستانی در راهروهای اوین یا اتاق های بازجویی به گوش دوستانش رسیده است و اولین خبر آن روز بود که مهسا امرآبادی تعریف می کند از روز آزادیش.
مهسا تعریف می کند که مسعود پریشان و شوریده حتی شماره تلفن یادش نمی آمد. نگران پرسیدم حالش را و معنی جواب مسعود را چند وقت بعد از تلویزیون فهمیدم. آن روز که در بی دادگاه های نمایشی اعتراف کرد. مسعود گفته بود؛ برای آزادیت بهای سنگینی پرداختم..
اعترافات مسعود باستانی در دادگاه های فرمایشی
مسعود بر اثر فشارهای جسمی و روحی و همان که بهای آزادی همسرش بود، در دادگاههای جمعی که برای متهمان بعد از انتخابات تشکیل میشد، در دادگاه چهارم، مجبور به اعتراف علیه خودش شد. محمد شریف وکیل وی در تاریخ ۴ شهریور ماه در مورد دادگاه وی گفت: "نمیتوان نام این مراسم را محاکمهی قضایی گذاشت."
مسعود باستانی بعد از دادگاه نیز تا مدتی در سلول انفرادی نگاه داشته شد و از ملاقات او با خانواده و وکیلاش ممانعت به عمل آمد.
وی در مهر ماه همان سال به ۶ سال زندان محکوم شد. اما باز هم با وجود برگزاری دادگاه و صدور حکم دادگاه بدوی، مسئولین قضایی از آزادی وی تا رای دادگاه تجدید نظر خودداری کردند.
محمد شریف وکیل مدافع مسعود باستانی با رد صلاحیت دادگاه و حتی احکام صادر شده، می گوید: "حداقل موازینی که باید رعایت شود تا وکیل بتواند به وظایفی که قانون برعهدهاش گذاشته است عمل کند، این است که پرونده مطالعه شود، از پرونده یاداشت برداشته بشود و با موکل جلسه یا جلساتی، برقرار شود. مطالب مندرج در پرونده با موکل درمیان گذاشته بشود تا امکان دفاع فراهم بشود. هیچ کدام از این موازین به هیچ ترتیب تحقق پیدا نکرده است. بنابراین بدیهی است که حضور یک وکیل در این شرایط در دادگاه هیچ نتیجهای در پی نخواهد داشت و مادامی که وضعیت بدین ترتیب باشد، من در هیچ محاکمهای شرکت نخواهم کرد."
اما اجحاف در حق روزنامه نگاران و مبارزین سیاسی معترض به همین جا ختم نشد.
انتقال مسعود باستانی به زندان رجایی شهر کرج
ششم بهمن 88 مهسا امر آبادی از انتقال شوهرش به زندان رجایی شهر کرج خبر داد.
مهسا امر آبادی به بی بی سی فارسی گفت، مسعود باستانی به حکم قاضی صلواتی و به دلیل آنچه برگزاری کلاس های روزنامه نگاری برای زندانیان بند ۳۵۰ اوین عنوان شده به زندان رجایی شهر منتقل شده است.
وی با رد تشکیل چنین کلاس هایی از جانب همسرش گفت :"حتی اگر به فرض محال او چنین کاری کرده باشد، تخلفی نکرده و آموزش در زندان امر معمولی محسوب می شود."
محمد شریف با تایید این خبر گفت: در مورد انتقال احمد زیدآبادی و مسعودباستانی از زندان اوین به زندان رجایی شهر، نامهای به دادستان تهران ارسال کرده و تقاضا کردهام علت انتقال را که در عمل موکلین را محکوم به سپری کردن حبس در تبعید کرده است، توضیح دهند.
به گزارش ایسنا، وی با بیان اینکه اتهاماتی که موکلانش به لحاظ آن محکومیت یافتهاند سپری کردن محکومیت در زندان محل ارتکاب جرم را الزام آور میکند، اظهار کرد:انتقال محکومین به زندان شهری دیگر توجیه قانونی ندارد و مجازات مضاعف به موکلین تحمیل میکند.
مسعود باستانی ....
وکیل مسعود باستانی در ۲۴ اردیبهشت ماه از محکومیت قطعی موکل خود به ۶ سال حبس تعزیری خبر داد. هفتم خرداد ماه گزارش شد وی به محلی در زندان رجایی شهر که برای اعمال فشار بیشتر بر زندانیان سیاسی است، منتقل شده است. در تاریخ ۲۷ خرداد ماه اعلام شد مسعود باستانی از دندان درد شدیدی رنج میبرد و در همین حال دادستان تهران با مرخصی وی مخالفت می کند. ۱۳ تیرماه مسعود مرادی باستانی طی ملاقات با دادستان تهران، مسایل و خواستههای خود را بهطور مستقیم با وی در میان گذاشت. در تاریخ ۲۱ شهریور گزارش شد، علی رغم درد شدید دندان و عفونت دهان و فک مسعود باستانی، وزارت اطلاعات با مرخصی استعلاجی وی مخالفت می کند.
و حالا 561 روز از بازداشت وی می گذرد. بازداشتی که به اجرای حکمش متصل شد بدون حتی یک روز مرخصی. همسر جوان مسعود هر دوهفته یک بار تا رجایی شهر می رود و هر بار خاطره ی بار اول زنده می شود.. مهسا در نامه ای تلخ نوشته بود:
" مسعودم خیلی وقت است سرت غر نزده ام. اما این بار راه ندارد؛ تو فکر نمی کنی من و مادرت این همه راه را وسط زمستان از شرق تهران تا زندان گوهر دشت کرج چطوری باید بیاییم؟! تازه راه را هم درست و حسابی بلد نیستیم. گفته بودند از ایستگاه مترو گلشهر برای بلوار موذن تاکسی دارد. از آنجا هم از هرکسی بپرسی «زندان کجاست؟» نشانت می دهد. تلخ است مسعود. خیلی تلخ که در سرزمین من و تو نشانی زندان از کفر ابلیس مشهور تر است!
توی راه سوز بدی می آمد. سرم را به پنجره مترو تکیه داده بودم و بیرون را نگاه می کردم. مادرت زیر لب ذکر می گفت. سعی می کنم ذهنم را از همه چیز و همه کس بگیرم و فقط راه را به خاطر بسپارم. راهی که مرا به تو می رساند…
بغضم را قورت می دهم. کسی نباید گریه ام ببیند. گلویم فشرده می شود و کابوس های بیداری به دیوار سرم می کوبد..."
مهسا امرآبادی از ظلم نمی گوید، از دوری راه و سرما هم دیگر نمی گوید همان کافی ست که می نویسد: "شیشه ها و میله ها بین ما هستند. می خواهم دست هایت را بگیرم. توی اوین دست هایمان را دو طرف شیشه ها مماس می کردیم اما اینجا این میله های لعنتی هم هستند.. مسعودم! دست هایت را باغچه زندان بکار. سبز خواهی شد می دانم."
ندای سبز آزادی: کارگروه طراحی مد و لباس مدت هاست که هیچ جلسه ای تشکیل نداده است.
دبیر سابق کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور گفت: بعد از جلسه تیرماه امسال، این کارگروه تا کنون هیچ جلسه ای نداشته و از ابتدای سال تا کنون تنها یک جلسه تشکیل داده است.
به تازگی نیز کمیسیون فرهنگی مجلس با ارسال نامهاي به وزارت ارشاد در زمينه تعطيلي اين كارگروه توضيح خواست ولي به گفته نایب رئیس این کمیسیون هنوز پاسخي از سوي وزارت ارشاد دريافت نكرده است.
سيدجواد آرينمنش روز دوشنبه گفت: كميسيون فرهنگي مجلس با ارسال نامهاي به وزارت ارشاد، خواستار ارائه گزارشي از سوي اين وزارتخانه در خصوص نحوه برگزاري جلسات كارگروه ساماندهي مد و لباس و نتايج اين قانون مصوب مجلس شد ولي تاكنون پاسخي از سوي اين وزارتخانه دريافت نكردهايم.
وي در ادامه افزود: طبق قانون، وظيفه اصلي ساماندهي مد و لباس بر عهده وزارت ارشاد بوده و دبيرخانه كارگروه ساماندهي مد و لباس در اين وزارتخانه مستقر است؛ معاونت هنري وزارت ارشاد بايد نقش جديتري را در اين زمينه ايفا كند البته طبق قانون، وزارتخانههاي كشور و ارشاد، سازمان صدا و سيما و نهادهايي كه به نوعي ميتوانند در جهت الگوسازي در زمينه پوشش و لباس نقشآفرين باشند، در كارگروه تخصصي ساماندهي مد و لباس عضويت دارند و اداره اين كارگروه بر عهده وزارت ارشاد است.
نزدیک به 5 سال از تشکیل کارگروه طراحی مد و لباس می گذرد اما هنوز این کارگروه نه تنها فعالیت ویژه ای نداشته است بلکه معلوم نیست بودجه چندین میلیونی آن تاکنون به چه مصارفی رسیده و در عمل هم هیچ بازخوردی در جامعه نداشته است.
در پنج سال گذشته اقدامات این کارگروه تنها به برگزاری چند نمایشگاه مد و لباس محدود شده که عملن هم در جامعه تاثیر گذار نبوده و کسی از این لباس های ارائه شده استفاده نکرده و در خیابان های شهر هرگز فردی با نوع پوشش ارائه شده در این نمایشگاه ها دیده نشده است.
دلیل آن را صاحبنظران دو چیز می دانند. یکی اینکه اصولن نمی توان برای کسی تکلیف تعیین کرد و او را به پوشیدن لباس خاصی وادار کرد. انتخاب پوشش جزو حقوق شهروندی ست که تاکنون هم در ایران چندان جدی گرفته نشده است اما در حالی که زنان و به خصوص جوانان سعی در انتخاب پوشش مورد علاقه خود با توجه به محدودیت های جامعه دارند دولت احمدی نزاد این را هم کافی ندانسته و از همان ابتدای ورود به عرصه قدرت سعی داشت نوع پوشش خاصی را به آنان تحمیل کند. این کار را به شکل های گوناگون هم انجام داد. از استقرار گشت ارشاد در خیابان ها و میدان های شهر در تابستان و زمستان و برخورد با خانوم هایی که به عقیده خودشان حجاب و پوشش مناسب نداشتند تا تشکیل پرونده برای آنان. علاوه براین ماموران پلیس با ماشین های نیروی انتظامی با گشت زدن در شهر به تماشای پوشش زنان و دختران می پرداختند تا به آنهایی که پوشش آزادانه تری داشتند، موضوع طرح "حجاب و عفاف"را یادآوری کنند.
در دوران احمدی نژاد برای نخستین بار طرحی برای پوشش های زمستانه ارائه شد و خانوم ها حتی از پوشیدن لباس های خاصی مثل پالتوها یا چکمه هایی که نیروی انتظامی مشخص کرده بود منع شدند. اما در عمل دیدیدم که این اقدام بی نتیجه ماند. چکمه های ممنوع باز هم در مغازه ها به فروش می رفتند و هرکس می توانست پنهان از چشم ماموران و پلیس می پوشید.
وقتی دیدند نمی توانند به این شکل آنچه در ذهن دارند را تحمیل کنند، بی آنکه از برخورد مستقیم دست بکشند اعلام کردند که باید در این زمینه کار فرهنگی کرد. آیین نامه های بسیاری به استانداری های شهرهای مختلف ارسال شد و از آنها خواسته شد برای اجرای طرح حجاب و عفاف در این زمینه با دولت همکاری کنند.
تشکیل کارگروه طراحی مد و لباس از سوی دولت در وزارت ارشاد هم به منظور رسیدن به همین هدف بود تا لباس ایرانی-اسلامی را طراحی و به مردم معرفی کنند. اما با گذشت نزدیک به 5 سال از تصویب قانون ساماندهی مد و لباس در سال 85 در این سالها خبری از لباس ایرانی و مد داخلی نشده است.
اکنون کارگروه طراحی مد و لباس از تیرماه سال گذشته حلسه ای تشکیل نداده است و نه تنها مردان عضو آن که اکثریت را تشکیل می دهند و قرار است نوع پوشش خانوم ها را تعیین کنند در جلسات آن حاضر نشده اند بلکه زنان هم از طراحی لباس برای خانوم ها منصرف شده اند. به نظر می رسد این طرح هم مثل بسیاری از طرح های بی برنامه و بی هدف بعد از صرف وقت و هزینه میان زمین و هوا معلق مانده است و اعضایش به این نتیجه رسیده اند که دولت کودتا ناتوان تر از آن است که بتواند فرهنگ سازی کند و ایده های خود را به مردم تحمیل کند.
ندای سبز آزادی: وبلاگ ستاره های زمینی با هدف انتشار خاطرات زنان مبارز و انقلابی افتتاح می شود.
خبر نکته منفی ندارد و خود به تنهایی خوشحال کننده است. اینکه نسل جدید ایران با زن های مبارزی که در جریان انقلاب فعالیت داشتند و مبارزه کردند و زندان رفتند و شهید شدند بتواند آشنا شود ایده بسیار خوبی ست. اصلن این توجه جداگانه به زنان و نقش شان در جامعه مسرت بخش است. کسی نمی تواند حضور و تأثیر زنان را در پیروزی انقلاب انکار کند پس چه خوب که از آنان و فعالیت ها و تلاش ها و مبارزات شان گفته شود. اما با توجه به اینکه این خبر از سوی چه نهادی منتشر شده است نمی توان چندان از چنین کاری خوشحال شد. چرا که رئيس مركز امور زنان و خانواده دولت کودتا خبر از افتتاح این وبلاگ داده و گفته است:" وبلاگ "ستارههاي زميني " به منظور انتشار خاطرات انقلابيون و زنان مبارز، ترويج فرهنگ و ارزشهاي انقلاب اسلامي و معرفي دستاوردهاي انقلاب در حوزه زنان افتتاح ميشود."
بخشی که مربوط به خاطرات انقلابیون و ترویج فرهنگ و ارزش های انقلاب است به خودی خود مثبت است اما وقتی قرار باشد مسوول آن بخشی از دولت کودتا باشد که به آن تعلق دارد و خط مشی و تفکر آن را دنبال می کند دیگر قضیه فرق می کند. چون احمدی نژاد و همفکرانش به خوبی در این چند سال نشان داده اند که چه تبحری در جعل واقعیت ها، دروغ پردازی و مصادره کردن اتفاقات به نفع خود دارند.
از نظر آنان هرکه مخالفشان باشد متعلق و وابسته به دشمن است و تنها کسانی پیروان واقعی تفکر امام و انقلاب هستند که با آنان موافق باشند وگرنه هر سخنی حتی به حق اگر برخلاف میل شان باشد بلافاصله با آن عناد می ورزند و به آن انگ وابستگی می زنند.
در این چند سال که از حضور احمدی نژاد در عرصه قدرت می گذرد و به ویژه در یک سال و نیم اخیر شاهد بوده ایم که چطور مخالفانش را به وابستگی به بیگانگان متهم کرده است. حتی انقلابی هایی که سابقه مبارزه و فعالیت در نهادهای مهم حکومتی داشتند و مورد تأیید امام هم بودند از دید او و همفکرانش راه امام و انقلاب را گم کرده و برای شناخت بهتر ارزش های انقلاب نیاز به آشنایی با آن و آموختنش داشتند. آنهم چیزی را که رئیس دولت کودتا می گوید و زیردستانش تأیید می کنند.
پس وقتی مريم مجتهدزاده می گوید که مقابله با جنگ نرم دشمنان و تقويت وحدت ملي، برقراري ارتباط ميان تلاشگران و ايثارگران انقلاب با نسل جديد، انتقال تجربيات مبارزان و شهدا به نسل جوان و بيان ارزشهاي انقلاب و خونبهاي سنگيني كه به ازاي آن پرداخت شد و ضرورت پاسداشت دستاوردهاي انقلاب از ساير اهداف ايجاد وبلاگ "ستارههاي زميني " است، می توان حدس زد که قرار است چه کسانی معرفی شوند و از چه افرادی به عنوان مبارز و فعال انقلابی نام برده شود. آیا امثال زهرا رهنورد که به همراه همسرش سابقه مبارزه داشته به جوانان معرفی می شود یا قرار است او را آلت دست بیگانه و وابسته به منافقین بخوانند و افراد دیگری را که شاید سن و سال و قد و اندازه شان به آن روزها و آن سالها قد ندهد انقلابی خوانده و افکار و مشی و دیدگاه دولت کودتا را از این طریق رواج دهند؟
احمدی نژاد و دولتش که برخاسته از کودتا و ضایع ساختن حق میلیون ها ایرانی ست به خوبی می دانند که انقلاب 57 نتیجه حضور مردان و زنان از طیف ها و تفکرات مختلف و گاه متضاد اما با هدف مشترک تغییر رژیم پهلوی بود. آنها که انقلاب کردند و در آن روزها حضور داشتند خود بعد از انقلاب به دلیل اختلافات شان مقابل یکدیگر ایستادند اما هیچ کجا کسی فراموش نکرد که بگوید انقلاب را همین تفکرات مختلف به پیروزی رساند.
زنان و مردانی که برای پیروزی انقلاب 57 از جان خود هم گذشتند فکرش را هم نمی کردند که 32 سال بعد دولت کودتا تفکر و دیدگاه مورد تأیید خود را به عنوان مشی انقلابیون تبلیغ کند و به خورد جوانان دهد. هرچند جوانان نیز آگاه تر از آن هستند که این تبلیغات و این سخنان را به جای تاریخ واقعی و اصیل بینگارند.
ندای سبز آزادی: جواد ابوعلی و حجت الله نخستین،از فعالان جنبش سبز، که از دو ماه پیش در زندان بهبهان بسر می بردند،ظهر امروز از این زندان آزاد شدند.
به گزارش کلمه، این دو فعال سبز شهرستان بهبهان که از اوایل آذر ماه و در پی انتشار بیانیه های سبز و همچنین پخش سی دی های مربوط به جنبش سبز در شهر بهبهان بازداشت شده بودند، در این دو ماه بدون برخورداری از کوچکترین امکاناتی در بند عمومی زندان نگهداری شده و اجازه برقراری ارتباط تلفنی و ملاقات با خانواده خود را نداشتند و به سبب تعداد زیاد زندانیان در این مکان،حتی امکان خوابیدن روی تخت را هم نداشته و مجبور بودند روی زمین سرد سلول بخوابند.
این در حالیست که چند روز قبل و در پی فوت خاله جواد ابوعلی، تلاشهای وی برای حضور تحت الحفظ در مراسم تدفین نیز بی ثمر ماند و وی نتوانست در این مراسم شرکت کند.
بازپرس پرونده این دو فعال سبز بهبهانی دیروز اعلام کرده بود که بازجوییهای آنها به اتمام رسیده و موافقت با تبدیل قرار و یا حتی حق برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات آنها منوط به موافقت مقامات امنیتی است.
ندای سبز آزادی: بهروز افخمی در نامهای به محمدمهدی عسگرپور درخواست کرد مقابل آنچه او سوء استفاده از نامش به عنوان کارگردان فیلم سینمایی «فرزند صبح» میداند، بایستد.
به گزارش خبرآنلاین، افخمی در نامه خود خطاب به مدیر عامل خانه سینما نوشته است: «در خبرها خواندم آقای محمدرضا شرفالدین فرم درخواست شرکت در جشنواره فیلم فجر را برای فیلم «فرزند صبح» پر کرده است. ایشان در ضمن وانمود کردهاند که دارند دنبال من میگردند، در حالی که میدانند اختراعی به نام تلفن از صد و اندی سال پیش به میان آمده و مردم به واسطه آن با هم حرف میزنند و میدانند من از حدود دو سال پیش از داخل و خارج کشور تلاش کردم با ایشان گفتوگو کنم و جلوی ضایع شدن زحمات خودم و گروهی از تواناترین هنرمندان ایران را بگیرم، اما موفق نشدم و ایشان حاضر به شنیدن صدای من نشد.»
این کارگردان در بخش دیگر نامه خود آورده است: «اکنون از پایان فیلمبرداری فیلم «فرزند صبح» بیش از سه سال میگذرد. در دو سال اول این سه سال، تهیهکننده به کلی ناپدید شده بود و دستمزد گروه سازنده را در ماه آخر فیلمبرداری هم پرداخت نکرده بود. در آن دو سال فیلم در دفتر کار من به وسیله سیفاله داد تدوین شد و سیفاله تا پایان کارش هیچ دستمزدی دریافت نکرد. هزینههای دفتری و کرایه میز تدوین هم پرداخت نشد، اما آقایان تهیهکننده که تا آن زمان ناپدید بودند بلافاصله بعد از خروج من از ایران مشغول تدوین مجدد، دوبلاژ، صداگذاری و ساخت موسیقی متن شدند و فیلمی را که میپسندیدند، ساختند.»
کارگردان فیلمهای «عروس» و «شوکران» نوشته است: «من حضرت امام خمینی (ره) را عزیز میدارم و سالهاست که لاف چاکری او را میزنم به همین دلیل به هیچ صورت حاضر نیستم نام خود را پای فیلمی از شکل افتادهای بگذارم که تهیهکنندگان روی ویرانه تصاویر ما ساختهاند. فیلم «فرزند صبح» فیلمی بود که بر بنیان صدا و سکوت و موسیقی طراحی شده و بنا بود تصاویر آن پایه ایجاد یک فضای صوتی و موسیقایی مخصوص و متناسب با داستان باشد. گذشته از این فیلمبرداری با تکنیک سوپر سی و پنج میلی متری و قاب کامل انجام شده که لازم است بعد از تدوین به صورت دیجیتال در آید تا در هر نما قاب درست انتخاب شود.»
در ادامه این نامه میخوانیم: «به عبارت دیگر مراحل لابراتواری این فیلم در ایران قابل انجام نیست مگر آن که هر نما بخشی از قاب کامل به طور اتفاقی چاپ شود و همان بلایی که بر سر صدا آمده بر تصویر هم نازل شود. همه اینها در شرایطی است که تمام مخارج فیلم خیلی کمتر از دو میلیارد تومان بوده و مجموع اموالی که با همین بودجه خریداری شد از جمله زمین ۲۰ هزار متری عرصه دکور، ۱۴ کامیون نظامی مدل ۱۹۱۰، هشتصد دست لباس، مقداری فرش و اشیا قیمتی و مجموعهای از ابزارهای فنی نور پردازی و فیلمبرداری که به تدریج در طول فیلمبرداری خریداری شد و هم اکنون در اختیار تهیهکنندگان است بیش از دو میلیارد تومان قیمت پیدا کرده است. این از برکت وجود خمینی نازنین است که فیلم او بیش از آنچه که از بودجه عمومی مصرف کرده به اموال عمومی برگردانده است.»
افخمی که این اواخر فیلم «سن پطرزبورگ» را روی پرده سینماها داشت، در پایان نوشته است: «اما تقاضای من از شما به عنوان مسئول حقوق صنفی و حرفهای دستاندرکاران سینما این است که جلوی سو استفاده از نامم را به عنوان کارگردان در آنچه از «فرزند صبح» به نمایش در خواهد آمد بگیرید. من فیلم فعلی را کارگردانی نکردهام صدای هر فیلم نیمی از تاثیر آن را می سازد، اما در مورد «فرزند صبح» که صدابرداری مستقیم ندارد تمام تاثیرات صوتی حتی نحوه و لحن اجرای گفتوگوها میبایست بعد از فیلمبرداری و طی دوبلاژ کارگردانی میشد. من هیچ نقشی در انتخاب سازنده موسیقی، صداگذاری و طراحی صوتی نداشتهام و مسئولیت تصاویر فیلم را هم به دلیل دستکاری در تدوین و قاب بندی نمیپذیرم. لطف بفرمایید و آقایان تهیهکننده را ملزم نمایید تا مسئولیت کارگردانی این فیلم را بر عهده بگیرند یا چنان که آداب و سنتهای سینما اقتضا میکند در مقابل عنوان کارگردان از یک نام مستعار استفاده کنند.»
ندای سبز آزادی: دبیر جامعه وعاظ تهران گفت: «از معجزه خودم بهتان بگویم. در دفتر به کارمندم میگویم محمد دارند باد ماشینم را خالی میکنند. میرود میبیند که بله خالی کردهاند.»
شیخ جعفر شجونی در گفت و گو با همشهری ماه گفت: «برخی علمای ما فریب ظاهر مجاهدین خلق را خوردند و به امام(ره) نامه نوشتند که دو نفر از اینها به نام حسین روحانی و تراب حقشناس را بپذیر و همین آقای دعایی گفت که با امام(ره) قهر کردم که چرا اینها را نمیپذیرد و دست آخر امام(ره) آنها را پذیرفت.»
وی ادامه داد: «در مجلس اول نماینده کرج بودم و خدا میداند که خدمت کردم. بعد در جریان انتخابات مجلس دوم یک مشت آدمهای شیطان بودند که بعدها آمدند پیش من توبه کردند و گفتند میخواستیم از کسانی که بعد از تو میآیند خوب وام بگیریم. حتی یک مهندسی یک سال است آمده و میگوید من با شما بد نبودم اما دنگم گرفته بود رای نیاوری و در یک صندوق ۲۱ هزار رای مخالف شما دادم.»
شجونی افزود: «خدا میداند دید من دید است. از معجزه خودم بهتان بگویم. در دفتر به کارمندم میگویم محمد دارند باد ماشینم را خالی میکنند. میرود میبیند که بله خالی کردهاند. اینها جرقه است.»
وی در پایان میگوید: «ما در جوانی آتش پاره بودیم. بعد ساکت شدیم. بعد دیدیم ۴ نفر مثل کروبی و موسوی و خاتمی پیدا شدند، به غیرت و شرف مردانگیام برخورد، راه افتادم!»
ندای سبز آزادی: رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی از مرگ دو هزار و ۶۳۳ تن بر اثر سوء مصرف موادمخدر در نه ماهه امسال خبر داد.
به گزارش ایلنا جابرقره داغی با بیان این مطلب افزود: از کل افراد فوت شده بر اثر سوء مصرف موادمخدر در نه ماهه امسال، دو هزار و ۵۰۴ تن مرد و ۱۲۹ تن زن بودند.
وی خاطرنشان کرد: تعداد فوتیهای ناشی از اعتیاد در نه ماهه سال گذشته، دو هزار و ۸۲۷ تن بودند که این رقم در سال جاری ۹/۶ درصد کاهش یافته است.
رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی، درباره استانهای دارای بیشترین موارد مرگ ناشی از اعتیاد گفت: در نه ماهه امسال استانهای تهران و فارس به ترتیب با ۷۵۶ و ۲۴۸ مورد فوتی ناشی از اعتیاد بیشترین رقم را در این باره به خود اختصاص دادهاند.
وی یادآور شد: در این مدت استانهای خراسان جنوبی و قم به ترتیب با ۷ و ۸ مورد فوتی کمترین آمار را در بحث مرگ و میر ناشی از سوء مصرف مواد داشتهاند.
نگرانی از سرمازدگی کارتن خوابها
قره داغی با اشاره به مرگ ناشی از سرمازدگی در فصول سرد سال، افزود: هر ساله در فصل پایانی سال، کارتن خوابها و بیخانمانهایی که در معرض سرمای شدید قرار میگیرند، دچار سرمازدگی و در برخی موارد با مرگ مواجه میشوند که نظایر آن در سالهای گذشته به سازمان پزشکی قانونی ارجاع شده است.
وی خاطرنشان کرد: برای پیشگیری از بروز سرمازدگی کارتن خوابها، نهادهای اجتماعی و حمایتی نظیر شهرداری و بهزیستی با پیشبینی امکانات و اقامتگاههای شبانه، از بروز چنین حوادثی جلوگیری میکنند. شهروندان تهرانی در صورت مشاهده کارتن خوابها در اطراف محل زندگی خود، برای پیشگیری از سرمازدگی و مرگ این افراد، میتوانند با شمارههای ۱۳۷ (شهرداری) و ۱۲۳ (اورژانس اجتماعی بهزیستی) تماس حاصل کنند و مراتب را به شهرداری یا بهزیستی اعلام کنند.
رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی افزود: کارتن خوابها و بیخانمانها که عمدتا دارای اعتیاد به مواد مخدر هستند، در خرابههای ساختمانی، پارکها یا حاشیه بزرگراهها و خیابانها زندگی میکنند.
قره داغی با اشاره به آمارهای موجود در این زمینه گفت: در سال گذشته ۲۲ تن بر اثر سرمازدگی در کشور جان خود را از دست دادند که مرگ ۹ تن از این افراد در فصل زمستان رخ داده است.
وی افزود: در سال جاری نیز بر اساس آمارهای پزشکی قانونی تعداد افراد فوت شده بر اثر سرمازدگی ۹ تن اعلام شده است
ندای سبز آزادی: مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی با بیان اینکه وضعیت دریاچه ارومیه به حالت بحرانی رسیده است گفت: در حال حاضر میزان غلظت نمک در این دریاچه به ۴۰۰ گرم در لیتر افزایش یافته است.
حسن عباس نژاد با بیان اینکه در حالت عادی میزان غلظت نمک در این دریاچه ۱۸۰ تا ۲۵۰ گرم بر لیتر است به مهر افزود: متاسفانه با وجود بارش های اخیر نیز وضعیت این زیست همچنان در حالت بحرانی قرار دارد.
وی بروز پدیده کف دهی در دریاچه ارومیه را نیز ناشی از افزایش غلظت نمک آب عنوان کرد و بیان داشت: در حال حاضر اقدامات اساسی برای نجات این تالاب بین المللی در دستور کار نهادهای متولی است.
عباس نژاد در خصوص بارور سازی ابرها خاطرنشان کرد: استان با اختصاص اعتبارات مناسب مطالعات این طرح به اتمام رسانده و بزودی عملیات بارورسازی ابرها در استان اجرا می شود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در خصوص میزان تاثیر احداث جاده شهید کلانتری در بروز بحران زیست محیطی دریاچه ارومیه گفت: در این خصوص اظهار نظرهای زیادی تاکنون صورت گرفته و عدم تاثیر احداث این پل بر روند دریاچه به اثبات رسیده است.
عباس نژاد یاد آور شد: احداث این جاده تنها بر روند گردش آب دریاچه ارومیه تاثیر دارد که در این زمینه مقرر شده بود از سمت ارومیه تونلی به وسعت ۵۰۰ متر ایجاد شود که در حال پیگیری این امر هستیم.
این مقام مسئول با اشاره به تصویب طرح های احیای دریاچه ارومیه توسط کارگروه ویژه نجات دریاچه ارومیه گفت: هم اکنون این طرح ها از جمله انتقال آب بین حوزه ای در حال اجراست و امید می رود با ادامه و تسریع در روند اجرای آنها شاهد بهبود روند احیای این زیست بوم باشیم.
به گفته ی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان هم اکنون تراز آب دریاچه ارومیه ۱۲۷۱ متر بوده این درحالی است که تراز اکولوژیک آن ۱۲۷۴ متر است.
از سال آبی ۷۵ – ۷۴ تا کنون رقوم ارتفاعی سطح تراز آب دریاچه ارومیه سیر نزولی پیدا کرده و در طول سالهای اخیر آب دریاچه بالاتر از شش متر کاهش داشته است که نیاز به یک عزم ملی و منطقهای برای نجات این اکوسیستم با ارزش و بحران زده است.
بنا بر تحقیقات انجام شده از ۱۲ سال پیش تا کنون نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه رو به پایین است و مطالعات مدیریت زیست بوم حوضه آبریز دریاچه ارومیه که با همکاری بانک جهانی به اتمام رسیده، نشان میدهد دریاچه ارومیه به عنوان دومین دریاچه شور جهان تا کمتر از ۲۰ سال آینده با بحران شدیدی مواجه خواهد شد.
پارک ملی دریاچه ارومیه با ویژگیهای خاص خود بعد از دریاچه شور بحرالمیت در دنیا به عنوان دومین دریاچه شور و بزرگ در جهان به شمار میرود، این دریاچه به عنوان بزرگترین تالاب دایمی با دارا بودن ۱۰۲ جزیره بزرگ و کوچک در استان قابلیت های زیادی را در دل خود جای داده است.
مساحت این دریاچه بیش از ۵۷۰هزار هکتار است. با به خطر افتادن وضعیت این دریاچه علاوه بر تهدیدات زیست محیطی استان، حیات گونههای با ارزش و نادر کشور از جمله گوزن زرد ایرانی و… نیز به خطر خواهد افتاد.
ندای سبز آزادی: در حالیکه مدتها از طرح پرونده اتهامات محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور می گذرد، هر روز رسانه ها اخبار جدیدی در این باره منتشر می کنند، بدون اینکه نتیجه ای از سرانجام رسیدگی به این پرونده منتشر شود.
اما طی روزهای گذشته برخی نمایندگان اصولگرای تهران از طریق نامه به رئیس قوه قضائیه و یا مصاحبه در رسانه ها و … بر تلاش خود برای رسیدگی سریع تر به پرونده معاون اول رئیس جمهور افزوده اند. چندی پیش احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در نامه ای سرگشاده بر لزوم رسیدگی قاطعانه و سریع تر به این پرونده تاکید کرد و در اقدامی جدید علیرضا زاکانی دیگر نماینده سرشناس تهران از دستگاه قضایی به دلیل تاخیر در رسیدگی به پرونده رحیمی شکایت کرد.
علیرضا زاکانی نماینده تهران و نایب رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی شفاف در پاسخ به سوالی پیرامون پرونده اتهام فساد اقتصادی رحیمی گفت: بنده از دستگاه قضایی شکایت کردم و منتظرم دستگاه قضایی رسیدگی کند.
وی در خصوص دلیل شکایتش از دستگاه قضایی اظهار داشت: دلیل شکایتم از دستگاه قضایی موارد مختلفی است. ما پرونده هایی که از آقای رحیمی داشتیم را به دستگاه قضایی دادیم و به اعتقاد بنده دستگاه قضایی باید به این پرونده رسیدگی و نتیجه آن را اعلام کند.
دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر مشایی مبنی بر اینکه با اعلام قوه قضاییه در خصوص اتهام فساد اقتصادی رحیمی، رییس دولت مصمم تر شده تا او را در سمتش نگهدارد، تصریح کرد: حرف آخر را قانون می زند نه افراد. ما باید تن به قانون دهیم و قانون هرچه می گوید عمل کنیم و اینگونه انشا الله همه چیز حل می شود.
ندای سبز آزادی: رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور با اشاره به اختصاص ۶۰ لیتر سهمیه بنزین ۴۰۰ تومانی برای خودروهای شخصی در بهمنماه گفت: از ابتدای این ماه سهمیه گازوئیل ۱۶٫۵ تومانی حذف و خودروهایی که تا این تاریخ از این سهمیه استفاده نکرده باشند، سهمیه آنها باطل و سوخت میشود.
به گزارش فارس محمد رویانیان در نشست خبری با اشاره به اینکه سهمیه بنزین بهمنماه برای خودروهای شخصی به میزان ۶۰ لیتر با قیمت ۴۰۰ تومان در نظر گرفته شده اظهار داشت: این رقم برای تاکسیهای بنزین سوز شهری ۵۰۰ و بنزینسوز جادهای ۷۵۰ لیتر در نظر گرفته شده است.
وی افزود: سهمیه بنزین بهمن ماه برای تاکسیهای دوگانهسوز شهری ۳۰۰ و دوگانهسوز برونشهری ۵۰۰ لیتر منظور میشود.
رویانیان در خصوص اختصاص سهمیه گازوئیل برای خودروهای دیزلی نیز گفت: براساس متوسط مصرف ۹ ماهه گذشته این خودروها سهمیه گازوئیل برای آنها در نظر گرفته شده است که البته این خودروها امکان دریافت گازوئیل به میزان ۳ برابر سهمیه روزانه با توجه به جدول مشخص شده را در طول یک روز دارند.
رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور یادآور شد: از ابتدای بهمن ماه سهمیه گازوئیل ۱۶٫۵ تومانی حذف میشود و خودروهایی که تا این تاریخ از این سهمیه استفاده نکرده باشند سهمیه آنها باطل و سوخت میشود.
ندای سبز آزادی: الیاس نادارن می گوید ناگفته های فراوانی دارد اما درباره پرونده شکایتش پاسخگویی را به قوه قضائیه واگذار کرد.
به گزارش خبرآنلاین، الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس در حاشیه جلسه علنی امروز در پاسخ به سوالی درباره ناگفته های از دادگاه و شکایتش از معاون اول رئیس جمهور گفت:خیلی خبر ناگفته است اما درباره دادگاه از قوه قضائیه سوال کنید.
وی در پاسخ خبرآنلاین درباره اینکه فکر می کنید منشوراصولگرایی چه تاثیرات مثبتی را به همراه دارد، گفت: این سوال ها را از چهره های سیاسی بپرسید.
نادران وقتی شنیدکه بالاخره به عنوان یک نماینده مجلس که میتوانیددراین رابطه اظهار نظرکنید، اظهار داشت:الان آخر مجلس هشتم است.ضمن اینکه بنده بنا ندارم برای مجلس نهم کاندیدا بشوم.
ندای سبز آزادی: آمنه کشاورز، مهستی شیرازی: گویا «تعمدی» در کار است که عنوانِ کامل شورای نگهبان، چندان در صدا و سیما و تریبونهای رسمی مورد استفاده قرار نمیگیرد. دورنیست که فراموش شود – و انکار کنند! – که عنوان کاملِ این نهادِ قانونی، «شورای نگهبان قانون اساسی» است.
اگرچه در قانون اساسی، «ممانعت» از تصویب قوانین خلاف شرع هم جزو وظایف شورای نگهبان است ولی همهٔ این وظایف ذیل قانون و در دل قانون دیده شده است. لذا میگوییم «شورای نگهبان قانون اساسی» و نمیگوییم «شورای نگهبان قانون اساسی و شرع». همین نشان میدهد که شرع و مشروعیت حکومت هم در بطنِ قانون اساسی گنجانده شده و هر «شخص یا نهادی» که این قانون را نقض کند، مشروعیت، بل مشروعیت دینی هم ندارد، حتی اگر این نهاد، خود شورای نگهبان باشد!
«مطلقیه ای ها»یی که در شورای نگهبان حضور دارند – و از قضا اکثریت هم دارند – با جهت گیری آشکار به سمت نامزدان ریاست جمهوری و مجلس، قانون اساسی را نقض کرده و به جای نگهبانی از قانونِ اساسی، «نگهبان قدرت حاکمه» شده است و این شورا در «نظر و عمل» ارزشی برای قانون قائل نیست. قانون صراحتاً حاکمیت را از آن خدا میداند که به مردم تفویض شده ولی «مطلقیه ای های شورا» میگویند حاکمیت از آن خداست که به رهبر تفویض شده است. قانون صراحتاً میگوید رهبر در مقابل قانون با سایر افراد برابر است و مجلس خبرگان میتواند بر اعمال او نظارت کند و در صورت لزوم او را برکنار کند، ولی در «آئین مطلقیه» رهبر که سهل است، همین معاون اول رئیس جمهور را هم نمیتوان به محکمه کشید. قانون میگوید راهپیمایی و تجمع به شرطی که مسلحانه نباشد و با مبانی اسلام در تضاد نباشد، آزاد است ولی برای کسی و حزبی چنین مجوزی صادر نمی شود. در این وضعیت که قانون اساسی به تاراج رفته است، آیا بهتر نیست رسماً مرگ شورای نگهبان قانون اساسی – دور از جان اعضا – اعلام شود؟ آیا صادقانهتر نیست که منتظر نامگذاری تاریخ نمانیم و رسماً از «شورای نگهبان قدرت حاکمه» بگوئیم؟
استی مسئولیت اعمالِ «شورای نگهبان» با کیست؟ اگر چه رهبری نظام میتواند اعضای شورای نگهبان را عزل کند، اما در قانون اساسی، مستقیماً راهکاری برای نظارت بر «تصمیمها و اعمالِ» شورای نگهبان تعبیه نشده است. ظاهراً ماهیت «نظارتی و سلبی» تصمیمهای این شورا، محملی برای «نظارت مکرر» باقی نمیگذارد. مثلاً «شورای نگهبان» اگر قانونی را که مجلس تصویب کرده و یا انتخاباتی را که دولت برگزار کرده است تائید کند، صرفاً در مقام «تشخیص» قرار دارد، لذا مسئولیتی متوجه تصمیمهای این شورا نمیشود. اما اگر شورای نگهبان به قانون وفادار نماند و پایش را از گلیم «تشخیص و نظارت» بیرون بگذارد و به امور اجرایی بپردازد، به نظر میرسد در این وضعیت، اگرچه مسئولیت «اعمالِ شورای نگهبان» با شخص رهبری است اما در غیابِ قانون اساسی، رهبری نیز در برخورد با با شورای نگهبان «تضعیف میشود». قانون اساسی که از دور خارج شود، «دورِ استبداد» آغاز میشود و آغازگرِ این دور میتواند شورای نگهبان باشد. شورای نگهبانی که خبرگان را تعیین صلاحیت میکند و غیر مستقیم رهبری را در نظارت و کنترل خود دارد، شورای نگهبانی که بر انتخابات و نمایندگان مجلس به تیغِ «نظارت استصوابی» حکم میراند و شورای نگهبانی که ارادهاش را میتواند در انتخابات ریاست جمهوری تحمیل کند، میتواند «جولانگاه فرقهٔ مطلقیه» باشد و جایگاه ولی فقیه را به نفع مقاصد خود آن چنان قداست ببخشد که شورای منتصب به رهبر تجلی ارادهٔ الهی شود.
برای یافتن «پیروان فرقهٔ مطلقیه» قبل از همه باید سراغ شورای نگهبان رفت و نام شورا را پس گرفت و نظام را برگرداند. از زیرکی کروبی است که با شنیدن حرفهای جنتی به یاد حرفها و منطق شاه میافتد و راست گفته است میرحسین؛ تمام قرائن و نشانهها بر نوعی کودتای خزنده به سمت حکومت فردی به سبک کره شمالی شهادت میدهند. «تردیدی اگر هست» به یاد بیاوریم که شعار اولیه انقلاب «نه شرقی، نه غربی» بود. قرارمان این بود که معایب غرب و شرق را تفریق و مزایای آنها را با هم جمع بزنیم. تا با نفی فاصله طبقاتی در غرب و استبداد در شرق ترکیبی از مردم سالاری و عدالت برقرار شود. اما هر چه پیش رفتیم، هم بر بیعدالتی و اختلاف طبقاتی افزودهایم و هم استبداد شرقی را چاشنی حکومت کردیم و زشتیهای نظامهای شرقی و غربی را به نام اسلام به خورد مردم دادیم. قرار بود نظام اسلامی محاسن هردو نظام را داشته باشد نه معایب هردو را. آنقدر به استبدادِشرقی نزدیک شدهایم که «دوستانِ نظام» را فقط کمونیستها و حکومتهایی تشکیل میدهند که تمایلات ضد دینی خود را پنهان نمیکنند؛ ولی در وجوهی چون «دموکراسی ستیزی و عوام فریبی و خوی استبدادی» به ما نزدیک شدهاند. براستی وجه مشترک یک حکومت دینی با حکومتهای رسماً ضد دین چه چیز دیگر میتواند باشد جز اینکه ظاهر حکومت دینی است ولی مسئله مشترک و اصلی هر دو حفظِ قدرت استبدادی است؟
به قول مولانا:
آن حکیمى گفت دیدم در تکى در بیابان زاغ را با لک لکى
در عجب ماندم بجستم حالشان تا چه قدر مشترک یابم نشان
چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ خود بدیدم هر دوان بودند لنگ
ندای سبز آزادی: مهندس امیر ابوطالبی جانباز انقلاب و دفاع مقدس، از مدیران با سابقه صنعت کشور که پیشتر در تاریخ ۷ دی ماه ۱۳۸۸ دستگیر شده بود، برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان اوین بازگشت.
به گزارش کلمه، امیر ابوطالبی که مدت شش ماه را در بازداشت موقت سپری کرده و ۷۷ روز از این دوران را در سلول انفرادی بوده، در دادگاه بدوی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدید نظر عینا مورد تایید قرار گرفت.
یادآوری سوابق مهندس ابوطالبی در متنی با عنوان «به دستهای چه کسانی دستبند میزنیم؟»، برای معرفی چهره هایی که اینک بر سر پیمان خویش با انقلاب اسلامی همچنان ایستاده اند، ضروری به نظر می رسد. این متن در زمان دستگیری وی در سال گذشته و زمانی که خانواده اش مدت ها از وی بی خبر بودند، منتشر شد.
امیر ابوطالبی کیست؟
پانزده سال بیشتر نداشت که به صف مبارزین پیوست. سال های نخست دهه پنجاه، نوجوان دل سوختهای بود که خیلی زود خود را به جمع بزرگترها پیوند زد و بزرگترها چه خوب او را پذیرفتند. با همان سن کم در خانه مادری، بانی برگزاری جلسات هیئتی شد، به نام مکتب قرآن و در اوج سالهای هراس و زندان و خوف، جمعی را متشکل کرد که تا سال ها بعد رفتار و کردارشان، نوحه و نوحهخوانیهایشان و پاکیزگی و خلوص و ادبشان الگوی شایسته و متفاوتی از عشق ورزی آگاهانه به حسین (ع) را رقم زد.
در جنگ و گریز روزهای انقلاب ۵۷ بینایی یک چشم خود را هدیه کرد. در هنگامه مسجد جامع کرمان برای نجات جان مجروحی بر زمین افتاده،خود هدف گلوله قرار گرفت و بر زمین افتاد. اما از این مهلکه نیز جان به در برد.
با طلوع خورشید پیروزی، به عشق سازندگی به هر گوشه ایران سر کشید و تا مدت ها در محرومترین نقاط این سرزمین به یاری انقلاب پرداخت.
در سال های نخست دهه شصت و روزهای ترور و خشونت هدف گلوله منافقین قرار گرفت و یکبار دیگر مجروح شد .اما اینبار نیز از بستر برخاست و مصممتر از پیش به خدمت انقلاب کمر بست.
بعدها به عنوان نمایندهای از بخش صنعت ایران در آلمان به کار مشغول شد.
در حالیکه در طی این سالها هرگز جانبازان ایرانی اعزام به آلمان را فراموش نکرد و در عین حال به تلاش و فعالیت گسترده در مرکز اسلامی هامبورگ و خدمت رسانی به مسلمانان اروپا همت گماشت.
در این میان گروهی از مهاجرین بوسنی و هرزگوین که به دعوت او بر سر سفره یک افطار به یاد ماندنی خانوادهها و دوستان و یاران خود را پس از مدتها دوری پیدا میکردند، خوشترین خاطره سال های دوری از وطن را برای او و خانوادهاش رقم زدند. سال ها مهاجرت، اما او را از حضور در جبهههای جنگ بازنداشت تا اینکه زخمی دیگر بر جراحت های پیشین افزود.
در بازگشت داوطلبانه به ایران سال ها به عنوان مدیری پر تلاش و کارآفرین عاشقانه به خدمت صنعت و بازرگانی شتافت.
براستی چرا امروز زندان اوین میزبان بهترین فرزندان این انقلاب است؟ جانباز پاکباز انقلاب اسلامی با جراحاتی از دژخیمان رژیم پهلوی، منافقین و صدامیان در زندان چه میکند؟
بی تردید امیر ابوطالبی خود دلیل و نمادی بر حقانیت جنبش سبز و پیوند آن با آرمان های بلند انقلاب اسلامی است.
ندای سبز آزادی: سخنگوی سابق قوه قضائیه تاکید کرد: با نگاه فعلی شورای نگهبان به مقوله خلاف شرع بودن مصوبات عملا وضعیت به گونهای شده است که بدون حضور مجمع تشخیص مصلحت نظام کار قانونگذاری در کشور قفل میشود.
حسین میرمحمد صادقی درگفتوگو با ایلنا ، با اشاره به سابقه تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به زمانی بر میگردد که گاهی شورای نگهبان تصمیماتی را در ارتباط با مصوبات مجلس میگرفت و آنها را خلاف قانون و خلاف شرع اعلام میکرد و در نتیجه کار مملکت دچار اشکال میشد.
معاون آموزش وتحقیقات قوءقضائیه با بیان اینکه در قانون اساسی پیش از اصلاح آن بحث مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح نبود، تصریح کرد: وقتی این مسائل پیش آمد امام (ره) دستور تشکیل مجمع را دادند تا زمانی که شورای نگهبان برخی مصوبات مجلس را مخالف شرع و قانون اساسی تشخیص میدهد،مجمع تشخیص بتواند با توجه به مصلحت آن مصوبه را تصویب کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از سال ۶۸ و بعد از اصلاح قانون اساسی وجود نهادی به نام مجمع وارد قانون اساسی شد ، یعنی اگر تا قبل از آن موجودیت خود را از حکم امام (ره)میگرفت از سال ۶۸ بخشی از ساختار قانون اساسی شد.
سخنگوی سابق قوه قضاییه تصریح کرد: همانطور که حضرت امام نیز در پیامی که به شورای نگهبان دادند اشاره کردند هرگاه اعضای شورای نگهبان خود رعایت مصلحت را کرده و دایره تصمیمات خودرا در خصوص خلاف شرع بودن مصوبات این قدر محدود نمیکردند، شاید اصلا نیازی به مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود.
میر محمد صادقی خاطرنشان کرد: اینکه بگوییم هر آنچه خلاف نظر و فتوای فقهای شورای نگهبان و یا حتی رهبری یا امام خمینی است ، پس خلاف شرع است درست نیست چون ممکن است فقهای دیگر در طول تاریخ شیعه نظرات مخالف نظر آنها داشته باشند که نتوان آن نظر را غیر شرعی دانست، اگر اعضای شورای نگهبان خصوصا فقها این برخورد را میپذیرفتند نیاز به دخالت مجمع بسیار کم میشد.
وی تصریح کرد: با نگاه فعلی شورای نگهبان به مقوله خلاف شرع بودن مصوبات عملا وضعیت به گونهای شده است که بدون حضور مجمع کار قانونگذاری در کشور قفل میشود.
میر محمد صادقی تاکید کرد: درست است که قانون اساسی گفته مصوبات نباید خلاف شرع و قانون اساسی باشد، ولی در خصوص تعیین این مساله هنوز کار جدی نشده است یعنی اینکه معلوم نیست چه زمانی مصوبه خلاف شرع یا قانون اساسی است و در این ارتباط نیاز به باز تعریف جدی در رابطه با آنچه که میتوان آن را خلاف شرع دانست داریم.
وی تاکید کرد: اگر دید شورای نگهبان در این رابطه گستردهتر شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
این حقوقدان ادامه داد: وقتی مجمع قانون مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان را بررسی میکند یا باید ایراد شورای نگهبان در موردآن قانون را وارد بداند و یا مصوبه مجلس را درست تشخیص دهد و این نهاد نمیتواند قانونی را ابتدا به ساکن بدون وجود اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان تصویب کند و یا مثلا دیدگاه بینابینی مجلس و شورای نگهبان را بپذیرد.
معاون آموزش و تحقیقات قوءقضائیه تصریح کرد: مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام تا زمانی که مصلحت ادامه دارد دارای اعتبار است و ممکن است زمانی این مصلحت از بین برود.
وی در مورد این که آیا مجلس قادر به تغییر مصوبات مجمع میباشد یا خیر، ادامه داد: براساس تفسیری که شورای نگهبان بهعنوان مرجع تفسیر قانون اساسی ارائه داده است مجلس نمیتواند مرجع تغییر مصوبات مجمع تشخیص باشد،چرا که مصوبات این نهاد براساس مصلحت بوده است واگر نیازی به تغییر آن است خود مجمع باید آن را تغییردهد.
این استاد دانشگاه با توجه به این تفسیر شورای نگهبان خاطرنشان کرد: مصوبات مجلس نمیتواند ناقض مصوبات مجمع باشد و اگر بنا بود چنین مسلهای باشد جایگاه مجمع از حیز انتفاع میافتاد و نقش تشخیص مصلحت نظام کمرنگ میشد
ندای سبز آزادی: "حذف تفكر حریف برای همیشه" عنوان برنامه عملیاتی است که برای حذف کامل معترضان و اصلاح طلبان و مشخصا میرحسین موسوی از سوی کودتاگران پیش بینی شده است. این سند هشت صفحه ای همراه با دو نامه سردار ابوترابی در اختیار جرس قرار گرفت، اما در نامه های یادشده اشاره ای به آن نشده است. این سند همانند آن نامه ها اوائل آذر ماه جاری در سطح محدودی در تهران منتشر شده است.
در سند مشخص نیست این برنامه عملیاتی از سوی چه ارگانی صادر شده است، هر چند حدس آن چندان دشوار نیست: ستاد مرکزی کودتا. سند فاقد تاریخ است، اما از قرائن داخلی آن زمان تنظیمش می باید نیمه اول سال 1388 باشد.
اهمیت این سند با مقایسه وقایع روزهای 22 و 23 خرداد 1388 و مواضع رهبری و نهادهای انتظامی و نظامی و تبلیغاتی و نیز شورای نگهبان و وزارت کشور و رادیو تلویزیون مشخص می شود. این سند برنامه مو بموی عملیاتی کودتای خرداد 1388 است. اعتبار آن به مفاد آن است نه مهر و امضا و سربرگ.
در مورد این سند دو احتمال جدی مطرح است: احتمال اول، این سند (همانند سخنرانی سردار مشفق) مستقیما توسط کودتاگران تنظیم شده است. احتمال دوم، این سند همانند ضمیمه نامه سردار ابوترابی جمع بندی منتقدان از برنامه عملیاتی کودتاست. در اقدامات مرحله پنجم موارد و عباراتی است که با احتمال دوم سازگارتر است. تفاوت دو احتمال فراوان است. بنا بر احتمال اول این سند کودتاست. بنا بر احتمال دوم که به نظر قوی تر می آید این گزارش مخالفان از برنامه کودتاست که باید بعد از انتخابات تنظیم شده باشد. جرس به عنوان رسانه خود را موظف به انتشار این گزارش از برنامه کودتا می داند.
لازم به ذکر است در صفحه هشتم (آخر) سند متن تایپی به شکل دست نویس مورد حک و اصلاح و خط خوردگی قرار گرفته است، معلوم می شود در مورد آخر در آن زمان هنوز به جمع بندی کامل نرسیده بودند. به هر حال این تنها نسخه ای است که از این سند افشا شده و جرس بی کم و کاست متن کامل اسکن شده آنرا در اختیار افکار عمومی قرار می دهد.
در صدر برنامه عملیاتی اهداف شش گانه ای برای عملیات تذکر داده شده است: تثبیت بقای تفكر دولت فعلی در ساختار قدرت، حذف رقبای جدی و چالش زای تفكر دولت، خنثی سازی اثرات انتخابات در جابجایی قدرت در آینده و كاهش وحشت از تغییر در نگرش مردم، پیشگیری از گسترش تفكرات حریف و به بهانه توسعه چالش با رهبری نظام، حذف حیثیتی فرد مستعد برای رهبری جبهه مقابل و تلاش در دور كردن او از تاثیرات عمیق در كشور و پیشگیری از شكل گیری تفكر فیمابینی كه می تواند سرپلی بشود برای بازگشت مجدد اصلاح طلبان.
این سند 8 صفحه ای تنها حاوی طرح الف برنامه عملیاتی کودتاگران است: "تند كردن فضای انتخابات و كشاندن حریف به حوزه های امنیتی". حریف مشخصا مهندس میرحسین موسوی ذکر شده است. شش برنامه عملیاتی فهرست شده و سپس برهر شش مرحله عنوان و اقدامات مشخصی پیش بینی شده است.
این شش مرحله عبارتند از كشانیدن حریف به موضع ابطال انتخابات، كشانیدن حریف به موضع گیری در مقابل قانون، كشانیدن حریف به موضع گیری در مقابل رهبری، كشانیدن حریف به اعتراضات غیرقانونی، كشانیدن حریف به عملیات اغتشاش و اقدامات ضد امنیتی، و كشانیدن وضعیت به درگیری مسلحانه.
مجموعه اقدامات و فعالیتهایی که در این سند مورد بررسی قرار گرفته، در برگیرنده رفتار نیروهای امنیتی، انتظامی، بسیج و سپاه در خلال ایام انتخابات و پس از آن است. این سند، نمونه روشنی از هماهنگی و پیش بینی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در جهت امنیتی کردن هر چه بیشتر فضای جامعه به منظور سرکوب و خنثی کردن اعتراضات پس از انتخابات است.
از مجموع اقدامات و فعالیتهایی که در این سند مورد بررسی قرار گرفته است چنین برمی آید که سازمان دهندگان تقلب انتخابات، شناخت درستی از ترکیب جمعیت معترضان و احتمال اعتراضات مردمی نسبت به این تخلف آشکار داشته اند و بنظر نمی رسد که اعتراضات پس از انتخابات برای کودتاگران انتخاباتی امری غیر قابل پیش بینی بوده است.
این سند می تواند بعنوان یکی از منابع تحلیل رویدادهای پس از انتخابات در اختیار تحلیل گران تاریخ معاصر قرار گیرد تا رفتار حاکمان و نیروهای تحت امر آنان در سرکوب جنبشهای مردمی بخوبی مورد ارزیابی قرار دهند. اگر سخنرانی سردار مشفق با مفاد این سند تطبیق داده شود، و با دو نامه سردار ابوترابی مقایسه شود، پازل کودتا تا حدود زیادی روشن خواهد شد.
شش بند مورد اشاره در این سند، گویای این مهم است که کودتاگران انتخابات از قبل برای ورود به هر فاز آمادگی کامل داشته و کلیه حرکات و فعالیتهای مردم و گروههای اجتماعی زیر نظر آنان قرار داشته است. در واقع بنظر می رسد که دست اندرکاران تقلب انتخاباتی از مدتها پیش با آماده کردن زمینه های حذف اصلاح طلبان در صدد بوده اند که کلیه فعالیتها و اقداماتی که منجر به قوت گرفتن حرکتهای اصلاح طلبی در کشور می شود را خنثی کنند.
تدوین کنندگان این سند، همانگونه که در زمان اصلاحات شنیده می شد، لیست افراد موثر در حرکت اصلاحی جامعه را شناسایی و از مدتها قبل مترصد دستگیری آنان بوده اند. بازداشت فله ای دانشجویان، فعالان احزاب سیاسی و نهادهای صنفی و مدنی بلافاصله پس از انتخابات بیست و دو خرداد، شاهد این مدعاست که کودتاگران از ماهها پیش برای انجام این تقلب انتخاباتی آماده بوده اند.
در واقع هدف اصلی کودتاگران انتخاباتی صرفا پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نبوده است بلکه آنان در صدد حذف هر گونه تفکر و اندیشه متفاوت از ساختار جامعه هستند تا بدینوسیله بتوانند به آمال و اهداف خود که بنظر می رسد تثبیت یک نظام ولایی متکی بفرد است جامه عمل بپوشانند. برای آنان رهبری نیز آخرین سنگر نبوده و بنظر می رسد که افکاری فراتر از این کرسی نیز در سر داشته باشند.
با توجه به اقدامات و فعالیتهای پیش بینی شده در این سند بنظر می آید که این گروه از چنان قدرتی بهره مند هستند که نه تنها برای کلیه نهادهای رسمی و کانونهای قدرت قادر به برنامه ریزی هستند، بلکه می توانند در جهت تعیین مواضع رهبری هم اقداماتی را انجام دهند.
ایجاد شرایط برای جا انداختن اینكه مخالفان احمدی نژاد مخالفان رهبری نظام هستند و تلاش در استفاده از قدرت رهبری در تثبیت نتیجه انتخابات از جمله مواردی است که در این سند مورد توجه قرار گرفته است که نشان از قدرت فوق العاده موثر این گروه در دفتر رهبری و شخص آقای خامنه ای دارد.
این سند گویای حرکت حذفی در امتداد قتلهای زنجیره ای و حذف دگر اندیشان از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور است. شاید تنها پیش بینی که از نگاه نیروهای امنیتی پنهان مانده بود، عمق و گستره مخالفتها و اعتراضات مردمی و بهم پیوستگی و اتحاد نیروهای سیاسی و اجتماعی بود که در گذرگاه انتخابات دهم ریاست جمهوری بهم رسید و نقطه عطفی را در تاریخ سیاسی کشور ترسیم کرد.
سند منتشر شده در جرس می تواند بعنوان یکی از اسناد تاریخ معاصر سیاسی مورد نقد و بررسی کارشناسان و اندیشمندان سیاسی قرار گیرد که چگونه گروهی سالها با برنامه ریزی و اولویت بندی های مورد نظر خود در صدد استحاله "جمهوری اسلامی" و خنثی کردن دو عنصر مهم و اساسی این نظام یعنی " جمهوریت " و " اسلامیت" هستند.
بی شک بررسی و تحلیل چنین سندی بدون شناخت مرجع آن دشوار خواهد بود و لی پیوستگی مشاهده شده در این سند با اقدامات حذفی سه دهه گذشته، گویای این است که تدوین کنندگان دنباله طبیعی حرکتهای حذفی پس از انقلاب است که قتل نویسندگان و دگر اندیشان تنها یکی از جلوه های آن است. افرادی که هیچگاه از صحنه حذف نشدند و با نفوذ در حساس ترین مراکز قدرت مترصد فرصتی بودند تا بتوانند با حذف کلیه نیروهای سیاسی و فکری کشور به جامعه یکدست خود برسند.
حرکت منسجم مردم در بیست و پنج و سی خرداد ماه و واکنشهای عقلانی و منطقی رهبران جنبش سبز و جامعه نسبت به رفتارهای خشن و هیستریک حکومت، بسیاری از اهداف این گروه افراطی را ناکام گذاشته ولی شواهد امر نشان می دهد که افراطیون که در مراکز قدرت دارای نفوذ زیادی هستند در پی انتقام گیری و به کرسی نشان کلیه اهداف خود در ایجاد فضای رعب در جامعه دارند.
ابطال انتخابات
در خصوص شرح فعالیت و اقدامات برنامه ای برای كشانیدن حریف به موضع ابطال انتخابات اقداماتی چون توزیع اخباری دال بر تغییر و تحولاتی در افراد اصلی برگزار كننده انتخابات در وزارت كشور، نپذیرفتن ناظران كاندیداها، قوه قضائیه، بازرسی نهاد رهبری در جریان امور انتخابات و برخورد نامناسب و غیر قانونی با ناظران كاندیداهای (حریف) در حوزه های اخذ رای بعنوان رهنمود ارایه شده است.
در همین حال برای ترساندن حریف از نتیجه انتخابات به اقداماتی چون اطلاع رسانی نظرسنجی های قریب به نتیجه انتخابات چند روز قبل از انتخابات توسط واجا، صدا و سیما و نمسا، اعلام نتیجه انتخابات قبل از پایان رای گیری توسط خبرگزاری فارس (نمسا) و روزنامه كیهان واعلام زود هنگام و خلاف روال گذشته نتیجه انتخابات توسط وزارت كشور اشاره شده است.
از نکات قابل توجه این مرحله طراحی ذیل است: برای ناتوان كردن حریف در بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز تحلیل وضعیت بستن ستاد مركزی قیطریه، بستن اس.ام.اس و قطع ارتباطات وعدم اجازه به ناظران در حوزه ها در خصوص نتیجه نهایی شمارش پیش بینی شده است.
اعلام موضع حمایتی برخی اعضای شورای نگهبان از رقیب حریف، اعلام موضع برخی اعضای شورای نگهبان علیه حریف، عدم توجه وزارت كشور به اعتراضات حریف، عدم اجازه بررسی اعتراضات توسط هیات تعیین شده، عدم بررسی اعتراضات و فقط تاخیر اعلام نتیجه قبلی به مدت ۵ روز و بی توجهی شورای نگهبان نسبت به دستور رهبری (در خصوص ۲۰ روز افزودن و به مهلت بررسی اعتراضات) از جمله اقداماتی است که برای کشاندن میرحسین موسوی به موضعگیری در مقابل قانون مد نظر گرفته است.
تظاهر عدم التزام عملی مسئولان به قانون
اعلام وزارت كشور و اجرای جشن پیروزی توسط سازمان تبلیغات اسلامی با امكانات دولتی، پخش مستقیم مراسم تنش زای جنش پیروزی و سخنرانی احمدی نژاد توسط صدا و سیما قبل از تائید شورای نگهبان، بی توجهی قوه قضائیه و مقننه نسبت به این اقدامات غیرقانونی، حمله لباس شخصی ها به ستاد قیطریه و اجرای دستگیری های بدون هماهنگی واجا، دادستانی كل و رئیس قوه قضائیه از موارد تظاهر عدم التزام مسئولان به قانون است که در این سند به آن پرداخته شده است.
موضع گیری در مقابل رهبری
درخصوص کشاندن حریف به موضع گیری در مقابل رهبری، بكارگیری نهادهای مرتبط با رهبری نظام به نفع احمدی نژاد، مد نظر طراحان بوده است که بدینوسیله از صدا وسیما، بسیج، قوه قضاییه، ناجا، واجا، معاونت سیاسی و نمایندگی ولی فقیه و روزنامه کیهان به نفع احمدی نژاد و علیه رقیب وی استفاده شود.
در بخش دیگری از این سند با اشاره به ایجاد شرایطی كه رهبری پیش از اعلام قانونی انتخابات را تائید كنند به مواردی چون جو سازی در خصوص طرح براندازی مخملین و نرم و ساماندهی اعتراضات مردمی و تشدید اقدامات ضد امنیتی، دستگیری عناصری از حامیان حریف و اطلاع رسانی های خاص، تصرف محل مركزی جمع آوری اطلاعات آماری و قطع ارتباط با ناظران و اطلاع رسانی های خاص، ایجاد شرایط كه هر گونه تاخیر در تائید سلامت انتخابات جبران ناپذیر است و گرفتن تائید قبل از طی روال قانونی، ایجاد شرایط برای مقام معظم رهبری كه مخالفان احمدی نژاد مخالفان رهبری نظام هستند و تلاش در استفاده از قدرت رهبری در تثبیت نتیجه انتخابات و انجام اقدامات مشكوك كشتار مردم مانند حمله به خانه های مردم و وسائل نقلیه مردم، خوابگاه دانشجویان وفضا سازی و شروع درگیری های مسلحانه بین اغتشاش گران و نیروهای ناجا و بسیج اشاره شده است.
كشانیدن حریف به اعتراضات غیرقانونی
در رابطه با كشانیدن حریف به اعتراضات غیرقانونی و بی توجه نشان دادن مردان قانون نسبت به درخواست های قانونی مواردی چون بی توجهی وزارت كشور نسبت به اعتراضات، درخواست تجمعات قانونی و بی توجهی شورای نگهبان و قوه قضاییه نسبت به اعتراضات پیش بینی شده و در این خصوص بر عدم اطلاع رسانی صدا و سیما و بسته شدن فضای كلی با بستن سایتها و رسانه های حریف و دستگیری گسترده فعالان سیاسی و انتخاباتی تاکید شده است.
در این سند در خصوص حمایت قانونی و رسانه ای از پیروزی رقیب قبل از تائید قانونی، اقداماتی چون پیگیری اعلام صحت انتخابات در روز ۲۳ خرداد توسط رهبری، برگزاری جشن پیروزی با ساز و كار برگزاری و انتشار امكانات دولتی، اعلام نظر سیمای رسمی كشور و تبریك ارزش ها (؟) در زیرنویس های پخش مستقیم جشن پیروزی و پخش مراسم سخنان توهین آمیز رئیس جمهور نسبت به مخالفین و رای دهندگان به حریف از صدا و سیما پیش بینی شده است.
برخوردهای امنیتی، انتظامی و نظامی با معترضان، اجرای پروژه اقناع سازی با بدترین روش از طریق گسترش فضای رعب و وحشت به جای استناد و استدلال و بستن راه كارهای قانونی به روی حریف و توصیه به پذیرش نتیجه از جمله اقداماتی است که برای گسترش فشارهای امنیتی به حریف پیشنهاد شده است.
كشانیدن حریف به اغتشاش و تهاجم كور
برخورد غیرقانونی عناصر غیر مسئول و لباس شخصی با طرفداران در قبل و بعد از انتخابات از جمله فعالیتهایی است که از طریق تشكیل مجامعی كه مقبولیت مذهبی دارند در قالب محافل مذهبی و مداحی، سازماندهی و تجهیز افراد مذهبی تند رو در اختیار افراد خاص و جا انداختن هر گونه نپذیرفتن نتیجه به عنوان مخالفت و ضدیت با ولی امر و نظام جمهوری اسلامی در این سند مد نظر قرار گرفته شده است.
در این سند همچنین برای اجرای تبلیغات رسمی صدا و سیما علیه طرفداران كاندیدای حریف، پخش تصاویر زنان آنچنانی به طرفداری از كاندیدای حریف، پخش بخش های گزینشی از سخنرانی های تبلیغاتی كاندیدای حریف، پخش سفرهای تبلیغاتی و كاری احمدی نژاد، اجرای بی قانون مناظرات تلویزیونی، ارائه وقت اضافه در آخرین فرصت به احمدی نژاد و عدم اجازه دفاع به آسیب دیدگان در مناظرات احمدی نژاد مطرح شده است.
در خصوص اجرای سخنرانی در میدان ولی عصر و توهین و تحقیر طرفداران كاندیدای حریف توسط احمدی نژاد، در این سند به زدن بنرهای تبلیغاتی آخرین مناظره، دادن شعارهای غیرقانونی علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت و خبرگان رهبری، پخش تصاویر و شعارها توسط صدا و سیما، زیرنویس كردن شعار پیروزی ارزشها و توهین مستقیم به رای دهندگان به حریف اشاره شده است.
اجرای تحركات امنیتی علیه كاندیدای حریف و برخورد انتظامی و امنیتی با ستادها، حامیان و حتی طرفداران و رای دهندگان از طریق كنترل نامحسوس و فنی حریف توسط واجا، قطع تماس برنامه ریزی شده ستادها، جمع آوری ستادها و مراكز ارتباطی و دستگیری حامیان و اعضا ستاد و رابطین و اجرای عملیات روانی از منابع رسمی از جمله اقداماتی که در این سند به آن پرداخته شده است.
رها كردن موضوعات امنیتی توسط واجا و عدم بهره دهی فنی و ارتباطات خارجی، ندادن یا نداشتن تحلیل امنیتی و آماده نبودن برای مقابله با اعتراضات توسط واجا، عدم برخورد جدی با اغتشاش در وضعیت اولیه و اجازه یافتن برای گسترش و ناتوانی در بكارگیری بسیج برای كنترل جمعیت از جمله اقداماتی است که برای عدم برخورد جدی با اغتشاش گران و تخریب كنندگان توسط ناجا پیش بینی شده بود.
وضعیت درگیری مسلحانه
رها بودن منافقین، جند الله، القاعده و وابستگان آنها برای عدم کنترل موثر روی ضد انقلاب برانداز مسلح در این سند مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به منظورسهل الوصول بودن دسترسی به سلاح و تجهیزات شكاری غیر آتشین، تسلیح نیروهای آموزش ندیده بسیج، عدم كنترل موثر قاچاق سلاح و مهمات و سلاحهای شکاری مورد تاکید قرار گرفته است.
در خصوص اقدامات تحریك كننده افراد مسلح لباس شخصی در كشتن طرفداران حریف یا حتی افراد مجهول الهویه و عدم دستگیری هیچیك از آنها به اقداماتی چون نپذیرفتن مسوولیت شلیك ها توسط ناجا و بسیج و سلب مسوولیت و رها بودن عناصر لباس شخصی اسلحه بدست و عدم دستگیری این افراد مورد نظر بوده است.
برانداز خواندن حریف در یك روز قبل از انتخابات توسط قرارگاه ثارالله و اطلاعات نمسا و هم راستا قرار دادن حریف با نفاق از جمله اقدامات تحریک کننده ای است که دراین راستا انجام شده است. این صفحه سند خط خوردگیهای متعدد و اصلاحات دستی مکرر دارد و حاکی از نهائی نبودن آن است.
میر حسین موسوی
پنج مرحله از این شش مرحله بر عکس العملهای موسوی متمرکز شده است. مقایسه برنامه کشانیدن موسوی به مقابله های از پیش تعیین شده با مواضع اتخاذ شده از سوی وی حکایت از پختگی موضعگیریهای وی داشته است. به شهادت رسانیدن میرعلی موسوی خواهرزاده وی در روز عاشورا اوج تحریک کودتاگران نسبت به وی بوده و صبر و پرهیز از جوزدگی بارزترین صفت وی بوده است.
متن کامل این گزارش و شرح اهداف و فعالیتها و تصویر اصل آن بشرح زیر است:
*****
هدف: حذف تفكر حریف برای همیشه
- منظورها:
۱- تثبیت بقای تفكر دولت فعلی در ساختار قدرت
۲- حذف رقبای جدی و چالش زای تفكر دولت
۳- خنثی سازی اثرات انتخابات در جابجایی قدرت در آینده و كاهش وحشت از تغییر در نگرش مردم
۴- پیشگیری از گسترش تفكرات حریف و به بهانه توسعه چالش با رهبری نظام
۵- حذف حیثیتی فرد مستعد برای رهبری جبهه مقابل و تلاش در دور كردن او از تاثیرات عمیق در كشور
۶- پیشگیری از شكل گیری تفكر فیمابینی كه می تواند سرپلی بشود برای بازگشت مجدد اصلاح طلبان.
طرح الف: تند كردن فضای انتخابات و كشاندن حریف به حوزه های امنیتی
برنامه ها:
۱- كشانیدن حریف (میرحسین) به موضع ابطال انتخابات
۲- كشانیدن حریف (میر حسین) به موضع گیری در مقابل قانون
۳- كشانیدن حریف (میر حسین) به موضع گیری در مقابل رهبری
۴- كشانیدن حریف (میر حسین) به اعتراضات غیرقانونی
۵- كشانیدن حریف (میر حسین) به عملیات اغتشاش و اقدامات ضد امنیتی
۶- كشانیدن وضعیت به درگیری مسلحانه
شرح فعالیت و اقدامات برنامه (۱) { كشانیدن حریف (میر حسین) به موضع ابطال انتخابات}
*) عنوان فعالیت:
۱/۱- شبهه دار كردن حریف در خصوص روند اجرای انتخابات
*)اقدامات:
۱/۱/۱- توزیع اخباری دال بر تغییر و تحولاتی در افراد اصلی برگزار كننده انتخابات در وزارت كشور
۱/۱/۲- نپذیرفتن ناظران كاندیداها، قوه قضائیه، بازرسی نهاد رهبری در جریان امور انتخابات
۱/۱/۳- برخورد نامناسب و غیر قانونی با ناظران كاندیداهای (حریف) در حوزه های اخذ رای
*) عنوان فعالیت:
۱/۲- ترساندن حریف از نتیجه انتخابات
*) اقدامات:
۱/۲/۱- اطلاع رسانی نظرسنجی های قریب به نتیجه انتخابات چند روز قبل از انتخابات توسط واجا، صدا و سیما و نمسا
۱/۲/۲- اعلام نتیجه انتخابات قبل از پایان رای گیری توسط خبرگزاری فارس (نمسا) و روزنامه كیهان
۱/۲/۳- اعلام زود هنگام و خلاف روال گذشته نتیجه انتخابات توسط وزارت كشور
*)عنوان فعالیت:
۱/۳- ناتوان كردن حریف در بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز تحلیل وضعیت
*)اقدامات:
۱/۳/۱- زدن ستاد مركزی قیطریه
۱/۳/۲- بستن اس.ام.اس و قطع ارتباطات
۱/۳/۳- عدم اجازه به ناظران در حوزه ها در خصوص نتیجه نهایی شمارش
شرح فعالیت و اقدامات برنامه (۲) {كشانیدن حریف (میرحسین) به موضعگیری در مقابل قانون}
*)عنوان فعالیت:
۲/۱- بی اعتبار كردن نهادهای قانونی در منظر حریف
*)اقدامات:
۲/۱/۱- اعلام موضع حمایتی برخی اعضای شورای نگهبان از رقیب حریف
۲/۱/۲- اعلام موضع برخی اعضایی شورای نگهبان بر علیه حریف.
۲/۱/۳- عدم توجه وزارت كشور به اعتراضات حریف
۲/۱/۴- عدم اجازه بررسی اعتراضات توسط هیات تعیین شده
۲/۱/۵- عدم بررسی اعتراضات و فقط تاخیر اعلام نتیجه قبلی به مدت ۵ روز
۲/۱/۶- بی توجهی شورای نگهبان نسبت به دستور مقام معظم رهبری (در خصوص ۲۰ روز افزودن و به مهلت بررسی اعتراضات)
*)عنوان فعالیت:
۲/۲- تظاهر عدم التزام عملی مسوولین به قانون
*)اقدامات:
۲/۲/۱- اعلام وزارت كشور و اجرای جشن پیروزی توسط سازمان تبلیغات اسلامی با امكانات دولتی
۲/۲/۲- پخش مستقیم مراسم تنش زای جشن پیروزی و سخنرانی رئیس جمهور توسط صدا و سیما قبل از تائید شورای نگهبان
۲/۲/۳- زیرنویس كردن پیروزی ارزشها توسط صدا و سیما قبل از تائید شورای نگهبان
۲/۲/۴- عدم اعتراض شورای نگهبان به این اقدامات غیرقانونی
۲/۲/۵- بی توجهی قوه قضائیه نسبت به این اقدامات غیرقانونی
۲/۲/۶- بی توجهی قوه مقننه نسبت به این اقدامات غیرقانونی
۲/۲/۷- حمله لباس شخصی ها به ستاد قیطریه و سپس ورود ناجا و اقدامات انجام شده
۲/۲/۸- اجرای دستگیری های بدون هماهنگی واجا، دادستانی كل، رئیس قوه قضائیه (مواردی كه رسما اعلام شده)
شرح فعالیت و اقدامات بند (۳) { كشاندن حریف (میرحسین) به موضع گیری در مقابل رهبری}
*)عنوان فعالیت:
۳/۱- بكارگیری نهادهای مرتبط با رهبری نظام به نفع رقیب (دكتر احمدی نژاد)
*)اقدامات:
۳/۱/۱- بكارگیری صدا و سیما بر علیه حریف و برله رقیب
۳/۱/۲- بكارگیری امكانات نیرویی و لجستیكی بسیج بر علیه حریف و برله رقیب
۳/۱/۳- بكارگیری قوه قضائیه (دادستانی تهران) بر علیه حریف و برله رقیب
۳/۱/۴- بكارگیری ناجا بر علیه حریف و برله رقیب
۳/۱/۵- بكارگیری واجا بر علیه حریف و برله رقیب
۳/۱/۶- فعال بودن معاونت سیاسی و نمایندگی ولی فقیه بر علیه حریف و بر له رقیب
۳/۱/۷- بكارگیری روزنامه كیهان و ورود مدیر مسوول آن برعلیه حریف و له رقیب
۳/۱/۸- فعال بودن شورای نگهبان و اعضای حساس آن بر علیه حریف و برله رقیب
*)عنوان فعالیت:
۳/۲- ایجاد شرایطی كه رهبری معظم انقلاب پیش از اعلام قانونی انتخابات را تائید كنند.
*)اقدامات:
۳/۲/۱- جو سازی در خصوص طرح براندازی مخملین و نرم و ساماندهی اعتراضات مردمی و تشدید اقدامات ضد امنیتی
۳/۲/۲- اقدام ناجا در روز انتخابات و دستگیری عناصری از حامیان حریف و اطلاع رسانی های خاص
۳/۲/۳- اقدام ناجا در تصرف محل مركزی جمع آوری اطلاعات آماری و قطع ارتباط با ناظران و اطلاع رسانی های خاص
۳/۲/۴- ایجاد شرایط كه هر گونه تاخیر در تائید سلامت انتخابات جبران ناپذیر است و گرفتن تائید قبل از طی روال قانونی
۳/۲/۵- ایجاد شرایط برای مقام معظم رهبری كه مخالفان رقیب (دكتر احمدی نژاد) مخالفان رهبری نظام هستند و تلاش در استفاده از قدرت رهبری در تثبیت نتیجه انتخابات
۳/۲/۶- انجام اقدامات مشكوك كشتار مردم (مسوولیت نپذیرفتن ناجا و بسیج) حمله به خانه های مردم و وسائل نقلیه مردم، خوابگاه دانشجویان
۳/۲/۷- فضا سازی و شروع درگیری های مسلحانه بین اغتشاش گران و نیروهای ناجا و بسیج
شرح فعالیت و اقدامات بند ۴ { كشانیدن حریف به اعتراضات غیرقانونی}
*)عنوان فعالیت:
۴/۱- بی توجه نشان دادن مردان قانون نسبت به درخواست های قانونی
*)اقدامات:
۴/۱/۱- بی توجهی وزارت كشور نسبت به اعتراضات
۴/۱/۲- بی توجهی وزارت كشور نسبت به درخواست تجمعات قانونی
۴/۱/۳- بی توجهی شورای نگهبان نسبت به اعتراضات
۴/۱/۴- بی توجهی قوه قضائیه نسبت به نادیده گرفتن اعتراضات
*)عنوان فعالیت:
۴/۲/۱- عدم اطلاع رسانی صدا و سیما و بسته شدن فضای كلی
۲/۲/۴- بستن فضای اطلاع رسانی حریف، سایت ها، روزنامه ها، ستادها، ارتباطات
۴/۲/۳- دستگیری های گسترده فعالان سیاسی و انتخاباتی حری
ف
*)عنوان فعالیت:
۴/۳- حمایت قانونی و رسانه ای از پیروزی رقیب قبل از تائید قانونی
*)اقدامات:
۴/۳/۱- پیگیری اعلام صحت انتخابات در روز ۲۳ خرداد توسط مقام معظم رهبری
۴/۳/۲- برگزاری جشن پیروزی با ساز و كار برگزاری و انتشار امكانات دولتی
۴/۳/۳- اعلام نظر سیمای رسمی كشور و تبریك ارزش ها در زیرنویس های پخش مستقیم جشن پیروزی
۴/۳/۴- پخش مراسم سخنان توهین آمیز رئیس جمهور نسبت به مخالفین و رای دهندگان به حریف از صدا و سیما
*)عنوان فعالیت:
۴/۴- توسعه فشارهای امنیتی به حریف
*)اقدامات:
۴/۴/۱- برخوردهای امنیتی، انتظامی و نظامی با افرادی كه اعتراض و درخواست خود را به اطلاع مسئولین می رسانند (سكوت)
۴/۴/۲- اجرای پروژه اغناسازی با بدترین روش (گسترش فضای رعب و وحشت به جای استناد و استدلال)
۴/۴/۳- بستن راه كارهای قانونی به روی حریف و توصیه به پذیرش نتیجه
شرح فعالیت و اقدامات بند ۵ { كشانیدن حریف به اغتشاش و تهاجم كور}
*)عنوان فعالیت:
۵/۱- برخورد غیرقانونی عناصر غیر مسوول و لباس شخصی با طرفداران در قبل و بعد از انتخابات
*)اقدامات:
۵/۱/۱- تشكیل مجامعی كه مقبولیت مذهبی دارند در قالب محافل مذهبی و مداحی
۵/۱/۲- سازماندهی و تجهیز افراد مذهبی تند رو در اختیار افراد خاص
۵/۱/۳- جا انداختن هر گونه نپذیرفتن نتیجه به عنوان مخالفت و ضدیت با ولی امر و نظام جمهوری اسلامی
*)عنوان فعالیت:
۵/۲- اجرای تبلیغات رسمی صدا و سیما بر علیه طرفداران كاندیدای حریف
*)اقدامات:
۵/۲/۱- پخش تصاویر زنان آنچنانی به طرفداری از كاندیدای حریف
۵/۲/۲- پخش بخش های گزینشی از سخنرانی های تبلیغاتی كاندیدای حریف
۵/۲/۳- پخش سفرهای تبلیغاتی و كاری رئیس جمهور
۵/۲/۴- اجرای بی قانون مناظرات تلویزیونی
۵/۲/۵- ارائه وقت اضافه در آخرین فرصت به رئیس جمهوری
۵/۲/۶- عدم اجازه دفاع به آسیب دیدگان در مناظرات رئیس جمهور
*)عنوان فعالیت:
۵/۳- اجرای سخنرانی در میدان ولی عصر و توهین و تحقیر طرفداران كاندیدای حریف توسط رئیس جمهور
*)اقدامات:
۵/۳/۱- زدن بنرهای تبلیغاتی آخرین مناظره (كه رئیس جمهور را با رئیس مجمع تشخیص و رئیس خبرگان رهبری درگیر معرفی می كرد)
۵/۳/۲- دادن شعارهای غیرقانونی بر علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت و خبرگان رهبری
۵/۳/۳- پخش تصاویر و شعارها توسط صدا و سیما
۵/۳/۴- زیرنویس كردن شعار پیروزی ارزشها
۵/۳/۵- توهین مستقیم به رای دهندگان به حریف
*)عنوان فعالیت:
۵/۴- اجرای تحركات امنیتی بر علیه كاندیدای حریف و برخورد انتظامی و امنیتی با ستادها، حامیان و حتی طرفداران و رای دهندگان
*)اقدامات:
۵/۴/۱- كنترل نامحسوس و فنی حریف توسط واجا
۵/۴/۲- قطع تماس برنامه ریزی شده ستادها
۵/۴/۳- جمع آوری ستادها و مراكز ارتباطی
۵/۴/۴- دستگیری حامیان و اعضا ستاد
۵/۴/۵- دستگیری سازمان رای
۵/۴/۶- دستگیری مرتبطین
۵/۴/۷- اجرای عملیات روانی از منابع رسمی
*)عنوان فعالیت:
۵/۵- عدم برخورد جدی با اغتشاش گران و تخریب كنندگان توسط ناجا
*)اقدامات:
۵/۵/۱- رها كردن موضوعات امنیتی توسط واجا و عدم بهره دهی فنی و ارتباطات خارجی
۵/۵/۲- ندادن یا نداشتن تحلیل امنیتی و آماده نبودن برای مقابله با اعتراضات توسط واجا
۵/۵/۳- عدم برخورد جدی با اغتشاش در وضعیت اولیه و اجازه یافتن برای گسترش
۵/۵/۴- ناتوانی در بكارگیری بسیج برای كنترل جمعیت
*)عنوان فعالیت:
۵/۶- مطلوب بودن تحركات اغتشاش گران و تخریب گران برای طراحان فتنه
*)اقدامات:
۵/۶/۱- غیرخودی شدن حریف نیاز به سنگین شدن پرونده امنیتی دارد.
۵/۶/۲- استفاده از سلاح توسط بسیج خوب كنترل نشده و پایگاه های در معرض خطر تقویت نیرو مسوول مجرب نشده بودند، لذا امكان سو استفاده مهیا شد.
۵/۶/۳- رویت برخی لباس شخصی ها كه به سمت مردم معترض خشاب خالی می كردند.
۵/۶/۴- وجود مجموعه هایی كه سازمان یافته بوده و بدون كنترل امنیتی نظام، تحت كنترل اشخاص خاص عمل می نمودند.
*)عنوان فعالیت:
۵/۷- رها بودن اراذل و اوباش سازمان یافته و صاحب پرونده
*)اقدامات:
۵/۷/۱- دیر اجرا كردن فراخوانها دستگیری های افراد پرونده دار
۵/۷/۲- عدم كنترل ورودی های تهران و خروجی های شهرهای اقماری
۵/۷/۳- عدم كنترل اتباع بیگانه خصوصا افاغنه
۵/۷/۴- عدم كنترل محلات خاص (محل های تجمع ارازل و اوباش كرد و ...)
شرح فعالیت و اقدامات بند ۶ {كشانیدن وضعیت به درگیری مسلحانه}
["اقدامات" در این صفحه خط خورده اند، و "عناوین فعالیتها" و عنوان مرحله با اصلاح شده است]
*)عنوان فعالیت:
۶/۱- عدم كنترل موثر روی ضد انقلاب برانداز مسلح و اشرار
*)اقدامات:
۶/۱/۱- رها بودن منافقین ( در عراق، داخل، توابین، خانواده های معدومین و...)
۶/۱/۲- رها بودن پژاك و اشرار كردی
۶/۱/۳- رها بودن جند ا... و اشرار جنوب شرق
۶/۱/۴- رها بودن القاعده و اشرار وابسته
*)عنوان فعالیت:
۶/۲- سهل الوصول بودن دسترسی به سلاح و تجهیزات شكاری غیر آتشین
*)اقدامات:
۶/۲/۱- تسلیح نیروهای آموزش ندیده بسیج
۶/۲/۲- عدم كنترل موثر قاچاق سلاح و مهمات
۶/۲/۳- عدم كنترل موثر بر سلاح های شكاری
۶/۲/۴- در اختیار بودن سلاح های شكاری غیرآتشین (تیر و كمان و ...)
*)عنوان فعالیت:
۶/۳- اقدامات تحریك كننده افراد مسلح لباس شخصی در كشتن طرفداران حریف یا حتی افراد مجهول الهویه و عدم دستگیری هیچیك از آنها
*)عنوان فعالیت:
۶/۳/۱- نپذیرفتن مسوولیت شلیك ها توسط ناجا و سلب مسوولیت
۶/۳/۲- نپذیرفتن مسوولیت شلیك ها توسط بسیج و سلب مسوولیت
۶/۳/۳- رها بودن عناصر لباس شخصی اسلحه بدست و عدم دستگیری این افراد
*)عنوان فعالیت:
۶/۴- اقدام تحریك كننده متولیان امنیت در برانداز دانستن حریف
*)اقدامات:
۶/۴/۱- برانداز خواندن این افراد در یك روز قبل از انتخابات توسط ق ثارالله
۶/۴/۲- برانداز خواندن این افراد در یك روز پس از انتخابات توسط اطلاعات نمسا
۳/۴/۶- هم راستا قرار دادن حریف با نفاق و بزرگداشت ۳۰ خرداد را در پرونده او گذاشتن









هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر