خبر / رادیو کوچه
مقامهای روسیه روز سهشنبه، 4 اکتبر، اعلام کردند از پیشنویس قطعنامهای که قرار است امروز در محکومیت سوریه در شورای امنیت سازمان ملل ارایه شود، حمایت نمیکند.
در همین رابطه گنادی گاتیولوف، معاون وزیر خارجه روسیه در مخالفت با این قطعنامه گفته است که در آن به مداخلات نظامی خارجی در سوریه اشارهای نشده و همچنین گفته نشده که باید به امور داخلی سوریه احترام گذاشته شود.
معاون وزیر خارجه روسیه همچنین گفته است مذاکره درباره موارد پیشنهادی روسیه به نتیجهای نرسیده است.
روسیه در این باره که در صورت رایگیری درباره این قطعنامه در شورای امنیت آن را وتو خواهد کرد، یا نه اظهارنظری نکرد.
در همین حال فرانسه در واکنش به گزارش سازمان عفو بینالملل که در آن گفته بود حکومت سوریه فعالان مخالف را که در خارج از سوریه اقامت دارند، مورد آزارو اذیت قرار میدهد، هشدار داده که این کشور چنین چیزی را علیه مخالفان حکومت بشار اسد تحمل نخواهد کرد.
فرانسه این هشدار را پس از آن داد که رسانهها در گزارشهایی اعلام کردند که گروهی از فعالان ضد دولتی سوریه در پاریس مورد اذیت و آزار قرار گرفتند.
بیشتر بخوانید:
«فشار حکومت سوریه بر مخالفان در کشورهای خارجی»
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
شماری از کمدینها در عالم سینما هستند که کارشان همیشه دو رویه و وجه داشته است، بخش عوامپسندانه و سویهی منتقدپسندانه. «جری لوییس» از آن دست هنرپیشهگانی است که تصویری که از او در ذهن مردم کوچه و بازار موجود است با شخصیت واقعی او فرسنگها فاصله دارد.
«جری لوییس» متولد ۱۶ مارس ۱۹۲۶ در «نیوجرسی»، بازیگر، کمدین، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان سرشناس آمریکایی است. او بیشتر به خاطر بازی در فیلمهای کمدی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی و ژستهای بامزهاش و بنیاد خیریهاش مشهور است. پدر و مادر «لوییس» هر دو به طور حرفهای در عالم هنر فعالیت میکردند. پدرش نمایش اجرا میکرد و مادرش در رادیو پیانو مینواخت. وقتی «جری» تنها پنج سال داشت در رادیو آواز خواند. وقتی پانزده ساله شد کاملن به اجرای پانتومیم و برنامههای کمیک تسلط داشت. او کت و شلوار گشاد و آویزانی را بر تن میکرد و نمایش اجرا میکرد و با همین تجهیزات ساده همه را میخنداند.
«لوییس» شهرت اولیه خود را در کنار «دین مارتین» خواننده به دست آورد. «مارتین» همواره مردی عاقل بود که باید با «لوییس» دیوانه سر میکرد. گروه کمدی «مارتین و لوییس» با تعداد زیادی از نمایشهای متنوع در دههی چهل معروف شدند. شاید شهرت و محبوبیت «لوییس» به این خاطر بود که بیشتر اوقات فیالبداهه از کلمات و حالات خندهآور استفاده میکرد و زیاد پایبند متن نبود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ آن دو با برنامههای شبانهشان به خوبی شناخته شده بودند. منتقدین اغلب قادر به توصیف حالات بینظم و شلوغ آن دو نبودند و فقط به یک جمله بسنده میکردند: «مارتین آواز میخواند و لوییس دلقک بازی درمیآورد.» ولی تماشاچیان از انرژی و هیجان این تیم دو نفره لذت میبردند. کم کم نقش «مارتین» در فیلمنامهها کمرنگتر شد و توجهات، بیشتر به «لوییس» معطوف میشد. به طوری که یک بار مجله «لوک» عکسی بزرگ از این زوج را چاپ کرد. این عکس در حقیقت تصویر «لوییس» را نشان میداد و تنها گوشهای از صورت «مارتین» دیده میشد. این کار عملن «مارتین» را از «لوییس» دور کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفهای از یکدیگر جدا شدند. اما پس از جدایی هر دوی آنها به شهرت انفرادی دست یافتند. بار دیگر که این دو در کنار هم دیده شدند، در سال ۱۹۷۶ و در فیلمی به کارگردانی «فرانک سیناترا» بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. «لوییس» ده سال پس از مرگ «دین»، در سال ۲۰۰۵ در کتاب «دین و من، یک داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همکار قدیمیاش بیان کرد.
پس از انحلال گروه «مارتین و لوییس»، جری در استودیوی «پارامونت پیکچرز» به کار ادامه داد و یک ستاره کمدی بزرگ شد. نخستین فیلم سینمایی او «مجرم ظریف» (۱۹۵۷) نام داشت. او پس از آن در پنج فیلم سینمایی دیگر ظاهر شد. «لوییس» در دهه ۱۹۵۰ استعداد خود در زمینه آوازهخوانی را به نمایش گذاشت و در این بخش هم موفق ظاهر شد. آهنگ معروف او در آن زمان «فقط به تو بستگی دارد» نام داشت که در سال 1958 اجرا شد. در سال 1960 در فیلم «پادو» بازی کرد. فیلمی که نخستین کار او در زمینه تهیهکنندگی و کارگردانی بود. «لوییس» این فیلم را در هتل «فونتن بلو» در «میامی» و با بودجهای بسیار کم ساخت. در آن زمان «لوییس» روزها در هتل فیلم بازی میکرد و شبها در آن برنامه اجرا میکرد. او برای ساخت فیلم «پادو» از دوربینهای ویدیویی و دوربینهای مداربسته استفاده میکرد تا بتواند در هنگام بازی صحنهها را ببیند. بعد از آن بود که این شیوه یک روش استاندارد برای ضبط فیلمهای هالیوود شد. از دیگر فیلمهایی که در آنها «لوییس» هم بازیگر و هم کارگردان بود میتوان به «مرد خانمها»، «پسر پیغامرسان» و فیلم معروف «پروفسور دیوانه» اشاره کرد. از سال 1966 یعنی وقتی چهل سال داشت دیگر «لوییس» آن جوان لاغر و چابک نبود. او دیگر کندتر کار میکرد و بازی برایش سختتر شده بود. از آن سال بود که فروش فیلمهایش رو به کاهش نهاد تا جایی که شرکت فیلمسازی «پارامونت پیکچرز» احساس کرد دیگر به فیلمهای کمدی «جریلوییس» نیازی ندارد. از آن پس «لوییس» به فکر ساخت فیلمهای شخصی افتاد. در سال 1972 فیلم اکران نشده «روزی که دلقک گریه کرد» را ساخت. این فیلم داستانی درام داشت که در اردوگاه نازیها اتفاق افتاد. «لوییس» دلیل اکران نشدن این فیلم را مشکلات در امور مالی ذکر کرد ولی اخیرن در کتاب «مارتین و من» نوشت که دلیل اصلی اکران نشدن آن فیلم این بود که خود از کارش راضی نبود.
از فیلمهای بعدی «جری لوییس»، «کار سخت» (1981) به کارگردانی خودش، «سلطان کمدی» (1983) اثر «مارتین اسکورسیزی» که در آن با «رابرت دنیرو» همبازی بود، «رویای آریزونا» (1994) و آخرین کارش «استخوانهای خندهدار» (1995) هستند، اما «لوییس» در اروپا محبوب باقی ماند. منتقدین اروپایی همواره او را بازیگری تحسینبرانگیز دانستهاند که روی تک تک حرکاتش تسلط کامل دارد و از این زاویه او را قابل قیاس با «هوارد هوکس» و «آلفرد هیچکاک» میدانند. با وجود اینکه «لوییس» دیگر در فیلمهای کمدی ظاهر نمیشود ولی هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرفهای بامزه او به صورت تکه کلامهایی درآمده که در فرهنگ محاورهی آمریکا جا بازکرده است.
در سال 1952 لوییس «بنیاد ضعف عضلانی» را تاسیس کرد و پس از آن در مناسبتهای مختلف سعی کرد برای کمک به بیماران این بنیاد، کمک مالی جمع کند. تلاشهای او تاکنون سبب جمع آوری بیش از دو میلیارد دلار گشته که همگی صرف مراقبت از بیماران عصبی عضلانی و تحقیقات علمی درباره این بیماری شده است. «لوییس» در سال ۱۹۶۷ استاد دانشگاه «کالیفرنیای جنوبی» شد و سلسله سخنرانیهای وی در آن دانشگاه در کتابی به نام «فیلمساز مطلق» به چاپ رسید. در سال 1977 «جری لوییس» تنها شخصیت سرشناسی بود که نامزد و برنده جایزهی صلح «نوبل» شد و در سال 1985 از طرف سازمان دفاع آمریکا به خاطر خدمات عمومی قابل توجهش مدال افتخار دریافت کرد.
موضوعی که شاید کمتر کسی از آن اطلاع داشته باشد این است که «لوییس» هشت بار برنده جایزه بهترین کارگردان سال در اروپا شد. «جری لوییس» در طول مدت عمر حرفهای خود جوایز متعددی را از جشنواره فیلم کمدی آمریکا، دوربین طلایی، اتحادیه منتقدین فیلم «لوس آنجلس» و جشنواره فیلم «ونیز» از آن خود کرده است و در منطقه یادبود مشاهیر هالیوود دو ستاره برای خود دارد. «ژان لوکگودار» درباره وی میگوید: «جریلوییس تنها کارگردان آمریکایی است که فیلمهای مترقی ساخته است. او بسیار بهتر از چاپلین و کیتون میباشد.» «لوییس» یک شعار همیشگی دارد که برای مردم بسیار زیباست. او می گوید: «من فقط یک بار زندگی میکنم. بنابراین بگذارید هر خوبی که میتوانم بکنم و هر محبتی که مایلم، نسبت به دیگران ابراز دارم. بگذارید نه این احساس را سرکوب کنم و نه آن را به تاخیر اندازم زیرا دیگر به دنیا نخواهم آمد.»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانه منسوب به دراویش نعمتالهی، روز دوشنبه، 3 اکتبر، پنج تن دیگر از دروایش گنابادی که از روز 13 شهریور ماه در بند امنیتی زندان اوین بازداشت بودند از زندان آزاد شدهاند.
به گزارش سایت مجذوبان نور، روز گذشته مهدی حسینی، علی معظمی، نصرت طبسی، مهران رهبری و مصطفی عبدی با صدور قرار کفالت (ضمانت با فیش حقوقی) از زندان اوین بهصورت موقت آزاد شدند.
در مجموع طی دو روز گذشته 12 تن از دراویش گنابادی که در شهریور ماه توسط نیروهای امنیتی در شیراز و تهران بازداشت شده بودند از زندانهای اوین تهران و اداره اطلاعات شیراز با قرار کفالت و سپردن وثیقه آزاد شدند ولی همچنان از وضعیت هفت نفر دیگر از دراویش گنابادی (فرشید یداللهی، امیر اسلامی، حمیدرضا مرادی سروستانی، امید بهروزی، صالح مرادی سروستانی و غلامرضا شیرزادی) اطلاعی در دست نیست.
بیشتر بخوانید:
«آزادی تعدادی از دراویش گنابادی از زندانهای اوین و شیراز»
کیان امانی / عکس / رادیو کوچه
رژه سالانه کرهایها اول اکتبر در نیویورک برگزار شد. (Korean Parade) نام جشن خیابانی سالانه کرهایهای آمریکا است که به مناسبت عید شکرگزاریشان اولین شنبه اکتبر هر سال در شهر نیویورک برگزار میشود. کرهایها در این جشن با برگزاری مراسمهای آیینی و سنتی خود بخشهایی از فرهنگ و هنر خود را به نمایش میگذراند.
[Show as slideshow]
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
آینهها موجودات غریبی هستند. میتوانند به هرشکل و شمایلی باشند، همیشه همانجایی که هستند بمانند، حتا اگر تو سالها خاک روی آنها را پس نزنی، ولی مهمترین خصوصیتشان این است که یا با تو مهربانند یا بیرحم. هر روز هم این خصوصیت در آنها تغییر میکند. و تو هرگز نمیفهمی که آنها کی دارند با تو چگونه رفتار میکنند. امروز یا از سر شفقت هستند یا خشم خود را در تو بازتاب میدهند. ولی مسئله این است که آینهها با همهی تجربیاتی که دارند به طور عمومی حقیقت را به تو میگویند، حتا اگر این حقیقت برای تو تلخ، گزنده و عذابآور باشد.
وقتی یک روز صبح از خواب بلند میشوی و روبهروی آینهی دستشویی میایستی، قبل از اینکه کسی را ببینی، آینه شاید با بیرحمی، گاهی هم از سر دلسوزی به تو میگوید، اخم نکن، خطهای صورتت بیشتر شده، خودت خطها را بیشتر نکن، یا به گوشهی چشمهایت دقت کردهای خط افتاده، من این را سالهاست که به آدمها یادآوری میکنم، ممکن است، یا عصبانی، یا غمگین شوند یا حتا بخندند ولی همین هست و تو داری میروی به سمت جلو. در ضمن کفهای دهانت را قورت نده، زودتر بشویشان.
آینهها برای ما که همیشه به بودن آنها حتا کوچکشان در جیب و کیف عادت کردهایم، همراهان نادیده هستند. تا به حال دقت کردهایم که ما با آینهها میتوانیم چه زوایایی از خودمان یا دیگران را ببینیم، زاویهها هم خیلی مهم هستند و تو تنها با کمک یک آینه میتوانی زاویهای دلربا داشته باشی، او با سخاوت به تو میگوید که چقدر این حالت پاها به تو میآید یا حتا با کمک آینهها میتوانی پس کله یا پشت گوشت را ببینی، چه کسی چنین با دست و دلبازی ترا به خودت نشان میدهد؟ تا به حال دقت کردهای که آینهها را تو هرگز نمیبینی، آنها تو را میبینند و همهی حقایق را به تو میگویند، حقایقی را که تو نمیخواهی ببینی برای همین با مشت آینهها را خرد میکنی، ولی وقتی آرام شدی و آینه بعدی را جایگزین قبلی کردی به این امید که حرف دیگری داشته باشد، میبینی که حقیقت را همانگونه که هست به صورت تو میکوبد. برای ما که به شنیدن ستایش و پرستش عادت کردهایم آینهها گاهی خیلی بیرحمند.
آینهها همیشه، همهجا هستند، آنها تو را نادیده میگیرند تا وقتی تو خودت به سمتشان بروی، همهجا هستند، داخل مغازهها، پاساژها، متروها و و تو همهجا آنها را نفس به نفس خودت میبینی، مثل وقتی از پلههای برقی بالا میروی و آنها با تمسخر به تو نشان میدهند که پاچهی شلوارت در جورابت گیر کرده و تو با دستپاچگی ممنون آینه هستی که با این شکل و شمایل به جلسه نرفتی. آینهها همیشه هم بیرحم نیستند. گاهی هم مهربانند. همانگونه که از صبح تا شب بر سر تو آوارند، اما گاهی که نوهی کوچکت را روی شانهها گذاشتهای و دور اتاق میچرخی یا خر او شدهای تا خر سواری کند، به تو که حواست نیست میگوید که چقدر خوشبختی، همان آینهای که صبح به تو تمام موهای سپیدت را نشان داد و یا حلقهی دستت را که تنگ شده و مجبور شدی که درش بیاوری.
آینهها هستند و موجودات غریبیاند، همهجا با لبخند تو، گریهات، خوشحالیت، و بیرحمند، به تو همهی زوایای وجودت را نشان میدهند، و زودتر از همه از چشمانت میفهمند که تو عاشق شدهای حتا وقتی مادرت نگران این است که تو برای کم غذایی به دکتر بروی، ولی آنها بیرحمند و حقیقتگو و تو باید بپذیری چون آنها حقیقت را به تو میگویند، حقیقت محض را.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
یک هیت پارلمان آسترالیا گفته است بازداشت کودکان پناهجو در اردوگاههای این کشور باید به عنوان کودک آزاری و نقض حقوق بشر در نظر گرفته شود.
در حال حاضر کمیتهی از سیاسمتمداران استرالیایی مشغول بررسیها در مورد آسیبپذیری پناهجویان میباشد.
کشور آسترالیا از دیر زمانی دارای پالیسی بازداشت اجباری پناهجویان به شمول کودکان پناهجو که به وسیله قایق به صورت غیرقانونی به استرالیا میآیند، میباشد.
انجمن پزشکان استرالیا به یک کمیته پارلمانی این کشور گفته است: «بازداشت کودکان و فامیلهایشان شکل از نقض حقوق بشر و کودک آزاری به شما میرود.»
مسوولان این انجمن گفتهاند، از یک کودک نه ساله که به تازگی پس از تلاش برای خودکشی در بیمارستان بستری است نمونهی خوبی برای تایید این موضوع به شمار میرود.
شبکه حقوق پناهندهگان استرالیا نیز بازداشت کودکان پناهجو را نقض حقوق آنها خوانده و گفته است: «ما میدانیم به صورت قطع کودکانی که در بازداشتاند، در سطوح مختلف دچار افسردهگیاند، به خود صدمه میرسانند و تلاش به خودکشی میکنند و این مورد هیچگاه در کودکانی که در میان اجتماعاند مشاهده نشده است.»
یک سناتور استرالیایی بازداشت کودکان در اردوگاههای این کشور را مشکلساز خوانده و گفته است: «موضوع بازداشت کودکان زیر سن در میان پناهجویان واقعن در استرالیا مشکل ساز شده است.»
هماکنون 795 کودک پناهجو در بازداشتگاههای مهاجرت این کشور در بازداشت به سر میبرند.
بیشتر بخوانید:
«پناهجویان، گفتوگوهای سیاستمداران استرالیا را داغ کردند»
سهشنبه 12 مهر 90/ 4 اکتبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
تمام رخ- «احمدینژاد در یک قدمی استیضاح»- آرش حسینیپژوه
بخش اول خبرها
پس نشینی تند- «سلطان کمدی»- اکبر ترشیزاد
مجله خبری کابل- آرین
تکنو کوچه- «یک هفته، نه به تکنولوژی»- کیومرث سجادی
دایرهی شکسته- «حقیقت محض را ببین»- مهشب تاجیک
بخش دوم خبرها
Reza Parchizadeh
In this short paper, I will first provide a brief history of the press in Iran, and then propose a model of press development in Iran with regard to this history. In stark contrast to the restrictive, monophonous, and virtually monotonous broadcasting media, especially television, the printing press, in its rather long history, has gone through many ups and downs, and also has performed in such a richly polyphonous manner that, generally speaking, has led to its enshrining as a liberalizing force in the history of modern Iran.
The first Iranian newspaper, Kaqaz-e Akhbar, was printed by Mirza Saleh Shirazi in Tabriz in 1837 (Lorentz, 2007: 207); but it was around a quarter of a century later, during the years immediately before and parallel to the Iranian Constitutional Revolution (1906-1911), that came the first heyday of press-consciousness. "The number of newspapers jumped from six at the eve of the revolution to more than ninety at the opening of the Constituent Assembly. Intellectuals rushed to air concepts deemed too dangerous in the previous decades. These concepts, especially liberty, equality, and fraternity, inspired the names of many of the new publications" (Abrahamian, 2008:46).
With the rise of the iron-fisted Reza Shah Pahlavi to power, however, all this flourishing of the press, along with the hopes of establishing a democracy, came to a gradual halt. "Peter Avery has noted that the 1924 police-linked murder of the poet and journalist Mirza [sic] Eshqi, known for his sharp satire aimed at Reza Khan, marked a new stage in the history of the Iranian press, as journalists began to guard against the authoritarian nature of the emerging Pahlavi regime. Thus the number of newspapers declined in the period 1925 to 1941 from some 150 to fifty" (Rostam-Kolayi, 2003: 166).
After the fall of Reza Shah and the succession of his son Mohammad Reza to the throne in 1941 that resulted in an interregnum in the royal suppressive policies, the Iranian press experienced an intermezzo of revival, especially under the liberal and democratic-minded prime minister, Mohammad Mosaddeq. A little later, with the fall of Mosaddeq through the CIA-MI6-engineered coup d'état (Kinzer, 2003, and Petherick, 2003) in 1953 and the consequent emergence of the Shah as a full-fledged despot, began the long, dark night of press suppression and censorship that continued to the eve of the Islamic Revolution of 1979.
During the first days of the revolution, as is only natural, the press again experienced a spell of freedom somewhat similar to that of the Mosaddeq's era. But soon after, with the clarification of the poles and the articulation of the "dos" and, even more crucial than that, the "do nots", thanks to the revolutionary zeal, suppression returned in a newly invigorated ecstasy to haunt the Iranian press. For nearly two decades after the revolution, the main body of the press, with only few exceptions, continued to tread the same "safe" path of compliance or advocacy.
It was only during the early years of the initially liberal Khatami's presidency at the turn of the 20th century that Iran could for a second time enjoy a full-blooded, assertive presence of the press on the intellectual battlefield similar to what had happened almost a hundred years before. "Khatami's belief in free expression and a strong civil society created a positive journalistic atmosphere, and the number of newspapers grew exponentially during this time" (Sterling, 2009: 93). "The number of dailies increased from five to twenty-six and their combined daily circulation rose from 1.2 million to 3.2 million. The number of journals rose from 778 to 1,375" (Abrahamian, 191).
None the less, "In 2000, fearing social instability, the government ordered a series of bans on press coverage and the closure of reformist newspapers" (Sterling, 93). "The judiciary closed down an increasing number of papers, eventually banning more than sixty publications in what became known as the 'great newspaper massacre'" (Abrahamian, 191). The Ahmadinejad Administration continued this trend of press suppression. "Khatami's government was succeeded by a much more conservative one that is far more hostile to press freedoms. Reformist newspapers have assumed a more moderate stance, but even that has not spared them from harassment by the Ministry of Culture. Dozens of journalists were arrested in 2006 for criticizing authorities and some were secretly imprisoned without access to lawyers" (Sterling, 94).
However, the most nefariously tempestuous crackdown on the press in the history of Iran was still in store: it had been planned to wreak havoc upon the press immediately after the disputed presidential elections of June 2009 that set the whole country afire. In this period, which extends to the present, not only a huge number of newspapers were shut down, but quite a lot of journalists were arrested (more than 100 according to Reporters Without Borders' 2010 index), of whom many were put on mass show trials on "sedition" charges and received long-term prison or exile sentences. This extract from the "Open letter from the journalist Zhila Bani Ya'qub to the Head of the Iranian Judiciary" best sums up the situation of the press and the journalists in Iran at the moment: "Around 70 journalists are now in the prisons of the Islamic Republic and many others, like me, are free on bail, lacking any security. We fear that anything that we write may be used as evidence of 'propaganda against the system' or 'conspiracy against national security'. Mycolleagues and I try to write as little as possible" (Peyvand Iran News, 2010).
Regarding the development of the press in Iran during recent years, it can be said that the more sophisticated and enlightening it has grown, and, as an independent and rather reliable source of information, the more appealing to the general public it has become, the more amount of pressure and the more number of crackdowns from the authorities it has had to endure. According to the assessments made by Freedom House (Sterling, 1988), the press' suppression factor in Iran dropped from 81 in 1994 to 68 in 2000 and then skyrocketed to 85 in 2008 (Free: up to 30 points; Partly Free: from 31 to 60 points; Not Free: from 61 to 100 points); which clearly depicts the very pendulum-like pattern I mentioned above.
According to Mashallah Shamsolva'ezin, spokesman of the Society for the Defense of Press Freedom, daily circulation fell from 3.8 million in 2000 to 1.2 million in 2007 (BBC Media Environment Guide, 2009). Reporters Without Borders, in its press freedom index for 2010, put Iran in the fourth lowest position – 172 out of 175 countries. "Iran is now on the threshold of joining the 'infernal trio' (Eritrea, North Korea, Turkmenistan), the world's most repressive countries in the domain of freedom of the press. With almost 30 journalists and bloggers in custody, Iran has become the Middle East's biggest and among the five biggest prisons in the world for journalists… The list of journalists going into exile lengthens every day. Six months after the start of the crackdown, more than 50 journalists have left the country, the biggest exodus since the 1979 revolution" (Reporters Without Borders, 2010).
Since during the previous two decades the two major political factions in Iran, namely the Conservatives and the Reformists, have been jockeying for hegemony, a fact which is manifest in their heated journalistic attempts and press releases, it will be useful for our argument to have a brief glance at a few big names in the Iranian contemporary press affiliated with the two sides and their conduct. However, it is to be mentioned that "The circulation figures for individual papers given below are either estimates or the newspaper's own claim and cannot be verified" (BBC Media Environment Guide, 2009).
On the Conservative side, there is Hamshahri which is owned by Tehran Municipality. Originally a Reformist paper, it went Conservative after local elections in 2003. It is one of the best-selling dailies with a circulation of about 350,000, and was the first to print in color. Keyhan, which is one of the country's oldest daily papers, is associated with the office of the Supreme Leader, who appoints the managing editor. It is read by a conservative, religious audience, and has consistently taken a hard line on domestic and foreign policy issues and published articles about those accused of working for the CIA or other agencies.
On the reformist side, Aftab-e Yazd used to be a regional paper which went national in 2000 (ex-President Mohammed Khatami is from Yazd) as a way to circumvent the closure of other dailies. It was affiliated with the Militant Clerics Society and aides to Khatami, with a circulation of 160,000. It was shut down by a state decree after the presidential election of 2009. E'temad-e Melli, launched in January 2006, was the newspaper of the National Trust party, founded by former Majles Speaker and defeated presidential candidate Mehdi Karrubi, through whose influence it managed to survive the press massacre of 2009. However, as it proved to be comparatively outspoken and prepared to discuss sensitive issues, at last the foredoomed crackdown descended upon it in 2010.
With regard to the abovementioned facts, as for Collin Sparks' media theory, put forward in the article Media theory after the fall of European communism: Why the old models from East and West won't do any more (2000), this fact must be taken into account that because of the Islamic Republic's isolative policy due to its entrenched "East/West phobia" after the revolution of 1979, Iran's press cannot really be regarded as corresponding with an East/West model proper in the first place. The Liberalism/Communism division will be basically inapplicable to Iran since the Islamic Republic, for better or for worse, in reaction to those very two "grand narratives", has self-consciously embarked upon creating a new distinct grand narrative – or rather, identity – for itself from scratch, i.e. a unique brand of quasi-religious and pseudo-nationalistic fundamentalism that I have elsewhere called the Ideomythology of the Islamic Republic (Parchizadeh, 2011), which in turn presupposes the kind of press that is specialized in responding to and dealing with the matters in its attitudinal premises, whether favorably or critically. Therefore, it can be said that "the old models from East and West", ifever, have not been doing for Iran for a long stretch of time now.
Similarly, though the Iranian Press can be said to have a number of similarities with Hallin & Macini's Mediterranean or Polarized Pluralist Model (2007: 143) and Curran & Park's Regulated-Authoritarian Model (2000: 11) at the moment, over a longer time span it proves in effect to be far more volatile and elusive to be completely squeezed into just one of those specific categories. As Hallin & Mancini themselves have rightly stated, "it is important to keep in mind that media systems are not static, but characterized by substantial historical change" (147). Nevertheless, it is not only the historical "diachronic" factors that differentiate media systems all over the world, but also the contemporary "synchronic" issues such as political philosophy and ideology. "As Downing (1996) has pointed out, the major limitation of Western media theories is that they evolve from and are used to explain a relatively stable political economy. Western media theories seem to take for granted capitalistic democracy as a static backdrop for media dynamics. However, in other sociopolitical contexts, as in China, rapid and abrupt change seems to be a fact of life for many decades" (Ma, 2000: 26).
The truth is that Iran, for a myriad of various and sometimes incongruous reasons that prove too complicated to be included in this brief paper, has lingered in an almost century-old "process of revolution" in different manifestations for the establishment of democracy and the rule of law; therefore, in case of such countries as Iran with "revolutionary" and round-the-clock volatile ideological and occasionally military regimes, where any minute there lies in waiting the possibility of impulsive changes in trends and dramatic reversals of fortune, in my opinion, a pragmatically "dynamic" media model – rather than a theoretically "static" one – which is always on the alert and ready to take into account the vicissitudes and vagaries of "transition" would serve the purpose of media studies the better.
With regard to the brief history of the press in Iran I outlined in the few initial paragraphs of this paper, it can be assumed that during the last century, the press in Iran has undergone a recurrent swaying process of "loosening-and-tightening of the grip" over its throat by the regimes in power that still holds true in the 21st century; for tackling with which it has been forced to resort to or invent a range of eschewing or circumventing techniques whose investigation majorly falls to the lot of dissective methodologies and fields of study such as semiotics and critical discourse analysis. Therefore, it is evidently reasonable to assume that the development of the Iranian press from its incunabula to the present time has followed a dromic/palindromic pattern, an uneasy and uneven combination of diametrical, oblique scuttling progression and protracted retrogression similar to the movement of some species of crabs; thus, the designation of the "crab model" to its development in this article.
Bibliography:
Abrahamian, Ervand (2008). A History of Modern Iran. Cambridge: Cambridge University Press.
BBC Media Environment Guide (2009). A guide to Iranian media and broadcasts to Iran
(accessed October 22, 2010)
Curran, James. Park, Myung-Jing (2000). "Beyond Globalization Theory". In James Curran & Myung-Jing Park (Eds.), De-Westernizing Media Studies. London: Routledge.
Eickleman, Dale F. (2003). "Communication and Control in the Middle East: Publication and Its Discontents". In Dale F. Eickleman and Jon W. Qnderson (Eds.), New Media in the Muslim World: The Emerging Public Sphere. Indiana: Indiana University Press.
Hallin, Daniel C. Mancini, Paolo (2007). "Media and Political Systems, and the Question of Differentiation", In Denis McQuail (ed.), Mass Communication. Volume II. Media Systems, Economy, Governance and Globalisation. London: SAGE Publications Inc.
Khiabany, Gholam (2008). "The Iranian press, state, and civil society". In Mehdi Semati (Ed.), Media, Culture and Society in Iran. London: Routledge.
Kinzer, Stephen (2003). All the Shah's Men: An American Coup and the Roots of Middle East Terror. New Jersey: John Wiley & Sons, Inc.
Lorentz, John H. (2007). Historical Dictionary of Iran. UK: The Scarecrow Press, Inc.
Ma, Eric Kit-wai (2000). "Rethinking media studies: the case of China". In James Curran & Myung-Jing Park (Eds.), De-Westernizing Media Studies. London: Routledge.
Parchizadeh, Reza (2011). The Ideomythology of the Islamic Republic: An Epistemological View to the Fundamental Myths that Perpetuate the Ideology of the Islamic Republic in Iran [WWW] (originally composed for the Peace Journalism module at Oslo University College, Norway). Available in http://radiokoocheh.com/article/110843
Petherick, Christopher J. (2003). The CIA in Iran, the 1953 Coup, and the Origins of the US-Iran Divide. USA, American Free Press.
Peyvand Iran News (2010). Iran: Journalism under Siege [WWW]. http://www.payvand.com/news/10/may/1015.html (accessed October 22, 2010).
Press Reference (2010). Iran [WWW]. http://www.pressreference.com/Gu-Ku/Iran.html (accessed October 22, 2010).
Reporters Without Borders (2010). Press Freedom Index for Iran [WWW]. http://en.rsf.org/report-iran,153.html (accessed October 22, 2010).
Rostam-Kolayi, Jasamin (2003). "Expanding agendas for the 'new' Iranian woman: family law, work, and unveiling". In Stephanie Cronin (Ed.), The Making of Modern Iran: State and society under Riza Shah, 1921-1941. London: Routledge
Sparks, Collin (2000). "Media theory after the fall of European communism: Why the old models from East and West won't do any more." In James Curran & Myung-Jing Park (Eds.), De-Westernizing Media Studies. London: Routledge.
Sreberny, Annabelle (2000). "Television, gender, and democratization in the Middle East." In James Curran & Myung-Jing Park (Eds.), De-Westernizing Media Studies. London: Routledge.
Sterling, Christopher H. (2009). Encyclopedia of Journalism. London: SAGE Publications, Inc.
منبع: دانشجونیوز
یک دانشجوی مقطع فوقلیسانس رشته پلیمر دانشگاه امیرکبیر، ظهر دوشنبه، 3 اکتبر، بر اثر استنشاق گاز ناشی از اسید دچار خفگی شد و درگذشت.
دانشجونیوز گزارش داده است، آمنه زنگنه به دلیل عدم اسکان دایم در خوابگاه دانشگاه، در نمازخانه خوابگاه اقامت داشت و از حمام زیرزمین برای استحمام استفاده کرده بود.
دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در پی این حادثه اعلام کردهاند که روز سهشنبه، 4 اکتبر، در جلوی دانشکده تجمعی اعتراضی برپا خواهند کرد.
خبر / رادیو کوچه
دمتریس کریستوفیاس، رییس جمهوری قبرس به شدت اتهام مربوط به مقصر بودن در جریان انفجار مهمات توقیف شده ایران در یکی از پادگانهای این کشور را رد کرده است.
یک بازرس ویژه در قبرس، آقای کریستوفیاس را در حادثه ماه ژوئیه که منجربه مرگ ۱۳ تن شد، مقصر شناخته است.
پولیس پولیویو، بازرس ویژه بررسی حادثه انفجار در پایگاه دریایی بندر ماری گفت دمتریس کریستوفیاس، رییس جمهوری قبرس «مسوولیت جدی و سنگینی» را به خاطر این انفجار برعهده دارد.
این حادثه در اثر انفجار مهمات توقیف شده از یک کشتی که در سال ۲۰۰۹ از ایران عازم سوریه بود، رخ داد.
این مهمات که در ۱۰۰ کانتینر قرار داشتند، در فضای باز و به صورت نامناسبی انبار شده بودند.
وزیران دفاع و خارجه قبرس به خاطر این حادثه که به مرگ فرمانده نیروی دریایی این کشور منجر شد، استعفا دادند.
بر اساس این گزارش، آقای کریستوفیاس مانع از بازرسی محموله توقیف شده به وسیله سازمان ملل متحد شده است.
آقای کریستوفیاس در بیانیه ای مکتوب که پس از کنفرانس مطبوعاتی آقای پولیویو منتشر شد، اتهامهای او را «بیاساس» عنوان کرد.
انفجار در پایگاه دریایی ماری که قطع برق در بخشهای زیادی از قبرس را به همراه داشت، پرتلفاتترین حادثه زمان صلح در این کشور مدیترانهای است.
بیشتر بخوانید:
«تظاهرات در قبرس در اعتراض به انفجار انبار مهمات»
آرش حسینیپژوه/ رادیو کوچه
به نظر میرسد داستان اختلاس بزرگ بانکی، بار دیگر آتش اختلاف اصولگرایان را شعلهور کند، با اینکه از ابتدای افشای این اختلاس بزرگ انگشت اتهام اصولگرایان به سمت دولت و نزدیکان آن به خصوص جریان موسوم به «انحرافی» و «اسفندیار رحیممشایی» رفت، اما به نظر میرسد اکنون شخص رییس جمهوری اسلامی نیز در معرض خطر قرار گرفته است.
طبق گزارشهای منتشر شده، 11 نماینده مجلس در رابطه با «رسوایی» اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانک صادرات از محمود احمدینژاد شکایت کردهاند.
خبرگزاری مهر روز دوشنبه (11مهر) در گزارش خود نوشته است که شاکیان احمدینژاد از هیت رییسه مجلس خواستهاند در خصوص این پرونده از ماده 233 آییننامه مجلس شورای اسلامی استفاده کند.
بر اساس ماده 233 در صورتی که گزارش سه تخلف از رییس جمهوری یا وزیری از سوی مجلس و با رای نمایندگان به قوه قضاییه فرستاده شود، به منزله استیضاح وی خواهد بود.
این نمایندگان در نامه خود خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس نوشتهاند در پرونده مورد اشاره برخی مقامهای قوه مجریه «برخلاف قانون» از اختلاس کنندگان حمایت کردهاند.
حسین نجابت٬ احمد توکلی٬ الیاس نادران٬ علی زاکانی٬ پرویز سروری٬ حمیدرضا فولادگر٬ جواد جهانگیرزاده٬ نادر قاضیپور٬ محمد دهقان٬ امین حسین رحیمی و حسین دهدشتی از امضا کنندگان این نامه هستند.
گفتنیاست کمیسیون اصل 90 در حال حاضر یکی از مراجع پیگیری پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است که پس از قرائت گزارش خود و تایید نمایندگان، این پرونده به قوه قضاییه فرستاده خواهد شد.
هفته گذشته نیز چهار شکایت نمایندگان از احمدینژاد که مدتها پیش در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس مورد بررسی قرار گرفته و به تصویب رسیده بود در جلسه علنی قرائت شد.
در متن نامه نگارش شده نمایندگان آمده است: «رسوایی مالی اخیر که تعداد زیادی بانک دولتی و خصوصی درگیر آن بودهاند، ضربه سختی به اعتماد مردم به نظام بانکی و اداری کشور وارد کرده است. بیشک بررسی بیطرفانه و دقیق این فاجعه و کشف عوامل تعیینکننده در پیدایش آن و گزارش نتایج به مردم میتواند از ابعاد این بیاعتمادی بکاهد و رسیدگی قضایی را تسهیل نماید.»
این نمایندگان با توجه به بررسیهای مقدماتی در خصوص این اختلاس و با ذکر دخالت مقامات قوه مجریه در این اختلاس بزرگ نوشتهاند: «بررسیهای مقدماتی نشان میدهد که برخی از مقامات قوه مجریه برخلاف قانون حمایتهایی اعمال کردهاند، برخی مسوولان بانکی بدون صلاحیت به کار گمارده شدهاند و نظارت قانونی بر عملیات بانکی تعمدن یا از سر بیمسوولیتی یا ندانمکاری اعمال نشده است. احتمال زدوبندهای کثیف نیز بین صاحبان قدرت و ثروت وجود دارد. چون در فرایند این امر احکام متعددی از قوانین ذیربط، از جمله قانون اداره امور بانکها مصوب 1358، قانون تسهیل اعطای تسهیلات بانکی مصوب 1386، قانون اساسنامه سازمان حسابرسی مصوب 1366، قانون برنامه و بودجه مصوب 1351 و قوانین برنامه چهارم و پنجم توسعه، توسط رییس جمهوری و رییس دفتر ایشان، رییس کل بانک مرکزی و قائم مقام وی، وزیر امور اقتصادی و دارایی و برخی دیگر از مسوولان زیرمجموعه دولت، نقض شده یا نادیده گرفته شده است.»
باید دید مجلسیان تا به کجا میتوانند برای معرفی اختلاس کنندگان که نزدیک به بدنه دولت هستند جلو بروند
نامه نمایندگان مجلس در حالی به جریان میافتد که «آیتاله خامنهای» در جدیدترین اظهارات خود به مسئله فساد اقتصادی پرداخته و با انتقاد از کوتاهی مسوولان در مقابله با فساد اقتصادی، گفته است: «از سالهای قبل بارها گفته شد که نباید بگذاریم فساد ریشهدار شود، زیرا با گذشت زمان، ریشه کنی آن بسیار مشکل میشود، و سرمایهگذار پاکدامن و صادق را نیز مایوس میکند، اما متاسفانه عمل نشد.»
«آیتاله خامنهای» در ادامه خواست تا رسانهها به مسوولان اجازه دهند تا عاقلانه، مدبرانه، قوی و با دقت قضایا را پیگیری و بررسی کنند، وی افزود: «مردم بدانند که مسوولان، این ماجرا را تا آخر پیگیری خواهند کرد و دستهای خائن قطع خواهد شد.»
با توجه به صحبتهای «آیتاله خامنهای» و اختلاف وی با دولت و نزدیکانش باید دید مجلسیان تا به کجا میتوانند برای معرفی اختلاس کنندگان که نزدیک به بدنه دولت هستند جلو بروند، البته باید اضافه کرد که رابطه «محمود احمدینژاد» و نمایندگان مجلس مدتهاست که تیره شده است. نمایندگان پیش از این بارها تلاش کرده بودند از رییس دولت دهم در مجلس سوال کنند که هر بار به علت نامعلومی موفق نشدند.
اما اینبار اگر آن مشکلات پشتپرده پیش نیاید و دامنه شکایت نمایندگان مجلس از احمدینژاد هر روز گستردهتر شود و در صورت ادامه طرح و قرائت این شکایات٬ رییس دولت دهم در آستانه استیضاح قرار خواهد گرفت.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای خارجی، روز سهشنبه، 4 اکتبر، سازمانهای مدافع حقوق بشر گفتهاند که سفارتخانههای سوریه مبارزهای برنامهریزی شده را برای ارعاب مخالفان حکومت بشار اسد، رییس جمهوری، در کشورهای خارجی آغاز کردهاند.
به گفته این سازمانها، دیپلماتهای سوری کسانی را که در برابر سفارتهای این کشور دست به تظاهرات میزنند شناسایی و تهدید میکنند و در مواردی، خانوادههای آنان در داخل سوریه هدف ارعاب، بازداشت و شکنجه قرار گرفته و گاه ناپدید شدهاند.
این سازمانها حکومت سوریه را به جنایت علیه بشریت متهم کرده و گفتهاند که این رژیم به مبارزهای سازمان یافته و خشونتآمیز علیه تمامی منتقدان و معترضان دست زده است.
بیشتر بخوانید:
«تلاش شورا سرنگونی نظام سوریه است»
کیومرث سجادی/ رادیوکوچه
تکنولوژی و یا فنآوری تمام دنیای انسانهای امروزی را طوری به خود اختصاص داده است که جدایی از آن حتا برای ساعاتی نیز غیرممکن بهنظر میرسد. یخچالی که در آن مواد خوراکی خود را نگه میداریم، روشنایی خانه و محل کار، وسایل حمل و نقل، تلویزیون، لوازم برقی خانگی و غیره همه تکنولوژیهایی هستند که بعد از انقلاب صنعتی زندگی ما را بهشدت تحت تاثیر خود قرار دادهاند.
اما تکنولوژیهای پیشرفته امروزی مانند اینترنت و کامپیوتر، دنیای گوشیهای موبایل، لپتاپ و تبلتها و … مبحثی است که در این مطلب مدنظر ماست. تکنولوژیهایی که این روزها نه برای همه اما برای بسیاری همانند آب و غذا جزو نیازهای روزمره آنها بهحساب میآیند. آیا شما هم جزو آندسته از انسانهایی هستید که روزی صد بار ایمیل خود را چک کرده و روزی ده بار به فیسبوکتان سر میزنید؟ اگر خیر، حتمن سراغ دارید دوستان و یا نزدیکانی را که برایشان اینترنت مثل اکسیژن لازمهی ادامهی حیات باشد.
یک هفته نیامدن به فیسبوک و بهطور کلی دنیای اینترنت ایدهای بود که صفحهی یک هفته، نه به تکنولوژی بر پایهی آن شکل گرفت. هدف از تشکیل این صفحه این بود که در یک هفتهی یاد شده یعنی 24 نوامبر تا 1 دسامبر، تا آنجا که میشود از تکنولوژیهای امروزی مانند کامپیوتر، اینترنت، تلفن همراه و مانند آن دوری کرده و به خود این اجازه را بدهیم تا برای یک هفته هم که شده دنیای بدون تکنولوژی را در حد امکان تجربه کنیم.
آنچه مسلم است فنآوریهای نوین نقش به سزایی در راحتی و آرامش ما در زندگی بازی میکنند و بدون استفاده از تکنولوژیهای ساخت بشر زندگی بهمراتب سختتر خواهد شد. اما این نکته نیز قابل توجه است که امروزه در بسیاری اوقات این تجهیزات و تکنولوژیهای جدید هستند که برای شیوه زندگی و آینده ما تصمیمگیری میکنند و نه ما که بنابر نیازهای خود و جهت آسان نمودن کارها دست به خلق ابداعات جدید میزنیم.
هدف از ایجاد این صفحهی فیسبوک تنها یادآوری مشکلاتی است که در نتیجه استفاده بیشاز حد از تکنولوژی برایمان ایجاد شده است و تشویق به اینکه تنها برای یکهفته تا میتوانیم از آنها فاصله گرفته و بهجای آن به دیدارهای حضوری، رفتن به دامن طبیعت، ورزش و فعالیتهای بدنی و تجربه کردن زندگی حقیقیتر رو بیاوریم.
آنچه مسلم است بسیاری از ناراحتیهای جسمی و روحی ما مربوط به استفاده بیش از حد از کامپیوتر، خودروی شخصی و پشت صندلی نشستنهای بیحد و اندازه و کم تحرکی ناشی از آن است. بماند که بسیاری از مشکلات مانند آلودگی هوا، تخریب محیط زیست و … نیز ناشی از آسیبهایی میباشد که رو آوردن ما به زندگی ماشینی باعث آن شده است.
قصد رد کردن و یا حتا نقد این مبحث و یا مطرح کردن تکنولوژیزدگی انسانها و مباحثی اینچنینی را نداشته و نداریم. فقط میخواهیم برای یک هفته هم که شده یک هوای تازه را تجربه کنیم و دوباره چون گذشته به دنیای مجازی خود بازگردیم …
خبر / رادیو کوچه
دستگاه قضایی بحرین روز دوشنبه، 3 اکتبر، سی وشش معترض از جمله چند دانشجو را با صدور احکامی جداگانه به 15 تا 25 سال حبس محکوم کرده است.
خبرگزاری بحرین اتهام این افراد را در 3 پرونده مختلف مشارکت در «آشوب و قتل» اعلام کرده است.
دادگاه بحرینی در پرونده اول 14 نفر را به اتهام مشارکت در قتل یک تبعه پاکستان به حبس ابد (25 سال) محکوم کرد.
بر اساس گزارش این دادگاه این متهمان یک تبعه پاکستان را هنگام خروج از منزلش در منامه با چوب و سیخهای آهنی مورد حمله قرار داده و وی را به قتل رساندهاند.
بر اساس گزارش خبرگزاری بحرین 15 نفر دیگر که با استفاده از چاقو و سیخهای آهنی قصد داشتند یک پرسنل نظامی بحرینی را به قتل برسانند به 15 سال زندان محکوم شدند.
در پرونده دیگر 7 دانشجو نیز به اتهام اقدام برای کشتن تعدادی از دانشجویان و محاصره آنها در دانشگاه بحرین و نیز آتش زدن ساختمان دانشگاه، محکوم شدند.
6 نفراز این دانشجویان به 15 و نفر هفتم به 18 سال حبس محکوم شدند. این دانشجویان همچنین همگی به پرداخت 900 هزار دلار محکوم شدند.
یوسف راشد فلیفل دادستان نظامی بحرین تاکید کرد که این افراد میتوانند درخواست تجدیدنظر کنند و اعتراض خود را به دیوان عالی بحرین تقدیم کنند.
بیشتر بخوانید:
«حکم حبس برای پزشکان معترضان بحرینی»
رادیو کوچه
1830 میلادی- «بلژیک» از هلند اعلام استقلال کرد. در اواخر قرن شانزدهم میلادی قسمت جنوبی هلند که بلژیک امروزی را تشکیل میدهد، در دست اسپانیایىها و بعد اتریشیها بود. طی جنگهای ناپلئون، فرانسه آن را اشغال کرد و با شکست ناپلئون، با هلند به صورت یک قلمرو سلطنتی متحد شد.
در سال 1830 مردم بلژیک علیه حکومت هلندیها قیام کردند و به دنبال آن، مردم بلژیک در چنین روزی به استقلال رسیدند و با اعلام حکومت پادشاهی، قانون اساسی خود را تدوین کردند.
بلژیک کشوری در غرب اروپا واقع شده و پایتخت آن «بروکسل» است. در شمال با هلند، در شرق با آلمان، در جنوب با فرانسه مجاور است.
1957 میلادی- با پرتاب نخستین ماهواره شوروی به فضا «عصر فضا» آغاز شد. دانشمندان روس پس از مدتها تحقیق و آزمایش، سرانجام موفق به ساخت اولین ماهواره خود شده و توانستند در چنین روزی آن را به مدار زمین بفرستند.
این ماهواره «اسپوتنیک 1» (Sputnik) نام داشت و از پایگاه فضایی «بایکونور» به مدار زمین پرتاب شد. مطالعه امواج رادیویی دریافتی از اسپوتنیک در زمین، اطلاعات زیادی را در مورد حرکت امواج رادیویی «یونوسفر» (Ionosphere) برای دانشمندان فراهم آورد. همچنین با اندازهگیری کاهش سرعت مداری اسپوتنیک، پژوهشگران برای نخستین بار توانستند چگالی لایههای بالایی اتمسفر زمین را تخمین بزنند.
این ماهواره در طی نود و دو روز، یک هزار و چهارصد بار به دور کره زمین گردش و برای نخستین بار، پیامهای رادیویی را از فضا به زمین مخابره کرد.
1993 میلادی- دولت آمریکا تصمیم به باز گرداندن نیروهای خود از سومالی گرفت. چرا که تعدادی از سربازان آمریکایی در چنین روزی در سومالی کشته و اجساد آنها در خیابانهای «مغدیشیو» (مگادیشو) کشیده میشد. نیروهای آمریکایی سپتامبر 1992 برای برقراری نظم در کشور بیدولت سومالی وارد این کشور شده بودند تا کمکهای غذایی و دارویی به مردم برسد.
واحدهای نظامی آمریکا با قبایل درگیر شدند که شدیدترین صحنه آن چهارم اکتبر در پی سقوط یک هلیکوپتر روی داد.
2010 میلادی- «نورمن ویزدوم» (Sir Norman J Wisdom) کمدین و بازیگر سینما و تلویزیون انگلیسی درگذشت. نورمن در لندن به دنیا آمده بود، از سال ۱۹۴۸ با یک کار تلویزیونی با نام «قرار ملاقات یک آدم رویایی» وارد این عرصه شد. او با کلاه پارچهای و کت و شلوار گشاد معروفاش در بیش از ۲۰ فیلم به بازی پرداخت. درسال 1953 با بازی در فیلم «دردسر در فروشگاه» به شهرت جهانی رسید.او در سال ۲۰۰۰ برای فعالیتش در زمینه هنر و سرگرمی از دربار سلطنتی بریتانیا لقب «سر» (Sir) گرفت.
ویزدوم در فوریه ۲۰۰۵ از فعالیت هنری کناره گرفت. اما در سال ۲۰۰۷ در یک فیلم کوتاه به نام «اسپرسو» در نقش یک کشیش بازی کرد.
از معروفترین کارهای این هنرمند میتوان به «نورمن در فضا»، «سر بزنگاه»، «شیر فروش»، «جاده صاف کن» و «مرد روز» اشاره کرد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1940 میلادی- «هیتلر و موسولینی» دیدار و مذاکرات معروف خود در گذرگاه «برنر» (Brenner)واقع در کوههای آلپ را آغاز کردند. هدف اولیه از این دیدار امضای قرارداد همکاری همهجانبه دو دولت بر ضد انگلستان در منطقه مدیترانه و آفریقا بود که در جریان مذاکرات هیتلر و موسولینی به توافقهای دیگری هم دست یافتند و متحد کامل شدند.
1381 خورشیدی- «احمد اعطا» با نام ادبی «احمد محمود» نویسنده معاصر ایرانی درگذشت. او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی میدانند. معروفترین رمان او «همسایهها» در زمره آثار برجسته ادبیات معاصر ایران شمرده میشود.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
راسخون
Iranian history
غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، دوشنبه، 3 اکتبر، در خصوص پرونده «بزرگترین اختلاس در تاریخ ایران» گفته است: «تاکنون ۲۲ نفر در این ارتباط بازداشت شدهاند و ۱۵ متهم دیگر نیز احضار میشوند.»
Click here to view the embedded video.
خبر / رادیو کوچه
دفتر محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، ضمن تکذیب خبر روزنامه کیهان در خصوص در اختیار داشتن سهام بانک سامان و با انتقاد از « فضاسازیهای کاذب و فرافکنیهای سیاسی»، خواستار رسیدگی سریع و دقیق به «پرونده بیسابقه و بهت آور مالی» سه هزار میلیارد تومانی شده است.
روزنامه کیهان، که زیر نظر حسین شریعتمداری نماینده رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود، روز یازدهم مهرماه نوشته بود که محمد خاتمی از سهامداران بانک سامان است.
در واکنش به این خبر دفتر محمد خاتمی روز دوشنبه در اطلاعیهای تصریح کرده است که رییس جمهور پیشین در این بانک سهامی نداشته و ندارد.
در اطلاعیه دفتر محمد خاتمی آمده است: «بدین وسیله اعلام میشود که ایشان در هیچ شرکت و موسسه مالی و بانکی از جمله بانک سامان دارای هیچ سهمی نبوده و نیست.»
در این اطلاعیه همچنین تصریح شده است: «امیدواریم با پرهیز از فضاسازیهای کاذب و فرافکنیهای سیاسی همه بکوشند تا پرونده بیسابقه و بهت آور مالی اخیر و سواستفادههای مرتبط آن توسط مسوولان ذیربط به صورت عادلانه و ریشهای پیگیری شود تا انشاله نتیجه آن احقاق حق مردم و رسیدگی مناسب به همه اتهامات و برخورد جدی با متهان و مجرمان باشد.»
پرونده «اختلاس سه هزار میلیارد تومانی» مربوط به اتهامات فردی به نام «مه آفرید امیر خسروی» صاحب مجموعه «گروه امیر منصور آریا» است که بر اساس گزارشهای منتشره، توانسته است از طریق روابط خاص خود با بانک صادرات و بانک ملی ایران به گشایش اسناد اعتباری به مبلغ صدها میلیارد تومان اقدام کند، بدون آن که تمام یا دستکم بخش عمدهای از وجه این اعتبار نامهها را پرداخته باشد.
رسوایی «بزرگترین اختلاس درتاریخ ایران» باعث شد تا کمیته منتخب دولت روسای بانک صادرات، گردشگری و سامان و یک عضو هیت مدیره بانک ملی را از کار برکنار کند. مدیرعامل بانک ملی نیز درهمین رابطه از سمت خود استعفا کرد، ولی وی از ایران خارج شده و گفته میشود در کانادا به سر میبرد.
درهمین حال، مصطفی پور محمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور، نیز روز دوشنبه باردیگر خطاب به دولت محمود احمدینژاد درباره گشوده شدن پروندههای تخلف فراوان دولت در این سازمان هشدار داده است.
به گزارش خبر آنلاین، مصطفی پورمحمدی که در جمع کارکنان سازمان بازرسی کل کشور صحبت میکرد، «تخلفات و مفاسد مالی اخیر از جمله اختلاسهای مکرر در نظام بانکی را به دلیل بیتوجهی رییس جمهوری و هیت دولت به گزارشهای» این سازمان دانسته است.
بیشتر بخوانید:
«موضوع اختلاس مالی را کش ندهید»
خبر / رادیو کوچه
پلیس پاکستان اعلام کرد افراد مسلح روز سهشنبه، 4 اکتبر، به یک اتوبوس در ولایت بلوچستان در جنوب پاکستان حمله کردند و دستکم 12 تن از مسافران را که اغلب آنها شیعه بودند را کشتهاند.
به گزارش الجزیره، افراد مسلح در شهر کویته مرکز بلوچستان دست به این عملیات زدند و منابع دولتی اعلام کردهاند همه کشتهشدگان شیعه بودند.
حمید شاکیل از مقامات محلی گفت: «چهار راکب موتور سیکلت در ورودی شهر کویته به اتوبوس یورش بردند و به 12 مسافر اعلام کردند که از اتوبوس خارج شده و همه آنها را با شلیک مستقیم از پای درآوردند.»
اتوبوس در جاده هزارا به هزارنجی مورد حمله قرار گرفته است.
تاکنون هیچ گروهی مسوولیت این حمله را برعهده نگرفته است.
شیعیان حدود 20 درصد و سنیها 80 درصد جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
کیهان
1) رهبر انقلاب: دستهای خائن در فساد اخیر بدون ترحم قطع میشود
http://www.kayhannews.ir/900712/3.htm#other302
رهبرمعظم انقلاب با اشاره به فساد اقتصادی اخیر در حوزه بانکی کشور تاکید کردند که مسوولان این ماجرا را تا آخر پیگیری خواهند کرد و دستهای خائن قطع خواهد شد.
حضرت آیتاله العظمی خامنهای، صبح دیروز در دیدار دست اندرکاران حج امسال با اشاره به توصیههای موکد خود به مسوولان، در سالهای گذشته بهویژه در فرمان ده سال قبل برای مبارزه با فساد اقتصادی خاطر نشان کردند: «اگر چه مسوولان از مقابله با فساد اقتصادی استقبال کردند اما اگر به این توصیهها عمل میشد، هیچگاه دچار چنین حوادثی همچون فساد بانکی اخیر نمیشدیم.»
2) مدیرعامل بانک گردشگری هم برکنار شد
http://www.kayhannews.ir/900712/4.htm#other405
در ادامه پس لرزههای اختلاس بزرگ در سیستم بانکی کشور بانک مرکزی دستور برکناری مدیرعامل و رییس هیت مدیره بانک گردشگری را صادر کرد.
خراسان
1) وزیر ارتباطات: قطعی پورتهای VPN براساس قانون انجام شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=12&id=1105459
رضا تقیزاده وزیر ارتباطات در پاسخ به این سوال که گفته میشود قطعی VPN به خاطر شبکه ملی اینترنت است، گفت: «این دو موضوع با هم ارتباطی ندارند و اساسن VPN و استفاده از آن یک اقدام خلاف قانون است که این موضوع نیز ابلاغ شده است.» وی افزود: «همه کشورها برای استفاده از اینترنت مقررات خاصی دارند و در کشور ما بحث پالایش و فیلترینگ نیز از طرف نهادهای خاصی اعمال میشود.»
فارس نیز با اعلام اینکه پورتهای VPN از روز ۶ مهرماه در کشور بسته شده است افزود، یک مقام مسوول در اینباره گفت: «این اقدام به دلیل استفاده از این پورتها برای دسترسی به سایتهای دارای محتوای مجرمانه، صورت گرفته است.»
2) احمدینژاد: راه حل حقوقی مسئله فلسطین همان پیشنهاد رهبر معظم انقلاب است
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=12&id=1105526
دکتر محمود احمدینژاد، رییس جمهوری در مراسم اختتامیه پنجمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین با بیان این که اگر آمریکا و حامیان رژیم صهیونیستی بخواهند مسئله فلسطین را حل کنند به لحاظ حقوقی راه حل سادهای وجود دارد، گفت: «راه حل این موضوع بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب این است که مردم فلسطین به خانه خود و اشغالگران به سرزمین اصلی خود بازگردند و حق حاکمیت فلسطین به رسمیت شناخته شود.»
اعتماد
1) سخنگوی قوه قضاییه: بازداشت وکیل سه تبعه آمریکایی کذب است
http://www.etemaad.ir/Released/90-07-12/204.htm
در پی ادعای خبرگزاری فرانسه مبنی بر دستگیری وکیل سه تبعه آمریکایی، دفتر سخنگوی قوه قضاییه این خبر را تکذیب کرد و ارایه توضیحات بیشتر در این باره را به بعد موکول کرد.
2) وعده وزیر کشور برای برخورد با دخالت در روند انتخابات
http://www.etemaad.ir/Released/90-07-12/204.htm
به گزارش ایسنا، مصطفی محمدنجار که در همایشی با حضور معاونان سیاسی، روسای ستاد انتخابات، مدیران کل سیاسی انتخابات و مدیران فنآوری و اطلاعات استانها در نهمین دوره انتخابات مجلس سخن میگفت، با تاکید بر برخورد با دخالت افراد غیرمسوول در روند انتخابات خاطرنشان کرد: «باید مراقب باشیم کسی در این انتخابات دخالت نکند و بر اساس نظر شخصیاش کاری انجام ندهد، در واقع بحث صیانت از آرای مردم و فضای کار را باید مورد توجه قرار دهیم تا در نهایت فضایی به دور از تشنج و مملو از وقار، آرامش و در عین حال شور و شعف انتخاباتی داشته باشیم.»
جام جم
1) سراجالدین حقانی: ما ربانی را نکشتهایم
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100855779748
در حالی که خشم عمومی در افغانستان از ترور برهانالدین ربانی همچنان در اوج خود قرار دارد، گروه حقانی به عنوان متهم به انجام این اقدام تروریستی، مسوولیت آن را نپذیرفته است. به گزارش مهر، سراجالدین حقانی رهبر گروه حقانی پاکستان در گفتوگو با بیبیسی گفت: «ما برهانالدین ربانی را ترور نکردهایم و این مسئله بارها از سوی سخنگویان امارت اسلامی طالبان عنوان شده است.»
2) تظاهرات مردم ترکیه علیه سامانه سپر موشکی
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100855779780
مردم شهرهای مالاتیا، آنکارا و سامسون در ترکیه، عصر یکشنبه با برگزاری تظاهرات به موافقت دولت ترکیه با استقرار سامانه رادار سپر موشکی سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در این کشور اعتراض کردند.
رسالت
1) گروهک تروریستی کومله خلع سلاح شد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=77788
نیروهای یگان ویژه ضد ترور منطقه کردستان عراق، تمامی اعضای گروهک تروریستی کومله را خلع سلاح کرده و اردوگاه آنها را تصرف کردند.
2) شکایت 11 نماینده مجلس از رییس جمهوری برای پرونده اختلاس بزرگ
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=77798
به گزارش مهر، در پی واگذاری مسوولیت رسیدگی به رسوایی سواستفاده مالی بزرگ بانکی به کمیسیون اصل نود، یازده تن از نمایندگان مجلس طی نامه ای به تاریخ 10/7/1390 از رییس و هیترییسه مجلس درخواست کردند که در این باره ماده 233 آییننامه درباره رییس جمهوری، رییس بانک مرکزی و مسوولان دولتی مرتبط با این پرونده اعمال شود.
دنیای اقتصاد
1) تهدید رییس سازمان بازرسی به افشاگری درباره پرونده سههزارمیلیاردی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=272123
رییس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به تخلف بزرگ بانکی اخیر، گفت: «رویکردمان در این زمینه، خویشتنداری و رعایت مصالح کشور است.»
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی طی سخنانی در جلسه هفتگی سازمان بازرسی که صبح دوشنبه با حضور کارکنان و مدیران سازمان بازرسی کل کشور برگزار شد، با اشاره به لزوم نقد سازمان بازرسی کل کشور و پذیرش این انتقادها تصریح کرد: «این روزها شاهد طرح برخی انتقادها هستیم که سازمان بازرسی نه تنها از انتقادها نگران نیست، بلکه معتقد است در جایگاهی است که باید نقد شود.»
پورمحمدی اظهار کرد: «به تعبیر قرآن مدام سوال نکنید چون اگر بنا باشد آشکار شود، ناراحت میشوید. ما به اینها میگوییم بگذارید خویشتنداری و رعایت مصالح و تصمیمگیری بر اساس تعقل و تدبیر که تاکنون رویکرد سازمان بازرسی کل کشور بوده، ادامه پیدا کند. به صورت مداوم نیش زبان نزنید چون اگر بنا باشد بگوییم، خیلی چیزها را مطرح میکنیم. به پروندههای بسیاری اشاره میکنیم و سوابق زیادی را مطرح میکنیم.»
2) تکذیب سهامداری خاتمی در بانک سامان
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=272129
در پی طرح ادعایی از سوی برخی رسانهها مبنی بر سهامدار بودن رییس جمهوری سابق کشورمان در بانک سامان و سپس انتشار اخباری بر اساس این ادعا در رابطه با اختلاس بیسابقه اخیر، دفتر سیدمحمد خاتمی این ادعا را پوچ و بیاساس خواند و بر پیگیری دقیق و سریع اختلاس اخیر تاکید کرد.
خبر / رادیو کوچه
مسعود خرمنیا فرمانده نیروی انتظامی استان آذربایجان شرقی بیشتر دستگیرشدگان در اعتراضهای مربوط به خشکشدن دریاچه ارومیه را «مجرمان سابقهدار» خواند و مدعی شد که آنها با خیابان آمدن خود اهدافی غیر از اعتراض به خشک شدن دریاچه داشتند.
در هفتههای گذشته استانهای آذربایجان شرقی و غربی ایران، شاهد راهپیماییهای اعتراضی به خشکشدن دریاچه ارومیه بود. دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی آسیای غربی است که در شمال غرب فلات ایران قرار گرفتهاست. گزارشها حاکی است که به دنبال اعتراضها، فضای امنیتی در این دو استان برقرار شده است.
همچنین تعدادی از معترضان و فعالان آذربایجانی در یک هفته اخیر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
به گزارش فارس، مسعود خرمنیا با اشاره به شرایط اجتماعی در زمینه دریاچه ارومیه نجات آن را یک خواست عمومی دانست و بر استفاده از روشهای معقول و تعیین شده در این زمینه تاکید کرد.
وی با اشاره به اعتراضهای صورت گرفته اظهار داشت: «تحرکاتی جزیی که صورت گرفت عمدتن با اهدافی به غیر از نجات دریاچه ارومیه بوده و روشهای نامعقول در این زمینه به کار گرفته شد.»
فرمانده نیروی انتظامی آذربایجان شرقی گفت: «این دسته از افراد با توجه به اعمال مجرمانه و بر هم زدن امنیت عمومی دستگیر و پس از تشکیل پرونده تحویل مقامات قضایی شدند.»
او ادامه داد: «دستهای از افراد نیز که نقش محوری در این تحرکات نداشته و فریب خورده بودند عمدتن پس از اخذ وثیقه آزاد شدند.»
خرمنیا با تاکید بر اینکه نیروی انتظامی به احدی اجازه برهم زدن نظم عمومی را نخواهد داد، گفت: «اقدام برخی از افراد در تجمعات تبریز به دلیل ایجاد مزاحمت برای مردم و اصناف و کسبه بازار، جرم بود و باید نسبت به برخورد با آنها اقدام میشد.»
بیشتر بخوانید:
«مشکل دریاچه ارومیه حلشدنی است»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر