
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
محمود فرجامی
یکی از بزرگترین لطفهایی که دوستان مقیم ایران میتوانند به افرادی که مثل من موقتن ترک وطن کردهاند بکنند آن است که هر از چندگاهی ارتباطی برقرار کنند و از عادیترین تجربهها و مشاهدات روزمرهشان بگویند.
امروز یکی از آشناهای مشهدی تماس گرفته بود که احوالم را بپرسد. حرف حرف آورد و نیمساعتی با هم گپ زدیم. میگفت چند روز پیش برای کاری به بخشداری یکی از شهرستانهای اطراف نیشابور رفته بوده است و در آنجا نانوای یکی از روستاهای تابعه آن بخشداری را دیده که آمده بوده است کسب اجازه برای تعطیلی نانواییاش، که اجازهاش نمیدهند! میگفته در روستای ما از وقتی که یارانهها را قطع کردهاند آرد را بین مردم به همان قیمتی توزیع میکنند که به نانواییها میدهند و طبعن برای مردم روستا که مصرف نانشان بالاست و ضمنن امکان پخت نان در خانه به راحتی مهیاست، به صرفه آنست که سی چهل تا نانی که در روز مصرف میکنند را خودشان پخت کنند.
و تازه ماجرا فقط این نیست. در بعضی از همان روستاها کیسه برنج را به قیمت 600 تومان به خانوارهای روستایی میدهند که به این ترتیب برای بسیاری از آنها اصلن نان خوردن نمیصرفد. یکی از همان روستاییها به روای گفته است مدتیست که ما هر وعده غذایی را با پلو میخوریم.
محمد قائد جمهوری اسلامی را برآمده از ائتلاف بازار-حوزه-روستا میداند. به گمان من این دولت با حذف بازار و حوزه تنها امیدش روستاست و از روز نخست هم عملن به روستائیان باج داده است تا در مقابل شهریها محافظتش کنند.
برای امثال منی که با هر دو فرهنگ آشنایی نسبی دارد و ضمنن سیاست مدار محتاج رای، یا هنرمند مردمی نیازمند محبوبیت، یا منبریِ بندِ پامنبری نیست، اعتراف صادقانه آن است که «فرهنگ روستایی» مورد بحث در واقع بیشتر ضد فرهنگ است تا فرهنگ. طبیعیست که مجموعهای است از تفکرات و باورها و آداب و رسوم اما بیش از هر چیز در ضدیت با هنر و ادبیات و پیشرفت و رواداری، و در یک کلام بیشتر آن چیزهایی که بشر عاقل و متمدن امروزی آنها را مولفههای فرهنگ متعالی امروزی میداند.
در روزگاری که ایران بودم صاحب کبابی کوچکی در یکی از شهرهای کوچک خراسان که دورتادورش را روستاها احاطه کرده بودند برایم تعریف میکرد که با کمکهای احمدینژاد و سهام عدالت کار و بارش گرفته است. میگفت سالی یکی دوبار به بهانهای –از سفر استانی رئیس جمهور تا «سالگرد سفر استانی» و نیز سهام عدالت- مبلغی بین 50 تا صدهزار تومان به هر سرپرست خانوار کمک میرسد و اولین کاری که بسیاری از آنها میکنند این است که فیالفور زن و بچهشان را روی موتورشان سوار میکنند و به کبابی او میآیند و یک دل سیر کباب میخورند. بعد هم مقداری اسباب بازی چینی برای بچهها و شاید کیف یا کفش ارزان قیمتی برای زن و شلواری و پیراهنی برای مرد و تمام.
او میگفت همین مسئله چنان تاثیر مثبتی روی ذهن آنها و خانوادهشان میگذارد که نه فقط حامی احمدینژادند بلکه حاضرند برایش جان فدا کنند. در همان نواحی من به چشم خودم می دیدم که از زمان روی کار آمدن احمدینژاد نه فقط کار عمرانی بدردبخوری انجام نگرفته بلکه چند کارخانه بزرگ که صدها نفر از اهالی همانجا را بکار گرفته بودند به خاطر سیاستهای احمدینژاد تعطیل شدند. اما در یک خردهفرهنگ که غالب مردمانش علیرغم تمام تیزهوشی و تیزبازی آریایی-اسلامیشان با عقلانیت همانقدر بیگانهاند که با انسانگرایی؛ صد هزارتومان و سالی دو وعده کباب را عشق است.
محمد قائد جمهوری اسلامی را برآمده از ائتلاف بازار-حوزه-روستا میداند. به گمان من این دولت با حذف بازار و حوزه تنها امیدش روستاست و از روز نخست هم عملن به روستائیان باج داده است تا در مقابل شهریها محافظتش کنند
در چنین مواقعی وقتی حرف از «انسانگرایی» میشود خردهگیران مذهبی (و در صدر همه؛ اسلامِ رحمانیچیها) فورا غربیترین، فلسفیترین و انتزاعیترین صورت اومانیسم را تصور میکنند تا نتیجتا از قیاس ما خنده آید خلق را.
مثل آن میماند که وقتی از روستائیان مسلمان سخن میگوییم دهی را در نظر آوریم که مردمانش برهان صدیقین بلغور میکنند!
از انسانگرایی همانقدر که شان انسان مدرن تا حدودی حفظ شود کافیست. در همین حد که آدمها به یک کیسه سیبزمینی در شب انتخابات رایشان را نفروشند فعلا کفایت میکند. چگونه است که اگر به همان آفتابنشین روستایی گفته شود یک کیسه سیبزمینی بگیرد و یک روز نماز نخواند یا بگذارد موی زنش را نامحرم ببیند سخت برمیخورد و ای بسا به پیشنهاد دهنده آسیب برساند اما میتوان شان انسانی او را در صف صندوق رای یا ازدحام مستقبلین سفر مقامات خرید و فروش کرد؟ چرا مقداری پشم که بالای کلهی بیشتر پستانداران سبز میشود جزو ناموس به حساب آید و مهمترین تصمیم سیاسی یک انسان نه؟
اگر در تمام دوران پهلویها کوشش آن بود که خردهفرهنگ روستایی-مذهبی ایران به خردهفرهنگ شهری-بورژوایی نزدیک شود در حکومت جمهوری اسلامی جهت برعکس شد تا پایههای حکومت استوارتر شود. حالا کار به ویرانی کامل طبقه متوسط شهری رسیده و باج روستایی برای لشکرکشی قریبالوقوع عینی و نقدی شده است.
دیر یا زود –مشخصتر: در عرض همین دو سه سال آینده- قشر متوسط و بالاتر از متوسط شهری که کار از تحقیر و توهین به او گذشته و به نابودی اسباب معیشتش رسیده سر به شورشی بزرگ برخواهد داشت و کفن پوشان گرسنه روستایی به شهرها خواهند رسید.
دولت که کفگیرش به ته دیگ خورده است گناه دیر شدن مقرری موعود را به گردن شهرنشینان شورشی خواهد انداخت و روستائیان که در تمام این صد سال نه به خاطر فقر و محرومیت خودشان بلکه در واقع به خاطر بالانشینی ظاهری شهریها کینهای عظیم از آنها به دل دارند به جان شهرها خواهند افتاد.
گناه شهریها سیر بودنشان نیست. خوش بودن و تمتعشان هم نیست. مدتهاست که نیستند. در میان لشکریانی که از بیابان برای نابودی همه مظاهر تمدن سر میرسند چه بسیار روستائیان تنومندی با عرق چینهای از تمتع برگشته که سوار بر تویوتاهای 50 میلیونتومانیاند و از شهریهای نزار با ریههای سرب گرفتهشان خوشتر به نظر میرسند.
قدرت حامی آنها خواهد بود و تاریخ با آنها مهربان است. سالها بعد که تاریخنویسان بخواهند قصه کاری که روستائیان با ما کردند را بنویسند احتمالن همان چیزی را خواهند نوشت که تاریخ نویسان امروزی از کاری مینویسند که سی سال پیش روستائیان با شهریان کردند. کدام دانشمند عالم و فاضلی حاضر خواهد شد از کمخردی و تنگ چشمی و کم فرهنگی مذهبی به عنوان بخشی از عوامل محرکه وقایع بزرگ اجتماعی نام ببرد؟
مگر جز آن است که بسیاری از جنایات سالهای نخستین انقلاب علیه ارزشها و نهادهای قشر متوسط شهری جز در حسادت و کینه و حقارت با لعابی مذهبی ریشه نداشت اما به آنها رنگ و بوی غربستیزی و «تضاد با ارزشهای سنتی و دینی مردم» زده و به تاریخ خورانده شد؟
نه.
دست کم یک بار.
خبر/ رادیو کوچه
پنجمین نمایشگاه اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در شهر عشق آباد از تاریخ 2 الی 4 اسفند ماه سال جاری با حضور وزیر بازرگانی ایران و شرکتهای توانمند تولیدی و صادراتی ایرانی افتتاح میشود.
وابسته بازرگانی جمهوری اسلامی ایران در عشق آباد با اشاره به جزئیات برگزاری پنجمین نمایشگاه اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در عشق آباد، اظهار داشت: «این نمایشگاه در راستای توسعه صادرات محصولات و خدمات فنی به کشور ترکمنستان از سوی سازمان توسعه تجارت و به مدیریت اجـرایی شرکت نمایشگاه بین المللی مشهد برگزار خواهد گردید.»
او با اشاره به حجم مبادلات تجاری ایران و ترکمنستان افزود: «با توجه به حجم مبادلات بالغ بر 4 میلیارد دلاری دو کشور و رویکرد بسیار امیدوار کننده بازار ترکمنستان به کالاها و خدمات و محصولات ایرانی، پنجمین نمایشگاه اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در عشق آباد فرصتی مغتنم برای معرفی کالاها و خدمات شرکتهای ایرانی به ویژه در زمینههای مختلف خواهد بود.»
واحدهای خدمات فنی و مهندسی فعال در حوزههای راه، ابنیه، تاسیسات، فرودگاه و طراحی خط تولید، صنایع و مصالح ساختمانی کلاس یک و دو شامل سنگهای تزئینی، نما، کف، کاشی، سرامیک، و انواع سیمان از جمله شرکتهایی هستند که میتوانند از این نمایشگاه به خوبی بهرهبرداری کنند
آقای گوزلیان تاکید کرده است که واحدهای خدمات فنی و مهندسی فعال در حوزههای راه، ابنیه، تاسیسات، فرودگاه و طراحی خط تولید، صنایع و مصالح ساختمانی کلاس یک و دو شامل سنگهای تزئینی، نما، کف، کاشی، سرامیک، و انواع سیمان از جمله شرکتهایی هستند که میتوانند از این نمایشگاه به خوبی بهرهبرداری کنند.
مواد غذایی و لبنیات بسته بندی شده بسته، لوازم و محصولات خانگی پلاستیک مرغوب و قابل رقابت همچنین ظروف یک بار مصرف با کیفیت و صنایع و خدمات واحدهای مرغداری، دان جوجه و انواع داروها و مواد کمکی و نیز شرکتهای توانمند در حوزه انواع رنگهای ساختمانی و صنعتی، رزینها، پوششها و عایقهای رطوبتی و انواع لوازم بهداشتی ساختمان، شیرآلات، سیم، کابل و انواع ترانسهای کوچک تا پستهای فشار قوی و کلیدهای روغنی فشار بالا بخشی از حاضران در این نمایشگاه اختصاصی هستند.
گوزلیان افزود: فعالان در زمینه های خدمات و کالاهای جنبی انتقال نیرو، و لوله های فشار قوی و ضعیف و متوسط پلی اتیلن و فولادی به منظور انتقال گاز، نفت و آب نیز می توانند با حضور در این نمایشگاه جدید ترین دستاورد های خود را به نمایش بگذارند.
گفتنی است شرکتکنندگان در این نمایشگاه به ازای هر متر مربع میتوانند 15 کیلو گرم باررایگان به ااین نمایشگاه ارسال نموده همچنین به غرفه داران و شرکتهای حاضر در این نمایشگاه، از سوی سازمان توسعه تجارت ایران حـداقل 40% یارانه (بابت هزینههای غرفه) پرداخت می شود.
فرصت ثبتنام تا 15 بهمن ماه اعلام شده است.
علاقه مندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای 5019728-0511 و 5017570-0511، شرکت نمایشگاه بینالمللی مشهد تماس بگیرند.
خبر/ رادیو کوچه
کمیته انضباطی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل طی حکمی حسین ضامن ضرابی فعال دانشجویی این دانشگاه را به یک ترم تعلیق با احتساب سنوات محکوم کرد.
حسین ضامن ضرابی دبیر کانون شعر و ادب دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل پس از احضار به کمیته انضباطی به یک ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، حکم انضباطی این فعال دانشجویی در حالی صادر شده است که استناد کمیته انضباطی برای صدور این حکم، شرکت نام برده و چند تن از دانشجویان دیگر این دانشگاه به همراه خانواده هایشان در یک مهمانی خانوادگی بوده که بر اساس عکسهای مربوط به این میهمانی که در پروفایل شخصی این فعال دانشجویی در فیس بوک قرار داشته، صورت گرفته است.
حسین ضامن ضرابی عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی است که پیش از این کمیته انضباطی این دانشگاه احکام انضباطی محرومیت از تحصیل را برای محسن برزگر، ایمان صدیقی، نیمانحوی، محمد علمی، محمد عسگری، جلال الذین صادقی، راضیه دیلیم صالحی، فرشیدستاریفر و معین اسلامی جم از دیگر اعضای آن را صادر کرده است.
نیلوفر/ رادیو کوچه
و فردا 25 ساله میشوم
و هیچ تولدی مبارک نیست
و هیچ جشنی در کار نیست
جشن اینجا قدغن است
صبحها بعد صبحانه سری به فیسبووک میزنم
بعد از آن بالاترین
گاهی بیبیسی و گاهی جرس….
وباز فیس بوک وباز فیس بوک …
اینجا آدمها بیشترند….اینجا امنتر است…
واین خوب است
این روزها نمیدانی
واقعی بودن جرم بزرگی است
وتمام جمعهایی که مذکرباشد و مونث هم باشند، حرام است.
مادرم میگوید
شبیه دخترهای فلانی شدهای چون پنجشنبهی پیش با پسر همسایهمان دوچرخهسواری کردم…..
بعدازظهر باران میآمد
ومن یاد سام افتادم
19 ساله که بودم
از خارج آمد
بکارتم را برای همیشه برد و برای همیشه رفت….
ومن تا به امروز به هیچکس نگفتهام
چون هیچکس نمیخواهد باور کند
که من هنوز هم باکرهام…….
اینجا آدمهای مایهدار که به خارج میروند هر از گاه سری هم به اینجا میزنند
دخترهای ایرانی…..
دخترهای ایرانی انگار جذابترند,دخترهای ایرانی انگار روحشان گرسنه تر است…..ا
دخترهای ایرانی انگار ضعیفترند
آغوشت را که باز میکنی مثل خرگوشی به آغوشت میخزند
وتو نمیدانی
نمیتوانند باور کنند برای چند لحظه میخواهی همبسترش شوی
و حالا من زخم خوردهام و اینجا وقتی از این قبیل زخمها برمیداری کسی درمانت نمیکند
باید بسوزی، باید بسوزی و بسازی
اینها زخمهای بنهان است
باید باز هم در انبارهای کودکانهات مخفیشان کنی
من در عمرم 4بار عاشق شدم به همان آرامی خرگوش
و 2بار مورد تجاوز قرار گرفتم
و 3بار به من خیانت شد
اولی با یک دختربود، دومی زن داشت و سومی نامزد
همه آنها میگفتند که با همه فرق دارم و
میخواستنند با خانوادهام صحبت کنند
اینجا که باشی خیانت لفظ غریبی نیست
تظاهر لفظ غریبی نیست
شکست لفظ غریبی نیست

……و
حالا
و حالا من یک زیبای زخمیام
با دشنه تیز و زشتی در وجودم که نامش بدبینی است…
توی اتاقم مینشینم، شب تا صبح، صبح تا شب
و هیچکاری بلد نیستم
اینرا مادرم میگوید
و به هیچ دردی نمیخورم این را پدرم میگوید
و عروس نشدهام لابد چون خواستگار ندارم
این را خواهرشوهر خواهرم میگوید، وتکانی هم به النگوهای طلاییاش میدهد…
و آرزوهای کوچکم یکی یکی از تپههای ذهنم پایین میلغزند
هر از گاه اخبار جنبش سبز را میخوانم
وهر از گاه نوشتههای «مسیح علینژاد» را میخوانم و
برای «امیر جوادیفر» گریه میکنم و
برای مادر «سهراب» گریه میکنم و برای
پسر عمهی مهسا که در بند 9 اوین است
و کسی نامش را نشنیده گریه میکنم و
برای آقای گل که شبها هم مسافر میزند چون پسرش که دانشجوی ترم دو شریف است فقط سیب زمینی میخورد
گریه میکنم و
اصلن نمیدانم
و اصلن نمیدانم چه کار کنم تا «مجید توکلی» آزاد شود
و هر از گاهی مصاحبههای «احمدی نژاد» را میخوانم و
تحریمها هنوز هم ادامه دارند
دندانهایم را به هم میفشارم
و این دشنهی تیز دیگری است در وجودم به اسم نفرت
و آه و آه که تو نمیدانی
من هرروز صدبار پر از سرمای استیصال میشوم
و آه که نمیدانی
من هنوز هم میان این اقیانوسهای گلگرفته بهدنبال لایههای تهنشینشده از صداقتی دور میگردم
و من هنوز هم میان این آسمانهای آلوده شهرمان بهدنبال تکههای مهربان مهتاب میگردم
و من هنوزهم ته قلب تکهتکهام که هر طرفش پر است از دشنههای تیزی که دیگر به آنها خو گرفتهام
ایمان دارم
سخت ایمان دارم
هنوز جایی عشقی هست که تنها درمان است
و اما و اما
من سست شدهام واین سستی خوب نیست
نه، انگار ویران شدهام و این ویرانی خوب نیست
نه، انگار..زمانی… جایی… مردهام
دیگر نه نقاشی میکشم،نه پابرهنه میدوم
نه لبهایم را قرمز میکنم
نه روی ناخنهایم گل میکشم
نه با آینه میرقصم
و نه در حمام آواز میخوانم
تمام رقصهایم پژمردهاند
و گاهی چشمهایم مات ماتند
گاه پشت پنجرهام مینشینم
وگاه ساعتی در یک کافیشاب
اینجا خوب است اما خوبیت ندارد
و من نمیدانم
من که جز مهسا، یک لبتاب و یک دفتر فنری دوستی ندارم
چرا آدمها فکر میکنند من دختر فلانی هستم
شاید بهخاطر موهای چتریام است
که گاه نگاه آدمها وجودم را درموهای چتری و انحنای بدنم خلاصه میکند
و من همیشه دلم برای خودم تنگ میشود
هنوز هوا بارانیست
و خاطرات تلخم انگار از نگاهم میبارند
سهسال میگذرد از شبی که کنار پسری مینشستم که دوستم میداشت
هنوز هم گاهی نگاه تحقیرآمیز و کثیف مردی که دستان سردم را دستبند میزد ذهنم را نیش میزند
و آه سلولی که زمینش بوی ادرار میداد
وتلخی شبی که هیچگاه صبح نشد….
میگفتند اتاق دخترهای هزارتومانی
شبی را میهمان دخترهای هزارتومانی بودم
که پاکترین حس دنیا وجودم را میلرزاند
و من هیچگاه غربت غمگین نگاه دخترهای هزارتومانی یادم نمیرود
و من هیچگاه بوی ادرار یادم نمیرود
و گاهی وقتی تمام راه ها قفل شدهاند
تمام لباسهایم بوی ادرار میدهند
و حالا دیگر مادرم هم من را آدم حساب نمیکند
و هیچکس نمیداند
که من گاهی چیزهایی مینویسم و
گاهی فکرهایی میکنم
و همیشه در گلویم
بغضی است
که دوست دارد
همیشه گریه کند
خبر/ رادیو کوچه
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی حکم 4 سال زندان را برای «بهروز طهماسبی» فعال مدنی کرد، صادر کرد.
دادگاه انقلاب شهر سقز به ریاست قاضی شایقی، این فعال مدنی کرد اهل سنندج را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دادگاهی نموده و حکم 4 سال زندان را برای وی صادر نموده است.
بهروز طهماسبی در ابتدای مرداد ماه از سوی نیروهای اداره اطلاعات شهر سقز بازداشت شده و قریب به 100 روز را در بازداشتگاهای اداره اطلاعات و تحت بازجویی به سر برده است.
شایان ذکر است که بهروز طهماسبی در زندان مرکزی شهر سقز زندانی بوده و دوران محکومیتش را سپری میکند.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
اگر لغزشگاه عرب را عصبیت او بدانیم، عصبیتی که از بندهای سنن، آداب، رسوم و اتمسفر غالب صحرا نشات میگیرد، باید اعتراف کنیم که با وجود جنگها و ناملایماتی که اعراب در حین پذیرش دین جدید متحمل شدند، اما چه برای متدینین واقعی این دین و چه دیگر اعراب عربستان، البته اعراب مذکر، منفعت اسلام غیر قابل چشمپوشی است، زیرا با تشکیل نظام واحد مرکزی، آشتی قبایل با هم و اتحاد آنها بر علیه خارجیان بدون گذر از سنن قدیمی و باورهای بنیادی یک جهش بزرگ بود، شاید هیچ نیرویی جز آنچه که به وجود آمد توان ایجاد اتحاد بین آنها را تضمین نمیکرد.
آنها پس از اجتماع به زیر پرچم اله واحد همچنان از مواهب دنیوی و آخروی منتفع بودند و برای تصاحب غنایم نیازمند برادرکشی نمیشدند زیرا اکنون میتوانستند با اجازه شریعت برای نشر دینشان به کشورها و تمدنهای دیگر دست یافته و به خصلت درونی و برتری طلبانهشان جامه عمل بپوشانند .شاید مسلمانان خارج از عربستان و خارجیان غیرعرب را باید پس از تمامی زنان مومن، بزرگترین قربانیان متدین به دین اسلام دانست.
مشکل از آنجا شروع شد که اعراب به سرزمینهای خود رضایت نداده و ایران، آسیایمیانه، بینالنهرین، شامات، فلسطین، مصر، لیبی و ترکیه را هم به تصرف خود درآوردند. بدین شکل تضاد فرهنگی ایجاد شد. غیرعربها برای مسلمانشدن مشکل زیادی داشتند. اسلام فقط فلسفه جهانبینی نبود، اسلام فرهنگی کامل داشت. فرهنگ ملتهای دیگر در بسیاری از موارد با فرهنگ عربی در تضاد بود، روش زندگی آنها اصلن شباهتی به روش زندگی اعراب نداشت. ارزشهای ملتها در فرهنگ عربی، ضدارزش و ضدارزشهای ملتها در فرهنگ عربی ارزش بود. بههمین دلیل قبول اسلام توسط غیراعراب به انقلاب ساختاری نیاز داشت و انقلاب ساختاری نیاز به انقلاب فرهنگی دارد. و اینها فرآیندی زمان بر هستند. اما اعراب راه آنرا هم خوب میدانستند. آنها قانون گذاشتند که هیچ قبیلهای الزامی به ورود به دین اسلام ندارد، اما اگر غیر مسلمان بماند باید باج و خراج بدهد و اگر ندهد باید بجنگد. اما اگر اسلام را قبول کند، نه تنها باج نخواهد داد بلکه از امکانات مساوی با مسلمانان عرب برخوردار خواهد بود. بدین شکل در ایران و سایر کشورها خونهای زیادی ریخته شد و جنگهای فراوانی صورت گرفت که اکثرن به سود اعراب تمام شد.
مورخین دلایل مختلفی را برای سقوط ساسانیان بیان کردهاند: نزاع مذهبی و طبقاتی، فقدان حمایت مردمی، نزاع میان اشراف، بیثباتی سیاسی و هزینه جنگهای اخیر طولانی و ناموفق با امپراتوری رم شرقی، اپیدمی طاعون، آشفتگی مربوط به جانشینی تخت پادشاهی، ایدولوژی اسلام، اختلافات میان طبقات جامعه و عدم هماهنگی میان آنها، باور ایرانیان به سرنوشت و پذیرش شکست، وجود پیروان فرقههای «غیرارتدکس» و مسیحیان که در دفاع از معابد آتش و خانواده ساسانی اخلال ایجاد میکردند و عوامل دیگر.
«زرینکوب» رفتار اعراب با ایرانیان را«مضحک، شگفتانگیز، و ظالمانه» خوانده و اعراب را مردمانی «خشن و ساده دل» میداند و مینویسد که بهجز کسانی که بهشدت تحتتاثیر تعالیم اسلامی قرار گرفته بودند، بقیه نسبت به اعراب احساس کینه و نفرت داشتند
ولایتهای شرقی ایران شامل سیستان و خراسان آخرین قسمتهایی بوند که سقوط کردند. با اینحال نواحی غربی طبرستان و نیز کل ولایت «گیلان» تا یکی دو سده تحت سلطه اعراب در نیامد و افرادی از اشراف ایران در آنجا حکومت میکردند. جنگ «نهروان» مقاومت دولت مرکزی را در هم شکست، و از این زمان به بعد پیشروی اعراب مقاومتهای محلی بود که در برخی موارد شدید بودند. اعراب پس از فتح هر شهری قراردادی با سران آن شهر میبستند که در آن میزان مالیاتی که قرار است که از شهر اخذ شود را مشخص میکرد. روال کلی این بود که شهرها پس از عقد قرارداد صلح شهرها قیام میکردند. قیامها مخصوصن تا زمانی که «یزدگرد» زنده بود بیشتر رایج بود و مقاومتهای محلی قوی و مکرر بود. در برخی موارد مخالفان نیروی بزرگی نیز فراهم کرده بودند، البته مورخان در مورد انگیزه قیامها نظرات مختلفی دارند.
«زرینکوب» رفتار اعراب با ایرانیان را«مضحک، شگفتانگیز، و ظالمانه» خوانده و اعراب را مردمانی «خشن و ساده دل» میداند و مینویسد که بهجز کسانی که بهشدت تحتتاثیر تعالیم اسلامی قرار گرفته بودند، بقیه نسبت به اعراب احساس کینه و نفرت داشتند، او معتقد است که شورشها و قیامها برای بازگشت به دوره ساسانی نبوده، بلکه برای سر فرود نیاوردن در مقابل اعراب و قبول نکردن مالیات سنگین آنها بود. زرینکوب همچنین معتقد است که بهجز کسانی که بهشدت تحتتاثیر تعالیم اسلامی قرار گرفته بودند، بقیه نسبت به اعراب احساس کینه و نفرت داشتند. سربازان و جنگجویان ایران حس تحقیر نسبت به اعراب نیز داشتند و آنها را پستترین مردم میدانستند.
«کلود کائن» مینویسد که تحتتاثیر جنبشهای ملیگرایانه دوران مدرن، تمایل به سمت نمایش ایرانیان و اعراب بهعنوان دو گروه متخاصم رفتهاست در حالی که این دیدگاه با حقایق تاریخی سازگار نیست، به عقیده ایشان، اگرچه خطوط تمایز میان ایرانیان و اعراب مشخص بود و ایرانیان حاملان یک سنت بزرگ تاریخی و فرهنگی بودند که آنرا نسل به نسل منتقل میکردند، اما قیامهایی که توسط گروههایی خاص از ایرانیان و مکانهایی خاص اتفاق میافتاد بیشتر مذهبی بوده و هیچگاه ماهیت جنبش ملیگرایانه گسترده را نداشتند. همچنین ظهور حکومتهای نیمهملی پذیرای اسلام محدوده مخالفتها را مشخص میکند. کائن همچنین این گفته را که ایرانیان در مقابله با اعراب مذهب شیعه را برگزیدند را رد کرده و آن را مغایر با شواهد تاریخی میداند که در دوران قرون وسطی ایران اکثریت سنی داشت.
با اینحال «علی میرفطروس» صحبت از قساوت در خور شهرت تاریخی اعراب شبهجزیره عربستان میکند و بهعنوان نمونه به اینکه اعراب دستکم دوبار به خون اسیران آسیاب کردند، گندم آرد کردند و نانش را خوردند، اشاره میکند. یکبار در الیس به فرماندهی «خالد پسر ولید» که از «محمد» لقب «سیفاله» گرفته بود. یکبار در زمان امویان در گرگان به فرماندهی «یزید بن مهلب».
بهگفته «ستپنینت»، دو قرائت متضاد از اولین برخورد اعراب با زرتشتیان ساکن ایران وجود دارد. یکی از آنها صحبت از چپاول مادی و معنوی ایرانیان توسط اعراب میکند و دیگری صحبت از تاثیرگذاری اسلام و برخورد ملایم اعراب میکند. ستپنینت معتقد است که امکان دارد حقیقت چیزی میان ایندو باشد. اگر چه بسیاری از بخشهای ایران تخریب شده و ساکنان آنها غارت یا کشته شدند، آن دسته از زرتشتیانی که حکومت اعراب را پذیرفتند و به آنها مالیات پرداختند از امنیت برخوردار بودند. بدون شک موارد زیادی از خشونت و اجبار به پذیرش اسلام وجود داشت، این پدیده مشترک در تمام جنگها است، اما به گفته ستپنینت موارد خشن نباید اغراق شده تا حدی که ملایمت نسبی اعراب نادیده گرفته شود. ملایمت در برخورد هم ریشه در تعلیمات اسلامی و هم توجیه اقتصادی داشتهاست. در زمانی که مرزهای خلافت عرب گسترش یافته و تعداد زیادی غیرمسلمان تحت پوشش آن در آمده بودند، همراهی ساکنان غیرمسلمان آن اهمیت داشت.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
روز 11 ژانویه در تقویم جهان روز جهانی «خنده» نام گرفته هرچند که گفته میشود به دلیل شرایط آب و هوایی در برخی کشورها، ترجیح داده شده که در آب و هوایی مساعدتر و در نخستین یکشنبه ماه می، این روز در سراسر جهان گرامی داشته شود.
نامگذاری این روز باز میگردد به اقدام یک پزشک هندی به نام دکتر «مادان کاتریا» که برای نخستین بار در چنین روزی در سال 1998 «یوگای خنده» را طراحی کرد و با تشکیل باشگاه جهانی خنده میلیونها نفر را در سراسر جهان تشویق به خندیدن کرد. او معتقد بود خنده بر هر درد بی درمان دواست.
به این بهانه، برنامه امروزم را اختصاص میدهم به «خنده» و «خندیدن».
براساس آخرین تحقیقات، در هنگام خندیدن هورمونهای استرس زای (کورتیزول، آدرنالین، دوپامین و هورمون رشد) که در زمان ناراحتی ترشح میشوند، در بدن کاهش مییابد. این کاهش افزایش مقدار هورمونهایی مانند آندورفین را به همراه دارد که نوعی حس آرامش و تعادل روانی را القا میکند از این رو است که خنده در روانشناسی دارای جایگاه ویژهای است.
گفته شده که افرادی که می خندند آستانه تحمل خود را در برابر بروز خشم و عصبانیت بالا میبرند و هر یک دقیقه خنده گاهی تا ۴۵ دقیقه باعث آرامش فرد میشود.

از سوی دیگر، خنده پدیدهای است که غالبن برای ابراز شادمانی به کار میرود و در بین موجودات زنده فقط انسان است که از این توانایی به صورت کامل برخوردار است. روانشناسان بر این باورند که مقدار زیادی انرژی به واسطه خنده در بدن ذخیره میشود و این انرژی به همراه استرسهای درونی از طریق خنده از ذهن و بدن ما تخلیه میشود. به همین دلیل است که همیشه بعد از خنده، احساس آرامش و تمرکز ذهنی به وجود میآید.
همچنین بسیاری از روانشناسان، خنده درمانی را به عنوان یکی از روشهای درمانی موثر در برطرف کردن اختلالات رفتاری میدانند و حتا برخی تحقیقات نشان میدهد این روش در بیماران مبتلا به افسردگی تاثیر مثبت زیادی دارد.
در عین حال، لبخند روی لب اطرافیان موجب القای حس آرامش میشود و در کاهش استرسهای روزمره موثر است. زود فهمیدن، حافظه قوی، قدرت استدلال و منطق بیشتر و سازگاری مطلوب اجتماعی از دیگر مزایای خندیدن است. اصولن چهره خندان جذابیت را بیشتر میکند و از نظر علم روانشناسی افراد جذاب، تاثیرگذارترند. در مقابل، عبوس بودن به روابط اجتماعی لطمه میزند و استرس را به مخاطبان القا میکند.
گفته میشود افرادی که خیلی سخت میخندند به طور معمول از نظر روانی افراد پرتنش و پراسترسی هستند و باید از مزایای خندیدن آگاه شوند، با دوستان و خانواده دور یک میز بنشینند و وقایع خندهدار برای هم بازگو کنند، فیلمها یا تئاترهای خنده دار ببینند و…
باید توجه داشت هر موقعیت بدی به واقع آن طور که ما فکر میکنیم، نیست و میتوان شکل خندهداری از آن را هم تعریف کرد. با این روش میتوان سختیها را تحمل کرد و یا از آنها عبور کرد و اجازه نداد استرس و خشم و عصبانیت بر ما غلبه کند.
به هرروی گفته میشود هر انسان بالغ به طور متوسط روزی ۱۷ بار میخندد و به سلامت روان خود کمک میکند. مشکلات مختلفی مثل مشکلات اقتصادی، صنعتی شدن زندگی، ترافیک، مشکلات خانوادگی، استرسهای شغلی و… تاثیر منفی بر سلامت روان دارند و خنده یکی از مهمترین عوامل برطرفکننده تنشها و استرسهاست. محققان معتقدند بیش از ۸۰ درصد بیماریهای متداول در زندگی، بیماریهای روانتنی هستند؛ یعنی بیماریهایی که منشأ عصبی و فکری دارند اما متاسفانه بیشتر مردم این نوع بیماریها را با بیماریهای جسمی اشتباه میگیرند و فقط از دارودرمانی استفاده میکنند. این در حالی است که خنده و بهره بردن از یک روحیه شاداب در درمان حداقل به میزان ۳۰ درصد بر این نوع بیماریها تاثیرگذار است.
و باز درمورد خنده باید گفت که گفته شده صدای خنده زنان، آهنگینتر از مردان است و زنان ۱۲۶ درصد بیشتر از مردان میخندند.
همچنین اولین خنده انسانها در رحم مادر اتفاق میافتد و کودکان گاهی تا ۳۰۰ بار در روز و بزرگسالان به طور متوسط ۱۷ بار در روز میخندند.
و با یک دقیقه خندیدن از ته دل میتوانید به اندازه ۱۰ دقیقه پیادهروی، کالری بسوزانید.
به خاطر داشته باشید که یافته های جدید محققان ثابت کرده که شادی مسری است و خنده، خنده میآورد.
منبع
باشگاه خنده
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
رهبران سه کشور فارسی زبان، تاجیکستان، ایران و افغانستان سه سال است، که به وعده خود نمیتوانند وفا بکنند.
«امام علی رحمان»، «محمود احمدنژاد» و «حامد کرزی» در یک دیدار سهسال پیش خود تصمیم گرفتند، که برای فارسیزبانان دنیا شبکه تلوزیونی تاسیس میدهند، تا حوادث این کشورها دوست را انعکاس کند.
«اسداله رحمان اف» رهبر کمیته رادیو و تیلوزیون تاجیکستان، نهاد وابسته به دولت این کشور به «کوچه» گفت، «حالا دوشنبه عهدهداریها خود برا تاسیس این تلوزیون را انجام داده انتظار آن است، که کی جانب ایران تجهیزات برای فعالیت استودیو تلوزیون را خواهد آورد.»

جانب جمهور اسلامی ایران باید برای خریداری تجهیزات فنی کمک میکرد. تا حال گفتشند داریم، افزد او.
در نخستین نشست گروه کاری سه کشور فارسی زبان در سال 2008 میلادی سند اجرا راهاندازی تلوزیون فارسیزبانان میان نمایندهگان کشورها تاجیکستان ایران و افغانستان به امضا رسید.
در این توافقنامه اعضا گروهکاری تلوزیون فارسیزبانان شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان را بهعنوان مرکز و نشانی حقوقی شبکه تلوزیون فارسی زبانان اعلام کردند.
«علی اصغر شعردوست»، سفیر ایران در تاجیکستان بارها اعلام داشته، که برای فعالیت تلوزیون فارسی زبانان مشکلی نیست.
در تابستان سال 2010 میلادی «اسفندیار رحیم مشای»، که از دوشنبه دیدن میکرد نیز گفته بود «احتمال دارد تلوزیون فارسی زبانان در ماهها نزدیک به فعالیت آغاز نماید.»
ولی همانطوری، که روشن میشود، مشکل به فعالیت آغازکردن تلوزیون فارسیزبانان به حدی پیچیده است، که مقامات دولت ایران، تاجیکستان و افغانستان نمیتوانند راهی را برای رهایی پیدا کنند.
یک عده در تاجیکستان به این باورند که نظام متفاوت سه کشور فارسی زبان، که دوی آنها اسلامی و دگری دنیوی است نمیگذارد، تا این تلوزیون فعال بشود.
«جمیله مقسد» خبرنگار تاجیک میگوید ایران شاید زیاد میخواهد.
که این تلوزیون با رنگ و بوی اسلامی روی کار آید و یک نوع تـبلیغ ایران اسلامی در تاجیکستان باشد.
اما به گفته او، جانب تاجیکستان که بر اساس قانونهای کشور خود را دنیوی و دموکراتیک اعلام کرده است، نمیتواند به هیج وجه به این مسئله رضایت بدهد.
حتا مسئله پوشیش لباس راویان برنامههای این تلوزیون میتواند یکی از بحثها اصلی باشد، که نگذارد تا رهبران سهکشور فارسیزبان به اقدام خود ثابت باشند.
برای مثال، در تاجیکستان از پوشیش مذهبی یا روسری جلوگری میکنند و این کشور رازی نخواهد شد، که نفری در تلوزیون با روسری پیدا بشود و برنامهها را معرفی کند.
مثل این شاید ایران هم جانبدار آن نباشد، که تاجیکستان با استفاده از رژیم دنیویاش برنامههای مختلف تفریحی آماده بکند.
اما «اسداله رحمان اف» رهبر کمته رادیو و تیلوزیون تاجیکستان میگوید مسئله پوشش اسلامی یا دنیوی مسئله دوم درجه است، که پس از آمادهشدن استدیوا این تلوزیون میان مقامات سهکشور فارسیزبان بحث میشود.
با این وجد، مثل سالها قبل نوروز را انتظار خواهیم بود، چون هر سال مقامات وعده میدهند، که در آستانه فصل بهار و عید نوروز فعالیت این تلوزیون آرمانی را راهاندازی خواهند کرد.
مصطفا خلجی/ رادیو کوچه
هیچوقت یادم نمیرود، در بحبوحه انتخابات دوم خرداد بود که گزارش تلویزیونی یکی از شبکههای خبری آمریکا درباره نقش گسترده جوانان و زنان در انتخاب «محمد خاتمی» به ریاست جمهوری اسلامی ایران، با نشاندادن کتاب «کیمیاگر» در دست دختر جوانی آغاز میشد که در صف رایگیری ایستاده بود.
آن روزها، «پائولو کوئیلو» با رمان «کیمیاگر» بازار کتاب ایران را سحر کرده بود و همهجا، بهویژه در میان جوانان کتابخوان صحبت از او بود، البته مثل همیشه که نویسنده یا کتابی ناگهان گل میکند، دشمنیها و حسادتها هم آغاز میشود. این حسادتها و دشمنیها درباره پائولو کوئیلو بهصورت بیتفاوتی منتقدان ادبی و سکوت در برابر آثار این نویسنده خود را نشان داد. هنوز که هنوز است، مقاله یا کتاب خوبی که بدون غرضورزیهای سیاسی و مذهبی و بدون پشتوانه حکومتی باشد، دربارهی پائولو کوئیلو به زبان فارسی منتشر نشده است، البته کسانی مثل «شهلا زرلکی» سعی کردهاند این خلا را پر کنند، اما در مقابل حجم زیاد نوشتههایی که از سوی مراکز دولتی و حکومتی علیه پائولو کوئیلو نوشته میشد و هنوز هم میشود، بسیار ناچیز است.

این روزها که موضوع ممنوعیت آثار پائولو کوئیلو در ایران، تمام رسانهها را پر کرده است، باید به این نکته توجه داشت که چرا جمهوری اسلامی با نویسندهای مثل پائولو کوئیلو دشمنی میکند، این دشمنی آن قدر جدی است که حتا این روزها هیچ رسانهای در ایران جرات انعکاس اعتراض این نویسنده را ندارد و مشخص است که رسانهها نیز از انتشار اخبار درباره پائولو کوئیلو هم ممنوع شدهاند.
در خبرها آمده بود که پائولو کوئلیو از علت ممنوعیت کتابهایش در ایران اظهار بیاطلاعی کرده است، اما اغلب قریب به اتفاق رسانهها بهعنوان پیشینه خبر ممنوعیت آثار کوئیلو در ایران، به حمایت او از «آرش حجازی» اشاره کردهاند که در جریان خشونتهای پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری در ایران، شاهد قتل «ندا آقاسلطان» بوده است و به این ترتیب اولین چیزی که به ذهن مخاطب منتقل میشود این است که قضیه ممنوعیت آثار کوئیلو، سیاسی است و جزوی از هزاران اتفاق بدی است که طی مدت اخیر در ایران افتاده و میافتد.
قطعن، این که یکی از مترجمان، یا به قولی، مترجم رسمی آثار کوئیلو به زبان فارسی، آرش حجازی است، پرونده پائولو کوئیلو را نزد پروندهسازان جمهوری اسلامی سنگین میکند، اما همه ماجرا به این موضوع ختم نمیشود، یا بهتر است بگوییم که اصلن ماجرا از این موضوع هم آغاز نشده است.
ممنوعیت آثار پائولو کوئیلو در ایران، ویترین پروژهای است که مدتهاست نیروهای پشت صحنه تاثیرگذار در تصمیمات سازمانها و ادارههای فرهنگی ایران، نظیر وزارت ارشاد و صدا و سیما آن را پیگیری میکنند. فرهنگ ایران هم مثل سیاستاش، دارای نیروهایی «غیبی» است که دیده نمیشوند، اما بیشتر از هر مسوول «ظاهر»ی حرفشان برو دارد. مجال بروز دستورات این نیروها هم بر حسب ضرورت، متفاوت است، گاهی تصمیمات آنها از زبان ائمه جمعه صادر میشود، گاهی از زبان فلان مرجع و گاهی هم روی سایت خبرگزاریای که نفوذش از وزیر و حتا رییسجمهوری هم بالاتر است، نمونهی خیلی تر و تازهاش همین جنجالی است که برای یک تاتر در ایران پیش آمده است.
این نیروها و سازمانها فعالیتشان را در دوران احمدینژاد آغاز نکردند، اما در این دوران گسترش دادند. و جزوات و نوشتههای به اصلاح «تحقیقاتی« خودشان را مرجعی برای تصمیمگیرهای خرد و کلان فرهنگی جمهوری اسلامی قرار دادند. در این دوران بود که درهای وزارت ارشاد بیش از گذشته به روی کسانی که تلقیشان از فرهنگ امنیتی است باز شد، کسانی که به همهچیز بهعنوان سوژه امنیتی مینگرند و هر چیزی را که با استقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شود، امنیتیتر و خطرناکتر میدانند، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نمونه خیلی خوب برای این امر است، استقبال مردم بهویژه جوانان از این نمایشگاه، برای آنها حساسیتبرانگیز بود، به همین خاطر تمام همت خود را به کار بستند تا آن را به میل خود کنند.
طبیعی است که در این شرایط پائولو کوئیلو هم رحم نشود، نویسندهای که فقط یک کتاب او پرفروش نشد و بهجز کیمیاگر، بقیه آثارش نیز بارها در ایران به چاپ رسید. بهطوری که فروش کتابهای پائولو کوئیلو در ایران به شش میلیون جلد رسید و به این ترتیب او به یکی از محبوبترین نویسندگان غربی در میان کتابدوستان ایرانی تبدیل شد. خود نویسنده نیز در زمان ریاستجمهوری محمد خاتمی به ایران سفر کرد و تب پائولو کوئیلو در ایران چنان بالا گرفت که خبر تاسیس بنیاد پائولو کوئیلو در ایران نیز منتشر شد.
همه اینها باعث شد تا این نیروهای «غیبی» فرهنگ ایران به این فکر بیفتند که چرا آثار پائولو کوئیلو جذاب است. از نظر آنان حتمن ریگی در کفش پائولو کوئیلو بود، وگرنه چرا کتابهای نویسندگان متعهد ایرانی که خیلی هم با خلوص نیت، مینویسند مورد توجه قرار نمیگیرد.
اغلب نوشتههایی که علیه پائولو کوئیلو در این سالها در ایران نوشته شده است، در چارچوب «مبارزه با عرفانهای دروغین» است، اما گاهی این حملهها فراتر از آن نیز میرود و پائولو کوئیلو به اتهامهای خیلی عجیب و غریبتری مثل «ترویج موسیقی» هم متهم میشود.
طی این سالها، مراکزی در ایران قدرت گرفتهاند که به زعم خود با «پژوهش» در آثار غربیها، اعم از فلسفه و ادبیات و حتا علوم جدید، سعی در مصون نگاه داشتن «جامعه اسلامی» از آسیبهای این آثار دارند، «پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» یکی از این مراکز است که حمایت مالی بسیاری از آن میشود.
یکی از فرآوردههای این پژوهشگاه در حوزه ادبیات، که خودشان خیلی روی آن تاکید میکنند، «نشاندادن چهره واقعی پائولو کوئیلو» است. از نگاه بعضی از اعضای این پژوهشگاه که حوزه استحفاظیشان پائولو کوئیلو است، این نویسنده، متهم ردیف اول پرونده «مرواجان عرفان دروغین در ایران» است که با فریب جوانان سعی در سستکردن مبانی دینی جامعه را دارند.
با همین اتهام است که به غیر از کتابهای پائولو کوئیلو، کتابهای فراوان دیگری نیز در سالهای اخیر جمعآوری شده و یا از چاپ آنها جلوگیری شده است. اما همانطور که پیشتر نیز گفته شد، ممنوعیت آثار پائولو کوئیلو بهخاطر شهرت جهانیاش، به سمبل این ممنوعیتها در آمده است.
اما اتهامات پائولو کوئیلو به همین یک مورد ختم نمیشود، «آزادی جنسی» به ویژه در کتاب «11 دقیقه»، «گرایش به یهودیت و کمک یهودیها به پائولو کوئلیو»، «طرفداری گروههای شیطانپرست از کوئیلو»، «اعتیاد به مواد مخدر»، «ترویج اندیشههای پلورالیستی»، «ترویج اندیشههای فردگرایانه»، «ترویج اندیشههای لیبرالیستی»، «ترویج اندیشههای آنارشیستی»، «ترویج اندیشه تجربه دینی»، «ترویج اندیشههای فمینیستی»، «ترویج اندیشه تساهل و تسامح»، «دعوت به پیشگویی و جادوگری»، «ترویج اندیشههای صوفیانه»، «ترویج موسیقی» و «ترویج اندیشه خودکشی» نیز از اتهاماتی است که جمهوری اسلامی دربارهی این نویسنده برزیلی مطرح میکند.
«بهمن شریفزاده» یکی از اعضای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پائولو کوئیلو را رییس یک «فرقه ضاله» میداند و نوشته است که اعتقاد به تناسخ یکی از اصول این فرقه است. او همچنین میگوید که کوئیلو به جادو، تفکرات سحرگونه، و سفر ارواح اعتقاد دارد و همچنین در آثارش به «عرفان جنسی و جادویی» میپردازد، و بهخاطر همین مورد استقبال محافل صهیونیستی قرار گرفته است.
این تلقی از آثار کوئیلو تا آنجا پیش میرود که این نویسنده را «شریعتستیز» میداند، در حالی که پائولو کوئلیو میگوید از ادیان بزرگ نظیر اسلام تاثیر گرفته و همچنین آثار کسانی چون مولوی در نوشتن کتابهایش بسیار موثر بوده است. او سالها پیش در گفتوگویی تصریح کرده که بخش زیادی از کتاب کیمیاگر را تحت تاثیر مولانا و آثار او به رشته تحریر در آورده است.
اما پژوهشگران دولتی این اظهارات کوئیلو را گفتههای یک «ذهن هوسباز» میدانند.
«سیدرضا باقریان» موحد نیز که کتابی درباره پائولو کوئیلو نوشته و آن را انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما چاپ کرده است، معتقد است که « پائولو کوئیلو، یکی از نویسندگان پرکار دنیای غرب است که با بهرهگیری از تکنیک قصهنویسی و با توجه به درک خلا معنایی و معنوی غرب، به بیان اندیشههای سکولاری و لیبرالیستی خود میپردازد. او اینگونه اندیشه را با رنگ و لعابی از معنویتگرایی و عرفانمداری و با ظرافت خاص لابهلای قصهها و حکایتهای کوتاه و بلند میگنجاند.»
با این نوشتهها و حملهها و اتهامها، درمییابیم که قضیه ممنوعیت آثار پائولو کوئیلو در ایران فقط به موضوع قتل ندا آقاسلطان و آرش حجازی ختم نمیشود، و شاید این موضوع فقط یک چاشنی تبلیغاتی باشد.
ممنوعیت آثار کوئیلو، ثمره گیاه هرزهای است که همانطور که هر روز ریشهدارتر میشود، ساقههایش نیز بیشتر دور گیاهان دیگر میپیچد. جنس اتهامات کوئیلو از جنس اتهاماتی است که به نویسندگان و متفکران ایرانی نیز زده میشود، فهرستی که اخیرن از نویسندگان و شاعران و ناشران برانداز منتشر شد، گواه این مدعاست.
نیلوفر دهنی/ رادیو کوچه
افول موقعیت ایران در بازار نفت، تحریمهای آمریکا علیه ایران و پیشبینی اقتصاددانان جهان از وضعیت اقتصادی سال 2011 مهمترین اخبار این هفته است.
افول موقعیت ایران در بازار نفت
براساس برآوردهای صورتگرفته درآمد امسال ایران از محل فروش نفتخام حدود 58 میلیارد دلار خواهد بود. این در حالی است که آمارها حکایت از صادرات 69 میلیارد دلار نفت در سال گذشته دارد که در صورت تحقق برآوردهای موجود از درآمد نفتی ایران در سال 1389، درآمد نفتی ایران در سال جاری نسبت به سال گذشته 11 میلیارد دلار کاهش خواهد یافت.
طی دو ماه گذشته روند صعودی قیمت جهانی نفت باعث افزایش یکباره قیمت نفت ایران نیز شده است تا جاییکه تاکید میشود در حال حاضر هر بشکه نفت ایران بیش از 920 دلار در بازار خرید و فروش میشود.
این در حالی است که بهمنی رییس کل بانک مرکزی در آخرین پیشبینی خود از بازار جهانی نفت تاکید میکند: «پیشبینی نهادهای بینالمللی انرژی این است که قیمت نفت در سال 2010 در حدود 70 تا 80 دلار باقی بماند و اعضای اوپک نیز از این قیمت استقبال کردهاند. در این صورت متوسط قیمت نفت ایران احتمالن به 70 دلار نزدیک میشود. بنابراین پیشبینی میشود مجموع درآمد نفتی کشور در سال جدید حدود 15 تا 17 درصد افزایش یابد و به مرز 58 میلیارد دلار برسد.
در این بین آنچه بیش از دیگر موارد اهمیت مییابد بازیگردانی ایران در بازار جهانی در سالهای آتی است.
کارشناسان درمورد نقش ایران در بازار نفت طی سالهای آتی تاکید دارند: در صورت کوچکترین درصد اشتباه در این تصمیمگیریها، ایران نقش خود را بهعنوان صادرکننده نفت بهزودی از دست خواهد داد.
دو میلیون دلار برای خودروی احمدینژاد
وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت دهم درباره آخرین قیمت پیشنهادی برای خودروی تحت مزایده «احمدینژاد» گفت: آخرین مبلغ پیشنهادی در این مزایده بینالمللی دو میلیون دلار بوده است.
محمود احمدینژاد سیام آبانماه سال جاری در همایش تجلیل از خیرین مسکنساز از موافقت خود با به حراج گذاشتن خودروی شخصی خود جهت مشارکت در طرح نهضت تامین مسکن معلولان و مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشورخبر داده بود.
آمریکا: تحریم علیه ایران موثر هستند
«استوارت لوی»، معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم مالی میگوید تحریمها توانسته فشارها را افزایش دهد و تاثیر هم داشته است.
استوارت لوی:فقدان سرمایهگذاری در حوزه انرژی، مهمترین تهدید به اقتصاد در آینده درازمدت و آینده نزدیک برای ایران است و شواهدی در دست است که نشان میدهد درصد تولید در حوزههای نفت و گاز ایران با کاهش روبهرو شده است
به گفته وی، آگاهی بیشتر نسبت به خطرات برنامه اتمی جمهوری اسلامی، باعث شده کشورهای بیشتری در مقابله با این برنامه، در فشارها علیه ایران همکاری کنند.
او افزوده است که «شاهرگ اساسی برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران، فروش نفت و گاز است که فشارها بر این حوزه هم بیشتر خواهد شد.»
«لوی» گفته که فشارها بر حوزه نفت و گاز و توقف سرمایهگذاری باعثشده حتا تندروهای حاکم در ایران هم متوجه اوضاع بشوند. وی گفته است: «فقدان سرمایهگذاری در حوزه انرژی، مهمترین تهدید به اقتصاد در آینده درازمدت و آینده نزدیک برای ایران است و شواهدی در دست است که نشان میدهد درصد تولید در حوزههای نفت و گاز ایران با کاهش روبهرو شده است.»
با آنکه اخبار و گزارشها از شکست بسیاری از پروژههای نفت و گاز ایران بهدلیل تحریمها و خروج شرکتهای سرمایهگذار خارجی خبر میدهد، احمدینژاد تحریمها را بیتاثیر خوانده و میگوید که این تحریمها سبب رشد و شکوفایی تولید داخلی شده است.
«محمدرضا رحیمی»، معاون اول دولت دهم نیز چندی پیش گفته بود: «دعا میکنیم تحریمها بیشتر شود.»
افزایش تورم و موفق اعلام شدن قانون هدفمندی
مدیرعامل سازمان هدفمندکردن یارانهها با اعلام اینکه مرحله دوم یارانههای نقدی در نیمه دوم بهمنماه واریز خواهد شد، اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها پس از 20 روز را موفق توصیف کرد و گفت: «علیرغم اینکه تعدادی از کارشناسان و مراکز تحقیقاتی تورمهای جهشی برای آغاز این طرح پیشبینی میکردند، تاکنون در برخی موارد شاهد کاهش قیمت نیز بودهایم.
«بهروز مرادی» با تاکید بر اینکه تمام بخشهای دولت بزرگترین کار کارشناسی را در خصوص اجرای این قانون انجام دادهاند، گفت: «دولت برای تمام بخشهای مختلف اقتصادی برنامهریزی دقیق کرده و همه جوانب طرح را به درستی سنجیده است تا کوچکترین اخلالی در این طرح پدید نیاید.»
این در حالیست که بعد از گذشت بیست روز از اجرای طرح حذف یارانهها، شاهد افزایش تورم و بالا رفتن قیمتها بودهایم.
همچنین برخلاف سخنان علی مرادی، کارشناسان اقتصادی از مدتها پیش از اجرای طرح حذف یارانهها نگران بیبرنامه و غیرکارشناسی بودن این طرح و خسارات و لطمات ناشی از آن بر اقتصاد کشور و وضع معیشت مردم بودند.
رییس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، متهم به فساد
«الیاس نادران» از نمایندگان مجلس، در برنامهای اعلام کرد که رییس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی یکی از متهمان فساد مالی است.
الیاس نادران از نمایندگان اصولگرای مجلس، در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که رییس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی (محمدرضا رحیمی) خودش یکی از متهمان فساد مالی است.
نادران در ادامه با بیان اینکه برخی صاحبان قدرت بعضی از نمایندگان مجلس را حمایت مالی میکنند تا پس از رای آوردن، در مجلس مدافع منافعشان باشد، گفت: «بحث فردی نیست و تا وقتی انتخابات استانی نشده و فردی با 10 هزار رای نماینده مجلس شود، این مشکلات به وجود میآید و با پول دیگران نماینده مجلس میشوند.»
الیاس نادران در این برنامه تخلفی دیگری را هم که مربوط به دیوان محاسبات مجلس هفتم بود، بدون ذکر نام مطرح کرد. ریاست دیوان محاسبات در آن زمان با «محمدرضا رحیمی» معاون اول فعلی احمدینژاد بود.
چندی پیش «محسنی اژهای»، دادستان کل کشور و سخنگوی قوهقضاییه در یک کنفرانس خبری از احضار محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد، رییس جمهوری ایران به اتهام فساد مالی در آینده خبر داد.
وی در پاسخ به خبرنگاران گفته بود: «اتهام فساد مالی به آقای رحیمی معاون اول رییس دولت، متوجه است و وی پس از بررسیهای قضایی و دریافت اظهارات سایر متهمان، به دستگاه قضایی احضار خواهد شد.»
یک روز پس از این ماجرا محمدرضا رحیمی نشست خبری خود برای توضیح در باره این اتهام را لغو کرد.
سرقت پولهای صندوق صدقات
به گفته یک مسوول کمیته امداد امام خمینی، دستکم 70 درصد از اسکناسهای صندوقهای صدقات در ایران «توسط معتادان» به سرقت میرود.

پیش از این کمیته امداد امامخمینی برای جلوگیری از سرقت اسکناسها در صندوقهای صدقات، دستگاههای خودپرداز الکترونیکی را در تهران رونمایی و فعال کرده بود.
آخرین آمارهای ارایهشده نشان میدهد که هر ایرانی بهطور متوسط سالانه 1400 تومان به صندوقهای صدقه کمیته امداد پرداخت میکند و مجموعا 5 میلیون و 812 هزار صندوق صدقه بزرگ، متوسط و کوچک در سطح ایران این وجوه را جمعآوری میکنند.
از سویی نیز پژوهشها نشان میدهد که تنها در تهران روزانه دو تن موادمخدر مصرف میشود و پنجهزار نوجوان برای خلاصی از حالت ناراحتی و عصبانیت مواد مخدر استفاده میکنند.
علاوه بر این آمار روز افزون معتادان و گستردگی مواد مخدر در ایران موجب شده که روزانه 12 تا 15 نفر در ایران به علت تزریق موادمخدر و ناخالصی موجود در این مواد جان خود را از دست بدهند.
سالی دشوار برای همه اقتصادهای جهان
بیبیسی در گزارشی اعلام کرد: «قدرت اقتصادی تدریجن از غرب به شرق منتقل میشود و این مساله باعث تغییر نحوه اداره اقتصاد جهانی میشود.»
با وجود تفاوت مسایل اقتصادی در نقاط مختلف جهان، در ابتدای سال ۲۰۱۱ دغدغههای اقتصادی همچنان از اولویت بالایی برخوردارند. «رابرت وارد»، یکی از مدیران مجله اکونومیست میگوید: «در حال حاضر یکی از مخاطرات پیشروی اقتصاد جهانی گذار آرام قدرت اقتصادی از غرب به شرق است. قدرت گرفتن جهان در حال توسعه، بهخصوص چین، و افول همزمان غرب، بهخصوص ایالات متحده، منجر به فروریختن وفاق در مورد نحوه اداره سیستم پولی جهانی شده است. به زبان ساده، چین طرفدار کنترل شدید بر اقتصاد است، در حالی که ایالات متحده راه حلهای برآمده از بازار را ترجیح میدهد و وضعیت بیثبات و مستعجل فعلی نتیجه آن است.»
وی معتقد است: «این تنشها باعث جنگ پولی شده است، به این معنا که قدرتهای اقتصادی بزرگ جهان بهدنبال کاهش ارزش پول خود هستند تا از این طریق قدرت رقابت خود را افزایش دهند، چین اینکار را با کنترل دولت مرکزی انجام میدهد و آمریکا هم بهوسیله چاپ پول در مقیاسی بیسابقه.»
وارد پیشبینی میکند که «احتمال بالایی وجود دارد که نرخ تورم در چین از کنترل خارج شود.»
«ادوارد میر»، تحلیلگر ارشد «ام اف گلوبالنیز» در این گزارش میگوید که تورم در سرتاسر این منطقه یک عامل خطر است. او هشدار میدهد که «بانکهای مرکزی، بهخصوص در آسیا، باید برای مقابله با فشارهای تورمی سختگیریهایشان را بیشتر کنند.» آقای وارد معتقد است اگر چاره کار سختگیری پولی باشد، نتیجه آن کاهش رونق اقتصاد چین است، آنهم به میزانی که روی اقتصاد کل جهان تاثیر منفی خواهد داشت.
او میگوید: «آنچه چین در سال گذشته به اقتصاد جهان اضافه کرد از مجموع ایرلند، یونان و پرتغال بیشتر بود.»
در این گزارش کارشناسان همچنین پیشبینی کردهاند که در سال پیشرو رونق اقتصادی بازگشت ضعیفی به جهان ثروتمند داشته باشد و معضل بیکاری ادامه یابد، و در سوی دیگر جهان در حال توسعه رشدی چهار برابر سریعتر از آن داشته باشد.
این گزارش نشان میدهد که سال 2011 سال ریاضت اقتصادی برای دنیای غرب خواهد بود.
دکتر آویده مطمئنفر/ رادیو کوچه
avideh@avideh.net
نههزارسال پیش، مردم برای درمان «میگرن»، عمل متهکاری (ترهپاناسیون)، یعنی بهوجود آوردن سوراخهایی در جمجمه، بهصورتی که منجر به مرگ نمیشود، را انجام میدادند. ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد، در مصر باستان، شرح نوشته شدهای منطبق با میگرن روی پاپیروس موجود است. ۴۰۰سال قبل از میلاد، «هیپوکرات»، «هاله بصری» را توصیف کرده است که قبل از شروع میگرن رخ میدهد و میتواند از طریق استفراغ تسکین یابد. در قرون وسطا، میگرن با آهن داغ، حجامت و حتا جادوگری تحت درمان قرار میگرفته است.
«ابنسینا»، میگرن را در کتاب خود بهنام قوانین طب، اینگونه شرح داده است: «حرکتهای کوچک، نوشیدن و خوردن، نور و صدا باعث درد میشود و بیمار نمیتواند صدای صحبتکردن و نور را تحمل کند و میخواهد تنها در تاریکی استراحت کند.» «زکریای رازی» در مورد روابط بین سردرد و حوادث مختلف در زندگی زنان نوشته است: «و از جمله سردرد ممکن است پس از زایمان و یا سقطجنین و یا در یائسگی و دیسمنوره مشاهده شود.» امروز، حملات میگرن بهعنوان منبع قابل توجهی از هزینههای پزشکی و بهرهوری از دست رفته برآورد شده است و این اختلال عصبی یکی از پرهزینهترین اختلالات سلامتی در جامعه اروپا، با هزینهای بیش از ۲۷میلیون یورو در سال است. اجازه دهید دریابیم که حملات میگرن بهواقع چیست.

میگرن یک اختلال پیچیده است که مغز، رگهای خونی مغز و منطقه سر را در بر میگیرد. سه مرحله در فرم کلاسیک از میگرن وجود دارد. هاله، سردرد و مرحلهی پس از سر درد. مرحله اورا یا هالهی میگرن، شامل علایم عصبی است که بین ۱۵ تا ۳۰ دقیقه طول میکشد. این علایم معمولن شامل بیحسی، اختلالات بینایی، سرگیجه، زنگ در گوش و یا ضعف در یک طرف بدن است. سردرد ممکن است به نیمی از سر محدود شود، اما میتواند به طرف دیگر گسترش یابد. حالت تهوع، حساسیت به نور، اسهال، استفراغ، تعریق بیش از حد و یا لرز میتواند نشانههای فاز سر درد باشد. این مرحله میتواند از چند ساعت تا چند روز ادامه داشته باشد و فرد مبتلا، اغلب بیمار به نظر میرسد. در مرحلهی پس از سر درد، جمجمه در سمت آسیبدیده، دردناک باقی میماند و فرد ممکن است احساس خستگی جسمی و روحی عمیقی داشته باشد.
زمانی تصور میشد که میگرن بهطور انحصاری با تغییرات عروقی آغاز میشود، اما ما امروز میدانیم که میگرن توسط اختلال عصبی و عروقی آغاز میشود. بنابراین باور، «اسپاسم» باعث بستهشدن عروقی که به مغز خون میرساند، از جمله عروق پوست سر و یا گردن و شریان «کاروتید» میشود و جریان خون به مغز کاهش مییابد. در عین حال، اعتقاد بر این است که لختهشدن ذرات به نام انبوه پلاکتها با هم به انتشار «سروتونین» میانجامد. سروتونین بهعنوان یک تنگکننده قوی عروق، باعث کاهش بیشتر عرضه خون به مغز میشود. کاهش جریان خون، باعث کاهش عرضهی اکسیژن به مغز میشود و در نتیجه، علایم شبیه به علایم سکتهی مغزی، یعنی سردرد، انحراف دید یا اخلال در سخن گفتن به وجود میآید.
با این که عامل شروع کنندهی میگرن هنوز ناشناخته مانده است، شواهد انکارناپذیری نشان میدهد که درد ناشی از میگرن در بعضی از بیماران، مربوط به اتساع دردناک از شاخهی ترمینال شریان کاروتید خارجی است. «افسردگی گسترشی قشری» همراه با هالهی میگرن نیز یکی از علل میگرن در نظر گرفته شده بود. در این نظریه، اعتقاد به این است که در این وضعیت، آزاد شدن واسطهی التهاب که ریشهی اعصاب جمجمهای، خصوصن عصب سه قلو، که وسیلهی انتقال اطلاعات حسی به سر و صورت است، را تحریک میکند. اما مشکلی که در این فرضییه وجود دارد، این است که ما میدانیم که تنها یک سوم از افراد مبتلا به میگرن، وجود هاله را تجربه میکنند و اکثر افرادی که از میگرن رنج میبرند، علایم اولیهای دارند که تا سه روز قبل از شروع هاله، میتواند وجود داشته باشد.
میگرن، این بیماری ناتوانکننده، که مشخصه آن سردردهای شدید است، سهبرابر زنان را بیشتر از مردان در بر میگیرد. درد معمولن یک طرف سر را تحت تاثیر قرار میدهد و چهار تا ۷۲ ساعت طول میکشد. احساس وجود هاله، همچنین یک تجربهی بصری غیرعادی است که در یک سوم افراد مبتلا، از نشانههای آغاز میگرن است. درحالی که بهنظر میرسد که میگرن در خانوادهها میشود، علت ژنتیکی واضحی، فقط برای یک نوع نادری از بیماری میگرن، به نام «میگرن فلجکننده خانوادگی» پیدا شده است.
با وجود این که علت دقیق میگرن هنوز ناشناخته است، اما تعدادی محرک شروع کنندهی میگرن وجود دارد که بهنظر میرسد تغییرات هورمونی یکی از مهمترین آنها باشد. دو سوم از زنانی که از این وضعیت رنج میبرند، سر درد خود را در زمان دورهی عادت ماهانه شدیدتر احساس میکنند. میگرن معمولن در دوران بلوغ اوج میگیرد و در زمان یائسگی تمایل به ناپدید شدن دارد. از دلایل دیگری که محرک شروع میگرن است، میتوان الکل، بهخصوص شراب قرمز و آبجو، تنباکو، پنیر پیرشده، شکلات، غذاهای تخمیر شده، ترشی، «گلوتاماتها»، «آسپارتام»، «کافئین»، استرس، گرسنگی، تغییر در الگوی خواب و تغییرات در فشار هوا را نام برد. شما در نهایت میتوانید تعداد حملات میگرن پتانسیل را با اجتناب از علل شروعکنندهی میگرن کاهش دهید. تشخیص علل شروعکنندهی میگرن کار آسانی نیست. توصیه میکنم یک دفترچه برای ثبت خاطرات سر درد و شرایطی مثل احساسات، آب و هوا و غذای خوردهشده را نزدیک خود نگه دارید. همچنین، اجتناب از محرومیت از خواب، اجتناب از استرس و حفظ برنامهی ورزشی منظم و تغذیه خوب برای پیشگیری از حملات میگرن بسیار مفید است. داروهای موجود ضد میگرن دو دسته هستند، داروهایی که درد میگرنی که به وجود آمده را کنترل میکنند یا داروهایی که به منظور پیشگیری از سر دردهای میگرنی استفاده میشوند. انتخاب درمان، بهشدت و فرکانس حملات احتمالی و دیگر مشکلات پزشکی بستگی دارد. درمان علایم میگرن به تنهایی، اگر چه برای بسیاری از بیماران مفید است، درمان مناسبی برای همه نیست و استفادهی بیش از حد داروهای سر درد، از نظر متخصصان سر درد، باعث کاهش تاثیر درمان میگرن میشود.
میگرن یک اختلال پیچیده است که مغز، رگهای خونی مغز و منطقه سر را در بر میگیرد. سه مرحله در فرم کلاسیک از میگرن وجود دارد. هاله، سردرد و مرحلهی پس از سر درد
بر اساس مطالعهی منتشرشده در وبسایت «مجله پزشکی بریتانیا»، میگرن همراه با هاله (اورا) (اختلالات موقت بصری یا حسی قبل یا در طی یک سردرد میگرن) معمولن با افزایش دو برابری خطر سکته مغزی «ایسکمیک» در ارتباط است. زنان زیر ۴۵ سال که سیگار میکشند و از قرصهای ضدبارداری حاوی استروژن استفاده میکنند و از میگرن همراه با هاله رنج میبرند، عوامل خطر بیشتری برای سکته مغزی دارند. خطر مطلق از سکته مغزی برای بیشتر بیماران میگرنی کم است، بنابراین دو برابر شدن این خطر نباید وحشت ایجاد کند.
با این حال، در سطح جامعه، بهدلیل شیوع بالای میگرن یعنی ۲۰ در صد از جمعیت، خطر ابتلا به سکته مغزی سزاوار توجه است. در مطالعههای اخیر نیز نمونهای از افراد مبتلا به میگرن، قبل، حین و بعد از مداخلهی تمرین ورزشی مورد بررسی قرار گرفته بودند. در این مطالعه، برنامهای برای بهبود جذب اکسیژن بدون وخیمتر کردن میگرن برای بیماران طراحی شده بود. بعد از دورهی درمان، نه تنها جذب اکسیژن حداکثر، بهطور قابل توجهی افزایش یافته بود، بلکه وضعیت میگرن بدتر نشده و در طول دوره مطالعه، کاهش معنیداری در تعداد حملات میگرن و در تعداد روزهای سر کرده با میگرن در هر ماه مشاهده شده بود که در نتیجه، مقدار داروی سر درد مورد استفاده را نیز به شدت کاهش داده بود.
نسخه انگلیسی
Dr. Avideh Motmaen-Far, Osteopath D.O. / Radio Koocheh
avideh@koochehmail.com
9000 years ago, people practiced Trepanation, the deliberate non-fatal drilling of holes into a skull to treat migraines. Around 1200 BC, in ancient Egypt, a written description consistent with migraines is contained in the Ebers Papyrus. In 400 BC, Hippocrates described the visual aura that can precede the migraine and the relief that can occur through vomiting. In the Middles ages, migraine was treated with hot irons to bloodletting and even witchcraft.
Ebn Sina(Avicenna) described migraine in his textbook “El Qanoon fel teb” as “…small movements, drinking and eating, and sounds provoke the pain… the patient cannot tolerate the sound of speaking and light. He would like to rest in darkness alone.” Zakariya Râzi wrote the relations between headaches and different events in the lives of women, “…And such a headache may be observed after delivery or abortion or during menopause and dysmenorrhea.” Today, Migraine attacks are a significant source of medical costs and lost productivity. It has been estimated to be the most costly neurological disorder in the European Community, costing more than €27 billion per year. Let us find out what migraine attacks really are.

Migraine is a complex disorder involving the brain and the blood vessels in the brain and head area. There are three stages in the classic form of migraine: The aura, The headache, The post-headache stage. Migraine headache consists of neurological symptoms that last from 15 to 30 minutes. They usually include numbness, visual disturbances, dizziness, ringing in the ear and or weakness on one side of the body. The headache may be limited to one-half of the head, but can spread to the other side. Nausea, sensitivity to light, diarrhea, vomiting, excessive perspiration and or chills can be signs of headache phase. This phase can last from hours to days, and the person affected often looks ill. During the post-headache stage, the skull on the affected side remains painful and the person may feel physically and emotionally exhausted.
It was once thought that migraines were initiated exclusively by vascular changes but we know today that Migraines are initiated by a neuro-vascular disorder. Although the initiating factor of migraine remains unknown, there are irrefutable evidence to show that the pain of migraine is in some patients related to painful dilation of the terminal branches of the external carotid artery. Cortical spreading depression associated with the aura of migraine was also considered to be the cause of Migraines. In this theory, it was suggested that this situation, release inflammatory mediators that irritate cranial nerves roots specially the trigeminal nerve that conveys the sensory information to the face and head. But we know that only one third of people suffering from migraines experience an aura and secondly, most migraineurs have a prodrome occurring up to three days before the aura.
Migraine is a enfeebling condition characterized by severe headaches affecting about 3 times more women than men. The pain is usually unilateral and lasts from 4 to 72 hours. Nausea, vomiting, photophobia, and phono phobia accompany very often this condition. Perceiving an aura, is also an unusual visual experience that in one third of people suffering from this condition signs the beginning of migraines. While migraine does seem to run in families, a clear genetic cause has only been nailed down for one rare type of the disease called familial hemiplegic migraine.
Although the precise causes of migraines are still unknown, but there are a number of triggers associated with the onset of migraines. Hormonal changes seem to be the most important of them. Two third of women who suffer from this condition get their headaches around the time of their period. Migraines are generally worse during puberty and tend to disappear around the menopause. Other triggers are alcohol, especially red wine and beer, tobacco, aged cheeses, chocolate, fermented, pickled, or marinated foods, monosodium glutamate (MSG), aspartame, caffeine withdrawal, stress, hunger, menstruation, changes in sleeping patterns and changes in barometric pressure. You can eventually decrease the number of migraine attacks by avoiding potential triggers. Identifying migraine triggers is not an easy task. I recommend keeping a headache diary and record the circumstances such as emotions, weather, and foods eaten surrounding your migraines. Also, avoiding sleep deprivation and stress and maintain a regular exercise program and good nutrition are very helpful to prevent migraine attacks.
Abortive medications control the pain of an existing migraine headache, while prophylactic medications are taken to prevent migraine headaches. The choice of treatment depends on the severity and frequency of migraine attacks and other eventual medical problems. Symptomatic migraine therapy alone, although helpful for many patients, is not adequate treatment for all. Overuse of symptomatic headache medications is considered by headache specialists to make migraine therapy less effective.
Migraine is a complex disorder involving the brain and the blood vessels in the brain and head area. There are three stages in the classic form of migraine: The aura, The headache, The post-headache stage
According to a study published on the British Medical Journal website, migraine with aura (temporary visual or sensory disturbances before or during a migraine headache) is associated with a twofold increased risk of ischemic stroke. More risk factors for stroke among patients with migraine are being a woman, being under 45, being a smoker, and using estrogen containing contraceptives. The absolute risk of stroke for most migraine patients is low, so a doubling of risk is not cause for panic, However, at a population level, this risk deserves attention because the prevalence of migraine is so high(20% of the population). A recent study also used a sample of migraine sufferers who were examined before, during and after an aerobic exercise intervention. The program was designed to improve oxygen uptake without worsening the patients’ migraines. After the treatment period, not only patients' maximum oxygen uptake increased significantly but also there was no worsening of migraine status at any time during the study period there was a significant decrease in the number of migraine attacks, the number of days with migraine per month, in headache intensity and amount of headache medication used.
Farsi
خبر/ رادیو کوچه
وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری ایران گفته است که درباره کاهش دوره لیسانس باید کار کارشناسی شود و اگر در جایی این کاهش ممکن باشد، اعمال خواهد شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، کامران دانشجو که در حاشیه نشست روسای دانشگاههای منتخب آمایش استانی طرح آمایش آموزش عالی با خبرنگاران سخن می گفت افزوده است: «البته ما چنین نگرشی نداشتیم اما حال که این موضوع مطرح شد با همفکری دانشگاهیان و مجلس شورای اسلامی بررسی خواهیم کرد.»
او همچنین در زمینه برخورد با افرادی که مدرک خرید و فروش می کنند گفته است: «اگر مردم با مواردی از این تخلفات مواجه میشوند به ما اطلاع دهند تا ضمن بررسی و معرفی متخلفان به مراجع قضایی، مجوز آنها را لغو کنیم.»
کامران دانشجو با اشاره به فعالیت دانشگاه های علم و صنعت، شریف و امیرکبیر در خصوص ماهواره گفته است: «در ابتدای دوره وزارتم قول داده بودم که50 درصد عملکرد پژوهشی دانشگاهها را به سمت تحقیقات دفاعی سوق خواهم داد و از این پس هم تلاش خواهیم کرد پیشرفتها با شتاب بیشتری دنبال شود.»
رادیو کوچه
محقق ایرانی دانشگاه واشنگتن لنزهای سه بعدی با عملکردی مشابه عینکهای سهبعدی نمایش فیلم ابداع کرده است.
«بابک پرویز» محقق دانشگاه واشنگتن، که پیش از این لنزهایی با توانایی تشخیص قند خون ساخته است، در سال 2008 نمونه ابتدایی از این طرح را ارایه کرد که در آن تنها از یک LED قرمز رنگ استفاده شده بود. وی اکنون با کمک گرفتن از فناوری مشابه لنزهایی ابداع کرده است که میتوانند با دقتی بالا میزان قند خون را در افراد مبتلا به دیابت اندازهگیری کنند.

به گزارش مهر، لنزهای جدید حاوی رشتههایی از LEDهای ریزی هستند که میتوانند تصاویری را مستقیمن در میدان دید فرد نمایش دهند و به این شکل نمایشگری کوچک را برای تجربه کردن «واقعیت افزوده» شده بدون نیاز به استفاده از عینکها و یا کلاههای ویژه در اختیار کاربر قرار دهد.
این محقق ایرانی برای تولید چنین لنزهایی مواد شفاف و سازگار با چشم انسان را با ریزالکترونیکها ترکیب کرده است و البته گفته است که این لنزها هنوز نیازمند آزمایشهای بیشتری هستند.
جمعه 24دی 1389 / 14 ژانویه 2010
اجرا: دامون
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
روزنگاشت – «کازابلانکای به یاد ماندنی»- محبوبه
کوچه سلامتی – «پرهزینهترین اختلال در سلامتی» – آویده مطمئنفر
بخش اول خبرها
رادیو لیچار( گزیدهی هفته)
اقتصاد در هفتهای که گذشت – «سال سخت برای اقتصاد ایران و جهان» – نیلوفر دهنی
بخش دوم خبرها
فرهنگ و ادبیات – «آیا ممنوعیت آثار کوئیلو به قتل ندا آقاسلطان مربوط است؟» – مصطفا خلجی
گزارش هفتگی رادیو کوچه – سروش
مهارتهای زندگی – بیائید به دنیا بخندیم – سیمین
گزارش تاجیکستان – «تلویزیون سه کشور فارسی زبان کی فعال می شود؟» – کیومرث
مجله جاماندگان – «اله، خدای اشتراکی و پیر» – شراره سعیدی
بخش سوم خبرها
خبر/ رادیو کوچه
نماینده دایم ایران در سازمان ملل با اعتراض شدید نسبت به بستن حسابهای نمایندگیهای بیش از یکصد کشور عضو سازمان ملل متحد در نیویورک گفته است که این اقدام موجودیت سازمان ملل را تهدید و نظریه انتقال سازمان ملل به کشور دیگری را تقویت میکند.
«محمد خزاعی» سفیر و نماینده دایم یران در سازمان ملل متحد در نیویورک روز پنجشنبه این سخنان را در ابتدای جلسهای که به منظور اعتراض و بررسی اقدام برخی بانکهای امریکایی مبنی بر بستن حسابهای نمایندگی برخی کشورها در سازمان ملل، تشکیل شده بود، مطرح کرد.
وی در این جلسه دخالتهای مداوم و مقررات سختگیرانه نهادهای دولتی آمریکا و اقدامات غیرقانونی بانکها در بستن حسابهای نمایندگیها را مورد انتقاد جدی قرار داد.
رادیو کوچه
1841 میلادی - زادروز «برت موریسو» Berthe Morisot)) نقاش «امپرسیونیست» فرانسوی بود. او در فرانسه و در خانواده بورژوای موفقی که همیشه او و خواهرش «ادنا» را در جستوجوی هنریشان تشویق میکردند به دنیا آمد.
او خود را بهعنوان یکی از بانوان جنبش هنری آوانگارد در اواخر قرن نوزدهم معرفی کرد. در سن بیستسالگی با «کامی کرو» (Camille Corot) که او را با دیگر هنرمندان معاصرش آشنا کرد همکار شد و در سال ۱۸۶۴ برای اولینبار دو نقاشی دورنمایی خود را در سالن دو پاریس به نمایش گذاشت. او نمایش آثارش را در این مکان بهطور مستمر تا سال ۱۸۷۴ (اولین سال نمایش کارهای امپرسیونیستی) ادامه داد. او و «پیسارو» تنها کسانی هستند که آثارشان را در تمام نمایشگاههای امپرسیونیستی اصلی به نمایش گذاشتند.
532 میلادی - «شورش نیکا» (برنده مسابقه) در قسطنطنیه و در دومین روز خود شدت بیشتری یافت و مذاکرات صلح ایران و روم مربوط به جنگهای سال 527 تا سال 531 را که در این شهر آغاز شده بود متوقف ساخت. در این جنگها رومیان شکست خورده و حاضر به ازدست دادن بخشی از قلمرو خود و باج سالانه به ایران شده بودند. مذاکرات ژانویه 532 برای روشن ساختن نکات مبهم موافقتنامه قبلی بود.
1963 میلادی – زادروز «استیون سودربرگ» (Steven Soderbergh) کارگردان آمریکایی است که جایزه اسکار را بهخاطر فیلم «ترافیک» و جایزه نخل طلا جشنواره فیلم «کن» را بهخاطر فیلم «سکس، دروغ، فیلم ویدیویی» دریافت کردهاست. او جوانترین دریافتکننده جایزه نخل است.
1898 میلادی - سالروز درگذشت «چارلز لاتویج داجسون» ((Charles Lutwidge Dodgson با نام مستعار «لوییس کارول» است. او فرزند خانوادهای ثروتمند، از طبقات بالای جامعه و افراد با نفوذ شمال انگلستان، دارای رگه «ایرلندی» و وابسته به دو طبقه اصیل نظامی و مذهبی است. وی استاد ریاضیات کالج «کریست چرچ» دانشگاه «آکسفورد»، کشیش، عکاس و نویسنده انگلیسی است و بهعنوان بزرگترین نویسنده «ادبیات کودک جهان» لقب گرفته است و شاهکار بیبدیل او «آلیس در سرزمین عجایب» را تمامی نویسندگان جهان بهعنوان بزرگترین و بهترین اثر ادبی کودک جهان میدانند و کمتر کسی در جهان وجود دارد که داستان آلیس در سرزمین عجایب را نداند.
1919 میلادی - زادروز «اندی رونی»(Andy Rooney) مفسر تلویزیونی معاصر است که در شهر «آلبانی» ایالت «نیویورک» در یک خانواده ایرلندیتبار به دنیا آمد و با وجود این که 87 سال از عمرش میگذرد همچنان به تفسیرنگاری و تفسیرگویی تلویزیونی ادامه میدهد.
1957 میلادی - سالروز درگذشت «هامفری دیفارست بوگارت» (Humphrey Bogart) با نام مستعار «بوگی»، هنرپیشه و تهیهکننده آمریکایی است. پدر او جراح و مادرش ویراستار یک مجله بود. دوران کودکی خود را در نیویورک و در مدرسه «ترینیتی» سپری کرد. برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به آکادمی «فیلیپس» در «آندورا» رفت. اما پس از مدتی از آنجا اخراج و به ارتش پیوست. بوگارت در طول خدمت هیچگاه در نبردی شرکت نداشت اما بر اثر حمله یک نهنگ دچار جراحت شد و همین امر موجب ایجاد اختلال در راه رفتن و حرف زدن او شد. از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲ در کمپانی نمایش یکی از بستگانش به نام استودیوی فیلم «برادی» بهعنوان مدیر صحنه فعالیت داشت. در ۱۹۳۰ با کمپانی فاکس قراردادی بسته و برای اولینبار در فیلم کوتاه ۱۰ دقیقهای «آنطوریهای برادوی» that) (Broadway’s like با «روس اتینگ» و «جان بلاندل» همبازی شد. در سال ۱۹۳۶ با فیلم «جنگل سنگی« (The Petrified Forest) خود را تثبیت کرد و این مقدمه همکاری نسبتن طولانی مدت و موفقیتآمیز او و کمپانی برادران «وارنر» شد.
امیر/ عکس/ رادیو کوچه
موسسه بینالمللی عکسهای رسانهای موسوم به «World Press Photo» که مقر آن در کشور هلند است از 11 ژانویه تا 27 ژانویه نمایشگاهی از بهترین عکسهای سال 2010 به انتخاب این موسسه را در شهر کوالالامپور، پایتخت مالزی کرده است.
نگاه دیگری داریم به این نمایشگاه و عکسهای منتخب به نمایش درآمده:

خبر/ رادیو کوچه
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به منظور آماده سازی مقدمات دور جدید مذاکرات 1+5 با ایران صبح امروز وارد ترکیه شد.
به گزارش شبکه تلویزیونی العربیه، ورود «کاترین اشتون» به ترکیه با استقبال «احمد داوداوغلو» وزیر امور خارجه این کشور روبرو شده است.
دور جدید مذاکرات 1+5 ( آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه به اضافه آلمان ) قرار است در روزهای 21 و 22 ژانویه ( اول و دوم بهمن ماه) در استانبول برگزار شود.
دور قبلی مذاکرات ایران و 1+5 در تاریخ 7 دسامبر در ژنو برگزار شد.
محبوبهشعاع / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
«هامفری دیفارست بوگارت» در بیست و پنجم دسامبر 1899 در «نیویورک» بهدنیا آمد. پدر او جراح و مادرش ویراستار یک مجله بود. دوران کودکی خود را در نیویورک و در مدرسه «ترینیتی» سپری کرد و برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به آکادمی «فیلیپس» در «آندورا» رفت. اما پس از مدتی درس را رها کرده و به ارتش پیوست.
بوگارت در طول خدمت هیچگاه در نبردی شرکت نداشت اما بر اثر حمله یک نهنگ دچار جراحت شد و همین امر موجب ایجاد اختلال در راه رفتن و حرف زدن او شد. سپس او از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲ در کمپانی نمایش یکی از بستگانش به نام استودیوی فیلم «برادوی» به عنوان مدیر صحنه فعالیت داشت.

او با نام مستعار «بوگی» در سال ۱۹۳۰ با کمپانی «فاکس» قراردادی بسته و برای اولین بار در فیلم کوتاه ده دقیقهای با نام «آنطوریهای برادوی» بازی کرد و در سال ۱۹۳۶ با فیلم «جنگل سنگی» (The Petrified Forest) حضور خود را تثبیت کرد و این مقدمه همکاری طولانی مدت و موفقیتآمیز او و کمپانی «برادران وارنر» شد.
هامفری بوگارت از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۰ در ۲۸ فیلم ظاهر شد که اکثر آنها گانگستری و تنها دو مورد در ژانر وسترن بود. اما حضورش در فیلمهای «شاهین مالت» و «کازابلانکا» از جمله چشمگیرترین نقش آفرینیهای او محسوب میشود. بوگارت در اکثر فیلمهایش در نقش مردانی خوشگذران و خوشپوش و در عین حال دلیر و باهوش ظاهر شد و همین امر در جذابتر شدن شخصیت او تاثیرگذار بود.
او در سال ۱۹۵۱ برای بازی در فیلم «ملکه آفریقایی» (The African Queen) برنده جایزه اسکار و در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۵۴ برای فیلمهای «کازابلانکا» و «شورش کاین» نامزد کسب جایزه اسکار شد.
از دیگر فیلمهای معروف او میتوان به: «یک شیطان با زنان»، «زنان تمام ملل»، «بن بست»، «فرشتگان آلوده صورت»، «دهه 20 پرجنب و جوش»، «در تمام طول شب»، «داشتن و نداشتن»، «گذرگاه تاریک» و «در مکانی خلوت» اشاره کرد.
و اما سرانجام هامفری بوگارت در چهاردهم ژانویه سال ۱۹۵۷ به دلیل ابتلا به سرطان حنجره در سن 58 سالگی در «لسآنجلس» درگذشت. او در مدت حیات خود چهار بار ازدواج کرد که سه بار آن به طلاق انجامید. «لورن باکال» همسر آخر او بود که از سال ۱۹۴۵ تا دم مرگ با او همراه بود و حاصل این ازدواج نیز دو فرزند دختر و پسر بود.
پسر او «استفان» در ۱۹۹۶ کتاب زندگینامه پدرش را به نام «بوگارت:در جستجوی پدرم» به چاپ رساند که در آن خاطرات خودش را درباره پدرش به رشته تحریر درآورده است. وی در این خاطرات از رنج، عشق، موفقیت و ناکامیهای فیلمها، جوایز و روابط او با بزرگان سینما سخن میگوید. در انتهای کتاب نیز برگزیده فیلمهای بوگارت و تصاویری از دوران کودکی نوجوانی و برخی فیلمهایش به چاپ رسیده است.
همچنین در 31 جولای سال 1977 یعنی دو سال بعد از مرگش تمبر یادبود هامفری بوگارت از سری تمبرهای افسانههای هالیوود در آمریکا انتشار یافت.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
رادیو کوچه
تیم ملی فوتبال ژاپن دریک بازی پربرخورد مقابل تیم ملی سوریه با برتری به صدر جدول رده بندی گروه B مسابقات فوتبال جام ملتهای 2011 آسیا صعود کرد.
در این دیدار دو گل تیم ژاپن در دقیقه های 34 و 81 و تنها گل تیم ملی سوریه نیز دردقیقه 72 برای این تیم به ثمر رسید.
در ادامه این مسابقات، از گروه سوم این رقابتها، تیمهای استرالیا و کره جنوبی امروز، جمعه ، ساعت 16:45 دقیقه به وقت تهران به مصاف یکدیگر میروند، دیگر بازی این گروه بین تیمهای بحرین و هندوستان درساعت 19:45 برگزار میشود.
تیم ملی فوتبال ایران نیز شنبه بیست و پنجم دی ماه راس ساعت 16:45 دقیقه به وقت ایران مقابل کره شمالی قرار خواهد گرفت.
خبر/ رادیو کوچه
سفیر ایران در افغانستان، خواستار بازداشت تظاهرکنندگان در مقابل سفارت این کشور در کابل شد.
«فداحسین مالکی»، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرده است که: «پس از تعرض مشکوک تعداد معدودی از عوامل و عناصر غربی مغرض به سفارت ایران در کابل، از مقام های ارشد دولت افغانستان صراحتن خواسته شد تا نسبت به شناسایی و دستگیری عوامل اصلی این حرکت در روز پنجشنبه اقدام کنند.»
به گزارش ایرنا وی گفته است که مقامهای افغان در تماس تلفنی با وی مراتب تاسف خود را از این بابت ابراز داشتند و قول دادند حکومت این کشور نسبت به بازداشت عوامل و مسببین اصلی تعرض مغرضانه اقدام خواهند کرد.
وی همچنین از درخواست مقام های افغان مبنی بر توجه ایران به عدم قطع حمل مواد سوختی که به صورت ترانزیت از خاک ایران به افغانستان انتقال مییابد و عدم بروز مشکل برای مهاجران افغان در ایران، پس از بروز این مشکل خبر داده است.
آقای مالکی بنا به این گزارش تصریح کرده است که در صورت عدم شناسایی و یا دستگیری عوامل اصلی حرکت روز پنجشنبه، احتمال دارد جمهوری اسلامی ایران نسبت به ترانزیت سوخت و یا در برخی مسایل تجدید نظر کند.
سفیر ایران حزب همبستگی و نهضت سبز اندیشان افغانستان را تحریک کننده اقدام معترضان در مقابل سفارت ایران در کابل عنوان کرده است.
بیشتر بخوانید
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- خدمات الکترونیکی راه زندگی کردن برای بسیاری از مالزیاییها.
- دانشگاههای مالی تبدیل به مراکز آموزش فنآوری اطلاعات میشوند.
- اتباع مالزی در کوئنزلند استرالیا همهگی در سلامت به سر میبرند.
- هنوز هیچ تصمیمی برای معاینه موتور سیکلتها گرفته نشدهاست.
- وام خرید منزل به میزان 220،000 رینگیت تعیین شد.
- انجمن هندی تباران برای حل معضل پیش آمده در کتاب درسی، هیاتی را به وزارت آموزش معرفی کرد.
- هفته آینده پیشنهاد ترمیم قانون مناطق بررسی میشود.
- نجیب از شرکتهای مالزیایی خواست با به عنوان بازیگردانان منطقهای اجرای وظیفه کنند.
- هنوز 700،000 دانشآموز در کلاسهای بدون سقف درس میخوانند.
- شمار تلفات سیل در برزیل به 482 نفر رسید؛ بیم آن می رود که بر شمار قربانیان افزوده شود.
- دانشمندان موفق به تولید جوجه ای شدند که بیماری آنفلوآنزای مرغی را انتقال نمیدهد.
روزنامه استار
- کلاهبرداری سالانه میلیونها رینگیت برای هزاران شرکت زیان به بار میآورد.
- هزینه رومینگ موبایل بین مالزی و سنگاپور کاهش میابد.
- تاکسیهای ویژهای برای خدماترسانی به بانوان معلول ایجاد میشود.
- نخستوزیر و 450 مهمان دیگر در مراسم عروسی تون سری طیب محمد، وزیر ارشد سراواک.
- معابد هندی این هفته برای مراسم Ponggal آماده میشوند.
- دانش گاه UCSI برای ارتقای خود 1.13 میلیارد رینگیت هزینه میکند.
- تمامی اتوبوسهای به مقاصد جنوبی پایتخت به پایانه مسافر بری تاکسین سلاتان منتقل میشوند.
- شمار گردشگران به کلانتان در طی یک سال گذشته 10 درصد رشد داشته است.
- حدود 21،000 معلم پیش دبستانی برای بهبود کیفیت آموزش تا سال آینده آماده میشوند.
- قانونگذران آمریکا از هفته آینده کار بررسی قانون سلامت را دوباره آغاز میکنند.
- دادگاه عالی ایتالیا بیان کرد که میتوان برلوسکونی را به اتهام فساد به محاکمه کشاند.
- القائده اعلام کرد که اهداف بیشتری را در امریکا زیر نظر دارد.
روزنامه نیو استریت تایم
- معاون نخستوزیر از نخبگان مالزی مقیم امریکا خواست تا به کشور باز گردند.
- دو زلزله دیگر شرق اندونزی را لرزاند.
روزنامه مالایی میل
- مردی که ادعا میشود به 96 کودک پسر تجاوز کرده است دستگیر شد.
- جوانان سازمان اتحاد مالایی نامهای چالش آمیز خطاب به انوار ابراهیم نوشت.
- یک ایرانی دیگر که 765 گرم مواد مخدر را بلعیده و قصد قاچاق آن را داشت در LCCT بازداشت و روانه بیمارستان شد.
خبر/ رادیو کوچه
شمار قربانیان سیل اخیر در کشور برزیل به حدود 500 تن رسید.
به گزارش سی ان ان، به نقل از یک مقام دولتی برزیل، در حالی که هزاران خانواده که در دامنههای کوه یا در حاشیه رودها زندگی میکنند با خطر شدید سیل ناشی از بارش سنگین باران روبرو هستند، تعداد کشته شدگان در ریودوژانیرو به حدود 500 تن رسید.
بنا به این گزارش مقامات برزیلی در هراسند که تعداد بیشتری از مردم کشته باشند و در آب گلآلودی که جاری شده است ناپیدا باشند.
آسیبها با شدت گرفتن بارش در روز پنج شنبه ادامه یافته است.
در حال حاضر فعالیت تیمهای عملیات امداد و نجات با استفاده از بالگردها در نواحی شمالی ریو دو ژانیرو در جریان است و امدادگران سعی دارند به تلاشهای خود برای پیدا کردن بازماندگان ادامه دهند.
گفته میشود وقوع چنین سیلی در 25 سال اخیر در این کشور بیسابقه بوده است.
مقامات برزیلی در مورد عدم برنامهریزی برای بروز چنین رخدادی همچنین دادن مجوز برای ساخت خانه در منطقههای در معرض خطر سیل، مورد انتقاد شدید قرار گرفتهاند.
آخرین تصاویر از سیل برزیل
خبر/ رادیو کوچه
نخست وزیر مالزی در دهمین نشست وزرای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در کوالالامپور، در مورد افزایش جرایم سایبری در منطقه آ.سه.آن هشدار داد.
شبکه خبری آسیا درخبری به نقل از «نجیب تون رزاق»، نخست وزیر مالزی نوشت، باید به این گونه جرایم که اقتصاد و کشور را با مشکلاتی مواجهه میکند رسیدگی شود.
نخست وزیر مالزی گفت ما باید با استفاده از ظرفیتهای خود برای مطمئن ساختن دولت و همچنین تقویت قوانین خود به این جرایم رسیدگی کنیم. وی در ادامه افزود هر چند که قانونمند کردن استفاده از اینترنت غیرممکن به نظر میرسد اما استفاده از آن باید مدیریت شود.
نجیب تون رزاق با اشاره به این که در حال حاضر 78 درصد از جمعیت آ.سه.آن از اشکال مختلف تکنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات در زندگی خود استفاده میکنند، خاطر نشان کرد که نرخ نفود موبایل در این منطقه از 4.3 درصد در سال 2000 به 76 درصد در پایان سال 2009 افزایش یافته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر