هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 01/18/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



فريبرز رئيس دانا، اقتصاددان منتقد سياست های دولت، عصر روز دوشنبه با قيد وثيقه ۳۰ ميليون تومانی از زندان اوين تهران آزاد شد. آقای رئيس دانا در نخستين ساعات روز ۲۸ آذر ماه سال جاری توسط ماموران امنيتی در منزلش در تهران بازداشت شد. بازداشت او با انتقادهای گسترده ای در داخل و خارج از ايران مواجه شده بود. از جمله کمپينی برای آزادی اين اقتصاددان تشکيل شده بود که صدها نفر در داخل و خارج از ايران، تومار تهيه شده از سوی اين کمپين را امضا کردند. بر اساس گزارش ها، آقای رئيس دانا پس از آزادی در پيامی صوتی از حمايت های گسترده داخلی و خارجی تشکر کرد.  
 


کشوری مثل ايران از در آمد های قابل ملاحظه نفتی برخوردار است و به احتمال زياد، در آمد ارزی کشور در سال ۲۰۱۰ تنها از محل صدور نفت، بيشتر از ۷۰ ميليارد دلار بوده است. اما چرا ايران، با وجود اين در آمد ارزی، در سال گذشته ميلادی نرخ رشدی حدود ۱.۶ در صد داشته که حدود يک چهارم ميانگين نرخ رشد در کشور های در حال توسعه است؟ پاسخ اين پرسش، تحريم های بين المللی است که سرمايه گذاری خارجی را در بخش های نفت و گاز و پتروشيمی ايران به شدت کاهش داده، دستيابی ايران را تسهيلات بانکی بين المللی دشوار کرده و در بازرگانی خارجی کشور اختلال های جدی به وجود آورده است.کشوری مثل ايران از در آمد های قابل ملاحظه نفتی برخوردار است و به احتمال زياد، در آمد ارزی کشور در سال ۲۰۱۰ تنها از محل صدور نفت، بيشتر از ۷۰ ميليارد دلار بوده است. اما چرا ايران، با وجود اين در آمد ارزی، در سال گذشته ميلادی نرخ رشدی حدود ۱.۶ در صد داشته که حدود يک چهارم ميانگين نرخ رشد در کشور های در حال توسعه است؟ پاسخ اين پرسش، تحريم های بين المللی است که سرمايه گذاری خارجی را در بخش های نفت و گاز و پتروشيمی ايران به شدت کاهش داده، دستيابی ايران را تسهيلات بانکی بين المللی دشوار کرده و در بازرگانی خارجی کشور اختلال های جدی به وجود آورده است. تحريم های بين المللی اقتصادی يا از سوی شورای امنيت سازمان ملل متحد در مورد ايران اتخاذ شده و يا، به صورت تضييقات اضافی، از سوی بعضی قدرت ها مثل آمريکا و اتحاديه اروپا هم به اجرا درآمده است. منابعی که تاثير اين تحريم ها را بر اقتصاد ايران مهم ارزيابی می کنند، به سه گروه تقسيم می شوند: اول منابع تصميم گيرنده در غرب از جمله مسئولان ارشد سياست خارجی امريکا که بر کارا بودن تحريم ها تاکيد کرده اند. دوم بانک جهانی که در گزارش اخير خود، زير عنوان «چشم اندازهای اقتصادجهانی»، نرخ رشد ضعيف ايران را به تاثير منفی تحريم ها نسبت داده است. و منبع سوم، رسانه های غرب هستند. از جمله سالنامه اقتصادی روزنامه فرانسوی «لوموند» که زير عنوان «کارنامه جهان» اوايل هر سال درباره اوضاع اقتصادی بين المللی از سوی اين روزنامه منتشر می شود، و اين منبع هم بر تاثير تحر يم ها بر اقتصادايران تاکيد کرده است. مهم ترين ملاک مورد استناد اين منابع، نرخ رشد ضعيف اقتصادی ايران است که از ديدگاه آنها، به طور عمده عمدتا ناشی از تاثير منفی تحريم های اقتصادی بين المللی است. سالنامه «لوموند» به نقل از نهاد آماری اتحاديه اروپا موسوم به «يورو استات» می نويسد واردات اتحاديه اروپا از ايران در سال ۲۰۰۹ چهل و پنج در صد کاهش پيدا کرده و صادرات اتحاديه اروپا به ايران هم ۹ در صد کمتر شده است. اين سالنامه همچنين به گروه های بزرگ نفتی مانند شرکت نفت توتال فرانسه، رويال داچ شل انگليسی – هلندی، شرکت «انی» ايتاليا و استات اويل نروژ و چند شرکت نفتی ديگر اشاره می کند که برای در امان ماندن از مجازات های آمريکا، از سرمايه گذاری در ايران صرفنظر کرده اند. هدف تحريم ها تحريم ها در رابطه با پرونده هسته ای ايران اعمال می شوند و سقوط نرخ رشد، يکی از پيآمد های تحريم ها است. پايين آمد نرخ رشد به آن معنا است که سرمايه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی کشور کم شده، کارخانه ها با ظرفيت توليدی پايين کار می کنند و در مجموع، گردش چرخ فعاليت در ايران کند تر شده است. از نفس افتادن چرخ فعاليت، بيش از همه بر بازار اشتغال تاثير می گذارد و شمار بيکاران را زيادتر می کند. تنها راه ممکن برای افزايش سطح اشتغال، بالا بردن نرخ رشد اقتصادی کشور است. برای رويارويی با معضل بيکاری، نرخ رشد ايران بايد دستکم به هشت در صد برسد، وگرنه تنش در بازار کار کشور بيشتر و بيشتر خواهد شد. دستيابی به نرخ رشدی فقط با از ميان رفتن و يا کاهش تنش ها در روابط بين المللی ايران است که عملی می شود.
 


خبرهای رسیده حاکی از آزادی چند تن از روزنامه‌نگاران و فعالان، از جمله فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان منتقد، فرزانه روستایی، کیوان مهرگان، عادل محمدحسینی، مازیار سمیعی، و هم‌چنین رضا خندان، همسر نسرین ستوده از زندان است.خبرهای رسیده حاکی از آزادی چند تن از روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و مدنی از زندان‌های ایران و در عین حال بازداشت و ناپدید شدن دو تن از فعالان سیاسی دیگر است. فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان منتقد، و فعال دانشجویی، از جمله زندانیان آزاد شده در روز دوشنبه هستند. منابع خبری هم‌چنین از آزادی فرزانه روستایی و کیوان مهرگان از روزنامه‌نگاران روزنامه اصلاح‌طلب شرق، عادل محمدحسینی، عضو فعال ستاد میرحسین موسوی، و رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل دادگستری در این روز خبر می‌دهند. فرشین کاظمی‌نیا، سخنگوی کمپین آزادی فریبرز رئیس دانا با تأیید آزادی آقای رئیس دانا به رادیو فردا گفت که برای آزادی وی وثیقه‌ای ۳۰ میلیون تومانی مقرر شده‌است. فریبرز رئیس دانا در پیامی که به مناسبت آزادی خود خطاب به کمپین فعال برای آزادی‌اش فرستاده، اقدام‌های کانون نویسندگان ایرانی در تبعید، جامعه اقتصاددانان دانشگاهی و غیر دانشگاهی و دیگر گروه‌ها را در آزادی خود پس از حدود یک ماه مؤثر دانسته‌است. وی در این پیام می‌افزاید که «هیچ‌کدام از ما بااین فعالیت‌ها آب در هاون نمی‌کوبیم و حتماً مؤثریم.» روز یک‌شنبه نیز ریحانه طباطبایی، روزنامه‌نگار و محمد حسین مظفری، فعال دانشجویی از زندان آزاد شدند. فرزانه روستایی، دبیر گروه بین‌الملل روزنامه شرق، از روزنامه‌نگاران باسابقه است و کیوان مهرگان، دبیر گروه سیاسی این روزنامه، نیز دست‌کم یک دهه سابقه روزنامه‌نگاری دارد. ریحانه طباطبایی، نازنین خسروانی، ساجده کیانوش‌راد و فرزانه روستایی، چهار روزنامه‌نگار زنی هستند که در  اخیرا به دلیل آن‌چه دادستان تهران جرائم امنیتی نامیده بازداشت شده‌اند. عادل محمدحسینی، دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین و عضو فعال ستاد میرحسین موسوی، که در تاریخ شش دی ماه امسال پس از مراجعه به دادسرای مستقر در زندان اوین بازداشت شده بود، روز دوشنبه ۲۷ دی ماه، با تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه، از زندان آزاد شد. به گزارش «رسا»، وی طی این مدت در انفرادی بند دو الف زندان اوین و تحت بازجویی بوده‌است. رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیلی که در سال‌های اخیر وکالت بسیاری از پرونده‌های حقوق بشری را بر عهده داشته است، روز یک‌شنبه بدون مشخص بودن اتهامش به شعبه یک دادسرای انقلاب زندان اوین احضار شده بود. به گزارش «کانون مدافعان حقوق کارگر»، فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و عضو کانون نویسندگان ایران، که در آستانه اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها به دلیل مخالفت با این طرح در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، روز دوشنبه با سپردن وثیقه آزاد شد. بازداشت و ناپدیدی از سوی دیگر بنا بر گزارش‌ها، برای احمد محمدنیا، فعال دانشجویی، حکم شش ماه حبس تعزیری صادر شده و حجت عربی، فعال دانشجویی دانشگاه صنعت نفت آبادان، «ناپدید» شده‌است. به نوشته «کلمه»، پوریا موسوی، فعال دانشجویی و از اعضای ستاد میرحسین موسوی، نیز روز دوشنبه بازداشت شده‌است. به گزارش «کلمه»، ماموران امنیتی بعد از «یورش» به منزل پدری پوریا موسوی و بازرسی منزل و توقیف وسایل شخصی از جمله کامپیوتر او، اقدام به بازداشت وی نموده و او را به محل نامعلومی منتقل کرده‌اند. این گزارش حاکی است ماموران در این اقدام، از ارائه حکم جلب به وی خودداری کرده‌اند. در همین حال به گزارش رسانه های دانشجویی حاکی است که یکی از فعالان دانشجویی دانشکده نفت آبادان به نام حجت عربی از روز پنج‌شنبه بیست و سوم دی ماه، «به طرز مشکوکی ناپدید شده‌است.» به نوشته به گزارش این وب سایت ها،  ماموران امنیتی بامداد همان روز به محل سکونت وی حمله کرده و پس از تجسس منزل، کامپیوتر و لپ‌تاپ وی را با خود برده‌اند. از حوالی ظهر روز پنجشنبه هیچ اطلاعی از نامبرده در دست نیست و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش است. به گزارش دانشجو نیوز، «فعالیت در فیس‌بوک، بحث در کلاس انقلاب، و فعالیت در نشریه انجمن اسلامی دانشکده» باعث شده‌بوده‌است که وی اخیراً با حکم رئیس دانشگاه صنعت نفت از خوابگاه اخراج شود.
 


دادستانی شهر ميلان روز دوشنبه اعلام کرد که مدرکی در مورد ارتباط جنسی سيلويو برلوسکونی، نخست وزير ۷۴ ساله ايتاليا، با روسپی ها در دست دارد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، بر اساس اين مدرک، سيلويو برلوسکونی، چند آپارتمان را برای اينگونه ارتباط ها مورد استفاده قرار داده است. يک قاضی ايتاليايی روز جمعه پرونده ای را در مورد ارتباط نخست وزير اين کشور با يک دخترِ زير سن قانونی گشود. در صورت اثبات اين اتهام، سيلويو برلوسکونی به سه سال زندان محکوم خواهد شد. در عين حال، وی به خاطر سوء استفاده از قدرت، می تواند به ۱۲ سال زندان نيز محکوم شود. سيلويو برلوسکونی به اين پرونده اعتراض کرده و آن را توطئه ای عليه خود خوانده است.  
 


حدود دو هزار تن از شهروندان عمانی روز دوشنبه در اعتراض به گرانی مواد غذايی و افزايش هزينه زندگی در مسقط، پايتخت عمان، دست به تظاهرات زدند.   به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، تظاهرکنندگان همچنين خواستار افزايش دستمزدها، از جمله دستمزد نيروهای پليس و ارتش، در سلطان نشين عمان شدند.   اين تظاهرات از سوی سازمان های غير دولتی سازمان داده شده و زمان و مکان آن در وبسايت های اينترنتی منتشر شده بود. اين تظاهرات به طور مسالمت آميز پايان يافت.  
 


مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، روز دوشنبه در ديدار با خانواده نازنين خسروانی، روزنامه نگار زندانی، خواستار آزادی وی شد. به نوشته وبسايت « کلمه»، آقای کروبی با دلجويی از اعظم افشاريان، مادر خانم خسروانی، از بازداشت روزنامه‌نگاران در سال های اخير انتقاد کرد و برخورد با وکلا، دانشجويان، اساتيد دانشگاه، روحانيون و فعالان زن را غير منصفانه دانست. در اين ديدار، خانم افشاريان با ابراز ناراحتی و نگرانی نسبت به وضعيت فرزندش، که بيش از ۸۰ روز از بازداشتش می گذرد، گفت: نازنين خسروانی ناراحتی قلبی دارد و در آخرين ملاقاتش، از سرمای شديد هوا و بی‌توجهی مسئولان زندان اوين نسبت به اين وضعيت به شدت گلايه کرده است. قرار است جلسه محاکمه نازنين خسروانی روز ۱۱ بهمن ماه در دادگاه انقلاب تهران برگزار ‌شود.  
 


وبسايت های نزديک به اصلاح طلبان روز دوشنبه گزارش دادند که کيوان مهرگان و فرزانه روستايی؛ روزنامه نگار، و رضا خندان؛ همسر نسرين ستوده، با قرار وثيقه از زندان آزاد شده اند. بر اساس اين گزارش ها، آقای مهرگان، دبير سرويس سياسی روزنامه شرق، و خانم روستايی دبير سرويس بين الملل همين روزنامه، هر يک با قرار وثيقه ۱۰ ميليون تومانی و آقای خندان با قرار وثيقه ۵۰ ميليون تومانی آزاد شدند. کيوان مهرگان و فرزانه روستايی در آذر ماه و رضا خندان در روز يکشنبه بازداشت شده بودند. در اين ميان، برخی گزارش ها نيز حاکی است که عادل محمد حسينی، فعال سابق ستاد مير حسين موسوی، که در دی ماه سال جاری در تهران بازداشت شد، پس از تبديل قرار بازداشت موقتش به قرار وثيقه، روز دوشنبه آزاد شد.  
 


علی اکبر صالحی، سرپرست وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ايران، عصر روز دوشنبه به منظور انجام ديدار رسمی يک روزه ای از ترکيه، به آنکارا رفت.   به گزارش خبرگزاری مهر، سفر وی در ‌آستانه برگزاری نشست نمايندگان جمهوری اسلامی ايران و اعضای گروه پنج به علاوه يک در استانبول انجام گرفته است. آمريکا، بريتانيا، روسيه، فرانسه، چين و آلمان، اعضای گروه پنج به علاوه يک هستند. جمهوری اسلامی ايران در آذرماه سال جاری و پس از ۱۴ ماه وقفه در مذاکرات هسته‌ای، در ژنو با گروه پنج به علاوه يک ديدار کرد. قرار است که دور دوم مذاکرات ايران با اين گروه، روز اول بهمن ماه سال جاری در شهر استانبول ترکيه برگزار شود.  
 


سخنگوی سازمان انرژی اتمی ايران روز دوشنبه گزارش های مربوط به تاثير ويروس استاکس‌نت بر نيروگاه اتمی بوشهر را رد کرد. پيشتر، روزنامه ديلی تلگراف، چاپ لندن، در گزارشی به نقل از مقام های اطلاعاتی آمريکايی نوشته بود: ويروس استاکس نت که در نيروگاه ديمونا در اسرائيل آزمايش شده بود، به سيستم رايانه ای ساخته شده توسط روس ها در تاسيسات اتمی ايران رخنه کرده و صدماتی را به نيروگاه بوشهر وارد آورده است. به نوشته اين روزنامه بريتانيايی، دانشمندان روسی نسبت به بروز فاجعه ای مانند چرنوبيل در نيروگاه بوشهر هشدار داده اند. حميد خادم قائمی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ايران گفت: ويروس استاکس ‌نت هيچ‌ تاثير منفی بر روند پيشرفت فعاليت‌های نيروگاه اتمی بوشهر نداشته است.  
 


رهبران سه کشور سوريه، ترکيه و قطر روز دوشنبه حمايت خود را از ميانجيگری دمشق و رياض برای حل بحران سياسی در لبنان اعلام کردند. به گزارش خبرگزاری دولتی سوريه، سانا، رهبران اين سه کشور عربی گفتند که از تلاش های سوريه و عربستان سعودی برای پرهيز از بدتر شدن وضعيت در لبنان حمايت می کنند. بر اساس اين گزارش، اين موضع در پی نشست رجب طيب اردوغان؛ نخست وزير ترکيه، شيخ حمد بن خليفه آل ثانی؛ امير قطر، و بشار اسد؛ رئيس جمهوری سوريه، در دمشق ابراز شد. بحران سياسی در لبنان در پی خروج ۱۱ وزير وابسته به حزب الله از دولت سعد حريری پيش آمد. حزب الله، دولت سعد حريری را متهم می کند که با سازمان ملل متحد در پرونده ترور رفيق حريری، نخست وزير سابق لبنان، همکاری می کند. گفته می شود درگزارش سازمان ملل متحد، شماری از اعضای ارشد حزب الله به دست داشتن درترور رفيق حريری متهم شده اند.  
 


هيئت مديره خانه تئاتر در نامه‌ای برای محمد حسينی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار از سر گيری اجرای نمايش « هدا گابلر» و حمايت حقوقی از وحيد رهبانی، کارگردان آن شد که به دادسرای کارکنان دولت احضار شده است. به گزارش خبرگزاری « ايسنا»، هيئت مديره خانه تئاتر در نامه خود، توقف اجرای اين نمايش را به دليل آنکه با مجوز قانونی و رسمی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده، خلاف قانون دانسته است. در اين نامه آمده است که کارگردان نمايش نبايد پاسخگو باشد و به دادسرای کارکنان دولت احضار شود. در پايان نامه هيئت مديره خانه تئاتر همچنين آمده که توقف اجرای نمايش هدا گابلر و احضار کارگردان آن، امنيت شغلی و روحی هنرمندان و دست‌اندرکاران تئاتر را متزلزل کرده است.  
 


خبرگزاری آسوشيتدپرس روز دوشنبه گزارش داد که دو مرد در مصر و موريتانی اقدام به خودسوزی کردند. اين دو نفر در اعتراض به سياست های اقتصادی دولت های مصر و موريتانی، خود را آتش زده اند. روز شنبه نيز يک مرد در الجزاير در اعتراض به وضعيت بد اقتصادی، دست به خودسوزی زد که پس از چند ساعت درگذشت. اين سه خودسوزی، حدود دو ماه پس از آن صورت گرفت که يک جوان۲۶ ساله تونسی در اعتراض به مصادره گاری فروش ميوه و سبزی خود توسط پليس، خودسوزی کرد و بعد از مدتی درگذشت. مرگ اين شهروند تونسی به موجی از تظاهرات عليه بيکاری و فساد اداری منجر شد که فرار زين العابدين بن علی، رئيس جمهوری تونس، را به دنبال داشت.  
 


محمد غنوشی، نخست‌وزیر تونس، روز دوشنبه اعضای دولت وحدت ملی تونس را اعلام کرد؛ گفته می‌شود در میان وزیران انتخابی، چهار وزیر دولت زین‌العابدین بن‌علی، رئیس جمهوری سابق این کشور در سمت خود ابقا شده‌اند.محمد غنوشی، نخست‌وزیر تونس، روز دوشنبه اعضای دولت وحدت ملی تونس را اعلام کرد؛ گفته می‌شود در میان وزیران انتخابی،  چهار وزیر دولت زین‌العابدین بن‌علی، رئیس جمهوری سابق این کشور، در سمت خود ابقا شده‌اند. بیشتر بخوانید: آمریکا: اسناد ویکی‌لیکس محرک اعتراض‌های مردم تونس نبوده است تلاش رهبران تونس برای بازگرداندن نظم و آرامش به کشور برپایه گزارش‌های منتشر شده، پس از آنکه محمد غنوشی، نخست‌وزیر و  فواد المبزع، رئیس جمهور موقت، با احزاب مخالف در روز یکشنبه به توافق دست یافتند، وزاری کشور و خارجه دولت بن‌علی در کابینه جدید در سمت خود ابقا شده‌اند. در همین حال آسوشیتدپرس گزارش کرده است که که وزرای دفاع و دارایی دولت پیشین نیز در دولت جدید حضور خواهند داشت. برپایه گزارش این خبرگزاری، از میان احزاب مخالف، وزارت توسعه محلی، به احمد نجيب الشابی، بنیانگذار حزب دموکراتیک مترقی، رسیده است. در دولت جدید همچنان احزاب اسلا‌می و کمونیست، که در تونس غیر قانونی‌ بوده‌اند، سهمی نخواهند داشت. روز دوشنبه نارامی‌ها در تونس ادامه پیدا کرد. تظاهرات‌کنندگان در این روز دراطراف مقر حزب حاکم این کشور تجمع کردند و  به ترکیب دولت مولت موقت و حضور وفاداران دولت بن‌علی در این دولت اعتراض کردند؛ معترضان در شعارهای خود خواستار کنار رفتن همه اعضای حزب حاکم از اداره مناصب دولتی این کشور شدند. حزب حاکم تونس، به مدت ۵۰ سال است که در نظام تک حزبی این کشور سیطره دارد. برپایه گزارش‌های منتشر شده، روز دوشنبه نیز حضور سنگین تانک‌های ارتش و نیروهای امنیتی محسوس بود که در برخی مناطق به درگیری با تظاهرات‌کنندگان انجامید. زین‌العابدین بن‌علی، پس از خودسوزی یک جوان در روز ۱۷ دسامبر که شعله‌ اعتراض‌های سراسری را برافروخت، سرانجام در روز جمعه کشور را پس از ۲۳ سال حاکمیت بلامنازع ترک کرد و به عربستان سعودی پناه برد. گزارش شده است که در موریتانی و به تقلید از این جوان تونسی، فردی خود را در مقابل پارلمان به آتش کشیده است. در مصر نیز یک نفر در برابر پارلمان اقدام به خودسوزی کرده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که این دو نفر پس از اقدام به خودسوزی، زنده مانده‌اند. در روزهای اخیر، در الجزایر نیز چهار مورد اقدام به خودسوزی در ملا عام گزارش شده است.
 


محمد الغنوشی، نخست وزير تونس، روز دوشنبه اعضای دولت وحدت ملی اين کشور را اعلام کرد. به گزارش خبرگزاری ها، وزيران دفاع، کشور، اقتصاد و خارجه در سمت های خود ابقا شده اند و رهبران برخی از احزاب مخالف نيز به سمت هايی برگزيده شدند. در اين ارتباط، نجيب شبی، بنيانگذار حزب دموکراتيک پيشرو، به سمت وزير توسعه منطقه انتخاب شده است. با اين همه، شماری از تظاهر کنندگان در پايتخت تونس، با ابقای اعضای حزب حاکم در دولت اين کشور به ابرازمخالفت پرداختند. در اين ميان، نخست وزير تونس اعلام کرد که تمامی زندانيان سياسی اين کشور آزاد خواهند شد و مظنونان به اختلاس و فساد مالی تحت تعقيب قرار خواهند گرفت.  
 


اتحاديه آزاد کارگران ايران گزارش داد که اعتصاب ۹ روزه کارگران کارخانه لاستيک البرز در پی پرداخت حقوق معوقه شان از سوی کارفرما، پايان يافت.   بر اساس اين گزارش، کارگران اين کارخانه که حدود يک هزار نفر هستند، تهديد کرده بودند که در اعتراض به پرداخت نشدن دستمزد مهر ماه امسال و چهار ماه از دستمزد سال های گذشته، در مقابل ساختمان وزارت صنايع در تهران تجمع می کنند.   طی چند سال گذشته، گزارش های زيادی در مورد پرداخت نشدن حقوق کارگران کارخانه های مختلف ايران و اعتراض آنها انتشار يافته است.  
 


۱۰۰ کارگر شرکت « تبريز ساختمان» به دليل عدم دريافت حقوق ۱۱ماهه و نيز عيدی و حق سنوات سه ساله خود در مقابل استانداری گيلان در رشت تجمع کردند.   به گزارش خبرگزاری « ايلنا»، نماينده اين کارگران گفت: کارفرمای پروژه ساخت قطعه پنج راه آهن قزوين – رشت، که از سال ۸۶ شروع به کارکرده، به رغم دريافت ۱۷ميليارد تومان از دولت، هيچ گونه حق سنوات وعيدی طی سه سال گذشته، به کارگران پرداخت نکرده است. نماينده اين ۱۰۰ کارگر همچنين گفت: وزارتخانه های کشور و راه وترابری، پاسخگو نيستند و اين موضوع موجب سختی گذران زندگی کارگران شده است .  
 


در پی درخواست‌های الیاس نادران، نماینده تهران برای بررسی جعلی نبودن مدارک دانشگاهی محمدرضا رحیمی بررسی این موضوع در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آغاز شد.در پی درخواست‌های الیاس نادران، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی برای بررسی جعلی نبودن مدارک دانشگاهی محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور، بررسی این موضوع در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آغاز شد. به گزارش خبرگزاری مهر، کاظم موسوی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اعلام این خبر، از الیاس نادران خواست تا در این مورد «یک مقدار کوتاه بیاید»، زیرا محمدرضا رحیمی «دومین شخص مملکت در حوزه اجرایی است» و «در این برهه از زمان پرداختن به این نوع مسائل به صلاح نیست.» کاظم موسوی افزود: «نادران حتی درباره مدرک فوق لیسانس رحیمی نیز حرف داشت و به آن نیز ایراد می‌گرفت. اعتقاد دارم دکتر نادران باید یک مقدار کوتاه بیاید. در عین حال این اعتقاد نیز به آن معنا نیست که کمیسیون آموزش و تحقیقات و مجلس پیگیر موضوع نیست. به هر حال قانون‌گریزی هم خوب نیست.» به گفته کاظم موسوی، برای بررسی اعتبار مدارک تحصیلی معاون اول محمود احمدی‌نژاد، روز یک‌شنبه ۲۶ دی‌ماه جلسه‌ای در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، با حضور الیاس نادران و کامران دانشجو، وزیر علوم، برگزار شد. کاظم موسوی در تشریح این جلسه گفت: «آنچه که نادران مطرح کرد این بود که در جلسه هیئت دولت تصویب شده‌است که مدرک رحیمی جعلی نیست. وزیر علوم نیز در پاسخ به نادران متذکر شد که هیئت دولت نمی‌تواند صلاحیت علمی کسی را تأیید کند. وزیر علوم تأکید کرد که صلاحیت علمی یک فرد به دانشگاه داخلی یا خارجی که در آن تحصیل کرده‌است بستگی دارد.» عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس افزود: «دکتر دانشجو وزیر علوم عنوان کرد که تعیین وضعیت و بررسی اعتبار مدارک تحصیلی از وظایف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است و مربوط به هیئت دولت نمی‌شود.» کاظم موسوی اضافه کرد: «در جلسه ۲۶ دی ماه کمیسیون آموزش و تحقیقات قرار بر این شد که طی دو هفته آینده مدارک دکتر رحیمی از طریق دانشگاه‌های مختلفی که در خارج از کشور در آنها تحصیل کرده‌است بررسی شود. فکر می‌کنم دکتر رحیمی از دو دانشگاه مدرک دارد که یکی داخلی است و دیگری خارجی.» الیاس نادران در این مورد یک مقدار کوتاه بیاید، زیرا محمدرضا رحیمی دومین شخص مملکت در حوزه اجرایی است ... عضو کمیسیون تحقیقات مجلس وی افزود: «قرار شد اگر مدارک تحصیلی دکتر رحیمی وفق مراد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود که دیگر موضوع حل شده در نظر گرفته شود اما در صورتی که متناقض با مقررات مدنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باشد پیگیری کار ادامه پیدا کند.» محمدرضا رحیمی که از تابستان سال ۱۳۸۸ معاون اولی محمود احمدی‌نژاد را برعهده دارد از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به فساد اقتصادی و «سرحلقه بودن باند فساد اقتصادی فاطمی» نیز متهم شده‌است . محمدرضا رحیمی که ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دولت را بر عهده دارد، «متخلف بودن» اتهام‌زنندگان را دلیل این اتهام‌زنی‌ها دانسته و «اتهام‌زنی به خود را « دشمنی با نظام » دانست. محمود احمدی‌نژاد، محمدرضا رحیمی را فردی «بسیار پاک و انقلابی» معرفی کرده و اتهام‌های وارده به وی را یک «حرکت سیاسی» توصیف کرده که به گفته وی، با « بی‌تقوایی » همراه بوده‌است. هشتم دی‌ماه ۱۰۴ نماینده مجلس با رأی خود با انجام تحقیق و تفحص درخصوص اتهام «فساد مالی محمدرضا رحیمی» مخالفت کردند و ۹۴ تن از نمایندگان به این تحقیقات رأی مثبت دادند. پیش از این در آبان‌ماه ۱۳۸۷، علی کردان، وزیر کشور اسبق دولت محمود احمدی‌نژاد در مورد اعتبار مدرک دانشگاه‌اش از سوی مجلس شورای اسلامی استیضاح شده و از کار برکنار شد. در آبان ماه سال گذشته به دنبال انتشار اخباری مبنی بر جعلی بودن مدرک دکترای علی کردان در سایت‌های خبری، مجلس شورای اسلامی وی را استیضاح و از پست وزارت کشور برکنار کرد. محمود احمدی‌نژاد، در مراسم سالگرد فوت علی کردان، از جلسه استیضاح وی در مجلس به عنوان « جلسه کذایی تاریخی » نام برد و گفت: «حرف‌هایی که نمایندگان مطرح کردند فاقد ارزش حقوقی بود.»
 


مجمع تشخيص مصلحت می‌گويد، آيت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بررسی موضوع نحوه تعیین رییس کل بانک مرکزی را به عنوان «معضل» به مجمع تشخيص مصلحت واگذار کرده است.مجمع تشخيص مصلحت موارد اختلافی برنامه پنجم توسعه بين مجلس و شورای نگهبان را مورد رسيدگی قرار داده است و می‌گويد، آيت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بررسی موضوع بانک مرکزی را به عنوان «معضل» به مجمع تشخيص مصلحت واگذار کرده است. بیشتر بخوانید: احمدی‌نژاد: تشخیص مصلحت در جایگاهی نيست که قانون اساسی را تغيير دهد پس از آن که شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره ماده ۸۰ قانون برنامه پنجم توسعه را که به ترکيب مجمع عمومی بانک مرکزی و نحوه انتخاب رئيس کل آن مربوط می‌شود، مغاير با قانون اساسی دانست، مجلس با اصرار بر تصميم خود اين مصوبه برای نهايی شدن به مجمع تشخيص مصلحت فرستاد. براساس اين مصوبه رييس کل بانک مرکزی با پيشنهاد رييس جمهور و رای اکثريت نمايندگان مجلس به اين مقام منصوب می‌شود. شورای نگهبان در رد این مصوبه گفته بود که در قانون اساسی تنها به احراز صلاحيت وزرا از سوی مجلس اشاره شده ‌است، از اين رو رأی مجلس به رئيس کل بانک مرکزی خلاف قانون است. به گزارش وب سايت مجمع تشخيص مصلحت، اين مجمع روز دوشنبه در سومين جلسه فوق‌العاده خود به مواد باقيمانده اختلافی لايحه برنامه پنجم توسعه کشور بين مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان که طبق اصل ۱۱۲ قانون اساسی به مجمع ارجاع شده بود، رسيدگی کرد. مجمع تشخيص مصلحت در گزارش خود درباره ماده ۸۰ برنامه توسعه پنجم نوشته است:«براساس نظر رهبر معظم انقلاب، تبصره يک ماده ۸۰ و موضوع بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران، مقرر شد اين موضوع جداگانه به صورت معضل در مجمع تشخيص مصلحت نظام مورد بحث و بررسی قرار گيرد و متعاقباً نظر مجمع اعلام خواهد گرديد.» محمود احمدی‌نژاد، رييس جمهوری ايران، پيشتر با انتقاد از ارجاع ماده ۸۰ برنامه توسعه به مجمع تشخيص مصلحت گفته بود: «مجمع تشخيص مصحلت نظام در جايگاهی نيست که بتواند قانون اساسی را تغيير دهد در اين صورت ما نياز به قانون اساسی نخواهيم داشت» محمود احمدی‌نژاد تصريح کرده بود: «اين که بانک مرکزی دستخوش اين گونه مصوبات شود حتما ما را دچار مشکل خواهد کرد و نکته مهم‌تر آنکه اصرار بر کار خلاف قانون اساسی و تغيير قانون اساسی و ارجاع به تشخيص مصحلت کار درستی نيست.» «عزل و نصب توسط سران سه قوا» در همين حال خبرگزاری مهر در گزارشی نوشته است مجمع تشخيص مصلحت نظام در جلسه شنبه هفته جاری خود با بررسی ماده ۸۰ برنامه پنجم توسعه راهکار سومی را مطرح کرده است که براساس آن «ریيس کل بانک مرکزی با نظر اکثريت روسای سه قوه عزل و نصب شود.» اين در حالی است که مجمع تشخيص مصلحت تاکنون به اين خبر واکنشی نشان نداده است. در همين زمينه، محسن رضايی دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، به خبرگزاری مهر گفته است: «در مورد اين موضوع نظر مجمع تشخيص مصلحت نظام را تا پايان هفته جاری اعلام خواهيم کرد.» با گذشت بيش از پنجاه سال از تاسيس بانک مرکزی، برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند اين نهاد در دوران جمهوری اسلامی قادر نبوده از «قدرت خريد ريال» پاسداری کند. فريدون خاوند، صاحبنظر مسايل اقتصادی ايران در اين زمينه، پيشتر به راديو فردا گفته بود: «در دوران بعد از انقلاب اسلامی، ارزش داخلی پول ملی ايران زير فشار تورم فرو ريخت و در واقع ناتوانی بانک مرکزی در پاسداری از قدرت خريد ريال، مهم‌ترين شکست اين نهاد در سی سال گذشته بود.» وی افزوده بود: «عامل اصلی اين شکست، عدم استقلال بانک مرکزی است. حکمرانی اقتصادی، در بسياری از کشور های جهان، بر يک بانک مرکزی مقتدر و نيرومند تکيه می‌کند که گوش به فرمان دولت نباشد و به دستگاه چاپ اسکناس، در خدمت تامين کسری بودجه دولت تبديل نشود. بانک مرکزی ايران فاقد يک چنين استقلالی است.»
 


در حالی که یک نماینده مجلس گفته است که حکم اعدام سکینه محمدی آشتیانی «به حالت تعلیق درآمده»، سخنگوی قوه قضائیه با رد این مطلب، گفت که این «پرونده همچنان در مرحله قبلی است.»در حالی که رئیس کمیته حقوق بشر مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه گفت که در روند محاکمه قضایی سکینه محمدی آشتیانی حکم اعدام «به حالت تعلیق درآمده»، در همین روز سخنگوی قوه قضائیه ایران این مطلب را رد کرده و گفت که «پرونده سکینه آشتیانی همچنان در مرحله قبلی است» و در خصوص این پرونده «خبر جدیدی حادث نشده‌است.» به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، زهره الهیان، رئیس کمیته حقوق بشر مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای خطاب به جیوما هوسف، رئیس‌جمهور جدید برزیل، رسانه‌های غربی را متهم به «جنجال» در پرونده خانم آشتیانی کرده و بر نهایی نشدن حکم سنگسار و نیز تعلیق حکم اعدام وی تأکید کرده‌است. به گفته وی در این پرونده، تنها به ۱۰ سال حبس «از بابت جنبه عمومی جرم» اکتفا شده‌است. اما خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، در همین روز خبر داد که غلامحسین محسنی اژه‌ای روز دوشنبه در پاسخ به پرسشی درباره اظهارات زهره الهیان تأکید کرد که «در خصوص پرونده سکینه آشتیانی خبر جدیدی حادث نشده‌است و این پرونده هم‌چنان در مرحله قبلی است.» سکینه محمدی آشتیانی که از سال ۱۳۸۴ در زندان به سر می‌برد پیش از این به اتهام زنای محصنه به سنگسار و به اتهام همکاری در قتل همسرش به اعدام با دار محکوم شده بود. وی که پیشتر در دو دادگاه به طور جداگانه محاکمه شده بود، پس از آن با رضایت اولیای دم در پرونده همکاری در قتل همسرش، تنها به ۱۰ سال زندان محکوم شد. آخرین خبری که غلامحسین محسنی اژه‌ای در آخرین نشست رسانه‌ای خود درباره این پرونده داده‌است این است که در «پرونده قصاص» او تخفیفی اعمال نشده‌است. غلامحسین محسنی اژه‌ای در آخرین نشست خبری خود گفته‌بود: «این متهم دارای دو پرونده مستقل در مورد قصاص و همچنین انجام جرم خلاف عفت عمومی است که در هر دو پرونده حکم صادر شده‌است.» وی در این نشست خبری افزوده بود که «در پرونده قصاص خانم آشتیانی اولیای دم تاکید دارند که قصاص انجام شود و اینکه گفته شده این حکم شامل تخفیف می‌شود اشتباه است زیرا این موضوع که حکم بر اساس موازین شرعی صادر شده و قابل اعاده دادرسی هست یا نه در حال بررسی است.» تأکید سخنگوی قوه قضائیه بر عدم تخفیف در پرونده قصاص سکینه محمدی آشتیانی در حال است که محمدجواد لاریجانی، رئیس کمیسیون حقوق بشر قوه قضائیه، آذرماه امسال با تأیید در دستور کار بودن اعدام خانم آشتیانی اعلام کرد که «قوه قضائیه تلاش زیادی برای تخفیف حکم وی انجام داده ‌است و به نظر ما شانس زیادی وجود دارد تا وی اعدام نشود.» جیوما هوسف که چندی پیش زمام امور برزیل را در دست گرفت، در ۱۲ آبان امسال در نشست خبری مشترکی با لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور وقت برزیل، اعلام کرده بود که «حتی با در نظر گرفتن آداب و رسوم دیگر کشورها، سنگسار سکینه عملی وحشیانه است.» اظهارات روز دوشنبه زهره الهیان، واکنشی با تأخیر دوماهه نسبت به این موضع‌گیری رئیس‌جمهور جدید برزیل بود. برزیل که روابط نزدیکی با دولت محمود احمدی‌نژاد دارد، پیشتر در زمان ریاست جمهوری آقای داسیلوا نیز پیشنهاد کرده بود که برای حل موضوع، حاضر است به سکینه محمدی پناهندگی بدهد. پیشنهادی که مقام‌های جمهوری اسلامی با رد آن، رئیس جمهور وقت برزیل را به بی‌اطلاعی از روند پرونده خانم آشتیانی متهم کردند.
 


در آستانه مذاکرات هسته‌ای استانبول، سعید جلیلی در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان بی سی با اظهار اینکه ایران «هیچ‌وقت» گفت‌و‌گوهای هسته‌ای را ترک نکرد، گفت که بی‌نتیجه بودن تحریم‌ها موجب بازگشت ۵+۱ به گفت‌و‌گو‌ها شد.در آستانه مذاکرات هسته‌ای استانبول، مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان بی سی با اظهار اینکه ایران «هیچ‌وقت» گفت‌و‌گوهای هسته‌ای را ترک نکرد، گفت که بی‌نتیجه بودن تحریم‌ها موجب بازگشت ۵+۱ به گفت‌و‌گو‌ها شد. به گزارش خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی، سعید جلیلی در این مصاحبه، تعبیر «بازگشت ایران به میز مذاکره» را نادرست دانست و گفت: «ایران هیچ‌وقت گفت‌و‌گوها را ترک نکرده است و ما همیشه آن‌ها (۵+۱) را دعوت می‌کردیم که به گفت‌و‌گو برگردند، اتفاقاً تحلیل دیگری وجود دارد که گفته می‌شود چون تحریم‌کنندگان دیدند که تحریم نمی‌تواند مفید باشد و آن مسیر غلط است، آنها به گفت‌و‌گوها برگشتند.» این در حالی است که مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ در پاییز سال ۱۳۸۸ زمانی متوقف شد که ایران علیرغم آن‌ که در ابتدا با شرایط پیشنهادی گروه وین برای مبادله اورانیوم در خارج از ایران موافقت کرده‌بود، اعلام کرد که این تعویض باید در خاک ایران صورت بگیرد. به دنبال خودداری ایران از مبادله اورانیوم و اعلام آغاز غنی‌سازی ۲۹۰ درصدی در داخل کشور، در نهایت شورای امنیت سازمان ملل دور چهارم تحریم‌ها را علیه ایران را به تصویب رساند و پس از آن نیز، آمریکا، اتحادیه اروپا و چند کشور دیگر نیز تحریم‌های مضاعفی را علیه ایران به اجرا گذاشتند. سعید جلیلی در گفت‌وگو با شبکه آمریکایی «ان بی سی» با تأکید بر بی‌اثر بودن تحریم‌ها اعلام کرد که ایران در یک «مسیر پیشرفت بسیار سریع» قرار دارد و با اشاره به اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها افزود: «شما می‌دانید که ما در ایران یک ماه است که بزرگترین جراحی اقتصادی تاریخ کشورمان را شروع کردیم. این نشانه چیست؟ غیر از این است که نشانه یک شرایط بسیار خوب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشور است؟» دبیر شورای عالی امنیت همچنین با اظهار این‌که «مؤسسات اقتصادی معتبر جهان به پیشرفت اقتصادی جمهوری اسلامی اذعان می‌کنند»، تحریم‌ها را موجب «محروم» ماندن آمریکا از «یک فرصت بسیار خوب در ایران» دانست. سعید جلیلی اعلام کرد که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش‌های رسمی خود تا کنون «۲۵ بار» اعلام کرده است که «فعالیت‌های صلح‌آمیز ایران هیچ‌گونه انحرافی نداشته است» و پرسید: «چرا دولت آمریکا با برخی از کشورهایی که ان پی تی (پیمان منع گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای) را امضا نکردند و حتی سلاح هسته‌ای آزمایش کردند روابط هسته‌ای برقرار می‌کند اما نسبت به حقوق هسته‌ای یک کشور که زیر نظر بازرسان آژانس فعالیت کاملا صلح‌آمیز هسته‌ای دارد این‌گونه حساسیت نشان می‌دهد؟» وی افزود: «ما به صراحت اعلام کرده‌ایم که سلاح هسته‌ای را هم نامشروع می‌دانیم و هم ناکارآمد و کسانی که می‌خواهند با قدرت سلاح‌های هسته‌ ای مقاصدشان را پیش ببرند عقب مانده هستند.» سعید جلیلی در این مصاحبه همچنین با اشاره به دور دوم مذاکرات هسته‌ای که قرار است در استانبول برگزار شود، «تعامل» با جمهوری اسلامی را به نفع مردم تمام کشورها دانست. وی در مورد محور گفت‌و‌گوها پاسخ روشنی نداد و تنها اعلام کرد که گفت‌و‌گوها «برای همکاری حول نقاط مشترک» صورت خواهد گرفت. تا کنون به درستی مشخص نشده است که در مذاکرات پیش رو طرفین مذاکره به طور مشخص در مورد چه مسائلی به گفت‌و‌گو خواهند نشست. مقامات جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده‌اند که در مورد پرونده هسته‌ای ایران با ۵+۱ گفت‌و‌گو نخواهند کرد، اما ۵+۱ می‌گوید انتظار دارد پرونده هسته‌ای ایران نیز یکی از موارد مذاکره استانبول باشد. جمهوری اسلامی در روزهای ۱۵ و ۱۶ آذرماه و پس از ۱۴ ماه وقفه در مذاکرات هسته‌ای، در ژنو با گروه ۵+۱ دیدار کرد که در جریان این مذاکرات نتیجه خاصی حاصل نشد . قرار بر این است که دور دوم مذاکرات ایران با گروه ۵+۱، روز جمعه یکم بهمن ماه در شهر استانبول ترکیه آغاز شود و انتظار می‌رود این مذاکرات به مدت دو روز ادامه پیدا کند.
 


روز نامه آلمانی « دی ولت » به نقل از سند محرمانه ای که از طرف سایت ویکی لیکس منتشر شده ، نوشته است که آمریکا از پایگاهی در ترکیه برای انتقال مخفیانه متهمان به عضویت در گروههای تروریستی استفاده کرده است. در این سند محرمانه گفته میشود در بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ ،چندین پرواز هواپیماهای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا  با اطلاع مقامات نظامی ترکیه در فرودگاه اینجیرلیک فرود آمده اند. طبق این سند ،ارتش ترکیه در فوریه سال ۲۰۰۶ مجوز فرود این هواپیماها در خاک آن کشور را لغو کرد. دولت ترکیه شرکت درهر گونه برنامه مخفیانه برای انتقال متهمان را تکذیب کرده است.
 


دفتر ریاست جمهوری لبنان اعلام کرده است گفت و گوهای مربوط به معرفی نخست وزیر جدید این کشور که قرار بود روز دوشنبه انجام شود، به مدت یک هفته به تعویق افتاده است. میشل سلیمان، رئیس جمهورلبنان ،تصمیم گرفته است برای ارزیابی دیدگاههای احزاب مختلف ، مشورت با احزاب حاضر در پارلمان این کشور را تا هفته آینده به تعویق بیندازد . هفته گذشته به دنبال استعفای ۱۱ تن از وزرای طرفدار حزب الله ،دولت ائتلافی سعد حریری سقوط کرد. سید حسن نصرالله ، رهبر حزب الله لبنان اعلام کرده است که گروه او نخست وزیری سعد حریری در دولت جدید را نخواهد پذیرفت. حزب الله بدلیل همکاری دولت سعد حریری با سازمان ملل در پرونده ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان ، از دولت ائتلافی کناره گیری کرد. گفته میشود درگزارش سازمان ملل ، شماری از اعضای ارشد حزب الله به دست داشتن درترور رفیق حریری متهم شده اند.
 


مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، با مرور وقایع ۲۰ ساله اخیر جمهوری اسلامی گفته است که عملکرد و مدیریت ۲۰ ساله اخیر عامل وضعیت کنونی کشور است و افزوده است که با امنیتی کردن فضا و وارد کردن نظامیان به فضای سیاسی کشور نمی‌توان مملکت را اداره کرد.مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت و از مقام‌های پیشین جمهوری اسلامی، در سخنانی گفته است که عملکرد و مدیریت ۲۰ ساله اخیر عامل وضعیت کنونی کشور است و افزوده است که با امنیتی کردن فضا و وارد کردن نظامیان به فضای سیاسی کشور نمی‌توان مملکت را اداره کرد. آقای کروبی با مرور وقایع ۲۰ ساله اخیر جمهوری اسلامی گفته است که تنها یک هفته پس از فوت آیت‌الله خمینی «عده‌ای که بر اختیارات ولایت فقیه اشکال می‌گرفتند» اصرار کردند که بر اختیارات ولایت فقیه در قانون اساسی افزوده شود. وی اضافه کرده است که عملکرد و مدیریت ۲۰ ساله اخیر عامل وضعیت کنونی کشور است. آقای کروبی در آن زمان خود عضوی از شورای بازنگری قانون اساسی بود. شورایی که به فرمان آیت‌الله خمینی در آخرین ماه‌های حیات وی تشکیل شد و چندین تغییر اساسی را قانون اساسی به وجود آورد. از جمله این تغییرات افزایش دامنه اختیارات ولی فقیه زیر عنوان «ولایت مطلقه» و نیز حذف نهاد نخست‌وزیری و تقلیل اختیارات ریاست جمهوری در حد ریاست قوه مجریه بود. اکنون مهدی کروبی با مرور فشرده «اتفاقات و تغییرات مدیریتی» پس از درگذشت آیت‌الله خمینی می‌گوید که علاوه بر این تغییرات در قانون اساسی، جریان حاکم شروع به آزار و محدودسازی و حذف گروهی کرده است که به خط امام موسوم هستند. در این زمینه آقای کروبی به حذف و استیضاح برخی از وزیران متمایل به این جریان، تغییر در روند انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دخالت شورای نگهبان در تعیین صلاحیت نامزدهای این مجلس و در نتیجه رد صلاحیت یا حذف شماری از نمایندگان آن، تبدیل جلسات سران قوا به جلسات دونفره [آیت‌الله خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی]، رد صلاحیت ده‌ها نماینده مجلس سوم در انتخابات مجلس چهارم و احضار برخی چهره‌های جریان «خط امام» به دادگاه ویژه روحانیت اشاره کرده و روند افزایشی این اقدامات در سال‌های اخیر اشاره کرده است. این رهبر مخالفان دولت با برشمردن رد صلاحیت بسیاری از نمایندگان مجلس ششم در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هفتم، بار دیگر بر «بروز تقلب» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و نیز «مهندسی شدن آرا» در انتخابات مجلس هشتم تأکید، و تصرح کرده است که آنچه باعث شکل‌گیری اعتراض‌ها در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شد، «تنگ‌نظری، انحصارطلبی، قدرت‌طلبی، ارزش قائل نشدن برای رأی مردم و خس و خاشاک خواندن آنها» بود. آقای کروبی همچنین با اشاره به تشکیل کمیته‌های صیانت از آرا در انتخابات ریاست جمهوری اخیر یادآور شده است که روند «مهندسی» آرا به شکلی بود که اصلاً رأی اثر نداشت. رئیس دوره‌های سوم و ششم مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرده است که «انحصارطلبی، تنگ‌نظری و حذف مجموعه‌ای از نیروها جریان‌های فکری مؤثر در ۲۰ سال گذشته، منجر به پایمدهایی شد که اولاً مردم در سال ۷۶ با آرای خود حماسه‌ای را آفریدند تا سرنوشت خود را تغییر دهند، و ثانیاً مردم در سال ۸۸ متوجه شدند که دیگر حکومت به رأی آنها توجهی نمی‌کند و ... به خیابان‌ها آمدند و اعتراضاتشان به صورت جنبشی عظیم و خودجوش شکل گرفت.» وی با اشاره پیروز اصلاح‌طلبان در چهار انتخابات در سال‌های ۷۶، ۷۷، ۷۸ و ۸۰ افزوده است که زمانی که در سال ۸۴ دولتی که آیت‌الله خامنه‌ای آن را از نظر فکری به خود نزدیک‌تر خواند مستقر شد، «با حذف یکپارچه و بی‌سابقه نیروها مواجه شدیم و کابینه یک دستی را برای خودشان ایجاد کردند». وی در عین حال گفته است که ما گله‌ای از این کار نداریم چرا که «انتخاب و حذف نیروها از اختیارات دولت مستقر بود» اما بلافاصله اشاره کرده است که جریانی که در سال ۸۴ روی کار آمد «با انحصارطلبی، تنگ نظری و اقتدارگرایی، شروع کردند به حذف دیگران تا همه چیز در اختیار خودشان باشد و .... انحصارطلبی و جاه‌طلبی آنها موجب شد تا عده‌ای فرصت‌طلب و ناخالص بر آنها نفوذ و سوار بر کار شوند». «شاه دین مردم را ابراز خود نمی‌کرد» آقای کروبی در بخش دیگری از سخنان خود به گفته‌های چندی پیش احمد جنتی اشاره کرده است و گفته است که آقای جنتی «حقوق بخش زیادی از از مردم ایران را نادیده می‌گیرد و به جای مردم تصمیم می‌گیرد.» وی در این قسمت به طور مستقیم به اظهارات احمد جنتی اشاره کرده است که در هفته‌های گذشته گفته بود «نیازی به حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات نیست» و به اصلاح‌طلبان یادآور شده بود که «مردم به شما رأی نمی‌دهند». آقای کروبی از احمد جنتی به عنوان تنها تصمیم‌گیرنده در شورای نگهبان یاد کرده و اضافه کرده است این مقام شورای نگهبان حتی در امور مجلس نیز دخالت می‌کند. این نامزد معترض به نتایج انتخابات سال ۸۸، گفته‌های احمد جنتی در مورد عدم لزوم حضور مخالفان در انتخابات را با اظهارات آخرین شاه ایران در زمان تأسیس حزب رستاخیز مقایسه کرده است ولی یادآور شده است که «حداقل شاه دین مردم را ابزار صحبت‌های خود نمی‌کرد». وی گفته است که «عملکرد و مدیریت ۲۰ اخیر، کار کشور را به اینجا رسانده است» و اضافه کرده است که با امنیتی کردن جامعه، بستن روزنامه‌ها، زندانی کردن دانشجویان و خبرنگاران و فعالان سیاسی و مدنی، بازنشستگی اجباری استادان دانشگاه و وارد کردن نظامیان به انتخابات و فضای سیاسی کشور نمی‌توان مملکت را اداره کرد.
 


روز دوشنبه اتحادیه اروپا اعلام کرد که آماده است در برگزاری انتخابا ت تونس به آن کشور کمک کند. سخنگوی اتحادیه اروپا همچنین گفته است که این اتحادیه در حال بررسی راههای کمک به انجام اصلاحات دموکراتیک و توسعه اقتصادی دراین کشور آفریقای شمالی است. گفته میشود محمد الغنوشی ، نخست وزیر تونس ،روز دوشنبه دولت وحدت ملی این کشور را با شرکت عده ای از اعضای حزب حاکم و احزاب اپوزیسیون اعلام خواهد. در عین حال روز دوشنبه پلیس تونس برای پراکنده ساختن صدها نفر از تظاهرکنندگانی که در میدان مرکزی پایتخت گرد آمده بودند از گاز اشک آور و ماشینهای آب پاش استفاده کرد. تظاهر کنندگان خواهان کناره گیری حزب حاکم از قدرت سیاسی کشور و انحلال آن هستند. به گزارش خبرگزاریهای بین المللی زدو خوردهای پراکنده در شهر تونس ، پایتخت تونس ،در شامگاه یکشنبه و صبح دوشنبه نیز ادامه داشت. جمعه گذشته زین العابدین بن علی که بمدت ۲۳ سال رهبری تونس را در دست داشت از کشور فرار کرد.
 


بدستور مسئولین باغ وحش تهران ۸ قلاده شیر با استفاده از داروی بیهوشی کشته شدند. امیر الهامی ، مدیر باغ وحش ارم تهران ، با تکذیب گزارشهای منتشر شده درباره مبتلا شدن شیرهای باغ وحش به بیماریِ ِمشِمشه گفته است این شیرها از مدتها پیش مبتلا به بیماری دیگری بودند. آقای الهامی بدون اشاره به نوع بیماریِ شیرهای باغ وحش ارم گفته است تست بیماری ِمشِمشه در این شیرها منفی بوده است. روزنامه جام جم به نقل از دکتر هومن ملک پور ، جراح دامپزشک ،نوشته است که از دو ماه پیش علائم بیماری مشمشه در این حیونات دیده شده بود و شیرهای معدوم شده قابل درمان بودند. چندی پیش یک ببر نر سیبری که در باغ وحش ارم نگهداری میشد بر اثر ابتلا به بیماری مشمشه جان خود را از دست داد. مسئولین ، علت مرگ این ببرِ کمیاب را خوراندن گوشت آلوده اعلام کرده اند. باغ وحش تهران از زمان مرگ ببر نر سیبری بسته است و هنوز تاریخ بازگشایی آن اعلام نشده است.
 


سرپرست وزارت امور خارجه روز دوشنبه با تأکید بر دست داشتن سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در ترور مسعود علی‌محمدی، اعلام کرد که ایران در این زمینه از اسرائیل نزد مراجع بین‌المللی شکایت خواهد کرد.سرپرست وزارت امور خارجه روز دوشنبه با تأکید بر دست داشتن سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در ترور مسعود علی‌محمدی، اعلام کرد که ایران در این زمینه از اسرائیل نزد مراجع بین‌المللی شکایت خواهد کرد. علی‌اکبر صالحی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، اظهار کرد که «مستندات دخالت رژیم صهیونیستی در ترور دانشمند ایرانی» جمع‌آوری و «پرونده حقوقی» در این زمینه در وزارت امور خارجه تشکیل شده است. مسعود علی محمدی، استاد فیزیک کوانتوم دانشگاه تهران، که از وی به عنوان «دانشمند هسته‌ای» نیز یاد می‌شود، در دی‌ماه سال گذشته در مقابل منزلش از سوی افراد ناشناسی ترور شد . به دنبال این واقعه، جمهوری اسلامی انگشت اتهام را به سوی آمریکا و اسرائیل نشانه رفت و در نهایت در تاریخ ۲۰ دی‌ماه، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرد که با انهدام «شبکه‌ای از جاسوسان و تروریست‌های» اسرائیل، موفق به دستگیری عوامل اصلی ترور مسعود علی‌محمدی شده‌اند. پس از آن خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی، اعلام کرد که فردی به نام «مجید جمالی فشی» عامل اصلی ترور بوده است و تلویزیون دولتی ایران نیز اظهارات فردی منسوب به «مجید جمالی فشی» را در مورد نحوه ترور آقای علی‌محمدی، در بخش‌های مختلف خبری به نمایش گذاشت. در این برنامه تلویزیونی، فرد مزبور توضیح می‌دهد که وی برای نخستین بار در ترکیه با عوامل اسرائیل آشنا شده و پس از آن به اسرائیل سفر کرده و در «پادگانی در نزدیکی تل‌آویو» تحت آموزش‌های لازم قرار گرفته است. پس از این اظهارات، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی نیز اسرائیل را به دست داشتن در ترور آقای علی‌محمدی متهم کرد و تهدید کرد که جمهوری اسلامی با «اقدامات اطلاعاتی» اسرائیل در رابطه با این ترور «مقابله اطلاعاتی و اقداماتی» خواهد کرد. همچنین اظهارات اسماعیل کوثری، عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس حاکی از آن است که آقای مصلحی روز یکشنبه، ۲۶ دی‌ماه نیز گزارشی در باره «ترور» آقای علی‌محمدی به این فراکسیون ارائه داده است. آقای کوثری گفته است که طی یک جلسه یک ساعت و نیمه، آقای مصلحی گزارشی را در باره «جزئیات دستگیری عاملات ترور» آقای علی محمدی و نحوه «مقابله با شبکه‌های تروریستی مورد حمایت سرویس‌های جاسوسی بیگانه» در اختیار نمایندگان اصولگرا قرار داده است.
 


یک نماینده مجلس ایران می‌گوید که در روند محاکمه سکینه محمدی آشتیانی «حکم سنگسار نهایی نشده» و حکم اعدام «به حالت تعلیق درآمده» و تنها به ۱۰ سال حبس اکتفا شده است.در حالی که مقام‌های قضایی ایران هنوز از صدور حکم برای سکینه محمدی آشتیانی سخن به میان نیاورده‌اند، یک نماینده مجلس می‌گوید که در روند محاکمه قضایی خانم آشتیانی «حکم سنگسار نهایی نشده» و حکم اعدام «به حالت تعلیق درآمده» و تنها به ۱۰ سال حبس «از بابت جنبه عمومی جرم» اکتفا شده است. خانم آشتیانی که متهم به مشارکت در قتل همسر خود و رابطه خارج از چارچوب ازدواج با مرد دیگری است پیشتر در دو دادگاه به طور جداگانه محاکمه شده بود که با رضایت اولیای دم در پرونده همکاری در قتل همسرش، تنها به ۱۰ سال زندان محکوم شد. در پرونده دیگر نیز آن طور محمد مصطفایی وکیل خانم آشتیانی می‌گوید، این زن ۴۳ ساله به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده بود و این حکم در سال ۸۵ به اجرا در آمد، اما تلاش دستگاه قضایی در تیرماه امسال برای بررسی دوباره این اتهام و صدور حکم احتمالی سنگسار با واکنش شدید گروه‌ها و مجامع بین‌المللی روبه‌رو شد. در ماه‌های اخیر مقام‌های قضایی ایران بارها تأکید کرده‌اند که دو پرونده جداگانه خانم آشتیانی در مورد اتهام قتل و ارتباط نامشروع همچنان در دست بررسی است و در آذرماه امسال محمدجواد لاریجانی، رئیس کمیسیون حقوق بشر قوه قضائیه با تأیید در دستور کار بودن اعدام خانم آشتیانی اعلام کرد که «قوه قضائیه تلاش زیادی برای تخفیف حکم وی انجام داده ‌است و به نظر ما شانس زیادی وجود دارد تا وی اعدام نشود.» اکنون زهره الهیان، رئیس کمیته حقوق بشر مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور جدید برزیل، رسانه‌های غربی را متهم به «جنجال» در پرونده خانم آشتیانی کرده و بر نهایی نشدن حکم سنگسار و نیز تعلیق حکم اعدام وی تأکید کرده است. این در حالی است که حدود دو هفته پیش رئیس‌کل دادگستری آذربایجان شرقی گفته بود که لغو حکم سنگسار خانم آشتیانی غیرممکن است و غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه نیز «بحث تخفیف در اتهام سکینه آشتیانی مطرح نیست، بحث این است که آیا این حکم بر اساس موازین شرعی داده شده‌است یا نه؟ و آیا قابل اعاده دادرسی هست یا نه». وی در حال موضوع حکم اعدام را منوط به نظر اولیای دم که درخواست قصاص داشته‌اند، دانسته بود. واکنش دیرهنگام به رئیس‌جمهور جدید برزیل اظهارات زهره الهیان، واکنشی به موضع‌گیری رئیس‌جمهور جدید برزیل در مورد حکم سکینه محمدی است، گرچه این نماینده مجلس ایران در واکنش به اظهارات جیوما هوسف، تأخیری دو ماهه داشته است. خانم هوسف که چندی پیش زمام امور برزیل را در دست گرفت، در ۱۲ آبان امسال در کنفرانس خبری مشترکی با لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور وقت برزیل، اعلام کرده بود که «حتی با در نظر گرفتن آداب و رسوم دیگر کشورها، سنگسار سکینه عملی وحشیانه است.» در پاسخ به این اظهار نظر، نماینده مجلس ایران گفته است که محاکمه خانم محمدی که «طی مدت زمان مدیدی در جریان بوده» اثبات‌کننده «نه تنها خیانت به خانواده، بلکه مبادرت به قتل همسر با همدستی معشوقه خود است.» خانم الهیان افزوده است که سکینه آشتیانی در جریان محاکمه نیز «صراحتاً» به این موضوع اعتراف کرده است. برزیل که روابط نزدیکی با دولت محمود احمدی‌نژاد دارد، پیشتر در زمان ریاست جمهوری آقای داسیلوا نیز پیشنهاد کرده بود که برای حل موضوع، حاضر است به سکینه محمدی پناهندگی بدهد. پیشنهادی که مقام‌های جمهوری اسلامی با رد آن، رئیس جمهور وقت برزیل را به بی‌اطلاعی از روند پرونده خانم آشتیانی متهم کردند.
 


 صبح روز دوشنبه یک شهروند مصری خود را در مرکز شهر قاهره و در نزدیکی پارلمان مصر آتش زد. به گزارش خبرگزاریهای بین المللی، پلیس موفق شد آتش را خاموش کرده و او را به بیمارستان منتقل کند. حدود دو ماه پیش نیز یک مرد ۲۶ ساله تونسی در اعتراض به وضعیت بد اقتصادی و نرخ بالای بیکاری در آن کشور ،دست به خودسوزی زد و مدتی بعد بر اثر جراحات وارده در بیمارستان درگذشت. مرگ این شهروند تونسی به موجی از اعتراضات و ناآرامیها در شهرهای بزرگ تونس دامن زد که به فرار رئیس جمهور از کشور منجر شد. مذاکرات رسمی برای تشکیل دولت وحدت ملی در تونس از روز دوشنبه آغاز میشود.
 


 اهود باراک ، وزیردفاع در دولت ائتلافی اسرائیل ، روز دوشنبه  از رهبری حزب کارگر استعفا داد. آقای باراک در نظر دارد فراکسیون جدیدی در پارلمان اسرائیل تشکیل دهد. چهار تن از نمایندگان حزب کارگر در پارلمان اسرائیل نیز به فراکسیون جدید اهود باراک خواهند پیوست. حزب کارگر ، سومین حزب بزرگ در دولت ائتلافی بنیامین نتنیاهو است ولی در ماههای اخیر شماری از مسئولان ارشد این حزب خواهان خروج از دولت ائتلافی شد ه اند. آنان عدم پیشرفت در مذاکرات صلح با فلسطینیان را دلیل اصلی پیشنهاد خود ذکر کرده اند. گفته میشود فراکسیون جدید پارلمان ِ اسرائیل به رهبری اهود باراک در دولت ائتلافی اسرائیل باقی خواهد ماند.
 


«اونر کوهن» يکی از پژوهشگران ارشد مرکز مطالعات خلع سلاح « جيمز مارتين» در شهر واشنگتن است. او مطالعات فراوانی در مورد تسليحات هسته ای دارد و آثار متعددی را در مورد کنترل توسعه اين تسليحات نوشته است. آقای کوهن با رادیو فردا در مورد امکان بروز برخورد بين ايران و اسرائيل گفت و گو کرده است. چه چيزی باعث شد که شما کتاب اول خود به نام « اسرائيل و بمب» و اکنون کتاب دوم با عنوان «بدترين راز نهان» را بنويسيد؟ اونر کوهن: در اوايل دهه ۱۹۹۰ بررسی تاريخی دقيقی از برنامه های هسته ای اسرائيل وجود نداشت و همزمان با در دسترس قرار گرفتن مدارک بيشتری در اين زمينه در فرانسه، نروژ و آمريکا من احساس کردم که يک نفر بايد اين تاريخ سياسی مهم را بنويسد. سه عنصر اصلی در اين کتاب مورد توجه قرار گرفته است: اول، مناسبات آمريکا و اسراييل در زمينه سلاح های هسته ای ، دوم نيروی محرکه موجود در منطقه برای رفن به سوی هسته ای ، و سوم تاريخ برنامه های هسته ای خود اسرائيل در کتاب دوم نيز من سعی کرده ام نشان دهم که اسراييل چگونه توانست يک موضع يا موقعيت ويژه هسته ای برای خود خلق کند که من به آن « چانه زنی هسته ای» لقب داده ام و با وضعيت تمام کشورهای ديگر صاحب انرژی و سلاح هسته ای متمايز است. من در اين کتاب سعی کرده ام سوابق اين « چانه زنی » بين گلداماير نخست وزير اسراييل و ريچارد نيکسون رييس جمهور آمريکا را روشن کرده و آن را از نظر پيامدهايش برای اوضاع امروز بررسی کنم. «اميموت» چيست؟ « اميموت » کلمه عبری است به معنای ابهام يا عدم شفافيت در زمينه توانايی هسته ای.   اسرائيلی ها با به کار بردن اين عبارت در حقيقت به موقعيت هسته ای استثنايی اين کشور اشاره دارند. البته پر واضح است که همه می دانند اسرائيل صاحب تسليحات هسته ای است ولی دولت اين کشور هيچگاه رسما آن را نپذيرفته است. در حقيقت جامعه و قدرت سياسی در اسرائيل خود را عادت داده که مسئله بمب هسته ای را در گوشه ای پنهان و ورای همه چيز ديگر بيانگارد و به همين خاطر « اميموت» در اسرائيل يک تابو است. شما در کتاب خود به اسنادی اشاره می کنيد که نشان می دهد وزرای خارجه و دفاع در دولت ريچارد نيکسون با قدرت هسته ای اسرائيل مخالف بودند. قبل از آن  جان اف کندی هم از تلاش های اسرائيل برای توليد سلاح هسته ای خبر داشت. چرا دولت های متمادی در آمريکا مانع دستيابی اسرائيل به سلاح هسته ای نشدند؟  فقط يکی از روسای جمهور آمريکا واقعا قصد داشت مانع هسته ای شدن اسرائيل شود و آن کندی بود ولی او در سال ۱۹۶۳ ترور شد.   بقيه روسای جمهوری که بعد از وی به قدرت رسيدند بخصوص جانسون و نيکسون، در خفا اين موضوع را پذيرفتند. هر چند دولت های جانسون و نيکسون به شکل علنی بااين موضوع مخالفت می کردند ولی در عالم واقعيت يا آن را پذيرفته و يا موضع منفعلی در اين مورد داشتند. البته برای اسرائيل دستيابی به سلاح هسته ای موضوع مرگ و زندگی بود.  شما فکر می کنيد مسئله ساختن بمب هسته ای توسط اسرائيل به تراژدی هولوکاست بازمی گردد؟  بله من فکر می کنم خاطره نسل کشی يهوديان باعث شده که اسرائيلی ها مصمم شوند که ديگر در تاريج اجازه تکرار اين حوادث را ندهند.   وجود يک چنين خاطره و زخم خونباری در حافظه تاريخی اين باعث شده که اسرائيل به سمت دستيابی به نيرومندترين و ويرانگرترين سلاح حرکت کند. به زبان ديگر اسراييل در مقابله با همسايگانی که قصد نابودی آن را داشتند حاضر شد که يک هيروشيمای ديگر بيافريند.   در سال ۲۰۰۸ جيمی کارتر رييس جمهور اسبق آمريکا مدعی شد که اسراييل احتمالا ۱۵۰ سلاح هسته ای دارد. مرکز مطالعات صلح استکهلم نيز اسراييل را از نظر زرادخانه هسته ای در مقام چهارم قرار داده است. آيا به نظر شما چنين قدرت هسته ای به طور بالقوه از ايران و يا فرضا هند و پاکستان خطرناک تر نيست؟  من از اعلام نظر در مورد حجم زرادخانه هسته ای اسرائيل پرهيز می کنم چون واقعاهيچکس به غير از مقامات ارشد سياسی و امنيتی اسرائيل حقيقت را نمی داند. نکته ديگر اين است که در مورد مقايسه خطر هسته ای اسرائيل با ايران و يا هند و پاکستان ، تعداد سلاح های هسته ای عنصر تعيين کننده ای نيست. به نظر من دولت اسرائيل هميشه در به کارگيری قدرت هسته ای خود بسيار محتاطانه عمل کرده است. به عنوان مثال در دوران جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ اسراييل سلاح هسته ای داشت ولی از آن استفاده نرد. اين کشور حتی هيچگاه قدرت هسته ای خود را به نمايش نگذاشته است. برگرديم به موضوع ايران و اسرائيل. در يکی از اسناد «ويکی ليکس» آمده که احمدی نژاد در مقطعی بامعاوضه سوخت هسته ای موافقت کرده و در اين زمينه به آمريکا بيشتر ا زروسيه اعتماد دارد. در همين اسناد از قول وزير خارجه ترکيه نقل شده که « احمدی نژاد به نسبت سايرين در حکومت ايرن انعطاف بيشتری دارد» فکر می کنيد چرا دولت های ايران و آمريکا نمی توانند به توافق برسند ؟ چه چيزی و چه کسی مانع آن است؟  پاسخ به اين نکته ساده نيست. به نظر من پيشنهاد معامله ای که آمريکا در سال ۲۰۰۹ به ايران داد بسيار سخاوتمندانه بود و برای من جای تعجب داشت. اين پيشنهاد به ايران امکان می داد که حتی با وجود قعطنامه های قبلی شورای امنيت، حدی از غنی سازی اورانيوم را ادامه دهد و حتی ممکن بود بتواند مواد لازم برای توليد بمب هسته ای را فراهم کند. اما ظاهرا احمدی نژاد تحت تاثير فشارهای داخلی و عوامل ديگری نظير بحران پس از انتخابات مجبور به رد اين پيشنهاد شد.  در شرح وظايف « موساد » عمليات ويژه و خرابکارانه در خارج از مرزهای اسرائيل رسما قيد شده است. به نظر شما ترور دانشمندان هسته ای ايران را می توان از جمله اين عمليات دانست؟  تاريخ نشان داده که دولت اسرائيل در هر موردی که کشورهای منطقه قصد توسعه سلاح های هسته ای نامتعارف را داشته اند با شدت عمل دخالت کرده است. در دهه ۱۹۶۰ اسرائيل دانشمندان آلمانی را که روی پروژه سلاح های پرتو افکن دولت مصر کار می کردند هدف گرفت. همين حملات در مورد دانشمندان خارجی که رای پروژه سلاح های تخريب گسترده در دهه ۱۹۸۰ در عراق کار می کردند روی داد. به همين خاطر دخالت اسراييل در ترور دانشوران فيزيک هسته ای ايران جای تعجب ندارد چون با سابقه عملکرد اسراييل همخوان است. بنيامين نتانياهو در سال ۲۰۰۹ قبل از رسيدن به مقام نخست وزيری از احتمال حمله نظامی به ايران صحبت می کرد. در همان زمان مقامات ارشد نظامی و يکی از روسای سابق « موساد» می گفتند که ايران هنوز يک تهديد هسته ای نيست و نبايد آن کشور را تهديدی برای اسراييل قلمداد کرد. پس چرا سياستمداران اسراييل ايران را يک تهديد شيطانی معرفی می کنند؟ اسراييل از چه می هراسد؟  در اين مورد بايد با دقت نگاه کرد. وجود اختلاف نظر در بين رهبران اسرائيلی نکته درستی است. به عنوان مثال در حاليکه برخی از آنها ايران را« خطری برای موجوديت» اسرائيل می دانند افرادی مثل اهود باراک و يا خانم ليونی رهبر حزب مخالف دولت از بکارگيری اين عبارت پرهيز می کنند. در عين حال اين عبارت به نظر من فريبکارانه است چون در حال حاضر توان نظامی اسرائيل بسيار بيشتر از ايران است . اما اکثر مردم اسرائيل برنامه های هسته ای ايران را يک خطر جدی می دانند. به زبانی ديگر قدرت هسته ای ايران می تواند توانايی هسته ای اسرائيل را که هم اکنون انحصاری و مطلق است از بين بردارد. اکثر اسرائيلی ها در مورد خطر ايران و احتمال حمله نظامی به آن کشور توافق دارند ولی آمادگی و ميزان پذيرش اين تاکتيک در ميان سياستمداران اسرائيلی حد و حدود متفاوتی دارد. به نظر من بنيامين نتانياهو جزو کسانی است که به اين سياست تمايل بيشتری دارد.   اما کداميک از اين دو خطر بيشتری دارند، ايران که به سوی توليد سلاح هسته ای می رود و ياپاکستان که سلاح هسته ای دارد و نظام سياسی آن در هرج و مرج است؟  تحت شراط مشخصی پاکستان ممکن است خطرناک تر باشد. واقعا به شرايط بستگی دارد. اگر پاکستان به دست حکومتی شبيه به طالبان بيافتد احتمال دارد که آمريکا عليه برنامه های هسته ای آن کشور اقدام کند.  رهبران اسرائيل در زمان رياست جمهوری جورج بوش وی را از وجود طرح هايی برای حمله به ايران مطلع کرده بودند. اما باراک  اوباما با حمله يکجانبه اسرائيل مخالف است . فکر می کنيد اسراييل ممکن است در دورن رياست جمهوری اوباما به ايران حمله کند؟ در حالتی که جمهوری خواهان در انتخابات بعدی آمريکا به پيروزی برسند چه خواهد شد؟ کاملا واضح است که باراک اوباما تمايل چندانی به جنگ با ايران ندارد و بيشتر طرفدار ديپلماسی و مذاکره است. با اين همه اگر ايران واقعا به سلاح هسته ای دست يابد به نظر من هم دمکرات ها و هم جمهوری خواهان در اقدام نظامی عليه ايران ترديد چندانی نشان نخواهند داد. هم پرزيدنت اوباما و هم رابرت گيتس وزير دفاع به اين موضوع اشاره کرده اند. خيلی صريح بگويم به نظر من هيچ فرد و يا جناحی در حکومت اسرائیل حاضر نيست ايران صاحب سلاح هسته ای را تحمل کند.   آيا می توانيد باحدی از دقت بگوييد که ايران چه زمانی به سلاح هسته ای دست خواهد يافت؟  نه من نمی توانم چنين چيزی را پيش بينی کنم. من بيشتر به اين ديدگاه متمايل هستم که رهبران ايران هنوز تصميم نهايی برای توليد سلاح هسته ای را نگرفته اند. ايران حتی قادر نيست که اورانيوم را غلظت لازم برای سلاح هسته ای غنی کند. شايد بتواند ظرف يک تا دوسال به آن مرحله برسد ولی به نظر می رسد که ايران هنوز اين تصميم را نگرفته است. و پس از آن طبق اطلاعات آژانس بين المللی انرژی اتمی سالهای ديگر طول خواهد کشيد تا ايران بتواند خود اسلحه را توليد کند.
 


در شصت و هشتمین دوره از جوایز گولدن گلوب، فیلم «شبکه اجتماعی» با بردن چهار جایزه، بیشترین جوایز گلدن گلوب را به خود اختصاص داد و «سخنرانی پادشاه» که در بیشترین رشته‌ها نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده بود، تنها با یک جایزه به خانه رفت.در شصت و هشتمین دوره از جوایز گولدن گلوب، فیلم «شبکه اجتماعی» با بردن چهار جایزه، بیشترین جوایز گلدن گلوب را به خود اختصاص داد و «سخنرانی پادشاه» که در بیشترین رشته‌ها نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده بود، تنها با یک جایزه به خانه رفت. در مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب که یک شنبه شب در هتل هیلتون بورلی هیلز برگزار شد، فیلم شبکه اجتماعی پیروز میدان رقابت با فیلم‌های «قوی سیاه»، «مشت‌زن»، «آغاز» و «سخنرانی پادشاه» شد و جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. همچنین دیوید فینچر، کارگردان شبکه اجتماعتی نیز رقیبانی نظیر درن آرونوفسکی و کریستوفر نولن را کنار زد و جایزه بهترین کارگردانی را با خود به خانه برد. فیلم شبکه اجتماعی علاوه بر این در دو رشته بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی اوریجینال، جایزه گلدن گلوب را از آن خود کرد. ناتالی پورتمن، برای نقش آفرینی در «قوی سیاه» برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن شد. این در حالی است که فیلم سخنرانی پادشاه که در هفت رشته نامزد دریافت جایزه شده بود، تنها یک جایزه را به خود اختصاص داد و کالین فیرث، بازیگر اصلی این فیلم، به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد انتخاب شد. در گلدن گلوب سال ۲۰۱۱ همچنین ناتالی پورتمن از رقیبانی نظیر هَلی بِری و نیکول کیدمن پیشی گرفت و جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن به او تعلق گرفت. هر دو جوایز بهترین بازیگران نقش مکمل زن و مرد گلدن گلوب نیز به فیلم مشت‌زن دیوید ا. راسل تعلق گرفت و ملیسا لئو و کریستین بِیل این جوایز را با خود به خانه بردند. فیلم «بچه‌ها حالشان خوب است» با نقش آفرینی جولین‌ مور و آنت بنینگ نیز دو جایزه گلدن گلوب را از آن خود کرد. این فیلم به عنوان بهترین فیلم کمدی گلدن گلوب انتخاب شد و آنت بنینگ نیز به عنوان برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن فیلم‌های موزیکال و کمدی معرفی شد. در رشته فیلم‌های خارجی نیز، جایزه گلدن گلوب به فیلم دانمارکی «در دنیایی بهتر» تعلق گرفت و جایزه بهترین انیمشین نیز به «داستان اسباب‌بازی‌ها ۳» رسید. فیلم «آغاز» کریستوفر نولان را شاید بتوان بد اقبال‌ترین فیلم شب گلدن‌گلوب دانست. این فیلم که در چهار بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی اوریجینال نامزد دریافت جایزه شده بود، در هیچ بخشی موفق به دریافت جایزه نشد. در شصت و هشتمین دوره از جوایز گولدن گلوب، از رابرت دنیرو، بازیگر نام آشنای سینما نیز به پاس یک عمر فعالیت هنری تقدیر به عمل آمد و جایزه ویژه «سِسیل بی دِمیل» گلدن گلوب به وی تعلق گرفت.
 


با کسب دو پيروزی تيم ملی فوتبال ايران در جام ملت های آسيا، انتقادات از اين تيم و کادر فنی اش در رسانه های ورزشی ايران به کمترين ميزان خود از زمان انتصاب افشين قطبی به سمت سرمربيگری تيم ملی رسيده است.با کسب دو پيروزی تيم ملی فوتبال ايران در پانزدهمين دوره جام ملت های آسيا مسجل شدن صعود اين تيم به مرحله يک چهارم نهايی، انتقادات از اين تيم و کادر فنی اش در رسانه های ورزشی ايران به کمترين ميزان خود از زمان انتصاب افشين قطبی به سمت سرمربيگری تيم ملی رسيده است. برخی کارشناسان و پيشکسوتان فوتبال ايران که پيش از اين در صداوسيما و خبرگزاری ها به انتقاد از تاکتيک ها و برنامه های افشين قطبی می پرداختند، در مصاحبه های اخيرشان گفته اند، ايراد قابل اشاره ای را در بازی های تيم ملی مشاهده نکرده اند. برنامه منتقد ۹۰ که همواره ارائه گر ديدگاه های کارشناسان زبده فوتبال ايران بوده است نيز به صلاحديد مديران سازمان صداوسيما، در طول رقابت های جام ملت های آسيا پخش نخواهد شد. همچنين از انجام گزارش بازی های تيم ملی توسط عادل فردوسی پور جلوگيری شده است. پرسش اين است که آيا اين تيم، بدون نقطه ضعف چشمگير، پا به ورزشگاه های قطر گذاشته است؟ آيا نگرانی های قبلی درباره سازمان دفاعی تيم ملی، تداخل وظايف تيموريان و نکونام در کمربند ميانی که به تناوب به کارايی يکی از اين دو لطمه می زند، فقدان مهره کارآمد دفاعی در منطقه چپ، افزايش ضريب اشتباهات تيمی در بازی تحت فشار، چرخشی بودن استفاده از مهاجمين در ترکيب تيم ملی و نکات ديگری از اين دست، به طور کامل برطرف شده است؟ تاکيد بر متفاوت بودن مرحله حذفی با رقابت های گروهی، عمده ترين مسئله ای است که در مصاحبه های کارشناسان فوتبال و مربيان ليگ برتری به چشم می خورد. در اين بين، تاريخ فوتبال ايران نشان می دهد که در اغلب رقابت ها، وقتی شروع خوبی نداشته، تورنمنت را با پايانی عالی ترک کرده است. اما بارها پيش آمده که آغاز طوفانی فوتبال ايران، به پايانی تلخ در آن مسابقات منجر شده است. اين نکته ای است که اغلب منتقدان در رسانه های ورزشی برای پرهيز از ذوق زدگی ملی پوشان و کادر فنی، بعد از کسب دو پيروزی خفيف مقابل عراق و کره شمالی بارها گوشزد کرده اند. در اظهارات نخبگان فوتبال ايران پيرامون ادامه کار تيم ملی فوتبال ايران در جام ملت های ۲۰۱۱ آسيا، اشاره هايی به نقاط ضعف تيم ملی فوتبال ايران شده است. بر خلاف خود افشين قطبی که معتقد است تحولات چشمگيری در نوع بازی تيم ملی ايران پديد آورده، مجيد جلالی ديدگاه ديگری دارد. سرمربی تيم فوتبال فولاد خوزستان می گويد :"سال های سال است که تيم ملی ما با همين شيوه بازی می کند. آن چه تيم ملی انجام می دهد به موازات فوتبالی است که در ليگ مان بازی می کنيم." ابراهيم آشتيانی از ستاره های سال های دور تيم ملی فوتبال ايران، ضعف در فاکتور سرعت هنگام دفاع را از نکات منفی تيم ملی فوتبال ايران می داند. احمد طوسی سرمربی سابق نفت آبادان هم با انتقاد از نوع بازی هادی عقيلی گفته است هيچ مدافعی در فوتبال حرفه ای امروز دنيا، فوتبال بلند بازی نمی کند. در چنين نمايشی، بدون شک هافبک های تيم خودی از بازی خارج شده و توپ های بلند ارسالی بلند را نيز مدافعان حريف دفع می کنند. طوسی در توضيح نقد خود گفته است نظم و سازمان تيمی با حرکات مدرن در فوتبال، از مرکز خط دفاعی تيم ها استارت می خورد.
 


تاريخ سياسی و اجتماعی جهان انباشته از دگرگونی های غافلگير کننده است و کم نيستند نظام هايی که رويای جاودانگی را در سر می پروراندند، ولی در رويارويی با تند باد حوادث همچون کاخ های مقوايی فرو ريختند.تاريخ سياسی و اجتماعی جهان انباشته از دگرگونی های غافلگير کننده است و کم نيستند نظام هايی که رويای جاودانگی را در سر می پروراندند، ولی در رويارويی با تند باد حوادث همچون کاخ های مقوايی فرو ريختند. ديکتاتوری تونس، که جمعه پانزدهم ژانويه طومار آن با فرار سراسيمه زين العابدين بن علی در هم پيچيده شد، آخرين حلقه در زنجيره رويداد هايی است که «ناممکن» بودن آنها دستکم در کوتاه مدت، حتی برای آنها که «کارشناس» و «ناظر آگاه» لقب گرفته اند، روشن تر از آفتاب بود. از بورقيبه تا بن علی برای حرکت نيرومند و پيش بينی نشده ای که اقتدار مرد نيرومند کاخ «کارتاژ» را بر باد داد، از هم اکنون از اصطلاحاتی چون «طغيان گرسنگان»، «شورش نان» و يا «انقلاب گل ياس» استفاده ميشود. در ورای اين نامگذاری ها، ترديد نمی توان داشت که آنچه در اين کشور ده ميليون نفری شمال آفريقا گذشت، چرخشی بزرگ در تاريخ معاصر دنيای عرب بود : برای نخستين بار يک ديکتاتوری ظاهرا استوار نه با کودتای نظاميان يا فشار خارجيان، بلکه با اراده مردمان از اريکه قدرت فرو افتاد. شايد اين نقطه پايانی است بر آنچه «استثنای خاورميانه عربی» نام گرفته. مگر نه آنکه توفان دمکراسی در سی سال گذشته بخش بزرگی از جهان را، از آمريکای لاتين تا اروپای خاوری و حتی افريقا در بر گرفت، اما از رخنه کردن در دنيای عرب باز ماند؟ آيا طغيان پيروزمندانه مردمان تونس به آن معنا نيست که عرب ها نيز سر انجام به حرکت جهانی در راستای استقرار حکومت قانون و رعايت حرمت انسانی پيوسته اند؟ پاسخ به اين پرسش ها، بدون توجه به آنچه در انتظار تونس نشسته، طبعا شتابزده خواهد بود. بر خلاف اصطلاح رايج در جهان عرب، آينده به هيچوجه «مکتوب» نيست و يا، به بيان ديگر، در جايی نوشته نشده است. نوشتن آينده در دست تونسی ها است که می توانند بر ويرانه های نظام زين العابدين بن علی شالوده های کاخ مردمسالاری را بريزند و يا، از بد روزگار، کشور کوچک خود را در هرج و مرج غوطه ور سازند و زمينه يک ديکتاتوری ديگر را فراهم آورند. کمتر کسی است که با تونس و مردمان خونگرم آن آشنا شود، و به اين کشور مديترانه ای دل نسپارد. تاريخ معاصر تونس با نام حبيب بورقيبه گره خورده که با برخورداری از عنوان «پدر استقلال» طی مدت سی سال، از ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۷، بر کرسی رياست جمهوری اين کشور تکيه زد. مانند اکثريت قريب به اتفاق «پدران استقلال» در کشور های برخاسته از امواج استعمار زدايی نخستين دهه های پس از جنگ جهانی دوم، حبيب بورقيبه يک دمکرات نبود، هر چند در بافتار فرهنگ سياسی فرانسه پرورش يافته و مکانيسم های دمکراسی اروپايی را به خوبی می شناخت. واقعيت های سياسی کشورش، او را به دولتمردی خودکامه البته از نوع معتدل آن بدل کرد، اما دولتمردی که اصلاحات عميق و گسترده او از جمله در زمينه های آموزش و بهداشت و به ويژه تامين حقوق زنان، تونس را يکسره دگرگون کرد. زنان تونس از بالاترين سطح حقوق اجتماعی در کشور های عربی برخوردار شدند و پيشرفت آنها، در تحول جامعه اين کشور مديترانه ای شمال آفريقا نقشی تعيين کننده داشت. جدا سازی دين از دولت، و استوار کردن شالوده های يک نظام لاييک، يکی ديگر از دستآورد های بزرگ حبيب بورقيبه است. در عرصه سياست خارجی نيز حبيب بورقيبه هرگز در گرداب افراط گرايی های جهان سومی، با رنگ و روی عربی، فرو نغلطيد. آينده نگری توام با واقعگرايی سياستمدار تونسی در رويارويی با مساله فلسطين بر بسياری از آرای افراطی همتايان عربش برتری داشت و اگر فلسطينيان توصيه های او را می پذيرفتند، سرنوشتی بهتر از امروز در انتظارشان بود. شايد اغراق اميز نباشد اگر حبيب بورقيبه را در مقايسه با چهره هايی چون صدام و قذافی و حتی ناصر، بزرگ ترين دولتمرد در تاريخ معاصر دنيای عرب توصيف کنيم. ولی کشور او کوچک تر و دست تنگ تر از آن بود که بتواند بر سرنوشت عرب ها تاثيری تعيين کننده بگذارد. حضور بورقيبه در راس تونس شوربختانه به درازا کشيد و سال های کهولت او، برای کشورش، تلخی ها به بار آورد. جنون حاصل از پيری، فرايند تصميم گيری سياسی در تونس را به اشفتگی کشاند. صاحب منصبان ارشد از جمله نخست وزيران، بر پايه اوامر بی منطق رييس کشوری ناتوان از انجام وظايف خويش، گاه در فاصله ای بسيار کم جا به جا ميشدند. اين بازی ادامه يافت تا نوبت نخست وزيری به زين العابدين بن علی رسيد. نخست وزير تازه، که از درون نظاميان بر خاسته بود، سر انجام در سال ۱۹۸۷ رييس جمهوری هشتاد و هفت ساله را با تکيه بر عدم سلامت روانی او از کرسی رياست جمهوری کنار زد و خود جای او را گرفت. اين ابتکار بن علی را، تونسی ها، «کودتای بهداشتی» لقب دادند. جبيب بورقيبه در درون کاخش در شهر منستير جای داده شد و در سال ۲۰۰۰، در همان شهر در گذشت. با اين حال دستآورد های او برای تونس چنان بود که هموطنانش جنون سال های کهولتش را بر او بخشودند و امروز کم تر گرايش سياسی است که او را بزرگ نشمارد. ناتوانی و يا ناکامی حبيب بورقيبه در تدارک ساختار های دمکراسی، راه را برای پيشروی زين العابدين بن علی به سوی ديکتاتوری هموار کرد. نظامی سابق به سرعت به قدرت خو گرفت، تا جايی که با ايجاد تغييرات پی در پی در قانون اساسی و برگزاری انتخابات جعلی که هر بار رييس پيروز را با ارای بالای نود در صد به دور بعدی ميرساند، بيست و سه سال بر کشورش فرانروايی کرد. معجزه يا سراب؟ زين العابدين بن علی نه از مشروعيت «پدر استقلال» برخوردار بود و نه از فصاحت و دانش سياسی او. احساس حقارت در برابر حبيب بورقيبه، دومين رييس جمهوری تونس بعد از استقلال را وادار ميکرد تا آنجا که می تواند نام سلف خويش را از خاطره ها بزدايد. دهان ها دوخته شدند، روزنامه ها به ثناگويی ديکتاتور پرداختند، مخالفان راه تبعيد در پيش گرفتند و زندگی سياسی تونس بيش از بيش به ديگر کشور های خاورميانه شباهت يافت، با دستگاه های امنيتی به عنوان بازوی اصلی فرمانروايی، و حفره و شکنجه برای همه آنهايی که در راه آزاد گفتن و آزاد نوشتن، می بايست از جان و يا سامان خود بگذرند. با اين همه از يک واقعيت نمی توان چشم پوشيد و انرا ناگفته گذاشت : حضور يک تکنوکراسی بسيار قابل و با دانش، که ميراث سال های رياست جمهوری بورقيبه بود، شکوفايی اقتصادی را در تونس حفظ کرد. از ياد نبريم که تونس، بر خلاف بسياری ديگر از ديکتاتوری های خاور ميانه، از در آمد های سرشار نفتی بی بهره است و بدون به کار گرفتن اهرم های صنعتی و بازرگانی و خدماتی، محکوم به نابودی است. شايد هم محروم ماندن از «نفرين نفت»، شانس تاريخی اين کشور کوچک شمال آفريقا بوده و هست. تونس به صنايع مصرفی صادر کننده پارچه و پوشاک و کفش روی آورد، از راه برقراری روابط ممتاز، به ويژه با اتحاديه اروپا، ميليارد ها دلار سرمايه خارجی جلب کرد و با ايجاد شبکه بسيار گسترده ای از زير بنا های توريستی، به يکی از قطب های بسيار مهم تفريحی در مديترانه بدل شد. چهار صد هزار تونسی به برکت توريسم روزگار ميگذرانند. در بسياری از عرصه ها، از جمله آموزش و بهداشت، تونس طی سی سال گذشته به نتايجی چشمگير دست يافته و نرخ رشدش، در افريقا و خاور ميانه، در زمره بالاترين است. همچنين بسياری از شاخص های اقتصادی از جمله «فضای کسب و کار»، که امکان مقايسه با ديگر کشور ها را فراهم ميآورند، تونس را در موقعيتی مساعد قرار ميدهد. به رغم همه اين برگ های برنده، نظام زين العابدين بن علی هرگز در قلب تونسی ها قرب و منزلت پيدا نکرد و از تحقير و تنفر آنها رهايی نيافت. نه آنکه اينان قابليت و درستکاری شمار زيادی از تکنوکرات های تونس را ناديده بگيرند. ولی فساد آنچنان اردوی نزديکان «ديکتاتور کارتاژ» را در بر گرفته بود و اهرم های پليسی و امنيتی او چنان فضای تنفس را بسته بود که مردم تنها پايان وضع موجود را ارزو ميکردند. آنچه در رسانه های خارجی «معجزه اقتصادی تونس» ناميده ميشد، برای بخش بزرگی از مردم تونس، از جمله طبقه متوسط رو به گسترش اين کشور، سرابی بيش نبود. يکی از ريشه های اصلی خشم و نفرت تونسی ها، تسلطی بود که همسر بن علی، ليلا طرابلسی، و خانواده او، بر بخش وسيعی از اقتصاد تونس اعمال ميکردند. بانک ها، هتل ها، مسکن، آموزش، واردات و صادرات و غيره، به عرصه تاخت و تاز اين خانواده مافيايی بدل شده بود. بال های آتش علاوه بر فساد، نابرابری های بزرگ اجتماعی نيز شکاف ميان نظام بن علی و مردم تونس را بيشتر کردند. نظام دانشگاهی تونس هر سال هزاران فارغ التحصيل را روانه بازار کار ميکند، ولی در صد بسيار کمی از آنها شغلی منطبق با مدرک تحصيلی خود می يابند.   چه بسا دارندگان ليسانس و فوق ليسانس که يا بيکار و نا اميد در خيابان ها پرسه ميزنند و يا پيشخدمت هتل و راننده تاکسی اند. تلخی ناشی از اين شکست، همراه با بيزاری از يک فضای بسته، مخلوط خطرناک و قابل احتراقی را به وجود آورد که برای منفجر شدن، تنها به يک جرقه نياز داشت. زمينه های انفجار در دو سال گذشته به تدريج فراهم آمدند. اقتصاد تونس که با اقتصاد جهانی گره خورده، طبعا از تکان های بزرگ مالی در امان نماند. لباس و کفش تونس در بازار های اروپا و کشور های در حال توسعه به فروش ميرسد و صنعت توريسم، که حدود ده در صد توليد ناخالص داخلی آنرا تامين ميکند، به گردشگران خارجی نياز دارد. با کاهش قدرت خريد در اروپا، اقتصاد تونس نيز آسيب ديد. از سوی ديگر افزايش بهای مواد غذايی در سطح جهانی، بلافاصله بر زندگی تونسی ها تاثير گذاشت. اين کشور کوچک بر بالش نرم دلار های نفتی تکيه ندارد و در مقابله با اين تکان ها، از امکانات کشور هايی همچون الجزاير و ايران برخوردار نيست. اين عوامل اقتصادی، همراه با نابرابری های اجتماعی، بيکاری جوانان و به ويژه فارغ التحصيلان، خشم روز افزون مردم عليه مافيای خانواده های بن علی و طرابلسی و به ستوه آمدن آنها از ديکتاتوری، همه و همه موج نيرومندی را به وجود آوردند که بساط ديکتاتوری بيست و سه ساله را در هم ريخت. جرقه نهايی بر اين انبار باروت از خود سوزی يک جوان تونسی منشا گرفت. يک ديپلمه بيست و شش ساله به نام محمد بوعزيزی، که در پی يافتن کار به هر دری زده بود، از سر ناچاری به دوره گردی برای فروش ميوه و سبزی روی آورد و بعد از آنکه پليس بساطش را در هم ريخت، هفدهم سپتامبر گذشته خود را در برابر استانداری «سيدی بوزيد» در مرکز تونس به اتش کشيد و با توجه به عمق سوختگی هايش، چهارم ژانويه در گذشت. محمد بوعزیزی، يان پالاش تونسی لقب گرفته است، به ياد دانشجوی چک که در ژانويه ۱۹۶۹ در اعتراض به اشغال کشورش از سوی شوروی و متحدانش، خود را در ميدان وانچسلاو پراگ به اتش سپرد. نام و تصوير يان پالاش را بر سنگی، که در محل خود سوزی او نصب شده، می توان ديد. محمد بوعزیزی تونسی نيز، چهل و دو سال پس از يان پالاش چک، با بال هايی از آتش به آسمان پرواز کرد. با اين آرزو که تونس، مغرب و سراسر دنيای عرب در آينده ای نه چندان دور، همچون اروپای مرکزی و خاوری، ديوار ننگ را از جا بر کنند.
 


تحريم جمهوری اسلامی ايران اگر چه اين روزها با موضوع برنامه هسته ای گره خورده، اما سابقه ای قديمی تر از اين برنامه دارد. با اين حال وزارت خزانه داری آمريکا و مشخصا معاونت مبارزه با تروريسم اين وزارتخانه چند سالی است که در سفر به گوشه و کنار جهان تلاش می کند با گسترش تحريم ايران، فشار بر مقام های تهران را افزايش دهد. يا آن گونه که ديويد کوهن، دستيار استوارت لوی، معاون وزارت خزانه داری آمريکا می گويد، استراتژی جلوگيری از دستيابی ايران به سلاح هسته ای است، يک استراتژی دو سويه «ديپلماسی و فشار» است و بار مسئوليت فشارها هم بر دوش وزارت خزانه داری. آقای کوهن در سفر تازه اش به اروپا وقتی به پراگ – مقر راديو فردا – رسيد در مرکز آمريکاييان شهر پراگ، در يک مصاحبه اختصاصی به سئوالات راديو فردا درباره اين تحريم ها، کارآمدی تحريم ها، گرفتاری هايی که برای شهروندان عادی ايرانی درست شده و سقوط هواپيماهای مسافربری به خاطر اين تحريم ها پاسخ داد.تحريم جمهوری اسلامی ايران اگر چه اين روزها با موضوع برنامه هسته ای گره خورده، اما سابقه ای قديمی تر از اين برنامه دارد. با اين حال وزارت خزانه داری آمريکا و مشخصا معاونت مبارزه با تروريسم اين وزارتخانه چند سالی است که در سفر به گوشه و کنار جهان تلاش می کند با گسترش تحريم ايران، فشار بر مقام های تهران را افزايش دهد. يا آن گونه که ديويد کوهن، دستيار استوارت لوی، معاون وزارت خزانه داری آمريکا می گويد، استراتژی جلوگيری از دستيابی ايران به سلاح هسته ای است، يک استراتژی دو سويه «ديپلماسی و فشار» است و بار مسئوليت فشارها هم بر دوش وزارت خزانه داری. آقای کوهن در سفر تازه اش به اروپا وقتی به پراگ – مقر راديو فردا – رسيد در مرکز آمريکاييان شهر پراگ، در يک مصاحبه اختصاصی به سئوالات راديو فردا درباره اين تحريم ها، کارآمدی تحريم ها، گرفتاری هايی که برای شهروندان عادی ايرانی درست شده و سقوط هواپيماهای مسافربری به خاطر اين تحريم ها پاسخ داد. رادیو فردا: لطفا بگوييد که شما و همکاران تان اينجا (در پراگ) چه کار می کنيد؟ کجاها بوديد تا امروز؟ و چرا اصولا در سفر هستيد؟ ديويد کوهن: هدف از اين سفر به اروپا و سفرهايی از اين دست، مشاوره و همکاری با متحدانمان است درباره تحريم هايی که شورای امنيت، اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريکا عليه ايران وضع کرده اند. ما به عنوان جامعه بين المللی در ارتباط با ايران يک استراتژی دو سويه رو دنبال می کنيم؛ از يک سو ديپلماسی و در سوی ديگر فشار. نقش وزارت خزانه داری آمريکا در اين استراتژی دو سويه اين است که مطمئن شويم تحريم ها با قدرت اعمال شوند و صادقانه بگويم يکی ديگر از نقش های ما اين است که در صورت ضرورت، راه هايی پيدا کنيم تا اين فشارها افزايش يابند. ما در اين سفرها به کشورهايی بسياری در سراسر جهان رفته ايم چون در جامعه بين المللی درباره نگرانی ها از برنامه هسته ای، اتفاق نظر وجود دارد. و همه به دنبال اين هستند که در پی اين فشارها ايران با رويکردی سازنده مساله هسته ای را حل کند. ما در آستانه مذاکرات هسته ای ايران در استانبول هستيم. شما با افزايش فشارها می خواهيد چه پيامی به مقام های ايرانی بفرستيد؟ من فکر می کنم پيام برای حکومت ايران در آستانه گفت و گوهای هسته ای در استانبول اين است که جامعه بين الملل در اينکه تحريم ها بايد با قدرت تمام تا زمانی که ضروری است رعايت شود، متحد است و با قدرت از تحريم ها حمايت می کند. منافع ما در تحريم های هدفمند رژيم ايران ايجاب می کند که تا حد ممکن و با دقت تمام تحريم ها را عليه مقامات، شرکت ها و موسساتی اعمال کنيم که در کارهای ممنوع دست دارند. ما موسسات مالی درگير در برنامه هسته ای و برنامه موشکی ايران را شناسايی کرده ايم، موسسات مالی سپاه پاسداران و نيروی قدس را که از تروريسم حمايت می کنند، شناسايی کرديم. با اين حال می دانيم که حتی اين تحريم های هدفمند هم گاهی تاثيراتی بر شهروندان عادی ايرانی دارد. ولی انصافا ايرانيان بايد اين موضوع را با حکومت خودشان در ميان بگذارند. دیوید کوهن، دستیار معاون وزارت خزانه داری آمریکا هدف اصلی اين است که اهرمی به دست ديپلمات ها بدهيم تا بتوانند کارشان را پيش ببرند. اما اين موضوع نيازمند اين است که ايرانی ها مذاکرات استانبول را جدی بگيرند و خواهان تعامل با جامعه بين الملل و رفع نگرانی های آن باشند. شما واقعا فکر می کنيد افزايش فشارها به ديپلماتها در مذاکرات کمک می کند؟  در اسناد ويکی ليکس آمده – و برخی کارشناسان مسايل ايران هم اين موضوع را باور دارند – که برنامه هسته ای برای احمدی نژاد، بيشتر مسئله افکار عمومی است تا توانايی هسته ای. شما تاثير منفی اين تحريم ها را بر مذاکرات هسته ای در نظر می گيريد؟ اول از همه بايد بگويم که من هيچ نظری درباره آنچه «اسناد ويکی ليکس» خوانده می شود ندارم. اما درباره تاثير تحريم ها، ما تاثيراتش را بر سياست داخلی ايران می بينيم. نشانه هايی هست مبنی بر اينکه تحريم ها موجب افزايش اختلاف نظرها در ميان رهبران ايران شده ... می توانيد يک نمونه از اين اختلاف نظر را در ميان رهبران ايران بگوييد؟ يک نمونه اظهارنظرهای علنی بود که در رسانه های ايران منتشر شد و از رهبران ايران انتفاد شد که تحريم ها را جدی نمی گيرند. همچنين نشانه هايی هست مبنی بر اينکه رهبران ايران نگران پيامدهای اقتصادی تحريم ها هستند. مثلا اجرای قانون اصلاح يارانه ها که بارها به تاخير افتاد و در حال حاضر به کندی در حال اجرا است. بخش عمده ای از اين تاخير به اين دليل بود که مقام های ايرانی از اينکه تحريم ها چه تاثيری بر اين قانون می گذارد نگران بودند. شما از تاثيرات تحريم ها بر اقتصاد ايران صحبت می کنيد و اتفاقا در چند هفته اخير به ترکيه سفر کرده بوديد. ترکيه روابط بسيار دوستانه ای با ايران دارد و در ماه سپتامبر، رجب طبيب اردوغان نخست وزير ترکيه اعلام کرد که مبادلات تجاری دو کشور تا سال ۲۰۱۵ به ۳۰ ميليارد دلار خواهد رسيد. نتيجه گفت و گوهای شما با مقام های ترکيه به عنوان يک نمونه چه بوده؟ به نظرم شما بايد بين پيش بينی از آينده و واقعيت امروز تفاوت قائل شويد. واقعيت امروز اين است که موسسات مالی ترکيه مانند ساير موسسات مالی جهان، در روابط شان با ايران به شدت حساس هستند. ما ثباتی در تبادلات تجاری ايران و ترکيه نمی بينيم و اميدواريم که مقام های ترکيه نيز مانند تاجران ترکيه، در فشارها به ايران با جامعه بين الملل متحد شوند. مقام های ترکيه بارها به شکل علنی با تحريم ايران مخالفت کرده اند. همين حالا گزارش هايی داريم که نزديک به ۳۰ شرکت ترک تنها در شهر تبريز مشغول به کار هستند. عدد و رقم هايی که من اينجا دارم، دستکم درباره ايران و ترکيه با آنچه شما می گوييد متفاوت است. من و شما حرف های متفاوتی نمی زنيم. به نظر من سئوال اين است که آيا ترکيه به يک راه فرار از تحريم برای ايران تبديل می شود يا نه. ما چنين چيزی نمی بنيم و صادقانه بگويم، ما درباره مشکلاتی که می تواند به وجود بيايد، در حال مشاوره نزديک با متحدان مان در ترکيه هستيم. موضوعی که ما در آن طرف قضيه می بينيم اين است که موسسات مالی در ترکيه بسيار محتاط هستند و در حال خروج از همکاری با موسسات ايرانی هستند. به نظر من ميان سخنرانی های علنی مقام های ترکيه و اقداماتشان تفاوت هست. ترکيه در شورای امنيت به قطعنامه تحريم ايران رای مخالف داد. اين يک پيام روشن به سراسر جهان است مبنی بر اينکه ترکيه از تحريم ايران رضايت ندارد. بله رای مخالف دادند ولی به صراحت اعلام کردند که با تصويب قطعنامه تحريم ايران در شورای امنيت، آن را اجرا می کنند و مشروعيت آن و تاثيرات آن را به رسميت می شناسند. خب از ترکيه بگذاريم. چين چطور؟ ما اطلاعاتی داريم که شرکت های چينی در بسياری مواقع که شرکت های غربی از ايران آمده اند بيرون، وارد شده اند و جای خالی آنها را پر کرده اند. چين به قطعنامه تحريم ايران رای موافق داد و اعلام کرد که آن را کامل اجرا می کند. آنها همچنين می دانند که به قول شما «پر کردن جای خالی شرکت های غربی» نگرانی بزرگی برای ما ايجاد می کند و صادقانه من فکر نمی کنم که موسسات مالی چينی، در حال حاضر اين کار را انجام می دهند. چهار سالی است که در شورای امنيت قطعنامه هايی برای تحريم ايران تصويب می شود. تخمين زده می شود که بين سال های ۲۰۰۵ ميلادی تا ۲۰۱۰، شرکت های چينی بالغ بر ۱۲۰ ميليارد دلار قرارداد تنها در حوزه هيدروکربن با ايران امضا کرده اند. اين فقط يک مثال است که نشان می دهد حضور چين در بازار ايران در حال افزايش است. هيچ شکی نيست که چينی ها در بازار ايران حضور دارند. من دقيقا نمی دانم مبالادت پولی اين قراردادها چطور انجام می شود ولی می دانم که تحريم ها نقض نمی شوند. خب پس چطور تحريم ها می توانند موثر باشند وقتی چينی ها آنجا هستند؟ آنها تا يک حدی می توانند در بازار ايران حضور داشته باشند. ما بايد به لايه های متفاوت تحريم ها توجه کنيم. ايران در حال حاضر با يک تحريم همه جانبه مالی رو به رو است. اين تحريم های مالی تمامی تبادلات تجاری را بسيار دشوار می کنند چرا که الان فقط آمريکا نيست که اين تحريم ها را اجرا می کند، همه آنها را اجرا می کنند. برای همين نقل و انتقال پول برای هرگونه پروژه بزرگ هيدروکربن دشوار است. ضمن اينکه فراموش نکنيد حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بسياری از شرکت ها و پروژه ها از جمله در پروژه های هيدروکربن موجب شده تا گروه بزرگی از شرکت های غيرايرانی هيچ ميلی به سرمايه گذاری در آن پروژه ها نداشته باشند. چرا که چه شرکت های اروپايی و چه شرکت های غيراروپايی هيچ ميلی ندارد تا به معامله با سپاه پاسداران وارد شوند. حالا تحريم ها موفق يا غير موفق، به طور معمول موجب می شوند تا بسياری از شهروندان عادی ايرانی از تحريم ها آسيب ببينند. اين تحريم هدفمند که صحبتش می شود، دقيقا چيست؟ منافع ما در تحريم های هدفمند رژيم ايران ايجاب می کند که تا حد ممکن و با دقت تمام تحريم ها را عليه مقامات، شرکت ها و موسساتی اعمال کنيم که در کارهای ممنوع دست دارند. ما موسسات مالی درگير در برنامه هسته ای و برنامه موشکی ايران را شناسايی کرده ايم، موسسات مالی سپاه پاسداران و نيروی قدس را که از تروريسم حمايت می کنند، شناسايی کرديم. با اين حال می دانيم که حتی اين تحريم های هدفمند هم گاهی تاثيراتی بر شهروندان عادی ايرانی دارد. ولی انصافا ايرانيان بايد اين موضوع را با حکومت خودشان در ميان بگذارند. حکومت ايران؟ من در پراگ زندگی می کنم و نمی توانم برای مادرم پول بفرستم و برای تولدش کادو بخرم. من حتی نمی توانم بدون دردسر برای دوستم در لندن پول بفرستم چون در ايران به دنيا آمده ام و وقتی پول می فرستم گويا اسمم را با يک فهرست اسامی تروريست ها چک می کنند و اسم من هست کيوان حسينی، که اگر دقت کنيد نام خانوادگی من فرق زيادی با صدام حسين ندارد. ايرانی های زيادی خارج از ايران گرفتارهايی از اين دست دارند. ببينيد قوانين تحريم بايد با دقت اجرا شوند. اين بدان معنا نيست که شما قانونا اجازه نداشته باشيد برای خانوادتان در ايران پول بفرستيد. دستکم بر اساس قوانين آمريکا شما اجازه داريد پول بفرستيد. يقينا در سيستم مشکلاتی هست. اما به عنوان يک سياست کلی، هدف تحريم های ايران، اقدامات غيرقانونی حکومت است، و هدفش ايرانيان بی گناه نيست، هدفش متولدين ايران نيست و هدفش قطعا جمعيت شهروندان ايرانی به طور کلی نيست. و آخرين سئوال. هفته پيش يک هواپيما در ايران سقوط کرد. خيلی ها آمريکا را مقصر می دانند. اگر هواپيماهای ايران برای پرواز مناسب نيستند، نبايد پرواز کنند. ايران اير نبايد از هواپيماهايی استفاده کند که ايمن نيستند. من دقيق نمی دانم به تازگی چه اتفاقی افتاده ... ۷۷ نفر در سقوط هواپيمای قديمی بوئينگ کشته شده اند. مرگ انسان های بی گناه بسيار غم انگيز است، اما وقتی شما درباره قطعات هواپيما يا نقل و انتقال پول با برخی بانک های تحريم شده صحبت می کنيد، راه حل در دستان مقام های ايرانی است. آنها بايد به تعهدات بين المللی خود که در پيمان منع گسترش تسليحات هسته ای آمده عمل کنند. آنها بايد به تعهداتی که شورای امنيت تعيين کرده عمل کنند. تا آن زمان اين تحريم ها که جامعه بين الملل بر سرش اتفاق نظر دارد ادامه خواهد يافت.
 


انفجار یک مینی بوس در روز دوشنبه (امروز)، در شمال غربی پاکستان دست کم ۱۵ تن را کشت و شماری زخمی بر جای گذاشت. هنوز روشن نیست که وقوع این حادثه ناشی از انفجار بمب بوده یا دلیل دیگری داشته است. این انفجار زمانی رخ داد که مینی بوس یادشده در حال حرکت میان دو شهر هانگو و کوهات بوده است. نیروهای امنیتی و افراد غیرنظامی در این منطقه اغلب هدف حمله شبه‌نظامیان اسلامگرا قرار می‌گیرند.
 


در برنامه نگاه تازه اين هفته به سراغ «سوسن تسليمی» رفته ايم. خانم تسليمی، از بازيگران مسلط سينمای ايران در دهه ۵۰ و ۶۰ بود. بازی های او در فيلم «باشو، غريبه کوچک»، «شايد وقتی ديگر» و سريال تلويزيونی «سربداران» و «کفش های ميرزا نوروز» به يادماندنی است. سوسن تسليمی هم اکنون ساکن سوئد است. خانم تسليمی ارتباط شما با سينما و تئآتر از کجا شکل گرفت؟ من در پنج سالگی متاسفانه مادرم را از دست دادم. اولين خاطراتی که از تئاتر دارم مربوط به مادرم می شود و پدرم چون ايشان هم بازيگر بودند. چيزی که يادم است جزييات صحنه ها و تصاوير پراکنده است. مثلاً لباس های مادرم در تئآتر يادم است، رنگ ها يادم است، آن محيط که تمرين می کردند يا اجرا می شد، پرده تئآتر مثلاً صحنه عوض می شد يادم است، معمولاً مرا پشت صحنه می نشاندند. از کنار پرده نمايش را می ديدم.   بوی اتاق گريم يادم است. وسائل گريم و آرايش و بوی آنها در خاطرم هست. الان هم هر بار که کار می کنم بوی اتاق گريم مرا ياد آن زمان می اندازد. راهروهای تئآتر يادم است که ساندويچ می فروختند و بوی ساندويچ کالباس می داد. مادرم که فوت کردند، پدرم ديگر بازيگری را کنار گذاشتند. اصلاً از دو سه سال قبل از فوت مادرم وارد کار تهيه فيلم شده بودند. به طور کلی اهل سينما رفتن هم بوديد و کار بازيگران مطرح آن دوره را دنبال می کرديد؟ من سينما خيلی می رفتم. فيلم های آن دوره را خيلی ديدم. بيشتر بازی کدام بازيگر ها را می پسنديد؟ يادم است بازی های خانم خوروش (فخری خوروش) را خيلی دوست داشتم. در همان دوران کودکی. بازی های آرمان را دوست داشتم. چطور شد فکر کرديد برای بازيگر شدن بهتر است به دانشگاه برويد و اين رشته را تحصيل کنيد؟ چون خيلی از بازيگرانی که اسم و رسمی هم دارند تحصيلاتی در اين رشته نداشتند. حتی خيلی ها معتقدند دانشگاه رفتن لزوماً نمی تواند بازيگر خوب تربيت کند . کاملاً موافقم. مسئله اين است که در زمانی که من بزرگ شدم، بازيگران بدنام بودند. من يادم است توی کوچه به بازيگران زن سنگ پرتاب می کردند. بعد که دانشگاه تشکيل شد و يک حالت آکادميک دادند، خيلی از بازيگران مخصوصاً بازيگران دختر به دانشگاه رفتند که بگويند يک احترامی برای اين حرفه قائل شوند. خود من در سالهای اول که دانشگاه رفتم در هر محيطی که وارد می شدم و جمعی که با تئآتر برخورد نداشتند، می گفتم بازيگرم، اول با يک چشم ديگر نگاهم می کردند. اول نگاه می کردند ببينند لباس پوشيدن من چطور است، راه رفتنم… اصلاً می گفتند بازيگران زن نه اهل خانواده اند و نه اخلاق دارند. ما در جامعه ای متعصب و ناموسی و غيرتی زندگی می کرديم. جای زن در خانه بود. اصلاً زن نقش اجتماعی خيلی کم داشت. ديگر اگر بازيگر بود و روی صحنه می رفت و مقابل چشم هزاران مرد که در سالن نشسته بودند خودش را نشان می داد، ديگر از آن بدتر. يکی از علت هايی که من وارد دانشگاه شدم. در مهمانی ها می گفتم بله من بازيگرم ولی دانشجوی دانشکده هنرهای زيبا هستم. البته همه هم اينطور نبودند. ولی تعداد زيادی نگاهشان به بازيگر زن مثل بازيگران فيلم فارسی بود. با تمام احترامی که به بازيگران فيلم فارسی هم دارم. هيچکدامشان را محکوم نمی کنم. به هيچ وجه. خيلی هايشان بودند که با استعداد بودند. علت ديگری که من به دانشگاه رفتم دانشگاه محيطی فرهنگی بود و دانشگاه تماس ايجاد می کرد. من در دانشگاه با سمندريان، پرويز ممنون، داود رشيدی آشنا شدم که زمينه ای شد که بعداً کار را ادامه دهم. خانم تسليمی اين در مورد همه بازيگران وجود داشت يا آنهايی که در فيلم هايی که شهرت پيدا کردند به عنوان «فيلمفارسی» بازی می کردند؟ مادر شما هم آيا چنين مشکلی داشت؟ مادر من هم کارش راحت نبود. مادر من در زمانی که در تئآتر گيلان بازيگران با او کار می کردند که يکی از تئآترهای معتبر کشور بود در زمان خودش و تاريخچه خوبی داشت نمايشنامه های جدی کار می کردند. شکسپير کار می کردند، چخوف کار می کردند، برنارد شاو و مولير کار می کردند. کارشان جدی بود. ولی همين مشکل را آنجا هم داشتند. مادر من در زمانی که ايشان کار تئآتر را شروع کرد حتی در تئآتر گيلان يک سری مردم متعصب آن منطقه می گفتند اين چه وضعی است اين چه تئآتری است، خانم ها و آقايان اينجا بدون اينکه هيچ رابطه خانوادگی داشته باشند می روند روی صحنه. ازدواج پدر من به همين دليل بود. پدر من خودش برای من تعريف کرد و از خاطراتش گفت: گفتند تئآتر را ببنديد. ما هم گفتيم تئآتر را نمی شود بست و ما هم برای اين که به اين کار علاقه داريم تنها کاری که می کنيم آقايان گروه با خانم های گروه ازدواج کنند. گفت اولی اش هم خود من با منيره تسليمی ازدواج می کنم. البته علاقه داشت به مادرم. که توانستند اجرا کنند بدون اينکه عکس العملی ايجاد کنند. چطور شد که با آربی آوانسيان کارگردان فيلم چشمه آشنا شديد و شروع به همکاری کرديد. من کار بازيگری و تجربيات بازيگری را در کار عملی از آقای آربی آوانسيان ياد گرفتم. در تمرينات و رو به رو شدن با تماشاگر برای اجرا. آقای آربی آوانسيان هميشه می خواستند راه های جديد بازيگری را در تئآتر کشف کنند. راه ها نو در تئآتر. اين تجربه همه کارگردانان بزرگ دنياست. به نظر من آربی آوانسيان يکی از کارگردانان مهم نه تنها ايران بلکه دنياست. هميشه آربی می گفت بايد با کار و نقش خودت صادق باشی.   نقش را از درون کشف کن. چيزی به آن اضافه نکن. اين در چشمه مشخص می شود. مثلاً چشمه را ببينيد با بازيگری های متداول آن زمان فرق می کرد. حتی تصاويری را که آربی گرفته بود تصاويری بود که خاص خودش بود. اولين فيلم شما چريکه تارا بود که اولين تجربه سينمايی شما بود و با انقلاب همراه شد و هيچوقت اکران نشد. علتش اين بود که چون آقای بيضايی را می شناختم و استاد من بودند در دانشگاه. می دانستم که نقش مرد و زن و بالاخص زن در کارهايشان از اهميت خاص برخوردار است، وقتی ايشان به من پيشنهاد کردند ديدم کارشان جدی است و بهشان اطمينان داشتم. اعتماد داشتم. اگر من با ايشان کار کنم ناراضی نخواهم بود. البته آقای بيضايی می خواستند من در فيلم رگبار برايشان کار کنم که نشد. کار با آقای بيضايی برای من ديگر شاگرد استادی دانشکده نبود. من از آقای بيضايی کار مونتاژ فيلم ياد گرفتم. برای اينکه من در تمام فيلمهايی که ايشان مونتاژ کردند حضور داشتم. از آقای بيضايی دکوپاژ کردن را ياد گرفتم. که چطور صحنه را به تصاوير مختلف خورد می کنيم و چرا اين تصاوير گرفته می شود، چرا اين لنزها استفاده می شود. چرا دوربين حرکت می کند و چرا دوربين حرکت نمی کند. يعنی اين به من جرات دادم که کار اول سينمايی ام که خودم کارگردانی کنم، به دست بگيرم. وگرنه اين جرات را نداشتم. چرا اين فيلم اصلاً توقيف شد؟ چريکه تئآتر که فيلمبرداری اش تمام شد و نتوانستيم صحنه آخر را بگيريم چون به دليل شلوغی های انقلاب بود. اصلاً تعطيل شد. خيلی از اداراتی که می ازشان کمک بگيريم، سياهی لشگر می خواستيم از جاهايی بايد آورده می شد. صحنه آخر را نگرفتيم. سه سال بعد گرفته شد. آن موقع اصلاً مسئله حجاب نبود. حتی فيلم که به جشنواره کن فرستادند، آقای بيضايی را تنبيه کردند که شما چرا به کن رفتيد. بعد هم ايشان را از دانشگاه اخراج کردند. چريکه تارا در حدود ۴۰ تا ۴۵ فستيوال دعوت شد. که هر جوری بود جلويش را گرفتند که اين فيلم نرود. چند فستيوال شرکت کرد. مثلاً من خودم خيلی از فستيوال ها دعوت شدم. گفتند نبايد برويد چون زن نبايد در فستيوال شرکت کند. زمانی که مرگ يزدگرد را کار کرديم، نمايشش اجرا شده بود و فيلمش هم گفتند ساخته شود و ساخته شد. خوشبختانه آنجا هم قوانين معلوم نيست چيست. يک آقايی بود آنجا در آن موقع در تلويزيون کار می کرد، مسئول قسمت بود، ايشان از تئآترمرگ يزدگرد خوشش آمده بود و شخصاً علاقه داشت و گفتند اين را فيلم کنيد. که فيلم شد. بعد هم که آن آقا را برداشتند، گويا کسان بعدی که آمدند پشيمان شدند چرا فيلم شده. ما در زمان مرگ يزدگرد سال ۱۳۶۰ که کار می کرديم، مسئله حجاب موقعی که صحنه آخر را می گرفتيم گفتند… يعنی داشت… هنوز هم آنجوری نشده بود و توی کوچه می شد بی حجاب رفت که مسئله حجاب بيشتر عنوان شد. بعد هم که ديگر باشو و غريبه کوچک را بازی کردم همين مسئله پيش آمد. آنجا ديگر حجاب اجباری شده بود ولی مسئله اين بود که من چون زن روستايی را بازی می کردم، يک جوری حجاب منطقی می شد چون زنان روستايی لباس محلی دارند و روسری ها لباس های سنتی و محلی است و يک منطق پشت آن بود. علت ها خيلی زياد بود.   روی من خيلی تاکيد بود برای اينکه من قبل از آن فيلم سربداران را بازی کرده بودم. البته قبول هم کردم بازی کنم که زنده ياد جهان رهگذار از دوستان خانوادگی ما بودند و سناريو را نوشته بودند و من هم شرطم اين بود که نقش بايد بيشتر رشد داده شود. قوی تر شود. که نقش را پرورش دادند. نقشی بود که خودش حرف می زد و خودش عمل می کرد و خودش حرکت می کرد که روی آن خيلی حرف شد و خيلی از صحنه های مرا حذف کردند. اعتراض کردم به تلويزيون در نامه ای و گفتم که حتی اين صحنه هايی را که حذف کرديد به خود من بدهيد چون می گوييد صحنه ها خوب نيست اقلاً دست خودم باشد. اگر قرار است تماشاگر نبيند کس ديگری هم در تلويزيون انبار نشود ببيند، بگذاريد دست خود من. که دست هيچ نامحرمی نرسد. بيشتر هم کار خودم را خراب تر کردم. بعد هم در يک مصاحبه ای که در مجله فيلم داشتم به من گفتند که نظرتان راجع به آن سريال چيست، گفتم من نظری نمی توانم بدهم چون کار من به طور کامل پخش نشده که اين باعث شد که يک عکس العملی ايجاد شود که از همان جا شروع شد که روی من نظر بدی داشتند. بعد هم که فيلم باشو غريبه کوچک در آمد اين وضع شدت گرفت. يک صحنه هايی را می گفتند اين اشکال دارد در بياوريد که آقای بيضايی در نياوردند و بعدش هم مسائل ديگر بود گفتند اين فيلم ضد جنگ است. يک چيزهايی عنوان کردند. طرح فيلم باشو غريبه کوچک هم از خود شما بود؟ بله. من خودم در ذهنم بود که کاش يک داستانی فيلم شود که مربوط باشد به مسئله جنگ. بيشتر برای من مسئله بچه ها و زن ها در جنگ مطرح بود که يکی از قربانيان اصلی جنگ زن ها و بچه ها هستند. اين داستان به ذهن من رسيد و خوب جنگ هم بيشتر در مناطق جنوبی کشور بود گفتم يک ربطی داده شود که يک بچه ای از آنجا فرار می کند به طريقی به مناطق ديگر می آيد. خودم چون شمالی بودم گفتم بهتر است بيايد شمال که از هم خيلی فاصله دارد. يک کشور متحد را نشان دهيم اين خيلی جالب می شود. که يک طرح اوليه نوشتم دادم به آقای بيضايی و آقای بيضايی گفتند بنشين بنويس که گفتم وقتی شما هستيد من جرات نمی کنم دست به قلم ببرم. ايشان هم نشستند و طرح مرا تکميل کردند. خيلی جاهايش را هم تغيير دادند. يعنی سناريوی باشو غريبه کوچک کاملاً متعلق به آقای بيضايی است. بعد هم به من دادند که من گفت و گو های گيلکی را ترجمه کردم. آنطور که من شنيدم شما برای اينکه اين فيلم توقيف نشود يک جور راه رفتن و دويدن عجيب و غريب و خاصی را برای شخصيت نايی در فيلم باشو اختراع کرديد.  فيزيک و مختصات جسمانی يک زن هميشه ايراد داشت و دارد. آن زمان مسئله بود و الان هم هست دويدن زن، حرکت کردن زن، هميشه اين سئوال را ايجاد می کند که "وقتی زنها می دوند اندامشان تکان می خورد و اين باعث می شود که تماشاچی مرد دچار هيجاناتی شود که درست نيست ايجاد اين احساسات"، من چون دو فيلم توقيفی داشتم پشت سرم، چريکه تارا و مرگ يزدگرد، نمی خواستم اين فيلم هم توقيف شود.   خيلی فکر کردم که من به چه شکلی بدوم که اندام من يک جوری به صورتی که ممنوعيت دارد تکان نخورد که البته آنجا هم نمی شد نگاه کنی که اهالی دهات چگونه می دوند. گاهی ديده بودم دنبال گاو و گوسفند و بچه های خودشان می دوند ولی من بايد کلاً يک جوری می دويدم که دويدن من شهری نباشد، روستايی باشد. اين دويدن در کل و در نقش خودم سعی کردم يک دويدنی را اختراع کنم که دچار مسئله سانسور نشود. الان در صحنه هايی که در باشو غريبه کوچک هست، نايی دويدن خاص خودش را دارد. در حين همکاری با داريوش فرهنگ با او ازدواج کرديد. زندگی زناشويی پدر و مادرتان چقدر برايتان الگو بود؟ زندگی پدر و مادر من واقعاً رويايی بود. واقعاً عاشقانه بود. ما هيچ موقع در آن دوران کودکی جز خنده و جز تفاهم و جز همکاری و محبت به هم نديديم ما سه تا بچه. و هميشه تاثير آن بود. زمانی که من با آقای فرهنگ ازدواج کردم ما در تئآتر با هم آشنا شديم و به ازدواج منجر شد. به همان اندازه هم مثل پدر و مادرتان زندگی تان رويايی بود؟ نه. متاسفانه مسئله روابط زن و مرد بر عکس جامعه غرب خيلی محدود است آنجا. ما که به هم علاقمند شديم از آن طرف نمی شود که با هم روابط راحت و آزاد داشت، نمی شود با هم زياد رفت و آمد کرد و همديگر را شناخت. ما اين مسئله را نمی توانيم داشته باشيم در ايران. يعنی وقتی يک زن و مرد به هم علاقمند اند راحت نمی توانند با هم معاشرت کنند و بايد نامزد شوند و ازدواج کنند. زندگی ما هم نقاط مثبت خودش را داشت ولی بيشتر اختلافات ما اختلافات سليقه ای بود.   خصوصيات اخلاقی يک آدمی با يک آدم ديگر جور در نمی آيد. مقداری سليقه های تئآتری و سينمايی ما با هم مغايرت نداشت در کل. يعنی من کارهايی که ايشان می کردند و من با خود ايشان خيلی بازی کردم برايشان در گروه تئآتر پياده. کارهای سينمايی مرا خيلی تشويق می کردند و واقعاً هميشه پشتيبانی می کردند. يک کم هم در مورد فيلم «شايد وقتی ديگر» صحبت کنيد . در دهه ۵۰ فيلمنامه هايی که آقای بيضايی نوشتند دقيقاً برای بازی من نوشته بودند. هيچکدام آنها اجازه فيلمبرداری نگرفت. تنها سناريويی که اجازه گرفت شايد وقتی ديگر بود. فيلمبرداری را شروع کرديم. ولی من در آن موقع… چون قبل از فيلم شايد وقتی ديگر با کار من با آقای بيضايی مخالفت شده بود… علتش هم گفتند که همکاری شما دو نفر با هم لطمه و صدمه فرهنگی می زند.   وقتی اجازه مرا نداده بودند من همان موقع می خواستم از ايران بيايم بيرون. تصميم خودم را گرفته بودم. خيلی هم نگاه ها روی من بود. اسم های من روی آفيش مسئله بود. عکس های من روی آفيش يا روی تيتراژ فيلم اسم من کجا قرار بگيرد. صحنه آخر که گرفته شد من از ايران آمدم بيرون. پرونده کار سينمايی من در ايران هم بسته شد. فیس بوک نگاه تازه : http://www.facebook.com/negah.tazeh#!/negah.tazeh?v=wall
 


انقلاب تونس، که نام «ياس» به خود گرفته است، در شرايط بی تکليفی دولت بعدی و قرار داشتن در وضعيت انتقالی، هنوز در نيمه راه است و به نتيجه نهايی نرسيده است. در عين حال نظام سياسی آن کشور در برابر جنبش مردم سپر انداخته و فرمانده خود- بن علی- را از دست داده است. معنی ساده وضعيت موجود در تونس، پيروزی بزرگ مردم و شکست حاکميت در يک مرحله از نبرد برای آزادی است.انقلاب تونس، که نام «ياس» به خود گرفته است، در شرايط بی تکليفی دولت بعدی و قرار داشتن در وضعيت انتقالی، هنوز در نيمه راه است و به نتيجه نهايی نرسيده است. در عين حال نظام سياسی آن کشور در برابر جنبش مردم سپر انداخته و فرمانده خود- بن علی- را از دست داده است. معنی ساده وضعيت موجود در تونس، پيروزی بزرگ مردم و شکست حاکميت در يک مرحله از نبرد برای آزادی است. بسياری از حکومت های عربی نگران تکرار چنين جنبشی در محدوده قدرت خود هستند. انقلاب کنونی تونس اولين جنبش مردمی يک نسل گذشته در سرزمين های عربی است. در سودان که چند روز پيش شاهد همه پرسی برای جدا شدن جنوبی های مسيحی از شمالی های عرب تبار مسلمان بود، جنبش اعتراضی مردم در سال ۱۹۸۵، به برکناری جعفر نميری رييس جمهور آن کشور انجاميد. در سال های بعد، به دليل بافت خاص فرهنگی، گرايش های قبيله ای، قدرت اسلحه و به خصوص فقدان نماد های پخته دمکراتيک، مانند مطبوعات آزاد و مستقل، احزاب سياسی فعال، به جای شکل گرفتن يک دولت آزاد ماندگار، تدريجا حکومت زور، ديکتاتوری سياسی و مذهبی، و روند کشتن آزادی ها و حقوق انسانها، به سودان باز گشت. در دهه هشتاد، بندر گدانسک شاهد «جنبش همبستگی» مردم لهستان بود. اين جنبش، در خيابان، رهبر خود را يافت و با استفاده از شرايط مطلوب وقت در جهان، و قرار گرفتن امپراطوری کمونيسم در شرايط فروپاشی، بر خلاف سودان، به نتيجه رسيد. در لهستان، به جای ديکتاتوری کمونيستی، حکومت دمکراتيک برقرار شد، «لخ والسا»، کارگر برق کار، به مقام رييس جمهوری رسيد و کشورش پيشگام انقلاب های رنگين در اروپای شرقی شد. جنبش کنونی مردم تونس مي تواند مانند «جنبش همبستگی» مردم لهستان، تاريخ تحولات سياسی انتهای دهه هشتاد اروپای شرقی را در پاره ای از کشورهای عرب و مسلمان تکرار کند. توهم قدرت ديکتاتوری نظام های اقتدار گرا را می توان در قالب يک پل تصور کرد. اين پل در طول سال ها، به دليل عدم تغيير و يا نوسازی، ترک بر می دارد و تدريجا فرسوده می شود. در عين حال ترک های ريزی که در بدنه پل شکل گرفته، تا لحظه فروريختن آن، از نگاه ها پنهان می مانند. در لحظ فرو ريختن، ترک های کوچک به هم پيوند می خورند و فروپاشی پل تکميل می شود. تا لحظه فروريختن، پل قدرت نظام سياسی حاکم، ظاهرا استوار و در نتيجه، ماندگار به نظر می رسد. در نظام های اقتدار گرا، استواری پل عبور حاکميت از حقوق و آزادی های مردم، توهمی است که آن را توده ها باور و حاکميت با قدرت تبليغ می کند. تنها شکست نا بهنگام اين پل در يک نقطه از جهان، فرسودگی پل های مشابه را در ساير نقاط گوشزد می کند. جنبش کنونی مردم تونس غير منتظره آغاز شد و با سرعت دامن گرفت. حرکت اعتراضی سازمان نيافته و بدون رهبری مردم پس از فرار بن علی، رييس جمهور سابق، اينک به اولين پيروزی بزرگ خود دست يافت و در مسير انتقال به يک انقلاب کامل قرار گرفته است. در مسير پيروزی بر قدرت حاکميت، مردم تونس ترس از کشته شدن، زخم برداشتن و زندان را به فراموشی سپرده اند. لايه نازک قدرت در جنبش های اعتراضی، به همان نسبت که قدرت مردم با افزايش شمار معترضان بيشتر می شود، قدرت پايداری فرماندهان حکومت و سربازان آنها کاهش می یابد. در نتيجه و در صورت ادامه اين روند، موازنه قدرت، با سرعت به سود مردم و زيان نظام تغيير می کند- مانند کشتی سنگينی که بعد از ترک برداشتن و راه يافتن آب به درون آن، هر چه سنگین تر می شود، فرو رفتنش در آب سرعت بيشتری می گيرد. در تونس، پيروزی اوليه را مردم بدست آوردند. در کسب اين پيروزی، خوش خيالی نظام، و اطمينان حاکميت به ماندگاری، نقش بزرگی داشت. برای سالها، و تا امروز مردم ظاهرا وضعيت موجود را پذيرفته و خشم ناشی از نا رضايی ها را فرو می دادند. نظام نيز با خوش خيالی متظاهر بود که مردم راضی و خوشحال اند. افشاگری ماه دسامبر ویکی ليکس، و اعلام ثروت ۳.۵ ميليارد دلاری خانواده بن علی، و دختر او که در فرانسه زندگی می کند و غذای خود را با هواپيمايی شخصی سفارش می دهد، برای مردم ناراضی از فساد و زورگويی حاکميت، در حکم قطره آخر بود و خشم خفته آنها را لبريز ساخت. انقلاب تونس بار ديگر نشان داد که لايه قدرت حاکميت متکی به زور و سرباز و اسلحه و ماموران امنيتی، تا چه اندازه نازک و شکننده است. در تونس، اگر چه حاکميت هنوز اسلحه را به زمين نگذاشته، ولی اسلحه در دست سربازان آن متزلزل شده. اين تزلزل، نشانه فرارسيدن دقايق پايان انتظار و انتقال قدرت از حاکميت به نمايندگان مردم است. اميدها و نگرانی ها به جز انقلاب های مخملی در سرزمين های وابسته به امپراطوری سابق کمونيسم، ساير انقلاب ها، با وجود خلق انتظار در مردم و نگرانی در نظام های سياسی کشورهای همسايه، در کوتاه مدت کمتر فرصت سرريز به مرزهای همجوار را يافته اند. با وجود این، به نتيجه رسيدن جنبش کنونی مردم در تونس، و استقرار حکومت آزاد در آن کشور، ضمن اعلام تولد يک حکومت دمکراتيک تازه در سرزمين های مسلمان نشين، می تواند اميد مردم مصر و اردن، و حتی الجزاير را به داشتن فرصتی مشابه تشويق کند. در خليج فارس، حکومت بحرين که ناگزير از قطع یارانه های دولتی و در نتيجه افزايش قيمت هاست، بيش از ساير حاکميت های عرب منطقه خود را در قبال چنين حرکتی آسيب پذير می بيند. ساير نظام های مشابه نيز که برخورداری از ثروت های طبيعی کشور و ضايع کردن حقوق اساسی و اوليه مردم را سالهاست ورزش روزانه خود کرده اند کاملا مصون از لرزه های اين جنبش نخواهند ماند. واکنش دو پهلو و انفعالی تهران به جنبش مردمی جاری در تونس حاکی از نگرانی های نظام سياسی جمهوری اسلامی از تاثير تشويقی اين موج بر جنبش آرام گرفته موسوم به «سبز» در ايران است. با وجود مشخصات و مختصات انحصاری جنبش های سياسی، درس های مانده از حرکت های موفق و يا شکست خورده مردمی، و نحوه بر خورد با مطالبات بيدار و يا به خواب رفته در هر کشور، نزد مردم و حاکمان جوامع مشابه از جاذبه ای خاص برخوردار است. درس تکراری «جنبش ياس» در تونس نازک بودن لايه قدرت در نظام حاکم و شکننده بودن قدرت توده ها در شرايط پيوستن به هم و ايستادگی است، درسی که آن را هم مردم و هم نظام های سياسی زورگو بعد از يک پيروزی و يا يک شکست، به سرعت فراموش می کنند.
 


روزنامه های دوشنبه ايران گزارش هايی از «تاخير و لغو پروازها»، «تععطيلی مدارس در برخی استان ها» و نيز «احتمال قطع گاز در برخی مناطق» کشور منتشر کرده اند.روزنامه های دوشنبه ايران گزارش هايی از «تاخير و لغو پروازها»، «تععطيلی مدارس در برخی استان ها» و نيز «احتمال قطع گاز در برخی مناطق» کشور منتشر کرده اند. تلاش برای ائتلاف درونی جناح حاکم با انتشار «منشور اصولگرايی» به امضای محمدرضا مهدوی کنی، دبير جامعه روحانيت و محمد يزدی، رییس جامعه مدرسين حوزه قم، و همچنين «مصوبه مجمع تشخيص مصلحت درباره انتصاب و عزل رییس کل بانک مرکزی با تصويب سران سه قوه» که شماری از روزنامه ها آن را در صفحه نخست مورد توجه قرار داده اند. روزنامه ها همچنين از «پناهندگی يک ورزشکار ديگر ايرانی» به فرانسه و نيز «کشتن ۱۴ شير در باغ وحش ارم» خبر داده اند. «تاخير و لغو پروازها» و «احتمال قطع گاز بر اثر موج برف و سرما» روزنامه های جمهوری اسلامی ، جام جم و جهان صنعت گزارش هايی درباره «تاخير و لغو پروازها در ايران» و «احتمال قطع گاز در برخی مناطق» بر اثر موج برف و سرما منتشر کرده اند. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی «فرودگاه مهرآباد مملو از مسافران بلاتکليف» است و برخی از پروازهای روز شنبه و يکشنبه به مقصد بسياری از شهرها از جمله اردبيل، سنندج، خارک، شيراز، اصفهان، کرمانشاه، مشهد، ايلام و همدان نيز به دليل «شرايط نامساعد جوی لغو شده است.» اين روزنامه نوشته است: «در حالی که بارش برف و باران موجی از خوشحالی در کشور ايجاد کرده است ، مسافران پروازهای داخلی در فرودگاه مهرآباد در هراس تاخير و لغو پروازها به سر می‌برند ، و صندلی‌های فرودگاه مهرآباد مملو از مسافرانی است که در پی تاخير و لغو پروازها مجبور به اطراق در فرودگاه شده‌اند.» روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اينکه « تهران در پی بارش برف در ۴۸ ساعت گذشته سپيد پوش شده و ساير استان ها نيز در طول ۲۴ ساعت گذشته شاهد بارش برف و باران بوده‌اند » نوشته که بر اثر بارش برف « علاوه بر تاخير پروازهای داخلی فرودگاه مهرآباد ، ديگر پروازهای فرودگاه‌های مقصد نيز با تاخير برگزار شده به طوری که گزارش‌ها از فرودگاه های خرم آباد ، کرمانشاه، تبريز، ايلام، سنندج و... حکايت از معطلی چند ساعته مسافران دارد.» روزنامه جهان صنعت نيز از قول مرتضی دهقان مديرکل فرودگاه بين‌المللی مهرآباد خبر داده که علت «لغو برخی پروازها به خاطر عدم مطلوبيت وضعيت جوی» بوده و به رغم آنکه « پروازهای شرکت‌های هواپيمايی در برخی مسيرها انجام شده » اما « در برخی مسيرها نيز به خاطر بروز مشکل در ديد ، پروازها با تاخير انجام يا کنسل می‌شود.» اين روزنامه با تاکيد بر اينکه « بار روانی ناشی از سانحه بوئينگ در اروميه که هفته گذشته رخ داد همچنان روی دوش ايرلاين‌ها سنگينی می‌کند » نوشته که «آن ها برای برقراری پروازهای خود احتياط بيشتری به خرج می‌دهند.» روزنامه جهان صنعت در عين حال با اشاره به اينکه سازمان هواشناسی «هوای يکشنبه تهران را منهای ۵ درجه » اعلام کرده است ، نوشته که بارش برف سبب شده تا « مدارس ساير شهرها از جمله قم ، مهاباد ، تکاب و سردشت، سمنان، زنجان و ساير استان‌ها هم تعطيل اعلام شود.» اين روزنامه همچنين از قول جمال بذرافشان، جانشين رييس پليس راهنمايی و رانندگی تهران بزرگ، با اشاره به کاهش سرعت در معابر شهری و افزايش تصادفات خسارتی به دليل بارش برف ، نوشته که تردد بدون لاستيک يخ شکن يا زنجير چرخ در مناطق شمالی ، غرب و شمال شرق تهران دشوار است. روزنامه ابتکار نيز همزمان از «اولتيماتوم جديد گازی به مردم» خبر داده و نوشته است: « با ورود دومين موج سرما و کاهش دمای هوای اکثر استان های کشور به زير صفر درجه ، آژير قرمز کمبود گاز در حالی به صدا درآمده که احتمال قطع گاز مشترکان پر مصرف و برخی از دستگاه‌های دولتی قوت گرفته است.» به نوشته اين روزنامه ، مصطفی کشکولی معاون مديرعامل شرکت ملی گاز ايران با اعلام افزايش مصرف گاز در کشور به ۵۸۵ ميليون مترمکعب در روز، گفته که ظرفيت فعلی تامين گاز کشور ۶۰۰ ميليون متر مکعب است و در صورت عبور مصرف از ۶۰۰ ميليون متر مکعب ، در برخی مناطق کشور و از جمله ادارات گاز قطع خواهد شد. تلاش جناح حاکم برای ائتلاف درونی با انتشار «منشور اصولگرايی» روزنامه های کيهان ، رسالت ، تهران امروز و ابتکار از «انتشار منشور اصولگرايی» برای ائتلاف درونی جناح حاکم خبر داده اند. روزنامه کيهان با اشاره به اينکه « پس از برگزاری جلسات متعدد جامعه مدرسين و جامعه روحانيت تهران ، منشور اصولگرايی روز يکشنبه منتشر شد» از قول احمد سالک يکی از اعضای جامعه روحانيت تهران ، نوشته است: «در پی صدور بيانيه هشت ماده ای جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز و پس از فعاليت هايی که در کميته مشترک جامعتين با برگزاری ۱۶ جلسه مشترک انجام شد و همچنين گرفتن نقطه نظرات نخبگان و افراد اصولگرا منشور اصولگرايی به جمع بندی نهايی رسيده است.» روزنامه رسالت نيز متن بيانيه محمدرضا مهدوی کنی دبير جامعه روحانيت تهران، و محمد يزدی رییس جامعه مدرسين حوزه علميه قم را در تيتر نخست شماره دوشنبه خود منتشر کرده اما چون روزنامه کيهان از انتشار تحليل يا تفسير درباره ميزان تاثير اين منشور بر احتمال ايجاد ائتلاف در طيف های مختلف جناح حاکم، خودداری کرده است. اين روزنامه از اقدام روسای دو تشکل روحانی وابسته به جناح حاکم به عنوان «شاخص‌های دوازده گانه منشور اصولگرايی» نام برده و نوشته که «اسلام، جمهوری اسلامی ، خط و سيره آيت الله خمينی و نيز ولايت مطلقه فقيه» چهار اصل اساسی طيف های مختلف جناح حاکم است. به نوشته رسالت، «دفاع از ارزش‌های اسلامی»، «پايبندی به مبانی انقلاب اسلامی»، «التزام عملی به ولايت فقيه و فصل‌الخطاب دانستن نظر رهبری»، «احترام و توجه به جايگاه روحانيت و مرجعيت» به ترتيب اولويت های اول تا چهارم «اصولگرايان» است، و علاوه بر آن مواردی چون «اعتقاد به آزادی‌های مشروع و مردم‌ سالاری دينی» و «دشمن‌شناسی، استکبار ستيزی، استقلال طلبی و موضع‌ گيری صريح در برابر دشمنان و فتنه‌ها» نيز از ديگر شاخص هايی است که مهدوی کنی و محمد يزدی بر آن تاکيد کرده اند. انتصاب و عزل رییس کل بانک مرکزی با تصويب سران سه قوه روزنامه های خراسان و تهران امروز خبر داده اند که به دنبال اختلاف نظر مجلس هشتم با شورای نگهبان و دولت در مورد انتخاب رییس بانک مرکزی، مجمع تشخيص مصلحت تصميم گرفته که از اين پس «انتخاب رییس ‌کل بانک مرکزی با رای سران‌سه قوه » صورت گيرد. روزنامه خراسان از قول عباسعلی نورا نماينده زابل در مجلس شورای اسلامی نوشته است: «آن طور که من اطلاع يافتم، مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد انتخاب ریيس کل بانک مرکزی که مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان بود در نهايت پيشنهاد کميسيون تلفيق مجلس را تصويب کرد که طبق آن معرفی گزينه تصدی رییس کل بانک مرکزی از سوی رییس جمهوری صورت می گيرد اما انتصاب آن بايد به تاييد روسای سه قوه برسد.» به گفته اين عضو مجلس، «در مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام، عزل يا قبول استعفای رییس کل بانک مرکزی نيز بستگی به نظر روسای سه قوه دارد و در صورت آن که دو نفر از اين جمع با عزل يا استعفا موافقت کنند، چنين امری رخ خواهد داد.» روزنامه خراسان درعين حال نوشته که همزمان محسن رضايی اعلام کرده که اين تصميم مجمع تشخيص مصلحت «هنوز نهايی نيست» و «نظر مجمع تشخيص مصلحت در خصوص انتخاب رییس کل بانک مرکزی تا پايان هفته اعلام می شود.» اما غلامرضا مصباحی مقدم عضو کميسيون اقتصادی مجلس هشتم به روزنامه تهران‌ امروز گفته است: «پيگيری‌های نمايندگان و اطلاعات رسيده حاکی از آن است که مجمع تشخيص مصلحت رای به اين موضوع داده که رییس کل بانک مرکزی با رای روسای سه قوه انتخاب شود و البته حکم رییس کل بانک مرکزی با رای دو نفر از اين سه نفر قابل تنفيذ است.» اين عضو کميسيون اقتصادی مجلس تاکيد کرده است: «دليل رای مجمع تشخيص نيز اين است که جايگاه حاکميتی بانک مرکزی به عنوان سياستگذار پولی - بانکی حفظ شود ولی عزل و نصب رییس کل بانک مرکزی از اختيار رئيس‌جمهور به تنهايی خارج شود.» پناهندگی يک ورزشکار ديگر روزنامه جمهوری اسلامی از پناهندگی يک کاراته کای ايرانی به فرانسه خبر داده است. به نوشته اين روزنامه، «يک کاراته کای ايرانی که همراه تيم صدرای زيرآب به کشور فرانسه سفر کرده تا در مسابقات آزاد پاريس شرکت کند در مراسم وزن کشی مسابقات حاضر نشد و مسئولان تيم اعلام کرده‌اند که اين ورزشکار در روز مسابقه مفقودالاثر شده بود» و «اما اين ورزشکار شب به هتل محل اقامت تيم بازگشته» و گفته که قصد پناهندگی به فرانسه را دارد. خبر پناهندگی پيام مرادی، کاراته کايی که به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی «می ‌خواهد به فرانسه پناهنده شود» در ادامه موجی از پناهندگی ورزشکاران ايرانی طی يک سال اخير منتشر می شود. باغ وحش ارم تهران ۱۴شير را با گلوله کشت روزنامه جام جم خبر داده که «شيرهای باغ ‌وحش تهران برای جلوگيری از گسترش بيماری "مشمشه " کشته‌ شدند.» اين روزنامه در گزارشی با عنوان «نسخه مرگ برای ۱۴شير باغ ‌وحش ارم» نوشته است: «هنوز ماجرای مرگ ببر سيبری به پايان نرسيده است که خبر مرگ ۱۴ شير در باغ ‌وحش ارم اعلام می‌شود.» به نوشته جام جم، معاون بهداشت سازمان دامپزشکی خبر مرگ ۱۴ شير باغ وحش ارم را تاييد کرده اما گفته که «توضيحات بيشتر در اين مورد به هماهنگی با مدير روابط عمومی و بعد از بازديد از باغ وحش ارم» اعلام خواهد شد. اين روزنامه با اشاره به اينکه «باغ‌ وحش ارم از بعد مرگ ببر سيبری تعطيل شده و مديران اين باغ‌ وحش از بيم همه ‌گيری بيماری مشمشه تصميم به کشتن شيرهای اين باغ ‌وحش گرفتن» نوشته که «همه شيرها با شليک گلوله کشته شدند.» جام جم همزمان از قول دکتر هومن ملوک پور، جراح دامپزشک و عضو تيم درمان ببر سيبری نوشته است: «اين شيرها که از دو ماه قبل علائم بيماری مشمشه يعنی همان عامل مرگ ببر سيبری را داشتند، قابل درمان بودند و تنها سوء مديريت و بی‌توجهی به حيات وحش در ايران مسبب اين کشتار شده است.» هومن ملوک پور با اشاره به اينکه «سه روز پيش يکی از شيران اين باغ ‌وحش نيز مرده بود و اين سومين شيری بود که در اين مدت با علائم بيماری مشمشه جان می ‌سپرد» گفته که «مسئولان باغ ‌وحش ارم نسبت به نگهداری و درمان اين شيران بی‌توجهی کرده و فقط خواسته‌اند مسئله را با حذف آن ها حل کنند.» به گفته اين دامپزشک، بيماری ۱۴ شيری که در باغ وحش ارم کشته شدند «قابل انتقال به انسان نبود.» هومن ملوک پور با يادآوری اينکه «من به عنوان دامپزشک حتی بدون دستکش ببر سيبری را معاينه کرده بودم» گفته است: «بنابراين ادامه حيات اين شيرها نمی‌توانست برای بقيه حيوانات يا انسان‌ها خطرساز باشد و تنها سوء‌ مديريت می‌تواند عامل کشتار آن ها باشد.»
 


مراسم سینمایی گلدن گلوب شامگاه یک‌شنبه در کالیفرنیای آمریکا برگزار شد و فیلم «شبکه اجتماعی» ساخته دیوید فینچر، عنوان بهترین فیلم این جشنواره را از آن خود کرد. «شبکه اجتماعی» فیلمی است که به شکل‌گیری و توسعه فیس‌بوک می‌پردازد. همچنین جایزه بهترین هنرپیشه زن به ناتالی پورتمن، و جایزه بهترین هنرپیشه مرد به کالین فرث رسید. گلدن گلوب یکی از جوایز معتبر هالیوود است که هرساله چند هفته پیش از مراسم اسکار برگزار می‌شود.
 


حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، روز یکشنبه در سخنانی اعلام کرد که حزب الله و هم پیمانانش از برگزیده شدن دوباره سعد حریری به نخست وزیری حمایت نمی‌کنند. رئیس جمهوری لبنان از پارلمان آن کشور خواسته است تا امروز (دوشنبه) برای انتخاب کابینه جدید تشکیل جلسه بدهند. دولت سعد حریری روز چهارشنبه پس از خروج وزیران حزب‌الله و متحدانش از کابینه سقوط کرد؛ اما جریان ۱۴ مارس گفته است سعد حریری تنها نامزد این جناح برای تصدی نخست وزیری است. خروج حزب‌الله از کابینه پس از آن صورت گرفت که سعد حریری درخواست حزب‌الله مبنی بر بی‌اعتبار اعلام کردن کیفرخواست دادگاه رفیق حریری را رد کرد. بنابر برخی گزارش‌ها، قرار است کیفرخواست دادگاه ویژه ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان، امروز در دادگاه لاهه اعلام شود.
 


نخست وزیر تونس اعلام کرد که کابینه ائتلافی آن کشور را روز دوشنبه (امروز) تشکیل می‌دهد. محمد الغنوشی، نخست وزیر تونس، روز یکشنبه در بیانیه‌ای کوتاه، تشکیل دولت جدید را « گشودن برگی تازه در تاریخ تونس» خواند. محمد الغنوشی، نخست وزیر تونس، همچنین وعده داده است که بسرعت خلاء قدرت را در کشور ترمیم کند. از سوی دیگر درگیری‌های پراکنده روز گذشته نیز در تونس ادامه یافت و در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری، نیروهای ویژه با گارد ریاست جمهوری به تبادل آتش پرداختند. دو روز پیش، زین العابدین بن علی که قدرت را در تونس در دست داشت، به دلیل قیام مردم تونس، به عربستان سعودی گریخت.
 


برایان کوئن، نخست وزیر ایرلند، که دولتش با انتقادهای زیادی روبه‌روست، روز یک‌شنبه در خواست مخالفانش را برای استعفا رد کرد و گفت که از مقامش کناره‌گیری نمی‌کند. منتقدان آقای کوئن می‌گویند سیاست‌های دولت او باعث کسری بودجه ایرلند، و نیاز آن کشور به کمک‌های بین‌المللی شد. برایان کوئن، که ریاست حزب حاکم «فیانا فیل» را بر عهده دارد، پیش از احراز مقام ریاست جمهوری ایرلند در سال ۲۰۰۸، وزیر دارایی آن کشور بود.
 


رابرت فورد روز یک‌شنبه به عنوان سفیر جدید آمریکا وارد دمشق، پایتخت سوریه، شد. آمریکا در سال ۲۰۰۵ میلادی در پی ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان، سفیر خود را از سوریه فراخواند. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، چند ماه پس از احراز پست ریاست جمهوری، اعلام کرد که در راستای سیاست برقراری رابطه با دولت‌های مخالف واشنگتن، به سوریه سفیر می‌فرستد.
 


ژان‌کلود دووالیه، دیکتاتور پیشین هائیتی، که در تبعید به سر می‌بُرد، دیروز (یک‌شنبه) پس از ۱۴ سال به کشورش بازگشت. دليل بازگشت ناگهانی او هنوز روشن نيست. ژان کلود دوواليه، ملقب به «بیبی داک»، در سال ۱۹۷۱ هنگامی که ۱۹ سال داشت قدرت را در دست گرفت؛ اما در سال ۱۹۸۶ ميلادی (۱۴ سال قبل) پس از قيام مردمی در این کشور و همچنين اعمال فشار از سوی آمريکا، مجبور به ترک هائيتی شد. انتخابات ریاست جمهوری درهائیتی که بیش از یک ماه و نیم قبل برگزار شد، هنوز نتیجه‌ای در پی نداشته است.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته